https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-11 06:14:462023-05-11 08:16:42سریال زندگی در بهشت | قسمت 260
530نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدای مهربونم که در همه چیز و همه جا حضور داری و با من سخن میگویی
سلام استاد عزیزم که همچون آبی زلال و خنک، تشنگان را سیراب می کنی.
سلام مریم جان که همچون خورشید می تابی.
سلام دوستان الهی ام که که همچون درختی تنومد، آب را از ریشه و نور خورشید را از برگ دریافت می کنید و رشد و رشد
سلام به رضوان عزیزم که به لطف خدای مهربان اینجاست.
دقیقا همین دیشب بود، که چون نتونسته بودم کاری رو که براش برنامه ریزی کرده بودم که رو انجام بدم، حالم داشت بد میشد و آژیر خطر به صدا در آمد.
گفتم خب من الان میدونم چون نتونستم طبق برنامه ریزی کارم (علت کارهای ناخواسته ای که پیش آمد) رو انجام بدم حالم داره بد میشه، چاره چیه؟ با چه منطقی من میتونم این ذهن نجواگر بی تربیت رو تربیت کنم؟
یکم فکر کردم، یاد حرف استاد در دوره عزت نفس افتادم که میگفت، رسیدن به هدف مهم نیست، مهم لذت بردن از مسیر هدف است.
گفتم درست است استاد روی تمرکز خیلی تاکید داره، ولی وقتی تلاشت رو بکنی و در این بین یه ماجرای خارج از برنامه پیش بیاد که نباید تو را به هم بریزه و از این لحظه لذت ببر.
رفتم دوش گرفتم و گفتم اصلا میخوام فقط از لحظات قشنگی که کنار خانواده دارم لذت ببرم، ذهن نجواگر بی تربیت برو بخواب.
و چه شب قشنگی بود، کنار خانواده و همکاری هم 25 کیلو زردآلوی منصوریه رو لواشک کردیم، در کمتر از 3 ساعت.(این ماجرای ناخواسته ما بود)
و خدای مهربان پاداش کنترل ذهنم رو با این فایل گرانبها داد.
واضح و روشن گفت؛ رضوان ام، عشقم، من دوست دارم همیشه شاد شاد باشی، بی حالی موقوف.
حالا بریم به دیدن خونه زیبای مان و ماجرای شگفت انگیز آن
سلام رضوان عزیز ، خوبی الحمدلله. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه. جدید نیستم، همون حمید امیری پرحرف هستم که فقط عکس پروفایلم عوض شده.
خدا رو شاکرم بخاطر اینکه در مدار دریافت آگاهی های دوره عزت نفس هستی.
این روزها کلی موضوع آموزشی رو سرم ریخته که نمیدونم کدومش رو باید بخونم. یاد فرمایش استاد عباس منش عزیزمون میافتم که میگفت توی دانشگاه بندرعباس مردم داشتن درس میخوندم برای امتحان پایان ترم ، من داشتم کتابهای موفقیت رو میخوندم. الآنم حکایت منه، کلی مبحث ایمنی و آتشنشانی رو لازم دارم که باید بخونم و یادشون بگیرم. ولی من هنوز سایت رو ول نمیکنم و دارم کامنت مینویسم و کامنت میخونم.
آقااااا بیا برو استانداردهای NFPA رو بخون (ایموجی به مقدار لازم)
خدا رو شکر میکنم وقتی که موفقیتت رو میبینم ، وقتی حال خوبت رو میبینم. وقتی احساس عالی و توحیدیت رو میبینم.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
پسرررررر دیروز کامنت رو دیدم، دو چشم داشتم صد تا قرض گرفتم، باورم نمیشد، این همون نیم رخ آقای آتش نشان باشه، بابا اون عکس 45 به بالا میزد، ولی این خدایی خیلی جوان و خوشتیپ هستی و خوش اندام. احسنت به شما.
حمید جان مررررسی که پاسخ مرا دادی، خیلی خوشحال شدم، دیروز خواستم پاسخ کامنت شما را بدم، حس و حالش نمیومد،اول که کامنت شما را خواندم کلی ذوق کردم و خواستم جواب بدم، نشد. بعد کامل حسش رفت.
ولی الان داشتم جواب رضای عزیز رو میدادم، یهو دیدیم بقول سعیده جان کنار کله آبی شده، خیلی ذوق کردم(من عاشق این نقطه آبی هستم)
راستی ما فکر میکردیم شما فقط تو قسمت فضا و موتور و… خبره هستید، نمیدونستم دست دکترا را هم از پشت بستید کلی مطالب پزشکی رو هم با جزئیات میدونید. احسنت به شما
از افرادی که پویا و کاربلد هستند خیلی خوشم میاد،
و خدا را شکر که با افرادی آشنا شدم که همه سعی در بهبود خودشان دارند، واقعا لطف بزرگی است که به قولی هرچی خوبان دارند، همه را یکجا بچه های سایت با هم دارند.
مررررسی واقعا خوشحالم
دیشب ساعت 3 و نیم بیدار شدم، خیلی حس خوبی داشت، انگار همه چی و همه جا حضور خدا را میتونی راحت احساس کنی و خدای مهربان راحت و واضح باهات صحبت می کنه.
«دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند ؛ و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند»
«بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند ؛ باده از جام تجلی صفاتم دادند»
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی ؛ آن شب قدر که این تازه براتم دادند»
«بعد از این روی من و آینه وصف جمال ؛ که در آنجا خبر از جلوه ذاتم دادند»
«من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟ ؛ مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند»
«هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد ؛ که بِدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند»
«این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد ؛ اجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادند»
«همّتِ حافظ و انفاسِ سحرخیزان بود ؛ که ز بندِ غمِ ایّام نجاتم دادند»
سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم ، خانم یوسفی گرانقدر. در راستای این بچه پرو بازی هام، توی کامنت قبلیم شما رو به اسم کوچیک صدا کردم بدون اینکه اجازه بگیرم. بهتر بود قبلش اجازه بگیرم.
همه مون از دیدن اون نقطه آبی لذت میبریم. وقتی میبینی یکی از اعضای خانواده ات یه پیام برات فرستاده. همیشه من از پیامهای پر مهرت لذت میبرم ، حالا این یه دفعه شما حسش رو نداشتی ، و دقیقا باید اون حسه باشه تا کلام بر زبان و قلب انسان جاری بشه. خیلی خیلی ازت ممنونم بخاطر کامنتت. این غزل حافظ یه داستان طولانی پشتش داره که شاید اینجا نشه کامل تعریف کرد. خلاصه اش اینکه حافظ در ابتدا اصلا استعداد شعر گفتن نداشته. و طی یه سری اتفاقات ، تکاملش رو طی میکنه و عالی هم طی میکنه. و بعداً توی عالم خواب این شعر بهش گفته میشه و بعد از اون حافظ شیرازی ، لسانالغیب میشه و شروع به شعر گفتن میکنه. حافظ وقت سحر مناجات ها داشته با خداوند. هر موقع سحر بیدار شدین ، یه گفتگو با خداوند داشته باشید. خودش صدامون زده تا بیدار بشیم. نمیدونم بازم از حافظ بنویسم یا نه …
«عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند ؛ کافر عشق بود، گر نشود باده پرست» (عاشقی که ادعای عاشقیش میشه و تمام شب رو میخوابه و با خداوند گفتگو نمیکنه، این شخص کفران کننده عشقه چون هنوز عاشق نشده)
خداییش اگه میدونستم که فکر میکنید توی عکس من سنم بالای 45 میخوره خیلی زودتر عکس پروفایل رو عوض میکردم. اینقدر ازم تعریف کردین کنجکاو شدم یبار دیگه خودم هم رفتم عکس پروفایلم رو دیدم، گفتم مگه چقدر فرق کرده. خدا خیرش بده سعیده خانم راهنماییم کرد.رفتم کیفیت عکس رو آوردم پایین تا آپلود شد. تا پیش از این من اصلا حواسم به کیفیت و حجم عکسها نبود. عکسهایی که انتخاب میکردم همشون حجم های بالایی داشتن سایت ارور میداد.
خیلی ممنونم ازت، بخاطر لطف و محبت و بزرگواریت. بخاطر اینکه هستی ، اینجایی و در راستای گسترش آگاهی های توحیدی کامنت مینویسی. در پناه جریان هدایت الهی همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
ساعت 4ونیم بود که پیام شما را خواندم از سحر گذشته بود، ولی هنوز حس و حال سحر رو داشت، مخصوصا با شعر حافظ حس و حالش بیشتر شد.
و اما در مورد خانم یوسفی، زیاد با این لفظ حال نمی کنم، همان رضوان عزیز رو بیشتر دوست دارم، هر چه ساده تر بهتر، گرچند به قول حافظ همه ی این ها حجاب است، و باید از میان برخیزد. پس شما هر جور راحت تری این بنده ی ضعیف را مخاطب قرار بده.
یه سوال؟ شما اشعار حافظ رو حفظی می نویسید یا کپی پیس می کنید؟
سوال دوم شما استخدام ارتش هستید یا مجتمع گاز پارس جنوبی عسلویه؟
از موقعه که هوا روشن شد اومدم تو حیاط قرآن خوندم، ماه هم تازه اشعه های آفتاب بهش خورده بود یه درخشندگی خاصی داشت و قدرت خدا بیشتر تجلی میداد، قدرتی که اون رو وسط فضا معلق نگه داشته بدون یه میلی انحراف از مدارش. ولی ما آدم ها در هر لحظه ممکن است مدارمون تغییر کنه. یه بار تو عرشیم یه بار رو فرشیم.
سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم رضوان عزیز. الهی حال دلت عالی عالی عالی باشه. سپاس بخاطر کامنتت. من بعضی از اشعار حافظ رو حفظ هستم ولی بیشترش کپی پیست میکنم. گاهی اوقات یه بیت فقط یادم میاد. و همون رو سرچ میکنم و کپی پیست میکنم.
و در مورد شغلم . من سال 85 وقتی 19 سالم بود استخدام نیروی دریایی شدم. و نظامی پیمانی بودم. قرارداد پنج ساله. با اینکه قصدم جدی بود برای ادامه دادن یهو لحظات آخری رفتم تو فاز تغییر. و درخواست رهایی از خدمت نوشتم. هر چی فرمانده و همکارا گفتن نرو بمون، بدبخت میشی، اون بیرون کار نیست من توجه نکردم. و اینکه سال 90 اومدم بیرون. به مدت کار MDF انجام میدادم. و سال 92 اومدم مجتمع گاز توی آتش نشانی و الان حدود 10 ساله اینجام.
از حس و حال سحر گفتی که چقدر لحظه دلچسبیه . واقعاً انگار حجابها کنار میره و خیلی واضحتر میتونی خدا رو احساس کنی. و این بیت حافظ، که برام نوشتی ،چقدر زیبا بود. «تو خود حجاب خودی…»
خیلی ممنونم از شما رضوان عزیز. الهی که همیشه همیشه شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
خیلی خوشحالم وقتی ناخواسته هایی که در زندگی شما به وجود می آید به لطف خدا وآگاهی این برنامه متوجه اون ایراد ویا مشکل میشوید برای بر طرف کردن واقعا تبریک میگم این حد کار کردن روی خودت وباور هایتان
من هم با این فایل از شما یاد گرفتم که در یک چنین حال بدی رجوع کنم به دوره عزت نفس
الان ساعت 23 هست من بعد از یک روز پر برکت کاری و تیک خوردن تمام خواستهام در ستاره قطبی در پایان روزم هدایت شدم به کامنت زیبای شما و جالب اینکه اسم منصوریه رو آوردی کلی ذوق کردم ،اخه من بچه منصوریم و الان سالهاست ساکن اینجام ،باور کن شما بیشتر از من زردآلو اینجا رو خوردین ،بسکه مشتری زردآلوهای اینجا زیاد همشو میفرستن شهرهای اطراف به خودمونم نمیرسه
فکر کنم این فایل مال یکسال نیم پیشه و وقتی که این فایل اومد روی سایت یادمه که توی شرایط سختی بودم و تمام تلاشم این بود که با بودن توی این سایت انرژی خودمو جهت بدم به سمت مثبت ،الان مدتهاست تمرکزم روی زیبای هاست و شاید هفتها باشه که احساس بد زیادی در خودم حس نکردم و قشنگ این جمله استاد الان دارم درک میکنم که احساس خوب= اتفاقات خوب
هر روز کسب کارم داره رونق بیشتری میگیره ،مشتریام با کیفیت تر میشن و البته لول بالاتری نسبت به گذشته پیدا کردن ،ولی دوستای خوب دارم که از هم صحبتی با من لذت میبرن چون دقیقا منم همچین حسی نسبت به این آدما دارم و جهان هم از جتس همین آدمها وارد زندگیم میکنه
خلاصه بگم آبجی کلی امشب بهم حال دادی و لبخند رو لبم آوردی و تکمیل کردی آخرین درخواستمو توی ستاره قطبی که از خداوند خواسته بودم سپاسگزارتر باشم در طول روز و الان با همین احساسی که بهم دست داد یعنی کارمو خوب انجام دادم که کامنت شما شده روزی من
ایشاله که هنوز از لواشکاتون داشته باشین و هر وقت ازش میخورید یاد من بیافتید
حتما بیاین سر بزنین به ما ،خوشحال میشم از دیدن شما دوستان عزیز و توحیدی
ماشالله چه اندام ورزیده ای دارید.احسنت به شما و اراده شما.
رضا جان، برادر الهی ام از نکته کلیدی طلایی که به من گفتی بسیار سپاسگزارم، از دیروز تا الان که ذهن افکار مسمومی را به ذهنم راه داد، با همین تکنیک ضربه فنی اش کرده ام، کاری که قبلا می کردم، این بود که از خودم شاکی میشدم که این افکار چیه به سرت میزنه، به اصطلاح داری روی خودت کار میکنی، باید این افکار به ذهن ات خطور کنه؟!
و خدا را شکر تا الان هر فکری رو تو ذهنم آورده که آزار دهنده بوده، همون فکر رو به صورتی که خوش آیند باشه درآوردم و بهش تحویل دادم.
یک دنیا ممنون رضا عزیز
در پناه حق روز به روز توحیدی تر، ثروتمند تر، شادتر و سالم تر باشید.
یا حق
باید بپذیریم ک کار ذهن همینه ،
کار ذهن از کاه ، کوه ساخته
کار ذهن ترس بوجود آوردنه
کار ذهن نجوا کردنه
کار ذهن خراب کاری کردنه
کار ذهن غمگین کردنه
پس وقتی ک میپذیریم کارش همینه ، دیگه سخت نمیگیریم و باهاش وارد جنگ نمیشیم
اندامتون زیبابود زیباترم شده منک هربارمیبینمتون ب شخصه لذت میبرم
عجب گوشتای خفنی بهبه نوش جووووونتون باشه
درموردادویه خانم شایسته دقیقا توبندرهمینجوره ینی هرچی ادویه بیشتربریزی آشپز بهتری هستی من ک فک میکردم هروی بیشتربریزم غذاخوشمزه تره ینی جای یکم ادویه بریزم توغذا یه کم غذامیریختم توادویه خخخخخخخ ازونجام هرچی شمابگین برام وحی منزله از دیشب م فایلو دیدم دیگ ادویه تعطیل فقط نمک والبته کمی زردچوبه ک اینم کم کم حذف میکنم ک بقول استادحرکت انتحاری نزده باشم
درمورد سوال اول مثلا منوعشقم خیلی باهم شوخی میکنیم همیشه این باعث صمیمیت بیشتر بینمون میشه وباعث میشه رابطمون خشک نباشه ینی مث دوتارفیقیم باهم ومن بابتش شکرگزارم یا مثلا اینک خونم طبقه همکفه من هرروزلذت میبرم شکرمیگم بابتش
درموردیوال دوم خیلی وقته حرف مردم برام مهم نیست خداروشکر ولی چیزی ک دوست دارم تجربه کنم ولذت بیشتری برام داره سفرباموتوره و خداروشکراین پروژه روشروع کردیم واولیشم رفتیم ابگرم گنو ک چقدچسبید
درمورد آخریشم تاحالابش فک نکردم ک ببینم چ نوع فعالیت ورزشی مشترکی هست ک هردودوسش داریم(واقعا چرافکرشونکردم وخودموازین لذت محروم کردم بشینم فک کنم حتما پای به باورمحدوددرمیونه) میدونم بازی فکری رودوس داریم باهم انجام میدیم چقدرلذت میبریم همدیگه روتشویق وتحسین میکنیم درمورد مثلا ورزش فک نکردم قطعا نتایج خوبی توروابطمون داره
چه لباس زیبای تن تون رو عالی اندامی کرده، چه جواراب های خوش رنگی.
عجب کبابی خدا جونم منم می خوام
عجب دریاچه ی زیبا و باصفایی منم می خوام
عجب ماهی های چاق و چله ای منم می خوام خدای من این دستگاه گازی خوشگل که به راحتی گوشت ها رو گریل می کنه چه خوشمزه به نظر میان چه چرب وچلی،چه سالم منم می خوام چه رنگ خوشگلی حالت بریونی دارن خدای من منم می خوام.
چقققققدر زندگی عاشقانه ، عارفانه ، زیبا ، توو دل برو منم می خوام.
استاد عزیزم امروز در پارادایس م، نشستم و دارم از همش زیبایی می بینم، نمی دونم از کدوم شون بگم …..
استاد من از بچههای دوزاده قدم هستم و دارم قدم ها رو پله به پله بالا میام، دارم رشد می کنم، و بزرگ شدنم رو دارم می بینم،
از وقتی که متعهد شدم، و دارم رو خودم کار می کنم ، خیییییلی تغییرات م رو دارم می بینم، اومدم توو روستایی که یه خونه بزرگ و زیبا داشتم ولی الآن دارم می بینم ، همسر م به لطف خدا مغازه زده و آرامش داره ، بچهها م همه دور هم هستیم و داریم با آرامش زندگی می کنیم ، و یه بهشت دارم که خیییییلی زیباست یه عالمه مرغ و خروس و جوجه های کوچولو که دارم هر روز می بینم و یه عالمه لذت می برم
یه پارادایس بزرگ برای خودم درست کردم که همش زیبایی ست، درخت انواع گیاهان ، انواع پرندگان میان تو این بهشت و هم سخن میشن با جوجه ها، یه خروس زیبا پر حریر دارم که عاشق رنگش م، خدایا متشکرم
روزها یه عالمه تخم مرغ بابرکت ، سالم ، خوشمزه ، دارم ،
یه عالمه گوسفند ، بره های کوچولو ، ناقلا دارم
که از شیرشون انواع لبنیات درست می کنم لذت می برم
خدایا متشکرم
الآن توو این لحظه که دارم کامنت می نویسم صدای انواع پرندگان زیبا ، گنجشک ها ، و یه عالمه زیبایی دگه دارم می بینم.
خدایا متشکرم
همه دارن می خونن، همه خدا رو دارن بهم نشون میدن،
خدایا متشکرم
روزها میام داخل این باغ بزرگ و حرف می زنم با خانم مرغی ها، لذت می برم.
خدایا متشکرم
صبح زود پیش از طلوع آفتاب میزنم بیرون و داخل طبیعت بکر، با صفا پیادهروی می کنم کلی لذت می برم با خدا حرف می زنم ، فایل های صوتی برای خودم ضبط می کنم از قانون میگم ، از خواسته هام میگم، فقط شادی، فقط آرامش فقط حال خوب
خدایا متشکرم
هذا من فضل ربی
استاد عزیزم اینا خواستههای من بودن که تا قبل از دوره دوازده قدم، نداشتم
استاد عزیزم از صحبت هات، از زندگی کردن ت، از همراهی بودن ت کلی درس ، کلی تجربه دارم کسب می کنم، کلی لذت می برم، و بهشت رو دارم خوشبختی رو دارم، سعادتمندی رو دارم، و از همه مهمتر خداااااا رو دارم
استاد عزیزم متشکرم
خدا خیرتون بده
مریم جون متشکرم
از تمام فایل هاتون
از لحظه به لحظه ی، زندگی تون که چقققققدر بهم باور درست میده
مدت هاست که عادتم شده شب ها قبل از خواب می آم و شروع کردم با فایل های دانلودی و فایل های بروز مغز خودمو پر می کنم از زیبایی های که استاد به لطف خانم شایسته عزیز روی سایت می زارن و تو فایل های دانلودی هر روز مارو بروز می کنه و با این که خیلی از محصولات رو خریدم و دارم استفاده می کنم و زندگی ام هر روز بهبود پیدا می کنه و بهتر می شه و لذت می برم از مسیر زندگی زیبا که صوت می زنم و زیبایی ها رو می بینم و هر روز بهتر می شوم
طوری که حتی نمی خوام یه فایل آموزشی یا رایگان رو از دست بدم ، چقدر لذت می برم از رابطه پر از عشق و صمیمیت استاد و پارتنر عزیزشون همراهی و زیبایی این رابطه که با عشق باهم بازی می کنند با عشق باهم لذت می برن با عشق باهم رقابت می کنند و اصلان برنده مهم نیست لذت می برند از زندگی و بهبود دائمی خودشون که الگو شدن برای من انقدر حرفه ای تنیس بازی می کنند ، انقدر شوق و ذوق دارن برای خرید یه وسیله تازه برای رعایت بهتر زندگی به روش قانون سلامتی که این فایل شد یه راهنما که منم برم دوباره قانون سلامتی رو از اول ببینم و از خدا هدایت بخوام که سالم تر باشم ، و نکته جالب یه موضوع کوچک که خیلی هدایتی بهش برخوردم و متوجه شدم که بخاطر عدم رعایت یکی از نکات قانون سلامتی من دارم یجایی به خودم و تعادل هورمونی خودم آسیب می زنم و دقیقان فردای اون روزی که این فایل رو دیدم متوجه اون شدم و باعث شد من بهبودی در روش تغذیه و چیز هایی که تاثیرش رو روی زندگی ام می دیدم و با رعایت اون نکته جدید که اشتباهان من یه سری از منوی قانون سلامتی رو ارگانیک تهیه نمی کردم با تغییر اون موارد که سعی کنم با کمی رعایت بهتر قانون سلامتی تاثیرش رو یک روز بعدش که امروز بود دیدم من به شکل خارق العاده ای امروز انرژی و هوشیاری و حالم بهتر بود و انقدر حالم خوب بود انقدر پر انرژی و بشاش بودم که یکی از دوستام می گفت علی تو چیزی مصرف می کنی انقدر حالت خوبه باورش نمی شد یه آدم می تونه انقدر سرحال و سرزنده و بشاش و پر انرژی باشه و تو ذهنم گفتم خدایا شکرت برای هدایت من به دوره قانون سلامتی ک الان سایز من از ایکس لارج رسیده به اسمال و عضلات شکمم تیکه تیکه شده عین ورزشکارای حرفه ای هر روز که خودمو تو آینه می بینم لذت می برم از این که صورتم انقدر زیبا شده و بشاش و پر انرژی انقدر عضلاتم زیبا و تراشیده شده منی که دقیقان قبل از دوره قانون سلامتی تا الان 40 کیلو وزن کم کردم بدون حتی یزره سختی کشیدن ، عضلات پاهای من وقتی مقایسه می کردم با یه نفری که تو باشگاه حرفه ای کار می کنه از اونم بهتره با تلاش کمتر ، و خداروشکر که کنار آپدیت های سایت ویدیو های جدید به خودم قول دادم هر شب یه ویدیو از دانلود ها که خانم شایسته با دسته بندی اون ها به شکل عالی هر موضوعی رو دسته بندی کردن و من از فایل های اجرای توحید در عمل شروع کردم و هدایت خداوند رو دیدم درست روزی که من احتیاج داشتم این فایل آماده شد درست روزی که من هدایت خواستم این فایل آماده. شدو قانون سلامتی رو باز یاد آوری کرد بهم و باعث شد کیفیت زندگی ام از اونی که هست بازم بهتر بشه و چقدر خوبه که این سایت هست که منو درگیر خودش کرده که با تمام وجود حتی وقتایی که کار می کنم یه وقت کوچک گیر میارم دارم یه فایل استاد و گوش می دم و تاثیرش رو همون روز می بینم و معجزه پشت معجزه و انقدر زیاده این معجزات که وقتی می شمارشون تو ذهنم ساعت ها زمان می بره ، چقدر لذت می برم که می تونم ذهنمو کنترل کنم و افکارم رو جهت دهی کنم و اعمالم رو و تصاویر زیبا ببینم خاطرات زیبا رو بیارم جلو ذهنم ، مثلان انقدر روی دیدن زیبایی ها و فراوانی اوایل تلاش می کردم کار کنم که الان مثلان دارم قدم می زنم تا یه چیز زیبا می بینم سریع ذهنم می ره سمت تحسین اون تا یه نمونه فراوانی رو می بینم سریع ذهنم می ره برای تایید فراوانی ناخودآگاه وایمیستم زیبایی ها رو می بینم و ذوق می کنم و لذت می برم و نتیجه این که من الان
در بهترین وضعیت سلامتی از شاید 10 سال قبلم هستم
از نظر مالی درامد 10 برابر 3 سال قبلمو دارم با کار کمتر
از نظر اسکور کیفیت کارم یکی از دوستانم اومد گفت بهم می دونی داری بهتر از همه هم رده ای های خودت با اختلاف پول می سازی
درصورتی که من اصلان توجه ای به دیگران نداشتم یا نتیجه کار دیگران
حتی متوجه نتیجه خودمم نبودم فقط هر روز سعی می کردم یزره از روز قبل با کیفیت تر باشم
یا یه نفر دیگه اومد بهم گفت می دونی چقدر کلامت تاثیر گذاره برای مشتری هات و چقدر مخاطبات کلماتت روی اون ها تاثیر می زارع
یا یه نفر یه روز بهم زنگ زده بود دقیقان این جمله اش این بود
می گفت ببین من نمی دونم چرا وقتی راجب کار شما می خوام خرید کنم فقط تورو تو دنیا قبول دارم همون لحظه یاد حرفای استاد افتادم که خداوند چگونه افراد رو هدایت می کنه سمت من
و با این که اون فرد ازم خرید کرد ولی یه درخواست اضافه داشت که خارج از عرف کاریم برای اون کاری انجام بدم با درسایی که از استاد یاد گرفتم همون لحظه تو ذهنم اومد براحتی گفتم نه با این که اون موضوع برای من درامد اضافه ام داشت ولی منو از مسیر شخصی که طراحی کردم برای زندگی م خارج می کرد و دیدم این نتیجه آموزش های فایل های دانلودی رایگانه که ترکیب شده با فایل های آموزشی تو ذهنم
و باور مهم فراوانی که خیلی کار دارم که روش کار کنم براحتی به یه درخواست خارج از عرف می گم نه
یه موضوع جالب این روز ها تو ایران این شده که هرکی می رسه می گه ماشین ثبت نام کردی ولی من یاد حرف استاد افتادم که ببین این مسیری که همه دارن می رن حتمان همون مسیر غلط و تو برعکس اون رو برو مثلان می گفتم من پلاک به نامم بازم جواب داشت ذهن فقیر برای اون خوب برو بزن به نام کس دیگه و اینجاس که دیدم من از بدنه جامعه جدا شدم و دارم با تکامل آرام آرام رشد می کنم شبیه یه درخت تنومند و قدرت مند و این باور که مسیر درستی که استاد بهم یاد دادن و هر روز بهتر می شود و هر روز زندگی و مسیر بهبود پیدا می کنه و زییاتر می شه و این که وعده خدا جواب می ده
ولی من درک خودمو می گم به قول استاد درک این موضوع هم تکاملی هست
اولش با لذت بردن از همین چیزی که الان هستی و سپاسگزاری که احساس ت رو خوب کنه
بعد نوشتن و نوشتن و نوشتن
ببین من یه عادت رو با یه عادت دیگه جایگزین می کنم
مثلان من هر شب که می ام خونه یه فایل تصویری نگاه کنم تا خوابم بگیرع و بخوابم و بعد شکرگزاری آخر شب در حد 10 دقیقه و بخواب می رفتم صبح اولین کاری که می کنم تمرین ستاره قطبی اون روز رو انجام می دم بعد شکرگزاری بعد شروع روی دوره های دیگه
ببین یه کامیون به خودم نمی بندم که بخوام بکشم ، صبر و لذت از خودم می پرسم خوب امروز بهترین کاری که می تونم انجام بدم چی هست هرچی در توانم هست
مثلان برخورد بهتر با مراجعینم
مثلان و تجربه کاری ارتقا خودم توکارم که بهتر عمل کنم
دانش خودم رو افزایش می دم هر روز کمی بیشتر خیلی سوال می پرسم تو یوتیوب سرچ می کنم
بعد راجب دوره ها چون ثروت برام الان از همه چیز مهم تره این دوره رو وقت جداگانه واساش می زارم
بدون استثنا وقتی رو این دوره کار می کنم شرایط مالی ام بهتر می شود و به قول استاد منم هنوز کویر دارم تو زندگیم ولی پذیرش این موضوع که من الان اینجوری ام ولی می تونم با کمی بهتر بودن تو آموزش حتی تمرکزمو بزارم روی باور های درست و کار کنم رو باور هام و آروم آروم ، مثال بزنم واست با این که من می خوام شیوه کاری ام رو الان عوض کنم و این امکان وجود نداره دارم کار می کنم روی مهارت جدید که ازش لذت می برم و ادامه می دم هر روز کمی بهتر هروز کمی بیشتر در حد توانم و با توجه به قانون تکامل سعی می کنم لذت ببرم از مسیر و تمرین اهرم رنج و لذت آروم آروم دارم بهتر و بهتر می شم و این روند ادامه داره و نیازه که تکامل طی بشه
ولی در زمان بیداری من کلان فایل های استاد تو گوشمه به قول استاد در کنار کارم و خداوند داره منو هدایت می کنه و مسیر وزیبا و آسون می کنه
و اینجوری فکر می کنم من انگار یع بازیکن فوتبالم انقدر روی خودم کار می کنم که جهان لاجرم منو انتخاب می کنه برای بازی
اول اینکه بگم خیلی سوپرایز شدم که اولین کامنت رو دارم میزارم چون الان به هدایت خداوند وارد سایت شدم و اینجام ساعت ٧
کاری که من و همسرم سعی میکنیم انجام بدیم و واقعا برامون لذت بخشه.. (چون من عاشق اینم که برم جاهای مختلف رو تجربه کنم)
اینه که هر ماه حداقل یکبار برای شام بیرون میریم و این واقعا برامون لذت بخشه..
شاید به ظاهر خیلی عادی باشه، ولی واقعا تاثیر عالی داره روی صمیمیت ما، روی حال خوبمون تو روز قبل و بعدش و احساس سپاسگزاری از هم..
و اینکه برای خرید با هم میریم.. چه خرید از هایپر برای مواد خوراکی چه خرید لباس.. و این فوق العاده حس خوبی میده..
چون سالهای قبل هر کدوم تنها یا با خانواده خودش میرفت خرید.. ولی الان که بیشتر از یکساله حدود 90 درصد خریدها و باهم میریم والبته با بچه ی 3 سالمون ، و خب تفاوتش کاملا واضحه برامون..
این حس خوبی که برای رفتن به بیرون داریم، و حتی بعد برگشتن به خونه.. خیلی خوبه و هیچوقت تکراری نشده..
و مورد دیگه هم اینکه سعی میکنم هر هفته اگه نشد ماهی یکبار به طبیعت بریم و یه وعده غذا رو روی سبزه های تازه و زیبا بشینیم و بخوریم و از زیبایی و حس خوب جنگل و رودخونه انرژی بگیریم..
و اینکه برای تفریحات مشترک هم همسرم علاقه به کوه نوردی و جنگل نوردی داره هم من..
مطمئنم اگه به جای اینکه فقط با ماشین بریم و برگردیم، پیاده روی هم داشته باشیم، خیلی تاثیر زیادی تو زیادشدن صمیمیت.. شناخت عمیقتر و حال بهتر مون داره..
اینکه تو اون لحظات تمرکزمون روی وجه مشترکمون باشه که داریم کاریو میکنیم که هر دومون دوست داریم ، حس نزدیکی و صمیمیت بیشتری پیدا میکنیم..
معمولا تو رابطه، ذهن تلاش میکنه تا تمرکز ما رو روی تفاوت هامون ببره و شروع به عیب یابی تو پارتنر مون
میکنه.. ولی پیدا کردن علایق مشترک و انجام اون علایق، تمرکز ذهن رو، روی شباهت ها میبره و به نسبت حس بهتری هم نسبت به رابطه مون و پارتنر مون پیدا میکنه..
چه تفریحات و لذت های زیبایی دارید، ساده و راحت و در دسترس.
فاطمه جان به نکته قشنگی اشاره کردی،
اینکه تو اون لحظات تمرکزمون روی وجه مشترکمون باشه که داریم کاریو میکنیم که هر دومون دوست داریم ، حس نزدیکی و صمیمیت بیشتری پیدا میکنیم..
معمولا تو رابطه، ذهن تلاش میکنه تا تمرکز ما رو روی تفاوت هامون ببره و شروع به عیب یابی تو پارتنر مون
میکنه.. ولی پیدا کردن علایق مشترک و انجام اون علایق، تمرکز ذهن رو، روی شباهت ها میبره و به نسبت حس بهتری هم نسبت به رابطه مون و پارتنر مون پیدا میکنه..
راست رو بخوایی من هنوز نمیدانم چه چیزی رو دوست داریم، و چه تفریحی است که هر دومون اون رو دوست داریم، یعنی اصلا بهش فکر نکردم.
مررررسی عزیزم. باید بشینم خوب فکر کنم. آخه من تا الان فکر میکردم من و همسرم 180 درجه اختلاف سلیقه داریم، و این رو پذیرفته بودم مثلا پارک رفتن رو دوست دارم اون دوست نداره و کلی چیز دیگه ولی هیچ وقت فکر نکردم چیزی هست که دوتامون واقعا دوست داشته باشیم؟
مررررسی فاطمه جان. سپاس گذارم که کامنت دلی نوشتید و از زیبائی های زندگی تان گفتید.
در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر باشی عزیزم
استادجان ومریم عزیزم ،بسیارازتون سپاسگزارم که درطی این سالها با اشتراک گذاری سبک و روش ساده وزیبا و توحیدی وپراز شور ونشاط زندگیتون با ما، بهمون می آموزید ساده وزیبا و توحیدی وپراز شور ونشاط زندگی کردن رو..
چیزیکه هیچکس هیج جا وهیچوقت نتونسته بود به ما تا قبل این یاد بده، محض رضای خدا توی خانواده ودوست وآشنا و حتی غریبه ها وحتی تو فیلمها هم یکی پیدا نشده بود که به آدم یاد بده، بیاموزه که چطور میشه خیلی خیلی راحت و ساده و زیبا و شاد و سپاسگزار و سالم زندگی کرد و اینکه اصلا چطور میشه طعم شیرین خوشبختی رو چشید…
خدارو صدهزار مرتبه شکر به خاطر وجود وحصور شما توی زندگیم…
بسیار از دیدن روی ماهتون وپرادایس زیبا و بازی پینگ پنگتون و درست کردن ونوش جان کردن کباب برزیلیتون لذت بردم…
جواب مورد اول:
یکی از لذت بخش ترین کارهایی که دوست دارم چیدن میوه وسبزیجات هست که همیشه سعی میکنم شرایطش برای خودم توی هر فصلی وهرجایی که باشه فراهم کنم، طوریکه شده رفتم مسافرت تو فصل چیدن میوه و سبزی و گل و…بوده رفتم واز افراد حتی غریبه خواستم شده برای چند دقیقه اجازه بدن تو چیدن کمکشون کنم…انقدر حال دلم خوب میشه خصوصا اگه بتونم پای درخت اون میوه رو هم نوش جان کنم وشکر خدا رو به جا بیارم…انقدر این کارو دوست دارم که به لطف الله الان توی خونه ی ویلایی زندگی میکنم که درخت میوه پرتقال و نارنج و الو و ازگیل و …داره وخودمم توباغچش گوجه وفلفل وخیار وبادمجون و…. کاشتم…
خرید کردن از تره بار میوه وسبزی، هم خیلی بهم حس خوبی میده دیدن اونهمه میوه وسبزی و…رنگانگ وخوشمزه یکجا بهم حس بودن تو بهشت رو میده…
ماهیگیری یکی دیگه از لذت بخش ترین کارهایی هست که حال دلمو خوب میکنه خیلی خوب ، خصوصا که از صبح زود برم وبعد که ظهر هوا یه کم گرم شد شنا هم بکنم تو رودخونه ….
آواز خوندن هم خیلی بهم حس خوب میده وحالمو خوب میکنه که گاهی تو خونه و بیشتر تو ماشین و وقتی میرم طبیعت انجامش میدم …
والبته مرتب کردن ونظافت خونه که قبلا برام حس خوبی نداشت ولی از وقتی توسریال زندگی در بهشت وسفر به دور امریکا دیدم که مریم جان با عشق و با اون دید و باورخوب کارهای نظافت ومرتب کردن رو انجام میدن که انرژیشون توی محل زندگیشون پراکنده باشه،
من حالا یکی از کارهای لذت بخش ومورد علاقه زندگیم میدونمش…
جواب مورد دوم:
اگه حرف مردم نباشه، اگه انقدر قضاوت و نگاه مردم رو مهم وارزشمند ندونم توی زندگیم خیلی وقتها دوست دارم وقتی بیرون از خونه راه میرم تو خرید یا پیاده روی شعر واهنگهایی رو که دوست دارم آروم برای خودم بخونم طوریکه نه تودلم بخونم نه انقدر بلند باشه که کسی اذییت بشه،یا اینکه سوت بزنم، اما متاسفانه اینکار رو نمی تونم انجام بدم چون حتما همه میگن این زن دیونست داره برا خودش حرف میزنه یا میخونه..
دوست دارم رو جدول کنار خیابون گاهی راه برم حتی اگه پاهام بلغزه ….
دوست دارم توی مسیر دوچرخه سواری یا جاهایی که ماشین رو نیست بدوام…
دوست دارم از درختهایی که بهم حس خوب میدن بالا برم وبشینم رو شاخه های درخت مثل بچگی هام…
اما هربار میام این کارهارو انجام بدن اولین نفر پسرم وبعد خانوادم میگن بچه شدی؟؟؟
جواب مورد سوم:
بازی منچ و مارپله، اسم فامیل…سه تا از بازیهای مورد علاقه ما توی خانوادمون هست، این سه تا بازی انقدر برای ما مهم وهیجان انگیز هست که وقتی دور هم جمع میشیم، انجامش میدیم وانقدر می خندیم انقدر ذوق می کنیم که ساعتها سرخوشیم خصوصا وقتی در طول بازی مامان گلم با میوه وچای وشیرینی و تنقلات ازمون پذیرایی میکنه..
واین سه تا بازی انقدر برامون حیاتی ومهم هست که در طول بازی سنگ هم از آسمون بباره بازی رو متوقف نمی کنیم..
بوده وقتایی که اتفاق بدی افتاده و اعضای خانواده حال روحیشون خوب نیست، ویکی از کارهایی که ما انجام میدیم برای تغییر روحیه انجام این سه تا بازی هست که واقعا هم 360 درجه از حال بد ومنفی حالمون رو عالی میکنه….
این سه تا بازی به جرات می تونم بگم تنها روشی هست که باعث میشه ساعتها کسی تو خونه وقت غیبت و قضاوت و بی حالی و….نداشته باشه و فضای خونه تو دور همی ها اکنده از خنده وشادی وعشق باشه…
از وقتی با شما استادعزیزم آشناشدم وقوانین جهان آفرینش رو تاحدودی شناختم باور کردم ویقین پیدا کردم که زندگی فقط وفقط همینه، لذت بردن از انجام هر کاری…
یعنی هرکاریو با عشق با لذت باقدردانی با خنده با شادی انجام دادن….
وقتی سپاسگزار باشی هرکاری برات لذت بخشه…
واگه یه کم بیشتر توی قوانین غرق بشی ودرکش کنی می بینی زندگی کلش یه بازی هست و تو بازیگرش، وباید جوری بازی کنی که انقدر زیبا ولذت بخش و حرفه ای و دلی باشه که هم خودت وهم کارگردان (خداوند) و هم تماشاچی ها( اطرافیانت) از دیدن اینهمه شور ونشاط و آرامش وحس خوشبختی وقدردانیت به وجد بیان و یه الگوی عالی باشی از یه آدمیکه یادگرفته چطور خودش رو خوشبخت کنه…
مثل شما ومریم جان…
انشالله به لطف الله هممون در مسیر زندگی همواره هوشیار باشیم وبیدار و آگاه وبه یاد داشته باشیم که اومدیم تواین دنیا که لذت وشادی رو تجربه کنیم…
سلام عزیزم چقدر حس خوبی داشتم از خوندن کانتت دقیقا همین هفته پیش زیر یه درخت به همسرم گفتم خیلی دلم میخاد از درخت بالا برم رو شاخه اش بشینم، یا راه رفتن روی جدول وای دقیقا چن وقت پیش همینم گفتم یکی داشت چای میچید گفتم آخ کاش میشد منم بچینم چقدر لذت بخشه خیلی علاقه مندی هات شبیه من بود انگار لمسشون کردم مرسی از حس خوبی ک از کامنتت گرفتم برات بودن خدارو آرزو دارم تو تمام لحظه هات.
سلام دوست گلم مینا جان .چقدر قشنگ از لذتات گفتی خصوصا اونجایی که گفتی چیدن سبزی و میوه .و بعد خوردن میوه زیر درخت .یهو دلم خواست . و خواستش برام به وجود اومد .و قشنگیش اونجا بود که گفتی خودت هم باغچه داری و درخت میوه و سبزی کاشتی .واقعا بهت تبریک میگم که این لذتو تجربه کردی …. و چقدر جالب از بازی اسم و فامیل گفتی .دخترم خیلی دوست داره و گاهی خیلی کم بازی میکنیم و البته از این به بعد میخوام بیشترش کنیم چون اینطوری که شما گفتی دخترم حق داره که اینقدر میگه بیا مامان بازی کنیم. و چقدر خوب گفتی که الگویی باشیم از کسی که تونسته زندگیش رو تغییر بده و لذت ببره و خیلی باورای عالی دیگه .موفق باشی دوست عزیز
حنیف (حق گرا)باشید و مشرک نباشید،هرکس که شرک ورزد مانند کسی است که از آسمان سقوط میکند و پرندگان اورا می ربایند یا بادی تند اورا به مکانی دور دست می اندازد
سلام استاد عزیزم و مریم بانو
نتیجه توحید شما میشه این رفاه و آزادی در تمام جنبه ها و تجربه نعمتها در حد عالی و بینهایت
استاد عزیز واقعا لذت بردم از ورزش پینگ پونگی که خیلی عالی باهم بازی میکنید چقدر نفس گیر و جالب بود باسرعت بالا و چقدر توپ دارید عالیه
من از موتور سواری ،،ورزش هایی مثل بدن سازی،دویدن،،پیاده روی لذت میبرم
من و عشقم از کنار رودخونه رفتن باهم لذت میبریم و کلی حالمون خوب میشه و الان هم که مینویسم داره روی ناخن پام تمرین ناخنکاری میکنه و لذت میبریم
استاد مبارکتون باشه این رستوران برزیلی خوشکل و خونگی و این قدرت خرید تحسین داره و نکته ای جالب از غذا خوردن هم متوجه شدید که گفتید که دومرحله ای غذا بخوریم میتونیم کمترغذا بخوریم و مریم خانوم هم نکته جالبی در مورد نمک زدن گفت و اینکه نیاز به ادویه نیست
فراوانی آب و ماهی چقدر زیبا بود و رنگ درختها سبز فسفری عالی و قشنگ بودن و چقدر آرامش موج میزد
استاد مریم خانوم را نشون دادید که از بس خورده بود داشت بیهوش میشد
لذت ببریم، زندگی کردیم وگرنه به بطالت گذروندیم عشق کنیم و شکرگزار باشیم تا معنای زندگی را بهتر درک کنیم واستفاده برده باشیم
سلام و صد سلام خدمت همه عزیزان بخصوص استاد و مریم جان شایسته .
1_نمونه لذت های به ظاهر کوچک اما در حقیقت عظیم برای من ،بوسیدن و بوییدن هر روز صبح فرزندم است. بچه ها انرژی خالص خدایی دارند یک روح کاملا متصل به منبع هستی و من هر بار با در آغوش گرفتن و بوسیدنشون هم لذت میبرم هم حالم خوب میشه .عطر گل ها ،صدای پرنده ها تماشای درخت ها و طبیعت آسمان تنفس هوای تازه همگی برام لذت بخش است و هر روز در دسترسم الهی شکرت .
2_به دور از حرف مردم : می رقصیدم ، می دویدم القابم را کنار می گذاشتم و خودم را ابراز می کردم که البته خیلی بهتر شدم و آرام آرام تکاملی خوب پیش رفتم .
3-خدارو شکر من و همسرم همیشه یک هدف مشترک تو زندگی مون داشتیم که وقتی بهش میرسیدم یک هدف دیگه می آمد ،الانم تقریباً هر شب با همدیگر خانه های زیبا میبینیم ، تماشای فیلم با همدیگر را هم خیلی دوست داریم و صحبت راجع به قوانین و آنچه در روز از قوانین دیدیم و دریافتیم.
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام خدای مهربونم که در همه چیز و همه جا حضور داری و با من سخن میگویی
سلام استاد عزیزم که همچون آبی زلال و خنک، تشنگان را سیراب می کنی.
سلام مریم جان که همچون خورشید می تابی.
سلام دوستان الهی ام که که همچون درختی تنومد، آب را از ریشه و نور خورشید را از برگ دریافت می کنید و رشد و رشد
سلام به رضوان عزیزم که به لطف خدای مهربان اینجاست.
دقیقا همین دیشب بود، که چون نتونسته بودم کاری رو که براش برنامه ریزی کرده بودم که رو انجام بدم، حالم داشت بد میشد و آژیر خطر به صدا در آمد.
گفتم خب من الان میدونم چون نتونستم طبق برنامه ریزی کارم (علت کارهای ناخواسته ای که پیش آمد) رو انجام بدم حالم داره بد میشه، چاره چیه؟ با چه منطقی من میتونم این ذهن نجواگر بی تربیت رو تربیت کنم؟
یکم فکر کردم، یاد حرف استاد در دوره عزت نفس افتادم که میگفت، رسیدن به هدف مهم نیست، مهم لذت بردن از مسیر هدف است.
گفتم درست است استاد روی تمرکز خیلی تاکید داره، ولی وقتی تلاشت رو بکنی و در این بین یه ماجرای خارج از برنامه پیش بیاد که نباید تو را به هم بریزه و از این لحظه لذت ببر.
رفتم دوش گرفتم و گفتم اصلا میخوام فقط از لحظات قشنگی که کنار خانواده دارم لذت ببرم، ذهن نجواگر بی تربیت برو بخواب.
و چه شب قشنگی بود، کنار خانواده و همکاری هم 25 کیلو زردآلوی منصوریه رو لواشک کردیم، در کمتر از 3 ساعت.(این ماجرای ناخواسته ما بود)
و خدای مهربان پاداش کنترل ذهنم رو با این فایل گرانبها داد.
واضح و روشن گفت؛ رضوان ام، عشقم، من دوست دارم همیشه شاد شاد باشی، بی حالی موقوف.
حالا بریم به دیدن خونه زیبای مان و ماجرای شگفت انگیز آن
سلام رضوان عزیز ، خوبی الحمدلله. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه. جدید نیستم، همون حمید امیری پرحرف هستم که فقط عکس پروفایلم عوض شده.
خدا رو شاکرم بخاطر اینکه در مدار دریافت آگاهی های دوره عزت نفس هستی.
این روزها کلی موضوع آموزشی رو سرم ریخته که نمیدونم کدومش رو باید بخونم. یاد فرمایش استاد عباس منش عزیزمون میافتم که میگفت توی دانشگاه بندرعباس مردم داشتن درس میخوندم برای امتحان پایان ترم ، من داشتم کتابهای موفقیت رو میخوندم. الآنم حکایت منه، کلی مبحث ایمنی و آتشنشانی رو لازم دارم که باید بخونم و یادشون بگیرم. ولی من هنوز سایت رو ول نمیکنم و دارم کامنت مینویسم و کامنت میخونم.
آقااااا بیا برو استانداردهای NFPA رو بخون (ایموجی به مقدار لازم)
خدا رو شکر میکنم وقتی که موفقیتت رو میبینم ، وقتی حال خوبت رو میبینم. وقتی احساس عالی و توحیدیت رو میبینم.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
به نام خدای که همواره با ماست
سلام حمید عزیز و خوشتیپ و خوش چهره و ثروتمند
پسرررررر دیروز کامنت رو دیدم، دو چشم داشتم صد تا قرض گرفتم، باورم نمیشد، این همون نیم رخ آقای آتش نشان باشه، بابا اون عکس 45 به بالا میزد، ولی این خدایی خیلی جوان و خوشتیپ هستی و خوش اندام. احسنت به شما.
حمید جان مررررسی که پاسخ مرا دادی، خیلی خوشحال شدم، دیروز خواستم پاسخ کامنت شما را بدم، حس و حالش نمیومد،اول که کامنت شما را خواندم کلی ذوق کردم و خواستم جواب بدم، نشد. بعد کامل حسش رفت.
ولی الان داشتم جواب رضای عزیز رو میدادم، یهو دیدیم بقول سعیده جان کنار کله آبی شده، خیلی ذوق کردم(من عاشق این نقطه آبی هستم)
راستی ما فکر میکردیم شما فقط تو قسمت فضا و موتور و… خبره هستید، نمیدونستم دست دکترا را هم از پشت بستید کلی مطالب پزشکی رو هم با جزئیات میدونید. احسنت به شما
از افرادی که پویا و کاربلد هستند خیلی خوشم میاد،
و خدا را شکر که با افرادی آشنا شدم که همه سعی در بهبود خودشان دارند، واقعا لطف بزرگی است که به قولی هرچی خوبان دارند، همه را یکجا بچه های سایت با هم دارند.
مررررسی واقعا خوشحالم
دیشب ساعت 3 و نیم بیدار شدم، خیلی حس خوبی داشت، انگار همه چی و همه جا حضور خدا را میتونی راحت احساس کنی و خدای مهربان راحت و واضح باهات صحبت می کنه.
بی دلیل نیست که بزرگان به بیداری سحر تاکید دارند.
«دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند ؛ و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند»
«بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند ؛ باده از جام تجلی صفاتم دادند»
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی ؛ آن شب قدر که این تازه براتم دادند»
«بعد از این روی من و آینه وصف جمال ؛ که در آنجا خبر از جلوه ذاتم دادند»
«من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟ ؛ مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند»
«هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد ؛ که بِدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند»
«این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد ؛ اجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادند»
«همّتِ حافظ و انفاسِ سحرخیزان بود ؛ که ز بندِ غمِ ایّام نجاتم دادند»
سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم ، خانم یوسفی گرانقدر. در راستای این بچه پرو بازی هام، توی کامنت قبلیم شما رو به اسم کوچیک صدا کردم بدون اینکه اجازه بگیرم. بهتر بود قبلش اجازه بگیرم.
همه مون از دیدن اون نقطه آبی لذت میبریم. وقتی میبینی یکی از اعضای خانواده ات یه پیام برات فرستاده. همیشه من از پیامهای پر مهرت لذت میبرم ، حالا این یه دفعه شما حسش رو نداشتی ، و دقیقا باید اون حسه باشه تا کلام بر زبان و قلب انسان جاری بشه. خیلی خیلی ازت ممنونم بخاطر کامنتت. این غزل حافظ یه داستان طولانی پشتش داره که شاید اینجا نشه کامل تعریف کرد. خلاصه اش اینکه حافظ در ابتدا اصلا استعداد شعر گفتن نداشته. و طی یه سری اتفاقات ، تکاملش رو طی میکنه و عالی هم طی میکنه. و بعداً توی عالم خواب این شعر بهش گفته میشه و بعد از اون حافظ شیرازی ، لسانالغیب میشه و شروع به شعر گفتن میکنه. حافظ وقت سحر مناجات ها داشته با خداوند. هر موقع سحر بیدار شدین ، یه گفتگو با خداوند داشته باشید. خودش صدامون زده تا بیدار بشیم. نمیدونم بازم از حافظ بنویسم یا نه …
«عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند ؛ کافر عشق بود، گر نشود باده پرست» (عاشقی که ادعای عاشقیش میشه و تمام شب رو میخوابه و با خداوند گفتگو نمیکنه، این شخص کفران کننده عشقه چون هنوز عاشق نشده)
خداییش اگه میدونستم که فکر میکنید توی عکس من سنم بالای 45 میخوره خیلی زودتر عکس پروفایل رو عوض میکردم. اینقدر ازم تعریف کردین کنجکاو شدم یبار دیگه خودم هم رفتم عکس پروفایلم رو دیدم، گفتم مگه چقدر فرق کرده. خدا خیرش بده سعیده خانم راهنماییم کرد.رفتم کیفیت عکس رو آوردم پایین تا آپلود شد. تا پیش از این من اصلا حواسم به کیفیت و حجم عکسها نبود. عکسهایی که انتخاب میکردم همشون حجم های بالایی داشتن سایت ارور میداد.
خیلی ممنونم ازت، بخاطر لطف و محبت و بزرگواریت. بخاطر اینکه هستی ، اینجایی و در راستای گسترش آگاهی های توحیدی کامنت مینویسی. در پناه جریان هدایت الهی همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
به نام خدای مهربان
سلام به بنده مخلص خدا، حمید ثروتمند و خوشبخت
میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجابِ خودی حافظ از میان برخیز
ساعت 4ونیم بود که پیام شما را خواندم از سحر گذشته بود، ولی هنوز حس و حال سحر رو داشت، مخصوصا با شعر حافظ حس و حالش بیشتر شد.
و اما در مورد خانم یوسفی، زیاد با این لفظ حال نمی کنم، همان رضوان عزیز رو بیشتر دوست دارم، هر چه ساده تر بهتر، گرچند به قول حافظ همه ی این ها حجاب است، و باید از میان برخیزد. پس شما هر جور راحت تری این بنده ی ضعیف را مخاطب قرار بده.
یه سوال؟ شما اشعار حافظ رو حفظی می نویسید یا کپی پیس می کنید؟
سوال دوم شما استخدام ارتش هستید یا مجتمع گاز پارس جنوبی عسلویه؟
از موقعه که هوا روشن شد اومدم تو حیاط قرآن خوندم، ماه هم تازه اشعه های آفتاب بهش خورده بود یه درخشندگی خاصی داشت و قدرت خدا بیشتر تجلی میداد، قدرتی که اون رو وسط فضا معلق نگه داشته بدون یه میلی انحراف از مدارش. ولی ما آدم ها در هر لحظه ممکن است مدارمون تغییر کنه. یه بار تو عرشیم یه بار رو فرشیم.
هوا هم بسیار خنک و بهاری است. خدایا شکررررررررت
در پناه جانان پاینده و پایدار
مدارتون در عرش ثابت و پایدار
سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم رضوان عزیز. الهی حال دلت عالی عالی عالی باشه. سپاس بخاطر کامنتت. من بعضی از اشعار حافظ رو حفظ هستم ولی بیشترش کپی پیست میکنم. گاهی اوقات یه بیت فقط یادم میاد. و همون رو سرچ میکنم و کپی پیست میکنم.
و در مورد شغلم . من سال 85 وقتی 19 سالم بود استخدام نیروی دریایی شدم. و نظامی پیمانی بودم. قرارداد پنج ساله. با اینکه قصدم جدی بود برای ادامه دادن یهو لحظات آخری رفتم تو فاز تغییر. و درخواست رهایی از خدمت نوشتم. هر چی فرمانده و همکارا گفتن نرو بمون، بدبخت میشی، اون بیرون کار نیست من توجه نکردم. و اینکه سال 90 اومدم بیرون. به مدت کار MDF انجام میدادم. و سال 92 اومدم مجتمع گاز توی آتش نشانی و الان حدود 10 ساله اینجام.
از حس و حال سحر گفتی که چقدر لحظه دلچسبیه . واقعاً انگار حجابها کنار میره و خیلی واضحتر میتونی خدا رو احساس کنی. و این بیت حافظ، که برام نوشتی ،چقدر زیبا بود. «تو خود حجاب خودی…»
خیلی ممنونم از شما رضوان عزیز. الهی که همیشه همیشه شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
رضوان جان عزیز
بیش از هزار بار به شکل های مختلف این جمله را شنیدم و دیدم
اما هیچوقت نتونستم به این شکل درکش کنم
چقدر به موقع بود و من نیاز داشتم که همچین جمله ای رو بشنوم
مسیر مهمه
لذت بردن از لحظه لحظه ی این مسیر مهمه
چیزی که مهمه اون لحظه ی رسیدن به هدف نیست
دقیقا!
دقیقا!
میدونی واقعا این مسسیره که مهمه
اینکه تو این مسیر همراه با رشدت لذت ببری
اینکه توانایی های بیشتری از خودت ببینی و لذت ببری
اینکه پیشرفت های کوچیکت رو ببینی دستان خدارو ببینی
آزاد و رها آزاد و رهاااا لذت ببری فقط از مسیر
وقتی تو زندگیم نگاه میکنم دستان خدا و حس لذت واقعی رو وقتی تجربه کزدم که آزاد و رها بدون نیاز به دونستن قدم بعدی
بدون عجله
بدون نگرانی
بدون حل کردن مسئله با ذهن خودم
بدون حساب کردن رو آگاهی های خودم
بدون چسبیدن به یک مسیر خاص
فقط حرکت کردم
و باورت میشه حتما
از درو دیوار هماهنگی برام پیش میومد
از درو دیوار دستای خدا بهترین دستای خدا به کمکم میومدن
و من اصلا تنها نبودم
من یه لحظه به مغز خودم فشار نمیاوردم که بخوام خودم قدم بعدی رو پیدا کنم
و چقدر حس خوبیه
کاش بتونم تومسیر کاری که دوسش دارمم اینطور باشم
عجله نگرانی و حساب کردن رو ذهن خودم چیزی جز سختی برای من نداره
میدونی رضوان جان دوستدارم ساعتها درمورد اون لحظات بنویسم چون هنوز هم حتی فکر کردن بهشون بهم حس خوبی میده
همه ی ما قطعا تو شرایطی برای یه سری کارها نچسبیدیم به مسیر و راه یا آدم یا .. هرچیز خاص و اجازه دادیم جریان هدایت مارو جلو ببره
و قطعا این حس خوب رو تجربه کردیم
و تمام اون اتفاقات خوب بخاطر ایمان ما بوده
میدونی.
سپاسگزارم که این جمله رونوشتی و دوباره به یادم اوردی تا این دفعه بهتر متوجهش بشم.
دوستدارم فقط از مسیر زندگیم لذت ببرم..
به نام هدایت الله
سلام خدمت رضوان خانوم
خیلی خوشحالم وقتی ناخواسته هایی که در زندگی شما به وجود می آید به لطف خدا وآگاهی این برنامه متوجه اون ایراد ویا مشکل میشوید برای بر طرف کردن واقعا تبریک میگم این حد کار کردن روی خودت وباور هایتان
من هم با این فایل از شما یاد گرفتم که در یک چنین حال بدی رجوع کنم به دوره عزت نفس
سپاس از شما بابت کامنت زیبا و دوست داشتنی
موفق وسربلند وشاد باشید
سلام رضوان خانوم عزیز
الان ساعت 23 هست من بعد از یک روز پر برکت کاری و تیک خوردن تمام خواستهام در ستاره قطبی در پایان روزم هدایت شدم به کامنت زیبای شما و جالب اینکه اسم منصوریه رو آوردی کلی ذوق کردم ،اخه من بچه منصوریم و الان سالهاست ساکن اینجام ،باور کن شما بیشتر از من زردآلو اینجا رو خوردین ،بسکه مشتری زردآلوهای اینجا زیاد همشو میفرستن شهرهای اطراف به خودمونم نمیرسه
فکر کنم این فایل مال یکسال نیم پیشه و وقتی که این فایل اومد روی سایت یادمه که توی شرایط سختی بودم و تمام تلاشم این بود که با بودن توی این سایت انرژی خودمو جهت بدم به سمت مثبت ،الان مدتهاست تمرکزم روی زیبای هاست و شاید هفتها باشه که احساس بد زیادی در خودم حس نکردم و قشنگ این جمله استاد الان دارم درک میکنم که احساس خوب= اتفاقات خوب
هر روز کسب کارم داره رونق بیشتری میگیره ،مشتریام با کیفیت تر میشن و البته لول بالاتری نسبت به گذشته پیدا کردن ،ولی دوستای خوب دارم که از هم صحبتی با من لذت میبرن چون دقیقا منم همچین حسی نسبت به این آدما دارم و جهان هم از جتس همین آدمها وارد زندگیم میکنه
خلاصه بگم آبجی کلی امشب بهم حال دادی و لبخند رو لبم آوردی و تکمیل کردی آخرین درخواستمو توی ستاره قطبی که از خداوند خواسته بودم سپاسگزارتر باشم در طول روز و الان با همین احساسی که بهم دست داد یعنی کارمو خوب انجام دادم که کامنت شما شده روزی من
ایشاله که هنوز از لواشکاتون داشته باشین و هر وقت ازش میخورید یاد من بیافتید
حتما بیاین سر بزنین به ما ،خوشحال میشم از دیدن شما دوستان عزیز و توحیدی
در پناه الله یکتا شادو سربلند باشی
سلام ب رضوان خانم عزیز و مهربان
من خیلی خوشحالم ک تو این سایت الهی دوستانی چون شما دارم ک از وجود همتون کلی آگاهی خالص کسب میکنم و کلی انرژی مثبت از شما ها عزیزان دریافت میکنم
دوس دارم پیروی کامنت زیباتون ی مطلبی رو اضافه بکنم و بگم ک
اول باید بپذیریم ک کار ذهن همینه ،
کار ذهن از کاه ، کوه ساخته
کار ذهن ترس بوجود آوردنه
کار ذهن نجوا کردنه
کار ذهن خراب کاری کردنه
کار ذهن غمگین کردنه
پس وقتی ک میپذیریم کارش همینه ، دیگه سخت نمیگیریم و باهاش وارد جنگ نمیشیم
تو همچین مواقعی بهش بگیم خوب بلدی نجوا کنی ، خوب بلدی سناریو منفی ببافی ، خوب بلدی از کاه کوه بسازی !! ولی من دستتو خوندم ذهن عزیزم
من میدونم ک تو میخوای حال منو خراب بکنی ولی عمرا کور خوندی ،
چون دیگه من اون رضای سابق نیستم ک بتونی زود احساسمو بد بکنی !!
پس برو دنبال بازیت اینقدرم نجوا نکن !
بقول استاد در جلسه6 فوق العاده جهان بینی توحیدی ک میگن ، با ذهن راحت باش و باهاش نجنگ
خیلی آرام و خونسرد باهاش حرف بزن و رامش کن
و این تکنیک خیلی خیلی ب من جواب مثبت داده و من خیلی ازش استفاده میکنم و واقعا پذیرفتم ک این نجواها کارشه و دیگه باهاش درگیر نمیشم
دوس داشتم درک و تجربمو باشما دوست عزیزم ، خواهر گلم ب اشتراک بزارم
در پناه خداوند باشید
به نام خدایی که با عشق گِل ما را سِرشت
سلام رضا عزیز و ثروتمند و خوش اندام
ماشالله چه اندام ورزیده ای دارید.احسنت به شما و اراده شما.
رضا جان، برادر الهی ام از نکته کلیدی طلایی که به من گفتی بسیار سپاسگزارم، از دیروز تا الان که ذهن افکار مسمومی را به ذهنم راه داد، با همین تکنیک ضربه فنی اش کرده ام، کاری که قبلا می کردم، این بود که از خودم شاکی میشدم که این افکار چیه به سرت میزنه، به اصطلاح داری روی خودت کار میکنی، باید این افکار به ذهن ات خطور کنه؟!
و خدا را شکر تا الان هر فکری رو تو ذهنم آورده که آزار دهنده بوده، همون فکر رو به صورتی که خوش آیند باشه درآوردم و بهش تحویل دادم.
یک دنیا ممنون رضا عزیز
در پناه حق روز به روز توحیدی تر، ثروتمند تر، شادتر و سالم تر باشید.
یا حق
باید بپذیریم ک کار ذهن همینه ،
کار ذهن از کاه ، کوه ساخته
کار ذهن ترس بوجود آوردنه
کار ذهن نجوا کردنه
کار ذهن خراب کاری کردنه
کار ذهن غمگین کردنه
پس وقتی ک میپذیریم کارش همینه ، دیگه سخت نمیگیریم و باهاش وارد جنگ نمیشیم
ذهن راحت باش و باهاش نجنگ
خیلی آرام و خونسرد باهاش حرف بزن و رامش کن
بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت عزیزانم
بهبه بهبه چ بازی خفنی آقا اون صندلی چوبیابود اون چارتا من رویکی ازونانشسته بودن چ بازی جذابی بود
این همه انرژیتون روتحسین میکنم عالی فک کن بعداینهمه بالاپایین شدن بیای آنباکسینگ و یه غذاخفنم بخوری واویلا چ دستگاه هیولایی
چقدرثروت خوبه هرچی بخوای راحت میخری الهی شکرت بخاطراین نعمت معنوی
اندامتون زیبابود زیباترم شده منک هربارمیبینمتون ب شخصه لذت میبرم
عجب گوشتای خفنی بهبه نوش جووووونتون باشه
درموردادویه خانم شایسته دقیقا توبندرهمینجوره ینی هرچی ادویه بیشتربریزی آشپز بهتری هستی من ک فک میکردم هروی بیشتربریزم غذاخوشمزه تره ینی جای یکم ادویه بریزم توغذا یه کم غذامیریختم توادویه خخخخخخخ ازونجام هرچی شمابگین برام وحی منزله از دیشب م فایلو دیدم دیگ ادویه تعطیل فقط نمک والبته کمی زردچوبه ک اینم کم کم حذف میکنم ک بقول استادحرکت انتحاری نزده باشم
درمورد سوال اول مثلا منوعشقم خیلی باهم شوخی میکنیم همیشه این باعث صمیمیت بیشتر بینمون میشه وباعث میشه رابطمون خشک نباشه ینی مث دوتارفیقیم باهم ومن بابتش شکرگزارم یا مثلا اینک خونم طبقه همکفه من هرروزلذت میبرم شکرمیگم بابتش
درموردیوال دوم خیلی وقته حرف مردم برام مهم نیست خداروشکر ولی چیزی ک دوست دارم تجربه کنم ولذت بیشتری برام داره سفرباموتوره و خداروشکراین پروژه روشروع کردیم واولیشم رفتیم ابگرم گنو ک چقدچسبید
درمورد آخریشم تاحالابش فک نکردم ک ببینم چ نوع فعالیت ورزشی مشترکی هست ک هردودوسش داریم(واقعا چرافکرشونکردم وخودموازین لذت محروم کردم بشینم فک کنم حتما پای به باورمحدوددرمیونه) میدونم بازی فکری رودوس داریم باهم انجام میدیم چقدرلذت میبریم همدیگه روتشویق وتحسین میکنیم درمورد مثلا ورزش فک نکردم قطعا نتایج خوبی توروابطمون داره
خلاصه ک عاشقتونم
در پناه الله یکتاشادوپیروزوموفق باشید
سلام استاد عباسمنش عزیز
خانوم شایسته مهربون
و دوستان خوبم
من چند دقیقه اول فایل رو که دیدم تصمیم گرفتم تیمم رو انتخاب کنم
من طرفدار خانوم شایسته شدم
حتی اگه تو این بازی میباخت
من طرفدار خانوم شایسته شدم چون با تمام وجودش بازی میکرد اگه به استایلش دقت کنین میفهمین
چقدر با اعتماد به نفس با قدرت و با جسارت بازی میکردی خانوم..
از چشمهات معلوم بود برای بردن اومدی
استاد داشت بازی میکرد ولی شما شما با تک تک سلول هات ضربه میزدی
افرین واقعا
یاد قسمت 3 زندگی در بهشت افتادم استاد میگفت عشقمو بردم بدجور هم بردم…
اصلا گره میخورد تو هم …
از چپ و راست میکوبیدم و فلان …
الانم میخوام با پریدن تو دریاچه پیروزیمو جشن بگیرم…
و بعدش خانوم شایسته اومدن تو خونه و گفتن انی وی توپارو هرکی میبازه باید جمع کنه:(
خانوم شایسته ایستاده برای تکاملت دست میزنم…
الان تحویل بگیر جناب عباس منش عزیز
به قول آقای ظریف هرگز یک ایرانی رو تهدید نکنید
استاد بعید میدونم دیگه بتونی این خانوم رو شکست بدی تو پینگ پونگ
به نظرم خانوم شایسته خیلی با کنترل ذهن بازی میکرد تو این بازی
به قول برانکو تو لحظات حساس این ذهنه که باعث پیروزی میشه نه ساق پا
استاد عباس منش همیشه میگن شاگرد های من باید از من بهتر نتیجه بگیرن
و خانوم شایسته شاگرد به حق استاد هستن ..
ایده دوتا دوربین و ادیتش هم جالب بود مرسی
و
نوش جانتون اون برزیلین کباب …
دلم خاست…
امشب باید برم یه ایرانیین کباب بزنم بر بدن:)
در مورد سوال اول باید بگم چیزهایی که دوس دارم
و احساس زنده بودن در لحظه بهم میده
_حرف زدن با خدا
_گوش دادن به صدای استاد
_باور سازی
_خوندن کامنت ها
_کشف یه ترمز جدید
_دیدن یه فیلم در مورد رشته کاری خودم(شیرینی و غذا)
_نگاه کردن به آسمون در شب و البته بودن ماه
_نگاه کردن به دریا که کار همیشگیمه
_رضایت مشتری
_فکر کردن و تجسم اهدافم و گسترشش
_خوردن قهوه
_خوردن پیتزا و کباب و سیب زمینی سرخ شده
_بوی وانیل، هل، دارچین ،کره، رز، هلو، و موز
_استخر رفتن
_نگاه کردن به باغ پرتغالمون از بالکن
_فروش خوب
_باد
_ برف
_هوای نیمه ابری افتابی
_دیدن کویر در سکوت و نسیم
و مهمترین موضوع که حسمو خوب میکنه
افکار درست در سرم چرخوندن هست.
من عاشق کارمم
عاشق خودمم
عاشق زندگی ام
و زندگی روز به روز داره برام جلوه های بهتری رو میکنه
فقط یکم عجول و بی اعتماد به نفس
یکم بی ایمان و مشرک هستم
اینارو اگه درست کنم وه دارم میکنم به امید خدا
اونوقت اصلا انگار تو بهشتم…
و در مورد سوال دوم باید بگم
حرف مردم خیلی برام مهمه
ولی دارم ادای کسی رو در میارم که حرف مردم براش مهم نیس
و میدونممیتونم تو این زمینه خیلی رشد کنم
اگه توواین مسیر بمونم همه چیز در همه جنبه ها روز به روز بهتر میشه
من زندگی رویاییم رو میسازم
من قربانی شرایط نیستم
من بازی رو تغییر میدم
اگه استاد عباس منش تونسته منم میتونم
من نه آنم که ززبونی کِشم از چرخ و فلک
چرخ برهم زنم اَر غیر مرادم گردد
خدایا شکرت
خدایا منو به راه راست به راه کسانی که به انها نعمت دادی
مثل استاد عباس منش و خانوم شایسته هدایت کن
آمین
استاد عزیزم سلام
مریم جون چه خوش اندام شدین سلام
چه لباس زیبای تن تون رو عالی اندامی کرده، چه جواراب های خوش رنگی.
عجب کبابی خدا جونم منم می خوام
عجب دریاچه ی زیبا و باصفایی منم می خوام
عجب ماهی های چاق و چله ای منم می خوام خدای من این دستگاه گازی خوشگل که به راحتی گوشت ها رو گریل می کنه چه خوشمزه به نظر میان چه چرب وچلی،چه سالم منم می خوام چه رنگ خوشگلی حالت بریونی دارن خدای من منم می خوام.
چقققققدر زندگی عاشقانه ، عارفانه ، زیبا ، توو دل برو منم می خوام.
استاد عزیزم امروز در پارادایس م، نشستم و دارم از همش زیبایی می بینم، نمی دونم از کدوم شون بگم …..
استاد من از بچههای دوزاده قدم هستم و دارم قدم ها رو پله به پله بالا میام، دارم رشد می کنم، و بزرگ شدنم رو دارم می بینم،
از وقتی که متعهد شدم، و دارم رو خودم کار می کنم ، خیییییلی تغییرات م رو دارم می بینم، اومدم توو روستایی که یه خونه بزرگ و زیبا داشتم ولی الآن دارم می بینم ، همسر م به لطف خدا مغازه زده و آرامش داره ، بچهها م همه دور هم هستیم و داریم با آرامش زندگی می کنیم ، و یه بهشت دارم که خیییییلی زیباست یه عالمه مرغ و خروس و جوجه های کوچولو که دارم هر روز می بینم و یه عالمه لذت می برم
یه پارادایس بزرگ برای خودم درست کردم که همش زیبایی ست، درخت انواع گیاهان ، انواع پرندگان میان تو این بهشت و هم سخن میشن با جوجه ها، یه خروس زیبا پر حریر دارم که عاشق رنگش م، خدایا متشکرم
روزها یه عالمه تخم مرغ بابرکت ، سالم ، خوشمزه ، دارم ،
یه عالمه گوسفند ، بره های کوچولو ، ناقلا دارم
که از شیرشون انواع لبنیات درست می کنم لذت می برم
خدایا متشکرم
الآن توو این لحظه که دارم کامنت می نویسم صدای انواع پرندگان زیبا ، گنجشک ها ، و یه عالمه زیبایی دگه دارم می بینم.
خدایا متشکرم
همه دارن می خونن، همه خدا رو دارن بهم نشون میدن،
خدایا متشکرم
روزها میام داخل این باغ بزرگ و حرف می زنم با خانم مرغی ها، لذت می برم.
خدایا متشکرم
صبح زود پیش از طلوع آفتاب میزنم بیرون و داخل طبیعت بکر، با صفا پیادهروی می کنم کلی لذت می برم با خدا حرف می زنم ، فایل های صوتی برای خودم ضبط می کنم از قانون میگم ، از خواسته هام میگم، فقط شادی، فقط آرامش فقط حال خوب
خدایا متشکرم
هذا من فضل ربی
استاد عزیزم اینا خواستههای من بودن که تا قبل از دوره دوازده قدم، نداشتم
استاد عزیزم از صحبت هات، از زندگی کردن ت، از همراهی بودن ت کلی درس ، کلی تجربه دارم کسب می کنم، کلی لذت می برم، و بهشت رو دارم خوشبختی رو دارم، سعادتمندی رو دارم، و از همه مهمتر خداااااا رو دارم
استاد عزیزم متشکرم
خدا خیرتون بده
مریم جون متشکرم
از تمام فایل هاتون
از لحظه به لحظه ی، زندگی تون که چقققققدر بهم باور درست میده
چقققققدر بهم درسهای توحیدی بهم میده
چقققققدر ساده زندگی کردن رو بهم میده
خدایا متشکرم
استاد عزیزم متشکرم
سلام به استاد عزیز
مدت هاست که عادتم شده شب ها قبل از خواب می آم و شروع کردم با فایل های دانلودی و فایل های بروز مغز خودمو پر می کنم از زیبایی های که استاد به لطف خانم شایسته عزیز روی سایت می زارن و تو فایل های دانلودی هر روز مارو بروز می کنه و با این که خیلی از محصولات رو خریدم و دارم استفاده می کنم و زندگی ام هر روز بهبود پیدا می کنه و بهتر می شه و لذت می برم از مسیر زندگی زیبا که صوت می زنم و زیبایی ها رو می بینم و هر روز بهتر می شوم
طوری که حتی نمی خوام یه فایل آموزشی یا رایگان رو از دست بدم ، چقدر لذت می برم از رابطه پر از عشق و صمیمیت استاد و پارتنر عزیزشون همراهی و زیبایی این رابطه که با عشق باهم بازی می کنند با عشق باهم لذت می برن با عشق باهم رقابت می کنند و اصلان برنده مهم نیست لذت می برند از زندگی و بهبود دائمی خودشون که الگو شدن برای من انقدر حرفه ای تنیس بازی می کنند ، انقدر شوق و ذوق دارن برای خرید یه وسیله تازه برای رعایت بهتر زندگی به روش قانون سلامتی که این فایل شد یه راهنما که منم برم دوباره قانون سلامتی رو از اول ببینم و از خدا هدایت بخوام که سالم تر باشم ، و نکته جالب یه موضوع کوچک که خیلی هدایتی بهش برخوردم و متوجه شدم که بخاطر عدم رعایت یکی از نکات قانون سلامتی من دارم یجایی به خودم و تعادل هورمونی خودم آسیب می زنم و دقیقان فردای اون روزی که این فایل رو دیدم متوجه اون شدم و باعث شد من بهبودی در روش تغذیه و چیز هایی که تاثیرش رو روی زندگی ام می دیدم و با رعایت اون نکته جدید که اشتباهان من یه سری از منوی قانون سلامتی رو ارگانیک تهیه نمی کردم با تغییر اون موارد که سعی کنم با کمی رعایت بهتر قانون سلامتی تاثیرش رو یک روز بعدش که امروز بود دیدم من به شکل خارق العاده ای امروز انرژی و هوشیاری و حالم بهتر بود و انقدر حالم خوب بود انقدر پر انرژی و بشاش بودم که یکی از دوستام می گفت علی تو چیزی مصرف می کنی انقدر حالت خوبه باورش نمی شد یه آدم می تونه انقدر سرحال و سرزنده و بشاش و پر انرژی باشه و تو ذهنم گفتم خدایا شکرت برای هدایت من به دوره قانون سلامتی ک الان سایز من از ایکس لارج رسیده به اسمال و عضلات شکمم تیکه تیکه شده عین ورزشکارای حرفه ای هر روز که خودمو تو آینه می بینم لذت می برم از این که صورتم انقدر زیبا شده و بشاش و پر انرژی انقدر عضلاتم زیبا و تراشیده شده منی که دقیقان قبل از دوره قانون سلامتی تا الان 40 کیلو وزن کم کردم بدون حتی یزره سختی کشیدن ، عضلات پاهای من وقتی مقایسه می کردم با یه نفری که تو باشگاه حرفه ای کار می کنه از اونم بهتره با تلاش کمتر ، و خداروشکر که کنار آپدیت های سایت ویدیو های جدید به خودم قول دادم هر شب یه ویدیو از دانلود ها که خانم شایسته با دسته بندی اون ها به شکل عالی هر موضوعی رو دسته بندی کردن و من از فایل های اجرای توحید در عمل شروع کردم و هدایت خداوند رو دیدم درست روزی که من احتیاج داشتم این فایل آماده شد درست روزی که من هدایت خواستم این فایل آماده. شدو قانون سلامتی رو باز یاد آوری کرد بهم و باعث شد کیفیت زندگی ام از اونی که هست بازم بهتر بشه و چقدر خوبه که این سایت هست که منو درگیر خودش کرده که با تمام وجود حتی وقتایی که کار می کنم یه وقت کوچک گیر میارم دارم یه فایل استاد و گوش می دم و تاثیرش رو همون روز می بینم و معجزه پشت معجزه و انقدر زیاده این معجزات که وقتی می شمارشون تو ذهنم ساعت ها زمان می بره ، چقدر لذت می برم که می تونم ذهنمو کنترل کنم و افکارم رو جهت دهی کنم و اعمالم رو و تصاویر زیبا ببینم خاطرات زیبا رو بیارم جلو ذهنم ، مثلان انقدر روی دیدن زیبایی ها و فراوانی اوایل تلاش می کردم کار کنم که الان مثلان دارم قدم می زنم تا یه چیز زیبا می بینم سریع ذهنم می ره سمت تحسین اون تا یه نمونه فراوانی رو می بینم سریع ذهنم می ره برای تایید فراوانی ناخودآگاه وایمیستم زیبایی ها رو می بینم و ذوق می کنم و لذت می برم و نتیجه این که من الان
در بهترین وضعیت سلامتی از شاید 10 سال قبلم هستم
از نظر مالی درامد 10 برابر 3 سال قبلمو دارم با کار کمتر
از نظر اسکور کیفیت کارم یکی از دوستانم اومد گفت بهم می دونی داری بهتر از همه هم رده ای های خودت با اختلاف پول می سازی
درصورتی که من اصلان توجه ای به دیگران نداشتم یا نتیجه کار دیگران
حتی متوجه نتیجه خودمم نبودم فقط هر روز سعی می کردم یزره از روز قبل با کیفیت تر باشم
یا یه نفر دیگه اومد بهم گفت می دونی چقدر کلامت تاثیر گذاره برای مشتری هات و چقدر مخاطبات کلماتت روی اون ها تاثیر می زارع
یا یه نفر یه روز بهم زنگ زده بود دقیقان این جمله اش این بود
می گفت ببین من نمی دونم چرا وقتی راجب کار شما می خوام خرید کنم فقط تورو تو دنیا قبول دارم همون لحظه یاد حرفای استاد افتادم که خداوند چگونه افراد رو هدایت می کنه سمت من
و با این که اون فرد ازم خرید کرد ولی یه درخواست اضافه داشت که خارج از عرف کاریم برای اون کاری انجام بدم با درسایی که از استاد یاد گرفتم همون لحظه تو ذهنم اومد براحتی گفتم نه با این که اون موضوع برای من درامد اضافه ام داشت ولی منو از مسیر شخصی که طراحی کردم برای زندگی م خارج می کرد و دیدم این نتیجه آموزش های فایل های دانلودی رایگانه که ترکیب شده با فایل های آموزشی تو ذهنم
و باور مهم فراوانی که خیلی کار دارم که روش کار کنم براحتی به یه درخواست خارج از عرف می گم نه
یه موضوع جالب این روز ها تو ایران این شده که هرکی می رسه می گه ماشین ثبت نام کردی ولی من یاد حرف استاد افتادم که ببین این مسیری که همه دارن می رن حتمان همون مسیر غلط و تو برعکس اون رو برو مثلان می گفتم من پلاک به نامم بازم جواب داشت ذهن فقیر برای اون خوب برو بزن به نام کس دیگه و اینجاس که دیدم من از بدنه جامعه جدا شدم و دارم با تکامل آرام آرام رشد می کنم شبیه یه درخت تنومند و قدرت مند و این باور که مسیر درستی که استاد بهم یاد دادن و هر روز بهتر می شود و هر روز زندگی و مسیر بهبود پیدا می کنه و زییاتر می شه و این که وعده خدا جواب می ده
سلام علی جان
خیلی لذت بردم از کامنت زیباتون
اینکه دارین هر روز بهتر میشد از همه لحاظ
کامنت شما به منم ی نشونه بود
قانون سلامتی رو باز دوباره شروع کنم
روی دوره هام کار کنم
فعالیت توی سایتم رو بیشتر کنم
ی کاری هست که باید ترکش کنم باعث احساس بد در من میشه.
در کل خیلی سپاس گذارم شما
بهترین ها رو برات آرزو میکنم
سلام دوست عزیز جواب شما تو دروره حل مسئله هست
ولی من درک خودمو می گم به قول استاد درک این موضوع هم تکاملی هست
اولش با لذت بردن از همین چیزی که الان هستی و سپاسگزاری که احساس ت رو خوب کنه
بعد نوشتن و نوشتن و نوشتن
ببین من یه عادت رو با یه عادت دیگه جایگزین می کنم
مثلان من هر شب که می ام خونه یه فایل تصویری نگاه کنم تا خوابم بگیرع و بخوابم و بعد شکرگزاری آخر شب در حد 10 دقیقه و بخواب می رفتم صبح اولین کاری که می کنم تمرین ستاره قطبی اون روز رو انجام می دم بعد شکرگزاری بعد شروع روی دوره های دیگه
ببین یه کامیون به خودم نمی بندم که بخوام بکشم ، صبر و لذت از خودم می پرسم خوب امروز بهترین کاری که می تونم انجام بدم چی هست هرچی در توانم هست
مثلان برخورد بهتر با مراجعینم
مثلان و تجربه کاری ارتقا خودم توکارم که بهتر عمل کنم
دانش خودم رو افزایش می دم هر روز کمی بیشتر خیلی سوال می پرسم تو یوتیوب سرچ می کنم
بعد راجب دوره ها چون ثروت برام الان از همه چیز مهم تره این دوره رو وقت جداگانه واساش می زارم
بدون استثنا وقتی رو این دوره کار می کنم شرایط مالی ام بهتر می شود و به قول استاد منم هنوز کویر دارم تو زندگیم ولی پذیرش این موضوع که من الان اینجوری ام ولی می تونم با کمی بهتر بودن تو آموزش حتی تمرکزمو بزارم روی باور های درست و کار کنم رو باور هام و آروم آروم ، مثال بزنم واست با این که من می خوام شیوه کاری ام رو الان عوض کنم و این امکان وجود نداره دارم کار می کنم روی مهارت جدید که ازش لذت می برم و ادامه می دم هر روز کمی بهتر هروز کمی بیشتر در حد توانم و با توجه به قانون تکامل سعی می کنم لذت ببرم از مسیر و تمرین اهرم رنج و لذت آروم آروم دارم بهتر و بهتر می شم و این روند ادامه داره و نیازه که تکامل طی بشه
ولی در زمان بیداری من کلان فایل های استاد تو گوشمه به قول استاد در کنار کارم و خداوند داره منو هدایت می کنه و مسیر وزیبا و آسون می کنه
و اینجوری فکر می کنم من انگار یع بازیکن فوتبالم انقدر روی خودم کار می کنم که جهان لاجرم منو انتخاب می کنه برای بازی
و ادامه دادن
به نام خدای یکتا و بی همتا..
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
و همه بچه های این خانواده ی بزرگ..
اول اینکه بگم خیلی سوپرایز شدم که اولین کامنت رو دارم میزارم چون الان به هدایت خداوند وارد سایت شدم و اینجام ساعت ٧
کاری که من و همسرم سعی میکنیم انجام بدیم و واقعا برامون لذت بخشه.. (چون من عاشق اینم که برم جاهای مختلف رو تجربه کنم)
اینه که هر ماه حداقل یکبار برای شام بیرون میریم و این واقعا برامون لذت بخشه..
شاید به ظاهر خیلی عادی باشه، ولی واقعا تاثیر عالی داره روی صمیمیت ما، روی حال خوبمون تو روز قبل و بعدش و احساس سپاسگزاری از هم..
و اینکه برای خرید با هم میریم.. چه خرید از هایپر برای مواد خوراکی چه خرید لباس.. و این فوق العاده حس خوبی میده..
چون سالهای قبل هر کدوم تنها یا با خانواده خودش میرفت خرید.. ولی الان که بیشتر از یکساله حدود 90 درصد خریدها و باهم میریم والبته با بچه ی 3 سالمون ، و خب تفاوتش کاملا واضحه برامون..
این حس خوبی که برای رفتن به بیرون داریم، و حتی بعد برگشتن به خونه.. خیلی خوبه و هیچوقت تکراری نشده..
و مورد دیگه هم اینکه سعی میکنم هر هفته اگه نشد ماهی یکبار به طبیعت بریم و یه وعده غذا رو روی سبزه های تازه و زیبا بشینیم و بخوریم و از زیبایی و حس خوب جنگل و رودخونه انرژی بگیریم..
و اینکه برای تفریحات مشترک هم همسرم علاقه به کوه نوردی و جنگل نوردی داره هم من..
مطمئنم اگه به جای اینکه فقط با ماشین بریم و برگردیم، پیاده روی هم داشته باشیم، خیلی تاثیر زیادی تو زیادشدن صمیمیت.. شناخت عمیقتر و حال بهتر مون داره..
اینکه تو اون لحظات تمرکزمون روی وجه مشترکمون باشه که داریم کاریو میکنیم که هر دومون دوست داریم ، حس نزدیکی و صمیمیت بیشتری پیدا میکنیم..
معمولا تو رابطه، ذهن تلاش میکنه تا تمرکز ما رو روی تفاوت هامون ببره و شروع به عیب یابی تو پارتنر مون
میکنه.. ولی پیدا کردن علایق مشترک و انجام اون علایق، تمرکز ذهن رو، روی شباهت ها میبره و به نسبت حس بهتری هم نسبت به رابطه مون و پارتنر مون پیدا میکنه..
ممنونم که تا انتها کامنتم رو خوندین.. دوستون دارم
به نام خدایی که با عشق گِل ما را سِرشت
سلام فاطمه جان، دوست ثروتمند و خوشبخت ام
چه تفریحات و لذت های زیبایی دارید، ساده و راحت و در دسترس.
فاطمه جان به نکته قشنگی اشاره کردی،
اینکه تو اون لحظات تمرکزمون روی وجه مشترکمون باشه که داریم کاریو میکنیم که هر دومون دوست داریم ، حس نزدیکی و صمیمیت بیشتری پیدا میکنیم..
معمولا تو رابطه، ذهن تلاش میکنه تا تمرکز ما رو روی تفاوت هامون ببره و شروع به عیب یابی تو پارتنر مون
میکنه.. ولی پیدا کردن علایق مشترک و انجام اون علایق، تمرکز ذهن رو، روی شباهت ها میبره و به نسبت حس بهتری هم نسبت به رابطه مون و پارتنر مون پیدا میکنه..
راست رو بخوایی من هنوز نمیدانم چه چیزی رو دوست داریم، و چه تفریحی است که هر دومون اون رو دوست داریم، یعنی اصلا بهش فکر نکردم.
مررررسی عزیزم. باید بشینم خوب فکر کنم. آخه من تا الان فکر میکردم من و همسرم 180 درجه اختلاف سلیقه داریم، و این رو پذیرفته بودم مثلا پارک رفتن رو دوست دارم اون دوست نداره و کلی چیز دیگه ولی هیچ وقت فکر نکردم چیزی هست که دوتامون واقعا دوست داشته باشیم؟
مررررسی فاطمه جان. سپاس گذارم که کامنت دلی نوشتید و از زیبائی های زندگی تان گفتید.
در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر باشی عزیزم
ممنونم از پیام پر مهرت رضوان جان..
برای اینکه علایق هر دو رو پیدا کنی.. فکر کن که چه جاهایی که با هم بودین.. به هر دوتون خوش گذشته و خاطره خیلی خوبی براتون شده..
احتمالا اونجا یه علاقه مشترک پیدا میکنی..
تو کامنتت خیلی واضح گفتی.. اینکه تا حالا تمرکز رو تفاوتها بوده، تفاوتها دیده میشده..
ولی حالا که آگاهانه میخوای تمرکز کنی رو شباهتها، حتما شباهت هایی رو پیدا میکنی که تا حالا بهشون دقت نکرده بودی!
امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشی عزیزم
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
استادجان ومریم عزیزم ،بسیارازتون سپاسگزارم که درطی این سالها با اشتراک گذاری سبک و روش ساده وزیبا و توحیدی وپراز شور ونشاط زندگیتون با ما، بهمون می آموزید ساده وزیبا و توحیدی وپراز شور ونشاط زندگی کردن رو..
چیزیکه هیچکس هیج جا وهیچوقت نتونسته بود به ما تا قبل این یاد بده، محض رضای خدا توی خانواده ودوست وآشنا و حتی غریبه ها وحتی تو فیلمها هم یکی پیدا نشده بود که به آدم یاد بده، بیاموزه که چطور میشه خیلی خیلی راحت و ساده و زیبا و شاد و سپاسگزار و سالم زندگی کرد و اینکه اصلا چطور میشه طعم شیرین خوشبختی رو چشید…
خدارو صدهزار مرتبه شکر به خاطر وجود وحصور شما توی زندگیم…
بسیار از دیدن روی ماهتون وپرادایس زیبا و بازی پینگ پنگتون و درست کردن ونوش جان کردن کباب برزیلیتون لذت بردم…
جواب مورد اول:
یکی از لذت بخش ترین کارهایی که دوست دارم چیدن میوه وسبزیجات هست که همیشه سعی میکنم شرایطش برای خودم توی هر فصلی وهرجایی که باشه فراهم کنم، طوریکه شده رفتم مسافرت تو فصل چیدن میوه و سبزی و گل و…بوده رفتم واز افراد حتی غریبه خواستم شده برای چند دقیقه اجازه بدن تو چیدن کمکشون کنم…انقدر حال دلم خوب میشه خصوصا اگه بتونم پای درخت اون میوه رو هم نوش جان کنم وشکر خدا رو به جا بیارم…انقدر این کارو دوست دارم که به لطف الله الان توی خونه ی ویلایی زندگی میکنم که درخت میوه پرتقال و نارنج و الو و ازگیل و …داره وخودمم توباغچش گوجه وفلفل وخیار وبادمجون و…. کاشتم…
خرید کردن از تره بار میوه وسبزی، هم خیلی بهم حس خوبی میده دیدن اونهمه میوه وسبزی و…رنگانگ وخوشمزه یکجا بهم حس بودن تو بهشت رو میده…
ماهیگیری یکی دیگه از لذت بخش ترین کارهایی هست که حال دلمو خوب میکنه خیلی خوب ، خصوصا که از صبح زود برم وبعد که ظهر هوا یه کم گرم شد شنا هم بکنم تو رودخونه ….
آواز خوندن هم خیلی بهم حس خوب میده وحالمو خوب میکنه که گاهی تو خونه و بیشتر تو ماشین و وقتی میرم طبیعت انجامش میدم …
والبته مرتب کردن ونظافت خونه که قبلا برام حس خوبی نداشت ولی از وقتی توسریال زندگی در بهشت وسفر به دور امریکا دیدم که مریم جان با عشق و با اون دید و باورخوب کارهای نظافت ومرتب کردن رو انجام میدن که انرژیشون توی محل زندگیشون پراکنده باشه،
من حالا یکی از کارهای لذت بخش ومورد علاقه زندگیم میدونمش…
جواب مورد دوم:
اگه حرف مردم نباشه، اگه انقدر قضاوت و نگاه مردم رو مهم وارزشمند ندونم توی زندگیم خیلی وقتها دوست دارم وقتی بیرون از خونه راه میرم تو خرید یا پیاده روی شعر واهنگهایی رو که دوست دارم آروم برای خودم بخونم طوریکه نه تودلم بخونم نه انقدر بلند باشه که کسی اذییت بشه،یا اینکه سوت بزنم، اما متاسفانه اینکار رو نمی تونم انجام بدم چون حتما همه میگن این زن دیونست داره برا خودش حرف میزنه یا میخونه..
دوست دارم رو جدول کنار خیابون گاهی راه برم حتی اگه پاهام بلغزه ….
دوست دارم توی مسیر دوچرخه سواری یا جاهایی که ماشین رو نیست بدوام…
دوست دارم از درختهایی که بهم حس خوب میدن بالا برم وبشینم رو شاخه های درخت مثل بچگی هام…
اما هربار میام این کارهارو انجام بدن اولین نفر پسرم وبعد خانوادم میگن بچه شدی؟؟؟
جواب مورد سوم:
بازی منچ و مارپله، اسم فامیل…سه تا از بازیهای مورد علاقه ما توی خانوادمون هست، این سه تا بازی انقدر برای ما مهم وهیجان انگیز هست که وقتی دور هم جمع میشیم، انجامش میدیم وانقدر می خندیم انقدر ذوق می کنیم که ساعتها سرخوشیم خصوصا وقتی در طول بازی مامان گلم با میوه وچای وشیرینی و تنقلات ازمون پذیرایی میکنه..
واین سه تا بازی انقدر برامون حیاتی ومهم هست که در طول بازی سنگ هم از آسمون بباره بازی رو متوقف نمی کنیم..
بوده وقتایی که اتفاق بدی افتاده و اعضای خانواده حال روحیشون خوب نیست، ویکی از کارهایی که ما انجام میدیم برای تغییر روحیه انجام این سه تا بازی هست که واقعا هم 360 درجه از حال بد ومنفی حالمون رو عالی میکنه….
این سه تا بازی به جرات می تونم بگم تنها روشی هست که باعث میشه ساعتها کسی تو خونه وقت غیبت و قضاوت و بی حالی و….نداشته باشه و فضای خونه تو دور همی ها اکنده از خنده وشادی وعشق باشه…
از وقتی با شما استادعزیزم آشناشدم وقوانین جهان آفرینش رو تاحدودی شناختم باور کردم ویقین پیدا کردم که زندگی فقط وفقط همینه، لذت بردن از انجام هر کاری…
یعنی هرکاریو با عشق با لذت باقدردانی با خنده با شادی انجام دادن….
وقتی سپاسگزار باشی هرکاری برات لذت بخشه…
واگه یه کم بیشتر توی قوانین غرق بشی ودرکش کنی می بینی زندگی کلش یه بازی هست و تو بازیگرش، وباید جوری بازی کنی که انقدر زیبا ولذت بخش و حرفه ای و دلی باشه که هم خودت وهم کارگردان (خداوند) و هم تماشاچی ها( اطرافیانت) از دیدن اینهمه شور ونشاط و آرامش وحس خوشبختی وقدردانیت به وجد بیان و یه الگوی عالی باشی از یه آدمیکه یادگرفته چطور خودش رو خوشبخت کنه…
مثل شما ومریم جان…
انشالله به لطف الله هممون در مسیر زندگی همواره هوشیار باشیم وبیدار و آگاه وبه یاد داشته باشیم که اومدیم تواین دنیا که لذت وشادی رو تجربه کنیم…
سلام عزیزم چقدر حس خوبی داشتم از خوندن کانتت دقیقا همین هفته پیش زیر یه درخت به همسرم گفتم خیلی دلم میخاد از درخت بالا برم رو شاخه اش بشینم، یا راه رفتن روی جدول وای دقیقا چن وقت پیش همینم گفتم یکی داشت چای میچید گفتم آخ کاش میشد منم بچینم چقدر لذت بخشه خیلی علاقه مندی هات شبیه من بود انگار لمسشون کردم مرسی از حس خوبی ک از کامنتت گرفتم برات بودن خدارو آرزو دارم تو تمام لحظه هات.
سلام دوست گلم مینا جان .چقدر قشنگ از لذتات گفتی خصوصا اونجایی که گفتی چیدن سبزی و میوه .و بعد خوردن میوه زیر درخت .یهو دلم خواست . و خواستش برام به وجود اومد .و قشنگیش اونجا بود که گفتی خودت هم باغچه داری و درخت میوه و سبزی کاشتی .واقعا بهت تبریک میگم که این لذتو تجربه کردی …. و چقدر جالب از بازی اسم و فامیل گفتی .دخترم خیلی دوست داره و گاهی خیلی کم بازی میکنیم و البته از این به بعد میخوام بیشترش کنیم چون اینطوری که شما گفتی دخترم حق داره که اینقدر میگه بیا مامان بازی کنیم. و چقدر خوب گفتی که الگویی باشیم از کسی که تونسته زندگیش رو تغییر بده و لذت ببره و خیلی باورای عالی دیگه .موفق باشی دوست عزیز
به نام خدای فراوانیها
سوره حج آیه 31
حنیف (حق گرا)باشید و مشرک نباشید،هرکس که شرک ورزد مانند کسی است که از آسمان سقوط میکند و پرندگان اورا می ربایند یا بادی تند اورا به مکانی دور دست می اندازد
سلام استاد عزیزم و مریم بانو
نتیجه توحید شما میشه این رفاه و آزادی در تمام جنبه ها و تجربه نعمتها در حد عالی و بینهایت
استاد عزیز واقعا لذت بردم از ورزش پینگ پونگی که خیلی عالی باهم بازی میکنید چقدر نفس گیر و جالب بود باسرعت بالا و چقدر توپ دارید عالیه
من از موتور سواری ،،ورزش هایی مثل بدن سازی،دویدن،،پیاده روی لذت میبرم
من و عشقم از کنار رودخونه رفتن باهم لذت میبریم و کلی حالمون خوب میشه و الان هم که مینویسم داره روی ناخن پام تمرین ناخنکاری میکنه و لذت میبریم
استاد مبارکتون باشه این رستوران برزیلی خوشکل و خونگی و این قدرت خرید تحسین داره و نکته ای جالب از غذا خوردن هم متوجه شدید که گفتید که دومرحله ای غذا بخوریم میتونیم کمترغذا بخوریم و مریم خانوم هم نکته جالبی در مورد نمک زدن گفت و اینکه نیاز به ادویه نیست
فراوانی آب و ماهی چقدر زیبا بود و رنگ درختها سبز فسفری عالی و قشنگ بودن و چقدر آرامش موج میزد
استاد مریم خانوم را نشون دادید که از بس خورده بود داشت بیهوش میشد
لذت ببریم، زندگی کردیم وگرنه به بطالت گذروندیم عشق کنیم و شکرگزار باشیم تا معنای زندگی را بهتر درک کنیم واستفاده برده باشیم
بابت تین فیلم عالی که گرفتین ممنون استاد عزیزم
سلام و صد سلام خدمت همه عزیزان بخصوص استاد و مریم جان شایسته .
1_نمونه لذت های به ظاهر کوچک اما در حقیقت عظیم برای من ،بوسیدن و بوییدن هر روز صبح فرزندم است. بچه ها انرژی خالص خدایی دارند یک روح کاملا متصل به منبع هستی و من هر بار با در آغوش گرفتن و بوسیدنشون هم لذت میبرم هم حالم خوب میشه .عطر گل ها ،صدای پرنده ها تماشای درخت ها و طبیعت آسمان تنفس هوای تازه همگی برام لذت بخش است و هر روز در دسترسم الهی شکرت .
2_به دور از حرف مردم : می رقصیدم ، می دویدم القابم را کنار می گذاشتم و خودم را ابراز می کردم که البته خیلی بهتر شدم و آرام آرام تکاملی خوب پیش رفتم .
3-خدارو شکر من و همسرم همیشه یک هدف مشترک تو زندگی مون داشتیم که وقتی بهش میرسیدم یک هدف دیگه می آمد ،الانم تقریباً هر شب با همدیگر خانه های زیبا میبینیم ، تماشای فیلم با همدیگر را هم خیلی دوست داریم و صحبت راجع به قوانین و آنچه در روز از قوانین دیدیم و دریافتیم.
برای همتون حال خوش و عالی آرزو می کنم.
سلام به الگوهای زندگیم
استاد جان و مریم بانو
خدا قوت به هر دو تون
اول از همه بگم چقدر لذت بردم از بازی مریم جان
انصافا عالی بازی کردی مریم عزیزم و من لحظه به لحظه چشمم به توپ بود و دستای تو
چقدر افتخار کردم بهت بانو
از استایلت و نوع ضربه زدن ها به توپ و جمع کردن رگباری توپ ایول دختر
با این اعتماد به نفسی که از خودت نشون دادی تو این بازی کلی حس خوب بهمون دادی
و البته از جیغ و داد های استاد که نگم چقدر خندیدم
از اینکه رهرو کسی هستم که اینقدر با خودش در صلحه سپاسگزارم
از اینکه کسی رو الگوی خودم قرار دادم که قضاوت هیچکس براش مهم نیست سپاسگزارم
استاد چقدر اون لحظه ای که مریم جان رو در آغوش کشیدید من عشق کردم
عشق کردم از این عشق خالص از این حس پر از سپاسگزار بودن از این در لحظه بودن
من عاشق اون لحظه ام فیلم رو زدم عقب و دوباره دیدم اون لحظه رو
بخدا که خالصانه عشق رو بوئیدن و مهربانی در شما موج میزد
استاد کاش این خلوص رفتار رو ما الگو قرار بدیم
عاشقتونم و از خداوند سپاسگزارم استادی دارم که میشه ریز ریز نکات زندگی رو ازش به وضوح دید و تحسین کرد و الگوی نابی باشه واسمون
استاد تحسین میکنم این غول کباب پز جدیدتون رو که عضو جدید خونه تون شده
مبارک تون باشه
تصورشو کنید با اون گوشت ها چه بویی راه انداختین تو پرادایس
منکه دهنم آب افتاد اووففف
و ناگفته نمونه که چه نکته ای رو به ما آموزش دادین درمورد سلامتی
اینکه ادویه نزنیم
حتما اینو تبدیل به عادت میکنم چون مریم جان گفت ارزش ادویه تو ذهن من کامل از بین رفت
خدایا شکرت که هر روز تو این سایت کلی نکته یاد میگیرم و هر روز پویاتر و جستجوگر و تشنه تر میشم برای رسیدن به حقیقت خودم و خدای درونم
و این مسیر جستجو بسیار لذت بخشه
امیدوارم در لحظه لحظه زندگی مون تقوی داشته باشیم و صدای هدایت خدارو به سمت نعمتها و نیکی ها دریافت و بهش عمل کنیم
الهی آمین
عاشقتونم
به امید دیدار شما