توحید عملی | قسمت 11 - صفحه 61 (به ترتیب امتیاز)

1225 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم طهمورسی گفته:
    مدت عضویت: 3596 روز

    سلام تنها عزیزای من

    واقعا این استاد این بچه ها تنها کسایی هستند که من دوستشون دارم.

    دیشب موقع خواب این فایل و دانلود کردم تا نصف گوش دادم خوابم برد اما اون تلنگری که لازم بود امشب بهم زده شد .وقتی نشستم تو ماشین که یرم خواهرمو از بیمارستان بیارم یاد حرف استاد افتادم که می‌گفت وقتی داره تازه رانندگی می کنی دقتت خیلی بیشتر دقتم و بیشتر شد دیگه با سرعت رانندگی نکردم.

    یه موضوعی که حال دلمو بد کرده بود این بود دفعه قبل هم که خواهرم همین عمل داشت بابام بود اما انگار نبود من تنهایی تمام کارای خواهرم و انجام دادمو بعدش یکی از دستان خدا اومد ما و تا خونه رسوند داشتم فکر می کردم چه بود و چه نبود ما بی تکیه گاه بودیم الان که دارم اینو می نویسم می فهمم ما هم نسبت به باورای خودمون نمی تونستیم محبت

    از پدرم دریافت کنیم.

    خلاصه داشتم به این فکر می کردم که چه قدر این مدته تنها شدم البته یه تنهایی خود ساخته است چون دارم روی خودم کار می کنم و روی هدفم متمرکزم دیگه نمی تونم با ادم های قبلیم ارتباط برقرار کنم همه دوستام و کم رنگ کردم و رابطه عاطفی هم ندارم.

    یه مدت این تنهایی داشت روی مغزم می رفت اما خیل نه چون من از تنهاییم هم لذت می برم اما گاهی دوست دارم با کسی حرف بزنم و یه رابطه اجتماعی مناسبی داشته باشم.

    همین جور که تو راه داشتم با خودم حرف میزدم گفتم مریم تو خذا داری که عاشقته یه خدای قدرتمند عاشقته تو میری دنبال مردی قدرتمند که بهت حس خوب بده خدا قدرتش از تمام ادم ها و ملت ها بیشتر

    خالقت عاشقته یه عاشقی که همیشه حواسش به معشوق اش هست . ته دلم قرص شد احساس کردم دیگه تنها نیستم .

    چرا اخه من فراموش می کنم که خدا از خودش در ما دمیده؟!

    چرا من دیشب هیچ ارتباطی نمی گرفتم با فایل اما امشب یادم اومد که می تونم به خدا تکیه کنم و از استرس هام کم کنم ، از هدایتش استفاده کنم ، تمام نگرانیم بابت اینکه اینده چی میشه از بین میره وقتی بدونم خدا که عاشق منه دقیقه به دقیقه هدایت میکنه به سمت بهترین ها پس این همه حس بد ، نگرانی ، تنهایی ،بی کسی چیه من دارم میگم.

    خدا موقعی که رسیدم یه پسری و سر راهم قرار داد که برام ماشین و پارک کرد توی یک جای سخت و منی که همیشه حالم بد میشد که من نمی تونم ولی پسرا می تونن خوب ماشین پارک کنن ماشین دادم که برام پارک کنن و خیلی حس خوبی از اون ادم گرفتم ‌

    در کل میخواستم بگم به وقتش اثر فایل به ادم بر

    می گرده.

    دوستتون دارم‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    منیژه مطهر گفته:
    مدت عضویت: 2555 روز

    سلام استاد عزیزم خیلی خیلی سپاسگزارم از خداوند و شما که بازم به قول خودتون کل باورهامون کل ایمانمون کل وجودمون کل مغزمون کل قلبمون و شخم حسابی زدین آااااااااااخ که بعداز این شخم چه کرمهایی از اون زیر بیرون اومدن که تا قبل از این ما بی خبر از همه جا هی می گفتیم چرا من این دوره رو گرفتم نتیجه نگرفتم چرا هر فایل و صد بار گوش کردم نکته برداری کردم صد بار تکرارش کردم باورهام عوض شدن پس چرا نشد چرا استاد گفت از زمانی که باورهام و عوض کردم تا زمانی که به استقلال مالی رسیدم سه سال طول کشید ولی من چندین ساله که هر روز دارم کار می کنم ولی تا نتیجه دلخواهم خیلی فاصله هست

    آخه می شه اینفدر شرک داشت و خدا برات چی کار کنه من که وقتی دارم آره دارم سپاسگزاری می کنم ولی ته قلبم می گم خب قسمتی شو خودم انجام دادم خب اون یکی قسمتی که خدا انجام داده باید تشکر کرد

    من که کلی با دوره هایی که خریدم هر روز کار می کنم ولی می شینم رو حقوق چندرغاز بازنشستگی حساب می کنم هی جمع و تفریق می کنم تا ببینم آخر ماه کی می رسه و دلم و خوشحال کنم که چند روز دیگه حقوق می دن

    منی که هر روز چندین بار می گم ایاک نعبد و ایاک نستعین ولی بخداوندی خدا تا قبل از این فایل نفهمیدم یعنی چی درکش نکردم و گرنه فکرم این نبود که فلان چیز و که نیاز دارم بگیرم چقدر باید وام بگیرم

    منی که هر روز چندین بار می گم اهدا ناالصراط المستقیم ولی خودم تعیین می کنم که صراط مستقیم کدومه از کدوم راه باید برم وام بگیرم قرض کنم یا به کسی بگم کمکم کنه بعدش پیش خودم می گم اینها همه دستان خداونده

    ولی اون روزهایی که خالصانه از ته قلبم بی واسطه با خداوند حرف می زدم موفقیت پشت موفقیت تو زندگیم داشتم از کنکور که بین تمام بچه های کلاس فقط من قبول شدم که تمام هم کلاسیهام تعجب کردن که چطور تو که کمتر خوندی درس ت از ما پایین تر بود قبول شدی ولی ما قبول نشدیم

    اون زمانی که از خداوند خالصانه درخواست کمک کردم درست همون زمان دقیقا همون زمان که گفتم ایاک نعبد و ایاک نستعین خداوند نشانه ای و به من نشان داد که واقعا مثل معجزه بود برام خدایا شکککرت و بعد از اون نشانه اون آدم که مشکل ساز برام شده بود خدا رو شکککر از زندگیم بیرون رفت و مسیر زندگیم تغییر کرد

    اون زمانی که بهم شجاعت و داد و تو کارم چه کارهایی و کردم که کمتر کسی می تونست بکنه یا تو زندگیم کارهایی و انجام دادم که وقتی الان بهشون فکر می کنم خودم تعجب می کنم که چطور اینها رو انجام دادم

    استاد مسیر توحید واقعا مسیر در عین حال که آسونه ولی سخته از این لحاظ که باید تمام تمرکزت روش باشه یه ذره که تمرکزت و برداری از روش می ری تو یه مسیر دیگه ممکنه اصلا هم نفهمی

    استاد نمی دونین چقدر سلول سلول بدنم مثل ابر سبک شده بود وقتی فایل و گوش می کردم اشکهام که امانم نمی دادن نمی تونم واقعا اون حسم و توصیف کنم حس عجیب و ناشناخته ای بود ولی لذتبخش خیلی لذتبخش بود برام

    ممنونم استاد واقعا بی نهایت ممنونم من عاشق مسیر توحیدم نه از الان از بچگی ولی الان بهتر می فهمم که چقدر این مسیر زیباست چقدر لذتبخشه چقدر آسونه بر خلاف اونچه که قبلا بهمون گفته بودن که اگه می خواین در مسیر خداوند باشین باید کلللی ریاضت بکشین از زندگی مادی فاصله بگیرین تا بتونین به خداوند برسین

    استاد عزیزم من به شما و خودم قول می دم که تلاشم و بیشتر و بیشتر کنم و با جدیت این مسیر و ادامه بدم

    به امید دیدارتون دوستتون دارم هر کجا هستین در پناه خداوند شادو سلامت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    محمدصادق بهادری گفته:
    مدت عضویت: 755 روز

    به نام خدا

    واقعا وقتی که بهش فکر میکنم که کجا ها از مسیرم حتی یکم دور شدم یادم میاد که خودم رو گرفتم یا برای خودم کسی هستم و دیگران هیچی نیستن این واقعا باعث میشد که بفهمم دلیل اشتباهم چی هست و اون رو اصلاح کنم خییییلی نعمت بزرگی هست که وقتی از خود خدا کمک بخوای بهت بگه که اشکال‌ کارت اینه اول باید این درست بشه یا به قول استاد اول باید پاشنه آشیل ترین ترمزت رو روش کار کنی تا بتونی ببینی که چقدر کار ها ساده شد یا چقدر راحت آدم به خواستش رسید یا چقدر آدم راحت میتونه از مسیر زندگیش لذت ببره و بعد که مزه اش را چشیدی اونوقت باید خودت رو متعهد کنی که من میخوام این مسیر رو ادامه بدم چون دوست ندارم از مسیر خارج بشم و با سختی رنج آور به جایی برسم و هر وقت هم که فکر میکنم که چقدر راحت به خواستم رسیدم فقط به خدا اعتماد کردم که منو هدایت کن مهم نیست چجوری من فقط به ندای قلبم گوش میدم بعضی وقتا برای رسیدن به خواسته ای شرک می‌ورزیدم که من باید به این صورت برسم اگه غیر از این باشه فایده نداره و خدارو شکر سریع متوجه شدم که این تفکر اشتباه هست که فقط از این تریق به خواستم برسم و جایگزینش کردم که من این خواسته رو میخوام براش

    بهینه تلاش می‌کنم و نتیجه ای که میخوام رو فقط میسپرم به خودش وقتی که آماده بودم بهم میده اونم بالذت زیاد باعشق الان که دارم این حرف رو میزنم یاد جمله ای از حرف استاد افتادم در دوره عزت نفس که میگه پشت دلار آمریکا نوشته in God we trust ما به خداوند اعتماد داریم واقعا خییییلی فوق‌العاده هست که یک کشور یه همچین باور قوی رو روی اسکناس بزنه وقتی بهش نگاه میکنی فقط میتونی سپاسگزار باشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    علی ثالثی گفته:
    مدت عضویت: 744 روز

    سلام و درود بر استاد عزیز،مریم خانم شایسته و خانواده زیبای عباسمنش

    بسیار بسیار خوشحالم که عضو این سایت و خانواده ارزشمند هستم و خداوند مهربانم رو سپاسگزارم که شما رو در مسیر زندگیم قرار داد و این نعمت رو به من عطا کرد

    خدا رو شاکرم که در مسیر دریافت آگاهی های درست و قوانین تغییرناپذیر الهی هستم

    شکرگزار خداوند هستم که جهان رو مسخر من کرده و فقط برای من خیر و خوشی و سعادت میخواهد و من هر چه بیشتر او را باور کنم و قوانین رو بهتر درک و اجرا میکنم و ظرفم رو بزرگتر میکنم او هم بیشتر من رو از هدایت هایش و رحمتش‌ بهره مند میکند

    چرا که من انسانی بسیار ارزشمند هستم و لایق تجربه احساس خوب،آرامش،زیبایی ها،روابط زیبا،آسانی ها و اتفاقات خوب در زندگی‌ام هستم.

    واقعا توحید همه چیز است

    از وقتی معنای توحید در زندگیم روشن تر شده و بهتر درک کرده‌ام،زندگی ام زیباتر شده‌ و چقدر زیبا و آسان خواسته هایم خلق میشوند،چه زیبا هدایت میشوم،چقدر صلح درونی ام بیشتر شده،چقدر آدم ها در نظرم زیباتر و دوست داشتنی تر شده اند،چقدر جهان و زندگی ام جذاب تر و پرمعنا تر شده

    وقتی فقط از خداوند رب العامین بخواهم و بدانم فقط اوست که من رو هدایت میکند و او مدیر و مدبر همه عالم است دیگر توقعی از بقیه ندارم و با همه در صلح هستم و احترام‌ میگذارم و خیالم راحت میشود بابت زندگیم،بابت‌ رسیدن قطعی به خواسته هایم

    خدا روشکرت بابت‌ این نعمت ها و درست و توحیدی زندگی کردنم

    خداوندا کمکم کن هر لحظه بهتر و زیباتر در این‌مسیر زیبا قدم بردارم

    ممنونم‌ از شما و گروه تون بابت این‌ سایت زیبا و مفید

    آرزوی سلامتی و آرامش‌ و احساس خوب دارم‌ برای همه عزیزان

    خدا رو شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    ناهید زرین گفته:
    مدت عضویت: 2016 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستای خوبم

    توی این فایل استاد در مورد افرادی که خودشون رو کاربلد می‌دونن و مغرور میشن در مقابل خداوند صحبت کردن و اینکه وقتی به خدا میگیم من نمی‌دونم من هیچی نیستم هدایت هارو دریافت میکنن و کارها آسون میشه و من دقیقا نقطه مقابل این گروه بودم همیشه از اعتماد به نفس پایین و خودکم بینی کارهام کند پیش می‌رفت و واسه همه چی تقلا میکردم چون فک میکردم فقط باید عقل و هوش خودم زیاد باشه فلان کار رو یاد بگیرم، استعداد و تواناییم زیاد باشه تا فلان کار رو انجام بدم خودم فرز و چابک باشم تا سریع کارهامون انجام بدم و چون این هوش و توانایی و استعداد رو در خودم نمی‌دیدم و تکیه ام همش روی خودم بود به جایی نمی‌رسیدم و اما از وقتی این فایل رو گوش کردم که استاد گفتن “در مقابل خداوند متواضع باشیم و بپذیریم که خودمون هیچی نمی‌دونیم و آقا من در مقابل خداوند هیچی نیستم که این به این معنا نیست که من در مقابل غیرخداوند هیچی نیستم

    یعنی یک آدمی که خداوند رو پشت و پناه خودش می‌بینه هدایت های خداوند رو داره دریافت می‌کنه اتفاقا در مقابل من دون الله غیر خداوند سرش هم خیلی بلنده یعنی به همون نسبتی که شما در مقابل خداوند خاشع هستی و متواضع هستی به همون اندازه در مقابل غیرخداوند اعتماد به نفس داری “

    هنوزم از خوندن این قسمت حرف استاد قلبم به تپش میوفته و قلبم باز میشه و از وقتی درک کردم این موضوع رو که در مقابل خدا خاشع باشم و بگم من نمی‌دونم و از خودم همش انتظار نداشته باشم و کارهامون میسپارم به خدا کارهام به طرز عجیبی سریع و روون شده مثلا منی که دستپختم انقد بد بود که همش همسرم ازم ایراد می‌گرفت مخصوصا مخصوصا بعد از به دنیا اومدن دخترم یه جوری شده بود که هر چی درست میکردم بد میشد هر چی واقعا هر چی حتی ساده ترین ها یه جوری که خودمم خسته شده بودم و دوس نداشتم اصلا آشپزی کنم اما الان اعتماد به نفسم بالاتر رفته و هر غذایی می‌خوام درست کنم کاری کنم میگم خدایا من نمی‌دونم خودت بگو چیکار کنم و دقیق و مو به مو میگه مثلا میگه نمک بسه روغن کمه و منی که همش سر این موضوع مشکل داشتم الان جوری شده که همسرم پیش بقیه از دستپختم تعریف می‌کنه مهمون میاد مهمونااز دستپختم تعریف میکنن میگن چقد خوشمزه شده و مثلا چند روز پیش که میخواستم برم مهمونی مژه بذارم برای خودم همیشه انقد سخت و خسته کننده میذاشتم که گفتم دیگه نمی‌ذارم اما وقتی همین کارو هم به خدا سپردم خیلی سریع و راحت انجام دادم که خودمم باورم نمیشد و خیلی از کارهای دخترم انقد راحت پیش می‌ره که تعجب میکنم و اینا نتایج من از گوش دادن به این فایل ه که مطمئنن اتفاقات مهمتر و بزرگتر در راهه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    علی شهناز گفته:
    مدت عضویت: 1164 روز

    بنام رب بسیار بخشنده و بی حساب رزاق من

    سلام استاد عزیزم سلام خانم شایسته بی نظیر و سلام رفقای توحیدی در این سایت

    بله استاد عزیزم ارتباط این نحوه نگرش (نگرش توحیدی) با روانی و راحتی زندگیم کاملا درک کردم هر روز دارم درک میکنم

    من تو کسب و کار خودم چند ماه پیش چند وقت اصلا فروش نداشتم همش به خودم میگفتم پسر تو میتونی انقدر فروشت خوبه کار کن زور بزن، تبلیغ کن، زنگ‌بزن به همه،

    به خدا استاد یک ماه این کارهارو انجام دادم و واقعا زور زدم هیچ اتفاقی نیفتاد و یه کیلو بار هم نفروختم

    بعد یک ماه به قول شما دور قمری زدن رسیدم به این نقطه که خدایا من دیگه هر کار بلد بودم انجام دادم حالا تو هدایتم کن تو بگو چیکار کنم (اقرار به عجز و ناتوانی خودم و نیاز به هدایت خدا)

    حدودا چند ماه پیش خداوند یه الهامی کرده بود که به یه نفر که نماینده شرکتی بود پیام بدم همون موقع میگفتم حالا چه اثری داره این پیامو بفرستم خلاصه به الهامم عمل کرده بودم و فرستاده بودم

    حالا برگردم به ادامه داستان که عاجز شدم گفتم خدایا هدایتم کن

    به خدا استاد جان همون ادم 5 تن از من فرداش بار خرید من 100 میلیون سود کردم یعنی با خودم میگفتم ببین بنده خدا تو یه ماه زور زدی همون اول رو خودت حساب نمیکردی فرمونو میدادی دست خدا ببین چقدر راحت برات انجام داد و انصافا تا حالا راحترین معامله من بود و بالاترین سود تو کل معاملات من در این چند سال

    بله استاد من اگر فراموش نکنم این ارتباط رو هر روز متوجه میشم از وقتی از شما شنیدم همه کارهامو با ایاک نعبدو شروع میکنم به خدا به قول شما همین گفتنش چقدر کارهامو آسون کرده

    استاد اون جمله ای که گفتید میدونید درباره چه قدرتی حرف میزنم

    من نمیفهمم انصافا اگه یه زره درک کنم قدرت خدا روانقدر زور نمیزنم واقعا همین گفتن این جمله که خدایا من نمیدانم و تو میدانی هدایتم کن معجزه میکنه ولی هر روز باید به خودم یاداوری کنم انقدر فراره این موضوع که فکر میکنم خودم میدونم

    خدایا من هر چه دارم از توست و من بدون تو و هدایت تو هیچ هیچ هیچ هستم

    خدایا من نمیدانم تو میدانی هدایتم کن

    خدایا شکرت

    سپاسگزارم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    امین زندی گفته:
    مدت عضویت: 1054 روز

    به نام فرمانروای من صاحب اختیارم رب

    سلام استاد ابراهیم نشانم

    سلام مریم شایسته عزیزودوستان خوبم

    توحید عملی

    چقد این فایلهای توحیدی رو دوس دارم چقد عشقن

    چند روزه شرایط ی جوره زیاد نمیتونم کامنت بخونم

    دلم لک زده برای خدای خودم

    چقد از توکل کردن به خدا نتیجه گرفتم

    چقد با خدا رفیق شدم

    چقد عشق بازی با خدا رو دوس دارم

    چقد عاشق تر شدم به درگاه رب

    استاد جانم الا خیلی دلم میخواست کامنت ّدارم و اومدم که کامنت بذارم و از رابطه زیبایی که با خدای

    جانم ایجاد شده بگم

    با دوره احساس لیاقت چقد خودم رو لایق تر میدونم که با خدای خودم حرف بزنم

    لذت بالاتر از این کار نیست برام

    هروز با اون که باید حرف بزنم حرف میزنم

    چون من لایق حرف زدن با خالق خودم هستم

    تو دعای جوشن کبیر و نامه 31 به فرزند خودش میگه که هرچی میخوای از خدا بخوا

    و من به این پی بردم که احساس لیاقت تو این انسان چقد موج.میزده

    اط لحاظ احساس الا درک میکنم که تو مدار بالاتری هستم و میخوام با همه خستگی فقط با رب جانم حرف بزنم

    از وقتی دارم دوره احساس لیاقت کار میکنم جنس همه چی تو زندگی مت عوض شده

    دفتر کارم محیط کارم چقد تمیز شده

    خونم مثل جواهر میدرخشه

    خدای من همه چیز جادویی شده .چقد راحت تر گفتگوهای ذهنی حال مند خوب میکنه

    قبلا میخواستم بگم به حدا اعتماد دارم همه فیلم بازی کردن بود اما الا میشه گفت 5 درصد اعتماد دارم به خدا و اون درصد کم هم کلی کار برام انجام میده

    چند وقت پیش موتور خریدم و ی بار فقط سوار شده بودم

    همش ترس داشتم ولی الا که دارم و به خدا توکل کردم و سوار شدم کم کم راه افتادم و الا چقد خوب شدم و همش اعتماد به خدا بود اونه که موتور سوار میکنه به جای من

    واقعا نمیدونم از این زندگی جادویی چی بگم

    حالا که لایق تر شدم حالا که بلد شدم با خدا حرف بزنم

    مطمئنم روی دورهای دیگه که کار کنم چه نتایجی خواهم گرفت

    خدایا من از ذات پاک توام هرکز درکم رو بیشتر کن

    هروز زندگی ام را زیبا تر کن

    خدایا چقد دل تنگ حرف زدن با تو بودم ی روز کامنت نذاشتم انقد دلتنگ تو شدم

    خدایا ای بهترین من ای مالک من زندگی ام را غرق عشق و زیبایی کن

    زندگی ام راغرق در نعمت وثروت کن ثروت من به خدای خودم نزدیک تر میکنه

    ثروت از من انسان بهتری می‌سازه

    خدایا من از توام از وجود تو گوهری در وجودم دارم که از تواست من اسمش رو گذاشتم گوهر ققنوس

    گوهری که مانند الماس میدرخشد در من گوهری به نام ارزشمندی

    من ارزشمند و لایق هستم لایق عشق ناب خداوند

    چون پروردگار هستی خودش در من دمیده من لا اشرف مخلوقات کرده

    این کامنت گذاشتن و گفتن از خدای جانانم نماز منه

    باید از خدای خودم بگم

    از زیبایی و کرامتش که همه چیز شد همه کس شد برای من

    هرچقدر که به اون نزدیگ تر میشم از آدما بی نیاز تز میشم

    فقیر خداوندم و بی نیاز از همه چیز و همه کس

    چون همه کس من خدا شده

    دلم میخواد از سر ذوق اشک بریزم واقعا زندگی برای من زیباست

    چون خدارو پیدا کردم

    استاد ازت ممنونم که صدای خدا شدی

    شدی ابراهیم زمانه و توحید رو یکتا پرستی رو به ما یاد دادی

    خدایا ای تنها قدرت جهان هستی سپاس گذارم که با ی کامنت نوشتن انقد حالم رو خوب میکنی

    توکل کردن یعنی فقط و فقط روی خدا حساب کردن و چشم از کل جهان برداشتن و چشم به خدا داشتن

    در پناه ابدی حق شاد باشید و سلامت و ثروتمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    علی پیروزی گفته:
    مدت عضویت: 1209 روز

    سلام بچه های عزیز سایت

    این فایل دقیقان حال و روز الان م هست انگار این فایل رو استاد برای من آماده کرده بود از سال پیش تو یه دور باطل افتادم و خودمو استاد می دونستم و تموم می گفتم آره دیگه می تونم آره دیگه هر چی بخوام انجام می دم یه غروری منو گرفته بود که به قول استاد سیلی اول رو خوردم سیلی دوم رو خوردم ولی فکر می کردم باور هام درست شده و نتیجه این که دتا موضوع همزمان درگیرم کرد یکی بیماری که دیگه برای مدتی نمی تونستم کار کنم دومی بخاطر این که اون حس غرور و داشتم که دیگه خودم درستش می کنم می جنگم

    یه چیزی ته ذهنم می گفت نیازی به جنگیدن نیست

    به جای کار کردن روی خودم ساعت کار کردنم رو بیشتر کردم و باز نشد از یه جایی به بعد دیگه توان جسمی نداشتم چند بار به وضوح خداوند باهام صحبت کرد که کدوم راه رو برم ولی باز راه اشتباه و انتخاب می کردم تا جایی که دیگه یه جا کم آوردم اومدم گفتم خدایا تسلیم م نمی دونم چکار کنم نمی دونم که اصلان چیو نمی دونم به یکباره خدا دری رو باز کرد که خودم هم فکرشو نمی کردم از اون مسیر به پول برسم بازم اسرار نکردم گفتم خدایا تو می دونی گفتم مهاجرت کنم باز فایل های مربوط به مهاجرت رو خدا سر راهم گذاشت و باز اینجا می گم نمی دونم ولی یزره ایمان دارم که خدا هست به وضوح می بینم که چطور کمک می کنه چطور در ها رو باز می کنه و همزمان الان درگیری های مختلف دارم فقط بخاطر غرور فقط بخاطر اینکه از خدا دور شدم یه جوری خودمو گول می زدم که آره همه چیو بلدم و دیدم که چطور میشه وقتی می گی همه چیو بلدی اینجا که استاد گفت ایاک نعبد و ایاک نستعبن بخدا هر چی تو زندگیم دارم بخاطر تمرین ستاره قطبی و تمرین های که استاد یاد دادن که راجب ساده ترین چیز ها از خدا یار ی می گرفتم

    و خداروشکر که الگوهای تکرار شونده رو راجب خودم خیلی زود فهمیدم و اینجا دیگه یه چیزی تو ذهنم می خوام بکارم که هر چقدر تکرار کنم کمه

    که تو در برابر علم و دانش و توانایی خداوند هیچی نیستی

    از خداوند می خوام که راهنمای ام باشه که از مسیر منحرف نشم و منو بیشتر و بیشتر به سمت توحید پیش ببره و این خواسته درم شکل بگیره خدایا که تو هستی و واقعان اگر تو نبودی شاید الان وجود نداشتم , از خدا می خوام که هر روز بیشتر و بیشتر منو نزدیک کنه به یکتا پرستی و ای وای از شرک که واقعان ظربه هام رو از شرک خوردم اونجا که می گه شرک در دل مومن به مانند مورچه ای در تاریکی شب ه واقعان درسته و وقتی ما بتونیم در هر شرایطی برای هر کاری بگیم که خدایا تو بگو که کدوم راه رو برم تو راهنما ی م باش

    اینو می دونم اگر هر چه بیشتر به سمت مسیر یکتا پرستی پیش برم همونجا عشق هست عشق به کارت همونجا گنج هست همونجا خوشبختی هست همونجا انسان های خوب هستند

    خدا رو شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    فرشته شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1291 روز

    بنام خدا

    سلام

    حسم رو نمیتونم تایپ کنم

    مطمعنن اونایی که این حسو داشتن درکم میکنن

    ولی امروز میخام با خدا صحبت کنم

    سلام خدای خوبم

    میدونی چند روزه دارم باخودم میگم فرشته خدا داره طبق قوانینش پیش میره

    خودت میدونی دیگه چندروزیه ک باهات درد و دل نمیکنم

    میدونم مدارم بالاتر رفته و اینکه اصلا دلم نمیگیره ک بخام درد و دل کنم

    خداجونم تو بهم گفتی صبر کن

    بهم گفتی این قدمی ک برداشتی خیلی شجاعانه و بزرگ بود گفتی بقیش با من

    امروز خیلی درک نکرده بودم این قضیه رو اما بااین فایل کاملا قلبم محکم شد

    چقدر خوبه که بشینم رو دوش تو و تو منو ببری

    چند روزیه ک انگار دنبال همین قضیه بودم

    که چطور کارام رو به تو بسپرم

    امشب فهمیدم نیازی نیست حرکتی بزنم

    فقط نیازه خودباوریمو ببرم بالا لایق بدونم خودم رو و بقیه کارهارو بسپرم به تو

    دیگه واقعن چطور باید باورت کنم؟

    کم نتیجه گرفتم ازت؟

    کم اتفاقات عجیب غریبی برام رقم زدی؟

    من و هیچکسی هیچ قدرتی نداریم تنها قدرت تویی

    دست تو بالاترین دست هاست

    وظیفه من اعتماد به تو و چنگ زدن به ریسمان توعه

    هرموقع خودم خاستم کاری رو انجام بدم پدرم دراومده اما هروقت خودمو سپردم به تو دیدم چقدر شگفت انگیز پیش بردی منو

    با چه احترام و عزتی با چه زیبایی

    چرا دروغ بگم تازه قانون تکامل رو درک کردم تازه فهمیدم تسلیم بودن در برابر تو یعنی چی

    آره من امروز اعتراف میکنم ک تا به امروز حتی 1درصد قانون تکامل رو درک نکرده بودم

    و چقدر خوشبختم چقدر خوشبختم که میتونم با حس خوب روزهامو زندگی کنم و به اینده ای امیدوار باشم ک سپردمش دست تو

    رفیق من فرشته خوشبختی رو با تو پیدا کرده

    سکان زندگیم‌رو دادم دست تو و چقدر من خوشبختم که خدایی چون تو دارم(:

    مرسی ک هستی رفیق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    ناصر لطفی گفته:
    مدت عضویت: 1216 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت استادان گرانقدرم و دوستان عزیزم

    توحید عملی قسمت 11

    استاد عزیزم همین امروز داشتم به این موضوع فکر میکردم و توحید رو تو ذهنم مرور میکردم و با خودم میگفتم هر عامل بیرونی که فکر کنم تو زندگی من تاثیر داره و هر فردی فکر کنم تو زندگی من قدرت داره این یعنی شرک ورزیدن به خداوند یه لحظه این سوال برام پیش اومد که اگه رو خودمون حساب کنیم چی اینم شرک محسوب میشه یا نه اصلا خود ما این وسط چیکاره ایم راه درست اینکه فقط به خداوند توکل کنیم ولی خود ما چی

    خدارو شکر با این فایل خداوند جواب منو داد،این خودش یه کج فهمی به حساب میاد که درسته من روی هیچ کس حساب باز نمیکنم و اونا رو تو زندگیم بهشون قدرت نمیدم ولی برای من این یک پاشنه آشیل به حساب میومد که با کوچکترین موفقیتی خودم رو تحسین میکردم به این نیت که این من بودم که این موفقیت رو رقم زدم و همه اعتبار این موفقیت رو میدادم به خودم و بعدش به طرز عجیبی نتیجه تغییر میکرد و یاد حرف استاد میوفتادم که میگفت خیلیا زندگیشون یه روز پایینن یه روز بالا یک موفقیت ثابتی رو ندارن منم هی فکر میکردم با خودم میگفتم حتما فعلا آماده ش نیستم یا تکاملم رو طی نکردم یا فکر میکردم من که سعی میکنم فرکانس های مناسبی ارسال کنم و احساس خوبی داشته باشم پس چرا اوضاع یه روز خوبه یه روز بد و با این فایل فهمیدم که خیلی رو خودم حساب باز کردم خیلی روی استعدادهای خودم روی توانایی‌های خودم حساب باز کردم و عملا در طی مسیر هیچ قدرتی به خداوند نمیدم چون میدونین میدونستم این مسیر رو خداوند سر راه من آورده و هدایتم کرده به این مسیر ولی باور نداشتم در ذره ذره این مسیر هم میتونه کمکم کنه و همه چیز به شکل معجزه آسایی آسون پیش بره

    خدایا خودم کمکم کن خودت هدایتم کن من بدون تو هیچی نیستم من تازه اول مسیر هستم مسیر سرسبز و زیبایی که اگر فقط به تو امید و باور داشته باشم و فقط از تو کمک بخوام و باور داشته باشم فرمانروای جهانیان کمکی به من میکنه که آسان میشم برای آسانی ها و نخوام خودم با ذهن خودم زور بزنم و به سختی بخوام به چیزی برسم اونوقته که زندگی سعادتمند رو تجربه میکنم؛خداوند پاسخ منو داد حالا ببینیم چجوری عمل میکنیم به این آگاهی ها و الهامات

    خدارو شکر میکنم بخاطر این فایل فوق العاده ارزشمند و سپاسگزارم از استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: