گفتگو با دوستان 37 | «توحید»، اساس خوشبختی - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

466 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهسا نوری گفته:
    مدت عضویت: 1593 روز

    به نام خدای قشنگم💞

    خدایاشکرتتتتتتتتت که حال و حس خوب امروزمو هم این فایل ساخت.😍

    اول صدای پرشور و هیجان مخاطب اول که از درامد صفر، راحت رسیده به ماهی ۸۰ ملیووون ،خدای من 🥺این ینی میشود! وقتی همه میگن‌نمیشه و تو فقط به خدا توکل میکنی و خدارو‌پارتی خودت میکنی!واقعا که توحید اصل و اساسه همههه چیهه ،فقط و فقط خدا.خدایاشکرت♥️

    مخطب دوم ،رزاجون چقد صدات و شیوه ی بیانت و داستانت ارامشبخش و زیبا بود و اشک منم دراورد🥺😭

    دارم فک میکنم اگ رزا فایلای استادو گوش نمیداد یا اگ قدم اول رو برنمیداشت و نمیرفت تو رستورانو میگف نه بابا نمیشه ولش کن بالاخره یه چیزی میشه و فلان.. الان رزا شاید هنوز تو همون خابگاه و با شرایط بد زندگی میکرد و رفته رفته افسرده تر میشد..

    تو سن ۲۰چند تو کشور غریب با یه جدایی و تنهایی و بیکاریو بی پولی ،

    اول با تمام وجووودت بخوای که تغییر کنه همه چی ،

    بعد خدا هدایتت کنه با فایلاهای رایگان استاد خودتو خدارو پیدا کنیو با تمام قدرت بهش توکل کنیو محکم بری جلو.

    بگی خدایی که همین جهانو افریده پشت منه کمکم میکنه قدم اولو برمیدارم و میرم جلو..اول حتی برا شکرکردن‌چیزی پیدا نکنی و برا پتو و سیب و سقف بالاسرت شکر کنی !

    دقیقا ک منم فک میکردم خدا یه انسانه بداخلاق و اخموعه که دوس داره ما همیشه عمگین باشیم و با گریه زاری ازش خواسته هامونو بخواییمو اونم یه مدت دستمونو بذاره تو ابنمک و هرچقد این دنیا بدیختر باشیم اون دنیامون بهتر میشه و باید قانع باشیمو ..

    ولی با استاد من فهمیدم بابا خدا کلا مخالف غمو غصس میگه تو حتی یه لحظم نباید احساستو بد کنی حتی تو شرایط به ظاهر بد، تو فقط شکر کن و از من هدایت بخواه من وظیفمه ک کمکت کنم، تورو به دنیا اوردم که فقط لذت ببری و به خواسته هات برسی!

    اینک رزا بری تو رستوران کار کنی و حستو‌خوب نگه داری و اونجا یکی معرفیت کنه به یه شرکت و اون شرکت بگه نمیخوایمت و تو بازم خدارو شکر کنی که حداقل باز یکی گف نمیخوایمت و جواب منو دادن ،

    بقول استاد این نقطه ی تفاوته ، که احساستو خراب نمیکنی تازه خدارم شکر میکنی و همون شرکت چن روز بعد میگن اتفاقا یه نیرومون کم شده تو بیا، 😍

    بعد شرایط خابگاه رو خدا واست جور میکنه و تو شرکت به درجات بالا برسی بااینک زبانت خوب نیس جلو ۳۷ نفر ادم با تجربه تو کشور غریب کنفرانس میدیو .. وای خدای من!

    وقتی فقط به خدا تکیه میکنی و احساستو خوب نگه میداری و هدایت میخوای و شکر گذاری میکنی ، از خابگاه و حال بدو بیکاری و بیپولی میرسی به کجا!اونم بدون‌رنج‌و سختی و زحمت زیاد !

    دیگ وقتی استاد میگن حتی تو‌پینگ پونگم از خدا هدایت میخوام، داستان معلوم میشه ، که تو لحظه لحظه زندگی باید تسلیم خدا باشیمو هدایت بخواییم تو همه چییی ک خدایا بگو ،من نمیدونم ،تو بگو چیکار کنم. ♥️

    خواستن تغییر با تمام وجود، احساس خوب، شکرگذاری، ایمان و توکل و درخواست هدایت! همه ی داستانه!

    خدایاشکرررت که منو هدایتم کردی به این مسیر ، به شناخت استاد عزیزم.

    خدایاشکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  2. -
    مصطفی پوری گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    سلام ..استاد چه میکنه این فایل ها با دلم چقدر زیبا خط توحیدی میده

    دیوانه میشم وقتی به این فکر میکنم که به هیچ فکر نکنم و بگم من چیزی نمیدونم و خدایا تو میدونی و چه آسان هدایت میشی به سمت آنچه میخواهی به قول قران آسان میشوی برای آسانی ها

    آفرین رزا .. چه ایمانی نشون دادی وباریک الله به خدایی که همیشه سر قولش هست و به قول تو به مو میرسه ولی پاره نمیشه ..وای که چقد لذت بردم در جایی که درست زبونشون را نمیدونی و هیچ کس نیست کمک کنه و هیچ پولی نیست و هیچ … اما اگه توکل کنی مثل ابراهیم از آتش بیرونت میاره

    شکرت خدا

    باید قدم برداشت حتی کوچیک اینها راه را نشون میدن و به نتیجه میرسوننت تکامت باید طی بشه اما مهمه که در طی تکامل کم نیاری واحساس عالی داشته باشی

    شکرخدا تونستم کامنت بنویسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  3. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2495 روز

    گفتگو با دوستان قسمت 37

    با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

    خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال این گفتگوها همراه بشم و از آگا هی هاش برخوردار

    نیمه شب بیرون زدم رفتم پی می خواریم تا در میخانه رفتم در پی دلداریم

    دوش دیدم در میخانه صفست از عاشقان ای خدا ناخورده می من به شما رسیده ام

    یارم آخر ز غمه عشق تو دیوانه شدم بیخود از خود شدمو راهیه میخانه شدم

    آنقدر باده بنوشم که شوم مستو خراب نه دگر دوست شناسم نه دگر جام شراب

    خوش خرامان میروی ای جانه جان بی من مرو سرو خرامانه منی در دلو جان بی من مرو

    این جهان با تو خوشست و آن جهان با تو خوشست این جهان بی من مباشو آن جهان بی من مرو

    مونسه شبهای دل زارم ای تو که شدی همه دار و ندارم یا رب یا رب یا رب یا رب

    مرهم قلبو دله بیقرارم ای که تو شدی همه دار و ندارم یا رب یا رب یا رب یا رب

    یا رب ای دل عشقه تو صبر و ثباتم میدهد عطر تو وقت سحر از غصه نجاتم میدهد

    یا رب امشب برایم نمه باران بنویس دو سه شب پرسه زدن تویه خیابان بنویس

    یا رب امشب برایم نمه باران بنویس

    خوش خرامان میروی ای جانه جان بی من مرو سرو خرامانه منی در دلو جان بی من مرو

    این جهان با تو خوشست و آن جهان با تو خوشست این جهان بی من مباشو آن جهان بی من مرو

    اشک شوقی که ظهر میخواست جاری بشه اما شرایط اجازه نمیداد رو الان میخوام توی سکوت و تاریکی شب ادامه بدم

    چرا؟

    چون خداوند امروز رسولش رو به سمت من فرستاد

    رسولی که این بار عرب نبود عجم بود

    مرد نبود زن بود

    چرا؟

    چون الان شرایط فرق میکنه

    چون باید هم زبان من باشه تا من بتونم حرفش رو درک کنم

    چون باید از جنس من باشه تا بهتر درکش کنم

    درست مثل قرآن که تو اون شرایط باید به اون زبان و بر اون فرد خاص به اسم محمد نازل میشد

    خدا با این رسولش میدونین به من چی گفت؟

    به من گفت مگر داستان حامد ها و سپیده ها و عادله ها و شکیباها و علی ها و ……. رو نشنیدی که اومدن بهت گفتن که فقط خدا رو بپرست تا رستگار بشی تا هم در این دنیا حسنه بهت داده بشه و هم در اون دنیا .تا هم در اینجا بهشت رو تجربه کنی و هم در اونجا متشابهش بهت داده بشه ؟

    اما تو گوش نکردی

    کافر شدی و نعمت ها رو ندیدی

    ناسپاس شدی و از من دور شدی

    پیام وحده لا اله االا هو رو شنیدی اما بر قلبت جاریش نکردی

    که اگر جاری میشد این نعمت هایی رو که توی این سه سال بهت دادم رو میدیدی و مثل روزا برای هیچ سپاسگزاری میکردی

    نعمت هایی که از وقتی که به من تکیه کردی توی زندگیت پدیدار شدن اما شیطان هر از گاهی در نظرت جلوه گر شد و فریبت داد ومایوست کرد

    حالا من ی رفیق جون جونی مثل روزا رو فرستادم که بهت بگه من کی هستم و چکار میکنم برای بنده هایی که من رو باور کنن

    بنده هایی که صبور هستن و ادامه میدن

    بنده هایی که از عمق وجودشون من رو میخونن

    بنده هایی که ابراهیمی عمل میکنن

    بنده هایی که وقتی بهشون میگم باید بها بپردازین با جون و دل قبول میکنن بدون اینکه کوچکترین تردیدی داشته باشن

    روزا رو فرستادم که بهت بگه تو ی جا درخواست دادی برای کار دومیش رو تنبلیت اومد انجامش بدی روزا 30 بار درخواست داد و نا امید نشد و اون ی باری هم که جواب رد شنید گفت:

    الخیر فی ما وقع

    و بعدش من هم جبران کردم براش

    تو هم همین ایمان رو داری نسبت به من که اگر حوالت کردن به قوانین ساخته ی دست بشر به من رو کنی و بگی:

    خدایا من نمیدونم اینا همش قوانین انسان هاست اگر تو اراده کنی همه چی ردیف میشه و دل بسپاری به جریان هدایت و خودت رو قاطی ماجرا نکنی

    روزارو فرستادم که بهت بگه اگر سقفی بالا سرت باشه که صاحبش خودت نباشی باز هم شکرگزار هستی اونقدری که روزا شکر گزار ی اتاق توی ی خوابگاه بود؟

    تو که خونه از خودت داری تا حالا چند بار بابتش شکر گزاری کردی ؟

    روزا رو فرستادم که بهت بگه اگر درخواست کار دادی و قبول کردن حاضری از پله اول شروع کنی و کم کم بیای بالا یا نه از اول پله آخر رو میخوای ؟

    چقدر از ایمان و توکل روزا توی وجودت هست ؟

    چقدر حنیف مسلم هستی و مشرک نیستی ؟

    بیا این هم پیامبر من که به سمت تو اومده وپیام توحید و یکتاپرستی رو برات آورده

    همین طور مات و مبهوتم از این پیام آور خدا که دقیقا اون چیزهایی رو که باید میشنیدم در این شرایطی که توش قرار دارم داره با صدایی لطیف و دلنشین برام جز به جز توضیح میده

    اصلا انگار داره مسیر تکاملی که من میتونم طی کنم رو بهم نشون میده

    و اینکه پایه و اساس همش توحیده

    چون این چند روزه قشنگ احساس میکردم که شیطان داره راه نفوذش رو پیدا میکنه

    و میدونم که چون خداوند دوسم داره مثل همه ی شاگردهای استاد عباس منش فورا این پیام آورش رو فرستاده که من حواسم رو جمع کنم تا از مسیر دور نشم چون اونم دلش نمیاد که من ازش دور بشم

    سپاسگزارم استاد و دوستان عزیزم

    میحوام بازم صدای دانشین روزا جان رو گوش بدم و ی مراقبه ای داشته باشم با کلامش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      لیلا بشارتی گفته:
      مدت عضویت: 2389 روز

      سلام نسرینم

      نسرین جان چقدر نوشتت تلنگری بود به من !

      اره تو راست میگی منم وقتی خودمو جای رزا جان گذاشتم دیدم نمیتونستم انقده توحیدی باشم.

      ولی خبر خوب اینه که من وشما وهمه ی بچه هایی که چندساله تو این راه ومسیریم ماهم توی چالش ها وتضاد های زندگیه خودمون خداروشکر سربلند بیرون اومدیم .همینکه هنوزم اینجاییم تو مسیریم ونزدیم جاده خاکی واین همه نتیجه تو دستامونه یعنی ماهم توحیدی بودیم توحیدی بودن یعنی در مسیر دریافت هدایت ها قرار گرفتن واونها رو انجام دادن بی بهانه خوب اگه نسرین جانم تو این سه سال نتیجه گرفتی ،پس هدایت شدی وعمل کردی بهت تبریک میگم عشقم همونطور که به رزای عزیز وسحر عزیز تبریک میگم،

      استاد همیشه میگن اگه میگی رو باورهات کار کردی با نتایجت بگو چقدر تونستی باورها تو درست کنی.والبته که نتایج هرشخص بسته به جایی که شروع کرده فرق داره وبسته به شرایطی که توش بوده وهست فرق داره با دیگران.

      از کامنت زیبات لذت بردم نازنین نسرینم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        نسرین سلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2495 روز

        سلام لیالا جان عزیز. البته که همه ی مایی که توی این مسیریم نتیجه گرفتیم و گرنه الان اینجا نبودیم. همین بودنمون دلیل خوب بودن مسیره. فقط میمونه اون میزان توحیدی عمل کردنمون که متغییره و بقول شما هرکسی با توجه به شرایطش فرق میکنه .اما حرفهای رزا ی تلنگری بود که بیشتر حواسم باشه که خیلی راحت جا نزنم حتی برای چند ساعت.مرسی عزیزم که انگیزه بخش خودت و منی .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3818 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام و درود به عشق دل های من

    با نام و الله یکتای جهان آفرین شروع میکنم به نوشتن کامنتی که مثل همیشه، هیچ سناریویی واسش ندارم چرا که سناریوی من حداقل توی این نوشتن در این لحظه ها که مهم ترین لحظه زندگیمه تا به امروز، تجربه ی هدایتِ

    داستان، داستانِ این 70 روزی هست که از دوران سربازی من گذشته .. تجربه هایی که داشتم .. عملکردهام .. نیازهایی که دیدم .. باورهایی که نیاز داشتم .. ساختن باورها .. کنترل ذهن .. در همین مورد این کامنت

    دو ماهی هست که نتونستم این کامنت را بنویسم یک کامنت جامع ولی امروز از خدای خودم خواستم توی تمرین ستاره قطبیم که هدایتم کنه کمکم کنه که این کامنت فوق العاده را بنویسیم تا هم ردپایی بشه و البته که هر هم پاره ی بینظیر و ارزشمند من در زمان و مکان مناسب هدایت بشه به این کامنتی که از خودشِ از جنس خدایی و خالقی و مالکی و صاحبی که جز زیبایی و ارزش چیز دیگه ای نمی آفریند.

    کل داستان را بخوام بگم خلاصه اش را اگر بخوام و بتونم بگم واقعا واقعا واقعا، توحید و بالابردن توانایی ات در توحید عملی هست، همین

    شِرک تو دلِ مومن مثل راه رفتن مورچه تو دل سیاه شبِ تاریک ، همین

    عزت نفس، با این معنی که عاشق خودت باشی، عاشق همینی که هستی، همین چهره، همین اندام، همین شخصیت، همین همینی که هستی عاشقش بودن، دیگران را همینجور که هستن دوست داشتن، عزت و احترام برای خودت که مهم ترین فرد زندگیت هستی قائل شدن و برای دیگران همانطور همانطور گوش! کن!! گوش کن!! همانطور که دیگران هستند را دوست داشتن نه اینکه بخوای به خاطر تو برای تو تغییر کنند،عزت نفس با این معنی که بدونی کی هستی بدونی که چقــــدر مهمی و بی همتا و یکتاااا و منحصر به فرد چون واقعا واقعا واقعا اگر کل ِ دنیا را بگردی مثل خودت با ژن خودت کسی نیست … آره همین ” خودت” را عاشقش بودن، میخواستم همین را بگم، همین

    بگم که تو توانی در تغییر دیگران را نداری، تو توانی ای محمد ای محمد چقدر خدا توی قرآن .. نه بذار اصلاحش کنم چقدر محمد توی قرآن این کلام خداوند را اینجور شنید که توان تغییر دیگران و توان هدایت کردن دیگران را نداره اصلاا اصلاا اصلاا چون هدایت کار خداست فقط، اصلا وظیفه ی خداست، درست مثل وظیفه ی ما که بندگی کردن و خلق همیشگی عالی پول و دریافت نعمت های بیشتر و بیشترِ اوووم، همین

    بگم که خدا واقعا داره با ما حرف میزنه هر لحظه .. هر لحظه … اینجوری بگم از شنیدن و حس کردن نشانه ها اینجوری بگم از شنیدن و دیدن و حس کردن نشانه ها که هرچقدر متصل تر باشی هر چقدر تونسته باشی ذهنت را با توجه بر نکات مثبت هر لحظه بمباران کنی به همون میزانی که در صلحی با خودت میتونی نشانه ها را ببینی و ذوق مرگ‌ترین از صحبت کردن خداوند یکتای جهان آفرین با خودت بشی ، همین

    بگم وای وای وای وای از تضــــادها

    تضادهااا نعمتن نعمت، روزهای اولم توی پلیس راه بودنم و توی خب یک شرایط جدید یک جای جدید با آدما و فرهنگ ها و عقایدهای متفاوت؛

    تضادهااا چقدر بود و در صلح نبودنم و بله طبق قانون زجر و سختی کشیدن و لذت نبردن از لحظه هام

    و روزهای بعد، به لطف خدا با کمک خودش با هدایت خودت و درک درست و انتخاب درست و تمرکز روی جای درست هر بار هر روز به صلح بیشتر و با ثبات بیشتری نزدیک میشدم و البته که لذت داشت بیشتر میشد و البته که احساس خوبم را میدیدم که واقعا واقعا واقعااا منجر به اتفاقات خوب و خوب تر با بیشتر بودنم در احساس خوب با بیشتر سپاس گزار بودنم میشد و میشه و خواهد شد.

    و بازم توحید!

    امان امان امان از وقتی که قدرت را میدی به فرمانده ات که دقیقاااا مثل خودت یک انسانِ و یادت میره توی انسان نسیان کار یادت میره که اونم مثل خودت دقیقا آدم و نیاز داره به همونی که میدونی تمام قدرت از ان اوست و تنها نیروی خیر توی این جهان و بله خدایی که فرمان و سلطنت عالم آفرینش با اوست و رجوع همه خلایق به سوی اوست

    و دیدم خالق بودنم را اونم 100% را .. یک مثال بزنم

    توی مراقب راه بودنم یک دوستی اومد که مدارکش را چک کردم کنارش پر از این دهیری (یک نوع خرما) و واقعاا دلممم خواست اما هوشیار بودم خداروشکر و توی دلم از خدا خواستم که دهیری میخوام .. فرکانسش فرستاده شد .. منتظر بودم که توسط همون شخص خدا بهم دهیری بده .. اما نداد .. و رفت اون ماشین .. ولی همون لحظه گفتم میاد .. به وقتش در زمان و مکان مناسب این خواسته هم تحقق مییخشه

    بخدا سر 15 دقیقه نکشید غروب بود درست مثل همین موقعااا از فاصله ی 50 متری دیدم که یک مزدا و دو نفر سرنشین، کمک راننده دست کرد از کنارش یک چیزی برداشت از دور میشد شاخه دهیری را دید!!! آره ایستادند کنارم بدون اینکه حتی بخوام نگهشون دارم و با لبخند یک لیوان پر از دهیری و سه تا کلوچه تازه خرمایی بهم داد و رفتند .. به همین راحتی .. همون لحظه یاد داستان مریم افتادم .. مریم جان مریم مقدس

    مریمی که وقتی زکریا پیشش میرفت میدید که عهِ چقدر میوه هست چقدر غذا هست …

    زکریا رو میکرد به مریم و میپرسید اینا از کجا اومدند این همه نعمت هر بارر که میام پیشت مریم جان .. چطوریه داستانش چیه؟

    و مریم میگه، این مائده های هستند که خدای من برای من فرستاده .. هذا من فضل ربی .. و خدایی که به هر کسی که بخواد میبخشد .. و خدایی که قادر بر انجام هر کاری .. این مائده ها بهشتی هستند ..

    و همون لحظه توی این هوای رو به خنک خوزستان من و جاده و این همه نعمت .. و در حالی که با دستم این نعمت ها را گرفته بودم و با چشم نگاهشون میکردم ولی چشم دلم ذهنم قلبم داشت اینا را میدید این داستان را .. احساس کردم مثل مریم این نعمت ها هم از بهشت واسه من اومده واسه من ها .. واسه من که خدا را باور کردم واسه من که باور کردم خدا میتونه بهم ببخشه باور کردم که میتونه کن فیکون کنه باور کردم که همیشه همراهمه خداوند، همین

    کل داستان توی این 70 روزه که دیدمم چقدر بارها اشتباهات خودم دیدم چقدررر بچه هاا به این و اون قدرت میدادند میدیدم حالشون را .. میدیدم .. میدیدم که لذتی نمیبرند و اما میدیدم که منی که قانون را میدونم و اون موقعی که داشتم اجرا میکردم و هر وقتی که اجرا میکنم هر وقتی که هر کسی اجرا میکنه چقدر حالش خوبه .. حال دلش خوبه ..

    یک روزی توی همین روزها رو تختم بودم و قرآن میخواندم رسیدم به جایی که محمد اینو دریافت کرده بود که خداوند به سلیمان بود موسی بود دقیق یادم نمیاد این فرع را .. ولی اصلش را یادمه خوب! داستان این بود که پیامبر داشت اشاعه توحید و یکتاپرستی میکرد و کافران بهش گفتند بیا بیا ماا تو را ثروت بارون میکنیم و دست بکش از این توحید و یکتاپرستیت … بعد نوشته بود که امااا چیزی که نزد خداست برای تو ای پیامبر بهتر از این همه ثروت دنیوی .. بعد خداروشکر که منم هوشیار بودم .. و همون لحظه گفتم خداییاااا این چیزی که میگی نزد تو بهتره چیه نشونم بدم و گذاشتمش توی تمرین ستاره قطبیم ..

    فرداش دیدم خدا توسط عشقم .. پیام یکی از هم پاره هامون را واسم فرستاد .. و دقیقاااا پاسخش را دریافت کردم

    پاسخ همین چیزی که الان داریش .. هدایتت به این پیام .. بدون بهترین چیز را داری .. بهترینی که همه چیز میشه واست با ادامه دادنش با گسترش دادنش توی جنبه های متفاوت (ّباورهای مناسب و قدرتمند و قدرتمندتر در هر زمینه ای) … منظورم حالِ خوب .. حال خوب، حال خوب

    و بگم بازم از توحید؛ بگم که ندیدم توی قرآن توی این چندین و چندبار خواندن که یک بار فقط یکبار توی قرآن در مورد خونه و غذا و خوراک و پوشاک گفته بشه .. بلکه فقط داستان اصلِ این بود که اقا جان سپاس گزار باش، اقا جان به یاد داشته باش که هر چه کنی بر خود کردی از ماست که بر ماست .. بگه که نشه هااا که شرک بورزی ها نشه که باور کنی این اون دسته قدرت داره و داره کارهاتو انجام میده هااا نه .. نشه که بگی این عشق از جانب عشقمه هاا و نه خدا ..

    . . . . . . . . . .

    دیروز تا خط بالا را نوشته بودم و امروز هدایت به شنیدن این فایل

    وای وای Rosa عزیز .. چه صدای پر از آرامشی و دوبلری و گویندگی

    چه لهجه ی شیرینی

    چه خودباوری

    چه صداقتی

    چه تکاملی

    چه درکی از قانون و عمل به قانون

    چه زندگی به سبک شخصی

    فقط اونجا اینجاییی که گفتی رُزا عزیز جان جانان که بابااا این قبلیا اصلا جواب نمیدادند این خداروشکرررر جواب داد همین که جواب داد فقط اصلا … چقدررررر تحسینت میکنم قبل از اینکه استاد بخواد بگه که این اصلااا یک مدار یک مرحله چه مرحله ای از کنترل ذهنِ

    چه باور به اینکه خداوند من را هدایت میکند وقتی من قدم اول را بر میدارم.

    اما در ادامه ی درس های سربازی

    “از امید بگم … از ترسیدن از رفتن به شاید بزرگترین ترس زندگیم، بگم … از تنهایی مقدس دوباره ام بگم

    از توانایی اعراض کردن که چقدر مهمه … از بحث نکردن از دعوا نکردن .. از اصلِ اصلِ بگم که کل داستان دور همین میچرخه واقعاا بخداا که وقتی میدونی قانون احساس خوب مساویست با اتفاقات خوب .. میدونی که وقتی میای احساست را خوب نگه داری امروزو زندگی کنی امروز برنامه داشته باشی امروزو فقط خواسته داشته باشی و بخوای از خدا .. امروزو ایمان و انرژی داشته باشی .. امروز خودتو باور داشته باشی .. میبینی که چقدر اون روزت روزِ با این وجود که شاید توی اول راه شرایط اون جوری که میخوای نیست

    و در انتها بگم که من ایمان داشتم به خدا که حرکت کردم من ایمان داشتم که خداوند پاسخ افراد شجاعان را میدهد و میدهد درست در زمان و مکان مناسب .. که تا اون روز و اون لحظه رسیدن به خواسته باید لحظه هام را سعی کنم با صبر و صلاه پر کنم.

    الهی به امید تو

    عاشقتونم.

    مارکو در راه ِ جهانگردی … یوهووو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2218 روز

      به نام خدای مهربان

      خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که منو به این کامنت زیبا و الهی عزیزدلم هدایت کردی؛ کامنتی که با خوندنش اشک توی چشمام جمع شده بود و یه بغض شیرینی گلوم گرفته

      خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که ما رو خالق زندگی مون قرار دادی تا بتونیم هر انچه رو که دوست داریم وارد زندگی مون کنیم.

      سلام عزیزدلم

      ازت ممنونم که این کامنت زیبا و الهی رو با قلم بینظیرت که قلم الله ست برامون نوشتی

      کامنتی که هر کدوم از جملاتش برام بوی توحید میداد

      کامنتی که تمام وجودم رو پر از عشق الله کرد

      کامنتی که تمام وجودم رو پر از احساس الهی کرد

      عشقم ازت ممنونم که داستان هدایتت رو با عشق و با قلب مهربونت برامون هدیه دادی

      عاشقتم عشقم

      خدایا شکرت ؛ ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و قوی تر و قدرتمندتر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

      خدایا تنها و تنها خودت برامون کافی هستی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    زهرا دهقان گفته:
    مدت عضویت: 1617 روز

    بنام خداوند هدایتگر مهربان

    سلام میکنم به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه دوستانی که این پیام رو میخونن

    قبل از اینکه هدایت بشم به سمت این فایل زیبا ، مثل همیشه قانون من رو به سمت سایت شما آورد آخه هر وقت جایی کم میارم یا نیاز به دلداری دارم ، نیاز به راهنمایی دارم ، نیاز دارم ک خداروبیشتر حس کنم و نیاز به انرژی خوب دارم اولین جایی که به ذهنم میرسه سایت شماست ، چون یه جورهایی حس میکنم خدا اینحا خیلی حضور داره ، تو حرفهای شما ، تو حرفهای دوستایی که تجربه کردن و میان و صحبت میکنن، و باز هم اینبار کشیده شدم به سایت شما، البته من هر روز سر میزنم و گوش میدم ، گاهی ک خیلی کم میارم میزنم هدایتم کن و وااااااقعا توی اون فایل چیزی پیدا میکنم که میفهمم که ضعفم از کجاست .

    این بار که اومدم تو سایت هدایت شدم به این فایل بینظیر ، گفتم خدایا مشکل کار من کجاست ، من که به قول روزا با تک تک سلولهای بدنم میخوام این قانون رو درک کنم ، میخوام نتیجه های بزرگ بگیرم ، میخوام ک قبل از رفتنم از دنیا این حس های خوب رو تجربه کنم ، من ک با جون و دل میخوام پس مشکلم از کجاست ؟

    با گوش دادن به صحبتهای شما و روزا جان ، چیزهایی که ازقبل گوش دادم و میدونستم که ضعفم هست و برطرف نکردم باز برام یاداوری شد که ای دل غافل زهرا ، تو که میدونی ضعفت از تنبلی، ضعفت از تمرین نکردن ، ضعفت از اینکه فک میکنی گوش دادن و فهمیدن لحظه ای کافیه ، ضعفت از استمرار نداشتن در باورهات هست ، ضعفت یه روز انجام دادن و دو روز انجام ندادن تمریناست ، ضعفت از خیال راحتی هست که بعد از دیدن یک نتیجه فک میکنی دیگه تمام شد و بسه ، میدونی ضعفت از کجاست !!!!!!!!! چرااااااا براش کاری نمیکنی ، چرا تعهدت رو کامل نمیکنی ، چرا ارادت رو قویتر نمیکنی ، بعد میشینی و با اشکهایی ک میریزی میگی که من به قانون در ته وجودم اعتقاد دارم ، فک میکنی کافیه!!!!

    نه نیست ، پاشو و یه استارت محکم بزن ، استمرار داشته باش ، تکامل رو قبول کن ، ذهنت رو توی چگونه و چطور شدن خاموش کن ، بگو خدا تو میدونی . فقط تو میدونی و من تسلیم راهتم منو ببر ……که بهترین راه رو تو بلدی فقط خودت

    اینکه روزا گفت هیچ چیزی برای شکرگزاری نداشتم و حتی سیب و سقف خوابگاه رو شکر میکردم و افتاد توی راه و به اینجا رسید ، زهرا تو که خیلی چیزا داری ک شکر کنی خییییییلی چیزا ، حال خوب ، زندگی خوب و …….چرا تنبلی میکنی و شکرگزای نمیکنی با اینکه قبلا نتیجه شکرگزاری رو دیدی؟

    حتی با نوشتن این متن دلم خیلی آرومتر از قبلش شد ، ببین حتی در موردش حرف زدن هم چ حسی میده ، چ حال خوبی میده ، حالا وقتی عمل کنی و نتیجه بده چی میشه .

    من با این فایل خیلی جون دوباره گرفتم ، ممنون از تک تک عزیزایی ک میان و صادقانه در مورد روند تکامل و پیشرفتشون صحبت میکنن و مینویسن ، شاید خودشون ندونن چقدر با این صحبتها به ما انرژی میدن و چقدر جرقه ها در دل بچه ها میزنن ک ببین میشه ، فقط کافیه توی راه درست ادامه بدی ، تا به چیزهایی که میخوای برسی .

    من تنها از فایلهای رایگان استفاده کردم ولی خدا میدکنه که چقدر حرف توی دلشون هست که درکشون میکنم و حس و حالن رو دگرگون میکنه و چقدر حرف توی دلشون هست ک بعدها در روند تکاملم درکشون میکنم ، ولی ارزوی این روزهای من خریدن دوره ۱۲ قدم هست ، با تمام وجودم بهش نیاز دارم و میدونم همین روزهاست که بهش دست پیدا میکنم .

    از خداوند بزرگ و مخربان ممنونم بخاطر نوشتن ابن متن و از خداوند ممنونم بخاطر اینکه استاد عزیز و بقیه دوستای عزیز رو سر راهم قرار داد ، قبل از اینکه من شما و سایت شما رو بشناسم همیشه میگفتم خدایا هدایتم کن، هر مسجدی میدیم میگفتم خدایا هدایتم کن ، از ته وجودم میخواستم به راه راست هدایت بشم تا در نهایت خدا به بهترین بنده هاش منو رسوند ، عاااشقتونم چون همتون جزیی از وجود خدای مهربانین و زندگی من تنها با این جزهای خدا هست که معنی پیدا میکنه ،دوستتون دارم زیاد

    براتون از خدا بهترینها رو ارزو میکنم .

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  6. -
    فريبرز ازلی گفته:
    مدت عضویت: 3852 روز

    سلام خدمت استاد عزیز ،

    اول از همه تشکر کنم از شما و خانم شایسته و بقیه دوستان مدیریت سایت که چقدر مخلصانه دارید در نشر الهامات دریافت شده از خداوند متعال زحمت میکشید 🙏🏻

    استاد ، فایل ۳۷م «گفتگوی استاد با دوستان …» رو با همسرم دیدیم و خیلی زیاد ازش درس گرفتیم واقعا تبریک میگم به شما که چقدر عالی الهاماتی رو که از خداوند دریافت میکنید رو منتقل کرده‌اید و کماکان هم با لذت در حال انجام این کار هستید و به رزا خانم که چقدر عالی به مطالب عمل کرده‌اند تبریک میگم و خوشبختی رو برای ایشون آرزو میکنم . استاد من از سال ۲۰۱۵ با دوره های شما آشنا شدم و کماکان دارم پیش میرم ( تقریبا همه فایل های چه دوره ها و چه رایگان ها رو ریز ریز استفاده کرده‌ایم ) الحمدالله خیلی زباد در تمام جوانب سلامتی ، شادی و آرامش ، استقلال و آزادی مالی ، عشق و روابط عالی با همسر عزیزم و فرزندانم نازنینم ، ایمان و توکل‌م به خداوند …. رشد عالی داشتیم و با وجود اینکه بعنوان مهندس رسمی شرکت نفت در ایران شرایط عالی داشتم و خانمم هم کارمند رسمی آموزش پرورش بودن حدودا ۱۵ سال پیش ( اون زمون من ۴۰ سالم بود ) به کمک خدا مهاجرت کردیم به کشور چین و انشالله از اینجا هم مهاجرت خواهیم کرد . متاسفانه اینجا ما نمیتونیم به کلاب‌هاوس دسترسی داشته باشیم و مثل سایر دوستان در خدمت شما و سایر عزیزان باشیم . یک خواهشی داشتم که این فایل ۳۷ بنظر من نکات بسیار بسیار عالی و آموزنده ی از تمام جهان باور عزت نفس ، باور توحیدی ، باور تکامل ، باور عمل کردن به الهامات ، باور مدیریت ذهن در برابر تضادها و ….. داشت ، اگر یک فایل تکمیلی (بصورت بررسی موردی) لطف کنید تهیه کنید خیلی برای همه‌گی آموزنده و عالی خواهد بود . تشکر از شما و خانم شایسته که چقدر خالصانه دارید زحمت میکشید . از خدای بزرگ برای شما و بقیه دوستان سلامتی ، شادی ، ثروت و آرامش و تمام چیزهای خوب رو از ته قلبم آرزو میکنم . ارادتمند ، فریبرز ازلی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  7. -
    محمدحسین رضازاده گفته:
    مدت عضویت: 1917 روز

    به نام خداوند هدایتگربه سمت زیباییها🌸

    سلام خدمت شما عزیزانم مخصوصا استاد نازنین وعزیزدلشون 🙌❤🌸

    خداروشکرمیکنم که بهم لیاقت دادی یه روزدیگه هدایت بشم به این فایل زیبا ازکلاب هوس این فایل سرتاسرتوحیدی سرتاسر ایمان سرتاسر توکل به خدا چقد عالی بود دوستان عزیز راجب نتایجشون گفتن مخصوصارزای نازنین چقد لذت بردم واقعا اشک مارودراورد

    چقد تحسین میکنم ایمانت رو دوست عزیزم چقد تحسین میکنم نوع نگاهت روبه اتفاقات که همه چیز روبه زیبایی به خدا ربط میدادی میگفتی خدایا این اتفاق ازطرف توست چقد تحسین میکنم تسلیم بودنت به خدارو چقد لذت بردم گفتم ببین میشع ببین خدا پاسخ میده ببین این همه آدم دارند نتیجه میگیرن ببین باخدا باش پادشاهی کن ببین تسلیم باشی باورش کنی کن فیکون می‌کنه برات به والله وقتی همینجور داشتم میشنیدم صحبتهای دوست عزیزم رو همینجور یاد نتایجی خودم گرفتم میوفتادم همین چندروز پیش داشتم یه کاری روانجام میدادم به ظاهر اون کار بزرگ بود تنها نمیشد انجام داد اومدم بااینکه میدونستم اشتباه تکیه کردن به دیگران ولی میبایست درعمل انجام بدم واقعا بفهمم این موضوع رو که نباید به غیرخدا به کسی تکیه کرد آقا زدیم تودل کار دقیقا هنوز چندروزی نگذشته بود دقیقا ازهمون آدم تکیه کرده بودم بااینکه بهش دستمزد میدادم چقد ضربع خوردم ولی به لطف الله سریع متوجه شدم سپردم خودم به الله گفتم نه من با توکل کردن به الله انجام میدم این کار رو وخود خدا من به هرچی نیاز داشته باشم بهم میده برام میفرسته به خداوندی خدا دستای الهی یکی یکی پیدا شدن رایگان اومدن ببین رایگان وبا عشق اومدن کمک من یکی اومد که گفت من میخوام فلان مهارت کسب کنم اتفاقا این کاری من انجام میدادم همونی بود این بنده خدا میخواست یاد بگیره حتی گفت هرچقد هزینه هم باید بدم میدم فقط یادم بده گفتم الله اکبر یکی دیگه هم از همکارانم بود که استاد خودش تویه شهر دیگه که خونه پدرخانمش توشهر ماست زنگ زد حالمو بپرسه احوال پرسی گفت کجایی گفتم دارم فلان جا فلان کارو انجام میدم گفت باشه منم اتفاقا دیشب اومدم بعداز مدتها گفتم توروهم ببینم گفتم بیا منم مشتاقم ببینمت به والله اگر میدونستم یک درصد بالباس وتجهیزات کارش میخواد بیاد

    کمکم بده دیدم خودش اومده برادرخانمش روهم آورده همینجور رسید یه احوال پرسی دیدم بدونی من حرفی بزنم تجهیزات اورد گفت ازکجا شروع کنم گفتم چی گفت امروز دوست دارم بعد مدتها باهم کارکنیم دوباره۸یاد اون روزایی باهم بودیم دیگه اونجا بود فهمیدم این ازطرف خداست دیگه ساکت شدم هیچی نگفتم که نمیخواد بابا تواومدی بعد مدتی نمیخواد کارکنی دیگه به والله داشتم منفجر میشدم اشکم دراومد نمی‌دونید چه حالی پیدا کردم اون۸روز باورکنید تاشب فقط داشتم دوره میکردم ببین خدا روی ۲روز دستانش روفرستاد کمک من گفتم ببین به خدا توکل بکن شرک نوروز باورش بکن اون کن فیکون میکنه بچها بخدا باور داشتم من این کار بزرگ روانجام میدم میدونستم تنها نیستم خدا کنارمه هوامو داره خیلی خیلی لذت بردم چقد این کار برای من درس۸داشت چقد درس داشت چقددرک منو قوی ترکرد واقعا ایمانی که عمل می‌آورد نه حرف مفت رو درک کردم وقتی ایمان داشته باشی بری شروع کنی توکل کنی بهش همه چیز اوکی میشه بعد ازاون شرکی که اول کارکردم متوجه شدم و گفتم خدایا من توکل میکنم به خودت میرم شروع میکنم تنهایی انجام دادنش ایمان دارم توکنارمی یعنی خیلی منطقی به نظر میومد نمیشه تنهایی انجام داد سخته ولی من ذهنم روکنترل کردم گفتم مهم نیست شروع میکردم مرور کردن حرفهای استاد توسرم توبرو قدم بردار بهت گفته میشع هدایت میشی بهت داده میشه دقیقا همینجور شروع کردم قدم برداشتم خدادست به کارشد وار زمین آسمون همع چیز رواوکی کرد چقد باحرفهای امروز دوستانم یاد این قضیه خودم افتادم چندروز پیش تجربع کردم یعنی هر حرفی تواین فایل شنیدم برام آشنا بود بخدا چون خودم عمل کردم بهشون ونتیجع گرفتم امیدوارم بتونم همیشع همینجور باایمان عمل کنم میدونم هنوز خیلی جا برای بهترشدن هست هنوز چیزی تمون نشده این داستان باید تااخر عمرم ادامه داشته باشه باید تاروزی زنده هستیم باایمان توکل به خدا عمل کنیم باید ابراهیمی عمل کنیم تا ابراهیمی نتیجه بگیریم یعنی هر لحظه به خودم یاداوری میکنم همیشع باید حرکت کرد عمل کرد تازمانی عمل کنی نتیجه میگیری امیدوارم هممون پیرو آیین ابراهیمی باشیم که او موحدبود ومشرک نبود الهی آمین 😭😭

    واقعا۸سپاس گذار خداهستم که هدایتم کرده دراین مکان مقدس بین شما عزیزانم وسپاس گذار شما هستم استاد عزیزم ای بهترین دست خدا برای تک تک ما چقد ماخوشبختیم واقعا که اینجا هستیم واقعا من اگر همین الان هم بمیرم اززندگی دارم راضی هستم اصلا نگران نیستم چون میدونم تاهمین الآنم اون جوری عمل کردم که بمیرم نگران نباشم خدامیداند چقدر من توهمین یکسال زندگیم زیباتر شده توهمه جنبه ها اصلا شباهتی به گذشته داغونم نداره

    امیدوارم درپناه حق شادو ثروتمند وسعادتمند دردنیا واخرت باشید 🌸 دوست دارم خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
  8. -
    مرجان دوست الهی گفته:
    مدت عضویت: 1478 روز

    سلام استاد و مریم جانم😊

    سلام دوستان عزیزم👭👫

    من از اونجایی که هیچ نوع از رسانه های اجتماعی را ندارم!صبح تا از خواب بیدار میشم میام داخل سایت و اگر فایلی باشه دنلود میکنم و با عشق و اشتیاق و امید و توکل بیشتر روزم رو شروع میکنم!😊امروز نمیخواستم اصلا این فایل رو دانلود کنم اما یک حسی بهم میگفت دانلود کن و من معمولا به ندای درونم توجه میکنم!!!

    وقتی صبح من این فایل رو دانلود کردم تا همین الان داشتم فقط گوش میکردم و هردفعه چیزای زیادی از فایل به گوشم می‌خورد و در من حس و حال بهتری ایجاد میشد!!!

    ایمان …آرامش…باخدا بودن و پادشاهی کردن…طی کردن تکامل…امید و توکل بیشتر…

    از همگی دوستان عزیز که به کلاب هوس میاید و یا کامنت میزارید و از تجربیات خوبتون میگید خیلی سپاسگزارم

    رُزا جان عزیزم قربونت برم الهی خیلی ازت ممنونم که به کلاب هوس اومدی و این تجربیات و حس های خوبت رو با ما هم به اشتراک گذاشتی…از صبح فقط دارم صحبت هات رو گوش میدم و نکته برداری میکنم و امید و ایمان بیشتری در قلبم روشن شده و هر دفعه چیزای جدیدتری از این فایل می‌شنوم…خیلی تن صدای آرامش دهنده ای داری!

    انشاالله منم بتونم مثه تو اینقدر روی ایمانم بخدا و فایلها و آموزه های استاد گوش کنم و عمل کنم تا شجاعت و ایمان و توکل بیشتر برای برآورده کردن خواسته هام در خودم ایجاد کنم…تکامل ام را طی کنم…

    خیلی از اعماق وجودم دوستت دارم❤❤❤

    و بابت این شجاعت و قدرت و توکل و امید و ثروتی که در خودت ایجاد کردی بهت تبریک میگم👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏

    انشاالله روز به روز نتایجی بیشتر و بهتری از این جهان زیبا و سرشار از نعمت دریافت کنید

    صحبت‌هایی که به خودت میگفتی برای ایمان بیشتر من روی تابلو نوشتم و گذاشتم توی اتاق تا هر لحظه ببینمش و بخونمش که بره داخل ناخودآگاهم…

    خدایا من نمیدونم،نمی‌فهمم تو به من بگو😭

    خدایا تو میدونی من نمیدونم

    خدایا همه چیو از تو میخوام، تو هدایتم کن! تو مسیر مستقیم رو بهم نشون بده

    خدایا همه خواسته های زندگیم در من و تو خلاصه میشه

    تسلیم بودن چقدر زیباست!همه چیو با تمام وجود بخدا سپردن چه زیباست…خدایا کمکمون کن تا این حس های خوب رو با تک تک بند وجودمون تجربه کنیم…

    قبلا که استاد جان عرض می‌کردند که حتما کامنت محصولات و فایلهای دانلودی رو بخونید و خودتون هم بزارید، چون به پیشرفت تون کمک خواهد کرد من واقعا تجربه کردم همین دیشب داشتم به عزیزم میگفتم که توی این دوماه که من به سایت اومدم و کامنت بچه ها رو میخونم از اتفاقات خوب و تجربیاتشون واقعا روی خودم و زندگیم هم تاثیر گذاشته!خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
  9. -
    رعنا کیوانی گفته:
    مدت عضویت: 1745 روز

    به نام ساربان راه عشق

    سلام. من رعنا هستم ۳۱ ساله. امروز ۴ شهریور ۱۴۰۰ هست. اینها رو مینویسم تا سندی باشه برای خودم که برگردم و حال و هوای این لحظه ام رو بیاد بیارم.

    خدایا شکرت . خدایی که هر لحظه که یاد تو در قلب من جاری شد همون لحظه استجابتم کردی. ای خدای سریع الحساب..

    چه فایل تکاملی بود! از سحر عزیز شروع شد و با بحث توحید ادامه پیدا کرد و رسیدیم به یه نمونه مثال زدنی، رزای خوش صدا و خوش کلام…

    این فایل رو مجبور شدم نصف رها کنم کاری برام پیش اومد ولی تا چند لحظه گیج بودم تا اینکه توجه به بیرون از خودم معطوف شد.

    اومدم عصری بازم گوش دادم.

    مست و دیوانه شدم. خدایا شکرت. منم میخوام از این لحظه با توحید پیش برم و تو، راه ها رو برام هموار کنی.

    من زمانی که مجرد بودم مشکلات خانوادگی زیادی برام پیش اومد. مادرم فوت کرد. خواهرم در شرایط سختی طلاق گرفت و برگشت به خونه و خودم با خانواده ای که از لحاظ مالی از ما بهتر بودن وصلت کرده بودم وخیلی مسائل دیگه. ولی اونموقع ها نسبت به سن و سالم توکل عجیبی به خدا داشتم که الانه الان خواهر و دوست نزدیک به من همیشه از من به استقامت و قوی بودن یاد میکنن. همه چی رو خدا برام درست میکرد و همه مسائل عالی پیش میرفت.

    تا اینکه بعد ازدواج که الان ۱۰ سال، من یواش یواش وابسته تر شدم. وابسته همسرم و قدرتش. اینکه چقدر خیالم با وجودش راحت بود و الان میفهمم خدا چقدر کمرنگ رنگ تر شد.

    از اینکه همچین فرصتی هست تا ما حرفهامون رو بنویسیم حداقل برای خودمون از استاد عباس منش عزیزم تشکر کنم. برای خودم مینویسم تا جایی ثبتش کنم.

    ای رعنایی که سالها قبل بادیدن فیلم راز یه بوهایی از قانون برده بودی و با همون درک و توکل چه دورانی رو از زندگی به نحو احسنت پشت سر گذاشتی. اومدی دیگه به جایی که بعد ازدواج به شهر کوچک تر از محل زندگی خودت رفتی و راکد شدی. افسرده شدی. اونجا بود که منم مثل رزای عزیز با تمام وجودم دلم میخواست پیشرفت کنم. از ته دل میخواستم یه استادی باشه همه چی تموم دست منو بگیره و همه چی رو بهم یاد بده.

    اونموقع ها من اصلا این دید وسیع رو نسبت به قوانین نداشتم الان که دارم مینویسم به یاد میارم چقدر ظرفم کوچکتر بود.

    از طریق خواهرم که همیشه توکل و ایمان من رو تحسین میکرد با یه استاد دیگه در ایران آشنا شدم که از خدا برای آشناییم با ایشون بسیار سپاسگزارم که الفبای قانون رو خیلی ساده یاد میدادن و بعد با استاد عزیز.

    ۲۶ مهر میشه چهار سال!

    این اواخر خیلی بخودم سخت میگرفتم که رعنا پس کو نتایج ببین بچه های سایت چه ها کردن چرا برا من نمیشه.

    ولی الان میخوام بگم که من کاملا در جای درستی قرار گرفتم و مسئولیت نتایجم رو به عهده میگیرم. چراکه در حد ایمان و عملم نتیجه گرفتم و حتی بیشتر.

    من بعضی از دوره ها رو از راه نادرستش تهیه کرده و گوش میدادم تا اینکه یک روز یه کامنتی از بچه ها خوندم که اونم یه روزی بخودش میاد و همه دوره ها رو پاک میکنه و من هم که قبلا بعید میدونستم اینکار رو بکنم تمام فایل ها رو پاک کردم و از سایت و رایگان هاش شروع کردم که بخودم گفتم لایق باش و با این رایگان ها مدارت رو تا حدی بالا ببر که بتونی دوره ها رو تهیه کنی و الا استاد افتخاری با من یک ساعت هم خصوصی صحبت کنه، چون در مدارش نیستم هیچی به هیچی.

    این اواخر سعی میکردم بیشتر حواسم به درونم باشه.

    این فایل یه بهونه ای شد برام که اینجا تعهد بدم با توکل و ایمان و باورهای توحیدی مسیر رو ادامه بدم.

    میخوام .همین جا میخوام از خودم بسیار بسیار قدردانی کنم که هر چند لاکپشتی مسیر رشد رو سال ها دارم ادامه میدم اما توقف نکردم. و شاکر جایی که الان ایستادم هستم.

    میخوام بگم خدایی که در زمان بی کسی و بی پشت و پناهی ، پناهم شدی ، الانی که به خیال خودم کس و کار دارم میخوام دااااااااد بزنم بگم خدایا من این کس ها رو نمیخوام. هر چند شکرگزار وجود تک تک شون بودم و هستم. من بی کس و بی پشت و پناهم‌‌ . بیا و کسم باش. پشت و پناهم باش. مثل اونموقع ها فقط و فقط تو باش…

    فایل بینظیری بود مثل بقیه فایل ها

    ممنونم استاد عزیزم. غرق در نور الهی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
    • -
      فیروزه گفته:
      مدت عضویت: 1509 روز

      بنام یگانه الله بی‌همتا

      رعنای عزیز آفرین بر شما بخاطر صداقت تون باخود

      آفرین بر عزم جزم تون برای بودن در مسیر درست

      عزیزم بقول شاعر

      رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود

      رهرو آن نیست که آهسته و پیوسته رود

      رهرو آن است که گاهی بنشیند، نرود

      تا ببیند که چه رفته است و چه باید برود

      و این همون کار شماست مهم نیست که لاک‌پشتی در حرکتید یا خرگوشی

      مهم اینه که این جسارت رو داشتید که بایستید و مسیر تا اینجا آمده و مسیرهای پیش رو یکبار درست ببینید،ارزیابی کنید و راه درست رو ازمیان هزاران راه نرفته پیدا و انتخاب کنید.

      احسنت بر شما دوست عزیز

      براتون آرزوی ثبت داستان‌های زیاد و پر طول و دراز از هزاران هزار موفقیت تون در این کتاب بزرگ درسهای زندگی دارم.

      شاد و کامروا باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    خانواده زند گفته:
    مدت عضویت: 2571 روز

    سلام به استاد، خانم شایسته و خانواده دوست داشتنی عباسمنش.

    چقدر بچه ها بمن لطف داشتند و انرژی مثبت دادن. چقدر از کامنت ها لذت بردم. از همگی تون ممنونم.

    داشتم کامنت هارو میخوندم و تعجب می کردم که آیا اینها درمورد من هست؟! هیچگاه انقدر خودم رو تسلیم و متوکل ندیدم و هیچگاه از خودم و ایمانم راضی نیستم. همیشه جایی برای بهتر شدن و پیشرفت هست. البته برای همه مان همیشه جای خاصی پیش خدایمان هست.

    فکری از ذهنم گذشت. اگر گِل وجودمان را به خداوند و رب جهان بسپاریم و بخواهیم باب میل خودش شکلمان بده؛ بدون شک خداوند یک اثر بی نظیر خلق میکنه. فارغ ازینکه چه بوده ایم. انقدر آهسته و ملایم که ملموس نیست. حکمت چکاپ فرکانسی هم همین هست. یادآوری بخودمان.

    انگار شما برای من وصف کردید که خداوند چه چیزی از من ساخته و احساس میکنم باید دو هفته دیگر خودم را در خانه ام حبس کنم و شکرگزاری کنم از خالقم که گر سر هر موی من یابد زبان/شکرهای تو نیاید در بیان.

    شاکرم بخاطر وجود استاد عزیز و آموزه‌هایشان، این سایت و شما هم فرکانسی ها که چراغ راهم شدید و بمن آگاهی، انگیزه، امید و نیروی پیشروی دادید.

    دوستدار شما،

    رزا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
    • -
      مرتضی گفته:
      مدت عضویت: 3131 روز

      درود بر شما رزای عزیز

      ممنونم از اینکه حس پاک و آرامت را با ما به اشتراک گذاشتی

      خداوند را سپاسگذارم که لایق شنیدن صحبت های شما بودم

      شدت ایمان به رب ر قشنگ تو صحبتاتون حس کردم چون یک تجربه ناقصی از مهاجرت دارم ولی نتونستم زیر فشار گرسنگی و بیکاری دووم بیارم و برگشتم

      تحسینت میکنم و دائم با خودم مرور میکردم اگر من جات بودم چکار میکردم

      ازتون میخوام که بازهم بیاین و از اون هاله آبی بگین

      ممنون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سمیرا ذوالقدری گفته:
      مدت عضویت: 2275 روز

      سلام رازی عزیز

      واقعا بهت افتخار کردم تحسینت کردم چقدر ایمان بهتر درک کردم سپاسگزارم ازت بخاطر اون درسهای که بهم دادی فهمیدم چقدر ایمانم ضعیف بوده چقدر جای کار داره از همون روز که این فایل صوتی وتصویری دیدم گوش کردم تصمیم گرفتم بشینم وسپاسگزار هر آنچه که در زندگیم هست باشم

      هر جوابی که می شنوم سپاسگزار خدای خودم باشم تا جواب عالی بگیرم

      صبور باشم وبگم خدایا من نمی دانم نمی فهمم تو بگو تو انجام بده و ایمان داشته باشم که یک بار انجام داد دومی هم میشه بقیشم انجام میده واقعا درس بزرگی بهم دادی سپاسگزارم از خدای خودم واز رزا عزیزم بهترینها رو برات ارزو دارم مطمئن هستم که با این ایمان به بهترینها دست پیدا می کنی موفق وپایدار باشی منتظر شنیدن موفقیتهای بیشتر ازت هستم با اون صدای زیبا ودلنشینت هر روز چند بار دارم صدات می شنوم تا ایمانم قوی تر بشه وسپاسگزارتر باشم

      موفق باشی ❤❤❤دوست عزیزم 🙂

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      شهلاحیدری گفته:
      مدت عضویت: 1254 روز

      سلام رزای عزیزم

      من آخر شمارو پیدا کردم،همش می‌نوشتم رزا وسرچ میکردم،نمیومدی، میگفتم خدایا مگه میشه،که آخرش دیدم به اسم خانواده زند هستین،داخل سایت

      آخ دختر ،نمیدونی من تو چه حالی صدای شمارو شنیدم،در بدترین حالت ممکن زندگیم،ساعت سه ونیم نصف شب بود..

      خدا میدونه، تو اون شب چه حالی داشتم،گریه گریه گریه

      رزا جان ،هنوز صدات ،تک تک کلماتت تو ذهن من هستن،اینقدر من گوش دادم،که میدونم کجاها مکث میکنی،کجا ادامه میدی..

      شما زیباترین نشانه من از طرف خدا بودی،وچقدر ازون شب زندگیم تغییر کرد..هنوز خیلی جا دارم،ولی آغاز توحیدی شدن واقعی من اون شب اتفاق افتاد،وبه خودم قول دادم تا نفس دارم ادامه بدم…

      خیلی خیلی خوشحالم که تونستم با وجود اینکه میدونم فرسنگها از هم دوریم،برات پیام بفرستم واحساس خودم رو برات بازگو کنم،که بدوووونی چقدر برام عزیزهستی،دوست قوووی من،عزیزدلم،رزای خوش صدا وخوش قلب من

      عاشقتم ،از خدا بهترینها رو برات خواستارم..

      در پناه خودش باشی هر جای دنیا هستی عزیزدلم..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        خانواده زند گفته:
        مدت عضویت: 2571 روز

        سلام شهلا عزیز،

        خوشحالم و افتخار میکنم که گوشه ای از حرف هایم حال دلت را خوب کرده. ادامه بده، قوی باش، بتو قول میدم اون ربی که من پیدا کردم و شناختم رب تو هم هست. قدرتمنده آگاهه و عاشقته. لطفا بهش گوش بده و قوی تر از پیش ادامه بده. سپیده خوشی زندگیت آخر میدمه و در آسایش ثروت و سلامتی روزافزون قرار میگیری. بهش اعتماد کن و ادامه بده. من هم دوستت دارم و بهترین ها را برات میخوام. از ته دلم برات دعا کردم. خوشبخت قوی ثروتمند و سلامت باشی.

        دوستدارت،

        رزا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          شهلاحیدری گفته:
          مدت عضویت: 1254 روز

          سلام به روی ماهت رزای نازنینم

          امروز هم با فرستادن پیام برای من ،وخوندن اون در اول صبح، وبه فال نیک گرفتن اون باعث حال خوب من شدی،باز هم خوش یمن بودی،که باعث شد، تلفنی رو که برای کارم منتظرش بودم،بهم زده بشه…

          الهی شکرت

          عاشق اون دعای خیرت هستم نازنین من،وهزارن بار خدارو سپاسگزارم،که دوست عزیزی مثل تو دارم رزای قشنگم،رزای خوش صدا وخوش قلب من

          همون خدایی که برام نوشته بودی،همونی که خیلی هوامون رو داره،داره برام کم کم راه ها رو باز میکنه

          منم سپردم همه چیز رو به خودش

          چون اون صاحب همه چیز

          عزیزدلم، فرسنگها از هم دوریم،ولی با پوست واستخوانم،نزدیکی قلبمون رو بهم دیگه حس میکنم

          سپاسگزارم که جوابم رو دادی

          عاشقتم یکدانه ی خدای بزرگم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      نفیسه گفته:
      مدت عضویت: 2113 روز

      سلام رزا بانوى بهشتى

      از ته قلبم تحسینت میکنم مهربانو براى این ایمان توکل و شجاعتت

      چقدر صداى زیبا و آرامبخشى دارى یک جنس و فرکانس ناب الهى در صداى زیبات هست که هر بار گوش میکنم فقط لذت میبرم از این جنس صدا

      خدارو بینهایت سپاسگذارم براى هدایت تو نازنین در این مسیر که چقدر قشنگ الگوى نابى شدى براى من و من بارها و بارها شنیدم داستانت رو و هر بار اشک شوق ریختم و بیشتر وعده صدق خدا رو باور کردم وقتى تو قرآن بهم گفت نگران نباش بعد از جدایى از همه چیز غنى میکنمت

      و باز هم یک الگوى ناب و اصیل رو برام فرستاد تا قلبم مطمئنتر بشه

      از الله وهاب براى تو فرشته زمینى ایمان و تقوا و تسلیم بیشتر ابراهیمى آرزومندم

      ازت بینهایت سپاسگذارم براى این در و گوهر هایى که جارى کردى

      💞💞💞

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فریبرز اصغری گفته:
      مدت عضویت: 3241 روز

      رزا خانم

      من عاشق فیلمهای هندی هستم و وقتی که به حالتی وصف ناپذیر حس خوب میرسم میخوام اشک شوق بریزم بعد از شنیدن صحبتهای شما به اون حس رسیدم خیلی زیبا وصف کردید و چقدر خوشحالم که میتونم صحبتهای شما را درک کنم وخدا را سپاسگزارم که تو این فرکانس هستم وحس میکنم فرکانسم بالاتره نسبت به قبل که اینها را درک میکنم.

      از استاد ممنونم که صحبتهای شما را پخش کردند امیدوارم خداوند را بتونیم همانند شما درست درک کنیم.

      موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فرخ لقا گفته:
      مدت عضویت: 2660 روز

      سلام رزای عزیز

      اونقدر خالصانه خودت را بهاو سپردی ،اونقدر که در بهترین زمان تو گفتگوهای استاد آوردت بالا و یه نمونه ی عینی شدی برای تک تک ما درزمینه ی توحید🙂🙂🌹

      من ازت ممنونم و تحسینت میکنم .این حس و حال و این عشق در وجودت روز افزون.

      💖💖💖💖💖

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      آقای نیکو گفته:
      مدت عضویت: 3076 روز

      سلام به دوست هم فرکانسی رزای عزیز

      بعد حدود یک سال ونیم امروز که برای بار چندم این مصاحبه رو دیدم و شنیدم چقدر لذت بردم و چه حسی خوبی بهم داد، دوست داشتم این مصاحبه تموم نشه چه ایمانی

      چه توکلی

      چه صدای دلنشینی

      ایکاش یه فایل تصویری از خودت و نتایجی که قبل و بعد از این مصاحبه گرفتی رو برای استاد بفرستی و استاد هم روی سایت بزاره مثل رضا عطاران عزیز تا به بارورسازی ما کمک کنه که می‌شود

      واقعا از ته دل بابت این صحبت‌ها و نتایجی که به اشتراک گذاشتین کمال تشکر رو دارم و امیدوارم با همون عزم راسخ و ایمانی که داشتین ادامه داده باشین و نتایج درخشانی رو برای خودتون رقم زده باشین

      منتظر دیدن نتایج عالیتون هستم

      ارادتمند شما

      نیکو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محبوبه نژاد مقدم گفته:
      مدت عضویت: 1265 روز

      سلام رزای عزیرم

      امروز که این متن و برات می نویسم فقط با شنیدن صدای زیبا و‌دلنشینت

      و بگویم صدای خدا گریه کردم اشک ریختم و به تو احسن‌گفتم

      به تو که اینقدر زیبا درک کردی

      به تو که به تنهایی از پس مشکلات برامدی توراتحسین‌کردم

      تحسین کردم

      تحسین کردم همونجور‌که لیلای عزیزودر رد پا تحسین‌ کردم درس گرفتم

      دیروژ که به کلاس می رفتم‌پیش خودم می گفتم‌کاش هنذفری داشتم تو راه با صدای استاد مسیرو طی می کردم اخه فاصله خونه تا کلاس پیاده یک ساعت و‌نیمه

      امروز روز مادر

      ودر کمال ناباوری بچه هام برام‌مادو روز مادربدون اینکه من حرفی برنم‌هنذفری خریدند

      و به من کادو دادند

      و دقیقا بخظهذاس رود که داشتم حرفهای شما و‌می شنیدم

      سریع هنذفری و تو‌گوشم‌گذاستم و مجدد پلی کردم ‌و گوش کردم‌گریه کردم

      سپاسگزلر خدابودم‌که بار دیگه با صدای شما و استاد عزیرم نن و هدایت کزد

      عاجزم و خداراشکر و خداراسپاس و سپاس و سپاس

      انشالله به زودی من هم حرفهای قشنگی و تجربیات زیبای خودم و با هدا براتون میذارم

      واقعا ازخداوند و استاد عزیرمم‌و مربم گل مریم‌گل مریم گل استاد‌والگو‌ی من در زندگی ممنونم

      هر جا هستی در پناه خدا شاد ثروتمند سعادتمند در دنیا و اخرت باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      زیبا گفته:
      مدت عضویت: 2502 روز

      سلام و درود

      زرا جان سلام

      ممنون بابت توضیح قشنگ که دادی

      چقدر توکل کردنت عالی بود

      بهت تبریک میگم

      میدونی من هم بارها وقتی توکل کردم عالی بوده بی نهایت ولی باز وقتی قضیه مالی میشه دلم میریزه و نمیدونم چرا میترسم

      خیلی دلم توکل تو رو میخواد

      شاید وقتی فقط خودم بودم یا فقط به خودم مربوط رود اینهمه استرس نداشتم

      ولی الان حالم بد نیست ولی چه کنم را دارم

      امید دارم هدایت خدا رو درک کنم و به نتیجه عالی برسم خدابا از تو هدایت میطلبم و بس

      الهی به امید تو نه خلق خودت

      شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: