هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

602 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1040 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    بعد از دیدن این فایل زیبا و کلی تحسین استاد عزیز اومدم که به سوالات این فایل ارزشمند جواب بدم و چقدر این فایل یاد من آورد خیلی چیزهارو که در مسیر رسیدن به هدف داشتم و اونا باعث شدن که من برسم و الان قشنگ یادم اومد و هدفی که بهش رسیدم و درنظر گرفتم که اینجا بهش بپردازم و به سوالات جواب بدم اولین معامله ملکی منه که چند مدت پیش رخ داد :

    سوال اول اینکه چطور انگیزه هایت را حفظ میکردی ؟؟؟

    خب در جواب به این سوال باید بگم که من انقد شور و شوق داشتم برای زدن اولین معاملم وگرفتن کمیسیون زیاد مطرح نبود برام فقط میخواستم اولین معاملمو انجام بدم در کسب و کار جدیدی که انتخاب کردم و در این بازه که همه میگن بازار ملک قشنگ خوابیده، با این باور و همین آگاهی که من با باورهام رقم میزنم واصلا مهم نیست که بیرون چه خبره، و یادمه مدام این جمله درونم گفته میشد و میگفتم دنیای من توسط من داره رقم میخوره و انگیزه میداد بهم این آگاهی و در کل بگم نمیشه گفت دقیقا چطوری چون یک مداری بودو همه ی اینها مثل یک پازل کنار هم منو رسوند به اون هدف که در ادامه با جواب دادن به سوالات بهشون می‌پردازم .

    خب سوال بعدی :چطور ذهنت را برای ایده های بهتر باز می گذاشتی ؟ اینو تو یک کلمه میتونم جوابشو بدم که همین یه کلمه کل داستانه زندگی می‌تونه باشه :تسلیم بودم

    جمله ای که همیشه به کار میبرم :خدایا من تسلیمم خودت هدایتم کن برای انجام اولین معاملم ،خودت برام بچین .

    سوال بعدی :چه نگاهی کمک میکرد تا هدایت ها و نشانه ها رابهتر ببینی و دنبال کنی ؟؟؟

    همین نگاه تسلیم بودن و اینکه میگفتم من روی خودم کار میکنم و اینکه در زمان مناسب هدایت میشوم و الان در حین جواب دادن به این سوالا نمیتونم تصور کنم که یادآوری این جواب ها به خودم چه کمکی بهم کرد ،این نگاه و داشتم که در زمان مناسب هدایت میشوم ،هرموقع ذهنم می‌گفت که امروزم گذشت و خبری نیست سریع میگفتم نه ساکت باش من چند مدتها که احساسم خوبه و وقتی احساسم خوبه وقتی سپاس گزارتر شدم ،وقتی آرامش دارم درونا پس یعنی من در مسیر درستیم و من به زمان بندی خداوند اعتماد دارم ،الله اکبر چه چیزهایی که داره یادآوری میشه بهم با هر کلمه پاسخ به این سوالات بینظیر ، الان که فکرشو میکنم یه کوچولو به خودم سخت گرفتم نسبت به اونموقع ، در کل همین آرام بودن و احساس خوب داشتن کلید دریافت نشونه ها بود برای من و برای همه نه فقط من و نشونه وقتی میاد قلب تایید می‌کنه و اینکه چطوری و اینا منطق نداره که برای هرکس یه جوره با زبونی که بفهمه ،قربون خدا برم من ،اون تمام وجودم منه ،اونه که جای تمام نداشته هام و پرکرده لایه پرانتز (خدایا من خیلی عاشقتم).

    سوال بعدی :چطور نجواهای ذهنت را کنترل میکردی ودر مسیر می ماندی ؟ جواب:سایت عباس منش دات کام وخوندن قرآن که عادت هرشبمه تقریبا خوندن چند صفحه که اصلا وقتی آدم تو مداره بالایی هست قشنگ احساس می‌کنه که تک تک این آیات و کلمات زندن و انگار فاصله منو خدا فاصله چشم من تا اون صفحه از قرآنه و احساس میکنم قشنگ انگار فیس تو فیس داره بهم میگه و وجودم تاییدش می‌کنه و چقدر فوق العادس رشد کردن و بالارفتن آگاهی و موندن در مدار بالا و مدام رشد و صعود به مدار بالاتر و ادامه و ادامه ،چه احساس آرامش و عشقی و آدم فک می‌کنه این دیگه تهشه ولی هرچقدر رو خودش کار می‌کنه و مدارش عوض میشه باز به یک مدار بالاتر از آرامش و عشق میرسه و باز میگه از این بهتر نمیشه و خبر خوب اینه که همیشه از اون بهتر هست (خدایا عاشقتم) و توجه به نکات مثبت که صد البته و یادداشت هرشب نکات مثبت که تمرینی به قدرتمندیش پیدا نکردم برای خودم وقتی که به شکل سپاس گزاری مینویسم نکات مثبت روزم رو و اول صب با شکرگزاری شروع میکنم .

    سوال بعدی :دیدن چه الگوهایی ایمان شمارا برای امکان پذیر بودن آن هدف تقویت میکرد ؟؟؟چندین و چند الگو که قبل من انجامش داده بودن و خیلی هاشون حتی سواد دبستانی هم به زور دارن شاید ولی ثروتمندن و بیشتر به خودم میگفتم که مگه میشه تو بخوای یه کاری بکنی و نتونی؟؟؟تو صددرصد انجامش میدی و بالا گفتم که تو سوال اول هر چقدر که جواب میدم میبینم که شکل یک پازله که هم و کامل کردن ، استاد من عاشقتم بابت طراحی این سوالای عالی ،من عاشقتم که دوروزه بود داشتم میگفتم اون مسیری که رفتم و باید بشینم مرور کنم و خداوند انقد خوشگل منو هدایت کرد به این فایل و گفت بفرما سوالاتت از قبل آمادس ،استاد من عاشقتم .

    واما مواردی مثل :

    اول بگم که تجسم همه ی داستانه وقتی اون احساسی که در نتیجه ی نهایی داری رو در لحظه ی حال احساس می‌کنی دقیقا داری به بدنت مزه ی اونو میچشونی و ناخودآگاهت هم که فرق بین واقعیت و دروغ رو نمیفهمه وباورش که کرد چنان راهشو پیدا می‌کنه که اصلا باورنکردنیه قدرتی که خداوند در وجود ما نهاده ،تجسم که باید روزها راجبش حرف زد و من هم دقیقا تجسم میکردم بعد انجام معامله اولم چه حسی دارم و احساس میکردم اون رضایت از خودم رو در تجسم زمانی که معامله رو انجام دادم و خیلی چیزهای دیگه .

    مورد بعدی :دیدن کوچکترین نکات مثبت و پیشرفت‌ها درمسیر و سپاس گذاری بابت آنها :الله اکبر که چه مواردی داره یادآوری میشه :

    من یه بار مشتریم تا دم محضر اومد و اونجا منصرف شد و برگشت و کمیسیون تپلی هم طی کرده بودم ولی به لطف خدا و بودن در مسیر درست حتی یادم نمیاد حالم بده بشه ،فقط تعجب کردم یه کم و این درحالی بود که شدید نیاز داشتم به اون پوله ولی الله رو صدهزار مرتبه شکر که این ایمان ساخته شده و اینم بگم که باید روش هرروز هر لحظه کار کنیم چون ایمان هم یک فرکانسه ،یک مهارت نیست که بگیم خب یادش گرفتم تموم شد نه مثل مهارت وقتی یادش گرفتیم باید مدام روش کار بشه و اینم به تجربه گفتم .

    خلاصه بعد اون مشتری چند وقت دیگه با یه ملک جدید و یه مشتری جدید تا خورده محضر رفتیم و چاییم خوردیم و موقعی که داشتیم مدارک و می‌گرفت بنگاهی که بنویسه دوباره سره یه مسعله خورد به هم ،و من تو دلم داشتم می‌خندیدم و میگفتم خدایا قبلی تا دم محضر اومد ولی این تا داخل محضر اومد و چاییم خوردیم و سره قیمت حتی توافق کردیم و موقع دادن مدارک سره موضوعی که خارج از حوصلس تو این کامنت به هم خورد ،گفتم پس خدایا شکرت این یعنی پیشرفت و یادمه دقیقا این طرز تفکر و داشتم و شکر کردم و گفتم این یه پیشرفته و گفتم صددرصد بر اساس قانون تکاملم باشع دیگه مشتری بعدی باید نوشته بشه دیگه هههههههه ، و دقیقا مشتری بعدی نوشته شد دقیقا مشتری بعدی و خدارو صدهزار مرتبه شکر ،واقعا به قول استاد ثروت یک فرکانسه ،بک فرکانس خاصیه و من تو اون هدف و معاملم خیلی آگاهی ها و سلف کنترل و و خیلی ویژگی ها دست به دست هم داد و شخصیتی ازمن ساخت من به اون هدف برسم ،مهم تر ازهمه تمرکزی که فقط یکپارچه یا تو کارم بود یا تو سایت و همین فقط همین .

    مورد بعدی مقایسه نکردن خودم با دیگران و رعایت قانون تکامل : این مورد انصافا با جرات میتونم بگم که بیشتر از همه رعایت کردم ،چون از مقایسه کردن خودم اصلا نوشتنشم سخته ،خط قرمز منه ، و اینکه صد البته من دارم مسیر خودمو میرم چون بارها و بارها فصل 6کتاب رویاهارو خوندم و اگر هرروز هم بخونم بازهم کمه ،و همین رعایت قانون تکامل و ایزوله کردن و مقایسه نکردن زندگی رو بهشت می‌کنه ،اولویت هارو مشخص می‌کنه ،باعث میشه از خیلی انگیزه های اشتباه و چشم و هم چشمی در امان باشیم و خیلی چیزهای دیگه ،قشنگ بهت میفهمونه که آقا فک کن تو کل کره‌ی زمین تنهایی و فقط خودتی اونوخ چی ؟؟؟اونوخ بازهم دوس داری اون ماشینو بخری یا خونه رو داشته باشی یا صرفا فقط برای درآوردن چشم بقیه بوده یا اینکه بیفتی سره زبونا و راجبت حرف بزنن؟ (کمبود عزت نفس )

    الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت مسیری که بهم انقدر زیبا یادآوری کردی ،حتی هدایت کردی به موضوع کسب و کارم ،خدایا صدهزار مرتبه شکرت .

    خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    تو‌منو ببر مثل همیشه من تسلیمم .

    در پناه رب قدرتمند کیهان .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    عظیم خلفی اصل گفته:
    مدت عضویت: 1928 روز

    سلام. استاد قبل از شروع کامنت بهتون بگم طی این چند سالی که با شما آشنا شدم .حتی برای 1بار یا یک نشانه چیزی ندیدم که بتونه قوانینی که به ما آموزش میدین نقض و یا رد کنه .

    توی تمامی قوانینی که عاشقانه و بدون سانسور به ما میگید خدا شاهده به اندازه ام دهم تار مو هم توش شکاف نیست …من همیشه میگم استاد فقط راجب اصل صحبت می‌کنه و غیر از این نیست و نخواهد بود …تبریک بهتون میگم برای این سبک زندگی برای چقد خوبه که آگاهی از قانون استفاده میکنید .یعنی توی هر مسیله ای که قوانینش رو کشف میکنید توی همون مسیر شروع میکنید به بهبود و از اونجایی که مسیر پایانی نداره و تا همیشه امکان رسیدن به نتایج عالی رو داره به راحتی نتایج بهتر و الگویی عالی تر میشود .

    انگیزه های که ما رو به جلو و نتایج بهتر سوق میده همون زخمها و دردهایی هست که توی زندگیمون بهش برخوردیم و شدن پله پرتاب من وقتی توی زندگی مالیم یا روابطیم یا سلامتیم میام و گزشته رو چک میکنم متوجه میشه توی همه اینها تنشها یا کمبودهای داشتم که همه اونها با توجه به درخواست‌ها و اشتیاقی برای پیشرفت باعث شد توی تمام اون قسمتها شروع کنم به تغیرات …..وقتی مسیر درست رو انتخاب کردم و از مطالب سایت شروع کردم به خواندن گوش دادن و انجام ستاره قطبی استمرار و لذت بردن توی مسیر اصلا ایده ها خودشون میومدن و صحبت میکرد یعنی ایده ای که دقیقا برای شرایط من بود آینقده شفاف میومد و هنوز هم ادامه داره که نمیشد از بگزری ..ایده های که وقتی توی مسیر درست و مدار درست هستیم به سراغمون میاد بدون شک از مسیری وارد زندگیمون میشه که واضح ترین علائم رو با خودش به همراه میاره …

    و کوچکترین احساس خوب نشون میده که این ایده خالص هست و ایده خاص فقط مختص من بود و شرایط من یعنی ایده ای که توی زندگی من میومد شاید برای دیگری کارساز نبود . و هر چقدر احساس بهتری رو داشتم نشانه ها و ایده ای بهتری برام رقم میخورد .

    علی رغم اینکه ذهن من سعی میکرد من و راههای جدید رو به تمسخر بگیره که خیلی وقتها هم اوایل پیروز میشد ولی به محضی که ترسها نا امیدها بیشتر میشد متوجه میدم که از مسیر اصلی خارج شدم و دوباره شروع میکردم به ساخت باور جدید.

    وقتی از نحوه ساخت باور و قوانین که به ما یاد دادین اون نتایج رو منطقی و طبیعی برای خودم عرضه میکنم و دوباره ذهنم رو آروم میکنم . بهش میگم بشین سرجات و قانون رو به خودم یادواری میکردم و میکنم

    استاد عزیز شما اینقدر این مسیر رو هموار کردین که فقط کسانی که خودشون رو آگاهانه به نفهمی بزنند از مسیر موفقیت و پیشرفت دور میمونن.توی زندگی م روزی نیست که به خودم یادواری کنم که هر چیزی که استاد با ما درمیون میزاره اصل هست و غیر از این نیست ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    الناز محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1236 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیزم

    مریم جان

    و تک،تک اعضای خانواده عزیزم

    خیلی،خیلی خوشحال و سپاسگزار خداوند مهربانم هستم که بازهم فرصتی بر من عطا کرد که در این جمع صمیمی باشم،فایل جدید ببینم و یه رد پا بزارم

    هنوز فایل رو ندیدم

    فقط مطالب نوشته شده یی این فایل خوندم و متوجه شدم که در چه توهمی بودم

    وقتی رسیدم به سوالات که استاد درخواست کردن جواب بدیم دیدم ای دل غافل

    من هیچ وقت هدفی برای خودم تعیین نکردم که اینجوری براش قدم بردارم،شور و شوق براش داشته باشم

    شاید آرزوم پیشرفت تو کار خیاطی و تأسیس شرکت بزرگ تو کشور مورد علاقمه ولییییی

    در حد یک رویاست من توهم اینو دارم که اون هدفمه

    یعنی جدی نگرفتمش که بخوام براش قدمی بردارم (قدم های کوچیک اما پایدار) یا یجورای برای ذهنم غیر قابل دسترس و مسخره میاد( البته باید قانون تکامل رو هم در اینجا در نظر گرفت این هدف بزرگه اول باید تکاملمو طی کنم یعنی هر روز یه کاری براش انجام،روی خودم و باور هام بیشتر کار کنم،قبل اون هدف های دیگه ایی رو تعیین کنم و بهشون برسم )

    یا مثلاً من دوست دارم برم زبان یاد بگیرم یا برم رانندگی یاد بگیرم شاید دوست دارم برم ولی تا الان متاسفانه هیچ قدمی براشون برنداشتم،متاسفانه الان که بهش فک میکنم میبینم حتی راه هدایت خداوند رو هم با تکیه به استدلال های ذهنم بستم

    هدف می‌تونه از چیز های کوچیک شروع بشه اگه یکم بشینم فک کنم همین الان کلی هدف های کوچولو میتونم برای خودم تعیین کنم و هر روز براشون قدم بردارم و یک زندگی هدفمند داشته باشم،صبحها به عشق اون هدف بیدار بشم

    با خوندن مطالب بالا تازه فهمیدم هدف چیه و زندگی هدفمند یعنی چی

    با خوندن مطالب بالا تازه فهمیدم فرق بین هدف و رویا رو (در واقع یکی هستند اولش رویاست بعد تبدیل میشه. به هدف و اگه براش قدم برداری قدم های کوچیک ولی پایدار اون وقت رویات تبدیل میشه به واقعیت و تو به هدفت می‌رسی و میشه جزیی از تجربه های زندگیت

    اگه قدمی برنداری مثل خود من اونوقت اون رویا یک رویا باقی میمونه و تو با این توهم که من رویا و هدفمو دارم به هیچ جایی نمی‌رسیم)

    اگه می‌خوام یک زندگی هدفمند داشته باشم صبح ها با شور و شوق چشم باز کنم

    ابتدا باید هدفی برای خودم تعیین کنم براش هر روز قدم بردارم نسبت بهش عشق داشته باشم روی هدایت خدا حساب باز کنم به ندای درونم گوش کنم به توانایی های خودم باور داشته باشم

    (در لحظه زندگی کنم و ترسی از آینده نداشته باشم که با دیدن فایل قبلی خودمو متعهد کردم که فقط برای همین امروز پاک باشم)

    اول سپاسگزار خداوند مهربانم هستم که اول صبح هدایتم کرد سمت این فایل که هنوز ندیدمش و دوم سپاسگزار استاد نازنینم هستم که انقد خالصانه و عاشقانه برامون فایل تدوین میکنند و کلی آگاه مون میکنم

    خیلی دوستتون دارم

    در پناه رب مهربان باشید

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    روح اله یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 1412 روز

    سلام و درود استاد محبوب و عزیز

    قبل از اینکه به سوالات بسیار فرکانسی و کلیدی شما استاد بزرگوار -که هر کدومشون یک درس هست! -جواب بدهم ، میخواهم از این صلابتی که در کلام و رفتار شما هست و مستقیما روی قوت قلب ما تاثیر مثبت میگذارد , سپاسگزاری کنم و در راس از الله یکتا که رب العالمین است و فرمانروای عالمین است که لازم به یادآوری (به خودم) است: که فقط یکی از آن عالم ها هزاران کهکشان دارد که یکی از آن کهکشانها میلیاردها ستاره دارد و فقط یکی از آن ستاره ها ده میلیارد برابر خورشید است و خورشیدی که به تنهایی یک و سه دهم میلیون برابر زمین است و در این زمین پهناور , ما انسانها با اراده ی مستقیم خداوند یکتا , بعنوان اشرف مخلوقات انتخاب شده ایم تا به گسترش کیهان کمک نمائیم.

    و شما چقدر خوب و زیبا به این گسترش کمک میکنید اینجاست که تحسین معروف الله یکتا ” فتبارک الله احسن الخالقین” بیش از پیش قابل درک و پذیرش واقع میشود.

    خداوند را به عظمت یاد میکنم بابت نعمت حضور شما- بنده ی خوب خدا- در زندگی م .

    سالها دنبال الگویی بودم که با اقتدار و با فکت ، روی این اصل صحه بگذارد که: ” اگر در مسیر درست حرکت کنی حتما نتیجه میگیری ! ” و بیاید مسیر درست و صراط مستقیم را به زیبایی و با دقت در دوره های مختلفی مثل :”قانون آفرینش” ، “دوره 12 قدم” ، ” کشف قوانین زندگی” ، “روانشناسی ثروت” و هزاران مطلب و فایلی که در این سایت ارزشمند گذاشته شده، تشریح کند. و بعد نتیجه را به این وضوح نشان دهد واقعا نمیدونم دیگه ذهن نجواگر چه پاسخی در برابر این نتایج عظیم و این فکت ها خواهد داشت؟ . که البته مهم هم نیست, فقط باید این فکت ها را به اون یادآور شویم.

    .. و اما پاسخ سوالات شما:

    استاد عزیز من هم اکنون در میانه راه رسیدن به اهدافم هستم ، در این مسیر از الگوها و رفتارهایی که از شما یاد گرفته ام , دارم استفاده میکنم و در حال لذت بردن از زندگی هستم که چندتا موردش را در زیر بیان میکنم:

    1. اول اینکه : ورودی های ذهن من (به فضل پروردگار و به برکت فایلهای صوتی شما) کاملا کنترل شده هست . اگر هم ناخواسته ای وارد شود به سرعت توجه از روی آن برداشته میشود و روی یک موضوع جذاب (هر چند کوچک) گذاشته میشود . اینقدر اینکار تکرار میشود تا ناخواسته به کلی محو میشود! چون یادگرفتم افکار(منفی)ی که بهشون توجه نشود هیچ قدرتی در بر ندارند.

    2. دوم اینکه : در طول مسیر میبینم که نتایج کوچک و کوچک مرتب داره رخ میده, کاری که میکنم با یک ذره بین تک تک اتفاقات مثبتی که در مسیر رخ میدهد را پیدا میکنم و اونها را در ذهنم بزرگ و بزرگتر میکنم و بابت تک تک شون شکرگزاری میکنم و خدا را بواسطه ی این موهبتها به عظمت یاد میکنم .الحمدالله رب العالمین . در این مسیر دفتر ستاره قطبی و فانوس دریایی خیلی خیلی داره کمکم میکنه .

    3. سوم اینکه : میبینم خودبخود افراد خارج از فرکانس, از مدارم درحال حذف شدن هستند و این وقت بیشتری برای گوش دادن به فایلهای دوره های مختلف شما به من میدهد (فایلهایی که از تک تک شون نت برداری صوتی کردم ).

    4. چهارم اینکه: سرکشی روزانه به سایت شما و دیدن زندگی شما، الگوی بسیار بسیار قوی برایم ایجاد کرده که توصیف ش اصلا در این مجال نمیگنجد! یکی از نمونه هاش هم همین فایل فعلی شماست که من را مجاب کرد این کامنت را بگذارم! و از این بابت خیلی خوشحال و سپاسگزارم .الحمدالله رب العالمین.

    5. پنجم اینکه : از آنجا که یاد گرفته ام که ” همه چیز احساس خوب است !” الان طوری شده که برای گرفتن احساس خوب فایلهای دوره های مختلف را که گلچین کرده ام مرتبا گوش میدهم، طوریکه بعضا همزمان هم از طریق پلیر ماشین و هم از طریق هندزفری درحال گوش کردن فایلهای شما به صورت همزمان هستم!!! (شاید یه مقدار باور کردنش هم برای بعضیها سخت باشه)! ولی این بخشی از زندگی من شده و احساس مرا خوب نگه میداره.

    6. ششم اینکه: دنبال حل پاشنه های آشیل (کدهای مخرب) هستم . حتی الامکان دنبال پیدا کردن ترمزها و کدهای مخرب هستم که حل شون کنم و اخیرا یکی از پاشنه آشیل هام پیدا کردم و به نظرم – بدلیل هم فرکانسی- الان اون پاشنه آشیل در یکی از سوالات شما اومده !!! ( نقل قول: ” پرسیدن سوالات جادویی‌ای چون: چطور از این بهتر، چطور از این ساده تر؛”)

    استاد عزیز من هیچوقت این سوال را از خودم نمی پرسیدم و همیشه در اولین لحظه رسیدن به خواسته ، لحظه ای که همه چیز برای دریافت خواسته م فرآهم بود به محض پیدا شدن سر کله ” موفقیت” سریع ذوق زده میشدم و با خودم میگفتم تمام شد! رسیدم ! ” همیشه بعد از این تفکر, همه چیز دوباره خراب میشد و نتیجه نهایی را نمیگرفتم! و این یکی از مهم ترین ایرادات و پاشنه آشیل های من بود ، که از وقتیکه بیل برداشتم و افتادم به جون ذهن ، بالاخره پیداش کردم وراه حل اون که فکر میکنم به درد خیلی از دوستان دیگه هم بخورد! این جمله ی طلایی زیر است:

    “چطور از این بهتر، چطور از این راحتتر!”

    یعنی درواقع زمان آشکارسازی اولیه خواسته, با زمزمه کردن این جمله : ” اوکی! حالاکه این نتیجه خوب سر و کله ش پیدا شده چطور بهترش کنم؟ – چطور بهترش را انتظار داشته باشم؟ – چطور نتیجه ای از این بهتر دریافت کنم (درواقع من نتیجه را نه تنها در نطفه خفه نمیکنم بلکه با این جمله , بهش تکامل میبخشم تا نتیجه ی نهایی و مطلوب شکل بگیره ” البته من این موضوع را ظرف دو سه روز اخیر پیدا کردم و بسیار امیدوارم که تغییر این کد بسیار بهم کمک کند! .

    فکر میکنم خیلی پر حرفی کردم -پوزش از اطاله کلام – همه تون دوست دارم با آرزوی جهانی سر شار از خوبی ، مهربانی ، خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت برای همه ی جهانیان!

    الحمدالله رب العالمین

    سپاسگزار خداوند هستم که این فرصت را بوسیله دستان خوبش در اختیار من گذاشت.

    در پایان از زحمات استاد عزیزم و سرکار خانم شایسته بزرگوار تشکر و قدردانی میکنم که علاوه بر آموزه های ارزشمند ، این فرصت ها را در اختیار کاربران قرار میدهند .

    با آرزوی بهترینها برای این عزیزان و کلیه ی کاربران محترم

    ارادتمند همه ی شما عزیزان هستم

    توکلت علی الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1486 روز

    به نام الله هدایتگر

    داشتم باخودم فکرمیکردم که بزنم رودکمه نشانه وازخداوند سوال کنم که چکارکنم درامدم افزایش پیداکنه گفتم هرچی بگی خدای من من عمل میکنم خودت بهم بگومن یه حسی بهم گفت اول بیام فایل جدیدروببینم بعدبرم روقسمت نشانه

    که بااین حرف های استادکه واقعاهدایت الله بودوحرف هایی که من الان بایدگوش میدادم بود

    که اقاهمین نتایج کوچک روببین وسپاسگزارباش وتحسین کن واستمرارداشته باش دراین مسیر

    چون تودرمسیردرست هستی چون احساس خوبی داری دراکثرمواقع

    من هدفم رسیدن به موفقیت مالی بوددامسال وهمین اوایل امسال نشانه هاشودیدم باافزایش درامدم که به خدایی که میپرستم مبلغی که به حسابم واریزشدامسال درسال های قبل این مبلع اصلانبود

    والگوهایی که رسیدنددرشغل من بهدموفقیت مالی رومیدیدم وتحسین میکردم وخودمودراینده عالی خودم تجسم میکردم ومیکنم وواقعالذت میبرم ازتجسم کردن درموردایندم وموفقیت مالی خودم

    بااین که امشب خابم میومدولی همین دیدن این نتایج کوچک باعث شدخواب ازسرمن بپره واین شورواشتیاق دیدن فایلهانمیزاره بخوابم

    واقعااین مسیرجواب میده بچه هاعجله نکنیدوارام ارام تکاملتونوطی کنیدولذت ببریدازاین مسیروروی خودتون کارکنید

    چون هرمسیرسخت ومسیری که باطمع حرص وعجله همراه باشه مسیراشتباهیه

    بعضی وقت هاناامیدشدم ولی بازم ادامه دادم ودیدم شرایط داره بدپیش میره

    بایداین نتایج تبدیل به عادت بشه همین رفتارها

    همین کنترل ذهن که مهمترین چیزه بایدتبدیل به عادت بشه

    همین احساس خوب بایدتبدیل به عادت بشه ونتایج پایداررورقم بزنه نه نتایج کوتاه مدت

    واین استمراردراین مسبرموجب نتایج عالی درزندگی میشه

    موفقیت پایان نداردومابایدهرروزبهترازدیروزخودمون باشیم وهیچ وقت متوقف نشیم وهمیشه مولدثروت باشیم

    هیچ کس 100٪عالی نیست

    شادوموفق باشید

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    زهره موفق گفته:
    مدت عضویت: 2764 روز

    18 می 2023. 28 اردیبهشت 1402

    به نام رب العالمین…

    سلام خدمت همه دوستان جان

    یکی دو هفته ای میشد از اینکه دیگه مثل اوایل مراقب ورودیهام نبودم و غذاهای ناسالم میخوردم احساس بدی داشتم… من 4 ماه اول شروع دوره سلامتی مو به مو رعایت کردم بدون حتی یه گرم تقلب! اما امان از اطرافیان و وسوسه های شیطان…

    اینو بگم که تا جایی که من یادم میاد از 7 روز هفته من 5 روزش رو ترازو بودم و خودمو وزن میکردم و همیشه نگران اندامم بودم… با شروع دوره سلامتی تا یکی دو هفته بعدش هم خودمو میکشیدم ولی از یه جایی گفتم بسه! هدفت رو بذا رو اندامی که میخوای داشته باشی نه اعداد ترازو که اییییینهمه سال همیشه درگیرش بودی… در اولین قدم ترازویی رو که خریده بودم هدیه دادم به خواهرم که دیگه جلوی چشمم نباشه (بماند که روزای اولی که نبود واقعا احساس میکردم یه چیزی کم شده از زندگیم :( ) الان ماههاست خودمو وزن نکردم اما اون لباس سایز 38 ای که اول دوره خریدم الان کاملا اندازمه و از نتایجم کاملا راضی ام …

    داشتم میگفتم از اینکه چند وقتی هست که کمی تقلب در خوردن غذاهای ناخوب! پیدا کرده بودم که همش به لطف دوستانی هست که تایم زیادی رو با هم تو دانشگاه میگذرونیم و ازشون داشتم تاثیر میگرفتم… با دیدن این فایل متعهد میشم که سر قولم بمونم و متعهد میشم به لایف استایلی که ماهها برای ساختنش با عشق زحمت کشیدم….

    اهدافی که تا پایان سال برای خودم در نظر گرفتم رو اینجا به شما دوستان خوبم اعلام میکنم و بعدش هم به لطف خدا میام یکی یکی خبر محقق شدنشون رو میدم:

    1- متعهد بودن به آموزه های دوره قانون سلامتی

    2- ادامه دادن یادگیری زبان برنامه نویسی پایتون تا سطح حرفه ای (از رد پای قبلیم تا الان یه crash course ثبت نام کردم. دوره مقدماتیش رو گذروندم و وارد دوره دومش شدم. کلا 5 تا سطح داره این دوره ای که من شرکت کردم)

    3- فلوئنت صحبت کردن به زبان انگلیسی (در حال حاضر میتونم صحبت کنم اما دوس دارم as a native صحبت کنم انشالله)

    4- چاپ مقاله در یک ژورنال معتبر در حوزه Artificial intelligence (در حال حاضر تازه استارت مقاله خوانی رو زدم تا اصلا بفهمم تو این دنیای هوش مصنوعی چه خبره…)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 2325 روز

    به نام خدا

    2 مهر 1402

    از خدا یاری میخوام ک بتونم بنویسم

    من دقیقا از دیشب تصمیممو گرفتم ک باید شرایطم رو بهبود بدم .

    الان چند سالی هست ک با استاد اشنا هستم و نتایج کوچیک و بزرگی گرفتم ولی هیچ وقت متعهد نموندم و این منو اذیت میکنه ..

    همین باعث شده تا نتایجم پایدار نباشه و ب چیزایی ک میخام ب طور کامل نرسیدم.

    چند شب پیش داشتم با خودم حرف میزدم

    گفتم اخه تا کی؟

    من این شرایط مالی رو نمیپسندم

    من باید تغییری ایجاد کنم

    تا کی بخام اینطوری زندگی کنم؟

    این زندگی، اونی نیست ک لیاقت من باشه..

    من ک افریده خاص خداهستم

    و خدا بعد از خلق من ب خودش افرین گفته:

    فتبارک الله احسن الخالقین

    خدایی ک جهانش رو مسخر من کرده

    پس من دارم چیکار میکنم ک دریافتش نمیکنم

    ب خودم گفتم

    باید قول بدی بنده خوب تری باشی

    خدایی ک همیشه اغوشش ب روی تو بازه

    و تو رو برای خودش افریده

    پس باید خودتو بهش نزدیکتر کنی

    در حال حاضر ی هدف مهم دارم و اون

    بهبود شرایط مالیه

    باید درامدم بیشتر شه

    اگه میخام ب خدا نزدیک تر بشم

    اگه میخام ارامش داشته باشم

    بااااااید رو این قضیه کار کنم و یکبار برای همیشه پرونده این مسئله رو ببندم ..

    من ازادی مالی میخام و هدفم رو مشخص کردم .

    اینجا هم تعهد میدم

    ک تا 6 ماه اینده بااااید ی تحولی در وضعیت مالیم بدم و از هیچ تلاشی فروگذار نکنم

    و هر روز این مسیرو ادامه بدم تا نتایج خودشو نشون بده ..

    دست های خدا رو باز میزارم

    و هر ایده ای ک بده انجام میدم

    نمیدونم از طریق شغل خودمه یا از طریق هنری ک دارم و یا اصلا ی چیز دیگه ..

    فقط از خدا میخام ک هدایتم کنه و قلبم رو برای دریافت نشونه ها باز بزاره

    ب خودت توکل میکنم الله مهربان و از تو درخواست میکنم ک یاری گر من باشی در این مسیر ..

    و ناامید نمیشم چون خودت گفتی

    لا تقنطوا من رحمه الله

    .

    برنامه های روزانمو از دیشب مشخص کردم و

    امروز ب عنوان اولین قدم ، ب این فایل هدایت شدم و تصمیم گرفتم همینجا تعهدمو بنویسم ..

    خداوند یار و یاور همه ما..ان شاالله..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    زینب امین فرد گفته:
    مدت عضویت: 797 روز

    سلام به استاد عزیزم

    چقدر این فایل انرژی مثبت و حال خوبی داشت

    به به چه اندامی استاد واقعا تحسین میکنم این حجم از اراده و استمرار رو …

    چقدر تمیز و اصولی دستگاه ها رو استفاده می‌کردین واقعا خیلی انرژی مثبتی داشت این ویدیو……

    استاد درمورد انگیزه و استمرار داشتن هنوز دارم روی خودم کار میکنم و انشاالله که بهتر بشم …..

    خیلی دوست دارم که شجاعت یه هدف و خیلی قوی داشته باشم ….ولی خداروشکر که دارم تغییرات رو روی خودم میبینم ….

    و تولد 16 سالگیم هم نزدیکه و میدونم که منِ زینب یه پله از سال قبلش جلوتر هست هم از لحاظ شادابی هم از لحاظ در صلح بودن و تحسین کردن و خیلی چیزای دیگه…

    یادمه زمانی که میخواستم برای سال نهم وارد دهم بشم در رشته تجربی خیلی شور و انگیزه داشتم که نمونه قبول بشم ولی خب بخاطر جو محیطی و شاید نفوذ بد بچه ها کم و پیش امیدم ‌‌‌‌از دست میدادم …

    چون که اصلا تابحال تست نزده بودم و کلاس و خیلی چیزای دیگه هم که کلا نبود و چه دانش اموزایی بودن که از ابتدایی کار میکردن و فلان ….

    و خداروشکر که از 13 یا 14 سالگی دقیق نمیدونم کی با شما آشنا شدم (و قبلش هم آشنا بودم از طریق پدرم ولی خب جدی نمیگرفتم و بعد فقط دانلودی های استاد و گوش میکردم و به تازگی موفق شدم تو سایت ثبت نام کنم چون ایمیلم مشکل داشت) تونستم خودمو آروم نگه دارم …

    و همیشه وقتی کلاس خالی میشد تصور میکردم که الان دارم از اون مدرسه ای که می‌خوام بیرون میام و همیشه این جمله رو به خودم میگفتم و الآنم میگم ((من خواسته مو از خدا می‌خوام و خدا هم به بهترین شکل منو هدایت می‌کنه که راحت ترین مسیر و با لذت طی کنم و نه هیچ عامل دیگه ای ))…

    و چقدر غرق لذت میشدم از اینکه همون لحظه زندگی میکردم….

    خلاصه اعلام کردن که کسایی که می‌خوان کتاب تست بگیرن می‌تونن فلان مبلغ و بدن و تهیه کنن ..

    منم برای حرکت و شروع رفتم اولین کتاب غیر درسیمو تهیه کردم و گفتم این اولین گامه …

    بعد از امتحانات نهایی تمام وقتی که مونده بود و کار کردم و تحلیل و آشنا شدن با سوالات طوری که هر دفعه که درصد خوبی میزدم به خودم میگفتم..

    ببین تو تواناییشو داری پس هیچ فرقی با کس دیگه ای نداری و میتونی انجامش بدی و تمام …

    و هی انگیزم بیشتر میشد و خودم و تحسین میکردم (یکی از عادتایی که از بچه گی داشتم تحسین کردن بود )….

    هر وقت خسته میشدم به خودم میگفتم ببین تو اومدی تو این دنیا خودتو بسنجی فرد با ارزش تری بشی لذت ببری از زندگی ،و رشد کنی بدون قضاوت دیگران…. پس بدون ناراحتی و استرس و فلان عشق میکردم میرفتم سراغ کتاب و به خودم میگفتم ایول که به خودت فرصت رشد میدی اصلا اصلشم همینه که چیزای جدید تجربه کنی …

    اینم بگم با اینکه شاید هدف من اون موقع چیز خاصی نبود واقعا شاید هر کی من و میدید می‌گفت الان فکر کردم میخوای چیکار کنی و یه فلان کسی بشی و اینا ولی برا من همون پله پله قدم گذاشتن مهم بود و تمام و مطمئنم اگه به جایی برسم همین حس خوبی رو خواهم داشت که الان دارم …..

    میدونین یکی از چیز های مثبتی که من عاشقشم اینه که به خدا میگم من بهترین مسیر و می‌خوام و اگه فردا روزی یه مسیر دیگه مثلا هنر و …. برای من خوشبختی و حال بهتری آورد من همونو می‌خوام الآنم تعصب روی مسیرم ندارم چون هنوز راه مورد علاقه مو که مثل شما عشق کنم رو پیدا نکردم پس به خدا گفتم من از الآنم لذت میبرم تو بقیه رو حل کن ….

    خلاصه که رفتیم سر امتحان … خیلی ریلکس و از راه خونه تا جای آزمون چقدر کیف کردم از هوا و درختا و ابرا ،بعد تازه جایی که ما توش آزمون دادیم یه مکان خیلی شیک و بزرگ و رویایی بود …

    امتحان و دادم و دقیقا اون روز هم پدرم اومد و گفت نظرت چیه بریم یه چیزی بخوریم و منم قبول کردم و واقعا خوش گذشت و باعث شد به چگونگی امتحانم فکر نکنم (و این است بحث هدایت استاد)…..

    بعد چند وقت که گذشت وقتی نتایج اومد دیدم که قبول شدم و با اینکه فکر میکردم بعضی از هم کلاسی هام حتما قبول میشن . اما اینطور نبود ….

    و این برای من درس خوبی داشت و الآنم این کامنت و نوشتم تا هر وقت احساس کردم که نمیشه و حالا اون موقع شانسی بوده و فلان بیام و نگاه کنم و ببینم، ببین اینجا که درست عمل کردی شد….

    استاد عزیزم من چند وقته که کلا سایت شما شده پاتوقم و میبینم وقتی ورودی خوب میدم و جاهای الکی دیگه نمیرم چقدر همین موضوع باعث حال خوبم میشه ….

    امیدوارم همه دوستان پر قدرت جلو برن و یادشون نره که چقدر زندگی می‌تونه لذت بخش باشه وقتی خدا تو زندگیت باشه …. شاد و پر انرژی باشید…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      علی شهناز گفته:
      مدت عضویت: 1164 روز

      سلام دوست هم فرکانسی عزیزم

      چقدر تحسین برانگیز هست تو این سن کم وارد این بهشت خودشناسی و خداشناسی شد ایمان دهرم به هرآنچه که میخواهی میرسی و بهترین خودتو تجربه میکنی

      ماشالاه به فکر زیبایت ماشالاه به اشناییت با قوانین تو این سن ماشالا به پدرت با همچین دختری افرین بهت که تمرکز کردی رو هدفت و افرین که شادی تو هر لحظه

      کلی حال کردم با کامنت شما و انگیزه گرفتم که این مسیر خدایی رو با انگیزه بالا ادامه بدم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1324 روز

    به نام خدای معجزه ها

    یادگار 182

    سلام استاد عزیزم و مریم زیبا

    استادان مقدسی که تمام لحظه های زندگیشونو صرف رشد و پیشرفت ما میکنن که اینم جواب خدا به خواسته من بوده که من ازش خواستم زندگی منو تغییر بده و به بهترین شکل خودش در بیاره که چنین انسان های شریفی سر راه من قرار داد

    خدایا هزاران بار شکرت

    و سلام به همه همکلاسی های عزیزی که در این مکتب در کنار هم بهترین هارو تجربه میکنیم

    استاد قشنگم اینقدر حالم خوبه که خدا میدونه و این حال خوب و ارامشی که دارم رو مدیون همین سایت دقیقا همین سایت tasvirkhani.com هستم

    خدایا هزاران بار شکرت

    و خدایی که بی نهایت وهاب

    بی نهایت رزاق

    بی نهایت معجزه گر

    و بی نهایت معجزه گر

    و‌من اینو با گوشت و پوست و استخوان فهمیدم که مسیر برای تمام خواسته ها یکی ست

    و هدفی که تیک خورده بشه میشه ی انگیزه اندازه کوه ی اعتماد به نفس خدایی که بعله مسیر خواسته بعدی همین هست

    و من قشنگ میفهمم معنی شکار راحت بعد از شکار سخت رو

    همین چند ماه پیش چی بشه خدا برای من مسافرت بچینه

    چی بشه بعد از گذشت چند روز در اون شهر یهو غروب کنار دریا به من هدایت بشه به فلان دوست قدیمی زنگ بزن

    و ملاقات من با اون دوست قدیمی منجر بشه به ی خواسته جدید در من که خرید ماشین خارجی و اتومات باشه

    البته هر چند این خواسته رو من قبلا هم داشتم ولی این اتفاق و رانندگی با ماشین دوستم انگیزه منو چندین برابر کنه و منو مصمم کنه که هر جور شده باید این خواسته تیک بخوره

    و وقتی من این تصمیم قطعی رو گرفتم هر لحظه دقیقا سال قبل رو به خودم یاداوری میکردم که ببین کجا بودی و خدا چه معجزه هایی برات کرده وقتی تو خواستی وقتی تو اقدام کردی وقتی تو شروع کردی

    و من دقیقا یک ماه بعد از نوشتن خواستم ثبت نام انجام دادم و الان که دارم این کامنت رو مینویسم ماشین تو پارکینگ خونم پارکه

    و خدایا هزاران بار شکرت

    و این روز های من سراسر از عشق و لذت و شادیه فقط به این خاطر که برای بار چندم بازم معجزه های خدارو دیدم و ایمان هزار برابر بیشتر شده که من اینجام تا فقط تیک بزنم خواسته هامو که من لایق این همه لذت هستم که من رو خدا منتخب کرده در مسیر رسیدن به هدف هام به میلیون ها نفر سود برسونم رویای میلیون ها نفر رو زنده کنم و میلیون ها مساله رو در این جهان هستی حل کنم

    و این شادی این لحظه ام به والله که خدا میدونه فقط به خاطر حضور خداست در زندگیم

    و اینقدر این مسیر رسیدن به خواسته ام برام لذت بخش بود و هر لحظه اش سراسر از هدایت های عالی بود که دلم میخواست این پروسه ادامه دار بشه و من غرق این همه هدایت بشم

    و این لحظه که دارم این کامنت مینویسم سراسر خواسته ام و‌اما به لطف الله من دیگه مسیر رو پیدا کردم و قطعا برای خواسته های بعدیم زمان کمتری صرف میشه

    و خدایا هزاران بار شکرت که من این لحظه ها رو تجربه کردم و این مسیر برای من شد ی عالمه درس که برای خواسته های بعدیم دیگه نجواها نمیتونن جولان بدن

    و من شدم ی عالمه باورهای مقدسی که هر اتفاقی بیفته ایمان داشته باش که میشود

    ایمان داشته باش که حرکت کنی ایده ها به تو گفته میشود

    ایمان داشته باش که بری تو دل ترس ها قطعا سربلند میای بیرون

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    مجتبی جعفری گفته:
    مدت عضویت: 955 روز

    سلام ب تمامی اعضای خانواده صمیمی عباسمنش

    سلام ب شما استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربان امروز بعد از مدت ها اومدم کامنت بزارم و این هم هدایت خداوند بود ک این فایل رو دیدم و واقعا سپاسگزار هستم

    امروز بعد فایل جلسه دوم شیوه حل مسائل ک دیروز گوش کرده بودم با خودم گفتم اجازه بده هدایت هدایتت کنه استاد من عاشق این جمله شدم وقتی تو ذهنم میاد تمام وجودم آرام میشه اصلا ناخودآگاه از همه چیز دور میشم بیخیال همه چیز میشم دیگه هیچ چیز تو ذهنم نمیاد ک نگرانم کنه یا حالمو بد کنه دلم قرص میشه ک یا راهی هست ک من نمیدونم یه راه خیلی راحت

    درباره سوال خب من تا پارسال از این مسائل زیاد شنیده بودم اما واقعا عمل کردن ب این مسائل برای من ب دو قسمت تقسیم میشه قبل 12 قدم و بعد 12 قدم قبلا چون اصلا این چیزا رو نمیدیدم توجهی هم ب چگونه شدنش نمیکردم

    اما خداروشکر با این حال ب اهداف خوبی رسیدم

    مثالش‌ بخوام بگم:

    مغازه زدم اونم زمانی ک شش ماه بود عقد کرده بودم و همه بهم میگفتن نکن اینکارو و اشتباهه اما من آنقدر عاشق رسیدن ب این هدفم بودم ک اصلا هیچکدوم حرفاشون برام مهم نبود و فقط با خودم میگفتم من ب این هدف میرسم من مغازه میزنم و دلیل رسیدنم رو هم تکرار و تکرار میدونم استمرار داشتن تو این مسیر میدونم با اینکه بعضی روزاش ناامید میشدم اما ی ساعت ک میگذشت ب خودم میومدم میگفتم من پیدا میکنم تو این شهر به این بزرگی ی مغازه 20 متری ب ما نمیرسه و جالب اینه تو همون حین الگوهایی رو میدیدم ک دارن دکور میزنن یا تازه افتتاح کردن و با خودم میگفتم چطور اون تونسته پس منم میتونم و بعد از 70 روز تونستم و ب قدری خوشحال بودم ک انگار دنیارو گرفته بودم از خوشحالی بال دراورده بودم و دومین هدفم ک با خودم میگفتم من بهترین کار هارو میفروشم کارهایی ک هیچکس نداره و بعد از گذشت شش ماه ب این مسیر هدایت شدم ک خودم تولید کنم و خودم مانتو و کت تولید کردم ب راحتی و باکیفیت عالی

    هدف بعدی ک اصلا تا ی روز قبلش برام هدف نبود ترک سیگار و گل بود برام ک بعد از فهمیدن همسرم برام اتفاق افتاد و با خودم گفتم نه لیاقت من این نیست ک بخاطر اشتباه کردن تو سرم بزنن و ب خودم اومدم و بعد از حرفایی ک شنیدم وایسادم تا درستش کنم از خدا کمک خواستم و دمش گرم باز کمکم کرد

    میگم کمک چون اون موقع ک دقیقا 11 ماه پیشه این جریان من با کلمه هدایت خداوند آشنا نبودم از خدا خواستم رفتم کنگره 60 یادمه خیلی بهم ریخته بودم و خیلی زود عصبی میشدم ادامه دادم و ادامه دادم تا این که ی نیرویی درونم گفت من باید سیگار رو هم بزارم کنار چرا باید یواشکی همه سیگار بکشم و همش بترسم کسی نفهمه باید پا بزارم روی ترسم باید پا بزارم روی نفسم و شروع کردم ب درمان سیگارم از زمانی ک من پا تو کنگره گزاشتم و خواستم با تمام وجود ب بهترین نسخه از خودم تبدیل بشم و تغییر بدم تمام جنبه های زندگیم رو 5 ماه طول کشید و با شما آشنا شدم و 12 قدم رو خریدم الان یازده ماهه سیگار و کل نکشیدم و فوق العاده خوشحال هستم چون برام تا قبلش ی چیز غیرممکن شده بود بخصوص سیگار

    بعد این ک با شما آشنا شدم هدفم‌ فروش 100 میلیون تومان تو برج 12 شد ک البته تا قبلش ی سری موفقیت های دیگه هم داشتم مثل دیدن الگو های موفق توی کسب و کارم و دیدن ویترین های زیبا ک منجر شد ب تغییر فوق العاده ویترینم ک عالی جواب گرفتم و این هم یک ایده الهی بود توی برج 12 شروع کردم ب خواندن اهرم رنج و لذت و تحسین کردن مشتری هام و تحسین فروشندگی خودم و لذت بردن از جهان اطرافم و البته کنترل ذهنم ک تمومش این بود اگر ی مشتری میومد داخل مغازه و حالا ب هر دلیل نمیخرید من مثل قبل ذهنم رو درگیر نمیکردم میگفتم خدایاشکرت

    شکرت ک قراره ی مشتری بهتر بیاد و این کار رو بخره و دوساعت بعدش تا شب عالی میفروختم یا حتی می‌شد ی روزایی تا بعدظهر ی قلم فروخته بودم یا دشت نکرده بودم اما میگفتم خدایا شکرت من میدونم ک تو هیچوقت دیر نمیکنی و اهرم رنج و لذت رو میخوندم و ب محض این ک تموم می‌شد تا شب همش مشتری داشتم و اخر شب دخل عالی زده بودم دیدن الگو هم ک تو این یکماه فوق العاده زیاد بود میدیدم همه دارن میفروشن و من هم انگیزه میگرفتم و میگفتم منم میفروشم و میتونستم و خوبیش این بود ک دیگه اینجا مقایسه ای نبود چون تو 12 قدم فهمیده بودم تکامله و اگر کم و زیاد میفروشیم بخاطر باور و قانون تکامله و اصلا بهش فکر نمیکردم و تا فکرش میومد تو ذهنم با منطق قانون تکامل منطقی می‌شد برام ‌بعد 27 روز دقیقا 3 فروردین من جمع دخل ماهیانه ام شد 120 میلیون و ذوق کردم و اشک ریختم و خداروشکر کردم هزاران مرتبه

    هدف بعدیم کنترل ذهن و احساس خوب داشتن و تمرکز بر روی نکات مثبت و زیبایی ها بود ک خداراشکر نسب ب قبل فوق العاده عالی تر شده چون قبل اصلا نمیتونستم کنترلی داشته باشم هدف بعدیم ورزش کردن روزانه بود ک بعد از انجام دوره حل مسائل و انجام تمرین اهرم رنج و لذت تونستم هدایت بشم ب یک باشگاه عالی و با انگیزه فوق العاده تمرین کنم و تا اخر برج 3 ب بدن ایده الم برسم و تغذیه مناسب داشته باشم

    هدفی هم ک از اول سال انتخاب کردم مهاجرت کردن ب امریکاست و این ک چطور ب راحت ترین شکل و ب ساده ترین شکل مهاجرت کنم و قدم هایی هم ک برداشتم یکی پاسپورت گرفتنم بود ک تو ی هفته اومد دم خونه و پر کردن فرم DS160 تا مرحله پاسپورت و الان هم منتظر ایده های بعدی خداوند و هدایت هایی هستم ک بتونم درکشون کنم و دریافت کنم امید ب خدای مهربان با اینکه ی سری روزا بیخیال شدم یا نجوا ها اومده اما الان این فایل نشانه ای بود برای من ک محکم تر و قوی تر ب مسیر هدفم ادامه بدم و ادامه میدم و این هدف رو ب دست میارم و قدرت میگیرم برای اهداف بعدی و با قدرت گرفتن از قدرت مطلق الله ب این مسیر زیبا ادامه میدم چون توی زندگی ما ب قول شما همه چیز در تمام جنبه ها باید ب راحتی ب راحتی هرروز بهتر و بهتر و بهتر و بهتر بشه

    سپاسگزارم از این توضیحات عالی ک میدین خداقوت بده بهتون دوستون دارم و از همه ممنونم ک وقت گزاشتن و کامنت من رو خوندن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      سعيده رضايى گفته:
      مدت عضویت: 2014 روز

      آقا مجتبی ماشاالله هزار ماشاالله به این اراده تحسین برانگیز شما.

      لذت بردم از این هدفمندی و تلاش مستمرتون. واقعا درست گفتی که هرکسی به هر جایگاهی رسیده اولا نوش جونش و من خودم رو مقایسه نمی کنم. و دوما منم میتونم به همون جایگاه برسم. چه بسا که شما میخواستی اسفند ماه رو با 100 تومن فروش به پایان برسونی ولی با 120 تومن تمومش کردی. انگار خدا گفت دمت گرم نوش جونت اینم عیدی من به تو.

      خیلی خوب کردی که دوره حل مسایل رو در کنار 12 قدم خریدی و با هم جلو میبری. منم که این کار رو کردم دارم خیلی نتیجه اش رو می بینم. اصلا میدونی چیه؟ وقتی تمرکز میگذاری روی کار کردن دقیقتر روی خودت این تمرینها میره توی ضمیر ناخودآگاهت و زمانهایی که حواست نیست یهو این کامپیوتر به یک جواب برای سوالت میرسه و نتیجه رو اعلام میکنه. مثلا من امروز وسط ظرف شستن و فکر کردن به خصوصیات فردی یک شخصیت مورد علاقه ام بودم و تحسینش میکردم تو ذهنم، یهو نمیدونم از کجا در راستای جلسه اول دوره شیوه حل مسایل یادم اومد که چه راه حل آسونی واسه یکی از کارهای مربوط به دخترم انجام داده بودم و چقدر خلاقانه بوده و من اینو یادم رفته بود توی تمرین دوره ام بنویسم. بهم یادآوری شد که منم توانایی حل خلاقانه مسایل رو دارم و همه مسایل راهکار ساده ای در درون خودشون دارند.

      با کامنت شما انرژی و روحیه مضاعف گرفتم که تمریناتم رو متعهدانه تر انجام بدم.

      موفق و خوشبخت باشی در کنار همسر عزیزت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مجتبی جعفری گفته:
        مدت عضویت: 955 روز

        ممنون از شما خانوم سعیده خیلی خوشحال هستم ک توی این مدار و با این دوستان هم فرکانس و فوق العاده در ارتباطم واقعا ک همینجوره ک شما گفتین کار کردن روی خودمون و تمرکز روی زیبایی ها و تحسین اونها برکت های بی شماری وارد زندگیمون میکنه و باعث میشه نکات مثبت خودمون رو هم بیشتر ب یاد بیاریم و بهمون انگیزه و انرژی بده و باعث احساس خوب بشه برامون ممنون از کامنت زیباتون ب یاری خدا خبر های خوبی ازتون بشنویم و همگی بتونیم الگوهای موفقی برای همدیگه باشیم آرزوی خوشبختی برای شما و خانواده محترمتون دارم سپاس از شما

        خداراشکر خداراشکر خداراشکر بابت این حال خوب ک همه میتونیم داشته باشیم واقعا از خدای مهربونم سپاسگزارم و عاشقشم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: