https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-14 01:05:402025-03-07 07:49:43درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 1
693نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
جالبه ک من چند هفته ست بعد از سااالها، کنترل ذهنم رو از دست دادم و از زمین و زمان بر من بارید
مدتها بود که با تمرمز بر خوبی ها و نکات مثبت، فقط اتفاق های خوب ب سمت من میومد اما
در حوادث اخیری ک در کشور پیش اومد و خشم و تمرمز من بر بی عدالتیها و قوانین پوسیده، از جنس همین اتفاها در همه ی ابعاد زندگی جذب من شد
دیروز مجدد شروع کردم به شکرگزاری کردن، به نوشتن داشته هام و دیدن خوبی ها
جالبه ک مدتی حتی طرز فکر و باورهای همکارانم منو اذیت میکرد
امروز در کمال خونسردی توی حیاط محیط کارم، زیر سایه ی درخت نشستم برای خودم یک بستنی خریدم و از نگاه کردن ب درختها و آسمان لذت بردم
حتی فکر نکردم ک کجام…
من به جرات میگم تا هرررجااایی که غرق افکارمون بشیم در همون منجلابیم…افکار منفی باشه احساس در گل گیر کردن بیشتر، دست و پا زدن بیهوده
اما رها باشیم و آرام، و فقط زیبایی هارو ببینیم آسوده رو ب جلو حرکت میکنیم
من الان فقط از خدا برای خودم و مردم کشورم آزادی، صلح، ثروت، رفاه، شادی، خنده های از ته دل، و حال خوب و سلامتی میخوام… اگر خواسته ی جمعی باشه همینجا برام مهیا میشه و گرنه خودش منو هدایت میکنه به مسیر خواسته هام
از شما ممنونم ک به من نکات خوب و خوب زندگی کردن رو یادآوری میکنید
در حال حاضر که دارم این کامنت رو مینویسم دارم خونه قبلی که با چند تا از دوستانم گرفتم رو پس میدم و درسی که ازش گرفتم این بود هیچ وقت احساسی عمل نکنم.
این موضوع رو گفتم که بدونید هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ روحی بسیار تحت فشار هستم (این رو هم بگم من از یه شهر خیلی کوچیک به مشهد محاجرت کردم و اینجا دارم زندگی میکنم)
ولی این فایل
وای خدای من
خیلی نیاز داشتم خیلی زیاد. چقدر من به جای اینکه به زیبایی های که در اطرافم وجود داره، داشتم به چیز هایی که ندارم توجه میکنم
خدایا بسیار ممنونم.
دوستان من تصمیم گرفتم از این لحضه به بعد فکر کنم همین یک روز رو دارم و مانند یک بچه که هر چیز کوچیک رو داره تجربه میکنه و ذوق میکنه ذوق کنم و خوشحال باشم بابت غروب خورشیدی که الان دارم نگاه میکنم بابت مکانی که دارم کار میکنم و….
جالب اینجاست که من دوره دوازده قدم رو شرکت کردم و دارم تمرین ستاره قطبی رو انجام میدم ولی الان درک کردم چگونه باید لذت ببرم از زندگیم.
میخوام این جمله رو بگم توانایی کنترل ذهن ممکنه سخت باشه ولی اگر بتونیم کنترلش کنیم
واقعا در تمامی جنبه های زندگیمون برکت و ثروت بی کرانی وارد زندگیمون میشه و از همه مهمتر همیشه حالمون خوبه.
خیلی ممنونم از شما استاد عزیز و تمامی اعضای دوست داشتنی سایت
انقدرکه این فایلها و کامنت های بچهاپرازنکات هست ک ادم نمیدونی ازکجاشروع انقدرکه باورهای مخرب توی ذهنمون هست ک نمیدونیم ازکدومش شروع کنیم
من بعدازیک سال و خورده ای تازه الان حس میکنم ظرفم بزرگ ترشده تازه هنوزیه سری مطالب رو بهتر درک میکنم.و این چندروز حس میکنم متعهد ترشدم نسبت به قانون اینکه سعی میکنم تمرکزم رو کنترل کنم ،و الان اولین دوره رو خریداری کردم دوره ی راهنمای دستیابی به رویاهاو فقط 2الی 3تافایل اول رو گوش کردم و فهمیدم ک ای وای من چقدر اشتباهات توزندگی داشتم چقدر باورهای مخرب داشتم و دارم.،
من هم این احساس قربانی شدن رو داشتم ک همیشه میگفتم من بخاطر خانواده ام بدبخت شدم بخاطر اوناخودم رو انداختم توی یک زندگی،و باشخصی واردزندگی شدم ک فرد زندگی من نبود و بعدهابه دنبال این احساس بد من احساس ترس و نگرانی ازاینده ک ایا خوشبخت میشوم یابدبخت خیلی تضادهاتوی زندگیم بوجوداومد،اماالان میگم خدایاشکرت ک اون تضادهابوجوداومد تامن خواسته هاموبهتربشناسم و تغییرکنم و بزرگتربشم و خدای مهربان منوهدایت کرد به این مسیر زمانی ک خسته و به اخرخط رسیده بودم.و زمانی ک وارد این مسیرشدم کم کم سعی کردم ک قبول کنم ک من این شرایط رو برای خودم ایجادکردم باافکارو و باورهایم،و الان ک زمان بیشتری گذشته قوانین رو بهتردرک میکنم و سعی میکنم روی خودم و ذهنم کارکنم تاب خواسته های ک میخوام برسم
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان نهایت دوست داشتنی!
اولا تشکر می کنم به خاطر این فایل که کلی برایم درس داشت و من با دیدن این فایل قانون جهان را بهتر درک کردم.
احساس عدم لیاقت:
من استاد هم لیسانس و هم فوق لیسانسم را در بخش زبان و ادبیات فارسی دری خواندم . ولی در هر دو بخش جاهای را که احساس لیاقت و عدم لیاقت داشتم را می نویسم.
روز های اولی که تازه وارد دانشگاه شده بودم از ارایه پروژه های صنفیم خیلی ترس داشتم فکر می کردم کسایی که خوب و با عالی و با اعتماد به نفس ارایه می کنند یک امر ذاتی است این ویژگی در وجود شان و اون ها آدم های خواصی اند هر وقت دانشجوهای را می دیدم که سر صنف یا در همایش های دانشگاه عالی صحبت می کنند به حسرت نگاهشون می کردم و افسوس می خوردم که کاش من هم می توانستم مثل این ها باشم. نتیجه این افکارم این میشد که روز ارایه با صدای پایین و نفسی سوخته و مظطرب پروژه بدم یادمه حین ارایه یک صدای به من نجوا می کرد که تو چطور جرات کردی در این مکان با ارزش ایستاد بشی و جلو این همه آدم با کلاس و تحصیل کرده صحبت کنی. با گوش دادن به این نجواها و پرت شدن حواسم تپش های قلبم زیاد و نفس بند می آمد سعی می کردم زودتر تمام کنم پروژه را و برم سر جایم بشینم.
ولی بعد ها که به صنف های مهارت در سخنرانی اشتراک کردم و فهمیدم عالی صحبت کردن در جمع یک امر ذاتی نه بلکه اکتسابی است و کم کم این را صبح ها که دانشگاه می رفتم با خود ذم ذمه می کردم و از سوی متن ها و نوشته های را هم که راجع به عزت نفس بود می خواندم و نکاتی را که از این نوشته ها و متن ها بهم قوت می داد، در ذهنم مرور و تکرار می کردم و این امر باعث شد که بهترین پروژه را ارایه بدم و پروژه های بعدی را هم به همین منوال.
در دوره فوق لیسان ، تصمیم گرفتم رساله ام را به بهترین شکل ممکن و عالی ارایه و دفاع کنم، روز ارایه یکی دو دقیقه مانده بود به جلسه دفاعم که دوستم گفت به دلم خورده که تو عالی ارایه می کنی ، همون لحظه گفتم این نشانه ایست از طرف خدا و با شنیدن این گپ از دوستم، قدرت عجیبی گرفته بودم استاد در تمام لحظات دفاع من کلمه ( عالی ارایه می کنم ) را در ذهنم نگاه داشتم و از سوی بعضی نکات را هم از مصاحبه آنتونی جاشوا از فایل الگو برداری از افراد موفق قسمت سه ، یاد گرفته بودم که می گفت من در پی این نیستم که کمر بند قهرمانی را بگیرم در مسابقه ی بعدیم بلکه هدفم اینه که در مسابقه بعدی باهوش تر و قوی تر برم داخل رینگ. خلاصه هدفم این نبود که من کامیاب میشم در جلسه دفاعم یا نه و یا چه نمره ای را می گیرم فقط می خواستم عالی ارایه کنم و به فکر نتیجه اصلا نبودم فقط شوق داشتم عالی ارایه کنم طوری که هم خودم لذت ببرم و هم مخاطبام، همین. و اما نتیجه دفاعم چه شد؟ من عالی ، با شوق و لذت و با قدرت ارایه کردم طوری که استاد رهنمایم و داور ها کف کرده بودند و یکی از داور ها که خیلی ریز بین نکته یاب و خیلی دقیق بود گفت بسیار عالی بود دفاع و رساله شما حتی به من گفت شما در رساله خود بعضی جاها ابداعاتی داشتید که توصیه می کنم دیگر دانشجوها هم از این به بعد در رساله های شان این نکات را مد نظر داشته باشن.
احساس قربانی:
استاد من به اسم و تخلص برادرم ( طاهر جان صدیقی) وارد سایت شدم چون ایمیل نداشتم در صورتی که اسمم منیره است اینو گفتم تا مقدمه چینی کرده باشم برای گفته هایم در نوشتن احساس قربانی داشتن. استاد من در کار های خانه خودم را قربانی دو خواهر کوچکتر از خودم که به نوبت کارهای خانه را انجام میدیم ، می شمردم، این مدل فکرم باعث شده بود که این دو نوبت های خودرا به درستی انجام ندن و حتی رفته رفته سبب شد که حتی نوبت شان را من انجام بدم که هیچ تازه مریضم یکی از آن دو شدن که باعث شد مادرم برای شان غذا بپزد، در همین حول و هوش ها بود که تصمیم گرفتم روی احساس لیاقتم کار کنم کم کم هدایتی بر خوردم به نوشته های از بچه در رابطه به احساس قربانی شدن از داخل کانال تلگرامی خانواده صمیمی عباس منش و هم چنان فایل زندگی در بهشت قسمت260 و تصمیم گرفتم روی این نکته تمرکزی کار کنم و ذهنم را از کار نکردن خواهرام، بردارم و به نکات مثبت شان بگذارم این امرسبب شد که آهسته آهسته یکی از خواهرام نوبت کاریش را به بهترین وجه حتی بهتر از آن چه تصور می کردم انجام دهد و دیگریش هم به اندازه کنترول ذهنم داره کارهاش شکر خدا خوب شده میره.
خدارا شکر می کنم که این متن را به موفقیت نوشتم تا نوشته بعدی شمارا به الله یکتا می سپارم. شاد و آرام باشید در پناه رب.
«به نام خداوند باحال مهربان و خوشحال و به نام خدایی که دلش بیشتر از همه میخواد ما پیشرفت کنیم و بالا بریم قوربون خدا برم»،
و تشکر از خدا و بی نهایت بخاطره وجود گوهربارتون و قوربون شما استاد عزیز و محترم و و خانم شایسته عزیز و واقعا بی نظیر با این دقت و نکته ینجی و آموزشی که شما به ما میدهید ،
سلام و درورد خداوند و جاری شدن نعمتهای لحظه افزون بر شما استاد عزیز و خانم شایسته گل،
استاد من نت برداری میکنم همیشه از حرفهاتون تا در جملات کوتاه برای خودم هر لحظه مرور کنم،
البته استاد شما همیشه به ما آموزش میدید و در و گوهر از حرفها و عملیات شما سمت زندگی ما روانه روانه و جاری میشه که واقعا هر چقدر سپاسگزارتون باشیم کم،
اما اینبار شما نزدیک به زبان خودم صحبت کردید شما و مریم جون با مثال ورزشی که زدید چون من و همسرم ورزشی هستیم همسرم عضو تیم ملی قایقرانی هر سال و خودمم رشته ام ارشد فیزیولوژی ورزشی و ورزش میکنم اینارو گفتم تا خدمتتون این مطلب رو بگم که همزبانی نزدیکتر و درک بیشتر شد برام،
هزاران بار ازتون ممنونم،
چون من در دایره چرخشی عدم اراده در رژیم گرفتن و تعهد به قانون سلامتی با تمام وجود این همه آگاهی و نعمت و وقت و انرژی و موقعیت در زندگیم میچرخیدم چرا نمیتونم متعهد قانون سلامتی دوره استاد باشم،
تا اینکه الان فرمودید تو در همین لحظه خوب باش کم کم با صبوری و سیر کردن تکامل و لذت بردن از مسیر و شکر گزاری و امیدواری و کنترل تمرکزت و ذهنت پیروز میشی،
هدفنتو در نزدیکترین حالت ممکن در لحظه خردو کوچک و آسان و دست یافتنی کن تا ببینی تونستی و استاد من امروز قند کمتر مصرف کردم الهی شکر ،
شما نور خدابازم به زندگی ما روشنایی دادیدو به ما آموزشی عملی محکم و بی نظیری دادید الهی شکر بخاطره وجود شما صد هزار بار،
من خلاصه چیزهایی که برداشت کردم خدمتتون مینویسم تا تکراری باش برای خودم:
موفقیت نیازی به توانایی خارقالعاده و ارث پدری هنگفت و شرایط بی نقص نداره ،به تلاش و تکرار هست و صد البته تلاشی که با باور خوب و درست و خدایی و نورانی و پر از امیدواری شکرگزاری و تسلیم بودن و تواضع و همه چیو به فال نیک گرفتن اینکه خدا مارو دوست داره عاشق پیشرفت ماست و ما چه قدرت بی نظیری مثل خودش داریم و هستیم، لذت بردن از مسیر،خندیدن شادی کردن آسان گرفتن و منعطف بودن رها بودن و رها کردن و مهربان بودن با خود و همه اجسام اطرافمون چه آنهایی که میبینیم چه نمیبینیم،
و اینکه همه چی رو خدا در درون ما کامل به ما داده و شدنییت همه چی و این فوقالعاده هست که ما کامل هستیم و اگر هم با حال خدایی و بی نظیری خودمون تلاشی درست و آسان و لذتمندانه کنیم اینکه اطمینان داشته باشیم از قبل همه چی وجود داره ما باید فقط با عشق ورزیدن و شکرگزاری و افکار مثبت برشون داریم،
به اینصورت که صد البته که ما هم میتوانیم از درون خودمون گوهرهای وحودمون رو بیرون بیاریم نمایان کنیم صیقل بدیم و نسام دهیم که بقیه هم میتوانند راه و چراغ همدیگه باشیم بصورت عملی،
و نکته بعدی اینکه هنر یعنی طی کردن مسیر و فقط در لحظه ماندن با شادی و اطمینان قلبی به اینکه خدا خوب کارو میخواد اون بیشتر از ما عاشقمون هست و ما هم مدام و همواره و در لحظه شاکرو امیدوار متواضع تسلیمو عاشق باشیم،
تحسین کنیم و تعریف و تمجید کنیم به خودمون افتخار کنیم از نقطه ای که هستیم لذت ببریم،مدام بهتر عمل کنیم و ذهنمونو مثبت پر بار شدنی با اطمینان و یقین به قدرت تکخداوند جلو ببریم چون پیروزی مال ماست همیشه،
استاد ممنونم از فیلمبرداری تون ممنونم که آنقدر شما همیشه به ما ارزش دادید و نکته و مطلب اموزشپادید مارو زنده کردید فرمودید از الآنم راضی باش خداوند بهت بیشتر میده ابنمدرس بود اصلا فوق تصور شما به ما هر لحظه زندگی میبخشید فرمودید حتی زمانی که کنار ساحل در بندر عباس راه میرفتید و مدام خوشحال بودید به به چه صفاتی به به ادملذت میبره ,استاد این فضای دریا و شن نرم و سفید و آفتاب خدا ابرهای صاف و اسمان ابی و آدمهای خوب و کسانی که دارن از دریا و نعمتهای خدا لذت میبرن و رها هستن و شما با عشق برای ما فیلم میگیرید اموزشمون میدید تمکزمون رو روی تصاویر مثبت و زیبا میبرید و آموزشهای عملی عالی به ما میدیداخه چطوری اصلا اندازه نمیشه براش بزارم از تشکری که ازتون میخواهم کنم و از خانم شایسته عزیزمون و خداوند مهربانمون،
الهیییییی دوستت دارم خدایااااا شکرت
استاد ممنونیم ازتون تنتون سلامت الهی عمرتون با عزتتر و طولانی تر و مستدامتر .
چی بگم از این فایل فوق العاده زیبا که اینقدر نکات مثبت و قشنگ داره و اینقدر چه از کلام شما استاد و مریم خانم و هم از زبان تصاویر میشه نکته مثبت و زیبا گفت و دراورد که نهایتی نداره، الله اکبر! استاد عزیزم همین اول حرفم بگم که هم کلی حالم و انرژیم توپ شد و اصلا غرررق در دنیای شما شده بودم و حال میکردم واسه خودم با تصاویر زیبا و حرفاتون هم کلی جاهایی میخندیدم و ذوق میکردم از اتفاقات و نکات این فایل فوق العاده (شکلک خنده) اونجایی که برای اولین بار اون دو فروند جت جنگنده (F15 و F16) بینهایت زیبا و عشق من از اون بالا رد شدن و صدای مهیب و بینهایت زیبای موتورهای جتشون فضا رو در هم میشکنه و دیوار صوتی رو پاره میکنه، و شما داشتین با خانم شایسته صحبت میکردین، من یه آن پیش خودم داشتم شوخی و خنده بازی درون خودم میکردم و میگفتم الله اکبر آمریکا حمله کرد!!! (خنده : ) ) ) ) بخوابید رو زمین! ))) یا مثلا یا خدااا الان یهو چی شد مثلا لشکر نیروی هوایی واسه صحبت ها و پایه دوربین استاد و خانم شایسته الان اومده اونجا واسه شناسایی و رهگیری هدف!!! (خنده) مزاح میکنم، خیلی لحظات فوق العاده و خوبی بود برام دیدن و شنیدن این فایل از تک تک لحظاتش استفاده کردم و حالم عالی بود! غیر از اینکه بینهایت نکته داره و میتونم بگم و توی توضیحات ازمون خواستید که مثال هایی بزنیم، استاد چقدددر دلم میخواد بگم اینو که من چقدر نشانه ها میبینم تو این روزها و میخواستم توی این فایل هم از خودم ردی به جا گذاشته باشم و انشاالله تمرینات دوره ها مخصوصا دوره بی نظیر «شیوه حل مسائل زندگی» که غوغایی در من بپا کرده و منو با خودم و خدای خودم و جهان آشتی داده چرا که بصورت خیلی واضح و شفاف و اونم بخاطر باز هم آگاهی ها و نکات ریز و درشتی که از صحبتهای شما استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان توی تمام این مدتهای آشناییم با شما متوجهشون شدم و یاد گرفتم که تیز و هوشیار و گوش به زنگ باشم! یاد گرفتم چطوری و کجاها به چه شکل حواسم به نشانه ها باشه و متوجه همه اتفاقات و شرایط و نکات دور و اطرافم باشم و به سادگی نگذرم و این تمرین و این حواس جمع بودنه کم کم در من رشد کرد و بهتر و بهتر شده در صورتی که قبلا اون اوایل یا تو حالت های روحی مختلف زیاد متوجه نبودم یا دقت نمیکردم یا بیخیال میشدم و میگفتم شانسیه! گذریه! حساس نشو! استادان بی نظیر من پی بردم بعد از مدتهااا که همین نشانه های کوچیک همین اتفاقات دور و برم همین به وضوح رسیدنه و دیدن اینکه انگار داره یه اتفاقایی واسم میوفته و من به وضوح میرسم هی که قبلا تشنه و در به در دنبال همین حس و حالت میگشتم درونم و مثال هم زده بودم از خودم که شما استاد نازنینم توی آپدیت دوره و دوره ها و فایلای مختلف جدید راجع بهش صحبت میکردید و این جمله “آره آره انگار داره یه اتفاقاتی واسم میوفته که قبلا نمیدیدم یا متوجهشون نبودم” رو هی با خودم میگفتم و میومد تو ذهنم، و درکش کردم قشنگ! و واقعا استاد عزیزم متوجه شدم که به همون چرخ دنده ریزه و تیکه های پازل مثال زدنتون رو که همیشه خدا دنبالش بودم و میگفتم چرا هیچی نمیشه واسه من چرا پیدا نمیکنم چرا چی چرا فلان! بالاخره پیدا کردم و به وضوح رسیدم و قشنگ درک کردم ایرادهای کارم و نشتی هام کجاهاست و کجاها بوده و آشغالا رو چطوری و کجاها زیر مبل قایم کردم! قررررربونت برم با خودتو مثال هات و در اوج سادگی و زیبایی کلامت بهترین استاد (و استادان) دنیا هستین، دستان پاک خدا روی زمین هستین مگه میشه بهترین نباشین!!! پی بردم که پاشنه آشیلم باورهای مخربم و آشغال های زیر مبل و نشتی های انرژیم، اولیش احساس قربانی شدن! و بعد هم احساس عدم لیاقت! (این دو تا مهم ترین و اصلی ترین هستند)، و بعد روابط… عدم کنترل خشمم.. کم شدن میزان عزت نفس و اعتماد به نفسم.. سرزنش کردن هام.. خود تحقیری.. و و و.. همه بصورت زنجیر وار به هم وصل شدن و تمام جوانب زندگیمو درگیر و متشنج کردند که علت اصلیشون همون دو باور قربانی شرایط و همه چیز شدن و عدم لیاقت بوده و هست! که باورای مخرب دیگه در مورد ثروت و سلامتی و ضعف شخصیتی و .. از این دو نشات میگرفته واسم و خیلی بهتر و سر راست تر از وقتی این موضوع رو متوجه شدم به واسطه دوره بینظیر و فوق العاده آپدیت شده «شیوه حل مسائل زندگی» ایراد ها و باگ های خودمو پیدا کردم و دارم ادامه میدم و بینهایت خدارو شکر کردم و نفس راحتی میتونم بگم کشیدم تو این مدت چون الان جنس دریافت آگاهی هام و برداشت هام از صحبتاتون و نتایج و شهود و وضوحم با قبل فرق کرده واقعا و من همیشه بخدا دنبال این بودم استاد! اگر گاهی توی فایلای چه رایگان یا محصولات مینالیدم و شکوه میکردم و دنبال راه حل و جواب میگشتم و همش یه احساس گنگی و گیجی و قفل بودن داشتم تو شرایط مختلف و تو صبحتای شما، اینقدر خوشحالم که بالاخره منم تونستم و به نتیجه هر چند بسیار کوچک اما آگاهانه! و با هوشیاری و وضوح واقعا! که بهش پی بردم به این نکات اساسی و پیدا کردن این باورها و کدهای معیوب! خیلی خدارو شکر کردم و حالم بهتر شده تو این روزها. و حتی دوست داشتم سوای اینکه بارها مثال ها و اشاره هایی زدید توی فایلای مختلف چه رایگان و چه محصولات من جمله خود این فایل رایگان، بازم ازتون درخواست کنم که تا میشه از این دو احساس و باور یعنی «قربانی شرایط شدن» و «عدم لیاقت» هنوزم بزنید و هی بزنید و بزنید و بزنییییید و مثال بیارید توی صحبتاتون و محتوای بینهایت ارزشمند هم رایگان و هم دوره هاتون. اینو اضافه کردم گفتم تا یادم نرفته زود بگمش و بنویسمش لای حرفام.
استاد باورتون نمیشه اینقدر نشانه و تجربه های مختلف تو همین روزهای اخیر دیدم و کسب کردم که هی به وضوح بیشتر برسم، چه مثبت و چه منفی ( منفی به لحاظ کنترل نکردن ورودی هام و کنترل نکردن احساسم و هم پشت گوش انداختن!) مثلا همین ظهر امروز یه ناخواسته واسم پیش اومد که خیلی بد بود واسم و حالم رو به شدت بد کرد و با وجود اینکه کلی به خودم دلداری میدادم و سعیم بر این بود که خودمو ذهنمو کنترل کنم و هی به حرفای شما فکر میکردم و توجهمو میذاشتم روی نکات مثبت و انجام کاری دیگه، اما آخرش به درستی کنترلش نکردم و قطعا این نیاز به تمرین و ممارست بیشتر داره تا هی توش بهتر بشم به امید خدا، و میخواستم بگم نتیجشم سریعا دیدم و یه گردن و سر درد عصبی که تا توی کمرم بردش بهم دست داد و با خوابیدن نهایتا و پیگیر فایلای شما شدن و تمرکز روی صحبتهای شما الان، بهتر و بهتر شدم و کاملا از بین رفت! شکرت خدا جونم.
وااااااای در مورد پینگ پونگ چقددددددر میخواستم بگم و هم مثال بزنم از خودم و کوچیکیام و نکات این فایل و بازی شما نفس هاااا! یادم میاد که ما همیشه این بازی رو سال ها قبل تو دوران طفولیت و هم مدرسه تا نوجوانی انجام میدادیم با خانواده و دایی هام همیشه و بچه های فامیل که دور هم بودیم همیشه یادش بخیر، استاد چقدر کیف میکنم که بهترین وسایل و ادوات رو برای هر چیز زندگیتون تهیه میکنید و استفاده میکنید و واقعا تفاوت و ارزش ابزار با کیفیت و بی کیفیت رو کاملا درک میکنید و متوجهش هستید، چون ما هم خانوادتا همینطوری بودیم و هستیم من خودم که واویلام اصلا یعنی دیگه به قول شما از اونور بوم یا خر میوفتم همیشه! (خنده) ازبس که کمال گرا بودم و هستم ولی بهتر شدم از وقتی با شما آشنا شدم و دارم روی خودم کار میکنم.
مثلا تو مثال عدم لیاقت یا حتی دلسوزی هم بخوام اسمشو بذارم مثالم رو، یادمه خیلی عالی بودم توی بازی پینگ پونگ و استاد مثل شما برند ها و تجهیزات رو خوب میشناختیم و اصلا حرفه ای هااا بازی میکردیم و میز و راکت هامون خوب بودن ولی نه اِستیگای معروف سوئدی! (میز و راکت های شما STIGA هستند که بهترین برند بازی تنیس روی میز در جهان هست) و فقط یکی از داداشای بزرگم یکی دو راکت استیگای اصل داشت که قدیمی و نیمه کهنه هم شده بودند و واقعا هیولا بودند اصلا دستت میگرفتی و کیفیت لایه های روییش و هم چوبش خدا بود و باهاش چه ضربه های کاری و فوق حرفه ای و تله و گول زنکی به قول معروف و به قول شما و خانم شایسته عزیز که نمیزدیم، ضربات کات دار هیولا و ضربات برگشتی و نرم و حالا اصطلاحات بازی و این رشته رو درست یادم نیست دیگه خیلی سال پیش بازی میکردیم چیزی حدود بیست و اندی یا سی سال پیش، یادمه جلوی بعضی حریفام خیلی عالی و خوب ظاهر میشدم مثل هم سن و سالهام یا حتی بزرگ تر از خودم ولی یکی دو تا از دایی هام و همینطور داداشام بازیشون خیلی حرفه ای و خوب بود و چلنج نفس گیر میذاشتیم مثل خود شما و خانم شایسته که واقعا از دیدن بازیتون نمیدونید چقدر کیف کردم و لذت بردم! واقعا عالی بازی کردید یعنی دقیقا گاهی حس میکردم دارم مسابقه ورزشی این رشته رو میبینم بین دو ورزشکار حرفه ای و قهرمانی! بعد استاد یادم میاد گاهی که خیلی خوب عمل میکردم و چند ست پیاپی و یا بازی رو کامل میبردم به خودم غره میشدم (غرور و هم کمال گرایی و هم عدم لیاقت!) و هم اینکه یه جور حس ترحم و دلسوزی بهم دست میداد (که منشاءش فکر میکنم احساس قربانی شدن و همچنین دلسوزی بیجا مثل همون فایل به کبوترها غذا ندهیم یا به فقرا کمک نکنیم) و به محض اینکه اینطور حسی بهم دست میداد اصلا قابلیت هام ضعیف میشد و افول میکرد و جهان هم چپ و راست بهم ضربه هاش و نتایج این حسای بد و چک و لغد هاش رو وارد میکرد! (خنده) و پیش خودم میگفتم عجب اشتباهی کردما که شل گرفتم یا دلم سوخت واسه طرف ببین دیگه نمیشه جمش کنم بازی رو حتی بازیهای بعدی با حریف جدید رو! و واقعا اینا نمونه عینی از مثال های خود خودمه. ضمن اینکه دوست داشتم و میخواستم با دیدن بازی شما دو نازنین نکاتی رو هم بگم بیشتر به خانم شایسته عزیز دل، چون شما استاد عزیزم ناقلا تشریف دارید (خنده و بازم خنده ) و از نوع راکت گرفتن دستتون و حالت های گرفتن و تسلط بر روی میز و موقعیت مکانیتون خواستم اینو بگم که خانم شایسته در جریان باشند که به این نکات استاد توجه کنند و راکت رو به شیوه استاد اگر مقدور هست دستتشون بگیرن (البته ممکنه بخاطر ظرافت و فیزیک پنجه و مچ دست و انگشتان اونطور نگرفتند و اذیت میشن) چون به اون حالتی که خودتون گرفتید خب خیلی توی ضربه زدن های مختلف و دفاع و پاد ضربه زدن ها به مشکل میخورید و هم اینکه بیشتر اذیت میشید به لحاظ تسلط داشتن و تحرک و انرژی صرف کردن. چون یکی از نکات کلیدی این رشته این هست که هرچی دست و ضربه زدن ها با راکت خوابیده تر باشه یعنی زاویه هرچی کوچکتر و تنگ تر باشه این بازی و موقعیت برای حریف هی سخت تر و سخت تر میشه و سخت میشه توپ ها رو دفع یا جواب داد، یعنی خانم شایسته نازنین شما تا اون حد آخرای دسته راکت رو نگیرید و اون انگشتی رو که استاد دیدین انگشت شصتش و انگشت چهارم (اشاره) رو کجا میذاره پشت راکت و تقریبا کل دسته راکت تا حتی روی خود قسمتی از پایین صفحه صاف راکت رو اون انگشت شصت و انگشت مخصوصا اشاره پوشونده (منظورم انگشتی که روی صفحه ای از راکت که ضربات بکهند میزنیم)، این خیلی خیلی نکته کلیدی و مهمی هستا خانم شایسته عزیزم ; ) هرچی شما دسته راکت رو از ته بگیرید هی بیشتر، قاعدتا ضربات شما با زاویه بیشتر و رو به هوا تر میره موقع جواب دادن و ضربه وارد کردن به حریف و فورهند و بکهند ها و خب میدونید دیگه این موضوع توی ورزش پینگ پونگ به این معنیه که عملا آدم دو دستی بازی رو تقدیم حریف بکنه و هی موقعیت بهتر و راحت تری برای حریف جور کردن هست، پس لطفا نگاه دست استاد کنید و ببینید چجور راکت رو اولا دست میگیرن و هم اینکه تا میتونید تمرین کنید و مطالعه کنید حتی و نکته یاد بگیرید راجع به خوابوندن ضربات و هی ضربات رو با زاویه کم و تنگ تر زدن و راکت هاتون هم که دیگه ماشالا هیولاس و به بهترین شکل ممکن میتونید ضربات سمی و خفن بزنید که هی شتاب توپ و کیفیت ضربه و قوانین فیزیک برای حریف رو سخت تر کنید (خنده) (استاد من فرار کنم احساس میکنم الانه که بذارید دنبالم و بخواین گیرم بیارید و خفم کنید) : ))) (خنده)
دیگه اینکه همیشه توی این ورزش ضربات بکهند سخت تر و چالش برانگیز تر هستند تا فورهند، یعنی هم برای ضربه زننده و هم برای حریف که چطور و کجای زمین توپ رو بندازید که حریف بخواد بیشتر فورهند بزنه یا بکهند، و اینم یه نکته خیلی مهمه. ولی با این وجود واقعا بازیتون عالی بود و حض کردم بخدا از بازیتون مخصوصا که با وجود این نکات هر دو تون عالی بازی کردید، استاد بکهند ها رو هم خوب میزد و معلوم بود اطلاعات و تجربش توی این زمینه بیشتره و شما هم عالی و فوق العاده بازی کردید خانم شایسته، فقط اگر این نکات رو بیشتر رعایت کنید مخصوصا موقع بکهند زدناتون دقت کردم بخاطر همون شیوه راکت به دست گرفتنتون و ضربات رو بیشتر بلند کردن و رو به هوا کردن توپ، هم جواب دادنتون به حریف سخت تر میشه برای شما و هم اینکه موقعیت سمی و خطرناکی رو برای حریف جور میکنید که میتونه ضربه های اتمام کننده و حالا اصطلاحش یادم نمیاد چی میگفتیم بهش، آبشار بود، لوپ بود نمیدونم دقیق یادم نیست، اونجور موقیت ها رو راحت تر برای حریف جور میکنید و میتونه با ضربات کاری و سریع به یه جور حالتِ خوابونده که عرض کردم توپ رو با زاویه پایین و تنگ و همینطور دقت و قدرت بیشتری بخوابونه تو زمین شما مخصوصا مخصوصا با این راکت های سمی و نرم STIGA.
واااای یادم میاد یه بار چلنج گذاشته بودیم و جمع همه جمع بود و دو سه تا راکت ایرانی داغون و بی کیفیت داشتیم که بیشتر اونا دست ماها بچه ها بود و اون با کیفیت تر ها که مال داداشتم بودن و استیگا بودن رو خیییلی کم به ماها میدادن که خراب نشن یا نزنیم بشکونیم و گوشه میز مثلا نخوره ابر و لاستیک روش خراب بشه، خلاصه با یکی از دایی هام که فوق حرفه ای بازی میکرد چند سانس بازی کرده بودم و هر دو خسته هم بودیم و خیس عرق، و ما خونمون بزرگه مخصوصا اتاق پذیراییمون که میز پینگ پونگ رو اونجا میذاشتیم و بازی میکردیم، یه راکت ایرانی آشغال و تازه داغون هم دستم افتاده بود که خیلی سنگین بود و لایه و چسبش هم تقریبا خراب شده بود و اصن یه وضعی که نگم براتون، گاهی با چوب خالی بازی میکردیم و حتی توپ ها میشکست ازبس راکت داغون بود و لایه نداشت! (خندههههه) آقا خلاصه توپ رو سمی زده بودم و داییم خسته بود و اومد ضربه بزنه یخرده اشتباه کرد و توپ بیشتر بلند شد و رو به هوا اومد سمت زمین من، خب موقعیت واسه همون ضربه های محکم و قدرتی مهیا شده بود برای من دیگه منم خودمو آماده کردم که یه ضربه کاری و سنگین بزنم دستمو بردم بالا که بزنم و ضربه رو زدمممم و آقا راکت از دستم که حسابی خیس عرق شده بودم در نری و بری بگیری اصابت کنی گوشه پیشونی داییم و بعدم بخوری تو پنجره اتاق و شیشه پنجره اومد پایین و خرد شد!!!!!!!!!!! (وای خدا مردممممممممم از خندههههههههههههه !!!!!!!!) : ))))))))))))) یعنی خدا رحم کرد به داییم بلای ناجوری سرش نیومد ولی گوشه پیشونیش یکم برامده شد و خلاصه بازی جمع شد دیگه و منم فررررررار و دایی بدو و من بدو (خندهههه) : d d d
ضمن اینکه طبق اشاره ام به اون دو فروند جت جنگنده فوق العاده که عشق منن و شاید پیش خودتون یا دوستان بگن چجوری و از کجا متوجه شدی و اصلا بهش توجه کردی : ) ، دوست داشتم به این مهارت کلیدی و مهم و علاقه شدیدم به این حوزه نظامی و عملیات هوایی هم اشاره ای کرده باشم و به لیاقت خودم بیافزایم و گوشزد کنم برای اعتماد به نفسم که یادم بیاد من چقدر عالی عمل کردم توی مخصوصا خدمت سربازیم توی نیرو هوایی ارتش که بودم و فرماندهان ارتش و پادگان محل های خدمتم هم به این موضوع همیشه اشاره میکردند که اعجوبه ای هستم برای خودم و بخاطر اینکه توی دروس نظامی و مهارت های شناسایی و حالتهای مختلف خطرات هوایی و علائم جنگنده ها و مدلشون بینهایت عالی عمل میکردم از سرتیپ خلبانان تا سایر فرماندهان ارتش بهم تشویقی و مدال افتخار و لوح تقدیر دریافت میکردم، سوای اینکه درجه نظامی تشویقی هم توی مدت خدتم دریافت کردم که اون درجه به مثل منی که سرباز صفر بودم و مدرک دانشگاهی نداشتم اعطا نمیشه معمولا و فقط بخاطر مهارت و ارزشی که ایجاد کرده بودم بهم تعلق گرفته بود اون درجه نظامی.
بینهایییییییییییت دوستون دارم و عاشقتون هستم و خیلی خوشحالم که اومدم این حرفارو گفتم و حسمو گفتم و ردی هم از خودم به جا گذاشتم، در صورتی که ذهنم به شدت مقاومت داشت و همش حالت تنبلی و بی رمقی و بی حوصلگی داشت و مدام میگفت بابا حالا ول کن حالا چی میخوای بگی و حوصله داری و الان میخوای چندین ساعت وقت بذاری هی بنویسی! منم که دیگه مچشو خوب گرفتم و به قولی بعد از مخصوصا کار کردن روی فایلای اخیر و دوره بینظیر شیوه حل مسائل و تمرینات بهتر هم شدم و مجاب میکنم خودمو که انجامش بدم و حرفمو بزنم و ردی به جا بذارم.
استاد عزیزم و خانم شایسته با محبت خیلی دوست داشتم در مورد اینکه چرا با وجود اینکه خیلی چیزا متوجه شدم از خودم و کشف کردم به صورت ریشه ای مخصوصا از وقتی دوره شیوه حل مسائل رو کار میکنم(نسخه آپدیت شدش رو)، اینقدررر هنوز سختمه بعضی کارها و انجام تمرینات! و با وجود اینکه میدونم باید چیکار کنم و سر مچ خودمو اون نشتی ها و آشغالا رو گرفتم به قول معروف که ایرادهامو فهمیدم، ولی هنوز و همیشه یه حس بیخیالی و اینکه انگار دوست ندارم خوشبخت بشم موفق بشم پولدار بشم و کلا بها بدم به خودم و انگیزه داشته باشم برای موفقیت و عطش داشته باشم! چرا اینجور نیستم و همیشه یه حالت سر سنگینی و اینکه بابا ولش کن بیخیال ثروت و خوشبختی شو باهام هست!!! میتونم درخواست کنم بیشتر در این رابطه توضیح بدین و یا فایل آماده کنین و بگین ایرادم برمیگرده بیشتر به چی که اینجورم و همچین حسی دارم؟؟ آیا چیزی غیر از همون باورها و باگ هام هست که در مورد مثلا عدم لیاقت و حس قربانی شدن دارم، یا خیر؟
سپاسگزارم.
سپاس بیکران از شما استادِ عزیزم، خانم شایسته نازنین و همه شما خوبان، ممنون از توجهتون. ( یه قلب گنده!)
سلام خدمت استاد بزرگوارم و مریم جون که همیشه فایل ها رو با وجودش زیبا تر میکنه
این فایل برای من چکیده ای از دوره احساس لیاقت کشف قوانین 12 قدم و دیگر دورهای استاد بود.چه قددددر بعضی از فایل های رایگان شما ارزشمنده و برای من تکمیل کننده و مکمل محصولات شماست .
داشتم فکر میکردم اگر من همین یه فایل و بنشینم عمیق گوش بدم فکر کنم عمل کنم چه قدددر متحول تر میشم چه قدر نتایج بیشتری میگیرم
اصلا داشتم فکر میکردم رو همین یه فایل بیان یه ماه وقت بزارم همینو بفهممش عمیق.
یه چند وقتی شده بود که همش عجله داشتم حالا کدوم دوره رو کار کنم احساس لیاقت کشف قوانین 12 قدم کدو کدوم و بنشینم از اول مرور کنم.ولی دیگه نمیخوام برای درک دور ها و مفهوم قانون عجله کنم واقعا همین فایل و بفهمم نصف را رو رفتم … استاد جان شما واقعا بینظیری کلام شما فهم شما زبان شما فرای یک آموزش هست عمق وجود شما بی نهایته باید خیلی درکم بالا بره که معنای کلام و آموزش های شما رو به صورت دقیق تر بگیرم و در عمل اجرا کنم ممنونم ازتون
خیلی ممنونم خداروشکر که نشانه روزانتون باکامنت من بود.
ببینید دقیقا اصلا همینکامنی کهمن نوشتم هم انکار قیلبم کفت بنویسمچونچند وقتی بود کامنت نمینوشتم.
الان چند روزیه که باز میگم برم دوره احساس لیاقت چون خیلی مهمه اما باز یه ندایی میگه عجله نکن برای الانه تو فلان فایل از اون دوره کار میکنه.مثلا الان فکر میکنم بیشترین باوری که بهش نیاز دارم باور فراوانی وکنترل ذهنه دو تا فایل انتخاب کردم یکی همین فایل یکی یه فایل دیگه ومیخوام تا یک ماه شایدم بیشتر رواین دو فایل کار کنم .
سلام به خانواده ی عزیزم و استاد گرامی و مریم نازنینم ..
خدارو بسیار شکر میکنم بابت اینکه اول صبح من رو هدایت کرد تا درسهایی رو از زبان شما به من بده ..
در تمامی فایل هایی که در سایت قرار میدید ومن با شور و شوق نگاه میکنم خودم رو کنار شما میبینم و احساس میکنم در بهشتی که زندگی میکنید همه همیشه هستن و ظاهرا شما دونفر هستید بارها وبارها من کنار درختان زیبا نشسته ام بارها و بارها شبها کنار شما و کنا آتشی که درست کردید و نشسته اید من هم بوده ام و بارها و بارها کنار شما با آروی به مسافرت رفتم و در این فایل هم مثل همیشه بودم و زیباییها رو از نزدیک دیدم و کنار این ساحل دیدم که چقد آرامش حاکم هست ودیدم که چقد همه ی مردم خودشن هستن و ساده و بدون هیچ تجملاتی و چقد از اینکه حتی لباس هاشون هم ست نیست و خیلی ساده س همگی راحت هستن… هیچکس از نگاه کسی نگران ،عصبانی، واینکه شما دارین فیلم میگیرین راحت هستن …
نمایی از بالا که نشون دادید بسیار دیدینی و قابل تعمل هست چه منطقه ی زیبایی…
چه معماری قشنگ و به جایی بکار برده شده …چقد تمیز.. و از پارک کردن ماشین ها در بین خطوط مشخص هست که نظم و آرامش خاصی اونجا برقرار هست بدون اینکه نگهبانی باشه که ماشین هارو هدایت کنه همه قوانین رو رعایت میکنن و من مطمئن هستم که اگه ماشینی درش هم باز باشه هیچ اتفاقی براش رخ نمیده …خدایا شکرت بابت اینکه به من نشون دادی که اگه کسی در مدارش باشه مثل استاد و مریم عزیز عجیب نیست که به همچین جاهایی هدایت شد….
واما این مثال بازی و کنترل ذهن دیگه یعنی استاد تیر خلاص رها کردید…
چقد برای همه ی ما قابل لمس هست در بازی های ساده که ذهن یه بار نگرانه،یه بار مغروره،یه بار میترسه و غیره به بدترین شکل ممکن بازی تموم شده …و در بازیهای المپیک که با قهرمان ها مصاحبه میکنن عجیب همه شون میگن ما فقط به الان فکر میکنیم و ضربه ی که الان باید انجام بدم و تماااام و چقد آگاهانه و یا ناآگاهانه قانون رو خوب رعایت میکنن..
حرف هایی که در این فایل گفته شد و همزمان بازی رو نشون میدادید دقیقا این قانون رو بیان میکرد که هرچی فکر کنی و فرکانس به جهان بفرستی همون نتیجه رو جهان بهت برمیگردونه و جاهایی که توپ خراب میشد مشخص بود که یه فکر و یا رقابت و یا حسادت و برتری نسبت به مقابل و یا اینکه عجیبه چرا من دارم هی میبرم رو به وضوح نشون میداد.. و کاملا مشخص هست که قانون توی همین کارهای ساده مثل بازی کردن هم داره کارخودش رو بدون هیچ تغییری انجام میده ..چقد این فایل ارزشمند هست ازتون بسیار ممنونم..
سال گذشته یه پروژه ی خیلی عالی داشتم و پول خیلی خوبی بهم میدادن همش این احساس اینکه چقد جالب و کارچقد سبک هست و انقد پول دارم میگیرم و این افکار باعث شد سر یه موضوع خیلی پیش پا افتاده خودم استعفا بدم و باور کنید هنوزم میگم چرااین اتفاق افتاد و برای جهان کار راحتی بود که قانونش رو رعایت کنه ومن رو از اون فضا بیاره بیرون…
از همین بازی ساده پینگ پونگ راحت میشه فهمید جاهایی که اوضاع خراب شده دلیلش چی بوده و اگه سریع به خودت بیای چقد سریع ورق برمیگرده ..
چقد من فراموش کردم که در لحظه باید زندگی کنم وچقد من فراموش کردم که فقط کنترل ذهنم رو در دست بگیرم و قدم های بعدی رو با لذت وکمی بهتر از قبل وردارم …
بازی پینگ پونگ رو میتونی کنار همه چی بزاری مثلا روابط…. مثلا هدف..مثلا بیزینس ..مثلا میخایم بریم مسافرت …مثلا ….. چون توی همه اینا این تویی که توپ رو پرتاب میکنی باید حواست باشه که میخای این توپ چه طوری بهت برگرده…..
از هزاران دیدگاه میشه در مورد فایل صحبت کرد و استاد عزیزم من از اینکه میگفتید هر روز باید رو خودتون کار کنید من مقاومت داشتم و در این فایل به من نشون دادید که هنوز هم خودتون دارین این کار رو انجام میدید و این کار رو برای من قابل فهم تر کرد..
تحسین میکنم مریم نازنین رو که در کاری که هیچ چیزی ازش نمیدونسته حالا خیلی خوب یاد گرفته و نا امید نشده این پشتکار و اینکه خودتون در حین یادگیری تحسین میکنید به من یاد داد تا در کاری که الان میخام انجام بدم فقط قدم بعدی رو بهتر وردارم و تحسین کنم و خیلی زود یه مسافتی از قدم های کوچک اما موثر رو برداشته ام.پاگذاشتن رو ترس هایتان بسیار آموزنده وقابل تحسین هست ..
چقد همیشه ساده و راحت جلو دوربین اومدید و چقد از نگاه و صحبتتون میشه فهمید خالص و خودتون هستید…
استاد ومریم عزیزم بسیار ازتون ممنونم و از خداوند برایتان بهترین ها رو میخام ..
واقعا این فایل انقدر اموزنده هست که اگه هزار بار بشه ببینیش ویا گوش بدیش می تونی هربار یه اگاهی ازش دربیاری که آگاهت کنه به خودت به افکارت به گفتارت به عملکردت!!!
زندگی گذشته ی اکثر ما اینجوری بود که مثلا اگه صبح میخواستیم بریم دوش بگیرم اب قطع میشد یا برق قطع میشد یا ابگرمکن به هردلیلی خاموش یا خراب میشد، دیگههه تاشب بساط گله وشکایت وغر زدن و عصبانیت و..هرچی انرژی منفیه جور میشد برامون…
حالا فک کن هزاران بار رفتیم دوش بگیریم فشار آب عالی بوده، ابگرمکن سالم وگاز وبرق و اب و شامپو صابون و….همه چیز بوده اونم در حد حالی، یه سپاسگزاری خشک وخالی هم نکردیم بابتش هیچی، نیومدیم مثلا پیش خودمون یا کسی بگیم چقد دوش حال داد چقد آب گرم و عالی بود، یا چقد خوبه که تو دورانی داریم زندگی می کنیم که نیاز نیست بریم تو رودخونه و دریا وچشمه و حموم عمومی و حموم نمره و…آتیش روشن کنیم وآب گرم کنیم و کاسه کاسه آب بریزیم سرمون و با گیاهان و….سرو تنمون رو بشوریم!!!
ما تو گذشته تو خیلی از مسائل برخوردمون همین شکلی بود، برخوردی، حرفی، کسی، چیزی، شرایطی اگه بر خلاف میل ما میشد انگار مامورییت داشتیم زمین وزمان رو بهم بدوزیم تا به زور هم شد همه چیز طبق خواسته ی ما پیش بره، حالا مثل ابگرمنی که خراب شده، تاکسی که دیر اومد، ماشین پنچرشده یا یه چیزی از دستمون افتاد شکست، یا یکی سرقرار دیر رسید، یا مثلا تو بازی باختیم عقب افتادیم نمره درسی وامتحان وآزمونمون بد یا خراب شد، دیگه بیا وببین، ناهار وشام که برامون زهر مار میشد، هرکی میگفت سلام چه خبر دیگه شروع می کردیم آه وناله، غافل از اینکه با یه ناخواسته داریم قشنگ خودمون رو هل میدیم وسط جهنمی از ناخواسته ها، افکار بد، گفتار بد، اعمال بد، اتفاقات بد…
حالا شاکی هم میشدیم که ای بابا چه روز گندی، چه هفته بدی، چه ماه وسال گندی داشتیم خوب شد گذشت وتموم شد…
چندبار تو فایلهاتون شنیده بودم که میگفتید علی بی غم باشید، انقدر مسائل واتفاقات رو جدی نگیرید، یه کم بی خیالتر باشید، الان یه مدته معنی حرفهاتون رو درک میکنم، الانه که میفهمم چطور توجه به یه ناخواسته می تونه ناخواسته های زیادی برام رقم بزنه، الانه که میفهمم معنی اینکه خودت کردی خودت خواستی خودت برای خودت اینها رقم زدی یعنی چی؟
الانه که می فهمم مسئول صد درصد اتفاقات زندگیت هستی یعنی چی؟!
اینکه من بدونم حالا که اوضاع بر خلاف میلم شده چطوری ذهنم رو کنترل کنم که خودم رو از توی حال بد واین شرایط بکشم بیرون، اینکه اگاهانه وهوشیارانه شرایط رو به نفع خودم تغییر بدم، اینکه حواسمو بدم به چیزهای مثبت، به کاری که باید الان انجام بدم به کاری که درست هست، وکمکم میکنه که باقی راه رو، باقی بازی رو، باقی روز رو، باقی کارم وهدفم وخواسته ام باقی زندگیم به دلخواه من وخواسته من رقم بخوره….
چقدر این اگاهیها کمک کرده تا علی بی غم بشم، شکر خدا 80 درصد از چیزها، وشرایط وافراد، کارها ومسائل واتفاقاتی که در گذشته برای من اهمییت زیادی داشتند یا می تونستند حالمو بد کنن، منو زمین گیر کنند، بشکنند، نابود کنند، افسرده و غمگین کنند، الان ارزششون رو برای من از دست دادند،وانقدر در لحظه وفقط برای یکروز زندگی کردن برام مهم شده که همراه نفس کشیدنم زندگی که خداوند بهم هدیه داده رو نفس میکشم، شاید هنوز 20 درصد اتفاقات بتونن منو درگیر خودشون کنن ولی عمر اون درگیر شدن ذهنم بهشون خیلی کوتاه شده…
اصلا از وقتی یاد گرفتم تاحدودی فکر خدا رو بخونم و از قوانین وکاروبار جهان توسط شما استاد عزیزم آگاه شدم، به این درک رسیدم که خیلی چیزهاااا خیلی خیلی چیزهاااا، بی اهمییت تر و ناچیزتر از اونی هست که بخواد منو درگیر خودش کنه یا حالمو بد کنه…
من باید تمرکزم روی اصل باشه،اصلیکه بابتش اومدم به این دنیا..
خدارو هزاران بار شکر بابت وجود شما واین اگاهی ها که من هر روز به روح و روانم تزریق میکنم وباعث شده به ارامشی زیاد برسم..
خدارو صدهزار مرتبه شکر..
ممنونم استاد ومریم جان که با تهیه این فایلها کمکمون میکنید تا هر روز آگاهی هامون بروز رسانی بشه، و تمرکزمون روی قوانین وخودمون ومسیرمون باشه
سپاس خدا را بابًت وجود شما دو عزیز و بابت همه دوستان عزیز که با کامنت های فوق العاده انها ؛ در کنار درسهای بزرگ شما دو عزیز ، راهگشای همدیگر هستند و با کامنت ها و مثالها و ایه ها باعث درک بیشتر مطالب می شوند با مثالها مهر تایید بر اموزشها می گذارند بر قانون بدون تغییر خدا که هر لحظه جواب می دهد از کوچکترین تا بزرگترین مسئله ها ( بزرگ از دید انسان ) جواب می دهد وگرنه برای سیستم فرق نمی کند تو در حال بازی هستی یا کشف اتم ، قانون ؛ قانون أست . انچه مهم أست تقوی و توحید أست .
مریم جان شایسته ؛ که به راستی شایسته و الگو هستی برای همه ما ؛ واقعا چقدر توانا هستید چقدر تک تک قوانین را حفظ هستی که از دل این بازی چنین درسهای بزرگ و نتایج بزرگی گرفتی و به ما یاد اور شدی خود من به شخصه اگر ساعتها فکر می کرد م و چنین صورت مسئله یا موضوعی به من داده ؛ عمرا اگر می توانستم یک درس را بگویم واقعا از ته دل شما را تحسین می کنم و من هم برای وجود شما در این سایت و در این مسیر از خدا سپاسگذارم ؛ وجود شما این مسیر اموزش و این سایت را زیباتر کردن أست ؛ وجود هر دوی شما پاینده و سلامت باشد در پناه الله یکتا .
من دو سه بار این فایل را زمان کار گوش دادم مطالب مهم و ارزشمند این فایل که برای شرایط کنونی من بسیار اموزنده أست :
١- هر کار و فعالیتی را اگر هیچی هم ازش نمی دانم؛ اگر برای پیشرفت کار یا سلامتی یا تفریح لازم أست شروع کنم استمرار داشته باشم ؛ استعداد زیاد لازم نیست اگر یک نفر انجام داده من هم می توانم با استمرار و تمرین انجام دهم . این همزمان شد برای من که در حال یادگیری یک نرم افزار جدید هستم فیلم اموزش ان را دو سه بار نگاه کردم و گفتم سخته من نمی تونم داشتم پشیمون می شدم با دیدن این فایل گفتم از اول شروع می کنم و هر شب یک دستور یاد بگیرم کافیه من می تونم
٢- در هیج کاری عجله نکنم بیخیالی هم طی نکنم اهسته و پیوسته برم ؛ انجام کاری را به تاخیر ندازم هول هم نزنم یک شبه تموم کنم برای همین نرم افزار و یا دوره های خریداری شده از سایت برای خودم زمان معقولی را تعیین کنم
٣- افراد موفق در زمینه کاری خودم را ، همکاران موفق ، یا هر شخص موفقی را تحسین و تشویق کنم و در یاد دادن انچه می دانم به دیگران خسیس نباشم
۴- حس قربانی بودن نداشته باشم در لحظه باشم و هر لحظه هم ذهنم را کنترل کنم که در هر چیزی فقط خوبی ببینم . این مخصوص همین روزای من أست که باید کاری را تحویل می دادیم و داشتم کنترل ذهن را از دست می دادم که همه کار را من کردم و تحسین و تشویق ها برای دیگری شد .
۵- باور کنم که من لایق هستم هر شرایط خوب ، نعمت خوب و یا ثروت خوب که دارم حق من أست و هماهنگ با شرایطم هست همه ادمها به یک نسبت به نعمت ها دسترسی دارند و بر حسب شرایط کنترل ذهن از ان برخوردار می شوند یا از دست می دهند دلسوزی معنی ندارد دلسوزی یعنی دور شدن خودم
۶- شرایط کاری و موجود را می شود جوری نگاه کرد که از انچه هست لذت ببریم و با لذت بردن روز به سوی هدف باشیم ، مثل نگاه کردن مریم جون به توب و راکت به عنوان یک تیم . یادم باشد این حس خوب أست که نتایج خوب را می اورد .
خدایا شکر برای این سایت ارزشمند و درسهای بزرگ که در زمان مناسب اموزشها و ایده های لازم را به ما نشان می دهد و انگیزه بیشتر می گیریم برای ماندن در این راه و ادامه دادن خدایا تمام عزیزان در سایت الهی را در مسیر پر از برکت و رزق و سلامتی قرار بده
استاد عزیزم سلام
جالبه ک من چند هفته ست بعد از سااالها، کنترل ذهنم رو از دست دادم و از زمین و زمان بر من بارید
مدتها بود که با تمرمز بر خوبی ها و نکات مثبت، فقط اتفاق های خوب ب سمت من میومد اما
در حوادث اخیری ک در کشور پیش اومد و خشم و تمرمز من بر بی عدالتیها و قوانین پوسیده، از جنس همین اتفاها در همه ی ابعاد زندگی جذب من شد
دیروز مجدد شروع کردم به شکرگزاری کردن، به نوشتن داشته هام و دیدن خوبی ها
جالبه ک مدتی حتی طرز فکر و باورهای همکارانم منو اذیت میکرد
امروز در کمال خونسردی توی حیاط محیط کارم، زیر سایه ی درخت نشستم برای خودم یک بستنی خریدم و از نگاه کردن ب درختها و آسمان لذت بردم
حتی فکر نکردم ک کجام…
من به جرات میگم تا هرررجااایی که غرق افکارمون بشیم در همون منجلابیم…افکار منفی باشه احساس در گل گیر کردن بیشتر، دست و پا زدن بیهوده
اما رها باشیم و آرام، و فقط زیبایی هارو ببینیم آسوده رو ب جلو حرکت میکنیم
من الان فقط از خدا برای خودم و مردم کشورم آزادی، صلح، ثروت، رفاه، شادی، خنده های از ته دل، و حال خوب و سلامتی میخوام… اگر خواسته ی جمعی باشه همینجا برام مهیا میشه و گرنه خودش منو هدایت میکنه به مسیر خواسته هام
از شما ممنونم ک به من نکات خوب و خوب زندگی کردن رو یادآوری میکنید
نور باشید
سلام استاد و تمامی دوستان عزیزم
در حال حاضر که دارم این کامنت رو مینویسم دارم خونه قبلی که با چند تا از دوستانم گرفتم رو پس میدم و درسی که ازش گرفتم این بود هیچ وقت احساسی عمل نکنم.
این موضوع رو گفتم که بدونید هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ روحی بسیار تحت فشار هستم (این رو هم بگم من از یه شهر خیلی کوچیک به مشهد محاجرت کردم و اینجا دارم زندگی میکنم)
ولی این فایل
وای خدای من
خیلی نیاز داشتم خیلی زیاد. چقدر من به جای اینکه به زیبایی های که در اطرافم وجود داره، داشتم به چیز هایی که ندارم توجه میکنم
خدایا بسیار ممنونم.
دوستان من تصمیم گرفتم از این لحضه به بعد فکر کنم همین یک روز رو دارم و مانند یک بچه که هر چیز کوچیک رو داره تجربه میکنه و ذوق میکنه ذوق کنم و خوشحال باشم بابت غروب خورشیدی که الان دارم نگاه میکنم بابت مکانی که دارم کار میکنم و….
جالب اینجاست که من دوره دوازده قدم رو شرکت کردم و دارم تمرین ستاره قطبی رو انجام میدم ولی الان درک کردم چگونه باید لذت ببرم از زندگیم.
میخوام این جمله رو بگم توانایی کنترل ذهن ممکنه سخت باشه ولی اگر بتونیم کنترلش کنیم
واقعا در تمامی جنبه های زندگیمون برکت و ثروت بی کرانی وارد زندگیمون میشه و از همه مهمتر همیشه حالمون خوبه.
خیلی ممنونم از شما استاد عزیز و تمامی اعضای دوست داشتنی سایت
آرزوی بهترینا رو برای همتون دارم.
سلام ب استادعزیزم و خانواده ی بزرگ عباسمنش
انقدرکه این فایلها و کامنت های بچهاپرازنکات هست ک ادم نمیدونی ازکجاشروع انقدرکه باورهای مخرب توی ذهنمون هست ک نمیدونیم ازکدومش شروع کنیم
من بعدازیک سال و خورده ای تازه الان حس میکنم ظرفم بزرگ ترشده تازه هنوزیه سری مطالب رو بهتر درک میکنم.و این چندروز حس میکنم متعهد ترشدم نسبت به قانون اینکه سعی میکنم تمرکزم رو کنترل کنم ،و الان اولین دوره رو خریداری کردم دوره ی راهنمای دستیابی به رویاهاو فقط 2الی 3تافایل اول رو گوش کردم و فهمیدم ک ای وای من چقدر اشتباهات توزندگی داشتم چقدر باورهای مخرب داشتم و دارم.،
من هم این احساس قربانی شدن رو داشتم ک همیشه میگفتم من بخاطر خانواده ام بدبخت شدم بخاطر اوناخودم رو انداختم توی یک زندگی،و باشخصی واردزندگی شدم ک فرد زندگی من نبود و بعدهابه دنبال این احساس بد من احساس ترس و نگرانی ازاینده ک ایا خوشبخت میشوم یابدبخت خیلی تضادهاتوی زندگیم بوجوداومد،اماالان میگم خدایاشکرت ک اون تضادهابوجوداومد تامن خواسته هاموبهتربشناسم و تغییرکنم و بزرگتربشم و خدای مهربان منوهدایت کرد به این مسیر زمانی ک خسته و به اخرخط رسیده بودم.و زمانی ک وارد این مسیرشدم کم کم سعی کردم ک قبول کنم ک من این شرایط رو برای خودم ایجادکردم باافکارو و باورهایم،و الان ک زمان بیشتری گذشته قوانین رو بهتردرک میکنم و سعی میکنم روی خودم و ذهنم کارکنم تاب خواسته های ک میخوام برسم
دوستدارشمااسماء
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان نهایت دوست داشتنی!
اولا تشکر می کنم به خاطر این فایل که کلی برایم درس داشت و من با دیدن این فایل قانون جهان را بهتر درک کردم.
احساس عدم لیاقت:
من استاد هم لیسانس و هم فوق لیسانسم را در بخش زبان و ادبیات فارسی دری خواندم . ولی در هر دو بخش جاهای را که احساس لیاقت و عدم لیاقت داشتم را می نویسم.
روز های اولی که تازه وارد دانشگاه شده بودم از ارایه پروژه های صنفیم خیلی ترس داشتم فکر می کردم کسایی که خوب و با عالی و با اعتماد به نفس ارایه می کنند یک امر ذاتی است این ویژگی در وجود شان و اون ها آدم های خواصی اند هر وقت دانشجوهای را می دیدم که سر صنف یا در همایش های دانشگاه عالی صحبت می کنند به حسرت نگاهشون می کردم و افسوس می خوردم که کاش من هم می توانستم مثل این ها باشم. نتیجه این افکارم این میشد که روز ارایه با صدای پایین و نفسی سوخته و مظطرب پروژه بدم یادمه حین ارایه یک صدای به من نجوا می کرد که تو چطور جرات کردی در این مکان با ارزش ایستاد بشی و جلو این همه آدم با کلاس و تحصیل کرده صحبت کنی. با گوش دادن به این نجواها و پرت شدن حواسم تپش های قلبم زیاد و نفس بند می آمد سعی می کردم زودتر تمام کنم پروژه را و برم سر جایم بشینم.
ولی بعد ها که به صنف های مهارت در سخنرانی اشتراک کردم و فهمیدم عالی صحبت کردن در جمع یک امر ذاتی نه بلکه اکتسابی است و کم کم این را صبح ها که دانشگاه می رفتم با خود ذم ذمه می کردم و از سوی متن ها و نوشته های را هم که راجع به عزت نفس بود می خواندم و نکاتی را که از این نوشته ها و متن ها بهم قوت می داد، در ذهنم مرور و تکرار می کردم و این امر باعث شد که بهترین پروژه را ارایه بدم و پروژه های بعدی را هم به همین منوال.
در دوره فوق لیسان ، تصمیم گرفتم رساله ام را به بهترین شکل ممکن و عالی ارایه و دفاع کنم، روز ارایه یکی دو دقیقه مانده بود به جلسه دفاعم که دوستم گفت به دلم خورده که تو عالی ارایه می کنی ، همون لحظه گفتم این نشانه ایست از طرف خدا و با شنیدن این گپ از دوستم، قدرت عجیبی گرفته بودم استاد در تمام لحظات دفاع من کلمه ( عالی ارایه می کنم ) را در ذهنم نگاه داشتم و از سوی بعضی نکات را هم از مصاحبه آنتونی جاشوا از فایل الگو برداری از افراد موفق قسمت سه ، یاد گرفته بودم که می گفت من در پی این نیستم که کمر بند قهرمانی را بگیرم در مسابقه ی بعدیم بلکه هدفم اینه که در مسابقه بعدی باهوش تر و قوی تر برم داخل رینگ. خلاصه هدفم این نبود که من کامیاب میشم در جلسه دفاعم یا نه و یا چه نمره ای را می گیرم فقط می خواستم عالی ارایه کنم و به فکر نتیجه اصلا نبودم فقط شوق داشتم عالی ارایه کنم طوری که هم خودم لذت ببرم و هم مخاطبام، همین. و اما نتیجه دفاعم چه شد؟ من عالی ، با شوق و لذت و با قدرت ارایه کردم طوری که استاد رهنمایم و داور ها کف کرده بودند و یکی از داور ها که خیلی ریز بین نکته یاب و خیلی دقیق بود گفت بسیار عالی بود دفاع و رساله شما حتی به من گفت شما در رساله خود بعضی جاها ابداعاتی داشتید که توصیه می کنم دیگر دانشجوها هم از این به بعد در رساله های شان این نکات را مد نظر داشته باشن.
احساس قربانی:
استاد من به اسم و تخلص برادرم ( طاهر جان صدیقی) وارد سایت شدم چون ایمیل نداشتم در صورتی که اسمم منیره است اینو گفتم تا مقدمه چینی کرده باشم برای گفته هایم در نوشتن احساس قربانی داشتن. استاد من در کار های خانه خودم را قربانی دو خواهر کوچکتر از خودم که به نوبت کارهای خانه را انجام میدیم ، می شمردم، این مدل فکرم باعث شده بود که این دو نوبت های خودرا به درستی انجام ندن و حتی رفته رفته سبب شد که حتی نوبت شان را من انجام بدم که هیچ تازه مریضم یکی از آن دو شدن که باعث شد مادرم برای شان غذا بپزد، در همین حول و هوش ها بود که تصمیم گرفتم روی احساس لیاقتم کار کنم کم کم هدایتی بر خوردم به نوشته های از بچه در رابطه به احساس قربانی شدن از داخل کانال تلگرامی خانواده صمیمی عباس منش و هم چنان فایل زندگی در بهشت قسمت260 و تصمیم گرفتم روی این نکته تمرکزی کار کنم و ذهنم را از کار نکردن خواهرام، بردارم و به نکات مثبت شان بگذارم این امرسبب شد که آهسته آهسته یکی از خواهرام نوبت کاریش را به بهترین وجه حتی بهتر از آن چه تصور می کردم انجام دهد و دیگریش هم به اندازه کنترول ذهنم داره کارهاش شکر خدا خوب شده میره.
خدارا شکر می کنم که این متن را به موفقیت نوشتم تا نوشته بعدی شمارا به الله یکتا می سپارم. شاد و آرام باشید در پناه رب.
«به نام خداوند باحال مهربان و خوشحال و به نام خدایی که دلش بیشتر از همه میخواد ما پیشرفت کنیم و بالا بریم قوربون خدا برم»،
و تشکر از خدا و بی نهایت بخاطره وجود گوهربارتون و قوربون شما استاد عزیز و محترم و و خانم شایسته عزیز و واقعا بی نظیر با این دقت و نکته ینجی و آموزشی که شما به ما میدهید ،
سلام و درورد خداوند و جاری شدن نعمتهای لحظه افزون بر شما استاد عزیز و خانم شایسته گل،
استاد من نت برداری میکنم همیشه از حرفهاتون تا در جملات کوتاه برای خودم هر لحظه مرور کنم،
البته استاد شما همیشه به ما آموزش میدید و در و گوهر از حرفها و عملیات شما سمت زندگی ما روانه روانه و جاری میشه که واقعا هر چقدر سپاسگزارتون باشیم کم،
اما اینبار شما نزدیک به زبان خودم صحبت کردید شما و مریم جون با مثال ورزشی که زدید چون من و همسرم ورزشی هستیم همسرم عضو تیم ملی قایقرانی هر سال و خودمم رشته ام ارشد فیزیولوژی ورزشی و ورزش میکنم اینارو گفتم تا خدمتتون این مطلب رو بگم که همزبانی نزدیکتر و درک بیشتر شد برام،
هزاران بار ازتون ممنونم،
چون من در دایره چرخشی عدم اراده در رژیم گرفتن و تعهد به قانون سلامتی با تمام وجود این همه آگاهی و نعمت و وقت و انرژی و موقعیت در زندگیم میچرخیدم چرا نمیتونم متعهد قانون سلامتی دوره استاد باشم،
تا اینکه الان فرمودید تو در همین لحظه خوب باش کم کم با صبوری و سیر کردن تکامل و لذت بردن از مسیر و شکر گزاری و امیدواری و کنترل تمرکزت و ذهنت پیروز میشی،
هدفنتو در نزدیکترین حالت ممکن در لحظه خردو کوچک و آسان و دست یافتنی کن تا ببینی تونستی و استاد من امروز قند کمتر مصرف کردم الهی شکر ،
شما نور خدابازم به زندگی ما روشنایی دادیدو به ما آموزشی عملی محکم و بی نظیری دادید الهی شکر بخاطره وجود شما صد هزار بار،
من خلاصه چیزهایی که برداشت کردم خدمتتون مینویسم تا تکراری باش برای خودم:
موفقیت نیازی به توانایی خارقالعاده و ارث پدری هنگفت و شرایط بی نقص نداره ،به تلاش و تکرار هست و صد البته تلاشی که با باور خوب و درست و خدایی و نورانی و پر از امیدواری شکرگزاری و تسلیم بودن و تواضع و همه چیو به فال نیک گرفتن اینکه خدا مارو دوست داره عاشق پیشرفت ماست و ما چه قدرت بی نظیری مثل خودش داریم و هستیم، لذت بردن از مسیر،خندیدن شادی کردن آسان گرفتن و منعطف بودن رها بودن و رها کردن و مهربان بودن با خود و همه اجسام اطرافمون چه آنهایی که میبینیم چه نمیبینیم،
و اینکه همه چی رو خدا در درون ما کامل به ما داده و شدنییت همه چی و این فوقالعاده هست که ما کامل هستیم و اگر هم با حال خدایی و بی نظیری خودمون تلاشی درست و آسان و لذتمندانه کنیم اینکه اطمینان داشته باشیم از قبل همه چی وجود داره ما باید فقط با عشق ورزیدن و شکرگزاری و افکار مثبت برشون داریم،
به اینصورت که صد البته که ما هم میتوانیم از درون خودمون گوهرهای وحودمون رو بیرون بیاریم نمایان کنیم صیقل بدیم و نسام دهیم که بقیه هم میتوانند راه و چراغ همدیگه باشیم بصورت عملی،
و نکته بعدی اینکه هنر یعنی طی کردن مسیر و فقط در لحظه ماندن با شادی و اطمینان قلبی به اینکه خدا خوب کارو میخواد اون بیشتر از ما عاشقمون هست و ما هم مدام و همواره و در لحظه شاکرو امیدوار متواضع تسلیمو عاشق باشیم،
تحسین کنیم و تعریف و تمجید کنیم به خودمون افتخار کنیم از نقطه ای که هستیم لذت ببریم،مدام بهتر عمل کنیم و ذهنمونو مثبت پر بار شدنی با اطمینان و یقین به قدرت تکخداوند جلو ببریم چون پیروزی مال ماست همیشه،
استاد ممنونم از فیلمبرداری تون ممنونم که آنقدر شما همیشه به ما ارزش دادید و نکته و مطلب اموزشپادید مارو زنده کردید فرمودید از الآنم راضی باش خداوند بهت بیشتر میده ابنمدرس بود اصلا فوق تصور شما به ما هر لحظه زندگی میبخشید فرمودید حتی زمانی که کنار ساحل در بندر عباس راه میرفتید و مدام خوشحال بودید به به چه صفاتی به به ادملذت میبره ,استاد این فضای دریا و شن نرم و سفید و آفتاب خدا ابرهای صاف و اسمان ابی و آدمهای خوب و کسانی که دارن از دریا و نعمتهای خدا لذت میبرن و رها هستن و شما با عشق برای ما فیلم میگیرید اموزشمون میدید تمکزمون رو روی تصاویر مثبت و زیبا میبرید و آموزشهای عملی عالی به ما میدیداخه چطوری اصلا اندازه نمیشه براش بزارم از تشکری که ازتون میخواهم کنم و از خانم شایسته عزیزمون و خداوند مهربانمون،
الهیییییی دوستت دارم خدایااااا شکرت
استاد ممنونیم ازتون تنتون سلامت الهی عمرتون با عزتتر و طولانی تر و مستدامتر .
به نام خدای مهربون
چی بگم از این فایل فوق العاده زیبا که اینقدر نکات مثبت و قشنگ داره و اینقدر چه از کلام شما استاد و مریم خانم و هم از زبان تصاویر میشه نکته مثبت و زیبا گفت و دراورد که نهایتی نداره، الله اکبر! استاد عزیزم همین اول حرفم بگم که هم کلی حالم و انرژیم توپ شد و اصلا غرررق در دنیای شما شده بودم و حال میکردم واسه خودم با تصاویر زیبا و حرفاتون هم کلی جاهایی میخندیدم و ذوق میکردم از اتفاقات و نکات این فایل فوق العاده (شکلک خنده) اونجایی که برای اولین بار اون دو فروند جت جنگنده (F15 و F16) بینهایت زیبا و عشق من از اون بالا رد شدن و صدای مهیب و بینهایت زیبای موتورهای جتشون فضا رو در هم میشکنه و دیوار صوتی رو پاره میکنه، و شما داشتین با خانم شایسته صحبت میکردین، من یه آن پیش خودم داشتم شوخی و خنده بازی درون خودم میکردم و میگفتم الله اکبر آمریکا حمله کرد!!! (خنده : ) ) ) ) بخوابید رو زمین! ))) یا مثلا یا خدااا الان یهو چی شد مثلا لشکر نیروی هوایی واسه صحبت ها و پایه دوربین استاد و خانم شایسته الان اومده اونجا واسه شناسایی و رهگیری هدف!!! (خنده) مزاح میکنم، خیلی لحظات فوق العاده و خوبی بود برام دیدن و شنیدن این فایل از تک تک لحظاتش استفاده کردم و حالم عالی بود! غیر از اینکه بینهایت نکته داره و میتونم بگم و توی توضیحات ازمون خواستید که مثال هایی بزنیم، استاد چقدددر دلم میخواد بگم اینو که من چقدر نشانه ها میبینم تو این روزها و میخواستم توی این فایل هم از خودم ردی به جا گذاشته باشم و انشاالله تمرینات دوره ها مخصوصا دوره بی نظیر «شیوه حل مسائل زندگی» که غوغایی در من بپا کرده و منو با خودم و خدای خودم و جهان آشتی داده چرا که بصورت خیلی واضح و شفاف و اونم بخاطر باز هم آگاهی ها و نکات ریز و درشتی که از صحبتهای شما استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان توی تمام این مدتهای آشناییم با شما متوجهشون شدم و یاد گرفتم که تیز و هوشیار و گوش به زنگ باشم! یاد گرفتم چطوری و کجاها به چه شکل حواسم به نشانه ها باشه و متوجه همه اتفاقات و شرایط و نکات دور و اطرافم باشم و به سادگی نگذرم و این تمرین و این حواس جمع بودنه کم کم در من رشد کرد و بهتر و بهتر شده در صورتی که قبلا اون اوایل یا تو حالت های روحی مختلف زیاد متوجه نبودم یا دقت نمیکردم یا بیخیال میشدم و میگفتم شانسیه! گذریه! حساس نشو! استادان بی نظیر من پی بردم بعد از مدتهااا که همین نشانه های کوچیک همین اتفاقات دور و برم همین به وضوح رسیدنه و دیدن اینکه انگار داره یه اتفاقایی واسم میوفته و من به وضوح میرسم هی که قبلا تشنه و در به در دنبال همین حس و حالت میگشتم درونم و مثال هم زده بودم از خودم که شما استاد نازنینم توی آپدیت دوره و دوره ها و فایلای مختلف جدید راجع بهش صحبت میکردید و این جمله “آره آره انگار داره یه اتفاقاتی واسم میوفته که قبلا نمیدیدم یا متوجهشون نبودم” رو هی با خودم میگفتم و میومد تو ذهنم، و درکش کردم قشنگ! و واقعا استاد عزیزم متوجه شدم که به همون چرخ دنده ریزه و تیکه های پازل مثال زدنتون رو که همیشه خدا دنبالش بودم و میگفتم چرا هیچی نمیشه واسه من چرا پیدا نمیکنم چرا چی چرا فلان! بالاخره پیدا کردم و به وضوح رسیدم و قشنگ درک کردم ایرادهای کارم و نشتی هام کجاهاست و کجاها بوده و آشغالا رو چطوری و کجاها زیر مبل قایم کردم! قررررربونت برم با خودتو مثال هات و در اوج سادگی و زیبایی کلامت بهترین استاد (و استادان) دنیا هستین، دستان پاک خدا روی زمین هستین مگه میشه بهترین نباشین!!! پی بردم که پاشنه آشیلم باورهای مخربم و آشغال های زیر مبل و نشتی های انرژیم، اولیش احساس قربانی شدن! و بعد هم احساس عدم لیاقت! (این دو تا مهم ترین و اصلی ترین هستند)، و بعد روابط… عدم کنترل خشمم.. کم شدن میزان عزت نفس و اعتماد به نفسم.. سرزنش کردن هام.. خود تحقیری.. و و و.. همه بصورت زنجیر وار به هم وصل شدن و تمام جوانب زندگیمو درگیر و متشنج کردند که علت اصلیشون همون دو باور قربانی شرایط و همه چیز شدن و عدم لیاقت بوده و هست! که باورای مخرب دیگه در مورد ثروت و سلامتی و ضعف شخصیتی و .. از این دو نشات میگرفته واسم و خیلی بهتر و سر راست تر از وقتی این موضوع رو متوجه شدم به واسطه دوره بینظیر و فوق العاده آپدیت شده «شیوه حل مسائل زندگی» ایراد ها و باگ های خودمو پیدا کردم و دارم ادامه میدم و بینهایت خدارو شکر کردم و نفس راحتی میتونم بگم کشیدم تو این مدت چون الان جنس دریافت آگاهی هام و برداشت هام از صحبتاتون و نتایج و شهود و وضوحم با قبل فرق کرده واقعا و من همیشه بخدا دنبال این بودم استاد! اگر گاهی توی فایلای چه رایگان یا محصولات مینالیدم و شکوه میکردم و دنبال راه حل و جواب میگشتم و همش یه احساس گنگی و گیجی و قفل بودن داشتم تو شرایط مختلف و تو صبحتای شما، اینقدر خوشحالم که بالاخره منم تونستم و به نتیجه هر چند بسیار کوچک اما آگاهانه! و با هوشیاری و وضوح واقعا! که بهش پی بردم به این نکات اساسی و پیدا کردن این باورها و کدهای معیوب! خیلی خدارو شکر کردم و حالم بهتر شده تو این روزها. و حتی دوست داشتم سوای اینکه بارها مثال ها و اشاره هایی زدید توی فایلای مختلف چه رایگان و چه محصولات من جمله خود این فایل رایگان، بازم ازتون درخواست کنم که تا میشه از این دو احساس و باور یعنی «قربانی شرایط شدن» و «عدم لیاقت» هنوزم بزنید و هی بزنید و بزنید و بزنییییید و مثال بیارید توی صحبتاتون و محتوای بینهایت ارزشمند هم رایگان و هم دوره هاتون. اینو اضافه کردم گفتم تا یادم نرفته زود بگمش و بنویسمش لای حرفام.
استاد باورتون نمیشه اینقدر نشانه و تجربه های مختلف تو همین روزهای اخیر دیدم و کسب کردم که هی به وضوح بیشتر برسم، چه مثبت و چه منفی ( منفی به لحاظ کنترل نکردن ورودی هام و کنترل نکردن احساسم و هم پشت گوش انداختن!) مثلا همین ظهر امروز یه ناخواسته واسم پیش اومد که خیلی بد بود واسم و حالم رو به شدت بد کرد و با وجود اینکه کلی به خودم دلداری میدادم و سعیم بر این بود که خودمو ذهنمو کنترل کنم و هی به حرفای شما فکر میکردم و توجهمو میذاشتم روی نکات مثبت و انجام کاری دیگه، اما آخرش به درستی کنترلش نکردم و قطعا این نیاز به تمرین و ممارست بیشتر داره تا هی توش بهتر بشم به امید خدا، و میخواستم بگم نتیجشم سریعا دیدم و یه گردن و سر درد عصبی که تا توی کمرم بردش بهم دست داد و با خوابیدن نهایتا و پیگیر فایلای شما شدن و تمرکز روی صحبتهای شما الان، بهتر و بهتر شدم و کاملا از بین رفت! شکرت خدا جونم.
وااااااای در مورد پینگ پونگ چقددددددر میخواستم بگم و هم مثال بزنم از خودم و کوچیکیام و نکات این فایل و بازی شما نفس هاااا! یادم میاد که ما همیشه این بازی رو سال ها قبل تو دوران طفولیت و هم مدرسه تا نوجوانی انجام میدادیم با خانواده و دایی هام همیشه و بچه های فامیل که دور هم بودیم همیشه یادش بخیر، استاد چقدر کیف میکنم که بهترین وسایل و ادوات رو برای هر چیز زندگیتون تهیه میکنید و استفاده میکنید و واقعا تفاوت و ارزش ابزار با کیفیت و بی کیفیت رو کاملا درک میکنید و متوجهش هستید، چون ما هم خانوادتا همینطوری بودیم و هستیم من خودم که واویلام اصلا یعنی دیگه به قول شما از اونور بوم یا خر میوفتم همیشه! (خنده) ازبس که کمال گرا بودم و هستم ولی بهتر شدم از وقتی با شما آشنا شدم و دارم روی خودم کار میکنم.
مثلا تو مثال عدم لیاقت یا حتی دلسوزی هم بخوام اسمشو بذارم مثالم رو، یادمه خیلی عالی بودم توی بازی پینگ پونگ و استاد مثل شما برند ها و تجهیزات رو خوب میشناختیم و اصلا حرفه ای هااا بازی میکردیم و میز و راکت هامون خوب بودن ولی نه اِستیگای معروف سوئدی! (میز و راکت های شما STIGA هستند که بهترین برند بازی تنیس روی میز در جهان هست) و فقط یکی از داداشای بزرگم یکی دو راکت استیگای اصل داشت که قدیمی و نیمه کهنه هم شده بودند و واقعا هیولا بودند اصلا دستت میگرفتی و کیفیت لایه های روییش و هم چوبش خدا بود و باهاش چه ضربه های کاری و فوق حرفه ای و تله و گول زنکی به قول معروف و به قول شما و خانم شایسته عزیز که نمیزدیم، ضربات کات دار هیولا و ضربات برگشتی و نرم و حالا اصطلاحات بازی و این رشته رو درست یادم نیست دیگه خیلی سال پیش بازی میکردیم چیزی حدود بیست و اندی یا سی سال پیش، یادمه جلوی بعضی حریفام خیلی عالی و خوب ظاهر میشدم مثل هم سن و سالهام یا حتی بزرگ تر از خودم ولی یکی دو تا از دایی هام و همینطور داداشام بازیشون خیلی حرفه ای و خوب بود و چلنج نفس گیر میذاشتیم مثل خود شما و خانم شایسته که واقعا از دیدن بازیتون نمیدونید چقدر کیف کردم و لذت بردم! واقعا عالی بازی کردید یعنی دقیقا گاهی حس میکردم دارم مسابقه ورزشی این رشته رو میبینم بین دو ورزشکار حرفه ای و قهرمانی! بعد استاد یادم میاد گاهی که خیلی خوب عمل میکردم و چند ست پیاپی و یا بازی رو کامل میبردم به خودم غره میشدم (غرور و هم کمال گرایی و هم عدم لیاقت!) و هم اینکه یه جور حس ترحم و دلسوزی بهم دست میداد (که منشاءش فکر میکنم احساس قربانی شدن و همچنین دلسوزی بیجا مثل همون فایل به کبوترها غذا ندهیم یا به فقرا کمک نکنیم) و به محض اینکه اینطور حسی بهم دست میداد اصلا قابلیت هام ضعیف میشد و افول میکرد و جهان هم چپ و راست بهم ضربه هاش و نتایج این حسای بد و چک و لغد هاش رو وارد میکرد! (خنده) و پیش خودم میگفتم عجب اشتباهی کردما که شل گرفتم یا دلم سوخت واسه طرف ببین دیگه نمیشه جمش کنم بازی رو حتی بازیهای بعدی با حریف جدید رو! و واقعا اینا نمونه عینی از مثال های خود خودمه. ضمن اینکه دوست داشتم و میخواستم با دیدن بازی شما دو نازنین نکاتی رو هم بگم بیشتر به خانم شایسته عزیز دل، چون شما استاد عزیزم ناقلا تشریف دارید (خنده و بازم خنده ) و از نوع راکت گرفتن دستتون و حالت های گرفتن و تسلط بر روی میز و موقعیت مکانیتون خواستم اینو بگم که خانم شایسته در جریان باشند که به این نکات استاد توجه کنند و راکت رو به شیوه استاد اگر مقدور هست دستتشون بگیرن (البته ممکنه بخاطر ظرافت و فیزیک پنجه و مچ دست و انگشتان اونطور نگرفتند و اذیت میشن) چون به اون حالتی که خودتون گرفتید خب خیلی توی ضربه زدن های مختلف و دفاع و پاد ضربه زدن ها به مشکل میخورید و هم اینکه بیشتر اذیت میشید به لحاظ تسلط داشتن و تحرک و انرژی صرف کردن. چون یکی از نکات کلیدی این رشته این هست که هرچی دست و ضربه زدن ها با راکت خوابیده تر باشه یعنی زاویه هرچی کوچکتر و تنگ تر باشه این بازی و موقعیت برای حریف هی سخت تر و سخت تر میشه و سخت میشه توپ ها رو دفع یا جواب داد، یعنی خانم شایسته نازنین شما تا اون حد آخرای دسته راکت رو نگیرید و اون انگشتی رو که استاد دیدین انگشت شصتش و انگشت چهارم (اشاره) رو کجا میذاره پشت راکت و تقریبا کل دسته راکت تا حتی روی خود قسمتی از پایین صفحه صاف راکت رو اون انگشت شصت و انگشت مخصوصا اشاره پوشونده (منظورم انگشتی که روی صفحه ای از راکت که ضربات بکهند میزنیم)، این خیلی خیلی نکته کلیدی و مهمی هستا خانم شایسته عزیزم ; ) هرچی شما دسته راکت رو از ته بگیرید هی بیشتر، قاعدتا ضربات شما با زاویه بیشتر و رو به هوا تر میره موقع جواب دادن و ضربه وارد کردن به حریف و فورهند و بکهند ها و خب میدونید دیگه این موضوع توی ورزش پینگ پونگ به این معنیه که عملا آدم دو دستی بازی رو تقدیم حریف بکنه و هی موقعیت بهتر و راحت تری برای حریف جور کردن هست، پس لطفا نگاه دست استاد کنید و ببینید چجور راکت رو اولا دست میگیرن و هم اینکه تا میتونید تمرین کنید و مطالعه کنید حتی و نکته یاد بگیرید راجع به خوابوندن ضربات و هی ضربات رو با زاویه کم و تنگ تر زدن و راکت هاتون هم که دیگه ماشالا هیولاس و به بهترین شکل ممکن میتونید ضربات سمی و خفن بزنید که هی شتاب توپ و کیفیت ضربه و قوانین فیزیک برای حریف رو سخت تر کنید (خنده) (استاد من فرار کنم احساس میکنم الانه که بذارید دنبالم و بخواین گیرم بیارید و خفم کنید) : ))) (خنده)
دیگه اینکه همیشه توی این ورزش ضربات بکهند سخت تر و چالش برانگیز تر هستند تا فورهند، یعنی هم برای ضربه زننده و هم برای حریف که چطور و کجای زمین توپ رو بندازید که حریف بخواد بیشتر فورهند بزنه یا بکهند، و اینم یه نکته خیلی مهمه. ولی با این وجود واقعا بازیتون عالی بود و حض کردم بخدا از بازیتون مخصوصا که با وجود این نکات هر دو تون عالی بازی کردید، استاد بکهند ها رو هم خوب میزد و معلوم بود اطلاعات و تجربش توی این زمینه بیشتره و شما هم عالی و فوق العاده بازی کردید خانم شایسته، فقط اگر این نکات رو بیشتر رعایت کنید مخصوصا موقع بکهند زدناتون دقت کردم بخاطر همون شیوه راکت به دست گرفتنتون و ضربات رو بیشتر بلند کردن و رو به هوا کردن توپ، هم جواب دادنتون به حریف سخت تر میشه برای شما و هم اینکه موقعیت سمی و خطرناکی رو برای حریف جور میکنید که میتونه ضربه های اتمام کننده و حالا اصطلاحش یادم نمیاد چی میگفتیم بهش، آبشار بود، لوپ بود نمیدونم دقیق یادم نیست، اونجور موقیت ها رو راحت تر برای حریف جور میکنید و میتونه با ضربات کاری و سریع به یه جور حالتِ خوابونده که عرض کردم توپ رو با زاویه پایین و تنگ و همینطور دقت و قدرت بیشتری بخوابونه تو زمین شما مخصوصا مخصوصا با این راکت های سمی و نرم STIGA.
واااای یادم میاد یه بار چلنج گذاشته بودیم و جمع همه جمع بود و دو سه تا راکت ایرانی داغون و بی کیفیت داشتیم که بیشتر اونا دست ماها بچه ها بود و اون با کیفیت تر ها که مال داداشتم بودن و استیگا بودن رو خیییلی کم به ماها میدادن که خراب نشن یا نزنیم بشکونیم و گوشه میز مثلا نخوره ابر و لاستیک روش خراب بشه، خلاصه با یکی از دایی هام که فوق حرفه ای بازی میکرد چند سانس بازی کرده بودم و هر دو خسته هم بودیم و خیس عرق، و ما خونمون بزرگه مخصوصا اتاق پذیراییمون که میز پینگ پونگ رو اونجا میذاشتیم و بازی میکردیم، یه راکت ایرانی آشغال و تازه داغون هم دستم افتاده بود که خیلی سنگین بود و لایه و چسبش هم تقریبا خراب شده بود و اصن یه وضعی که نگم براتون، گاهی با چوب خالی بازی میکردیم و حتی توپ ها میشکست ازبس راکت داغون بود و لایه نداشت! (خندههههه) آقا خلاصه توپ رو سمی زده بودم و داییم خسته بود و اومد ضربه بزنه یخرده اشتباه کرد و توپ بیشتر بلند شد و رو به هوا اومد سمت زمین من، خب موقعیت واسه همون ضربه های محکم و قدرتی مهیا شده بود برای من دیگه منم خودمو آماده کردم که یه ضربه کاری و سنگین بزنم دستمو بردم بالا که بزنم و ضربه رو زدمممم و آقا راکت از دستم که حسابی خیس عرق شده بودم در نری و بری بگیری اصابت کنی گوشه پیشونی داییم و بعدم بخوری تو پنجره اتاق و شیشه پنجره اومد پایین و خرد شد!!!!!!!!!!! (وای خدا مردممممممممم از خندههههههههههههه !!!!!!!!) : ))))))))))))) یعنی خدا رحم کرد به داییم بلای ناجوری سرش نیومد ولی گوشه پیشونیش یکم برامده شد و خلاصه بازی جمع شد دیگه و منم فررررررار و دایی بدو و من بدو (خندهههه) : d d d
ضمن اینکه طبق اشاره ام به اون دو فروند جت جنگنده فوق العاده که عشق منن و شاید پیش خودتون یا دوستان بگن چجوری و از کجا متوجه شدی و اصلا بهش توجه کردی : ) ، دوست داشتم به این مهارت کلیدی و مهم و علاقه شدیدم به این حوزه نظامی و عملیات هوایی هم اشاره ای کرده باشم و به لیاقت خودم بیافزایم و گوشزد کنم برای اعتماد به نفسم که یادم بیاد من چقدر عالی عمل کردم توی مخصوصا خدمت سربازیم توی نیرو هوایی ارتش که بودم و فرماندهان ارتش و پادگان محل های خدمتم هم به این موضوع همیشه اشاره میکردند که اعجوبه ای هستم برای خودم و بخاطر اینکه توی دروس نظامی و مهارت های شناسایی و حالتهای مختلف خطرات هوایی و علائم جنگنده ها و مدلشون بینهایت عالی عمل میکردم از سرتیپ خلبانان تا سایر فرماندهان ارتش بهم تشویقی و مدال افتخار و لوح تقدیر دریافت میکردم، سوای اینکه درجه نظامی تشویقی هم توی مدت خدتم دریافت کردم که اون درجه به مثل منی که سرباز صفر بودم و مدرک دانشگاهی نداشتم اعطا نمیشه معمولا و فقط بخاطر مهارت و ارزشی که ایجاد کرده بودم بهم تعلق گرفته بود اون درجه نظامی.
بینهایییییییییییت دوستون دارم و عاشقتون هستم و خیلی خوشحالم که اومدم این حرفارو گفتم و حسمو گفتم و ردی هم از خودم به جا گذاشتم، در صورتی که ذهنم به شدت مقاومت داشت و همش حالت تنبلی و بی رمقی و بی حوصلگی داشت و مدام میگفت بابا حالا ول کن حالا چی میخوای بگی و حوصله داری و الان میخوای چندین ساعت وقت بذاری هی بنویسی! منم که دیگه مچشو خوب گرفتم و به قولی بعد از مخصوصا کار کردن روی فایلای اخیر و دوره بینظیر شیوه حل مسائل و تمرینات بهتر هم شدم و مجاب میکنم خودمو که انجامش بدم و حرفمو بزنم و ردی به جا بذارم.
استاد عزیزم و خانم شایسته با محبت خیلی دوست داشتم در مورد اینکه چرا با وجود اینکه خیلی چیزا متوجه شدم از خودم و کشف کردم به صورت ریشه ای مخصوصا از وقتی دوره شیوه حل مسائل رو کار میکنم(نسخه آپدیت شدش رو)، اینقدررر هنوز سختمه بعضی کارها و انجام تمرینات! و با وجود اینکه میدونم باید چیکار کنم و سر مچ خودمو اون نشتی ها و آشغالا رو گرفتم به قول معروف که ایرادهامو فهمیدم، ولی هنوز و همیشه یه حس بیخیالی و اینکه انگار دوست ندارم خوشبخت بشم موفق بشم پولدار بشم و کلا بها بدم به خودم و انگیزه داشته باشم برای موفقیت و عطش داشته باشم! چرا اینجور نیستم و همیشه یه حالت سر سنگینی و اینکه بابا ولش کن بیخیال ثروت و خوشبختی شو باهام هست!!! میتونم درخواست کنم بیشتر در این رابطه توضیح بدین و یا فایل آماده کنین و بگین ایرادم برمیگرده بیشتر به چی که اینجورم و همچین حسی دارم؟؟ آیا چیزی غیر از همون باورها و باگ هام هست که در مورد مثلا عدم لیاقت و حس قربانی شدن دارم، یا خیر؟
سپاسگزارم.
سپاس بیکران از شما استادِ عزیزم، خانم شایسته نازنین و همه شما خوبان، ممنون از توجهتون. ( یه قلب گنده!)
سلام خدمت استاد بزرگوارم و مریم جون که همیشه فایل ها رو با وجودش زیبا تر میکنه
این فایل برای من چکیده ای از دوره احساس لیاقت کشف قوانین 12 قدم و دیگر دورهای استاد بود.چه قددددر بعضی از فایل های رایگان شما ارزشمنده و برای من تکمیل کننده و مکمل محصولات شماست .
داشتم فکر میکردم اگر من همین یه فایل و بنشینم عمیق گوش بدم فکر کنم عمل کنم چه قدددر متحول تر میشم چه قدر نتایج بیشتری میگیرم
اصلا داشتم فکر میکردم رو همین یه فایل بیان یه ماه وقت بزارم همینو بفهممش عمیق.
یه چند وقتی شده بود که همش عجله داشتم حالا کدوم دوره رو کار کنم احساس لیاقت کشف قوانین 12 قدم کدو کدوم و بنشینم از اول مرور کنم.ولی دیگه نمیخوام برای درک دور ها و مفهوم قانون عجله کنم واقعا همین فایل و بفهمم نصف را رو رفتم … استاد جان شما واقعا بینظیری کلام شما فهم شما زبان شما فرای یک آموزش هست عمق وجود شما بی نهایته باید خیلی درکم بالا بره که معنای کلام و آموزش های شما رو به صورت دقیق تر بگیرم و در عمل اجرا کنم ممنونم ازتون
سلام به شما دوست عزیز
سپاسگزارم از متنی که نوشتید
اتفاقا در همین چند روز گذشته من هم دچار همین مسئله بودم
که کدوم دوره رو شروع کنم
عزت نفس
قدم اول
قانون آفرینش
راهنمای عملی یا …
اما در آخر فهمیدم که باید تمرکز کنم
و از هدایت خداوند کمک بگیرم
تا راحتتر و بهتر و سریعتر برسم
و هر مطلبی رو خیلی خوب درک کنم و عجله نداشته باشم
و الان که پیام شما رو هدایت شدم بهش با نشانه امروزم خوشحالم و تاییدی بر درک و آگاهی که رسیدم بهش دونستم
سلامت و پیروز باشید
در پناه خدای مهربان
خیلی ممنونم خداروشکر که نشانه روزانتون باکامنت من بود.
ببینید دقیقا اصلا همینکامنی کهمن نوشتم هم انکار قیلبم کفت بنویسمچونچند وقتی بود کامنت نمینوشتم.
الان چند روزیه که باز میگم برم دوره احساس لیاقت چون خیلی مهمه اما باز یه ندایی میگه عجله نکن برای الانه تو فلان فایل از اون دوره کار میکنه.مثلا الان فکر میکنم بیشترین باوری که بهش نیاز دارم باور فراوانی وکنترل ذهنه دو تا فایل انتخاب کردم یکی همین فایل یکی یه فایل دیگه ومیخوام تا یک ماه شایدم بیشتر رواین دو فایل کار کنم .
موفق باشید
به نام خدایی که زیباست و زیبایی ها رو دوست داره..
سلام به خانواده ی عزیزم و استاد گرامی و مریم نازنینم ..
خدارو بسیار شکر میکنم بابت اینکه اول صبح من رو هدایت کرد تا درسهایی رو از زبان شما به من بده ..
در تمامی فایل هایی که در سایت قرار میدید ومن با شور و شوق نگاه میکنم خودم رو کنار شما میبینم و احساس میکنم در بهشتی که زندگی میکنید همه همیشه هستن و ظاهرا شما دونفر هستید بارها وبارها من کنار درختان زیبا نشسته ام بارها و بارها شبها کنار شما و کنا آتشی که درست کردید و نشسته اید من هم بوده ام و بارها و بارها کنار شما با آروی به مسافرت رفتم و در این فایل هم مثل همیشه بودم و زیباییها رو از نزدیک دیدم و کنار این ساحل دیدم که چقد آرامش حاکم هست ودیدم که چقد همه ی مردم خودشن هستن و ساده و بدون هیچ تجملاتی و چقد از اینکه حتی لباس هاشون هم ست نیست و خیلی ساده س همگی راحت هستن… هیچکس از نگاه کسی نگران ،عصبانی، واینکه شما دارین فیلم میگیرین راحت هستن …
نمایی از بالا که نشون دادید بسیار دیدینی و قابل تعمل هست چه منطقه ی زیبایی…
چه معماری قشنگ و به جایی بکار برده شده …چقد تمیز.. و از پارک کردن ماشین ها در بین خطوط مشخص هست که نظم و آرامش خاصی اونجا برقرار هست بدون اینکه نگهبانی باشه که ماشین هارو هدایت کنه همه قوانین رو رعایت میکنن و من مطمئن هستم که اگه ماشینی درش هم باز باشه هیچ اتفاقی براش رخ نمیده …خدایا شکرت بابت اینکه به من نشون دادی که اگه کسی در مدارش باشه مثل استاد و مریم عزیز عجیب نیست که به همچین جاهایی هدایت شد….
واما این مثال بازی و کنترل ذهن دیگه یعنی استاد تیر خلاص رها کردید…
چقد برای همه ی ما قابل لمس هست در بازی های ساده که ذهن یه بار نگرانه،یه بار مغروره،یه بار میترسه و غیره به بدترین شکل ممکن بازی تموم شده …و در بازیهای المپیک که با قهرمان ها مصاحبه میکنن عجیب همه شون میگن ما فقط به الان فکر میکنیم و ضربه ی که الان باید انجام بدم و تماااام و چقد آگاهانه و یا ناآگاهانه قانون رو خوب رعایت میکنن..
حرف هایی که در این فایل گفته شد و همزمان بازی رو نشون میدادید دقیقا این قانون رو بیان میکرد که هرچی فکر کنی و فرکانس به جهان بفرستی همون نتیجه رو جهان بهت برمیگردونه و جاهایی که توپ خراب میشد مشخص بود که یه فکر و یا رقابت و یا حسادت و برتری نسبت به مقابل و یا اینکه عجیبه چرا من دارم هی میبرم رو به وضوح نشون میداد.. و کاملا مشخص هست که قانون توی همین کارهای ساده مثل بازی کردن هم داره کارخودش رو بدون هیچ تغییری انجام میده ..چقد این فایل ارزشمند هست ازتون بسیار ممنونم..
سال گذشته یه پروژه ی خیلی عالی داشتم و پول خیلی خوبی بهم میدادن همش این احساس اینکه چقد جالب و کارچقد سبک هست و انقد پول دارم میگیرم و این افکار باعث شد سر یه موضوع خیلی پیش پا افتاده خودم استعفا بدم و باور کنید هنوزم میگم چرااین اتفاق افتاد و برای جهان کار راحتی بود که قانونش رو رعایت کنه ومن رو از اون فضا بیاره بیرون…
از همین بازی ساده پینگ پونگ راحت میشه فهمید جاهایی که اوضاع خراب شده دلیلش چی بوده و اگه سریع به خودت بیای چقد سریع ورق برمیگرده ..
چقد من فراموش کردم که در لحظه باید زندگی کنم وچقد من فراموش کردم که فقط کنترل ذهنم رو در دست بگیرم و قدم های بعدی رو با لذت وکمی بهتر از قبل وردارم …
بازی پینگ پونگ رو میتونی کنار همه چی بزاری مثلا روابط…. مثلا هدف..مثلا بیزینس ..مثلا میخایم بریم مسافرت …مثلا ….. چون توی همه اینا این تویی که توپ رو پرتاب میکنی باید حواست باشه که میخای این توپ چه طوری بهت برگرده…..
از هزاران دیدگاه میشه در مورد فایل صحبت کرد و استاد عزیزم من از اینکه میگفتید هر روز باید رو خودتون کار کنید من مقاومت داشتم و در این فایل به من نشون دادید که هنوز هم خودتون دارین این کار رو انجام میدید و این کار رو برای من قابل فهم تر کرد..
تحسین میکنم مریم نازنین رو که در کاری که هیچ چیزی ازش نمیدونسته حالا خیلی خوب یاد گرفته و نا امید نشده این پشتکار و اینکه خودتون در حین یادگیری تحسین میکنید به من یاد داد تا در کاری که الان میخام انجام بدم فقط قدم بعدی رو بهتر وردارم و تحسین کنم و خیلی زود یه مسافتی از قدم های کوچک اما موثر رو برداشته ام.پاگذاشتن رو ترس هایتان بسیار آموزنده وقابل تحسین هست ..
چقد همیشه ساده و راحت جلو دوربین اومدید و چقد از نگاه و صحبتتون میشه فهمید خالص و خودتون هستید…
استاد ومریم عزیزم بسیار ازتون ممنونم و از خداوند برایتان بهترین ها رو میخام ..
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
واقعا این فایل انقدر اموزنده هست که اگه هزار بار بشه ببینیش ویا گوش بدیش می تونی هربار یه اگاهی ازش دربیاری که آگاهت کنه به خودت به افکارت به گفتارت به عملکردت!!!
زندگی گذشته ی اکثر ما اینجوری بود که مثلا اگه صبح میخواستیم بریم دوش بگیرم اب قطع میشد یا برق قطع میشد یا ابگرمکن به هردلیلی خاموش یا خراب میشد، دیگههه تاشب بساط گله وشکایت وغر زدن و عصبانیت و..هرچی انرژی منفیه جور میشد برامون…
حالا فک کن هزاران بار رفتیم دوش بگیریم فشار آب عالی بوده، ابگرمکن سالم وگاز وبرق و اب و شامپو صابون و….همه چیز بوده اونم در حد حالی، یه سپاسگزاری خشک وخالی هم نکردیم بابتش هیچی، نیومدیم مثلا پیش خودمون یا کسی بگیم چقد دوش حال داد چقد آب گرم و عالی بود، یا چقد خوبه که تو دورانی داریم زندگی می کنیم که نیاز نیست بریم تو رودخونه و دریا وچشمه و حموم عمومی و حموم نمره و…آتیش روشن کنیم وآب گرم کنیم و کاسه کاسه آب بریزیم سرمون و با گیاهان و….سرو تنمون رو بشوریم!!!
ما تو گذشته تو خیلی از مسائل برخوردمون همین شکلی بود، برخوردی، حرفی، کسی، چیزی، شرایطی اگه بر خلاف میل ما میشد انگار مامورییت داشتیم زمین وزمان رو بهم بدوزیم تا به زور هم شد همه چیز طبق خواسته ی ما پیش بره، حالا مثل ابگرمنی که خراب شده، تاکسی که دیر اومد، ماشین پنچرشده یا یه چیزی از دستمون افتاد شکست، یا یکی سرقرار دیر رسید، یا مثلا تو بازی باختیم عقب افتادیم نمره درسی وامتحان وآزمونمون بد یا خراب شد، دیگه بیا وببین، ناهار وشام که برامون زهر مار میشد، هرکی میگفت سلام چه خبر دیگه شروع می کردیم آه وناله، غافل از اینکه با یه ناخواسته داریم قشنگ خودمون رو هل میدیم وسط جهنمی از ناخواسته ها، افکار بد، گفتار بد، اعمال بد، اتفاقات بد…
حالا شاکی هم میشدیم که ای بابا چه روز گندی، چه هفته بدی، چه ماه وسال گندی داشتیم خوب شد گذشت وتموم شد…
چندبار تو فایلهاتون شنیده بودم که میگفتید علی بی غم باشید، انقدر مسائل واتفاقات رو جدی نگیرید، یه کم بی خیالتر باشید، الان یه مدته معنی حرفهاتون رو درک میکنم، الانه که میفهمم چطور توجه به یه ناخواسته می تونه ناخواسته های زیادی برام رقم بزنه، الانه که میفهمم معنی اینکه خودت کردی خودت خواستی خودت برای خودت اینها رقم زدی یعنی چی؟
الانه که می فهمم مسئول صد درصد اتفاقات زندگیت هستی یعنی چی؟!
اینکه من بدونم حالا که اوضاع بر خلاف میلم شده چطوری ذهنم رو کنترل کنم که خودم رو از توی حال بد واین شرایط بکشم بیرون، اینکه اگاهانه وهوشیارانه شرایط رو به نفع خودم تغییر بدم، اینکه حواسمو بدم به چیزهای مثبت، به کاری که باید الان انجام بدم به کاری که درست هست، وکمکم میکنه که باقی راه رو، باقی بازی رو، باقی روز رو، باقی کارم وهدفم وخواسته ام باقی زندگیم به دلخواه من وخواسته من رقم بخوره….
چقدر این اگاهیها کمک کرده تا علی بی غم بشم، شکر خدا 80 درصد از چیزها، وشرایط وافراد، کارها ومسائل واتفاقاتی که در گذشته برای من اهمییت زیادی داشتند یا می تونستند حالمو بد کنن، منو زمین گیر کنند، بشکنند، نابود کنند، افسرده و غمگین کنند، الان ارزششون رو برای من از دست دادند،وانقدر در لحظه وفقط برای یکروز زندگی کردن برام مهم شده که همراه نفس کشیدنم زندگی که خداوند بهم هدیه داده رو نفس میکشم، شاید هنوز 20 درصد اتفاقات بتونن منو درگیر خودشون کنن ولی عمر اون درگیر شدن ذهنم بهشون خیلی کوتاه شده…
اصلا از وقتی یاد گرفتم تاحدودی فکر خدا رو بخونم و از قوانین وکاروبار جهان توسط شما استاد عزیزم آگاه شدم، به این درک رسیدم که خیلی چیزهاااا خیلی خیلی چیزهاااا، بی اهمییت تر و ناچیزتر از اونی هست که بخواد منو درگیر خودش کنه یا حالمو بد کنه…
من باید تمرکزم روی اصل باشه،اصلیکه بابتش اومدم به این دنیا..
خدارو هزاران بار شکر بابت وجود شما واین اگاهی ها که من هر روز به روح و روانم تزریق میکنم وباعث شده به ارامشی زیاد برسم..
خدارو صدهزار مرتبه شکر..
ممنونم استاد ومریم جان که با تهیه این فایلها کمکمون میکنید تا هر روز آگاهی هامون بروز رسانی بشه، و تمرکزمون روی قوانین وخودمون ومسیرمون باشه
خیر دنیا واخرت هرلحظه وهمیشه نسیبتون باشه انشالله، دوستتون دارم خیلی زیاد
سلام براستادان عزیز و همه دوستان ؛
سپاس خدا را بابًت وجود شما دو عزیز و بابت همه دوستان عزیز که با کامنت های فوق العاده انها ؛ در کنار درسهای بزرگ شما دو عزیز ، راهگشای همدیگر هستند و با کامنت ها و مثالها و ایه ها باعث درک بیشتر مطالب می شوند با مثالها مهر تایید بر اموزشها می گذارند بر قانون بدون تغییر خدا که هر لحظه جواب می دهد از کوچکترین تا بزرگترین مسئله ها ( بزرگ از دید انسان ) جواب می دهد وگرنه برای سیستم فرق نمی کند تو در حال بازی هستی یا کشف اتم ، قانون ؛ قانون أست . انچه مهم أست تقوی و توحید أست .
مریم جان شایسته ؛ که به راستی شایسته و الگو هستی برای همه ما ؛ واقعا چقدر توانا هستید چقدر تک تک قوانین را حفظ هستی که از دل این بازی چنین درسهای بزرگ و نتایج بزرگی گرفتی و به ما یاد اور شدی خود من به شخصه اگر ساعتها فکر می کرد م و چنین صورت مسئله یا موضوعی به من داده ؛ عمرا اگر می توانستم یک درس را بگویم واقعا از ته دل شما را تحسین می کنم و من هم برای وجود شما در این سایت و در این مسیر از خدا سپاسگذارم ؛ وجود شما این مسیر اموزش و این سایت را زیباتر کردن أست ؛ وجود هر دوی شما پاینده و سلامت باشد در پناه الله یکتا .
من دو سه بار این فایل را زمان کار گوش دادم مطالب مهم و ارزشمند این فایل که برای شرایط کنونی من بسیار اموزنده أست :
١- هر کار و فعالیتی را اگر هیچی هم ازش نمی دانم؛ اگر برای پیشرفت کار یا سلامتی یا تفریح لازم أست شروع کنم استمرار داشته باشم ؛ استعداد زیاد لازم نیست اگر یک نفر انجام داده من هم می توانم با استمرار و تمرین انجام دهم . این همزمان شد برای من که در حال یادگیری یک نرم افزار جدید هستم فیلم اموزش ان را دو سه بار نگاه کردم و گفتم سخته من نمی تونم داشتم پشیمون می شدم با دیدن این فایل گفتم از اول شروع می کنم و هر شب یک دستور یاد بگیرم کافیه من می تونم
٢- در هیج کاری عجله نکنم بیخیالی هم طی نکنم اهسته و پیوسته برم ؛ انجام کاری را به تاخیر ندازم هول هم نزنم یک شبه تموم کنم برای همین نرم افزار و یا دوره های خریداری شده از سایت برای خودم زمان معقولی را تعیین کنم
٣- افراد موفق در زمینه کاری خودم را ، همکاران موفق ، یا هر شخص موفقی را تحسین و تشویق کنم و در یاد دادن انچه می دانم به دیگران خسیس نباشم
۴- حس قربانی بودن نداشته باشم در لحظه باشم و هر لحظه هم ذهنم را کنترل کنم که در هر چیزی فقط خوبی ببینم . این مخصوص همین روزای من أست که باید کاری را تحویل می دادیم و داشتم کنترل ذهن را از دست می دادم که همه کار را من کردم و تحسین و تشویق ها برای دیگری شد .
۵- باور کنم که من لایق هستم هر شرایط خوب ، نعمت خوب و یا ثروت خوب که دارم حق من أست و هماهنگ با شرایطم هست همه ادمها به یک نسبت به نعمت ها دسترسی دارند و بر حسب شرایط کنترل ذهن از ان برخوردار می شوند یا از دست می دهند دلسوزی معنی ندارد دلسوزی یعنی دور شدن خودم
۶- شرایط کاری و موجود را می شود جوری نگاه کرد که از انچه هست لذت ببریم و با لذت بردن روز به سوی هدف باشیم ، مثل نگاه کردن مریم جون به توب و راکت به عنوان یک تیم . یادم باشد این حس خوب أست که نتایج خوب را می اورد .
خدایا شکر برای این سایت ارزشمند و درسهای بزرگ که در زمان مناسب اموزشها و ایده های لازم را به ما نشان می دهد و انگیزه بیشتر می گیریم برای ماندن در این راه و ادامه دادن خدایا تمام عزیزان در سایت الهی را در مسیر پر از برکت و رزق و سلامتی قرار بده