ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 2 - صفحه 2
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-04 20:39:222024-02-14 06:06:02ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربان و حمایتگرم
سلام به استاد جانم و مریم عزیزم و تمام دوستان عزیزم
خداروشکر که این برنامه خودشناسی ادامه داره و من مشتاقانه پیگیرم برای شناخت درونم و تغییر و بهبود های همیشگی و مستمر
باید بگم در مورد فایل قبلی واقعا تحسین برانگیز بود این حجم از کامنت و فعالیت اعضا در طی 2 روز نزدیک به 900 تا کامنت تا این لحظه. خداروشکر برای این سایت پویا و الهی که با هدایت خدا پیش میره و خداروشکر بابت حضور سخاوتمندانه شما استاد جانم
——————————————————————————————————————————————————
——————————————————————————————————————————————————
سوال این جلسه:
به طور کلی، با مسائل یا چالش هایی که در زندگی برایت بوجود می آید، چه برخوردی داری؟
آیا نگاه شما این است که: این چالش فرصتی برای بهبود، یادگیری و پیشرفتم است؟!
یا احساس نا امیدی و ناتوانی می کنی و سعی می کنی از مواجه شدن با چالش ها و مسائل خود فرار کنی؟!
من با شناختی که از خودم دارم اغلب به دنبال حل مسائل و چالشهای زندگیم هستم و خیلی کم پیش میاد ازشون فرار کنم. مخصوصا اینکه میام و ریشه ای از دید قانون و باورهام بررسیش میکنم و سعی میکنم درون خودم به دنبال راه حل باشم و البته همیشه از خداوند طلب هدایت میکنم برای قدمهایی که باید برای حل مسالم بردارم
فکر میکنم فرار از مسائل و مشکلات ویژگی آدمهای ضعیف و ترسو هست و از اونجا که به شدت بدم میاد ازینکه ترسو و ضعیف جلوه کنم و دوس دارم همیشه در موضع قدرت و عزت باشم، بنابراین کم پیش اومده و یادم نمیاد که فرار کرده باشم از مسائلم
مخصوصا اگر مساله ای به صورت تکرار شونده برام پیش بیاد، خیلی بیشتر راسخ میشم برای حلش
اگر در موجه با فردی باشه سعی میکنم باهاش صحبت کنم و راه حلشو پیدا کنیم
اگر در مورد خودم و کارم باشه اغلب سوالاتم رو تو دفترم از خدا میپرسم و بعد هدایت و الهامی رو که دریافت میکنم در پاسخ به اون مساله، میرم تو دلش و انجامش میدم و نتیجه همیشه راضی کنندست…
به یاد ندارم که تازگیا(منظورم دو سه سال اخیر که خیلی جدی تر روی قانون دارم کار میکنم هر روز) از مساله ای دچار نا امیدی شده باشم چون ته دلم همیشه این آیه تداعی میشه که : ان مع العسر یسری و قطعا در دل هر مساله راه حلش هست و من باید به احساس خوب و آرامش برسم تا پاسخ بهم داده بشه
و این باور قلبی که ایمان دارم تضادها برای وضوح بیشتر ما در مورد خواستمون میان و من با برخوردن به هر تضادی بیشتر میفهمم که چیو میخوام و اتفاقا قوی تر درخواستمو ارسال میکنم و این منو به احساس خیلی خوب میرسونه
———————————————————————————————————————————————————–
———————————————————————————————————————————————————–
یک مثال از رابطه عاطفی:
چندماه پیش یک رابطه کوتاهی رو تجربه کردم که به نتیجه نرسید
اما به ظاهر نتیجه بخش نبود
در باطن منو ب بی نهایت نتیجه در مورد یک رابطه سالم و پایدار رسوند که اصلا استانداردهای من بعد از اون رابطه خیلی بالاتر رفت
احساس ارزشمندی من خیلی بالاتر رفت
چارچوبها و حریم من خیلی بیشتر مشخص شد
خواسته واقعی من از رابطه خیلی بیشتر مشخص شد
و اصلا جوری شد که من گفتم خداایا شکرررررت ک این رابطه و این تضاد جدایی باعث شد که من به این حد از وضوح برسم که تا الان اصلا نمیدونستم چیو میخوام انگار!!!!
منو به حدی از شناخت نسبت به خود واقعیم رسوند که انگار یه کلاس عملی عشق و مودت در روابط بود برام
و من بارها خداروشکر کردم بابت اون تضاد
شاید فراموشی خاطرات خوبش برام سخت بود مخصوصا روزهای اول ، اما می ارزید به درسهایی که گرفتم و ایمان دارم که رابطه بعدی عالیتر و باب میلتر خواهد بود برام
———————————————————————————————————————————————————
تجربه ای که دارم اینه که هربار به یه چالشی برخوردم و تونستم در اون چالش ذهنمو عواطفمو هیجاناتمو کنترل کنم و حلش کنم و ازش بزرگتر بشم، بعدش اون اتفاق افتخار من بوده که بارها به خودم افتخار کردم که الهه دمت گرم اینم تونستی حل کنی ازینم بزرگتر شدی و ظرف وجودتو بزرگتر کردی برای دریافت نعمتهای بیشتر
یه احساس متفاوت دیگه ای که بعد از برخوردن به یک سری چالش ها برام پیش میاد ، احساس سرزنش هست که البته خیلی کم توش میمونم ولی ذهنم میگه ببین تو توی این موضوع خوب کار نکردی روی باورات و ترمزای زیادی داری، پس بنابراین طبیعیه که این چالشها برات پیش بیاد تا درسشو بگیری
و بعد مصمم تر میشم برای انکه تو اون حوزه بیشتر روی باورهای مرتبط کار کنم
مثلا در مورد روابط خیلی قوی تر اومدم روی عزت نفس کار کردم و خیلی جدی تر درخواست اینو داشتم که بتونم ارزشمندی واقعیمو پیدا کنم که بعد خداوند به درخواستم در قالب ایجاد دوره احساس لیاقت پاسخ داد و من در مدار داشتنش واقع شدم و تاثیر شگرفی روی احساس ارزشمندیم گذاشت. خدایا شکرت
تو حوزه کاریم و کسب و کارم هر بار به شکلی خودمو وارد یه چالش کردم و تجربه های متفاوتی داشتم که شاید برای خیلیا مخصوصا برای یه خانم ترسناک باشه اما همیشه استقبال کردم از مسیرهای جدید و با اینکه مهارت خاصی نداشتم مثلا در حوزه بازاریابی برای محصولاتم یا فروش اما رفتم تو دلش و انجامش دادم و بزرگتر شدم و راه های جدیدی به روم باز شد و بعدش کلی به خودم افتخار کردم که چنین تجاربی رو در رزومه کاریم کسب کردم
تو رانندگی همیشه خودمو وارد چالش کردم طی این 11 سال که رانندگی میکنم گاهی وقتا عمداً از کوچه های بسیار تنگ و باریک و قدیمی رفتم یا جای پارک خیلی تنگ و چالش برانگیز یا رانندگی در جاده در شب یا حتی سفر 12 ساعته و رانندگی در دل کوه و جاده و واقعااااا بعدش ب خودم افتخار کردم و البته که مهارتم هربار بهتر و بهتر شد
—————————————————————————————————————————————————————
در مورد تمرین جلسه در کامنت دیگری مینویسم
استاد جانم سپاسگزار و قدردان وجود آگاهی بخشتون هستم
.
عاشقتونممم
الهه
به نام یگانه خالق هستی
سلام خانم سوادکوهی
چقدر این دیدگاه شما برای من مفید و قابل تامل بود
مخصوصا اون قسمتی که گفتی : فکر میکنم فرار از مسائل و مشکلات ویژگی آدمهای ضعیف و ترسو هست و از اونجا که به شدت بدم میاد ازینکه ترسو و ضعیف جلوه کنم و دوس دارم همیشه در موضع قدرت و عزت باشم، بنابراین کم پیش اومده و یادم نمیاد که فرار کرده باشم از مسائلم یا اونجایی که گفتی به یاد ندارم که تازگیا از مساله ای دچار نا امیدی شده باشم چون ته دلم همیشه این آیه تداعی میشه که : ان مع العسر یسری و قطعا در دل هر مساله راه حلش هست و من باید به احساس خوب و آرامش برسم تا پاسخ بهم داده بشه
تمام این دیدگاه برای من تاثیر گذار و پر از احساس خوب ولی این بخش هایی که اشاره کردم الهام بخش بود که محمد حسین … تو هم می توانی یه همچین باور های زیبایی برای خودت بسازی و در هنگام برخورد با چالش ها همچین الهاماتی رو دریافت کنی …
من قبلا هم دیدگاه های شما رو مطالعه کردم و از آگاهی هاش استفاده کردم ولی یادم نمیاد تا به حال پاسخی نوشته باشم
دوست داشتم با این پاسخ نوشتنِ انگیزه مضاعفی باشم برای شما که پر قدرت این مسیر الهی رو ادامه بدهید
خدا رو شاکرم به خاطر داشتن دوستان ارزشمندی همچون شما و از خداوند خالق و یگانه و مهربان برای شما بهترین ها را خوستارم ، آمین
به نام الله که بخشاینده و با رحمت است
سلام خدمت استاد عزیز
سلام خدمت خواهر عزیز خانم شایسته
سلام خدمت خانواده گرم وصمیمی خودم
عرض کم خدمت شما وخانواده عزیز الان اگر به مشکلی بر بخورم من با کشف این قانون بدونه تغییر خداوند که باکمک الله مهربان ودستان گرم شما شناختم خوب اولش ناراحتی برام پیش میاد ولی با باورهای که برای زندگیم ساختم اون مشکل رو یه پیشرفت در زندگی خودم میدونم وبا خودم همیشه تکرار میکنم که این هدیه خداوند هست برای پیشرفت من .
چالشی که دارم یاد گرفتن زبان انگلیسی هست من چند سال پیش حتی رفتم ثبت نام کلاس های زبان خارجی(انگلیسی)یه مدتی رفتم ولی خوب برای خودم هزار یک دلیل تو ذهنم ساختم که نمیشه با اینکه مبلغ قابل توجهی رو هم دادم برای ثبت نام ولی رها کردم تا اینکه با این خانواده بزرگ وصمیمی خودم آشنا شدم وبادستان شما برخورد کردم ودوباره رفتم برای ثبت نام ولی به صورت جدی پیگیر نیستم ولی من برای خودم هروز توی ذهنم میارم که برای مسافرت های بیرون ایران باید یاد بگیرم چون راحتر میتونم با انسان های روی کره زمین صحبت کنم واینو یه باور کردم وحتی در کار خودم که فروش آسانسور هست باید یاد بگیرم .
ویاد گرفتن زبان انگلیسی در شغلم که فروش ونصب وتحویل به استاندار آسانسور هست مثل این میمونه که زبان مادری تو بلد باشی یعنی اینقدر مهم که خیلی از همکاران عزیز اینو سر سری رد میشن ازش.
یا مثل چالش دیپلم خودم که من یه یک ماه هست دنبال کار دیپلمم هستم وچند روز پیش معلم ریاضی خودم بعد از ده سال دیدم وخیلی خوشحال شدم وتو صحبت هام خوب فهمیدن که من شغلم آسانسور هست یه مشکلی که تو کار آسانسور هست قسمت بلک اوت آسانسور توی هر چند ماه یه هزینه ای روی دست مدیران وساکنان ساختمان میزاره
بلک اوت یه سیستم از تابلو آسانسور هست که وقتی برق آسانسور میره این قسمت یه برق 220ولت به آسانسور میده تا کابین بیاد سر طبقه ومسافران داخل کابین پیاده بشن وایشون به من پیشنهاد وایده پنل خورشیدی دادن که من اینو یه الهام از طرف خدا دونستم و با خودم گفتم این ایده مثل ایده ای هست که ایلان ماسک توی بحث ماشین انجام داد چقدر کمک میشه به انسان های روی کره زمین و من این کارو دارم استارت میزنم چون این کار عملی بشه وبرسه به بهره برداری واقعا از نظر مالی خیلی کمک میشه به انسان ها و انشالله این کارو انجام میدم چون یه یا دوهفته قبل از اینکه این ایده به من الهام بشه از خداوند متعال خواستم که یه ایده به من بده که یک کمک قابل توجهی بشه در بحث آسانسور انشالله میشه
میسپارمتون به دستان گرم پروردگار
سلام
من قبلا فقط تولیدکننده لباس ومانتوی مجلسی بودم
از خرداد ماه فروشگاهه فروش مستقیم خودم رو راه اندازی کردم
با اینکه یکی از بهترین لوکیشن های شهر هست
ولی بزرگترین چالش مون
فروش پایین هست
من حتی کلاس تکنیک فروش هم ثبت نام کردم
اما نمیدونم چطور باید باوری بسازم
که نتایج منو با کریت جامعه متمایزکنه؟
دوره کشف قوانین رو بارها و بارها گوش کردم
تمرینات و کدنویسی هارو انجام میدم
ولی هنوز نتونستم ترمزه اصلی رو پیداکنم
بعضی روزها دخلِ فروشگاهم به حده دلخواهم میرسه و واقعا خوشحال میشم
اما این نتیجه پایدار نیست
این مسئله خیلی منو ناراحت میکنه
البته بگم که از نظره کیفیت و طراحی هم
در لولِ بالایی کارمیکنم
یعنی ضعف از محصولم نیست
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام و درود فراوان به استاد عزیزم و استاد شایسته بزرگوار
اول میخواستم تشکر و قدردانی کنم برای دوره بینظیر ذهنیت قدرتمند کننده در برابر ذهنیت محدود کننده.
استاد عزیزم من بخاطر اینکه فایل های دانلودی شما را هم با تعهد وتمرکز بیشتر گوش بدم وعمل کنم همیشه بابت هر سلسله فایل دانلودی پولی را کنار میذارم و بعد شروع به گوش دادن میکنم و جالبه همون پول را برای دوره هایی که برگزار میکنین باعشق پرداخت میکنم وتهیه میکنم.
واقعا این را به شخصه درک کردم و متوجه شدم که هر جا بها پرداخت کردم تعهدم به دوره خیلی خیلی بیشتر بوده.
همیشه برای محصولات شما چه دانلودی و دوره ها ارزش بسیاری قائلم خداروشکر.
و اما واقعا در برخورد با مسائل الان نسبت به قبل،
سال پیش خیلی خیلی ذهنم مثبت شده و واقعا پذیرش مسائل و مسئولیت پذیری من خیلی فرق کرده ولی خیلی جای کار دارم
یه مثال از مسائل روز مره خودم براتون بگم
واقعا این را قلبی میگم که کنترل ذهنم در برخورد با مسائل خیلی خوب شده و واقعا به خاطر مثبت دیدن مسائل خیلی ذود از بیرون نتایج ملموس را دریافت میکنم که شگفت زده میشم که خدا هر لحظه حاضر و ناظره و پاسخ میده.
الان واقعا در برخورد با مسائل در لحظات ابتدایی
میگم به خودم که این ماجرا مسئولیتش بامنه و این عامل بیرونی میخواد یه پیغام و یه درس بهم بده بدون اینکه اون عامل بیرونی را مقصر بدونم سعی میکنم انگشت اشاره را به خودم میگیرم و میگم من با کنترل احساسم واقعا میتونم اوضاع را تحت کنترل خودم قرار بدم ، وقتی آرامش را در قلبم احساس کردم
بله استاد واقعا الان چالشها را به دید درس و فرصت برای پیشرفت میبینم و میتونم تو این موضوع در جایگاه خوبی هستم نسبت به قبلم و باید باز هم رو خودم کار کنم ،هر روز و هر لحظه با چالشهایی که پیش میاد و چالشهایی که خودم باید ایجاد کنم
بزرگترین چالش من الان طی کردن مسیر شعلی که شروع کردم هست و طی کردن تکاملم.
سوال اول:چه چالشی هست که ازش میترسی و فرار میکنی؟
اولین چالش من که وارد شغل طلاسازی شدم و دوره را تازه تموم کردم و در این دوره خدا میدونه که چه تجربه های عالی کسب کردم
از احساس لیاقتی که خیلی بهتر شده
از عزت نفسی که خیلی بهتر شده
ولی الان ذهنم میگه باید دستگاه بخری و شروع کنی به ساخت طلا
ولی میدونم که قانون اینه که باید این موضوع را تقسیم به کنم به تیکه های کوچیک
و الان تصمیم دارم برای اولین کارم یه گوشواره خوشگل برا هلیسا جان درست کنم که شاید تو همون کارگاهی که کار را یاد گرفتم با دو ساعت وقت گزاشتن از دستگاه اون مکان استفاده کنم و کارم را بسازم و به زودی این کار را خواهم کرد و به خودم جایزه هم میدم.
جالبه از هر کسی تو اون کارگاه پرسیدم که شاید دوسالی میشد کار را شروع کردن
میگفتن با همین شرایطی که داری کار بساز و بفروش و از فروش کارهات دستگاه بخر ،راهش اینه.
همون طی کردن تکامل و نشون دادن ایمان فعال با برداشتن قدم اول هست.
تو این سه ماهی که وارد این شعل شدم مهارتهای ارتباطیم خیلی رشد کرد
طرز برخوردم با همکارهام واقعا تقویت شد
باورهای مالیم رشد کرد
تازه متوجه شدم و به عینه دیدم انسانهای ثروتمند آرامش دارند
و چقدر منو تو این راه تشویق کردند بدون غرور .
و واقعا چقدر برخود عالی با من داشتند
و اونجا بود که واقعا درک کردم که پول و ثروت چقدر خوبه و ثروتمندا چقدر انسانهای آرام و توحیدی و مثبتی هستند.
حالا اینکارو انجام بدم چی میشه؟خب منطقی میشه برام که بدون دستگاه هممیتونم کلی چیزهای ساده و فانتزی بسازم وبفروشم .
اینهمه استادطلاسازی م مشتاق هست که پیشش کار بزنم و بارها گفت بهم که هروقت نیاز به دستگاه داشتی بیا و همین جا استفاده کن تا خودت تهیه کنی .
و یه چالشی که تو این دوسال اخیر خیلی کار کردم و تونستم ازش عبور کنم و در جایگاه خیلی مناسبی هستم قدرت نه گفتن هست که یادمه در اولین تمرینم که واقعا هم خیلی سخت بود یادمه یکی از همکارهام بهم دوسال پیش گفت بیا و ضامن من شو
ولی با اینکه برام خیلی سخت بود و ذهنم مقاومت داشت واقعا شجاعت نشون دادم و بهش گفتم نمیتونم این کار را انجام بدم
و دیگه هرگز نه وام برداشتم ونه ضامن شدم وتمام.
و بعد از اون ماجرا که نقطه عطف برام شدو من خیلی خیلی راحت نه میگم.
و برا خودم خیلی ارزش قائلم.
سپاس فراوان برای این دو جلسه بینظیر از استاد عزیزم و دوستان که واقعا عالی همکاری و مشارکت میکنند برای رشد و پیشرفت .
با آرزوی بهترینها برای شما
حق نگهدارتون.
سلام به رسول جان برادر عزیز مهربان و مثبت اندیش من
خیییلی از شما بابت کامنت شما سپاسگزارم اون جا که نوشتی
استاد عزیزم من بخاطر اینکه فایل های دانلودی شما را هم با تعهد وتمرکز بیشتر گوش بدم وعمل کنم همیشه بابت هر سلسله فایل دانلودی پولی را کنار میذارم و بعد شروع به گوش دادن میکنم و جالبه همون پول را برای دوره هایی که برگزار میکنین باعشق پرداخت میکنم وتهیه میکنم
و منم از شما الهام گرفتم و همین کار را انجام دادم و یک مقدار پول را برای این فایل ها کنار گذاشتم و بعد دوباره آمدم کامنت بخوانم دیدم با تعهد بیشتر و انرژی بیشتر این کار را انجام میدم خیییلی سپاسگزارم بابت اینکه تجربیات تان را با ما به اشتراک می گذارید و من همیشه کامنت های شما خانم عزیز شما و محمد حسن جان را می خوانم و تجربیات همه شما استفاده میکنم خیییلی سپاسگزارم رسول جان عزیز برادر خوبم
در پناه خدا شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام به آقا رسول خانکی عزیز دوست و برادر نازنینم وقت شما بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه خواستم ضمن تشکر بابت دیدگاه بسیار زیبا و کاربردیتان،تبریکی هم بگویم بابت بیزینس جدیدتان و چقدر خوشحال شدم وقتی دیدم با استفاده از راهنماییهای استاد؛و به کارگیری آموزههای ایشان گام به گام و قدم به قدم رو به جلو در حال پیشرفت هستید!!!
لحظه دادن گوشوارههای هلیسا جان؛را در ذهنم تجسم نمودم و چقدر حظ و لذت بردم!!!!
آفرین مرحبا و دست مریزاد بر شما با این اقدام لذت بخش و هیجان برانگیز!!!
مرا به خاطرهای بسیار دور برد؛در جوانی به کلاسهای آموزش معرق مهندس بازغی یکی از شاگردان استاد فرشچیان بزرگ میرفتم.
و پس از فراگیری هنر معرق کاری دو تابلوی معرق برای دو عزیز دلم ساختم.
البته طی دو سه روز متوالی و 24 ساعته کار کردن!!!
و پس از اینکه آن تابلوها را تقدیم نمودم بسی لذت و شعف وافی نمودم!!!!
یقین دارم شما نیز لذتی بیشتر از هلیسا جون را تجربه خواهید نمود!!!
برایتان از پیشگاه خداوند قادر متعال موفقیتهای روزافزون خواستارم و به دستان مهربانش میسپارمتان خدانگهدار
سلام آقا رسول عزیز
اولا شروع کار جدید رو بشما تبریک عرض میکنم و آرزوی موفقیت روز افزون را برای شما بزرگوار دارم ،
دوما از کامنت زیبا و پر از آگاهی که به اشتراک گذاشتید بسیار سپاسگزارم مخصوصا اون قسمت که فرمودید:
“” الان واقعا در برخورد با مسائل در لحظات ابتدایی
میگم به خودم که این ماجرا مسئولیتش بامنه و این عامل بیرونی میخواد یه پیغام و یه درس بهم بده بدون اینکه اون عامل بیرونی را مقصر بدونم سعی میکنم انگشت اشاره را به خودم میگیرم و میگم من با کنترل احساسم واقعا میتونم اوضاع را تحت کنترل خودم قرار بدم ، وقتی آرامش را در قلبم احساس کردم””
پر از آگاهی بود بسیار سپاسگزارم از کامنت عالی شما .
در پناه خداوند موفق باشید
ارادتمند
علی
به نام یگانه خالق هستی
سلام خدمت شما آقا رسول عزیز
دیدگاه شما رو با تامل و مکث ، شمرده شمرده مطالعه کردم ، خیلی لذت بردم و شما رو تحسین کردم به خاطر شجاعتتون
واقعا همینه به قول آقای سید علی خوشدل، هر موقع ترسیدیم باید از خودمون بپرسیم که آیا خدا به شجاعان پاسخ نمیده ؟؟
یا به قول خانم الهه سواد کوهی که توی همین صفحه نوشته بود قطعا با هر سختی آسانیت
آقا رسول بین تمام آگاهی هایی که از این پیام الهی شما دریافت کردم قشنگ ترین درس برای من اونجا بود که خداوند چطور از زبون همکارهای شما با شما بارها صحبت کرده و قلب شما رو آروم کرده و مسیر درست رو بهتون نشون داده
یاد شعر معروف ملاصدرا می افتم که می گفت خداوند همه چیز می شود همه کس را
منظورم اونجایی هست که نوشته بودین:
جالبه از هر کسی تو اون کارگاه پرسیدم که شاید دوسالی میشد کار را شروع کردن
میگفتن با همین شرایطی که داری کار بساز و بفروش و از فروش کارهات دستگاه بخر ،راهش اینه
همون طی کردن تکامل و نشون دادن ایمان فعال با برداشتن قدم اول هست
خیلی برای من جالب بود و اینجا من کلی خداوند رو تحسین کردم
خداوند مهربان رو شاکرم برای داشتن دوستان ارزشمندی چون شما و دعا می کنم در کسب و کار جدیدی که استارت زدید با طی کردن مدار های تکاملی بدرخشید ثروت های عالی خلق کنید و من شخصا از نتایج فوق العادهِ شما بخوانم و تحسینتون کنم و باور کنم که می شود … می شود من هم کسب و کار شخصی خودم را راه اندازی کنم و به موفقیت های چشمگیر برسم و از همه مهمتر ، از زندگیم لذت ببرم
خدایا شکرت خدایا شکرت
سلام رسول جان
خیلی لذت بردم از توضیحاتت و خواستم تحسینت کنم و اینکه این ایده رو هم شما به من دادی که برای این که با تعهد تر روی فایل ها کار کنم یه پولی رو کنار بزارم
البته بگم که اولش نجوای ذهنم گفت که نه چه کاریه و تو اول کارته و نباید این کارو بکنی و از این حرفا ولی قلبم وقتی کامنتتو خوندم ارامش گرفت و سعی میکنم به قلبم گوش بدم ایشالا که خدا هم کمکم میکنه
دمت گرم به خاطر این همه صحبت زیبا و درست امیدوارم همیشه به سمت بهترینا هدایت بشی
خدا رو شکر به خاطر اینکه جایی (سایت) فراهمه که بتونم خودمو هر روز بهتر کنم
همچنین ممنون از استاد
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم
استاد به لطف خدا بعد از دوره لیاقت وقتی به هر چالشی بر میخورم ناخوداگاه انگار یه شعفی تو من شکل میگیره البته اولش بسته به اون چالش داره ممکن یکمی بزنم تو در و دیوار اما خیلی مدت کوتاهی ناخوداگاه میبینم دارم با خودم حرف میزنم به خودم انگیزه میدم قربون صدقه خودم میرم اوایل که این کار رو شروع کرده بودم ذهنم خیلی مقاومت داشت تبعیت نمیکرد اما به مراتب که رو خودم کردم اینجور گفتگوهای عاشقانه خیلی زود خودم رو تحت تاثیر قرار میده حتی گاها پیش میاد از شدت انگیزه ای که به خودم میدم بغضم میگیره با خودم محکم میگم هیچی نمی تونه تورو از من بگیره عشقم قربونتبرم انقدر درونم خوشحال میشم ناخوداگاه بغضم میگیره
این بخش اول ماجراست اما بعدش که خیلی اروم شدم حالا شب که بشه برم خونه یه دفتری دارم که تمام درسهام از چالش ها اشتباهات رو می نویسم بعضا مرور میکنم حتی ته اون برگه رو باز میذارم که تو روز های اینده باز از درس هاش میاد و می نویسم
میدونی استاد این کار باعث شده فرار نکنم از چالش ها باعث شده قوی تر شم عزت نفسم بالاتر بره
ناخوداگاه میگم به به یه چالش جدید خدا میدونه چقدر دیگه قراره رشد کنم
یا مثلا میگم ایول علی اگر بتونی درسهات رو بگیری رفتی یه لول بالاتر
چالش بهبود مهارت هام در کارم
اگرم برم تو دلش ؛ سرعتم توی انجام کارم بیشتر میشه تاثیر میگذاره روی ازاد بودن زمان بیشترم
باعث میشه زودتر به هدف برسم
باعث افرایش درامدم میشه
احساس قدرت و انگیزه در من بیشتر میشه
باعث میشه حوزه دیدم تقویت بشه
سرعت تایپم روی کیبورد بالاتر بره
جایگاهم در کسب و کارم بهبود داده میشه
سلام بر استاد عباس منش عزیز.
خیلی سپاس گزار خداوند و شما و تیم تحقیقاتی عباس منش هستم بابت تولید این فایل بسیار عالی و اموزنده.
من بعد از نوشتن سوالاتی که گفته شد و پاسخ دادن به اونها، مسیر حل چالشی که در زندگیم دارم برام خیلی راحت شد در ذهنم! و احساس کردم که خیلی راحت میتونم حلش کنم و اون رو پشت سر بگذارم. این اولین احساس و نتیجه ی من بود بعد از دیدن فایل و اجرای تمرینی که گفته شد.
به امید خدا فردا مراحلی که برای پشت سر گذاشتن چالش زندگیم نوشتم رو اجرا میکنم و با هدایت و حمایت خداوند به مهارت بهتر در زندگی و در اخر به نتیجه ی دلخواهم میرسم.
امیدوارم هرکجا که هستید استاد عباس منش، شاد، سلامت، ثروتمند و موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استاد و مریم جون عزیزم عاشقتونم
الان ک دارم این کامنت رو میزارم دوره حل مسائل جلسه سوم رو دارم گوش میدم برای صدمین بار الحمدالله و هدایت شدم که اینجا راجع به این فایل که استاد گذاشتن کامنت بزارم
و نه من قبله دوره کشف قوانین زندگی جلسه هفتم الان هست که راجع به تضاد استاد چقد شیرین توضیح دادن و دیگه تو ذهنم هک شده اون حرفا و هر موقع ی تضاد و چالشی برام پیش میاد سریع میگم از انرژی اون تضاد استفاده میکنم تا وارد مدار بالاتر بشم بپرم مرحله ی بالاتر من این رو انتخاب میکنم همیشه الحمدالله و همین الان هم ی چالش برخوردم با خونوادم ولی من اعراض کردم اومدم فایلهای استاد خودمو بستم و گوش کردم مدام و از اون حرفا اعراض کردم و میکنم همیشه و مطمئنم این تضاد منو به مرحله ی بالا هدایت میکنه چون حالم خوبه با وجود این تضاد
و من اوکیم خداروشکر
و واقعا فرار نمیکنم از حل مسئله و باهاش روبرو میشم میگم قبلا اصلا اینطوری نبودم بعد دوره های بینظیر استاد اینقدر کنترل میکنم ذهنمو خدارو میلیاردها بار شکرت
عاشقتونم
فعلا در پناه الله یکتا باشین
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
سوال این قسمت:
به طور کلی، با مسائل یا چالش هایی که در زندگی برایت بوجود می آید، چه برخوردی داری؟
– به طور کلی هنگام مواجهه با بیشتر چالش ها سعی دارم انها را حل کرده با ان که از برخی از انها بسیار می ترسیدم و برخی چالشها را نیز فراموش کرده و یا از ان فرار کرده ام. مثلا از کنفرانس دادن ، سخن رانی در جمع، خرید اینترنتی، پرداخت اینترنتی، انجام کارهای قانونی و دادگاهی، مواجهه شدن با برخی اشخاصِ، انجام مصاحبه شغلی، طی کردن مسافتهای دور به تنهایی، مسافرت کردن به تنهایی، فروش و بازار یابی حضوری، درخواست برای کار کردن حضوری، تعمیر برخی لوازم برقی، مشاوره دادن، رانندگی کردن، یاد گرفتن دوچرخه سواری، بالا رفتن از ارتفاع زیاد، از انجام این فعالیتها بسیار وحشت داشتم و هنوز هم از انجام بعضی از انها می ترسم.
آیا نگاه شما این است که: این چالش فرصتی برای بهبود، یادگیری و پیشرفتم است؟!
– بله. بسیاری از انها را داوطلبانه انتخاب کرده و برخی را هم به اجبار باید انجام می دادم.
یا احساس نا امیدی و ناتوانی می کنی و سعی می کنی از مواجه شدن با چالش ها و مسائل خود فرار کنی؟!
– از برخی از انها تا ان جا که می توانستم فرار می کردم و اما اگر نمی شد با ترس زیاد اقدامی برای ان انجام می دادم.
تمرین این قسمت:
مرحله اول:
بنویس در حال حاضر چه چالشی در زندگی شماست که سعی می کنی با آن روبرو نشوی یا از آن فرار می کنی با اینکه می دانی باید حل شود؟
– مهاجرت و مستقل شدن. هر بار با بهانه های مختلف مانند نداشتن مکان، در امد کافی، شغل، امنیت و…..ماهها است به تعویق انداخته ایم.
مرحله دوم:
” اگر شکست بخورم؛ اگر این راهکار جواب ندهد؛ اگر نتوانم با وجود تلاش مسئله را حل کنم؛ و این شکل از اگر های ناامید کننده، “
– در مورد مهاجرت اگرهای بسیار زیادی در ذهن ما وجود دارد و باعث شده اقدامی برای ان انجام ندهیم. اگر شکست بخوریم و نتوانیم درآمد مناسب کسب کنیم یا مکان خوبی برای سکونت پیدا کنیم یا با مردم غریبه ارتباط برقرار کنیم مورد تمسخر دیگران قرار بگیریم مجبور شویم دوباره به مکان قبل خود باز گردیم.
ذهنیت خود را به این سمت هدایت کن که: فارغ از اینکه من از عهده حل این چالش بر بیایم یا نه، اگر وارد این چالش شوم، فقط صرف ورود به این چالش:
چه نعمت هایی برایم به ارمغان می آورد؛
– با مهاجرت کردن می توانیم با افراد جدید، محیط جدید، ….اشنا شویم. مهارتهای خود را به چالش بکشیم، با پتانسیل های درونی خود اشنا شویم، زندگی از شکل عادت خارج شود، مستقل شده و هر کسی را خواستیم ملاقات کنیم، اعتماد به نفسمان بیشتر شود، خودمان را بهتر بشناسیم، شجاعت و جسارت ما بالا رود، از محدوده امن خود خارج شویم، پا روی ترس خود بگذاریم، هدایت و حمایت خدا را بهتر و بیشتر حس می کنیم، مهارتهای جدید یاد می گیریم، اموزه های استاد را در عمل اجرا کنیم، با احساس مسئولیت پذیری و قربانی نشدن می توانیم شرایط زندگی خود را راحت تر تغییر دهیم. حرف مردم را نادیده بگیریم، برای خود ارزش و احترام بیشتری قایل شویم، احساس لیاقت و عزت نفسمان بهتر شود و اتفاقات بهتری را برای خود بوجود اورده، احساس بهتری داشته باشیم و به خودمان ثابت کنیم که خودمان خالق زندگی خودمان هستیم.
بر چه ترس هایی غلبه می کنم؛
– ترس روبرو شدن با محیط جدید، افراد غریبه، موقعیتهای جدید، حساب کردن بر روی توانمندی های خود در تنهایی، ترس از مستقل شدن،
توکل ما بیشتر می شود؛ می توانیم اموزه های استاد را بیشتر در عمل اجرا کنیم، سیر تکاملمان را در صبر طی کنیم.
چه مهارت هایی در برخورد با این چالش یاد خواهم گرفت؟
– توانایی ارتباط با افراد غریبه، پیدا کردن کار، فروش محصولات به صورت حضوری، یافتن مکانهای جدید، مهارت شناخت افراد، شناخت بیشتر خودم، مهارتهای خرید و فروش و اجاره های مسکن، اشنایی با فرهنگهای جدید، تجربه بیشتر، پی بردن به پتانسیل ها،
چه توانایی هایی در من بیدار می شود و فرصت بروز می یابد؛
– توانایی عزت نفس، احساس لیاقت، از پس هر چالشی بر امدن، مستقل شدن، ارتباطات، خرید و فروش، مدیریت زمان، ارتباط با افراد غریبه، مسیولیت پذیری، حل مسیله، شجاعت، نظم و ترتیب، مواجهه با فرصتهای جدید، کشف مکانهای جدید.
چه نعمت هایی به من داده می شود؛
– شجاعت، جسارت، اعتماد به نفس، استقلال، ایمان، توکل، حساب کردن تنها بر روی قدرت خدا، کم رنگ شدن نقش افراد، مشرک نبودن، مسئولیت پذیری، انگیزه و امید بیشتر برای پیشرفت، استفاده از فرصتها، حساب کردن بر روی هدایت خداوند، الهامات بیشتر،
چه پیشرفت هایی می کنم؛
– پا گذاشتن بر روی ترسها، اعتماد به نفس بیشتر، ارتباط با افراد غریبه، احساس ارزشمندی بالاتر ، استقلال، فرصت های بیشتر، پی بردن به پتانسیل های نهفته، بزرگ شدن ظرف وجودی، توحیدی بودن و عمل کردن با ایمان.
مرحله سوم:
کارهایی که برای مدیریت و حل این چالش باید انجام شود را لیست کن و هر کار را به قسمت هایی کوچک، قابل مدیریت و قابل اجرا با امکانات این لحظه تقسیم کن. یعنی آن هیولایی که این چالش در ذهن شما ترسیم کرده است را به اجزای کوچک و قدم های قابل اجرا تقسیم کن تا ترس شما از کلیت ماجرا بریزد و جرأت ورود به روند را پیدا کنی. سپس تمام تمرکز خود را فقط بر برداشتن قدم اول بگذار.
– جمع اوری اطلاعات در مورد شهرها و کشورهای مورد علاقه، نوشتن درخواست در فانوس دریایی یا ستاره قطیی، مسافرت به شهرها و کشورهای گوناگون، پیدا کردن الگو های مناسب، ساختن باور و کار کردن بر روی انها،
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام یگانه فرمانروای هستی
سلام و درود خداوند بر استاد عباسمنش گرانقدر و همه عزیزانم
استاد همین چند لحظه پیش بود که داشتم مطلبی رو می خوندم که منو به فکر فرو برد و مضمونش این بود که هر اتفاقی که برایتان اتفاق افتاده و اتفاق می افتد برای رشدتان لازم و ضروری است و هیچ اشتباهی وجود ندارد. و اگر عصبانی و آشفته شوی و دنبال تلافی کردن و خصومت ورزیدن و انتقام گرفتن و نفرت ورزیدن …باشی، بارها و بارها با چنین شرایطی روبرو خواهی شد تا زمانی که یاد بگیری که واکنش نشان ندهی! و وقتی که سایت رو رفرش کردم تعجبم دو چندان شد زیرا انتظار آپلود شدن فایل جدید در این ساعت و نداشتم و سورپرایز بیشترم بابت این بود که سوال و موضوع این فایل دقیقآ مرتبط با موضوعی است که داشتم بهش فکر می کردم!
قبل از اینکه بریم سراغ سوال ارزشمند این جلسه و خودمون رو بیشتر کند و کاو کنیم میخواهم بازی قشنگ تیم ملی فوتبال کشورمون و برد ارزشمندی که بدست آوردند رو به شما و همه بچه های سایت تبریک بگم و احساس قشنگ و پیامی رو که بعد بازی تو اینستا گذاشته بودین بصورت خانوادگی دیدیم و کلی حال خوبمون رو بهتر کردین و از اینجا ازتون بابت همه چیز سپاسگزاری میکنم چرا که زندگی ما با وجود شما قشنگتر شده است. اینم بگم که بازی قبل من همراه همکارام ماموریت بودم و در مسیر برگشت به همکارام گفتم که تجربه فوتبالی من بهم میگه که بازی بعد رو میبریم و توی ذهنم این پازل رو چیده بودم ( با توجه به قوانین ) از اول مسابقات که اگه کره جنوبی به فینال بره ما هم بازی هامون رو میبریم و در فینال کره جنوبی رو میبریم تا به نوعی جهان حرکت کلیزمن در جام جهانی در دیدار با ایران رو پاسخ بده همانطوری که وقتی طارمی اون حرکت بعد از گل به امارات رو انجام داد من نپسندیدم و جهان کاری کرد که در بازی بعد اشک طارمی در بیاد! خلاصه میشه رد پای قانون رو تو همه جا دید و به دلیل نتایج پی برد و یا اتفاقات پیش رو را پیش بینی کرد.که امیدوارم اتفاقات پیش رو بگونه ای رقم بخوره که شاهد تکمیل شدن این پازل باشیم.
…………………………………………………………………………………………..
سوال این قسمت:
به طور کلی، با مسائل یا چالش هایی که در زندگی برایت بوجود می آید، چه برخوردی داری؟ آیا نگاه شما این است که: این چالش فرصتی برای بهبود، یادگیری و پیشرفتم است؟! یا احساس نا امیدی و ناتوانی می کنی و سعی می کنی از مواجه شدن با چالش ها و مسائل خود فرار کنی؟!
استاد میتونم تفاوت زندگی من قبل از آشنائی با شما و بعد از آشنایی با شما رو در قالب این جملات توضیح بدم که هر روزی رو که قبلا شروع می کردم اوج نزدیکی و با خدا بودنم این دعا بود که: خدایا ما رو از شر دیگران محفوظ بدار! به زبان کردی میشد: « خدایا مِه دَه شَرِ دیگران بِخَه لا» و الان دعای هر صبحم در مسیر رفتن به سر کار اینست که: یارب مرا در فرکانس اتفاقات مثبت قرار ده؛ یارب مرا در فرکانس جذب آدم های مثبت و اتفاقات مثبت و آدم های فوق العاده و اتفاقات و شرایط فوق العاده قرار بده؛ یارب مرا در زمره کسانی قرار ده که رزق و روزیشان را وسعت می بخشی(39 سبا)
استاد همانطور که گفتید: تفاوت گفتگوهای درونی مان، تفاوت زندگی هایمان را رقم می زند. و تفاوت زندگی من هنگام مواجه شدن با چالش ها و مسائل زندگیم دقیقآ تفاوت میان گفتگوهای درونیم قبل از آشنایی با شما با بعد از آشنایی با شماست.
یاد صحبت های دوست عزیزمان آقای عطار روشن افتادم که میگفت اگه صدقه ای می دادم برای این بود که خدا دست از سرم برداره و مجازاتم نکنه! این دعای منم دقیقآ مفهومش همین است که باز یه روز دیگه شروع شد و خداوند اون بالا معلوم نیست چه خوابی برای من بیچاره دیده و برای اینکه یه نفسی امروز بکشم بگم جون مادرت امروز و بی خیال ما شو و دست از سرمون بردار و نشانگر بلاها و اتفاقات بدت رو امروز سمت ما نگیر! این اوج دعا و شکرگزاری و گفتگوی من با خدا بود. تو حالت عادی که اصلا قهر قهر بودیم و مسبب همه بدبختی های من اون بود و اگه سالی یکماه روزه نمازی می خوندیم نه از روی عشق و ایمان بلکه از روی ترس و عفو شدن از مجازات و عذاب این دنیا و آن دنیا بود. استاد ما یه عمر زندگی کردیم و هیچی از دنیا نفهمیدیم! وقتی که اطرافمون و نگاه می کنم که مثل گذشته ما هستند اونوقته که قدردان خداوند میشیم که جزء هدایت شدگان قرار گرفتیم. گاهی اوقات که ذهن دنبال نتیجه می گرده دوست دارم با تمام قدرتم اینو بکوبم صورتش که بنده خدا نتیجه ازین بیشتر! نتیجه ازین بزرگتر! نتیجه ازین باارزشتر! اگه هنوز داری نتیجه رو با سکه های جیبت قیاس می کنی دیگه چه فرقی با عامه مردم داری؟ نه این که نتایج مادی نخواهیم یا نتایج مادی بده! نه . ولی این نتیجه که دنیا و آخرت ما را زیر و رو کرده رو می تونی با چه چیزی قیاس کنیم؟ این حرف ها رو نیاز دارم استاد دائمآ به خودم بگم. وقتی جملات میان نمی دونم سر از کجا در میارم و چی مینویسم برگردیم به مرور دوباره سوال!
استاد مهمترین جمله ای که به من کمک کرده که چالش و مشکلات زندگی منو در احساس بد غرق نکنه جمله جادوئی «الخیر فی ما وقع» است. این جمله عجیب منو آروم میکنه! این جمله منو از افکار سطحی دور میکنه و به شخصیت و درونم عمق بیشتری می بخشه! این جمله هر بار به من میگه: پشت پرده خبری است… و منو آروم میکنه و بیادم میاره که: خداوند خیر مطلق است. و هر اتفاقی که برای من بیفتد خیر و صلاح من در آن نهفته است. استاد اینها جملاتی هستند که در کنار جملات دوره احساس لیاقت هر روز صبح با خودم تکرارشان میکنم و سبب میشن که آماده و مسلح روزم را شروع کنم و زندگی منو مستاصل و غافلگیر و ناتوان نبینه تا جرات هجوم به سمت منو پیدا کنه! یه فایلی هم در مورد این جمله استاد در سایت گذاشتن با عنوان «الخیر فی ما وقع» در شعر پروین» که عزیزان می تونند در سایت سرچ کنند و گوش بدن که آگاهی های نابی دارد.
یه اتفاق که امروز برام افتاده و الان یادم اومد و بگم. دیروز سازمانمون برنج آورده بودن برای همکارا و من که تا بحال بعلت پائین بودن کیفیت این جور اقلام از خرید امتناع می کردم دیروز یه حسی بهم گفت که بخر! و من دو کیسه برنج خریدن (20 کیلو) و امروز آوردم خونه. همسرم گفت چرا این برنج و گرفتی ما که ازین برنج مصرف نمی کنیم. (من خودم به شیوه قانون سلامتی عمل میکنم و همسرمم برنج هندی گفت مصرف نمی کنه) گفتم اشکال نداره میبرم میدم به مادرم شاید به کار اون اومد و مادرمم گفت که این برنج مرغوبی نیست. اگه من قبلی بودم قطعآ خودمو سرزنش می کردم که چرا پولمو هدر دادم و قبل از خرید اطلاع ندادم . ولی اینقدر این مساله برای من عادی بود که به کل یادم رفته بود و الان یادم اومد! چرا؟ چون گفتم حتمآ خیریتی در اینکار نهفته است که به من الهام شده بخرم و آینده برای من واضح میکنه این مساله رو و سپردم دست خداوند و تمام و همسرمم گفت میخوای چکارش کنی؟ گفتم فوقش خیرات میدیم به کسی. و لحظه ای هم فکرمو مشغول نکرد این مساله که دلیلش همین ایمان و باور به جمله الخیر فی ما وقع است.
زمان بسرعت برق و باد می گذره و گذشت زمان رو احساس نمی کنم وقتی در حال نوشتن در سایتم و آلارم گوشیم میگه برای امروز کافیست! فایل رو در حد همین سوال استپ زدم و ادامه کامنت و فردا در کامنت بعدی خواهم نوشت. ( اینم ینوع تمرین غلبه بر کمالگرائیه ) یا حق
سلام به اسداله عزیز برادر عزیزم
اولا به شما و به تمام دوستان ایرانی ام برد شیرین تیم ملی فوتبال ایران تبریک میگم منم تماشا می کردم و خیییلی لذت بردم و گول دوم را به جاپان در دقایق پایانی زدند خییلی خوشحال شدم انشالله که ایران قهرمان جام ملت های آسیا بشه
اسدالله عزیز من همیشه شما را تحسین میکنم و هر موقع چشمم به کامنت های شما میخورد همیش درس است برایم و خییلی تجربیات شما عزیزانم استفاده میکنم خییلی سپاسگزارم بابت به اشتراک گذاشتند تجربیات تان
در پناه خدا شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام به آقای زرگوشی دوست خوب و مهربانم و پدر نمونه
(اتفاقی که برایتان اتفاق افتاده و اتفاق می افتد برای رشدتان لازم و ضروری است و هیچ اشتباهی وجود ندارد. و اگر عصبانی و آشفته شوی و دنبال تلافی کردن و خصومت ورزیدن و انتقام گرفتن و نفرت ورزیدن …باشی، بارها و بارها با چنین شرایطی روبرو خواهی شد تا زمانی که یاد بگیری که واکنش نشان ندهی)
وقتی این جملاتتون رو خوندم دیگه نتونستم بقیه کامنتتون رو بخونم بس که ذهنم رو درگیر کرد
به لطف خدای مهربان تمام این فایلها و کامنت دوستان پاسخی الهیست به سوالات این چند روزه من.
بارها از خداوند پرسیدم و حالا یکی یکی پاسخها دریافت میشه
اینکه من باید یاد بگیرم در برابر اتفاقات واکنشی نشان ندهم یکی از نکاتی بود که استاد هم در سلسله فایلهای الگوهای تکرار شونده گفته بودند و اونجا من به درستی درک نکرده بودم که استاد چی میگن! ؟ اما با شرایطی که برام پیش امد و این جمله شما متوجه شدم که من یک انسان واکنشگرا هستم به جای ایستادن در مقابل چالشها و خیره شدن بهشون شروع به دست و پا زدن میکنم و واکنشهایی نشان میدهم که هر بار این اتفاقات برای من تکرار شود اما همین امروز صبح که کامنت سعیده عزیز رو میخوندم و حس و حالی داشتم که قابل گفتن نیست با آرامش و خیره شدن به نجوای ذهنم و دادن قلبم در دستان خداوند چنین ارامشی وجودم را فرا گرفت که یقینن این انتهای مسیر اتفاقات تکرار شونده است
هر بار کامنتی از شما و شینای عزیز این دختر دوست داشتنی روی سایت میاد پیام زیبای امدن پیامهاتون رو در جیمیل دریافت میکنم و پیگیر کامنتهای زیبای شما عزیزان هستم که از هر دوی شما درسها گرفتم
روی ماه شینای عزیزم را ببوسید و سلام عاشقانه من رو بهش برسونید
در پناه رب العالمین باشید
سلام بر استاد عزیز
استاد من داشتم قبل از شنیدن فایل دوم ذهنیت های قدرتمند و محدود کننده ، جلسه 1 دوره احساس لیاقت رو برای بار چندم بصورت دقیق و تصویری میشنیدم و میدیدم .
من چالشی که الان دارم و چند ساله که دارمش و انرژی بسیار زیادی و از منگرفته و میگیره ، بحث ارتباطاتم هست ، که من چون از سمت خانوادم بصورت دیفالت آزادی نداشتم و ندارم ، باید یه انرژی میزاشتم و اوضاع رو تغییر میدادم ولی هربار یه اقدامی کردم ، اتفاقا نتایج خوبیم گرفتم ولی باز هم رها کردم ؛
الان که دوباره به یک سری چالش های درونی برخوردم ، فهمیدم که باز هم با دقت و استمرار خیلی بیشتر دوره احساس لیاقت رو ببینم و تمریناتش رو دوباره انجام بدم.
من در برخورد با چالش هام همیشه اینطوری بودم که فرار رو انتخاب میکردم و اون چالشه انقدر فشار درونیش روی من زیاد میشد که منرو مجبور به حرکت میکرد ولی تا یکم اوضاع بهتر میشد من باز هم دست میکشیدم ولی همچنان قسمتس از درونم همیشه انرژیش داره گرفته میشه برای اینکه من هنوز اون چالش رو حل نکردم .
چالش هایی که به خاطر ترس حلشون نکردم :
بدست آوردن آزادی و استقلال فکری و تصمیمیم از خانوادم
اگر از پسش بربیام : دیگه براحتی میتونم خودم انتخاب کنم که کجا برم با چه افرادی برم، بدون استرس و ترس میرم بیرون و ارتباط برقرار میکنم و نگران واکنش خانوادم نیستم، میتونم به جای تمرکز روی ازادی نداشتنم روی درست کردن ارتباطاتم کار کنم
استاد من دوره حل مسائل رو هم دارم
و کاملا این چالش های ذهنی رو پارسال دقیقد فکر میکنم فروردین ماه بود که حلشون کردم،
همون موقع هم این چالش هارو داشتم ، الانم دارمفقط برای اینکه برای درست شدنشون اقدامی نکردم ، ولی گفتید که میشه با کوچیک کوچیک کردن راه حل به نتیجه رسید ، سعی میکنم از راه های کوچیک تر برای حل مسئلم استفاده کنم ️