شیوه مدیریت انتقادات - صفحه 10

414 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمید حمیدی گفته:
    مدت عضویت: 3169 روز

    استاد سلام امیدوارم که خوب باشید

    کاش در مورد انتقاد سازنده کردن از دیگران هم صحبت کنید

    آیا بازخورد دادن به دیگران باعث میشه ما خیرخواهانه باعث پیشرفت و آگاهی عزیزانمون بشیم، یا باعث میشه ما با صحبت کردن و تمرکز کردن بر رفتار نامناسب اون‌ها، از جنس اون رفتارها رو بیشتر جذب کنیم؟

    آیا اگر چیزی در روابطمون با دیگران اذیت کنندست، بهتره به اون فرد بازخورد سازنده بدیم و باعث پیشرفت اون عزیز بشیم یا ولش کنیم و سعی کنیم بر روی نکات مثبت اون ادم تمرکز کنیم؟

    آیاا اگر به دیگران بازخورد ندیم، بدتر باعث نمیشه مثل کوه آتش فشان بشیم و هیجاناتی خودمون رو سرکوب کنیم و بیشتر و بیشتر بر نکات منفی اون‌ها (به صورت ناخوداگاه) تمرکز کنیم؟

    خیلی عالی میشه اگر در تکمیل این فایل، در این خصوص هم صحبت کنید. ممنون از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      نگار گفته:
      مدت عضویت: 2152 روز

      دوست عزیز سلام

      تا جاییکه از صحبتهای استاد متوجه شدم

      ما نمیتونیم روی دیگران تاثیر بذاریم

      حتی ب اندازه ی ذره ای

      فقط میتونیم روی زندگی خودمون تاثیر بذاریم

      و اون افراد اگر خودشون بخوان ، خدا هدایتشون میکنه

      تو فایلی استاد توش میکفتن

      بذار اون طرف با مخ بخوره زمین

      چون همین با مخ خوردنها نیازه تا طرف بیدار بشه

      اگر شما ب عنوان مدیر جایی هستین

      بنظرم باید ب زیر دستتون اهداف و انتظارات کاری رو واضح و روشن تذکر بدین

      موفق باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حمید حمیدی گفته:
        مدت عضویت: 3169 روز

        دوست عزیز سلام

        خیلی ممنونم از پاسخی که دادید و نظرتون رو گفتید

        اما از نظر من، اگر اون چند نفر، به استاد در مورد سرعت صحبت کردنشون بازخورد نمی‌دادن و به قول شما می‌گفتن “بالاخره خودش یه روز با مخ میخوره زمین و می‌فهمه…. ”

        استاد خیلی دیر این نکته‌ی ارزشمند رو از طرف اونا متوجه میشد و در واقع اون چند نفر کار قشنگی کردن و باعث بهبود سخنرانی‌های استاد شدن.

        من فکر می‌کنم ما انسان‌ها نیاز داریم به هم بازخورد بدیم و باعث پیشرفت و اگاهی همدیگه بشیم و اگر بعضی از اوقات در خصوص چیزهایی که توی رابطه اذیتمون می‌کنه صحبت نکنیم ممکنه فرد اصلا هیچوقت متوجهش نشه و رابطمون تحت تاثیر قرار بگیره

        به قول یک عزیزی:

        با همدیگه صحبت کنید، ادم‌ها ذهن خوانی بلد نیستن…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          نگار گفته:
          مدت عضویت: 2152 روز

          صد البته که موافق حرفتون هستم

          دقیقا ی جاهایی بازخورد نیازه

          مثلا توی دوران کاریم

          بازخوردهایی که از زبان آموز

          والدین و محیط کار میگرفتم

          باعث رشد و آگاهی من شد

          دوباره متنم خوندم و بنظرم اومد بهتر بود کاملتر منظورم مینوشتم

          چون دقیقا

          آدمها ذهن خوانی بلد نیستن

          بشخصه بارها برام پیش اومده که چندین نفر از نزدیکترین ادمها رو ب خودم نصیحت کردم

          وقت گذاشتم

          انرژی گذاشتم

          غصه خوردم و …

          اونا هم گفتن باشه و درست میگی و از فردا همینطوری رفتار میکنیم و …

          ولی دوباره بعد از ی مدت ( شاید ی روز بعدش)

          روز از نو روزی از نو

          دقیقا ی الگوی تکرار شونده

          و من باید بعد از حداقل دو س بار میفهمیدم که باباااا

          اینا راه خودشون میرن

          تو دست از راهنمایی و تلاش برای نجات بقیه بردار

          حتی خواهرت

          و مادرت باشه

          و دقیقا این مورد منظورم بود

          افرادی که میدونین نصحیتتون روشون تاثیر نداره رو

          باید رها کرد

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مهرداد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 987 روز

    سلام استاد جان

    خداراشکر میکنم که توی این سایت هستم و میتونم این اگاهی هارو دریافت کنم و شخصیت خودمو بسازم

    این چند فایل خیلی بهم کمک کرده که روی رفتارهام تمرکز کنم و ببینم چه خصوصیات و رفتارهایی دارم

    من هم قبلا که توی شرکتها کار میکردم وقتی کسی در مورد کار ازم انتقاد میکرد به شدت به هم میریختم که چرا این حرفو زدی اما از وقتی اومدم بیرون و تمام تمرکزم روی کارم و محصولاتم گذاشتم دیگه تا الان انتقادی نشنیدم و البته از دیگران هم انتقاد نکردم چون هم وقتشو ندارم هم به خودم میگم هر کسی که داره کاری انجام میده بر میگرده به شخصیت و رفتار و باورهاش پس من اگه ازش در ذهن خودم انتقاد کنم دارم بهش توجه میکنم و در زندگی خودم هم اتفاق میفته فقط باید وجه مثبت افراد رو ببینم تا بیشتر از اون تو زندگیم بیاد

    خدایا شکرت به خاطر کامنتی که گذاشتم و کمکم کردی تا ردپایی از خودم بزارم

    در پناه الله یکتا شادو ثردتمند باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 756 روز

    عالی استاد عالی

    من تیکه آخر صحبت تون بر میدارم و برای مرور ذهنم استفاده میکنم

    من در مورد انتقادها خیلی دارم فکر میکنم معمولا برای من چیزهای کوتاه و حرف های کوتاه هستش که من خیلی سریع جواب میدم و زیاد هم نتیجه خاصی انجام نمیشه و قر و قاتی میشه و اما نجواهای بعدش در ذهنم خیلی تاثیر میزاره

    من کلا آدمی هستم با نجواها و حرف زدن با خودم زندگی میکنم و درگیر هستم

    الان با چندتا روش دارم مدیریت و ساماندهی میکنم

    خیلی خیلی خیلی ممنونم از راهنمایی های شما و همیشه سربلند باشید

    و دوست دارم بیام پیش شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    نگین نگین گفته:
    مدت عضویت: 2129 روز

    با سلام به همه بخصوص ایتاد عزیز و مریم جان

    خب اونجا که استاد گفتن خودتون همچین نظری درباره‌ی خودتون دارید یه ضربه‌ بود برای من، من خیلی حساس بودم که تو دوران مدرسه و دانشگاه بقیه بهم میگفتن چقدر درس میخونی و خب من رتبه اول نبودم فقط درسم خوب بود و البته که هنوز هم حس میکنم چیزی بلد نیستم

    یبار یه دوستی بهم گفت خب تو دوران نوجوونی کی این حرف رو بهت زده؟ خب هررچی فکر کردم اصلا یادم نمیومد اول خانم داییم و عموم تو ذهنم اومدن ولی اینکه اونا کِی و چی بهم گفتن اصصصلا یادم نمیومد! جواب این سوال یکم درد داشت چون فکر میکردم همش تو ذهن خودم بوده و اینکه خودم بودم که این همه سال خودم رو رنج داده بودم خیلی برام دردآور بود ولی خب با این فایل استاد مططمئن شدم که خودم بودم میترسیدم بقیه بگن چقدر درس میخونی چون حس میکردم زیاد بلد نیستم و از اینکه بهم بگن خنگ میترسیدم.

    خب تو این مدت تصمیمم این بود که درباره کارهایی که شروع کردم به کسی چیزی نگم که نظر اونا برام مهم نباشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    فرشته کوهستانی گفته:
    مدت عضویت: 1315 روز

    بنام الله یکتا

    سلام بر استاد جانانم

    انتقاد کردن از ما دو تا دلیل داره

    1خودمون همون نظر و عقیده رو درمورد خودمون داریم

    2ما هم نسبت به بقیه همین قدر ایرادگیر و انتقادگر هستیم

    خیلی جالبه همه چی از خودمون نشات میگیره و ما الکی میپریم به مردم و برچسب میزنیم بهشون که ….بابا طرف اصلا ادم نیست که اینجوری از من انتقاد میکنه و بقول معروف حرف مفت میزنه

    ولی….. اگه یکم واقع بین باشیم میفهمیم که این طرز برخورد و انتقاد با بخاطر ایراداتیه که خودمون از خودمون میگیریم با بخاطر ایرادات و انتقادهاییه که از بقیه میگیریم

    جهان آیینه است و در خدمت ما…

    یادمه تو فیلم راز همین و گفت که میگه جهان خدمتگزار ماست و ما هر فرکانسی بفرستیم جهان میگه خدمتگزارم سرور من

    الان معنی ظلم به خود رو میفهمم

    اونجایی که تحقیر شدم خودم به خودم ظلم کردم

    اونجایی که کنکور قبول شدم و دانشگاه دلخواهم و نرفتم خودم به خودم ظلم کردم

    اونجایی که خیانت دیدم خودم به خودم ظلم کردم

    تمام جاهایی که سیلی ناجور خوردم از همه چیز ….خودم به خودم ظلم کردم

    من همیشه خودم از غذایی که میپزم راضی نبودم و همیشه هم همسرم انتقاد کرده با اینکه بقیه میگن دستپختت فوق العاده است

    خداروشکر تو زمینه های دیگه از خودم ایراد نگرفتم و اصولا از بقیه هم ایراد نمیگیرم و اکثرا نقاط قوتشون و میدیم

    و فکر میکنم به همین خاطر اکثر آدمها از من تعریف میکنند تا انتقاد

    استاد جانم من اگر هرروز شما رو تحسین کنم بخاطر این همه آگاهی ناب، باز هم کمه

    من این ترفند رو تو روابط عاطفیم استفاده کردم

    تصمیم گرفتم

    1از خودم ایراد نگیرم و بخودم برچسب نزنم،خودم و همه جوره دوس داشته باشم،بدون توقع عشق بورزم فقط بخاطر لذتی که بخودم میده،من همینی که هستم فوق العاده دوست داشتنی و جذابم

    و دوم

    از همسرم ایراد نگیرم،رو نکات مثبتش تمرکز کنم ،اگه رفتارش و دوس ندارم انتقاد نکنم و اعراض کنم و به ناخواسته هام توجه نکنم

    استاد عزیزم من با جهاد اکبری که شروع کردم تونستم خیلی امتیازات در روابطم بگیرم،و بزرگترین و سخت ترینش گرفتن وکالت طلاق و در واقع آزادی بودن در رابطه بود

    بی نهایت دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1722 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربانم

    سلام استاد عزیزم سلام خانم شایسته عزیزم

    سلام دوستان خوبم

    من از وقتی با استاد آشنا شدم دارم تلاش میکنم که روی خودم کار کنم و برای خودم زندگی کنم و پستی وبلندی های زیادی توی زندگیم تا به امروز داشتم و هر بار که برای دل خودم زندگی کردم و حرف و انتقاد مردم برام مهم نبوده حال خوب را تجربه کردم اما مدتی هست که خودم دارم از خودم انتقادات سازنده میکنم و سوال های از خودم میپرسم و از خودم گاهی عصبانی میشم و میبینم که من تا به امروز فقط خواستم به مقصد برسم و هیچ روزی را با لذت برای رشد خودم وقت نزاشتم و هروز کار های را انجام دادم که ثابت کنم من انسان خوبی هستم و دارم عمل میکنم و نمیخوام حرف مفت بزنم و همین باعث شده که من ترمز های ذهنی ام را تا حدی بشناسم و بخوام که بردارمشون و من متوجه شدم که من اول از همه هر کاری را انجام می‌دادم که از من انتقاد گرفته نشه توی خانواده یا دوستانم و اگر هم می‌شد احساس قربانی بودن میگرفتم و چون بیماری کمال‌گرایی را هم دارم پس متوقف میشدم و دیگه حرکتی نمیکردم و بعدش احساس گناه و حسرت و پشیمانی از اینکه چرا دیگه حرکتی نکردم و دوباره با سختی و فشار و لذت نبردن از مسیرم شروع میکردم و دوباره نتیجه ای نمیگرفتم اما حالا دارم با دوره حل مسائل زندگی نه تنها خودم رو بهتر میشناسم بلکه دارم خودم رو پله پله بهبود میدم با لذت و از بین بردن احساس گناه و اینکه امروز داشتم به این فکر میکردم چرا من هنوز به خلق ثروت و داشتن یک زندگی بهتر نرسیدم بعد جوابی که بهم گفته شد این بود که زهرا تو تا به امروز فقط داشتی فکر میکردی که داری روی خدا حساب میکنی و فقط از خودش میخوای اگه واقعا با تمام وجودت ایمان داری به خدا و به اینکه اون به درخواست تو پاسخ میده حتی بیشتر از نیازت بهت میده و نداده یعنی تو توهم زدی پاشو درست کن خودتو دیگه بسه و این گفته یک آرامش خالص و عالی بهم داد که من فقط کار درست و اعمال صالح رو با لذت و حال خوب و باور های دست انجام بدم و کاملا رها و آرام باشم از نتیجه گرفتن و اینکه وقتی من تسلیم رب هستم و حرکت میکنم و حالم خوبه و لذت میبرم دیگه کار ندارم که چطور و از کجا قراره اتفاق خوب بیفته خودش اتفاق میفته و خداوند روزی مرا از بی نهایت طریق به دست من میرسونه

    استاد امیدوارم که کامنت منو بخونی چون میخوام ازتون بی نهایت سپاسگزاری کنم و بگم دوستتون دارم و میخوام که مهاجرت کنم یک هجرت بزرگ درونی و باوری و شخصیتی و بتونم روزی شما رو از نزدیک ببینم و سپاسگزاری کنم عاشقتونم.

    خدایا از تو سپاسگزارم که منو به این راه راست و یکتا پرستی و خوشبختی هدایت کردی منو تا ابد در این مسیر زیبا پایدار و موفق بدار که از بندگان خوب تو باشم .خدایا شکرت 🩷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سیما کشاورز گفته:
    مدت عضویت: 1364 روز

    حَتَّىٰ إِذَا أَتَوْاْ عَلَىٰ وَادِی ﭐلنَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَهٌ یا أَیهَا ﭐلنَّمْلُ ﭐدْخُلُواْ مَسَاکِنَکُمْ لَا یحْطِمَنَّکُمْ سُلَیمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یشْعُرُونَ ﴿18﴾

    (نمل18)-تا چون به وادی مورچه رسیدند مورچه‏ای گفت : ای مورچگان به لانه‏های خود بروید تا سلیمان و سپاهیان او به غفلت شما را پایمال نکنند.

    فَتَبَسَّمَ ضَاحِکاً مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ ﭐلَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَی وَعَلَىٰ وَالِدَی وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ ﭐلصَّالِحِینَ ﴿19﴾

    (نمل19)-سلیمان لبخندی زد و از گفتار او خندید و گفت : پروردگارا ! مرا وادار کن تا نعمتی را که به من و پدر و مادرم مرحمت فرموده‏ای سپاس دارم و عملی شایسته کنم که آن را پسند کنی و مرا به رحمت خویش در صف بندگان شایسته‏ات در آور.

    سلام به استاد عزیزم و سرکار خانم شایسته عزیز و سلام به همه ی دوستان عزیز

    امروز داشتم نرم افزار قرآن رو روی گوشیم نصب میکردم که شروع کنم به خوندن قرآن، یهو اسم سوره ی نمل توی گوشم تداعی شد، فهمیدم که این سوره هدایتی داره که باید دریافتش کنم، سریع شروع کردم به خوندن آیات که رسیدم به دو آیه ی بالا(18/19)

    متوجه شدم که حتی پیامبران الهی هم توسط ریزترین موجود(مورچه) مورد انتقاد قرار میگرفتند

    اما در مقابل این انتقاد با روی خوش اعراض میکردند و بخاطر نعمتهای بیشمار پروردگار سپاسگزار بودند

    یاد گرفتم که همه مورد انتقاد قرار می‌گیرند که ما با بزرگواری و راهنمایی استاد عزیزمان نحوه ی برخورد با اونها رو یاد گرفتیم

    خدااااایا شکرت که من هم عضو این سایت هستم و روز به روز بهبود ذهنی پیدا میکنم.

    راستی استاد عزیزم خیلی دوست دارم روی ماه مریم بانو رو ببینم دلم واسشون یک ذره شده،کاش میشد که داخل یکی از این فایلها باشن، ممنونم.

    انشاالله که در پناه الله شاد، سالم و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    اتابک گفته:
    مدت عضویت: 3595 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام

    خدای خودم رو بی نهایت سپاسگذارم که من رو در معرض این آموزشهای ناب و خالص به قول معروف استخون چربی در رفته و بدون شاخ برگ اضافه قرار داده. خدایا شکرت

    از استاد عزیزم خیلی سپاسگذارم همیشه دوست دارم فرکانس صدای شما تو زندگیم باشه…

    دقیقا مطالب عالی بود و برای من آموزنده

    من خودم وقتی در معرض انتقادی قرار می گیرم دقیقا با خودم میگم: یا درسته! یا غلط، اگر درسته که باید خودم رو اصلاح کنم اگرم غلطه که غلطه دیگه، کاری نمیتونم براش بکنم. انسانها کلا از همه انتقاد میکنن، قرار نیست همه من رو قبول داشته باشن خیلی انسانها حضرت محمد رو علی رو مسیح رو هم کلا قبول ندارن و نداشتن. اصلا خیلی ها خدا رو هم قبول ندارن به خدا هم انتقاد میکنن اون وقت واقعا من باید انتظار داشته باشم همه من رو قبول داشته باشن!؟؟؟؟ و هیچ ایراد و انتقادی ازم نکنن؟؟؟ وقتی اوباما رئیس جمهور امریکا شد چقدر نژاد پرستها انتقاد کردن و فحش دادن خوب اون طرز تفکر اونها بود به اوباما ربطی نداشت از طرف دیگه ((انسانها حق انتخاب دارن)) خداوند به شیطان هم حق انتخاب داد. انسانها می توانند ازمن خوششون نیاد یا بیاد اصلا شاید یکی با قیافه من حال نمیکنه این کاملا طبیعی هست و بهترین خدمتی که من میتونم بهشون بکنم اینه که جلو چشمشون نباشم و اعراض کنم البته به طوری اعراض کنم که کدورتی پیش نیاد…

    یه موضوع دیگر روهم به استادم میخواستم بگم استاد عزیزم چند بار از معتادان مثال زدید البته که در مثل مناقشه نیست ولی خدایی دیواری کوتاه تر از دیوار اینها نیست. هرکی از راه میرسه یکی به اینها میزنه من هشت سال اعتیاد داشتم و به جرات میگم خروج از اعتیاد سخت ترین کار دنیاست ایکاش میشد این رو ثابت کنم که چقدر سخته بچه های NA, AA گنگره 60 و همه گروه‌های مشابه واقعا در تلاش هستن وسختی های زیادی دارن حالا به هر دلیلی درگیر این موضوع شدن اشتباه کردن مگه شما تو زندگی تون هیچ اشتباهی نکردین؟ خوب اینها هم گرفتار اشتباهشون شدن شما فرمودید که هرگز لبتون به سیگار هم نخورده ولی اگر شاید در گیر این موضوع میشدید و مشقتها و تاریکی های وحشتناک و عجیب و غریبش رو که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست رو تجربه می کردید شاید به این راحتی مثالی که باعث قضاوت و نگاه اشتباه در مورد این بندگان خدا بشه رو نمیزنید در هر صورت در مثل مناقشه نیست و شما هم کارت درسته و مطمعنم منظور کاملا حقی داشتید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    هایده عبدپناه گفته:
    مدت عضویت: 1059 روز

    به نام تنها هدایتگرم به سمت خواسته هایم

    سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوارم

    استاد از دیروز ده ها بار این فایلو گوش کردم از بس به این آگاهیا نیاز داشتم

    دقیقا دو روز پیش من به یه مسئله برخوردم با یه نفر وکلی بحث و مشاجره بالا گرفت و از من انتقاد کرد خیلی بهم برخورد این انتقادش خب مسئله بهتر نشد که بدترم شد

    به شدت انرژیم پایین اومد فرکانسم بد شد و اینو تو جسمم و درد دندون به وضوح دیدم

    دیگه تسلیم شدم گفتم خدایا خودت کمکم کن و هدایتم کن من چکار کنم یه خورده آروم بشم اومدم تو سایت این فایلو دیدم گفتم خداااای من آخه استاد از کجا می‌دونه این مسئله منو چطور به دلش انداختی این حرفارو به من بگه که الان تشنه ی این آگاهیام ،،، استادم الهی من قربون تو و اون خدات بشم عاشقتم

    بعد نشستم فک کردم به این آگاهیا درسته این انتقاد شاید جوری گفته شد که به من برخورد ولی من همونم که اون فرد گفت شاید اگه به این شدت و هدت نبود من اینجوری بهم نمیریختم و به فکر اصلاح خودم نبودم ،،، حق با شماست استاد وقتی من از درون می‌دونم خودم همونم که ازم انتقاد شده بهم میریزم وگرنه من بارها شده به بدترین شکل بهم توهین شده پشیزی واسم ارزش نداشته و مهم نبوده چونکه من اونی نبودم که گفتن بهمم نریختم تازه اینو از کمبود و نشونه ضعف طرف مقابلم دیدم ،،،، سوال من این بود چرا وقتی خودم بهم ریختم نشونه ضعف عزت نفس و احساس کمبود خودم ندیدم که اینجوری بهم ریختم خیلی بهش فکر کردم و از دیروز دارم رو خودم کار میکنم خدایش خیلی آرومتر شدم و درد جسمیمم دیگه اثری ازش نیست با اون شدت دیروز

    همون لحظه که فایلو گوش کردم رفتم از طرف عذر خواهی کردم که قضاوتش کردم و انقد سر یه موضوع بی اهمیت بحث کردم و بعدش گفتم که انتقاد شما درست بود من این مشکلو دارم و ازش تشکر کردم که بهم گوشزد کرده ،،، باور کنین رابطم با اون از این رو به اون رو شد

    خداروشکر که از طریق عزیزی مثل شما منو هدایت کرد و قلب منو باز کرد برای دریافت این آگاهیا

    در پناه الله عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مجید حاجیوند گفته:
    مدت عضویت: 1425 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم خانوم و تمامی همسفران عزیزم

    واقعا فک نمیکردم استاد اینقدر بخاد تو جزئیات دقیق بشن و مو رو از ماست بکشم و بابت این موضوع خداروشکر میکنم ک شما رو هدایت میکنه ک واقعا رو نقطه ضعف بشریت دست میزارید و اونو ب نقطه قوت تبدیل میکنین

    من در مورد بحث انتقاد خیلییی خوب شدم نسبت ب قبل ولی بازهم خیلی جای کار کردن روی خودمو دارم

    و اینکه بپذیرم من هم ب عنوان یک انسان اشتباه میکنم و تکامل جهان هم ب همین صورت بوده

    من هنوز ب اینو نپذیرفتم ک هر انسانی یه دیدگاهی راجب من دیدگاهی داره و من باید سعی کنم کاری ک درسته رو انجام بدم و از انتقاد های سازنده برای پیشرفت و از انتقادهای تخریب کننده اعراض کنم

    خیلی توجه کردم وقتی ازم انتقاد شده و سعی کردم از خودم دفاع کنم احساسم بدتر شده اعتماد بنفسم کمتر شده و اتفاقا بیشتز اون نوع انتقاد ازم می‌شده

    من سعد از چندسال رفتم فوتبال و هی این جمله رو تکرار میکردم ک من چن ساله بازی نکردم و افت کردم و دقیقا هم تیمی هام هم همینو بهم میگفتن و ازم انتقاد میکردن حتی اگ خوب بازی می‌کردم

    چون خودم از خودم انتقاد میکردم و ب خودم فرصت اشتباه کردن نمی‌دادم و توپی ک خراب میشد ب خودم گیر میدادم و جهان اینه است

    ممنونم از استاد و همه دوستان ک نظر میدن و راه رو هموارتر برای انسانی بهتر شدن میکنن

    شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: