پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 10 - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-07 03:04:562024-08-04 11:28:17پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 10شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد ومریم جان
سوال: چه الگوهای تکرار شونده ای در بازخوردهایی که افراد از رفتار و عملکرد تان به شما می دهند، می توانید پیدا کنید؟
من اکثرا ارومم و با افراد رابطم راحت شده میگیم میخندید بعضی وقتا باهم کل میندازیم شوخی میکنیم ولی قبلا خیلی بیشتر احساساتی بودم همه میگن این زهرا زهرای قبلی نیس مظلوم باشه و خیلی خوشحالم وخودمو دوس دارم دیگه هیچ رنج و غمی رو یه زره هم نمتونه تحمل کنه و فقط شادی راحتی احساس خوب و سلامتیه بیشترو میخاد
دیگه اکثرا از بودن باهم لذت میبریم و تشکر میکنن و چیزی که من میدونم من کارنمی تونم بکنم حتی این همه لذتی که میبرم هم باز دز خدا میخام سپاس گزار تر باشم لذت بیشتر ببرم و همیشه تو این راه ثابت قدم باشم چون ادم کلن ناتوانه و همه چیشو خدا داده و اعتبارش این همه قشنگی حاله خوب میدونم از طرف خالق زیبایی عشق
عاشقتم
الگو های ترمزی من
پول برام کمه من پول لازمم برا من پول کمه یا پول هس پول تو دستم نیس پول برا من زودی اب میشه پول زودی یجور الکی خرج میشه هر وقت یه چی میخام بخرم نمیشه
…………
از خدا هدایت میخام برای جواب
……………………………………………..
بازخورد های خوب
میگن تو لاغری یا لباسات ترتیبشون خوب نیس….من میشه هیکل خیلی خوشگل تیپای خیلی خوشگل داشته باشم شکرت
میگن با ما حرف نمیزنی با ما گرم نمیگیری….من میشه کلی با ابجی با شوهری مامان همه رابطه خیلی خوب صمیمی داشته باشیم
یادم رفت اینکار یادم رف یا نشد یا بهونه الکی ولی خیلی بهتر شدمم… میشه خدا خیلی کار ها مسله هارو برام راحت کنه خیلی لذت بخش مثل امروز مهمونی خفن خیلی راحت داشتم کلی عشق کردم کلی لذت بردم شکرت
خیلی به گوشی ور میرمم درگیر تلفنم ….میشه خیلی تو گوشی نباشم خیلی راحت تر احساس خوب بیشتر بهم بدی بدون گوشی چون میدونم تو همه جایی تو خیلی لذت بخشی
نیاز توجه دارن نیاز حرف باهاشون بزنم … میدونم من نمیتونم به کسی لذت بروم من نمتونم کاری کنم کسی احساس خوب داشته باشه ولی میشه ازت بخام کلی رابطه مون بهتر و لذت بخشتر و یاد اورم باشی همیشه که این همه نعمت کارایی تو تا خودمو گم نکنم خالق زیبایی
نیاز باهم لذت ببریم نیاز دارم خیلی رابطه راحت تر و نیاز محبت هنوزم توش هس من نیاز اینکه باهات یکی قشنگ حرف بزنه نیاز اینکه عشق بهت من دوس دارم لذت ببرم خیلی من دوس از رابطه با بقیه کلی لذت ببرم از رابطه با خودم بازم بیشتر بیشتر الان خودمو خیلی دوس دارم هوای خودمو دارم بازم میخام بیشتر بیشترش کنی
….بیشتر تو گوشیم به گوشیم ور میرم تو خودمم
البته خیلی بهتر شدم بقیه برام مهم نیست و حواسم به گوشیمه و همه میگن رابطه باما خیلی گرم نیس تو خودمم ابجیم یه بار گف دیشبم انقد دوتایی تو گوشی هرکدوم بازی کردیم انگار دلم میخاس از هم دیگه بیشتر باهم لذت ببریم حرف بزنیم حال کنیم
…میشه من کلی لذت ببرم با اون حرف بزنم از خودم از اون کلی لذت ببرم
نمیشه کاری کنم که اون حال کنه بخنده
ولی خدایی من خنده شادی خیلی دوس دارم شادی خنده خودم بقیه
یکم از جم میترسم از اینکه بقیه باهام خوب نباشن از اینکه بقیه ازم لذت نبرن میترسم اخلاقم خوب نباشه و نتونم خوشبگزرونم واقعی بگم بخندم
پیدا کردم ترمزم نشت زیاد انرژی
بقیه خودشون لذت میبرن بقیه خودشون خداشون هس باهاشون حرف میزنه بهشون لذت میده پس کارت اینه خودت لذت ببری خودت بخایی که احساس خیلی خیلی خوب داشته باشی خودت احساس خیلی خیلی بی نیازی احساس خیلی خیلی ایمان داشته باشی احساس خیلی خیلی ارامش شکرت عاشقتم از این حس خوب
……………………
خب حالا اصلاح
من ادم اجتماعیم ینی از جم میشه کلی کلی لذت برد حال کرد
دوتایی میشه کلی لذت برد خیلی راحت خیلی گفت خندید کیف کرد عشق کرد واقعا مثل استاد و مریم جان مثل خیلیای دیگه مثل خواهر شوهر بچه هاش
خیلی خوشگزرون پر حیاهو و لذت
باهاشون کلی خوشمیگزره راحت حرفشونو میزنن باهم میریم جاهای خوب خودشون کلی دوس دارن خودشون قبول دارن کلی راحت مسله هاشون حل میشه همه اینا من کلی اینجوری دوس دارم رابطه های خیلی خوب و گرمو
…………..….
اکثرا بهم میگن کلی تغییر کردی داری اخلات هی عوض میشه خاستنی تر میشی قویتر میشی میگن بیشتر میتونی مسله حل کنی با اینکه من فقط لذت بردم و احساس خوب داشتم که همه همه اینا کاره تو بود میدونم همش مطمنم شکرررت دمت گرم عاشقتم انقد هوامو داری
به نام فرمانروای قلبم رب العالمین
سلام ودرود بر استاد عباس منش ومریم جووون
سلام باخانواده ی بزرگ عباس منش
خدایا تسلیمم. خدایا من نمیدونم تو میدونی. خدایا هدایتم کن ازهرخیری که ازجانب تو میرسه من محتاجم
خدایا شکرت بخاطر این سایت الهی. بخاطر هدایت های لحظه به لحظه ی تو
چندروزی بود درگیر فایل گربه چکمه پوش بودم. غرور. غروری که انسان رااز عرش به فرش میکشونه. ذلت رو باخودش میاره
غروری که شیطان با شش هزار سال بندگی وامام جماعت بودن فرشتگان به دورشدن ازرحمت خدا میرسونه
منم دستم رابالا میارم ومیگم من مغرورم. تو بچه های قدم ان ای. اولین قدم اقرار هست. که من ..یک معتاد هستم .وتعداد روز شمارپاکی خود راعلام میکنند. تا نپذیری نمیتونی درمان کنی.
چندروزی هست که پذیرفته ام. من یک مغرور هست. وچقدر از این غرور ضربه خوردم. دربرابر ربم غرور داشتم میخواستم خودم هرکاری راانجام بدم کنترل کنم
وچقدر ممنون دوستم هستم که این پاشنه آشیل رابهم یاداوری کرد. چیزی که واقعا نمیدیدم. وچقدر الان که دارم روی این موضوع کارمیکنم آرامتر شده ام
امروز هدایت شدم به کامنت دوست خوبم حمید امیری عزیز.
چقدر همزمانی. انگار کلام خدابود که با من گفته میشد. چقدر احساس گناه داشتم. چقدر حال دلم با این کامنت عالی شد.
باز خوردی که این روزها گرفتم از دوستان واطرافیانم باعث شد دوباره بشینم وبا خودم خلوتی کنم.
خیلی جاها فکرمیکنم کارم درسته. وقتی باقانون میسنجم میبینم کارم درسته. حتی اگه اطرافیانم ناراحت بشن
من از هرچیزی که بخواد حالم را بد کنه. اعراض میکنم. سکوت میکنم. از جایی که میدونم تو فرکانس من نیستند دوری میکنم ومتهم میشم به سنگ دلی. بی احساسی. به اینکه فقط خودت مهمی. مغروری.
خدایا کمکم کن. هدایتم کن.
این روزها بیشتر از همیشه به هدایت تو محتاجم.
ایاک نعبد وایاک نستعین
سلام ودرود استاد عزیزم
و سلام دوستان همفرکانسم
در دوره بی نظیر دوازده قدم فرمودید که الگوهای تکرار شونده را باید ریشه یابی کنیم فرکانسش را پیدا کنیم و وقتمون را برای پیداکردن فرکانس اتفاقاتی که اهمیتی ندارند یا تکرار شونده نیستند تلف نکنیم این موضوع پنجاه درصد ذهنم را خالی کرد
و ضمن اینکه پیدا کردن فرکانسهای موضوعات بی اهمیت حسم را بد میکنه و طبق قوانین زندگی حس بد مساوی با اتفاقات بد
حالا که تکلیف مشخص شد باید دنبال الگوهای تکرار شونده فقط باشم
ده تا سوال پرسیدید استاد جان از ما
10.بازخورد :,این سوال و بارها از خودم پرسیدم انتقاد و بازخورد ی که تکرار میشه برای من چیه
اینکه چرا سرم تو گوشیه هر پنج دقیقه یکبار چک میکنم گوشیمو خب که چی بشه ، اشکال کجاست اصلا حواسم به چیه ، اگه این ویژگی و بخام کنار بزارم باید چی کار کنم باید الگو پیدا کنم براش که خیلی ها فقط ساعت بخصوصی را قرار میدن برای چک کردن پیامها مابقی وقتشون برای انجام امورشون میره مگه اونها نمیتونن زندگی کنند یا اصلا چه خبره تو گوشی که تمام روزا براش وقت بزارن ،
یکی دیگه از بازخوردها همین تعریف کردن از خودمه شاید با عزت نفس قاطی بشه ولی نه مدام تعریف کردن از خودم و برنامه هام برای دیگران خب کلافه کننده س ، مگه من علاقه به شنیدن برنامه های دیگران دارم این از کجا آب میخوره ؟!!!!دوستان لطف میکنن جواب بدن ممنونم
بازخورد دیگه اینکه چرا نمیتونی نه بگی!!!!وقتی شرایطشو نداری ،وقتی سختت هست مثلاً برای بیرون رفتن برای قبول کردن دعوت مهمون یا دورهمی یا….. حتی خواسته بچه ام چرا نمیتونی قاطعانه با احترام بگم
نه این پاشنه آشیلمه
یکی دیگه قاطی کردن کارهامه همسرم همیشه بهم میگه چنتا کلاس ثبت نام میکنی دور خودتا شلوغ میکنی بعد کلافه میشی حست بد میشه !!!راست میگه خب تمرکز روی هیچ کدوم ندارم فرکانسش میدونید چیه اینکه وقت نیست باید همه چیز یاد بگیرم عمرم داره بیهوده میگذره آقا اینو باید اساسی حلش کنم بد جور پاشنه آشیلمه
عصبانیت یکش بود الان خداروشکر خیلی بهتر شدم
بازخورد دیگه اینکه چرا غذاهاتو عجله ای درست میکنی!!!آره انگار هول دارم باید وقت بزارم براش این فرکانس ش چیه دوستان لطف میکنن راهنمایی کنند ممنونم
مورد دیگه اینکه چرا همش خودما مسول میدونم که باید از مالم ببخشم یا فکر میکنم اگه به کسی ندم آدم بدی هستم شوهرم بازخورد میده بهم که باید متعادل باشم در این مورد اگه هم عملی کمک نکنم خودما سرزنش میکنم و بعد حس بد و بعد …..
فکر میکنم خیلی از این موارد داشته باشم بازهم دوستای گلم ممنونم که پاسخ میدهید سپاسگزارم
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
این فایل های الگوهای تکرار شونده واقعا برای من درس هابی عالی داشت
واقعا حالم را خوب نگه داشته است
می دانم که هر چه است نتیجه افکار و باورهای خودم است
الگوهای تکرار شونده واقعا برای همیشه در حال تکرار و تکرار است
مثل همین کمبود پول
کم آوردن پول
نداشتن موجودی کافی و خال شدن حساب بانکی ام
دیر به حال خوب رسیدن
زود عصبانی شدن
از کوره در رفتن
حال خوب نداشتن
از جواب نه شنیدن بهم می ریزم
اکنون می فهمم که همه اینها بخاطر افکار خودم است و این افکار در ذهن من همیشه مانع از رسیدن من به موفقیت و حال خوب است
هر چه بیشتر روی خودم کار کنم
هر چه بیشتر بتوانم خودم را در حال خوب نگه دارم بی شک کمتر با این اتفاقات روبرو خواهم شد
الگوهای تکرار شونده همیشه در زندگی من بوده است ولی من دقت نمی کردم
ولی من به آنها اهمیت نمی دادم
من به آنها با دقت نگاه نمی کردم که بفهمم که همه اینها نتیجه افکار و باورهای خودم است
سخت پول به دست آوردن
نتوانستم درست خرج کردن
حال خوب نداشتن با پول
نتوانستن اینکه پول را برای مدتی پیش خودم نگه دارم بدون اینکه دست به آن نزنم و آنرا خرج نکنم
اینها همگی در زندگی من وجود داشته است اما به آن توجه نمی کردم
اما به آنها دقت نمی کردم
چون به آنها فکر نمی کردم و توجه نمی کردم
خدا را شکر که اکنون در مسیری هستم که می دانم همه اینها خلق خودم بوده است
همه اینها نتیجه فرکانس ها و باورهای خودم است
پس اکنون زمان بگذارم و روی خودم کار کنم و همیشه دنبال بهتر شدن خودم باشم
یاد بگیرم که همیشه فکر کنم
همیشه دنبال دلیل و چرایی کارهای خودم باشم
آنوقت است که من براحتی و آسانی می توانم دلیل تمام اتفاقات زندگی خودم را بفهمم
چون افکار و باورهای خودم را تغییر نداده ام همیشه این اتفاقات تکراری برای من رخ می دهد و آنقدر برایم رخ داده است که اکنون برایم عادی و روزمره شده است
بیشتر اوقات من به افراد بها می دهم و بعد آنها شروع به انتقاد کردن از من میکنند
جوری از من انتقاد می کنند انگار که من هیچ بلد نیستم
جوری از من انتقاد می کنند که انگار می خواهند به من درس بدهند
افراد در وهله اول با حس خوب با من روبرو می شوند ولی بعد شروع به سواستفاده کردن از من می کنند
همه اینها اکنون که به آنها فکر می کنم می بینم که دقیقا برایم عادی و تکرار شونده شده است
باید روی خودم و افکار و باورها و عملکرد خودم بیشتر و بیشتر کار کنم
تا بهتر بتوانم این الگوها و این رفتارها را کنار بگذارم
ممنونم استاد عزیز
سپاس از استاد عزیز بخاطر تهیه این فایل های ارزشمند
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
با سلام ووقت به خیر خدمت استاد گرامی و خانم شایسته گل و همه دوستان خوبم:
معمولا خیلی وقتها پیش میاد که افراد در برخورد با من ،به صورت کودکانه صحبت میکنن،چون من خودمم معمولا با همسر و خواهرشوهرم خیلی موقع ها به صورت بچه گانه حرف میزنیم و برام خیلی پیش میاد که از اقوام و ودوستان،بچه گانه باهام صحبت میکنن.در حالیکه شاید اون فرد به هیچ عنوان با کس دیگری این وجه شو نشون نده.
یعنی افرادی بودند کاملا جدی ،بر فرض مثال ،پدرشوهر خودم ،اما ایشون بیشتر موقعها با من کودکانه احوالپرسی میکنه.
واینکه همینطوری که یکی از دوستان اشاره کردند،منم در جمع فامیل که هر از چند گاهی دورهم جمع میشیم،اونها خیلی اشاره میکنن که مثلا مثل ستاره سهیل میمونی و اصلا کجا هستی و از این حرفها.
حالا در زمان مجردی هم ،به واسطه اینکه اولا اصلا بچه هم سن و سالم تو فامیل مادریم نبود و ثانیا اصلا محیطشون کاملا منفی بود،من به ندرت توی جمعشون میرفتم و از اونجا بود که بهم برچسب اینو زدن که تو اجتماعی نیستی و همیشه میخوای توی غارتنهایی خودت باشی.
حالا این در صورتی بود که من شرایط بالا رو داشتم و اینکه اصلا همسن من نبود و همیشه بحث منفی بود ،خوب عقل سلیم حکمش این بود که نروم.
ولی خداشاهده توی جمع دوستان مدرسه ام مخصوصا دوران راهنمایی ،اینقدر میگفتم و میخندیدیم که همه بهم میگفتن که تو هیچ وقت پیر نمیشی.و واقعا شاد شاد بودم.ولی در خانه و جمع اقوام کلا صدام در نمیومد.
در دوران متاهلی هم اوایل چون جمعشون غریبه بود برام ، خیلی راحت ارتباط برقرار میکردم ،اما همینکه یه ذره باهاشون آشنا شدم ،فهمیدم فقط پشت سرهم غیبت میکنن و دیگه نمتونم توی جمعشون باشم، ووقتی ازشون کناره گرفتم،همونهایی که دوران مجردیم برچسب غیر اجتماعی بودن رو بهم میزدند،وقتی این شرایط منو میدیدند،دوباره همون برچسبها را میزدند.
اوایل خیلی سعی داشتم به خانواده همسرم ثابت کنم که من دوست دارم ارتباطات داشته باشم،اما دیگه حاضر نیستم باهرکسی بچرخم،اما فهمیدم کارم بیهوده است و اصلا نیازی نیس،چیزی رو به کسی ثابت کنم.
فقط روی خودم باید کارکنم تا آدم بهتری بشم تا با آدمهای بالاتر ارتباط بگیرم.
درود به همه عزیزان دلم
من خیلی فکر کردم راجع به انتقاد هایی که به من میشه و به این جمعبندی رسیدم:
زمانی که یکسری از افراد دارن در مورد مسائل منفی صحبت میکنند، من خیلی جاها آگاهانه سعی میکنم که به هر طریق ممکنه یا یه سوال حافظهای بپرسم و یا اعراض کنم و اون مکان رو ترک کنم و یا حواسمو با یه چیزی پرت کنم که روی اون موضوع منفی تمرکز نکنم.
چون یقین دارم به هرچیزی که تمرکز کنم از جنس همون وارد زندگی من میشه و من دلم نمیخواد اون مسائل منفی وارد زندگیم بشن.
ولی خب بعضی اوقات این انتقاد رو از دیگران دریافت میکنم که بیشتر به حرفای منفی ما توجه کن و انقدر بی تفاوت نباش یا اینکه آنقدر نسبت به مسائل سیاسی و دردهای اجتماعی بی تفاوت و سنگدل نباش.
یا مثلا این انتقاد و معمولا از کسایی دریافت میکنم که آگاهانه دلم نمیخواد باهاشون ارتباط داشته باشم که تو چرا برای ما وقت نمیزاری و یا اینکه یه بخشی از تایمتو برای ما هم اختصاص بده و اینکه زندگی ارزششو نداره که این همه تمرکز کردی فقط روی کارت و از این جور حرف و حدیث.
خب بنظر من این انتقاد ها اصلا مهم نیستن. درسته که خیلی تو زندگیم تکرار میشن ولی منشأ اصلی این رفتارها، انتخاب آگاهانه خودم هست که اینجوری زندگی کنم و با افرادی که چیزی بهم اضافه نمیکنن ارتباط نداشته باشم و یا به حرفای منفی هیچ شخصی توجه نکنم و حتی اگه این افراد از دست من ناراحت بشن هم اصلا برام مهم نیست و نظرشون با کمال احترامی که در جهان خارجی بهشون میزارم، به اندازه پشیزی تو وجود خودم برام مهم نیست و کاری که فکر میکنم درسته و سبک زندگی که خودم عاشقش هستم و ازش لذت میبرم رو شبانه روز با ایمان هرچه تمامتر ادامه میدم و بنظرم خودم، دارم از لحظه لحظه های زندگیم لذت میبرم و سعی میکنم حتی یک ثانیش هم بیهوده حروم نکنم و عمر گرانم رو ارزان هدر ندم. بقیه هر نظر و انتقادی تو این زمینه ها داشته باشن اصلا اصلا برام مهم نیست و من کار خودمو که ایمان و اعتقاد قلبی بهش دارم رو انجام میدم.
راجع به انتقادهایی که به من میشه من خیلی فکر کردم.
بجز مواردی که بالا اشاره کردم و آگاهانه از طرف خودمه، هرچه فکر کردم انتقاد مشترک و سازنده ای که اشخاص زیادی تو این یکسال اخیر بهم گفته باشن خداروشکر تو زندگیم وجود نداره
استاد عزیزم، مریم نازنین، دوستان هم فرکانسی ام سلااااام.
باز خدا رو سپاس از شنیدن این فایل، مخصوصا قسمت اول فایل که هر چی بشنویم کم است. آنقدر گوش میدهم تا بشه تمام وجودم.
استاد عزیز در مورد سوالی که فرمودین:
چه الگوهای تکرار شونده ای در بازخوردهایی که افراد از رفتار و عملکرد تان به شما می دهند، می توانید پیدا کنید؟
استاد عزیز، من هنوز مورد خاصی که افراد متفاوت و در موضوع تکراری بهم یادآوری کنند را پیدا نکرده ام. مواردی مثل پر حرفی را خودم در خودم میبینم و خودم بیشتر به خودم هی گوشزد میکنم. چون ضربه های در زندگی ام از این موضوع خورده ام، اما تا به الان کسی بهم گوشزد نکرده. ولی شده که تنها یک بار فردی موردی را بهم گوشزد کرده باشه و بعد من هم بابت اون انتقاد، یه لحظه بهم ریخته ام و بعد در خلوت خودم، با خودم فکر کرده ام و پی برده ام که این مسیله یک ضعف اخلاقی است در من و من باید حلش کنم.
ولی استاد خدا رو شکر با یادگیری قوانین از شما و تلاش به عمل کردن به اموزها، خیلی ها بهم میگن که مثلاً شیما همیشه لبخند رو لباشه یا اینکه میگن شیما خودش به فکر خودش است و مثلاً سعی میکنه تغذیه سالم و ورزش را در زندگی اش داشته باشه. یعنی معروف هستم به اینکه شیما اصلا منتظر کسی نمیمونه که باهاش ورزش کنه یا تفریح بره. خودش خود مختار همه کار میکنه.
یا اینکه شیما یه روز سر کار نیاد، اینجا سوت و کور است و شیطون ما شیما هست.
خلاصه اینکه فعلا به ذهنم موارد انتقادهای تکرار شونده از افراد متفاوت یادآوری نمیشه. شاید با خواندن کامنت های دوستان، مواردی یادم بیاد.
ممنون از این دوره خودشناسی که برامون تهیه کرده این.
سپاااااس
در پناه خدای مهربونم ها
شیما
سلام به استاد عزیزم
چه بازخوردهایی اغلب از افراد میگیری؟
راستش خیلی دوست داشتم بازخورد منفی پیدا کنم و اینجا بنویسم (شکلک خنده) ولی هر چی فکر میکنم خداروشکر اینقدر حواسم به اخلاق و رفتارم با بقیه هست و اینقدر روی خودم تا الان کار کردم که همش بازخورد مثبت میگیرم از همه.
جوری که از زبان چندین نفر و بارها شنیدم که بهم میگن انرژیت خیلی خوبه و حس خوبی ازت میگیرم.
به لطف کنترل ذهن و تمرکز بر نکات مثبت
و تنها بازخورد منفی که گاهی وقتا میگیرم واونم از سمت خانواده ام هست که بهم میگن خیلی لجباز و یکدنده ای، یا اینکه حرف حرف خودته همیشه و هر کاری بخوای میکنی وکاری به بقیه نداری
و چون این صحبتها رو زمانی میشنوم که دارم به سبک خودم زندگی میکنم و کارهایی انجام میدم که به مذاق خانواده ام خوش نمیاد به همین دلیل این بازخورد هم گذاشتم پای اینکه اونها نمیدونن من تو چه مسیری هستم و دنبال افسانه شخصی خودم و علایقم هستم که چون الان برام حرف اطرافیان مهم نیست دارم اونا رو انجام میدم.
و من این بازخورد رو فقط در سطح نزدیکترین افرادم داشتم
که این مورد هم چون در بلند مدت موفقیتهای منو تو زمینه های مختلف دیدن خیلی کمرنگتر شده این بازخوردهاشون و یه جورایی به این نتیجه رسیدن که من سفت تر از این حرفام و تو مسیرم ثابت قدم هستم.
به همین خاطر که در سطح بالاتر از خانواده این بازخورد رو نداشتم نمیتونم جزو الگوهایی تکرار شونده حساب کنم.
و در کل من خیلی نسبت به خودم سخت گیرم در روابط
و چون نمیخوام آرامشم بهم بریزه و قانون کارما و کاینات رو میدونم و اینکه انرژی روابط به خودم برمیگرده با همه از در صلح و عشق و انرژی مثبت رفتار میکنم و جز بازخورد مثبت چیزی نمیبینم.
و چه نعمت بزرگیه این هاله انرژی مثبت که همیشه اطرافمه و برقش همه رو میگیره
خدایا شکرت الان یهو به خودم اومدم که چقدر این نعمت بزرگ رو دست کم گرفتم. خدایا بینهایت سپاسگذارم.
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشاینده مهربان
وباسلام ودرود خدمت استادعباسمنش عزیز وخانم شایسته نازنین وهمه دوستان همسفردراین سفرتوحیدی
امیدوارم که حال دلتون عالییییی عالیییییی باشه
سوال: چه الگوهای تکرار شونده ای در بازخوردهایی که افراد از رفتار و عملکرد تان به شما می دهند، می توانید پیدا کنید؟
استادعزیز درپاسخ به سوال مطرح شده باید خدمتتون عرض کنم که بعدازقرارگرفتن دراین مسیرزیبا یعنی ازسال98 که خدادوستم داشت ومنو به این مسیرزیبا والهی هدایت کردو دارم روی خودم کارمیکنم وازاموزههای جنابعالی بهرمندشده ام وبه اندازه درکم ازقوانین نتایج خوبی دراکثرحوزه ها داشتم
اماالگوهای تکرارشونده ای هم دارم که مهمترین آن که باعث شده بازخورد دیگران روبه دنبال داشته باشه وهمیشه همسرعزیزم که باهم دراین مسیرهستیم واکنش نشون داده ودقیقا هم همیشه پاسخش هم تکراری است بدین شرح است
_ الگوی تکرارشونده دراین چندسال که برام اتفاق افتاده وتکرارمیشود این است که هرچندوقت یکباربه بهانه های مختلف وواهی ساعاتی کنترل ذهنم روازدست میدم وبه شدت عصبانی وبرافروخته میشم تاجایی که بعضی مواقع باگریه کردن به ارامش میرسم واحساس سبکی میکنم وریشه تکراراین الگو نیز ازدید خودم این است که آنطور که باید سپاسگزارنعمتهایم باشم متاسفانه نیستم وهرازگاهی نجواهای شیطان سراغم میاد که آقا توباید خیلی بهترازاین باشی بایدفلان خانه راداشته باشید بایدفلان ماشین خارجی روداشته باشید باید فلان مسافرت راداشته باشید واین درحالی است که من درحال حاضر به لطف الله مهربان ازنظرسرمایه ودارایی وضعیت مطلوبی دارم ازجمله دوواحد خونه دودستگاه ماشین (ایرانی) یه ملک باموقعیت عالی خانواده بسیارخوب همسری فوق العاده فرزندانی نازنین ازهمه مهمتر تن سالمی که خدا به من وخانواده ام داده اما بازهم باوجود این همه نعمت خواسته های درمن شکل میگره که توجیهم این است که بایدزندگی باکیفیت تری داشته باشم وفکرمیکنم دارم قدری عجله میکنم وبدون طی کردن تکامل دنبال خواسته های جدید وبیشتری هستم وهرزمان که من دچار این الگوی تکراری میشوم وباهمسرم راجع به آن صحبت میکنیم جالبه که پاسخ همسرم هم تکراری آست وایشون معتقداست که من ناسپاسی میکنم واززندگی ام لذت نمیبرم که قطعا حق باایشان است ومن باید خیلی بیشترروی کنترل ذهنم کارکنم و تبدیل به .بنده سپاسگزارواقعی خداواند شوم
خدایاازت درخواست دارم که قدرت سپاسگزاری بیشتری به من عطاکن
امین یارب العالمین
اما خبرخوب این است که خوشبختانه فاصله تکرار این الگوی تکرارشونده و ناخوشایند زیادشده وامیدوارم که دیگه برام تکرارنشود
عاشقتونم ودوستتون دارم خیلی زیاد
همیشه درپناه خداوندمنان شادسلامت وپیروزباشید
خداحافظ ونگهدارمون باد
سلام وقت دوستان عزیز بخیر
صحبت های امروز استاد را گوش کردم و چند جلسه قبل را هم گوش کردم علیرغم اینکه نمی خواستم کامنت بگذارم اما حس درونی گفت بنویس شاید مشکل دیگران هم باشد و شاید دوستی از دوستان به عنوان دست پروردگار جواب های هدایت کننده به تو و امثال تو بدهد.
در مورد ازدواج به شدت الگوی تکرار شونده دارم هر خواستگاری دارم بعضی وقت ها جلسه اول که با اقا صحبت می کنم به قدری علاقه نشان می دهد که کم مانده پیشنهاد عقد را بدهد اما همین که از هم جدا می شویم تمام .و جالب این است که اکثر خواستگاران به لحاظ عاطفی بسیار اسیب دیده و توجه طلب بودند. همیشه فکر می کردم این از بدشانسی من است یا من لایق فردی بهتر از این نیستم چون خانواده معمولی دارم، پدر و مادر زرنگی ندارم، خیلی زیبایی خاصی ندارم، بالای شهر زندگی نمی کنیم و و … علیرغم این که شغل و موقعیت اجتماعی خوبی دارم.
اما صحبت های چند جلسه اخیر استاد در مورد الگوهای تکرار شونده باعث شد به شدت انگشت اشاره را به سمت خودم ببرم و ببینم چه چیزهایی در ذهن من هست که باعث شده سالها همین مساله را داشته باشم.
انچه فهمیدم این بود که همیشه به شوخی در دوران دانش اموزی و دانشجویی می گفتیم شانس که نداریم حالا یک ادم … خواستگاری ما می اید ، اخرش هم حاضر نمی شود با ما ازدواج کند.
یا باور دیگر این که مثلا اگر پسری با وضع مالی و موقعیت اجتماعی ویژه می امد پیش خودم میگفتم این که معلومه نمی شود چون او خیلی از من و خانواده ام سرتر هست و .. واقعا نمی شد،
(چون طبق قانون انتظار ،انتظار نشدن را داشتم پس نمی شد)
و همیشه از بچگی پدرم می گفت ما که شانس نداریم راجع به هیچی ، ما ملک خریدیم گران بود موقع فروش ارزان شد و …چقدر جملات استاد من را یاد تمام جملات پدرم انداخت که از کودکی شنیده ایم، در کودکی کمتر حاضر بودم باور کنم اما وقتی بزرگ شدم از بس در خانه ی ما این نتایج تایید شدند بد شانسی و …ما هم نتیجه گرفتیم پس همه همین طورند و جالبه که راجع به همه ی دوست ها و اطرافیان ما هم صدق می کرد غافل از این که چون هم مدار بودیم و دنیا را از همین دریچه نگاه می کردیم.، پس نتایج هم یکسان بود. و هر کسی از هم کلاسی ها یا اطرافیان غیر از این اتفاق برایشان رقم می خورد می گفتیم شانس دارند و استثنا بوده و …
الان که به موضوعات گذشته فکر می کنم می بینم نه ان دوستانی که به نظر من شانس داشتند زیباتر از من بودند نه با هوشتر ، نه ثروتمند تر و نه هیچ، فقط برای خود واقعی شان احترام واقعی قایل بودند و ما فقط پرستیژ احترام را حفظ کرده بودم .
البته چند وقتی است که روی باور های خودم کم کم کار می کنم اتفاقا این اواخر خواستگاری داشتم که به شدت اسیب روحی داشت و واقعا در یک کلام داغون بود، تنها کاری که توانستم انجام بدهم ، حفظ ارامش خودم بود و من هیچ جوابی به ایشان ندادم خدا را شکر خودش استخاره گرفت بد امد و خداحافظی کرد، اینجا بود یاد جمله ی استاد در قانون افرینش افتادم که قرار نیست کار فیزیکی خاصی انجام دهیم اگر در مدار درست قرار گرفته باشی ان فرد خود بخود از زندگی شما حذف می شود. خدا را شکر این یکی را کم کم دارم کار می کنم و موفق می شوم و این نشانه را تایید کردم تا رشد بیشتر در مدارهای بالاتر را تجربه کنم.
شاد و سلامت باشید