ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5 - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-20 08:13:572024-02-20 08:31:07ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
خداروشکر بابت یه تمرین و اکاهی فوقالعاده دیگه
یا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
من احساس میکنم باور درست اینه خدا عادل و به همه به یک اندازه هوش و استعداد بخشیده بعضی افراد استفاده میکنن و مهارت های مختلف یاد میگیرند بعضی افرادم که کلن درس مدرسه زندگیو شغلو همه چی براشون سخته
من باور دارم سختی در کار نیس فقط لدته همین ریاضی که بعضی ها ازش متنفر بودن من عاشقش بودم چون میدیدن برام راحته و حالا اگه هم یه جاشو سخت باشه چون درس یاد نگرفتم میرم راحت میخونم یاد میگیرم تمرین میکنم
یه ترمز الان یادم اومد من تو مدرسه درسم خوب بود فقط میومدم خونه بهم کار میگفتند میکردم یه بهونه که نمیشه هم درس مدرسه رو یاد بگیری بیای و همم کارهای خونه بعد ها فهمیدم میشه زهن استعداد داره چیزای مختلفو یاد بگیره تمرین کنه کمبود وقتم وجود نداره هر روز 24 ساعت و کلی وقت همیشه هست برای کسی که میخاد قدمی طلایی برداره
و بعد اینکه زهنو محدود کنیم فلانی باهوش زهنش خیلی خوب کار میکنه و تو کارش و تو زندگیش موفقه چون اون فرق میکنه چون اون باهوشه وما بی هوشیم نوچ توچ نوچ ماهمه برابریم زهن همه مون توانمند هست مهارت و چیزایی زیادی یاد بگیره و تمرین کنه به راحتی
اینم بگم این باور که اموزش خیلی سخته تمرین درس خیلی سخته کار شغل خیلی سخته همش همش تو زهنمون هست وقتی به راحتی کاریو انجام میدی به راحتی اشپزی میکنی لباس میشوری خانه داری میکنی نقاشی میکنی علاقه مند به کارت میشی و کارتو بهتر انجام میدی وینی به کارت سپاسگزاری و کاره راحت تر میشه برات
و همه اینا کارها حرکت ها وقتی انجام میشه که میدونی تو توانایی تو میتونی کارهای مختلف یاد بگیری حتی توشم حرفه ای بشی من زمانی فک میکردم فقد تو درسو مدرسه میشه خوب اموزش ببینم خوب تمرین کنم و از اون کار اومدم تو کاره خانه داری و نقاشی و میگفتم من اون هارو بلد بودم اینارو بلد نیستم ولی خداروشکر خانه داریمم عالیو عالیتر داره میشه نقاشیمم قبلا هیچی بلد نبودم یکم بچه گی میکردم بعدش میگفتم من استعداد دارم و بعد که انجام دادم دیدم مثل اب خوردن میشه اموزش ببینی و موفق باشیو به خوبی اروم اروم طرح های قشنگو قشنگ تر بزنی ماهوش بالایی داریم همه و میتونیم به راحتی با اموزش و تمرین بهترو بهتر بشیم
پس من میدونم استعداد یکی داشته باشه یکی نداشته باشه ینی ایجاد فرق بین بنده ها ینی بعضی هارو خدا بیشتر دوس داره و هوش و مغزشونو متفاوت ساخته که همش موفق و شاد هستن ولی بعضی هارو ظعیف و ناتوان و فقیر ساخته که هیچ کاری ازشون بر نمیاد دنیا و خدام باهاشون چپه
نکات خفن
استاد چقد باورهام اوکی شد در مورد کار شغل و حرکت
من قبلا میگفتم من تو ریاضی قوی ام من هوش مخصوص خودم دارم و بابقیه فرق میکنم تو ریاضی خوب بودم و توی بقیه اینجوری نیستم بعد فهمیدم من هر کاریو بخام میتونم انجام بدم تلاش کنم و بهترین روش اموزشی رو یاد بگگیرم و بعد با تمرینو تمرین عالی هالی تر بشم بهتر بهتر خیلی بهتر خیلی خیلی بهتر
چقد خوبه یاد گرفتم همواره میشه بهترو بهتر شد با تمرین و تلاش و این که یکی ازت بهتره ینی میشه با تمرین از اینم بهتر بشی با ادامه دادن با حرکت بدون نتیجه چه بشه چون فردی که نتیجه نگیره باز هم تلاش و پیدا کردن ایراد ها و اصلاح باز هم نتیجه میگیره پس هرکس بچت شوهرت خودت دیدی داره حرکت میکنه تشویق کن ادامه دادنه بهترو بهتر شدن رشد کردن و عاشق تمرین و بهتر شدن بدون اینکه تشویق بشه کسی بهش جایزه بده خودش خودشو تشویق میکنه و باز هم هدف بزرگ تر انتخاب میکنه و تلاش و حرکت
و دختر بدون ایتکه خدا همه ی ما رو دوست داره و اینکه خدا راحت کمکت میکننه پشتته برو تو دل کارها و هنر ها نتیجه ها
مرحله اول:
مهارتی که فکر می کنی در آن استعدادی نداری یا متقاعد شده ای که به درد انجام آن کار نمیخوری را انتخاب کن.
کلید: ترجیحاً موضوعی را انتخاب کن که کسب مهارت در آن، به شما کمک می کند. خواه در شغل و درآمد شما، خواه در زندگی شما به هر شکل دیگری.
سپس یک هدف قابل دستیابی و معقول برای بهبود در آن مهارت را در نظر بگیر؛ پیرامون آن موضوع مطالعه و تحقیق کن؛ ایده های قابل اجرا برای شروع کار را یادداشت کن و قدم اول را در آن راستا بردار.
ایده من شنا دوس دارم رانندگی دوس دارم طراحی دوس دارم دیگه مهارت هایی که بقل دستمه و راحت تر میتونم یادشون بگیرم اجرا کنم مهارت خوشنویس هست
قدم اول سر مشق گرفتم از سرش نویسم
مهارت بافت موهام
قدم اول یه بافته مو گرفتم ببافم روی موهام
چند بار بافتم ولی نشده این سری ام نشه میدونم کار نشد نداره بهتر بهتر میشم دفعه های پیش یادمه یه بار بافتم نشد چندبار دیگه بافتم و بعد شد ببافم ولی خیلی خوب نشد و یکم مسخرم کردن منم گوش ندادم ولی دیگه هم اونو ولش کردم چون فک میکردم دیگه نمیشه خوب شد و من استعدادشو ندارم با اینکه رمز توی تکراررر تکراررر تکرارر حالا قدمهارو بردارم خبرشو بهبکد هامو میبینم وبا عشق میام میگم
فعلا در پناه حق تا دوباره ببینمتون و عاشقتونم
بنام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و مهربان
و سلام به همه ای دوستانم در خانواده صمیمی عباس منش
باز هم سپاسگزارم از خداوند بخاطر هدایتم به این مسیر زیبا و فوقالعاده و سراسر هدایت سراسر آگاهی های فوقالعاده برای خلق شرایط و اتفاقات دلخواه و رویایی در زندگی
و سپاسگزارم از استاد عباس منش بخاطر تحقیقات و زحماتشان برای نشر این آگاهی های فوقالعاده
این فایل خیلی ایمانم رو نصبت به باورم که با تلاش هم میشه به همه چیز رسید
سوال این قسمت
آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟بله استعداد عامل اصلی نیست ، فقط تلاش تمرین و یادگیری مهمترین عامل و اصلی ترین عامل هست
بر خلاف خیلی های دیگه که میگن استعداد استعداد استعداد
بیاین خودمونو گول نزنیم همه ما در زندگیمون تجربه ای داشتیم که باتلاش مستمر بهش رسیدیم
ولی اکسر اوقات اون تلاش برای ما سخته ، و به بهانه ای اینک استعدادشو نداریم رهاش می کنیم
من چون از بچگی دستم توی جیبم بود ، اینو خیلی خوب فهمیدم به هر چیزی که بخوام میرسم
یادمه زمان مدرسه من همیشه جدای تمرینات مدرسه خودم برای خودم تمرین درست میکردم و تمرین می کردم ،
همیشه از مدرسه که برمیگشتم خونه اول درس هامو میخوندم و تمریناتمو انجام میدادم ، بعد میرفتم سراغ بازی
حتی روزهای تعطیل هم درس هامو مرور میکردم
خوب نتیجه مسلم این همه تلاش و تمرین نمره خوب هست، ولی دوستانم این همه تمرین و تلاش منو که نمیدیدن و همیشه بهم میگفتن تو استعداد دار و فلان فلان……..
در حالی که فقط تمرین و تلاش بود
و بعد از مدرسه هر جایی که سر کارشدم به خوبی از بس اون کار بر امدم و خیلی عالی یادش گرفتم
یادمه هفت سال پیش توی یه گلخونه کار می کردم
روز اول که رفتم سرکار ساحب کارم با لهن مسقره امیز بتمن صحبت می کرد ، ولی من که خودمو باور داشتم، و بعد از یک ماه تمام کارهای ریز و درشت و حتی کار های فنی اونجا رو یاد گرفتم
بعد از پنج شیش ماه از خودش بهتر بلد بودم ،
بعد حجم کارمو کم کرد چون کارهای فنی رو خیلی عالی یاد گرفته بودم ، حتی گاهی اوقات آید های فوقالعاده برای بهبود انجام کارها میدادم ، و بهم پاداش میداد
بعد از یک هشت ماه من همه کاره ای اونجا شدم حتی فاکتور های فروش و حسابداری حقوق کارگران هم دست من داد،
و همیشه از من مشورت میگرفت ، همون ساحب کاری که روزای اول منو باور نداشت و یه جورایی مسقره میکرد.
میخوام اینو بگم وقتی شما خودتون باور داشته باشین هرچیزی رو میشه یاد گرفت فارق از استعداد
نه فقط اونجا بلکه هرجایی که کار کردم ، کارمو عالی انجام دادم ، و همشون از راضی بودند و میگفتند تو خیلی باهوش هستی
ولی باور من فقط تلاش برای یادگیری هست
اگر خود ادم به خودش باور داشته باشه میتونه هرکاری رو یاد بگیره ، میتونه یادش بگیره فارق از استعداد ، هوش یا هر چیز دیگه ای
خدارو شکر این باور خیلی در وجودم مهکمه که برای انجام و یادگیری هر کاری نیاز به استعداد نیست فقط تلاش تمرین و یادگیری هست
در پنا الله یکتا سلامت و ثروتمند باشید
بنام تنها قدرت هستی
بنام خداوندی که جهان و کیهان را با نظم و هماهنگی آفرید…
سلام و درود به بهشت پاک و زیباییم.
بهشتی که هر روزش خودشناسی و خداشناسیه.
سلام و درود به استاد زیباییم که آرامش راهمه جوره در وجودش درک میکنم.
………..دوستتوندارم..
………..
………..
تمرین این بخش از شیوه حل مسئله شروع میکنم.شروعی که 32سال وجودمو از انسانیت و وجود الهیم دور کرده بود…
….
اگر در زمینه ایی استعداد نداشته باشی تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟…
من این کلمه استعداد با بال و پر گرفتنم، از زمان کودکی ،شنیدم، تا 30خورده ایی از سنم..
چی بگم!اینقدر این استعداد ضربه بهم زد..تا منو از بیین برد همیشه کتکاری های بسیار شدیدی از دست معلم و مدیر ،تمامی نداشت!
چون هزاران باورهای محدود کننده به خوردمون داده بودن..و بگذریم..
من با گذشت خودشناسی در این بهشت…
الان جواب دوم رو معیار قرار میدهم…
……
حدودا با گذشت خودشناسی…و همه رو لطف خداوند میدونم بهم الهام کرد چند بار…
و دوره آموزشی که برای ارتقا کارم بود…
حدودا چند ماه خریده بودمش..ولی اینقدر ترس بهش داشتم..که اقدام نمیکردم
چون باور داشتم.چون من در این مدار خداشناسی قرار دارم خداوند مشتریانشو واسم میفرسته…برای کار جدیدم…
و این باور باعث شده بود.من بدون هیچ تلاشی.یکم همون جو مداری گرفته بودم..
دورها مونده بود با تکنیکهایی که اصلا بگوشمم نخورده بود…میخاستم با این علم اندک کارنو شروع کنم…و ناگفتنه نمونه ترس از انجام دادن دورها ها ..خودمو داشتم گول میزدم..
تا خداوند بصورت واضح طبق مدارم بهم الهام کرد هم از طریق نشانهای این سایت و هم از الهامات..ما استارت کار رو زدیم..
اولین اقدام…
شما تو تکه ایی از سفرتون به یلواستون..گفتین ما فعلا دارییم بررسی میکنیم ببینیم چجوری جاهای دیدنی..بعد سری بعد بعد میام با دقت بیشتری جاهای زیباتر رو میگردیم.
شما یه صحبت دیگه کردین ولی از وجودم خودم اینجور تحلیل کردم..اول بیام سطحی دوره ها رو ببینم.و هر بار برگردم و هر بار تمرین و حرکت هی کوچولو کوچولو بیشترش کنم.
و مرحله بعد..من کلا جوریم!باید یچیزی خیلی برام تکرار بشه…دقیقا مبحث درسهامم اومدم تکه تکه کردم.عجله نکردم.
با وجودی که من 15سال سابقه کاری داشتم.
ولی بخاطر تکنولوژی رشتمون تو حیطه طراحی دوخت لباس هست..گفتم من باید مثل کلام استاد از طرف خداونده، من پیش برم اوایلم خیلی برام سخت و کسل کننده برام بود..
کسل کنندگیشم…بخاطر ترس بود…
و مرحله بعد..سطحی ها..شد…عمیقتر…و بهم گفت بیا عملی…اینقدر کشیدم اینقدر کار کردم..
که تونستم چند نمونه کار تحویل بدم…و هنوز که هنوز دوره ها رو پیش میرم.
نکته!مهم …..که خیلی بیشتر منو سوق میداد به جلو…همه الهامات خداوند بود..اگه الهام خداوند نبود من همون استعداد رو زمینه وجودیم قرار میدادم.کلاسی که در زمان و مکان مناسب از طرف خداوند بود.به هیچ وقت برام انجام نمیشد…
و بعد از الان یکسال خورده اییه بصورت مکرر…اون توهم ترسی که همیشه راجع بهمین حیطه ایی که داشتم..ناگفتنه نمونه همین درس رو من توی ترم های دانشگاهیم با کمترین نمره و یادمه مشروطم شدم..
با اقدامات در طی چند ماه تونستم حرکت کنم و کارمو پیش ببرم..
میخام بگم…اول هدایت خداوند.و بعد طبق روند استاد فهمیدم من باید قدم به قدم برم جلو…
الان دارم کارمو پیش میبرم میبینم چقدر سرعت یادگیریم چقدر داره دقیقتر و بهتر میشه.
نمیگم یه وقتایی ذهن نجواگرم میاد…دقیقا صحبت شما استاد بازم لطف پروردگار…باعث شد من خودمو تحسین کنم.و این بهبود رو هنوز ادامه بدم…تلنگری شد اقدامات هنوز بیشتر بشه…
……
…….
…..
استاد دقیقا یادگیری درسهام مثل یادگیری قانون برام شده..هر چی مدارم میره بالاتر …بقول خودمونی..لب کلام رو بیشتر درک میکنم.
دقیقا یادگیریم همین شده..
بازم بعد از بررسی و بهبود دائمی…خداوند بهم الهام کرد فلان کار رو بیا استارت بزن…
از طریقهای مختلف..شروع کردم کار کردم…
و بعد چند ماه.بازم اومدم اونکار رو انجام دادم..دقیقا روند کارم چند درجه تعقییر کرده بود..حتی کیفیت کارم اصلا قابل مقایسه نبود…
و هی شجاعتم بیشتر شد…
و بازم هدایت خداوند با چند بار تکرار کم کم دارم کاری که ازش ترس داشتمو به نحو احسن انجام دادم..و این روند با لطف خودش داره پیش میره..
میخام بگم چه اون 32سال…چه این 1.سال خورده اییی..چون من عضویتم 2سال چند روزه..
چقدر سرعت پیشرفتمو هر بار با تمرین کردن و تلاش کردن دارم بیشتر درک میکنم..
و امروز بازم دیدم قدرت یادگیریم خیلی بهتر شده..
و در نهایت…من سپاسگزار خداوندم.که مرا بجایی هدایت نمود تا بتونم با قدم های کوچک..و بیشتر الهامات خودش بود که تونستم پیش برم.و همین نتایج استمرارم تحسین کنم.و شاکر خداوند باشم….و بدونم همه چیز با بهبود گرایی.و این نکته مهم…(بهبود گرایی )رو بیشتر کنم….
و بدونم همه چیز با ادامه دادن..و باور بخودم و باور بخداوند که هدایتم میکنه …باشد…
انشالله بتونم الهاماتم را به جای خوبی بنشونم…و این ادامه دادن همیشه باشه!…
…..
……
…..
و نکته بعد…قبلا روند قبول شدنم در دانشگاه دولتی هم…ناآگاهانه با همین قدرت انجام دادم.الان که بهش فکر میکنم.و خداوند هم برام یاداوری نمود….
من با وجود بقول معلم ها و مدیرامون استعداد نداری!همون سال با بهترین رتبه دانشگاه دولتی قبول شدم و تونستم تو کلاس 40نفره لیانسمو تو بیین اون افرادی که ادعاشون میشد..بگیرم…
و این بت بزرگ خیلی خسارتها بهم زد..ولی تونستم به لطف خداوند..از شکوندن این بت..بصورت نااگاهانه در گذشته انجام شد.و خیلی موفقعیتهااز همون موقع برام کسب پیشرفتها ادامه دار شد….
و بازم ذراتش تو وجودم بود..که تونستم در دانشگاه خداوند ذراتشو پیدا کنم.و با هدایت بیشتر خداوند ادامه بدم.و امروز من تحسین میکنم .که تونستم با قدم های تکاملیم پیش برم….
من سپاسگزار این دانشگاه علم و ادب.و رستگاری در دنیا و آخرتم هستم.که من همیشه شاهد بهترینها باشم!
و این باور…و حرکت…و بهبود دادن همیشگی رو برای زمینه تمامی کارهایم که میدونم باید انجام بشه….رو ادامه بدم……
ولی یادم نره قدم های کوچک رو!…
و رگ عجله و دهن پر کن.رو از بیین ببرم.که پاشنه وجودیمه….
و این حرکت برای همیشه بهبود پیدا کنه!
سلام به همه
آدما توی زندگی شون با توجه به محیط خانواده و شرایطی که توش بزرگ شدن با یکسری نقاط قوت و یکسری نقاط ضعف بزرگ شدن که اگه روی نقاط ضعفشون هیچ کاری انجام ندن ممکنه تا بزرگسالی باهاشون باقی بمونه اما اگه روش کار کنن همون نقطه ضعفه تبدیل میشه به نقطه قوتشون.
یعنی اینجوری نیست که ما اگه سالیان سال از یک نقطه ضعف خاصی رنج میبریم بگیم این دیگه تا ابد همرامون هست و دیگه جزو سرنوشت مونه که تو این زمینه خوب نباشیم و هیچ کاریم براش انجام نمیدیم هیچ تلاشی برای از بین بردن اون نقطه ضعف نمیکنیم و تا ابد همراهمون هست و از همراه بودنش رنج میبریم
درصورتیکه یه همچین باوری کاملا غلطه و اگه خوب برسی کنیم میبینیم که این باور از دیدگاه ذهنیت محدودکننده بیرون میاد.
همین مسئله رو اگه از دیدگاه قدرتمندانه بهش نگاه کنیم درمیابیم که این زندگی همچین اینجوریم نیست که برات تقدیر شده باشه تو یه زمینه ای ضعیف عمل کنی تو یه زمینه دیگه قوی. مهم تلاش توئه مهم قدمیه که برای اون مسئله برمیداری وگرنه استعداد و توانایی ذاتی میره تو اولویت آخر قرار میگیره اونهم زمانی که دو نفر دارن تو یه زمینه ای به یک اندازه تلاش میکنن ولی یک نفر بهتر پیشرفت میکنه یه نفر کمتر اون موقع میتونی بگی که یک عاملی این وسط وجود داره که باوجود تلاش یکسان نتیجه برای یکی بهتر میشه. که اون عامل استعداده
ولی تلاش و کوشش در اولویت اول قرار میگیره، یعنی اولین پیش زمینه رشد و موفقیت تلاشه.
آدم تو هر زمینه ای تلاش کنه به پیشرفت در اون زمینه و نتایج دلخواهش میرسه
نمونش زندگی خودم
من خودم آدمی بودم که با هیچکسی نمیتونستم ارتباط برقرار کنم حتی یک نفر.
5 6 سال پیش یه تلنگری بهم زده شد که دیگه نباید این روند رو ادامه بدی و من 5 6 سال رو خودم کار کردم و از یه آدمی که نمیتونست یه دوست عادی پیدا کنه رسیدم به جایی که با هر بنی بشری که دلم بخواد ارتباط برقرار کنم میتونم این کار و بکنم اصلا فرقی نمیکنه غریبه یا آشنا باشه من با غریبه هم یه نیم ساعت بشینم باهاش رفیق میشم یعنی میخوام بگم تا این حد از لحاظ عاطفی و روحی من به رشد رسیدم.
تازه در طول این چند ماه، دیگه سرعت پیشرفت نتایجم تو زمینه روابط یه روند صعودی چشمگیری داشته اونم زمانی که من دور آدمای نامناسب زندگیمو خط کشیدم به محض اینکه اینکارو کردم خدا شاهده آدمایی سر و کلشون تو زندگیم پیدا شد که بسیار مناسب من بودن و همچنین مناسب روحیاتم بودن و دوستای صمیمی پیدا کردم که همیشه جویای احوال همدیگه ایم و به یاد همیم اینا به لطف استفاده از قانونه که اون زمان من خبر نداشتم از یه همچین قانونی ولی داشتم ازش استفاده میکردم و روابطم رو بهبود میدادم
لازم به ذکره که نتایج روابطم تا همین حد باقی نمیمونه من قطعا بالاتر از اینها میخوام و این برام کافی نیست هر چقدر که نتایجم بزرگتر بشه بازم میتونه بهتر از اون چیزی که هست بشه و منم میخوام بهترین نتایج رو تجربه کنم.
اما الآن یه چند وقتیه که من نشونه هایی رو در زندگیم پیدا کردم که میگه آقا تو خوب رو روابطتت کار کردی اما الآن باید روی یکی دیگه از الگوهای غلط زندگیت کار کنی روی یکی دیگه از ایراداتی که باهات بوده و اون هم توانایی انجام دادن کار ها و یادگیری مهارت و به تکامل رسوندنش هست این قدم بعدی ته.
یکی دیگه از پاشنه های آشیلی که من سالیانه همراهم بود همین بحث مهارته من تو هر زمینه ای که میرفتم یه حرفه ورزشی، شغلی و یا هنری و یاد بگیرم با اینکه با رویای حرفه ای شدن و استادکار شدن میرفتم توش چون اشتباه زیاد انجام میدادم از رویام دست میکشیدم یا مثلا یه الگویی که تو ورزش خیلی برام تکرار میشد این بود که تو یه برهه ای من خیلی خوب بودم یه برهه ای خیلی ضعیف یعنی روند پیشرفتم سینوسی بود در صورتی که میدیدم خیلی ها که از من دیر تر شروع کردن از من سریعتر پیشرفت کردن اونجام گفتم من بدرد این کار نمیخورم در صورتی که اولش خیلی دوست داشتم که تو مسابقات بزرگ حرفه ای شرکت کنم و تو تلویزیون دیده بشم ولی ازش دست کشیدم
الآن چند روزی بیشتر نیست که فهمیدم میشود رو زمینه مهارت های فردی شغلی و… کار کرد و اگه تو دوران کودکی و نوجوانی تجربه های تلخی در مورد دنبال کردن یک حرفه و مهارت داشتی همه رو بریزی دور و از اون آدم تبدیل بشی به یه آدمی که تو هر زمینه ای که دلش میخواد مهارتی رو یاد بگیره به اند اون مهارت برسه.
بنابراین با توجه به سابقه و تجربه ای که از گذشتم در مورد روابط بدست آوردم، خیلی راحت تر تونستم به این باور برسم که در این مورد هم میتونم رو خودم کار کنم و نقطه ضعفم رو تبدیل به نقطه قوتم کنم. وقتی من در مورد روابطم تونستم اون تغییر عظیم و اون نتایج رو ایجاد کنم این تغییر رو هم میتونم انجام بدم. حالا اگه میخوام این تغییر رو انجام بدم چی کار باید بکنم؟ از همون مسیر و همون پروسه ای که در مورد روابطم رو خودم کار کردم در مورد قوی تر شدن تو زمینه کارکردن و یادگیری یک حرفه هم همون کار رو انجام میدم منتهی ایندفعه دیگه مثل دفعه قبل نیازی نیست 5 6 سال زمان بذارم تا به یه نتیجه ای برسم ایندفعه خیلی راحت تر و سریعتر به نتیجه میرسم چون وقتی شما یه مسیری رو طی کردی اگه دوباره میخوای اون مسیر و طی کنی وقت کمتری ازت میبره دیگه چون تجربه پیدا کردی و راه و چاه و بلدی و میدونی چی کار باید بکنی
بنابراین از گوش دادن به این فایل شروع میکنم و این فایل رو بارها و بارها گوش میدم خیلی انرژی صحبت کردنتون خوبه
کامنت دوستان رو میخونم اون هم برای شروع.
الآن که دارم این کامنتو مینویسم دارم یک رشته هنری رو دنبال میکنم. سعی میکنم با این دیدگاه تمام تلاشم رو برای قوی تر شدن تو اون رشته بکنم.
یک رشته ای که قبلاً از بچگی شروع کرده بودم به یادگیریش زبان انگلیسی بود که خیلی توش مستعد بودم یعنی تو مدرسه و کلاس از همه بچه ها زبانم بهتر بود و خیلی توجه معلم های مدرسم و استاد دانشگامو جلب میکردم وقتی انگلیسی صحبت میکردم. الآن میخوام برای گرفتن مدرک آیلتس اقدام کنم.
به نام الله
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم .
اتفاقا دیروز جلسه ای بود در نظام مهندسی و سخنران جلسه در مورد کارآفرینی صحبت میکردن . جالب بود که میگفت اکثر کارآفرینان آدمای باهوشی نیستن . فوق العاده با استعداد نیستن . حتی ممکنه ایده از خودشون نباشه، اونا یسری ویژگیهایی دارن مثل : ریسک پذیری ، تلاش کردن ، علاقه مندم به حل مسائلشون و جالبه ویژگی خوش بین بودن هم از خصوصیاتشون بود ، اونجا یاد دوره شیوه حل مسائل افتادم . برای من خیلی از حرفهاش منطقی بود برخلاف بعضی از افراد جلسه .
بریم سر تمرین :
بله فکر میکنم میتونم یاد بگیرم و این به نظرم بر میگرده به کارهایی که قبلا از صفر وارد شدم بدون کمک خاصی از نزدیکانم . به قول شما استاد عزیزم موفقیت موفقیت میاره . نمیگم موفق بودم ولی عضله کار جدید کردنم قوی شده چون چند باری تمرین کردم . من نمیگم استعداد ندارم امااااا میگم من به دلیل شرایط زندگی الانم به خاطر ساپورت کردن زندگی و بچه و اینا نمیتونم تمرکز و زمان کافی بزارم روی اون موضوع و یاد بگیرم (این باور محدود کننده منه !!! )
یسری موارد هست که تو ذهنمه ارثی ما ضعیفیم مثل خوب گوش کردن به صحبت دیگران ، یا حافظه ما ضعیفه زود موضوعات رو فراموش میکنیم، دقتمون پایینه .
برای یادگیری، یه موضوعی در قلبمه حس میکنم صدا از طرف خداست، یادگیری یک نرم افزاره باید برم اون رو تکمیل کنم در اون قوی بشم .
در پناه الله باشین
سلام به استاد عزیز و مهربانم که عاشقانه این فایلها را اماده میکنند …
در مورد سوال ..من تجربه این مورد رو بارها داشتم .مثل زمانی که میخاستم رانندگی یاد بگیرم .من گواهینامم رو 12 سال پیش گرفتم هنوز خیلی اون موقعها خانمها مثل الان با اعتماد ب نفس رانندگی نمیکردند ولی یادمه وقتی ثبت نام کردم با خودم گفتم همه باید برن کلاس تا یاد بگیرن و منم مطمینم یاد میگیرم ک خداروشکر همین مسیر هم بود .و واقعا این باور از زمانهای دور در من بوده ک اگر هرکار حدیدی را بخام شروع کنم این باور را دارم ک باید براش زمان بزارم و قطعا یاد میگیرم .استعداد نیست بلکه علاقه است ک گاهی افراد در بعضی کارها پیشرفت میکنند علاقه ب اون کار در واقع سختی رو کمرنگ و یا اصلا سختی نمیبینن و ادامه میدن و در نتیجه موفق میشن ..البته موفق شدن هم برای هرکسی اون چیزی ک در ذهن اون طرف هستش ..
مثال بعدی کار خیاطی که یاد گرفتم با اینکه مامانم دایم میگفت تو بی هنری و اصلا استعداد نداری ولی من دوست داشتم همیشه خودم رو به چالش بکشم و رفتم و یاد گرفتم ا ن قدر ک در زمان یادگیری مربی دوخت لباسهای مشتری رو به من میسپرد و از من خواست که کنارش بمونم برای کمک کردن …و فک میکنم فقط زمان تقریبی 5 یا 6 ماه بود ک من ب این نتیجه رسیدم ..
و یک زمانی هم در حالی در خیاطی موفق بودم و درامد خوبی داشتم ب خاطر اینکه از بچگی عاشق کوتاهی مو و صدای قیچی بودم اون کار رو رها کردم و رفتم اموزش .اوایل یادمه با خودم میگقتم خدایا میتونم یاد بگیرم فقط سر بشورم ولی خوب مسیرهای گذشته اومد جلوی نظرم و گفتم لیلی در هر کاری ک بمونی و ادامه بدی قطعا اون کار رو یاد میگیری و تمرکزت رو بزار روی این کار فقط ..و الان خداروشکر 5 سال هستش ک در این حوزه هستم و به لطف الله بسیار توانمند و عالی از زمانی ک شروع کردم برای مشتری کار انجام دادم تا ب الان ب لطف خدای مهربان همه راضی بودن از پیشن رفتن ..میخام بگم ک واقعا وقتی بری در دل کار و البته دوست داشته باشی که یاد بگیری قطعا نتیجه خواهی گرفت و در اون حرفه پیشرفت خواهی کرد …
سپاسگزارم استاد عزیز بابت توضیحاتتون و کلام دلنشین و زیباتون که بسیار صداتون به دل میشینه ..
درود بر استاد عباسمنش و خانم شایسته گرامی و همه کاربران محترم سایت
من فکر میکنم که قطعا میشه با تمرین و تکرار و مداومت هر چیزی رو یاد گرفت من در گذشته خیلی کارها رو فکر میکردم نمیتونم یاد بگیرم ولی وقتی رفتم و انجام دادم و تمرین کردم بعد مدتی یاد گرفتم و جالبه که خودم هم نمیدونم که اصلا دقیقا از کجا و چطور یاد گرفتم ولی وقتی ادامه دادم وقتی به خودم اومدم دیدم ناخوداگاه دارم انجامش میدم ،مثالها برای این موصوع خیلی زیاد دارم اما اخرین موردش که خیلی نزدیکه این بود که من چند بار در جمع دوستام دیدم که تخته نرد بازی میکنن و هر چی نگاه کردم هر چی توضیح میدادن من متوجه نمیشدم و میگفتم من اصلا نمیتونم یاد بگیرم چون خیلی پیچیدس اما بعد یه مدتی که پیش هم بودیم و اونها بازی میکردن و من نگاه میکردم حی کردم یه چیزایی توش دارم یاد میگیرم و بعد نو 2-3 ماه اینقد این بازی رو تکرار کردم و حرفه ای شدم که اون دوستم که خودش میخاست به من یاد بده رو بارها و بارها بردم و به من میگفت که تو خیلی سریع یاد گرفتی و این یکی از اون مواردی بود که فکر میکردم نمیتونم یادش بگیرم اما یاد گرفتم .
تمرین :
من همیشه یادمه از سن کم تو حوضه روابط مشکل داشتمو بیشتر زمان ها تنها بودم و همه بهم میگفتن چرا هیچ دوستی نداری و بعد از مدتی که گذشت دیگه باور کردم که من شخصیتم اینه و باید باهاش کنار بیام و بهش عادت کردم اما این تنهایی و مشکل در روابط الان در زمینه کاریم خیلی داره بهم لطمه میزنه و میخام رو خودم کار کنم و ایمان دارم من خالق زندگی خودم هستم و میتونم روابط عالی رو ایجاد کنم .
و هدفی که استاد گفتن برای این تمرین بزارید این هست که بتونم بیشتر و بهتر ارتباط برقرار کنم و حداقل 2 یا 3 دوست صمیمی برای خودم داشته باشم افرادی که هم مدار من باشند و در کل بهتر با افراد ارتباط برقرار کنم .
مرحله بعد تمرین :اینکه متعهد میشم هر تغییر و بهبود در روابطم رو هر چند کوچک یادداشت کنم و به خودم یاداوری کنم دیدی میشه و میتونی
و اینکه استاد گفتن شیوه مناسبی برای یاددگیری انتتاب کنید شیوه مناسب من استفاده از فایل های صوتی دوره عشق و مودت در روابط و تکرار اونها هست .
سپاس از استاد عباسمنش و خانم شایسته گرامی و همه کاربران محترم سایت
سلام به استاد عزیزم
خدایا ما را به راه راست راه آنانکه هدایت کردی به نعمتهای بی نظیر خودتون
راه آنانکه وصلشون کردی به خوشبختی همیشگی و آرامش فوق العاده خدایا
از اینکه شما هستید توی زندگیم و احساس بی نظیری به هر شخص می ده
در هر لحظه با تک تک سلولهای بدنم تا ابد سپاسگزارم خدایا بخاطر این همه
لطف و کرم و بزرگواری شما تنها شما رو می پرستیم و تنها از شما یاری می جوییم
خدایا فقط شما و فقط شما هستید که موثرترین اتفاقات کوچک و بزرگ زندگی رو
به بهترین صورت بستر سازی فرمودین خدایا بخاطر تک تک نعمتهایی که مثل سلامتی
و استاد عباسمنش عزیز و گروه بی نظیر ایشون که واقعا از جون و دل برامون وقت
می زارن و توی زندگی ما مثل چراغ راهنمایی و فانوس دریایی هستند در شرایط
متلاطم زندگی بسیار بسیار سپاسگزارم .
استاد عزیزم این تمرین که آیا استعداد مهم هست توی زندگی یا تمرین و استمرار
من اصلا بخاطر استعداد به شرایط بهتر نرسیدم چون جهان به این صورت خلق
نشده و اگر نقشه راه رو توسط خداوند دریافت کنیم و عمل کنیم و عمل کنیم
به این نقشه پر از افتخارات و مسیر لذتبخش و بمونیم توی این مسیر شادیبخش
خداوند ما رو هدایت میکنه به لول بالاتر و مدار بالاتر چون در صورتی که تسلیم
میشیم و آرام میشیم در مقابل هدایتهای جادویی خداوند بهترین ها رو خداوند
در سینی طلایی و اون کلید طلایی رو بهمون تقدیم میکنه به بندگانش و در مسیری
شگفت انگیز ما رو به جاده ای می رسونه که از دور می بینیم که داریم هدایتی به
قصر طلایی آرزوهامون نزدیک و نزدیکتر میشیم اگر بندگی کردن رو ادامه بدیم.
چون اون رب الرباب عالی هست .خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت …
بابت تمام ورود نعمتهای بی نظیرت و فوق العاده شما خدایا هر آنچه که دارم از
آن شماست و از وهابیت بی انتهای شماست و از فضل جادویی شماست و
دست ودلبازی همیشگی شماست و خدایا همیشه و همیشه خودت رو بیشتر
و بیشتر در دلم نفوذ بفرما و ریشه های قوی در درون من ایجاد کن از خودت .
استاد از این همه انرژی مثبتی که به ما می رسونید بخاطر آگاهی های ناب
سپاسگزارم .
به نام خداوند بخشنده مهربان…
سلام آقا سعید عزیز، دوست ارزشمندم..
چه عاشقانه با خدای درونتون صحبت کردید، چقدر نسبت به این نیرو باورهای خوبی در درونتون دارید. وصل بودن به این نیرو هست که باعث میشه اینچنین توحیدی حرف زد و عمل کرد به ایده های ناب و الهی …بینهایت از خوندن کامنتتون لذت بردم دوست عزیزم…
به قول ملاصدرا : خداوند همه چیز می شود، همه کس را به شرط ایمان، به شرط اعتقاد، به شرط پاکی دل، به شرط پرهیز از معامله با شیطان….
همه چیز توحیده، و توحیده که ما رو رشد میده، بهمون نعمت میده، ثروت بینهایت میده، اعتماد بنفس میده و از همه مهمتر قدم برداشتن در مسیر زیبای خودشناسی رو بهمون میده….
چقدر هممون خوشبختیم که در این مسیر زیبا در کنار استاد ارزشمندمون و خانم شایسته داریم قدم بر میداریم…چقدر زندگی زیباست ، چقدر شما دوستانم ارزشمندین و ناب…خیلی خوشحالم که در جمع شما دوستان ارزشمندم هستم….
بینهایت ازت سپاسگزارم دوست عزیزم…
مراقب زیبایی های درونت باش…
عاشقتتمممم
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و اعضای سایت
من استعداد فوق العاده ای در یادگیری مهارت ها دارم یادگیری هر چیزی ک میخواد باشه،اصلا فرقی نمیکنه.و این همیشه و همیشه با یادگیری مهارت های مختلف بهم ثابت شده به طوری ک تو هر زمینه ای ورود میکنم تحسین مربی رو برانگیخته میکنم و همشون همیشه بهم گفتن ک من استعداد خیلی زیادی دارم و البته این برای خودم ثابت شده.
ولی من ک تو یادگیری استعداد دارم و تو هر زمینه ای برم عالی ترین تو اون زمینه میشم این بهم ثابت شد که اصلا استعداد مهم نیست مهم علاقه داشتن اون فرد در زمینه ای ک میخواد ورود کنه چون من ک استعداد یادگیری دارم اصلا تو زمینه ای ک علاقه ندارم دوست ندارم انرژی بزارم و ورود نمیکنم.
من چند سالی هست یه کلاسی میرم و طبق معمول بعد چند جلسه رفتن تحسین مربی و بقیه افرادی ک کلاس میومدن رو برانگیخته کردم و همیشه کارهای من جزو بهترین کار ها تو اموزشگاهه.ولی الان دیگ علاقه ای به اون زمینه ندارم و دیگ دوست ندارم ک انرژیم و صرف اون کلاس کنم ولی باید دوره ای ک شروع کردم و تموم کنم چون من از همون اول هم علاقه زیادی به این حوزه نداشتم فقط برای کسب مهارت رفته بودم.
به نظرم علاقه ک باشه به همراهش تلاش مستمر میاره و تلاش مستمر موفقیت های کوچک میاره و موفقیت های کوچک پی در پی نتایج بزرگ فوق العاده رو به همراه داره.
مثلا من خیلی به موسیقی و ساز زدن علاقه دارم و خداروشکر چند ماهی هست ک تو حوزه ای ک دوست دارم ورود کردم و طبق معمول بعد چند جلسه رفتن مربی بهم گفت ک تو این زمینه استعداد دارم اگر هم میگفت استعداد ندارم اصلا برام مهم نبود چون برام مهم اینه ک من یادگیری ساز و خیلی دوست دارم و اون قدر تلاش میکنم ک عالی ساز بزنم چون من واقعا از این کار لذت میبرم.
درسته ک مربی گفت من استعداد دارم ولی من از اون دسته آدم هایی هستم ک در ابتدا آموزش در هر زمینه ای باید کمی تمرین بیشتر کنم اونم به این دلیل ک توقع بیشتری از خودم دارم.و چیزی ک جلسه قبل بهم یاد داده رو اونقدر تمرین میکنم ک اون نتیجه دلخواهم رو کسب کنم ک در نتیجه مربی هم هر جلسه از اینکه اموزه هاشو خوب ارائه میدم میگه تو خیلی استعداد داری.دقیقا مثل مثالی ک درباره مسی زدین ک زود تر از همه میاد و دیر از همه میره و حتی روز های تعطیل رو هم تمرین میکنه. ک این نشون میده مسی به فوتبال علاقه خیلی زیادی داره.
به نظر من علاقه تو هر زمینه ای خود به خود استعداد هم میاره.مثل من ک عاشق یادگیری مهارتهای جدیدم و این علاقه استعداد به همراهش اورد ولی با این حال سعی میکنم تو زمینه هایی ک علاقه دارم استعدادمو خرج کنم وگرنه منم تو زمینه ای ک علاقه ندارم برم چون علاقه ندارم تمرین نمیکنم و چیزی ک باید ارائه بدم نمیتونم در نتیجه ممکنه بی استعداد جلوه کنم.و مسی هم قطعا به خاطر علاقه زیاد به فوتبال تمرین بیشتر انجام میده ک خب استعداد هم همراهش میاد.
در پناه الله باشید.
سلام استاد،
توی این موضوع تا حد بالایی خوب هستم…. فکر میکنم از خودباوری خودم میادش… چون میدونم وقتی یادش بگیرم خیلی بهتر از بقیه میشم در اون کار…. اینم میدونم اولش شاید ادم خطاهایی در کار داشته باشه مثلا یک کار جدید شروع میکنی وقتی داری یادش میگیری یک اشتباهاتی انجام میدی ولی این باور هر چی مداومت در کار داشته باشم بهتر و بهتر میشم و یک نکته دیگه اینه که معمولا پیشرفت هایم خطی نیست یک جور تصاعدی هست…. این نکته پیشرفت تصاعدی در حین کار حسم رو خوب میکنه…
سعی میکنم خیلی خلاصه ولی نکته ای به ذهنم میاد رو بگم…
ممنون بابت تمام ویدیو استاد.
با احترام فردین