https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh-20.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-09-23 04:20:392024-09-01 12:49:53سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۵
250نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خیلی جالب بود اون ماکت رودخونه ای که درست کرده بودن واقعا چیزی رو از قلم ننداخته بودن
چقدر زمینی که روش قدم میزدید خوشرنگ بود و چه تناسبی با اجر دیوارها و سرسبزی های اطرافش داشت
خیلی باسلیقن که دقیقا محل های پیاده روی رو زیبا درست کرده بودن که درهنگام پیاده روی ادم لذت ببره
خیلی جالبه من تا به حال اسفالت دیده بودم ولی اینجا یسریا رنگ قرمز خوشرنگ بود و ی سریا هم زرد زیبا
و اینا میتونن زودی کثیف بشن ولی تمام مسیر تمیز و خوشرنگ مونده بودن
احسنت به ی همچین مدیریتی و احسنت به ی همچین مردمی با سلیقه و ذوقی
چقدر اهن های پلها خوشرنگ بودن و ذره ای زنگ زدگی نداشتن خیلی خوشم اومد
چقدر فضای خوشکلی درست کرده بودن برای تفریح ودورهمی، درست همون مدادرنگی قشنگ که بارها در تصاویری که خانم شایسته برامون ضبط میکنن بود،
چقدر ساختمانهای زیبا و چسبیده به هم با تنوع رنگی عالی و همینطور تمیز دیدم مثل این بود که ماکت ساخته بودن رو ی میز بزرگ
این ادمها با طبیعت ی انس زیبایی دارن انگار نمیتونن از طبیعت دور بمونن
خیلی دوست دارم خیلی این سبک زندگی رو دوست دارم
اون قفلها منو یاده گیرودارهای زندگی میندازه وازادی و رهایی دراون لحظه ندیدم فقط خفه گی بود
ولی برای یاداوری اینکه چه شخصیت اسیری داشتم و الان کاملا ازادو شادم بد نبود
خیلی خوبه که هرزچندگاهی خودمو بسنجم و از زندگیه در حال حاضرم لذت ببرم چو باعث میشه زندگیم بازم تغییرات خوب و عالیی بکنه ومدام ازادتر و رهاترو شادتر بشم
خداوندا سپاسگزارم که مسیر زندگیمو قشنگ تغییر دادی
جالب اینکه من در حال حاضر هم از زندگیه این دنیام دارم لذت میبرم هم ارتباطم با خدای خودم بهتر از قبل شده
سپاسگزارم از شما استاد و خانم شایسته ی مهربان
استاد شما خوب راجب قانون مابین صحبتهاتون توضیح میدید واقعا من مثل شکارچی فوری تا صحبت میکنید قانون رو شکار میکنم و میرسونمش به قلبم تا یادم بمونه
قبلنا به مغزم میرسوندم و حسی همراهش نبود ولی الان صحبتهاتون تو قلبم مینشینه وکلی شادم میکنم ممنونم
Thank you for this great video and sharing your experiences with us. These are the beautiful things that caught my eye in this clip
ممنون به خاطر این ویدیوی عالی و به اشتراک گذاشتن تجربههاتون با ما. اینها چیزهای زیبایی هست که تو این کلیپ توجه من رو جلب کرد:
Ostad expressing his love to Ms. Shayesteh freely, which I think helps enrich their relationship
اینکه استاد عشقشون به خانم شایسته رو آزادانه ابراز میکنن که به نظر من به غنی شدن رابطه اونها کمک میکنه
The fact that Ostad and Ms. Shayesteh respect Mike’s choices, trust him, and do not force him to go out with them
اینکه استاد و خانم شایسته به انتخابهای مایک احترام میزارن، بهش اعتماد میکنن و مجبورش نمیکنن که با اونها بیرون بره
The schematic representation of the Ohio River and the bridges built over it
بازنمایی شماتیک رودخانه اوهایو و پلهای ساخته شده روی اون
Ostad taking the time to explain everything in detail so that we can better appreciate the beauties that we see
وقت گذاشتن استاد برای توضیح دادن همه چیز با جزئیات تا ما بتونیم زیباییهایی رو که میبینیم بهتر تحسین کنیم
The very clean pavement
پیادهروی بسیار تمیز
The fact that Ostad and Ms. Shayesteh are never in a hurry for anything
این واقعیت که استاد و خانم شایسته هیچ وقت برای هیچ کاری عجله نکردن
The charming buildings along the way
ساختمانهای جذاب در طول مسیر
The fit guy who is taking care of his health by running
مرد خوشاندامی که داره با دویدن از سلامتی خودش مراقبت میکنه
The contagious laughter of Ostad and Ms. Shayesteh
خنده مُسری استاد و خانم شایسته
Ostad appreciating the quality and beauty of the bridge
اینکه استاد کیفیت و زیبایی پل رو تحسین کردن
Ms. Shayesteh running on the bridge and letting her inner child play
اینکه خانم شایسته روی پل میدون و به کودک درونشون اجازه میدن بازی کنه
Ostad and Ms. Shayesteh welcoming love with open arms
اینکه استاد و خانم شایسته با آغوش باز پذیرای عشق هستن
Ostad’s respect for Ms. Shayesteh’s passion for filming
احترام استاد به علاقه شدید خانم شایسته به فیلمبرداری
The expertly designed stairway
پلکانی که ماهرانه طراحی شده
The people who are skateboarding
افرادی که در حال اسکیتبردینگ هست
The lovely weather that Ostad is talking about
هوای دلپذیری که استاد دارن در موردش صحبت میکنن
The marvelous sunset
غروب شگفتانگیز
Ostad being in two places at the same time! Nothing is impossible
اینکه استاد همزمان در دو مکان هستن! هیچ چیزی غیرممکن نیست.
Ms. Shayesteh’s skill in filming smoothly
توانایی خانم شایسته در نرم فیلم گرفتن
People dressing any way they like and not being concerned about other people’s opinions
اینکه مردم هر جوری که دوست دارن لباس میپوشن و نگران نظرات دیگران نیستن
The crowded local market along the river, which is a sign of wealth and abundance in America
بازارچه محلی شلوغ کنار رودخونه که نشونه ثروت و فراوانی در آمریکا هست
Ostad and Ms. Shayesteh being deeply grateful for the wonders they see along the way
اینکه استاد و خانم شایسته عمیقا سپاسگزار شگفتیهایی هستن که در طول مسیر میبینن
Kids who are playing in the inflatable park
بچههایی که دارن تو پارکِ بادی بازی میکنن
Parents looking at their kids with love
پدر و مادرهایی که با عشق به فرزندانشون نگاه میکنن
Ostad and Ms. Shayesteh never getting tired of appreciating the beauties
اینکه استاد و خانم شایسته هیچ وقت از تحسین کردن زیباییها خسته نمیشن
The guy taking a photo of his love
مردی که داره از عشقش عکس میگیره
Ostad offering to take a photo of both of them
پیشنهاد استاد برای عکس گرفتن از هر دوی اونها
Ostad trying to pick the best angle for the photo
تلاش استاد برای انتخاب بهترین زاویه برای عکس
The guy showing his appreciation by smiling at Ms. Shayesteh
اینکه اون مرد قدردانی خودش رو با لبخند زدن به خانم شایسته نشون داد
The colorful flowers
گلهای رنگارنگ
The cruise ships on the river
کشتیهای کروز روی رودخونه
The people jet skiing on the river
افرادی که تو رودخونه جت اسکی میکردن
Ostad finding a lock with a name written in Persian
اینکه استاد قفلی رو پیدا کردن که یه اسم به فارسی روش نوشته شده بود
Ostad’s belief that we should never get attached to people or things around us
این باور استاد که ما هیچ وقت نباید به افراد یا آدمهای اطرافمون وابسته بشیم
Ostad showing respect for others’ values while expressing his own views
اینکه استاد در عین حال که نظرات خودشون رو بیان میکنن به ارزشهای دیگران احترام میزارن
Ostad’s belief that diversity is the driving force behind development and growth in this world
این باور استاد که تنوع نیروی محرک پشت توسعه و رشد در این جهان هست
The rule of law in America and US officials’ efforts to maintain public properties
حاکمیت قانون در آمریکا و تلاش مقامات آمریکایی برای حفظ اموال عمومی
Blake Shelton’s “God’s Country” song… I can truly feel God’s strong presence in America. This is what Shelton has said about this song: No matter where you are from or where you’re standing it is my belief that you’re standing in God’s Country. It’s really about a state of mind
آهنگ «کشور خدا» از بلِیک شلتون… من حقیقتا حضور پررنگ خدا رو تو آمریکا حس میکنم. این چیزیه که شلتون در مورد این آهنگ گفته: هر جا باشید و اهل هر کجا باشید و هر جا که ایستادید به اعتقاد من شما در کشور خدا ایستادید. واقعا موضوع فقط وضعیت ذهنی شماست.
The beautiful birds
پرندگان زیبا
Ostad smelling the red flowers
اینکه استاد گلهای قرمزرنگ رو بو کردن
The people riding scooters
افرادی که در حال اسکوترسواری هستن
Ostad’s belief that we should always choose the easiest way
این باور استاد که ما همیشه باید راحتترین راه رو انتخاب کنیم
The toy shop selling Marvel products
مغازه اسباببازی فروشیای که محصولات مارول رو میفروشه
The girl playing on a creatively designed musical instrument
دختری که داشت با آلت موسیقیای که خلاقانه طراحی شده بود آهنگ مینواخت
من که عاشق صحبت کردن به زبان انگلیسی هستم واقعا لذت بردم از اینکه که کامنت خودتون روبه زبان انگلیش نوشتین واقعا بی نظیر و فوق العاده بود.من به شخصه واقعا هر زمان که تنها هستم با خودم انگلیسی حرف می زنیم واقعا این زبان رو دوست دارم و خیلی خیلی دوست دارم که به صورت خیلی روانی انگلیسی صحبت کنم واقعا هم تا حدی هم تونستم ولی قطعا در محیطی که همه انگلیسی حرف میزنن این پیشرفت خیلی سریع تر رخ میده .سپاس از شما دوست عزیزم
سلام دوست خوبم. ممنون از پیامتون که باعث شد با انگیزه بیشتر این روال رو تا جای ممکن ادامه بدم. من فعلا ایران هستم و منتظر مهر تایید خداوند و جهان هستی روی تکاملم و هجرت به یه کشور خوب دیگه که مطمئنم در آینده نزدیک تحقق پیدا میکنه. بابت محتوای خوب کامنت هاتون روی فایلهای سفر به دور آمریکا ازتون سپاسگزارم. درسهای زیادی ازشون گرفتم و میگیرم. با آرزوی بهترین ها برای شما.
سلام دوست خوبم. ممنون از کامنتتون و وقتی که برای نوشتنش گذاشتید. خوشحالم که براتون مفید بوده. متن پروفایلتون هم خیلی زیبا و آموزندست، مخصوصا قسمتی که در مورد گیاه بامبو نوشتید. با آرزوی بهترین ها برای شما.
چقدر عالی که با زبان انگلیسی نوشته ی زیباتون رو زیباتر کردین.
برام خیلی جالب بود و لذت بردم.
ضمنا ی درخواستی هم ازتون دارم که اگر زحمتی نیست ممنون میشم ترجمه آهنگ God’s Country رو در پاسخ بفرستید. چون خیلی از آهنگ لذت بردم و ترجمه آهنگ هم نتونستم پیدا کنم.
درست بیرون از این شهر کوچکی که یک کلیسا رو در خودش جا داده
There’s a gold dirt road to a whole lot of nothin’
یک جاده خاکی طلایی هست که به یه عالمه هیچ میرسه (بلیک شلتون اولین بار متن این آهنگ رو زمانی شنید که داشت توی مزرعش تو اوکلاهاما یعنی زادگاهش کار میکرد و تو مصاحبههاش گفته که خیلی سریع با این آهنگ ارتباط برقرار کرد و تصمیم گرفت تو استودیو ضبطش کنه چون مزرعه خودش وسط ناکجاآباد هست اما اون منطقه برای خودش معنی خیلی خاصی داره)
Got a deed to the land, but it ain’t my ground
کاری رو روی این زمین انجام دادم اما این زمین من نیست
This is God’s country
این کشور خداست
We pray for rain, and thank Him when it’s fallen
ما برای بارش باران دعا میکنیم و وقتی میباره ازش تشکر میکنیم
‘Cause it brings a grain and a little bit of money
چون با خودش دانه و کمی پول به همراه میاره
We put it back in the plate
ما دوباره اون رو توی بشقاب میزاریم
I guess that’s why they call it God’s country
حدس میزنم به خاطر همینه که بهش میگن کشور خدا
I saw the light in the sunrise
من نور رو توی طلوع آفتاب دیدم
Sittin’ back in the 40 on the muddy riverside
تو یه ماشین دهه 40 تو قسمت کناری رودخونه که گلآلوده نشستم (بعضی سایتها نوشتن که منظور از 40 قسمت پشتی مزرعه هست که ابعادش معمولا 40 در 40 بوده)
Gettin’ baptized in holy water and shine
دارم تو آب مقدس غسل تعمید داده میشم و میدرخشم
With the dogs runnin’
در حالی که سگها دارن میدون
Saved by the sound of the been found
صدای «من پیدا شدم» من رو نجات داد (اشاره داره به مسیحیان دوباره متولد شده و یه سرود مذهبی که مضمونش این هست که من قبلا گم شده بودم اما حالا پیدا شدم.)
Dixie whistled in the wind, that’ll get you Heaven bound
دیکسی در باد سوت زد، این چیزیه که تو رو به بهشت خواهد برد (دیکسی اصطلاحی هست که برای اشاره به ایالتهای جنوبی آمریکا استفاده میشه)
The Devil went down to Georgia, but he didn’t stick around
شیطان به جورجیا رفت اما خیلی اونجا نموند (اشاره داره به آهنگ یه خواننده دیگه با عنوان The Devil Went Down To Georgia که توش شیطان با یکی از افراد اونجا مسابقه نواختن ویولن میزاره و میبازه)
This is God’s country
این کشور خداست
We turned the dirt and worked until the week’s done
ما بیل زدیم و کار کردیم تا هفته به پایان برسه
We take a break and break bread on Sunday
استراحت میکنیم و یکشنبه غذامون رو با دیگران میخوریم
And then do it all again
و دوباره این روال رو تکرار میکنیم
‘Cause we’re proud to be from God’s country (Yeah, yeah)
چون افتخار میکنیم که اهل کشور خدا هستیم (بله، بله)
I don’t care what my headstone reads
برام مهم نیست که روی سنگ مزارم چی نوشته میشه
Or what kind of pine wood box I end up in
یا قراره تو چه تابوتی از جنس چوب کاج قرار داده بشم
When it’s my time, lay me six feet deep
وقتی زمان مرگم فرا رسید، من رو دو متر زیر زمین قرار بدید
بسیار عالی بود و بسیار ممنون بابت اینکه تقاضای من رو پذیرفتید و همچنین بابت وقتی که برای نوشتن متن آهنگ و ترجمه و تفسیر آن به بهترین نحو ممکن گذاشتین. چقدر عالی، چقدر حرفه ای، چه اطلاعات خوبی دارین. واقعا لذت بردم. درود بر شما
امیدوارم که روز به روز بتونید آگاهانه بهتر از دیروز باشید و این روند تا به همیشه ادامه دار باشه. :)))
سلام آقای صالحی. ممنون از کامنتتون. این وعده تغییر ناپذیر خداونده که «ادعونی استجب لکم». فقط کافیه ما درخواست کنیم. خوشحالم که دستی از دستان خداوند شدم برای لذت بردن بیشتر شما از این آهنگ. از متن زیبای پروفایلتون هم خیلی لذت بردم. براتون بهترین نعمت های خداوند رو آرزو میکنم.
سلام به استاد عباس منش عزیزم , خانم شایسته , داداش عزیزم مایک , و بچه های دوست داشتنی سایت
من باور دارم هیچ چیزی بدون دلیل , در جلوی دوربین خانم شایسته و.زندگی استاد و در قسمت های این سفرنامه ظاهر نمیشه , جز اینکه حامل پیام هایی برای ما باشه , شاید برخی مواقع بر حسب ظاهر , اینطور قضاوت نکنیم , اما اگر خوب دقت کنیم , بی تردید , در خواهیم یافت , پیام های زیبایی ک در دل این تصاویر هست , بسیار زیباتر از چیزی هست ک میبینیم .
وقتی این قفل های بسته شده به فنس رو دیدم , با خودم گفتم :
برخی از ما , سالهاست ک اسیر این قفل ها شده ایم , اما نه قفل هایی ک وجود فیزیکی داشته باشند , نه , بلکه قفل هایی درونی و ذهنی , قفل هایی ک به چشمان و گوش های خود زدیم و سبب شده چیزی جز تاریکی ها و زشتی ها را نبینیم و مصداق کلام خدا باشیم ک فرمود , آنها نه میبینند و نه می شنوند و کر و کور شده اند , و جنبه های مختلف زندگیمون رو , با باورها و افکار دروغین قفل زدیم
قفل هایی که شکل و رنگ مختلف دارد اما نتیجه همه آنها چیزی جز اسارت برای ما نیست .
قفلی ک :
?قفلی ک به حساب ها و جیب ها و وضعبت مالی خود , بنام قفل دولت و حکومت , قیمت ارز , سرمایه و داشتن پارتی زدیم
?قفلی ک به سلامتی خود با نام قفل ترس و نگرانی زدیم
?قفلی ک به روابط خود به نام قفل شک و تردید , ترس , قربانی کردن خود , عدم عزت نفس زده ایم
و این قفل ها سبب شد ک :
?سالها راه برویم اما راهی نیابیم
?سالها چراغ بیافروزیم اما روشنایی و نوری نیابیم
?سالها بالا برویم اما به قله ای نرسیم
?سالها به دنبال پول و ثروت , سلامتی , روابط دلخواه بدویم اما چیزی جز فقر و بیماری و شکست های عاطفی بدست نیاوریم .
?سالها در خواب سنگین غفلت و فراموشی به سر ببریم
?سالها خود و خدای خود را از یاد ببریم
?سالها چشم به حقیقت بسته و زیر بار حقیقت های دروغین رفته و اختیار از دست بدهیم
و نتیجه اش چیزی جز فقر، بیماری ها، نازیبایی ها، مشکلات متعدد نباشد .
اما گویا خدا می خواهد از طریق استاد عباسمنش, با ما صحبت کند تا بیدار شویم و از اسارت قفل هایی ک به ذهن و روح خود زده ایم آزاد و رها گردیم .
پس چرا وقتی خدای ما , با هدایتش به سمت استاد عباسمنش و این سایت , این سفرنامه , این محصولات , اراده کرده همه ما رو مثل استاد , به بالا بکشد و به عزت , ثروت , سلامتی و خوشبختی برساند چرا باید همچنان بنشینیم و منتظر بمانیم ؟
بیایید قفل ها رو بشکنیم و حرکت کنیم و در این راه انقدر ایستادگی کنیم تا موفق شویم .
فقط از خدا میخوام همه بچه های سایت استاد یه زمانی این کامنت منو بخونن چون حامل تصویری هست که هممون بهش نیاز داریم
امروز نیاز به هدایت داشتم و روی دکمه مرا به سمت نشانه قدم بعدی هدایت کن کلیک کردم.
به قسمت ۶۵ سفرنامه هدایت شدم و شروع به خوندن نظرات کردم.
اول بزار یه چیزیو بگم. اگر واقعاااااااااا ایمان داشته باشی خدا هدایتت میکنه میشینی با تمام دقت اون صفحه ای رو که به سمتش اومدی رو میخونی و فایلشو میبینی. اما اگر گفتی حالا بعدا میبینم یا بعدا میخونم الان حسش نیست، بدون که خیلی ایمان نداری که قراره علمی از آگاهی پروردگاه حکیم و خبیر در اون صفحه بهت داده بشه تا مسئلت حل بشه.
من نشستم با دقت صفحه اول این فایل رو خوندم. وقتی رسیدم به این جمله تو که نوشته بودی :
🌷قفلی ک به حساب ها و جیب ها و وضعیت مالی خود , بنام قفل دولت و حکومت , قیمت ارز , سرمایه و داشتن پارتی زدیم
ناگهان تصویر عجیبی در ذهنم نقش بست. تصویری که انگار خیلی از محدودیت های ذهنیم رو برام روشن کرد. تصویر خیلی واقعی بود! یعنی با اینکه به مانتیور نگاه میکردم اما ذهنم منو به فضای اون تصویر برد و به صورت شفاش دیدمش! همین الان که دارم مینویسم بدنم از شدت ترس یا شوق و هیجان داره میلرزه از اون تصویر
تصویر این بود :
بی نهایت کانال یا لوله بزرگ آب رو تصور کردم. از این کانالهایی که زیر زمین قرار میگیره و یه آدم میتونه از توش رد بشه
از تمام این کانالها داشت پول و طلا و جواهرات و شمش طلا و سکه طلا و هر جور ثروتی که فکرشو بکنی با فشار زیاد به بیرون میریخت و سرازیر میشد
من در دهانه یکی از کانال ها ایستاده بودم و یکی از دستانم به دهانه کانال با دستبند و قل و زنجیر بسته شده بود. کانالی که من در کنارش ایستاده بودم ثروت خاصی ازش بیرون نمیریخت! حتی اگر هر از گاهیی سکه و اسکناسی ازش بیرون میریخت من راحت نمیتونستم با یک دست بگیرمش! و بنابر این نمیتونستم ثروت خاصی جمع کنم. اما من داشتم کانالهای دیگه رو میدیدم. من داشتم میدیدم که از کانال های دیگه ثروت داره فوران میکنه، اما دستم بهشون نمیرسید. چون یکی از دستام به دهانه کانال خودم قل و زنجیر شده بود و نمیتونستم حرکت کنم.
اما یه سری آدمم هستن که بدون اینکه به جایی قل و زنجیر باشن دارن بین کانالها میچرخن و هر چقدر میتونن ثروت جمع میکنن. من اونها رو میبینم!
من تحسینشون میکنم و مدام به خودم امید میدم که منم به زودی مثل اونها از کانال خودم ثروتمند میشم، اما بعضی اوقات به خودم میگم آخه من که دارم به زیبایی ها و کانالهای ثروت توجه میکنم! من که حالم خوبه! من که دارم کارمو درست انجام میدم پس چرا از کانالِ من ثروت خاصی بیرون نمیاد؟!
اون آدمهای ثروتمند و آزاد دارن با شوق و ذوق هی تشویقم میکنن! میگن چرا اونجا خودتو بستی به یه کانالِ خالی ؟ بابا قفلتو باز کن بیا اینجا، میتونی قفلتو باز کنی، اصلا اون قفل زوری نداره! کافیه دستتو بکشی تا قفلت بشکنه و رها بشی! بابا انقدر به اون کانالِ خالیه خودت گیر نده! چرا نقدو ول کردی چسبیده به نسیه؟! میخوای تا آخر عمرت اونجا واستی؟! مگه تو ثروت نمیخوای؟ خوب بیا از این کانالهای دیگر جمع کن. ببین چقدر ثروت زیاده. ببین هر چقدر که جمع میکنیم تموم نمیشه. نمیبینی این کانالها به خالق جهان وصله؟ بیا با ما باش. بیا لذت ببر. بیا اینجا خیلی خوش میگذره.
وقتی که خودمو به کاری که دارم انجام میدم قفل نکنم و هی گیر ندم که فقط و فقط و فقط باید از طریق همین راه و از طریق همین محصول به رشد و پیشرفت مد نظرم برسم! وقتی خودمو به یه نفر قفل نکنم که فقط باید با این آدم خوشبخت بشم! وقتی فقط به یه راه برای سلامتیم و پیشرفتم و شادیم گیر ندم، میتونم راهکارها و ایده ها و ثروت های دیگه ای که از کانالهای دیگه جاریه رو ببینم.
ما دوست داریم گیر بدیم بگیم از همین راهی که من میگم. خیلی اوقات میگیم من که قانون باور و قدرت ذهنمو فهمیدم! پس من میگم باید از چه راهی به خواستم برسم! در صورتی که این اشتباهه محضه! ما راهو نمیدونیم. اونی که هادیِ و کارش هدایت کردنه راهو میدونه. ما باید هادی رو باور کنیم و بهش اعتماد کنیم.
در مورد بیزینسم، من کارمو برای رضایت الله انجام میدم و میدونم دوست دارم زندگیمو با چه کاری سپری کنم. اما دیگه اینکه من چجوری تو اون کار به موفقیت میرسم فکر نکنم سوالی باشه که جوابش دست من باشه! اینجا من به هادی نیاز دارم.
من با این تصویر اشک در چشمام جاری شد و فکر نمیکنم دیگه هیچ وقت این تصویرو فراموش کنم. از رب العالمین سپاسگزارم که این تصویرو به من نشون داد و به یکی از تئوری های زندگیم تبدیلش کرد.
من از خوندن نظر شما در صفحه تجربه دوستان از نشانه های روزانه به این کامنت هدایت شدم البته بگم چندین بار تلاش میکردم ولی در صفحه ۴ کامنت شما رو نمی دیدم ولی در نهایت خواستم و رسیدم یه جورایی یه چیزی در ته ته وجودم بود که میگفت اینجا جواب سوالت رو میگیری
وقتی شروع به خوندن کردم و دیدم شما خطاب به آرمین عزیز چی گفتین احساس کردم دارین با من صحبت میکنین احساس کردم اون حس درونیه بیخود من رو اینجا نیاورده
من همیشه نظرات بچه ها رو با ذوق می خونم و کلی مطلب از دید اونها برام بهتر جا میفته یه جورایی یه دانشگاهه برای من ، ممنونم بابت این که تصور و شهود خودتون رو اینجا با ما به اشتراک گذاشتین
به امید باز کردن و رها شدن از همه قفلهای دیدنی و نادیدنی ، اونیکه می دونیم و اونیکه ازش خبر نداریم
در مسیر هدایت رب و توفیق روزافزون برای شما دوست گرامی در این خانواده صمیمی و دوست داشتنی؛آمین
امروز صبح یه جورایی غافلگیرشدم و واقعا هنوز هنگم امروز توی برنامه تمرین ستاره قطبی که هر روز صبح انجام می دم اینو اول بگم بچه من واقعا وقتی دارم با آگاهی کامل با انجام تمرینای استاد خوبم که از برنامه اشون گرفتم آگاهانه چیزایی رو تجربه می کنم که هر گز تو ی عمرم نه دیدم نه شندیم من امروز از خدای خوبم یه سر چیزایی خواستم که همین الان به دو تانشونه بیظیر در باره خواسته مهمم رسیدم که می دونم که چقدر نزدیکم بهش خدایا صد هزار بار شکرت و به خودم آفرین گفتم و یه عالمه سپاسگذاری کردم خواستم یکی چیزایی ببینم که خواستم و دیدم توی این قسمت سفر نامه خارق العاده دوباره تصاویر ناب بوداز سفر نامه و انصافاً تنها جایی که هیچ روزیش تکراری نیست هیچ چیزی رو تو نمی تونی پیش بینی کنی چون خودت رو سپردی به این جریان جاری و خواستی هدایت بشی یه روز دیگه یه بار دیگه قشنگ غافلگیر می شی اگه بخوای و یه عالمه شاد می شینی سر کارت دوباره اون آسمون تمیز که هیچوقت عین 64 روز قبلش نبود و دوباره یه جور دیگه زیباتر خودش رو بهت نشون داد ممنونم ازت آسمون قشنگم چقدر امروزم قشنگ خودت رو آرایش کردی چه زیبا بودی با ابرای پنبه ای. خدایا شکرت ممنونم از شما استاد خوبم که اینو بهم نشون دادید یه چیزی بگم من هم واقعا فهمیدم امروز می تونم یه سفر نامه بنویسم از سفر به دور امریکا از وقتی با شما هم سفر شدم شما به من نشون دادید من می تونم روی کاغذم بنویسم گاهی برای دوستام تعریف می کنم اونا فکر میکنن من رفتم یه همچین جایی اونا کاملا غرق صحبتای من می شن من لذت بردم هر بار صبح لباسمو پوشیدمو با چشمام همراه شما شدم توی جاده یا یه روزایی پیاده یا با ماشین یه روزایی سبد خریدمو برداشتم و توی فروشگاه ها با شما خرید کردم تحسین کردم این همه رنگ این همه زیبای و طراوت و تازگی رو این همه فراوانی نعمت رو یه روزایی دستمو شستم توی همون سرویس بهداشتی تمیز درست پشت سر خانم شایسته عزیزم یه جاهایی من هم امیاز بالای به اون رانده های که شما سوارماشینشون شدید که بی نهایت مهربون بودن و هدایت شدیم به یه جای جدید بی نظیر دیگه یا وقتی زیر اون آبشار نیاگارا رفتیم منم جیغ زدم خندیدم و رقصیدم دنبال کردم اون سنجاب کوچلو رو دنبال کردم اون آهوی زیبا رو که ساعتها به لنز دوربین خیره شده بود یاهمین الان کنار اون مجسمه کارتونی روی پل منم عکس گرفتم روی اون خطی که مرز دو ایالت رو جدا کرده بود من دستمو گذاشتم و عکس گرفتم کنار اون قفلای عاشقا ایشالا عشقشون نه با قفل به فنسای پل بلکه به بند بند وجودشون محکم باشه و باعث رشد ارتقا هم باشن برای تک تک شون آرزوی سلامتی کلی شادی کردم.
از تون استاد ممنونم بی نظیر بود امروزم خیلی زیبا بود دست شما درد نکنه .
بزارید از اینجا شروع کنم ،از شبی که خواب دیدم سفر کردم به آمریکا.یادمه صبح که از خواب بلند شده بودم احساس فوق العاده ای داشتم.پر از انرژی پر از احساس خوب چون خوابی که دیده بودم کاملا با خواب های دیگه متفاوت بود. خواب دیدم که تو هواپیما هستم و در حال فرود اومدن هستیم،نمیدونم دقیقا کجا بود ولی منظره هایی که از قاب پنجره هواپیما میدیدم حسابی دلبری می کرد.سرسبزی موج میزد دریاچه های کوچک با ریتم زیبا کنار هم قرار گرفته بودن و بین اون همه سرسبزی خودنمایی میکردن. وقتی رسیده بودم تو خواب به خودم یک لحظه گفتم که من چطوری ویزا گرفتم و همون موقع حسی بهم گفت که حالا که مهم نیست چون تو الان اینجایی.بعد دیدم که توی یک اتوبوس دوطبقه هستم با فراد دیگه، اتوبوسی که سوار بودیم شبیه اتوبوس های توریستی شهر لندن بود و من در طبقه بالای آن ایستاده بودم و در مسیری حرکت میکردیم پر از زیبایی و سرسبزی در دو طرف راه،نکته جالبش این بود که برخورد باد روی صورتم و موهام رو احساس میکردم و با اینکه به سمت خورشید و نور در حرکت بودیم ولی من را اذیت نمیکرد.در همین مسیری که داشتیم میرفتیم در اتوموبیل مشکی رنگ بسیار زیبایی استاد و مریم جان و مایک را دیدم.بعد هم به خانه ای فوق العاده زیبا و بزرگ و مجهز رفتیم که قرار بود همه افرادی که به اونجا دعوت شده بودند اقامت داشته باشند و جالب تر این بود که با وجود اینکه هیچ کدوم از افراد را نمیشناختم ولی همه همراه بودیم و همه لذت میبردیم.
من این خواب را چند ماه پیش دیدم دقیقا یادم نیست که کی بود و نکته دیگه ای که بود این بود که من از ابتدای سفر به دور امریکا همراه و هم مسیر با عزیزان نبودم تا اینکه یک روز اون مقاومت کنار رفت و شروع کردم به دیدن فایل ها و آگاهی هایی که پشت سر هم از دیدن این ها پیدا میکردم.از دیدن منظره ها لذت میبردم از احساس خوبی که در طول این سفر موج میزد از روش حل کردن و برخورد با مسائل درس گرفتم و لذت بردم از این همه نعمت و ثروت که در جای جای این سفر دیده میشه.درسته که به صورت فیزیکی در امریکا نبودم ولی اینقدر با دیدن این فایلها احساس میکنم خودم در اونجا حضور دارم که وقتی با دوستانی که در امریکا هستند و یا سفر به امریکا داشتن صحبت میکنم فکر میکنند که من هم در آنجا بودم از همه همه تر اینکه خواسته هام بیشتر شناختم و به جاهایی هدایت شدم که پر از احساس خوب و فراوانی و لذت فراوان بود.
با تمام وجودم مکان و زمان مناسب را درک کردم و دیدم دقیقا باید زمانی من شروع به دیدن فایل ها میکردم که مناسب با فرکانس های من بود .یادمه وقتی یکبار داشتم یکی از قسمت های سفرنامه رو میدیدم متوجه شدم که چه جالب من دارم با استاد و مریم جان از شهری به شهر دیگه از ایالتی به ایالت دیگه سفر میکنم و دیدم که در هر قسمت چقدر سرسبزی هست و یاد خوابی که دیده بودم افتادم و متوجه شدم که همه عزیزانی که در خواب باهاشون همسفر شده بودم را انگار میشناسم .
دوست داشتم این تجربه خوب را با شما شریک شم و اما در مورد این فایل، بازم مثل همه فایل های دیگه پر از نعمت و ثروت و فراوانی بود.
* ایده نمایش پلان شهر به صورت شماتیک خیلی جالب بود که به ساده ترین ولی زیباترین شکل نمایش داده بودند. من دانشجوی رشته معماری هستم و به ساختمان ها توجه میکنم چیزی که برای من جالب بود طراحی شهری فوق العاده زیبا و در هماهنگ بودن ساختمان ها و شهر و رودخانه بود این که چقدر تم رنگی فوق العاده و هماهنگ با هم داشتند که از هر سمتی که نگاه میکردی زیبا بود.
* برای من در طول همه فایل هایی که دیدم چیز جالبی که بوده فراوانی کارها و فعالیت هایی که میشه انجام داد بود و این امکان را به افراد آنجا میده تا هرکدام بنا به سلیقه و خواسته هاشون کاری که دوست دارند انجام بدن به دور از هر قضاوتی. از بازارچه گرفته تا بازی اسکوتر روی پل ،از تفریحات آبی گرفته تا امکان رفتن به بالای پل و دیدن مناظر اطراف ،از فضایی جهت بازی بچه ها تا پیاده روی بزرگترها و ….
* اینکه در هرجایی میشه ثروت ساخت و نمونه آن بازارچه کنار رودخانه که علاوه بر ایجاد امکانات و احساس خوب در افراد، راهی برای ایجاد ثروت بود.
* اینکه با وجود اینکه ممکنه با اعتقادات و باورهای دیگران در موضوع هایی هم عقیده نباشیم ولی به باورها و عقاید دیگران احترام بگذاریم
* و تکه ای از آهنگ که وقتی برای اولین بار شنیدم برام جالب بود که میگه : God’s country
* و در نهایت چیز جالبی که دیدم وقتی استاد بین دو راه (یکی پله ها و دیگری مسیر صاف ) مسیر راحت تر را انتخاب کرد برای من جالب بود و من را یاد مواردی انداخت که با وجود اینکه راه های ساده تر وجود دارند ولی راه های سخت را انتخاب میکردم.
در آخر میخواستم از صمیم قلب تشکر کنم از استاد و مریم عزیز و همه همسفرهایی که با بودن آن ها این سفر لذت بخش تر شده است.
به نام خدا سلام دوست عزیز …از کامنتت لذت بردم خیلی قشنگ لمس و حسش کردم …آفرین …. به ندای قلبت گوش کن و همینطور ادامه بده ..کن فیکون منتظرته . شک نکن . ازت به خاطر کامنتت خیلی ممنونم . جنس خوابت رو میدونم این هدایته . دنبال هدایت بودی که الان اینجایی .برات بهترینهارو ارزو دارم . در پناه الله باشی . ?
خیلی خوشحالم از تاثیری که این خواب و احساس آن هم روی شما داشته، ممنون از حضور شما و همه همسفرها که با بودن شما این سفر زیباتر شده و از نوشته ها میشه کلی باور ایجاد کرد و درس گرفت
سلام نام زیبای خدای قدرتمند،یگانه تکیه گاه من هست، خدایی که بهشت رو همین جا آفرید، به استاد عزیز، مریم جان و تک تک راهیان این مسیر به سوی سعادت، عشق و خوشبختی تقدیمش میکنم.
مریم جان میدونی اصلا نتونستم نیام و ننویسم.
دیشب قبل از خواب به معنای واقعی حس کردم توی بهشت هستم، توی رخت خواب بهشتی.
وای خدای من اصلا بیان کردن اون لحظه ها توی کلام کار سختیه، میتونم بگم محکم تو بغل خدا بودم، میتونم بگم این دفعه که تو بغلش بودم با بقیه دفعه ها فرق داشت، خالص تر بود، قشنگ تر بود، اشکامو درآورد.
الانی که دارم مینویسم هم دارم حسش میکنم، خدارو.
وااای من عاشقتم خدا جونم.
اصلا دستام هیجان دارن برای نوشتن، نفس هام تند تند میزنن، قلبم خیلی قشنگ تر میزنه.
این سفرنامه به هم پیوسته داره چه هاااا میکنه وقتی با دوره های استاد ترکیب شد داره معجزه میکنه.
به نظرم هر قسمت از دوره های استاد خودش یه دوره هست(مثلا دوره قانون تکامل(قسمت 2 و3جهان بینی)، دوره رسیدن به خواسته ها(قسمت 5جهان بینی))
مگه رسیدن به خواسته ها و نتیجه گرفتن از دوره و سفرنامه این نیست که:
با خودت و خدات به صلح برسی.
بتونی از داشته های الانت لذت ببری جوری که تو بهشتی.
خیلی آدم به موقعی بشی توی همه جا.
بتونی بی قید و شرط به همه آدم ها عشق بورزی.
بدون حسادت تجربیاتت رو، چیزایی که بهت کمک کردن، نتایجت رو باهاشون درمیون بزاری.
اینکه به سفری طولانی هدایت بشی(که تا قبلش بیشتر از یک هفته ای ده روز طول نمیکشید، الان بیشتراز یک ماه شد)
اینکه سرسچرده هدایت خدا بشی و بزاری برات برنامه ریزی کنه.
از حال الانت راضی باشی.
ایده های فوق العاده بهت الهام بشه و ندونی اصلا کدومشو اجرا کنی.
زبان الهامات رو بهتر یاد گرفته باشی و بتونی راحت تر از قبل با خدا حرف بزنی.
از یک هفته قبل خودت بهتر شده باشی.
فقط و فقط با خودت رقابت کنی.
طرز فکر و سبک زندگی شخصی خودت داشته باشی.
خودت رو ارزشمند بدونی و عاشق خودت باشی.
اینکه یک سال قبل، رشته ارشد توی دانشگاه دولتی قبول بشی و نری، چون میدونی راهت دیگه از اون مسیر نمیگذره.
ایمان، امید، توکل و صبرت از یک سال قبلت خیلی بهتر شده.
نفس هات رهاتر، سبک تر شدن.
با مثبت شدنت، فضای خونه رو مثبت کرده باشی و تاثیرگذار بودی.
روابطتت خیلی بهتر از قبل شده باشه.
و……
بله اینا نتیجه هستن، نتیجه ها صرفا مادی نیستن، نتیجه همین حال خوب هست،
حال خوب
همین حال خوب که سعی میکنیم در بیشتر طول روز ماه و سال داشته باشیم و خداوند هم قربونش برم طرف خودشو انقدر خوب انجام میده که پاداش هایی بیشتر و بیشتر بهمون میده.
حال خوب که باعث هدایت پرودگارمون به بهترین جاها میشه.
با حال خوبه که به همه چی میرسیم.
با حال خوبِ دائمی.
اگه صبور باشیم و بزاریم تکاملمون طی بشه و این حال خوبمون رو همیشگی کنیم معجزه پشت معجزه رخ میده.
اون وقته که خیلی از بچه های اینجا میان مینویسن ما به خواسته هامون رسیدیم، به اون خونه و ماشین به راحتی و با لذت بردن از مسیر رسیدیم، اون وقته که میگن ما الان استاد و مریم جان رو ملاقات کردیم و تو پرادایس هستیم:)))
خدایا من عاشقتم که به من الهام میکنی و من فقط تایپ میکنم. خدایا در قلب من هستی تا بینهایت.
تا بینهایت تلاش میکنم در این مسیر پراز خیر برکت بمونم.
دوست داشتم دعای خودم رو براتون بزارم:
خدایا حس بویایی ام رو انقدر قوی کن که بوی تورو همه جا حس کنم.
خدایا حس شنوایی ام رو انقدر قوی کن که صدای تورو، الهامات تورو بشنوم.
خدایا حس لامسه ام رو انقدر قوی کن که همه جا تورو لمس کنم، حست کنم.
حس بینایی ام رو انقدر قوی کن که همه جا تورو ببینم، نشانه هایی که برام میفرستی رو ببینم
حس چشایی ام رو انقدر قوی کن که طعم تورو همه جا بچشم.
خدایا شکرررررررررررت. عاشقتم، عاشق واقعی.
دوستای قشنگم زندگیتون سرشار از خدا، سلامتی، عشق و ثروت بینهایت باشه.
خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم که این عزیزان شدن دستای تو برای تغییر زندگیم خدایا شکرت شکرت شکرت
استاد عزیزم و خانم شایسته مهربونم کاشکی می شد ما هم از زندگی مون فیلم می گرفتیم و براتون می فرستادیم تا شما هم از تغییر باورهامون و تغییر زندگی مون لذت می بردین و می دیدین که چیکار کردین با زندگی ما ????
منی که قبلا به قدری وابسته بچه هام بودم که هر موقع می اومدن خونه و چند روز می موندن بعد می رفتن شهر خودشون برا تحصیل یا زندگی انگار دنیام به آخر رسیده به قدری گریه می کردم که همسرم شاکی می شد برا همین هم وقتی همسرم خونه نبود بلند بلند گریه می کردم و وقنی همسرم خونه بود می رقتم پشت در اتاق و با صدای آروم برا مدتی زیادی گریه می کردم خلاصه تا چندین روز زندگی به کامم تلخ می شد ولی حالا حالا دیگه من اون مادر قبلی نیستم وقتی می رن می گم به خدا می سپارمتون و واقعا به خدا می سپارمشون و خیلی به ندرت می شه که فقط کمی اشک تو چشام جمع می شه بچه هام تعجب می کنن و مرتب تماس می گیرن می گن مامان واقعا حالت بد نشد ما رفتیم و من با اعتماد به نفس بالا می گم نه هر جا می خواین برین می دونم یه کسی هست که بیشتر از من بهتون علاقه داره و همیشه مواظبتونه درست می گن استاد که اگه وابسته نباشیم زندگی برامون زیباتر و آرامشبخش تر می شه واقعا ???????
مدتیه که دارم از قانون استفاده می کنم می بینم که چقدر از همه لحاظ زندگی زیباتر شده دیروز تو اون اداره بین اون همه آدمهایی که کنارم بودن من فقط از قانون هستی استفاده کردم و بر خلاف بقیه و البته گذشته خودم طبق قانون عمل کردم و خدای من ???? نه تنها آرامش داشتم بلکه کارم جلوتر از همه اونها انجام شد و رفتم خونه و کلی با گوش دادن به فایلهای استاد عزیز و کار کردن رو باورهام لذت بردم ????? همونجا با خودم گفتم آخه تو چقدر در دنیایی بدی زندگی می کردم و خدایا سپاسگزارم که دستان بسیار عالیت و برام فرستادی ????
راستی بازم بگم هم یه خبر مالی خوب برام او مد و بازم مثل همیشه تمام چیزهایی و می خو استم بگیرم بدون اینکه حقوقم و حساب کتاب کنم خریدم و باور کنین که همیشه بیشتر از حقوقم خرج می کنم ولی نمی دونم چطوری خدای مهربونم برام می فرسته ?????
اینم گفتم تا باورهاتون قوی تر بشه
برای همه خانواده عباس منش از استاد عزیزم تا خانم شایسته خوب و نازنین و مایک دوست داشتنی و تمام دوستان عزیزم بهترین روزها رو براتون آرزو می کنم ??????
نمیدونم چرا اما وقتی ی همچین نظری رو میخونم ک ی نفری باز از دنیای قبلی خارج شده و خود واقعیش رو پیدا کرده و داره تو مسیر پیش میره و نتیجه تازه فرکانس هاش رو داغ داغ تجربه میکنه خیلی بیشتر لذت میبرم تا ی فردی که خب خیلی مدته داره نتیجه فرکانس هاش رو میبینه
نمیدونم شاید اینجور نتایج بیشتر روی باورهام تاثیر میذاره تا بگم ئه حمید جان بببین ی نفر دیگه هم از قانون نتیجه گرفت و هی تایید کنم.
جالبه افرادی رو هم ک میشناسم هم ناخوداگاه دارن از قانون استفاده میکنن و ازش برام میگم و من لذت میبرم و تحسینشون میکنم
دیشب ارایشگاه بودم (ایشا… ارایشگاه دومادیم (: ) من میگم ایشا… مبارکه شما هم بگو (:
ارایشگرم ی پسر 24-25 سالس. یهو بهم گفت حمید میخوام برم ترکیه نظرت چیه
گفتم عالیه…. افرین
کلا باهم دیگه تقریبا از خواسته هامون صحبت میکردیم
گفت اره الان دارم دوره تکمیلی ارایشگری و گریم و فلان رو میرم و ایشا.. بعدش دیگه میرم ترکیه
بعد خیلی برام جالب بود ک گفت من همیشه خودم رو ادم موفقی میبینم و قبل خواب تجسم میکنم که ب موفقیت رسیدم و کلی حرفای مبتنی بر قانون
یعنی کلی لذت بردم از شنیدن و همزمان داشتم تحسینش میکردم و تایید میکردم قانون بی تغییر خداجونمون رو و سپاسگزاری
باز بعدش رفتم یجایی کاری داشتیم همون افرادی ک ب ی بنده خدا با حس بد جواب میدادن با من خیلی خوش برخورد رفتار کردن و من باز هم تایید کردم که اره منم ک افراد رو برانگیخته میکنم که به من اونجوری ک دوست دارم جواب بدن و رفتار کنن و باز هم تایید میکردم و سپاسگزاری رو لذت بردن
الان ک خوندن نظر شما این حس رو در من ایجاد کرد که ببین باز قانون جواب داد
خداروشکر ک خودم رو ب خدا سپردم و مثل استاد همین الانم بهش گفتم خداجون خودت کارارو برام انجام بده من اصلا تو مود زجر کشیدن و زحمت دادن به خودم نیستم.
چون من ک خدا نیستم تو خدایی پس باید همونطور ک گفتی هدایت بر منه منو از بهترین مسیر به خواسته هام هدایت کنی مثل همین الان ک تا اینجا کلی راحت شرایط دلخواهم رو برام فراهم کردی
استاد مثل شما وقتی حسم خوبه گفتم فرکانسم قوی تره پس به خواسته م نزدیکترم و حسم بهتر شد.دارم تمرینش میکنم.
البته هنوز فایل تجسم خلاق قدم دوم و ندیدم.فعلا خودم درک کردم چیکار بکنم و فایل جدید جز خواسته امروزم بود.
جالبه اومدم توی دانلودها قسمت سفر به دور امریکا زدم دیدم فایل جدید و نزاشتین ولی توی تلگرام پیامش اومده بود و از روی لینک تلگرام رسیدم به این فایل.?
یکی از خواسته هام تیکش خورد.باورتون نمیشه توی قلبم غوغایی برپاست.فقط واسه اینکه یاد گرفتم تازه چیکار باید بکنم.
بریم سراغ فایل امروز،
رودخونه شماتیک که روی زمین طراحی کرده بودن عالی بود.حل مسئله به چی میگن مگه.این حل مسئله بود.چقدر افکار و ایده های نابی دارن.کار خیلییی ساده بود ولی ارزشمند چون یکی از دغدغه های مردم و حل میکرد و باعث میشد مردمی که بار اوله میان اونجا یکی از نگرانی هاشون این نباشه که ما اینجا رو بلد نیستیم و به خاطر اینکه از دیگران نپرسن کلا بیخیال دیدن اونجاها بشن.راحت ترین جایی که میتونستن این طرح و پیاده کنن زمین بود.که ادم حتی مجبور نشه مسیرشو عوض کنه تا به این نقشه برسه.توی مسیر گذاشته بودن.چقدر خلاقن این آدم ها.
استاد توی فایل های ثروت ۱ فکر میکنم گفتن هر کاری که باعث حل مسئله بشه ثروت افرینی میکنه.حتما طراح این رودخونه هم طبق قانون اگر ترمز نداشته باشه مطمئنا توی مسیر ثروته.
علف های دو رنگ دو طرف این رودخونه هم که زیبایی رو دوچندان کرده بود.مخصوصا رنگ زردش.
اونجا که استاد از پل حرف میزد و هیجان داشتین به این فکر کردم که شما عمدا هر اتفاق یه کوچولو جالب از نگاه خیلی هارو خیلییی بزرگ میکنید و از چیزهایی حرف میزنید که ممکنه به فکر طراح اون نرسیده باشه.یعنی عمدا میگردین دنبال نکات مثبت هرچیز.
پس من یاد گرفتم وقتی هرچیز و میبینم هرچند ساده و معمولی آگاهانه بگردم دنبال مزیت هاش.
هوای اونجا من و دیونه کرد.چقدر بازارچه رو جای خوبی گذاشته بودن کنارشم پارک برای بچه ها و ترکیب رنگی که انتخاب کرده بودن برای وسیله های بازی من و به شوق اورده بود چه برسه به بچه های شکلاتی.?
در کل قاب تصویر مربوط به بازارچه از آسمون تا زمینش توی چند ثانیه که کلا توی یک تصویر بود،رنگبندیش بی نظیر بود.
استاد نگذریم از اینکه شما هم عشق عکاسی دارید.چون داوطلبانه پیشنهاد عکس گرفتن از اون خانم و آقا رو دادین.دائما هم در حال عکاسی با گوشی هستین و لذت بردن از عکس های گوشی تون و تعریف از کیفیت عکس های گوشی.
* از بس این کارو کردین هدایت شدین به سمت جدیدترین گوشی آیفون و خریدینش چند روز پیش.
ما حواسمون هست به این چیزا و کلا قانون و تو شما کنکاش میکنیم. *
و اون رودخونه واقعی و قشنگ و تصویر مرکز شهر که چقدر تمیز بود تصویرش از روی پل.
دیوار نرده ای مربوط به قفل های عشق هم که فلسفه خودشو داره.جالبه که من انتظارم تایید استاد بود ولی کاملا مشخص بود که براش خیلی بی معنی بود و اینو از چهره ش میشد فهمید.
میدونید شما الکی از هرچیزی تعریف نمیکنید شما هرچیزی که تو مسیر قانون و کمک کردن به بهتر شدن کیفیت زندگی بکنه براتون مورد تاییده و درواقع از قانون به نفع خودتون استفاده میکنید.
این نیست که هرچیزی که جلوی چشمتونه رو به به و چه چه کنید براش هرچیزی که تو راستای قوانین زندگی باشه برای شما تحسین برانگیزه.
مثلا من خوشم اومد از این اتفاق قبلا هم دیده بودم برام جالب بود.ولی الان واکنش شما من و به خودم اورد که تو هنوز یکم درگیر توهم هستی توی عشق و قانون عشق و هنوز خوب درک نکردی.
نه اینکه به این کار اعتقادی داشته باشم ولی معمولا خانم ها به این کارها علاقه دارن وشاید این کارهارو یه سند میبینن برای اثبات عشق همسرشون به خودشون.
در کل تلنگر بود برام که چشمم به واقعیت باز بشه و حواسم باشه که عشق ورزی از درون آدم ها نشات میگیره نه با قفل و کلید.
یاد گرفتم اگر چیزی توی مسیر نگاهم هست تمرین کنم تو لحظه به خودم یاداوری کنم تحسین من باید الکی و بدون فکر نباشه و از چیزهایی که به بهتر شدن کیفیت زندگیم کمک میکنه تعریف و تمجید کنم نه از هرچیز درست و غلطی که تو مسیرمه.
ما میتونیم ببینیم هرچیزی که تو مسیرمونه ولی از چیزهایی که مورد علاقه مون نیست بدون ذره ای احساس بد بگذریم و ظرفمون و بزرگ تر کنیم با تجربه های جدید.
ولی روی تابلویی که اونجا بود قلبی که کشیده بودن و کلمه Love واقعا زیبا بود.کلا این کلمه عشق به هر زبونی قشنگه? و ترکیب رنگی قفل ها رو هم دوست داشتم.
چقدر شخصیت و چهره استاد متفاوت میشه وقتی همچین چیزایی که میبینه و کاملا جدی در موردش صحبت میکنه.
هرچیزی که بخواد از خلاف قوانین زندگی صحبت کنه کاملا استاد و جدی میکنه و اونجاست که احساس میکنه این آدمی که ما تو این فایل ها میبینیم به وقتش چقدر محکم و غیر قابل نفوذ میشه.
تحسین برانگیزه این اخلاق شما که هرچیز و تو جای خودش حفظ میکنید.
و ثروت و فراوانی و زیبایی رو توی این فایل من تو ماشینهای زیاد و ساختمون های خوشرنگ و فروشگاه هاودرختهای سبز و پرنده های زیبا و گل های بی نظیر دیدم.
و انتخاب مسیر آسان هم که یکی از قوانین اصلی زندگی استاده همه چیز ساده و راحت انجام بشه.
مهمترین نکته که هممون تو این سفرنامه لمس کردیم آزادی آدم ها و زندگی کردن برای دل خودشون بدون ترس از هیچ قضاوتی بود.
خوشحالم از اینکه لحظه به لحظه فیلم و استپ میکنم و مینویسم.
سلامی به زیبایی برگهای پاییزی به همه اعضای خانواده عزیزم
امروز صبح تو تمرین ستاره قطبیم نوشتم که میخوام یه فایل جدید ببینم واین از اولی مرسی خداجون عاشقتم
به خودم قول دادم تمرکز کنم روی نکات مثبت وهر آنچه که درک کردم رو برای خودم بنویسم تا یادم بمونه .
وقتی که اول فایل گفتید میخوام پیاده از ایالت کنتاکی برم اوهایو توی مغزم ناخود آگاه یادم به نشونه دیروزم افتاد که دقیقا توی اون فایل هم گفتید قبول درید اگر هر فردی با هر شرایطی بخواد پیاده بره از شهر خودش به هر کشوری که دوست داشته باشه وذهنم گفت بله که میشه هزاران نفر هستند که میرن پیاده روی اربعین .من تو مستندها خیلیها رو دیدم که پیاده جهان گردی میکنن وحتی یاد مارکوپولوی خودمون توی سایت افتادم که بارها نوشته بود که پیاده از شهری به شهر دیگه سفر کرده واز دیدن زیباییهالذت برده .از همین جا بهت سلام میکنم دوست خوبم مارکوی عزیز .
اما نجواهای ذهنی تو همین چند ثانیه شروع شد وگفت یعنی از اینجاتا اوهایو چقدر راهه که استاد میخواد پیاده بره و….
وقتی خندیدید وگفتید روی اون پل مرز بین دوتا کشوره ؛ذهنم رفت به آبشار نیاگارا که وسط مرز دوتاکشور بود .وبا خودم گفتم به راستی مرز بین خوشبختی وبدبختی ؛فقروثروت؛خوب وبد وهرمرز دیگه ای یه خط کوچیکه .نیازی نیست که خیلی تلاش سختی بکنی تا بهش برسی فقط کافیه پاتو از این ور خط بزاری اون ور خط .
توی دلم غوغای عجیبی به پا شده از دیدن این فایل واین همه ثروت ونعمت وخیلی خیلی مشتاقم که ثروتمند بشم ومنم کمک کنم جهان جای بهتری برای زندگی بشه چون قبلا این دیدگاه رو داشتم که من این همه پول رو میخوام چیکار به اندازه ای که بخورم ونمیرم ودستم جلو کسی دراز نباشه خدایا بهم بده بعد توآخرت برام جبران میکنی در صورتی که خودم هر روز وسی سال تمام میگفتم ربنا آتنا فی الدنیا حسنه وفی الاخره حسنه وقنا عذاب لنار وجالبه که هیچوقت به معنی چیزی که میگفتم هیچ توجهی نداشتم .بانو مریم عزیز داری با روحم بازی میکنی .داری با قلبم بازی میکنی .خودت نمیدونی ولی داری ذهنم رو تربیت میکنی که فقط زیبایی ببینم .داری کاری میکنی که تمرکزم رواز زندگی خودم برداشتم وفقط زیبایی میبینم .
ظرف میشورم اما میخونم سلام سلام زندگی سلام
دارم جارو میکنم میگم باید پارو نزد واداد باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هر جا دلش خواست به هر جا برد بدون ساحل همونجاست
نمیدونم چم شده ولی دارم عاشق میشم
عاشق اون خدایی که شما دارید
نه اون خدایی که یه عمر برام ازش گفته بودند که چنین میکنه وچنان میکنه
خدای شما خیلییییی زیباست وزیبایی رو دوست داره .
من خدای غم پرست خودم رو دیگه نمیخوام .
میخوام از امروز به خودم تعهد بدم زیبا زندگی کنم وکمک کنم جهان جای بهتری برای زندگی باشه
میخوام خدام رب العالمین باشه ؛فرمانروای کل هستی
همونی که وقتی ازش هدایت میخوام به زیبایی هدایتم میکنه
وقتی تو شب بهش نگاه میکنم با ستاره هاش بهم چشمک بزنه وبگه سلام بنده قشنگم خیلی دوست دارم
استاد عزیزم منم دوست ندارم به کسی قفل بشم چون اگر قفل بشم متوقف میشم واین اصلا چیز خوبی نیست
من دوست دارم رو به جلو حرکت کنم وهر روز زندگیم زیباتر از دیروز باشه .
وقتی اینجا وتوسایتم هیچ چی نمیفهمم وشماها همتونخانوادم شدین .
تا الان بیشتر توجهم به سفرنامه برای توجه به زیبایی ها بوده ولی از امروز میخوام تمرکز کنم بر روی باورسازی
اینکه بتونم از هر قسمت باورهای مفید و تاثیرگذاری پیدا کنم و سعی کنم این باورها رو در خودم نهادینه کنم
همسفرهای عزیز اگه دوست داشتن در این پروژه باورسازی همکاری کنند
من از دیدن این قسمت برای خودم دوتا باور پیدا کردم
1- اینکه وقتی دارم تفریح میکنم به شغل و در آمد فکر نکنم و همه حواسم به لذت بردن از چیزی باشه که در موقعیتش هستم
باور اینکه فروش و گسترش کسب و کار من داره انجام میشه
تا امروز خیلی سعی میکردم که هر روز به شغلم فکر کنم که چطور باید گسترشش بدم یا فروش بیشتری داشته باشم، میدونم که توجه کردن به کسب و کار باید باشه ولی وقتی زیاد بشه ناخودآگاه تمرکزت میره سمت پیشرفت نکردنش
چون به اندازه ای که من هر روز بهش توجه میکنم و برای گسترش فکر میکنم نتیجه لحظه ای یا یک هفته ای نمی بینم و یه جورایی نجوای ذهنیم قوی میشه که ببین فایده نداره
ولی وقتی بتونم این باور رو در خودم ایجاد کنم که گسترش کسب و کار داره انجام میشه و اونم یکی از این همه نظم حاکم بر جهانه و همونطور که نیاز نیست من به طلوع و غروب و وزش بادها و بارش باران و هزاران فرایند الهی دیگه فکر کنم نیاز نیست که به چگونه بزرگ شدن کسب و کارم فکر کنم و بخوام من اونو بزرگ کنم
بهتره ایمانم رو قوی تر کنم که خداوند برای من این کار رو انجام میده، مثل همه کارهایی که انجام داده و من بتونم ایمان و اطمینان قلبی در خودم بوجود بیارم و به آرامش و احساس خوب برسم
در این ویدیو به وضوح دیدم که استاد عباس منش یک لحظه به کسب و کارش فکر نکرد و صحبتی دربارش نکرد همونطور که در قسمت های قبلی این اتفاق رخ نداده، خیلی آزاد و رها از مساله کسب و کار داره از زندگی لذت میبره و این نیاز به ایمان و اطمینان به خداوند داره. حتما حواسش به کسب و کارش هست ولی این توجه انقدر پررنگ نیست که بخواد جنبه های دیگه زندگی رو تحت تاثیر خودش قرار بده
چون این تجربه رو دارم که مثلا در سفر بودم ولی فکرم درگیر کسب و کار بوده و معمولا هم درگیر بخش منفی اون که چرا بیشتر نمیشه، چرا گسترده تر نمیشه،و کلی چرا که حال منو بد میکرد
اما از این فایل دریافتم که کسب و کار رو نباید خیلی جدی بگیرم، بازم میگم نه اینکه رها کنم، به این معنی که به موفقیتش اطمینان داشته باشم و دیگه نگرانش نباشم
همین الان که دارم اینها رو مینویسم احساس بهتری دارم، چقدر خوبه نوشتن و به اشتراک گذاشتن
2- باور خوب دیگه ای که از این ویدیو پیدا کردم، اینه که از قفل استفاده نکنم
نخوام هیچ چیزی به من قفل بشه، و همچنین خودم رو به هیچ چیزی قفل نکنم
به خواسته هام قفل نشم
به ثروت بیشتر داشتن قفل نشم
به فلان و بهمان شدن قفل نشم
بلکه زندگی کنم، رها و آزاد از هر موضوعی که یا به من قفل بشه یا من بهش قفل بشم
خیلی این جمله استاد قشنگ بود
من دوست ندارم هیچ چیزی بهم قفل بشه
چه باور قشنگی
چه احساس خوبی به آدم میده
احساس رهایی که بالاترین سطح احساس خوبه
جالبه الان که دارم مینویسم باور دوم که قفل نشدن بود یه جورایی در باور اول هم وجود داره
اینکه به کسب و کارم قفل نشم و اون رو جزئی از روند طبیعی جهان هستی بدونم که در حال گسترش و پیشرفت کردنه
من از امروز این دو باور عالی رو در لیست باورهای VIP ذهنم قرار میدم و سعی میکنم به اونها در زندگیم عمل کنم
دوست عزیزم رضا جان ممنون به خاطر اینکه نظر فوق العاده و پیشنهادت رو نوشتی
در مورد درگیر نبودن و قفل نشدن به کارت یا همون رها کردن و ارتباط و یکی بودنش با باور اول که من اسمش رو میذارم زندگی در لحظه باید بگم که دقیقا اصل موضوع همیه که خیلی هم تو تو حاشیه ذهنمون قرار میگیره و اصلا بهش توجهی نمیکنیم
یعنی یجورایی اصلی ترین اصلیه که انگار ناخوداگاه تو حاشیه قرار میگیره و باعث میشه دیر ب خواسته برسیم یا اصلا نرسیم
من تو چندتا کامنت قبلیم که یجورایی عمیق به خودم نگاه کردم دیدم 5 تا اصل برای رسیدنم به خواستم وجود داره
1) واضح بودن هدف
2) باور دارم خداوند همیشه منو حمایت میکنه و بهترین مسیر رو برای رسیدنم به خواستم در نظر میگیره
3) باور دارم توانایی انجام هر کاری رو دارم، هر کاری…..
* نمیدونم چطور و از کجا اما تو همون مثالی که تو اون فایل زدم گفتم من با توجه به همین اصل 2-3 به اولین الهامم عمل میکنم و تو دل همین مسیر خودش رخ میده
4) عمل به اولین الهامی که بهم میشه
5) رسیدن به نتیجه
اما نکته مهم که تو همه این 5 مورد وجود داره داشتن احساس خوبه ک یکی از تبصره هاش رها کردن همه چیز. خواسته، نوع رسیدن به خواسته، ابزارش، دستایی ک قرار این کار رو برات انجام بدن
بذار یچیز دیگم اضافه کنم ک دیشب بهم الهام شد
تو ایات سوره لیل هم این جریان توصیح داده شده با ی دیدگاه دیگه
إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّى ﴿۴﴾
که همانا تلاش شما پراکنده است (۴)
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى ﴿۵﴾
اما آنکه [حق خدا را] داد و پروا داشت (۵)
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى ﴿۶﴾
و [پاداش] نیکوتر را تصدیق کرد (۶)
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى ﴿۷﴾
بزودى راه آسانى پیش پاى او خواهیم گذاشت (۷)
وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى ﴿۸﴾
و اما آنکه بخل ورزید و خود را بى نیاز دید (۸)
وَکَذَّبَ بِالْحُسْنَى ﴿۹﴾
و [پاداش] نیکوتر را به دروغ گرفت (۹)
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى ﴿۱۰﴾
اینکه خدا میگه أَعْطَى وَاتَّقَى
دیشب خدا بهم گفت ببین بایید برای اینکه فرکانست عملت جواب بده باید تو هر خواسته ای هر زمینه ای اعطی داشته باشی
اگر روابط خوب میخوای باید خودت رابطت رو خوب کنی و بد تقوی پیشه کنی و ب خواسته توجه داشته باشی
تو ثروت و … هم همینه باید ببخشی و توجهم داشته باشی به خود ثروت
تو همه اینا اصل رهایی تو بالاترین درجه دخیله اینکه چقدر میتونی رها باشی و لذت ببری….
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى
خدا خودش میگه این مطلبو اینکه وقتی داری میبخشی و توجهت به خواستته باید با داشتن احساس خوبت تایید کنی ک اره خدا خودش همه چیز رو مدیریت میکنه و در بهترین زمانش بهترین نتیجه رو رقم میزنه
به قول اون داستان گدا و سلطان محمود
کار خوبه خدا انجام بده سلطان محمود خر کیه….!!!!
اره کارو خدا انجام میده دیگه من لازم نیس برای رسید به خواستم حتی روی خودمم حساب کنم چ برسیه به دیگران
و اگر اینجوری بودیم، رها و ازاد و در لحظه
اونوقته که به این مرحله میرسیم
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى
برای راحتی و ورود به نعمات همه چیز فراهم میشه
و اما نکته مهمش برای من ایات رنج اهرم رنج و لذته
أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى
خداجون بهم گفت اما اگر بخیل بودی، بخیل ن به معنای اینکه فقط خسیس باشی برای دادن اینکه خسیس و مغررو باشی برای کمک گرفتن و بگی ن من خودم میتونم، خودم خودم و همش خودم و در واقع بگی من غنی ام از هر چیزی اینجاست ک در واقع همون قفل شدن داره رخ میده
قفل شدن روی خودت که همون روی شرک متمرکز بودنه.
یعنی تو داری خودت رو اصل قرار میدی ن خدارو و هزاران موضوع مرتبط به همین فرکانس
و وقتی اینجوری باشیم
وَکَذَّبَ بِالْحُسْنَى
در واقع داریم همه چیز رو تکذیب میکنیم.
یعنی داریم با عمل کردن مثل قبل انتظار نتیجه جدید رو داریم
و خب طبیعتا نتیجه میشه این
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى
اینکه میبینیم هرچی میدوییم ب چیزی نمیرسیم و بعد نجوی شروع میشه
امروز هم تو ی هدف مشخص وقتی گفتم اصلا بیخیالش و رهاش کردم و گفتم اینجوری عمل مکینم و ازاد شدم خودش حل شد و خواستم اومد تو زندگیم
چندشب پیش وقتی رسیدم خونه همسرم داشت یک سریال تلویزیونی روتماشامیکردوبااینکه اکثردیالوگ های فیلم سرشار ازباورهای بازدارنده بودولی یک آن یکی ازبازیگران فیلم باورخوبی روبازگوکردکه گفت ثروتمندان یک خصوصیت خوبی که دارند اینه که وقتی دارندکارمیکنند فقط کارمیکنندووقتیکه درحال لذت بردن وخوش گذرانی هستندفقط لذت میبرندوبه هیچ چیزدیگه ای فکرنمیکنندوالان که کامنت بی نظیرشمارومطالعه کردم متوجه این باورشدم که استادچقدرخوب این باور ودرخودش نهادینه کرده
بعدازیافتن این باوردیدم که اکثرافرادیکه فقیرهستندبه دلیل اینکه هیچ علاقه ای به کسب وکارشان ندارندبرای همین وقتی که کارمیکنندبه همه چیزفکرمیکنندالا کارشان وموقعی هم که وقت آزاددارندومیخواهنداز زندگیشان لذت ببرندبدلیل مشکلات فراوانی که دارنداصلارمق لذت بردن ندارند
دیدگاه شمارومطالعه کردم واین باوربیشتردرذهنم پررنگ شدکه وقتی که کارم وانجام میدم باهمه وجودم کارم وانجام بدم ووقتیکه میخواهم لذت ببرم باتمام وجودم اززندگی واوقات فراغت ام لذت ببرم که اینگونه چناچه به کارفعلی ام علاقه ای هم نداشته باشم جهان منوبه سمت کسب وکارموردعلاقه ام هدایت میکنه
خواستم بگم من هم درمسیرباورسازی ازفایل های استادهمراه شماهستم ودوست دارم قدم به قدم ازآگاهی های شمابهره ببرم
امیدوارم من هم بتونم قفل چیزهایی که مدت هاست خودم وبهشون درگیرکردم وبازکنم وبزرگترین قفل زندگی ام قفلی باشه که به خدای خودم بسته باشم.
وای اقای عطار روشن این کامنت شما معرکه بود یعنی من یکی از بهترین و منطقی ترین جواب هارو در برابر یکی از پاشنه اشیل های خودم (عدم رهایی و نگران بودن) پیدا کردم اونم با این حرف شما:
«گسترش کسب و کار داره انجام میشه و اونم یکی از این همه نظم حاکم بر جهانه و همونطور که نیاز نیست من به طلوع و غروب و وزش بادها و بارش باران و هزاران فرایند الهی دیگه فکر کنم نیاز نیست که به چگونه بزرگ شدن کسب و کارم فکر کنم و بخوام من اونو بزرگ کنم»
البته قبلا هم به این موضوع فکر کرده بودم اما این مثال شما و نحوه بیانتون باعث شد خیلی بیشتر درکش کنم و انگار اگاهی که قبلا سطحی بود به عمق جانم نشست و بهتر متوجهش شدم.
امشب خدا از زبون شما با من حرف زد… یک دنیا سپاسگزارم
بسیار سپاسگزارم واسه کامنت فوق العادتون و خدارو شکر میکنم که انقدرررر قشنگ نشونمو دریافت کردم ؛ آخه چند روزی بود که افراطی چسبیده بودم به پیشرفت در کار و واقعا قفل ِ سریع پیشرفت کردن شده بودم و به قول شما به نجواهای ذهنیم فرصت قدرت گرفتن برای وارد کردن منفی ها رو داده بودم
و چه جالب که شما دقیییقا در مورد مسئله ی من کامنت گذاشته بودید
چقدر این جا بهشتیه
چقدر این جا همه چیز عالیه
استااااد جانم خانم شایسته ی عزیزم بسیاااار سپاسگزار شما و این فضای عالی که درست کردید هستم
خداروشکر که توی این فضای فوق العاده ام و همواره به بهترین مسیر ها هدایت میشم
سلام آقای عطار روشن,من درمورد شما وموفقیت شما مطالبی در سایت خوانده ام,وبه شما تبریک میگویم,اما اطلاع خیلی کمی از روند موفقیت شما دارم خیلی دوست دارم به عنوان کسی که فرد موفقی در این خانواده هست از شما سوالاتی بپرسم وممنون میشم که پاسخ من رو بدهید:درواقع این تمرین من هست,مصاحبه با افراد موفق:شما درچه حوضه ای فعالیت دارید؟چطور کار رو شروع کردید؟آیا درابتدای شروع کارتون ترس هم داشتید؟چه ترسی بود؟چطور با ترستون مقابله کردید؟آیا تحصیلات دانشگاهی(آکادمیک)یا مدرک خاصی هم داشتید,مدرک تحصیلیتون چیه؟آیا در شروع کارتون به مشکل هم برخوردید؟چگونه مشکل روحل کردید؟مشوقی هم داشتید؟در طول روز چند ساعت روی باورهایتان کار میکردید؟درمورد اینکه قانونهای کشور هم یک باور هست چه نظری دارید؟درطول مسیر موفقیتتون وقتی نا امید میشدیدیا به مشکل بر میخوردید چی کار میکردید؟الان توی چه جایگاهی هستید؟دوست دارید در چه جایگاهی قرار بگیرید؟خیلی ممنون میشم که به سوالات من جواب بدید,چون طبق قانون کسی که کمک کنه برای موفقیت وشادی دیگران ,خودش هم بیشتر موفق وشاد میشه.(پاسخ شما برای من خیلی مهم وبا ارزش هست)موفق وشاد باشید,سپاسگزارم از شما,استاد واین خانواده گرامی وموفق,خدایا شکرت.
بنام خداوند فراوانیها
سلام به همه
بازهم ازادی ،بازهم زیبایی،بازهم تمیزی،بازهم سلیقه واقعا عالیه
خیلی جالب بود اون ماکت رودخونه ای که درست کرده بودن واقعا چیزی رو از قلم ننداخته بودن
چقدر زمینی که روش قدم میزدید خوشرنگ بود و چه تناسبی با اجر دیوارها و سرسبزی های اطرافش داشت
خیلی باسلیقن که دقیقا محل های پیاده روی رو زیبا درست کرده بودن که درهنگام پیاده روی ادم لذت ببره
خیلی جالبه من تا به حال اسفالت دیده بودم ولی اینجا یسریا رنگ قرمز خوشرنگ بود و ی سریا هم زرد زیبا
و اینا میتونن زودی کثیف بشن ولی تمام مسیر تمیز و خوشرنگ مونده بودن
احسنت به ی همچین مدیریتی و احسنت به ی همچین مردمی با سلیقه و ذوقی
چقدر اهن های پلها خوشرنگ بودن و ذره ای زنگ زدگی نداشتن خیلی خوشم اومد
چقدر فضای خوشکلی درست کرده بودن برای تفریح ودورهمی، درست همون مدادرنگی قشنگ که بارها در تصاویری که خانم شایسته برامون ضبط میکنن بود،
چقدر ساختمانهای زیبا و چسبیده به هم با تنوع رنگی عالی و همینطور تمیز دیدم مثل این بود که ماکت ساخته بودن رو ی میز بزرگ
این ادمها با طبیعت ی انس زیبایی دارن انگار نمیتونن از طبیعت دور بمونن
خیلی دوست دارم خیلی این سبک زندگی رو دوست دارم
اون قفلها منو یاده گیرودارهای زندگی میندازه وازادی و رهایی دراون لحظه ندیدم فقط خفه گی بود
ولی برای یاداوری اینکه چه شخصیت اسیری داشتم و الان کاملا ازادو شادم بد نبود
خیلی خوبه که هرزچندگاهی خودمو بسنجم و از زندگیه در حال حاضرم لذت ببرم چو باعث میشه زندگیم بازم تغییرات خوب و عالیی بکنه ومدام ازادتر و رهاترو شادتر بشم
خداوندا سپاسگزارم که مسیر زندگیمو قشنگ تغییر دادی
جالب اینکه من در حال حاضر هم از زندگیه این دنیام دارم لذت میبرم هم ارتباطم با خدای خودم بهتر از قبل شده
سپاسگزارم از شما استاد و خانم شایسته ی مهربان
استاد شما خوب راجب قانون مابین صحبتهاتون توضیح میدید واقعا من مثل شکارچی فوری تا صحبت میکنید قانون رو شکار میکنم و میرسونمش به قلبم تا یادم بمونه
قبلنا به مغزم میرسوندم و حسی همراهش نبود ولی الان صحبتهاتون تو قلبم مینشینه وکلی شادم میکنم ممنونم
دوستتون دارم انسانهای شکرگزارواقعی
Thank you for this great video and sharing your experiences with us. These are the beautiful things that caught my eye in this clip
ممنون به خاطر این ویدیوی عالی و به اشتراک گذاشتن تجربههاتون با ما. اینها چیزهای زیبایی هست که تو این کلیپ توجه من رو جلب کرد:
Ostad expressing his love to Ms. Shayesteh freely, which I think helps enrich their relationship
اینکه استاد عشقشون به خانم شایسته رو آزادانه ابراز میکنن که به نظر من به غنی شدن رابطه اونها کمک میکنه
The fact that Ostad and Ms. Shayesteh respect Mike’s choices, trust him, and do not force him to go out with them
اینکه استاد و خانم شایسته به انتخابهای مایک احترام میزارن، بهش اعتماد میکنن و مجبورش نمیکنن که با اونها بیرون بره
The schematic representation of the Ohio River and the bridges built over it
بازنمایی شماتیک رودخانه اوهایو و پلهای ساخته شده روی اون
Ostad taking the time to explain everything in detail so that we can better appreciate the beauties that we see
وقت گذاشتن استاد برای توضیح دادن همه چیز با جزئیات تا ما بتونیم زیباییهایی رو که میبینیم بهتر تحسین کنیم
The very clean pavement
پیادهروی بسیار تمیز
The fact that Ostad and Ms. Shayesteh are never in a hurry for anything
این واقعیت که استاد و خانم شایسته هیچ وقت برای هیچ کاری عجله نکردن
The charming buildings along the way
ساختمانهای جذاب در طول مسیر
The fit guy who is taking care of his health by running
مرد خوشاندامی که داره با دویدن از سلامتی خودش مراقبت میکنه
The contagious laughter of Ostad and Ms. Shayesteh
خنده مُسری استاد و خانم شایسته
Ostad appreciating the quality and beauty of the bridge
اینکه استاد کیفیت و زیبایی پل رو تحسین کردن
Ms. Shayesteh running on the bridge and letting her inner child play
اینکه خانم شایسته روی پل میدون و به کودک درونشون اجازه میدن بازی کنه
Ostad and Ms. Shayesteh welcoming love with open arms
اینکه استاد و خانم شایسته با آغوش باز پذیرای عشق هستن
Ostad’s respect for Ms. Shayesteh’s passion for filming
احترام استاد به علاقه شدید خانم شایسته به فیلمبرداری
The expertly designed stairway
پلکانی که ماهرانه طراحی شده
The people who are skateboarding
افرادی که در حال اسکیتبردینگ هست
The lovely weather that Ostad is talking about
هوای دلپذیری که استاد دارن در موردش صحبت میکنن
The marvelous sunset
غروب شگفتانگیز
Ostad being in two places at the same time! Nothing is impossible
اینکه استاد همزمان در دو مکان هستن! هیچ چیزی غیرممکن نیست.
Ms. Shayesteh’s skill in filming smoothly
توانایی خانم شایسته در نرم فیلم گرفتن
People dressing any way they like and not being concerned about other people’s opinions
اینکه مردم هر جوری که دوست دارن لباس میپوشن و نگران نظرات دیگران نیستن
The crowded local market along the river, which is a sign of wealth and abundance in America
بازارچه محلی شلوغ کنار رودخونه که نشونه ثروت و فراوانی در آمریکا هست
Ostad and Ms. Shayesteh being deeply grateful for the wonders they see along the way
اینکه استاد و خانم شایسته عمیقا سپاسگزار شگفتیهایی هستن که در طول مسیر میبینن
Kids who are playing in the inflatable park
بچههایی که دارن تو پارکِ بادی بازی میکنن
Parents looking at their kids with love
پدر و مادرهایی که با عشق به فرزندانشون نگاه میکنن
Ostad and Ms. Shayesteh never getting tired of appreciating the beauties
اینکه استاد و خانم شایسته هیچ وقت از تحسین کردن زیباییها خسته نمیشن
The guy taking a photo of his love
مردی که داره از عشقش عکس میگیره
Ostad offering to take a photo of both of them
پیشنهاد استاد برای عکس گرفتن از هر دوی اونها
Ostad trying to pick the best angle for the photo
تلاش استاد برای انتخاب بهترین زاویه برای عکس
The guy showing his appreciation by smiling at Ms. Shayesteh
اینکه اون مرد قدردانی خودش رو با لبخند زدن به خانم شایسته نشون داد
The colorful flowers
گلهای رنگارنگ
The cruise ships on the river
کشتیهای کروز روی رودخونه
The people jet skiing on the river
افرادی که تو رودخونه جت اسکی میکردن
Ostad finding a lock with a name written in Persian
اینکه استاد قفلی رو پیدا کردن که یه اسم به فارسی روش نوشته شده بود
Ostad’s belief that we should never get attached to people or things around us
این باور استاد که ما هیچ وقت نباید به افراد یا آدمهای اطرافمون وابسته بشیم
Ostad showing respect for others’ values while expressing his own views
اینکه استاد در عین حال که نظرات خودشون رو بیان میکنن به ارزشهای دیگران احترام میزارن
Ostad’s belief that diversity is the driving force behind development and growth in this world
این باور استاد که تنوع نیروی محرک پشت توسعه و رشد در این جهان هست
The rule of law in America and US officials’ efforts to maintain public properties
حاکمیت قانون در آمریکا و تلاش مقامات آمریکایی برای حفظ اموال عمومی
Blake Shelton’s “God’s Country” song… I can truly feel God’s strong presence in America. This is what Shelton has said about this song: No matter where you are from or where you’re standing it is my belief that you’re standing in God’s Country. It’s really about a state of mind
آهنگ «کشور خدا» از بلِیک شلتون… من حقیقتا حضور پررنگ خدا رو تو آمریکا حس میکنم. این چیزیه که شلتون در مورد این آهنگ گفته: هر جا باشید و اهل هر کجا باشید و هر جا که ایستادید به اعتقاد من شما در کشور خدا ایستادید. واقعا موضوع فقط وضعیت ذهنی شماست.
The beautiful birds
پرندگان زیبا
Ostad smelling the red flowers
اینکه استاد گلهای قرمزرنگ رو بو کردن
The people riding scooters
افرادی که در حال اسکوترسواری هستن
Ostad’s belief that we should always choose the easiest way
این باور استاد که ما همیشه باید راحتترین راه رو انتخاب کنیم
The toy shop selling Marvel products
مغازه اسباببازی فروشیای که محصولات مارول رو میفروشه
The girl playing on a creatively designed musical instrument
دختری که داشت با آلت موسیقیای که خلاقانه طراحی شده بود آهنگ مینواخت
The kids playing on the playground
بچههایی که داشتن تو زمینِ بازی بازی میکردن
Thank you
ممنون از شما
من که عاشق صحبت کردن به زبان انگلیسی هستم واقعا لذت بردم از اینکه که کامنت خودتون روبه زبان انگلیش نوشتین واقعا بی نظیر و فوق العاده بود.من به شخصه واقعا هر زمان که تنها هستم با خودم انگلیسی حرف می زنیم واقعا این زبان رو دوست دارم و خیلی خیلی دوست دارم که به صورت خیلی روانی انگلیسی صحبت کنم واقعا هم تا حدی هم تونستم ولی قطعا در محیطی که همه انگلیسی حرف میزنن این پیشرفت خیلی سریع تر رخ میده .سپاس از شما دوست عزیزم
سلام الهام عزیز دوست داشتنی
ای جاانم چقدر عالی نوشتی چقدر با حوصله انگلیسی هم نوشتی سپاسگزارم بابت کامنت زیبایت خیلی لذت بردم و استفاده کردم
ضمنا شما هم امریکا زندگی می کنید؟
در خدای فراوانی شاد باشید و راضی و پرروزی
سلام دوست خوبم. ممنون از پیامتون که باعث شد با انگیزه بیشتر این روال رو تا جای ممکن ادامه بدم. من فعلا ایران هستم و منتظر مهر تایید خداوند و جهان هستی روی تکاملم و هجرت به یه کشور خوب دیگه که مطمئنم در آینده نزدیک تحقق پیدا میکنه. بابت محتوای خوب کامنت هاتون روی فایلهای سفر به دور آمریکا ازتون سپاسگزارم. درسهای زیادی ازشون گرفتم و میگیرم. با آرزوی بهترین ها برای شما.
سلام ممنونم واقعا دست مریزاد
زبانتون بیست ومعنی این ترانه رو دوست داشتم بدونم که چیه که خدا به دست شما بهم فهموند من فقط میدونستم میشه کشور خدا گاد کانتری
شاد باشید و ثروتمند در پناه خدای مهربون و وهاب
سلام آقای جباری. ممنون از کامنتتون. ترجمه این آهنگ رو تو پاسخ به نظر آقای صالحی تو همین صفحه گذاشتم که امیدوارم به دردتون بخوره. موفق باشید.
با سلام
دوست عزیزم ممنون از شما ایمروز از شما 2 کلمه جدید یاد گرفتم و مروری بر توانایی هام تو زبان داشتم
سپاسگزارم…….
شاد باشید (:
خداوند برای من کافی است
سلام دوست خوبم. ممنون از کامنتتون و وقتی که برای نوشتنش گذاشتید. خوشحالم که براتون مفید بوده. متن پروفایلتون هم خیلی زیبا و آموزندست، مخصوصا قسمتی که در مورد گیاه بامبو نوشتید. با آرزوی بهترین ها برای شما.
به نام خدا سلام دوست عزیز …از کامنتت لذت بردم …خیلی برام جالب بود که به انگلیسی نوشتید آفرین . در پناه الله یکتا باشید .
چقدر عالی که با زبان انگلیسی نوشته ی زیباتون رو زیباتر کردین.
برام خیلی جالب بود و لذت بردم.
ضمنا ی درخواستی هم ازتون دارم که اگر زحمتی نیست ممنون میشم ترجمه آهنگ God’s Country رو در پاسخ بفرستید. چون خیلی از آهنگ لذت بردم و ترجمه آهنگ هم نتونستم پیدا کنم.
God’s Country by Blake Shelton
«کشور خدا» از بلِیک شلتون
Right outside of this one church town
درست بیرون از این شهر کوچکی که یک کلیسا رو در خودش جا داده
There’s a gold dirt road to a whole lot of nothin’
یک جاده خاکی طلایی هست که به یه عالمه هیچ میرسه (بلیک شلتون اولین بار متن این آهنگ رو زمانی شنید که داشت توی مزرعش تو اوکلاهاما یعنی زادگاهش کار میکرد و تو مصاحبههاش گفته که خیلی سریع با این آهنگ ارتباط برقرار کرد و تصمیم گرفت تو استودیو ضبطش کنه چون مزرعه خودش وسط ناکجاآباد هست اما اون منطقه برای خودش معنی خیلی خاصی داره)
Got a deed to the land, but it ain’t my ground
کاری رو روی این زمین انجام دادم اما این زمین من نیست
This is God’s country
این کشور خداست
We pray for rain, and thank Him when it’s fallen
ما برای بارش باران دعا میکنیم و وقتی میباره ازش تشکر میکنیم
‘Cause it brings a grain and a little bit of money
چون با خودش دانه و کمی پول به همراه میاره
We put it back in the plate
ما دوباره اون رو توی بشقاب میزاریم
I guess that’s why they call it God’s country
حدس میزنم به خاطر همینه که بهش میگن کشور خدا
I saw the light in the sunrise
من نور رو توی طلوع آفتاب دیدم
Sittin’ back in the 40 on the muddy riverside
تو یه ماشین دهه 40 تو قسمت کناری رودخونه که گلآلوده نشستم (بعضی سایتها نوشتن که منظور از 40 قسمت پشتی مزرعه هست که ابعادش معمولا 40 در 40 بوده)
Gettin’ baptized in holy water and shine
دارم تو آب مقدس غسل تعمید داده میشم و میدرخشم
With the dogs runnin’
در حالی که سگها دارن میدون
Saved by the sound of the been found
صدای «من پیدا شدم» من رو نجات داد (اشاره داره به مسیحیان دوباره متولد شده و یه سرود مذهبی که مضمونش این هست که من قبلا گم شده بودم اما حالا پیدا شدم.)
Dixie whistled in the wind, that’ll get you Heaven bound
دیکسی در باد سوت زد، این چیزیه که تو رو به بهشت خواهد برد (دیکسی اصطلاحی هست که برای اشاره به ایالتهای جنوبی آمریکا استفاده میشه)
The Devil went down to Georgia, but he didn’t stick around
شیطان به جورجیا رفت اما خیلی اونجا نموند (اشاره داره به آهنگ یه خواننده دیگه با عنوان The Devil Went Down To Georgia که توش شیطان با یکی از افراد اونجا مسابقه نواختن ویولن میزاره و میبازه)
This is God’s country
این کشور خداست
We turned the dirt and worked until the week’s done
ما بیل زدیم و کار کردیم تا هفته به پایان برسه
We take a break and break bread on Sunday
استراحت میکنیم و یکشنبه غذامون رو با دیگران میخوریم
And then do it all again
و دوباره این روال رو تکرار میکنیم
‘Cause we’re proud to be from God’s country (Yeah, yeah)
چون افتخار میکنیم که اهل کشور خدا هستیم (بله، بله)
I don’t care what my headstone reads
برام مهم نیست که روی سنگ مزارم چی نوشته میشه
Or what kind of pine wood box I end up in
یا قراره تو چه تابوتی از جنس چوب کاج قرار داده بشم
When it’s my time, lay me six feet deep
وقتی زمان مرگم فرا رسید، من رو دو متر زیر زمین قرار بدید
In God’s country (Yeah, yeah)
در کشور خدا (بله، بله)
وای خدااای من
بسیار عالی بود و بسیار ممنون بابت اینکه تقاضای من رو پذیرفتید و همچنین بابت وقتی که برای نوشتن متن آهنگ و ترجمه و تفسیر آن به بهترین نحو ممکن گذاشتین. چقدر عالی، چقدر حرفه ای، چه اطلاعات خوبی دارین. واقعا لذت بردم. درود بر شما
امیدوارم که روز به روز بتونید آگاهانه بهتر از دیروز باشید و این روند تا به همیشه ادامه دار باشه. :)))
سلام آقای صالحی. ممنون از کامنتتون. این وعده تغییر ناپذیر خداونده که «ادعونی استجب لکم». فقط کافیه ما درخواست کنیم. خوشحالم که دستی از دستان خداوند شدم برای لذت بردن بیشتر شما از این آهنگ. از متن زیبای پروفایلتون هم خیلی لذت بردم. براتون بهترین نعمت های خداوند رو آرزو میکنم.
سلام به استاد عباس منش عزیزم , خانم شایسته , داداش عزیزم مایک , و بچه های دوست داشتنی سایت
من باور دارم هیچ چیزی بدون دلیل , در جلوی دوربین خانم شایسته و.زندگی استاد و در قسمت های این سفرنامه ظاهر نمیشه , جز اینکه حامل پیام هایی برای ما باشه , شاید برخی مواقع بر حسب ظاهر , اینطور قضاوت نکنیم , اما اگر خوب دقت کنیم , بی تردید , در خواهیم یافت , پیام های زیبایی ک در دل این تصاویر هست , بسیار زیباتر از چیزی هست ک میبینیم .
وقتی این قفل های بسته شده به فنس رو دیدم , با خودم گفتم :
برخی از ما , سالهاست ک اسیر این قفل ها شده ایم , اما نه قفل هایی ک وجود فیزیکی داشته باشند , نه , بلکه قفل هایی درونی و ذهنی , قفل هایی ک به چشمان و گوش های خود زدیم و سبب شده چیزی جز تاریکی ها و زشتی ها را نبینیم و مصداق کلام خدا باشیم ک فرمود , آنها نه میبینند و نه می شنوند و کر و کور شده اند , و جنبه های مختلف زندگیمون رو , با باورها و افکار دروغین قفل زدیم
قفل هایی که شکل و رنگ مختلف دارد اما نتیجه همه آنها چیزی جز اسارت برای ما نیست .
قفلی ک :
?قفلی ک به حساب ها و جیب ها و وضعبت مالی خود , بنام قفل دولت و حکومت , قیمت ارز , سرمایه و داشتن پارتی زدیم
?قفلی ک به سلامتی خود با نام قفل ترس و نگرانی زدیم
?قفلی ک به روابط خود به نام قفل شک و تردید , ترس , قربانی کردن خود , عدم عزت نفس زده ایم
و این قفل ها سبب شد ک :
?سالها راه برویم اما راهی نیابیم
?سالها چراغ بیافروزیم اما روشنایی و نوری نیابیم
?سالها بالا برویم اما به قله ای نرسیم
?سالها به دنبال پول و ثروت , سلامتی , روابط دلخواه بدویم اما چیزی جز فقر و بیماری و شکست های عاطفی بدست نیاوریم .
?سالها در خواب سنگین غفلت و فراموشی به سر ببریم
?سالها خود و خدای خود را از یاد ببریم
?سالها چشم به حقیقت بسته و زیر بار حقیقت های دروغین رفته و اختیار از دست بدهیم
و نتیجه اش چیزی جز فقر، بیماری ها، نازیبایی ها، مشکلات متعدد نباشد .
اما گویا خدا می خواهد از طریق استاد عباسمنش, با ما صحبت کند تا بیدار شویم و از اسارت قفل هایی ک به ذهن و روح خود زده ایم آزاد و رها گردیم .
پس چرا وقتی خدای ما , با هدایتش به سمت استاد عباسمنش و این سایت , این سفرنامه , این محصولات , اراده کرده همه ما رو مثل استاد , به بالا بکشد و به عزت , ثروت , سلامتی و خوشبختی برساند چرا باید همچنان بنشینیم و منتظر بمانیم ؟
بیایید قفل ها رو بشکنیم و حرکت کنیم و در این راه انقدر ایستادگی کنیم تا موفق شویم .
به امید بیداری درونی
دوستون دارم
آرمین جان دوست عزیزم سلام
فقط از خدا میخوام همه بچه های سایت استاد یه زمانی این کامنت منو بخونن چون حامل تصویری هست که هممون بهش نیاز داریم
امروز نیاز به هدایت داشتم و روی دکمه مرا به سمت نشانه قدم بعدی هدایت کن کلیک کردم.
به قسمت ۶۵ سفرنامه هدایت شدم و شروع به خوندن نظرات کردم.
اول بزار یه چیزیو بگم. اگر واقعاااااااااا ایمان داشته باشی خدا هدایتت میکنه میشینی با تمام دقت اون صفحه ای رو که به سمتش اومدی رو میخونی و فایلشو میبینی. اما اگر گفتی حالا بعدا میبینم یا بعدا میخونم الان حسش نیست، بدون که خیلی ایمان نداری که قراره علمی از آگاهی پروردگاه حکیم و خبیر در اون صفحه بهت داده بشه تا مسئلت حل بشه.
من نشستم با دقت صفحه اول این فایل رو خوندم. وقتی رسیدم به این جمله تو که نوشته بودی :
🌷قفلی ک به حساب ها و جیب ها و وضعیت مالی خود , بنام قفل دولت و حکومت , قیمت ارز , سرمایه و داشتن پارتی زدیم
ناگهان تصویر عجیبی در ذهنم نقش بست. تصویری که انگار خیلی از محدودیت های ذهنیم رو برام روشن کرد. تصویر خیلی واقعی بود! یعنی با اینکه به مانتیور نگاه میکردم اما ذهنم منو به فضای اون تصویر برد و به صورت شفاش دیدمش! همین الان که دارم مینویسم بدنم از شدت ترس یا شوق و هیجان داره میلرزه از اون تصویر
تصویر این بود :
بی نهایت کانال یا لوله بزرگ آب رو تصور کردم. از این کانالهایی که زیر زمین قرار میگیره و یه آدم میتونه از توش رد بشه
از تمام این کانالها داشت پول و طلا و جواهرات و شمش طلا و سکه طلا و هر جور ثروتی که فکرشو بکنی با فشار زیاد به بیرون میریخت و سرازیر میشد
من در دهانه یکی از کانال ها ایستاده بودم و یکی از دستانم به دهانه کانال با دستبند و قل و زنجیر بسته شده بود. کانالی که من در کنارش ایستاده بودم ثروت خاصی ازش بیرون نمیریخت! حتی اگر هر از گاهیی سکه و اسکناسی ازش بیرون میریخت من راحت نمیتونستم با یک دست بگیرمش! و بنابر این نمیتونستم ثروت خاصی جمع کنم. اما من داشتم کانالهای دیگه رو میدیدم. من داشتم میدیدم که از کانال های دیگه ثروت داره فوران میکنه، اما دستم بهشون نمیرسید. چون یکی از دستام به دهانه کانال خودم قل و زنجیر شده بود و نمیتونستم حرکت کنم.
اما یه سری آدمم هستن که بدون اینکه به جایی قل و زنجیر باشن دارن بین کانالها میچرخن و هر چقدر میتونن ثروت جمع میکنن. من اونها رو میبینم!
من تحسینشون میکنم و مدام به خودم امید میدم که منم به زودی مثل اونها از کانال خودم ثروتمند میشم، اما بعضی اوقات به خودم میگم آخه من که دارم به زیبایی ها و کانالهای ثروت توجه میکنم! من که حالم خوبه! من که دارم کارمو درست انجام میدم پس چرا از کانالِ من ثروت خاصی بیرون نمیاد؟!
اون آدمهای ثروتمند و آزاد دارن با شوق و ذوق هی تشویقم میکنن! میگن چرا اونجا خودتو بستی به یه کانالِ خالی ؟ بابا قفلتو باز کن بیا اینجا، میتونی قفلتو باز کنی، اصلا اون قفل زوری نداره! کافیه دستتو بکشی تا قفلت بشکنه و رها بشی! بابا انقدر به اون کانالِ خالیه خودت گیر نده! چرا نقدو ول کردی چسبیده به نسیه؟! میخوای تا آخر عمرت اونجا واستی؟! مگه تو ثروت نمیخوای؟ خوب بیا از این کانالهای دیگر جمع کن. ببین چقدر ثروت زیاده. ببین هر چقدر که جمع میکنیم تموم نمیشه. نمیبینی این کانالها به خالق جهان وصله؟ بیا با ما باش. بیا لذت ببر. بیا اینجا خیلی خوش میگذره.
وقتی که خودمو به کاری که دارم انجام میدم قفل نکنم و هی گیر ندم که فقط و فقط و فقط باید از طریق همین راه و از طریق همین محصول به رشد و پیشرفت مد نظرم برسم! وقتی خودمو به یه نفر قفل نکنم که فقط باید با این آدم خوشبخت بشم! وقتی فقط به یه راه برای سلامتیم و پیشرفتم و شادیم گیر ندم، میتونم راهکارها و ایده ها و ثروت های دیگه ای که از کانالهای دیگه جاریه رو ببینم.
ما دوست داریم گیر بدیم بگیم از همین راهی که من میگم. خیلی اوقات میگیم من که قانون باور و قدرت ذهنمو فهمیدم! پس من میگم باید از چه راهی به خواستم برسم! در صورتی که این اشتباهه محضه! ما راهو نمیدونیم. اونی که هادیِ و کارش هدایت کردنه راهو میدونه. ما باید هادی رو باور کنیم و بهش اعتماد کنیم.
در مورد بیزینسم، من کارمو برای رضایت الله انجام میدم و میدونم دوست دارم زندگیمو با چه کاری سپری کنم. اما دیگه اینکه من چجوری تو اون کار به موفقیت میرسم فکر نکنم سوالی باشه که جوابش دست من باشه! اینجا من به هادی نیاز دارم.
من با این تصویر اشک در چشمام جاری شد و فکر نمیکنم دیگه هیچ وقت این تصویرو فراموش کنم. از رب العالمین سپاسگزارم که این تصویرو به من نشون داد و به یکی از تئوری های زندگیم تبدیلش کرد.
یا قریب المجیب نیازمند تو هستیم.
سلام دوست عزیز
من از خوندن نظر شما در صفحه تجربه دوستان از نشانه های روزانه به این کامنت هدایت شدم البته بگم چندین بار تلاش میکردم ولی در صفحه ۴ کامنت شما رو نمی دیدم ولی در نهایت خواستم و رسیدم یه جورایی یه چیزی در ته ته وجودم بود که میگفت اینجا جواب سوالت رو میگیری
وقتی شروع به خوندن کردم و دیدم شما خطاب به آرمین عزیز چی گفتین احساس کردم دارین با من صحبت میکنین احساس کردم اون حس درونیه بیخود من رو اینجا نیاورده
من همیشه نظرات بچه ها رو با ذوق می خونم و کلی مطلب از دید اونها برام بهتر جا میفته یه جورایی یه دانشگاهه برای من ، ممنونم بابت این که تصور و شهود خودتون رو اینجا با ما به اشتراک گذاشتین
به امید باز کردن و رها شدن از همه قفلهای دیدنی و نادیدنی ، اونیکه می دونیم و اونیکه ازش خبر نداریم
در مسیر هدایت رب و توفیق روزافزون برای شما دوست گرامی در این خانواده صمیمی و دوست داشتنی؛آمین
سلام دوست خوبم مثل همیشه فوق العاده بود
واقعا دقیقا همینطوره
به امید روزی که همه ی قفل هایمونو با کمک الله یکتا باز کنیم و ازاد و رها ادامه بدیم این مسیر زیبامونو
خدایا شکرت برای داشتن این خانواده ی ناب و خدایی??
آرمین جان مثال قفل رو عالی زدی
ما هممون قفل هایی داریم
که وقتی قفل رو باز میکنیم میفهمیم چقدر مسخره بوده اون قفل
با سلام خدمت دوستای خوبم
امروز صبح یه جورایی غافلگیرشدم و واقعا هنوز هنگم امروز توی برنامه تمرین ستاره قطبی که هر روز صبح انجام می دم اینو اول بگم بچه من واقعا وقتی دارم با آگاهی کامل با انجام تمرینای استاد خوبم که از برنامه اشون گرفتم آگاهانه چیزایی رو تجربه می کنم که هر گز تو ی عمرم نه دیدم نه شندیم من امروز از خدای خوبم یه سر چیزایی خواستم که همین الان به دو تانشونه بیظیر در باره خواسته مهمم رسیدم که می دونم که چقدر نزدیکم بهش خدایا صد هزار بار شکرت و به خودم آفرین گفتم و یه عالمه سپاسگذاری کردم خواستم یکی چیزایی ببینم که خواستم و دیدم توی این قسمت سفر نامه خارق العاده دوباره تصاویر ناب بوداز سفر نامه و انصافاً تنها جایی که هیچ روزیش تکراری نیست هیچ چیزی رو تو نمی تونی پیش بینی کنی چون خودت رو سپردی به این جریان جاری و خواستی هدایت بشی یه روز دیگه یه بار دیگه قشنگ غافلگیر می شی اگه بخوای و یه عالمه شاد می شینی سر کارت دوباره اون آسمون تمیز که هیچوقت عین 64 روز قبلش نبود و دوباره یه جور دیگه زیباتر خودش رو بهت نشون داد ممنونم ازت آسمون قشنگم چقدر امروزم قشنگ خودت رو آرایش کردی چه زیبا بودی با ابرای پنبه ای. خدایا شکرت ممنونم از شما استاد خوبم که اینو بهم نشون دادید یه چیزی بگم من هم واقعا فهمیدم امروز می تونم یه سفر نامه بنویسم از سفر به دور امریکا از وقتی با شما هم سفر شدم شما به من نشون دادید من می تونم روی کاغذم بنویسم گاهی برای دوستام تعریف می کنم اونا فکر میکنن من رفتم یه همچین جایی اونا کاملا غرق صحبتای من می شن من لذت بردم هر بار صبح لباسمو پوشیدمو با چشمام همراه شما شدم توی جاده یا یه روزایی پیاده یا با ماشین یه روزایی سبد خریدمو برداشتم و توی فروشگاه ها با شما خرید کردم تحسین کردم این همه رنگ این همه زیبای و طراوت و تازگی رو این همه فراوانی نعمت رو یه روزایی دستمو شستم توی همون سرویس بهداشتی تمیز درست پشت سر خانم شایسته عزیزم یه جاهایی من هم امیاز بالای به اون رانده های که شما سوارماشینشون شدید که بی نهایت مهربون بودن و هدایت شدیم به یه جای جدید بی نظیر دیگه یا وقتی زیر اون آبشار نیاگارا رفتیم منم جیغ زدم خندیدم و رقصیدم دنبال کردم اون سنجاب کوچلو رو دنبال کردم اون آهوی زیبا رو که ساعتها به لنز دوربین خیره شده بود یاهمین الان کنار اون مجسمه کارتونی روی پل منم عکس گرفتم روی اون خطی که مرز دو ایالت رو جدا کرده بود من دستمو گذاشتم و عکس گرفتم کنار اون قفلای عاشقا ایشالا عشقشون نه با قفل به فنسای پل بلکه به بند بند وجودشون محکم باشه و باعث رشد ارتقا هم باشن برای تک تک شون آرزوی سلامتی کلی شادی کردم.
از تون استاد ممنونم بی نظیر بود امروزم خیلی زیبا بود دست شما درد نکنه .
همسفرهای دوست داشتنی سلام
استاد و مریم عزیز سلام
بزارید از اینجا شروع کنم ،از شبی که خواب دیدم سفر کردم به آمریکا.یادمه صبح که از خواب بلند شده بودم احساس فوق العاده ای داشتم.پر از انرژی پر از احساس خوب چون خوابی که دیده بودم کاملا با خواب های دیگه متفاوت بود. خواب دیدم که تو هواپیما هستم و در حال فرود اومدن هستیم،نمیدونم دقیقا کجا بود ولی منظره هایی که از قاب پنجره هواپیما میدیدم حسابی دلبری می کرد.سرسبزی موج میزد دریاچه های کوچک با ریتم زیبا کنار هم قرار گرفته بودن و بین اون همه سرسبزی خودنمایی میکردن. وقتی رسیده بودم تو خواب به خودم یک لحظه گفتم که من چطوری ویزا گرفتم و همون موقع حسی بهم گفت که حالا که مهم نیست چون تو الان اینجایی.بعد دیدم که توی یک اتوبوس دوطبقه هستم با فراد دیگه، اتوبوسی که سوار بودیم شبیه اتوبوس های توریستی شهر لندن بود و من در طبقه بالای آن ایستاده بودم و در مسیری حرکت میکردیم پر از زیبایی و سرسبزی در دو طرف راه،نکته جالبش این بود که برخورد باد روی صورتم و موهام رو احساس میکردم و با اینکه به سمت خورشید و نور در حرکت بودیم ولی من را اذیت نمیکرد.در همین مسیری که داشتیم میرفتیم در اتوموبیل مشکی رنگ بسیار زیبایی استاد و مریم جان و مایک را دیدم.بعد هم به خانه ای فوق العاده زیبا و بزرگ و مجهز رفتیم که قرار بود همه افرادی که به اونجا دعوت شده بودند اقامت داشته باشند و جالب تر این بود که با وجود اینکه هیچ کدوم از افراد را نمیشناختم ولی همه همراه بودیم و همه لذت میبردیم.
من این خواب را چند ماه پیش دیدم دقیقا یادم نیست که کی بود و نکته دیگه ای که بود این بود که من از ابتدای سفر به دور امریکا همراه و هم مسیر با عزیزان نبودم تا اینکه یک روز اون مقاومت کنار رفت و شروع کردم به دیدن فایل ها و آگاهی هایی که پشت سر هم از دیدن این ها پیدا میکردم.از دیدن منظره ها لذت میبردم از احساس خوبی که در طول این سفر موج میزد از روش حل کردن و برخورد با مسائل درس گرفتم و لذت بردم از این همه نعمت و ثروت که در جای جای این سفر دیده میشه.درسته که به صورت فیزیکی در امریکا نبودم ولی اینقدر با دیدن این فایلها احساس میکنم خودم در اونجا حضور دارم که وقتی با دوستانی که در امریکا هستند و یا سفر به امریکا داشتن صحبت میکنم فکر میکنند که من هم در آنجا بودم از همه همه تر اینکه خواسته هام بیشتر شناختم و به جاهایی هدایت شدم که پر از احساس خوب و فراوانی و لذت فراوان بود.
با تمام وجودم مکان و زمان مناسب را درک کردم و دیدم دقیقا باید زمانی من شروع به دیدن فایل ها میکردم که مناسب با فرکانس های من بود .یادمه وقتی یکبار داشتم یکی از قسمت های سفرنامه رو میدیدم متوجه شدم که چه جالب من دارم با استاد و مریم جان از شهری به شهر دیگه از ایالتی به ایالت دیگه سفر میکنم و دیدم که در هر قسمت چقدر سرسبزی هست و یاد خوابی که دیده بودم افتادم و متوجه شدم که همه عزیزانی که در خواب باهاشون همسفر شده بودم را انگار میشناسم .
دوست داشتم این تجربه خوب را با شما شریک شم و اما در مورد این فایل، بازم مثل همه فایل های دیگه پر از نعمت و ثروت و فراوانی بود.
* ایده نمایش پلان شهر به صورت شماتیک خیلی جالب بود که به ساده ترین ولی زیباترین شکل نمایش داده بودند. من دانشجوی رشته معماری هستم و به ساختمان ها توجه میکنم چیزی که برای من جالب بود طراحی شهری فوق العاده زیبا و در هماهنگ بودن ساختمان ها و شهر و رودخانه بود این که چقدر تم رنگی فوق العاده و هماهنگ با هم داشتند که از هر سمتی که نگاه میکردی زیبا بود.
* برای من در طول همه فایل هایی که دیدم چیز جالبی که بوده فراوانی کارها و فعالیت هایی که میشه انجام داد بود و این امکان را به افراد آنجا میده تا هرکدام بنا به سلیقه و خواسته هاشون کاری که دوست دارند انجام بدن به دور از هر قضاوتی. از بازارچه گرفته تا بازی اسکوتر روی پل ،از تفریحات آبی گرفته تا امکان رفتن به بالای پل و دیدن مناظر اطراف ،از فضایی جهت بازی بچه ها تا پیاده روی بزرگترها و ….
* اینکه در هرجایی میشه ثروت ساخت و نمونه آن بازارچه کنار رودخانه که علاوه بر ایجاد امکانات و احساس خوب در افراد، راهی برای ایجاد ثروت بود.
* اینکه با وجود اینکه ممکنه با اعتقادات و باورهای دیگران در موضوع هایی هم عقیده نباشیم ولی به باورها و عقاید دیگران احترام بگذاریم
* و تکه ای از آهنگ که وقتی برای اولین بار شنیدم برام جالب بود که میگه : God’s country
* و در نهایت چیز جالبی که دیدم وقتی استاد بین دو راه (یکی پله ها و دیگری مسیر صاف ) مسیر راحت تر را انتخاب کرد برای من جالب بود و من را یاد مواردی انداخت که با وجود اینکه راه های ساده تر وجود دارند ولی راه های سخت را انتخاب میکردم.
در آخر میخواستم از صمیم قلب تشکر کنم از استاد و مریم عزیز و همه همسفرهایی که با بودن آن ها این سفر لذت بخش تر شده است.
به نام خدا سلام دوست عزیز …از کامنتت لذت بردم خیلی قشنگ لمس و حسش کردم …آفرین …. به ندای قلبت گوش کن و همینطور ادامه بده ..کن فیکون منتظرته . شک نکن . ازت به خاطر کامنتت خیلی ممنونم . جنس خوابت رو میدونم این هدایته . دنبال هدایت بودی که الان اینجایی .برات بهترینهارو ارزو دارم . در پناه الله باشی . ?
همسفر عزیز سلام
خیلی خوشحالم از تاثیری که این خواب و احساس آن هم روی شما داشته، ممنون از حضور شما و همه همسفرها که با بودن شما این سفر زیباتر شده و از نوشته ها میشه کلی باور ایجاد کرد و درس گرفت
در پناه الله سعادتمند و ثروتمند باشید ?
به نام یکتا کیمیاگر هستی
سلام نام زیبای خدای قدرتمند،یگانه تکیه گاه من هست، خدایی که بهشت رو همین جا آفرید، به استاد عزیز، مریم جان و تک تک راهیان این مسیر به سوی سعادت، عشق و خوشبختی تقدیمش میکنم.
مریم جان میدونی اصلا نتونستم نیام و ننویسم.
دیشب قبل از خواب به معنای واقعی حس کردم توی بهشت هستم، توی رخت خواب بهشتی.
وای خدای من اصلا بیان کردن اون لحظه ها توی کلام کار سختیه، میتونم بگم محکم تو بغل خدا بودم، میتونم بگم این دفعه که تو بغلش بودم با بقیه دفعه ها فرق داشت، خالص تر بود، قشنگ تر بود، اشکامو درآورد.
الانی که دارم مینویسم هم دارم حسش میکنم، خدارو.
وااای من عاشقتم خدا جونم.
اصلا دستام هیجان دارن برای نوشتن، نفس هام تند تند میزنن، قلبم خیلی قشنگ تر میزنه.
این سفرنامه به هم پیوسته داره چه هاااا میکنه وقتی با دوره های استاد ترکیب شد داره معجزه میکنه.
به نظرم هر قسمت از دوره های استاد خودش یه دوره هست(مثلا دوره قانون تکامل(قسمت 2 و3جهان بینی)، دوره رسیدن به خواسته ها(قسمت 5جهان بینی))
مگه رسیدن به خواسته ها و نتیجه گرفتن از دوره و سفرنامه این نیست که:
با خودت و خدات به صلح برسی.
بتونی از داشته های الانت لذت ببری جوری که تو بهشتی.
خیلی آدم به موقعی بشی توی همه جا.
بتونی بی قید و شرط به همه آدم ها عشق بورزی.
بدون حسادت تجربیاتت رو، چیزایی که بهت کمک کردن، نتایجت رو باهاشون درمیون بزاری.
اینکه به سفری طولانی هدایت بشی(که تا قبلش بیشتر از یک هفته ای ده روز طول نمیکشید، الان بیشتراز یک ماه شد)
اینکه سرسچرده هدایت خدا بشی و بزاری برات برنامه ریزی کنه.
از حال الانت راضی باشی.
ایده های فوق العاده بهت الهام بشه و ندونی اصلا کدومشو اجرا کنی.
زبان الهامات رو بهتر یاد گرفته باشی و بتونی راحت تر از قبل با خدا حرف بزنی.
از یک هفته قبل خودت بهتر شده باشی.
فقط و فقط با خودت رقابت کنی.
طرز فکر و سبک زندگی شخصی خودت داشته باشی.
خودت رو ارزشمند بدونی و عاشق خودت باشی.
اینکه یک سال قبل، رشته ارشد توی دانشگاه دولتی قبول بشی و نری، چون میدونی راهت دیگه از اون مسیر نمیگذره.
ایمان، امید، توکل و صبرت از یک سال قبلت خیلی بهتر شده.
نفس هات رهاتر، سبک تر شدن.
با مثبت شدنت، فضای خونه رو مثبت کرده باشی و تاثیرگذار بودی.
روابطتت خیلی بهتر از قبل شده باشه.
و……
بله اینا نتیجه هستن، نتیجه ها صرفا مادی نیستن، نتیجه همین حال خوب هست،
حال خوب
همین حال خوب که سعی میکنیم در بیشتر طول روز ماه و سال داشته باشیم و خداوند هم قربونش برم طرف خودشو انقدر خوب انجام میده که پاداش هایی بیشتر و بیشتر بهمون میده.
حال خوب که باعث هدایت پرودگارمون به بهترین جاها میشه.
با حال خوبه که به همه چی میرسیم.
با حال خوبِ دائمی.
اگه صبور باشیم و بزاریم تکاملمون طی بشه و این حال خوبمون رو همیشگی کنیم معجزه پشت معجزه رخ میده.
اون وقته که خیلی از بچه های اینجا میان مینویسن ما به خواسته هامون رسیدیم، به اون خونه و ماشین به راحتی و با لذت بردن از مسیر رسیدیم، اون وقته که میگن ما الان استاد و مریم جان رو ملاقات کردیم و تو پرادایس هستیم:)))
خدایا من عاشقتم که به من الهام میکنی و من فقط تایپ میکنم. خدایا در قلب من هستی تا بینهایت.
تا بینهایت تلاش میکنم در این مسیر پراز خیر برکت بمونم.
دوست داشتم دعای خودم رو براتون بزارم:
خدایا حس بویایی ام رو انقدر قوی کن که بوی تورو همه جا حس کنم.
خدایا حس شنوایی ام رو انقدر قوی کن که صدای تورو، الهامات تورو بشنوم.
خدایا حس لامسه ام رو انقدر قوی کن که همه جا تورو لمس کنم، حست کنم.
حس بینایی ام رو انقدر قوی کن که همه جا تورو ببینم، نشانه هایی که برام میفرستی رو ببینم
حس چشایی ام رو انقدر قوی کن که طعم تورو همه جا بچشم.
خدایا شکرررررررررررت. عاشقتم، عاشق واقعی.
دوستای قشنگم زندگیتون سرشار از خدا، سلامتی، عشق و ثروت بینهایت باشه.
سلام عزیزدلم
خدارو شکر که این قد اگاهی هایت بالاتر رفته…واقعا محشر بود ددست خوبم کامنت بی نظیرت
منتظر موفقیت های روز افزونت هستیم عزیزم خدادند راه گشای مسیرت باشه??
سلام دوست من، الهام جان
ممنونم برای این دعای زیبایت
سپاسگزار این احساس قشنگت هستم
با تغییر باورها آگاهی ها و درکمون از دنیا و زندگیمون متفاوت میشه و باعث میشه به مدارهای بالاتر بریم.
جایی که خواسته هامون منتظرن تا وارد زندگیمون بشن.
من هم برات از خدای رزاق و وهابم میخوام که بینهایت سلامتی، عشق و ثروت وارد زندگیت کنه.
ممنونم عشق جان
ممنونم به خاطر این همه اگاهی هایت ممنونم که اینقدر زیبا اگاهی ها و دعاهایت را با ماهم به اشتراک میذاری عشقم
انشاالله اگاهی هامون و درکمون هر لحظه بالاتر و بالاتر بره دوست هم فرکانسی فوق العاده ام
دوستت دارم و خداوند ره گشای مسیرت باشه به سمت زیبایی های بی نهایت بیشتر
سلام دوست عزیزم
چقدرزیبا وصمیمانه بود دیدگاهتون…بی نهایت ارامبخش و پرازحس اجابت…چقدر لذت بردم…سپاس فراوان..بهترینهارو از خداوندواستون خاستارم
سلام نام مقدس ترین قدرت این جهان رو به آذر عزیز و مهربون تقدیم میکنم.
آذر جان چقدر خوشحالم باز هم نام زیبایت را میبینم.
چقدر این احساس زیبا و خداگونه ات را دوست دارم.
چقدر لطافت رو از همین جا از شما دریافت کردم.
خداوند زندگیتون رو پراز زیبایی هایی از جنس ناب خودش بکنه و غرق در نعمت های خدا بشید.
سلام وسپاس فراوان عزیزدلم
سلام زهراخانم
ازنوشته هاتون مشخصه که گیرنده تون بسیارقوی شده که اینطورالهامات ودریافت میکنیدوحس خوبتون روباماهم به اشتراک میزارید
سپاسگزارم دوست توانمندم
سلام دوست عزیز و هم فرکانسی
چه جمله زیبایی، “گیرندتون بسیار قوی شده”
گاهی اوقات یک سری جملات، کلمات چنان بر روح و جانم میشینه که لاجرم لبخندی روی لبام میاره.
بخاطر لبخند روی لبام از شما و خدایی که شما رو هدایت کرد که برای من بنویسید سپاسگزارم.
دوست مهربانم زندگیتون پراز عشق و رحمت خاص خداوند باشه.
سلام به شما دوست عزیز چقد عالی بود نظرتون از دعاتون خوشم اومد یه دعای ساده رو کاملا روحانی کرده بودید و دلنشین من خوشم اومد و الگو میگیرم?
سلام دوست عزیز
من با این دعا خیلی خدارو هر لحظه حس میکنم.
خیلی احساس بهتری دارم.
واقعا حس با خدابودن بهترین لحظه های زندگی هر آدمیه.
لحظه هایی که هر آدمی با خودش و خداش یکی میشه، خدا همه چیزش میشه.
زندگیتون سرشار از سلامتی، عشق و ثروت باشه.
سلام استاد عزیزم و مریم خانم شایسته دوست داشتنی
خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم که این عزیزان شدن دستای تو برای تغییر زندگیم خدایا شکرت شکرت شکرت
استاد عزیزم و خانم شایسته مهربونم کاشکی می شد ما هم از زندگی مون فیلم می گرفتیم و براتون می فرستادیم تا شما هم از تغییر باورهامون و تغییر زندگی مون لذت می بردین و می دیدین که چیکار کردین با زندگی ما ????
منی که قبلا به قدری وابسته بچه هام بودم که هر موقع می اومدن خونه و چند روز می موندن بعد می رفتن شهر خودشون برا تحصیل یا زندگی انگار دنیام به آخر رسیده به قدری گریه می کردم که همسرم شاکی می شد برا همین هم وقتی همسرم خونه نبود بلند بلند گریه می کردم و وقنی همسرم خونه بود می رقتم پشت در اتاق و با صدای آروم برا مدتی زیادی گریه می کردم خلاصه تا چندین روز زندگی به کامم تلخ می شد ولی حالا حالا دیگه من اون مادر قبلی نیستم وقتی می رن می گم به خدا می سپارمتون و واقعا به خدا می سپارمشون و خیلی به ندرت می شه که فقط کمی اشک تو چشام جمع می شه بچه هام تعجب می کنن و مرتب تماس می گیرن می گن مامان واقعا حالت بد نشد ما رفتیم و من با اعتماد به نفس بالا می گم نه هر جا می خواین برین می دونم یه کسی هست که بیشتر از من بهتون علاقه داره و همیشه مواظبتونه درست می گن استاد که اگه وابسته نباشیم زندگی برامون زیباتر و آرامشبخش تر می شه واقعا ???????
مدتیه که دارم از قانون استفاده می کنم می بینم که چقدر از همه لحاظ زندگی زیباتر شده دیروز تو اون اداره بین اون همه آدمهایی که کنارم بودن من فقط از قانون هستی استفاده کردم و بر خلاف بقیه و البته گذشته خودم طبق قانون عمل کردم و خدای من ???? نه تنها آرامش داشتم بلکه کارم جلوتر از همه اونها انجام شد و رفتم خونه و کلی با گوش دادن به فایلهای استاد عزیز و کار کردن رو باورهام لذت بردم ????? همونجا با خودم گفتم آخه تو چقدر در دنیایی بدی زندگی می کردم و خدایا سپاسگزارم که دستان بسیار عالیت و برام فرستادی ????
راستی بازم بگم هم یه خبر مالی خوب برام او مد و بازم مثل همیشه تمام چیزهایی و می خو استم بگیرم بدون اینکه حقوقم و حساب کتاب کنم خریدم و باور کنین که همیشه بیشتر از حقوقم خرج می کنم ولی نمی دونم چطوری خدای مهربونم برام می فرسته ?????
اینم گفتم تا باورهاتون قوی تر بشه
برای همه خانواده عباس منش از استاد عزیزم تا خانم شایسته خوب و نازنین و مایک دوست داشتنی و تمام دوستان عزیزم بهترین روزها رو براتون آرزو می کنم ??????
سلام دوست عزییز
نمیدونم چرا اما وقتی ی همچین نظری رو میخونم ک ی نفری باز از دنیای قبلی خارج شده و خود واقعیش رو پیدا کرده و داره تو مسیر پیش میره و نتیجه تازه فرکانس هاش رو داغ داغ تجربه میکنه خیلی بیشتر لذت میبرم تا ی فردی که خب خیلی مدته داره نتیجه فرکانس هاش رو میبینه
نمیدونم شاید اینجور نتایج بیشتر روی باورهام تاثیر میذاره تا بگم ئه حمید جان بببین ی نفر دیگه هم از قانون نتیجه گرفت و هی تایید کنم.
جالبه افرادی رو هم ک میشناسم هم ناخوداگاه دارن از قانون استفاده میکنن و ازش برام میگم و من لذت میبرم و تحسینشون میکنم
دیشب ارایشگاه بودم (ایشا… ارایشگاه دومادیم (: ) من میگم ایشا… مبارکه شما هم بگو (:
ارایشگرم ی پسر 24-25 سالس. یهو بهم گفت حمید میخوام برم ترکیه نظرت چیه
گفتم عالیه…. افرین
کلا باهم دیگه تقریبا از خواسته هامون صحبت میکردیم
گفت اره الان دارم دوره تکمیلی ارایشگری و گریم و فلان رو میرم و ایشا.. بعدش دیگه میرم ترکیه
بعد خیلی برام جالب بود ک گفت من همیشه خودم رو ادم موفقی میبینم و قبل خواب تجسم میکنم که ب موفقیت رسیدم و کلی حرفای مبتنی بر قانون
یعنی کلی لذت بردم از شنیدن و همزمان داشتم تحسینش میکردم و تایید میکردم قانون بی تغییر خداجونمون رو و سپاسگزاری
باز بعدش رفتم یجایی کاری داشتیم همون افرادی ک ب ی بنده خدا با حس بد جواب میدادن با من خیلی خوش برخورد رفتار کردن و من باز هم تایید کردم که اره منم ک افراد رو برانگیخته میکنم که به من اونجوری ک دوست دارم جواب بدن و رفتار کنن و باز هم تایید میکردم و سپاسگزاری رو لذت بردن
الان ک خوندن نظر شما این حس رو در من ایجاد کرد که ببین باز قانون جواب داد
خداروشکر ک خودم رو ب خدا سپردم و مثل استاد همین الانم بهش گفتم خداجون خودت کارارو برام انجام بده من اصلا تو مود زجر کشیدن و زحمت دادن به خودم نیستم.
چون من ک خدا نیستم تو خدایی پس باید همونطور ک گفتی هدایت بر منه منو از بهترین مسیر به خواسته هام هدایت کنی مثل همین الان ک تا اینجا کلی راحت شرایط دلخواهم رو برام فراهم کردی
خلاصه شاد باشید (:
و سپاسگزار (:
خداوند برای من کافی ست (:
آقای جاوید آغاز زندگی جدیدتون و بهتون تبریک می گم که البته قابل تحسین هم هست
از دیدگاهتون کلی انرژی گرفتم بسیار سپاسگزارم
براتون از رب العالمین بهترین روزها رو آرزو می کنم و زندگی سرشار از سلامتی عشق و موفقیت از خداوند مهربونم می خواهم
سلام
وای خیلیییی امروز حالم خوبه.چون تازه درک کردم وقتی توی تمرین ستاره قطبی خواسته هاتو مینویسی چطوری تجسمش کنی و احساستو خوب کنی.
استاد مثل شما وقتی حسم خوبه گفتم فرکانسم قوی تره پس به خواسته م نزدیکترم و حسم بهتر شد.دارم تمرینش میکنم.
البته هنوز فایل تجسم خلاق قدم دوم و ندیدم.فعلا خودم درک کردم چیکار بکنم و فایل جدید جز خواسته امروزم بود.
جالبه اومدم توی دانلودها قسمت سفر به دور امریکا زدم دیدم فایل جدید و نزاشتین ولی توی تلگرام پیامش اومده بود و از روی لینک تلگرام رسیدم به این فایل.?
یکی از خواسته هام تیکش خورد.باورتون نمیشه توی قلبم غوغایی برپاست.فقط واسه اینکه یاد گرفتم تازه چیکار باید بکنم.
بریم سراغ فایل امروز،
رودخونه شماتیک که روی زمین طراحی کرده بودن عالی بود.حل مسئله به چی میگن مگه.این حل مسئله بود.چقدر افکار و ایده های نابی دارن.کار خیلییی ساده بود ولی ارزشمند چون یکی از دغدغه های مردم و حل میکرد و باعث میشد مردمی که بار اوله میان اونجا یکی از نگرانی هاشون این نباشه که ما اینجا رو بلد نیستیم و به خاطر اینکه از دیگران نپرسن کلا بیخیال دیدن اونجاها بشن.راحت ترین جایی که میتونستن این طرح و پیاده کنن زمین بود.که ادم حتی مجبور نشه مسیرشو عوض کنه تا به این نقشه برسه.توی مسیر گذاشته بودن.چقدر خلاقن این آدم ها.
استاد توی فایل های ثروت ۱ فکر میکنم گفتن هر کاری که باعث حل مسئله بشه ثروت افرینی میکنه.حتما طراح این رودخونه هم طبق قانون اگر ترمز نداشته باشه مطمئنا توی مسیر ثروته.
علف های دو رنگ دو طرف این رودخونه هم که زیبایی رو دوچندان کرده بود.مخصوصا رنگ زردش.
اونجا که استاد از پل حرف میزد و هیجان داشتین به این فکر کردم که شما عمدا هر اتفاق یه کوچولو جالب از نگاه خیلی هارو خیلییی بزرگ میکنید و از چیزهایی حرف میزنید که ممکنه به فکر طراح اون نرسیده باشه.یعنی عمدا میگردین دنبال نکات مثبت هرچیز.
پس من یاد گرفتم وقتی هرچیز و میبینم هرچند ساده و معمولی آگاهانه بگردم دنبال مزیت هاش.
هوای اونجا من و دیونه کرد.چقدر بازارچه رو جای خوبی گذاشته بودن کنارشم پارک برای بچه ها و ترکیب رنگی که انتخاب کرده بودن برای وسیله های بازی من و به شوق اورده بود چه برسه به بچه های شکلاتی.?
در کل قاب تصویر مربوط به بازارچه از آسمون تا زمینش توی چند ثانیه که کلا توی یک تصویر بود،رنگبندیش بی نظیر بود.
استاد نگذریم از اینکه شما هم عشق عکاسی دارید.چون داوطلبانه پیشنهاد عکس گرفتن از اون خانم و آقا رو دادین.دائما هم در حال عکاسی با گوشی هستین و لذت بردن از عکس های گوشی تون و تعریف از کیفیت عکس های گوشی.
* از بس این کارو کردین هدایت شدین به سمت جدیدترین گوشی آیفون و خریدینش چند روز پیش.
ما حواسمون هست به این چیزا و کلا قانون و تو شما کنکاش میکنیم. *
و اون رودخونه واقعی و قشنگ و تصویر مرکز شهر که چقدر تمیز بود تصویرش از روی پل.
دیوار نرده ای مربوط به قفل های عشق هم که فلسفه خودشو داره.جالبه که من انتظارم تایید استاد بود ولی کاملا مشخص بود که براش خیلی بی معنی بود و اینو از چهره ش میشد فهمید.
میدونید شما الکی از هرچیزی تعریف نمیکنید شما هرچیزی که تو مسیر قانون و کمک کردن به بهتر شدن کیفیت زندگی بکنه براتون مورد تاییده و درواقع از قانون به نفع خودتون استفاده میکنید.
این نیست که هرچیزی که جلوی چشمتونه رو به به و چه چه کنید براش هرچیزی که تو راستای قوانین زندگی باشه برای شما تحسین برانگیزه.
مثلا من خوشم اومد از این اتفاق قبلا هم دیده بودم برام جالب بود.ولی الان واکنش شما من و به خودم اورد که تو هنوز یکم درگیر توهم هستی توی عشق و قانون عشق و هنوز خوب درک نکردی.
نه اینکه به این کار اعتقادی داشته باشم ولی معمولا خانم ها به این کارها علاقه دارن وشاید این کارهارو یه سند میبینن برای اثبات عشق همسرشون به خودشون.
در کل تلنگر بود برام که چشمم به واقعیت باز بشه و حواسم باشه که عشق ورزی از درون آدم ها نشات میگیره نه با قفل و کلید.
یاد گرفتم اگر چیزی توی مسیر نگاهم هست تمرین کنم تو لحظه به خودم یاداوری کنم تحسین من باید الکی و بدون فکر نباشه و از چیزهایی که به بهتر شدن کیفیت زندگیم کمک میکنه تعریف و تمجید کنم نه از هرچیز درست و غلطی که تو مسیرمه.
ما میتونیم ببینیم هرچیزی که تو مسیرمونه ولی از چیزهایی که مورد علاقه مون نیست بدون ذره ای احساس بد بگذریم و ظرفمون و بزرگ تر کنیم با تجربه های جدید.
ولی روی تابلویی که اونجا بود قلبی که کشیده بودن و کلمه Love واقعا زیبا بود.کلا این کلمه عشق به هر زبونی قشنگه? و ترکیب رنگی قفل ها رو هم دوست داشتم.
چقدر شخصیت و چهره استاد متفاوت میشه وقتی همچین چیزایی که میبینه و کاملا جدی در موردش صحبت میکنه.
هرچیزی که بخواد از خلاف قوانین زندگی صحبت کنه کاملا استاد و جدی میکنه و اونجاست که احساس میکنه این آدمی که ما تو این فایل ها میبینیم به وقتش چقدر محکم و غیر قابل نفوذ میشه.
تحسین برانگیزه این اخلاق شما که هرچیز و تو جای خودش حفظ میکنید.
و ثروت و فراوانی و زیبایی رو توی این فایل من تو ماشینهای زیاد و ساختمون های خوشرنگ و فروشگاه هاودرختهای سبز و پرنده های زیبا و گل های بی نظیر دیدم.
و انتخاب مسیر آسان هم که یکی از قوانین اصلی زندگی استاده همه چیز ساده و راحت انجام بشه.
مهمترین نکته که هممون تو این سفرنامه لمس کردیم آزادی آدم ها و زندگی کردن برای دل خودشون بدون ترس از هیچ قضاوتی بود.
خوشحالم از اینکه لحظه به لحظه فیلم و استپ میکنم و مینویسم.
این یعنی ظرف ذهنیم بزرگتر شده.?
سلام خانم براتی
چقد نکته بین و عالیییی وزیبا خیلی خوشحال که امروز این متن و خوندم خدا شکرت لحظه ای کا درش هستم احساس خوبی دارم سپاسگزارم از شمااا
به نام الله یکتا
سلامی به زیبایی برگهای پاییزی به همه اعضای خانواده عزیزم
امروز صبح تو تمرین ستاره قطبیم نوشتم که میخوام یه فایل جدید ببینم واین از اولی مرسی خداجون عاشقتم
به خودم قول دادم تمرکز کنم روی نکات مثبت وهر آنچه که درک کردم رو برای خودم بنویسم تا یادم بمونه .
وقتی که اول فایل گفتید میخوام پیاده از ایالت کنتاکی برم اوهایو توی مغزم ناخود آگاه یادم به نشونه دیروزم افتاد که دقیقا توی اون فایل هم گفتید قبول درید اگر هر فردی با هر شرایطی بخواد پیاده بره از شهر خودش به هر کشوری که دوست داشته باشه وذهنم گفت بله که میشه هزاران نفر هستند که میرن پیاده روی اربعین .من تو مستندها خیلیها رو دیدم که پیاده جهان گردی میکنن وحتی یاد مارکوپولوی خودمون توی سایت افتادم که بارها نوشته بود که پیاده از شهری به شهر دیگه سفر کرده واز دیدن زیباییهالذت برده .از همین جا بهت سلام میکنم دوست خوبم مارکوی عزیز .
اما نجواهای ذهنی تو همین چند ثانیه شروع شد وگفت یعنی از اینجاتا اوهایو چقدر راهه که استاد میخواد پیاده بره و….
وقتی خندیدید وگفتید روی اون پل مرز بین دوتا کشوره ؛ذهنم رفت به آبشار نیاگارا که وسط مرز دوتاکشور بود .وبا خودم گفتم به راستی مرز بین خوشبختی وبدبختی ؛فقروثروت؛خوب وبد وهرمرز دیگه ای یه خط کوچیکه .نیازی نیست که خیلی تلاش سختی بکنی تا بهش برسی فقط کافیه پاتو از این ور خط بزاری اون ور خط .
توی دلم غوغای عجیبی به پا شده از دیدن این فایل واین همه ثروت ونعمت وخیلی خیلی مشتاقم که ثروتمند بشم ومنم کمک کنم جهان جای بهتری برای زندگی بشه چون قبلا این دیدگاه رو داشتم که من این همه پول رو میخوام چیکار به اندازه ای که بخورم ونمیرم ودستم جلو کسی دراز نباشه خدایا بهم بده بعد توآخرت برام جبران میکنی در صورتی که خودم هر روز وسی سال تمام میگفتم ربنا آتنا فی الدنیا حسنه وفی الاخره حسنه وقنا عذاب لنار وجالبه که هیچوقت به معنی چیزی که میگفتم هیچ توجهی نداشتم .بانو مریم عزیز داری با روحم بازی میکنی .داری با قلبم بازی میکنی .خودت نمیدونی ولی داری ذهنم رو تربیت میکنی که فقط زیبایی ببینم .داری کاری میکنی که تمرکزم رواز زندگی خودم برداشتم وفقط زیبایی میبینم .
ظرف میشورم اما میخونم سلام سلام زندگی سلام
دارم جارو میکنم میگم باید پارو نزد واداد باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هر جا دلش خواست به هر جا برد بدون ساحل همونجاست
نمیدونم چم شده ولی دارم عاشق میشم
عاشق اون خدایی که شما دارید
نه اون خدایی که یه عمر برام ازش گفته بودند که چنین میکنه وچنان میکنه
خدای شما خیلییییی زیباست وزیبایی رو دوست داره .
من خدای غم پرست خودم رو دیگه نمیخوام .
میخوام از امروز به خودم تعهد بدم زیبا زندگی کنم وکمک کنم جهان جای بهتری برای زندگی باشه
میخوام خدام رب العالمین باشه ؛فرمانروای کل هستی
همونی که وقتی ازش هدایت میخوام به زیبایی هدایتم میکنه
وقتی تو شب بهش نگاه میکنم با ستاره هاش بهم چشمک بزنه وبگه سلام بنده قشنگم خیلی دوست دارم
استاد عزیزم منم دوست ندارم به کسی قفل بشم چون اگر قفل بشم متوقف میشم واین اصلا چیز خوبی نیست
من دوست دارم رو به جلو حرکت کنم وهر روز زندگیم زیباتر از دیروز باشه .
وقتی اینجا وتوسایتم هیچ چی نمیفهمم وشماها همتونخانوادم شدین .
عاشق همتون هستم وبیصبرانه منتظر کامنتهای زیباتون
خانم شایسته ی شایسته ی عزیزم خیلی دوست دارم وبی صبرانه منتظر دیدن زیباییهای بیشتری از زندگی شما واستاد ومایکی شیرین زبون هستم
عاشقتونم
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدای هدایتگر
به نام خدای روزی رسان مطلق
به نام خدای شادی آفرینـــــــــ
سلام سلام سلامممممم امروز و این لحظه پیامت را خواندممم تو شروعِ روز دل انگیزترمم شدی
مریم جاننن
من عاشقتمممم نفس
عاشقتم مرسی که نوشتی
مرسی که اون روز نوشتی
مرسی که برای خودت ارزش قائلی
دوست دارم ازت تشکر کنم بگم که چقدر فوق العاده ای
خدایا شکرت
الهی که همیشه قلبت و لبت و ذهنت شادددد و خندو ن و ثروتمند باشههه
جیبت پر از پول آزاد و ازاد رهای رهااا
الهی که همیشه ایمانت فعال و روحت آزاد جسمت و روح و روانت سالم و پایدارر عاشقتممم
ممنونم ازت خیلیییی امروز نیاز داشتم بهش وقتی دیدم اسمم را که نوشتی .. چی بگم ..
ممنونم
خدا حفظت کنه خدا بهت خیر بده خیر کثیرا عاشقتممم
دوست دارم
به خدا می سپارمت.
سلام
دوست عزیزم خیلی از دیدگاهت لذت بردم که تو لحظه به لحظه زندگیت داری با قانون به خودت هدیه میدی و خودت رو مهمون لحظات زیبا میکنی.
خدایا واقعا شکرت بخاطر این لحظات زیبا که میدونیم تو ناظری ب فرکانسمون و داری از همین فرکانس برای هدایتمون ب بهترین ها استفاده میکنی
اصلا از این معامله پرسود تر مگه تو دنیا وجود داره
لذت ببری و این لذت سوخت وسیلت بشه برای رفتن ب ی لول بالاتر برای تجربه ب لذت های بیشتر
شکرت
شاد باشید (:
خداوند برای من کافی ست (:
سلام استاد عزیز و دوستان هم سفر
امروز ایده ای به ذهنم اومد که میخوام اجراش کنم
تا الان بیشتر توجهم به سفرنامه برای توجه به زیبایی ها بوده ولی از امروز میخوام تمرکز کنم بر روی باورسازی
اینکه بتونم از هر قسمت باورهای مفید و تاثیرگذاری پیدا کنم و سعی کنم این باورها رو در خودم نهادینه کنم
همسفرهای عزیز اگه دوست داشتن در این پروژه باورسازی همکاری کنند
من از دیدن این قسمت برای خودم دوتا باور پیدا کردم
1- اینکه وقتی دارم تفریح میکنم به شغل و در آمد فکر نکنم و همه حواسم به لذت بردن از چیزی باشه که در موقعیتش هستم
باور اینکه فروش و گسترش کسب و کار من داره انجام میشه
تا امروز خیلی سعی میکردم که هر روز به شغلم فکر کنم که چطور باید گسترشش بدم یا فروش بیشتری داشته باشم، میدونم که توجه کردن به کسب و کار باید باشه ولی وقتی زیاد بشه ناخودآگاه تمرکزت میره سمت پیشرفت نکردنش
چون به اندازه ای که من هر روز بهش توجه میکنم و برای گسترش فکر میکنم نتیجه لحظه ای یا یک هفته ای نمی بینم و یه جورایی نجوای ذهنیم قوی میشه که ببین فایده نداره
ولی وقتی بتونم این باور رو در خودم ایجاد کنم که گسترش کسب و کار داره انجام میشه و اونم یکی از این همه نظم حاکم بر جهانه و همونطور که نیاز نیست من به طلوع و غروب و وزش بادها و بارش باران و هزاران فرایند الهی دیگه فکر کنم نیاز نیست که به چگونه بزرگ شدن کسب و کارم فکر کنم و بخوام من اونو بزرگ کنم
بهتره ایمانم رو قوی تر کنم که خداوند برای من این کار رو انجام میده، مثل همه کارهایی که انجام داده و من بتونم ایمان و اطمینان قلبی در خودم بوجود بیارم و به آرامش و احساس خوب برسم
در این ویدیو به وضوح دیدم که استاد عباس منش یک لحظه به کسب و کارش فکر نکرد و صحبتی دربارش نکرد همونطور که در قسمت های قبلی این اتفاق رخ نداده، خیلی آزاد و رها از مساله کسب و کار داره از زندگی لذت میبره و این نیاز به ایمان و اطمینان به خداوند داره. حتما حواسش به کسب و کارش هست ولی این توجه انقدر پررنگ نیست که بخواد جنبه های دیگه زندگی رو تحت تاثیر خودش قرار بده
چون این تجربه رو دارم که مثلا در سفر بودم ولی فکرم درگیر کسب و کار بوده و معمولا هم درگیر بخش منفی اون که چرا بیشتر نمیشه، چرا گسترده تر نمیشه،و کلی چرا که حال منو بد میکرد
اما از این فایل دریافتم که کسب و کار رو نباید خیلی جدی بگیرم، بازم میگم نه اینکه رها کنم، به این معنی که به موفقیتش اطمینان داشته باشم و دیگه نگرانش نباشم
همین الان که دارم اینها رو مینویسم احساس بهتری دارم، چقدر خوبه نوشتن و به اشتراک گذاشتن
2- باور خوب دیگه ای که از این ویدیو پیدا کردم، اینه که از قفل استفاده نکنم
نخوام هیچ چیزی به من قفل بشه، و همچنین خودم رو به هیچ چیزی قفل نکنم
به خواسته هام قفل نشم
به ثروت بیشتر داشتن قفل نشم
به فلان و بهمان شدن قفل نشم
بلکه زندگی کنم، رها و آزاد از هر موضوعی که یا به من قفل بشه یا من بهش قفل بشم
خیلی این جمله استاد قشنگ بود
من دوست ندارم هیچ چیزی بهم قفل بشه
چه باور قشنگی
چه احساس خوبی به آدم میده
احساس رهایی که بالاترین سطح احساس خوبه
جالبه الان که دارم مینویسم باور دوم که قفل نشدن بود یه جورایی در باور اول هم وجود داره
اینکه به کسب و کارم قفل نشم و اون رو جزئی از روند طبیعی جهان هستی بدونم که در حال گسترش و پیشرفت کردنه
من از امروز این دو باور عالی رو در لیست باورهای VIP ذهنم قرار میدم و سعی میکنم به اونها در زندگیم عمل کنم
خدایا شکرت برای این دورهمی
خیلی از توضیحاتت لذت بردم رضا جان.
با سلام
دوست عزیزم رضا جان ممنون به خاطر اینکه نظر فوق العاده و پیشنهادت رو نوشتی
در مورد درگیر نبودن و قفل نشدن به کارت یا همون رها کردن و ارتباط و یکی بودنش با باور اول که من اسمش رو میذارم زندگی در لحظه باید بگم که دقیقا اصل موضوع همیه که خیلی هم تو تو حاشیه ذهنمون قرار میگیره و اصلا بهش توجهی نمیکنیم
یعنی یجورایی اصلی ترین اصلیه که انگار ناخوداگاه تو حاشیه قرار میگیره و باعث میشه دیر ب خواسته برسیم یا اصلا نرسیم
من تو چندتا کامنت قبلیم که یجورایی عمیق به خودم نگاه کردم دیدم 5 تا اصل برای رسیدنم به خواستم وجود داره
1) واضح بودن هدف
2) باور دارم خداوند همیشه منو حمایت میکنه و بهترین مسیر رو برای رسیدنم به خواستم در نظر میگیره
3) باور دارم توانایی انجام هر کاری رو دارم، هر کاری…..
* نمیدونم چطور و از کجا اما تو همون مثالی که تو اون فایل زدم گفتم من با توجه به همین اصل 2-3 به اولین الهامم عمل میکنم و تو دل همین مسیر خودش رخ میده
4) عمل به اولین الهامی که بهم میشه
5) رسیدن به نتیجه
اما نکته مهم که تو همه این 5 مورد وجود داره داشتن احساس خوبه ک یکی از تبصره هاش رها کردن همه چیز. خواسته، نوع رسیدن به خواسته، ابزارش، دستایی ک قرار این کار رو برات انجام بدن
بذار یچیز دیگم اضافه کنم ک دیشب بهم الهام شد
تو ایات سوره لیل هم این جریان توصیح داده شده با ی دیدگاه دیگه
إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّى ﴿۴﴾
که همانا تلاش شما پراکنده است (۴)
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى ﴿۵﴾
اما آنکه [حق خدا را] داد و پروا داشت (۵)
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى ﴿۶﴾
و [پاداش] نیکوتر را تصدیق کرد (۶)
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى ﴿۷﴾
بزودى راه آسانى پیش پاى او خواهیم گذاشت (۷)
وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى ﴿۸﴾
و اما آنکه بخل ورزید و خود را بى نیاز دید (۸)
وَکَذَّبَ بِالْحُسْنَى ﴿۹﴾
و [پاداش] نیکوتر را به دروغ گرفت (۹)
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى ﴿۱۰﴾
اینکه خدا میگه أَعْطَى وَاتَّقَى
دیشب خدا بهم گفت ببین بایید برای اینکه فرکانست عملت جواب بده باید تو هر خواسته ای هر زمینه ای اعطی داشته باشی
اگر روابط خوب میخوای باید خودت رابطت رو خوب کنی و بد تقوی پیشه کنی و ب خواسته توجه داشته باشی
تو ثروت و … هم همینه باید ببخشی و توجهم داشته باشی به خود ثروت
تو همه اینا اصل رهایی تو بالاترین درجه دخیله اینکه چقدر میتونی رها باشی و لذت ببری….
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى
خدا خودش میگه این مطلبو اینکه وقتی داری میبخشی و توجهت به خواستته باید با داشتن احساس خوبت تایید کنی ک اره خدا خودش همه چیز رو مدیریت میکنه و در بهترین زمانش بهترین نتیجه رو رقم میزنه
به قول اون داستان گدا و سلطان محمود
کار خوبه خدا انجام بده سلطان محمود خر کیه….!!!!
اره کارو خدا انجام میده دیگه من لازم نیس برای رسید به خواستم حتی روی خودمم حساب کنم چ برسیه به دیگران
و اگر اینجوری بودیم، رها و ازاد و در لحظه
اونوقته که به این مرحله میرسیم
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى
برای راحتی و ورود به نعمات همه چیز فراهم میشه
و اما نکته مهمش برای من ایات رنج اهرم رنج و لذته
أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى
خداجون بهم گفت اما اگر بخیل بودی، بخیل ن به معنای اینکه فقط خسیس باشی برای دادن اینکه خسیس و مغررو باشی برای کمک گرفتن و بگی ن من خودم میتونم، خودم خودم و همش خودم و در واقع بگی من غنی ام از هر چیزی اینجاست ک در واقع همون قفل شدن داره رخ میده
قفل شدن روی خودت که همون روی شرک متمرکز بودنه.
یعنی تو داری خودت رو اصل قرار میدی ن خدارو و هزاران موضوع مرتبط به همین فرکانس
و وقتی اینجوری باشیم
وَکَذَّبَ بِالْحُسْنَى
در واقع داریم همه چیز رو تکذیب میکنیم.
یعنی داریم با عمل کردن مثل قبل انتظار نتیجه جدید رو داریم
و خب طبیعتا نتیجه میشه این
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى
اینکه میبینیم هرچی میدوییم ب چیزی نمیرسیم و بعد نجوی شروع میشه
امروز هم تو ی هدف مشخص وقتی گفتم اصلا بیخیالش و رهاش کردم و گفتم اینجوری عمل مکینم و ازاد شدم خودش حل شد و خواستم اومد تو زندگیم
یعنی خود طرف زنگ زد گفت بیا کارت حل شد
و چقدر زیباست درک قانون
یعنی خود نتیجه لذت بخش نیست بلکه طبیعیه ک رخ بده
لذت بخش درک قانونه
شاد باشدی (:
خداوند برای من کافی ست (:
سلام بردوست عزیزم آقای عطارروشن
چندشب پیش وقتی رسیدم خونه همسرم داشت یک سریال تلویزیونی روتماشامیکردوبااینکه اکثردیالوگ های فیلم سرشار ازباورهای بازدارنده بودولی یک آن یکی ازبازیگران فیلم باورخوبی روبازگوکردکه گفت ثروتمندان یک خصوصیت خوبی که دارند اینه که وقتی دارندکارمیکنند فقط کارمیکنندووقتیکه درحال لذت بردن وخوش گذرانی هستندفقط لذت میبرندوبه هیچ چیزدیگه ای فکرنمیکنندوالان که کامنت بی نظیرشمارومطالعه کردم متوجه این باورشدم که استادچقدرخوب این باور ودرخودش نهادینه کرده
بعدازیافتن این باوردیدم که اکثرافرادیکه فقیرهستندبه دلیل اینکه هیچ علاقه ای به کسب وکارشان ندارندبرای همین وقتی که کارمیکنندبه همه چیزفکرمیکنندالا کارشان وموقعی هم که وقت آزاددارندومیخواهنداز زندگیشان لذت ببرندبدلیل مشکلات فراوانی که دارنداصلارمق لذت بردن ندارند
دیدگاه شمارومطالعه کردم واین باوربیشتردرذهنم پررنگ شدکه وقتی که کارم وانجام میدم باهمه وجودم کارم وانجام بدم ووقتیکه میخواهم لذت ببرم باتمام وجودم اززندگی واوقات فراغت ام لذت ببرم که اینگونه چناچه به کارفعلی ام علاقه ای هم نداشته باشم جهان منوبه سمت کسب وکارموردعلاقه ام هدایت میکنه
خواستم بگم من هم درمسیرباورسازی ازفایل های استادهمراه شماهستم ودوست دارم قدم به قدم ازآگاهی های شمابهره ببرم
امیدوارم من هم بتونم قفل چیزهایی که مدت هاست خودم وبهشون درگیرکردم وبازکنم وبزرگترین قفل زندگی ام قفلی باشه که به خدای خودم بسته باشم.
وای اقای عطار روشن این کامنت شما معرکه بود یعنی من یکی از بهترین و منطقی ترین جواب هارو در برابر یکی از پاشنه اشیل های خودم (عدم رهایی و نگران بودن) پیدا کردم اونم با این حرف شما:
«گسترش کسب و کار داره انجام میشه و اونم یکی از این همه نظم حاکم بر جهانه و همونطور که نیاز نیست من به طلوع و غروب و وزش بادها و بارش باران و هزاران فرایند الهی دیگه فکر کنم نیاز نیست که به چگونه بزرگ شدن کسب و کارم فکر کنم و بخوام من اونو بزرگ کنم»
البته قبلا هم به این موضوع فکر کرده بودم اما این مثال شما و نحوه بیانتون باعث شد خیلی بیشتر درکش کنم و انگار اگاهی که قبلا سطحی بود به عمق جانم نشست و بهتر متوجهش شدم.
امشب خدا از زبون شما با من حرف زد… یک دنیا سپاسگزارم
خدای شکررررررررررررررت
سلام استاد عطارروشن عزیز
خیلی خوب وعالی این دو باور و شناسایی کردید وبی نهایت سپاسکزارم از توضیح عالی که دادید وابسته نبودن به کسب ودرامد ولذت بردن خیلی ممنونم ازتون ???
سلام بر همه ی عزیزانم
درود بر شما آقای عطار روشن
بسیار سپاسگزارم واسه کامنت فوق العادتون و خدارو شکر میکنم که انقدرررر قشنگ نشونمو دریافت کردم ؛ آخه چند روزی بود که افراطی چسبیده بودم به پیشرفت در کار و واقعا قفل ِ سریع پیشرفت کردن شده بودم و به قول شما به نجواهای ذهنیم فرصت قدرت گرفتن برای وارد کردن منفی ها رو داده بودم
و چه جالب که شما دقیییقا در مورد مسئله ی من کامنت گذاشته بودید
چقدر این جا بهشتیه
چقدر این جا همه چیز عالیه
استااااد جانم خانم شایسته ی عزیزم بسیاااار سپاسگزار شما و این فضای عالی که درست کردید هستم
خداروشکر که توی این فضای فوق العاده ام و همواره به بهترین مسیر ها هدایت میشم
دوستتون دارم
برفریزون 28دیماه 1403
تیکوتاک 21:01
سلام به استاد جان و مریم عزیزم ️️
و سلام به دوستای پرانرژیم در این خانواده زیبا
آقا رضای عزیز من هم وقتی کامنتتون رو خوندم دوباره چند بار از اول این قسمت سفرنامه رو دیدم
جملاتی که مینویسم بخشی از چیزهایی که درک کردم هست
در ادامه زنجیره کامنت شما
اول اینکه: باور راحت رسیدن به هر چیزی
مثلآ استاد میگفت داریم پیااااده از این ایالت میریم به یه ایالت دیگه
یعنی همه چیز رو به همین راحتی بگیریم و حتی یه جایی آخر فایل با لبخند گفتن مسیر آسان
آره
همیشه یه مسیر آسون برای رسیدن به خواستهها وجود داره
دوم اینکه: باور دیدن قشنگیهای بیشتر برای ثبت کردن
درست مثل زمانی که استاد با ذوق به مریم بانو میگفتند «اینجا هر چی صحنه بخوای برای فیلمگرفتن داری»
تازه یه محل مناسب و خوب به مریمجان نشون میدادند که از اونجا بشه فیلم و عکس گرفت
سومی: باور اینکه هر جایی بری میتونی خیلی راحت به تمام چیزها دسترسی داشته باشی
مثل اون بازارچهای که کنار رودخونه بود
همهچی در دسترس
محل بازی بچهها و محل خرید برای افراد
لذت بردن از هوای خوب
لذت بردن از خرید عالی
لذت بردن از پیادهروی
لذت بردن از منظرههای زیبا
چهارمی: باور اینکه گیر ندادن و قفل شدن به چیزی
خدا بخواد بشه میشه
نخواد هم خودت رو خفه کن اما نمیشه
پنجمی و آخری: و لذت بردن از اون لحظهای که توش هستیم
خیلی وقتها شده انقدر ذهنم درگیر یه مسئلهای بوده که نتونستم از زمان حالم لذت ببرم
و استاد واقعا داشتن لذت میبردن
با خندهها و شوخیها
با تعریفها و تمجیدها
با عشقورزیدنها
با شکرگزاریها
استاد جان
سپاس که اجازه دادید همسفر امروزتون باشم
و ممنون از شما جناب عطارروشن عزیز که به نکته خوبی برای دقت بیشتر به فایل اشاره کردید
در پرتو نگاه گرم و عاشق خداوند شاد و سلامت باشید ️
وایییییی محشر بود دوست خوبم
سلام اقا رضای عزیز
یعنی چقدر زیبا حقیقته همه ی سفرمونو کشیدین بیرون..دقیقا
این یه نشانه بود که از این به بعد به باورهامونم توجه کنیم…واقعا عالی بود و چه چیزهایی چه تضادهای زیبایی رو برام روشن کرد
خدایاشکرت
واقعا برای هر لحظه که هدایتمون میکتی شکرت…شکرت تو این خانواده ام
استاد عزیزم عاشقتونم
سلام رضاجون اییییییول، دمت گرم، گل کاشتی، زدی تو خال
یعنی شدی یکی از بینهایت دستان خداوند برای پاسخ به سوال من که واقعا خیلی درگیرش بودم….
دقیقا همین مساله رو مدت زمان زیادی در گیرش بودم.
سلام دوست عزیزم
هزاران سپاس از این دیدگاه اموزنده و پرازدرس..و چه ایده ی عالی رو مطرح کردین برای پیداکردن باورها توی این فایلها….سپاسگذارم…
سلام رضای عزیز.
چه نگاه زیبایی.تا حالا از این زاویه به موضوع نگاه نکرده بودم .خیلی عالی بود.ممنونم از اشتراک تجربیات و برداشت هات.
سلام آقا رضا
فکر خیلی سنجیده و به جایی است
باور سازی
خیلی بهم چسبید
سپاسگزارم از اینکه این درک فرکانسی تون را به اشتراک گذاشتین
سلام آقای عطار روشن,من درمورد شما وموفقیت شما مطالبی در سایت خوانده ام,وبه شما تبریک میگویم,اما اطلاع خیلی کمی از روند موفقیت شما دارم خیلی دوست دارم به عنوان کسی که فرد موفقی در این خانواده هست از شما سوالاتی بپرسم وممنون میشم که پاسخ من رو بدهید:درواقع این تمرین من هست,مصاحبه با افراد موفق:شما درچه حوضه ای فعالیت دارید؟چطور کار رو شروع کردید؟آیا درابتدای شروع کارتون ترس هم داشتید؟چه ترسی بود؟چطور با ترستون مقابله کردید؟آیا تحصیلات دانشگاهی(آکادمیک)یا مدرک خاصی هم داشتید,مدرک تحصیلیتون چیه؟آیا در شروع کارتون به مشکل هم برخوردید؟چگونه مشکل روحل کردید؟مشوقی هم داشتید؟در طول روز چند ساعت روی باورهایتان کار میکردید؟درمورد اینکه قانونهای کشور هم یک باور هست چه نظری دارید؟درطول مسیر موفقیتتون وقتی نا امید میشدیدیا به مشکل بر میخوردید چی کار میکردید؟الان توی چه جایگاهی هستید؟دوست دارید در چه جایگاهی قرار بگیرید؟خیلی ممنون میشم که به سوالات من جواب بدید,چون طبق قانون کسی که کمک کنه برای موفقیت وشادی دیگران ,خودش هم بیشتر موفق وشاد میشه.(پاسخ شما برای من خیلی مهم وبا ارزش هست)موفق وشاد باشید,سپاسگزارم از شما,استاد واین خانواده گرامی وموفق,خدایا شکرت.
درود برشما,قانون رهایی,سپردن بار به خدا,به قول استاد کارارو خدا انجام میده برا من,عشق وحالا رومن میکنم,موفق باشید.