سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 7 - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

808 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    جعفر شکراله زاده گفته:
    مدت عضویت: 3817 روز

    سلام و عرض ارادت خدمت استاد عزیز و ارزشمندم و دوستان و همنوعان گرامی

    جناب آقای عباس منش

    هر بار با دیدن هر کدوم از فایلهاتون اشک شوق میریزم بخاطر زیبای مطلقی که جهان رو پر از زیبایی کرد .

    مناظر زیبا

    کارهـای زیبا

    اندیشه های زیبا

    و انسانهای زیبایی که با زیبایی وجود خدائیشون جهان رو جای زیباتری برای زندگی میکنن

    بخاطر همه ی این نعمتهایی که از ازل بوده و تا ابد هم خواهد بود سپاسگزار خداوند یکتا هستم

    و

    سپاسگزار شما هستم که دستانی از بینهایت دستان خداوندید که زیبا دیدن رو بما آموختید .

    گفتید که همه ی این کامنتها رو خودتون میخونید

    پس میگم هر آنچه را باید بگم

    من چون از شهر زیبای بابلسر هستم

    کنار ساحل زیبای خزر

    همیشه زیبایی رو میدیدم

    اما از روزی که با شما آشنا شدم ، زیبایی رو درک میکنم و خودتون میدونید بین دیدن و درک کردن تفاوت از زمین تا آسمان است.

    وقتی زیبایی رو درک میکنیم

    در هر چیزی زیبایی می بینیم.

    همانطور که حضرت زینب در واقعه کربلا می گفت : ما جز زیبایی چیزی ندیدیم .

    من گاهی اوقات نیمه های شب احساسم بمن میگه برو قدم بزن و با خدا صحبت کن . دقیقا احساستون رو درک میکنم زمانی که تو اون باغ با خدای خودتون خلوت کردید .

    و چه حس و حال قشنگیه ، به حدی که نمیشه با زبان الکن توصیفش کرد

    اما برای اینکه دوستانی که این حالت رو تجربه نکردند کمی قابل فهم تر باشه با قلم قاصرم بیان میکنم و برای دوستان عزیز و شما استاد گرامی هم که این حس رو تجربه کردید دوباره تداعی بشه .

    این احساس همیشه برای من به همین منوال اتفاق می افته که اول درونم آشوبی بپا میشه که نمیتونم بگم شوقه ، اضطرابه و یا هر واژه که بتونم بیانش کنم ، اما تو حال خودم نیستم و معمولا همسرم هر سوالی که در مورد قوانین کیهانی و … داره اون موقع ازم میپرسه

    البته خودش میگه زمانی که تو اون حال و هوا هستی جوابهایی میدی که معلومه بهت الهام میشن . مثل همون دوستی که در فایل قبلیتون اشاره کردید .

    اونوقته که میرم قدم میزنم

    یکی از نیمه شبهایی که این حال رو داشتم رفتم قدم زدم ، از منزل ما تا لب ساحل حدود یک کیلومتره در راه رفت طبق معمول اول بخاطر همه نعمتهایی که دارم سپاسگزاری میکنم و بعد شروع میکنم به صحبت کردن و به قول مولانا عشق بازی با خدا و زمانی که به ساحل میرسم بسکه حرف زدم تخیله میشم ( البته قابل ذکره که این مسافت یک کیلومتری حدود یکساعت طول میکشه تا برم ، چون موقعی که داری با خدا عشق باز میکنی راه رفتنت آرام و عاشقانه هست طوری که دوست داری هیچوقت نرسی )

    بعد کنار ساحل سکوت عمیقی فراگیر میشه

    هیچ صدایی به گوش نمیرسه جز وزش باد و صدای امواج این زمان من ساکت ساکت میشینم تا بشود هر آنچه باید بشود .

    این روند همیشه تو الهاماتی که بمن شده بوده

    اما در راه برگشت

    هر آنچه که باید گفته شود بمن گفته میشود .

    یکی از این الهامات ( چون من به محض رسیدن به منزل اونو یاداشت میکنم تا همیشه بتونم از راهنماییهاش استفاده کنم ) که در دفتر من ثبت شده بر میگرده به سه شنبه هفدهم اسفند نود وپنج ساعت 1:42 بامداد .

    بذارید قضیه اون شب رو واضح و روشن بگم تا دوستانی هم که تجربه نکردند اون موقعیت رو مجسم کنند .

    منزل ما در قسمتی از شهر واقع شده که هنوز بکر و دست نخورده مونده

    یک باغ بزرگ بدون در با درختان سر به فلک کشیده که شبها صدای واق واق سگهای ولگرد همیشه بگوش میرسه در انتهای کوچه ای که به خیابان خلوت و فرعی که به سمت ساحل میریم قرار داره ، که انتهای اون باغ به رودخونه میرسه و از اون راه هم میشه رفت کنار ساحل اما شبهاش خیلی تاریک و ترسناکه .

    من اون شب وقتی به اون کوچه رسیدم نتونستم به راهم ادامه بدم ، احساسی بمن میگفت برو از توی باغ تا برسی به رودخونه و از اونجا کناره رود خونه رو بگیر و از چند کوچه بالاتر دوباره وارد خیابون شو .

    دقیقا حس اون شب شما رو درک میکنم .

    اولش کلی مقاومت میکردم هی از جلوی کوچه رد میشدم اما احساسم منو دوباره بر میگردوند به عقب میگفت چیه میترسی ؟

    گفتم حالا بیخیال از تاریکی نمیترسم اما اونهمه سگی که اونجاست و کجای دلم بذارم ؟

    گفت برو من هواتو دارم

    با این حرفش آرامش عمیقی در وجودم حکمفرما شد .

    با ایمان قدم به اون کوچه گذاشتم و از باغ رد شدم و رسیدم به رودخونه ، در طول مسیر بمن گفت دیدی من همیشه و هر لحظه کنارتم ؟

    دیدی همه ی ترسهای تو پوچ و واهیه ؟

    دیدی این ترسها همش زاییده خیال توئه ؟

    پس هر جا که ترسیدی برو تو دلش ، اونوقته که می بینی چیزی بنام ترس وجود نداره

    اما در راه برگشت

    احساسی که نمیتونم بیانش کنم ، احساسی که فراتر از هر چه میشناسمه گفت :

    به اندازه ی تمام دانه های شن کف دریاها و اقیانوسها و به اندازه ی تمام قطرات آبها ، نعمت من روی زمین فراونه بعد گفت :

    به ماه نگاه کن ( اونشب ماه انگار از همیشه بزرگتر و پر نورتر نشون میداد ) .

    گفت اگه روی ماه بایستی زمین رو همینطور می بینی که داری به ماه نگاه میکنی . زمینی که تو اونو اینقدر بزرگ و پهناور می بینی در مقابل چیزهایی که خلق کردم ذره ای ناچیزه و تو نهایت خواسته ای که داری ، نهایت آمال و آرزوهات اگر به اندازه ی کره زمین هم باشه برای من چیزی نیست ، اون تویی که ضرر کردی .

    عین مطلب گفته شده رو براتون مینویسم

    تا شاید کمک ناچیزی به اشاعه فرهنگ پسندیده توحید و یکتا پرستی کرده باشم .

    از من نه به اندازه ی سقف تصورات و رویاهایت ، بلکه به اندازه ی کّرّم و بخششم طلب کن . زیرا کّرّم من بی انتهاست

    استاد گرامی و دوستان ارجمندم

    میدونم که احساس منو درک می کنید و آرامشی عمیقی که پس از شنیدن این جمله سراسر وجودم رو فرا گرفت .

    هر وقت

    که به

    یاد این جمله می افتم بیدرنگ میگم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم

    چقدر قشنگ و زیبا گفت

    نهایت آرزو و رویاهای ما میتونه اندازه ی این کره زمین باشه ، دیگه فکر نکنم کسی بیشتر از این چیزی بخواد . ولی اینو هم میگه اگه بخواین ضرر کردین و کم خواستین

    و به نظرتون خواسته بزرگ چی میتونه باشه ؟

    و چقدر زیباست این جمله که میگه :

    برایت دعا می کنم تا خدا از تو بگیرد ، هر آنچه که خدا را از تو می گیرد

    خدا بزرگترین چیزیه که میتونیم بخوایم ، چون بی نهایت است و لا مکان و بی زمان .

    یک توصییه دوستانه هم میکنم به دوستان عزیز ی که تازه به این گروه پیوستن ، دقیقا در شب سال تحویل امسال همین این احساس دوباره الهاماتی بمن کرد که چون همون لحظه به محض ورد به منزل یادداشت میکنم و الان هم جلوی روی منه رو با ساعت دقیقش بهتون میگم تا کمی در قویتر شدن ایمانتونون بهتون کمک کرده باشم .

    گفت عباسمنش یکی از بندگان خوب منه ، توصیه هاشو جدی بگیر و تو هم هرگاه ترسیدی و حضور شیطان رو احساس کردی بدون ایمانت تزلزل یافته. اون لحظه منو بیاد بیاور و بدان که من هر لحظه کنارت هستم

    دوشنبه 30 اسفند 95 ساعت 2:32 دقیقه بامداد

    خدایا سپاسگزارم که هستی

    خدایا سپاسگزارم که مرا می بینی و میشنوی

    خدایا سپاسگزارم که انسانهای خوب و دستان توانمندت را برای هدایتم فرستادی

    خدایا سپاسگزارم که تو و زیباییهایت را می بینم

    خدایا سپاسگزارم که مرا نیز همچون خودت توانمند آفریدی

    و در نهایت

    خدایا سپاسگزارم که در این راه با انسانهای شریفی آشنا شده ام که ورای باورهای محدود کننده ام هستند .

    خدایا از تو سپاسگزارم بخاطر بندگان پاک و مخلص و با ایمانت

    از استاد گرامی سپاسگزارم بخاطر فایلها و درسهای بی ریا و آموزنده اش

    از دوستان عزیز سپاسگزارم بخاطر کامنت های فوق العاده و انرژی بخششون

    و از خودم هم سپاسگزارم بخاطر تلاشم برای تغییر باورها و ارائه یک زندگی پاک و درست

    ارادتمند شما

    جعفر شکراله زاده

    ساحل دریای خزر – شهر زیبای بابلسر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      طیبه گفته:
      مدت عضویت: 3592 روز

      سلام آقا جعفر

      چه زیبا نوشته بودید تمام حس و حال شما را درک کردم و‌چه رامشی در قلبم قرار گرفت

      امروز کمی حالم دگرگون بود نه به خاطر اتفاقات بد چون دیگه برای من اتفاق بدی رخ نمی دهد

      امروز حسرت به خاطر گذشته زیاد در ذهن من بود و این حس ت به خاطر باور کمبود در من هست

      چون فک‌می کردم دیگه نمی تونم به خواسته ام برسم

      و باعث شد حسم یکم بد بشه و با حرف های شما فهمیدم که خدا بزرگه و هر چه من بخواهم به من می دهد .و اگر تا الان به آن خواسته که داشتن یک خانه بزرگ تر هست

      فقط به خاطر خودم بوده و برای خدا فرقی ندارد که خانه 90 متری بدهد یا خانه 900 متری

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      علی رضایی گفته:
      مدت عضویت: 1698 روز

      سلام به خدایی که از رگ گردن به من نزدیک تراست.

      نتونستم از کنار این کامنتتون همینجوری رد بشم

      دقیقا خود خدا بود که بامن حرف میزد و جوابمو داد.

      الله اکبر الله اکبر

      خدایا تو چه میکنی با من

      خدایا چقدر دقیق و به موقع جواب میدی

      دوست عزیزم برای کامنتی که نوشتین سپاسگزارم

      من تازه خطهای اول کامنت شما بودم که تو ذهنم به یه تضادی که بهش برخوردم فکر میکردم و به دنبال راه چاره بودم که

      قلبم میگفت کامنتو تا آخر بخون از طرف خداوند برای تو هست جواب سوالته!!

      خدایا منو ببخش که بعضی وقتا به یه اتفاق بظاهر بدی که برمیخوریم یادتو و قدرت تو. بزرگی و عظمت تو بخشندگی و محبتتو و…… هرچی بگم کم گفتم همه اینارو فراموش می‌کنم و فقط کاسه چه کنم چه کنم دستم میگیرم.

      قربونت برم خدا جون بازهم میدونی که میریم دورامونو میزنیم و در آخر برمیگردیم پیش خودت.

      من با تمام وجودم حتی اونجایی که به لب ساحل میرسیدین و لذت اون حس آرامش و روحانی رو میبردین من با تمام وجودم و حسش میکردم. حتی اونجایی که گفتین اون راه ترسناکه….

      چون واقعا کلامتون از طرف خدا بود برای من

      دوست دارم بارها کامنتتون رو بخونم.

      خدایا سپاسگزارم

      خواسته هایی که ما داریم مشخص میکنه چقدر خداوند رو باور کردیم.

      دوست عزیزم براتون آرزوی موفقیت و سربلندی و سلامتی و ثروت و هرآنچه که آرزوشو دارین از خداوند بخشنده و مـــهربانم خواستارم.

      درپناه حق.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      فریبا شهاب گفته:
      مدت عضویت: 1205 روز

      سلام برشما دوست گرامی بااینکه زمان بسیارزیادی از نوشته فوق العاده زیبا واثربخش تان میگذرد اما آنقدر تاثیر گذار وعمیق بود که با خواندن هرجمله از این متن زیبا شما رو تحسین کردم وسپاسگزارم بابت به اشتراک گذاشتن این همه احساسات پاک وخالص وناب خدایی

      بسیار بسیار بسیار لذت بردم وامیدوارم حس الهی همیشه در وجودتون قوی وپایدار باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      زهرا اسفندیاری گفته:
      مدت عضویت: 1355 روز

      سلام دوست هم فرکانسی

      ممنون که این الهاماتتو با ما به اشتراک گذاشتی

      بینظیر بود

      از خدا فقط باید خدارا بخایم

      و خداروشکر که من همیشه اینو ازش خواستم و به خاطر همین به این راه راست هدایت شدم

      خدای قشنگ و مهربونم بینهایت از ممنونم که منو به راه راست هدایت کردی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3253 روز

    واقعا نهایتی برای نعمت های خداوند وجود ندارد.

    اگر من با فرکانس های خالق زندگی ام هستم

    پس بیام روی فرکانس هایم دقت خیلی بیشتری داشته باشم

    و شدت فرکانسم را بالاتر ببرم .

    تمام گنج های جهان در اختیار یگانه فرمانروای جهان است.

    تسلیم بودن را باید یاد گرفت و به خاطر آورد . اینکه تنها به رب وابستگی داریم را باید نهادینه کنیم و نه هیچ کس دیگری.

    باید به جای اعتراض به ناخواسته از آن روی بگردانیم.

    توکل و تسلیم بودن را باید از ابراهیم یاد گرفت که تماما تسلیم امر پروردگار است.

    در این جهان نا ممکنی وجود ندارد.

    هر چیزی دارای فرکانس مشخصی است و مدار معین.

    و ندیدن دلیل نبودن نیست.

    حرف زدن و نوشتن درباره قانون عظیم احساس خوب = اتفاقات خوب‌، کار ساده‌ای است. اما نگاه مثبت داشتن به هر اتفاقی‌، ایمان می‌خواهد.

    نگران نبودن درباره آینده‌‌، ایمان می‌خواهد.

    وابسته نشدن به داشته‌ها‌ و نگران نبودن برای از دست دادن‌شان‌، ایمان می‌خواهد.

    آسان گرفتن به خودمان‌، ایمان می‌خواهد. ماندن روی این موج ایمان می‌خواهد.

    دقیقا همینطور است برگی بدون اذن خداوند از درخت نمی افتد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  3. -
    غزال گفته:
    مدت عضویت: 2331 روز

    سلام به استاد عباس منش مهربان و دوستان عزیزم

    وقتی برای اولین بار این فایل رو دیدم یادمه که به خدا گفتم که واقعاً که استاد عباس منش عزیز حقشون چنین شرایط ایده آلی هست کسی که اونقدر فهیم و درک بالایی داره که هر اتفاقی که میفته سریع اون رو تجزیه و تحلیل می کنه و به دنبال درس گرفتن از اون اتفاقه واقعاً بالاتر از این زندگی حقشه…الان که 37 روز سفرمون هست دوباره توفیقی شد تا بیاموزم از خدایی که استاد عباس منش رو برام فرستاد بیاموزم که یک انسان فهیم باید در تک تک لحظات و اتفاقات به دنبال درس گرفتن باشه بیاموزم که خداوند بالاترین قدرته و اگر بخواد من رو از بدترین بلاهای طبیعی و غیر طبیعی حفظ می کنه و اگر اراده کنه می تونه نابودم کنه پس من وظیفه م اینه که همیشه در مقابل فرمانروای قدرتمند جهان سر تعظیم فرود بیارم و فروتن باشم در هر جایگاه و مقام و ثروت و سلامتی که هستم…خدای خوبم از تو سپاسگزارم برای تمام نعماتت و همیشه سجده کننده به درگاهت هستم…

    خدای خوبم ازت ممنونم که استاد نازنینی رو استاد ما کردی که صفات بارز ایشان مهربانی،فروتنی، خضوع و خشوع در برابر تو و صداقت است چقدر به دل می نشیند صحبت های این مرد نازنین خدایا همیشه از تو خواسته ام و باز هم تکرار می کنم که یکی از مهمترین آرزوهایم این است که هر روز شاهد این باشم که این مرد شرافتمند زندگی اش غرق در انواع نعمات بی نظیرت باشد…

    من دلیلی برای تعجب در مورد این حجم ارادت توسط شاگردان استاد عباس منش را نمی بینم چون ذات ما صداقت پسند است ذات ما وجودی را عاشقش می شود که مثل آب زلال باشد و بسیار طبیعی ست که ما اینقدر نسبت به استاد عزیزمان ارادت داشته باشیم…خداوند عمری با عزت تر و در بهشت جایگاهی بسیار والا به این مرد بزرگ عطا کند….

    استاد عباس منش عزیز چقدر خوشحالم که شاگرد شما هست افتخار بزرگی است برای من…شما به ما درسهای بزرگی می دهید وقتی افتادگی و فروتنی شما را می بینم بیشتر حواسم را جمع می کنم که فروتن تر و افتاده تر باشم وقتی فروتنی شما را می بینم بیشتر و بیشتر ایمانم قوی می شود در مورد اینکه وقتی ثروتمند شوم به خداوند مهربان نزدیک تر می شوم وقتی ثروتمند شوم افتاده تر می شوم…وقتی آرامش شما را در هنگام مواجهه با تضادها می بینم بیشتر سعی می کنم هنگام تضادها آرامش خودم را حفظ کنم…وقتی می بینم که شما چقدر در مورد اینکه همه چیزتان را از دست بدهید قدرتمند هستید و آرام و وابسته نیستید به خودم می گویم تو هم وقتی ثروتمند شدی به مال دنیا وابسته نمی شوی تو هم وقتی ثروتمند شوی ترس از اینکه ثروتت را از دست دهی نداری و می گذری از هر آنچه که آرامشت را بگیرد چون به ثروت رسیده ای به راحتی می گذری و از آغوش خدا تکان نمی خوری….وقتی می بینم که شما از دل بلاهای طبیعی تفریحی خارق العاده بیرون می کشید تا هم خودتان و هم خانواده عزیزتان از هر گونه تشویش به دور باشند ایمانم قوی تر می شود که وقتی ازدواج کردم همسرم می تواند مرد بزرگی باشد مردی مهربان که همیشه در پی آرامش و شادی باشد برای خانواده اش…پدری مهربان که در لحظات سخت اتفاقات دست فرزندش را با مهربانی بگیرد و او را به محیطی ببرد که سرشار از آرامش و شادی باشد…به عقیده من فقط و فقط برای چنین شخصی لفظ مررررد را می توان بکار برد فقط و فقط برای چنین شخصی لفظ پدررر را می توان بکار برد به عقیده من واژه ها پر از بار معنایی هست نمی شود به هر کسی مرد گفت نمی شود به هر کسی زن گفت نمی شود به هر کسی پدر گفت و نمی شود به هر کسی مادر گفت…باید در آن فرد ویژگی هایی باشد تا بتوان مرد یا زن یا پدر یا مادر خطابش کرد باید روحی مهربان و بزرگ داشته باشد و بسیار خوشحالم که شاگرد مررررد و پدرررررری مهربان و درستکار هستم که برای همسرس شریکی بی نظیر و برای فرزندش پدری بی نظیر است خداوند مهربان هم شما و هم مریم بانو تنها عشق زندگی تان و هم میکائیل عزیز پسر گلتان را حفظ کند….

    🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷انسانهای خوب مانند گلهای قالیند نه انتظار باران را دارند نه دلهره ی چیده شدن دائمی اند🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  4. -
    حامد امیری گفته:
    مدت عضویت: 2458 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد عزیزم

    بلافاصله بعد اینکه اینترنت وصل شد اومدم سایت

    خیلی خیلی دلم واستون تنگ شده بود

    اومدم و بلافاصله کلیک کردم روی نشانه ای واضح به من بده و هدایت شدم به این فایل و دیدم که چقد شباهت داره با شرایط ما

    میدونی چیه استاد، من خودم یکی دارم با آموزه های شما زندگی میکنم. دارم درس میگیرم، دارم هی روز به روز بهتر میشم، آموزه های شما جزئی از زندگیم شده. این چند روز قطعیه اینترنت من همش با خودم میگفتم خوب الان بهترین کار چیه، چیکار کنم که از هر لحظه زندگیم لذت ببرم، و توجه خودم رو ببرم سمت نکات مثبت هر لحظه ، همون دیدگاهی که شما موقع طوفان در فلوریدا در خودتون ایجاد کردین و تصمیم گرفتین برید مسافرت و از زندگیتون لذت ببرید.

    همونطوری که شما این نگاه رو در طوفان ایرما ایجاد کردین که قدرت خداوند فراتر از طوفان ایرما هست، من هم ذهنم رو کنترل کردم و فرصتی ایجاد شد که این نگاه رو در خودم ایجاد کنم که قدرت خداوند فراتر از قطعیه اینترنت هست.

    این یه فرصتی بود برای پیاده سازی توحید عملی برای انسان هایی که قدرت رو به عوامل بیرونی میدن. فرصتی برای توکل به خداوند در هر شرایطی. و همچنین سعی کردم که این نگاه رو در خودم ایجاد کنم که هر اتفاقی که میفته به نفع منه و خیره، که من بعدا خیر بودنشو درک میکنم. این باورها و این نوع طرز تفکرها خیلی به ما کمک میکنه. این چیزیه که من یاد گرفتم و دارم تمرین می کنم.

    من مثل همیشه با گوش دادن به فایل ها و عمل به اونها به لذت بردن از زندگیم و لحظاتش ادامه میدم، بصورت Random روی فایل ها کلیک میکردم و دقیقا به فایلی هدایت میشدم که باید بشنوم. فایل هایی که بهم میگفتن ورودی های ذهنت رو کنترل کن، احساس خودتو خوب نگه دار. روی خدا حساب باز کن و بدون که تنها منبع قدرت ربه.

    آره، میدونی استاد، همینه، این اتفاقات باید به ما درس بده، باید یه جرقه تو ذهنمون بخوره که داریم قدرت رو به کی میدیم، داریم به شرک توجه می کنیم یا به توحید؟‌ قدرت رو به تنها منبع قدرت دادیم یا دادیم به آدما؟ عذاب نتیجه و جواب این سیستم و قوانین جهان هستی به شرکه. و شادی و آرامش و ثروت و هر نعمت دیگه ای جواب این انرژی به توحید و روی خدا حساب باز کردنه. و دقیقا تفاوت آدمای موفق و ناموفق همینجاست، که کدوم مسیر رو دارن میرن.

    قطعی اینترنت، طوفان، هر چیزی میتونه برکت به همراه خودش داشته باشه اگه که من زاویه دیدم رو عوض کنم و به وهابیت خداوند ایمان و امید داشته باشم. خداوند به اندازه وهابیتش بر ما مهربان نیز هست. اگر هم که سطلمون به هر دلیلی افتاد،بی احتیاطی کردیم یا ضرری کردیم به خاطر هر اتفاقی، می تونیم سطلمون رو برگردونیم و دوباره زیر این باران رحمت الهی قرار بدیم و دوباره ثروت وارد زندگیمون میشه.

    عاشقتونم

    تا بزودی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
    • -
      Z گفته:
      مدت عضویت: 2670 روز

      سلام دوست خوبم

      چه نشانه ی زیبایی

      امروز این قسمت زیبا رو میدیم و به پیام ارزشمند شما هدایت شدم.

      خدایی داریم که انقدر بزرگه انقدر قدرتمنده که هیچ تصوری از قدرت بینهایتش نمیتونیم داشته باشیم.

      درسته خدا فراتر از قعطیه اینترنته، خدا فراتر از هرچیزیه که ما میتونیم تصور کنیم و نمیتونیم.

      اینجوری خاشع و فروتن میشیم.

      قدرت رو دست هیییییییچ کس غیرخودش نمیدیم.

      فقط لذت ببریم و احساس خوبمونو همیشگی کنیم.

      سوال خیلی خوبیه که همیشه از خودمون بپرسیم:

      چجوری از همین شرایط الان نهاااااایت لذت رو ببرم

      و خداوند به بینهایت طریق مارو هدایت میکنه.

      بینهایت طریقی که عقل ما نمیرسه ولی خدا میدونه همه چیو.

      دوست خوبم سرشار از احساس فوق العاده باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    مینا راد گفته:
    مدت عضویت: 2255 روز

    بنام خدای که تمام عشق ها در ره رکاب او بازهم فقریند

    سلام

    هر روز که میگذره احساس بی نیازی در درون هر یک از اعضای سایت بیداد میکنه و چقدر مشهود هست که تنها نیاز این اعضای بزرگ فقط و فقط به تنها آفریدگار عشق و خیر الهی هست.

    واقعا چقدر فرق هست بین ایمان واقعی و ایمان کلامی

    بین سجاده پهن کردن الکی و سجده روی مهر زدن بدون درک قدرت الهی و توکل الهی

    حالا میفهمم که چطوری میشه سر نماز تیر از پای حضرت علی بیرون کشید با غرق شدن در عشق الهی

    خیلی از این داستان های الهی بوده که بارها و بارها به زبان تصاویر به صورت مکتوب شده توی کتابهای درسی برام تعریف شده ولی چرا هیچ وقت نمیتونستم درک کنم

    الان واقعا قانون مدارها و قرار گرفتن درست در مدار درک میکنم و با تمام وجودم حس میکنم

    تا زمانی که توی مدار درست قرار نگیری نمیتونه متوجه خیر و برکت الهی بشی

    هر روز نماز به پا میداری هر روز با خدای خودت خلوت میکنم در چندین نوبت بر اساس ترس، بر اساس رفع تکلیف، بر اساس شنیده های که از بچگی درون گوشت زمزمه شده بود مثل عذا خوردن که برات شده یک عادت، نماز خوندن هم شده یک عادت

    تکرار جملات بدون درک کوچکترین معنی

    تکرار بنام خدای بخشنده مهربان

    بدون هیچ درکی، بدون هیچ فهمی

    خیلی وقت هام وقتی توی مدار نباشی و ندونی که قانون جهان هستی چیه تازه توی نماز شروع میکنی به شکوه و گلایه

    اینجاس که تفاوت ایمان واقعی و کلامی مشخص میشه

    نمازی از دل به پا میشه چه طوفانی برای وجود خودت به پا میکنه سرتاسر عشق و عشق

    اینجاس که مینونم مفهوم این جمله رو درک کنم که تنها خدا برای من کافیست (قل حسبی الله )

    هر کس به خداوند توکل کند دشواری ها بر او آسان میشود و اسباب برایش فراهم می گردد. شاید توی زندگیم بارها و بارها این جمله رو شنیده بودم ولی تا الان نمیتونستم درک کنم.

    الان با دیدن یک سریال واقعی از زبان یک انسان در عصری که الان درونش وجود داریم.

    باور به قدرت الهی و توکل بر خدا

    از تو حرکت از من برکت

    چه جمله ای پر معنی که هزاران درس درون این جمله نهفته است

    حرکت (یعنی قرار گرفتن در مدار درست – کنترل ورودی های ذهن – احساس خوب- توجه به نکات مثبت – یعنی فیلتر کردن دوستان که در دایره افکار تو جایگاهی ندارن)

    برکت یعنی اگر توی طوفان هم باشی من در کنارتم و تو را در آغوش گرفتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
  6. -
    غزل بانو گفته:
    مدت عضویت: 3079 روز

    به نام خداود بخشنده مهربان

    سفرنامه روز سی و هفتم – سریال تمرکز بر نکات مثبت قسمت 7

    وقتی این فایل رو میدیدم احساسی سرشار از اشتیاق و امیدواری و هیجان و عشق و ارامش و محبت درونم جاری بود. امروز اتفاقات خیلی بی نظیری رو تجربه کردم. اتفاقاتی که منو از درون خیلی رشد داد. همشو بخوام توضیح بدم طولانی میشه فقط در مورد اخریش صحبت میکنم چون تو سفرنامه های قبلی هم درموردش نوشته بودم. تو این ند وقته خیلی از خدا میخواستم که به من توانایی کنترل خشم و در دست گرفتن احساسات و عواطف در شرایط بحرانی رو بده و کمکم کنه که بتونم در برابر هر حرف و رفتار و برخوردی ارام و خونسر باشم. خدارو شکر به لطف الله یکتا امشب تونستم چنین برخوردی داشته باشم. امشب یکی از اعضای خانوادم بخاطر کسب و کارم به من توهین کرد و یه تیکه خیلی گنده بهم انداخت تو مایه های اینکه داری سر مردم رو کلاه میگذاری. ثانیه های اول خیلی ناراحت شدم واقعا حرفش بهم برخورد حتی تصمیم گرفتم باهاش قهر کنم و دیگه بهش محل نگذارم تا متوجه رفتار اشتباهش بشه ولی بعد از چد لحظه به خودم اومدم و گفتم غزل مگه این چند وقته نمیخواستی به درجه ای برسی که همیشه با خونسردی و ارامش برخورد کنی و هر چی شنیدی و دیدی نادیده بگیری و رد بشی و بگذری؟ خب الان موقعیتش جور شده الان نشون بده چقد جَنم داری چقد قوی شدی چقد میتونی خودتو کنترل کنی. کم کم شروع کردن به جنبه های مثبت شخصیتی و رفتاری اون فرد فکر کردم به همه لطف ها و کمک ها و حمایتهایی که از من کرده به مهربونیاش حرفای قشنگش و … بعد از چند دقیقه حتی یه ذره احساس بد نسبت به اون شخص و نسبت به حرفی که به من زده بود نداشتم اصن انگار همچین اتفاقی نیفتاده هیچ کینه و دلخوری و ناراحتی در وجودم نداشتم و کاملا حالم خوب بود چقدم باهاش حرف زدم و خندیدم و …

    وقتی به این ماجرا فکر کردم خیلی به خودم افتخار کردم و خوشحال شدم که تونستم چنین رفتار خوبی داشته باشم. شیطان ذهنم میخواست اذیتم کنه بهم گفت که اره چون این ادمو خیلی دوست داشتی و خیلی بهت نزدیک بود و خیلی دوستش داشتی تونستی انقدر خوب خودتو کنترل کنی و خیلی اروم و بیخیال رد بشی اگه یکی دیگه بود نمیتونستی ازش بگذری و … ولی وقتی منطقی با خودم فکر کردم خیلی خوب جواب این نجواها رو دادم و گفتم من باید تو این مورد هم تکاملم رو طی کنم نمیتونم یه شبه به جایگاه پیامبری برسم که بهش فحش میدادن اشغال رو سرش میریختن و ایشون بی توجه رد میشد و نادیده میگرفت باید قدم به قدم تو این مسیر پیش برم. امشب در برابر یکی از عزیزانم تونستم این رفتارو داشته باشم و کم کم انقد قوی میشم که جلوی دوست اشنا فامیل و حتی غریبه ها هم انقدر همیشه اروم و خونسر رفتار کنم. خلاصه که این اتفاق امشب خیلی به من احساس خوبی داد واقعا حس کردم خیلی روحم بزرگتر شده و از خدا هزار بار تشکر کردم بخاطر این رشد معنوی.

    میخوام با تمام وجودم بپذیرم که ادما حق دارن متفاوت فکر کنند. یعنی اون عزیزی که این حرفو درمورد کسب و کارم به من زد دیدگاهش به کار من اینجوریه ولی خب من اینجوری فکر نمیکنم و عقیده ما دو نفر با اینکه نسبت خونی باهم داریم خیلی فرق میکنه. حالا من اگر قبول کنم که هر ادمی حق داره طرز فکر خودشو داشته باشه، دیگه نه دنبال اینم که خودمو ثابت کنم نه دنبال اینم که با بحث و دعوا نشون بدن کارم درسته و اون داره اشتباه فکر میکنه و باید حتما طرز نگاهش رو مثل من بسازه و مثل من فکر کنه. یعنی تمام بحث ها ریشه در این داره که میخواهیم ثابت کنیم خودمون و طرز فکرمون و رفتارمون کاملا درسته و طرف مقابل در اشتباهه و به اشتباهش پی ببره و قبول کنه که ما داریم درست میگیم. واسه همین به نظرم یکی از مهم ترین باورهایی که باید در خودمون بسازیم اینه که قبول کنیم هر انسانی بر اساس دیدگاه خودش حرف میزنه و نظر میده و رفتار میکنه و ما مسئول این نیستیم که بقیه رو مجبور کنیم دقیقا مثل ما باشن چون فکر میکنیم روش ما درسته هر کسی به درست بودن روش خودش معتقده. به قول قرآن : لا اکراه فی الدین

    فایل استاد رو هم که میدیدم همش به این فکر میکردم که ادم وقتی با خودش مهربون باشه وقتی عاشق خودش باشه وقتی برای خودش و احساس خوبش ارزش قائل باشه و دریادل باشه و بتونه در برابر هر رفتار و برخوردی مهربان باشه ، اون وقت میتونه انقدر سخاوتمندانه با قلبی سرشار از عشق و محبت به دیگران هم کمک کنه و بدون هیچ منتی انهارو دوست داشته باشه و بهشون کمک کنه. اگر از درون لبریز از عشق به خودت نباشی وقتی کمکی میکنه از سر عقده و کمبود درونیه و اون کمک کردن نه تنها حالتو خوب نمیکنه بلکه حس میکنی داری خودتو فدای دیگران میکنی و از خودت مایه میگذاری تا جلب توجه کنی و به بقیه ثابت کنی چه ادم خوب و بامحبتی هستی و با این کارها عشق و محبت انهارو به سمت خودت جلب کنی.

    خداروشکر که وارد این مسیر شدم مسیری که هر روز داره منو بزرگتر میکنه و بهم چیزای بیشتری یاد میده و جنبه های مثبتی در شخصیتم ایجاد میکنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 54 رای:
    • -
      فریبا ترابی گفته:
      مدت عضویت: 2151 روز

      غزل عزیز و مهربونم سلام

      چقدر ساده ولی بامحتوا و صمیمی

      یادم میاد که حدود دو سال قبل هم ، همین رفتار را با یکی از اعضای خانواده ام داشتم ، او را بخشیدم و اصلاً فراموش کردم خداوند هم دید من چقدر مهربونم ، مِدار ما را از هم جدا کرد بدون درگیری ، البته آنها دارند سرودست میشکونند که دوباره با من دوست شوند ولی هر دفعه به هر علتی نمیشه

      غزل جون شما به بالاترین سطح بصیرت رسیدید یعنی سطحی که دو نیروی متضاد مثبت و منفی را در خودتون تشخیص دادید

      دقیقاً پیامبران ما هم همین طوری بودند

      حضرت ابراهیم هنگامی که اسماعیل را به قربانگاه میبرد نجوای شیطانی داشت ولی توانست این نیروی متضاد را در خودش تشخیص بده

      شما انتخاب کردید که در قطب مثبت باقی بمانید دقیقاً همان تعلیمات استاد در محصول ارزش تضاد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        غزل بانو گفته:
        مدت عضویت: 3079 روز

        سلام فریبا جان نمیدونم چرا دیدگاهی که واسم گذاشتی رو الان دیدم و قبلا متوجهش نشدم؟ حتما الان وقتش بوده که پیامتو بخونم…

        خیلی بهت تبریک میگم که انقد روح بزرگی داری و تونستی با تمام وجود گذشت کنی. پاداشی که گرفتی نوش جونت عزیزدلم قطعا افرادی که ایمان دارن و عمل صالح انجام میدن خدا پاداششون رو میده و حقشونو ضایع نمیکنه

        بخاطر پیام قشنگی که واسم گذاشتی بسیار سپاسگزارم خوشگل خانوم ?? اینکه گفتی “به بالاترین سطح بصیرت رسیدی” خیلــــی حس خووووبی بهم داد??? واقعا هم خودمو هم همه اعضای گل این خانواده که تو این مسیر هستیم و روی خودمون کار میکنیم تحسین کردم ان شاءلله بتونیم هر روز به فرکانس های بالاتر برسیم و شخصیتی خداگونه تر داشته باشیم

        دوست دارم دوست خوب و مهربونم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      Z گفته:
      مدت عضویت: 2670 روز

      سلام به روی ماه غزل بانوجان

      من یک دیقه قبل خوندن متن زیبای شما داشتم فکر میکردم که امروز چه اتفاقات زیبایی رو تجربه کردم و وقتی شروع به خوندن متن شما کردم دیدمممم عععععع شما هم با همین مضمون نوشته تون رو شروع کردین.

      دلم نیومد احساسم و عشقی که درونمه رو نثار روح زیباتون، درون پراز عشقتون نکنم.

      چقدرررررررررر زیبا درمورد کنترل عواطفمون توضیح دادین.

      چقدر خوبه همیشه به خودمون یادآور بشیم که هرکس متفاوت از ماست، و نخوایم بقیه رو راضی کنیم و اثبات کنیم که حرف مارو بپذیرن، یا اینکه بپذیرن که کسب و کار ما چی باشه

      مهم اینه ما در مسیر خداوند، در مسیر این آگاهی ها داریم قدم برمیداریم و هروزمون سعی میکنیم از دیروز بهتر بشیم.

      واقعا این سایت و این کامنت ها یه گنجینه بزرگ هستن از آگاهی های ناب جهان هستی.

      خدارو شکر میکنم که داره دلم و ظرف وجودم رو بزرگ میکنه که بتونم این آگاهی هارو در ظرفم نگه دارم و بتونم این انسان ها این دستان خداوند رو تحسین کنم.

      در پناه عشق و آرامش خداوند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        غزل بانو گفته:
        مدت عضویت: 3079 روز

        سلام به روی ماهت زهرا جان واقعا خوندن پیام زیبا و پرمهرت که عشق و رحمتی از طرف خدا برای من بود حس خیلی خوبی بهم داد و خدارو هزاران بار شاکرم که در فرکانس این رحمت ها و مهربانی ها هستم ??

        بسیار ازت سپاسگزارم دوست مهربونم کاملا درست گفتی باید هر روز روی خودمون کار کنیم تا روحمون بزرگتر بشه و خداگونه تر عمل کنیم و کنترل بیشتری روی احساساتمون داشته باشیم چون شیطان هر لحظه در کمین نشسته تا یه ضعفی پیدا کنه و از طریق اون بهمون نفوذ کنه به همین دلیل باید هوشیار باشیم و مدام برای بهتر شدن تلاش کنیم و خداروشکر که اموزه های این سایت به شدت کمک میکنه که در این مسیر موفق عمل کنیم ?

        خدارو بخاطر وجود دوستان باایمان و خوبی مثل شما سپاسگزارم عزیزم و برات از الله یکتا بی نهایت نعمت و ثروت و برکت آرزومندم

        دوست دارم بهترین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      لیلا گفته:
      مدت عضویت: 2115 روز

      بسم الله الرحمن الرحیم

      سلام ب شما دوست عزیز

      مشکلی ک شما راجع بهش حرف زدین مشکل منم هست

      شدیدا تلاش میکنم ک نسبت ب حرفهای ناراحت کننده بقیه بی تفاوت باشم و ازش بگذرم،با کسی جروبحث نکنم و گفت و گوهای ذهنم رو با بحثا شدت نبخشم

      ولی اعتراف میکنم تا الان موفق نبوده ام

      با خواندن این کامنت شما هم امیدوار شدم هم انگیزه گرفتم بیشتر تلاش کنم

      خیلی ممنونم

      امید توفیقات روز افزون برای شما دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        غزل بانو گفته:
        مدت عضویت: 3079 روز

        سلام لیلا جان

        اعتراف میکنم که برای منم ایجاد توانایی کترل خشم در موقعیت های مختلف واقعا سخته و بعد از این همه تمرین هنوزم بعضی جاها نمیتونم از پس ذهن چموش خودم بربیام و تمرکزمو از روی ادما و نوع رفتار و حرفاشون بردارم اما همین که پله پله دارم بهتر میشم واسم جای امیدواریه و بهم انگیزه میده

        اصلا و ابدا از خودت توقع بیجا نداشته نباش یه روزی به خودم گفتم میخوام مثل پیغمبر خدا باشم و تو هر شرایطی به هیچ وجه واکنش گرا برخورد نکنم اما چند باری که نتونستم پای حرفم وایسم داشت بهم حس ناامیدی میداد بعد کم کم تلاش کردم توقعمو از خودم پایین تر بیارم یعنی همین که در برابر طرف مقابلم خیلی خشمگین نشم و توهین نکنم و جوابشو ندم میشه یه پیشرفت یا اینکه سریع تر بتونم به احساس خوب برسم میشه یه قدم جلوتر…

        خداروشکر به لطف خدا الان راحت تر میتونم از مسائل بگذرم و چشممو روی یک سری اتفاقات ببندم مطمئنم شما هم انقدر توانایی و قدرت درونی داری که بتونی به دریادلی پیامبر بشی و همیشه آرامش درونت رو حفظ کنی

        برات از خدا بهترینارو طلب میکنم دوست عزیزم رجا هستی شاد و سلامت و موفق باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مهری حیدرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2692 روز

    سلام به استاد گرانقدرم

    سلام به خانم شایسته گرامی

    سلام به دوستان پر تلاشم

    ((مگر عشق چیزی جز این است.))

    توضیحات استاد

    سی و هفتمین روز سفر

    آیا فقط در کوران حوادث باید با هم مهربان باشیم و به یکدیگر عشق بورزیم؟

    ما هر لحظه می میریم و متولد می شویم ! ما فقط در این لحظه ، اینجا ، درست رو به روی هم هستیم و ثانیه بعد نیستیم ! در این موج مداوم هست و نیست عشق جایش کجاست؟

    (قانون جذب) است که همه ی پدیده های مشابه را کنار هم نگه می دارد . زیبایی با زیبایی، ثروت کنار ثروت، سلامتی کنار سلامتی ، عشق کنار عشق .

    طوفان بنیان کن ایرما عاملی برای کنار هم قرار گرفتن نیکویی ها شد( نگاه مثبت).

    از دل این تضاد خواسته هایی شکل گرفت :

    – خانه هایی محکم تر بسازیم!

    – وسایل هشدار دهنده قوی تر ابداع کنیم!

    -یاد بگیریم که در هر شرایطی تمرکز به نکات مثبت کنیم!

    – یاد بگیریم هر لحظه یکدیگر را دوست بداریم چرا که لحظه ی بعد یعنی تحولی دیگر ، یعنی تغییر ، یعنی نبودن ،یعنی تبدیل به چیز دیگر شدن !

    استاد گرامی

    برای این که آموزه هایت را به کار بندیم بدون تمرین کردن میسر نیست . در همه ی دوره ها تاکید شما بر تمرین کردن و باور ساختن است!

    من امروز در سی و هفتمین روز سفر به خودم یادآوری کردم که این در س های هر روزه را تبدیل به یک تمرین هر روزه ی مرتبط با مضمون فایل کنم .چطور؟

    مگر قرار نیست پایم را در جای پای تو بگذارم و پیش بروم ، مگر تعهد ندادم که گفته هایت وحی منزل باشد پس از همین امروز شروع کردم .قرار نیست که حتمن طوفان ایرما بیاید تا ما محبت را در اطراف جاری کنیم و از داشته ها بگذریم :

    ۱- صبح امروز به هرکسی که مقابلم آمد سلام کردم! برایم مهم نبود دیگران چه فکر می کنند مهم احساس خوب من بود !

    ۲- صبح امروز مقداری وسایل مناسب که زیاد مصرف نمی شد را برای بخشش کنار گذاشتم!

    ۳- صبح امروز اطرافیانم را به یک چای داغ میهمان کردم !

    ۴- صبح امروز یک پیام دلنشین به همه ی دوستانم فرستادم !

    ۵- صبح امروز خودم را به یک پیاده روی توام با فکر کردن به آموزه های شما میهمان کردم و با خودم گفتم حتمن نباید که طوفان ایرما بیاید که با خودم و دیگران مهربان باشم !

    هدایت الهی به همراه آموزه های دستی از دستان خدای بی شریک امروزِ مرا سرشار از شادی و لذت کرد .

    خانم شایسته عزیز هر روز این سفر به یادت هستم تو را ندیده ام اما عشق و محبت احتیاج به چشم سَر ندارد . چشم دلم با گفته هایت روشن می شود

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 72 رای:
    • -
      طاهره عبدالهی گفته:
      مدت عضویت: 2378 روز

      سلام مهری عژیژ

      ایا باور داری که ابن نوشته های تو الهامات خداوند بوده ، من امروز برای تصمیمی دو دل بودم وقتی نشانه امروزم را برای روشن شدن مساله زدم این فایل شماره هفت تمرکز بر نکات مثبت آمد .من تا حدودی با مقاله آغازین و شنیدن فایل صوتی جوابم رو گرفتم ولی مطمین نبودم خدایم گفت کامنت های بالاترین امتیاز را شروع کن به خواندن و من از خواندن متن شما متحیر شدم .بخداوندی خدا این خدای من پاسخ هر سوالی را میدهد بپرس تا به جواب الهی برسی.

      سوالم این بود که وسایل کم مصرفی که تقریبا همگی نو و سالم اند را غیرحضوری در اپلیکیشنی بفروشم یا ببخشم ؟

      چطور ممکنه خداوند از طریق یادداشت اقدامی که شما انجام داده بودید مسیر امروز مرا مشخص کند. کاش میتوانستم این بزرگی خدایم را فریاد بزنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        مهری حیدرزاده گفته:
        مدت عضویت: 2692 روز

        سلام دوستم!

        خانم ترابی

        این روزها با فایل های سفر به دور آمریکا من غرق در زیبایی ها ، فراوانی ها، لحظات عاشقانه ی با هم بودن ، با هم دیدن و با هم سرودن هستم.

        همه ما ذره ای از خدای بی شریک هستیم . همه ما دوان و عاشق به سوی او رهسپاریم اما غافلیم که راه عشق به سوی خدای مهربان فطری است. با نا آگاهی هایمان در مقابل ورود نعمت و ثروت و سلامتی مقاومت می کنیم. حالا که با آموزه های استاد گرانقدرم پایم را از روی ترمز برداشته ام !

        حالا که یاد گرفتم پاشنه های آشیل باورهای محدود کننده را به آرامی و طی تکامل مبدل به باورهای قدرتمند نمایم !

        چقدر حالم عالی است !

        چقدر عاشق همه ی پدیده ها و آدم های اطرافم شده ام !چقدر نگاهم جویای زیبایی های فایل های سفر به دور آمریکا شده!

        چقدر عادت هایم تغییر کرده!

        چقدر هر روز را با سپاسگزاری آغاز می کنم و به پایان می رسانم!

        چقدر دیدن فراوانی ، زیبایی، ثروت در اطرافم عادی شده است!

        مکانم تغییر نکرده اما مدارم تغییر کرده !

        دوستم شما با کامنت خودتان مرا به چند ماه پیش در سال ۹۷ و این کامنت خودم مهمان کردید. چقدر تحول دیدگاه لذت بخش است! چقدر من از همراهی با ۱۲ قدم و مسیر ستاره قطبی لذت می برم!

        چقدر نشانه ها مرا از تقطه Aبه نقطه B و C هل می دهند! چقدر با آرامش و عاشقانه به سادگی و آسانی همه چیز انجام می شود.

        دوستم شما هم نشانه ای الهی شدید برایم تا بیش از پیش لذت ببرم از طی کردن این مسیر.

        سپاسگزارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    هانا بیگی گفته:
    مدت عضویت: 4009 روز

    بقره 155-157

    وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ﴿155﴾

    و قطعا شما را به چیزى از [قبیل] ترس و گرسنگى و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مى ‏آزماییم و مژده ده شکیبایان را (155)

    الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ﴿156﴾ [همان] کسانى که چون مصیبتى به آنان برسد مى‏ گویند ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى‏ گردیم (156)

    أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَهٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ﴿157﴾

    بر ایشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راه‏یافتگان [هم] خود ایشانند (157)

    استاد خوبم سلام

    چقدر زیبا آیات 155-157 سوره بقره را برایم تفسیر کردی… زمانی که تصمیم به مطالعه و تحقیق پیرامون قرآن گرفتم، پروردگارم ندا داد ژیلا بخوان تفسیر و معنا کردن آیات ام با من. تو فقط نیت کن و قدم اول را بردار تمام گام های مانده اش با من…به او اعتماد کردم و با بیم و امید پا در این مسیر زیبا گذاشتم…

    استاد خوبم خداوند تو را فرستاد تا مهم ترین درس زندگی را بیان بیاموزی… توحید عملی را بیاموزی تا به یقین برسم…مانند ابراهیم از خداوند درخواست کردم تا ملکوت آسمان ها و زمین را به من نشان دهد تا به یقین برسم…

    فایل امروز شما و طوفان ایرما درس هایی را به من آموخت که همین درس برای رسیدن به آرامش و خوشبختی در تمام جنبه های زندگی ام کافیست… بهتر از آموزه های هزاران دوره است…

    استاد خوبم چقدر زیبا سرود آزادی و رهایی را برای شاگردانت می سرایی …

    آری رهایی… رهایی از تمام چیزهایی که چندی پیش با عشق در فلوریدا ساختی …

    اما اکنون اینگونه آرام در طوفان ایرما رهایش کردی… با شادی… با عشق و ایمان … بشر الصابرین…

    خداوند شما را بشارت می دهد… بشارت به دستاوردی بزرگ تر…

    استاد خوبم چه زیبا گفتی که منشاء رنج وابستگی و دل بستگی به هر چیزی غیر از خداوند است…

    برای آرام بودن باید رها کنی.. هر آنچه را که داری…ابراهیم وار اسماعیل ات را به قربانگاه ببری…

    اسماعیل ات را قربانی کنی به دو دست خویش…خدای ابراهیم خود فدیه اسماعیل ها را می پردازد…نمی کشی…

    اسماعیل ات را از دست نمی دهی … مقصود این است که در راه ایمان تا اسماعیل خویش را به دو دست خویش ذبح کردن پیش روی…

    استاد خوبم خداوند به شما احسنت می گوید “فتبارک الله احسن الاخالقین”…

    شما به پیمان خود ابراهیم وار عمل می کنی….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 154 رای:
    • -
      ستاره بنی نجاریان گفته:
      مدت عضویت: 3897 روز

      بسسار زیبا نوشتی احساست را ژیلای عزیزم. درود بر شما که اینگونه نور هدایت الله به قلب مهربانت تابیده که یک چنین برداشت زیبایی را با چنین بیان شیوایی بر زبان آوردی. درست است استاد عباسمنش به واقع در همه لحظات نشان داده که به تک تک حرفهایی که میزند عمل میکند. خداراشکر که سعادت آشنایی با استاد نازنینم و شما دوستان بزرگوارم به من داده شد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        هانا بیگی گفته:
        مدت عضویت: 4009 روز

        دوست خوبم. ممنونم از ابراز احساس ات. نظرات شما دوستای خوبم مایه دلگرمی من توی این مسیر هست. ستاره جان بی صبرانه منتظر شنیدن موفقیت هام هستم. خدا رو شکر با دوستان خوبی مثل شما توی این مسیر زیبا همراه هستم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      یوسف بلوچ گفته:
      مدت عضویت: 3458 روز

      سلام ژیلا گلی چقدر زیبا ایه قران رو با این اتفاق ربط دادی ایعه157 س بقره??

      بااین اتفاقی که برای استاذ افتاد و به ما نشون داد که به دانستهایش عمل کرده در شرایطی که بقیه شاکی و پریشانن این فرد به اصل خودش برمیگرده ،در واقع استاددر اینجا دو صفت رو نشون میده عبدیت و الاهیت اولی که تواضع و عجز و فروتنی رو اورد دومی صفت خلق دوباره انچه که داشته

      چون همون خدا که اون طوفان به را انداخت این قدرت رو به بندهش داده تا دوباره قشنگتر از نظر زیبایی بسازه و قشنگتر از نظر انسانیت ساخته بشه خودش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      رضا زارعی گفته:
      مدت عضویت: 1029 روز

      الله اکبر از خداوندی که اینگونه بر قلب و کلام بندگانش مینشیند و جاری میشود تا هر لحظه حضور اورا حس کنیم و کیست واقعا نزدیکتر از او به ما؟؟؟

      کامنتی که مطمعنم خداوند بر شما الهام کرد که اینگونه بر جانم نشست

      آری رهایی… رهایی از تمام چیزهایی که چندی پیش با عشق در فلوریدا ساختی …

      اما اکنون اینگونه آرام در طوفان ایرما رهایش کردی… با شادی… با عشق و ایمان

      وچقدر این متین بر جان و دلم نشست و چقدر رهایی را دوباره برایم معنا کردی دختر با مثالی که اینگونه زیبا از دلت زدی

      رهایی از همه چیزهایی که روزی باعشق همه ماساختیم اما در عین حال غرق در لحظه ایم و خود و توانایی هایی که در وجودمان قرار داده باور داریم که اینگونه رهاییم و غرق در لحظه که غرق در خودم اوست .

      و این آگاهی ناب که دیگر حرفی باقی نمی‌گذارد برای زدن

      »منشا رنج وابستگی و دل بستگی به هرچیزی به غیر از خداوند است «و من این آگاهی را با جسم و جانم و با تمام وجودم میپذیرم چون تجربیاتم تایید میکند چون خداوند میگوید تنها با یاده من دلها آرام میگیرد و او اینطور برنامه ریزی کرده که دنبال آرامش باشم و دنبال او بگردم همواره و وقتی به آرامش رسیدم به خدا میرسم ، من وابسته نیستم به انسان ها چون آنها تنها دستانی از خداوندند

      من وابسته نیستم به شریک عاطفیم ،چون میدانم که خدا از طریق او به من عشق میورزد نه خوده او و او میتواند از هزاران طریق و آوردن هزاران شریک عاطفی به من عشق بورزد و جهانش درتمام لحاظ غرق درفراوانی است ،من از کسانی که به من کمک می‌رسانند تشکر میکنم اما وابسته به کمک و خرید اون مشتری خاص نیستم و آنها را و خیری که به من می‌رسانند دستانی از بی نهایت دستان خداوند میدانم ،چون خداوند میفرماید که هرخیری به شما میرسه از جانب منه و هر شری به شما میرسه بخاطر اعمال خودتون و در حقیقت شرک شماست .جهان بی نهایت فراوانیه از روابط عاطفی زیبا و دلخواه از مشتری های ثروتمند از ایده ها و فرصت های ثروت ساز و از هر چیزی که من میبینم و ذهنم بهش شکل میده چه خوب چه بد و جهان دوقطبی مثله سکه دوروست که من تصمیم میگیرم روی کدوم رو تمرکز کنم مثبت یا منفی و فراوانی در این دو بعد هست چه منفی و چه مثبت

      و برای آرام بودن باید رها کنی

      هرآنچه را که داری و ابراهیم وار اسماعیلی را به قربانگاه ببری

      چقدر این جمله زیباست و توحیدی .رسیدن به اون حد از تسلیم بودن و اون حد از رهایی و داشتن اون نگاه به رب یکتا نگاهی که آرامش را برای من برای همیشه و تا ابد به ارمغان می آورد . و ابراهیم که بود که خلیل الله لقب گرفت؟؟؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ندا گفته:
      مدت عضویت: 1551 روز

      سلام ژیلای عزیزم کامنت شما و دیگر دوستان عزیزم هرکدومش برای من پیام داشت و ممنونم برای کامنت زیباتون که باعث میشه این نکات بیشتر به من یاداوری بشه و بهتر درک کنم و بیشتر ب کار بندم

      منشا رنج، وابستگی ست و وابستگی به هر چیزی غیر از خدا چیزی جز ناراحتی و افسردگی و اشفتگی ذهنی. و روحی با خودش همراه نداره و چقد قشنگ خدا هدایتم کرد به کامنت شما و دیگر دوستان و از طریق شما عزیزانم با من حرف زد ک ندااا به خودت بیاااا ب هر چیزی ب غیر از من دل ببندی و وابسته بشی چیزی جز ناراحتی و رنج برات نداره

      خداااایاااا شکرت ک منو اینقد قشنگ هدایت میکنی خداایاا شکرت ک بهت وصلم و تو هر لحظه ک از مسیر خارج میشم منو سریع برمیگردونی

      عاااااااشقققققتم خدااا جووووونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد گفته:
      مدت عضویت: 1023 روز

      دوست عزیزم سلام

      بسیار زیبا قلم زدید و ایات سوره هایی از بقره رو آوردید و تمثیل صحبت های استاد کردید.

      واقعا صحبت های استاد چون از دل برآید لاجرم بر دل نشیند ‌

      الهی به حق ربوبیتت راه را بر همه ما آسان کنی و در تمام جنبه ها هادی مان باشی و هدایتمان کنی به انچه تو خوشنود باشی و ما رستگار.

      الحمد الله رب العالمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    ستاره بنی نجاریان گفته:
    مدت عضویت: 3897 روز

    سلااااام و درووود بر استاد عزیزم، فایل در حال دانلود شدنه و من بعد از خوندن متن بالا و نوشته های شما در ارتباط با این فایل مشتاق شدم که بیام و احساسم رو بنویسم.استاد نازنینم سپاسگذارم به خاطر حضورتون و به خاطر این روح مهربان و قلبی که در آن فقط جایگاه خداوند مظهر تمام مهربانی هاست. تمرکز بر نکات مثبت و بی توجه بودن به مشکلات در زمان وقوع یک حادثه کار بسیار دشواریست اما شما به زیبایی و به خوبی این کار رو انجام داده اید و استاد این کار شده اید، و قطعا اگر شما به این خوبی میتوانید توجهتان را از روی ناخواسته ها بردارید و روی زیبایی ها و خواسته ها بگذارید قطعا ما بهتر از شما میتوانیم این کار را باتمرین انجام دهیم زیرا ما استادیداریم که به خوبی ما را راهنمایی میکند، مجموعه سریالهای تمرکز بر نکات مثبت درسهای زیادی برایم داشت در ابتدای این سریال یاد گرفتم که چگونه زیبایی های جهان را ببینم و آنها را تحسین کنم و در ادامه ی مسیر یاد گرفتم که چگونه عشق و قدرت و باور به توحید و یگانگی و فضل خداوند میتواند برایم همه چیز بشود و امروز بعد از خواندن مطالبی که به عنوان پیشگفتار این سریال نوشته بودید به توانستم درک کنم که چطور شما به این زیبایی از اتفاقی که همه به عنوان یک بلا از آن یاد میکنند فقط عشق و حضور خداوند را در آن ببینید و ستایش کنید زیبایی های عمیقی را که در این رویداد وجود داشته. استاد نمیدانم میتوانید احساسم را درک کنید یا نه که چقدر لذت بخش است شاگرد استادی چون شما بودن فقط به یک دلیل و آن هم ایمانیست که بعد از با شما بودن و همراه شما شدن در قلب من جای گرفته، خداوند به شما و ما که رهروان این راه زیبا هستیم افتخار میکند چون ما خواستیم و از آن به بعد تغییر کردیم. همانی شدیم که میخواستیم همانی شدیم که خدا میخواهد. حالا دیگر ستایش خداوند و سپاسگذاری از نعمتهای خداوند برایم زیباترین لحظه ی زندگیم است، حالا دیگر تک تک لحظات زندگی ام زیباست چون خداوند در آن حضور دارد، حالا دیگر اگر چیزی مرا آزرده کند به قدری توانمند شده ام که کنترل احساسم را در دستانم گیرم و خودم را به دستان قدرتمند ربم بسپارم تا او تمام مشکلاتم را به چشم به هم زدنی از سرراهم بردارد و آتش را برایم گللستان کند. چقدر لذت بخش است بتوانی به معنای واقعی تک تک داستانهایی که از پیامبرانت از بچه گی تا به امروز شنیده بودی را درک کنی، دلیل معجزاتی را که برای پیامبرانمان اتفاق می افتاده درک کنی و عمقا بفهمی که چرا و چگونه این اتفاقات رخ میداده و حتی در زندگی ات تجربه کنی که خداوند چطور وارد مسائلت میشود و چطور معجزه برایت اتفاق می افتد. و همه ی اینها به واقعیت بدل نمیشود مگر اینکه توکل کنی و آسوده خودت را به دست قدرتی بسپاری که خالق همه چیز است. استاد دوستت دارم با تک تک سلول های بدنم و با تک تک ضربانهای قلبم عمیقا بنده ی موحدی چون شمارا دوست دارم خدایی که به من نشانش دادید خدایی که دستم را در دستانش گذاشتید این روزها همه چیز شده است مرا، شما دست قدرتمند خداوندید که پرده از جلوی چشمان ما برمیدارید و ما را به منبع مان به همان اصلی که مارا به وجود آورده میرسانید. برایتان زیباترین آرزو هارا دارم. خوشا به سعادت من و تک تک دوستانم که در این جمع حضور دارند چرا که همگی از جانب خداوند منتخب شده ایم که هدایت شویم به راه راست و کمک کنیم تا جهان جای زیبا تری برای زیستن باشد. هذا من فضل ربی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 191 رای:
    • -
      نجمه حمزه ای گفته:
      مدت عضویت: 3284 روز

      دوست عزیزم سلام..من هنوز فایل رو ندیدم ولی اینقدر مطلبت فوق العاده بود که نتونستم تحسین و تاییدت نکنم!چون یاد گرفتم در قبال هرزیبایی که دیدم تحسینم رو به زبون بیارم..

      تمام احساسی رو که بیان کردین با عمق وجودم درک کردم ولی زبان بیان نداشتم! شاید هم اینقدر علمی بیان کردم تا الان که این مضمون ها رو نرسوندم..

      اینقدر استادعزیزمون با بیان و زبان قشنگشون توحید عملی رو برامون باز کردن که من هم مثل شما افتخار میکنم به شاگردی ایشون! و قول میدم لیاقت شاگردیشون رو داشته باشم..

      در کنار استاد، اینقد فضای معنوی زندگیم عوض شده و اینقدر بزرگ شدم که در هرجنبش یک جنبنده و هر اتفاق زندگیم وجود خدا رو حس میکنم و دنبال قانونی از قانونهاش میگردم چون یاد گرفتم چطور به خدا نگاه کنم و چطور داستان ائمه و معجزاتشون رو برای خودم و دیگران از باب این قوانین تشریح کنم ..

      یادم اومد ماه قبل امسال عجیب ترین سفر به مشهد رو داشتم .سفری که صرفا زیارت نبود برام! یه تحقیق و مثال عینی بود برا به چشم دیدن تمام حرف های استاد و تجربه دلی اون ها ، از لحظه ای از اقامتگاه بیرون میومدم تا لحظه لحظه های زیارتم ، فکر و ذهنم تحسین فردی بود که در مقام شناخت خدا به حدی رسیده که هرساله برای اقامت زائرانش صحن هاش بزرگ و بزرگ تر میشه ، که به حدی رسیده لیاقت امامت بر این امت رو یافته ..

      وقتی قدم تو شهرش میذاشتم باور فراوانی ام به حدی افزایش میافت که واقعا سخنی شایسته برای ابراز سپاسگذاری از خدا به زبونم نمیومد ..فراوانی نعمت هایی مثل برق ، آب ، این ههممممممه خدام که عاشقانه برا امامشون خدمت میکنن ، بی هیچ دغل و ناپاکی ، خاک پای زوار رو آب و جارو میکردن و براشون فرق نداشت زائر کی هست و از کجا اومده .مقام داره یا نداره ، فراوانی لوازم مورد استفاده برای راحتی ما انسان ها ، از لیوان آبخوری یکبار مصرف گرفته تا فرش و قالی و حتی پلاستیکی که کفش هامون رو توش بذاریم..

      نعمت برای همه به یک اندازه بود ، هیچکی چشمش دنبال مال دیگری نبود ، هیچکی نمیگفت چرا شما رو این فرش نشستی ، چرا اینقدر آب میخوری ! وقتی همه ما ، عرب و عجم ! سفید و سیاه ! شمالی و جنوبی! فقیر و غنی ! در پیشگاه یک امام به یک چشم دیده میشیم و یک اندازه سهم داریم ..قطعا در پیشگاه خدا هم اینطوریه !

      بهشت همینجاست ، جایی که همدیگر رو بی هیچ چشمداشتی دوست داریم ! من طوفان ایرما رو از یک نقطه نظر دیگه تو مشهد دیدم! شهر پر از فراوانی .پر از ارزانی و همیشه بیدار ..

      دستی که به این فرد این عظمت رو داده به بقیه افراد هم میتونه بده ..

      از امامم فقط یه چیز خواستم کمکم کنه خدا رو بشناسم .خودش رو و اهل بیتش رو بشناسم ..

      من خواستم و بعد از اون بود که هدایت شدم به فایل های استاد و درک احساس عمیق توحید عملی ..

      ممنونم ازت برا بیان ، تائید و تکمیل حرف های دلم ! خوشحالم رقیب نه ، رفیقانی دارم اینقدر عظیم که در حضورشون معنای عمیق درک شدن رو احساس میکنم و خوشحال ترم استادی دارم که بی منت و دلیرانه هرآنچه آموخته و به هرشیوه ای به منم یاد میده !

      ماهیگیری یاد میده نه فقط ماهی گرفتن ..نمیترسه از بزرگ کردن انسان هایی که ممکنه پا تو کفشش کنن و ادعای عباسمنشی کنن بلکه مشتاقانه تشویقشون هم میکنه تا موفقیت هاش رو ببینن ! و باور کنن اونا هم میتونن موفق بشن .میتونن نسخه جدید عباسمنش باشن نه نسخه کپی شده! این یعنی توکل ! یعنی توحید عملی ..

      درسته نمیشه سرنوشت کسی رو تغییر داد ولی میشه مسیر زندگیش رو عوض کرد ! شما مسیر زندگی من رو عوض کردین ..ریل قطارم رو از راهی که به بیراهه میرفت به راهی که به جاده اصلی و جایگاه وصل الهیه عوض کردین !

      و همه این دوستان تابلوهای تایید این مسیرن.! که ایمان پیدا کنم مسیرم درسته و ته این جاده همونی انتظارم رو میکشه که عاشقانه مشتاق بازگشتم به خودشه ..

      براتون از خداوند بهترین ها رو آرزو میکم !چون لیاقتش رو دارین .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
      • -
        فروغ گفته:
        مدت عضویت: 2545 روز

        سلام نجمه عزیز

        چقدر قشنگ فراوانی های شهر من رو بیان کردی..

        دقیقا درست میگین

        من گاهی از این همه نعمت متعجب میشم که این همه زوار و مسافر میاد مشهد اما اب از آب تکان نمیخوره و همه چیز به فراوانی هست و این ها همه برکت وجود شخصی هست که اینقدر روی خودش کار کرده و کنترل ذهن قوی داشته تا تونسته دستی از دستان قدرتمتد خداوند بشه.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        ستاره بنی نجاریان گفته:
        مدت عضویت: 3897 روز

        دوست عزیزم خانم نجمه نازنین درود بر شما و احساس پاکتون قطعا تک تک ما از مقربین و هدایت شدگان به درگاه خداوند هستیم. من هم مانند شما امیدوارم که قدر بدانیم و از شاگردان ممتاز استاد نازنین باشیم. در پناه الله یکتا سعادتمند باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        خواهر حسینی گفته:
        مدت عضویت: 1240 روز

        سلام خانم نجمه حمزه ای

        ممنونم از متن شما لذت بردم وقتی ما به بودن دستان قدرتمند خداوند که در اقصی نقاط گیتی آماده خدمت به خلق خدا هستند ایمان کی آوریم نگاه توحیدیمان کامل میشود. من هم شاهد این فراوانی در مشهد بوده ام و هر بار به این بندگان آزاد خداوند سلام میکنم به آنها به چشم دستی قدرتمند از دستان پرتوان خداوند می‌نگرم که بر خود حتم کرده اند که به بندگان خوب خدا کمک کنند و ما هم این کمک را رد نمی‌کنیم همانطور که کمک یک آتش‌نشان ، یا امداد امدادگران را با جان و دل می پذیریم ، پذیرای مساعدت و راهنمایی دستان بزرگ و مهربانی از دوستان خوب خدا هستیم که ما به آن انسانهای شریف پیامبران یا امامان می‌گوییم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        علی رضایی گفته:
        مدت عضویت: 1698 روز

        سلام سلام به خداوند بخشنده و مـــهربانم

        خدایا شکرت برای اینهمه انرژی مثبت همین خوندن تک تک کامنتهای عزیزان خودش نشانگر فراوانیه و اینکه واقعا این مسیر بهترین و زیباترین مسیر زندگیه فقط کافیه باورش کنیم و چشمان زیبابین مونو باز کنیم.

        سلام به خانم حمزه ای چقدر زیبا مشهد مقدس و حرم امام رضا علیه السلام و مردمان خونگرمشونو برای ما بیان کردین

        خیلی لذت بردم. اشک شوق از چشمانم سرازیر شد.

        خیلی سپاسگزارم ازتون

        خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      هوشيار فرهادي گفته:
      مدت عضویت: 2361 روز

      با سلام خدمت شما دوست عزیز وهمگی همسفرای عزیز ومهربان واستاد گرانقدرمان این اولین دیدگاهی است که می نویسم ومدت حضورم شاید به یک ماه نرسیده به وضوح دارم متفاوت زندگی کردن و تجربه می کنم الهامات و وخیلی حس های ناب دیگه این متن زیبا آنقدر با حس من هماهنگ بود دلم نیومد جوابی ننویسم در پناه الطاف خداوند بزرگ سالم ثروتمند عاشق وسعادتمند دنیا وآخرت باشید همسفر عزیز…….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        ستاره بنی نجاریان گفته:
        مدت عضویت: 3897 روز

        دوست عزیزم هوشیار جان سپاسگذارم از پیام انرژی بخشتون ورودتون رو به این خانواده صمیمی تبریک میگم و مطمئنم هرچقدر در این مسیر ثابت قدم بمانید و با تعهد و ایمان ادامه دهید نتایج به طرز شگفت آوری عالی و لذتبخش خواهند بود زندگی تبدیل به یک بهشت واقعی میشه.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      همایون عقیلی گفته:
      مدت عضویت: 2358 روز

      دوست عزیز درود بر شما و همه همراهان در این جمع خانوادگی عظیم که به سکانداری استاد بزرگوار و دانا حرکت توحیدی را آغازو به یقین همه ما از این دیدگاه نتایج پر برکتی را کسب میکنیم و باعث میشویم جهان جای بهتری برای زندگی کردن شود،، با کمال تشکر از شما ، من مطلب شما را خواندم خیلی لذت بردم و انرژی گرفتم ، واقعا احسنت به دیدگاه توحیدی شما در بیان این همه مثبت نگری و توجه به نکات خوب، سپاس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      javad aghaahmadi گفته:
      مدت عضویت: 3496 روز

      به نام خداوند جان

      الهی به امید تو

      سلام ستاره جان. کامنتت پر از احساس قشنگ توحید بود. چقدر قشنگه که روی باور هات کار کردی و حالا در هر لحظه داری با خداوند زندگی میکنی

      همه کارهای رو خداوند برات انجام میده

      و به قول استاد نشستی رو شونه خدا و خدا داره تمام کارها و برات مدیریت می‌کنه

      می‌دونی واقعیت هم همینه. وقتی به خداوند ایمان بیاری و بهش اعتماد کنی و اجازه بدی خداوند تورو هدایت کنه میبینی که کارها از ساده ترین راه ها داره برات انجام میشه.

      دیگه نگران هیچ چیزی نیستی

      دیدی وقتی یه بچه مشکلی براش پیش میاد می‌دوه می‌ره پشت بابا قایم میشه.

      وقتی به خدا توکل کنی خدا همون کسیه که وقتی مشکلی برات پیش بیاد میگی من که زورم نمی‌رسه.

      خودت برام درستش کن.

      چقدر این رابطه جذابه و با این کار آدم احساس آسانی تو کارها داره.

      خدایا شکرت

      تو این چند مدت به خاطر دور شدن از خداوند مشکلات عجیبی رو تو زندگیم داشتم تجربه میکردم.

      دیگه کم کم جهان داشت آماده میشد با پتک بزنه تو سرم.

      اما به لطف خداوند بی نهایت بخشنده دوباره مسیر رو پیدا کردم و یه جهاد اکبر راه انداختم برای درست کردن زندگیم.

      باورت نمیشه از روزی که شروع کردم و کارها رو سپردم به خدا چپ و راست داره معجزه اتفاق می افته.

      خدایا با تو همه چیز آسونه. فقط ما ایمانمون تا حالا ضعیف بوده و جرات نداشتیم امتحانش کنیم

      ازت ممنونم که این کامنت زیبارو نوشتی و دست خداوند سدی در زندگیم .

      منتظر خوندن نتایج محشرت هستیم.

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مائده کردی گفته:
        مدت عضویت: 2514 روز

        سلام به جواد عزیز

        مرد قوی و توحیدی امیدوارم که حال دلت همواره عالی تر از اون روزی باشه که این کامنت و نوشتی

        اما جقدر خوب شد که اومدی و نوشتی که داری توکل کزدن و پیاده میکنی تو زندگیت

        تحسینت میکنم و میدونم که الانی که کامنت منو بخونی

        بگی عجب روزایی داشتم

        و بخندی و سجده شکر به درگاه الله بری…..

        منم تو همین حالم دقیقا حال اون موقع تو

        سرسپردگی و دارم تمرین میکنم

        که بتونم رهاترین ممکن در لحظه حال باشم و بگم همه چیز و خودت ببر جلو

        من تواناییشو ندارم

        واقعا هم تولناییشو ندارم

        اینقد تلاش کردم و نشد دیگه بسه

        میخوام هر چی که هست

        فقط لذت ببرم و بگم تو میدونی

        من هیجی نمیدونم

        تو منو هدایت کن….

        الهی به امید خودت:)

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      لیلا بشارتی گفته:
      مدت عضویت: 2385 روز

      سلام ستاره جان، واقعاً خداروشکر میکنم هم بخاطر آشنایی با استاد وخانم شایسته ی عزیزوهم بخاطر آشنایی با عزیزانی چون شما???

      همیشه با خوندن دیدگاه‌های زیباتون، لبریز از آرامش میشم،

      براتون آرزوی سعادت وسلامت وثروت روزافزون دارم??

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        ستاره بنی نجاریان گفته:
        مدت عضویت: 3897 روز

        دوست عزیزم لیلا جان سلام و درود برشما. سپاسگذارم از مهر شما دوست خوبم باعث سعادت و خرسندی بنده است که نظراتم مورد توجه شما دوست خوبم قرار گرفته برای شما آرزوی سعادت و هدایت همیشگی و ثابت قدم ماندن در این مسیر زیبا را دارم. پیروز باشید دوست خوبم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      هاجر الف گفته:
      مدت عضویت: 2074 روز

      سلام ستاره جان من واقعا لذت بردم از حس و حال قشنگی که درقلمت به چشم میخوره وبه من منتقل کرد تبریک میگم به استاد عزیزم و تبریک میگم به شما نازنین که الحق درسهای زیبایی گرفتید ودرسهای زیبایی هم برای من داشت سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهره نجفی گفته:
      مدت عضویت: 1929 روز

      دوست عزیزم سلام ممنونم از مطلب بسیار بسیار زیبات واقعا چه سعادتیست که خداوند به ما بخشیده که از کنار بودن در کنار انسان هایی که تصمیم به تغییر و ایمان دارند باشیم و اینقدر لذت ببریم از تک تک کلماتی که زبانتان جاری میشود

      در پناه خداوند شادو پیروز و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سپیده رحمانی گفته:
      مدت عضویت: 1187 روز

      ستاره جان عزیز, هم سفر و هم فرکانس دوست داشتنی

      مرسی از این دلنوشته عالیتون که تا پوست واستخون وجودم نفوض کرد و چقدر احساس آرامش بهم داد…

      خداوند نور ایمان و توحید رو در دل تک تکمون صدها برابر کنه تا در سخترین شرایط زندگی بتونیم مثل استاد آروم و شاد و الهی باشیم…

      در پناه الله یکتا و بی همتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشی دوست عزیز…

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهره گفته:
      مدت عضویت: 1501 روز

      سلام دوست عزیز

      کامنتتون اشک روازچشمای من سرازیر کردوخواسته ی عمیقی رودردلم روشن کردکه دوس دارم منم مثل استادعباس منش وعزیزی مثل شماایمانی قوی داشته باشم و حضورخدارودرتک تک لحظه های زندگیم احساس کنم وهمه چیزروزیبا ببینم حتی اتفاق های به ظاهربد رو

      همیشه شادواروم باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2820 روز

    سلام به همه خصوصا استادم و خانم شایسته عزیز

    شاید موضوعی که میخواهم بگویم ارتباط مستقیمی با موضوع سفر امروز نداشته باشد اما تجربه زیبایی است که دوست داشتم با شما به اشتراک بگذارم. چقدر خوشحالم که در شرایطی که نه خانواده و نه دوست و نه هیچکس از اطرافیانم هیچ کدام از حرفهایم را نمیفهمند چنین دوستان همراهی دارم که تک تک جملاتم را با تمام وجود درک میکنند.

    همیشه در زندگی من یکی از باشکوهترین لحظات لحظه برخاستن هواپیما از روی زمین بود. اما حالا با آشنایی و درک اندکی که از قوانین جهان پیدا کرده ام این لحظه برام معنای دیگری دارد. وقتی در هواپیما هستم همیشه کنار پنجره مینشینم و هر کاری داشته باشم رها میکنم و به زمین خیره میشوم. از لحظه ای که هواپیما سرعت میگیرد تا به نقطه اوج خود برسد. وقتی از روی زمین کنده میشود اول هواپیماهای دیگر در فرودگاه را میبینی که در یک زمین پهناور کوچک و کوچکتر میشوند. بعد خیابانها و ماشینها و خانه ها و آدمها که هر چه بالاتر میروی کوچکتر میشوند. احساس میکنی با کوچکتر شدن اهمیت خود را هم کم کم از دست میدهند. آدمها را میبینی که اندازه یک نقطه هستند. ماشینها که اندازه یک قوطی کبریت روی دو خط که مثل ریل قطار اسباب بازی است در حرکتند. خانه ها و ساختمانهایی که روی زمین عظمتی داشتند فوقش به اندازه یک یا چند آجر لگو هستند. بعد تصور میکنی که داخل یک آجر لگو یک خانواده زندگی میکنند که هر کدام مسائل خاص خودشان را دارند. هر یک مشکل هر یک فرد از این خانواده میتواند تمام زندگی آن فرد را تلخ کند. هر یک کاری که هر فرد انجام میدهد به بزرگی تمام دنیا برای اوست. داخل هر یک از این ماشینها شاید دو نفر باشند که مشاجره بینشان یا دیر رسیدنشان به محل کار یا جلسه یا عروسی تمام دنیا را به سرشان خراب میکند. اما تو که از بالا شاهد این صحنه هستی چقدر همه چیز برایت کوچک است. چقدر دنیا پر عظمت است. چقدر خلقت خداوند بی انتها شگفت انگیز است. اگر هوا صاف باشد زمینها و کوهها و دریاهای بی انتها و پهناور را میبینی، اگر هوا ابری باشد بر فراز ابرهای پنبه ای و زیبا ونرم و سبک و پر از باران رحمت الهی در پروازی.

    اصلا یادت میرود از کجا آمده ای و همین چند دقیقه پیش که روی زمین بودی به چه چیزهای کوچک و حقیر و احمقانه ای فکر میکردی. اشک میریزی از اینهمه بزرگی جهانی که فرصت دیدن بزرگیهایش را خداوند به تو داده.

    هر بار یاد حرف آرم استرانگ میفتم که گفت بزرگترین لحظه وقتی پا به کره ماه گذاشتم لحظه ای بود که انگشت شستم را جلوی چشمم گرفتم و کره زمین پشت آن پنهان شد و چقدر اشک ریختم. فکر میکردم منی که از کمی فاصله گرفتن از زمین چنین احساسی بهم دست داده ببین او چه حس و حالی را تجربه کرده.

    میخواستم بگویم که چقدر نشانه های قدرت خداوند در زندگی ما زیاد و فراوان است و فقط کافی است با کمی دقیق شدن در آنها و مشاهده بیشتر به حقایقی دست پیدا کنیم که هرگز پس از سالها دویدن و سگ دو زدن و با این و آن در جنگ بودن و به مسائل پوچ و بی ارزش پرداختن هرگز و هرگز نخواهیم رسید. چقدر تلخ بود اگر با این قوانین آشنا نمیشدم و در غفلت و بی خبری و جهل و نادانی میمردم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 186 رای:
    • -
      مرضیه گفته:
      مدت عضویت: 2951 روز

      سلام خانم محاسب همانطور که وصف کردید من هم تصور کردم وواقعا درکش کردم چون تابحال سوار هواپیما نشدم اما تمام انچه درک کرده بودید رو درک کردم چه خوب است ماهم دنیا را خداگونه ببینیم و مشکلاتمان را ریز ببینیم چون خدا بزرگ تراست ووقتی به تضادی برمیخوریم نگوییم چقدر مشکل من بزرگ است بگوییم خدای من از اون‌مشکل بزرگتره وایمان داشته باشیم به قدرت ورحمت خداوندی.

      ممنونم خیلی کامنتت تاثیر گذار و ارام بخش بود .

      در پناه خدا موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      Z گفته:
      مدت عضویت: 2670 روز

      سلام دوست مهربانم

      چه متن زیبایی

      انگار داشتم یه قصه میخوندم، یه رویای کودکانه

      تمام لحظه هارو تونستم تجسم کنم، من در خانه ام در اتاق زیبایم تمام اتفاقاتی را تجربه کردم که انگار در هواپیما نشستم.

      دقیقا امروز بیشتر داشتم درباره تجسم و قدرتی که داره فکر میکردم و خداوند به اینجا منو هدایت کرد و من ناخوداگاه غرق در تجسم شدم.

      ولی الان میفهمم که هدایت خدا بوده، هدایتی مثل عسل شیرین و حتی شیرین تر از عسل.

      قدرت تجسم رو بیشتر و بیشتر درک کردم.

      خدایا شکرت

      دوست من سپاسگزارم

      زندگیتون سرشار از زیبایی و همه حس های قشنگ.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مه‌تا عسگری گفته:
      مدت عضویت: 1701 روز

      دوست عزیزم چقدر با کامنت شما اشک ریختم

      وقتی تصور کردم کره‌ی زمین با این عظمت و وسعت پشت انگشت شست ارم استرانگ مخفی شده با تمام وجود اشک ریختم و دیوارهای خود بزرگ بینیم یکباره فرو ریخت و خودم رو تمام کائنات رو به اندازه‌ی سر سوزن کوچک دیدم

      و به بزرگی پروردگار پی بردم

      خداوندا چرا من به این کوچکی و ناچیزی رو به عنوان جانشین خودت انتخاب کردی؟! مگه در من چه دیدی ؟! رسالت من به عنوان جانشین و بنده‌ی تو چیه روی زمین؟!

      خدایا این اولین باره که با تپش‌های دیوانه وار قلبم و وسط گریه‌هام دارم تورو انقدر نزدیک به خودم حس میکنم

      تابحال انقدر خودم رو کوچک و تورو بی انتها درک نکرده بودم !

      تابحال انقدر آروم نبودم

      ازت ممنونم همسفر خوبم که باعث شدی من با ربّم اینطور عشق بازی کنم

      عاشقتم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      هاشم داداشی گفته:
      مدت عضویت: 1365 روز

      سلام آزاده عزیز دوست هم فرکانسم

      چقدر از تیکه حرف آخرت لذت بردم که چقدر تلخ بوداگر با این قوانین آشنا نمی‌شدیم و در غفلت و بی خبری و جهل و نادانی میمردیم

      با این حرف تو یاد دعای هر روز خودم افتادم که خدایا مرا طوری از دنیا ببرکه شرمنده تو و سرافکندت نباشم و مطمئنم که خداوند منو با این دعا به این سایت وصل کرد چون اینجا آگاهی است که هیچ کس رو تو دنیا پیدا نمیکنی که به این شفافی بیاد قانون جهان و برات توضیح بده و آب پاکو رو دستت بریزه بگه که هیچ کس تو این دنیا اندازه پشیزی نمیتونه تو زندگی تو تاثیر بزارم این خود تو هستی که زندگی تو با.افکارت رقم میزنی و وقتی من متوجه باشم که خداوند زندگی منو در دستان خودم قرار داده پس سعی من بر این میشه که بهترین و برا خودم بخوام و خوب زندگی کنم و جهان و جای زیبایی برای زندگی کردن کنم . وقتی که متوجه میشی من یک سلول از دریای بی کران خداوندی هستم که فرمانروای جهانیان است پس متواضع میشم فروتنی میکنم و به خودم ارزش قائل میشم چون من تیکه ای از خداوندم هستم

      دوستون دارم در پناه الله یکتا شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      javad aghaahmadi گفته:
      مدت عضویت: 3496 روز

      به نام خداوند جان

      الهی به امید تو

      سلام به دوست عزیزم آزاده جان.

      چقدر کامنتت حال خوبی بهم داد.

      چقدر مثال زیبایی بود. آدم وقتی تو مشکل هست فکر می‌کنه چقدر اون مشکل بزرگه و اگه حل بشه چقدر عالی میشه .

      واقعا وقتی داشتم تصور که اون خونه هایی که گفتی دقیقا مثل مشکلات هستن که وقتی میری بالا کوچیک میشن و اون دشت های وسیع و دریاها دقیقاً قدرت خداوند هستن.

      به این فکر کردم که وقتی خداوند تونسته اینهمه خلقت های بزرگ داشته باشه از دیدن مشکلات ما چقدر میخنده‌ . میگه آخه بنده من مشکل تو که چیزی نیست.

      از من زیاد بخواه.

      بابا من این همه خلق های بزرگ داشتم تو اون وقت فقط اینو میخوای از من؟

      بابا چیزایی رو از من بخواه که هیچ کسی نمیتونه بهت بده. دنبال چی هستی؟

      چقدر احساس خوبی بهم دست داد که خدایی دارم که هر چقدر بزرگ بخوام بازم براش کوچیکه.

      چقدر احساس قدرت کردم که خدایی دارم که تنها قدرت جهان پشتمه.

      الهی شکرت

      آزاده جان واقعاً ممنونم که دست خداوند شدی در زندگی من.

      منتظر خوندن نتیجه های محشرت هستم.

      خدایا شکرت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      الهام خانم گفته:
      مدت عضویت: 2255 روز

      سلام دوست عزیزم

      دیدگاهاتو خوندم خیلی تشبیه قشنگی کردی ولی هنوز متاسفانه نتونستم توی ۳۶ سال زندگیم شرایطی ک گفتید رو تجربه کنم

      هنوز سوار هواپیما نشدم🙈🙈

      ان شاءالله اولین سفر تفریحی هوایی برم مطمئنم دیدگاه شما به یادم خواهد ماند

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رضا زارعی گفته:
      مدت عضویت: 1029 روز

      سلام آزاده جان

      الله اکبر از عظمت خداوند و چقدر مثال زیبایی اون جا که گفتید یکی تو ماشین در حال مشاجره یا هرچیزی و یکی در خانه و …تو از اون بالا میبینی اینارو ،ناخوداگاه یاده سیستمی بودن خداوند و نظاره گر بودن پروردگارم بدون هیچ گونه احساسات بشری نسبت به ما آدمها افتادم با این تفاوت که ما از اون هواپیما ظاهر رو میبینیم و تصورات و مثالهایی از داخل ماشین ها و خونه ها می‌زنیم اما اون هم به ظاهر و هم به باطن همه آگاهه در هر لحظه، در قرآن می‌فرماید اوخداییست که حساب کل خلق را در یک لحظه انجام میدهد؟؟؟!!!!میتونید فک کنید به این ایه؟؟؟قابل درک نه حتی قابل تصورم نیست عظمت و بزرگی و قدرت خدا در همین یه ایه، ما که اشرف مخلوقاتشیم و بهترین مخلوقات او نمی‌تونیم در ان واحد حواسمون به دو موضوع متمرکز باشه

      میتونید تصور کنید عظمت خداوند و قدرتشو که در هر لحظه و لحظه به لحظه با این دقت انرژی های مشابه رو به هم وصل می‌کنه ،با این دقت همزمانی ها و ایجاد می‌کنه ،و خیلی چیزهای دیگه که فقط باعث میشه پی ببریم که چقدر ضعیفیم در مقابل این نیرو، باعث میشه متواضع تر باشیم و افتاده تر .در یه آیه دیگه میفرماید منم که به شمارش تمام موجودات عالم آگاهم !!!؟؟!از مورچه ها گرفته تا تک به تک حشرات و جانداران و انسانها ،باز هم میتونید تصور کنید ؟؟؟!!! این عظمت و بزرگی و قدرت!! الله اکبر

      واونجا که مثال فضانورد و زدید واقعا آدم پی می‌بره که چقدر کوچیکه این کره خاکی ما در برابر هستی خداوند و شاید اگر روزی بشر بتونه از کهکشان راه شیری خارج بشه هم مطمعنم که کهکشان راه شیری با این عظمت پشت انگشت شست انسان ناپدید میشه ،

      پاک و منزه است خداوند بلند مقام من واورا سپاس میگویم

      سپاس گزارم دوست عزیزم که با نوشتت منو وادار به تأمل کردی و دری از آگاهی به روم باز شد .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      عارفه محمودی گفته:
      مدت عضویت: 1434 روز

      سلام درود به دوست عزیز خانم آزاده

      کامنت تون بسیار زیبا بود تحسین تون می کنم که به چنین زیبایی از پرواز روح برامون نوشتید.

      قلم تون به قدری زیبا بود که تصور اینکه دارم از زمین دور میشم به قشنگی می تونستم تجسم کنم.

      چقدر اینجور کامنت ها برام تلنگری که این دنیا رو جدی نگرم. به قول یه دوست عزیزی این دنیا و همه مسائلش فقط یه بازی

      چقدر کامنت تون منو یاد این جمله انداخت که ما برای مدتی روی زمین هستیم بعد به سرعت نور برمی گردیم به سمت الله

      ممنون که تجربه زیباتون رو با ما به اشتراک گذاشتید..

      با آرزوی موفقیت های روز افزون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم گُلی گفته:
      مدت عضویت: 3206 روز

      سلام آزاده عزیزم، چه کامنت زیبایی چه رد پای زیبایی ازت متشکرم که آرامم کردی

      امروز تصمیمی گرفته بودم در جهت خودسازی ولی اتفاقی اون رو متوقف کرد، تسلیم نشدم اومدم تا انرژی بگیرم و پرقدرت ادامه بدم

      نشانه امروز من همین فایل بود، قبل دیدن فایل خواستم کمی کامنت بخونم تا بیشتر حرفهای استاد رو درک کنم که ب کامنت شما برخوردم، چه وصف زیبایی چه راحت مشکلم رو کوچک کردی و خدا را و روح و قلبم رو بزرگ کردی

      متشکرم عزیزم♥

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد دِرخشان گفته:
      مدت عضویت: 1918 روز

      سلام آزاده عزیز

      اصلا این جمله ات اشکم را جاری کرد و چقدر دیدم ما کوچک هستیم در برابر عظمت خدا

      آرم استرانگ گفت بزرگترین لحظه وقتی بود که پا به کره ماه گذاشتم و انگشت شستم را جلوی چشمم گرفتم و کره زمین پشت آن پنهان شد و چقدر اشک ریختم.

      موفق و پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: