live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز - صفحه 11

به نام خدا

سلاااام

من الان تصمیم گرفتم داستان 💃مربیگری ام💃

رو از صفر تا صد برایتان بگویم وووو مطمعنم الهام خدای عزیز است پس من فقط اجرا میکنم.🌼🌼🌼

امروز روز تولدمه😀😄😍

و من با اطمینان از خدا خواستم منو به کامنتهایی هدایت کنه که بسیار حالمو خوب میکنه و مسیرم رو واضح میکنه

بهتره زودتر حرفم رو بگم ددوست همفرکانسیم چون مطمعنم کمکت میکنه. 👏👏👏👏

من هم ۲۲ ساله شدم. و چقدر از سن ۲۰ سالگی تا به اینجا من ممنون خداوند هستم👇👇👇👇

من دختری در خانواده ی مذهبی

از بس به ورزش و رقص علاقه داشتم شروع کردم رفتم کلاسهای رقصباشگاهزومبا….. تا اینجا مثل خودت بودم دوست عزیز💃💃💃💃

و دوسال پیش همین موقع (سال ۹۷)چون با این مسیر اشنا بودم با دوستم تصمیم گرفتیم که این دوروز دنیا رو مطابق میل خودمون زندگی کنیم و از حرف مردم بگذریم 😄😄😄😄😄😄😄

و با قدرت بریم سمت چیزی ک دوست داریم ترم سوم دانشگاه من انصراف دادم👏✅ و با وجود مخالف خانواده درس و دانشگاه را که واقعا برای خودم نمیخوندم… و فقط برای بالابردن ارزشم و بخاطر تایید گرفتن از دیگران(قبل از اشنایی با استاد عزیزم و قوانین و این سایت )میخوندم و بخاطرش خودم رو حبس کردم تو خونه و. از هرچی تفریح و ازادی بود دل کندم.از ورزش از دوستام از طبیعت از زندگی واقعی…..

و حالا بریم سر اصل مطلب

بعد از انصراف

من سپردم ب خدا و رفتم تو مسیر هدایت خدا و خودمو سپردم به اون

رفتم باشگاه اونجا با یه مربی خوب اشنا شدم که هم مربی زومبا بود هم ایروبیک ،فیتنس و هم رقص..ازش خواستم راهنماییم کنه و چون هزینه ی کلاسهای خصوصی اش برای مربیگری زیاد بود و اونموقع(پارسال)درتوان من نبود

تصمیم گرفتم صبر کنم و فقط تو کلاسها شرکت کنم و لذت ببرم

به سرعت حسم رو خوب کردم و گفتم میسپارم به تو خداجونم فقط اون فاصله تصمیم گرفتم با ترس هام مقابله کنم که اعتماد بتفسم بالابره مثلا با حرف زدن داوطلبانه با جنس مخالف(این خودش بحث جدایی هست و خیلی مفصل و جالبه انشا..براتون مینویسم حتماااااااااا^^)

مثلا تنهایی رفتن در شهر و دیگه رها و ازاد شده بودم…😄😉😍خیلی حس عجیبیه بعد روبرویی با ترس

راستی یه اگخی هم از خودم تهیه کردم و ولی نکات مثبت خودمو نوشتم و رفتم داخل پارک و هر کسی میتونستم برلش میخوتدم با قدرت بدون ترس داخل اتوبوس

این مدت بین درخواستم بود تا گرفتن نتیجه ام💃☺

باورت میشه چند وقت بعد تو سایت دیوار یا شیپور بود که مننن هیییچ وقت راجب رقص و زومبا اونجا اگهی ندیده بودم یهو دیدم یه اگهی بود که کلاسهای مربیگری با فلان قیمت برای رقص و زومبا

من تو این مدت که رها کرده بودم که،کلاسی با قیمت مناسبتر پیدا کنم.چون قرار بود همه پولش رو خودم جور کنم و خانواده اونموقع نتونستند کمکم کنند البته زحمتای دیگه ای برام کشیدن که ازشون ممنونم.🙏

رفتم مدرک مربیگری ایروبیک رو گرفتم چون واقعا دوست داشتم و لذت میبردم از اینکه فیتنس باشم و به بقیه هم کمک کنم جسم و روح شاد و زیبا داشته باشند و کلا ورزش چیزی هست که ذاتا من ازش لذت میبرم و انگار همه چیزش رو از قبل بلدم و نیاز به اموزش ندارم اینم لطف خداست به من😉

و چون استعدادم و عشق و علاقه ام زیاد بود رفتم مستقیم مربی شدم و نیاز نبود اموزش ببینم و مثلا دوسال کنار مربی لیدر باشم برعکس بقیه.چون استاد گفته بود وقتی رسالتت رو پیدا کردی برو سمتش کمک های خدا هم برات میاد و الان واقعا راضی اام از این مسیرم و صدبار دیگه هم برگردم همین مسیر رو انتخاب میکنم و اینو با ایمان قلبی میگمممم🌸🌸🌸😍😍😍😍😍

الان با مربی دوم که خیلی همفرکانسمه پراز انرژی مثبته کلی اعتماد بنفس داله و من ازش یاد میگیرم کلی تجربه بهم منتقل کرده تاحالا مهربونیشون ک اصلا حدی نداره

و من بالافاصله بعد اشناییت دارم باهاشون کار میکنم روزی نیست که بعد از جلسات زومبا پیام تشکر شاگردام برام نیاد که چقدر سر کلاس هایت روحیه عالی میگیریم و شاد میشیم و خدا خیرت بده و هررشب دعات میکنیم🌸🙏

(چی از این بهتر رسالت یعنی همین دنیا رو جای بهتری کنی برای زندگی کردن خودت و دیگران و بهتر )🌸🙏

درصورتی که برای مربی های دیگه اصلا اینطور نبوده تاحالا.و این حجم فیدبک از شاکردها بی سابقه است و من مطمعنم همش از سمت خداست که نعمت و رحمتش رو اینجور برای من سرااااازیر میکنه

من ماه دوم شروع کارم این نتایج رو گرفتم

برعکس بقیه همون روز اول من حقوق دریافت کردم بقیه دوسال رایگان باید کار میکردند وبااازم ممنون خدای عزیز هستم. 😍😍😍😍😍😍😉😉😉

سر کلاس های من همیشه دعواست که ما باید سر این کلاس باشیم و ساعت و قیمتش هرچی باشه خودشون رو میرسونند سر کلاسم😍و بیشترین تعداد شاگرد سرکلاسهام حاضر میشن خداروشکر واقعا چی از این بهتررر😉😍😍🌸👌👌🙏

که همش لطف خداست و فرکانسهایی که دارم میفرستم.

امیدوارم نشونه ی خوبی برای طی کردن مسیر زیبایی باشه که قرار هست با ایمان قلبی و عزت بالا و لذت واقعی تجربه کنی…..

و از تجربیات جذب خواستگار هایی دفعه بعد میگم حتماااا😉😉😉که بعد این روبرویی با ترس هام و پا گذاشتن روی حرف مردم و و بالا بردن ایمان قلبی ام به خدا شروع شد یهو

که یادمه همه فامیل اون روز هایی که شروع شده بود و جواب فرکانس هام رو میگرفتم متعجب بودند 😂 که چرا این دختر یهو این قدر خواستگار براش میاد 😅☺😐و از حجم بالای خاطر خواه ها نگم براتون که حتی وقتی من رو ندیده بودند خودشون و خانواده هاشون عاشق و شیفته من شده بودند بازم هر لحظه یادم میاد خدارو سپاس و ستایش میکنم …