اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد بی نهایت سپاسگزارم از این فایل توحیدی زیبا و چقد اشک ریختم
سپاسگزارم که به ما هم دوباره یادآوری کردی
ما رَمَیتَ إِذ رَمَیتَ وَلٰکِنَّ اللَّهَ رَمىٰ
واقعا هر چی که داریم از خداونده یادم نمیره از چه جهنمی منو نجات داد آبروم رو محفوظ کرد
و حضور همه ما در سایت هدایتش به سمت شما تا دستی بشی از دستان خداوند که حقیقت رو بهمون بگی همه اینها لطف پرودگاره
و این غرور و این منم منم به قول شما آتشی بر خرمن که یک آن نیست می کنه همه چی رو
و چقد تحسین برانگیزه که به این قدرت رسیدین که می تونید این ارتباط رو تمیز نگه دارید و پایدار
همیشه تو سپاسگزاریهام از خداوند میخوام منو جز مؤمنینش قرار بده که به راه راست هدایت شدن و سعادت دنیا آخرت نصیبشون شده مثال شما رو میزنم میگم ببین استاد تونسته این رابطه رو با کنترل ذهن پاکیزه نگه دار و شرک نورزه منم می تونم من چه فرقی با سید حسینت دارم به منم راهشو بگو توحید رو همواره در قلب من شعله ور نگه دار
به قول ذکریا تو قران منو یکه و تنها نذار با نفس عماره خودم مهمترین رابطه ما رابطه با خداوند و توحید که راجبش توی جلسه 8 عشق و مودت کاملا توضیح دادید واقعا همین یه کد (توحید )رو تو کدنویسی های زندگیمون رعایت کنیم به قول شما روی دوش خداوند راه میریم
خیلی فایل به جایی بود که به ما یادآوری کردین که ببین حواست باش از کجا به کجا رسیدی
و تواضع و خشوع در برابر رب اصلی ترین و مهم ترین بخش زندگیمون که باید مثل یه ذکر روزانه به خودمون بگیم
سپاسگزارم استاد عزیز از این فایل تاثیر گذار و آرامش بی نهایت رو برای خودم و شما و تمام بچه های سایت آروز می کنم از الله یکتا
بدون شک ما هم میتوانیم به این حد از توحید دست پیدا کنیم
بسیار کامنت زیبا و پر محتوایی رو گذاشتید ،،خیلی کیف کردم که احساس ارزشمندی در وجودتون شعله ور هست و خودتون رو میخواهید در زمره موحدین قرار بدهید ،دست مریزاد ،عالی بود نازی عزیز
همیشه به خودم میگویم چند تا از خصلتهای استاد عزیز سبب بوجود آمدن موفقیتهایشان شده است ،مهمترین آنها توحید است اینکه همه موفقیت هایشان را به الله یکتا نسبت میدهند و تنها قدرت روبه الله میدهند و از هیچکسی ترس و واهمه ای ندارند ،،وبحث دیگر توکل کردن استاد عزیز بر الله است وهمیشه خداوند رو بعنوان کسی که آماده کمک به ایشون هست رو باور کرده اند ،که بنده به شخصه زیاد روی این موارد تاکید میکنم و میخواهم خیلی پیشرفت کنم ،،
امید دارم الله یکتا ما رو در این مسیر زیبا توفیق دهد و برای همه اعضای خانواده ام بخصوص شما نازی عزیز ارزوی توفیق روزافزون دارم
بسم الله الرحمن الرحیم التواب العلیم الغفور الوهاب الرزاق المجیب
“رب انی لما انزلت الیه من خیر فقیر”
🪷سلام خداوند بر بندگان خاص و محبوبش🪷
چند روزی بود، بعلت مشغله در کاری، افت مدار داشتم امروز ساعت 4:30 دقیقه بیدار شدم، که بشنیم یکم فایل های توحیدی گوش کنم و از این افت مداری که دیگه صدای آژیر اون بلند شده بود، به اون مدار قشنگی که داخلش بودم بر گردم و اگه شد، خدا لطفی کنه ببره بالاتر.
تو فکر بود برم فایل “فقط روی خدا حساب کن” رو ببینم، که طبق عادت ابتدا وارد سایت شدم و با نقطه آبی از ناصر عزیز که در پاسخ جلسه 4 قدم دوم بود خوشحال شدم، پاسخ دوستمون رو خوندم بعد کامنت خودم رو خواندم، آخر کامنتم، همین تکیه آیه رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر نوشته بود، بعد متوجه فایل جدید استاد شدم، اول فکر کردم ادامه ذهنیت قدرتمند کننده و ضعیف کننده است، وقتی عنوان فایل رو خوندم، و دیدم توحید عملی است چشمامم گرد شد و خدا را شکرد کردم و صاف نشستم و رفتم چراغ رو روشن کردم و دفتر و خودکار رو آوردم شروع به نوشتن رمز و رازی کردم که در عین سادگی پیچیده است،پیچیده است وقتی طالب نباشی، وقتی بخوایی، بپرسی، در و دیوار و جهان برایت پاسخ میشه.
وقتی شب میخوابی با این درخواست که خدایا من یکم ازت فاصله گرفتم، این فاصله رو کم کن، خدایا من اون حس قشنگه رو میخوام، اون اتصال شیرین رو…بعد صبح با فایل جدیدی روبرو میشی که مخاطبش خودتی، این چی رو میرسونه، غیر از اینکه فانی قریب اجیب دعوه الدعی اذا دعان
خدایا من به خودم ظلم کردم و تویی بخشنده و رحیم و غفور و کفور
ای پوشاننده، گناهان و خطاها، چه گناه ها و عیب ها که برایم پوشاندی و مرا در چشم مردم نیکو جلوه دادی.
ای روزی رسان، چه روزی هایی که به من رساندی که من هیچ تلاشی برای آنها نکرده ام.
ای نگهبان و منجی که چندین و چند بار مراو فرزندان و عزیزانم را از مرگ حتمی رهانیدی.
ای هدایتگر که همیشه مرا به سمت خوبی رهنمون کردی، وقتی که در گناه و خطا فرو رفته بودم.
من از کدامین لطف خدا و رحمت و بخشش بگویم؟ از کدامین رزق بی حسابش از جایی که فکر نمی کردم رسیده؟ از کدامین معضلاتی که به سادگی حل شده؟ از کدامین انسان های شریفی که سر راهم قرار گرفتند؟ از کدامین انسان نابابی که از سر راهم کنار رفتند؟
من چگونه این همه لطف رو بتونم بر این جریده، بنگارم؟ چگونه لطف و کرم و نعمتت را بشمارم؟
من فقط میتونم بگم من فقیرم به هر خیری که بر من نازل میکنی.
بعد از چند روز درگیری با خودم این احساس رو قشنگ دوباره دریافت کردم، اون حس قشنگ و لطیفی که قابل وصف نیست، مثل مزه ی جدیدی که نشه کسی رو متوجه اون کنی، مگر اینکه خود شخص تجربه کنه.
و خدا را شکر همه ما این شهد شیرین اتصال رو چشیدیم، مهم مدت زمان ماندن در اون احساس و تعداد تکرارش در روز است. برای همین است که امام علی علیه السلام از خداوند درخواست میکنه، لحظه ای اون رو به حال خود وا مگذاره.
واقعا این شهد شیرین رو نمیشه با هیچ چیزی عوض کرد، نه با پول نه ثروت و مکنت و اموال و… همه این ها بدون اتصال جهنمی بیش نیست.
استاد عزیزم، سر وتن و روح ات سلامت و پر نور و آگاهی، استاد سپاسگزارم که اتصال قشنگ رو برقرار کردید. ان شاءالله چشمه های علم و حکمت از قلبتان بر زبان تان جاری و ساری باشه و ما هم از این آب گوارا مستفیذ شویم.
(الان در شرف ورود به یک کار جدید هستم، و این فایل برای من مثل چراغی است که در یک شب تاریک در بیابان روشن شده که داره مسیر رو بهم نشون میده. این فایل یک هدیه الهی برای من است که با اون آرام بگیریم و با قلبی مطمئن و استوارتر گام بر دارم، چرا که خدای من خدای خاصی است، نه شغل جدیدم و نه مهارت ها و توانایی هایم، خدای من، من رو هدایت می کنه که به آسانی و راحتی پیشرفت کنم، نه با زور و دوندگی و …)
🪷در پناه حق همه ی ما روز به روز توحیدی تر و سعادتمند تر و ثروتمند تر باشیم. الهی آمین🪷
چقدر عکس پروفایل شما زیباست و چقدر پر از مفهوم است … تبریک …
بهتون تبریک میگم که به احساس خشوع و تسلیم بودن رسیدین و خیلی زودتر از اون چیزی که فکر می کردید هدیتون رو (این فایل) دریافت کردید، مبارکتون باشه
خانم یوسفی حقیقتا دلم برای خواندن دل نوشته های شما و گپ زدن با شما تنگ شده بود
دوستای خوب و ارزشمندی که اینجا دارم رو با دوستای بیرون از اینجا هرگز مقایسه نمی کنم
به همون شکل که عشق و محبتی که تو قلبم نسبت به شما دوستای عزیزم دارم رو با دوستان بیرون از اینجا مقایسه نمی کنم
شما قلبتون پاکه
شما صدایِ خداوند هستید، برای من با دل نوشته هاتون…
زیباییِ خداوند هستید با تصاویر زیبای پروفایل هاتون….
بودن در جمع شما و هم نشینی و هم کلامی با شما، من رو به خداوند نزدیک تر می کنه …. یاد خدا را در قلبم زنده می کنه
الا بذکر الله تطمئن القلوب شما ها مصداق بارز این آیه هستید
خداوندا… ای خدای مهربونم این تو هستی که من رو هدایت کردی بیام اینجا و این نوشته های زیبا رو بخوانم و این تو هستی که داری به من الهام می کنی و من می شنونم و می نویسم
اعتبارش کاملا بر می گرده به شما
دوست دارم هم به خودم و هم به شما به خاطرِ این عشق توحیدی که هر روز داریم در وجودمون خودمون گسترش می دهیم، تبریک و تهنیت بگم ، مبارکمون باشه این عشق الهی
به قول استاد در جلسه قرآنی قدم اول در یک قلب دو عشق نمی گنجه مبارکمون باشه قلب جدیدمون که جایگاه خداوند شده
خدایا شکرت چقدر حالم خوبه وقتی از شما و عشق شما می نویسم
چقدر آروم میشم، کاملا احساس می کنم که تپش های قلبم منظم شده ، بدنم میزون شده و ذهنم داره هورمون های آرامش بخش و شادی بخش ترشح می کنه
خدایا شکرت بابت وجودت که تنها و تنها تکیه گاه منی
چقدر خوبه که منِ بندهِ ضعیف؛ تو رو دارم و می توانم همه جوره روی تو حساب کنم
خدایا شکرت
چقدر خوبه که تا قبل از اینکه برم به سفر آخرت این آگاهی ها رو فهمیدم و دیگه یقین دارم مادامی که قلبم فقط مملو از عشق شاست…
مادامی که به روز آخر ایمان دارم و عمل صالح انجام می دهم جایگاه ابدی من بهشته هم در این دنیا و هم در اون دنیا
یاد صحبت های استاد می افتم تو یک لایو مشترکی با استاد عرشیانفر استاد میگفت: خدایا ……. (با تامل و چهره ای بسیار به وجد اومده) این دنیا چقدررر زیباست چقدر تو خوبی چقدر این دنیا بی نظیره چقدررر نعمت و ثروت در این جهان هست (تو چشم های استاد اشک حلقه زده بود) و بعد خطاب به استاد عرشیانفر می گفت: ببین بعضی وقت ها به خدا میگم خدایا این دنیا اینقدرررر زیباست که دوست دارم واقعا هزار سال زندگی کنم
دیشب قبل از خواب هدایت شدم جلسهِ ستاره قطبی قدم پنجم رو گوش دادم
استاد می گفت: اگر شما من رو چندین سال قبل در بندر عباس می دیدید و الانِ من درفلوریدای امریکا رو می بینید، به الله ی که می پرستمش سوگند من به همون اندازه احساس خوشبختی می کنم که همون زمان در بندر عباس احساس خوشبختی داشتم
یعنی این نوع نگاه سپاسگزار بودن و به اتفاقات از زاویه ای نگاه کردن که به احساس بهتری برسی و فرصت ها رو ببینی، و این تسلیم بودن در برابر خداوند هستش که باعث میشه شما چرخ زندگیت هر بار روان تر و روان تر بشه و به احساس خوشبختی بی نهایت برسی
و به قول شما خانم یوسفی هر کدوم از ما ها که توانستیم برهه ای رو تسلیم باشیم و سر سپرده ی هدایت های الله باشیم ، دیدیدم که چقدررررر زندگی ما افتاده روی غلطک احساس کردیم که روی دوش خداوند نشستیم و طعم شیرین خوشبختی در تمام ابعاد رو چشیدیم چون وقتی در این مدارِ تسلیم بودن یه کمی به ثبات میرسی، اتفاقات عاااالی از در و دیوار به شکل عشق و محبت ، به شکل سلامتی ، به شکل ثروت و به شکل همزمانی ها (که بعضی وقت ها از شدت ذوق و شوق گریت می گیره چون حضور خداوند رو تو زندگیت حس می کنی) رخ میده
خانم یوسفی عزیز قلم زیبای شما رو در نوشتن این نیایش های زیبا تحسین می کنم . دعوتتون می کنم بیایید یک بار دیگر با هم از اول بخوانیم
به نام یگانه خالق هستی
ای پوشاننده، گناهان و خطاها، چه گناه ها و عیب ها که برایم پوشاندی و مرا در چشم مردم نیکو جلوه دادی.
استاد عزیزم ، برایم از توحید بیشتر بگویید من تشنه توحیدی هستم که روحم آن را فریاد زده و آن را همچون پدری دلسوز عاشقانه هربار در گوشم نجوا کردید و من تولدی دوباره یافتم.
آری خدا از کلامتان آن را به گوشم رسانید، همان حلقه گمشده زندگی ام که با درکش مرا بر قوم و کثیری از بندگان که از دید ناظر بیرونی همه جوره میتوانستند بر من غالب شوند ،برتری داد.
اما به قول قرآن اگر خدا تو را یاری کند چه کسی میتواند بر تو غالب شود
به گمانم پدر مقدس واژه برازنده تری برایتان باشد.
هیچ کس در این جهان به اندازه شما شایسته گفتن از توحید عملی نبوده و نیست.زیرا ابتدا آن را به بند بند وجود خود تزریق کرده و سپس به ما آموزش دادید.
شما لایق دعوت ما به نیکی هستید زیرا خودتان ابتدا عمل کننده به آن هستید.
چه زیبا تیک امر به معروف و نهی از منکرتان را میزنید.
من با توحید عملی به عزت رسیدم، ما رمیت إذ رمیت را به چشم دیدم. آن هم در یک همزمانی الهی، در شب عید قربان.
من با توحید عملی شکافته شدن دریاها و باز شدن راه ها را به چشم دیدم.
خدای موسی خدای من هم شد وقتی عجزم را در مقابلش اعتراف کرده و خود را به هر خیری که از او رسد فقیر دیدم.
و آن زمان که همه درها را به خود بسته دیدم از ته قلبم إن معی ربی سیهدین را زمزمه کردم. آن زمان بود که برایم موانع خروج از کشور را به طرفه العینی برایم برداشت.
من با توحید عملی سپاه آسمان و زمین را دیدم که به تسخیر من درآمده تا از آتشی که هر لحظه نزدیک بود مرا در خود ببلعد نجات دادند.
آری من بردا و سلاما را با پوست و گوشت و استخوانم لمس کردم.
آری خدای ابراهیم خدای هر کسی میشود که ابراهیمی عمل کند.
من در یک لحظه دیدم که توحید عملی همه تهدید ها و تهمت ها و مکر ها و خدعه ها را پوچ کرده و مرا با سری بالا با عزت و قدرت از بوته آزمونی الهی بیرون کشیده و گل را به دست من داد و صداقت یجعل له مخرجا را برایم چنان آشکار کرد ؟که بدانم او صادقترین به وفای به عهد است.
توحید عملی، قانون یک کشور را برای من چنان تغییر داد که محال میدانم برای زنی در ایران تا به الان انجام داده باشد.
توحید عملی به من شجاعت، قدرت و عزت نفسی داد که تشنه آن بودم.
توحید عملی همچون عطری الهی بر بوی کریه ترس و ضعفی در وجودم جاری شد که خودم از به مشام رسیدنش مست میشوم.
توحید عملی مرا خط قرمز خدا کرد.
چقدر لحظه دلچسبیست که میدانی خط قرمز خدایی ،و هرکه در مقابل تو قرار بگیرد محکوم به لولوا الأدبار است.همان حکمی که سنت الهیست
و لن تجد لسنه الله تبدیلا
چنان با دستگیره در از تو محافظت میکند ،که به تو بفهماند کسانی که منتظر هستی بیایند و محافظ تو باشند پوچ هستند ، آن زمان است که از ته قلبت میگویی فالله خیر الحافظا و هو أرحم الراحمین
سپاسگزار خدایی هستم که بارها و بارها مرا در گلوگاه هایی قرار داد که به این درک برسم که جز او نمیتوانم روی هیچ کس و هیچ چیز حساب کنم.
هرگز از خاطر نمیبرم سال 94 بود ،چنان طعم یک نجات الهی را از گلوگاهی با پوست گوشت و استخوانم همچون همیشه چشیده بودم که گیج و منگ بودم. آنچنان که در کنار ساحل دریا قدم زنان راه میرفتم و حواسم نبود چقدر از ساحل امن دور شده ام.
هرجور حساب میکردم با هر منطقی حساب میکردم نمیتوانستم کردیت آن نجات الهی را به خود بدهم. حتی در عجب بودم که چراااااااا مرا نجات داد.
به خود آمدم و خود را در تاریکی ساحل بسیار خلوتی با چند سگ ولگرد احاطه شده یافتم.
پیش رویم سگهای ولگردی بودند که به صورت نیم دایره جلوی من قرار گرفته و پشت سرم دریا ، هیچ راه پس و پیشی نبود و نفیسه ای که کابوسش مواجه شدن با حیوانات است.
همه جا تاریک بود ، صدای کمک هایم به گوش هیچ کدام از کسانی که روزی به رویشان به جای خدا حساب میکردم و همیشه هم در لحظات حساس نه تنها پشتم را خالی کرده بلکه در مقابلم قرار میگرفتند، نمیرسید.
زیبایی و ناز و اداهایم ام هم چاره ساز نبود و به آن هم نمیتوانستم چنگ بزنم.
حاضر بودم بمیرم و در آن شرایط قرار نگیرم. ترس از سگ و گربه و حیوانات وحشی کابوسی بود که همیشه از مواجه شدن با آن فراری بودم.
بوی کریه ترسم مشام سگهای ولگرد کنار ساحل را پر کرده بود و تشنه تر بودند که همانجا که هستند ثابت قدم بایستند و این مأموریت الهی شان را به سرانجام برسانند.
از هرچه بترسی و فرار کنی روزی با آن ملاقات خواهی کرد.
هر قدمی که به هر سمتی بر میداشتم آنها را بیشتر به سمت خود میکشاندم.
تنها چیزی که میدانستم این بود که بایستم.
دریا هم پناهم نبود به سمتش میرفتم مرا در خود غرق میکرد و از روبرو سگها هم جلو می آمدند.
اینک دیگر خوب میدانم در میان همه آن افرادی که صدا کردم و طلب امداد کردم، تنها کسی که صدایم را شنید و پناهم شد ،خدایی بود که مردی سوار بر اسب را به صورتی معجزه آسا همچون امدادی الهی به سویم فرستاد.
من در آن مرد سوار بر اسب تنها چیزی که دیدم خدایم بود.
همان که هربار صدایش کردم و فریاد استغاثه هایم را شنید به طرفه العینی ،امداد های الهی اش را از زمین و آسمان به یاری ام شتاباند.
آن فرشته الهی همه سگها را از من دور کرد و مرا در کمال امنیت و احترام تا ساحلی امن همراهی کرد.
اقرار میکنم که آن روزها غرق در شرکهایم بودم و هنوز به غیر از خدا را نیز میخواندم و آن روز درس لازم را نگرفتم.
وقتی کلام الهی تان از توحید عملی به گوشم رسید به دل تک تک این ترسها رفتم و درس آن روزها را به وضوح متوجه شدم.
به خاطر آوردم روزی را که توله شیری مهمان خانه ام بود و من روی کابینت نشسته بودم تا او را از خانه خارج کنند.
آن روزها که بارها با توله پلنگها و توله شیرها احاطه میشدم ،متوجه نبودم که انتخاب من شجاعت و قدرت بوده است و به خاطر ترس از سگ و گربه خدا اجازه ورود توله شیر و توله پلنگ ها را به خانه ام می دهد تا مرا مجبور به تغییر کند.
تک تک ترسهایم از گربه و سگها را به خاطر آوردم و از همان ها شروع کردم.
آن روزی که خدا در قرآنش هیچ جنبنده ای نیست مگر آنکه من از موی پیشانی اش گرفته ام و من به همه چیز احاطه دارم را همچون الماسی جلوی چشمانم درخشاند ، به من قوتی داد تا به دل ترسهایم بروم.
چقدر زیباست که همه چیز را از او بدانی ، لاحول و لا قوه الا بالله
چقدر زیباست که اذن ورود مصیبتها را هم از خدا بدانی.
چقدر زیباست تیرانداز را خدا بدانی.
چقدر زیباست قوه دستها و پاهایم را از خدا بدانی آن وقت است که میدانی اگر پاهایت توان راه رفتن ندارد این خداست که آن را بی جان کرده تا سر جایت بنشینی و تسلیم او باشی.
آن روزها که همچون هاجر از این سو به اون سو میرفتم و دنبال منبع رزقی بودم تا خودم روی عقل ناقص خودم و هوش و توانمندی ام در معماری حساب کنم و برای خود خانم مهندسی شوم و دلخوش به کلاس و وجهه اجتماعیش شوم، به وضوح دیدم که خدا پاهایم را چنان به مرز فلج شدن کشانده بود که سر جایم بنشینم و اجازه دهم وعده یرزقه من حیث لایحتسبش را در زندگی ام جاری کند.
هر زمان به یاد آن روزها می افتم خنده ام میگرد، اینک مفهوم از جای مناسبت تکون بخوری و در مسیری که مال تو نیست بروی قلم پاهایت را خورد میکنم ،را بهتر درک میکنم ،این پیغام را هر روز میشنوم و همین یک ترمز دستی برای نفیسه یاغی ایجاد کرده که از چهارچوب های برنامه های الهی که خدا برایش دارد خارج نشود.
آری من پیغام من تو را برای خودم ساختم ، من تو را برای خودم از مهلکه ها نجات دادم میشنوم
و همین وضوح پیغام مرا بر آن کرد که با تسلیمی خاضعانه البته با چک و لگدی که باید میخوردم تا به وضوح پیغام را دریافت کنم ، از جایگاه شغلی بسیار لاکچری و امن و دهن پر کن و ادامه تحصیل در رشته معماری استعفا و انصراف داده و به درک قوانین الهی و نویسندگی بپردازم.
من برای اینکه نترسم حاضرم بمیرم همین یک جمله تان کافی بود که آنقدر شیرینی اش به دلم بشینم که همه وجودم را برآن کند که این بشود بنیان وجودی ام
به حول و قوه الهی ترس از سگ و گربه ها ءنقدر برایم کم رنگ شده که آگاهانه به سمتشان میروم و آن ها را نوازش کرده و اجازه میدهم به پر و پاهایم بپیچند.
در آن لحظه ها هیچ جنبنده ای نیست مگر آنکه خدا از موی پیشانی اش گرفته و خدا به همه چیز احاطه دارد
چنان در گوشم میپیچد که دلم آرام میگیرد.
آنچنان که وقتی یک بنده خدا با شوخی گفت میخوای بدم این سگ بخورتت آگاهانه به سمتش رفتم و آن سگ وحشی نگهبان را نوازش کردم و دیدم چنان مسخر و آرام بود که صداقت کلام الهی بیشتر همه وجودم را فرا گرفت.
چه نعم العبدی بود سلیمان آن زمان که اطرافیانش تخت ملکه صبا را آوردند و اولین کلام سلیمان هذا من فضل ربی بود.
از دید ناظر بیرونی اطرافیان زحمت کشیده بودن برای آوردنش از دید بنده موحدی چون سلیمان هذا من فضل ربی
آری او مالک نفع و ضرر را خدا میدانست و خدا هم به او ملکی داد که به هیچ احدی بعد از او نداد.
عاشقتون هستم پدر مقدس که اینقدر توحید را در عمل اجرا کرده و به ما زیبا آموزش میدهید.
هنوز هم به خود غره میشوم و چک و لگدهایش را نوش جان میکنم. انسان است دیگر خودش مرا کفور و نسیان گر خلق کرده است.
آری من در به یادآوری اینکه أحدی مالک پوست هسته خرمایی در این جهان نیستبسیار فراموش کارم ،اما زیبایی اش اینجاست که در تلاش هستم این آگاهی ها را به بند بند وجودم تزریق کنم و کردیت همه چیز را به تنها مالک و صاحب اختیار جهانیان بدهم.
دوست عزیزم تحسینت میکنم که ترس از حیوانات رو به دوستی با آنها تبدیل کردی و سپاسگزار خداوندم که کامنت شما رو روزی من قرار داد.
منم همچین ترسی دارم وااااای از گربه که وحشت داشتم واقعا انگار جن میدیدم حالا کمی بهتر شدم و آروم از کنارشون رد میشم ولی به دست زدن بهشون که فکر میکنم تنم میلرزه .شما چه راهکاری داشتی برای غلبه به این ترسها
ترس از سگ و گربه از طبیعی ترین ترسهایی است که اغلب افراد با آن درگیر هستند.
مخصوصا اگر از نوع ولگرد و خیابانی بوده باشند.
بنده در یک پروسه تکاملی چند ساله با این ترسهایم روبرو شدم.
و بسیار تحسینتان میکنم که تصمیم گرفتید با این ترسهایتان مواجه شوید.
شاید الان متوجه نباشید که وقتی در دل این ترسها رفته و از آن رها میشوید چندین لول عزت نفستان رشد کرده و مداری جدید از عزت نفس و قدرت را تجربه میکنید.
بنده از گربه ها و سگهای خانگی شروع کردم در یک همزمانی الهی برادرم یک پرشین خریده بودند و بنده ابتدا با گربه پرشین که بسیار بی آزار و دستی است ارتباط برقرار کردم و به صلح رسیدم و کم کم با گربه های خیابانی ابتدا در کنار افرادی می رفتم که به آنها غذا میداند مینشستم و غذا دادن و نوازش آنها را تماشا میگردم وبا دیدن آنها به خود یادآوری میگردم اگر آنها میتوانند آنقدر راحت با گربه های خیابانی نزدیک شده و لمس کنند من که از آنها کمتر نیستم.
یک جور به غرورم برخورده و برای اینکه کم نیاورم ، به دلش میرفتم.
هر سگ خانگی را که در کنار صاحبش میدیدم نزدیک شده اجازه میگرفتم لمسش میگردم و کم کم توانستم با سگهای ولگرد هم ارتباط برقرار کنم.
ابتدا خیلی آرام از کنارشان رد میشدم.
اگر احساس خطر میکردم یک پا روی زمین کوبانده و بهشان حمله میگردم و آنها را فراری میدادم و در مرحله بعدی با آنهایی که مرا همراهی میکردند نوازششان هم میگردم.
و در انتها بگویم این پروسه چهارسال طول کشید و البته تکامل را فراموش نکنید.
و باز سپاس ویژه که قانون تکامل رو یاد آوری کردید خیلی خوشحال شدم و خیالم راحت شد که روشش اینه
من اشتباه متوجه شده بودم اینکه استاد میگن برید تو دل ترسهاتون ،من فکر میکردم یکدفعه باید با این حیوانات رو به رو شم و الان متوجه راه شدم به همین دلیل حتی فکرشم اذیتم میکرد
درود و سلام نفسیه جان .. عزیزم مدتی بود اینجا نبودی عزیزم . نمیدونی چقدر خوشحال شدم امروز اسم زیباتو داخل ایمیل های سایت دیدم و اولین کامنت صبحگاهی من بودی خدا رو شکرت .. چقدر دست بقلم زیبایی داری و من عاشقانه همیشه دست نوشته های دلی تو را با عشق می خوانم.. واقعا ممنون و سپاسگذارم که نکته به نکته جمله ها و توضیحاتت سرشار از عطر الهی رو داشت و غرق این دلنوشته هایت شدم …
نفیسه ی نازنین کتابه طراحی آیت فوق العاده است و این جمله روی کتابت رو خیلی دوست میداشتم به آسانی بدوز به شایستگی بپوش
ممنونم نفیسه جان روز من رو با اون آیه های قشنگت ساختی که در هماهنگی کامل با جملات زیبات بود مرسی مرسی مرسی عزیزم
روز و شبت بخیریت و خوبی و خوشی و ایام بکامت شیرین و گوارا همراه با سلامتی و تندرستی و پول و ثروت و نعمت و عشق
چقد خوب ب تصویر کشیدی اتفاقی ک کنار ساحل برات افتاد
چقد قابل لمس بود برام
و اشکم جاری شد
و چشام تار حتی نمیتونستم صفحه گوشی ببینم
چقد قلبم باز شد اونجا ک خداوند دستشو برات فرستاد تا نجاتت بده
و خداوند هرگز دیر نمیکنه
و کافیه صداش کنیم
همیشه پاسخ میده
الهی صدهزار بارشکرت بابت همدار شدنم با این آگاهی ها
بارها برای منم اتفاقایی افتاده و خداوند همیشه کمکم کرده و حتی زمانی ک آگاه نبودم از حضورش
چقد ایمانم قوی ترشد وقتی گفتی:
هیچ جنبنده ای نیست مگر آنکه من از موی پیشانی اش گرفته ام و من به همه چیز احاطه دارم را همچون الماسی جلوی چشمانم درخشاند ، به من قوتی داد تا به دل ترسهایم بروم.
چقدر زیباست که همه چیز را از او بدانی ، لاحول و لا قوه الا بالله
چقدر زیباست که اذن ورود مصیبتها را هم از خدا بدانی.
چقدر زیباست تیرانداز را خدا بدانی.
چقدر زیباست قوه دستها و پاهایم را از خدا بدانی آن وقت است که میدانی اگر پاهایت توان راه رفتن ندارد این خداست که آن را بی جان کرده تا سر جایت بنشینی و تسلیم او باشی.
سپاسگزار خداوندم بخاطر حضور دوستان ارزشمندی چون شما تو ابن سایت الهی
و خداروشکر میکنم بخاطر حضور م تواین سایت واینکه در مسیر درست هستم
امروز از صبح خالی از انرژی بودم انگیزه ای برای ادامه راهی که شروع کردم نداشتم با خودم صحبت میکردم که کجا رو اشتباه رفتم که خدا مثه قبل استجابتم نمیکنه. بعد نعمت ها و کمک های چند سال پیش تا الانش رو از صبح تو ذهنم مرور کردم دیدم هرجا من با اراده و ایمان قدم برداشتم بیشتر از انتظارم راه رو برام باز کرده بود بیشتر از ذهن من راه ساده و صاف رو جلوم هموار کرده بود حتی قبل از آشنایی با آموزشهای استاد عباسمنش رو یادم اومد که کجاها و چقدر بموقع و عالی منو هدایت کرده بود و نعمت و به سمتم روانه کرده بود. و مدام این سوال با نومیدی تو ذهنم میپیچید که چرا الان درخواست کمک و هدایت منو اجابت نمیکنه؟؟؟ این مگه همون خدای 6 ماه پیش نیست… بعد گوشی رو کناری انداختم و بی حوصله خودمو به خواب زدم. انگار یکی صدام کرد سمت سایت. و سمت کامنت های این فایل. درحالیکه من کامنت محصولات رو بیشتر میخونم تا دانلودیهااا. کامنت شما دومین کامنت بود که خوندم و از همون شروع اشکم سرازیر شد با هر آیه ای که نوشتی . هر آیه رو مصداقی دیدم برای حال الان خودم و قوت قلبی برای ادامه راه برای یادآوری اینکه سارا خدا هیچوقت دیر نمیکنه همیشه بیشتر از درخواستت بهت داده پس صبور باش و توحیدی تر فقط نظاره کن .خدا فراموشم نکرده. انگار خدا با قلم نفیسه جان با من صحبت کرد. تمام آیه هایی که نوشتی رو تو نت گوشیم کپی کردم و با هرکدومش بخاطر عظمت خدا گریه کردم. خواستم بابت وقتی که صرف کامنت گذاشتن کردی و حال دل منو منقلب کردی ازت سپاسگزاری کنم. مسیرت همیشه پرنور و هموار باشه خدا همیشه اولین پناه و تکیه گاه تو و هممون باشه. من این فایل توحید عملی 10 رو دوبار گوش داده بودم و هنوزم دلم میخواد گوش بدم دو باره. انقدر که به جان و قلبم نشست و اگاهیهاش ناب بود.
استاد عزیزم بهت غبطه میخورم به مداری که داخلش هستی بخاطر نعمت ها و انسانهایی که چون گنج هستن( مثل خودتون که فانوسی تو مسیر توحید) و اطرافت و داخل سایتت هستن.
این بچه های موحد رو هیچ کجای دنیا نمیتونم پیدا کنم جز تو سایت شما و کنار استاد توحیدیشون.
استاد خوشحالم و بینهایت سپاسگزارم که میشناسمت و دو سال و نیمه باهات همراهم. هر روز باید صداتونو بشنوم. صدای خدا از حلق شما بیرون میاد البته برای کسانی که بخواهند بشنوند.
برای خودم و بچه های سایت رسیدن به مدار توحیدی ابراهیم (و شما استاد عزیز) رو آرزو میکنم
سلام برنفیسه مهربان و بنده خوب و آگاه خدا،حقیقتش بعد شنیدن فایل استاد یک لطافتی در وجودم احساس کردم،دلم خواست که چند تا از دیدگاه های دوستان رو هم بخونم تا اون حس قشنگ رو در خودم تقویت کنم که رسیدم به متن روان و زیبا و فوق العاده شما،واقعا خدارو شکر میکنم که منو هدایت کرد تا در این سایت الهی در کنار دوستان آگاه و شاکرقرار بگیرم،چقدر دلنوشته زیبا و تآثیر گذاری بود،نمیدونم چطور توصیف کنم اما کاملا حس شکرگزاری رو از کلامتون با پوست وگوشتم درک کردم
ممنونم از شما که این متن زیبا رو نوشتید
سپاسگزارم از خدای مهربان که امروزم رو با کلام شیوای استاد و متن فوق العاده زیبای شما ساخت
بسیار لذت بردم از کامنت بینهایت زیبا و قشنگتون که تمام سعی خود را کردید تا با چینش منظم کلمات کنار هم مفهموم بسیار زیبایی روبه ما اعضای خانواده ی عباس منشی برسانی
واقعاً درست درک کردید و درست و بجا فرمودید ،،توحید همه چیز است و منم مثل شما تشنه توحید هستم
اگه ما بیشتر روی این اصل مهم کار میکردیم و انرژی برای درک این اصل میگذاشتیم چه پیشرفتهایی که میکردیم ،واقعا قابل حدس و پیش بینی نبود
چه جاهایی رو که شرک ورزیدم و تازه یادم میاد که چه گناهی رومرتکب شدم و چقدر خفی و پنهان بوده است
و الان که فکر میکنم با خودممیگم اگر هر کدام از ماها روی توحیدمان کار کنیمو وقت و انرژی بگذاریم بخدا ذره ای نگرانی و ترس از آینده و مثقال ذره ای غم گذشته را نخواهیم داشت و سراسر زندگیمان عزت و بزرگی و ارامش خواهد بود به این دلیل شبانه روز تمام سعی ام بر این است این مفهوم زیبا رو در وجودم تقویت کنم
امید دارم شما دوست عزیز و تمام اعضای خانواده مان در این سایت الهی از چشمه زلال توحید روح و ذهنمان سیراب گردد
هنوز فایل دانلود نشده ولی خواستم جواب سوال رو بدهم و مشتاق شنیدن صدای جانان تان هستم.
کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
خب استاد ازدواج سنتی و واقعا ناخواسته ای داشتم ولی سعی کردم بسازم با مظلوم نمایی با احساس قربانی شدن ولی چندسال که شد دیدم نه نمی تونم بسازم و خب چون تنها میخواستم خودم گره زندگیم بازکنم سوختم پس سوختم و ساختم و دوباره خواستم خودم توانایی م رو نشون بدم و اینبار با ژست مقابله اومدم جلو و در برابر ندیدن های همسرم همراه نبودن هاش ایستادگی کنم و جواب و دعوا راه انداختم و باز ایشون قدرت بیشتر داشتن و دعواها بالاتر گرفت و بالاخره باز باختم
ولی وقتی به عجز رسیدم و از خدا طلب کمک کردم هدایت شدم به دوستم مرجان و اساتید انگیزشی و الان زندگیم عالیه ،همسرم مهربون و بهم احترام و خوب شده
دیگه اینکه چه جاهایی به دست خدا سپردم و بهترین شد.
من توی این مسیر فهمیدم خودم خیلی اعتماد به نفس ندارم و نمی تونم دخترام رو تربیت کنم وقتی خودم خیلی پایینم،سپردمشون به خدا
شروع کردم به دوره ها و تمرین یهو چشم باز کردم دیدم دخترام هم دارن تمرین انجام میدن البته با استاد دیگه ای که به دلشون بوده و جواب هم گرفتن
استاد واقعا باید فریاد بزنم:از تو حرکت از خدا برکت
واقعا توحید یعنی حرکت بزنی و برکت رو ببینی
برکت میشه جهش در نتیجه
وقتی مثلا من کفش برای ورزش بخرم و هدایت میشیم به باشگاه یا هدایت میشیم با دوستی برای پیاده روی هدایت
مهم اقدام به کفش خریدن هست. مهم فهمیدن این هست که کفش لازمه
دوستاد هدف هاتون پیدا کنین و هر روز یه قدم کوچیک براش بردارید و خدا می تواند زندگی تون رو مدام تکرار کنین
اینکه همسر شما تغییر کردند نشان از ارسال فرکانسهای عالی شما بوده و نشانه این است که درک عالی از قوانین داشته اید ،
کامنتتون عالی بود ،خیلی خوشحال شدم که با کارکردن روی خودتون توانستید زندگی عالی و قابل تحسین برای خود وخانواده تون تشکیل بدید
بدون شک با کار کردن روی باورهایمان میتوان پیشرفتهای چشمگیر و از این موضوع فراتر روکسب نمود
چهوقتها که منممثل شما احساس قربانی کردن کردم و در حق خودم ظلم نمودم و نتایج بی کیفیت و ویرانگری نصیبم شده و زندگی به کامم بدتر و بدتر گشته است
اما
اما
،،،،
هدایت رو از الله خواستم و انجا که پاشنه آشیلمرو پیدا کردم و از الله کمک خواستم منو به این مسیر زیبا هدایت نمود و در زمینه روابط و عزت نفس و توحید چه نتایجی کسب کرده ام ،،فقط خدا میداند
خداوند رو هزاران بار شکرگزارم بابت بودنم در این سایت الهی و در این مسیر هموار .
از شما هم دوست عزیز متشکرم که با نتایج عالی که میگیرید ما رو در درک بهتر قوانین بعنوان دستی از دستان خدا یاری میدهید
امروز صبح طبق معمول همیشگی که ساعت 6 و نیم میرم پیاده روی و یکی از فایل های شمارو گوش میدم به سایت سری زدم که ببینم قسمت بعدی ذهن قدرتمند رو گذاشتید یا نه و دیدم که توحید عملی رو گذاشتید تعجب کردم و اولش فکر کردم که یکی از فایلهای قدیمیه که دوباره اومده بالا و دانلودش کردم و گوش دادم.
با اشک مینویسم که دقیقا همونی بود که میخواستم
این روزا انگار خدا از زبون شما با من صحبت میکنه و هر چیزی که نیاز دارم رو بهم یاد میده
دنیام عوض شده قبلا خیلی فکر میکردم ولی خیلی جاها ذهنم قفل میشد چون یک سری آگاهی هارو نداشتم ولی الان میدونم که منبع از کجاست از کجا داره آب میخوره
نمیدونم چطور بنویسم که حالم چطوره
من مدتها بود خودمو گم کرده بودم و الان پیدا کردم ، خودمو در خدا پیدا کردم و جهان به چشم من جور دیگه ایه
خدایا بی نهایت سپاسگذارم بابت امروز این لحظه و این فایل
من قدم در راهی گذاشتم که فکر میکنم خدا قراره خیلی چیزا بهم بده اما قبل از همه اون نعمتها امروز با این فایل بهم گفت: «و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی»
من اگر قرار بود کاری رقم بزنم و نتیجه ای بگیرم تا بحال گرفته بودم پس از این به بعد اگر نتیجه ای پدیدار میشه من نبودم خدا بوده که انجام داده
من هر لحظه باید اون رو بندگی کنم و اون به من میده میده میده میده
و بزرگترین چیزی که میتونست بهم بده خودش و ایمان به خودش بود که داد و من باید تقویتش کنم و هر روز شکر گذار باشم و قشنگ زندگی کنم با حس خوب.
بله خداوند همه کارارو داره انجام میده ، مثل مهاجرت من و همسرم به یزد که یک باره اتفاق افتاد و وضعیت ما عوض شد
دقیقا چند روز بعد از سکونت تو این شهر من دوره 12 قدم رو شرکت کردم و قدم اول رو خریدم
الان که تو این شهر هستم با خیلیا که صحبت میکنم که از شهرای دیگه برای کار اومدن درآمدشون زیاد نیست و خیلی مزایایی که شرکتی همسرم اونجا کار میکنه همون میده اونا ندارن و خیلی قبل از ما اومدن اینجا
درآمد همسرم به سرعت رشد کرد با اینکه تازه وارد بوده و هنوزم بعد از 6 ماه هست ولی حقوقش به اندازه ی فردی هست که 20 ساله داره اونجا کار میکنه
و نعمتهایی که هر روز خداوند داره به ما میده و ما فقط باید سپاسگذاری کنیم و از زندگی لذت ببریم ️
از خداوند هدایت میطلبم و میخوام که هر روز و هرلحظه به آگاهی هام اضافه کنه و بهم شجاعت بده.
ممنونم استاد جان دعای من برای شما سلامتی و در پناه الله بودنه️️️
خیلی حرف دارم ولی اشکها و احساسم نمیذاره که بیشتر بنویسم
خدا رو شکر میکنم زنده بودم و در مدار این فایل توحیدی قرار گرفتم و خداوند این لیاقت رو نصیبم کرد تا این آگاهی ها رو دریافت کنم .
و از خودشم میخوام درک و قدرت عمل به این آگاهی ها رو به تک تک ما بده.خدایا شکرت.
استاد همینطور که گفتید تمام فایل هایی که ضبط میکنید همش یک خواسته قلبی ما بچه هاست و الهامی هست از جانب خداوند به شما.
خدایا شکرت که به من لیاقت دادی بشنوم.
استاد میخوام ی داستان ساده ولی برای خودم خیلی آموزنده رو بگم از اینکه خدا هر لحظه داره کار ها رو برامون انجام میده فقط باید بهش توکل کنیم و روش حساب کنیم و ایمان قلبی داشته باشیم.
من بعد قانون سلامتی الان نزدیک 2 هست هفته در میون میره روستامون(الان مشهد زندگی میکنم)و از اونجا آب چشمه میارم.
و بار ها بارها شده شرایط هوا بد بوده برف بوده و بارون و سرما ولی رفتم با موتور از کوه به سمت چشمه و آب آوردم.(تقریبا ماشین رو نیست باید با موتور بره آدم)این جمعه هم رفته بودم روستا با اینکه چند روز قبل برف سنگینی اومده بود و توی کوه ها هنوز برف هم داشت من دو دل بودم برم یا ن .
تا اینکه تصمیم گرفتم برم تا وسط های راه رفتم و رسیدم به جایی که راه هم گل بود و هم برف که ریسک داشت رفتنش چون احتمال اینکه توی اون منطقه توی اون شرایط توی گل برف گیر کنم بود و اینکه هیچ آدمی زادی نبود اون مناطق مونده بودم برم با نرم ولی ته دلمم هم دوست داشتم برم.
از خدا نشونه خواستم که بگه برم یا ن تا اینکه ی زمین تقریبا خشک کنار راه اصلی بود چشمم دید و گفت از اونجا میشه بری.
و این ی نشونه بود و رفتم تا رسیدم به چشمه ی جای ساکت و خلوت توی دل کوه هوا هم ی باد سرد و تندی میومد.
اولش گفتم میرم نهایتش ظرف های کوچیک رو پر میکنم و ظرف های بزرگ(2تا 20لیتری)
پر نمیکنم که راحت تر برگردم. وقتی توی چشمه ظرف های کوچک رو پر کردم بعد ی لحظه به خودم گفتم مگه بارها و بار ها نشده اومدی و نگران بودی سالم برگردی و خدا کمکت کرده پس الانم بسپار به خودش .
خدا شاهده توی اون لحظه دلم آروم شد .
همه ظرف ها رو پر آب کردم روی موتور گذاشتم و گفتم خدایا خودت بیا بشین پشت فرمون موتور و بهم بگو دقیقا از کجاها برم تا توی برف و گل گیر نکنم .چون از روستا دور بودم اگه گیر میکردم باید همه چی رو ول میکردم و پیاده میومدم خونه.
و باور کنید متر به متر خدا بهم گفت از اینجا برو حالا از اون ور برو الان که میگم حالم ی جوری میشه تمام مسیر رو به راحتی و آب خوردن اومدم تا اون مسیر های خطرناک رو رد کردم و همش توی دلم میگفتم خدایا تو منو رد کردی .تو کمک کردی
تو موتور رو روندی و هدایت کردی
به اراده من نبود چون قبلش ترسیده بودم که برم یا ن .
و بعدش با خودم صحبت میکردم که نگاه کن به خدا اعتماد کردی
به خدا سپردی و کارت انجام شد
پس همین الگو رو توی قسمت های دیگه زندگیت هم اجرا کن و انقدر حالم خوب شد
اصلا خیلی احساس نزدیکی به خدا کردم و سپاس گذاری کردم بخاطر این درسی که از این کار بهم داد.
و مورد دیگه استاد من سر ی ضمانت بانکی روی ی نفر خیلی حساب کردم .
به همه میگفتم فلانی هست خیالم راحته.
حتی توی بانک با غرور به کارمند بانک گفتم فلانی که حساب خیلی زیادی اینجا داره از اقوام منه و اون ضمانت میکنه.
کلی روش حساب کردم و نتیجه روی غیر خدا حساب کردن هم معلومه بعد یکی دوماه الاف شدن اون شخص نتونست ضمانت کنه و کسی دیگه شد.
و اون کارمنده با پوزخند بهم گفت چی شد تو که اولش خیلی مطمن بودی ولی دیدی نشد
و همون جا توبه کردم و از خدا خواستم بهم درک و فهم این رو بده که فقط وفقط روی خودش حساب کنم ن کسی دیگه.
این دوتا تجربه من بود .
سپاس از شما برای اینکه وقت گذاشتید و کامنت من رو خوندید.
واقعا واقعا چقدر سپاسگزارم به خاطر این فایل کلا فایل های توحید عملی
الله اکبر صبح که از خواب بیدار شدم بعد تمرین ستاره قطبی اومدم تو سایت ودیدم این فایل ارزشمند رو سایت قرار گرفته
ووقتی شروع به گوش کردنش کردم خدا سرشاهده از وقتی که شروع به دیدن این فایل کردم تا همین العان که دارم این کامنت مینویسم اشکم بند نمیاد
اول از همه سپاسگزار خدا وند هستم به خاطر کتاب قرآن به خاطر توحید که اصل واساس زندگی هست بعد هم سپاسگزار شما هستم استاد عزیزم به خاطر آموزش های بینظیر به خاطر تو حیدی که به ما آموختی معنی ومفهوم توحید وکلا من سپاسگزار شما هستم به خاطر این دیدگاه توحیدی که به ما آموختی
چقدر لذت برم به خاطر این همه تواضع که دربرابر خداوند دارین شما چقدر لذت برم از توضیحات تون و مدام به خودم گفتم ببین محمد یه آدم میتونه به کجا برسه که قرآن وتوحید رو تو زندگیش عمل کنه به قول استاد خودتون ایمانی که عمل بیاورد
واقعا واقعا بینظیر بود این فایل وهمون چیزی بود که من منتظرش بودم
من مثال بزنم از خودم
من 3سال پیش دوست داستم با یه دختر که رابطه خوبی هم داشتیم باهم ازدواج کنم ولی خانوادم راضی نشدم ومیگفتن نه ومن اون زمان اصلا توحید یا ازن قوانین رو اصلا نمیدونستم
وپیش این پیش اون دوست رفیق یا نمیدونم فلانی رابطه خوبی با بابام یا خانوادم داره بهش بگم
یا یه سید هست که میاد خونه وبابام وخانوادم رابطه خوبی باش دان به گفتم یا یه دوست داستم بهم گفت بیا باهم بریم یه نفر هست دعا میده اون میتونه دستش خوبه کارت درست میکنه واون زمان 1میلیون ازم گرفت وهبچ اتفاقی که نیفتاد هیچ بدتر هم شد
ونتیجه شرک وبی ایمانی میشه بد ترین نتیجه واسه کسی که مشرک هست
بع که باسایت آشنا شدم وفایل های توحیدی رو دیدم دلیل اون اتفاقات ونتایج بد رو فهمیدم
وانگار اون داستان رو خداوند هر از وقتی به من میگه که ببین شرک ورزیدی ونتیجس هم دیدی
ولی استاد خداسرشاهده ازوقتی دارم تمرکزی رو خودم کار میکنم دیگه اصلا نمیگم خزلی خوب شدم ولی دارم سعی میکنم از این اصل توی مسائل وزندگیم بیشتر وبیشتر استفاده کنم وحواسم باشه
العان به جایی رسیدم که
1ماه میشه با صاحب کارم صلاحم نشده سر حقوق
و من به خاطر گوش دادن به فاید های توحیدی وخوندن هروزه قرآن اونم معنی فارسی وجوری که تو یه فایل گفتین فقط معنی هایی کا داخل پرانتز نیستن بخونین با گوش دادن به فایل های توحیدی خیلی راحت پاگذاشتم رو نجواهای شیطان ودارم از کارم میام بیرون
اونجا که استاد میگه من خیلی سال پیش این الهام رو دریافت کردم که یادت باشه به هرجا برسی به هر موفقیتی برسی اینو خدا داره بهت میده، مواظب باش به خودت مغرور نشی و فکر نکنی تو داری این کارو انجام میدی…
همین جملات چقدر درس داره، چقدر نکته داره، چقدر کار داره برای ما
که متواضع تر باشیم فقط در مقابل خدا
جاهای دیگه که استاد میگه قدر خودتونو بدونین، بیخودی و زیادی منواضع نباشین، اون به جای خودش و در مقام خودش هست، در مقابل آدما
و اونی که باید حواسمون باشه در مقابلش متواضع باشیم فقط خداست نه رییس و وزیر و رییس جمهور و اینا… ازونور هم باز اینکه در مقابل دیگران نباید زیادی متواضع باشیم به معنی بی احترامی کردن نیست اصلا، یا به معنی تشکر نکردن، یا به معنی باارزش نبودن بقیه، فقط به معنی باارزش بودن خودمونه…
خلاصه که قیمه ها رو نریزیم تو ماستا:))
و ما رمیت اذ رمیت، ولکن الله رمی
اینکه هر موفقیتی کسب میکنیم حواسمون باشه اعتبارش رو بدیم به خدا، این رمزه، این اصل داستانه
به اندازه ای که در مقابل خدا متواضعی، به همون اندازه ارج و قربت پیش خدا بالاتره و به همون اندازه الهامات رو دریافت میکنی، به همون اندازه خدا اجازه میده رو شونه ش بشینی
چه جمله ی سنگین و عمیقیه… من خودم معمولا اینطوری هستم درونی و ناآگاهانه، اما شاید آگاهانه کمتر به زبون میارم اینو
هرچند عبارت خدایا شکرت رو کلا زیاد به کار میبرم و سپاسگزاری از خدا بابت نعمتا و مناسبتای کوچیک و بزرگ همیشه میکنم… اما اینکه آگاهانه کردیتِ موفقیتی که کسب میکنم رو به خدا بدم، خیلی وقتا شاید انجام ندم
و الان که این فرمول رو یاد گرفتم انگار یه کلید پیدا کردم:) یه شاه کلید
خدایا شکرت که تو مدار دریافت این آگاهی بودم
اگه میخوای شرایط برات خوب پیش بره، شرطش اینه که متواضع باشی در مقابل خدا، بپذیری که خدا داره کارها رو انجام میده، تسلیم باشی در برابر خدا، فک نکنی تو بودی که تونستی مثلا با زرنگی و باهوشی اینکارو بکنی… نه با هدایت خدا تونستی
و هرروز همیشه اینو به خدا اعلام میکنی
خدایا من به هر خیری که از تو به من برسه فقیرم
خدایا تو منو هدایت کن
تو عظیمی تو بزرگی تو رحمانی تو دانایی و سمیعی و بصیری
خدایا کمک کن یادم بمونه که هرچی دارم از آن توست و تو به من دادی
که واقعیت همینه، اگه هر فکر خلاقانه ای هم به ذهنمون رسیده، همون ذهن و مغز هم خدا بهمون داده… جهان با همه ی جزییات و پیچیدگیش رو خدا آفریده
خدای من چقدر این صحبتا قشنگ و دلنشینن در عین اینکه شاید ساده و بدیهی باشه در عین حال خیلی عمیق و جالبه:) و چه احساس آرامش و طمانیه و حس خوبی میده به آدم
استاد اینکه در مورد مثالهایی که یه دفه به ذهنتون میاد و درواقع بهتون الهام میشه گفتین واقعا برای ما ملموس و واضحه… من بارها شده سر یه مثال قشنگ و به شدت به جایی که زدین گفتم واو عجب مثالی… استاد از کجا میاره اینارو:) و جواب اینه که از الهامات خدا دیگه where else
یه نکته ی دیگه هم که برای من باز یادآوری و تاکید شد تو این فایل، اهمیت باور بود… مثلا اینکه الزاما برای موفقیت تو کار نیاز به تبلیغات نداریم، این صرفا به گفتن انجام نمیشه، مادامیکه ته ذهنمون باورمون اینه که باید تبلیغ کنیم، «بالاخره مردم یه جوری باید جذب بشن دیگه، یه جوری باید منو ببینن دیگه» تا وقتی این ته ذهنمونه، هر چی هم به زبون بگیم نه نیاز به تبلیغ نیست، فایده نداره جواب نمیده، اما خب این تکرار کردن، همراه با تمرین و مثلا مثالهای اون مدلی پیدا کردن و اینا کم کم جواب میده، و وقتی واقعا باور کردیم اونموقع این باور کار میکنه و نتیجه میده
خیییییلی فایل پر محتواییه استاد یک دنیا ممنون بابت این سری فایلها و این فایل به خصوص
خدایا ما رو در مدار درک بهتر و بیشتر این آگاهی ها و قوانین قشنگت قرار بده
چقدر کامنتت و یاداوری ها و بولد کردن باورهای نابِ استاد، شیرین بود.
به دلم نشست حسابی.
مرسی از کامنتت.
با قسمت نریختن ماستها تو قیمه ها هم موافقم کاملا.
شاد شدم خوندمش :)))
قسمتِ خلاقیت رو از کامنتِ شما برداشتم و اضافه کردم به لیستِ خودم:
سمانه جون یادت باشه و بمونه:
همه ی موفقیت هات، دستاوردهات، داشته های مادی و معنویت، رشدها و بهبودهات، پیشرفت هات، حالِ خوبت، سلامتیت، خلاقیتت، هنرت، استعدادهات، کلاً همه چیزِ تو، از خدا بوده و بس.
ممنونم عزیزم از جواب قشنگی که به کامنتم دادی و از اظهار لطفت :)
منم امروز دو تا کامنتای شما رو خوندم و چقدر تحسینت کردم دختر، چقدر زیبا نوشتی، هم درسها و نکته هایی که از فایل نوشتی، هم کامنت دوم مثالهایی که زدی و نتایجی که گرفتی
امیدوارم همینطور با قدرت و با همین فرمون بری جلو و روز به روز نتایج بیشتری بگیری عزیزم
در پناه خدا باشی همیشه خودت و خانواده ت و نینی عزیزمون*)
آفرین چقدر نکته طلایی رو اشاره کردید دقیقاً باوره ناخودآگاهی که منم مدام داشتم بهش فکر میکردم
و دقیقاً اینا علم ناخودآگاه هست که اون زیرمیراست اینجور افکار و احساسات، من از احساساتم بهش پی بردم
چون جایگاه احساس همون ناخودآگاهه.
نجوای ذهن منطقی میگه (بخصوص ذهن کامل گرا بشکل نامحسوس و یواشکی و نه واضح، بقول شما) با این شرایط که نمیشه،
بالاخره باید یه حرکتی بکنی دیگه
باید یه تبلیغی بکنی دیگه
باید یه تلاشی بکنی دیگه
باید آدم بالاخره به فلانی بگه یا یک آشنایی یا یه لینک ارتباطی پیدا کنه بره سمتش دیگه..
یه تقلا و انرژی و زمانی باید بزاری دیگه
با این مکان و با این شرایط و وضعیت و اینجایی که هستی نمیشه که…
درسته خدا هست !!! ولی ……
این ولی ها همیشه کار رو خراب میکنند
لامصب اینها نجواهای خوش آب و رنگ این شیطانه هااا.
بشکل یک صدای خیلی منطقی و زیبا و مثبت و معنوی و خدایی و درست خودشو میاد نشون میده از اون ته
حالا آدم هر کاری کنه همراه با هر لحظه که آدم سپری میکنه این نجواها و پیغام هاشم یواشکی بین پیام های دیگه عین ساندویچ به خورد ما میده…
و برای همینه احساس سنگینی و نگرانی ها و استرس ها و ناامیدی های مخفی بوجود میان.
و دقیقاً باید بارها و بارها صبح ظهر شب و تمام روز ذهن و توجه رو باید حول محور این آگاهی های توحیدی و مرور نتایج توحیدی قبلی خودمون و بچه های سایت و سپردن بار به خدا کار و تمرین کرد.
الان داشتم مینوشتم تو دفتر سپاس گزاریم، یهو یاد این قسمتِ کامنتت افتادم که صبح خوندم:
که متواضع تر باشیم فقط در مقابل خدا
جاهای دیگه که استاد میگه قدر خودتونو بدونین، بیخودی و زیادی متواضع نباشین، اون به جای خودش و در مقام خودش هست، در مقابل آدما.
و اونی که باید حواسمون باشه در مقابلش متواضع باشیم فقط خداست، نه رییس و وزیر و رییس جمهور و اینا… ازونور هم باز اینکه در مقابل دیگران نباید زیادی متواضع باشیم به معنی بی احترامی کردن نیست اصلا، یا به معنی تشکر نکردن، یا به معنی باارزش نبودن بقیه، فقط به معنی باارزش بودن خودمونه…
خلاصه که قیمه ها رو نریزیم تو ماستا:))
خُب یه لحظه داشتم چیزهایی مینوشتم و اعتبارشون رو میدادم به الله…
بعد واسم یاداوری شد اعتبارشون رو به قول استاد در قلبت بده به خدا، از دست های خدا هم تشکر کن…
به عبارتی ادب داشته باش :)))
سپاس گزاری از مخلوق، سپاس گزاری از خالقه.
پس به قول شما دقت کنم افراط و تفریط نکنم.
مغزِ حرفِ استاد رو درک کنم و عمل کنم.
به عبارتی سطح حرف رو برندارم و سلیقه ای اجراش کنم.
این خیلی مهمه.
برای همین چند دقیقه پیش که ذهنم رفت سراغِ مبحثِ شفاعت، گفتم سمانه جون عجله نکن.
اجازه بده بهتر درک کنی منظور اصلی استاد رو، لایه ی رویی رو نگیر و اقدام کن…
ممکنه درک و برداشتت از حرف استاد غلط بشه.
استادی که برای شخصیت امام علی ع انقدر احترام قایله، منظورش چیزی فراتر از چیزیه که بخوای سطحی برداشتش کنی.
سمانه جونم میدونم باورهای مذهبیِ گذشته و الانت، تو رو تو تضاد میندازه بعضی جاها، چون قدرت تمیز و تشخیصت هنوز ضعیفه…
اما نگران نباش، بهت نوید میدم که کم کم به درک میرسی.
خودت به درک میرسی.
از اون رباتی که فقط میشنید و قبول میکرد داری خارج میشی.
خدا داره بهت یاد میده.
تو این کلاسِ درس، صبور باش و امیدوار…
لازمه باز به خودم و دوستانی از جنسِ خودم یاداوری کنم خیلی خیالِ خامی هست که حرفِ استاد رو بشنویم و بلافاصله بگیم فهمیدم، حالا میرم عمل کنم…
نه جانم. نه سمانه جان…
به گوش، ذهن، قلبت فرصت بده مزه مزه کنی صحبت های استاد رو تا بتونی به فهم و درک درست تری برسی…
شتابزده عمل نکن جانِ دلم.
بوس برای سمانه و بهبودگرایی که در افکارش رخ نشون میدن.
همین الان که دارم این کامنت رو مینویسم، اعلانِ ایمیلم داره میاد و میگه کامنتهای دوستهای نازنینم که پیگیریشون میکنم اومده روی سایت و داخل ایمیلم.
اخ جون که بعد از این کامنت، میرم سراغشون با عشق و لذت.
چه لذتی داره دیدن اسم دوست های نازنینت در ایمیلت.
ماچ بهت نسیم جان.
الهی شکر برای نوشتن، یاداوری هایی که با نوشتن تشدید میشن.
هربار که کامنتی ازت میخونم احساس نزدیکی و همفکری خوبی باهات میکنم و گل از گلم میشکفه که انگار داری درک من رو بیان میکنی
چقدر خوشم میاد از جنس حرف زدنت با خودت، با احترام ، با عشق، با عزت و ملکه وار..دمت گرم دختر
در مورد موضوع سطحی برداشت کردن و علی الخصوص موضوع تشکر از دستان خدا چقدر یادآوریت به جا بود، احساس کردم باید یه بار دیگه فایل توحید عملی 7 رو گوش بدم در این خصوص..
وقتی دومین کامنت شما رو زیر کامنت نسیم جان دیدم گفتم صد در صد الهام زیبایی شده بهش که دوباره وادار به نوشتن کرده شما رو و دقیقا همونی بود که باید می شنیدم که ما شاگردان استاد به اندازه ی خوده استاد باورهای قوی نداریم که همون لحظه که شنیدبم بگیم اوکی این است و غیره این نیست!!!باید به قول شما ذره ذره به خورد این ذهنمون بدیم و باور پذیرش کنیم که اون عقیده ها و باورهای قبلی رو آروم آروم کنار بزاریم و باورهای جدید رو جایگزین کنیم و مثل یک کلید نیست که بگیم امروز این آگاهی رو شنیدم و برای تمام عمرم یادم میمونه!!!!نه انسان فراموشکاره و ذهن فریبکار که هر موفقیتی رو از آن خودت بدونه و تو رو فریب بده ولی باید چشم و گوشمان رو باز کنیم واین آگاهی هارو ذره ذره به تک تک سلول های ذهنمون وارد کنیم که همه دارایی و نعمت و موفقیتی که کسب میکنیم همه از آنه خداست و لاغیر واین هم بقول شما تکاملی و پله به پله حاصل میشه…
سمانه ی عزیزم یاد آوری بسیار زیبا و به جایی بود که میدانم صددرصد خدا به شما گفت تا در کسب نتایج عجله نکنیم و آروم آروم در این مسیر حرکت کنیم تا به اون حد از رشد و آگاهی برسیم…
روی گلت رو می بوسم که زیبا داری روی خودت و افکار و باورات کار میکنی…
سلام به استاد عزیز و همه دوستان مسیر سعادت وموفقیت
بسیار خوشحالم از شنیدن این فایل زیبا
همه چیز خداوند است همه چیز رب العالمین است همه چیز قدرت واحد خداوند در این جهان دنیوی است هدف ما از وجود در این جهان نزدیک تر شدن به منبع نعمت و برکت و فراوانی خداوند یکتا است همه چیز خداوند است هدف ما از وجود در این جهان زیبا بیاد اوردن وتجربه فیزیکی بیشتر از شناخت قدرت خداوند است شناختی که پاداش ان هر انچه لذت بخش است میباشد و چه لذتی بالاتر و بهتر از فضل ورحمت خدارا دریافت کردن
تمام بهترین و عالی ترین کتاب های موفقیت بهترین و عالی ترین دوره های اموزشی موفقیت اصل آن نزدیک تر شدن به خداوند است تمام منطق های اصولی علوم ودانش ها میخواهد نزدیک تر شدن به منبع عظیم این هستی خداوند یکتا را فریاد بزند.
و چه کتابی چه راهنمایی برای موفقیت بهتر از قران !؟
خدای عزیزم شکرت بابت وجود این کلام تو که بهترین و عالی ترین مسیر موفقیت را نشان میدهد
همه چیز توحید است همه چیز رب العالمین است به میزانی که به خداوند یکتا نزدیک میشویم
خداوند عظیمترین بزرگترین مغرور ترین قدرت هستی است هیچ چیز و هیچ کس قدرتی ما فوق قدرت خداوند نیست
ما هیچ هستیم ما هیچیم همه چیز الهام خداوند است همه چیز هدایت خداوند است
خدای بزرگ من هیچی ندارم جز انچه که از فضل ورحمت تو به من میرسد خدای بزرگ سپاسگزارم به خاطر فرصت عالی زندگی که در اختیار من قرار دادی خدای بزرگ سپاسگزارم بابت نفس کشیدنم خدای بزرگ سپاسگزارم بابت جریانی عظیم از ثروت و فراوانی که مانند رودخانه ای عظیم در زندگی من جاری کردی خدای مهربانم سپاسگزارم بابت این نظم بینظیر این جهان مادی خدای عزیزم تو قدرتی هستی که این سیاره زمین به وزن 60 به توان 24 کیلو گرم را معلق در این فضای لایتناهی قرار داده ای توقدرتی هستی کهاین وزن عظیم را منظم میچرخانی تو قدرتی هستی که حیات ورشد ونمو را به این سیاره بخشیده ای خدای بزرگ چه بگویم از قدرت تو که توانایی من بسیار ناقص است خدای بزرگ چقدر خوشحالم که تو به من نزدیکی تو همواره به تمام بندگانت نزدیکی و هر فاصله ای هست ما خودمان ایجاد کرده ایم با گناهانی که بین من وتو فاصله انداخته خدای بزرگ ببخش گناهان من را گناهانی که این فاصله را ایجاد کرده است ببخش که تو بخشاینده ترین بخشندگانی
خدای بزرگ توتنها تکیه گاه من هستی لا عماد من لا عماد له
خدای بزرگ توتنها قدرتی هستی که ترس من را به امنیت تبدیل میکنی
خدای بزرگ تومنبع ارامش هستی تو منبع احساس خوب من هستی
خدای بزرگ بابت همه چیز از تو سپاسگزارم
خدایا من سخت محتاج هدایت تو هستم خدای عزیزم دستان کوچک من را بگیر که امیدم فقط به تو است
من درباره موضوع هدایت تا حالا به این دید نگاه نکرده بودم که حتی میشه کوچیک ترین کارها رو هم از خداوند هدایت خواست کارهایی که جزو روزمرگی ما حساب میشه
اما من دیشب به صورت کاملا اتفاقی بدون دیدن این فایل
همین کارو انجام دادم
من اکثر اوقات وقتی که روی قسمت نشانه امروز من
داخل سایت میزنم فایل های زندگی در بهشت و سفر دور امریکار رو نشون میده و شده چندین روز همین طوری بوده
دیشب قبلش گفتم خدایا اگه یه فایلی جز سفر دورامریکا و زندگی در سریال بهشت بیاد
یعنی داری منو میبینی
یعنی داری هدایت میکنی راجب چالشی که توی زندگیم دارم
وقتی روی نشانه امروز زدم
فایل نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش
قسمت 8
همون فایلی که اقای رضا عطار روشن
شروع کردن به گفتن داستانشون
همونجا از شدت خوشحالی و هیجانی که داشتم اشک توی چشمام جمع شد
و فایل رو گوش دادم
توی اون فایل شما گفتید من اومدم باور اینو ساختم که بدون تبلیغ هم میشه
و خب همین طوری شد
یا وجود اینکه تموم عالم و آدم میگفتن نمیشه بدون تبلیغات
دقیقا موضوعی که داخل همین فایل صحبت کردید
اخر اون فایل گفتید
کسی که توکل میکنه حالش خوبه
همین یک جمله باعث شد تمام غم ها و ناراحتی های من راجب این چالش از بین بره و بفهمم که مسیر درست چیه
در حالی که من این فایل رو چند ماه پیش گوش داده بودم ولی همین یه جمله اخر فایل کافی بود
همش هدایت خداونده
استاد من با این فایل امروز شما اشک ریختم
خداوند در همه جا در همه حال درحال هدایت کردن ماست
بعد از تموم شدن فایل
قران صورتی رنگی که همیشه میخونمش رو
اتفاقی یه صفحشو باز کردم و فقط فقط اشک ریختم چون دقیقا حرفای فایل امروز شما بود سوره حج
«این قدرت نمایی ها از سر آن است که خدا حقیقتی اشکار است و دائم بی جان ها را جان میدهد و از عهده هر کاری بر میاد» حج 6
«عده ای هم هستند درباره این قدرت خدا چون و چرا می کنند، آن هم بدون دلیل عقلی یا الهام درونی یا استناد به کتاب روشنگر آسمانی . تازه قیافه روشنفکری هم می گیرند تا مردم را از راه خدا به در کنند، این جماعت در همین دنیا رسوا میشوند.»9و8حج
«این عذاب تقاص همان کارهایی هست که قبلا کرده اید، وگرنه خدا به بندگان کمترین ظلمی نمی کند»10حج
«بعضی هام هستند که خدا را با منفعت طلبی می پرستند :اگر خیری به آن ها رسد دلگرم به آن اند و اگر به شری دچار شوند به هم می ریزند!این ها نه دنیا را دارند نه اخرت را . این است همان ورشکستگی جبران ناپذیر»حج11
«جلوی کسانی خم و راست میشوند که ضررشان بیشتر از نفعشان است . واقعا بد تیکه گاهی اند و بدهمدمی!»حج13
خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای خوب کرده اند، وارد باغ های پر درختی می کند که در آن ها جوی ها روان است زیرا خدا هرکاری بخواهد ، می کند»حج14
میبیند استاد
هدایت دیگه از این واضح تر که خداوند تک تک حرفای این فایل رو از زبون خودش گفت
چقدر این آیه ای که نوشتی یاداوریِ خوبی بود برای من:
بعضی هام هستند که خدا را با منفعت طلبی می پرستند :اگر خیری به آن ها رسد دلگرم به آن اند و اگر به شری دچار شوند به هم می ریزند!این ها نه دنیا را دارند نه اخرت را . این است همان ورشکستگی جبران ناپذیر»حج11
ممنونم ازت برای کامنت خوبت.
الان یهو دلم خواست بیام از اول کامنتهای این صفحه رو بخونم، شما اولین کامنت این فایل هستی و ممنونم ازت که هم از تجربه ی شخصی ات نسبت به هدایت نوشتی و هم آیه های زیبای سوره حج رو نوشتی.
سلامت و برقرار و شاداب باشی همیشه کوثرِ زیبا.
خدایا ازت سپاس گزارم که هدایتم میکنی به خوندنِ کامنتهای خوب و کاربردی و حال خوب کن.
قبلش کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو که فصل دومش رو میخواستم شروع کنم ،کپی گرفتم با چاپگرمون تو خونه و بعد فایل من میتوانم آینده مالی شمارا پیشگویی کنم رو که خونده بودم اونم کپی گرفتم
تا بیارم و شروع کنم به خوندن
از دیروز تا الان من بارها این فایل جدید قسمت 10 توحید عملی رو گوش دادم
امروز ایده هایی که خدا بهم داده بود رو رفتم تا قدم بعدیشو که نشون دادن به مغازه دارا بود رو نشون بدم ولی گفتن برای فروش عمده باید از خیلی کمتر قیمت بدی
من چند بار هی میخواستم ذهنم رو کنترل کنم و میگفتم باشه نشد اشکالی نداره میرم بازم رو باور هام کار میکنم و میدونم که خدا کمکم میکنه
همینجور بین ذهنم و خودم جنگ بود که هی میخواست نگرانم کنه
و من تلاش میکردم و از خدا میخواستم منو به راه خودش برگردونه
تو اون فاصله صحبت هام تو دلم بهم یادآوری شد که مهم اینه الان تو کنترل کنی ذهنتو و احساستو خوب کنی
الان باید سپاسگزار باشی و لبخند بزنی خدا به وقتش بهت عطا میکنه
و دقیقا این آیه که برای شما هدایت بود رو خوندم فقط و فقط اشک ریختم
من قبلش اومده بودم تا ببینم من چی نوشتم تو دیدگاهم آخه احساس کردم یه چیزی رو درست درک نکردم و در دیدگاهم برعکسشو نوشتم
بعد اومدم دیدگاه خودمو ببینم یهویی دیدگاه شما نظرمو جلب کرد که خوندم و اشک ریختم
که خدا هدایتم کرد تا بهم بگه
بعضی هام هستند که خدا را با منفعت طلبی می پرستند :اگر خیری به آن ها رسد دلگرم به آن اند و اگر به شری دچار شوند به هم می ریزند!این ها نه دنیا را دارند نه اخرت را . این است همان ورشکستگی جبران ناپذیر»حج11
وقتی این آیه رو خوندم گفتم طیبه مراقب باش تو این مسیر لذت ببری
هرچقدر هم سخت باشه اوضاع الانت خالقت خودت بودی و خدا فقط خیر به تو میرسونه و هر شری بهت رسیده از خودت بوده
خدا خیر مطلق هست
پس آروم باش و سعی کن کنترل ذهنت رو داشته باشی
خدا با دیدگاه شما بهم یادآور کرد که آروم باش
اونجا که نوشتین زندگی در بهشت براتون میومد
امروز دقیقا من از خدا خواستم گفتم خدا یه نشونه ای بفرست که حالمو خوب کنی و آرومترم کنی و باورم بهت تقویت بشه که تو مراقبمی
وقتی دیدم نشونه ام زندگی در بهشت قسمت 80 اومد خیلی آرومم کرد که این درک رو گرفتم که خدا گفت تو آروم باش زندگی تو هم بهشت میشه
تو فقط احساستو خوب نگه دار
خداروشکر میکنم که هدایتم میکنه و بهم میگه که مراقب باش در مورد کوچکترین چیز ها و افکار هام بهم هدایت میده و به قول استاد پس گردنی میزنه و درسایی که باید یاد بگیرم رو بهم یادمیده
خیلی خوشحال شدم دیدگاهتون رو خوندم براتون عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت بی نهایت از خدا میخوام
من اولین بار بود که دیدگاهی به زبون خودم و تجربه خودم نوشتم صبح زود وقتی که فایل رو دیدم و بعدش قران رو باز کردم و این آیه ها اومد یه ندای درونی گفت برو بنویس کوثر آیه هارو بنویس
این آیه ها همون توحید عملی قسمت 10 بود
من هر موقع که از خدا هدایت میخوام قران رو به نیت باز میکنم و میگم خدایا خودت باهام حرف بزن
البته ذهن من خیلی فراموش کار و چموشه ولی بارها خداوند هدایت کرده منو این کامنت هم هدایتی بود اولش نجوا اومد نه ننویس
یه فایل هدایتی دیگه ام دیشب هدایت شدم که فایل گفتگوی استاد با دوستان قسمت 51
که استاد میگن اگر میخوای شهود (هدایت خداوند) رو دریافت کنی
که خداوند خودش گفته بر ما واجب است شمارو هدایت کنیم چه بخواهید جهنم برید چه بهشت
زمانی هدایت رو دریافت میکنیم که تو حال خوب باشیم
همون احساس خوب =اتفاقات خوب
وقتی عصبانی و غم هستی اون حرف شیطانه
وقتی ناراحتی اون حرف شیطانه نه هدایت خدا
خداوند گفته نبوده ما به پیامبر وحی کنیم و شیطانم حرف خودشو نگفته باشه ولی ولی کلام خدا بالاتره
در کل وقتی احساسمون بد باشه شهود نمیتونه بیاد
برا پیامبراهم همین طوری بوده
هدایت خداوند زمانی اتفاق میفته که قلبت باز باشه وقتی احساست بد باشه قلب بسته اس
حالا وقتی قلبت باز باشه هدایته میاد بهت یه کار عملی میده
که برو جلو فعلا این قدم رو بردار
هرچند غیر منطقی باشه
در کل هر اتفاقی برا ما میفته الخیر فی ما وقع
با این تفکر
قلبتون باز میشه
بازم همین ایه که الان جلو روی من بازه سوره کهف
داستانی که حضرت موسی با حضرت خضر میره و از ایشون میخاد حقایقی که یاد گرفته رو نشون بده که حضرت خضر میگه( تو هرگز نمیتوانی پا به پای من بیایی، چطور میتوانی چیزهایی تحمل کنی که از رمز و رموزشان خبر نداری)کهف 67و68
(و حضرت موسی میگه انشالله صبورم و سعی میکنم مخالفت نکنم و حضرت خضر دوباره گوشزد میکنه هیچ مپرس تا به وقتش)کهف70
(وقتی راه افتادند سوار قایق شدند حضرت خضر زد قایق رو خراب کرد
موسی اعتراض کرد که به آن خسارت زدی تا سرنشین هارو غرق کنی؟ عجب کاری کردی واقعا خضر گفت مگر نگفتم تو هرگز نمیتوانی پابه پای من بیای .موسی به خود امد و گفت از اینکه قولم یادم رفت منو باز خواست نکنید
راه افتادند و خضر نوجوانی را دید و او را کشت باز موسی اعتراض کرد شخص بی گناهی را کشتی بی انکه مرتب گناهی شده باشد واقعا کار زشتی مرتکب شدی)کهف71تا74
(خضر دوباره گفت مگر نگفتم تو هرگز پابه پای من نمیتوانی؟ موسی باز به خود امد و گفت اگر به چیزی اعتراض کردم، مرا همراه خودتان نبرید چون از نظر من دیگر عذر موجهی دارید
باز به راهشان ادامه دادند به روستایی رسیدند از اهالی انجا غذا خواستند ولی انها مهمانشان نکردند آن طرف ترچشم خضر و موسی به دیواری افتاد که کج شده بود داشت میریخت خضر تعمیرش کرد و موسی گفت خب برای این کار میتوانستید دستمزد بگیرید
خضر گفت اینجا دیگر جای جدایی من و توست اکنون از رمز و رازها باخبرت میکنم که نتوانستی در برابرشان صبر کنی)کهف75تا78
(آن قایق مسافری مال عده ای فقیر بود که در دریا کار میکردند و پادشاهی ستمگر در کمین بود که هر قایق سالمی را به زور چنگ صاحبش در بیاورد قایقشان را جوری معیوب کردم که آن را از آنان نگیرد)کهف79
(آن نوجوان پدر و مادرش با ایمان بودند و ترسیدم آن بچه آن هارا به سرکشی و بی ایمانی بکشاند و از خدا خواستم عوض ان بچه ای پاک تر و مهربان تر به آنان بدهد)کهف81
(آن دیوار هم مال دو پسر بچه یتمی بود که در شهر زندگی میکردند و زیرش گنجی نهفته بود که مال آنها بود چون پدرشان مرد خوبی بود خدا از سر لطفش میخواست آن دو پسر بچه به رشد کافی برسند و گنجشان را از زیر دیوار بیرون بکشند
این کارها را سر خود نکردم و بله این بود حقیقت کارهایی که تو ظرفیت تحملشان را نداشتی)کهف82
هر اتفافی بیفتد الخیر ما فی وقع است
خدا خضرهای زیادی برامون میفرسته اگر بهش ایمان داشته باشیم و عمل کنیم
من هم براتون عشق و شادی و سلامتی و ارامش و ثروت بی نهایت رو از خدا میخوام و در پناه خدا باشید و همیشه توحیدی بمونید
نوشته تو که خوندم گفتم خدای من دقیقا جواب سوالم بود
دو سه روزه از خدا سوال داشتم که خدا چرا بهم هدایت نمیفرستی بگی درمورد کارم چیکار کنم
چند تا الهان بهم کرده بود راجع به فروش نقاشیام اونا رو قدم برداشتم و منتظر بودم بگه چیکار کنم
حتی امروز پرسیدم گفتم هدایتم کن،من نمیدونم چجوری خودت این مقدارو برام جورش کن ، فردا باید 4 میلیون و 500 بدم به هزینه کلاسم
میدونم باید صبور باشم و مسیر تکاملم رو طی بکنم ، هر بار که ذهنم میخواد شروع کنه به حرف زدن سعی میکنم کنترلش کنم
الان با نوشته شما فهمیدم که من نگران بودم و این چند روز هدایتی دریافت نکردم که چیکار باید بکنم
چند باریم فک کنم گفتم که هرچی تو بگی هرچی خیره همون بشه
اونجا که نوشتین در مورد شهود
گفتم خدایا کمکم کن
این فایل توحید عملی قسمت 10 هر بار داره یه چیزی رو بهم یادآوری میکنه یا یاد میده بهم
ممنونم از اینکه وقت گذاشتین نوشتین و من یاد گرفتم
الان رفتم بعد نوشتنم ببینم قسمت 51 گفتگو با دوستان ، دیدم فایلی بود که من اولین باری که شروع کردم هر روز دیگه فایلای استادو گوش دادم با این فایل بود 4 ماه پیش که لایو کلیشو گوش داده بودم اینجا تیکه تیکه گذاشتن قسمتاشو
که بعد اون فایل دیگه هر روز من دارم با فایلای استاد هر روز سعی خودمو میکنم و به قول حرف استاد به اندازه ای که تغییر میکنی به همون اندازه خدا بهت کمک میکنه
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان نازنین
استاد بی نهایت سپاسگزارم از این فایل توحیدی زیبا و چقد اشک ریختم
سپاسگزارم که به ما هم دوباره یادآوری کردی
ما رَمَیتَ إِذ رَمَیتَ وَلٰکِنَّ اللَّهَ رَمىٰ
واقعا هر چی که داریم از خداونده یادم نمیره از چه جهنمی منو نجات داد آبروم رو محفوظ کرد
و حضور همه ما در سایت هدایتش به سمت شما تا دستی بشی از دستان خداوند که حقیقت رو بهمون بگی همه اینها لطف پرودگاره
و این غرور و این منم منم به قول شما آتشی بر خرمن که یک آن نیست می کنه همه چی رو
و چقد تحسین برانگیزه که به این قدرت رسیدین که می تونید این ارتباط رو تمیز نگه دارید و پایدار
همیشه تو سپاسگزاریهام از خداوند میخوام منو جز مؤمنینش قرار بده که به راه راست هدایت شدن و سعادت دنیا آخرت نصیبشون شده مثال شما رو میزنم میگم ببین استاد تونسته این رابطه رو با کنترل ذهن پاکیزه نگه دار و شرک نورزه منم می تونم من چه فرقی با سید حسینت دارم به منم راهشو بگو توحید رو همواره در قلب من شعله ور نگه دار
به قول ذکریا تو قران منو یکه و تنها نذار با نفس عماره خودم مهمترین رابطه ما رابطه با خداوند و توحید که راجبش توی جلسه 8 عشق و مودت کاملا توضیح دادید واقعا همین یه کد (توحید )رو تو کدنویسی های زندگیمون رعایت کنیم به قول شما روی دوش خداوند راه میریم
خیلی فایل به جایی بود که به ما یادآوری کردین که ببین حواست باش از کجا به کجا رسیدی
و تواضع و خشوع در برابر رب اصلی ترین و مهم ترین بخش زندگیمون که باید مثل یه ذکر روزانه به خودمون بگیم
سپاسگزارم استاد عزیز از این فایل تاثیر گذار و آرامش بی نهایت رو برای خودم و شما و تمام بچه های سایت آروز می کنم از الله یکتا
سلام به نازی عزیز
بدون شک ما هم میتوانیم به این حد از توحید دست پیدا کنیم
بسیار کامنت زیبا و پر محتوایی رو گذاشتید ،،خیلی کیف کردم که احساس ارزشمندی در وجودتون شعله ور هست و خودتون رو میخواهید در زمره موحدین قرار بدهید ،دست مریزاد ،عالی بود نازی عزیز
همیشه به خودم میگویم چند تا از خصلتهای استاد عزیز سبب بوجود آمدن موفقیتهایشان شده است ،مهمترین آنها توحید است اینکه همه موفقیت هایشان را به الله یکتا نسبت میدهند و تنها قدرت روبه الله میدهند و از هیچکسی ترس و واهمه ای ندارند ،،وبحث دیگر توکل کردن استاد عزیز بر الله است وهمیشه خداوند رو بعنوان کسی که آماده کمک به ایشون هست رو باور کرده اند ،که بنده به شخصه زیاد روی این موارد تاکید میکنم و میخواهم خیلی پیشرفت کنم ،،
امید دارم الله یکتا ما رو در این مسیر زیبا توفیق دهد و برای همه اعضای خانواده ام بخصوص شما نازی عزیز ارزوی توفیق روزافزون دارم
بسم الله الرحمن الرحیم التواب العلیم الغفور الوهاب الرزاق المجیب
“رب انی لما انزلت الیه من خیر فقیر”
🪷سلام خداوند بر بندگان خاص و محبوبش🪷
چند روزی بود، بعلت مشغله در کاری، افت مدار داشتم امروز ساعت 4:30 دقیقه بیدار شدم، که بشنیم یکم فایل های توحیدی گوش کنم و از این افت مداری که دیگه صدای آژیر اون بلند شده بود، به اون مدار قشنگی که داخلش بودم بر گردم و اگه شد، خدا لطفی کنه ببره بالاتر.
تو فکر بود برم فایل “فقط روی خدا حساب کن” رو ببینم، که طبق عادت ابتدا وارد سایت شدم و با نقطه آبی از ناصر عزیز که در پاسخ جلسه 4 قدم دوم بود خوشحال شدم، پاسخ دوستمون رو خوندم بعد کامنت خودم رو خواندم، آخر کامنتم، همین تکیه آیه رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر نوشته بود، بعد متوجه فایل جدید استاد شدم، اول فکر کردم ادامه ذهنیت قدرتمند کننده و ضعیف کننده است، وقتی عنوان فایل رو خوندم، و دیدم توحید عملی است چشمامم گرد شد و خدا را شکرد کردم و صاف نشستم و رفتم چراغ رو روشن کردم و دفتر و خودکار رو آوردم شروع به نوشتن رمز و رازی کردم که در عین سادگی پیچیده است،پیچیده است وقتی طالب نباشی، وقتی بخوایی، بپرسی، در و دیوار و جهان برایت پاسخ میشه.
وقتی شب میخوابی با این درخواست که خدایا من یکم ازت فاصله گرفتم، این فاصله رو کم کن، خدایا من اون حس قشنگه رو میخوام، اون اتصال شیرین رو…بعد صبح با فایل جدیدی روبرو میشی که مخاطبش خودتی، این چی رو میرسونه، غیر از اینکه فانی قریب اجیب دعوه الدعی اذا دعان
خدایا من به خودم ظلم کردم و تویی بخشنده و رحیم و غفور و کفور
ای پوشاننده، گناهان و خطاها، چه گناه ها و عیب ها که برایم پوشاندی و مرا در چشم مردم نیکو جلوه دادی.
ای روزی رسان، چه روزی هایی که به من رساندی که من هیچ تلاشی برای آنها نکرده ام.
ای نگهبان و منجی که چندین و چند بار مراو فرزندان و عزیزانم را از مرگ حتمی رهانیدی.
ای هدایتگر که همیشه مرا به سمت خوبی رهنمون کردی، وقتی که در گناه و خطا فرو رفته بودم.
من از کدامین لطف خدا و رحمت و بخشش بگویم؟ از کدامین رزق بی حسابش از جایی که فکر نمی کردم رسیده؟ از کدامین معضلاتی که به سادگی حل شده؟ از کدامین انسان های شریفی که سر راهم قرار گرفتند؟ از کدامین انسان نابابی که از سر راهم کنار رفتند؟
من چگونه این همه لطف رو بتونم بر این جریده، بنگارم؟ چگونه لطف و کرم و نعمتت را بشمارم؟
من فقط میتونم بگم من فقیرم به هر خیری که بر من نازل میکنی.
بعد از چند روز درگیری با خودم این احساس رو قشنگ دوباره دریافت کردم، اون حس قشنگ و لطیفی که قابل وصف نیست، مثل مزه ی جدیدی که نشه کسی رو متوجه اون کنی، مگر اینکه خود شخص تجربه کنه.
و خدا را شکر همه ما این شهد شیرین اتصال رو چشیدیم، مهم مدت زمان ماندن در اون احساس و تعداد تکرارش در روز است. برای همین است که امام علی علیه السلام از خداوند درخواست میکنه، لحظه ای اون رو به حال خود وا مگذاره.
واقعا این شهد شیرین رو نمیشه با هیچ چیزی عوض کرد، نه با پول نه ثروت و مکنت و اموال و… همه این ها بدون اتصال جهنمی بیش نیست.
استاد عزیزم، سر وتن و روح ات سلامت و پر نور و آگاهی، استاد سپاسگزارم که اتصال قشنگ رو برقرار کردید. ان شاءالله چشمه های علم و حکمت از قلبتان بر زبان تان جاری و ساری باشه و ما هم از این آب گوارا مستفیذ شویم.
(الان در شرف ورود به یک کار جدید هستم، و این فایل برای من مثل چراغی است که در یک شب تاریک در بیابان روشن شده که داره مسیر رو بهم نشون میده. این فایل یک هدیه الهی برای من است که با اون آرام بگیریم و با قلبی مطمئن و استوارتر گام بر دارم، چرا که خدای من خدای خاصی است، نه شغل جدیدم و نه مهارت ها و توانایی هایم، خدای من، من رو هدایت می کنه که به آسانی و راحتی پیشرفت کنم، نه با زور و دوندگی و …)
🪷در پناه حق همه ی ما روز به روز توحیدی تر و سعادتمند تر و ثروتمند تر باشیم. الهی آمین🪷
به نام یگانه خالق هستی
سلام به شما خانم یوسفی عزیز
چقدر عکس پروفایل شما زیباست و چقدر پر از مفهوم است … تبریک …
بهتون تبریک میگم که به احساس خشوع و تسلیم بودن رسیدین و خیلی زودتر از اون چیزی که فکر می کردید هدیتون رو (این فایل) دریافت کردید، مبارکتون باشه
خانم یوسفی حقیقتا دلم برای خواندن دل نوشته های شما و گپ زدن با شما تنگ شده بود
دوستای خوب و ارزشمندی که اینجا دارم رو با دوستای بیرون از اینجا هرگز مقایسه نمی کنم
به همون شکل که عشق و محبتی که تو قلبم نسبت به شما دوستای عزیزم دارم رو با دوستان بیرون از اینجا مقایسه نمی کنم
شما قلبتون پاکه
شما صدایِ خداوند هستید، برای من با دل نوشته هاتون…
زیباییِ خداوند هستید با تصاویر زیبای پروفایل هاتون….
بودن در جمع شما و هم نشینی و هم کلامی با شما، من رو به خداوند نزدیک تر می کنه …. یاد خدا را در قلبم زنده می کنه
الا بذکر الله تطمئن القلوب شما ها مصداق بارز این آیه هستید
خداوندا… ای خدای مهربونم این تو هستی که من رو هدایت کردی بیام اینجا و این نوشته های زیبا رو بخوانم و این تو هستی که داری به من الهام می کنی و من می شنونم و می نویسم
اعتبارش کاملا بر می گرده به شما
دوست دارم هم به خودم و هم به شما به خاطرِ این عشق توحیدی که هر روز داریم در وجودمون خودمون گسترش می دهیم، تبریک و تهنیت بگم ، مبارکمون باشه این عشق الهی
به قول استاد در جلسه قرآنی قدم اول در یک قلب دو عشق نمی گنجه مبارکمون باشه قلب جدیدمون که جایگاه خداوند شده
خدایا شکرت چقدر حالم خوبه وقتی از شما و عشق شما می نویسم
چقدر آروم میشم، کاملا احساس می کنم که تپش های قلبم منظم شده ، بدنم میزون شده و ذهنم داره هورمون های آرامش بخش و شادی بخش ترشح می کنه
خدایا شکرت بابت وجودت که تنها و تنها تکیه گاه منی
چقدر خوبه که منِ بندهِ ضعیف؛ تو رو دارم و می توانم همه جوره روی تو حساب کنم
خدایا شکرت
چقدر خوبه که تا قبل از اینکه برم به سفر آخرت این آگاهی ها رو فهمیدم و دیگه یقین دارم مادامی که قلبم فقط مملو از عشق شاست…
مادامی که به روز آخر ایمان دارم و عمل صالح انجام می دهم جایگاه ابدی من بهشته هم در این دنیا و هم در اون دنیا
یاد صحبت های استاد می افتم تو یک لایو مشترکی با استاد عرشیانفر استاد میگفت: خدایا ……. (با تامل و چهره ای بسیار به وجد اومده) این دنیا چقدررر زیباست چقدر تو خوبی چقدر این دنیا بی نظیره چقدررر نعمت و ثروت در این جهان هست (تو چشم های استاد اشک حلقه زده بود) و بعد خطاب به استاد عرشیانفر می گفت: ببین بعضی وقت ها به خدا میگم خدایا این دنیا اینقدرررر زیباست که دوست دارم واقعا هزار سال زندگی کنم
دیشب قبل از خواب هدایت شدم جلسهِ ستاره قطبی قدم پنجم رو گوش دادم
استاد می گفت: اگر شما من رو چندین سال قبل در بندر عباس می دیدید و الانِ من درفلوریدای امریکا رو می بینید، به الله ی که می پرستمش سوگند من به همون اندازه احساس خوشبختی می کنم که همون زمان در بندر عباس احساس خوشبختی داشتم
یعنی این نوع نگاه سپاسگزار بودن و به اتفاقات از زاویه ای نگاه کردن که به احساس بهتری برسی و فرصت ها رو ببینی، و این تسلیم بودن در برابر خداوند هستش که باعث میشه شما چرخ زندگیت هر بار روان تر و روان تر بشه و به احساس خوشبختی بی نهایت برسی
و به قول شما خانم یوسفی هر کدوم از ما ها که توانستیم برهه ای رو تسلیم باشیم و سر سپرده ی هدایت های الله باشیم ، دیدیدم که چقدررررر زندگی ما افتاده روی غلطک احساس کردیم که روی دوش خداوند نشستیم و طعم شیرین خوشبختی در تمام ابعاد رو چشیدیم چون وقتی در این مدارِ تسلیم بودن یه کمی به ثبات میرسی، اتفاقات عاااالی از در و دیوار به شکل عشق و محبت ، به شکل سلامتی ، به شکل ثروت و به شکل همزمانی ها (که بعضی وقت ها از شدت ذوق و شوق گریت می گیره چون حضور خداوند رو تو زندگیت حس می کنی) رخ میده
خانم یوسفی عزیز قلم زیبای شما رو در نوشتن این نیایش های زیبا تحسین می کنم . دعوتتون می کنم بیایید یک بار دیگر با هم از اول بخوانیم
به نام یگانه خالق هستی
ای پوشاننده، گناهان و خطاها، چه گناه ها و عیب ها که برایم پوشاندی و مرا در چشم مردم نیکو جلوه دادی.
ای روزی رسان…
به نام تنها ابر قدرت حاکم بر جهان هستی
و ما توفیقی الا بالله
همه قوتها ، عزتها جمیعا از آن خداست
سلام به همه عزیزانم در این سایت توحیدی
استاد عزیزم ، برایم از توحید بیشتر بگویید من تشنه توحیدی هستم که روحم آن را فریاد زده و آن را همچون پدری دلسوز عاشقانه هربار در گوشم نجوا کردید و من تولدی دوباره یافتم.
آری خدا از کلامتان آن را به گوشم رسانید، همان حلقه گمشده زندگی ام که با درکش مرا بر قوم و کثیری از بندگان که از دید ناظر بیرونی همه جوره میتوانستند بر من غالب شوند ،برتری داد.
اما به قول قرآن اگر خدا تو را یاری کند چه کسی میتواند بر تو غالب شود
به گمانم پدر مقدس واژه برازنده تری برایتان باشد.
هیچ کس در این جهان به اندازه شما شایسته گفتن از توحید عملی نبوده و نیست.زیرا ابتدا آن را به بند بند وجود خود تزریق کرده و سپس به ما آموزش دادید.
شما لایق دعوت ما به نیکی هستید زیرا خودتان ابتدا عمل کننده به آن هستید.
چه زیبا تیک امر به معروف و نهی از منکرتان را میزنید.
من با توحید عملی به عزت رسیدم، ما رمیت إذ رمیت را به چشم دیدم. آن هم در یک همزمانی الهی، در شب عید قربان.
من با توحید عملی شکافته شدن دریاها و باز شدن راه ها را به چشم دیدم.
خدای موسی خدای من هم شد وقتی عجزم را در مقابلش اعتراف کرده و خود را به هر خیری که از او رسد فقیر دیدم.
و آن زمان که همه درها را به خود بسته دیدم از ته قلبم إن معی ربی سیهدین را زمزمه کردم. آن زمان بود که برایم موانع خروج از کشور را به طرفه العینی برایم برداشت.
من با توحید عملی سپاه آسمان و زمین را دیدم که به تسخیر من درآمده تا از آتشی که هر لحظه نزدیک بود مرا در خود ببلعد نجات دادند.
آری من بردا و سلاما را با پوست و گوشت و استخوانم لمس کردم.
آری خدای ابراهیم خدای هر کسی میشود که ابراهیمی عمل کند.
من در یک لحظه دیدم که توحید عملی همه تهدید ها و تهمت ها و مکر ها و خدعه ها را پوچ کرده و مرا با سری بالا با عزت و قدرت از بوته آزمونی الهی بیرون کشیده و گل را به دست من داد و صداقت یجعل له مخرجا را برایم چنان آشکار کرد ؟که بدانم او صادقترین به وفای به عهد است.
توحید عملی، قانون یک کشور را برای من چنان تغییر داد که محال میدانم برای زنی در ایران تا به الان انجام داده باشد.
توحید عملی به من شجاعت، قدرت و عزت نفسی داد که تشنه آن بودم.
توحید عملی همچون عطری الهی بر بوی کریه ترس و ضعفی در وجودم جاری شد که خودم از به مشام رسیدنش مست میشوم.
توحید عملی مرا خط قرمز خدا کرد.
چقدر لحظه دلچسبیست که میدانی خط قرمز خدایی ،و هرکه در مقابل تو قرار بگیرد محکوم به لولوا الأدبار است.همان حکمی که سنت الهیست
و لن تجد لسنه الله تبدیلا
چنان با دستگیره در از تو محافظت میکند ،که به تو بفهماند کسانی که منتظر هستی بیایند و محافظ تو باشند پوچ هستند ، آن زمان است که از ته قلبت میگویی فالله خیر الحافظا و هو أرحم الراحمین
سپاسگزار خدایی هستم که بارها و بارها مرا در گلوگاه هایی قرار داد که به این درک برسم که جز او نمیتوانم روی هیچ کس و هیچ چیز حساب کنم.
هرگز از خاطر نمیبرم سال 94 بود ،چنان طعم یک نجات الهی را از گلوگاهی با پوست گوشت و استخوانم همچون همیشه چشیده بودم که گیج و منگ بودم. آنچنان که در کنار ساحل دریا قدم زنان راه میرفتم و حواسم نبود چقدر از ساحل امن دور شده ام.
هرجور حساب میکردم با هر منطقی حساب میکردم نمیتوانستم کردیت آن نجات الهی را به خود بدهم. حتی در عجب بودم که چراااااااا مرا نجات داد.
به خود آمدم و خود را در تاریکی ساحل بسیار خلوتی با چند سگ ولگرد احاطه شده یافتم.
پیش رویم سگهای ولگردی بودند که به صورت نیم دایره جلوی من قرار گرفته و پشت سرم دریا ، هیچ راه پس و پیشی نبود و نفیسه ای که کابوسش مواجه شدن با حیوانات است.
همه جا تاریک بود ، صدای کمک هایم به گوش هیچ کدام از کسانی که روزی به رویشان به جای خدا حساب میکردم و همیشه هم در لحظات حساس نه تنها پشتم را خالی کرده بلکه در مقابلم قرار میگرفتند، نمیرسید.
زیبایی و ناز و اداهایم ام هم چاره ساز نبود و به آن هم نمیتوانستم چنگ بزنم.
حاضر بودم بمیرم و در آن شرایط قرار نگیرم. ترس از سگ و گربه و حیوانات وحشی کابوسی بود که همیشه از مواجه شدن با آن فراری بودم.
بوی کریه ترسم مشام سگهای ولگرد کنار ساحل را پر کرده بود و تشنه تر بودند که همانجا که هستند ثابت قدم بایستند و این مأموریت الهی شان را به سرانجام برسانند.
از هرچه بترسی و فرار کنی روزی با آن ملاقات خواهی کرد.
هر قدمی که به هر سمتی بر میداشتم آنها را بیشتر به سمت خود میکشاندم.
تنها چیزی که میدانستم این بود که بایستم.
دریا هم پناهم نبود به سمتش میرفتم مرا در خود غرق میکرد و از روبرو سگها هم جلو می آمدند.
اینک دیگر خوب میدانم در میان همه آن افرادی که صدا کردم و طلب امداد کردم، تنها کسی که صدایم را شنید و پناهم شد ،خدایی بود که مردی سوار بر اسب را به صورتی معجزه آسا همچون امدادی الهی به سویم فرستاد.
من در آن مرد سوار بر اسب تنها چیزی که دیدم خدایم بود.
همان که هربار صدایش کردم و فریاد استغاثه هایم را شنید به طرفه العینی ،امداد های الهی اش را از زمین و آسمان به یاری ام شتاباند.
آن فرشته الهی همه سگها را از من دور کرد و مرا در کمال امنیت و احترام تا ساحلی امن همراهی کرد.
اقرار میکنم که آن روزها غرق در شرکهایم بودم و هنوز به غیر از خدا را نیز میخواندم و آن روز درس لازم را نگرفتم.
وقتی کلام الهی تان از توحید عملی به گوشم رسید به دل تک تک این ترسها رفتم و درس آن روزها را به وضوح متوجه شدم.
به خاطر آوردم روزی را که توله شیری مهمان خانه ام بود و من روی کابینت نشسته بودم تا او را از خانه خارج کنند.
آن روزها که بارها با توله پلنگها و توله شیرها احاطه میشدم ،متوجه نبودم که انتخاب من شجاعت و قدرت بوده است و به خاطر ترس از سگ و گربه خدا اجازه ورود توله شیر و توله پلنگ ها را به خانه ام می دهد تا مرا مجبور به تغییر کند.
تک تک ترسهایم از گربه و سگها را به خاطر آوردم و از همان ها شروع کردم.
آن روزی که خدا در قرآنش هیچ جنبنده ای نیست مگر آنکه من از موی پیشانی اش گرفته ام و من به همه چیز احاطه دارم را همچون الماسی جلوی چشمانم درخشاند ، به من قوتی داد تا به دل ترسهایم بروم.
چقدر زیباست که همه چیز را از او بدانی ، لاحول و لا قوه الا بالله
چقدر زیباست که اذن ورود مصیبتها را هم از خدا بدانی.
چقدر زیباست تیرانداز را خدا بدانی.
چقدر زیباست قوه دستها و پاهایم را از خدا بدانی آن وقت است که میدانی اگر پاهایت توان راه رفتن ندارد این خداست که آن را بی جان کرده تا سر جایت بنشینی و تسلیم او باشی.
آن روزها که همچون هاجر از این سو به اون سو میرفتم و دنبال منبع رزقی بودم تا خودم روی عقل ناقص خودم و هوش و توانمندی ام در معماری حساب کنم و برای خود خانم مهندسی شوم و دلخوش به کلاس و وجهه اجتماعیش شوم، به وضوح دیدم که خدا پاهایم را چنان به مرز فلج شدن کشانده بود که سر جایم بنشینم و اجازه دهم وعده یرزقه من حیث لایحتسبش را در زندگی ام جاری کند.
هر زمان به یاد آن روزها می افتم خنده ام میگرد، اینک مفهوم از جای مناسبت تکون بخوری و در مسیری که مال تو نیست بروی قلم پاهایت را خورد میکنم ،را بهتر درک میکنم ،این پیغام را هر روز میشنوم و همین یک ترمز دستی برای نفیسه یاغی ایجاد کرده که از چهارچوب های برنامه های الهی که خدا برایش دارد خارج نشود.
آری من پیغام من تو را برای خودم ساختم ، من تو را برای خودم از مهلکه ها نجات دادم میشنوم
و همین وضوح پیغام مرا بر آن کرد که با تسلیمی خاضعانه البته با چک و لگدی که باید میخوردم تا به وضوح پیغام را دریافت کنم ، از جایگاه شغلی بسیار لاکچری و امن و دهن پر کن و ادامه تحصیل در رشته معماری استعفا و انصراف داده و به درک قوانین الهی و نویسندگی بپردازم.
من برای اینکه نترسم حاضرم بمیرم همین یک جمله تان کافی بود که آنقدر شیرینی اش به دلم بشینم که همه وجودم را برآن کند که این بشود بنیان وجودی ام
به حول و قوه الهی ترس از سگ و گربه ها ءنقدر برایم کم رنگ شده که آگاهانه به سمتشان میروم و آن ها را نوازش کرده و اجازه میدهم به پر و پاهایم بپیچند.
در آن لحظه ها هیچ جنبنده ای نیست مگر آنکه خدا از موی پیشانی اش گرفته و خدا به همه چیز احاطه دارد
چنان در گوشم میپیچد که دلم آرام میگیرد.
آنچنان که وقتی یک بنده خدا با شوخی گفت میخوای بدم این سگ بخورتت آگاهانه به سمتش رفتم و آن سگ وحشی نگهبان را نوازش کردم و دیدم چنان مسخر و آرام بود که صداقت کلام الهی بیشتر همه وجودم را فرا گرفت.
چه نعم العبدی بود سلیمان آن زمان که اطرافیانش تخت ملکه صبا را آوردند و اولین کلام سلیمان هذا من فضل ربی بود.
از دید ناظر بیرونی اطرافیان زحمت کشیده بودن برای آوردنش از دید بنده موحدی چون سلیمان هذا من فضل ربی
آری او مالک نفع و ضرر را خدا میدانست و خدا هم به او ملکی داد که به هیچ احدی بعد از او نداد.
عاشقتون هستم پدر مقدس که اینقدر توحید را در عمل اجرا کرده و به ما زیبا آموزش میدهید.
هنوز هم به خود غره میشوم و چک و لگدهایش را نوش جان میکنم. انسان است دیگر خودش مرا کفور و نسیان گر خلق کرده است.
آری من در به یادآوری اینکه أحدی مالک پوست هسته خرمایی در این جهان نیستبسیار فراموش کارم ،اما زیبایی اش اینجاست که در تلاش هستم این آگاهی ها را به بند بند وجودم تزریق کنم و کردیت همه چیز را به تنها مالک و صاحب اختیار جهانیان بدهم.
سلام نفیسه جان
دوست عزیزم تحسینت میکنم که ترس از حیوانات رو به دوستی با آنها تبدیل کردی و سپاسگزار خداوندم که کامنت شما رو روزی من قرار داد.
منم همچین ترسی دارم وااااای از گربه که وحشت داشتم واقعا انگار جن میدیدم حالا کمی بهتر شدم و آروم از کنارشون رد میشم ولی به دست زدن بهشون که فکر میکنم تنم میلرزه .شما چه راهکاری داشتی برای غلبه به این ترسها
ممنون میشم اگه زمان بزاری و برام بنویسی
بهترین ها رو براتون آرزو میکنم دوست من
سلام دوست عزیزم
سپاسگزارم از زیبایی نگاه تحسینگرتان
در ابتدا لازم است بگویم خیلی طبیعی است.
ترس از سگ و گربه از طبیعی ترین ترسهایی است که اغلب افراد با آن درگیر هستند.
مخصوصا اگر از نوع ولگرد و خیابانی بوده باشند.
بنده در یک پروسه تکاملی چند ساله با این ترسهایم روبرو شدم.
و بسیار تحسینتان میکنم که تصمیم گرفتید با این ترسهایتان مواجه شوید.
شاید الان متوجه نباشید که وقتی در دل این ترسها رفته و از آن رها میشوید چندین لول عزت نفستان رشد کرده و مداری جدید از عزت نفس و قدرت را تجربه میکنید.
بنده از گربه ها و سگهای خانگی شروع کردم در یک همزمانی الهی برادرم یک پرشین خریده بودند و بنده ابتدا با گربه پرشین که بسیار بی آزار و دستی است ارتباط برقرار کردم و به صلح رسیدم و کم کم با گربه های خیابانی ابتدا در کنار افرادی می رفتم که به آنها غذا میداند مینشستم و غذا دادن و نوازش آنها را تماشا میگردم وبا دیدن آنها به خود یادآوری میگردم اگر آنها میتوانند آنقدر راحت با گربه های خیابانی نزدیک شده و لمس کنند من که از آنها کمتر نیستم.
یک جور به غرورم برخورده و برای اینکه کم نیاورم ، به دلش میرفتم.
هر سگ خانگی را که در کنار صاحبش میدیدم نزدیک شده اجازه میگرفتم لمسش میگردم و کم کم توانستم با سگهای ولگرد هم ارتباط برقرار کنم.
ابتدا خیلی آرام از کنارشان رد میشدم.
اگر احساس خطر میکردم یک پا روی زمین کوبانده و بهشان حمله میگردم و آنها را فراری میدادم و در مرحله بعدی با آنهایی که مرا همراهی میکردند نوازششان هم میگردم.
و در انتها بگویم این پروسه چهارسال طول کشید و البته تکامل را فراموش نکنید.
موفق و سربلند باشید.
عزیییییزم بسیار سپاسگزارم که گفتی
و باز سپاس ویژه که قانون تکامل رو یاد آوری کردید خیلی خوشحال شدم و خیالم راحت شد که روشش اینه
من اشتباه متوجه شده بودم اینکه استاد میگن برید تو دل ترسهاتون ،من فکر میکردم یکدفعه باید با این حیوانات رو به رو شم و الان متوجه راه شدم به همین دلیل حتی فکرشم اذیتم میکرد
خیلی خوشحالم کردی خدا خوشحالت کنه گلم
درود و سلام نفسیه جان .. عزیزم مدتی بود اینجا نبودی عزیزم . نمیدونی چقدر خوشحال شدم امروز اسم زیباتو داخل ایمیل های سایت دیدم و اولین کامنت صبحگاهی من بودی خدا رو شکرت .. چقدر دست بقلم زیبایی داری و من عاشقانه همیشه دست نوشته های دلی تو را با عشق می خوانم.. واقعا ممنون و سپاسگذارم که نکته به نکته جمله ها و توضیحاتت سرشار از عطر الهی رو داشت و غرق این دلنوشته هایت شدم …
نفیسه ی نازنین کتابه طراحی آیت فوق العاده است و این جمله روی کتابت رو خیلی دوست میداشتم به آسانی بدوز به شایستگی بپوش
ممنونم نفیسه جان روز من رو با اون آیه های قشنگت ساختی که در هماهنگی کامل با جملات زیبات بود مرسی مرسی مرسی عزیزم
روز و شبت بخیریت و خوبی و خوشی و ایام بکامت شیرین و گوارا همراه با سلامتی و تندرستی و پول و ثروت و نعمت و عشق
موفق و پایدار باشی
بنام الله یکتا تنها ابرقدرت هستی
سلاام ب نفیسه ی عزیزم
نفیسه ی سرشار از عشق و حال خوب
خداروشکر میکنم ک یکبار دیگه هدایت شدم ب کامنت سرشاراز آگاهی وعشقت
الهی صدهزار بار شکر
چقد قلم زیبایی داری عزیزم
واقعا نویسنده گی برازنده ی شماست
چقد خوب ب تصویر کشیدی اتفاقی ک کنار ساحل برات افتاد
چقد قابل لمس بود برام
و اشکم جاری شد
و چشام تار حتی نمیتونستم صفحه گوشی ببینم
چقد قلبم باز شد اونجا ک خداوند دستشو برات فرستاد تا نجاتت بده
و خداوند هرگز دیر نمیکنه
و کافیه صداش کنیم
همیشه پاسخ میده
الهی صدهزار بارشکرت بابت همدار شدنم با این آگاهی ها
بارها برای منم اتفاقایی افتاده و خداوند همیشه کمکم کرده و حتی زمانی ک آگاه نبودم از حضورش
چقد ایمانم قوی ترشد وقتی گفتی:
هیچ جنبنده ای نیست مگر آنکه من از موی پیشانی اش گرفته ام و من به همه چیز احاطه دارم را همچون الماسی جلوی چشمانم درخشاند ، به من قوتی داد تا به دل ترسهایم بروم.
چقدر زیباست که همه چیز را از او بدانی ، لاحول و لا قوه الا بالله
چقدر زیباست که اذن ورود مصیبتها را هم از خدا بدانی.
چقدر زیباست تیرانداز را خدا بدانی.
چقدر زیباست قوه دستها و پاهایم را از خدا بدانی آن وقت است که میدانی اگر پاهایت توان راه رفتن ندارد این خداست که آن را بی جان کرده تا سر جایت بنشینی و تسلیم او باشی.
سپاسگزار خداوندم بخاطر حضور دوستان ارزشمندی چون شما تو ابن سایت الهی
و خداروشکر میکنم بخاطر حضور م تواین سایت واینکه در مسیر درست هستم
و هرروز درحال رشد و یادگیری هستم
درود بر استاد عزیز و نفیسه جان
امروز از صبح خالی از انرژی بودم انگیزه ای برای ادامه راهی که شروع کردم نداشتم با خودم صحبت میکردم که کجا رو اشتباه رفتم که خدا مثه قبل استجابتم نمیکنه. بعد نعمت ها و کمک های چند سال پیش تا الانش رو از صبح تو ذهنم مرور کردم دیدم هرجا من با اراده و ایمان قدم برداشتم بیشتر از انتظارم راه رو برام باز کرده بود بیشتر از ذهن من راه ساده و صاف رو جلوم هموار کرده بود حتی قبل از آشنایی با آموزشهای استاد عباسمنش رو یادم اومد که کجاها و چقدر بموقع و عالی منو هدایت کرده بود و نعمت و به سمتم روانه کرده بود. و مدام این سوال با نومیدی تو ذهنم میپیچید که چرا الان درخواست کمک و هدایت منو اجابت نمیکنه؟؟؟ این مگه همون خدای 6 ماه پیش نیست… بعد گوشی رو کناری انداختم و بی حوصله خودمو به خواب زدم. انگار یکی صدام کرد سمت سایت. و سمت کامنت های این فایل. درحالیکه من کامنت محصولات رو بیشتر میخونم تا دانلودیهااا. کامنت شما دومین کامنت بود که خوندم و از همون شروع اشکم سرازیر شد با هر آیه ای که نوشتی . هر آیه رو مصداقی دیدم برای حال الان خودم و قوت قلبی برای ادامه راه برای یادآوری اینکه سارا خدا هیچوقت دیر نمیکنه همیشه بیشتر از درخواستت بهت داده پس صبور باش و توحیدی تر فقط نظاره کن .خدا فراموشم نکرده. انگار خدا با قلم نفیسه جان با من صحبت کرد. تمام آیه هایی که نوشتی رو تو نت گوشیم کپی کردم و با هرکدومش بخاطر عظمت خدا گریه کردم. خواستم بابت وقتی که صرف کامنت گذاشتن کردی و حال دل منو منقلب کردی ازت سپاسگزاری کنم. مسیرت همیشه پرنور و هموار باشه خدا همیشه اولین پناه و تکیه گاه تو و هممون باشه. من این فایل توحید عملی 10 رو دوبار گوش داده بودم و هنوزم دلم میخواد گوش بدم دو باره. انقدر که به جان و قلبم نشست و اگاهیهاش ناب بود.
استاد عزیزم بهت غبطه میخورم به مداری که داخلش هستی بخاطر نعمت ها و انسانهایی که چون گنج هستن( مثل خودتون که فانوسی تو مسیر توحید) و اطرافت و داخل سایتت هستن.
این بچه های موحد رو هیچ کجای دنیا نمیتونم پیدا کنم جز تو سایت شما و کنار استاد توحیدیشون.
استاد خوشحالم و بینهایت سپاسگزارم که میشناسمت و دو سال و نیمه باهات همراهم. هر روز باید صداتونو بشنوم. صدای خدا از حلق شما بیرون میاد البته برای کسانی که بخواهند بشنوند.
برای خودم و بچه های سایت رسیدن به مدار توحیدی ابراهیم (و شما استاد عزیز) رو آرزو میکنم
دوستون دارم خیلی زیاد راهتون روشن تا ابد
سارا️
سلام برنفیسه مهربان و بنده خوب و آگاه خدا،حقیقتش بعد شنیدن فایل استاد یک لطافتی در وجودم احساس کردم،دلم خواست که چند تا از دیدگاه های دوستان رو هم بخونم تا اون حس قشنگ رو در خودم تقویت کنم که رسیدم به متن روان و زیبا و فوق العاده شما،واقعا خدارو شکر میکنم که منو هدایت کرد تا در این سایت الهی در کنار دوستان آگاه و شاکرقرار بگیرم،چقدر دلنوشته زیبا و تآثیر گذاری بود،نمیدونم چطور توصیف کنم اما کاملا حس شکرگزاری رو از کلامتون با پوست وگوشتم درک کردم
ممنونم از شما که این متن زیبا رو نوشتید
سپاسگزارم از خدای مهربان که امروزم رو با کلام شیوای استاد و متن فوق العاده زیبای شما ساخت
سلام به نفیسه عزیز ،دوست همفرکانسی
بسیار لذت بردم از کامنت بینهایت زیبا و قشنگتون که تمام سعی خود را کردید تا با چینش منظم کلمات کنار هم مفهموم بسیار زیبایی روبه ما اعضای خانواده ی عباس منشی برسانی
واقعاً درست درک کردید و درست و بجا فرمودید ،،توحید همه چیز است و منم مثل شما تشنه توحید هستم
اگه ما بیشتر روی این اصل مهم کار میکردیم و انرژی برای درک این اصل میگذاشتیم چه پیشرفتهایی که میکردیم ،واقعا قابل حدس و پیش بینی نبود
چه جاهایی رو که شرک ورزیدم و تازه یادم میاد که چه گناهی رومرتکب شدم و چقدر خفی و پنهان بوده است
و الان که فکر میکنم با خودممیگم اگر هر کدام از ماها روی توحیدمان کار کنیمو وقت و انرژی بگذاریم بخدا ذره ای نگرانی و ترس از آینده و مثقال ذره ای غم گذشته را نخواهیم داشت و سراسر زندگیمان عزت و بزرگی و ارامش خواهد بود به این دلیل شبانه روز تمام سعی ام بر این است این مفهوم زیبا رو در وجودم تقویت کنم
امید دارم شما دوست عزیز و تمام اعضای خانواده مان در این سایت الهی از چشمه زلال توحید روح و ذهنمان سیراب گردد
سلام نفیسه جان
فایل استاد رو بالای بیست بار گوش کرده بودم و هر بار تشنه تر میشدم برای شنیدنش.
امشب عجیب به دلم افتاد تا دوباره این فایل رو گوش کنم و بعدش کامنت ها رو بخونم.
شروع کردم به خوندن کامنت ها از صفحات اول. در حین خوندن کامنت شما، اشکهای من سرازیر شد طوریکه به سختی میتونستم کل مطلب رو بخونم .
خب قبلش فایل استاد رو شنیده بودم و بعدش این کامنت بسیار تاثیرگذار شما، باعث شد واقعا حالم منقلب بشه……………
بسیار قلم زیبایی در نوشتن داری بسیار عالی است. چقدر زیبا از آیات در جملات استفاده کردی و چقدر احساس و حال دلت رو با ما به اشتراک گذاشتی. درود بر تو
به استاد عزیز هم تبریک میگم بابت داشتن چنین شاگردانی که خدا براش میفرسته تا بهترین و موثرترین تاثیرات را در وجودمودن حک کنه .
خدایا هزاران بار شاکر درگاهت هستم که مرا دانشجوی این دانشگاه قرار دادی.
سلام استاد جان
هنوز فایل دانلود نشده ولی خواستم جواب سوال رو بدهم و مشتاق شنیدن صدای جانان تان هستم.
کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
خب استاد ازدواج سنتی و واقعا ناخواسته ای داشتم ولی سعی کردم بسازم با مظلوم نمایی با احساس قربانی شدن ولی چندسال که شد دیدم نه نمی تونم بسازم و خب چون تنها میخواستم خودم گره زندگیم بازکنم سوختم پس سوختم و ساختم و دوباره خواستم خودم توانایی م رو نشون بدم و اینبار با ژست مقابله اومدم جلو و در برابر ندیدن های همسرم همراه نبودن هاش ایستادگی کنم و جواب و دعوا راه انداختم و باز ایشون قدرت بیشتر داشتن و دعواها بالاتر گرفت و بالاخره باز باختم
ولی وقتی به عجز رسیدم و از خدا طلب کمک کردم هدایت شدم به دوستم مرجان و اساتید انگیزشی و الان زندگیم عالیه ،همسرم مهربون و بهم احترام و خوب شده
دیگه اینکه چه جاهایی به دست خدا سپردم و بهترین شد.
من توی این مسیر فهمیدم خودم خیلی اعتماد به نفس ندارم و نمی تونم دخترام رو تربیت کنم وقتی خودم خیلی پایینم،سپردمشون به خدا
شروع کردم به دوره ها و تمرین یهو چشم باز کردم دیدم دخترام هم دارن تمرین انجام میدن البته با استاد دیگه ای که به دلشون بوده و جواب هم گرفتن
استاد واقعا باید فریاد بزنم:از تو حرکت از خدا برکت
واقعا توحید یعنی حرکت بزنی و برکت رو ببینی
برکت میشه جهش در نتیجه
وقتی مثلا من کفش برای ورزش بخرم و هدایت میشیم به باشگاه یا هدایت میشیم با دوستی برای پیاده روی هدایت
مهم اقدام به کفش خریدن هست. مهم فهمیدن این هست که کفش لازمه
دوستاد هدف هاتون پیدا کنین و هر روز یه قدم کوچیک براش بردارید و خدا می تواند زندگی تون رو مدام تکرار کنین
برم دیگه فایل دانلود شد.
در پناه حق
سلام به مینای عزیز دوست هم فرکانسی
اینکه همسر شما تغییر کردند نشان از ارسال فرکانسهای عالی شما بوده و نشانه این است که درک عالی از قوانین داشته اید ،
کامنتتون عالی بود ،خیلی خوشحال شدم که با کارکردن روی خودتون توانستید زندگی عالی و قابل تحسین برای خود وخانواده تون تشکیل بدید
بدون شک با کار کردن روی باورهایمان میتوان پیشرفتهای چشمگیر و از این موضوع فراتر روکسب نمود
چهوقتها که منممثل شما احساس قربانی کردن کردم و در حق خودم ظلم نمودم و نتایج بی کیفیت و ویرانگری نصیبم شده و زندگی به کامم بدتر و بدتر گشته است
اما
اما
،،،،
هدایت رو از الله خواستم و انجا که پاشنه آشیلمرو پیدا کردم و از الله کمک خواستم منو به این مسیر زیبا هدایت نمود و در زمینه روابط و عزت نفس و توحید چه نتایجی کسب کرده ام ،،فقط خدا میداند
خداوند رو هزاران بار شکرگزارم بابت بودنم در این سایت الهی و در این مسیر هموار .
از شما هم دوست عزیز متشکرم که با نتایج عالی که میگیرید ما رو در درک بهتر قوانین بعنوان دستی از دستان خدا یاری میدهید
سلام به استاد عباسمنش
امروز صبح طبق معمول همیشگی که ساعت 6 و نیم میرم پیاده روی و یکی از فایل های شمارو گوش میدم به سایت سری زدم که ببینم قسمت بعدی ذهن قدرتمند رو گذاشتید یا نه و دیدم که توحید عملی رو گذاشتید تعجب کردم و اولش فکر کردم که یکی از فایلهای قدیمیه که دوباره اومده بالا و دانلودش کردم و گوش دادم.
با اشک مینویسم که دقیقا همونی بود که میخواستم
این روزا انگار خدا از زبون شما با من صحبت میکنه و هر چیزی که نیاز دارم رو بهم یاد میده
دنیام عوض شده قبلا خیلی فکر میکردم ولی خیلی جاها ذهنم قفل میشد چون یک سری آگاهی هارو نداشتم ولی الان میدونم که منبع از کجاست از کجا داره آب میخوره
نمیدونم چطور بنویسم که حالم چطوره
من مدتها بود خودمو گم کرده بودم و الان پیدا کردم ، خودمو در خدا پیدا کردم و جهان به چشم من جور دیگه ایه
خدایا بی نهایت سپاسگذارم بابت امروز این لحظه و این فایل
من قدم در راهی گذاشتم که فکر میکنم خدا قراره خیلی چیزا بهم بده اما قبل از همه اون نعمتها امروز با این فایل بهم گفت: «و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی»
من اگر قرار بود کاری رقم بزنم و نتیجه ای بگیرم تا بحال گرفته بودم پس از این به بعد اگر نتیجه ای پدیدار میشه من نبودم خدا بوده که انجام داده
من هر لحظه باید اون رو بندگی کنم و اون به من میده میده میده میده
و بزرگترین چیزی که میتونست بهم بده خودش و ایمان به خودش بود که داد و من باید تقویتش کنم و هر روز شکر گذار باشم و قشنگ زندگی کنم با حس خوب.
بله خداوند همه کارارو داره انجام میده ، مثل مهاجرت من و همسرم به یزد که یک باره اتفاق افتاد و وضعیت ما عوض شد
دقیقا چند روز بعد از سکونت تو این شهر من دوره 12 قدم رو شرکت کردم و قدم اول رو خریدم
الان که تو این شهر هستم با خیلیا که صحبت میکنم که از شهرای دیگه برای کار اومدن درآمدشون زیاد نیست و خیلی مزایایی که شرکتی همسرم اونجا کار میکنه همون میده اونا ندارن و خیلی قبل از ما اومدن اینجا
درآمد همسرم به سرعت رشد کرد با اینکه تازه وارد بوده و هنوزم بعد از 6 ماه هست ولی حقوقش به اندازه ی فردی هست که 20 ساله داره اونجا کار میکنه
و نعمتهایی که هر روز خداوند داره به ما میده و ما فقط باید سپاسگذاری کنیم و از زندگی لذت ببریم ️
از خداوند هدایت میطلبم و میخوام که هر روز و هرلحظه به آگاهی هام اضافه کنه و بهم شجاعت بده.
ممنونم استاد جان دعای من برای شما سلامتی و در پناه الله بودنه️️️
خیلی حرف دارم ولی اشکها و احساسم نمیذاره که بیشتر بنویسم
به نام خدای مهربون
.سلام و درود خدمت استاد عزیزم
و همه بچه های نازنین.
خدا رو شکر میکنم زنده بودم و در مدار این فایل توحیدی قرار گرفتم و خداوند این لیاقت رو نصیبم کرد تا این آگاهی ها رو دریافت کنم .
و از خودشم میخوام درک و قدرت عمل به این آگاهی ها رو به تک تک ما بده.خدایا شکرت.
استاد همینطور که گفتید تمام فایل هایی که ضبط میکنید همش یک خواسته قلبی ما بچه هاست و الهامی هست از جانب خداوند به شما.
خدایا شکرت که به من لیاقت دادی بشنوم.
استاد میخوام ی داستان ساده ولی برای خودم خیلی آموزنده رو بگم از اینکه خدا هر لحظه داره کار ها رو برامون انجام میده فقط باید بهش توکل کنیم و روش حساب کنیم و ایمان قلبی داشته باشیم.
من بعد قانون سلامتی الان نزدیک 2 هست هفته در میون میره روستامون(الان مشهد زندگی میکنم)و از اونجا آب چشمه میارم.
و بار ها بارها شده شرایط هوا بد بوده برف بوده و بارون و سرما ولی رفتم با موتور از کوه به سمت چشمه و آب آوردم.(تقریبا ماشین رو نیست باید با موتور بره آدم)این جمعه هم رفته بودم روستا با اینکه چند روز قبل برف سنگینی اومده بود و توی کوه ها هنوز برف هم داشت من دو دل بودم برم یا ن .
تا اینکه تصمیم گرفتم برم تا وسط های راه رفتم و رسیدم به جایی که راه هم گل بود و هم برف که ریسک داشت رفتنش چون احتمال اینکه توی اون منطقه توی اون شرایط توی گل برف گیر کنم بود و اینکه هیچ آدمی زادی نبود اون مناطق مونده بودم برم با نرم ولی ته دلمم هم دوست داشتم برم.
از خدا نشونه خواستم که بگه برم یا ن تا اینکه ی زمین تقریبا خشک کنار راه اصلی بود چشمم دید و گفت از اونجا میشه بری.
و این ی نشونه بود و رفتم تا رسیدم به چشمه ی جای ساکت و خلوت توی دل کوه هوا هم ی باد سرد و تندی میومد.
اولش گفتم میرم نهایتش ظرف های کوچیک رو پر میکنم و ظرف های بزرگ(2تا 20لیتری)
پر نمیکنم که راحت تر برگردم. وقتی توی چشمه ظرف های کوچک رو پر کردم بعد ی لحظه به خودم گفتم مگه بارها و بار ها نشده اومدی و نگران بودی سالم برگردی و خدا کمکت کرده پس الانم بسپار به خودش .
خدا شاهده توی اون لحظه دلم آروم شد .
همه ظرف ها رو پر آب کردم روی موتور گذاشتم و گفتم خدایا خودت بیا بشین پشت فرمون موتور و بهم بگو دقیقا از کجاها برم تا توی برف و گل گیر نکنم .چون از روستا دور بودم اگه گیر میکردم باید همه چی رو ول میکردم و پیاده میومدم خونه.
و باور کنید متر به متر خدا بهم گفت از اینجا برو حالا از اون ور برو الان که میگم حالم ی جوری میشه تمام مسیر رو به راحتی و آب خوردن اومدم تا اون مسیر های خطرناک رو رد کردم و همش توی دلم میگفتم خدایا تو منو رد کردی .تو کمک کردی
تو موتور رو روندی و هدایت کردی
به اراده من نبود چون قبلش ترسیده بودم که برم یا ن .
و بعدش با خودم صحبت میکردم که نگاه کن به خدا اعتماد کردی
به خدا سپردی و کارت انجام شد
پس همین الگو رو توی قسمت های دیگه زندگیت هم اجرا کن و انقدر حالم خوب شد
اصلا خیلی احساس نزدیکی به خدا کردم و سپاس گذاری کردم بخاطر این درسی که از این کار بهم داد.
و مورد دیگه استاد من سر ی ضمانت بانکی روی ی نفر خیلی حساب کردم .
به همه میگفتم فلانی هست خیالم راحته.
حتی توی بانک با غرور به کارمند بانک گفتم فلانی که حساب خیلی زیادی اینجا داره از اقوام منه و اون ضمانت میکنه.
کلی روش حساب کردم و نتیجه روی غیر خدا حساب کردن هم معلومه بعد یکی دوماه الاف شدن اون شخص نتونست ضمانت کنه و کسی دیگه شد.
و اون کارمنده با پوزخند بهم گفت چی شد تو که اولش خیلی مطمن بودی ولی دیدی نشد
و همون جا توبه کردم و از خدا خواستم بهم درک و فهم این رو بده که فقط وفقط روی خودش حساب کنم ن کسی دیگه.
این دوتا تجربه من بود .
سپاس از شما برای اینکه وقت گذاشتید و کامنت من رو خوندید.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استاد عزیزم
واقعا واقعا چقدر سپاسگزارم به خاطر این فایل کلا فایل های توحید عملی
الله اکبر صبح که از خواب بیدار شدم بعد تمرین ستاره قطبی اومدم تو سایت ودیدم این فایل ارزشمند رو سایت قرار گرفته
ووقتی شروع به گوش کردنش کردم خدا سرشاهده از وقتی که شروع به دیدن این فایل کردم تا همین العان که دارم این کامنت مینویسم اشکم بند نمیاد
اول از همه سپاسگزار خدا وند هستم به خاطر کتاب قرآن به خاطر توحید که اصل واساس زندگی هست بعد هم سپاسگزار شما هستم استاد عزیزم به خاطر آموزش های بینظیر به خاطر تو حیدی که به ما آموختی معنی ومفهوم توحید وکلا من سپاسگزار شما هستم به خاطر این دیدگاه توحیدی که به ما آموختی
چقدر لذت برم به خاطر این همه تواضع که دربرابر خداوند دارین شما چقدر لذت برم از توضیحات تون و مدام به خودم گفتم ببین محمد یه آدم میتونه به کجا برسه که قرآن وتوحید رو تو زندگیش عمل کنه به قول استاد خودتون ایمانی که عمل بیاورد
واقعا واقعا بینظیر بود این فایل وهمون چیزی بود که من منتظرش بودم
من مثال بزنم از خودم
من 3سال پیش دوست داستم با یه دختر که رابطه خوبی هم داشتیم باهم ازدواج کنم ولی خانوادم راضی نشدم ومیگفتن نه ومن اون زمان اصلا توحید یا ازن قوانین رو اصلا نمیدونستم
وپیش این پیش اون دوست رفیق یا نمیدونم فلانی رابطه خوبی با بابام یا خانوادم داره بهش بگم
یا یه سید هست که میاد خونه وبابام وخانوادم رابطه خوبی باش دان به گفتم یا یه دوست داستم بهم گفت بیا باهم بریم یه نفر هست دعا میده اون میتونه دستش خوبه کارت درست میکنه واون زمان 1میلیون ازم گرفت وهبچ اتفاقی که نیفتاد هیچ بدتر هم شد
ونتیجه شرک وبی ایمانی میشه بد ترین نتیجه واسه کسی که مشرک هست
بع که باسایت آشنا شدم وفایل های توحیدی رو دیدم دلیل اون اتفاقات ونتایج بد رو فهمیدم
وانگار اون داستان رو خداوند هر از وقتی به من میگه که ببین شرک ورزیدی ونتیجس هم دیدی
ولی استاد خداسرشاهده ازوقتی دارم تمرکزی رو خودم کار میکنم دیگه اصلا نمیگم خزلی خوب شدم ولی دارم سعی میکنم از این اصل توی مسائل وزندگیم بیشتر وبیشتر استفاده کنم وحواسم باشه
العان به جایی رسیدم که
1ماه میشه با صاحب کارم صلاحم نشده سر حقوق
و من به خاطر گوش دادن به فاید های توحیدی وخوندن هروزه قرآن اونم معنی فارسی وجوری که تو یه فایل گفتین فقط معنی هایی کا داخل پرانتز نیستن بخونین با گوش دادن به فایل های توحیدی خیلی راحت پاگذاشتم رو نجواهای شیطان ودارم از کارم میام بیرون
وبرم سراغ اهدافم الله ومیدونم وباوردارم وایمان دارم توکل بهش معجزه میکنه
درصورتی که قبلا که با توحید آشنا نبودم اصلا این ترس ها ونجواهای شیطان منو بسته بود
واقعا استاد خیلی خیلی خیلی لذت بردم از این فایل بینظیر وزیبا واقعا سپاسگزارم استاد عزیز
خدایا شکرت
خدایا تنهاتورامیپرستیم وتنها از تو یاری میخواهیم
ای جانم… بازم توحید عملی:)
سلام به توحیدی ترین استاد دنیا
سلام به عامل ترین استاد در توحید عملی
خدایا شکرت برای این فایل الهی
همون جملات اول فایل اشک منو درآورد
در مقابل خداوند متواضع تر باشیم
اونجا که استاد میگه من خیلی سال پیش این الهام رو دریافت کردم که یادت باشه به هرجا برسی به هر موفقیتی برسی اینو خدا داره بهت میده، مواظب باش به خودت مغرور نشی و فکر نکنی تو داری این کارو انجام میدی…
همین جملات چقدر درس داره، چقدر نکته داره، چقدر کار داره برای ما
که متواضع تر باشیم فقط در مقابل خدا
جاهای دیگه که استاد میگه قدر خودتونو بدونین، بیخودی و زیادی منواضع نباشین، اون به جای خودش و در مقام خودش هست، در مقابل آدما
و اونی که باید حواسمون باشه در مقابلش متواضع باشیم فقط خداست نه رییس و وزیر و رییس جمهور و اینا… ازونور هم باز اینکه در مقابل دیگران نباید زیادی متواضع باشیم به معنی بی احترامی کردن نیست اصلا، یا به معنی تشکر نکردن، یا به معنی باارزش نبودن بقیه، فقط به معنی باارزش بودن خودمونه…
خلاصه که قیمه ها رو نریزیم تو ماستا:))
و ما رمیت اذ رمیت، ولکن الله رمی
اینکه هر موفقیتی کسب میکنیم حواسمون باشه اعتبارش رو بدیم به خدا، این رمزه، این اصل داستانه
به اندازه ای که در مقابل خدا متواضعی، به همون اندازه ارج و قربت پیش خدا بالاتره و به همون اندازه الهامات رو دریافت میکنی، به همون اندازه خدا اجازه میده رو شونه ش بشینی
چه جمله ی سنگین و عمیقیه… من خودم معمولا اینطوری هستم درونی و ناآگاهانه، اما شاید آگاهانه کمتر به زبون میارم اینو
هرچند عبارت خدایا شکرت رو کلا زیاد به کار میبرم و سپاسگزاری از خدا بابت نعمتا و مناسبتای کوچیک و بزرگ همیشه میکنم… اما اینکه آگاهانه کردیتِ موفقیتی که کسب میکنم رو به خدا بدم، خیلی وقتا شاید انجام ندم
و الان که این فرمول رو یاد گرفتم انگار یه کلید پیدا کردم:) یه شاه کلید
خدایا شکرت که تو مدار دریافت این آگاهی بودم
اگه میخوای شرایط برات خوب پیش بره، شرطش اینه که متواضع باشی در مقابل خدا، بپذیری که خدا داره کارها رو انجام میده، تسلیم باشی در برابر خدا، فک نکنی تو بودی که تونستی مثلا با زرنگی و باهوشی اینکارو بکنی… نه با هدایت خدا تونستی
و هرروز همیشه اینو به خدا اعلام میکنی
خدایا من به هر خیری که از تو به من برسه فقیرم
خدایا تو منو هدایت کن
تو عظیمی تو بزرگی تو رحمانی تو دانایی و سمیعی و بصیری
خدایا کمک کن یادم بمونه که هرچی دارم از آن توست و تو به من دادی
که واقعیت همینه، اگه هر فکر خلاقانه ای هم به ذهنمون رسیده، همون ذهن و مغز هم خدا بهمون داده… جهان با همه ی جزییات و پیچیدگیش رو خدا آفریده
خدای من چقدر این صحبتا قشنگ و دلنشینن در عین اینکه شاید ساده و بدیهی باشه در عین حال خیلی عمیق و جالبه:) و چه احساس آرامش و طمانیه و حس خوبی میده به آدم
استاد اینکه در مورد مثالهایی که یه دفه به ذهنتون میاد و درواقع بهتون الهام میشه گفتین واقعا برای ما ملموس و واضحه… من بارها شده سر یه مثال قشنگ و به شدت به جایی که زدین گفتم واو عجب مثالی… استاد از کجا میاره اینارو:) و جواب اینه که از الهامات خدا دیگه where else
یه نکته ی دیگه هم که برای من باز یادآوری و تاکید شد تو این فایل، اهمیت باور بود… مثلا اینکه الزاما برای موفقیت تو کار نیاز به تبلیغات نداریم، این صرفا به گفتن انجام نمیشه، مادامیکه ته ذهنمون باورمون اینه که باید تبلیغ کنیم، «بالاخره مردم یه جوری باید جذب بشن دیگه، یه جوری باید منو ببینن دیگه» تا وقتی این ته ذهنمونه، هر چی هم به زبون بگیم نه نیاز به تبلیغ نیست، فایده نداره جواب نمیده، اما خب این تکرار کردن، همراه با تمرین و مثلا مثالهای اون مدلی پیدا کردن و اینا کم کم جواب میده، و وقتی واقعا باور کردیم اونموقع این باور کار میکنه و نتیجه میده
خیییییلی فایل پر محتواییه استاد یک دنیا ممنون بابت این سری فایلها و این فایل به خصوص
خدایا ما رو در مدار درک بهتر و بیشتر این آگاهی ها و قوانین قشنگت قرار بده
شب و روز همه دوستای خوبم به خیر
یا الله
سلام به نسیمِ عزیز.
چقدر کامنتت و یاداوری ها و بولد کردن باورهای نابِ استاد، شیرین بود.
به دلم نشست حسابی.
مرسی از کامنتت.
با قسمت نریختن ماستها تو قیمه ها هم موافقم کاملا.
شاد شدم خوندمش :)))
قسمتِ خلاقیت رو از کامنتِ شما برداشتم و اضافه کردم به لیستِ خودم:
سمانه جون یادت باشه و بمونه:
همه ی موفقیت هات، دستاوردهات، داشته های مادی و معنویت، رشدها و بهبودهات، پیشرفت هات، حالِ خوبت، سلامتیت، خلاقیتت، هنرت، استعدادهات، کلاً همه چیزِ تو، از خدا بوده و بس.
در پناه خدا باشی عزیزم.
همه مون باشیم.
خدایا شکرت برای همه چیز، برای همیشه.
به به سلام به سمانه جان صوفی
ممنونم عزیزم از جواب قشنگی که به کامنتم دادی و از اظهار لطفت :)
منم امروز دو تا کامنتای شما رو خوندم و چقدر تحسینت کردم دختر، چقدر زیبا نوشتی، هم درسها و نکته هایی که از فایل نوشتی، هم کامنت دوم مثالهایی که زدی و نتایجی که گرفتی
امیدوارم همینطور با قدرت و با همین فرمون بری جلو و روز به روز نتایج بیشتری بگیری عزیزم
در پناه خدا باشی همیشه خودت و خانواده ت و نینی عزیزمون*)
درود خانم زمانی عزیز
آفرین چقدر نکته طلایی رو اشاره کردید دقیقاً باوره ناخودآگاهی که منم مدام داشتم بهش فکر میکردم
و دقیقاً اینا علم ناخودآگاه هست که اون زیرمیراست اینجور افکار و احساسات، من از احساساتم بهش پی بردم
چون جایگاه احساس همون ناخودآگاهه.
نجوای ذهن منطقی میگه (بخصوص ذهن کامل گرا بشکل نامحسوس و یواشکی و نه واضح، بقول شما) با این شرایط که نمیشه،
بالاخره باید یه حرکتی بکنی دیگه
باید یه تبلیغی بکنی دیگه
باید یه تلاشی بکنی دیگه
باید آدم بالاخره به فلانی بگه یا یک آشنایی یا یه لینک ارتباطی پیدا کنه بره سمتش دیگه..
یه تقلا و انرژی و زمانی باید بزاری دیگه
با این مکان و با این شرایط و وضعیت و اینجایی که هستی نمیشه که…
درسته خدا هست !!! ولی ……
این ولی ها همیشه کار رو خراب میکنند
لامصب اینها نجواهای خوش آب و رنگ این شیطانه هااا.
بشکل یک صدای خیلی منطقی و زیبا و مثبت و معنوی و خدایی و درست خودشو میاد نشون میده از اون ته
حالا آدم هر کاری کنه همراه با هر لحظه که آدم سپری میکنه این نجواها و پیغام هاشم یواشکی بین پیام های دیگه عین ساندویچ به خورد ما میده…
و برای همینه احساس سنگینی و نگرانی ها و استرس ها و ناامیدی های مخفی بوجود میان.
و دقیقاً باید بارها و بارها صبح ظهر شب و تمام روز ذهن و توجه رو باید حول محور این آگاهی های توحیدی و مرور نتایج توحیدی قبلی خودمون و بچه های سایت و سپردن بار به خدا کار و تمرین کرد.
دمتون گرم
موفق باشید
سلام آقا مهدی عزیز و ممنون از توجهی که به کامنت من کردین و پاسخ قشنگی که نوشتین
آره دقیقا این نجواها و حرفای ناخودآگاه همیشه هستن
بهترین دفاعی که در مقابلشون میتونیم داشته باشیم تکرار هرروزه و هرروزه ی همین فایلاست و بودن تو این سایت بهشتی
انشالا روز به روز بهتر و بیشتر در مدار درک این آگاهیها قرار بگیریم.
سلام مجدد نسیم جانم.
الان داشتم مینوشتم تو دفتر سپاس گزاریم، یهو یاد این قسمتِ کامنتت افتادم که صبح خوندم:
که متواضع تر باشیم فقط در مقابل خدا
جاهای دیگه که استاد میگه قدر خودتونو بدونین، بیخودی و زیادی متواضع نباشین، اون به جای خودش و در مقام خودش هست، در مقابل آدما.
و اونی که باید حواسمون باشه در مقابلش متواضع باشیم فقط خداست، نه رییس و وزیر و رییس جمهور و اینا… ازونور هم باز اینکه در مقابل دیگران نباید زیادی متواضع باشیم به معنی بی احترامی کردن نیست اصلا، یا به معنی تشکر نکردن، یا به معنی باارزش نبودن بقیه، فقط به معنی باارزش بودن خودمونه…
خلاصه که قیمه ها رو نریزیم تو ماستا:))
خُب یه لحظه داشتم چیزهایی مینوشتم و اعتبارشون رو میدادم به الله…
بعد واسم یاداوری شد اعتبارشون رو به قول استاد در قلبت بده به خدا، از دست های خدا هم تشکر کن…
به عبارتی ادب داشته باش :)))
سپاس گزاری از مخلوق، سپاس گزاری از خالقه.
پس به قول شما دقت کنم افراط و تفریط نکنم.
مغزِ حرفِ استاد رو درک کنم و عمل کنم.
به عبارتی سطح حرف رو برندارم و سلیقه ای اجراش کنم.
این خیلی مهمه.
برای همین چند دقیقه پیش که ذهنم رفت سراغِ مبحثِ شفاعت، گفتم سمانه جون عجله نکن.
اجازه بده بهتر درک کنی منظور اصلی استاد رو، لایه ی رویی رو نگیر و اقدام کن…
ممکنه درک و برداشتت از حرف استاد غلط بشه.
استادی که برای شخصیت امام علی ع انقدر احترام قایله، منظورش چیزی فراتر از چیزیه که بخوای سطحی برداشتش کنی.
سمانه جونم میدونم باورهای مذهبیِ گذشته و الانت، تو رو تو تضاد میندازه بعضی جاها، چون قدرت تمیز و تشخیصت هنوز ضعیفه…
اما نگران نباش، بهت نوید میدم که کم کم به درک میرسی.
خودت به درک میرسی.
از اون رباتی که فقط میشنید و قبول میکرد داری خارج میشی.
خدا داره بهت یاد میده.
تو این کلاسِ درس، صبور باش و امیدوار…
لازمه باز به خودم و دوستانی از جنسِ خودم یاداوری کنم خیلی خیالِ خامی هست که حرفِ استاد رو بشنویم و بلافاصله بگیم فهمیدم، حالا میرم عمل کنم…
نه جانم. نه سمانه جان…
به گوش، ذهن، قلبت فرصت بده مزه مزه کنی صحبت های استاد رو تا بتونی به فهم و درک درست تری برسی…
شتابزده عمل نکن جانِ دلم.
بوس برای سمانه و بهبودگرایی که در افکارش رخ نشون میدن.
همین الان که دارم این کامنت رو مینویسم، اعلانِ ایمیلم داره میاد و میگه کامنتهای دوستهای نازنینم که پیگیریشون میکنم اومده روی سایت و داخل ایمیلم.
اخ جون که بعد از این کامنت، میرم سراغشون با عشق و لذت.
چه لذتی داره دیدن اسم دوست های نازنینت در ایمیلت.
ماچ بهت نسیم جان.
الهی شکر برای نوشتن، یاداوری هایی که با نوشتن تشدید میشن.
سلام سمانه نازنینم
حالت چطورهههه؟ نی نی خوبه؟
هربار که کامنتی ازت میخونم احساس نزدیکی و همفکری خوبی باهات میکنم و گل از گلم میشکفه که انگار داری درک من رو بیان میکنی
چقدر خوشم میاد از جنس حرف زدنت با خودت، با احترام ، با عشق، با عزت و ملکه وار..دمت گرم دختر
در مورد موضوع سطحی برداشت کردن و علی الخصوص موضوع تشکر از دستان خدا چقدر یادآوریت به جا بود، احساس کردم باید یه بار دیگه فایل توحید عملی 7 رو گوش بدم در این خصوص..
عاشقتممم مامان مهربون و آگاه
خوش ب حال نی نی ک قراره مامانش شما باشی
دوباره سلام سلام سمانه جان
عزیزم… چقد حس خوبی داره کامنتت، همه ی نوشته هات
چه قشنگ گفتی خدا داره بهمون یاد میده
کاملا باهات موافقم، مخصوصا تو باورهای قدیمی تر و عمیق تر، تکامل لازمه تا کم کم با باورهای جدید جایگزینشون کنیم کامل
انشالا که تکاملمون رو سریع طی میکنیم:)
ماچ به خودت و نی نی
الهه جان راست میگه، خوش به حال نی نی که قراره بیاد تو آغوش همچین مامانی:)
سمانه ی عزیز و دوست داشتنی،سلام
وقتی دومین کامنت شما رو زیر کامنت نسیم جان دیدم گفتم صد در صد الهام زیبایی شده بهش که دوباره وادار به نوشتن کرده شما رو و دقیقا همونی بود که باید می شنیدم که ما شاگردان استاد به اندازه ی خوده استاد باورهای قوی نداریم که همون لحظه که شنیدبم بگیم اوکی این است و غیره این نیست!!!باید به قول شما ذره ذره به خورد این ذهنمون بدیم و باور پذیرش کنیم که اون عقیده ها و باورهای قبلی رو آروم آروم کنار بزاریم و باورهای جدید رو جایگزین کنیم و مثل یک کلید نیست که بگیم امروز این آگاهی رو شنیدم و برای تمام عمرم یادم میمونه!!!!نه انسان فراموشکاره و ذهن فریبکار که هر موفقیتی رو از آن خودت بدونه و تو رو فریب بده ولی باید چشم و گوشمان رو باز کنیم واین آگاهی هارو ذره ذره به تک تک سلول های ذهنمون وارد کنیم که همه دارایی و نعمت و موفقیتی که کسب میکنیم همه از آنه خداست و لاغیر واین هم بقول شما تکاملی و پله به پله حاصل میشه…
سمانه ی عزیزم یاد آوری بسیار زیبا و به جایی بود که میدانم صددرصد خدا به شما گفت تا در کسب نتایج عجله نکنیم و آروم آروم در این مسیر حرکت کنیم تا به اون حد از رشد و آگاهی برسیم…
روی گلت رو می بوسم که زیبا داری روی خودت و افکار و باورات کار میکنی…
﷽
به نام خداوند بسیار بخشنده ومهربان
سلام به استاد عزیز و همه دوستان مسیر سعادت وموفقیت
بسیار خوشحالم از شنیدن این فایل زیبا
همه چیز خداوند است همه چیز رب العالمین است همه چیز قدرت واحد خداوند در این جهان دنیوی است هدف ما از وجود در این جهان نزدیک تر شدن به منبع نعمت و برکت و فراوانی خداوند یکتا است همه چیز خداوند است هدف ما از وجود در این جهان زیبا بیاد اوردن وتجربه فیزیکی بیشتر از شناخت قدرت خداوند است شناختی که پاداش ان هر انچه لذت بخش است میباشد و چه لذتی بالاتر و بهتر از فضل ورحمت خدارا دریافت کردن
تمام بهترین و عالی ترین کتاب های موفقیت بهترین و عالی ترین دوره های اموزشی موفقیت اصل آن نزدیک تر شدن به خداوند است تمام منطق های اصولی علوم ودانش ها میخواهد نزدیک تر شدن به منبع عظیم این هستی خداوند یکتا را فریاد بزند.
و چه کتابی چه راهنمایی برای موفقیت بهتر از قران !؟
خدای عزیزم شکرت بابت وجود این کلام تو که بهترین و عالی ترین مسیر موفقیت را نشان میدهد
همه چیز توحید است همه چیز رب العالمین است به میزانی که به خداوند یکتا نزدیک میشویم
خداوند عظیمترین بزرگترین مغرور ترین قدرت هستی است هیچ چیز و هیچ کس قدرتی ما فوق قدرت خداوند نیست
ما هیچ هستیم ما هیچیم همه چیز الهام خداوند است همه چیز هدایت خداوند است
خدای بزرگ من هیچی ندارم جز انچه که از فضل ورحمت تو به من میرسد خدای بزرگ سپاسگزارم به خاطر فرصت عالی زندگی که در اختیار من قرار دادی خدای بزرگ سپاسگزارم بابت نفس کشیدنم خدای بزرگ سپاسگزارم بابت جریانی عظیم از ثروت و فراوانی که مانند رودخانه ای عظیم در زندگی من جاری کردی خدای مهربانم سپاسگزارم بابت این نظم بینظیر این جهان مادی خدای عزیزم تو قدرتی هستی که این سیاره زمین به وزن 60 به توان 24 کیلو گرم را معلق در این فضای لایتناهی قرار داده ای توقدرتی هستی کهاین وزن عظیم را منظم میچرخانی تو قدرتی هستی که حیات ورشد ونمو را به این سیاره بخشیده ای خدای بزرگ چه بگویم از قدرت تو که توانایی من بسیار ناقص است خدای بزرگ چقدر خوشحالم که تو به من نزدیکی تو همواره به تمام بندگانت نزدیکی و هر فاصله ای هست ما خودمان ایجاد کرده ایم با گناهانی که بین من وتو فاصله انداخته خدای بزرگ ببخش گناهان من را گناهانی که این فاصله را ایجاد کرده است ببخش که تو بخشاینده ترین بخشندگانی
خدای بزرگ توتنها تکیه گاه من هستی لا عماد من لا عماد له
خدای بزرگ توتنها قدرتی هستی که ترس من را به امنیت تبدیل میکنی
خدای بزرگ تومنبع ارامش هستی تو منبع احساس خوب من هستی
خدای بزرگ بابت همه چیز از تو سپاسگزارم
خدایا من سخت محتاج هدایت تو هستم خدای عزیزم دستان کوچک من را بگیر که امیدم فقط به تو است
در پناه رب العالمین باشید
سلام خدمت شما استاد عباس منش عزیز
من درباره موضوع هدایت تا حالا به این دید نگاه نکرده بودم که حتی میشه کوچیک ترین کارها رو هم از خداوند هدایت خواست کارهایی که جزو روزمرگی ما حساب میشه
اما من دیشب به صورت کاملا اتفاقی بدون دیدن این فایل
همین کارو انجام دادم
من اکثر اوقات وقتی که روی قسمت نشانه امروز من
داخل سایت میزنم فایل های زندگی در بهشت و سفر دور امریکار رو نشون میده و شده چندین روز همین طوری بوده
دیشب قبلش گفتم خدایا اگه یه فایلی جز سفر دورامریکا و زندگی در سریال بهشت بیاد
یعنی داری منو میبینی
یعنی داری هدایت میکنی راجب چالشی که توی زندگیم دارم
وقتی روی نشانه امروز زدم
فایل نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش
قسمت 8
همون فایلی که اقای رضا عطار روشن
شروع کردن به گفتن داستانشون
همونجا از شدت خوشحالی و هیجانی که داشتم اشک توی چشمام جمع شد
و فایل رو گوش دادم
توی اون فایل شما گفتید من اومدم باور اینو ساختم که بدون تبلیغ هم میشه
و خب همین طوری شد
یا وجود اینکه تموم عالم و آدم میگفتن نمیشه بدون تبلیغات
دقیقا موضوعی که داخل همین فایل صحبت کردید
اخر اون فایل گفتید
کسی که توکل میکنه حالش خوبه
همین یک جمله باعث شد تمام غم ها و ناراحتی های من راجب این چالش از بین بره و بفهمم که مسیر درست چیه
در حالی که من این فایل رو چند ماه پیش گوش داده بودم ولی همین یه جمله اخر فایل کافی بود
همش هدایت خداونده
استاد من با این فایل امروز شما اشک ریختم
خداوند در همه جا در همه حال درحال هدایت کردن ماست
بعد از تموم شدن فایل
قران صورتی رنگی که همیشه میخونمش رو
اتفاقی یه صفحشو باز کردم و فقط فقط اشک ریختم چون دقیقا حرفای فایل امروز شما بود سوره حج
«این قدرت نمایی ها از سر آن است که خدا حقیقتی اشکار است و دائم بی جان ها را جان میدهد و از عهده هر کاری بر میاد» حج 6
«عده ای هم هستند درباره این قدرت خدا چون و چرا می کنند، آن هم بدون دلیل عقلی یا الهام درونی یا استناد به کتاب روشنگر آسمانی . تازه قیافه روشنفکری هم می گیرند تا مردم را از راه خدا به در کنند، این جماعت در همین دنیا رسوا میشوند.»9و8حج
«این عذاب تقاص همان کارهایی هست که قبلا کرده اید، وگرنه خدا به بندگان کمترین ظلمی نمی کند»10حج
«بعضی هام هستند که خدا را با منفعت طلبی می پرستند :اگر خیری به آن ها رسد دلگرم به آن اند و اگر به شری دچار شوند به هم می ریزند!این ها نه دنیا را دارند نه اخرت را . این است همان ورشکستگی جبران ناپذیر»حج11
«جلوی کسانی خم و راست میشوند که ضررشان بیشتر از نفعشان است . واقعا بد تیکه گاهی اند و بدهمدمی!»حج13
خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای خوب کرده اند، وارد باغ های پر درختی می کند که در آن ها جوی ها روان است زیرا خدا هرکاری بخواهد ، می کند»حج14
میبیند استاد
هدایت دیگه از این واضح تر که خداوند تک تک حرفای این فایل رو از زبون خودش گفت
عاشقتونم استاد عزیزم
ازتون تشکر میکنم بابت این فایل
سلام به کوثرِ عزیز.
چقدر این آیه ای که نوشتی یاداوریِ خوبی بود برای من:
بعضی هام هستند که خدا را با منفعت طلبی می پرستند :اگر خیری به آن ها رسد دلگرم به آن اند و اگر به شری دچار شوند به هم می ریزند!این ها نه دنیا را دارند نه اخرت را . این است همان ورشکستگی جبران ناپذیر»حج11
ممنونم ازت برای کامنت خوبت.
الان یهو دلم خواست بیام از اول کامنتهای این صفحه رو بخونم، شما اولین کامنت این فایل هستی و ممنونم ازت که هم از تجربه ی شخصی ات نسبت به هدایت نوشتی و هم آیه های زیبای سوره حج رو نوشتی.
سلامت و برقرار و شاداب باشی همیشه کوثرِ زیبا.
خدایا ازت سپاس گزارم که هدایتم میکنی به خوندنِ کامنتهای خوب و کاربردی و حال خوب کن.
سلام کوثر جان
من رو خدا هدایت کرد به دیدگاه شما
قبلش کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو که فصل دومش رو میخواستم شروع کنم ،کپی گرفتم با چاپگرمون تو خونه و بعد فایل من میتوانم آینده مالی شمارا پیشگویی کنم رو که خونده بودم اونم کپی گرفتم
تا بیارم و شروع کنم به خوندن
از دیروز تا الان من بارها این فایل جدید قسمت 10 توحید عملی رو گوش دادم
امروز ایده هایی که خدا بهم داده بود رو رفتم تا قدم بعدیشو که نشون دادن به مغازه دارا بود رو نشون بدم ولی گفتن برای فروش عمده باید از خیلی کمتر قیمت بدی
من چند بار هی میخواستم ذهنم رو کنترل کنم و میگفتم باشه نشد اشکالی نداره میرم بازم رو باور هام کار میکنم و میدونم که خدا کمکم میکنه
همینجور بین ذهنم و خودم جنگ بود که هی میخواست نگرانم کنه
و من تلاش میکردم و از خدا میخواستم منو به راه خودش برگردونه
تو اون فاصله صحبت هام تو دلم بهم یادآوری شد که مهم اینه الان تو کنترل کنی ذهنتو و احساستو خوب کنی
الان باید سپاسگزار باشی و لبخند بزنی خدا به وقتش بهت عطا میکنه
و دقیقا این آیه که برای شما هدایت بود رو خوندم فقط و فقط اشک ریختم
من قبلش اومده بودم تا ببینم من چی نوشتم تو دیدگاهم آخه احساس کردم یه چیزی رو درست درک نکردم و در دیدگاهم برعکسشو نوشتم
بعد اومدم دیدگاه خودمو ببینم یهویی دیدگاه شما نظرمو جلب کرد که خوندم و اشک ریختم
که خدا هدایتم کرد تا بهم بگه
بعضی هام هستند که خدا را با منفعت طلبی می پرستند :اگر خیری به آن ها رسد دلگرم به آن اند و اگر به شری دچار شوند به هم می ریزند!این ها نه دنیا را دارند نه اخرت را . این است همان ورشکستگی جبران ناپذیر»حج11
وقتی این آیه رو خوندم گفتم طیبه مراقب باش تو این مسیر لذت ببری
هرچقدر هم سخت باشه اوضاع الانت خالقت خودت بودی و خدا فقط خیر به تو میرسونه و هر شری بهت رسیده از خودت بوده
خدا خیر مطلق هست
پس آروم باش و سعی کن کنترل ذهنت رو داشته باشی
خدا با دیدگاه شما بهم یادآور کرد که آروم باش
اونجا که نوشتین زندگی در بهشت براتون میومد
امروز دقیقا من از خدا خواستم گفتم خدا یه نشونه ای بفرست که حالمو خوب کنی و آرومترم کنی و باورم بهت تقویت بشه که تو مراقبمی
وقتی دیدم نشونه ام زندگی در بهشت قسمت 80 اومد خیلی آرومم کرد که این درک رو گرفتم که خدا گفت تو آروم باش زندگی تو هم بهشت میشه
تو فقط احساستو خوب نگه دار
خداروشکر میکنم که هدایتم میکنه و بهم میگه که مراقب باش در مورد کوچکترین چیز ها و افکار هام بهم هدایت میده و به قول استاد پس گردنی میزنه و درسایی که باید یاد بگیرم رو بهم یادمیده
خیلی خوشحال شدم دیدگاهتون رو خوندم براتون عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت بی نهایت از خدا میخوام
سلام طبیه عزیزم
من اولین بار بود که دیدگاهی به زبون خودم و تجربه خودم نوشتم صبح زود وقتی که فایل رو دیدم و بعدش قران رو باز کردم و این آیه ها اومد یه ندای درونی گفت برو بنویس کوثر آیه هارو بنویس
این آیه ها همون توحید عملی قسمت 10 بود
من هر موقع که از خدا هدایت میخوام قران رو به نیت باز میکنم و میگم خدایا خودت باهام حرف بزن
البته ذهن من خیلی فراموش کار و چموشه ولی بارها خداوند هدایت کرده منو این کامنت هم هدایتی بود اولش نجوا اومد نه ننویس
یه فایل هدایتی دیگه ام دیشب هدایت شدم که فایل گفتگوی استاد با دوستان قسمت 51
که استاد میگن اگر میخوای شهود (هدایت خداوند) رو دریافت کنی
که خداوند خودش گفته بر ما واجب است شمارو هدایت کنیم چه بخواهید جهنم برید چه بهشت
زمانی هدایت رو دریافت میکنیم که تو حال خوب باشیم
همون احساس خوب =اتفاقات خوب
وقتی عصبانی و غم هستی اون حرف شیطانه
وقتی ناراحتی اون حرف شیطانه نه هدایت خدا
خداوند گفته نبوده ما به پیامبر وحی کنیم و شیطانم حرف خودشو نگفته باشه ولی ولی کلام خدا بالاتره
در کل وقتی احساسمون بد باشه شهود نمیتونه بیاد
برا پیامبراهم همین طوری بوده
هدایت خداوند زمانی اتفاق میفته که قلبت باز باشه وقتی احساست بد باشه قلب بسته اس
حالا وقتی قلبت باز باشه هدایته میاد بهت یه کار عملی میده
که برو جلو فعلا این قدم رو بردار
هرچند غیر منطقی باشه
در کل هر اتفاقی برا ما میفته الخیر فی ما وقع
با این تفکر
قلبتون باز میشه
بازم همین ایه که الان جلو روی من بازه سوره کهف
داستانی که حضرت موسی با حضرت خضر میره و از ایشون میخاد حقایقی که یاد گرفته رو نشون بده که حضرت خضر میگه( تو هرگز نمیتوانی پا به پای من بیایی، چطور میتوانی چیزهایی تحمل کنی که از رمز و رموزشان خبر نداری)کهف 67و68
(و حضرت موسی میگه انشالله صبورم و سعی میکنم مخالفت نکنم و حضرت خضر دوباره گوشزد میکنه هیچ مپرس تا به وقتش)کهف70
(وقتی راه افتادند سوار قایق شدند حضرت خضر زد قایق رو خراب کرد
موسی اعتراض کرد که به آن خسارت زدی تا سرنشین هارو غرق کنی؟ عجب کاری کردی واقعا خضر گفت مگر نگفتم تو هرگز نمیتوانی پابه پای من بیای .موسی به خود امد و گفت از اینکه قولم یادم رفت منو باز خواست نکنید
راه افتادند و خضر نوجوانی را دید و او را کشت باز موسی اعتراض کرد شخص بی گناهی را کشتی بی انکه مرتب گناهی شده باشد واقعا کار زشتی مرتکب شدی)کهف71تا74
(خضر دوباره گفت مگر نگفتم تو هرگز پابه پای من نمیتوانی؟ موسی باز به خود امد و گفت اگر به چیزی اعتراض کردم، مرا همراه خودتان نبرید چون از نظر من دیگر عذر موجهی دارید
باز به راهشان ادامه دادند به روستایی رسیدند از اهالی انجا غذا خواستند ولی انها مهمانشان نکردند آن طرف ترچشم خضر و موسی به دیواری افتاد که کج شده بود داشت میریخت خضر تعمیرش کرد و موسی گفت خب برای این کار میتوانستید دستمزد بگیرید
خضر گفت اینجا دیگر جای جدایی من و توست اکنون از رمز و رازها باخبرت میکنم که نتوانستی در برابرشان صبر کنی)کهف75تا78
(آن قایق مسافری مال عده ای فقیر بود که در دریا کار میکردند و پادشاهی ستمگر در کمین بود که هر قایق سالمی را به زور چنگ صاحبش در بیاورد قایقشان را جوری معیوب کردم که آن را از آنان نگیرد)کهف79
(آن نوجوان پدر و مادرش با ایمان بودند و ترسیدم آن بچه آن هارا به سرکشی و بی ایمانی بکشاند و از خدا خواستم عوض ان بچه ای پاک تر و مهربان تر به آنان بدهد)کهف81
(آن دیوار هم مال دو پسر بچه یتمی بود که در شهر زندگی میکردند و زیرش گنجی نهفته بود که مال آنها بود چون پدرشان مرد خوبی بود خدا از سر لطفش میخواست آن دو پسر بچه به رشد کافی برسند و گنجشان را از زیر دیوار بیرون بکشند
این کارها را سر خود نکردم و بله این بود حقیقت کارهایی که تو ظرفیت تحملشان را نداشتی)کهف82
هر اتفافی بیفتد الخیر ما فی وقع است
خدا خضرهای زیادی برامون میفرسته اگر بهش ایمان داشته باشیم و عمل کنیم
من هم براتون عشق و شادی و سلامتی و ارامش و ثروت بی نهایت رو از خدا میخوام و در پناه خدا باشید و همیشه توحیدی بمونید
سلام کوثر جان
نوشته تو که خوندم گفتم خدای من دقیقا جواب سوالم بود
دو سه روزه از خدا سوال داشتم که خدا چرا بهم هدایت نمیفرستی بگی درمورد کارم چیکار کنم
چند تا الهان بهم کرده بود راجع به فروش نقاشیام اونا رو قدم برداشتم و منتظر بودم بگه چیکار کنم
حتی امروز پرسیدم گفتم هدایتم کن،من نمیدونم چجوری خودت این مقدارو برام جورش کن ، فردا باید 4 میلیون و 500 بدم به هزینه کلاسم
میدونم باید صبور باشم و مسیر تکاملم رو طی بکنم ، هر بار که ذهنم میخواد شروع کنه به حرف زدن سعی میکنم کنترلش کنم
الان با نوشته شما فهمیدم که من نگران بودم و این چند روز هدایتی دریافت نکردم که چیکار باید بکنم
چند باریم فک کنم گفتم که هرچی تو بگی هرچی خیره همون بشه
اونجا که نوشتین در مورد شهود
گفتم خدایا کمکم کن
این فایل توحید عملی قسمت 10 هر بار داره یه چیزی رو بهم یادآوری میکنه یا یاد میده بهم
ممنونم از اینکه وقت گذاشتین نوشتین و من یاد گرفتم
الان رفتم بعد نوشتنم ببینم قسمت 51 گفتگو با دوستان ، دیدم فایلی بود که من اولین باری که شروع کردم هر روز دیگه فایلای استادو گوش دادم با این فایل بود 4 ماه پیش که لایو کلیشو گوش داده بودم اینجا تیکه تیکه گذاشتن قسمتاشو
که بعد اون فایل دیگه هر روز من دارم با فایلای استاد هر روز سعی خودمو میکنم و به قول حرف استاد به اندازه ای که تغییر میکنی به همون اندازه خدا بهت کمک میکنه
بهترین ها و بی نهایت زیبایی ها باشه براتون