اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
امروز. صبح بیدار شدم و استرس داشتم و انگار یه چیزی بهم فهموند دلیل استرس تو اینه که به کارهات نرسیدی و الان ریختی به هم که دیگه نتیجه اتفاق نمی افته پس تو شرک داری خودت رو همه چیز می دونی
عمیقا از خدا خواسته بودم این مسیله رو برطرف کنه چرا کن انقد تکیه می کنم روی خودم روی باورسازی هام روی ستاره قطبی هام و دارم زور میزنم و این باعث حس بد میشه
آیا خدا اگر بخواد کارهامو کنه و قدرت دست اون باشه الان من باید به هم بریزم اونجا فهمیدم ایمان من واقعی نیست ….
من خیلی به این اعتقاد دارم که هر چیزی زمانی به تو میرسه که اماده دریافتش باشی مثل همین فایل چون استاد چند روز هست این فایل رو برای ما گذاشتن ولی امروز خدا به من توفیق گوش دادن به این فایل رو داد.
وقتی داشتم گوش میدادم یه حس عجیبی بودم. یکی از پروژه هایی که خیلی برام مهم بود به یه بن بست خورده و تمام کسایی که قبلا بهم کمک میکردن واسه درست شدنش یهو از دور و برم دور شدن و از اون جایی که خالق اتفاقات زندگی خودمم پس بعد از یک ماه دیشب به خودم گفتم فردا تمرین ستاره قطبیم اینه: من میخوام بدونم چرا این پروژه اکی نمیشه وقتی صفر تا صدش رو تو درست کردی خدا پس چه دلیلی داره که اینقدر گره توش میوفته.
الله اکبر هر روز یقینم به این سیستم بیشتر میشه!
گوشیم زنگ خورد امروز و یه سازمان دیگه باهام تماس گرفت و در حین اینکه داشتم میگفتم که خدا اینجوری و اونجوری اومدم خونه و این فایل پلی شد!
من اعتراف میکنم که مغرور شدم که من کارها رو انجام دادم که به قول دوستمون فکر کردم که منم که دارم با کار کردن روی باورهام یا ستاره قطبی کاری انجام میدم، یادم نبود حضورم توی این مسیر قدرتی که بهم داده شده بود از خالق این جهان هستیه. من نه تنها شرک ورزیدم نه تنها کارم رو به غیر از خدا سپردم بلکه اعتبار معجزه های زندگیم و اینکه همه کارهایی که خدا برام انجام دادم به خودم دادم نه به رب.
خدایا من رو برای این ناآگاهی ببخش که من به هر خیری که از تو به من برسه سخت محتاجم و من رو جز بندگان صالح و سپاسگزارت قرار بده، آمین.
در پناه خداوند شاد و ثروتمند و سلامت و سعادتمند باشید.
سلام به دوست عزیز خیلی جالبه چندین روزه منم این فایل رو دارم گوش میدم و میدونستم صحبتهای این فایل شامل حال من هم میشه ولی نمیتونستم جمله بندیش کنم و اکیش کنم همش به صورت حسی بود که از زبون شما شنیدم
اینکه فکر میکردم منم که دارم با ستاره قطبی با کارکردن رو باورهام با کارکردن رو دوره ها زندگیمو خلق میکنم
هر چی از خیر و رحمت و بزرگی و عزت و شجاعت و قدرت و ثروت و نعمت و سلامتی و آرامش هست از خداست و هر چی از کمبود و بدبختی و شرک و فقر و حسادت و عجله هست از من است…
من عجله میکنم بعد مسببش رو خدا میدونم،من مشرک میشم بعد میندازم گردن خدا، من باج میدم به آدما و سواری میدم بهشون بعد از خدا گله میکنم، اوج پر رویی رو کامل در خودم میبینم…
من غذای مسموم میخورم و مریض میشم بعد خدا رو مقصر میدونم…
چقدر راحت مشرک میشیم چقدر راحت خودمون رو از نعمت ها دور میکنیم چقدر راحت به خودمون ضربه میزنیم….الله اکبر از این همه پوست کلفتی و کتک خور ملس
تازه فهمیدم نه تنها دیگران هیچی نیستن بلکه خودمم هیچی نیستم
خدا یعنی کلام، خدا یعنی شنیدن، خدا یعنی احساس یعنی دیدن ، خدا یعنی زور بازو ، خدا برات میشه قدرت ، خدا برات میشه شجاعت ،خدا برات میشه حرکت ، خدا برات میشه صبر و امید ،خدا برات میشه پدر و مادر خدا ،برات میشه سلامتی و من هیچم…….
حتی جسم من از خداست و من هیچ توانایی در محافظت از این جسم رو ندارم…
روح من از خداست جسم من از خداست ، فکر و مغز من از خداست، اما اون من من کردنها از منه….
من فقط بلدم ادعا کنم ، بخل بورزم و حسادت کنم و مشرک باشم و اگر اینها نیستم چون من نیستم خدا هست…
هر چی از خیر و رحمت و خوبی است از خداست و هر چی از صفات بد است از من است
سلام و درود به دوست عزیز و توحیدیم سعیده عزیزم همونطور که استاد عزیز میگویند وقتی روی خودت کار میکنی یه موقع هایی که مسیر رو اشتباه میری زمانی که سریع میفهمی و تصحیح مسیر میکنی بدون که داری راه رو درست میری و روی خودت داری کار میکنی و کنترل ذهن داری و گرنه همون شرک ورزیدن رو ادامه میدادی
من خیلی خوشحالم که دوستانی آگاه و جسور رو دارم در این سابت که میاین مینوسند کجاها شرک ورزیدن و چقدر عالیست که زود فهمیدین و خدا رو شکر و سپاسگزارم بابتوجود نازنینتون من از خوندن کامنتهای شما درسهای زیادی گرفتم تحسینتون میکنم دوست نازنینم شاد و سلامت و ثروتمند باشی در تمام مراحل زتدگیت
لطف خداوند هست که من در مسیری قرار گرفتم که همراهانی مثل شما کنار من حضور دارند. سپاسگزار خداوند هستم برای اکاهی و نوری که در مسیر برای همه ما قرار داده و هر لحظه ما رو مورد حمایت و هدایت قرار میده. خیلی خوشحالم که خودافشایی های که توی کامنت نوشتم برای شما کمک کننده هست. انشالله خداوند توفیقی بده و در این مسیر با استمرار و لطف پروردگار ادامه بدیم.
در پناه خداوند شاد و ثروتمتد و سعادمند و سلامت در دنیا و آخرت باشید.
در ادامه ی کامنت قبلیم ، به قول آقای دکتر عباس موزون در برنامه محفل
خدایا این من ها را از من بگیر ،
من چیه؟؟
اگه نگاهم نکنه چیم من؟
اگه به لحظه به خودم واگذارم کنه من چیم؟؟
اگه یه لحظه به قول خودش آب دریا عا را تلخ و شور کنه من میتونم چیکار کنم؟؟
اگه رزق و روزی واسم نفرسته من چبکار کنم؟
اگه روشو اون طرف کنه من میتونم کجا پناه ببرم ؟
اگه لحظه ای کوچکترین تداخلی در سلامتی من رخ بده واقعا من کجام؟
من چیم توی این جهان بدون خداوند ؟
خداروشکر الان این روزها در محل کارم دارم حس میکنم با استاد عباس منش عزیز چقدر بزرگ شدم چقدر رشد کردم و چقدر فاصله دارم از بقیه همکارا و چقدر آرامش دارم ، این ارامش درونی این صلح همش از نگاه خداونده همش از آگاهی هاست که خداوند در وجودم قرار داده ، و چقدرمن خرسندم از این بابت اگه بخوام بنویسم طومار میشه با اینکه دارم از خستگی بیهوش میشم اما دلم میخواد فقط بنویسم فقط ذوق کنم فقط بگم که خدا در لحظه لحظه داره کمکم میکنه و ابن نگاه و ابن کمک چقدر شیرینه ،
خدایا از تو ممنونممممممم تا همیشه کمکم کن ممنونت باشم .
این سایت عاشقانه است. در این سایت همه توش با عشق مینویسند و استاد با عشق فایل میگذاره و به ما درس عاشقی میده.
این فایل های توحیدی یه جورایی فایل های عاشقی با خداست. گفتگوهای عاشقانه استاد با خداست . گفتگوهای عاشقانه بچه ها با خداست.
نمیدونم چی باید بنویسم همیشه سر فایل های توحیدی هنگ میکنم. نمیدانم چندبار گوش کردم ولی از وقتی این فایل اومده فقط و فقط دارم اینو گوش میدم حتی وقتی خوابم داره پلی میشه و گوشم میشنوه.
امروز داشتم توی دفتر شکرگزاری مینوشتم گفتم بیام اینجا هم روز عشق را به عزیزانم تبریک بگم.
من اینجا عاشقی کردن را یاد گرفتم .
خدایا تو عشق مطلقی تو همه چیز را مسخر من کردی بی منت بی توقع.
خدایا از لحظه تولدم در وجودم عشق گذاشتی که هم عاشقی کنم هم عشق دریافت کنم.
توپدر و مادر عاشق را به من دادی تا بی منت و بی توقع منو دوست داشته باشند و من تمرین عاشقی کنم.
خدایا هرچه بزرگتر شدم اگه از عشق تو دور شدم نفرت اومد. الان میفهمم که هر جا عشق نباشه نفرت میاد.
نفرت به تنهایی معنا نداره .
همونطور که تاریکی معنا نداره اگه از نور دور بشی تاریکی میاد. منبع نور است.
تو منبع عشقی . تو نور مطلقی. تو عاشق بی منتی . تو عاشق بی توقع هستی.
و هر وقت از تو دور شدم و از دیگران طلب عشق کردم اونم با توقع . مزه نفرت را چشیدم .
الان میفهمم که عشق واقعی یعنی تو. اگه تونستم از تو یاد بگیرم و هر روز تمرین عاشقی کنم عشق خالص هم دریافت میکنم.
چرا نفرت شروع شد ؟ چون عشق با توقع شد . مثلا وقتی نوزادیم فقط عشق میگیریم وقتی بزرگتر میشیم از پدر و مادرمون توقع میکنیم همینجوری در عشق و عاشقی خدشه وارد میشه و یه جاهایی نفرت میاد.
از خواهر و برادر از دوست و فامیل . همش توقع همش منت.
ولی وقتی میدونیم که منبع اصلی عشق خداست و هر آنچه داریم او به ما داده . و ما میتونیم با افکارمون زندگی خودمون را خلق کنیم وقتی از خالقمون یاد میگیریم که عاشقی بی منت کنیم فقط عشق دریافت میکنیم. چون هر آنچه میگیریم انعکاس عشق خداست.
اونه که در وجود همه انسان ها عشق را گذاشته .
وقتی بفهمیم که ما چیزی نبودیم و اون خدای عظیم و عاشق همه چیز را به ما داد و ما وارد این جهان شدیم و همه چبز از خودشه و این هوش و ذکاوت که باهاش داریم کار میکنیم هم از خودشه اگر یک لحظه از ما بگیره ما تبدیل به هیچ میشویم .
پس عاشقی کنیم . عاشق اون خالق بی منت باشیم . و انعکاس عشق را دریافت کنیم.
هممون تجربه کردیم وقتی بی منت یه لبخند میزنیم بی منت لبخندهایی دریافت میکنیم. از یه لبخند ساده میشه کلی عشق دریافت کرد.
چرا ؟ چون لبخند بی توقع پاسخش یه لبخند با عشقه.
در همه چیز این پدیدار میشه .
با عشق غذا بپزیم بی منت برای خانواده بی توقع اون غذا بهترین غذا میشه و هر کسی میخوره حالش خوب میشه و میگه چقدر خوشمزه است. چرا ؟ چون عشق خالص در پخت اون بوده . وظیفه نبوده منت نبوده با حرص نبوده . بلکه همش عشق بوده. پس انعکاس عشق در اون هم میاد.
به همین قشنگی میشه عاشق بود. دقت کنیم به رفتارهای خودمون هر وقت به کسی بی توقع عشق دادیم ناخودآگاه عشق دریافت کردیم و همینکه توقع قاطی عشقمون و دوست داشتنمون شد همونجور دریافت عشق ناخالص داشتیم.
امروز روز عشقه. امروز بیاییم عاشقی کردن را از خدای عاشق یاد بگیریم.
بیاییم همه چیز را به خودش ربط بدیم که اون بی منت و بی توقع همه جهان را در اختیار ما گذاشته پس چرا من باید به این و اون وابسته بشم.
وقتی همه چیز از خودش هست. وقتی همه چیز را مسخر من کرده گفته همه چیز مال تو و لذت ببر اما از من غافل مشو . اگه از من دور بشی از منبع دور شدی و نتیجه اش تاریکی میشه. نتیجه اش سردی میشه . نتیجه اش نفرت میشه.
هر چی به خودش نزدیکتر میشیم گرم تر نورانی تر عاشق تر میشیم.
من از این فایل های توحیدی دارم عاشقی کردن را یاد میگیرم دارم یاد میگیرم که همه چیز خودشه و بدون اون هیچ چیز معنا نداره.
دارم تمرین عاشقی میکنم دارم تمرین میکنم بی منت و توقع عاشقی را یاد بگیرم.
استاد عزیزم روز عشق بر شما مبارک باشه. شمایی که با عشق این فایل های بی نظیر را برای ما میگذارید تا یادمون نره منبع اصلی عاشقی کجاست.
تکرار این فایل های توحیدی داره به ما تذکر میده که اگه حالت بده از منبع دور شدی . از عشق دور شدی و حالت دگرگون شده.
نزدیک شو نزدیک و تزدیک تر به نور مطلق به عشق مطلق . اونموقع عشق را دریافت میکنی .
سلام مینا خانم گل بی نهایت از شما و خدای عاشق سپاسگزارم که این چنین توسط شما این کامنت بسیار تا بسیار آموزنده رو برامون نوشتید چقدر با خوندن این کامنت کیف کردم .این زیباترین توصیفی بود که تا حالا از روز عشق دیدم و دوست دارم تا آخر عمرم روز عشق رو با یاد این کامنت زیبا و توحیدی بگذرونم کل کامنت بوی عشق واقعی و بی منت رو داره فریاد میزنه …چقدر مثال غذا پختن زیبا بود ….براتون آرزوی تجربه هر روزه عشق واقعی رو می کنم .موفق باشید و رستگار
سلام به خانم کاشی بسیار لذت بردم از کامنتی که نوشتین
نوشته ای که معلومه از قلب نوشته شده بسیار زیبا بود امیدوارم که همه ما بتونیم در زندگیمون فقط به خدا تکیه کنیم از تنها منبع قدرت کمک بخوایم که مارو به راه صراط المستقیم
راه کسانی که به آنها نعمت داده ونه گمراهان هدایت کنه
سلام به دوست عزیزم مینا جان چقدر کامنتت زیبا و عاشقانه بود روز ولنتاین شما هم مبارک چقدر خوشحالم که دوستانی مثل شما دارم چقدر عشق خدا رو زیبا بیان کردین احسنت به شما واقعا عشق واقعی عشق به خداست
شما چقدر زیبا مفهوم توحید رو متوجه شدین توحید یعنی فقط روی خدا حساب باز کردن و فقط اوست قدرت مطلق و او پرودگار جهانیان است خدایا هزار بار شکر بابت این سایت و دوستان توحیدیم که هر کامنتشون پر از انرژی مثبت و خداگونه ست
سلام به مینای عزیز مینای که با کامنتی از درون عشق راه رو برای من مهدی باز کرد و چقدر خوشحالم چقدر راضیم چقدر سپاسگزارم از الله ی که این منبع عشق و آگاهیش را به من نشان داد و من هم از هدایت شدگانش شدم در مسیر نعمت ها و عشق و زیبای
خدایاشکرت
سلام به استاد گوهر نشانم
سلام به مینای عزیز تر از هر کسی در شروع امروزم
سلام به همه راه یافتگان نور الهی
عاشق همه شما دوستانم هستم
دست الله در دستان تک به تک شما عاشقان
خدایاشکرت که روزیم رو دادی ای تنها منبه رزق و روزی در جهان عالمیان سپاسگزارم.
سلام و درود خداوند بر استاد عباسمنش گرانقدر و همه عزیزانم
استاد این فایل در بهترین زمان ممکن روی سایت اومد و چقدر حال امروز مرا خوب کرد. ممنونم که به الهاماتتون عمل کردید زیرا تصمیم خداوند همواره بهترین تصمیم خواهد بود.
امروز که صبح زود از خواب بیدار شدم و پای لپ تابم اومدم که سری به سایت بزنم، دیدم اون نشاط و سرحالی همیشگی رو ندارم. سایت رو باز کردم گویا در حال بروزرسانی بود و بعد از چند دقیقه دوباره سایت رو رفرش کردم و دیدم نتایج شرکت کنندگان در دوره احساس لیاقت روی سایت اومده است.و دوست داشتم دوباره بگیرم بخوابم ولی به تخت خواب برنگشتم و یه بالشت آوردم و کنار شوفاژ دراز کشیدم و یه پتو سبک مسافرتی هم روی خودم کشیدم که آماده خوابیدن بشم (زیرا بعد از دوره احساس لیاقت، بیشتر با خودم مهربانم و دچار خودسرزنشی نمیشم) اما قبل از خاموش کردن لپ تابم یبار دیگه سایت رو رفرش کردم و چیزی که می دیدم واقعآ یه لحظه احساس کردم چشمام اشتباه دیدن چون انتظار هر چیزی رو ممکن بود داشته باشم اما اینجا کجا و فایل توحیدی کجا؟ همین اتفاق حالم رو خیلی بهتر کرد و شوق مرا برای گوش دادن به این فایل دو چندان کرد. فایل و پلی کردم و برق ها رو خاموش کردم و دراز کشیدم و این فایل رو در حس و حالی عالی سه بار ریپلی کردم و وقتی بیدار شدم ساعت 10 و نیم صبح بود. و بعدشم یبار دیگه فایل رو بصورت تصویری دیدم و بعدش با خانواده رفتیم طبیعت و شب برگشتیم.
استاد این فایل منو یاد دوره بی نظیر جهانبینی توحیدی 1 انداخت و امیدواره در آینده نزدیک شاهد استارت دوره جهانبینی 2 باشیم. زیرا هیچ چیزی در این جهان مهمتر از توحید و شناخت خداوند نیست. و هر چقدر ما به این منبع انرژی نزدیک باشیم، سلامتی و سعادت و شادی و خوشبختی بیشتری را تجربه می کنیم و زندگی برایمان شیرینتر خواهد بود.
این فایل ارزشمند به من مانتراها و نحوه درست سپاسگزاری از خداوند را آموخت. تا امروز همواره میگفتم یارب سپاسگزار ت هستم با بت همه نعمت هایی که دارم! پروردگارا ممنونم بابت درآمد و رزقی که دارم! بابت سلامتی و نعمت هایی که دارم! مثل همون شاگردایی که هر وقت نمره می گرفتند میگفتند نمره گرفتم و وقتی رد می شدن میگفتند نمره بهم ندادن! یعنی شکر گزاری و سپاسگزاری های ما هم مثل همون شاگردها بوده است و هنوز هم یاد نگرفته ایم چگونه شکر و سپاس خداوند را بجا بیاوریم. اما خداوند چنان بزرگ و بخشنده است که حتی اگه مثل چوپان داستان حضرت موسی هم باهاش راز و نیاز کنیم؛ از ما می پذیرد و لطف و بخشایشش را بر ما گسترده تر می کند.
امروز یاد گرفتم که من هیچ چیزی در زندگیم ندارم و هر چه دارم خداوند بمن بخشیده است زیرا کلمات دارای بار فرکانسی هستند و حتی اگه ناآگاهانه چیزی رو بیان کنیم، فرکانس آن منتقل می شود. لذا بایدازین به بعد بگویم:
پروردگارا تو را سپاسگزارم بابت تمام نعمت هایی که به من بخشیدی
یارب شکرگزار تو هستم بابت سلامتی ای که به من بخشیدی؛ بابت خانواده خوبی که به من بخشیدی؛ بابت شغل و درآمد و رزقی که به من بخشیدی؛ بابت امکانات و منزل و ماشین و هر آنچه که در زندگی ام هست تو بمن بخشیدی و قدردان و شکرگزار و سپاسگزار تو هستم.لذا باید خاضع تر باشم نسبت بخداوند زیرا هر خیری بمن میرسه از جانب خداست و هر شری بمن میرسه از جانب خودمه! ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِکَ (آیه 79 سوره نساء )
استاد یکی از باورهایی که طبق آموزش های شما در خودم ساخته ام اینست که: «مسیر این دنیا بر پایه خیر و خوبی است و هر اتفاقی برای من بیفتد خیر و صلاح من در آن نهفته است» و این همان تعبیر الخیر فی ماوقع در زندگیمان است که آرامش را در زندگی به ما بخشیده است و زندگی ما را از ترس ها و توهمات آینده نجات داده است و توحید را در زندگیمان پر رنگتر کرده است.
دلیل اینکه ما اعتبار و کردیت همه چیزمان را باید به خداوند بدهیم نه به خودمان آیه 17 سوره انفال است که در آن به صراحت پروردگار به پیامبر می فرمایند:
شما (با نیروى خود)، آنان (کفّار) را نکشتید، بلکه خداوند (با امدادهاى غیبى) آنها را به قتل رساند. (اى پیامبر!) آنگاه که تیر اافکندى، تو نیفکندى، بلکه خدا افکند (تا کافران را مرعوب کند) و تا مؤمنان را از سوى خویش به آزمونى نیکو بیازماید، زیرا خداوند، بسیار شنوا و داناست.(آیه 17 سوره انفال)
این همان اصل است که سبب تواضع ما نسبت به خداوند می شود. و مانع غره شدن به خود و مغرور شدنمان می شود. چیزی که خیلی از ماها جزء پاشنه آشیل هایمان است و در مسابقات ورزشی نمود بیشتری پیدا می کند.
…………………………………………………………………………………………………………..
استاد یکی دیگه از نشانه های این فایل این بود که در فایل قبلی که روی سایت اومد یکی از دوستان بنام زهرا توحیدی تولد دو سالگی اش رو در سایت جشن گرفته بود و در کامنتش روی توحید خیلی تاکید کرده بود. و انگار پسوند اسم ایشان بدلیل علاقشون به توحید بوده که آنرا انتخاب کرده اند و امروز یک فایل توحیدی نشانه ای از بودن در فرکانس توحید بود برایم.
یکی دیگه از باورهایی که به من کمک میکنه تا باور داشته باشم که خداوند دارد برایم کارها را انجام می دهد، تکرار این جمله است که می گویم «یارب آسانم کن برای آسانی ها» و این من نیستم که دارم کارهایم را انجام می دهم و خداوند است که دارد کارهایم را انجام می دهد. و هر روز اینرا به خودم و به خداوند اعلام میکنم و نتایجش را می بینم.
………………………………………………………………………………………………………………………..
رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ ﴿ القصص24﴾ پروردگارا من به هر خیرى که بسویم بفرستى سخت فقیرم.
خدایا من در مقابل تو هیچ چیزی نیستم.
خدایا من به هر خیری که از تو برسه فقیرم.
خدایا من عقلم نمیرسه، تو هدایتم کن؛ تو راهگشای من باش؛ من نمی دانم اما تو می دانی.
خدایا تو عظیمی؛ تو رحیمی؛ تو وهابی؛ تو دانایی؛ تو عالِمی؛ تو بصیری؛ تو شنوایی.
خدایا کمکم کن تا یادم باشه که هر آنچه دارم از آن توست و تو به من دادی.
این ها مانتراهایی هستند که باید هر روز صبحمان و روزمان را با تکرارشان آغاز کنیم تا مراقب این نفس اماره مان باشیم و قدرت را از خودمان و دیگران بگیریم و به خداوند بدهیم.
……………………………………………………………………………………………………………………
استاد من تا به حال بالای استیج نرفتم ولی تجربه شما رو بارها و بارها هنگامی که داشتم با کسی مصاحبه و گفتگو می کردم تجربه کردم و جملات و پاسخ ها و مثال هایی خداوند بر زبانم جاری کرده که خودمم حیران ماندم و برای خودم کیف کردم و تکرارش کردم و با خودم گفتم عجب چیزی گفتم! و باور دارم که خداوند در اینمواقع به ما تقلب میرسونه و کمکمان میکنه تا مستاصل و درمانده نشویم.
چند وقت پیش رفته بودم پیش مادرم و دیدم برادر و خواهر ها و دامادمونم اونجان و تلویزیون طبق معمول روی اخبار بود و صحنه ای رو نشون میداد از دیدار آیت الله خامنه ای با خانواده شهید سلیمانی و در آن دیدار ایشان خطاب به خانواده شهید سلیمانی گفته بودند که خداوند به من گفت که این جملات را به شما بگویم و همه از این حرف متعجب بودن که آیا همچین چیزی وجود داره؟ و من گفتم که این چیز عجیبی نیست و برای همه ما پیش میاد که مثلا میگیم به دلم افتاده این کارو بکنم یا از این مسیر برم یا این حرفو بگم و این هم دقیقآ معادل و مصداق حرف ایشونه و سخن یا ادعای اشتباهی نیست و با این مثال بقیه قانع شدند.
دیشب تو کامنت هام دنبال کامنتی برای دوست عزیزم خانم جوان می گشتم که هدایت شدم به کامنت چند تا از دوستانم که بی ارتباط با این فایل نیست. چند وقت پیش من در کامنتی نوشتم که با توجه به تعهدی که داده بودم تونستم تمام وام ها و بدهی هامو تسویه کنم و وقتی حساب کتاب کردم دیدم میانگین اقساط پرداختی من از میزان حقوق ماهانه ام هم بیشتر بوده! و بانو سحر دیزجانی عزیز در جواب کامنتم نوشته بود چه کسی جز هداوند می تونست اینکار را برایت انجام دهد؟ یا لیلی کرمی عزیز کامنت نوشته بود و اشاره به کامنتی کرده بود که نوشته بودم یکسال ماموریت نرفتم و روی خودم کار کردم تا باورم تقویت شود که رزق و روزی من دست خداست و الان به لطف بهایی که پرداختم استاد جهان مرا به راحتی به قسمت دیگه ای منتقل کرد که تضادهای گذشته را ندارم و به لطف دوره احساس لیاقت جایگاه من بقدری افزایش یافته است که رئیس سازمانمون بهم گفت که بقیه همکاران بمن می گویند که تو به اصطلاح فقط به زرگوشی چسبیده ای و ازین بابت حسادت می کنند. هر بازدید و ماموریتی هست رئیسمون میگه باید حتمآ باشی و من ماهی 7-8 روز ماموریتم یا همین دیروز رئیسمان نشست خبری با اصحاب رسانه و مطبوعات داشت به مناسبت این ایام و به جای یکی دو تا از معاونینش از من خواست که همراه ایشون در این نشست باشم و کردیت و اعتبار همه اینها رو میدم به خداوندی که هر لحظه در حال هدایت من است و یاریم می کند تا در زمان مناسب در مکان مناسب باشم. و من را هدایت کرد به این آموزه ها و این آگاهی ها و دستانی مثل استاد گرانقدر را در زندگیم قرار داد تا راه زندگیم را پیدا کنم و در جاده ای سبز و هموار و زیبا سوت زنان پیش بروم و زندگی کنم. یا حق
واااااای خدایا چقدر تو خوبی و چقدر قانونت دقیقه ، چه میکنه این فرکانس
خداااایا شکرت
سلام و درود به دوست خوبم اسداله عزیز که همیشه با کامنتهاش به من حس و حال خوب میده (اینم از الطاف خداست که توسط دستانش به من میرسه)
آقای زرگوشی عزیز خیلی وقته که کامنت نزاشتم چون به لطف خدای مهربانم کسب و کار خودم رو راه انداختم و کلی ….
اما باز هم به لطف و اعتبار خدا همه ی فایلهای رو می بینم و تا حد امکان بیشتر کامنتها رو مطالعه میکنم
اما دلیل نوشتن این همزمانی اینه که امروز خیلی زیاد شما تو نظرم می اومدین و در حین انجام کارهام میگفتم، برم کامنت اسداله زرگوشی رو بخونم بهش پاسخ بدم ، جالبه که شما 22 بهمن کامنت گذاشتین و من با اینکه روزای قبلی هم بعضی از کامنتهای این فایل رو خونده بودم امروز به کامنت شما هدایت شدم و دقیقا دیدم که شما هم محبت کردین و اسم منو توی کامنتتون اوردین، و الان دوباره هم میگم: چه کسی جز خدا میتونست اینکار و انجام بده
یک همزمانی و یا بهتر بگم نشانه ایی که خدا داره با من حرف میزنه در این فایل ( که این روزها خیلی دارم تجربش میکنم)
هروقت میخوندم که بچه ها میگفتن: استاد ما چند روز بود داشتیم به این موضوع فکر میکردیم که شما تو این فایل بهش اشاره کردین و من همیشه میگفتم : چرا این اتفاق برای من نمی افته؟ تا اینکه
دقیقا 2 شب قبل از این فایل همسرم تو گوشی داشت ورزش نگاه میکرد و جدول لیگ دسته یک و دو رو چک میکرد و رو کرد به من گفت: ببین دسته 2 تیم چادر ملو با اختلاف صدر جدول نشسته
من با تعجب از شنیدن اسم چادر ملو گفتم: چه اسم باحال و جالبی و تا شب چند بار تکرارش کردم
و تنها جایی که فکرش رو نمی کردم اینکه این اسم رو تو یک فایل توحیدی از زبون استاد بشنوم و اشک بود که سرازیر شده بود ، همونجا گفتم: خدایا تو اخه چقدر قشنگ با من حرف میزنی به همین سادگی و من تا حالا غافل بودم
خدایاااااسپاسگزارم ازت که منو به راه راست هدایت کردی به راه آنان که بهشان نعمت داده ایی
در پایان کامنتم هم بگم که من تا شش ماه پیش در خودم نمیدیدم که بتونم 1000 تومن در آمد داشته باشم اما حالا به لطف و اعتبار خدای رزاقم و با اموزهای استاد عزیزم همین بهمن ما 20 میلیون در آمد داشتم و هر ماه هم رو به افزایش، شاید این مبلغ برای خیلی ها مبلغ خاصی نباشه ولی برای من خیلی پیشرفته و من مطمئنم که خدا داره اینکارو برای من انجام میده ، خدایاااا بی نهایت سپاسگزارم ازت
خدایا منو رو دوشت سوار کن و راه ببر هرجا که تو بگی و هرجا که تو بخوای
ممنونم از لطف و محبتتون دوست عزیز.خوشحالم که مدارتون بالا رفته و دارید نشانه ها و الهامات خداوند را می بینید و تائید می کنید و این جای تبریک و تحسین داره زیرا ازین به بعد وجود خداوند رو در کنارتون بیشتر احساس و لمس می کنید و آنوقت متوجه خواهی شد که چقدر عشق بازی با خداوند لذت بخشه و چقدر آسون میشید برای آسانی ها.
حرفاتون منو یاد سمینار حضوری دکتر آزمندیان انداخت و آرزو میکنم یه سمینار حضوری طولانی با استاد رو تجربه کنم که البته فکر نکنم چنین سالنی هنوز ساخته شده باشه در جهان خخخ. تو اون سمینار دکتر میگفت که وقتی آدم هایی میان تو زندگیت، وقتی به موفقیت هایی میرسید که برات خیر و خوبی میارن فریاد میزنید و میگید خدایا اینها تا حالا کجا بودن؟ و پاسخ میاد که اینها همه بودن اما تو نبودی! که اشاره به رشد و ارتقای مدار داشتن. میخواستم اینو بگم که همین که ما بدونیم هیچ کسی جز خدا نمیتونست اینکارها رو برامون انجام بده خودش نشان دهنده رشد و ارتقای مدارمون هست.
تجربه شما در هدایت به این کامنت نشان دهنده قوانین بدون تغییر خداوند و تائید کننده قانون فرکانس است.و این تجربه را بارها و بارها در زندگیم تجربه کردم و در دوره کشف قوانین بیشتر درکش کردم. به لطف آموزه های استاد و قوانین بدون تغییر خداوند تمام زندگی را میتوان از دریچه قانون، نگاه و بررسی کرد. و این کمک میکنه که زندگی باکیفیت تری داشته باشیم و رهاتر باشیم و بیشتر در احساس خوب بمانیم.بعنوان مثال اگه من انتظار اینو داشتم که شما این کامنت رو لایک کنین و لایک نمیکردین، من دلخور نمیشدم یا ناراحت نمیشدم و هزار چرا برام بوجود نمی اومد! بلکه میگفتم من و شما همفرکانس نیستیم و خلاص! حالا شما این مثال رو تعمیم بده به هر جنبه از زندگی؛ آنوقت میبینی که اصلا از کسی نمیتونی متوقع بشی زیرا فرکانس هاست دارند کار می کنند، مدارهاست دارند کار انجام میدن و این کمک میکنه به افزایش کیفیت زندگی ما.الانم که این کامنت رو دارم مینویسم یکی از تب های باز شده در صفحه رایانه من سایت ورزش 3 است و رفتم یه لحظه چک کردم جدول تیم ها رو و برایم جالب بود که شما زوج عباسمنشی، اینقد فوتبالی هستید.
از شنیدن خبر خلق کسب و کارتون خیلی خوشحال شدم و این برای من هم نشانه خوبی بود و دومین نشانه ای است که از صبح میبینم و یادم افتاد صبح تو دفترم نوشتم خدایا امروزنشانه های بیشتری رو بهم نشون بده و مثل همیشه خداوند سریع الجوابه و فورآ اجابت میکنه خواسته های بندگانش را. جمله آخرم بازم نقل قولی از دکتر آزمندیان است که خلق یک ریال خیلی سختتر از خلق 1 میلیارد تومنه و وقتی که قطره ها شروع به چکه کردن می کنند اونوقت دیگه بعدش شُر شُر میریزه. و قطعآ شما هم با رعایت اصول درستی که از استاد یاد گرفتید به راحتی این رقم ها رو با طی کردن تکاملتون بیشتر و بیشتر خواهید کرد. برای شما و خانواده محترم آرزوی سلامتی و بهروزی و سعادت و ثروت دارم.یا حق
بهتون تبریک میگم که این کتاب ارزشمند رو تهیه کردید و تحسینتون میکنم که اینقدر عملگرا هستید و برای رشد و ارتقای شخصیت خودتون مصمم و با اراده هستید.
با این که با وجود آموزش های استاد، بی نیاز از هر کتاب موفقیت هستیم اما این کتاب جزء محدود کتابهایی است که ارزش تهیه و خواندن رو داره.نحوه نگارش و سبک تمرینات هماهنگ و منطبق با آموزشهای استاد است و به همین دلیل هم تاثیر گذار است و هم جذاب و دلنشین.
سپاسگزار بودن مهارتی است که درهای نعمت و ثروت خداوند را برویمان می گشاید زیرا خداوند در آیه 7 سوره ابراهیم می فرمایند:(لئِن شَکرتُم لاَزیدنکُم) یعنی «اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود»
امیدوارم در این مسیر زیبا غرق نعمت و ثروت و یاد خداوند باشید دوست عزیز.یا حق
سلام و درود خدمت دوست عزیزم،اسداله عزیز،از خوندن همه کامنتهات لذت میبرم و درس میگیرم،،ممنون ک وقت میگذاری و کامنت مینویسی،کامنتهات سرشار از تجربه اس،،من ب عنوان یه برادر کوچکتر از شما آگاهی دریافت میکنم،،و در زندگی استفاده میکنم،،دمت گرم،،
استاد راجع به نحوه آشنایی دوستان با استاد فرمودند.من می خواستم تجربه خودم را دراین باره به اشتراک بگذارم.
من آخرین روزهای سال 99در کلاس تفسیر قرآن استادم درباره آیه 6و7سوره لیل صحبت کردند و این صحبتها خیلی روی من اثر گذاشت.در آن زمان من با دوستانم راجع به شکرگزاری و توجه به نکات مثبت صحبت می کردیم چون استادم در تفسیر این آیه ها تاکید به توجه به نکات مثبت افراد و زندگی داشتند وتوجه من به این مسأله جلب شد.یکی از دوستان گفتند آقای به نام عباس منش هستند خیلی در این زمینه و شکرگزاری و قانون جذب کار می کنند و موفق هم هستند.من در اینترنت استاد جستجو کردم و به سایت ایشون رسیدم. ومطالبش را خوندم و به کامنت یکی از دوستان برخوردم که در کامنتشان درباره آیه 6و7سوره لیل (صدق بالحسنی و سنیسره للیسری)نوشته بودند من بارها این کامنت خواندم و با این کامنت مطمئن شدم استاد عباس منش انسان صادق و توحیدی هست و می شود به او اعتماد کرد(چراکه از سالها قبل راجع به قانون جذب و موفقیت مطالعه داشتم و برداشتم این بود که اینها همه یکسری تفکرات مثبت اندیشی است و اثری در زندگی ندارد). و همزمانی جلسه تفسیری قرآن درباره سوره لیل و آن مباحث با دوستان و این کامنت این دوست عزیز من را مشتاق و مطمین کرد که مسیر درست است .بعد از آشنای بیشتر با استاد متوجه شدم که آن دوست آموزه های استاد رو در متن کامنتشان گذاشتند . و از آن زمان تا امروز با استاد و آموزه های ایشون دارم زندگی می کنم.
خداوند خیلی شاکرم که من را همیشه هدایت کرده و از استاد عزیز برای اینکه آگاهی های نابشون بی دریغ در اختیار ما می گذارند خیلی سپاسگزارم.
سلام به شما استاد متواضع استاد عباسمنش موحد و همه ی اعضای فعال و با اراده ی این سایت زیبا.
روح من چن روزیه که دوباره زنده شده، زنده بود به ظاهر ولی دوباره به خودم اومدم ، دیدین خیلی وقتها فکر میکنی تو مسیر درستی؟ مغرور میشی و فکر میکنی خب دیگه من همه اتفاقات خوبو دارم میکشونم نیازی نیست خیلی هم سخت بگیرم بابا بذا حالا یه سرک بکشم مثلا تو اینستا بذا برم تو پیجای دیگه ببینم دارن چیکار میکن منم یاد بگیرم و جالبه واسه خودمم بهونه میارم که من دارم ایده میگیرم از بقیه ولی دوستان این یه تله است و ما رو از اصل به شکل نامحسوسی دور میکنه طوری که بعدش به خودمون میایم میبینیم چند وقته دیگه از کنترل درست و حسابی ذهن خبری نیست️ و هر چی هست دیگرانن و طرز تفکرشان و حرفهاشون و جالبه که چند وقته که مضطرب شده بودم و انگار که ته واقعا دارم ناامید میشم، اِ چرا دارم خودمو که تازه کارم رو شروع کردم با اونایی که چند ساله این کارشونه مقایسه میکنم، خلاصه بگم براتون که من تو این تله افتاده بودم و از خداوند هدایت خواستم واسه کارم واسه رشدش واسه اینکه گمراه نشم و یهو بخوام قدمی بردارم که بی نتیجه باشه، چن وقت بود که کمتر به سایت سر میزدم چون سرگرم اونور بودم بعد به خودم نهیب زدم و یادم افتاد اون اتفاقات خوبی که واسم افتاده در نتیجه ی چه مسیری بوده و من هدایت شدم به اینکه فایلا رو ببینم و چن روزه که اینستا رو کم کردم و دوباره به درونم رجوع کردم و دارم روی این بخش هدایت بیشتر کار میکنم تا امروز که دیگه با دیدن این فایل الهی حالم دگرگون شد. از وسطای فایل این خداوند بود که از زبان شما همه چی رو برام واضح کرد استاد و من از شدت شادی گریه و گریه و گریه کردم که خداوندا این همه سوالی که توی ذهنم بود و این 2 دلی که داشتم رو چطور هدایتم کردی و جوابم رو دادی .استاد اینو هم بگم که چند روزیه که مثل قبل هر روز دارم با خودم از ته دل و با ایمان زمزمه میکنم که تنها تویی که هدایتگری تنها تویی که ورق رو به سود من برمیگردونی، همونطور که چند ماه پیش در حالی که صاحب خونمون میخواست خونه رو بفروشه و ما قرار بود از این خونه بریم و دردسرهای دوباره اساس کشی و اینا ولی من با حس خوب و توکل به تو ایمانم رو حفظ کردم و همش میگفتم از جایی که فکرشو نمیکنم درست میشه، در کمال ناامیدی همسرم و امیدواری من جوری درست شد که هم تو همون خونه موندیم و هم خونه دار شدیم استاد از راهی که فکرشم نمیکردیم. ممکنه به مو برسه ولی پاره نمیشه و تو بهترین زمان اتفاق خوبه رخ میده و ایمانم رو قویتر میکنه. واقعا فایلتون بجا و به موقع بود استاد جان از خداوند سپاسگذارم که بهتون الهام کرد تا این صحبت ها رو کنید. باورتون میشه من دیروز از خداوند تو تمرین ستاره قطبی درخواست کرده بودم که “خداوندا ازت درخواست میکنم که مسیر کارم رو هموار کنی و تکلیفم رو روشن کنی” استاد جان تکلیفم روشن شد از بین این همه هیاهویی که میگفت فلان کار رو انجام بده، فلان محصول رو بخر فلان جا برو و و و امروز اومدم تو سایت و گفتم خدایا هدایتم کن که چیکار کنم تا فایل توحید عملی 10 رو دیدم و انقدر حالم رو دگرگون کرد که الان مسیر برام دوباره روشن شد مسیری که میگه متمرکز باش و از حاشیه بیا بیرون روی اصل کار که توکل و هدایته تمرکز کن از خداوند هر چی میخوای رو بخواه به شکل روان و راحت همه ی اون سوالاتت رو پاسخ میده و نتایج خوب رو رقم میزنه .از هیچ نترس اون قدم ها رو برات برمیداره فقط بهش اعتماد کن و درخواست کن.
استاد جان بینهایت سپاسگذارم از شما که انقدر با کیفیت و ساده از زبان خداوند سخن میگید.
سلام خدای من ، با تواضع و ابراز بندگی به درگاه با عظمتت دست یاری و تسلیم به سوی تو دراز میکنم و میگویم خدایا من به هر خیری که از جانب تو بهم برسه سخت محتاج و نیازمند و مشتاقم، ای خدای من هر آنچه دارم از آن توست و من ناتوان مطلق هستم، ای رب من، ای یگانه فرمانروای قدرتمندی که همه هستی فقط ذره ای از قدرت توست، این بنده حقیر و ناچیزت را چه به غرور که از عهده برآوردن نیازهای طبیعی خودش هم ناتوان است؟!
خدایا من بر خودم ظلم کردم و هر چه از اتفاقات نازیبا بود رو خودم کسب کردم و هر آنچه از زیبایی ها و نعمتها بود رو تو عطا کردی. «وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار و همه دوستان نازنینم در این سایت و در این خانواده توحیدی.
بارها و بارها با اینکه توی پاسخ به کامنت های پر از محبت دوستانم مینوشتم اعتبار این کلماتی که نوشته میشه با من نیست و خداوند بر قلب من الهام میکنه و خداست که انرژیش بر قلبم جاری میشه ولی بازم ذهنم یه وقتایی گول نجوای شیطان رو میخوره و فکر میکنه که اعتبار کامنت ها با خودشه و نه از خداست و نتیجه اش میشه ده ها تب مرورگر که توی گوشی هنوز باز هستن و کامنت های نیمه تمامی که هیچوقت به پایان نرسیدن.
چند روز پیش یه ایده ای به ذهنم رسید، یه کار برقکاری خیلی ساده. وقتی رفتم وسایل مورد نیازش رو بخرم مغازه دار که خودش قاعدتاً برقکشی رو بلده بهم گفت همچین چیزی غیر ممکنه، قطعاً اتصالی برق میده و همه چیو خراب میکنی. ولی من میدونستم این موضوع قابل انجامه. وسایل رو گرفتن و وقتی از مغازه اومدم بیرون گفتم تو نمیدونی من شاگرد استاد عباس منش هستم، پس نباید میگفتی تو نمیتونی ، و این ایده امکان پذیر نیست. چون من هر جور شده انجامش میدم. ایده رو اول با باتری و چراغ 12 ولت تست کردم و دیدم ایده کار میکنه ولی وقتی سیمها رو به کلید لحیم کردم دیدم کلید خراب شده، چون حرارت دستگاه هویه به داخل کلید منتقل شده و کلید رو از اعماقش از کار انداخته … بعد از کلی زمان گذاشتن دست تسلیمم رو آوردم بالا گفتم خدایا من فکر میکردم با عقل خودم میتونم انجامش بدم… ولی من اشتباه کردم. یه ایده دیگه بهم داد که دیگه سیمها رو به کلید لحیم نکن، بجاش به سوکت برق لحیم کن سوکت رو به کلید وصل کن. و انجام شد، با برق شهری تست کردم و جواب داد.
باور کنید بالا بردن دست تسلیم همیشه جواب میده، ولی فقط و فقط به درگاه خداوند .
حتی ایده نوشتن همین کامنت هم چند روزه توی ذهنمه، و قرار بود برای فایل ذهنیت قدرتمند کننده بنویسمش ولی تا خداوند اجازه بهمون نده تا قلبمون بهش وصل نباشه اجازه نوشتن نداریم.
همین چند دقیقه پیش بود که داشتم فصل دوم کتاب رویاها رو مینوشتم و به یک سری سوالات جواب میدادم. چند روز پیش که قرار بود از عسلویه بگردم مرخصی یه حسی بهم گفت یه چیزیو جا گذاشتی … رفتم سراغ کمد محل کار چک کردم دیدم نه چیزی رو جا نذاشتم ولی همون حس گفت حالا داری میری جزوه کتاب رویاها رو هم با خودت ببر. گفتن اکی … بعد از حدود 4 ساعت مسیر که رسیدم به بوشهر طرفای ظهر بود گفتم راستی نشانه امروزم رو چک نکردم. زدم روی نشانه روزانه و کتاب رویاها بود. چه کنم که ایموجی کار نمیکنه توی متن ولی خدا وکیلی شبیه همون ایموجی تعجب شدم. آخه چطور ممکنه. کیه که اینجوری هدایت میکنه. کی بود که گفت جزوه رو بردار. خدایی که سر موضوعات اینقدر ساده هدایت میکنه مگه میشه سر موضوعات بیگ شات زندگی انسان رو رها کنه؟
چند روز پیش به آیه 83 انبیاء هدایت شدم که سرگذشت ایوب پیامبر بود و میگفت «وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» گفتم چرا آیه داره میگه «اذ نادیٰ ربَّهُ» رب خودش رو صدا نزد. در حالیکه رب یک مفهوم مطلق هست و رب ایوب و موسی و من و دیگری همه یکیه… و خداوند این رو به قلبم داد که ایوب به اندازه باور خودش، رب رو صدا زد پس میشه «ربه». هر کسی به اندازه ایمان و باور خودش رب خودش رو صدا میزنه در حالیکه رب فقط و فقط یکیست و مطلق و ازلی و ابدی.
وقتی داشتم کامنتم رو مینوشتم دفتر شکرگزاری رو برداشتم و این جمله رو توش نوشتم، دلم نیومد براتون ننویسمش …
(خدایا سلام، ازت به خاطر این احساس خوب و به خاطر این روز زیبا بینهایت شاکر و سپاسگزارم، الهی شکر،الهی شکر، الهی شکر، خدایا کماکان دست تسلیم و درخواستم بالاست و سر تعظیم و تواضعم پایین، ازت به خاطر خودت شاکرم)
«سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ؛ که هر چه بر سر ما میرود ارادت اوست»
«وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَىٰ وَأَقْنَىٰ» (و اینکه اوست که بینیاز کرد و سرمایه باقی بخشید)
از استاد عباس منش و استاد شایسته بزرگوار و همه دوستان نازنینم بسیار بسیار ممنون و سپاسگزارم. از صمیم قلبم دوستتون دارم.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.
سایت رو دریاب، کم میای اینورا،راستشو بگو کجا صلات میکنی که ما بلد نیستیم
ما کلی ساب اسکرایبر شما آماده گریبان چاک دادن در اثر قرائت کامنتهای آمیخته با آیات و اشعار و طنز و شرح حال و روزمرگی ها و حالات شما ییم
اما بعد
چرا آخه
چرا؟
من هم یک هفته بیشتره قرآنم گیر کرده رو همون آیه ایوب
بعد با خانومم صحبت میکردیم ایشون گفت من امشب یه صفحه قران روتصادفی باز کردم همین صفحه رو میگفت من گفتم اتفاقا من چند شب پشت سر هم این آیات اومده
بعد راجع بهش صحبت میکردیم خودمم نمیدونم چجوری این حرفها به ذهنم اومد ولکن الله رمی
گفتم بعد ایوب خدا پیامبرای دیگه ای رو هم میگه که اونام همینجوری دعا کردن و خدا کارشون رو اوکی کرده مثل ذالنون یا همون یونس خودمون و بعد این موارد میگه نقل به مضمون
دین از اول همین یکی بوده بعد مردم اومدن قسمت قسمتش کردن اصل خدا که یکی بقیش همه اش فرعه
و من استنباط می کنم که این کلمه رب در دعا خیلی قدرتمند عمل میکنه
میتونه کن فیکون کنه
مثلا در سوره فکر کنم ص سلیمان میگه رب اغفر لی و…
بعد خدا میگه ما چی و چی و چی دادیم بهش
کامنتی میخوندم از یکی از دوستان که بدهی 1 میلیاردی داشته و تماس میگیرند با خانم فرهادی
ایشون میگن مگه پیامبرا چجوری درخواست میکردند
حالا یه چیز بگم هنگ کنی
خانمم داشتند همین الان قسمت 26 سفر به دور آمریکا رو با پسرم نگاه میکردند اون آخرش که استاد با حیوونا صحبت میکنه و خانم شایسته میگن مثل سلیمان نبی شدین
اما
من چند روزیه افتادم تو سیکل قدم سوم
قصه مفصل داره
و کتاب کیمیاگر رو که میدونم خوندی و من پریشب تمومش کردم و پیشنهاد میکنم شمام بخون من بار سوم یا چهارم بود خوندم اما در توضیح زندگینامه پائولو کوئیلو میگه نامبره رو 3 بار در بیمارستان روانی بستری کردند و بعد دیگه نا امید شدند ازش
من این کامنت شمارو وقتی که خوندم همون موقع توی مورد علاقه هام ذخیره اش کردم چون یاداور این موضوع هست برام که دستت رو ببر بالا و اعلام کن تسلیم هستی در برابر خداوند چون اولین بار هم که این کامنت رو خوندم اون صحنه که شما گفتی: من دست تسلیم بردم بالا و فکر کردم با عقل خودم میتونم ولی اشتباه کردم.
منم همینکار رو کردم و گفتم خدایا من به بی عقلی خودم در برابر علم بی کران تو اعتراف میکنم و از تو در تک تک جنبه های زندگیم هدایت میخوام و یک جورایی چون این توی ذهنم تنظیم شد با این کامنت هرموقع یاد این کامنت میفتم یادم میاد از این موضوع
مثل یک تمرینِ برام،، که هر چند وقت یکبار در طول روز اینکار رو انجام بدم.
وقتی که تسلیم میشیم کارها راحت و اسان و خیلی سریع تر از حد انتظار ما رخ میده چرا؟ چون اون لحظه هماهنگ میشیم با جهان و خداوند و آسانی نشان از هماهنگی است و سختی نشان از عدم هماهنگی
به قول استاد توی دوره کشف قوانین جهان کارهارو داره راحت انجام میده همه چیز در اسکیل بزرگ داره خیلی راحت و سریع اتفاق میفته.
طبیعیش اینه که همه چیز راحت و ساده اتفاق بیفته. اگر چیزی داره با رنج و سختی بدست میاد یک جای کار ایراد داره.
اینارو گفتم چون توی ذهن من تسلیم شدن یعنی هماهنگ شدن با جریان هدایت و این هماهنگی هرچقدر بیشتر زندگی لذتبخش تر و راحتتر و آسان تر…
دوست داشتم این کامنت رو بنویسم تا دوباره این موضوع رو به خودم یادآوری کنم
اونجا که استاد میگه من خیلی سال پیش این الهام رو دریافت کردم که یادت باشه به هرجا برسی به هر موفقیتی برسی اینو خدا داره بهت میده، مواظب باش به خودت مغرور نشی و فکر نکنی تو داری این کارو انجام میدی…
همین جملات چقدر درس داره، چقدر نکته داره، چقدر کار داره برای ما
که متواضع تر باشیم فقط در مقابل خدا
جاهای دیگه که استاد میگه قدر خودتونو بدونین، بیخودی و زیادی منواضع نباشین، اون به جای خودش و در مقام خودش هست، در مقابل آدما
و اونی که باید حواسمون باشه در مقابلش متواضع باشیم فقط خداست نه رییس و وزیر و رییس جمهور و اینا… ازونور هم باز اینکه در مقابل دیگران نباید زیادی متواضع باشیم به معنی بی احترامی کردن نیست اصلا، یا به معنی تشکر نکردن، یا به معنی باارزش نبودن بقیه، فقط به معنی باارزش بودن خودمونه…
خلاصه که قیمه ها رو نریزیم تو ماستا:))
و ما رمیت اذ رمیت، ولکن الله رمی
اینکه هر موفقیتی کسب میکنیم حواسمون باشه اعتبارش رو بدیم به خدا، این رمزه، این اصل داستانه
به اندازه ای که در مقابل خدا متواضعی، به همون اندازه ارج و قربت پیش خدا بالاتره و به همون اندازه الهامات رو دریافت میکنی، به همون اندازه خدا اجازه میده رو شونه ش بشینی
چه جمله ی سنگین و عمیقیه… من خودم معمولا اینطوری هستم درونی و ناآگاهانه، اما شاید آگاهانه کمتر به زبون میارم اینو
هرچند عبارت خدایا شکرت رو کلا زیاد به کار میبرم و سپاسگزاری از خدا بابت نعمتا و مناسبتای کوچیک و بزرگ همیشه میکنم… اما اینکه آگاهانه کردیتِ موفقیتی که کسب میکنم رو به خدا بدم، خیلی وقتا شاید انجام ندم
و الان که این فرمول رو یاد گرفتم انگار یه کلید پیدا کردم:) یه شاه کلید
خدایا شکرت که تو مدار دریافت این آگاهی بودم
اگه میخوای شرایط برات خوب پیش بره، شرطش اینه که متواضع باشی در مقابل خدا، بپذیری که خدا داره کارها رو انجام میده، تسلیم باشی در برابر خدا، فک نکنی تو بودی که تونستی مثلا با زرنگی و باهوشی اینکارو بکنی… نه با هدایت خدا تونستی
و هرروز همیشه اینو به خدا اعلام میکنی
خدایا من به هر خیری که از تو به من برسه فقیرم
خدایا تو منو هدایت کن
تو عظیمی تو بزرگی تو رحمانی تو دانایی و سمیعی و بصیری
خدایا کمک کن یادم بمونه که هرچی دارم از آن توست و تو به من دادی
که واقعیت همینه، اگه هر فکر خلاقانه ای هم به ذهنمون رسیده، همون ذهن و مغز هم خدا بهمون داده… جهان با همه ی جزییات و پیچیدگیش رو خدا آفریده
خدای من چقدر این صحبتا قشنگ و دلنشینن در عین اینکه شاید ساده و بدیهی باشه در عین حال خیلی عمیق و جالبه:) و چه احساس آرامش و طمانیه و حس خوبی میده به آدم
استاد اینکه در مورد مثالهایی که یه دفه به ذهنتون میاد و درواقع بهتون الهام میشه گفتین واقعا برای ما ملموس و واضحه… من بارها شده سر یه مثال قشنگ و به شدت به جایی که زدین گفتم واو عجب مثالی… استاد از کجا میاره اینارو:) و جواب اینه که از الهامات خدا دیگه where else
یه نکته ی دیگه هم که برای من باز یادآوری و تاکید شد تو این فایل، اهمیت باور بود… مثلا اینکه الزاما برای موفقیت تو کار نیاز به تبلیغات نداریم، این صرفا به گفتن انجام نمیشه، مادامیکه ته ذهنمون باورمون اینه که باید تبلیغ کنیم، «بالاخره مردم یه جوری باید جذب بشن دیگه، یه جوری باید منو ببینن دیگه» تا وقتی این ته ذهنمونه، هر چی هم به زبون بگیم نه نیاز به تبلیغ نیست، فایده نداره جواب نمیده، اما خب این تکرار کردن، همراه با تمرین و مثلا مثالهای اون مدلی پیدا کردن و اینا کم کم جواب میده، و وقتی واقعا باور کردیم اونموقع این باور کار میکنه و نتیجه میده
خیییییلی فایل پر محتواییه استاد یک دنیا ممنون بابت این سری فایلها و این فایل به خصوص
خدایا ما رو در مدار درک بهتر و بیشتر این آگاهی ها و قوانین قشنگت قرار بده
چقدر کامنتت و یاداوری ها و بولد کردن باورهای نابِ استاد، شیرین بود.
به دلم نشست حسابی.
مرسی از کامنتت.
با قسمت نریختن ماستها تو قیمه ها هم موافقم کاملا.
شاد شدم خوندمش :)))
قسمتِ خلاقیت رو از کامنتِ شما برداشتم و اضافه کردم به لیستِ خودم:
سمانه جون یادت باشه و بمونه:
همه ی موفقیت هات، دستاوردهات، داشته های مادی و معنویت، رشدها و بهبودهات، پیشرفت هات، حالِ خوبت، سلامتیت، خلاقیتت، هنرت، استعدادهات، کلاً همه چیزِ تو، از خدا بوده و بس.
ممنونم عزیزم از جواب قشنگی که به کامنتم دادی و از اظهار لطفت :)
منم امروز دو تا کامنتای شما رو خوندم و چقدر تحسینت کردم دختر، چقدر زیبا نوشتی، هم درسها و نکته هایی که از فایل نوشتی، هم کامنت دوم مثالهایی که زدی و نتایجی که گرفتی
امیدوارم همینطور با قدرت و با همین فرمون بری جلو و روز به روز نتایج بیشتری بگیری عزیزم
در پناه خدا باشی همیشه خودت و خانواده ت و نینی عزیزمون*)
الان داشتم مینوشتم تو دفتر سپاس گزاریم، یهو یاد این قسمتِ کامنتت افتادم که صبح خوندم:
که متواضع تر باشیم فقط در مقابل خدا
جاهای دیگه که استاد میگه قدر خودتونو بدونین، بیخودی و زیادی متواضع نباشین، اون به جای خودش و در مقام خودش هست، در مقابل آدما.
و اونی که باید حواسمون باشه در مقابلش متواضع باشیم فقط خداست، نه رییس و وزیر و رییس جمهور و اینا… ازونور هم باز اینکه در مقابل دیگران نباید زیادی متواضع باشیم به معنی بی احترامی کردن نیست اصلا، یا به معنی تشکر نکردن، یا به معنی باارزش نبودن بقیه، فقط به معنی باارزش بودن خودمونه…
خلاصه که قیمه ها رو نریزیم تو ماستا:))
خُب یه لحظه داشتم چیزهایی مینوشتم و اعتبارشون رو میدادم به الله…
بعد واسم یاداوری شد اعتبارشون رو به قول استاد در قلبت بده به خدا، از دست های خدا هم تشکر کن…
به عبارتی ادب داشته باش :)))
سپاس گزاری از مخلوق، سپاس گزاری از خالقه.
پس به قول شما دقت کنم افراط و تفریط نکنم.
مغزِ حرفِ استاد رو درک کنم و عمل کنم.
به عبارتی سطح حرف رو برندارم و سلیقه ای اجراش کنم.
این خیلی مهمه.
برای همین چند دقیقه پیش که ذهنم رفت سراغِ مبحثِ شفاعت، گفتم سمانه جون عجله نکن.
اجازه بده بهتر درک کنی منظور اصلی استاد رو، لایه ی رویی رو نگیر و اقدام کن…
ممکنه درک و برداشتت از حرف استاد غلط بشه.
استادی که برای شخصیت امام علی ع انقدر احترام قایله، منظورش چیزی فراتر از چیزیه که بخوای سطحی برداشتش کنی.
سمانه جونم میدونم باورهای مذهبیِ گذشته و الانت، تو رو تو تضاد میندازه بعضی جاها، چون قدرت تمیز و تشخیصت هنوز ضعیفه…
اما نگران نباش، بهت نوید میدم که کم کم به درک میرسی.
خودت به درک میرسی.
از اون رباتی که فقط میشنید و قبول میکرد داری خارج میشی.
خدا داره بهت یاد میده.
تو این کلاسِ درس، صبور باش و امیدوار…
لازمه باز به خودم و دوستانی از جنسِ خودم یاداوری کنم خیلی خیالِ خامی هست که حرفِ استاد رو بشنویم و بلافاصله بگیم فهمیدم، حالا میرم عمل کنم…
نه جانم. نه سمانه جان…
به گوش، ذهن، قلبت فرصت بده مزه مزه کنی صحبت های استاد رو تا بتونی به فهم و درک درست تری برسی…
شتابزده عمل نکن جانِ دلم.
بوس برای سمانه و بهبودگرایی که در افکارش رخ نشون میدن.
همین الان که دارم این کامنت رو مینویسم، اعلانِ ایمیلم داره میاد و میگه کامنتهای دوستهای نازنینم که پیگیریشون میکنم اومده روی سایت و داخل ایمیلم.
اخ جون که بعد از این کامنت، میرم سراغشون با عشق و لذت.
چه لذتی داره دیدن اسم دوست های نازنینت در ایمیلت.
ماچ بهت نسیم جان.
الهی شکر برای نوشتن، یاداوری هایی که با نوشتن تشدید میشن.
هربار که کامنتی ازت میخونم احساس نزدیکی و همفکری خوبی باهات میکنم و گل از گلم میشکفه که انگار داری درک من رو بیان میکنی
چقدر خوشم میاد از جنس حرف زدنت با خودت، با احترام ، با عشق، با عزت و ملکه وار..دمت گرم دختر
در مورد موضوع سطحی برداشت کردن و علی الخصوص موضوع تشکر از دستان خدا چقدر یادآوریت به جا بود، احساس کردم باید یه بار دیگه فایل توحید عملی 7 رو گوش بدم در این خصوص..
وقتی دومین کامنت شما رو زیر کامنت نسیم جان دیدم گفتم صد در صد الهام زیبایی شده بهش که دوباره وادار به نوشتن کرده شما رو و دقیقا همونی بود که باید می شنیدم که ما شاگردان استاد به اندازه ی خوده استاد باورهای قوی نداریم که همون لحظه که شنیدبم بگیم اوکی این است و غیره این نیست!!!باید به قول شما ذره ذره به خورد این ذهنمون بدیم و باور پذیرش کنیم که اون عقیده ها و باورهای قبلی رو آروم آروم کنار بزاریم و باورهای جدید رو جایگزین کنیم و مثل یک کلید نیست که بگیم امروز این آگاهی رو شنیدم و برای تمام عمرم یادم میمونه!!!!نه انسان فراموشکاره و ذهن فریبکار که هر موفقیتی رو از آن خودت بدونه و تو رو فریب بده ولی باید چشم و گوشمان رو باز کنیم واین آگاهی هارو ذره ذره به تک تک سلول های ذهنمون وارد کنیم که همه دارایی و نعمت و موفقیتی که کسب میکنیم همه از آنه خداست و لاغیر واین هم بقول شما تکاملی و پله به پله حاصل میشه…
سمانه ی عزیزم یاد آوری بسیار زیبا و به جایی بود که میدانم صددرصد خدا به شما گفت تا در کسب نتایج عجله نکنیم و آروم آروم در این مسیر حرکت کنیم تا به اون حد از رشد و آگاهی برسیم…
روی گلت رو می بوسم که زیبا داری روی خودت و افکار و باورات کار میکنی…
آفرین چقدر نکته طلایی رو اشاره کردید دقیقاً باوره ناخودآگاهی که منم مدام داشتم بهش فکر میکردم
و دقیقاً اینا علم ناخودآگاه هست که اون زیرمیراست اینجور افکار و احساسات، من از احساساتم بهش پی بردم
چون جایگاه احساس همون ناخودآگاهه.
نجوای ذهن منطقی میگه (بخصوص ذهن کامل گرا بشکل نامحسوس و یواشکی و نه واضح، بقول شما) با این شرایط که نمیشه،
بالاخره باید یه حرکتی بکنی دیگه
باید یه تبلیغی بکنی دیگه
باید یه تلاشی بکنی دیگه
باید آدم بالاخره به فلانی بگه یا یک آشنایی یا یه لینک ارتباطی پیدا کنه بره سمتش دیگه..
یه تقلا و انرژی و زمانی باید بزاری دیگه
با این مکان و با این شرایط و وضعیت و اینجایی که هستی نمیشه که…
درسته خدا هست !!! ولی ……
این ولی ها همیشه کار رو خراب میکنند
لامصب اینها نجواهای خوش آب و رنگ این شیطانه هااا.
بشکل یک صدای خیلی منطقی و زیبا و مثبت و معنوی و خدایی و درست خودشو میاد نشون میده از اون ته
حالا آدم هر کاری کنه همراه با هر لحظه که آدم سپری میکنه این نجواها و پیغام هاشم یواشکی بین پیام های دیگه عین ساندویچ به خورد ما میده…
و برای همینه احساس سنگینی و نگرانی ها و استرس ها و ناامیدی های مخفی بوجود میان.
و دقیقاً باید بارها و بارها صبح ظهر شب و تمام روز ذهن و توجه رو باید حول محور این آگاهی های توحیدی و مرور نتایج توحیدی قبلی خودمون و بچه های سایت و سپردن بار به خدا کار و تمرین کرد.
••کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
من این داستان مهاجرت ام و بارها برای خودم و اطرافیانم تعریف کردم اینکه وقتی متوجه شدم کار مورد علاقه ام چیست و رسالت زندگی ام چیست و حرکت نکردن به سمت اون به معنای شرک به خداوند هست چون این باور که من نمیتوانم از کار مورد علاقه ام زندگی ام را تامین کنم به معنای شرک در ذهن من بود انگار داشتم به قدرت و توانایی خداوند شک میکردم. وقتی باورهای جای قدرتمند توحیدی در وجود من جوانه زد من دستان توانای خداوند را در لحظه لحظه زندگی ام دیدم! از پیدا کردن خانه و شغل در یک روز گرفته تا همزمانی هایی مثل رسیدن وسایل خانه به محض رسیدن ما به خانه! مثل تاریخ تولد و جشن تولد من در روز اول کاری من!!!
••کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
تک تک افرادی که وارد زندگی من میشن دستان خداوند هستند اونها در زمان مناسب به من مراجعه میکنند و تا بحال حتی یک مورد هم فرد مشکل زا وارد بیزینس من نشده مورد هایی که بدون زحمت کارهای اونها انجام میشه و تبدیل به دوستان من میشن
••کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
بارها در محیط کاری من اختلاف در دیدگاه ها به شکلی پیش رفته که فضا آماده برای قطع همکاری با من فراهم بوده ولی قشنگ احساس میکردم که چیزی کسی فردی از من حمایت میکنه با اینکه من تنهای تنها بودم و مخالف های من کلی پارتی و آشنا داشتند
••در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
من جایی در بیزینس ام به خاطر اعتماد به غیر
بخاطر اینکه عجله کردن و باور کمبود در من وجود
داشت ضربه خوردم و درس گرفتم که باور کمبود هم
هم یک باور شرک آلود هست و خداوند خداوند فراوانی است…
بنام خدای فراوانی ها
سلام به همه
امروز. صبح بیدار شدم و استرس داشتم و انگار یه چیزی بهم فهموند دلیل استرس تو اینه که به کارهات نرسیدی و الان ریختی به هم که دیگه نتیجه اتفاق نمی افته پس تو شرک داری خودت رو همه چیز می دونی
عمیقا از خدا خواسته بودم این مسیله رو برطرف کنه چرا کن انقد تکیه می کنم روی خودم روی باورسازی هام روی ستاره قطبی هام و دارم زور میزنم و این باعث حس بد میشه
آیا خدا اگر بخواد کارهامو کنه و قدرت دست اون باشه الان من باید به هم بریزم اونجا فهمیدم ایمان من واقعی نیست ….
خدایا دلم ایمان به تو می خواد نه ایمان به خودم
اینجا بود که استاد این فایل رو گذاشت
سلام صدف جان
چقدر حرفت برای من تلنگر خوبی بود و آگاهی بخش
منم دقیقا همین استرس دارم اما با این نکته ای که گفتی متوجه این باورمخرب، ترمز، هرچیزی که اسمش میزارن شدم
واقعا ایمانم واقعی نیست
اگر محمد، ابراهیم، موسی، سلیمان از خدا درخواستی داشتند چه میکردن بعدش، اونها چطور درخواستشون میگفتن، من دارم چطور میگم
بزرگترین باور محدودکننده من اینکه ایمانم به خدا کمه، خدای من چقدر قدرت داره؟؟؟ چقدر روی قدرتش حساب میکنم؟؟
فقط از خودش میخام که به همه ما ایمانی بیشتر از روز قبل بده
هرجا هستی در پناه خودش، غرق آرامش و نعمت باشی
سلام
من خیلی به این اعتقاد دارم که هر چیزی زمانی به تو میرسه که اماده دریافتش باشی مثل همین فایل چون استاد چند روز هست این فایل رو برای ما گذاشتن ولی امروز خدا به من توفیق گوش دادن به این فایل رو داد.
وقتی داشتم گوش میدادم یه حس عجیبی بودم. یکی از پروژه هایی که خیلی برام مهم بود به یه بن بست خورده و تمام کسایی که قبلا بهم کمک میکردن واسه درست شدنش یهو از دور و برم دور شدن و از اون جایی که خالق اتفاقات زندگی خودمم پس بعد از یک ماه دیشب به خودم گفتم فردا تمرین ستاره قطبیم اینه: من میخوام بدونم چرا این پروژه اکی نمیشه وقتی صفر تا صدش رو تو درست کردی خدا پس چه دلیلی داره که اینقدر گره توش میوفته.
الله اکبر هر روز یقینم به این سیستم بیشتر میشه!
گوشیم زنگ خورد امروز و یه سازمان دیگه باهام تماس گرفت و در حین اینکه داشتم میگفتم که خدا اینجوری و اونجوری اومدم خونه و این فایل پلی شد!
من اعتراف میکنم که مغرور شدم که من کارها رو انجام دادم که به قول دوستمون فکر کردم که منم که دارم با کار کردن روی باورهام یا ستاره قطبی کاری انجام میدم، یادم نبود حضورم توی این مسیر قدرتی که بهم داده شده بود از خالق این جهان هستیه. من نه تنها شرک ورزیدم نه تنها کارم رو به غیر از خدا سپردم بلکه اعتبار معجزه های زندگیم و اینکه همه کارهایی که خدا برام انجام دادم به خودم دادم نه به رب.
خدایا من رو برای این ناآگاهی ببخش که من به هر خیری که از تو به من برسه سخت محتاجم و من رو جز بندگان صالح و سپاسگزارت قرار بده، آمین.
در پناه خداوند شاد و ثروتمند و سلامت و سعادتمند باشید.
هوالحق
سلام به دوست عزیز خیلی جالبه چندین روزه منم این فایل رو دارم گوش میدم و میدونستم صحبتهای این فایل شامل حال من هم میشه ولی نمیتونستم جمله بندیش کنم و اکیش کنم همش به صورت حسی بود که از زبون شما شنیدم
اینکه فکر میکردم منم که دارم با ستاره قطبی با کارکردن رو باورهام با کارکردن رو دوره ها زندگیمو خلق میکنم
هر چی از خیر و رحمت و بزرگی و عزت و شجاعت و قدرت و ثروت و نعمت و سلامتی و آرامش هست از خداست و هر چی از کمبود و بدبختی و شرک و فقر و حسادت و عجله هست از من است…
من عجله میکنم بعد مسببش رو خدا میدونم،من مشرک میشم بعد میندازم گردن خدا، من باج میدم به آدما و سواری میدم بهشون بعد از خدا گله میکنم، اوج پر رویی رو کامل در خودم میبینم…
من غذای مسموم میخورم و مریض میشم بعد خدا رو مقصر میدونم…
چقدر راحت مشرک میشیم چقدر راحت خودمون رو از نعمت ها دور میکنیم چقدر راحت به خودمون ضربه میزنیم….الله اکبر از این همه پوست کلفتی و کتک خور ملس
تازه فهمیدم نه تنها دیگران هیچی نیستن بلکه خودمم هیچی نیستم
خدا یعنی کلام، خدا یعنی شنیدن، خدا یعنی احساس یعنی دیدن ، خدا یعنی زور بازو ، خدا برات میشه قدرت ، خدا برات میشه شجاعت ،خدا برات میشه حرکت ، خدا برات میشه صبر و امید ،خدا برات میشه پدر و مادر خدا ،برات میشه سلامتی و من هیچم…….
حتی جسم من از خداست و من هیچ توانایی در محافظت از این جسم رو ندارم…
روح من از خداست جسم من از خداست ، فکر و مغز من از خداست، اما اون من من کردنها از منه….
من فقط بلدم ادعا کنم ، بخل بورزم و حسادت کنم و مشرک باشم و اگر اینها نیستم چون من نیستم خدا هست…
هر چی از خیر و رحمت و خوبی است از خداست و هر چی از صفات بد است از من است
به خدا پناه میبرم از خودم
سلام و درود به دوست عزیز و توحیدیم سعیده عزیزم همونطور که استاد عزیز میگویند وقتی روی خودت کار میکنی یه موقع هایی که مسیر رو اشتباه میری زمانی که سریع میفهمی و تصحیح مسیر میکنی بدون که داری راه رو درست میری و روی خودت داری کار میکنی و کنترل ذهن داری و گرنه همون شرک ورزیدن رو ادامه میدادی
من خیلی خوشحالم که دوستانی آگاه و جسور رو دارم در این سابت که میاین مینوسند کجاها شرک ورزیدن و چقدر عالیست که زود فهمیدین و خدا رو شکر و سپاسگزارم بابتوجود نازنینتون من از خوندن کامنتهای شما درسهای زیادی گرفتم تحسینتون میکنم دوست نازنینم شاد و سلامت و ثروتمند باشی در تمام مراحل زتدگیت
سلام کبری عزیز
لطف خداوند هست که من در مسیری قرار گرفتم که همراهانی مثل شما کنار من حضور دارند. سپاسگزار خداوند هستم برای اکاهی و نوری که در مسیر برای همه ما قرار داده و هر لحظه ما رو مورد حمایت و هدایت قرار میده. خیلی خوشحالم که خودافشایی های که توی کامنت نوشتم برای شما کمک کننده هست. انشالله خداوند توفیقی بده و در این مسیر با استمرار و لطف پروردگار ادامه بدیم.
در پناه خداوند شاد و ثروتمتد و سعادمند و سلامت در دنیا و آخرت باشید.
در ادامه ی کامنت قبلیم ، به قول آقای دکتر عباس موزون در برنامه محفل
خدایا این من ها را از من بگیر ،
من چیه؟؟
اگه نگاهم نکنه چیم من؟
اگه به لحظه به خودم واگذارم کنه من چیم؟؟
اگه یه لحظه به قول خودش آب دریا عا را تلخ و شور کنه من میتونم چیکار کنم؟؟
اگه رزق و روزی واسم نفرسته من چبکار کنم؟
اگه روشو اون طرف کنه من میتونم کجا پناه ببرم ؟
اگه لحظه ای کوچکترین تداخلی در سلامتی من رخ بده واقعا من کجام؟
من چیم توی این جهان بدون خداوند ؟
خداروشکر الان این روزها در محل کارم دارم حس میکنم با استاد عباس منش عزیز چقدر بزرگ شدم چقدر رشد کردم و چقدر فاصله دارم از بقیه همکارا و چقدر آرامش دارم ، این ارامش درونی این صلح همش از نگاه خداونده همش از آگاهی هاست که خداوند در وجودم قرار داده ، و چقدرمن خرسندم از این بابت اگه بخوام بنویسم طومار میشه با اینکه دارم از خستگی بیهوش میشم اما دلم میخواد فقط بنویسم فقط ذوق کنم فقط بگم که خدا در لحظه لحظه داره کمکم میکنه و ابن نگاه و ابن کمک چقدر شیرینه ،
خدایا از تو ممنونممممممم تا همیشه کمکم کن ممنونت باشم .
هزار تا قلب آخر نوشتم ….
به نام رب العالمین
سلام بر استاد عزیزم
روز عشق بر همه عاشق ها مبارک باشه.
این سایت عاشقانه است. در این سایت همه توش با عشق مینویسند و استاد با عشق فایل میگذاره و به ما درس عاشقی میده.
این فایل های توحیدی یه جورایی فایل های عاشقی با خداست. گفتگوهای عاشقانه استاد با خداست . گفتگوهای عاشقانه بچه ها با خداست.
نمیدونم چی باید بنویسم همیشه سر فایل های توحیدی هنگ میکنم. نمیدانم چندبار گوش کردم ولی از وقتی این فایل اومده فقط و فقط دارم اینو گوش میدم حتی وقتی خوابم داره پلی میشه و گوشم میشنوه.
امروز داشتم توی دفتر شکرگزاری مینوشتم گفتم بیام اینجا هم روز عشق را به عزیزانم تبریک بگم.
من اینجا عاشقی کردن را یاد گرفتم .
خدایا تو عشق مطلقی تو همه چیز را مسخر من کردی بی منت بی توقع.
خدایا از لحظه تولدم در وجودم عشق گذاشتی که هم عاشقی کنم هم عشق دریافت کنم.
توپدر و مادر عاشق را به من دادی تا بی منت و بی توقع منو دوست داشته باشند و من تمرین عاشقی کنم.
خدایا هرچه بزرگتر شدم اگه از عشق تو دور شدم نفرت اومد. الان میفهمم که هر جا عشق نباشه نفرت میاد.
نفرت به تنهایی معنا نداره .
همونطور که تاریکی معنا نداره اگه از نور دور بشی تاریکی میاد. منبع نور است.
تو منبع عشقی . تو نور مطلقی. تو عاشق بی منتی . تو عاشق بی توقع هستی.
و هر وقت از تو دور شدم و از دیگران طلب عشق کردم اونم با توقع . مزه نفرت را چشیدم .
الان میفهمم که عشق واقعی یعنی تو. اگه تونستم از تو یاد بگیرم و هر روز تمرین عاشقی کنم عشق خالص هم دریافت میکنم.
چرا نفرت شروع شد ؟ چون عشق با توقع شد . مثلا وقتی نوزادیم فقط عشق میگیریم وقتی بزرگتر میشیم از پدر و مادرمون توقع میکنیم همینجوری در عشق و عاشقی خدشه وارد میشه و یه جاهایی نفرت میاد.
از خواهر و برادر از دوست و فامیل . همش توقع همش منت.
ولی وقتی میدونیم که منبع اصلی عشق خداست و هر آنچه داریم او به ما داده . و ما میتونیم با افکارمون زندگی خودمون را خلق کنیم وقتی از خالقمون یاد میگیریم که عاشقی بی منت کنیم فقط عشق دریافت میکنیم. چون هر آنچه میگیریم انعکاس عشق خداست.
اونه که در وجود همه انسان ها عشق را گذاشته .
وقتی بفهمیم که ما چیزی نبودیم و اون خدای عظیم و عاشق همه چیز را به ما داد و ما وارد این جهان شدیم و همه چبز از خودشه و این هوش و ذکاوت که باهاش داریم کار میکنیم هم از خودشه اگر یک لحظه از ما بگیره ما تبدیل به هیچ میشویم .
پس عاشقی کنیم . عاشق اون خالق بی منت باشیم . و انعکاس عشق را دریافت کنیم.
هممون تجربه کردیم وقتی بی منت یه لبخند میزنیم بی منت لبخندهایی دریافت میکنیم. از یه لبخند ساده میشه کلی عشق دریافت کرد.
چرا ؟ چون لبخند بی توقع پاسخش یه لبخند با عشقه.
در همه چیز این پدیدار میشه .
با عشق غذا بپزیم بی منت برای خانواده بی توقع اون غذا بهترین غذا میشه و هر کسی میخوره حالش خوب میشه و میگه چقدر خوشمزه است. چرا ؟ چون عشق خالص در پخت اون بوده . وظیفه نبوده منت نبوده با حرص نبوده . بلکه همش عشق بوده. پس انعکاس عشق در اون هم میاد.
به همین قشنگی میشه عاشق بود. دقت کنیم به رفتارهای خودمون هر وقت به کسی بی توقع عشق دادیم ناخودآگاه عشق دریافت کردیم و همینکه توقع قاطی عشقمون و دوست داشتنمون شد همونجور دریافت عشق ناخالص داشتیم.
امروز روز عشقه. امروز بیاییم عاشقی کردن را از خدای عاشق یاد بگیریم.
بیاییم همه چیز را به خودش ربط بدیم که اون بی منت و بی توقع همه جهان را در اختیار ما گذاشته پس چرا من باید به این و اون وابسته بشم.
وقتی همه چیز از خودش هست. وقتی همه چیز را مسخر من کرده گفته همه چیز مال تو و لذت ببر اما از من غافل مشو . اگه از من دور بشی از منبع دور شدی و نتیجه اش تاریکی میشه. نتیجه اش سردی میشه . نتیجه اش نفرت میشه.
هر چی به خودش نزدیکتر میشیم گرم تر نورانی تر عاشق تر میشیم.
من از این فایل های توحیدی دارم عاشقی کردن را یاد میگیرم دارم یاد میگیرم که همه چیز خودشه و بدون اون هیچ چیز معنا نداره.
دارم تمرین عاشقی میکنم دارم تمرین میکنم بی منت و توقع عاشقی را یاد بگیرم.
استاد عزیزم روز عشق بر شما مبارک باشه. شمایی که با عشق این فایل های بی نظیر را برای ما میگذارید تا یادمون نره منبع اصلی عاشقی کجاست.
تکرار این فایل های توحیدی داره به ما تذکر میده که اگه حالت بده از منبع دور شدی . از عشق دور شدی و حالت دگرگون شده.
نزدیک شو نزدیک و تزدیک تر به نور مطلق به عشق مطلق . اونموقع عشق را دریافت میکنی .
اونموقع عاشق میشی
عاشق خودش
عاشق خودت
و عاشق تمام مخلوقات جهان.
خیلی خیلی دوستتون دارم
سپاسگزارم
سلام مینا خانم گل بی نهایت از شما و خدای عاشق سپاسگزارم که این چنین توسط شما این کامنت بسیار تا بسیار آموزنده رو برامون نوشتید چقدر با خوندن این کامنت کیف کردم .این زیباترین توصیفی بود که تا حالا از روز عشق دیدم و دوست دارم تا آخر عمرم روز عشق رو با یاد این کامنت زیبا و توحیدی بگذرونم کل کامنت بوی عشق واقعی و بی منت رو داره فریاد میزنه …چقدر مثال غذا پختن زیبا بود ….براتون آرزوی تجربه هر روزه عشق واقعی رو می کنم .موفق باشید و رستگار
سلام به خانم کاشی بسیار لذت بردم از کامنتی که نوشتین
نوشته ای که معلومه از قلب نوشته شده بسیار زیبا بود امیدوارم که همه ما بتونیم در زندگیمون فقط به خدا تکیه کنیم از تنها منبع قدرت کمک بخوایم که مارو به راه صراط المستقیم
راه کسانی که به آنها نعمت داده ونه گمراهان هدایت کنه
سلام به دوست عزیزم مینا جان چقدر کامنتت زیبا و عاشقانه بود روز ولنتاین شما هم مبارک چقدر خوشحالم که دوستانی مثل شما دارم چقدر عشق خدا رو زیبا بیان کردین احسنت به شما واقعا عشق واقعی عشق به خداست
شما چقدر زیبا مفهوم توحید رو متوجه شدین توحید یعنی فقط روی خدا حساب باز کردن و فقط اوست قدرت مطلق و او پرودگار جهانیان است خدایا هزار بار شکر بابت این سایت و دوستان توحیدیم که هر کامنتشون پر از انرژی مثبت و خداگونه ست
سلام به عشق که تنها منبع آن از وجودیت خداست
سلام به مینای عزیز مینای که با کامنتی از درون عشق راه رو برای من مهدی باز کرد و چقدر خوشحالم چقدر راضیم چقدر سپاسگزارم از الله ی که این منبع عشق و آگاهیش را به من نشان داد و من هم از هدایت شدگانش شدم در مسیر نعمت ها و عشق و زیبای
خدایاشکرت
سلام به استاد گوهر نشانم
سلام به مینای عزیز تر از هر کسی در شروع امروزم
سلام به همه راه یافتگان نور الهی
عاشق همه شما دوستانم هستم
دست الله در دستان تک به تک شما عاشقان
خدایاشکرت که روزیم رو دادی ای تنها منبه رزق و روزی در جهان عالمیان سپاسگزارم.
الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ
آن کس که مرا آفریده و همواره راهنماییم مى کند
سلام و درود خداوند بر استاد عباسمنش گرانقدر و همه عزیزانم
استاد این فایل در بهترین زمان ممکن روی سایت اومد و چقدر حال امروز مرا خوب کرد. ممنونم که به الهاماتتون عمل کردید زیرا تصمیم خداوند همواره بهترین تصمیم خواهد بود.
امروز که صبح زود از خواب بیدار شدم و پای لپ تابم اومدم که سری به سایت بزنم، دیدم اون نشاط و سرحالی همیشگی رو ندارم. سایت رو باز کردم گویا در حال بروزرسانی بود و بعد از چند دقیقه دوباره سایت رو رفرش کردم و دیدم نتایج شرکت کنندگان در دوره احساس لیاقت روی سایت اومده است.و دوست داشتم دوباره بگیرم بخوابم ولی به تخت خواب برنگشتم و یه بالشت آوردم و کنار شوفاژ دراز کشیدم و یه پتو سبک مسافرتی هم روی خودم کشیدم که آماده خوابیدن بشم (زیرا بعد از دوره احساس لیاقت، بیشتر با خودم مهربانم و دچار خودسرزنشی نمیشم) اما قبل از خاموش کردن لپ تابم یبار دیگه سایت رو رفرش کردم و چیزی که می دیدم واقعآ یه لحظه احساس کردم چشمام اشتباه دیدن چون انتظار هر چیزی رو ممکن بود داشته باشم اما اینجا کجا و فایل توحیدی کجا؟ همین اتفاق حالم رو خیلی بهتر کرد و شوق مرا برای گوش دادن به این فایل دو چندان کرد. فایل و پلی کردم و برق ها رو خاموش کردم و دراز کشیدم و این فایل رو در حس و حالی عالی سه بار ریپلی کردم و وقتی بیدار شدم ساعت 10 و نیم صبح بود. و بعدشم یبار دیگه فایل رو بصورت تصویری دیدم و بعدش با خانواده رفتیم طبیعت و شب برگشتیم.
استاد این فایل منو یاد دوره بی نظیر جهانبینی توحیدی 1 انداخت و امیدواره در آینده نزدیک شاهد استارت دوره جهانبینی 2 باشیم. زیرا هیچ چیزی در این جهان مهمتر از توحید و شناخت خداوند نیست. و هر چقدر ما به این منبع انرژی نزدیک باشیم، سلامتی و سعادت و شادی و خوشبختی بیشتری را تجربه می کنیم و زندگی برایمان شیرینتر خواهد بود.
این فایل ارزشمند به من مانتراها و نحوه درست سپاسگزاری از خداوند را آموخت. تا امروز همواره میگفتم یارب سپاسگزار ت هستم با بت همه نعمت هایی که دارم! پروردگارا ممنونم بابت درآمد و رزقی که دارم! بابت سلامتی و نعمت هایی که دارم! مثل همون شاگردایی که هر وقت نمره می گرفتند میگفتند نمره گرفتم و وقتی رد می شدن میگفتند نمره بهم ندادن! یعنی شکر گزاری و سپاسگزاری های ما هم مثل همون شاگردها بوده است و هنوز هم یاد نگرفته ایم چگونه شکر و سپاس خداوند را بجا بیاوریم. اما خداوند چنان بزرگ و بخشنده است که حتی اگه مثل چوپان داستان حضرت موسی هم باهاش راز و نیاز کنیم؛ از ما می پذیرد و لطف و بخشایشش را بر ما گسترده تر می کند.
امروز یاد گرفتم که من هیچ چیزی در زندگیم ندارم و هر چه دارم خداوند بمن بخشیده است زیرا کلمات دارای بار فرکانسی هستند و حتی اگه ناآگاهانه چیزی رو بیان کنیم، فرکانس آن منتقل می شود. لذا بایدازین به بعد بگویم:
پروردگارا تو را سپاسگزارم بابت تمام نعمت هایی که به من بخشیدی
یارب شکرگزار تو هستم بابت سلامتی ای که به من بخشیدی؛ بابت خانواده خوبی که به من بخشیدی؛ بابت شغل و درآمد و رزقی که به من بخشیدی؛ بابت امکانات و منزل و ماشین و هر آنچه که در زندگی ام هست تو بمن بخشیدی و قدردان و شکرگزار و سپاسگزار تو هستم.لذا باید خاضع تر باشم نسبت بخداوند زیرا هر خیری بمن میرسه از جانب خداست و هر شری بمن میرسه از جانب خودمه! ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِکَ (آیه 79 سوره نساء )
استاد یکی از باورهایی که طبق آموزش های شما در خودم ساخته ام اینست که: «مسیر این دنیا بر پایه خیر و خوبی است و هر اتفاقی برای من بیفتد خیر و صلاح من در آن نهفته است» و این همان تعبیر الخیر فی ماوقع در زندگیمان است که آرامش را در زندگی به ما بخشیده است و زندگی ما را از ترس ها و توهمات آینده نجات داده است و توحید را در زندگیمان پر رنگتر کرده است.
دلیل اینکه ما اعتبار و کردیت همه چیزمان را باید به خداوند بدهیم نه به خودمان آیه 17 سوره انفال است که در آن به صراحت پروردگار به پیامبر می فرمایند:
فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى وَ لِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ
شما (با نیروى خود)، آنان (کفّار) را نکشتید، بلکه خداوند (با امدادهاى غیبى) آنها را به قتل رساند. (اى پیامبر!) آنگاه که تیر اافکندى، تو نیفکندى، بلکه خدا افکند (تا کافران را مرعوب کند) و تا مؤمنان را از سوى خویش به آزمونى نیکو بیازماید، زیرا خداوند، بسیار شنوا و داناست.(آیه 17 سوره انفال)
این همان اصل است که سبب تواضع ما نسبت به خداوند می شود. و مانع غره شدن به خود و مغرور شدنمان می شود. چیزی که خیلی از ماها جزء پاشنه آشیل هایمان است و در مسابقات ورزشی نمود بیشتری پیدا می کند.
…………………………………………………………………………………………………………..
استاد یکی دیگه از نشانه های این فایل این بود که در فایل قبلی که روی سایت اومد یکی از دوستان بنام زهرا توحیدی تولد دو سالگی اش رو در سایت جشن گرفته بود و در کامنتش روی توحید خیلی تاکید کرده بود. و انگار پسوند اسم ایشان بدلیل علاقشون به توحید بوده که آنرا انتخاب کرده اند و امروز یک فایل توحیدی نشانه ای از بودن در فرکانس توحید بود برایم.
یکی دیگه از باورهایی که به من کمک میکنه تا باور داشته باشم که خداوند دارد برایم کارها را انجام می دهد، تکرار این جمله است که می گویم «یارب آسانم کن برای آسانی ها» و این من نیستم که دارم کارهایم را انجام می دهم و خداوند است که دارد کارهایم را انجام می دهد. و هر روز اینرا به خودم و به خداوند اعلام میکنم و نتایجش را می بینم.
………………………………………………………………………………………………………………………..
رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ ﴿ القصص24﴾ پروردگارا من به هر خیرى که بسویم بفرستى سخت فقیرم.
خدایا من در مقابل تو هیچ چیزی نیستم.
خدایا من به هر خیری که از تو برسه فقیرم.
خدایا من عقلم نمیرسه، تو هدایتم کن؛ تو راهگشای من باش؛ من نمی دانم اما تو می دانی.
خدایا تو عظیمی؛ تو رحیمی؛ تو وهابی؛ تو دانایی؛ تو عالِمی؛ تو بصیری؛ تو شنوایی.
خدایا کمکم کن تا یادم باشه که هر آنچه دارم از آن توست و تو به من دادی.
این ها مانتراهایی هستند که باید هر روز صبحمان و روزمان را با تکرارشان آغاز کنیم تا مراقب این نفس اماره مان باشیم و قدرت را از خودمان و دیگران بگیریم و به خداوند بدهیم.
……………………………………………………………………………………………………………………
استاد من تا به حال بالای استیج نرفتم ولی تجربه شما رو بارها و بارها هنگامی که داشتم با کسی مصاحبه و گفتگو می کردم تجربه کردم و جملات و پاسخ ها و مثال هایی خداوند بر زبانم جاری کرده که خودمم حیران ماندم و برای خودم کیف کردم و تکرارش کردم و با خودم گفتم عجب چیزی گفتم! و باور دارم که خداوند در اینمواقع به ما تقلب میرسونه و کمکمان میکنه تا مستاصل و درمانده نشویم.
چند وقت پیش رفته بودم پیش مادرم و دیدم برادر و خواهر ها و دامادمونم اونجان و تلویزیون طبق معمول روی اخبار بود و صحنه ای رو نشون میداد از دیدار آیت الله خامنه ای با خانواده شهید سلیمانی و در آن دیدار ایشان خطاب به خانواده شهید سلیمانی گفته بودند که خداوند به من گفت که این جملات را به شما بگویم و همه از این حرف متعجب بودن که آیا همچین چیزی وجود داره؟ و من گفتم که این چیز عجیبی نیست و برای همه ما پیش میاد که مثلا میگیم به دلم افتاده این کارو بکنم یا از این مسیر برم یا این حرفو بگم و این هم دقیقآ معادل و مصداق حرف ایشونه و سخن یا ادعای اشتباهی نیست و با این مثال بقیه قانع شدند.
دیشب تو کامنت هام دنبال کامنتی برای دوست عزیزم خانم جوان می گشتم که هدایت شدم به کامنت چند تا از دوستانم که بی ارتباط با این فایل نیست. چند وقت پیش من در کامنتی نوشتم که با توجه به تعهدی که داده بودم تونستم تمام وام ها و بدهی هامو تسویه کنم و وقتی حساب کتاب کردم دیدم میانگین اقساط پرداختی من از میزان حقوق ماهانه ام هم بیشتر بوده! و بانو سحر دیزجانی عزیز در جواب کامنتم نوشته بود چه کسی جز هداوند می تونست اینکار را برایت انجام دهد؟ یا لیلی کرمی عزیز کامنت نوشته بود و اشاره به کامنتی کرده بود که نوشته بودم یکسال ماموریت نرفتم و روی خودم کار کردم تا باورم تقویت شود که رزق و روزی من دست خداست و الان به لطف بهایی که پرداختم استاد جهان مرا به راحتی به قسمت دیگه ای منتقل کرد که تضادهای گذشته را ندارم و به لطف دوره احساس لیاقت جایگاه من بقدری افزایش یافته است که رئیس سازمانمون بهم گفت که بقیه همکاران بمن می گویند که تو به اصطلاح فقط به زرگوشی چسبیده ای و ازین بابت حسادت می کنند. هر بازدید و ماموریتی هست رئیسمون میگه باید حتمآ باشی و من ماهی 7-8 روز ماموریتم یا همین دیروز رئیسمان نشست خبری با اصحاب رسانه و مطبوعات داشت به مناسبت این ایام و به جای یکی دو تا از معاونینش از من خواست که همراه ایشون در این نشست باشم و کردیت و اعتبار همه اینها رو میدم به خداوندی که هر لحظه در حال هدایت من است و یاریم می کند تا در زمان مناسب در مکان مناسب باشم. و من را هدایت کرد به این آموزه ها و این آگاهی ها و دستانی مثل استاد گرانقدر را در زندگیم قرار داد تا راه زندگیم را پیدا کنم و در جاده ای سبز و هموار و زیبا سوت زنان پیش بروم و زندگی کنم. یا حق
واااااای خدایا چقدر تو خوبی و چقدر قانونت دقیقه ، چه میکنه این فرکانس
خداااایا شکرت
سلام و درود به دوست خوبم اسداله عزیز که همیشه با کامنتهاش به من حس و حال خوب میده (اینم از الطاف خداست که توسط دستانش به من میرسه)
آقای زرگوشی عزیز خیلی وقته که کامنت نزاشتم چون به لطف خدای مهربانم کسب و کار خودم رو راه انداختم و کلی ….
اما باز هم به لطف و اعتبار خدا همه ی فایلهای رو می بینم و تا حد امکان بیشتر کامنتها رو مطالعه میکنم
اما دلیل نوشتن این همزمانی اینه که امروز خیلی زیاد شما تو نظرم می اومدین و در حین انجام کارهام میگفتم، برم کامنت اسداله زرگوشی رو بخونم بهش پاسخ بدم ، جالبه که شما 22 بهمن کامنت گذاشتین و من با اینکه روزای قبلی هم بعضی از کامنتهای این فایل رو خونده بودم امروز به کامنت شما هدایت شدم و دقیقا دیدم که شما هم محبت کردین و اسم منو توی کامنتتون اوردین، و الان دوباره هم میگم: چه کسی جز خدا میتونست اینکار و انجام بده
خدایاااااا اخه تو چقدر بزرگی ، چقدر کارت درسته ، چقدر خوبی …..
یک همزمانی و یا بهتر بگم نشانه ایی که خدا داره با من حرف میزنه در این فایل ( که این روزها خیلی دارم تجربش میکنم)
هروقت میخوندم که بچه ها میگفتن: استاد ما چند روز بود داشتیم به این موضوع فکر میکردیم که شما تو این فایل بهش اشاره کردین و من همیشه میگفتم : چرا این اتفاق برای من نمی افته؟ تا اینکه
دقیقا 2 شب قبل از این فایل همسرم تو گوشی داشت ورزش نگاه میکرد و جدول لیگ دسته یک و دو رو چک میکرد و رو کرد به من گفت: ببین دسته 2 تیم چادر ملو با اختلاف صدر جدول نشسته
من با تعجب از شنیدن اسم چادر ملو گفتم: چه اسم باحال و جالبی و تا شب چند بار تکرارش کردم
و تنها جایی که فکرش رو نمی کردم اینکه این اسم رو تو یک فایل توحیدی از زبون استاد بشنوم و اشک بود که سرازیر شده بود ، همونجا گفتم: خدایا تو اخه چقدر قشنگ با من حرف میزنی به همین سادگی و من تا حالا غافل بودم
خدایاااااسپاسگزارم ازت که منو به راه راست هدایت کردی به راه آنان که بهشان نعمت داده ایی
در پایان کامنتم هم بگم که من تا شش ماه پیش در خودم نمیدیدم که بتونم 1000 تومن در آمد داشته باشم اما حالا به لطف و اعتبار خدای رزاقم و با اموزهای استاد عزیزم همین بهمن ما 20 میلیون در آمد داشتم و هر ماه هم رو به افزایش، شاید این مبلغ برای خیلی ها مبلغ خاصی نباشه ولی برای من خیلی پیشرفته و من مطمئنم که خدا داره اینکارو برای من انجام میده ، خدایاااا بی نهایت سپاسگزارم ازت
خدایا منو رو دوشت سوار کن و راه ببر هرجا که تو بگی و هرجا که تو بخوای
به خدایی میسپارمت که همیشه حواسش به همه چیز هست
سلام و درود خداوند بر سحر عزیزم
ممنونم از لطف و محبتتون دوست عزیز.خوشحالم که مدارتون بالا رفته و دارید نشانه ها و الهامات خداوند را می بینید و تائید می کنید و این جای تبریک و تحسین داره زیرا ازین به بعد وجود خداوند رو در کنارتون بیشتر احساس و لمس می کنید و آنوقت متوجه خواهی شد که چقدر عشق بازی با خداوند لذت بخشه و چقدر آسون میشید برای آسانی ها.
حرفاتون منو یاد سمینار حضوری دکتر آزمندیان انداخت و آرزو میکنم یه سمینار حضوری طولانی با استاد رو تجربه کنم که البته فکر نکنم چنین سالنی هنوز ساخته شده باشه در جهان خخخ. تو اون سمینار دکتر میگفت که وقتی آدم هایی میان تو زندگیت، وقتی به موفقیت هایی میرسید که برات خیر و خوبی میارن فریاد میزنید و میگید خدایا اینها تا حالا کجا بودن؟ و پاسخ میاد که اینها همه بودن اما تو نبودی! که اشاره به رشد و ارتقای مدار داشتن. میخواستم اینو بگم که همین که ما بدونیم هیچ کسی جز خدا نمیتونست اینکارها رو برامون انجام بده خودش نشان دهنده رشد و ارتقای مدارمون هست.
تجربه شما در هدایت به این کامنت نشان دهنده قوانین بدون تغییر خداوند و تائید کننده قانون فرکانس است.و این تجربه را بارها و بارها در زندگیم تجربه کردم و در دوره کشف قوانین بیشتر درکش کردم. به لطف آموزه های استاد و قوانین بدون تغییر خداوند تمام زندگی را میتوان از دریچه قانون، نگاه و بررسی کرد. و این کمک میکنه که زندگی باکیفیت تری داشته باشیم و رهاتر باشیم و بیشتر در احساس خوب بمانیم.بعنوان مثال اگه من انتظار اینو داشتم که شما این کامنت رو لایک کنین و لایک نمیکردین، من دلخور نمیشدم یا ناراحت نمیشدم و هزار چرا برام بوجود نمی اومد! بلکه میگفتم من و شما همفرکانس نیستیم و خلاص! حالا شما این مثال رو تعمیم بده به هر جنبه از زندگی؛ آنوقت میبینی که اصلا از کسی نمیتونی متوقع بشی زیرا فرکانس هاست دارند کار می کنند، مدارهاست دارند کار انجام میدن و این کمک میکنه به افزایش کیفیت زندگی ما.الانم که این کامنت رو دارم مینویسم یکی از تب های باز شده در صفحه رایانه من سایت ورزش 3 است و رفتم یه لحظه چک کردم جدول تیم ها رو و برایم جالب بود که شما زوج عباسمنشی، اینقد فوتبالی هستید.
از شنیدن خبر خلق کسب و کارتون خیلی خوشحال شدم و این برای من هم نشانه خوبی بود و دومین نشانه ای است که از صبح میبینم و یادم افتاد صبح تو دفترم نوشتم خدایا امروزنشانه های بیشتری رو بهم نشون بده و مثل همیشه خداوند سریع الجوابه و فورآ اجابت میکنه خواسته های بندگانش را. جمله آخرم بازم نقل قولی از دکتر آزمندیان است که خلق یک ریال خیلی سختتر از خلق 1 میلیارد تومنه و وقتی که قطره ها شروع به چکه کردن می کنند اونوقت دیگه بعدش شُر شُر میریزه. و قطعآ شما هم با رعایت اصول درستی که از استاد یاد گرفتید به راحتی این رقم ها رو با طی کردن تکاملتون بیشتر و بیشتر خواهید کرد. برای شما و خانواده محترم آرزوی سلامتی و بهروزی و سعادت و ثروت دارم.یا حق
الله اکبر
سپاسگزارم بخاطر همزمانی
اقای زرگوشی چندروزیه که کتاب راز رو میخونم و دارم سپاسگزار بودن رو در خودم نهادینه میکنه
اون تیکه از جملاتتون و سپاسگزاری هاتون. حالمو خوب کرد و سپاسگزارترم کرد
واقعا همه چی خداست
این نور
این آگاهی
این کامنت شما
این همزمانی
نمیشه توصیف کرد این هممممه قدرت خداوند رو
خدایا سپاسگزارم که منو به این مسیر الهی آوردی
دوستت دارم خدای من
اقای زرگوشی سپاسگزارم
سلام و درود خداوند بر مریم عزیزم
بهتون تبریک میگم که این کتاب ارزشمند رو تهیه کردید و تحسینتون میکنم که اینقدر عملگرا هستید و برای رشد و ارتقای شخصیت خودتون مصمم و با اراده هستید.
با این که با وجود آموزش های استاد، بی نیاز از هر کتاب موفقیت هستیم اما این کتاب جزء محدود کتابهایی است که ارزش تهیه و خواندن رو داره.نحوه نگارش و سبک تمرینات هماهنگ و منطبق با آموزشهای استاد است و به همین دلیل هم تاثیر گذار است و هم جذاب و دلنشین.
سپاسگزار بودن مهارتی است که درهای نعمت و ثروت خداوند را برویمان می گشاید زیرا خداوند در آیه 7 سوره ابراهیم می فرمایند:(لئِن شَکرتُم لاَزیدنکُم) یعنی «اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود»
امیدوارم در این مسیر زیبا غرق نعمت و ثروت و یاد خداوند باشید دوست عزیز.یا حق
سلام و درود خدمت دوست عزیزم،اسداله عزیز،از خوندن همه کامنتهات لذت میبرم و درس میگیرم،،ممنون ک وقت میگذاری و کامنت مینویسی،کامنتهات سرشار از تجربه اس،،من ب عنوان یه برادر کوچکتر از شما آگاهی دریافت میکنم،،و در زندگی استفاده میکنم،،دمت گرم،،
سلام خدمت استاد عزیز
استاد راجع به نحوه آشنایی دوستان با استاد فرمودند.من می خواستم تجربه خودم را دراین باره به اشتراک بگذارم.
من آخرین روزهای سال 99در کلاس تفسیر قرآن استادم درباره آیه 6و7سوره لیل صحبت کردند و این صحبتها خیلی روی من اثر گذاشت.در آن زمان من با دوستانم راجع به شکرگزاری و توجه به نکات مثبت صحبت می کردیم چون استادم در تفسیر این آیه ها تاکید به توجه به نکات مثبت افراد و زندگی داشتند وتوجه من به این مسأله جلب شد.یکی از دوستان گفتند آقای به نام عباس منش هستند خیلی در این زمینه و شکرگزاری و قانون جذب کار می کنند و موفق هم هستند.من در اینترنت استاد جستجو کردم و به سایت ایشون رسیدم. ومطالبش را خوندم و به کامنت یکی از دوستان برخوردم که در کامنتشان درباره آیه 6و7سوره لیل (صدق بالحسنی و سنیسره للیسری)نوشته بودند من بارها این کامنت خواندم و با این کامنت مطمئن شدم استاد عباس منش انسان صادق و توحیدی هست و می شود به او اعتماد کرد(چراکه از سالها قبل راجع به قانون جذب و موفقیت مطالعه داشتم و برداشتم این بود که اینها همه یکسری تفکرات مثبت اندیشی است و اثری در زندگی ندارد). و همزمانی جلسه تفسیری قرآن درباره سوره لیل و آن مباحث با دوستان و این کامنت این دوست عزیز من را مشتاق و مطمین کرد که مسیر درست است .بعد از آشنای بیشتر با استاد متوجه شدم که آن دوست آموزه های استاد رو در متن کامنتشان گذاشتند . و از آن زمان تا امروز با استاد و آموزه های ایشون دارم زندگی می کنم.
خداوند خیلی شاکرم که من را همیشه هدایت کرده و از استاد عزیز برای اینکه آگاهی های نابشون بی دریغ در اختیار ما می گذارند خیلی سپاسگزارم.
بنام خدایی که هر چه دارم از اوست…
سلام به شما استاد متواضع استاد عباسمنش موحد و همه ی اعضای فعال و با اراده ی این سایت زیبا.
روح من چن روزیه که دوباره زنده شده، زنده بود به ظاهر ولی دوباره به خودم اومدم ، دیدین خیلی وقتها فکر میکنی تو مسیر درستی؟ مغرور میشی و فکر میکنی خب دیگه من همه اتفاقات خوبو دارم میکشونم نیازی نیست خیلی هم سخت بگیرم بابا بذا حالا یه سرک بکشم مثلا تو اینستا بذا برم تو پیجای دیگه ببینم دارن چیکار میکن منم یاد بگیرم و جالبه واسه خودمم بهونه میارم که من دارم ایده میگیرم از بقیه ولی دوستان این یه تله است و ما رو از اصل به شکل نامحسوسی دور میکنه طوری که بعدش به خودمون میایم میبینیم چند وقته دیگه از کنترل درست و حسابی ذهن خبری نیست️ و هر چی هست دیگرانن و طرز تفکرشان و حرفهاشون و جالبه که چند وقته که مضطرب شده بودم و انگار که ته واقعا دارم ناامید میشم، اِ چرا دارم خودمو که تازه کارم رو شروع کردم با اونایی که چند ساله این کارشونه مقایسه میکنم، خلاصه بگم براتون که من تو این تله افتاده بودم و از خداوند هدایت خواستم واسه کارم واسه رشدش واسه اینکه گمراه نشم و یهو بخوام قدمی بردارم که بی نتیجه باشه، چن وقت بود که کمتر به سایت سر میزدم چون سرگرم اونور بودم بعد به خودم نهیب زدم و یادم افتاد اون اتفاقات خوبی که واسم افتاده در نتیجه ی چه مسیری بوده و من هدایت شدم به اینکه فایلا رو ببینم و چن روزه که اینستا رو کم کردم و دوباره به درونم رجوع کردم و دارم روی این بخش هدایت بیشتر کار میکنم تا امروز که دیگه با دیدن این فایل الهی حالم دگرگون شد. از وسطای فایل این خداوند بود که از زبان شما همه چی رو برام واضح کرد استاد و من از شدت شادی گریه و گریه و گریه کردم که خداوندا این همه سوالی که توی ذهنم بود و این 2 دلی که داشتم رو چطور هدایتم کردی و جوابم رو دادی .استاد اینو هم بگم که چند روزیه که مثل قبل هر روز دارم با خودم از ته دل و با ایمان زمزمه میکنم که تنها تویی که هدایتگری تنها تویی که ورق رو به سود من برمیگردونی، همونطور که چند ماه پیش در حالی که صاحب خونمون میخواست خونه رو بفروشه و ما قرار بود از این خونه بریم و دردسرهای دوباره اساس کشی و اینا ولی من با حس خوب و توکل به تو ایمانم رو حفظ کردم و همش میگفتم از جایی که فکرشو نمیکنم درست میشه، در کمال ناامیدی همسرم و امیدواری من جوری درست شد که هم تو همون خونه موندیم و هم خونه دار شدیم استاد از راهی که فکرشم نمیکردیم. ممکنه به مو برسه ولی پاره نمیشه و تو بهترین زمان اتفاق خوبه رخ میده و ایمانم رو قویتر میکنه. واقعا فایلتون بجا و به موقع بود استاد جان از خداوند سپاسگذارم که بهتون الهام کرد تا این صحبت ها رو کنید. باورتون میشه من دیروز از خداوند تو تمرین ستاره قطبی درخواست کرده بودم که “خداوندا ازت درخواست میکنم که مسیر کارم رو هموار کنی و تکلیفم رو روشن کنی” استاد جان تکلیفم روشن شد از بین این همه هیاهویی که میگفت فلان کار رو انجام بده، فلان محصول رو بخر فلان جا برو و و و امروز اومدم تو سایت و گفتم خدایا هدایتم کن که چیکار کنم تا فایل توحید عملی 10 رو دیدم و انقدر حالم رو دگرگون کرد که الان مسیر برام دوباره روشن شد مسیری که میگه متمرکز باش و از حاشیه بیا بیرون روی اصل کار که توکل و هدایته تمرکز کن از خداوند هر چی میخوای رو بخواه به شکل روان و راحت همه ی اون سوالاتت رو پاسخ میده و نتایج خوب رو رقم میزنه .از هیچ نترس اون قدم ها رو برات برمیداره فقط بهش اعتماد کن و درخواست کن.
استاد جان بینهایت سپاسگذارم از شما که انقدر با کیفیت و ساده از زبان خداوند سخن میگید.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُم بِإِیمَانِهِمْ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ» (ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﻳﻤﺎﻧﺸﺎﻥ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻭ ﺩﺭ ﺑﺎﻍ ﻫﺎﻱ ﭘﺮﻧﻌﻤﺖ ﻛﻪ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﺍﺯ ﺯﻳﺮ ﭘﺎﻳﺸﺎﻥ ﺟﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ، ﺍﻗﺎﻣﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ(٩)
«دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» (ﺩﻋﺎ ﻭ ﻧﻴﺎﻳﺶ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ، ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: «ﺧﺪﺍﻳﺎ! ﺗﻮ ﭘﺎﮎ ﻭ ﻣﻨﺰّﻫﻲ!» ﻭ ﺩﺭﻭﺩﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ، ﺳﻠﺎم ﺍﺳﺖ ﻭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻧﻴﺎﻳﺶ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: «ﺳﭙﺎﺱ ﻭ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ.»(١٠) سوره یونس.
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
سلام خدای من ، با تواضع و ابراز بندگی به درگاه با عظمتت دست یاری و تسلیم به سوی تو دراز میکنم و میگویم خدایا من به هر خیری که از جانب تو بهم برسه سخت محتاج و نیازمند و مشتاقم، ای خدای من هر آنچه دارم از آن توست و من ناتوان مطلق هستم، ای رب من، ای یگانه فرمانروای قدرتمندی که همه هستی فقط ذره ای از قدرت توست، این بنده حقیر و ناچیزت را چه به غرور که از عهده برآوردن نیازهای طبیعی خودش هم ناتوان است؟!
خدایا من بر خودم ظلم کردم و هر چه از اتفاقات نازیبا بود رو خودم کسب کردم و هر آنچه از زیبایی ها و نعمتها بود رو تو عطا کردی. «وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار و همه دوستان نازنینم در این سایت و در این خانواده توحیدی.
بارها و بارها با اینکه توی پاسخ به کامنت های پر از محبت دوستانم مینوشتم اعتبار این کلماتی که نوشته میشه با من نیست و خداوند بر قلب من الهام میکنه و خداست که انرژیش بر قلبم جاری میشه ولی بازم ذهنم یه وقتایی گول نجوای شیطان رو میخوره و فکر میکنه که اعتبار کامنت ها با خودشه و نه از خداست و نتیجه اش میشه ده ها تب مرورگر که توی گوشی هنوز باز هستن و کامنت های نیمه تمامی که هیچوقت به پایان نرسیدن.
چند روز پیش یه ایده ای به ذهنم رسید، یه کار برقکاری خیلی ساده. وقتی رفتم وسایل مورد نیازش رو بخرم مغازه دار که خودش قاعدتاً برقکشی رو بلده بهم گفت همچین چیزی غیر ممکنه، قطعاً اتصالی برق میده و همه چیو خراب میکنی. ولی من میدونستم این موضوع قابل انجامه. وسایل رو گرفتن و وقتی از مغازه اومدم بیرون گفتم تو نمیدونی من شاگرد استاد عباس منش هستم، پس نباید میگفتی تو نمیتونی ، و این ایده امکان پذیر نیست. چون من هر جور شده انجامش میدم. ایده رو اول با باتری و چراغ 12 ولت تست کردم و دیدم ایده کار میکنه ولی وقتی سیمها رو به کلید لحیم کردم دیدم کلید خراب شده، چون حرارت دستگاه هویه به داخل کلید منتقل شده و کلید رو از اعماقش از کار انداخته … بعد از کلی زمان گذاشتن دست تسلیمم رو آوردم بالا گفتم خدایا من فکر میکردم با عقل خودم میتونم انجامش بدم… ولی من اشتباه کردم. یه ایده دیگه بهم داد که دیگه سیمها رو به کلید لحیم نکن، بجاش به سوکت برق لحیم کن سوکت رو به کلید وصل کن. و انجام شد، با برق شهری تست کردم و جواب داد.
باور کنید بالا بردن دست تسلیم همیشه جواب میده، ولی فقط و فقط به درگاه خداوند .
حتی ایده نوشتن همین کامنت هم چند روزه توی ذهنمه، و قرار بود برای فایل ذهنیت قدرتمند کننده بنویسمش ولی تا خداوند اجازه بهمون نده تا قلبمون بهش وصل نباشه اجازه نوشتن نداریم.
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
همین چند دقیقه پیش بود که داشتم فصل دوم کتاب رویاها رو مینوشتم و به یک سری سوالات جواب میدادم. چند روز پیش که قرار بود از عسلویه بگردم مرخصی یه حسی بهم گفت یه چیزیو جا گذاشتی … رفتم سراغ کمد محل کار چک کردم دیدم نه چیزی رو جا نذاشتم ولی همون حس گفت حالا داری میری جزوه کتاب رویاها رو هم با خودت ببر. گفتن اکی … بعد از حدود 4 ساعت مسیر که رسیدم به بوشهر طرفای ظهر بود گفتم راستی نشانه امروزم رو چک نکردم. زدم روی نشانه روزانه و کتاب رویاها بود. چه کنم که ایموجی کار نمیکنه توی متن ولی خدا وکیلی شبیه همون ایموجی تعجب شدم. آخه چطور ممکنه. کیه که اینجوری هدایت میکنه. کی بود که گفت جزوه رو بردار. خدایی که سر موضوعات اینقدر ساده هدایت میکنه مگه میشه سر موضوعات بیگ شات زندگی انسان رو رها کنه؟
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
چند روز پیش به آیه 83 انبیاء هدایت شدم که سرگذشت ایوب پیامبر بود و میگفت «وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» گفتم چرا آیه داره میگه «اذ نادیٰ ربَّهُ» رب خودش رو صدا نزد. در حالیکه رب یک مفهوم مطلق هست و رب ایوب و موسی و من و دیگری همه یکیه… و خداوند این رو به قلبم داد که ایوب به اندازه باور خودش، رب رو صدا زد پس میشه «ربه». هر کسی به اندازه ایمان و باور خودش رب خودش رو صدا میزنه در حالیکه رب فقط و فقط یکیست و مطلق و ازلی و ابدی.
وقتی داشتم کامنتم رو مینوشتم دفتر شکرگزاری رو برداشتم و این جمله رو توش نوشتم، دلم نیومد براتون ننویسمش …
(خدایا سلام، ازت به خاطر این احساس خوب و به خاطر این روز زیبا بینهایت شاکر و سپاسگزارم، الهی شکر،الهی شکر، الهی شکر، خدایا کماکان دست تسلیم و درخواستم بالاست و سر تعظیم و تواضعم پایین، ازت به خاطر خودت شاکرم)
«سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ؛ که هر چه بر سر ما میرود ارادت اوست»
«وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَىٰ وَأَقْنَىٰ» (و اینکه اوست که بینیاز کرد و سرمایه باقی بخشید)
از استاد عباس منش و استاد شایسته بزرگوار و همه دوستان نازنینم بسیار بسیار ممنون و سپاسگزارم. از صمیم قلبم دوستتون دارم.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.
سلام بر حمید حنیف عزیز
کجایی شما آقا
سایت رو دریاب، کم میای اینورا،راستشو بگو کجا صلات میکنی که ما بلد نیستیم
ما کلی ساب اسکرایبر شما آماده گریبان چاک دادن در اثر قرائت کامنتهای آمیخته با آیات و اشعار و طنز و شرح حال و روزمرگی ها و حالات شما ییم
اما بعد
چرا آخه
چرا؟
من هم یک هفته بیشتره قرآنم گیر کرده رو همون آیه ایوب
بعد با خانومم صحبت میکردیم ایشون گفت من امشب یه صفحه قران روتصادفی باز کردم همین صفحه رو میگفت من گفتم اتفاقا من چند شب پشت سر هم این آیات اومده
بعد راجع بهش صحبت میکردیم خودمم نمیدونم چجوری این حرفها به ذهنم اومد ولکن الله رمی
گفتم بعد ایوب خدا پیامبرای دیگه ای رو هم میگه که اونام همینجوری دعا کردن و خدا کارشون رو اوکی کرده مثل ذالنون یا همون یونس خودمون و بعد این موارد میگه نقل به مضمون
دین از اول همین یکی بوده بعد مردم اومدن قسمت قسمتش کردن اصل خدا که یکی بقیش همه اش فرعه
و من استنباط می کنم که این کلمه رب در دعا خیلی قدرتمند عمل میکنه
میتونه کن فیکون کنه
مثلا در سوره فکر کنم ص سلیمان میگه رب اغفر لی و…
بعد خدا میگه ما چی و چی و چی دادیم بهش
کامنتی میخوندم از یکی از دوستان که بدهی 1 میلیاردی داشته و تماس میگیرند با خانم فرهادی
ایشون میگن مگه پیامبرا چجوری درخواست میکردند
حالا یه چیز بگم هنگ کنی
خانمم داشتند همین الان قسمت 26 سفر به دور آمریکا رو با پسرم نگاه میکردند اون آخرش که استاد با حیوونا صحبت میکنه و خانم شایسته میگن مثل سلیمان نبی شدین
اما
من چند روزیه افتادم تو سیکل قدم سوم
قصه مفصل داره
و کتاب کیمیاگر رو که میدونم خوندی و من پریشب تمومش کردم و پیشنهاد میکنم شمام بخون من بار سوم یا چهارم بود خوندم اما در توضیح زندگینامه پائولو کوئیلو میگه نامبره رو 3 بار در بیمارستان روانی بستری کردند و بعد دیگه نا امید شدند ازش
همینجوری اومد این حرف
ببینیمت حنیف سایت
بقول خودت
والله خیر حافظا…
به نام خدای هادی
سلام حمید اقای عزیز
امیدوارم حالتون عالی باشه
من این کامنت شمارو وقتی که خوندم همون موقع توی مورد علاقه هام ذخیره اش کردم چون یاداور این موضوع هست برام که دستت رو ببر بالا و اعلام کن تسلیم هستی در برابر خداوند چون اولین بار هم که این کامنت رو خوندم اون صحنه که شما گفتی: من دست تسلیم بردم بالا و فکر کردم با عقل خودم میتونم ولی اشتباه کردم.
منم همینکار رو کردم و گفتم خدایا من به بی عقلی خودم در برابر علم بی کران تو اعتراف میکنم و از تو در تک تک جنبه های زندگیم هدایت میخوام و یک جورایی چون این توی ذهنم تنظیم شد با این کامنت هرموقع یاد این کامنت میفتم یادم میاد از این موضوع
مثل یک تمرینِ برام،، که هر چند وقت یکبار در طول روز اینکار رو انجام بدم.
وقتی که تسلیم میشیم کارها راحت و اسان و خیلی سریع تر از حد انتظار ما رخ میده چرا؟ چون اون لحظه هماهنگ میشیم با جهان و خداوند و آسانی نشان از هماهنگی است و سختی نشان از عدم هماهنگی
به قول استاد توی دوره کشف قوانین جهان کارهارو داره راحت انجام میده همه چیز در اسکیل بزرگ داره خیلی راحت و سریع اتفاق میفته.
طبیعیش اینه که همه چیز راحت و ساده اتفاق بیفته. اگر چیزی داره با رنج و سختی بدست میاد یک جای کار ایراد داره.
اینارو گفتم چون توی ذهن من تسلیم شدن یعنی هماهنگ شدن با جریان هدایت و این هماهنگی هرچقدر بیشتر زندگی لذتبخش تر و راحتتر و آسان تر…
دوست داشتم این کامنت رو بنویسم تا دوباره این موضوع رو به خودم یادآوری کنم
هرکجا هستید شاد باشید
ای جانم… بازم توحید عملی:)
سلام به توحیدی ترین استاد دنیا
سلام به عامل ترین استاد در توحید عملی
خدایا شکرت برای این فایل الهی
همون جملات اول فایل اشک منو درآورد
در مقابل خداوند متواضع تر باشیم
اونجا که استاد میگه من خیلی سال پیش این الهام رو دریافت کردم که یادت باشه به هرجا برسی به هر موفقیتی برسی اینو خدا داره بهت میده، مواظب باش به خودت مغرور نشی و فکر نکنی تو داری این کارو انجام میدی…
همین جملات چقدر درس داره، چقدر نکته داره، چقدر کار داره برای ما
که متواضع تر باشیم فقط در مقابل خدا
جاهای دیگه که استاد میگه قدر خودتونو بدونین، بیخودی و زیادی منواضع نباشین، اون به جای خودش و در مقام خودش هست، در مقابل آدما
و اونی که باید حواسمون باشه در مقابلش متواضع باشیم فقط خداست نه رییس و وزیر و رییس جمهور و اینا… ازونور هم باز اینکه در مقابل دیگران نباید زیادی متواضع باشیم به معنی بی احترامی کردن نیست اصلا، یا به معنی تشکر نکردن، یا به معنی باارزش نبودن بقیه، فقط به معنی باارزش بودن خودمونه…
خلاصه که قیمه ها رو نریزیم تو ماستا:))
و ما رمیت اذ رمیت، ولکن الله رمی
اینکه هر موفقیتی کسب میکنیم حواسمون باشه اعتبارش رو بدیم به خدا، این رمزه، این اصل داستانه
به اندازه ای که در مقابل خدا متواضعی، به همون اندازه ارج و قربت پیش خدا بالاتره و به همون اندازه الهامات رو دریافت میکنی، به همون اندازه خدا اجازه میده رو شونه ش بشینی
چه جمله ی سنگین و عمیقیه… من خودم معمولا اینطوری هستم درونی و ناآگاهانه، اما شاید آگاهانه کمتر به زبون میارم اینو
هرچند عبارت خدایا شکرت رو کلا زیاد به کار میبرم و سپاسگزاری از خدا بابت نعمتا و مناسبتای کوچیک و بزرگ همیشه میکنم… اما اینکه آگاهانه کردیتِ موفقیتی که کسب میکنم رو به خدا بدم، خیلی وقتا شاید انجام ندم
و الان که این فرمول رو یاد گرفتم انگار یه کلید پیدا کردم:) یه شاه کلید
خدایا شکرت که تو مدار دریافت این آگاهی بودم
اگه میخوای شرایط برات خوب پیش بره، شرطش اینه که متواضع باشی در مقابل خدا، بپذیری که خدا داره کارها رو انجام میده، تسلیم باشی در برابر خدا، فک نکنی تو بودی که تونستی مثلا با زرنگی و باهوشی اینکارو بکنی… نه با هدایت خدا تونستی
و هرروز همیشه اینو به خدا اعلام میکنی
خدایا من به هر خیری که از تو به من برسه فقیرم
خدایا تو منو هدایت کن
تو عظیمی تو بزرگی تو رحمانی تو دانایی و سمیعی و بصیری
خدایا کمک کن یادم بمونه که هرچی دارم از آن توست و تو به من دادی
که واقعیت همینه، اگه هر فکر خلاقانه ای هم به ذهنمون رسیده، همون ذهن و مغز هم خدا بهمون داده… جهان با همه ی جزییات و پیچیدگیش رو خدا آفریده
خدای من چقدر این صحبتا قشنگ و دلنشینن در عین اینکه شاید ساده و بدیهی باشه در عین حال خیلی عمیق و جالبه:) و چه احساس آرامش و طمانیه و حس خوبی میده به آدم
استاد اینکه در مورد مثالهایی که یه دفه به ذهنتون میاد و درواقع بهتون الهام میشه گفتین واقعا برای ما ملموس و واضحه… من بارها شده سر یه مثال قشنگ و به شدت به جایی که زدین گفتم واو عجب مثالی… استاد از کجا میاره اینارو:) و جواب اینه که از الهامات خدا دیگه where else
یه نکته ی دیگه هم که برای من باز یادآوری و تاکید شد تو این فایل، اهمیت باور بود… مثلا اینکه الزاما برای موفقیت تو کار نیاز به تبلیغات نداریم، این صرفا به گفتن انجام نمیشه، مادامیکه ته ذهنمون باورمون اینه که باید تبلیغ کنیم، «بالاخره مردم یه جوری باید جذب بشن دیگه، یه جوری باید منو ببینن دیگه» تا وقتی این ته ذهنمونه، هر چی هم به زبون بگیم نه نیاز به تبلیغ نیست، فایده نداره جواب نمیده، اما خب این تکرار کردن، همراه با تمرین و مثلا مثالهای اون مدلی پیدا کردن و اینا کم کم جواب میده، و وقتی واقعا باور کردیم اونموقع این باور کار میکنه و نتیجه میده
خیییییلی فایل پر محتواییه استاد یک دنیا ممنون بابت این سری فایلها و این فایل به خصوص
خدایا ما رو در مدار درک بهتر و بیشتر این آگاهی ها و قوانین قشنگت قرار بده
شب و روز همه دوستای خوبم به خیر
یا الله
سلام به نسیمِ عزیز.
چقدر کامنتت و یاداوری ها و بولد کردن باورهای نابِ استاد، شیرین بود.
به دلم نشست حسابی.
مرسی از کامنتت.
با قسمت نریختن ماستها تو قیمه ها هم موافقم کاملا.
شاد شدم خوندمش :)))
قسمتِ خلاقیت رو از کامنتِ شما برداشتم و اضافه کردم به لیستِ خودم:
سمانه جون یادت باشه و بمونه:
همه ی موفقیت هات، دستاوردهات، داشته های مادی و معنویت، رشدها و بهبودهات، پیشرفت هات، حالِ خوبت، سلامتیت، خلاقیتت، هنرت، استعدادهات، کلاً همه چیزِ تو، از خدا بوده و بس.
در پناه خدا باشی عزیزم.
همه مون باشیم.
خدایا شکرت برای همه چیز، برای همیشه.
به به سلام به سمانه جان صوفی
ممنونم عزیزم از جواب قشنگی که به کامنتم دادی و از اظهار لطفت :)
منم امروز دو تا کامنتای شما رو خوندم و چقدر تحسینت کردم دختر، چقدر زیبا نوشتی، هم درسها و نکته هایی که از فایل نوشتی، هم کامنت دوم مثالهایی که زدی و نتایجی که گرفتی
امیدوارم همینطور با قدرت و با همین فرمون بری جلو و روز به روز نتایج بیشتری بگیری عزیزم
در پناه خدا باشی همیشه خودت و خانواده ت و نینی عزیزمون*)
سلام مجدد نسیم جانم.
الان داشتم مینوشتم تو دفتر سپاس گزاریم، یهو یاد این قسمتِ کامنتت افتادم که صبح خوندم:
که متواضع تر باشیم فقط در مقابل خدا
جاهای دیگه که استاد میگه قدر خودتونو بدونین، بیخودی و زیادی متواضع نباشین، اون به جای خودش و در مقام خودش هست، در مقابل آدما.
و اونی که باید حواسمون باشه در مقابلش متواضع باشیم فقط خداست، نه رییس و وزیر و رییس جمهور و اینا… ازونور هم باز اینکه در مقابل دیگران نباید زیادی متواضع باشیم به معنی بی احترامی کردن نیست اصلا، یا به معنی تشکر نکردن، یا به معنی باارزش نبودن بقیه، فقط به معنی باارزش بودن خودمونه…
خلاصه که قیمه ها رو نریزیم تو ماستا:))
خُب یه لحظه داشتم چیزهایی مینوشتم و اعتبارشون رو میدادم به الله…
بعد واسم یاداوری شد اعتبارشون رو به قول استاد در قلبت بده به خدا، از دست های خدا هم تشکر کن…
به عبارتی ادب داشته باش :)))
سپاس گزاری از مخلوق، سپاس گزاری از خالقه.
پس به قول شما دقت کنم افراط و تفریط نکنم.
مغزِ حرفِ استاد رو درک کنم و عمل کنم.
به عبارتی سطح حرف رو برندارم و سلیقه ای اجراش کنم.
این خیلی مهمه.
برای همین چند دقیقه پیش که ذهنم رفت سراغِ مبحثِ شفاعت، گفتم سمانه جون عجله نکن.
اجازه بده بهتر درک کنی منظور اصلی استاد رو، لایه ی رویی رو نگیر و اقدام کن…
ممکنه درک و برداشتت از حرف استاد غلط بشه.
استادی که برای شخصیت امام علی ع انقدر احترام قایله، منظورش چیزی فراتر از چیزیه که بخوای سطحی برداشتش کنی.
سمانه جونم میدونم باورهای مذهبیِ گذشته و الانت، تو رو تو تضاد میندازه بعضی جاها، چون قدرت تمیز و تشخیصت هنوز ضعیفه…
اما نگران نباش، بهت نوید میدم که کم کم به درک میرسی.
خودت به درک میرسی.
از اون رباتی که فقط میشنید و قبول میکرد داری خارج میشی.
خدا داره بهت یاد میده.
تو این کلاسِ درس، صبور باش و امیدوار…
لازمه باز به خودم و دوستانی از جنسِ خودم یاداوری کنم خیلی خیالِ خامی هست که حرفِ استاد رو بشنویم و بلافاصله بگیم فهمیدم، حالا میرم عمل کنم…
نه جانم. نه سمانه جان…
به گوش، ذهن، قلبت فرصت بده مزه مزه کنی صحبت های استاد رو تا بتونی به فهم و درک درست تری برسی…
شتابزده عمل نکن جانِ دلم.
بوس برای سمانه و بهبودگرایی که در افکارش رخ نشون میدن.
همین الان که دارم این کامنت رو مینویسم، اعلانِ ایمیلم داره میاد و میگه کامنتهای دوستهای نازنینم که پیگیریشون میکنم اومده روی سایت و داخل ایمیلم.
اخ جون که بعد از این کامنت، میرم سراغشون با عشق و لذت.
چه لذتی داره دیدن اسم دوست های نازنینت در ایمیلت.
ماچ بهت نسیم جان.
الهی شکر برای نوشتن، یاداوری هایی که با نوشتن تشدید میشن.
دوباره سلام سلام سمانه جان
عزیزم… چقد حس خوبی داره کامنتت، همه ی نوشته هات
چه قشنگ گفتی خدا داره بهمون یاد میده
کاملا باهات موافقم، مخصوصا تو باورهای قدیمی تر و عمیق تر، تکامل لازمه تا کم کم با باورهای جدید جایگزینشون کنیم کامل
انشالا که تکاملمون رو سریع طی میکنیم:)
ماچ به خودت و نی نی
الهه جان راست میگه، خوش به حال نی نی که قراره بیاد تو آغوش همچین مامانی:)
سلام سمانه نازنینم
حالت چطورهههه؟ نی نی خوبه؟
هربار که کامنتی ازت میخونم احساس نزدیکی و همفکری خوبی باهات میکنم و گل از گلم میشکفه که انگار داری درک من رو بیان میکنی
چقدر خوشم میاد از جنس حرف زدنت با خودت، با احترام ، با عشق، با عزت و ملکه وار..دمت گرم دختر
در مورد موضوع سطحی برداشت کردن و علی الخصوص موضوع تشکر از دستان خدا چقدر یادآوریت به جا بود، احساس کردم باید یه بار دیگه فایل توحید عملی 7 رو گوش بدم در این خصوص..
عاشقتممم مامان مهربون و آگاه
خوش ب حال نی نی ک قراره مامانش شما باشی
سمانه ی عزیز و دوست داشتنی،سلام
وقتی دومین کامنت شما رو زیر کامنت نسیم جان دیدم گفتم صد در صد الهام زیبایی شده بهش که دوباره وادار به نوشتن کرده شما رو و دقیقا همونی بود که باید می شنیدم که ما شاگردان استاد به اندازه ی خوده استاد باورهای قوی نداریم که همون لحظه که شنیدبم بگیم اوکی این است و غیره این نیست!!!باید به قول شما ذره ذره به خورد این ذهنمون بدیم و باور پذیرش کنیم که اون عقیده ها و باورهای قبلی رو آروم آروم کنار بزاریم و باورهای جدید رو جایگزین کنیم و مثل یک کلید نیست که بگیم امروز این آگاهی رو شنیدم و برای تمام عمرم یادم میمونه!!!!نه انسان فراموشکاره و ذهن فریبکار که هر موفقیتی رو از آن خودت بدونه و تو رو فریب بده ولی باید چشم و گوشمان رو باز کنیم واین آگاهی هارو ذره ذره به تک تک سلول های ذهنمون وارد کنیم که همه دارایی و نعمت و موفقیتی که کسب میکنیم همه از آنه خداست و لاغیر واین هم بقول شما تکاملی و پله به پله حاصل میشه…
سمانه ی عزیزم یاد آوری بسیار زیبا و به جایی بود که میدانم صددرصد خدا به شما گفت تا در کسب نتایج عجله نکنیم و آروم آروم در این مسیر حرکت کنیم تا به اون حد از رشد و آگاهی برسیم…
روی گلت رو می بوسم که زیبا داری روی خودت و افکار و باورات کار میکنی…
درود خانم زمانی عزیز
آفرین چقدر نکته طلایی رو اشاره کردید دقیقاً باوره ناخودآگاهی که منم مدام داشتم بهش فکر میکردم
و دقیقاً اینا علم ناخودآگاه هست که اون زیرمیراست اینجور افکار و احساسات، من از احساساتم بهش پی بردم
چون جایگاه احساس همون ناخودآگاهه.
نجوای ذهن منطقی میگه (بخصوص ذهن کامل گرا بشکل نامحسوس و یواشکی و نه واضح، بقول شما) با این شرایط که نمیشه،
بالاخره باید یه حرکتی بکنی دیگه
باید یه تبلیغی بکنی دیگه
باید یه تلاشی بکنی دیگه
باید آدم بالاخره به فلانی بگه یا یک آشنایی یا یه لینک ارتباطی پیدا کنه بره سمتش دیگه..
یه تقلا و انرژی و زمانی باید بزاری دیگه
با این مکان و با این شرایط و وضعیت و اینجایی که هستی نمیشه که…
درسته خدا هست !!! ولی ……
این ولی ها همیشه کار رو خراب میکنند
لامصب اینها نجواهای خوش آب و رنگ این شیطانه هااا.
بشکل یک صدای خیلی منطقی و زیبا و مثبت و معنوی و خدایی و درست خودشو میاد نشون میده از اون ته
حالا آدم هر کاری کنه همراه با هر لحظه که آدم سپری میکنه این نجواها و پیغام هاشم یواشکی بین پیام های دیگه عین ساندویچ به خورد ما میده…
و برای همینه احساس سنگینی و نگرانی ها و استرس ها و ناامیدی های مخفی بوجود میان.
و دقیقاً باید بارها و بارها صبح ظهر شب و تمام روز ذهن و توجه رو باید حول محور این آگاهی های توحیدی و مرور نتایج توحیدی قبلی خودمون و بچه های سایت و سپردن بار به خدا کار و تمرین کرد.
دمتون گرم
موفق باشید
سلام آقا مهدی عزیز و ممنون از توجهی که به کامنت من کردین و پاسخ قشنگی که نوشتین
آره دقیقا این نجواها و حرفای ناخودآگاه همیشه هستن
بهترین دفاعی که در مقابلشون میتونیم داشته باشیم تکرار هرروزه و هرروزه ی همین فایلاست و بودن تو این سایت بهشتی
انشالا روز به روز بهتر و بیشتر در مدار درک این آگاهیها قرار بگیریم.
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته فوقالعاده
تمرین:
.
.
••کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
من این داستان مهاجرت ام و بارها برای خودم و اطرافیانم تعریف کردم اینکه وقتی متوجه شدم کار مورد علاقه ام چیست و رسالت زندگی ام چیست و حرکت نکردن به سمت اون به معنای شرک به خداوند هست چون این باور که من نمیتوانم از کار مورد علاقه ام زندگی ام را تامین کنم به معنای شرک در ذهن من بود انگار داشتم به قدرت و توانایی خداوند شک میکردم. وقتی باورهای جای قدرتمند توحیدی در وجود من جوانه زد من دستان توانای خداوند را در لحظه لحظه زندگی ام دیدم! از پیدا کردن خانه و شغل در یک روز گرفته تا همزمانی هایی مثل رسیدن وسایل خانه به محض رسیدن ما به خانه! مثل تاریخ تولد و جشن تولد من در روز اول کاری من!!!
••کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
تک تک افرادی که وارد زندگی من میشن دستان خداوند هستند اونها در زمان مناسب به من مراجعه میکنند و تا بحال حتی یک مورد هم فرد مشکل زا وارد بیزینس من نشده مورد هایی که بدون زحمت کارهای اونها انجام میشه و تبدیل به دوستان من میشن
••کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
بارها در محیط کاری من اختلاف در دیدگاه ها به شکلی پیش رفته که فضا آماده برای قطع همکاری با من فراهم بوده ولی قشنگ احساس میکردم که چیزی کسی فردی از من حمایت میکنه با اینکه من تنهای تنها بودم و مخالف های من کلی پارتی و آشنا داشتند
••در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
من جایی در بیزینس ام به خاطر اعتماد به غیر
بخاطر اینکه عجله کردن و باور کمبود در من وجود
داشت ضربه خوردم و درس گرفتم که باور کمبود هم
هم یک باور شرک آلود هست و خداوند خداوند فراوانی است…