گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماری - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

335 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرجان گفته:
    مدت عضویت: 1785 روز

    سلام به استاد عزیزم

    چقدر من شمارو دوست دارم😍❤وقتی صدای شمارو میشنوم نجواها کمرنگ تر میشن و ارامش کم کم به وجودم تزریق میشه

    یکی از ویژگی های شما اینه که بقیه رو خیلی تحسین میکنید, تو فایل ها بارها میگید که اتفاقات و ادم های خوب رو تحسین کنید, ولی الان توجه کردم که چقدر بچه هارو تشویق میکنید که با لهجه و گویش های زیباشون حرف بزنن, درحالیکه تو ذهن من حک شده بود ادم نباید لهجه داشته باشه و همه لهجه ها زیبا نیستن. هربار که شما با بچه ها حرف میزنید ازشون میخواید با لهجه ی اون شهر باهاتون صحبت کنن و خیلی لذت میبرید, شما اونارو تحسین میکنید و بهشون اعتماد به نفس میدید

    خدایاشکرت که اگاهی های عالی بدست اوردم❤

    استاد یکی دیگه از ویژگی هاتون اینه که با سوال پرسیدن سعی میکنید اطلاعات جمع اوری کنید, مثل همین فایل که از دوستمون سوال پرسیدید و باعث شد با جزئیات بیشتری برامون توضیح بده

    اگر این عمل رو در زندگی هم انجام بدیم و وقتی به مسئله ای برخورد میکنیم با سوال پرسیدن اون رو برای خودمون واضح و واضح تر کنیم👌👌

    مورد بعدی در روابط هست, دکتر انوشه گفتن که سه تا عامل که باعث نابودی روابط میشه اینها هستند 1.صمیمت بیش از حد 2.اعتماد بیش از حد 3.توقع بیش از حد بنظرم خیلی درسته چون من هرسه تاشو تجربه کردم و باعث ضربه خوردنم شد, شما هم اشاره کردید که از دیگران توقع نداشته باشیم تا 1. خودمون در ارامش باشیم. 2. اشتباهات دیگران رو راحت تر بپذیریم

    من تجربه ی خودم رو براتون میگم

    ما خانوادمون تجملاتی هستن, اولش من فکر میکردم که خیلی عادی هستیم چون نمیدونستم زندگی بقیه چطور هستش و همه اطرافیانمون هم مثل ما بودن

    در مراسم جشن خواهرم که خانواده ی داماد خونه ی ما دعوت بودن, ما کلیییی تدارک دیده بودیم و میخواستیم همچیز بهترین باشه, و این تدارکات از نظر خودمون در سطح خوب و عالی بودن یعنی همچیز اماده کرده بودیم و از چند روز قبل درحال تدارکات بودیم بطوری که شب مهمونی دیگه نمیتونستیم راه بریم و مخصوصا مادرم که کلی زحمت کشیده بود و کار کرده بود, درحالیکه خانواده داماد خیلی ساده تر از ما هستن

    اون شب با اون همه تدارکات همه انتظار داشتیم که مهمونامون هم برامون سنگ تموم بزارن و کادو بیارن و ظرف میوه تزیین شده ی عالیی بیارن …

    ولی اونا خیلی ساده اومدن و هممون شکه شدیم

    اون شب ما خیلی انتظار داشتیم بدون اینکه از طرف مقابل شناخت کافی داشته باشیم

    انتطاراتمون زیاد بود و این باعث کدورت بین خانواده ها شد که چرا اونا کم گذاشتن

    این قضیه بازهم تکرار شد در مراسمات دیگه , که ما انتظاراتی داشتیم ک اونا براورده نکردن

    و این دقیقا به همین اصل اشاره داره

    وقتی که انتطار زیادی داری از دیگران باعث ناراحتی میشه و رابطه هم ناخوشایند میشه

    پس سعی کنید هدفتون رو خودتون قرار بدید نه دیگران

    برای خودتون تدارک ببینید و برای شادی خودتون جشن بگیرید

    انقدر به خودتون سختی ندید که از جشنی که برگزار کردید لذت نبرید

    خودتون رو اصل قرار بدید نه دیگران رو

    ❤💞❤💞

    خدایا شکرت

    20 اردیبهشت 1401

    بامداد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    سعیده و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 2399 روز

    به نام خدا سلام

    من عاشق فایل های گفتگو با دوستان هستم چون خیلی بهم انگیزه میده برای ادامه دادن و رشد و پیشرفت

    خدایا شکرت برای این که همچین استاد ماهی دارم که انقدر همه چیز و ساده بیان می کنه و چقدر روش راحتی برای زندگی بهتر رو به من و همه دوستان میده

    استاد من به این نتیجه رسیدم که با تغییر دیدگاه و نگاه به هر موضوعی میشه نسبت به اون موضوع احساس متفاوتی داشته باشی و حالت خوب باشه. پس تغییر نگاه باعث تغییر احساس و تغییر احساس باعث تغییر اتفاقات میشه

    کارو زندگی من باید این باشه که نسبت به هر موضوعی دیدگاهم و جوری عوض کنم که به من احساس بهتری بده

    استاد دوباره یک نگاه و دیدگاه جدید به من دادید در مورد دیگران

    من نباید از دیگران توقع زیادی داشته باشم. مگه من انسان کاملی هستم؟ مگه من اشتباه نمی کنم؟ خیلی از رفتارهای من با دیگران غلطه پس چرا انتظار دارم دیگران با من رفتاری عالی و بدون نقص داشته باشند؟!

    اگر فردی رفتاری انجام داد که باعث شد من ناراحت بشم. اولا به خودم بگم شاید اون تو شرایط خوبی نیست و ممکنه اتفاق ناگواری براش افتاده یا اینکه مریضه و یا اینکه با همسرش دعواش شده و دوما به خودم بگم منم قبلا از این رفتارها زیاد کردم ولی دیگران از من و رفتار بد من گذشتن و من هم باید بگذرم.

    نکته طلایی سطح توقعم رو از دیگران بیارم پایین و انتظار نداشته باشم که دیگران با من جوری رفتار کنند که من دوست دارم

    اگه من از کسی ناراحت باشم فقط دارم به خودم ضربه می زنم و خودمو اذیت می کنم همین

    من باید با خودم رو راست باشم و بپذیرم اشتباهاتم رو و بعد بیام هر روز روی خودم کارکنم. روی پاشنه های آشیلم کار کنم و هر نتیجه ای گرفتم حتی اگه خیلی کوچیک بود خیلی خیلی براش ذوق کنم و خودمو تحسین کنم و ادامه بدم. استمرار خیلی مهمه.

    هر روز قانون رو به خودم یادآوری کنم.

    من فقط با نتایجم صحبت می کنم. حرف مفت نزنم و هر وقت که نتیجه گرفتم حرف بزنم

    استاد دوست داره که با افرادی صحبت کنه که نتیجه گرفته باشند پس باید متعهد باشم به آموزه ها، به تغییر خودم و نتیجه بگیرم و بعد بیام با استادم حرف بزنم.

    من واقعا می خوام که عالی زندگی کنم. بهترین روابط دنیا رو داشته باشم. بهترین رابطه عاشقانه رو با همسرم تجربه کنم

    بهترین رابطه رو با فرزندم داشته باشم و از بودن همسر و فرزندم لذت ببرم. می خوام آزادی زمانی و مکانی داشته باشم. می خوام تا آخر عمر سالم باشم. می خوام همیشه زیبا و سرزنده باشم. بهترین لباس ها رو بپوشم توی بهترین هتل های دنیا اقامت کنم. زیباترین مکان های دنیا رو ببینم. عاشق خدا باشم و ایمان و توکل بی نظیر بهش داشته باشم. آرام باشم. شاد باشم. بی نهایت ثروت داشته باشم. من نمی خوام مثل مردم عادی باشم و مثل اونها زندگی کنم .پس باید بهاش رو بپردازم و راه مستقیم که این سایت و این آموزه ها هست رو جدی بگیرم و متعهدانه عمل کنم.

    به خدا می سپارمتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    مسیح گفته:
    مدت عضویت: 1315 روز

    بنام خدای وهاب

    🌸🌍🍃

    سلام به استاد عباسمنش و دوستان و دست اندر کاران مسیر سیال توحید

    بسیار مثال ها و نکته ها توسط استاد قابل تامل و منطقی و پُر مغز و باور پذیر هست،

    احساس خوب_ اتفاق و ایده و شرایط خوب

    به دنبال قانع کردن دیگران نباشیم،،با احساس خوب،باورهای توحیدی،باورهای مناسب،فرکانس های مناسب،،رشد ظرف وجودی ..

    جهان تو را میبرد آنجا که خواهی

    هر جا لنگر انداخت،ساحل همونجاست

    جهان ما،آینه باورهای ماست

    در پناه رب العالمین

    شاد باشید

    🌍🍃

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3760 روز

    درود درود درود به استاد و خانم شایسته و همه ی هم فرکانسی های محترم

    چرا این حد فایلهاتون خوبه، در زمان مناسب فایل مناسب مرور میشه. مختصر، مفید ولی بسیار بسیار موجز.

    الان در موقعیتی هستم که ذهنم میخواد همه ی نتایج را لُس کند و میگه یک سال و نیم در قانون سلامتی بودی اینم نتیجه ش.

    یا میگه ده سال کار کردی هیچی پول نداری.

    بطرز عجیبی احساسم خوبه و ایمان دارم آن اثرگذاری که دنبالش بوده ام اتفاق افتاده. بذری که پاشیده ام جوانه زده. نباید بذارم ذهنم منو کنترل کنه باید باهاش رفیق بشم و بگم میدونم منو دوست داری بخاطر بهتر شدنم بهم گوشزد میکنی ولی من با پایداری و استقامت این مسیر را آمده ام. با کلی عشق. خداوند به موقعش پاداش بهم میده. همین حالا هم کلی پاداش داده. آرامشی که دارم. جنبه هایی از شخصیتم که بهتر شده اینا همه پاداشند. امسال برای اولین بار در ساعات گرم روز در مسیر کاری بوده ام و تاب آورده ام. خیلی سخت بوده ولی تجربه ی خیلی متفاوتیه.این نشانه ی قوی تر شدن بدنم است. دیگه یک ماه مانده. بخش بزرگش را طی طریق کردم. این همه تجربه کسب کردم که موقعیت شغلی ام را هزاربار با کیفیت تر خواهد کرد. دارم با خانواده های درجه یک از هر نظر کار میکنم.پس در مدار درستم. در مدار بهترینها هستم.خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    مژگان ز گفته:
    مدت عضویت: 1315 روز

    بنام خدای بخشنده

    درود براستاد مریم جان وهمه دوستان عزیز وآریای عزیز

    این فایل هدایت امروز من هست،خیلی هم عالی.

    زندگی درحال حاضربصورت واقعی وحقیقی است اگر زندگی را به آینده واگذار کنیم ترس،ناامیدی واسترس رسیدن بدنبال داره،یه بلاتکلیفی وتوهم.

    وقتی حال وامروز رو درست پیش برویم،قانون رو درست بشناسیم وعمل کنیم ،آینده هم خوب ودرست پیش میاید.

    من ازفایلهای رایگان استاد وپیامهای دوستان خیلی استفاده کردم وواقعاً دیدم نسبت به خیلی ازمسائل درزندگیم عوض شده،بخشش رو بهتر یاد گرفتم،رهایی رو بیشتر درزندگیم انجام میدم،فکر میکردم افکار بد وتنفرمثل یه کیسه

    پرزباله وپرازآلودگیه که همیشه درهمه حال همراه من هست وحالا بااین آگاهیها وصحبتها اون رو دور انداختم ورهاش کردم،حال دلم خوبه.

    به سلامتی خودم وروابطم بیشتر توجه میکنم.

    حس انتقال پیدا میکنه،احساس خوب هم همینطوره واقعاً ازصحبتهای استاد وآقا آریا حس خوبی گرفتم،چقدر خوبه که آزاد ورهاباشیم وباگذشته پرافسوس ،حسرت وتاسف زندگی روادامه ندهیم.

    هرفردی یه نظری داره هیچ فردی بد مطلق یاخوب مطلق نیست،ازقدیم گفته اند: آدمها نه سفید سفیدهستند،نه سیاه سیاه هستند.آدمها خاکستری هستند.

    من فکرمیکنم دین ومذهب برای رهایی وارامش ماهستند یه امرکاملاًشخصی وفردیه،یه اعتقاد درونیه،خدای رئوف منبع خیر ونور وبرکت هست،عاری ازهرگونه شر وبدی،این خدای من هست،حالا اسمش رو هردینی میخواهیم بزاریم،امید وایمان من به همون خداهست.

    الله یکتا همگی مارابه راه راست هدایت کند،آمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    علیرضا طاهرزاده اصفهانی گفته:
    مدت عضویت: 1721 روز

    سلام اساتید عزیزم.

    میدونید برداشت من از این فایل چی بود.

    آدم با فایلها و آموزش های استاد به پذیرش میرسه.

    پذیرش بعضا رنج و اینکه میاد خیلی فاندامنتال تر به مسائل نگاه میکنه.

    اینکه آریا عزیز بیاد بگه آقا من فهمیدم این موضوع نفرت من از اون شخص به هر دلیلی فقط داره به من ضرر میزنه و بعد آگاهانه تمرکزی بیاد توی یک ماه این نفرت را از بین ببره. اونم با کنترل ذهن…

    خیلی عالیه.

    اینکه بپذیری مسئول تمام جنبه های زندگیت خودتی. و خودت میتونی به خودت کمک کنی. حتی اگر در مدار درست نباشی خداهم کمکت نمیکنه، چون این قانونش نیست.

    قانون اینه احساس خوب = اتفاقات خوب

    این میشه که وقتی در مسیر درست می افتی، میتونی ببخشی، میتونی بگذری، نگران نیستی.

    خودتو مقایسه نمیکنی و عاشقانه به خاطر انسان بودن افراد بهشون عشق میورزی و سپاسگزار خداوند میشوی بخاطر وجودشون در زندگی‌ات

    خداروشکر.

    بینهایت سپاسگزارم اساتید عزیزم ازتون.

    سعی میکنم همواره نگاهی به این زیبایی داشته باشم در زندگی ام.

    اینجوری نه احساس گناهی نسبت به کسی دارم و نه کسی را عامل خوشبختی و بدبختی خودم میدونم.

    اینجوری موحدم و مشرک نیستم.

    اینجوری از اهل بهشت هستم.

    کسانی که اینطور زیبا در موردشون خداوند صحبت کرده:

    البقره

    وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِن ثَمَرَهٍ رِّزْقًا قَالُوا هَٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَهٌ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

    ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻣﮋﺩﻩ ﺩﻩ ﻛﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﻭﻳﮋﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻳﺮِ ﺁﻥ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﺟﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ؛ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎ ﻣﻴﻮﻩ ای ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪ، ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﺯﻱِ ﻣﺎ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﻣﻴﻮﻩ ﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﻛﻪ ﺷﺒﻴﻪِ ﻫﻢ ﺍﺳﺖ، ﻧﺰﺩ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻭﺭﻧﺪ؛ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﻲ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ است ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﺪ .(٢۵)

    نشون میده آخرت ادامه این جهان است. از اونجایی که می‌گوییم این چیزی است که از قبل به ما روزی داده بود خدای یکتا.

    پس خداوند یکتا نتیجه این کنترل ذهن این دنیا را اینجوری میده.

    عاشقتونم استاد محترم من.

    عاشقتونم دوستان عزیزم که باهاتون هم مدار و هم مسیر باهم هستیم.

    ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1190 روز

    به نام الله یکتا،واااای خدای من چه حالی میده آدم مستقیم بااستادخودش به خصوص اینکه خیلی بخادش ،صحبت وتبادل نظرکنه ،امیدوارم این سعادت نصیب منم بشه ،راجع به بخشش منم یکی ازپاشنه های آشیلم بودتاانتقام نمیگرفتم وبه نحوی تلافی نمیکردم ازیادم نمی بردم خداروشکرالان چنین طرز تفکری ندارم چون قبل ازنابودکردن اونهاخودم نابودمیشدم وچقدرازروزهاولحظه هایی که میتونستم حال خوبی داشته باشم روعصبی ودرگیری ذهنی شدیدی داشتم ارع استاددرست میگن حتی گاهی به جسمم میزدشباازپادردخابم نمیبرد،روزاسردرد،کلا،دیوی میشدم برای خودم ودیگران ،جالب اینجابودکه وقتی طرف راهم میدیدم جرات نه بیان احساس راداشتم نه پیش روش حرکتی بزنم که متوجه اشتباهش بشه فقط غیرمستقیم وبه طورنامحسوس کارخودمومیکردم ،میخام بگم انقدعزت نفسم پایین بودکه نمیتونستم به وقتش ازخودم دفاع کنم ببینیدبه خاطریه رنجش چه بلاهایی سرخودمون ودیگران درمیاریم منظورم ازدیگران هرکسی میتونه باشه به خصوص نزدیکانمون مثل همسریافرزندانمون ،وقتی حال من بدبودبه اونهاهم ناخودآگاه بی هیچ دلیلی خسارت میزدم واوقاتشونوتلخ میکردم دلیل هم میخاستن می گفتم نمیدونم قاطیم دیگه !چه سالهای طلایی ازجوانی خودم رابااین نگرشهاوباورهای غلط ازدست دادم چقداتفاقات خوب راازخودم سلب کردم چقدزمان برای تفکرغلط ومنفی وپوچ وبی فایده گذاشتم که ثابت کنم عه منومیرنجونیدمنم بلدم برنجونمتون ،گذشته هاگذشته بیان این احساسات هم فقط به دلیل گفتن تجربس ،خداروشکرالان این افکارروندارم خیلی راحت میبخشم به هیچی بعدش هم فکرنمیکنم شایدلحظه ای ناراحت شم امابادرنظرگرفتن قوانین استادکه میگن به مثبتهاش فکرکن اگه نتونستی تمرکزبه مثبتهای چیزهای اطرافت کن کلاتمرکزت راازاون بردار،زمان حال خودت راخوب نگه دار،سپاسگزاری کن به خاطرداشته هات خلاصه هرچیزی که توجه منوازروی کسی که ناراحتم کرده بردارم وواقعن هم جواب گرفتم الان از هیچ کس بدم نمیادولی اگه کسی برنجونتم یااحساس تحقیرشدن بهم دست بده بدون انجام اشتباهات قبلی فقط یادمیگیرم ازاون لحظه به بعدچطوررفتارکنم وسعی کنم ثبات شخصیت داشته باشم یعنی دوباره که خوب شداحساسی برخوردنکنم وتجربه قبلی رایادم نره که یه وقتهای دیگه بازرفتاراشتباهش رابرامن تکرارنکنه واون هم متوجه بشه وجرات هررفتارنامناسبی رانداشته باشه ،درواقع این ماهستیم که اجازه هررفتاری رابه کسی میدیم ،اینم فهمیدم که نبایداوناراسرزنش کنیم بعدشم استادمیگه اگه توجهت به مثبتهاباشه ودرراستای مثبتهاقدم برداری جهان خودش بدون تلاش تو،آدمهای نامناسب راازسرراهت برمیداره یااینکه کاری میکنه حداقل باتورفتارهاش اوکی میشه پس برای خودم ارزش قائل میشم وبه خودم احترام میزارم وخودمواذیت نمیکنم به خاطرکسی ،به خودم عشق میورزم وبعدمیبینم که چقدلحظات خوب ودلنشینی راباآدمهای خوب سپری میکنم اوناهم نبودن باتنهایی خودم بهترین لحظات رابرای خودم میسازم که یکی ازچیزهایی که حال منو،ووقت منوپرمیکنه بعدشم انرژی میگیرم ، گوش کردن فایلهاودوره های استادعزیزم عباس منشه که دیوانه وارعاشق صداشم ،قربونش بشم که انقدوجوداین انسان حال منوخوب میکنه ،خداحفظش کنه انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    شایسته گفته:
    مدت عضویت: 2876 روز

    به نام خدا

    بینهایت خداوند رو شکر میکنم برای اینکه این گفتگوهای فوق العاده رو میتونم بشنوم و میدونم پر از آگاهیه برای کسی که در مدار درک اونها قرار داشته باشه

    خدایا ازت میخوام این اگاهی ها رو بر من آشکار کنی و برای من واضح کنی تا بتونم درک درستی داشته باشم و باورهای محدودکننده ام رو پیدا و با باورهای درست جایگزین کنم

    مثل همیشه وقتی صحبت از نتیجه میشه اولین چیزی که یادم میاد تعهد داشتن تو این مسیره و ایمان به خداوند و قوانینی که قرار داده

    نتیجه ای که ایجاد میشه نتیجه همین ایمان داشتن به این مسیره ، چون وقتی که ایمان داریم عمل میکنبم

    چون وقتی ایمان داریم باور میکنیم خدا و قوانینیش رو

    من هم میخواستم این دنیا رو جور دیگه ای تجربه کنم که به این مسیر هدایت شدم و میخوام با تعهد داشتن در این مسیر، زندگی ای پر از نعمت و ثروت و آرامش و تجربه های خوب داشته باشم

    خدایا خودت هدایتم کن هر لحظه

    خدارو بینهایت شکر میکنم که با شنیدن تجربه دوستان میتونم ذهنم رو بیشتر کنترل کنم و منطقی کنم براش که ببین میشه اینقدر خوب زندگی کرد و به چیزایی که بخوای برسی ، که راه درست اینه اگه بخوای نتیجه درست بگیری اگه بخوای زندگی خوبی داشته باشی اگه بخوای از نعمت های فراوون خدا بهره مند بشی

    اینکه برای ایجاد نتیجه باید تلاش کنیم ، توهم نداریم! تا تلاش نکنیم نتیجه ای نمیاد چون عملی انجام نمیدیم ، حالا عمل از باورمون ایجاد میشه، از کانون توجهمون ایجاد میشه ، پس تا باورمون رو تغییر ندیم تا توجه مون همه اش روی ناخواسته هاس همون آش و همون کاسه اس

    و بهش یاداوری کنم هر بار که ما باید برای هر قدمی که برمیداریم سپاسگزار باشیم باید تغییرمون رو ارزشمند بدونیم تا بتونیم این مسیر تکاملی رو پیش بریم و بدانیم که این تغییرهای کوچک نتیجه تغییر باورهای ما بوده ، باورهایی که سالهای سال تو ذهن ما نقش بسته

    آریای عزیز بسیار تحسینت میکنم که نیروی قدرتمند عشق رو در وجودت ایجاد کردی و این نتیجه فوق العاده که پر از خیر و برکت بوده رو ایجاد کردی

    اگه بخوام فقط و فقط یک قانون رو بگم : فقط و فقط خود ماییم که خالق دنیامون هستیم با همه اتفاق ها، آدم ها و شرایطش

    وقتی این قانون رو درک کنیم دیگه خودمون رو فقط مسئول میدونیم نه کس دیگه ای رو و اینجوری تلاش میکنیم تا تغییر کنیم نه جهان و خدا و آدم های دیگه رو مقصر بدونیم و تلاش میکنیم که با حال خوبمون ، با کنترل ذهنمون جهانمون رو زیباتر کنیم چون احساس خوبه که اتفاق های خوب رو ایجاد میکنه و وقتی کینه و نفرتی در وجودمون باشه احساسمون به شدت افتضاحه و این احساس بد نتیجه های نادلخواه رو ایجاد میکنه

    مثل آریا عزیز که با درک این قانون نیرویی از عشق و دوست داشتن رو در وجودش و جهانش جاری کرد و نتیجه اش چیزی جز اتفاق های عالی و زیبایی نبود براش

    وقتی ما روی خودمون کار میکنیم وقتی قانون رو درک میکنیم ، میفهمیم که با تغییر خودمون جهان دلخواهمون رو ایجاد میکنیم اگه رابطه خوب میخوایم ، اگه ثروت میخوایمم اگه همسر عالی میخوایم و . . . و با تغییر ما جهان جوری تغییر میکنه که خواسته ات رو تجربه میکنی و ما تو این کره امدیم تا تجربه کنیم و لذت ببریم

    وقتی این قانون رو درک کنیم میفهمیم که با دوست داشتن و یا نفرت و کینه از دیگری این فقط خودمون هستیم که به روحمون در واقع به اصلمون نزدیک و یا دور میشیم و نفرت داشتن از کسی یعنی خیلی خیلی خیلی دور شدیم

    و وقتی با خودمون در صلح هستیم درواقع با جهانمون در صلح هستیم و این جهان شامل همه آنچه که درش هست میشه

    همیشه این حرف شما استاد تو ذهنم پر رنگه که همیشه ی جوری به اتفاق ها نگاه کنیم که احساس بهتری داشته باشیم

    (هرچند بعضی وقتا خیلی سخته) ، چرا که حال بد من فقط و فقط به خودم ضربه میزنه و بدونم که همه آدم ها ویژگی های خوب و بد دارن و باید روی ویژگی های خوب اونها توجه کنم و تحسین کنم و سعی کنم توقعم رو از دیگران کمتر کنم

    و یادم باشه که نفرت بالاترین درجه از احساس بده و وجود اون باعث ایجاد کلی بیماری و مشکل میشه برای من

    خدایا شکرت برای این قسمت و آگاهی های اون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 2382 روز

    سلام استاد عزیز

    من حدودا سال 91 با شما آشنا شدم.بعد با مسیج عضو گروه شما شدم که بهم اطلاع رسانی سمینارها بشه.

    بعد مدتی خبر دوره روانشناسی ثروت برام رسید.ولی من نتونستم از اصفهان بیام تهران.

    خیلی دوست داشتم بدونم تو سمینار چی گذشته.

    تا اینکه مطلع شدم فایلهای اون سمینار به صورت صوتی و تصویری توسط شما آماده شده و بفروش میرسه.

    مبلغش برام خیلی زیاد بود.

    ولی به لطف خدا خریدمش.

    هنوز هم اون فایلها را دارم.

    بخاطر بدهی زیاد و شرایط بد مالی که داشتم دو سه باری گوش دادم ولی اصلا تمریناتشا انجام نمیدادم.

    شرایط شغلم به مشکل بزرگی خورده بود.

    من نم نم یه سری باور هایی که از اون دوره شنیده بودم تو خودم میساختم.

    معنویت و ثروت

    فراوانی

    احساس لیاقت و با ارزش بودن.

    بخاطر شرایط بدهی مالیم،من را از طرف محل کارم به جای دیگه ای که ظاهرا برام اصلا مناسب نبود فرستادند.

    اونجا من همچنان روی این سه تا باور کار میکردم ولی نه خیلی خفن.

    تا اینکه اونجا با یکی آشنا شدم که تخصصی داشت که اونجا ما خیلی احتیاج داشتیم.

    بخاطر رابطه خوبی که باهم ایجاد کردیم و اون شخص پشپیشنهاد داد که اگه وسایل خراب تو تخصص من دارید من میتونم بیام و درستشون کنم.

    آقا منم از خدا خواسته گفتم حتما بیا.

    اون آقا اومد و شروع به کار کرد.

    آقا باورتون نمیشه انگار این کار و این تخصص داشت با روح من بازی میکرد.

    اینقد از این تخصص لذت بردم که شروع کردم به کمک کردن به ایشون.

    چیکار دارین کلی حال کردم و کلی چیز یاد گرفتم.

    بهم گفت استعداد فنی خوبی داری و پیشنهاد داد اگه دوست داری بیا پیشم تا بیشتر یادت بدم.

    منم از خدا خواسته رفتم پیشش و روز به روز بیشتر با این تخصص حال میکردم و بیشتر یاد میگرفتم و پوست استادم را با سوالهام کنده بودم.

    آقا کتاب و جزوه از اون کار تهیه کردم و خوندم.

    رفتم مدرک فنی حرفه ایشم گرفتم.

    از استادم جدا شدم و خودم شروع کردم.

    یه روزی لنگ یه قطعه شدم که گیرم نمیومد. رفتم پیش این فروشنده اون فروشنده هیچکی نداشت.

    تا اینکه خداوند منا هدایت کرد به سمت یه آقایی که اون قطعه را داشت.

    با اون آقا آشنا شدم و دیدم ایشون خفن ترین شخص در اون تخصص منه.استادی زبده و عالی که واقعا کارش حرف نداره.

    باهم رفیق شدیم.انسانی بسیار شریف و با سخاوت تو یاد دادن بود.

    انقلابی ایجاد شد و من کلی اونجا یاد گرفتم

    هر سوالی داشتم عاشقانه جواب میداد.

    یواش یواش کارگاه زدم و خدا را شکر به در آمد خیلی خوبی رسیدم.

    بدهی هامو دادم و پیشرفت زیادی تو زمینه مالی کردم و خیلی چیزها خریدم.

    نمیدونم چرا نمیخوام تو کامنت بگم چه چیزهایی تونستم بخرم ولی اینا بگم به اهدافی رسیدم که برام سالها رویا بود.مبود.مخصوصا ماشین

    این پیشرفت ها در حالی بود که من خیلی کم رو خودم کار میکردم.

    بیشتر رو اون سه تا باور و بیشتر کنترل ذهن و ورودی.

    خب نتایج که میومد منم متعهد تر میشدم.

    تا اینکه یکی از اقوام خیلی نزدیکم عمرش را داد به شما.

    چند وقت بعد دیدم من خیلی دارم بهش افتخار میکنم.افتخار میکنم چون خیلی زحمت کش بود و تمام عمرش کارگری کرد و دستهاش پینه بسته بود

    هر وقت راجبش حرف میزدم میگفتم خدا را شکر خیلی زحمت کش و زجر کش بود.

    اونجا بود که به خودم اومدم و فهمیدم چقد باورم راجبه معنویت و ثروت خرابه.

    فهمیدم این باور چقد ریشه داره تو وجود من

    و علت اینکه من خیلی پیشرفت کم و لاکپشتی دارم بخاطر این ترمزها و باورهاست.

    من متوجه شدم اوضاع به ظاهر بد میتونه شروع یه موفقیت بزرگ باشه مثل اون فرستاده شدن از محل کارم به جایی بد تر که باعث شد اونجا من با تخصصی آشنا بشم که عاشقشم.

    یعنی اگه روی خودمون کار کنیم شرایط به ظاهر بد کاملا به نفع ما میشن .

    باور کنید تخصصی که من قبلا اصلا ندیده بودم و نمیدونستم وجود داره.خخخ

    بعد فهمیدم اگه مقداری رشد کردم و چند صباحیه ثابتم و رشد نمیکنم باید بگردم دنبال ایراد تو خودم.

    همون ایرادی که بعد فوت اون عزیز متوجه شدم.

    دوستان راه مشخصه و مسیر روشن.

    اگه خوب نتیجه نمیگیریم ایراد از مسیر نیست.

    از خودمونه.

    از تنبلی خودمونه که همون تنبلی بخاطر باور نکردن مسیر و قوانینه.

    من ترمزهای زیادی پیدا کردم.

    خیلی دوست دارم با تمام تلاشم به این باورهای غلط حمله کنم و انشااله بزودی باورهای مناسبشون را میسازم.

    چون متعهدانه دارم کار میکنم.

    خدا را شکر.

    مطمئن هستم با تغییرشون کلی ثروت بیشتری وارد زندگیم میشه.

    مثل همین الان که با کمی کار کردن واقعا میتونم بگم هیچ ربطی به 10 سال پیشم ندارم.

    خداوند را سپاسگذارم بخاطر اینکه منا هدایت میکنه

    از شما سید عزیز و استاد گلم هم خیلی ممنونم و میفهمم که خفن رو خودت کار کردی که الان اینقد موفقی.

    این کامنت را بعد از خودخوندن کامنت آریا تصمیم گرفتم تو سایت منتشر کنم.

    از آریا هم ممنونم بابت کامنت درجه یکش.

    همتونا دوست دارم

    یا حق

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2199 روز

    ردپای روز 134

    روزشمار تحول زندگی من فصل پنجم

    گفتگوی استاد عباس منش با دوستان | قسمت 54

    به نام خداوند هدایتگرم که تمام راهها و درها را برایم باز و آزاد و آسان و دلپذیر کرده است..

    و تمام قلب ها را برام نرم و گرم و همراه با عشق کرده

    از تو می خوام آسان کنی آسانی های نعمت هایت را بر من خدایا شکرت که هدایت ما رو بعهده گرفتی

    خدایااا از اینکه در مدار و ارتعاش دریافت نشانه ها و هدایت های الهی تو هستم مممنون و سپاسگذارم

    خدایا من را بسمت مسیرهای درست و صحیح هدایت کن که بدون هدایت و نشانه های الهی تو من گمراه آه و سرگشته و حیران امای ابتدای هر آغاز و ای سرانجام هر پایان ،

    این خداوند است که به شکل دست فرشتگان و ناجیانش و دستان بی شمارش مرا یاری کرده و وارد تجربه ی زندگیم کرده است

    خدایا می خوام لحظه به لحظه در مدار ارتعاش هدایت های الهی تو باشم

    خدایاا کمکم کن تا قلم و نوشتن دستم باشی

    صحبت و کلام و گفتار و زبان ام باشی

    قدم به قدم حرکت های مسیرم باشی برای آنکه هدایت مان را بر عهده گرفتی

    خدایا نور تابانم باش تا مسیرم به نور و روشنایی و عشق الهی خودت تابان و درخشان درخشنده باشد

    خدایا خودت کمکم کن و منو در زمان درست و مناسب جادویی و در مکان درست و مناسب جادویی هدایت کنی تا بهترین همزمانی ها و معجزات و اتفاق های فوق العاده عالی شگفت انگیز ی را که برایم تدارک دادی وارد تجربه ی زندگیم شود …. و در راستای اهداف و آرزوها و خواسته های توحیدی که لایقش هستم هدایت شوم

    آریای عزیز تحسینت میکنم

    مرسی مرسی اومدی و دل و جرآت بخرج دادی و پا روی ترس هات گذاشتی و در کلاب هاووس صحبت کردی والا اگه من بودم نمی‌دونم چطوری می تونستم صدای زیبای استاد عزیزم رو بشنوم مرسی مرسی آقا آریا انشالله هر کجا هستی موفق و سلامت و پایدار باشی که توی اون سن و سال نوجوانی و جوانی بسمت این سایت عزیزمون هدایت شدی و بااینکه خیلی از بچه ها رو دیدم که دنبال هزارتا کارای ناجور هستن ولی تو این جور متعهد روی خودت کار کردی   و با اینکه گوشیت شکسته بود رفتی دنبال کتاب خواندن .. واقعا جای تحسین داره بهت تبریک می گم

    این کامنت دوست عزیزمون آریا ی عزیز در اردیبهشت سال 1401 بود و الان اردیبهشت سال 1403 هستش که به این فایل از روزشمار تحول زندگی من هدایت شدم خدایااا شکرت خدایااا من از درک همزمانی ها و هماهنگی هایت عاجزم

    امروز صبح اولین کاری که کردم اومدم توی سایت تا ببینم خداوند چه درک و آگاهی رو در این قسمت از روزشمارم برام تدارک داده و با اینکه اون موقع در کلاب هاووس حضور داشتم و کلی اشک ریختم بخاطر این دوست عزیزمون ولی بیشتر از همه بخاطر درک بالای استاد عزیزمون اشک ریختم که فهمید این آقا آریا خجالتی هستش و هول شده و لحجه ی کوردی داره واقعا جای تحسین داره استاد عزیزم (نمی‌دونم چرا هر وقت چهره ی استاد رو میبینم اشکم در میاد) امروز هدایت شدم به این قسمت .. امروز همش از هدایت صحبت شده

    امروز فهمیدم که چطوری شخصیت آدم عوض میشه و تغییر می کنه و به فرم جدیدی خودشو تغییر میده ..

    آخه داستان این هدایت بسمت مسیر الهی خیلی جالبه … اینکه از روی دوچرخه بیفتی زمین !!!! بعدش گوشیت بیوفته زمین و بشکنه و پول تعمیرشو هم نداشته باشی .. یعنی یک چیزی باید از بین بره کلا .. خداوند خلاء سلاح آت می کنه کوبیده میشی تا دوباره از نو ساخته بشی و آرام آرام دستتو می گیره و می‌بره به جای درست خودت .. خداوند در نظم و هماهنگی کامل هستش بخدا خداوند عاشقانه دوستمون داره و با بستن یک در دری بهتر و بزرگتر و قشنگتر رو برامون باز می کنه و هر اتفاقی میوفته بخیر و صلاح مون هست الخیر و فی ما وقع .. بعد چیزی بهتر جایگزین بشه مثل تنهایی . نگاه کردن بسقف اتاق. تفکر کردن . با خودت خلوت کردن . اینکه بجای آللی و تلللی کنی بری کتاب بخونی .. بعد بری آرایشگاه برای تر و تمیزی و پاکیزگی اینجا یهویی یک نکته یادم افتاد اینکه وقتی از درون شروع به تمیزی می کنی ظاهر و بیرون ما هم شروع به تر و تمیزی و پاکیزگی می کنه. گفتم سریع تا یادم نرفته همین موضوع بظاهر ساده رو اینجا بنویسم

    خب آقا آریا به نیت آرایش و اصلاح موی سر میرند آرایشگاه بعد اون جرقه ی فرکانس خودشو اونجا به این شکل نشون میده . بمب بمب بمب .. اون آقایی که قبل ایشون داشتند اصلاح می کردند با بخشیدن کتاب های خوب و عالی موفقیت و انگیزشی و قانون جذب از کسانی چون بریان تریسی دستی از دستان خداوند شدند برای رشد و حرکت و پیشرفت بسمت تعالیم و درک و آگاهی بیشتر آقا آریا ی عزیز .. خدایاا من از درک همزمانی ها و هماهنگی هایت عاجزم

    خدایاااااا شکرت الان دارم به آسمان نگاه می کنم هوا ابری و خاکستریه شب گذشته تا صبح باران نعمت الهی بارید وای خدای من چقدر صبح دل انگیز رو دارم تجربه می کنم خدایاا شکرت منتظر طلوع خورشید بودم ولی آنقدر هوا لطیف و رویایی شده که الان میرم روی بالکن با زمین و آسمان سلام و احوالپرسی کنم و دوباره بیام نوشتن مو ادامه بدم . آخه وقتی میرم هوای آزاد رو تنفس می کنم کلی ذهنم باز میشه و بعدش افکارم این نوشته هامو منظم تر می کنه اتفاقا داشتم کامنت پاسخگویی خودم رو برای آریای عزیز در آنوموقع نوشته بودم می خواندم و فهمیدم الان چقدر تغییر کردم چقدر چقدر درک و آگاهی ام تغییر کرده . چقدر مدارم بالاتر رفته چقدر در نوشتنم قوی تر شدم چقدر افکارم ریزبین تر شده چقدر کانون توجه ام دقیق تر شده یعنی نکته سنج تر شدم . یعنی توجه ام به مسایل بیشتر شده . یعنی قدرت بیانم رسا تر و روان تر و بیشتر و بهتر و زیباتر شده .. راحتر می نویسم . یعنی حرف های زیادی برای گفتن دارم که بنویسم و این نشان از رشد و آگاهی بیشتر است یعنی برای تمام این نوشته هام کلی فکر کردم تا تونستم بنویسم یعنی همین طوری شروع به نوشتن نکردم تعمق کردم بلکه خیلی سعی کردم نکات خوب و مثبت رو از دل نوشته های کامنت آقا آریای عزیز بکشم بیرون و متوجه شدم هر روز دارم یک لول به مدار بالاتری از درک و شعور و آگاهی رسیدم… خدایاااا شکرت..

    امروز اومدم کامنت خودم رو در پاسخگویی به آریای عزیز خواندم و چقدر همزمانی خوبی با تاریخ اون سال در همین فصل اردیبهشت بود خدایااآاا شکرت که با باریدن این ابرهای خاکستری قلب های ما رو هم شستشو میدید خدایا شکرت که همین طوری داره باران نعمت الهی بر سر شهر عزیزم پردیس می باره و من لذت میبرم و شاد هستم خدایا شکرت

    وسالها این نبخشیدن ها کینه توزی ها حسادت ها و نفرت ها حسرت ها و غم و اندوه و ترس و نگرانی ها ما انسانها رو در غل زنجیر خودش اسیر و زندانی کرده بود ولی از یکجایی دیگه بلطف هدایت های الهی فهمیدیم که باید رها کنیم . باید دور بریزیم . باید این زباله های درون مون رو از درون مون پاک کنیم و قلبمون رو با بخشیدن و بخشش پاکسازی کنیم .

    بخشش و پاکسازی قلب و درونمون از تمام اون انرژی های پلید و منفی هست که اونجا نگه داشته بودیم و به محض شروع کردن به بخشش، روزنه ی قلبمون آرام آرام روشن و نورانی شد و شاهد حضور خدا و شهود و الهام و آگاهی میشیم که دیگه لحظه به لحظه ما رو به مسیر های الهی نزدیک می‌کنه.

    و مهمترین بخش این هست که باید همیشه قلبمون رو پاک و تر و تمیزه نگه داریم باید خانه ی خداوند این جایگاه مقدس نور و عشق و روشنایی رو هر شب پاک و پاکیزه اش کنیم و از این مکان الهی محافظت کنیم. با کنترل ذهن . باید مواظب ورودی های ذهنمون باشیم

    باید آنقدر به ذهن مون ورودی های مناسب برسونیم تا ذهن و روح مون در آزادی و رهایی قرار بگیره

    باید ببخشیم و آزاد و رها کنیم نه به این دلیل که آن شخص مستحق بخشیدن است بلکه بخاطر اینکه خودمون مستحق آزادی و رهایی از این غل و زنجیرها هستیم.. چون مستحق عشق الهی هستیم

    چون باید عشق الهی رو در قلب مون بیدار کنیم و از این عشق محافظت کنیم

    در کتاب شفای لوئیز هی

    وقتی رفتار کسی اذیتم میکند یعنی دارد درس مهمی به من یاد می دهد

    انسان های عصبانی آرامش و خونسردی رو به من یاد می دهند

    انسان های خونسرد و یا بظاهر بی احساس عشق بی قید و شرط را یاد می دهند

    انسان های تحقیر گر عزت نفس را یاد می دهند

    و انسان های لجباز انعطاف رو به من می آموزند

    و انسانها ی انتقام جو و خشن و جنگجو ببخشش و صلح و مهربانی رو بهمون یاد می دهند

    پس بیایم قلب ها مون رو با دیدن این افراد شستشو دهیم و پاک کنیم تا بتوانیم قلبمون رو از این گزندها آزاد و رها کنیم الهی آمین

    بقول سهراب سپهری عزیز

    دوست را زیر باران باید دید

    عشق را زیر باران باید جُست

    خدایا من می خوام با بهترین دستاوردها خودم رو تجربه کنم

    و ظرف وجودم رو وسیعتر و عمیق‌تر کنم تا بهترین ورژنی از خودم رو وارد تجربه ی زندگیم کنم

    خدایاااا خودت من را هدایتی کن به سمت تسلیم بودن در برابر خودت

    خدایااا خودت هدایتم کن و با من حرف بزن

    با بهترینع بهترین و پر رنگ ترین هدایت ها و نشونه ها و صدای بلند الهام و شهود و خواب و رویا .. چشم و دل من رو روشن نورانی کن تا بتوانم نشانه های واضح و آشکار پر رنگتر ترا بوضوح و به روشنی ببینم و بشنوم و بفهمم و درک کنم و آگاه شوم و بی درنگ اطاعت کنم

    خدایااا فقط و فقط تو را می پرستم و فقط و فقط از تو یاری می جویم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      Nafis گفته:
      مدت عضویت: 1066 روز

      سلام رویای عزیز مهاجر به سمت خوشبختی

      دیشب آسمان را دیدم با ماه قشنگش یاد شما افتادم و اون سپاسگزاری های بی‌نظیر تون که حتی بابت پریز خانه شکر گزاری بودید اون ماجرایی در نانوایی هم که در کامنت های قبلی تون اشاره کرده بودی نشان از رهایی شما نسبت به زمان مکان و نظر مردم دارد که در هر حالی شما حال خوبتون را به اشتراک می گذارید و همه را تو این حال خوب سهیم می کنید.

      اما در مورد این کامنتتون جمله های نابی درش بود .

      باید آنقدر به ذهن مون ورودی های مناسب برسونیم تا ذهن و روح مون در آزادی و رهایی قرار بگیره

      ذهنی که آزاد بشود نه خودش را سرزنش می کند نه بقیه را قضاوت که بعد این قضاوت ها تبدیل بشود به کینه و نفرت و حسادت و..‌

      اینکه خودمون مستحق رهایی و آزادی هستیم همون پوینتی است که استاد می گن ، مثلا قبلاً ها من فکر می کردم غیبت بد است چون طرف ناراحت میشود یا وجهه اش خراب می‌شود اما از وقتی فهمیدم غیبت اصلا به طرف مربوط نمیشود به من و فرکانسم مربوط می شود به کانون توجهم مربوط می شود ، نگاهم بهش عوض شده. گاهی شده تو جمعی باشم و تو تله غیبت بیفتم اما به محض اینکه خدا بهم یادآوری می کند ،خودم را جمع و جور می کنم و تمام.

      روزی نمیشه که ما قضاوت نکنیم اصلا همین ستاره دادن و خواندن کامنت ها هم یکجور قضاوت است اما به قول شما باید رها باشیم تا مستحق عشق الهی باشیم.

      در پناه رب مستدام در عشق الهی باشی739

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        رویا مهاجرسلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2199 روز

        درود و وقت بخیر خدمت نفیسه ی عزیزم ممنون و سپاسگزارم دختر قشنگ . مرسی مرسی که با قلم شیوا و زیبایت چراغ خوش خبری آبی رنگ پروفایلمو منور و نورانی کردی … مرسی عزیزم که به چراغ شب آسمان به آن ماه نورانی زیبا نگاه کردی و یاد من کردی اتفاقا چند شب دیگه ماه کامل رو میتونی ببینی که چقدر قدرت خداوند با عظمت و با شکوه واقعا ممنونم که خاطرات نانوایی من رو به این زیبایی بخاطر آوردی و همچنین سپاسگذاری من از پریز برق و سپاسگذاری های همیشگی ام رو یادآوری کردی عزیزم و لبخندی سرشار از عشق رو بر روی چهره ام نشاندی .

        نفیس عزیزم برات بهترین نور شادی عشق و کامیابی شادمانی رو برای آن قلب پاک و باصفایت آرزو میکنم الهی آمین ..چقدر عکس بگ گراند پروفایلت زیباست عاشق چنین فضای دلباز و آب و سرسبزی هستم و تحسینت کردم که بر روی چنین سرسبزی قدم گذاشتی و آن هوای مطبوع را تنفس کردی واقعا لایق بودن در چنین فضای زیبایی هستی خدا رو شکر

        نفیس جان در مورد قضاوت و غیبت نوشتی .. آره عزیزم درست میگی ما همه مون گاهی اوقات به تله و دام غیبت میوفتیم ولی چقدر خوبه که یادمون بیوفته که سریع ذهن مون رو کنترل کنیم و این قشنگ ترین موضوعی است که می توان تمرین کنیم . در مورد قضاوت هم چنین است ولی قضاوتی که مثبت باشه یعنی تحسین کردن . یعنی به نکات خوب. و مثبت توجه کردن .. یعنی اون تونسته با ویژگی های خوبش انرژی مثبت رو اشاعه بده و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن درست کرده ..

        نفیس عزیزم بازم ممنون و سپاسگذارم برای کامنت تاثیر گذار و تحسین بر انگیزت که موجب شد تا روح و روانم رو شاداب تر کنی

        مرسی مرسی و ممنون و سپاسگذارم

        بهترینع بهترین ها رو در تمام جنبه های زندگی برای تو عزیز دلم و برای همه مون آرزومندم

        روز و شبت بخیریت و خوشی و شادمانی و ایام بکامت شیرین و گوارا همراه با پول و ثروت و نعمت و سلامتی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: