سریال زندگی در بهشت | قسمت 260 - صفحه 11

به نام خدا

سلام

تو این قسمت وجه زیبای ثروت برام بولدتر بود .

وقتی دو تا زوج موحد با خیال راحت با هم تفریح میکنن به اتفاق هم ورزش میکنن و کاری به اتفاقات جهان ندارن .

تو فضای سوله ای که هم خودش نماده ثروته برام و هم پر از امکاناتیه که فراونی ثروت و نعمت در جهان رو فریاد میزنه .

خرید اون گریل برزیلی که با ثروت میسره و گوشتی که همواره ارزش غذایی بالایی داره و برای وجود ارزشمند انسان بسیار مفیده .

لذت خرد کردن ، به سیخ کشیدن ، گریل کردن و بعد نوش جان کردن به باورهای محدود کننده ثروتم میگه اگه میخوای خیر دنیا و آخرت نصیبت بشه همیشه برای ثروتمند شدن تلاش کن . این پاداش داشتن ثروته .

از اونجایی که من عاشق گوشتم از وقتی که خانم شایسته شروع کردن به تیکه کردن گوشت تا وقتی که از گریل درشون آوردن گرگ درونم یه صدای زوزه ای به راه انداخته بود که نگو و نپرس . نوش جان تون

اون حالت بی حالی و سخت حرف زدن خانم شایسته و استاد بعد از میل کردن غذا خیلی جالب بود منو یاده استراحت دسته جمعی دسته شیرا بعد از خوردن شکار میندازه ….

گرگ درونم به شیر وجودتون درود میفرسته و میگه شاد و سلامت باشید سلطان

حالا بپردازیم به سوالات :

به پیام این فایل فکر کن و در بخش نظرات این جلسه، نگاه خود را درباره موضوعات زیر بنویس:

مورد اول: نمونه ای از لذت های ساده ای را ذکر کن که موجب شادی و رضایت شما از زندگی ات شده است:

از زندگی کنار خانواده احساس لذت میکنم

از اینکه هر وقت به بیرون نگاه کنم یا برم تو حیاط و باغ می تونم آسمون رو ببینم لذت میبرم

از قدم زدن تو حیاط لذت میبرم

از نشستن تو باغ لذت میبرم

از دیدن ماه لذت میبرم

از طلوع خورشید لذت میبرم

از پیاده روی لذت میبرم

از روز محله ام لذت میبرم

از شب محله ام لذت میبرم

از دیدن جنگل لذت میبرم

از رفتن به دریا لذت میبرم

از اینکه مسیر رفت و آمد رو گهگاه عوض میکنم و از راه دیگه ای میرم لذت میبرم

وقتی عصرها برای خرید نون گرم میرم و غروب خورشیدی که بین تکه های ابر هر روز یه جوریه لذت میبرم

از دیدن فایل های این سایت لذت میبرم

از دیدن گلهای شمعدونی حیاط لذت میبرم

از جونه زدن گل کاغذی لذت میبرم

از ماهی های توی حوض لذت میبرم

از شمشادهای حیاط لذت میبرم

از صنوبرهای اون سمت خیابون لذت میبرم

از رشته کوه های البرز که از خونه مون مشخصه لذت میبرم

از کاروان های عروسی که از جلوی خونه بوق زنان رد میشن لذت میبرم

از طبیعت بی نظیر اطراف خونه و محل و منطقه ام لذت میبرم

از دیدن پرواز پرنده هایی که صبح به سمت غرب ( سمت دشت و صحرا) میرن برای غذا و عصر بر میگردن سمت جنگل برای استراحت لذت میبرم

از دیدن صنوبر زیبای باغ لذت میبرم

از درخت خرمالوی باغ لذت میبرم

از چشم انداز زیبا و سرسبز زمین بابا بزرگ لذت میبرم

از دیدن رودخونه ها و دریاچه های محلی که همیشه میرم لذت میبرم

از دیدن خواهرزاده هام لذت میبرم

از بوسیدن و بغل کردنشون لذت میبرم

از گشتن با ماشینم لذت میبرم

از سفر رفتن با دوستام لذت میبرم

از جنگل پیمائی لذت میبرم

از کوهنوردی لذت میبرم

از آتیش روشن کردن تو جنگل لذت میبرم

از خوابیدن تو ننو لذت میبرم

از آب تنی تو رودخونه جنگلی لذت میبرم

از استخر رفتن لذت میبرم

از شنا یاد گرفتن لذت میبرم

از گل های رز گل بهی ای تو مسیر میبینم لذت میبرم

از اون درخت زیبای بید مجنونی که تو مسیر میبینم لذت میبرم

از اون عمارت زیبای سفیدی که تو حیاطش چندین درخت افرا داره لذت میبرم

از عمارت سفید بزرگ کنار عمارت قبلی هم لذت میبرم

از دیدن خونه زیبای دوستم لذت میبرم

از دیدن بچه های دوستم لذت میبرم

از اینکه تنها تو خونه باشم لذت میبرم

از اینکه تنهایی برم سفر لذت میبرم

از اینکه تو تنهایی خدا رو بیشتر حس میکنم لذت میبرم

از دیدن پاساژ های بزرگ لذت میبرم

از خوشحالی و خنده از ته دل مردم لذت میبرم

از شهرک های ویلایی لذت میبرم

از اون دو تا خونه زیبا و مدرن تو مسیر استخر لذت میبرم

از اون تک درخت تو کوهستان لذت میبرم

از فضای سبز محوطه تالار مسیر پمپ بنزین لذت میبرم

از گل همیشه بهار کوچولویی که دو تا غچه کوچیک در آورده لذت میبرم

از سوپ جو لذت میبرم

از بدنسازی و ورزش لذت میبرم

از اینکه مردم به هم احترام میزارن لذت میبرم

و …

مورد دوم: اگر حرف مردم را کنار بگذاری و به داشته های زندگی ات منصفانه تر نگاه کنی، چه فرصت های دیگری را برای لذت بردن از چیزیهای ساده، پیدا می کنی؟

وقتی شمال زندگی کنی و تو چند قدمیت جنگل ، دریا ، طبیعت ، کلبه و تفریحات متعدد باشه زبان از گفتنش قاصر میشه . واقعیت اینه که استاد عزیز من از بودن تو جغرافیایی که الان هستم همیشه خدا رو شکر میکنم و بسیار دوستش دارم اما فقط و فقط برای ماجراجویی و ارتقا درونم دوست دارم مهاجرت کنم .

مورد سوم: چه فعالیت لذت بخشی هست که هم مورد علاقه شماست و هم مورد علاقه شریک عاطفی شما (دوست یا عضو خانواده)؟ مثل یک ورزش مشترک یا یک هنر مورد علاقه یا کاری مثل باغبانی و گلکاری و ..

با دوستم عموما برای مسافرت ، جنگل پیمائی و پیاده روی اقدام میکنیم

و چطور می توانید از طریق این علائق مشترک، سطح عمیق تری از ارتباط با یگدیگر را تجربه کنید؟

در خلال تفریحات و فعالیت های مشترک به وجهی از شخصیت و گرایش های هم شناخت پیدا کردیم که بعضا تصمیمات هماهنگی برای انجام فعالیت های مشترک آینده میگیریم.