سریال زندگی در بهشت | قسمت 260 - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)

530 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمیرا سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1508 روز

    بنام مهربان خدای قدرتمند و توانا

    درود بر استاد عشق و توحید و مریم بانوی زیبا و‌همه دوستان هم فرکانسی در سایت

    تحسین میکنم رابطه عاطفی احساسی عاشقانه شما استاد بزرگوار و مریم بانوی دوست داشتنی ، چقدر پایه همه کار هم هستید کار کردن و لذت و تفریح و زندگی کردن کنار هم بدون‌وابستگی و با نهایت احترام و دوستی متقابل ، واقعا شما نمونه کامل و‌بینظیر یک رابطه عاطفی زیبا هستید برای ما .

    واقعا مهارت هر دوتون در بازی پینگ پونگ ستودنی بود و مراحل تکامل تون و طی کردید که اینقدر حرفه ای بازی میکنید.

    توجه به قانون تکامل در هر کاری واقعا معجزه میکنه .

    مبارکتون باشه کباب پز برزیلی‌تون ،چقدر دوسش داشتم ،باورهای فراوانی نعمت و‌ثروت شما نوش جانتون که هرچیزی که آرزو دارید و میتونید به سادگی و راحتی تهیه کنید.

    تعهد و پایبندی تون به قانون سلامتی عالیه .

    لذت های کوچک زندگی من :

    دیدن آسمون آبی و ابرهای پنبه ای صبح زود موقع بیدار شدن از خواب ، از پنجره اتاقم ،

    گوش دادن به صدای پرنده ها و صدای آب در طبیعت

    رانندگی کردن

    خرید کردن و هدیه گرفتن برای خودم و عزیزانم

    اومدن تو سایت و‌خوندن کامنت ها

    دوش گرفتن

    ورزش کردن و‌پیاده روی کردن در دل جنگل

    نوشتن ستاره قطبی

    گفتگو و مناجات با خدای هدایتگرم

    پوشیدن لباس تمیز و خوشگل

    ادکلن زدن

    شونه کردن موهام

    تمیز کردن خونه و ماشینم

    صحبت کردن و فکر کردن در مورد قوانین جهان هستی

    موزیک گوش دادن

    خوردن چای و قهوه گرم

    بازی و صحبت کردن با کودکان

    ……

    استاد از شما آموختم زندگی کردن ، لذت از مسیر حال و اکنون ماست ، سپاسگزاری از خداوند بابت داشته ها و نعمت های کوچک، لذت از مسیر رسیدن به خواسته هاست نه رسیدن به مقصد.

    شکر و سپاس خداوند یکتای توانمند قدرتمند که در مسیر رشد بهبود فردی و شخصیتی در مدار دریافت این آگاهی های ارزشمند هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    فاطمه عظیمی گفته:
    مدت عضویت: 3507 روز

    سلام ودرود خدمت دوستان ارزشمندم استاد معنویم و مریم بانوی گل و دوست داشتنی قبل از هرچیزدوست دارم از شما تشکر کنم بابت این فایل زیبا و تمام فایل هایی که برای ما ضبط می کنید شما عشق مطلق هستید دوستتون دارم و براتون آرزوی بهترین ها رو دارم در مورد سوال زیبایی که پرسیده بودید باید بگم شکرگزاری یکی از چیزهای هست که خیلی به من حس خوب میده من با یکی از دوستام( که سایت شما رابرای اولین بار به من معرفی کرد) هر روز عصر برای پیاده روی یه خیابون بالای خونمون که مشرف به کوه هست می رویم در حین پیاده روی از دیدن آسمون ابرها کوه گیاهان و حتی آسفالت خیابون تیرهای چراغ برق لذت میبریم و شکرگزاری میکنیم از اون نسیمی که به صورتمون میخوره از گل و گیاه در فصل بهار از سرسبزی در فصل تابستان از برگ ریزان پاییز و برف و سرمای زمستان گاهی اوقات صبح زود با همدیگه روی تپه نزدیک خونه میریم و طلوع خورشید و با هم تماشا می کنی از آگاهی هایی که کسب کردیم با همدیگه شیر می کنیم و گاهی اوقات احساس می کنیم جهان ایستاده و ما در اوج لذت و شادی هستیم اگر از من سوال کنید بیشترین لذت رو در این دنیا از چه چیزی می برم قطعاً میگم شکرگزاری چون با شکرگزاری قلبم میتونم عشق و شادی و خدا رو حس کنم من و دوستم از طریق همین پیاده روی و دیدن طلوع خورشید یا غروب خورشید به خیلی از آگاهی ها دست پیدا کرده زمان های شادی را برای خودم خلق کردیم گاهی اوقات بارها خداروشکر کردیم که زبان همدیگر را می فهمیم و میتونیم آگاهی هامون رو بدون قضاوت به هم دیگه انتقال بدیم من با دیدن سریال های سایت و خوندن کامنت بچه ها از دیدن همه چیز ذوق می کنم و لذت میبرم سال ها من در یک شهر کوچیک زندگی میکردموهمیشه از کوچکی و نبود امکانات و مسائل دیگه گله مند بودم و هیچ وقت لذت نمی بردم ولی الان از همون چیزهایی که زمانی برای من رنج آور بود نهایت لذت رو میبرم و خدا رو شکر می کنم برای داشتن ارامش کوه خونه شهر خانواده دوست سایت به همه چیز الان خداروشکر به مرحله ای رسیدم که هر کجا باشم شادم حسم عالیه و تمام این حس خوب رو از بودن در سایت و دیدن سریال های زندگی در بهشت و سفر دور آمریکا و خواندن کامنت ها دارم

    در مورد این سوال که اگر حرف مردم نبود چه لذت هایی بود که میتونستم استفاده کنم حقیقتش من مدتهاست که به حرف مردم کاری ندارم مثل یک کودک رفتار می کنم با دیدن پروانه ها ذوق می کنم گاه دنبالشون می کنم دستمو دراز می کنم تا پروانه ها روش بشینم نور خورشید رو که میبینم دستام جلو چشم میگیرم از لابلای انگشتام به نور خورشید خیره میشم چشمامو میبندم و نسیم رو با تمام وجودم احساس می کنم گاهی انقدر شادم به خیلیا غبطه می خورند یا سوال می پرسند که خوش به حالت چه کار می کنی که این همه شادی و من فقط میگم شکرگزاری یکی از فانتزی ها و و آرزوهای من اینه که خودم ماشینم رو بردارم با یک کوله پشتی و کمی وسیله ایران تنهایی بگردم از جای جای کشور م لذت ببرم امیدوارم به زودی بتونم با لطف خدای مهربونم ممنونم به خاطر به اشتراک گذاشتن لحظات شاد زندگیتون با ما و همینطور سپاسگزارم از دوستان بسیار خوب عباس منشی همتون رو به خدای عزیز میسپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    شهرام قرقانی گفته:
    مدت عضویت: 2321 روز

    بنام آنکه من رو آفرید و من رو اشرف مخلوقات برای لذت بردن نام برد.

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته

    سلام به تک تک دوستان گلم

    ↔و اما یه فایل بینظیر دیگه که روح آدم رو به پرواز در میاره و در این قسمت ما یاد میگیریم که چطور با همان داشته های الانمون لذت ببریم و در واقع “ساده زیستن ”

    ↔من 1 ماهی میشه که تقریبا از شیراز اومدم سمت کامفیروز که جزء شهرستان مرودشت میشه و تو روستا زندگی میکنیم و چند سالی شیراز بودم و خسته شده بودم از تکراری بودن روند زندگیم و شاید تنها دلیل این اتفاق هم سبک زندگی استاد در پرادایس باشه که من رو به روستا کشوند.

    ↔ما اینجا که هستیم یه جای کوهستانی هست و به لطف خدا رودخانه کر که به سد درودزن وصل میشه از کنار روستامون گذر میکنه و این برای منی که دارم از قانون استفاده میکنم هم نعمت بزرگیه و هم جای سپاسگزاری داره.

    ↔هر روزصبح من با صدای گنجشکا از خواب بیدار میشم و صبحم رو با یه شور و نشاط خاصی شروع میکنم و لذت میبرم از وجود این پرنده ها که بدون هیج دقدقه ای و با حس آزادی از زندگی لذت میبرن و برای جوجه هاشون غذا میارن واقعا فوق العاده است و پر از درس.

    ↔گزینه بعدی داشتن یه هوای خنک که واقعا روح رو به پرواز درمیاره.

    ↔من هم عاشق موسیقی ام،هم نقاشی،هم پیاده روی،هم آرایشگری و هم اینکه باغداری

    ↔هر روز که بیدار میشم 1 ساعت میرم تو باغ سیبی که داریم هم فایل گوش میکنم هم از وجود طبیعت لذت میبرم و خدایا ازت بابت تمام نعمت هایی که آفریدی سپاسگزارم.

    ↔تو روستا نمیشه از لحاظ پوشش خیلی ساده بود ولی 2 روزه با تیشرت و شلوارک به سبک شخصی خودم زندگی میکنم واین برام خیلی جالبه هم یه جور تمرینه هم اینکه من باید اونجور که دوست دارم زندگی کنم.

    ↔لذت بعدی اینه که هر چند روزی 1بار میرم کنار رودخانه و از رها بودن جریان آب لذت میبرم و انرژی زیادی بهم میده.

    ↔لذت بعدیم گرفتن ماهی از رودخونه هست مخصوصا کنار رودخونه آتیش کنم و با توری کباب کنم.

    ↔لذت بعدیم خوندن کامنت دوستان عزیزم هست واقعا برای تمرکز و کنترل ذهن عالیه

    ↔لذت بعدیم، ماجایی هستم که ” بهشت گمشده و تنگ براق و آبشار مارگون” نزدیکمونه هر از گاهی میرم و لذت میبرم مخصوصا آبشار مارگون که واقعا آدم به قدرت خدا پی میبره.

    ↔لذت بعدیم پیاده روی در شب واقعا ذهن خالی میشه از افکار منفی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    Mona گفته:
    مدت عضویت: 3874 روز

    درود بیکران

    بر استاد سرزنده و شاداب

    بر مریم جان فعال و پر انرژی

    استاد بزرگوار بازی شما درس خیلی بزرگی به همراه داره اینکه شما در زمان امتیاز گرفتن همش با صدای بلند تکرار می‌کردید(((( عالیه ، عالیه )))))

    جالب تر اینکه زمانی که امتیازی از دست می‌دادید اصلا چیزی نمی‌گفتید و بازی با انرژی بیشتر ادامه می‌دادید.

    این نشون میده شما آنقدر روی باورهاتون و سیستم عصبی مغزتون عالی کردید

    که به طور ناخودآگاه هم حتی در زمان بازی از افعال بد و نامناسب استفاده نمیکنید و غر نمیزنید.

    این درس خیلی بزرگیه که کوچکترین چیزا هم خیلی((( پر اهمیت)))) هستش .

    صرفا به چیزای عالی فوکوس کردین و با صدای بلند خوبی‌ها تکرار میکنید.

    حالا میخوام سوالات پاسخ بدم:

    مورد اول:

    نمونه ای از لذت های ساده ای را ذکر کن که موجب شادی و رضایت شما از زندگی ات شده است؟

    من همسر عزیزم یکی از تفریحات لذت بخشمون رفتن به بیرون هستش از جمله مراکز خرید و دیدن اجناس مختلف .

    رفتن به پارک با بچه‌ها و بازی کردن اونا و من همسر عزیزم از لذت بردن اونا خیلی خوشحال میشیم.

    پاستور بازی به صورت دو نفره و یا چهار نفره زمانی که کسی پیشمون باشه.

    مورد دوم:

    اگر حرف مردم را کنار بگذاری و به داشته های زندگی ات منصفانه تر نگاه کنی، چه فرصت های دیگری را برای لذت بردن از چیزیهای ساده، پیدا می کنی؟

    یکی از چیزای ساده لذت بردن نوشیدن چای یا قهوه هستش که من و عشق جان اون زمان کنار هم میشینیم و با لذت از کنار هم بودن و نوشیدن لذت می‌بریم و فرصتی میشه که باهمدیگر صمیمی صحبت میکنیم.

    سوار ماشین میشیم و میریم بیرون و محیطهای اطراف میگردیم و از منظره‌ها لذت می‌بریم.

    خیلی دوست دارم این فرصت برامون فراهم بشه تا بریم پیاده روی کنیم و یا فرصت ورزش کردن فراهم بشه. انشالله دختران شیرخوارمون که بزرگ شدن و تونستن راه برن این کارو تو برنامه مون میزاریم تا هم راه بریم و هم از فضا و محیط عالی بیرون لذت ببریم.

    وقتی دو فرزند دلبندم محو tv دیدن میشن و با چنان لذتی برنامه کودک میبینن کلی حال میکنم که دوتاشون با آرامش دارن در کنار هم لذت میبرن و یاد میگیرن چطور باهمدیگر ارتباط برقرار کنن.

    فرصت سفر رفتن با ماشین شخصی و چادر زدن در هر جایی که دوست داری و سعی کنی تمام جاهای دیدنی که میتونی پیدا کنی بهش سر بزنی و از طبیعت بکر لذت ببری

    مورد سوم:

    چه فعالیت لذت بخشی هست که هم مورد علاقه شماست و هم مورد علاقه شریک عاطفی شما (دوست یا عضو خانواده)؟

    من و عشق جان عاشق گشت و گزاریم. همش بزنیم به دل طبیعت و از لحظه به لحظاتش لذت ببریم کیف کنیم.

    عاشق دویدن و ورزش کردن

    عاشق زدن به دل آب

    عاشق رفتن و بازدید اقوام و دوستان

    عاشق مهمونی دادن

    به امید اتفاقات ناب و فرح بخش برای همه عزیزان

    تا درود دیگر بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    شقایق براتی گفته:
    مدت عضویت: 918 روز

    بنام خدای هدایتگر

    سلام به استاد دوست داشتنی من و مریم بانوی گلم

    سلام خدمت دوستان هم فرمانسی من

    به به چه بازی قشنگی خدایی از تماشا کردن این بازی سیر نمیشم خیلی لذت بردم دمتون گرم من خودم عاشق این بازی هستم ولی هنوز شروع نکردم به یادگرفتن

    به به چه گوشتایی استاد عزیزم نوووش جونتون

    واقعا بوش تا مشامم رسید من با دوره قانون سلامتی و خوردن گوشت های خوشمزه مشکلی که داشتم کیست بود و هروقت دکتر میرفتم هزینه های بالایی پرداخت میکردم ولی بازهم خوب نمیشدم یاکلا یکماه خوب بودم باز دوباره که بشدت اذیتم میکرد با قانون سلامتی در عرض دوماه دوباره چکاپ کردم کلا رفع شده بود و خود دکتر میگفت چطوری چیکار کردی بدنت نرمال ترین بدن شده خدایا هزار مرتبه شکرت الانکه گوشتای خوشمزه دیدم گفتم ذکر کنم

    من عااااشقتونم من عاشق رابطه ی تحسین برانگیز شما دوتا فرشته ی زندگیمم خدارو براب وجودشما شکر میکنم

    خدایا شکرت بابت تمام نعمت و ها زیبایی ها

    خب بریم سراغ سوال های این فایل لذت بخش

    سوال اول :

    پیاده روی کردن ،دوچرخه سواری که من عاشقشم ،ورزش کردن ،فایل گوش دادن که کل زندگی منه ،سایت و‌دیدن فایل های و زیبایی ها ،خوندن کامنت دوستانم که صبح و شب و هروقت که تایمم ازاده واقعا فوق العاده ،طبیعت گردی ،تمیز کردن خونه ام واقعا لذت میبرم ،اشپزی کردن ،صبح زود بیدار شدن و پیاده تا محیط کاررفتن ، کارم که عاشقشمم ،اهنگ گذاشتن و رقصیدن ،شکرگزاری کردن ،نوشتن خواسته هام ،شوخی کردن باعزیزدلم،صحبت کردن درباره خواسته هام با عزیزدلم و تجسم کردن ،دیدن رشدکردن گلهام حرف زدن و عشق کردن با گلهام ،و….

    سوال دوم :

    اگه حرف مردم نباشه هرجور ک دوست دارم لباس میپوشم میگردم ، با صدای بلند از ته دلم میخندم ،تنها بعنوان یک خانم شب بیرون میرم پیاده روی میکنم ،تنها به مسافرت میرم و میگردمم و خلوت میکنم ،موتور سواری میکنم ،عاشق بوی چوب و برش زدن چوبم نجاری میکردم ،و….ازاد بودم بدون محدویت که چ همسرم چه بقیه اطرافیانم برای اینکه خانم هستم جلوی من نگیرندهرجا که دوست داشتم میخندیدم جیغ میکشیدم بدوو میکردم ازاد بودم لذت میبردم

    سوال سوم :

    طبیعت گردی و اتیش کردن و چای اتشی خوردن ،کوه رفتن ،تجسم کردن خواسته هامون ،از زیبایی صحبت کردن ،باغ داشتن و کشاورزی کردن ،پیاده روی کردن ،تمیز بودن خونه و مرتب بودن همه چیز ،ورزش کردن ،پلی استیشن بازی کردن ،والیبال و پینک پنک ک دوتامون هنوز یاد نگرفتیم ولی عاشق این بازی هستیم ، موتور سواری توی کوه و جاده که دوتامون خیلی عاشقش هستیم و بیشترین چیزی که منو عشقمم خیلی لذت میبریم طبیعته و گردش و تفریح دیدن طبیعت و زیبایی ها

    خدایا شکرت برای اینکه قدرت نوشتن دارم

    استاد عزیزم و مریم دوست داشتنی من ازتون نهایت سپاسگزاری دارم خوشتیپای من عاشقتونم

    انشالله همیشه سالم و تندرست باشید و خدا هممونو به مسیر عشق و ثروت و و نعمت و هدایت کنه

    خدا پشت و پناهتون دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    محمد آسوده گفته:
    مدت عضویت: 760 روز

    به نام خداوند عزیز و مهربان تشکر می کنم از استاد و خانم محترمشان

    من یک داستانی درباره موفقیت درست کردم به صورت خیلی ساده بیان کرده شده امید وارم از این داستان بسیار خوش حال شوید

    مورچه ، مورچه ها یک جانداری هستند کوچک و برای بدست آوردن روزیشان بسیار تلاش می کنند تا تکه ای نان به دست آورند ، و خیلی از مورچگان در حال بدست آوردن غذا جان خود را به صورتی که زیر دست و پای انسان ها بیفتند از دست می دهندند و بعضی ها به صورت شکار حیوانات دیگر از بین می روند .

    من هم روزی را می گذراندم و در حال خوردن صبحانه بودم که مورچه ای را دیدم که به سفرۀ غذایم نزدیک می شد .

    مورچه به رنگ قرمز روشن ، که هر وقت نور به آن می خورد برق زیبایی به چشم می آمد ! پاهای او مثل ستون عمودی روی زمین که بالا و پایین می رفت بود و دهانش بر عکس انسان افقی بود ، مثل قیچی برنده و مثل چاقو دنده دنده بود ، شاخک آن مثل یک بیسیم خیلی پیشرفته ، و مثل یک آنتن به سرعت تکان می خورد و پیام هایی که دریافت می کرد را جواب می داد . بدن ان از سه تیکه ی خیلی براق تشکیل شده بود مثل آینه ، نور را انعکاس می کرد و بسیار زیبا جلوه می داد .

    حال ، مورچه هر لحظه به سفرۀ غذایم نزدیک تر می شد ، با قدم هایی پاورجا ، با شش پای محکم و استوار رسید به سفره و تکه ای نان برداشت و برگشت به سوی بیشۀ خود ، و حرکت کرد .

    در راه فراز و فرود هایی بود که از بالا و پایین روفرشیمان تشکیل شده بود . مثل گردی نان را به دهان داشت و حرکت می کرد ، هر وقت که با مشکلات نان را رها می کرد می گفتم :« بجوی و بپوی که می توانی به پاس آنکه امید خانه ، تویی که غذا را برسانی به دست دیگر نیازمندان و آن ها را سیر کنی ».

    چند بار به پاس آنکه باد از پنجره می وزید دانه از دهانش می افتاد و پرت می شد ولی ناامید نشد و دوباره نان را می جویید و به راه ادامه می داد .

    من هم او را دنبال می کردم و راهی که از لانۀ خودش آمده بود باز می گشت را ، با دو چشم سرخ رنگ خود می دیدم ، دیدم که ! مرگ چند بار از جلوی چشمانش گذشت ، دیدم که ! از روی خامه و جامۀ من رد شد ، دیدم که ! از روی مهر سپند خاک کربلا گذشت ، دیدم که ! قدم قدم خود را به حیاط خانه یمان رساند دیدم که ! از کنار چند گل هایی گذشت به رنگ آبی و زرد و سبز که بوی بسیار خوب و دل پذیری می داشت و هر لحظه یک بار بادی می وزید و شاخک های آن تکان تکان می خورد ، حال آنکه از کنار صحنۀ زیبایی مورچه گذشت .

    مورچه همان طور که به دهان نان داشت ، از وسط یک عالمه موریانۀ سیاه رد شد و چون مورچه بزرگتر از آنها بود همه ی موریانه ها فرار کردند و به هر طرف که به دیدشان می امد به سرعت حرکت می کردند .

    کم کم مورچه به لانۀ خود نزدیک شد ، در سنگ بود ، سنگ را مثل اسفنج سوراخ سوراخ کرده بودند و یک خانۀ مستحکم ساخته بودند ، جوری که هیچ چیز آن را خراب نمی کرد ، خانه یشان از سنگ مرمر بود به رنگ کرمی روشن و زیبایی سنگ به صورت عجیبی حیرت انگیز بود .

    حال من مورچه را تا لب بیشه اش نگاه کردم و در آخر مورچه از دیدبان چشمانم ناپدید شد .

    من نتیجه داشتم که به هر مشکلی برمی خورید زود تسلیم نشوید و ادامه بدهید و وارد مشکل شوید ، اگر موفق شدید هم لذت آن کار را می چشید و هم دیگران نمی توانند تو را منحرف کنند و از هدف اصلی خود برگردانند .

    نویسنده : محمد آسوده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت اساتید بزرگ و عزیزم عاشقتونم

    وااای استاد من هدایت شدم الان این فایل زندگی در بهشت رویایی خدایاشکرت

    یه چیزی من هدایت شدم الان دوباره دوره ی قانون سلامتی رو از اولین جلسه گوش کنم چون فقط همون روند گوشت خوردن‌رو میرم اما چون ورزشم فقط پیاده روی هست صبح و شب‌

    گفتم اون تمریناتی که برامون گذاشتین رو انجام بدم و اینکه تا اخر دوره قانون سلامتی رو گوش کنم تا جلسه یازدهم گوش کردم اما بازهم باید گوش کنم و مریم جون چقد زیباس خدایاشکرت خوشگل خوش هیکل نجیب خانم کدبانو باشخصیت زیبا بینظیر و رویایی و چقد باخودشون در صلح هست خدایاشکرت واقعا منم خیلی خیلی شبیه مریم جون شدم اما میخوام بازم بیشتر شبیهشون بشم خیلی دوست دارم خدایاشکرت

    چقد گوشت ها خفنن ولی یه چیزی مثلا تو مرغ ادویه فلفل خدایی نمیخورم اما پیاز و زردچوبه و نمک و کره حیوانی میزنم که پیاز حذف میکنم و فقط با زردچوبه و نمک چون سفربه دورامریکا دیده بودم مریم جون سوپ بال مرغ با زردچوبه فک کنم درست کرده بودن عالی خدایاشکرت الان میرم از جلسه اول دوره ی رویایی بینظیر قانون سلامتی رو گوش میدم من که کلا از دوره ی قانون سلامتی خیلی خیلی نتایج خفن گرفتم که هرچی از نتایجم بگم کم گفتم اما بازهم میخوام بیشتر و بیشتر روش کار کنم

    خدایاشکرت

    عاشقتونم

    فعلا در پناه الله یکتا باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    Vafa Vafa گفته:
    مدت عضویت: 808 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و مریم عزیز

    مبارک باشه خریدتون کیفشو ببرید استاد من هم قبل اینکه این فایل ببینم تقریبا 10 روز پیش یه ماکروفر خریدم بهترین و گرانترین ماکروفر فروشگاه بود استاد اگه تا چند ماه قبل ازم میپرسیدن تو ب زودی ماکروفر میخری میگفتم چه حرفا حالا انقد چیزهای واجب هست مثل خرید یه ماشین خوب یا یه خونه بزرگ ولی وقتی پیشنهاد خرید ماشین ظرفشویی و ماکروفر بهم داده شد با شرایط آسان و لذت بخش گفتم هدایت خدا هست و قبول کردم و گفتم خدا کمکم میکنه وقتی این فایل دیدم این همزمانی واسم نشانه آرامش داشت استاد حالا لذت بیشتری میبرم فکر میکنم این نشانه ای باشه واسه نزدیک شدن به مدار شما استاد عزیز امیدوارم در کمال آرامش با هدایت خدا بزودی یه ماشین مدل بالا و راحت و یه خونه بزرگ هم برای خودم تهیه کنم بزودی در مسیر تکامل خدا هدایتم کنه به جایی که بتونم آسون و سربلند هنری که بلدم و دارم انجام میدم آموزش بدم

    راستی خدا چه نعمتی بهتون داده بابت ماهی هایی که درب خونتون باز میکنید می‌بینید و بهشون غذا میدین ماهی های بزرگ و پر جنب و جوش نشانه روزی هستن واسه من مرسی که وقت گذاشتین و فیلمشو برامون گذاشتین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    شقایق هاشمزهی گفته:
    مدت عضویت: 474 روز

    به نام خداوند توانا سلام سپیده عزیز چقدر زیبا و قشنگ توصیف کردین دقیقا منم ک بار اول دیدم برداشت شمارو داشتم ولی وقتی نکته های زیبایی که گفتین و واقعا منم لذت بردم و هم آموختم …خوندم دیدم بازتر شد ممنونم و سپاسگذار از شما و استاد عزیز و مریم جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    نادیا گفته:
    مدت عضویت: 2275 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    این فایلو قبلاً دیده بودم اما دیروز نشانه من بود و دوباره دیدمش.

    چقدر باحال بود که از دو زاویه فیلمبرداری کرده بودین.

    و شما چقدر راحت بازی میکردین.خیلی جاها فقط ایستاده بودین و دستها با راکت حرکت میکرد ولی مریم جان خیلی تحرک داشت.این صحنه ها باعث شد بازیتونو با لذت بیشتری ببینم با جزئیات.

    در مورد سوالتون

    نمونه ای از لذت های ساده ای را ذکر کن که موجب شادی و رضایت شما از زندگی ات شده است:

    — یکی از لذت بخش ترین کارهایی که سالهاست انجام میدم، نشستن توی تراس خونه و تحسین کردن زیبایی‌های طبیعتیه که میبینم.ابن طبیعت که میگم باغچه کوچک همسایه طبقه پایینه که دو سه تا درخت و چند بوته گل داره.من عاشق طبیعتم.عاشق شنیدن صدای کنجشکها و شیطنتهاشون.

    میشنینم توی تراس و مثل آدمهای مست ، از خود بیخود میشم .از دیدن آسمان روز، از دیدن آسمان شب و ماه..

    آخ که چقدر ماه برام جذابه و پر از شگفتیه.

    با خدا حرف میزنم.سپاسگذاری تمام آن چیزهایی که میبینم.سپاسگذاری تک تک نعمت‌هایی که توی زندگی من قرار داده که تا قبل از آشنایی با قوانین نمیدیدمشون.

    بله.بهترین ساعات زندگی من توی تراس خونه با عشقبازی با خداوند سپری میشه .

    —-پباده روی و گوش کردن فایلهای شما با آزادی زمانی و آرامشی که هم اکنون در زندگیم وجود داره هم برام لذت بخشه.

    –نگاه کردن به تمام اسباب بازیهایی که خداوند برام تهیه کرده.راستش مدتی که زندگی در بهشت رو می‌دیدم و شما رو با تراکتور و جت اسکی و وسایل نجاری و… می‌دیدم، که دارین کیف میکنین و لذت میبرین، منم کلی کیف می‌کردم و این حسو داشتم که استاد چقدر اسباب بازی داره برای سرگرمی و لذت بردن.

    و گاهی حسودیم میشد.غافل از اینکه خودمم کلی اسباب بازی دارم و نمیدیدمشون.

    چون همیشه در حال بدو بدو بودم که به چیزی برسم و وقتی می‌رسیدم و میخریدمش، بدون اینکه روزها باهاش لذت ببرم,به فکر هدف بعدی و رسیدن به چیز دیگری بودم.

    یک روز که خیلی هم دور نیست و همین 4 ماه پیش بود، با خودم حرف زدم و دیدم از داشته هام لذت نمی‌برم.و فقط فکر بدست اوردنشون هستم.و اونجا تصمیم گرفتم نعمت‌های توی خونم رو بهتر ببینم.

    دیدم چقدر اسباب بازی برای لذت بردن دارم.همه وسایل خونمو نو کردم و همون چیزهایی که میخواستم، اما چرا نمیدیدمشون؟!!

    با این دید، تصمیم گرفتم بجای بودن در آینده یا گذشته، از زمان حال لذت ببرم و بخدا قسم از اون روز وفور نعمت‌ها در زندگیم چندین برابر شد و من روز به روز با دیدن تمام نعمتهام فقط لذت میبرم و چشمهایم برق میزنه و قند توی دلم اب میشه.

    چقدر لذت بخشه در حال زندگی کردن.چقدر از شما ممنونم که از زندگی لذت می‌برین و اونو به تصویر میکشین تا ما هم یاد بگیریم.

    –یکی دیگه از لذت بخش ترین کارهایی که میکنم، مراقبه اول صبح و آخر شب هست و از ارتباطی که بین من و خالقم بوجود میاد، از خود بیخود میشم. وصل میشم .غیر قابل وصفه لذتش.اینم حاصل همین چند ماه اخیره.

    — حرف زدن با پسرم در مورد قوانین که شگفت انگیزه و هربار کلی آگاهی از توش درمیاد.انگار خداوند از زبان پسرم بامن صحبت می‌کنه و قوانینو برام جامیندازه.

    اینها قسمتی از شگفت آورترین و عمیقترین لذتهاییه که از زندگی میبرم و خدا رو شکر میکنم از این احساس عالی که باهاشون دارم.

    اگر در حال زندگی کنیم، نه تنها لذت عمیق می‌بریم بلکه آینده فوق العاده، خودش میاد.

    وفور نعمت‌ها و ثروت‌ها.

    چیزی که دارم باهاش زندگی میکنم….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: