دلیل نتایج پایدار - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-09 05:51:142023-07-09 06:20:30دلیل نتایج پایدارشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
استاد عزیزم سلااااام. خدا رو سپاس برای حضور شما در زندگی ام.
استاد عزیز من که از روز اول عضویتم تا به امروز، اکثر روزها، فقط فایل گوش کرده ام و یا نت برداری کرده ام و کامنت خوانده ام و اخیرا هم با وجود مقاومت در کامنت نویسی، تلاشم بر کامنت نویسی است و خدا رو سپاس خیلی عالی دارم پیش می روم.
در سال های پیش که با وجود یک زندگی کاملا سمی شده با شما آشنا شدم، حرف های شما کاملا قبول کردم و آهسته آهسته با قوانین آشنا شدم و تلاش برای رعایت قوانین و حالم هر روز بهتر از دیروز. با گذشت حدود دو سال دیگه اینکه بخوام قوانین رو رعایت کنم، شده بود عادت و لازم نبود اصلا بهش فکر کنم. حال دلم هم عااالی عااالی . در این حد که دوستان قدیمی ام که من را میدین ، میگفتن که چقدر تو تغییر کرده ای …. حرف زدنت، افکارت، اعمالت و …
ورودی هایم خیلی کنترل شده بود، حواسم بود که وردی منفی نداشته باشم. اگر در گروهی بودم که مکان منفی درش زیاد بود، راحت لفت میدادم و اصلا برام مهم نبود که اطرافیان چی میگن. البته که الان هم این ویژگی ها را دارم. اصلا اصلا تلویزیون، اخبار و آهنگ منفی گوش نکرده ام که نکرده ام. دایما در سایت و فعالیت …
تا اینکه خیلی خیلی در روابط که پاشنه آشیل من بود، رشد کردم. حال دلم عالی عالی بود. در تضاد های بسیار بزرگ بسیار آرام رفتار میکردم و الان هم خیلی خیلی این موارد در من است.
فقط پاشنه آشیل من زیادی اجتماعی بودن من است که دوستان زیادی دارم و خودم هم پر حرف ..و این باعث میشه کنترل ورودی هایم در روابط دوستانه ام کمی سخت باشه. دوستانی که ازم دور هستند را تا حدودی زیادی می توانم کنترل کنم و خواسته باهاشون ارنباط نمی گیرم که افکار منفی نشنوم. اما دوستانی دارم که در محل کارم بسیار صمیمی شده ایم و هر روز همدبگر را میبینیم و تا حدودی افکار منفی هم دارند و من هم کنترل ام در این مکان برام سخت شده و نتایج را دارم میبینم … بعد از گذشت مدت ها، یعنی سال ها، به قول شما خوشی زد زیر دلم و …. قوانین رو زیر پا گذاشتم و زبان را نتونستم کنترل کنم. الان هم مدت ها است که بسیار دارم تلاش میکنم که این موضوع برام حل بشه، اما نتوانسته ام خیلی زیاد موفق باشم و کنی از داشتن حال خوب فاصله گرفته ام.
از خدا هدایت میخوام که راهی جلوی پایم بزاره که بتونم راحت این موضوع را هندل کنم.
در پناه خدای خوبی ها
شیما
سلام استاد
عجب فایلی بود ما خیلی هامون ترمز نداریم فقط این شاخه اون شاخه میریم اصل میدونیم و لی سادیسم داریم برمیگردیم به رابطه قبل به لایف استایل قبل بعد میگیم چرا نمیشه واقعا استاد این در رابطه با من که حق در یک کلام نمی تونیم رنج لذت و تو ذهن درست کنیم
چقدر خدا رحیم که باز راه رو به ما نشون میده ولی باز ما ما پر ایراد
من می خواهم که واقعا تغییر کنم ممنون استاد خدا خیرت بده سپاس گذارم
یه نقطه ای تو مغز من روشن کردی که فقط خدا میدونه
سلام استاد عزیز
الان ساعت 5:15 صبح بوقت تهران است و این در حالیست که دیشب ساعت سه خوابیnم (بالاخره منو همسرم از شاگردهای اول قانون سلامتی هستیم.)
بابت تعهد 2339 روزه ام به خودم می بالم
2339 روز و حتی بیشتر از آنست که با شما همراه هستم و ادامه می دهم تا آخرین دم
استاد من حتی یکروز هم از این آگاهی ها دور نبودم
دیگر تمرینات آنقدر با روح و جان من عجین هستند
وقتی تمرین فانوس دریایی را انجام ندهم گمشده ای دارم
من این تمرین را هر روز نه از سر اجبار بلکه با عشق برای آرامش و تجربه هر چه بیشتر زندگی می نویسم
من به عنوان دانشجوی دوره قانون سلامتی اقرار می کنم اگرچه
2339 روز پیش باز هم هیکلم عالی بود اما حالا با اینکه تولد 33 سالگی ام را جشن خواهم گرفت برگشته ام به تنظیمات 16 سالگی ام و وزن 48 کیلوگرم و با اندام فوق العاده ورزشکاری
گاهی اوقات آدمی کور است، مثل گذشته من، گاهی خود را به کوری می زند، مثل روزهای ابتدایی که به قانون شک می کردم، ولی الان همه چیز را با چشم دل می بینم و در هر بار که خواسته ام مطابق میل من پیش نمی رود به خودم و آنچه که درون من است شک می کنم.
استاد می خواهم از تعهد هر روزه ام به تمرین ستاره قطبی و بیش از دو سال است از انجام تمرین فانوس دریایی ام بنویسم، این تمرین تضمین من است، یعنی چی، به عنوان مثال خواسته هایم را دقیق می شناسم، می نویسم و حالا اگر یک اتفاق به ظاهر ناجالب افتاد نمی گویم قانون ایراد دارد، اول بررسی می کنم می بینم من روزها و روزها، ماه ها و ماه ها و حتی سال ها و سال هاست که حالم خوب است پس این اتفاق به ظاهر بد مرا بهم نمی ریزد بلکه هر ثانیه با خودم می گویم این دقیقا پاسخ خداوند است، استاد الان سالهاست من از شما یاد گرفته ام از خوب به عالی حرکت کنم، اصلا حرکت نکردن، بس بودن برای من معنی ندارد.
انقدر آرام آرام خواسته هایم را تیک می زنم و این در حالی است که هر روز خواسته های جدیدی در من شکل می گیرد، و من آنقدر عاشق آگاهی های الهی شما هستم، هر بار که خواسته ای در دلم شکل می گیرد، صدای شما در گوش من پخش می شود و از طرف خدا می گوید باریک الله اینم می خوای، خوشم اومدم ازت، بزن بریم رفیق.
با اینکه الان بیش از چند سال است در فضای ایزوله فرکانسی خودم عشق می کنم، نه به این معنی که با مردم ارتباط ندارم، اتفاقا دارم خوب هم دارم اما ارتباطم با خودم آنقدر برایم لذت بخش است، آنقدر روی اهداف هر روزه خودم کوک شده ام، دیگر وقت و فرصتی برای حاشیه ندارم.
خلاصه استاد من با عرض پوزش حتی خواندن کامنت تمام بچه های فوق العاده سایت را این روزها برای خودم فیلتر کرده ام، تنها مقاله ها و بهتر است بگویم گنج نامه های مریم شایسته عزیزم را می خوانم، دلی در سایت فایل می بینم و هر روز به یک آگاهی از فایل های شما را پس از گوش دادن عمل می کنم.
مثلا جلسه 6 عزت نفس حال و هوای این روزهای من است، استاد سید حسین عباسمنش من در آن روزها مشغول سفر تحقیقاتی اش در اروپا است، جمله به جمله اش دیوانه ام می کند و بهم ایمان می دهد و جسارت اقدام برای این روزهای طلایی من است.
خلاصه استاد جانم در آخر این را می خواهم بگویم، با اینکه اینهمه تعهد داشته ام ولی از نظر ثروت تازه تازه دارد ذهن من کلام شما را می فهمد، نه اینکه از اولین روز جواب نگرفته ام، آخر من اولین روز حتی یک کارت بانکی نداشتم، حالا به مدیریت پول خود فکر می کنم، که مدیریت حساب های میلیون دلاری ام چگونه باشد بهتر است، در شروع یک پراید داشتم که آنهم به عنوان آخرین چیزی که از سر نیاز فروختم موقع تولد دخترم بود اما حالا به خرید ماشین با پلاک اختصاصی ام از دبی فکر می کنم و به زودی اقدام می کنم، بله اینست جواب ادامه دادن، آن مریم السادات آن روزها این کجا، این مریم السادات الان کجا، می ارزید؟ بله که می ارزید،
من هر روز انگار اولین بار است کلام شما را می شنوم، تشنه ام استاد تشنه این آگاهی ها، عطشی سیری ناپذیر دارم که هر روز در وجود من به صورت عشق فوران می کند، منتظر محصول جدید با عنوان احساس لیاقت شما هستم، یکی از اولین نفرهایی خواهم بود که می خرد و تنها خدا می داند دیگر بار چه نتایج شگرفی در راه است.
عاشقتم استاد جسور و ابراهیم زمان ما
عاشقتم مریم آگاه و زیبای ما
به امید یه روز عالی – مریم السادات
بماند به یادگار از 19 تیر 1402
«« این دیدگاه رو دارم برای خودم می نویسم در آینده ، چطور مسیر رسیدن به اهدافم رو فراموش نکنم ، این یک رد پاست که در آینده خیلی ازش استفاده می برم »»
به نام خدای مهربان ، خدای سخاوتمند ، خداوند رزاق و وهاب
سلام و درود به تمام دوستای ارزشمند و گرامی
تو این چند وقته اخیر ، شاید بگم … از اوایل آبان که در طی کمتر از یک ماه 4 بخش قانون آفرینش رو پشت سر هم با فاصله پنج روز الی یک هفته می خریدم و پیش میرفتم
(البته تکاملم رو طی نمی کردم ها .. شما این کار رو نکنید ، من دارم دقیق می نویسم که رد پا داشته باشم برای آینده ، حالت درستش اینه که برای هر بخش حداقل همون یک ماه رو وقت بگذاریم و به تمرنیتاش مو به مو عمل کنیم)
خیلی جدی تر گرفتم زندگیم رو خیلی متعهد تر شدم برای رشد کردن
حالا می خواهم بگم چه کارهایی رو طی چند وقت اخیر انجام دادم که موجب رضایت خودم و پیشرفتم داره میشه
1- ارتباطم رو تقریبا با تمام دوستام کمرنگ کردم
حتی دوستای بی نظیری (که از اعضای سایت هستند و فوقالعاده هم موفق و ثروتمند هستند) که صحبت هامون حول محور قانون ، تمرکز بر زیبایی ها یا توحید یا ثروت و کسب و کار هستش ، این آدم ها بهشتی هستند و هیچ ایرادی ندارند ، منم عاشقشونم ولی می خواستم 100٪ تمرکزم روی خودم باشه به صورت لیزری … خب بهاش رو دارم می پردازم خیلی خوشحالم از این تصمیمم
البته از همون روزهای اول روی روابط خیلی خوب کار کردم ، انصافاً همیشه درصد خیلی زیادی از آدم هایی که تو دایرهی ارتباطام بودند ، خوب ، خیلی خوب ، عالی و بی نظیر بودند و هستند ، یعنی من هیچ وقت اجازه نمی دهم آدم درب و داغون تو زندگیم بیاد ، جهان هم انصافاً خیلی خوب فیلتر می کنه ، چون خود من هم استاندارد هام خیلی بالاست و خیلی خیلی زیاد روی بهبود شخصیتم کار کردم و این کار کردن رو دوست دارم و تا آخر عمرم هم ادامه می دهم
من حتی تو لیست 107 آرزو هم که تو بخش دوم قانون آفرینش تمرینش رو تو دفترم نوشتم (تا الان توانستم :) 70 تا بنویسم) در مورد ویژگی های شخصیتی اون شخصی که مد نظرم هست 4 یا پنج صفحه نوشتم ، یعنی می خواهم بگم اولا دقیق می دونم چه کسی رو می خواهم ، دوماً همیشه به خودم یادآوری می کنم که جهان جهان کبوتر با کبوتر باز با باز هستش آقا محمد … بنابراین تو این قسمت از شخصیتت هنوز جا داری برای پیشرفت … بسم الله اقدام کن برای ایجاد تغییر و بهبود ، نگران اون آدمه نباش ، اون به صورت بدیهی و طبیعی وارد زندگیت میشه
الگو هم خیلی توی زندگیم بهم کمک کرده که شک نداشته باشم اون آدم با تک تک این ویژگی ها که من می خواهم وجود داره ، آقا سید علی ، آقا افلاطون ، آقا مهیار ، دوستانی هستند از سایت که به عشقشون رسیدند و دقیقاً عشقشون همون ویژگی هایی رو داره که می خواستند و به لطف خدا الان چندین و چند ساله دارند با هم زندگی می کنند و هر روز رابطشون عاشقانه تر و زیباتر و الهیتر میشه
این الگو ها رو اونقدر تکرار کردم توی ذهنم و البته هنوز هم تکرار می کنم که الان مقاومت خاصی ذهنم نداره
خیلی طبیعی و بدیهی هستش که این اتقاق می افته
اوکی ، می خواستم این رو بگم که اولین کاری که خداوند الهام کرد و من گفتم چشم ، قطع ارتباط (منظورم پیام دادن در تلگرام و تماس تلفنی و این هاست) حداقل تا عید امسال هستش ، تمرکزم رو صد در صد گذاشتم روی خودم و اتفاقاً این مار باعث شده که بیشتر هم صحبت با خدای خودم بشم و بیشتر با خدای خودم رفیق بشم
بیشتر تایم بگذارم و با خودم گپ بزنم ، حالا چه تعریف کردن از خودم باشه و تحسین کردن خودم باشه که خیلی حس و حال قشنگی بهم دست میده ، چه با صحبت کردن در مورد یه الگوی تکرار شونده ، یه پاشنهی آشیلم ، سعی کنم برسم به راهکاری موثر برای بهبود این پاشنهی آشیل
2- کار دومی که انجام دادم اینه که دیدگاه ها ، فقط اون دسته از افرادی که مثبت اندیش هستند و فقط از موفقیت هاشون ، حال خوبشون نتایجشون می نویسند رو … چه در دوره قانون آفرینش چه در بقیه جاهای سایت می خوانم
به شددددت انگیزه می گیرم و به خودم هزاران بار میگم که می شود … می شود فلان …
گاهی وقت ها برای اون ها پاسخ هم می نویسم
مثلاً الان چند روزی هست که از طریق این دیدگاه …
abasmanesh.com
با آقا مهدی سابقی نژاد آشنا شدم
قبلاً هم ایشون رو می شناختم ولی نمی دونستم اینقدر نتایج طلایی گرفتند وگرنه زودتر از این حرف های فاوور پروفایل ایشون می شدم
الان ایشون روحش هم خبر نداره ولی من شب و روز دارم تو تجسماتم باهاش حرف میزنم (طبق همون تمرین جلسه 4 بخش سوم قانون آفرینش که استاد بهمون دادند) و من هر بار میام دیدگاه های این مرد نازنین رو می خوانم فول آف انرژی میشم و باااااور می کنم که می شود با دست خالی به همههههه چیز رسید ، ایشون بعد از استاد عباس منش دومین الگوی من هستش
همین دیدگاهی که این بالا لینکش رو گذاشتم ، خیلی هم دیدگاه کوتاهی هست و خواندش زمان خاصی نمی بره ولی فرکانس های تحسین رو ناخودآگاه تو وجود من شعله ور می کنه رو شاید بگم بالای ده بار طی این دو یه روز خواندم و البته که رفتم توی پروفایلش خیمه زدم :)) و دارم تک تک دیدگاه هایش رو با عشق می خوانم و بعضی از دیدگاه ها رو چند بار پشت سر هم می خوانم ، مثلاً پیش اومده که یک ساعت یا یک ساعت و نیم رو یه دیدگاه ایشون وقت گذاشتم
من توسط جلسه سه بخش اول قانون آفرینش باااااور کردم و ایمان پیدا کردم که چقدررررر داشتن الگو مهمه و چقدر سد ذهن منطقی من رو می شکنه و بهم کمک می کنه
ایمان دارم و بهتون قول می دهم که در آیندهای نزدیک میام از نتایج مای بی نظیرم با عدد و ارقام براتون می نویسم
دلیلش هم که میگم با عدد باهاتون صحبت می کنم ، چون خودم خیلی دوست دارم دوستان سایت اونایی که درآمد های میلیاردی دارند بیان با عدد بنویسند ولی خب بنا به دلایلی شخصی که خودشون می دونند اغلب کلی صحبت می کنند و از اعداد ورودی حسابشون نمیگن
اوکی برای من شخصیت این ادم ها ستودنی هستش و من بهشون احترام می گذارم ولی آدم هایی مثل آقا افلاطون نوروزی که خیلی دقیق میاد از پروژه هاش و مشخصاتش میگه اسم کارفرماها رو میاره و عدد درآمدش رو میگه
رویاهایی که قبلاً داشته و الان داره باهاشون زندگی می کنه میگه این آدم ها برای من سوپر الگو هستند ، یا مثلا آقا مهیار ضیایی که هزاران بار برای آشنایی با همسرشون خونه خریدنش و بازسازی کردن خونه رویایی خودش یا عروسی گرفتنش و ازدواج کردنش
یا آقا سید علی خوشدل
این ها برای من سوپر الگو هستند و خیلی خیلی خدا رو شکر می کنم که به جای اینکه ادم های فیک و نقاب دار شبکه های اجتماعی رو فالو کنم دارم این آدم های بهشتی رو فالو می کنم و بارها و بارها تو ذهنم به خودم میگم فلان چیز رو توی زندگیم می خواهم بعد تا ذهنم میگم تو نمی تونی بهش برسی یه لبخند ملیح میزنم و میگم ، آقا افلاطون توانسته :)) آقا مهیار توانسته :)) آقا مهدی سابقی نژاد توانسته از کپر زندگی کردن برسه به بهترین و لوکس ترین محلهی رشت ، به خونهی اجاره ای تو فرشتهی تهران با اجارهی ماهی 320 میلیون ، بدون شک منم می توانم ، خدای اونا خدای منم هست و ذهنم آروم میشه و می پذیره و می پذیره
این خیلیییی خبر خوبی هست که اینقدر به ذهنم تسلط پیدا کردم که می توانم با الگوهایی که هزاران بار تکرارشون کنم افسار ذهنم رو در دست بگیرم و ازش سواریای دلنشین بگیرم
همین که می توانم به خواسته هام فکر کنم و لذت ببرم و چشمانم پر از اشک میشه از تجسمش یعنی توی مسیر درستی هستم
و طبق قانون که استاد در جلسه دو و سه قدم دوم و بخش سه قانون آفرینش توضیح میده هررررر چیزیییی که بتوانم توی ذهنم ببینم بدون شک ، بدوووون شک اتفاق می افته
خدایا شکرت
3- سومین کاری که برای ساختن احساس لیاقت تخریب شدم طی این چند سال که نتیجه نگرفتم انجام می دهم اینه….
این چند سال به دلیل اینکه طبق همین صحبت های استاد در این فایل متعهد نبودم و در مسیر درست پایدار نموندم
ذهن من همیشه داره جفنگ میگه ، جفتک می اندازه بهم میگه تو کارت خیلی خرابه !! تو به درد نخوری و عرضه انجام هیچ کاری نداری و …
حالا در صورتی که نتایج گواه هستن که من چقدر آدم خوبی ام ، کلی آدم عاشقم هستند و به طریق مختلف بهم عشق می ورزند (همین چند رو پیش بود یکی از همکار هام اومده بود پیشم می گفت آقای تجلی من ازت خیلی حس خوبی می گیرم ، گفتم ممنومم شما لطف داری)
ولی به این دو دلیل
1- من هنوز نتوانستم ازدواج کنم و رابطهی عاطفی درستی ندارم
2- هنوز اونجوری که می خواهم ثروت نساختم و به اهداف مالیم نرسیدم
برای غلبه بر این احساسات مخرب و منفی و برای اینکه به خودم ذهنم منطقی ثابت کنم که آدم خوبی ام دوست داشتنی هستم و کارم هم خیلی درسته ، اومدم یه نت مخصوص در موبایلم درست کردم
در واقع دارم به این شکل احساس لیاقت تخریب شدهام رو باز سازی می کنم
««کارهایی که به درستی انجامشون دادم»»
هر کاری که در طی روز درست انجام می دهم رو می نویسم
هر کاری منظورم هر کاری هست ها از یه شکرگذاری به ظاهر ساده برای میوهای که خوردم مینویسم تا مثلاً فلان جا فلانی رو با قلبم تحسین کردم تا مثلاً فلان قرارداد رو داشتم پنج میلیون وارد حسابم شد و …
تازه این لیست رو شروع کردم ، از دیروز صبح شروع کردم و می خواهم ان شا الله ادامهاش بدهم چون خیلیی داره به حس خودم و احساس ارزشمندیم کمک می کنه ، خیلی این کار رو دوست دارم و ازش لذت می برم ، قول می دهم اونقدر تکرار و تکرار تکرارش کنم تا تبدیل بشه به ناخودآگاهم و اونوقت ببینم که چقدرررر من کارم درسته و چقدر ارزشمندم
عاشقتونم ، مواضب قلب پاکتون باشید و در پناه حق شاد و پایدار باشید
سلام محمد حسین جان و واقعا از تو سپاسگزارم که این کامنت رو برای خودت نوشتی و چقدر استفاده کردم و چه نکته هایی برام داشت
ناگفته نمونه که کامنتت رو وقتی توی دندونپزشکی منتظر بودم خوندم و کامنتت انتظار رو برام شیرین کرد ممنونم ازت
نکته ای که راجع به کمرنگ کردن رابطه ات با دوستات گفتی خیلی جالب بود برام
توی چند وقت گذشته که من هم به شدت متمرکز روی خودم هستم صمیمی ترین دوستام رو که اونا هم اعضای خانواده عباسمنش هستن و پیشرفت های عالی دارن و همیشه حرفامون از قانونه هم ندیدم و واقعا هم بی نهایت اوکی هستم با این موضوع و جالبه که جمعه دوستم تماس گرفت و چهار نفری با همسرهامون رفتیم سینما.
در حال حاضر تنها دوستی که هر روز باهاش در ارتباطم همسرمه و واقعا دیگه کسی رو نمی بینم و نا گفته هم نمونه که بارها استاد گفتن وقتی تو می خوای تمرکز کنی روی چیزی جهان هم کمکت می کنه و موضوع اصلیم تمرکزه
یکی از چیزای جالب دیگه ای که برام جالب بود نکته ای بود که راجع به خوندن کامنت های افراد مثبت گفته بودی. این رو که مطالعه کردم یهو متوجه شدم چه اتفاق جالبی افتاده. اونم این که سایت استاد یه جورایی برام شبیه شبکه اجتماعی شده. افرادی که دوست دارم مثل شما و آقا افلاطون و چندین نفر دیگه رو ناتیفیکشن رو فعال کردم که کامنت میذارن برام پیام بیاد و هر روز که کامنت ها تایید میشن ایمیل میاد و میرم و شروع می کنم خوندن کامنت ها و مدت ها هم که هست هر روز صبح زودتر بیدار میشم که تو تخت بمونم کامنت بخونم و چقدر لذت بردم از اینکه اینجوری اینجا برام شده شبکه اجتماعی و دقیقا مثل خیلی ها که تا یه جایی بیکار میشن سرشون میره توی اینستا و مسخ میشن منم میام توی سایت و لابه لای کامنتا غرق میشم.
و نکته جالب میدونی برام چیه؟ چون ورودیم یه جوری با جهاد اکبری تغییر کرده و شدتش خیلی زیاده دارم تاثیر ورودی ها رو میبینم
الان ناخودآگاه توی یه سری موقعیت ها تصاویر ذهنیم رو می بینم و میبینم مثلا تصویر استاده که داره حرف میزنه. یا مثلا یکی از کامنت های افلاطون جان یا شما رو یا سایر دوستان رو به تصویر کشیده و دارم میبینمش و یه نکته ای بهم گفته میشه و خیلی خوشحالم از این که به جای مزخرفات شبکه های اجتماعی که به لطف دوره قانون سلامتی بیش از 2 سال و نیمه ندارمشون الان این شبکه اجتماعی بی نظیر رو دارم
چقدر تمرینی که برای بازسازی عزت نفست انجام دادی فوق العاده است. من همیشه تمرینی که استاد توی قسمت 2 قدم 12 دادن رو انجام میدم و هر بار انجام میدم چرخ زندگیم روان میشه واقعا. ولی باید اعتراف کنم چقدر باورهای مخالف قوی هستن تو ذهنم که با اینکه می بینم اینقدر نتیجه داره دوباره روز بعد هم می خوام انجامش به هزاران شکل نمیشه.
این کاری که شما کردی بی نهایت کار رو راحت می کنه که یه نت باز کنم و هر کاری که درست انجام میدم رو بنویسم. هر چقدر هم می خواد کوچیک باشه. نوت همیشه دم دست هست
شما این لیست رو از دیروز شروع کردی منم از همین الان شروع می کنم ببینیم چی میشه به امید خدا
واقعا ممنونم از کامنتی که برای خودت نوشتی ولی برای من هم بود.
خدایا هزارن مرتبه شکرت برای دوستای بی نظیرم در این سایت الهی
درودبه استادعزیزوخوش تیپ وخوش اندامم والگوی به تمام معنی درتمام ابعادزندگی ام
ومریم نازنینم وپرتلاش برای بالابردن هرروزعیارطلای ناب ازاین سایت طلایی
وهمه دوستان عالیم
خداروشاکروسپاسگزارم هرنفس که باشکرگزاریش نتایجم راپایداروپایدارترمی کند….
برخی ازکامنت های دوستان عزیزم راکه می خواندم بیان می کردندکه در فایل های الگوهای تکرارشونده ،چراصحبتهای استادتکراریست!!! ومن می دانستم چه گنجی پشت این صحبتهای ناب مخفی است همان تکرارمکررات رفتارهاوباورهای مخربی که سالیان سال به پاهایمان زنجیرشده بود،
زنجیرهاراآرام آرام باتمام سلول به سلول وجودم که گوش شده بودندوالگوبرداری می کردندپاره کردم ،دردداشت دردی که اگرادامه دارشده بودمراتاورطه نابودی می کشانداماخداوندی که امروزهرنفس شاکرش هستم به واسطه انسانی معنوی باباورهایی بنیادین وروزبه روزرشدوپیشرفت درتمام زمینه ها،زندگیم رادگرگون کرد،درچه زمانی؟؟!!
زمانی که استادم مسائل سخت وطاقت فرسای زندگیش رامثل یک کوهنورددرنوردیده وبه قله افتخاررسیده بودبه نتایج عالی والگویی که خداونددرزندگیم قراردادتادیگردرهیچ زمینه ای توجیح نداشته باشم برای رفتن به جایگاه گذشته ام،دستم رادردست استادقراردادومن متعهدانه هرروزطعم خوش آگاهی رامی چشیدم ،نفسم هردم بنده نفسهای استاددرفایل ها،دوره ها،نشانه هاو…….شده است.
اوایل آشنایی باسایت ،روبه دریای پرعظمت خداوند درماشین باعزیزدلم نشسته بودیم که یکی ازفایل های استاد نتایج دوستان بود،همان دوستی که راننده تاکسی اینترنتی دربندرعباس بودوچقدرنتایج عالی ازفرمایشات ودوره های استادگرفته بودندوماهم گوش جان سپرده بودیم ،عزیزدلم همان جابرای همیشه بعدازسالیان درازسیگارش رابرای همیشه خاموش وترک کرد،مانتیجه گرفتیم وهرروزنتایج عالی وچشمگیرتر،اینجاست که وقتی به گذشته برمی گردم تلخی آن به کامم امروزشیرین می شود،این راهم ازاستادم آموختم که گاهی رفتن به گذشته به من می آموزدمتواضع تروافتاده ترعمل کنم وقدرثانیه به ثانیه امروزم وآگاهی های طلاییم رادرک کنم،همه چیزشفاف وواضح است ،وااااای مگرمی شودیادم برودکه ازکجابه کجارسیده ام،چه بهائی برای رسیدن به این جایگاه معنوی پرداخته ام ،چه افرادی راکنارگذاشتم ،چه غذاهاوخوردنی هایی راحذف کردم،عدم وابستگی راآموخته بودم ازقانون سلامتی ،هرروزکارکردن روی ورودی های ذهنم وفرکانس هایی که به جهان هستی می فرستادم وبازده های عالی که دریافت می کردم وادامه دارد، به جای گوش دادن به آهنگ دریکساعت پیاده روی ام ازدیشب بهم الهام شدکه حتی دراین تایم هم به صحبتهای استادم گوش کنم ویادبگیرم ازقانون آفرینشی که بیان می کنندوازبی نهایت آموزه های دیگرشان که جزپیشرفت درمسائل معنوی ومادی چیزی برایم دربرنداشته است خدایابی نهایت شکرت……..
زمینی داشتم که ارث مادریم بودچندین سال پیش مادرم قولنامه ای به نامم کردوبعدتبدیلش کردم به سندتک برگ به لطف خداوند،بعدهم که انحصاروراثتی حدود30 متربه زمین اضافه شدازقسمت پشت زمین وبه نام مادرم،
که گفت 30 میلیون بایدبه من پرداخت کنی تابنامت کنم ودردفتراسنادرسمی وکالتی بنامم شدبه شرطی که اگرزمین رافروختم یاساختم بایدمبلغ رابه اوپرداخت کنم که بماندهرروزتماس بامصطفی وتحت فشارقراردادنمان و…….بلاخره عطاروبه لقابخشیدم وبعدازتهدیدهای بی امان مادرم وپدرم وخواهرهایم درهمان دفترخانه وکالت روباطل کردم واوایل آشنایی بااستادمبودوآرامشم مهمترازهرچیزی ،خلاصه قسمت اضافی که بنامم شده بودبرگرداندم ونفس راحتی کشیدم وبه محض انجام این کاربه لطف خداوندیه مشتری عالی آمدورزمین رافروختم وخداوندسه برابرآن زمین رادرجای عالی باهمه چیزعالی همان شرایطی که دوست داشتم خریداری کردم ،به من هدیه داد،چون عقیده دارم هرآنچه که دارم خداوندبه من هدیه داده است.من برای همیشه ازخانواده ام که واقعاهمه درزندگی آزمایشی کنارهم هستیم تازمانی که آسیب به ماواردنشود،کناره گیری کردم چون یادگرفته وهرلحظه یادمی گیرم بایدبرای خودم ارزش قائل باشم واجازه ندهم کوچکترین استرسی ازهیچ جایی وهیچ شخصی واردزندگیم شود،چقدرالان ازهرلحاظ آزادی دارم ،هرروزبرای ساختن خودم وزندگیم دارم بالذت تلاش می کنم خداوندهم ازهرلحاظ هوای مراداردواگراین مسیری راکه آمده ام وخداوندراهنماوهدایتگرش بوده دوباره برگردم به مریم سابق بدترین خیانت به خودم وخدای خودم واستادعزیزم کرده ام واین اصلا قابل قبول نیست ،هرروزبایدعالی ترازروزقبلم درتمام زمینه هاباشم که به لطف خداوندواستادم وعملکردم به تمام دستورات ایشان به این مهم دست پیداکرده ام ،خدایاشکرت آنقدر آرامش دارم که تمام وجودم رالبریزازخودت کرده ای ومن درهیچ زمینه ای نگران هیچ چیزنیستم وکنارم استادی قراردادی که بااوگام برداشته ومتعهدانه کنارش هستم وبرای خلق زندگی بهشتی ام تلاش می کنم وهرروزکارنامه ای بانمرات درخشان ازرفتار،کرداروگفتارنیک ارائه می دهم وباایمان وتوکل به خودت رشدوپیشرفت عالی ترم رابه نظاره می نشینم.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد،سلامت وعالی بدرخشید.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
سلام، من حدودا 2 ماه به قانون سلامتی به صورت تکاملی پایبند بودم و 20 کیلو وزنم کم شدش و نتیجه های فوق العاده ای گرفتم هم از نظر سلامتی درونی، حتی مالی و آرامش. پیش پدرم زندگی میکنم و او اصلا قرار نیست اجرا کنه قانون رو، و هرچی که دلش میخواد میخوره. دقیقا امروز من یک وعده غذاییمو خوردم و مسواک زدم و رفتم اتاقم که پدرم بعدا غذای خودش رو بخوره. یه حس تفاوت بهم دست داد، یه حسی که خودمو محدود کردم و دلم یک آن همه چیزایی ک قبلا میخوردم رو خواست ( میدونم باید بیشتر روی اهرم رنج و لذت کار کنم)
انرفتقدر این حس طول کشید که یک آن نزدیک به گریه پیش رفتم و ی جورایی داشتم تسلیم میشدم.
که گفتم برم توی سایت شما شاید ی فرجی بشه. که اولین ویدیو همین ویدیو نتایج پایدار بودش که دیدم و دوباره دیدم. این اولین کامنتی هستش که مینویسم. و حس میکنم برگشتم به مسیر و از نو دوباره دستاوردهایی ک بدست اوردم رو مرور کردم و شکرگزاری کردم و قول دادم به خودم که دوره ای این فایل رو ببینم.
واقعا ممنونم ازت استاد عزیز
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و اعضای سایت tasvirkhani.com
من دقیقاً به همین فایل احتیاج داشتم و خدا میدونه استاد چی رو باید بگه.
من اول سال تعهد دادم که تمام تلاشم رو بکنم برای انجام تمرینات و گوش دادن به فایل ها و هدفگذاری کردم و تا دو ماه بعد 10 تا از اون ها اتفاق افتاد و من فقط مبهوت بودم و ادامه دادم تا امتحانات شروع شد و من شد که چند روز فایل گوش ندادم و بعدش هم شب یک فایلی گوش میدادم که همونجا خوابم میبرد و امتحانات که تموم شد من فهمیدم که تمام تلاشم توی 7 ماه نابود شد و به قول استاد همه چیزایی که ساختم رو نابود کردم.
و نمیتونم بندازم گردن امتحان ها چون خودم هم خیلی نمیخواستم همیشه خوشبخت باشم و فایل گوش نمیدادم و خیلی زود منو این همه خوشبختی محاله میشدم و الان یک ماه کار کردم ولی بازهم رها کردم و حتی یکبار به خودم گفتم چرا باید همش اتفاقات خوب بیوفته که بعدش خدا روز بعد به من ثابت کرد چرا و من رو فرداش وارد تضاد کرد و برد جایی که اصلا دلخواه من نبود.
اگر پارسال این فایل رو گوش میکردم مسخره میکردم که این آقا چیمیگه اصلا و الان یک چیزایی کمی درک میکنم و استاد فهمیدم که شما از کلماتی استفاده کردید توی فایل که اصلا خیلی خوب بود و اینم فهمیدم که کلام های من قوی نیست مثلاً گفتید سقف آرزو هاتون چقدر کوچیک بود یا گفتید چقدر زود منو این همه خوشبختی محاله یا گفتید من این نتایج رو با هیچی توی دنیا عوض نمیکنم و اینا همه رو نوشتم چون من نمیتونستم از کلماتی استفاده کنم که این قدرت ادامه دادن رو به من بده.
به نظر من افراد چون احساس لیاقت نمیکنن و میگن من لایق این حجم از اتفاقات خوب نیستم رها میشن از مسیر مثل من.
افراد چون یادشون میره از کجا به کجا رسیدن فراموش میکنن مسیر رو.
افراد چون نگران حرف دیگران هستن ممکنه گاهی اوقات از مسیر خارج بشن تو جمع ها.
افراد متعهد نیستند و باور های قبلیشون رو دارند
و به همین دلیل از مسیر وقتی به جاهای خوب میرسه رها میشن.
من خودم این جمله خیلی دیدم کاربرد داره برای وقتی از مسیر خارج میشم اینکه: (من این نتایج رو با هیچی توی دنیا عوض نمیکنم.)
امیدوارم در پناه رب العالمین شاد،سالم،ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
خدانگهدار.
سلام و درود خدمت استاد گرامی و سرکار خانم شایسته
بنظرم خدا تکلیف همه را با این آیه مشخص کرده و رک و بدون حاشیه رفته سر اصل مطلب
لیس للانسان الا ما سعی
هر انسانی که تمام تلاشش را گذاشته برای خودسازی برای تغییر باورها برای کنترل ذهن و احساس باید بهترین و بزرگترین نتایج را به نسبت دیگرانی که تلاش کمتر کردن یا یک خط درمیان وقت گذاشتن و کنترل داشتن بگیرد
استاد عزیز داره نون همین جدیت بی وقفه و در حداعلا رو میگیره
در واقع به قول قران انسان مساوی همین مقدار تلاشی هست که در زمینه خودسازی ها و باورسازی ها انجام می دهد
تو همه اندیشه ای مابقی خود استخوان و ریشه ای
و خداوند به این شکل عدالت را در حق تمام بندگانش رعایت کرده و به هیچ فردی ظلمی نشده است
هرچه تلاش و جدیت بیشتر قطعا نتایج بهتر بزرگتر و سریعتر شامل حالمان خواهد شد
این روزها دارم از دوره ی کشف قوانین لذت میبرم و کیف میکنم جای دوستانی که نیستن سبز
شاد باشید و سپاسگزار
بخشنده باشید و مهربان
مهندس رضوی از کاشان
سلام استاد جان و خانم شایسته عزیزم و دوستان ارزشمندم،
استاد جان اصلا هیولاس فایلاتون!! چه میکنه با ادم!
باید اعتراف کنم که من تو این تله افتادم !!
هر بار رو خودم کلی کار کردم ، نتایج عالی گرفتم ، استاپ کردم و بعدش نتایج ساکن مونده ! و بعد دوباره شروع کردم ،
خداروشکر نمیذاشتم چک و لگدای جهان زیاد شه و سریع به خودم میومدم هر بار ،
اما خب همون تایم باعث میشد سرعت رسیدنم به نتایج دلخواهم کم شه !
مثل یه ماشین که تو سر بالایی گازش میدی و تو سرازیری میوفتی ولش میکنی ، و دیگه همونجا وایمیسه و برا شروع مجددش اتفاقا باید گاز و فشار بیشتری بدی و اولشم سرعتش مثل قبل نیست و یه کوچولو باید از دنده 1 شروع شه تا برسه ب دنده 5 و سرعت بیشتر !
منم تو سربالایی های زندگی کلی کار میکردم رو خودم ، به سرازیری که میرسیدم میگفتم خب اینم هدف و نتیجه و تمام!
و بعد یمدت که به خودم میومدم میدیدم باید دوباره از اول فشار بیشتری وارد کنم و کنترل ذهنه سخت تر از قبل شده ، تمرینا برام سخت تر از قبل شده! چون ادامشو ول کرده بودم.
اما خب تو این مورد اونقدری تجربه داشتم ، که دیگه الان که شروع کردم میدونم این موتوره نباید خاموش شه ،
بقول شما تو 12 قدم ، الان به این رسیدم که من بالای یه پرتگاهم و یا باید با چنگ و دندون خودمو بالا بکشم یا سقوط میکنم ! اگر من رو خودم کار نکنم ، و خودمو بالا نکشم ، پس سقوط میکنم .
این جملتون ، که تو ذهنم فقط باید این باشه که به سمت بالا برم! بله بله بالا و بالاتر ، به درامد کم قانع نشم ، به رفاه الانم ، به ازادی الانم ، البته سپاسگزار خداوند و نعمتام هستماااا ، همه چیزای الانم نعمته واقعا ، امااااا من لایق بیشتر از اینام ، من لایق بالاتر ازینام ، من ثروت بیشتر و بیشتر میخام ، من ازادی مالی و مکانی بیشتر میخام ، من روابط عالی میخام ، مگر نه که خدا خودش گفته از من کم نخاین؟! اگر ایمان دارم که باید داشته باشم ، که خداوند قادر و تواناس ، پس باید زیاااد بخوام ازش و قطعا خداوند ایمان و عمل فردی که به خدا باور داره رو ضایع نمیکنه!
تا وقتی که عملکردمون درسته ، نتایج خوب هم اتفاق میفته !
ببین تا وقتی که درسته هااا ، بشین و برا خودت بنویس چه عملکردای خوبی باید ایجاد کنی دلبندم ،
من اینو از سید علی خوشدل یاد گرفتم ، اینکه با خودش تعهد زندگی 40 روزه توحیدی داد ، منم این تعهد رو در اخر کامنت مینویسم.
آنچه که در زندگیت دریافت میکنی ، به واسطه چیزیه که به جهان فرستادی . نتایج الانت ، نتیجه فرکانسای خودته ، اگر رو تغییر باورات و فرکانسات و عمل گراییت کار کنی ، نتایجم عالی میشه.
اصل رو از فرع تشخیص بدیم ، و فقط اصل رو پیش ببریم،
( یه لیست بنویسم که اصل چیه تو زندگیم و همونا رو انجام بدم )
این لیست ترکیب انجام دادن اصل ، و عملکردای درستیه که باید انجام بدم و مثل دوست عزیزمون سیدعلی جان خوشدل ، اسمشو میزارم زندگی توحیدی ، این اسم واقعا قدرت میده به آدم :
من متعهد میشم هر روز یه ساعت رو آموزش زبان انگلیسیم کار کنم .
من متعهد میشم روزانه 4 ساعت ، در حوزه تخصصیم مطالعه کنم و فایلای مرتبطشو گوش بدم ،
من متعهد میشم که روزانه یکساعت ورزش کنم یا برقصم ،
من متعهد میشم که رژیم غذاییمو هر روز رعایت کنم ،
من متعهد میشم که روزانه 2 ساعت ، رو باورام و دوره 12 قدم و سایت استاد و نوشتن ( ستاره قطبی ، سپاسگزاری ، باورام وجملات تاکیدی و …) ، کار کنم .
من متعهد میشم ، رو تغییر شخصیم کار کنم و هر هفته یه برنامه داشته باشم مثلا این هفته متعهد میشم که ویژگی های مثبت بقیه رو بهشون بگم ، با هر کی صحبت کردم ، یه ویژگی مثبت ازش بگم و اینجوری تمرکزم بره رو مثبتا.
من متعهد میشم که روزانه 4 صفحه از معنی قرانو بخونم.
من متعهد میشم که اگر به تعهدات بالام عمل کردم میتونم تو فضای مجازی برم و اگر عمل نکردم تنبیهم میشه اصلا روشن نکردن نت و وایفای گوشیم!
یه تنبیه دیگمم اینکه ازونجایی که من دوستان خیلی خوب عباسمنشی دارم و هر روز با دوستم آهو صحبت میکنیم و بسیار این مکالمه برام دلنشینه ، اگر روزی من تعهداتمو انجام ندادم اجازه صحبت با آهو جان هم ندارم!
بریم که عملکردامونو درست کنیم ، اصل رو انجام بدیم ، و صد در صد نتیجه طبیعیش میشه ، تغییر نتایج.
هر روز یه گزارش مینویسم ، حالا یا تو سایت و یا تو دفترام و گوشیم .
خدای من ، خودت منو هدایت کن به سمت انجام دادن تعهداتم.
و مسیرو برای من راحت و آسون کن.
به نام خدای توانمند و راهگشا
سلام به استاد عباس منش عزیز و مریم جان شایسته. امیدوارم حالتون عالی باشه. خیلی متشکر و سپاسگزارم بابت اینکه این فایل فوق العاده رو اماده سازی کردید. بارها گوش دادم و لازم هست بارها گوش بدم. از خداوند بی نهایت سپاسگزارم بابت الهام این فایل به شما، باز هم مثل گذشته این فایل در مورد مسائل ذهنی من صحبت کرد که کار خداست این الهامات چون شما که در ذهن من نیستی که این مسائل رو بدونی اما خداوند میدونه و الهام میکنه بهتون. خیلی تحسینتون میکنم که انقدر باورهای خوبی دارید و همواره خودتون رو در مسیر الهامات خداوند نگه میدارید.
ابتدا به سوالات جواب میدم:
سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟
حدود سال 96-97 اگر اشتباه نکنم که با شما آشنا شدم در کسب و کار قبلیم بودم که به دلیل افکار بسیار محدودکننده ام به مسائلی برخورده بودم که عاجزانه و با تواضع از خداوند درخواست میکردم که کمکم کن من دیگه باید چی کار کنم که وضعیت درست بشه چون کسب و کار داشت نابود میشد و خواهرم اومد به شدت اصرار میکرد که فایلهای استاد عباس منش رو گوش بده و عجیب اصرار داشت اون موقع تعجب میکردم که چرا انقدر اصرار میکنه ولی الان که به قوانین آشنا هستم متوجه شدم که به دلیل درخواست هر لحظه من از خدا برای درست شدن شرایط بود که خداوند هم دستانش رو فرستاده بود تا من با این مسیر و قوانین آشنا بشم چیزی که کاملا برخلاف خط فکری من بود.
من در اون شرایط شروع به گوش دادن فایلها کردم و بسیار روش تمرکز کردم و موقعی که داشتم کار میکردم همیشه فایلها در حال پخش بود و من درک خاصی هم نداشتم اون موقع ولی خواهرم تاکید داشت که باید بارها و بارها و بارها و بارها گوش بدی. و منم نیرویی بهم کمک میکرد که این کار رو انجام بدم چون تعهد زیادی میخواست و من هم به شدت این کار رو انجام دادم و حسابی گوش دادم و اون موقع این تفکر در من ایجاد شده بود به دلیل باورهای محدود کننده ای که از جامعه و آدمها دریافت کرده بودم که که بشین فکر کن اوضاع درست میشه و لازم نیست کار کنی و مهارتی کسب کنی و اینم طول کشید تا آرام آرام با برخورد به تضادهای مختلف از وجود من شروع به بیرون شدن کرد، نکته اینجا بود من هرچقدر فایلهای شما رو گوش میدادم احساس میکردم نتیجه برعکس میگیرم چون درخواست من این بود که کسب و کارم درست بشه ولی هر روز بدتر میشد و من یک مدت به این نتیجه رسیده بودم که فایلهای شما باعث شده که کسب و کار من بدتر بشه و مدتی شما رو مقصر اوضاع میدونستم ولی اینها به دلیل عدم درک قوانین بود. الان که قوانین رو فهمیدم این بود که درخواست من پول و ثروت بیشتر بود و حل مسائل شخصیتی و ترسها و .. و مسیری که من داشتم توش حرکت میکردم نتیجهاش این خواسته من نبود و باید از بین میرفت تا من وارد مسیر جدیدی بشم ولی از اونجایی که واقعا کار قبلی عشق من بود نمیتونستم دل بکنم ازش و فکر میکنم یکی از سخت ترین اتفاقی که تو این مسیر برای من افتاد این بود که کار به جایی رسید که من عشقم رو متوقف کنم و مسیرم رو از اون کار جدا کنم. البته این باور هم داشتم که من تخصص دیگهای جز این کاری که توش عمیق شدم ندارم – چون من بهترین ایران بودم و حتی گیمسرورهای من جز 5 تا جهانی بود – و بی نهایت مهارت و تخصص کسب کرده بودم و چقدر تجربه داشتم و خیلی زیاد هم دوستش داشتم و واقعا سخت بود برام کندن ازش. مثل اینکه به شما بگن دیگه نباید تو حوزه آموزش موفقیت کار کنی. فکر کنم فکر کردن بهش هم ممکنه سخت باشه که کاری که عاشقش هستی رو انجام ندی ولی من هر چی بیشتر در مسیر شما به فایلها گوش دادم این اتفاق برای من افتاد که فهمیدم مسیر خوشبختی و ثروت از اون حوزه نمیگذشت که حالا خیلی بازش نمیکنم. افرادی همین الان هستند که از اون مسیر ثروت تولید میکنند اما یکجورایی اون کار فعالیت کردن داخلش مسیر مخالف قانون هست چون در حوزه بازیهای کرک شده هست و دزدی محسوب میشه که من نمیدونستم و وقتی برام محرز شد دیگه منطقی شد برام که دیگه فکر وارد کردن بهش رو نداشته باشم و تو ایران تقریبا اغلب مردم دارن از همین مسیر بازیهای کرک شده استفاده میکنن (کشورهایی مثل روسیه و … هم هست که اونها هم فعالیت چشمگیر دارن) و کمتر کسی هست که بازی ارجینال بخره. نه اینکه نباشن هستن ولی درصدشون تفاوت فاحشی داره یا شاید به دلیل باورهای من هست چون من مدتی در حوزه ارجینال فعالیت کردم چون عشقم هست و واقعا وسوسه شدم که انجامش بدم مدتی و نهایت 500 کاربر طی یکسال جذب کردم در صورتی که در حوزه کرکی در ایران 30000 کاربر فعال در بازه یک ماهه طی 4 سال فعالیت داشتم و هر روز هم داشت به شکل تصاعدی بزرگتر میشد. اما من وقتی فایلهای رو گوش دادم اون مسیر (بازی کرکی) نابود شد و فهمیدم خیریت درش هست چون اونچه که من میخواهم در اون مسیر نیست اما اگر به سوال برگردم من هرچقدر بیشتر فایلها رو گوش کردم ایدههای بهتر تو حوزههای مختلف به ذهنم میرسید که به اندازه بسیار کوچکیشون که ظرفم و باورم به خودم به اون اندازه بود عمل میکردم و اوایل ایدههایی که بهم داده میشد رو میگفتم به بقیه که دیگران انجام بدن چون خودم رو باور نداشتم ولی هرچقدر بیشتر فایلها رو گوش کردم باورم نسبت به توانمندیهام بیشتر و بیشتر شد، بیشتر به ایدههایی که بهم گفته میشد عمل کردم و نتایج بهتر میگرفتم – هنوزم اعتقاد دارم توش ضعف دارم و ایدههایی که دارم که واقعا عالی هست به درصد کمیشون عمل میشه و خیلیهاشون miss میشه و باید بهتر و بهتر شوم و یک مسیر تکاملی هست، دیگه براتون بگم برکت های عجیب و غریب تو زندگیم ایجاد میشد پولهای مختلف دریافت میکردم، دورههای مختلف برام خریداری شد، آرامشم خیلی زیاد بهتر شد، احساسم خیلی بهتر شد، سفرهایی که آرزشون رو داشتم و تو عمرم نرفته بودیم و فقط عکسهاش رو دیده بودم رو رفتیم، عیدیهایی که قبلا دریافت نمیکردم دریافت میکردم، از نظر سلامتی به شکل عجیبی من به درجهای رسیدم که حتی یک سردرد هم برام اتفاق نمیافتاد یعنی سیستم بدنم سیستم ایمنی بدنم بسیار قوی و قوی تر شد و سرماخوردگی اینجور موارد تبدیل شد به یک اتفاق دور، البته تو حوزههای دیگه سلامتی به مشکل خوردم که نشون میده کامل فرکانسم از بیماری جدا نشد ولی بیماریهایی قبلی از وجودم رفت و الان خیلی سلامت تر هستم نسبت به گذشته و چیزهایی هم که هست میدونم اینم کار کنم خداوند الهام میکنه که حل بشه، و اتفاقات بسیاری دیگه افتاد مثل راهکارهای پولسازی که بهم داده شد یادمه یکبار پول میخواستم و یک دفعه یک چیزی به ذهنم الهام شد به دلیل همون باورهای قوی که ایجاد شده بود که برو فلان مقدار ارز دیجیتال ممکنه داشته باشی تو حسابت رو بفروش – ماله زمانی هست که اغلب مردم ارز دیجیتال رو نمیشناختن – و من میرفتم میدیم عه من اینو دارم در صورتی که اصلا من هیچ ایدهای نداشتم هیچ اگاهی ای نداشتم ولی خداوند الهام میکرد و من میرفتم و از اون الهامات نتیجه میگرفتم، وقتی فایلها رو استفاده کردم رفتارهای مناسب باهام میشد بابت کوچکترین کارهایی که انجام میدادم عزت و احترام و توجه دریافت میکردم در صورتی که قبلا هیچ کس تحویلمم نمیگرفت، عزت نفسم و اینکه خودم رو اصلا آدم حساب نمیکردم بهتر و بهتر میشد، قدرت بیش از اندازه ای که به دیگران میدادم و باعث میشد همیشه خودم رو ضعیف بدونم و سرم پایین باشه و تو چشمای دیگران نگاه نکنم هم کمتر و کمتر شد، توحیدی تر شدم و خدا رو بیشتر باور کردم و تقریبا به درجه ای میرسیدم که لحظه ای رو کسی حساب نمیکردم و به محض اینکه یک کسی دست رد به سینم میزد چون باورم به خداوند بود ایدهها و آدمها و راهکارهایی تو زندگیم ایجاد میشد که اون مسئله به راحتی حل میشد در حدی که همون افرادی که کمک نمیکردن بهم دهنشون باز میموند که چطور کارهای من داره انجام میشه و چرا انقدر افراد میخوان به من کمک کنن و من میدونستم که خداوند داره کارها رو برای من انجام میده، اتفاق دیگه ای که برام افتاد این بود که بسیار برای من لذت بخش بود – به دلیل زیاد گوش دادن به فایلهای دانلودی ای که در تا اون موقع روی سایت بود – این بود که من به شدت مقاومت های ذهنیم کم شده بود و هر چیزی که در ذهنم اراده میکردم بهش فکر کنم که بهش برسم چه تو زمینه مالی چه زمینه کاری و .. سریع ذهنم پذیرا بود و ایدههای عالی میداد ولی ترمز داشتم که به عمل نمینشست مثل عدم باور به تواناییهای خود که میتونی اینو هم انجام بدی. ترمزی مثل ترس در اجرا کردن در عمل. مثل ترس از نگاه دیگران و قضاوت دیگران و .. اتفاق دیگه ای برام افتاد این بود که من در کارهای مختلف موفقیت کسب میکردم در صورتی که در اغلب کارهایی که قبلا انجام میدادم شکست میخوردم یا خیلی سخت موفق میشدم، اتفاق دیگه ای که برام افتاد این بود که من از نظر جسمانی بسیار ضعیف بودم و بعد از گوش دادن به فایلهای شما این انگیزه در من ایجاد شد که من به فعالیت جسمانی بپردازم و باور داشته باشم توش موفق میشم و تونستم خودم رو از نظر جسمی خیلی تقویت کنم – با اینکه اصلا تغذیه مناسبی نداشتم – ولی خیلی تمرینات فیزیکی رو خوب انجام دادم و موفقیتهای زیادی در عضله سازی بازو، سیکس پک، پاها، سینه و .. کسب کنم و هزاران اتفاق ریز و درشت دیگه
سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟
من هم مثل استاد بالا پایین زیاد داشتم ولی خودم رو در مسیر نگه میداشتم و نتایج ادامه دار بود اما به مرور زمان هرچقدر بیشتر از زمان آشنایی من با استاد گذشت اون تعهد و اون توانایی کنترل ذهن که بتونه من رو مثل روز اول در مسیر نگهداره در من کمرنگ و کمرنگ تر شد این در صورتی هست که استاد میگه من تعهدم نسبت به قبلم بیشتر هم شده و این به نظرم به دلیل مهارتی هست که استاد در کنترل ذهنش داره و میتونه خیلی خوب خودش رو توی مسیر نگه داره و از پس افکارش بر بیاد
دلیلی که من این درجه رسیدم ضمن مطالبی که استاد در این فایل بهش اشاره میکنه (عدم رنج و لذت صحیح، چیتکردن، عدم تعهد و..) این هست که من قانون رو در عمل به خوبی پیاده سازی نکردم یعنی مهارت کافی در اینکه جوری به قانون مسلط باشم که افکار درست رو بپرورانم و درست فکر کنم رو نداشتم و احتمالا ندارم و زیاد از حد گاز دادم و چون به قانون مسلط نبودم که ترمزهام رو شناسایی کنم و بردارم از مسیر سرد شدم که چرا اوضاع درست نمیشه.
یک سری دلایل دیگه هم هست که من یک جاهایی از مسیر رو کج رفتم. انسان موجودی اجتماعی هست ولی من اینو نادیده گرفتم و تنهایی کشیدنهای زیاد داشتم به بهانه کنترل ورودیهای ذهن و بودن با آدمهای مناسب خودم رو مدتها تنها کردم. تا یکجاییش درسته و خوبه که آدم تنها باشه و حالش خوب باشه ولی این مقدار بیشتر از حدی بشه کج فهمی هست من باید به حدی عزت نفس در خودم پرورش میدادم، نگاه مثبت به دیگران در خودم پرورش میدادم و باورهای مناسب در مورد روابط در خودم پرورش میدادم و ترمزهای ذهنی روابطم رو برمیداشتم که با انسانهای درست به صورت پایدار دوستی داشته باشم و خودم رو چندین سال تنها نمیکردم چون انسان موجودی اجتماعی هست.
سوال 3: به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟
عدم توانایی در کنترل ذهن. در طول مسیر یکجاهایی میشه که ما داریم از مسیر دور میشیم به دلیل اینکه افکار مختلفی در ذهنمون ایجاد شده که داره ما رو از مسیر دور میکنه ولی ما در مقابلش ناتوان هستیم و افکار داره کار خودش رو میکنه و ما چون به قانون جهان مسلط نیستیم که چه عملکردی چه نتیجه ای ایجاد میکنه و از طرف دیگه ناتوان هستیم که افکارمون رو مدیریت کنیم از مسیر خارج میشیم. یعنی فقط فایل گوش دادیم اما مهارتی در کنترل ذهن نداریم. مهارتی نداریم که یک فایلی صوتی ایجاد کنیم که افکار مناسبی رو وارد ذهنمون میکنه در مقابل اون افکار محدودکننده که ما رو در مسیر قانون و نتایج مناسب نگه داره. مثل استاد عباس منش که به راحتی به هر موضوعی برخورد میکنه به راحتی میتونه براش یک فایل حاوی افکار مناسب ایجاد کنه که در جهت قانون باشه و ذهن کنترل بشه مثل همین اتفاقی که بعد از گوش دادن به فایل «دلیل نتایج پایدار» برای من ایجاد شده و احساس میکنم خیلی بهتر میتونم افکارم رو کنترل کنم نسبت به قبل از این فایل و به همین دلیل بارها دارم تکرارش میکنم چون جواب به افکار محدودکننده ذهنم هست.
دلایل دیگه:
عدم تعهد.
عدم قدردانی بابت مسیر و میگیم چه فایده! این همه سختی بکشم بابت اینکه این موضوع درست بشه!
عدم اهرم رنج و لذت درست. (من تو این مورد واقعا تلاش نکردم)
وجود افکار غلط و باورهای غلط پنهانی که از قبل به ما رسیده یا ما به تجربه به خاطر تفسیرهای غلط و تجربههای نامناسب به اونها رسیدیم.
دوستتون دارم.
سلام برادر عزیزم
اون تیکه که راجب قدرت دادن به دیگزان نوشته بودین و بعد گفتین وقتی قدرت رو به خدا دادین، طوری کارها انجام میشده که همون افرادی که حاضر نشدن کمکتون کنن دهنشون باز میمونده… واقعاااا من رو از یکی از ترس های عجیبم نجات دادین
من چند ماهه متوجه این ترس شدم و واقعا برای حل کزدنش درمانده شده بودم، اما همین چند جمله انقدر من رو تکون داد که ازش اسکرین گرفتم و گذاشتم رو بک گراندم که هی بخونم و تجسم کنم که اگر از فردی میترسم، خداوند من که این همه کهکشان و … افریده طوری کار من رو ردیف میکنه که اون افراد دهنشون باز میمونه
اصلا همین الان که دارم بهش فکر میکنم یه لبخند قشنگی میاد رو لبم و وقتی قیافه ادم هایی که منو تهدید کردن میاد تو ذهنم کمتر برام ترسناکه
واقعا ممنونم از شما برادر عزیز
و ممنون از استاد که این سایت الهی رو ساختن که افرادی مثل شما با سخاوت تجربیاتشون رو در اختیار دیگران بذارن
در پناه الله هر روز شادتر و ثروتمند تر و سلامت تر باشید دوست عزیزم
سلام دوست عزیزم امیدوارم حالت عالی باشه. خوشحالم که بهت کمک کرده.
استاد عزیز 2 تا فایل درست و حسابی در مورد عدم تاثیر عوامل بیرونی در زندگی ما دارن که من تاثیر زیادی ازش گرفتم و ترسهای خراب کردن زندگی توسط دیگران رو خیلی کم کرده به نام «توحید عملی قسمت 6» و همچنین «چه کسی مالک توست؟» پیشنهاد میکنم اینها رو هم زیاد کار کنید.
سلامت، شجاع و خوشبخت باشی.