live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-29 02:02:592024-09-29 06:45:40live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرزشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
سلام به استادان عزیزم
گام نهم از خانه تکانی ذهن
خدایا شکرت که من را به این فایل هدایت کردی این بهشت زیبا که حالمو واحساسمو خوب میکنه وقتی به ان نگاه میکنم هر بار این بهشت زیبا رو میبینم باورهام قوی وقویتر میشه
این خانه ی زیبا در وسط دریاچه که رویای منه ودوست دارم در همچین مکانی زندگی کنم
پاک سازی علف های هرزذهنم مثل علف های هرز درختان پرادایس زمان میبره تا پاکشان کنم ولی تلاشمو میکنم ومیدونم اگر این مسیر را ادامه بدم به جاهای فوق العاده زیبایی هدایت میشم
من باید هر روز روی باورهام کار کنم وپاک سازی کنم تا به پرادایس زیبا و خوشحالی مثل خوشحالی استاد برسم
یاد گرفتم که برای رسیدن به اهدافم باید انهارا قطعه قطعه کنم وبرای ذهنم اسون کنم اگر من قدم اول را بردارم باور امکان پذیری را در من تقویت میکند و سرعت پیشرفتم بیشتر میشود
خدایا شکرت به خاطر این همه نعمت و ثروت و فراوانی که در جهان است
با تشکر
سلام خدمت استاد عزیزم
ممنونم بابت این فایل بی نظیر و خودمونی…واقعا فایل های عملی که تهیه می کنید از اجرای قوانین در زندگی تون عالی هستن…اون فایل موتور سواری در ایالت یوتا اگر اشتباه نکنم. به همین شکل تهیه شده بود و خودش یک دوره کامل عزت نفس بود…
واقعا میشه از طبیعت درس های زیادی گرفت. وقتی از الهاماتی که بهتون شده بود صحبت کردید بلافاصله ذهنم رفت سراغ الهامی که به من هم شده بود در طبیعت.
یک روز با بچه ها رفته بودیم گردش خارج از شهر..بعد از کلی فان و تفریح تصمیم گرفتیم بریم از یه جای خیلی باحال وزیبا دیدن کنیم.. اون مکان در دل یک منطقه کوهستانی بود . مجموعه ای با بیش از ۵۰ حوزچه آب و صدها آبشار زیبا. (برای کثرت نگفتم واقعا بین ۸۰ – ۱۰۰ حوزچه و آبشار) عکس هاشو در اینترنت دیده بودم و خیلی دوست داشتم برم. حتی عکسش رو در گوشیم ذخیره کرده بودم و مدت ها قبل خواسته اونو داشتم و تجسم می کردم.
کاری ندارم به طریقه رسیدنم به این خواسته که خودش میتونه یک کامنت منفصل و جدا باشه..
وقتی ماشین رو پارک کردیم که بریم به سمت اون محل یک صحنه بسیار ترسناک دیدم.. افرادی رو دیدم که به اندازه نخود بودن و داشتن از کوه بالا می رفتند. یه کوه میگم یه کوه می شوید!!!!!!!!!
صاف و تخت با شیب خیلی خیلی تند.. خودش یه صخره نوردی بود واقعا!!!
از قبلا که عکسش رو دیده بودم فکر میکردم حاالا ده دقیقه راه میریم میتونیم برسیم اون بالا.(البته بگم اون صدتا آبشار نیاز داره به یک تیم و یک راه بلد..خیلی تجربه خاص و باحالی هست برای کسانی که عاشق کوهنوردی هستند و یک صبح تا شب طول میکشه با تیم رفتن و برگشتن)
اون بالایی که گفتم منظورم نقطه ای هست که عوام مردم میتونن برم بالا… فقط میدونستم میشه تا یه مسیری بدون تیم بری بالا..
ولی وقتی صحنه کوه رو دیدم کلی ذهنم مقاوت داشت که نریم بالا و بهانه های عجیبی میورد که شب میشه و فلانه و …
اما پا به مسیر گذاشتم و با دوستان رفتیم که بریم بالا.
وقتی به اون نقطه رسیدم که از پایین افراد رو دیده بودم خوشحال بودم ک خوب شد دیگه رسیدیم
دیدم نهههه…
نه خبری از آبشار هست و نه حوزچه آب
نه فقط حوزچه و آبشار نبود بلکه فرد دیگه هم نبود که بشه بببنی…فقط خودمون بودیم و سنگ ها و صخره های بزرگ جلومون…سنگ ها گاها اینقدر بزرگ بودن که مناظر پشت خودشون رو محو میکردند.
از یه جا میرفتیم بالا … میدیدم عههههه….
اگه از سمت چپ رفته بودیم چقدر مسیرمون راحت تر بود.. اینقدر پَرِش، زور و تقلا نیاز نبود..
اگه از سمت چپ فلان سنگ رفته بودیم الان نیاز نبود دوباره بیایم پایین و انرژی و زمان صرف پایین اومدن برای رفتن ادامه مسیر کنیم…
اونایی که تجربه کردن خوب میفهمن چی میگم. توی همچین محیط کوهستانی پره از پستی و بلندی های کوچک و بزرگ اگه یه مسیر رو اشتباه بری ممکنه اصلا به بی راهه و بن بست برسی و باعث بشه که اون تیکه که اشتباه رفتی رو برگردی و اصلاح کنی…
ما هیچکدوم نیومده بودیم و بار اولمون بود و برای هر سنگی و دره ای که میرسیدیم باید کلی زمان صرف می کردیم. گاهی میدیدم یه تعداد افراد از ما وارد تر و آشناتر با سرعت کنارمون رد میشدن با تقلید از اونا، مانعی که اون لحظه دچارش بودیم رو خیلی راحت تر رد می کردیم اما اون افراد چون سرعتشون خیلی بیشتر از ما بود میرفتند و ما را با چالش و سنگ و صخره بعدی تنها می ذاشتن:(( و چون سرعتمون کند بود نمیتونستیم درخواست کنیم تا اخر با هم باشیم
گاهی با عبور به جایی میرسیدیم افراد کندتر از خودمون بودن که داشتن نفس میگرفتن. زن ها و مرد های مسن
گاهی هم اون مسیر راحت میشد. جاهایی بود که نیازی به فکر کردن نداشت و فقط یک راه داشت که منطقی بود همه از اون مسیر میرن ما هم میرفتیم…
تا بعد از حدود ۴۰ ۵۰ دقیقه اومدن بالا یا شاید هم بیشتر. دقیق یادم نیست..
افراد زیادی رو دیدیم از خانم ها و اقایون مسن و جوان هر کدوم به بهانه ای وایساده بودن..
یکی میگفت دیگه نمی تونم.
یکی میگفت پاهام داره درد میکنه.
یکی بود خیلی سخته بالا رفتن از اینجا دیگه پایین اومدنش چیکار کنیم…
البته میشد بهشون حق داد…
دو راه بود
یکی صخره صافی بود با شیب نزدیک به عمود که تازه قبلش باید میرفتی تو یه گودال و بعد میرفتی بالا و کلی بعدش سنگ های دیگه هم وجود داشت… در واقع جای آبشار و حوزچه ای بود که خشک شده بود
اون یکی دیگه، راه صخره ای بود شبیه پرتگاه با سنگی سُر مثل سرسره. که فقط یه میله به دیواره سنگی سمت راستش جوش داده بودن برای بالا رفتن. افراد این میله رو میگرفتن هم برای بالا رفتن راحت باشه و هم اگه سر خوردن نیوفتن پایین و ضربه مغذی بشن ..چون از یه حدی که میرفتی بالا از اون مسیر، سقوط کردن مرگ یا شکستگی شدید رو دنبال داشت. و چون یک فقط یک نفر میتونست بره بالا از اون مسیر افراد باید قطاری میرفتند بالا و عملا راه بازگشتی نبود.
یکی از افرادی که باهامون بود ( با دمپایی پلاستیکی آبی اومده بود که تهش صاف صاف بود .کلا با همون دمپایی اومده بود بالا .میگفت کفشم نو خریدم خراب میشه :| )
یهویی پرید تو گودال و با سرعت دوید و شروع کرد از اون راه اولی بالا رفتن.
که ما چند نفری که اونجا بودیم… عهههه دهمون باز موند.. گفتیم خودشو به کشتن میده. بعد از چند دقیقه دیدیم رفت بالا و از دیدمون محو شد. (خدا بهش رحم کرد در اتفاقی نزدیک بود جونش از دست بده و پاش بخاطر پرش از یک ارتفاع آسیب دید:))
گفتیم حالا که فلانی رفت ماهم میریم. راهی که دوستم رفت با توجه به شناختی که از خودمون داشتیم حماقت بود و محال.
راه دوم رو انتخاب کردیم با کلی ترس و لرز میله رو گرفتیم رو رفتیم بالا..
اونقدر ها هم سخت نبود. کفش هامون بر لیزی سنگ ها مقاومت نشون میداد و اگر ارام ارام میرفتیم لیز نمی خوردیم. تازه وسط راه جایی بود میشد یکم نفس بگیری و به اونایی که دارن از بالا میان پایین راه بدی تا رد بشن .ولی از پایین اصلا پیدا نبود که اگر پیدا بود شاید افرادی زیادی رو تشویق میکرد که بیان بالا و قدم بزارن توی مسیر.
جالبه بعد از اون مسیر سخت و سُر و پردرد سر… تازه زیبایی ها شروع شد. اولین حوزچه وآبشار پیدا شد که زیباییش بی نظیر بود.
افراد زیادی اون بالا بودن در حال شنا و شیرجه در حوزچه بودند عکس میگرفتید و از اون زیبایی ها استفاده میکردند که در پایین و اون مسیر سخت اصلا ما ندیده بودیمشون معلوم بود از ساعت ها قبل اومدن اوجا..
( گاهی ما با سختی هایی روبرو میشیم و خودمون رو تنها میبینیم. فکر میکنیم این سختی ها فقط برای ما هست)
دلم نیومد بالایی در پرانتز رو الان نگم.
بر گردیم به ادامه ماجرا:
نزدیکای حوزچه اول ما اون دوست دیوونمون رو دوباره دیدیم:))
از حوزچه اول به حوزچه های بعدی کل مسیر مثل همونی بود که گفتم. باید لبه یک پرتگاه میرفتیم با سنگ های سُر (که با برخورد آب بهشون کلا سُر شده بود) و یک میله که باید ازش برای بالا رفتن کمک میگرفتیم. ( میله به یمن کوهنوردهایی که قبلا وصل کرده بودند در دیوار جانبی مسیر وجود داشت)
ترس از مسیر دیگه ریخته بود و ما آرام آرام میله رو میگرفتیم و از لبه پرتگاه ها بالا میرفتیم. یه جا نیاز بود چهار دست و پا بریم بالا یه جا نیاز بود بپریم. قدم به قدمش لذت و چالش جدیدی داشت و با هربار گذشتن از موانع اعتماد به نفس بیشتری کسب می کردیم.
یجا بود با فکر کردم خیلی وارد شدم و خیلی حرفه ای هستم. همین طور که گرم تعریف بودم پامو بد جایی گذاشتیم و لیز خوردم اگه میله رو نگرفته بودم یا ضربه مغزی میشدم یا پاهام و پهلوهام میشکست. همون لحظه به خودم نهیب زدم خیلی مغرور شدیا. جلو پاتو نگاه کن. برام درس جالبی داشت. که علکی فکر نکنم خیلی خوبم و بیشتر احتیاط کنم.
هرچه بالا تر میرفتیم حوزچه های بالاتر تمیز تر و زیبا تر بودند. بدلیل اینکه افراد کمی میرفتن آشغال کم داشت و خلوت تر بود.البته بگم خیلی جای تمیزی بود وجز حوزچه اول و دوم جایی آشغال نبود. اما حوزچه ها و آبشارهای بالاتر زیبایی خاصی داشتند و هرگز مثل حوزچه های قبلی نبودند. شکل حوزچه آبشارها ، سنگ های اطرافش و گیاهانی که دراومده بودند در دل صخره ها. در هر جایی زیبایی خاص خودش رو داشت. زبان نمیتونه وصفش کنه و و هیچ نوشتاری نمیتونه به خوبی وصف کنه زیبایی های اون منطقه رو، آبشارها و حوزچه ها و انرژی بی نهایت مثبت و بی نظیرش.. هوای تمیزی که تو اون منطقه هست و قطره هایی که هنگام بالا رفتن در کنار هر آبشار میریزه رو صورتت. آب زلالِ زلالِ زلالِ حوزچه ها که مثل اشک چشم میمونه. یک طبیعت بکر و بی نظیر …واقعا بی نظیر….
ما تا ۵ حوزچه که به وسایل کوهنوردی طناب و غیره نیاز نداشت بالا رفتیم و بعد به بزرگترین آبشار رسیدیم به طول ۴-۵ متر. کلی عکس گرفتیم و بچه ها کلی شنا کردن و…
موقع پایین اومدن الهامات همین طوری جاری میشد و لحظه به لحظه مسیر برام کشف و شهودی به همراه داشت.
*از اینکه چقدر خوبه افرادی که رفته بودند به جای سختی های مسیر از زیبایی های اونجا برام گفته بودند و من از سختی های آن خبر نداشتم.
وقتی در مسیر اهدافم قدم گذاشتم هرگز به چالش های که الان دچارش هستم فکر نکرده بودم وگرنه بعید میدونمم وارد این مسیر میشدم با اون سطح اگاهی که داشتم. بخدا همونجا از استاد عباسمنش تشکر کردم که به جای سخت جلوه دادن مسیر ، به نتایج بی نظیری که میشه رسید برام صحبت کردند از همون اول.
* دوم اینکه اگر از دور به هدفات و ابزارهایی که داری نگاه کنی( که توی این مثال قوای جسمانی خیلی بالا، کفش درست حسابی و ..) احتمالا میترسی و اگر به ترس ها و نجواها بها بدی منصرفت میکنه از حرکت به سمت مسیرت.
*سوم در مسیر گاهی نیاز داری برای حل مشکلاتت برگردی زمانی که تجربه لازم رو نداری و راه جدیدی رو امتحان کنی. گاهی افرادی میان و بهت کمک می کنند و میرن. باید از افراد کاربلد استفاده کنی ،کمک بگیری و ازشون تشکر کنی اما نخوای نگهشون بداری. چون ممکنه نگه داشتنشون غیر ممکن باشه. حتی از غریبه ها میتونی کمک بگیری.خیلی موقع ها کمک میگرفتم از افراد تا دستم روبگیرن برای بالا رفتن از سنگها.
*چهارم اینکه وقتی یک چالش رو حل کنی در حل چالش های دیگه قوی تر میشوی. نباید به افرادی که بارها اون چالش رو حل کردن نگاه کنی و حسرت بخوری و بخوای همون لحظه جای اون باشی
*پنجم اینکه اگه در زمانی که تعیین کردی وفکر میکردی به هدفت نرسیدی،نباید ناراحت بشی و پا پس بکشی و فکر کنی دیگه هرگز نمیرسی.
*ششم مسیر باید پیموده شود. با نگاه کردن و هوس کردن به هیچ چیزی نمیرسی که هیچ. از اون همه درس ها و زیبایی هایی که منتظرت بوده محروم میشوی
* هفتم با هربار حرکت به خود شناسی میرسی. تا به حال اینقدر ترس از ارتفاع و ترس مرگ را تجربه نکرده بودم و لذت عبور از آن را هم نچشیده بودم. به تضاد شنا بلد نبودم برخورد نکرده بودم که موجب شد تجربه بی نظیر شنا را در اون حوزچه ها از دست بدهم. اما از خودم ممنونم که کمالگرا نبودم و به بهانه شنا بلد نبودن اون منظره ها را از دست بدهم. بگم من که شنا بلد نیستم چه فایده برم.
* هشتم در یه جایی خیلی ها کم میارن..نمی تونن ادامه بدن. توانش رو ندارن و میترسند…تو میخوای چیکار کنی؟ حاضری تو اون لحظه ادامه بدی؟ میخوای تا کجا ادامه بدی؟بها هایی که میخوای بپردازی رو مشخص کن
* نهم گاهی چون مردم یک مسیر رو تجربه نکردن شناخت درستی ازش ندارن.. میترسند. حواست باشه که حرف کیا رو گوش میدی..توی اون دوراهی خیلیا میگفتن خیلی سخته و فلانه در حالی که مسیر اسون تر از گفته های اونا بود.
* دهم نگاه نکن به چارتا ادم بدبخت دورو برت…افراد زیادی هستن به چیزایی که تو ارزوشو داری رسیدن و دارن عشق و حال دنیا رو میبرند.اگه نمیبینی به خاطر مداری هست که داخلش قرار داری… و راهی که تو حس تنهایی درش میکنی احساس قربانی بودن و خستگی میکنی رو طی کردن و دارن از نعمت هاشون لذت میبرند.
بخدا در طول بازگشت از مسیر همین طور الهامات میومد و من با خودم میگفتم عه راست میگیاااا…
و خیلی چیزهای دیگه که احتمالا با خواندن متن به شماها الهام شده باشه.
خیلی خوشحالم که این فایل موجب شد تا این کشف و شهود ها دوباره برام یادآوری بشه. چون نمیدونستم داخل کدوم دفترم هست. توی سایت در دسترس خواهد بود. خیلی خوندن دوباره ودوباره آن هم به خودم کمک میکنه هم به افرادی که میخونند.
خیییلی طولانی شد فکرش هم نمیکردم اینقدر زیاد بشه. خودش یه کتاب داستان شد:))
شاد و ثروتمند باشید…
راستی استاد شما این جایی که گفتم رو رفتید؟
اگه رفته باشید میتونید حدس بزنید کجاست.
❤به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر
سلام استاد عزیزم 🌼
و سلام به دوستان عزیز
سال جدید رو به همتون تبریک میگم مطمئنا امسال کلی اتفاقات خوب منتظر ما هستندفقط کافیه که ما وارد مدارشون بشیم 🤗😍
حدودا چند هفته پیش با خودم قرار گذاشتم که به مناسبت یک ساله شدنم تو این مسیرزیبا بیام و کامنت بزارم
خلاصه دیگ یادم رفته بود و پیگیری هم نکردم که روزش رو مشخص کنم که یه موقع موعدش نگذره
تا اینکه…..
امروز صبح تو خواب و بیداری بودم که نمیدونم خواب بود یا یک صدا که گفت امروز وقتشه یک سال شده برو بنویس
این صدا خیلی واضح بود ولی من جدیش نگرفتم گفتم از کجا معلوم شاید چند روز دیگ مونده که تا یک سال بشه 🤔
و ظهر دوباره یادم اومد واومدم سایتو باز کردم
و توصفحه شخصیم دیدم آره ………..😳😍
وباز هم خدارو شکر کردم 🙏برای این جهان بی نهاینت منظم و دقیقش و ایمان من بیشتر قوی شد به این باور که میگه
(کافیه تسلیم باشیم و حرکت کنیم خداوند راه رو قدم به قدم به ما نشون میده)
انگار که همه ی ما یه چیزی شبیه سنسور روی سرمون داریم که ما رو هرلحظه داره هدایت میکنه که به ما میگه چیکار کنیم، به ما یاد آوری میکنه به ما الهام میکنه
فقط کافیه بهش ایمان داشته باشیم و حرکت کنیم
قدم به قدم مسیر به ما نشان داده میشه
تو این یک سالی که گذشت من معنای واقعی معنی تغییر کردنو متوجه شدم از بس که همه ی سالا شبیه هم بود و نرگس قدیم همون نرگس قدیم بود
ولی این سالی گذشت فرق داشت نرگس جدید و نویی متولد شد🌱
و وقتی تسلیم خداوند باشیم نتیجه رو بسپاریم به خودش و مبنای کار رو بزاریم
📍 روی در لحظه زندگی کردن و لذت برن از مسیر و شاد بودن و انرژی داشتن
📍روی حرکت کردن و ادامه دادن……. وایمان و اطمینان به خداوندی که ما رو هر لحظه هدایت میکنه و راه رو به ما نشان میدهد و تسلیم بودن دربرابر او
واون وقته نعمت ها در زمان خودش یعنی در بهترین زمان به زندگیمون سرازیر میشن
خودشون میاد………. بدون هیچ زجرو سختی و تقلا کردنی
بعد از دیدن اون لایوی که درموردهدف گذاری در سال جدید بود من برای خودم اهدافی تعیین کردم
و خیلی خوشحالم و انگیزه دارم چون امسال کلی قراره اتفاقات خوب برامون بیوفته کلی قراره به خواسته هامون برسیم کافیه روی خودمون کار کنیم
مهاجرت و دانشجو شدنم و بدست اوردن اولین درآمد مالیم و خرید دوره عزت نفس و دوازده قدم و.…
اینا یکسری از اهدافی هستند که قراره تیک بخورن
و خداوند رو صد هزار مرتبه شکر میکنم
برای بودنم در این مسیر
کافیه متعهد باشیم
کافیه در لحظه زندگی کنیم
کافیه تسلیم باشم
کافیه شاد باشیم و
مسئول صد درصد زندگیمون باشیم
و فقط روی خودمون تمرکز کنیم ……نه بر روی دیگران چون ما فقط توانایی تغییر خودمان و زندگیمان را داریم
پس آرام باشیم و حرکت کنیم
که ما لایق بهترین ها هستیم
قشنگ ترین من تولد یک سالگیت مبارک دوستت دارم
❤
.
استاد عزیزم دوستت دارم 🌼
سلام استاد عزیز و مریم مهربان و دوستان خوبم یه چیزی بگم از کنترل ذهن دیروز صبح تقریبا ۳ساعت نشستم اینجا کامنت تایپ کردم اما هرکار کردم ارسال نشد میزد شما باید وارد بشی تا ارسال شود،، خلاصه نشد اعصابم نزدیک بود بهم بریزه اما اجازه ندادم گفتم من باید ازهمین شرایط شروع کنم چونکه هرزمان میخواد ذهنم کنترلشو ازدست بده یاد آینده و جایگاههای بزرگتر میفته که دراون شرایط ها باید الان ذهنو بسازم و سرمایه گذاریش کنم که اونموقع ها خیلی کارم راحتتر باشه و همیشه بیاد داشته باشم که من درگذشته تونستم فلان کار انجام بدم و موفق بشم پس همیشه ام میتونم،،
درفایل قبل هم خیلی دلم میخواست مشارکت کنم اما گوشیم هنگ کرد من دیروز هم که نتونستم کامنت ارسال کنم دگه بیشتر متعهد شدم به عمل کردن به دوره عزت نفس و فایلها
که من باید به همین زودی با یه گوشی باکیفیت دراین مباحث مشارکت داشته باشم خدایا شکرت راهنمایی ها و کمک ها به نفع منه تضاد ها هم به نفع منه،،
و من میشینم چندباربیشتر این فایل رو گوش میکنم،،
خب بریم سراغ این فایل استاد وقتی شاخه برگها و بوته های هرز رو قطع کردی راه باز کردی بخدا چقدر قشنگ هم همچین باور و راهی هم توی ذهن ما باز میشه و احساسمون بهتر و ایمانمون قویتر که میشه امکانپذیره از کم شروع کردن آروم آروم نتایج بزرگ میشه تصاعدی رشد میکنه،،منی که توی دوره عزت نفس هستم میفهمم چی میگی استاد کارهایی که مدتها بود عقب افتاده بودن و برام از مرگ بدتر بودن اما کم کم آروم آروم شروع کردم الان همون کارها تبدیل به شیرینی تجربیاتم شدن و هرروز دارم انجامشون میدم بلکه بالذت،،
استاد وقتی اون مسیر زیبارو که باز کردی و میگی نگاه کنید چقدر مسیر زیبایی یه لحظه یاد عکس نوشته زیبایی افتاد که زیرش نوشته بود خوشا راهی که پایانش خداباشد،،
شباهت های این فایل با تجربیات چندروزه ی من اولا که تنوع درجهان چقدر زیباست استاد شما درحال اجرای برنامه غذایی برا لاغری هستی من چندروزه که برنامه غذایی دارم انجام میدم برا پرشدن و ورزشکار هم هستم ،،
اون دوستی که گفت فقط با باور کاری کن لاغر بشی ،،
چندروز پیش هم یکی ازدوستای ورزشیم به من میگفت من دلم نمیخواد برنامه غذایی بردارم تا لاغر بشم دلم میخواد فقط فکرشو کنم تا لاغر بشم گفتم خب فکر با انجام عمل باهم هستن ،،
آره بقول استاد هرچیزی رو باید باشیوه خودش انجام بدی تا در اون موضوع موفق بشی ،،مانند داوینچی تا وقتی داشت میگفت من همچین هلی کوپتری توی ذهنم ساختم کسی قبولش نداشت اما از وقتی که تخیل و منطق رو باهم ثابت کرد و انجام داد همه باورش کردن و پذیرفتن،،
خب یکی دیگه از شباهت های کارهام و این فایل،،چندروز پیش یه تکنیکی در رشته ورزشیم شروع کردم به انجامش هرکارمیکردم نمیشد انجامش دادم دادم تمرکز کردم روش تا اینکه دو روز پیش تونستم کامل انجامش بدم و چقدر احساس قدرت بهم داد،،
شباهت صحبت استاد در اینکه نیاییم کل یه پروژه رو یهو انجام بدیم باید یه قسمتهای کوچک تقسیمش کنیم،،
منم چندوقت پیش فهمیدم ازاینکه اگه توی هرکاری عقب افتادم یا ازپسش برنیومدم فهمیدم حق داشتم که کرک و پرم بریزه اما نیومدم خوردش کنم و به قسمتهای کوچکتری تقسیمش کنم از وقتی که آگاه شدم دیگه هرزمان میبینم ازپسش برنمیام میگیرم اون کارو خورد میکنم هرقسمت کوچک رو جداگونه انجام میدم و بعد همه رومچینم کنار هم میبینم کار انجام شد و موفق شدم،،
استاد وقتی میگی بذارید نتایجی که میخواهم پاییدار بشه بعد میام بهتون میگم همون موقع یاد حرفهای همسر اوباما افتادم که استاد هم مثل همونا ببین چقدر ثروت بدنبالشه که همه منتظرن که فقط بیا اززندگیش تعریف کنه و همه حاضرن جلو جلو هزینه براش بپردازن تا زمان آماده شدنش،،
وقتی میگی من میتونستم بگم بیاین بادستگاه تمام درختچه هارو قطع کنن پاک کنن برن ،اما
اینکارو نکردی خواستی که زندگی رو مزه مزه کنی و بااین کار از چند جنبه به نفعته هم ورزش میکنی و قویتر میشی،
باورپذیری ذهنت بیشترمیشه،،
خلاق تر میشی،،
گونه های جدید حیوانی،پرنده،درخت،گل و گیاه،مسیرهای موتوری،آبراهه ها رو کشف میکنی،،
واین چقدر میره در ناخودآگاه ما وقتی افکار و باورهای محدود کننده رو نابود میکنی و ذهنتو اصلاح میکنی چقدر ایده ها و موقعیتهای جدید رو کشف میکنی که تاقبلش اصلا فکرشم نمیکردی،،
مثلا من یادمه حتی زمانهایی که اصلا بااین مباحث آشنانبودم مثلا میشنیدم بعضیها میگفتن تا وقتی بدنبال پولی سالمی وقتی پولداری دیگه باید اون پول هارو همش خرج دارو و دکتر کنی و همین باور باعث میشه که اکثر انسانها ثروتمند و خوشبخت نباشن و چقدر این برامن خنده دار بود و اصلا حتی اون موقع ها هم نمیتونستم بپذیرمش،، یادمه چندسالها پیش یکی از اقوام بهم میگفت مثلا فلان چیز نمیبایستی اتفاق بیفته این چه خداییه که اجازه همچین کاری رو داده،،بهش گفتم من که چیز زیادی نمیدونم اما همونطور که تو اصول کار خودتو بلدی ،باور دارم اون خدا هم اصول کارخودشو خوب بلده،و امروز چقدر خداروسپاس میگم که بخاطر همچین بیس و ریشه ای دروجود هممون هست به اینجا هدایت شدیم،،
خدایا شکرت وقتی یکی از خونه های استاد اینقدر بزرگه پس جهان و بزرگی تو چقدر دیگه بزرگه،،
قانون تصاعد چقدر قشنگ رزاقیت خداوند رو داره بهمون میگه که هرچقدر بیشتر ازش میخواهی اون بیشتر بهت میده،،
استاد ممنون از گفته هات،،
مریم ممنون از نوشته هات،،
دوستان ممنون از نظرات،،
خدایاممنون از این هدایت هات،،
سلام به همه اعضا و به راهنمای عزیز میخواستم بگم واقعا هرچیزی راهنما گفته وکلیپهای هدایتیی که گذاشته میشه به درستی تیرییه که به هدف خورده میشه یعنی صاف به اون نقطه وسط سیبل میخوره نه یه سانت چپ نه یه سانت راست درست وسط سیبل میخوره…. راهنمای… عزیز خداوند حفظت کنه واز شما دوستا و اعضا میخوام به نحو احسن از دیدگاه و تجربیات ومعلومات ایشان استفاده کنید. که این ایشان نه مثل یک چراغ بلکه مثل یک پروژکتور 1000واتی راه جلوی شما را روشن میکند باتشکر وسپاس فراوان ازخداوند که زیباییهای خیلی خیلی زیادی خلق کرد وشما اعضای محترم و راهنمایی عزیز جزو این زیبایی های خدا هستید… ممنون ممنون…
سلام به خدای عشق و سلام به شما استاد بی نظیر استاد باورها و خوبیها
اول اینکه ازتون خیلی سپاسگزارم بخاطر به اشتراک گذاشتن فایل های رایگانتون و دوم اینکه ازتون سپاسگزارم که هر روزمو با صداتون میگذرونم و خدارو شکر میکنم.
من واقعا به مدارها ایمان آوردم چون تجربه کردم و قدم به قدم هدایت شدم یک زمانی یکی از فایلاتونو تو یه گروهی همون اولش رو گوش دادم و پاکش کردم چون تو مدارش نبودم و درست شهریور پارسال بخاطر بهم خوردن ارتباطم با یه پسری که دوسش داشتم رفتم سمت خدا و انرژی کائنات و شناخت قانون. من خیلی پیش فال قهوه و دعانویس ها میرفتم که یه روزی قسم خوردم دیگه نرم و فقط بگم خدا اما با وسوسه یکی از دوستان با خواهرم رفتیم پیش یه دعانویس اونم برای همین پسر اما خدا انقدر دوسم داره که بعد دوساعت انتظار برای دعا وقت نرسید بهم و برگشتم خونه و یهو رفتم سرچ کردم دنبال مطالب برای دعا و یهو ویس استاد عباس منش اومد و گوش دادم کیف کردم و رفتم دنبال کانالتون و وقتی رفتم یکی یکی ویسهارو گوش دادم اشک میریختم و میگفتم خدایا تو انقدر منو دوس داری و عاشقمی منو تا پیش دعانویس بردی ولی نزاشتی برم داخل و فقط داشتی هدایتم میکردی به سمت استادعباس منش تا حال من خوب شه و از اونروز به بعد هر روز از صب تا شب ماهها فقط گوش میدادم ویسای تکرار و تکرار که الان خیلیاشو حفظم واااااای حالم عالی شده بود و بی نظیر و گفتم خدایا بیشتر منو هدایت کن سمت خودت همینجور که اینو میگفتم استاد تو یه ویس کتاب گفتگو با خدا اثر نیل دونالد والش رو معرفی کردن و رفتم دانلود کردم و گوش دادم و باز این کتاب چقدر بی نظیر چقدر عالی و هر روز هم ویسای استاد هم کتاب و حال خوب و تو همین حال خوب و عالی و بینظیر بودم که خود اون پسر بعد 7ماه یهو پیداش شد با اخلاقای عالی و با 180درجه تفاوت و متوجه شدم که اون بد نبوده و من چون وابسته بودم و خدارو از خودم دور کرده بودم اونو هم از خودم دور میکردم و اون پسر آینه اشتباههای خودم بود و درواقع اون به خدا وصل بود و دلیلی شد برای وصل شدن من بخدا… خداروشکر الان 6ماه میگذره از ارتباط دوبارمون اینبار بیشتر دوسش دارم اما بدون وابستگی و الان کنار همیم اما در آغوش خدا و هنوز هم دارم میگم خدایا منو خیلی بیشتر وصل کن به خودت و هدایتم کن و یهو کتاب معجزه سپاسگزاری راندابرن اومد تو مدارم و دارم میخونم و روز دهم تمرینم و بییییینظیره و حالم خیلی خوبه و هنوز اول راهم و مطمئنم به هرچیزی که بخوام حتما میرسم و الان از خدا خواستم پول دوازده قدم استاد رو قدم به قدم واسم جور کنه تا ببینم و مدارهام رو قویتر کنم و یادم میاد زمانی که ارتباطم با اون پسر قط شد یه شب سر نماز خیلییی اشک ریختم و یهو یه حسی درونم گفت صبر کن ببین دارم واست چکار میکنم از عشق، ثروت، سلامتی و دقیقا ترتیبش همین بود تو دلم که حس شد و آروم گرفتم و یه روز تو یکی از ویسای استاد شنیدم که میگفتن خدا الهاماتش رو از طریق احساس میگه و اونروز واقعا گریه کردم و یاد اون حسی افتادم که یسره تو دلم تکرار میشد و اون پسر که برگشت وارد یه کار نتوورک شد و منم برد و من از کار نتوورک متنفر بودم همیشه و خدا منو توسط یکی برد تو اینکار که واسم شده دستی از دستای خدا و داره مجموعمو حمایت میکنه و من هر روز حالم بهتر و بهتر میشه و اینجا بود که خدا به همون ترتیبی که گفته بود واسم داره درست میکنه: عشق، ثروت، سلامتی
و من هر روز عاشق خدا میشم بیشتر از قبل و دارم عشق خدارو از درون اون پسر دریافت میکنم و خیلی هدف دارم که مطمئنم به همشون میرسم و ته هدفام زدن یه خیریس و خدمت به خلق خدا در کنار عشق زندگیم.
و آرزوم برای همه رسیدن به حال خوب و درک خدا در تمام ثانیه های زندگیست و خدارو خیلی شاکرم که باهاتون آشنا شدم استاد بی نظیر و واستون آرزوی سلامتی و ثروت بیشتر دارم در کنار عزیزدلتون و پسر گلتون.
راستی استاد جان یه حلالیت🙈
من تو اینستا یهو یه پیج دیدم که زده بود هر قدم30هزار و شیطون وسوسم کرد و خریدم قدم اول رو ولی با حس بد
همه جلسه های قدم اول رو دانلود کردم و جلسه اول رو دیدم و حتی چیزایی که گفتین رو دستم نرفت یادداشت کنم و شب با حال بد و عذاب وجدان خوابیدم و صبحش گفتم خدایا من اگه گوش کنم و پول دستم بیاد دوبرابرشو واریز میکنم برای پیج اصلی استاد اما اگه نباید گوش کنم بهم بگو و شاید باورتون نشه یهو اومدم سمت گوشی و همه رو ندیده پاک کردم و یه آرامش عالی برگشت درونم و باز هم از خدای خودم ممنونم که همیشه فقط میگه تو بخواه، من هستم.
سپاسگزارم از شما استاد بزرگ و مجموعه عالیتون و منتظر فایلهای عالیترتون.😍🙏💐💐💐💐
باسلام به شما دوست همفرکانسی ام خانم
ملیحه داوری
واقعا از این کامنت تون لذت بردم و با خوندن این دیدگاهتون برای منم یک هدایت الهی بود
خداروشکر که وصل شدن به خداوند رو از طریق عشق ثروت و سلامتی روز افزون الهی را وصل بودن به خداوند را دریافت کردید ..
🙏🙏🙏🙏😍😍😍
سلام خانوم داوری
خییییییییلی از خوندن کامنت پر انرژی و پر از تجربه خوبتون لذت بردم و لذت بردم و لذت بردم.
ازتون ممنونم که نوشتید.
براتون بهترینها رو آرزو میکنم. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
با سلام به استاد عزیزم و
خانم شایسته ی گرامی و
بچه های سایت 🙋♀️🙋♀️🙋♀️😍😍🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
دوستان بعد از خوندن متن و نشانه ی امروز و همچنین خوندن کامنت دوستان
خیلی بیشتر به این مسعله ی کمال گرایی فکر کردم
درسته که من همیشه به بهترین و عالیترین هدفم فکر میکنم و همیشه ایده آل گرا هستم ولی خیلی وقته که دیگه عجله ای برای رسیدن اون هدفهای ایده آل ام ندارم بخاطر دیدن فایل های بینظیر استاد عباسمنش
سعی میکنم هر روز صبح که از خواب بیدار میشم ونگاهم به آسمون میوفته ( پرده اطاقم مو همیشه کنار میزنم تا اول صبح آسمونو ببینم) .. بعد از اینکه با خدا سلام و علیک می کنم برای اینکه آسمان زیبایش را دوباره میبینم و یک روز دیگه به من این هدیه ی آکبندو عطا کرد سپاسگذاری و قدر دانی میکنم….
و البته برای همه داشته هام و رختخواب گرم و نرمم و بالش راحت زیر سرم و سقفی که دارم و کلی مدیتیشن های سپاسگذاری و قدردانی از همه چیز و سلامتی تمام اعضای بدنم روزمو شروع میکنم و مدام برای رسیدن به اهدافم و کارهای روزانه ام هدایت الهی میطلبم🙏🙏🙏🙏
خیلی اهداف بزرگ دارم ولی این به این معنا نیست که بهویی و سریع بخوام بهشون برسم چون قانون تکامل رو دقیقا میدونم و بخاطر همین موضوع با کمال گرایی کاملا کنار اومدم و هیچ عجله ای ندارم …
چون واقعا برای احساس خوبم ارزش قایل هستم و همچنین برای آرامش و آسایشی که هم اکنون در مدارش هستم ارزش قایل هستم
همینکه خدا لطفی کرده که تنها باشم و از این تنهایی هام لذت ببرم با دیدن فایل های استاد و یا سریال های زندگی در بهشت و اینستاگرام استاد عباسمنش و لایو های بینظیر و عالی و پر انرژی استاد و خوندن کامنت های بروبچه های سایت و کلی نت برداری میکنم از اینچیزها و کلی به آگاهی هام اضافه میشه ..
دیدن این فایل که نشونه امروز من هم بود که البته سعی میکنم ذهنمو از علف های هرز پاک سازی کنم .. منم با نظاافت خونه و رسیدگی به گلدونهام و شستشوی وسایل و نظم دادن هر یک و کارهای عقب افتاده ام به ذهنم سرو سامان بدم خدایا شکرت که در مسیری هدایت شدم که از تنهایی هام بنحو احسن استفاده میکنم البته در لاب لای این تنهایی هام پیشنهادهای مسافرتی داشتم و و با کلی ذوق و شوق به این مسافرتهای شادی بخش و دریا رفتم که اونجا هم از مدیتیشن و مراقبه و هوای عالی شمال برای آرامش و آسایش بینظیرم قدر دانی کردم
. اصلا واقعا در مسیری هدایت شدم که هر روز با فایلهای استاد موضوع روزانه ام آشکار میشه و ذهن منو به چالش میکشه .. با خودم در مورد این مسایل گفتگو میکنم . وای چقدر لذت بخشه خدایا سپاس🙏🙏🙏🙏😍😍😍
استاد عزیزم من از تمام لحظاتم لذت میبرم حتی در مواقعی که دچار تضاد میشم بازم لذت میبرم وپیش خدای خودم میگم این تضاد اومده که منو کمک کنه تا پیشرفت کنم و با این روش به کنترل ذهنم کمک میکنم و سریع به نکات مثبت توجه میکنم و از این طریق هم به ورودی ذهنم کمک میکنم
خدایا شکرت که استادانی چون عباسمنش و خانم شایسته دارم و خداروشکر در سایتی هستم که دوستانی عالی و هم فرکانس و آگاه دهنده هستم
خدایا برای تمام این ذوق و شوق هایی که باعث لذت لحظاتم میشه ممنون و سپاسگذارم
.خدایا شکرت که برای تمام امورات زندگیم هدایتگر خوبی هستی
خدایا سپاس سپاس سپاس
❤❤❤🙏🙏🙏🙏❤❤❤
به نام خدای هدایت کننده و مهربانم
سلام به همه عزیزانم
وقتی کارهایی که باید انجام بدم رو انجام میدم احساس موفقیت و اعتماد به نفس و احساس قدرت میاره حرکت کردن با اشتیاق باعث پیشرفت کردنم و حس خوب در من میشه
وقتی کاری رو انجام میدم و موفق میشم همراه خودش موفقیتهای بیشتر میاره وقتی از محدودیتها خارج بشم و کم کم جلو برم بیشتر اعتماد به نفس و احساس خوب میاره .
وقتی حرکت کنم در مسیر میفهمم که باید چطور عمل کنم
مثل استاد که فهمیدن باید ابزار مناسب داشت و دستکش پوشیدن تا دستهاشون اسیب نبینه و بعد از انجام کار و لذت بردن از انجام کار به لذت بردن از موتور سواری و کلی لذتهای دیگه رسید
اول باید قدمهای کوچکتر بردارم و نباید کل پروژه رو شروع کنم باید کم کم و مرحله به مرحله انجام بدم به همون اندازه که میریم جلو بدن قویتر میشه و زمانش بیشتر میشه وقتی توی مسیر میفتم چقدر کار راحت میشه وقتی مراحل اول برمیدارم مراحل بعدی سریعتر انجام میشه موفقیت اولش اهسته س و بعد که حرکت میکنم سریع میشه .کارهایی رو که میخوام انجام بدم انجام بده وقتی حرکت میکنم قدم به قدم بهم گفته میشه به نسبتی که پیشرفت میکنم باورهام قویتر میشه و کم کم قویتر میشم و با قدرت بیشتری حرکت میکنم.
این روزها خیلی خوابم و دلم میخواد خوابم کمتر شه و پر انرژی تر باشم این صحبتهای استاد رو هدایت خداوند میدونم که پرخوری باعث میشه بدن ادم زجر بکشه وقتی کار فیزیکی شدید نداریم بدن نیاز به غذا زیاد نداره» و باید تغذیه خودم رو اصلاح کنم تا به امید خدای مهربونم پر انرژی تر باشم و بیشتر وقت داشته باشم روی خودم کار کنم
صدای طبیعت بینظیرترین آهنگ دنیا عاشق صدای باد و اب و پرنده ها هستم کلی باعث ارامش و جلای روحم میشه خدای من شکرت
استاد منم نمیدونستم که واقعا انگری برد هست اونم از نوع عصبانی 😊چه عالی شما واقعیشو دیدین😍
💟سوره حمد بهترین دعایی که خداوند تقلب فرستاده برامون 💟و تنها سوره ای که از طرف ما صحبت کرده شکرت خدای مهربونم
مهاجرت تغییر در تمام ابعاد زندگیمون اگر جایی هستم که من رو راضی نمیکنه باید تغییرش بدم تحمل نکنم هرچی که خوب نیست تغییرش بدم زندگی من باید بهترین چیز باشه تا بیشترین لذتو ببرم
با تغییر باور هدایت میشیم به مسیرهای درست و ادمهای جدید و درست
اگر خواستم از هر کسی چیزی رو قبول کنم و باور کنم نتیجه هاش رو ببینم و ازش نتیجه بخوام
یک معنی متفاوت از خوشبختی از استاد👇
خوشبختی یعنی ادم دوست داره خلق کنه مولد بشه رشد کنه حرکت کنه
خدای مهربانم بابت تمام لحظاتی که من رو هدایت میکنی بینهایت شکرت
خدایا ما رو هدایت کن به راه کسانی که به انان نعمت داده ای و نه گمراهان امین یا رب العالمین
در پناه خدای مهربانم
خداوند را سپاس بخاطر وجودتان و این اگاهی و انرژی مثبتی که دارید،ازروزی که با شما و سایت تون اشنا شدم هروز نتایج بهتری میگرم چون هروز مطالب شما را گوش میدهم و تمرین میکنم،از زندگیم بسیار خوشحال هستم ،من ایمان دارم که هروز نتایج بهتری کسب خواهم کرد،استاد از شما بی نهایت سپاسگزارم، خدایا شکرت برای این همه نعمت و ثروت
به نام خالق یکتا
سلام به استاد عزیزم ودوستان عزیز
چقدر من خوشحالم که این فایل زیبا رو دیدم با تمام زیباییهاش وخدای مهربونم رو شاکرم .
چقدر احساس خوبی داره،این لایو زیبا .
من ازاین فایل خیلی از نکات رو دریافت کردم ،که
باید مرحله به مرحله پیش برم ،توکل کنم به خدای خودم ،دید خودم رو مثبت کنم نسبت به کارهایی که انجام میدم،وچقدر رو باورمون تاثیر گذاره،واینکه خودم رو مقایسه نکنم با دیگران
اگه ما به تک تک این نکات توجه کنیم و عملی کنیم چقدر حال واحساسمون خوب وعالی میشه.
استاد عزیزم ،خدارو شکر میکنم منم یکی از عضوهای این گروه دوست داشتنی قرار گرفتم.
خداروشکر میکنم وقتی فایل های شما یا صحبتاتون رو که گوش میدم چقدر آرامش میگیرم.
واقعا ممنونم از شما وگروه خوبتون
سلام سمیه عزیزم
خیلی سپاسگزارم که نوشتی و چقدر زیبا نوشتی وچقدر عالی مطلب رو انگار برای من بازگو کردی ،این قسمت از نوشته ات
“باید مرحله به مرحله پیش برم ،توکل کنم به خدای خودم ،دید خودم رو مثبت کنم نسبت به کارهایی که انجام میدم،وچقدر رو باورمون تاثیر گذاره،واینکه خودم رو مقایسه نکنم با دیگران”
خیلی برام درس داشت ،دقیقا مشکلی که در گذشته نه چندان دور داشتم مقایسه کردن بود که خدا رو شکر به لطف خدا مقایسه رو بستم گذاشتم کنار و جاش رو دادم به تحسین کردن چرا که الان میدونم
هر کسی هر جا که هست با باورهاش رسیده به اونجا و من هم میتونم با تغییر باورهام به اونجا برسم
سپاسگزارم که نوشتی و شکرگزار خدا هستم( میلیاردها بار) که نعمتی دارم که خودش هزاران نعمته همسر عزیزم