درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1 - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)

350 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا شیری گفته:
    مدت عضویت: 1459 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام عرض میکنم خدمت تمامی دوستان گرامی و همچنین استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    فکر میکنم دو سه روزی بود که مدام این فایل مربوط به توت فرنگی به چشمم میخورد امروز بالاخره تونستم به ذهنم غالب بشم و این فایل بینظیر رو ببینم.

    واقعا برای خودم که جاداره درک کنم این افکار چه نعمتی هستند و چقدر قدرتمند…

    اتفاقا امروز با خانواده ام رفته بودیم زیارت شاه عبدل العظیم

    من به سر و صدا و شلوغی حساسیت دارم و یکی از پاشنه های آشیلم همین مورد کنترل ذهن در اجتماع هست که بتونم ذهنم رو روی جریان های مثبت نگه دارم و متمرکز باشم روی خودم و به هر چیزی واکنش نشون ندم مخصوصا که اصلا اتفاق نیافتاده باشه.

    کمی درگیر شدم و ذهنم رفت به سمت منفی شدن که به یک باره یاد اصل کنترل ذهن افتادم و شروع کردم به گفتن این جمله ها در ذهنم

    و از این قبیل نجواهای قدرتمند کننده که به یکباره احساس کردم در عرض چند ثانیه سبک شدم.

    ذهنم دیگه شلوغ نبود..

    احساس سنگینی در اطراف خودم نداشتم و احساسم به طرز قابل مشاهده ای در کسری از دقیقه بهتر شده بود

    در ادامه چند ساعتی که مشغول زیارت و خرید از بازار اونجا بودیم باز هم مورد حمله ذهنم قرار گرفتم ولی با همین ترفند که بهم الهام شده بود تونستم از قدرت گرفتن جریان افکار منفی جلو گیری کنم و طبق گفته استاد عزیزم همین که ما بتونیم از افکار و باورهای منفی و محدود کننده خودمون رو دور کنیم به دلیل اینکه جریان این جهان رو به خیر هستش پس ما هم در مسیر اتفاقات و موقعیت ها و تجربه های خیر و مثبت قرار میگیریم.

    بازهم در ادامه این مجموعه فایل بینظیر در خدمت شما خواهم بود و انشالله فردا با کامنت دوم برای فایل دوم برمیگردم خدمت پر عشق شما

    در پناه الله یکتا شاد و سالم و پیوسته پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    میترا محسنی گفته:
    مدت عضویت: 382 روز

    به نام رب فرمانروای عالم

    سلام استاد عزیزم

    فایل نشانه ی امروز من= درس هایی از توت فرنگی 19دلاری قسمت اول

    خدایا شکرت این فایل های جدیدبا موضوع فوق العادشون رو همون بعد انتشار تو سایت تونستم گوش کنم و به نظرم این چهارقسمت جزء قشنگترین فایل های سایت هستند

    ذهنیت ما ،باورها،افکار ما ،انتظارات ما واقعیت اتفاقات را شکل میدهد

    فردی با ذهنیت مثبت اتفاقات مثبت را رقم میزند

    فردی با ذهنیت منفی اتفاقات منفی را رقم میزند

    کسی که مدام نگرانی وترس از بیماری دارد حتما بیماری را جذب خواهد کرد

    کسی که معتقداست سیستم ایمنی قوی دارد همیشه سلامت است

    ذهن ما اتفاقات را همگام و همفرکانس با باورهای ما ایجاد میکند

    برای یک اتفاق خنثی که نه مثبت است نه منفی ذهنیت مثبت با باور مثبت وقوی برداشتی مثبت از آن اتفاق دارد وبه همان نسبت رفتار و احساس متفاوت از ان اتفاق خنثی تجربه میکند وذهنیت منفی با برداشت منفی و رفتار و احساس منفی از آن اتفاق خنثی تجربه منفی خواهد داشت.

    قدرت باورها امتحان شده در

    اثر پلاسیبو قرص بی اثر و درمان بیماری افراد

    تست قهوه در کافه های گرانقیمت و ارزان قیمت

    رستوران های گرانقیمت و ارزان قیمت

    خرید کالاهای گرانقیمت

    اگر در مورد چیزی ذهنیت مثبت داشته باشیم تجربه ی مثبت دریافت میکنیم واگر نگاهمان منفی باشد تجربه ی منفی دریافت میکنیم

    جهان مانند آیینه است که باور وافکار و فرکانس ما را به ما برمیگرداند با شرایطی که هماهنگ با فرکانس ارسالی ما باشد هرچه بفرستی آیینه همان را به تو بازتاب میدهد اگر باور قوی ،افکار خوب و احساس شادی و خوشحالی داشته باشی جهان شرایطی پیش می آورد تا باور خودت را تجربه کنی احساس و افکار منفی هم همینطور

    هرچه انتظار داریم اتفاق بیفتد همان اتفاق می افتد نه به این دلیل که جهان تغییر میکند بلکه به این دلیل که ما چنین انتظاری داریم اگر هر روز که بیدار میشوی انتظار داری روز خوبی در پیش داری حتما روز خوبی را تجربه میکنی مثال برای هر چیزی دیدار با کسی،امتحان، جلسه سخنرانی …..

    زیرا ماهستیم که افکار را به جهان میفرستیم و شرایط را جوری تجربه میکنیم که هماهنگ با افکار و فرکانس وباور خودمان باشد

    ذهن جوری تنظیم شده که اطلاعات ورودی را با باورهایش هماهنگ و تعبیر و تفسیر میکند اگر باور به کمبود پول ،ثروت، عشق و ….داری در ذهنت اطلاعات ورودی جوری تنظیم میشوند که تایید کنند باورهای محدودت را واگر اطلاعات ورودی جدیدی متضاد با باورهای محدودت به ذهن وارد شود ذهن واکنش نشان داده یا رد میکند یا با سعی در توجیه و استفاده از عباراتی مثل بدشانسی و خوش شانسی، خدا برای ما نخاسته و …. تلاش میکند که همان باور محدودش را حفظ و تایید کند

    اطلاعات ورودی باورها راشکل میدهند و باورهای ما تجربه های زندگی ما را

    اینجاست که اگر چیزی را اکنون تجربه میکنیم راضی کننده نیست جهاد اکبری باید برای تغییر باورها شروع کنیم

    خدایاشکرت

    خدایاشکرت

    خدایاشکرت

    انقدر این فایل مطلب داره که هر چی مینویسم تموم نمیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 998 روز

    به نام خدای قدرتمندم

    چه فایل پر از آگاهی و درسه ممنونم استاد عزیزم

    ذهن و افکار و باورهای و توجه و فرکانس‌های ما اتفاقات و شرایط رو رقم میزند

    حالا اگر این ذهن کنترل‌شده و آگاهانه باشد

    اگر باورها درست و مناسب باشن

    اگر افکار درست و آگاهانه باشد

    اگر فرکانس‌های مثبت باشد اتفاقات خوب و شرایط عالی رو برای خودمون رقم میزنیم و جهان هم به کمک ما نیاد و خداوند دستانشو می‌فرسته

    اگر باورها افکار و فرکانسها منفی باشن و نا آگاهانه باشن در جت منفی باشن اتفاقات و شرایط بد رو برای خودمون رقم میزنیم و باز هم جهان به کمک ما میاد

    همه چیز به ما بستگی دارد و باید اینو بپذیریم

    وفتی میپذیریم می‌توانیم قدم برداربم برای تغییر

    افکار منفی و باور نادرست و فرکانس پایبن بیماری رو برامون میاره

    و افکار مثبت و باور درست و فرکانس بالا سلامتی میاره

    و جهان مثل آیینه با ما رفتار میکند و هر نوع افکارو باور رو داشته باشیم همونا رو به خودمون باز می‌گرداند

    باورها اصل هستن و افکار فرع

    پس باید بیشتر روی باورها کار کنیم تا نتایج عالی بگیریم

    در پناه خداوند مهربان سالم و سلامت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    مسلم مرادی گفته:
    مدت عضویت: 960 روز

    به نام خالق هستی

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان با این فایل زیبا توت فرنگی 19دلاری

    من تجربه خودم را توی یه سرمایه گذاری که چند سال پیش،داشتم را میخوام بگم

    زمانی که من به پیش نهاد کسی برای سرمایه گذاری توی یه شرکت فکر کردم و قبول کردم با ذهنیت جلو رفتم که بهم گفتن جزو بهترین شرکت هاست و دهنم قبول کرده بود که این شرکت بهترین شرکته و همه چیز،به خوبی پیش می‌رفت و عالی بود تا زمانی که که ذهنم را نتونستم کنترل کنم و ذهنم اذیتم می‌کرد و بهم میگفت اگر این شرکت جمع کنه و بره کل سرمایه از دست میره و خیلی باهاش کلنجار رفتم وچند نفر هم مدام از دوستانم بهم میگفتن که این شرکت کلاهبرداری هست و ذهنم قبول و باور کرد در صورتی که اون افراد اصلا در مورد شرکت هیچی نمیدونستن

    و واقعا این تجربه را کردم و سرمایه گذاری که با دوستم کرده بودم از دستم رفت خیلی ممنون از ساعت و فایل زیباتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    یوسف علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1819 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش

    این قضیه بارها برای خودم پیش اومده که وقتی به چیزی زیاد فکر کنی تبدیل میشه به باور و اگر اون باور رو ادامه بدی تبدیل میشه به واقعیت زندگی ، در هر مورد و موضوعی میتونه باشه چه مالی چه سلامتی چه روابطی، اصلا فرقی نمیکنه چون قانون بدون تغییر خداونده

    اگه ما کاملا سالم باشیم و هیچ درد و نقصی تو بدنمون نباشه ولی بترسیم یا فکر کنیم به اینکه نکنه من مریض بشم نکنه فلان اتفاق واسم بیفته و این فکرو ادامه بدیم قطعا اون اتفاق میفته و برعکس اگه یه بیماری داشته باشیم و بگیم من همین فردا خوب میشم و باور داشته باشیم بدن ما قوی هست و از هر عامل بیرونی قوی تره و خودش میتونه خودشو بازسازی کنه و ادامه ش بدیم قطعا فردا خوب میشیم، چون داریم اون فکر و باور رو تغذیه میکنیم؛ پس جهان در برابر دستور ما کرنش میکنه

    اگه اتفاقی خنثی باشه این ذهن ماست که از اون اتفاق برداشت مثبت یا منفی ، پس اینجاست که ذهن مثبت نگر و منفی نگر از هم متفاوت میشن

    جهان داره به باورهای ما پاسخ میده چه مثبت باشه چه منفی و ما هستیم‌که داریم اتفاقات زندگی خودمون رو انجام میدیم

    در تستی که انجام شد اکثریت جامعه همینطورند، اگه هر دو‌توت فرنگی که بهشون دادی بگی یکی 19 دلار و اون یکی 35 سنته اکثریت باور میکنن و ذهن جوری مزه اون دو تا توا فرنگی رو از‌ هم متفاوت میکنه که فکر میکنی واقعا با هم فرق دارن ولی این درحالیه که هر دو توت فرنگی 35 سنت و از مغازه خیلی معمولی خریداری شدن

    تو مثال های دیگه هم میشه این قضیه رو تجربه کرد، مثلا اگه به مردم یه جامعه ای مثل ایران بگی اوضاع هرروز داره بدتر میشه و تو این شرایط اصلا نمیشه پیشرفت کرد و مملکت داره به قهقرا میره اکثریت این قضیه رو باور میکنن و اصلا تلاشی برای بهبود خودشون و شرایطشون نمیکنن و واقعا هم براشون همین اتفاق میفته ولی این در حالیه که تعداد بسیار قلیلی هستن که دارن خوب پول در میارن تو همین کشور و با همین شرایط پس چرا من مثل اون تعدا قلیل نباشم و نباید مثل بقیه برگی در باد باشم، یادمه تو یکی از جلسات 12 قدم گفتید اصلا فکر نمیکردم اینترنت یک کشور قطع بشه ، اون موقعی بود که دولت ایران اینترنت رو قطع کرد و دیدیم که مردم یک‌جامعه با ذهن فقیر و ستیزه جو و ایراد گیر هر بلایی رو میتونن تجربه کنن و این قانون جهانه این در حالی بود که تعداد اندکی به این موضوعات کاری نداشتن و من هم تو اون دوران سعی کردم مثل اون تعداد اندک باشم تو اون شرایط روی خودم کار کنم کلاس زبانمو برم و کاری و به اعتراضات نداشته باشم،

    از این طرف میبینیم که افرادی مثل جف بزوس ، ایلان ماسک ، کریس رونالدو ، نواک جوکوویچ و خیلی های دیگه روی خودشون کار کردن مثلا تو اون شرایط پندمی خودشون رو بهبود بخشیدن و هرروز بهتر از قبل حتی از کسانی که مدت ها در اون رشته و فیلد خاصی که این افراد حضور دارن ، تلاش کردن ادامه دادن و شدن شماره یک جهان تو حوزه خودشون، پس این ما هستیم که از یک شرایط یکسان برای کل مردم جهان یا مردم یک کشور ، میتونیم نتایج متفاوت و بهتری داشته باشیم

    اکثریت اگه از یک برندی یا مکانی تعریف کنن و کلی مشتری داشته باشه اونجا احتمالا ما هم تجربه خوبی خواهیم داشت حتی اگه اون گفته ها فیک باشه ولی چون تعدا آدم های زیادی در موردش صحبت میکنن ما هم قبول میکنیم که خوبه، مثلا من برای تهیه لوازم یدکی ماشینم‌ همیشه میرم یه مغازه خاص ، چون شنیدم که فلان مغازه جنس های اصل و با کیفیت و با قیمت بهتری داره و همیشه هم تجربه من از اوت مغازه خوب بوده چون تعداد افرادی زیادی مشتری داره و دیدم که کلی تعریف میکنن ازش

    اگه از کسی خوب شنیده باشیم قطعا در ذهن ما برخورد ما با اون آدم متفاوت خواهد بود و اصلا گاردی نسبت بهش نداریم‌و انتظار رفتار‌ و برخورد خوبی ازش داریم و قطعا همین اتفاق میفته ولی اگه از کسی که هنوز ندیدیمش بد بشنویم و تو ذهنمون داستان سرایی کنیم که فلان شخص فلان ویژگی های منفی داره قطعا نسبت بهش گارد داریم و در برخورد با اون آدم نتایج خوبی رو تجربه نمیکنیم

    مثلا سر کار ما از یه سری افراد بد میگن و میگن این افراد اینطوری برخورد میکنن گیر میدن آدم فروش هستن و از این دست ویژگی ها و اگر خیلی به این موضوع تو ذهنت پرداخته باشی دقیقا تو شرایطی که با اون آدم قرار داری باشی اون اتفاقات ناخوشایند رو تجربه میکنی ولی یکسری افراد هم هستن ازشون خوب میگن، میگن که کول هستن آروم هستن آسون‌گیر هستن ودقیقا همون شرایط رو‌ با اون افراد تجربه میکنی

    در کل میشه نتیجه گرفت تجربه های ما وابسته به اطلاعات ورودی ما هستن که اول تبدیل میشن به افکار و بعد از تکرار تبدیل میشن به باور و بعدش نمود ظاهری در زندگی ما، حتی اینجا نقش پدر و مادر‌ هم خیلی خودشو نشون میده و موثره، چون بچه ای که به دنیا میاد یه لوح پاکه و چیزی از قبل تو ذهنش نیست اولین افراد هم پدر و مادر هستن که به بچه اطلاعات اولیه رو میدن پس باید خیلی واسمون مهم باشه که چه چیزی به ذهن فرزندانمون میدیم چون میتونه کل زندگی شو تحت تاثیر قرار بده

    ممنونم از شما استاد عزیز خیلی دوستون دارم و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک بیینمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    فاطمه مکرمی گفته:
    مدت عضویت: 653 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان سال نو تبریک میگم

    هزاران بار برای هممون این قضیه اتفاق افتاده و دیدنش ازین زاویه خیلی اموزنده اس من قبلا بهش برخورده بودم اما این ویدیو یاداوری کرد به من این موضوع را و این یکی از اتفاقات قشنگ امروزم بود بسیار از شما سپاسگزارم چون هزار بار هم مرور شه باز هم فکر کردم به این مسایل نیاز به تکرار داره تا ذهنمون ما را کنترل نکند و پیش داوری و قضاوت نکنیم و با روی خوش و فکر مثبت با یک مسیله روبرو بشیم و توجه به همین مسیله زندگی ما را میتواند متحول کند اگر روی خودمان مستمر کار کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سمیرا سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1597 روز

    بنام خداوند دانا و توانا و عالم و محیط به تمام‌جهان هستی

    درود بر استاد عباس منش بزرگوار و مریم بانوی نازنین و همه دوستای هم فرکانسی در سایت

    تبریک آغاز سال نو به استاد عشق و‌توحید و همگی عزیزان ، به قول استاد انشالله امسال بهترین سال زندگی مون‌باشه و سال‌های بعد بهتر از امسال و هرروز در مسیر رشد و بهبود شخصیتی

    قبل از شروع سال که این فایل فوق العاده رو روز سایت دیدم و گوش دادم ، چند ساعتی با خودم و خداوند یکتا خلوت کردم و تمرکزی نشستم روی هدف امسالم فکر کردم ‌ و نوشتم .

    با تسلیم شدن در برابر خداوند مهربانم در شروع سال جدید طلب هدایت الهی در خواسته هام را دارم و همه چیز ذهن و باورهای ماست ، مثال توت فرنگی و داروهای دارو‌نما …جهان بازتاب و فرکانس افکار مون و به زندگی مون میده .

    استاد مجموعه فایلهای ادامه دارتون و‌خیلی دوست دارم و بیصبرانه منتظر بقیه فایلهای ارزشمند تون هستم مثل این این فایل تون و‌که معلومه کلی درب‌های آگاهی جدید و برامون باز میکنه و چقدر در شروع سال نو ، روی خودمون کار کنیم .

    بزرگ‌ترین سپاسگزاری ‌ و شکرگزاری هررروزم بودن در این سایت مقدس و این مکان معنوی و آشنا شدن با استاد عشق و ‌توحید و‌کار کردن روی خودم هست .

    الهی هزاران بار شکر به درگاهت ، جان جانانم ، عشق الهی ام ، ، ای تغییر دهنده دلها و دیده‏ ها ای مدبر شب و روز ای گرداننده سال و حالت ها * بگردان حال ما را به نیکوترین حال ، تجربه زندگی زیباتر با سراسر نعمت و لذت و‌شادی و‌سلامتی و عشق و لذت هدایتمون کن .

    الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 714 روز

    یا ستار العیوب

    سلام به همه عزیزان

    واقعا اطراف ما پر از درس زندگی هست و من به شخصه خیلی توجه نمیکردم . ببین حتا میشه از توت فرنگی هم درس گرفت

    کامنت دوم رو مینویسم و یه مثال از خودم مینویسم که پندی باشه برام که خودم رو اصلاح کنم

    داستان از جایی شروع میشه که من از زمان بچگی یعنی حدود 7-8 ساگی همیشه مادرم از دست پدرم شاکی بود و به من میگفت بابات به من ظلم کرده و پول نمیده و فلان و بیسار هست و من یه تنفر عمیق از پدرم داشتم و با همین تفکر تنفر از پدرم بزرگ شدم و هرکاری برام میکرد نمیدیدم و چه ریشه های تاریکی تو قلبم رشد میکرد و با من بزرگ میشد و یه چرک در وجودم بود و تا 30 سالگی ادامه داشت و یه اتفاقی افتاد که من خیلی ذهنم چرخید و نسبت به پدرم عوض شد شد یعنی اون اتفاق به ظاهر بد که منو خرد کرد اما دید و فکر منو باز کرد و وقتی کم کم پدرم رو بخشیدم متوجه شدم و به یاد اوردم چه کارهایی بزرگی در حق من کرده که کمتر پدری برای فرزندش میتونسته انجام بده و انجام داده و میده . اون تمام چیزهایی که داشته به پای من ریخته و الان که مینویسم فلش بک میاد جلو چشام اما من به واسطه سالها خوراک بد ذهنی کور و کر بودم

    ————————————

    مثال دوم: رفیقم کلی فروشی لوازم جانبی موبایل داره که هم خودش وارد میکنه و هم با وارد کننده مستقیم همکاری داره و به شهرهای پخش میکنه . میگفت سعید مشتری(جزئی) میاد برای خرید سری شارژر(کلگی شارژر) و وقتی قیمت های کم من رو میبینه میگه جاهای دیگه به فلان قیمت بالاتر میدین و حتا نمونه میارن و فکر میکنن که من جنسم فیک هست و هرچه من براشون توضیح میدم میدم باور نمیکنند چون فکر میکنند گرون تره اورجینال هست و این بارها تکرار شده و منم رویه را عوض کردم و از وقتی قیمت بالاتر دادم بیشتر خیالشون راحت شده و بهتر میخرن و فکر میکنن چون بیشتر خریدن کیفیتش بهتره

    ———————————-

    مثال سوم : اینکه تو جامعه مثلا بابت شده که فلان برند کیفیت داره و بقیه به گرد پاش نمیرسن و میبینی یه برندهایی هستن که اسمشون اونقدر شناخته شده نیست ولی کیفیت خیلی خوبی دارن ولی یکی بد میگه و یکی خوب میگه و میشه متوجه شد که با ارزش گذاری از چیزی یا زدن توسر چیزی میشه اون رو در ذهنی که هیچ تصوری نداره کم و بالا کرد

    یا مثلا خیلی ها میگن و باور دارن که اسپند چشم حسود رو کور میکنه و تو خونه یا تو عروسی ها اسپند دود میکنند و یا فلان کار یا فلان دارو گیاهی یا شیمیایی بخوری فلان میشی و دقیقا همون اتفاق میوفته یا مهره مار یا دندان گرگ و … داشتن باعث جذب میشه و بقیه مطیعت بشن و یه زمانی عطری مد شده بود که خیلی هم گرون بود ( اسم عددی داشت و یادم نمیاد چیه) که این عطر رو بزنی بقیه جذبت میشن و خیلی ها میخریدن

    خیلی از این طرفداری کردن و یا مخالفت کردن ها جهت های ذهنی که بر اساس اون عمل می کنیم .

    خداروشکر

    جمعه 1 فروردین 1404

    Friday – 2025 21 March

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    علی شهناز گفته:
    مدت عضویت: 1247 روز

    بنام خدا

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته

    استاد بسیار سپاسگزارم که تو عید جلسه جدید دوره هم‌جهت رو نزاشتید و به جاش واقعا یک دوره ارزشمند هدیه برامون گذاشتید چون واقعا دوره هم جهت خیلی تمرکز بالایی میخواد سپاسگزارم

    استاد در مورد تجربه خودم دقیقا همینجوری هست

    یه مثال هم هست تحیلیل دو نفر از گل با خار

    که یکی تحلیلش اینه عجب دنیای قشنگی که بوته های خار گل دارد

    تحلیل دوم عجب دنیای زشتی که گلهای به این قشنگی پر از خار هست

    واقعا برداشت و تحلیل ما از هر اتفاقی معنا میده به اون اتفاق و به قول معروف برچسبی که ما به اتفاقات میزنیم مهمه

    استاد من تو همین چند هفته خودم یه سری آزمایشاتی انجام دادم دقیقا انتظارات و برداشتهای ما تجربیات و اتفاقات رو وارد زندگی ما میکنه مثلا من مادرم شیره انگور محلی درس میکنه من به چند نفر گفتم این شیره انگور با چوب بادام درس شده و در تشت و ظرف مسی مال 100 سال پیش که اصلیه درس شده(البته واقعی گفتم اینارو) بعد قیمتو 2 برابر شیره انگور بازار گفتم بازم طرف خرید چرا که من ذهتیت مثبتی بهش دادم در مورد خود من هم دقیقا همینه هر اتفاقی بیفته هر چقدر هم منفی باشه من وقتی ذهنیت مثبت دادم و برداشت مثبت دادم اتفاقه برا من مثبت شده

    این موضوع استاد تو فروش خیلی عالی کمک کننده هست من زیاد تو بحث فروش استفاده میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 745 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    ب ما گفتن پول بیشتر بده آش بهتر بخور

    واین شده یک باور قوی .

    ک حتما جایی ک گرونه قراره غذای بهتری بخوری یا لباسی ک گرونه جنسش خیلی عالیه

    چقد شوهرم اهمیت میده ب این موضوع وسالهاست همش چیزای گرون میخوره

    ومیگه وقتی چیزای گرون میخورم احساس میکنم درست زندگی کردم وبرای خودم ارزش قاعلم

    در مورد کسب وکارم هرچی قیمت پایینتر بگم مشتری فکر میکنه این هنر بی ارزشه و کار خاصی نکردم یا تمیز انجام نشده

    میخام اینو واسه موضوع رو توی فروشم بکار ببرم

    من دیدم جاهای گرون ک چقد سرشون شلوغه

    یک پیتزایی ک خیلی معروفه توشهرمون و شوهرم کلی ازش تعریف کرد

    دوسه بار رفتیم چقد سرش شلوغه باید منتظر باشی واسه گرفتن پیتزا و فیش غذا

    من خوشم نیومد از پیتزاش اصلا

    یا رفته بودم چرخ خیاطی بخرم فروشنده گفت همشون مثل هم هست اما مارک جک بخاطر برندش خیلی خیلی فروشش بالاست قیمتش بالاتره خیلی توی بازار ترند شده وگرنه من بعنوان یک فروشنده ای ک سالهاست دارم میفروشم وتعمیر میکنم واجناس رو میشناسم همشون یک نوع کارایی دارن همشون مثل هم هستن جنسشون

    برای معرفی کارم قیمت ها رو میخام افزایش بدم وتمرین اگهی بازرگانی رو انجام بدم از خودم و مهارتم تعریف کنم

    جهان داره منو ب سمتی میبره با نشانه ها دارم باور میکنم ک وقتی من کیفیت کارم رو بدونم براش ارزش قاعل باشم هر قیمتی بگم میخرن

    فقط مهم اینه که من چ فکری میکنم

    و درموردش با بقیه چی میگم

    مثلا میگم ارزونه مفته ک اونا بخرن

    یا میگم خیلی کیفیتش عالیه

    جدیدا دوبار اینکارو کردم قیمت دلخواهمو گفتم کیفیتش خیلی عالیه تا 5 سال اگه خراب شد بیا پسش بده طرف هم گفته اره خیلی تمیزه کارت خیلی عالیه میخامش

    سپاسگذارم استاد جان

    باهر پیش فرضی برم جلو اون اتفاق میفته همیشه همینجوری بوده

    اگه پیش فرضم از یک شخص یک کار یک مشتری خوب بوده

    خوش قولی های توی روابط

    مثلا پیش فرضم این شخص بدقول هست هربار بدقولی کرده

    پیش فرضم درمورد عشقم اینکه خیلی دست دلبازه خیلی نظرم براش مهمه و

    واقعا همینطور شده هربار

    هرچی گفتم انجام داده

    برعکس قبلا پیش فرضم این بود ک همسرم اصلا ادمیه مثل پدرم ادم بی احساس وبی تفاوت و اصلا ب زن اهمیتی نمیده

    ک این باور مخرب از مادرم رفته بود تو ذهنم هنوز هم ریشه هاش هست

    مادرم توی این موضوع خیلی احساس قربانی شدن داشت ک قربانی پدرم و شرایطش شده

    وتمام سعیش براین بوده ب من بگه شوهرت هم اینطوره بعد فهمیدم من چقد ب خودم ظلم کردم چرا بذارم هی بهم بگه هی بپذیرم

    وقتی ازشوهرم تعریف میکنم مادرم یکسری توجیهات میاره چون اینجوره چون مجبوره چون فلانه

    اما اومدم ساختم و واقعا شوهرم عشقم دست دلبازه چشم پاک و خیلی دوسم داره و نظرم براش مهمه توی همه چیز و کل تلاشش این هست باهم خوش باشیم وقتی شادم میخندم میبینم عکس العملش چجوره

    ساعتها باهم درمورد خاسته هامون باهم حرف میزنیم

    همیشه دستی شده از دستان خدا وتوی کارهام وخاسته هام بامن همراه شده و هارون شده برای موسی

    چقد این باور جدید باعث شد زندگی زیبا وارامتر بشه استاد

    همه چیز باوره

    روابط

    ثروت

    سلامتی

    خود باوری وعزت نفس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: