https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/05/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-05-11 06:50:042024-04-21 06:58:52گفتگو با دوستان 16 | چگونه در مدار مناسب قرار بگیرم؟
306نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا ازت سپاسگزارم که در مدار دریافت این آگاهی ها هستم
حضرت عشق بفرما که دلم خانه توست
سر عقل آمده هر بنده که دیوانه توست
بی وجود تو سعادت نشود حاصل من
تا نفس هست تو ای عشق بمان در دل من
استاد عباس منش حضرت عشق عاشقتم من
عاشقتم که هر چی بر زبان میاری کلام خداست
استاد دارم میبلعم این فایلهای گفتگو با بچه ها رو که فوق العاده ست
من تو سیستمم فایلها رو دو دسته کردم یکی فایلهای دانلودی یکی محصولات که اومدم این گفتگو با دوستان و جزو محصولات گذاشتم چون این یک دوره بسیار بسیار با ارزش هست که شما به ما هدیه دادین
نکته های طلایی این فایل
یک اصل وجود داره که ما باید این اصل رو بپذیریم و باورش کنیم و در مسیرش حرکت کنیم و اون اصل اینه
این جهان یک جهان فرکانسی هست و وقتی من میام رو خودم و رو باورهام کار میکنم و در مسیر درست حرکت میکنم و عمل میکنم آدم های مناسب در زمان مناسب با من برخورد میکنند
آدم مناسب کیه ؟
اون آدمی هست که به اون کار یا خدمتی که من دارم ارائه میدم نیاز داره و لازم نیست من برم دنبالش بگردم و پیداش کنم
من فقط باید به جریان هدایت و به قوانین خداوند اعتماد کنم و در مسیر درست حرکت کنم و جهان خودش بقیه کارها رو انجام میده
اگه این قانون رو درک کنیم دیگه تلاشی نمیکنیم آدمها رو به برنامه هامون معرفی کنیم
استاد به خدا دارم دیوونه میشم
من هر جمله طلایی که شما تو این فایل گفتین و بارها و بارها نوشتم و الان چند روز هست که دارم با خودم تکرار میکنم
و اومدم این جمله ها رو تو برنامه گوگل کیپ هم نوشتم و هرروز صبح که بیدار میشم میاد رو گوشیم مثل الارم و من نگاه میکنم بهشون و تکرار میکنم و
رو این اصل تمرکز میکنم
استاد به خدا امروز اومدم دفتر یه مشتری برام اومد و اینم بگم که از وقتی دارم رو خودم کار میکنم نو و نه درصد مشتریام هم فرکانس خودم هستن
این مشتری اومد خیلی آدم موفقی بود هم بازیگر بود و هم یه شغلی داشت و این بود که یه سایتی داشت که اونجا مشاغل و معرفی و تبلیغ میکردن براشون
من که اصلا نمیدونستم این آدم کیه و شغلش چیه
وقتی کارش و براش انجام دادم گفت من خیلی ازت خوشم اومده تو خیلی مهربون و پر انرژی هستی من شغلم اینه…..
استاد عین جمله ای که بهم گفت
چون عکسهای قشنگی ازم گرفتی منم تو سایتم تو رو معرفی میکنم و نمیخواد تو هیچ هزینه ای پرداخت کنی
دقیقا گفت تو نمیخواد کاری داشته باشی کارتم و شماره منو گرفت شماره خودشم بهم داد
و بهم گفت تو خیلی انرژیت خوبه مثل خودمی ما همدیگرو جذب کردیم
و بهم گفت من تو رو به دوستانم و بازیگرا و کارگردان ها معرفی میکنم
و گفت اینم هدیه من به تو
بخدا من اصلا نمیدونستم این آدم کیه اصلا یک کلمه بهش نگفتم برای من تبلیغ کن خودش بهم گفت
تازه هزینه کاری هم که براش انجام داده بودم رو هم پرداخت کرد بهم
و من فقط گفتم این خود خدا بود
استاد من از این مثالها خیلی دارم تو کارم البته از وقتی که قانون رو درک کردم
استاد من تو کامنت روانشناسی ثروتم نوشتم اینجا هم مینویسم که بچه ها باورشون قوی تر بشه
استاد من روزهای اولی که اومدم تو این ساختمون که الان هستم یه خانم آرایشگر بود تو همین ساختمون که بهم گفت چرا اومدی اینجا مگه نمیدونستی که اینجا نمیزارن تابلو بزنی این ساختمون اصلا خوب نیست نحصه هیچ کسی پاش و اینجا نمیزاره من هم دارم میرم از اینجا
منم فقط یه سوال از خودم پرسیدم که اگه اینجا نحصه اگه مشتری نمیاد اگه دید نداره اگه تابلو نداره چرا این دکتر دندانپزشک که اینجاست وقت نداره سرش و بخارونه
چرا نود درصد افرادی که میان تو ساختمون مشتری اینن
چرا انقدر سرش شلوغه
اگه نحصه برای اینم باید نحص باشه دیگه
و من اونجا فهمیدم که به قول استاد یه قانونی هست که من ازش خبر ندارم
یه قانون دیگه داره کار میکنه
و الان من به قدری اینجا پیشرفت کردم که خود مشتریا میان منو پیدا میکنن
استاد من یه سبک کار خاصی دارم تو کارم و چند وقت پیش یه مشتری برام اومد و من تا نمونه کارم و بهش نشون دادم گفت آهان من دنبال همین کار بودم
هرچی گشتم هرجا رفتم نمیتونستنن انجام بدن
و گفت خیلی اتفاقی اومده بود تو ساختمون کار داشت و از راهنمای طبقات ما رو پیدا کرده بود و حاضر بود هر مبلغی که من میگم پرداخت کنه و من عین اون کاری که میخواد و براش انجام بدم
من رو مهارت هام کار کردم و اون آدمی که به این مهارت من نیاز داشت خودش اومد
یعنی خداوند همه چیز و هماهنگ کرد
اینارو مینویسم که به خودم یادآوری کنم
استاد من به اندازه ای که رو این اصل تمرکز کردم مشتریانی رو خدا برام فرستاد که اگه خودم میخواستم با بازاریابی پیداشون کنم هرگز نمیتونستم
چون من هر دو روی سکه رو دیدم چون من هر دو روش و امتحان کردم
چون من کلاسهای بازاریابی میرفتم که بهم یاد داده بودن برو هرطور شده مشتری جذب کن با هزار ترفند و به قول استاد هزار تا ادا و اطفار
و همیشه سرگردون بودم و هرچی انرژی داشتم میزاشتم برای پیدا کردن مشتری و یادم رفته بود که بیام مهارتهام و افزایش بدم
بچه ها بخدا این خیلی نکته مهمیه
به جای اینکه انرژیمون رو بزاریم برای مشتری پیدا کردن انرژیمون رو بزاریم برای افزایش توانایی هامون
ولی از وقتی همه چیز تغییر کرد که
استاد عباس منش بهم یاد داد
*اگه من در مسیر درست قرار بگیرم خداوند کارها را انجام میدهد همونطور که برای موسی و ابراهیم و محمد انجام داد
*من باید رو اصل کار کنم و خداوند مهره ها رو در زمان مناسب میچینه
*من رو خودم کار میکنم و خداوند من را هدایت میکند
*من باید رو خودم کار کنم نه فقط رو باورهام بلکه رو توانایی هام و مهارت هام
*وظیفه من بندگی کردن و وظیفه خدا انجام صحیح کارهای من است
*وقتی من یک قدم در مسیر درست برمیدارم خداوند هزار قدم برای من برمیداره
*به جای اینکه فکر کنم چی کار کنم که افراد با بیزینس من آشنا بشن بگم که من چی کار کنم که در مدار مناسب قرار بگیرم
مهمتر از نتایج اینه که بفهیم این مسیر داره جواب میده
یعنی این نگاه متفاوت به دنیا داره جواب میده و این نگاه متفاوت مثل یه ابزاری میمونه که به ما کمک میکنه که نتایج ماندگار تر بشه
وقتی ما رو خودمون کار میکنیم نتایج کوچیک شروع میشن و باورهای ما قوی تر میشه و چون باورهامون قوی تر میشه باز نتایج بزرگتر میشه و ما باید یادمون بیاد که این نتایج برای چی داره به وجود میاد
چون یه قانون دیگه ای هست که داره کار میکنه
ما باید از این نگاه متفاوت و از این قانون برای خلق زندگی بهتر در تمام زمینه ها استفاده کنیم
خدایا شکرت که تو گفتی و من نوشتم
خدایا ازت سپاسگزارم برای تمام ایده های قشنگ و پولسازی که بهم الهام میکنی و من انجام میدم
خدایا من این مسیر و میرم چون استاد هم همین مسیر رو رفته
خدایا همواره به راه راست هدایتم کن راه کسانی که به آنان نعمت داده ای
حدود دوسال پیش این کامنت رو گذاشتین و مطمئنا الان پیشرفت قابل توجهی در کارتون داشتین ، سپاسگزارم از کامنتی که گذاشتین
منم امروز که داشتم برای توسعه مهارتم وقت میزاشتم هی تو ذهنم تکرار میشد بسه دیگه برو سراغ فلان شیوه بازاریابی ، مشتری چی میشه، تو به اندازه کافی مهارت داری برو روش های بازاریابی رو یاد بگیر و یه چیزی تو این مایه ها که برو یقه مشتری رو بگیر بیار با تبلیغ و با فنون مذاکره و با فنون بازاریابی ، تموم مغزم پر شده بود از اینکه کدوم شیوه بهتره کدوم جوابگو تره تا اینکه خسته شدم و به این فایل و البته به کامنت شما هدایت شدم که چرا فراموش کردی آرزو ، تو قرار نیس بری دنبال کسی تو قراره باورهای مناسب بسازی و مهارتتو ارتقا بدی و کاری به اون طرف ماجرا که فرایند جذب مشتری چجوری میشه نداشته باشی ، هزار راه داره تو سمت خودتو انجام بده دختر ،
سلام به همه چه روز خوبی خورشید فصل بهارو کلی درختای سرسبز که از خواب بیدار شدن
و سلام به بچه های سایت و سلام به استاد عزیز
ممنونم که کامنت من رو خواندید برام یک دنیا ارزش داشت من در روز چهار شنبه 29 فروردین ماه من این کامنت رو شروع کردم به نوشتن و امروز که یکشنبه است دارم ادامش مینویسم.
امروز هوا عالی است نه سرد ونه گرم خیلی اینجا هوا خوبه
من دوست دارم که کامنتم رو شروع کنم
یه روز داشتیم می رفتیم به گل فروشی تاگل های خوشگل برای خانه بخریم و خیلی گل اونجا بود و یک عالمه گلدان های مختلف هر گلدان سنگ ریزه های رنگی خوشگلی پایش چیده بودن که من خیلی دوست داشتم و خیلی هم برام عجیب بود از بابام پرسیدم چرا این سنگها رو پای گلدون چیدن گفت که برای اینکه وقتی آب میریزن پاش، خاکش نیاد بالا بعدش یه گل دیدم تو آب بود فقط و از بابام سوال کردم بهم گفت این گلدون بامبو است و برای رشد نیاز به خاک نداره فقط باید تو آب باشه! منم برام تعجب بود و فهمیدم هر گلی برای رشد احتیاج به یه چیزی داره.
استاد من زیاد آدم تخیلی هستم و همیشه با گوشی بابام از خودم فیلم میگیرم و بابام کلی به من میخنده من هرجاکه باشم عاشق نقاشی هستم و در موردش چیز های جالبی می کشم مثلا در باره ی حیوانات یا پرندگان من نقاشی رو بصورت داستانی می کشم مثلا امسال 1403 یک کتاب داستان نوشتم که اسمش خورشید و ابر سیاه هستش من اون رو خودم درست کردم
………………………
من امروز یک شنبه انشا خوندم پایه تخته انقدر روان خواندم که تعجب می کردم که من دارم می خونم یا دوستم. من اول سال روان خوانیم خیلی خوب نبود بعد امروز وقتی انجام تموم شد معلمم انشام رو امضا کرد و برام نوشته بود آفرین شینا جان دانش آموز زرنگم تو هر روز درحال پیشرفت و تلاش کردن هستی من به تو افتخار می کنم دختر خوبم خیلی حس خوبی بهم دست داد که من انشام خوب شده
من عاشق پیشرفت هستم و خیلی تلاش می کنم و زیاد زیادم به خودم سخت نمی گیرم
من می خوام درباره ی دانشمند ابوریحان بیرونی هم بگم که استاد فقط دنبال علم، و دانش بوده این رو توی درس جدیدمون درس فارسی نوشته بود. اون یک دانشمند و یک فیلسوف بوده و ریاضی دان و این دانشمند تالحظه ی آخر دنبال کسب علم می گشته من هم دوست دارم مثل اونها بشم این یکی از آرزو هام از خداوند است.
مرسی ، مرسی از کسانی که برام کامنت نوشتن همشون رو خوندم و مرسی از محمد حسن جان دوست خوبم هم سفرم مرسی کامنت نوشتی برام من دوست دارم یک روزی مثل نو نویسنده خوبی بشم
ممنونم از خاله سعیده که برام کامنت نوشت ممنون از خاله شیما، و خاله رویا جان و خاله فهیمه و خاله رضوان دوستون دارم فراوان.خداحافظ
خداروشکر برای این همه همزمانی و هدایت های این روزهایم
خدیا شکرت که سوار قطار به سمت خواسته هام داری منو هدایت میکنی
خدایا شکرت برای تمام امروزی که از ساعت 5صبح بیدارشدم و خودمو دارم هربار هماهنگ تر با قوانین میکنم. هربار برام جالب تر و مهیج تر میشه این دقت و نظم کارکرد جهان، این قوانین و سنت بدون تغییر و بدون خطای خداوند.
این روزا به شدت در مسیر تغییرم
این روزا به شدت دارم به یاد میارم از کجا شروع کردم و حالا با یک بازبینی از حرکت ها و اقدام هام دارم پیش میرم.
این روزا خیلی اتفاقات جالب و عجیب برام میفته پیشنهادهایی که تا حالا نشده رو شنیدم(اصلا هنوز این داستان پیشنهاد رو نمیدونم چی میشه ولی میدونم خیره،هر چیزی برای من اتفاق بیفته خیره) و البته جسارت هایی که برای حذف بعضی ازدوستان داشتم.
این روزا خیلی حواسم رو دارم جمع میکنم متواضع و تسلیم در برابر خدا و هدایت هاش باشم.
این روزا دارم سعی میکنم صدای قلبم رو بشنوم.
این روزا خیلی دچار خود درگیری هم شدم اما احساسم خوبه چون میدونم اینا هم بخشی از رشد منه.
این روزا دارم عضله تصمیم گیری ام رو جوری ازش کار میکشم که قوی و قوی تر بشه.
این روزا دارم سعی میکنم بیشتر سکوت باشم تا خدا با من گفتگو کنه اجازه بدم تا بشنوم.
این روزا فهیمه میدونه که هیچی نمیدونه، هیچی بلد نیست، میدونه که باید صبر کردن رو یاد بگیره عجله رو کنار بذاره و یکی یکی قدم ها رو برداره و اجازه بده قدم های بعدی بهش گفته بشه.
این روزا چنان جنس مکالمه با دوستان قدیم و جدیدم تغییر کرده که احساس میکنم در حال اماده شدن به بک تغییر مدار هستم. بوی یک تغییر حسابی رو میشنوم.
این روزا دارم یاد میگیرم که تعادل داشته باشم در انجام کارهام.
این روزا اجازه دادم هدایت فقط هدایتم کنه.
استاد جان از زمانی که ایده کنکور ارشد شرکت کردن رو اجرا کردم و رفتم تو دلش اقدام کردم و اون قسمت رو در حد توان خودم اجراش کردم، احساس میکنم پوست انداختم، اصلا داره اتفاقات رقم میخوره که ببشتر متوجه میشم خدا خودش گفته که کنکور شرکت کنم، هنوزم نمیدونم قضیه چیه، قراره چی بشه اما میدونم و قلبم میگه درسته ادامه بده. تو لیاقت داری که در مسیر خواسته هات باشی و فقط لذت ببری. اونم به آسانی…
من همین الان که مینویسم سوار قطارم و به سمت زنجان در حرکتم. دارم میرم که وارد یک اردوی علمی بشم که اونم خدا بنرش رو بهم نشان داد.
یک اردوی علمی در دانشکده علوم پایه زنجان،که شرایط ثبت نام این بود که دانشجو باشی.
من دانشجو نیستم، من سال هاست که فارغ التحصیل شدم اما چطوری من نمیدونم چی شد چطور شد،نمیدونم.اینوفقط میدونم اتفاقات مناسب با فرکانس من رقم خورد. من هماهنگ شدم با قانون خدا، و قانون خدا بالاترین قانون هاست.
این جمله رو که “قانون خدا بالاترین قانون هاست” رو چند روزه دارم به خودم میگم و خدا واضح با این اتفافات به من گفت که ببین فهیمه مهم نیست شرایط یک اردو چیه، قانون دانشکاه و دانشکده چیه، مهم نیست قانون رو کی میذاره. این منم که هدایت میکنم و این قانون منه که حرف اول و آخر رو میزنه.
اصلا مهم نبود دانشجو نیستی، پول نداری من کاری میکنم که تو پذیرش بشی، کاری میکنم که همه چی برات راحت و آسان باشه. خوابگاه و نهار همه چی رایگان همه چی بی دغدغه. همه چی آسان.
تو پای در راه گذاشتی و هیچی نپرسیدی من خودم میدونم کجا ببرمت.
آره استاد جان من نتیجه ایی از جنس تنطیم فرکانس دستمه، نتیجه ایی از جنس اینکه میتونم با افتخار بگم
فرکانسم رو آگاهانه با قوانین خدا و خدا هماهنگ کردم این مغز تولیدکننده فرکانسم چبزهایی رو ارسال کردن که الان میتونم بگم قانون ملت ها و هیئت داوران و مدیر اجرایی رفت زیر سوال، من فقط خدا رو باور داشتم و میدونستم الکی نگفته برو جلو، ادامه بده، برو ببین و ببشتر در فضای دانشگاه و گرایش های دیگه رشته ات قرار بگیر.
استاد جانم من دارم با نتیجه حرف میزنم، من تو قطارم، در یک سفر یک مسیری هستم که فقط دارم لذت میبرم و قوانین خدا روسعی میکنم ببینم و ایمانم رو تقویت کنم، که میشود که شد، که برای منم کار کرد اسمم تو لیست افراد پذیرش شده ی یک رویداد علمی دیدم.اصلا مهم نیست قراره چی بشه مهم اینه یادگرفتم بصورت واضح و عملی خودمو هماهنگ کنم با خدا. میتونم از مسیری که نتیجه اش شده این، الگو بگیرم. باورم رو قوی کنم برای نتایج قوی تر. این اتفاق یک جوریه که فقط هزینه رفت و بلیط دادم و نگران جای خوابیدن، نگران اینکه اصلا تا حالا زنجان نرفتم، نگران اینکه هزینه غذا چی میشه کجا بخوابم. خدا همه چیزخودش درست کرده من دارم سمت خودم رو انجام میدم و خدا هم به نحو احسنت سمت خودش رو…
استاد دلم میخواست یک جایی بنویسم و بگم این نتیجه تواضع من در برابر خداونده و اینجوری بهم جایزه داد تا امسال اولین سفر رو تنها برم بدون همسرم، اونم چقدر راحت چقدر زیبا،چقدر آسان…
الان که یادم اومد و مثل فیلم اتفاق های این روزا رو مرور کردم بغض شیرین تو گلوم جمع شده…
استاد چقدر تغییر کردن قشنگه
استاد چقدر در مسیر درست قرار گرفتن قشنگه
استاد چقدر شما قشنگین چقدر دوستان ، این سایت، این بچه ها، این زندگی قشنگه
استاد خیلی قشنگه
استاد من در این لحطه سرشارترینم و سپاسگزار
این خدا کـــه باید به خاکش افتاد و بارها سجده کرد به درگاهش.
خدایا من تنها از تو یاری میجویم و تنها تو را عبادت میکنم و عاشقانه میپرستم.
ازت سپاس گزارم که با کامنت ات دست خدا شدی و قبلم را خیلی به خداوند نزدیکتر ساختی
وقتی ایمیل ام را چک کردم چند کامنت از دوستان عزیز سایت برایم آمده بود و مردد بودم کدام را بخوانم هدایت گفت کامنت فهیمه را بخوان فقد با خواندن فقد چند جمله اولی کامنت ات چنان قلبم پر احساس خوب شد که ناخودآگاه سر به سجده شکر گذاشتم و از خداوند بزرگ بخاطر کامنت ات سپاس گزاری کردم و برایت دعای خیر کردم
به لطف پروردگار من هم در این روز ها درکم نسبت به جریان هدایت به شکل فوق العاده یی بهتر شده خیلی تسلیم تر شدم نسبت به جریان هدایت الاهی سعی میکنم ذهن خودم را پاک کنم از دانش و تجربه … قبلی ام و ظرفم را خالی کنم برای دریافت هدایت و چقدر این زندگی شیرین و آرامش بخش است وقتی خداوند کارهایت را انجام میدهد
خداوند بزرگ قدردان سجده کننده درگاه تو هستم که بهشت ات را در همین دنیا تجربه میکنم
خدایا شکر بخاطر این سایت این دوستان ارزشمند که نظیر اش در دنیا وجود ندارد
خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم
فهیمه عزیز برایت از خداوند بزرگ بهترین آنچه در این جهان وجود دارد را می خواهم
چقدر سپاسگزارم از اینکه منو مهمون کامنت و تجربه قشنگت کردی.اونم در حالی که آماده و حاضرم تا در این اردوی علمی که با هدایت خدا اینجام.
من اصلا برای اومدن به اینجا کار خاصی نکردم و واقعا همش اعتبارش به خدا میرسه.
میخوام جایی که هستم رو توصیف کنم همینجا و این احساس سپاسگزاری ام رو یکجا بزارم بمونه. من الان در شهر زیبای زنجان هستم اونم در یکی از اتاق های مهمانسرا و خوابگاه دانشگاه تحصیلات تکمیلی این شهر زیبا. حالا یک اتاق دو تخته. ه میتونم بگم اتاق خصوصی که تخت کناریم رو اصلا ندیدم و انگار تو اتاق های دیگه است پیش دوستان خودش.
یک اتاق تمیز و عالی. پنجره هم باز کردم هوای تازه و چهچه پرنده ها و دوتا هم از دخترای باحال دیگه که از دانشگاه ها و شهرهای دیگه هستن مشغول حاضر شدن هستن. و با استارت لپ تاپ روشن کردن من و فایل گوش کردن و آهنگ گذاشتن حالا جو رو بردیم تو فضای شادی و سه تایی شاد کنار هم دست میزدیم و بعد یک حسی گفت قبل خاموش کردن بیا توی سایت و بعد واووووو. نقطه آبی رنگ دارم….واوووو من دوستان ارزشمندم رو همیشه و همه جا دارم و چقدر خوشحالم و چقدر به موقع به یادم آوردی چیزهایی که لازم داشتم که بازهم تکرار کنم و بزارم جریان هدایت منو با خودش ببره. و خدا میگه خودش دوباره به وقتش میگه قدم بعدی مرحله بعدی من چیه… من الان فط باید لذت ببرم و من فقط بندگی خودمو و سمت خودمو درست انجام بدم….
خدای مهربانم تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم…
منم از صمیم قلبم برای شما دوست عزیز بهترین ها رو از الله یکتا خواستارم.
امروز صبح از خونه تا محل کارم این فایل رو چند بار گوش کردم و بعدش دیدم حرف هاتون خیلییی ب دلم نشست ب طوری ک ب خودم گفتم چطوری این حرف ها و این آگاهی هارو قورت بدم و اصلا اون طور ک باید ببلعمشون
داشتم فک میکردم و بعدش گفتم بزار تصویری ببینم
و وقتی شروع کردم ب تصویری دیدن
اصلا تاثیرش چندین برابر شد
چون قیافه استاد بسیار جدی بود توی صحبت کردن
و تاثیرش برای من چندین برابر شد
و توی ذهنم بیشتر و موندگار تر شد
و اون لحظه ک گفتین بچه ها این خیلی مهمه ک ب این باور و ایمان برسیم ک این مسیر جواب می دهد
و بدونیم این ابزار هست ک هر بار با نتایج کوچک و البته پایدار باعث میشه ک من باورم قوی بشه و باعث میشه من با قدرت بیشتری روی خودم کار کنم
و واقعا وقتی نتایج میاد خیلی مهمه ک این نتایج ب چ شکل و چ مسیری میاد
و یادم نره ک از این ابزار میتونم برای خلق زندگی دلخواهم استفاده کنم
برای هرچی ک دیدم و احساس خواستنش در من شکل گرفت
الان ک فک میکنم من دیگ با استفاده از این قانون میتونم هر چی ببینم رو درخواست کنم
و ب دست بیارم ولی مهمه ک آروم آروم درک کنم و بفهمم ک این ابزار و این مسیره
و باید بگم تنها مسیر و تنها ابزاره
بقیه ابزار های تعریف شده توسط جامعه و خانواده
آواز دهل از دور خوشست هست
واقعا باید اول اینو با گوست و پوست و استخوان درک کنم ک این تنها ابزار و تنها مسیره
بقیه فقط کوره راهه
و الان تصمیم گرفتم برای خودم تایپ کنم ک این تنها و تنها مسیره و بزارم جلوی دیدم ک یادم نره
ک تکرار کنم
واقعا عجیبه
با این ک میدونم یادم میره عجله میکنم واقعا انسان موجودی عجوله
و این جمله شمارو باید با طلا بنویسم
ک اگر در مسیر درست قرار بگیرم ،من در زمان مناسب با آدم های مناسب برخورد میکنم
گوش کن محدثه خلق نه برخورد میکنی
اون آدمهای مناسب بی نهایت توی جهان هستند
و من برخورد میکنم بهشون
و این برخورد میتونه توی روابط ثروت حال خوب و همه چی باشه همه چی
و این خاطر جمع شدن رو ب من بده ک زور زدنی نیست هول و ولایی نیست و کلا یه بار بسیار سنگینی رو از روی دوش من برمیداره
این حرفتون هم خیلی منو تکون داد ک گفتین فرزانه برای استفاده از برنامه ها آماده بوده و بعدش بلعیدتشون و ب نتیجه رسیده
احساس میکنم الان توی شرایط فرزانه جون هستم
و اینک ب جای اینک فکر کنم چیکار کنم و چیکار نکنم برای هرچی
بگم ک خودم باید چیکار کنم ک در مدار درست قرار بگیرم ،حالا چرا؟؟؟
چون اگ من در مدار درست قرار بگیرم در زمان مناسب ،آدم مناسب ب من برخورد میکنه
و واقعا این اسمش فرکانسه این اسمش مسیر درسته
واقعا استاد
چرا من اینقدر حرف گوش نکنم ک وقتی میدونم این جهان ،جهان فرکانسیه و دیگ هیچی غیر از این نیست و هیچ راهی نداره جز کار کردن روی خودم وگرنه چپ و راست از جهان سیلی میخورم و اگ ب خودم نیام له میشم
و باید این رو خیلی جدی بگیرم ک بابا باید روی خودم کار کنم باید توی مسیر درست بمونم
نه قطع و وصلی باشم
حالا بازم این قطع و وصل تکامله هااا
باید روی باور فراوانی ام کار کنم و از اون آگاهی هایی ک یاد گرفتم رو عمل کنم عمل کنم
و بازم این حرف شما استاد سنده ک گفتین ایمان بدون عمل ،حرف مفته
آخ استاد چقدر خیالم تخت شد اینو بهم گفتین
ک وقتی تو یک قدم در مسیر درست قدم برمیداری ،جهان صد قدم برای تو برمیداره
و فقط و فقط باید در مسیر درست بمونی و باشی ودجهان قدم هاش رو ب طرف تو برمیداره
الان اینو ب خودم میگم ک یه رد پا باشه برای روزی ک موفق شدم و یه فکت باشه برای خودم ک ببینم و یادم نره ک از کجا ب کجا رسیدم
الان ب خودم میگم ک محدثه جان عزیزم
این حرف یه قدم بیا و من صد قدم میام طرفت رو باور کن باور کن باور کن بپذیر ک غیر از این نیست
و این حرفتون ک اگ در مسیر درست قرار بگیرم ،خدا کارهارو برام انجام میده
همونطور ک برای پیامبر موسی یوسف ابراهیم انجام داد
چقدر قبلا کوته فکر بودم ک فک میکردم فقط اینا آدمن این خلیفه هستند در دنیا
بقیه آدم های عادی سیب زمینی هستند
احساس لیاقت ام صفر مطلق بود ولی الان خودم رو با ارزش میدونم
عاشق خودمم
توی آینه نگاه میکنم خودم رو دوست دارم و برای این کالبد دنیای ک بهم هدیه داده شده سپاس گزارم
و استاد شما میگین من ب جای کار کردن روی فرع ،روی اصل کار کنید
من اصلا اینو درک نمیکردم خدایی
اولین بار اصل و فرع رو و این قدر مهم بودنش رو از شما شنیدم استاد
و عمیقا منو ب فکر فرو برد
ک بابا خانواده و گیر دادنشون و همه چی ب جز خودم فرع هست نباید گیر بدم بهشون و باید رد شم
ولی باید ب اصل ک مربوط ب خودم و فرکانس ها و توجه هام هست گیر بدم این مهمه
این باعث میشه من گسترش پیدا کنم رشد پیدا کنم
واقعا این اصل و فرع خیلی مهمه خیلییی
و این اصل و فرع رو باید بسط بدم توی همه چی زندگیم و مربوط ب خودم خانواده روابط توجه هام ثروت و همه چی ….
وواین یه اصل خیلییی مهمه ک گفتین وقتی میگم روی خودتون کار کنین نه فقط روی باورهاتون باید روی توانایی هات وومهارت هات هم کار کنی
مث مثال همین فلافلی ک گفتین
و منم چندین مکان این شکلی دیدم
اصلا یه مغازه خشت و گلی ک اصلا دید نداره ولی بسیار سرش شلوغه
خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال سایت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار
نکاتی که من با توجه به مدارم درک کردم از این فایل:
نکته ی اول که توی صحبت های دوستان عزیزمون بود این بود که آدم وقتی از لحاظ مالی پیشرفت میکنه لاجرم روی جنبه های دیگه ی زندگی از جمله روابط هم تاثیر میذاره.همونطوری که رابطه ی این دوستان هم تحت تاثیر این موضوع قرار گرفت. و خیلی از مشاجره های زن و شوهرها از مسائل مالی منشا میگیره و همین خودش اهمیت خلق ثروت رو نشون میده و اینکه زندگی میتونه با ثروتمند شدن و ثروت خلق کردن زیباتر و قشنگ تر بشه
و نکته ی خیلی مهمی که استاد بهش اشاره کردن این بودکه :
مهمتر از نتایج مهم اینه که بفهمیم این مسیره داره جواب میده
تنها وقتی این درک حاصل بشه آدم مسیر رو ادامه میده همونطور که برای این دوستانمون اتفاق افتاد که وقتی دیدن با کار کردن روی ثروت یک جواب داد و این رو فهمیدن و نتایج اومد اونوقت ادامه دادن
همین درکه اس که میشه ی ابزاری برای خلق نتایج بزرگتر و پایدارتر توی هر جنبه ای از زندگی
وقتی فکر میکنم میبینم که من به این درکه رسیدم که این مسیره درسته اما چرا خبری از نتایج بزرگ نیست؟
خب ذهنم میگه که باید تکاملت رو طی کنی عجله نکن .
اما وقتی حرفهای این دوستان رو میشنونم میبینم که اونها هم با من شروع کردن و توی این مدت تونستن نتایج فوق العاده ای رو خلق کنن. پس توی سه سال هم میشه تکامل رو طی کرد و این نتایج رو خلق کرد
پس لازمه به قول استاد از خودم بپرسم که من چقدر تونستم در این مدت ذهنم رو کنترل کنم؟ چقدر تونستم در بیشتر مواقع حسم رو خوب نگه دارم ؟ چقدر تونستم با دید متفاوت تری به دنیا نگاه کنم؟
جواب این سوالات میشه تفاوتی که من در نتایجم داشتم
ی نکته ای که جالبه اینه که اکثر دوستانی که تا حالا از نتایجشون صحبت کردن در بازه زمانی سه تا چهار سال تونستن این نتایجشون رو خلق کنن پس من نباید خودم رو با قضیه تکامل گول بزنم که حتما من تکاملم طی نشده باید صبر کنم .باید پیدا کنم اون ترمزهایی که مانع من هستن
استاد اینجا حرفهای شما یادم اومد که میگفتین اگر این مسیر برا من اینقدر طول کشیده اونم بخاطر نداشتن الگوی مناسب برای شما هم قرار نیست اینقدر طول بشکه و شما در بازه زمانی کمتری به اهدافتون میرسین اگر این مسیری که من اومدم بیاین و این صحبت بچه ها دقیقا تاییدیه بر حرفهای شما .مسیر برای افرادی که درست روی خودشون کار کنند خیلی کوتاه تر میشه .
نکته ی خیلی مهمی که استاد شما ذکرش کردین که البته بارها و بارها این رو گفته بودن اما اینجا قشنگ برا من جا افتاد:
اگر من در مسیر درست قرار بگیرم من در زمان مناسب با آدم های مناسب برخورد میکنم حالا این برخورد میتونه در هر جنبه ای باشه
تعریف آدم مناسب از دیدگاه شما استاد:
آدم مناسب آدمیه که بدنبال تغییره آدمیه که از لحاظ فرکانسی آماده اس بعد این آمادگی باعث میشه که این آگاهی های فایل ها رو ببلعه و عمل کنه در زندگیش و بعد نتایج اتفاق میافته
اما این آدم مناسب به خاطر فرکانس های ما جذب میشه چون جهان جهان فرکانس هاست و اتفاقات بر اساس فرکانس های ما رقم میخوره
پس تنها کاری که ما باید انجام بدیم اینه که روی خودمون کار کنیم تا در مدار درست آدم ها و اتفاقات درست قرار بگیریم
اما همین جا هم نباید دچار اون کج فهمی بشیم که خوب حالا که مساله اینه من میشینم توی خونه و روی باورهام کار میکنم و اتفاقات خوب میافته
نه این کار کردن روی خود یعنی هم روی باورها کار کنی هم رو توانایی ها و کسب مهارت
و این یعنی همون ایمان و عمل توام
الان که خوب فکر میکنم متوجه میشم که من قسمت اول رو خیلی براش وقت گذاشتم و روش کار کردم اما توی قسمت دوم که کار کردن روی توانایی ها و کسب مهارت هاست به اون نسبت خیلی کار نکردم و همینه که نتایج هست اما نه خیلی بزرگ
بقول مرضیه جان من توی مدار قرار گرفتم مشتری ها جذب من شدن به سمت من هدایت شدن اما هنوز فرکانسه خیلی قدرتمند نیست که نتایج هم خیلی قدرتمند باشن .
من توی مسیر درست هستم و خودم هم این رو میدونم اما انور قضیه که افزایش مهارت هاست باید تقویت بشه تا نایج پایدار تر بشن
وقتی که ما میفهمیم اصل اینه که روی باورها و توانایی ها و مهارتهامون کار کنیم اونوقت در مسیر درست قرار میگیریم و اتفاقات خوب جذب ما میشن رسیدن به این درک باعث میشه که:
اولا درگیریهای ذهنمون کم میشه و دنبال این نیستیم که چه کار کنیم که افراد مناسب رو پیدا کنیم
و بعدش میریم و روی این اصله کار میکنیم و بعدش خداوند کارها رو برامون انجام میده
یعنی همه چی از ما شروع میشه و به ما ختم میشه هم حرکت و هم نتیجه همون بما کسبت ایدیهم که خداوند در قرآن ازش صحبت میکنه
چیزهای دیگه ای که توی این فایل برا من درس داشتن :
ا1.کنجکاوی شما استاد از همون دوران نوجوانی که چرا افراد خیلی خیلی کمی هستن که دارن نتایجی متفاوت و خوبی نسبت به دیگران میگیرن و همین حس کنجکاوی توی وجود شما بود که بعدا توی بندر عباس و توی اون اتفاقی که برا دوستاتون افتاد شما رو هدایت کرد به پیدا کردن رسالتتون
2. همیشه کیفیت بهترین تبلیغه برای ی کسب و کار و جالبه که اینجا توی شهر ما هم دو نفر عرب هستن ی پدر و ی پسر که فلافلشون خیلی کیفیتش خوبه .اینا ی مغازه دارن که شاید 5 متر هم نشه و بقول شما هیچکدوم از فاکتورهای ی مغازه ی خوب رو ندارن اما همیشه سرشون شلوغه و تنها فلافلی هستن که خیلی ساله اینجاس و همچنان دارن کار میکنن .بقیه که اینجا فلافلی میزنن به چند وقت نمیکشه که میبندن
3. باورها توی کسب و کار نتایج رو رقم میزنن نه عوامل دیگه .اگر به مغازه ی شیک بود که خیلی ها الان باید ثروتمند میشدن .همون اوصلی که شما در موردش در دوره کسب و کار شخصی صحبت میکنین
به این دلیل مهمه ک ما میفهمیم ک مسیر جواب میده .قانون جواب میده همین درکه اس که میشه ی ابزاری برای خلق نتایج بزرگتر و پایدارتر توی هر جنبه ای از زندگی
و وقتی نتیجه گرفتیم باز ادامه میدیم و نتایج بزرگتر
یه نکته جالب بهتون بگم :
من و همسرم هم ۳/۴سالی هست تو این مسیریم
خیلی کند حرکت کردیم ولی خداروشکر ۵/۶ماهی هست ک درامدمون خداروشکر ۳/۴برابر شده
و دقیقا فهمیدیم ک راه درسته
ولی نمیدونیم ک چطوری ثابتش کنیم و یه قدم رو به جلو بریم
دقیقا بعد از یه هدایت الهی این مسیله برامون پیش اومد ک یه آقایی در کمال ناباوری به همسرم پیشنهاد داد ک بیا و با وسیله من برای خودت کار کن تا مشتریهای من نپرن یا سرگردان نشن
حالا ما نمیدونیم ک چه فایلی رو گوش بدیم و چه باوری رو در خودمون ایجاد کنیم ک پول خرید این وسیله بهمون برسه
طرف چندین بار پیشنهاد داده ک این انگار برای تو ساخته شده بیا پولهاتو جمع کن و اینو بخر ولی ما حتی نصف اون پول رو هم نداریم
ولی مطمینیم ک همون طور ک به طور هدایت گونه ای با این فرد آشنا شدیم پول خرید اون دستگاه هم بهمون میرسه
الان مشتریهای این دستگاه میان و میرن …. چون آگهی کرده برا فروش و به پولش نیاز داره
و ما هنوز به خدا امیدواریم
ک حتی اگر نشه ک بخریم و فروش بره حتما خداوند راه بهتری برای ما درنظر میگیره
و مرتب فکر میکنیم ک چی باعث اون هدایت شد؟
وباز منتظر یک هدایتیم
و باز دنبال یک نشانه ایم
منظورم اینه ک حتی وقتی نتیجه گرفتی باز هم باید تلاش کنی درست مثل روزی ک هیچ نتیجه ای نگرفتی
فقط این وسط ظرف آدم بزگتر میشه و باورهاش قوی تر میشه و لطافتش و توجه به اتصالش بخدا بیشتر میشه وگرنه سختی راه همچنان باقی است
امیدوارم ما به نتیجه دلخواه و مرحله بالاتر برسیم و ارزش مالی اش بکنار قشنگی اش به ایمان اوردن به حضور و هدایت خداست
اون لحظه زیبارو برای خودم و برای همه شما دوستان همفرکانسی ام آرزومندم
چشم از امید به دستان پر مهر خداوند برنداریم ک طلوع صبح نزدیک است و خداوند به تلاشهای کوچک ما
به ایمان به غیب ما و قدم برداشتن در تاریکیهای وهم و وسوسه ما پاسخ میدهد
چهار گروه از افراد وجود دارند گروه اول افرادی که اتفاقات نامناسب برای آن ها رخ داده و خداوند به آن ها نشانه های زیادی نشان می دهد و انها پیام و نشانه ها را دریافت کرده اما هیچ توجهی به آن ها نداشته تا زمانی که همه ی زندگی خود را از دست داده و در گوشه ای بمیرند. دسته ی دوم افرادی هستند که تا نزدیک شکست و فروپاشی خواهند رفت و روش و رفتار خود را درست نکرده و تصمیمات صحیحی نمی گیرند تا زمانی که در تمام جنبه ها شکست خورده و لحظه ی آخر شروع به تغییر کردن می کنند که الگوهای زیادی از آن ها را می بینیم. گروه دیگر افرادی هستند که با اولین نشانه ها که نشان می دهد مسیر آن ها نادرست است تصمیم گرفته و سریع راه خود را تغییر داده قبل از اینکه اوضاع فاجعه شود خود را بهبود می دهند. دسته ی آخر افرادی هستند که پیش از اینکه نشانه ها بیاید به دنبال بهبود دائمی هستند و پیش از به مشکل برخوردن هر روز به دنبال بهبود بوده و فکر می کنند چگونه بهتر می توانند تصمیم گرفته کار کنند و همواره به دنبال پیشرفت هستند .
زمانی که به الگوها توجه کنیم به این ایمان می رسیم که نگاه متفاوت به دنیا و مسیر متفاوت جوابگو است و این ابزار به ما کمک می کند که نتایج ماندگار و اتفاق بیفتد. بسیار خوب است که به یاد داشته باشیم نتایج به خاطر تغییر باورها به وجود می آید و این ابزار را در دست خود داشته باشیم برای خلق نتایج و زندگی بهتر در تمام حوزه ها.
نکته ی بسیار مهم که در تمام زمینه ها جوابگو است این است که اگر در مسیر درست قرار بگیریم در زمان مناسب با افراد مناسب برخورد خواهیم کرد و این مورد در روابط و کسب و کار یا هر موضوع دیگری می تواند صادق باشد و لازم نیست تلاش کنیم که دیگران را به کسب و کار خود معرفی کنیم افراد مناسب افرادی اند که به دنبال تغییر هستند زمانی که آماده باشیم و به آموزه های استاد عمل کنیم آن زمان نتایج رخ خواهد داد.
همیشه فکر کنیم چگونه در مدار مناسب قرار بگیریم تا افراد و شرایط به سمت ما هدایت شوند و کاری به شرایط و عوامل بیرونی نداشته باشیم. تغییر باورها ادا و اطوار و تبلیغات و … نیست این فرکانس و در مسیر درست قرار گرفتن است
وقتی جهان جهانی فرکانسی است در مسیر درست حرکت و بر روی باورهای خود کار کرده عمل کنیم تا نتایج اتفاق بیفتد.
به خداوند و قوانین اعتماد کرده بر روی خود کار و در مسیر درست حرکت کنیم. زمانی که ما در مسیر درست قرار می گیریم جهان هزاران قدم به سمت ما برداشته و ما به تدریج پیشرفت خواهیم کرد اگر در مسیر درست قرار بگیریم خداوند همه ی کارها را انجام خواهد داد همان گونه که برای پیامبر ابراهیم موسی و.. انجام داد. خداوند در ایه ای می فرماید تو که
تیر نینداختی ….. خداوند تیر انداخت وقتی ما این موارد را متوجه شویم درگیرهای ذهن ما کمتر شده و به دنبال مشتری مناسب مواد اولیه مکان مناسب و بی نهایت عواملی که ذهن ما را درگیر کرده و برای آن تقلا می کنیم نبوده ان را کنار گذاشته و بر روی اصل کار می کنیم. سعی کنیم به جای اینکه به سراغ فرع برویم به سراغ اصل رفته و تنها بر روی خود کار کنیم. خداوند کارها را انجام داده و ما را هدایت خواهد کرد.
به جای تقلا کردن که همه فکر می کنند اصل است روی توانایی مهارت و باورهای خود کار کنیم افراد مناسب ما را پیدا خواهند کرد.
عامل اصلی و تاثیر گزار تنها باورهای ما است. هیچ یک از عوامل بیرونی مثل موقعیت مکانی زمانی جنسیت نوع شغل سن مدرک تحصیلی و… در موفقیت تاثیری ندارد اصل و فرع را به درستی تشخیص داده و تمرکز خود را تنها بر روی اصل قرار دهیم.
خیلی ممنون از این همه نکات ارزشمندی که یاوری کردید. واقعا این موارد ارزشمند را من باید بار ها و بار ها مرور کنم.
■ بسیار خوب است که به یاد داشته باشیم نتایج به خاطر تغییر باورها به وجود می آید و این ابزار را در دست خود داشته باشیم برای خلق نتایج و زندگی بهتر در تمام حوزه ها.
■ عامل اصلی و تاثیر گزار تنها باورهای ما است. هیچ یک از عوامل بیرونی مثل موقعیت مکانی زمانی جنسیت نوع شغل سن مدرک تحصیلی و… در موفقیت تاثیری ندارد اصل و فرع را به درستی تشخیص داده و تمرکز خود را تنها بر روی اصل قرار دهیم.
■ زمانی که به الگوها توجه کنیم به این ایمان می رسیم.
The core idea is invigorating: Beliefs such as level of education, place of birth, place of residence, and background are not the main reasons for making money. It’s hard to accept, but at the same time, when you reflect, you realize you’ve walked along this path without seeing results. It would be helpful to use the Story Starter web to find patterns that could break my limited beliefs.
ممنون از لطف شما و ممنون از نتیجه باور های شما که باعث شد برای ما به زبان انگلیسی با علاقه و انگیزه ای که داشتید به زیبایی متن را ترجمه کرده شیوا و روان بنویسید و اولین شخصی باشید که ما را سورپرایز کرده و حتی ارتباط کلامی و حسی که با این متن زیبا بر قرار کردیم کاملا برای ما مشهود بود. مشخص است که توجهتان بر روی اصل است و پیشرفت شما با سرعتی هر چه تمامتر در آینده ای نه چندان دور اتفاق خواهد افتاد و ما از خواندن نتایج شما خوشحال تر خواهیم شد. ایمانی ناب و خالص را برای رسیدن به اهدافتان همراه با سلامتی ، موفقیت و ثروت آرزومندیم.
دوستان چون دیدم اخرین کامنت تو سایت از شماست خواستم سوالمو از شما بپرسم
من الان حدود 4ساله که عضو سایت هستم و خیلی هم به اصطلاح خودم رو خودم کار میکنم…هرچند گهگاهی یکی دوماهی دور میشمو برمیگردم ولی در کل نشده که خیلی تمرکزی روسایت وخودم کارکنم.سوالی که الان برام پیش اومده در مورد این فایل ازاستاده که این تغییری که استاد میفرمایند منظورشون چی هست.اگه تغیر به نسبت مردم هست که من چهارساله دارم تغییر میکنم و متفاوت تر فکر میکنم،پس چرا نتایجم هیچ تغیری نکردن،اگه منظورشون تغیر شغل هست ،پس اینهمه که میگن رو یه شغل ثابت وپابرجا بمونید و هی شغل عوض نکنید ولی توش ماهر بشید چی. چون تو دوروبرم کسی نیست که از مسیر و طرز فکراستاد مطلع باشه مجبور شدم این راهو انتخاب کنم برا پرسش سوالم.
کار کردن بر روی باورها باید مانند غذا خوردن مداوم پیوسته و هر روز باشد و این که شما دو ماه از سایت دور هستید و دوباره باز می گردید هیچ فایده ای ندارد. باید مانند غذا خوردن حداقل یک تا دو ساعت از زمان خود را هر روز با تمرکز به فایلهای استاد گوش دهید در باره انها بنویسید و در طول روز با خودتان در مورد مطالب ان صحبت کنید سخنان ایشان را مانند کلام خداوند بدانید و مطمین باشید زمانی که برای این کار اختصاص می دهید ارزشمندترین کاری است که در کل روز خود انجام می دهید پس سخنان ایشان را بسیار جدی گرفته و با تعهد و با تمام وجود بر روی ان تمرکز هر روزه بگذارید و تا پایان عمر این روند را ادامه دهید تنها عاملی که باعث تغییر می شود در تمام جنبه ها از سلامتی گرفته تا کسب و کار ……در تغییر باورهای شما نمود پیدا می کند و نباید خودتان را با مردم مقایسه کنید چون عموم جامعه نا موفق بوده و تنها یک درصد مشمول لطف خداوند شده و به دلیل درخواست شدیدشان به سمت استاد و سایت توحیدی و الهی ایشان هدایت می شوند برای همین باید ان را بسیار ارزشمند بدانید و تا جایی که می توانید بر روی باورهای خود کار کنید. منظور از تغییر ، تغییر باورهایتان است که اگر به درستی تغییر کند ایده هایی از طرف خداوند به شما الهام خواهد شد و شما با عمل کردن به انها در نهایت به خواسته خود از هزاران طریق خواهید رسید. این که نتایج شما تغییری نکرده به این دلیل است که باورهای شما هیچ تغییری نکرده است و سخنان استاد را مانند کلام خداوند در نظر نگرفته و باور ندارید که تنها با تغییر باورهایتان می توانید به موفقیت دست یابید برای همین نتایج شما اگر هم باشد موقتی و گذرا یا بسیار کم و کوچک است و گر نه اگر چهار سال متعهدانه مسیر درست را ادامه می دادید مانند دوستانی که نتایج انها را شنیده اید پیشرفت داشته و شما نیز جزئی از انها بودید. در سال جدید تعهدی نوشته و به خود قول دهید که حداقل روزی دو ساعت بر روی باورهای خود به خوبی با تمام وجود کار کنید تا نتایج ان را شاید در هفته اول مشاهده کنید همه چیز بستگی به تعهد و پایداری شما در مسیر صحیح دارد اما شما پتانسیل زیادی برای پیشرفت زود هنگام دارید چون پایه قوانین را تا حدودی درک کرده اید.
سلامتی موفقیت و ثروت را به همراه تعهد برای تغییر باورهایتان در سال جدید را خواهانیم.
محمد و فرزانه عزیز سپاسگزارم و برایتان آرزوی بهترینها دارم
استاد عزیزم سپاسگزارم ازت که آرزوی همیشگی منو برآورده کردی
آرزوم بود که روزی بتونم همون جوری که به ما گفتن و تو قرآن نوشته بتونم عمل کنم،آخه من از خانواده مذهبی بودم و قرآن رو از بچگی یاد گرفته بودم و گفته ها با قرآن منطبق بود ولی ولی در عمل نمیدیدم
مثلا یادم میاد برای خدمت سربازی بعضی ها با پارتی بازی جایی که میخواستند رفتند و ما نرفتیم،بعد از آن دیدم که کسانی با پارتی بازی مجوزی گرفتند وه من چندین سال نتوانستم بگیرم و پس در عمل با مشکل مواجه شده بودم و البته شکرگزار هم نبودم تا نعمتهای خودم که خود خدا بهم داده بود رو ببینم
من اصرار داشتم پارتی من خدا هست و الان که میبینم وبه گذشته نگاه میکنم همه جا خداوند یاورم بود در مثال خدمت سربازی درسته که اونجایی که من دوست نداشتم رفتم ولی همونجا کلی برام راحتی ایجاد شد و من البته غافل بودم
مثال همون مجوز ،درهایی برام باز شد که از هر کجا مشتری می آمد و من البته غافل
مثال زیاد دارم بزنم و الان که دارم مینویسم درهای بیشتری برام وا شد و بهتر فهمیدم که ای دل غافل راه درست بود بلکه من غافل بودم
خدایا شکرگزارتم که همه سالها بودی ومن ندیدمت
خدایا استغفار میکنم به درگاهت
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
بخدا من همیشه آرزوم بود و این تو وجودم بود جز از خدا یاری نخام و بالای نود درصد نخواستم و خدا داد اما من غافل بودم
غافل یعنی اینکه این لطف خدا و دست خدا را ندیدم
خدایا شکرت بابت همه لطفهایی که به من کردی
استاد یه حرف قشنگی میزنید که میفرمایید من اضافه کردن صفرهای بانکی رو نمیخام بلکه در کنار پول چیزهای دیگه هم میخام و صد البته که مثلا سلامتی خیلی مهم تره
من یکتا پرستم و این در وجودم بوده و هست،من به خدایی یقین دارم که رب العالمینه و به همه حتی به کرمی زیر دریا هم روزی میده
خدایا درخواست دارم منو ببخشی که غافل بودم و شاکر نبودم،خدایا شکرگزاری رو در قلب و زبان و جسمم جاری و ساری کن تا مثل استاد ناخواسته همش شکرگزار باشم و ببینم الطافت را
استاد عزیزم وقتی در مدار درست قرار بگیرم لا جرم لاجرم همه نعمتها از جمله ثروت به سمتم سرازیر میشود
و من باز هم سپاسگزار شما هستم که عملی این ایمان و اعتقاد را به من نشان دادید چرا که من نیاز داشتم و دارم ببینم و دیدم و شاهدم که شما شکرگزار هستید و شاهدم و یاد گرفتم که پیامبران و امامان چگونه زندگی کرده اند……..
امروز ۱۶ قسمت از گفتگو با دوستان را گوش کردم ، استاد من اصلا نمیدونم چی بگم نمیدونم با کدوم زبون ازت تشکر کنم ، بخدا نمی گنجه ، در متن نمی گنجه …. استاد میخوام داستان را بگم ….
من نتیجه مالی دلخواهم را نمی گرفتم ، هرچی گوش میکردم و می نوشتم نتیجه ای در کار نبود ، خیلی برام سخت بود استاد ، بخصوص دوره ثروت یک را که گوش میکردم حالم بدتر میشد ، حس می کردم حرفهای شما با هم همخوانی ندارند ، فکر می کردم جلسات ، همدیگه را نقض می کنند نگو ذهن من ، از درک اون همه هماهنگی عاجز بود … من تازه فهمیدم که چه تقلایی میکردم و خودم خبر نداشتم ، من تازه امروز فهمیدم که هروقت پای گوش دادن به فایل ها می نشستم قبلش یه عالمه غل و زنجیر به خودم می بستم …. استاد من از سپیده پرسیدم چرا یه جاهایی توی ثروت یک من تناقض تو حرفهای استاد میبینم و سپیده گفت من هرچی توضیح بدم متوجه نمی شی چون الان تو مدار ثروت نیستی چون احساست بده گفت خودمم یه دوره ای اینجور بودم و به من پیشنهاد کرد که فعلا ثروت را گوش نکنم و سراغ یه محصول دیگه برم ، منم وقتی سپیده اینجوری بهم گفت فهمیدم که واقعا اشکال از خودمه گفتم چرا مقاومت کنم بهتره برم سراغ یه محصول دیگه که هم حالم بهتر بشه هم اینکه از خواسته ثروتمند شدن رها بشم و رفتم سراغ قدم اول و تمرین ستاره قطبی را انجام دادم و گفتم یه سَری به کامنت های جلسه ستاره قطبی بزنم و همین جور که داشتم کامنت میخوندم دیدم یکی از بچه های عزیز سایت به نام احمدرضا جهانشاهی نوشته « امروز یه ابلاغ بردم و یه خانمی ۵۰ تومن بهم پول داد و باور کردم که توی دوران خدمت هم میشه پول ساخت » به محض اینکه اینو خوندم گفتم خدای من یعنی به این نوع پول بدست آوردن هم میشه بگیم پول ساختن؟؟ !! بعد انگار خدا باهام حرف زد ، یعنی این گره ذهنیم که باز شد خدا شروع کرد به حرف زدن و گفت « هر پولی که با قانون فرکانس به دست بیاد ، میشه پول ساختن ؛ خدا گفت اینجا ما داریم با قانون ، خواسته ها را خلق میکنیم ولی تو هنوز فکرت اینه که با یه فروش محصولی یا حقوق سرماهی پول بسازی و مدام دنبال اینی که چی درست کنم و چجوری بفروشم ، خدا گفت اینجا پول ساختن یه معنی دیگه داره و اون چیزی که تو فکر میکنی نیست ، این جا پول نمی سازند ، این جا اول باور می سازند بعدش هدایت میشند » استاد خدا همین جور پشت سر هم با من حرف میزد و چنان منو تو نیروی خودش گرفته بود و بهم جاری میشد که حتی نمی تونستم برم یه جایی این حرفها را بنویسم ؛ خدا گفت اینجا توکل میکنند بعدش اتفاقات رخ میده و حتما هم رخ میده ، سیستم این جا با فرکانس کار میکنه ، تو فرکانس خواسته ها را میفرستی و ما اون خواسته ها را وارد زندگیت می کنیم ، اینجا تو با اون ذهن قبلیت « کاری » انجام نمیدی ، اینجا تو « هدایت میشی » اینجا بدون درک هدایت هیچ اتفاق متفاوتی برات نمیفته …….
استاد میدونم از دستم عصبانی میشی و میگی پس تا الان چه غلطی میکردی که تازه الان فهمیدی این جا ، ساختن به معنای هرگونه خلق کردنه نه اینکه بلند بشی بری یه کاری بکنی و هی تقلا کنی ولی استاد بخدا من امروز شکوفا شدم ….امروز تمام ثروت یک برام یکی شد ، امروز با حرفهای فرزانه و حرفهای دیشب خدا کلا من فهمیدم که ساختن همون خلق آرزو ها به روشیه که تو آموزش میدی ، نه اینکه به روش هایی که تو دست همه هست پول بسازم ، یعنی من عمل میکردم ولی به همون روش های قبلی و می گفتم خدایا من که دارم عمل میکنم پس کو نتیجه ، نگو منظور استاد از عمل کردن ، عمل به ایده هاس ، عمل به هدایته و تازه وقتی شما میگفتید ایمانی که عمل نیاره حرف مفته من سریع خودمو جمع و جور میکردم که برم یه کاری برای پول ساختن بکنم که حرف مفت نزده باشم ، خدایا چقدر نادان بودم …. من از هرچی اسم پول ساختن و بیزینس بود وحشت داشتم و همیشه می گفتم اول یه بیزینسی راه بندازم ، یعنی فکر می کردم روانشناسی ثروت بعد از بیزینس هست ، این شغل لعنتی چقدر پاشنه آشیل عجیبیه که یقه همه را گرفته و خودشو قاطی فرکانس ها میکنه … نه میشه باشه نه میشه نباشه …. ولی خدا را شکر که من فهمیدم …. چیزی به معنی شغل که راه پول ساختن باشه وجود نداره کما اینکه یک عالمه آدم روی کره زمین هستند که شغل دارند ولی پولدار نیستند ، پس جریان چیه ؟ جریان اینه که ما اول روی باورهامون کار میکنیم یعنی فقط و فقط روی باورهامون کار میکنیم بعدش به طرق مختلف به پول برخورد میکنیم حالا این برخورد هم تکاملی هست ، صددرصد کارهایی هم به ما گفته میشه که باید انجام شون بدیم و جایگاه جمله معروف استاد که ایمانی که عمل نیاره حرف مفته در این نقطه س ، پس ما حرکت میکنیم ، نه هر حرکت مزخرف و بیخودی ، حرکت هایی که در طول مسیر تغییر باورها به ما گفته میشه …… خدایا شکرت که بالاخره فهمیدم ….
استاد همه چیز تو ذهنم در جای درست قرار گرفته ، خیلی آرامش دارم ….
امروز که حرفهای فرزانه را گوش می کردم فهمیدم که فرزانه باور کرد که روانشناسی ثروت ، همه چیزه و بعد پای این دوره نشست ولی من همیشه فکر می کردم استاد بعضی چیزها را که مهم هستند را از قلم میندازه یعنی فکر می کردم یه چیزهایی باید از قبل باشند بعدش روانشناسی ثروت باشه ولی الان میفهمم که من دقیقا میخواستم اون چیزهایی که تو ذهن خودم هست و اون اطلاعات و باورهای غلط ، باشند و استاد اول اونا را بگه چون به زعم من اونا اصل بودند و بعد بره سراغ روانشناسی ثروت و الان میفهمم که استاد چقدر خوب گفت که اکثر ما یک سری مؤلفه ها را ثابت نگه می داریم و بعد پای دوره ها مینشینیم و نتیجه ای هم نمی گیریم …. حالا مؤلفه ها چیند ؟ همون باورهای غلطی که از قبل داریم …. فکر کنم دیگه تونستم حرف هام را بزنم فقط اینم بگم که امروز که از شر این گره سیاه ذهنم رها شدم یک پیشنهادی کاری به همسرم شد ، فقط بخاطر اینکه وقتی فرزانه گفت بهمون پیشنهاد کار شد من باور کردم که جهان خودش کار را ردیف میکنه و با اون کار کردنی که میری فرم استخدام پر میکنی و مصاحبه میکنند باهات و بعدش از صبح تا شب جون میکنی فرق داره …. امروز دو و نیم میلیون برای همسرم واریز شد و خلاصه که اندیشه خیلی خوشحاله …. اندیشه داره داستان را میفهمه …. اندیشه قربون استاد میره … استاد الان حتی کامنت های قبلی خودم که لایک داده بودید و برگرفته از آگاهی های الله بود را دارم درست و حسابی میفهمم … خدایا شکرت ، استاد مرسی که هستی ، مرسی که هستی ، بودنت را شکر میکنم
من هم مثل شما مدت خیلی زیادی تو این مسیر هستم تمام حرف های شما درسته من هم فکر می کردم باید یکاری بوکنمهمش می خواستم یکاری بکنممن بعضی وقتها بچه ها میگن من دهدفعه گوش دادم که میگم من که خیلی خیلی زیاد گوش دادم مرتضی وقته نوشتم پس چرا به هیچ جا پرسیدم ممنون که این موضوع را نوشتید خدا کنه درکم بیشتر بشه
استاد تو یکی از فایل ها میگه وقتی جهان اصرار شما را ببینه بالاخره راه را بهتون نشون میده
مطمئنا من و شما هم نتایجی گرفتیم ولی هنوز به خواسته هایی که برای ذهن مون منطقی نشدند نرسیدیم ، راهش فقط ادامه دادنه ، اونقدر ادامه باید بدیم تا مسیر برامون باز بشه
من خودم واقعا تو این دو سه روز به خیلی چیزها رسیدم طوریکه الان حرفهای استاد را کلا یه جور دیگه میفهمم
ببینید ما نمی خواهیم قبول کنیم که قدم اول کار کردن روی باورهاس و وقتی اون سد اصلی ذهن بشکنه انقدر همه چیز درست میشه که ما براحتی هدایت میشیم یعنی قشنگ مثل این می مونه که یکی میاد دستت را میگیره و راه را بهت نشون میده و بهت میگه چجوری برو با کی برو … یعنی به همین واضحی اتفاق میفته
و اینا را من بارها از استاد شنیده بودم و شاید حتی توکامنت هام نوشته بودم ولی الان تازه درک شون کردم ….
ببین تغییر باورها یعنی اون چیزهایی که تا الان باور نداشتی را باور کنی و اون چیزهایی را که بعنوان واقعیت باور کرده بودی را دیگه باور نکنی ….
سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات و خالق آفرین من ،،
به یاد آر ،، اون زمانی که خداوند انسان رو آفرید و پریان و فرشتگان در گوش یکدیگر زمزمه میکردند خداوند چه عاشقانه بر انسان مینگرد گویی که تمام مخلوقات و کائناتت خود را از پیش مسخر و در اختیار او قرار داده ..
انسان اشرف مخلوقات خداوند ..
لایق بهترین ها ی خداوند برای عزیزترین مخلوقات نزد او ..
براستی که الله کریم با دمیدن خود در انسان ابوالبشر یگانه رفیق ازلی ابدی خود را به زیبایی هر چه تمام آفرید ،،
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم حضرت عشق سید عباس منش
سلام به خانم شایسته عزیز و همه دوستان خوبم
خدایا ازت سپاسگزارم که در مدار دریافت این آگاهی ها هستم
حضرت عشق بفرما که دلم خانه توست
سر عقل آمده هر بنده که دیوانه توست
بی وجود تو سعادت نشود حاصل من
تا نفس هست تو ای عشق بمان در دل من
استاد عباس منش حضرت عشق عاشقتم من
عاشقتم که هر چی بر زبان میاری کلام خداست
استاد دارم میبلعم این فایلهای گفتگو با بچه ها رو که فوق العاده ست
من تو سیستمم فایلها رو دو دسته کردم یکی فایلهای دانلودی یکی محصولات که اومدم این گفتگو با دوستان و جزو محصولات گذاشتم چون این یک دوره بسیار بسیار با ارزش هست که شما به ما هدیه دادین
نکته های طلایی این فایل
یک اصل وجود داره که ما باید این اصل رو بپذیریم و باورش کنیم و در مسیرش حرکت کنیم و اون اصل اینه
این جهان یک جهان فرکانسی هست و وقتی من میام رو خودم و رو باورهام کار میکنم و در مسیر درست حرکت میکنم و عمل میکنم آدم های مناسب در زمان مناسب با من برخورد میکنند
آدم مناسب کیه ؟
اون آدمی هست که به اون کار یا خدمتی که من دارم ارائه میدم نیاز داره و لازم نیست من برم دنبالش بگردم و پیداش کنم
من فقط باید به جریان هدایت و به قوانین خداوند اعتماد کنم و در مسیر درست حرکت کنم و جهان خودش بقیه کارها رو انجام میده
اگه این قانون رو درک کنیم دیگه تلاشی نمیکنیم آدمها رو به برنامه هامون معرفی کنیم
استاد به خدا دارم دیوونه میشم
من هر جمله طلایی که شما تو این فایل گفتین و بارها و بارها نوشتم و الان چند روز هست که دارم با خودم تکرار میکنم
و اومدم این جمله ها رو تو برنامه گوگل کیپ هم نوشتم و هرروز صبح که بیدار میشم میاد رو گوشیم مثل الارم و من نگاه میکنم بهشون و تکرار میکنم و
رو این اصل تمرکز میکنم
استاد به خدا امروز اومدم دفتر یه مشتری برام اومد و اینم بگم که از وقتی دارم رو خودم کار میکنم نو و نه درصد مشتریام هم فرکانس خودم هستن
این مشتری اومد خیلی آدم موفقی بود هم بازیگر بود و هم یه شغلی داشت و این بود که یه سایتی داشت که اونجا مشاغل و معرفی و تبلیغ میکردن براشون
من که اصلا نمیدونستم این آدم کیه و شغلش چیه
وقتی کارش و براش انجام دادم گفت من خیلی ازت خوشم اومده تو خیلی مهربون و پر انرژی هستی من شغلم اینه…..
استاد عین جمله ای که بهم گفت
چون عکسهای قشنگی ازم گرفتی منم تو سایتم تو رو معرفی میکنم و نمیخواد تو هیچ هزینه ای پرداخت کنی
دقیقا گفت تو نمیخواد کاری داشته باشی کارتم و شماره منو گرفت شماره خودشم بهم داد
و بهم گفت تو خیلی انرژیت خوبه مثل خودمی ما همدیگرو جذب کردیم
و بهم گفت من تو رو به دوستانم و بازیگرا و کارگردان ها معرفی میکنم
و گفت اینم هدیه من به تو
بخدا من اصلا نمیدونستم این آدم کیه اصلا یک کلمه بهش نگفتم برای من تبلیغ کن خودش بهم گفت
تازه هزینه کاری هم که براش انجام داده بودم رو هم پرداخت کرد بهم
و من فقط گفتم این خود خدا بود
استاد من از این مثالها خیلی دارم تو کارم البته از وقتی که قانون رو درک کردم
استاد من تو کامنت روانشناسی ثروتم نوشتم اینجا هم مینویسم که بچه ها باورشون قوی تر بشه
استاد من روزهای اولی که اومدم تو این ساختمون که الان هستم یه خانم آرایشگر بود تو همین ساختمون که بهم گفت چرا اومدی اینجا مگه نمیدونستی که اینجا نمیزارن تابلو بزنی این ساختمون اصلا خوب نیست نحصه هیچ کسی پاش و اینجا نمیزاره من هم دارم میرم از اینجا
منم فقط یه سوال از خودم پرسیدم که اگه اینجا نحصه اگه مشتری نمیاد اگه دید نداره اگه تابلو نداره چرا این دکتر دندانپزشک که اینجاست وقت نداره سرش و بخارونه
چرا نود درصد افرادی که میان تو ساختمون مشتری اینن
چرا انقدر سرش شلوغه
اگه نحصه برای اینم باید نحص باشه دیگه
و من اونجا فهمیدم که به قول استاد یه قانونی هست که من ازش خبر ندارم
یه قانون دیگه داره کار میکنه
و الان من به قدری اینجا پیشرفت کردم که خود مشتریا میان منو پیدا میکنن
استاد من یه سبک کار خاصی دارم تو کارم و چند وقت پیش یه مشتری برام اومد و من تا نمونه کارم و بهش نشون دادم گفت آهان من دنبال همین کار بودم
هرچی گشتم هرجا رفتم نمیتونستنن انجام بدن
و گفت خیلی اتفاقی اومده بود تو ساختمون کار داشت و از راهنمای طبقات ما رو پیدا کرده بود و حاضر بود هر مبلغی که من میگم پرداخت کنه و من عین اون کاری که میخواد و براش انجام بدم
من رو مهارت هام کار کردم و اون آدمی که به این مهارت من نیاز داشت خودش اومد
یعنی خداوند همه چیز و هماهنگ کرد
اینارو مینویسم که به خودم یادآوری کنم
استاد من به اندازه ای که رو این اصل تمرکز کردم مشتریانی رو خدا برام فرستاد که اگه خودم میخواستم با بازاریابی پیداشون کنم هرگز نمیتونستم
چون من هر دو روی سکه رو دیدم چون من هر دو روش و امتحان کردم
چون من کلاسهای بازاریابی میرفتم که بهم یاد داده بودن برو هرطور شده مشتری جذب کن با هزار ترفند و به قول استاد هزار تا ادا و اطفار
و همیشه سرگردون بودم و هرچی انرژی داشتم میزاشتم برای پیدا کردن مشتری و یادم رفته بود که بیام مهارتهام و افزایش بدم
بچه ها بخدا این خیلی نکته مهمیه
به جای اینکه انرژیمون رو بزاریم برای مشتری پیدا کردن انرژیمون رو بزاریم برای افزایش توانایی هامون
ولی از وقتی همه چیز تغییر کرد که
استاد عباس منش بهم یاد داد
*اگه من در مسیر درست قرار بگیرم خداوند کارها را انجام میدهد همونطور که برای موسی و ابراهیم و محمد انجام داد
*من باید رو اصل کار کنم و خداوند مهره ها رو در زمان مناسب میچینه
*من رو خودم کار میکنم و خداوند من را هدایت میکند
*من باید رو خودم کار کنم نه فقط رو باورهام بلکه رو توانایی هام و مهارت هام
*وظیفه من بندگی کردن و وظیفه خدا انجام صحیح کارهای من است
*وقتی من یک قدم در مسیر درست برمیدارم خداوند هزار قدم برای من برمیداره
*به جای اینکه فکر کنم چی کار کنم که افراد با بیزینس من آشنا بشن بگم که من چی کار کنم که در مدار مناسب قرار بگیرم
*اینا اسمش بازاریابی نیست اینا اسمش فرکانسه اینا اسمش در مسیر درست بودنه
و در آخر
مهمتر از نتایج اینه که بفهیم این مسیر داره جواب میده
یعنی این نگاه متفاوت به دنیا داره جواب میده و این نگاه متفاوت مثل یه ابزاری میمونه که به ما کمک میکنه که نتایج ماندگار تر بشه
وقتی ما رو خودمون کار میکنیم نتایج کوچیک شروع میشن و باورهای ما قوی تر میشه و چون باورهامون قوی تر میشه باز نتایج بزرگتر میشه و ما باید یادمون بیاد که این نتایج برای چی داره به وجود میاد
چون یه قانون دیگه ای هست که داره کار میکنه
ما باید از این نگاه متفاوت و از این قانون برای خلق زندگی بهتر در تمام زمینه ها استفاده کنیم
خدایا شکرت که تو گفتی و من نوشتم
خدایا ازت سپاسگزارم برای تمام ایده های قشنگ و پولسازی که بهم الهام میکنی و من انجام میدم
خدایا من این مسیر و میرم چون استاد هم همین مسیر رو رفته
خدایا همواره به راه راست هدایتم کن راه کسانی که به آنان نعمت داده ای
درود بر شما آقای احمدی پور
حدود دوسال پیش این کامنت رو گذاشتین و مطمئنا الان پیشرفت قابل توجهی در کارتون داشتین ، سپاسگزارم از کامنتی که گذاشتین
منم امروز که داشتم برای توسعه مهارتم وقت میزاشتم هی تو ذهنم تکرار میشد بسه دیگه برو سراغ فلان شیوه بازاریابی ، مشتری چی میشه، تو به اندازه کافی مهارت داری برو روش های بازاریابی رو یاد بگیر و یه چیزی تو این مایه ها که برو یقه مشتری رو بگیر بیار با تبلیغ و با فنون مذاکره و با فنون بازاریابی ، تموم مغزم پر شده بود از اینکه کدوم شیوه بهتره کدوم جوابگو تره تا اینکه خسته شدم و به این فایل و البته به کامنت شما هدایت شدم که چرا فراموش کردی آرزو ، تو قرار نیس بری دنبال کسی تو قراره باورهای مناسب بسازی و مهارتتو ارتقا بدی و کاری به اون طرف ماجرا که فرایند جذب مشتری چجوری میشه نداشته باشی ، هزار راه داره تو سمت خودتو انجام بده دختر ،
مرسی که بهم یادآور شدین
خدایا شکرت
به نام پروردگار جهانیان
سلام ، سلام ، سلام
سلام به همه چه روز خوبی خورشید فصل بهارو کلی درختای سرسبز که از خواب بیدار شدن
و سلام به بچه های سایت و سلام به استاد عزیز
ممنونم که کامنت من رو خواندید برام یک دنیا ارزش داشت من در روز چهار شنبه 29 فروردین ماه من این کامنت رو شروع کردم به نوشتن و امروز که یکشنبه است دارم ادامش مینویسم.
امروز هوا عالی است نه سرد ونه گرم خیلی اینجا هوا خوبه
من دوست دارم که کامنتم رو شروع کنم
یه روز داشتیم می رفتیم به گل فروشی تاگل های خوشگل برای خانه بخریم و خیلی گل اونجا بود و یک عالمه گلدان های مختلف هر گلدان سنگ ریزه های رنگی خوشگلی پایش چیده بودن که من خیلی دوست داشتم و خیلی هم برام عجیب بود از بابام پرسیدم چرا این سنگها رو پای گلدون چیدن گفت که برای اینکه وقتی آب میریزن پاش، خاکش نیاد بالا بعدش یه گل دیدم تو آب بود فقط و از بابام سوال کردم بهم گفت این گلدون بامبو است و برای رشد نیاز به خاک نداره فقط باید تو آب باشه! منم برام تعجب بود و فهمیدم هر گلی برای رشد احتیاج به یه چیزی داره.
استاد من زیاد آدم تخیلی هستم و همیشه با گوشی بابام از خودم فیلم میگیرم و بابام کلی به من میخنده من هرجاکه باشم عاشق نقاشی هستم و در موردش چیز های جالبی می کشم مثلا در باره ی حیوانات یا پرندگان من نقاشی رو بصورت داستانی می کشم مثلا امسال 1403 یک کتاب داستان نوشتم که اسمش خورشید و ابر سیاه هستش من اون رو خودم درست کردم
………………………
من امروز یک شنبه انشا خوندم پایه تخته انقدر روان خواندم که تعجب می کردم که من دارم می خونم یا دوستم. من اول سال روان خوانیم خیلی خوب نبود بعد امروز وقتی انجام تموم شد معلمم انشام رو امضا کرد و برام نوشته بود آفرین شینا جان دانش آموز زرنگم تو هر روز درحال پیشرفت و تلاش کردن هستی من به تو افتخار می کنم دختر خوبم خیلی حس خوبی بهم دست داد که من انشام خوب شده
من عاشق پیشرفت هستم و خیلی تلاش می کنم و زیاد زیادم به خودم سخت نمی گیرم
من می خوام درباره ی دانشمند ابوریحان بیرونی هم بگم که استاد فقط دنبال علم، و دانش بوده این رو توی درس جدیدمون درس فارسی نوشته بود. اون یک دانشمند و یک فیلسوف بوده و ریاضی دان و این دانشمند تالحظه ی آخر دنبال کسب علم می گشته من هم دوست دارم مثل اونها بشم این یکی از آرزو هام از خداوند است.
مرسی ، مرسی از کسانی که برام کامنت نوشتن همشون رو خوندم و مرسی از محمد حسن جان دوست خوبم هم سفرم مرسی کامنت نوشتی برام من دوست دارم یک روزی مثل نو نویسنده خوبی بشم
ممنونم از خاله سعیده که برام کامنت نوشت ممنون از خاله شیما، و خاله رویا جان و خاله فهیمه و خاله رضوان دوستون دارم فراوان.خداحافظ
بنام خداوند بخشنده ومهربان
سلام به روی ماهت شینا جان
احسنت وهزار آفرین خاله جان ماهم هرروز شاهد پیشرفت شما هستیم وچه خوبه که از الان برا آینده ات برنامه داری
عزیز دلم این حس کنجکاوی ات ستودنی است وچه زیباست که همه توجه ات به زیبایی ها ست
خیلی دوست دارم مهربونم
یا حق
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام به شما استاد عزیز و ارزشمندم
سلام به شما همه ی عزیزان و اعضای خانواده صمیمی من
خداروشکر که در مسیرم
خداروشکر برای این همه همزمانی و هدایت های این روزهایم
خدیا شکرت که سوار قطار به سمت خواسته هام داری منو هدایت میکنی
خدایا شکرت برای تمام امروزی که از ساعت 5صبح بیدارشدم و خودمو دارم هربار هماهنگ تر با قوانین میکنم. هربار برام جالب تر و مهیج تر میشه این دقت و نظم کارکرد جهان، این قوانین و سنت بدون تغییر و بدون خطای خداوند.
این روزا به شدت در مسیر تغییرم
این روزا به شدت دارم به یاد میارم از کجا شروع کردم و حالا با یک بازبینی از حرکت ها و اقدام هام دارم پیش میرم.
این روزا خیلی اتفاقات جالب و عجیب برام میفته پیشنهادهایی که تا حالا نشده رو شنیدم(اصلا هنوز این داستان پیشنهاد رو نمیدونم چی میشه ولی میدونم خیره،هر چیزی برای من اتفاق بیفته خیره) و البته جسارت هایی که برای حذف بعضی ازدوستان داشتم.
این روزا خیلی حواسم رو دارم جمع میکنم متواضع و تسلیم در برابر خدا و هدایت هاش باشم.
این روزا دارم سعی میکنم صدای قلبم رو بشنوم.
این روزا خیلی دچار خود درگیری هم شدم اما احساسم خوبه چون میدونم اینا هم بخشی از رشد منه.
این روزا دارم عضله تصمیم گیری ام رو جوری ازش کار میکشم که قوی و قوی تر بشه.
این روزا دارم سعی میکنم بیشتر سکوت باشم تا خدا با من گفتگو کنه اجازه بدم تا بشنوم.
این روزا فهیمه میدونه که هیچی نمیدونه، هیچی بلد نیست، میدونه که باید صبر کردن رو یاد بگیره عجله رو کنار بذاره و یکی یکی قدم ها رو برداره و اجازه بده قدم های بعدی بهش گفته بشه.
این روزا چنان جنس مکالمه با دوستان قدیم و جدیدم تغییر کرده که احساس میکنم در حال اماده شدن به بک تغییر مدار هستم. بوی یک تغییر حسابی رو میشنوم.
این روزا دارم یاد میگیرم که تعادل داشته باشم در انجام کارهام.
این روزا اجازه دادم هدایت فقط هدایتم کنه.
استاد جان از زمانی که ایده کنکور ارشد شرکت کردن رو اجرا کردم و رفتم تو دلش اقدام کردم و اون قسمت رو در حد توان خودم اجراش کردم، احساس میکنم پوست انداختم، اصلا داره اتفاقات رقم میخوره که ببشتر متوجه میشم خدا خودش گفته که کنکور شرکت کنم، هنوزم نمیدونم قضیه چیه، قراره چی بشه اما میدونم و قلبم میگه درسته ادامه بده. تو لیاقت داری که در مسیر خواسته هات باشی و فقط لذت ببری. اونم به آسانی…
من همین الان که مینویسم سوار قطارم و به سمت زنجان در حرکتم. دارم میرم که وارد یک اردوی علمی بشم که اونم خدا بنرش رو بهم نشان داد.
یک اردوی علمی در دانشکده علوم پایه زنجان،که شرایط ثبت نام این بود که دانشجو باشی.
من دانشجو نیستم، من سال هاست که فارغ التحصیل شدم اما چطوری من نمیدونم چی شد چطور شد،نمیدونم.اینوفقط میدونم اتفاقات مناسب با فرکانس من رقم خورد. من هماهنگ شدم با قانون خدا، و قانون خدا بالاترین قانون هاست.
این جمله رو که “قانون خدا بالاترین قانون هاست” رو چند روزه دارم به خودم میگم و خدا واضح با این اتفافات به من گفت که ببین فهیمه مهم نیست شرایط یک اردو چیه، قانون دانشکاه و دانشکده چیه، مهم نیست قانون رو کی میذاره. این منم که هدایت میکنم و این قانون منه که حرف اول و آخر رو میزنه.
اصلا مهم نبود دانشجو نیستی، پول نداری من کاری میکنم که تو پذیرش بشی، کاری میکنم که همه چی برات راحت و آسان باشه. خوابگاه و نهار همه چی رایگان همه چی بی دغدغه. همه چی آسان.
تو پای در راه گذاشتی و هیچی نپرسیدی من خودم میدونم کجا ببرمت.
آره استاد جان من نتیجه ایی از جنس تنطیم فرکانس دستمه، نتیجه ایی از جنس اینکه میتونم با افتخار بگم
فرکانسم رو آگاهانه با قوانین خدا و خدا هماهنگ کردم این مغز تولیدکننده فرکانسم چبزهایی رو ارسال کردن که الان میتونم بگم قانون ملت ها و هیئت داوران و مدیر اجرایی رفت زیر سوال، من فقط خدا رو باور داشتم و میدونستم الکی نگفته برو جلو، ادامه بده، برو ببین و ببشتر در فضای دانشگاه و گرایش های دیگه رشته ات قرار بگیر.
استاد جانم من دارم با نتیجه حرف میزنم، من تو قطارم، در یک سفر یک مسیری هستم که فقط دارم لذت میبرم و قوانین خدا روسعی میکنم ببینم و ایمانم رو تقویت کنم، که میشود که شد، که برای منم کار کرد اسمم تو لیست افراد پذیرش شده ی یک رویداد علمی دیدم.اصلا مهم نیست قراره چی بشه مهم اینه یادگرفتم بصورت واضح و عملی خودمو هماهنگ کنم با خدا. میتونم از مسیری که نتیجه اش شده این، الگو بگیرم. باورم رو قوی کنم برای نتایج قوی تر. این اتفاق یک جوریه که فقط هزینه رفت و بلیط دادم و نگران جای خوابیدن، نگران اینکه اصلا تا حالا زنجان نرفتم، نگران اینکه هزینه غذا چی میشه کجا بخوابم. خدا همه چیزخودش درست کرده من دارم سمت خودم رو انجام میدم و خدا هم به نحو احسنت سمت خودش رو…
استاد دلم میخواست یک جایی بنویسم و بگم این نتیجه تواضع من در برابر خداونده و اینجوری بهم جایزه داد تا امسال اولین سفر رو تنها برم بدون همسرم، اونم چقدر راحت چقدر زیبا،چقدر آسان…
الان که یادم اومد و مثل فیلم اتفاق های این روزا رو مرور کردم بغض شیرین تو گلوم جمع شده…
استاد چقدر تغییر کردن قشنگه
استاد چقدر در مسیر درست قرار گرفتن قشنگه
استاد چقدر شما قشنگین چقدر دوستان ، این سایت، این بچه ها، این زندگی قشنگه
استاد خیلی قشنگه
استاد من در این لحطه سرشارترینم و سپاسگزار
این خدا کـــه باید به خاکش افتاد و بارها سجده کرد به درگاهش.
خدایا من تنها از تو یاری میجویم و تنها تو را عبادت میکنم و عاشقانه میپرستم.
سلام به فهیمه خواهر موفق و خداگونه
ازت سپاس گزارم که با کامنت ات دست خدا شدی و قبلم را خیلی به خداوند نزدیکتر ساختی
وقتی ایمیل ام را چک کردم چند کامنت از دوستان عزیز سایت برایم آمده بود و مردد بودم کدام را بخوانم هدایت گفت کامنت فهیمه را بخوان فقد با خواندن فقد چند جمله اولی کامنت ات چنان قلبم پر احساس خوب شد که ناخودآگاه سر به سجده شکر گذاشتم و از خداوند بزرگ بخاطر کامنت ات سپاس گزاری کردم و برایت دعای خیر کردم
به لطف پروردگار من هم در این روز ها درکم نسبت به جریان هدایت به شکل فوق العاده یی بهتر شده خیلی تسلیم تر شدم نسبت به جریان هدایت الاهی سعی میکنم ذهن خودم را پاک کنم از دانش و تجربه … قبلی ام و ظرفم را خالی کنم برای دریافت هدایت و چقدر این زندگی شیرین و آرامش بخش است وقتی خداوند کارهایت را انجام میدهد
خداوند بزرگ قدردان سجده کننده درگاه تو هستم که بهشت ات را در همین دنیا تجربه میکنم
خدایا شکر بخاطر این سایت این دوستان ارزشمند که نظیر اش در دنیا وجود ندارد
خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم
فهیمه عزیز برایت از خداوند بزرگ بهترین آنچه در این جهان وجود دارد را می خواهم
سلام به دوست ارزشمندم
سلام به شما رحمت الله غزنی عزیز
چقدر سپاسگزارم از اینکه منو مهمون کامنت و تجربه قشنگت کردی.اونم در حالی که آماده و حاضرم تا در این اردوی علمی که با هدایت خدا اینجام.
من اصلا برای اومدن به اینجا کار خاصی نکردم و واقعا همش اعتبارش به خدا میرسه.
میخوام جایی که هستم رو توصیف کنم همینجا و این احساس سپاسگزاری ام رو یکجا بزارم بمونه. من الان در شهر زیبای زنجان هستم اونم در یکی از اتاق های مهمانسرا و خوابگاه دانشگاه تحصیلات تکمیلی این شهر زیبا. حالا یک اتاق دو تخته. ه میتونم بگم اتاق خصوصی که تخت کناریم رو اصلا ندیدم و انگار تو اتاق های دیگه است پیش دوستان خودش.
یک اتاق تمیز و عالی. پنجره هم باز کردم هوای تازه و چهچه پرنده ها و دوتا هم از دخترای باحال دیگه که از دانشگاه ها و شهرهای دیگه هستن مشغول حاضر شدن هستن. و با استارت لپ تاپ روشن کردن من و فایل گوش کردن و آهنگ گذاشتن حالا جو رو بردیم تو فضای شادی و سه تایی شاد کنار هم دست میزدیم و بعد یک حسی گفت قبل خاموش کردن بیا توی سایت و بعد واووووو. نقطه آبی رنگ دارم….واوووو من دوستان ارزشمندم رو همیشه و همه جا دارم و چقدر خوشحالم و چقدر به موقع به یادم آوردی چیزهایی که لازم داشتم که بازهم تکرار کنم و بزارم جریان هدایت منو با خودش ببره. و خدا میگه خودش دوباره به وقتش میگه قدم بعدی مرحله بعدی من چیه… من الان فط باید لذت ببرم و من فقط بندگی خودمو و سمت خودمو درست انجام بدم….
خدای مهربانم تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم…
منم از صمیم قلبم برای شما دوست عزیز بهترین ها رو از الله یکتا خواستارم.
ارادتمند شما فهیمه
سلام استاد عزیزم و مریم جونم
امیدوارم همیشه شاد و خوشحال و خوشبخت باشید
استاد عزیزم
امروز صبح از خونه تا محل کارم این فایل رو چند بار گوش کردم و بعدش دیدم حرف هاتون خیلییی ب دلم نشست ب طوری ک ب خودم گفتم چطوری این حرف ها و این آگاهی هارو قورت بدم و اصلا اون طور ک باید ببلعمشون
داشتم فک میکردم و بعدش گفتم بزار تصویری ببینم
و وقتی شروع کردم ب تصویری دیدن
اصلا تاثیرش چندین برابر شد
چون قیافه استاد بسیار جدی بود توی صحبت کردن
و تاثیرش برای من چندین برابر شد
و توی ذهنم بیشتر و موندگار تر شد
و اون لحظه ک گفتین بچه ها این خیلی مهمه ک ب این باور و ایمان برسیم ک این مسیر جواب می دهد
و بدونیم این ابزار هست ک هر بار با نتایج کوچک و البته پایدار باعث میشه ک من باورم قوی بشه و باعث میشه من با قدرت بیشتری روی خودم کار کنم
و واقعا وقتی نتایج میاد خیلی مهمه ک این نتایج ب چ شکل و چ مسیری میاد
و یادم نره ک از این ابزار میتونم برای خلق زندگی دلخواهم استفاده کنم
برای هرچی ک دیدم و احساس خواستنش در من شکل گرفت
الان ک فک میکنم من دیگ با استفاده از این قانون میتونم هر چی ببینم رو درخواست کنم
و ب دست بیارم ولی مهمه ک آروم آروم درک کنم و بفهمم ک این ابزار و این مسیره
و باید بگم تنها مسیر و تنها ابزاره
بقیه ابزار های تعریف شده توسط جامعه و خانواده
آواز دهل از دور خوشست هست
واقعا باید اول اینو با گوست و پوست و استخوان درک کنم ک این تنها ابزار و تنها مسیره
بقیه فقط کوره راهه
و الان تصمیم گرفتم برای خودم تایپ کنم ک این تنها و تنها مسیره و بزارم جلوی دیدم ک یادم نره
ک تکرار کنم
واقعا عجیبه
با این ک میدونم یادم میره عجله میکنم واقعا انسان موجودی عجوله
و این جمله شمارو باید با طلا بنویسم
ک اگر در مسیر درست قرار بگیرم ،من در زمان مناسب با آدم های مناسب برخورد میکنم
گوش کن محدثه خلق نه برخورد میکنی
اون آدمهای مناسب بی نهایت توی جهان هستند
و من برخورد میکنم بهشون
و این برخورد میتونه توی روابط ثروت حال خوب و همه چی باشه همه چی
و این خاطر جمع شدن رو ب من بده ک زور زدنی نیست هول و ولایی نیست و کلا یه بار بسیار سنگینی رو از روی دوش من برمیداره
این حرفتون هم خیلی منو تکون داد ک گفتین فرزانه برای استفاده از برنامه ها آماده بوده و بعدش بلعیدتشون و ب نتیجه رسیده
احساس میکنم الان توی شرایط فرزانه جون هستم
و اینک ب جای اینک فکر کنم چیکار کنم و چیکار نکنم برای هرچی
بگم ک خودم باید چیکار کنم ک در مدار درست قرار بگیرم ،حالا چرا؟؟؟
چون اگ من در مدار درست قرار بگیرم در زمان مناسب ،آدم مناسب ب من برخورد میکنه
و واقعا این اسمش فرکانسه این اسمش مسیر درسته
واقعا استاد
چرا من اینقدر حرف گوش نکنم ک وقتی میدونم این جهان ،جهان فرکانسیه و دیگ هیچی غیر از این نیست و هیچ راهی نداره جز کار کردن روی خودم وگرنه چپ و راست از جهان سیلی میخورم و اگ ب خودم نیام له میشم
و باید این رو خیلی جدی بگیرم ک بابا باید روی خودم کار کنم باید توی مسیر درست بمونم
نه قطع و وصلی باشم
حالا بازم این قطع و وصل تکامله هااا
باید روی باور فراوانی ام کار کنم و از اون آگاهی هایی ک یاد گرفتم رو عمل کنم عمل کنم
و بازم این حرف شما استاد سنده ک گفتین ایمان بدون عمل ،حرف مفته
آخ استاد چقدر خیالم تخت شد اینو بهم گفتین
ک وقتی تو یک قدم در مسیر درست قدم برمیداری ،جهان صد قدم برای تو برمیداره
و فقط و فقط باید در مسیر درست بمونی و باشی ودجهان قدم هاش رو ب طرف تو برمیداره
الان اینو ب خودم میگم ک یه رد پا باشه برای روزی ک موفق شدم و یه فکت باشه برای خودم ک ببینم و یادم نره ک از کجا ب کجا رسیدم
الان ب خودم میگم ک محدثه جان عزیزم
این حرف یه قدم بیا و من صد قدم میام طرفت رو باور کن باور کن باور کن بپذیر ک غیر از این نیست
و این حرفتون ک اگ در مسیر درست قرار بگیرم ،خدا کارهارو برام انجام میده
همونطور ک برای پیامبر موسی یوسف ابراهیم انجام داد
چقدر قبلا کوته فکر بودم ک فک میکردم فقط اینا آدمن این خلیفه هستند در دنیا
بقیه آدم های عادی سیب زمینی هستند
احساس لیاقت ام صفر مطلق بود ولی الان خودم رو با ارزش میدونم
عاشق خودمم
توی آینه نگاه میکنم خودم رو دوست دارم و برای این کالبد دنیای ک بهم هدیه داده شده سپاس گزارم
و استاد شما میگین من ب جای کار کردن روی فرع ،روی اصل کار کنید
من اصلا اینو درک نمیکردم خدایی
اولین بار اصل و فرع رو و این قدر مهم بودنش رو از شما شنیدم استاد
و عمیقا منو ب فکر فرو برد
ک بابا خانواده و گیر دادنشون و همه چی ب جز خودم فرع هست نباید گیر بدم بهشون و باید رد شم
ولی باید ب اصل ک مربوط ب خودم و فرکانس ها و توجه هام هست گیر بدم این مهمه
این باعث میشه من گسترش پیدا کنم رشد پیدا کنم
واقعا این اصل و فرع خیلی مهمه خیلییی
و این اصل و فرع رو باید بسط بدم توی همه چی زندگیم و مربوط ب خودم خانواده روابط توجه هام ثروت و همه چی ….
وواین یه اصل خیلییی مهمه ک گفتین وقتی میگم روی خودتون کار کنین نه فقط روی باورهاتون باید روی توانایی هات وومهارت هات هم کار کنی
مث مثال همین فلافلی ک گفتین
و منم چندین مکان این شکلی دیدم
اصلا یه مغازه خشت و گلی ک اصلا دید نداره ولی بسیار سرش شلوغه
خدایی منم دیدم خیلییی باحاله
این دنیا جادوییه
اگ جادو نیست پس چیه خدایی
استاد عاشقتم خیلییی خیلییی
دنیام داره عوض میشه
من میرسم ب ورژن خفن و موفق خودم
خدایا شکرت
سلام بر عزیزای دلم
به به
چقدر لذت بردم از اینهمه موفقیت
چقدر خوشبختن این زوج که هردو عباسمنشی هستند
من ادمی هستم که شبانه روز روی خودم کار میکنم اما…..
شوهرم فاز منفی
منو قبول داره و روابطم بی نظیر و رویایی شده اما….
از نظر مالی پایین موندیم
تمام سرمایمون گیره
چون شوهرم همیشه عصبی و عجله داره بابت پول درآوردن …مرتب سنگ پیش پاش میافته
تقریبا الان به حدی رسیده که ورودی صفره و خروجی صده…
عاشق زوج های عباسمنشی هستم که جفتشون باهم کار میکنن و نجومی پیشرفت میکنند
من و بچه هایی که تکی تو مسیریم خیلی بیشتر نیاز به تلاش داریم واسه رسیدن
از خداوند میخوام همه مون به آرزوهامون برسیم و ساکن برج های فوق لوکس بشیم
عاشقتونم
سلام فرشته عزیزم
من هنوز این فایل رو گوش نکردم ولی حسم بهم گفت شروع به کامنت خوندن بکنم و رسیدم به کامنت شما
و همون حسم بهم گفت برات بنویسم
چند ماه پیش ایده ای به سرم زد که مغازه ای که داریم رو باز کنیم و کسب و کاری رو برای خودمون راه بندازیم
با همسرم در میون گذاشتم و قبول کرد
من فایل ها رو هرروز میشندیم واینا رو به همسرم هم میگفتم
بهش میگفتم بیا با همین چیزی که داریم شروع کنیم
اونم مخالف یود میگفت با همین چیزیکه داریم نمیشه که
باید یه سرمایه ای داشته باشیم
میگفتم بابا با سرمایه کم هم میشه
خلاصه مدام منمیگفتم و اون میگفت نمیشه
چند ماه گذشت و هی گره میافتاد به کارمون
من ناآگاهانه مدام به همسرم غرمیزدم که فلان کاروگفنم بکنیم گوش نکردی
و میگفتم ما تکامل رو رعایت نکردیم معلومه که گره میافته تو کار
یه روز داشتم با مادرم حرف میزدم گفت چی شد پس مغازه
گفتم بابا این همسرم به حرف من گوش نمیکنه
تو این وسط ها هم وضعیت مالیمون به شدت بد شد و بیشتر توجه من میرفت رو کمبود
وقتی تلفن رو با مادرم قطع کردم انگار یه چی درونم گفت
پسمیگفتی رو خودم کارمیکنم دنیام عوض میشه چیشد
یکم فکر کردم دیدم ای داد بیداد
من اصلا چرا این ایده رو شروع کردم
چون میخواستم یکی باشه کار نگرفت همه تقصیر ها رو بندازم گردنش
من تمرکزگذاشته بودم رو رفتار همسرم
و مدام شرایط بد مالی رو گره میزدم به اینکه اون آنقدر افکار منفی داره با من همسو نیست و من نتیجه نمیگیرم
گفتم همینه
من چرا توقع دارم از همسرم کار درست رو انجام بده
من اینهمه مدت فقط به زبان میگفتم رو خودم کار میکنم ولی بیشتر توجه من رو رفتار اشتباه همسرم بود
و طبق قانون به هر چیزی توجه کنی رشدش میدی
تصمیم گرفتم تمرکز بزارم رو خودم
گفتم اگر الان دارم شرایط مالی بدی رو تجربه میکنم تقصیر همسرم نیست
بخاطر باورهای خودمه
اگر بتونیم اینو باور کنیم که من رو خودم کار میکنم جهان اطرافم عوض میشه
زندگی روال طبیعی خودشو طی میکنه
خیلی دوست داشتم همسرم هم تو این سایت بود و مثل خیلی زوج ها با هم فایل گوش میکردیم
و همیشه یه جورایی حسرت داشتم برای این موضوع
اما از وقتی درک کردم که من فقط وفقط میتونم زندگی خودم رو تغییر بدم و رو خودم کار کنم شرایط آروم آروم تغییرکرد
من تمرکزم رو از همسرم و رفتار های اشتباهش برداشتم
فک میکردم شرایط بد مالیمون بخاطر باورهای محدود همسرم هست
چون همسرم خیلی به اینگه تورم و رکود اقتصادی هست باور داره
ولی وقتی به درون خودم مراجعه کردم و با خودم صادقانه حرف زدم دیدم مشکل از همسر من نیست
مشکل از باورهای خودمه
با خودم گفتم اگر قانون اینه من بازتاب فرکانس هام رو تجربه میکنم پس باید تمرکز فقط رو خودم باشه
شروع کردم به پذیرفتن مسئولیت صد درصد زندگیم
و گفتم خودم این شرایط رو جذب کردم پس خودمم میتونم درستش کنم
قدم اول همسرم رو مقصر نمیدونستم و مدام باورهای قدرتمند کننده رو مرور کردم
اتفاقی که افتاد این بود به ساده ترین شکل ممکن شرایطی جور شد که مغازه رو باز کردیم
مغازه ای که 4 ماه گره میافتاد توش و هر بار همسرم بهانه میآورد
نوشتن این پیام به خودم یاد آوری کرد که چقدر کار کردن رو خودم مهم
من رو خودم کار میکنم و مسئولیت صد درصد اتفاقات رو به عهده میگیرم
اینکه همسرمون اهل این فایل ها نباشه تقصیر اون نیست
ما خودمون این شرایط رو بوجود آوردیم و ما خودمون میتونیم این شرایط رو درست کنیم
دوست عزیزم برات بهترین ها رو میخام خیلی ممنونم بابت این کامنتت که باعث شد برای خودمم تلنگری بشه
سلام زینب جان
ممنونم که وقت گرانبهات و گذاشتی و سخنان الله رو برام به ارمغان آوردی
برات خیلی خوشحالم که این قضیه رو درک کردی و تونستی رها کنی
من خیلی تلاش کردم که بتونم رها کنم و غر نزنم یا گله نکنم یا بی تفاوت باشم و روی خودم کار کنم
اما…
بقول استاد جهاد اکبر میخواد کنترل ذهن
اینکه بدونی و عمل کنی خیلی دل و جگر میخواد
از خدا میخوام و از شما هم میخوام برام دعا کنید بتونم تو این مسیر قدم بردارم و در کمال آرامش فقط روی خودم کار کنم
موفق باشید
گفتگو با دوستان قسمت 16
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان
خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال سایت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار
نکاتی که من با توجه به مدارم درک کردم از این فایل:
نکته ی اول که توی صحبت های دوستان عزیزمون بود این بود که آدم وقتی از لحاظ مالی پیشرفت میکنه لاجرم روی جنبه های دیگه ی زندگی از جمله روابط هم تاثیر میذاره.همونطوری که رابطه ی این دوستان هم تحت تاثیر این موضوع قرار گرفت. و خیلی از مشاجره های زن و شوهرها از مسائل مالی منشا میگیره و همین خودش اهمیت خلق ثروت رو نشون میده و اینکه زندگی میتونه با ثروتمند شدن و ثروت خلق کردن زیباتر و قشنگ تر بشه
و نکته ی خیلی مهمی که استاد بهش اشاره کردن این بودکه :
مهمتر از نتایج مهم اینه که بفهمیم این مسیره داره جواب میده
تنها وقتی این درک حاصل بشه آدم مسیر رو ادامه میده همونطور که برای این دوستانمون اتفاق افتاد که وقتی دیدن با کار کردن روی ثروت یک جواب داد و این رو فهمیدن و نتایج اومد اونوقت ادامه دادن
همین درکه اس که میشه ی ابزاری برای خلق نتایج بزرگتر و پایدارتر توی هر جنبه ای از زندگی
وقتی فکر میکنم میبینم که من به این درکه رسیدم که این مسیره درسته اما چرا خبری از نتایج بزرگ نیست؟
خب ذهنم میگه که باید تکاملت رو طی کنی عجله نکن .
اما وقتی حرفهای این دوستان رو میشنونم میبینم که اونها هم با من شروع کردن و توی این مدت تونستن نتایج فوق العاده ای رو خلق کنن. پس توی سه سال هم میشه تکامل رو طی کرد و این نتایج رو خلق کرد
پس لازمه به قول استاد از خودم بپرسم که من چقدر تونستم در این مدت ذهنم رو کنترل کنم؟ چقدر تونستم در بیشتر مواقع حسم رو خوب نگه دارم ؟ چقدر تونستم با دید متفاوت تری به دنیا نگاه کنم؟
جواب این سوالات میشه تفاوتی که من در نتایجم داشتم
ی نکته ای که جالبه اینه که اکثر دوستانی که تا حالا از نتایجشون صحبت کردن در بازه زمانی سه تا چهار سال تونستن این نتایجشون رو خلق کنن پس من نباید خودم رو با قضیه تکامل گول بزنم که حتما من تکاملم طی نشده باید صبر کنم .باید پیدا کنم اون ترمزهایی که مانع من هستن
استاد اینجا حرفهای شما یادم اومد که میگفتین اگر این مسیر برا من اینقدر طول کشیده اونم بخاطر نداشتن الگوی مناسب برای شما هم قرار نیست اینقدر طول بشکه و شما در بازه زمانی کمتری به اهدافتون میرسین اگر این مسیری که من اومدم بیاین و این صحبت بچه ها دقیقا تاییدیه بر حرفهای شما .مسیر برای افرادی که درست روی خودشون کار کنند خیلی کوتاه تر میشه .
نکته ی خیلی مهمی که استاد شما ذکرش کردین که البته بارها و بارها این رو گفته بودن اما اینجا قشنگ برا من جا افتاد:
اگر من در مسیر درست قرار بگیرم من در زمان مناسب با آدم های مناسب برخورد میکنم حالا این برخورد میتونه در هر جنبه ای باشه
تعریف آدم مناسب از دیدگاه شما استاد:
آدم مناسب آدمیه که بدنبال تغییره آدمیه که از لحاظ فرکانسی آماده اس بعد این آمادگی باعث میشه که این آگاهی های فایل ها رو ببلعه و عمل کنه در زندگیش و بعد نتایج اتفاق میافته
اما این آدم مناسب به خاطر فرکانس های ما جذب میشه چون جهان جهان فرکانس هاست و اتفاقات بر اساس فرکانس های ما رقم میخوره
پس تنها کاری که ما باید انجام بدیم اینه که روی خودمون کار کنیم تا در مدار درست آدم ها و اتفاقات درست قرار بگیریم
اما همین جا هم نباید دچار اون کج فهمی بشیم که خوب حالا که مساله اینه من میشینم توی خونه و روی باورهام کار میکنم و اتفاقات خوب میافته
نه این کار کردن روی خود یعنی هم روی باورها کار کنی هم رو توانایی ها و کسب مهارت
و این یعنی همون ایمان و عمل توام
الان که خوب فکر میکنم متوجه میشم که من قسمت اول رو خیلی براش وقت گذاشتم و روش کار کردم اما توی قسمت دوم که کار کردن روی توانایی ها و کسب مهارت هاست به اون نسبت خیلی کار نکردم و همینه که نتایج هست اما نه خیلی بزرگ
بقول مرضیه جان من توی مدار قرار گرفتم مشتری ها جذب من شدن به سمت من هدایت شدن اما هنوز فرکانسه خیلی قدرتمند نیست که نتایج هم خیلی قدرتمند باشن .
من توی مسیر درست هستم و خودم هم این رو میدونم اما انور قضیه که افزایش مهارت هاست باید تقویت بشه تا نایج پایدار تر بشن
وقتی که ما میفهمیم اصل اینه که روی باورها و توانایی ها و مهارتهامون کار کنیم اونوقت در مسیر درست قرار میگیریم و اتفاقات خوب جذب ما میشن رسیدن به این درک باعث میشه که:
اولا درگیریهای ذهنمون کم میشه و دنبال این نیستیم که چه کار کنیم که افراد مناسب رو پیدا کنیم
و بعدش میریم و روی این اصله کار میکنیم و بعدش خداوند کارها رو برامون انجام میده
یعنی همه چی از ما شروع میشه و به ما ختم میشه هم حرکت و هم نتیجه همون بما کسبت ایدیهم که خداوند در قرآن ازش صحبت میکنه
چیزهای دیگه ای که توی این فایل برا من درس داشتن :
ا1.کنجکاوی شما استاد از همون دوران نوجوانی که چرا افراد خیلی خیلی کمی هستن که دارن نتایجی متفاوت و خوبی نسبت به دیگران میگیرن و همین حس کنجکاوی توی وجود شما بود که بعدا توی بندر عباس و توی اون اتفاقی که برا دوستاتون افتاد شما رو هدایت کرد به پیدا کردن رسالتتون
2. همیشه کیفیت بهترین تبلیغه برای ی کسب و کار و جالبه که اینجا توی شهر ما هم دو نفر عرب هستن ی پدر و ی پسر که فلافلشون خیلی کیفیتش خوبه .اینا ی مغازه دارن که شاید 5 متر هم نشه و بقول شما هیچکدوم از فاکتورهای ی مغازه ی خوب رو ندارن اما همیشه سرشون شلوغه و تنها فلافلی هستن که خیلی ساله اینجاس و همچنان دارن کار میکنن .بقیه که اینجا فلافلی میزنن به چند وقت نمیکشه که میبندن
3. باورها توی کسب و کار نتایج رو رقم میزنن نه عوامل دیگه .اگر به مغازه ی شیک بود که خیلی ها الان باید ثروتمند میشدن .همون اوصلی که شما در موردش در دوره کسب و کار شخصی صحبت میکنین
سپاسگزارم استاد و دوستان عزیز
سلام نسرین جان
شما گفتین ک نتیجه گرفتن از مسیر
به این دلیل مهمه ک ما میفهمیم ک مسیر جواب میده .قانون جواب میده همین درکه اس که میشه ی ابزاری برای خلق نتایج بزرگتر و پایدارتر توی هر جنبه ای از زندگی
و وقتی نتیجه گرفتیم باز ادامه میدیم و نتایج بزرگتر
یه نکته جالب بهتون بگم :
من و همسرم هم ۳/۴سالی هست تو این مسیریم
خیلی کند حرکت کردیم ولی خداروشکر ۵/۶ماهی هست ک درامدمون خداروشکر ۳/۴برابر شده
و دقیقا فهمیدیم ک راه درسته
ولی نمیدونیم ک چطوری ثابتش کنیم و یه قدم رو به جلو بریم
دقیقا بعد از یه هدایت الهی این مسیله برامون پیش اومد ک یه آقایی در کمال ناباوری به همسرم پیشنهاد داد ک بیا و با وسیله من برای خودت کار کن تا مشتریهای من نپرن یا سرگردان نشن
حالا ما نمیدونیم ک چه فایلی رو گوش بدیم و چه باوری رو در خودمون ایجاد کنیم ک پول خرید این وسیله بهمون برسه
طرف چندین بار پیشنهاد داده ک این انگار برای تو ساخته شده بیا پولهاتو جمع کن و اینو بخر ولی ما حتی نصف اون پول رو هم نداریم
ولی مطمینیم ک همون طور ک به طور هدایت گونه ای با این فرد آشنا شدیم پول خرید اون دستگاه هم بهمون میرسه
الان مشتریهای این دستگاه میان و میرن …. چون آگهی کرده برا فروش و به پولش نیاز داره
و ما هنوز به خدا امیدواریم
ک حتی اگر نشه ک بخریم و فروش بره حتما خداوند راه بهتری برای ما درنظر میگیره
و مرتب فکر میکنیم ک چی باعث اون هدایت شد؟
وباز منتظر یک هدایتیم
و باز دنبال یک نشانه ایم
منظورم اینه ک حتی وقتی نتیجه گرفتی باز هم باید تلاش کنی درست مثل روزی ک هیچ نتیجه ای نگرفتی
فقط این وسط ظرف آدم بزگتر میشه و باورهاش قوی تر میشه و لطافتش و توجه به اتصالش بخدا بیشتر میشه وگرنه سختی راه همچنان باقی است
امیدوارم ما به نتیجه دلخواه و مرحله بالاتر برسیم و ارزش مالی اش بکنار قشنگی اش به ایمان اوردن به حضور و هدایت خداست
اون لحظه زیبارو برای خودم و برای همه شما دوستان همفرکانسی ام آرزومندم
چشم از امید به دستان پر مهر خداوند برنداریم ک طلوع صبح نزدیک است و خداوند به تلاشهای کوچک ما
به ایمان به غیب ما و قدم برداشتن در تاریکیهای وهم و وسوسه ما پاسخ میدهد
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
چهار گروه از افراد وجود دارند گروه اول افرادی که اتفاقات نامناسب برای آن ها رخ داده و خداوند به آن ها نشانه های زیادی نشان می دهد و انها پیام و نشانه ها را دریافت کرده اما هیچ توجهی به آن ها نداشته تا زمانی که همه ی زندگی خود را از دست داده و در گوشه ای بمیرند. دسته ی دوم افرادی هستند که تا نزدیک شکست و فروپاشی خواهند رفت و روش و رفتار خود را درست نکرده و تصمیمات صحیحی نمی گیرند تا زمانی که در تمام جنبه ها شکست خورده و لحظه ی آخر شروع به تغییر کردن می کنند که الگوهای زیادی از آن ها را می بینیم. گروه دیگر افرادی هستند که با اولین نشانه ها که نشان می دهد مسیر آن ها نادرست است تصمیم گرفته و سریع راه خود را تغییر داده قبل از اینکه اوضاع فاجعه شود خود را بهبود می دهند. دسته ی آخر افرادی هستند که پیش از اینکه نشانه ها بیاید به دنبال بهبود دائمی هستند و پیش از به مشکل برخوردن هر روز به دنبال بهبود بوده و فکر می کنند چگونه بهتر می توانند تصمیم گرفته کار کنند و همواره به دنبال پیشرفت هستند .
زمانی که به الگوها توجه کنیم به این ایمان می رسیم که نگاه متفاوت به دنیا و مسیر متفاوت جوابگو است و این ابزار به ما کمک می کند که نتایج ماندگار و اتفاق بیفتد. بسیار خوب است که به یاد داشته باشیم نتایج به خاطر تغییر باورها به وجود می آید و این ابزار را در دست خود داشته باشیم برای خلق نتایج و زندگی بهتر در تمام حوزه ها.
نکته ی بسیار مهم که در تمام زمینه ها جوابگو است این است که اگر در مسیر درست قرار بگیریم در زمان مناسب با افراد مناسب برخورد خواهیم کرد و این مورد در روابط و کسب و کار یا هر موضوع دیگری می تواند صادق باشد و لازم نیست تلاش کنیم که دیگران را به کسب و کار خود معرفی کنیم افراد مناسب افرادی اند که به دنبال تغییر هستند زمانی که آماده باشیم و به آموزه های استاد عمل کنیم آن زمان نتایج رخ خواهد داد.
همیشه فکر کنیم چگونه در مدار مناسب قرار بگیریم تا افراد و شرایط به سمت ما هدایت شوند و کاری به شرایط و عوامل بیرونی نداشته باشیم. تغییر باورها ادا و اطوار و تبلیغات و … نیست این فرکانس و در مسیر درست قرار گرفتن است
وقتی جهان جهانی فرکانسی است در مسیر درست حرکت و بر روی باورهای خود کار کرده عمل کنیم تا نتایج اتفاق بیفتد.
به خداوند و قوانین اعتماد کرده بر روی خود کار و در مسیر درست حرکت کنیم. زمانی که ما در مسیر درست قرار می گیریم جهان هزاران قدم به سمت ما برداشته و ما به تدریج پیشرفت خواهیم کرد اگر در مسیر درست قرار بگیریم خداوند همه ی کارها را انجام خواهد داد همان گونه که برای پیامبر ابراهیم موسی و.. انجام داد. خداوند در ایه ای می فرماید تو که
تیر نینداختی ….. خداوند تیر انداخت وقتی ما این موارد را متوجه شویم درگیرهای ذهن ما کمتر شده و به دنبال مشتری مناسب مواد اولیه مکان مناسب و بی نهایت عواملی که ذهن ما را درگیر کرده و برای آن تقلا می کنیم نبوده ان را کنار گذاشته و بر روی اصل کار می کنیم. سعی کنیم به جای اینکه به سراغ فرع برویم به سراغ اصل رفته و تنها بر روی خود کار کنیم. خداوند کارها را انجام داده و ما را هدایت خواهد کرد.
به جای تقلا کردن که همه فکر می کنند اصل است روی توانایی مهارت و باورهای خود کار کنیم افراد مناسب ما را پیدا خواهند کرد.
عامل اصلی و تاثیر گزار تنها باورهای ما است. هیچ یک از عوامل بیرونی مثل موقعیت مکانی زمانی جنسیت نوع شغل سن مدرک تحصیلی و… در موفقیت تاثیری ندارد اصل و فرع را به درستی تشخیص داده و تمرکز خود را تنها بر روی اصل قرار دهیم.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام اعلیکم خدمت شما شیرین و مشهد عزیز.
خیلی ممنون از این همه نکات ارزشمندی که یاوری کردید. واقعا این موارد ارزشمند را من باید بار ها و بار ها مرور کنم.
■ بسیار خوب است که به یاد داشته باشیم نتایج به خاطر تغییر باورها به وجود می آید و این ابزار را در دست خود داشته باشیم برای خلق نتایج و زندگی بهتر در تمام حوزه ها.
■ عامل اصلی و تاثیر گزار تنها باورهای ما است. هیچ یک از عوامل بیرونی مثل موقعیت مکانی زمانی جنسیت نوع شغل سن مدرک تحصیلی و… در موفقیت تاثیری ندارد اصل و فرع را به درستی تشخیص داده و تمرکز خود را تنها بر روی اصل قرار دهیم.
■ زمانی که به الگوها توجه کنیم به این ایمان می رسیم.
The core idea is invigorating: Beliefs such as level of education, place of birth, place of residence, and background are not the main reasons for making money. It’s hard to accept, but at the same time, when you reflect, you realize you’ve walked along this path without seeing results. It would be helpful to use the Story Starter web to find patterns that could break my limited beliefs.
Again, thank you.
به نام خداوند مهربان
سلام آقای ابدال
ممنون از لطف شما و ممنون از نتیجه باور های شما که باعث شد برای ما به زبان انگلیسی با علاقه و انگیزه ای که داشتید به زیبایی متن را ترجمه کرده شیوا و روان بنویسید و اولین شخصی باشید که ما را سورپرایز کرده و حتی ارتباط کلامی و حسی که با این متن زیبا بر قرار کردیم کاملا برای ما مشهود بود. مشخص است که توجهتان بر روی اصل است و پیشرفت شما با سرعتی هر چه تمامتر در آینده ای نه چندان دور اتفاق خواهد افتاد و ما از خواندن نتایج شما خوشحال تر خواهیم شد. ایمانی ناب و خالص را برای رسیدن به اهدافتان همراه با سلامتی ، موفقیت و ثروت آرزومندیم.
خدایا شکرت
سلام به خواهران ،مهشید و شیرین عزیز
دوستان چون دیدم اخرین کامنت تو سایت از شماست خواستم سوالمو از شما بپرسم
من الان حدود 4ساله که عضو سایت هستم و خیلی هم به اصطلاح خودم رو خودم کار میکنم…هرچند گهگاهی یکی دوماهی دور میشمو برمیگردم ولی در کل نشده که خیلی تمرکزی روسایت وخودم کارکنم.سوالی که الان برام پیش اومده در مورد این فایل ازاستاده که این تغییری که استاد میفرمایند منظورشون چی هست.اگه تغیر به نسبت مردم هست که من چهارساله دارم تغییر میکنم و متفاوت تر فکر میکنم،پس چرا نتایجم هیچ تغیری نکردن،اگه منظورشون تغیر شغل هست ،پس اینهمه که میگن رو یه شغل ثابت وپابرجا بمونید و هی شغل عوض نکنید ولی توش ماهر بشید چی. چون تو دوروبرم کسی نیست که از مسیر و طرز فکراستاد مطلع باشه مجبور شدم این راهو انتخاب کنم برا پرسش سوالم.
اگه شما جواب مشکلمو میدونید ممنون میشم راهنماییم کنید.
به نام خداوند مهربان
سلام اقای چاپاشی
کار کردن بر روی باورها باید مانند غذا خوردن مداوم پیوسته و هر روز باشد و این که شما دو ماه از سایت دور هستید و دوباره باز می گردید هیچ فایده ای ندارد. باید مانند غذا خوردن حداقل یک تا دو ساعت از زمان خود را هر روز با تمرکز به فایلهای استاد گوش دهید در باره انها بنویسید و در طول روز با خودتان در مورد مطالب ان صحبت کنید سخنان ایشان را مانند کلام خداوند بدانید و مطمین باشید زمانی که برای این کار اختصاص می دهید ارزشمندترین کاری است که در کل روز خود انجام می دهید پس سخنان ایشان را بسیار جدی گرفته و با تعهد و با تمام وجود بر روی ان تمرکز هر روزه بگذارید و تا پایان عمر این روند را ادامه دهید تنها عاملی که باعث تغییر می شود در تمام جنبه ها از سلامتی گرفته تا کسب و کار ……در تغییر باورهای شما نمود پیدا می کند و نباید خودتان را با مردم مقایسه کنید چون عموم جامعه نا موفق بوده و تنها یک درصد مشمول لطف خداوند شده و به دلیل درخواست شدیدشان به سمت استاد و سایت توحیدی و الهی ایشان هدایت می شوند برای همین باید ان را بسیار ارزشمند بدانید و تا جایی که می توانید بر روی باورهای خود کار کنید. منظور از تغییر ، تغییر باورهایتان است که اگر به درستی تغییر کند ایده هایی از طرف خداوند به شما الهام خواهد شد و شما با عمل کردن به انها در نهایت به خواسته خود از هزاران طریق خواهید رسید. این که نتایج شما تغییری نکرده به این دلیل است که باورهای شما هیچ تغییری نکرده است و سخنان استاد را مانند کلام خداوند در نظر نگرفته و باور ندارید که تنها با تغییر باورهایتان می توانید به موفقیت دست یابید برای همین نتایج شما اگر هم باشد موقتی و گذرا یا بسیار کم و کوچک است و گر نه اگر چهار سال متعهدانه مسیر درست را ادامه می دادید مانند دوستانی که نتایج انها را شنیده اید پیشرفت داشته و شما نیز جزئی از انها بودید. در سال جدید تعهدی نوشته و به خود قول دهید که حداقل روزی دو ساعت بر روی باورهای خود به خوبی با تمام وجود کار کنید تا نتایج ان را شاید در هفته اول مشاهده کنید همه چیز بستگی به تعهد و پایداری شما در مسیر صحیح دارد اما شما پتانسیل زیادی برای پیشرفت زود هنگام دارید چون پایه قوانین را تا حدودی درک کرده اید.
سلامتی موفقیت و ثروت را به همراه تعهد برای تغییر باورهایتان در سال جدید را خواهانیم.
خدایا شکرت
سلام خدمت استاد عباس منش عزیزم
باز هم بحث اصلی رو و اصل رو فرمودید
محمد و فرزانه عزیز سپاسگزارم و برایتان آرزوی بهترینها دارم
استاد عزیزم سپاسگزارم ازت که آرزوی همیشگی منو برآورده کردی
آرزوم بود که روزی بتونم همون جوری که به ما گفتن و تو قرآن نوشته بتونم عمل کنم،آخه من از خانواده مذهبی بودم و قرآن رو از بچگی یاد گرفته بودم و گفته ها با قرآن منطبق بود ولی ولی در عمل نمیدیدم
مثلا یادم میاد برای خدمت سربازی بعضی ها با پارتی بازی جایی که میخواستند رفتند و ما نرفتیم،بعد از آن دیدم که کسانی با پارتی بازی مجوزی گرفتند وه من چندین سال نتوانستم بگیرم و پس در عمل با مشکل مواجه شده بودم و البته شکرگزار هم نبودم تا نعمتهای خودم که خود خدا بهم داده بود رو ببینم
من اصرار داشتم پارتی من خدا هست و الان که میبینم وبه گذشته نگاه میکنم همه جا خداوند یاورم بود در مثال خدمت سربازی درسته که اونجایی که من دوست نداشتم رفتم ولی همونجا کلی برام راحتی ایجاد شد و من البته غافل بودم
مثال همون مجوز ،درهایی برام باز شد که از هر کجا مشتری می آمد و من البته غافل
مثال زیاد دارم بزنم و الان که دارم مینویسم درهای بیشتری برام وا شد و بهتر فهمیدم که ای دل غافل راه درست بود بلکه من غافل بودم
خدایا شکرگزارتم که همه سالها بودی ومن ندیدمت
خدایا استغفار میکنم به درگاهت
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
بخدا من همیشه آرزوم بود و این تو وجودم بود جز از خدا یاری نخام و بالای نود درصد نخواستم و خدا داد اما من غافل بودم
غافل یعنی اینکه این لطف خدا و دست خدا را ندیدم
خدایا شکرت بابت همه لطفهایی که به من کردی
استاد یه حرف قشنگی میزنید که میفرمایید من اضافه کردن صفرهای بانکی رو نمیخام بلکه در کنار پول چیزهای دیگه هم میخام و صد البته که مثلا سلامتی خیلی مهم تره
من یکتا پرستم و این در وجودم بوده و هست،من به خدایی یقین دارم که رب العالمینه و به همه حتی به کرمی زیر دریا هم روزی میده
خدایا درخواست دارم منو ببخشی که غافل بودم و شاکر نبودم،خدایا شکرگزاری رو در قلب و زبان و جسمم جاری و ساری کن تا مثل استاد ناخواسته همش شکرگزار باشم و ببینم الطافت را
استاد عزیزم وقتی در مدار درست قرار بگیرم لا جرم لاجرم همه نعمتها از جمله ثروت به سمتم سرازیر میشود
و من باز هم سپاسگزار شما هستم که عملی این ایمان و اعتقاد را به من نشان دادید چرا که من نیاز داشتم و دارم ببینم و دیدم و شاهدم که شما شکرگزار هستید و شاهدم و یاد گرفتم که پیامبران و امامان چگونه زندگی کرده اند……..
سپاس
سلام استاد عزیزم
امروز ۱۶ قسمت از گفتگو با دوستان را گوش کردم ، استاد من اصلا نمیدونم چی بگم نمیدونم با کدوم زبون ازت تشکر کنم ، بخدا نمی گنجه ، در متن نمی گنجه …. استاد میخوام داستان را بگم ….
من نتیجه مالی دلخواهم را نمی گرفتم ، هرچی گوش میکردم و می نوشتم نتیجه ای در کار نبود ، خیلی برام سخت بود استاد ، بخصوص دوره ثروت یک را که گوش میکردم حالم بدتر میشد ، حس می کردم حرفهای شما با هم همخوانی ندارند ، فکر می کردم جلسات ، همدیگه را نقض می کنند نگو ذهن من ، از درک اون همه هماهنگی عاجز بود … من تازه فهمیدم که چه تقلایی میکردم و خودم خبر نداشتم ، من تازه امروز فهمیدم که هروقت پای گوش دادن به فایل ها می نشستم قبلش یه عالمه غل و زنجیر به خودم می بستم …. استاد من از سپیده پرسیدم چرا یه جاهایی توی ثروت یک من تناقض تو حرفهای استاد میبینم و سپیده گفت من هرچی توضیح بدم متوجه نمی شی چون الان تو مدار ثروت نیستی چون احساست بده گفت خودمم یه دوره ای اینجور بودم و به من پیشنهاد کرد که فعلا ثروت را گوش نکنم و سراغ یه محصول دیگه برم ، منم وقتی سپیده اینجوری بهم گفت فهمیدم که واقعا اشکال از خودمه گفتم چرا مقاومت کنم بهتره برم سراغ یه محصول دیگه که هم حالم بهتر بشه هم اینکه از خواسته ثروتمند شدن رها بشم و رفتم سراغ قدم اول و تمرین ستاره قطبی را انجام دادم و گفتم یه سَری به کامنت های جلسه ستاره قطبی بزنم و همین جور که داشتم کامنت میخوندم دیدم یکی از بچه های عزیز سایت به نام احمدرضا جهانشاهی نوشته « امروز یه ابلاغ بردم و یه خانمی ۵۰ تومن بهم پول داد و باور کردم که توی دوران خدمت هم میشه پول ساخت » به محض اینکه اینو خوندم گفتم خدای من یعنی به این نوع پول بدست آوردن هم میشه بگیم پول ساختن؟؟ !! بعد انگار خدا باهام حرف زد ، یعنی این گره ذهنیم که باز شد خدا شروع کرد به حرف زدن و گفت « هر پولی که با قانون فرکانس به دست بیاد ، میشه پول ساختن ؛ خدا گفت اینجا ما داریم با قانون ، خواسته ها را خلق میکنیم ولی تو هنوز فکرت اینه که با یه فروش محصولی یا حقوق سرماهی پول بسازی و مدام دنبال اینی که چی درست کنم و چجوری بفروشم ، خدا گفت اینجا پول ساختن یه معنی دیگه داره و اون چیزی که تو فکر میکنی نیست ، این جا پول نمی سازند ، این جا اول باور می سازند بعدش هدایت میشند » استاد خدا همین جور پشت سر هم با من حرف میزد و چنان منو تو نیروی خودش گرفته بود و بهم جاری میشد که حتی نمی تونستم برم یه جایی این حرفها را بنویسم ؛ خدا گفت اینجا توکل میکنند بعدش اتفاقات رخ میده و حتما هم رخ میده ، سیستم این جا با فرکانس کار میکنه ، تو فرکانس خواسته ها را میفرستی و ما اون خواسته ها را وارد زندگیت می کنیم ، اینجا تو با اون ذهن قبلیت « کاری » انجام نمیدی ، اینجا تو « هدایت میشی » اینجا بدون درک هدایت هیچ اتفاق متفاوتی برات نمیفته …….
استاد میدونم از دستم عصبانی میشی و میگی پس تا الان چه غلطی میکردی که تازه الان فهمیدی این جا ، ساختن به معنای هرگونه خلق کردنه نه اینکه بلند بشی بری یه کاری بکنی و هی تقلا کنی ولی استاد بخدا من امروز شکوفا شدم ….امروز تمام ثروت یک برام یکی شد ، امروز با حرفهای فرزانه و حرفهای دیشب خدا کلا من فهمیدم که ساختن همون خلق آرزو ها به روشیه که تو آموزش میدی ، نه اینکه به روش هایی که تو دست همه هست پول بسازم ، یعنی من عمل میکردم ولی به همون روش های قبلی و می گفتم خدایا من که دارم عمل میکنم پس کو نتیجه ، نگو منظور استاد از عمل کردن ، عمل به ایده هاس ، عمل به هدایته و تازه وقتی شما میگفتید ایمانی که عمل نیاره حرف مفته من سریع خودمو جمع و جور میکردم که برم یه کاری برای پول ساختن بکنم که حرف مفت نزده باشم ، خدایا چقدر نادان بودم …. من از هرچی اسم پول ساختن و بیزینس بود وحشت داشتم و همیشه می گفتم اول یه بیزینسی راه بندازم ، یعنی فکر می کردم روانشناسی ثروت بعد از بیزینس هست ، این شغل لعنتی چقدر پاشنه آشیل عجیبیه که یقه همه را گرفته و خودشو قاطی فرکانس ها میکنه … نه میشه باشه نه میشه نباشه …. ولی خدا را شکر که من فهمیدم …. چیزی به معنی شغل که راه پول ساختن باشه وجود نداره کما اینکه یک عالمه آدم روی کره زمین هستند که شغل دارند ولی پولدار نیستند ، پس جریان چیه ؟ جریان اینه که ما اول روی باورهامون کار میکنیم یعنی فقط و فقط روی باورهامون کار میکنیم بعدش به طرق مختلف به پول برخورد میکنیم حالا این برخورد هم تکاملی هست ، صددرصد کارهایی هم به ما گفته میشه که باید انجام شون بدیم و جایگاه جمله معروف استاد که ایمانی که عمل نیاره حرف مفته در این نقطه س ، پس ما حرکت میکنیم ، نه هر حرکت مزخرف و بیخودی ، حرکت هایی که در طول مسیر تغییر باورها به ما گفته میشه …… خدایا شکرت که بالاخره فهمیدم ….
استاد همه چیز تو ذهنم در جای درست قرار گرفته ، خیلی آرامش دارم ….
امروز که حرفهای فرزانه را گوش می کردم فهمیدم که فرزانه باور کرد که روانشناسی ثروت ، همه چیزه و بعد پای این دوره نشست ولی من همیشه فکر می کردم استاد بعضی چیزها را که مهم هستند را از قلم میندازه یعنی فکر می کردم یه چیزهایی باید از قبل باشند بعدش روانشناسی ثروت باشه ولی الان میفهمم که من دقیقا میخواستم اون چیزهایی که تو ذهن خودم هست و اون اطلاعات و باورهای غلط ، باشند و استاد اول اونا را بگه چون به زعم من اونا اصل بودند و بعد بره سراغ روانشناسی ثروت و الان میفهمم که استاد چقدر خوب گفت که اکثر ما یک سری مؤلفه ها را ثابت نگه می داریم و بعد پای دوره ها مینشینیم و نتیجه ای هم نمی گیریم …. حالا مؤلفه ها چیند ؟ همون باورهای غلطی که از قبل داریم …. فکر کنم دیگه تونستم حرف هام را بزنم فقط اینم بگم که امروز که از شر این گره سیاه ذهنم رها شدم یک پیشنهادی کاری به همسرم شد ، فقط بخاطر اینکه وقتی فرزانه گفت بهمون پیشنهاد کار شد من باور کردم که جهان خودش کار را ردیف میکنه و با اون کار کردنی که میری فرم استخدام پر میکنی و مصاحبه میکنند باهات و بعدش از صبح تا شب جون میکنی فرق داره …. امروز دو و نیم میلیون برای همسرم واریز شد و خلاصه که اندیشه خیلی خوشحاله …. اندیشه داره داستان را میفهمه …. اندیشه قربون استاد میره … استاد الان حتی کامنت های قبلی خودم که لایک داده بودید و برگرفته از آگاهی های الله بود را دارم درست و حسابی میفهمم … خدایا شکرت ، استاد مرسی که هستی ، مرسی که هستی ، بودنت را شکر میکنم
سلام اندیشه عزیز
من هم مثل شما مدت خیلی زیادی تو این مسیر هستم تمام حرف های شما درسته من هم فکر می کردم باید یکاری بوکنمهمش می خواستم یکاری بکنممن بعضی وقتها بچه ها میگن من دهدفعه گوش دادم که میگم من که خیلی خیلی زیاد گوش دادم مرتضی وقته نوشتم پس چرا به هیچ جا پرسیدم ممنون که این موضوع را نوشتید خدا کنه درکم بیشتر بشه
سلام سهیلا جون
استاد تو یکی از فایل ها میگه وقتی جهان اصرار شما را ببینه بالاخره راه را بهتون نشون میده
مطمئنا من و شما هم نتایجی گرفتیم ولی هنوز به خواسته هایی که برای ذهن مون منطقی نشدند نرسیدیم ، راهش فقط ادامه دادنه ، اونقدر ادامه باید بدیم تا مسیر برامون باز بشه
من خودم واقعا تو این دو سه روز به خیلی چیزها رسیدم طوریکه الان حرفهای استاد را کلا یه جور دیگه میفهمم
ببینید ما نمی خواهیم قبول کنیم که قدم اول کار کردن روی باورهاس و وقتی اون سد اصلی ذهن بشکنه انقدر همه چیز درست میشه که ما براحتی هدایت میشیم یعنی قشنگ مثل این می مونه که یکی میاد دستت را میگیره و راه را بهت نشون میده و بهت میگه چجوری برو با کی برو … یعنی به همین واضحی اتفاق میفته
و اینا را من بارها از استاد شنیده بودم و شاید حتی توکامنت هام نوشته بودم ولی الان تازه درک شون کردم ….
ببین تغییر باورها یعنی اون چیزهایی که تا الان باور نداشتی را باور کنی و اون چیزهایی را که بعنوان واقعیت باور کرده بودی را دیگه باور نکنی ….
سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات و خالق آفرین من ،،
به یاد آر ،، اون زمانی که خداوند انسان رو آفرید و پریان و فرشتگان در گوش یکدیگر زمزمه میکردند خداوند چه عاشقانه بر انسان مینگرد گویی که تمام مخلوقات و کائناتت خود را از پیش مسخر و در اختیار او قرار داده ..
انسان اشرف مخلوقات خداوند ..
لایق بهترین ها ی خداوند برای عزیزترین مخلوقات نزد او ..
براستی که الله کریم با دمیدن خود در انسان ابوالبشر یگانه رفیق ازلی ابدی خود را به زیبایی هر چه تمام آفرید ،،
سلام و درود خدمت ذات و اصل تمامی «« وجود »» ،،