شیوه مدیریت انتقادات - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-03 00:47:452024-02-14 07:27:00شیوه مدیریت انتقاداتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همگی
کلمه انتقاد 6کلمس اما استاد عزیزبیشتراز 6 دیدگاه قشنگ روبیان کردند که چقد چسیبد بهم و روزمو ساخت
و چقد همه ی مواردی که گفتید استاد انگاری همرو تجربه کردم و خدا میدونه که چقد فقط حالمو بدتر کرده و منم به این حال بدی بیشتر ادامه دادم چرا که خب اشنا به قوانین جهان نبودم و من از شما یاد گرفتم که به یه مو1وع از دیدگاه های مختلف، از جهات مختلف نگاه کنم تا حس بهتری بهم بده تا کمک به رشد من بکنه و از مسیر خارج نشم
نکات این فایل برای من منجسم و سازندهبود پس مینوسم تا برای همیشه یادم بمونه
1- انتقاد سازنده
2-انتقاد مغرضانه
3-انتقاد ازروی کم بودن اطلاعات
4- موقعی ازمون انتقاد میشه خودمون رو به جای شخص انتقاد کننده بزاریم و از دید اون به قضیه نگاه کنیم
5-زمانی که ازمون انتقاد میشه هرگز اون مسئله رو با ارزشمندی خودمون یکی نکنیم
6-زمانی که ازمون انتقاد میشه واگر احساس بد سراغمون میاد سریعا خودمون رو به واگویه های مثبت دعوت کنیم و تمرکزمون رو روی توانایی هایی هامون بزاریم و…
خدارو صدهزار مرتبه برای این حال خوب و اگاهی ناب امروز، مخصوصا ممنون استاد از شما، عاشقتونم
سلام به همه ی دوستام
به نظر من (البته خودم بهش عمل نمیکنم )
انتقاد نوعی اینه ست بعضی از انتقادها که سازنده ست مثل اینه ی فول اچ دی که اگه چیزی رو صورتمونه و کثیفه صورتمون و تمیز کنیم یعنی مارو خوب نشون میده صاف نشون میده ولی یجای لباسمون اگه کثیفه پاره ست یا روی صورتمون چیزی هست به میگه که درستش کنیم
یکسری از انتقادها مثل اینه های معمولی داغونه که تو خوی ولی تو رو بد نشون میده هرچی با خودت کلنجار میری درست نمیشه اعصابت خرد میشه حالت گرفته میشه افسرده میشی
ادمها اینه ی ما هستن بعضی ها با زبان ملایم و نرم ایراداتمون و به مامیگن البته با تعریف و تمجید
و تو دوست داری با کمال میل به حرفشون گوش کنی مقاومت نمیکنی
یسری دیگه هم که بد انتقاد میکنن عین اون اینه بدرد نخوره ن نمیشه زیاد بهشون اعتماد کرد باید فکر کنید و سعی کنید یه سرچی تو خودتون داشته باشید
تا بعد خدا نگهدارتون باشه
IN GOD WE TRUST
درود خدمت شما استادعباس منش عزیزم
خداقوت
ممنون از فایلهای فوقالعاده تون
استاد عزیزم چه مثال قشنگی از ایلان ماسک زدید کسی که مثل شما هر کاری میخواد انجام بده بهترین در جهان رو انجام میده و بازم ازشما و ایلان ماسک مردم انتقاد میکنن و این خیلی خنده داره
استاد این فایل رو یکبار گوش دادم و میترسیدم دوباره گوش کنم چون مقاومت و ترس داشتم همیشه از انتقاد.
چون بیشتر مواقع عصبانی میشم و بد جواب میدم
اولین روشی که گفتید واقعا چقدرعالیه بعد از انتقاد از طرف سوال بپرسم بیشتر توضیح بدید منظورتون چیه .
و تشکر کردن چقدر میتونه طرف رو خلع سلاح کنه و من به آرامش میرسم
استاد چقدر عالی گفتید که نگاه کنم ببینم دیدگاهش سازندس بهش توجه کنم ویا اگر مغرضانه است خیلی راحت به چیز دیگه توجه کنم
استاد واقعا شما فقط تونستید این باور رو درک کنید که همیشه مردم همه ی جهان فکر میکنن قبلا بهتر بوده و الان دیگه افتضاح شده و این باور در همه ی مکانها و همه ی زمانها هست
چه مثال های قشنگی از خودتون میزنید و این جمله که همیشه میگید اگر کسی با من هم فکر نیست و انتقاد مخرب میکنه درنهایت میگید با نتایج خودتون رو با من مقایسه کنید و قطعا این افراد یک صدم نتایج شما رو ندارند
آره درست گفتید استاد عزیزم استاندارد هام بالاست چون وقتی ساختمان میسازم دلم میخواد اون بهترین منطقه باشه و ی مشکل من اینه که بعضی از افرادی که برای خرید میان اگر این کیفیت بالا و مصالح عالی رو نبینن ناراحت میشم
باید تلاش کنم وقتی انتقاد میشه ازم با خودم مهربون باشم و نفس عمیق بکشم و نکات مثبت خودم رو ببینم
استاد ممنونم از این فایل فوقالعاده تون
انشالله شما، خانم شایسته، بچه های سایت و من همیشه در اوج ،ثروتمند ،خوشحال و سلامت باشیم
بدرود
سلام به استاد و مریم بانوی عزیزو همه ی دوستان
من خیلی کم پیش میاد کسی ازم انتقاد کنه اگه انتقاد هم بکنه اصلا ناراحت نمیشم ،من فقط از حرفهای شوهرم بشدت بهم میریزم مثلا میگه خونه همیشه بی نظمه و چون این حرفش بی انصافی کامله خونه همیشه دسته گله و همه جا برق میزنه فقط مواقعی که سردردمیگرنی داشته باشم اونم ماهی یکبار برای یکی دو ساعتی نمیتونم پاشم و کارام رو انجام بدم و شاید چند بشقاب کثیف تو سینگ باشه یا لباسای روی بند هنوز اتو نشده در این حد
یا مواقعی که بحثمون میشه و میگه من بهت اعتماد ندارم در حالی که این ناحقی و بی انصافی محضه و پیش خودم میگم به منی که تمام وجودم رو برای بچه ها و خونه و همسرم میزارم چطور به خودش اجازه میده این کلمات رو به زبون بیاره ،خیلی بهم میریزم
سلام
استاد جان من فکر میکنم مسیر قانون جهان هستی یک شاهراه و راه اصلیه که در زندگی همه ما وجود داره و هر کدوم از ما اگه با خودمون صادق باشیم خیلی خوب متوجه میشیم آیا الان توی این مسیر هستم یا دارم بیراهه میرم
این بی راه ها تو زندگی همه ما هست بینهایت زیاده و هرجا ما از کنترل ذهنمون خسته بشیم توی این کوره راه ها میفتیم و از لحظه ای هم که واردش میشیم قشنگ متوجهش میشیم به وسیله احساسمون … ولی ذهن هی قانع میکنه و سرمونو کلاه میزاره ..
مثلا وقتی من میدونم اگه به فلان دوستم زنگ بزنم و باهاش بیرون برم اون اصلا تو مسیر فکری من نیست و من بعدش حسم بد میشه ولی یه جا طاقت نمیارم میگم حالا یه روز که هزار روز نمیشه و این کارو میکنم درسته ممکنه من از مسیر اصلیم به کل دور نشم ولی حقیقتش اینه من هر روزی که انرژیمو توی اون راه هایی که راه اصلی من نبوده هدر میدم هم مسیر اصلیم متوقف شده و هم باید یه مسیر دیگه رو صرف اومدن دوباره م کنم ….
مثلا یکی از باگهایی که اکثر ما ایرانی ها داریم دلسوزی کردن هست ما انگار یاد گرفتیم دلسوز باشیم و اگه دل نسوزونیم حس میکنیم آدم خوبی نیستیم …. مثلا یکی معلوله ما یه جا اونو میبینیم و همون لحظه یه نگاه ترحم بر انگیز دلسوزانه میکنیم که هم خودمون تو فرکانس بد میریم هم اون اگه نتونه ذهنشو کنترل کنه تو فرکانس بد میره و حتی تا مدتها بعدش هر وقت یادمون میفته از درون ناراحت میشیم و دلمون میسوزه و یادمون میره اون خلقت خداست و خداوند از ما آگاه تر و داناتره و ذره ای به هیچکس ظلمی نشده تا کسی بخواد در حق دیگری دلسوزی کنه و هر کس درست جای خودشه شاید ما درک نکنیم ولی این حقیقته …
حالا هر وقتی که من بخاطر اینکه درک درستی از خدا و قوانین ندارم دلسوزی میکنم ، میخوام کسی رو تو مسیر بیارم ، یا یه نفر بهم زنگ زده گفته بیا فلان کارو برام انجام بده میدونم اگه برم به خودم آسیب میزنم اگر خودمو نادیده بگیرم و برم به اون کمک کنم و یا مرتب بخوام انرژیمو صرف چیزایی غیر از مسیر اصلی . شاهراه . مسیر الهیم کنم و ته ذهنم بگم خب من قوانین رو بلدم میدونم و دوباره بر میگردم و قوانین رو ته ذهنم بزارم نه جزو اصل کاریه جهان…. من میفهمم که مرتب داره انرژیم هدر راه های فرعی میره و هر بار از مسیر خارج میشم و دوباره بر میگردم … این همون الگوهای تکرار شونده ست و اینجوری روزهای عمر مارو هدر میده و ما بعد مدتها میفهمیم ای بابا پس من چه کار مهمی تو زندگیم کردم؟ لابد اون موقع فکر میکنیم این قوانین همچین هم تحول ایجاد نمیکنه و بجای حل کردن مسئله خودمون دوباره صورت مسئله رو پاک میکنیم ….
دلیلی که استاد نتایجش متفاوته قدرت تمرکزی هست که رو مسیر اصلی زندگیش داره مثلا وقتی فهمیده به قوانین جهان علاقه داره دیگه نخواسته انرژیشو جای دیگه هدر بده حتی روابطی که با مسیرش هماهنگ نبوده رو قطع کرده و کلا تمرکزشو و اون انرژی درونی رو روی مسیرش گذاشته حالا تو مسیراستاد هم بینهایت راه فرعی اومده بی نهایت نجوا اومده انتقاد قضاوت کسایی که بخوان دلسوزیشو تحریک کنن و… ولی اگه استاد تونسته نتایج خوبی بگیره از راهی که اون وقتا جزو جدیدترین راهها بوده و بودن تو این مسیر واقعا جسارت و قدرت و کنترل نفس بالایی میخواد دلیلش فقط این بوده کمتر از مسیرش خارج شده تمرکزشو روی همین مسیر گذاشته و هی وقتشو به امید فرداهای واهی هدر نداده
مسئله ای که من خودم خیلی باهاش مواجه هستم همینه که میدونم مسیر اصلی اینجاست و هر وقت اشتباه میکنم قشنگ متوجهش هستم که دارم انرژیمو جای نادرست میزارم ولی باز میگم اشکال نداره فردا عوضش جبران میکنم اشکال نداره اخه فلانی گناه داره ادم نباید هم زیاد سخت بگیره و… و اینجوری من اونجور که باید تمرکزمو روی قوانین نمیزارم و مرتب دارم تو مسیرم جابجا میشم و کلی انرژیمو هدر میرم و ماشین من مرتب تو جاده خاکی میزنه و بر میگرده عین یک معتادی که تو مسیر ترک اعتیادش هست ولی میگه حالا این یه ذره که کاری ننیکنه باهام من که دارم ترک میکنم این تاثیری نداره و ما هر وقت از مسیرمون خارج میشیم در واقع داریم ذهنمون یا اون نفس شیطانی وجودمون رو تغذیه میکنیم و اون بهمون داره خط میده که تو قوانین رو بلدی نگران نباش برو یه کم لذت ببر برو یه کم خستگی در کن زیادی خسته شدی خیلی مثبت شدی و لذتهای سمی رو برامون شیرین میکنه و از مسیر به راحتی خارجمون میکنه و نداهای درونی بلافاصله بهمون اخطار میدن ولی زورشون دیگه نمیرسه تا میریم و بر میگردیم کلی زمان صرف شده و بعد میایم یه کم تو مسیر اصلی حرکت میکنیم و دوباره الگوی تکرار شونده
یعنی میخوام بگم علت اینکه خیلی از ماها تو این مسیر حرکت میکنیم ولی نتایج خوبی نمیگیریم اینه ما هنوز اونطور که باید باور نکردیم قانون رو … چون باور عمل میاره و من اگه باور کنم احساس بد مساویه با اتفاقات بد دیگه هیچوقت نمیرم با کسی رابطه شروع کنم که از همون حرفای اولش قشنگ مشخصه تو چه فرکانسیه ولی یه جا دلم براش میسوزه و نمیتونم ردش کنم یه جا هم میخوام نفسمو با مخدر تقویت کنم …. در هر صورت دارم از انرژی الهیم وقتم و زندگیم هدر میدم به امید اینکه من قوانین رو بلدم و دوباره برمیگردم سر خودمو کلاه میزارم و مدتها متوجه نمیشم که دارم چه آسیبی به خودم میزنم تا انقدر از این روش خسته میشم و یه روز حسابی گوش خودمو میپیچونم و میارم تو مسیر اصلی اون روز احتمالا خیلی به درو دیوار خوردم خیلی ها که براشون دل سوزوندم بهم پشت کردن و از اون راههای فرعی همه رونده شدم و در واقع من راهی ندارم که دیگه سر خودمو کلاه بزارم و حالا میام که موندگار بشم و حالا میخوام واقعا قوانین رو بفهمم درک کنم عمل کنم و بشه زندگیم همه زندگیم خواب و خوراکم نه فقط گوش بدم و خودمو باهاش قانع کنم که عذاب وجدان نداشته باشم …
البته این مسیری که ما میریم برلی همه ما تکامل میخواد و هیچ ورزشکاری روز اول مثل یه آدم حرفه ای ورزشو شروع نمیکنه … ولی فرقه بین یکی که ورزشو شروع میکنه و آرکم آروم و پیوسته حرکت میکنه با آدمی که شروع میکنه و هر روز به بهانه ای جیم میشه و گاهی میاد ورزش میکنه اخر سر هم افتخار میکنه که بجای اینکه معتاد باشه مثلا ورزشکاره و باشگاه میره ولی خودشم میدونه هیچ نتیجه ای از باشگاهش نگرفته فقط دلشو خوش کرده ….اینارو برا خودم نوشتم که یادم بمونه الگوهای تکرار شونده بهم اخطار میدن که بفهمم انرژیم داره کجاها هدر میره و به خودم بیام و بجای اینکه دل خشونک به خودم بدم بخوام با نتایجم حرف بزنم و بجای شکلات به خودم مدال افتخار بدم که چقدر عالی تونستم تو مسیر بمونم درک کنم و عمل کنم و زندگیمو تغییر بدم…
خدایا شکرت بخاطر قوانین ثابت جهانت خدایاشکرت بخاطر وجود استاد بی نظیرم و همه هم مداری هام
به خداوند مهربان میسپارمتون
به نام خداوندی که درقلب منه وهمراه منه
سلام به دوستان عزبزم
دقیقامتم همین انتقادکردن روباهاش مشکل دارم ولی قبلاخیلی بدتربودولی الان به لطف اموزش های استادعزبزم بهترشدم وقتی کسی ازم انتقادمیکنه چون بایدیادبگیرم که برام مهم نباشه
وقتی من ناراحت بشم یعنی باخودم درصلح نیستم
چون دارم خودم به خودم انتقادمیکنم یادارم دیگران رانصیحت میکنم برای این که دارم توجه کنم به این موضوع
چون جهان مثل اینه عمل میکنه هرکاربکنی بهت برمیگرده
من هنوزدوره عالی عزت نفس روتهیه نکردم ولی ازاگاهی های رایکان استفاده کردم وخیلی عالی بودوامیدوارم که به زودی دوره روبخرم به لطف الله مهربان
من اکرقبلاکسی بهم انتقادمیکردخیلی ناراحت میشدم وبه شدت عصباتی میشدم ولی الان نه چون من اون احمدقبلی نیستم وتغییرکزدم وارامشم بیشترشده احساسم بهترشده
شادوموفق باشید
احمدفردوسی
سلام بر استاد عزیزم
استاد این فایل عالی بود که من بیام و یکی از پاشنه های آشیلم را درست کنم
چه راه کار های عالی دادین به من و خودم تازه دوباره قانون برام مشخص شد که جهان مثل آینه هست
من چند وقت پیش هی تو ذهنم به برادرم انتقاد میکردم که چرا این شکلی و چرا اون شکلی بعد چند روز دقیقا همون انتقاد ها از طرف همون شخص به خودم شد
من تازه قانون درک کردم در این موضوع که بابا جان هر چی بفرستی همون برات میفرستند
و این راه کار هایی که دادین چقدر میتونه به من کمک کنه
از امروز من این راه کار ها را در دست اقدام گذاشتم و همین امروز مدیریت کردم انتقاد های رئیسم را و چقدر دیدم که حالم خووب و دیگه اون احساس بد نیست برای من.
سپاس گذار شما و سایت خوبت هستم استادم
سلام و درود
وقتی می شنویم میگم دقیق مثل اینکه این فایل برای منه
انتقاد کردن یا ایراد گرفتن
درست میگی استاد دقت نکرده بودم چه خوب گفتی
وقتی خودمون با خودمون در صلح نیستیم چرا توقع داریم دیگران با ما در صلح باشند
وقتی تو افکارمون از خودمون ایراد میگیریم دیگران اون رو بهمون نشون میدن
من تن صدای بالایی دارم و همیشه بهم میگن بلندگو قورت دادی
خیلی وقتها با خنده گذراندم ولی چند باری گریه کردم و ناراحت شدم
الان بهش فکر میکنم اره وقتی به خودم میگم
دیگران بگن عصبانی میشم
ولی وقتی با خودم در صلح باشم و خصوصیات خوب خودم رو بازگو کنم پس نتیجه احترام میشه
این فایل پر از نکته بود
که هر مرتبه گوش دادن باور مخرب و یا دلیل رفتاری برات نمایان میشه
خداروشکر بابت این آموزشها و این فایلهای ناب ناب
استاد از شما و مریم جان تشکر میکنم
خدایا منو هدایت کن به سمت بهترینها
شاد و موفق و ثروتمند باشید
با عرض سلام و احترام بینهایت خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان و دلسوز.
خداوند را بابت این فایل ارزشمند شکرگذاری.استاد جان ،من زمانی این فایل را شنیدم که لحظاتی قبل شکرگذاری کردم ودعا کردم واز خداوند هدایت خواستم،
وخداوند به شنیدن این فایل ارزشمند خداوند هدایتم کرد.
موضوع از این قرار بود که یکی از فامیلهای بسیار نزدیک و در ظاهر صمیمی ،مدتی قبل به دلیل کاملا واهی با ما قطع رابطه کرد و بعد از قطع رابطه،،نزد خانواده ما ،پشت سر ما حرفهای نامربوط وتهمتهای بی اساس زده بود و بعلت سادگی ودهن بینی خانواده،این نعمتهای و انتقادات بی اساس ،تاثیر منفی خودش را گذاشته بود و روابط بین اعضای خانواده ،به تیرگی گرایید بود.
ومن تصمیم گرفتم امشب بروم وحسابی از خجالت این فرد در بیان..اما با هدایت خداوند به سمت شنیدن این فایل،متوجه شدم که برخورد درست در این اتفاق چیست.
وهم چنین مسیر درست قانون را از بیان فصیح شما دریافتم.استاد عزیزم،واقعا از شما نهایت تشکر را دارم وخداوند را شاکرم که از مسیر درست قانون خارج نشدم.
من با درک به موقع و صحیح قانون از زبان شما،راه درست برخورد با این انتقاد نابجا را دریافتم.هرلحظه از این فایل ،احساس میکردم که استاد مانند معلمی آگاه که از همه جریان خبر دارد،درکمال آرامش من رابه آرامش و شیوه صحیح برخورد با این چالش،دعوت میکند.با خودم گفتم این هدایت الله هست واین روش هم استفاده صحیح از قانون.قلبم هم به آرامش رسیده وتمام وجودم رضایت وشادی شده است.خدایا صد هزار مرتبه شکر از بابت هدایتهایت.
در پایان هم باز هم تشکر میکنم از استاد عزیزم.وهمگی دوستانم رابه دستان مهربان خداوند میسپارم.
استاد من چطوری میتونم باشما صحبت کنم و چند تا مسائله که دارم با شما مطرح کنم بعضی از مسائل که من اصلا نمیتونم درک کنم و خیلی اذیتم میکنه ،من خیلی خدای خودم رو دوست داشتم و بینهایت عاشقش بودم اما الان بحایی رسیدم که دیگه میترسم و از خدای خودم بدم میاد من باید چکار کنم میشه کمکم کنید و راهنماییم کنید که چرا من از عشق به نفرت رسیدم دلیلش خودمم؟یا مسائلی که برام پیش اومده باعث این موضوع شده