توحید عملی | قسمت 8 - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)

903 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هادی قره قانی گفته:
    مدت عضویت: 1918 روز

    به نام خداوند خالق و هدایتگرم.

    استاد عزیز و دوستان بی نظیرم، سلام گرم من را از روستای بی نظیر و زیبایم در جنوب استان اصفهان که برای سپری کردن اوقات فراغت آخر هفته به آن آمده ام و یکی از خوش آب و هواترین نقاط ایران زیباست، پذیرا باشید.

    الهی شکر بخاطر وجود شما استاد نازنینم بخاطر آموزش این آگاهی ها و بخاطر این درک از توحید و هدیه کردن این فایل به ما.

    یکی از زیباترین جملات و آیه های قرآنی که برای اولین بار از زبان شما شنیدم این بود که : « پیرو آیین ابراهیم باش، که او موحد بود و مشرک نبود.»

    همانطور که در فایل های توحید عملی قسمت های قبل گفته اید، حضرت ابراهیم هم بصورت تکاملی به این توحید رسید. این فایل شما تکمیل کننده فایل های اخیری بود که بصورت هدایتی طی روزهای اخیر از شما گوش می دادم. سری فایل های توحید عملی، که امروز هم قسمت 8 آن منتشر شد.

    بنظر من یکی از پایه ای ترین و اساسی ترین فایل ها برای هر فرد برای ساخت یک زندگی، رسیدن به موفقیت و … و هر آنچه که بخواهید، مجموعه فایل های «توحید عملی» است که کمک زیادی به من در ارتباط با درک قوانین هم کرده است.

    استاد عزیز واقعا هر آنچه که در زندگی شخصی و کسب و کارم به آن رسیده ام و موفقیت هایی در آن بدست آورده ام و یا چیزهایی که بدست نیاورده ام مربوط به «توحید» و نقطه مقابل آن «شرک» بوده است.

    چه باورهای مخرب و شرک آلودی که داشته ام و به لطف آشنایی با شما و کار کردن روی خودم آنها را برطرف کرده ام و باورهای مخرب دیگری که در حال کار کردن روی آن ها هستم.

    قبل از آشنایی با شما در ارتباط با ثروت باورهای غلط بسیاری داشتم که حتی با وجود کار کردن روی خودم مدت ها در گوشه ذهنم هم با نجواهایش و ارتباط دادن آن به باور های غلط قبلی سعی در کنترل من دارد.

    یکی از این باورها « ثروت موروثی» بود که فکر میکردم فقط کسانی ثروت مند می شوند که اجداد ثروتمندی داشتند.

    با کار کردن پیوسته و مداوم روی خودم و افکارم توانستم الگوهای متضاد و مخالفی را در این ارتباط به ذهنم ثابت کنم.

    به ذهنم نشان دادم که می توان در خانواده ای فقیر بزرگ شد ولی به ثروت زیادی رسید و مثال های زیادی را پیدا کردم.

    همچنین مثال های زیادی هم برای اثبات به ذهنم نشان دادم که افراد زیادی هم بودند که خانواده های بسیار ثروتمندی داشتند ولی خودشان در فلاکت و فقر به سر می برند.

    ودر نهایت به این نتیجه رسیدم همه چیز به خودمان و باورهایمان بر می گردد.

    استاد مثالی که در ارتباط با ثروت و گسترش آن حتی در روستاها اشاره کرده اید را کاملا درک کردم و به آن رسیده ام. در روستای کوچک ما هرروز شاهد پیشرفت آن در همه جنبه ها هستم و میبینم که چه ویلاها و مجموعه های توریستی بی نظیری بوجود می آیند و همه این پیشرفت ها نشان دهنده گسترش ثروت و فراوانی است.

    در فایل «توحید عملی» قسمت 7 که مدت ها پیش منتشر شده بود به این نکته اشاره کردید که: افراد به گونه ای که می خواهند، می شنوند.

    و چقدر این جمله در ابتدا قبول کردنش برایمان سخت هست ولی کمی که فکر می کنیم میبینیم همه تجربه آن را داشته ایم.

    یکی دیگر از باورهای شرک آلود دیگری که داشتم و خداروشکر در حال بر طرف کردن و تسویه همیشگی آن هستم «وام گرفتن » هست. امتیازی گول زننده و شرک آلود که بغیر از این، چه انرژی های منفی و مخرب دیگری را در پی دارد و قانون تکامل را هم نقض می کند.

    برای گرفتن وام به عوامل بیرونی زیادی قدرت را می دادم و متوجه این شرک نبودم.

    اما بعد از تصمیم برای پرداخت همه وام هایم درهای زیادی از طرف خداوند برای تسویه آن باز شد و به لطف خدا در مراحل آخر برای تسویه کامل آن هستم. وقتی متوجه این شرک شدم تصمیم را برای برطرف کردن آن گرفتم و متهعد شدم که اگر پولی هم بخواهم فقط از خداوند می خواهم. و واقعا خواستم و بی منت بیشتر از آنچه خواستم بخشید و الان تنها قدرت را متعلق به او می دانم.

    استاد عزیزم بعد از این تصمیم احساس می کنم که نگاه توحیدی بهتری پیدا کرده ام و حواسم بیشتر به اتفاقات اطرافم هست تا نکند دوباره در دام شرک ورزی بیفتم و قدرت را بغیر از خدا بدهم.

    از شما یاد گرفتم که فقط با نتایج باید در رابطه با اتفاقات و موضوعات صحبت کرد، خدا را بابت این نتایج که هر روز بیشتر و بهتر می شوند سپاسگزارم.

    بابت این فایل عالی و آگاهی بخش بی نهایت سپاسگزارم.

    در پناه الله یکتا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    اکرم مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1234 روز

    به نام خدا

    سلام بردوستان عزیزم استاد عباس منش ومریم جان

    من پدری داشتم که همیشه ورد زبانش این بود که پدرم در سن 65سالگی مرد ومادرم هم سن 70ندید من هم بچه همون پدر ومادر هستم ومثل اونها هستم دیگه منم 65 سالگی نمی بینم وحتی نوع مرگش رو هم خودش تعیین می کند فقط مختص به سن مرگ نبود می گم می خوابم بیدار نمیشه دقیقا درسن 63سالگی به همین صورت سال 98 از دنیا رفت .

    جالبش می دونید چیه اینکه مادربزرگ وپدربزرگم هردو با بیماری از دنیا رفتن ولی پدرمن به همان صورتی از دنیارفت که خواست چرا اینجا ژنتیک وبیماری در مرگش اثر نداشت چون خودش این باور نساخت که با مریضی ازدنیا برود .

    واقعا استاد کلام شما مثل طلا وجواهر ومن با پوست واستخوانم لمس کردم .

    خود من مادربرزگ مادری دارم که 70سالش وخودش تمام کارهاش انجام میده حتی توی حیاطش مرغ وخروس داره از چهارپایه راحت بالا میره روی پشت بام میره کولرش گاهی سرویس میکنه ودر جوانی هم کشاورزی ودامداری می کرده وهروقت هم که باهاش حرف می زنی اصلا سن براش مهم نیست وعین جوان ها 20ساله از خودش توقع فعالیت داره واینو باورکرده که من می تونم هرکاری که لازم انجام بدم .

    یک زمانی همه میگفتن سنت بالاست برای چی درس می خونی جوان هاهم بیکار هستند من اینو نپذیرفتم گفتم برای من کارخوب هست والان در سن 43سالگی در شرف استخدام رسمی هستم که شاید عجیب باشه .

    من نپذیرفتم که به لحاظ ژنتیک مادربزرگ ومادرم قند وفشار خون دارند من هم می گیرم ودر عین سلامتی که خودم داشتم هدایت شدم حتی به دوره قانون سلامتی برای کاهش وزن وبهش رسیدم .

    من باور نکردم که سفره ای که مادر پهن میکنه دختر جمع میکنه اینو خیلی شنیده بودم معنیش این بود که اگر مادرت خوشبخت باشه توهم میشی واگر بدبخت باشه دخترش هم بدبخت خخخخخخ جالب نه

    ولی من زندگی سرشار از خوشبختی متفاوت از زندگی دوران مجردی تجربه کردم .

    نزدیک ترین فرد زندگی من همسرم باورش اینو بودکه من به لحاظ ژنتیک فشارخون میگیرم وواقعا در سن 38سالگی فشار خون گرفت ولی الان با قانون سلامتی فشار خون رفع شد پس الان ژنتیک کجا رفت خخخخ

    من به این باور رسیدم تمام عوامل بیرونی کنار بگذارم واز چیزهایی باور بسازم که دوست دارم در زندگی تجربه کنم .

    من دوست دارم سلامتی تا آخر زمان حیات تجربه کنم من دوست دارم خوشبختی در تمام ابعاد تجربه کنم

    ما اومدیم تا خالق زندگی خود باشیم نه محکوم شرایط بیرونی .استاد جان من حرف های شما رو می پذیرم که باورهایی در من ساخت ومی سازد که متفاوت وموفق تراز 99درصد جامعه زندگی می کنم

    این عین حماقت که زندگی دنیا مو بخاطر شرک خراب کنم ودر جهان دیگر هم چوبش سخت بخورم .

    که البته جوب خوردن هم بخاطر فرکانس خودم نه از طرف خدا وگرنه خدا که توقرانی هزاران بار گفته که شرک نمی بخشه .

    خدا احتیاج داره که ما موحد باشیم یا مشرک ؟؟؟خیر هر آنچه که میگه برای سعادت ماست مثل پدری که بچه هاش نصحیت می کنه وعواقب کارشون بهشون میگه وگرنه درست انتخاب کردن ونکردن بچه ها درزندگی به خودشون برمی گرده نه به پدر .

    خدایا ما را هدایت کن به راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه راه گمراهان وغضب شده ها.

    بهترین براتون آرزو دارم خدایا شکرتتتتتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  3. -
    در دستان خدا گفته:
    مدت عضویت: 941 روز

    سلام استاد عزیزم؛ممنون از این فایل معرکه….

    از ده سال قبل بدلیل مشکلات متعدد با همسرم وخانواده هامون به روانشناس مراجعه میکردم و وقتی جدا شدم روانشناس همیشگیم بمن گفت مادرت زندگی تو رو نابود میکنه و خدا شاهده که تا همین لحظه که این فایل را شروع کردم به گوش دادن از مامانم حذر میکردم چون باورم این بوده که زندگیمو نابود میکنه و خب واقعا تا حدودی هم قدرت رو بهش داده بودم و اگر ادامه پیدا میکرد واقعا واقعا نابود میشد زندگیم ولی نه بدست مادرم بلکه به خاطر باورهای نادرست خودم.

    از آموزه های استاد فهمیده بودم که نباید روی کسی حساب کنم و باید عزت نفس داشته باشم و قدرت نه گفتن پیدا کردم و …ولی ، ولی….هنوز حتی تا همین امروزم فکرم این بود که مادر من زندگیمو نابود خواهد کرد و جالبه که یادم بود که استاد گفتند خدا شرکو نمیبخشه حواسمم بوده که به مراجعینم سر کار قدرت ندم و قدرت رو به خدا بدم تا با ترس کار نکنم ولی نمیدونستم که من قدرت تمام زندگیمو دادم دست مادرم و باورتون نمیشه 24 ساعت شبانه روزم داره با این فکر میگذره که اگر فلان کارو کردم مامانم پرسید چرا اینکارو کردی فلان جوابو بدم…اگه رفتم خرید مامانم نفهمه…اگه ……و هزار ویکی اگه و دائما توی مغزم با مامانم دعوا دارم حتی گاهی میگم میرم یه جایی که شماره و آدرسمو هم ندم تا نتونه زندگیمو خراب کنه ولی کجااااای کااااارمممم!!!! خودمم که دارم بهش قدرت میدم خودمم که دارم بهش پرو بال میدم خودمم که از ترسم این اجازه رو دادم که توی کوچکترین و جزئی ترین کار من و پسرم وارد بشه و نظر بده و بعد من بشدت تحت تأثیر نظری که داده قرار بگیرم و اعصابم بریزه بهم و بگم دیدی دوباره این نظرداد چرا دست از سرمن برنمیداره.بر اساس همین باورم هر کاری که میخواستم انجام بدم زنگ میزدم نظرشو میپرسیدم چون از بعدش میترسیدم و حالا که فعمیدم دیگه بیشتر روی خودم کار میکنم.

    یه مورد دیگه:

    یه نفرو‌ آوردم تو یکی از قسمتهای کارم ولی چون نتونست درست هندل کنه خودم عذرشو خواستم چندروز پیش دیدم عه هردفعه درآمدم کم میشه دارم با خودم میگم کاشکی فلانی رو بیرون نکرده بودم اگه اون بود الان درآمدم شاید بهتر و بیشتر شده بود بعد یادم اومد که وااای اینم شرکه و گفتم خدایا فقط از خودت میخوام و همونروز من پانزده ملیون کار کردم اونم فقط با یه مشتری و تونستم یه قسمتی از یکی از بدهیامو تسویه کنم.

    خداشکرت بخاطر این آگاهیها.استاد عزیزم خداروشکر که شما هستید قدر بودنتون و آموزشهاتونو میدونم امیدوارم درپناه خداوند یکتا همیشه سلامت و خوشبخت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2056 روز

    بنام خداوند وهاب من

    زنده باشی استاد عزیز و دوست داشتنی که کلی به مردم و افراد آگاه انرژی میدین و باعث میشید حرفای خوب زده بشه.

    واقعیتش در باب ژنتیک من از بچگی چشم‌هام ضعیف شد دقیق خاطرم نیست ولی چون والدین و اطرافیانی داشتم که عینک استفاده میکردن دقیق خاطرم نیست ولی از بچگی منم یادمه چشم‌هام ضعیف بود تا اینکه تو دوره راهنمایی مجبور شدم بخاطر درس عینک استفاده کنم و این با من موند گرچه که اصلا دوست نداشتم این اتفاق بیافته. حالا من دقیق نمیدونم بچگیم باورام چی بوده ولی مطمئنم که این من بودم پذیرفتم که آره، ژنتیکه. گاهی حتی به شوخی هم شاید گفته باشیم آره از والدین چشم ضعیف ارث بردیم…اینا گرچه شوخی بود ولی باور شد. همون کرمی بود که شد مار.

    حالا با ایجاد باورهای مناسب دارم روی خودم کار میکنم و این فایل‌تون رو نشونه میگیرم تا هدایت خداوند رو بپذیرم و اجازه بدم تا هدایت بشم.

    در باب سلامتی من قانون رو ندارم ولی تصمیم گرفتم کم کم شروع کنم و دیگه سمت غذاهای ناسالم و شیرینی‌جات نرم. حداقل قدم اول رو بردارم چون میدونم چه ترکیبات ناسالمی هست و سعی میکنم غذا سالم رو به بدنم بدم تا در زمان مناسب در مدار آگاهی‌های دوره قرار بگیریم.

    مچکرم که درمورد ورزش صحبت کردین و خیلی برام جالبه استاد که با همون ورزش کم شما این بدن رو ساختی چون هر کی باشگاهی هست حداقل 2 یاعت در روز باید ورزش کنه و این الگو رو شما شکستی تو ذهن چون اصلا برای من ساستینبل نیست بخوام هر روز 2 ساعت وقت بزارم‌. من دوست دارم پیاده روی و اکسپلور داشته باشم ولی اینکه بخوام زور بزنم تو مغزم نمیره.

    نکته بعدی استاد بحث استیفن هاوکینگ رو مطرح کردین و من یادم بود این حرف شما که کمبود رو باور نکن حتی اگر بزرگترین دانشمند جهان گفتش. واقعیتش مغز بشدت دنبال مقصر میگرده و وقتی یه همچین باوری مثل ژنتیک رو بشنوه….دیگه همش میگه اوووون

    شما خودت نمونه جالب و زنده و حاضر تغییرکردنی این کفر و شرک هست که بخوایم نتیجه‌هارو نبینیم و بگیم عامل دیگه‌ای هست که آدم‌ها موفق نمیشن. خداوند هدایتمون کنه تا انگشت عامل همیشه به سمت خودمون باشه و متوجه باشیم این ما هستیم که تغییر میکنیم و تغییر میدهیم.

    تنها عامل شادی بنظرم سپاسگذار بودنه.

    من 2 ساعت پیش اومدم بخوابم ولی گفتم بزار شکر گذاری هرچند کوتاهی بکنم بعد بگیرم بخوابم ولی شکرگذاری همانا و بعد بیا سایت و فایل ببین و کامنت بزار همان.

    امیدوارم شکرگذاری‌هامون مثل سپاسگذارانی باشه که خداوند می‌افزایدشون.

    وقتی بنظرم استاد ترس هامون کم شد میشیم سپاسگذار.

    امیدوارم عزت نفس‌مون قوی باشه تا وقتی یکی گفت ژنتیک بتونیم بگیم نههههه

    نه اینکه بگیم‌ آره ما بدبخت بودیم و …..خدایا ما را به راه راست هدایت میکنی مچکرم. از اینکه ما رو با کافران قرار ندادی مچکریم.

    در پناه الله مهربان باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    حیات گفته:
    مدت عضویت: 1220 روز

    سلام و درود استاد عزیزم

    من میخواستم وارد یک شغلی بشم

    که میگفتن مافیاس و امکان ندارد و ….

    حتی از چند نفر که توی اون رشته بودم پرسیدم گفتن ما خودمون روابط بسیار و پیچیده داشتیم و دوستانی داریم که تو نداری و……

    باید سطح زبانت فلان باشد و ………..

    باید یک جوری حرف بزنی و هر کسی نمیتواند و …

    من کم کم و اروم واردش شدم با ترس و لرز

    بارها و بارها خواستم عقب بکشم نشونه اومد راهت اینه عقب نکش

    و بعد الان بعد یک سال دیدم اینقدر گلابی هست

    و هیچکدام از اون چیزهایی که میگفتن اصلا نیست. خودشون هم بلد نیستن

    البته مسیرمم با ستاره قطبی و اموزش های شما و همین توحید راحت شد که گلابی شد چه بسا خیلی ها همون اول پا پس کشیدن

    گفتم اره اینقدر باور کمبود دارن یا واسه اونا غوله یا میترسن دست زیاد بشه، یا میخوان خودشون را خاص جلوه دهند و …….

    این حرف ها میزنن

    اینقدر دانشند و هیئت علمی را غول و ادم های خاص و بزرگ نشون دادن، که باورمون شده هر چی بگن درسته

    که چه کردی با ما استاد

    با این حرفها من استعدادهایی از خودم کشف کردم که ندیده بودم

    تست هوش دادم تیز هوش شناسایی شدم

    ولی قبلا نتیجه این نمیشد

    و به قول یکی باورها حتی میزان هوش تورا کنترل میکنن

    عالی باشیییی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    افسانه عباسی گفته:
    مدت عضویت: 2027 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام استاد نازنینم و خانم شایسته عزیزم و دوستان هم فرکانسی گلم . استاد جان فرمودین کامنت کنیم نتایج خودمون رو در رابطه با زمانی که شرک رو در باورهامون کنار گذاشتیم چه نتایج فوق العاده ای برامون رخ داد . آخ استاد عزیزم راستش رو بگم از زمانی که دیگه هزار ماشالله اونقدر تعداد کامنتها زیاد شده که دیگه اون لایک کردن زیباتون رو از کامنتها برداشتین من دیگه کامنت ننوشتم .نمیدونین وقتی میومدم میدیدم که کامنتم رو لایک کردین چه انرژی میگرفتم تا چندین روز رو ابرها بودم وااای که چه لذتی داشت برام خدا کنه خداکنه دوباره به اون شیوه برگردین و من دوباره طعم و مزه لایک گرفتن از شما رو بچشم و دوباره انگیزه بگیرم برای نوشتن نتایج بزرگ و بینظیری که فقط از آموزه های شما میگیرم

    من فقط اگر یکی از نتایجم رو بخوام بگم اینه که خانم خانه داری بودم که ارزوهای زیادی مثل سر کار رفتن پول ساختن و خودم بتنهایی مسافرت رفتن و رانندگی کردن به تنهایی تا شهر های دیگه رو داشتم و همیشه از همسرم میترسیدم از نه گفتن هاش و بزرگترین مانع رسیدن به خواسته هام در ذهنم همسرم بود و چون این باور و بقول شما این شرک بزرگ رو داشتم هیچ وقت عملی نمیشد ودر حسرت زندگی میکردم . تا اینکه به لطف خداوند با شما آشنا شدم خدای من خدااااای من فقط خدای من میدونه که وقتی به صحبتها و آموزه های شما گوش کردم چه شهامتی پیدا کردم و قانون درخواست رو انجام دادم و ادامه دادم و خدا میدونه که به تمااام اونچه که همیشه میخواستم رسیدم .

    استاد عزیزم از زمانی که از شما یاد گرفتم که شرک نورزم خواسته ام رو شفاف برای خدا بنویسم تصورش کنم و ایمانم فقظ بخداوند باشه که حتما برام براورده میکنه من تونستم سر کار برم با دست خالی بدون مدرک در جایی که همیشه ارزوشو داشتم بصورت معجزه اسا اون محل کار برام ردیف شد قبولم کردن و بمدت یک سال کار کردم و حقوق گرفتم و بعدشم با خواست خودم که میخواستم جاهای دیگه رو هم امتحان کنم دیگه از کار سابقم اومدم بیرون و دوباره از خدا هدایت طلبیدم و امروز شکر خدای مهربان ی کار انلاین شروع کردم که الحمد االله تازه اولشه اما دارم میبینم که ارام ارام داره گسترش پیدا میکنه و پول راحتی داره دستم میاد هیچ وقت فکر نمیکردم که همسرم اجازه بده من برم سر کار اما دیدم که شد اتفاق افتاد هیچ وقت فکر نمیکردم که با دست خالی بدون مدرک دقیقا جایی کار کنم که دوستش داشتم دیدم شد اتفاق افتاد برام جور شد خود بخود

    دوم در مورد تنهایی جایی رفتن و سفر کردنهام بود استاد جان من بقدری زندانی شرک بودم که همسرم اجازه نمیداد گواهی نامه بگیرم من تونستم ب کمک خداوند برم گواهینامه بگیرم بعد دوباره اجازه نداشتم جاهای دور تر از منزلمون برم اما باز هم بکمک خدا تونستم از این محدویتی که توسط شرک و ترس از همسرم داشتم عبور کنم و آرام آرام با پا روی ترسها گذاشتن و قانون درخواست و رعایت ادب و احترام ب همسرم تونستم به خارج از شهرم هم برم و بالاخره من هفته پیش به اون آرزوم که دلم میخواست خودم همراه با خواهرام و فرزندانم خودم تنهایی رانندگی کنم و تا شمال برم رفتم و دقیقا آرزو و خواسته ام محقق شد و جایزه خداوند رو دریافت کردم و هزاران بار خداوند رو سپاس میگم . امروز خود همسرم به من افتخار میکنه استاد جان میبینم که پیش اقوامش با افتخار از اقدامات من و عملکردهام تعریف میکنه و افتخار میکنه . همین همسری که من بشدت ازش میترسیدم و چون شرک داشتم او هم دقیقا خدای من شده بود و واقعا نفوذ ناپذیر . اما وقتی باورم رو تغییر دادم اصلا روابطمون تغییر کرد شرایطمون تغییر کرد و خود بخود جهان آسان کرد شرایط منو

    من اجازه نداشتم تا پارک سر کوچه برم پیاده روی کنم . این خودم بودم که ذهنی قدرت داده بودم به همسر نازنینم اما بعدش که فهمیدم این همون شرکه شرایط تغییر کرد من بکمک خداوند آرام ارام خواسته هام رو از همسرم خواستم از نه شنیدن ها دیگه دلخور نمیشدم چون میدونستم من فقط باید سهم خودمو انجام بدم بقیه ش رو خدا انجام میده .آرام ارام شرایطم تغییر کرد روابطم با همسرم تغییر کرد امروز من با رضایت کامل همسرم جاهایی که دوست دارم برم و تجربه کنم میرم میرم جنگل کوه ودشت و دمن

    حتی تنهایی آتیش درست میکنم زمستونها گاهی با دوستام خیلی وقتا تنهایی وقتی کسی نیست هم خودم تنهایی لذت میبرم توی طبیعت

    . همسرم اهل این چیزها نیست اما کاملا افتخار میکنه که من تا این حد مستقل هستم شجاع و نترس و کاملا امروزه با من هم رای شده

    استاد عباس منش عزیزم من تمام این دستاوردها که این تازه گوشه ای از تغییر سبک زندگیم هست رو از شما و اموزه هایتان دارم . بسیاااار زیاد دوستت دارم استاد جانم ارزو دارم یک روز در کنار شما و خانم شایسته گرامی باشم و از نزدیک زیارتتون کنم عاشقتونم خدا نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    امید حسنی گفته:
    مدت عضویت: 1980 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان.

    سلام به استاد عزیزم . و سلام به تمام همکلاسی های عزیزم.

    بی نهایت لذت بردم استاد جان از این فایل زیباتون و اون ورود بی نظیری که داشتید. و سپاسگذارم که حتی با کوچک ترین فایل ها هم بازم میخواید زیبایی ها رو به ما نشون بدید و توجه مارو به نکات مثبت معطوف کنید.

    چقدر این پردایس زیبا رؤیایی شده . الهی شکرت.

    استاد داشتید صحبت میکردید تو دقیقه 16فایل اشک از چشمام جاری شد که چقدررررررر زندگی من متحول شده از تمام جنبه ها. . یعنی اینجوری بگم که انگار متولد شدم با ورود دست پیامبرگونه ای مثل شما به زندگیم.

    کوچک ترین تغییری که در من شکل گرفته اینه که من آدمی بودم که همیشه تهدید های دیگران رو باور میکردم. تهدید چیه. من انقدر قدرت میدادم که واقعا برام عملی میشدن همون تهدیدها. یا شرایط. .

    من انقدر زندگی خودم رو در دستان دیگران و مردم و خانواده و اطرافیان و جهان و اون چند نفری که جهان رو مدیریت میکنند میدیدم که هیچ جایی نه برای خودم بود و نه برای خداوند.

    استاد. همون آدم حالا با کار کردن روی باور های خودش . خودشو تبدیل به انسانی کرده که تنها قدرت زندگی اون خداونده. هیچ کس رو دخیل در زندگی و شرایطم نمیدونم . به ایمانی رسیدم که. از هیچکس و هیچ شرایطی نمیترسم. خیییییااااااالممم راحته. چون انقدر خداوند مثل گل مراقبم بوده و هدایتم کرده و بهم اونقددددررر تو موقعیت های مخلتف ثابت کرده .که من واقعا بهش ایمان آوردم که اونه که منو نجات میده . منو هدایت میکنه . زندگی من در دستان خداونده و خودم و بس.

    از آدمی که باور میکرد حرف هر کسی رو و تا حرف تاثیرگذاری از کسی میشنید میرفت و صفر تا صد زندگیشو ازش تقلید میکرد . تبدیل شدم به آدمی که . فقط نگاه میکنم ببینم چی به کارم میاد از اون حرف . خوبشو اونی که بهم کمک میکنه رو باور کردم و در خودم بزرگ میکنم. مثال از همین بنده خدایی که تو فاز ماتریکس بوده . یه بار به صورت اتفاقی 6ماه پیش که اینستاگرام داشتم اون زمان .یکی از کلیپ هاشو دیدم که ازش در مورد زن و شوهر و ازدواج پرسیده بودن. و جواب داده بود زنو شوهر اگه پای هدف های هم باشن و همو عاشقانه دوست داشته باشن. قوی ترین تیم دنیا هستن برای هم. و من العان زندگیم با همسرم به این شکل تبدیل شده. دو تا آدم عاشق که روز به روز عاشق تر میشن. روز به روز پایه هم دیگه. آرامش همدیگه

    از آدمی که نگران از دست دادن آدم ها بود . تبدیل شده به آدمی که آدم های منفی رو پرررررت میکنه از زندگی خودش بیرون. و تمام انسان های منفی و سمی دورشو خط زده.

    به آدمی تبدیل شدم که دستان خداوند برای من همه کار میکنن.

    از آدمی که روی نازیبای انسان هارو میدید تبدیل شدم به آدمی که روی خوش انسان ها و جهان رو میبینم.

    به احساس آرامشی رسیدم که فارغ از اتفاقات ناجالب جهان

    به احساس آرامشی رسیدم که در راحت ترین و لذت بخش ترین شرایط داره دونه به دونه اتفاقات و خواسته های من به راحت ترین شکل ممکن برام رقم میخوره. دونه به دونه دارم تیک میزنم شکر الله.

    از آدمی که کلی باور منفی راجب فرزند داشت. تبدیل شدم به پدری که العان دخترم سرش رو بازومه و دارم کامنت مینویسم. .

    چقدر زندگیم با باور کردن باور های مناسب عالی و عالی تر میشه هر روز. شکر خدا.

    هرجا هستید در پنا الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    علی احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1618 روز

    به نام خدایی که مرا انسان آفرید سلام بر استاد عباسمنش چه فایل زیبا وپرمفهوم وجامع وکامل وزیبایی بود توحید عملی که چقدر استاد قشنگ توضیح دادند همانند 7قسمت گذشته توحید عملی واقعا فایل قشنگیه وپر مفهوم توصیه میکنم دوستان چندین وچندین بار گوش بدن تا ملکه ذهن بشه وهمیشه حرفای استاد برامون تداعی آور باشه همه چی از افکار ما نشات میگیره فرکانس مثبت تمرکز برروی زیبایی ها احساس خوب باید اینا را یادمون باشه همیشه سعی کنیم احساس خوب داشته باشیم وحسمون را در هرشرایط وموقعیت مکانی وزمانی خوب نگه داریم ما خودمون جهانمون را با افکارمون خلق می کنیم همه چی به خودمون بستگی داره ومی تونیم حس خوب اتفاقات خوب نتایج خوب خدا برای من مادره پدره خواهره برادره همه چیز ما خداست باید ازش بخواییم باید جوری باور داشته باشیم که همین الان اگه گفتن خواستت پشت در منتظره ایمان داشته باشیم که درسته بله خواسته من پشت دره به این میگن ایمان بازم ممنون هر کجا هستین در پناه الله یکتا شاد وپیروز باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    سمیه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1630 روز

    سلام استاد جان وسلام به تمام دوستانی که کامنت منو میخونن. خدایا شکرت اگه هرروز هم به خاطر وجود شما خداروشکر کنم کمه. استاد جان تمام باورهامو 180درجه تغییر دادین نسبت به زندگی. چقدر زندگی برام آسون وراحت شده. چقدر داره با آرامش خوش میگذره. استاد امروز هفتمین روزی هست که توی سفرم وهرلحظه یاد سفر به دور آمریکای شما میفتم اینقدر این فایلهای سفر به دور آمریکا رو دیدم که همونو جذب کردم. بازم خدایا شکرت. استاد چقد توی سفر آدم درس میگیره که شاید سالها توشهر خودش این درسها رو نگیره.

    استاد در مورد باورهای اشتباه منم باور کرده بودم ژنتیک ما ضعیفه ومن از پس خیلی کارها برنمیام. من باور کرده بودم آدم حسابی نیستم. من باور کردم که وضع ما هیچوقت خوب نمیشه چون پدر ومادرامون معمولی بودن. من باور کردم تمام مردها به یک دید به خانوما نگاه میکنن من باور کردم برای بدست آوردن اولا خیلی باید تلاش کنم دوما حتما یک نفر دیگه باید کمکم کنه. من باور کردم آدمهای اطرافم میخوان ازم سواستفاده کنن. من باور کردم هرکس باهام ارتباط میگیره برای منفعت خودشه. من باور کردم خجالتیم…من همیشه ترسیدم از رفتن تو دل چالش‌ها مبادا به ضررم تموم بشه. البته خیلیاشونو دردست تغییرهست وخواهد بود به لطف شما وکمک خدا. الهی هزاران مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  10. -
    سارا صمدی پور گفته:
    مدت عضویت: 1553 روز

    سلام استاد عزیزم، سلام خانواده دوم من

    سلام…. من سارا هستم، دو روزه پاکم :)

    از چی؟ پاکم از بی تعهد بودن، از بی هدف بودن

    تایم خیلی کمی هست نه؟ دو روزه

    اما واسه من انگار دو ساله!

    تو فایل نتایج پایدار ، توضیح دادم که چقدر قشنگ بعد از 24 سال دور خودم چرخیدن که 2 سالش هم با استاد اشنا بودم ولی باز دور خودم چرخیدم، دو شب پیش خداوند منو هدایت کرد

    و خیلی رک و واضح صحبت کرد باهام!

    وقتی امروز سایت رو باز کردم و این فایل رو دیدم از خوشحالی یه جیغ بلند زدم، در حدی که بابام گفت مگه استاد چیکار کرده؟ گفتم بابا تو نمیفهمی من چی میگم، استاد یه فایل ضبط کرده واسه خود خود من!

    اصلا این فایل اختصاصیه، چون من تو همین دو روز چند بار درخواستشو به خدا دادم که عشقم یکم کارای منو سبک کن بشینم رو فایل های توحید عملی کار کنم من خیلی دورم از تو

    میخوام نزدیک بشم بهت میخوام از رگ گردن نزدیک تر بودنت رو حس کنم

    بعد دیدم بعد این همه سال دوباره فایل توحید عملی داریم!!! من غشششش

    خلاصه که بیخیال خواب بعد از ظهر شدم و تایمشو گذاشتم واسه دیدن این فایل الهی که چه کار خوبی کردم!

    بله استاد جانم، بله پدر عزیز من ، انقدررر از این شرک ها من بلدم که یه بار دوس دارم بشینم واست بگم تا خود صبح فقط میخندی! هرچند که گریه آوره…

    وقتی انقدر محکم تو چشمام نگاه کردی و گفتی چطور این چرت و پرت هارو باور میکنی ، یاد همون ایه هایی افتادم که دو شب پیش بهش هدایت شدم و خدا رک بهم گفت وقتی بهت دستور دادم رهسپار بشی، چطور هنوز به زمین چسبیدی؟ (38 توبه)

    بله استاد عزبزم، اشتباه کردم!

    توبه میکنم و پناه میبرم به درگاه خدا، که میدونم گناهکارم ، اما واقعا مبخوام تغییر کنم

    این باز فقط به زبون نبود استاد

    واقعا عمل کردم

    هرچقدر تونستم بین درسام و کارام، 5 دقیقه 5 دقیقه تایم گذاشتم سپاسگزاری کردم، تجسم کردم، زیبایی هارو تحسین کردم، ارزوهام رو نوشتم، به خدا نامه نوشتم

    میدونم شاید سرجمع یک ساعت بشه

    دوس دارم بیشتر رو خودم کار کنم و مطمئنم که اوضاع برای این خواسته ام درست میشه

    اما همین روزی یک ساعت کار کردن روی خود، واقعا حسم رو عوض کرده

    انگار لحظه لحظه این زندگی رو ، دارم زززززندگی میکنم اخ اگه بدونین چقدرررر حال میده

    انگار خوشمزه ترین نوشیدنی دنیا رو ذره ذره و جرعه جرعه بنوشی و با هر قطره صد ها طعم مختلف و هیجان انگیز رو بچشی، اینا حاصل دو روز تعهد منه استاد عزیزم! دو روز…

    چه فرصت هایی که از دست ندادم… ولی دیگه غصه شون رو نمیخورم!

    الان یاد گرفتم که وقتی به زبون میگم اره من میتونم کار کنم و پول دربیارم و‌ مهاجرت کنم اما وقتی ته ذهنم میگم ولی دولت و سازمان نظام پزشکی هم 10٪ تاثیر دارن ها!!!!

    الکی که نیستن… دیدی چطور بدبختت کردن؟

    وقتی اینا ته ذهنم هست، تو شرایط سخت میگم اره من هرکاری کنم اینا منو ول نمیکنن، اره اینا میگردن دنبال من که منو بدبخت کنن ، و به راحتی ذهن من، منو با ترس فلج میکنه…

    چقدر مشرکم واقعا چقدرررر ترس منو داغون کرده از درون پیر شدم همه اش هم تقصیر خودمه

    اما واقعا تلاشمو میکنم، قول میدم روش زمان بذارم و این ترس از دولت و قدرت مردم رو اروم اروم با باورهای مناسب و توحیدی جایگزین کنم

    راستی استاد جونم، مبدونی خدا چطور هدایتم کرد؟ برات مینویسم چون میدونم میخونی ، اون ستاره های پنج تایی که به محض تایید شدن دیدگاهم رو نظراتم هست رو میشناسم، میدونم خوندی و ستاره دادی…

    تو فایل نتایج پایدار ، نوشته بودین منابع بیشتر این فایل سری فایل های تشخصی اصل از فرع هست

    من رفتم دیدم بیشتر از 100 تا فایله، گفتم ولش کن اینا خیلی زیاده به خدا

    نمیرسم ببینم ( الکی میگما، اگه انقدر وقت تلف نکنم و برنامه ریزی داشته باشم خیلی هم راحت میتونم ببینم)

    بعد گفتم سارا، خدا تورو هدایت کرده به این فایل ها، میدونم زیاده ولی صبر کن، اگه واقعا مسیرت این باشه باز بهش هدایت میشی

    امروز نمیخواستم نشانه روزم رو بزنم، اما یه صدای نرم و لطیف تو گوشم گفت برو نشانه روزت رو بزن، میخوام یه چیزی بهت بگم ، یه پیام دارم واست! منم گفتم چشم، روی چشمام الهام خانوم! :)

    دیگه صداتو میشناسم، صدات قشنگ و لطیفه، پر از شادی و حس قدرت و ارامش، این صدا که دروغ نمیگه به من…

    خدا شاهده، نشانه روزم دراومد اولین فایلِ دسته بندیِ « تشخیص اصل از فرع »!!!!

    یعنی دهنم وا موند از تعجب ، واقعا خدا مارو هدایت میکنه به شرط اینکه دستش رو باز بذاریم، من با شرک خیلی دست خدارو بستم

    اما واقعا میخوام تغییر کنم

    امروز روز دومه، آرزومه یه روزی بیام بگم استاد امروز 365 روزه که دخترت پاکه!

    دختری که داشت زندگیش رو از خودش میگرفت، به لطف تو که الهامات خدارو به گوشش رسوندی و دوباره با خدا اشتیش دادی ، از هر نوع تنبلی و اهمال کاری و کمال گرایی و استمرار نداشتن و یویو بودن پاکه

    به امید اون روز استاد عزیزم

    دوستتون دارم خانواده عباسمنشی

    خدایا شکرت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: