ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 2 - صفحه 44 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-04 20:39:222024-02-14 06:06:02ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با نام خدا
با سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز
من بیش از دوسال هست که با شما استاد آشنا هستم
و نتایج بدی نداشتم ولی زندگی من مثل یو یو هست چهار روز خوب ده روز بد
با اینکه دوره دوازده قدم رو قدم اول و دوم رو دارم ولی هیچ پیشرفتی نداشتم
مطمعنم مشگل از سمت من هست ن دوره های شما
من خودمباید پاشنه اشیل خودمو بگم و اعتراف کنم که هر موقع وقت داشتم میرم فایل گوش میدم که مثلا منم عباسمنشی هستم ولی تمریناتی انجام نمیدم به اون صورت که بخوام
واین یعنی مشکل من یعنی اینکه منم تو مسیر موفقیت هستم این خلاصه بود که بگم تا بلند نشیم در یخچال رو باز نکنیم اب بر نداریم بخوریم تشنگی برطرف نمیشه
اره من عمل نکردم مجبور شدم یعنی جهان مجبورم کرد که از تهران به جایی از روستا های کرج مهاجرت کنم ولی من اینو واقعا نقطه عطف خودم میدونم برای پیشرفت ولی باز همون اشغال های همیشگی باز همراهمه که زیر مبل قایم کردم
میخوام شغل فست فود راه بندازم الان چهار ماه هست فقط حرف میزنم و عمل تعطیل
میخوام بگم خداشاهده این دو جلسه انگار استاد نشستی گفتی خوب کامران همچین مشگلی داره بزار راهنمایش کنم
من الان خودم برای کارم هیچ حرکتی نمیکنم و خیلی بزرگش کردم. ولی این فایل بهم یاد داد عملگرایی کنم و حرکت کنم و وارد چالش بشم وحلش کنم مثل چالش هایی مثل دنیای برق که هیچیزی بلد نبودم الان خیلی راحت یاد گرفتم
الانم باید واردی این چالش عالی بشم از حتی ساختن مواد اولیه یک فلافل برای شروع کارم از داخل خونه تمرین کنم
مرسی استاد جان که انقدر عالی هستی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
سلام
من یک سوالی داشتم که میخواستم بپرسم نمیدونم دوستان جواب میدن با استاد
که اگر استاد جواب بده عالی میشه در فایل مواجه با چالش ها استاد فرمودن که مثلا چگونه وارد چالش مهارت سخنرانی شدن و قدم قدم با طی تکامل بهبود پیدا کردن ، سوال من اینجاست که آیا اول باید هدف گذاری کرد و یک نتیجه مشخص را در نظر گرفت و بعدش وارد اون حوزه شد یا نه مثلا اینکه آیا استاد اول تصمیم گرفته بودن که سخنران بشن وارد این چالش شدن یا اینکه یهویی دیدن که علاقه دارن و سعی کردن یاد بگیرن ، منظور دقیقم این هست که این چالش چگونه براشون واضح میشه آیا انگیزه مادی باعث شد که وارد بشن و تلاش کنند تا مهارت پیدا کنند یا هدف مالی بعدا براشون اهمیت پیدا میکنه ، چون من از ایشون شنیدم که برای موضوعات دیگر هم هر وقت حس کنند که نیاز هست وارد میشن و تمرکز میزارند مثل یادگیری خیلی از مهارتهای شغلی که قبلاً داشتن و شغل های متعددی که با مهارتهای مختلف بهش نیاز هست
و سوال دیگه ای که دارم این هست که چطور میشود بر ترس از دست دادن زمانی که مثلا برای یک مهارت میخواهیم بگذاریم و اینکه نکنه این وقت رو بزارم و بعد ببینم که اصلا این همون موردی نیست که من میخواستم و نتونست مثلا انگیزه مادی منو برطرف کنه و یا اینکه واقعا به این مورد علاقه دارم یا ندارم برسم ، در حالت کلی ترس از دست زمان و اینکه از آیا در مسیر درست گام بر میدارم یا نه رو چطوری مدیریت کنیم .
ممنونم
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربان
سلام خدمت همه ی دوستان با عشق
خدا رو شکر که تونستم بر این تعهدی که به خودم دادم عمل کنم و دست به قلم بشم و چند خطی از خودم بنویسم
استاد ازتون ممنونم که با پرسیدن این سوال های خوب باعث میشین که ما به فکر فرو بریم و خودمونو بیشتر بشناسیم
یکی از کلیدی ترین و مهمترین چالش های من در تمام طول عمرم ترس بوده و همچنان هم ادامه داره
هر بار که خاستم وارد یک چالش جدید برای پیشرفت بشم این ذهن من بشدت مقاومت میکنه و نمیزاره
برای بقیه خیلی خوب ایده میدم و راهکار میدم
اما برای خودم مثل این گربه های گیج دور خودم میچرخم
فکر میکنم که خیلی بلدم و خیلی میدونم اما وقتی که پای عمل میرسه خیلی دو دوتا چهار تا میکنم
و اینقدر حساب کتاب میکنم که اصلا اون کار رو دیگه انجام نمیدم
تنبلی و بی خیالی خودم رو میزارم رو حساب صبر و اون کاری رو که الان باید انجام بدم موکول میکنم به یک وقت دیگه میگم باشه زمانش برسه
مثل همین کامنت نوشتن که من مدت هاست دوست دارم که بنویسم ولی هی به تعویق میندازم میگم باشه یه وقت دیگه و هیچ وقت اون وقت دیگه نمیاد
بارها تصمیم گرفتم که برای پیشرفت شغلی که الان دارم برم دوره و خودمو بروز کنم ولی بازم همین ترس و بی انگیزگی جلومو گرفته و نرفتم
یک مشکل دیگه ای هم که دارم خیلی بلند پروازم و خیلی دوست دارم که همه چیز جور باشه تا حرکت کنم و اصلا نمتونم بدون هیچی همین قدم اول رو بردارم
خیلی دوستون دارم
سپاسگزارم
سلام خدمت استاد عزیز خانوم شایسته و همه دوستان توی این سایت بی نظیر
خداراشکر میکنم که همیشه در تلاش برای رفع تضادها و مشکلات بودم و یادم نمیاد که از تضادی فرار کرده باشم .
یه تضاد بزرگی که تاحالا بهش برخوردم و فهمیدم که تضاده و من باید با استفاده از قوانین این تضاد رو حل کنم ایجاد کسبو کار خودم بود.
من قبل از اشنایی با شما توی کارخانه ها کارگری میکردم و همیشه دوست داشتم کسبو کار خودم رو داشته باشم اما با خاطر ترسها و عوامل بیرونی هیچ تلاشی نمیکردم .
تا اینکه با شما اشنا شدم روی افکارم باورهام و ذهنم شبانه روز کار کردم و اون انگیزه و اشتیاق برای راه اندازی کارم در من ایجاد شد و اول امسال من از کارخونه اومدم بیرون و روی کار مورد علاقم تمرکز کردم
خب اول راه بودم کسی با کارم اشنایی نداشت کسی نمیدونست که من این محصول رو تولید میکنم و خیلی وضعیت ناجور بود به توری که حتی 100 هزار تومن هم نداشتم تا خرج زندگی رو بدم .این راه اندازی کارم در حالی بودم که ازدواج کرده بودم و خرجی خونه هم با من بود.
وقتی میرفتم سر کار ذهنم افکار منفی میاورد که این کار فایده نداره و تو نمیتونی موفق بشی اما من با استفاده از قوانین که شناخته بودم ذهنم رو کنترل کردم و به نکات مثبت توجه کردم و ارام ارام نتیجه بهتر شد .و به خاطر اینکه بتونم درامد داشته باشم هر کاری و هر سفارشی که بهم میدادن قبول میکردم در حالی که اصلا نه اون کار رو دیده بودم و نه درستش کرده بودم اما میرفتم توی گوگل سرچ میکردم و عکسها و فیلمهارو میدیدم و از روی عکس محصول تولید میکردم و این تضاد باعث شد که مهارت اعتماد به نفس و درامدم بیشتر بشه و اون کارها ارام ارام نتایج رو تغییر داد .
تضادهایی که تا حالا توی زندگیم داشتم و براشون قدمی بر نداشتم
ترس از تاریکیه
ترس توی جمع زیاد حرف زدنه و میخام اینا رو قدم بردارم و با این تمریناتی که بهمون دادی ارام ارام برم تو دلشون و اعتماد به نفسم رو بیشتر کنم .
همیشه دوست دارم چند روز برم توی طبیعت از اون ارامش و سکوت طبیعت لذت ببرم اما به خاطر ترس از تاریکی و حیوانات وحشی ذهنم منو به عقب کشونده و نتونستم حرکت کنم
خداراشکر میکنم که با این تمرینات بادرها و افکار میتونم بر ترسهام غلبه کنم و حرکت کنم به سمت خواستهام
در پناه الله یکتا شادو ثروتمند باشید
به نام الله هدایتگر
سلام به استاد بینظیرم که بینهایت دوستون دارم
سلام به مریم عزیزو دوست داشتنی
و هم کلاسی های ارزشمندم
خداروشکر برای فایل دوم خودشناسی
وایییی نگم استاد از این فایل و پاشنه آشیل خودم
استاد من چالش های زیادی داشتم تو زندگی مثل همه افراد ولی چیزی که خیلی مهمه و باید بیشتر بهش توجه کنم اینه که اون چالش هایی که جز پاشنه آشیل نبوده رو به لطف خدا و آموزه های شما براحتی رفتم تو دلش و انجام دادمو درسامو گرفتمو کلی پاداش بعد از حل شدن اون ترس و چالش مثل تک تک تمرین های دوره عزت نفس .. ولی امان از پاشنه آشیل چیزی که فک میکنی درست کردی ولی از ریشه هنوز جای کار داره که البته با دوره احساس لیاقت خیلی خیلی باورهام جابجا شدن ولی میگم اون موضوعی که همیشه تو ذهنت وازش یه ترسی داری گویا براحتی حل شدنی نیست مگر با این دوره و تمرین های قدم به قدم …
بنظرم چالش ها رو باید به دوقسمت کرد چالش هایی که مستقیما به پاشنه آشیل مربوط و روشون خیلی حساس هستیم و باید همیشه حواسمون بهش باشه و
چالش هایی که در روند زندگی وکار پیش میاد و باید با برنامه ریزی و راهکار بری تو دلش…
در پناه الله یکتا
سلام به استاد عزیزززززم و مریم جان
فایل 958-ذهنیت قدرتمند کننده در برابر ذهنیت محدود کننده 2
و برای من باز به معنای باورهای درست در برابر باور های نادرست هست در مورد موضوع برخورد با چالشهای زندگیم
درستش اینه که هر لحظه در خال هموار کردن جاده ی زندگیمون باشیم سختی رو قبول نکنیم و برای هر سختی راه حلی هر چه ساده تر و آسونتر پیدا کنیم و به خودمون سخت نگیریم تا احساسمون خوب باشه تا حالمون خوب باشه
مشکلی پیش اومد فرار نکنیم حلش کنیم، ما مسئول زندگی خودمون هستیم منتظر ناجی نباشیم ، من ناجی خودم هستم و بس
من باید زندگیمو درست کنم و بس
من باید به آرزوهام برسم و در این مسیر هر ایده ای که بمن الهام شد رو بدون ترس عملی کنم بدون توجه به نتیجه کار فقط عمل کنم ، راه ها قدم به قدم روشن میشه همین
خدا قدم به قدم دستمو میگیره و می بره جلو و خیلی زود منو به آرزوهام میرسونه به شرط ایمان به شرط عمل
چالشها چراغهای راهنمای مسیر زندگی ما هستند هدایای خدای ماهست برای قوی شدن برای بزرگ شدن برای تکاملمون و لایق شدن برای رسیدن به آرزوهامون
نترسیم بریم تو دل چالشها به خدا توکل کنیم و به ایده ها که پیامهای خدا هست به ما ، عمل کنیم. خدا با صدای قلبمون با ما حرف میزنه به قلبمون رجوع کنیم خدا هر لحظه راهو به ما میگه اما اونقدر ساده و ممکن هست که خیلی هامون باورش نمیکنیم
مسیر رسیدن به آرزوهامون خیلی خیلی آسون میشه به شرط ایمان به خداوندی که از ما بیشتر دوست داره که ما به آرزوهامون برسیم
بنام خدا
قسمت اول:
باید بگم استاد جانم، نحوه برخورد من با چالش های زندگیم:
من کلا آدم انعطاف پذیری بودم. اما ب لطف الله و بعد آموزش های شما و بعد از دوره شیوه حل مسائل، به چالش ها، به دید مسئله ای نگاه میکنم که حتما راه حلی در دل خودش داره و وقتی توی ذهنم میگم این مسئله یه راه حلی داره خیلی زود به جواب میرسم.
درسته آدم انعطاف پذیری بودم و هستم، اما در گذشته خودم را با شرایط تطبیق میدادم و بخاطر باورهای اشتباه احساس قربانی بودن داشتم.
اما الان به دنبال درسی هستم که باید از مسائلم یاد بگیرم.
قبلا صورت مسئله را پاک میکردم اما الان تلاش میکنم برای بهبود خودم.
یه مثال ک بخام بزنم مثلاً توی کارم من همیشه از ارسال ارزش افزوده و معاملات فصلی فرار میکردم، همیشه میگفتم مدیر مالی باید انجام بده و احساس لیاقت نداشتم که خودم انجام بدم، یاد بگیرم، توانایی ام را افزایش بدم، تجربه کنم. اما امسال ک بخاطر شرایط کاری مجبور هم بودم که خودم انجام بدم دیگه از حل مسئله فرار نکردم، پای کار ایستادم و با دقت بالا کارم را بنحو احسن انجام دادم و دیدم چقدر کار راحتی بوده.
استاد عزیزم از همه زحمات شما و مریم بانو سپاس گذارم.
سلام به استاد عزیزم
ودوستان عزیزم
من گاهی وقت ها به یک چالشی یا مسئله ای از زندگیم که برمیخوردم احساس ترس داشتم هی با خودم میگفتم اگر نشه چی ….
همش با خودم فکر میکردم وحالم خیلی خراب تر میشد
اما استاد عزیزم
الان چند وقتیه نزدیک به دوهفته است تصمیممو قطعی ومحکم گرفتم بخودم گفتم محیا بسه دیگه ایمان داشته باش اعتماد کن بخدا مثل قبل مثل 3 سال پیش که خیلی چیزارو فکر میکردی نمیشه ولی شد
استاد همش با خودم این روزا تکرار میکنم ومیگم
.من مطمئنم که هر چیزی را که میخوام میتونم خلقش کنم تو زندگیم میتونم من ایمان دارم
من قدرت خارق العاده مانند خداوندم .معبودم را دارم
با وجود پر وردگارم دیگه احساس ترسی ندارم چون خودم رو تو آغوش معبودم رها کردم پس یقین دارم که درست شده همه چیز از قبل فقط کافیه من یکمی رو خودم کار کنم تا باخواستم هم فرکانس بشم واون موقع به راحتی تو زندگیم ظاهر میشه .خدایاسپاسگزارم .
من همین احساس خوبی را که دارم با این نوع فکر کردنا نهایت لذت زندگی میدونم
چون این حالت ها ی قشنگی که تو مسیر بهت دست میده اوج زندگیه .من عاشق این حالم هستم
استاد عزیزم من از خدای خودم سپاسگزارم که منا انقدر دوستدارم که اینگونه منا دعوتم کرده به این مسیر اینگونه قشنگ داره هدایتم میکنه.
استاد عزیزم من همیشه یادمه از بچگیم هم دوستداشتم ودارم که انقدر بخدا نزدیک باشم که
بهترین زندگی را داشته باشم
دقیقا مانند زندگی پیامبران .امامانی که بهمون میگفتن.
اینکه چطور زندگی میکردن چطور به خدا ایمان داشتن.چطور انسان واقعی بودن
من عاشق انسانیت هستم
فقط میتونم بگم از خدا سپاسگزارم سپاسگزارم
مممونم از استاد عباسمنش عزیز بابت طرح این سوال ،چون باعث شد بیشتر فکر کنم و متوجه شدم من در گذشته همیشه فرار میکردم از حل مسائلی که برام پیش می اومد و یا اگر هم حلش میکردم شرایط به نحوی پیش میرفت که مجبور میشدم حلش کنم ،اما از یک جایی به بعد همون بحث هدف دار بودنه که جالب گفتین قبلا که وقتی آدم هدفی داره این هدف باعث تغییر شخصیتش میشه و هدفم باعث شد که به چالش های زیادی بر بخورم و بالا و پایین بشم و چون میخواستم به هدفم برسم پس باید از پس مسائلش هم بر می اومدم و الان با گذشتم متفاوت تر شدم و حتی مسایل دیگه ای هم در زندگیم به وجود اومده که با یاری خدا حلش کردم هنوز جا دارم خیلی خیلی بهتر بشم ،تازه این فایل تلنگری بود برام چون توی یک گروه آموزشی مربوط به کارم هستم و هفته ای یکبار تا دوبار وبینار هم علاوه بر کارهای دیگه هست ،همیشه متن مینوشتم و سوال میپرسیدم و میگفتم تا زمانی که مثلا به اون نتیجه دلخواه نرسیدم نباید صحبت کنم ،اما متوجه شدم این خودش یک ترس از اشتباه صحبت کردم و همینطور ترس از صحبت در جَمعه که حتما این سری صحبت میکنم و از این چالش رد میشم ،سپاس بابت آموزش هاتون ،شاد باشین .
سلام ودرود فراوان خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته گل محبوبه هستم یک نجات یافته
ومیخوام یه سلام عرض کنم خدمت دوستان هم فرکانسی….
بریم سراغ سوال فایل….
من تا قبلا از اینکه که انقدر جدی روی سایت وقانون کار کنم نسبت به مسائل به شدت ناامید و دلسرد میشدم یا از بیخ از مسائل فرار میکردم
کلا سعی میکردم هیچ خواستی نداشته باشم کیه زندگی خیلی ساده داشته باشم و هیچ هدفی نداشته باشم که نخوام چالشی رو حل کنم .ولی به فرمود استاد تو فایل ارزشمندشون که گفتن اگه تو مسئله از زندگیت که مشکل داری به چالش میخوری تا پیشرفت کنی.
من هم به لطف خدا و جهان هستی چون نمیخواستم تغییر کنم دنیا با چک ولقد مجبورم کرد با چالش روبرو بشم و تغییر کنم و پیشرفت کنم .منی که ترس داشتم با روبرو شدن با کار برای خودم انجام دادن وهمیشه دوست داشتم واسه کسی کار کنم که مسولیت با من نباشه .الان خودم تو چالش کار از خودم کردم یه کارگاه کوچولو راه اندازی کردم به عنوان کار خیاطی میدونم تو مسیر آموزش های خیلی زیادی یاد میگیرم عزت نفسم بالا میره قدرت پیدا میکنم واز اون آدم وابسته تبدیل میشم به یه آدم مستقل و خیلی به جهان هستی خدمت میکنم …..
دوست دار شما محبوب یا حق……