هدفی متفاوت برای سال جدید - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/03/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-03-18 06:29:522024-03-18 06:42:05هدفی متفاوت برای سال جدیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
هدفی متفاوت برای سال جدید
به نام خدای هدفمند و حکیم
با سلام خدمت استاد عزیززم خانم شایسته و همه دوستان خوبم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار
خدا رو شکر که در این ایامی که داشتم فکر میکردم عنوان سال ام رو چی انتخاب کنم و چند روزی بود که عنوان اجرای توحید در عمل و دریافت الهامات توی سرم میچرخید و البته با ی عالمه هدف زیرش خداوند بر کلام استاد جاری کرد اونچه رو که باید دریافت میکردم :
بهبود احساس لیاقت و ارزشمندی
وقتی ی کم دقیق شدم دیدم که حتی برای اجرای توحید در عمل هم باید لایق هم صحبتی و هم نشینی با خداوند باشم که باز ریشش بر میگرده به احساس لایق بودن برای این کار
خدا رو شکر میکنم که ماه پایانی سال ام رو با دوره احساس لیاقت شروع کردم اونم در زمان مناسب در زمانی که آمادگی دریافتش رو داشتم و دوباره درست در زمانی که مصمم شدم که با تعهد بیشتری روی این دوره کار کنم توی این تعطیلاتی که پیش رو دارم جوری که حتی اصلا دوست ندارم برم بیرون بر خلاف سالهای قبل که شاکی بودم از تنها بودنم و بیرون نرفتن خداوند باز نشانه اش رو فرستاد که تنها کار من توی این ایام اینه که غرق کنم خودم رو در آگاهی های این دوره
حتی خداوند شرایط رو برام مهیاتر کرد چونکه مهمان هایی که قرار بود بیان خونم هم نیومدن تا من با فراغ بال بشینم و کار کنم روی خودم تا عامل اصلی که تا الان باعث شده بود به ی سری از خواسته هام نرسم علیرغم متعهد بودنم توی این مسیر رو و با ددو جلسه اول این دوره شناسایی کرده بودم رو بهبود بیشتری بدم
راستش دیشب و امروز صبح قبل از اینکه این فایل رو ببینم چند تا اتفاق افتاد که باز هم به من یادآوری شد مهم بودن حس لیاقت توی تجربه های زندگی
دیشبم برادرزاده 3 ساله ام خونمون بود سرگرم بازی و شادی و قهقه سر دادن که خواهرم ازش پرسید :
مهرسا فردا شب میای عروسی ؟
اونم با زبان بچگانه خودش گفت آره میام اما لباسم رو که خریدم دوسش ندارم و نمیپوشمش اونم لباسی که پول زیادی رو بابتش داده بودن
ی لحظه با خودم فکر کردم
مطالب 3 جلسه اول دوره لیاقت برام مرور شد :
احساس ارزشمندی بی قید و شرط درست مثل بچه ها
بچه ها صددرصد احساس ارزشمندی میکنن چون هیچ ترمز و مانعی توی ذهنشون ندارن .ی بچه 3 ساله راحت میگه لباس جدیدی که برام خریدین رو نمیپوشم چون دوسش ندارم
حالا شما هرچقدر پول دادی واسه اون لباس مهم نیست اون بچه بزور اون لباسه رو نمیپوشه چون دوسش نداره چون ذهنش هنوز پاکه چون میدونه اگر چیزی باب میلش نیست کسی نمیتونه مجبورش کنه که انجامش بده و نمیپوشه اون رو و پر و مادرش میرن ی چیز دیگه ای رو براش میخرن
حالا من بزرگسال چی ؟
خب قبل از دوره لیاقت اگر باشه ذهنم میگه اینهمه پول دادی باید بپوشیش حالا به هر ضرب و زوری شده حالا مراسم یکی دو ساعت بیشتر نیست تحمل میکنی دیگه!!!! خام تو سرت چرا این اشتباه رو کردی و …..
اما اگر روی احساس لیاقت کار شده باشه :
میگم فدای سرم اینهم پول دادم اولش فکر میکردم دوسش دارم ولی حالا که اومدم خونم میبینم اون چیزی نیست که میخواستم پس نمیپوشم حالا یا میرم باز میخرم یا اگر لباسی دارم که بهم حس راحتی میده اون رو میپوشم
و هی دامنه این فکر کردنه توی ذهنم گسترده تر شد که این احساس بی لایقتی با ما چه کرده که ساعت های توی مراسم کفش پاشنه بلند پوشیدیم و دردش رو تحمل کردیم بخاطر اینکه 5 سانت بلندتر به نظر برسیم بخاطر حرف مردم و چقدر خودمون رو اذیت کردیم
ولی شما ی کفشی رو پای بچه کن که ی ذره اذیتش کنه به هیچ وجه حاضر نیست بپوشه اونا رو
واقعا دیدن رفتار بچه ها چقدر میتونه اصل خودمون بودن رو بهمون یادآوری کنه اصل در صلح بودن با خودمون و ارزش قایل شدن برای خودمون
ی مدت پیش داشتم ی کتابی میخوندم در مورد روانشناسی که مکتب های روانشناسی رو معرفی میکرد که سردستشون مکتب رشد شناختی پیاژه بود
ایشون معتقد بودن از طریق مشاهده رفتار بچه میشه رفتار بزرگسالان رو بررسی کرد و این ی کلید مهم برای شناخت بزرگسالانه و همینه که استاد هم توی دورهاسحاس لیاقت ارجاع میدن برای یادآوری احساس لیاقت خوبه که به دوره کودکی رجوع کنیم و یا رفتار بچه هار و ببینیم
خلاصه دیشب با این جمله برادرزاده 3 سال ام اصل احساس لیاقت بی قید و شرط برام پر رنگ شد
ی اتافقدیگه ای که باز ربط پیدا میکنه مربوط میشه به خودم
دیشب رفته بودم خونه برادرم و توی جنع نشسته بودم یعد از مدت زن داداشم اومد کنارم نشست و با کلی تحسین صورتم و پیشانیم رو نگاه کرد بهم گفتم بوتاکس کردی پیشانیت رو ؟ چقدر صورتت صاف و شفاف و یکدست شده
بعدش سرم رو که چرخوندم دختر خالم هم که کنارم بود همین رو گفت.ار تعجب دهنشون وامونده بود .
منم گفتم نه من به این چیزا اعتقادی ندارم اما میدونستم که اینهمه تحسین داره از کجا آب میخوره چون من هفته پیش هم رفته بودم خونشون ولی این رو به من نگفتن
حالا از کجا آب میخورد؟
از دوره احساس لیاقت .مدتی بود من شروع کرده بودم صبحها وقتی جلوی آینه میرفتم صورتم رو تحسین میکردم شفاف و یکدست بودنش رو سفید بودنش رو .اصلا احساس میکردم نسبت به قبل خیلی صورتم زیباتر شده البته که قانون سلامتی هم کار خودش رو داره میکنه هرچند کامل هم عمل نمیکنم و البته سپاسگزاریم بخاطر ژل آلئوورا ی طبیعی که هر روز به صورتم میزنم و هر روز توی دفتر تمیرن ستاه قطبی و شکر گزاریم عنوان میکنم :
خدایا سپاسگزارم به خاطر این ژل طبیعی که از رزق خودت دارم استفاده میکنم و هر روزبه صورتم میمالم
و البته که حتی این گیاهای آلئوورا رو هم هدیه درافت کردم از خواهرم وقتی دید من میخوام گفتم دو تا گلدونن ببر برای خودت و من هر بار ی شاخش رو استفاده میکنم
و البته که این صورتی که همه رو متعجب میکنه این روزا به خاطر اینه که اون سیرته هم داره از درون با دوره لیاقت گردگیری میشه
اینا رو منی دارم میگم که قبل از آشنایی با استاد جلو آینه که میرفتم از دیدن چهره و قیافه خودم بدم می اومد و با دوره عزت نفس مدتها کار کردم تا تونستم با خودم دوست بشم و از دیدن صورت خودم بدم نیاد !!!!!
و الان دارم با دوره لیاقت باز این حس دوست داشتن خودم رو بهبود میبخشم که نمود بیرونی داره ظاهر میشه با تحسین کردن دیگران
ی مورد دیگه که از شروع دوره لایقت سعی کردم در خودم بهبودش بدم لایق بودن برای دریافت رزق و روزی خداونده و از وقتی که تصمیم گرفتم مثل حضرت مریم خودم رو لایق درافت رزق و روزی بی قید و شرط بدونم دارم میبینم که خداوند چقدر هوام رو داره و هم صبح و هم الان که دارم این کامنت رو مینویسم واریزی داشتم و خداوند کاملا حواسش بهم هست که بنده اش بی رزق و روزی نمونه میدونین چه حسی دارم اینکه مثل حضرت مریم توی خلوت خودم نشستم و کسی رو هم ندارم ولی دارم با فایل های توحیدی روی خودم کار میکنم که نزدیکتر بشم به ربم و اونم داره رزق من رو میرسونه به طرق مختلف حتی الان ی لحظه به ذهنم رسید که حضرت مریم باز ی کسی رو داشت به اسم زکریا که بالاخره کفالتش رو به عهده گرفته بود ولی من سالهاست که خودمم و خودش .البته اون همیشه با من بوده ولی من الان چند سالیه دارم کنارش راه میرم ولی تازه کم کم دارم میفهمم که بقول استاد اگر فقط و فقط روی خودش حساب کنم اون به من همه چی رو میده فقط همین اگر باورش کنم چیزی دیگه ای نیست اونوقته که من رو میزاره روی دوشش .اگر خودم رو لایق بدونم که میتونم بشینم روی دوشش چون بعضی وقتها هست بقول استاد که خدا میگه بیا بزارمت رو دوشم ولی من نوعی این لیاقته رو در خودم نمیبینم که بگم آره میام .هنوز دارم کنارش راه میرم و تا اینجا هم کلی کار برام کرده ولی اینکه رو دوش سوار بشی و نخوای حتی راه هم بری ی کیف دیگه ای داره
این از رابطه من با خودم و خدا و دیگران بخاطر احساس لیاقتی که توی خودم ی ذره ساختمش و دارم بهبودش میدم
اما با این صحبت های امروز استاد من فهمیدم که توی زمینه کار هنوز مشکل دارم و ارزشی خیلی کمی برای کار خودم قائل هستم که بازتابش رو هم توی دانش آموزام میبینم بعضی وقتها حالا بخاطرعلاقه نداشتنه یا چیز دیگه ای این رو باید روش کار کنم که بفهمم البته توی کلاس خصوصیهام این حس رو ندارم اما توی کلاسهای گروهی بارها این رو تجربه کردم که بچه ها مخصوصا پسرها حوصله گوش دادن ندارن و بارها تصمیم گرفتم ردشون کنم برن ولی این کار رو نکردم و با اصرار والدین ادامه دام و این یعنی من تحمل کردم شرایط ناخواسته رو .داشتم فکر میکردم اگر من احساس لیاقتم بالا باشه اصلا میتونم فقط از خداوند درخواست کلاس خصوصی داشته باشم افرادی که خودشون راغب هستن برای کلاس اومدن و کار کردن چرا بخوام خودم رو اذیت کنم با کلاس های گروهی
خلاصه اینکه احساس لیاقت ی اقیانوسیه که پایان نداره برای کار کردن و هرچی بیشتر کار میکنی بیشتر دوست داری توش شنا کنی و شیرجه بزنی چون شیرین و لذت بخشه نتایجشه
الان مدتیه که توی ساحل آرام این اقیانوسه هستم بعضی وقتها میشینم و فقط تماشا میکنم بعضی وقتها توی ماسه ها قدم میزنم و غروب رو تماشا میکنم ولی باید کم کم جرات وجسارت رفتن توی خود اقیانوس رو هم در خودم بیدار کنم
سپاسگزارم استاد عزیزم
سلام وصد سلام نسرین عزیزم
سپاسگذارم یه کامنت دیگه ولحظاتی زیبا با مطالعه بر من گذشت …
سپاسگذارم به پاس بودنت
مکتوب کردنت .
وکار کردن مداوم بر باورهایت این کامنت علی ابودر دایی عزیز رو برات کپی میکنم تا لذتش رو ببری واقعا زیباست خیلی سپاسگذارم بوی آگاهی های ناب خدا رو میدهد تقدیم روی ماهت بانوی زیبای دوست داشتنی….
توحید و ربوبیتِ خداوند را من اینگونه درک کردم :
یک کشاورز وقتی که جویِ آب را بر رویِ زمینش جاری می کند ، متوجه این نیست که ممکن است بوته هایی نامناسب در میانِ محصولاتش است ، مهم نیست که این بوته ها محصولِ او باشند یا بوته هایی از خار و خاشاک ، اصلا مهم نیست ، این کشاورز همه یِ این زمین را محصولاتِ خود می بیند ، همه را یکی می بیند و آب را به قصد سیراب کردنِ تک تک بوته هایِ محصولاتش رها می کند ، نگرشِ خداوند نسبت به ما انسانها و تمامِ خلائقش به همین گونه است ، که ما محصولاتِ او هستیم و از نظرِ او همه برای او به یک اندازه ارزشمند هستیم ، و اگر تفاوتی در بین ما ایجاد می شود ، اگر امراض و نگرانی و کینه ها و شکست ها و فقر و ……. رُخ می دهد ، علت رُخ دادنش ، قوانینِ خودِ ماست و اگر به بیشینه و سرچشمه یِ خود بیندیشیم ، این شِکاف ها تنها با قبول داشتن و باور داشتنِ به توحید مَرمت می یابند
برای اینکه توحید را بفهمیم
بهتر نیست بفهمیم مُتضادش را
، که شِرک است ؟
به دارو پناه می بری ، این شِرک است
به مُسکِن ها پناه می بری
این شِرک است
در عینِ اینکه مَبلغی از بی نهایت ثروت را مشاهده می کنی و از کمبود صحبت می کنی ، این شِرک است
شِرک یعنی :
من نمی توانم عاملِ خوشبختی و شادیِ خویش باشم ،
بلکه یک شخص
یک شرایط
یک حادثه
باید رُخ دهد
توحید یعنی :
همین الآن
همین حالا
همین ثانیه
شرایط و ضوابط و عناصر و …..مهم نیستند
اینکه من بی هیچ شرایط و بی هیچ ضابطه و بی هیچ دستاورد و بی هیچ عُنصری ، خوشبخت و خوشبخت و خوشبختم.
آن زمانی که کسی نگرانت نکرد
یا رابطه و برخوردِ کسی ، نگرانی را در وجودت بُروز نداد
بدان در دیارِ توحید سرگرم شده ای.
توحید یعنی به جایِ اینکه من خودم با مابقی مقایسه کنم ، مُقایسه کنم که دیدگاهم ، نگاهم و بینش ام نسبت به خُدا نسبت به گذشته تا به الآن چه تغییری کرده است ،
باورِ ما نسبت به مرگ ،
نسبت به زندگی ،
نسبت به سلامتی ،
نسبت به روابط ،
نسبت به ثروت ،
نسبت به خود ،
نسبت به جهان ، چه تغییری کرده است
آیا با همان آهنگِ باورهای بدنه ی اجتماع رشد کرده ایم
یا خود برایِ خود باورهایی از جنسِ منبع ساخته ایم
و با آنها قرارِ رُشد به خود دادیم
آن لحظاتی که مُحتاجِ تاییدِ دیگرانی
و در تقلا هستی که تماشاگرانِ زندگی ات را راضی کنی
بدان که بر خلافِ توحید و اصلِ خویشتن در حرکت هستی
توحید : ارتباط با اصلِ خویشتن است
اگر بیشترین حجمِ روز ، بیشترین ارتباط را با اصلِ خویش داشته باشیم ، مفهومِ آن روز را بهتر فهمیده ایم ، در آن روز بهتر درک خواهیم کرد که یک جهانِ بی انتها ، یک جهانِ مُجزا ، پُشت و پناهِ من است .
رابطه یِ سراسر نشاط و سلامتی که با خود داریم ،
جاده یِ توحید است .
خیلی از مادرها و پدرها بیشترین رابطه را با فرزندشان دارند ، بطوری که این رابطه با فرزند را بر رابطه با اصل و خدایِ درونِ خود ، پیشی می دهند و گُمان می کنند که اصل همان رابطه با فرزند است ، و هر چقدر که بیشتر رابطه را غلیظ می کنند ، بیشتر می خواهند او را کنترل کنند و بیشتر می خواهند او را تابعِ خود کنند ، و فرزند بیشتر تقلای گوِ رانده شدن دارد ، اما فراموش نکنید که آن چه که تشنگی و نیازِ ما را رفع می کند ، ماندن در حریمِ رابطه با نُسخه یِ فرکانسِ سعادتمندِ خویش است ، اینجاست که فرزند محوِ تماشا و یادگیریِ از تومی شود ، برخی ها بیشترین حجمِ روزِ خود را رابطه با دارو و دوا و قرص و .. قرار داده اند ، بطوری که مرکزِ توحیدِ آنان همین عناصر شده است ، برای اینکه در آغوشِ توحید باشیم ، نیاز به کسی و یا نیاز به عنصری و شرایطی نداریم ، نیاز است که رابطه با سرچشمه برقرار شود ، ما بیمه شده یِ او هستیم
رابطه با توحید ، زیربنا و پایه یِ رابطه با خود ، رابطه با دیگران ، رابطه با کار و رابطه با جسم و سلامتی و رابطه با جهانِ هستی است
او فقط خوبی برای من می خواهد
در هر شرایطی کار خداوند بزرگتر کردن من ،
ثروتمندتر کردن من ،
عظمت دادن من ،
به پیش برنده ی من است
مهم نیست من تو چه شرایطی هستم
مهم آن است که در لابلای همان شرایط ، با من است
خداوند :
چیزی نصیبش نمی شود که بلا بدهد
چیزی نصیبش نمی شود که درد و ناخوشی بدهد
کارش فقط سلامتی دادن است
کارش تنها رونق دادن و تنظیم کردن است
چیزی نصیبش نمی شود که رنج و سختی بدهد
کارش فقط سادگی و برقرار کردنِ من است.
چیزی نصیبش نمی شود که نرِساند
کارش فقط رساندنِ من است
چیزی نصیبش نمی شود که بترساند
کارش تنها ، اُمید دادن است
چیزی نصیبش نمی شود که سدِّ راه شود
کارش فقط باز کردنِ راه و هموار کردن است
چیزی دستگیرش نمی شود که تو را بر زمین زند
کارش ، بلند کردن و بیدار کردن است
چیزی نصیبش نمی شود که انتقام بگیرد
همواره فقط می بخشاید و می افزاید
هر خوبی ای که فرا رسد ، به دلیل واگذاشتن درهایِ اوست
و هر بدی ای که رسید ، به دلیل بستنِ آن در توسطِ ماست
یک دکمه یِ توحید در درونِ ماست
اگر آن را بزنیم
همواره ، هموار شدن و بیداری و اُمید را تجربه می کنیم
هیچ بحرانی رخ نداده ، که بخواهیم به خدا ربطش دهیم
هر بزرگی ای ، هر موفقیتی ، هر عظمتی ، از جانب اوست
ما انسان ها خیلی چیزها ساختیم که آن را به خدا ربط دادیم : بیماری ، درد ، نگرانی ، شکست ، و …..
این ها هیچکدام متعلق به خدا نبوده و نیست
هیچ بیماری و هیچ قند و دیابت و مَرضی ، هیچ سرطان و چربی و کلیه درد و قلب درد و …… متعلق به آن یگانه یِ واحد نیست
این ها در قلمرو و حیطه یِ قوانینِ انسان هایی بوده ، که
از اصلِ واحد به دور بودند
این بَند و بَساط ها تنها و تنها کارِ ما انسان ها بود که ساختیم
آن زمانی به توحید رسیده ای که به خود رسیده باشی.
در عینِ اینکه در سرزمینی هستیم که خُداوند فقط در حالِ پاشیدنِ ثروتها و مکنت ها و زیباییهاست ، اما اغلب در حالِ برداشت و ساختنِ انواعِ بیماری ها در خود هستند و آن را حکمت او می دانند ، در حالیکه او خود بی خبر است ، ببینیم فوران این زیباییها و مکنت ها را و بدانیم که خوشبختی در همین لحظه است نه در لحظاتی دیگر
اینجا سرزمینِ خوشبختی است
سرزمینِ نواختن و ساختن است
سرزمینی که از هفت دولت در ساختن باورها ، آزاد هستی
سرزمینِ توحید
بیماری ها ، تنها قضاوتهایِ ما بود
در دیارِ توحید ، ارتباط با مبداً آغاز می شود
و قضاوتی در مورد چیزی نخواهی کرد
چرا که هماهنگِ با قاضیِ اصلی هستی
غم و نگرانی ها ، قضاوت هایِ ما بود
شکست و نااُمیدی ها قضاوت هایِ ما بود
و :
قضاوت هایِ درونیِ خودمان ، که به نقشِ باورهایمان در می آید ، عاملِ بَلا یا عاملِ خوشبختیِ مان می شود ، نتیجه یِ توحید بیشتر و بیشتر و بیشتر و بیشتر شدن است
اگر مبنایِ تمامِ قضاوت هایمان را از آن نیرویِ واحد بدانیم
بینشِ توحید را آغاز کرده ایم
اگر قرار بر قضاوت است
تنها یک قضاوت و حُکم را در خود نهادینه و کِشت و کار کنیم
و آن این است که :
جهان و خداوند ، جریانی از خوشبختیِ مداوم و دائمی است
او فقط رُشد و گستردگی و بزرگ شدن مرا می خواهد
کار و عملکردِ فیزیکیِ من مهم نیست
مهم آن است که چه می خواهم ؟
به همان شیوه ای که خداوند را احساس کنی
به همان شکل برایت ، عَمَل می کند
اگر احساس کنی در هر شرایطی ، دستت را می گیرد
حتی در شرایطِ کجی و ناراستی ،
دستت را می گیرد و هدایتت می کند
شاید تو ، این عمل را نادرست یا خطا و …بنامی
اما خداوند از هدایتت ، دریغ نخواهد کرد
شاید که این عمل را گناه یا اشتباه بدانی
اما کارِ خداوند ، جاری شدن است
جاری می شود در اعمالت
چه آن عمل درست باشد ، چه نادرست
او شبیهِ قضاوتِ من برایم عمل می کند
چه در مسیر کجی باشد
چه مستقیم
او سرش را پایین انداخته
و تنها می بارد و می بارد و می بارد
و تنها مانعی که ایجاد می شود ، به دلیلِ شکلِ قضاوتهای! توست
همیشه قانونِ ذهنِ من این بود که :
اگر عملی را دارم انجام میدهم و خطا و اشتباه است
یک نیرویِ بیرون از خودم ، مرا در اسرعِ وقت جزا خواهد داد
اما اکنون با وجود کار خطا یا اشتباه :
ایمان دارم که او همیشه در بهترین فرمتِ الهی اش در زندگی ام جاری می شوم
و نه تنها در متنِ همان خطا ، احساسِ گناه ندارم
بلکه میدانم که :
مهم نیست که با چه منطقی من خود را واردِ استرس یا نگرانی و غم کنم ، مهم آن است که این شکل از احساسات ، نتیجه ای که زیبنده یِ من باشد ، نمی دهد.
و فراتر از آن هم در ذهنم کشف شد
و آن اینست که :
مهم نیست که با چه منطق و دلیلی ، احساسم خوب و خوشحال باشم ، مهم آن است که این خوشحالی و احساسِ خوب ، نتیجه یِ زینت بخش را به من هدیه می دهد
به هر صورت :
من برای جهان ، لازم هستم
تو بدای جهان لازم هستی
هم من به دردِ جهان می خورم و هم تو
جهان هم نیازمندِ من است ، و هم نیازمندِ به تو
علی جان ، در هر شرایط و هر عملکرد و هر اوضاع و وضعیتی که قرار گرفتی ، دست از سرزنش بردار ، دست از قضاوت بردار ، هُنر داشته باش و به جایِ آن سرزنش ، جریانِ ثروت ، جریانِ سعادت و سلامتی ، جریانِ بی انتهایِ هستی را با آن جابجا کن ، او که همیشه جاریست ، بدونِ وقفه و دائم و همیشه ، تو نیز هنر داشته باش ، جاری باش ، افکارت و فرکانس هایت را بر اعمالت ، سبقت بده ، وجودت و هویتت را با اعمالت نَسَنج ، خداوند سیگنال هایت را برمی دارد و پاسخ می دهد ، اگر اشتباهی رخ می دهد ، بُگذر و آن را با سیگنال هایت ترکیب نکن ، بازیِ زندگی ، بازی شب ها و روزهایت، بازیِ فرکانس است ، به فرکانس بِچَسب ، و با قضاوتهایت ، خود را واردِ بُن بست ها نکن ، اصلا قضاوتش نکن ، در هر دم و بازدمت ، او حضور دارد ، در هر قطره خونت ، در هر ذره از وجودت ، او حضور دارد ، هیچگاه از مساعدت به روح و جسمت دریغ نکرده ، الا اینکه خودت بودی که از مساعدت و یاری کردن و هماهنگ کردنِ خودت دریغ کردی
نگذار ذهن و نجواها ، قانونگذارت شوند
توحید و ربّ ، چیزی است که فقط برای ما می خواهد
نگاهی به اعمال ما و کاری که انجام می دهیم ، ندارد
کارش فقط جاری کردن و فوران کردن است
کارش پاشیدنِ ثروتها و مکنت هاست
کارش بر ملا کردن و اجابت کردن است
کارش رساندن و پُرکردن و رشد دادن است
هیچ رنجی در عالم نیست ، این فقط قانونِ انسانهاست
هیچ غمی در عالم نیست ، این فقط ساخته ی انسان بود
هیچ کمبودی در عالم نیست ، این فقط انسان بود که بوجود آورد
از امروز فراتر از انسانِ امروزی حرکت کنیم
به سَبک و سیاقی دیگر ناظر باشیم
هر روز یک تولد است
خداوند بیشتر از من ، شاید میلیاردها بار بیشتر از من با من است
خداوند میلیاردها بار بیشتر از من ، برایِ من می خواهد
تنها و تنها واجب است که در خواستن هایمان ، پایدار باقی بمانیم
زندگی از آن لحظه ای که وارد فیزیکِ مان می شویم و تا آن لحظه ای که از این فیزیک خارج می شویم ، را شامل نمی شود ، بلکه :
توحید و اعتقاد به نیروی واحدِ فناناپذیر به من آموخت که زندگی برایِ من و تو ، چه در این فیزیک و چه در خارج از آن ، دائم در جریان بوده و هست.
دوست ندارم روزها را با دوست نداشتنِ خود طی کنم
دوست دارم که بیشتر و بیشتر باور کنم که:
هر آن چیزی که از سرچشمه آمده است ،
با آن منبع و سرچشمه یِ خود ، یکی است
و همچنان هم به منبع و سرچشمه ، اتصال و شباهت دارد ، اتصالی که قطع نشدنی است ،
فارغ از اینکه چه نوع رفتار چه نوع اعمال
چه نوع خوی و خصلتی از من سر میزند ، من موظف هستم با هر نوع آب و رنگی که هستم خود را دوست بدارم
چون دوست داشتن خود، یعنی دوست داشتن خداوند
و دوست نداشتن خود ، یعنی باور نکردن توحید .
دستاوردها و نتایج منبعی برای دوست داشتن من نیست
بلکه اعتقاد به توحید است که مرا بیشتر با خودم سازگار میکند
و این اعتقاد به اصل خویشتن است که مرا به هر دستاوردی نزدیک میکند
اگر در یک بحرانی قرار گرفتم ، این یک نشانه است
نشان از این دارد که آیا هنوز من خود را در این شرایط بحرانی دوست دارم ؟
نشان از این دارد که آیا هنوز در این شرایط بحرانی
من دست از دوست داشتن خود کشیده ام یا نه ؟
و انسانی که بداند به آن منبع متصل است
و انسانی که بداند از یک توحیدِ واحد آمده است
وقتی که این شرایط بحرانی را نشانه بداند
دیگر برایش شرایط بحرانی محسوب نمیشود
بلکه پلهای میشود برای بالا رفتن.
بیشترِ ناراحتی و نگرانی هایی که انسانها تجربه می کنند
ناشی از این است که :
چرا من موردِ تاییدِ دیگران نیستم ؟
چرا من مثلِ فلان شخص نیستم ؟
چرا عملکرد و دستاوردِ من مثل فلان شخص نیست ؟
چرا او بالاتر از من است ؟
اینجاست که : رابطه یِ شگرفی است بینِ عزتِ نفس و توحید
و اگر توحید را باور کنیم
و اگر باور کنیم کسی که مرا آفرید ،
کسی که مرا به راه انداخت ،
کسی که مجوزِ این حضورِ فیزیکی را به من داد ،
کسی که مرا از خودش آفرید ،
همیشه و به اندازه یِ بی نهایت ، تایید شده یِ تمام اعصار و تمام عوالم بوده و هست
وقتی بپذیری این بیشینه یِ خود را :
نیاز به دستاوردی نیست که تایید شوی
محتاج به تایید و تحسینِ کسی نمی شوی
نیاز نیست که کسی مرا بپذیرد یا نه
نیاز نیست که کسی دَری برایم باز کند یا نه
قراری نمی بینیم که با عناصری بیرون از خود ، خود را به دیگران بقبولانیم
توحید یعنی همه مُقدس هستند با هر نوع دستاوردی که دارند
من نیز مقدسم با همین ویژگی ها.
ما برگِ تایید شده یِ پروردگار هستیم ، خُدا در ما خُروشان است ، هیچ کمبودی در ما حَک نشده است ، مگر اینکه احساسِ نیاز به تایید ، احساسِ مقایسه ی خود با کسی در خود داشته باشیم ، چرا که این نوع زُباله هایِ فکری است که بینِ ما و خُدا قرار می گیرند ، فاصله می اندازند و تبدیل به خلاء می شوند ، تا وقتی که من بپذیرم از او نشاءت گرفته ام ، در هیچ جایی نیازی برای هُنرنمایی نیست تا از پَسِ این هُنرنمایی ، تحسین شوم و حالم خوب شود ، کلِ وجودِ ما آکنده از مُعجزه است ، در تمام انسانها ، قَد و قامتِ خداوند ، به یک اندازه پوشش داده شده است ، تمام انسانها و موجودات از نطر خالق یکی هستند ، این تفاوت ها را ما ایجاد کرده ایم ، او متوجه این تفاوت ها نیست ، او همیشه رها می کند جویبارهای ثروت و سعادت و خوشبختی اش ، مهم نیست به کجا سرازیر می شود ، چون همه را یکی می بیند
از پرداختن به روابط نباید خلا را پُر کرد
از پرداختن به توحید و دوست داشتنِ اصلِ خویش و به یاد آوردنِ اصلِ خویش ، شکاف ها از بین می رود.
از تلنبارِ دارایی ها خلا ها پر نخواهد شد
پرداختن به این لحظه یِ ناب است که اتصال جاری می شود
هر کسی که بیشتر از منبع یاد کند
بیشتر طعمِ خوشِ زندگی را می چشد
بیشتر در کنارِ اینکه همه را مقدس می شناسد
خود را نیز مقدس می داند
می داند که بهره ای از غیبت کردن نصیبش نمی شود
می داند که بهره ای از کینه ورزیدن نصیبش نمی شود
می داند که بهره ای از خصومت و دشمنی با کسی نصیبش نمی شود
می داند که بهره ای از مقایسه خود با دیگران نصیبش نمی شود
می داند که بهره ای از نگرانی و ناراحتی نصیبش نمی شود می داند که همین حالا ، همین لحظه ، از وجودِ خداوند ، از وجودِ این نَفَس کشیدن هایِ نازنین ، از وجودِ این قلب و این چهره و از وجودِ توحیدی که در تمامِ مولکول هایش جاری است ، بهره مند است.
سلام به آقا جمال عزیز در این صبح بارانی .همین که صبح چشمم رو باز کردم گوشی رو گرفتم و اومدم توی سایت و هدایت شدم به پاسخت .پاسخی که در بطن خودش پیام خداوند رو بهم رسوند .
همیشه تحسین کردم و میکنم آقای ابودردائی عزیز رو که اینقدر قدرت کلامش نافذه .ی روز نگاه کردم دیدم این بنده ی عزیز خداوند حتی ی محصول هم نخریده بود اونموقع ولی وقتی شروع میکنه به نوشتن آگاهیه که جاری میشه از نوشته هاش اینقدر که وصل هستن و تبحر دارن در توضیح دادن آنچه که خداوند بهشون الهام میکنه
قبل از اومدن این فایل جدید همش داشتم بحث اجرای توحید در عمل رو به خودمم یادآوری میکردم و حتی عنوان سالم رو هم همین انتخاب کرده بودم که بعد گره خورد با بحث احساس لیاقت که برای توحیدی شدن باید این لیاقت رو در خودم ببینم البته که ی مقداری ساخته شده و گرنه الان توی این شرایط نبود ولی اینکه خداوند از طریق شما من رو هدایت کنه به این دل نوشته ی توحیدی که دقیقا بهم بگه که چطور باید دیدگاه و نگرشم رو توحیدی تر کنم این یعنی اینکه خداوند فرکانس لیاقت من رو دریافت کرده و داره پاسخ میده با هدایت هاش
سپاسگزارم هم پاره ای عزیز که دستی از دستان خدا شدی برام دقیقا توی روزی که میخوام با ربم خلوت کنم و تمرین ستاره قطبی سال 1403 رو بنویسم که چطور و چجوری باید خودم رو آماده کنم برای توحیدی شدن بیشتر
غرق نور آگاهی خداوند بشی
سلام و درود به رفیق باعشقم جمال جان که جمالتو عشق هست
و اینکه سال نو نوروز باستانی و بهار زیبا هزار هزار بار مبارکتون باد و انشالله همه باهم در کنارهم زیبایی های بسیاااااااری رو تجربه کنیم و برای هم بنویسیم..
سلام و سپاااااس،
که عشق هست سرتاسر کامنتی که از ابودردایی عزیز که نمیشناسمش برای ما اینجا بازنویسی کردی
زبان قاصر ازاینهمه آگاهی از اینهمه دانش ازاین همه عشقققق نمیدانم چه بنویسم و چه بگویم،
من قبل نوروز امسال از خدا یه سوپرایز هدیه خواستم گفتم دوره احساس و لیاقتو برام بخره و نوروز شد و دیدم رو بنر سایت یه فایل جدید هست ذهنم مقاومت کرد چون درباره چگونگی انتخاب اهداف بود بخاطر نرسیدن به اهداف مادی چندین ساله ام ذهنم گفت ول کن برو زیر دوره آگاهی دوره احساس لیاقت کامنتها رو بخون تا اون اتافقه بیوفته که میخوای نگو که خدا برام در اولین روز سال جدید بوسیله بنده پاکش سیدجان باعشق برام سوپرایزی عالییییییی آماده کرد تا بهم هدیه بده بلاخره رفتم توش خدای درونم مثل همیشه از ذهنم قویتر بود و رفتم دیدم وا ویلاااااا به بهههه چه هدیه ی نابی و چه چیز بی نظیری گوش دادم گوش دادم و کامنتهاشو تا امروز دارم مطالعه میکنم رسیدم به صفحه پنجم زیر پاسخ کامنت عالییییی نسرین خانم گل گلاب دیدم جمال جان خسروی یک آس دیگه برام رو کرد که ناک اوت شدم و خلاص،،،
هدیه دوم سوپرایز بی نظیر کامنت ابودردایی عزیز که از قلمش مشخصه چه مومن و چه انسان دوست داشتنی و باایمان و توحیدی هست این دومین هدیه بی نظیر من در سال جدید که قصد کردم هم سیوش کنم هم تو دفترم بنویسمش و هرروز به لطف خدا بخونمش که یادآوری های کلیدی بسیااااااااار نابی دارد که برای ساختن باورهای توحیدی بسیااااااار کاربردی و کمک کننده هست و خدارو بی نهایت بخاطر دوتا هدیه نابی که میدونم ارزشش با دوره احساس لیاقت هم راستا هست و این آگاهی این هدیه مطمعنمممم یقین دارم مرا به نور بسیاااااار روشنی خواهد رسوند و خداروشکرررررررر در سال جدید بعد 6سال بی ماشینی اولین مدار مالی ما استارت خورد یک ماشین شیک و عالی خربداری کردیم که اونم بصورت هدایتی و خیلی زیبا از طرف خدا بما معرفی و بما رسید ام وی ام ایکس 33 اس سفید سقف مشکی که خیلی ازاین رنگ ماشین خوشم میومد و اینکه به اندازه پولی که داشتیم مدل96 گرفتیم ولی انگار صفره یعنی هرکی میبینه میگه چقد این ماشین نو نو خدایاااااااا بابت لذتهای امسال در شروع سال جدید چه حالی بهم دادی هم مالی هم معنوی تجربه شادی بی ماشینی بعد 6سال رویایی بود اونم چه ماشین شیک و نرم و راحتی خدایاااااا شکرررررررررررررت
دوست من جمال جان عزیز خیلی خیلی ازت ممنونم بابت این کامتت بینظیری که فرستادی از ابودردایی عزیزمان هم بسیااااااار تشکر میکنیم انشالله بیشتر در مدار آگاهیی های ایشون قرار بگیریم و از نسرین خانم گل گلاب بینهایت سپااااااااس که با نور خودشون باعث شدن هم راستای این نور زیبا قرار بگیریم خیلی خیلی متشکررررررم.
دوستتون دارم خیلییییییی
سلام خانواده عزیزم
سلام نسرین خانم
من کامنتتون رو داخل فایل گفتگو با استاد قسمت 2 خوندم که داشتید سپیده خانم رو تحسین میکردید و از مقایسه کردن خودتون با سپیده خانم میگفتید..
من بهتون تبریک میگم
ی احساس فوق العاده ای دارم
از عمق وجودم حس کردم جنس حرفاتون توی این فایل مثل جنس حرفهای سپیده خانمه
من شمارو الگوی خودم قرار میدم
پیش خودم گفتم میام داخل کامنتاتون و آخریش رو میخونم ببینم ارزوهاتون برآورده شدن؟؟
هدایت تون پررنگ تر شده؟؟
.
نظر من اینه آره شده
از اعماق وجودم حس میکنم نتایجتون خیلی بهتر شده و دارید به تصاعدی شدن نتایج نزدیک میشد
من همچنان تحسینتون میکنم
آفرین به این پشتکار
سه سال از اون کامنتتون گذشته و من دارم میبینم که جنس کامنتتون به کلی عوض شده
الله اکبر
خیلی واستون خوشحالم و بهترین هارو براتون میخوام از پروردگار عالمیان
سلام به دوست عزیزم
خدا رو شکر که در جمع دستان با درکی مثل شما هستم
آره عزیزم زندگی من خیلی در همه ابعاد تغییر کرده
اما تازه انگار فهمیدم که توحید همه چیه و دارم روی تقویت این کار میکنم
اگر این پایه درست بشه همه چی خوده خود درست میشه
دوست عزیزم من تازه دارم فایل های دانلودی رایگان استاد رو میفهمم که چه گنجی هستن .هیچ عجله ای نیست .اگر کسب فقط همین فایلهای رایگان رو خوب کار کنه همه چی راحت براش اتفاق می افته
البته که تکامل هر کسی هم فرق میکنه با کس دیگه ای ممکنه برا ی نفر ی سال طول بکشه برای یکی 5 سال اما مهم بودن و ادامه دادن و هر روز ی ذره توحیدی شدن بیشتره
خوش و خرم و شاد و سلامت باشی عزیزم با قدرت ادامه بده این مسیری رو که شروع کردی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا ۖ وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ ۖ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿4١﴾
داستان کسانی که به جای خدا سرپرستانی گرفته اند، مانند داستان عنکبوت است که خانه ای برای خود بنا کرده باشد، و بی تردید سست ترین خانه ها خانه عنکبوت است، اگر [به این واقعیت] معرفت و شناخت داشتند
إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿4٢﴾
یقیناً خدا می داند به جای او چه چیزهایی را می پرستند و فقط او توانای شکست ناپذیر و حکیم است،
وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ ۖ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ ﴿4٣﴾
و این مثل ها را برای مردم می زنیم، ولی جز اهل معرفت و دانش در آنها تعقّل نمی کنند.
=====================================
سلام به اساتید عزیزم،سلام به دوستان عزیز توحیدی من
به امید خدا ادامه میدم تمرین ستاره ی قطبیم رو به روش جدید،نوشتن اتفاقات فوق العاده در این یک ماه ونیم اخیر و ثبت در سایت
توکل بر الله مهربان
=====================================
ازونجا که من هیچ کار اداری بابت انصراف از کارم انجام نداده بودم ،بخش عظیمی از ذهنم درگیر این بود که حالا چی میشه؟ولی قلبم فقط میگفت آروم باش و ذهنت رو کنترل کن تا من تورو در زمان مناسب در مکان مناسب قرار بدم …
همینم شد!
به جای اینکه من برم دنبال کارها،اصل جنس یعنی مِترون،خودش زنگ زد گفت دختر این نامه رو با این متن بنویس بیار بیمارستان تا برات پایان ماموریت بزنیم،وگرنه برات غیبت رد میشه …
منم سریع درخواستم رو روی برگه نوشتم و بردم بیمارستان و وقتی میخواستم برم دفتر ریاست بیمارستان تحویل بدم،همزمان با مترون رسیدم دم در!و ایشون بزرگوارانه گفتن برگه رو بده بخونم کم و کسر ننوشته باشی!!! بعدم گفت برو ! گفتم کجا ؟نامه رو ببرم بدم به ریاست دیگه! و ایشون کاملا خارج از وظیفه بهم گفتن نمیخواد خودم کاراتو انجام میدم ،برو خیالت راحت …
و من خوشحال و خندان برگشتم خونه
=====================================
یک روز ک به شدت تحت نجواهای ذهن و حالا چی میشه ها و امکان نداره ها و درگیر همزات شیطان بودم،از خونه زدم بیرون و پیاده روی کردم و قرآن گوش دادم
دیدم شیطان ول کن ماجرا نیست !
منم بهش گفتم اگر فکر کردی من به تو و ادا اطوارت توجه میکنم کور خوندی ،من بالاخره دوباره نور خدارو پیدا میکنم
با اینکه احساس میکردم تحت یک فشار نامرئی ام و همه جا سیاهه
گوشی رو در آوردم و شروع کردم به نوشتن توی نت گوشی
متن رو اینجا کپی پیس میکنم:
توحید یعنی اینکه هیچ کس توی زندگی من تاثیری نداره
توحید یعنی منم که خالق زندگیمم
توحید یعنی من قربانی هیچ شرایطی نیستم
توحید یعنی نباید نگران نباشم
توحید یعنی توکل کنم به خدایی که کارش رو خوب بلده
توحید یعنی برم توی دل مسئله و با قدرت خدا حلش کنم
توحید یعنی اینکه بشینم روی دوش خدا
توحید یعنی ثروتمند بودن
توحید یعنی شغل آسان درآمد بالا
توحید یعنی لیاقت همه چیز های خوب دنیا رو داشتن
بهترین خونه بهترین ماشین بهترین سفر بهترین هدیه ها بهترین عشق هم مدار
توحیییید یییییعنی منم که خالق زندگیمم
توحید یعنی من گیوآپ نمیکنم
توحید یعنی حتی اگر به مو برسه پاره نمیشه
توحید یعنی خدا از من حمایت میکنه
توحید یعنی خدا از من بیشتر مشتاقه من به خواسته هام برسم
توحید یعنی طبیعیش اینکه من ثروتمند و خوشبخت زندگی کنم
توحید یعنی من بشینم روی دوش خدا و اجازه بدم اون زندگیم رو مدیریت کنه
توحید یعنی من خودمو با خدا هماهنگ کنم خدا تموم جهانم رو هماهنگ کنه
توحید یعنی خدا مشتاقه من به خواسته هام برسم
توحید یعنی خدا هزاران دست داره که به من کمک کنه
توحید یعنی خدا هیچ تنهام نمیریزه
توحید یعنی ثروت مثل اکسیژن و باید مثل نفس کشیدن راحت به دست بیاد
توحید یعنی خدا خدای فراوانیه
توحید یعنی همین امروز هزاران هزار نیکی از هزاران هزار راه در حال رسیدن به من است
خداااایااااااا دستمو بگیر این جوب رو رد کنم.
خداااایااااا این پیک رو خودت ردش کن
افوض امری الی الله ان الله بصیر بلعباد
وبا هر جمله که مینوشتم احساس میکردم وسط این آسمون سیاه یک رعد و برقی از نور میاد …وبالاخره موفق شدم صدای شیطان رو ببندم و به نور خدا وصل بشم …
یک ساعت بعد به محض اینکه من یکم تونستم ذهنم رو کنترل کنم ،الهام خدا رسید دوره کشف قوانین رو بخر! بهش گفتم پول؟ من فعلا کار ندارما!به پولش احتیاج دارم !گفت میگم بخر بخر !مقاومت نکن !
٢ دقیقه بعد دوره پر برکت کشف قوانین به لیست معدن الماس من اضافه شد و چه اتفاقی افتاد ؟!
دقیقا عصر همون روز ٢ برابر پولی که من برای دوره پرداخت کردم اومد به حسابم !!!!
و من فقط از ذوووق مثل ترامپولین فقط بالا و پایین میپریدم و خوشحال سرمست که یک بار دیگه پشت شیطان ذهن رو به خاک مالیدم و به ندای قلبم گوش دادم و نتیجه ش رو گرفتم …
و با اینکه من تا به الان فقط به ٣ جلسه اول این دوره تونستم گوش بدم ،یک انرژی ای به من داد ،یک امیدی در قلب من زنده کرد که میتونه کوه ها رو جابه جا کنه …
خداوند با دوره کشف قوانین یک بار دیگه مسیر توحیدی من رو به سمت خودش رگلاژ کرد.
=====================================
با اینکه من به هیچ مسئولی درخواست مرخصی نداده بودم ،خودشون به صورت خودجوش برام مرخصی استحقاقی رد کردن و حقوق ماه اسفندم رو واریز کردن بدون اینکه من یک ساعت شیفت برم …
و من فقط ناک اوت قدرت خدا و قوانین بدون تغییر خداوند بودم که چطور من رو آسون کرد برای آسونی ها …و واقعا همراه با هر سختی آسونی هست …فقط باید بهش ایمان بیاری
=====================================
یک مشکل جسمی برای مادرم پیش اومده بود که بخاطر سابقه ی بیماری قلبی در تمام اعضای خانواده ش،دکتر گفت باید حتما آنژیو گرافی بشه،سعیده ی سابق قطعا خودشو از نگرانی و گریه و استرس خفه میکرد تا بالاخره نتیجه بیاد ،اما این بار من واقعا آرام آسوده بودم انقدر که آرامشم به بقیه هم سرایت کرده بود،تموم مدت زمان آنژیو گرافی از خداوند سپاسگزار بودم که بهم این آزادی زمانی رو داد در خدمت مادرم باشم که مدت هاست تموم زندگیش رو وقف دخترهای من کرده، با عشق کنارش بودم،پشت در اتاق عمل به صدای استاد گوش میدادم ،قران مطالعه میکردم و بدون هیچ نگرانی میگفتم هر اتفاقی بیفته خیره…و الحمدالله قلب مادرم برخلاف تموم اعضای خانواده ش سالم سالم بود و هیچ مشکلی نداشت،خداروصدهزار مرتبه شکر که یکبار دیگه مارو آسون کرد برای آسونی ها،مادرمون رو دوباره بهمون بخشید.
=====================================
همون روز پشت در اتاق عمل نشسته بودیم،داییم که 5٠ ساله قرآن خونه ،معلم قرانه و به تفسیر و تحلیل قرآن مشغوله …
درحالیکه با خانومش و بابای من غرق صحبت بود!از بین اونا بلند شد اومد پیش من نشست و شروع کرد به گفت و گو های قرآنی …
و ما مدت زیادی غرق گفت و گوی شیرین قرآنی بودیم … درحالیکه هیچ وقت من و داییم حرف مشترکی نداشتیم !
ولی این نور قرآن قلب هارو بهم وصل میکنه …
و همین گفت و گوی ارزشمند کلی به کنترل ذهن من پشت در اتاق عمل کمک کرد تا به جای نگرانی های بیهوده ،در حال صلات خداوند باشم .
=====================================
توی ماه اسفند که من به کنترل ذهن و رهایی بیشتری احتیاج داشتم ،خداوند با هر نقطهی آبی باهام حرف میزد و یک هدایتی میفرستاد و قلب من رو روشن میکرد که نگاه نکن به آدم های اطرافت …دلت رو به رفیق های غار حرا روشن کن و به مسیرت ادامه بده…
و واقعا اگر این لطف و رحمت خدا نبود من نمیتونستم این مسیر رو طی کنم.
همه ش از کرم خودش بود …
=====================================
با اینکه روزی از اسفند نگذشته بود که برای من هدایت و نوری از طرف خدا نیومده باشه اما ذهن محدود من بیشتر ازین قد نمیده که یادش بیاد چقدر خداوند به کمکش اومده…
پس کامنتم رو اینجا میبندم و به امید الله،در قسمت بعدی از اتفاقات فوق العاده ی شروع سال جدید مینویسم …
الهی و ربی من لی غیرک
خدااایاااا دوستت دارم و این عششششق بزرگترین سرمایه ی زندگیمه …
میخواهمت ای هر چه مرا خواستنی تو …
تو جان منی…جان منی …جان منی تو ….
سلام سعیده عزیزم
همیشه از کامنتهای فوق العاده ات استفاده میکنم و کلی تحسینت میکنم
از اونجایی که از لحاظ تغییر شرایط کاری در شرایط مشابهی قرار داریم لینک کامنتی که در این خصوص نوشتم رو برات میزارم
لطفا کامنتی که به ایمان عزیز نوشتم رو بخون، نتونستم لینک اون رو بزارم
abasmanesh.com
میدونم که در شرایطی که هستی هر لحظه ممکنه به مسیرت شک کنی ولی به عنوان کسی که قبلا یکبار این مسیر رو رفتم و کلی منفعت الهی نصیبم شد، گفتم شاید برات نشونه ای باشه
سلام سعیده عزیزم
امیدوارم در هر لحظه از زندگیت نور الله به قلبت بباره
الان و امروز توی شرایطی گیر کردم که همه اطرافیان یک صدا دارن قدرت رو به یک نفر میدن و من در تلاش که قدرت رو به خدا بدم
دنبال دستاویزی بودم تا بتونم ذهنمو کنترل کنم و مثل همیشه اومدم سمت سایت و کامنت ها
با خوندن کامنت تو و حرف زدن با خودم و خدا آروم شدم و همه چی رو سپردم به خدا که قطعا نگاهش به منه و من میدونم هیچ دستی بالاتر از دست اون نیست
خدا حتما دستمو میگیره و بغلم میکنه تا از این چالش سربلند بیرون بیام
به خدای بزرگ می سپارمت که نظراتت همیشه نور امید و عشق و الله رو در قلبم روشن میکنه
سلام
توحید یعنی استمرار در تمرین کردن با خدا بودن وباخدا حرف زدن ورو خدا حساب کردن فقط استمرار خودش توحیدی عمل کردنه
سپاسگذارم دوست ارجمندم دتست زیبا سیرت زیبا صورت ….
سپاسگذارم
توحید یعنی اینکه هیچ کس توی زندگی من تاثیری نداره
توحید یعنی منم که خالق زندگیمم
توحید یعنی من قربانی هیچ شرایطی نیستم
توحید یعنی نباید نگران نباشم
توحید یعنی توکل کنم به خدایی که کارش رو خوب بلده
توحید یعنی برم توی دل مسئله و با قدرت خدا حلش کنم
توحید یعنی اینکه بشینم روی دوش خدا
توحید یعنی ثروتمند بودن
توحید یعنی شغل آسان درآمد بالا
توحید یعنی لیاقت همه چیز های خوب دنیا رو داشتن
بهترین خونه بهترین ماشین بهترین سفر بهترین هدیه ها بهترین عشق هم مدار
توحیییید یییییعنی منم که خالق زندگیمم
توحید یعنی من گیوآپ نمیکنم
توحید یعنی حتی اگر به مو برسه پاره نمیشه
توحید یعنی خدا از من حمایت میکنه
توحید یعنی خدا از من بیشتر مشتاقه من به خواسته هام برسم
توحید یعنی طبیعیش اینکه من ثروتمند و خوشبخت زندگی کنم
توحید یعنی من بشینم روی دوش خدا و اجازه بدم اون زندگیم رو مدیریت کنه
توحید یعنی من خودمو با خدا هماهنگ کنم خدا تموم جهانم رو هماهنگ کنه
توحید یعنی خدا مشتاقه من به خواسته هام برسم
توحید یعنی خدا هزاران دست داره که به من کمک کنه
توحید یعنی خدا هیچ تنهام نمیریزه
توحید یعنی ثروت مثل اکسیژن و باید مثل نفس کشیدن راحت به دست بیاد
توحید یعنی خدا خدای فراوانیه
توحید یعنی همین امروز هزاران هزار نیکی از هزاران هزار راه در حال رسیدن به من است
خداااایااااااا دستمو بگیر این جوب رو رد کنم.
خداااایااااا این پیک رو خودت ردش کن
افوض امری الی الله ان الله بصیر بلعباد
سلام سعیده جان عزیز
سپاس گزار خداوندم بابت دوستان نازنینی مثل شما که با تک تک کلماتی که از دلت مینویسی ، روح منو جلا میدی
دیروز الهام شد به من که فردا این فایل رو گوش بدم و گوش دادم و کامنت هارو خوندم و تا اینجا تمام کامنت های شمارو خوندم و نمیدونم دیگه زیر این فایل کامنت داری یا نه ،ولی این نوشته ها زندن تمام کامنت های شما زندست و مثل صدای استاد با من حرف میزنع ، روشن آگاهی دهنده آرام بخش ،پرقدرت ،الهی صدهزار مرتبه شکرت ،تحسینت میکنم بابت این حد از کنترل ذهن و تلاش برای رسیدن به احساس بهتر ،تحسین میکنم این حد اسر ایمان و عمل به الهامات و تسلیم بودن رو ، تحسین میکنم این آسمان به غیب رو ،و من میدونم چه حسی داری وقتی که پشت شیطان به خاک میمالی و خداوند برات معجزشو رو میکنه ،من کاملا اون احساس و اون حال خوب و غرق شدن در قدرت رب رو درک میکنم رفیق غار حرای من
،الله اکبر امروز کامنتهات قلبم رو باز کرد و دیگه زیر این کامنت وادارم کرد به تحسین و تشکر و نوشتن
چو رسی به طور سینا ارنی نگو و بگذر ،که نیرزد این تمنا به جواب لن ترانی
چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر ، تو صدای دوست بشنو نه جواب لن ترانی
ههههه زهی خیال باطل
ارنی کسی بگوید که تو را ندیده باشد
تو که با منی همیشه چه تری چه لن ترانی ؟؟؟
تو یه کامنتت نوشتی که خدایا یادته سرت غر میزدم و میگفتم بیا پایین و جوابمو باید بدی ؟؟؟
من فکر میکردم تو اون بالایی ولی نه تو توی سینه ی من بودی
تو از رگ گردن به من نزدیکتری
سبحان الله ، نوشته هایی از کامنتهای قشنگت یادم میاد که دلم نمیاد ننویسم و من عاشق این کامنت هام که با آیه ی قرآن نوشته میشه
چشم ها اورا نمی بینند ،اما او تمام چشم ها را میبیند
و به هنگامی که به عبادت می ایستید اون نظاره گر شماست ،
و توحید یعنی از سره راه تو برم کنار و اجازه بدم تا کارامو انجام بدی
هرگاه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هرگاه که میکوشم در کارکنم تدبیر ،رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
چقدر من باید سپاس گزار خداوندی باشم که جهانش رو با تمام زیبای هاش به تسخیر فرکانس های من درآورده و قانونش اینه که بنده ی من لذت ببر تا بیشتر بهت بدم ،چی از این بهتر ؟؟؟ خدایا انقد خوبی که باورت سخته ،تویی که رحمتت همه ی آفرینش رو فرا گرفته و حتی شیطان هم به رحمتت طمع کرد ،تویی دانا و منم نادان ،تویی آگاه و منم ناگاه و من مثل سعیده از ناآگاهی خودم به تو پناه میبرم تا تو منو ببری
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
دوست توحیدی من الهی که همواره غرق خداوند باشی و این اتصال همیشگی باشه و همواره در مقابل رب سربلند و رو سفید باشی .
در پناه الله یکتا .
به نام خدای مهربان و هدایتگر
سلام سعیده جان خوبی؟
الهی شکر به خاطر این هدایت های بی نظیر خداوند
الهی هر جا هستی غرق در آرامش الهی باشی
هدایت شدم اومدم تو این صفحه و دارم دیدگاه هات رو به ترتیب می خوانم و میام و پایین
چقدر خوشحالم و بهت تبریک میگم بابت نتایج فوق العاده ای که در تمام زمینه ها داری کسب می کنی
چقدر بهت افتخار می کنم و ایستاده برای شما دست میزنم
ماشاالله دمت گرم
جالبه بیش از یک ماهه که کامنت ها رو تو سایت نمی خواندم و متمرکز بودم روی یک سری از کارهای شخصی خودم
البته خیلی با دقت فایلهایی که می دونستم بهم کمک می کنه رو گوش میدادم و می دیدم و دیدگاه هم می نوشتم …
حالا بعد از این همه مدت خداوند بهم گفت که دوباره بیام متمرکز بشم روی آگاهی های این فایل و آگاهانه بیام دیدگاه های شما رو بخوانم
چقدر هم دقیق و درست هدایت شدم و واقعاً این دیدگاه ها داره بهم یه سری کلید میده
سپاسگزارم و به الله قدرتمند و توانا می سپارمت
مواظب قلب مهربونت باش
سلام ب خانم شهریاری عزیز
چقدر خوب نوشتی از توحید ،توحید
شجاعت و قدرت و حرکت کردن…..
همه چی میده و حتی قانون کشور
را برات عوض میکنه من ب عینه
تجربش کردم کار هیچکس در اون
برهه از زمان انجام نشد فقط از من
انجام شد ،توحید میگه برو تو دلش
از پسش برمیایی
اینقدر خوب مینویسی من ایمیل
شمارا فعال کردم ک هرچی تو
سایت میزاری بخونم و دیگ
نتونستم جلوی خودما بگیرم و
این حسی خوبی ک با کامنت ها
ب من میدی پنهان کنم و تحسینت
نکنم و دست ب قلمت عالیه
موفق و ثروتمند باشی
سلام به دوست عزیزم سعیده جااااانم
دختر چقدر این کامنتت فوق العاده بود
سعیده عزیزم بی نهایت تحسینت می کنم دختر
عاااااشقتم
آفرین به جسارت تو
آفرین به ایمانت
آفرین به ربت که اینقدر خاص
چقدر عالی بود وقتی الهام بهت شد دوره رو بخر تایم بین دریافت الهام و عمل کردن به دو دقیقه هم نرسید
چقدر تحسینت کردم و چقدر آرزومه که منم به این مرحله برسم
اول اینکه تشخیص بدم الهامات رو و دوم اینکه عمل کنم
منم معلم هستم
و درسته که از شرایط شغلم راضی ام و شاکر خداوند هستم بابت این شغل شریف ولی محدودیت هاش رو دوس ندارم
محدودیت مالی
زمانی
مکانی
و پوششی
به همین دلیل از خدا هدایت خواستم که علاقه ی اصلیم رو و مسیر طرح الهیم رو بهم نشون بده و وارد مسیر مورد علاقه ام بشم و از طریقش خلق ثروت کنم
چون لایق آزادی زمانی و مکانی و مالی هستم
لایق دریافت الهامات و هدایت های خدا هستم
به امید روزی که بیام و برات بنویسم که من هم شجاعانه درخواست انصراف دادم و بعدش چقدر آسون شدم برای آسانی ها و از معجزات مسیر بگم
خیلی ماهی دختر
خیلی زیاد دوستدارم
کلی قلب قرمز برات فرستادم
و کلی بوووووس به روی ماهت
بنام خدایی ک هرچه دارم از اوست
الهی شکرت که این سایت هست تا موقع دلتنگی و ناراحتی بهش پناه بیاریم
الهی شکرت ک هدایت هست تا در موقع ناامیدی دلگرم باشیم ک راه بهمون گفته میشه
الهی شکرت ک سعیده شهریاری هست تا در موقع نگرانی بیام کامنتهاشو بخونم تا ایمانم قوی تر بشه ک واسه سعیده شد واسه منم میشه
قبلا فقط منتظر فایلهای اسناد بودم اما الان منتظر کامنتهای شما هم هستم تا یاد بگیرم چطوری از این فایلها در عمل استفاده کنم
ممنون ک این روزا بیشتر مینوسی
ممنون ک روشنی قلبتو با ما شریک میشی تا ما هم از نورش بهره مند بشیم
الهی هر روز زندگیت غرق معجزه باشه
مرررضیه قششنگم،خداررروشکر که هستی و برام مینویسی و با تلگرافت برای من نوووور خدارو میفرستی …
قلب روشنت رو میبوسم رفیییق،اگر دست نوشته های من،جایی از نگرانی هات روکمتر و به ایمانت اضافه کرد،اعتبارش از من نیست،از خدای منه که بهم سعادت داده من برای همچین رفیق های نازنینی بنویسم.
دوستت دارم و به امید دریافت یک نقطه ی آبی پربرکت دیگه ای ازت
قلبِ فراوانِ فراوان
بنام خداوند بخشنده بخشایشگر
سلام به استاد عزیزو و خانم شایسته..
تبریک بابت سال نو..
قبلا فکر میکردم من از بیرون باید رشد کنم
و چیدمان بیرون من باعث میشه درون من قوی بشه چون از بچگی میگفتن فلانی فلان چیز داره یا فلانی فلان مدرک داره تا حالا نشنیده بودم که فلانی چه اعتماد به نفسی داره یا عزت نفس بالای داره …
پس تا قبل از آشنای با استاد همیشه فکر میکردم جهان باید دور محور من بچرخه ..
فکر میکردم هرچی به خودم ارزش قائل نشم بیشتر پیش خدا جا دارم ..
هرچی توجه به فقرا و ندارا کنم آدم خوبی میشم …
هیچ وقت فکر نمیکردم جهان طبق قانون نوشته شده خودش عمل میکنه …
این من هستم که باید تغییر کنم …
این من هستم که باید باور کنم که جهان نسبت به تغییرات درونی من پاداش میدهد..
در مقابل تغییر خیلی واکنش نشون میدم و برام سخته ولی به لطف سایت استاد عزیز
برای رسیدن به خواسته های بیرونی چاره ای جز تغییر شخصیت درونی ندارم …
هدف اصلی من تو این سال اینکه فقط سکوت کنم تو هرچی نظر ندم
سکوت کنم در مورد قوانین جهان
سکوت کنم و نصیحت و ارشاد نکنم
سکوت کنم و با هم مدار خودم صحبت کنم
سکوت باعث میشه رنجش کمتری بگیرم چون ترور نمیشم بابت افکاری که من دارم
به قول استاد یک درصد جامعه امروز مثل ما فکر میکنند حالا وقتی من میشنیم از چیزی حرف میزنم که اصلا طرف مقابل نه آگاهی داره نه بینش تشخیص جز هدر رفتن انرژی برای من چیزی نداره چون من تو جلسه دوم روانشناس ثروت 1 استاد گفت ولی من عمل نکردم و با بازگو کردن اهداف خود نتنها نرسیدم بلکه اصلا بی خیالش شدم چون بار منفی آدم ها خیلی تو احساس خوب تاثیر میزاره ..
اینجاست که استاد میگه شما باید فقط روی خودت کار کنی نه روی دیگران من همیشه دنبال این بودم که بگم من یه روشی رو پیدا کردم بیاید شما هم با این روش پیدا کنید چیزی و که دوست دارید این اشتباه منه..
فقط فقط هدف من امسال اینه که …..سکوت سکوت کنم……این یه روش که خودت و دوستداری و با دیگران بحث نمیکنی …چقدر حال خوبی داره چند بار تمرین کردم …
استاد عزیز و دوستان گرامی فایل های استاد تلنگری به من میزنه و میگه روحالله تو برای رسیدن به هر چیزی باید توجه و تمرکز بزاری و یکی ار عوامل سکوت کردن من میباشد…
استاد هرچی میگی صد در صد درسته چون هرچی به خورشید نزدیک شی گرم وهرچی دور شی سرد ….دوستدارم و همیش از خداوند تشکر میکنم بابت اینکه تو زمانه ای هستم که استاد عباس منش هست خدایا عمر طولانی به استاد عطا کن تا مارا در این مسیر بیشتر آگاه کند …
خدایا ممنونم، سپاسگزار نعمت های فراوان تو هستم..
سلام روح الله عزیز
بسیار لذت بردم از خوندن کامنتتون و بهتون تبریک میگم برای رسیدن به درک و اگاهی
خود استاد عباسمنش میگن که باید خودتونو بشناسید اول ببینید راه خودتون و مسیر خودتون چیه
و در دستیابی به اهداف یک سری چیزها فرعیاته میتونه فرد به فرد تغییر کنه و یک سری چیزها اصله
ما باید اصل رو الگو بگیریم و در فرعیات خودمون راه خودمونو پیدا کنیم .
برای مثال همین که گفتید
بازگو کردن اهداف و خواسته ها
من خودم به شخصه از بچگی هیییچ وقت حتی یک بار به کسی درباره ی خواسته هام نگفتم
الان هم به لطف خدا با فردی وارد رابطه شدم که دقیقا مثله منه لا اون راحتم و با اون میتونم درباره رویاهام حرف بزنم
ولی به جز اون که درکم میکنه و عباسمنشیه و تشویقم میکنه با هیچ کس دیگه ای تو عمرم درباره ی خواسته هام نگفتم نه کوچیکاشون نه بزرگاشون
چون خودم راحت نبودم هیچ وقت میدونستم هیچ کس گنجایش حرف ها و ذهنیت من رو نداره و اصلا درک نمیکنن …
ولی خود استاد بارها شنیدم که گفته من خیلی ادمی بودم که همه اش درباره ی خواسته هام حرف میزدم و به همه میگفتم من چه ارزویی دارم و میخوام به چیا برسم و بفیه هم همیشه منو مسخره میکردن و مورد اهانتشون قرار میگرفتم چون مثلا من موتور دوچرخه نداشتم ولی میگفتم فلان ماشین خوب رو میخوام بگیرم و بقیه به شدت تمسخرم میکردن ، اما منبا این تمسخر نه تنها ناراحت نمیشدم بلکه انگیزه میگرفتم و روحیه ام جوری بود که هر وقت کسی مسخرم میکرد یا بهم میگفت نمیتونی فلان کارو انجام بدی من انگیزه ام چند برابر میشد که انجامش بدم …
من خودم به شخصه اینجور نیستم
اصلا به زور هم نمیتونم یک کلمه درباره خواسته هام با کسی حرف بزنم و در سکوت خیلی پرقدرت تر عمل میکنم .
این مثال فرعیات هست که ما باید خودمونو بشناسیم ببینیم جزو کدوم دسته ایم
استاد اونجوریه ما اینحوریم
این برای هر شخصی متفاوته
اما اصل قانون باورهاست که همیشه یکجوره برای همه کار میکنه
سال پر برکت و پر سکوتی که نشان از ارامش قبل از طوفان(نتایج) هست رو براتون ارزو میکنم دوست عزیز …
سلام ودرود برشما داداش همفرکانسی عزیز
درمورد صحبت کردن از قوانین واقعا باید بگم که سکوت بهترین راهه چون وقتی خودم اوایل که با قوانین جهان آشنا شدم به شدت ذوق زده بودم وچنان آرامشی تمام وجودم را فرا گرفته بود که دلم میخواست فریاد بزنم که بابا این درسته بیائید توی این مسیر
هیچ وقت یادم نمیره که من وخواهرم که هر دو هم مسیر بودیم یک شب که با خانواده ی داداشم برای گردش به کنار رودخانه بیرون شهر رفته بودیم بعد از شام میخواستیم پیاده روی کنیم ومن وخواهرم به همراه برادرم وخانمش بیش از یک ساعت در مسیر پیاده روی با آب وتاب براشون حرف زدیم وحتی ازشون دعوت کردیم که با ما هم مسیر بشن
داداشم قبول داشت اما اصلا عطشی که ما داشتیم را نداشت وخانمش کلا این افراد را خوش باور وخوش خیال خطاب کرد ومن بعد از آن بارها وبارها افراد مختلف را خواستم متقاعد کنم ولی هر بار شکست میخوردم وچقدر هم احساسم بد میشد واستاد هر بار میگفتن فقط وفقط روی خودتان کار کنید اما الان اصلا دوست ندارم کلمه ای با دیگران غیر از همفرکانسهای خودم صحبتی داشته باشم قبلا برام سخت بود ولی الان خیلی راحته
مطمئن باشید که شما هم به این مرحله خواهید رسید
سلام دوست عزیز
سکوت ما اگه حال خوب بهتون میده درسته اگه بهتون میگه سکوت کن هرکسی لیاقت شنیدن آگاهی های شما رو نداره درسته
اره دوست عزیز ما کسانی هستیم که هدایت شدیم و هر لحظه برای هدایت مان تمرین و تکرار انجام میدیم و خب متفاوتیم با اطرافیانمان.
منم خیلی حراف بودم و نظر میدادم و تحقیر میشدم چون نظرم ارزشی نمیزاشتن
پله پله کنار استاد بزرگ شدم و یهو به خودم اومدم مینا ساکت شده و کمتر حرف میزنه و اینبار حرفام سنجیده و علمی شده و اینبار ازم خواستن نظر بده ازم خواستن حرف بزن و حرف مینا درسته و با اگاهی هست و به دونه دونه کلماتم گوش دادند و براش ارزش قائل شدن.
موفق باشی و بیای بنویسی من با آموزه های استاد به قدرت و شکوه رسیدم.
در پناه حق
سلام ویژه خدمت استاد نازنینم که کلی دلمون براتون تنگ شده بود و کلی عاشقانه منتظر دیدن روی ماهتون بودیم،
سلام ویژه به خانم شایسته عزیزم که من و همسرم همیشه از ایشون هم یادگرفتیم و کلی ارادت قلبی داریم خدمتتون،
استاد عزیزم سال جدید رو بهتون تبریک عرض میکنم
از خدا بهترین هاشو براتون آرزو میکنم و الان به قدری حالمون خوبه که هرلحظه شکر گزار خدا هستیم که مارو هدایت کرد به نبی خودش یعنی استاد عباس منش ،،،
استاد دلیل حال عالی الانم اینکه کنار فرزند 8 روزمون با همسرم هستیم و بعد از 10 سال خالق قدرتمندم بهمون فرزند سالم عطا کرد و تو حال عجیبی قرارمون داد،
استاد من و همسرم سودا از سال 97به صورت جدی شاگردتون هستیم و به لطف آموزش هاتون و انجام به آگاهی های الهی شما،به هرآنچه که از خدا خواسته بودیم دست پیدا کردیم و تمام این جایگاه و حال عالی و ثروت و سلامتی و روابط رویایی با همسرم و خالقم همه و همه رو مدیون شما استاد عزیزم هستم و تا تمام وجودم ازتون تشکر میکنم،
استاد من همسرم تقریبا تمام دوره هاتون رو خریداری کردیم البته برخی با اکانت من و برخی با اکانت ایشون و میخوام خیلی خلاصه وار از معجزات وحی منزل دونستن آموزش هاتون بگم که از فرش مارو به عرش رسونده،
استاد من و همسرم بعد از عمل به آگاهی های دوره کشف قوانین ورژن قدیم تصمیم گرفتیم رو خودمون سرمایه گذاری کنیم و بریم سمت عشق و علاقمون و من اون زمان آتش نشان بودم که همون شغل هم با آموزش هاتون خلق کرده بودم و از شغلی که ماهی 10 روز کار میکردم استعفا دادم و با همسرم شروع کردیم در مسیر علاقمون درس خوندن و به لطف خدا سال 98 هردو با رتبه عالی وکیل شدیم و واسه همه عجیب بود چجوری دو نفر تو یه خونه با هم تو یک سال و تو یک شهر وکالت قبول بشن و این رو هم مدیون شما و خدایی که شما بهمون شناسوندید هستیم ،
بعد از اون وارد بازار وکالت شدیم و معجزه پشت معجزه برامون رخ داد و پرونده هایی به مسیرمون هدایت شد که واسه وکیلی که 20 سال سابقه داشت هم جای تعجب داشت ،،
همچی عالی بود به جز بحث سلامتی و ثروت ،،
استاد من حدود 10 سال سیگار میکشیدم و دوسال پیش بود که دوره قانون سلامتی رو شما آماده کردید و همسرم به خاطر اینکه میدونن تنها الگوی من شمایید من عاشق شما و اعمال شما هستم به عنوان عیدی برام تهیه کردند و من با وزن 95 کیلو شروع کردم دوره رو بعد از 5 ماه 74 کیلو سرحال و سلامت شدم و همسرم هم حدود 10 کیلو وزن کم کردند و ما این شیوه رو ادامه دادیم که به طرز معجزه آسایی متوجه شدیم به راحتی خدا بهمون فرشته عطا کرده و خدارو شاهد میگیرم تمام دکتر ها و سونوگرافی ها مبهوت سلامت همسرم و جنین بودند و به لطف خدا به راحتی فرزندمون 27 اسفند قدم رو چشام گذاشت و گل پسرم سالم و سلامت داره کنارمون رشد میکنه ،
یه نکته ای هم جا داره اینجا بگم به خاطر آزادی زمانی که به واسطه آموزش های استاد بدست آوردیم بدون هیچ گونه نگرانی داریم از لحظه لحظه بزرگ شدن کارن لذت میبریم و دغدغه هیچ چیزی رو نداریم ،،،
استاد سال گذشته که دوره احساس لیاقت رو آماده کردید ما از سایت خریداری کردیم چون من چندتا پرونده میلیاردی رو به سرانجام رسونده بودم ولی حق الوکالمو با وجود اینکه شب و روز رو باورهای ثروت روانشناسی کار میکردم نمیدادن و همش وعده میداند با اینکه کارم تموم شده بود و کلی براشون رای خوب گرفته بودم و زندگی شون رو تغییر داده بودم،
بعد از شروع دوره بی نظیر احساس لیاقت تازه متوجه ترمز های وجودم شدم و دیدم به به علی شهبازخانی که فکر میکرد داره خوب پیش میره تو بحث خودارزشمندی چه ایراداتی داره و به صورت جدی شروع کردم کار کردن و عمل کردن به آگاهی های دوره و اتفاقات مالی عالی پست سر هم برامون رخ داد به نحوی که تو همین دوماه گذشته نیمی از مطالباتم وصول شد میلیاردها ثروت وارد زندگیمون شد که حتما پسرم بزرگتر بشه یه ویدئو سه نفره از تمام جزئیات دستاوردهامون تو این مدت براتون ارسال میکنیم تا بدونید وجود شما نبی خدا چه معجزاتی رو برامون رقم زده و مطمئنم استاد عزیزم شما هم به این شاگردهای با ایمانتون که به این نتایج بزرگ رسیدن افتخار میکنید،،،،
استاد تو سال جدید از خدا میخوام بهترین هاشو بهتون عطا کنه ،
من و همسرم تا همیشه سپاسگزارتون هستیم که باعث شدید هم خودمون رو بشناسیم و هم خالق قدرتمندمون رو ،
بی صبرانه منتظر شگفتی جدیدتون که یقین دارم باعث رشد جهان میشه هستیم️️️️️️️️
سلام به علی عزیزم وعشق دلتون
سال جدید بهتون تبریک میگم و
سپاسگزارم از کامنت تون
از بیان نتایج خوشگل تون
پدرو مادرشدن تون مبارک عزیزانم
قدم گل پسرتون مبارک باشه.
خداروشکر بخاطر دونه به دونه پیشرفت هاتون دوستای بهشتیم..
تحسین میکنم نتایج مالی تون و موفقیت هاتون رو و اراده وپشتکارتون رو و…….
الهی که جمع سه نفره تون عالی در مسیر توحیدی باشین و خدا حفظ تون کنه و زندگی تون پراز سلامتی و شادی و برکت باشه ..
الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی تون در بهترین مدارها قراربگیره ان شاالله
سلام دوست خوبم
تبریک میگم نتایج زیباتون رو
گل پسرتون مبارک باشه
یه سوال از خدمتتون دارم
دوره لیاقت ایا باعث نتایج مالی میشه واقعا؟ از پول و ثروت توش صحبت شده؟
اخه تاجایی که من فایلهاو کامنتها رو دنبال کردم، در مورد تغییر شخصیت بود این دوره
بیشتر به خود ادم و شخصیت و روابطش مربوط میشد تا بحث پول و ثروت
اکثر افراد که از نتایجشون صحبت کردن، نتایج غیر مالی بود.شما اولین کسی هستین که بطور محسوسی نتیجه مالی گرفتین.
و ایا به نظرتون باعث میشه ازدواج رخ بده؟
چون من روی تمام باورهای ازدواج کار کردم.و دقیقا شخصی که میخواستم رو خلق کردم و تو یه قدمی ازدواج هستم.طرف مقابلمم هیمنطور. اما هربار به یه مشکلی بر میخوریم. مشکل مالی نیست. ایشون خیلی خیلی ثروتمنده. منم اوکیم. و دیگه اونقدر منو عزیزدلم رو باورهامون کار کردیم که دیگه نیمدونیم رو چی باید کار کنیم. الکی کش پیدا کرده. حتی فکر کردیم که نباید باهم ازدواج کنیم. ولی اونقدر هداااایت اومد که باید باهم ازدواج کنید که نگو. ما ول کردیم. هدایت ولمون نکرد. هدایت هی میگه ادامه بدین.ولی دیگه رد دادیم. نمیدونیم به چی ادامه بدیم.
چندین بار همدیگه رو ول کردیم رفتیم یک ادم دیگه خلق کنیم. اما هرباراز طرق مختلف سر راه همدیگه قرارگرفتیم. مثلا یک بار از یه شهر یکسان و یه رستوران یکسان، تو ی زمان یکسان سر دراوردیم و همو دیدیم!
درحالیکه هیچ خبری از هم نداشتیم.
الان 2سال طول کشیده.
بارها گفتم شاید اونی که من میخوام نیست. نشستم رو ویژگیهای فرد مقابلی که میخوام کار کردم وهربار خدا ایشون روگذاشت سر راهم. اونم همین طور.
نیمدونم گره کارم کجاست. انگار خدا هم نمیگه، یا میگه من متوجه نمیشم. اگر میگه من متوجه نمیشم چرا کاری نمیکنه یا طوری نمیگه تا ما متوجه بشیم؟
سلام و درود خدمت شما خانم باران گرامی،
تشکر میکنم بابت تبریکتون و ممنونم،
در مورد دوره احساس لیاقت بخوام برداشت خودم رو بگم این دوره برای من حکم طلا رو داشت ،
من تقریبا تمام دوره های استاد عزیزم رو تهیه کردم و به طرز باور نکردنی شنیدن صدا و دیدن تصویر این بزرگ مرد بهم عشق و ایمان و شور و انگیزه میده و به همین خاطر شاید به طور میانگین 6ساعت در روز دارم یادمیگیرم از استاد و سعی میکنم تمام آگاهی هارو تو وجود خودم به صورت عملی اجرا کنم ،
من به واسطه آگاهی های دوره ها رو ترس هام پام گذاشتم و رفتم به دنبال عشق و علاقم و شاید تو یه بازه زمانی به واسطه اهرم رنج و لذتی که تو دوره روانشناسی ثروت 1 یاد گرفتم از استاد 16 ساعت با همسرم با انرژی فراوان درس میخوندیم و به هرانچه خواسته بودیم و هدفمون بود رسیدیده بودیم به جز بحث سلامتی و ثروت ،
تو موضوع ثروت من متوجه یک سری الگوهای تکرار شونده تو شخصیتم شدم که با اینکه کارمو عالی انجام میدادم اما یه فرکانسی ارسال میشد که افراد برای کارهام ارزشی قائل نبودن چون من خودمو دوست نداشتم و درگیر یک سری احساسات تو پرونده ها میشدم و انگار که نیازها و رسیدن به اهداف دیگران برام لرزش بیشتری داشت تا وجود خودم ،
با دوره احساس لیاقت تازه فهمیدم از کجا دارم ضربه میخورم و اعتراف میکنم هنوز هم نتونستم به صورت کامل درست کنم یک سری کم ارزشی های درونی که داشتم و هنوز گاهی اوقات نجواها اذیتم میکنه اما خدارو گواه میگیرم به همون اندازه که رو این دوره و شخصیتم و قدرت درونی که از فرکانس صدای استاد عزیزم گرفتم به همون اندازه خیر و برکت و ثروت و آسانی وارد کار و شغلم شد و من به خاطر به دنیا اومدن فرزندم خیلی از پرونده هارو قبول نکردم چون میخواستم هم رو خودم کار کنم و هم اینکه لذت ببرم از این حس الهی و به یک سری افراد به خاطر اینکه خودشون پرون شون رو بهم ندن من پیشنهاد 5 برابر تعرفه میدادم و اونا میگفتن قبول و فقط شما برام انجام بده و این ها نتایج کوچیکی بود که از این دوره رویایی گرفتم ،
در مورد روابط هم من از استاد عباس منش یاد گرفتم که جهان از شک و تردید و سردرگمی بیزاره و یه جاهایی من فقط به خاطر اینکه تو برزخ نمونم حاضر شدم جهنم رو انتخاب کنم تا بتونم بعدش حرکت کنم به سمت بهشت ،
در کل به قلبتون رجوع کنید و منی که تو تمام جنبه ها به لطف تنها الگوی زندگیم استاد نازنینم تغییر کردم و بهتر شدم ولی به خدا کویرم برای شنیدن جملات استاد چون منطق این مرد و الهاماتشون فوق العادست.
به نام خداوند بخشنده ی مهربانم
با سلام به دوست عزیزم
استاد داخل همین فایل هم اشاره کردن
اگر روی احساس ارزشمندی مون کار کنیم ،در تمامی جنبه ها ،کیفیت زندگی مون تغییرات اساسی میکنه
وقتی روی بهبود شخصیت کار کنیم
در تمامی جنبه ها پیشرفت میکنیم .
تمام افرادی که به موفقیت رسیدن ،بدون استثنا برای خودشون ارزش قائل بودن و…
بهتون پیشنهاد میدم بارها و بارها همین فایل و گوش بدید ،
تا به جواب سوالتون برسید .
از خداوند صمیمانه ،بهترین ها رو برات خواستارم دوست عزیزم
سلام به برادر بزرگوار و ارجمندم
سال نو را به شما تبریک عرض می کنم
پدر شدن بر شما مبارک باد
لذت بردم از این همه نتایج در تمام ابعاد زندگی
چقدر عالی شما تونستید ذهنتون رو کنترل کنید و قدم به سمت مدارهای بالاتر بردارید
به قول استاد عزیزم، هر کسی در هر جایگاهی هست حتما لایقش هست
و شما لایق بهترینها هستید
در پناه الله یکتا، شاد، سالم و ثروتمند باشید
دوستدار شما :سیما
سلام خدمت شما خانم سیما محترم ،
منم سال نو رو تبریک عرض میکنم خدمتتون و ممنون بابت ابراز لطفتون،
منم خیلی خوشحال و خوشبختم که شاگردی استاد نصیبم شده تا بتونم با دوستان خوبی چون شما در سایت باشم و از خدا بهترین هارو براتون آرزو میکنم
سلام این پیام شما برای من نشانه بود همسر منم اتش نشان هست و درخواستم این هست که همسرمم بیاد توی مسیر باهم دیگه روی قوانین کار کنیم اینجا هم درخواستم از جانب خدا تایید شد من از خدا میخوام همسرمم بیاد توی مسیر باهم دیگه روی قوانین کار کنیم و پیشرفت کنیم و من رو هم به نعمت و ثروت فراوان هدایت کند
خدایاشکرت
ممنونم از نظر ارزشمندتون لطفاً باز هم از نتایجتون بگید
سلام دوست عزیز
چقدر خوب که اینهمه پیشرفت داشتین البته پشتکار و همراه خوبی هم داشتین
خدا را شکر دوره ها رو با دقت انجام میدین و نتیجه میگیرین
یه جا نوشته بودید نبی خدا
من هم توی کامنت ها مینویسم حضرت استاد واقعا حرفای استاد الهامات الهی به قلب ایشونه و صدای خدا هستن که به گوش ما میرسه
خدا را شکر که این سایت ماهمگی رو کنارهم جمع کرده
سال نو مبارک و پیشرفت هاتون بیشتر
در پناه حق
به نام خدایی که بشدت کافی است
سلام وسلامتی ونور وعشق الهی به وجودت نازنینت
علی عزیز از صمیم قلبم موفقیتها ودست آوردهای شما وسودا جان را بهتون تبریک میگم نوش جونتون
قدم نورسیده ات مبارک
امیدوارم سال جدید ،سالی متفاوت تر وپر بارتر از هرسال برای شما وعزیز دلتون وگل پسرت باشد
یاحق
سلام اقای شهبازخانی
سال نو مبارک و همچنین قدم نورسیدتون مبارک
نمیدونید چقدر من خوشحال شدم کلا خواب از سرم پرید که دیدم نوشتین وکیل هستین من هم همکار جدیدتون هستم چقد خوشحال شدم و تحسینتون کردم اول بابت قبولیتون همزمان و در یک شهر دوم بخاطر نتایجتون
چقد عالی به پاشنه اشیل من اشاره کردین من هم قراردادهای خوبی بستم نسبت به همکارانم در سال 1402 که اولین سال شروع به کارم بود که همه متعجب بودن ک چطور این پرونده ها گیر من اومده حتی توی دادگاه همکارام همه متعجب شده بودن ولی من میدونستم کار خداست هنوز در جریانن و پولی دریافت نکردم فهمیدم مشکل من احساس لیاقتمه
من نتایج مالی داشتم اما پایدار نبود و با فایلهای احساس لیاقت رایگان این نتایج رو گرفتم امیدوارم بتونم به زودی دوره احساس لیاقت رو شرکت کنم
خیلی خوشحالم ک همکارانم توی سایت هستن و موفقن راستش این چن وقته خسته شده بودم ک چرا توی این ماه اسفند ک گذشت ورودی مالی نداشتم و خداوند منو هدایت کرد به کامنت شما همکار عزیزم
برای شما و همسر عزیزتون شادی و ثروت و سلامتی و موفقت های روز افزون آرزومندم
منتظر نتایج شگفت انگیزتون هستم
عاشقتونم
سلام به برادر عزیزوهمسرمهربانت
من سال نو را به شما وعزیزانت تبریک میگم و تولد پسر عزیزت را هم تبریک میگم انشاالله که سالی پر عشق وپول وبرکت وسلامتی داشته باشین در کنار خانواده ی عزیزت
من همیشه کامنت های سودا جان را دنبال میکنم
آفرین به شما که آنقدر عاشقانه در کنار هم در این سایت فعال هستین وتبریک میگم برای این همه نتایج عالی که گرفتین
همیشه سر بلند باشید
سلام خانم پهلوان محترم ،
سپاسگزارم بابت پیام تبریکتون و ابراز محبتتون ،منم براتون آرزوی سالی پر از شادی و سلامتی و موفقیت دارم،
فقط یه نکته اینکه خانم بنده تا به حال کامنت نزاشتند داخل سایت و تشابه اسمی هست،
شادو موفق باشید
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز
سلام به همه دوستان خوبم
خدایا ازت سپاسگزارم برای دریافت این آگاهی های ارزشمند
من هنوز دوره احساس لیاقت و نخریدم ولی دارم با همین فایلهای رایگان ایراد های خودم و پیدا میکنم و روش کار میکنم
وقتی که اومدیم خونه جدیدمون با همسایه طبقه بالایی مون دوست شدیم و باهم ارتباط داشتیم
اوایل که تازه اومده بودیم چون ما رو نمیشناختن خیلی رعایت میکردن که از خونشون سر و صدایی پایین نیاد
ولی یه مدت که گذشت و یه کم باهم ارتباط برقرار کردیم دیدم که اصلا دیگه رعایت نمیکنن و تا یه حدی که دیگه اصلا براشون مهم نبود الان نصفه شبه و ما خواب هستیم
مخصوصا صدای صندلی هاشون و مبل هاشون از بس روی سرامیک ها میکشیدن که من بعضی وقتا با صدای جابجایی صندلی ها نصفه شب بیدار میشدم از خواب
اوایل هر وقت مارو میدیدن میگفتن که ببخشید اگه سر و صدایی چیزی هست و از این حرفا
ما هم هی میگفتیم نه اشکال نداره نه مهم نیست
بعد از یه مدت احساس کردم دیگه اصلا براشون مهم نیست و انگار از این رابطه داره سو استفاده میشه
این اواخر دیدم که واقعا دارم اذیت میشم از دستشون و دارم شرایط و تحمل میکنم و بهشون حرفی نمیزنم
چرا؟
به خاطر کمبود عزت نفس
البته اینم میتونم بگم که پدرم یه آدمی هست که میگه اشکال نداره بزار ما اذیت بشیم ولی مردم راحت باشن
اگه ما اذیت بشیم مهم نیست ولی دیگران یه وقت اذیت نشن
منم همیشه اینطوری بودم و فکر میکردم این رفتار درستیه و این عادت و داشتم که خودم مهم نیستم ولی دیگران مهم هستن
من حرفی نزنم که کسی ناراحت نشه
من حرفی نزنم که دیگران راحت باشن
تا اینکه چند روز پیش دیدم واقعا دارم از دست همسایه مون اذیت میشم و خیلی هم سختم بود که بخوام بهشون چیزی بگم یا اعتراض کنم
ولی یه روز بهشون زنگ زدم و خیلی محترمانه گفتم که سر و صداتون خیلی زیاد هست و باعث ایجاد مزاحمت برای ما شده
ما میخوایم استراحت کنیم لطفا یه کم رعایت کنید
و اینکه یه فکری هم برای صندلی هاتون بکنین چون خیلی سر و صداشون میاد پایین
ایشون که یه خانومی هستن که چند سال هم از من بزرگتر هست کلی معذرت خواهی کرد و دیدم فرداش خودش بهم زنگ زد
کلی معذرت خواهی کرد و گفت در اولین فرصت یه فکری برای صندلی هامون میکنیم که صداش شما رو اذیت نکنه
و بهم گفت میدونم که سر وصدای ما زیاده و شما تا الانم خیلی صبوری کردین
یعنی طرف خودش میدونه داره مزاحمت ایجاد میکنه ولی چون ما هیچی نمیگفتیم و به قول استاد با شوخی و خنده رفع و رجوعش میکردیم اونا هم به خودشون اجازه میدادن که حتی نصفه شب هم سر و صدا کنن
یه جایی من فکر میکردم که باید به نکات مثبت توجه کنم و این اعتراض من میشه تمرکز بر نکات منفی
ولی دیدم نه من به بهانه اینکه باید به نکات مثبت توجه کنم دارم رو نداشتن اعتماد به نفسم سرپوش میزارم و جایی که باید اعتماد به نفسم و نشون بدم دارم فرار میکنم
من اعتماد به نفس ندارم که به طرف بگم
یا برای آسایش و راحتی خودم ارزش قائل نیستم بعد دارم به بهانه اینکه نباید به نکات منفی توجه کنم خودم و اذیت میکنم و میگم خودش درست میشه
من هیچی نگم من اذیت بشم و بیام به نکات مثبت توجه کنم و اینا خودشون درست میشن
ولی به خودم گفتم این یک مسئله ست که باید حل بشه
تا تو بهشون نگی ما داریم اذیت میشیم که اون نمیفهمه و به کار خودش ادامه میده و فکر میکنه تو از شرایط راضی هستی که حرفی نمیزنی
البته همسرم بهم میگفت که باید بهشون بگیم من میگفتم نه زشته ولش کن چیزی نگو
ولی وقتی دیدم دارم اذیت میشم
خیلی محترمانه خودم بهشون گفتم و از اون موقع هم دیگه سر و صدایی نشد ما هم دیگه اذیت نمیشیم
اگه ما خیلی خوب رو خودمون کار کرده باشیم و خودمون و بشناسییم متوجه میشیم کجاها باید عزت نفس مون و نشون بدیم و کجاها باید برای خودمون ارزش قائل باشیم ولی ازش فرار میکنیم
خدایا ازت سپاسگزارم که بهم فرصت نوشتن دادی
سلام مونا جان.
سال نو مبارک باشه برات.
کامنتت رو دوست داشتم چون دست گذاشتی روی نکته ی درستی:
ولی دیدم نه من به بهانه اینکه باید به نکات مثبت توجه کنم دارم رو نداشتن اعتماد به نفسم سرپوش میزارم و جایی که باید اعتماد به نفسم و نشون بدم دارم فرار میکنم
ولی به خودم گفتم این یک مسئله ست که باید حل بشه
دقیقا چیزیه که اواخر بهش رسیدم.
اینکه یه مسایلی اعراض (نادیده گرفتن) میخوان.
یه مسایلی حل کردن میخوان.
یعنی به قول شما، نمیشه پشتشون پنهان شد و گفت به خاطر توجه نکردن به نازیبایی ها ازشون اعراض میکنم.
یادمه تو عقل کل و توضیحات خوب اقا ابراهیم اونجا، تونستم به یه تحلیل خوب با خودم برسم در این دو مورد.
و البته به این نتیجه رسیدم اشکالی نداره اگه اولش بلد نیستی اعراض راه حله یا حل مسیله...
تو اقدام کن، به مرور زمان و در مسیر یاد خواهی گرفت و عضله ات تقویت میشه تو موارد بعدی که راهکار درست برای هر موردی چیه.
شجاعتِ گفتنت رو تحسین میکنم.
خیلی عالیه که تو مسیر لیاقت و ارزشمندیِ درونی هستی.
برات بهترین ها رو آرزو میکنم عزیزم.
خدایا شکرت که هستی.
به نام خداوند هدایتگر
سلام سمانه جان دوست خوبم
منم سال نو رو بهت تبریک میگم عزیزم
امیدوارم که در کنار خانواده عزیزت بهترین اتفاقها برات رقم بخوره و با اومدن نی نی قشنگتون خیر و برکت و ثروت و عشق خداوند بیشتر از قبل تو زندگی تون جاری بشه
ممنونم که برام نوشتی عزیزم
خوشحالم که دوستان خوبی مثل تو دارم که بهم دیگه کمک میکنیم برای حرکت در مسیر درست
عاشقتم عزیزم
در پناه خدا باشی
سلام بهت مونای عزیزم امیدورام حالت عالی باشه
ازت ممنونم بابت کامنتی که نوشتی
دقیقا اشاره کردی به پاشنه آشیلی که مدتیه درگیرشم
اینکه به بهانه ی تمرکز بر نکات مثبت بیایم سرپوش بذاریم روی کمبود عزت نفسمون و همش مواجه شدن با مسائلمون رو به تعویق بندازیم
همش از موقعیت هایی که باید عزت نفسمون رو نشون بدیم فرار کنیم.
این قسمت از نوشته هات دقیقا اشاره کرد به پاشنه آشیل من :
«یه جایی من فکر میکردم که باید به نکات مثبت توجه کنم و این اعتراض من میشه تمرکز بر نکات منفی
ولی دیدم نه من به بهانه اینکه باید به نکات مثبت توجه کنم دارم رو نداشتن اعتماد به نفسم سرپوش میزارم و جایی که باید اعتماد به نفسم و نشون بدم دارم فرار میکنم»
اتفاقا دقیقا امروز رفتم تو دل یکی از ترس ها که بخاطر کمبود عزت نفس به وجود اومده بود و با اون شخصی که از صحبت باهاش میترسیدم ، قاطعانه و محکم حرف زدم و کلی روی اعتماد به نفسم تاثیر گذاشت چون اینبار دیگه فرار نکردم و رفتم تو دلش
ازت ممنونم عزیزم که باعث شدی این نکات رو به خودم یادآور بشم
به نام خداوند هدایتگر
سلام به ژینای عزیزم
سال نو رو بهت تبریک میگم دوست خوبم
ازت ممنونم عزیز دلم که برام نوشتی و خوشحالم کردی
خدارو شکر که برات مفید بوده
منم تحسینت میکنم که با ترست روبه رو شدی و جایی که لازم بود اعتماد به نفست و نشون دادی و قاطعانه و محکم حرفت و زدی
با همین اقدام کردن و رفتن تو دل ترست کلی عزت نفست تقویت میشه و جهان بهت پاداش میده
خدارو شکر که اینجا هستیم و بهم کمک میکنیم
برات آرزوی بهترین ها رو دارم و امیدوارم امسال برات پر از اتفاقات قشنگ باشه
در پناه الله یکتا باشی عزیزم
سلام مونا جان
دوست خوبم چقدر درس داشت کامنت شما ازت ممنون و سپاسگزارم
بسیار تحسینتون میکنم که تحمل نکردید, اصل رو از فرع تشخیص دادید, با شجاعت و با اعتماد به نفس به کائنات خداوند پیام ارزشمندی ارسال کردید
انشاءالله هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد, سالم, پولدار و پیروز باشید
به نام خداوند هدایتگر
سلام دوست خوبم زهرا جان
سال نو رو بهت تبریک میگم عزیزم انشالا که سالی پر از ثروت و برکت و سلامتی و عشق و شادی داشته باشی عزیزم
زهرا جان ازت ممنونم که برام نوشتی
خدارو شکر که برات مفید بوده عزیزم
انشالا که امسال برات پر از اتفاقات قشنگ باشه
در پناه خدا باشی عزیزم
به نام هدایت الله
سلام خدمت خواهر خوبم مونا دوست هم فرکانسی وتوحیدی سایت
از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت وخیلی ساده وروان چقدر انرژی گرفتم وشما را تحسین کردم از این قلم زیبایی که دارید
سال نوروز هم تبریک میگم امیدوارم در سال جدید بهترین نتایجها موفقیت ها را با کارد باور ها وعمل کرد درست شما به دست بیارید وما هم خوشحال بشیم
هر کجای کره خاکی که هستی امیدوارم همیشه بدرخشید
در پناه الله یکتا شاد سلامت و سعادتمند باشید انشاالله
به نام خداوند هدایتگر
سلام به شما دوست ارزشمندم
من هم سال نو رو به شما تبریک میگم و امیدوارم که امسال براتون پر از ثروت و سلامتی و شادی و اتفاقات قشنگ باشه
انشالا برای شما هم بهترین نتایج و موفقیتها رقم بخوره
ممنونم که برام نوشتین و خوشحالم که براتون مفید بوده
در پناه خدای مهربان باشید
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربونم
و همه ی دوستای بهشتیم
پیشاپیش نوروزتون مبارک
5مهرماه 1402
همزمان با اتمام دوره مقدس 12قدم
برای من ورسول جانم شروع کارکردن
روی دوره ی احساس لیاقت (خودشناسی محض )بود
همون روزهایی که جلسات اول ودوم
ذهنم رو پرورش داد و جواب سوال همیشگیم رو گرفتم که چرا با اینکه
دارم رو دوره ها کارمیکنم اما یه وقتایی افت میکنم ؟؟؟؟
تو دوره احساس لیاقت که اسمش رو خودشناسی محض گذاشتم برا خودم
به جواب رسیدم
و جواب: گفتگوهای مخرب ذهنیم نسبت به خودم بود و عدم ارزشمندی م.
بلهههههه
در کمال تعجب خودم که فکرمیکردم
مسیر زندگیم هموار هست و چرخ زندگیم روان اما متوجه شدم ای دل غافل
افکارم نسبت به خودم درب وداغونه
جلساتی که من روزها با گوش دادن بهش اشک ریختم و خودمو تازه در آغوش گرفتم
یاد گرفتم احساسهامو بشناسم و رشد بدم
خودمو همین طور که هستم بپذیرم
عبارتهای مثبتی که تو دوره بهم یاد دادین نجاتم داد و آب رو آتیش بود برای ذهن من
استاد عزیزم تمرکزم رو این دوره به قدری بود که هر نتیجه کوچیکی هرروز میدیدم مینوشتم و تکرارمیکردم
آره استاد جانم احساس خودارزشمندی اگه درونی بشه همه چی رو با خودش میاره
این روزها قشنگ تغییرات رو می فهمم
بذار از مثال های روزمره و به ظاهر کوچیکم بگم
همین دوروزپیش رفتم با رسول جانم خرید کنم و تومغازه تا شال هارو نگاه میکردم
مغازه پرازمشتری بود اما اون خانم بدون اینکه من یه کلمه حرف بزنم گفت الان برا شما از بارجدیدم یه کارمیارم و درتعجب بقیه مشتری ها شال بازکرد رنگی که میخواستم بود و رسول جان گفت تله پاتی کردین باهم ؟؟اصلا اون خانم از کجا میدونست رنگ دلخواه من چیه ؟؟
اما من میدونم اتفاقی نیست وقانون جواب میده .
رفتم شلوارخریدم و بعداز پرداخت پول
درحین بیرون رفتن از مغازه فروشنده گفت ببخشید خانم برگردین لطفا شرمنده کاری که برداشتید خرید قبلم بوده و قیمت پایین تری داره و بقیه پول بهم داد ..
با رسول جان از منزل مادرشون برمیگشتیم که بریم کرج و براشون پیراهن بخریم
به اشتباه دوربرگردون رد کردیم و دقیقا سر اون خیابون به یه بوتیک حرفه ای لباس مردونه که تازه بازشده بود هدایت شدیم
و بدون اینکه مسیر پرترافیک طی کنیم همون جا رسول جان لباسش را خرید ..
اینکه دارم همچنان یاد میگیرم که با خودم روراست باشم و روی بهبود شخصیت خودم کارکنم و بارها نوشتم براتون که هدف همیشگی من بهبود شخصیتم هست
این دوره میتونم به جرأت بگم با سرعت نور
منو به خود واقعیم وصل کرد
خیلی عالی داره کمکم میکنه که خودمو راحت بپذیرم و باخودم حال کنم ..
این احساس لیاقت خیلی باید روش کاربشه و براش زمان گذاشته بشه
انگار پله پله داری به شناخت خودت و لایه های درونیت پی میبری و این بهترین دستاورد هرکسی میتونه باشه .
خب من خودم میدونم قبلا چی بودم
ادعایی ندارم الان ،همینکه از شدت سخت گیری م کم شده و منعطف پذیرترشدم
از غرور ومنیت هام کم شده و احساس مهم بودن به خودم و دیگران میدم
برای من رشد و پیشرفته
اینکه خودمو الویت قراردادم و امسال واقعا نیازهامو و چیزهایی که خودم میخواستم
تهیه کردم عالیه و به چشم دستاورد میبینم
اینکه ارتباطم با خودم دارم هرروز بهتر میکنم و به خودم ارزش واحترام قائلم
عالیه و رشد میدونم .
اینکه من به عیادت مادربزرگم میرم اما دقیقا به حال خوبش میخورم پیشرفته
اینکه نظافتچی میاد خونه مون ومیتونم
به این خانم لبخند مهربانی بزنم و ارزشمند بدونمش برای من پیشرفته .
اینکه تو چهارراه بارها ماشین ایستاده تا ما رد شدیم ..
اینکه بارها جا پارک ماشین برامون عالی کنارگذاشته شده پیشرفته .
اینکه کنترل ذهن آگاهانه داریم، پیشرفته .
اینکه امسال بدهی و وام نداریم
اینکه امسال خنده هامون بیشترشده
اینکه کلی سفرهای هدایتی رفتیم ومیریم خداروشکر
اینکه دنبال حال خوب خودمونیم حتی با ساده ترین چیزها مثل پیاده روی یا رقصیدن و….
واکنشهامون به اتفاقات مثبت ترشده
تسلیم جریان هدایت میشیم پیشرفته چون حالا
خودمو لایق دریافت هدایتهای خدا میدونم
اینکه این روزها عالی میتونیم تحسین کنیم ادمها رو و از رشد وپیشرفت هاشون الگو بگیریم و باور فراوانی بسازیم همه وهمه پیشرفته .
پیشرفت هایی که منشا ومنبع ش
احساس خودارزشمندی ولیاقت هست .
چه قدر عالیه که کسانی که دراین تعطیلی نوروز به سفر میخواهند برن
یه سفر هم با این دوره به درون خودشون داشته باشن و یه عمر از این سفر درونی
لذت ببرن ورشد کنن و روی خودشون سرمایه کنن …
این روزها دارم آگاهانه روخودم و باورم کارمیکنم که هرچه قدر من احساس لیاقت کنم جهان هم من رو لایق میدونه
همین یه جمله ماه ها زمان میخواد تا باورش کنم .
خداروشکر میکنم که سال 1402 برای من ورسول جانم با این دوره ی خودشناسی رقم خورد .
و ان شاالله در سال جدید با هدف پرورش ذهن و بهبود شخصیتی مون رو به جلو حرکت کنیم در کنارشما استادعزیزم و خانم شایسته مهربونم و همه ی دوستای بهشتیم.
عاشقتونم
خدا حفظ تون کنه ان شاالله
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام بانو، سلام فاطمه جان، سلام قشنگم، سلام مادر نمونه، سلام همسر نمونه، سلام همکلاسی نمونه
فاطمه جان، همیشه شما را تحسین کرده ام، بخاطر تعهد و استمرار و پیشرفت هایی که داشتی، تحسین ات می کنم بخاطر قلم زیبایی که داری، اغلب کامنت هایت در خاطرم مانده، مخصوصا اون صدای دلنشین شما در گفتگو با دوستان که چندین و چند بار گوش دادم.
مررررسی عزیزم بخاطر حضور قشنگ و گرم وصمیمی ات در این سایت الهی.
این پیشرفت هایی که داشتی و بهبودهایی که در خودت ایجاد کرده ای.
فاطمه جان مررررسی بابت کامنت پر مهری که برایم نوشتی.
ان شاءالله در بهترین زمان در بهترین مکان همدیگر رو ببینیم. و کلی از این خاطرات و هدایت ها و هم زمانی هایت برایم تعریف کنی.
فاطمه جان تا لحظه تحویل سال 16 دقیقه باقی مانده، امیدوارم به اندازه تمام لحظه به لحظه سال جاری بصورت تصاعدی نعمت و ثروت وارد زندگی ات شود و سالی شگفت انگیز برای خودت خلق کنی.
در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر باشی مهربان بانوی زیبا
سال نو مبارک و میمون باشه
بنام خداوند بخشنده ی مهربان ”
سلام و درود بر خواهر فاطمه
آقا رسول دوست داشتنی
هلیسا ی نازنین
و محمد حسن گل ”
سال نو مبارک ”
خواهر فاطمه شما بهترینی ”
شما ارزشمندی ”
تعجب نداره ، شما اینقدر خوب روی خودتون کار کردید که تمام اتفاقات به نفع شما رخ میده ”
الهی روزیتون آنقدر زیاد شه ، که امیدی باشیدبرای رسوندن به خیلیا ”
الهی ”
بهترین افکار بیاد سراغتون ”
الهی ”
تنتون سالم باشه ”
الهی ”
غرق خوشبختی تا عمق بی انتهای رضایت برسید ”
Happy new year
I wish you health and wealth in the new year
انشاءالله با عشق به تمام خواسته هاتون برسید ”
لحظه هاتون پراز شادی “
سلام سید عظیم بزرگوار
دوست عزیز خودم ورسول جانم
سپاسگزارم از لطف ومهرت .
سال جدید بهتون تبریک میگم
الهی که سالی پراز سلامتی وعشق
و شادی وبرکت الهی داشته باشی
بهترین اتفاق ها واست بیفته
به خواسته های قلبی خوشگلت برسی دوست عزیز .
الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی تون در بهترین مدارها قراربگیره ان شاالله
به نام خداوند هدایتگر
سلام استاد جان ، پیشاپیش سال نو مبارک
استاد هر چی بگم در مورد این فایل واقعا کمه ، من تو دوره احساس لیاقت هستم ولی میخوام هزارررران بار تایید کنم حرفهای شما رو که واقعا احساس لیاقت و ارزشمندی همه چیززززززه ، حتی به جرات میتونم بگم روی نفس کشیدن و راه رفتن و آب خوردن آدم هم تاثیر داره ، چه برسه به رفتار و عملکرد توی زندگی …
من تا وقتی احساس ارزشمندی داشتم و روی خودم کار میکردم و البته رها بودم ، جهان یه رابطه عاشقانه فوق العاده رو بهم داد بدونه اینکه من قدمی براش بردارم ؛ ولی از وقتی احساس ارزشمندیم کمتر شد و خودم رو کوچیکتر دیدم ، براحتی اون رابطه ازم گرفته شد ؛
تو بحث مالی و شغلی دقیقاااا همین اتفاق رخ داد ؛ حتی همکارهایی میشناسم که براحتی محصولاتشون رو چندین ملیون توی چند دقه حتی میفروشن ولی من گاهی چندین روز و چندین ماه ؛
توی بحث مادرها که گفتین ، دقیقا مادر من با اینکه خیلی خیلی زحمت میکشه ولی به وضوح میبینم چقدر از طرق مختلف رفتارهای بدی جهان باش داره ؛
صدها ساعت میشه مثال از احساس ارزشمندی و احساس عدم ارزشمندی زد ؛
استاد اونجایی که گفتین کسایی که توی شبکه های اجتماعی زیاد میچرخن یعنی احساس ارزشمندی ندارن ، من واقعا خجالت کشیدم و جلوی چشمام رو گرفتم ؛
چندین بار باید این فایل رو گوش کنم تا بهتر درکش کنم ؛ واقعا ممنونم استاد جان بابت این فایل عالی ، از خانم شایسته عزیز هم ممنونم که اینقدر عاشقانه این فایل رو فیلمبرداری کرد ؛
راستی استاد واقعا این ست لباس شما خوشکل و جذابه ، اندام خوشکلت که دیگه نگممممم استاد ، نوش جاااااااان
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته و دوستان خوش قلبم.
قبل از هر چیز دوست دارم سال نو رو به تک تکه اعضای خانواده ام تبریک بگم و آرزو میکنم قلبمون بروی توحید و یکتا پرستی باز بشه.
از همینجا از صمیم قلبم تشکر میکنم از همه ی عزیزانی که لطف داشتن به هر شکلی به من و راهنمایی ام کردن.
اما در مورد این فایل!
استاد من 31 سالمه
از سنین نوجوانی میتونم بگم دنبال این بودم که شخصیتم رو بهبود بدم، خودم رو رشد بدم اما هربار با شکست روبرو میشدم
هر بار نتیجه بسیار کم و مقطعی تغییر میکرد
توی سایتتون من در زمینه ی روابط خیلی فعالیت دارم
چه کامنت خوندن چه کامنت نوشتن و تو این زمینه میتونم بگم خیلی با تجربه ام حالا روابط به روابط زناشوئی، چه اجتماعی و… چون خودم در زمینه5ی روابط بسیار مشکل داشتم و دارم
من تو این مدت 6،5 سالی که با شما همراه هستم در زمینه ی روابط نتایجی میگرفتم توسط آموزش های شما اما همه ی اون نتایج به صورت مقطعی و کوتاه مدت بود.
واقعاً به نسبت تلاش و تعهدی که نسبت به آموزش های شما داشتم نتایج خیلی کوچیک بود
پی مشکل کجا بود!؟
من که توسط آموزش های شما نتایج خیلی بزرگی گرفتم چرا در زمینه ی روابط مشکلم حل نمیشد!؟
تا اینکه به صورت خییییلی جدی و تمرکزی نشستم ریشه یابی کردم شخصیت خودم رو
دیدم من در دبیرستان، سربازی، محل کار، زندگی زناشویی، فامیل ها و… کلللا یک سیکل معیوب رو طی میکنم در روابط و دیدم در این زمینه تمااااامه مشکلات من برمیگرده به عزت نفس و احساس لیاقت
استاد به هیچ عنوان از من نخواین بپذیرم که شما حتی نصفه من درک میکنید که چقدر عزت نفس و احساس لیاقت میتونه در زمینه روابط تأثیر گذار باشه
چون من 20 سال با این موضوع مشکل داشتم!!!
استاد بچههای سایت نسبت به من لطف دارن و تعدادشون کامنت های من رو دنبال میکنن مخصوصا در زمینه روابط
من هررررچقدر کامنت خوندم در این 5 سال اخیر و کامنت جواب دادم در زمینه ی روابط، فقط و فقط ریشه ی همهی مشکلات در زمینه ی روابط رو در عزت نفس و احساس لیاقت دیدم
چه روابط زناشوئی، چه روابط دوست دختر دوست پسری چه روابط افراد طلاق گرفته، چه روابط مشکل دار با اعضای خانواده هرررررجورشو که فکر کنید!
دوستانی که سوال من رو تو عقل کل خوندن در مورد اینکه اهدافتون در سال 1403 چیه میدونن که من چه اهدافی رو نوشتم!
من مهمترین هدفم رو کار کردن روی احساس لیاقت و عزت نفس مشخص کردم!
چون بعد از 5 سال مشکل داشتن در زمینه ی روابط به این نتیجه رسیدم که هییییچ راهکاری جز کار کردن روی احساس لیاقت ندارم!!!
من یه روز از خودم یه سوال پرسیدم اونم اینکه
آقا جان!
شما فرض کن همسرت اون شخص مناسب نیست برای ادامه ی زندگی!
آیا اینقدر جسارت و احساس لیاقت داری که از همدیگه جدا بشین!؟
دیدم نه!!!
اما من الآن 1 ماهه دارم روی خودم کار میکنم روی دوره ی احساس لیاقت و میبینیم نتایج رو و بوی تغییرات بزرگ داره تو زندگیم میاد!
اصلاً فرض رو بر این بگیر که شرایط مالی ام برسه به خدا!
من وقتی احساس لیاقت نداشته باشم 2 تا اتفاق میوفته برام
یا اون پول رو نابود میکنم
یا اون پول من رو نابود میکنه
اینو تو چندین نفر از بستگانم دیدم که میگم!
استاد بنظر من شما هرچقدر بیشتر خودتون کار کردین بیشتر به ریشه ها رسیدین، هر چقدر به فهم و درک بزرگتری نسبت به جهان رسیدین، بیشتر درک کردین که چی اصله چی فرعه حتی میتونم بگم شما به این دلیل دروه ی احساس لیاقت رو در این مرحله از آگاهی ها تولید کردین که به تکاملتون نسبت به ریشه ی همه ی موفقیت های زندگی در تمامه جنبه ها، طی کردین!
درسته که در دوره ی عزت نفس گفتید ریشه ی هر موفقیتی عزت نفس هست اما دوره ی احساس لیاقت بسیار پر مغز تر و پر محتوا تر به این موضوع پرداخته
من دورهی کشف قوانین زندگی و ثروت 3 رو در اختیار دارم
اما در حال حاظر اونا به درد من نمیخورن!
به قول شاعر میگه
خانه ی نزدیک دریا زود ویران میشود!
من میگم از سن نوجوانی دنبال این بودم که به شخصیت قوی برسم تا اینکه اواسط امسال فهمیدم آقا جان!
فقط احساس لیاقت و عزت نفس باید قوی بشه تموم شد رفت!!!
من واقعاً حیلی از جاهای دوره ی احساس لیاقت عصبی میشم!
یعنی دردم میگیره
چون شما دقیقا دست میزارید روی نقطه ضعفی که سالها ازش ضربه خوردم
استاد من یک شخص
بسیار مؤدب، بسیار با شخصیت و مهربان هستم
بسیار با معرفت، دست و دلباز، لارج و اهل خوشگذرونی و خنده. شادی هستم
من متنفرم از ذات بد، بدگویی، دروغ، غیبت، کینه، حسادت، چشم و هم چشمی
واقعا وقتی به خودم فکر میکنم میبینم از حد استاندارد واااقعا شخصیتم حیلی بالاتره
با تمامه قلبم عاشق پدر مادرمم جوری که جونم میره واسشون و پاهای بابامو میزارم روی پام و 1 ساع5با روغن کنجد ماساژ میدم
حداکثر احترام و حیا رو نسبت به بززگتر از خودم و کوچکتر از خودم و خانواده ی همسرم دارم
هیچوقت در زندگیم هییییچ وقت نه کسی رو تمسخر کردم و نه تحقیر کردم
بینهایت انسان با گذشت و خوش قلبی ام و ذره ی ظاهر و موقعیت اجتماعی افراد برام مهم نیست همه برام ارزشمندن
همیشه خودم مسئول زندگیم بودم و عزتم رو برای کسی کوچیک نکردم و جلوی کسی سر خم نکردم، بسیار آروم و صبور و خوش خنده و شوخ طبعم و به خدای واحد اگر بخوام از خصوصیاتم بنویسم ده ها مورد دیگه هم میتونم بگم اما چرا من اینا رو گفتم!؟
اینجا دفتر کار کردن روی عزت نفس نیست که خصوصیات خوب خودم رو بخوام بنویسم هدفم از گفتنه این خصوصیاتم این بود که بگم من با ایییین همه خصوصیات بینظیر، کمترین لذت رو از زندگی زناشویی ام، از ارتباط با همکارانم، از ارتباط با بستگانم میبرم.
چرا!؟
فقط و فقط به دلیل ضعف های شدید در عزت نفس و احساس لیاقت!!!
منی دارم این حرف رو میزنم که 5 ساله سایت و فایل های استاد رو ششششخخخمممممم زززدم!!!
منی دارم این حرف رو میزنم که ساعتها با خودم قدم زدم و با خدا صحبت کردم و به ارادتم و رفتارهام غکر کردم
منی که کیلومتر ها پیاده رفتم و گذشته و امروز و رفتارهای خودم رو و رفتارهای دیگران رو بشدت تجزیه و تحلیل کردم
تهه تهش به این رسیدم که مهم نیست چقدر تو خوب باشی، چقدر تو توانمند باشی، چقدر تخصص و حرفه داشته باشی، اگر در زمینه ی احساس لیاقت ضعف داشته باشی به هیچکدوم از رویاهات نمیرسی.
وقتی استاد عباس منش تو دوره ی عزت نفس یه جمله میگه که ارزش خودتون رو به نتایج گره نزنید، خوده این یک جمله 1 کتاب حرف داره، ده ها ساعت فایل میشه از روش تولید کرد، من الآن 3 روزه هی تو عقل کل نگاه میکنم ببینم سوالی که نوشتم چند نفر جواب دادن، چند نفر نگاه کردن، کسی برام دیدگاه نوشته یا ننوشته، چندتا لایک خورده و…
و وقتی میبینم که اگر شرایط طبق میلم پیش بره کیییف میکنم اما اگه زیاد بچه ها استقبال نکنن از کامنتهام، احساس ضعف میکنم در مسیرم و یه جورایی حالم گرفته میشه این یعنی چی!؟
یعنی آقای ابراهیم تو یک آدمه بی ارزش هستی تا زمانی که دیگران قیمت روت نزارن!
قیمته تو رو، ارزش تو رو دیگران با کامنتهاشون، با امتیاز دادنشون، با تشکر هاشون مشخص میکنن
ارزش تو میدونی به چیه!؟
به اینه که تو مهمانی ها گرداننده ی اون جمع باشی، تو مسئول ایجاد لذت و خنده ی دیگران هستی اگر این کارارو نکنی به چه دردی میخوری!؟
حالا من بیام فقط همین 1 ایراد رو بخوام برطرف کنم که آقا!
تو همینجور که هستی به پیغمبر کافی هستی
به والله تو همینجوری هم که فقط سرپا باشی. وزنده باشی خییییلی ارزشت بیشتره از همونایی که بهتر از خودت میدونیشون!
یعنی این روزا بببقدری حااالم بهم میخوره و بدم میاد از اینکه دیگران رو بهتر از خودم میدونم و این احساس درونی باعث شده که در روابطم به مشکل بربخورم که بلانسبت شما همش تو ذهنم میگم همه خرتن
هیچکی از تو بهتر نیست
یعنی تا این حد ریشه ی مشکلاتم و رفتارهای دیگران رو فهمیدم که از روی نداشتن احساس لیاقته
از خدا میخوام خودش چشمامو باز کنه و قدرت حرکت بهم بده به سمته توحید و احساس لیاقت و عزت نفس
با قلبم دوستون دارم
اینو وواقعا میگم که با قلبم دوستون دارم
با همتونم
حالا میخواید باور کنید یا باور نکنید ولی من
یه تنه دوستون دارم از اهواز تا همونجایی که نشستی و این کامنت رو میخونی
به نام خدای که به تنهای به شدت کافی هست
سلاممم اقا ابراهیم عزیز و دوست داشتنی
سلاممم گرم از قلبم به قلب زیبایت
منم خیلییییییییی دوستتت دارم داداش گل زیبایم
چقدرررررر زیبا بیان کردی ابراهیم عزیز
من نزدیک دو سال هست حتی پیش از اینکه با استاد آشنا شوم وجودم فریاد میزند مشکل تو احساس لیاقت هست مشکل تو احساس لیاقت هست اولین دوره که از استاد به لطف خدا تهیه کردم همین احساس لیاقت هست
من بهترین دختری هستم که میشناسم قلب بسیارر پاک دارم تمام ویژه گی های که در بالا گفتی یک یک در وجودم هست
و از یک طرف دیگر ریشه های بی ارزشی را در وجودم میبینیم که جوانه زدند
من خیلیی دختر زیبا با هوش خوش برخورد بی نهایت شرین زبان هستم یک عالم توانایی عالی دارم با تمام اینا اصلا در نظر خودم نمیایم و همین نادیده گرفتن باعث شده جهان هم نادیده بگیرد خوبی ها و توانایی هایم را
هر قدر کوشش میکنم به درآمد برسم برایم نمیشود چون در زهنم این هست که تو چیزی خاصی را بلد نیستی
هنوز وارد هیچ رابطه نشدیم این را هم دانستم که بخاطر احساس عدم لیاقت هست چون با خودم میکویم بگذار خوب عالی شوی پریفکت شوی تا با انسان عالی وارد رابطه شوی
هر قدر به فامیلم خوبی میکنم نادیده گرفته میشود او روز به شدت با خواهرم که ازدواج کرده دعوایم شد و من حتی کرایه موتر را نداشتم سه ساعت پیاده روی کردم با اینکه من برای کمک کردن رفته بودم
ویا خواهر شوهرم که خیلییییییی برایم احترام میگذارد انگار زهنم میگوید تو لایق این همه احترام را نداری چرا باید این قدر خوب رفتارر کند بخدااااااا که واضح می دیدم احساسم را
بخدا همه چیز احساس لیاقت هست من اصلا در ظاهر اینگونه معلوم نمیشود اگر کسی به من نگاه کند میگوید چقدرر به خودش ارزش قایل هست ولیییییییی همه چیز باید درونی باشد همه چیز درونی باشد
بخدا در جهان هیچ بی عدالتی وجود ندارد
جهان فقط به فرکانس های ما پاسخ میدهد
تشکرررر میکنم از کامنت با ارزش ات
و تشکررررر میکنم از خدای عزیزم برای هدایت زیبایش
خداااایا شکرت
سلام به دوست خوبم پاکیزه ی عزیز.
چند روزه تو فکر بودم که خبری از شما نیست تو سایت تا اینکه اومدم با خوندن ایمیل های دوستان انرژی بگیرم و کنترل ذهن کنم که چشمم خورد به عکس پروفایل شما.
ایشالا هر چقدر از عمرتون مونده ،با عشق و در آغوش خدا سپری کنید!
به نام خدای مهربان و بزرگ
به نام خدای که همه چیز میشود همه کس را
خدای که عشق نور و آگاهی هست
خدای که در تک تک سلول های ما جاری هست
خدای که از رگ گردن به ما نزدیکتر هست
خدای که بیشتر از ما مشتاق ما هست
خدای که همیشه هست و کمک میکند
خدای که به زیبایی تمام کهیان هست
خدای که عشق هست
خدای که عاشق تک تک بنده هایش هست
خدای که خیلییییی مهربان هست
خدای که بی نهایت غفور رحمان و رحیم هست
خدای که همیشه هوا خواه و خاطر خواه ما هست
خدای که از تک تک اسرار پنهان سینه های ما آگاهست
خدای که همیشه خیر خوبی و پاکی ما را میخواهد
خدای عاشقانه همه جا حضور گرم دارد
دوستتتت دارم خدای شرینم
سلامممممم صد سلاممم به برادر عزیزم
سلامم به رفیق مهربانم
سلاممم بنده خوب خدا
رفیق یک جهان ممنون که کمنت برایم گذاشتی
میدانی چند وقت هست مثل گذشته به سایت سر نمیزنم عاشقانه پیگیر نیستم دور نشدم از آگاهی ها
ولی با خودم خیلییی زهن آگاهی میکنم به رفتارم دقت میکنم به افکارم خیلییی دقت میکنم که چی میگویند کجا ها حس من را بد میسازند
راستش در گذشته ها خیلییی برای دیده شدن و تایید گرفتن هی مینوشتم که او هم خوب بود باعث شد در مسیر باشم و آگاهتر شوم
ولی حالا بیشتر فرو میروم به عمق وجودم میبینم کجا ها زهنم ریاست میکند و من شدیم برده زهنم
ولی میدانی هی قلبم کشش داشت که مثل گذشته شور شوق داشته باش برای نوشتن برای شنیدن فایل ها
رها نکن برگرد و یک ترس در وجودم بود که هی نکند من دور شوم و ادامه ندهم بروم جاده خاکی
و این کمنت خودت یک نشانه بزرگی برایم بود مرسی رفیق که نوشتی
خیلیییییییی خیلیییییی خیلییییییییی دوستتتتتتتتتتتتتتتتتت دارم
این را از عمق قلبم میگم که همیشه برایت از خدا بهترین ها را میخایم
شما برای من بهترین رفیق ها هستین همیشه با خواندن کمنت های تان عشق کردیم عاشتقتر شدیم آگاه تر شدیم شکررررر که هستین
ممنونم که نوشتی
مواظب قلب پاکت باش
الهی که ثروت عشق شادی خوشبختی عظمت بدوددد به دنبال مان
بنام خدای مهربان
سلام داداش ابراهیم عزیز
اصلا محم نیست جواب کامنتم رو میدی یا ن
من ن کامنتم رو نگا میکنم ک ببینم لایک میکنی یا ن و ن منتظرم و چک میکنم ببینم کامنتم رو پاسخ دادی یا ن
من کسی هستم که همیشه اگه کامنت هیچکس رو نخونم کامنت شما رو حتما میخونم
دلیلش اینه بیشتره حرفای شما دقیقا واقعیت زندگیه منه
من بسیار با استعدادم به خداوندی خدا استعدادی ک من تو شنیون زدن دارم ارایشگری ک دستیارشم وقتی کارای منو میبینه چشاش میزنه بیرون و برق میزنه
یروز مدلی ک من براحتی زدم رو میخاست بزنه اما نتونست
ولی من دستیارم و از هر مشتری 30 تومن میگیرم و اون ارایشگر و با زدن ساده ترین شنیون 400میگیره
منم چندین ماهِ ک دارم فکر میکنم به رفتارهای خودم و اون
من هیچ ارزشی برای توانایی هام قاعل نیستم
ولی اون برای کوچیکترین کاراش خودشو تحسین میکنه برای خودش ارزش قاعله و این باعث شدع کع
اون در اون شرایط باشه و من در این شرایط
حالا منی ک فکر میکنم اون از من ارزشمند ترع لیاقتم این نیست بنظرت؟
حالا اونی ک فکر میکنه کارش ارزشمنده لیاقتش این نیست؟
پس نتیجه میگیریم هرکسی در هر شرایطی هست دقیقا در جای درستش هست
اگر نتایج بهتری میخام
اگه میخام رابطه دلخاهم رو خلق کنم
اگه میخام زندگیم رو تغییر بدم
تنها راهش کارکردن رو این دوره ها و این سایته
من از شما بینهایت سپاسگزارم شما حرفهای بسیار ارزشمندی میزنید که قلب ادم رو تکون میده
بمنم یاد دادید که باید درمورد خودم و ارزش قاعل شدن برای خودم خودخاه باشم
بخداااااا کسی که ارزش دارع منم
من ارزشمندم نه هیچکس دیگع
منم از تهه قلبم دوستت دارم
انشالله که امسال رشد عالیی در حوزه عزت نفس و تغییر شخصیت داشته باشیم
سلام دوست خوبم.
خیلی ممنونم بابت نظری که نوشتی واسم.
امیدوارم همیشه در حال رشد باشید.
من در مورد احساس لیاقت و عزت نفس اگه بخوام یک چیز بگم میتونم بگم سخت ترین
وااااقعا سخت ترین کار دنیا تغییر دادنه عادت ها و شخصیت هست و تنها راه رشد احساس لیاقت و عزت نفس تغییر شخصیت هست.
از طرفی با تغییرات بسیار کوچک!
تأکید میکنم بسیار کوچک جهان پاسخ میده به تغییرات ما.
من در محل کارم خیلی وقتا حس میکنم بقیه ازم سرترن،یا اینکه هر لحظه هواسشون به رفتارامه و قضاوتم میکنن یا اینکه الآن در مورد فلان رفتارم که یک حرکت کاملا شخصیه بهم تیکه میپرونن یا گیر میدن
به هرحال
من یک همکاری دارم که نه جواب سلامم رو میده نه باهام حال میکنه خیلی بخوام راحت بگم ازم بدش میاد چراشم نمیدونم !!!
چند روز پیش در حین پیاده روی بودم به سمت محل کارم ،تو 5 دقیقه نکات خودم رو به یاد آوردم و دیدم واقعا چقدر نسبت به همه ی همکارانم برتری دارم!!!
و مداااام به خودم گفتم من لااایق بهترین احترام و دوست داشتن ها هستم و…
خلاصه ما رفتیم سرکار، همین آقایی که بدش میومد از من به مدت 2 سال،چندین بار بدونه اینکه من ازش بخوام،یا اینکه وظیفه اش باشه بهم میگفت تو بیسیم آقا ابراهیم برو کنار بقیه کارارو انجام بده من هستم و کاراتو انجام میدم !!!
امروز تو اتاق کار 12،10 نفر نشسته بودن یکی از همکارانم از اتاق استراحت اومد بیرون بدونه سلام کردن با هیییچ کس با اینکه پشت من بهش بود گفت آقا ابراهیم خکب هستید!
دیدم یکی دیگه هم باز همینجوری رفتار کرد!!!
دوباره امروز یکی از همکارانم بهم گفت، چند سالته!؟گفتم 31 سال
گفت یکی تو اینستا نوشته به یک مدل نیاز داریم با فلان مشخصات و با ادب و رفتار محترمانه تو گزینه خوبی بودی!
یعنی میخوام بگم اگه در همین حد متعهد بشیم که کار کنیم روی خودمون جهان واکنش نشون میده
اول سلام و درود به آقا ابراهیم عزیز و دوست داشتنی…
آقا ابراهیم من تا به حال پاسخی یا کامنتی در جواب کامنت های شما ننوشتم، نه به خاطر بی توجهی.
آهان چرا یکبار دقیقاً سال پیش همین موقع یکم زودتر فکر کنم چهاردهم یا سیزدهم اسفند ماه حدود ساعت های 12 نزدیک ظهر بود داشتم میخوندم با چه لذتی اونم.. البته فکر کنم یک کامنتی هم نوشتم در پایین کامنت بچه های دیگه.
که قلبم باز شد وسطای کامنت شما و به حس رهایی و سبکی رسیدم نکته ای بود با اینکه اطلاع داشتم ازش ولی بقدری اون روزها بهش نیاز داشتم که با ولع خاصی میخوندم محو کامنت خوندن شده بودم و اصلا انگار نذر کرده بودم که مهدی بشین فقط تا جواب نگرفتی دست برندار…
در همون حین بود به محض یکسری جملات شما قلبم که باز شد دقیقاً همچین حسی عین آزاد شدن پرنده از قفس، پرنده ی حبس شده منم (انرژی حبس شده و مقاومتم) از سینه ام پر کشید و رفت..
سبک شدم
بقرآن قسم به یک یا دو دقیقه نکشید خدا شاهده با یک تماس کاری که انتظارشو نداشتم روبرو شدم که تبدیل به پول شد واسم…
و همون جا هم تشکر کردم از کامنت تون.
و جا داره صادقانه از شما سپاسگزاری کنم…
و یکبار دیگه هم فکر کنم در عقل کل بود یک موضوعی رو در پاسخ شما به سوال یکی از اعضا دیدم که تایپ کردم ولی بعدش دیدم ارسال نشده بود…
و نمیدونم چرا الان حسم گفت کامنت بنویسم پایین کامنت تون، دلیل خاصی شاید نداره ولی برای حس خوبه.
میدونید یکی از دلایلی که دوست داشتنی هستید چیه؟ حداقل از نگاه خودم میگم،
اینکه صراحت و صداقت و خلوص خاص و البته با چاشنی شجاعت در پیام هاتون در شخصیتت موج میزنه…
و خواستم اضافه کنم پیرو صحبت شما که وقتی در مورد این میگید که بابا به پیغمبر همینی که هستی کافی و ارزشمند هستی. و بخودمم الان داشتم میگفتم
همینکه صادقانه در راه و مسیر درست داری تلاش میکنی فارغ از نتایج و موقعیتت،
همین که وجود داری و مگه غیر از اینه که این همه سال دنبال حقیقت بودی و تکاملی هدایت شدی به مسیر سایت عباسمنش دات کام، به فهم دقیقتر قرآن کتاب آسمانی
به حقیقت هستی و این توفیق که در عشقبازی با خالق و تماس با اون چه گریه ها و اشک ها و حس متمایزی رو تجربه میکنی که با هیچی قابل تعویض نیست …
این یعنی چی؟
آیا این تلاش صادقانه نیست؟
آیا این لطف و هدایت الله نیست؟
آیا اینها نشونه ی ارزشمندی و لیاقت مندی نیست؟
آیا اینها خوش شانسی (انرژی و فرکانس فرستاده شده قبلی) نیست.. ؟
یاد جلسات قرآنی استاد در دوره ی 12 قدم افتادم مصداق این صحبت شماست
که در قدم دوم و سوم، چقدر چقدر عالی بود که واقعاً برای لحظاتی اون شب حس کردم یعنی واقعاً من خوده خدام؟ یعنی اینقدر خدا بهم اعتماد داره؟
یعنی اینقدر قدرت تسخیر دارم؟
آیه های تسخیر رو خوندم تعدادیشو
وای
چقدر حسم عوض شد..
یعنی حتی روابط انسانی که خود انسان های دیگرم که آزادن و قدرت تسخیر دارن هم تو میتونی تسخیر کنی چه برسه به موارد دیگه مثل شرایط و اشیا و حیوانات و…
رهبران کارآفرینان چطور تسخیر کردن در طول تاریخ؟
البته منظورم از تسخیر به بند کشیدن نیست که همه متوجه هستیم…
آنها قلب مردمان رو به تسخیر در میآوردند.
این حتی بین همسران هم مصداق داره،
یک مقوله ای در روانشناسی سالهاست به اسم هوش هیجانی.
بخصوص در مقوله کسب و کار و بعد سازمانی گفته میشه رهبر با مدیر فرق داره یک رهبر یک نفوذ کننده به قلب هاست، وگرنه رهبر خوبی نخواهد بود…
یک سرمربی فوتبال با هر رشته ی دیگری باید اول بتونه در قلب شاگردان یا تیمش نفوذ کنه
یک استاد همینطور، تا بتونه تاثیر گذار باشه…
تسخیر چیزی جز اینه؟
و آیا این همون خودباوری و حس لیاقت نیست؟
وقتی حضرت سلیمان نبی (ع) رو میبینیم عند حس لیاقت و خودباوری و شهامت بود که از اشانتیونی که خدا بهش داده بود استفاده کرد و همه ازش اطلاعت میکردن، کل جهان و البته در مسیر خیر و خوبی.
رهبران بزرگ تسخیر کنندگان قلب ها بودن تا عطر و بوی عشق رو بر قلب ها بنشانند.
صحبت رو بیشتر طولانی نکنم…
نمیدونم یهویی کامنت شما رو دیدم و یهو دستم به تایپ رفت..
دمتون گرم و همواره سربلند و عزتمند باشید هر روز بیشتر از قبل
سلام بر دوست خوبم ابراهیم، من هیچ دوره ای از استاد رو فعلا تهیه نکردم اما با فعالیتی که توی سایت داشتم و از خوندن کامنتها متوجه شدم که احساس لیاقت خیلی مهمه و من در گذشته اصلا برای خودم ارزش قائل نبودم، الان خودم رو شایسته بهترینها میدونم و حرف هیچ کسی برام مهم نیست، چند وقت پیش نگاه کردم به لوازم آرایشی بهداشتی که داشتم و اونایی که تاریخ انقضاش تموم شده بود همه رو ریختم سطل زباله، چون احساس کردم من لایق لوازم تاریخ گذشته نیستم، چند بسته قرص مولتی ویتامین خارجی داشتم و تاریخ اونام گذشته بود ریختم زباله، میرم خرید بهترین میوه و صیفیجات رو برا خونه میخرم با اینکه بدهکاریمون 120 تومن هست، اما با خودم میگم من لایق خوراکیهای باکیفیتم.دیگه خودم رو محتاج توجه کسی نمیدونم، قبلا اگه مادرشوهرم دعوتم نمیکرد ناراحت میشدم، الان به زور دعوتشون رو قبول میکنم و کلی اصرار میکنن که شام بیا خونمون. امسال روز اول عید گفتم خدایا یا برای من مهمون نیاد یا خودت روزیشون رو بفرست. دقیقا تعداد زبادی مهمون از تهران برام اومد و از تهیه غذا براشون غذا سفارش دادم و بهترین دسرها رو براشون درست کردم و خدارو شکر دقیقا اندازه پول غذایی که سفارش داده بودم برام کادوی خونه جدیدم پول نقد دادن و همه چیز عالی بود..
راستی من بعضی وقت سوال ازت میپرسم و جواب نمیدی، با خودم میگفتم این ابراهیم هم طرفدارش توی سایت زیاد شده و دیگه کلاس میذاره جواب سوالمو نمیده… شاید چون من نتایج بزرگ نگرفتم و برام ارزش قائل نیست… خخخخ حالا شما میگی سایتو چک میکنی که چندتا لایک گرفتی… خخخ
من ایام عید چون مهمون داشتم زیاد فرصت نکردم توی سایت فعال باشم اما همیشه کامنتهای شما رو میخوندم و این جمله که گفتی استاد گفته( ارزش خودتون رو به نتایج گره نزنید)، واقعا برای من یه تلنگر بزرگ بود و چراغی در ذهن من روشن کرد چون دقت کردم که من چون نتایج بزرگ نگرفتم تا الان، واقعا خودم رو ارزشمند نمیدونستم.اما با خوندن این یه جمله از شما انگار درهایی برام باز شد و بنظرم علت اینکه این همه سال به آموزشهای استاد عمل نکردم همین نداشتن احساس لیاقت بوده…
واقعا خدارو هزاران بار شکر میکنم که در این سایت الهی با شما دوستان خوبم در ارتباط هستم… بنظرم عضو این سایت بودن سعادت بزرگی هست که نصیب هر کسی نمیشه….
من هم شما رو خ دوست دارم، شما داداش نداشته منی… همیشه آرزو داشتم یه داداش خوب داشتم…. من مثله شما نگارشم خوب نیست ساده مینویسم….
در این شب قدر که ساعت 2 نیمه شبه آرزو میکنم امسال با همسر عزیزت عاشقانه زندگی کنید و همیشه پر از حسهای خوب باشید… و من و همسرم هم بدهیهامون رو بدیم و در کسب و کارمون درآمدمون چندبرابر بشه.الهی آمین.
سلام دوست خوبم.
امشب یک احساس بینهایت عجیبی دارم که تا حالا تجربه اش نکردم
یک احساسی که نمیدونم میتونید لمسش کنید یا نه
یک احساس بینهایت خوب،یو احساس آرامش، نمیدونم چرا اما همش اشک شوق میریزم و یک احساس دلتنگی بینهایت شدید دارم نسبت به اعضای سایت،تابحال این حسه دلتنگی رو برای شما اعضای سایت تجربه نکردم اما این دلتنگی با احساس خوبه یا حاله خوبه
دوست خوبم من نمیدونم این توحید از کجا تو قلبم ریشه کرده اما همیشه میترسم از شرک
میترسم از اینکه بزرگ بشم برا خدا
میترسم از اینکه بگم منم
من از شرک خیلی میترسم از اینکه بقدری بزرگ بشم که گلچین کنم تو سایت جواب کی رو بدم جواب کی رو ندم
آخه کی به من عزت داده جر خدا که حالا بخوام جواب یکی رو بدم جواب یکی رو ندم!
کی قلب شما رو برا من مهربون میکنه که کامنتهام بخونید و برام جواب محبت آمیز بنویسید
کی اصلا اون اتفاق خوبه رو رقم میزنه که من بیام و اینجا ازش بنویسم!؟
من حتی از این کامنت شما که گفتی ابراهیم طرفداراش زیاد شده جواب سوالات من رو نمیده به آلله یکتا میترسم که نکنه من خودم رو بزرگ میبینم برای کسی که ترجیح بدم جواب کی رو بدم جواب کی رو ندم
من تا حالا صدها و صدها کامنت داشتم اما این 1 کلمه ی شما که گفتید جواب کامنت من رو نمیده گوشه ی ذهنم مونده بود تا اینکه فایل توحید عملی 8 رو دیدم و قلبم نرسید که نکنه از روی اینکه بزرگ شدی جواب یکی رو میدی جواب یکی رو نمیدی
ای آفریننده ی انگشتانی که از ترس شرک تند تند تایپ میکنه،ای آفریننده ی چشمانی که از ترس شرک اشک امون نمیده تا درست ببینم،ای آفریننده ی قلبی که نفس توش حبس شده و حق حق میکنه از ترس شرک
اگر از من شرکی میبینی بگذر از گناهم که تنها تویی که قدرت همه ی هستی هستی
به خودت پناه میارم که اگر تو کمکم نمیکردی خوار ترین میشدم
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست…
ای رب العالمین تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میطلبم
اگر تو منو به حاله خودم بزاری،با چی حالم خوب باشه!؟
اگه تو باهام صحبت نکنی ،با کی صحبت کنم،من اگر هم مشرک باشم اما بازم تو رو دوست دارم
اگر روی تو حساب نکنم اما تهه قلبم میدونم تو همه چیزمی،تو همه کسی
به عزت و جلالت قسم اگر زمین و هفت آسمانت هم بهم بدی اما هم صحبتی ام رو با خودت ازم بگیری ،هرآنچه که بهم دادی به اندازه ی چوب کبریتی همه ی هستی برام ارزش نداره
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میطلبم
سلام مجدد به داداش گلم ابراهیم جان
یسوال آیا شما همون آقا ابراهیمی هستی که با استاد یه فایل صوتی سوال و پاسخ کرده و بسیااااااار فایل شیرین و پرمحتوی و آموزنده بود برام همون آقا ابراهیمی که کارای سایت استاد و انجام میده هستین؟؟؟؟
و چقد زیبا درباره شرک گفتین که ما هر روز باید در حال توبه و استغاثه باشیم از افکار و گفتار و کردار شرک آلودی که هر لحظه و یا هر روز داریم باید هرلحظه بخدا پناه ببریم اینقد تا درونمون خودکار بدون توجه ما در حال استغاثه باشه
خدایا خدای عزیزم از شرک از افکار کفتار کردار مشرکانه به تو پناه میبریم مارو در پناه خودت جای بده مارو امان بده الهی شکررررررت
سلامه من به تو دوست خوش قلب و مهربان.
انرژی بسیار بالاتو از صمیم قلبم دریافت کردم امیدوارم ایمانت به خدا به محکمی ریشه های درختان باشه و قلب پاکت به وسعت دریا
نه برادر گلم من اون ابراهیم نیستم ایشون مدیر فنی سایت استاد عباسمنش هستن.
این روزا چیزی که زیاده ابراهیم اما اونی ابراهیمه اصله که بتونه بها بده و قربانی کنه بقیه همشون کیکن
سلام داداش ابراهیم عزیزم. اولا که داداش ما هم دوست داریم شدید و البته منم یه تنه از آذربایجان دوست دارم داداش گلم. ببنید من همه حرف های که زدی رو با با تمام وجودم درک کردم چون زندگی کردم باهاش چون بعد چندین سال تو این فضا بودن و بعد چندین سال ناکامی ها و نرسیدن ها و غصه خوردن ها و البته تقلا و دست و پا زدن و دیدن نتایجم به این رسیدم که آقا ریشه تمام مصیبت های من احساس بی ارزشی احساس عدم لیاقته. یعنی باور کنید دست رو هر مشکلی میزارم ردپای احساس بی ارزشی رو اونجا میبینم .از روابط عاطفی. روابط اجتماعی . ماشینی که سوارشم .شهر و محلی که توش زندگی میکنم محل کارم. همکار بغل دستیم و خلاصه همه و همه نتیجه احساس عدم خود ارزشمندی من بوده و بس . حالا قسمت جالب ماجرا این بود که من چون پیش خودم میگفتم بابا من که آدم صادق .مهربون. مشتی .درستکار .مردمی و باادب و دل پاکی هستم و بدتر از این عضو سایتم و کم و بیش آگاهم به این موضوعات پس چرا باید نتایجم این باشه و اینجا بود که من با دوره احساس لیاقت فهمیدم که یه پام محکم رو ترمز عدم لیاقت بود و اون طرف پای دیگه ام رو گاز ثروت. سلامتی. شخصیت محکم .خونه .ماشین و … و موتورم داشت همیشه یاتاقان میزد و یه مدت میرفتم تعمیرگاه ریکاوری میشدم و بعد از مدتی دوباره همین قضیه که دیگه واقعا بریده بودم و حتی نسبت به استاد و این مسیر شک میکردم میگفتم نکنه بابا سرکاریم اصلا . که خب بعدش فهمیدم پسر خوب مهم نیست که چقدر خوبی چقدر باحالی چقدر متخصصی چقدر خوشگل و خوشتیپی(واقعا هستما) چقدر مثلا پرستیژ داری .مارک میپوشی خلاصه هر چی که در ظاهر و از نگاه بقیه خوب و عالی و آرزوی خیلیا هستی ولی عارضم خدمت که با تمام اینا اگه فقط به چیز نداشته باشی به هیچ جا نمیرسی و روی خوشی از جهان دریافت نمیکنی و اونم احساس خود ارزشی و لیاقت هستش . به امید خدا و توکل بر خداوند مهربان سال جدید رو میخوام بسازم خودمو شخصیتمو چون اگه من اوکی باشم من ارزشمندی خودمو درک کن جهان لاجرم جلوم کرنش میکنه لاجرم .این یک قانون هست نقطه سر خط.
داداش سپاسگذارم ازت که باعث شدی دوباره به خودم یادآوری کنم که نقطه ضعف و ریشه تمام بدبختی هام و مشکلاتم این احساس عدم خودارشمندی هست. دوست دارم
سلام وصد سلام
خوبی ابراهیم عزیز
حالت خوبه …
ممنون وسپاسگذارم هستی وبودنت را تحسین میکنم دوست خوبم از بودنت سپاسگذارم
سپاسگذارم نازنین دوست قشنگم که با کار کردن رو باورهایت مرا نیز بهرمند کرده ای عزیزم تشکر از ته دل سپاس .از سنندج از تک تک سلولهایم برات احساس خوب وارزشمند لیاقت رو میفرستم وبهترین میگم دوست خوبم تو ارزشمندی بی هیچ دست آوردی همینطوری ساده وبی ریا ….همیشه سلامت باشی
ممنون مکتوب میکنی
فقط و فقط به دلیل ضعف های شدید در عزت نفس و احساس لیاقت!!!
منی دارم این حرف رو میزنم که 5 ساله سایت و فایل های استاد رو ششششخخخمممممم زززدم!!!
منی دارم این حرف رو میزنم که ساعتها با خودم قدم زدم و با خدا صحبت کردم و به ارادتم و رفتارهام غکر کردم
منی که کیلومتر ها پیاده رفتم و گذشته و امروز و رفتارهای خودم رو و رفتارهای دیگران رو بشدت تجزیه و تحلیل کردم
تهه تهش به این رسیدم که مهم نیست چقدر تو خوب باشی، چقدر تو توانمند باشی، چقدر تخصص و حرفه داشته باشی، اگر در زمینه ی احساس لیاقت ضعف داشته باشی به هیچکدوم از رویاهات نمیرسی.
وقتی استاد عباس منش تو دوره ی عزت نفس یه جمله میگه که ارزش خودتون رو به نتایج گره نزنید، خوده این یک جمله 1 کتاب حرف داره، ده ها ساعت فایل میشه از روش تولید کرد، من الآن 3 روزه هی تو عقل کل نگاه میکنم ببینم سوالی که نوشتم چند نفر جواب دادن، چند نفر نگاه کردن، کسی برام دیدگاه نوشته یا ننوشته، چندتا لایک خورده و…
و وقتی میبینم که اگر شرایط طبق میلم پیش بره کیییف میکنم اما اگه زیاد بچه ها استقبال نکنن از کامنتهام، احساس ضعف میکنم در مسیرم و یه جورایی حالم گرفته میشه این یعنی چی!؟
یعنی آقای ابراهیم تو یک آدمه بی ارزش هستی تا زمانی که دیگران قیمت روت نزارن!
قیمته تو رو، ارزش تو رو دیگران با کامنتهاشون، با امتیاز دادنشون، با تشکر هاشون مشخص میکنن
ارزش تو میدونی به چیه!؟
به اینه که تو مهمانی ها گرداننده ی اون جمع باشی، تو مسئول ایجاد لذت و خنده ی دیگران هستی اگر این کارارو نکنی به چه دردی میخوری!؟
حالا من بیام فقط همین 1 ایراد رو بخوام برطرف کنم که آقا!
تو همینجور که هستی به پیغمبر کافی هستی
به والله تو همینجوری هم که فقط سرپا باشی. وزنده باشی خییییلی ارزشت بیشتره از همونایی که بهتر از خودت میدونیشون!
یعنی این روزا بببقدری حااالم بهم میخوره و بدم میاد از اینکه دیگران رو بهتر از خودم میدونم و این احساس درونی باعث شده که در روابطم به مشکل بربخورم که بلانسبت شما همش تو ذهنم میگم همه خرتن
هیچکی از تو بهتر نیست
یعنی تا این حد ریشه ی مشکلاتم و رفتارهای دیگران رو فهمیدم که از روی نداشتن احساس لیاقته
از خدا میخوام خودش چشمامو باز کنه و قدرت حرکت بهم بده به سمته توحید و احساس لیاقت و عزت نفس
با قلبم دوستون دارم
اینو وواقعا میگم که با قلبم دوستون دارم
با همتونم
حالا میخواید باور کنید یا باور نکنید ولی من
یه تنه دوستون دارم از اهواز تا همونجایی که نشستی و این کامنت رو میخونی
سپاسگذارم
سلام اقا ابراهیم
الان که کامنتت رو خوندم یاد یکی از پاسخهایی که توی عقل کل گذاشته بودی افتادم که راجب خلقت بود،اینکه خدا برای عشق بازی دست به آفرینش زد،اینکه اونقدر به ما عشق داشت که به تمام خلایق قبل از ما فرمان سجده دربرابر ما رو داد،وقتی این کامنتت رو خوندم با خواهرم بغض کردیم که ما چقدر لایق هستیم و خدا بهترینها رو برای ما میخواد و بهترین نعمتهارو توی جهان دراختیارمون گذاشته ماییم که مقاومت داریم،گاری بستیم به خودمون
منم توی هدف امسالم میخوام روی حس ارزشمندی خودم لیزری کار کنم به امید خدا،همه چیز توحیده همه چیز درک عشق و لطف خدا به ماست
سعادتمند باشی
سلام و درود برادر باعشقم ابراهیم جان
ماهم قطعاااا دوست داریم ایموجی چشم قلبی مال خودته
دوستت دارم رفیق دوستت دارم اون خدای درونی که برامون از زیباترین ها نوشت چقددددددد زیباااااا بهم فهموندی مجید کجای کاری میبینی 8ساله داری رو خودت کار نمیکنی نتیجه نمیگیری به قضاوت ها و غیبت ها شرکت میکنی عصبی میشی از آدمایی که به پدرومادرت به خودت ووعزیزانت بدی میکنن میشینی کاسه داغ تر از آش میشی میشینی پیش داوری میکنی نبادم موفق بشی اگه موفق بشی جهان جهانِ بی قانون میشه
دوست من رفیق من خیلیییییی زیباااااا بهم فهموندی که همه کارهای بیخودی که انجام میدی داری میگی که من لیاقت ندارم ارزش ندارم دیگه جهان نمیشینه تحلیل کنه که تو چرا ناراحتی چرا اعصبانی هستی چرا با فلانی دعوا داری جهان میگه هر کی میخوااااااااد بد باشه بوی تعفن بده تو نشوووووو تو بهش با غضب نزدیک نشوووووو تو قضاوتش نکن وقتی درد درونشو نمیدونی ترو تو این شرایط قرار دادم تا بچولونمت تا ببینم میخوای کثیفی هاتو پاک کنی و احساس خودارزشمندی تو بالا ببری یا نههههههه وقتی تو تعفن عمل دیگری قرار میکیری داری میگی من ارزش رشد و نداررررردم ووجهان میگه داری برای همین واسه اینکه ثابت کنه بیشتر ترو میسوزونه میچوزونه اینقدددددد تا تو بفهمی و آدم بشیو اولین دوربرگردون بر گردی من اینو از کامتت شما فهمیدم و درک کردم ایراهیم عزیزززززز کامنتت برام حکم شراب طهور داره با طعم بسیاااااار خوشمزه ممنونم ازت سپااااااااس از خدایی که در تو جاری هست
ابراهیم عزیزم منم عاشقانه دوستت دارم و دوست دارم بیشتر در مدار خواندن کامنت شما باشم
قلب قرمز با هزاران گل رز تقدیم تو باد
منم از شمال مازندران.بابل. تا اهواز همونجایی که الان نشستی دوستت داررررررررم.عشقی به مولا عشقققق
سلام آقا ابراهیم عزیز
خیلی وقته از کامنت نوشتنم میگذره
و این اولین کامنت من هست بعد از این همه مدت
روابط روابط روابط
چقدر ضربه خوردم چقدر اذیت شدم
شما فرض کن همسرت اون شخص مناسب نیست برای ادامه ی زندگی!
آقا ابراهیم من فرض نمیکنم من مطمئنم این زندگی این همسر مناسب من نیست
من سال قبل درخواست مهرم را دادم و تا جایی پیش رفتم که میتونستم به راحتی یه کم از مهرم را بگیرم ولی تا لحظه آخر همه چیز بهم خورد و با یه ناآگاهی با یه اعتماد و اشتباهات خودم نشد و حتی بعد از اینکه برگشتم همسرم گفتن ماشین در اختیار تو برات گوشی میخرم …. ولی یه مدت همه چیز عالی بود و من هم فوقالعاده حس و حال خوبی داشتم غافل از اینکه ایشون پلاک ماشین را عوض کرد و کلید و ماشین را از من گرفت و دوباره فوش دادن و تهمت زدن ها همانا و خرجی ندادن همانا و حتی من خودم هم سرکار رفتم اون هم هدایتی ولی حرفهایی میزد که منو اذیت میکرد ( بی اعتمادی )
و الان خودم را خیلی سرزنش میکنم چرا منی که تو یک شرایط بد که افتاد کمکش کردم ولی از پشت به من خنجر زد چرا منی که برگشتم و واقعا یه جور دیگه اومدم زندگی کنم و خیلی هم عالی داشتم پیش میرفتم ولی از اعتماد من سواستفاده کرد
جوری بودم که تو مدت حتی اگه از شرایطم هم راضی نبودم با هیچ کس حرف نمیزدم که الان همه میگن چرا نگفتی
جوری هست که الان ایشون حرفهایی میزنه که تو این 16 سال زده ازش کم که نشده هیچ تازه اضافه هم شده حرفهایی که جلو بچه اولم گفته تا بچه دوم که هر دو دخترن و اینقدر براش راحته که میگه مادرتون معلوم نیست الان به کی پیام میده و این قبیل حرفها در صورتی که همه جا میگه من به فکر بچه هام ولی باروح و روانشون بازی میکنه با افکار و حرفهاش
فقط دو راهی که من دارم اینکه نه اینجا تو زندگی میتونم باشم نه میخوام خونه مادرم برم چون از لحاظ مالی اکی نیستم
فقط مسیرم را به خدا سپردم از خودش تا الان خواستم و میخوام که راهم را باز کنه و هدایتم کنه
خیلی سخته بخوام ذهنم را خاموش کنم همش بهم میگه اگه ماشین را به نام خودت کرده بودی الان قضیه فرق میکرد اگه بهش اعتماد نمیکردی قضیه فرق میکرد
بقدری ذهنم مشغوله که نمیتونم فایلهای استاد را گوش کنم
اگر راه حلی هست که به من کمک کنه ممنون میشم بهم بگین
شاد و موفق باشید
به نام خدای هدایتگرم
به نام خدایی که به تنهایی کافیست
سلام به استاد عزیزم و مریم جان امیدوارم همیشه حالتون خوب باشه
سپاس گذار خداوندی هستم که من رو به این فایل بی نظیر از جنس طلاا خالص هدایت کرد تا بتوانم سالی متفاوت و بهتر از سال های گذشته رو شروع کنم
استاد عزیز ممنونم ازت بابت این راهنمایی هایی که زندگیم رو همواره به سوی زیبایی ها و فراوانی های بیشتر این دنیا هدایت میکنه راهنمایی هایی که باعث میشه علت نرسیدن به اهداف و خواسته های که برای خودم تعریف میکنم رو پیدا کنم
دلیل نرسیدن به اهداف و خواسته هایم همین احساس لیاقت و خود ارزشمندی است
امروز یاد گرفتم هیچ سرمایهای نمیتواند به اندازهی پرورش احساس لیاقت درونی، برکت و نعمتها را به صورت پایدار وارد زندگیم کنه امروز یاد گرفتم وقتی برای خودم هدف گذاری میکنم به جای تعیین اهداف مادی بیام روی اصل کار کنم بیام روی سرمایه ی اصلی کار کنم به طوری که اگر این سرمایه ی اصلی رو رشد بدم نتایج و موفقیت و فراوانی و نعمت بیشتر وارد زندگیم میشه یاد گرفتم که وجود خودم باارزش و اهداف و خواسته هایم باید برای رضای ندای درونی ام و خود خودم باشه نه اطرافیان و خانواده امروز یادگرفتم لایق این مهارت شغلی ام هستم یادگرفتم باید اولویت ها و ارزش های خودم رو در زندگی پیدا کنم و برای انهاا گام بر دارم و انها رو تقویت و بهبود ببخشم یادگرفتم وجود من باارزش و باید وجودم رو بیشتر و بهتر گسترش بدم تا نتایجی که به دست میارم بهتر و پایدار تر بشه
کنترل ذهن =کنترل زندگی و اتفاقات زندگی
هرچقدر افکارم زیباتر باشه هرچقدر افکارم در جهت اهداف و خوسته هام باشه سریع و بهتر به انها میرسم
سپاس گذار خداوند بینظرم برای زندگیم و وجود باارزشم و برای استاد عزیزم و مریم جان
مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد!!!
به به سلام و صد سلام به استاد عزیزم به مریم جانِ عزیز دل و به همه دوستانِ جان
استاد دلمون براتون یه ذره شده بود خدایی… فک کنم تا حالا نشده بود این همه مدت فایل جدید نذارین
و به به که چه وقتی و با چه فایلی اومدین:)
من دیشب (یکشنبه شب) قبل خواب طبق معمول سایتو چک کردم و دیدم که فایل جدید اومده و عین بچه ها ذوق کردم ولی نگاه نکردم، گرفتم با خوشحالی خوابیدم تا صبح پاشم نگاه کنم و روزمو با فایل بهشتی شما شروع کنم:) چقدم کیف داد بعد مدتها اول صبح پای صبحونه نشستم این فایلو دیدم
چقد نکته ی طلایی گفت استاد مثل همیشه
چی میشه که به اهدافمون میرسیم…ما به اون اهدافی میرسیم که واقعا خودمون برای خودمون میخوایم نه از روی چشم و هم چشمی یا برای حرف و نظر مردم و رقابت و مقایسه و اینا
پس قدم اول در انتخاب اهداف: ببینم خودم واقعا چی رو میخوام
چی رو دوس دارم داشته باشم، چه سفری دوس دارم برم، چه ماشینی داشته باشم (خودم دوست دارم نه چون فلانی داره منم کم نیارم یا چون مُده یا هر دلیل دیگه منوط به نظر مردم) وقتی یه خواسته ای رو درونی بخوای خیلی براش انگیزه داری، خودبخود و ناخودآگاه هی تجسمش میکنی، از بس که دوسش داری از بس که میخوایش… و این تجسم ها خودش به رسیدن به اون هدف کلی کمک میکنه
قدم دوم: آیا باور داری که لیاقت رسیدن به این خواسته رو داری؟ اون کار، اون پوزیشن، اون خونه و ماشین، اون درامد، اون رابطه؟
مخصوصا در مورد روابط همه چی بسته به احساس لیاقت خودته، به اندازه ای که خودت برای خودت ارزش قائلی، طرف مقابلت هم همونقدر برات ارزش قائله، اگر خودت برای خودت ارزشی قائل نیستی و هی خودتو خوار و خفیف میکنی، طرف مقابلت هم همین معامله رو باهات میکنه
میخوای یه رابطه ی عالی داشته باشی یه شخصیت عالی برای خودت بساز
یا در مورد کسب و کار و درامد
استاد اون مثالی که از دوستتون زدین که قیمت کم برای کارش میذاشت و کلی راه میومد و آخرش هم طرف مشتری نمیشد… این منم، حالا جالبه من کار خودم رو تواناییم رو و اطلاعات و تجربه م رو خیلی قبول دارم، پس ینی احساس لیاقت میکنم که برای این کار حق دارم و لیاقت دارم که مبالغ خوبی بگیرم، ولی بازم نمیشه، ترمزای دیگه دارم، انگار فکر میکنم “برای من” نمیشه. نمیدونم شایدم ته ذهنم همون احساس لیاقت کافی ندارم، حالا نه مستقیما، نه اینکه خودم و تواناییهام این ارزش رو نداره، اینکه مثلا چون من “شخصم” به صورت شخصی میخوام کار کنم، شرکت ندارم لایسنس و دفتر دستک ندارم پس کار من ارزش و لیاقت فلان مبلغ رو نداره…
چقدر قشنگ میگه استاد، باران داره میباره، هرکی به اندازه ظرفش از باران بهره میبره، لوله خودکار ببری زیر بارون چند قطره فقط آب گیرت میاد، اگه یه تشت بزرگ ببری زیر بارون، همونقدر آب و نعمت نصیبت میشه.
الان به ذهنم رسید طبق این توصیه ی استاد، منم از این به بعد تصمیم بگیرم ظرفم رو بزرگ کنم، برای مشاوره هایی که بهم مراجعه میکنن و همیشه کلی تخفیف و قیمت پایین و شرایط تسهیل کننده و اینا میذارم آخرشم طرف قرارداد نمیبنده، ازین به بعد بیام قیمت متناسب بگم با شرایط پرداخت معقول و متناسب، فوقش بازم مثل همون قبل قرارداد نمیشه دیگه، بدتر که نمیشه، ولی کم کم احساس لیاقتم ریشه ای میشه و اونموقع قرارداد هم میشه
خدا بیشتر از ظرف ما بهمون نعمت نمیده، نمیشه بیشتر از ظرفمون…نعمت بینهایته ولی هیشکی بیشتر از ظرفش نمیگیره
امسال برای خودم، برای سلامتیم، برای فیزیک بدنم، برای ورودی بدنم، برای ورودی ذهنم، برای زمانم ارزش قائل باشم
خدایا شکرت چه فایل خوبی، چه هدفی بهتر از این… کار کردن رو خودم و شخصیتم و احساس ارزشمندیم و بزرگتر کردن ظرف وجودیم:)
چند روز پیش هم من به صورت اتفاقی، یا در واقع با هدایت خدا، یه مطلبی دیدم راجع به همین نکات هدف گذاری
یه نکته ی مهمی که یاد گرفتم این بود که تو هدفهایی که میذارم، این رو هم در نظر بگیرم و مشخص کنم که برای این هدف باید به صورت آهسته و پیوسته (همونجوری که تو کتاب atomic habits عادتهای اتمی میگه) عمل کنم یا به صورت فشرده و عمیق، اونجوری که تو کتاب deep work میگه.
مثلا اگر من یه زمان محدودی دارم (برای اینکه به اپلای دانشگاه برسم، یا برای اینکه تو برنامه pr شرکت کنم و غیره) و میخوام تو این زمان زبان بخونم و مثلا یه ماه دیگه امتحان آیلتس بدم، اینجا باید دیپ ورک کنم، کار عمیق، یه ماه فشرده وقت بذارم هرروز مثلا دو ساعت زمان بذارم و کار کنم و سر یه ماه هم آزمونم رو بدم و تموم شه بره، یا نه شاید همینطوری برای خودم و برای پیشرفت کلی میخوام زبان بخونم و اتفاقا اون آهستگی و پیوستگی برام مهمه، یا مثلا میخوام ورزش کنم و این رو تبدیل به یه عادت کنم برای خودم، تو این دو تا مثال من باید به روش عادتهای اتمی پیش برم و هرروز هرچقدر هم کم این کارا رو انجام بدم تا این کار تو زندگیم جا بیفته و بشه استایل زندگیم
چقدر فایل زیبا تموم شد خداروشکر صدای مریم جان هم شنیدیم:) همراه با اون چهچه زیبای پرنده ها که دل منو برد
و اون عطری که استاد گفت تو فضا پیچیده من واقعا حس کردم:)
خدایا شکرت از این حظ صوتی و بصری و درک و فهمی و انشالا که به عمق جانمون بشینه و کامل درک کنیم و تو این مدار هی پیشرفت کنیم
خدایا شکرت بعد از مدتها دوباره توفیق داشتم تو این بهشت مجازی کامنت بذارم:)
فقط خودِ نوشتن تو این سایت چقدر حس خوبی میده به آدم
بازم یه عالمه تشکر و قدردانی از استاد جان و مریم جان و همه دوستای عزیزی که کامنت مینویسن
شب و روزتون به خیر
واقعا لذت بردم از قلم زیبا و بیان شیواتون.خانم زمانی عزیز
بشدت تاثیربرانگیز بود و با دستهبندی درست از فرمایشات استادعزیز. یکبار دیگه مطالب درست رو بهیاد آوردم و ایده گرفتم هم برای نوشتن کامنت و هم برای درک قوانین…
خیلی ممنونم که از دیپ ورک و عاد اتمی صحبت کردید. حتما بعد از مطالعه کتاب فعلی، سعی میکنم کتاب عادت اتمی که نصف و نیمه رهاش کردمو دوباره با دقت بخونم.
شاد و پایدار باشید و سالی همراه با احساس لیاقت بینهایت واستون آرزومندم.
سلام به محمد حسین عزیز
جالبه امروز دو تا پاسخ داشتم از دو تا دوست عزیز هردوتا هم محمد حسین:)
اول خداروشکر بابت اجابت خواسته م که دوست داشتم روز آخر سال هم نقطه ی آبی بگیرم:)
بعدم ممنون از شما برای پاسخ قشنگی که برام نوشتی و احساس خوبی که بهم دادی
منم خودم نه عادتهای اتمی رو نه دیپ ورک رو کامل نخوندم، ولی این نکته ی تمایز بینشون و تشخیص اینکه کِی کدوم رو انجام بدیم خیلی برام جالب بود
انشالا امسال سال رشد و بهبود در همه ی جنبه های زندگی برای همه مون باشه:)
سلام نسیم جان واقعا خیلی لذت بردم از کامنت زیبایی که نوشتی معلومه که با حس خیلی خوبی نوشتی چون موقع خوندنش از درون احساس ذوق و شوق داشتم انگار همون احساسی رو تجربه کردم که شما موقع نوشتن کامنت داشتین .
خلاصه خیلی حالم رو خوب کرد.
انشاالله در پناه خدا باشید .
سلام محمد حسین عزیز
مرسی از پاسخ قشنگی که برای کامنتم نوشتی:)
اینم یکی از خواسته های من بود که روز آخر سال هم نقطه ی آبی بگیرم که گرفتم اونم از دوتا دوست عزیز:)
و آره واقعا موقع نوشتن کامنت خیییلی احساس خوبی داشتم، خوشحالم که به شما هم احساس خوبی داده:)
سال نوت مبارک دوست هم فرکانسی