بخش هایی از نتایج دانشجویان دوره شیوه حل مسائل زندگی - صفحه 1

171 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌ها
  1. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4006 روز

    ✳️ بخشی از تجربیات فرهاد عزیز‌:

    به محض اینکه، دوره شیوه حل مسائل رو خریدم و جلسه اول رو گوش دادم، برای اولین بار به خودم تعهد دادم که باید از آگاهی این دوره استفاده کنم و به اونها عمل کنم.

    من همیشه وقتی یک سری مسائل نرم افزاری کامپیوترم رو به ناچار به یک مرکز کامپیوتری می بردم تا مسئله اش رو حل کنند . اما این بار بلافاصله بعد از خرید دوره شیوه حل مسایل، بعنوان اولین قدم برای عمل به جلسه اول، تصمیم گرفتم خودم اون تنظیمات رو روی کامپیوترم انجام بدم. چون چند روزی بود که این مسئله پیش اومده بودو باید انجام می شد.

    توی اینترنت درباره شیوه ی حل مسئله سرچ کردم و به راحتی تونستم این کار رو انجام بدم و ویندوز رو اکتیو کنم.

    الان از این بابت احساس شادی و سرور می کنم و خدا را شکر می کنم و همینطور بی نهایت از استاد عباسمنش عزیز نیز سپاسگزارم.

    این اولین تجربه من از آگاهی های جلسه اول از دوره شیوه حل مسائل است. من مصمم هستم آگاهی های این جلسه رو هر روز در جهت حل مسائل کاری و زندگیم به کار ببرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      سینا سبزواری گفته:
      مدت عضویت: 1246 روز

      این کامنت کوتاه و سرشار از درس های فوق العاده بینظیری هست که به محض اینکه. یک چیزی رو میشنویم اولین ایده ها برای اجرای عملی اون اصل رو پیدا کنیم

      یعنی گفته میشه که بریم توی دل مسائل و مسائل رو حل کنیم

      چیزایی که قبلا از سر وا میکردیم

      بلافاصله به این فکر کنیم که:

      چه چیزهایی هست من همش ازش فرار میکنم چه مسائلی هست

      حتی اگر خیلی زرنگ تر باشم توی همین کامنت از همین تمرین دوست عزیزمون منم سریع استفاده میکنم

      این جنس تعهد ذو خیلی خیلی دوست دارم همیشه داشته باشم و البته خیلی وقت ها هم داشتم

      الان خیلی هدایتی شد که اومدم تو این صفحه،،، تصمیم گرفتم از اول بیام کامنت های این بخش رو بخونم و الان باز دوباره حسم گفت بنویسم و درس هایی که از کامنت ها میگیرم رو برای خودم مرور کنم بینهایت این کامنت اول برای من درش داشت که اقا تعهد بده با تمام وجودت عمل کنی و اینو ادامه بدی و ادامه بدی و سریع طبق اصل بهبود گرایی دست به عمل بزنی و هر ایده ایی میاد به ذهنت رو اجرایی کنی حتی این بهبود. گرایی الان به من کمک کرد که این کامنت رو بنویسم و فرصتی ببینم برای رشد و پیشرفت

      اومدم توی این صفحه تا روی بهبود گراییم و پیشرفتم کار کنم و دارم کامنت مینویسم

      خوشحال و خرسندم از این ایده

      خیلی خیلی خوشم میاد همیشه درمورد بهبود گرایی صحبت کنم و همیشه روش کار کنم.

      یک درس خیلی جالب و جذاب دیگه ایی هم که داشت برای من این کامنت این بود که بعد از هر پیشرفت حتی کوچیک ما احساسمون عالی میشه چرا؟

      چون توجهمون میره روی کار مثبتی و پیشرفتی که کردیم

      و این حس مثبت باز برای ما انرژی بیشتری میاره تا بریم توی دل مسائل بیشتر و اینقدر این تکرار میشه که اصلا مارو معتاد به حل مسئله میکنه و یک همچین شخصیتی هم دیگه یک هیولای بدون وقفه میشه

      حالا میخوام درمورد بهبود گرایی و عمل گرایی هم بیشتر صحبت کنم

      میخوام بگم منی که الان این کامنت رو خوندم باید چه تغییراتی در من به وجود بیاد

      چون باید ادم تغییر کنه باید بعد از خوندن هر جمله یک ادمی باشه که در عملش اون رفتار جدید دیده بشه

      خب

      من از این به بعد باید حپاسم به کارهایی که موکول میکنم به بعد یا از سر وا میکنم انجام دادنش رو حواسم بهشون باشه و خودم برم یادبگیرم اون کارارو انجام بدم

      وابسته بار نیام

      خودم یاد داشته باشم و این الگو رو من توی استاد برای سایت دیدم که خودشون چقدر رفتن درمورد سایت و برنامه نویسی هم یاد گرفتن تا یکسری کار هارو توی سایت انجام بدن یا حداقل درک کنن سیستم رو

      خوب خداروشکر که این درس هارو گرفتم و میخوام شخصیتی داشته باشم که بهبود گرا هست و میره توی دل مسائل

      در واقع دوتا از مورد هایی که من رو اصلاحش کار کردم و بازم دارم کار میکنم

      بحث بهبود گرایی و رفتن توی دل مسائل هست

      که قبلا کمال گرا بودم و از مسائل فرار میکردم.

      بهبود گرایی یعنی هرچیزی که بلدیم رو هر موقع که فرصت کردیم رو کنیم برای خودمون

      یعنی من همین کامنت رو فرصتی بیینم برای کار کردن روی خودم

      فرصتی بیینم برای جهت دهی اگاهانه به کانون توجهم

      حتی فرصتی ببینم که ترکیبش کنم با باور های ثروتساز و باور های ثروت ساز بسازم

      حتی فرصتی ببینم که روی شخصیتم کار کنم

      یک موضوعی رو میخوام بگم خیلی دوست دارم درموردش صحبت کنم تا با این توجه بتونم گسترشش بدم اونم موضوع شخصیت هست

      خیلی خیلی میخوام بارها و بارها به خودم یاد اوری کنم که چه نوع شخصیتی رو میخوام داشته باشم و به خودم یاد اوری کنم که انتخاب کردم شخصیت خاصی داشته باشم

      خاص تر از هرکس دیگه ایی که میبینم و از شخصیت های خاص الگو بگیرم!

      میدونی مثلا وقتی میبینم که استاد میگه روزی من ده پونزده ساعت برای قانون سلامتی مطالعه میکردم نمیگم که اووو چه کار بزرگی (که این معنی و میده من نمیتونم و لایقش نیستم)

      بلکه میگم آهااا این شد همونی که میخواستم بشنوم

      منم میخوام همچین شخصیتی رو

      خیلی دوست دارم به خودم یاد اوری کنم که تو باید خاص رفتار کنی خاص عمل کنی و ادامه بدی و بری توی دل مسائل بنیادی حلشون کنی بری تمرکز لیزرب بزاری برای حلشون یک قدم هرچند کوچک براشون برداری و لذت ببری این چیری که میخوام نمیخوام اشغالا رو بریزم زیر مبل بلکه یک بار برای همیشه میخوام این قضایا رو حل کنم

      کلا “یک بار برای همیشه کلمه “جالبیه برای حل مسئله

      مثل استاد که رفت قانون سلامتی رو در بیاره تا یکبار بررای همیشه این داستان رو بفهمه

      مثل وقتی که استاد رفت تمرکز گذاشت رو بحث مالی تا یک بار برای همیشه از این لحاظ رشد کنه

      و این موضوع خیلی مهمه

      من از این تعهدات خیلی میخوام بیشتر توی زندگیم بیارم! خدایا خودت هدایتم کن

      عاشق این بهبود گرایی هستم که از هر فرصتی برای رشد استفاده میکنم

      چقدر امروز قراره روز فوق العاده ایی باشه برای خوندن کامنت ها

      خدا میدونه چه کامنت های بینظیری بخونم و چه افکار عمیقی رو در ذهنم داشته باشم از اون افکار که تورو از جهان مادی خارج میکنه از بس تمرکزیه

      و چقدر خوشحالم که توی مسیرم

      چقدر خوشحالم که مقاومت درمورد نوشتن ندارم

      چقدررر رشد های شخصیتی من فوق العادس

      چقدر خوشحالم توی اتاقم با تمرکز دارم کار میکنم بدون اینکه کسی مزاحمم بشه

      درمورد یک موضوع میخوام بگم

      وقتی که من

      1. به این اطلاعات بینظیر و گنج دسترسی دارم

      2.شرایطی رو دارم که میتونم بدون وقفه تمرکز لیزری بزارم

      چرا ته این داستان رو درنیارم و” نهایت استفاده”رو. از تایمم نکنم یعنی بشینم تا میتونم کار کنم تا میتونم اطلاعاتم رو بیشتر کنم فکر کنم و به قانون عمل کنم

      این اطلاعات این سایت گنجِ واقعا ما کارهای با ارزشی میتونیم بکنیم

      اگر عملگرایی رو به بهبود گرایی + تمرکز لیزری ترکیب کنیم!

      این ترکیب جادوییه

      •بهبودگرایی

      •عمل گرایی

      •تمرکز لیزری

      درمورد عملگرایی منظورم اینه که عمل هایی که منجر به نتیجه میده نه فقط حرف قشنگ

      خیلی وقت ها ما بهبود گرایی رو انجام میدیم اما توی اون کارهایی که داریم انجام میدیم نصفش تئوری چینی هست

      اما من میخوام با بهبود گرایی فقط کارهایی رو انجام بدم که منجر به نتیجه میشه خدایا شکرت که اینقدر اگاهی های نابی داری بهم میدی

      الهی شکر!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4006 روز

    ✳️ بخشی از تجربیات آرامش عزیز‌:

    سلام به استاد قشنگم و خانم مریم شایسته بسیار مهربان و دوستان عزیزم و متعهد

    حدودا ده روز پیش بود که یه مساله ای برام به وجود اومد و من به خودم یادآوری کردم که همون طور که قبلا مسائلت رو حل کردی الانم میتونی و یاد دوره شیوه حل مسائل افتادم.

    من این دوره رو چند سال پیش خریده بودم و یادمه قبلا توی جلسات این دوره، دوستان زیادی کامنت های عالی ای گذاشته بودند درباره مسائلی که قبلا حل کردند که خودندشون واقعا باورهای خوبی درباره اینکه مسائل به راحتی حل میشه، ایجاد می کرد.

    خلاصه به قصد خوندن کامنت های این دوره اومدم توی سایت و متوجه شدم که دوره حل مسائل از روی سایت برداشته شده و خیلی تعجب کردم چرا؟!

    خلاصه رفتم جلسه اول این دوره رو از سیستم خودم دیدم و به خودم گفتم خداوکیلی عجب دوره ایه …آروم باش. این مسآلتم رو هم به راحتی حل میکنی

    تا اینکه همین چند روز پیش که وارد سایت شدم، متوجه شدم دوره حل مسائل دوباره بروزرسانی شده وروی سایت قرار گرفته.

    خب مث همیشه یه خورده خیلی کم تعجب میکنم و بعدش خییییلی زیاد ذوق زده میشم که ببین تو خالق زندگی خودت هستی.تو این فرکانس و ارسال کردی و خدا خودش دوباره هدایتت کرد به همین دوره و اونم با کیفت بسیار عالی تر…

    ممنونم از استاد عزیزم بابت دوره های ارزشمندتون.

    سپاسگزارم از خانم شایسته که در قسمت تمرینات دوره، کلی مثال جالب آوردن و کلی برای آپدیت این دوره زحمت کشیدن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  3. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4006 روز

    ✳️ بخشی از تجربیات صفدر عزیز‌:

    به نام خدای مهربان و با سلام خدمت شما استاد عزیز جان

    سلام خدمت شما خانم شایسته مهربان که با توضیحات عالیش موضوع رو باز تر و مسئله رو راحت تر کرد

    چند وقتی بود که از خدا می خواستم من رو هدایت کنه به خریدن یک دوره جدید و از آنجایی که از شما استاد عزیزم یاد گرفتم اجازه بدم که جریان هدایت من رو هدایت کنه که چه چیز برای این درخواست من کارآمد تر هست،فقط چند دقیقه از فایل معرفی دوره شیوه حل مسائل رو گوش نکرده بودم که نشانه هایی دیدم و حسی بهم گفت این دوره رو بخر و 5 دقیقه طول نکشید که این دوره رو خریدم.

    استاد عزیزم من خودم بی نهایت از لحاظ فنی عالی هستم. بار ها و بار پیش اومده دوستانی داشتم در حوزه کاری خودشان به مسائلی برخورد کردند و با من مشورت کردند. با اینکه تخصص من هم نبوده، اما به راحتی تونستم اون مسئله رو حلش کنم.

    تا امروز نمیدونستم چرا من اینجوری هستم اما به محض گوش کردن جلسه اول از دوره فهمیدم که من درباره حل مسائلی که فنی هستند بسیار بسیار باورهای قدرتمندکننده ای دارم. باور دارم که من شروع می کنم به گفته میشه و خداوند من را هدایت می کند البته قبلاً نمیدونستم که این خداوند است من رو هدایت می کند اما می‌فهمیدم کافیه که شروع کنم درستش میکنم و در این مورد باور دارم هیچ کار فنی در نیا نیست که من نتونم حلش کنم یا خیلی زود یادش میگیرم

    اولش که دوره رو خریدم به خودم گفتم خب من که مسئله ای ندارم که بخواهم حلش کنم اما از انجایی که شما تو یه فایل گفته بودید هر وقت حین شنیدن آموزش های من، احساس کردید که شما توی اون مورد مشکلی ندارید و اون آگاهی برای شما نیست، دقیقاً همون پاشنه آشیل شماست.

    به جلسه گوش دادم و خیلی بهشون فکر کردم. خیلی شب تا دیر وقت خوابم نبرد و توی فکر بودم که دیدم ای دل غافل من مسائل حل نشده ی اساسی ای توی زندگیم دارم که بهشون عادت کردم و اون مسائل رو بعنوان جزئی از زندگی پذیرفتمشون چون از رو به رو شدن و حل اونا می ترسیدم و احساس عدم توانایی حلشون رو داشتم.

    و به جدیت، عمل به آگاهی های این دوره رو شروع کردم تا بتونم توانایی حل مسائل اساسی زندگیم رو در خودم بسازم.

    از آنجایی که اصلی ترین الگو من شما هستید و شما رو برای خودم مثال زدم و گفتم اگه برای استاد میشه برای من هم میشه کافیه باور هایی که استاد میگه رو باور کنم و در خودم بسازمشون.

    تازه متوجه شدم ما انسان ها همیشه یا در حال حل کردن مسائل زندگیمون هستیم یا داریم از اونها فرار میکنیم.

    اما تفاوت اینجاست که هر بار که یک مسئله رو حل میکنم چقدر اعتماد به نفس و عزت نفسم تقویت میشه چقدر خدا رو بهتر درک میکنم و توانمدیم بیشتر میشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  4. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4006 روز

    ✳️ بخشی از تجربیات زهرا عزیز‌:

    سلامی گرم به استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم و وهمه ی دوستان متعهدم که در مسیر رشدوموفقیت هستند.

    تبریم میگم به خودم و دوستانی که این محصول رو خرید کردند تا از آگاهی های عالیه این دوره هم بتونیم رشد بکشیم

    خیلی جالب بود که دقیقا وقتی به دوره شیوه حل مسائل هدایت شدم که من و همسرم به مسائله به ظاهر بزرگی از نظر ذهن برخوردیم که کنترل ذهن و در احساس خوب موندن رو برامون تقریبا سخت کرده.

    اما رابطه‌ مون رو با خدا قطع نکردیم و همچنان اون رو یاری دهنده و گشایش گر میدونستیم تا اینکه فایل معرفی دوره شیوه حل مسائل روی سایت قرار گرفت و بع داز ظهر باهمسرم در حال گوش دادن به این فایل بودیم که اصلا یه صدایی محکم گفت راهکار مسئله همینه.

    آروم تر شدم و با یقین بیشتر، دوره رو خریداری کردم.

    خدا رو بینهایت شکر می کنم که همسرم هم پا به پای من نشست وجلسه ی اول رو نگاه کردیم و نت برداری دقیق کردیم. اصلا آگاهی‌های نابی داشت که ما با تمام وجود گوش میدادیم وچقدر نگاه ما رو بهتر و بازتر کرد که بابا بدون استثنا برای مسئله مون راه حل وجود داره اون هم به آسونی.

    واقعا وقتی آگاهی ها رو می شنیدیم این جمله برامون منطقی می‌شد که مسئله مون راهکار ساده ای داره. اصلا انگار این زندگی فقط بازیه و تو باید قواعدش رو یاد بگیری.

    خلاصه تا 6 غروب به جلسه گوش دادیم، تمرین انجام دادیم و نوشتیم و خیلی خیلی باورمون قوی شد که خداوند خودش مارو هدایت خواهد کرد مثله تمامه زمان‌هایی که بهش نیاز داشتیم و دستمون رو گرفت و هدایت کرد به آسانی ها و راحتی ها

    آگاهی های جلسه ی اول این یقین رو بهت میده که مهم نیس چه مسئله ای داری ،در هرصورت راه حل‌هایی ساده در دل مسئله وجود داره و به همراه مسئله اومده که باید با هدایت گرفتن، تفکر کردن، از زاویه های متفاوتر نگاه کردن، با باورهای قدرتمندکننده تر نگاه کردن و آرام بودن بتونی اون راه حل رو ببینی و بررسی و عملیش کنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  5. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4006 روز

    ✳️ بخشی از تجربیات پرستو عزیز‌:

    به استاد عشق و مریم جان بی‌نظیر و تمام دوستان هم فرکانسی عزیزم

    من میخوام قبل از انجام تمرین اولین جلسه از دوره شیوه حل مسائل، بگم چطور شد که این دوره رو خرید کردم و اصلا آقا من هدایت شدم به خرید این دوره بخداااااا

    توی هفته ای که گذشت من درگیر مساله کاری ای شدم که حلش برام خیلی سنگین بود. یعنی اون موقع که هنوز آگاهی های این جلسه رو نشنیده بودم، به ضم من سنگین اومد.

    اولین واکنشم این بود که از حل مسئه فرار کردم و اصلا دنبال حلش نبود م و به جای مسئولیت پذیرفتن، به دنبال این توجیه بودم که آقا حق با من بوده و حلش وظیفه من نیست.

    ماجرا این بود که من یک ماه پیش کالایی رو فروخته بودم و حالا خریدار بعد از یک ماه زنگ زد به من و گفت از اونجا که همین کالا رو جای دیگه با قیمت پایین پیدا کرده، می خواد جنس من رو مرجوع کنه.

    من اون لحظه به اون طرف گفتم باشه، در صورتی که نباید قبول میکردم. چون اولا یک ماه پیش این جنس اصلا در بازار نبود و من من به سختی این جنس رو برای مشتری پیدا کردم تا کارش راه بیفته.

    دقیقا همون برندی که می خواست و قبلش بهش گفتم که قیمت بالاست و حتی پیش فاکتور دادم و اونا تایید کردن و واریز کردن.

    اما اتفاقی که افتاد، بعد از یک ماه گویا دوباره اون جنس در بازار به وفور موجود شده بود و اونا میخواستن کالای من رو مرجوع کنن.

    تمام ذهنم درگیر بود چون من باید پولشو جور میکردم و اون جنس بر می گشت به شرکت و نبود کی فروش بره و آیا بره…

    همچنان که من مشغول فرار از حل مسئله بودم و با خودم کلنجار میرفتم، یکی از همکارایی که چندسال بود بیزنس خودشون داشتن و بسیار با تجربه بود با من تماس گرفتن در مورد کالای دیگری صحبت کردیم همون لحظه ایده‌ اومد که از ایشون مشورت بگیرم در مورد این مسئله ..

    بعد ایشون گفتن نباید قبول کنی که جنس مرجوع بشه و من با منشی خریدار تماس گرفتم اما چی موضوع رو توضیح می دادم، این منشی بنده خدا منظور من رو متوجه نمیشد و من درمونده شده بودم …

    یکی از کارهایی که من همیشه انجام می دم اینه که هر روز سایت استاد عباسمنش عزیزم را باز میکنم و بیلبورد صفحه اصلی رو چک می کنم که ببینم امروز چی دارن برای من

    دقیقا آخر شب بود …من دیدم دوره شیوه حل مسائل بروزرسانی شده و روی سایت قرار گرفته و این همزمانی رو نشونه دیدم و گفتم خدایا شکرت، چیزی که میخواستم اینجاست، من جواب مسئله ام رو اینجا پیدا میکنم

    خداروشکر دوره رو خریدم و جلسه اول رو تا آخر گوش دادم.

    گفتم خداااایاااااا این آگاهی ها برای من بوده

    و فهمیدم که مسئله من ساده است اما این منم که فرار میکنم. این منم که ترس دارم از حل مسائل. این منم که می خوام آشغالارو بریزم زیر مبل.

    فهمیدم که این الگو رو همیشه داشتم و همیشه به جای روبر شدن با مسئله و حلش، ازش فرار کردم چون همیشه فکر می‌کردم مسائل من راه حل ندارن.

    صبح تو تمرین ستاره قطبی گفتم باید این مسئله رو امروز حلش کنم و البته من حلش میکنم.

    فردا ایده اومد، ایده که چه عرض کنم خود خدا واضح بهم گفت باید به جای منشی با خود خانم دکتر صحبت کنی و این در حالی بود که منشی هم پیام داده بود من فردا با تیپاکس جنس رو پس میفرستم. بهش گفتم نه نفرست من میخوام اول با خانم دکتر صحبت کنم….

    اما منشی شمارشو بهم نداد و گفت شنبه به مطب زنگ بزن و با خانم دکتر صحبت کن.

    بعد ایده اومد که به دستیار خانم دکتر زنگ بزن. من زنگ زدم و ماجرا رو بهش گفتم شماره خانم دکتر رو ازش گرفتم و گفت فردا 5شنبه خانم دکتر خونه هست بیمارستان و کلینیک نمیره.

    فردا صبح دوباره تو تمرین ستاره قطبی نوشتم خدایا من نمیدونم دل خانم دکتر برام نرم کن و حتی نوشتم برام معجزه کن

    باورتون میشه میدونم بخداااا معجزه شد

    اولش استرس داشتم. خیلی فکرای زیادی اومد اکه گر قبول نکرد و خلاصه نجواها کلی تو ذهنم شاخ و شونه می‌کشیدن

    ولی من همش سعی می‌کرد ذهنمو آروم کنم و از خدا آرامش بخوام و با خانم دکتر صحبت کردم. این خانم یک فرشته واقعی بودن بینهایت فوق العاده عالی .

    من دوسال باهاشون کار میکردم و دیروز که باهاشون صحبت کردم، فهمدیم چقدر انسان شریف و منطقی ای هست و قبول کرد و بهم گفت که نیازی نیست که جنس مرجوع بشه. من سجده شکر کردم

    چون من الان تو شرایطی هستم که دارم تمام بدیهای شرکت رو تسویه میکنم و نمیخواستم بدهی ای اضافه بشه و واقعا اگر مرجوع می شد، برام سخت میشد

    من بارها خداروشکر کردم و ازخدا بخاطر استاد و آگاهی های این جلسه سپاسگزارم که به من جرات داد با مسئله ام مواجه بشم و حلش کنم.

    خدایا شکرت چقدر راحت مساله حل شد

    مساله ای که اینهمه من برای خودم پیچیده و غیرقابل حل کرده بودم و اینهمه ذهنم رو درگیر کرده بودم و آرامشم رو از دست داده بودم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 959 روز

      سلام به استاد باعشقم سلام به مریم بانوی شایسته دوست داشتنی و سلام و درود بر همه دوستان باعشق توحیدیم

      از گروه تلگرامی از موفقیت دوستان دلگرم شدم خیلی که تونستم به کمک اونایی که بیشترشون از دوره حل مسایل زندگی میگفتن بزرگترین ترمز زندگیمو پیدا کنم که اون بیماری مزمن کمال گرایی بود اگه بدونین عزیزانم که یک شبه چقد کینه توزی و تاریکی درونی ام برطرف شد وااااااای دیوانه کنندس ازون روز تا امروز که اینجاهستم چتدروز میگذره میفهمم که یه آدم دیگه ای شدم بعد تصمیم گرفتم اومدم تو قسمت محصولات و زدم حل مسایل زندگی اومدم قسمت نتایج دوستان تصمیم این شد دونه دونه نظرات و بحونم و باور بسازم اینجا تموم شد بصورت هدایتی برم قسمت محصول تکمیلی بعدی تا انشالله این فرکانس تهیه دوره رو بدم و بصورت هدایتی از دوره ای شروع کنم که لازمه فعلا از محصولات استادم کتابهای ارزشمندشو وه در و الماس توش هست و خریدم و دوره های رایگان استاد که الان هم دارم کتاباشو میخونم هم نتایج دوستان هم دروه 9قسمتی توحید عملی شو گوش دادم الانم زوم کردم رو گوش دادن قسمت 6 توحیدی که وا ویلاست واویلاااااااااخدایاااااااااا شکررررررررررت بابت همه چی و سپاس که الان اینجام و دارم با نتایج بینظیر دوستان باور میسازم کاری که امروز بهم الهام شد و خیلی وقت خودمو هدایتی تو سایت استاد رها کردم تا خدا منو به هرجا که میخواد ببره و خیلی دارم لذت میبرم چون خیلی خیلی از لحاظ توحیدی درونی میفهمم رشد داشتم به امید ثروتمند شدنم که نزدیکه و چقد از کامنت این دوستم انگیزه گرفتم همشون الماس هستن همههههه

      از پرستو خانم خواهر توحیدی گلم متشکرم بابت کامتت بینظیرش دلگرم شدم و از اون دوستی که نمیدونم کی بود ترمز کمالگرایی و بمن شناسوند خدا میدونه کی بود براش دعای خیر وخوشی وسلامتی و برکت بینهایت دارم

      استاد جان ازتون بینهایت بابت مکه مکرمه ای که اینجا درست کردی مکانی امن و سرزمین وحی الهی بینهایت سپاااااااااااااااااااااااااسگزارم. سیر نمیشم از تشکر از شما و دوستانم و تمجید کردن از این نتایح و کامنتها خداروشکرررررررررررر برای این همه رشد و موفقیت دوستان الهی نوبت ما هم میشع

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        Maryam گفته:
        مدت عضویت: 811 روز

        سلام مجید عزیز

        پیام زیبایی نوشتید و خوشحالم براتون که در حال رشد و پیشرفت هستین. براتون آرزوی موفقیت و رشد روزافزون دارم.

        همچنین باید بگم که باعث شدین من به جلسه 6 توحید عملی هدایت بشم. از این بابت از شما بسیار ممنون هستم.

        در آخر، براتون زندگی فوق‌العاده عالی، توام با سلامتی، ثروتمندی و آبرومندی رو آرزو می‌کنم

        و امیدوارم در هر دو‌ جهان، خوشبخت و سعادتمند باشین.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          مجید بختیارپور عمران گفته:
          مدت عضویت: 959 روز

          سلامو درووووود وصد درود بر مریم بانوی گل گلاب خواهر توحیدی وومعنویم

          چند روزه هدایت شدم به کامنت شما در عقل کل و ازاونجا لینک کامنت فایل ترمزهای مخفی گذاشتی که سیوش کردم تا هر روز بخونمش که الانم داشتم کامتت شمارو مطالعه میکردم که اونجا از فایل بنیادین تغییر باورها از استاد جان گفتی الان اومدم بیام اینجا که تیک آبی رو دیدم زدم دیدم شما هسنین و چقدددد ذوق کردم خیلی وقت بود مورد توجه خدا بصورت تیک آبی قرار نگرفتم(ایموجی خنده) و اینکه خداروشکر و اینکه این باعث شد تا تشکر ویژه کنم از شما و کامنت بسیااااااااار بینظیرتان که چقد زیباااااا باورسازی میشه کرد با این کامنتها و آگاهی های ناب بابا همه شما یپا استاد هستین واقعا که استادجان میگه کامنت هارو تا میتونین بخونین بسیاااااار بجا گفتن و این کامنتهاست که مدهوشم کرد مست می عشق ام،دقیقا می شراب طهور الهی همین کامنت هاهستن یعنی این سایت شده جام می عشق و فایل استاد شده شراب طهور و کامنتهای عزیزان شده جرعه جرعه برای نوش

          مریم بانوی خوب و دوست داشتنی تا حالا خیلی از کامنتهاتونو خوندم همه اش عالییییییییییی بودن به امید دیدار در یک جای بسیاااااار معنوی که خدا برای همه ما دیدار همو قسمت کنه

          شمارو بخدای بزرگ میسپارم خواهرگلم

          دمتگرررررررررم که خوش مینویسی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4006 روز

    ✳️ تجربیات میلاد عزیز‌:

    وقتی جلسه اول از دوره شیوه حل مسائل رو گوش دادم، فهمیدم این دوره بهترین دامی هستش که می تونم برای ذهنم پهن میکنم تا از هرگونه بهانه تراشی که برام میاره تا از مسائلم فرار کنم، خلع سلاحش کنم و بتونم ریشه ی مسائلم رو به راحتی حل کنم و رشد کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4006 روز

    ✳️ تجربیات فاطمه عزیز‌:

    استاد عزیر باور کنید این دوره برای من مثل تزریق خون سالم به بدنه.

    اینقدر شنیدن جلسه اول به من ایمان و امید دارد و دارم لذت می برم از مطالب و صد البته به خاطر تمرینها

    خدا خیر بده به شما و مریم جان برای بروزرسانی این دوره و ایده ای که درباره تمرینات این دوره اجرا کردین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4006 روز

    ✳️ تجربیات مریم عزیز‌:

    من مریم، متعهد میشوم که راهکارهای ارائه شده را کامل بپذیرم و دقیقا طبق قوانین عمل کنم و از حدود آن خارج نشوم .

    نکته بسیار مهمی که دارید در این دوره به ما یاد می دید، حل مسائلمون از طریق ساده ترین و در دسترین شیوه است و این باور رو دارید تو ذهنمون می سازید که تمام مسائل راهکارهای ساده و در دسترس دارن و به این شکل ترس ما از حل مسئله تبدیل می شه به ایمان به اینکه من می تونم مسئلم رو حل کنم.

    چون تقریبا همه ما فکر میکنیم که باید برای حل مسائلمون باید کارهای عجیب و غریب انجام بدیم که من از پس آن برنمیایم ، کار من نیست ، من زنم

    چرا من انجام بدم این کار مردونه ست

    و کلید بعدی که بلافاصله بهمون می دید این توضیح فوق العاده شما در مورد تفاوت بین ” اعراض از ناخواسته ها” با ” فرار کردن از حل مسائل ” ،

    من تازه اینجا و الان یاد گرفتم که بین این دو تا مفهوم تمایز قائل شوم

    و جالب اینکه من چند وقتی هست که درگیر مشکلی هستم و دقیقا بقول شما بجای حل آن فکر میکردم باید اعراض کنم و چشم منو به روی این تصور اشتباه باز کردید تا من به جای فرار، مسئله رو از ریشه حل کنم.

    باید بگم که آپدیت این دوره فوق العاده است.

    سطح آموزش جلسات فوق العاده بالاست.

    توضیحات صوتی و تصویری تمرینات، مثال ها، و حتی توضیحاتِ نوشتاری توی جلسه دوره و تمریناتی که اضافه شده، واقعا کیفیت دوره رو عالی کرده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4006 روز

    ✳️ تجربیات حمید عزیز‌:

    قبل از اینکه تمرینی که خانم شایسته درباره جلسه اول توضیح داد رو انجام بدم، میخواهم جریان هدایتم به دوره شیوه حل مسائل رو بگم

    من یک الگوریتم داشتم توی برنامه نویسی که حدود دو ماه هست دارم بهش فکر میکنم که چطور باید این الگریتم رو پیاده سازی کنم؟

    اما در این دوره ماهه هرچه تلاش کردم موفق نشدم که بتونمالگریتم بسیار مناسبی بنویسم که جواب گو باشه. راه حل هم به ذهنم می رسید اما اونقدر پیچیده و سخت بود که تقریبا انجام شدنی نبود.

    پریشب بود یه حس بهم گفت برو سایت استاد عباس منش و صفحه اول اسلایدر سایت رو چک کن ببین استاد فایل جدید گذاشته.

    موقع خوابم بود و میخواستم بخوابم اما به این ندا گوش کردم و دیدم استاد یک ویدیو گذاشته درمورد معرفی دوره شیوه حل مسائل.

    بعد یک حسی بهم گفت این همون راهکاری هست که دنبالشی. دوره رو بخر و خیلی شوق و ذوق داشتم چون این اولین دوره هست که هنوز جلساتش کامل روی سایت نیومده و به صورت جلسه به جلسه روی سایت میاد تازه بچها میخوان کامنت بزارن و من میخرم

    خلاصه با چشم های خواب آلود، دوره رو خریدم، جلسه اول رو دانلود کردم و شروع کردم به گوش دادن به آگاهی های جلسه اول. فکر کنم ساعت سه بامداد بود که جلسه اول رو گوش دادم.

    وقتی جلسه تموم شد، سرم رو گذاشتم روی بالشت و به خاطر ورودی های قوی ای که از آگاهی های جلسه گرفته بودم، ناخودآگاه فقط توی ذهنم داشتم الگو و مدرک میاوردم برای ذهنم که ببین جواب مسلئه من بسیار ساده هست و خوابم برد.

    صبح هم که بیدار شدم باز هم این روند توی ذهنم همینطور ادامه داشت و باورم خیلی تقویت شد که حتما راهکار ساده ای برام وجود داره و ذهنم به نوعی خیلی آماده شده بود برای پیدا کردن این راه ساده.

    دیروز به خودم گفتم برم سراغ الگریتم با این باور رفتم جلو که جواب سوال توی دل خود مسئله هست و جواب خیلی ساده هست فقط لازمه من باور کنم همه چیز خیلی راحت بهم گفته میشود و تاحالا هیچ مسئله نیست که توی دنیا حل نشده باشه.

    اونجا که خانم شایسته میگه سیستم عصبی همه ما یکی هست ، گفتم این یعنی هوش و استعداد معنایی نداره اون باورهای ما هست.

    به اندازه ای که من باور میکنم من توانایی خیلی خوبی در حل مسئله دارم به جواب مسئله هدایت می شم

    و به اندازه ای که باورم میکنم که جواب ساده هست، به جواب ساده و اون هم به راحتی میرسم

    و هی الگو از گذشته خودم میاوردم برای ذهنم که ببین من فلان مسئله رو خیلی راحت و ساده پیدا کردم

    و به این شکل آگاهی های جلسه رو توی ذهنم مرور می کردمو

    خلاصه من شروع کردم ، نشستم با خودم صحبت کردم درموردش و اتفاق خیلی جالبی افتاد این بود که آقا مسئله که برام خیلی پیچیده بود و بیشتر از دو ماه منو درگیر کرده بود، چی بگم بخدایا از هدایت،

    2 دقیقه طول نکشید که به ساده ترین شکل و بهینه ترین شکل راهکارش بهم گفته شد. و جالبه که قبلش خدا بهم یک نشونه داد که به این روش برو

    و نشونه هم این بود که برای یک پروژه دیگه من رفتم درمورد مسئله ای تحقیق کنم، دیدم یک روش هست که میتونه کمک کنه.

    وقتی کار رو شروع کردم، اولش یکم برام گنگ بود و من دوباره از اول شروع میکردم و مرور می کردم دوباره یکم واضح تر میشد همینجور تاااا دیدم بابا جواب توی دل خود مسئله بود و خیلی ساده حلش کردم.

    من قبلا هم خیلی تلاش کردم تا این کار رو انجام بدم اما تفاوت اینجا بود که با این باور می رفتم که حل این مسئله خیلی پیچیده هست و نیاز به پردازش زیادی داره و….

    اما به خاطر ورودی های خوب و منطق های قوی ای که دریافت کردم، تونستم این دفعه با این باور برم که نه، اتفاقا جواب مسئله خیلی ساده هست و من به سادگی مسئله رو حل کردم.

    همین نتیجه و روند ساده ای که برای حلش رفتم، چنان اعتماد به نفسی بهم داد و چنان باورهایم را تقویت کرد که فکر میکنم هر الگریتمی رو به ساده ترین شکل ممکن و بهینه ترین شکل ممکن حل کنم و هر مسئله ی دیگه ای رو می تونم توی زندگیم حل کنم.

    خیلی ممنون استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    خدایا شکرت که از طریق این دستان مهربان، این آگاهی های زندگی ساز را بهم میرسونی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      یاسر صابری گفته:
      مدت عضویت: 1555 روز

      سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربان و همه دوستان عزیزم

      الان که دارم این دیدگاه رو مینویسیم ساعت 1:30 بامداد هست

      چقدر این نظرات و دیدگاه های دوستان لذت بخشه و داره بهمون میگه که اگر ما باورهای خوبی داشته باشیم که یک اتفاق می‌تونه به راحتی و ساده ترین روش حل بشه خداوند مارا هدایت می‌کنه به سمت سادگی و در دل مشکل راه حل نیز برامون نشان داده میشه مثل.

      پیامبر که در دل مشکل و در بزرگترین جنگی که با کافران داشتند : دیدن که لشکر اونها چند برابر بزرگتر از اونها هست و همه در دلشان ترس افتاده بود که اینبار همه کافران دست به یکی کردند و می‌خواهند که ما را شکست بدهند اما خداوند پیامبر را هدایت کرد که برید و دور شهر یک خندق بزنید و همه راه ورود به شهر را ببندید و خندق حفر کنید تا کافران نتوانند به شهر وارد شوند .. یعنی ببینید که اگر ما باورهای خوبی داشته باشیم و ایمان داشته باشیم که هیچ برگی بدون امر خداوند بر زمین نمی افتاد و خداوند همواره مارا به خیر و خوشی هدایت میکند در دل بدترین مشکل ها راه حل را برایمان میگوید … اگر ما ایمان داشته باشیم چون این رابطه دو طرفه هست .خداوند میگه من همه کار ها را برای شما آسان میکنم ، هر یک نفر شما بر دویست نفر پیروز میشوید ..،، اگر ایمان داشته باشید پس ما باید ایمان داشته باشیم و بقیه کارها را بذاریم که خداوند هدایت کنه

      در نظرات دوستان من به یک نتیجه ای رسیدم و آن این هست که اولا ما هیچ وقت نباید همیشه تکیه کنیم بر منطق و عقل خود که من باید فلان کار رو اینجوری انجام بدهم در غیر این صورت هیچ راهی وجود ندارد و من فک میکنم این تنها راهی هست که میتوانم انجام بدهم چون مثل دوستمان که گفت بعد از گذشت چند ماه و اینکه ایشون فقط با منطق و تجربیات گذشته خودشون میخواستند به جلو بروند اما دیدن که نه کار اینقدر که فکر میکنند سخت نیست و با سپردن و تسلیم شدن به خداوند راه های آسانتری براش الهام شد و یک کار بسیار به نظر سخت را در زمان کم و به سادگی انجام دادند …پس این نشان میدهد که باور های ما هستند که شرایط و اتفاقات و هدایت ها و همه چیز های زندگی ما را می‌سازند

      و دوم اینکه هیچ موقع از فرار و آشغال انداختن زیر مبل به نتیجه نخواهیم رسید و باید بریم تو دل کار … یعنی اگر من یک مسأله در زندگی ام رخ داده و من دارم از این مشکل رنج میبرم و نمیخواهم به صورت کامل و ریشه‌ای مسأله رو حل کنم همیشه درگیر خواهم بود و یواش یواش اون تضاده برام بزرگتر و بزرگتر میشه اما من نمیخواهم باهاش رو به رو بشم و هی فرار میکنم مثل … یک فردی که مشکل سلامتی داره و اون مشکله همیشه داره اون رو زجر میده اما خیلی وقت ها با خوردن دارو ها اون مشکل رو برای یک مدت محدودی حل می‌کنه اما نمیدونه که این تضاد آرام آرام بزرگتر و درمان آن بعد از چند مدت سخت تر و حتی قابل در مان نخواهد بود اما اون نمیاد به صورت دائمی این مشکل رو حل کنه تا برای همیشه سالم باشه … پس ما باید همیشه به دنبال راه حل اساسی و درست باشیم و این راه حل ها در دل تضاد ها و مشکلات هست و ما با یادگرفتن قوانین و انجام آن با باور های درست میتوانم زندگی بهتری را برای خودمان ایجاد کنیم . که این کار انگیزه زیادی در وجود ما ایجاد می‌کنه که اگر من توانستم اون مشکل رو حل کنم پس من توانایی حل همه مشکلات رو دارم و این عزت نفس و اعتماد به نفس زیادی در ما شکل میده که با باور و ایمان بیشتر با تضاد ها رو به رو بشیم و خیلی راحت از آنها بگذریم چون ما یاد گرفتیم که چطور با مسأله رو به رو بشیم و آن را حل کنیم

      من نیز از خدای خودم میخواهم تا مرا هدایت کند به خرید این محصول و درک این آگاهی ها در خودم اینکه اگر با مشکلی بر خوردم خودم را از دست ندهم و تا امید نشوم و فرار نکنم و تضاد و بتوانم با حل اون تضاد به خواسته های خودم نزدیک تر بشم

      خیلی ممنونم از خانوم شایسته عزیز که این دوره زیبا را دوباره روی سایت با آپدیت جدید قرار دادن تا افراد بتواند از این آگاهی ها استفاده کنند

      آرزوی سعادت و خوشبختی برای استاد و خانوم شایسته و همه دوستان عزیزم در سایت را دارم و امید وارم که همواره به خواسته های خودتان برسید و همیشه بزرگتر از مشکلات زندگی خودتان باشید

      درود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      نجمه رضائی گفته:
      مدت عضویت: 1911 روز

      به نام الله هدایتگرم

      سلام به تمام دوستان عزیزم،استاد مهربان و خانم شایسته گل

      چقدر جالب بود که من جلسه اول قانون آفرینش رو گوش میدادم و بعدش این دوره روی سایت اومد

      خیلی از صحبتهای استاد در بخش اول قانون آفرینش ،با توضیحات این دوره مرتبطه

      و سعی داره باورهای قدرتمند کننده ای در ذهن ما جای بده

      و بهمون بگه جواب تمام مسائل در درون توست ،فقط ایمان داشته باش به خودت و خدای درونت!

      خیلی دوست دارم در این دوره شرکت کنم امیدوارم خداوند کمکم کنه و بتونم تهیه کنمش

      چون مسائل حل نشده ی بسیاری دارم که هر از گاهی سربالا میارن و تو زندگیم خودنمایی میکنن

      تشکر میکنم از تمام عزیزانی که برای این سایت تلاش میکنند تا محتوای با کیفیت ارائه بدهند.

      در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      سعید صادق زاده گفته:
      مدت عضویت: 1168 روز

      سلام استاد عزیز

      سلام بر دوستان خوبم

      خدا رو شکر که من هم به این دوره عالی هدایت شدم

      خدارا شکر که برایم فراهم کرد خدای عزیز تا بتوانم در این دوره فوق العاده شرکت کنم

      تا ذهن خودم را در دست بگیرم

      نگذارم این ذهن منطقی و بازیگوش من هرکاری که دلش خواست را انجام بدهد

      خدا را واقعا سپاسگزارم

      ممنونم از استاد عزیز بخاطر این دوره فوق العاده

      می دانم که این دوره برای من بسیار کارآمد است

      به امید روزهای عالی تر

      سپاس از خدای فراوانی ها

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      سمانه سادات گفته:
      مدت عضویت: 992 روز

      به نام خداوند مهربان

      سپاس فراوان از استاد عزیزم و مریم جان مهربان

      خدا را بینهایت سپاسگزارم به خاطر این محصول ارزشمند و فوق‌العاده عالی

      میخواستم هدایت خودم و در مورد خرید این محصول را عنوان کنم

      از زمانی که وارد سایت شدم خداروشکر خیلی با سالها وماه ها و روز های قبلم فرق کردم

      نمی‌گم خیلی ولی می‌دونم که تغییر کردم

      از زمانی که وارد سایت شدم خیلی دوست داشتم یه محصول را خریداری کنم خوب نشانه هایی هم واسم میومد ولی خوب نخریدم تا اینکه دوهفته اخیر گفتم خدایا یه چیزی می‌خوام که منو تکان بده چون نیاز به تمرین داشتم چون نیاز داشتم که مثل الان که یک فایل هست و باید بارها و بارها گوش بدیم و بعد تمرین بنویسم میخواستم چون آدمی هستم که باید دقیقا بهم گفته بشه و تمرین داده بشه فایل های دانلودی را هر روز گوش میکنم ولی همیشه به خودم میگفتم محصول یه چیز دیگه هست تا اینکه همش میگفتم خدایا یه محصولی باشه که در همه موارد به من کمک کنه اینکه میخواستم بفهمم باور چی هست و اینکه ریشه مشکل‌های من از چی هست تا اینکه وقتی توضیح استاد را در مورد شیوه حل مسائل زندگی گوش کردم گفتم خدا یا خودشه همون چیزی که میخواستم آخه من در هر کدوم از مسائل زندگی مشکل داشتم و از اونجایی که قدرت خرید همه محصول‌ها را نداشتم این محصول عالی رو سایت گذاشته شد و من خریدم

      خدا رو شکر میکنم برا همه هدایتهاش

      خدا رو شکر میکنم برا وجود شما دو عزیز

      خداروشکر می کنم برای این سایت

      دوست دار شما سمانه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      مریم جوان گفته:
      مدت عضویت: 1322 روز

      سلام استاد جان

      مرحبا باریکلا آفرین که هر روز یک شگرد جدید برای درک بهتر ما رو میکنید

      چقد عالی مطالب دست چین و مفید و خلاصه

      در یک نگاه میتونی کلی مطلب یاد بگیری ، انگیزه بگیری ، امیدوار شی و به سمت هدفت و در مسیرت با دلگرمی و پشتکار پیش بری

      خنده ای سرشار از حال خوب و رضایت از خرید این دوره بر چهره ام نشسته

      خانم شایسته عزیز کلی خدا قوت و آفرین به این حوصله که دونه دونه تفکیک کردید و برای ما مطالب رو گذاشتید

      شما دو عزیز رو میبوسم و خوشحالم که جزئی از خانواده ای هستم که سرشاخه آن شما هستید

      در پناه الله یکتا شاد و سلامت و پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
    • -
      فاطمه سليمى گفته:
      مدت عضویت: 1758 روز

      بنام خدای مهربان

      سلام استاد عزیزم

      سلام مریم بانوی نازنینم

      سلام دوستان خیلی خوبم

      خدا رو  هزاران بار شکر که دیشب من و دخترام هدایت شدیم به خرید این دوره فوق العاده و عالی با اکانت دخترم نسیم، و با هم ازش استفاده می کنیم

      امروز هم بعد از نماز صبح جلسه اولشو دانلود کردم  و می خواستم یک ساعت بخوابم بعد بلند شم و در حین پیاده روی روزانه توی خونه اونو ببینم

      ولی از بس که ذوق داشتم زودتر ببینم خوابم نبرد،اینه که همون موقع بلند شدم و فایل رو یه بار نگاه کردم   

      بسیار عالی بود

      از استاد عزیزم خیلی سپاسگزارم برای تهیه این دوره

      از مریم جان هم برای آپدیت اون بینهایت ممنونم    

      دست مریزاد مهربانو!گل کاشتی

      خیلی خیلی تحسینت می کنم برای توضیحات و تمرین های عملی که با ابتکار و خلاقیت به فایل اضافه کردی 

      و به این ترتیب کار  رو برای ما دانشجویان هم راحت تر و هم دلپذیرتر کردی

      اصلاً همینکه این نکات رو تو ذهنم مرور کنم که

      همه مسائل راه حل دارند

      و راه حلشون همراه با خود مسئله در دسترس هست و قابل اجراست و همچنین

      تمام مسائل راهکارهای ساده دارند، عجیب و غریب و پیچیده نیستند

      همینها باور قدرتمند کننده ای در ذهنم ایجاد می کنه که نگران نباشم و نترسم و برای حل مسائلم اقدام کنم چه برسه به انجام دادن تمرین های عملی که قطعاً شجاعت و اعتماد بنفسمو بالاتر میبره و مطمئن میشم که من هم توانایی حل مسائلم رو دارم

      خدا رو شکر که از نو جوانی تا حالا همیشه دوست داشتم تا اونجایی که ممکنه خودم مسائل خودمو حل کنم و متکی به دیگران نباشم هر جا لازم بوده می رفتم تحقیق می کردم تا به جواب سؤالاتم برسم

      بعنوان مثال قبلاً که دوتا از دخترام پیش ما بودن  هر وقت کارای ایترنتی و کامپیوتری داشتیم سریع بچه ها انجام میدادن حالا که مدتیه مهاجرت کردن و فقط من و همسرم هستیم بازم خیلی وقتا پیش میاد که کار های کامپیوتری و اینترنتی داشته باشیم و من شروع به انجام دادن کار می کنم همسرم زیاد حوصله نمی کنه میگه بزار به بچه ها زنگ بزنیم راهنمایی کنن یا بگیم خودشون انجام بدن و جواب من همیشه اینه که (خودم تلاش می کنم و اگر لازم باشه تحقیق می کنم و انجام میدم و اگر بعد از تلاش خودم هنوز احتیاج به کمک داشتم اونوقت از اونها کمک می گیرم) و حتماً  براش وقت صرف میکنم و اکثر اوقات به نتیجه میرسم

      و حالا مطمئنم که

      با کار کردن رو این دوره فوق العاده

      و انجام تمرینهای هر جلسه اش

      و درخواست هدایت همیشگی از خداوند

      شخصیتم قویتر

      اعتماد بنفسم بیشتر

      و توانایی حل مسائلم به مراتب خیلی بیشتر خواهد شد

      بطوری که قابل قیاس با الانم نخواهم بود

      خدایا شکرت که در مدار این دوره عالی قرار گرفتم

      خدای مهربانم هرچه بیشتر آسونمون کن برای آسونیها  

      آمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 59 رای:
    • -
      مونا ترحمی گفته:
      مدت عضویت: 2110 روز

      به نام خداوند هدایتگر

      سلام به بهترین استاد دنیا

      سلام به خانوم شایسته عزیزم بهترین الگوی من

      سلام به همه دوستان ارزشمندم

      استاد میخواستم تجربه خودم از جلسه اول دوره حل مسائل بگم

      چون این مسئله برای من خیلی پیچیده بود ولی تصمیم گرفتم حلش کنم و

      دیدم رو بنر سایت فایل تجربه خریداران هست گفتم اینجا بنویسم و تمرین کامل رو تو قسمت نظرات خود محصول مینویسم

      من با آگاهی های جلسه 1 یه مسئله ای رو حل کردم که برای ذهنم خیلی خیلی سخت و ترسناک بود و خودم رو ناتوان میدیدم در حلش

      مسئله این بود که آشپزخونه دفتر کار قبلی ما سوسک های ریز داشت و من میدونستم که این موجودات هستن ولی چون اینا روزا اصلا نبودن و فقط شب ها میومدن بیرون و ما هم شبا نبودیم منم اینا رو نمیدیدم پس همش ذهنم ازش فرار می‌کرد و نمیخواستم واردش بشم چون هم خیلی میترسیدم و خیلی کار سختی بود برام

      من همیشه دفتر و تمیز میکردم ولی به قول استاد داشتم آشغال ها رو میزاشتم زیر مبل

      و چقدر رنج می‌کشیدم از اینکه هر چیزی میخواستیم بخوریم باید ظرفها رو میشستم بعد استفاده می‌کردیم ولی خودم این مسئله رو حل نکردم و همش از همسرم میخواستم که یه کاری کنه

      خلاصه من انقدر انجام ندادم تا قرار شد ما از اونجا اسباب کشی کنیم

      منم خوشحال که دیگه از اینجا میریم

      و من از مسئله فرار کردم

      تا رسیدم به جمله طلایی استاد که میگن اگه از مسائل فرار کنی و حلشون نکنی اونا دنبال تو میان

      ما اومدیم دفتر جدید و من با اینکه همه جا رو شستم و تمیز کردم ولی بعد از یه مدتی دیدم بازم اون موجودات هستن و به خودم گفتم تو مسئله رو حل نکردی و اون دنبال تو اومد

      استاد من میدونستم باید این حل بشه و اگه نشه باز همین داستانه و من هرجا برم اینا هستن

      چقدر این مسئله تمرکز من و بهم می‌ریخت و عذابم میداد

      استاد با آگاهی های جلسه 1 تصمیم گرفتم هرطور شده واردش بشم و این مسئله رو حل کنم و خودم رو توانمند ببینم در حل این مسئله ای که برام ترسناک بود و رو هدایت خدا حساب باز کنم

      یعنی به خودم گفتم یا میمیری یا انجامش میدی

      و چند روز پیش که میدونستم فرداش نمیایم سرکار از همسرم خواستم که تو دفتر نباشه که من بتونم دفتر و سمپاشی کنم

      چون نمیخواستم همسرم انجام بده میخواستم خودم بر ترسم غلبه کنم و از یه نفرم پرسیدم که چی کار کنم و اونم راهنماییم کرد

      یعنی استاد من با ترس و لرز شروع کردم به سمپاشی و از این میترسیدم که وقتی من سم میزنم اینا مثل مور و ملخ میان بیرون و من میترسم

      ولی ولی

      همش تو ذهنم یاد خانوم شایسته عزیزم افتادم که شما گفتین چطوری پارادیس رو که تازه میخواستین توش زندگی کنید تمیز کردن و اون حشرات که خیلی وحشتناک تر از مسئله من بود رو از بین بردن و به قول شما کاری و انجام دادن که هیچ زنی حاضر نیست انجام بده

      خلاصه با هر ترسی بود من دفتر و کامل سم پاشی کردم

      و امروز با اینکه یه روز نخوابیده بودم چون برای کار رفته بودیم یه شهر دیگه و شب هم خیلی دیر خوابیده بودم ولی به لطف قانون سلامتی تونستم صبح زود بیدار شم و برم دفتر و تمیز کنم و از همسرم هم خواستم که نیاد که خودم بتونم انجامش بدم

      وقتی رفتم دفتر خوب دیدم اینا همشون مردن و یه عالمه رو زمین افتاده بودن حالا جمع کردنشون هم یه پروسه بود

      درسته خیلی بزرگ نبودن ولی برای من که کلا از حشرات میترسم خیلی ترسناک بود

      خلاصه جمعشون کردم و همه جا رو تمیز کردم ظرفها و همه چیز خوب تمیز کردم و شستم و تونستم این مشکل و که همه تمرکز من و گرفته بود حل کنم و به خودم بگم که من توانایی حل مسائل رو دارم

      استاد من قبل از آشنایی با شما یه آدمی بودم اگه از این جور مسائل پیش میومد من میشستم گریه میکردم و میگفتم چرا این مسئله برام پیش اومده و همسرم رو مجبور میکردم انجامش بده و حلش کنه

      ولی الان خیلی بهتر شدم و دیگه با این دوره هم تصمیم گرفتم قوی تر بشم و به این درک برسم قرار نیست من تو زندگیم مسئله نداشته باشم بلکه باید یاد بگیرم چطوری مسائل رو حل کنم و اعتماد به نفسم رو افزایش بدم و رشد کنم و از حل هر مسئله اهرمی بسازم برای حل مسائل دیگه

      استاد عاشقتونم برای اینکه همه چیز و اصولی به ما یاد میدید

      شاید از بیرون نگاه کنیم بگیم این مسئله ربطی به ثروت نداره ولی این مشکل واقعا تمرکز من و از رو کارم برداشته بود و داشت آزارم میداد و خوشحالم که بر ترسم غلبه کردم و انجامش دادم و الان واقعا اعتماد به نفسم رفت بالاتر و به خودم ثابت کردم که من توانایی حل هر مسئله ای رو دارم حتی اگه از نظر ذهنم سخت ترین کار دنیا باشه

      استاد خیلی دوستتون دارم

      خانوم شایسته عزیزم عاشقتونم و شما بهترین الگوی من هستید. هر کاری میخوام انجام بدم و ذهنم میگه نمیشه یا سختشه من شما رو تو ذهنم میارم و انجامش میدم

      استاد این اولین مسئله ای بود که من با این دوره حل کردم

      عاشقتونم در پناه خدا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 71 رای:
    • -
      سجاد طبسی نژاد گفته:
      مدت عضویت: 2830 روز

      به نام آفریننده ی عشق الهی

      سلام به همگی

      خدایا شکرت من از سالهای بسیار قبل در موضوع مهارت کارم خیلی باورهای وحشتناک داشتم و از چندسال قبل کمی باورهام توسط خیلی عوامل مختلف و هدایتی بهتر شد اما همچنان هست و بخصوص از چندوقت پیش به یسری چالش ها برخوردم که تا الان واقعا راههای بسیار زیادی رو تست کردم عملی کردم انجام دادم فکر کردم و همچنان زور زدن ها تلاش ها ایده ها زیاد اما نتایج بسیار کم

      و چندروز بود که گفتم خدایا فعلا بیخیال میشم شاید چندروزی با رها کردن خودم بهتر بتونم هدایت الهی رو ببینم و

      وقتی در فایل معرفی دوره شیوه حل مسائل استاد صحبت میکرد چقدر اون قسمتش برام انگیزه بخش تر از بقیه اش بود که استاد عزیز میگه استفاده از آگاهی های این دوره التیام بخش مسائلی که ما ازشون زخم های کهنه داریم هست

      چونکه وقتی من بتونم با بکارگیری آگاهی های این دوره که باعث میشه من بتونم از زاویه مثبت و ساده حل شدن نگاه کنم خب باعث میشه که من چنان اعتماد بنفسی بگیرم چونکه خودم میدونم بزرگترین زخم های کهنه ام چیزی ست که بتونم با آگاهی ها بهبود ببخشم اونوقت خدا میدونه که من چه معجزاتی رقم بزنم

      و هربار به این دوره گرانبها فکر میکنم انگیزه و اشتیاقم بیشتر میشه و انگار هرروز هم دارم بیشتر سپاسگذار خداوند میشم از وجود بزرگترین تضاد و نقطه ضعفم چونکه من با تغییر همون چیزی که یه عمر به خدا شکایت میکردم اتفاقا همون بشه نقطه و منبع رزق و روزی،ثروت و نماد اصلی و برجسته درون من برا سپاسگذاری کردن ابدی که هیچ زمان یادم نره که خداوند با تضادهاش داره چه گنج ها و نعمتهایی رو بهمون نشون میده که تو رویاهامونم ندیده باشیم

      بخدا بعضی روزها میگم خدایا تازه اگر این بزرگترین پاشنه آشیل من که اونهمه ازش زخم های گهنه عمیق دارم تازه اگر بیشتر هم داشتم بازم انگیزه و سپاسگذاری من دیگه بیشتر از اینها بود

      و چقدر احساس میکنم که این دوره بینظیر خداوند بعنوان یه هدیه الهی برا من آماده کرده و بااینکه خیلی از دوره های دیگه رو که هنوز ندارم دوست دارم داشته باشمشون اما در حال حاضر اول از همه این دوره بیشتر از همه ذوق و شوقش رو دارم بعد دوره سلامتی که هردوتا رو گذاشتم در سبد خرید که به امید خداوند عزیز چندروز دیگه پولمو بهم بدند هردوتا رو خرید میزنم

      من حتی از پیش نیازها و احساس این دوره استفاده هایی کردم دیروز احساس خوبم از اینکه خدایا حل هر مسائلی ساده ست یکی از آپشن های مهارتم دیروز با احساس بهتر و باور کمی قوی تر تونستم تا حدودی مساله رو حل کنم که با چند ماه تمرین کردن برابری میکنه

      و دارم هرروز خودمو آماده تر میکنم تا وقتی که این دوره رو تهیه میکنم چونکه اینجور ذهنم بازتر میشه و دارم هرروز به خودم میگم ببین من هنوز قبل از شروع این دوره دارم نتیجه کسب میکنم هرچند نتایج کوچک اما بازم جای خوشحالی و شکرگذاری داره که من توانا،خلاق،شاد،قدرتمند،اکتیو،پویا،و با ایمان هستم

      چقدر از خوندن این کامنتهای دوستان عزیز از استفاده این دوره لذت بردم و تحسین کردم اونم چی بارها و بارها مطالعه شون کردم و انگیزه گرفتم احسنت به همتون

      و با شروع این دوره چقدر اتفاقات و نتایجی از گذشته داره برام مرور میشه که بخاطر خیلی از مسائل الکی مدتها و سالها خودمو تخریب و سرزنش میکردم اما وقتی که راه حل های بسیار بسیار ساده اش رو میدیدم اونموقع به خودم میگفتم یعنی واقعا تو بخاطر این مساله به این خنده دار و مسخره مدتها خودخوری میکردی پس مسائل الانم تمامشون مثل هموناست اصل و اساس همشون یکی ست هیچ فرقی نداره تو که الان البته الان که نه بلکه از خیلی وقت پیش اونهمه ،،اینهمه مچ ذهنتو گرفتی و برات ثابت شده دروغ هاش،مغلطه کردنهاش، شلوغ کردنهاش پس دیگه از الان به بعد باید هرروز کمتر بهش بها بدی البته خیلی قبل تر از اینها میتونستی اینکارهارو کنی اما هی فراموش میکردی مچ گیریهاشو و دوباره اغلب اثیر چرت و پرت های بیهوده اش میشدی

      دلایلی که خیلی هارو میبره به افسردگی و خودکشی و… اما تمامشون الکی،خنده دار و احمقانه ست ،واقعا هم همینجوره واقعا کافیه ک از دریچه سادگی حلال مسائل نگاه کرد دیگه همه چی تموم و حل شده ست

      فعلا برم بازم نظرات زیبای دوستان عزیز رو مطالعه کنم که احساسم زیباتر بشه

      خداقوت به همگی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      مریم نجف پور گفته:
      مدت عضویت: 1350 روز

      سلام به استاد عزیز و مریم بانوی نازنین

      من هنوز تمرین جلسه اول رو انجام ندادم اما میخوام بگم چطور شد که این دوره فوق العاده رو تهیه کردم.

      من به خاطر یه رفتاری که سال ها در درون من رشد کرده بود و هر روز ریشه ش محکم تر میشد و از درمانش نا امید شده بودم، چند ماه اخیر که با استاد آشنا شدم فهمیدم که این مشکل فقط مربوط به من میشه و دیگران و کارهاشون نباید روی رفتار من تاثیر بذاره اما بازم نتونستم این رفتار رو از بین ببرم گرچه که مقداری کمتر شده بود.

      من درونن خیلی مهربون و آروم هستم اما یه رفتار عصبی در من بوده که نمیتونستم کنترل کنم و از وقتی ازدواج کردم و چیزی مطابق میل من پیش نمی‌رفت خودش رو نشون میداد و جارو جنجال به پا میشد البته خیلی زود به حالت اولیه برمیگشتم و پشیمون از کارم اما چه فایده، هم اعصاب خودم رو خورد کرده بودم هم اعصاب همسرم رو، هم اینکه تکرار این رفتار به مرور باعث ایجاد فاصله میشد، هم فاصله خودم از خودم بیشتر می‌شد هم فاصله من از طرف مقابل

      وقتی که پسرم به دنیا اومد رفتارهای عصبی من بیشتر شد داد و فریادام بیشتر شد، دخترم به دنیا اومد بیشتر و بیشتر ،چون همزمان مسائل من بیشتر و بیشتر میشد وقتی از چند سال پیش که شروع کردم به پسرم آموزش خوندن و نوشتن بدم تا قبل از مدرسه آمادگی لازم رو داشته باشه عصبانیت های من به اوج رسید چون پسر من فوق العاده شیطون و بازیگوشه و دخترم هم تازه به دنیا اومده بود و نگهداری از یه بچه کوچیک دیگه هم مسئولیت های خودش رو داره و من هم تا یه حدی میتونستم خودم رو کنترل کنم بعد از اون دیگه از کنترل خارج میشدم و بعضی وقتها البته هفته ای 3،2 بار چنان داد و فریادی به راه می انداختم که مغز خودم سوت می‌کشید چه برسه به بچه ها حتی بعضی وقتا به کتک کاری هم میرسید و من هم هر روز درمانده تر

      ، نه میتونستم از مسئولیت هام بگذرم نه با تمام تلاشی که میکردم میتونستم خودم رو کنترل کنم و واقعا اذیت بودم واقعا خیلی زیاد، نمیدونم کسی در شرایط درماندگی من بوده که بتونه منو درک کنه یا نه.

      اما چند شب پیش از شدت درماندگی و استیصال که چرا نمیتونم این رفتار رو تمومش کنم تا نیمه های شب اشک میریختم و از خدا میخواستم کمکم کنه من بتونم برای همیشه به این رفتارهام خاتمه بدم و خودش منو هدایت کنه به یه مسیر درست

      روز بعد دنبال هدایتم میگشتم میدونستم ایندفعه یه اتفاقی میفته، توی سایت شما میگشتم دنبال یه چیزی یه نشونه یه فایل یا هر چیزی که بتونه کمکم کنه پیدا نکردم، یکی دو ساعت بعد دوباره وارد سایت شدم دیدم یه دوره جدید گذاشتید به نام شیوه حل مسائل زندگی، من قبلا تصمیم داشتم دوره کشف قوانین یا دوره 12 قدم رو شروع کنم مردد بودم کدوم رو بخرم اما تا این فایل رو دیدم گفتم این همون دوره ایه که الان بهش نیاز دارم و سریع خریدمش با یه عالمه نشونه دیگه که می‌گفت باید این دوره رو تهیه کنم.

      من الان روز پنجم هست که این دوره رو خریدم و هنوز جلسه اول روی سایت قرار گرفته، جلسه اول رو که گوش کردم استاد میگفتن هر مساله ای یه راهکار داره و راهکار بسیار ساده است و در درون خودشه ذهن من مقاومت می‌کرد چون مشکل من برای من خیلی خیلی بزرگ بود و من از درمانش عاجز شده بودم

      یه بار گوش کرده بودم برای اینکه بار دوم گوش کنم ذهنم مقاومت داشت با اینکه حرفهای شما خیلی به دل میشینه ولی گوش کردم دوباره

      روز بعد رفتم تو قسمت نظرات سایت، خانم شایسته گفتن قبل از انجام تمرین 5 بار صحبت های استاد رو گوش کنید برای بار سوم گوش کردم

      من برای بار سوم داشتم گوش میکردم، پسرم از مدرسه اومد،پسرم در حال حاضر کلاس اوله، گفت من میرم بیرون بازی کنم گفتم باشه زود برگرد نهار بخوریم بعدش تکالیفت رو انجام بده فایل شما تموم شد هنوز برنگشته بود از پنجره میدیدم همچنان مشغول بازی در پارکه، من هم نرفتم دنبالش میخواستم ببینم چقدر طول میکشه خودش برگرده خونه، داشتم عصبانی میشدم از اینکه چرا نمیاد خونه و چه برخوردی باهاش کنم و این فکرا که با خودم گفتم خب این یه مساله ست که باید حلش کنم و راه حلش هم خیلی آسونه، به این راه حل رسیدم که بدون هیچ گونه ناراحتی و دلخوری بهش بگم جریمه ی دیر کردنت اینه دفعه بعد نری بیرون و دفعه بعد هم با قاطعیت روی حرفی که زدم بمونم و تمومش کنم.

      اومد خونه منتظر بود غر بزنم و دعواش کنم اما با آرامش بهش کفتم جریمه ت اینه دفعه ی بعد نری بیرون گفت باشه و انگار یه حس ترس درونش تبدیل به آرامش شد، من تونسته بودم یه مساله رو حل کنم با آرامش و بدون کوچکترین تنشی، گرچه این موضوع شاید خیلی کوچیک به نظر برسه اما حلش به من کمک کرد احساس رضایت داشته باشم از حل این موضوع و خوشحال بودم، مسأله ی بعدی پیش اومد اونو هم یه راه کار آسون براش پیدا کردم و حلش کردم و مسائل دیگه تو همون روز که به راحتی یکی پس از دیگری حل شدند.

      شب شد و من یه روز آروم رو گذرونده بودم با اینکه یه عالمه کار داشتم واسه انجام دادن و همشون به خوبی انجام شده بود.

      من برای اولین بار بود که متوجه شدم رفتارهای عصبی من نتیجه حل نشدن مسائل کوچیکی بودن که روی هم تلنبار میشدن و هر کدومشون باعث می‌شد ذهن من شلوغ تر و مشوش تر بشه تا در نهایت به یه بمبی تبدیل بشه که چاره ای نداشت جز ترکیدن

      امروز هم روز دومی بود که من با حل کردن مسائل خونه و محل کارم با راهکارهای خیلی راحت و آسون یه روز خیلی آروم رو پشت سر گذاشتم

      اولیم باره که دارم احساس میکنم این رفتار عصبی داره از من فاصله میگیره و من چقدر خوشحال هستم از این که فهمیدم چالش برانگیزترین مسئله زندگی من چقدر راحت داره با راهکارهای آسون کنار میره واقعا باورنکردنیه برای من، باور میکنید تو این دو روز اعتماد به نفسم صدها برابر شده چون مشکلی رو حل کردم که دیگه داشت باورم می‌شد نمیتونم از بین ببرمش و داشت از من از درون داغون می‌کرد.

      امروز برای بار چهارم گوش کردم و هر دفعه گوش می‌کنم برای من یه لامپ های دیگه ای توی ذهنم روشن میکنه، فردا برای بار پنجم گوش خواهم کرد و اونقدر ادامه میدم و میدم که نه تنها این مساله برای من تبدیل به خاطره بشه بلکه مسائل دیگه رو بتونم به راحتی هر چه تمامتر حل کنم و یه زندگی بدون مسائل به تعویق افتاده داشته باشم.

      من با اولین جلسه از اولین دوره ای که از شما خریدم فهمیدم که دوره ها هزاران برابر بیشتر از فایلهای دانلودی تاثیر گذار هستن چون من بیشتر از 5 ماه هست که دارم هر روز فایلهای شما رو می بینم نه به این خاطر که فایلهای دانلودی محتوای مناسب نداره برای من به این دلیل بوده که این جلسه از دوره رو با تعهد چند بار گوش دادم در حالی که برای من گوش کردن یه فایل یکی دو بار بیشتر خیلی سخت بوده و سعی کردم تمرکز کنم روی مثال هایی که در تمرین ها داده شده و گوش کردن زیاد فایلها باعث میشه باورها تثبیت بشه و درها باز بشه.

      واقعا سپاسگذارم از خداوند عزیزم بابت این هدایت بی نظیر

      سپاسگذارم از استاد عباسمنش عزیزم که خیلی وقته صداتون، صدای هر روزه تکرار نشدنیه گوش من شدن و مریم نازنینم که باعث میشید خیلی ها زندگیشون در مسیر درست قرار بگیره و نتایجشون هر روز بیشتر و بیشتر بشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
      • -
        مجید بختیارپور عمران گفته:
        مدت عضویت: 959 روز

        سلام بر خواهر گلم بسیار خرسند و خوشحالم که به موفقیت هایی رسیدی که برای دل تاریکم نور بشه خداروشکر میکنم در گردش دور سایت توحیدی استادباعشق چندروزیه اومدم اینجا و نیت کردم تا مدت زیادی تا خریدن دوره های تکمیلی همین جا وقت بگذرونم و بشینم با نتایج عالی شما دوستان باور توحیدی واسه خودم بسازم اصلا نمیدونی چقد دلم داره بزرگ میشه با خوندن کامنتهای اینجا واااااای خیلی آدم دیگه ای شدم خواهرم منم دقیقا مشابه درد شمارو دارم البته نصبت به قبل از عضو سایت شدن از صد به خودم 70میدم از بابت آرامش درونی و بخشیدن بدی های اطرافیانم شایدم نمره بیشتر باید بدم منم مشکلم اینه آروم هستم یوقتایی با کوچکترین رفتار اطرافیانم آشغال میدم بیرون در صورتیکه چندین سال دارم رو خودم کار میکنم که با فشار باید از ما الماس بزنه بیرون که با خوندن نتایج شما عزیزان دوست داشتنی تونستم بخش اعظمی از این مشکلو حل کنم با فهمیدن بیماری کمالگرایی من فکر کنم این بیماری بسیااااااااار همه گیر شده و عمده ای از ما انسانها کم و بیش دچارش هستیم که ترمزش ای بی اس واقیعه که با برطرف کردن این ترمز وای چقد اون آرامشه زیباست تجربه اش کردم شیرین تر از عسل خوشمزه ترین مزه دنیا که نمیشه وصفش کرد فهمیدن این موضوع باعث شدتصمیم بگیرم بیام درباره دوره حل مسایل بخونم که دیدم هر دوره تکمیلی قبل خریدش میشع به یکسری نتایح دوستان دسترسی پیدا کرد که تصمیم گرفتم هر دوره ای احساس کردم باید بخرمش برای فرستادن فرکانس و جذب پول دوره بیام اینجا باور بسازم فرکانس بفرستم ایمان دارم هم باورم قویتر میشه هم مثل آب خوردن مطمعنم پول دوره ار راحتترین راه بمن میرسه و میخرمش من به کمک نتایح شما دوستان عزیزم حتماااااااا به تمام خواسته هام خواهم رسید ممنونم از شما خواهر گلم استاد باعشقم مریم بانوی شایسته و یار لایق استاد و همراه بینظیر ما که بقول استاد بسیااااااار زیبا داره دوره هارو بما معرفی میکنه چه دوره رایگان باشه چه پولی تکمیلی بینظیرین خداروشکررررررر ررررر فرستادم تا ردپام بشه در آینده تشکر ویژه دارم از شما خواهر توحیدی ام.پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      رسول علیزاده گفته:
      مدت عضویت: 2691 روز

      سلام به استاد عباس منش مقتدر و توانمند

      و سلام به مریم عزیز و مصمم

      هزاران هزار سپاس از شما دو عزیز و دو فرشته زمینی

      دستان زیبای شما را از فاصله مکانی دور اما فرکانسی نزدیک می بوسم که دستان زیبای خداوند هستید در زندگی من و همسرم و پسر 12 ساله ام که عاشق شماست و همچنین دختر 6 ساله ام که بهترین برنامه دورهمی شبانه خانوادگی مون رااینطور دوست داره که میگه بابا میشه دورهم بشینیم و بهشت رو ببینیم (منظورش سریال زندگی در بهشت) من هم میگم حتماً دخترم

      من و همسرم در همون لحظه اول که فایل معرفی دوره را باهم دیدیم از دقت و ظرافت هدایت خداوند طوری شوکه شده بودیم که همین طور به هم می‌گفتیم دیدی این هم نشانه این هم پاسخ سوالات مون این هم مسیری که دنبالش بودیم و چقدر خداوند دقیق و ظریف در زمان مناسب و درست لحظه ای که ما دنبال نشانه و منتظر هدایت از طرف خدا بودیم برای حل مسئله ای که در کسب و کار جدیدی و استارتاپ مون باهاش برخورد کرده بودیم هدایت شدیم به معرفی دوره بسیار زیبای شیوه حل مسأله

      طبق عادت روزانه که برای دیدن نشانه های روزانه مون به سایت سرزدیم وقتی صفحه اول اومد انگار که یه حسی بهمون گفت که امروز برای دیدن نشانه حتی نیاز به زدن دکمه میخواهم نشانه امروزم را ببینم هم ندارید

      چون نشانه مان را در صفحه اصلی سایت دیدیم و با جان و دل فایل معرفی را باهم دیدیم و باور کنید در هر جمله که استاد در مورد اینکه این دوره چه دستاوردهای داره حرف می‌زدند ما فایل را استپ میکردیم و بهم چند بار می‌گفتیم دیدی این هم یه نشانه دیگه این هم یکی دیگه ، انگار که خداوند میخواست همه سوالات و گره هایی که چند وقته باهاشون روبرو شده بودیم را یکجا پاسخ هاشون را تو یه پکیج شیک و مجلسی هدیه آورده باشه برامون

      اولش اینو باید میگفتم اما از بس هول شدم یادم رفت که ما هر دو مهندس بودیم اما حدود ده ماه پیش که تصمیم گرفتیم دنبال علاقه مون بریم بصورت تکاملی به سمت شروع یک استارتاپ بینظیر هدایت شدیم و با توکل به خدا شروعش کردیم اما دچار یه الگوی تکراری در مسأله های با بیس تقریبا مشابه اما رویه های متفاوت در چندین جنبه متفاوت کار شده بودیم و برامون سوال بود که چرا با اینکه به زعم خودمون داشتیم روی حل کردن مسأله قبلی رو خودمون کار میکردیم اما باز هم همون حالت به شکل دیگه ای برامون اتفاق افتاد ،وقتی که استاد گفتند این دوره برای کسانیکه با مسایل با یه الگوی تکراری برخورد میکنند دیگه گفتیم آقا دیگه خدا حجتش را در حق ما تموم کرد و بقیه معرفی را ندیدیم و مستقیم رفتیم و دوره را در همون ساعات اول تهیه کردیم

      آقاااااااا باورتون نمیشه مثالی که تو جلسه اول دوره استاد از یه دوستش که کارخونه دار بود و مسأله ای داشت که حل نمیشد زد را وقتی شنیدیم رفتیم روهوا من خودم که رسماً از شدت ذوقم پریدم روهوا که مگه دارییییییییییم اصلاً همچین چیزی !!!!!!! یعنی خدا در این حد داره لیزری فوکوس کرده رو مسأله ما داره مسأله ما را عیناً کپی پیست برامون راه حلش را هم میگه فقط دیگه نمی دونم چطور حسم را توضیح بدم مثلاً تو مهندسی یه قانون تشدید داشتیم که وقتی چند نیرو در فرکانس متوالی باهم هماهنگ بشوند می‌توانند همدیگر را تقویت یا همون تشدید کنند دقیقاً مثال الان من که هدایتها و نشانه های خدا وقتی پشت سرهم و رگباری میاد و همدیگر را تقویت یا تشدید میکنند آدم به لذتی از نزدیک حس کردن خدا به خودش را پیدا می‌کنه که قابل وصف نیست اما میدونم که استاد عزیز و مریم جان و حتی بسیاری از شما عزیزان که دارید این کامنت را میخوانید تجربه اش را حتماً داشتید و من و همسرم تا به حال به این شدت خدا را نزدیک خودمون احساس نکرده بودیم

      خلاصه من و همسرم تمرین ها مون را هر سه تمرین جلسه اول مون را نوشتیم و رفتیم سراغ اجرای هدایتی که بهمون از طریق مثال جلسه اول بهمون شد و الان که دارم این کامنت را می نویسم دقیقاً مثل همون دوست استاد در مثالی که گفتند اعتماد به نفسم چسبیده به آسمون بخاطر اینکه مسأله ای که چه عرض کنم سلسله مسأله هایی که نزدیک به سه ماه از من و همسرم انرژی ها که نبرده بود که بعنوان یه درز انرژی بزرگ برامون بود را در عرض دو روز با ایجاد باورهایی که استاد تو جلسه اول با انجام و تکرار تمرینهای اول و دوم به شیوه های که گفتند و البته وقت گذاشتن مستقیم با کدنویسم و در عرض چند ساعت مفید کاری تمام سلسله مسأله های تکراری همشون یکجا حل شدند و من امروز فقط تو شکرگزاری از خداوند و البته دستان زیبایش استاد عزیز و مریم جان هستم

      و بخاطر اینه که میگم این دوره واقعاً بینظیره بینظیره و ارزشش برای من که فقط جلسه اولش دهها و صدها برابر قیمت کل دوره که پرداخت کردم هست

      من بسیار بسیار خداوند را سپاسگزارم که

      1 نزدیکم هست

      2 صدام را واضح می شنود

      3 جواب تمامی سوال های مرا میداند

      4 در بهترین زمان ممکن پاسخ را با صدای واضح بمن می گوید

      من زیاد به نوشتن کامنت عادت نداشتم اما الان وقتی کامنتم را اسکرول کردم و طولش را دیدم خودم تعجب کردم منی که حتی در جواب پیام ساده همسرم که با یک جمله میشه پاسخ داد حوصله تایپ تو گوشی را ندارم و برمیدارم بهش زنگ میزنم چطور این همه متن نوشتم تو گوشیم !!!

      همه اینها را نشانه میدانم که خدا هدایتم کرد تا بنویسم تا انشالله این هدایتی که زندگی مرا به سمت آسانی آسان ساخت جاری بشود و برای دوست یا دوستان عزیز دیگری هم آسانی بهمراه داشته باشد انشالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
    • -
      مجید مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3445 روز

      سوره نحل آیه سی

      سلام به همه

      امیدوارم حال دلتون این شب عیدی پر از حس خوب باشه

      جیباتون پر پول باشه

      امشب هم میخام به ایده ام عمل کنم

      یه آیه دیگه از قرآنو آنالیز میکنم

      مثل همیشه میگم که اینا برداشت های الان من با علم الانم از قرآنه

      وَقِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ ۚ قَالُوا خَیْرًا ۗ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَـٰذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَهٌ ۚ وَلَدَارُ الْآخِرَهِ خَیْرٌ ۚ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِینَ ‎﴿٣٠﴾‏

      و هنگامی که به پرهیزکاران گویند: پروردگارتان چه چیزی نازل کرد؟ گویند: خیر را

      برای کسانی که نیکی کردند [پاداش] نیکویی در این دنیاست، وهمانا سرای آخرت بهتر است، و سرای پرهیزکاران چه نیکوست. (30)

      این آیه هم از اون آیه هایی که مفهوم قشنگی داره

      نمیدونم قبلا در موردش گفتم یا نه

      ولی الخیر فی ما وقع

      توی این آیه اولش میاد در مورد انزل صحبت میکنه من کاری با اون قسمت ندارم

      فک میکنم توی کامنتهای قبلی که در مورد همین آیه بود این قسمت هم صحبت کردم راجبش

      ولی اون قسمت دومش که میگه

      برای آنها در همین دنیا هم نیکی هست

      خیلی لذت میبرم کلا از آیه هایی که هم توش دنیا رو گفته هم آخرت رو

      همیشه قرار نیس خوف باشه ترکیب خوف و رجا که باهم جواب میده

      توی این آیه هم خدا خیلی قشنگ داره میگه که

      اون کسایی که تقوا پیشه کردند یعنی سلف کنترل داشتن

      و نیکی کردن توی همین دنیا هم بهشون نیکی رو میدیم

      یاد اون دعای موسی میوفتم اگه اشتباه نکنم که میگه خدایا به ما هم توی این دنیا نیکی رو بده هم در آخرت

      یا مثال واضح ترش ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه

      خدایا ما هم توی این دنیا نیکی رو میخایم هم توی آخرت

      امشب موقعی که دنبال این آیه میگشتم به یه آیه برخوردم که توش گفته بود بهشتیان زمانی که از میوه های بهشتی میخورن میگن این همون چیزی که خدا قبلا توی دنیا هم به ما داده بود

      خیلی لذت بردم باز همون داستانه اینکه اگه خوب توی این دنیا زندگی کنی اون دنیاتم خوبه

      اگه بد توی دنیا زندگی کنی اون دنیاتم جهنمه

      باز یه آیه دیگه رو خوندم و ب قول قرآن برام ذکر شد برام مرور شد یادآوری شد که توش گفته بود شکرگذار خدا باشید اگ فقط او را میپرستید حس قشنگی داشت یادم افتاد که این یکی از اون دلایلی بود که شیطان موقعی که از در درگاه خدا میخاد بره بیرون با عصبانیت میگه من سر راه راست تو میشینم و اکثر بندگانت را ناشکر خواهی یافت

      اینجا شیطان میتونس بگه اکثر بنده هات رو مشرک خواهی یافت میتونس بگه کافر میتونس هرچییزی بگه ولی گفت نا شکر

      اوایل خیلی برام عجیب بود تا اینکه این آیه رو خوندم که شکر گذار باشید اگر فقط خدا رو میپرستید

      ایمان نیاز داره اقدام عملی

      یکی از اقدام های عملی مهم در جهت ایمان شکر گذاریه

      این یکی از دلایلی ک اون زمان شیطانو وادار کرد که اینجوری به خدا وعده بده

      این آیه امشب هم در جهت همین باوره

      نه آخرت خالی ب درد هیچ کدوم از ما میخوره و اصن امکان پذیرم نیس (چیزی که من تا الان بهش رسیدم اینکه اونایی که میرن یه گوشه فقط عبادت خدا رو میکنن من فک نمیکنم که هدایت یافته باشن لااقل توی قرآن من با علم اندکم چیزی ندیدم که اینجوری بگه پس آخرت تنها هم به درد خدا نمیخوره و اصلا هم نمیشه این امکان پذیر نیس ایمان همیشه عمل پشتشه بشینی یه گوشه عبادت کنی روی خودت کار کنی چه عملی میخای انجام بدی بعدش؟)

      نه دنیا رو خواستن خالی به ثمر میشینه

      بار کج به منزل نمیرسه

      اونی که فک میکنه ما دو روز توی این دنیایم بعدم میمیرم و نیست و نابود میشیم کلا برای رسیدن به ثروت انگیزه هاش متفاوت میشه و راه به جایی هم نمیبره چون دنیا رو خالی خواستن میشه مثل اونایی که زندگی حیوانی دارن

      میشه چشم و هم چشمی کردن

      میشه پز دادن

      و خیلی از رویاهایی که خودم داشتم و به خاطر کور کردن چشم یه سری ها بود هیچ وقت به واقعیت تبدیل نشد

      چون بازممیگم بار کج به منزل نمیرسه

      ولی وقتی جنس انگیزه ها رنگ و بوی خدا رو بگیره

      اون موقع اس که نتایجی استاد عباسمنش و هزاران نفر دیگه ای اتفاق میوفته که تو تصورات خیلی ها هم نمیگنجه

      این آیه برای این نوشتم چون در جهت اون باور عمیق و مهمه ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس بود

      واقعا این باور خیلی مهم توی زندگی چهار روزه ای که داریم

      چون به نظر من تنها چیزی که یه نفر میتونه بسنجه که چه قدر ایمان داره اینکه ببین چه قدر توی مسیر راه راستی

      راه راست راه چه کسانی؟

      راه کسانی که بهشون نعمت داده شده

      یعنی ثروت تو ایمان تو رو نشون میده که چه قدره

      ثروت بیشتر ایمان بیشتر

      یاد حرف حضرت علی میوفتم که میگه از هر دری فقر بیاد تو

      از همون درایمان خارج میشه

      اگه بگم هزار بار توی اطرافیانم دیدم اینو که ب خاطر فقر زندگی شون به نکبت کشیده شده و خدا که هیچی

      دعا کردن که فقط برگردن به زندگی چن وقت قبلشون

      یه فایلی داره استاد فک میکنم جلسه سه چن برابر کردن درآمده

      اونجایی که میگه تا زمانی که به ثروت نرسیدی اگه دعاهم میکنی به خاطر اینکه خدایا اینو بده اونو بده دعا برای خدا نیس که

      راس میگه

      دعا کردن برای خدا نیاز داره به آزادی زمانی

      نیاز داره به آزادی مکانی

      نیاز داره به آزاد بودن ذهن از مسائل مالی

      و تنها راه رسیدن به این شرایط ثروتمند شدنه

      با خودم که فک میکنم میبینم اگه من جای ایشون بودم

      کلا نمیتونستم توی اون شرایط باشم و اشکامو کنترل کنم

      شاید شبانه روز اشک میریختم و خدا رو شکر میکردم

      نه به خاطر اون پوله

      به خاطر اینکه خدا یه سری قوانیی گذاشته که ازش تخطی نمیکنه و منی که شرایطم قبلا اونجوری بوده الان تبدیل کرده به یه همچین آدمی

      این حال به نظرم بهترین حال دنیاس

      خدایا ما رو راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی

      خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیس

      دوستون دارممم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 57 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2221 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام مونا جان

      آفرررررررین دختر، احسنت

      من به جات مور مور میشدم. منم یه مسئله مشابه این دارم، که چند وقته تو فکرشم ولی میترسم انجامش بدم.

      اتصالات زیر ظرفشویی رو هر چند وقت یبار در میارم تمیز میکنم میذارم سر جاش.

      ولی آخرین بار که خیلی وقت پیش میشه وقتی اتصال به راه فاضلاب رو بیرون کشیدم کلی سوسک زد بیرون، منم جیغ کشیدم و رفتم همسرم رو صدا زدم و دیگه اصلا سمت اون ور نرفتم. الان چند وقته احساس می کنم نیاز به تمیز شدن داره ولی خودم میترسم، به قول شما سوسک ها مثل مور و ملخ بریزن بیرون.

      (وای خدای من اول صبح این کامنت رو بخونی یعنی اینکه بایداین کار رو انجام بدم)

      میدونم ترسناکه ولی یه راهی براش پیدا میکنم.

      مررررسی مونا جان که تجربه زیبایت رو در اختیار ما گذاشتی.

      و استاد تو را سپاس که این فضا را فراهم کردی که ما بدونیم، که مسائل زندگی روابط بد بین زن و شوهر ، پدر مادر با فرزند، مشکلات کاری و …. نیست.

      مسائل زندگی میتونه همین از بین بردن سوسک های محل کار باشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1267 روز

      «صوفی بیا که آینه صافیست جام را ؛ تا بشنوی صفای می لعل فال را» «راز درون پرده ز رندان مست پرس ؛ کاین حال نیست زاهد عالی مقام را»

      سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته بزرگوار و همینطور دوستان نازنینم در این سایت.

      «مشکلات» …

      شاید اولین باوری که باید در مورد این کلمه اصلاح کنیم اینه که بجای «مشکل» بهش بگیم «مسئله» . وقتی میگیم مسئله ذهن ناخودآگاه میره دنبال «پاسخ، جواب، راه حل».

      همیشه و همیشه مسائل من ، با مسائل دیگری تفاوت داره. کسی تا حالا از من نپرسیده حمید چیکار کنیم درآمد ارزی کشور بره بالا یا شکاف بین ارزش ریال و دلار کمتر بشه یا قیمت طلا و شاخص بورس و درمان فلان بیماری. «اینها مسئله من نیستن، حتی اگر براش راه حل داشته باشم بازم وظیفه من نیست چون در کنترل من نیست» خداوند متعال هم در مورد تکالیف و وظایف دیگری از ما سوال نخواهد پرسید. «لٰا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إلّا وُسْعَهٰا»

      اما از مسائل و نتایج زندگی من ازم سوال خواهد شد. اینکه سطح درآمد من چقدر باشه مسئله منه. وضعیت سلامتی و آرامش من مسئله منه. مسئولیت منه. وظیفه منه. «لَتُسْئَلُنَّ یَومئذٍ عَنِ النَّعیم»

      وقتی خودم آرامش و اعتماد به نفس ناشی از رضایت از نتایج خودم رو نداشته باشم ، چرا تمرکز بذارم روی نظر دیگران؟؟

      دوستان میخوام بهتون پیشنهاد کنم این دوره «شیوه حل مسائل زندگی» رو هر جور شده تهیه کنید. کاری که خود من کردم این بود، که دوره رو گذاشتم توی سبد خریدم، هیچ ایده ای هم نداشتم که چطوری بهاش رو پرداخت کنم. ولی گفتم اگه لازم شد بخاطرش برم یه جایی دیگه غیر از آتش‌نشانی، کارگری کنم این کار رو میکنم. و به لطف و هدایت الهی از جایی که فکرش رو نمیکردم یه مبلغی اومد به حسابم. با اینکه مسائل دیگه ای هم داشتم برای حل کردن ولی گفتم اولویت با روش حل مسئله است.

      خیلی خوشحالم از اینکه این باور در ذهنم شکل گرفت که وقتی جهان تعهد من رو ببینه بهم پاسخ میده. با اینکه میخواستم دوره عزت نفس رو هم تهیه کنم ولی گفتم دوره عزت نفس رو میذارم توی سبد خریدم و با نتایج دوره شیوه حل مسائل اون رو تهیه خواهم کرد. و البته بقیه دوره ها رو.

      در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 71 رای:
    • -
      حسن گرامی گفته:
      مدت عضویت: 1337 روز

      سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته نازنین

      سلام به همه دوستان عزیزم در سایت

      اتفاقاً منم یک مسئله ای رو بهش برخورده بودم اونم این بود که سیستم عامل لپ تاپ من مایکروسافت ویندوز بود ، ولی من با توجه به شرایط کاری که برام ایجاد شده بود باید سیستم عامل لپ تاپم رو به کل تغییر میدادم و سیستم عامل لینوکس رو برای لپ تاپم نصب میکردم خب این سیستم عامل رو معمولاً افراد کمی هستند که روی کامپیوترشون نصب می‌کنند تا بخوان به جای سیستم عامل ویندوز باهاش کار کنند ، بابت همین موضوع ، من خودم هم هیچ تجربه و آشنایی ای با همچین سیستم عاملی نداشتم ، رفتم مراکز خدمات کامپیوتری که اونا برای من این سیستم عامل رو نصب کنند

      هر جا میرفتم بیشتر خدمات کامپیوتری ها می‌گفتند ما فقط سیستم عامل ویندوز رو میتونیم نصب کنیم ، و در اصل هیچکدومشون اصلاً بلد نبودن لینوکس نصب کنند حتی یکجایی رفته بودم بنده خدا نمیدونست اصلاً سیستم عامل لینوکس یعنی چی اسمش هم درست نمیتونست تلفظ کنه با این حال کارشون نصب سیستم عامل و از اینجور خدمات کامپیوتری بود

      خلاصه برگشتم خونه بعدش ایده امد که خودم این سیستم عامل رو روی لپ تاپم نصب کنم ، حالا فرض کنید که این یک نرم افزار ساده ای مثل تمام نرم افزارها نیستش که من بخوام به راحتی روی لپ تاپم نصب کنم یک چیزیه که قراره توسط این سیستم عامل با لپ تاپم کار کنم

      هیچی شب تا ساعت های 2 فقط توی یوتیوب سرچ میزدم که چه جوری یه همچین سیستم عاملی که خودم هم ازش هیچ تجربه ای ندارم روی لپ تاپ نصب کنم ، خلاصه خوابیدم گفتم بذار دیگه برای فردا صبح زود بیدار شدم انجامش میدم

      فردا صبحش بلند شدم رفتم توی یوتیوب و لپ تاپم هم گذاشتم جلوم

      باورتون نمیشه چقدر اولش برام سخت به نظر می‌رسید حتی یک جایی فکر میکردم که لپ تاپم دیگه کار نمیکنه چون سیستم عامل رو رفته بودم از خودِ مادربورد لپ تاپ نصب کردم خب خیلی باید حواسم جمع می‌بود که اشتباهی نکنم ، خلاصه 4 ساعت به کوب زمان برد تا من تونستم سیستم عامل لپ تاپم رو به کل عوض کنم و برای اولین بار با یک محیط کاملاً جدید و متفاوتی از لپ تاپم روبرو بشم

      بعدش خیلی خداروشکر کردم و به خودم افتخار کردم و گفتم ببین من کاری رو انجام دادم که خودِ خدمات کامپیوتری ها که کارشون اینه نمیتونستن برام انجامش بدن

      اینم یه تجربه ی قشنگی از حل یک مسئله ای بود که من باید انجامش میدادم و خواستم که با شما دوستان عزیزم هم به اشتراک بذارم

      مرسی از استاد عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
    • -
      سمانه سادات گفته:
      مدت عضویت: 992 روز

      درود به شما حمید جان

      خدا رو شکر میکنم که شما و بقیه دوستان در این دوره هستین و باهم این کلاس و تدریس عالی را قدم به قدم پیش میریم تا به امید الله و آرام آرام مسائل زندگیمون را حل کنیم اون هم از ریشه و به راحتی حل کنیم

      زمانی که من هم منتظر یه معجزه و یه راه حل بودم که بتونم از ریشه مسائلم را حل کنم خدا این هدیه را به من داد من هم مثل شما میخواستم دوره تهیه کنم یکیش روابط و عزت نفس ولی همیشه از خدا میخواستم که یه چیزی باشه که همه چی حل بشه و خدا رو شکر برای این محصول ارزشمند که بروزرسانی شده تا محکم‌تر و بافکر تر پیش بریم

      به امید الله مهربان

      برات بهترین ها را از خدا خواستارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2221 روز

      به نام خدای مهربان

      من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر

      من عاجزم زگفتن و عالم از شنیدنش

      من الان عاجزم از گفتن این همه هماهنگی که پیش اومده و این کامنت شما مثل آخرین پازل این هماهنگی هاست.

      ماجرا از زنگ زدن دوستی شروع شد که ،بیست و اندی سال باهم دوست هستیم و تقریبا یکی از سه نفری که تا الان رابطه ام رو با آنها حفظ کردم و انصافا دوستان خوبی هستند. این دوستم که با من تماس گرفت تهران زندگی میکنه و داره در مقطع دکتری جامعه شناسی تحصیل میکنه، مشکلی براش پیش اومده بود با گریه مشکلش رو گفت. در واقع زنگ زده بود که من باهاش هم دردی کنم

      ولی من به اشتباه فکر کردم زنگ زده که راه حلی برایش پیدا کنم، ومن با توجه به چیزی که بلد بودم، راه حل گفتم ولی از اونجایی که اون زنگ نزده بود که راه حل بشنود، همین سوء تفاهم باعث ناراحتی اش شد و قطع کرد. بعد دوباره بهش زنگ زدم و گفتم که فکر کنم باید در مورد دوستی مون تجدید نظر بشه چون شما اصلا حاضر نیستی حرف دوست چندین ساله ات را بشنوی، و دوستم باز زد زیر گریه و گفت که من خواستم فقط دلداری ام بدی همین.

      و من که این رو شنیدم زدم و به اشتباه خودم پی بردم زیر گریه.

      و یکم ناراحت شدم بعد خودم را طبق قانون آرام کردم گرچند عملکردم زیاد قانونی نبود و اومدم تو سایت و نوشته شما را دیدم.

      اول از همه

      این که من نباید به کسی اجازه بدم بیاد دردهاش رو برایم بیاره و انتظار هم دردی داشته باشه، باید بتونم مثل استاد قاطع بگم هر وقت خواستی از موفقیت هات حرف بزنی به من زنگ بزن در غیر این صورت گوش شنوایی برای غم و غصه و بدبختی ندارم.

      و درسی که از نوشته شما گرفتم این بود که مسئله هر کس مربوط به خود اون شخص است و من حتی اگر راه حل رو هم بلد باشم، نباید اظهار نظر کنم. مگر این که با اصرار از من بخواهند یک راهی جلوی پای آنها بذارم و من هم آدرس سایت رو میدم و میگم جواب همه سوالات و مسائل رو میتونی اینجا پیدا کنی.

      آقا من دیگه (نروم جز به همان ره که توام راهنمایی) فقط روزانه هزار بار خدا راشکر کنم که به این سایت هدایت شدم که لحظه به لحظه در حال هدایت هستیم و با ما داره صحبت میکنه.

      حالا اگه کسی برای ورود به این سایت مقاومت میکنه، (مثل همین دوستم که نزدیک به 10 سال است زیر نظر بهترین(از نظر خودشون) روانپزشک و مشاور است که حتی یاد نگرفته که موقعه ای که با مسئله ای بغرنج و حیاتی گیر میکنه باید چکار کنه.)

      من چرا بخوام گوش به مسائلی بدم که طرف نمی خواد حلشون کنه.

      اینقدر مطالب این نوشته برایم جذاب بود که حتی یادم نبود سلام کنم.

      سلام به استاد عشق و ایمان. سلام به مریم جونم،بهترین الگوی که تا بحال دیدم برای همه چی. و دوستان بینظیری که هر روز شاهد پیشرفت و تکاملشون هستم و ذوق میکنم و خوشحال میشم و خدا راشکر می کنم.

      آقا حمید واقعا گل کاشتی چه پیشرفت داشتی، خیلی خوشحال شدم.همون موقع که گفتید دوره رو در سبد قرار دهید منم قرار دادم، ولی به فکر هیچ ایده ای برای خرید اون نداشتم و فکری نکرده بودم و با هدایتی که برای شما پیش اومد این خواسته رو بیشتر در من خواستنی کرد.

      همیشه و همیشه مسائل من ، با مسائل دیگری تفاوت داره.

      اینها مسئله من نیستن، حتی اگر براش راه حل داشته باشم بازم وظیفه من نیست چون در کنترل من نیست» خداوند متعال هم در مورد تکالیف و وظایف دیگری از ما سوال نخواهد پرسید. «لٰا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إلّا وُسْعَهٰا»

      اما از مسائل و نتایج زندگی من ازم سوال خواهد شد. اینکه سطح درآمد من چقدر باشه مسئله منه. وضعیت سلامتی و آرامش من مسئله منه. مسئولیت منه. وظیفه منه. «لَتُسْئَلُنَّ یَومئذٍ عَنِ النَّعیم»

      آقا حمید دوست همفرکانسی و برادر الهی ام تو را سپاس که با کار کردن روی خودت هم شما پیشرفت می کنی و هم راه را برای کسانی که می‌خواهند پیشرفت کنند هموار می کنی.

      استاد تو را سپاس که همچین شاگردانی در مکتب ات تعلیم دیده اند.

      //////////////////////////////////////////////////

      نوشته ام رو که تمام کردم و دوباره خوانی کردم که اشتباه تایپی نداشته باشه، این آیه یه علامت سوال برام داشت یکم بهش فکر کردم، و جوابی که شنیدم مرا دگرگون کرد. سوال از نعمت ها

      خدای من

      باورتون نمیشه من چند وقتی بود که در مسیری که برایم روشن شده و همه امکاناتش به بهترین نحو مهیا شده، کاهلی میکردم و بهانه های الکی و واهی برای خودم مثل این که حالا شاید این مسیر فقط برای این است که مثلا مسیر بهتر رو پیدا کنم و .. و بهانه ها بی منطق

      و اما آیه در مورد سوال از نعمت ها بود، یعنی از نعمت هایی که به شما عطا کردیم چطور و چگونه استفاده کردی؟

      مثل این:

      رضوان ما همه امکانات رو برات مهیا کردیم، تو چکار کردی؟؟؟

      واااااااااای خدای من

      من چه جوابی دارم بگم؟؟؟

      من چه جوابی برای تنبلی خودم برای این مسیری که با بهترین امکانات برایم فراهم شده میتونم داشته باشم؟

      و این یک تلنگر عظیمی است که دیگر حتی یک لحظه ام رو هم نباید هدر بدهم و با قاطعیت هر چه تمام تر این ماموریت رو به بهترین نحو انجام بدهم .چرا که این مسیر را خدای مهربونم برایم فراهم کرده، اگر کاهلی کنم چه ظلم بزرگی در حق خودم کردم.

      خدایا شکررررررررت که این همه واضح و روشن با ما سخن میگی ولی من گوش شنوا نداشتم، این قدر واضح و روشنی ولی من چشم بینا نداشتم، خدایا شکررررررررت که فهمیدم گوش شنوا و بینا یعنی چی، خدایا چشمان را بینا کن که فقط جمالت را ببیند و گوشم را شنوا کن که فقط صدای تو را بشنود.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2221 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام آقا مجید طراح حرفه ای طلا و جواهرات در کل کره خاکی

      عالی بود، همیشه کامنت های شما یه درسی برایم داره. و اما درس امروز که میتونه نگرش آدم رو به زندگی عوض کنه و شور و شوق به اون رو بیشتر این قسمت ها بود.

      خیلی از رویاهایی که خودم داشتم و به خاطر کور کردن چشم یه سری ها بود هیچ وقت به واقعیت تبدیل نشد

      چون بازممیگم بار کج به منزل نمیرسه

      ولی وقتی جنس انگیزه ها رنگ و بوی خدا رو بگیره

      اون موقع اس که نتایجی استاد عباسمنش و هزاران نفر دیگه ای اتفاق میوفته که تو تصورات خیلی ها هم نمیگنجه

      ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس بود

      واقعا این باور خیلی مهم توی زندگی چهار روزه ای که داریم

      اگه دعاهم میکنی به خاطر اینکه خدایا اینو بده اونو بده دعا برای خدا نیس که

      خواستم گلچین کنم، دیدم نمیشه همه کامنت شما در کنار هم یه معنی دلنشینی میده که مثل مزه کردن یه خوراکی که تا حالا کسی مزه اش رو نچشیده و شما بخوایی برای اون با صحبت بگی که چه مزه ای است.

      تنها کاری که میتونم انجام بدم این است که از شما تشکر کنم که به ایده هاتون عمل می کنید

      شما را تحسین می کنم بخاطر این حد از درک و آگاهی که دارید

      در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      سیدجابر سجادی گفته:
      مدت عضویت: 1904 روز

      سلام خدمت استاد عزیز وخانم شایسته همه دوستان فوق العاده من

      امیدوارم که حالتون واحساستون عالیه عالی باشه

      سپاسگزارم از استاد عباس منش از تهیه این دوره عالی واین همه آگاهی ناب

      این دوره در تمام مراحل زندگی باعث پیشرفت میشه

      وخدا راسپاسگزارم که این دوره را تهیه کردم واحساس شادی وپیشرفت میکنم وخودم را لایق دانستن آگاهی

      تمام دوره‌ ها میدونم وخدا شکر میتونم به راحتی دوره ها را تهیه کنم وسطح فرکانس خودم را بالا ببرم وهر روز بهتر وبهتر بشم

      من هدایت شدم به دیدن یک مستند حیوانات

      البته که من خیلی مستند دوست دادم به خصوص مستند حیوانات

      همین جور که داشتنم مستند حیوانات را نگاه میکردم

      توی جنگهای شرق آسیا بعد از باران میلیونها پشه به وجود آمدند واین پشه ها باعث شده بودند که میمون‌ها خارش بگیرند واذیت بشن ودر حین نگاه کردن توی ذهنم گفتم که این راه حل دار

      ومنتظر بودم که ببینم میمون‌ها چکار می‌کنند

      وخداوند میمون‌ها را هدایت کرد به یک نوع درخت که برگ اونها تند بود واونها بامالیدن برگ ها به بدنشون پشه ها را از خودشون دور کردنند

      واین آیه که در هر سختی آسانی است

      شامل تمام موجودات و کیهان نیز می‌شود

      واین مستند واقعا باور من راتقویت کرد

      که به همه راحل ها گفته میشه حتی حیوانات هم از این مسائل مستثنا نیستند

      حالا چه برسه به انسان که اشرف مخلوقات هست

      وتمام را حل را دریافت میکنه

      وبا حل مسائل به خودش افتخار میکنه واعتماد به نفس بالا میره و درتمام جنبه های زندگی با جدیت به سراغ حل کردن مسائل میره

      وایمانش به خداوند تقویت میشه که جواب ها را به من میگه و زمان حل مسائل زندگی خیلی آروم وآرامش داره

      وهمین جور که مسائل زندگی را حل میکنیم

      الهامات وهدایت خداوند را نیز بهتر درک میکنم

      وبهتر میتونیم همراه بودن خداوند را در تمام زمان ها با ما را باورکنیم

      درپناه خداوند زیبا ومهربان شادوخوشبخت و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      مریم جوان گفته:
      مدت عضویت: 1322 روز

      سلام آقای امیری خوش قلم

      بازم مثل همیشه زیبا و عالی نوشتید احسنت بر شما

      چه واژه قشنگی و چه منطق قوی پشت این هست که بجای مشکل بگیم مساله و دقیقا درست میفرمایید ذهن ناخودآگاه میره دنبال جواب و حل مساله در صورتیکه کلمه مشکل با خودش بار معنایی رنج و سختی داره

      و مثال بسیار زیبایی زدید که بسیار جالب فرق بین اعراض از ناخواسته و حل مساله را مشخص کرده :

      همیشه مسائل من ، با مسائل دیگری تفاوت داره. کسی تا حالا از من نپرسیده چیکار کنیم درآمد ارزی کشور بره بالا یا شکاف بین ارزش ریال و دلار کمتر بشه یا قیمت طلا و شاخص بورس و درمان فلان بیماری.

      «اینها مسئله من نیستن ( این جمله طلایی طلاییه )

      ، حتی اگر براش راه حل داشته باشم بازم وظیفه من نیست چون در کنترل من نیست» خداوند متعال هم در مورد تکالیف و وظایف دیگری از ما سوال نخواهد پرسید. «لٰا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إلّا وُسْعَهٰا»

      اما از مسائل و نتایج زندگی من ازم سوال خواهد شد. اینکه سطح درآمد من چقدر باشه مسئله منه. وضعیت سلامتی و آرامش من مسئله منه. مسئولیت منه. وظیفه منه. «لَتُسْئَلُنَّ یَومئذٍ عَنِ النَّعیم»

      در پناه الله یکتا شاد و سلامت و موفق و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2221 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام آقای مهندس رسول علیزاده

      چقدر جریان هدایتی که برایتان پیس آمد، جالب و هیجان انگیز بود و اشکم رو درآورد.

      همه ما روزانه با هدایت های خداوند در این سایت زندگی می‌کنیم ولی بعضی وقتا دیگه اینقدر واضح و شگفت انگیز است که نمی شود کامنت نذاشت و ننوشت و سپاس گذاری نکرد.

      چقدر خوبه که خانوادگی در مسیر توحید و ایمان گام بر می‌دارید.

      برای همین نعمت در کنار هم بودن و هم مسیر بودن باید روزانه خدا را هزاران بار سپاس گفت.

      آقا رسول عزیز برایتان لحظاتی سرشار از یاد خدا و مملو از سپاس گذاری آرزومندم.

      منتظر نتایج فوق العاده و موفقیت های تصاعدی شما و خانواده گرامی تان هستیم.

      در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2221 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام مریم جان

      چقدر زیبا روند حل مسائل تان را توضیح داده بودید. دوست نداشتم کامنت تان تمام شود، آن حس آرامش در خانه را میشد در میان کلماتتان به تصویر کشید و با آهنگ ملایم رقص باله در میان آن خانه آرامی که به تصویر کشیدید، رفت.

      خرید دوره مبارکتان باشه. لذتش رو ببرید.

      مرسی مریم جان که این حس دلنشین را با ما به اشتراک گذاشتید.

      در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی مهربان مادر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سعید صادق زاده گفته:
      مدت عضویت: 1168 روز

      سلام بر استاد عزیز سلام

      بر دوستان خوبم

      خدا را شکر که به این دوره هدایت شدم

      هنوز من شروع به گوش دادن به این دوره نکردم ام

      اما آنقدر ذوق و شوق دارم که دوست داشتم اینجا برای دوستان خوبم نحوه هدایت شدن خودم را بنویسم صبح که هنوز در رختخواب بودم از خدای مهربان خواستم که امروز من را هدایت کند تا بتوانم مسایل و مشکلاتی که خودم با باورهای خودم ساخته ام را حل کنم تا قدرتمند بشوم تا توانایی ذهن خودم را بالا ببرم

      چقدر عالی که اکنون اینجا هستم در اتوبوس نشسته بودم فایل استاد را باز کردم و سرتیتر ابتدای صفحه فایل استاد در مورد این دوره بود و صحبت های استاد از نتایج و دستاوردهای این دوره با خواندن کامنت های دوستان

      بی هیچ تعللی

      بدون هیچ گونه شکی

      این دوره را تهیه کردم جالب اینجا است که هزینه این دوره هم خدای مهربان برایم از قبل آماده کرده بود و پول آن در حسابم آمده بود

      خوشحالم از شنیدن و دیدن صحبت های استاد خوشحالم از این هدایت خدای مهربان

      ممنونم خدا جونم

      سپاس از خدای فراوانی ها

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1267 روز

      سلام و درود به شما خانم جوان ، قدردان لطف و محبت شما هستم. خدا رو شکر میکنم که خداوند چیزی رو به قلب این بنده اش الهام کرد که باعث حال خوب و احساس مثبت و توحیدی بندگان ارزشمند و شایسته اش باشه.

      خوشحالم توی این مسیر در کنار دوستان توحیدی چون شما هستم. و امیدوارم خداوند متعال بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو برای همه مون قرار بده.

      سپاسگزارم از شما.

      در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید در بهترین زمان و مکان و شرایط.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1267 روز

      سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم

      خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر تک تک نعمات زندگی مون، و بخاطر مسیر آگاهی های توحیدی .

      خدا رو شاکرم که شما هم تونستین بهای این محصول رو بپردازید و خودتون رو متعهد کنید به انجام تمرین ها. از درگاه خداوند بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات و کسب بهترین نتایج رو براتون درخواست میکنم.

      در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید در بهترین زمان و مکان و شرایط.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1267 روز

      سلام و درووووووود فرااااااااااااااوان

      سپاسگزارم از لطف و محبت شما

      امیدوارم که شادکام و سلامت باشید.

      خدا رو شکر میکنم که کامنتم براتون مایه احساس مثبت بوده. نگران اشتباه کردن نباشید، اون همه تکنولوژی و پیشرفت علمی بشر نتیجه اشتباهات مختلف و آزمون و خطاست. اینها بخشی از تکامل مون بوده. قرار نیست ما با گوش دادن به یه جلسه از آموزشهای استاد عباس منش یا با خوندن یه صفحه از قرآن تحولی عظیم پیدا کنیم. هر آموزش یه تار باریک از ریشه است که یه درخت بهش نیاز داره. این باورهای ما محصول 3-4 دهه زندگی ماست. ما الان از این نعمت بهره‌مند شدیم. از این سایت از این آموزشها و از این فرصتی که از بقیه عمرمون داریم. بهتره ازش لذت ببریم.

      حتی اگه اشتباه کردیم قرار نیست بقیه زندگی رو به اشتباه ادامه بدیم. رفتن و ا‌ومدن آدمها این باور رو بهمون منتقل می‌کنه که «قانون همیشه درست کار میکنه» از اونجایی که شما فرکانسها تون توحیدی تر میشه، در مدار بالاتری قرار میگیرید آدمهای دور و برتون هم عوض خواهند شد، خواه رفیق بیست و چند ساله ، خواه خواهر و برادر خونی مون باشن.

      و نکته پایانی اینکه ، بقول استاد عباس منش «ایمان داشته باشیم خداوند هیچوقت دست ما رو رها نمیکنه»

      در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید در بهترین زمان و مکان و شرایط.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2221 روز

      بسم‌الله الرحمن الرحیم

      ٱللَّهُ نُورُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ مَثَلُ نُورِهِۦ کَمِشۡکَوٰهٖ فِیهَا مِصۡبَاحٌۖ ٱلۡمِصۡبَاحُ فِی زُجَاجَهٍۖ ٱلزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوۡکَبٞ دُرِّیّٞ یُوقَدُ مِن شَجَرَهٖ مُّبَٰرَکَهٖ زَیۡتُونَهٖ لَّا شَرۡقِیَّهٖ وَلَا غَرۡبِیَّهٖ یَکَادُ زَیۡتُهَا یُضِیٓءُ وَلَوۡ لَمۡ تَمۡسَسۡهُ نَارٞۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٖۚ یَهۡدِی ٱللَّهُ لِنُورِهِۦ مَن یَشَآءُۚ وَیَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَٰلَ لِلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ (٣۵)

      خدا نور آسمان ها و زمین است؛ وصف نورش مانند چراغدانى است که در آن، چراغ پر فروغى است، و آن چراغ در میان آبگینه بلورینى است، که آن قندیل بلورین گویى ستارۀ تابانى است، [و آن چراغ] از [روغن] درخت زیتونى پربرکت که نه شرقى است و نه غربى افروخته مى شود، [و] روغن آن [از پاکى و صافى] نزدیک است روشنى بدهد گرچه آتشى به آن نرسیده باشد، نورى است بر فراز نورى؛ خدا هر کس را بخواهد به سوى نور خود هدایت مى کند، و خدا براى مردم مثل ها مى زند و خدا به همه چیز داناست

      فِی بُیُوتٍ أَذِنَ ٱللَّهُ أَن تُرۡفَعَ وَیُذۡکَرَ فِیهَا ٱسۡمُهُۥ یُسَبِّحُ لَهُۥ فِیهَا بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ (٣۶)

      [این نور] در خانه هایى است که خدا اذن داده رفعت یابند و نامش در آنها ذکر شود، همواره در آن خانه ها صبح و شام او را تسبیح مى گویند

      رِجَالٞ لَّا تُلۡهِیهِمۡ تِجَٰرَهٞ وَلَا بَیۡعٌ عَن ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَإِقَامِ ٱلصَّلَوٰهِ وَإِیتَآءِ ٱلزَّکَوٰهِۙ یَخَافُونَ یَوۡمٗا تَتَقَلَّبُ فِیهِ ٱلۡقُلُوبُ وَٱلۡأَبۡصَٰرُ (٣٧)

      مردانى که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمى دارد، [و] پیوسته از روزى که دل ها و دیده ها در آن زیر و رو مى شود، مى ترسند

      لِیَجۡزِیَهُمُ ٱللَّهُ أَحۡسَنَ مَا عَمِلُواْ وَیَزِیدَهُم مِّن فَضۡلِهِۦۗ وَٱللَّهُ یَرۡزُقُ مَن یَشَآءُ بِغَیۡرِ حِسَابٖ (٣٨)

      تا خدا آنان را بر نیکوترین عملى که انجام داده اند پاداش دهد، و از فضلش براى آنان بیفزاید، خدا به هر که بخواهد بى حساب روزى مى دهد.

      سلام به استاد عشق و توحید

      سلام به مریم جان

      سلام به دوستان عزیز

      این آیه سوره نور و آنچه از آن برداشت کردم تنها استاد را جلوی چشمانم می آورد و کاری که انجام می دهد. استاد شما یه دوره رو آپدیت کردید، این همه خیر و برکت به همراهش دارد. حتی ما که هنوز نتونستیم این محصول رو بخریم، از برکاتش مستفیذ میشویم، چه برسه به عزیزانی که دوره را خریدند. استاد شما خواسته یا ناخواسته طبق آیه نور دارید نور خدا را ساطع می کنید. این آیه دقیقا مصداق شماست.

      اونجائی که نور خدا را تشبیه میکنه و بعد میگه این نور در خانه هایی که یاد خدا در آن هست صبح وشب برپاست. استاد ما همه می‌دانیم نام خدا لحظه به لحظه در خانه دل هایتان جاری ایست و هیچ چیز شما را از یاد خدا غافل نمی کند. و خداوند تضمین پاداش نیکو رو برای شما و کسانی که در این مسیر گام برمی دارند داره.

      استاد من که این ها را می نویسم، برای این است که شمه ای از اون آموزش های شما را بکار میگیریم و دارم میبینم چطور یاد خدا زینت دلم شده و همه چیز روز به روز زیبا تر و قشنگ تر میشود. از غذاهایی نگم که حتی خودم از خوردنشون لذت میبرم چرا که تنها یاد خدا بر آن ها جاری ایست. امشب یه فسنجون درست کردم که همه چنان با لذت میخوردند، خود من دوست نداشتم غذام تمام بشه از بس یه طعمی گرفته بود و من میدونستم این تنها یاد خداست که این طعم بی‌نظیر رو به غذا داده‌. حال چه برسه به شما که با تک تک سلول هایتان خدا را یاد می کنید.

      استاد خواستم تشکر کنم که نتایجی از بچه‌ها رو اینجا گذاشتید واقعا نتایج آنها در همین اولین جلسه شگفت انگیز است.

      استاد من نمی توانم با کلمات حق مطلب رو ادا کنم فقط میتونم بگم

      استاد جانم و مریم عزیزم شما را سپاس

      برایتان لحظات ناب تر و رؤیایی تر همراه خدای مهربان آروزمندم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
    • -
      رسول علیزاده گفته:
      مدت عضویت: 2691 روز

      سلام خانم یوسفی عزیز

      واقعاً همین طور هست که می‌فرمایید من هم در این مدت که شروع به کامنت خواندن و حتی کامنت نوشتن کرده ام واقعاً به عینه می بینم که چطور جریان هدایت خدا در این سایت موج میزنه طوریکه من هم با خواندن کامنت های دوستان و توجه کردن به هدایت‌هایی که شده اند هر روز نشانه ها و هدایت‌های تازه ای را تو زندگیم می بینم

      من هم برای شما خواهر نازنینم و خانواده زیبایتان بهترینها را در دنیا و آخرت می خواهم و البته که زیباترین نعمت از نظر من الان حس نزدیکی بخدا هست و مطمئن هستم بخاطر توجه شما به هدایتی که برای من اتفاق افتاده ،به زودی زود چنان هدایت ها و نشانه های الهی برایتان بیشتر اتفاق خواهد افتاد که این تجربه و حس زیبای نزدیک بودن خدا را خواهید چشید انشالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      جمال خسروی گفته:
      مدت عضویت: 1268 روز

      سلام

      وصد سلام …

      سپاسگذارم

      تمام حرفها ودل نوشته رضوان بانو

      رو منم از ته دل ابراز میدارم

      درسته منم بسیار ایده میگیرم ولذت میبرم از کامنت هایت دوست بسیار عزیز .

      سپاس

      سپاسگذارم

      وما هستیم واین جهان زیبا با این همه زیبایها

      تقدیم روی ماهت این جهان با تمام زیبایهایش

      سپاسگذارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مجید مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3445 روز

      سلام رضوان خان

      این کامنتت خیلی بهم چسبید

      مرسی که انیقدر خوبی

      خیلی برام نظر گذاشتن این چن وقته

      ولی تنها کسی که مدوامت داشته و همیشه پای ثابت بوده خود شما بودی فقط

      و خدا رو شکر میکنم به خاطر وجود شما توی این سایت که بهم انرژی میده

      بازم ممنونم ازت

      امیدوارم زود زود به خواسته هات یکی یکی برسی

      و لذت رسیدن به خواسته هاتو با گوشت و پوست استخوان حسش کنی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      علی قادری چاشمی گفته:
      مدت عضویت: 2043 روز

      حمید جان سلااااام

      به به باز هم گل کاشتی

      پیش خودم فکر می کنم حمید که هنوز دوره های ثروت و عزت نفس رو درست حسابی شروع نکرده اینطور محشر درک داره و کامل مینویسه اگه دوره های عزت نفس و ثروت رو شروع کنه دیگه چه میکنه. البته دوره دوازده قدم معجونی از همه اینهاست که انشالله در زمان مناسب من هم بهش میرسم.

      این خودش یک نعمته که قلم گیرا و شیوا و روانی داشته باشی و اینجا همون جایی که تو ازش داری استفاده می کنی و این عین سپاسگزاریه

      واقعاً از این که در این فضای بهشتی این دنیا، در این سایت بهشتی هستم سپاسگزار خداوند هستم، دیشب قرآن را مطالعه می کردم و به این یقین رسیدم که زندگی این دنیا ماکتی است برای زندگی در دنیای دیگر، یعنی من باید با باور ها و فرکانس هام این ماکت را (دقیقا به روش استاد) درست کنم یعنی باید آن شرایط زندگی که می خواهم را در اینجا بسازم و خداوند نیز همانطور که من اینجا عمل کردم به من پاداشش را خواهد داد، هم در این دنیا و هم در دنیای دیگه.

      دیروز این جمله از علامه حلی به گوشم رسید که؛ ((ضرورت آخرت دنیاست)) خیلی برایم تامل برانگیز بود، آن دوست که این حرف را به من زده بود مثالی برای این موضوع زد مثال کشتی و حرکتش به سوی مقصد، آن کشتی که من باشم و آب دنیا باشد و می گفت که نباید آب به درون کشتی نفوذ کند و مهم حرکت کشتی روی آب است تا به هر مقصدی که می خواهد برسد و این برایم خیلی جای تفکر و تامل دارد، تنها راهی که می توانم بر روی آب حرکت کنم بودن در همین سایت و مطالعه کامنت ها و آموزشهای استاد است، چون که این آموزش ها به من می آموزد که چگونه سوار دنیا باشم، چگونه دنیا پای من باشد نه بار من، چگونه دنیا اسیرم باشد نه امیر من.

      همه اینها را گفتم تا سپاسگزاری عملی از گفته های شما باشد تا بتوانیم همان توصیف بهشتی باشیم که همه در آن سلاما سلاما هستند، به نظر من هر چیزی که در قرآن گفته میشود باید در این جهان خلق شود و هیچ چیز در قرآن بیهوده نیست و من مثال دنیایی این آیه را در این سایت میبینم که ما در این فضای بهشتی همه از لغو رویگردان هستیم و یکسره سلاما سلاما هستیم.

      خیلی خیلی خوشحالم که دوستان بهشتی مثل شما دارم، امیدوارم که در بهشت همین دنیا شما را از نزدیک زیارت کنم

      شاد باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      علی قادری چاشمی گفته:
      مدت عضویت: 2043 روز

      رضوان جان سلااااام

      خیلی خیلی خوشحالم که با دوست مومنی چون شما هم فرکانس شدم و کامنت های سرشار و پر معنی شما رو میخونم، خصوصا زمانی که این آیات فوق العاده رو استفاده می‌کنی و درکت را از آن می نویسی.

      چند روزی هست که به سوره مومنون هدایت میشم، سوره ای که از اول در مورد شرایط مومنان می گوید که

      قد افلح المومنون یعنی این ماییم که موفقیت به ما روی میاره

      الذین هم فی صلاتهم خاشعون یعنی مایی که عاشقانه به زیبایی ها نگاه می کنیم و ادامه ماجرا…

      وقتی به این چند تا آیه که شما اینجا ذکر کردید رسیدم به خودم نگاه کردم و گفتم که چقدر تونستم به این آیات عمل کنم، من که یک مثال عملی مثل استاد رو در زندگیم دارم، حالا من چطور تونستم صبح و شام رو با یاد خدا شروع کنم به پایان برسونم و خدا را هزار بار شکر که دارم سعی می کنم طبق این آیه عمل کنم، واقعا به نظر من قرآن یک نمونه و الگویی برای رفتار کردن درست در این دنیاست به قول استاد یک دفترچه راهنما برای شیوه زندگی این دنیا است و باید مثال های رفتاری که در قرآن گفته میشه رو با تفکر و تعقل بهش برسیم و به آن عمل کنیم تا همون نتیجه را بگیریم که پیامبر گرفته، چون این عدالت خداوند هست که به اعمال و رفتار بدون هیچ قضاوتی پاسخ میده، لذا از شما دوست بهشتی بی نهایت سپاسگزارم که با نظراتت مصداق این آیه قالو سلاما سلاما هستی

      انشالله که همیشه شاد باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      ژینا صالحی گفته:
      مدت عضویت: 1142 روز

      سلام به شما حمید عزیز

      از خوندن کامنتتون واقعا لذت بردم و باعث شد بیشتر از قبل به دوره ی بی نظیری که خریدم مطمئن بشم

      واقعا تحسینتون میکنم بابت اینکه خرید این دوره و حل مسائلتون براتون در اولویت بود انشالله همه ی ما بتونیم بهترین نتایج ممکن رو بگیریم

      آمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      ژینا صالحی گفته:
      مدت عضویت: 1142 روز

      (به نام خداوند یکتای هدایتگر)

      سلام به استاد بی نظیرم

      سلام به مریم جان شایسته و همه دوستان فوق العادم در این دوره ی فوق العاده

      داشتم کامنتای دوستام رو تو این صفحه میخوندم که با خودم گفتم چرا من نیام از هدایتم به این دوره بنویسم؟

      راستش اگر دو روز پیش از من میپرسیدن که اولین دوره ای که ار استاد میخری کدوم خواهد بود و کی اون رو میخری قطعا میگفتم یکی دو سال دیگه میخوام رو فایلای رایگان کار کنم و هنوز برای خرید دوره آماده نیستم و هر دوره ای به ذهنم میرسید که بخرم به جز (شیوه ی حل مسائل)…اما چه کنیم که خداوند همیشه با هدایتاش ما رو غافلگیر میکنه!

      داستان از این قرار شد که دو روز پیش همینطوری رفتم بیلبورد سایت رو چک کنم دیدم آپدیت دوره ی شیوه ی حل مسائل روی سایت قرار گرفته منم بدون اینکه حتی یک درصد فکر کنم به خریدش رفتم تو صفحه توضیحات دوره…اونجا نوشته شده بود که تا 7 اردیبهشت ساعت 23 فرصت خرید دوره با 40 درصد تخفیف هست و من اشتباهی فکر کردم که تا ساعت 23 همون روز فرصت هست!!!

      خلاصه گذشت تا شب…قبل از اینکه بخوابم گفتم یه دور تلگرام رو چک کنم دیدم از کانال تلگرام استاد پیام اومده با شوق و ذوق بازش کردم ، نتایج رسول عزیز بود از جلسه ی اول دوره شیوه حل مسائل انگار وقتی داشتم اون کامنت رو میخوندم یه نوری تو قلبم روشن شد که ژینا این قراره پاسخ مسئله ی بزرگ الان تو یعنی کنکور باشه یکم مکث کردم دیدم ساعت 10:48 و من فکر میکردم تا ساعت 11 وقت هست چون به اون مقدار داخل کارتم پول داشتم و اگر بیشتر از اون میشد نمیتونستم دوره رو بخرم و خلاصه با سرعت نور رفتم داخل سایت و دوره رو خریدم بعد برگشتم که صفحه ی محصول رو چک کنم دیدم نوشته تا روز 7 اردیبهشت ساعت 23 وقت داره !!! اون لحظه زدم زیر خنده و با صدای بلند گفتم خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتت

      تو کاری کردی که من اشتباهی ببینم و احساس کنم وقت کمی دارم تا دوره رو بخرم و بدون فکر کردن فقط به هدایتت بگم چشم و دوره رو خریداری کنم شاید اگه این اتفاق نمیفتاد من همچنان واسه خرید یه دوره دست دست میکردم به بهانه ی اینکه میخوام تکاملم رو با فایلای رایگان طی کنم

      ولی الان بخاطر لطفی که خداوند در حقم کرد و اون اشتباه دیدنه ، من پا تو دل ترسام گذاشتم و اولین دوره ی خودم رو شروع کردم..خدایا مطمئنم که من با این دوره مسئله ی کنکورم و سلسله مسائل بعدش رو به راحتی حل میکنم

      خیلی ذوق دارم که دوره رو شروع کنم حالا که داستان هدایتم به این موهبت الهی رو اینجا ثبت کردم ، میتونم استارت بزنم

      برو که رفتیم …خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      ژینا صالحی گفته:
      مدت عضویت: 1142 روز

      سلام به شما دوست عزیزم

      ازتون خیلی سپاسگزارم بابت کامنت بی نظیرتون خوشحالم که با انسان هایی مثل شما هم مدار هستم و همه با هم داریم در یه مسیر الهی قدم برمیداریم

      اون قسمت از کامنتتون خیلی من رو به فکر فرو برد که گفتین اینکه من بشینم یه گوشه رو خودم کار کنم و بگم خب من تو مسیر درستم و دارم رو خودم کار میکنم فایده نداره در واقع این هیچی نیست جز ترس جز فرار از مسائل جز فرار از عمل کردن و مومنان واقعی کسانی هستن که ایمان رو همراه با عمل دارن مثلا بخوایم این رو تو حوزه ی آموزشای استاد بگیم ، اگر من واقعا میخوام با آموزشای استاد پیشرفت کنم اول باید یه تایمی رو بذارم تا رو خودم کار کنم و آگاهی ها رو با فایلای استاد و تمرینا و کامنتای دوستان یاد بگیرم و قسمت دوم که مومن واقعی بودن رو نشون میده اینه که بیام آموزه های استاد رو در عمل و موقعیتایی که برام پیش میاد اجرا کنم… اگه من دارم با دوره ی شیوه ی حل مسائل پیش میرم ، هیچوقت نتیجه نخواهم گرفت مگر اینکه با اون آگاهیا برم تو دل مسائل زندگیم و در (عمل) اون ها رو حلشون کنم اینجاست که تفاوت انسان های با ایمان از انسان هایی که به ظاهر در مسیر درستن مشخص میشه…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1267 روز

      سلام علی عزیز و بی نظیر

      سپاسگزارم از لطف و محبت شما و همینطور قدردانی بخاطر نوشتن این کامنت ارزشمند و پر مهرت. ازت متشکرم. یواشکی یه سرک‌ کشیدم به پروفایلت و داستان هدایت زیبات رو خوندم، خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر تک تک زیباییها و حمایت‌ها و هدایت های رب العالمین در زندگی ارزشمندت. علی جان من خیلی مشتاق دوره روانشناسی ثروت و دوره عزت نفس هستم ولی به هدایت الهی اعتماد دارم. اصلا مهم نیست من چقدر تقلا کنم یا چقدر آرام و رها باشم. هر وقت به لحاظ فرکانسی و مسیر تکامل ظرف وجودم آمادگی دریافت آگاهی رو داشته باشه خداوند اون آگاهی رو بهم هدیه میده، شاید با محصولات نه، با فایلهای دانلودی هدیه، یا از جایی که فکرش رو نمیکنم بهای رسیدن به محصول رو بهم بده. اگه تا الان روانشناسی ثروت رو دریافت نکردم چون هنوز به مدارش نرسیدم. و من به هدایت‌های رب العالمین اعتماد دارم. اون خالق منه. سیستم عامل رو خودش نوشته، می‌دونه چه برنامه ای رو کی اجرا کنه. صحبتهای ارزشمندت در خصوص دنیا و آخرت خیلی منو به فکر برد. مثال کشتی بی نظیر بود. سوار بر امواج و جریان اقیانوسی. اونجایی که گفته بودی آب نباید به داخل کشتی نفوذ کنه داشتم به این فکر میکردم کشتی به اندازه نیازش از آب دریا استفاده می‌کنه و نه بیشتر. اگه بخواد مخازنش رو از آب پر کنه بالاخره غرق میشه. ولی تا زمانی که جریانی از آب میاد و میره به حرکتش ادامه میده. ما نباید در دنیا غرق بشیم، باید خودمون رو به جریان هدایت الهی بسپاریم تا نعمات بیاد و مصرف بشه و بره. چه نفعی داره عدد حساب بانکی به ارقام چندین میلیاردی برسه ولی آدم خدا رو نداشته باشه و از زندگیش لذت نبره و فقط اعداد رو روی هم جمع کنه. اون زمانی این اعداد و ارقام ارزشمند هستن که ازشون استفاده کنیم، ازشون لذت ببریم ، به گسترش جهان کمک کنیم. جمله ای که از علامه حلی نوشته بودی من رو برد به فضای درس و کتاب و مدرسه. «ضرورت آخرت دنیاست» عین کلاس درسی که ما باید مباحثی رو یاد بگیریم و تمرینش کنیم تا به وقتش به کار ببندیم. همیشه شنیده بودیم دنیا مزرعه آخرته ولی الان توی کامنت شما مفهومش رو‌ درک‌ کردم. آره اگه توحیدی زندگی نکنیم توی آخرت چطوری توحیدی بشیم. اگه اینجا کفور باشیم اونجا چطوری بتونیم در مدار هدایت و رحمت الهی باقی بمونیم؟ لازمه زندگی توحیدی در پناه نعمات و الطاف الهی در جهان آخرت اینه که اینجا توحیدی بودن، و شکور بودن بخاطر نعمات رو تمرین کرده باشیم.‌

      ازت ممنونم علی عزیز که اونقدر عالی و توحیدی روی خودت کار کردی تا خداوند از طریق دست و زبان و قلب تو با بندگانش گفتگو کنه. ازت سپاسگزارم علی جان. و از خدای تو سپاسگزارم.

      در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مصطفی جعفری سرابی گفته:
      مدت عضویت: 982 روز

      سلام خدمت استاد نازنین و مریم بانو عزیز

      خدا رو بی نهایت سپاسگذارم که همواره و هر روز در مسیر دریافت این آگاهیهای ناب قرار دارم

      همانطور که توی پروفایلم توضیح دادم ؛من کاشی کار هستم و اکثر تمرینات و مسائل که استاد میگه ؛من در قالب شغلم انجام میدم

      من چند وقت بود که دوست داشتم برم تو کار ساخت روشویی و کانتر که با سرامیک؛ولی خیلی برام سخت بود که چطور و از کجا شروع .و من قدم اول رو برداشتم و دو روز پیش به یه دوستی داشتم زنگ زدم تا بهم یاد بده ولی اون گفت فعلا مشغول کار دیگه ای هستم و اگه تو بخوای این کار رو انجام بدی باید به یه کسی که مغازه کاشی سرامیک داره بگی تا محصول تو برات بفر شه. من قدم دومم رو برداشتم و رفتم پیش اون افرادی که معرفی کرده بود .وقتی تو مغازه بودم و روشویی رو از نزدیک دیدم و لمس کردم ترسم ریخت و دیدم واقعا ساختنشون کاری نداره .و وروز شروع کردم به تولید اولین محصول خودم و خدا رو شکر خیلی خوب درستش کردم.والان یاد حرفه ای استاد افتادم که میگفت باید اول یک ارزش رو خلق کنی بعد پول خودش سمتتون میاد.خدارو شکر که تونستم با حل این مسئله یک ارزش رو خلق کردم.برای همتون آرزوی خوشبختی در دنیا و آخرت رو دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1267 روز

      سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم خانم صالحی. قدردان و سپاسگزار لطف و محبت شما هستم.

      خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر اینکه شما هم تونستید دوره رو تهیه کنید و به لطف و هدایت رب العالمین امیدوارم شاهد نتایج طلایی و موفقیت های ارزشمند تون باشم. خدا رو شاکرم بخاطر این مسیر توحیدی که در این خانواده بزرگ در کنار هم هستیم. در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید در بهترین زمان و مکان و شرایط در کنار توحیدی ترین انسانها.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1267 روز

      سلام و درود به شما خانم صالحی. وای چقدر خندیدم به حرکتی که زدین. عجله ای دوره رو خریدین بعداً دیدین تا 7 اردیبهشت وقت داره.

      خدا رو صد هزار مرتبه شکر که شرایط تهیه دوره رو داشتین. به لطف آموزشهای توحیدی استاد عباس منش، باورهای من خیلی بهتر از گذشته شده.

      دوتا باور به ذهنم میرسه که الان براتون بازگو کنم، یکی رو خودم بهش رسیدم و درکش کردم و یکی دیگه رو از کلام استاد عباس منش.

      اول اونی رو بگم که استاد همیشه میگه. اینکه مسیر هدایت الهی هیچوقت با عجله نیست. همیشه در آرامش هست. اصلا عجول بودن نشانه ای از باور کمبود هست و نعمتهای الهی همیشه بینهایته و کمبودی نیست.

      اونی که خودم بهش رسیدم این بود که وقتی به لحاظ تکاملی ظرفیت وجودی ما به سطحی برسه که در مدار دریافت یک آگاهی باشیم اون رو دریافت خواهیم کرد. دقیقاً همون لحظه ای که شما فقط به ساعت دقت می‌کنی و تاریخ رو نگاه نمیکنید و دقیقا همون لحظه موجودی حساب تون به مقداری هست که میتونید با فراغت خاطر دوره رو تهیه کنید. پس خداوند یه جوری ابر و باد و مه و خورشید و فلک رو بخاطر شما چیدمان می‌کنه تا شما در مدار دریافت آگاهی های لازم قرار بگیرید. و بهتون تبریک میگم. همین تهیه دوره خودش نشان از تکامل شماست. بسیار تحسینتون میکنم. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.‌

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1267 روز

      سلام و درود به شما خانم یوسفی گرانقدر. بسیار بسیار تحسین تون میکنم که اینقدر عالی روی خودتون کار میکنید. اینقدر یاد خدا همواره زینت بخش قلبتون هست حتی در کارهای روزانه. قبلاً این حرف رو به دوستانم میگفتم منو مسخره می‌کردن. همکارانم توی عسلویه همیشه به کیفیت غذایی که شرکت برای نیروها آماده می‌کنه ایراد می‌گرفتن. من بهشون میگفتم انتظار نداشته باشید دستپخت مادرتون رو اینجا تجربه کنید، یه مادر غذا رو. با عشق آماده می‌کنه. خواه ناخواه عشقش قاطی طعم غذا میشه. غذای آشپزخانه شرکت رو چندتا کارگر دارن آماده میکنن که همزمان دارن در مورد ناخواسته هاشون هم گفتگو می‌کنن. بقیه این حرف منو مسخره می‌کردن ولی من مطمئن بودم این حرف درسته.

      الان کامنت شما مهر تایید زد به اون باور قدیمی من. هنوز معتقدم عشق و رحمت الهی می‌تونه بر طعم غذایی که میخوریم اثر مثبت بذاره.

      بسیار تحسینتون میکنم که دست و زبان خداوند هستین برای خیر رسانی و آگاهی بخشیدن به بقیه بندگانش.

      براتون از جان جانان بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو درخواست میکنم. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید در بهترین زمان و مکان و شرایط.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 1188 روز

      بنام خدا

      اگه مشکلی برایمان پیش میاد

      ما باید این سوال رو بپرسیم “اکنون در مسیر گشایش اش قدم برمیداریم یا خیر؟”

      چیزی که بیشترین کمک رو میکنه اینه که سوال های خوب از خودمون بپرسیم

      و باید ازین عینک بهش نگاه کنیم

      به اندازه ای که در مسیر حلش قدم برمیداریم به همون میزان ،این گره بازتر وبازتر میشه ویهو میبینیم برعکس ابتدا که گره ای سخت یا حل نشدنی ای میومد الان تبدیل به بندی صاف شده !!! و چقد الان ساده تر بنظر میاد

      یاد معلم ریاضی افتادم که میگفت ” اره دیگه مسئله چون حل شود اسان شود! ”

      ولی اگه ما به تمام مشکلات به چشم مسئله نگاه کنیم چه میشود!!!؟؟

      به چشم مسئله ای که هرچقدر در مسیرش پیش بریم و درگیرش بشیم آسانی اش بیشتر میشود و اینگونه ما برای حل مسائل این سطحی آسان تر میشیم ؛ سقفون میره بالاتر ؛ آسان میشویم برای آسانی ها ؛ ولی این آسانی از اول که آسانی نبود!

      برایمان سخت ومشقت بار بود ! پس منظور ازینکه ظرف ما بزرگتر میشود به اندازه ای که مسائل بیشتری حل میکنیم همینه :)

      اما اولین گامش اینه که بپذیریم که حل شدنی است! :))

      یاد سه زنجیرطلایی درهم پیچِ مادربزرگم افتادم

      اون روز برای اینکه بازش کنم ویکی اش را برای خودم کنم تا بتونم با آن پلاک دوست داشتنی ام استفاده کنم ؛ تمام سعی وانرژی را وقفش کردم

      چیزی که در ابتدا ناممکن بنظر میومد ومادربزرگم کار بیهوده ای تلقی میکرد

      اما چه شد در نهایت؟ بله انجام شد وچه پاداشی بالاتر از خودباوری این هدیه ای بود که بخودم دادم

      وبخاطر همین بود که الان به این ادمی که هستم تبدیل شدم این ادم درحال خودسازیهِ کنجکاوِ جوینده

      بگذریم که همین الانشم همکلاسی ها نصیحت میکنن

      “انقدر سوال چرا میپرسی وتجزیه تحلیل میکنی ؟” یا “خود معلم ها هم جوابش رو بلد نیستن انقد سوال نپرس اخرش به هیچی میرسی و پشیمون و نا امید میشی”

      و میدانم الان برای مسئله ای که در حال حاظر دارم در زندگی باید به شیوه سه زنجیر درهم پیچ ، پیش برم ؛

      قطعا جواب سوالم در مسیر است

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      ژینا صالحی گفته:
      مدت عضویت: 1142 روز

      (به نام خداوند یکتای هدایتگر)

      سلام به شما حمید عزیز

      دوست فعال و توحیدیم در سایت که همیشه ازتون الگو میگیرم و کامنت هاتون رو با عشق میخونم خیلی ازتون ممنونم که باور های اساسی رو ذکر کردین واقعا باید هر چند وقت یکبار بیام مرور کنم این باور ها رو

      از خداوند سپاسگزارم که هدایتم کرد و بهم کمک کرد تا توی این دوره در کنار دوستان بی نظیری مثل شما باشم

      منتظر شنیدن نتایج فوق العاده ت و مسائلی که حل کردی هستم️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      جمال خسروی گفته:
      مدت عضویت: 1268 روز

      سلام وصد سلام بانو

      با آرزوی بهترین وزیباترین خاطرات زمستان 1401

      بانوی زیبا سپاسگذارم بابت این جملات عرفانی وپر اندیشه که زحمت کشیدی ومکتوب کردی سپاسگذارم احساسم مث کودکیست که مادر برایش آب نبات گرفته ومادر درخواست بوس می‌کند تا تحویلش دهد وملچ ملچ آن را لیس بزنم .

      چه احساس پاکی ممنون وسپاسگذارم

      درسته براستی اینجا قطعه ای از بهشت است برای ما که با نگاهی پاک ومعصوم دنبال نکات مثبت هستیم ومرکز واکنون توجه ما بدنبال استاد گرانقدر است

      سپاسگذارم بابت این لحظات معنوی که از کامنت شما بانوی زیبا بعنوان شور وشوق زیر پوست احساسش کردم تشکر

      سپاسگذارم

      سپاسگذارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      جمال خسروی گفته:
      مدت عضویت: 1268 روز

      سلام وصد سلام

      سپاسگذارم بابت حس شفاف وپاک شما نازنین دوست ارجمندم

      عالی

      سپاسگذارم

      وقتی خودم آرامش و اعتماد به نفس ناشی از رضایت از نتایج خودم رو نداشته باشم ، چرا تمرکز بذارم روی نظر دیگران؟؟

      سپاسگذارم دوست خوبم از کامنت شما حسم لطیف شده اینو حس میکنم در مدار خوبیها قرار دارم خدارو شکر

      سپاسگذارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2221 روز

      به نام خدای بخشنده ی مهربان

      سلام آقا جمال عزیز برادر هم فرکانسی و توحیدی ام

      ممنون ام بابت خواندن کامنت و نوشتن پاسخ.

      ممنون ام بخاطر این حس زیبایتان.

      به قول استاد من هیچی از خودم ندارم.

      هر چه هست فقط اوست.

      چقدر خوشحال میشم وقتی پاسخ دوستان را دریافت می کنم. مثل این می ماند که خدای متعال برایت یه پیام خصوصی فرستاده و داره تو را تشویق و ترغیب می کنه.

      وقتی پیام دوستان را می بینم، دوست دارم آنقدر بلند باشد که این حس زیبا تمام نشود و من پیام پروردگارم را دریافت کنم.

      مررررسی مهربان

      برایتان از خدای منان لحظاتی سرشار از یاد خدا و مملو از سپاس گذاری آرزومندم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1267 روز

      سلام و درود به شما جمال عزیز، سپاسگزارم از لطف و محبت شما.

      قدردان کامنت ارزشمندتون هستم.

      امیدوارم همواره احساس خوب و رضایت و اعتماد به نفس ناشی از کسب نتایج طلایی داشته باشید. و باور اینکه میشود، باور اینکه شما قدرت حل مسائل رو دارید.

      در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید در بهترین زمان و مکان و شرایط.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2221 روز

      به نام خدای بخشنده ی مهربان

      سلام به استاد عشق و توحید

      سلام به مریم جان و دوستان توحیدی ام

      کامنت محمد صادق عزیز که گفته بود، که کدی را ناخودآگاه به گوشی داده بود و تمام فایل های روی گوشی اش پاک شده بود، مرا یاد یه جریانی که برایم پیش اومده بود انداخت.

      چند وقت پیش برایم سوال شده بود که خداوند که می فرمایند ان الحسنات یذهبن السئیات

      چطوری این کار انجام می شود؟؟ وقتی مثلا من گناهی انجام داده باشم، فیلمش که هست یا بقولی اون اتفاق ثبت شده چطور پاک میشه؟؟

      تا اینکه منم مثل محمد صادق اشتباهی زدم تمام فایل های استاد که از غیر سایت داشتم،از کانال تلگرام برداشته بودم، فایل های اولی که استاد برنامه داشتن و به جورایی قدیمی بودند، رو روی گوشیم پاک کردم، پاک کردنی که دیگه غیر قابل بازگشت بود. همون لحظه انگار یکی با صدای واضح به من گفت این طوری گناهان را پاک می کنیم.!!!

      و چقدر جالب فایل هایی که استاد از سایت پاک کرده، در جاهای دیگه هم پاک می شوند، چون استاد دوست داره همیشه بهترین ها رو ارائه بده، و خداوند این کار رو برایش انجام میده، حتی اگر روی گوشی هزاران نفر دیگه ای باشه. وقتی برای من و محمد صادق پیش اومده مطمئنا برای بقیه هم پیش میاد و بهترین فایل ها روی صفحات مجازی باقی می مانند. و البته این به این معنا نیست که اون قبلی ها غلط بودند، به این معنی که کیفیت اون هایی که روی سایت است بیشتر است. و فایل های عالی جایگزین فایل های خوب می شوند و جای دیگری به غیر سایت و صفحات مجازی شخصی استاد در پی فایل ها نباشیم.

      و این مهر تاییدی بر حرف استاد که‌ میگه خداوند میبخشه هر گناهی که کرده باشی،فقط کافی تصمیم بگیری که اون کار اشتباه را کنار بذاری، و خداوند را توبه پذیر و بخشنده خواهید یافت. و گناهان را پاک می کند.

      ///////////////////////////////////////////////////

      و اما در مورد کامنت مونا جان که به نبرد سوسک ها رفته بود، منم یه مسئله داشتم (تمیز کردن زیر ظرف شویی که راه آب آن آخرین بار سوسک دیدیم و میترسیدم انجامش بدم) که دیروز اون رو انجام دادم به راحتی و بدون ترس و البته بدون یک دونه سوسک و چقدر احساس راحتی و اعتماد به نفس داشتم خدا را شکر،

      چقدر این دوره حل مسائل میتونه اعتماد به نفس آدم رو بره بالا.

      و مسئله دیگه ای که داشتم خونه تکونی بود. که خیلی ازش فرار می کردم، آخه هر سال میومدیم و همه چی رو می ریختیم بیرون و بشور و بساب و کلی هلاک می‌شدیم و اون نتیجه دلخواه رو بهم نمیداد. بعد با خودم گفتم این یک مسئله است و نباید با سختی و دشواری حل بشه باید یه راه حل ساده تری برایش باشد. بعد به یاد کاری که آقا رضا برای پرداخت بدهی اش انجام داده بود افتادم و گفتم بیام کارها و تمیز کردن ها رو تقسیم کنم. اومدم و تعداد کابینت ها و کمد دیواری ها رو شمردم و گفتم اگه روزی فقط یه کابینت یا کمد رو تمیز و مرتب کنم میتونم تا قبل از عید همه اش رو انجام بدم ، فقط میمونه گرد گیری کلی اون هم روزای آخر دسته جمعی انجام میدیم و تمام. و الان شروع کردم چقدر این کار ساده و لذت بخشه، و چه حس خوبی به آدم میده، که هم خونه تکونی کردی و هم به کارای روزانه ات رسیدی و مهم تر از همه از سایت و دیدن فایل محروم نشدی و هم اینکه خسته نشدی.

      خدایا شکررررررررت بخاطر این سایت توحیدی ات و من چقدر خوبم و پیش تو محبوب که مرا به بهشت روی زمین ات راه دادی و دارم لذت میبرم.

      من الان خودم را مصداق آیه قرآنی زیر میدانم

      ﴿قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّهَ ۖ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ۝26بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ۝27﴾

      گفته شد: به بهشت درآى. گفت: اى کاش قوم من مى‌دانستند(26) که خدا چگونه در حق من مغفرت و رحمت فرمود و مرا مورد لطف و کرم قرار داد.(27) (یس)

      واقعا ای کاش خانواده و دوستان ام می‌دانستند که خدای مهربان چطور مرا مورد لطف و کرم خود قرار داده است.

      خدایا شکررررررررت خدایا سپاس گذارم خدایا شکررررررررت

      استاد تو را سپاس

      مریم جان، شایسته بهترین ها هستی

      در پناه حق لحظاتی سرشار از یاد خدا و مملو از حس ناب سپاس گذاری برای همه خانواده عزیزم و خودم آرزومندم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      مصطفی جعفری سرابی گفته:
      مدت عضویت: 982 روز

      سلام خدمت همه دوستان عزیز همفکرانسی و همچنین استاد عزیز و مریم بانو عزیز

      من چند وقته یه پرسشی توی ذهنم هست به این عنوان آیا من بخدا اعتماد دارم؟من چقدر در مورد رزق و روزیم بخدا اعتماد دارم؟من چه قدمهای رو برداشتم که نشان دهندهء افتم آدم است؟ باید چه باورهای رو در خودم پروش دهم که نشان بده میزان اعتمادم رو نصبت به رزاق بودن؛رحیم بودن؟وهاب بودن خدا؟من توی یه شرکت مشغول کار بودم که با سرپرست کارگاه اونجا اختلاف نظر داشتم چون اون از من کوچیکتر بود بعضی حرفهاش رو هیچکس از افراد شرکت قبول نمی کرد ولی هیچکس جرات نمی کرد حرفی هم بزنه بجز من .و این باعث شد من افکار منفی بیشتری نسبت به اون توی ذهنم پرورش بدم با اینکه یه ذره از قانون رو اجرا میکردم و به اون شخص گفتم من دیگه اینجا کار نمیکنم و واسه من جاهای دیگه کار ریخته واز شرکت اومدم بیرون و تسویه کردم و باورم این بود که من بهترین هستم و اصلا بیکار نمیشم. ولی الان حدود 2 ماه هست که بیکارم.حالم اصلا خراب نیست ولی گیج شدم که چرا اون اتفاقهای خوبی که من منتظرتون بودم برام رخ نمیده.من نمیدونم کجای کار قانون و عدالت خدا رو کج فهمیدم.فعلا هم شرایط خرید شیوه حل مسال رو ندارم.ممنون میشم منو راهنمای کنید.برای همتون آرزوی بهترینها رو دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2157 روز

      بنام تنها فرمانرای آسمان ها و زمین

      سلام به استاد عزیزم سلام به مریم بانو مهربانم

      سلام به دوستان هم فرکانسی و در مسیر حل کردن مسئله ها و لذت های بی کرانی که دارند تجربه میکنند…

      امروز صبح داشتم به مسئله ایی که خوردم برای کار و پروژه ایی که قراره تا هفته دوم فروردین انجام بدم. متعهدانه و کاملا جدی. خیلی پروژه جدیدی هست. خیلی همه چیز برام جدید و ناشناخته است. جوری که مجبورم زبان لپ تاپم رو هم اگر دردی داره بفهمم. حتی برای حذف و نصب یکسری نرم افزارها. اصلا یک وضعی که امروز هم درگیر این جور کارها هستم و در راستای این پروژه دارم برای افزایش مهارت هام و تمرکزی در این موضوع قرار گرفتن کلاس میرم.دیروز داشتم به همسرم میگفتم چقدر جالبه فایل جدید نمیاد روی سایت، انگار جهان داره طبق برنامه های من برام حرکت میکنه اصلا انگار همه چیز و همه کس حتی شما دوستات عزیز و استاد عزیزم دارین برای اینکه من به سمت خواسته هام با تمرکز بیشتر و براحتی پیش برم دارین کمکم میکنید. اصلا این همزمانی ها بعد از اون آخرین فایلی که روی سایت از نتایج دوست خوب مون آقا رضا گذاشتین و اون صحبت های کولاکی که در انتهای اون فایل کردین برام مثل روز روشنه که اگر جا بزنم، اگر در این شرایط کم کاری کنم این مسئله منه. هیچ بهونه ایی نداریم یا انجامش میدم یا بازهم انجامش میدم اصلا هیچ راهی نیست برای دور زدن خودم. من قراره انجامش بدم. قراره تمومش کنم. قراره بیام بنویسم و بگم تمومش کردم یک کاری که برام خیلی بزرگ و ناشناخته و یکجورایی ترسناک هست.اینکه خیلی دوست دارم تو این دوره باشم و نیستم یک لحظاتی حالمو گرفته. اما به خودم گفتم عجله تعطیل. جاهل بازی و احساسی دست به اقدام زدن تعطیل. بذار در زمان مناسب هدایت میشی. بذار هدایت میشی. من ایمان دارم که در بهترین زمان این دوره رو خواهم خرید و خواهم نوشت که چه جالب من اینا رو همزمان داشتم روش کار میکردم و با صحبت های استاد و شنیدن جلسات “دوره شیوه حل مسائل زندگی” برام قضیه جا افتاد. من عاشق حل مسئله ام (با اینکه از ریاضی در زمان مدرسه خوشم نمیومد و درس خوبی نداشتم. اما یک بار این موضوع رو حل کردم ودر دانشگاهم عاشق ریاضی و انتگرال شدم.) من عاشق حل مسئله ام. اما با توجه به دیدگاه و کامنت دوستان عزیز باید حواسم باشه دارم مسائل دیگران رو حل میکنم یا خودم رو.

      من یک مسئله ایی رو باید حل کنم مسئله خودم که گاهی سد راه خودمه. من باید مسئله ایی بنام خــــودم رو در ابتدا حل کنم. نمیــدونم چطوری اصلا نمیدونم مولفه های این مسئله خودم چیه. نمیـــدونم هیچی نمیــدونم اما کاملا ایمان دارم که من از خدا میپرسم و اون به من جواب میده چطوری و کی نمیدونم. اون میـــدونه، اون همه چیز رو میدونه. اون جواب همه سوال ها، راه حل همه ی مسائل رو داره من فقط وظیفه دارم گوش و چشم بشم برای دیدن و شنیدن و خوندن راه حل مسئله ایی که از جانب فرمانروام از جانب پروردگارم هستم.

      من نگران سوال های بی جوابم نیستم. من نگران هیچی در آینده نیستم. چـــــــون خـــــــدا با مـــــن صحبت میکنه. اون همواره با من صحبت میکنه.و اون همواره منو هدایت میکنه. چطوری؟ از طریق قلبم…من شــاه کلیـــد رو دارم پس قطعا میتونم خیلی خوب مسئله ایی بنام خودم رو هم حل کنم. قطعا آگاهی های این دوره ارزشمند رو در زمان مناسب دریافت میکنم. چطوری نمیدونم اصلا به چگونگی نمیخوام فکر کنم.همین تیکه آخر خیلی کنترل ذهن میخواد که خیلی توش ضعف دارم و من فقط باید یاد بگیرم بخوام و خواسته هامو واضح کنم به چگونگی رسیدن فکر نکنم و فقط بندگی کنم و لذت ببرم و سپاسگزارش باشم اون منو هدایت میکنه واقعا که با تمام قلبم هدایت رو ایمان دارم. خدا همین الانم منو هدایت کرد به این صفحه. خدا منو هدایت کرد تا بیام یکم بنویسم(خدایی دلم تنگ شده بودا، انگشت هام بدو بدو میکنه برای نوشتن. مثل کودکی که خوشحال داره توی یک تپه سرسبز بالا و پایین میپره و اصلا فارغ از اینکه کجاست و بقیه شاید دنبالش بگردن میره و میره وای که چقدر دوست دارم چقدر خوشحالم. چقدر مشتاقم. چقدر یهو این احساسم و این نوشتن و دویدن هایم در این تپه (باکس دیدگاه) یهویی اشک تو چشمام جمع کرد. خدایا شکــرت

      من چقدر خوشبختم برای داشتن این آرامش، این امکانات. برای داشتن این میز لپ تاپ (هدیه خدا برای من از طرف یک دوست) این صندلی این اتاق پر از نور، از این اسپیکری که دارم و میتونم حمام هم با خودم ببرم. برای داشتن هاردهایی سرشار از فایل های زیبا و زندگی ساز. چقدر خوشبختم. چقدر خوشحالم. چقدر خودمو دوست دارم و به خودم افتخار میکنم که دارم ورزش میکنم و هر روز خودمو با عشق تو آینه میبینم.خدایا تو چقدر عشقی. چقدر این دنیا زیباست….قلبم میگه آخـه

      چـــرا از این مسائل استقبال نکنم با شادی. چون این مسائل اومده تا منو رشد بده و منو شادتر کنه.

      تو این دنیا همه چیز هست. من میخوام تو زندگیم چه چیزهایی داشته باشم. من با تمام وجودم سپاسگزار این صفحه، این کامنت ها، استاد ارزشمند و به موقع، مریم بانو و بقیه افراد تیم تحقیقاتی عباسمنش. من با تمام وجودم سپاسگزار تک تک دوستان عزیزی که اینجا توی این بهترین جای دنیا هستن و با ردپاهاشون منو اینقدر رشد میدن واقعا بچه ها سپاسگزارم برای تمام وجود و ردپاهای زیباتون……خب برم تو دل این مسئله ایی که چند روزه درگیرشم و با سرگرم شدن اینجا ازش فرار نکنم. ذهنم کور خونده فکر کرده من نمیفهمم حالا اینجا اومدم فکر کرده میذارم زمانم رو از دستم ببره به جایی که برام دیر بشه و باز بگم بعدا…حالا اشکال نداره در عوض احساسم ببین خوب بود. ببین کامنت های بیشتر خوندم. ببین چقدر خوب بود. نه ذهن عزیزم باید باهم بریم حلش کنیم. چون خدا باماست و ما به خدا اعتماد داریم خودش گفته که همیشه هست و همه جواب ها و راه حل ها رو داره…پس میریم برای حلش با تیم سه نفره قدرتمند مون من و خودمو و خداجون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2157 روز

      سلام به شما دوست هم فرکانسی ام

      سلام به شما مصطفی جعفری سرابی

      هدایت شدم یکهو بعد از نوشتن کامت یهویی خودم، کامنت شما که برام آخرین کامنت بود بخونم. و یک حسی گفت بنویسم. اما الان هیچی به ذهنم نمیاد.

      من توی یه شرکت مشغول کار بودم که با سرپرست کارگاه اونجا اختلاف نظر داشتم چون اون از من کوچیکتر بود بعضی حرفهاش رو هیچکس از افراد شرکت قبول نمی کرد ولی هیچکس جرات نمی کرد حرفی هم بزنه بجز من .و این باعث شد من افکار منفی بیشتری نسبت به اون توی ذهنم پرورش بدم با اینکه یه ذره از قانون رو اجرا میکردم و به اون شخص گفتم من دیگه اینجا کار نمیکنم و واسه من جاهای دیگه کار ریخته واز شرکت اومدم بیرون و تسویه کردم و باورم این بود که من بهترین هستم و اصلا بیکار نمیشم. ولی الان حدود 2 ماه هست که بیکارم.حالم اصلا خراب نیست ولی گیج شدم که چرا اون اتفاقهای خوبی که من منتظرتون بودم برام رخ نمیده.

      رفتم دوباره کامنت تون رو خوندم. اولین چیزی که باعث شد بیشتر کامنت شما برام چشمک بزنه و ادامه بدم به خوندنش سوالات اول کامنت تون بود که یکجورایی در انتهای نوشتن کامنت خودم مرتبط بود. مثلا این جمله رو نوشتم: چون خدا باماست و ما به خدا اعتماد داریم.

      اول از همه بیا با هم قانون رو مرور کنیم. چیزهایی که من یاد گرفتم و درک کردم.

      بصورت ساده و خلاصه مکانیزم جهان بر اساس فرکانس و انرژی هست. سیستمی بدون خطا

      افکار ما هم شکلی از انرژی هست.

      رفتار ها و نگرشهای ما و دلایل ما هم شکلی از انرژی هست.

      احساس ما هم رقیق ترین شکل انرژی هست.

      *اینم میدونیم که انرژی نه بوجود میاد نه از بین میره. بلکه از شکلی به شکل دیگری تبدیل میشه.

      پــــس ما به عنوان خالق زندگی خودمون داریم به این انرژی ها شکل میدیم. با افکار و باورها و رفتار و احساسمون.

      پــس خیلی ساده کل قانونی که باید درک کنیم و عمل کنیم اینه:

      احساس خوب= اتفاقات خوب

      احساس بد= اتفاقات بد

      حالا باید دلیل احساس هایی که داریم تجربه میکنیم رو درک کنیم.حتی اگر ظاهر کاری خوب باشه اما احساس پشتش خوب نباشه این معادله به هم میخوره و برعکس.

      مثال دزدی کردن با احساس خوب مثال خوبی هست که استاد گفتن.یک دزد میگه من احساسم خوبه پس این کار خوبه و اتفاقات خوب می افته و اصلا خودش جور میشه تا دزدی کنیم. اما استاد خیلی ماهرانه ریشه ایی این موضوع رو باز میکنن. ریشه ی این رفتار بر اساس باور کمبود و احساس نگرانی برای نبود پول به اندازه کافی میاد وگرنه اگر اینجوری نبود طرف از راه های بهتر میرفت پول درمیورد.

      پس حواس مون باشه گول ذهن رو نخوریم چون احساس مون خوبه پس کارمون هم خوبه. حواس مون باشه اگر کاری درست نیست ولی احساس مون خوبه شاید ناشی از یک کمبود ها و نقطه ضعف هایی در وجود ماست که همچین کار و رفتاری از ما سر میزنه. خلاصه منشا رفتارهامون رو باید دریابیم و ریشه ایی متوجه بشیم اساس اونا چیه.

      بنظر من شما دوست عزیز بشین صادقانه اتفاقی که برات افتاده و کارها و حرف ها و دلایلی که برای خارج شدن از سرکار داشتی رو بنویس.(آیا میخواستی به کسی چیزی ثابت کنی؟ آیا میخواستی تکاملت رو طی نکنی و عجله کنی؟ آیا تحمل بهتر بودن بقیه رو نداشتی؟…از خودت سوال های خوب بپرس و بهش فکر کن صادقانه و عمیق)

      بعد اگر مسئله و اشتباهی در وجود خودت یا افکار و رفتارت پیدا کردی خودتو دوست داشته باش و خودتو بپذیر.

      بعد خدا رو سپاسگزار باش برای اینکه داره برات مسئله ها رو حل میکنه و هدایتت میکنه به جواب های درست.

      بعد بشین بنویس من چه طور کاری میخوام و برای چی میخوام و بنویس و بنویس و با خودت صادق باش و از خدا بخواه که خودش هدایت کنه به بهترین جواب ها و مکان ها و خودش برات کار پیدا کنه چون تو بهش اعتماد داری. چون قراره ایمانت رو بهش نشون بدی. چون به قدرتش ایمان داری که اون میتونه پس با آرامش بدون تقلا و نگرانی منتطر نشونه ها باش و قدم بردار هر ایده ایی اومد برو سراغش تا خدا بهت بگه کار بعدی که قراره انجام بدی چیه.(شاید باید تو این مدت کنترل ذهن و روی خودت بیشتر کار کردن روو تمرین کنی…)من فعلا همینا به ذهنم رسید. امیدوارم تونسته باشم باهات همفکری کنم.(در ضمن دوست عزیز سوالی داشتی توی بخش عقل کل بپرسی خیلی بهتره. اونجا بیشتر سر بزن.)

      براتون از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی خواهانم.

      ارادتممند شما فهیمه پژوهنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      یگانه ثروت گفته:
      مدت عضویت: 1755 روز

      به نام خدای وهاب

      سلام به استاد عباس‌منش عزیزم و مریم جانم. سلام به دوستان خوبم در سایت.

      خدا رو هزاران بار شکر می کنم که هدایتم کرد به اینجا.

      استاد همون طور که در تمرین جلسه اول نوشتم، اولین اتفاق خوب معجزه‌گون با گوش کردن و دیدن این فایل برای من افتاد.

      من سال هاست در شغلی هستم که اوایل فکر می کردم دوستش دارم و شغل منه. ولی دقیقاً در همین 900 و خرده‌ای روزی که عضو سایت شدم و گوشم به شنیدن حرف‌های شما محرم شده، کم کم حس کردم که نه، این کار مال من نیست. دوستش ندارم. نمی‌خوام انجامش بدم. وقتی سر انجام این کار می رفتم به شدت استرس می گرفتم و اعصابم به هم می ریخت. اصلاً پیشرفتی در کار نداشتم و روند انجام کار بسیار طولانی می شد. گره و مشکل در کار به وجود می اومد. اما چون از قبل تعهد داشتم، چاره ای جز انجام کار نبود.

      وقتی دوره رو خریدم، فایل رو دیدم و نکته برداری کردم و بعد بارها گوش دادم. شاید ده بار. شاید بیشتر. هر بار با خودم گفتگو می کردم. از خودم سوال می پرسیدم که چرا؟ چرا این کار برای من اینقدر اذیت‌‌کننده است؟ چرا اینقدر طول می کشه؟ چطور باید انجامش بدم؟ چطور باید زمان کمتری صرف کنم؟ چطور باید انجام بدم خدایا؟ تو بگو، تو هدایت کن. باید راه بهتری باشه.‌

      خلاصه همه‌ش اینا توی ذهنم بود که من بالاخره باید بفهمم و این وضع رو درست کنم.

      روزی که رفتم سراغ انجام کار، از خدا هدایت خواستم و مدام حرف‌های شما در گوش و ذهنم بود. حرف‌های مریم جان مرور می‌شد.

      شروع کردم… شروع کردم استاد. و خدا خودش شاهده که چطور کارم سریع‌تر و روان‌تر پیش رفت. به قول شما انگار چرخ‌ها روغنکاری شده بود. هیچ مکث و توقف و مشکل و تضادی نبود. کار ِرله بود.

      استاد به جرئت می‌گم، کار رو در یک‌سوم زمان همیشگی انجام دادم. اونم خیلی آسون. کار آسون نبود. آسون شد.

      معجزه اتفاق افتاد و‌ من بعد از بیست و چند سال که این شغل رو دارم، تونستم برای اولین بار، استاد تأکید می‌کنم برای اولین بار، این کار رو راحت و بی‌دردسر و آسون انجام بدم.

      بعد نجواهای ذهنی اومد که خب این دفعه کار آسون بود و اتفاقی اینطوری شد و…

      و منم با یک تودهنی‌ ذهن نجواگر خودم رو ساکت کردم.‌

      بیست و چند سال کم نیست. در این همه سال یک بار اتفاقی که دیروز افتاد، نیفتاده بود. یک بار نتونسته بودم کار رو بدون گیر و گرفت و مشکل انجام بدم. مدام انگار چرخ‌ها توی گ‍ِل گیر می کردند.

      اما دیروز چرخ‌ها روغنکاری شده بودند و کار بر من آسون شد استاد.

      استاد خیلی کارها باید انجام بدم. خیلی مسئله دارم که باید حلشون کنم. باید استمرار داشته باشم در این مسیر.

      باید برای خیلی از مسائلم این الگو و روش رو پیاده کنم.

      بی‌نهایت ازتون سپاسگزارم استاد.‌ بی‌نهایت ازتون سپاسکزارم مربم جون.

      همگی در پناه خداوند سالم و شاد و ثروتمند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      ریحانه معارف وند گفته:
      مدت عضویت: 858 روز

      سلام به همه دوستان فوق العاده بینظیرم در این “سایت زیبای زندگی در بهشت” . خصوصا استاد عزیزم و مریم دوست داشتنی ام.من تازه بطور کامل پای در این بهشت گذاشتم و میگم خدایا واقعابهشت واقعیت چطور میتونه باشه دیگه؟این اولین کامنت من است .خدایا شکرت که رفتم تو دل ترسم و برای اولین بارنوشتم.من هنوز دوره رو تهیه نکردم.قصد داشتم اولین محصولی که می خرم عزت نفس باشه طبق اشاره استاد عزیز.ولی الان بر سر دو راهیم بین این دوره با حل مسائل زندگی.منتظر نشانه هستم و ایمان دارم خدا به عالیترین مسیر هدایتم میکنه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      مصطفی جعفری سرابی گفته:
      مدت عضویت: 982 روز

      سلام .سپاسگذار خداوند هستم بخاطر این مقدس و وجود این فرشته های نازنینی

      خانوم پژوهنده بی نهایت ممنونم بابت جواب بی نظیرند.

      الان که فکر میکنم ؛من بدون اینکه تکلم رو طی کنم میخواستم به اون مهندس ثابت کنم که کار واسه من فرا ونه و تو این مدت همش دنبال این بودم کارم جور بشه و من به هر طریقی به گوش اون مهندس برسونم که چشمت کور دیدی من کار بهتری رو پیدا کردم.خخخخخ وای خدا چرا من نفهمیدم این مثله رو چرا چرا. باز خدا رو شکر که طرح این سوال تو گروه به ذهنم رسید و باز خدا رو شکر که توسط شما دوست هم فرکانس به جوابم رسیدم.برم و بیشتر رو خودم کار کنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      حمیدرضا آتشی گفته:
      مدت عضویت: 1196 روز

      با سلام و احترام

      من اول از همه خدارو بی نهایت متشکرم که با به وجود اومدن مسئله ای در محل کارم دقیقا زمانی که حالم خیلی گرفته بود منو هدایت کرد به سایت عباس منش دات کام و الهام شد بهم برو تو سایت و بجای اذیت کردن خودت حالتو خوب کن و به عبارتی میخاستم از داستانی که به وجود اومده بود فرار کنم.

      بعد که متوجه شدم باید با مسائل پیش آمده مواجه شد و خدارو بابتش شکرگزار بود و درس اون مسئله رو گرفت و با حل کردنش هم قدرت گرفت و هم تجربه کسب کرد و کلی هم ازش پول ساخت خدارو شکر دقیقا همون مسئله در ذات خودش اون مشتری ناراضی رو تبدیل کرد به یک مشتری عالی و من به ایشون عالی ترین خدمت رو ارائه کردم کلی درس یاد گرفتم و ان شاء الله که بهای عالی هم از لحاظ مادی کسب می کنم. اون فرد بامن دوست شد و خدارو شکر انسان بسیار فرکانس بالا مثبت اندیش و درستی هم هست.

      خدارو خیلی خیلی شکر می کنم.

      از خدا ممنونم که منو هدایت کرد به این دوره و جزو اولین خریداران دوره بودم.

      خیلی حالم عالیه خیلی.

      خدایا خیلی دوست دارم خیلی ممنونم ازت

      خداجونم متشکرم که حال منو به عالی ترین حال ارتقاء دادی و هر لحظه این ارتقاء و تکامل بهتر و عالی تر شکل می گیره…

      خدای مهربونم ازت ممنونم که منو تو این عصر به این جهان عزیز فرستادی تا به راحتی یاد بگیرم به راحتی استفاده کنم به راحتی لذت ببرم به راحتی کسب ثروت و ایجاد ارتباط سازنده کنم.

      خدایا ممنونم که منو رفاه طلب و آسوده خاطر ساختی

      خدایا خیلی متشکرم که حالم عالیه

      احساسم مثبت و پاک هست

      خدایا ممنونم که بمن آرامش و عزت نفس عطا کردی

      خدایا ممنونم که هروقت بهت بی توجهی کردم منو با یه تلنگر به سمت خودت هدایت کردی و نمیذاری ازت غافل بشم

      خدایا خیلی دوست دارم

      خداجونم من هرچقدر شکرگزاری کنم در برابر نعمات بی شمار تو بازم کم هست ولی میدونم که تو از من می پذیری چرا چون تو بسیار بسیار بخشنده و بسیار بسیار بسیار مهربانی

      خدایا خیلی خیلی شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      لی لی گفته:
      مدت عضویت: 2230 روز

      سلام دوست عزیز

      من مشکل شما رو داشتم منتها برعکسش رو

      نیرویی داشتم که بی نهایت بی نظم بود و اصلا هم تعهد کاری نداشت، از زیر کار در میرفت و یکبار که بهش تذکر دادم هم در نهایت بی ادبی رفتار کرد

      به عنوان سرپرستش با مدیر بالا سر هم صحبت کردم و گفتم من این خانوم رو نمیخوام ولی ایشون گقتند که فعلا در پوزیشن ایشون نیروی دیگه ای نداریم و صبر کن بعد از گرفتن نیروی جدید و مقایسه با اون، اگر باز هم همین روال رو داشت، بعد اقدامی کنیم

      راستش اون موقع یهو تازه به خودم اومدم که تو که قانون رو میدونی، داری با کی میجنگی

      تو اگه روی خودت کار کنی مسلما اون خانوم خودش از زندگیت بیرون میره

      و دینگ دینگ بعد چند ماه و با اعراض من این اتفاق افتاد

      و ایشون اومدن و گفتن که کار دیگه ای پیدا کرده و میخواد بره

      باورتون نمیشه اون موقع توی ذهنم میگفتم یس یس، قانون جواب داد

      من فکر میکنم شما راحتترین کار ممکن رو انجام دادید البته هنوزم دیر نیست

      شک نکنید اگه احساستون رو خوب نگه دارید یه کار فوق العاده، خودش دنبالتون میاد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      علی اسدی گفته:
      مدت عضویت: 1342 روز

      بنام الله مهربان

      سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همراه.

      ردپای دومم از حل کردن مسأله که اتفاقا همین دوروزپیش اتفاق افتاد.باگوش دادن به فایل اول جلسه اول نمیدونم گریه کنم یابسادگی مسائل بخندم ولی خداروشکر بازهم دیرنشده برای حله مسائل چیزی که خیلی برام درس داشت اینکه من فرق بین اعراض وحل مسأله رواصلا تاقبل شروع دوره نمیدونست وهراتفاقی که می افتاد میگفتم ولش کن بابا به نکات مثبت فکرن تومیتونی علی مثلا ژست مثبت اندیشی میگرفتم خخخخ

      ولی واقعا فرق بزرگی هست بین اعراض وحل مسأله واگه فقط همینوبفهمیم نصفی ازراه رفتیم.

      حالا بریم سراغ مسأله که برام بتازگی پیش آمد.

      مسأله این بود ،من نونوایی دارم تهران البته(اجاره)برای جلوگیری ازسوی استفاده وخریدفروش وقاچاق آرد سازمان قله برای توضیع آرد موردنظرخبازی یه سری تدابیر اندیشیده که یه خورده صادرکردن وخریدآردازسامانه روندخاصی پیداکرده حدودا یک ماه هست که این روندشروع شده وازاونجایی که نونواها هنوزازچم خم کارآگاه نیستن حدود50تاکیسه اردمن سوزشد وعملا من یک هفته درب نونوایی روبایدمیبستم چون آردنداشتم اولش خیلی بهم ریختم ازاونجایی که اجاره دارم هستم احتمال داشت باصاحب مغازه‌ هم به مشکل بخورم نجواهای زهنی شروع کردن به حرف زدن حالم خیلی گرفته بود که خداروشکر یهویی بخودم آمدم وگفتم علی این یه مسأله هست بایدحلش کنی( امتحان اول ازجلسه اول)وشروع کردم باخدای خودم حرف زدن بعدچندساعت اروم شدم خداروشکر. گفتم فردامیرم اداره قله . تااینکه صاحب مغازه زنگ زد وشروع کردمنت گذاشتن این اشتباهتوباعث میشه

      سهمیه من کم بشه .ال میشه و ….وبازم نجواهای زهن پریدن وسط وگفتن( دالی) چطوری علی گفتم که نمیشه درستش کنی 50تااردپرید ولش کن به نکات مثبت توجه کن .درهمین حال خراب دوباره فایل اول جلسه اول گوش دادم وبرای خودم نوشتم گفتم به کمک خداوندحلش میکنم والبته بقول استاد اگه این مسأله روحل کنی جایزه هم داری

      .دیروز اول وقت پاشودم رفتم اداره قله باتوکل به الله (عجب کارمندای خوش برخورد ودرکمال تعجب درکمترازیک ربع مسأله به این بزرگی البته به ظاهر بزرگ به همین سادگی حل شد خداروشکر.واقعا چرازهن ما اینقدرخوشش میاد مسائل رواینقدبزرگ وپیچیده کنه

      .اینم بگم که من درحین رفتن به اداره قله نمیدونم چرا ولی همش به (جاییزهه فکرمیکردم)

      وازاونجایی که ماشمال شهرهستیم واداره مربوطه جنوب شهر من آمدم جنوب شهر موقع برگشتنی یهویی یادم آمدم که ازیکی ازدوستان وهمکارا یه خورده طلب دارم که اتفاقا مغازش همون نزدیک اداره غله بود گفتم برم یه سربزنم ورفتم پیش این دوست عزیز طلب که وصول شدبعدچندماه بماند که یه معامله دیگه هم باهم کردیم که کلی منفعت مالی دربرداشت برای من وکلی خداروشکر کردم وحالم خوب شد زنگ زدم به صاحب نونوایی وبهش گفتم اردبرگشته به سامانه میتونیم خریدکنیم اول که باورش نمیشد ولی وقتی دیدحقیقت داره ازتعجب نزدیک بودشاخ دربیاره .

      ومن چقدازخودم خوشم امد چقدعضت نفسم بالارفت خداروشکر. اینم ازتجربه من وحل مسأله وجایزهم گرفتم سپاسگزارخداوندهستم بخاطراستادعزیز .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      هاجر صالحی گفته:
      مدت عضویت: 1632 روز

      سلام خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته ی مهربون و دوست داشتنی و دوستان همفرکانسیم

      خدا رو شکر میکنم برای دوره فوق العاده. من تو این روزا در حال کار کردن برای رسیدن به یک هدف خاصم که گذاشتم خداوند منو هدایت کنه و بهم بگه مسیر رو، و تعهد دادم که تلاشمو بکنم که تسلیم باشم.

      این دوره هم بخشی از هدایت خداوند بود، خواهرم دوره رو خرید و به منم داد.

      اولین چیزی که تو جلسه اول فهمیدم حل یک مساله بود، که اصلا فکر نمیکردم مساله باشه و درون من چنین الگویی باشه، من حدود دوماه بیشتر بود که دندونم مشکل داشت و دکتر میرفتم، یه دردی داشت که تشخیص نمیشد، دکتر میگفت چیزی نیست ولی بازم درد داشت، تا یه روز گفتم چرا دارم زور میزنم حساب کردم رو علم دکتر و مغز خودم، گفتم خدایا این کار تویه، تو ستاره قطبی نوشتم که هدایت کن مشکل دندونم پیدا بشه چون اصن مشکل مشخص نبود که بخاد درمان بشه، داشتم فایل اول دوره رو گوش میدادم که استاد گفتن هر مساله راه حل ساده و در دل مساله داره، که یهو تو مغزم زنگی زده شد که تو الگوی پیچیده بودن مریضی رو داری، چون برا مسایل ساده مث گوش، دندون، پوست، با اینکه مشکل خاصی نیست ولی کارم به ماه ها رفتن میکشید پیش دکتر، و دکترا با دقیقا ی جمله یکسان رو میگفتن دقیقا نمیدونم مشکلت چیه، هیچی نیست ولی چرا خوب نمبشه

      بعد حرف استاد فهمیدم که آقا من وقتی دکتر داره میگه خوب شدی مساله حل شد باور نمیکنم ، میگم نه حتما ی مشکلی هست این تخصص نداره تشخیص نداده،

      این الگو خیلی مخفی بود،اصن نمیفهمیدم، تا بعد این گفتم نه همه چیز ساده حل مبشه، دکتر رفتم مشکل دندونم در عرض ده ثانیه شاید حل شد، مشکل نبود اصن، یه مته کاری کوچیک لازم داشت

      فهمیدم این الگوی سخت بودن رو تو همه ی موارد داشتم، مثلا تو خیاطی لباس دادم، میگفتمم نمبشه تو یکبار همنطور ک دلم میخاد دزست کنه، باید چندبار برم اصلاح کنه

      و خدا رو شکر این الگوی مخفی مخرب رو پیدا کردم که، باعث هزینه مالی زمانی، سلامتی میشد

      خدا رو شکر که اگر پیدا نمیشد چه بلاهایی سر خودم میاوردم، این الگو انقد عمیق بود که وقتی میخواستم به دکترم بگم مشکل رفع شد نمیذاشت، میگفت نگو شاید باز درد گرفت و انقد آسون نبود، نمیذاشت اینجا کمنت بذارم، ولی گفتم همه چی همینقد آسون حل میشه

      و جلسه دوم ، ترمزی که تو رسیدن به هدف اصلی م رو داشتم شناسوند بهم

      یعنی این حد از خودشناسی که با این سوالا مطرح میشه سخته ، اولش وحشتناکه، آدم میخاد فرار کنه

      انگار ذهنت رو لخت کردن تو آیینه جلوت داری کلی چیزای نازیبا میبینی و نمیخای باور کنی، مواجه شدن با خود خود واقعی ت خیلی سخته ولی چقدر ذهن رو سبک میکنه، تکلیف خودت رو با خودت مشخص میکنه، کمک میکنه که دیگه خودتو گول نزنی، حتی با وجود دوره ها هم امکان داره آدم مسیر اشتباه رو بره، ولی این سوالا مشخص میکنه کجای زندگی وایسادی؟ کی هستی دقیقا؟ با خودت چند چندی؟ اگر عوض نشی با همین فرمون بری کجا میرسی

      و اینکه این استعاره برنج و کویر رو خیلی از استاد شنیدم و اینکار رو احمقانه میدونستم و کسایی که اینکارو میکنن ولی اصلا فکر نمیکردم که خودم هم جز همونا باشم، چقدر بی ایمانی هام رو کشید بیرون،چقدر مشخص کرد که بعضی حرفای استاد رو مث وحی منزل نمیدونم و دلیل نتیجه بزرگ نگرفتنمم هم همونه،

      انقدر این آگاهی ها سنگینه که حس میکنم الان ققط شنیدم ، برای فهمیدن باید بارهاگوش بدم، و تعمق کنم و با خودم با صداقت بی رحمانه تری روبرو بشم

      سپاس از استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین

      با عشق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سارا مهدی گفته:
      مدت عضویت: 1536 روز

      استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیزم سلام

      اول از همه باید بگم خیلی خوشحالم که دارم روزی رو تجربه میکنم که میتونم با آزادی مالی راحت دوره بخرم،اولین باری که وارد سایت شدم گفتم واووووو خدایا چجوری بقیه این همه پول میدن دوره میخرن یعنی میشه یه روزی منم بتونم دوره بخرم؟

      این آرزوی من بود و الان 1سال و نیمه که دارم آرزوم رو زندگی میکنم.

      اولین دوره ای که از سایت گرفتم روانشناسی ثروت بود

      چون فکر میکردم که مشکل اصلی و اساسی من در ثروته، من دوره رو گوش کردم نوشتم بارها فایل هارو گوش کردم و نتیجه هم گرفتم درآمد من دقیقا 5برابر شد،کنار کاراولم کار آنلاین هم دارم و از طریق اون هم درآمد خیلی خوبی دارم و الان خیلی بهتر شده اما من مطمئن بودم که قطعا بهتر از این هم میتونه باشه.

      همیشه به این فکر میکردم که مشکل کجاست چه باوری دارم که نمیزاره که بهترین بهترین رو تجربه کنم خیلی خیلی تو این فکر بودم ،یعنی چندماهی بود بهش فکر میکردم تا اینکه شما دوره شیوه حل مسائل زندگی رو اپدیت کردید و خواهرم این خبر رو بهم داد،البته خودمم ویدئو معرفی این دوره رو دیدم و مشتاق شدم که بدونم چه آگاهی هایی در این فایل هست و احساس کردم که این دوره میتونه مشکل من رو حل کنه.

      وقتی جلسه اول رو گوش کردم برای جواب دادن به سوال سوم خیلی کلنجار رفتم با خودم که تا بتونم جواب سوال رو بنویسم در واقع دنبال چیزی بودم که بتونم با حل کردنش تو زندگیم و کارم تغیر اینجا کنم.پاسخ رو نوشتم و چند روز بعد فایل دوم روی سایت قرار گرفت و بوووووم خدایا این جلسه چقد عالیه اصلا هر چی از آگاهی های ناب این جلسه بگم کم گفتم تا به امروز 4بار فایل رو گوش دادم و به سوالات جواب دادم و برای بار چهارم بود که فهمیدم بلهههههههه مشکل کجاست و بیشترین انرژی من داره صرف چی میشه به جای اینکه تمرکز کنم رو کارم.

      استاد جواب دادن به سوالا از یه جایی به بعد سخت شد چون باید با خودم روبه رو می شدم و هرچی تو ذهنم و وجودم بود رو میکشیدم بیرون و این برای من واقعا سخته، اما مقاومت رو گذاشتم کنار و سعی کردم با خودم رو راست باشم من قراره مشکل رو پیدا کنم دیگه پس نباید با خودم رودروایسی داشته باشم اگر میخوام نتیجه ی عالی بگیرم باید این مسئله رو حل کنم.

      استاد نوشتن این جمله هم برام سخته اما میخوام بنویسم و مشکل رو حل کنم خیلی از انرژی من داره صرف تحت تاثیر قرار دادن بقیه آدما میشه که به به و چه چه کنن و بگن واووو چه دختر فوق العاده ای اصلا دمت گرم و من فراموش کردم که اون کسی که باید به به و چه چه کنه خود منم و باید فقط رو خودم تمرکز کنم و بس.تو این جلسه متوجه شدم وقتی وارد کار انلاینم شدم من اصلا برای خودم هدف تعین نکردم اصلا نمیدونم وسط این کار دنبال چی میکردم اصلا نمیدونم چی میخوام.

      تمرینات این جلسه به قدری عمیقه به قدری عمیقه که واقعا فوق العاده اس و تمام وجودتو می ریزه بهم تا دوباره تورو بسازه.

      این مسئله و این سوال که چجوری میتونم همه چی رو از عمق بررسی کنم دغدغه ی همیشگی من بوده و دوست داشتم بدونم وقتی میخوام باورهام رو تغیر بدم چه سوالایی از خودم بپرسم که بتونم به جوابای واقعی برسم و خدا من رو هدایت کرد به این دوره.

      و چقدر خدا عالی هدایت میکنه فقط باید بهش اجازه بدی هدایتت کنه خدا کار نمیکنه خدا شاهکار میکنه و انقدر قشنگ جواب سوالات و مسائلتو میده که خودتم میمونی.

      و در آخر از شما استاد عزیزم که نعمتی هستید که خدا تو زندگی بهم داده که قطعا شما دستی از دستان خدا هستید تشکر میکنم که این دوره رو که احساس میکنم به شدت بهش نیاز داشتم رو بروز رسانی کردید و از خانم شایسته ی عزیزم که انقدر عالی سوالات رو برای ما باز کردن تا خیلی خیلی راحت سوالات رو درک کنیم تا یه سفر درونی به وجود خودمون داشته باشیم تشکر میکنم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      ریحانه معارف وند گفته:
      مدت عضویت: 858 روز

      ابتدا سلام ویژه به استاد و مریم عزیزم و بعد سلام گرم به تمامی دوستان هم فرکانسی و بینظیرم.ببخشید نمیدونم میتونم اینجا این سوال رو مطرح کنم یا نه.ولی بینهایت سپاسگزارتون میشم اگه بتونید راهنماییم کنید.من مدتیه از خدا خواستم هدایتم کنه برای خرید یکی از این 2 دوره.شیوه حل مسائل زندگی یا عزت نفس.از اونجایی که دلم میخواد اگه حل مسایل رو میخوام بخرم، از بچه هایی که دارن تمرین انجام میدن عقب نمونم، موندم چکار کنم. از یک طرف اولین دوره ایی هست که میخوام تهیه کنم کمی ترس از اینکه انجام تمرینات سخت باشه دارم.ولی باید شروع کنم از یه جایی باید برم تو دل ترسام.شاید خدا میخواد از طریق شما دوستان هدایتم کنه.عزیزانی که این 2 دوره رو تهیه کردید نظر شما چیه؟میدونم هر2 دوره بینهایت گرانبها وباارزشند.بارها اومدم اینا رو بنویسم یه چیزی نمیذاشت ولی الان یه حسی گفت بنویس و بپرس.یک دنیا سپاس بابت راهنماییتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      آرزو ملک زاده گفته:
      مدت عضویت: 2175 روز

      به نام ِ خداوند ِ بخشنده ی مهربان

      سلام خدمت ِ استادان ِ عزیزم ، سیّد حسین ِ عباّس منش و مریم جان ِ شایسته که واقعا استادانه ، این دوره ی جدید رو ارائه دادین .

      واقعا پُر بیراه نیست که شما مریم جان رو استاد خطاب کنم چرا که واقعا شما شایسته و لایق هستین و بی دلیل نبوده و نیست که همیشه شمارو تحسین میکنم.

      هر روز صبح که صدای پیام به تلگرام رو میشنیدم ، سریع مراجعه میکردم تا دیدگاه ِ جدید ِ دوستانی که دوره ی فوق العاده بینظیر و حیاتی ِ شیوه ی حلّ ِ مسائل ِ زندگی رو تهیّه کردن رو بخونم و بارها شده که میدیدم من اوّلین نفری هستم که پیام رو باز کرده و با تمام ِ وجودم دلم میخواست دوره رو داشته باشم ، آگاهی هاش رو با جان و دل بشنوم .

      با خوندن ِ تجربیّات ِ دوستان و خوندن ِ بارها و بارهای مقاله ی معرّفی ِ دوره ، چنان شور و شوقی در من ایجاد میشد که هنوز دوره رو تهیّه نکرده ، فقط از روی نکاتی که از دیدگاه ِ بچّه ها ، برداشت کردم ، شروع کردم به نوشتن ِ متن ِ دیدگاه و توی صفحه ی تلگرام ام ، ذخیره ش کردم تا وقتی که دوره رو تهیّه کردم ، اون متن رو براش بزارم ، مدّتی قبل بعد از کلّی کلنجار رفتن با خودم مقاومت رو شکستم و بالاخره دیگه به مریم جان ، ایمیل زدم که کاش بشه استاد با شما که شاگرد ِ اوّل و ممتاز ِ دانشگاه ِ گروه ِ تحقیقاتی ِ عبّاس منش هستی ، مصاحبه ای داشته باشه با این موضوع که چطور تمرین میکنی ، چطور روی خودت کار میکنی ، شمایی که الگوی من هستی ، کاش این اتّفاق بیفته که درخواستم رو بپذیری ، امّا مریم جان پاسخ ِ این قسمت از ایمیل ِ من رو جواب ندادن وگرنه بارها شده با مهربانی و خوشرویی ِ تمام ، چند تا از ایمیل هام رو پاسخ دادن.

      دیروز از صبح تا خود ِ شب ، خدای من شاهده که یک بالای 50 بار ، یک احساسی توی قلبم بصورت ِ واااضح ، فریاد میزد که دوره رو بخر … بخرش … و هر بار صدا بلند تر و واضح تر میشد …

      تمام ِ مبلغی که داشتم ، دقیقا اندازه ی مبلغ ِ دوره بود.البتّه که بعنوان ِ هدیه ی استاد ِ عزیز ، توی کیف ِ پولم در سایت ، 530 هزار تومان ، داشتم و باقیش ، کلّ ِ مبلغ ِ داخل ِ حسابم بود و من پا روی ترسم گذاشتم و نجواهای ذهنم رو نشنیده گرفتم که طبق ِ معمول با بهانه هاش میخواست من رو منصرف کنه ، بهانه هایی مثل ِ اینکه اینهمه فایل و دوره از استاد داری ، این رو دیگه برای چی میخوای بخری ، همین قدر فقط پول داری و … امّا من با شهامت ، با ایمان به غیب و برای اینکه از اون دوره ها ،نتیجه ی عالی بگیرم ، این دوره رو میخوامش ، نجواها رو نادیده گرفتمش و سریع گوشی رو برداشتم و با عشق ، دوره رو تهیّه کردم و به خودم هدیه دادمش . و اینکه کلنجار رفتن ِ من ، سر ِ تهیّه ی دوره ی استاد نبود ، چون معمولا

      برای من راااحت ترین کار توی دنیا که بخوام بهش بهای مالی پرداخت کنم ، تهیّه ی دوره های استاد عبّاس منش ِ عزیزمه که با جان و دل و رااحت انجامش میدم و همینجور برای رشد ِ خودم سرمایه گذاری میکنم .امّا با خودم میگفتم که بزار شرایطم بهتر بشه بعد تهیّه ش کنم .

      خلاصه پا روی ترسم گذاشتم و با ایمان

      پروسه ی خرید رو انجام دادم و بخدا دیگه قلبم آرام گرفت و از اون بیتابی در اومد .

      الآن که به لطف ِ خدای مهربان و هدایتگر ، دوره رو تهیّه کردم ، و جلسه ی اوّل رو 2 بار تا اینجای کار ، با تمرکز ِ بالا با تک تک ِ سلّول هام ، گوش دادم ، اوّل چقدر خدا رو شکر کردم بابت ِ اینکه هدایت رو اینقدر واضح درک کردم و با دیدن ِ جلسه ی اوّل، با خودم گفتم که بببهترین تصمیم ِ عمرم ، بهترین هدیه ای که میتونستم به خودم بدم ، همین دوره س ، نتونستم نداشته باشمش ، نننمیشد که نداشته باشمش ،

      چه هدایت ِ دقیقی بعد از با تک تک ِ سلّول هام درخواست کردن ِ راهکار از خداوند که من چطور بهتر از این از قانون استفاده کنم که تلاش هام برای درک و استفادهِ از قانون ، شبیه به دویدن روی تردمیل نباشه ، من بارها از واقعا ناخواسته هایی واقعی اعراض کردم که پاداشی بزرگ باید میداشت ، امّا ایراد ِ کارم کجاست که میزان ِ تلاشم برای استفاده از قانون ، با میزان ِ نتایجم ، برابر نیست و همخوانی نداره . هیچوقت به قانون که شک که نکردم ، صدای استاد توی گوشم میپیچید که خداوند کار ِ خودش رو ، سمت ِ خودش رو دقیق و عالی انجام میده ، این تو هستی که باید سمت ِ خودت رو عالی انجام بدی وگرنه خدا بینقصه و عالی وظیفه ی خودش رو انجام میده.

      دنبال ِ ایراد در خودم بودم . دلیل ِ ایمیلم به استاد مریم جانم همین بود .

      انگار دلیل ِ جواب ندادن ِ مریم جان این بود که : آرزو … صبر کن ، صبر کن که یه سوپرایز در راهه ،خداوند پاسخ داده طبق ِ وعده ش که اگر مرا بخوانی ، اجابت ات میکنم و خدا درخواستت رو اجابت کرده . آرزو ، دوره ای داره آماده میشه که میخوام دستت رو بگیرم ، بهت بگم اجازه داری هر چقدر که دلت میخواد توی پردایس کنار ِ من بمونی و بنشینی روی یک صندلی ، کنار ِ میز ِ کارم ، کنار ِ من ، و به شیوه ی تمرین کردن ِ من نگاه کنی . اصلا فیلم بگیری . صدام رو ضبط کنی . هر جور که میتونی ازم الگوبرداری کن .

      این توصیه رو میکنم به دوستانی که حتّی اگر سر ِ سوزن شک دارن که این دوره رو تهیّه کنن ، اگر از من بپرسن پیش نیاز ِ دوره ها چیه ؟ بغیر از اینکه میگم تعهّد به انجام ِ تمرینات ، بغیر از وحی ِ مُنزل دانستن ِ این آگاهی ها ، بغیر از استمرار ، قطعا با ایمان میگم

      اگر میخوای از دوره هایی که از استاد ِ جانم داری ،

      اگر میخوای از کتاب ِ

      _ رؤیاهایی که رؤیا نیستند نتیجه ی عالی بگیری

      _ اگر میخوای بدونی چگونه فکر ِ خدا را بخوانی ؟

      _ اگر میخوای تیشه ای تیز و بُرّنده داشته باشی و به ریشه ی باورهای محدودکننده ای حمله کنی و بزَنی که سال هاست تو رو از یک زندگی ِ لذّتبخش و بی پَروا خرید کردن ، محروم کرده ، تو رو احاطه کرده با کلّی مسأله و مشکل و حسرت ، و عزّت و شَرَفت رو نشانه رفته و زخمی کرده ،

      _ اگر میخوای از دوره ی عزّت ِ نفس که همه چیزه ، نتیجه بگیری ، که نتیجه ش عزّت ِ نفسه ، میخوای شخصیّت ِ قدرتمند بسازی ، اون هم شخصیّت ِ قدرتمندی که از نظر ِ خودت قدرتمنده و نه برای تایید ِ دیگران و نه فقط از نظر ِ دیگران قدرتمند بسازی ، شخصیّتی مصمّم و با اراده ،

      _ اگر میخوای سلامت زندگی کنی

      اگر میخوای از دوره ی فوق العاده ی 12 قدم ، قدم به قدمی که برمیداری ، رشد و رشد و رشد باشه ،

      و در یک کلام

      _ اگر میخوای آسان بشی بر آسانی ها

      باید و باید و باید ، دوره ی شیوه ی حلّ ِ مسائل ِ زندگی رو در کنار ِ دوره های دیگه داشته باشی . شما واجب الشرایطی برای استفاده ی این دوره .

      این دوره ، راهکار ِ استفاده از دوره هاست .دوره ی شیوه ی حلّ ِ مسائل برای من ، حکم ِ یک برگه ی جا مانده ، جُدا شده از کتاب ِ اصلی رو داره ، که از کتابم کَنده شده بود و کلّی توش نکته داشت و من نداشتمش ، و پیداش کردم . برای من اینجوریه که انگار که کلّ ِ دوره های استاد ، کلّ ِ مقاله های مریم جان ، کلّ ِ آگاهی ها رو در یک کتابی با یک ترکیب و ترتیب ِ مشخّص، جمع آوری شده دارم و یک برگه ی مهم و حیاتی ، که فرمول ِ اصلی از این کتاب هست رو ، گم کرده بودم .

      این دوره برای من ، حکم ِ یک گام به گام ِ کمک درسی رو داره . که میخواد با مثال های بیشتر ، درس ها و نکته ها برام جا بیفته. و اومده که کمکم کنه برای رااحت حلّ کردن ِ مسائل ِ زندگیم ، راحت حلّ کردن ِ مسائل ِ تکراری ِ زندگیم .

      احساس میکنم این دوره باعث میشه من ریشه ی باورهای محدود کننده رو نابارور کنم . مثل ِ یک محلول ِ جادوئیه که با ریختنش روی علف های هرز ِ باورهای محدودکننده ، اونها رو میسوزونه و به خاکستر تبدیلشون میکنه.

      انگار که یه پادزهریه برای نیش ِ زهر آلود ِ مار ِ افعی ِ خوش خط و خال ِ باورهای محدودکننده ،

      انگار که نیش ِ این مار رو از دهانش بیرون میکشه و عملا یک مار ، ههر چقدر بزرگ و خطرناک به نظر برسه ، بدون ِ نیش ، کِرم هم نیست .

      انگار که یک اَنبری هست برای قطع کردن ِ غُل و زنجیر هایی که پای من رو بسته و نمیزاره پرواز کنم و اونها تعیین میکنن کجا باشم .

      من هنوز جلسه ی دوّم رو ندیدم امّا مطمئنّم که سوال هایی که دوره ازم پرسیده ، جواب ِ سوالات ِ منه .

      این دوره مثل ِ یک GPS ، راهنمای منه و من رو از جادّه ی خاکی ، وارد ِ مسیر ِ درست میکنه ، همون مسیر ِ هدایت شدگان ، همون مسیر ِ آسفالت ِ سراشیبی ِ پُر از درخت و جنگل های زیبا و گل های قشنگ که سوت زَنان توش قدم بزارم .

      آب دستته بزار زمین و تهیّه ش کن و یقین بدون که لازم ترین ، واجب ترین و حیاتی ترین آگاهی ها و نوع ِ تدریسی هست که بهش نیاز داری.

      یعنی من جلسه ی اوّل رو که دیدم ، با توضیحات ِ استاد مریم جانم ، که برای شیوه ی تمرین ، شیوه ی باورسازی ، شیوه ی الگوبرداری ، ارائه داده ، از این ساده تر ، از این راحت تر ، از این هماهنگ تر ، از این سریع تر ، از این ابتدایی تر و دقیق تر نمیتونست باشه . نمیشه نداشته باشی

      نننمیشه نداشته باشیش .چه هدایت ِ دقیقی بعد از با تک تک ِ سلّول هام درخواست کردن ِ راهکار برای استفاده از ابزار ِ قوانین و آگاهی هایی که استاد ِ جانم ارائه داده . بعد از دیدن ِ جلسه ی اوّل ، با خودم گفتم که آرزو ، یعنی این دوره رو داشته باشی و باز نتیجه نگیری ، هههییییچ دوره و آموزشی به تو کمک ننننخواهد کرد .

      استاد حجّت رو تمام کرد و میتونه بگه : دانشجوهای عزیز ، من واااقعا دیگه نننمیدونم چجوری باید بگم ، بببهتر از این بَلَد نیستم ، ساده تر از این دیگه نمیشه .

      اینو با یقین و ایمان میگم . با وجود ِ این دوره ، باز اگر نتیجه نگیرم ، هههیچ دوره ی دیگری کمک نخواهد کرد به رشد ِ من . هیچ دوره ای …

      انگاری داشتم دوره ی عزّت ِ نفس رو می دیدم .

      انگاری که داشتم دوره ی روانشناسی ِ پایه و روانشناسی ِثروت ِ 1 رو می دیدم .

      داشتم انگار کتاب ِ چگونه فکر ِ خدا را بخوانیم رو میخوندم.

      داشتم کتاب ِ رؤیاهایی که رؤیا نیستند رو مرور میکردم.

      واقعا خدا رو شاکرم بابت ِ شما استاد ِعباّس منش ِ عزیزم .

      واقعا خدارو شاکرم بابت ِ شما مریم جان ِ شایسته ام که اینقدر عالی پاسخ ِ ایمیلم رو در این دوره دادی .

      طبق ِ وعده ای که دادین و ادّعایی که کردین استاد که خداوند سمت ِ خودش رو عالی انجام میده وقتی بهش اعتماد کنی و ازش درخواست کنی ، طبق ِ ادّعایی که کردین مریم جانم ، استاد ِ نازنینم ، که سمت ِ خودتون رو بعنوان ِ مربّی ، عالی و باز هم عالی انجام دادین ، و به وضوح ، جای پای شما ، ردّ ِ پای شما برای من نمایانه ، من هم باید بعنوان ِ دانشجوی این دوره ، سمت ِ خودم رو عالی انجام بدم و بیام از نتایجم براتون بگم .

      بگم که زندگی ِ قوانینی ِ من ، به قبل و بعد از استفاده از این دوره ، تقسیم میشه .

      به امید ِ اون روز .

      با توکّل به خداوند ِ هدایتگر و حمایتگر .

      باز هم از شما دو بزرگوار ، بینهایت سپاسگزارم.

      در پناه ِ خدای مهربان شاد ، سالم ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشین .

      من با افتخار یک عبّاس منشی ِ شایسته ام.

      فعلا خدا نگهدار .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        مجید بختیارپور عمران گفته:
        مدت عضویت: 959 روز

        سلام و درود بر خواهر گلم آرزو جان

        بینهایت ازتون سپاسگزارم که چقد زیبا این دوره رو معرفی کردین و چقد دلم آب شده برای داشتنش خداروشکرررررر چندماهه پیش که وارد سایت شدم نیت کردم که هر گوشه ای ازین سرزمین وحی میرم میخوام الهامی باشه خودمو دادم دست خدا تا منو اینجا تو خانه اش بچرخونه و جاجای زیبای خونه شو بهم نشون بده که تا حالا بصورت تکاملی بنحو احسن اینکارو کرد و روزی ازش خواستم که خودش بهم بگه بعد گوش دادن به فایلهای رایگان کدوم دوره رو اول بخرم که چند روز پیش منو وارد گروه تلگرامش کرد که از اونجا از نتایج دوستان عزیز توجه ام بسمت این دوره رفت که بعد چندروز مطالعه نتایج در تلگرام یهو گفتم برم از تو سبد محصولات برم ببینم نتایج دوستان اختصاصی هست چون تو تلگرام متنوع بود از تمام دوره ها بودن و اونایی که از این دوره نتیجه گرفته بودم دلمو گرمتر میکرده که تونستم از نتایج خوب دوستان ترمز بزرگم که کمالگرایی بود و بفهمم که تمرکزم و بیشتر کرده که گفتم برم جایی که فقط از نتایج دوره حل مسایل زندگی باشه که اومدم اینجا و قصد کردم زمانی این دوره رو خریدم و فول شدم توش برای خرید دوره همینجوری الهامی برم به سمت نتایج محصولات تا همینجوری دونه دونه دوره ها رو تهیه کنم و باعث گسترش خودم و جهانم شوم که با خوندن کامنت شما دیگه کاملاااااا بهم ثابت شد اولین دوره ام باید همین باشه و جقد خوش بحالم شده که با هدایت خداجونمم قراره دوره ای رو بخرم تازه بروز رسانی هم شده این یعنی محشرر رررررررررررررر الهی شکرررررررررررت خواهر گلم چقد عالی شما لپ کلام و بهم فهموندی که تو این دوره چه خبره با یک تیر چندین هدف و میزنم که عالیهههههه منم یک همچین چیزی رو هم میخواستم چون بین چند دوره قبلا مونده بودم دمتگرررررررم رفیق توحیدی ام همکلاسی دوست داشتنی ام برات دعای موفقیت روزافزون دارم خدا به همه شما خیر دنیا و آخرت رو بدهد الهی آمییئیییین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      زهرانجفی گفته:
      مدت عضویت: 1562 روز

      سلام ودرودفراوان خدمت استادجان مریم عزیزودوستان گلم.

      من اونوراشتباهی کامنت گذاشتم ولی خب چه ایرادی داره؟اینورم میزارم فیض ببرید.

      دوستان من ازروزی که دوره معرفی شدمقاومت شدیدی به خریدش داشتم همش میگفتم خب منکه راه حل مشکلاتم رومیدونم لزومی نداره بخرمش بزاراگرقراره دوره ای بخرم ی دوره ای باشه که لازمم باشه.احساس علامه دهربودن خیلی احساس بیخودیه من زنبوربی عسلی بودم که شایدبشه گفت راه حل مسائلم رو بلدبودم ولی عمل هم نمیکردم وباترس ازش فرارمیکردم وبقول استادآشغالهارو زیرمبل میکردم.ترس ازشکست یادرست نبودراه حلهام جلوی اقدام به عمل منومیگرفت.

      عاقاکلی توی کشمکش وتلاطم بودم وحقیقتا پولمم کم بودوتمرکزمم گذاشته بودم روی راه حل مشکل تضعیف حافظه.(ی مدت بود احساس میکردم حافظه ام ضعیف شده وتمرکزم پایین اومده کلی تحقیق کردم وبسته آموزشی تقویت تمرکزوحافظه دکترسیدا روخریدم انصافاهم چیزخوبیه)داشتم بااون کارمیکردم ولی تقریباهرروز کامنتای دوستانی که محصول حل مسائل روخریده بودن روهم میخوندم.ی کشش عجیبی نسبت به این محصول پیداکرده بودم.بالاخره بعدکلی کلنجاررفتن باخودم وقانع کردن خودم که ببین توبالاخره که تعهددادی روی همه دوره های استادکارکنی.پس بخرش.وخریدم ودرچنددقیقه اول صحبتهای استادفهمیدم که ای دل غافل چقدر رفتارمن درمحل کارقبلیم شبیه کارمند،دوست استادبوده وباورداشتم که فلان مشکل یاحل نمیشه یابه دست من حل نمیشه وکاریکی دیگه اس یکی که سِمَتش ازمن بالاترباشه.چقدربااین طرز تفکراشتباهم خودمواون دوران اذیت کردم.چقدراحساس ضعف وناتوانی میکردم.خداروسپاسگزارم که این هدایت اتفاق افتادوپول خریددوره به دستم رسیدتا دری بازشه برای من به سمت موفقیت وسرور.دستان پربرکت وقوی استادومریم جانم رومیبوسم وسپاسگزارشماهستم بابت این دوره عالی.درپناه خداباشیدآمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      حمیدرضا آتشی گفته:
      مدت عضویت: 1196 روز

      با سلام و احترام خدمت یکایک عزیزان

      عاشقتونم

      براتون عالی ترین هارو از خدا طلب می کنم چون لیاقتش رو دارید.

      این دوره واقعا مثل همون یادگیری ماهیگیری هست و نه بخشیدن ماهی. بنظرم اگر جسارت و شهامتشو داشته باشی که این دوره رو بارها و بارها ببینی و تمریناتشو انجام بدی به هیچ دوره دیگری نیاز پیدا نخواهی کرد.

      دقیقا جناب عباسمنش هم عملاً از همین دوره استفاده کرده هرجا مسئله ای رو دیده با قبول مسئولیت و رفتن تو دل اون مسئله و با حل اون مشکل اول به خودش کمک کرده و باز هم به خودش کمک کرده با منتشر کردن اون مسئله و روش حل مسائل طی دوره ها و حل مسائل برای دیگران.

      خیلی زیباست

      زیباییش اونجاست که میری مسئله ای که از دید دیگران یه شر هست رو حل می کنی و نتیجه اش میشه پیشرفت و تعالی

      خب چی میخواهی دیگه از این بهتر‌؟؟

      دوره قانون سلامتی رو یه مرور بکنیم

      خب خود آقای عباسمنش از مسئله چاقی مفرط، تعریق زیاد، خر و پف، خستگی زودهنگام، احساس خواب آلودگی همیشگی و… رنج می برد.

      به خودش گفت من باید برم تنهایی تو آپارتمان تن پا و تا مشکل رو حل نکنم برنمیگردم.

      رفت تو دل مسئله مطالعه کرد تحقیق کرد و مشکل رو حل کرد و در خودش یه انقلاب عظیم رخ داد خب بعد از اون یه دوره طراحی کرد به اسم دوره قانون سلامتی و مشکلات بقیه رو که اتفاقا مشکل خودش هم در اون بود رو حل کرد و یه شر بزرگ رو تبدیل به یه برد برد عالی کرد حال خودش رو احسن کرد و بقیه رو هم به لطف رب به سمت سلامتی کامل هدایت کرد و از همین طریق کسب درآمد عالی هم کرد.

      اینو اگر درک کنیم خب برای تمامی زندگی مون کاربرد داره و نیازی به هیچ دوره دیگه ای نیست. البته خب تو هر حوزه ای ایشون رفته و مسائل رو حل کرده و با تهیه دوره های ایشون میشه با سرعت بیشتری از تجربیات بهره برد ولی واقعا با این دوره تمام مسائل رو میشه رفت تو دلش و از درون خود مسئله راه حل رو کشف کرد و از همون نقطه درجه زندگی رو بالاتر برد.

      موفق باشید

      عالی ترین ها قسمت و روزی همه مون باشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      سعید صادق زاده گفته:
      مدت عضویت: 1168 روز

      سلام بر استاد عزیز

      درود بر دوستان خوبم

      مگر داریم از این بهتر که دوره ای وجود داشته باشد که در قدم اول بتوانی ترمزهای ذهنی خودت را بشناسی

      نشتی های انرژی خود را پیدا کنی

      بفهمی که چه عواملی وجود دارد که اینگونه باعث می شود که تمرکزت هدر برود و چرا به هدف های خودت نمی رسی

      بعد از همه زیباتر اینکه در همین دوره بتوانی راهکارهای را پیدا کنی که جوی این نشتی ها را بگیری و قدم به قدم به جلو بروی

      و با هر قدم به خواسته خودت نزدیک و نزدیک تر بشوی

      از همه قشنگ تر اینکه بعد از حل مسئله می فهمی که چقدر ساده بوده است و چقدر راحت این مسائل قابل حل بوده است و ریشه آن در خودش بوده است

      همه اینها بخش کوچکی خوبی ها و زیبایی های این دوره عالی بوده و می دانم که هر چه جلوتر بروم نتایجی عالی تر نصیب من خواهد شد

      به امید بهترین روزها که نصیب همه ما خواهد شد

      ممنونم از زحمت های استاد عزیز و خانم شایسته خوش ذوق

      سپاس از خدایی که من را به این مسیر هدایت کرد

      ممنونم از خدای زیبایی ها

      سپاس از خدای فراوانی ها

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      هاجر صالحی گفته:
      مدت عضویت: 1632 روز

      سلام به استاد عزیزمممم ، بهترین استاد دنیا

      استاد واقعا نمیدوونین چقدر عاشقتونممم

      مریم زیبا و قوی عاشقتون بودم، ولی تو این دوره حل مسایل اصن دیوونتون شدم، الگوم شدین واقعا

      استاد من اوایل که با شما آشنا شدم قیمت دوره هاتونو که دیدم ، حدود دوسال پیش گفتم چه خبره این استاد، بقیه رو ببین چه قیمت های منصفانه ای گذاشتن، شما میگفتین که تا دوره ای ده برابر ارزشی که تو زندگی افراد ایجاد نکنه نمیذارم ، من قبول نداشتم

      الان که میبینم اصن نمیشه قیمت گذاشت واقعا نمیشه قیمت گذاشت اینو با تمام وجودم میگم، این آگاهی ها در تمام جهان تاپه ، اصن نظیرش نیست

      اوایل میگفتین بهترین سایت در جهانم، چون مدارم پایین بود با آموزش های شما آشنا نبودم فکر میکردم اغراق هست

      ولی چه حقیقتیه، فقط کسانی که در مسیرن و دارن کار میکنن میفهمن که این سایت این آموزه ها چقدر ارزشمند و نابه.تا حالا ندیدم کسی انقدر اصل رو بگه.

      خواهرم دوره شیوه حل مسایل رو خرید

      من و خواهرم در مسیر رسیدن به یک هدفی هستیم، رو باور هامون کار میکردیم ولی اتفاق نمیفتاد ، نشانه زیاد میومد ولی نتیجه نهایی نه.

      با دوره راهنمای عملی پیش میرفتیم(عجب دوره ی بینظریه، مخصوصا جلسات 9و 10، تا حالا ندیده بودم این جنس صحبت کنید درباره جهان، اصن تکلیف آدم با جهان خودش خدا مشخص میشه)

      دوره شیوه ی حل مسایل هر جلسه ش که میاد میگم این جلسه عالیه ، وای خدا پس داستان این بوده، هی هر چی رفتیم جلوتر جذابتر شد داستان و راحتتر

      تو جلسه یک من یک الگوی مخرب درباره ی بیماری و مسایل اینا پیدا کردم، از والدینم این الگو رو گرفته بودم که همه چی باید سخت باشع، کار باید پیچیده و طولانی باشه. البته این الگو خیلی مخفی بود، همیشه فکر میکردم اونا این مشکل و دارن. با جلسه یک یا توجه به زندگی و مسایلم فهمیدم این الگوی منم هست. مثلا برای یک پرکاری ساده دندون من چند ماه میرفتم ، بعد این جلسه و تغییر نگاه دو ده ثانیه دکتر تشخیص داد مساله چیه و حل شد، بقیه مسایلم بگم تازه میفهمم چرا سخت انجام میشده

      جلسه دوم که دیوانه کننده بود، این حد از خودشناسی اص ترسناک بود اولش برام، میخاستم از زیرش در برم ولی تو دو روز جواب دادم به سوالات و یافتم اون ترمزم رو که مانع رسیدن به هدفم شده بود، کویرم پیدا شد

      اصن به مفهوم درست هدایت رسیدم، من از خدا میخاستم که منو هدایت کنه به این مسیری که ذهنم میشناخت فقط. دست خدا رو آزاد نذاشته بودم،از اونجایی که اون مسیری که ذهنم میشناخت من شرایطش رو نداشتم .راه به جایی نمیرفت.

      نکته دوم جلسه دوم این بود اصن فهمیدم این ذهنم کجا هست، به ظاهر فکر میکردم رو اهدافم هستم ولی نگو اصن فقط تمرکز میکرده روی مسایل چرت پرت حاشیه.

      اصن فهمیدم اون زخم کاری که همه جا دارم اذیت میشم از جنبه های مختلف باعث نرسیدن بهاهدافم هست، توحید وعزت نفس هست. دلیل این حاشیه رفتنمم همینا بوده نه .قبلا خودمو سرزنش میکردم برای بی اراده بودن

      خیلی خیلی هوشمندانه طراحی شده این سوالات و همچنان مراحلش

      مرحله سوم چرا دارم سمت حاشیه و مسایل بی ارزش میرم، مشکل از اراده من نیست، ذهن قدرتمنده و جای این رنج و لذت برعکس بوده، این مدل ساختن دوتا اهرم برام جدید بود ، این وارونه کردن اهرم فعلی بینظیر بود

      با جلسه سوم خیلی راحتتر دارم مسیر ذهنمو کنترل میکنم.

      و اما جلسه چهارم زدن به هدف. این جلسه انقدر جواب سولات منو داد، من فهمیدم به شدت دچار این بیماری کمالگرایی هستم، انگار درون قلب و ذهنم کشیده شد بیرون، یه نقطه ای که باعث رنجم میشد فهمیده شد، علت جنگ های درونی م با خودم،علت بی انگیزه شدنم، علت ادامه ندادنم

      تازه فهمیدم هدفگذاری یعتی چی و چقدر هم آسونه

      من برای مساله اول ساختن باور توحیدی رو شروع کردم، از جلسه دوم فهمیدم ترمزم همینه ولی ذهنم هی شروع میکرد که ساختن این باوز آسون نیست موضوعات گسترده ای داره

      تا با جلسه چهارم راه برام مشخص شد

      از عجله و زود رسیدن، قدمای بزرگ برداشتن دست کشیدم و قلم و دفتر برداشتم و به خدا گفتم بگو وخدا هدایت کرد که به سه مرحله تقسیم کردم

      اینکه میخواستم تقسیم کنم به مراحل اصن ایده ای نداشتم

      مرحله اول رو نوشتم و نوشتم چه فایل هایی مقاله هایی الگوهایی باید پیدا کنم، قدم عملیش چیه

      و انقدر ذهنم آآرام شده و با تعهد و لذت و بدون عجله دارم کار میکنم

      بینهایت سپاسگزارم برای این دوره بینظیر که اصن نمیشه توصیف کرد این حد از خودشناسی و واضح شدن مسیر رو. حس میکنم که استاد و مریم جون دست بچه ها رو گرفتن و قدم به قدم دارن راه رو نشون میدن

      عاشقتونم بهترین و دوستداشتنی ترین استاد دنیا و شیرین ترین مریم جون دنیا

      با عشق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سمیه اسفندیاری گفته:
      مدت عضویت: 1871 روز

      سلام به دوستان عزیزم…

      من وقتی دوره روی سایت آمد تصمیم گرفتم که دوره رو بخرم از جایی که کارم رو تازه شروع کردم و به خودم برای عید یه تمرین گذاشتم… به جای آرایشگاه و لباسهای گران و …بخرم پولم‌جمع میکنم و دوره رو میخرم خداوند کمک کرد و پولم رو جم کردم وقتی آمدم دوره رو بخرم از خداوند هدایت خواستم و دوره به صلح رسیدن برام نشانه آمد و خریدم و دارم روش کار میکنم و خیلی دوست دارم دوره شیوه حل مسائل رو هم داشته باشم و این ایده آمد که بیام همه کامنتهای دوره رو بخونم تا ذهنم باز بشه از خوندن کامنتها که یه تمرین عملی هست وقتی دوره رو میخرم جلو باشم…همه کامنتها رو خوندم و به گفته یکی از دوستان گذاشتم توی سبد خریدم آماده باشه و این پیغام رو بفرستم و منتظر باشم در بهترین زمان تهیه کنم و به صلح رسیدن هم کار کنم…

      من قبل از عید کیف پولم گم شد،زدم روی نشانه ام و اولین کامنت این بود داستانی از گم شدن کیف پول این دوستمون و چه طوری تونست کنترل ذهن کنه و کلمات تاکیدی رو گفته و تجسم کرد برای پیدا شدن کیف پولش…منم دقیقا همین کار رو کردم و تجسم کردم و کیف پولم پیدا شد دقیقا مثل تجسمم، این انگیزه و اعتماد به نفسی بهم داد برای شیوه حل مسائل بعدیم و منم این کامنت رو مینویسم برای خرید دوره که به زودی اتفاق میفته و توی دوره انشالاه کامنت میگذارم و احساس دوستان از تهیه دوره رو منم تجربه میکنم…من ایمان دارم از جایی که گمان نمی‌کنم پول دوره برام‌جور میشه چون تعهد دادم برای کار کردن روی خودم و با هر بار اتفاقات ایمانم قوی میشه برای اینکه همه چیز باوره و تلاش مستمر توکل به خداوند…

      در پناه حق باشیم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1941 روز

      به نام خداوند بخشنده و مهربان ظ

      استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان

      الان که دارم این کامنت را می‌نویسم از شوق اشک به چشمانم آمده و نمی‌دونم چطور از خدای عزیزم از خدای مهربانم از خدای غفورم سپاسگزاری کنم بابت اینکه به قلبم آورد که این دوره ی گران بها رو بخرم

      استتتتتتتتتاد

      مریییییییییییم جان بخدا عاشقتونم

      داشتم کامنت های دوستان عزیزم رو میخوندم که در همین صفحه هست نمیدونین چه شوقی بهم دست داده

      همون روز اولی که استاد عزیزم این دوره رو گذاشتن قلبم گفت بخرش با خودم گفتم فعلا برنامه ای برای خریدن دوره ای ندارم شاید اونور سال عشق و مودت با 12 قدم رو بخرم

      اما گفت بخرش که از نون شب هم برات واجب تر هست

      گفتم آخه چرا بخرم گفت به همون دلیلی که بهت گفتم عزت نفس رو بخر

      استاد بخدا من از وقتی که عضو سایت شدم خیلی دوست داشتم عزت نفس رو داشته باشم هر کاری هم میکردم نمیشد اما زمان بندی خدا خیلی دقیق و درست هست

      بعد از اینکه به یک تضادی خوردم پولش رو برام جور کرد و من این دوره رو خریدم اینقدر این دوره برام آگاهی داشت و داره که هر روز سعی میکنم که حداقل یک جلسه از این دوره رو گوش کنم و شاید بگم حداقل 100 بار هر جلسه رو گوش کردم اما باز هم تازه تر میشه برام

      خلاصه وقتی که گفت این دوره رو بخر و من هم با عشق خریدم هیچوقت فکر نمی‌کردم این دوره اینقدر خالص و دقیق باشه

      جلسه دوم که دیوانه کننده بود مثل اینکه یک گوشه رینگ بوکس ایستادم و دارم مشکلات رو چک و لگدیش میکنم و چقدر خودم رو بهتر دارم میشناسم

      جلسه دوم خیلی طول کشید تا برام تموم بشه البته تازه شروع شده ولی اینقدر دقیق هست این سوالات حقیقتا یک جاهایی حس میکردم که سوالاتم شاید اشتباه باشه و یا منظور مریم بانو رو با اون همه توضیحات عالی متوجه نشدم اما به خودم سخت نگرفتم و گفتم هر چی رو که میفهمی بنویس هفته بعد مطمئن باش بهتر جواب میدی

      و امروز که جلسه سوم رو داشتم گوش میدادم اصلا استاد داشت قلبم از جا کنده میشد از این آگاهی های خالص

      بخدا نفهمیدم چند بار گوش کردم و با اینکه نمی نوشتم سوالات رو برای خودم جواب میدادم

      که قلبم بهم گفت جواد اگر همین دوره رو خوب و عالی کار کنی به هیچ عنوان نیازی به خریدن دوره های ثروت نداری

      یعنی اینقدر این دوره ریشه ها رو شناسایی می‌کنه

      راه حل ها رو بهم میده و با حل همه مشکلات به ثروت بیشتر عزت نفس بیشتر و از همه مهمتر ایمان بیشتر به خدا میرسم

      خدااااااااایا شکرت عشقم

      چقدر توی جلسه دوم نشتی های ذهنم رو فهمیدم و چقدر از ترمز های ذهنم رو پیدا کردم اصلا فکر هم نمی‌کردم که اینقدر ترمز ساده باشه که جلوی دریافت نعمت بیشتر به زندگیم رو گرفته

      امیدوارم شاگرد خوبی باشم در این دوره و عمل کنم تا حرف بزنم

      در ضمن وقتی کامنت های دوستان رو میخونم چقدر ایده میگیرم و چقدر باور م بهتر میشه

      که تمام مسائل راه کارهای ساده و قابل حلی دارند

      که حل این مسئله ها ن تنها به عزت نفس و اعتماد به نفس من کمک می‌کنه بلکه باعث میشه ثروت و نعمت و ارتباط بهتری هم با خدا داشته باشم و برسم

      مریم بانو استادی کردی واقعا

      خدارو شکر میکنم که در این سایت هستم و در این جمع موفق و شاد و ثروتمند

      امیدوارم که به زودی زود ببینمتون

      در پناه الله مهربان باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1941 روز

      به نام رب العالمین

      سلام حمید عزیزم

      سلام دوست خوبم

      سلام رفیق شفیقم

      سلام برادرم

      نمیدونی وقتی اسم زیبات رو در اینجا و در این دوره دیدم چقدر خوشحال شدم

      و الان خدارو شکر میکنم که شما رضوان خانم و خیلی از دوستان دیگه هم در این دوره هستند

      و چقدر افتخار میکنم که در کنار شما عزیزان هستم

      و همه این ها از لطف خدای مهربانم هست و بس

      آخه اینقدر خوشگل داره هدایتم می‌کنه به سمت نعمت های بیشتر که اصلا خودمم موندم چی بگم

      فقط باید بگم و چشم به عمل کنم به گفته های خدای عزیز و استاد عزیزم

      کامتتت رو خوندم حمید جان

      چقدر خوب که دوره رو گذاشتی توی سبد خریدت و سپردی به خدای مهربان تا برات پولش رو‌جور کنه

      و این یعنی توکل و این یعنی ایمان

      ایمان داشتن به غیب به چیزی که نمی‌بینی لمسش نمیکنی اما میدونید که هست و اجابتت می‌کنه

      بخدا بعضی وقت ها فکر میکنم خیلی ایمان داشتن سخت هست اما یکم به خودم نگاه میکنم میبینم همین کار های ساده یعنی ایمان داشتن به نیرویی که میدونید همه قدرت همونه همه ثروت همونه همه روابط و آرامش همونه بعد قلبم آرام تر میشه و میگم خدایا شکرت که هستی

      حمید عزیزم برات بهترین ها رو آرزو میکنم انشاالله سال دیگه همین موقع بهترین های رو که میخوای نسبیت شده باشه و از نتایجتت با استاد بگی و استاد هم ازت فایل عالی درست کرده باشه

      شاد سلامت و ثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1267 روز

      سلام و درود به شما جواد جان عزیز دل. دوست نازنین و موحدم. الهی حال دلت همیشه همیشه همیشه خوب و مثبت و عالی و توحیدی باشه.

      سپاسگزارم از لطف و محبتت جواد جان. واقعاً حق با توه، خدایی که. برامون همه چیز و همه کس میشه چرا باز من انسان کفور میشم و ناسپاسی میکنم و شرک میورزم. میرم جلوی بنده اش خم و راست میشم.

      تو این فرصت ماه رمضان عزیز وقت هست که بیشتر روی قرآن کار کنم. و از خداوند میخوام بیشتر و بیشتر کمکم کنه. این ماه عزیز و دوست داشتنی فرصتیه برای برگشتن به اصل ، برگشتن به توحید. برگشتن به احساس خوب. برای من همیشه رمضان ماه خیر و برکت و رحمت و فراوانی نعمتها بوده و هست.

      جواد عزیز ممنونم بابت کامنت ارزشمندت که چقدر احساسم رو عالی کرد و ممنونم ازت بخاطر دعای خیرت. قطعا جهان هستی به این فرکانس مثبت من و تو پاسخ خواهد داد. الهی که همیشه همیشه در مدار توحید و شکرگزاری و فراوانی بینهایت نعمات و شادکامی و سلامتی باشی.

      در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی جواد جان.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      Trust in god گفته:
      مدت عضویت: 2171 روز

      سلام به استاد توانا و عزیزم، مردیکتا پرست و سخاوتمندو یه سلام و دست مریزادِ مخصوص به مریم خانم که واقعا شایسته هستید.و سلام به هم خانواده ای های بهترینم که در این جمعیتِ چندمیلیاردی زمین، جز دسته ای خاص و کمیاب هستید و من به همه تون افتخار میکنم.

      چندروز هست که الهام ازم خواسته این کار رو انجام بدم ولی من گوش ندادم وامروز از یک ساعت پیش بیدارم کرده که پاشو عزیزم، پاشو و اینکار رو انجام بده!!! نمیدونم چرا!

      ولی دیگه تسلیمم و انجامش میدم

      حالا میپرسیدچکار؟!

      چند وقته که یه داستان رو بهم الهام کرده و میگه

      این داستان رو کتاب کن ولی من انجامش ندادم و حتی روی کاغذ هم نیاوردمش، فقط توی ذهنمه، و

      بِهم میگه حالا که کتابش نمیکنی، توی سایت بنویسش!

      منم چون واقعا تایپ کردن برام آسون نیست، پشت گوش انداختمش

      و الان میخوام این داستان رو برای شما بنویسم، البته در حد خلاصه،

      و اصلا درکش نمیکردم که چرا میگه توی سایت بنویس!!!

      تا اینکه پریروز، باز هم به صورت هدایتی،این دوره ی بی‌نظیر و نایاب رو خریدم،زمانی خریدم که داشتم میرفتم سفر کوتاهی اطراف شهر و ایستاده بودم جلوی آپاراتی تا لاستیکای ماشین رو تنظیم باد کنه و اومدم توی سایتو همون موقع دوره رو خریدم و اولین جلسه رو توی جاده گوش دادم و دیدم

      خداااااای من بازم قانونمندی جهان!!!

      و به قولِ استاد

      اگر قانون هر چیزی رو بدونیم،

      میتونیم به راحتی ازش استفاده کنیم

      و لذتش رو ببریم و زندگیمون رو دلچسب تر کنیم و

      اونجا بود که تازه فهمیدم

      که چرا

      اینقده اصرار میکنه

      که من داستانم رو توی سایت بنویسم!!

      تقدیم به چشمای ارزشمندتون

      که تمامه تلاششون اینه که جز خوبیها رو نمیبینه،

      یکی بود یکی نبود،

      در گذشته های دور، پدران و مادرانم

      در یک سَیاره ی دیگه،

      زندگی میکردن

      ،ما(گُذشتگانِ ما) ، توی سیاره ی خودمون از گیاهانی که کاشته بودیم، تغذیه میکردیم و بقیه ش رو میفروختیم و خیلی خوشحال و ثروتمند زندگی میکردیم،

      اونجا ما سوله های بزرگی رو داشتیم که کاملا تاریک بودن و گیاهانِ ما در تاریکی مطلق رشد میکردن ومحصول میدادن، همه چی اونجا عالی بود تا اینکه

      بعد از یه اتفاق، به زمین نقل مکان کردیم،

      وقتی اومدیم روی زمین،

      باز هم سوله های بزرگ ساختیم، و گیاهان رو توی سوله های بزرگِ تاریک کاشتیم،ولی…

      گیاهان سبز نمیشدن و رشدی نمیکردن!!!!! و اَجدادِ من در زمین زندگی سخت و طاقت فرسایی رو داشتن،

      چون با اینکه خیلی توی سوله های تاریکشون، گیاه میکاشتن، ولی محصولِ به درد به خوری بهشون نمیداد

      و اونها هر روز تلاشِ خودشون رو برای تاریک تر کردنِ اون فضاها بیشتر میکردن ولی کمتر نتیجه میگرفتن،

      طی صدها سالی که اَجدادِ من روی زمین زندگی کردن،

      با فقر و سختی، در حد بخور و نمیر از اون گیاهانی که زرد و پژمرده بودن، تغذیه میکردن و زندگی خودشون رو میگذروندن

      و منم که میدیدم پدرم هم مثله پدرانش، گیاهای خودش رو توی سوله میکاره، یاد گرفته بودم که منم همینکار رو بُکنم، و همیشه سوالم از پدرم و دیگران که اونها هم مثله ما از سیاره ی دیگه اومده بودن این بود که، پس چرا دیگرانی که ماله سیاره ی ما نیستن، اینقدر گیاهانشون سبزه و نه تنها یه سوله، بلکه باغهای بزرگی از درختانِ سبزی رو دارن که هر سال مقدار زیادی محصول بهشون میده و اونا خوشحال و ثروتمند هستن؟!

      و پدرم میگفت، منم یک بار از پدر و پدر بزرگم این سوال رو پرسیدم، و اونها گفتن که اَهالی زمین، خوش شانس هستن و خدا خیلی دوستشون داره!!

      ولی این جوابی نبود که منو راضی کنه،

      چون از هر کدوم از دوستای هم سیاره ای خودمون که میپرسیدم، اونها هم همین دیدگاه رو داشتن،

      میگفتن اهالی زمین خوش شانسش!!

      منم طبقِ چیزی که از پدرم یاد گرفته بودم، یه سوله ی بزرگ رو با سختی برای خودم آماده کردم و به امید اینکه بتونم، من محصول بهتری برداشت کنم، با اشتیاق، بذرهای خودم رو کاشتم و نهایتِ دقت رو بکار گرفتم و کلی ذوق داشتم که بتونم یه تغییری در این روندِ بیمار بدم، دیگه دلم نمیخواست، منم مثله همه ی اونهای دیگه، با سختی زندگی کنم، پس گفتم من تمامه تلاشم رو میکنم، و خیلی اشتیاق داشتم که بهنرینِ خودم رو ارائه بدم، با دقت سوله رو تاریک کردم و مطمئن شدم که حتی یه روزنه ی ورودِ نور نداره، و بذرها رو با دقت توی سبدهای مخصوص کاشتم، و شروع به نگهداری و محافظت ازشون کردم، روزها گذشت ولی بذرهای من هم زرد و بی حال بودن، و رشد خاصی نمیکردن، تا اینکه یه اتفاقِ دیگه افتاد، سوله ی من مشکل گیدا کرد و میباست تعمیر شه!!! نه خدای من، قرار بود که در این مسیر کمکم کنی!! آخه چرااا!؟!! حالا من مجبور بودم که سوله رو کاملا تخلیه کنم!! اولش حالم خیلی بد شد و شروع کردم به غُرغُر کردن که خدای من حالا که من تصمیم گرفتم، تمامه تلاشه خودمو بکنم، میباس این اتفاق بیوفته؟! ولی بعد از مدتی خودمو آروم کردم که حتما اتفاق خوبی توی راهه، با کمک دگستام تمامه سبدهای کاشتِ بذرها رو گذاشتیم توی حیاط، خیلی نگران بودم که گیاهای عزیزم توی فضای باز و زیر نور خورشیدن! نمیدونستم چی میخواد بشه ولی یه حسی در دلم بود، که آرومم میکرد! سبدها رو گذاشتیم توی حیاط و سوله ای که قرار بود یه روزه تعمیراتش تموم شد، تا چهار هفته ی بعد تعمیرش طول کشید، ولی اتفاق عجیبی که من و همه رو شوکه کرده بود این بود که، گیاهای من از همون روزای اول داشتن سبز میشدن و رشد میکردن، من و همه ی دوستا و فامیل از این موضوع شگفت زده شده بودیم، یکی میگفت وای چه شانسی آوردی، یکی میگفت یه کاری کردی که خدا توجه خاص بهت کرده و منم پراز احساسِ شَعف و شادی بودم و کلی ذوق میکردم و دل توی دلم نبود که حالا که شانس بهم رو کرده،چند تا سوله ی دیگه هم بگیرم و گیاهای بیشتری رو بکارم، تگی اون مدت از خوشحالی روی هوا بودم، چقدر فکر میکردم که با پول فروش محصولاتم چکارا که بکنم، وای خدای من، بالاخره تو بهم رو کردی و کلی با خودم حرف میزدم و ذوق میکردم تا اینکه…

      بالاخره تعمیر سوله تموم شد و من با شادی و اشتیاق فراوان، با کمک دوستام، سبدهای گیاهام که حالا دیگه سبز و بزرگ شده بودن رو با سرعت توی سوله گذاشتیم و البته با دقت و حساسیتِ فراوان،

      و درها رو بستیم، خیالم راحته راحت بود که کوچکترین اشعه ی نوری به داخلِ سوله وارد نمیشه، همه چی عاالی شده بود، همه داشتن از خوش شانسی من حرف میزدن و بهم تبریک میگفتن ولی این خوش شانسی دَوامی نداشت، چند روز بعد از اینکه گیاها رو گذاشتیم توی سوله، دوباره زرد و پژمرده شدن، وااای خدای من آخه چرااااا!!!!؟!؟!؟!

      دیگه خسته و ناامید شده بودم، وقتی به روزایی که شانس بهم رو کرده بود فکر میکردم، احساس لذت میکردم ولی گقتی میشنیدم که بقیه میگن،

      شانس یه وقتایی در خونه ی آدم رو میزنه!

      شانس فقط یه بار در خونه ی آدم رو میزنه!

      پدرم میگفت

      که برای پدربزرگت هم یه بار این اتفاق افتاد و چند وقتی شانس آورد ولی دیگه تا آخر اون شانس براش تکرار نشد، واای این حرفا خیلی حالمو بد میکرد

      ولی یه چیزی در درونم میگفت

      میتونم دوباره شانس بیارم،

      تا اینکه…

      دوستای خوبم داستانم رو همینجا تموم میکنم،

      این داستانِ من نبود، مثالِ ارزشمندی از الهامِ عزیزم بود که هر لحظه در حال هدایته من و شماست،

      واقعا این مثال منو خیلی روشن کرده،

      که فهمیدم،

      وقتی قانونِ هر چیزی رو بدونیم، به راحتی میتونیم ازش نتیجه های دلخواهمون رو بگیریم،

      من در طول زندگی، تا اینجا چندین بار

      به صورت هدایتی

      به مسیرهایی هدایت شدم که پولهای کَلان درآوردم

      و همیشه برام سوال بود که خدایِ من

      فلان موقع چه اتفاقی افتاده بود، حداقل پنج بار در طولِ زندگیم

      به مسیرهایی هدایت شدم

      و کارهایی رو کردم

      که دهنِ همه باز میموند

      بدونِ سرمایه

      بدونِ پشتوانه ی مالی

      بدونه پارتی

      پولهایی رو در میاوردم که برای نود و نه درصد مردم، خواب و خیاله،

      ولی بعد از مدتی

      دوباره برمیگشتم به مسیر قبلیم

      و میگفتم توی اون مدت چی شد؟! من چکار میکردم که اون اتفاقای عجیب میوفتاد، و همیشه برام سوال بود

      و حالا که دارم

      به کمک استاد ارزشمندم

      قانون رو یاد میگیرم، فهمیدم

      که در اون زمانها

      من بصورت ناخودآگاه، داشتم از قانون استفاده میکردم، ولی از یه جایی از مسیر، وقتی دچار ترس و نگرانی و احساس بد شدم، دیگه همه چی برگشته به حالت قبل و دوباره همه چی رو از دست دادم،

      و همیشه فکر میکردم

      که شانس آورده بودم

      فکر میکردم

      اونموقع ها یه کارای خوبی کرده بودم که خدا توجه ی ویژه بهم داشته

      و

      و

      و به کلی چیز فکر میکردم

      ولی حالا که دارم قانونمندی رو یاد میگیرم

      فهمیدم

      که شانس، دستِ خودمه

      واااااااای که چه حس فوق‌العاده ای دارم

      حالا که فهمیدم، قدرت دستِ خودمه، و بی نهایت خوشحال و سپاسگزارم از استاد خوبم

      از مریم بانوی شجاع و مهربان و شایسته

      که

      در این مسیر

      دوست داشتنی و ارزشمند

      هر روز بهتر و بیشتر راه رو برای ما هموار میکنن،

      جلسه ی اول دوره ی شیوه ی حل مسائل

      منو مصمم کرد که داستانِ هدایتی خودم رو بصورت خلاصه برای شما هم بنویسم،

      واقعا تا به حال به مسائل از این دیدگاه نگاه نکرده بودم و مثال های مریم عزیز، چقدددر برام روشن کننده تر بود، و دیدم هر جا در طول زندگیم، مسئله ای رو حل کردم، چقدر لذت بردم و احساسِ ارزشمندیم بیشتر شده،

      و با هر مسئله ای که حل کردم، احساسِ قدرتم بیشتر شده، و حالا که استاد خوبم

      قدم به قدم

      دارن روشِ حل مسئله رو بهم یاد میدن،

      دل توی دلم نیست که

      چه حس های فوق العاده ی بیشتری رو در روزهای آینده تجریه خواهم کرد و چقدددر قدرتمند تر خواهم شد، چون قراره

      قانونِ حلِ مسئله رو یاد بگیرم

      از وقتی فهمیدم

      زندگی قانونمنده

      و همه چی قانونمنده

      دیگه نمیخوام با زگر و فشار

      مسئله ای رو حل کنم،

      چند روز پیش دستگیره ی ماشین مسئله پیدا کرد و با خودم گفتم

      به جایی اینکه با مشت بزنم روش که جا بِره،

      ببینم قانونش چیه؟!

      با پیچ گوشتی بازش کردم و دیدم یه پینِ مخصوص داره که اون پین

      شکسته

      و وایستادم دم لوازم یدکی، و پینش رو گرفتم و خودم درستش کردم، اونروز اینقد احساس خوبی بهم دست داد که خودم تونستم دستگیره ی ماشین رو درست کنم که توی تمرین ستاره قطبی، شب به عنوانِ یه اتفاق‌ ِ خوب نوشتمش و حالا که هدایتی واردِ دگره ی شیوه ی حل مسائل شدم،

      یه دنیا ذوق دارم

      که پشت سر هم مسئله حل کنم و لذت ببرم و بزرگ تر شم و البته قدرتمندتر با احساسِ ارزشمندی بیشتر

      خدا رو شکر میکنم برای شما استادِ بی نظیرم

      شما مریم خانمِ عزیز و دوست داشتنی

      و برای شما خانواده ی نایابم

      در پناه خدا جون

      مسئله حل کنید

      و لذت ببرید

      اگر مسئله ی برای حل کردن هست یعنی ما زنده و پویا هستیم

      عمرتون طولانی و با عزت و اقتدار و آرامش و لذت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      عالیه دلیلی گفته:
      مدت عضویت: 1840 روز

      سلام استاد عزیزم خوبین مریم جون خوبن البته میدونم که اینجا جای مناسبی نیست برای گله ‌شکایت اما امان از دلتنگی

      کجایین بابا دلمون تنگ شد براتون. خیلی وقته هر روز سایتم باز میکنم میگم امروز استاد میاد اما افسوس

      راستی سال نو تون مبارک

      استاد خیلی خوشحالم وبهتون تبریک می‌گم موفقیتتونو در فایل های جدیدی که به زبان انگلیسی. گزاشتین

      میدونم که کامنتم و با عشق میخونید ‌ ‌بعد از خوندن کامنتم لبخند به لبتون میاد برای همین به خواهش دارم ازتون

      استاد دلم میخواد به لایو بزارین تو سال جدید تا از انرژی خوبتون واز آگاهی های نابتون بهره ببرم و سپاس گزارم

      به امید دیدار شما در ایران

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سجاد طبسی نژاد گفته:
      مدت عضویت: 2830 روز

      الا بذکر الله تطمئن القلوب

      سلام به همگی عزیزانم

      خدایا شکرت از این نعمت بسیار گرانبهای دوره «شیوه حل مسائل»

      بااینکه من هنوز این دوره رو ندارم اما کامنتهای دوستان عزیز رو میبینم که اینقدر با عشق در مورد این دوره نوشتن خیلی احساس شورو شعف در وجودم شکل میگیره پریروز از خدا خواستم با تمام وجود که خدایا من این دوره رو میخوام چونکه این دوره برا من خیلی مهم و حیاتی ست دیروز یکی از بدهکارهام باهام تماس گرفت و بدهیش رو پرداخت کرد به امید خدا بدهکار بعدی هم قراره بزودی بهم پرداخت کنه که میام این دوره ارزشمند رو خریداری میکنم واقعا بیشتر کامنتهای سایت برام یه طرف کامنتهای نتایج دوستان از این دوره هم برام چند طرف ،چونکه خیلی احساس لذتبخش میکنم ازش و وقتی استاد در فایل معرفی این دوره صحبت میکرد میگفتم واقعا داره دقیقا حرفهای ته دل منو میزنه و این دوره یکی از شاه کلیدهای اصلی جوابهای منه

      و چقدر ممنون دوستانی که این دوره رو تهیه کردند و اومدن با تمام احساس و وجودشون و با تمام سادگی و عشق در مورد اینکه چقدر این دوره مهمه و کمک کننده ست صحبت کردند واقعا دیشب از شوق خوندن این کامنتها تا دیروقت بیدار بودم و خوابم نمیبرد

      با خودم گفتم امروز اینجا کامنت میذارم که در یکی از بهترین روزهای سال«روز طبیعت»

      که همه مردم ایران میرن برا گردش و لذت بردن و منم اینجا کامنت میذارم که دیگه زیباییش و لذتش بیشتر و عالی تر بشه

      دیشب هم خوابم در رابطه با کانون توجه بود چونکه من هرزمان دارم خیلی رو خودم کار میکنم اکثر شبها خوابهام در رابطه با کارکرد این قوانینه

      و چقدر من الان بهتر درک میکنم که درسته عزت نفس پایه هر موفقیت و هرکاری ست اما پایه و پیش زمینه عزت نفس و ثروت،نعمت،باورسازی،احساس لیاقت و… توانایی حل مساله ست

      وقتی ما هر مساله ای رو حل میکنیم باور و ایمان مون به خودمون بیشتر و قدرتمندتر میشه و این باعث میشه ما به هرآنچه که میخواهیم برسیم و هربار قدرتمندتر و عمیق تر بشیم

      دیگه چه قدرتی برا هر انسان بالاتر از خلق کردنه؟هیچی بالاتر این به انسان احساس قدرتمندی و باورمندی و ایمان رو نمیده

      خدایا شکرت بابت این دوره گرانبها و این دوستان ارزشمند که اینقدر عالی در مورد این دوره گفتند که واقعا احساس زیبایی بهمون میده که هرچه زودتر واردش بشیم و زندگیمون رو بشکل دلخواهمون بسازیم

      برید امروز رو که یکی از بهترین و زیباترین روزهای زندگیست زندگی کنید و شکرگذار خالق این روز زیبا باشید و از این کامنتهای زندگیساز لذت ببرید

      استاد عزیز و مریم بانوی عزیز خیلی دوستتون دارم خدا حفظ تون کنه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2221 روز

      به نام آنکه با عشق گِل مرا سرشت

      سلام مرجان جان

      داستان بسیار عبرت‌آموزی نوشتید، و چه قدر تاثیر گذاری داستان بیشتر از یک سخن ساده است، همان‌ طور که استاد میگه برای اینکه یک مسئله برای شما تبدیل به باور شود بروید، مثال های عینی و واقعی رو پیدا کنید تا ذهن ناخودآگاه شما آن را بپذیرد.

      من صبح کامنت شما را خواندم، خواستم جواب بدم نشد. الان نشسته بودم و چند مسئله رو با هم داشتم مرور میکردم، مسئله اولی این بود که آدم ها از بعضی آدم ها خوشش شان نمی آید و آنها رو انگل جامعه میداند(البته هر کدام از دیدگاه خودشون. مثلا یک شخص حزب الله ی زنان بدحجاب را، افراد سالم به ظاهر افراد شرور و معتاد را)

      ولی استاد همه را میگه که آمده اند تا به پیشرفت جامعه کمک کنند.

      معتاد باعث شده که داروهای ضد اعتیاد و کمپ های اعتیاد درست شوند و غیره،

      حالا این چند مورد مثل مگس دور سرم تاب میخوردند، یعنی چی؟

      چگونه می‌شود نسبت به یک معتاد احساس خوب داشت یا مثلا نسبت به یه بدحجاب ؟؟

      تا اینکه خلقت آدمی مثل یه فیلم کوتاه اومد جلوی چشمم. آدمی از یک تخم درست میشود و همین یک تخم با تقسیمات متوالی انواع سلول ها و بافت ها را ایجاد می کند.

      و این در حالی است که مثلا سلول پوست این پتانسیل رو دارد که سلول عصبی و یا سلول مغزی شود ولی در تقسیمات بعدی هم سلول پوست می شود.

      و این فیلم کوتاه باعث شد که بفهمم چگونه احساسم رو خوب کنم. همه ما از یک منبع سرچشمه گرفتیم و همه ما محترم هستیم حال اگر کسی بنا به مقتضایی که برایش پیش می آید این گونه رفتار می کند دلیل بر بد بودن نیست. سلول مغزی هیچ وقت این ادعا را ندارد که از سلول پوست بهتر است، چون همه ایتها با هم معنی پیدا می‌کنند. هیچ بدی در دنیا وجود ندارد.

      همانطور که مولوی در یکی از اشعارش میگه

      پس بد مطلق نباشد در جهان

      بد به نسبت باشد این را هم بدان

      در زمانه هیچ زهر و قند نیست

      که یکی را پا دگر را بند نیست

      مر یکی را پا دگر را پای‌بند

      مر یکی را زهر و بر دیگر چو قند

      زهر مار آن مار را باشد حیات

      نسبتش با آدمی باشد ممات

      مرجان جان بسیار سپاسگزارم که داستان بسیار زیبای ت را با به اشتراک گذاشتی گرچند می‌دانیم کلمات نمی‌توانند زیبایی کامل اون الهام را بیان کنند.

      امروز سیزده بدر است برایتان و خودمان از خدای منان می‌خواهم هر چه سوله هست با آگاهی کامل خراب کنیم و کشت خودمان را با قانون انجام دهیم تا طبق قانون برداشت خوب و راحتی داشته باشیم.

      در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیزم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      Trust in god گفته:
      مدت عضویت: 2171 روز

      سلام به شما رضوان جان، دوست ارزشمندم

      چه زیبا نوشتید و چه لطیف توصیف کردید، ممنونم از این درک و توجه عمیقتون که با منم به اشتراک گذاشتید بهترین ها براتون عزیزم.

      دوره ی حل مسائل فقط توی همین چند روز انقلابی در من بوجود آورده

      خدا رو هزاااران بار برای این موضوع سپاسگزارم

      برای استاد خوبم

      مریم جان

      و دوستان ارزشمندی مثله شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2193 روز

      خدایا  شکرت  که  امروز  هم  قدرت خداوند  من  رو  بسمت  تک تک  بهترینع  بهترین   ورودی  ها  دیده  ها  شنیده  ها  زیبایی ها و  آگاهی های  روز  افزونم  هدایتم  کرد  .

      درود  و سلام  به  استاد  عزیزم  و خانم  شایسته ی  عزیزم  و  دوستان  همراه  در  این  قسمت برخی از تجربیات دوستان از دوره ی شیوه ی حل مسایل.. سال 1402 مبارک عید همگی مبارک

      دوستان من هنوز این محصول رو فراهم نکردم ولی در سبد خرید محصول گذاشتمش و خیلی دوست دارم که این محصول رو خریداری کنم و به امید خدا در مدار خریدش قرار می گیرم..

      دوستان عزیزم اصلا این سال جدید رو به همین اسم برای خودم نامگذاری کردم سال 1402 سال حلال مسعله هام هست

      یعنی باید مسعله هایم رو براحتی و به آسونی و به زیبایی و عزتمندانه و از کوتاهترین مسیر حلش کنم

      و این نامگذاری رو در دفتر اهداف امسالم نوشتم و خرید این محصول ارزشمند رو هم یکی از راه حل مسعله ام هست باید حلش کنم چطوری و چه موقع ؟؟؟ نمیدونم

      فقط میدونم باید این محصول ارزشمند رو خریداری کنم

      در هر صورت دوستان عزیزم یک عالمه مسعله های حل نشده و یک عالمه سوال های بی پاسخ در دفترم نوشتم که باید راه حل این مسایل رو پیدا کنم و به راه حلش هدایت شوم .. حدود صدتا سوال نوشتم .. در مورد تمام آنچیزهایی که به باورسازی مربوط میشه..

      کلا برای هر مسعله ای سوالاتی رو طرح کردم که باید به راه حل درست و مناسب و منطقی و قدرتمند آن هدایت بشم

      پس امسال کلی باید مسعله حل کنم و میام اینجا از حل کردن های شیرینم زیر همین پست و کامنتم براتون مینویسم هر چند مسعله های کوچیکی رو حل کردم ولی همون مسعله های بظاهر ساده و کوچیک برام لذت بخش و شادی آور هست و دارم به مدار راه حل مسایل زندگیم هدایت میشم چون احساسم خوبتر و خوبتر شده و پایداری در احساس خوب یعنی راه حل خوب..

      خدایا شکرت که سال 1402 سالی پر بار و سال حل شدن هاست و تمام راه حل های مسعله هایم بهم گفته میشه .. منتظر راه حل هایم هستم.. خدایاااا شکرت

      راستی دوستان از اینکه کامنت های خوب و عالی و پرمحتواتون رو در اینجا خواندم ممنون و سپاسگذارم و از اینکه به راه حل ها و آگاهی های بیشتری هدایت شدم ممنون و سپاسگذارم

      من در ساعت 1:34 بامداد کامنتمو فرستادم ولئ ساعت فایل در بالای کامنتم 2:34 نوشته شده آیا ساعت تغییر کرده ؟؟؟؟؟؟ بچه ها لطفا میشه

      این مسعله رو حل کنیم ببینیم که چرا ساعت گوشی مبایل کامنت نوشتن من با ساعت بالای کامنت تفاوت داره ؟؟

      ارادتمند همیشگی این سایت عزیزم

      رویا مهاجرسلطانی

      4/4/ آوریل 2023

      1402/1/15 فروردین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2193 روز

      درود و سلام خدمت آقای حسن گرامی عزیز

      کامنت زیباتون رو برای حل مسعله تون رو خواندم و تحسینتون کردم که چقدر با اراده بودید و توی دل ترس هاتون قدم گذاشتید و اصلا به هیچ چیزی فکر نکردید مثلا اگر من بودم با توجه به اینکه لپ تاپ م ممکنه همه ی داده هاش پاک بشع و از بین بره و یا هر چیز دیگه ای…. ولی شما جسارت کردید و رفتید که حلش کنید .. آفرین و تحسین بر انگیزه تبریک..

      فقط آقای گرامی عزیز میشه لطف کنید و یک توضیح مختصری راجب این سیستم عامل لینوکس که از مادِر بورد تغییر دادید رو معرفی کنید ؟؟

      منظورم این هست که کلا به چه دردی میخوره؟؟

      یا بعبارتی کاراییش چی هست؟؟

      کلا دوست دارم یک چیزهایی راجبش بدونم و مثل آن کسانی نباشم که وقتی رفتید پیششون اصلا اسمشو هم نمیدونستند ..

      ممنون و سپاسگذارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2193 روز

      درود و سلام خدمت آقای سجادی عزیز ..

      چقدر نقش حل مسایل رو در مستندهای حیوانات رو قشنگ توضیح دادید و جمله ی با هر سختی آسانی است رو در حل مسایل و باورسازی ها در دیدن این مستند حیوانات به زیبای توضیح دادید و در مدار آگاهی بیشتری هدایت شدم ممنون و سپاسگذارم..

      وخداوند میمون‌ها را هدایت کرد به یک نوع درخت که برگ اونها تند بود واونها بامالیدن برگ ها به بدنشون پشه ها را از خودشون دور کردنند

      به همه راحل ها گفته میشه حتی حیوانات هم از این مسائل مستثنا نیستند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حسن گرامی گفته:
      مدت عضویت: 1337 روز

      سلام رویا خانم عزیز و نازنین

      اول از همه چقدر خوشحال شدم وقتی برام کامنت گذاشتین ، ازتون بسیار بسیار ممنونم رویا خانم عزیز

      آره این شخصیت حل کردن مسائل رو با کار کردن روی دوره های عزت نفس و روانشناسی ثروت یک توی خودم نمیگم کاملاً درست شده ولی سعی کردم خیلی بهتر از قبل از تغییراتم دنبال حل مسائل زندگیم باشم تا اینکه بخوام در مورد مسائلم نگران باشم

      لینوکس در اصل یک هسته ی سیستم عامل هستش که از روی لینوکس سیستم عامل های مختلفی زده میشه

      مثلاً در مورد سیستم عامل شرکت اپل macos هستش که از روی هسته ی یونیکس ایجاد شده

      لینوکس هم در اصل مثل یونیکس یک هسته یکپارچه برای ایجاد انواع سیستم عامل های کامپیوتری و موبایلی هست

      مثلاً سیستم عامل اندروید برای موبایل یا سیستم عامل اوبونتو برای دسکتاپ از هسته ی لینوکس به وجود آمده و هسته لینوکس یا یونیکس مثل یک منبع بینهایتی میمونه که نامحدود میشه ازش سیستم عامل ساخته بشه

      کابران عادی ازش نمیتونند استفاده کنند چون یکم کار کردن باهاش پیچیده ست افرادی که در زمینه ی علوم کامپیوتر و نرم افزار فعالیت دارند بیشتر از لینوکس استفاده می کنند

      مثل همین انرژی بینهایتی که کل جهان هستی رو در برگرفته و من و شما و تمام ذرات عالم هستی از این انرژی یکپارچه بینهایت به وجود امدیم و نامحدود هستش

      خیلی خوشحالم کردی دوست عزیز و مهربونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      اعظم جم نژاد گفته:
      مدت عضویت: 2608 روز

      سلام به استاد عزیزم و مریم نازنینم که حسابی توی این دوره ترکوندن و تک تک اعضای خانواده ی بی نظیر، عاشق همممتونم️من این فایل رو به لطف خدا چند سال پیش با خانواده م خریدیم، ولی متاسفانه چون خودم خرید نزدم نمیتونم اونجا کامنت بگذارم، اومدم با 2 تا خبر خوش، بعد از سالها که گواهینامه رانندگی داشتم ولی جور نشده بود و خیلی مسئله ها پیش اومده بود و همینطور به خاطر ترس هایی که داشتم، ولی به خاطر شغل مورد علاقه م که بازی کردن با بچه هاست، تصمیم گرفتم برم خونه ی مشتری هام، و با تمام ترسی که داشتم شروع به رانندگی کردم و دارم تکاملمو طی میکنم و هر بار به لطف خدا و آموزش های استاد و مریم جون بهتر و بهتر میشم، برنامه گذاشتم و خونه 6 تا از اقوام نزدیک رو که بچه داشتند و رفت و آمد داشتیم رو رفتم و یاد گرفتم و همه شونو سورپرایز کردم و کلی بهم تبریک گفتند و خوشحال شدند و بغل و بوسه و تبریک و اسفند… امشب برای اولین بار در شب رانندگی کردم چقدر تجربه ی شگفت انگیز و فوق العاده ای بود، امروز و امشب و تمام این روزهای گذشته که میخواستم رانندگی کنم پر از ترس بودم اما با وجود ترسم اقدام کردم و هر بار بهتر شدم یه عااالمه خوشحالم و اعتماد به نفسم هم کلی بالاتر رفت، هزار مرتبه شکر خدا، قبل از اینکه بخوام جایی با ماشین برم هر بار توی دفترم بابت اینکه یه رانندگی خیلی خوب و ایمن دارم از خداوند عزیز سپاسگذاری میکنم و خدا هم حسابی کمکم میکنهاین از خبر خوش اولم، بریم تا خبر خوش دومیه رو خدمتتون عرض کنم، من از بچگی ترس بسیار شدیدی از تنها موندن توی شب داشتم، توی این دوره متوجه شدم که این ترسم از تنهایی روی موضوع روابطم تاثیر گذاشته و این عامل یکی از همون کویر های منه ، شب ها رو با خیال راحت به امید اینکه همسرم هست راحت میخوابم و من اینقدر که به همسرم اعتماد داشتم به خدا اعتماد نداشتم، چند سال قبل هم بارها روی این ترس کار کرده بودم اما چون تکاملم طی نشده بود همچنان این ترس باهام بود، القصه که برای تعطیلات عید که همسرم خواست بریم شهرستان، من خواستم بمونم خونه و روی ترسم کار کنم ولی قبول نکرد، وقتی رفتیم استهبان و چند روزی موندیم، موقع برگشتن به همسرم گفتم من میخوام چند روز پیش مامانم بمونم شما با بچه ها برید و روز بعدش هم سیزده به در بود با اینکه خیلی هم دلم میخواست باهاشون برم سیزده بدر ولی نرفتم و ترجیح دادم روی شرکم کار کنم، مامانم اینا یه چند ماهی هست که توی باغ انجیری شون بیرون از شهر زندگی می‌کنند و خونش هم کسی نیست،جریان ترسم رو به مامان جان گفتم و ازش خواهش کردم بهم اجازه بده تا چند شب رو تنهایی برم خونشون بخوابم و روزها بیام توی باغ پیششون، مامانم هم با روی باز و مهربونی قبول کرد،خونه ی مامانم بزرگه و یه حیاط بزرگ پر از درخت و… داره مامانم هم با وجود ترسی که داشت منو به خدا سپرد و کلی برام دعا کرد… بهشون گفتم فقط شب اول یه بچه رو باهام بفرستید (خواستم که یه مقدار تکاملم طی بشه) و با این باورها که از قبل هم روشون کار کرده بودم این کار رو انجام دادم، این باور ها که، برگی بدون اذن خدا از درخت بر زمین نمی افته، هیچ نیرو و قدرتی نیست مگر قدرت خدا، خداوند هر لحظه با من و در کنار منه و از من مراقبت میکنه و همه چیز رو به زیبایی مدیریت میکنه، خداوند بهترین حفظ کنند گانه… شب اول رو با پسر خواهرم که رفیق جون جونی همدیگه ایم و 7 سالشهپیش هم خوابیدیم، بعد از اون 2 شب دیگه رو هم تنهایی رفتم اونجا خوابیدم و چقدر حمایت خداوند رو دیدم عجییییب آرامشی توی قلبم گذاشته بود، منی که اگر همسرم و بچه هام می‌رفتند بیرون و شب دیر می اومدند قلبم کنده میشد از ترس، از کوچکترین صدایی که میومد، ولی این چند شب با وجود اینکه گاهی ترس میومد و به خودم میگفتم اعظم به اندازه ای که به همسرت، به امیر محمد(پسر خواهرم) اعتماد کردی به خدا اعتماد کن و آرام بخواب و به لطف خاص خدا قلبم آرام میشد و تعجب میکردم و میگفتم خدایا یعنی این منم که اینطور توی خونه ی به این بزرگی تنها هستم و سحر بدون ترس میرفتم توی حیاط…. هزار مرتبه شکر خدا که یه رشد خیلی بزرگ بود برام، هم در مورد رانندگیم، هم کار کردن روی ترس از تنهایی، هزار مرتبه شکر خدا، بی نهاااایت سپاسگذارتون هستم که باعث شدید بزرگتر بشم، عاشقتونم در پناه خدا باشید، امیدوارم خداوند به قدم های بعدی که باید برداریم من و شما رو هدایت کنه، به صراط مستقیم به راه آسانی ها و نعمت ها، آمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2212 روز

      به نام خدای مهربان

      سلاام به فرشته ی خوش قلب و زیبای روی خدا

      عاشقتم مننن فرشته جان خدا

      چقدر خوشحالم که خدا منو در این لحظه ی زیبا و الهی و بهشتی هدایت کرد که بیام و برای شما عزیزدلم پیتم خودش رو بنویسم

      و زمانی که دارم صدای گنجشکای خوش اوا رو میشنوم

      گنجشکایی که دارن حمد و سپاس خدا رو به جا میارن

      رویای بینظیرم ؛ مامان خوش قلب و الهی و توحیدی و ثروتمندم

      کامنت های زیبات همیشه برام بوی و عطر خدا رو میده

      پر از ارامشه خداست

      پر از عشق خداست

      پر از مهربانی خداست

      عزیزدلمم هر وقت که اسم و فامیل زیبات رو میبینم ناخوداگاه لبخند زیبایی روی لبام میشینه

      اسمت همیشه منو یاد این کتای بینظیر استاد میندازه ” رویاهایی که رویا نیستند”

      و فامیل زیبات منو یاد مهاجرت میندازه

      همین دیروز بود که توی خیابون سفر شیراز این ایه ی زیبا رو دیدم و حسم گفت که بیام و برای شما عزیزم بنویسم

      “قُل سیروا فِی الأَرضِ ثُمَّ انظُروا کَیفَ کانَ عاقِبَهُ المُکَذِّبینَ”

      بگو: «روی زمین گردش کنید! سپس بنگرید سرانجام تکذیب‌کنندگان آیات الهی چه شد؟!»

      چقدر من این ایه رو دوست دارم

      ایه ای که داره بهمون میگه تا میتونید سفر کنید و جهان رو بگردین

      و زیبایی ها رو ببینید و لذت ببرید

      و تحسین کنید و تمرکزتون رو بزارید روی زیبایی ها

      رویا جان عزیزدلم توی لیستی که برای خودم تهیه کردم که امسال دوست دارم چه کسایی رو ببینم و کنارشون لذت ببرم اسم شما یکی از اونهاست

      و من یقین دارم به زودی در بهترین جای دنیا همدیگه رو میبینم و کلی کنار هم از نتایج مون و از معجزه های خدا توی زندگی مون برا هم صحبت میکنیم و اشک شوق میریزیم

      عاشقتم بهترین عشق و ملکه ی خدا

      به امید دیدارت عزیزدلمم

      میبوسم دستای پر از مهرت رو نازنین فرشته ی ارزشمند و لایق خدا

      خدایا شکرت؛ ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مجید مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3445 روز

      سلام آقا جمال عزیز

      ممنون از نظرتون

      مچکرم از شما

      واقعا هر لحظه ما داریم فرکانس میفرستیم و هر لحظه داریم زندگی مون رو میسازیم

      اگ این فرکانس در جهت خواسته مون باشه زندگی مون ب قشنگترین نحو ساخته میشه

      مثل آجر ب آجر یه خونه ک ساخته میشه

      ما ام فرکانس ب فرکانس میسازیم زندگی مونو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      مجید مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3445 روز

      سلام ژینا خانم

      دقیقًا همینطوره

      ب قول استاد ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفته

      همیشه توی قرآن هرجا از ایمان پیامبرا شده پشت بندش باید یه عملی انجام میدادن

      یعنی باز ایمان کنار عمل قرار میگیره

      حتی میترسیدن و انجام میدادن

      زمانی ک موسی میخاد بره پیش فرعون

      ب خدا میگه

      من میترسم از فرعونیها

      خدا میگ نترس من باهاتم

      امیدوارم شاد و موفق و ثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2193 روز

      درود و سلام خدمت الهه ی الهی نازنین عزیزم .

      وووووواااااای خدا چقدر منو دوست داره … خدا عاشقع منع.. بخدا امروز از شوق و ذوق دارم پر و بال در میارم الهه جان .. قربونت برم که اینقدر عشقی بخدا..

      الهه جان اینو بدون که بقول معروف دل به دل راه داره یعنی اینقدر در مدار فرکانس بالایی هستیم که امسال منو توی لیست دیدارت قرار دادی … بخدا اگه بهت بگم منم همین تقاضا رو از خدای مهربونم کردم شاید باورت نشه.. البته میدونم که باورت میشه .. بخدا فقط دوست دارم با بهترینع بهترین ها معاشرت کنم .. که یکی از اون بهترین ها تو دوست خوب الهی عباسمنشی من هستی .. خدا شاهده فقط دوست دارم بروبچه های فعال و دوست داشتنی عباسمنشی رو از نزدیک ببینم از همین الان فقط دارم اشک میریزم و ذوق می کنم چون یجورایی بطور واقعی تصور و تجسم کردم .. خدایاااا چطوری ازت تشکر کنم خدایااا شکرت..

      الهه جون فقط دارم قربون صدقه ی استاد عزیزمون میرم .. همش عاشقانه صداشو با هندس فری تا صبح توی گوشم میذارم که صبح زود بیدار شدم صداش توی گوشم باشه.. دیشب داشتم فایل نحوه ی شکل گیری آرزوها قسمت 3 رو میدیدم .. وقتی استاد داشت با شور و شوق و اشتیاق سوزانی داشت توضیح میداد که به اون زیبایی های رودخانه ی تمپا توجه کنیم تا ورودی هامون رو باور کنیم و بتونیم تجسم کنیم تا ما هم به چنین جاهایی هدایت بشیم و با جت اسکی توی رودخانه ی تمپا با خانم شایسته جانم از صحنه های فوق العاده زیبا فیلمبرداری میکردند با اون آهنگ های زیبا.. نمیدونی چقدر اشک ریختم و قربون صدقه ی استادم میرفتم .. میگفتم استاد عزیزم مهربون . چقدر چهرت الهییه آخه .. چقدر دوست داشتنی هستی.. آخه خدا چقدر منو دوست داشت که الان در چنین خانواده ای الهی حضور دارم خدایاا شکرت .. انگار اولین باره این فایل رو دیدم در صورتی که قبلانا چندین بار این فایل رو دیده بودم ولی هیچوقت اینقدر احساساتی نشده بودم اینقدر اشک نریختم .. می خواستم در اون قسمت کامنت بنویسم ولی اینقدر غرق اون فایل شدم که اصلا نتونستم بنویسم.. الان هم می خوام دوباره ببینمش ولی از همین الان دارم دوباره اشک میریزم.. فکرشو بکن اگه استاد رو از نزدیک ببینیم چه حال و روزی پیدا کنیم.. بخدا من از همین الان حال و روزم اینه و همش اشک میریزم..

      خدا رو شکر دخترم رفته کرج پیش خاله اش و اینجا نیست وگرنه اصلا نمی تونستم اینطوری راحت توی TV این فایل ها رو ببینم چون اصلا توی فرکانس این حرفا نیست… بقول استاد راست میگه ما قدرت تغییر دیگران رو نداریم حتی نزدیکترین افراد خانواده مون…. هر چند من خانواده مو انتخاب کردم و اینجا داخل سایت عزیزمون این کشتی و گنجینه ی گوهر نشان الهی رو با تمام سرنشینانش رو عاشقانه دوست دارم .. فکر کنم دلم برای استاد خیلی تنگ شده که حالم اینطوری شده چون از وقتی که قسمت زبان انگلیسی راه اندازی شده دیگه استاد رو آنلاین نداریم. انگار یکجورایی غربال شدیم …

      الهه جان عاشقتم من.. دوست عزیز

      و مهربونم واقعا طولانی نوشتم و میدونم خیلی کار داری .. خواستم یک جواب کوتاه ببنویسم ولی انگار وقتی با عشق مینویسم میبینم یک طومار مطلب نوشتم .. ممنونم عزیز برای ارسال پاسخگویی زیبایت .. از اینکه اسم زیبای من رویا ترا به یاد کتاب رویایی که رویا نیست ااستاد میندازه و فامیلی من هم نوید مهاجرت رو توی ذهنت تداعی میکنه .. منم دوست دارم مهاجرت کنم و برم پیش استاد .. انگار اون هر جایی باشه باید برم همون جا .‌ احساس میکنم انرژی مثبت استاد در تمام جهان گسترش پیدا کرده…..

      وااای الهه جان بازت تشکر و قدردانی میکنم و از خداوند خواستم که خودش شرایط و همه ی راههای سفر منو به شیراز فراهم کنه تا بتونم بیام حافظیه ی شیراز و بتونم ببینمت به امید خدا در زمان درست

      و مناسب و در مکان درست و مناسب و در همزمانی های شیرین و درست و مناسب ..

      ..

      بقول خانم شایسته ی مهربانم خدا یارو و یاور همه مون باشه..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2193 روز

      راستی الهه جون یک چیز دیگه هم متوجه شدم که دوست داشتم اینجا بنویسم..

      متوجه شدی زمان حضورت در سایت مصادف با سال 1402 هستش .. یعنی چه همزمانی جادویی رو الان توی پروفایلت دیدم .. در سال 1402 == 1402 روز حضور الهیت و تولد زندگی تو در این سایت گوهر نشان..

      الهه جان تبریک و تحسینت کردم بخدا تو دختر فوق العاده ای هستی خداروشکرت برای حضور الهی اییت در اینجا.. چقدر من خوش شانسم که به این نکته هدایت شدم مبارک و مبارک و مبارک..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      بهار گفته:
      مدت عضویت: 2319 روز

      بنام خدای بخشنده و بینهایت توانا

      سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و تمامی بچه های سایت.این کامنت و بعد شنیدن 5 دقیقه اول صحبت های استاد در جلسه اول دوره شیوه حل مسایل زندگی مینویسم .حین اینکه استاد راجب باور به اینکه همه ی مسائل راه حل دارند و راه حل های بسیار ساده صحبت میکردند روند خرید دوره برام مجسم شد.

      اولا اینکه خدا رو صدهزارمرتبه شاکرم که توفیق شرکت به این دوره رو برام مهیا ساخت چون اولین دوره ایکه شرکت کردم.

      استاد بیان کردند تا زمانی که ما باور نداشته باشیم که هرمسئله ای راه حل نداره پس ما هدایتی هم نخواهیم شد.همه چی برمیگرده به باورای خودمون به نوع دید خودمون .من با آموزه های استاد الان خدا رو شکر درآمدم نسبت به 2سال قبل خوب 5برابر شده ولی به خرید دوره ها با این درآمد فکر نمیکردم میگفتم باید خلی بیشتر باشه یا بهتره بگم خودم رو لایق نمیدیدم که بتونم دوره ای رو خرید کنم.

      ولی با شروع سال جدید و آپدیت دوره شیوه حل مسائل یه شوق در من بوجود اومد که ای کاش منم میتونستم در این دوره اشتراک کنم.با خوندن کامنت ها ونتایج دوستان که در پیج تلگرامی سایت میومد این شوق و علاقه در من چندین برابر میشد.زمانیکه بچه ها مینوشتن چطور به صورت معجزه وار دوره رو به سادگی خرید کردند پس این باور بوجود اومد که منم میتونم به راحتی در دوره اشتراک کنم اگه خدا به اونها کمک کرده خوب به منم میتونه کمک کنه .از خدا خواستم که هدایتم کنه که بتونم در این دوره شرکت کنم.

      یه مسئله ی متفاوت تر از دوستان که داشتم این بود که من میخواستم دوره رو از افغانستان خرید کنم و از اونجاییکه دسترسی به کارت بانکی و یا حساب پی پال نداشتم برام مشکل میومد.رفتم مطلبی رو که راجب به خرید دوره ها از افغانستان بود رو خوندم که راجب به چارچ کیف پول بود،بخاطر همین به چند صرافی مسیج دادم ولی اونها گویا مطلب رو درک نکردن ویا براشون پیچیده به نظر اومد گفتن ما نمیتونیم همکاری کنیم.ولی من واقعا دوست داشتم دوره رو اشتراک کنم و هر روز کامنت های جدید کانال تلگرامی رو با اشتیاق و لذت میخوندم و به خدا میگفتم هدایتم کن من میخوام توی این دوره اشتراک کنم.تو بگو چطور .

      یه ایمیل فرستادم به خانم شایسته عزیز تحت عنوان خرید از افغانستان که برام شماره حساب بانکی بفرستن که از این طریق خرید کنم .با خودم گفتم اگه خانم شایسته جواب ایمیلم رو داد یعنی حتما تو دوره اشتراک کن این یه نشانه است و اگر جوابی ندادند یعنی فعلا عجله نکن وقتش نیست.بعد یه روز خانم شایسته مهربان جواب ایمیلم رو دادن و گفتن که میتونم از طریق آشنایانی که ایران هستن اقدام کنم و به اونها نام کاربری یا ایمیل آدرسم رو با پسورد بدم تا برام خرید رو انجام بدن و بعد پسورد رو تغییر بدم .واقعا ایده خوبی بود که تا قبل اون من اصلا بهش فکرم نکرده بودم .

      حالا قدم بعدی این بود که از کجا آشنا پیدا کنم. به خواهرم ایمل رو نشون دادم و گفتم الان به نظرت چیکار کنم حالا من چطور آشنا پیدا کنم . خواهرم گفت من یه آشنا تو انستا میشناسم که صرافه و ایران زندگی میکنه ولی نمیدونم همکاری میکنه یا نه چون چندان ارتباطی نداریم .به اون فرد مسیج دادیم و ایشون قبول کردن و خرید انجام شد. و من مبلغ رو براشون از طریق صرافی فرستادم.

      اولین قدم این بود که من باور کردم میتونم و لایقش هستم که در دوره اشتراک کنم و بعد به این مسیر ها هدایت شدم.راه حل ها بهم قدم به قدم گفته شد .

      راه حل های ساده که تا قبل انجامشون برام غیرممکن میومد و من جرات انجام شون رو نداشتم.خوشحالم که تونستم این مسئله حل کنم.

      پس هیچ چیزی نیست که راه حلی نداشته باشه فقط ما هستیم که تصمیم میگیریم حلش کنیم و یا فقط به اون مشکل فکر کنیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: