گفتگو با دوستان 37 | «توحید»، اساس خوشبختی - صفحه 26 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-08-26 08:26:532024-04-27 07:35:59گفتگو با دوستان 37 | «توحید»، اساس خوشبختیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
استاد اگه بدونید چقد رزا جان خوش موقع اومد،چقد جواب تمام سوالات من تو مکالمه شما دو تا بود.استاد ۳ ماه مثل مرغ پرکنده بودم و به بن بست رسیده بودم و با گوش دادن حرفای بچه ها تو کلاب هوس متوجه شدم که همه یه دورانی مثل الان من شدند و اروم میشدم و مدام میومدم تو عقل کل میپرسیدم خوب الان چه کنم الانچی میشه الان چرا و چرا،دوستی بنام مهسا مدام بهم پاسخ میداد و ارامم میکرد و اخر کار گفت ارام باش تا خدا هدایتت کند چه کنی و دوباره چجوری استارت بزنی و از کجا،دقیقا فرداش این فایل را گوش دادم خیلی اتفاقی و تو اوج ناامیدی.استاد کاش همه مثل رزا جان با جزییات از اول مسیرشون میگفتن،ای کاش.عاشقتون استاد بااینکه هنوز فرکانسم پایینه ولی میدونممثل قبل قراره عالی بشم.
به نام خداوند مهربان
سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین و دوستان گلم
روز 116
قبل از اینکه سفرنامه رو شروع کنم یه سری فایل ها رو گوش میکردم ولی فقط گوش میکردم و اونقدر متعهد نبودم که نکاتش رو بنویسم ولی ایندفعه گوش کردنم فرق داشت
این فایل از اولش توحید رو داشت فریاد میزد
درک من قبل فایل های سفرنامه خیلی کم بود ولی همون موقع از صحبت های رزا جون لذت بردم اونموقع ازشون یاد گرفتم که همیشه بگم خدایا من نمیدونم تو فقط میدونی خودت کمکم کن خودت مسیر رو بهم بگو خودت راه رو بهم نشون بده
دیشب یه اتفاقی برام افتاد. با یه حال خوبی خوابیدم و صبح با یه حال خوب پا شدم و فایل امروز سفرنامه تکمیل کرد این حال خوب رو
اونجا که رزا جون میگه رفت کنسل کنه کارش رو و گفت خدایی که یه بار جور کرده بازم براش جور میکنه اخخخ که چقدر خوبه داشتن این جنس توکل
وقتی تو دو تا فایل قبل گفتید مهارت هاتون رو افزایش بدین تصمیم گرفتم تو زمینه کاری خودم پیشرفت کنم خیلی اتفاقی با یه پیج آشنا شدم که فردا قرار بود از دوره اش رونمایی کنه خیلی دوست داشتم دوره اش رو بخرم ولی شرایط مالی اجازه نمیداد کلی وسوسه اومد که قرض بگیر و دوره رو بخر بزار بعداً میبینی خلاصه خیلی دو دل بودم ولی از جایی که قول دادم به خودم قرض نکنم کلا این قضیه کنسل شد بعد یه لحظه به خودم گفتم چقدر این باور کمبود ریز توی زندگیمون هست من چرا باید فک کنم بعداً نمیتونم دوره رو بخرم وقتی شرایط الآنم جور نیس حتما الان وقتش نیس و سپردم به خدا گفتم میدونم فرصت های بهتر رو جلو روم میزاری از قضا اون پیج مسابقه گذاشت و من فقط بخاطر اینکه یه جمله گفته بود که دوستش داشتم شرکت کردم تو اون مسابقه و برنده شدم یعنی خدا از جایی که فکرشم نمیکردم پول دوره رو جور کرد برام
خدایی که این جهان به این منظمی رو آفریده و اداره میکنه آنقدر قدرت داره که برای ما هر کاری بکنه کافیه ما ایمانمون رو نشون بدیم
رزا جان آنقدر تحسینت کردم وقتی تو اون شرایط به ظاهر بد هم ایمانت به خدا رو نشون دادی و دل دادی ورها کردی خودت رو
هر نتیجه ای که به دست آوردی نوش جونت
استاد عزیزم که همیشه منتظر هدایت خداوند هستید و این هدایت شدن شما به نفع ما هست و حاصلش میشه چنین فایل های نابی که ما هنوزم برامون بعد اینکه چند سال ازشون میگذره پر از آگاهی
ممنونم ازتون یه دنیا
به نام خدای مهربان
روز 116سفرنامه
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین
سلام به همگی دوستان
نمیدونم این فایل چی بود یعنی این فایل چطوری بود اصلا نمیدونم درمورش چی بگم فقط میتونم بگم دوبار گوش کردم هردوبارش فقط اشک ریختم .
اشتیاق سحر عزیز از سلام کردنش و احوال پرسیش با استاد اون از حرف قشنگش که خدا باور کنید که من از صفر به درآمد ماهی 90تومن رسیدم اون از حرفی که زدن باور های ثروت ساز درسته ولی باور های توحیدی لازمه تمامش من با گوشم نشنیدم با تکتک سلول های بدنم شنیدم
خدای من شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
وقتی رزا سلام کرد گفتم چقدر صدات قشنگه چقدر صدات دلنشینه یاد فیلم انشرلی افتادم دوبلر نقش انشرلی
آنه تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت…..
با هر کلمه ای که رزا میگفت من اشک ریختم ولی وقتی که گفت رفتم قرار بستم گفتن از دوشنبه بیا سرکار با صدای بلند گریه میکردم و میگفتم آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست
آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست
آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست
و خجالت کشیدم خجالت کشیدم که رزا هیچی نداشته از سیب تو یخچال از پتو رو تخت شکر کذاری میکرده اونوقت من خونه دارم همسر دارم سالمم پدرو مادرم پیشم هستن توی خونم نعمت به قدری هست که نمیدونم کجا بذارم وای خدای من خدای من خدایا من ببخش من ببخش که ناشکر بودم
درسته من یه کاغذ زدم به دیوار آشپزخونه و هرروز شکرگذاری مینویسم ولی من دارم و مینویسم ولی رزا نداشته و نوشته وای خدای من رزا در اون بی کسی خدا داشته که خدا همه کسش میشه خدا براش کافی میشه تسلیم خدا میشه وای رزا چقدر قشنگ گفت گفت وا بدین
پارو نزنین بذارین خدا هدایتتون کنه بذار خدا قایقت هدایت کنه چقدر قشنگ بود چقدر زیبا بود این جمله سپاسگذارم ازت رزای عزیزم.
چقدر قشنگ بود وقتی رزا گفت ایمیل زدن که ما تو نمیخواهیم و من شکر کردم که الهی شکر جواب دادن مثل منی که دنبال کار میگردم و از پنجاه تا جایی که پیام میدم ده تاش جواب میده نه ومن واقعا شکر میکنم که اینقدر باشعور و فهمیده هستند که جواب میدم و الهی شکر آدم از بلاتکلیفی درمیارن
الهی شکر
این فایل رفت جز علاقمندی هام
اولین بار بود این فایل گوش دادم و دیوانش شدم چقدر قشنگ بود وای خدای من چقدر زیبا بود این تعریف کردنای رزا خانم .
خدا زود پاسخ میدهد فقط باید تکامل طی شود گریه و شادی و دست زدنای من هر سه با هم برای رزا وقتی بود که تو هتل آکسفورد کنفرانس داد برای ارشد های ساختمان الهی شکر دختری که تو خوابگاه با حال بد بریده از همه جا بوده و تمام کسش خدا بوده خدا براش شاهکار کرده بود خدا دنیا براش گلستون کرده بوده .
فکر میکنم اون لحظه نه فقط کارشناس ها تشویق کردن که تمام کائنات و خدای مهربان به افتخارش دست زدند .اون حال رزا دیدنی بود اوج لذت براش بود الهی شکر الهی شکر الهی شکر
میخوام برم باز هم گوش بدم و بازم نکته ها در دفترم بنویسم چقدر عالی بود الهی شکر
خدایا سپاسگذارم
استاد متشکرم
سحر عزیز و رزا گلم ممنون بابت صحبت های قشنگتون
دوستتون دارم
خدانگهدار
نشانه امروز من: گفتگوی استاد عباس منش با دوستان- 37
سلام به اساتید عزیزم
سلام به دوستان خوبم
استاد نمیدونم همزمانی های این فایل نشانه رو از کجا شروع کنم… احساس میکنم اگر من هر روز بخوام برای فایل های نشانه ام، فقط همزمانیهاشون رو بنویسم هم، برای یه کامنت کافیه…
همزمانی این فایل درواقع از چند روز پیش شروع میشه که فکر کنم توی عقل کل، یکی از دوستان درجواب یکی از سوالات نوشته بود که سعی کن حتما گفتگوی استاد با دوستان قسمت 37 که خانم رزا صحبت کردن رو ببینی… منم یکم کنجکاو شدم و بعد از اون روز، چند بار این کامنت توی ذهنم اومد اما خیلی بهش توجه نکردم… درواقع اسم رزا یادم مونده بود اما از شماره گفتگو یه چیز محوی تو ذهنم بود….
خلاصه دیشب که دکمه نشانه رو زدم و اسم رزا رو توی متن فایل دیدم، با یادآوری اون کامنت، یه لبخند بزرگ روی صورت من اومد.
دیشب، بر خلاف دفعه های قبل، دلم نمیخواست شب فایل رو ببینم. چون خسته بودم و خوابم میومد و احساس میکردم دوست دارم که یه موقع که سرحال هستم فایل رو ببینم. همینجوری صفحه رو اسکرول کردم، اسم رزا رو دیدم و این جمله رو و پارتی تون رو خدا کنید.
من چند روز هست که برای موضوعی اقدامی کردم و منتظر نتیجه اش هستم و در این مدت، دارم سعی میکنم با تمرکز بر سایت، یا زیبایی های بیرون از سایت، ذهنم رو کنترل کنم. و دیدن این جمله رو، من به عنوان یه نشونه و یادآوری از طرف خدا برای خودم دونستم که در جواب به یه سری نجوا و فکرهایی که توی ذهنم میان برام فرستاده….
یادم نمیاد از روی کدوم فایل، ولی من این جمله رو قبلا روی یه کاغذ نوشته بودم و به دیوار اتاقم زده بودم، ولی این چند وقت اصلا یادم بهش نبود و خدا با نشونه اش بهم یادآوری کرد….
دیشب یه اتفاق دیگه هم افتاد.
آخر شب بود که احساس کردم دلم میخواد از کامنتهای سایت بخونم، برای همین رفتم از بین کامنتهایی که پایین صفحه سایت بیشترین امتیاز رو گرفته بودن، 7-8 تا کامنت رو باز کردم و وقتی رفتم توی رختخواب، شروع کردم که بخونمشون… یکیشون کامنت سعیده خانم شهریاری بود، که توی یه بخشی از کامنتش درباره توحید نوشته بود… وقتی خوندمش خیلی خوشم اومد و یاد این افتادم که این چند روز چند بار اسم فایل توحیدی شماره 9 به یادم اومده…(که باید اونو هم ببینم)..
خلاصه،…
سعیده توی بخشی از کامنتش نوشته: توحید یعنی اینکه…. توحید یعنی اینکه….
بعد یادم به یه کامنتی افتاد که یه دوستی نوشته بود یه روز که هیچی برای سپاسگزاری به ذهنش نمیرسیده، شروع کرده از روی سپاسگزاریهای کتاب معجزه سپاسگزاری رونویسی کرده.
منم به خودم گفتم خوبه منم بیام توی تمرین ستاره قطبی امشبم از روی این بخش کامنت سعیده رونویسی کنم. و وقتی شروع کردم به نوشتن، یه جاهائیش رو از روی اون نوشتم، ولی بقیه اش دیگه خودش اومد ….. که اینجا تایپش میکنم:
خدایا تو چقدر مهربونی مهربونی مهربونی. خدایا شکرت خدایا تو چقدر من رو دوست داری خدایا شکرت.
خدایا بهم بگو چیکار کنم که ازم راضی و راضی و راضی تر باشی. خدایا شکرت. خدایا میخوام فقط به تو توکل کنم. خدایا توحید یعنی اینکه هیج کس توی زندگی من تاثیری نداره.
توحید یعنی منم که خالق زندگیمم.
توحید یعنی من کار خود را به خدا واگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست.
توحید یعنی فرمانروای مغرب و مشرق… هیج معبودی جز او نیست، بر او توکل کرده ام و او فرمانروای عرش بزرگ است.
توحید یعنی نباید نگران باشم.
توحید یعنی خداوند یاور و کارساز و کارگشای منه.
توحید یعنی من خودم رو دوست دارم و به خودم احترام میگذارم و برای خودن ارزش قائل هستم.
توحید یعنی خدایی که به خاطر من قوانین کشورها رو تغییر میده، این کار من رو هم به آسونی جور میکنه.
توحید یعنی خدایی که ابرهای آسمون رو برای من جابه جا میکنه، این کار منو هم خودش رو به راه میکنه.
توحید یعنی خدایی که اینقدر مهبرون و وهابه که با یه لب تر کردن من، این همه بارون رو به مدت 24 ساعت برام سرازیر میکنه، فکر بقیه کار رو هم کرده و خودش به آسونی، من رو به خوشی ها و لذتها و شادیها و ثروتها و نعمتها هدایت میکنه. خدایا شکرت.
خلاصه، دیشب همینجوری که متن فایل نشانه رو اسکرول کردم، چشمم به کلمه توحید هم افتاد و گفتم ااا چه جالب! من از توحید نوشتم حالا انگار این توی این فایل هم درموردش صحبت میشه…
درواقع وقتی دیدم که بالای عکس فایل اسم دوره 12 قدم هم نوشته شده، و چون خودم الان دارم 12 قدم رو کار میکنم، فکر کردم تمرکز این فایل بیشتر روی دستاوردهای یکی از بچه های سایت از دوره 12 قدمه و قراره راجع به اون صحبت بشه.
تا امروز…..
امروز که فایل رو گوش دادم…
خدای من نمیدونم چی بگم …. توی کامنت دیروزم هم نوشتم، نمیدونم چطور سپاسگزار خدا باشم…
اونجا که استاد در توضیح صحبتهای سحر جان گفتن:
««توحید یعنی: ندادن قدرت، به عوامل بیرونی.
اگر یکی از من بپرسه که آقا توحید رو در یک جمله تعریف کن. میگم: قدرت دادن فقط به خداوند و نه هیچ عامل بیرونی دیگر.
عامل بیرونی چیه؟ عامل بیرونی، پارتیه!!! توحید یعنی هیچ عامل بیرونی در کار نیست و توکل باید فقط بر روی خداوند باشه.
خداوندی که قدرت رو به تو عطا کرده. خداوندی که این قدرت رو داده که خودت زندگی خودت رو خلق کنی.»»
وقتی داشتم این 2 کلمه: توحید یعنی رو میشنیدم که از دهن استاد بیرون میان، مو به تنم سیخ شد.
و وقتی گفتن: ««عامل بیرونی چیه؟ عامل بیرونی، پارتیه…»»، من رو یاد فکرهایی انداخت که این چند وقت سعی میکردم از خودم دورشون کنم…
به راستی که خداوند به قلب بندگانش بیناست و به راستی که خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتره…
خدایا شکرت
ولی همزمانیهای این فایل به اینجا ختم نشدن…
وقتی به این قسمت از صحبتهای رزا رسید که گفت:
««من واقعا آدمی بودم که خیلی به بقیه وابسته بودم…. یه چیزی هست به نام سندروم سیندرلایی! منتظر بودم که یکی بیاد منو نجات بده
شما به من یاد دادید که خودم باید خودم رو نجات بدم…»»
اینجا بود که دیگه اشکام سرازیر شدن….
من دیروز برای فایل روز شمار 143 یه کامنت نوشتم که یه موضوعی رو که یادم اومده بود رو تعریف کردم و آخرش این جمله رو نوشته بودم:
««….. یادآوری این موضوع، برای من این پیام رو داره که:
منتظر هیچ اتفاق بیرونی نباش…. منتظر نباش تا شرایط تغییر کنه… منتظر هیچی نباش…. منتظر هیچکس نباش….. هیچ کس نمیاد….. تنها کسی که میتونه نجاتت بده، خودت هستی… خودت باید دست به کار بشی و خودت رو نجات بدی.»»
باورم نمیشد که دارم این جمله رو به فاصله یک روز بعد از اینکه نوشتم، از زبون یکی بچه های سایت توی فایل نشانه ام میشنوم…
فوق العاده بود… احساسم فوق العاده است… بینظیره…
دلم یه تب و تاب خاصی داره… یه جور خاصی میتپه… هیجان زده ام… نمیدونم چجوریه…
و این جملات پایانی رزا:
….همه زندگی منم… همش در خدای من خلاصه میشه… خدا آبیه که داخل ظرف من ریخته میشه و شکل منو میگیره…
فکرشو نکنید از کجا… میرسه… خدا بهت نعمت رو میرسونه
I think what I’ve learned in my life is if you trust in God, if you realy, with all of your heart, just trust in God, and leave all your life to him, and let him lead you, and let him decide for you, ….
You will see that the whole world will change for you and be in service for you… even the people, the world, the whole universe, do all the things for you…
Just trust in God…
Just trust in God…
خدایا شکرت به خاطر هدایتهات
خدایا شکرت به خاطر نشانه هات
خدایا شکرت به خاطر قوانینت
استاد جان، خانم شایسته عزیز، سحر جان، رزا جان، ازتون سپاسگزارم.
به نام رب العالمین
سلام خدمت همه دوستان
استاد خیلی ازتون ممنونم که این فایلها و داستانهای دوستان رو روی ساید میذارید تا ماهم درس بگیریم و بهتر و بیشتر روی توحید و خداوند حساب کنیم
چقدر لذت بردم از دوستمون رزا خانوم که اینقدر توحیدی عمل کرد ذهنشو کنترل کرد ارام شد و تونست هدایتهارو دریافت کنه که چطور بعد از اون اتفاق زندگیشو بچرخونه و بسازه
چطور با توکل و ایمان به خداوند همه چیز رو بسپاره و دست خداوند رو باز بزاره برای نعمتها ثروتها افراد ایدها کارها مشتری و کسب و کار
خداراشکر میکنم که هدایت شدم به این فایل بی نظیر تا بیشتر دست خدارو باز بزارم و روی خدا حساب کنم
واقعا فایلهای توحیدی رو که گوش میکنم ارامش بیشتری دریافت میکنم ذهنم از هر نجوای شیطان خالی میشه و فقط دوست دارم منم اون کارهایی رو که افراد انجام دادن و هدایتهارو دریافت کردن داشته باشم .
با شنیدن این فایلها انگار دیگه هیچ تقلایی نمیخام بکنم و هیچ دست و پایی نمیخاپ بزنم چون خداست که داره همه چیز رو کنترل و هدایت میکنه پس من باید ارامش داشته باشم تمرکزم رو بزارم روی نعمتهایی که دارم دست خدارو باز بزارم که هر چی برام میامد خوش بیاد و اونوقت خداهست که در تمام لحظه لحظه زندگیم داره کارهارو انجام و من فقط باید لذت ببرم
دنیا فقط جای لذت بردنه اگر مشکلات بیماریها زجر تقلا دویدنها روابط بد و فقر تو زندیگمون داریم یعنی خدارا باور نکردیم که اگر باور داشتیم و روی اون حساب میکردیم دیگه اینهمه زجر و فقر و بدبختی نداشتیم.
خدایا من هیچ قدرتی در برابر این جهان هستی ندارم تویی مه قدرت داری تویی که همه چیز رو میدونی تویی که همه کار بلدی پس خودت برام انجام بده و بیار .خودت بهم بگو خودت مسیر رو روشنتر کن .
خداراشکر که تونستم به اندازه تکاملم و توکلم روی خدا حساب کنم و ارامش داشته باشم
در پناه الله یکتا شادو موفق باشید
بنام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و خانواده عزیز
چقدر با شنیدن این فایل اشک ریختم اینقد. حرفهای هر دو عزیز قشنگ و شنیدنی بود که من واقعا لذت بردم چقدر خوبه یاد بگیریم که بزرگترین و مطمئن ترین کس برای هدایتمون پروردگارمونو عمل کنیم نه اینکه فقط به زبون باشه ما خواسته هامونو بگیم و اجازه بدیم خداوند کار خودشو انجام بده کاش میتونستیم اینقدر صبور باشیم که تکاملمون طی بشه تا به اون نتیجه مطلوب که مدنظرمونه برسیم خدایا من به چه خیر و خوشبختی از سمت تو محتاجم هدایتم کن و مسیر درست و بهم نشون بده خدایا لحظه ای مارا به حال خودمون وا نگذار
سپاسگزارم از هر دو دوست عزیز که تجربه خودشونو در اختیارمون قرار دادن که البته این تجارب برای من درس بسیار بزرگی اشت
سپاسگزار پروردگارم هستم که نشانه امروزم رو این فایل قرار داد تا درسمو بگیرم و همچنین سپاسگزار استاد عزیز و دوست داشتنی و مریم جان عزیز هم هستم که چنین فرصتهایی به اعضا خانواده میدن در پناه خدا شاد و سربلند و سپاسگزار باشید
سلام بر استادان عزیزم و دوستان نازنین سایت
وقتی این فایل نشانم شد اولش نفهمیدم که همون فایل رزا جانه اما وقتی شما اسمشونو بردین گفتم وای این فایله
اونجایی که رزای عزیز گفتن این خدایی هس که میدوه جوونه من همونجا زدم زیر گریه و تااخر فایل همینجوری اشک ریختم اولا فایل توحید رو گوش میدادمو میرفتم اما الان چندوقتیه وقتی اسم خدا میاد یا دربارش حرف میزنید من فقط گریه میکنم از سر ذوق چقدر این خدای من توانمنده ارامشو شما با فایلاتون تزریق میکنید به ادم استاد عزیرم منم یاد خودم افتادم وقتی رزا درباره کارش گفتن که منم فقط قدم اولو خودم برد اشتم بعد اون درباره کارم تماما هدایت شدم منم دقیقا کمتر از یکماه تو کارم موندم و بعد هد ایت شدم به یه جای بهتر و کار باکیفیت تر و همینطور حقوق خیلی بیشتر
خداروخیلی شاکرم بابت این فایل و ادماش که ارامشو انگار ادم داره سر میکشه انقدر که معنویه استاد عزیزم مرسی از شما مرد توحیدی عاشقتونم
سلام به دوستان همسیر آگاهی
و پدر معنویم استاد عباسمنش
از زمانی که توی سایت ثبت نام کردم بالای هزار بار این فایل گوش دادم و تصویریش و دیدم یعنی خیلی بینظیر و عالی این فایل و داستان روسا جان و درس هایی که توش یاد گرفتم یکی از انگیزه بخش ترین و الهام بخش ترین فایلی هایی هست که به نظرم وجود داره کامل میتونی تو این فایل بفهمی جواب ذره ذره ایمانت به خداوند و با پاداش های بزرگ و نعمت خداوند رو به رو میشی یک داستان توحیدی عالی و یاد بگیری نگران نباش فقط تکاملت و طی کن و توکلت صد و تسلیم تسلیم به خداوند داشته باشید
در پناه خداوند باشید
به نام خدای قدرتمندم
خدایا من هر چه دارم همه از آن توست من در برابر قدرت و عظمتت تسلیمم
خدایا شکرت که کنارمی و هدایتم میکنی ممنونتم ای خدای خوبم
توحید یعنی فقط روی قدرت خدا حساب باز کردن
توحید یعنی قدرت رو از دیگران بگیر و به خدا بده
توحید یعنی پرستیدن خدا یعنی تسلیم بودن در برابر او
خیلی خوشحالم که تسلیم خداوندم
خیلی خوشحالم که توحیدی هستم و توحیدی عمل میکنم
توحید یعنی اجازه بدی خداوند در تمام کارهاو مسائلت وارد شود
توحیدی یعنی تقوا داشتن بعنی ذهنتو کنترل کنی و دست به تغییر بزنی
وقتی به خدا ایمان پیدا میکنی و درک و باورش داری
خوشبختی رو احساس میکنی لذت بردن اززندگی رو احساس میکنی
و این بهترین مسیرست
دیدگاهه مثبت به هر چیزی تو رو به سمته بهترینها هدایت میکند و خیلی تاثیر عالی در زندگیت دارد باعث رشد و پیشرفت شخصیتی میشود
در پناه خداوند مهربان سالم و ثروتمند باشین
با سلام به تمام بچه ها و استاد عزیز
چقدر خوبه که بچه ها میان از پیشرفت هاشون میگن چقدر خوبه که مسیرو توضیح میدم که چگونه و به چه شکل به موفقیت رسیدن و چقدر برای ما ها خوبه ایمان ما رو بیشتر میکنه و دلمون رو قرص میکنه که اگه حالت خوبه باشه به الهامات عمل کنی به موفقیت میرسی فقط باید صبر کنی و صبر کنی چقدر خوب توضیح داد و شنیدم که وقتی ایمان داشته باشی و مهکم به هدفت استوار باشی بلکه به موفقیت میرسی
و تمام این ها با حال خوب بود و من مطمئنم دوست عزیز در این 4 سال حالش خیلی خوب بود و ایمان داشته به همه چی میرسه
استاد همه این حرفا خیلی به من یا همه بچه ها کمک میکنه که تو مسیر بمونیم و مومنتوم مثبتو نگه داریم و عجله نکنیم تا به خوشبختی و سعادت برسیم سپاس از شما و همه بچه ها