https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-11 06:14:462023-05-11 08:16:42سریال زندگی در بهشت | قسمت 260
530نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزو مرسم عزیزم و همه ی دوستان گرانقدر ،من اولین بار هست که دارم کامنت میزارم ولی هرروز فایلهای استاد و گوش میدم تقریبا هر لحظه در حال گوش دادن هستم و نت برداری میکنم و جدیدا هم وارد سایت میشم تقریبا هرروز و سریال زندگی در بهشت و میبینم و نکات مثبت و مینویسم و کامنت عزیزان و میخونم و بسیییییییییار انرژی میگیرم
زندگی الانم اصلا قابل مقایسه با گذشته ام نیست همیشه سعی میکنم زیباییهارو ببینم و تحسین کنم قانون و همیشه برای خودم و اطرافیانم که در این فرکانسها هستن گوشزد میکنم با خواهرم چند دوره خریداری کردیم ثروت و هرروز گوش میکنم
من یک کمک از دوستان میخواستم و از استاد و مریم عزیزم که بسیار بسیاااااااااار رابطه اشونو تحسین میکنم
من حدودا 14سالی هست مه ازدواج کردم و الان 34سالمه و خداوند بطور معجزه واری یک پسر بهمون عطا کرده که الان 4سالشه ،من روابطم با همسرم خیلی بهتر از گذشته شده و سعی میکنم همیشه راه بیام در روابط
ولییییییی
همسرم زیاد به من توجه نمیکنه و ببخشید که نیگم رابطه زناشویی بسیار ضعیفی داریم
اصلا در این زمینه هیچ میل و کششی به من نداره طی این چندین سال
من خودم میدونم که من خودم خالق زندگی خودم هستم ولی نمیدونم کجای باور من و افکار من مشکل داشته که این قسمت از زندگی من اینهمه مشکل داره
با این که من عاشقانه زندگی و پسرمو دوست دارم
و به شدت در تلاش برای حفظ زندگیم هستم .
ممنون نیشم بهم کمک کنید من نمیدونم چه باور اشتباههی دارم که منجر به این مسئله شده
اعتماااااااد صد در صد بع همسرم داذم خداذوشکر
و میدونم ایشون از لحاظ جنسی فقط مشکل دارن ولی حاضر به پذیرشش و مراجعه له پزشک نیستن ،پیشاپیش از همگی سپاسگزارم.
من تجربه ای در این زمینه ضعف جنسی ندارم ولی در روابط مثل شما از قبل خیلی خیلی بهتر شدم.
ولی در زمینه اینکه همسر شما نیاز به درمان داره، از تجربه عزیزی که در این سایت هست براتون میگم شاید به کارتون بیاد.
یه خانمی (در عقل کل این رو خوندم) که همسرش بیمار دوقطبی بوده و هرچه دوا و درمان میکرده خوب نمیشده و عرصه را بر اون خانم و دوتا پسرش تنگ کرده بود، بطوریکه یکی از پسرا از خونه فرار میکنه.
اون خانم وقتی با سایت و آموزه ها آشنا میشه، فقط روی خودش کار میکرده و نکات مثبت همسرش رو یاداشت میکرده و بخاطر اون ها از خدا سپاس گذاری میکنه. تا اینکه یه روز همسرش میاد میگه برام از این فایل هایی که گوش میدی بذار، و …
الان همسر اون خانم نه تنها درمان شده، بلکه از فعالان در عقل کل هستند و نزدیک به 500 و خورده ای پاسخ عقل کل داره.
این نتیجه این بود که اون خانم روی خودش کار کرد و تمرکزش رو از روی همسرش برداشت و روی خودش گذاشت و فقط خوبی های همسرش رو دید.
در قسمت عقل کل کلی پرسش و پاسخ در روابط هست میتونه بیشتر کمکتون بکنه
ساجده جان ، منتظر نتایج فوق العاده شما هستیم.
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیزم .
سلام به استاد توحیدی خودم و مریم جانم که هر روز در انرژی تر و زیباتر میشه
وای چقدر بازیتون بینظیر بود بینظیر چقدر حرفه ای تر سدیند،وقدر تمرکزتون زیبا هست تو بازی وباخودتون در صلح هستند که من عاشق این در صلح بودنتون هستم و داریم این و تو ذهن خودم قویتر میکنم که با آموزشهای خودم با خودم در صلح باشم و هر کاری که انجام میدم خودم و تحسین کنم که من هم توانایی انجام هر کاری را دارم
اینا از شما آموزش دیدم خیلی حسن خوبه خیلی احساس خوشبختی میکنم و خدارا هزاران هزار مرتبه شکر میکنم بابت این آرامشی که دارم
من هر روز با دیدن خودم و تحسین کردن خودم لذت میبرم
شکر گزاری از سلامتی که دارم و هر روز هم بیشتر و بیشتر میشه این سلام
پیاده روی که میرم دیدن این آسون ابری ،گلهای زیبا که بوش میاد مستم میکنه،درختهای زیبا و تازه که چقدر رویایی و شگفت انگیز،کنارش میایستم و صدای پرندگان و میشنوم و از شدت خوشحال بغض گلوم و میگیره که چقدر زیبا هست این طبیعت زیبا و دوست داشتنی و موقع پیاده روی از خدای مهربان میخوام هدایتم کنه به زسبایهای بیشتر و نعمتهای بیشتر هر روز به جای زیبا هدایت میشم که اصلا خودم فکرشم نمی کردم اینجا که من چندین بار اومده بودم چرا ندیده بودنش و همش بخاطر هدایت خدای مهربونم خدا را هزاران هزار بار شکر بخاطر این هدایتهای زیباش خدایا شکر که تسلیمش شدم و اجازه میدم من و هدایت کنه به اسانسهای بیشتر و لذتهای بیشتر،و این جمله که خدای من من میخوام لذت تجربه کنم،شادبی تجربه کنم اون من و به بهترین جاها هدایت میکنه و این یعنی خوشبختی
خدایا من و تو این مسیر هدایت کن که قانون جهان هستی و بهتر بفهمم و بهتر عمل کنم
هزاران هزار مرتبه شکر بخاطر این فراوانی و ثروت که در زندگی استاد عزیزم و مریم جان هست و من و دوستان عزیزم به این باور میرسیم که میشود ماهم داشته باشم کافیه باورهای اشتباه مون و بشناسیم و جاشون و با باورهای درست عوض کنم به راحت ترین راه و آسان ترین راه ماه هم به نعمت و ثروت فراوان میرسیم
خداوند از بینهایت بینهایت راه به ما ثروت و نعمت میدهد
ما هم میتونیم زندگی رویایی مثل استاد داشته باشیم
که این حس خوبی که دارم نشونش اتفاقات خوبی که داره برام رخ میده و آرامش آرامشی که دارم
خدا رو صدهزارمرتبه شکر استاد عزیزم و خانم شایسته گرانقدرم برای بودن شما، دیدن شما و یاد گرفتن از شما
خدایا شکرت برای اینکه هستین و رویاهای ما رو زندگی می کنید
من همیشه دوست داشتم بازی کنم، از زمانی که بچه بودم تا زمانی که برادرزادم به دنیا اومد و من همیشه کلی باش بازی می کردم و همیشه بش می گفتم خوش بحالت که عمه هایی مثل ما داری که اینقدر دوست دارن بات بازی کنن، اونم بازی های پیشرفته و حتی ورزش
همیشه هم دوست داشتم ورزش و بازی کنم و همیشه دوست داشتم همسرمم مثل من باشه این روحیش، و گاهی شده خودم بازی کردن با بچه ها رو فراموش میکردم اگر جایی میرفتم (چون کلا تا الانم من با بچه ها خیلی بازی می کنم)، مثلا اون بچه ای که تو اون جمع هست رو برای اولین بار می دیدم و این بخش از خودم رو یادم میرفت و درگیر حرف و حدیث های افراد بزرگسال میشدم، اون بچه سریع میومد سمت من و شروع می کرد به حرف زدن و گفتن اینکه بیا با هم بازی کنیم، همش میگفتم این بچه ها انگار درون آدم رو می بینن و میدونن تو آدمی هستی که deep down (از عمق وجودت) بازی کردن رو دوست داری برای همین میان سمتت و پیشنهاد بازی میدن، و وقتی که میگفتم در کمتر از 10 درصد مواقع : برو الان حوصله ندارم، بعدش عذاب وجدان می گرفتم که زندگی در لحظه رو از دست دادم، و هر موقع میرفتم با بچه ها بازی میکردم و غرق دنیاشون میشدم میدیدم بصورت خودکار سطح انرژیم بسیار بالا میرفت و از یک حرف و حدیث های بدرد نخور دور شدم، و از همین حالات نتیجه گرفتم که همیشه هر جا رفتم و بچه ها پیشنهاد بازی دادن با بچه ها بازی کنم بهتره.
خلاصه وقتی داشتم ویژگی های همسرمم رو چند وقت پیش می نوشتم که از کامنت های بچه ها یاد گرفته بودم، این ایده بعد نماز به ذهنم رسید که چقدر دوست دارم با همسرم بریم بازی کنیم، تنیس، تنیس روی میز و والیبال و …، یعنی تا اونجایی که بتونیم برنامه بزاریم بریم بازی کنیم و وقتی شما رو دیدم استاد تو فیلم به همراه مریم خانم چقدر قشنگ و جدی بازی می کردین چقدر خوشحال شدم، چقدر حال کردم، چون بازی کردن بنظرم خیلی دو نفر رو صمیمی می کنه، یه احساس ناب ایجاد می کنه، هر دو نفر در جهانی کاملا مساوی بنام جهان بازی هستن و این فوق العادس و چالش هایی که به وجود میاد تو حین بازی آدم رو بزرگ می کنه و رشد میده، خدایا شکرت برای دیدن این صحنه ها
استاد چقدر عالی هستین شما، عملا نامحدودیت رو دارین به نمایش میزارین، آقا رفتین رستوران برزیلی خوشتون اومد، به قول مریم خانم: رستوران برزیلی رو اوردین خونه، و این عالیه دیدن اینکه چقدر راحت وسیله سفارش میدین و میخرین در حالی که ما همیشه می دیدم که چون پدر مادرمون برای هر خرید وسیله ای چقدر پرس و جو می کنن چقدر سرچ می کنن و بعد از چند روز میرفتن دستگاه رو میخرین، ولی شما خیلی راحت کردین این مسئله فکر کردن برای خرید یک وسیله تا خریدش و استفاده کردن از اون وسیله رو.
آن باکیسنگ کردن یک وسیله نو یکی از لذت های ماست که شما به بهترین شکل اون رو هم برامون به نمایش میزارین خدارو هزار مرتبه شکر برای وجود شما دو نفر
و اینکه استاد اومدین فراوانی گوشت رو هم برای ما به نمایش گذاشتین، قبلنا که فیلم سینمایی می دیدم همش می دیدم تو فیلم شخصیت ها میومدن مثلا گوزن شکار می کردن و بعد اون رو تیکه تیکه می کردن و نمک سود می کردن و هر بار مقداری از اون رو کباب می کردن و میخوردن، و الان من اون تصویر رو با دیدن نحوه درست کردن گوشت که شما هم از هیچ ادویه ای استفاده نکردین و فقط نمک استفاده کردین و طبق دوره قانون سلامتی هست، یعنی عملا طبق این دوره شما راحت و سالم غذا میخورین، خدایا شکرت برای وجود شما استاد و این دوره معرکه ای که آماده کردین
استاد عزیزم من تو این فایل هایی جدیدی که این چند وقت میزاشتین مهربانی و سخاوتمندی شما رو بیش از پیش درک کردم و کلی از بابتش، از بابت وجود شما و خانم شایسته، و این خانواده بزرگ و ارزشمند و سایت گرانقدر سپاس گزاری کردم.
هر زیبایی می بینین برای ما فیلم میگیرین و به اشتراک میزارین و عملا هر نکته ای که بدونین میتونه به ما در بهتر کردن زندگیمون به صورت اساسی کمک کنه، در موردش فایل آماده می کنین و میزارین تو سایت، و این معرکست و غیر قابل توصیف و بی قیمت، و فقط باید بگم با تمام وجودم از شما سپاس گزارم
امیدوارم من بتونم به بهترین شکل به دستاورهادها و موفقیت هایی که دوست دارم برسم و بیام به دیدار شما و در مورد اتفاقای عالی زندگیمون با هم حرف بزنیم.
خدیاا شکرت که این خانواده عزیز هست، شما هستین دوستان گلم که چقدر از شما یاد می گیرم
الان داشتم فایل درس های زندگی از یک بازی رو گوش میدادم مجدد، هدایت شدم اینجا تا بنویسم از سوال های مرتبط این فایل.
با تشکر ویژه از مریم جانم و سوال های جذابی که در توضیحات هر فایل مینویسن تا درکِ مطالبِ هر فایل برامون آسان تر شه.
نمونه هایی از لذت های ساده که موجب شادی و رضایت من تو زندگی ام شدن:
*وقتی از پنجره آشپزخونه و اتاق، درختانِ قشنگ و باغچه ی پشت خونه مون رو میبینم، مخصوصا وقتی پرنده ها آواز میخونن و صداشون اکثر مواقع میاد، باد میپیچه تو برگ های درختان، گل وسط باغچه رو میبینم، درخت انار و توت سفید رو به روی آشپزخونه رو میبینم و مثل امروز وقتی کبوتر ها میان مهمونِ پشتِ لبه ی پنجره میشن خیلی لذت میبرم و همونجا دایم میگم خدایا شکرت منو آوردی تو این بهشتِ چسبیده به خونه مون.
اینکه فقط کافیه وارد آشپزخونه یا اتاق بشم و مستفیض شم از این حجمِ زیبایی و طراوت و شادابی و انرژیِ مثبت. الان هم دقیقا داره باد میاد و برای من به شدت هیجان انگیز تره. خدا رو بی نهایت شکر.
*وقتی تمرینِ روزانه ی خط با دستِ چپم رو انجام میدم، شگفت انگیزه که بعد از ماه ها تمرین مستمر روزانه حالا دارم دست خط چپم (دست غیر مسلطم) رو میبینم که انقدر قشنگ و خوش خطه و کلی لذت میبرم.
هم تمرینه واسه کسب یه مهارت، هم واقعا لذت میبرم.
اوایل که سخت بود، ذهنم میگفت ولش کن، مداد رو بده دست راستت و خودتو خلاص کن، جلوش ایستادم گفتم نه میخوام بنویسم تمرین کنم و مطمئنم خوب میشه و شد به لطفِ خدا.
با رعایتِ قانونِ روندِ تکاملی بهتر و بهتر شده، همچنان هم میخوام ادامه بدم تا بهتر و بهتر بشم و مسلط بشم با دست چپ هم بنویسم مثل دستِ راستم.
*وقتی هر روز میرم پیاده روی، خدا هدایتم میکنه از مسیرهای جذاب برم، درختها رو میبینم مخصوصا الان که تو مسیرم پر از درختهای شاتوت و توت سفید و انار هست، هم دیدن میوه ها هم دیدنِ گلِ انار منو به وجد میاره، گلهای رنگی رنگی رو میبینم، سایه ی درختان رو استفاده میکنم تو مسیرم، مخصوصا وقتی باد میاد و هوا خنکه یا بارون میاد، از تجربه ی همه ی اینا تو مسیر و پیاده رویم خیلی لذت میبرم، کلا یکی از تمرینهای توجه به نکات مثبت و زیبایی های روزانه ام، تو پیاده روی پوشش داده میشه.
* لذت میبرم وقتی موقع ورود و خروج از مجتمع مون با آقایون محترم و خوشروی اتاقِ نگهبانی سلام و احوالپرسی دارم. لذت میبرم وقتی هدایت میشم و خدا بهم میگه براشون چای و … ببرم.
* لذت میبرم هر روز برای همسرم آشپزی میکنم با عشق، اونم نوشِ جان میکنه و تشکر میکنه. برای خودمم طبقِ دوره قانونِ سلامتی غذا آماده میکنم و می خورم و کیف میکنم از مزه ی غذاهام، روغن زیتون روی سالادم و …
* هر روز که خونه مون رو میبینم لذت میبرم که تمیز و مرتبه، هر چیزی سر جای خودشه و نظم داره.
* لذت میبرم هر روز واسه خودم و همسرم چای دم میکنم، بعضی وقتا چوب دارچین میریزم داخلش، گاهی اوقات هل، گاهی گل محمدی، گاهی هم هیچکدوم.
چند روز پیش هم یکی از همسایه هامون که رفتم خونه شون و یه حاج خانم پر از انرژی مثبت و سپاس گزار هست بهم بهارنارنج داد که بریزم تو چای.
نگم از بوش، عطرش…
دیوانه ام میکنه این عطر…
از اینکه این کوچولوهای دوست داشتنی و معطر انقدر طعم خوبی به چای تازه دم میدن لذت میبرم.
* لذت میبرم هر روز و مستمر فایلهای استاد رو گوش میدم و میبینم.
کیف میکنم کامنت های دوستان رو میخونم، کامنت میذارم، کلی انرژی میگیرم میام تو سایت. کامنتهایی که جدیدا میخونم فوق العاده هستن و کلی لذت میبرم از نوشته های دوستان عزیزم.
*لذت میبرم وقتی تحسین میکنم زیبایی های طبیعت رو، قربون صدقه ی گل و گیاه و پرنده ها و هاپوها و … میرم با عشق، وقتی پروانه سفید کوچولوها رو میبینم بیرون که نشونه های منن.
وقتی تحسین میکنم آدم هارو برای کارها و رفتارهای قشنگشون، لباس های قشنگشون، حرفهای قشنگی که میزنن، تغییرات و رشدشون رو که میبینم.
*لذت میبرم وقتی دفتر خوشگلمو که عکس پیشی های بامزه داره روی جلدش، رو باز میکنم و از نکات مثبت و زیبایی ها و سپاس گزاری های اون روزم توش مینویسم، لذت میبرم از لطافتِ کاغذ و مداد نوکیِ زردِ خوش دستم که رفیق ترین رفیقِ منه هر روز و باهاش کلی مینویسم و خوشحالی میکنم.
با همین اتود همیشه مینویسم، تمرین خط و هر یادداشتی رو با همین رفیقِ جانِ جانانم مینویسم. دفتر و کاغذ و اتود و پاک کن مدادی ام اعضای تیمِ دوست داشتنیِ منن تو روند کار کردن روی خودم.
*لذت میبرم آهنگ های پوشه عشقم خدا رو گوش میدم که تشکیل شدن از ملکا محسن چاووشی، یا رب حمید هیراد، مثل هیچکس احسان خواجه امیری، اسماء الحسنی، ربنا استاد شجریان، احساسِ عجیب بهنام صفوی و
Michael Jackson – Give Thanks To Allah
که دوتای آخر از پیشنهادهای دوستای عزیزم از همین سایت هست.
* از طلاهایی که دارم استفاده میکنم و لذت میبرم، هر از چندگاهی تعویض میکنم و با بقیه شون هم لذت میبرم. کلا دارم تمرین میکنم داشته هامو استفاده کنم و کیف کنم از داشتنشون و استفاده کردنشون تو لحظاتِ زندگیم، به عبارتی انرژی شون رو به جریان میندازم.
همینطور هر لباسی تو کمد و کشو هست میارم بیرون و استفاده میکنم، هیچکدوم برای مبادا نیستن باید استفاده شن و دارم اینکار رو میکنم.
فکر میکنم هم اونا خوشحال میشن که استفاده میشن و من لذت میبرم، و هم عملا دارم سپاس گزاری می کنم که دارمشون با استفاده کردن ازشون.
همینطور ظروف و وسایل خونه رو.
چرا انقدر با جزئیات میگم؟ چون قبلا اینطوری نبودم.
خیلی چیزها تو کمد و کشو و کابینت ها بودن که استفاده نمیشدن و مونده بودن در فرصتِ بهتر یا یه روز خاص استفاده شن، اما دیگه اینطوری فکر نمیکنم مدتیه به لطف آموزشهای جذاب استاد، در لحظه همه رو میارم بیرون و باهاشون کیف میکنم.
جالبه با هر بار استفاده از وسایل خودم خیلی خوشحال میشم و تحسین میکنم خودمو برای این ایجادِ تغییر در افکار، رفتار و عملکردم.
خدایا ازت ممنونم برای همه ی داشته های مادی و معنویِ ریز و درشت که دارم و از استفاده کردنشون لذت میبرم.
*لذت میبرم وقتی پنجره ها رو باز میکنم هوای تازه میاد، صدای باد میاد، صدای آواز پرندگان میاد و …
* لذت میبرم عکاسی میکنم از زیبایی ها
از لذت های مشترک با همسرم:
*حضور در طبیعته که جفتمون کیف می کنیم، چه تو محل زندگی مون چه در مسافرت.
با هم راه میریم و قشنگی های طبیعت رو میبینیم.
طبیعت این فرصت رو به جفتمون میده حسابی انرژی بگیریم ازش و حالمون رو خوب کنیم، بعدش پرنشاط تر میشیم و فرکانسمون مثبت تر میشه و از قشنگی هایی که دیدیم با هم حرف میزنیم.
کافه و رستوران رفتن با هم، هم خوشحالمون میکنه.
یه کبابیِ باصفا به اسم بلوار تو محله جیحون تهران هست که صاحبش یه آقای خیلی مهربون و باصفاست، اوایل ازدواجمون رفتیم اونجا یه بار و من شیفته ی کباب کوبیده اش و حُسنِ خلقِ صاحب اونجا شدم از بس که این آقا مشتی و باصفاست و یه خاطره عالی برام خلق شد.
یکی از لذت بخش ترین جاهایی که با همسرم میریم همین کبابیِ باصفاست که دیگه شده یکی از محل های محبوبِ جفتمون.
هر بار یه خاطره ی جدید و لذت بخش خلق میشه برام اونجا.
کتابفروشی، شهر کتاب، نمایشگاه کتاب رفتن هم جزو لذت های مشترکمونه. هر چی به کتاب ربط داشته باشه دوتامونو به وجد میاره.
یکی دیگه از لذت های مشترکمون همین سایت و گوش کردن و دیدن فایلهای استاد هست. در مورد آگاهی های سایت با هم صحبت میکنیم. هر کدوم مون هم روی حیطه ی مورد نیاز خودش کار میکنه.
* الان که نه (قانون سلامتی)، ولی قبلا از خوردن بستنی قیفی دستگاهی تو خیابون خیلی لذت میبردم و یکی از تفریحات مشترکمون بود که کلی خاطره خوش دارم ازش.
اینکه انقدر راحت لذت میبردم از بستنی قیفی دستگاهی هم جداگانه خوشحالم میکرد علاوه بر مزه ی خوبِ بستنی. حسِ کودکانه ام بیدار میشد.
* کلا هر کاری که منو وصل کنه به کودکی و سادگی و رهایی از آسیب های بزرگسالی و حرفِ مردم منو خوشحال میکنه، برای همین وقت گذروندن با بچه ها، بازی و معاشرت و گفتگو باهاشون اغلب یکی از لذت بخش ترین کارهایی هست که انجام میدم و خودم حسابی کیف میکنم.
ممنونم استاد جان و مریم جان که با این و فایل و سوالها و تک تکِ فایلهای ارزشمندی که به اشتراک میذارین، باعث میشین تو خودم سفر کنم، خودمو بهتر بشناسم، روی خودم کار کنم، نقاط قوت و ضعفم رو بهتر بشناسم، باورهای درست و غلطم رو بهتر بشناسم و روی بهبودِ خودم بهتر کار کنم.
سپاس گزارتونم که دست های عزیزِ خدا هستین تا آگاهی ها و درس های مورد نیازم برای رشد و بهبود رو به دستم برسونین.
خیر، برکت، سلامتی و بهترینها در دنیا و آخرت نصیبتون بشه هر لحظه.
سلام به استاد و مریم عزیز و تمام اعضای سایت عباسمنش، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه،
خدارو سپاس گذارم بخاطر این فرصت دوباره که تونستم بیام و یک کامنت دیگه بنویسم و توجهم رو بزارم روی زیبایی ها و بهبود زندگی خودم،
استاد عاشقتونم چقدر شما زیبا و مریم جان خوشتیپ شدین و چه اندام های رویایی دارین، چقدر چابک تر و سریع تر شدین و چقدر حرفه ای تر توی بازی پین پنگ، واقعا تحسین برانگیز هستین،
وای خدای من چقدر ایده خوبی بود که میز آوردین توی کارگاه، من عاشق اون کارگاه شدم چقدر ایده کار آمد و خوبی بود چقدر سر سامون بخشید به پرادایس، از اونجایی که من خودم فرد فنی هستم بیشتر عاشق ابزارها و موتورهاتون شدم و همیشه توی رویاهام یه کارگاه تصور میکنم که کلی ابزار دارم و کارهای خودم رو خودم انجام میدم بگذریم…
اون صدای سالن مانند که صدا میپیچه میپیچه میپیچه خیلی حسی خوبی به آدم میده، حس بودن توی سالن ورزشی
خوب بریم سراغ موضوع اول:
من خیلی به موتور علاقه دارم و از روندش خیلی لذت میبرم و هر موقع فرصتی پیش بیاد میرم حتی شده توی سطح شهر یه دوری باهاش میزنم، پیاده روی صبح گاهی، بازی بدمینتون و پین پنگ، بازی کردن با پسرام، دور زدن توی شهر و بازار ها مخصوصا بازارهای موبایل و لپتاب وسایل اینجوری و البته لباس یادم رفت بگم و البته کفش وای عاشقشم… یکی از مهمترین موضوعات برای من داشتن کفش باکیفیت هست، صحبت کردن در مورد قوانین با همسرم، اومدن به سایت عباسمنش، گوش کردن و دیدن سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا، دیدن عکس های مناظری که خودم رفتم و گرفتمشون، مطالعه زندگی نامه افراد موفق، تحقیق در مورد تکنولوژی های روز دنیا، آتیش درست کردن و چای و جوجه زدن، رفتن به طبیعت و شب بیرون خوابیدن،
موضوع دوم:
خوب اگه از اون زاویه نگاه کنم که حذف مردم برام مهم نباشه اینکه من همیشه دوست داشتم آزادانه به هرکی هرجای زیبایی که میبینم نگاه کنم ولی ترس از قضاوت شدن یا حرف بقیه من محدود میکرد، الان چند وقتی هست که هر فرد زیبایی رو میبینم تحسینش میکنم حتی وقتی همسرم هست خانوم های زیبارو تحسین میکنم و نگاه میکنم و از زیباییشون لذت میبرم و نکته جالب از موقعی که این ترس گذاشتم کنار ایشون هم به طرز جادویی با این موضع کنار اومد و حتی با من در مورد زیبایی ظاهری یا هر چی صحبت میکنه، بعد از فایل عادتی که زندگی شمارا تغییر میدهد هم تصمیم گرفتم اگه کسی زیبایی خاص داشته چه خودش و دارایی هاش بهش بگم و چند باری امتحان کردم و دیدم چه حس خوبی هم به خودم و طرف مقابل دادم، و چه واکنش خوبی دریافت کردم برعکس اون چیزی که توی تصوراتم بود،
با فرزندانم بازی نمیکردم که مردم چی میگن یا زشت که مثل اونا راه بری یا باهاشون بدویی یا مثل اونا حرف بزنی ولی الان نه تصمیم گرفتم مثل خودشون بشم و از اون لحظه مثل خودشون لذت ببرم و اون لحظه زندگی کنم،
به همسر و فرزندان و خونواده و دوستانم ابراز عشق نمیکردم که نبابا این سوسول بازیها چیه مردم چی میگن ولی الان نه راحت چه تنها باشم چه با کسی به مخاطبم چه پشت تلفن چه رو در رو ابراز عشق میکنم و میگم دوست دارم یا عاشقتم و چقدر روی اطرافیانم هم دیدم تاثیر گذاشته و اونا هم یاد گرفتن و با من و بقیه اونجوری که من هستم هستن…
موضوع سوم:
من و همسرم عاشق پیاده روی و طبیعت گردی هستیم، و بدمینتون یکی از بازی های مورد علاقه من و ایشون هست که از این به بعد تصمیم گرفتم صبح ها برای پیاده روی که میریم دسته های بدمینتون رو هم ببریم و با هم بازی کنیم، آخر هفته ها هم بریم طبیعت گردی و از بودن کنار هم لذت ببریم و در مورد قوانین و رویاهامون حرف بزنیم،
راستی اون ایده کباب برزیلی هم خیلی باهاش حال کردم خیلی باحال بود، دهنم آب افتاد چه گوشتایی… چقدر شما دوتا به هم میایین استاد و مریم عزیز البته که این حاصل تغییر و اصلاح خودتون هست، مریم عزیز از اینکه اینقدر قوی و خودکفایی خیلی لذت میبرم و تحسینت میکنم،
استاد عزیزم بابت تمام مهربونیاتون ازتون سپاس گذارم و براتون بهترین هارو آرزو میکنم، امیدوارم همیشه در پناه خداوند شاد و سالم و ثروتمند باشی، عاشقتونم و همگیمون رو به خدای یکتا میسپارم عاشقتونم️️️
من با خوندن کامنت بچه ها یاد یه سری لذت های دیگه خودم افتادم که دوست داشتم اینجا به اشتراک بزارم
سپاسگزارم از همه دوستانم که اینقدر خوب لذت های ساده زندگیشونو به اشتراک گذاشتن تا من و بقیه دوستانم یادمون بیاد چه لذت هایی کوچولویی داریم که دیدنشون و توجه به اونها چه نتایج بزرگی رو توی زندگیمون خلق میکنن
این چهارمین باره که کامنت میزارم و لذت های زندگیمو میگم یه بار مستقیم کامنت گذاشتم دو بار هم در جواب کامنت دوستان کامنت گذاشتم و این میشه بار چهارم
لذت های من :
نوشتن علی الخصوص نوشتن نعمت های زندگیم و شکرگزاری کردن
صدای پرنده ها
گنجشک ها وقتی میان روی تراسم و نون ها رو با خودشون میبرن و بعد من تراس رو که خورده نون ریخته جارو میکنم
بعد اینکه از بیرون میام و کل لباس هامو در میارم و راحت ترین لباسمو میپوشم
خوردن با لذت غذایی که درست کردم توسط خانوادم
خوردن دلمه برگ مو یخچالی
خوردن بستنی یخی فالوده ای توی تابستون
نگاه کردن خونم بعد از تمیز کاری
نگاه کردن به غروب خورشید
بیرون رفتن دوتایی با همسرم و دیدن طبیعت و جنگل و خوردن چای آتیشی
هوای ابری و بارونی
خرید کردن واسه خونه و جا به جا کردنشوم توی کابینت و یخچال و فریزر
آب دادن به گل هام و شستن تراسم
وقتی تموم لباسام توسط لباسشویی شسته و تمیز میشن و من پهنشون میکنم
یه چرت کوچولو بعد ناهار
پا روی پا انداختن روی مبل و خوردن آجیل و دیدن دوره های استاد از تلویریزن
خوردن آش ماست خنک توی هوای گرم
خوردن اب با دست بعد از ظرف شستن
دیدن نوزاد و عوض کردن پوشاک نوزاد و لباس پوشوندن نوزاد و حموم کردنش
خدایا شکرت که پول باعث گسترش جهان میشه، باعث میشه شادی بیشتری رو تجربه کنیم رفاه و آسایش بیشتری رو تجربه کنیم که به معنی تجربه تمام امکانات جهانه
خدایا شکرت
خرید این دستگاه من رو یاد تجربهای که به تازگی داشتم انداخت، چند وقت پیش به کافه ای رفتیم که چای رو با دستگاه شیک و جذابی برامون آماده کرد و خیلی لذت بردیم از طعم و کیفیت ش، از کافه اومدیم بیرون رفتیم به فروشگاهی که لوازم کافه صنعتی و غیر صنعتی داره یکی خریدیم و از اون به بعد هر وقت ازش استفاده میکنیم لذت میبریم، این قدرت پول هست استاد، خدا اینقدر پول و ثروت رو کامل و زاینده آفریده که عین اتیش بازی به محض استفاده کردن ازش تمام فضا رو پر میکنه و به میلیونها تکه جدید تبدیل میشه و لذت و انرژی مضاعف بوجود میاره برای همینه که شما میگید پول و ثروت همیشه در حال زیاد شدنه آتیش بازی هم همینه، از یه قوطی کوچک هزاران و میلیون ها نقطه نورانی توی فضا پخش میشه که شادی افرینه
ماشالا
ماشالا به اندام و سلامتی و شادابی و انرژی شما
ماشالا به تمام بچه های دوره قانون سلامتی
ماشالا به این شکم تخت و صاف و این بدن زیبا و پرانرژی
خدایا شکرت
ماشالا به عزت نفس و اعتماد به نفس مریم جون که خودشون جعبه رو باز کردن و کمک نگرفتن
خدا به من لطف کرد و من توی خانواده ای بزرگ شدم که پدرم ما رو مستقل بزرگ کرد که به خودمون متکی باشیم، کار فنی یاد بگیریم، از همون نوجوانی اگر لامپ اتاق لازم بود که عوض بشه ما خودمون مشتاقانه این کار رو انجام میدادیم، منظورم اینه جوری رشد کردیم که نیازمند حضور یا کمک کسی نباشیم، خیلی سال پیش جایی خوندم که زنان خیلی مستقل و قدرتمند از نظر شخصیتی و فردی مورد قبول مردها نیستند، خیلی بهش فکر میکردم و و هرجور سبکسنگین میکردم میدیدم که نمیتونم همچین چیزی رو قبول کنم بنظرم منطقی نمی اومد، حتی سالها پیش جایی مشغول به کار بودم، همسر یکی از همکارانم میگفت من حاضر نیستم رانندگی یاد بگیرم، میخوام شوهرم مجبور باشه همه کارهای منو انجام بده چون به محض اینکه مستقل بشم دیگه بهم اهمیت نمیده و هرجا بخوام برم میگه تو که رانندگی بلدی ماشین هم برات خریدم خودت انجام بده!!!!
این مدت با دیدن مریم جون و عزت نفس و استقلال شخصیتیشون بیشتر متوجه شدم و باور کردم که من از وقتی وارد این جمع رو به رشد شدم بیشتر از قبل دارم متفاوت با عموم جامعه فکر میکنم، عمل میکنم و طبق قانون نتیجه متفاوتی از سایر مردم هم دریافت میکنم و من چون طرز فکر متفاوتی داشتم، و خواسته های متفاوتی داشتم، به این آگاهی ها، آموزش ها و راه الهی هدایت شدم، خداروشکر میکنم که مدام منو تایید میکنه
همونطور که خداوند در قران میگه وقتی به خواب میرید من روح شما رو نزد خودم میارم جلا میدم، و تمام خستگی و تقلاهای طول روز شما رو پاک میکنم و صبح با روح جدیدی از خواب بیدارتون میکنم من با دیدن فایل ها و نوشتن و خوندن کامنت تمام تقلاهای ذهنیم رو از یاد میبرم و به یاد ارزش خودم میفتم و خودم رو در آغوش میگیرم
من به محبت و ابراز عشق به خودم نیاز دارم، تا بیشتر و بیشتر احساس ارزش و لیاقت بکنم و تحسین میکنم مریم جون رو که با رفتار و عملکردش امروز به من یادآوری کرد که من چقدر ارزشمند هستم و باورهای عموم جامعه به خودشون مربوطه، من هرکاری که خوشحال و راضیم میکنه همون راه هدایت الهی من برای رسیدن به اهداف و خواسته هام هست.
خدایا شکرت
18:11
وااااای من عاشق خرید کردن هستم، الان این بسته بندی رو دارید باز میکنید اینقدر دارم لذت میبرم مثل این می مونه که خودم خرید کردم، مبارکتون باشه لذت ببرید گوشت بشه به تنتون لذت و ثروت تون …
من امروز فراوانی دیدم، توی خونه خودمون صبح با صدای صبحانه آماده کردن پدرم بیدار شدم، این یعنی خانواده م کنارم هستن، فراوانی امکانات و نعمت داریم، خونه آرام و خنک و آرامش بخش بود این یعنی آرامش فکر داریم زندگی مون خوب و روی غلتکه، گوشت های ناهار امروز رو تکه کردم و آماده کردم این یعنی فراوانی نعمت و برکت توی خونه مون هست، چندتا کار برای روال کسب و کارم تلفنی انجام دادم و خبرهایی که بهم رسید رو به فال نیک گرفتم و خیر و مصلحت خداوندم رو برای رسوندن من به خواسته هام دیدم، فراوانی رو توی امکاناتم دیدم که دوتا لپتاپ دارم هر کدوم برای کار خاصی استفاده میکنم، جاروبرقی که مادرم به تازگی خریداری کرده رو استفاده کردم، اینقدر خداروشکر امکانات داریم که انتخاب میکنیم کدوم کولر رو روشن کنیم، دوست داریم ناهار چه غذایی بخوریم، خدایا شکرت، موبایلی دارم که با کیفیت و آماده به خدمته برای من، صبح وقتی نون تست ها رو از توی توستر بیرون آوردم ازش تشکر کردم که اینقدر با کیفیت تر شده زندگی م، و از زمانی که خدا بهم داده با لذت استفاده کردم که ادامه این فایل رو تماشا کنم و درس امروزم رو از هدایت خداوندم بگیرم، و اینهمه فراوانی نعمت و ثروت توی فایل دیدم، عشق دیدم، رابطه موفق دیدم، زیبایی شگفت انگیز و رنگ های زیبای پرادایس رو دیدم، اینهمه دستگاه گریل و کباب پز دیدم، گوشت های باکیفیتی دیدم که با خودم گفتم اااا دیدی منم امروز صبح داشتم گوشت تکه میکردم، البته من امروز به سبک شیشه ای گوشت رو گذاشتم بپزه، خدایا شکرت برای اینهمه فراوانی نعمت موقعیت ثروت عشق و موفقیت
خدایا شکرت خیلی خیلی درخت ها زیبا شدن و در سبزترین حالت ممکن هستند، خدایا شکرت
اینهمه فراوانی دیدم تا الان که ساعت یازده صبحه، اگر بخوام هنوز هم نگرانِ شدن ها و یا نشدن ها باشم، بقول شما استاد دیگه واقعا نامردیه، همین الان رفتم میوه بردارم و بخورم ، اینقدر فراوانی داریم که انتخاب کردم چی بردارم بخورم، و یخچالی که به بهترین کیفیت مواد رو خنک و تازه نگه میداره برامون خدایا شکرت خدایا شکرت
اینهمه ماهی دیدم، ماهی های سرحال بزرگ و کوچک انواع و اقسام و روزیای که خدا میرسونه
به همه رزق میده خدا، حتی به این ماهی ها، از طریق بندگانش رزق میرسونه
من چند روز پیش رفته بودم توی حیاط و کنار یکی از باغچه ها یک مارمولک خیلی خیلی کوچک دیدم، با خودم گفتم خدا حتی به این حیوان کوچک هم رزق و روزی میرسونه، چرا من یادم میره و نگران میشم که مشتری میاد یا نه؟ این ماه درآمدم اونی که میخوام میشه یانه؟! چرا حضور خدا رو فراموش میکنم، من باید یادم بمونه که خدا همیشه هست
همیشه
چرا باید نگران بشم و بگم آخ که من الان توی این کسب و کار و موقعیت تنها هستم چطوری همه کارها رو انجام بدم، از چه راهی؟ خدا یه دیقه دست بکش از کار دیگران بیا بالا سر پروژه من ببین چکار میتونی برام بکنی…
الله اکبر
چقدر خدا تو بزرگی که از این رفتار و افکار من نمیرنجی و مدام منو میبخشی و مهر میورزی به من
خدایا، وقتی راه رو پیدا کردم کمکم کن راه رو گم نکنم
وقتی تو رو دیدم فراموشت نکنم
از فضل تو برای رشد و گسترش زندگی م طلب میکنم
از ثروت تو برای ثروتمندتر شدنم طلب میکنم
میخوام هدایت و حمایتم کنی تا یادم بمونه که تو همیشه هستی، همواره رزق همه رو به کمال میدی
ازت میخوام که دریافت کننده خوبی باشم، میخوام همین کار رو هم تو برام انجام بدی
آمین.
خداروصدهزار مرتبه شکر
که الان نشونه برام فرستاد و تصاویر بکگراند لپتاپم شد On_time و سراسر این عنوان نوشته شده
دیشب ناخود آگاه یاد اون روزی افتاده بودم که مریم جان عزیزم با استاد رفته بودند رستوران برزیلی و داشتند غذا میخوردند صلح اومدم سر گوشیم دیدم و ووواووووو خودتون دستگاهش را خریدید و دارید درست میکنید و جالبه منم با دوقلوهام هدایت شدیم برای ناهار به مرغ بریونی و الان آوردمشون تو پارک
واقعا دوره سلامتی فوق العاده است سبک و رها بدون حاشیه غذا خوردن بی نظیره
خدایاشکرت
استاد جان لذت بردم بعد چند وقت قائل سریال زندگی در بهشت اومد دلمون تنگ شده بود
سلام به استاد عزیزو مرسم عزیزم و همه ی دوستان گرانقدر ،من اولین بار هست که دارم کامنت میزارم ولی هرروز فایلهای استاد و گوش میدم تقریبا هر لحظه در حال گوش دادن هستم و نت برداری میکنم و جدیدا هم وارد سایت میشم تقریبا هرروز و سریال زندگی در بهشت و میبینم و نکات مثبت و مینویسم و کامنت عزیزان و میخونم و بسیییییییییار انرژی میگیرم
زندگی الانم اصلا قابل مقایسه با گذشته ام نیست همیشه سعی میکنم زیباییهارو ببینم و تحسین کنم قانون و همیشه برای خودم و اطرافیانم که در این فرکانسها هستن گوشزد میکنم با خواهرم چند دوره خریداری کردیم ثروت و هرروز گوش میکنم
من یک کمک از دوستان میخواستم و از استاد و مریم عزیزم که بسیار بسیاااااااااار رابطه اشونو تحسین میکنم
من حدودا 14سالی هست مه ازدواج کردم و الان 34سالمه و خداوند بطور معجزه واری یک پسر بهمون عطا کرده که الان 4سالشه ،من روابطم با همسرم خیلی بهتر از گذشته شده و سعی میکنم همیشه راه بیام در روابط
ولییییییی
همسرم زیاد به من توجه نمیکنه و ببخشید که نیگم رابطه زناشویی بسیار ضعیفی داریم
اصلا در این زمینه هیچ میل و کششی به من نداره طی این چندین سال
من خودم میدونم که من خودم خالق زندگی خودم هستم ولی نمیدونم کجای باور من و افکار من مشکل داشته که این قسمت از زندگی من اینهمه مشکل داره
با این که من عاشقانه زندگی و پسرمو دوست دارم
و به شدت در تلاش برای حفظ زندگیم هستم .
ممنون نیشم بهم کمک کنید من نمیدونم چه باور اشتباههی دارم که منجر به این مسئله شده
اعتماااااااد صد در صد بع همسرم داذم خداذوشکر
و میدونم ایشون از لحاظ جنسی فقط مشکل دارن ولی حاضر به پذیرشش و مراجعه له پزشک نیستن ،پیشاپیش از همگی سپاسگزارم.
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام ساجده ی عزیز و ثروتمند
من تجربه ای در این زمینه ضعف جنسی ندارم ولی در روابط مثل شما از قبل خیلی خیلی بهتر شدم.
ولی در زمینه اینکه همسر شما نیاز به درمان داره، از تجربه عزیزی که در این سایت هست براتون میگم شاید به کارتون بیاد.
یه خانمی (در عقل کل این رو خوندم) که همسرش بیمار دوقطبی بوده و هرچه دوا و درمان میکرده خوب نمیشده و عرصه را بر اون خانم و دوتا پسرش تنگ کرده بود، بطوریکه یکی از پسرا از خونه فرار میکنه.
اون خانم وقتی با سایت و آموزه ها آشنا میشه، فقط روی خودش کار میکرده و نکات مثبت همسرش رو یاداشت میکرده و بخاطر اون ها از خدا سپاس گذاری میکنه. تا اینکه یه روز همسرش میاد میگه برام از این فایل هایی که گوش میدی بذار، و …
الان همسر اون خانم نه تنها درمان شده، بلکه از فعالان در عقل کل هستند و نزدیک به 500 و خورده ای پاسخ عقل کل داره.
این نتیجه این بود که اون خانم روی خودش کار کرد و تمرکزش رو از روی همسرش برداشت و روی خودش گذاشت و فقط خوبی های همسرش رو دید.
در قسمت عقل کل کلی پرسش و پاسخ در روابط هست میتونه بیشتر کمکتون بکنه
ساجده جان ، منتظر نتایج فوق العاده شما هستیم.
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیزم .
سلام به استاد توحیدی خودم و مریم جانم که هر روز در انرژی تر و زیباتر میشه
وای چقدر بازیتون بینظیر بود بینظیر چقدر حرفه ای تر سدیند،وقدر تمرکزتون زیبا هست تو بازی وباخودتون در صلح هستند که من عاشق این در صلح بودنتون هستم و داریم این و تو ذهن خودم قویتر میکنم که با آموزشهای خودم با خودم در صلح باشم و هر کاری که انجام میدم خودم و تحسین کنم که من هم توانایی انجام هر کاری را دارم
اینا از شما آموزش دیدم خیلی حسن خوبه خیلی احساس خوشبختی میکنم و خدارا هزاران هزار مرتبه شکر میکنم بابت این آرامشی که دارم
من هر روز با دیدن خودم و تحسین کردن خودم لذت میبرم
شکر گزاری از سلامتی که دارم و هر روز هم بیشتر و بیشتر میشه این سلام
پیاده روی که میرم دیدن این آسون ابری ،گلهای زیبا که بوش میاد مستم میکنه،درختهای زیبا و تازه که چقدر رویایی و شگفت انگیز،کنارش میایستم و صدای پرندگان و میشنوم و از شدت خوشحال بغض گلوم و میگیره که چقدر زیبا هست این طبیعت زیبا و دوست داشتنی و موقع پیاده روی از خدای مهربان میخوام هدایتم کنه به زسبایهای بیشتر و نعمتهای بیشتر هر روز به جای زیبا هدایت میشم که اصلا خودم فکرشم نمی کردم اینجا که من چندین بار اومده بودم چرا ندیده بودنش و همش بخاطر هدایت خدای مهربونم خدا را هزاران هزار بار شکر بخاطر این هدایتهای زیباش خدایا شکر که تسلیمش شدم و اجازه میدم من و هدایت کنه به اسانسهای بیشتر و لذتهای بیشتر،و این جمله که خدای من من میخوام لذت تجربه کنم،شادبی تجربه کنم اون من و به بهترین جاها هدایت میکنه و این یعنی خوشبختی
خدایا من و تو این مسیر هدایت کن که قانون جهان هستی و بهتر بفهمم و بهتر عمل کنم
هزاران هزار مرتبه شکر بخاطر این فراوانی و ثروت که در زندگی استاد عزیزم و مریم جان هست و من و دوستان عزیزم به این باور میرسیم که میشود ماهم داشته باشم کافیه باورهای اشتباه مون و بشناسیم و جاشون و با باورهای درست عوض کنم به راحت ترین راه و آسان ترین راه ماه هم به نعمت و ثروت فراوان میرسیم
خداوند از بینهایت بینهایت راه به ما ثروت و نعمت میدهد
ما هم میتونیم زندگی رویایی مثل استاد داشته باشیم
که این حس خوبی که دارم نشونش اتفاقات خوبی که داره برام رخ میده و آرامش آرامشی که دارم
خدایا هزاران هزار مرتبه شکر شکر
بنام رب وهاب و غفورم
سلام به خانواده عزیز و دوست داشتنی ام
روز 79ام
خدا رو صدهزارمرتبه شکر استاد عزیزم و خانم شایسته گرانقدرم برای بودن شما، دیدن شما و یاد گرفتن از شما
خدایا شکرت برای اینکه هستین و رویاهای ما رو زندگی می کنید
من همیشه دوست داشتم بازی کنم، از زمانی که بچه بودم تا زمانی که برادرزادم به دنیا اومد و من همیشه کلی باش بازی می کردم و همیشه بش می گفتم خوش بحالت که عمه هایی مثل ما داری که اینقدر دوست دارن بات بازی کنن، اونم بازی های پیشرفته و حتی ورزش
همیشه هم دوست داشتم ورزش و بازی کنم و همیشه دوست داشتم همسرمم مثل من باشه این روحیش، و گاهی شده خودم بازی کردن با بچه ها رو فراموش میکردم اگر جایی میرفتم (چون کلا تا الانم من با بچه ها خیلی بازی می کنم)، مثلا اون بچه ای که تو اون جمع هست رو برای اولین بار می دیدم و این بخش از خودم رو یادم میرفت و درگیر حرف و حدیث های افراد بزرگسال میشدم، اون بچه سریع میومد سمت من و شروع می کرد به حرف زدن و گفتن اینکه بیا با هم بازی کنیم، همش میگفتم این بچه ها انگار درون آدم رو می بینن و میدونن تو آدمی هستی که deep down (از عمق وجودت) بازی کردن رو دوست داری برای همین میان سمتت و پیشنهاد بازی میدن، و وقتی که میگفتم در کمتر از 10 درصد مواقع : برو الان حوصله ندارم، بعدش عذاب وجدان می گرفتم که زندگی در لحظه رو از دست دادم، و هر موقع میرفتم با بچه ها بازی میکردم و غرق دنیاشون میشدم میدیدم بصورت خودکار سطح انرژیم بسیار بالا میرفت و از یک حرف و حدیث های بدرد نخور دور شدم، و از همین حالات نتیجه گرفتم که همیشه هر جا رفتم و بچه ها پیشنهاد بازی دادن با بچه ها بازی کنم بهتره.
خلاصه وقتی داشتم ویژگی های همسرمم رو چند وقت پیش می نوشتم که از کامنت های بچه ها یاد گرفته بودم، این ایده بعد نماز به ذهنم رسید که چقدر دوست دارم با همسرم بریم بازی کنیم، تنیس، تنیس روی میز و والیبال و …، یعنی تا اونجایی که بتونیم برنامه بزاریم بریم بازی کنیم و وقتی شما رو دیدم استاد تو فیلم به همراه مریم خانم چقدر قشنگ و جدی بازی می کردین چقدر خوشحال شدم، چقدر حال کردم، چون بازی کردن بنظرم خیلی دو نفر رو صمیمی می کنه، یه احساس ناب ایجاد می کنه، هر دو نفر در جهانی کاملا مساوی بنام جهان بازی هستن و این فوق العادس و چالش هایی که به وجود میاد تو حین بازی آدم رو بزرگ می کنه و رشد میده، خدایا شکرت برای دیدن این صحنه ها
استاد چقدر عالی هستین شما، عملا نامحدودیت رو دارین به نمایش میزارین، آقا رفتین رستوران برزیلی خوشتون اومد، به قول مریم خانم: رستوران برزیلی رو اوردین خونه، و این عالیه دیدن اینکه چقدر راحت وسیله سفارش میدین و میخرین در حالی که ما همیشه می دیدم که چون پدر مادرمون برای هر خرید وسیله ای چقدر پرس و جو می کنن چقدر سرچ می کنن و بعد از چند روز میرفتن دستگاه رو میخرین، ولی شما خیلی راحت کردین این مسئله فکر کردن برای خرید یک وسیله تا خریدش و استفاده کردن از اون وسیله رو.
آن باکیسنگ کردن یک وسیله نو یکی از لذت های ماست که شما به بهترین شکل اون رو هم برامون به نمایش میزارین خدارو هزار مرتبه شکر برای وجود شما دو نفر
و اینکه استاد اومدین فراوانی گوشت رو هم برای ما به نمایش گذاشتین، قبلنا که فیلم سینمایی می دیدم همش می دیدم تو فیلم شخصیت ها میومدن مثلا گوزن شکار می کردن و بعد اون رو تیکه تیکه می کردن و نمک سود می کردن و هر بار مقداری از اون رو کباب می کردن و میخوردن، و الان من اون تصویر رو با دیدن نحوه درست کردن گوشت که شما هم از هیچ ادویه ای استفاده نکردین و فقط نمک استفاده کردین و طبق دوره قانون سلامتی هست، یعنی عملا طبق این دوره شما راحت و سالم غذا میخورین، خدایا شکرت برای وجود شما استاد و این دوره معرکه ای که آماده کردین
استاد عزیزم من تو این فایل هایی جدیدی که این چند وقت میزاشتین مهربانی و سخاوتمندی شما رو بیش از پیش درک کردم و کلی از بابتش، از بابت وجود شما و خانم شایسته، و این خانواده بزرگ و ارزشمند و سایت گرانقدر سپاس گزاری کردم.
هر زیبایی می بینین برای ما فیلم میگیرین و به اشتراک میزارین و عملا هر نکته ای که بدونین میتونه به ما در بهتر کردن زندگیمون به صورت اساسی کمک کنه، در موردش فایل آماده می کنین و میزارین تو سایت، و این معرکست و غیر قابل توصیف و بی قیمت، و فقط باید بگم با تمام وجودم از شما سپاس گزارم
امیدوارم من بتونم به بهترین شکل به دستاورهادها و موفقیت هایی که دوست دارم برسم و بیام به دیدار شما و در مورد اتفاقای عالی زندگیمون با هم حرف بزنیم.
خدیاا شکرت که این خانواده عزیز هست، شما هستین دوستان گلم که چقدر از شما یاد می گیرم
خدای بزرگم برای این نعمت از تو سپاس گزارم
عاشقتونم
در پناه الله باشید.
به نام خداوند هدایتگرم.
سلام به استادِ عزیزم و مریم جانم.
سلام به همه ی دوستانِ عزیزم در این سایتِ ارزشمند.
الان داشتم فایل درس های زندگی از یک بازی رو گوش میدادم مجدد، هدایت شدم اینجا تا بنویسم از سوال های مرتبط این فایل.
با تشکر ویژه از مریم جانم و سوال های جذابی که در توضیحات هر فایل مینویسن تا درکِ مطالبِ هر فایل برامون آسان تر شه.
نمونه هایی از لذت های ساده که موجب شادی و رضایت من تو زندگی ام شدن:
*وقتی از پنجره آشپزخونه و اتاق، درختانِ قشنگ و باغچه ی پشت خونه مون رو میبینم، مخصوصا وقتی پرنده ها آواز میخونن و صداشون اکثر مواقع میاد، باد میپیچه تو برگ های درختان، گل وسط باغچه رو میبینم، درخت انار و توت سفید رو به روی آشپزخونه رو میبینم و مثل امروز وقتی کبوتر ها میان مهمونِ پشتِ لبه ی پنجره میشن خیلی لذت میبرم و همونجا دایم میگم خدایا شکرت منو آوردی تو این بهشتِ چسبیده به خونه مون.
اینکه فقط کافیه وارد آشپزخونه یا اتاق بشم و مستفیض شم از این حجمِ زیبایی و طراوت و شادابی و انرژیِ مثبت. الان هم دقیقا داره باد میاد و برای من به شدت هیجان انگیز تره. خدا رو بی نهایت شکر.
*وقتی تمرینِ روزانه ی خط با دستِ چپم رو انجام میدم، شگفت انگیزه که بعد از ماه ها تمرین مستمر روزانه حالا دارم دست خط چپم (دست غیر مسلطم) رو میبینم که انقدر قشنگ و خوش خطه و کلی لذت میبرم.
هم تمرینه واسه کسب یه مهارت، هم واقعا لذت میبرم.
اوایل که سخت بود، ذهنم میگفت ولش کن، مداد رو بده دست راستت و خودتو خلاص کن، جلوش ایستادم گفتم نه میخوام بنویسم تمرین کنم و مطمئنم خوب میشه و شد به لطفِ خدا.
با رعایتِ قانونِ روندِ تکاملی بهتر و بهتر شده، همچنان هم میخوام ادامه بدم تا بهتر و بهتر بشم و مسلط بشم با دست چپ هم بنویسم مثل دستِ راستم.
*وقتی هر روز میرم پیاده روی، خدا هدایتم میکنه از مسیرهای جذاب برم، درختها رو میبینم مخصوصا الان که تو مسیرم پر از درختهای شاتوت و توت سفید و انار هست، هم دیدن میوه ها هم دیدنِ گلِ انار منو به وجد میاره، گلهای رنگی رنگی رو میبینم، سایه ی درختان رو استفاده میکنم تو مسیرم، مخصوصا وقتی باد میاد و هوا خنکه یا بارون میاد، از تجربه ی همه ی اینا تو مسیر و پیاده رویم خیلی لذت میبرم، کلا یکی از تمرینهای توجه به نکات مثبت و زیبایی های روزانه ام، تو پیاده روی پوشش داده میشه.
* لذت میبرم وقتی موقع ورود و خروج از مجتمع مون با آقایون محترم و خوشروی اتاقِ نگهبانی سلام و احوالپرسی دارم. لذت میبرم وقتی هدایت میشم و خدا بهم میگه براشون چای و … ببرم.
* لذت میبرم هر روز برای همسرم آشپزی میکنم با عشق، اونم نوشِ جان میکنه و تشکر میکنه. برای خودمم طبقِ دوره قانونِ سلامتی غذا آماده میکنم و می خورم و کیف میکنم از مزه ی غذاهام، روغن زیتون روی سالادم و …
* هر روز که خونه مون رو میبینم لذت میبرم که تمیز و مرتبه، هر چیزی سر جای خودشه و نظم داره.
* لذت میبرم هر روز واسه خودم و همسرم چای دم میکنم، بعضی وقتا چوب دارچین میریزم داخلش، گاهی اوقات هل، گاهی گل محمدی، گاهی هم هیچکدوم.
چند روز پیش هم یکی از همسایه هامون که رفتم خونه شون و یه حاج خانم پر از انرژی مثبت و سپاس گزار هست بهم بهارنارنج داد که بریزم تو چای.
نگم از بوش، عطرش…
دیوانه ام میکنه این عطر…
از اینکه این کوچولوهای دوست داشتنی و معطر انقدر طعم خوبی به چای تازه دم میدن لذت میبرم.
* لذت میبرم هر روز و مستمر فایلهای استاد رو گوش میدم و میبینم.
کیف میکنم کامنت های دوستان رو میخونم، کامنت میذارم، کلی انرژی میگیرم میام تو سایت. کامنتهایی که جدیدا میخونم فوق العاده هستن و کلی لذت میبرم از نوشته های دوستان عزیزم.
*لذت میبرم وقتی تحسین میکنم زیبایی های طبیعت رو، قربون صدقه ی گل و گیاه و پرنده ها و هاپوها و … میرم با عشق، وقتی پروانه سفید کوچولوها رو میبینم بیرون که نشونه های منن.
وقتی تحسین میکنم آدم هارو برای کارها و رفتارهای قشنگشون، لباس های قشنگشون، حرفهای قشنگی که میزنن، تغییرات و رشدشون رو که میبینم.
*لذت میبرم وقتی دفتر خوشگلمو که عکس پیشی های بامزه داره روی جلدش، رو باز میکنم و از نکات مثبت و زیبایی ها و سپاس گزاری های اون روزم توش مینویسم، لذت میبرم از لطافتِ کاغذ و مداد نوکیِ زردِ خوش دستم که رفیق ترین رفیقِ منه هر روز و باهاش کلی مینویسم و خوشحالی میکنم.
با همین اتود همیشه مینویسم، تمرین خط و هر یادداشتی رو با همین رفیقِ جانِ جانانم مینویسم. دفتر و کاغذ و اتود و پاک کن مدادی ام اعضای تیمِ دوست داشتنیِ منن تو روند کار کردن روی خودم.
*لذت میبرم آهنگ های پوشه عشقم خدا رو گوش میدم که تشکیل شدن از ملکا محسن چاووشی، یا رب حمید هیراد، مثل هیچکس احسان خواجه امیری، اسماء الحسنی، ربنا استاد شجریان، احساسِ عجیب بهنام صفوی و
Michael Jackson – Give Thanks To Allah
که دوتای آخر از پیشنهادهای دوستای عزیزم از همین سایت هست.
* از طلاهایی که دارم استفاده میکنم و لذت میبرم، هر از چندگاهی تعویض میکنم و با بقیه شون هم لذت میبرم. کلا دارم تمرین میکنم داشته هامو استفاده کنم و کیف کنم از داشتنشون و استفاده کردنشون تو لحظاتِ زندگیم، به عبارتی انرژی شون رو به جریان میندازم.
همینطور هر لباسی تو کمد و کشو هست میارم بیرون و استفاده میکنم، هیچکدوم برای مبادا نیستن باید استفاده شن و دارم اینکار رو میکنم.
فکر میکنم هم اونا خوشحال میشن که استفاده میشن و من لذت میبرم، و هم عملا دارم سپاس گزاری می کنم که دارمشون با استفاده کردن ازشون.
همینطور ظروف و وسایل خونه رو.
چرا انقدر با جزئیات میگم؟ چون قبلا اینطوری نبودم.
خیلی چیزها تو کمد و کشو و کابینت ها بودن که استفاده نمیشدن و مونده بودن در فرصتِ بهتر یا یه روز خاص استفاده شن، اما دیگه اینطوری فکر نمیکنم مدتیه به لطف آموزشهای جذاب استاد، در لحظه همه رو میارم بیرون و باهاشون کیف میکنم.
جالبه با هر بار استفاده از وسایل خودم خیلی خوشحال میشم و تحسین میکنم خودمو برای این ایجادِ تغییر در افکار، رفتار و عملکردم.
خدایا ازت ممنونم برای همه ی داشته های مادی و معنویِ ریز و درشت که دارم و از استفاده کردنشون لذت میبرم.
*لذت میبرم وقتی پنجره ها رو باز میکنم هوای تازه میاد، صدای باد میاد، صدای آواز پرندگان میاد و …
* لذت میبرم عکاسی میکنم از زیبایی ها
از لذت های مشترک با همسرم:
*حضور در طبیعته که جفتمون کیف می کنیم، چه تو محل زندگی مون چه در مسافرت.
با هم راه میریم و قشنگی های طبیعت رو میبینیم.
طبیعت این فرصت رو به جفتمون میده حسابی انرژی بگیریم ازش و حالمون رو خوب کنیم، بعدش پرنشاط تر میشیم و فرکانسمون مثبت تر میشه و از قشنگی هایی که دیدیم با هم حرف میزنیم.
کافه و رستوران رفتن با هم، هم خوشحالمون میکنه.
یه کبابیِ باصفا به اسم بلوار تو محله جیحون تهران هست که صاحبش یه آقای خیلی مهربون و باصفاست، اوایل ازدواجمون رفتیم اونجا یه بار و من شیفته ی کباب کوبیده اش و حُسنِ خلقِ صاحب اونجا شدم از بس که این آقا مشتی و باصفاست و یه خاطره عالی برام خلق شد.
یکی از لذت بخش ترین جاهایی که با همسرم میریم همین کبابیِ باصفاست که دیگه شده یکی از محل های محبوبِ جفتمون.
هر بار یه خاطره ی جدید و لذت بخش خلق میشه برام اونجا.
کتابفروشی، شهر کتاب، نمایشگاه کتاب رفتن هم جزو لذت های مشترکمونه. هر چی به کتاب ربط داشته باشه دوتامونو به وجد میاره.
یکی دیگه از لذت های مشترکمون همین سایت و گوش کردن و دیدن فایلهای استاد هست. در مورد آگاهی های سایت با هم صحبت میکنیم. هر کدوم مون هم روی حیطه ی مورد نیاز خودش کار میکنه.
* الان که نه (قانون سلامتی)، ولی قبلا از خوردن بستنی قیفی دستگاهی تو خیابون خیلی لذت میبردم و یکی از تفریحات مشترکمون بود که کلی خاطره خوش دارم ازش.
اینکه انقدر راحت لذت میبردم از بستنی قیفی دستگاهی هم جداگانه خوشحالم میکرد علاوه بر مزه ی خوبِ بستنی. حسِ کودکانه ام بیدار میشد.
* کلا هر کاری که منو وصل کنه به کودکی و سادگی و رهایی از آسیب های بزرگسالی و حرفِ مردم منو خوشحال میکنه، برای همین وقت گذروندن با بچه ها، بازی و معاشرت و گفتگو باهاشون اغلب یکی از لذت بخش ترین کارهایی هست که انجام میدم و خودم حسابی کیف میکنم.
ممنونم استاد جان و مریم جان که با این و فایل و سوالها و تک تکِ فایلهای ارزشمندی که به اشتراک میذارین، باعث میشین تو خودم سفر کنم، خودمو بهتر بشناسم، روی خودم کار کنم، نقاط قوت و ضعفم رو بهتر بشناسم، باورهای درست و غلطم رو بهتر بشناسم و روی بهبودِ خودم بهتر کار کنم.
سپاس گزارتونم که دست های عزیزِ خدا هستین تا آگاهی ها و درس های مورد نیازم برای رشد و بهبود رو به دستم برسونین.
خیر، برکت، سلامتی و بهترینها در دنیا و آخرت نصیبتون بشه هر لحظه.
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
سلام به استاد و مریم عزیز و تمام اعضای سایت عباسمنش، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه،
خدارو سپاس گذارم بخاطر این فرصت دوباره که تونستم بیام و یک کامنت دیگه بنویسم و توجهم رو بزارم روی زیبایی ها و بهبود زندگی خودم،
استاد عاشقتونم چقدر شما زیبا و مریم جان خوشتیپ شدین و چه اندام های رویایی دارین، چقدر چابک تر و سریع تر شدین و چقدر حرفه ای تر توی بازی پین پنگ، واقعا تحسین برانگیز هستین،
وای خدای من چقدر ایده خوبی بود که میز آوردین توی کارگاه، من عاشق اون کارگاه شدم چقدر ایده کار آمد و خوبی بود چقدر سر سامون بخشید به پرادایس، از اونجایی که من خودم فرد فنی هستم بیشتر عاشق ابزارها و موتورهاتون شدم و همیشه توی رویاهام یه کارگاه تصور میکنم که کلی ابزار دارم و کارهای خودم رو خودم انجام میدم بگذریم…
اون صدای سالن مانند که صدا میپیچه میپیچه میپیچه خیلی حسی خوبی به آدم میده، حس بودن توی سالن ورزشی
خوب بریم سراغ موضوع اول:
من خیلی به موتور علاقه دارم و از روندش خیلی لذت میبرم و هر موقع فرصتی پیش بیاد میرم حتی شده توی سطح شهر یه دوری باهاش میزنم، پیاده روی صبح گاهی، بازی بدمینتون و پین پنگ، بازی کردن با پسرام، دور زدن توی شهر و بازار ها مخصوصا بازارهای موبایل و لپتاب وسایل اینجوری و البته لباس یادم رفت بگم و البته کفش وای عاشقشم… یکی از مهمترین موضوعات برای من داشتن کفش باکیفیت هست، صحبت کردن در مورد قوانین با همسرم، اومدن به سایت عباسمنش، گوش کردن و دیدن سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا، دیدن عکس های مناظری که خودم رفتم و گرفتمشون، مطالعه زندگی نامه افراد موفق، تحقیق در مورد تکنولوژی های روز دنیا، آتیش درست کردن و چای و جوجه زدن، رفتن به طبیعت و شب بیرون خوابیدن،
موضوع دوم:
خوب اگه از اون زاویه نگاه کنم که حذف مردم برام مهم نباشه اینکه من همیشه دوست داشتم آزادانه به هرکی هرجای زیبایی که میبینم نگاه کنم ولی ترس از قضاوت شدن یا حرف بقیه من محدود میکرد، الان چند وقتی هست که هر فرد زیبایی رو میبینم تحسینش میکنم حتی وقتی همسرم هست خانوم های زیبارو تحسین میکنم و نگاه میکنم و از زیباییشون لذت میبرم و نکته جالب از موقعی که این ترس گذاشتم کنار ایشون هم به طرز جادویی با این موضع کنار اومد و حتی با من در مورد زیبایی ظاهری یا هر چی صحبت میکنه، بعد از فایل عادتی که زندگی شمارا تغییر میدهد هم تصمیم گرفتم اگه کسی زیبایی خاص داشته چه خودش و دارایی هاش بهش بگم و چند باری امتحان کردم و دیدم چه حس خوبی هم به خودم و طرف مقابل دادم، و چه واکنش خوبی دریافت کردم برعکس اون چیزی که توی تصوراتم بود،
با فرزندانم بازی نمیکردم که مردم چی میگن یا زشت که مثل اونا راه بری یا باهاشون بدویی یا مثل اونا حرف بزنی ولی الان نه تصمیم گرفتم مثل خودشون بشم و از اون لحظه مثل خودشون لذت ببرم و اون لحظه زندگی کنم،
به همسر و فرزندان و خونواده و دوستانم ابراز عشق نمیکردم که نبابا این سوسول بازیها چیه مردم چی میگن ولی الان نه راحت چه تنها باشم چه با کسی به مخاطبم چه پشت تلفن چه رو در رو ابراز عشق میکنم و میگم دوست دارم یا عاشقتم و چقدر روی اطرافیانم هم دیدم تاثیر گذاشته و اونا هم یاد گرفتن و با من و بقیه اونجوری که من هستم هستن…
موضوع سوم:
من و همسرم عاشق پیاده روی و طبیعت گردی هستیم، و بدمینتون یکی از بازی های مورد علاقه من و ایشون هست که از این به بعد تصمیم گرفتم صبح ها برای پیاده روی که میریم دسته های بدمینتون رو هم ببریم و با هم بازی کنیم، آخر هفته ها هم بریم طبیعت گردی و از بودن کنار هم لذت ببریم و در مورد قوانین و رویاهامون حرف بزنیم،
راستی اون ایده کباب برزیلی هم خیلی باهاش حال کردم خیلی باحال بود، دهنم آب افتاد چه گوشتایی… چقدر شما دوتا به هم میایین استاد و مریم عزیز البته که این حاصل تغییر و اصلاح خودتون هست، مریم عزیز از اینکه اینقدر قوی و خودکفایی خیلی لذت میبرم و تحسینت میکنم،
استاد عزیزم بابت تمام مهربونیاتون ازتون سپاس گذارم و براتون بهترین هارو آرزو میکنم، امیدوارم همیشه در پناه خداوند شاد و سالم و ثروتمند باشی، عاشقتونم و همگیمون رو به خدای یکتا میسپارم عاشقتونم️️️
سلاااام مجدد به همه عشقاااا
من با خوندن کامنت بچه ها یاد یه سری لذت های دیگه خودم افتادم که دوست داشتم اینجا به اشتراک بزارم
سپاسگزارم از همه دوستانم که اینقدر خوب لذت های ساده زندگیشونو به اشتراک گذاشتن تا من و بقیه دوستانم یادمون بیاد چه لذت هایی کوچولویی داریم که دیدنشون و توجه به اونها چه نتایج بزرگی رو توی زندگیمون خلق میکنن
این چهارمین باره که کامنت میزارم و لذت های زندگیمو میگم یه بار مستقیم کامنت گذاشتم دو بار هم در جواب کامنت دوستان کامنت گذاشتم و این میشه بار چهارم
لذت های من :
نوشتن علی الخصوص نوشتن نعمت های زندگیم و شکرگزاری کردن
صدای پرنده ها
گنجشک ها وقتی میان روی تراسم و نون ها رو با خودشون میبرن و بعد من تراس رو که خورده نون ریخته جارو میکنم
بعد اینکه از بیرون میام و کل لباس هامو در میارم و راحت ترین لباسمو میپوشم
خوردن با لذت غذایی که درست کردم توسط خانوادم
خوردن دلمه برگ مو یخچالی
خوردن بستنی یخی فالوده ای توی تابستون
نگاه کردن خونم بعد از تمیز کاری
نگاه کردن به غروب خورشید
بیرون رفتن دوتایی با همسرم و دیدن طبیعت و جنگل و خوردن چای آتیشی
هوای ابری و بارونی
خرید کردن واسه خونه و جا به جا کردنشوم توی کابینت و یخچال و فریزر
آب دادن به گل هام و شستن تراسم
وقتی تموم لباسام توسط لباسشویی شسته و تمیز میشن و من پهنشون میکنم
یه چرت کوچولو بعد ناهار
پا روی پا انداختن روی مبل و خوردن آجیل و دیدن دوره های استاد از تلویریزن
خوردن آش ماست خنک توی هوای گرم
خوردن اب با دست بعد از ظرف شستن
دیدن نوزاد و عوض کردن پوشاک نوزاد و لباس پوشوندن نوزاد و حموم کردنش
بازی کردن با بچه ها
حساب و کتاب کردن درآمد همسرم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام مجدد
فیلم رو دیدم و حیفم اومد ننویسم
موقع باز کردن نزدیگ بود خین و خین ریزی بشه ،استاد یاد موتال کومباد افتاد و زن شمشیر زن که استاد شایسته بود.
خدا بخیر کرد که عصبانی نشدن اساتید
تبریک میگم رستوران برزیلی رو آوردین خونه
تحسین میکنم عشقتون به همدیگه،ثروتتون،خلوص و ساده بودنتون،پرادایس قشنگتون و آزادی مالی،زمانی،مکانیتون رو
قائم بذات بودن اساتید برام الگو است
تحسین میکنم اون جسم خوش فرمتون و اون انرژی فوق العاده زیادتون رو
زمانی که برای تیز کردن اره ها میگذاریم خیلی مفیده
انتخاب و نظر همدیگه با منطق ارزشمنده
وقتی منطق باشه همه چی انجام میشه
چه کبابی درست کردید ،خدایا شکرت
نوش جانتون،دهنمون آب جاری شد
جوک 3 نفر لر و ترکیدن خیلی باحال بود سپاس
امتحان کردند جواب داد
باز هم صدای خدایا صد هزار مرتبه شکرت استاد
نشانه توحیدی بودن دوره هاشونه
الهی شکرررررررررت
استاد جان سپاسگزارم
استاد جان سپاسگزارم
خدا قوت
خدایا شکرت
خدایا شکرت برای شکوه و کمال ثروت
خدایا شکرت که اینقدر ثروت باشکوه و رشد دهنده س
خدایا شکرت که پول باعث گسترش جهان میشه، باعث میشه شادی بیشتری رو تجربه کنیم رفاه و آسایش بیشتری رو تجربه کنیم که به معنی تجربه تمام امکانات جهانه
خدایا شکرت
خرید این دستگاه من رو یاد تجربهای که به تازگی داشتم انداخت، چند وقت پیش به کافه ای رفتیم که چای رو با دستگاه شیک و جذابی برامون آماده کرد و خیلی لذت بردیم از طعم و کیفیت ش، از کافه اومدیم بیرون رفتیم به فروشگاهی که لوازم کافه صنعتی و غیر صنعتی داره یکی خریدیم و از اون به بعد هر وقت ازش استفاده میکنیم لذت میبریم، این قدرت پول هست استاد، خدا اینقدر پول و ثروت رو کامل و زاینده آفریده که عین اتیش بازی به محض استفاده کردن ازش تمام فضا رو پر میکنه و به میلیونها تکه جدید تبدیل میشه و لذت و انرژی مضاعف بوجود میاره برای همینه که شما میگید پول و ثروت همیشه در حال زیاد شدنه آتیش بازی هم همینه، از یه قوطی کوچک هزاران و میلیون ها نقطه نورانی توی فضا پخش میشه که شادی افرینه
ماشالا
ماشالا به اندام و سلامتی و شادابی و انرژی شما
ماشالا به تمام بچه های دوره قانون سلامتی
ماشالا به این شکم تخت و صاف و این بدن زیبا و پرانرژی
خدایا شکرت
ماشالا به عزت نفس و اعتماد به نفس مریم جون که خودشون جعبه رو باز کردن و کمک نگرفتن
خدا به من لطف کرد و من توی خانواده ای بزرگ شدم که پدرم ما رو مستقل بزرگ کرد که به خودمون متکی باشیم، کار فنی یاد بگیریم، از همون نوجوانی اگر لامپ اتاق لازم بود که عوض بشه ما خودمون مشتاقانه این کار رو انجام میدادیم، منظورم اینه جوری رشد کردیم که نیازمند حضور یا کمک کسی نباشیم، خیلی سال پیش جایی خوندم که زنان خیلی مستقل و قدرتمند از نظر شخصیتی و فردی مورد قبول مردها نیستند، خیلی بهش فکر میکردم و و هرجور سبکسنگین میکردم میدیدم که نمیتونم همچین چیزی رو قبول کنم بنظرم منطقی نمی اومد، حتی سالها پیش جایی مشغول به کار بودم، همسر یکی از همکارانم میگفت من حاضر نیستم رانندگی یاد بگیرم، میخوام شوهرم مجبور باشه همه کارهای منو انجام بده چون به محض اینکه مستقل بشم دیگه بهم اهمیت نمیده و هرجا بخوام برم میگه تو که رانندگی بلدی ماشین هم برات خریدم خودت انجام بده!!!!
این مدت با دیدن مریم جون و عزت نفس و استقلال شخصیتیشون بیشتر متوجه شدم و باور کردم که من از وقتی وارد این جمع رو به رشد شدم بیشتر از قبل دارم متفاوت با عموم جامعه فکر میکنم، عمل میکنم و طبق قانون نتیجه متفاوتی از سایر مردم هم دریافت میکنم و من چون طرز فکر متفاوتی داشتم، و خواسته های متفاوتی داشتم، به این آگاهی ها، آموزش ها و راه الهی هدایت شدم، خداروشکر میکنم که مدام منو تایید میکنه
همونطور که خداوند در قران میگه وقتی به خواب میرید من روح شما رو نزد خودم میارم جلا میدم، و تمام خستگی و تقلاهای طول روز شما رو پاک میکنم و صبح با روح جدیدی از خواب بیدارتون میکنم من با دیدن فایل ها و نوشتن و خوندن کامنت تمام تقلاهای ذهنیم رو از یاد میبرم و به یاد ارزش خودم میفتم و خودم رو در آغوش میگیرم
من به محبت و ابراز عشق به خودم نیاز دارم، تا بیشتر و بیشتر احساس ارزش و لیاقت بکنم و تحسین میکنم مریم جون رو که با رفتار و عملکردش امروز به من یادآوری کرد که من چقدر ارزشمند هستم و باورهای عموم جامعه به خودشون مربوطه، من هرکاری که خوشحال و راضیم میکنه همون راه هدایت الهی من برای رسیدن به اهداف و خواسته هام هست.
خدایا شکرت
18:11
وااااای من عاشق خرید کردن هستم، الان این بسته بندی رو دارید باز میکنید اینقدر دارم لذت میبرم مثل این می مونه که خودم خرید کردم، مبارکتون باشه لذت ببرید گوشت بشه به تنتون لذت و ثروت تون …
من امروز فراوانی دیدم، توی خونه خودمون صبح با صدای صبحانه آماده کردن پدرم بیدار شدم، این یعنی خانواده م کنارم هستن، فراوانی امکانات و نعمت داریم، خونه آرام و خنک و آرامش بخش بود این یعنی آرامش فکر داریم زندگی مون خوب و روی غلتکه، گوشت های ناهار امروز رو تکه کردم و آماده کردم این یعنی فراوانی نعمت و برکت توی خونه مون هست، چندتا کار برای روال کسب و کارم تلفنی انجام دادم و خبرهایی که بهم رسید رو به فال نیک گرفتم و خیر و مصلحت خداوندم رو برای رسوندن من به خواسته هام دیدم، فراوانی رو توی امکاناتم دیدم که دوتا لپتاپ دارم هر کدوم برای کار خاصی استفاده میکنم، جاروبرقی که مادرم به تازگی خریداری کرده رو استفاده کردم، اینقدر خداروشکر امکانات داریم که انتخاب میکنیم کدوم کولر رو روشن کنیم، دوست داریم ناهار چه غذایی بخوریم، خدایا شکرت، موبایلی دارم که با کیفیت و آماده به خدمته برای من، صبح وقتی نون تست ها رو از توی توستر بیرون آوردم ازش تشکر کردم که اینقدر با کیفیت تر شده زندگی م، و از زمانی که خدا بهم داده با لذت استفاده کردم که ادامه این فایل رو تماشا کنم و درس امروزم رو از هدایت خداوندم بگیرم، و اینهمه فراوانی نعمت و ثروت توی فایل دیدم، عشق دیدم، رابطه موفق دیدم، زیبایی شگفت انگیز و رنگ های زیبای پرادایس رو دیدم، اینهمه دستگاه گریل و کباب پز دیدم، گوشت های باکیفیتی دیدم که با خودم گفتم اااا دیدی منم امروز صبح داشتم گوشت تکه میکردم، البته من امروز به سبک شیشه ای گوشت رو گذاشتم بپزه، خدایا شکرت برای اینهمه فراوانی نعمت موقعیت ثروت عشق و موفقیت
خدایا شکرت خیلی خیلی درخت ها زیبا شدن و در سبزترین حالت ممکن هستند، خدایا شکرت
اینهمه فراوانی دیدم تا الان که ساعت یازده صبحه، اگر بخوام هنوز هم نگرانِ شدن ها و یا نشدن ها باشم، بقول شما استاد دیگه واقعا نامردیه، همین الان رفتم میوه بردارم و بخورم ، اینقدر فراوانی داریم که انتخاب کردم چی بردارم بخورم، و یخچالی که به بهترین کیفیت مواد رو خنک و تازه نگه میداره برامون خدایا شکرت خدایا شکرت
اینهمه ماهی دیدم، ماهی های سرحال بزرگ و کوچک انواع و اقسام و روزیای که خدا میرسونه
به همه رزق میده خدا، حتی به این ماهی ها، از طریق بندگانش رزق میرسونه
من چند روز پیش رفته بودم توی حیاط و کنار یکی از باغچه ها یک مارمولک خیلی خیلی کوچک دیدم، با خودم گفتم خدا حتی به این حیوان کوچک هم رزق و روزی میرسونه، چرا من یادم میره و نگران میشم که مشتری میاد یا نه؟ این ماه درآمدم اونی که میخوام میشه یانه؟! چرا حضور خدا رو فراموش میکنم، من باید یادم بمونه که خدا همیشه هست
همیشه
چرا باید نگران بشم و بگم آخ که من الان توی این کسب و کار و موقعیت تنها هستم چطوری همه کارها رو انجام بدم، از چه راهی؟ خدا یه دیقه دست بکش از کار دیگران بیا بالا سر پروژه من ببین چکار میتونی برام بکنی…
الله اکبر
چقدر خدا تو بزرگی که از این رفتار و افکار من نمیرنجی و مدام منو میبخشی و مهر میورزی به من
خدایا، وقتی راه رو پیدا کردم کمکم کن راه رو گم نکنم
وقتی تو رو دیدم فراموشت نکنم
از فضل تو برای رشد و گسترش زندگی م طلب میکنم
از ثروت تو برای ثروتمندتر شدنم طلب میکنم
میخوام هدایت و حمایتم کنی تا یادم بمونه که تو همیشه هستی، همواره رزق همه رو به کمال میدی
ازت میخوام که دریافت کننده خوبی باشم، میخوام همین کار رو هم تو برام انجام بدی
آمین.
خداروصدهزار مرتبه شکر
که الان نشونه برام فرستاد و تصاویر بکگراند لپتاپم شد On_time و سراسر این عنوان نوشته شده
خدایا شکرت
به نام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید
سلام خدمت تمام دوستان عزیزم
خدایا باور کردنی نیست
دیشب ناخود آگاه یاد اون روزی افتاده بودم که مریم جان عزیزم با استاد رفته بودند رستوران برزیلی و داشتند غذا میخوردند صلح اومدم سر گوشیم دیدم و ووواووووو خودتون دستگاهش را خریدید و دارید درست میکنید و جالبه منم با دوقلوهام هدایت شدیم برای ناهار به مرغ بریونی و الان آوردمشون تو پارک
واقعا دوره سلامتی فوق العاده است سبک و رها بدون حاشیه غذا خوردن بی نظیره
خدایاشکرت
استاد جان لذت بردم بعد چند وقت قائل سریال زندگی در بهشت اومد دلمون تنگ شده بود
سلام استاد
سلام مریم بانو
چی بگم از این فایل که حالمو عالی کرد.
چقد بازیتون عالی شده.چقد کلکل حرفه ای داشتین.چقد فوق العاده بود رقابت سالمتون.
وای اون دستگاه عالی،چقد حرفه ای بود.چقد قشنگ بسته بندی شده بود.من واقعا لذت بردم.
غذایی که درست کردین که من چی بگم.هر موقع میبینم گرسنم میشه.اون بهشتی هم که توش هستین که جلوه خداوند.واقعا خدایا شکرت.
شاد باشید