ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5 - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-20 08:13:572024-02-20 08:31:07ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربانم خدایی که همیشه در کنار منه و منو هدایت و کمک میکنه خدایا شکرت سپاسگزارتم
خودشناسی ابتدا ویران کند
جان رها از دست این و آن کند
این و آن چون باز شد از پای جان
روح آنگه خدمت جانان کند
سلام و درود بی کران به عزیزان دلم استاد عباس منش و مریم جان واقعا من سپاسگزارم از شما بابت تمام آگاهیهای نابی که در اختیار ما میذارین و ما رو ساعت به ساعت و روز به روز در مورد هر چیزی آگاهتر میکنین و نتیجه این گوش دادنها و عمل کردنها و ایمان و توکل به خداوند یه زندگی پر از آرامش و خوشبختی و سلامتی و پول و ثروت است
درباره سوال اول : هر کسی تو هر چیزی از اول استعداد نداشته با تمرین و کار کردن جواب گرفته مثل خود شما توی سریال زندگی دربهشت نمیدونم الان حضور ذهن ندارم کدوم قسمت بود موقعی خونه برای جوجه ها درست میکردین میگفتین میریم تو دل ترس تو دل کار بعد بهمون گفته میشه هدایت میشیم قرار نیست همه چیز رو از اول بلد باشیم یا راهش به ما گفته بشه با تکرار و تمرین بهتر میشیم از اول نمیشه بگی من استعداد ندارم و دست به هیچی نمیزنم و بعد باعث میشه قدمی بر نداری و نتیجه هم نمیگیری و پیشرفت هم نداری
من خودم از اول که مغازه نداشتم و اصلا هیچی نمیدونستم وقتی برای اولین بار رفتم خرید کردم و بعد شروع کردم به فعالیت بعد کم کم تجربه کسب کردم و عقب نشینی نکردم و گفتم یاد میگیرم الگو برداری میکردم و الان هم یه مغازه اجاره کردم و عالی داره پیش میره منم از اول استعداد فروشندگی نداشتم ولی تو دل ترس رفتم و به خدا سپردم و الان با عشق میام مغازه باز میکنم و هدف دارم برای زندگیم و برای خواسته هام
خدایا من هر آنچکه دارم همه رو تو به من دادی من هیچم تو کمکم کن هدایتم کن خدایا شکرت سپاسگزارم
استاد ممنونتم سپاسگزارتم
سلام به دوست خوبم
ازخداوند سپاسگذارم که در هر لحظه درحال هدایت کردمونه
برای انجام کاری جدید از خداوند طلب هدایت کردم و به کامنت شما هدایت شدم
خیلی خوشحالم که کار خودت رو شروع کردی
منم سالهاست که توی آرایشگری مشغول به کار هستم
ولی جدیدا ایده یی به ذهنم اومده و دوست دارم در کنار شغلم پوشاک زنانه هم برای فروش داشته باشم
از خداوند نشانه خواستم و به کلمنت شما هدایت شدم اصلا نمیدونم که چطور شروع کنم دوست داشتم اگر تجربه ای دراین مورد داری بهم بگی دوست خوبم
درپناه خدا باشی دوست عزیزم
سلام به دوست عزیز و توحیدیم
من چند ساله پیش که تصمیم گرفتم به فروشندگی لباس به همسرم پیشنهاد دادم قبول کرد و گفت خودت میدونی دوست داری از نظر من ایرادی نداره
و تو دل ترس رفتم و یه پولی به من داد ورفتم برای اولین بار خریداریم و آوردم تو خونه و بعداز یه ماه تو پارکینگ آوردم اما چون ذهنیت محدود کننده داشتم با قسطی اول راه اومدم و دیر میاوردن سودش خیلی کم بود
و بعد از همه اینا احساسم بد میشد و با این قوانین هم آشنایی داشتم فایلهای استاد رو گوش میکردم
یه شب هدایت شدم به فایل آقا رضا که میگفت به هیچ عنوان قسطی نمیداد چون احساس تو زندگی از همه چیز مهمتره
من هم از روز دیگه شروع کردم به همه اونهایی که قسطی داده بود پیام دادم و گفتم بیاین تسویه کنید و هر کی میومد مثل آقا رضا که میگفت میخواستم نه بگم پاهام پشته دخل میلرزید درست همون حس رو داشتم به خصوص برای خواهرام خیلی برام سخت بود بگم قسطی نمیدم البته این کار رو بعد از یه سال و نیم انجام دادم و یه مدت مشتری خیلی کم داشتم و اذیت هم شدم اما رو ایمانم کار کردم روی باور کمبود کار کردم
و خداوند پولی رسوند و اومدم تو خیابون اصلی منزلمون مغازه اجاره کردم و اونم خداوند هدایت کرد چون تکاملمو طی کردم و الان هم خدا رو شکر خوبه و کلا نقد کار میکنم من فهمیدم هر اندازه ایمانتو بالا ببری و قدرت خداوند رو باور کنی بهمون اندازه نتیجشو میبینی
به نظر من توحید عملی رو فقط گوش کنین منکه دارم گوش میکنم و خداوند هر لحظه کمکم میکند و مشتری میشه برام بهترینفایل است
آن شالله تونسته باشم کمکی به خواهر عزیزم بکنم
بهترینها نصیبت با اراده و ایمان قوی برو جلو و قدم بردار خداوند قدمهای دیگه رو برات برمیداره بسپار به اونکه قدرته مطلقه باحق
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
باز یکی دیگر از فایل های عالی و ارزشمند که در حال شنیدن از استاد مهربان هستم
تا قبل از این هرگز این باور را نداشتم که واقعا سخت است
به راحتی نمی توانم به آنچه که دوست دارم دست پیدا کنم
اما اکنون به این نکته پی برده ام که بله من هم می توانم به آسانی موفق بشوم
به آسانی به خواسته های خودم برسم
به آسانی می توانم به هر چیزی که دوست دارم دست پیدا کنم
این برای من خیلی انگیزه بخش است
این برای من خیلی لذت دارد که من می توانم در هر موضوعی تلاش کنم و پیشرفت کنم
یادم باشد که من در هر موضوع و هر کاری با تلاش بیشتر
با تمرین کردن
با ساخت باورهای خوب
با ساخت ذهنیت عالی
بی شک می توانم به موفقیت دست پیدا کنم
این بزرگترین درسی بود که من امروز در این فایل یاد گرفتم
دقیقا من خودم در مورد گفتگو و فن بیان هیچ مهارت و تخصص خاصی نداشتم اما با تمرین کردن
با کلاس رفتن
به حدی رسیدم که اکنون واقعا می توانم براحتی برای خودم یک گفتگو و یک حس و حال خوب را داشته باشم
من با حرکت کردن
من با تمرین کردن
با قدم برداشتن
می توانم به نتایج دلخواه خودم برسم
این بزرگترین درس برای من بود
ممنونم استاد عزیز بخاطر این فایل ارزشمند
سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم
سپاس از خدای مهربانی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام استاد جان
خواستم این تجربه رو هم بگم،
من تو این سالها که تو باشگاه ها تمرین میکنم خیلی از افراد رو دیدم که وقتی وارد باشگاه میشدن واقعا میگفتیم اینو کی راه داده اینجا خداوکیلی یعنی بهش روزهای اول به این دید نگاه میکردیم که این اصلا به درد این کار مثلا نمیخوره،اما به خدا چند وقت بعد به خاطر شوروشوق و انگیزه های که احتمالا داشته و ادامه دادن هاش،دیدیم که عه چقدر اتفاقا داره خوب عمل میکنه و داره موفق میشه،
و این باز هم کلام شمارو و این دیدگاه رو اثبات میکنه،
من خودم جدیداً با این دیدگاه که اتفاقا از همون پتانسیل رهبر بودنم نشأت میگیره،
تو باشگاه خودم به شاگردهام اینو میگم که بچه ما هممون توانایی های منحصر به فرد خودمونو داریم مثل اثر انگشتامون،
مثل من تو فلان ضربه خوبم،شما تو فلان حرکت پا خوبین،اون یکی تو فلان چیز خوبه،و من اینو به وضوح میبینم و هر کدوم از بچه ها یه پتانسیل مخصوص به خودشونو دارن حتی اونی که من فکر نمیکنم به ظاهر این اصلا به درد نمیخوره،اتفاقا وقتی میاد جلو تر من میفهمم این توی وجودش یه پتانسیل مخصوص به خودشو داره و اینقدر این دیدگاه به من احساس خوبی میده و به شاگردانم کمک کرده که اصلا هم آموزش دادن برای من لذت بخش تر شده هم به اعتماد به نفس بچه ها بیشتر کمک کرده که خودشونو باور کنن با هم دیگه خودشونو مقایسه نکنن،یه سریاشون زودتر موضوع رو میگرن و زودتر پیشرفت میکنن،یه سریاشون دیرتر اما دارم میبینم همونی که روز اول واقعا افتضاح بود،الان به جایی رسیده بعد از 6 ماه که من شبها باهاش مبارزه میکنم،
فقط و فقط و فقط میگم استمرار مهمه تو هر کاری،کافیه بهش علاقه داشته باشی و باور کنی که میتونی انجامش بدی و تا امید نشی و فقط ادامه بدی،
و نظم این ادامه دادنه خیلی میتونه سرعت پیشرفت رو از یه جایی به بعد تصاعدی کنه،من اینو به وضوح دیدم،
خیلی موقع هام بچه هارو محدود نمیکنم به اینکه تو حتما باید رو فلان گارد بایستی ،حتما باید با این شیوه ای که من میگم بیای جلو،نه ،حتی خیلی موقع ها با مشورت خودش بهش میگم که مثلا تو رو این گارد راحت تری یا رو اون گارد؟!
من اصولو بهشون میگم ولی انتخاب رو با خودشون میگذارم،حالا شاید از دید من هم یه موقعی فلان چیز براش بهتر باشه که راهنماییش میکنم ولی اجبار نمیکنم چون اصلا اجبار فایده ای نداره،اجازه میدم خودش در زمان مناسبش به حرف من برسه ،یا شاید اصلا هم حرف من اشتباه باشه برای اون شخص،در کل منظورم اینه که اجازه میدم توانایی های مخصوص به هر کدومشون شکوفا بشه،و هرگز نشده که بگم تو به درد این اینکار نمیخوری،چون اصلا این صحبت صحت نداره،
به نظرم ما باید خودمون به دنبال پیدا کردن توانایی های خودمون باشیم،اونوقت خیلی سریع تر میتونیم به خودمون کمک کنیم برای زندگی بهتر،
پیدا کردن توانایی هامون هم با تجربه کردن خودمون اتفاق میوفته و با دیدن اولین نشانه ها از طریق احساسمون که آیا من به این موضوع علاقه دارم یا نه،سریع موضوع رو بگیریم و بریم دنبالش و یادش بگیرم و میبینیم که بعد از مدتی ما توی اون موضوع به مهارت رسیدیم،
همیشه اینو باید به یاد داشته باشیم که هیچ استادی از اول استاد نبوده،
هیچ قهرمانی از اول قهرمان نبوده،
هیچ بیزینس من از اول بیزینس من نبوده،
من خودم به شخصه دوست دارم به موضوعاتی که بیشتر علاقه دارم و توی کارم توی حرفم به من بیشتر کمک میکنه بیشتر یاد بگیرم و کار کنم،
مثلا من دوست دارم بیشتر طراحی و نقاشی یاد بگیرم،دوست دارم بیشتر در مورد رهبری و مدیریت یاد بگیرم،دوست دارم بیشتر تو بوکس حرفه ای تر بشم و بیشتر تمرین کنم تا بهتر بشم،دوست دارم تو فروش و معرفی خودم بهتر بشم،
من حقیقتا یکدوره ی آموزشی تولید کردم و فقط یه دونه از اون دوره آموزشی فروختم ولی ادامه ندادم و شاید یک مقدار در این مورد نا امید شدم یا انگیزه کافی براش ایجاد نکردم نمیدونم،اما میدونم که میتونستم از همون یه دونه فروش انگیزه بگیرم و ادامش بدم و الان از ثمراتش بهره ببرم،
ولی باز هم به خودم افتخار میکنم که انجامش دادم،کامل فیلم برداریش رو خودم کردم ادتیش رو خودم انجام دادم،و اتفاقا عالی هم شد،اما شاید نگاه کمال گرایانه نسبت بهش داشتم و میخواستم با همون اولین دوره آموزشیم با همون یه بار صحبت کردن در مورد محصولم اتفاقات و فروش های چند صد میلیونی اتفاق بیفته و شاید این منو یک مقدار دلسرد کرد،
نمیدونم،شاید ادامش بدم و اینقدر برم تو دلش تا نتایج هم تو این زمینه بزرگتر بشن،
اما اولویت بیشتر برام شد حرکت در مسیر قهرمانیم،که خب نتیجشم شد اولین بازی حرفه ایم،
و بعدش هم اولویتم شد بحث سلامت جسمانیم و در مسیرش حرکت کردم و نتیجه هم داده و دارم هر روز بهتر میشم،
و در کل با این نوشتن ها باز به خودم یاد آوری شد که هیچ کاری نیست که در این دنیا من نتونم انجامش بدم یا توش خوب نشم،فقط کافیه بخوام براش انگیزه کافی داشته باشم و باور داشته باشم که من از پیسش بر میام میتونم انجامش بدم و توش عالی بشم،خداوند هدایت میکنه کمکم میکنه و سعی کنم به خاطر عشقو علاقه خودم هم باشه،
استاد جان باز هم ازتون بی نهایت سپاسگذارم و از خداوند هم سپاسگذارم که فرصت نوشتن به من عطا کرد،
خدارو شاکرم بابت همتون
سلام بر خداوند که هر چه دارم از آن اوست، سلام بر استاد عزیزم و همه عزیزان
خدا رو شکر من از شما این یه مورد رو خیلی خوب یادگرفتم که چیزی به عنوان استعداد نداریم
اصلا استاد من فکر میکنم این که خدا به یکی یه استعدادی بده و به دیگری نده با عدالت خداوند در تضاد هست. پس همچین باوری رو در خودم کاملا از بین بردم
استاد پسر من به واسطه یکی از اعضای خانواده این باور محدود کننده را تکرار میکنه که ما خانوادگی استعداد ریاضی نداریم و این باعث شده که خوب تلاش نکنه .
خدا رو شکر از اونجا که من از شما یاد گرفتم که باور غلطی هست مرتب اینو بهش گوشزد کردم که مهم تلاش کردنه و تو باید تمرین کنی که هر بار بهتر و بهتر بشی و خدا رو شکر دارم شاهد پیشرفتش توی این درس میشم.
در مورد خودم هم همیشه فکر میکردم استعداد آشپزی ندارم اما مدتهاست که در مورد آشپزی مطالعه میکنم ، خودم را با غذاهای جدید به چالش میکشم و به خوبی رشدمو دارم توی این قضیه میبینم.
میتونم یه مثال دیگه بزنم، چطور منی که انقدر منفی بودم و از بچگی استرسی بودم و در یک کلام آرامش نداشتم . اومدم و سعی کردم و تمرین کردم الان یک شاگرد موفق مسیر بهبودی و مثبت اندیشی هستم . میتونستم بگم من از اول این بودم و مثل خیلیای دیگه که میگن من اینم دیگه و تمام
پس هر چیز جدیدی اکتسابی هست ، مهم خواستن و تلاش کردنه .
استاد بازم صمیمانه سپاسگزارم برای این فایل های ارزشمند
این چند تا فایل باعث شده که خودمو با گذشته مقایسه کنم و ببینم که چقدر تغییر کردم، چقدر خوشبختم و انگیزه بیشتری برای حرکت های بعدی پیدا کردم . واقعا ممنونم
به نام خدای بخشنده و مهربان
سلام و عرض ادب مجدد خدمت همه عزیزان
استاد یک درکی از بحث این جلسه پیدا کردم و حسم گفت که بیام کامنت بنویسم.
اکثر ما ، یک سری استعدادهای ذاتی و مادرزادی در درون خودمون داریم.
یک نفر صدای خوب داره ، یک نفر تو درک ریاضی خوبه
یکی بیان خوبی داره و می تونه مجری خوبی باشه ، فردی می تونه تو کارهای فنی خیلی خوب باشه
یک نفر تو کارهای هنری خیلی علاقه مند و با استعداد هست ، یکی هم تو زمینه تدریس خوبه
یکی تو ورزش های انفرادی خوبه ، یکی تو ورزش های تیمی
یکی تو ورزش های رزمی استعداد داره ، یک نفر هم تو ورزشهای میدانی عالی عمل می کنه
یکی استعدادش تو کار تیم ورک خوبه ، یک کارهای تحقیقاتی و انفرادی رو خوب انجام میده
یکی تو ورزشهایی توپی با دست استعداد داره ، ولی یکی تو ورزشهای توپی که با پا انجام میشه توانایی داره
یکی تو بحث خوانندگی از بچگی صدای بی نظیری داره
یکی تو زمینه آرایش و مدل عالی عمل می کنه
یکی ذاتا علاقه به ماشین و مکانیکی داره
یک نفر تو کد نویسی استعداد خوبی داره
یک نفر تو حمل و نقل دریایی شکوفا میشه یک نفر تو حمل و نقل هوایی عالی عمل می کنه
و …
صدها مثال دیگه رو می شه ذکر کرد
به نظرم هر کسی تو یک زمینه ای می تونه یک سری توانایی های مادرزادی رو داشته باشه.
شناسایی این استعدادها هم می تونه تو سنین مختلف اتفاق بیافته .
برداشت من اینِ که ، استعداد می تونه یک آگاهی یا یک هدایت یا یک نشانه یا هدیه از طرف خداوند باشه ، برای روشن شدن مسیر.
یکی تو سنین پایین توسط والدین کشف می شه ، مثل خواننده های خردسالی که می درخشند و استعداد اونا شناسایی میشه ولی به دلایلی بعد از چند وقت دیگه خبری از اون استعداد عجیب و غریب و بی نظیر نمی بینیم.
یکی تو جوانی می تونه استعداد و علایق خودش رو پیدا کنه و می تونه تو این مسیر رشد خوبی رو داشته باشه .
و بعضی ها تو سنین بالاتر پی به توانایی ها و استعداد های درونی خودشون می برند .
ولی همه این پی بردن ها و کشف شدن ها ، فقط و فقط قدم اول تو مسیر شکوفایی و رشد و بهبود هست .
کشف و درک مسیر عشق و علاقه و استعداد ، اولین قدم هست و دقیقا از این زمان به بعد هست که اصل کار تازه شروع می شه . تقویت و بالابردن سطح مهارت و توانمندی و همچنین تشنه یادگیری بودن هست که ، نتایج رو متفاوت می کنه.
بسنده کردن به همون چیزی که در وجود ما بوده یعنی عدم رشد و بهبود.
گیفت ، توانایی مادرزادی ، استعداد درونی ، استعداد های مادرزادی ، استعداد خدادای یا هر اسمی دیگه ای که خطاب کنیم ، چیزی هست که ما برای کسب اون تلاشی نکرده ایم!
اصل و اساس ، چیزهایی هستند که در ادامه برای کسب اونها تلاش می کنیم و یک مسیر همیشگی ودائمی رو برای خودمون تا آخر عمر متصور می شیم ، و متعهد میشیم که باید در مسیر استعداد ها و توانایی های خودمون ، همیشه تشنه بهتر شدن و بهبود دادن بشیم.
استعدادهای مادرزادی بدون نیاز به ایمان و توحید و شجاعت و حرکت و عمل ، به دست آمدند ، ولی اصلی ترین موضوع حرکت و ادامه دادن در هون مسیر هست که نیازمندِ ایمان و باور و صبر و توکل هست
و این چیزهایی که در ادامه کسب می کنیم بسیار ارزشمند هستند و نقش اصلی رو در موفقیت هر فرد ایفا می کنند.
قانع شدن به چیزی که برای کسب اون تلاشی نکرده ایم ، میشه همون مثال های خوبی که زدید.
.
تلاش هم باید در زمینه بالاتر بردن مهارت و توانمندی های اون زمینه باشه ، و هم تلاش ذهنی در مورد ساختن باورهای مناسب برای بهتر شدن و خلق نتایج یا همون بیشن و منشن و نگرش درست.
استعداد به هیچ عنوان به تنهایی نمی تونه عامل موفقیت باشه.
استعداد در کنار باورهای درست (باورهای کمک کننده) و ایمان و شجاعت و تکرار و تمرین می تونه به موفقیت های بزرگ منجر بشه.
موفقیت های بزرگ در نتیجه یک رشته عوامل مهم هستند که خلق می شوند .
این رشته عوامل متعدد در کنار هم باید رشد داده بشند تا منجر به خلق اتفاقات و نتایج بزرگ بشوند .
مثال شخص شما رو می زنم چون هزاران بار ، زندگی شما رو عاشقانه در فایل های مختلف شنیدم و همیشه از این مسیر رشد شما الهام گرفتم.
شما از بچگی به دلایلی ، شخصیت توحیدی و شجاع و نترسی داشتید و از همون کودکی توانایی پول ساختن رو داشتند . که این دو عامل در خیلی ها من جمله شخص خودم وجود نداشته ، و من یا هر فرد دیگه ای در یک سری زمینه های دیگه توانایی و عملکرد خوب داشتیم و در خیلی موارد هم عملکرد های ضعیف و بدی داشتیم.
این دو عامل (یعنی شجاعت و توحید و توانایی پول ساخت) در وجود شما به تنهایی نمی تونسته باعث رشد و بهبود و پیشرفت شما در تمام زمینه ها بشه. با توجه به میزانی که شما در هر زمینه ای باورهاتون رو بهبود دادید و عمل کردید نتایج بزرگ شدند و حرکت همیشگی شما و تمرکز بر بالا بردن سطح مهارت خودتون در مورد درک قوانین و همچنین خواندن بیش از 500 کتاب و وارد شدن به دل ترس ها و بیان این موضوعات در کلاس های دانشگاه بندرعباس ، شروع یک مسیر بسیار پرچالش بود.
باور به هدایت و دریافت ایده ها و مهم تر اون ، عمل کردن به ایده ها بود ، که مسیر رو براتون هموارتر کرد .
شروع کردید به کار کردن روی باورها و فرکانس هاتون تو اون گرمای و رطوبت وحشتناک بندرعباس
شروع کردید به تفکر کردن و طلب کردن از خداوند برای هدایت کردن به سمت خواسته هاتون.
از نقطه امن خودتون بارها وبارها خارج شدید و به شرایط به ظاهر ایده آل ، پشت کردید و در جا نزدید.
مجددا از بندرعباس با یک ساک قرمز رنگ با 2 تا بچه به تهران مهاجرت کردید و تمام امکانات ایده آل! رو بخشیدید .
تو تهران هم هر روز به دنبال بهتر شدن و کسب مهارت و حرکت بودید
نترسیدید و ادامه دادید
و هیچ گاه به استعدادهای مادرزادی خودتون بسنده نکردید
تا اولین نتیجه بزرگ رو 6 ماه بعد از مهاجرت به تهران ، در دانشگاه بندرعباس رقم زدید
از تهدید ها نترسیدید و ایمان تون رو قوی تر کردید
روی شناسایی ترمزها در زمینه ثروت کار کردید و هیچ گاه به استعداد اولیه خودتون در بحث پول ساختن بسنده نکردید
و قدم به قدم به ترمزهای خودتون پی بردید و باورهاتون رو بهبود دادید و همین جور رشد کردید تا رسیدید به فلوریدا
با نگاه کردن به مسیر رشد و حرکت و بهبود شما ، خیلی میشه درک کرد که شما استعداد خوبی در خلق پول و درک خوب و ناآگاهانه ای درباره توحید و توکل یکتاپرستی داشتید ، ولی هیچ وقت ، هیچ وقت! روی این تو استعداد خودتون باقی نموندید وهمیشه در پی بهتر شدن بودید.
همیشه یک مقدار بهتر شدن از روز قبل ، یکی از کدها و تعهدهای شما بوده.
راضی نبودن از سطحی که توش قرار دارید یه اندازه ای که باعث حرکت بشه
بالاتر بردن استاندارهاتون در تمام مراحل پیشرفت
باور به اینکه همه چیز در تمام زمینه ها می تون بهتر و ساده تر و زیباتر بشه
مقایسه کردن خودتون با گذشته خودتون و ترسیم و مشخص کردن قله ها و هدف های بعدی
تقویت و بهبود همیشگی تمام استعدادهای خدادادی که در وجودتون بوده ، شما رو به این سطح از آگاهی و توحید و تسلط بر قوانین و تشریح بسیار ساده و دلچسب از تمام قوانین در جهان هستی (از قوانین جسم و قوانین کیهانی و…) رسونده.
.
.
این جلسه بسیار ارزشمند ، باید برای من تبدیل بشه به این باور که استعدادهای خدادای یا مادرزادی اصل نیستند ، بلکه اصل و اساس کار کردن همیشگی و مادام العمر روی مهارت ها و بهبود شخصیت و توانایی های من هست.
من به وسیله استعداد ، فقط می تونم خودم رو برسونم به پشت درهای موفقیت ، برای رد شدن از این در باید توانایی هام رو همیشه بهبود بدم.
من باید به این درک برسم ، که من خدایی هستم در این کیهان ، و همه چیز با باورهای من رقم می خورد .
با توجه به این باور و این اصل از قانون جهان هستی ، بهتر درک می کنم که به چه دلیل توانایی و مهارت و بهبود شخصیت اصل هستند نه استعداد مادرزادی!
چون تکیه کردن به استعداد و بهبود ندادن اون ، یعنی تغییر فرکانس های و پایین اومدن مدار من !
همه چیز در این جهان یا در حال رشد کردن و بهتر شدن هست ، یا در حال پس رفت و پایین رفتن .
حال سومی وجود نداره ، چیزی به اسم درجا زدن وجود نداره ، درجا زدن یعنی برگشت به عقب و پایین و پایین تر رفتن.
تکیه بر استعدادهای مادرزادی(که هیچ تلاشی برای کسب کردن اونها نکردم) یعنی درجا زدن و پس رفت کردن.
دوست داشتم این آگاهی و درکی که از این جلسه داشتم رو خدمتتون عرض کنم.
مجددا بابت تمام آموزشها و آگاهی های الهی که به ما آموزش دادید ، کمال تشکر و سپاس رو دارم.
در پناه الله یکتا شاد و موفق و تندرست و سعادتمند باشید.
خدانگهدار
سلام.
تا قبل از دیدن این فایل نظرم منفی بود نسبت به بعد این قضیه.
بعد از نوشتن هدفم،توضیح میدم.
من همیشه فکر میکنم که احتمالا نتونم توی کارهای گرافیکی و طراحی با کامپیوتر و اپلیکیشن های بروز دنیا در زمینه طراحی و دکوراسیون ساختمان ،پیشرفت کنم یا حتی یاد بگیرم.
بخاطر همین خودم رو محدود کرده بودم به طراحی های رو کاغذ.
مثلا یک یا چند طرحی که به ذهنم میومد رو میکشیدم روی کاغذ و یا کلا سیو میکردم توی مغزم.
اما با دیدن این فایل و تجزیه و تحلیل حرف های استاد انگار داره توی مغزم یه جرقه هایی میزنه که من میتونم توی کارم در تمام شاخهها،از جمله طراحی با سیستم بهترین باشم و عالی بشم.
من میتونم صفر تا صد کارم رو خودم انجام بدم به مدرنترین سبک ها و طرح های جهان.
تا قبل از اینکه فایل رو ببینم باورم این بود که استعداد کارررو راحت تر میکنه. و میشه گفت که اگه استعداد نباشه من نمیتونم الان یه فوتبالیست بشم.یا یه نقاش یا یه نویسنده.
اما پس از دیدن این فایل و فکر کردن و تعمق کردن به این نتیجه رسیدم که اگر من در هر کاری کافیه که باورهای مناسب در مورد توانایی خودم و ارزشمند بودن خودم بسازم.الگو برداری مناسب داشته باشم.آموزش درست و تمرین تمرین تمرین و تمرین مرتب.
احساس خوب هنگام کار و تمرین داشته باشم.
توکل به خدای خودم و درخواست از او برای دریافت هدایت و کمک.
کار تمامِ.
در هر زمینه ای.
حالا شاید شما بگید که مگه میشه با دیدن یه فایل شما باورتون سریع عوض شد.
اما ،نه.
من با یه گذر در گذشته خودم فهمیدم که به راحتی میشه.با شغل هلی متعددی که عوض کردم.با حرفه هایی که تجربه کردم.و وقتی که من وارد هر شغل میشدم و فکر میکردم که ایراد از شغل قبلی بوده که ثروتمند نمیشم.به راحتی میچسبیدم به یادگیری و عالی شدن در شغل یا حرفه جدید.
خداشاهده راحت راحت نهایتا توی یک ماه،من در اون شغل حرف برا گفتن داشتم.
ببینید من چه ها که نمیکردم.
بخدا مثل آب خوردن عالی میشدم توش.
و اینو بگم که حداقل من 15 تا 20 تا شغل عوض کردم که اکثرا بازار بوده یا شغل های فنی.
پس حرف استاد درسته.
اینکه انسان بی انتهاست.
اینکه انسان بی نهایت توانایی داره.
اینکه جهان به خواسته های من پاسخ میده.
اینکه من میتوانم به راحتی در هر کاری عالی بشم.
و اینکه خداوند بهترین و تنها هادی منه و مرتبا و در واقع هر لحظه در حال هدایت منه.
پس من حرکت میکنم و نتیجه رو در همین فایل اعلام و تایپ میکنم.
عاشقانه دوستتون دارم
شاد باشید و ثروتمند
به نام خداوند مهربان و بخشنده
سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان عزیزم
سوال :
در پاسخ به این سوال بگم که من خییلی از زمینه ها که اصلا مهارت خاصی نداشتم رفتم و مهارت کسب کردم و خییلی خییلی در آن زمینه ها رشد کردم
اما خییلی پیش می آمد که من نیمه کاره آن مهارت های که اصلا تجربه خاصی نداشتم را رها کنم چون اولا با خییلی تلاش آن چیزی که در ذهنم داشتم نمی توانستم برسم و بعد خودم را با آن های که خییلی بهتر از من بودند مقایسه می کردم و جا می زدم و دگه ادامه نمی دادم و این هم بود که می گفتم فلانی خییلی خوبه او استعداد در این کار داره
مثلاً در مورد ورزش ها من کشتی بوکس مبارزات آزاد را رفتم
در کشتی حتی نمی توانستم بعضی حرکت هایش را در اوایل بروم اما هر چی گذشت خییلی بهتر شدم و همین درک نکردن و مقایسه کردن باعث می شد که دیگه جا بزنم و ادامه ندم
در بوکس خیییلی بهتر شدم اما همین حس عجول بودند و مقایسه کردن باعث می شد که جا بزنم و ادامه ندم
مبارزات آزاد در این خییلی عجله کردم و حتی یک مسابقه هم دادم در سه ماه اینقدر عجله داشتم که در سه اول مسابقه اولم را دادم در صورتی بود که من اصلا مکان مسابقه ندیده بودم نمیفهمیدم کدام ضربات امتیاز بیشتر داره و بخاطری هم عجول بودن یک مسابقه را هم باختم بعد که سه ماه بعدش مسابقه دادم آن مسابقه را برنده شدم چون خییلی چیز ها به من روشن شده بود مثل کدام ضربات بیشترین امتیاز را دارد اگر حریف آت در زمین مگه داری نمرات بیشتری میگیری و تکامل ام را طی کرده بود و آن مسابقه را برنده شدم چون خییلی زیاد تر از حد معمول تمرین می کردم و این باعث شد که کم کم بخیال این ورزش بشوم حتی گاهی وخت ساعت 3:30صبح شروع به تمرین می کردم می رفتم دوش
و این تمرین بیش از حد که بعضی آن انرژی مورد نظر را نمی توانستم بیگیرم باعث می شد بخیال شوم
چند نکته در این موقع همیشه یادم می رفت
طی نکردن تکامل
مقایسه کردن
این هم بود که خییلی شنیده بودم همه میگفتن فلانی استعداد فلان کار را داره
اما به لطف دوره احساس لیاقت خیییلی بهتر شدم این باعث شد که من خودم را بقیه مقایسه نکنم گرچه هنوزم متوجه میشوم که بعضی جا خودم را مقایسه میکنم اما خییلی کمتر شده از قبل و انشالله بهبود و بهبود پیدا میکنم و در مورد تکامل باید خییلی خییلی به خودم یاد آور شوم و همه چی باور است نو باور درست می سازی و می توانی خییلی بهتر شوی در برنامهنویسی من اصلا نمی فهمیدم چطور برنامه نویسی کنم چطور کد کنم اما حالا یاد گرفتم همین طور در فوتبال من فقط قبلنا گول کیپر بودم اما بعد که در زمین بازی کردم تمرین کردم خییلی بهبود یافتم همه اینا از تلاش و تکرار بوده حتی در فروشندگی کم کم یاد گرفتم چطور با مشتری درست صحبت کنم چطور محصولات ام را به نمایش بگذارمم و بهبود یافتم حتی در جمع صحبت کردن من نمی توانستم در جمع درست صحبت کنم ولی حالا می توانم همه اینا که از استعداد نبوده کار های بوده که با تمرین تکرار و تکرار یاد گرفتم
سلام استاد، گفتین مایکل فلپس، اتفاقا چند وقت پیش یه تیکه از مصاحبه اش رو دیدم و واسه خودم نوشتم. اینجام مینویسمش.
( صحبتهای مایکل فلپس مدال آورترین شناگر جهان:
برای 5 تا 6 سال من حتی یک روز تمرین رو هم از دست ندادم. من روز کریسمس، تولدها ،تعطیلات و…همه رو توی آب بودم. مهم نبود چه روزیه؛وقتی هدفی داری که به اندازه کافی واست مهمه، هیچ چیزی سر راهت قرار نمیگیره. من بیش از 20 سال شنا کردم و میتونم با قاطعیت بگم که حداقل صد روزی بود که من رسماً دلم نمیخواست هیچ کاری انجام بدم،میخواستم روی تختم بمونم و اصلاً بیرون نرم،اما خب همینا روزاییه که شما مجبورید،باید پاشید و کاری بکنید،چون به نظرم دقیقاً همینه که خوب رو از بهترین جدا میکنه. اسطورهها کارهایی میکنند که لزوماً همیشه نمیخواهند، انجام بدهند. وقتی رویایی داری که دنبالش بری،هیچ چیز نمیتونه متوقفت کنه.)
و اینارو خودم بهش اضافه میکنم، چیزایی که توی دفترم نوشتم و هر روز مرورشون میکنم: موفقیت، مجموعهای از تلاشهای کوچکیه که هر روز و هر روز تکرار شدهاند. دلیل حال بد آدمها، نرسیدن به اهداف و خواستههاشونه. چون هدفی ندارند. حالا چرا به اهدافش نرسیده؟چون نظم و استمرار و پشتکار و تعهد و تمرکز و مدیریت زمان نداشته. وقتی کسی وقت ارزشمندش رو با کارهای بیهوده تلف میکنه، احساسش بد میشه. کسی که سرش توی زندگی دیگرانه ،خودش و اهدافش رو فراموش میکنه. همیشه کسانی موفق میشوند که اهل تلاش هستند. آدمهایی که در زندگیشون هدفی ندارند و تلاشی نمیکنند، همیشه احساس ناراحتی و احساس بیلیاقتی میکنند. موفقیت آدمها ،نتیجه ی نظم و استمراره؛و همین نظم و استمرار و پشتکار ،باعث حال خوب تو و رسیدن به خواستههات میشه. اگر میخواهی همیشه شاد و خوشحال باشی و از خودت راضی باشی،تلاش کن و مهارتهایت را بهتر و بهتر کن و زندگی هدفمند داشته باش برای هر ثانیه از زندگیت، برنامهریزی داشته باش. وقت تو ارزشمنده ،اینجوری اعتماد به نفست هم روز به روز بیشتر و بیشتر میشه. وقتی همیشه داری برای اهدافت تلاش میکنی، احساست هم همیشه خوبه. نذار هیچ حسرتی روی دلت بمونه، چون حسرت درد داره. خودم دردشو کشیدم. هر روز و هر روز تا آخر عمرت باید روی مهارتهایت کار کنی تا همیشه شاد و خوشحال و موفق باشی. چطوره که ما همیشه غذا میخوریم چون اگه غذا نخوریم از گشنگی میمیریم و شکممون شروع میکنه قورقور کردن. چطوره که هر روز حمام میریم، چون اگه نریم بدنمون بو میگیره و کثیف میشه و اول از همه بوش خودمونو خفه میکنه.. چطوره که توی روز چندین بار به دستشویی میریم ،چون اگه نریم میترکیم! این سه تا کار برای ما شده عادت و چون مجبوریم، انجامشون میدیم در طول روز. ولی چطوره که برای بهبود مهارتهامون، خیلیهامون این نظم رو نداریم و اجازه میدیم به راحتی حواس پرتیها، حواس ما رو پرت کنه و ما رو از اهدافمون دور کنه. آدمی که حرکت نکنه، میپوسه. مثل بابای خودم که از وقتی که بازنشسته شده هیچ هدفی نداره و من دارم به وضوح میبینم که اون روز به روز داره از بین میره و میپوسه. و خودش هم نمیدونه که چرا اینجوری شده. برای مثال، همه کلاس زبان میروند، اما چه کسانی موفق میشوند؟کسانی که هر روز و همیشه تحت هرررر شرایطی تمرین میکنند و ادامه میدهند.نمیگه من دیگه بلد شدم. کسی که کارهایش را به تعویق میاندازه و بینظمه و شروع نمیکنه ،هیچ وقت موفق نمیشه. اگر میخواهی شاد و خوشحال باشی، همیشه و هر روز با نظم ،روی مهارتهایت کار کن و پیشرفت کن و از قانون خداوند به درستی استفاده کن و این وسط توهم هم نزن. چون خودم مدت زیادی توهم زده بودم! و قانونو درک نکرده بودم. حواس پرتیها رو بذار کنار مثل رفتن توی اینستاگرام ،چک کردن بقیه ،در مورد دیگران حرف زدن و غیره. باورهای محدود کننده را باور نکن. فقط و فقط روی بهتر کردن مهارتهایت تمرکز کن. هیچ وقت، گول افکار منفی ذهنت را نخور؛چون فقط ،وقتت را تلف میکنند و گمراهت میکنند. در کارت حرفهای شو. وقتی کارت رو درست و حرفهای انجام ندی، اعتماد به نفست میاد پایین و متحمل استرس و ترس و نگرانی زیادی میشی. روی کارهایی که الان انجام میدی دقیق شو ،چون آیندهات رو همین کارهای الانته که میسازه. فرمول موفقیت، فقط و فقط،پشتکار، تمرین، تکرار و ادامه دادن و استمرار و تعهد و تمرکز و ایمان به خدا. برای موفقیتهای بزرگ، نظم ساده روزانه داشته باش. وقتی کار درست را انجام میدی حالت خوبه و وقتی کار نادرست را انجام میدی حالت بده.مثل سحرخیزی و تا لنگ ظهر خوابیدن. کدومش حالتو خوب میکنه و کدومش حالتو بد میکنه؟صبحها باید به اشتیاق رسیدن به اهدافت بیدار شوی. اگر میخواهی رویاهایت تعبیر بشه، باید اول از خواب بیدار بشی. هر روز دو تا انتخاب داری: با خوابیدن به رویاهات ادامه بدی،یا بیدار بشی و اونا رو دنبال کنی. کسی که سحرخیز نیست یعنی برای خودش و پیشرفتش ارزش قائل نیست. واسه داشتن چیزی که تا به حال نداشتی، باید کسی باشی که تا به حال نبودی. بهانههای منفی ذهن انسان ،مانع رسیدن او به خواستههایش میشوند. احساس بد مثل ناامیدی و ترس و خشم، مانع رسیدن انسان به اهدافش میشوند. چون وقتی حالت بده، اصلاً نمیتونی حرکتی بکنی. به جای غر زدن و افکار منفی، روی مهارتها و تواناییها و نظم و استمرارت کار کن. هیچ وقت خودت را با دیگران مقایسه نکن و فقط تمرکزت بر مسیر پیشرفت خودت باشد،در غیر این صورت، زمان را از دست میدهی و وقت و انرژیت هدر میرود. برای موفق شدن ،فقط به خدا و خودت و تلاشات نیاز داری. موفقیت چیز عجیبی نیست، مخصوص یه عده خاص هم نیست. یه قانون ساده توی این کار هست،هر کس بیشتر تمرین کنه ،موفقتره. اول باید عاشق کارت باشی ،عاشقش که باشی اون کارو با عشق انجام میدی ،بهت انرژی میده و زود یادش میگیری. تمرکز و توجهت روی کار خودت باشه تا خداوند مثل همیشه بهت ایده بده و در راستای کارت هدایتت کنه. افراد موفق تمرکز 100 دارند روی کارهای خودشون. رمز موفقیت ادامه دادن در هر کاریه. تو باید همیشه و همه جا تا اخر عمرت، در هر شرایطی روی مهارتهایت کار کنی تا همیشه مهارتهای پایدار داشته باشی. فقط به برنامهها و اهداف خودت تمرکز کن. فقط کافیه به این حرفا عمل کنی ،تا بفهمی چقدر زندگی قشنگه. در غیر این صورت فقط توهم زدی و یه سری حرف قشنگ زدی. و دوباره برگشتی به عادتهای محدود کننده قبلیت. زود باش خودتو تغییر بده تا بیشتر از این دیر نشده. حسرت درد داره.
درود بر مهسا بانو
جمله هایت زیبا و شفاف و باورپذیرند .چند قطعه از اونارو برای دخترم مسیج کردم!!!!!!
امیدوارم به دردش بخوره؟؟؟؟؟؟
آخه منم میدونم که حسرت چه دردی داره.!!!!!!!!راستش تمام جملاتت را با دقت خوندم و خوشحال شدم از درک بالایی که از این ویدیو داشتی من خودم خیلی وقتا خیلی از کارهارو لا این فکر که استعدادی درشون نداشتم رها کردم به دلایل پوچ دیگران گوش کردم و کاری که اگه ادامش میدادم و خودمو توش بهتر میکردم به یک شاهکار تبدیل میشد و بی نتیجه رها کردم و دیگران همومن کارو با شکلی ناقصتر انجام دادنو کلی موقعیت و پول گیرشون اومد.
شادوپیروز باشبد.
با سلام به استاد عزیز و دوست داشتی و همه دوستان محترم
استاد جان ممنون برای این فایل ناب و عالی
جملات جذاب این فایل برای من :
– استعداد داشتن مهم نیست
حرکت و پیشرفت کردن مهمه
– افراد و موقعی تحسین کنید که دارن حرکت میکنن
– باور محدود کننده اینکه من یک کاری اولین بار شروع کردم و در اون استعداد ندارم ، پس موفق نمیشم و بزارمش کنار
– حرکت کردن و بهبود همیشگی که داره کارا رو انجام میده ، نه استعداد
– تو هر زمینه ای کار کنیم ، مغز در اون میتونه قویتر بشه ، حتی اگر در اون کار هیچ زمینه و شناختی نداشته باشیم
تمرین :
العا که دارم گذشته خودم و تو این قسمت نگاه می کنم ، می بینم چقدر این اتفاق افتاده برام و من کاری شروع کردم و توی اون موفق نبودم ، با یکی دوبار نتیجه نگرفتن ، رهاش کردم و یا کاری بوده که بهم گفتن تو استعدادی تو اون نداری و منم انقدر باور کردم و پذیرفتم که دنبالش نرفتم ..
ولی اتفاق هایی هم برام بوده که العا بهش نگاه میکنم ، اینو نقض میکنه ، و میبینم چقدر اتفاقا من وقتی تمرین کردم و مهارت کسب کردم ، موفق بودم در اون کار و استعداد خدادادی تو هر موضوعی و نقض میکنه برام …
من بعد اتفاق زیر باورم خیلی قویتر شد که اگه در مورد چیزی استعداد ندارم ، با تلاش و تمرین میتونم در اون پیشرفت کنم ..
یادمه وقتی وارد دبیرستان شدم ، به شدت تو درس ریاضی و فیزیک افت داشتم و با سختی تونستم این درس ها و پاس کنم و برم سال بعد ..
اطرافیان می گفتند تو استعدادی تو ریاضی نداری و همون شد که من تو دبیرستان رشته تجربی انتخاب کردم و دانشگاه هم رشته ای رفتم ، مرتبط با تجربی و البته رشته انتخابی من دامپزشکی بود که خوب علاقه هم در اون بود ، ولی نه اونقدر که بخوام ادامه بدمش..
وقتی مدرک دانشگاهمو گرفتم ، می خواستم وارد بازار کار بشم ، رفتم یه جایی که صندوقدار شدم و اولین شغل خودمو شروع کنم ، جای خوبی بود ، شرکت بین المللی و بزرگ ، راستش هم می ترسیدم که نکنه من بی استعداد باشم و نتونم از پس کاره بر بیام و هم اینکه اون کار و دوست داشتم ، ادامه دادم و ادامه ، تا اینکه من در اون کار بسیار رشد کردم و شدم یکی از نفرات اول در اون شرکت بین المللی در دپارتمان مربوط به کار خودم و واحد مالی و چندین سال حدود 300 پرسنل و مدیریت می کردم ..
منی که ریاضی اول دبیرستان و کلااااا نمیفهمیدم ، سریع ترین و دقیقترین سرعت کار با اعداد کیبورد و داشتم ، جوری که همه تعجب می کردند که تو چجوری حتی ایستاده و در حال حرف زدن با یک نفر دیگه میتونی اعداد با رقم های بالا و وارد کنی و کلا حافظه خوبی هم پیدا کردم در حفظ شدن اعداد و به خاطر سپردنشون ..
جالبه برا خودم منی که با تک ماده ریاضی اول دبیرستان و پاس کرده بودم و انقدر اطرافیان بهم گفته بودن تو نمیتونی تو رشته ای که ریاضی و فیزیک داره موفق باشی و از ترس اون رفتم تجربی ، به اون حد رسیده باشم ..
اون اتفاق تو زندگیم خیلی کمکم کرد که بپذیرم تمرین و کسب مهارت و تلاش ، قدرتش میلیاردها بار بیشتر از استعداد هست و اینکه حرف اطرافیان و در مورد استعداد خودم در موضوعی باور نکنم ..
این باور خیلی در من تقویت شد و به جایی رسید که بعد 9 سال کلا کار خودمو تغییر دادم در اون قسمت ، چون فکر می کردم چیز جدیدی برام نداره و دیدم علاقه خیلی زیادی به کار بازرگانی دارم و رفتم تو اون کار و خدا رو شکر 6 ساله دارم ادامه میدم اون کار و واقعا دوسش دارم و کاری که موقعی که انجامش میدم ، بیشتر دارم عشق میکنم تا کار کنم ، انقدر که یادم میره غذا بخورم ..
خدارو صد هزار مرتبه شکر رشد خوبی تو این کار هم داشتم ..
برای انجام تمرین این قسمت ، میخوام شروع کنم به یادگیری نوازندگی ساز هنگ درام و امیدوارم به لطف خدا و فایل های استاد و تمرین و حرکت خودم بتونم نتایج عالی بگیرم از اون ..
در حوزه دیگه هم میخوام به صورت تخصصی دوره بازرگانی آموزش ببینم ، خیلی آکادمیک تر ..
چون تا الان همش گفتم نمیشه ، نمیخواد ، وقت ندارم و هی پیچوندمش ..
ولی چون بهم خیلی کمک میکنه ، دوست دارم این جز هدف اصلی باشه برام ..
یه نکته ای که به ذهنم رسید اینه که دیدن نقاط مثبت و تحسین اون ها چقدر قدرتمنده ، که اگه ما نقاط مثبت و در پیشرفت خودمون هم ببینیم و تحسین کنیم خودمون و سرعت رشدمون چندین برابر میشه ..
استاد جان سپاسگزارم از شما برای وقتی که با عشق برای تهیه این فایل ها می گذارید و این فایل های الماس ها وار و برای ما تهیه میکنید و حس شما و انرژی تاثیر گذاری شما که ناب و بی مثال هست ، به قدری شفاف به ما میرسه که فقط میتونم بگم خدایا شکرت ..
از همه دوستان عزیزم برای کامنت های عالی شون سپاسگزارم که با خواندنش کلی چیز جدید یاد میگیرم ..
دوستون دارم
سلام به استاد و خانم شایسته عزیزم
من زهرا هستم.
استاد عزیزم بابت به اشتراک گذاری این فایل ازتون ممنونم… خیلی دوستون دارم استاد.
من باور ندارم که نتونم چیزی رو یاد بگیرم. هیچوقت فکر نمیکنم کسی استعداد داشته و من ندارم. میدونم که یادگیری سریعی دارم. مشکل من اینه که میخوام از اول خوب عمل کنم. در حالی که باید صبوری کنم تا تکاملم رو طی کنم و کم کم تو اون مهارت عالی بشم. رعایت کردن قانون تکامل باعث لذت بردن از مسیر هم میشه.
بریم سراغ ادامه فایل:
باور قدرتمندکننده:
استعداد مهم نیست. توکل به خداوند و حرکت کردن؛ پشتکار داشتن، ادامه دادن هست که نتیجه رو رقم میزنه.
بله استاد، من خیلی مثالها از اطرافیان نزدیکم دیدم که اتفاقا خیلی هم توانایی داشتن ولی حرکت نکردن و توکل نداشتن و بعدها چوبشو خوردن. من همیشه به خودم میگم اینها باید درس عبرت باشن برای من و سعی میکنم اینطوری اهرم رنج بسازم تو ذهنم که اونطرفی نرم.
مثال علی دائی کاملا درسته.
باور قدرتمندکننده: تو هر موضوعی اگر تلاش کنی و بهبود بدی و تو مسیرش حرکت کنی؛ میتونی توش پیشرفت کنی.
فرزندانمون رو بخاطر تلاششون و حرکتشون در مسیر تشویق کنیم. باید بیام از خودم شروع کنم. خودمو تشویق کنم که تو مسیر هستم. و دارم ادامه میدم اونقدر که مهارتها برن جز ناخوداگاهم. بهبود مستمر به نتیجه منتهی میشه.
وای استاد چقدر مثال مسی خوب بود. یه کلیپ دیده بودم از بعضی افراد میپرسیدن مسی یا رونالدو؟ و افراد میگفتن مسی! چون مسی استعداد داره ولی رونالدو پرتلاشه!!! حالا از شما شنیدم فهمیدم حقیقت چیز دیگه ای هست. کسی که نیومده استعداد این دو نفر رو اندازه گیری کنه از بچگی. هر دوشون تلاش کردن و به اندازه کافی تو مسیر درست به حرکت ادامه دادن. یادمه شما تو دوره دوازده قدم گفتین: موفقیت نتیجه تعداد زیاد تصمیمات درست متوالی هست.
اینکه شما میگید اصل رو از فرع تشخیص بدین همینجاها خودشو نشون میده. ما خودمون رو باور نداریم میایم قدرت رو میدیم به استعداد و فکر میکنیم ما استعداد نداریم. یاد حرفاتون تو دوره روانشناسی ثروت افتادم که میگفتین طرف از باباش بهش پولی به ارث نرسیده باورش اینه که پولدارا بخاطر ارث باباشون پولدار شدن.
یعنی ما میایم دلیل موفقیت رو اون چیزی میبینیم که خودمون نداریمش و چقدر ذهن ما فریبکاره که اینکار رو میکنیم با خودمون. خیلی دوست دارم استاد. اینقدر که استادی استاد… حتی یادمه تو دوره روانشناسی ثروت گفتین کسی با وام گرفتن ثروتمند نشده. فرکانس وام و فرکانس ثروتمندی با هم فرق دارن. بعد گفتین الان شما کلی مثال میارید که وام گرفتن و پولدارن. ولی اون مثالها همشون وام گرفتن چوبشو خوردن و درسشو گرفتن بعد پولدار شدن.
وای استاد… اون مثال تنیس رو زدین.. امروز با همسرم پینگ پنگ بازی میکنم با این باور که پارامتر استعداد وجود خارجی نداره و من میتونم بازیو با تلاش و کنترل ذهن ببرم. از همین الان خودمو برنده میبینم.
استااااااادد… چه چیز جالبی به ذهنم رسید… اگر سیستمی بودن خداوند رو باور کنیم استعداد کجا قرار میگیره؟ هیچ جا!!! چون باید با ذهنمون به انرژی شکل بدیم تا موفقیت اتفاق بیفته. حالا اون استعداد که ربطی به شکل دادن انرژی نداره. شکل دادن انرژی با علاقه و تمرکز و تو مسیر درست و دقیقا به قول شما با همون تصمیمات زیاد درست متوالی رخ میده. آی استاد فوق العاده ی خودممممممم… چقدر شما همه چیو خوب توضیح میدین… یه مثالی به ذهنم رسید از یکی از اساتید دانشگاه برکلی کالیفرنیا که تو حوزه من کار میکنند. ایشون اچ ایندکسش 160 بود و خیلی هم جوونه. چند وقت پیش گفتم ببینم مصاحبه ای چیزی نداره باورهاشو شناسایی کنم. بعد هدایت شدم به توییتر ایشون. توی 7 سال حدود 2700 تا پست علمی توی توییترش گذاشته بود که من حساب میکردم بیشتر از روزی یه دونه میشد و تو یوتیوب چند تا درس رو از خودش ویدیو گرفته گذاشته. همه اینها منو به این نتیجه رسوند که دلیل موفقیت ایشون همینه که هر روز فرکانس هم جهت با خواسته ش یعنی موفقیت فرستاده. و دلیل موفقیتش استعداد نبوده.
استاد چقدر لذت بردم از دیدن این فایل مفید… سپاسگزارم ازتون.
وقتی شروع کردم به نوشتن کامنت نمیدونستم چی میخوام بنویسم فقط چند روز بود منتظر بودم فرصتی پیش بیاد برای تشکر از شما کامنت بنویسم. و حالا میبینم چقدر نکات خوبی به ذهنم رسید به لطف خدای مهربانم.
دوستون دارم استاد و خانم شایسته عزیزم
در پناه خداوند باشید.