شیوه مدیریت انتقادات - صفحه 17
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-03 00:47:452024-02-14 07:27:00شیوه مدیریت انتقاداتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد جان، سلام به خانم شایسته مهربون و دوستداشتنی و سلام به همه دوستای عزیزم در خانواده صمیمی عباسمنش، امیدوارم حال همگی عالی باشه.
استاد جان، من امروز یه پاسخی رو توی عقل کل میخوندم که این فایل رو پیشنهاد داده بود برای به صلح رسیدن با خود و خدا رو شکر هدایت شدم به این فایل ارزشمند، واقعا فوقالعاده بود، خیلی نکتههای ارزشمندی رو ذکر کردید.
من یاد گرفتم که زمانیکه از من انتقاد میشه و من به هم میریزم دو حالت داره، یکی اینکه من در تنهایی خودم دائم دارم از خودم انتقاد میکنم و خودم رو دارم تخریب میکنم و احساسم به شدت بد میشه و از خودم متنفرم و اصلا با خودم در صلح نیستم و نشونهاش هم اینه که خیلی جلوی آینه نمیرم، خیلی کوتاه در حد اینکه لباس و موهام رو مرتب کنم و بدون لبخند حتی و بعد میرم بیرون و انگار دارم از خودم فرار میکنم، دوم اینکه احتمالا من آدمی هستم که بدنبال ایراد و انتقاد پیدا کردن از آدمها هستم و جهان درمقابل چی کار میکنه، به هرچیزی توجه کردی با احساس بد، اساسش بیشتر و بیشتر وارد زندگیت میشه، اساسش احساس بد بیشتر و احساس عدم ارزشمندی بیشتر و درصلح نبودن بیشتره، که افراد میان و از ما هم انتقاد میکنن و ما احساس بد بیشتر پیدا میکنیم.
نکته دیگه اینکه یاد گرفتم اینکه بیام جدا کنم انتقادهای سازنده و انتقادهای مخرب رو. برای اینکه بتونم این کار رو انجام بدم، زمانیکه یک نفر بهم انتقاد میکنه، اول باید بتونم ذهنم رو باز بذارم، بعد که انتقاد رو شنیدم، بگم دوست عزیز، میتونی توضیح بیشتر بدی، من هنوز متوجه نشدم، بعد که اون دلایلش رو میگه، توضیح میده، میشه فهمید که آیا این فرد اطلاعات درستی داشته و این انتقادش از سر خیرخواهی هست و این مورد به من کمک میکنه یا خیر؟ یه موقعهایی واقعا اون فرد مقابل اصلا نیت تخریب نداره و انتقادش سازنده است، اما ممکنه ما با شنیدنش به هم بریزیم، جمله طلایی: اونجاییکه ما انتقادی رو میشنویم و به هم میریزیم، احتمالا اون انتقاد داره دست میذاره روی یکی از پاشنههای آشیل ما، روی یکی از باورهای محدودکننده ما، که نیازه ما یه فکری رو در درون خودمون درست کنیم و اون اینه که اگر این انتقاد به من شده و من فلان کار اشتباه رو انجام دادم، به معنای این نیست که من آدم اشتباهی هستم، به معنای بیارزش بودن من نیست، به معنای اینه که این کاره اشتباهه، یعنی بیام جدا کنم و این اشتباه رو به وجود و احساس ارزشمندی خودم مرتبط ندونم. خب، بعد میگیم: هیچ ایرادی نداره، همه اشتباه میکنن، میایم روی این اشتباه کار میکنیم، درستش میکنیم و رشد و پیشرفت اتفاق میوفته. یعنی اینکه من به هم میریزم از کمالگرایی من نشات میگیره و اینکه فکر میکنم دیگه هیچ اشتباهی نباید انجام بدم. نه، من آدم کاملی نیستم، ممکنه اشتباه کنم، یاد میگیرم و این به معنای بیارزش بودن من نیست و این اصلا شکل و روش رشد و پیشرفت جهانه که با یه سری اشتباهات، افراد ایراد کارشون مشخص میشه، در مراحل بعدی میان و اون رو برطرف میکنن.
حالا انتقاد از ما شده و ما رو ناراحت کرده و فهمیدیم طرف اطلاعات اشتباه داشته، واکنش ما باید تشکر کردن باشه، سپاسگزاری کردن باشه که آقا این فرد نمیخواد تخریب کنه، بعد میایم توضیح میدیم، برای اینکه شفاف کنیم و اطلاعات درست رو میدیم، تمرین تنفس عمیق هم واقعا انسان رو آروم میکنه که بتونیم از اون احساس ناراحتی دور بشیم.
یه مورد دیگه اینکه طرف انتقاد میکنه برای اینکه تخریب کنه، اصلا هم هیچ چیزی برای یاد گرفتن توش نیست، اینجاها باید اعراض کرد، باید بیتوجهی کرد، مثل این میمونه که یه نفر به استاد دانشگاه که مدرک دکتری داره، بگه شما سواد نداری، مدرکت قلابیه، پول دادی مدرک خریدی، اون استاد که میدونه ارزشمندی خودش رو پاسخ میده: شما اینطوری فکر کن، اصلا مهم نیست. چقدر مثال ایلان ماسک فوقالعاده بود، یک فردی که ثروتمندترین فرد توی دنیاست به خاطر پیشرفتها و کارهایی که در زمینه ماشینهای الکتریکی و فرستادن بزرگترین فضاپیما به فضا و اون تراشههای ذهنی معلولان (که این مورد رو نمیدونستم) و اینترنت ماهوارهای و رفع مشکل ترافیک انجام داده، اینقدر کار کرده، باز هم افرادیکه هیچ نتیجهای توی زندگیشون ندارن از ایشون انتقاد میکنن. استاد واقعا تحسینتون میکنم اونجاییکه گفتید توی اینستاگرام، اون آوایا که خیلی انتقاد میشد ازم، من میخواستم خودم رو به جای اون افراد بذارم و به تنها دلیلی که رسیدم این بود که این افراد سنشون خیلی کمه و هنوز جهان رو درک نکردن و این فکر خودش چقدر آدم رو آروم میکنه.
نکته دیگه اینکه یه موقع از ما انتقاد میشه، مثلا صاحبکارمون میگه این کار رو اشتباه انجام دادی، یا توی روابط همسرمون میاد میگه مثلا تماس گرفتم جواب ندادی. اونجاها میتونیم خودمون رو جای طرف مقابل بذاریم، بگیم آقا اگر من هم صاحب یه کسب و کاری بودم و کارمندم کارش رو اشتباه انجام میداد، احتمالا نارضایتی خودم رو ابراز میکردم یا مثلا توی روابط، خودم رو میذارم به جای طرف مقابل و از عینک اون به قضیه نگاه میکنم، اگر من یه آدمی بودم با اون گذشته و مثلا چند بار تماس گرفته بودم و اون فرد جواب نمیداد، احتمالا من هم ناراحت میشدم. این خودش کمک میکنه که به طرف مقابل حق بدیم و احساس بهتری داشته باشیم.
استاد جان، تحسینتون میکنم که گفتید من هیچوقت گوسفندوار عمل نکردم، زمانیکه کسی درمقابل باورهایی که درخصوص قوانین جهان برای خودم ساختم، مثل توحید، مثل اینکه همیشه فکر کنیم یه عامل بیرونیه که باید تغییر کنه تا وضعیت ما تغییر کنه، از من انتقاد کنه، اینطور نیست که بیام بگم خب بیام خودم رو درست کنم، نه میگم این نتایج منه، این چیزیه که تجربهاش کردم و به درستیش صد در صد مطمئنم، من با نتیجه صحبت میکنم، استاد جان، من هم یه عادتی دارم که مثلا اگر یه خبری میشنوم که ببین فلان بازیگر فوت شد، ببین فلان وزیر این حرف رو زد، فلانجا نیرو استخدام میکنن، با این شماره تماس بگیرید و بفرستید برای بقیه، من اولین کاری که میکنم اینه که توی اینترنت تحقیق میکنم، شاید دروغ باشه، شاید یه نفر بخواد از بقیه سوء استفاده کنه، من چرا باید خبر دروغ رو پخش کنم. این موضوع هم برام مرور شد، ازتون ممنونم استاد جانم.
استاد جان، درباره نورالیک و اون تراشهها تحقیق کردم، استاد چقدر جالب که توی دوره کشف قوانین در بحث فرکانس رادیویی و اینکه ما داریم به جهان در هر لحظه فرکانس ارسال میکنیم، گفتید: تا چند سال دیگه دستگاههایی اختراع میشن که فکر میکنی، حتی دکمهای هم نمیزنی و مثلا آهنگی که دوست داری پخش میشه، چراغ روشن میکنی، آب گرم رو فعال میکنی و همون موقع اتفاق میوفته، اینقدر ما بهش نزدیکیم که شاید ده یا پانزده سال آینده توی زندگی ما رخ میده و الان توی این توضیحات دیدم که این تراشهها میتونه یهجور واسطه بین مغز انسان و کامپیوتر باشه.
استاد، من عاشقتم. استاد جان لباس و کلاهتون خیلی طرح زیبایی داره، تحسینتون میکنم.
امیدوارم همه شما دوستای عزیزم در پناه خدای بزرگ، همیشه شاد، سلامت، ثروتمند، زیبابین و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزبز ومریم جان ودوستانم.
کلید:توانایی به نام خودشناسی.
فایل:شیوه مدیریت انتقادها.
خدارو شکر برای دریافت این آگاهیها.
انتقادهایی که مارو به هم می ریزه علتهایی داره
1_ خودت خودت رو دوست نداری ومرتب همین حرفها رو در ذهنت تکرار می کنی واز خودت انتقاد می کنی در واقع به هم ریختن ما به این دلیل هست که طرف دست می زاره روی چیزی در وجود ما.
راه حل
روی خودمون کار کنیم با خودمون به صلح برسم وخودمون رو دوست داشته باشیم ان وقت می بینیم که جهان روی خوشش رو به ما نشان می ده.
2-خودمان از دیگران انتقاد می کنیم چون در وجود دیگران دنبال ایراد هستیم دیگران هم از ما ایراد می گیرند چون جهان مثل آینه هست و به برمی گرده.
راه حل به هم نریختن
الف:ببینیم هدف انتقاد کننده چی هست
1-بهبود ما وکمک کردن به ماست
2-تخریب ما
قدم اول از طرف می پرسیم که چرا این انتقاد رو می کنه ودلیلش چیه ودر زمانی که حرف می زنه چیزی نمی گیم دفاع نمی کنیم وچیزی رو نمی خوایم ثابت کنیم .
قدم دوم:تشکر از انتقاد کننده که در واقع خلع السلاح می شه.
بحث قطع می شه.
حالا اگر انتقاد سازنده بودفکر می کنیم یادداشت بر می داریم وسعی می کنیم بهبود ببخشیم .
اگر مغرضانه بود بی توجه باشیم اصلا صحبت نمی کنیم وتمرکز می کنیم روی اعتماد به نفس و ویژگیها وارزشهامون.
البته اگر شخصیت فرد قوی باشه اصلا براش مهم نیست وقتی از باورهاش مطمئن هست و انتقاد رو بی پایه می بینه وقت نمی زاره جواب نمی ده و فقط نتیجه رو نشون می ده.
پس نمی زاره تردید درش شکل بگیره وتمرکز می کنه روی هدفش.
3-انتقاد سوم به دلیل اطلاعات غلط طرف هست دلیلش تخریب ما نیست اطلاعات غلط بهش دادن.
در این مورد خیلی کوتاه براش توضیح می دیم.
4-انتقاد درسته اما ما به هم می ریزیم و واکنش نشون می دیم.
دلیل به هم ریختن
انتقاد از رفتار رو به شخصیت وصل کردیم طرف از کار ما انتقاد کرده نه خودمون.
ودلیل دیگش کمال گرایی هست استانداردهای بالا.
راه حل
توی ذهنمون درست کنیم که این انتقاد از کار ورفتارم بوده وسعی کنیم کار رو درست کنیم
واز دید انتقاد کننده نگاه کنیم خودمون رو جای او بگذاریم تا دلیلش رو بفهمیم.
در برخورد با انتقادها بدونیم
ما کامل نیستیم واشتباه جزیی از مسیر هست وداریم بهبود پیدا می کنیم.
با خودمان مهربان باشیم با خودمون صحبت کنیم تواناییها رو به یاد بیاریم .
ویه راه حل خوب
نفس عمیق اگر عصبانی هستید نفس عمیق جواب می ده.
خدایا شکرت.
استاد متشکرم.
در پناه خدا.
بنام تنها منبع قدرت جهان
سلام
احترام به خود، اعتماد به نفس، و قدردانی از ویژگیها و تواناییهای شخصی خود ارزشمندی
است. این احساس به فهم و قبول خود و ارزشی که به زندگی اضافه میکنیم مرتبط است.
بعضیها دارای خود ارزشمندی کلامی هستند و اگر از آنها سوال کنید شما چقدر بخود احترام میگذارید میگوید بسیار زیاد حالا همین افراد در اینستاگرام ویدیو های فان مسخره بازی که ریشه خود تخریبی دارد را میبینند و لایک میکند و آن را شیر میکند وقتی این ویدیو ها را وایرال میکنیم یعنی ذهن ما آنرا تایید میکند یعنی یک چیزی در وجود ما شبیه به همین ویدیو است بعد به همین فرد انتقاد سازنده جهت بهبود فردی میشود بهم میریزد واقعا استاد درست میفرمایند اجازه بدید یه تجربه ای را نقد کنم
من یک دایی دارم که بزرگ فامیل است در یک عروسی که همه جمع بودیم یه توهین بسیار بعد که یک مثال بسیار زشت را هم چاشنی آن کرد که حرفش سنگین تر بنظر برسد زد خیلی ها بخاطر اینکه بزرگتر فامیل است چیزی نگفتند دایی من فقط از نظر شناسنامه ی بزرگ هستند از نظر شعور خرد هنوز متولد نشده است بعد من جز جوان های جمع بودم من در یک جای خلوت خیلی آرام به دایی ام گفتم دایی این حرفی که زدی اشتباه بود داییم گفت من با تو نبودم گفتم دایی من و خیلی ها اونجا بودند تو یه بلانسبت هم نگفتی و دیگران احترام گذاشتن و چیزی به شما نگفتن دیدم داییم داره صداشو بلند میکنه که اطرافیان جمع کن که بگه ببینید این بچه سال داره چی میگه(من 45سالمه) دوباره آرام گفتم دایی جان من نمیخوام افراد بیشتری متوجه این موضوع بشوند خلاصه دیدم کولی بازی در میاره و اقوام و سایر دایی هام جمع شدند خیلی از هم سن سالهای من از ترس داییم نموندند رفتن من هم دیدم داییم داره مغلطه میکنه گفتم دایی اوکی بعد رو به حضار کردم و گفته گوش کنید حرفی که دایی زده را من میگم اگر حرفی دایی عقلانی درست بود بزنید تا دهن من و بگید هوتن تو اشتباه کردی اگر نه خودتون قضاوت کنید وقتی موضوع را گفتم فکر میکنید بزرگترها و حاضرین چه واکنشی به حرف نسبت به رفتار دایی من نشان دادند گفتند هوتن حالا عیب ندارد عروسی باید شاد باشیم بعد منو از جمع دور کردند که موضوع خاموش بشه .
حالا حرف استاد کاملآ در اینجا صدق میکند که وقتی از یک نفر انتقاد بجا و سازنده میکنی و طرف بهم میریزه یعنی به قول استاد دست گذاشتی رو چیزی در درونش که دائما فعاله و خودش هم اینو میدونه و من هم که گفتم بدتر شد مثل همین دایی من که فکر میکنه دیگران زیردستش هستند و ما هنوز بچه این گفتم این موضوع را با شما دوستان به اشتراک بزارم شادتر باشید
به نام رب یگانه
خیلی خوشحالم که تونستم آگاهی های این جلسه رو بنوشم ولی تا هضم و آزاد شدن انرژی فاصله دارم
چقدر مفصل مبحث انتقاد رو باز کردین و راهکارهای عالی دادین
انگار کالبد شکافی کردین، جز به جز
به نظرم اکثر برمیگرده به کمبود عزت نفس و عدم شناخت خودمون
به خصوص انتقاد هایی که به شدت به هم میریزیم چون دارن حقیقتی که از پذیرش اون فراری هستیم رو یادآوری میکنند
فکر میکنم اکثر ما وقتی ازمون انتقاد میشه اون رو با شخصیت خودمون یکی میکنیم که چرا باز خراب کاری کردم ؟من نباید این اشتباه رو میکردم
در این مورد انتقاد نظرم اینکه بپذیریم که ما بی نقص نیستیم و قرار هم نیست باشیم
و قراره هر روز بهتر بشیم با آزمون و خطا و اشتباهات جز جداناپذیر از مسیر موفقیت هست و یه جورایی کامل کننده اون و باورها مون رو در مورد اشتباه تغییر بدیم
مثل ادیسون که گفت من اشتباه نکردم فقط 999 راه رفتم تا به موفقیت رسیدم.
همواره هوای خودت را داشته باش و دست از تخریب خودت بردار
عشق به خود بالاترین درجه از عشقه
به نام خدای بخشنده و مهربان
سلام به همه عزیزانم
جهان هروز رو به بهبود و پیشرفته رو به ثروت و نعمتهای بیشتر رو به سلامتی بیشتر .
افرادی که به این پیشرفتهای جهانی کمک میکنن موفقترن چون طبق خواسته جهان حرکت میکنن و جایگاه درستشون رو پیدا کردن و جای درست خودشونن مثل همون چرخ دنده ای که استاد توی فایلهای دیگه مثال زدن و این هماهنگی بهشون کمک میکنه تا راحتتر حرکت کنن و انرژی کمتری مصرف کنن و لذت بیشتری ببرن ،تمرکز بیشتری روی کارشون و خودشون باشه چون مقاومتی وجود نداره
بازخورد یا واکنش من به انتقادات مهمه
و اینکه زیاد از من انتقاد میشه چند دلیل داره :
1_ اینه که من با خودم در صلح نیستم.
خیلی مهمه که من با خودم در صلح باشم خودم رو دوست داشته باشم همینی که هستم با همین رفتار با همین اخلاق با همین اندام با همین تفکر و خودم رو بپذیرم این باعث میشه که دیگه زیادی مورد انتفاد دیگران قرار نگیرم و یا اگر انتقادی باشه خیلی ناراحت نشم و (بیشترم از من تعریف بشه)
من وقتی خودم رو باور داشته باشم و خودم رو قبول داشته باشم اصلا برام مهم نیست که دیگران چی میگن مثال استاد دانشگاهِ استاد خیلی کمک کننده اس برای فهمیدم این موضوع . اما وقتی خودم رو قبول نداشته باشم و خودم رو دوست نداشته باشم با گفتن یک واقعیت از خودم و یا یک انتقاد از خودم ناراحت میشم چون خودم هم به اون گفته اعتقاد دارم و مدام با خودم تکرار میکنم
2_ انتقاد کردن ازدیگران
انتقاد کردن زیادی از من شاید نشان دهنده این باشه که منم زیادی از دیگران انتقاد میکنم حالا یا ذهنی یا کلامی و یا در افکارم
این نوع رفتار باعث میشه من هم مورد انتفاد بیشتری قرار بگیرم
در مورد انتقادهای نامناسب اصلا چیزی نمیگم و سعی میکنم اعراض کنم و فقط اینکه تشکر کنم فقط لفظی که ممکن کلا از موضعی که طرف داشته برگرده
تمرکز کنم روی کارها و برنامه های خودم
اما در مورد انتقادهای مناسب
در مقابل انتقادهای مناسب سازنده ی دیگران
ازشون تشکر کنم
از انتقادها برای پیشرفت خودم استفاده کنم و بنویسمشون و پلن بنویسم
فکر کنم چطور میتونم خودم رو بهتر کنم
شاید حقیقتی باشه که من نمیدونم یا من میخوام مخفی کنم و این انتقاد میتونه کمک کنه به بهبود و خودشناسی بیشتر من
انتقاد از رفتار رو جدا کنم از شخصیت
شخصیش نکنم
فکر نکنم من رو زیر سوال بردن سعی کنم اون رو بهبود ببخشم ممکن انتقاد در مورد کار باشه غدا باشه ویا.. و من اون رو بهبود بدم
گذاشتن خودم جای انتقاد کننده
که ممکن اگر منم جای او بودم همین فکرو میکردم همین انتقاد رو داشتم
در مقابل انتقاد دیگران با خودم مهربان باشم
اینکه بمذیرم من کامل نیستم و ممکن اشتباه کنم بازخورد میبینم و اصلاح کنم خودن رو تواناییهای خودم رو به یاد بیارم بهبودهایی که خودم رو دادم و اینکه من میتونم بهتر و بهتر بشم
راهکار برای بالابردن فرکانسم در شرایط نادلخواه
در مورد هر واکنش احساسی چند نفس عمیق بکشم و خودم رو آروم کنم هر زمان احساس کردم از نظر احساسی دارم به هم میریزم ین کار باعث میشه بیان رو فرکانس بهتر
خدایا مارا هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنان نعمت داده ای آمین یا رب العالمین
در پناه خدای مهربانم باشید
به نام خداوند بخشنده مهربان
دوباره یک فایل رویایی
دوباره یک فایل که از زبان استاد عزیزم دارد جاری میشه
اونقدر من در مدار این فایل بودم که خدا خودش می دونه
چه کامنت های
الله اکبر
خدایا شکرت
واقعا می تونم فقط تشکر از خداوند کنم برای هدایت من به این فایل که خیلی برام آموزنده تاثیر گذار و منطقی بود
باید این فایل را چندین و چند بار کپس بدهم
فقط خواستم از خداوند
از استاد عزیزم
از دوستان که دست خداوند هستند تشکر کنم
خدایا بی نهایت سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم.
در رابطه با انتقاد کردن و تحت تاثیر قرار گرفتن باید بگم فکر میکنم الحمدلله در این زمینه خوب هستم؛یعنی خیلی انتقاد کردن و نظر دادن دیگران برام مهم نیست.البته متوجه هستم که این موضوع بااهمیتی هست و برای بعضی از آدمها حیاتی هست؛مثلا از خواهر خودم اگر کسی کوچکترین انتقادی بکنه،کاملا بهم میریزه و واکنش نشون میده و اعصابش بهم میریزه،اما خودم در 90 درصد مواقع انتقادات با غرض دیگران برام مهم نیست،البته حقیقتش این هست که زحمت زیادی هم براش نکشیدم؛خودم فکر میکنم به اعتماد به نفسم ربط داره یعنی چون خودم رو قبول دارم،نظرات منفی دیگران رو نمیپذیرم.
پس یکی از راهکارهای تحت تاثیر انتقادات قرار نگرفتن، بالا بردن اعتماد به نفس و عزت نفس هست.
یک حقیقتی هم که وجود داره این هست که واقعا باید تلاش کنیم برای خودمون زندگی و برای دیگران زندگی نکنیم؛در این صورت هم انتقادات مردم برامون مهم نخواهد بود.
چراکه مردم در هر صورتی حرف خودشون رو میزنند و بیشتر هم نکات منفی رو میبینند؛یعنی هر کاری هم بکنید،همه مردم راضی نمیشن؛در شرایطی که انتقاد بیجا میشنویم هم مثل موارد نادلخواه دیگه،باید اعراض کنیم و بی توجه باشیم.
برای مثال در زندگی خودم زمانی پیش اومد که تصمیم گرفتم برم باشگاه و چند کیلو وزن کم کردم که چون صورت کشیدهای دارم،لاغر شدنم به چشم میومد و اطرافیان دائما بهم میگفتند وای لاغر شدی،لاغری بهت نمیاد،زشت شدی و غیره که بیشتر مواقع انتقادشون برام مهم نبود؛البته نکته ای که وجود داره و استاد هم فرمودند این هست که تو اون تایم،خودم هم معتقد بودم که زیادی لاغر شدم و یه کم به فکر اینکه مردم چی میگن هم بودم و همین باعث میشد دیگران هم این مورد رو بهم تذکر بدن.
گاهی هم انتقاد درست و سازنده است؛مثلا من بعضی وقتها اشتباه میکردم و با اینکه قصدی نداشتم، اما غیبت یه افرادی رو میکردم و بعضی از آدما رو مسخره میکردم که نامزدم چندبار بهم تذکر داد که پذیرفتم و سعی کردم این کار غلط رو دیگه انجام ندم
سلام
خدا رو شکر یه قسمت پربار دیگه و کلی اگاهی های ناب دیگه رو تونستم دریافت کنم و ازشون استفاده کنم
استاد من فقط یسری از کارهای ایلان ماسک و اونم توسط شما میدونستم خیلی های دیگشو که گفتین دهانم باز موند چقدر فکر یه انسان میتونه گسترده باشه اونوقت من نوعی به چه چیزهای بیهوده ای فکر میکنم یا وقتمو براش تلف میکنم
واقعا خدا رو شکر میکنم که با اموزه های شما اشنا شدم و ازشون استفاده کردم صحبت که کردین یادم افتاد همچنین شخصیتی و داشتم و الانم هنوز ریشه ش در من هست اما از یه جایی اینقدر خستم کرد و اهرمش در من ساخته شد که روش کار کردم همشم از دوس داشتن خودم شروع شد از سرزنش نکردن خودم بعد انتقادا هی کم و کمتر شد و الانم اگه کسی ازم انتقاد کنه اونجوری که قبلن بهم میریختم عصبی نمیشم بقول شما اول میبینم اون ادم هدفش چیه و اصلا خیلی زیاد بستگی به ادمش هم داره شخصیت اون ادم که از روی حسادت میگه یا از روی حرص دراوردن من یا خودش هیچ دستاورد و موقعیتی نداشته یا تو زندگی خودش مونده بعد میخواد از من انتقاد کنه اول ادم قضیه رو میبینم بعد اگه ادم مناسبی بود انتقادش و گوش میدم بهش فکر میکنم یا حالا هرچی
استاد چند روز پیش نشانم یکی از فایل های قدیمی شما بود و منم به همین موضوع فک کردم با خودم گفتم استاد الان ارومتر و پخته تر شده دیگه نه تند صحبت میکنه نه سرمون داد میزنه خخخ
و چقدر توضیحاتتون منطقی بود که اول گوش کن وسط حرفش نپر خدای من شما دیگه کی هستی اخه بینظیرترین استاد که تک تک رفتار ها هم مثل یه پدر دلسوز داری بهمون یاد میدی مهربون
من حتی یه جایی هم به طرفم گفتم اره خودمم متوجه شده بودم ( اینو از قصد گفتم که غرور بیجا هم از بین بره) درست میگی ممنون که گفتی و ازین حرفها البته بگم همیشه هم اینطور نیس مگر در موارد خاص یوقتا هم طرفم ادم مناسبیه انتقادش هم بجاست اما اون دقیقا همون پاشنه اشیل منه و من یهو بووم از کوره در میرم مثل همون معتاده
راجع به انتقادی هم که ازتون شد من هزاران مثال و الگو دارم که همشون بخاطر اینکه گفتن ما هم باید دینمون و ادا کنیم و زندگیشون به بدترین شکل ممکن گذشته حالا من خیلی نمیخوام بهش توجه کنم چون منم شاکرد شما بودم و تصمیم گرفتم طبق اموزه های شما رفتار کنم و نتیجشم دیدم تصمیم من تمرکز رو زیبایی ها و نکات مثبت بود نه اینوری بودم نه اونوری تصمیم گرفتم فقط راه خودمو در پیش بگیرم و اگه قراره چیزی رو تغییر بدم اون شخصیت اون شرایط زندگیم باشه تو این زمینه موفق باشم
مورد بعدی دررابطه با اطلاعات اشتباه هم تقریبا میشه همون قضاوته برای منم پیش اومده و توضیح هم دادم طرفم متوجه شده و قانع شده کاملا
از دید انتقاد کننده هم بسیار پیشنهاد عالی بود فکر میکنم حداقل سه چهار بار انجامش داده باشم شایدم بیشتر در مواقعی که خیلی انتقادش عصبیم نکرده باشه یا بالعکس خیلی عصبی شده باشم و اون لحظه اون فرد حضور نداشته و من تونستم بیشتر فکر کنم و خودمو جای طرف بزارم و اینجوری یکم خودم و ارومتر کردم
و اینکه گفتین خودمو بی نقص نمیدونم اینم بینظیر بودن شما رو ثابت میکنه و من باز از شما و عزت نفستون یاد گرفتم رییسم یبار بهم گفت (همین اخیرا) که اینجا اینقدر سوتی دادی و برگرد سوتی هات و برطرف کن و یه دفتر اورد گفت الان میتونی بگی این دفتر مشکلی نداره و توش سوتی نیس؟؟ گفتم نمیدونم ممکنه تو اون تایم و با اون حجم کاری و فلان و فلان امکان داره اونجا هم سوتی باشه باید چک کنم نمیدونم شاید من احساس کردم نفس راحت کشید نگفت اه یعنی چی خیلی کارمون کمه باید برای اینا هم وقت بزاریم چیزی که من فکر میکردم بگه اما اینقدر کلامم محکم بود اینقدر صادقانه جواب دادم که اون خیالش راحت شد حداقل میدونه شاید سوتی باشه الکی نمیگه نه خیالتون راحت و نگرانم کنه شاید دقیق نمیدونم اون موقع به چی فکر میکرده
نصف صحبتهاتون و مثال های کاریتون و استاد انگار داشتین برای من یکی فقط میزدین و اینه نشانه های قانون که در زمان درست حرف درست نشانه و هدایت درست و میشنوی
ممنونم برای بار دههزارم از بودنتون از حضورتون از صحبتهاتون و اموزه هاتون خدایا شکرت ️
سلام استادان عزیزم.
سلام استاد عباسمنش عزیزم و استاد شایسته عزیزم.
استاد بینهایت ازتون سپاسگزارم بخاطر این سایت الهی تون. خداروشکر میکنم بخاطر قرار گرفتن توی این مسیر.
استاد من حرف نمیزنم. اینا را از ته دلم مینویسم. واقعا من شما را دوست دارم چون زندگیم عوض شده است. چون به خدای یکتا نزدیک و نزدیک تر شده ام.
حق مطلب اینه براب من که توی هر فایلی هر کامنتی که مینویسم سپاسگزار شما باشم. بلکه گوشه از الطاف شما را جبران کنم.
خداروشکر. خیلی حالم خوبه. اینقدر امروز حالم خوب بود و واسه خودم ارزش قائل شدم که تقریبا نیمی از کارهای عقب افتاده ام را انجام داده بودم. یکی از اون کارها شستن پرده آشپزخانه بود که 4 سال بود میخواستم بشورم ولی همیشه به این فکر میکردم چطور؟ خیلی مسخره است ولی همین چطوره نمیذاشت عمل کنم. اما شکر خدا امروز عمل کردم و انجامش دادم و بینهایت خداروشکر که انجامش دادم.
استاد عزیزم دیروز اتفاقا من با پدرم بحثم شد. بی نهایت باعث شد احساس نازیبا بهم دست بدهد که من نتونستم خودم را کنترل کنم اونم جلوی پدرم. خودم را بخشیدم و گفتم این نشون میده که من باید اینجا یا یه مرز و محدوده ای واس خودم شکل بدهم و یا این یه الگوی تکرار شونده است.
خلاصه الان خداوند منو هدایت کرد به این فایل. که دقیقا بهم بگه بشین تا بهت بگم باید کجا را تقویت کنی. خدارو بینهایت شکر و سپاس. خداروشکر. خیلی خوشحالم و خیلی حالم خوب شد که هدایت شدم به این فایل بی نظیر.
نکته اینجاست که من با این فایل بهتر میتونم خودم را بشناسم یا بهتر میفهمم که با اون انتقادات برخورد کنم.
استاد در مورد شفاعت هم من این آیات از قرآن را خوندم که واسم جالب بود:
وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبِیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعِینَ
(45)
از صبر و نماز یاری بجویید. و قطعاً نماز دشوار است؛ مگر بر فروتنان؛
الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ
(46)
همان کسانی که یقین دارند با پروردگارشان ملاقات میکنند و نزد او باز خواهند گشت.
یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ
(47)
ای بنیاسرائیل، نعمت مرا که به شما ارزانی کردهام، یاد کنید و این که من شما را بر جهانیان برتری دادم.
وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَهٌ وَ لا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ
(48)
و خود را از روزی حفظ کنید که کسی بهجای شخصی، حقی را ادا نمیکند و شفاعتی از او پذیرفته نمیشود و جایگزینی از او گرفته نمیشود و یاری نخواهند شد.
آیات بالا همگی به سیستمی بودن رب العالمین اشاره داره.
در آیه 45 خداوند داره به صبر و تمرکز کردن اشاره میکند، این آیه بعد از آیاتی اومده که به بنی اسرائیل گفته است خودتون مردم را به آیاتکتاب توصیه میکنید و میدونید اما خودتان عمل نمیکنید؟
در ادامه در این آیه خدا گفته از صبر و توجه کردن و کنترل کانون تمرکز استفاده کنید. و اینکار سختیه به غیر از کسی که خاشع باشه.
خاشع را فروتن معنا کرده اند اما مفهوم خاشع به نظرم اینجا به این معناست کسی که در برابر خداوند و هدایت هایش فروتن باشه و به این جمله الخیر فی ما وقع ایمان داشته باشه.
2. در آیه 46 در ادامه خداوند داره به ایمان به آخرت اشاره میکند و ایمان به ادامه دار بودن انسان بعد از مرگ. یعنی همون که میفرمایند کسانی که به یکتا بودن خدا، روز آخرت ایمان دارند. قطعا رستگار می شوند. به این افراد نعمت داده می شود.
3. در آیه 47 خدا داره میگه ذکر نعمت هایی که به ما داده شده است باعث فزونی نعمت هامون میشه.
در حقیقت خداوند عملا میگه وقتی شما سپاسگزار نعمت ها باشی من نسبت به کل جهانیان شما را برتری میدهم.
4. آیه 48 نظر من چیزی که خدا الهام میکنه بهم، این هست که همواره ذهنتون را کنترل کنید، برای روزی که کسی بجای کسی نمیتواند حقی ادا کند و شفاعتی (همین شفاعت که میگند امام ها میکنند)، وجود ندارد. چقدر زیبا بعدش میگه: قشنگ نگاه سیستمی.
جایگزینی برای عدالت نیست. و کسی یاور شما نیست.
قشنگ میگه فرکانس های الانت را با تقوا با کنترل ذهن حفظ کن، اگر نکنی نتیجه اینه:
● در آخرت از جهنمی ها هستی.
● شفیعی وجود ندارد خودتو مسخره نکن.
●عدالت اینجوری نیست که با فرکانس نا مناسب جواب خوب باشه.
●کسی که خودشو و ذهنشو همواره کنترل نکنه هیچ نصری باهاش نیست از سمت خداوند و جهان هستی.
بینهایت ازتون سپاسگزارم استاد عزیزم.
خداروبینهایت شکر و سپاس که منو هدایت کرد در این سایت الهی قرار بگیرم.
دیگه عملا خدا اینجا داره با خودم صحبت میکنه.
خداروشکر. خداروشکر. خداروشکر.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام صد سلام به دوستان عزیز
به قول استاد خیلی وقتها انتقاد رو شخصی می کنیم وفکر می کنیم ما آدمی هستیم که اشتباه می کنه وارزشمند نیستیم
چقدر این قسمت از حرف استاد که گفت با خودتون مهربان باشید رو دوست دارم
با کوچکترین انتقادی ما خودمون رو سرکوفت می زنیم همه ایرادهای جهان رو به خودمون نسبت می دیم اصلا اگه متوجه بشیم ما کامل نیستیم وممکنه اشتباه کنیم کمتر خود زنی می کنیم وعزت نفسمون رو نشونه میریم
این فایل مثل بقیه فایل ها عالی بود
من در گذشته به خاطر اینکه خیلی نیاز به تایید شدن در من قوی بود وقتی انتقادی می شد ازم فکر می کردم من ایرادی دارم
یا یکی در حقم حرفی می زد قضاوتی می کرد مدتها بهم می ریختم از زمانی که روی خودم کار می کنم با خودم میگم اگه من تو خانواده ای که اون بزرگ شده مسائلی
که باهاش برخورد کرد وحسرتهایی که تو دل این آدمه اگه من داشتم منم می شدم مثل این آدم یا بدتر از این آدم دیگه کارش آزارم نمی ده تازه براش دعا می کنم
نمیگم تو این زمینه خیلی عالیم نه ولی خیلی بهتر از قبل شدم چون می دونم جهان بازتابی از خودمان هست
سعی می کنم برم تو درونم ببینم چرا این مسله پیش اومده
امید وارم تو مسائل مالی هم بهتر بشم وترمز ها وباورهای مخفی خودمو پیدا کنم واز نظر مالی هم به آزادی مالی برسم
دوروز پیش با خودم گفتم خدایا لذت رسیدن راحت وآسون به ثروت ولذت بدست آوردن پول وثروت با کمترین تلاش رو بهم بده فکر می کردم در شغلم یه حد میشه ثروت داشت ما دیروز کاملا اتفاقی دیدم خانم جوانی هم شغل من یه جایی بزرگ شاید بزرگتر از تالار عروسی
محل کارشو افتتاح کرده شیک ومجلل
باورم نمیشد میشه این همه در شغلم ثروت داشت بعد ذهن ایراد گیرم شروع کرد به نجوا اون جونه وتو به جوانی اون نیستی
اون معلومه پدر ومادر ثروتمندی داشته خودش با این سن که نمی تونه این همه ثروت داشته باشه بادیگارد داره حتما
از خانواده ثروتمند وبا نفوذی هست
تو چی این همه زیر صفری چقدر می خوای عمر کنی پول دربیاری تا به اینجا برسی تو خواب هم نمی تونی
وقتی نشون میداد خیلی راحت پول هایی به افرادی که از زباله ها پلاستیک جمع می کردند نفری 500 هزار تومان می داد ذهنم می گفت در آمد یه ماه تورو راحت
داره می بخشه به اونا چقدر داره که این پولا براش پول نیست
ذهنم داشت منو متقاعد می کرد بی خیال شو اما ته دلم می گفتم پس میشه تو شغل منم این همه ثروت داشت پس فراوانی تو شغل منم هست خوشحالم وامروز صبح یه دفعه این فکر اومد تو سرم پس جطور خدا به سلیمان وایلان ماسک وخیلی ها ی دیگه ثروت داده پس به منم میده من که از غیب خبر ندارم چطوری چه جوری میده فقط باید روی ذهنم کار کنم من فقط این کار رو می تونم انجام بدم به وقتش بهم الهام میشه چه کار کنم
با این حرفها خودمو آروم کردم ودارم روی خودم کار می کنم ودیدن اون خانم موفق بهم انگیزه داده می دونم خدا بزرگتر از آرزوی منه ومراقب باشم مشرک نباشم وقدرت رو ندم به عوامل بیرونی وقتی کسی با انتقاد منو بهم بریزه قدرت دادن به عوامل بیرونی هست اگه بدونیم قدرت فقط دست خداست واون آدم قدرتی نداره منو بهم بریزه کمک می کنه به آدمها قدرت ندیم وکنترل اوضاع رو در دست بگیریم امید وارم روز به روز بهتر وبهتر بشم تو این زمینه ونتایج پایدار ولذت بدست آوردن راحت وآسون ثروت با کمترین کار فیرکی رو تجربه کنم ودرمسیر توحید ویستا پرستی باشم