قانون تغییر ناخواسته ها - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-30 06:06:422022-12-12 06:56:25قانون تغییر ناخواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
مهربـانــا سلام و سپــاس برای فهم و درکی که از جنس تـوست.
استاد سلام و سپــاس برای این آگاهیهای نـــاب که از دل براومده و تکــاملی بس گرانبهــا را طی کرده.
خیلی جالبه که من با شنیدن چندین و چندباره این فایل، آرامشم بیشتر و بیشتر شد! با اینکه ظاهر کلام در مورد مخالفت و موافقت و اعتراض و اتفاقات به ظاهر ناخوشایند هستش!
دلیلش هم به نظر من اینه که جوهرهی این صحبتها با انرژی عالم گیر و سرچشمهی هستی، همسو و هماهنگ هست، برای همین اگر من همسوی این انرژی باشم حس خوبی بهم دست میدهد و هم مدار فرکانس والای قدرشناسی و آگاهی و لذت می شوم.
اما خدا را شکر بالاخره!! ظرف آگاهیم تاحدود زیادی هم مدار این صحبتهای بی نظیر شما شد و در وجودم نشست.
من بعد از چندین سال معنی تسلیم بودن را فهمیدم، می گفتند که تسلیم باش! اما مقاومتی که به مفهوم تسلیم داشتم خودش را با حس بد نمایان می کرد، پیش خودم می گفتم تسلیم بودن یعنی بی تفاوت بودن یعنی خنثی بودن یعنی سنگدل بودن و…
اما خدای من! ای انرژی هوشمند و فراگیر! تو این آگاهی را به دلم نشاندی که تسلیم بودن یعنی در برابر انرژی فراگیر و عالمگیر تو تسلیم باشم! نه اینکه تسلیم اتفاقات، خواسته و ناخواسته باشم!
تو همانند یک اقیانوسی هستی از جنس انرژی و ما هر کدام شکلی از مجموعه ذرات انرژی تو هستیم، پس هر کسی، گروهی، تشکلی، حزبی و کشوری با اختیار کامل و آزادانه حق دارد با افکار خودش یا خودشان هر شکلی به این انرژی بدهند و با همان شکل در این اقیانوس انرژی زندگی خود را به سر ببرند.
ما نه صاحب این اقیانوس هستیم و نه جایی به غیر از این اقیانوس داریم، پس هر اتفاقی و حتی هر جابجایی نانومتری یک ذره در همین وجود بی انتها رخ میدهد!!
پس من به دنبال چه هستم؟! از چه چیزی می خواهم فرار کنم؟ جلوی چه چیزی را می خواهم بگیرم؟! با چه چیزی می خواهم بجنگم!
واقعا فکرش را بکن! مثل یک توهم است! اینکه فکر کنم من دارم آن کار را با مخالفت یا جنگیدنم تغییر میدهم.
تنها چیزی که می شود حس کرد و تغییر داد و از همه مهمتر محافظت کرد! همین آگاهی درونیست، من باید آگاه تر شوم و ظرفهای(باورهای) بی نهایت وجودی خودم را بهتر و زیباتر کنم تا در این اقیانوس انرژی سهم بیشتری از بزرگتر شدن و آگاهی بیشتر را دریافت کنم و به سرچشمهی سعادت و یکتای خداوند نزدیک و نزدیکتر شوم.
تسلیم بودن یعنی اینکه من ایمان دارم که این اقیانوس انرژی همه جا هست، همه چیز هست و در بر گیرنده ست.
تسلیم بودن یعنی اینکه من هم از جنس همین انرژی هستم و همیشه به سلامت خواهم بود. همیشه در آرامش و راحتی خیال به سر خواهم برد.
اما به شرطی که همیشه حواسم به زاویه دیدم در هر زمان باشد و مراقب افکارم باشم که هر لحظه آنها را از توجه به ناخواستهها به خواستهها هدایت کنم. در این صورت است که با خیال آسوده، تسلیم بودن واقعی اتفاق خواهد افتاد. تسلیم بودن فقط و فقط در برابر این اقیانوس بی نهایت انرژی!
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام و وقت بخیر خدمت استاد عباسمنش عزیز
سلام خدمت خانم شایسته
این فایل رو تا الان شاید ده بار گوش دادم ولی خیلی چیزارو نشنیدم و ندیدم چون نخوندم نمیدونستم اینم تمرین داره و باید منم تمرینشو انجام بدم
بنویسم مثال بزنم نتیجه بگیرم
استاد واقعا وقتی با هرچی جنگیدم توجه کردم از همون جنس وارد زندگیم شد
وقتی خواستم خانوادمو عوض کنم ولی بدتر شد که بهتر نشد
وقتی که میجنگیدم توی زندگیم و قصد عوض کردن طرف مقابلم رو داشتم ولی نشد و فقط موجب ناآرامی خودم شد
ولی وقتی ذهنمو کنترل کردم توجه نکردم نجنگیدم
دیدم آروم آروم خوب شد
نمیگم الانم دیگه کامل شدم ولی بهتر شدم و اطرافم انسانها خیلی کمتر نا آرامی
دیگه کسی اطرافم نیست یجورایی تنها شدم و فقط دارم کار میکنم واسه ورودی پول
و کار روی خودم انجام میدم تا دریافت کنم
دیگه کاری به کسی ندارم و توی هیچ بحثی شرکت نمیکنم و مسیر خودمو میرم
ممنون استاد عزیز که این همه آگاهی بهمون میدین
ای کاش یه فایلی میزاشتین و نحوه انجام تمرینات رو بهمون میگفتین
البته بنده فقط پیشنهاد میدم و ازتون درخواست دارم ممنونم بازم استاد عزیز
سلام بر خانواده بزرگ عباس منش
امروز برای چندین بار این فایل رو گوش دادم. یه چیزی توی ذهنم جرقه خورد.
اونم اینکه این قانون چقدر شبیه قانون اینستاگرام هست. شما هر موضوعی که بیشتر در اینستاگرام دنبال کنی از اون جنس فایل ها بیشتر برای شما نمایش داده میشه و ما چقدر راحت این رو میپذیریم و حتی بعضی ها از این قانون استفاده میکنن برای جذب فالوور بیشتر ، ولی چرا این قانون رو دائم در زندگی یادمون میره. چرا وقتی این قانون توی زندگیمون عمل میکنه ما انقدر تعجب میکنیم.
استاد بسیار سپاسگزارم که با یادآوری هاتون دائم ما رو به مسیر برمیگردانید. سپاسگزارم ،سپاسگزارم
سلام سلام خدمت همه ی عزیزان به خصوص استاد و خانم شایسته. روز 121 روزشمار اولین قدم فصل پنجم و چه فایل بی نظیری. استاد من تحسین میکنم شمارو به این دلیل که من تقریبا 5 سالی میشود که با سایت شما آشنا شدم و دارم کار میکنم و این موضوع که شما فایل هایی که جدید تر میدهید(البته این فایل برای 2 سال پیش بود ولی باز نسبت به 5 سال پیش جدید تر هست) شما حرف هاتون در هر فایل جدید تر عمیق تر میشود. انگار عمق بیشتری از این اقیانوس کیهان را هر روز داریم غواصی میکنیم.
من نکته قابل تحسینش برای من این است که شما بعد از گذشت 15 سال همچنان هر روز روی خودتان کار میکنید و این قضیه برای من یکی به وضوح مشخص است و برای همین به این پشتکار و همت و این ذهنیت که من همیشه باید پیشرفت کنم شما را تحسین میکنم.
خب و اما تجربیات من از زمانی که با سایت اشنا شدم و قبل از اشنایی با اگاهی های خداگونه.
اتفاقا در همین سالی که خیلی شلوغ بود بنده سرباز بودم و سرباز سپاه هم بودم.
اتفاقی که افتاد این بود که با این ذهنیت که صبح میرم بعد از ظهر برمیگردم خانه صبح بیدار شدم و به سمت پادگان رفتم. جایی هم که من زندگی میکردم یک شهرک خانه سازمانی سپاه بود و همه ی اهالی ان منطقه هم میدانستند.
اتفاقی که افتاد بعد از ظهر به یک باره خیلی شلوغی زیاد شد و تمام سربازان اماده باش شدند و حفاظ زدند پنجره هارو (جوش دادند سریع) و قرار بود 2 روز اماده باش باشیم. ما همه 16 روز در اخر اماده باش بودیم و همینجوری خورد خورد 2 روز 2 روز اضافه میشد.
منطقه ای که خدمت میکردم منطقه ناجالبی بود از این لحاظ که اکثر مردم ان منطقه مهمات داشتند.
خیلی از بچه ها اعصابشون خورد بود خیلی از بچه ها از صدای تیر های بیرون شهرک که مردم میزدند میترسیدند ولی من به خودم گفتم این همه سال روی خودم کار کردم الان وقتش که تفاوت ایجاد کنم و اتفاقی که افتاد این بود که آنقدر این 16 روز به من و دو سه نفر دیگر خوش گذشت و انقدر خاطره خوب شد که هنوزم یادش میوفتم خندم میگیره.
شبا اتش روشن میکردیم و سیب زمینی و همه چی و کبابی میکردیم. میگفتیم میخندیدیم و این 16 روز مثل اب خوردن برامون رد شد. ولی اکثر بچه ها مریض شده بودند و من میفهمیدم این مریضی از کجا ها داره اب میخوره.
انقدر به مغز و روان خودشون فشار اوردن و منفی نگری کردن که …
نمونه دیگرش سال 98 که بیماری همه گیر کل جهان و در برگرفت. اکثر مردم ناراضی از اینکه دید و بازدید کم شد بیرون نمیشه دیگه رفت این عذاب الهی چی بود
جالبش این عذاب الهی گفتنش
در صورتی که همین بیماری به قدری به سیستم بدنی انسان، سیستم اموزشی جهان، سیستم بانکداری جهان، به تمام سیستم هایی که به حضور فیزیکی انسان نیاز داشت رو متحول کرد و خدا فقط میدونه چقدرررررررررر به پیشرفت و توسعه جهان کمک کرد.
و در همین بین من و خانوادم برعکس همه خوشحال از اینکه همه چی بسته شده و تازه شروع اشنایی با سایت بود و میتونیم کلی رو خودمون کار کنیم.
خیلی دیگه از این جنس موضوعات برای گفتن دارم بخوام بنویسم یک مقاله میشود.
وقتی یک موضوع رو مانند همین دیدن نکات مثبت ملکه ذهن میشود که با تمرین و تکرار این اتفاق میوفتد
که یکی از بهترین موارد برای تمرین برای من سفرنامه بود که لحظه به لحظش زیبایی بود و میشود دونه دونه ی انها را نوشت و تحسین کرد.
سلام ب شما دوست عزیز سپاس گذارم از این تجربه قشنگتون. منم یاد دوران آماده باش افتادم ک توی اعتراضات بود و دوران خدمت من. البته اون زمان با سایت آشنا نبودم و هیچی نمیدونستم اما خوب داستان من هم مثل سما بود ک آقا 2 روز 2 روز اضافه میشد و ادامه داشت این موضوع اما ب لطف خدا ی هم خدمتی داشتیم بش میگفتیم
بابا ممل. خدا فرستاده بود تا ما رو بخندونه و لذت ببریم
خلاصه 4 نفره تقریبا بود شیفت های آماده باش و لب خیابون باید پست میدادی آقا میومدم و با هم دیگه میرفتیم توی پارک و خنده مسخره بازی واسه خودمون و ب قولی گشت میزنیم و واقعا هم لذت بخش بود بعد آدم هایی ک اونجا صحبت میکردیم یا با دختر هایی ک بودن اذیتشون میکردیم و در کل حالمون خوب بود و توجهی نبود ک وای الان باید خونه باشم و این جور حرفها میرفتیم دور میزدیم بعد میرفتیم پیش ماشین میدیدیم عه مثلا غذا آوردن غذا خوردم یا مثلا یکی نوشابه خریده یا بیسیم میومد تمومه برید و در کل خوش گذروندیم و هیچ اتفاقی هم نیافتاد ک اصلا برایم با کسی جر و بحث کوتاهی هم بکنیم و خدا راشکر تجربه های خیلی لذت بخشی را داشتیم
ممنونم امیر جان ک باعث شدی این خاطرات لبخند بیاره رو لبم
در پناه الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و دوستان عزیز
تجربه ای که دارم من یه همسایه ای داشتم که یه سری مسائل بینمون پیش اومده بود و من به شدت ناراحت بودم و خیلییی ذهنم درگیر بود ، با کسی البته در موردش صحبت نکردم اما صبح تا شب توی ذهنم مرور میشد تا اینکه اون همسایه فروخت و من خوشحال که مسئله حل شده
همسایه بعدی اومد
میتونم بگم انصافا خیلی بهتر از اون اولی بود چون من توی مورد اول حداقلش این بود که با هیچ کس در موردش صحبت نکردم اما خب دومی هم مسائلی داشت که من تمام سعیم رو کردم که نکات مثبتشون رو مثل دست و دلبازیشون رو ببینم و نخوام قضاوت کنم درحالی که همسایه ها جمع میشدن دور هم و کلی غیبت این همسایه مارو میکردن و شرایط طوری پیش رفت که من کلا از اونجا رفتم و الان انسان های خیلیییی بهتر و مهربون تری هستن و من سعی دارم توجه بیشتری روی نکات مثبتشون بکنم
یه تجربه دیگه ای که من دارم در مورد کولر هست
که من خیلی اعتراض میکردم که هر سال چقدر گرمه و چقدر فلانه و بیسار و من هر سال تابستون سر کولر مشکل دارم و از الان سعی کردم که بیشتر سپاسگزار باشم و تمرکزم روی داشته هام باشه
ولی به وضوح میبینم که وقتی شروع میکنم علیه چیزی جنگیدن جهان هم کاری میکنه که من بیشتر بخوام بجنگم
و میبینم که ادم چقدر ساده فراموش میکنه قانون رو وقتی یکم توی جامعه میره و چقدر باید به خودم یاد اوری کنم
سلام استادم و مریم جون زیبای من ♥️♥️♥️
من چقدر دوستت دارم استاد 😍😍😍… همین که شروع به حرف زدن میکنی تفاوت فرکانسیت با همه ی اونهایی که میشناسم به راحتی قابل لمسه … وقتی لب باز میکنی روحم پرواز میکنه .. قلبم اروم میگیره … از بس که حرفات روی خط خداست …
من تجربه خودم بگم ….
همین موردی که گفتین دوستتون فایل فرستادن که خانمها کنار دریاچه راحت بدون روسری ورزش میکردن من به شخصه تجریه کردم … من واقعا هرجوری دوسداشته باشم با هرپوششی از خونه بیرون میرم و هرگز و هرگز و هرگز تا بحال اتفاق نیفتاده که به مشکل برخورده باشم با اینکه توی شهر اصفهان هستم و خیلی نسبت به تهران اینجا مردم مذهبی تر هستن … و همین چند روز پیش این موضوع به یکی از اطرافیان که به شدت پیگیر موضوعات اخیر در ایران بود و از من شاکی بود که چرا تو بی تفاوت هستی ؟ چرا حرفی در موردش نمیزنی ؟ که این وظیفه ی همه ی ماست که شرکت کنیم در این اعتراضات … فکر میکنید وقتی بهش گفتم تا بحال هرگز من بخاطر پوششم توی جامعه به مشکل برنخوردم چه جوابی داد؟؟؟…… گفت خب خاطر اینکه تو همیشه با ماشین شخصیت بیرون میری !!!! و من دیگه ادامه ندادم و گفتم حق با شماست🙂
اینم بگم که من در بین اطرافیانم همیشه ازادترین و راحتترین پوشش چه از لحاظ لباس چه از لحاظ موی سر دارم واین بخاطر اولویت ازادی و راحتی خودم در هر شرایطی هست …
و اینکه تا بحال به مشکل نخوردم بخاطر قانون بی نظیری که از شما یاد گرفتم …
همه چیز و همه چیز و همه چیز تمرکزه👌👌
همه چیز و همه چیز و همه چیز کانون توجه 👌👌
استاد تو یه دونه ای من عاشقانه حرفاتو گوش میدم و سعی میکنم عمل کنم …
مرسی که هستی …. خوشحالم که دارمت♥️
خبه نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و دوستان عزیزم
«قانون تغییر ناخواسته تمرکز کردن روی خواسته»
برداشت کلی من از این فایل عالی:: به هر آنچه که نمی خواهی تو ندگیت باشه اگر توجه کنی از طریق دیدن ،شنیدن ،صحبت کردن در موردش ، تلاش کردن به وسیله اعتراض کردن ،بحث کردن ،مبارزه و جنگیدن ،خشم و عصبانیت به منظور تغییر اون شرایط که همه این واکنشها احساس بدی رو ایجاد میکنه اصل و اساس اون موضوع رو بیشتر و بیشتر تو زندگی میاره و وقتی به خواسته تو هر شرایطی که ناجالب هست با کنترل ذهن با توجه کردن به نکات مثبت به زیباییها تو همون اوضاع به احساس خوب میرسی ما لاجرم از بی نهایت طریق خیلی ساده و راحت و عزتمندانه بهش هدایت میشم ارتباط این نوع از تجربه احساس و تجربه اتفاقات رو هممون داریم ولی تو شرایط متفاوت گاها فراموش میکنیم و با اکثریت جامعه که مسیر اشتباه رو میرند همراه میشیم یا تحت تاثیر جو محیط این قانون رو فراموش میکنیم به هر حال هیچ تبدیلی در سنت الهی نیست من باید طبق قانون عمل کنم تا نتیجه دلخواه رقم بخوره کنترل ذهن تو شرایط سخت اصلا کار راحتی نیست نیاز به تعهد،تمرین و تکرار داره ولی پاداش این مهارت در کنترل ذهن واقعا بزرگه و ارزشش رو داره درک این قانون باعث میشه که تو هرطوری شده از ناخواسته ها اعراض و به خواسته ها و زیباییها توجه کنی
مهمترین کاری که کمک میکنه ذهنت از نازیباییها ،ناخواسته ها دور بشه صحبت نکردن در مورد اون موضوع هست چون صحبت کردن در موردش اون موضوع رو تو ذهن تو فعال نگه می داره و همین یه کار بیشتر تو رو در مدار ناخواسته میبره
تجربه من مربوط به زمانی بود که تو دوران بیماری پدرم بیمار شد و من با توجه کردن بهش و اعتراض کردن به اینکه چرا انقدر پیگیر این بیماری از طریق رسانه بود خودم هم دچار بیماری شدم و بعد با شکرگزاری برای سلامتی اعضای بدنم آروم آروم بهتر شدم و دیگه هیچ وقت در این موردمسیر با هیچ کسی صحبت نکردم
زمانهایی که از رفتار نادرست اطرافیان خودم اعراض کردم قصد نصیحت و گفتگو و بحث کردن برای متقاعد کردن و تغییرشون برداشتم و تمرکز رو بر ویژگی مثبت اونها گذاشتم احساسم رو خوب کردم وجه خوبشون برانگیخته شد و با من عالی بودند و نهایتا هم خیلی راحت با تغییر مدارهاشون به راحتی جدا شدند سکوت من تمرکز کردن روی خودم و خواسته هام و زیباییها همه چی رو به راحتی تغییر داد حتی تو یک خونه وقتی متفاوت فکر و باور و عمل میکنی نتیجه کاملا متفاوتی رو تجربه میکنی آرامش بیشتری داری احساس خوب داری و زودتر به خواسته هات میرسی و در کل نتایج بهتری رو تو یک شرایط یکسان خود تو از دیگر اعضای خانواده تجربه میکنی
خوشبختانه هیچ اخباری از این روزهای ایران ندارم هیچ صحبتی نمی شنوم و فقط دارم به خواسته هام و اهدافم فکر میکنم و تو این سایت الهی بیشتر رشد میکنم و به درک و عمل بهتر قانون پی میبرم و عمل میکنم این کنترل ورودی ها باعث شده متمرکزتر بشم و سکوت من بیشتر شده در مقابل دیگران به خاطر درک بهتر قانون فرکانس و باورهای هر شخص فقط زندگی اون شخص رو تحت تاثیر قرار میده نه شخص دیگری باعث شده فقط رو افکار و باورها و فرکانس های خودم متمرکز بشم قانون رسیدن به خواسته ها به زیباییها به آرامش و ازادی بیشتر فقط و فقط کنترل ورودیهای ذهنی و توجه کردن به خواسته و داشتن باورهای درسته و چگونگی رسیدن به خواسته هام رو خداوند میدونه و به راحتی و ساده گی و عزتمندانه هدایت میکنه
عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
سری فایل های دانلودی توانایی کنترل ذهن
قسمت..قانون تغییر ناخواسته ها
بنام خداوند غفور و وهاب و رزاق و بخشنده ی مهربانم
خدایا شکرت ازتو می خواهم ظرف درک وجودی من رو بزرگتر کنی تا درک بهتری از قوانینت داشته باشم
سلام به دو اساتید عزیزم و دوستان الهی ام
استاد جان چقدر این فایل شما با اوضاع هم اکنون جامعه مون همزمانی داره بخصوص اینکه جدیدا بحث سقوط هلی کوپتر ریاست جمهوری و بحث انتخابات و جناح های چپ و راست و داخلی و خارجی و زد و خورد و توهین و حجاب و تغییر و تحول دلار و گرانی و پرتاب موشک به اسراییل و کلی مسایل که همه جا دارند راجبش صحبت می کنند…و غیره
اگر من نتوانم ورودی های ذهنم را کنترل کنم نمیتوانم زندگی ام را کنترل کنم و
و با هر چی بجنگیم آن را ماندگار تر می کنیم
قوانین خداوند ثابته،و خداوند طبق قوانین عمل میکنه
وقتی من قانون رو بدونم متوجه میشم اگر میخوام شرایطم عوض بشه راهش این نیست که از شرایط و اوضاع و حکومت و همسر و کار و همسایه و افراد و غیره و غیره ی الانم ناراضی باشم و گلایه و شکایت کنم! راهش این نیست صبح تا شب به خدا بگم خدایا بهم شرایط بهتر بده و هعی به نازیبایی ها توجه کنم نه! قانون اینه که تمرکز کنم روی چیزی که احساس بهتری بهم میده و با تمرکز برزیبایی های همینجا و هم اکنونم فرکانسم رشد کنه و مدارم بالاتر بره برای جاهای بهتر
وقتی شما از نظر فرکانسی خودت رو تغییر میدی و در مدار صحیح قرار میگیری
جهان جای تو رو از نظر فیزیکی تغییر میدهددددد
فقط خدا هست که میتونه همه چیز رو مثل پازل بچینه کنار همدیگه …. وقتی که بهش اعتماد کنی و خودتو بسپاری بهش .
جهان نمیتونه آدم هایی که باهم هم فرکانس نیستن رو به مدت طولانی یک جا نگه داره
جهان دارای قوانین ثابتی است ، قوانین علمی و قوانین کیهانیبه قول قران هیچ تبدیلی در سنت الهی نخواهی یافت
خدایا هدایتم کن در مسیر درست و مناسب با قوانین این جهانت و مرا در عمل به آنچه میاموزم ثابت قدم گردان
رمز اسرار این جهان هستی
اینکه تمام اتفاقات ما بواسطه ی نگرش و افکار ماست و این افکار احساسات ما رو رقم میزنه و توسط همین احساسات واقعیت زندگی مون رو خلق می کنیم
به جای جنگیدن با ناخواسته هامون یا غر زدن و گله و شکایت و خشم و خشونت و اعتراض به آن مسعلع و و مبارزه و روحیه ی جنگجو طلبانه و غیره ، باید آگاهانه ذهن خودمون رو کنترل کنیم و کانون توجه خودمون رو بر آنچه که می خواهیم تجربه کنیم معطوف کنیم و چون جهان ما هوشمند است و جهان مثل آینه عمل می کنه به خاطر این جنس از توجهات، جهان بدون هیچ تقلایی.. نه تنها آن ناخواسته ها از زندگی مون حذف می شود، بلکه ما را با خواسته ها و زیبایی های بیشتر و بیشتر احاطه خواهد کرد..کنترل ذهن.
اساس این کنترل ذهن یک روند دائمی هست
اگر احساس بدی داریم یعنی افکار و ذهنیت نامناسبی داریم واین بدان معناست که سیکنال نامناسبی به جهان فرستادیم و آنچه را که دوست نداریم و ناخواسته مان است رو بیشتر و بیشتر وارد زندگی مون می کنیم
کلا همه انسانها قدرت انتقاد را دارند ولی جرات اصلاح و کنترل ذهن خودشون رو ندارند و همیشه تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار می گیرند و فکر می کنند اگر با زور و جبر و خشونت و جنگیدن اون شرایط رو عوض کنند همه چی گل و بلبل میشه در صورتی که جهان به باورها و افکار و احساسات درونی ما توجه می کند
من از وقتی با استاد عزیزم و آموزه هاشون آشنا شدم سعی می کنم تمرکزم رو بذارم روی خواسته هام و به چیزهایی که دوست دارم داشته باشم و بهشون برسم توجه کنم و کلا نتایجم با قبل از آشنایی ام با استاد متفاوت شده بخصوص در مباحث موفقیت و خودشناسی و خودسازی و خداشناسی متفاوت شده .. یعنی دیگه به تضادها و مسایل و عوامل بیرونی آگاهانه متفاوت توجه می کنم .. یا در حال حاضر سعی می کنم بیشتر فایل ها رو گوش کنم و ذهن مو آگاهانه کنترل کنم… هر چند در کشور ما خیلی اتفاقات میوفته و خواه نا خواه این تضادها رو میبینیم و می شنویم ولی از آنجایی که قوانین رو فهمیدم سعی می کنم به جنگ و اعتراضات و غیره توجه نکنم .. به غم و اندوه توجه نکنم .. از بحث و ناخواسته ها و چیزهای نامناسب سعی می کنم آگاهانه اعراض کنم.. قدرت شکرگذار بودن و دیدن زیبایی ها و تحسین کردن دیگران رو پیدا کردم … احساس ارزشمندی و لایق بودن می کنم … باورهای توحیدی ام تغییر کرده … افراد نامناسب ازم دور شدن و این خودش بزرگترین نعمتی بود که وارد تجربه ی زندگیم شده چون به آرامش روز افزون بیشتری رسیدم شکر خداااا.. برای وقتم ارزش قایل هستم و آگاهانه روی باورهام و افکار و کانون توجه ام کار می کنم ….استادم یک قطب نما بهم نشون داده که با توجه به احساساتم می تونم بفهمم مسیرم درسته یا نه…. اشتباهات خودم رو میپذیرم و کسی رو مقصر نمیدونم … کلا شخصیتم تغییر کرده و هدفمند تر شدم قبلنا هدفم خیلی محدود بود یعنی خیلی قانع بودم ولی الان متفاوت فکر می کنم و متفاوت عمل می کنم و متفاوت هم نتیجه می گیرم .. و سعی می کنم خودم رو با خود گذشته ام مقایسه کنم …
خدای مهربانم به من نعمت شکرگزاری نعمتهای بیشمارت را عنایت کن
خدای مهربانم وجودم را از آگاهی های ناب الهی پر کن
خدایا من را بسمت مسیرهای درست و صحیح هدایت کن که بدون هدایت و نشانه های الهی تو من گمراه آه و سرگشته و حیران ام… ای ابتدای هر آغاز و ای سرانجام هر پایان ،
پرودگارا تنها تو را بندگی میکنم و تنها از تو کمک میخوام و چراغ هدایتم باش
خدایاااا ممنون و سپاسگذارم خدایااا شکرت
ای خالق جهان هستی کمکم کن هدایتم کنی تا برای همه چیزهای خوب و عالی در بهترین ها باشم تا زیبایی های بیشتر و بیشتری رو ببینم و در مدار بالایی باشم و از زندگیم لذت ببرم و شاد باشم همراه با آزادی اجتماعی و امنیت کامل و صلح با خودم و خدایم و جهان پیرامونم داشته باشم و در مدار سلامتی و تندرستی کامل و آزادی عمل در انجام دادن هر کاری و استقلال پولی و مالی داشته باشم .
خدایااآاا من به کمتر از بهترینها رضایت نمیدهم ..
خدایا چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه کنم و همانند استادم با نتایجم صحبت کنم ؟ خدایا هدایتم کن
خدایا شکرت که امروز هم قدرت خداوند بهترینهع بهترین آرامش و آسایش و رفاه و صلح و امنیت کامل و آزادی در تمام جنبه های زندگیم بیشتر و بیشتری رو به سمت من هدایت کرده ای و بخاطر تمام موهبت های روزافزون بیشترینم از خداوند ممنون و سپاسگذارم
خدا یار و نگهدار همه مون باشه ممنون و سپاس
خدایاااا تنهافقط و فقط ترا می پرستم و تنها فقط و فقط از تو یاری می جوییم
IN GOD WE TRUST
به نام خداوند عادل
سلام استاد
در پاسخ به این فایل شما من می خواستم بگم
یعنی تعریف کنم براتون از تجربه که خودم داشتم
شب چهارشنبه هفته پیش بود که اعتراضات تو شهرستان ما شروع شد از ساعت هفت شب مردم ریختن بیرون و شعار می دادند داد و بیداد می کردند ولی من اصلا توجهی نکردم
خونه ما دقیقا مرکز شهره دقیقا تو کانون آشوبات و از هر طرف سر و صدای جنگ تو خونه بود
منم ترسیده بودم واقعیتش رفتم تو اتاقم در و بستم و هندسفری هام رو گذاشتم و اهنگ پلی کردم صداشم بردا بالاتر تا آخرین حدش که دیگه سر وصدای بیرون نشنوم
دفتر نعمت هام رو خوندم مرور کردم حالم بهتر شد و ترسم ریخت آروم شده بودم
با خودم می گفتم هر اتفاقی که تو این جهان برای هر کسی می افته مقصرش خودشه
عدالت خداون پابرجاست هیچ ظلمی به کسی نشده هر کسی با فرکانس ها و مدار های خودش زندگی رو خلق می کنه
.
.
.
بعد از اون روز تا الان کلی اتفاقات خوب برام افتاده شرایطم خیلی بهتر شده رفتار خانوادم خیلی بهتر شده و همه اینا برمیگرده به کنترل ذهن در شرایط نا مناسب که من خیلی خوب انجامش دادم و پاداشمو گرفتم
من خودم اخبار و تلویزیون ندارم تو حرف های بقیه فهمیدم چه اتفاقی برای اون دختر افتاده همون لحظه خیلی حالم گرفته شد خیلی دلم شکست (اخه من طرفدار حقوق زنان ام)
ولی می دونستم مسیر غلطه احساس بد آدم و به بدی بیشتر شوق میده من کنترل کردم
افکارم رو
احساسم رو
ذهنم رو
نمی خواستم توجیه بیارم برای اون قضیه
روی نعمت ها داشته ها توانایی های خودم تمرکزم کردم گفتم خدایاشکر چه زندگی زیبایی دارم من
درگیر نشدم نجنگیدم هر چه بجنگی بهش بیشتر قدرت میدی
من این درسو تو بحث و جدل های که با خانواده ام داشتم متوجه شدم
سال ۹۹ بود که خیلی خیال مهاجرت به سرم زده بود ولی خانواده ام مخالف بودند من پافشاری می کردم اصرار می کردم می جنگیدم ولی فقط اوضاع بدتر شد آخرشم مجبور شدم برم سربازی
مهم نیست چه هدف درست و خوبی دارین اگر بخاطرش بجنگین شما در مسیر اشتباه قرار دارین و جنگ های بیشتر و بیشتر تا در نهایت یا مجبور به تسلیم میشید یا جهان خوردتون میکنه
هیچ ظلمی به کسی نمیشه هر کسی خالق زندگی خودشه با افکارش با باور اش
نه با جنگیدن نه با درگیر شدن با جامعه
اونایی که جامعه رو مقصر زندگی شون میبینن براشون مهم نیست کدوم دختر یا پسری بمیره
فقط قلب هاشون آنقدر پر شده از خشم و نفرت که یه بهونه لازم دارن تا حمله کننن
اونا خلا دارن تو وجودشون اونا خدارو پیدا نکردن
.
.
.
استاد اون تیکه که از امثال این اتفاق گفتید کشتی هواپیما و… برام خیلی جالب بود
از این اتفاقا تو کشور ما زیاد می افته نه تنها تو کشور ما تو جهان
در واقع این مردم بودند که این مسئله رو بزرگ جلوه دادند از کاه کوه ساختند این کاریی که آدم ناسپاس انجام میده
یادمه تو فایل لایو ۱۲ گفتید برای آدم ناسپاس اوضاع و شرایط شش ماه بعد خیلی بدتر میشه
ولی برای انسان شریفی که سپاس گذاری می کنه اوضاع و شرایط هر روز ش از روز قبل بهتر میشه
برای کسی که به نکات مثبت جهان توجه میکنه
به نکات مثبت کشورش توجه میکنه
به خدا این همه اتفاقات خوب تو کشور ما رخ داده چرا کسی نمیاد اونا رو بزرگ کنه
من یادمه یکسال پیش یک بنده خدای زاهدانی مدال طلای بوکس بعد از چندین سال برای ایران بدست آورد ولی کسی از این قضیه خبر دار شد
تعداد اتفاقات خوب به مراتب از این اتفاقات بیشتره ولی مردم جامعه منتظره که یک .. یک اتفاق بد بیفته تا زوم کنه رو اون
من می خوام متفاوت از بدنه جامعه زندگی کنم
برای همین الان ۶ ساله که عضو این خانواده هستم
و متعهدم به این مسیر
از خدا می خوام که همیشه حافظ و نگه دار من و شما دوست عزیز باشه و کمک کنه به این مسیر ادامه بدیم
امیدوارم همیشه در پناه الله یکتا شاد و پیروز و سلامت و خوشبخت و ثروتمند باشید
سلام استاد عزیزم
اول یه نکته رو بگم که خداوند در من یک باور فوق العاده ساخته که همیشه آموزگاران فوق العاده ای رو در زندگیم دارم ، در بهترین شرایط همیشه هدایت میشم و همیشه در مسیرم به بهترین استادها با الهاماتم با شرایطی که برام پیش میاد برخورد میکنم
مثلا در شناخت قوانین جهان به سمت شما استاد عزیزم هدایت شدم ، در درک قرآن با یکی از بهترین ها آشنا شدم ، در مبحث شناخت دیگر ادیان هم به همین شکل که در نهایت من رو به همین توحیدی رسوند که شما و قرآن میگفتید
حالا قشنگی داستان اینجاست که زمان بندی خدا در هدایت من همیشه بی نظیر بوده مثلا در دوره قانون سلامتی دقیقا زمانی که من از باشگاه رفتن و نتیجه نگرفتن خسته شده بودم ، از کالری شماری نتیجه نگرفته بودم و بعدشم گیاه خواری کردم و بعد ۳ ماه بدون نتیجه شدم رو به خدا کردم و گفتم عشقم (( اسمی که من رو خدا گذاشتم )) من رفتم دورامو زدم و با ذهن و منطق خودم راه ها رو رفتم ، اشتباه کردم و اول از تو کمک نخواستم و همون وعده ای که تو قرآنت دادی که تو برگشت پذیران را دوست داری حالا اومدم و راه رو میخوام نشونم بدی .
بعدش خدا هدایتم کرد به بهترین دوره یعنی دوره سلامتی در بهترین زمان ممکن
حالا چی شده که این متن رو نوشتم
من به تازه گی دوره روانشناسی ثروت رو شروع کردم جلسه اول رو گوش کردم و کلی نشونه شروع شد
جلسه دوم که اصلا من تازه یکی از قوانین اصلی جهان رو با اینکه بار ها و بارها شنیده بودم ولی درکش نکردم رو درک کردم و در بهترین زمان و شرایطم این اتفاق افتاد
حالا برسیم جلسه سوم که اصل صحبت من اینجاست
در جلسه سوم استاد شما راجبه توجه حرف زدین و دقیقا من داشتم درک درستی از کنترل توجه پیدا میکردم که این اتفاقات افتاد و دقیقا چه زمانبندی خدا داشت و چقدر بموقع بود
دقیقا زمانی که من در گذشت همیشه در راس این اخبار و اعتراظات بودم خدا مبحث کنترل ذهن رو برام مطرح کرد و من شاید یکی دو روز کم و بیش در مدار افرادی که این حرف ها رو میزدن بودم ولی با گوش دادن دوباره به اون فایل و یاد آوری ایاتیاز این دست که خدا در اون حتی به محمد رسول الله هم میگفت انقدر غصه مردم رو نخور که خودت رو داری میکشی یا راجبه مشکلاتت منو حتی مخاطب قرار نده به درک درستی رسیدم و اونجا بود که درک کردم که وای خدا این همه استاد عباسمنش میگه واسه اینکه موفق بشی باید جور دیگر عمل کنی و مثل افراد جامعه نباشی یعنی چی اصلا
وقتی تو خودم کنکاش کردم دیدم آقا سروش دقیقا تو خودت قبلا دوست داشتی یه چیز رو در جامعه نابود کنی یه جریان رو حتی در تجسماتت ، یا در مورد ضربه خوردن مثلا نظام و اینا و اگر مشکلی برای دولتی ها پیش میومد تو خوشحال میشدی از مشکل اونها
به خودم گفتم آیا این تفکراتت الهیه؟
آیا اینا چیزایی بود که از قرآن یاد گرفتی؟
(( اخه استاد منم مثل شما که میخواستی قران رو از پنجره کشتی بندازی بیرون منم میخواستم بسوزونمش ولی یه حسی بهم گفت تا حالا خوندیش ، اصلا دلیل اشنایی من با شما همون فایل ظلم در قران بود که میخواستم ببندمش ولی تا گفتی اومدم بندازم بیرون من گفتم چه باحال این همون اتفاقیه که برا من افتاد و گوشش کردم ))
آیا این تفکرات تو دقیقا مثل بقیه افراد نیست؟
به خودم گفتم اگه خدا در اون لحظه ها میخواست افکار تو رو به تو برگردونه ، آیا تو با این توجه و با لذت از رنج بقیه افراد و شکنجه شدنشون ایا چیز درستی رو به سمت خودت بر میگردونی؟
اونجا بود که گفتم یه جور دیگر باس فکر کنم و خدا من رو هدایت کرد
اتفاقا پیش دوستان قانون جذبیم بودم ۳ ۴ روز پیش استاد
یکیشون خیلی درگیر شده بود حتی بگم شاید خندتون بگیره دیدم حسش بده مثل همیشه که با هم سعی میکنیم قانون رو مرور کنیم تا حالمون خوب شه باهاش حرف زدم ولی یه حرفی زد که موندم گفت قانون تو بحث ناموس حکم نمیکنه و میگفت امام حسین اصلا سر ناموس شهید شد
من موندم که خدایا دوستی که همیشه با اون بحث از توحید داشتم چطور این فکر رو پیدا کرده!
احازه دادم در خودش باشه و با یکی دیگر از دوستانم صحبت کردیم و اونم داشت ذخنش رو کنترل میکرد و تا ۴ صبح داشتیم حرف میزدیم و کلی هدایت های این چند روز رو گفتیم و اشک ریختیم از حس خوب
جالب اینه اون دوستمون هم فرداش زنگ ژد و میگفت که من مشرک شده بودم
خلاصه که استاد دقیقا همینه و واقعا درک کردن همین موضوع زندگی رو دگرگون میکنه که توجه به هر چیزی همون رو به زندگی ما می آورد
تمام کار ما فقط انتخاب این است که تو لحظه به چه چیزی توجه میکنیم و اینم به خودم زیاد میگم که حتی اگر به چیز خوب توجه میکنم وتوجهم خوبه چجوری بهتر و عالی ترش کنم
البته که وفتی انجامش میدی و نتایجش میاد و نتایجش رو میبینی و با خودت مرور میکنی و خودت رو تحسین میکنی ۱۰۰۰ برابر میشود و خیر و نیکی و ثروت از درو دیوار برات میاد مثل همین هفته که کسب و کار من معجزه وار پیشرفت کرده و قشنگ مشتریانم ۲ برابر شده با این که میگن تعطیلاته و خیابون خلوته و هزاران حرف مفتی که میام به من میزنن و … و کار من فقط توجه به چیزیه که میخوام نه حرف اونها . اگالبته یه چیزیم بگم بچه هایی که این متن رو میخونید سوال حافظه ای واسه دور شدن از این افراد عالیه
در پایان عشقم رو با تمام جسم و جان و توانم سپاس میگم بابته این هدایت های بینظیر و بموقعش ، دمت گرم عشقم
بچه ها امیدوارم کنترل ذهنتون دست خودتون باشه توجهاتتون رو خواسته هاتون و همیشه برای پیشرفت و در مسیر تکامل بودن متعهد باشید
استاد بی نهایت ممنون و سپاسگذارم که واقعا بهترین الگو هستید
راستی استاد یه چیزی بگم با دوستانم راجبه شما حرف میزدیم یه مسئله ای مطرح شد راجبه اینکه شما چقدر قدرتمند هستید در کنترل ذهن که حتی نوح هم در این مسئله جلو شما کم اورد و واقعا از ایمان شما به حرف هایتان تعجب کردیم و اشک بر چشمانمون نشست از این همه ایمان درود بر شما
دوستدار شما سروش