ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 3 - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

569 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم حسینی مطلق گفته:
    مدت عضویت: 988 روز

    بنام خداوند مهربان و بخشنده

    سلام استاد عزیزم

    منم عاشقتم

    اخر فایل گفتین عاشقتم عجیب انگار با من بودین و منم خواستم بگم که منم عاشقتونمممم سعععخت

    چقدر لباس بهتون میاد

    ماشالله

    استاد عزیزم من چند هفته اخیر که سرکار جدید رفتم به شدت اشتباهاتی رو مرتکب میشم

    چونکه هیچ تجربه ای نداشتم تاحالا

    شغلی که رفتم توش خیاطیه

    اینم به لطف الله فهمیدم استعداد دارم و خداوند منو به سمتش هدایت کرد

    همین که تو ی کارگاهی برم که خانم بسیاااار خوش قلب و با دست و دلبازی بهم آموزش میده هم کار خداوند و هدایتشه

    ی کلی همکار جدید پیدا کردم که استاد بی نهایت شاد هستن و تو تایم کاری ترانه میزارن و میرقصن با محیط قبلی کاریم کاملاااا متفاوته و شاد و پرانرژی

    و منم لذت میبرم

    هرچند هنوز من پای چرخ نرفتم

    باید از اتو زدن شروع کنی

    هی پیشرفت که کردی کارهای مهمترم میدن

    البته اینم بگم که خانمی که من پیششم بیشتراز من مشتاقه تا من زودتر راه بیفتم و همه جمره کمکم میکنه

    همین دیروز اشتباهاتی داشتم سر اتو زدن صحیح

    بااینکه بار دومم بود ولی با آرامش بازم برام توضیح داد

    استاد البته اینم بگم اینم از لطف خداوند و تمرینهای دوره احساس لیاقت که خودم رو لایق برخوردهای خوب و مهربونانه بدونم

    خودمو دوست داشتنی میدونم

    و استاد باورتون نمیشه نه تنها این خانم به شدددت دوستم داره

    بلکه کارگاه های اطرافم باید ببینین از سر من در میان و نمیزارن کسی بهم چپ نگاه کنه

    بخدا هیچ کاری هم نکردم که دلشونو ببرم

    خدایا سپاسگزارم ازت بخاطر این همه لطف تو و مهربونی و مهری که از من درون قلبها گذاشتی

    و به طرز جادویی کارهام خوب پیش میره

    دیروز ی خانمی اومد کارگاه ازقضا تو فنی و حرفه ای مدرس خیاطی بود و قرار شده تقریبا به صورت رایگان کلاسهاشو برم و مدرک بگیرم

    و به لطف الله با اون مدرک میتونم پروانه کسب هم بگیرم

    ازینکه اینقد راحت بدون اینکه من حتی برم دنبال کارها اونا دارن سمتم میان هم شگفت زده ام و هم الان میفهمم آسان شدن برای آسانیها یعنی چی

    استاد دیروز اتو دوباره بد زدم و خانم خیاط بهم یاد داد دوباره با مهربونی

    من مثل قبلا خودمو سرزنش نکردم و گفتم تو دام من ابتدای کارم و اینا طبیعیه

    و یا مثلا ی دوخت رو بلد نبودم ولی از بس که هییییچی نمیدونم که البته اونم بخاطر اینکه تازه کارم و تجربه ندارم بااینحال خجالت میکشیدم که طریقه صحیحشو بپرسم ولی خانم خیاط که دید من دارم اشتباه میرم مسیرو با مهربونی یادم داد و گفت اینارو به مرور یاد میگیری

    من ترس از اینکه فکر کنن که من بلد نیستم یا بدرد این کار نمیخورم یکمی اذیتم میکنه ولی به شدت احساس لیاقت دارم که من لیاقتشو دارم که بقیه کمکم کنن تا یاد بگیرم

    لیاقتشو دارم که خداوند کارهارو برام ساده تر کنه

    لیاقتشو دارم که به جایگاهی که بخاطرش به این دنیا اومدم برسم و اونم از همین مسیره

    هرچقد اشتباه کنم خودمو سرزنش نکنم و بگم به خودم من در مسیر یادگیری ام

    اون خانم خیاطم 8سال خیاطی کرده که الان تو یکساعت ی لباس مجلسی شیک میدوزه

    استاد اینکه تمسخر بشم ازینکه بلد نیستم آزارم میداد ولی چنروز پیش به خودم گفتم هییییچکس از روز اول که همه جیو بلد نبوده و هیچ اشکالی نداره تو اشتباه کنه،تو ی آدمی و جایزه الخطا

    بزرگترین اشتباهت باعث خراب شدن ی لباس میشه

    پس به خودت استرس نده مریم عزیزم

    استاد باورتون میشه حتی ی خانم دیگه از کارگاه ها به شدت با من حال نمیکرد و حتی به همین خانم خیاطی که به من اموزش میده میگفت دم عیده شلوغیم وقت برای اموزش مریم جونت نداریم ولی همین دیروز بغلم کرده و بوسیدم و میگفت مریم جونم بیا تو کارگاه من،خودش منو برده پای چرخ خیاطی و دوخت آستینو بهم آموزش میده

    استاد من سعی کردم به نکات منفی توجه نکنم

    حتی وقتی بخاطر بی تجربگی مسخره ام کرد به هدفم توجه کردم

    و واقعااااا به خودم گفتم الان ی کارگرم

    ی کسی هستم که چیزی بلد نیستم

    ولی بالاخره رشد میکنم و یاد میگیرم

    من دارم باورهامو‌ بهبود میدم و خداوند کمکم میکنه

    و اجازه نمیدم ی چیزهایی به این پیش وا افتاده ای باعث بشه حال من بد بشه

    این همه آدم دوستم دارن چرا به اون ی نفر توجه کنم

    من با موفق شدنم ثابت میکنم که کسی که به خدا ایمان داشته باشه به همممه چی میرسه.

    به لطف الله چرخ دنده های زندگیم روونه

    کفشهای کتونی راحتی پامه و سوت زنان دارم مسیرمو میرم و لذت میبرم

    ازین جای زنذگیم به شدت راضیم

    تو شغل قبلیم اینقد لذت نبود فقط کار برای دو قرون دوزار

    این کار هنوز حقوقی دریافت نکردم ولی عشق هست لذت هست شادی هست آرامش هست رشد و امید هست و خدا هست

    و میدونم که پاداش در مسیر علایق بودن ثروته

    خداونده که روزی رو میرسونه و من به خدا چشم دوختم

    استاد من سعی میکنم خودمو لایق محبت میدونم

    مثل محبتی که وقتی بچه های کوچولو اشتباه میکنن داریم بهشون

    منم ی بی تحربه هستم

    و ممکنه اشتباه کنم

    ولی خودمو سرزنش نمیکنم و بالعکس خودمو لایق این میدونم که بقیه هم شماتتم نکنن و درکم کنن و در یادگیری کمکم کنن

    پروردگارا عاجزم در سپاس گفتن این هممممه نعمت و عزت و جسارت و شادی و احترام و محبتی که بهم عطا میکنی

    خداوندا با قلبم مینویسم سپاسگزارم

    و بی نهایت نوکرتم

    دوستت دارم.

    پی نوشت:

    استاد من این کامنت رو منتشر کردم و اومدم مرور کردم که چیزی رو اشتباه تایپ نکرده باشم

    همیشه اینکارو میکنم

    و دیدم چندین تا غلط املایی دارم و امکان ویرایش

    جالبه که

    خودمو سرزنش نمیکنم

    که غلط نوشتم

    چون امکان ویرایش وجود داره

    چون میتونم تصحیحش کنم یا تغییرش بدم

    میتونم بفهمم چیو غلط نوشتم

    زندگی هم همینه

    امکان ویرایش هست

    امکان تصحیح هست

    امکان یادگیری هست

    بدون سرزنش خودمون باید سعی کنیم بدون خجالت و اینکه از حرف مردم بترسیم که مسخره نشیم راهمونو با قدمهای محکم جلو بریم

    من غلطهای املاییمو اینبار تصحیح نکردم که به یادگار بمونه و بدونم همیشه میتونم بهبود بدم خودمو،مسیرمو،کارهامو،زندگیمو…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    Sorur Yaghubi گفته:
    مدت عضویت: 2026 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان

    واقعا هیچ سایتی با این کیفیت و این حجم از مشارکت کاربران بعیده باشه

    حتی اکانت های افراد سرشناس این حوزه مثل «استر هیکس» یا «باب پرکتور» و … اصلا این میزان کامنت رو نداره چه برسه به کامنتهای طولانی و پر محتوا

    *به اشتباه مهمی که اخیرا انجام دادی فکر کن. در آن زمان چه واکنشی داشتی و چطور با خودت برخورد کردی؟

    خیلی به خودم فشار نمیاوردم تا جاییکه یادمه

    بود زمانهایی که از الفاظ نسبتا بدی برای خودم استفاده میکردم اونم گذری… ولی در کل اینجوری نبود که برم توی فاز نشخوار ذهنی که چرا اینو نگفتم ، چرا اونو گفتم/ چرا این کار رو اشتباه انجام دادم و… خیلی از اوقات از کنارش راحت رد میشدم و بندرت و در حد چند ثانیه شاید یه ناسزایی هم به خودم میگفتم

    اما الان…

    اشتباه کردم ایرادی نداره. منم انسان هستم و ممکنه خطا ازم سر بزنه ، دنیا به آخر که نرسیده. اشتباه کردم در عوض روش درستش رو یاد گرفتم و دفعه بعدی بهتر عمل میکنم

    -دقیقا مثال ادیسون که ازش پرسیدن «نا امید نشدی که 1000 باز برای اختراع لامپ با شکست روبرو شدی؟ »

    گفت «نه من 1000 راه یاد گرفتم که باهاش نمیشه لامپ رو اختراع کرد»

    همین دیدگاه میشه یه الگوی قوی برای اینکه با خودمون در صلح باشیم و اگه اتفاقی برخلاف میل ما رخ داد، خودمون رو محاکمه و سرزنش نکنیم انگار که دنیا به آخر رسیده در عوض متمرکز بشیم روی اصلاحش

    سپاسگزار استاد عزیزم و خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    Sorur Yaghubi گفته:
    مدت عضویت: 2026 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان

    -باور محدود کننده که اگه کاری رو درست انجام نمیدم یعنی در اون کار ناتوانم

    این باور مخرب رو تا حدی داشتم ،البته نه به این شکل که در تصورم این باشه که من ناتوان هستم

    بیشتر به این دلیل بود که اصلا حاضر نبودم به خودم زحمت بدم که یادش بگیرم برای همین برای اینکه از فکرش در بیام میگفتم من نمی تونم انجامش بدم و اینجوری فکرم رو میخواست آزاد کنم

    و الان میدونم که هر زمینه ای که باشه من میتونم تکامل رو طی کنم و یادش بگیرم . فرقی هم نداره چی باشه مهم اینه که با تکرار و تداوم بهتر و بهتر میشم

    یعنی «آنچه را که بخواهم میتوانم یاد بگیرم» چون استعداد ذاتی وجود نداره که باعث موفقیت بشه بلکه واقعیت اینه که انسان دنبال علاقه ش میره تا یادش بگیره و تدریجی بهتر و بهتر بشه

    از این نمونه ها زیاده ولی مواردی که من الان به ذهنم میاد «شکیرا» خواننده مشهور کلمبیایی هست که معلمش بهش گفت تو صدای زشتی داری و نمیتونی هیچوقت خواننده بشی…. اما شکیرا باور نکرد و ادامه داد تا شد یکی از معروف ترینا و چندی قبل هم که مجسمه ش رو در کلمبیا رونمایی کردند

    یا «کیت وینسلت» که معلمش گفت نمیتونی بازیگر بشی .. ولی ادامه داد تا شد یکی از مشهورترین ها با کلی جوایز گلدن گلوب و اسکار

    این الگوها نشون میده که ما اگه در حیطه مورد علاقه مون پیش بریم میتونیم به موفقیت برسیم به شرطی که ادامه بدیم و خودمون رو «باور» داشته باشیم

    -باور مخرب اینکه اگه اشتباه کنم بقیه دیگه روم حساب نمیکنن

    این باور رو هم داشتم ..هنوزم یه جورایی هست ولی خیلی کمرنگ تر شده..قبلا تا حدی پررنگ بود که اگه بلد نبودم هم حاضر به اعتراف نبودم یا اگه اشتباهی کرده بودم اصلا زیر بار نمی رفتم

    اما الان باید یاد بگیرم که نظر بقیه اصلا مهم نیست

    من باید طبق اصول خودم پیش برم و ممکنه در این مسیر اشتباه هم بکنم . ایراد نداره دفعه بعد بهتر عمل میکنم بماند که همه اشتباه میکنن چون همه انسانن.

    توی این زمینه طی چند ماه اخیر خیلی پیشرفت کردم و راضی هستم چون آرامش خاطر بیشتری دارم البته باید بهتر بشم

    سپاسگزار استاد عزیزم و خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    فرنگیس محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2651 روز

    سلام

    برخورد من در مواجهه با اشتباهات بستگی داره به نوع اشتباهی که انجام می‌دهم

    اگه اشتباهات از نوع تکراری باشه بستگی به پاشنه آشیل‌هام داشته باشه ،بستگی به وابستگی‌هام باشه ،به رفتارهایی که فکر می‌کردم درست شده، به هم می‌ریزم ،ارامشم رو نمیتونم حفظ کنم و خودم رو سرزنش می‌کنم : دیدی هنوز هم ریشه‌ای نتونستی مشکلت رو حل کنی

    تو فقط فکر می‌کردی درست شده

    اصلا انگار همیشه این مشکل با تو خواهد بود ،دیدی بازم اشتباه کردی؟

    و در این لحظات بسیار احساس ناتوانی عجز و ضعف می‌کنم

    این‌ها گفتگوهای ذهنی من بلافاصله بعد از انجام اشتباهاتم، ایرادهای شخصیتی که فکر می‌کردم درست شده هستند

    اما بعدش ،فکر می‌کنم خیلی هم بد نیست هرچند وقت یکبار به واسطه همین اشتباهات متوجه بشم که تا همیشه باید از این درختی که تازه کاشتم مراقبت کنم همیشه باید مواظب ضعف های شخصی ام ، باشم

    اشتباهی که همین چند وقت به صورت تکراری دوباره تکرار کردم، دلسوزی، برای دیگران بود دیدم همین آدمی که خیلی دلم با حال شرایط مالیش سوخته و خیلی سعی کردم تو کار باهاش خوب تا کنم ،کار انجام نشده رو به خاطر درک شرایطش حقوق بهش رو پرداخت کردم، چنان ازش بی‌احترامی و کم لطفی دیدم که هنگ کردم و با خودم گفتم :حقته دقیقاً این سزای کسیه که دوست داره خدا بلند شه و بشینه جای خدا

    درسات رو بگیر ،اخه چقدر از یه سوراخ گزیده شی ، سعی کردم دیدم رو به این قضیه هر چند تکراری مثبت کنم تا کمی احساسم بهتر شه و موفق هم بودم که :ببین فکر می‌کردی این پاشنه آشیل درست شده, هنوز این باور بی‌خوده دلسوزی با تو هست , این بار حس می‌کنم با تفهیم بیشتری درسم رو گرفتم چون شدت ضربه اش برام خیلی محکم بود

    یاد گرفتم که حریم و محدوده خودم رو حتماً حفظ کنم به خصوص، در موارد کاری

    یاد گرفتم که در مسائل کاری مدیر باشم نه دوست کمتر حرف بزنم جدی‌تر باشم،خودخواه‌تر باشم محکم صحبت کنم و درست برخورد کنم

    یاد گرفتم همیشه اول کار قرارداد بنویسم و کارم رو محکم بگیرم هر چقدر هم به طرف اعتماد دارم قوانین رو رعایت کنم

    اما اگر اشتباه مربوط به برخورد با دیگران یا مسائل روزمره یا باشه ، ناراحتی من شاید به یک دقیقه‌ام نرسه سرزنش که اصلاً کل تلاشم تو این موارد اینه که خودم رو دوست داشته باشم ،و اجازه ندم آرامشم به هم بریزه، به نظرم این مسائل بسیار مسائل کوچیک و پیش پا افتاده‌ای هستند و ارزش کوچکترین ناراحتی و احساس بد رو ندارند

    اگه قبلاً با پسرم برخورد درستی نداشتم یا باهاش جدی برخورد میکردم خودم رو خیلی سرزنش می‌کردم،وبراش دلسوزی میکردم ، اما الان میگم نه ،منم یه آدمم یه میزان تحملی دارم و اینکه فرزندم هم باید مسئولیت کارهاش رو بپذیره،بازخورد رفتارهای اشتباهش رو ببینه و سعی می‌کنم احساسات عواطف مادرانه با برخورد صحیح و تربیت درست و اصولی با هم انجام بشه و هیچ کفه ای بالاتر نباشه

    سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 906 روز

    درودبه استادمهربانم ومریم جانم

    وهمه دوستان عالیم

    سوال این قسمت:

    به اشتباه مهمی که اخیرا انجام دادی فکر کن. در آن زمان چه واکنشی داشتی و چطور با خودت برخورد کردی؟

    خداروشاکروسپاسگزارم بابت بودن کناراستادواین سایت طلایی سراسرآگاهی که توانسته ام دراین مدت یکسال آنقدرگوش به فرمان راهکارهای عالی استادباشم وروندبهبودی راارزشمنددانسته که به لطف خداوندوعشقی که به تغییرات درتمام ابعادوجودی وزندگیم داشته ام مرتکب اشتباهی نشوم وسعی کرده ام هرروزازخداوندبخواهم که راه راست ومسیرصحیح رابه من نمایان کندوتمام تمرکزم روی مثبت اندیشی وخودشناسی ام باشدمواردی که درگذشته نبودندوچقدرزندگی مشکلات منحصر به فرد خودراداشت وآنقدرذهن درگیرحواشی بودکه وقتی برای افکاروباورهای درست پیدانمی کرد،چقدرظلم به خودکردم وچه تاوانی پرداخت بایدمی شدتاجبران تمام سرگشتگی هاوگمراهی های گذشته ام باشد،همه اش درگیربودم اماااااااا

    شروع معجزه ای بایداتفاق می افتادوآن هدایت خداوندبودبه سمت شنیدن صحبت های لبریزازانگیزه ومثبت استادکه عجیب جرقه دروجودم زده شدوآرام آرام دراین مسیرخدایی قرارگرفتم وهمه چیزرابه جون خریدم

    دیگرظالمی نبودکه ظلم کندبه خودش ،،من باتمام وجودم به درگاه خداوندزانوزدم وتسلیم محض شدم ،تسلیم شدنی که تابه امروزباایمان وتوکل دست دردست باورهای استادش به پیش رفت وجزدستاوردهای عالی ویک زندگی که هرلحظه اش لبریزازاحساس وحال عالیست وخالی ازهرگونه اشتباه،چیزدیگری نبوده ،اشتباهات مربوط به مریم ناآگاه گذشته بود،دیگرتمام وجودوزندگیم رالبریزازخداوندکرده ام ومن پرازانرژی وحس ناب زندگی کردن هستم ،مگرکم است کنارچنین استادی تمام عیاروالگویی طلایی برای همه عمرزندگیم ،چه یادگرفته ام ازکتاب های پرازراهکار،دوره های بی نظیرو……،وقت وقت عمل کردن بودوادامه این مسیرزیباولذت بخش ومن هرروزبه عشق استادم ودریافت آگاهی های روزم زندگیم رانورافشانی می کنم وذهن وقلبم راآماده هدایت های بی بدلیل خداوندیکتایم ،عجیب همه چیزکنارهم بانظم وانضباط معجزه واری قرارگرفته اندومن فقط وفقط می گویم خدایابابت همه اتفاقات عالی که همگی خیرهستندوباعث رشدوپیشرفت عالی ترمن

    بی نهایت شاکروسپاسگزارم

    درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    رکسانا جمشیدی گفته:
    مدت عضویت: 2384 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربانم

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

    خداوند رو سپاسگزارم که در این مسیر زیبا منو هدایت کرد

    استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم بابت این سلسه فایلهای بینظیر که اینا همه برای من هست

    چون مدتی هست که تصمیم گرفتم جدی روی خودم کار کنم و از همه غیراز خانواده دور شدم

    که تمرکزی کار کنم خداجونم قشنگ داره هر روز برام به بهترین شکل ممکن میچینه

    در مورد سوال اول

    اشتباه اخیر من موندن در شغلی هست که شده نقطه امن من سال 98ازش بیرون اومدم اما بعد از یکسال دوباره برگشتم و این باعث شد همون نقطه بمونم روزمرگی بگذره

    اونم الان متوجه شدم دلیل همه ی اینا عزت نفس ام هست و اعتماد بنفس خداروشکر دارم روی خودم کار میکنم

    در مورد احساسم هر روز با احساس ناجالب میرم سرکارم همش خودمو سرزنش میکردم اینو بگم که ی ترمز بزرگ داشتم چون فامیلها این کار منو نمیدونستن چون کار قبلی من کارمند ثبت احوال بودم بعد از تعدیل نیروها که فقط خانواده جانبازان و شهدا استخدام میشدن ما رو رد کردن ترس اینو داشتم که بگم من الان این شغلم پیش خودم میگفتم الان درموردم چه قضاوتی میشه میگن چه اشتباهی مرتکب شدی که نخواستنت تا اینکه 5شنبه گذشته پسرعمه ام منو دید کجا هستم

    این باعث شد حالم ناجالب بشه تو خیابون گریه کنم بعد از ی ساعتی به خودم اومدم گفتم به اون چه ارتباطی داره وبعد سرکارم بخاطر این حالتم ی اشتباه انجام دادم باعث شد کارفرما دعوام کنه

    سریع به خودم گفتم رکسانا بخوای ادامه بدی دیگه هیچی خودمو جمع کردم

    به خودم گفتم اشتباه میپزیرم دقت میکنم در کارم

    درسهایی که گرفتم اینه حرف مردم دیگه مهم نیست

    مگه من برای اونا زندگی میکنم مگه وقتی مردمم اونا میان بجای من عذاب بشن

    به امید خدا روی خودم کار میکنم که خدا هدایتم کنه به کسب کار خودم فعلا هیچ ایده ای ندارم فقط میخام تمرکز کنم روی خودم میدونم گفته میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3566 روز

    اشتباه مهمی که اخیرا انجام دادی فکر کن. در آن زمان چه واکنشی داشتی و چطور با خودت برخورد کردی؟

    اشتباهی که من توی تعمیرات پرینتر جوهر افشان داشتم چندین بار روی دستگاه مختلف جوهر تزریق کردم باعث سوختن هد یا برد دستگاه شد و قیمت هر هد 5میلیونه خیلی حالم بد شد همش خودم سرزنش کردم ولی الان که بهش فکر میکنم توی تعمیرات پرینتر جوهر افشان از خیلی از همکاران وارد ترم و راحتتر تعمیر میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    زهرا آقچه لو گفته:
    مدت عضویت: 735 روز

    به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر

    سلام خدمت استاد عباس منش و همه عزیزان

    جواب سوال اول:من از وقتی با قانون جذب آشنا شدم بخصوص از زمانی که با سایت شما و کار کردن حسابی روی خودم آشنا شدم سعی میکنم از اشتباهم درس بگیرم و به عنوان یک تجربه ازش استفاده کنم اشتباهی که اخیرا انجام دادم چند شب پیش استادم اومد خونمون که تمرین کنیم با اینکه من مدت طولانی بود اون آهنگ ها را تمرین میکردم و حسابی یاد گرفته بودم و مینواختم اما وقتی استادم ضرب زد من نتونستم با ضرب هماهنگ بشم و درست و به موقع بزنم استادمم خودش تعجب کرد گفتم صدای ضرب باعث میشه اشتباه کنم چون همیشه تنها و تو خونه و تو سکوت نی را تمرین میکردم خلاصه استاد شاید نیم ساعت اول از دست خودم ناراحت و عصبانی بودم که چرا بعد از این همه تمرین نتونستم با ضرب هماهنگ بزنم بعدش بخودم گفتم عیبی ندارد الان وقت استفاده از آموزه های سایت استاد عباس منش هست که یاد گرفتم .یاد گرفتم که تو سر و صدا و مکانهای شلوغ تمرین کنم و بیشتر و بیشتر تمرین کنم مثلا تلویزیون را روشن کنم و بزارم صدای بلند یا آهنگ بزارم و خلاصه سرو صدا ایجاد کنم و بعد نی بنوازم تا گوشم یاد بگیره که با یک صدای اضافی هل نکنم چون قرار نیست تا آخر عمر تنها در سکوت بنوازم و مجلس ها سروصدا دارند، یاد گرفتم که به ضرب و صدای ریتم نیز علاوه بر نی نوازی بیشتر گوش بدم این درس های من از اشتباه اخیر و تجربه ی زیبایی که برایم داشت بود.

    درسی که از بازی ایران و ژاپن میشه گرفت درحالی که همه خیلی با اطمینان میگفتند ژاپن می‌بره و ایران بازنده ایران برد و ژاپن باخت و سه تا درس داشت

    درس اول هیچوقت زود قضاوت نکنید

    درس دوم غم لحظه ای که نیومده را نخورید

    درس سوم آدمها را با گذشتشون نسنجیده شاید اونا از گذشته اشتباهشون درس گرفته باشند و دیگه کارهای اشتباه را انجام ندن و عوض شده باشند.

    قانون یادگیری:تکرار یک چیز باعث یادگیری و حرفه ای شدن در آن میشود.

    استاد بسیار زیبا صحبت کردید در این فایل سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    ساره بایلر گفته:
    مدت عضویت: 580 روز

    به نام خدا وند بخشنده مهربان

    سلام استاد و عزیزم و مریم جانم

    بریم سراغ تمرین امروز و تجزیه تحلیل اتفاقات همون طور ک تو تمرین جلسه قبل گفتم در گیر یک چالش هستم ک میتونم ازش به عنوان اشتباه خودم هم نام ببرم

    من واقعا اشتباه کردم در حالی ک از،یک مدل لباس کسی سفارش نداده بود من خریدم به هوای این ک بعدا مشتری پیدا میکنم و حالا لباس،ها مونده دست خودم و نتونستم مشتری پیدا کنم این یه اشتباه دیگه ک من انجامش دادم کلا 5 ملیون هزینه لباس ها و نمیدونم هم میتونم مشتری پیدا کنم یا نه حالا بگذریم ک من امید وارم به پیدا شدن مشتری و فراوانی و هدایت و نگران نبودن …و همه این قوانین

    ولی بزرگ ترین درس من ازین اتفاقات رو میخوام براتون بگم

    اگر من در بد ترین حالت نتونم مشتری پیدا کنم 5 تومن ضرر کردم

    حالا فک کنید اگر این مبلغ 50 ملیون می بود

    خب حتما ک من خیلی حالم ب تر می بود

    حتما درس های دیگه ای هم داره برام یه کم سخت کنترل ذهنم ولی سعی میکنم بتونم آروم باشم و به هدایت خدا تکیه کنم هدایت هایی ک خیلی جاها شده شراغ راهم من ک دیگه میدونم من ک طعم این هدایت چشیدم لذت باهاش بودن تجربه کردم چرا نگران باشم قدرت اون خیلی بیشتر ازین اتفاقات

    فقط مقدار ایمان ماست ک نتایج رو رقم میزنه خدایا شکرت ک فرصت نوشتن میدی فرصت فکر کردن بهم میدی فرصت زندگی میدی بهم فرصت تو سایت بودن خدایا شکرت ک یکی ازون بنده هات هستم ک دست گذاشتی روم و شدم عضو سایت جز اون بنده های خاص تم خدایا واقعا شکرت و دوستت دارم

    من فهمیدم ک تو این کار تا سفارش نگرفتم خرید نکنم جدی تر کار کنم به همه افراد همین طوری اعتماد نکنم و این اتفاق باعث،شد من بیشتر حواسم جمع کنم تا باعث،ضرر بیشتر نشم برا خودم

    استاد من وقتی حرفاتون گوش میدم همون لحظه یک تغیر در شخصیت من بصورت مشخص،اتفاق میفته

    مثلا من واقعا خیلی ازین افکار و باور های تضعیف کننده رو در مواجه با این اتفاق داشتم

    و وقتی شما جایگزین اون باور رو برامون مثال میزنید در جا می ره تو مخم و میشه اصول اصلی ذهنم یعنی اگه تا اون لحظه فکرم محدود کننده بوده اون جا عوض میشه و یه راه دیگه رو ادامه میده حرفاتون مثل پتک میخوره به مغزم و اینقدر نفوذ داره انقدر نفوذ داره ک محکم میشه تو ذهنم و اون نجوا رو به کلی پاک میکنه از،ذهنم

    و کلی هدف انگیزه و ایده رو تو ذهنم بیدار میکنه و اینم میدونم اگه چند روز شل بگیرم قوانین رو دقیقا بر عکس اتفاق میفته نجوا ها جاشون محکم میکنن و قوانین رو از ذهنم دور میکنن ولی من هر روز دارم تلاش میکنم ک آگاه تر بشم و فرصت رشد نجوا هارو نمیدم

    فرصت قدرت گرفتن شیطان رو نمیدم

    و این فقط با این سایت امکان پذیر و این دوره ارزشمند ک تمرین هم داره ک دیگه شده معجون برا ذهنم استاد دوستت دارم ممنونم بابت این دوره

    از آخر این ماجرا براتون میگم از کنترل ذهنم براتون میگم من میتونم خودم اتفاقات رو رقم بزنم پس نگران نیستم

    خدا نگهدار هممون بوده هست و خواهد بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1252 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    خداروشکر که این فایل برروی سایت قرار گرفت و فرصتی رو فراهم اورد تا پیشرفت عظیمی دوباره در زندگی ما رخ بدهد

    وقتی این فایل رو دیدم و تمرینش رو بهبودگرایانه انجام دادم(که میشه هنوز خیلی کامل تر بشه) نیم ساعت وقت برای خودم در نظر گرفتم تا این فایل رو برای خودم کدنویسی کنم یعنی چی ؟ یعنی بیام تعیین کنم که چه تاثیری روی زندگی من داشته باشه مگه نمیگیم که خالق هستیم خب من هستم که مشخص میکنم این فایل چه تاثیری بزاره روم و نه لزوما خود این فایل و من دقیقا مشخص میکنم هرچیزی توی زندگیم چقدر به من کمک کنه دقیقا این سلسله فایل ها داره همینه به ما یاد میده که اقا هر چیزی رو با ذهنیت قدرتمند کننده بسنجیم و ازش به نفع خودمون ،به نفع رشد و پیشرفت استفاده کنیم

    دوست داشتم یک قسمت از کدنویسیم رو بیام اینجا بنویسم و درموردش صحبت کنم

    یک کدی که نوشتم اینه:

    این فایل فرصتی هست که1. کارهایی رو که بخاطر ترس از اشتباه کردن شروع نمیکردم رو شروع کنم 2.کارهایی رو که بخاطر اشتباه رها کردم رو از سر بگیرم و با درس هایی که گرفتم قدرتمنانه برم تو دلش اما این سری تعریفم از اشتباه فرق کرده پس با قدرت ادامه خواهم داد

    یعنی من از جفتش چندین مورد توی زندگیم دارم که یکسری کارهارو بخاطر ترس اشتباه انجام ندادم و یکسری کارها رو هم شروع کردم و بخاطر دو سه تا اشتباه کلا رها کردم یعنی این الگو رو من توی خیلی کارها داشتم که یکسری کارها رو اومدم شروع کردم خیلییی هم انگیزه داشتم و تا یکی دوتا اشتباه کردم کل اون انگیزه ها خوابیده این فایل فرصتی رو فراهم کرده تا روی اون ترمز های ذهنی که به محض اشتباه کردن شروه به فعالیت میکنه و گفتگو های ذهنم رو تشکیل میده پیدا کنم و برم تو دلشون

    استاد تمرکزی که من روی دو قسمت پیش گذاشتم و نتایج مثبتی که در شخصیت من ایجاد کرده اعتماد به نفسی رو به من داده تا روی این فایل خیلی اساسی تر بازم کار کنم خیلی دوست دارم از سر بگیرم یکسری کارهایی رو که همین چند وقت پیش بخاطر اینکه توشون اشتباهی کردم یا به چالشی برخوردم رهاشون کردم و دیگه ادامه ندادم رو دوباره شروع کنم

    واقعا احساس ناامیدی و ناتوانی بعد از رها کردن اون کار ها در من خیلی زیاد شد و چقدر خوب شد که این فایل به موقع روی سایت اومد و نوید اینو داد که تحولات خوبی توی راه داریم

    از خودم انتظار تمرکز لیزری فوق العاده و ذوق و شوقی بینظیر رو دارم میخوام لذت ببرم از همین چندروزی که این فایل روی سایت هست و خودم رو وقف اگاهی هاش و اقدامات عملیش کنم خداروشکر بخاطر یکسری کارهایی که چندساعت پیش هدایت شدم و انجام دادم ظرفم بزرگتر شده که درموردش کامنت گذاشتم روی جلسه پیش و چقدر خوشحالم که یک درجه باز رشد کردم توی دیدن پیشرفت هام و بهبود هام و اون دیدگاه کمال گرایانه رو دارم مدیریت میکنم . چقدر خودم رو توانا میدونم در حل هر مسئله و قرار دادن خودم در هر چالشی اتفاقا این چندروزی که این فایل روی سایت هست رو هم به عنوان یک چالش میبینم چالش تغییر ذهنیت در موضوعاتی که این فایل بهش اشاره شده و مثل الگو فایل های پیش اینقدر میخوام ورودی مناسب با تراکم بالا و تکرار بالا درمورد این موضوع واحد به ذهنم بدم که شکل فکر کردن مغزم تغییر کنه چقدر خوشحالم که بچه ها اینقدر دارن متعهدانه کار میکنن واقعا تحسینشون میکنم و خوشحالم از اینکه خودمم دارم این جنس از تمرکز رو میزارم

    توی فایل جلسه قبل من فهمیدم که یکی از مهم ترین تغییراتی که باید روش سرمایه گزاری کنم و الان خیلی برام حیاتی هست “دیدن رشد و پیشرفت و نتایج و تغییرات هست و خب این ایده هم اومد که توی کامنت ها آگاهانه بیشتر از پیشرفت هام و نتایجم صحبت کنم و اینم خودش بهبودگرایی هست که از هر فرصتی برای رشد استفاده میکنم و دنبال کمال نیستم فقط رشد و رشد و رشد واین دیدگاه سرعت مارو بیشتر و بیشتر میکنه

    چقدر واقعا بهبودگرایی رو دارم خوبتر از قبل اجرا میکنم و این خودش یعنی رشد

    مشتاق این هستم که با این قسمت از فایل اقدامات عملی ام رو خیلی بیشتر و بیشتر کنم چون نترسیدن از اشتباه باید همراه با قدم برداشتن باشه وگرنه ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است و چقدر خوشحالم که آخر هفته رو میتونم با این فایل خوشگل سپری کنم و اتفاقات فوق العاده ایی میفته

    این ایده که بیام این فایل رو بعد از اینکه دیدم و متوجه شدم درمورد چه موضوعی هست کدنویسی کنم منجر به این شد که ذوق و شوقم نسبت به کار کردن بهش بیشتر بشه و این باز خودش نشون از این میده که نتیجه اش هم بهتر میشه خداروشکر میکنم که اینقدر خوب داره شخصیتم رشد میکنه و طبق این قانون که ما هستیم که خلق میکنیم جهانمون رو امکان نداره که شخصیت من بهتر بشه و جهان اطرافم تغییری نکنه اونم قطعا بهتر و بهتر میشه

    توی موضوع بهبودگرایی هنگام کار کردن روی فایل قبلی به موضوع هدایت برخورد کردم که چقدر زندگی با هدایت قشنگ تره و چقدر مفهوم اینکه قدم روزانه بهبودگرایانه برداریم رو با هدایت هماهنگ دیدم و چقدر خوشحال شدم چون سوال های ذهنی زیادی از من حل کرد

    دوست دارم حالا که دارم مینویسم و از رشد و پیشرفت هام میگم دوباره مروری کنیم بر شخصیت جدیدی که در سینا شکل گرفته بعد از این سلسله فایل ها که واقعا هر جلسه اش خودش یک دوره فوق العادست و واقعا چقدر کیفیت فایل ها بینظیره.

    من به شدت متوجه شدم که چقدر خوب میتونم ادم هارو تحسین کنم جدیدا و چقدر این در من نیاز بود که ایجاد بشه

    یکی از غالب ترین احساسات بد من قضاوت خودم با دیگران بود که این موضوع تا حد خیلی زیادی حل شده

    احساس لیاقت رو تازه دارم طعمش رو میچشم که اصلا یعنی چی و چه حسی داره وقتی ادم خودش رو ارزشمند میدونه،وقتی ادم خودش رو با همه برابر میدونه ،چقدر خودش رو لایق عشق و احترام میدونه و این احساسات فوق العاده هستند

    این روزا که دارم روی این سلسله فایل ها کار میکنم تازه طعم تعهد رو دارم میچشم و میبینم چع تاپیری تمرکز روی نتایج میزاره

    متوجه شدم که برای اینکه توی مسیر بمونم باید همین پیشرفت هارو ببینم . کلید نتایج بزرگ تر دیدن همین پیشرفت هاست که قبلا توی همین موضوع چقدر پاشنه آشیل داشتم و برام سوال بود چرا از یک جا به بعد دیگه اقدامات عملی لازم که اون مومنتوم رو شکل میده برنمیدارم اما الان موضوع رو بیشتر درک کردم

    قبلا تا یکم نسرزنش های کمال گرایانه میومد سریع تسلیم میشدم اما الان یادگرفتم که با دیدن پیشرفت هام و بهبود هام و رشد هام اون رو از بین ببرم

    چقدر همینکه نظر دیگران برام مهم نیست و اهمیتی نمیدم که بقیه میخوان چه فکری بکنن یا نکنن کمک کرده که تمرکزم روی خودم باشه و بازم سرعت بهبود هام بیشتر بشه یعنی من قبلا حتی برام مهم بود که کامنت هام رو جوری بنویسم که دیدگاه بقیه نکنه یک برداشت دیگه بکنن و مثلا مجبور بودم کلی چیزای اضافی بنویسم این فقط یک مثال کوچولو از همین موضوع کامنت ها بود فقط .گرنه گلی موضوع مربوط به همین قضیه رو من در خودم بهبود دادم

    یاد گرفتم اینقدر ادامه بدم و ادامه بدم که بلاخره ذهن اونجوری که من دوست دارم فکر کنه و میبینم تاثیر تکرار کردن رو و زود ناامید نمیشم

    چقدر قشنگه وقتی میبینی اینقدر با خودت در صلح قرار گرفتی که بهترین خودت رو فقط برای دل خودت میزاری نه برای اینکه تحسین دیگران رو دریافت کنی

    چقدر وقتی میبینی کم کم داره یکسری از سوالاتت جواب داده میشه و این بخاطر تمرکز و تعهد خوب خودت هست چقدر احساست خوب میشه

    چقدر وقتی قبلا خودت رو میبینی که فکر میکردی خیلی چیزارو میدونی و با الانت مقایسه میکنی دیگه یاد میگیری مغرور نشی هیچوقت و بدونی این مسیر تکامل انتهایی نداره و امکان داره یک هفته بعد کلی دیدگاه جدید به یکسری موضوعات کسب کنی و بگی اون موثع که چیزی نمیدونستم تازه الان فهمیدم داستان رو و چقدر جهانی که کمال نداره و همیشه پیشرفته قشنگه

    چقدر حسم خوبه وقتی میبینم بخاطر اینکه دیگه برام نظر بقیه مهم نیست از فرکانس عجله اومدم بیرون دیگه از این شاخه به اون شاخه نمیپرم چون به مسیر خودم و یونیک بودنش ایمان دارم

    حتی این موضوع رو دیدم که چقدر نسبت به قبل خودم وقتی یک کامنت از یکی از بچه هارو میخونم چقدررر تحسین میکنم و به خودم میام میبینم بالای ده بار هست که کلمات افرین وماشالا و دمت گرم رو بلند تکرار کردم و اینو منی دارم میگم که به کسایی که خوب کار میکردند حسادت میورزدیم اما الان میبینم که به میزانی که تحسینا میره بالاتر خودم بهتر میشم و بهتر کار میکنم

    اینقدر تغییرات شخصیتی زیاده که میتونم ساعت ها بنویسم و خداروشکر میکنم حالا که این تغییرات رو نوشتم احساسم چندین برابر بهتر شد و نجواها خاموش شد

    انرژی جهان وقتی که این تمرکز منو میبینه روز به روز منو خلاق تر میکنه در استفاده از قوانین و هرروزم رو سرشار از آگاهی های فوق العاده و درک های بهتر میکنه

    وقتی که تمرکزم از روی دیگران برداشته شد دیگه معیار هام برای کارکردن روی خودم تغییر کرد و فقط خودم رو با دیروز خودم مقایسه میکنم فارغ از اینکه بقیه خوب کار میکنن خوب کار نمیکنن بقیه تمرکز دارن یا تمرکز ندارن من روی بهبود خودم کار میکنم و اگر هم کسی رو ببینم که عالی کار میکنه حسابی تحسینش میکنم تا خودم باز دوباره بهتر بشم

    واقعا تغییرات فوق العاده زیاده همینکه دارم این تغییرات رو اینطوری میبینم خودش مهارتی هست که نداشتم اما الان به خوبی در من شکل گرفته

    خداروشکر میکنم به خاطر همه چی بخاطر همین لحظه که چشمانم و همه حواسم به این کامنت و تغییراتم دوخته شده بخاطر این کامنت بخاطر این فایل فوق العاده که خیلی انتظارات خوبی ازش دارم

    برم سراغ تمرین شب و خوابی اروم و عالی در این شب فوق العاده …

    خداوند یار و نگهدار و هدایتگر همه ما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      امیرمهدی کریمی گفته:
      مدت عضویت: 1430 روز

      سلام خدمت سینا جان

      دمت گرم واقعا اصلا این صحبتاتو که خوندم لذت بردم و واقعا درس هایی به من داد که انگار خدا داشت بهم اونا رو میفهموند و واقعا بعد از خوندن کامنتت خیلی تصمیم های جدی گرفتم و واقعا میخام که عمل کنم به هر حال خواستم که بگم دمت گرم و امیدوارم همیشه همینطوری به مسیرت ادامه بدی که یه انگیزه ای هم باشه برا بقیه

      همچنین با تشکر از استاد عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: