چگونه ذهنمان ما را فریب می دهد - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/07/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-07-18 07:31:352024-07-18 07:33:31چگونه ذهنمان ما را فریب می دهدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای سمیع و بصیر خدای هدایتگرم که هر لحظه منو هدایت میکند به مسیری که من با افکار و باورهام میسازم خدایا منو هدایت کن به مسیری که بتونم شخصیتمو تغییر بدهم هر روز افکار و باور درست بسازم تا از این طریق به خواسته هام برسم خدایا من هر چه که دارم همه از آن توست خدایا من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
سلام به دو فرشته زیبا استاد عباس منش و مریم خانم عزیزم
سلام به دوستان همدارم و بهشتیم در این بهشت زیبا
وقتی به تمیزی هر وسیله ات توجه کنی و مرتب نگهش داری و سپاسگزاری کنی جهان هم فراوانی رو وارد زندگیت میکنه
مریم جان من از شما یاد گرفتم قدر وسایل رو بدونم ناشکری نکنم بجاش شکر بجا بیارم
من از سریال زندگی در بهشت یاد گرفتم شکر گزاری به زبون نیست
شکرگزاری باید با احساس خوبه درونی باشه
در هر دو سریال خیلی دیدم استاد و مریم جان از داشتن هر چیز کوچکی شکر میگوین و خداوند همپاداش این شکر گزاری رو بهشون داده
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمتت از کف برد
وقتی من شکر میکنم که امروز خداوند به من فرصت زندگی کردن داده پس عملا هواسم باشه سر هر چیز کوچیک ناراحت نشم ارزش برای خودم قائل بشم احساسمو خوب نگه دارم و فقط زیبایبها رو تحسین کنم کنترل ذهن داشته باشم
خدایا من شکر گزارت هستم که به خواسته هام دارم میرسم
خدایا من شکرگذارت هستم که با شناخت قدرت و عظمت تو زندگیم روانتر و آرامشم بیشتر شده
خدایا شکرت که عضو سایت هستم و هر روز میام و هدایتم میکنی به مسیر درست و ایده تازه
خدایا شکرت که با ایمان زیاد کارهامو به تو میسپارم و از تو میخواهم برام به راحتی و آسانی انجام دهی
خدایا شکرت سپاسگزارتم
استاد من سخت و متعهدانه با آموزشهای شما و به لطف خداوند جلو میرم تا رشد و پیشرفت کنم
و سعی دارم هر روز روی بهبود شخصیتم کار کنم تا موفق بشوم
یاد گرفتم خواسته ای اگه دارم از خداوند خواستم بهش بگم و ایمان داشته باشم که برآورده میشود و بعد رها میکنم و احساسمو خوب نگه میدارم و از مسیر لذت میبرم و میبینم خواسته ام بر آورده شده و اونموقع ست که با اشک شوق سر به سجده میگذارم
خدایا شکرت که کنارمی
خدایا دستمو بگیر امروز
خدایا از هر خیری که از تو به من برسه من فقیرم من نیازمندم
خدایا شکرت سپاسگزارتم
استاد و مریم جان به خداوند یکتا میسپارم تون
سپاسگزاری های مربوط به نعمت برق
سلام استاد عزیزم
سلام خانم شایسته
سلام دوستان فهمیده من در این سایت الهی
من به ذهنم آمد که این دفعه هم بیایم و مثل گذشته، به سراغ یکی دیگر از بی شمار نعمتهای خدا بروم و آن «برق» است
مسلماً برق یکی از نعمتهای بسیار بزرگی است که ما در زندگی روزمره خود بسیار به آن وابسته هستیم و اتفاقاً همین موضوع، اهمیت آن را بیشتر میکند و در نتیجه شکر کردن این نعمت هم لازم تر مینماید
تقدیم به شما:
======================================
1. خدایا شکرت بابت نعمت برق
2. خدایا شکرت بابت تمام کارکردها و فواید برق
3. خدایا شکرت که میگویند امروزه برق، پرمصرف ترین نوع انرژی در جهان است . و این انرژی به راحتی و آسانی و با هزینهای معقول در دسترس ما قرار دارد
4ن خدایا شکرت بابت انواع لامپ ها ، که شب های ما را روشن و رنگارنگ و نورانی و زیبا میکند
5. خدایا شکرت بابت لامپ های ال ئی دی
6. خدایا شکرت بابت مهتابی ها
7. خدایا شکرت بابت لامپ های افتابی و مهتابی
8. خدایا شکرت بابت لامپ های رشته ای
9. خدایا شکرت بابت لامپ های نئون
10. خدایا شکرت بابت تابلوهای برقی مغازه ها که در شب چقدر چهره شهر را قشنگ و رنگارنگ میکند
11. خدایا شکرت بابت تمام ابزار و وسایل زندگی روزمره ما که با برق کار میکند
از جمله اینها:
• کامپیوتر
• مودم
• شارژر موبایل
• یخچال
• فریزر
• ماشین لباس شویی
• ماشین ظرفشویی
• دستگاه آب شیرین کن
• پلوپز
• غذاساز
• مخلوط کن
• تهویه
• آیفون درب منزل
• سشوار
• تلویزیون
• اطو
• کولر آبی
• کولر گازی
• پنکه
• ماشین اصلاح
• جاروبرقی
• پکیج
• چرخ گوشت
• اجاق گاز
• هود آشپزخانه
• پمپ آب
• آسانسور
• کرکره برقی
• تلفن
• مته برقی
• مایکروویو
• چای ساز
• چراغ های راهنمایی و رانندگی
• سیستمهای گرمایشی و سرمایشی
• چاپگر
• مانیتور کامپیوتر
• مایکروفر
• بالابر برقی
• دریل
• چکش برقی
• دستگاه جوش
• اره برقی
• کارواش
• دستگاه فرز
• ماساژور
• اتوی مو
• آبمیوه گیری
• همزن برقی
• سه راهی یا همان رابط سیم برق
• یخچال های صنعتی
• سردخانه ها
12. خدایا شکرت که نعمت برق زندگی ما انسانها در کره زمین را چقدر بهتر و لذت بخش تر کرده
13. خدایا شکرت که برق به وفور در اختیار ماست
14. خدایا شکرت بابت کارکردهای برق در خانهها، ادارات، مراکز خرید، مدارس، کارخانجات، کارگاه های صنعتی، سوپرمارکت ها
15. خدایا شکرت که برق پیشرفت فناوری را تسهیل میکند
16. خدایا شکرت که برق باعث افزایش بسیار زیاد کیفیت زندگی ما شده
17. خدایا شکرت که برق سطح رفاه جوامع را بسیار ارتقاء داده است
18. خدایا شکرت بابت کاربرد برق در صنایع و مشاغل مختلف
19. خدایا شکرت بابت نعمت بزرگ روشنایی اماکن و معابر در شب ، که واقعاً نباید فراموشش کرد
======================================
20. خدایا شکرت بابت مهندسی برق
21. خدایا شکرت بابت تمام خدمات مهندسان برق
22. خدایا شکرت بابت چهار گرایش اصلی مهندسی برق: قدرت – مخابرات – الکترونیک – کنترل
23. خدایا شکرت بابت ادیسون و تمام اختراعات و اکتشافات او
24. خدایا شکرت بابت تمام دانشمندانی که باعث پیشرفت صنعت برق شدهاند
25. خدایا شکرت بابت برق صنعتی – یعنی کاربرد برق در صنعت
26. خدایا شکرت بابت برق آبی – برق تولید شده از نیروگاه های آبی
27. خدایا شکرت بابت نیروگاه های تولید برق
28. خدایا شکرت بابت تمام نیروگاه های ایران از جمله : نیروگاه گتوند – سلطانیه زنجان – سیکل ترکیبی آبادان – خرم آباد – نیروگاه قلیان سنندج – نیروگاه سمنان رودشور – غرب کارون – سردشت – سلیمی نکا – شهید رجایی – سیکل ترکیبی خرم آباد – سیکل ترکیبی دماوند – نیروگاه شهدای پاکدشت – نیروگاه منتظر قائم – نیروگاه خرمشهر ….
29. خدایا شکرت بابت نیروگاه سیکل ترکیبی قم
30. خدایا شکرت بابت شرکت توزیع برق استان قم
31. خدایا شکرت بابت وزارت نیرو که یکی از چهار وظیفه اصلی آن عبارت است از تولید، انتقال و توزیع برق در سراسر کشور
32. خدایا شکرت بابت شرکت تخصصی توانیر
======================================
33. خدایا شکرت بابت کاربرد برق در حمل و نقل
34. خدایا شکرت بابت تمام قطعات و سیستمهای الکتریکی خودرو
35. خدایا شکرت بابت اتوبوس های برقی
36. خدایا شکرت بابت مترو
37. خدایا شکرت بابت هواپیماها
38. خدایا شکرت بابت ماهواره ها
39. خدایا شکرت بابت سیستمهای ناوبری هواپیماها و کشتی ها
40. خدایا شکرت بابت کاربرد برق در حمل و نقل عمومی
41. خدایا شکرت بابت بابت پمپ آب ساختمان که با برق کار میکند و آب پرفشار لذت بخش را به راحتی در طبقه ما، در اختیارمان قرار میدهد
42. خدایا شکرت بابت تک تک بخشهای برقی پمپ آب از قبیل الکتروموتور، دیفیوز – کلید اتوماتیک – کنتاکتور
43. خدایا شکرت که چند روز پیش نیروهای شرکت برق، کابل های برق کوچه را تعویض و نو کردند
44. خدایا شکرت بابت تک تک لامپ هایی که در منزل داریم
45. خدایا شکرت بابت تمام اجزاء این کولر آبی عالی ما شامل موتور، پمپ آب، جعبه تقسیم برق، سیمکشی های آن ، خازن ، کلید کولر
46. خدایا شکرت بابت یخچال و تمام بخشهای الکتریکی آن از قبیل کمپرسور، موتور یخچال، ترموستات، سیم پیچی های یخچال، رله استارت، نمایشگر دیجیتال روی درب یخچال، رله اورلود، فن، سنسورها، تایمر، برد الکترونیکی یا مغز یخچال
======================================
47. خدایا شکرت بابت قطعات برقی کامپیوتر مثل مادربورد، فن، سی پی یو، باتری پشتیبان، پاور یا منبع تغذیه، رم، هارد
48. خدایا شکرت بابت تک تک چیزهایی که دست به دست هم میدهند تا ما به راحتی و با لذت برق داشته باشیم و از آن به دلخواه خودمان استفاده کنیم مثل نیروگاه های برق، پستهای توزیع برق در نزدیکی شهرها، خطوط انتقال انرژی، شبکههای انتقال و توزیع برق، خطوط انتقال هوایی، ترانسفورماتورها، شرکتهای سازنده تجهیزات برق، شرکتهای سازنده کنتور برق ….
49. خدایا شکرت بابت کابل های برق که هزاران نوع است و هر کدام میتواند کاربردها و عملکردهای مختلفی داشته باشد
50. خدایا شکرت بابت فیوز و انواع آن
51. خدایا شکرت بابت جعبه تقسیم
52. خدایا شکرت بابت ابزار و یراق آلات انتقال و توزیع برق
حرف از ابزار و یراق شد . یاد ویدئوهای باحال جناب رضا عطارمنش در سایت افتادم. اگر داری این متن رو می خوانی سلام مرا پذیرا باش بِرارُم :)))
======================================
53. خدایا شکرت بابت دستگاه تهویه که بوهای نامطبوع را از محیط خارج میکند
54. خدایا شکرت که با زدن یک کلید ، کاری انجام میدهم مثلاً چراغ را روشن میکنم و از روشنایی آن بهره می برم – یا کامپیوتر را روشن میکنم و به دریایی از اطلاعات و مخصوصاً به سایت استاد متصل میشوم و از این آگاهی ها استفاده میکنم – یا وسایل برقی رو به خدمت میگیرم
55. خدایا شکرت که با زدن یک کلید، کولر گازی ما به کار می افتد و از خنکای مطبوع آن در این هوای گرم چه لذت ها می برم
خدایا یادم نرود که برق چه مسیر طولانی و مهندسی شده ای پیموده تا به من برسه و همین نعمت بزرگ، هزاران و صدها سال آرزوی بشر بوده و شاید حتی نمی توانستند آن را تصور کنند ولی امروزه خیلی راحت و ساده و بدون این که نیاز باشد کار خاصی انجام بدهم یا تخصص و مهندسی خاصی بلد باشم، با هزینه کاملاً معقول در دسترس و در کنترل من است
خدایا مرا شکرگزار این نعمت عظیم قرار بده
======================================
56. خدایا شکرت بابت برق خورشیدی: فرایند تبدیل نور خورشید به برق
57. خدایا شکرت بابت پنل های خورشیدی
58. خدایا شکرت بابت سلولهای خورشیدی
59. خدایا شکرت که بنا به گفتی ویکیپدیا: انرژی که از طریق خورشید به زمین میرسد، ده هزار برابر بیشتر از انرژی مورد نیاز است
60. خدایا شکرت بابت انواع برق: متناوب – مستقیم – پالسی مستقیم
61. خدایا شکرت بابت منابع تولید برق شامل خورشید – باد – آب – سوخت و انرژی هستهای
62. خدایا شکرت بابت مهندسی برق
63. خدایا شکرت بابت تمام مهندسان برق که زندگی را برای ما راحت تر و لذت بخش تر میکنند
64. خدایا شکرت بابت گرایش های اصلی مهندسی برق شامل مهندسی قدرت – مهندسی مخابرات – مهندسی الکترونیک – مهندسی کنترل
======================================
65. خدایا شکرت بابت تمام سیستمها، تجهیزات و متخصصان فعال در حوزه تولید برق
66. خدایا شکرت بابت تمام سیستمها، تجهیزات و مخصصان فعال در حوزه توزیع برق
67. خدایا شکرت بابت تمام سیستمها، تجهیزات و متخصصان فعال در حوزه انتقال برق
68. خدایا شکرت بابت پستهای برق در شهر که شاید ما خیلی ساده و بی اعتنا از کنار آنها می گذریم، در حالی که نقش مهمی در رساندن برق به خانههای ما دارد
69. خدایا شکرت بابت انواع پست برق شامل پست انتقال – پست توزیع – پست جمع کننده و ایستگاه های سوئیچ
70. خدایا شکرت بابت دو زیرشاخه مهندسی برق: برق قوی (قدرت) و برق ضعیف (الکترونیک)
71. خدایا شکرت بابت مهندسی مخابرات : یکی از گرایش ها و زیرشاخههای مهندسی برق
72. خدایا شکرت بابت رشته مهندسی الکترونیک ، و زیرشاخههای متعدد آن
73. خدایا شکرت بابت انجمن مهندسان برق و الکترونیک آمریکا IEEE و تمام خدمات آن
74. خدایا شکرت بابت صنعت نیم رسانا
75. خدایا شکرت بابت صنعت تولید لوازم الکترونیکی مصرفی
76. خدایا شکرت بابت مهندسی کنترل : یکی از گرایش های مهندسی برق
77. خدایا شکرت بابت مهندسی ابزار دقیق : یکی از زیرشاخههای مهندسی کنترل
78. خدایا شکرت بابت سنسورها و کاربرد آنها در زندگی روزمره
79. خدایا شکرت بابت رشته مهندسی صدا
80. خدایا شکرت بابت رشته الکترونیک دیجیتال
81. خدایا شکرت بابت رشته نانو الکترونیک
82. خدایا شکرت بابت علم تولید و طراحی و ساخت تراشه ها
83. خدایا شکرت بابت علم طراحی و ساخت خازن ها
84. خدایا شکرت بابت علم طراحی و تولید ریزپردازنده ها
======================================
85. خدایا شکرت بابت تابلوهای توزیع برق
86. خدایا شکرت بابت قطع کننده های مدار که نوعلی کلید خودکار است برای محافظت در مقابل خطرات نوسان برق
87. خدایا شکرت بابت کُنتاکتورها : یک کلید کنترل شونده برای کلیدزنی یک مدار
88. خدایا شکرت بابت سه بخش اصلی یک کنتاکتور : تیغه – بوبین – محفظه عایقی
89. خدایا شکرت بابت رِلِه : نوعی کلید الکتریکی سریع
90. خدایا شکرت بابت کنتور برق : وسیله ای برای اندازهگیری انرژی برق
91. خدایا شکرت بابت انواع کنتورهای برق : خانگی – تکفاز – سه فاز
92. خدایا شکرت بابت انواع کنتورهای برق صنعتی : راکتیو – دو تعرفه
93. خدایا شکرت بابت نعمت پریدن فیوز ، که نشان از اتصالی در سیم کشی یا خرابی دستگاههای برقی دارد و به این ترتیب از مدارها محافظت میکند. خودم چند بار در این زمینه دسته گل به آب داده ام :)))
======================================
94. خدایا شکرت بابت ترانسفورماتورها : وسیله ای برای انتقال برق
95. خدایا شکرت بابت انواع ترانسفورماتورها . از جمله هسته ی هوایی – ترانس ولتاژ – ترانس جریان و …
96و خدایا شکرت بابت پست برق : ایستگاهی است که بخشی از سیستم تولید، انتقال و توزیع برق محسوب میشود
97. خدایا شکرت بابت انواع پست برق : پست انتقال – پست توزیع – پست جمع کننده – ایستگاه های سوئیچ – پست مبدل
98. خدایا شکرت بابت دستگاههای منبع تغذیه . مثل منبع تغذیه کامپیوتر و لپتاپ
99. خدایا شکرت بابت انواع سیم برق . که امروزه زندگی بدون آن قابل تصور نیست
100. خدایا شکرت بابت انواع گوناگون کابل برق از جمله کابل فشار قوی – کابل فشار متوسط – کابل فشار ضعیف – کابل ساختمانی و …….
101. خدایا شکرت بابت انواع سیم برق : سیم مفتول – سیم نیمه افشان – سیم افشان
نکته: من قبلاً فکر میکردم سیم برق و کابل برق یک چیز هستند ولی الان متوجه شدم که اینها دو چیز متفاوت هستند
102. خدایا شکرت بابت دستگاههای تنظیم کننده ولتاژ
103. خدایا شکرت بابت نعمت باتری : وسیله ای برای تامین انرژی دستگاههای الکتریکی مثل موبایل – دوربین – ماشین حساب – برخی اسباب بازی ها – چراغ قوه – لپتاپ – ساعت – کنترل تلویزیون – ساعت مچی – سمعک ….
104. خدایا شکرت بابت انواع باتری ها از جمله قلمی – نیم قلمی – کتابی – دکمه ای ……
======================================
105. خدایا شکرت بابت روشهای ذخیره انرژی شبکه از جمله احداث سد و نیروگاهها و ساخت باتریها
106. خدایا شکرت بابت تکنیکهای مورد استفاده برای متعادل سازی بار در نیروگاه های برق
107. خدایا شکرت بابت نیروگاه برق تابع بار
108. خدایا شکرت بابت نیروگاه بار پایه
109. خدایا شکرت بابت نیروگاه های قله ای
110. خدایا شکرت بابت نیروگاه تلمبه ذخیره ای
111. خدایا شکرت بابت هیدروالکتریسیته : برق تولید شده از نیروگاه آبی
112. خدایا شکرت بابت نیروگاه های آبی
113. خدایا شکرت بابت دانش و تکنیک ها و عوامل احداث نیروگاه های برق آبی
114. خدایا شکرت بابت نیروگاه های برق آبی ایران از جمله کارون، کرخه، سیاه بیشه
115. خدایا شکرت بابت الکتریسیته زمین گرمایی : نوعی روش تولید برق
116. خدایا شکرت بابت شارژر باتری : وسیله ای برای تزریق انرژی به باتری های قابل شارژ
117. خدایا شکرت بابت انواع شارژرهای باتری : ساده – سریع – قطره ای – زمان دار – هوشمند – پالسی – القایی و غیره
118. خدایا شکرت بابت باتری های قابل شارژ
119. خدایا شکرت بابت نعمت شارژر موبایل . اگر این وسیله به ظاهر ساده نبود ما چطور می توانستیم به این سادگی و راحتی از موبایل مان استفاده کنیم؟
120. خدایا شکرت بابت پاور بانک : یکی دیگر از گزینه های شارژ موبایل
======================================
121. خدایا شکرت بابت تکنولوژی فست شارژ ، که امروزه در اکثر گوشیهای هوشمند هست
122. خدایا شکرت بابت انواع شارژرهای موبایل : تایپ سی ، میکرو یو اس بی ، لایتینگ ، سوزنی
123. خدایا شکرت که با کابل شارژر میتوانم کامپیوتر را به موبایل وصل کنم و اطلاعات رو منتقل کنم و فایلهای استاد رو به راحتی روی موبایلم تماشا کنم
124. خدایا شکرت بابت الکترونیک : دانشی است شامل فیزیک، مهندسی، فناوری و کاربردهایی که با جریان و کنترل الکترون ها سروکار دارد
125. خدایا شکرت که الکترونیک تاثیر عمده ای در پیشرفت جامعه مدرن داشته است
126. خدایا شکرت بابت کاربردهای گسترده الکترونیک
127. خدایا شکرت بابت نیمه رساناها
128. خدایا شکرت بابت انواع و خواص نیمه رساناها
129. خدایا شکرت بابت نقش اساسی نیمه رساناها در دنیای امروز و استفاده از آنها در موبایل، تبلت، کامپیوتر و ……..
130. خدایا شکرت بابت مدارهای الکترونیکی
131. خدایا شکرت بابت میکروالکترونیک
132. خدایا شکرت بابت دانش نانوالکترونیک
======================================
133. خداوندا سپاسگزار توام بابت تمام دانشمندانی که قدم به قدم با تحقیقات و آزمایش های خود، برق را به صورت امروزی درآوردند تا ما به راحتی از آن استفاده کنیم. مثل بنجامین فرانکلین – مایکل فارادی – گراهام بل – ادیسون – نیکولا تسلا – انیشتین و………….
134. خداوندا سپاسگزار توام بابت مفاهیمی که امروزه در صنعت برق وجود دارد و ما از آنها استفاده میکنیم. مثل بار الکتریکی ، جریان الکتریکی ، میدان الکتریکی ، پتانسیل الکتریکی ، الکتروشیمی ، مدارهای الکتریکی ، توان الکتریکی ، الکترونیک ……………
135. خداوندا سپاسگزار توام بابت دانش الکتروشیمی و کاربردهای آن
136. خدایا شکرت بابت الکترونیک : دانش بررسی حرکت الکترون ها از داخل مواد مختلف مثل رساناها
137. خداوندا سپاسگزار توام بابت نعمت مدارهای الکترنیکی و سه مدل آن : آنالوگ – دیجیتال – ترکیبی
138. خداوندا سپاسگزار توام بابت تمام قطعات الکترونیکی که امروزه در وسایل مختلف به کار میرود . مثل مقاومت ها – خازن ها – دیودها – ترانزیستورها – آی سی ها – پتانسومترها – ال ای دی ها – سوئیچ ها – باتری ها و …………
139. خداوندا سپاسگزار توام بابت مقاومت که کار آن کم کردن جریان الکتریکی است
140. خداوندا سپاسگزار توام بابت انواع مقاومت : مقدار ثابت و مقدار متغیر
141. خداوندا سپاسگزار توام بابت خازن که میتواند بار الکتریکی را در خود ذخیره کند
142. خداوندا سپاسگزار توام بابت کاربردهای وسیع خازن ها
143. خداوندا سپاسگزار توام بابت انواع خازن ها : ثابت – نصب سطحی – متغیر
144. خداوندا سپاسگزار توام بابت روشهای به هم بستن خازن ها در مدار : موازی و متوالی
145. خداوندا سپاسگزار توام بابت منبع تغذیه خازنی
146. خداوندا سپاسگزار توام بابت دیود Diode و کاربردهای آن
147. خداوندا سپاسگزار توام بابت پنج مدل دیود : زِنِر – خازنی – تونلی – نورگسیل – نوری
148. خدایا شکرت بابت ال ئی دی LED
149. خدایا شکرت بابت OLED
150. خدایا شکرت بابت AMOLED
151. خدایا شکرت بابت نیم رساناها: عنصری که رسانایی الکتریکی آن چیزی بین رسانا و عایق باشد . مانند سیلیسیوم و ژرمانیوم
152. خدایا شکرت بابت پروتون ها با بار مثبت و الکترون ها با بار منفی
153. خدایا شکرت بابت پدیده زیبای شفق قطبی که عمدتاً توسط الکترون ها به وجود میآید
من در مورد برق دیگه چیز خاصی به ذهنم نمی رسد.
اگر دوستان عزیزم مطلبی میتوانند اضافه کنند بسم الله
در پناه حق باشید
سلام
مثال خودم در رابطه با موضوع فایل اینکه خوب من خونمون پارکینگ ندارم تا ماشینم بزارم اما خدارو شکر سر کوچمون جا برای پارک ماشین فراونه
خوب بعضی موقع که میرم بیرون و میام خونه همسرم میگه سویچو آوردی یا مثلا قفل کردی از این جور صحبتها و اونجا ذهن من درگیر میشه که قفل کردم نکردم و نجوا هایکه هست
از طرف دیگر هم خوب من خیلی برام پیش آمده که سویچ موتورم رو رو ی موتور جا گذاشته باشم و هیچ اتفاقی براش پیش نیومده وحتی شیشه ماشینم یادم میاد یبار پائین بوده بازم اتفاقی پیش نیومده و اینهارو به یاد خودم میارم هر موقع ذهن شروع میکنه به نجوا کردن که الان ممکنه فلان اتفاق بیفته یا ….
یه جایه دیگه هم خوب من به مشتری که میشناختم قبل اینکه پول تصفیه حساب کنم جنس دادم بهش و دیگه خبری ازش نشد
از اون پس این نجواها میاد سراغم وقتی به کسی که حتا 10هابار ازم خرید کرده وکاملا میشناسمش جنس میدهم و هی پیش خودم میگم خداکنه یوقت نگه بفرست من پولشو میزنم
اما این مسئله روهم با این قانون که من نباید نسیه کار کنم یا چکی یا امانی و… فقط نقد هر کسی که میخاد باشه و خوب البته که باید خیلی بیشتر روش کار کنم هنوز نمیتونم بگم 100درصد اینجوری عمل میکنم
من یه بار تصادف کردم با ماشینم البته بعدش ماشین گرفتم والانس سوار میشوم ومسافرتم میرم باهاش ولی بعضی موقعها که تو جاده هستم نجوا میاد سراغم وان صحنه تصادف میاد جلو چشم
وباز باخودم میگم خوب اون موقع من نخوابیده بودم وبعد نصفه شب رانندگی میکردم الان دیگه سعی میکنم شبها رانندگی نکنم وبیشتر روز که هوا روشنه رانندگی کنم
سلام و درود به دوستان عزیزم
امیدوارم که حال دلتون خوب باشه و سرشار از آرامش،ثروت ، نعمت و سلامتی باشید
من فایل هایی که استاد در مورد حذف چک و وام گفتن رو شنیدم اما هنوز باور هام مشکل داشت و نتونستم چک رو از کسب و کارم حذف کنم
تا اینکه الان برای بار دوم در کسبم به مشکل بزرگ برخوردم و با گوش کردن به این فایل در این موقعیتی که هستم باعث شد به خودم تعهد بدم که دوباره از چک استفاده نکنم و بیشتر روی باور هام کار کنم تا بدون چک و فقط به صورت نقدی کارم رو ادامه بدم هر چند که خیلی سخته انجام اینکار اما مطمئنم که با یاری خدا و ساختن باورهام حتما درست میشه
و اگه حرف استاد رو 6ماه گوش میکردم و چک رو حذف میکردم انقد استرس و اضطراب برای چک ها نمیکشیدم که هنوز هم ادامه داره
الان با توکل به خدا چک ها رو که تموم کنم به هیچ عنوان چک نمیدم.همیشه باورم این بود که اگه میخام فروش من بالا بره باید همیشه تو مغازه جنس زیاد داشته باشم.جنس زیاد خوبه اما نه به طریق چک دادن.من میشینم باور هام رو درست میکنم حتی تو همین روزای سخت.و کسب و کارم رو با باور های درست و تلاش رونق میدم.و مطمئنم که دوباره میام اینجا کامنت میزارم که اینکارو کردم و کارم عالی شده.
دوستان من دو بار ضربه خوردم لطفا چک رو از کسب خودتون حذف کنید.
من به خدا اعتماد دارم
خدا هوای هممون رو داره
من به معجزه خدا ایمان دارم
خیلی دوستتون دارم
ممنون که وقت گذاشتین
️️️️️️️️️️️️️️️
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان گلم
خدا رو شکر میکنم ک در هر لحظه هدایت میشم به فایلی که باید بشنوم ویاد بگیرم و در زندگیم اجراش کنم
بعضی وقتها فکر میکنی متوقف شدی ،فکر میکنی که دیگه نمیتونی جلو بری و از حرکت کردن و اقدام کردن دست میکشی و بمحض اینکه متوقف میشی و نمیای ایراد خودت رو بگیری نزول کردنت بیشتر میشه به جایی میرسی که واقعی از خدا کمک میخوای و هدایتت میکنه به سمت این فایل پر از درس و آگاهی که ببین داری راه رو اشتباه میری راهت کج کردی و هی داری توجه میکنی به ناخواسته ها و کمبود معلومه که داری هی بیشتر از جنس واساش بیشتر میبینی تو زندگیت ی جای دیگه میبری و اونجا که تسلیم میشی و خدا رو از ته قلبت صداش میزنی و میسپاری بخودش هدایتت میکنه
استاد عزیزم ممنونم بابت اون مثالی که از رونالدو زدی وقتی داشتی صحبت میکردی فکرم رفت به رونالدو چون چند تا از ویدیوهاش رو خلاصه دیده بودم که وقتی کاشته میزنه قبل از کاشته ی صحبت میکنه با خودش که من این ضربه رو مث ضربات دیگه گلش میکنم و جملات مثبتی ک بخودش میگه وقتی داشتم این صحنه رو فکر میکردم این مثال رونالدو رو زدین و دیدم خدا چقدر زیبا صحبت میکنه که تا وقتی استرس داشته باشی پناتی تو گل نمیشه و آرامش تو هست که میتونی گل بزنی و اینو درک کردم کجای کارم میلنگه چند وقتی هست که بخاطر ی چالش که سر راهم قرار گرفته بود استرس و نگرانیم بیشتر میشد و میدیم روز به روز اوضاع خودم رو چون توجه ام داشت بیشتر میشد روی چیزی که نمیخواستم و نجواهایی ک میومدن اما ول کن نبودن و فهمیدم ک تا وقتی آرامش داری میتونی تمام توپهای زندگیت رو به گل تبدیل کنی و ی توپی که گل نمیکنی دلیل بر این نزارم که اینم قرار هست که دیگه گل نکنم بجاش بگم 100تا پنالتی زدم و گل شد اگر این گل نشد بجای اینکه خودم رو سرزنش کنم و غر بزنم که ای بابا چمن خراب بود یا توپ ایراد داشت بگم اشکالی نداره دفعه بعد مث همون توپهایی ک گل کردم دوباره انجام میدم
ی جاهایی میبینی ک با استرس میخوای گل بزنی اما نمیشه و میبینی ک هر موقع میخوای گل بزنی توپت گل نمیشه و پشت سرهم این اتفاق داره برات اتفاق میفته اینجا باید بفهم ی باوری دارم ک باعث شده اون استرس ایجاد بشه بیام اون رو حل کنم و باور درست اون آرامشم رو بدست بیارم وقتی آرامش داشته باشم احساس خوبه و اتفاقات بهتری رو بیشتر میتونم تجربه کنم
خدا جونم سپاسگزارم ازت ک هدایتم میکنی و استاد عزیزم ممنونم ک این فایل پر از آگاهی رو سایت گذاشتی ک بهتر درک کنم بجای اینکه ناسپاسی کنم بگم خیلی کارها رو قبلا انجام دادم و نتایج خوبی داشت
شاداب باشین
سلام به استاد عزیزم
من میخوام درباره استاد راهنمای ارشدم صحبت کنم که خیلی اذیت شدم موقع کار کردن باهاشون…
درصورتی که تمااام اساتید قبلی ون بسیار منو دوست داشتن هوامو داشتن اصلا واس خیلی اساتید من اون دانشجو خاصه بودم که با همه فرق داشت و خیلی خیلی بهم آوانس میدادن و تحویلم میگرفتن به قولی…بعد ولی این تجربه نامناسب من درکنار این استاد ناجالب باعث شده که من همش فکر کنم ممکنه استاد دکترای من هم که موقع مهاجرت میخوام بهم کمک کنه استاد ناجالبی باشه سختگیر باشه اذیت کننده باشه و درکل من و احساس من رو درک نکنه درصورتی که با صحبت های شما متوجه شدم من همین الانش دو تا استاد بسیار بینظیر پیگیر و محترم و انسان به معنای واقعی دارم که دارم باهاشون کار میکنم و قبل اون هم موقع دانشگاه اساتید بسیار محترم و باحالی داشتم که با بعضیاشون اتفاقا بسیار هم دوست بودم پس بخث احتمالات هم که به قول شما در نظر بگیریم استاد آینده من استاد بسیار بینظیر دانشمند کمک کننده مهربان رفیق توحیدی با انسانیت و با خانواده حامی اسان گیر خواهد لود که مت از لحظه به لحظه کنار ایشون بودن لذت میبرم و درس مبگیرم و تمام لحظات خداروشکر میکنم که خداوند مهربان همچین استاد و انسان بینظیری رو سر راه من قرار داد که نه تنها در فیلد تخصصی، من رو بسیار پرورش و کمک دادند بلکه در شخصیت من بسیار تاثیر مثبت گزار بودند و حتی نقطه ی عطفی میشن این انسان در ادامه ب زندگی من که همیشه همیشه ازشون تا اخر عمر به خوبی یاد خواهم کرد.
ممنونم از اینکه هستین
همین شمارو پیدا کردن به عنوان یک استاد بینظیر که همین الان هم خود شما نقطه عطف من هستید که چه نتیج بینظیری رو توی سالها کنار شما کسب کردم نشون میده که پس من اصلا همین الانش یک الگوی استاد بینظیر دااارم درسته من رو ندیدند ولی من هر روز میبینمشون خوابشون رو میبینم و مثل عضوی از ذهن و خانواده من هستند
پس وقتی همین الانش من ایییییین همه نتیجه دارم از استاد دلسوز مهربان دقیییییق عاااالم تلاشگر و مشهور مثل شما پس چرا نتونم در فیلد کاری خودم هم همچین استاد جذب کنم
حتما میشود
این نتایج دست من هست همین الانشم هست
هروقت ذهنم ازین به بعد اون تجربه نا جالب رو جلو بیاره با اسم استاد عباسمنش میکوبم توی صورتش و یاداوریش میکنم که من همین الانم بهترین استاد رو دارم دیگه دراینده و استاد دکتری عالی داشتن که کاری برای من ابدا نداره
سلام به استاد عزیزم
به قول شما استاد ذهن آدم مثل یک الک میمونه که انسانهای با ایمان رو جدا سازی
میکنه از بقیه مردم چون اگه در شرایطی که عالی هست که ذهن با ما کاری نداره
فقط در شرایط سخت هست که کنترل ذهن می تونه نقطه عطف زندگی ما باشه
یعنی توی اون زمان اگه اشکال با ما هست باید روی نقطه ضعف خودمون کار کنیم
و دوباره و دوباره بهتر و بهتر کنیم روند کاری خودمون رو و درسهای عالی بگیریم
و توی شرایط بعدی مسیر جدیدی رو تجربه کنیم و لذت ببریم و این میتونه توی
کسب و کار یا زندگی یا روابط ما باشه .
تون کسب و کار حرفه ای ممکن نیست که ما در صد مورد یک مورد دچار فشار
ذهن نباشیم که ذهن به ما می گه تو اصلان بدرد این کار نمی خوری .
اما من اون همه تجربه خودمو میزارم جلو ذهن خودم که پس اینها چیه و از
کجا اومده ؟ که واقعا ذهن من ساکت میشه … و حتی نتایج فیزیکی رو مثالهای
واضح می زنم تا دیگه نتونه ذهن من ادامه بده مسیر تخریب منو …
ممنون از شما استاد خوبم برای ایجاد این همه درسهایی که بهمون می دین .
باسلام به همه عزیزان
نجوا کردن ذهن کاری هست که میتونه در هر لحظه و هر شرایطی رخ بده چه در حالتی که اتفاق خوبی میافته و چه در اتفاق به ظاهر بد
و وظیفه ما اینه که در هر شرایطی ذهنمون رو بتونیم کنترل بکنیم
مثلا وقتی کسی بهمون احترام ویژه ای میزاره، سریع ذهنمون میگه چرا این فرد باید بهم احترام خاصی بزاره
و برعکسش هم اینطوره وقتی کسی بهمون بی احترامی میکنه، باز ذهن سریع میاد میگه چه فرکانسی فرستادی که الان این نتیجه اش شده و از این جور حرفها
یعنی این ذهن فققققط دلش میخواد در هر لحظه و هر شرایطی ضد حال بزنه و اوضاع رو خراب نشون بده.
از تجربیاتی که در خصوص موضوع این فایل هست میخوام بگم
من توی اداره رفتارم نسبت به همکاران و خصوصا رده های بالاتر خیلی خوبه و همیشه مورد احترام ویژه قرار میگیرم، چند هفته پیش تو اداره یه درخواستی ازم شد و من یه حرفی زدم که بازتاب بسیار منفی برام داشت و یه جورایی مورد غضب قرار گرفتم،
اولش ذهن شروع کرد که وای الان چی میشه چیکارت میکنن و از این حرفها
ولی من که بازی ذهن رو میدونستم گفتم اشکالی نداره ، من باید حالم رو خوب نگه دارم و نزارم نجواها بهم غالب بشن، به خودم گفتم این یک ناخواسته هست و قطعا برام درسهای زیادی و برکات خوبی برام خواهد داشت خلاصه حسم رو خوب نگه داشتم و سعب میکردم ازش اعراض بکنم و به زیباییها توجه بکنم، چند روزی گذشت و من فقط دنبال دسهایی که میتونم بگیرم بودم.
یکی از کارهایی که من رو به احساس خوب رسوند این بود که با خودم میگفتم که ناصر تو سالهاست که تونستی روابط عالی رو خلق بکنی و اکثریت موارد رفتارهایی باکیفیت با دیگران خصوصا رده های بالاتر داشته باشی ، اکثرا سنجیده حرف زدی، برای دیگران مفید بودی ، حالا یه بارم خراب شده، اشکالی نداره، تمرکزم رو میزاشتم روی اون چندین سال عملکرد مطلوبم و اینکه من هم انسانم و ممکنه اشتباه بکنم و مهم درس گرفتن هست و بهبود و اصلاح رفتارم و با این منطق ذهنم رو قانع کردم.
من از اون اتفاق نازیبا 4 تا درس مهم گرفتم که خیلی برام آگاهی داشت و خیلی خوشحالم و به خودم افتخار کردم که تونستم اونطوری عمل بکنم.
ولی میبینم اکثریت افراد اینطوری نیستن اتفاقا دو روز پیش مهمون داشتیم صحبت استفاده از زودپز و خطرات اون شد (البته از طرف مهمونا) یکی از مهمونا گفت که من اصلا از زودپز استفاده نمیکنم چون سالها پیش که هنوز ازدواج هم نکرده بودم شنیدم که فلانی از موقع استفاده از زود پز دچار حادثه شده یا نمیدونم خودش رو میگفت(باور میکنید چون ذهنم رو عادت دادم حرفای منفی نشنوم، برای همین یادم نیست دقیقا چی میگفت) به همین خاطر از زودپز خییلی میترسه و کلا یه بار اونم با ترس فراوان استفاده کرده،
من هیچ نظری نمیدادم ولی همون لحظه با خودم فکر میکردم که این فرد به خاطر یکبار تجربه بد، خودش رو از استفاده از این وسیله بسیار مفید و کاربردی محروم کرده و یاد صحبتهای استاد میافتادم.
یه تجربه دیگه ار خودم اینه که من به رفتارهایی که از طرف فامیل نسبت به من میشه دقت میکنم، شده که بهم بی محلی شده و ذهنم همون لحظه شروع به نجوا کرده ولی من سریع با منطق بهش گفتم که اون فرد همیشه باهام رفتار خوبی داشته حالا اینبار شاید حوصله نداشته یا ذهنش مشغول بوده یا حواسش نبوده و
به جای تمرکز بر اون یکبار رفتار تازیبا، تمرکزم رو گزاشتم روی اون چندین سالی که همیشه باهام رفتار خوبی داشته و حالم رو خوب نگه داشتم و کلا اعراض کردم.
ولی افرادی رو میبینم که وقتی باهاشون رفتار بدی میشه میان ساعتها اون رو با دیگران در میون میزارن، تحلیل میکنن و چندین روز اون رفتار بد رو مرور میکنن و طبق قانون در دفعات بعدی هم باز از طرف اون فرد رفتار مشابه رو دریافت میکنن.
در آخر از استاد عزیز که اینهمه آگاهی خالص رو با ما درمیان میزارن خیلی تشکر میکنم چون باعث شدن که زندگی آگاهانه و سرشار از لذت و آرامش رو تجربه بکنیم و از دوستان هم تشکر میکنم.
شاد و خوشبخت باشید.
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
خدایا شکرت چقدر این روزها جهان داره به افکار و فرکانس های من عالی پاسخ میدهد
الله و اکبر
اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿١﴾
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
بی تردید مؤمنان رستگار شدند. (1)
2
الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿٢﴾
آنان که در نمازشان [به ظاهر] فروتن [و به باطن با حضور قلب] اند. (2)
3
وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿٣﴾
و آنان که از [هر گفتار و کردارِ] بیهوده و بی فایده روی گردانند، (3)
4
وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاهِ فَاعِلُونَ ﴿۴﴾
و آنان که پرداخت کننده زکات اند، (4)
5
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۵﴾
و آنان که نگه دارنده دامنشان [از شهوت های حرام] اند، (5)
6
إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ﴿۶﴾
مگر در [کام جویی از] همسران یا کنیزانشان، که آنان [در این زمینه] مورد سرزنش نیستند. (6)
7
فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿٧﴾
پس کسانی [که در بهره گیری جنسی، راهی] غیر از این جویند، تجاوزکار [از حدود حق] هستند. (7)
8
وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿٨﴾
و آنان که امانت ها و پیمان های خود را رعایت می کنند، (8
استاد بخدا که معجزات پشت سر هم داره اتفاق می افتد.
همزمانی ها با دورهای شما
من چند روز هست که استپ کردم در قدم سوم جلسه سوم
شما گفتین هر کجا مغز مقاومت داشت همونجا پاشنه آشیل شماست بمونی و حلش کنید .
استاد یک هفته بیشتر هست که من بدرستی هنوز نتوانسته بودم من کلمات و جملاتشو درک کنم پاشنه های اشیلم را تا حدودی پیدا کرده بودم که هم درزمینه روابط باورهای محدود دارم و هم در زمینه مالی
ولی لازم داشتم به آگاهی های بیشتر مرتب داشتم بخودم ورودی مثبت و کنترل ذهن و شنیدن فایلها و کامنت خواندن و در سایت مشغول بودن روی خودم کار میکردم و بلطف خداوند که این فایل بینظییییر امروز روی بنر سایت قرار گرفته تا من بخودشناسی بهتری برسم و اینکه خود افشایی کنم
واقعا استاد هر جایی رو درست کنیم یه جای دیگه سرباز میکنه و خودنمایی میکنه و کار کردن روی خودم را تعهد داده ام و روزانه ثبت میکنم که استمرار م بیشتر و قوی تر شود تا آخر عمرم روی خودم روی بهبود شخصیتم کار کنم. به امید خداوند مهربانم
خدایا شکرت
استاد از صبح ساعت 7تا به الان چندین بار این فایل را گوش داده ام و صفحه ها پر کرده ام و چه چیزهایی به ظاهر ساده ای بوده که اینچنین دهان باز کرده و مرا عمیق در خودش فرو برده بود و من فقط داشتم زور الکی میزدم دست و پا میزدم و هر بار بیشتر فرو میرفتم در این باتلاق خودساخته
قانون جهان:
جهان مثله اینه تمام نمایی است که در هر لحظه به افکار و فرکانس ها و باورهای من پاسخ میدهد و آنچه که من با کانون توجه و افکار و باورهایم به جهان میفرستم به شکل اتفاقات شرایط افراد و موقعیت ها وارد زندگی ام میکند.
اول اینکه من با تمام وجودم پذیرفتم هر اتفاقی بیوفته مرکزش منم خالق تمام اتفاقات زندگی ام خودم هستم و با گوشت و پوست و استخونم بدون هیچ مقاومتی میپذیرم . وسلام.
استاد در مورد روابطم بگم براتون که خودم با کانون توجهم در زمان مجردی ام همسرم را جذب کرده ام
من وقتی خانه پدرم بودم با توجه کردن خودم به پسرهایی که مشروب مصرف میکردند و وقتی اون حالت مستی شوم رو میدیدم بشدت دلسوزی میکردم با اینکه من در خانواده بشدت مذهبی بودم و هیچ کدام از افراد خانواده من تا بحال مصرف کننده الکل و .. نبوده اند
و من بشکل کاملا سنتی ازدواج کردم به یکی از اقوام پدری ام
که اصلا هم شناختی من و همسرم از هم نداشتیم فقط ارتباط خانوادگی ما باعث این وصلت شد .
خب از اونجایی که من دختر مذهبی بودم و نماز و روزه همه سر جاش بود و وقتی با همسرم آشنا شدیم وقتی خواستیم با هم صحبت کنیم من کلامم سلامتی همسرم از هر لحاظی بود اعتیاد نداشته باشه و از این جور چیزا ولی غافل از اینکه من با کانون توجهم شیرجه زدم توی چشمه الکل و خبر ندارم .
خب خیلی سریع مراسم ازدواج ما بدلایل متعدد مهیا شد و خیلی زود وارد زندگی مشترک جدیدی شدم که زمین تا آسمون با زندگی در خانه پدری ام متفاوت بود .وارد یک جمع جدید شده بودم و کاملا بیخبر و نا آگاه
مادر همسرم همون روز اول بهم گفت که ازت میخوام شوهرتون آدم کنی !
من که کلا تو باغ نبودم گفتم مگه آدم نیست
خلاصه خانواده همسرم خیلی توقع داشتند که چون من از خانواده مذهبی هستم و اهل نماز و روزه و قرآن پس من میتونم پیرسون رو تغییر بدم همون روز اول
و اینا رفته رفته منم تازه وارد میدیدم هر روز با هم مشاجره و بحث و گفتگو دارند
اصلا خواهر برادرها خیلی با هم خوب نبودن پدرو مادر هم اون وسط باید میانه روی میکردم اعصاب خرابی و دیگه کار بجایی میکشید که منم مقصر اتفاقات میشدم خب ما تو خونه پدر همسرم نزدیک چهار سال بودیم
من اصلا تو بحث و دعواهاسون دخالتی نمیکردم و اونا که سکوت منو میدیدم بیشتر عصبی میشدم که چرا اینقدر بیخیالی و هیچ کاری نمیکنی
یعنی انگار من اومده بودم برا جبهه گیری و کمک سنگر بودم
همیشه از هر دری سعی میکردند که به من احساس گناه بدهند
و من واقعا رفته بود تو وجودم که باید کاری بکنم من مسئول این آقا هستم و باید تغییر س بدهم
و کم کم بحث ها بجایی کشیده شد که منم قذطب ماجراها میشدم
با همسرم بحث و دعواهای سنگین داشتم
همیشه احساس بد داشتم بعدشم که دیگه معلومه اتفاقات بد پشت سر هم
یعنی چنان احساس گناه در من سنگینی میکرد که واقعا منو همسرم هم دیگه رو قلبذ دوست داشتیم ولی از بس افکار منم بیمار بود که حاضر نبودم مقاومت نکنم فکر میکردم اگت منم مثله بقیه دست و پا بزنم بلاخره دری باز میشه و معجزه ای رخ میده و همسرم از این رو به اون رو میشه
چنان با افکار و کانون توجهشون به همسرم قدرت داده بودند که اسم هر جانی را روی همسرم گذاشته بودند. و همیشه هم همسرم را مقصر تمام اتفاقات زندگی سون میدونستند
یعنی اگه مسافرتی میرفتیم چنان به رفتارهای بد همسرم توجه میشد که اون مسافرت زهر مار میشد اگه مجلسی تفریحی عروسی مهمانی دادن یا مهمانی گرفتنی بود کلا همه چی بر فنا میرفت .
غافل از اینکه ما داریم با کانون توجه مون به این آدم اتفاقات را رقم میزنیم و خلق میکنیم .
من با کوکه باری از احساس گناه و ناراحتی و عذاب وجدان و سرزنش و انتقاد و قضاوت مانده بودم و افسردگی گرفته بودم از حجم اتفاقات بدی که هر روز بیشتر میشد
واااای استاد قلبم داره از سینم میزنم بیرون که به این آگاهی ها هدایت شدم و رها شدم وازاااااد
آزاد شدم ننه ایشالله آزادی قسمت همه
استاد همسرم بارها میگفت تو کاری با من نداشته باش زندگیتو بکن ولی من قبول نمیکردم از بس مشرک شده بودم و وابسته شده بودم و تر س از دست دادن داشتم با دوتا بچه
و همیشه حرفهای خانواده همسرم مثه مته تو مغزم بود که تو میتونی همسرت رو درست کنی و من داشتم با عذاب وجدان و احساس گناه هر روز زندگی ام رو به فنا میرفت
و این الگو تکرار شونده 13ساله که ازدواج کرده ام در زندگی ام هست تا 12سال زندگی مشترک هر روز و هر شب من سیاه و تاریک شده بود من در گمراهی مطلق بودم و همسرم بهار که نمیشد بدتر هم شده بود
و من بیمارتر و فلج شده بودم ذهنم همیشه یاری ام میکرد میگفت اوضاع هیچ وقت درست نمیشه و من ترسو و پر از استرس و نگرانی شده بودم انگار این آدم باید تا لحظه آخر عمر م با من باشه و من هیچ وقت نخواستم که خانواده ام را در مسائلم دخیل کنم
چون ته قلبم همیشه نوری بود که بهم امید میداد که همه چی درست میشه
و همسرم خودش منو با شما از تلگرام آشنا کرد
ما اول از کتاب راز شروع کردیم و در کنارش به فایلهای شما هم کم و بیش گوش میدادیم تا تقریبا دوسال پیش که با اکانت قبلیم وارد سایت شدم و خداوند منو انداخت دقیق وسط اقیانوسی از آگاهی
استاد از وقتی تلاش کردم که توجهم را از روی همسرم بردارم همه چی به نفع من شده
اصلا همسرم هم زمین تا آسمون تغییر کرد بلطف خداوند
خودش هم از الکل خسته شده و هر بار تلاش میکنه که ترکش کنه و چندین بار هم طی یکسال گذشته چند ماه اصلا مصرف نمیکرده و من هر بار بخودم گفتم آفرین این نتیجه کار کردن روی خودته
حتی زمستان گذشته از تلگرام وارد یک کانال شد مثله انجمن های گمنام تا چندین ماهم هیچ گونه مصرف نداشت و هم داشتم روی دوره احساس لیاقت کار میکردم و خیلی اوضاع خوبتر شده بود
و همسرم که درآمد عالی داشت
به تضاد مالی خورده بود و اونم سعی میکرد روی خودش کار کنه و کنترل ذهن کنه
و من باز هم ترسی در وجودم بود
ته ذهنم میگفتم همسرم باز هم میره سمت مشروب و اینم هم برای من هم برای همسرم نیاز به طی کردن تکامل داره اینو بوضوح دارم متوجه میشم
چون قبلاً هم همسرم هر چند وقت یه باری نمیخورد و دوباره میرفت سمتش.
اینبار هم ذهنم میگفت بازم نمیتونه تحمل کنه
یعنی ذهنم نمیخواست بپذیره که دیگه تموم شد و همسرم همیشه سالم هست
خیلی تو مسیر با همسرم همراه و همدل شده بودم و خیلی با هم رفیق تر و صمیمی تر شده بودیم
ولی هر از گاهی ترس و نگرانی ها بهم هجوم میآورند که اوضاع بدتر میشه
تو هیچ کنترلی بر اوضاع نداری
همسرت دوباره میره سراغ الکل و جنگ و دعوا تا شروع میشه
و وقتی نمیتونم ذهنم را بدرستی کنترل کنم
دقیقا اون اتفاق می افتد که خودم ساخته بودم
استاد اون چند وقت که همسرم زیر نظر انجمن بود واقعا عالی شده بود و اصلا قضیه الکل که با اون شدتی که بهش وابسته بود با کار کردن روی خودش محو ونابود شده بود . والان هر چند وقت یکباری که مصرف داره قشنگ خود هم متوجه عدم کنترل ذهن همسرم از تضاد مالی سنگینی که داریم شدم
میفهمم که داره اشغال ها رو میزنه زیر مبل داره با خوردن الکل ذهنش رو برای یه مدت کوتاه کوتاه ببره سمتی که به بدهی ها توجه نکنه
خودشم واقعا عذاب میکشه از این کارش
منم همه چیو سپردم بخدا قدرت کل کیهان خداست همانطوری که منو در اون باتلاق نجات داده و الان جو آرامتر و بهتری داریم یقینا از این به بعد هم اوضاع به نحو احسنت پیش میرود و همه چی در نهایت به نفع من میشود
و الان واقعا گذشته را رها کرده ام و خودم و بقیه را بخشیدم تا روحم در آرامش باشد
همسرم ظهر که اومد خونه با اینکه مصرف کرده بود و متوجه شدم بدهکارها فشار آورده اند
واقعا بهتون بگم سر سوزنی نگران نشدم از رفتار و کارهای همسرم باور کنید
همین دیروز من متوجه تغییر خودم شده بودم
مهمان داشتیم و همسرم بعد از ناهار عادت داره که استراحت کنه و هیچ سر و صدایی نباشه
خب مهمانها خواستن ظرفهارو بشورن چند بار گفتم دوست دارم خودم ظرفها رو بشورم ولی اونا اسرار کردندو همسرم با صدای بلند گفت سر و صدا نکنید میخوا استراحت کنم
مادر همسرم گفت الان شر بپا میشه
گفتم نه عزیزم ایشون از ساعت 7صبح تا الان کت 3بعد از ظهره سر کار بوده و نیاز به استراحت داره
و اونا هم دیگه مقاومتی نکردن و رفتند
ولی اگه قبل از درک قانون بود که منم کلی بد و بیراه میگفتم و خودم را قربانی شرایط میدیدم و کلی اتفاق بد دیگه هم رخ میداد .
و من هر روز با امید تر دارم زندگی میکنم و
دارم به این درک از آگاهی میرسم
وَلَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۖ وَلَدَیْنَا کِتَابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِّ ۚ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿۶٢﴾
و هیچ کس را جز به اندازه گنجایش و توانش تکلیف نمی کنیم، و نزد ما کتابی [چون لوح محفوظ] است که [درباره همه امور آفرینش و نسبت به اعمال بندگان] به درستی و راستی سخن می گوید، و آنان [در پاداش و کیفر] مورد ستم قرار نمی گیرند
ومن دارم تربیت میشوم که بیشتر از تکلیفم گنجایش ندارم
استاد بازهم اگه بخوام بدنیا بیام همین مسیر رو انتخاب میکنم چون واقعا از اون الهام گذشته دیگه خبری نیست هر چند خیلی میدونم که کار دارم باید مسمم تر و با قدرت بیشتری روی خودم کار کنم تکاملم را هر لحظه در نظر بگیرم
بخودم زمان بدهم صبورتر باشم تا خداوند مرا آسان کند بر آسانی ها و آگاهی های ناب الهی
استاد من چقدر با نا آگاهی هایم فرمانبردار ترسهایم شده بودم
من کلی از باگهام رو بلطف دوره عالی احساس لیاقت پاک کردم احساس گناه را حذف کردم سرزنش و خودخوری و انتقاد و قضاوت ها بلطف خداوند از زندگیم رفتند بیرون
بیشتر کنترل ذهن دارم هر جایی نمیرم ورودی هامو خیلی خوب کنترل میکنم
جوری شده که همه با تغییرات من سعی میکنم صحبتهاشون رو از فیلتر رد کنند همه میدونم من هر حرفی رو نمیشنوم
حتی اگه از افراد نزدیکمون هم مریض شدند من اصلا نشیندیم تا مدتها بعد
استاد امروز با نوشتن و بیاد آوردن باورهایی که در وجودم قرار گرفته بودن و مثله زندان منو اسیر کرده بودن واقعا رها و آزاد شدم
من هر بار میخواستم برم تفریح و مسافرت و مهمانی همیشه ترس اینو داشتم که همسرم مشروب میخوره و همه چی بهم میریزه و بهم خوش میگذره و واقعا اینو من باور کرده بودم و چقدر از لذت ها و شیرینی های سفر و تفریح و مهمونی را از خودم گرفتم که مبادا برامون اتفاقی بیوفته
و یک بهونه دیگه هم که داشتم این بود که من در مسافرت حالت تهوع بهم دست میده و برام زجر آور بود و تجربه مسافرت را از خودم گرفته بودم .
در صورتی که چندین بار رفته بودم و هیچ اتفاقی نیفتاده بود و فقط ذهن من بود که منو مترسوند ولی رفته بود تو وجود من و باعث رشد من شده بود
و من ترسهای واهی از حرفهای بقیه که منو توسونده بودن داشتم فقط ومنم کارم فقط توجه به منحرفات ذهنی بود ترس و نگرانی
و در زمینه کسب و کار هم از وقتی که به تضاد مالی خوردیم همه چی به نفع من شد توجه همسرم از روی من برداشته شد و من با فایل های ثروت تونستم به مسیر هنری هدایت بسم و با قدرت ادامه بدم
و چند باری هم از کارهام پول ساختم و به این باور عالی رسیدم که من توانایی پول ساختن رو دارم باور کردم که ثروت یک موضوع ذهنی است و من باید طرف خودم را درست انجام بدم
و از اونجایی که مدتی درآمدی ندارم ذهنم میگفت دیدی نشد دیدی اوضاع داره بدتر میشه ولی من دیگه حواسم هست با تمرینات و توجه به نکات مثبت و زیبای ها و کارهایی که قبلاً انجام دادم و به درآمد رسیدم و تونستم پول بسازم از توانای هام ساکتش میکنم و میگم من بازم میتونم و باید توجهم رو بزارم روی باور فراوانی و باز هم تکاملم را طی کنم صبور باشم و با تعهد بیشتر روی خودم کار کنم
و چقدر استاد الان آرامشم بیشتره و حس پشیمانی نمیکنم
و خودم سپردم به جریان هدایت الهی تا از هدایت یافتگان درگاه الهی باشم
چقدر خوشحالم که هیچ وقت خانواده ام را در گیر مسائلم نکردم
اگر من تغییر کنم جهان هم خودش کارها را برام جلو میبره خودش برام کبوتر با کبوتر باز با باز را بوجود میاره
بخدا که هر چقدر رو خودم کار میکنم و توجهم را روی نکات مثبت همسر و فرزندانم میبرم همه چی داره عالی پیش میره
از وابستگی هام خیلی کم شده ن کنترل میکنم کسی رو ن سخت میگیرم فقط و فقط تمرکزم روی بهبود خودم هست که الان بلطف خداوند اینجام
الان هم توکلم بخداست در هر لحظه که اول از لحظه ام لذت ببرم در زمان حال زندگی کنم روی بهبود شخصیتم کار کنم دیدگاهم به اتفاقات بهتر شده
هر اتفاقی بیوفته میگم الخیر و فی وقع و بخدا که به نفع من میشه در لحظه
و الان بلطف خداوند الگوها خیلی کمتر داره تکرار میشه و ایراد از افزارهای نهادینه شده من است من هر چقدر با تمرکز بالاتری روی خودم و تغییر خودم کار کنم نتایج مطلوب تر میشود
هر اتفاقی بیوفته ایراد از منه و من با توجه نکردن با اعراض مردم با توجه کردن به زیبایی ها با شکر گذاری با دیدن داشته ها و نعمتهای زندگیم میتونم کنترل ذهن کنم و همه چی به نفع من بشه
احساس خوب اتفاقات خوب
قرار نیست شرایط اینجور که هست بمونه من که تغییر کنم همه چی تغییر میکنه
چون قانون جهان همین بوده و هست و خواهد بود
همانطور که با قانون سلامتی به نتایج دلخواهمدرسیدم و تونستم ذهنم را کنترل کنم از دیدگاه بقیه
پس من میتوانم بقیه والش ها را هم براحتی بلطف خداوند حل کنم من توانایی حل مسئله را دارم و با گفتن جملات تاکیدی که در دوره احساس لیاقت ثبت کردم روی دیوارهای خونه حالم هر روز بهتر و بهتر میشود
پس من میتونم در روابط هم عالی تر عمل کنم
در مسائل مالی بهتر عمل کنم و خودمو بهبود بدم و آرام آرام تکاملمو طی کنم و با کردن روی خودم و عمل کردن به آگاهی ها و انجام تمرینات و احساس خوب و کنترل ذهن نتایجم مطلوبتر باشد
این ردپا و خود افشایی از من باشد
تا بعداً که اومدم از نتایج عالی و معجزات زندگی ام بنویسم یادم باشد که از چه مسیری اومدم و شکر گذار این مسیر هستم کن منو رشد دادو به سعادت و خوشبختی هدایتم کرد
خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم
انشاالله که هر کجا ذهنم خواست منو ببره ناکجا آباد سریع تر مچشو بگیرم و بیارم در مسیر سرسبز و جنگلی زیبای الهی
کامنتم طولانی شد از چشمان زیبا بینتون سپاسگزارم
بخدا هر چه از درونم بود اومد و من نوشتم
و چقدر من سبک بال تر شدم
کاری زهوار در رفته خیلی سبک سده و روغن کاری شده و چرخهای نو انداختم بهش و روان و آسان داره منو بن مسیر سرازیری هدایت میکند و با قدرت بیشتر حل میده رو بت جلو
خدایا شکرت بینهایت سپاسگزارم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
سلام
هر وقت فایلی روی سایت قرار داده میشه و یا تمام فایل ها و محصولات، من باید به خودم بگم این فایل اومده به من یه چیز عمیق رو بگه.
مثل اینکه شکست ها و ناکامی ها نباید من و زمینگیر کنه.
بعد سالها کار کردن و توی سایت بودن تازه تصمیم گرفتم حرف های استاد و مثل وحی منزل بدونم و هر چیزی خارج از دوره ها و این آگاهی ها رو بذارم کنار، نگذارم نجواها دورم بزنن و با این قانون که من صد درصد خالق زندگیمم، خدا سیستمه و همه چی باید برای من به آسانی اتفاق بیافتد و بارها اتفاق افتاده بزنم توی دهن نجواها و حرف مردم و بگم حرف های استاد وحی منزله ، اینه و هیچ چیز دیگری نیست.
اگر نتایجم راضی کننده نیست ایراد از منه
اگر به خواستم نمی رسم یا اوضاع داره سخت پیش می ره راهکارش در درون منه وگرنه رحمت خدا قدیمه و برای همه هست.
در این فایل هم استاد اومدن تا یه آچار کشی حرفه ای روی ذهنم انجام بدن و این در حالی بود که من می خواستم روی یکی از پاشنه آشیل های اساسی زندگیم یعنی کار ( شغل ) کار بکنم.
ذهن من اینجوری برنامه ریزی شده که تنها راهه ورود پول و نعمت به زندگی من کاره، کار چیه؟ شغلیه که غالبا داشتم، شغلم چیه؟ کارهای فیزیکی، چه احساسی به کارم دارم؟ متنفرم و تجربه های بدی ازش دارم.
در گذشته هم بزرگترای درب و داغونم میلیارد بار بام گفتن فقط کارگری، زجر کشیدن و بعدم یه لقمه نون.
تو که درس خون نیستی، بابا هم نداری، شرایط مناسب هم نداری پس راهش فقط کارگریه.
الگوهایی هم که میاوردن کارگر و بدبخت بودن
ببین فلانی با هفتاد سال سن کارگری می کنه!
دیگه نمیگفتن این بنده خدا که چیزی نداره.
فلان دکتر و ببین، اون هم یه زمانی میرفت تهران کارگری می کرد.
تو اگه کارگری نکنی، زجر نکشی همیشه مورد هجمه ما و اجتماع خواهی بود و موجب سر افکندگی مادرت، چون مادرت به خاطر تو طعنه می شنوه.
هر خلاقیت و هنر و … ای که توش زجر و مشقت نبود مورد مزمت بود و به شدت بهم فشار می آوردن. جزییات خیلی فراتر از اینهاست. منم که بچه کوچیک خونواده با هفتا داداش از خودم بزرگتر.
گاهی داستان فراتر از این ها می رفت و می گفتن هر مشکل خانوادگی هم که ما داریم شما کوچیکترا هستید، اصلا شما خود مشکل هستید و مقایصه و…
در حالی که خودشون خرسواری هم نکرده بودن از من انتظار اسب سواری داشتن، از کی؟ از بچگی.
خلاصه من هدایت شدم به زجر و بی پولی کار فیزیکی.
یادمه دوس داشتم دیگران من و با لباس کار ببینن، چون احساس ارزشمندی و هویت داشتن می کردم. اما اون شد تله زندگی من.
خیلی روزها بی پولی رو تجربه کردم و الان که قانون و متوجه شدم میفهمم ذهنم حتی اون کار فیزیکی رو وارد زندگیم نمی کرد، چون مساوی بود با زجر. به تهه خط که می رسید باز یه کاری جور می شد که یه خرجی بیاد.
و این وضعیت بهتر شده ولی تا الانم ادامه داره.
این در حالیه که خیلی از جنبه های زندگیم تغییر کرده حتی از همین کار هم درآمدهای بهتر رو کسب کردم.
این ترمزها جلوی هدایت ها رو می گیرن، جلوی خلاقیت رو می گیرن، به قول استاد ترس آدم رو فلج می کنه.
هر وقت بیشتریت تلاشم کردم که (نتیجه هم نگرفتم) باز این ذهن من بود که می گفت: تو به اندازه کافی تلاش نکردی.
در شغل های دیگه هم که رفتم نتیجه نگرفتم و خیلی زود برگشتم سر جای اولم و همشون شدن ابزار ذهنم برا فریب دادنم.
استاد: اگر تغییر کردی قراره نتایج بهتر بشه… دیگه قرار نیست مثل قبل باشه… روند قبلی به خاطر باورها و شخصیت قبلیت بوده…
یه خورده از خودم و توانایی هام بگم، من بسیار انسان باهوش و با استعداد و هنرمندی هستم، حتی نقش اصلی رو توی فیلم بازی کردم و از مهارت های زیادی برخوردارم.
من توی دانشگاه ملی شهرمون کارگاه بازیگری برگزار کردم، در حالی که من دیپلمم، پولشم گرفتم، تئاتر و فیلم کوتاه ساختم ، فیلمنامه نوشتم و در سخت ترین شرایط و کمترین دسترسی به آموزش، آموزش ها دیدم.
همون بچگی با شرایط بد خانوادگی رفتم تکواندو و تا کمربند قرمز رفتم و مسابقات زیادی شرکت کردم.
همین شغل و بچگی یاد گرفتم.
تو کارای هنری بسیار با استعدادم
من قدرت تجزیه و تحلیل بالایی دارم، صد در صد به دل هر آدمی میشینم و همیشه محبوب و دوس داشتنی بودم و هستم، حرفام دلنشین و اثر گذاره و اگر خودم بخوام بسیار قدرتمندم در این زمینه، در خیلی از زمینه ها حتی منحصر به فرد هم بودم که خیلی چیزا رو نمیشه گفت، خیلی چیزا رو نمیشه بیان کرد، هم جاش نیست، هم برا خیلیا باور پذیر نیست و هزاران خوبی دیگه، کارهای خیر و… از نجات جون آدما تا هدایت کردن که خدا منو لایق کرد انجام بدم. اما روم یه ذهن کارگری فقر نصبه، برا همین باید کلی باور بسازم تا کار فیزیکیه هم جور شه.
همه چی بر میگرده به این جلسه و اینکه من اسیر فریب ذهنم هستم.
ذهن من این سالها از آگاهی های این سایت هم قدرتمند تر عمل کرده.
تجربه ها و شرایط بد گذشته هنوز تغییر چندانی نداشته.
راهکارش چیه؟
من باید منطقی با خودم خلوت کنم و همه چی رو از اول مرور کنم، باید دیگاهم به کار عوض بشه، باید کار بشه تفریح حتی همین کارم،(من این روزا کار میخوام و دوس دارم با لذت بیشتری انجامش بدم، بگم دیدی هر سال داره همین کار راحت تر می شه، دیدی نقاش ساختمون بودی رفتی تو کار نقاشی های گرافیکی دیواری، انجامش بدم و بگم دیدی سخت نیست.
از وقتی هم باور آسونی رو کار می کنم واقعا آسونتر شده و من بارها هدایت شدم به آسانی. به درآمدهای آسان دیگه ای هم هدایا شدم. اینم باید به خودم یادآور بشم که من یه بار انجامش دادم یا فلان خواسته به راحتی وارد تجربم شد پس اینم میشه، برای فلان الگوها شده، برای منم میشه.
باید مدارم تغییر کنه.
فلان نعمت ها به آسانی اومد.
فراوانی رو که نمی شه از فیلتر کار سخت رد کرد.
قرار نیست من با کدهای بچگیم زندگی کنم، من عوض شدم، دنیا عوض شده. باید باورهام و تغییر بدم.
کجاها ذهنم تغییر کرد ونتایج تغییر کرد؟
بعدم باید بپذیرم که می شه شغل دیگه داشت و از توانایی هام درآمد خلق کنم.
کارها و شرایط زیادی هست که برای من لذت بخش هستن.
می شه از زندگی لذت برد و پول ساخت، می شه هدایت شد.
توانایی ها و علایق زیادی دارم که میتونه تبدیل به شغلم بشه.
من باید کسب و کار آنلاین داشته باشم و به امید خدا همینجا هم خبرش و میدم، من باید به شغل بهتر و درآمد بیشتر تغییر مدار بدم.
استاد: چه مواردی رو باید تصحیح کنم، کجا ها باید در خودم تغییر ایجاد کنم؟ چه آدمایی اطرافم بودن… ، چه باورهایی داشتم؟ چه تغییراتی باید ایجاد کنم، چه احساس نالایقی هایی داشتم؟
من باید برگردم و اصلاح کنم.
اگر گذشته ناجالب بوده، درسام و بگیرم، باورهای مخربم و پیدا کنم و تغییرشون بدم.
اونایی که موفقن چه کار کردن و چه باورهایی داشتن؟
در کل امیدوارم
امیدوارم چون خیییییییلی چیزا توی زندگیم تغییر کرده و من در جایگاه بسیار بهتری نسبت به گذشتم هستم.
از زمان آشنایی من با استاد که کاملا هدایتی بود تا حالا ، شخصیت من خیلی تغییر کرده، کلی از بدهی هام و پرداخت کردم و به شهر بسیار بهتری مهاجرت کردم، رابطه عاطفیم بهتر شده ، سلامتی جسم و روانم صد درجه تغییر کرده، برای نمونه دیگه کابوسهای همیشگی رو ندارم، دیگه اون عصبانیت های وحشتناک و ندارم، روابطم بهتر شده، احساس گناهم کم شده و عزت نفسم خیلی بهتر شده، از توهم اومدم بیرون و واقع گرایانه تر به زندگی نگاه می کنم.
این هم تغییر می کنه.
هرجا من تغییر کردم همه چی به نفع من تغییر کرد.
الانم با قدرت شروع کردم به کار کردن روی دوره ثروت و کشف قوانین…
این بار ولی وحی منزل.
یا علی