گفتگو با دوستان 11 | رمز رضایت از زندگی - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

203 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1656 روز

    به نام خدای مهربان⚘

    گفتگوی استاد عباسمنش با دوستان قسمت۱۱

    امیر:

    من توی شروع آموزش هایی که از شما میگرفتم همیشه شما میگفتین که باید بگردید دنبال کاری که موقعی که انجامش میدین نه خسته بشین، نه گشنه بشین، نه تشنه بشین، نه بفهمید زمان چه جوری میگذره

    اون موقعی که این حرفها رو میزدین توی تهران شغلم چیز دیگه ای بود و هر موقع این حرف ها رو میزدین و تکرار میشد توی فایل های مختلف من همیشه غواصی میومد توی ذهنم یعنی تا شما میگفتین چه کاریه؟ من توی ذهنم میگفتم غواصی😊

    بعد یه روز توی فایل هاتون گفتین این که به سمت چیزی که علاقه دارید نمیرید این یه جور شرکه، یعنی تو میترسی، پیش خودت میگی که خدا حمایتم نمیکنه، این که جرات نمیکنی به سمتش بری یه جور شرکه، بعد من اونجا از خودم بدم اومد گفتم چرا این همه نشونه داره به من میگه که این کار مورد علاقمه، ولی چرا من سمتش نمیرم

    یعنی من دارم شرک میورزم، یک شرک پنهانی دارم توی وجودم

    همون لحظه تصمیم گرفتم که برم به سمت غواصی، یه درهایی باز شد که اصلاً عجیب غریب بود، چه جوری من در عرض کمتر از یک ماه من از تهران بدون اینکه نه شغلم مشخص باشه نه کارم مشخص باشه، من مهاجرت کردم از تهران اومدم جزیره کیش و خیلی موانع هم سر راهم بود که خیلی راحت برطرف شد

    زمانی که من تصمیم گرفتم بهتر کنم زندگیم رو🤗💖

    هیچ موقع شلاق رو نخورده بودم ولی دوست داشتم یک عمری که خدا بهم هدیه داده من بپردازم به کاری که واقعا عاشقشم و دوسش دارم🥳🌺

    استاد:

    من لذت میبرم از آدم هایی که میرن سراغ علایقشون، نه تنها زندگی رو خیلی بهتر زندگی میکنن، بلکه کمک میکنن به گسترش جهان، کسی که داره به گسترش جهان فکر میکنه بیشترین منافع رو از این جهان مادی خواهد داشت. این قانون خداونده و چقدر عالی که امیر تصمیم گرفت بره سراغ علایقش و اون شوک هم به خودش داد که اگه من نمیرم به خاطر اینه که شرک میورزم، به خاطر اینه که میترسم و بعد رفت به قول خودش دست خالی و این مسائلی که پیش اومد⚘🪴

    واقعا همینه ما یه چند صباحی توی دنیا بیشتر نیستیم هر کدوم از ما امروز یا فردا از این دنیا میریم، خیلی مهمه که به لحظه مرگ فکر کنیم و جوری زندگی کنیم که اون لحظه حسرت نخوریم، یعنی مسیری رو بریم که اون لحظه نگیم ای کاش که مثلاً من یک مسیر دیگه ای رو میرفتم، یعنی یکی از اون تمرین هایی که خیلی به ما کمک میکنه برای اینکه مسیرمون رو اصلاح کنیم فکر کردن به اون لحظه‌ایِ که عزرائیل میاد میگه که بیا بریم

    اون لحظه ببینیم که چی میگیم بهش، یعنی مسیری که تا الان داریم میریم این مسیر رو اگه ادامه بدیم اون لحظه چی میگیم؟🤔

    اگه اون لحظه داریم میگیم نه تورو خدا بزار یه سال دیگه، یا دوسال دیگه، یا پنج سال دیگه بزار من مسیرم رو درست کنم برم

    یعنی مسیرمون اشتباهه

    یه جوری مسیرمون رو تصیح کنیم که لحظه ای که اومد به ما گفت بریم

    بگیم بریم👏🥰

    بگیم من خودم رو تجربه کردم، اون چیزی که دوست داشتم توی این دنیا تجربه کنم رو تجربه کردم

    من دنبال علایق خودم رفتم و چقدر آدم شکوفا میشه وقتی که دنبال علاقش میره چقدر چیزهای خوب رو تجربه میکنه

    حالا امیر رفته توی غواصی، خدا میدونه این علائقه ادامه پیدا میکنه، ممکنه بعدا برسه بگه من موسسه غواصی میزنم

    یا مثلاً بعداً بگه من شرکتی رو میزنم که غواصی صنعتی بکنه

    بره توی اقیانوس هند برای حفاری فلان چاه نفتی گروه بفرسته و از لحاظ کاری و از لحاظ مالی درهایی باز بشه که اصلا اون موقع که به غواصی فکر میکرد اصلاً فکر نمیکرده که یه همچین پتانسیلی توی این کار باشه همینجوری قدم به قدم دنبال عشقش رفته بعد یهو دیده این درِ هم هست، این فضا هم هست، من اینکارو هم میتونم بکنم

    خدا میدونه چه درهایی رو باز میکنه وقتی که ادامه میده، وقتی که حرفه ای میشه، وقتی من توی مسیر علاقم حرکت میکنم من توی مسیر علائقم حرفه ای میشم، هر چقدر کار میکنم

    حالا امیر الان خدا میدونه توی غواصی نسبت به پنج سال پیش که تازه شروع کرده چقدر حرفه ای تره توی اون کاری که داره انجام میده💝⚘

    اگه وقتی آدم با علائق کار میکنه کلی در موردش تحقیق میکنه، کلی چیز یاد میگیره کلی تست میکنه، خودش رو مورد آزمایش قرار میده، کلی خودش سقف ها رو میبره بالاتر، محدودیت ها رو کمتر میکنه، خودش برای خودش چالش درست میکنه، آدم به چیزی که علاقه داره هی دوست داره توش بهتر بشه و این بهتر و بهتر شدن بعداً از جاهایی سر در میاره که الان شاید هیچ ایده‌ای در موردش نداشته باشه ولی این داستان خداونده که وقتی ما توی مسیر علائق مون حرکت میکنیم و ادامه میدیم و توش حرفه ای میشیم درهایی باز میشه که الان اصلاً نمیدونیم که وجود داشته باشه ولی وقتی بهش میرسیم و حرکت میکنیم درهای باز میشه و موقعیت‌هایی

    حالا توی این غواصی اتفاقاتی میفته که وقتی برمیگردیم میبینیم شروعش از این عشق و علاقه آتشین بوده که من اومدم سراغ غواصی و بعد این در، این اتفاق

    به وجود اومد🥰⚘

    عاطفه:

    من چند ماه بعد از آشنایی با شما مهاجرت کردم، درآمدم صد برابر افزایش پیدا کرد، رابطم با خودم خیلی بهتر شد، با خدام خیلی بهتر شد، من خدا رو با شما شناختم، هنوز هم خیلی راه دارم و امیدوارم که خیلی بهتر خواهد شد

    اوضاع من هیچ وقت به چک و لقد نرسید یه روزی دوستم به من گفت تو آدمی هستی که اهل بلند پروازی و رشد و پیشرفتی، من استاد عباس منش رو بهت معرفی میکنم، فایل هاش رو گوش بده، بعد فایل ها رو گوش دادم دیدم که من خیلی وقت قبل تر احتیاج به تغییر داشتم و خودم خبر نداشتم مثلاً فکر میکردم خوبه دیگه، اوضاع زندگی همینه، یه آب باریکه میاد و یه تلاشی میکنیم و همینه.

    بعد دیدم نه، خیلی قشنگ تر از این میتونه باشه و چشم های منو باز کردین، بعد فایل هاتون رو گوش دادم و اون جایی که یه سری باورها بود رو با صدای خودم ضبط میکردم و گوش میدادم

    توی محل کار همکاران از گرونی دلار و از مشکلات اقتصادی و جامعه حرف میزدن، من به خاطر اینکه حرف های اونا رو نشنوم، هندزفری همش توی گوشم بود و جملات و باورهای خودم رو گوش میکردم یا فایل های شما رو گوش میدادم و یهویی چشم باز کردم دیدم زندگیم از این رو به اون رو شده، الان شغلی دارم که در هفته دو ساعت میرم سرکار و تقریبا میشه گفت اصلاً سرکار نمیرم و با تلفنه کارم⚘🥰

    ولی کاری که توی ایران داشتم صبح تا بعد از ظهر همش توی ساختمان های نیمه ساز میرفتم در و پنجره میفروختم

    الان نشستم توی خونه، توی بهترین خونه ای که از هتل پنج ستاره هم بهتره، هرچی میخوام میتونم بخرم، بهترین زندگی رو توی کشور ترکیه دارم و صد برابر هم در آمدم بیشتر شده و مطمئنم که بیشتر و بیشتر هم خواهد شد و شما الگوی من هستین🌻🥀

    استاد:

    خیلی خوشحالم که دوستانی رو دارم که اینجا دارن حرکت میکنن و ادامه میدن و به این نتایج رسیدن و چقدر عاطفه مثال قشنگی زد که من قبلا اینجوری با چه سختی با چه بدو بدویی برو توی ساختمان نیمه کاره با چه خطراتی روبرو بودم و کار میکردم برای چندرغاز و بعد روی خودم کار کردم و حرکت کردم و مسیر زندگیم به حدی تغییر کرده که الان صدبرابر شده در آمدم و توی جایی دارم زندگی میکنم که از هتل پنج ستاره هم با کیفیت تره و چقدر اینا به بقیه ماها، هم به خودمون، هم به خود عاطفه، هم به بقیه داره امید و انگیزه میده که این مسیر درسته، همین مسیر رو با قدرت ادامه بدیم، هی بهتر و بهتر بشیم و زندگیمون با کیفیت و قشنگ تر بشه و بتونیم یک نتایجی بگیریم که بقیه از ما الگو بگیرن و بقیه ببینن که میشود😊🌿

    سبحان:

    من یک سال و نیمه که به آموزش‌های شما گوش میدم و کاملاً به جرات میتونم بگم این سبحانی که الان هست با اون یک سال و نیم گذشته کاملا متفاوته، من باور هام یه باور خیلی ساده‌ای بود همرنگ جامعه بود که سبحان مدرک بگیر از مدرکت میایی یه شغل کارمندی

    من یه مشکل مالی برای پدرم به وجود اومد بعد باعث شد که به خودم بیام، ما رفتیم مشهد بعد عمه ام وقتی متوجه شد که این بحث‌ها پیش اومده گفت فردی هست به اسم استاد عباس منش فلشی داد که داخلش قانون آفرینش بود من واقعاً هدایت شدم و اون فلش رو نادیده گرفتم، بعد رفتم فایل ها رو دیدم و وارد سایت شدم و دیدم چقدر حرفا قشنگه، چقدر شما مشهوری

    من واقعا میخواستم

    من قبلا وارد این زمینه‌ها شده بودم و خودتون میگفتین که من سن ۱۵ سالگی چه چیزهایی رو داشتم که خیلی ها نداشتن و میگفتین همون زمان یه چیزایی داخلم بوده که باعث شده من به اینجا بیام و من واقعا اینو توی خودم میدیدم و این فایل ها باعث شد که من از نظر باور از نظر خدا

    یعنی الانی که من ۱۹ سالمه میام مقایسه میکنم خودم رو با هم رنگ جامعه متوجه میشم که زمین تا آسمون چقدر فرقه

    و واقعاً از نظر باورهای مالی خیلی خداروشاکرم و میخوام بیزینس قهوه راه اندازی کنم و خیلی از جوون ها رو میبینم که میگن پول نیست، نمیشه☹

    ولی الان نمیدونید چه ایده هایی داره برام هدایت میشه که واقعا با قانون تکامل یعنی حتی با ماهی ۵۰۰ هزار تومن یه تومن بخوره و به اون لول هایی که من واقعاً مد نظرمه برسه 😊💝

    من توی بازار های مالی فعالیت میکنم اما یه حرفی که شما زدید که میگفتین که ارزش خلق کنید و حرفتون خیلی برام ارزشمند بود و توی این دوره کرونا که خیلی ها واقعا بد میگن، شرایط اقتصادی باعث شده خیلی اتفاقا توی زندگیشون بیفته

    این دوره بی نظیر بود برای من از نظر پیشرفت

    چون واقعاً تمام وقت روی خودم کار کردم زمانی که روی خودم کار کردم افرادی وارد زندگیم شدن که اصلاً از قبل از این سری باورهام مثلاً نمیخواستن با من صحبت کنن ولی الان خودشون خیلی دوست دارن با من صحبت کنن چون ذهنیتم یه ذهنیت موفق و عالیه👏⚘

    استاد:

    پسری که توی سن ۱۹ سالگی داره این تغییرات رو میبینه خب خیلی نوید بخش آینده درخشانیه

    قاعده جهان اینه که هر باره پیشرفت میکنه الان بچه های ۵ ساله الان رو مقایسه کنید با بچه های ۵ ساله ۵۰ سال پیش رو.

    الان بچه پنج ساله از لحاظ هوش از لحاظ درک، مثلاً موبایل رو بهش میدی یه کارهایی میکنه که خیلی از ما شاید نتونیم انجام بدیم این روند جهانه که هربار داره بهتر و بهتر میشه و خیلی خوشحالم که سبحان داره این چیزها رو یاد میگیره و داره کار میکنه و هدف داره👏🥀

    من خودم تا سن ۲۰ سالگی اصلا نمیدونستم چه چیزی رو برای آینده میخوام

    یه چیز های کوتاه مدتی رو انتخاب میکردم و میرفتم سراغش و نمیتونستم فکر کنم به آینده دور تر که مثلاً من بشینم هدف گذاری کنم برای ۱۰ ساله بعد یا مثلاً توی بیزینس، توی کار، توی روابط خیلی سطحی بود نگاه من

    یعنی یه جورایی حالا بگذرونیم و اینا بود کلوپ بازی های کامپیوتری رفتم به خاطر اینکه پول نداشتم و به خاطر اینکه علاقه داشتم به بازی‌های کامپیوتری و این نبود که بشینم فکر کنم هدف گذاری کنم که اینو میخوام

    و الان افرادی مثل سبحان رو میبینیم که سن ۱۹ سالگی داره به یه بیزینسی فکر میکنه که ارزش خلق کنه

    خیلی مایه مباهاته

    یه باوری رو خیلی ها دارن که ما بچه ایم، حالیمون نیست و سنمون کمه، کسی ما رو جدی نمیگیره، ولی نه، آدم میتونه توی همین سن کم شروع کنه توی مسیر درست رفتن، مسیر موفقیت ها رو طی کنه، هدف داشته باشه برای خودش

    من خودم نداشتم اینجوری که الان سبحان داره میگه

    خودم این حرف ها رو نداشتم، اینقدر پخته نبودم توی سن ۱۹ سالگی

    اوضاعم خیلی داغون نبود، چون بیزینس و کار و درآمدی داشتم و کارم خیلی خوب بود با معیارهای اون موقع

    ولی این نبود که بلند مدت فکر کنم و بگم ارزش‌آفرینی کنم، اصلاً این چیزها سرم نمیشد و آدم خیلی خوشحال میشه که این افراد رو میبینه و این نوید یک دنیای قشنگ تری رو برای اونایی که توی این مسیر هستن داره🥰⚘🍀

    سپاسگزارم از شما استاد عزیز وخانم شایسته جان

    🥰⚘🍀🌿💚♻️🦋⚜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    الهام سیاوشی فرد گفته:
    مدت عضویت: 804 روز

    به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم

    سلام خدا جونم

    سلام استاد عزیزم ومریم نازنینم

    سلام دوستان معنوی ام

    سلام دوستان در حال تغییر

    خدایا شکرت که مرا به مسیر تغییر هدایت کردی

    خدایا از تو بینهایت سپاسگزارم

    خدایا تو مرا هدایت کردی نمیدونم کی و کجا خواستم تغییر کنم که تو منو اینقدر زیبا هدایت کردی به این مکان زیبا و الهی که هدایتم کردی

    خدایا شکرت

    استاد منم جز دسته ام که چک و لقد خوردم از روابط از سلامتی از معنویت از ثروت از هرررررر چیزی من چک و لقد خوردم چون از خود واقعی دور بودم و فکر میکردم چون بقیه همینن پس طبیعی هست که منو اینجوری باشم

    الله و اکبرررر

    شرک

    خدای من سپاسسسسسگزارم

    چه کردی با من با خود وجودم

    خدایا از وقتی دارم به آگاهی و شناخت خود م و خودت میرسم ازت خواسته ام که جوری زندگی کنم که به وقت مرگم آماده باش و در عشق رسیدن بخدا باشم

    جوری برگردم به پایگاه اصلی ام که سربلند و رستگار باشم

    اگر غیر از این باشد که حقمه در جهنم ابدی باشم

    خدایا تو که الان داری عجز وناتوانی ام را میبینی که حتی توان کوچکترین تضاد را با درد ندارم چطور باید توان عذاب را داشته باشم بقول حضرت علی

    چطور طاقت دوری تو رو در جهنم داشته باشم

    من فقط روی زیبای تو رو نیازمندم خداجونم

    منو می‌شناسی انسانم و ناسپاس و کفور

    ولی میخوام وجه مثبتم را در جهان نمایان کنم

    خدایا از دیروز که این رو چند بار گوش دادم دیدی که چقدر حالم دگرگونه فهمیدم که دارم خدارا میشناسم بقدر فهم و درک و شعور ام

    من در مسیر درست الهی هستم

    من لایق بهترینها هستم

    من بخودی خود ارزشمند من لایق رشد و پیشرفتم و

    هیچ عاملی بیرون از من نیست

    فقط نیاز به توجه بیشتر خداوند دارم راه کار مسائلم را میداند و من در راستای خدا هماهنگ هستم و خودش الهامات را بهم میگه مسیر پرستم را بهم میگه

    استاد هنوز به عشق واقعی نرسیدم ولی در مسیری که قدم گذاشته ام و روی خودم کار میکنم و در هنرهای مینا کاری و فیروزه کوبی خیلی حالم خوبه وقتی میشینم روی کارم بخدا که زمان و تشنگی و گرسنگی را نمی‌فهمم

    پس همین مسیر درسته افرررررین الهام بهت افتخار میکنم من با عشق ومتعهد تر این مسیر را ادامه میدهم مطمئن هستم که خدا پاداشم را میدهد و در مسیر رسیدن به عشق الهی ام مرا راهنمایی میکند

    من عاشق کار کردن هستم هم روی خودم و هم روی هنرهایم وقتی دارم لذت میبرم از چیزی که خلق میکنم وارزش می‌آفرینم همه چی داره برام اوکی میشه

    من خالق زندگی خودم هستم

    درسته لبه پرتگاه نبودم وخدا از طریق بینهایت دستش مرا تا اینجا آورده و همه اوضاع و شرایط وسیله ای بوده برای رساندن موهبت های الهی به من و کن الان دیگه آگاهانه تمام اوضاع و شرایط را

    وسیله ای عالی از طرف خداوند میبینم که براحتی موهبت های الهی به من برسد

    وقتی در آموزشگاه هنری کلی در عشق اطرافیان و محبت دوستان قرار می‌گیرم وقتی مربی کلی طرح زیبا رو با عشق و شور در چهره اش بهم نشون میده

    وقتی همه بهم توجه و محبت خاصی از جنس الهی داره

    یعنی مسیر م درسته

    به خودم میگم الهام جون عزیز دردانه خداوند توخود پای در راه بنه و هیچ مپرس که خود راه بگویدت که چون باید کرد

    وااااای خدای من سپاسسسسسگزارم

    همانطور که امیر عزیز عاطفی عزیز و سبحان عزیز و استاد عزیزم رو بهره مندکرده ای مرا هم بهره مند کرده ای

    همین که در سن 32سالگی منو به تغییر و درک جهان قرار داده ای یعنی من در زمان درست و مکان درست و شرایط درست در این سن اماده تغییر بوده ام در این سن آماده دریافت نعمتهای خدادادی شده ام

    من الان آگاهی های لازم رو کسب کرده ام یقینا انتخابم با خدا واحدم در این زمان بوده پس خودمو مقایسه نکنم چون من واقعی در این سن به شناخت رسیده ام که در توحید و آگاهی قرار بگیرم

    برای همه عزیزان در هر سنی که با قانون بدن تغییر خداوند رسیده اند آرزوی شناخت و به صلح رسیدن میکنم .

    فرعون لحظه مرگش اومد توبه کرد که دیگه راه فرار نداشت موقعی تسلیم شد که در لحظه مرگ بود خیلی سرکش و مغرور بود

    ولی من وتک تک عزیزانیکه در راه درست هدایت شده ایم و توبه کرده ایم وخودمان را پذیرفته و بخشیده ایم خداوند پاداش عظیم را به ما داده

    خدا مارا لایق بندگی کردن دیده

    خدایا من خودم را شایسته بندگی کردن تو میدانم و توباید مرا هدایت و حمایت کنی

    من هیچی نمیدانم تو. از تمام اسرار غیبی آگاهی

    تو تمام نعمت هایت را مسخر من کرده ای

    پی وظیفه توست که هادی ام باشی چراغ راهم باشی صفر تا صد زندگی ام را به دستان قدرتمند تو میسپارم

    من نمیدانم تو باید مرا در مسیر درستم‌ هدایت کنی و ذهن وقلبم را هماهنگ سازی

    خدایا تو که دیدی با وجود کلی ترس واهی که حتی بخوام برم به کارگاه هنری هم ترسیدم ولی تو آنجا هم حمایتم مردی ومن الان با لذت میرم و مسیرم درسته چون هر قدم مرا به تو نزدیک میکند .پس از این لحظه به بعد هم باتوست

    دیدی که دیشب روی ظرفم تا ساعت 2با عشق بدون خواب آلودگی نشستم و کارم را تمام کردم وبوسیدمش گفتم خدایا همه کاره توبودی من فقط وسیله ای بودم تا زیبایی تورا به نمایش بزارم

    چقدر باهم عشق بازی کردیم سپاسسسسسگزارم

    خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین موقعیت قرار دارم

    روز زن به تمام زنان دنیا مادران عزیز دردانه های خداوند. تایید شده از طرف خداوند را تبریک عرض میکنم .

    هرروز روز بهبود و بهتر شدن ماست

    هر روزمان پیروز و مبارک

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    مریم امینی-نرگس نامی گفته:
    مدت عضویت: 1640 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خداوندی که دلها تنها با یاد اون آروم میگیره

    خداوندی که همه چیز خودشه و عدالتش هر روز مست تر می‌کنه بندگان صالحش را 😊

    سلام به استادان عزیز و مهربونم

    و دوستان هم فرکانسی و با ارزشم پاره های تن نرگسی😊😍⁦❤️⁩⁦❤️⁩ دوستتون دارم

    استاد اول میخوام از شما سپاسگزاری کنم که آنقدر با عشق و محبت دارید برای ما باور سازی میکنید

    ازتون سپاسگزارم فقط یک آدم عاشق می‌تونه سه چهار ساعت بکوب بشینه پای حرفهای شاگردانش و با عشق گوش بده حرفهاشون رو و کلی احساس عالی و انرژی مثبت بهشون انتقال بده

    استاد عزیزم واقعا واقعا تحسینتون میکنم که چقدر با دقت گوش میدید به حرف بچه ها و بعد تموم شدن حرف بچه ها میایید و تحسینشون میکنید

    میدونید چی بیشتر قابل تحسینه برام اینکه قشنگ یادتون میمونه اون فرد چی گفته 😳😊 این فقط یه دلیل داره اونم اینه که واقعا با عشق دارید گوش میدید

    و این هم خودش باز ثابت می‌کنه که شما چقدر عاشقین عاشقتونم من

    استاد از وقتی فایلهای گفتگوی استاد با دوستان میاد روی سایت من چقدر شور و شوق درونم زیاد شده که سریع کاری که بهش علاقه دارم رو شروع کنم

    و آنقدر ایمانم با شنیدن حرف های بچه ها قوی تر میشه که مطمئنم که با برداشتن قدم های کوچک متوالی همراه با عشق موفقیت بزرگی برایم خواهد داشت 😍😍 وای قلبم چقدر حس خوبی داره که با اطمینان میتونی آیندت رو پیش بینی کنی و از اونجایی که میدونی چجوری میتونی به خواستت برسی دیگه نگرانی تو دلت کمرنگ تر میشه و به جای پرداختن به فرعیات میای و روی اصل کار می‌کنی و ذهنت رو کنترل میکنی هم حست خوب میشه و این حس خوبه باعث میشه با ایمان قدم برداری و اونموقع جهان راهی نداره جز اینکه تو رو به خواستت برسونه😊

    چقدر تحسین میکنم دوستان عزیزم رو وقتی نتایجشون رو می‌شنوم چقدر اشک شوق میریزم چقدر از دور بغلشون میکنم و میبوسمشون خدایا شکرت بخاطر دوستان عزیزم دوستان توحیدیم عاشق همتونم

    و استاد مهربانم از شما سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم و تحسینتون میکنم و افتخار میکنم بخاطر همچین شاگردانی و یکیش هم خودمممم🙈😍🥰😍

    چقدر. تحسین میکنم عاطفه عزیزم رو که آنقدر آسون درآمدش رو صد برابر کرد و چقدر تحسین میکنم ایمان و عملش رو که سریع به خدای خودش اعتماد کرد و مهاجرت کرد خدایا شکرت

    سپاسگزارم ازت عاطفه عزیزم

    چقدر تحسین میکنم امیر عزیزم رو که اراده کرد و بدون اینکه فکری درباره جایی که میخواد بره داشته باشه و بدون مهیا کردن احتیاجات اولیه با ایمان قوی بلند شد و رفت کیش تا به کار مورد علاقه اش بپردازه و ازون جایی که امکان نداره ایمانت رو به خداوند نشون بدی و پاداش نگیری

    پاداشش رو گرفت و کلی نتایج خوب به دست آورد خدایا شکرت سپاسگزارم امیر جان ازت

    و همه دوستان عزیزمممممم. ممنونم که حرکت کردید و نتیجه گرفتید ازتون سپاسگزارم که باعث می‌شید جهان جای بهتری برای زندگی باشه.

    استاد راستش چون نمیتونم توی کلاب هاوس صحبت کنم خواستم داستان تغییرم رو اینجا براتون بنویسم

    استاد من تو یه خانواده ی خیلی مذهبی بزرگ شدم و به دلیل باورهای مذهبی و یه سری گیر دادن های پدرم کلا تو همون مقتع راهنمایی تحصیل رو گذاشتم کنار و تسلیم عوامل بیرونی شدم‌.

    و این برام درد بزرگی بود همیشه

    اما من تقریبا دو سال پیش تصمیم گرفتم تغییر کنم و یه قولی به خودم دادم که تمام کمیت های زندگیم رو خودم برای خودم جبران کنم تصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدم و یه رشته خوب بخونم رو پای خودم وایستم

    اولای سال ۹۸ بود که یه یادداشتی از لای دفتری که متعلق به من بود پیدا کردم و اون رو خودم نوشته بودم

    ( من میخوام تغییر کنم خسته شدم میخوام ادامه تحصیل بدم میخوام اعتماد به نفس داشته باشم میخوام الویت زندگیه خودم باشم من باید شروع کنم باید باید باید از یه جایی شروع کنم من میتونم مطمئنم . تاریخ ۱۳۹۶/۴/۲۸)

    وقتی این یادداشت رو خوندم واقعا اشک ریختم دو سال گذشته بود من باز هم کاری برای خودم نکرده بودم ولی اون روز تصمیمم رو گرفتم و با همسرم صحبت کردم و قاتعانه گفتم که من میخوام ادامه تحصیل بدم با اینکه اون موقع ها رابطمون اصلا خوب نبود ولی کلی استقبال کرد و به من اطمینان خاطر داد که نگران نگهداری پسرمون نباشم و خودش موقع هایی که مدرسه میرم یا امتحان دارم نگهش میداره ( من دور از خونوادم زندگی میکنم )

    واقعا تعجب کردم اون موقع ولی الان میفهمم بخاطر خواستن ‌از ته قلبم بود که خداوند نذاشت همسرم مانع من بشه

    رفتم ثبت نام کردم و همون روزای اول نجواهای ذهنم شروع کرد که چی بشه تو ۲۷ سالته خجالت بکش برو به بچت برس ازین حرفها با اینکه اونموقع هیچ فکری درباره قانون جذب و این مسائل نداشتم حتی یه کتاب هم دراین باره نخونده بودم اما ناخودآگاه ذهنم رو کنترل میکردم و کسانی که الگوی خوبی برای من در این زمینه بودن می‌گشتم و می‌خوندم دربارشون

    من شروع کردم تغییر رو از همون موقع شروع کردم در مورد اعتماد به نفس خوندن و تا حدودی اعتماد به نفسم بهتر شد من خیلی تند صحبت میکردم توی این راه متوجه شدم که حتی میتونم با تمریناتی تند صحبت کردنم رو بهتر کنم اما سریع بعد یه مدت همه این شوق و ذوق ها رفت و ناامیدی جاش رو گرفت اما با همون حس بد و ناامیدی درس می‌خوندم بعد چند وقت دوباره تصمیم گرفتم که به چیزهایی که در مورد اعتماد به نفس خونده عمل کنم و چند ماه واقعا حالم خوب بود که هدایت شدم به این سایت

    وای خدای من چقدر خوشحال بودم با هر کلمه ای که می‌شنیدم و با جمله ای که می‌خوندم و خوشحالی میپریدم بالا انگار که وجود من قلب من محتاج این حرف ها بود

    و من با عشق و علاقه یک ساله توی این سایت زندگی میکنم و کلی یاد میگیرم و عمل میکنم

    امسال من دیپلم میگیرم و وارد دانشگاه میشم 😍😍 خدایا شکرت یه ایده خفن هم خدا جونم بهم الهام کرده که اون رشته ای که میخوام بخونم رو میتونم از الان برم آموزشگاه و ثبت نام کنم و یادش بگیرم و وارد بازار کار بشم و اگه نخوام دانشگاه برم هم با همین مدرک آموزشگاه حتی میتونم تو خارج هم کار کنم 😭😭 خدای من ازت ممنون و سپاسگزارم

    استاد جونم به خودم افتخار میکنم که تصمیم گرفتم و عملی کردم

    اگه اون روز شروع نمیکردم الان شاید اینجا هم نبودم و خدا میدونه چقدر چکو لگد قرار بود از جهان بخورم

    و از شما خیلی خیلی سپاسگزارم که هستین و من با آموزشهای شما ایمانم به کاری که میخوام انجام بدم صد چندان شد اگه شما نبودید شاید الان کلا فراموش کرده بودم که چی میخوام و اصلا برای چی زندمم

    راستی استادم بعد آشنایی با شما تو همون ماه اول رفتم و توی کلاس فن بیان ثبت نام کردم و من الان آنقدر قشنگ صحبت میکنم که همه تعجب میکنن که چطوری انقدر تغییر و پیشرفت کردم خدایا ممنونتممممم

    استادم نمی‌دونم چجوری حس سپاسکزاریم نسبت به شما رو بنویسم تا شما حسش کنید .

    اما ایمان دارم من ننوشته هم شما حسش میکنید چون شما پاره ی تن من هستید عاشقتونممم عاشقتونمممم

    اگه من الان به عنوان یک زن انقدر عاشق خودمم و وظایفی که به عنوان یک زن به عهده دارم رو با عشق و علاقه بهشون عمل میکنم بخاطر وجود مریم نازنینم هست که از من یک من جدید ساخت عاشقتم مریم عزیزممم تو بهترین الگو برای یک زن توحیدی هستی نمیدونی که چقدر وقتی صدات رو می‌شنوم آرامش میگیرم.

    دوستتون دارم و سپاسگزارتون هستم

    خدا جونم رو رفیقم رو هر روز بخاطر وجودتون توی زندگیم هزاران بار شکر میگویم دوستتان دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      فرنوش بیگدلی گفته:
      مدت عضویت: 2569 روز

      چقدر لذت بردم از تجاربت . داستان زندگی مون اصلا مشابه نیست ولی احساساتی که تجربه کردی منم داشتم .

      همون ناامید شدن ها، همون احساس مفید نبودن ها ،احساس زندگی نکردن و بعد هدایت به راه قانون و معجزه ها

      خدارووووشکر هدایت شدیم به راه مستقیم نعمت یعنی قانون تا خلق آگاهانه زندگی را یادآوری کنیم چون پیش از تولد می دونستیم .

      خیلی از نتایجت لذت بردم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1845 روز

    به نام مهربان پروردگار باسخاوت وهدایت گرم

    خدایی که عاشقشم

    سپاسگزارم از استاد عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدن وسپاس گزارمهربان پروردگارم هستم که منو به این سرزمین مقدس به این سایت توحیدی هدایت کرد

    تحسین میکنم دوستانی که از موفقیت هاشون گفتن،لذت بردن از کار و درآمد صدبرابری داشتن و دورکاری کردن و استقلال مالی و زمانی و مکانی داشتن

    همشون جز خواسته هام هست ومن این نوع زندگی رو تحسین میکنم ومیخوااااامش🤩👍👍👍👍

    سبحان عزیز روهم تحسین میکنم که تواین سن داره رو خودش کارمیکنه قطعا اگه استمرار داشته باشه نتایج بزرگ خلق می‌کنه

    آفرین بتو👏👏👏👏واقعا تحسینت میکنم و برات آرزوی بهترین هارو دارم

    استادسپاسگزارم که یادآور شدید که جهان همیشه درحال پیشرفت وبهترشدنه

    اینکه حالت طبیعی جهان گسترش و رشد هست

    همیشه یادم می‌ره ،دائم باید به خودم یاداورشم که جهان در حالت طبیعی درست هست و درحال پیشرفت

    یه ترمز بزرگ دارم واونم اینکه یه چیزی غلطه ومن باید با تلاش درسش کنم

    خداروشکر که جهان در حالت طبیعی درحال رشد و پیشرفته

    اینو هزار بار باید به خودم بگم

    دوستتون دارم

    عشق برای همتون ☺️❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    ریحان گفته:
    مدت عضویت: 2158 روز

    سلام به دوستان خوبم.من دبیرستان بودم که با تضاد هایی که توی مدرسه درباره ی خدا به ما یاد میدادن همواره توی راه مدرسه با خدا حرف میزدم و از خدا میخواستم راه راست رو بهم نشون بده اخه همیشه من خدا رو مهربون میدیدم.وقتی دانشجو شدم اعتماد به نفس ضعیفی داشتم به خاطر همین مسئله حتی مشروط شدم در این زمان بازم هدایت میخواستم که توی اپارات با استاد اشنا شدم. و ارزو داشتم که فایلا رو بخرم من میدونستم این همون راه راست بود که چند سال از خدا درخواست کردم…واقعا هیجان زده بودم و دوست داشتم داد بزنم یافتم…یافتم…..‌.

    بعد از فارغ التحصیلی رفتم توی مغازه ی دامادمون کار کردم با حقوق ماهی ۵۰۰هزار تومان اینجا من به پزشکای بیمارستان کناری شیر و ابمیوه میفروختم …روی باورام کار کردم و بعد طرح رفتم زایشگاه…خیلی شغل سختی بود اما من بسته ی اعتماد به نفس قدم اول و دوم رو خریدم و کار کردم اونوقت شرایطم بهتر شد روابطم بهتر شد اعتماد به نفسم بالاتر رفت و تونستم کارهایی بکنم که دیگران نمیتونستن انجام بدن.کارم خیلی خوب شد و نفر دوم زایشگاه شدم توی هر شیفت و همکار و دوست همون پزشکایی شدم که من رو به عنوان فروشنده دیده بودن بگذریم که حتی یکبار به ذهنشون خطور نکرد اون شخص فروشنده من بودم….خلاصه همه بهم اعتماد داشتن و مادرای باردار رو توی مشتم میگرفتم و کنترل میکردم.روی خیلی از ترسام پا گذاشتم رییسمون خیلی باهام خوب شد همه آرزو داشتن با من ،هم شیفت بشن…خیلی از مرزها رو شکوندم..تا اینکه طرح ۱۹ماهه تمام شد و رییس از من درخواست کرد که بمونم..اماااا طبق گفته ی استاد عباس منش من به این شرایط نباید راضی میشدم و قبل از بد شدن اوضاع باید تغییر میکردم..من میدونستم اگه بمونم فرسوده میشم مثل همکارام که بیشترشون کمر درد داشتن و از زندگی لذت نمیبردن…نشستم توی خونه و ۳ماه مطالعه کردم و با اساتید خیلی فوق العاده آشنا شدم و مدام درخواست میکردم خدایا یه کاری بهم بده راحت تر آرومتر که بتونم کنارش مطالعه کنم و کار کنم.دلیل این درخواست شبکاری های زیاد بود توی بیمارستان.تا اینکه یکماه پیش خیلی راحت و ساده یه دوستی بم زنگ زد گفت بیا بهداشت ثبتنام کن نیرو میخوان .منم رفتم مدارک دادم و یه انسان خیلی خوب همه ی کارا رو انجام داد برام.من نمیدونم جوونا چطوری میگن کار نیس.اخه فرصت شغلی خیلی زیاده.راستش من وقتی داشتم از کارم انصراف میدادم از اینکه کار گیرم نیاد و بیکار بمونم خیلی ترسیدم اما حس کردم این یه الهامه و به این فکر غلبه کردم و با خودم گفتم باید تغییر کنی….همین الان که اوضاع خوبه تغییر کن‌…..

    خلاصه من الان یه ماهه سر کارم به مرکز بهداشتی هدایت شدم که خدارو شکر دور و برش خیلی سر سبزه از کنارش همیشه ماشینای لوکس رد میشن و من تحسین میکنم . همکارام خیییییلی مهربونن خیلی انسان های دوست داشتنی هستن خدایا شکرت الان که دارم حرف میزنم چشمام پر از اشک شوق شده استاد یه چیز جالب!!! اینجا مرد و زنای پیر بالای ۸۰سال رو واکسن میزنیم بعضی هاشون اونقدر عاشق همن آدم عشق میکنه از دیدنشون. خیلیاشون چهارستون بدنشون سالمه و هیچ مشکلی ندارن حتی اکثراااا روزه هستن الان که ماه رمضان هست..خدایا شکرت مطمئنن به خاطر تحسین کردن زیاد و لذت بردن از این کار به اینجا هدایت شدم…و در نهایت من میدونم پاشنه ی آشیلم همین شرکیه که امین توی صحبت هاش با استاد بیان کرد ترس از رفتن سمت علاقه ام و اون عشق نقاشی و هنره و مطمئنم وقتی این مرز رو بشکونم درهای زیادی به روم باز میشه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    شیما گفته:
    مدت عضویت: 1551 روز

    سلام به استادِ عشق..

    سلام به مریم جون و خانواده ی قشنگ عباسمنش..

    وقتی صحبت های امیر عزیز و بعدتوضیحات استادعباسمنش رو روی حرف هاشون شنیدم یه داستانی در زندگی خودم یادم اومد که یه حسی بهم گفت برو بنویس..

    من هم یه همچین تجربه ای شبیه به آقای امیر داشتم من رشته ی دبیرستانیم تجربی بود و من اصلا این رشته رو دوست نداشتم و یعنی میتونم بگم هر دقیقه من اذیت میشدم ازخوندن کتاب هاش از بودن در این رشته عذاب میکشیدم سر کلاس ها سر امتحانات کلی اذیت میشدم چون واقعا هیچ علاقه ای برای این رشته در وجود من نبود و من نوازنده بودم وعاشق این بودم که برم فقط دنبال موسیقی و تمام وقتمو بزارم برای موسیقی اما همش میگفتم باید تحمل کنم باید دیپلمم و بگیرم تا بتونم برم به رشته ای که دوسش دارم و کارمو ادامه بدم

    اما واقعا من داشتم از تحصیل تویه اون رشته اذیت میشدم

    اون موقع هنوز به سایت و استادهدایت نشده بودم وهنوز آگاه نبودم وتغیر نکرده بودم اما استادمن رو هدایت کرد یک روز رفتم مطب دکتری که فامیلمونم بود و مردی بودکه خیلی من رو برای نوازندگی و موسیقیم تشویق میکرد و راجب رشتم ازمن پرسید وکه دوسش داری چرا نرفتی موسیقی واین چیزا و یه سری حرف ها زد که اگه دوسش نداری چرا میخونی ولش کن واینجور چیزها که خیلی روی من تاثیرگذاشت اون موقع من ترم اول سال سوم دبیرستان بودم اما دوست داشتم همش زودتر برم سراغ موسیقی و تمام وقتمو بزارم برای هدف بزرگم و تصمیم گرفتم به پدرم گفتم بابا من درس خوندن رو دوست ندارم ونمیخوام برم دانشگاه ومیخوام مدرسه و تحصیل رو ول کنم خب اولش پدرم یکم مخالفت کرد اما باهدایت خدا خیلی راحت تر از اون چیزی که فکر میکردم تونست راضی بشه و من ازاون به بعد دیگه مدرسه نرفتم و به جاش رفتم و تویه یه شهر دیگه که کیفیت وامکانات آموزشگاه های موسیقیش خیلی بالا بودچون شهر ما شهر کوچیکیه آموزشگاه موسیقی نداره و رفتم اونجا که دوساعت هم تا شهر ما فاصله داره کلاس ثبت نام کردم وبه صورت خیلی اصولی تر شروع کردم به یادگیری موسیقی و یک هفته درمیون دوساعت توراه بودم تا برسم با کلاس اما چون عاشقش بودم اصلا خسته نمیشدم و واقعا هر ماه من پیشرفت خودم رو می دیدم که چقدر دارم پیشرفت میکنم و وهمیشه فکر میکنم که این شجاعانه ترین تصمیمی بودکه من توی زندگیم گرفتم و توی همون چندماهی که باید مدرسه میرفتم اما نرفتم من اینقدر پیشرفت کرده بودم اینقدر عالی تر شده بودم که هر وقت بهش فکر میکردم فقط رضایت کامل داشتم این تصمیم برای من خیلی شجاعت نیازداشت چون که اولش همش به حرف مردم و نظر بقیه فکر میکردم میگم که اونموقع آگاهی های الان و نداشتم و همش به این فکر میکردم فلانی چی میگه و مسخرم میکنن و این چیزا اما به جرعت میگم هیچوقت از تصمیم پشیمون نشدم و الان که حدودا یکسالو نیم از اون قضیه میگذره با رضایت کامل من به موفقیت هایی که میخواستم رسیدم و دارم میرسم و بعد ازاون قضیه هم که چندماه بعد هدایت شدم به این مسیر زیبا و سرشار از عشق و استاد و کلا خودم و شخصیتم رو افکارم رو و زندگیم رو متحول کردم و درتمام جنبه ها نتایج فوق العاده ای رو گرفتم

    اولش من باورداشتم که من ده سال بیست سال باید موسیقی کارکنم تا به تدریس برسم اما بعد با صحبت های استاد باورم رو عوض کردم وتونستم بعد از دوسال به تدریس برسم و موسیقی رو تدریس کنم و درآمد داشته باشم و به شغل رویاییم برسم درحالی که بقیه همون بعد از ده سال به تدریس رسیده بودم وخداروهزار بارشکر میکنم برای اینکه وارداین مسیر شدم با استاد آشنا شدم کارکردم تعهد دادم واراده داشتم و درطول این یکسال که رو خودم کارمیکنم درتمام جنبه های زندگیم نتایج فوق العاده ای رو گرفتم از تمام این یکسال درسلامت بودن بدون هیچ قرص و دارویی گرفته تا روابط بی نظیرم و درامدم و رسیدن به شغل رویاییم و موفقیت های پی در پی هرچند خیلی خیلی بزرگ نیستن اما هر روز دارن بیشتر و بزرگ تر میشن و من بهتر میشم و تکاملمو قشنگ تر طی میکنم

    استادعاشقتم مرسی بابت همه چی تو بزرگ ترین دست خدا توی زندگیه من هستی❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3348 روز

    سلام

    هر چه روی ارزش گذاری کار کنیم ثروتمند تر می شویم وقتی به شغلی که علاقه داریم می رویم ارزش بیشتری ایجاد میکنیم شور و شوق بیشتری پیدا میکنیم انگیزه بیشتری می گیریم و پول هم به سمت ما می آید.

    همیشه بخواهیم که تغییراتی مستمری داشته باشیم و هر روز بخواهیم که از روز پیش خود بهتر عمل کنیم که در این صورت داریم به گسترش جهان کمک می کنیم و این طور با خواسته خدا در یک راستا قرار میگیریم و موفق می شویم

    وقتی که قبل از تغییر تغییر کنیم و خودمان با پای خودمان تغییر کنیم هم لذت بخش است و هم برای تغییرات آینده آماده ایم چرا که جهان هیچ وقت ثابت نیست و رو به جلو است پس وقتی زودتر تغییر می کنیم ما همیشه آماده هستیم چون خودمان با پای خودمان با لذت و شادی داریم به جلو حرکت می کنیم

    وقتی دنبال کار مورد علاقه خود هستیم درهایی برایمان باز میشود که قبلا فکرش را هم نمی کردیم خدایا شکرت

    خیلی برای کسانیکه از سن کم دراین سایت هستند خیلی خوشحالم و اینکه آینده چقدر عالیتر و عالیتر خواهد بود

    هر چه بیشتر پیشرفت کنیم بیشتر رشد می کنیم بیشتر پیشرفت میکنیم و رشد می کنیم

    همه ما پتانسیلهای بسیار خوبی داریم برای رشد کردن و پیشرفت کردن؛ و این در ما نهادینه شده است این فقط به خود ما بر می گردد که بخواهیم از آنها استفاده کنیم یا نه و اینکه دنبالش باشیم یا نه.

    بچه ای که بدنیا می آید از کجا بلد است که چطوری شیر بخورد یا گریه کند ووووو

    هر چه بیشتر این روزها کنکاش می کنم تمام موجودات در جهان آگاهانه زندگی می کنند و هوشمند هستند اصلا چطوری پرندگان بلد هستند که لانه بسازند ووو پس نیروی هست که قبل از تولد اینها را به آنها یاد داده است و بی خود نیست که می گویند انسان تا الان از 0/2 مغز خود استفاده کرده است یعنی ما خیلی توانمندیم خیلی آگاهیم و هر چه دنبالش برویم بیشتر و بیشتر پیشرفت می کنیم یعنی اینها در ما نهادینه شده است وقتی برایش قدم برداریم به راههای بهتر و بیشتری و خوبتری هدایت می شویم

    JUST DO IT NOW

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1368 روز

    به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    روز شمار زندگی من روز 129

    کامنت دوست عزیزم آسو بینهایت زیبا بود و لذت بردم از خواندنش من اگه خودم بخوام بگم که جزء کدوم دسته افراد تغییر یافته هستم باید بگم جزئ دسته سوم طوری شد که دیگه خسته شده بودم و وایسادم و نگاه به زندگیم کردم و برام به سوال بود که چرا منی که اینقدر فکر پیشرفت هستم باید همش با چالش‌ها دست و پنجه نرم کنم چرا یعنی همه اینجورین زندگی قبل من مثل یو یو بودم و از وقتی که قانون و فهمیدم الان زندگیم روال آروم و داره طی می‌کنه دارم زخم بسترهامو ترمیم میکنم دارم زمین مو برای کشت آماده میکنم دارم زه کشی و بستر سازی میکنم دارم کود به زمینه میدم دارم تفویتش میکنم دیگه فرارو نشیب ندارم و آرام و با اطمینان دارم کار میکنم و صبوری میکنم این زمینی که من برای خودم داشتم توش علف‌های هرز ریشه دوانده بودن که دارم پاک سازی میکنم دارم زمین زندگیمو با عشق آماده میکنم 13/11/1402 من پنجاه ساله میشم و بابت این خداوند و هزاران بار شکر میکنم که تجربه ای کسب کردم و تمام راههای نرفترو رفتم و چیزی عایدم نشده و بعد این همه تقلا متوجه شدم که همه چیز در آرامش وجود داره و بوجود میاد در حال خوب در احساس خوب در سکوت که سکوت صدای خداونده خداوند در آرامش قرار داره و الهامات و ایده ها در آرامش گفته میشه چیزی که تجربش کردم و نتیجه گرفتم من چقدر خوشحال شدم و هستم وقتی کسی رو میبینم که تو سن پایین قانون و می‌فهمه و عمل می‌کنه و خدا می‌دونه اگه تو مسیر باشه چقدر اتفاقات خوب براش رخ خواهد داد و منی که تو این سن قانون و فهمیدم با این آگاهی که من تمام راه ها رو رفتم تا به این راه هدایت شدم این خودش جای سپاسگزاری داره چون من نوعی دیگه تسلیمم و خیلی عالی سپردم چون می‌دونم که اونه که کارامو انجام میده چون دست خودم که بود نتیجه رو دیده بودم حالا سپردم به کسی که منو به وجود آورده و مطمئنم و ایمان دارم که به بهترین شکل ممکن کارشو بلد انجام بده چقدر روز خوبی برام بود رد پای امروزم ….

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 754 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام به استاد ومریم جان ودوستانم.

    کلید:شجاعت در اخذ تصمیمات اساسی.

    فایل:گفتگوی استاد با دوستان قسمت11.

    خدارو شکر برای این دوستانی که از درسهای استاد وقانون جهان نتیجه گرفتن وتونستن به موفقیتهای بزرگ دست پیدا بکنن تحسینشون می کنم وبراشون آرزوی موفقیت بیشتررو دارم. هر چه بیشتر صحبت این دوستان رو گوش می دم بیشتر مصمم می شم در ادامه این راه وامیدوارتر .

    افرین به امیر عاطی وسبحان وبقیه دوستان چقدر خوب قانون رو شناختید ومدارتون رو بالا بردید .

    وچقدر خوب که تصمیم بگیرم با آموزشهای استاد از این به بعد جز دسته ای باشم که تا چک ولگد روزگار رو نخوردم شروع به تغییر کنم.

    برای این کار باید دنبال علاقه رفت کاری که عاشقشی کاری که وقتی انجامش می دی نه گذشت زمان رو متوجه بشی نه گشنه بشی ونه تشنه اینقدر عاشقانه مشغول کار بشید که گذر زمان رو حس نکنی وبه این ترتیب هم خودت موفق وثروتمند می شی وهم جهان رو گسترش می دی .

    با ادامه این مسیر درها باز می شه الهامات می یاد وهدایت می شی به پیشرفت بیشتر وخدا می دونه چه راهها ومسیرهای جدیدی برات باز می شه واین پیشرفت تا کجاها می بردت.

    واینکه تو سن پایین هم می شه پیشرفت کرد اگر که در مسیر درست قرار بگیری اگر تغییر کنی حرکت کنی توکل کنی مثل سبحان جان که در سن 19 سالگی تونسته با عمل به آموزه های استاد موفق بشه.

    گرچه وقتی سن این دوستان رو می شنوم غبطه می خورم که چرا من در سن پایینتر بیدار نشدم اما باعث می شه سعی وتلاشم رو بیشتر کنم تا تغییراتم رو سرعت بدم زندگیم رو تغییر بدم واز باقی مانده زندگیم لذت ببرم والان که افسوس می خورم باعث نشه در زمان پیری هم افسوس بخورم که ای کاش این مسیر رو درست ادامه داده بودم تا الان موفقیتهای بیشتری کسب می کردم وبه قول استاد وقتی زمان رفتن شد تسلیم باشم وبرم وافسوس نخورم همه آنچه خواستم بهش رسیده باشم.

    به امید خدا وتوکل براو که قدرتی جز او در جهان نیست واو خواستار خوشبختی وآسایش بندگان هست حرکت می کنم وقدم برمی دارم وبه خودم قول می دم از این زمان بیشتر بر کنترل کانون توجهم دقت کرده اجازه ورود به هر فکر وباوری ندهم .

    استاد متشکرم .

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    Zahra گفته:
    مدت عضویت: 1688 روز

    به نام رب العالمین

    سلام استاد عزیزم مریم جان و دوستان خوبم انشاالله که هر کجا هستید حال دلتون خوب باشه.

    خدایا شکرت که توفیق گوش دادن به این فایل را به من عطا فرمودی انشاالله با عمل به آگاهی هاش سپاسگزار خواهم بود.

    من خیلی دوست دارم جز گروه اول باشم که قبل هر فشاری تغییر کنم اما روراست بگم نبودم اما با تکون اول بیدار شدم و الان که درکم بهتر شده از خودم و جهان تلاش میکنم قبل هر فشاری تغییر کنم انشاالله خدایا شکرت

    ایمان امیر جان و شجاعتش و حرکت در مسیر علاقه اش قابله تحسینه بسیار تحسینش میکنم شجاعتش نشون از باورهای قوی و درستش میده و بعد جهان همراهش میشه و نتیجه هموار شدن مسیری میشه که ذهن تا قبل از تغییر براش پیچیده نشون میداده

    نکته مهمی که گفته شد و ساعتها میشه بهش فکر کرد اینه که اگه دنبال علاقه مون نمیریم داری شرک می ورزیم، چرا؟ چون کمک و وجود خدا را در مسیر نادیده میگیریم و به خاطر باورهای محدود کننده خودمون را تنها می بینیم و هدایت رو متوجه نمیشیم خوب قاعدتاً نتیجه ترس و نا امیدی و حرکت نکردن در مسیر مورد علاقه میشه و حرکت در مسیری که با توجه به اطلاعات قبلت ذهن بهت دیکته می‌کنه و نتیجه تکرار نتایج نادلخواه میشه

    خدای من اینکه گفتید چند صباحی بیشتر زنده نیستیم خودش یه تلنگره خیلی بزرگه که فکر کنیم موقع رفتن چی میگیم اگه وقت خواستیم و راضی نبودیم یعنی مسیرمون نادرسته اگه گفتیم بریم مسیر درسته و خودمون رو تجربه کردیم

    وقتی در مسیر علاقه مون حرکت میکنیم به خاطر انگیزه و عشقی که داریم هر بار بهتر و بهتر میشیم و به ایده های راهنمایی میشیم که خیلی خیلی جدای نتایج مادی وجودمون رشد می‌کنه خدایا شکرت

    عاطفه عزیز که نتایج عالی گرفته چون با ایمان رفته جلو و حرکت کرده و نجواها رو خاموش کرده و هر بار وجودش و شخصیتش رو بهبود داده و نتایجش بسیار بزرگه

    به خاطر عمل به ایمانش و ماندن در مسیر درست نتیجه اش میشه زندگی در آسایش و آرامش با درآمد 100درصد بالاتر قبل و خانه ای زیباتر از هتل 5 ستاره و شغلی که با کمترین زمان بیشترین سود را داره براش و الگو شدنش برای نزدیکان و ما که باور و ایمان ما قوی میشه به اینکه میشود و حرکت کنیم خدایا شکرت به خاطر این الگوهای عالی که برا قوی شدن منطق ذهنم به من نشان میدهی خدایا شکرت

    و سبحان عزیز که با اینکه سنش کمه با یه تضاد بیدار میشه و از خدا هدایت میخواد و هدایت میشه و تغییر می‌کنه و دیدش به زندگی بهتر میشه و منجر به شروع حرکتش در مسیر علاقه اش میشه و حس خوبش که در صحبتش کاملا واضحه بسیار تحسینش میکنم انشاالله موفق باشه

    استاد نکته مشترک موفقیت بچه ها ایمان و عمل قوی هست که به وسیله کنترل ذهن و گوش دادن بارها و بارهای این فایلها در وجودشان ساختند که منجر شده به تغییر رفتار و ماندن در مسیر و بدست آوردن نتایجه دلخواه و بزرگ که هر بار بهتر میشه

    نکاتی که از این فایل درک کردم

    عمل به ایمان

    بمباران ذهنمون به وسیله این فایلها درکش و عمل هر بار به آگاهی هاش

    کنترل ذهن

    خلق تمرین برا خودمون در جهت عمل به این آگاهی ها

    خلق ارزش با رفتن در مسیر علاقه با شجاعت و توکل بر خدا

    حرکت در مسیر درست ربطی به سن و سال نداره وقتی با تمام وجود بخواهیم پیشرفت کنیم در هر سنی باشیم هدایت خداوند همیشه هست و شامل حالمون میشه به شرط ایمان به شرط عمل به شرط مداومت در ماندن در مسیر.خدایا شکرت

    استاد عزیزم مریم جان و دوستان خوبم انشاالله در پناه رب العالمین همواره شاد سلامت موفق ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: