خالق شرایط یا قربانی شرایط؟ - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/04/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-04-25 08:41:142023-05-01 08:00:51خالق شرایط یا قربانی شرایط؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیز و دوستان خوبم
اول از همه این اندام زیبا و این مکان بهشتی رو تحسین میکنم
الله اکبر به این همه جلال و زیبایی
خدایا شکرت که واقعا هرچقدر که این تصاویر زیبا رو میبینم سیر نمیشم
خدایا شکرت که در مسیر خودسازی و بهبود هرروزه خودمون هستیم با چنین استاد آگاهی و کاملی
در مورد موضوع این فایل عالی خواستم از خودم بگم که در حال حاضر در چه شرایطی هستم و چه مسائلی رو حل کردم و چه مسائلی رو باید حل کنم
من در قبل از سال با خودم تعهد دادم که تا آخر سال باید به مبلغ حداقل 15 میلیون تا آخر سال برسم و این در زمانی بود که فقط دو ماه تا آخر سال زمان بود ولی از خداوند هدایت خواستم و اون هم کمک کرد
من توی این مدت به مشکلات مالی و تضاد مالی برخورد کرده بودم و دیگه نمیتونستم چکار کنم اما یکجا نوشتم و تعهد دادم و از خدا هدایت خواستم و و اون هم هدایتم کرد و تونستم به لطف خداوند با حل کردن مسائل به مبلغ بیشتر از 25 میلیون تومان برسم در صورتی که من زده بودم 15 میلیون تومان اما به لطف خدا به این مبلغ رسیدم و تونستم خلق کنم این پول رو
اما برای اینور سال برای خودم برنامه چیده بودم که باید خودم رو وارد یک چالش دیگه بکنم و یک شرایط جدید رو خلق کنم برای خودم
و تصمیم خیلی بزرگی گرفتم که اون هم مهاجرت بود
مهاجرت به یک شهری که اون هم با نشانه ها و الهامات خداوند رقم خورد و من الان اصفهان هستم
بدون جا مکان کار و حتی درآمد و با یک مبلغ بسیار کم که با خودم آوردم
که همین مهاجرت هم داستان مفصلی داره که فوق تصور من بود
اما با این باور حرکت کردم که خدایی که در شهر خودم برای من مشتری و درآمد میفرسته در اینجا هم میتونه بفرسته حتی بیشتر چون در این شهر دیگه هیچکسی رو ندارم اتفاقا اینجوری حواسش بیشتر بهم هست
خلاصه حرکت کردم و بعد از چند روز که تعطیلات عید فطر بود به لطف خدا و با هدایت های خودش مسئله مکان تا حدود زیادی حل شده چون با شرایط الآنم میتونم بگم خیلی هم عالی شده الحمدالله
و این مسئله خیلی از انرژی و تمرکز من که بالاترین سرمایه ی من تمرکز من هست رو درگیر کرده بود خداروشکر حل شده
اما مسئله بعدی که خیلی برام مهم هست و باید حلش کنم و جوابش در دل خود مسئله هست و با حل کردنش بارها و بارها من قوی تر میشم با اعتماد به نفس تر میشم و قوی تر میشم مسئله کار و درآمد هست
و هر روز دارم قدم هایی رو برای حل این مسئله برمیدارم و به لطف خدا به زودی این مسئله هم حل میشود
میدونید استاد من خودم رو میگم خیلی وقت ها فراموش میکنم که چقدر مسائل مختلف رو حل کردم و اینکه من خودم خالق شرایط خودم هستم نه کسی یا عوامل بیرونی
اصلا خود من با این باور حرکت کردم که خودم خالق زندگی خودم هستم نه هیچکس و هیچ چیز دیگه
اما خودم فراموش میکنم و همین قابل های عالی شما باعث میشه که من بیاد بیارم و و خودم رو موظف کنم تا کامنت بذارم تا بیاد خودم بیارم و فراموش نکنم
آره ما خالق شرایط زندگی خودمون هستیم و هیچکس نمیتونه به ما ضربه بزنه اگر که ما باورش نکنیم
استاد بهش ی وقت ها با خودم میگم شما چطور به این همه آگاهی دسترسی دارید که فراموش نمیکند و همیشه به خودتون یادآوری میکنید
و جواب هم همین هست که همیشه یادآوری میکنید به خودتون
و من هم باید از این ویژگی عالی شما استفاده کنم و یاد بگیرم مثل همه کارهای دیگه شما
استاد از شما و مریم بانو ممنونم بابت این فایل های ارزشمند
و از دوستانم بابت این کامنت های عالی و خوبشون
خدایا شکرت که اینجا هستم و برای ساختن زندگی عزت نفس پول و شخصیت خودم دارم تلاش میکنم
الحمدالله رب العالمین
آیه 88 و 89 سوره شعرا
سلام به همگی
امیدوارم دلتون شاد باشه و زندگی تون چرخش روغن کاری شده باشه
امشبم میخام به ایده ام عمل کنم و یه آیه دیگه از قرآنو اون چیزی که ازش میفهممو اینجا بنویسم
یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿٨٩﴾
در آن روز که مال و فرزندان سودی نمیبخشد، (88) مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید!» (89)
آیه ی امشب خیلی خاصه
خیلی خاصه
اصن ذهن خودمو از وقتی که خوندم درگیر کرده
اول آیه با یه نفی شروع میشه میگه روزی که مال و فرزندان هیچ سودی نداره منظورش روز قیامته که همه در پیشگاه خدا هستن
و همه ترسیدن هرکسی فقط به فکر خودشه
و خدا باز میاد موضوع مهم ثروت میذاره وسط
پشت بند این آیه چی میگه
آیه رو با الاااا شروع میکنه
مگررر
من این آیه اول خوندم و خیلی ساده از روش رد شدم
بعد گفتم چی گفت
دیدم یه آیه کوچیکه گفتم ولش کن بابا چیز خاصی نیس
آیه بعدشو خوندم بازم گفتم ولش کن
این آیه شاید ربطی به آیه قبلیش نداشته باشه
بازم خوندمش
و دیدم اول آیه دومی با الا شروع شده
یعنی دیوانه شدم
جدی جدی واقعا اینجا داره خدا حجت تموم میکنه آ
قبلا میومدم میگفتم که موضوع ثروت مهمه خیلی مهمه
آیه ها انعمت علیهم و هزار تا آیه دیگه رو مثال میزدم
ولی تا اینجایی که من پیدا کردم دو مورد هست که انگار تخصصی برای ثروته
و اصن احساس میکنم روز قیامت اگه خدا بخاد بهمون بگه که چرا ثروتمند نشدید و باز بخاد بهمون بگه که دلایل روشن براتون اومد
همین دو تا آیه رو مثال میزنه
چون این دو تا آیه تهشن دیگه آآآ
یکی همین آیه اس
یکی ام اون آیه ای که میگه کافرا میگن ما از شما ب خدا نزدیکتریم به خاطر اینکه اموال و فرزندان ما از شما بیشتره
آیه بعدیش میگه چنین نیس ولی اگر ایمان داشتن حرفشون درست بود (مضمون آیه اینه)
این آیه امشب و آیه ای که الان آوردم
این دو تا آیه رو نمیگم تکرار کنید
میگم ازشون بترسید
این دو تا آیه حجتو تموم میکنن
که خود ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس
خود ثروتمند شدنا
اینجا دیگه نه اسم نعمت اومده که بگیم مثلا روابطم جزوشه
سلامتی ام جزوشه
اینجا مستقیم از مال استفاده شده یعنی دیگه اصن جای هیچ حرفی رو نذاشته
خودم که از وقتی این ایه رو خوندم یه جورایی منگم انگار
خیلی آیه سنگینی بود
باز اگه توی قرآن بگردی یه مورد دیگه ام هست که یه لول از این پایین تره
ولی همین مضمون رو داره
اونجایی که میگه اونایی که قرآن میخونن و زکات میدن و نماز میخونن
امید به کسب و کاری دارن که هرکز بی مشتری نمیشه و خدا هم از فضلش بر اونها می افزایه
اونم خیلی سنگین این یه لول پایینتره
کسب و کارو کشونده وسط نه خوده پولا
و خیلی مهم اینا رو به یاد مون موندنا
یعنی هیچ جایی برای باور مذهبی نمیذاره این سه تا آیه آ
چشمامونو باید باز کنیم
یه روزی ازمون سوال میشه از همین آیه ها
باز اون آیه ام به نظرم خیلی سنگین که طرف میمیره
داره جون میده هنوز نمرده
فرشته ها میرن سراغش میگن توی دنیا چگونه بودی
میگه من زار و زبون بودم
میگن مگه زمین گسترده نبود که مهاجرت کنی
و جزاش میشه جهنم
این آیه ام خیلی سنگین باز این یه لول پایین تر از اون سه تاس
و دیگه اینقدر خدا رزق ب غیر الحساب آورده
اینقدر گفت اگر انفاق کنید من چندین برابرشو بر میگردونم
اینقدر گفته لتبتغو من فضله یعنی دنبال حمالی نباشید دنبال فرصت های پول ساختن آسون باشید
اینقدر فضلو آورده یه جایی که اصن وعده فضلو داده
باز توی سوره ی حمد دیگه انععت علیهم رو همتراز کرده با راه راست
به نظرم هیچ جای راه نفوذی برای شیطان نمیمونه
اینا خیلی دلایل محکمیه برای اینکه ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس
دلایلم البته نیس اینا محکم تر از دلیل و منطقه
اینا خوده اصل جنسه اینا خوده آیه اس
و از اون طرف اینقدر منطقم داریم اونا هم تازه جدا
مثل اینکه هیچ کار خیری نیس که تهش به پول ختم نشه
اونا هم دلایل خیلی محکمیه که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس
یعنی بد بینانه ترین آدم دنیام بیاد و تو این دلایلو براش بیاری میتونی بهش ثابت کنی که واقعا ثروتمند شدن کاری که ته کار خیره
کاری که تو رو به خدا نزدیک که نمیکنه که هیچ میچسبونه ب خدا
اما آیه
مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید!» (89)
سلیم از ریشه سلم میاد همون ریشه اسلام
همون ریشه تسلیم شدن
همون که بارها گفته ابراهیم مسلم بود به شکل های مختلف
یعنی تو دلت تسلیم خدا باشه
نخای خدایی کنی
خودتو یه بنده گوش به فرمان خدا ببینی
فک کن یه کسی یه برده داره
بعد این برده همه جا دنبالشه
هر کاری بخاد بکنه بگه چرا اینکارو کردی الان
بذار من اون کارو انجام بدم
اون کار از نظر من درست تره
و بره انجام بده اون کارو
کفرت اون طرف در نمیاد؟ میگه بهش تو حرف نزن هیچی نگو کاری که بهت من میگمو انجام بده
داستان ما و خدا ام همینه
توی کار خدا فوضولی نخای بکنی
چیزی که خود من خیلی توش ضعیفم
فک میکنم هنوزم من خودم باید زور بزنم تا موفق بشم
غافل از اینکه درآمد یک سال منو خدا میتونه با یه ایده ساده که کنار دستمه بهم برسونه
با هدایت شدن یه مشتری پولدار جدید میتونه کسب وکار منو متحول کنه
اینا همش کار خداس
و میلیارد ها راه داره که من بلد نیستم من اصن نمیتونم ببینم
امروز یه مستند میدیدم از مامان پز
بعد وقتی که رفتم سایتشو از نزدیک دیدم
دیدم یه سایتی با یه سری غذای گرون
اونم با قوانین عجیب و غریب که حداقل سفارش چهار پرسه
و خیلی سخت گیرانه از نظر من
ولی اون کسب و کار گرفته بدم گرفته آ
ب خودم گفتم اگه ده سال پیش میومدن ب تو میگفتن که یه همچین ایده ای هست و این قوانین سخت گیرانه ام میخایم براش بذاریم به نظرت جواب میده یا نه
من صد در صد میگفتم عمررررا جواب بده
من شاهرگمو میذارم وسط که این جواب نمیده
چون خیلی از نظر من غیر منطقیه
اون قوانین سخت
قیمت های بالا
هنوزم برای من قابل توجیه نیس
قابل باور نیس
میگم مگه میشه
ولی خبر خوب اینکه شدددده
و بازم میشه
چرا اینجوری داستان
به نظرم تو اگه باور داشته باشی
اگه باورات درست باشه اگه از شرک دور باشی
خدا میاد تو رو برت میداره میذارتت زیر بقلش میبرتت به سمت ثروت
دیگه کاری نداره که چه جوری این ثروته قرار ب تو برسه این دنیای یه جوری باید یه کاری رو منطقی کنه
یه جوری راه ثروتو به تو باز میکنه
حالا خیلی وقتا منطقی
خیلی وقتا هم مثل مامان پز کاملااا غیر منطقی
خدا این چیزا حالیش نیس
آدمی که باور داره باید به ثروت برسه
اونی که توی امتحان بیست شده نباید نوزده بگیره فقط لیاقتش بیست توی کارنامه اس
اگه من بیزینس پلن مامان پز غیر منطقی و انجام نشدنیه
به خاطر اینکه هنوز زور خدا مو باور ندارم
کافیه که یکم نگاه کنم به آسمون
با اون نظم عجیب و غریبش
با اون وسعتش که ستاره هایی هستن که میلیارد ها میلیارد سال نوری با ما فاصله دارن
و ما به اندازه یک ذره ام توی این دنیا نیستیم
و خدا داره همه رو مدیریت میکنه
بعد نمیتونه یه کسب و کار کوچولو منو شما رو مدیریت کنه سود ده کنه
پر رونق کنه؟
واقعا یه خدایی که یه مورچه رو توی دل زمین رزقشو میرسونه نمیتونه به منو شما رزق به غیر الحساب بده
به خدا میتونه
وقتی اینجوری نگاه کنی به مامان پز
میگی خدایا من تسلیم
من باورمو درست میکنم همه چی رو تو برای من منطقی میکنی
ولی من عادت کردم من باید این کارو بکنم اگه اونجوری نشه چی
حواست باشه اینجا آسیب نبینی
بذار ببینم فلانی چی گفته در مورد من
حرف بدی نزنه آسیبی بهم نزنه زیرآبمو پیش فلانی نزنه
وقتی این نگرانی ها رو داریم
یعنی داریم توی کار خدا فوضولی میکنیم
اینا تازه مثال های ساده اش
هزار یک جا هست که مشتری را بت میکنیم برای خودمون فک میکنیم رزقمون فقط از طریق این میتونه برسه بعد همون مشتری خوب سو استفاده هاشو میکنه ازمون بعدم ول میکنه میره
و ما چون دست خدا رو بستیم چون احساس کردیم راه سخته محدود شدیم رسیدیم به یه جایی که دیگه بن بسته
در صورتی که تک به تک ما میتونیم همونجور که وقتی میریم محل های دور دور هر شهری
مثلا اصفهان ما مرداویجه
اونقدر این جا ماشین های مدل بالا میبینی که اصن میمونی اینا کجا بوده تا الان
این همه پول از کجا میاد
نمیدونیم که اینا هم یکی مثل منو شما بودن
از خانواده فقیر به دنیا اومدن
کلی شاید اشتباه کردن توی کسب و کارشون
ولی الان اینجان
بدون هیچ دغدغه ای
با کسب و کاری که ب قول قرآن لن تنبور
یعنی کسب و کار که هیچ وقت کساد نمیشه
الان این ماشینا رو دارن سوار میشن
باران رحمتی که برای منو تو ام بوده ولی ما استفاده نکردیم ازش
چون دلمون کثیف بوده توش باورهای شرک و آلود و فقر آلود بوده
اونا خودشونو تغیر دادن
فابریکشون اینجور نبوده آ
و الان اینجان
الان رسیدن به اینجا
و واقعا شده
و برای منو شمام امکان پذیره سه سال دیگه اون نقطه باشیم با همون ماشینا
و الان یه سری ها هستن که باورهاشونو تغیر میدن
فرکانس روزانه اشونو تغیر میدن و میرن اونجا
اینکه توی اون نقطه چن نفر از مایی که الان اینجاییم هم دیگه رو میبینیم
بستگی به لحظه به لحظه زندگی مون داره
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیس دوستون دارم
بسمه تعالی
سلام به همه خانواده عباسمنش عزیز
دوست دارم در مورد مسائلی که حل کردم وباعث شد بزرگتر بشم قویتر وبا عزت نفست بشم صحبت کنم
یادمه سال 94من توی خونه قبلیم همیشه این کولر خونم مشکل داشت چند نفر تعمیر کار اومدند وهر کدوم یه ایده داد یکی گفت مشکل از موتوره یکه گفت پوشال ویکی گفت محفظه کولر وهر دفعه هم درست نمیشد تا اینکه دوستم اومد خونمون صحبت از کولر شد گفت کاری نداره بزار برقش رو نگاه کنم نگاهی کرد ومن هم ازش سوال میکردم که طرز کارش چطوریه وخلاصه باز کرد جعبه کلید رو ودیدم چیزی نداره چهار تا سیم داره وخیلی به نظرم ساده اومد رفتم تو اینترنت نقشه کلید هاش رو درآوردم موتور آب وبرق و..
من تمام سیستم کولر خونه رو در چند مرحله باز وبسته کردم و خودم ایراد کولر خونه رو برطرف کردم خیلی راحت چقدر احساس خوبی داشتم یادمه دوستم یه بار بهم گفت درمورد کولر بدشانسی همه کولر هاشون خوبه الا تو ومن سریع گفتم تو از کجا میدونی شاید از خوش شانسیه منه وهمین طور شد مایه خوش اقبالی من حلش کردم وکلی چیز یاد گرفتم
و.. کولر همسایه وسر کار واقوام وهرکس مشکل داشت وبلد نبود میرفتم راه مینداختم سیستم کار رو درک کردم ودر آخر زدم توی دیوار وازاین کار پول ساختم چقدر حس ارزشمندی مفید بودن بهم دست داد
مورد دوم لوله کشی حیاط ما شکسته بود که لوله فلزی بود ولوله جدید لوله سبزه چند روزی رفتم پی یکی از همکارام که بیاد درست کنه گفت دارم میرم مسافرت ده روز دیگه میام میخوای بیا دستگاه اتو رو ببر وخودت لوله کشی کن کاری نداره دستگاه رو به من داد وطریقه کارش رو هم یادم داد و اومدم شروع کردم وهی بهش زنگ میزدم سوال میکردم وکار عالی انجام شد وواقعا به خودم افتخار کردم من واقعا فوقالعاده هستم کار به اینجا ختم نشد سه تا همسایه کناری هم که لوله هاشون قدیمی بود گفتند بیا برای ما هم درست کن وووو..
چهار تا حیاط لوله کشی اش عوض شد داخل خونه خودم لوله کشیش عوض شد وچه حس خوبیه وقتی میبینی توانمندی حس با ارزش بودن
مورد دیگه لوله کشی ماشین ظرفشویی خانه خودم بود که لوله اتصالات گرفتم خودم انجام دادم
مورد بعدی کاشی حمام دستشویی خونم بود بااین باور که من میتونم شروع کردم کار به بهترین نحو انجام شد
مورد بعد یه پنجره توی خونه باید کنده میشد ودیوار کشی میشد که باوجودی که هیچ وقت دیوار چینی نکرده بودم این کار رو عالی انجام دادم
رنگ کاری نرده ها اتاق ها و درب ها که در چندین نوبت خودم انجام دادم
نصب پرده که خودم تمام کارهاش رو انجام دادم وبرای تمام اقوام هم خودم میرم نصب آخرین پروژه نصب پرده مربوط به دو روز پیش هست 33تا پرده زبرا نصب کردم
همون صحبت استاد مسائل را حل کنید و پول بسازید خدایا شکرت
دوچرخه بچه هام که ترمز هاش یا پنچری لاستیک داره خودم انجام میدهم
چند روز پیش شیشه بالابر سمت راننده خیلی صدا میداد بازش کردم وشیشه رو در آوردم وچند تا کلیپ از تو اینترنت دیدم که فهمیدم چرخ دندش مشکل داره بردم برام تراش کار بازش کرد چرخ دنده رو گرفتم برام جا زد آوردم نصب کردم عالی عالی شد خیلی از کارها رو میشه بدیم دیگران انجام بدهند اما وقتی خودت انجام میدی یه حس فوقالعاده ای داری خیلی لذت بخشه من این کار رو انجام دادم خودم برق کشی لوله کشی کابینت کار مبل و… خیلی لذت داره حس قدرت حس نابغه بودن فوقالعاده بودن ومیری تو دل مسائل وراه هابرات باز میشه
وچه حس خوبیه حس میکنم از پس هر کاری برمیام چون میدونم راه حل مشکل درون خودش هست راه حل مسائل بهم گفته میشه
مبل های خونه رو خودم تعمیر کردم کابینت ترموستات یخچال و… خیلی کارهای دیگه الان خیلی شجاع شدم میدونم برم تو دل هر کاری سریع حلش میکنم از پسش برمیام کاربراتور موتور، سیم کشی ماشین، سیم کشی ماشین لباسشویی وسماور وخیلی از لوازم خانگی که ابزار دم دستم باشه درست اش میکنم راه حلش به آسونترین شیوه بهم گفته میشه وواقعا حس میکنم از مسائل بزرگتر شدم توانمند شدم ومیرم تو دل کار وحلش میکنم
خدارو صد هزار مرتبه شکر که حرکت میکنی راه ها نشون داده میشه راه حل مسائل گفته میشه و همیشه یاد استاد میفتم که میگن میریم هدایت میشیم
تو خود پای در راه بنه وهیچ مپرس
خود راه بگوید که چون باید کرد
عاشقتونم
سلامی چوبوی خوش آشنایی خدمت استادعزیزم ومریم جونم
ودوستانِ عالیم
خدایاشکرت بابت ماه مبارک رمضان که امروزآخرین روزپرخیروبرکت آن رامهمانش هستیم وچقدربی نظیرگذشت.
استادباشمابودن نعمتی است که به ماجسارت وشهامت کارهایی رامی دهدکه چقدربه رشدوپیشرفت مان درتمام زمینه هاکمک کرده وباورخالق بودن درهرشرایطی رابرای ماایجادکرده است به کمک هدایت های خداوندوایده هایی که چقدردررونداین پیشرفت هامثمرثمر بوده است.
خالق احساس عالیه ماندگار،خالق داشتن ذهنی بازوپاک،خالق هرروزخودرابه مسیراستادت پیوندزدن وآموختن وعمل کردن،خالق هرروزانجام ورزش های عضلانی وهرچیزی رانخوردن وارزش بدن سالم خودرادانستن،خالق روابط عالی وعاشقانه زندگی کردن،خالق کنارهرمسئله ای راه حل آن رادردل همان مسئله پیداکردن ،خالق هرروزهمه چیزرابه دستان امن خداسپردن ورهایی راباتمام وجوداحساس کردن…
وااااای که چقدرهمه چیزعالیست، چون من به جایی هدایت شدم که سفره پرخیروبرکتش آماده ومحیابود وفقط بایددستانم رابرای برداشتن هرچیزی که دراین سفره مقدس، خداوندبرایم پهن کرده بودبرمی داشتم…
من جلوی چشمانم تمام راهکارهابودند،استادی که نتایج خودرابیان می کردندومن ایمان وتوکل وامیدم روزبه روزبیشترمی شد،من فقط دیدم،شنیدم وباورکردم وبااعتمادکامل به پیش رفتم وهرروزشرایط عالی وعالی ترشد.
خداوندبسترخیردرهمه چیزرابه من عطا کرده بودوالگویی تمام عیاررادرزندگیم خلق کرده ونوبتی هم بودنوبت من بود اینکه خالق شرایطی باشم که سعادت وخوشبختی رابرایم به ارمغان بیاوردوتابه امروزادامه دادم ،
اینجامکانی مقدس بودبرایم که هیچوقت هیچ چیزش تکراری نشد،بلکه هرروزبودم وباعشق به صدای استادم گوش کردم وتمام سعی ام عملکردعالی بودوطلایی ترین وناب ترین نتیجه عالی برایم هرروزداشتن احساس عالی وآرامشی وصف ناپذیر بوده ،خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم.
به لطف خداونداین روزهادوره 12قدم رادوباره مرورمی کنم وهدف بعدی ام مروردوباره کشف قوانین زندگی است این دوره های طلایی هدف هایی ارزشمندبرای من است ،من باآنهاخالق همه چیزشدم وخداوندچه معجزات عظیمی رادروجودوزندگیم جاری کرده است.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، دوستتون دارم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
سلام استاد خوبم
سلام بانوی زیبای این خانواده سبز
سلام دوستان خوب وهم ارتعاشی
سلام بر خودم که با کنترل نجواهای ذهنم به مسیری هدایت شدم که استاد عباس منش از تمام قدمهای مه آرام آرام برداشته حرفها میزند ومن با تمام وجودم گوش فرا میدهم وآنرا عملی در خودم اجرا میکنم واستمرار وتمرین وتکرار را رعایت میکنم که در مسیر بمانم ماندن هیچ .بلکه هر لحظه در حال ارتقا دادن به جهانم باشم واین عمل یک روند زیباست که آرام آرام با حوصله به جلو هدایت میشوم
خدایا شکرت که هستم اجازه دادی در جهان باشم وبودنم را تحسین کنم .
سپاسگذارم
سپاسگذارم بابت نور چشمانم ودیدن وشنیدن ودرک کردن این فایل ولذت بردن از تمام آن لحظه لحظه های استاد وبانوی شایسته عزیزوقدم زدن در میان آن همه انرژی مثبت وتقسیم کردن آن با تک تک ما شاگران این استاد بی تکرار ….
سپاسگذارم
بابت درک وفهم این لحظهام وبارش جملات ناب ومکتوب کردنش در مورد کنترل ذهن
من کل عمرم نفهمیدم ذهن دارم فکر میکردم همه چیز همینه دیگه یکی دارد یکی ندارد خوب دیگه اینجوریه شانسیه ..واصلا درک نمیکردم که نه بابا منم دارم طراحی میکنم مکتوب میکنم مینویسم حرف میزنم فکر میکنم ودر نهایت فرکانسش میفرستم ومیشود زندگیم .همین جملات اکنون من زحمت ذو سال استمرار وتمرین وتکرار ودیدن وشنیدن فایلهای استاد وعملی عملی عملی کردنش در زندگیم شده این جملات زیبا …
خدایا شکرت که با قرآن آشنا شدم
خدایا شکرت تقوا را میفهمم توحید را فهمیدم ودارم در زندگیم عملی آنها را بکار میگیرم ودیگر نه ترسی دارم نه غمی .نه که خوشحال وساده کل لحظات روزم را سپری کنم نه اصلا اما دارم به وسیله درک وفهم این دو سال از تقوا وتولید استفاده وآرام حال میکنم با زندگیم ماشین مدل پایینم کفشهای کهنه اما شسته وتمیز م با تمام داشته هایم حال میکنم ولذت میبرم از هرآنچه در زندگیم هست هر آنچه هر آنچه……
واین درک عمیق از قوانین را استاد عزیزم ممنون شما هستم وسپاسگذارم
سپاسگذارم
سپاسگذارم
سلام اقای خسروی عزیز
کامنت تون ب من یک حس خوب، آرامش و درصلح بودن با خود و جهان رو منتقل کرد
چقدر خوبه ک از همین چیزهایی ک اکنون داریم لذت ببریم، ب قول شما همین کفش های کهنه اما تمیز،
من خودم هم خیلی وقتا ک میام سپاسگزاری مثلا در مورد لباس هایم انجام میدم، می بینم خدای من چقدر خوبه ک من اینارو دارم،با اینکه شاید خیلی لباس های متنوع و مارکی نداشته باشم،ولی احساس میکنم همین لذت بردن همین سپاسگزاری ها باعث میشه من یه موقع هایی تیپ هایی میزنم خودم هنگ میکنم ؛))) با همین لباس هایی ک دارم، یا اخیرا خواهرم لباس و کفش های بسیار خوبی برام خرید، و من وقتی قدردانی میکنم از وسایلم اون ها ب طور صحیحی کار میکنن، ب طور صحیحی ب من خدمت میکنن و دیرتر خراب میشن
و به شخصه خیلی سعی کردم درگیر ظاهر نباشم و سعی کنم خودم رو روحم رو بزرگ تر کنم،بیشتر دنیا رو از بعد مادی ببینم، یاد یه شعری افتادم
تن آدمی شریف است ب جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
کامنت تون بهم یادآوری کرد در لحظه باشم، از نعمت هایی ک اکنون در اختیارم هست سپاسگزاری کنم، احساس خوب در لحظه رو داشته باشم، قدر بودن خودم در این دنیا را بدانم و تحسین کنم خودم را ، یادم اوورد همه چیز توحیده خداونده
و کاملا درسته ما هممون درحال بزرگ شدن و درک بیشتر هستیم
یه نکته جالبی ک خود من کشف کردم اینه ک من هروقت خودم رو شاکر در لحظه دیدم حس کردم چقدر روح بزرگ منشانه ای دارم، اون صلح درونم رو دیدم، اون آرامش واقعی رو
دیدم هیچی هیچ کس هیچ چیزی حال منو خوب نمیکنه غیر از رابطه خوبم با خودم
حتی همین الان من دارم از بوی کولر، خنکی اش، سکوت و آرامش و خلوتی خانه ک خدا برام فراهم کرده سپاسگزاری میکنم، و از این حس های خوب خنک و تنها خیلی برام پیش میاد :)))))
سپاسگزارم برای این سایت،این تعاملات،این حس های خوب،این دوستان نازنینم
در پناه خدا
سلام به همه ی عزیزان
استاد جان:
یه جمله شنیدم در این فایل که مغزم سوت کشید:
چسبندگی روابط
انگار درست دست گذاشته باشین روی وابستگی ها در روابط…
نمیتونم ادعا کنم حرفهاتون در فایلها رو کامل درک میکنم، اما کاملا متوجه میشم دارم بهتر از گذشته ام درک میکنم صحبت هاتون رو.
درک میکنم روندِ تکاملی داره تاثیر خودشو میذاره.
هر چی بیشتر فایلها رو گوش میدم درکم نسبت به شما بهتر میشه.
روزی نیست که از شما یاد نکنم، و سپاس گزارتون نباشم برای تاثیرات مثبتی که روی بهبود زندگیم گذاشتین و میذارین.
امروز با چند تا نشونه ی آشکار متوجه شدم قانون داره جواب میده و مسیر تمرینهام درسته و باید با تعهد و پشتکار ادامه بدم.
سپاس گزار خدا هستم که اینجام و میتونم همه ی این فایلهای به شدت ارزشمند رو گوش بدم و بیارمشون تو زندگیِ شخصیِ خودم و بهبود ایجاد کنم.
یه چیز دیگه ای که شنیدم و برام شگفت انگیز بود:
همه ی مسئولیت زندگی مون رو به عهده بگیریم
خلق کردن شرایط، حلِ مسایل، قربانی نبودن و … چیزهاییه که باید خوب و زیاد گوش بدم تا بتونم درکشون کنم …
در رابطه با حل مسائل: یه سری بهبودها ایجاد کردم در ایام خونه تکونی عید در خونه و وسایل، که باعث شدن لذت ببرم و احساس آرامش و توانمندی کنم از استفاده از وسایل با بهبودهای ایجاد شده و دسترسی هامو به شدت آسون تر کرد.
متوجه شدم میشه با تغییر نوع دید به یه قضیه یا مسئله، میشه طور دیگه ای هم بررسی و حلشون کرد.
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
سلام استاد خوشتیپم و مریم جان عزیزم
خیلی وقته ک کامنت نذاشتم الانم نمیدونم میخوام چی بنویسم از خداوند میخوام ک کمکم کنه و اون چیزی ک تو وجودم هست رو بنویسم من الان در مرحله ای هستم ک دچار تضاد هایم ک البته قبلانم بودن ولی همیشه ازشون فرار میکردم ، اخ ک استاد همه چی ریشه در عزت نفس ماست… از این میاد ک سعی میکنیم شونه خالی کنیم از زیر مساعل و به جای کار کردن روی خودمون و خلق شرایط جدید و تجربه ی زندگی زیبا خودمون رو قربانی میکنیم و تن میدیم به بدبختی ، بازم این برمیگرده به لایق ندونستن خودمون و اگ خودمون رو لایق بدونیم میگیم عاقا دیگ کافیه من لیاقت این رو دارم ی زندگی عالی برای خودم داشته باشم و شرایط جدیدی رو برای خودم خلق کنم ن اینک با خفت و خواری زندگی کنم استاد من هر مشکلی ک از خودم پیدا میکنم به ریشه مشکل ک نگاه میکنم دوتا چیز رو خیلی واضح بهم نشون میده اولی عزت نفس پایین و دومی شرک به خدا داشتن تا این دومورد رو به خوبی کار نکنم مطمنم ک هیچ وقت نمیتونم ی زندگی خوبی رو داشته باشم همیشه ام ضربه اش رو خوردم
استاد من اون حس خوب بعد حل کردن مساعل رو خیلی خوب درک میکنم چون برای خودم پیش اومده ک هر وقت تونستم ی مسله ای رو حل کنم چقد به خودم افتخار کردم و حس کردم خیلی ادم خفنیم.
عاشقتونم استاد جان هر فایلی ک جدیدا میزارید هی میگم چقد این فایل به دردم میخوره تو این شرایط این چیزی بود ک باید میشنیدم
ازتون سپاس گزارم
به نام خدای وهاب
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و مریم جانم و دوستان و همدورهایهای خوبم.
استاد من یک عمر خودم رو قربانی شرایط میدونستم. در هر موردی، هر رابطهای، هر اتفاقی، خودم رو قربانی میدونستم و گاهی حتی تلاش میکردم ترحم و دلسوزی دیگران رو برانگیزم. و کِیف میکردم وقتی برام دلسوزی میکردند.
اولین جایی که فهمیدم من نباید خودم رو قربانی بدونم و فهمیدم میتونم خالق شرایطم باشم، دوره عزت نفس بود. چه دورهای بود استاد…
من در بهترین زمان اون دوره رو خریدم. در زمانی که همسرم در دوره پندمیک سخت مبتلا شده بود و یک ماه تمام در خونه بستری بود و دکترها گفته بودند که سرایتش بالاست و حتماً من و فرزندم هم مبتلا میشیم.
که خدا رو هزاران بار شکر نشدیم. ما تنها بودیم. من در اون روزهای سخت لحظهای ایمانم رو از دست ندادم استاد. لحظهای سست نشدم. قوی و محکم بودم.
(الان گاهی خودم میگم چطور تونستم روحیه و احساس خوبم رو حفظ کنم).
با هندزفری در گوشم و شنیدن صدای شما کارهام رو میکردم و پرستاری و… مخارج هم زیاد شده بود. ولی من کنترل ذهن خیلی زیادی داشتم و یادمه که اصلاً از احساس خوب خارج نشدم استاد.
نمیدونم چطور شده بود که با وجود زیاد شدن هزینه، پول خرید عزت نفس جور شد. از قبل به خریدش هدایت شده بودم و یک شب، بعد از کارهای روزانه، دیدم پول کافی دارم. حدود ساعت دو و نیم شب بود که خریدمش. و اون لحظه از شادی توی پوست خودم نمیگنجیدم. مثل بچهها بالا و پایبن پریدم و بعد بلافاصله کامنت نوشتم و اعلام کردم که دوره رو تهیه کردم… :)
دوره عزت نفس، من رو یک بار کوبید و از نو ساخت. و هنوزم هر چند وقت یک بار گوش میدمش و کار میکنم.
داشتم میگفتم…
یاد گرفتم خودم زندگیم رو بسازم، خودم رو مسئول تمااام زندگیم، تمامششش بدونم.
دیگه تنش و بحث و دلخوری و غرغر و قهر و درد دل کم و کمتر شد. خود رو قربانی دونستن و جلب دلسوزی دیگران کم و کمتر شد. و در مقابل، مسئولیتپذیری و اعتمادبهنفس من روز به روز بیشتر شد.
استاد من امروز اصلاً قابل مقایسه با دو سال پیشم نیستم. واقعاً یه آدم دیگه شدم. خیلی قویتر شدم، اگه بخوام با عدد بگم چقدر فرق کردم، میتونم بگم که اگه اون موقع نمره اعتمادبهنفس و قوی بودنم صفر بود، (واقعاً صفر بودها استاد. اغراق نمیکنم)، الان شده مثلاً 12-13. من در همه جهات خیلی بهتر شدم و بعضی از اطرافیانم به این اذعان میکنن. و این روند بهبود ادامه داره.
امروز دیگه به جرئت میگم که به هیچ وجه خودم رو قربانی نمیدونم. شرایطی فراهم نمیکنم که دیگران در مواجهه با من حتی بگن آخی. هرگز درد دل نمیکنم. دلخوری و ناراحت شدن از دیگران دیگه تموم شده خدا رو شکر. (فقط در رابطه با دو نفر از نزدیکانم گاهی تنش و دلخوری هست که شاید اون هم یک دهم قبل شده.) و البته باید این موارد رو هم به صفر برسونم.
استاد من دقیقاً از شروع دوره شیوه حل مسائل زندگی تونستم جدی، جدیتر از قبل، افسار زندگیم رو به دست بگیرم. خیلی مسائل ریز رو حل کردم. و دو تا اَبَــر مسئله رو در خودم و زندگیم پیدا کردم که دارم باهاشون دست و پنجه نرم میکنم.
این دو تا مسئله ریشه خیلی از رنجها و مشکلات و ناکامیها و محرومیتهای منه. و من کمر بستم به حل این مسائل. بااااااید این مسائل رو حل کنم، و حل میکنم.
فکر کنم در یکی از فایلها در مورد ناپلئون میگفتید که وقتی سربازها رو برای جنگ میفرستاد، میگفت کشتیها رو غرق کنند که مبادا از ترس فرار کنند. این کار رو میکرد که راه برگشتی نداشته باشند. یا در جنگ بمیرن و یا بجنگن و پیروز بشن.
حالا این حکایت منه استاد. راه دیگهای متصور نیستم. من باید از عهده حل مسائلم بربیام، هر چند که یک عمره در من تنیده شدند و با من رشد کردند و به تمام وجودم پیچیدند. ولی من باید حلشون کنم. به خودم تعهد دادم و از خدای خودم هدایت و کمک خواستم. ان شاالله در بهترین زمان میام و دربارهش میگم استاد.
گفتم که بار اول، دوره عزت نفس من رو کوبید و از نو ساخت. و حالا، برای بار دوم، دوره شیوه حل مسائل زندگی قراره از من منِ دیگهای، منِ بهتری بسازه.
ازتون بینهایت سپاسگزارم برای این دوره ارزشمند و بینظیر. از راه دور شما و مریم جانم رو در آغوش میگیرم و روی ماه و دستان هدایتگرتون رو میبوسم.
امیدوارم همه دوستان عزیزم بهترین نتایج رو بگیرن و خالق زندگیشون باشن.
در پناه خدا.
به نام خداوند عزیز و بخشنده
سلام به استادان عزیز و همگی دوستانم
اتفاقا همین امروز با یکی از همکاران عزیزم مکالمه تلفنی داشتم که خودشو قربانی شرایط میدونست و میگفت ببین فلانی ها این همه سال کارهایی انجام دادند که اوضاع الان من اینه وگرنه اینجور نبود و منم چونکه میدونستم اصلا نمیپذیره هیچی بهش نگفتم چونکه من برا جواب یه سوالی باهاش تماس گرفتم وگرنه اصلا اهل درد و دل کردن و اینجور چیزها نیستم و خوشم نمیاد
خداروشکر میکنم از این بابت که من نسبت به خیلی از آدمهایی که پذیرای مسئول پذیر کامل زندگیشون نیستند متفاوتم چونکه من همیشه اغلب دارم سعی میکنم دنبال عیب و ایرادهای درونم باشم تا بیرون از خودم
تمرینات و ظاهر آگاهی های اینجا هم میتونه هم خیلی بزرگ هم خیلی کوچک باشند
حالا منظورم چیه: استاد واقعا خیلی عالی و با شفافیت و سادگی تمام میگه وقتی شما حتی میای مسائلی مثل درست کردن شیر آب داخل خونه تون رو مساله اش رو حل میکنی چقدر به خودت افتخار میکنی درصورتی که خیلی ها همچین حرفی رو بهمون نمیزنند که هیچ بلکه ممکنه یه عالمه بهمون بخندن و تازه مسخره مون هم کنند که این کارهای کوچک و مسخره هم افتخار داره!؟
اما وقتی به گذشته خودمون فکر میکنیم بهتر این موضوع رو درک میکنیم چونکه بارها برا هممون گذشته اتفاق افتاده کارهای بظاهر کوچک و بدیهی رو انجام دادیم و حل مسائل برا خودمون یا بقیه کردیم اما اغلب بخاطر عدم آگاهی خیلی راحت خودمون خودمونو تخریب و تضعیف کردیم برو بابا اینم دیگه ذوق شوق داره کار به این سادگی و بی ارزشی
و بجای اینکه بگیم خب انجام و انگیزه همین کارها باعث ایجاد باورهای بیشتر و اعتمادبنفس بیشتر در ذهنمون میشه برا موفقیتهای بزرگتر
اما بخاطر تخریبهای اکثریت جامعه به خودمون گفتیم اگه راست میگی برو فلان کار بزرگ و خیلی عجیب رو انجام بده این کارها که مهم نیستند
و خیلی جالبه استاد و مریم شایسته عزیز و تمام دوستانی که اینجا هستند و همیشه ما رو از انجام کارهای بسیار بدیهی و ابتدایی تشویق میکنند
اتفاقا بیشتر و بهتر از هرکسی هدف اصلی شون و عشق شون اینه که ما تبدیل به بهترین و با کیفیت ترین انسانها در جهان بشیم
و چقدر آدم از این صحبتهای بسیار ناب و آموزنده یاد میگیره که ما قرار نیست همیشه فقط در این مراحل اولیه و کوچک مسیر باقی بمونیم بلکه هر کار و هر حل مسائل بظاهر کوچکی که حل میکنیم به خودمون افتخار کنیم برا موفقیتهای بیشتر و بزرگتر چونکه رشد انگیزه ها و باورها از همین قدم های ابتدایی و کوچک شروع میشه
من خودم همین امشب داشتم تمرین اهرم لذت جدید در جلسه سوم شیوه حل مسائل رو انجام میدادم و اولش مثل اکثر مواقع ذهنم میگفت تو که هزاران بار دیگه هم این نوع متن ها یا بقول خودت تمرینهارو انجام دادی الانم انجام بدی نکات خیلی جدید یا خاصی برات نداره
اما من نوشتم وقتی قبلش درست در جواب تمرینات اهرم لذت جدید جواب داده بودم و خیلی عمیق شده بودم یه عالمه جوشش های تکاپو بخش درونم به راه مینداخت
و حالا برا اهرم لذت جدید هم همینطور وقتی به این فکر میکردم اگر من اینکار کنم فلان کارو انجام بدم بعدا چقدر بهتر میشم اینجور نتیجه میگیرم فلان اتفاقات بسیار عالی رخ میده و… اصلا واقعا گل از گلم شکفت و دیدم خدای من انجام تمرینات هربار میتونه جدید و لذتبخش تر و آگاه کننده تر باشه
واقعا آدم نباید فقط دنبال یه عالمه آگاهی باشه بلکه باید همون چندتا آگاهی رو هربار بهتر کنه تا بهتر از قدرت باورها انگیزه و هوشمندتر بشه برا بکارگیری آگاهی های بیشتر و نتایج بیشتر
خدایا شکرت از اینکه من الان میتونم این ادعا رو داشته باشم اگر بی عیب و ایراد نیستم اما در کل نمیتونم خودمو یه فرد قربانی شده ببینم چونکه درکل همچین چیزی تو کتم نمیره
به این دلیل که عاشق و خواهان قدرتمند بودنم قبلا بیشتر مواقع برعکس بودم اما مدتهاست که نعع دیگه و هرروز دارم بیشتر اینو درک میکنم کسی که قوانین الهی رو درک کنه دیگه به این نتیجه میرسه که احساس قربانی کردن هم خودش یه نوع شرک محسوب میشه حتی اگر در شرایطی هستی که داری توسط یسری ها و عوامل بیرون کشته میشی اما وقتی از درون خودتو قربانی نبینی تو بسیار قدرتمندی و الگوساز میلیاردها انسان دیگه،
به خودم افتخار میکنم که در خانواده ای هستم که خواهان قدرتمند و توحید هستند نه شرک و قربانی شدن شرایط و عوامل بیرونی
خداقوت به همگی.
به نام خدای مهربان
سلام و درود به استاد عزیزم
سلام به خانم شایسته عزیز و دوستان گلم
خالق شرایط یا قربانی شرایط
من همیشه استاد جزء دومی بودم!!بخصوص تا قبل از آشنایی با شما!!
من همیشه استاد مث یک بیننده ای بودم که داره یک فیلمی رو نگاه میکنه که خودش هیچ دخل و تصرفی نمیتونه داشته باشه توی فیلم!!
چه خوشش بیاد چه نیاد فیلم همونه دیگه باید بشینه و ببینه!!
من بینده ی فیلم زندگی خودم بودم و اصلا به ذهنمم خطور نمیکرد که من میتونم کارگردانی کنم اون فیلم رو!!!!!!!!!!
همیشه قیافه ی ادم مطلوما رو به خودم میگرفتمو واسه خودم کلی دلسوزی میکردمو و اشک میریختم ازین بخت بدم!!!!!خخخخخ
بخدا همینجوری بود استاد….
من بعد از اینکه دیپلمم رو گرفتم بخاطر شرایط خونوادگی که داشتم در یک مطب مشغول بکار شدم!چن باید خرجمو خودم میدادم با خانوادم زندگی میکردم اما بخاطر شرایط مال بد مایحتاج اولیه زندگی رو هم نمیتونستن ب ام فراهم کنن و من برام خیلی خیلی مهم بودکه دستم توی جیب خودم باشه و استقلال مالی داشته باشم.
تا قبل از بچه دار شدنم شاعل بودم اما بچه دارک شدم خونه نشین شدم!!
اولا ک خیلی یرام سخت بود چن اصلادوست نداشتم این حالت رو کار کردنم برام مهم بود میدونید بهم انگارانگیزه و هدف میدادکارکردن!
ازونجا دیگه شروع شد….
ازیک ادم مستقل در حد مخارج خودم درامدداشتم شدم یک مادر مسولیت پدیر!!!!
که دیگه خودشو کلافراموش میکنه و همه زندگیش میشه بچه هاش!!!!!!
دیگه یه قربانی به تمام معنی شدم و پر ازشرک!!!!
که منکه نمیتونم با بچه کوچیک کار کنموو……
حالم هر روز بدتر میشد استاد….
اما فکر میکردم همینه دیگه من با بچه هیچکار نمیتونم بکنم باید بسوزموبسازم!!!!
بیشترین میزان قربانی بودن رو استاد توی اون سالهاداشتم!!!
تا اینکه باشما اشنا شدم کم کم روی خودم کار کردم و چند سال طول کشید تاازتوی اون چاه که خودم رفته بودم توش بیام بیرون!
خداروشکر الان دیگه با اینکه مادر2تابچع ام شاغلم و برای خودم ارزشمندم و خودمو دوست دارم.اصلاخودمو نمیدیدم استاد…..
پدیرفتم که خالق شرایطم نع قربانی!!
میگم چندسال طول کشید تا به این طرزفکر برسم.
خدا روشکر الان تاحدی ازخودم و زندگیم راصی ام و امیدوار…
چن پذیرفتم که من خالقم پس میتونم به ارزوهام برسم و اونجوریکه خودم میخام باشه زندگیم.
همه قدرت دست منه….
گاهی هم که میخام بیوفتم توی تله ی قربانی بودن…بخودم میام و خودمو جم وجور میکنم!
راجع به حل مسایل هم که من استاد فرارکردن از مسائلم!!!!!!!!
داشتم تمرین چکاپ فرکانسی قدم اول رو انجام میدادم جواب این سوال رو اونجام دادم که وضعیتم چیه!!
اصلا استاد من میترسم از مسائل و با تمام قدرت سعی میکنم ازشون فاصله بگیرمو فرارکنم!
استاد من چندساله با استفاده از یکی از فایلهای دانلودی که مقدمه کشف قوانین زندگی هست چکاپ فرکانسی هرسال یا6ماه یکبار انجام میدادم.
وااااااای استاد وقتی میخاستم چکاپ قدم رو انجام بدم یکسری به چکاپ چند سال پیش انداختم دیدم که خدایا من در تمام جنبه هاتوی اولین چکاپ بخودم نمره (ازصفرتا20)صفر دادم!!!!!
توی معنویت و روابط ومالی و عزت نفس و ،،،،
جلوی همشون یه صفرگنده بود خخخخخخخ
استاد من نتیجه این تمرین رو همین الان توی قدم اول دیدم!!!
من این تمرین رو خلی دوست دارم …
اما خوب توی قدم به مراتب شما کاملتر و باجزئیات و سوالات عالی توضیح دادین!!
یکبار دیشب نوشتم که برام راضی کننده نبود..
دوباره امروز نوشتم چندساعت طول کشید!
خیلی خوب بود خیلی عالی بود!!
تازه فهمیدم خودشناسی که میگین یعنی چی!!؟؟
یه موصوع جالب دیگه بگم استاد
من هر وقت میخام برم خرید از پرداخت پول و کشیدن کارت و کسرشدن پول توی حسابم حالم بد میشه!!!!!!
خیلی سعی میکنم اینجوری نباشم اما تا الان موفق نشدم!!!!
امادیروز برای اولین بار در زندگیم قدم اول رو خریدم و از پرداخت هزینه ش حالم بد نشد و احساس کمبود نداشتم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
به همین اندازه ی علامت هاتعجب کردم استاد!!
خودم باورم نمیشه!
موصوع جالب بعدی اینه که دیروز صبح من 1450000هزارتومن از کارتم رفت که قدم اول رو خریدم
امروز صبح1000000تومان اومد به کارتم!!!!!!!!!!!!!!!
اصلا باورم نمیشه که اینقدر زود نشونش اومد توی زندگیم!!
اولویت درامدم دیگع اول هزینه برای خودم هست سرمایه گزاری روز خودم بعد چیزای دیگه
خیلی دوستون دارم و خیییییییییلی سپاسگزارم که چند روزه همش دارین فایلهای عالی میزارین برامون.
خییییییلی دوست دارم این دوره رو داشته باشم انشالله به موقعش میخرم.
چن پاشنه آشیل من فرار از مسائله نه حل مسائل.