داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 1 - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-74.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-08-26 12:00:062023-12-21 07:12:52داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام جالبه که هرروز از این هدایتها رو داریم ،دیروز تولددوستم بود وتاnتومان میخواستم هزینه کنم ،یه فروشگاه خاصی مد نظرم بود .دویست متر قبل از فروشگاه پارک کردم وقتی از ماشین پیاده شدم یک فروشگاه دوقدم بعدازماشینم تخفیف زده بود .باخودم گفتم حتما هدایتی وجودداره که من چشمم بهش خورده،رفتم داخل و یک لباس خیلی قشنگ با جنسی لطیف خریدم . کمتر از اون چیزی که میخواستم هزینه کنم.
سلام ودرودبه استادعزیز
چن ماهی هس توسایت شماثبتنام کردوهر روزدکمه مرابه سوی نشانه ام هدایت را میزنم وبه صفحه ای منتقل میشم وجالب اینجاس هرسوالی که توذهنم هس دقیقا همون صفحه میشه پاسخ سوالاتم
فعلا ازفایلهای پولی قسمت نشده تهیه کنم،
یک سوالی خیلی ذهنمو درگیرخودش کرده،ازکجابفهمیم چیزی که بهمون گفته میشه هدایت خداس یانجوای شیطان؟
ازمهرماه 1401 تاالان که اسفندماه1401 است،همش داره توشهرمون زلزله میاد،
8 بهمن شب که زلزله شدیدوویدانگراومد،قبلش من رفتم بیرون وسه باربرگشتم خونه چون یه حسی بهم میگف آینه های بزرگ رو بذار رو زمین زلزله میاد میشکنن،دقیقا سه بار برگشتم خونه اینه هارو خواستم بذارم زمین یه حس دیگه ای گفت زلزله کجابود توهم منفی باف شدی ولش کن هیچی نمیشه
ومتاسفانه اینه هارو نذاشتم زمین ودرو قفل کردم ورفتم….ولی دلم اونجا بود
نیم ساعت بعد یه زلزله شدیداومدوهمه جارو باخاک یکسان کرد…
رفتم خونم تاگازوبرق واینارو قطع کنم انفجاری رخ نده
خونمون کاملاتخریب نشده بود ولی وحشتناک ترکیده بودآجرها ریخته بودن همه چی ازجاش دراومده بود انگار که بمب زدن توخونه ودقیقاااا همون آینه هایی که قبل رفتنم میخاستم زمین بذارم ونذاشتم به بدترین حالت ممکن شکسته بودن برای اولین بارباعمق وجودم معنی الهام رو متوجه شدم ولی به حرف دلم گوش ندادم…
بعدیکماه دیشب هم موقع خواب یه حسی بهم گفت لباس گرم بپوش زلزله اومد بیرون سردت نشه ولی بازم توجه نکردم وگفتم چقدمنفی بافی میکنی ودقیقا شب زلزله اومد
میخاستم بدونم ازکجا بایدمتوجه بشم چیزی که بهم گفته میشه الهامه،حرف خداس یانجوای شیطان،
چون نمیتونم فرق بین این دوتارو تشخیص بدم خیلی توتصمیم گیری ها مرددمیشم ونمیدونم چی درسته چی غلط ممنون میشم راهنماییم کنید
می
سلام به شما دوست عزیز
امیدوارم که شما و عزیزانتان و تمام مردم شهرتان در سلامت کامل باشید.
از منوی دانلودها فایل گفتگوی عباسمنش با دوستان 53 جواب سوال شماست وحتما کامنت های خیلی جالب این فایل راهم بخوان
از منوی دانلودها اجرای توحید درعمل فایل اعتماد به رب پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش بسیار زیبا و اموزنده است و کامنت های عالی بچهای سایت
امیدوارم جواب سوالتون را بگیرید . سالی پراز ارامش و سلامتی و ثروت و برکت برای شما ارزومندم.
سلام ودرود دوست هم فرکانسی ام
چقدخوشحالم که درکنارشماها هسدم
وواقعا لطف خداس
خیلی ازتون ممنونم چقدررررفایلهایی که گفتین آگاهی وهدایت داشت
دیشب یه اتفاقی افتاد توتصمیم گیری بشدتتتت مردد بودم نمیدونستم تصمیم درست چیه غلط چیه،کدوم صدای قلبمه حرف خداس،کدوم نجوای شیطان کامنت شمارو ناخوداگاه دیدم وبااینکه به ظاهروباعقل منطقی اصلا تصمیم درستی نبود ولی توعمرم ازهیچ کدوم تصمیماتم اینجوری مطمئن نبودم،همسرم تعجب کرده بودوچندین وچندبار پرسید مطمئنی؟
من ته دلم قرص بودوذهنم همش میگف نه بااینکه نجواهابشدت زیادبودولی آرامش قلبم وصف ناپذیربود
خدایاشکرت وممنونم که دست خداشدین برام
استاد عزیزم ، دوست داشتنی ، الهام بخش من که تو تاریک ترین لحظات زندگیم از زبون خداوند باهام حرف زدین استاد باورتون نمیشه این هفته یه چیز خیلی جالبیو دیدم و انگار من اون خواستمو جذب کردم ، بزارین یکم ازون خواسته ه حرف بزنم که چیه اون ویژنم تو اینده خیلی خیلی نزدیک من به ماشین های سوپر اسپرت از جمله ، لامبورگینی هوراکان ، اونتادور که دراش خفاشی باز میشه ( منظور به سمت بالا باز میشه ) و مکلارنو … خیلی دوست دارم سواری خشکشون ، همین که با زمین فاصله ی کمی دارن همین که وقتی کیلس استارتر ماشینو میزنی روشن میشه اون صدای اگزوز یعنی نگم براتون استاد فقط اینارو تو ماد اسپرت پلاس بزارین جادرو بدرییییییی، جانن نگم برات استاد اصن مینیویسم اینارم دارم کیف میکنم حالا یه بک گراندی من دادم از علاقم بهشون حالا دوست دارم یکیشونو یه رنگ کروم اکلیلی بکنم حالا اسم دقیقشو نمیدونم اینو توی اینترنت دیدم و واقعا کیف کردم همون حرفی که میزنین میگین داشته های دیگران نباید حس بد به شما بده باید حس منم میخوامشو در شما قالب کنه خلاصه من طرفای ساعت 4 5 صب نزدیک وسط شهر بودم با دوستانم مثل قدیما میگفتیمو میخندیدیم اونا هم کمو بیش به حرفای من باور دارن میدونن من به موضوع فرکانس قانون جذب و خداوند ایمان دارم خلاصه یهو دیدم یه بی ام و سری 5 مدل 2017 رنگ اکلیلی ابی رنگ رد شد اونم کجا وسط شهر پاتوق شب گردا اگر سمت الیه فرشته بود میگفتیم بود حالا منطقه یک هست و… ولی نه من اینو میدونم فرکانسه من بوده ، من به خواسته ی داشتن ماشین رنگ اکلیلی علاقه دارم بهش هر روز دو هفته فکر کردم ، حس میکردم سوارشم عینک افتابی زدم ، یه ساعت خوشگل تو دستمه ، حتی رفتم توی لامبورگینی اونتادوری که قراره اکلیلیش کنم اونم رنگ زرد رو دیدم تصورش کردم توشو تو یوتوب سرچ کردم تستو برسیاشو دیدم ، خب معلومه جهان پاسخ میده به اون فرکانسم ولی جالب بود که اصن انتظارشو نداشتم اون تایم اونجا یعنی خوشحالم یهویی جهان منو سوپرایز کرد ولی استاد نگم براتون که واقعا گفتم نگاه کنا خدا جون داری باهام حرف میزنی بهم یه پاداش دادی بابا تو دیگه کی هستی یه نکته ای تو پرانتز بگم ( دوستان من خداوندو فراونی رو در ماشین های لوکس میبینم یعنی واقعا میبینم یه لبخندی ناخوداگاه میاد رو لبام جداا میگم جالبه این لبخنده یه نکته ی دیگرم اضافه کنم دوستان تو ایران نسبت به دیگر کشور ها بنا به دلایلی که بازش نمیکنم ما نمیتوتین ماشین های خیلی لوکس رو زیاد توی تهران ببینیم یا باید به صورت گذر موقت بیادو … این موضوع نمیخوام باز کنم منظورم این هست ما نسبت به دبی ماشین های لوکسمون معمولی های اونجا هست ولی از موقعی که با استاد کار میکنم جدی تر دیدم که ماشینای خیلی خیلی خاص تریو دارم میبینم ماشین های دیپلمات ها اکثرا خاص ترت رو دارم جدیدا میبینم میدونی دارم چی میگم میگم با اینکه ما منوعیت واردات ماشین های لوکس رو داریم اما من دارم میبینم باشه کم ولی نیبینم این بی دلیل نیست این یعنی من دارم سعی میکنم توجه نکنم به این قانونی که توی ایران حاکمه من در محدودیت هم وقتی یه ماشین گذر موقت خاص که 6 ماه اجازه ی تردد توی ایران رو داره دارم میبینم ( کسانی که گذر ماشین میکنن ماشین های لوکس تری نسبت به ماشین های که پلاک داعم دارن رو وارد ایران میکنن) من جاهای از پایین شهر ماشین های گذر دیدم که خودم تعجب اول میکردم میگفتم ععع جی کلاس گذر کف یه محله توی پایین شهر اولش برام شخت بود بفهمم بابا تو داری هم فرکانس اون ماشین خوشگل میشی ، اصلا استاد باورتون نمیشه ماشین هایی دیدم توی وسط شهر پایین شهر که اصلا شاید یک در 100000 میشد که من در همون لحظه همون جایی باشم که مالک اون ماشین لوکس اونجا میبود، قانون داره جواب میده ممنونم استاد ازتون که دارین از کلام خداوند موضوعات و قوانینو بر زبونتون میارین که ما مسیرمونو بهتر سریع تر بریم ، استاد هر چی جلو تر دارم میرم فایلارو که بیشتر میبینم دارم حرفاتونو بیشتر به هم لینک میکنم و میبینم بابا اصل کلامو شما گفتین فقط کافیه وقت بزاریم بیشتر فایلارو عمیق تر گوش بدیم شده من یه فایلی از شما گوش دادم اون موقوع تو بیزنسم شلید خیلی بهش توجه نکردم بعد برگشتم دوباره همونو شانسی پلی کردم دیدم یه جملتون که اصلا ربطی عملا نداشته به اون حالت روحی من تو اون لحظه که نیاز به هدایت داشتم اون جمله یهو چشامو باززز کردههه اینجوری شده چند بارم شده استپ کردم گفتم خدایا دمت گرم بابا مشتی دمت گردم بابا باریکلا دمت گرم خلاصه استاد حرفا که زیاد دلی حرفام اومد اگه غلط الایی بود فعلو فاعلا جابه جا بود ببخشید هیجانیم دوستتون دارم استاد یه جی کلاس براباس واقعا برازندتونه ( این جمله ی اخرم که گفتم یه مدل بنز هست شاسی بلند که به نظرم بینظیره هرکی که دوسش دارم میگم جی کلاس برازندته
سلام استاد عزیزم.
از تح دلم دارم میخندم و خداروشکر میکنم. بخدا الان اشک تو چشمامه.
خداروشکر میکنم، چقدر حالم خوب شد با این خاطرات زیبا و این جریان هدایت. کلا من جریان هدایت افراد را می شنوم خیلی حالم خوب میشه
انرژی میگیرم. ایمانم 10000 برابر میشه. هرچی صفر بذارم کمه.
خداروشکر. چقدر دلم میخواست این جریان را به طور کامل بشنوم و خدا امروز هدایتم کرد.
بینهایت خداروشکر. استاد من در ابتدای مسیر هستم. خیلی دارم حال میکنم. خیلی دارم لذت میبرم و شنیدن این جریان هدایت از کجا به کجا خیلی واسم لذت بخش بود و آموزنده. و آموزنده. پر از آگاهی بود واسم. اینکه به اتفاقات دید درستی داشته باشی. نگاه مریم خانم در اون لحظه که بگه پس این نشون میده باید بریم آمریکا…
این خیلی نگاه عالی و درستی هست.
دستان خداوند، بیاند و کارها را انجام بدهند.
(استاد من هنوز برای استفاده از دستان خداوند مقاومت دارم، ولی دارم روش کار میکنم.)
خدارا بینهایت شکر و سپاس. چقدر عالی خدا دستانش را در مسیر خواسته های ما قرار میدهد.
خلاصه. همین فایل امروز خودش واسه من حکم هدایت را داشت. من امروز کامنتی که روی فایل عالی قبلی بود را نوشتم. و در اون کامنت از هدایت الله صحبت کردم. خداوند امروز هدایتمکرد به این فایل و اینکه مدار و فرکانس منو از اون حالت صبح به این حالت عالی الان برسونه. خدارا بینهایت شکر و سپاس.
این مورد خیلی عالی بود که سپاسگزار این هدایت ها بشیم با همین فایلی که شما آماده کردید.
سپاسگزاری هست که شما را می افزاید. خب استاد من اینقدر زیبا و خوب سپاسگزاری کرده است که الان اینجا قرار دارد. منم باید همینقدر سپاسگزار باشم.
تازه استاد از این فایل و فایل بعدی یه ایده هم گرفتم، من دیشب پیش چند تا از دوستان بودم که از بازار مینالیدند و من گفتم اتفاقا من شرایط بسیار عالی ای دارم.
بعد خب یه ایده ای واسم اومده که هرینه ساخت ساختمان را کاهش میده. بعد وقتی ایشانفتند شرایط خوب نیست اولش یکم ناامید شدم. اما وقتی این صحبت ها را شنیدم گفتم بابا علیرضا خدا داره بهت میگه برو تو این مسیر، این مسیریه که باید بری اتفاقا.
سریع نوشتم که یادم بمونه و فراموش نکنم این مسیر هدایت الله یکتا را.
خداروشکر بینهایت خداروشکر.
استاد عاشقتممممم. بخدا شما نزدیک 10 سال بزرگتر از من هستید ولی اینجا باید میگفتم که 10 برابر این 10 سال به اندازه هر ثانیه اش عاشقتم.
خیلی حالم خوب شد. خداروشکر.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام استاد گرامی و دوستان عزیز
الهی هدایتم را سپاس
خدایا چه صحبت های نابی، قانون چه قدر دقیق کار میکنه. استاد گفته هاتون رو مو به مو همین دو روز قبل تجربه کردم.
همین پنج شنبه گذشته 1402/9/30
روز پنج شنبه همزمان با آخرین روز پائیز و مقارن با شب چله خواستم کوه باشم، به شوخی گفتم میخوام تو کوه روز چله داشته باشم
طبیعت برای من آرامشه، بی نیازی به همه چیز، خودت هستی و خدات و تخلیه کامل انرژی منفی و کسب انرژی،،کوه برای من اعتماد، ایمان و اعتقاد به خداست. خدا رو در طبیعت یافتم.
مسیر کوهنوردی رو انتخاب کردم و حرکت کردم. دو سوم راه رو اومده بودم دلم میخواست تا انتها برم، از طرفی نگران تاریکی و زمان برگشت بودم. با چند نفر هم که مشورت کردم، یکی میگفت تا پناهگاه چیزی نمونده، برو میتونی، یکی میگفت هوا داره خراب میشه، برگردین، یکی میگفت مسیر سخت تر میشه، یکی میگفت نه یک ساعت دیگه مونده برین.
تضاد بین منطق و احساس
احساسم میگفت برو میتونی، چیزی نمونده، منطق ام میگفت زمان نداری ، اگه تاریک بشه چیکار کنی؟
دیگه تقریبا ترس داشت غلبه میکرد، مرتب ساعتم رو چک میکردم، دیگه ساعت رو از دستم در اوردم انداختم کیفم.
گفتم خدا نشونه بده، چیکار کنم، میدونی مدتهاست منتظرم بیام کوه، تجربیات گذشته رو تکرار کنم.
یکی از دوستان که تو مسیر بودن مشورت کردم که چقدر از مسیر مونده؟ گفتن یک ساعت، وقتی تردید من رو دیدن گفتن گوشی داری اگه تاریک شد روشن کن ، مسیر هم کوهنوردی هست دوستان زیادی بالای کوه هستن برمیگردین باهاشون هم مسیر میشی.
دیگه گفتم این نشونه، پس میررم.
قلبم آروم گرفت، دیگه تصمیم گرفته بودم، بعد با دو خواهر آشنا شدم گفتن بیاین با هم برمیگردیم. و دوستی که باتوم خودش رو بهم داد.
اینجا دیگه تسلیم شدم، نشستم و بغضم ترکید، شاید از ترس، شاید بدلیل ابهت کوه و ناچیزی خودم، شاید بخاطر رسیدن به رویاهای فراموش شده، یه لحظه به خودم اومدم، دیدم وسط کوه تنهای تنهام، یه نگاه کردم به دو طرف هیچکس نبود، یه لحظه انگار با خدا خلوت کردم من بودم و خدا و کوه، انگار تا اون لحظه دلگرم افراد در مسیر بودم، اون لحظه تنهایی پیش اومد تا فقط فقط به خود خدا دل ببندم و فقط گریه کردم و گفتم خدایا چی میخوای بهم بگی ؟ و قلبم گفت نتررس خدا هست همون خدایی که تو رو اورده تا اینجا ، خودش برمیگردونه
دوباره راه افتادم به فاصله چند دقیقه اون دو تا خواهر مهربون رو دیدم که با دست اشاره میکردن بیاا.
و رسیدم به پناهگاه و سالم و در آرامش برگشتم.
این برنامه کوهنوردی، برام درس های قشنگی داشت
1_ اینکه وقتی تسلیم میشی، نشونه ها میاد
2_ اینکه خدا با قلب و احساس باهامون صحبت میکنه
3_ اینکه وقتی تصمیم گرفتی و انتخاب کردی، دیگه باید برری
4_ اینکه افراد مناسب سر راهت قرار میگیرن تا به هدفت برسی
5_ اینکه نترس، خدا باهاته
6_ اینکه واگذار کن تا هدایتت کنه
7_ اینکه هر مسیری درسی داره که باید یاد بگیری
8_ اینکه لحظاتی هست که باید به ترست غلبه کنی
9_ اینکه تو درخواست میکنی و اجابت میشه
10_ اینکه فقط روی خدا حساب کن
خدایا شکررررت بخاطر تمام بودن ها، الهامات، هدایت ها، شدن ها، بخاطر دانستن ها
استاد محترم سپاس بابت تمام یاد دادن ها، بخاطر تمام یادآوری ها، بخاطر تمام قوانینی که به این زیبایی بهمون میگید
به نام خدای مهربانم به نام خدایی که منو خالق زندگیم قرار داده خدایا شکرت
خدایا من هر چه که دارم همه رو تو به من دادی من هیچ قدرت و توانایی ندارم
سلام به استاد عزیزم سلام به مریم جانم
سلام به دوستان عزیزم در این اول هفته بسیار زیبا و عالی که من ایمان دارم پراز اتفاقات خوب و خبرهای خوب ست
وقتی ایمانتو به خداوند بیشتر میکنی و قدرتشو حس میکنی در زندگی و در وجودت و همه کارهاتو به او میسپاری خیلی راحت و قشنگ هدایتت میکنه
من چون مغازه پوشاک دارم خیلی دوست داشتم برای یه بار هم شده برم از تهران برای سال نو جنس بیارم یه دو بار آنلاین سفارش دادم اما وقتی خودت از نزدیک میری خرید میکنی یه حس خوبی داره
تا خداوند امسال هدایت کرد هم سال جدید رفتیم مسافرت به تهران و هم خرید کردم و همون که میخواستم شد و اینا همه هدایت الهی ست به جز این چیزی دیگری نیست خدایا شکرت سپاسگزارتم
به قول شما استاد وقتی مسیر درست رو میری خداوند خودش دست به کار میشه و همه رو برات قشنگ میچینه و خدا برام قشنگ درست کرد خدایا ممنونتم برای این هدایتت و موقع خرید بهش گفتم خودت کمکم کن با این پولی که دارم جنسهای خوب بخرم که نیاز مشتریهام باشه یعنی هم ببرم مشتریش بیاد بخره از من
تو خودت مغازه ها رو نشون بده به من من هیچی نمیدونم و هر چی گفتم و خواستم کمکم کرد و همون شد الان دوسه روزه چیدم تو مغازه خودش داره درست میکنه مشتریها رو داره میفرسته
خدایا شکرت سپاسگزارتم
و اینهمه آگاهی رو مدیون استاد عزیزم هستم که تو فایلهاش قشنگ و واضح میگه با ایمان قدم بردارین و برای هر کاری از او هدایت بخواین که او قدرته مطلقه چون ما انسانها هیچ قدرت و توانایی نداریم ما همه به او محتاجیم و به او وابسته ایم بدون او هیچیم
خدایا شکرت که هر لحظه هدایتم میکنی
و راه درست رو به من نشان بده
خدایا بابت این استاد نازنین شکرت
استاد عزیزم و مریم مهربانم هر جا هستین در پناه خداوند شاد و سلامت و ثروتمند باشین
این فایل خیلی آرامش بهم میده وقتی گوشش میدم بیشتر الهامات رو بهتر درک میکنم و بیشتر به نشانه ها و الهامات اعتماد میکنم.
خدایا من را در راه راست، راهی که آرامش و زیبایی و حال خوب و پر از ماجراجویی هایی هست که لذت میبرم و بعد به عقب نگاه میکنم میبینم و میگم خدایا ببین چه کردی برام
ببر
خدایا اعتماد دارم به تو و خیلی کار هارو برام انجام دادی و خیلی جالب بود توی کلاس انگلیسی بودم و معلم ازم پرسید اگر به عقب بر میگشتی دوست داشتی چه چیزی رو تغییر بدی!
به این سوال عمیق فکر نکرده بودم
اونجا یک لحظه عمیق شدم و هیچ وقت فکرش رو نمیکردم بگم :
هیچ چیزی رو تغییر نمیدم. اونجا رنگ خدا باز برام پر رنگ تر شد و گفتم بخدا همه چیز رو خودش انجام داده و من فقط دنبال کار هارو گرفتم.
خدایا شکرت
استاد دوست دارم مثل همیشه
فردین از برلین
وای خدا دارم حیران میشم
مگه شما نشستی زندگی مارو رصد میکنی که ماهروز چه چالشی داریم که متناسب با اون برامون فایل بذاری
دعوامون میشه باعشقمون فایل روابط میذاری
گیج میشیم تو کار لایو برو دنبال علاقت ..میذارید
سوال از خواب داریم فایل ارتباط باارواح بامدیر سایت میذارید
الانم این..
خدایا دوستت دارم و عاشقتم و شکرت و همچنان هدایتمون کن با دستای پرمهرت
ممنون ممنون ازهمه شماخوبان عالم
سلام استاد عزیزم و مریم جون و دوستای خوبم…..
من داشتم میخوابیدم که خدا بهم گفت باید کامنت بذاری منم گفتم چشم😄🙌الانم اومدم بنویسم و بعد برم بخوابم😂😂😂
اول از همه درباره این فایلتون:
من این فایل رو حدود یکی دو هفته پیش دیدم و حرفهاتون اونقدر برام جذاب بود که از سرم بیرون نمیره جملاتتون و اون اتفاقات و رفتار توحیدی شما…گریم میگیره وقتی به این فکر میکنم که “میشه” ک ادم بتونه به شکل بسیار خالص به خدا نزدیک شه و حرفهاش رو بشنوه و “گوش شنوا” باشه برای حرفهای خدا…این اواخر خیلی زیاد به دنبال پیدا کردن خدا در درون خودم هستم به دنبال اینکه بتونم با خدا حرف بزنم و “صدای اون رو هم بشنوم”… به خاطر همین فایلهاتون رو که میبینم به دنبال فهمیدن شکل رابطه شما و خدا هستم که بتونم من هم مثل شما خدا رو پیدا کنم… که به نظرم دارم خوب تلاش میکنم… به دنبال نشانه تو اتفاقات ریز و درشت میگردم،اگر تو دوراهی بمونم و نشانهای نبینم هدایت میخوام و بعد انجامش میدم(حتی تصمیمای کوچولو!)،دارم این دید رو تو خودم ایجاد میکنم که هر اتفاق و تجربه ای من رو بزرگتر میکنه و تجربه بد وجود نداره چون اون هم درنهایت ختم ب زیبایی میشه برای من، چون این نگاه باعث شجاعت در تصمیم گیری و عمل میشه،این ها قسمتی از نکته هایی بود که ازشما یادگرفتم و دارم تلاش میکنم با عملی کردن تو زندگیم در وجودم نهادینه کنمشون.
استاد جدیدا دارم تلاش میکنم یه سری محورهای اصلی رو در رفتارهای شما پیدا کنم و اونهارو برای خودم اصل قرار بدم و تمرکزم رو اون ها باشه که فعلا این محورهای اصلی رو درشما پیدا کردم:
۱.عزت نفس: عزت نفس پایه و اساس رابطه خوب داشتن با خدا،با خودمون،با اطرافیانمون هست…پایهی داشتن ثروت و نعمت در زندگیمون هست…پایه داشتن تن سالم و حال خوب هست…عزت نفس یعنی خدا رو در وجودمون پیدا کنیم…… من درتلاش برای ب دست آوردنش هستم و تو این مسیر از خدا کمک میخوام..
۲.اقدام عملی در لحظه: خدایا من باورم نمیشه ک شما اینقققدر در لحظه عمل میکنید به ایده، الهام یا تصمیمتون…که این رو با گوش کردن فایل (مروری بر آموزه های استاد درسال۸۷)کاملا درکش کردم و با گوشت و استخونم فهمیدمش.
۳.ایمان به خدا:ایمان به خدا یعنی بدونی ک خدا هرلحظه داره هدایتت میکنه.. یعنی باور داشته باشی وجود نشانه هارو و هدایت خدا و الهامات خدا رو…. فهمیدم که الهام خدا چیز عجیب غریبی نیست.. فقط ی حس خوب درباره ی ایده یا ی تصمیم یا یه کاریه. که فقط اگر به هدایت و همراهی خدا ایمان داشته باشی منجر به عمل میشه
من خیلی وقته که این سوال تو ذهنمه که چرا من علاقمو پیدا نمیکنم چرا به هیچی علاقه ندارم؟اخه استاد میگه باید تو مسیر علاقت باشی با باورای درست تا تو اون مسیر نعمت و ثروت وارد زندگیت بشه…این اواخر دارم آگاهانه از خدا هدایت میخوام و اون هم مسیر رو برام واضح میکنه.. به همین سوالمم جواب داد.گفت که تو برو ایده هاتو دونه دونه اجرا کن بعد برو سمت اونایی ک وقتی انجامشون دادی خوشت اومده، بعد تو مسیر ،علاقت هم پیدامیشه و واضح میشه برات…تو فقط حرکت کن همین…حتی اگر قراره با حرکتای ساده و کوچیک شروع کنی.
به خاطر درخواستای هدایتم از خدا خیلی برمیخورم به فایلهایی از جنس پذیرش هدایت خدا و اقدام های عملی..که این فایلها داره بیشتر و بیشتر آگاه میکنه من رو..
تا اقدام و حرکتی نباشه نتیجه ای هم نیست.
یه چیز دیگه هم میخوام بگم بهتون.من خیلی وقته این سوال تو ذهنمه ک این آگاهی ها که فقط برای انسان های زمان ما نیست ، پس انسان ها در قدیم چطور به این آگاهی ها میرسیدند؟ دائم به این سوال فکر میکردم و درنهایت به این نتیجه رسیدم:شکر گزاری!!
شگرگزاری یک اصل مشترک در تمام ادیان هست.و بسیار زیاد در قران تکرار شده و به آن تاکید شده…
انسان با شکرگزاریه مستمر و در هر لحظه کم کم به حس لیاقت و ارزشمندی(عزت نفس) میرسه ، خدا رو درهرچیز میبینه پس پذیرای (هدایت) خدا میشه، ایمانش به خدا بیشتر و بیشتر میشه و وقتی ایمان ب خدا زیاد بشه تمام ترس ها از ذهن انسان پاک میشه انسان شجاع میشه و (اقدامات عملی) شکل میگیره،درواقع ایمان به عمل میانجامد! و باانجام مستمر شکرگزاری کم کم نتایج رخ میده و با دوباره شکرکردن اونها تمرکزمون میره روی نتایج و و اونهارو تایید میکنیم و نتایج جدیدی رو برامون به وجود میاره و (تغییر باور) رخ میده
درواقع شکرگزاری یعنی همه چیز! البته شکرگزاریه واقعی و همراه با احساس خوب.
خداروشکر میکنم که مسیر هرروز داره واضحتر میشه برام..
براتون آرزوی آگاهیهای بیشتر و نتیجه های خوب بیشتری میکنم🌺
استاد سپاسگزاریم که به رایگان این گنج ها رو در اختیار ما قرار میدید و واقعا من شخصا حس میکنم که دارم باهاتون زندگی میکنم و یکی از اعضای خانوادم هستید و چند روزی که فایل و یا ویدیویی نمیاد واقعا دلم براتون تنگ میشه و واقعا شیرین ترین استاد دنیایید و خدارو بی نهایت شکر میکنم برای آشنایی با شما که تو جایی شما به من معرفی شدید که اصلا انتظارشو نداشتم و اصلا فکر میکردم که الان مسلط به قانون جذبه هستم و داشتم کسی رو به قول خودم ارشاد میکردم ولی خداوند اینطوری خواست که اون شخص شمارو به من معرفی کرد و صادقانه بگم اولین عکسی که من ازتون دیدم که چند تا موتور پشت سرتون بود تو دلم به اون کسی که شمارو به من معرفی کرده بود خندیدم و بعد ار شنیدن چند تا صوت و دیدن ویدیو ها و دلیل بودن اون موتورها به قضاوت خودم خندیدم و روزی نیست که خدارو شکر نکنم برای اینکه با شما آشنا شدم با یک انسان با صداقت که نشون داده تو حرف و عمل که ترسی نداره و به قانون خداوند ایمان داره و یک نعمت بزرگ برای ما شاگرداتون اینه داریم خیلی چیزهایی که دیگران فقط دارن حرفشو میزنند – ما داریم تو عمل اینو تو شما میبینم و هیچ چیزی مثل این نمیتونه باورهامونه اصلاح کنه – سپاس و سپاس و سپاس از خداوندی که این انسان زیبا و این استاد شیرین رو آفرید و در مسیر زندگی ما قرار داد – قدردان تک تک ثانیه هایی که فایل ضبط میکنید و آگاهی رو در جهان گسترش میدید هستم استاد شیرین تر از عسل -عاشقتونم