https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت همه دوستان و استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
من چون خیلی فایل توحید عملی استاد رو کار کردم میتونم بگم تنها دلیل ایمان و باور به خداوند و ایمان به فراوانی عامل مهم موفقیت استاد عزیز هستش و هرکسی که عمل کنه به این دانسته خیلی جدی و با تعهد محاله موفق نشه
استاد تو یک فایل به نام به جای کوچک کردن خواسته هات باورهاتو بزرگ کن اشاره کردن به همین کلاسی که برای سایتشون میرفتن مارکتینگ یه چیز جالبی گفتن و عمیق که اگر من یک وبسایت وبلاگ ساده هم داشته باشم ک رایگانم هست هرکسی میتواند داشته باشه از سایت الانم بهتر و بیشتر نتیجه میگرفتم این یعنی توحید این یعنی ایمان به فراوانی خداوند و من خیلی رو این قضیه شب قبل خواب و صبح ها بعد خواب کار میکنم تکرار میکنم گوشش میدم
میدونین عامل اصلی توجه به رقیب و درگیر عوامل بیرونی بودنه این تبلیغات و فلان من میگم هرشغلی رو درش باور و ایمان به فراوانی خداوند باشه در همه ی زمینه ها مشتری ها هدایت میشن اخ که چقدر استاد در فایل توحید عملی زیبا توصیح دادن گفتن ما عاملیم عامل همچی زندگیمون خوشبختی بدبختی خودمون خود ما هستیم و این حاشیه ها تبلیغ و رقیب و ٫٫٫
وقتی توحیدت قوی شد گلوبولهات هدایت میشن مشتریها به سمتت هدایت میشن
من یاد گرفتم روی هیچکس و هیچ چیز حساب باز نکنم جز خدای خودم و ارامشی ک الان دارم با هیچی قابل مقایسه نیست و هروز داره زندگیم تو همه ابعاد بهتر میشه و میخوام دوره ۱۲ قدمم تهیه کنم و یه استارت عالی چون من باور کردم که اساس این عالم براساس فراوانی و خوشبختیه امیدوارم هممون ثابت قدم بمونیم تو این راه عاشقتونم٫
سلام. من این پاسخ رو دارم 2سال بعد از ارسال دیدگاه شما ارسال میکنم و اشاره کنم به اینکه این هم از زیباییها و جذابیتهای این سایت هست که حتی بعد از مدت زیاد باز هم میشه در مورد پاسخی تبادل نظر کرد چون تمام صحبتها اینجا برخاسته از حقیقت هست و حقیقت از ازل تا ابد تغییر نمیکنه و پابرجاست.
از متن شما متوجه شدم یک معیار تشخیص اصل، درونی بودن اون هست اینکه برخاسته از حقیقتی از روح و درون هرکسی هست همان باورهای قدرت بخش، باور فراوانی که محصول من هم طرفدارهای خودش رو داره و اصلا هم تعدادشون کم نیست، انسانهایی که به محصول من نیاز دارند به سمت من هدایت میشوند و در سربالاییها و سختیهای مسیر میتونم روی کمک خداوند به راحتی حساب کنم و بارم رو به خودش بسپارم.
چقدر خوبه که گفتی روی هیچکس و هیچ چیز حساب باز نکنم جز خدا و الان ارامش داری
یاد این جمله ناب از استاد افتادم که نقل قول کرده بود از ملاصدرا :خدابرات برادر میشه خدا برات خواهر میشه خدابرات فرزند میشه اما به اندازه باورت به اندازه ای که شناخت پیدا میکنی ازش به اندازه قدرتی که در ذهنت بهش میدی
هیچ عاملی دیگه ای وجود نداره بجز توکل به رب فقط روی خدا حساب باز کردن
به راستی که نظرتون گنجینه ای ارزشمندِ که درش باور های قدرتمند و خالصی موج میزنه. سپاسگزارم از اشتراک گذاشتن و آموزش این ایمان و باور درونیتون محمد جان.
دیشب که داشتم میخوابیدم به این فکر میکردم که دیگه چرا استاد مسابقه نمیذارید کلا ۲۴ ساعتم نشد که فرکانسمو گرفتید ازتون ممنونم٫
وقتی این سوال رو تو لایو اینیستا مطرح کردید باعث شد یک بار دیگه به شرایط الان با دقت بیشتری نگاه کنم و همیشه دوست داشتم این شرایط رو توی سایت بگم و امروز این فرصت رو زمانی مناسب میدونم که بگم٫
زمانی که شهریور سال ۱۳۹۶ بود توی پارکی کنار دانشگاهمون نشستم و تعهد دادم توی دفتر که روی خودم کار کنم اون موقع چیز زیادی از قانون حالیم نبود البته الانشم اونقدری هنوز حالیم نیست و خیلی باید روی خودم کار کنم٫ اولین فایلی که دیدم درباره خداوند بود که توی فایلای رایگان بود٫ بعد از اون کتاب چگونه فکر خدارو بخوانیم خوندم و اون شد جرقهی اتفاقات زندگیم اون موقع دنبال کار بود٫ باور کنید همین که شروع کردم خداوند رو باور کنم که خداوند همه کار میتونه برام بکنه عین یه ملکه رفتم سر کار شاید داستانشو جاهای دیگه گفتم استاد من عین یه ملکه رفتم سرکار به خداوندی خدا هیچی بلد نبودم ساعت دو ظهر خواهرم اومد دنبالم رفتم سر کار هم بهم حقوق دادند و هم کار تولید محتوا بهم یاد دادند٫ گذشت پس از سه ماه داشتم یکم بهتر روی باورام کار میکردم یه الهامی اومد برو توی سایتای دیگه اگر کسی رو برای تولید محتوا میخوان کار کن و من این کارو کردم و درآمدم یکم بهتر شد٫ دوباره شروع کردم جدی تر روی باورام کار کنم هی مشتریام ازم نمونه کار میخواستن و اون الهام اون صدا و اون خداوند گفت برو یه کانال بزن و نمونه کاراتو بزارتوش و اگر کسی خواست بیاد توی کانالت اد بشه و نمونه کاراتو ببینه من چقدر درآمدم رفت بالا
چقدر ادم اومدن سراغ من چقدر اعتماد به نفسم رفت بالا چقدر با ادمای جدید آشنا شدم٫
توی شرکت که بودم تویه اتاق با ادمایی بودم که خیلی فرکانساشون منفی بود توی فایل رایگان از استاد دیدم که میگفت اگر چیزایی میبینید یا میشنوید شما توهمون مدارید باز هم از همون الهام از رب خواستم که منو به جایی ببره که افکارم بهتر کنم باور کنید به طور معجزه آسا من رفتم به یه واحد دیگه که الان با خواهرم یجاییم و اصلا خبری از اون حرفای منفی نیست ارامش مطلقه آرامش
همین چند وقت پیش حدودا سه ماه پیش داشتم استاد عباسمنش رو ارزیابی میکردم که این ادم نه جایی تبلیغ داره نه هیچی و از یه کاری که هیچ هزینهای نداره این قدر پول درمیاره و توی بقیه چیزهاهم حالش خیلی خوبه چرا؟ رسیدم به ایمان و باور ( اینم بگم من الان توی شرکتی کار میکنم که برای سئو داره بالای ۶۰ میلیون خرج می کنه و تقریبا همه چی رو راجب سئو میدونم و خرجایی که دارم) رسیدم به اینکه کاراتو باید بسپاری دست یکی دیگه یکی دیگه که همه کار داره میکنه
این ذهنم شیطان داشت توش خالی میبست میگفت بابا همه عباسمنش نمیشن حالا اون یه چیزی هست اما قلبم قبول نمی کرد الهام خداوند زورش از شیطان بیشتر بود گفتم خدایا من نشونه می خوام ابزار برام مهم نیست، دلار برام مهم نیست اصول مزخرف سئو برام مهم نیست٫ دوستم زنگ زد همکلاسی دانشگام به صورت خیلی طبیعی یه حسی بهم گفت که ازش بپرس کسی تو فامیلشون هست وضعش خوب باشه ؟ ازش پرسیدم الان دیگه با این الهامه بیشتر آشنا شده بودم٫ دوستم گفت اره ثریا پسر عموم هست وضعش خیلی خوبه گفتم چند سالشه؟ گفت ۲۸ سال
ذهنم گفت عه چه جوونه وضعشم خوبه
گفتم به دوستم این کارش چه جوریه سخته
دوستم گفت: نه بابا کارش صادرات و واردات نصفشم تو خونه انجام میده همش زندگیش عشق و حاله
ذهنم: اوه خورد تو پر شیطانه عجب چیزی این همونی بود که من میخواستم
قلبم: دیدی که من بهت گفتم قانون همه جا جواب میده
سوال بعدی از دوستم پرسیدم: خانواده اش وضعشون چطوره
قلبم گفت: من که گفتم قانون همه جا جواب میده نه به بقیه
این تلفن تموم شد و دوست من بارها بازهم راجب اون پسر عموش حرف زد و الگوی دومی که باورهای مخرب من رو شکوند٫
اون الهام بهم گفت همیشه همه چی راحته؟ بهش گفتم من بهت ایمان دارم خدایا کارو راحت کن، گفت شروع کن به آموزش دادن گفتم من
بابا من اصلا دوکلمه تو مدرسه هم درس ندادم
اون گفت من کمکت می کنم
گفتم من هیچی ندارم من ابزاررر ندارم ابزاررر؛ کلاس ندارم، ماژیک ندارم هیچی ندارم با چی اموزش بدم
گفت اون الهام مگه یه نفرو ندیدی همه چیش آنلاینه، تو تا الانم تو خونه بودی و تونستی پول دراری یادت رفته کاراتو٫
من شروع کردم توی تلگرام و کانالم آموزش محتوا رو شروع کردن یه کانال جدید زدم و ادامه دادم٫
۲۷ فروردین ماه ۱۳۹۸ من اولین شاگردمو از آموزش محتوا گرفتم و دارم باهاش کار میکنم کاملا آنلاین و بدون هیچ کلاس و ماژیکی و دفتری و جزو و آمادگی از قبل
الان میخوام به نتیجه برسم تمام این کارا رو کی کرد؟؟؟ خداوند٫
هیچ ابزاری استفاده نکردم درسته
هنوزم به نتیجه مالی دلخواهم نرسیدم اما من تازه قدم اول رو برداشتم الگومم توی آموزش آنلاین استاد شمایید٫ همه چی آنلاین بدون هیچ هزینهی اضافی ای٫
پاسخ این سوال رو میخوام بدم تفاوت در ایمانه٫ این رب بارها به ما کمک کرده چون ما اونقدر ایمان نداشتیم ندیدمش، بارها از کودکیمون شده که به ما کمک کرده و ما رو هدایت کرده ٫ من بچه خواهرم چهار ماهه به دنیا اومده و شده یه نمونه برای من شیر میخواد گریه میکنه؟ بازی میکنه میخنده و الانم داره یاد میگیره بچرخه کی این کارا رو داره می کنه؟ ابزاررر ؟ چه ابزاری
توی دنیای فرکانس فرکانس کار میکنه و تورو هدایت می کنه به ساده ترین و راحت ترین و پول ساز ترین ابزار
این یک نمونه از کارهای خداوند برای منه من دوست داشتم اینو جواب این سوال بدم و دوست دارم سید بخونیش و دوست دارم دوستانم بخونیدش و دوست داشتم که یه ردپا بزارم به عنوان کسی که تازه کارش رو شروع کرده٫
دوستون دارم انشالله یه روز ببینمتون در فلوریدای امریکا
واقعا از خوندن ردپای شما به جرات میتونم بگم حال من از بد به خوب تغییر داده شد.
ایمان و شهامتی که داشتید تحسین برانگیزه.
حقیقتش از دیشب تا حالا که دیدگاهمو نوشتم همش داشتم میگفتم پس چرا کسی کامنت منو نمیبینه امتیاز نمیده، مگه اشتباه جواب دادم و این افکاری که داشتم انتخاب میکردم احساسم را بد میکرد، که میدونم به خاطر باورهای خودم هست و باید بیشتر کار کنم روی خودم که من میتونم خودم محصولات را بخرم نه با جایزه و تخفیف. به کامنتی که نوشتم خودم باید بهش عمل کنم. من هم باید بیشتر روی این کار کنم و باور کنم که خداوند کارهارو برام انجام میده، و هر جا نیاز باشه بهم میگه چیکار کنم.
بهتون تبریک بگم و چه عالی باور کردید که به شما هم الهام میشه. امیدوارم با ادامه این روند نتایجتون بزرگ و بزرگتر بشه.
دیدگاه وکامنت شما هم به من تلنگری زد که واقعااا از سر بی ایمانی خودم ایده های را عملی کنم همش دنبال پیچیدگی بودم واین سخت کردن همه چیز کار شیطان ذهن من است .
عمل به الهامات همه جا خوب پیش میرم برای پولسازی راحت دنبال پیچیدگی میره ذهنم .
واقعااا تو بحث مالی خیلی بایدکار کنم چون باورهای بسیار زیادی راجع به پول درآوردن وراحت بدست آوردنش ایجاد کنم .
الان که دارم این کامنتو مینویسم جواب رو استاد دادن و فایلشو گوش دادم تاکید کردن که کامنتارو بخونیم٫
با یکی از دوستان فایلای استاد رو گوش میدیم و جلسه هفتگی داریم و در مورد کارا وتجربیاتمون باهم صحبت میکنیم٫
یکم فایلو استاد رو گوش دادم رفتم جلسه٫هر سه نفرمون دنبال کسب و کار از خودمون هستیم البته اونا مشغولن و میخوان گسترش بدن ولی من تازه میخوام شروع کنم٫این چند روز تحقیق میکردم چی سود خوبی داره و٫٫٫٫تامتوجه شدم باورم اشتباهه٫
دیشب بالاخره موفق شدم حدودا ۱۲الی۱شب فایلو بزارم گوش بدم ولی همش چرت میزدم و بیدار میشدم تا بالاخره۶صبح تموم شد٫دقایق اخر استاد گفتن تعهد بدید و متمرکز روی باورهاتون کار کنید به خودم تعهد دادم دیگه از حقوق بگیر بودن خسته شدم از کارمم استعفا دادم بخاطر جو سنگینی که داشت(میدونم اینم یه ترمز بودمن براحتی میتونم هرجایی کار کنم ولی باعث شد به خودم بیام و کسب و کار خودمو داشته باشم )بعد از استعفا همون نجواها شیطان میومد سراغم انگار یکم بهشون بها دادم و بعدش بازم به جای اینکه شروع به کار خودم کنم باز میرفتم فرم استخدام پر میکردم٫تا دیروز عصری یکیشون زنگ زد طیق همون شیفتی که دوست داشتم کار کنم حقوقشم میگفت (یک میلیون هفتصد)بهت میدم با بیمه قبول کردم امروز برم ولی بعد فایل استاد خیلی دلم قرص ومحکم شد که فقط متمرکز بشم رو خودم وباورام کار کنم از خدا هم میخوام الهاماتشو به موقع بهم برسونه و دیگه ریشه کار کردن واسه دیگران رو از همینجا بزنم و یه فروش اینترنتی شروع کنم٫نظر خودم لوازم ارایشه ولی هم یه حس خوب دارم نسبت به لوازم ارایش و هم یه حس بی حس بودن٫نمیدونم تونستم منظورموبرسونم یا نه؟الان نمیدونم به حرف کدوم حسم گوش کنم تصمیم گرفتم برم بازار یکم با عمده فروشا صحبت کنم شاید خدا بخواد از طریق دستانش بهم پیامی برسونه که مصمم بشم در انتخاب نوع محصول و اینم میدونم همه چی رو براحتی میتونم بفروشم و مشتری فقط با خداست و تو این مورد سخت گیری نکنم باید فقط عشق و حال کنم٫وقتی دیدم شما رو هم بهتون اموزش دادن و ارتباط خوبی با خدا دارید حسم میگفت این اتفاقات رو به شما بگم قطعا تجربه ایی که بیان کردین واسم درس بزرگیه٫
راسی من ترمز همیشه داشتم تو که هیچ حرفه ایی بلد نیستی چطور میخوای کسب و کار داشته باشی و ثروتمند بشی تا فروش اینترنتی رو انتخاب کردم الان که این کامنت رو مینویسم متوجه شدم چقدر راحت میتونم دو دستی تایپ کنم و این یکی از توانایی ها بود که تا الان نمیدونستم و الان متوجه شدم٫٫٫٫
خدارو شکر میکنم با شروع به تصمیم گیری ادمو تو مسیر هدایت قرار میده این همون خدایی که تو وجودم دارم و از الان به بعد باید بیشتر باهاش دوست بشم و صحبت کنم تا جایی که فقط ازش بپرسم عزیزم الان چکار کنم فقط هدایتم کنه و من از زندگی لذت ببرم٫
من چند سال بود استاد رو میشناختم ولی بتازگی زندگی دوباره از طریق فایلاشون شروع کردم واسه همین تو سایت زیاد فعال نبودم و تاالان این دومین کامنتمه هر عیب و ایرادی داره و یا خیلی با جزییاته از همگی عذرمیخوام امیدوارم حرفامم انگیزه ایی باشه واسه دوستانی امثال خودم که میخوان خیلی قوی و پرانرژی استارت بزنن٫
سلام دوست عزیزم ممنونم که نظر من رو خوندین و تجربه تون رو با من به اشترا گذاشتید
من تجربهی خودم رو میگم من الان که به گذشته نگاه میکنم چرا نتونستم مثلا دو سال پیش این نتیجه رو بگیرم این بود که من آدمی بودم و الانم هستم دارم روش کار میکنم که منتظر بودم یه نفر بهم بگه کارت درسته و ادامه بدم میدونید من زمانی که میخواستم به الهامم عمل کنم بیام آنلاین هم کار کنم خواهرم خیلی میگفت پولتو نمی دن و فلان و …….. نمیشه ولش کن و من روزی صد بار به خودم گفتم عجب غلطی کردم بهش گفتم اون موقع اینقدر حالیم نبود که با ادما زیاد نباید راجب ایدهام حرف بزنم درسته حرف خواهرم صد درد صد غلط دراومد من تا به این جا اینقدر با ادمای خوب برخورد کردم که تمام حقمو بهم دادن
حتی بیشتر که لیاقتشو دارم و داشتم مثلا یه زمانی محتواها رو اشتباه می نوشتم و مشتریام می گفتن عب نداره ما تعرفه اینم بهت میدم اینقدر ادمای اطراف من عالی و با وجدان و مهربون و دست و دلبازن
بعد از اون موقع من کمتر راجب ایده هام حرف میزدم و به این نتیجه رسیدم که باورهامو بسازم و همزمان با اونا با الهاماتم با خداوند عمل کنم موفق تر میشم تا هی برم نظر بپرسم اونام یه چیزی بگن دلمو خالی کنند.
این رو دوست داشتم بگم و بابت جسارتتون و بابت شجاعتتون بهتون تبریک می گم انشالله که الله پشتوانه اتون باشه و هست و پیشنهاد میدم که حتما بخش عقل کل و راهکار مسائل شما رو بخونید و فایل چگونه درآمد خود را در عرض یک سال 3 برابر کنیم هم گوش بدید که زندگیمو متحول کرد
خانم مرادی وقتی می خوندم که بالهاماتتون صحبت میکردید بدنم به لرزه افتاد اشک تو چشام جمع شد آخه چند دقیقه پیش که تو راه پله داشتم نوشته های خانم شایسته در مورد استاد را می خوندم یهو بهم الهام شد نعمت تولدت تو سایت استاد در مکتب یکتاپرستی نزدیکه!
گفتم آره 16 اردیبهشته و یادمه…
حقیقتش تولد سنی ام که به (دنیاومدم همیشه رد میشه و یادم نمیمونه)
و بعد میدونید خدا بهم چی گفت:????
گفت نعمت :میدونی اول ماه رمضان کی هست
گفتم نمیدونم چند روز دیگست؟
گفت برو تقویم رو نگاه کن:
نگاه کردم واووووو چی می دیدم
اولین روز ماه رمضان مصادف با سالروز تولد دوباره فرکانسی من مصادف با ماهی که قرآن نازل شده و این یک نشانه بزرگ بود مه هرچی الهامم میگه درسته!
ممنونم که نتایجت به اشتراک گذاشتی و واقعا وقتی با خدا باشی پادشاهی می کنی و چه زیبا گفتی که خدا مثل یکملکه من برد سر کار ?. ومطمئنم همون خدا به زودی تو رو وارد مدارهای بالاتر ثروت می کنه و می توانی بدرخشی در کارت وچیزی غیر از این نمی شه انتظار داشت از کسی که با خدا حرکت می کنه ?????
الهامات از جانب خداست که بهمون حس خوب میده و نجواهای شیطان به آدم حس بد میده.
این حس خوبی که داری به خاطر اینه ک این توی ذهنته که میتونی بااون هدفت رو تیک بزنی و چون با گرفتن وام هدفت رو تیک خورده میبینی حس خوب میشه. اما بعد از این که وام بگیری یواش یواش اون احساسات بد به خاطر پرداخت وام میاد سراغت.
یه چیزی که خیلی کمکت میکنه مسیرت رو پیدا کنی اینه که ببین کاری که میخوای انجام بدی از چه جایگاه احساسی هست.
از جایگاه کمبود یا فراوانی؟
از جایگاه ترس یا آرامش؟
از جایگاه این که راه دیگه ای نیست یا این که راه زیاده؟
از جایگاه توانایی خلق ثروت و یا از جایگاه ناتوانی در ساخت ثروت؟
دقیقا شاه چراغه. تمام اعمال ما از باورهامون نشأت میگیره و باور ها در ما احساس به وجود میارن (باورهای درست احساس خوب و باور های غلط احساس بد) و خیلی مهمه که بدونیم بر اساس چه باور و احساسی داریم اقدام میکنیم . اینجوری خیلی میتونیم به خودمون کمک کنیم و با هر بار بهتر کردن باورهامون مسیر موفقیت رو با سرعت و کیفیت بالاتری طی کنیم.
سلام خانم مرادی، بسیار عالی و خالصانه نوشتید. لذت بردم. یه ترمز ذهنیم که کار در بیرون بود داره با ایده های شما برطرف میشه. هر چند می دونستم که کار آنلاین هم جواب میده ولی شما برام واضح ترش کردید. باید همه چیز رو به خدا بسپارم و باورهای ثروت آفرین رو برا خودم تقویت کنم. خدا هم از جایی که فکرش رو نمی کنم هدایتم می کنه و در مسیر قرار میده. ممنونم
لطفا تا پایان متن رو با عشق بخونید و به حرفام فکر کنید ٫
یادمه روزای اولی که پکیج روانشناسی ثروت ۳ رو با اکانت دومم تهیه کرده بودم ، نمتونم بپذیرم که واقعا مگه میشه با تغییر باور ها همه چی اوکی شه ؟
آخه مگه میشه فقط روی خدا حساب باز کنی و بری تو دل مشکلات و قرض و بدهکاریات ؟
آخه مگه میشه طلبکار در خونت رو بکوبه و بتونی ذهنت رو کنترل کنی ؟
مگه میشه مثل ایلان ماسک وقتی همه سرش داد میزدن نمیشه ، بتونی با باورات دنیا رو متحول کنی ٫
مگه میشه مثل استیو جابز از شرکت خودت اخراج بشی و باز کمپاتی ۲ تریلیون دلاری بسازی بدون تخصص الکترونیکی خاصی ؟
مگه میشه مثل جک ما ۱۰ بار از آزمون هارواد رد شی و بد بیای شرکت علی بابا رو راه اندازی کنی و غول امازون و ebay رو فقط در ۹ ماه جا بذاری و سود خالص شرکتت بشه ۹۸٫۳ درصد کل سهام ؟
آخه مگه این آدما چیکار کردن ؟
مهارت که نداشتن !
اخراجی های دانشگاه و ردی های کلاسشون بودن !
همه مسخرون میکردن و به ایده هاشون میخندیدن !
نه مهارت عجب و غریبی داشتن و نه مقالات علمی و جهانی !
استعداد خاصی هم نداشتن حتی ! بخدا نداشتن من تموم مصاحبه هاشون رو دیدم ٫
استیو نمیدونست فرق بین الومینیوم و برد تیتانیومی چیه !
جک ما نمیدونست سهامی عام یعنی چی کلا !
ایلان ماسک راجع به سوخت پیشران موشک ها و بدسکتور های انفجاری موشک هاش هیچی نمیدونست ! چی شد که اسم اسوطره قرن ۲۱ رو بهش دادن ؟
چیه که نتایج رو اینقدر متفاوت میکنه ؟
واقعا چه خبره تو دنیا ؟
اون چیزی که قرآن بهم آموخت و من و استاد عباسمنش بهش میگیم “”””” هدایت “”””””
همین سوال رو از خودت بپرس :
چرا عباسمنش بدون تخصص و مهرات خاصی ، بدون آموزش های عالی خاصی ، بدون ادامه دادن روند سئوی خاصی ، بدون اجبار خاصی داره اینقدر عالی نتیجه میگیره ، چرا الکسای عالی اینقدر عالی رشد میکنه اونم بین سالهای ۹۱ تا ۹۸ ؟
چرا او اوایل زمانی که استاد سایتو رو داشت و آموز ها رو آموزش میداد ( اویل سال ۸۸ ) این نتایج نبود ؟
چرا این همه سایت موفقیت تو دنیا هست ولی نتایج کسانی که راز رو آموختن اینقدر متفاوته آخه ؟
چرا نمیتونست اونجور که باید حرفاش رو جهانی کنه ؟
چرا نتایجش کوچیک بود ؟
چا اون اوایل اینقدر ضرر کرد ؟
و حالا داری میده های این درختو میبینی !
مگه میشه ؟
مگه داریم !
آره هم میشه ٫ هم داریم ٫
جای دور نریم ٫ خود من ٫
من واقعا تونستم تغییرات عظیمی رو رقم بزنم ٫
داستان از اونجا شروع شد که روی باورام کار کردم و هدایت شدم به سمت ثروت ۳ ٫
من جز اولین نفراتی بودم که پکیج ثروت ۳ رو خریدم ٫ هم پولش جور شد هم وقتش ٫ هم عشقت هم آگاهیش٫
من فقط درخواست کردم و براش آماده بودم ٫
چرا ؟
چون میدونستم رمز اینه که بدونی جهان چطور کار میکنه ،
رمز اینه مثل آدمای موفق باور کنی و عمل کنی ٫
تشنه بودم و میخواستم بدونم کی باید خودت عمل کنی و کی از خدا درخواست کنی و کجا ها رها باشی که نتیجه میاد ٫
راز اشکار شد ٫ در همون جست ۱ و ۲ چیزای رو شنیدم که واقعا فراموششون نمیکنم ٫
منی که بیش از ۱۸ میلیون هزینه مارکتینک کار قبلیم میکردم ،بیش از ۹ میلیون هزینه تبلیغات گستدره کردم ، ۴ میلیون هزینه ساخت پلن کاااملا اصولی کارم کردم ، چرا نتایجم کوچیک بود ؟
منی که اینقدر به نتایج تحلیل گر ها میچسبیدم چرا نتایجم کوچیک بود ؟
منی که به همه توصیه های مشاور های سئو و بازاریابی و تبلیغات رسانه ای عمل میکردم چرا واقعا نتایجم کوچیک بود ؟
منی که فول تایم روی کار بودم و در روز ۱۵ ساعت فقط روی یه استارتاپ کار میکردم چرا همش به شکست و بن بست میخوردم ؟
منی که از بهترین نیرو ها کمک میگرفتم چرا به تضاد برمیخوردم و همه دونه دونه میرفتن ؟
منی که این همه مانیتورینگ میکردم و منطقی جلو رفتم چرا شکست خوردم آخه ؟
آره ٫ یه جای کار ایراد داشت ٫
اون جایی که من بهش میگم “””””””” شرک “””””””””٫
من روی نیروی که رب العامین رو در اختیار داشت حساب نمیکردم و فقط روی خودم حساب باز میکردم٫ قط روی نتایج علمی میبستم ٫ فقط روی حرفا و نتایج مشاوران و کارشناسان حساب باز میکردم تا با مغزززززززززز خوردم زمین٫
بابا به خدای واحد ٫٫٫٫٫٫٫٫
به پیر به پیغمبر رمز موفقیت اونی نیست که مشاورا میگن ٫
به خدای واحد قسم عامل موفقیت آدما رو باید از زبون خودشون بشنوی نه از زبون خبرنگارا و مصاحبه کننده ها !
به الله یکتا قسم باید بیای و ببینی چیه این آدما رو یوج و یونیک و خاص میکنه !
به رب العالمین قسم باید بیای و ببینی چه تفاوت چشمگیریه زندگی آدمایی که ۲۴ ساعت سگ دو میزنن ، آدمشو دارن ، مهارتشو داره ، اطلاعاتشو دارن ، پارتیشم دارن و به چیزی نمیرسن و زندگی آدمایی که فقط “””” ایمان “”” دارن و به خاطر اونه وقت آزاد روزانه دارن و بزرگ ترین شرکت های دنیان ٫
بابا تورو خدا به یکم فکر کنید !!!!!!!!!!!!!!!!!
یکم سرچ کنید ، یکم روی حرفای خدا حسا باز کنیدو قرآن رو بخونید !!!!!!!!!!!!!
یکم تحقیق کنیو اگر واستو این درک های سخته و ذهنتون خیلی منطقیه بیاید کتاب فراسویش شفای زندگی رو بخونید !!!!
رسانه رو رها کنید بیاید خودتون درکش کنید این تفاوتا رو ٫
من که ۱ سال تمام هر روز دارم مانتورینگ های خودم رو میخونم و فقط روی محصولات خودم کار میکنم ٫
ببین چی شد زندگیم که همه چیز من فقط در همین مدت تغییرکرد٫
من بالغ بر ۳۵۰ جلد کتاب موفقیت وروانشناسی خونده بودم ٫ من بیش از ۱۲۰۰۰ سمینار به زبان های مختلف رو ترجمه کردم و تلنبار توی هاردام داشتم ٫ منی که بیش از ۱۰۰۰ مقاله علمی خونده بودم نتونستم با اون روشا نتایجم رو بزرگ کنم ٫
تا اینکه تسلیم شدم٫
وقتی “””””””””” تسلیم “”””””””””””” شدم و جلوی خدا زانو زدم ، هدایت آغاز شد٫
دستای در بند کشیده ی خدا رو در زندگیم آزاد کردم و از ذهن منطقی و توصیه های مشاوران و بیزینس من ها و مارکتینگ ها رها شدم و چسبیدم به روش توحیدی و اجازه دادم تماممممم درخواست هام جاری بشن ٫
رمز اینه بود »
تا نشوی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
تا این درک رسیدم آب پشت سد ، سد ها رو شکست و جریان شگفتی جاری شد ٫
بووووووووووووم
بومممممممممممممممممممم
بومممممممممممممممممممممممم
نتایج جاری شد ٫
به خدا قسم مات بودم آخه چی شد یهویی ؟
چی شد اینا کجا بودن ؟
این همه روابط عالی کجا بود ؟
این همه رش درآمدی کجا بود ؟
این همه آگاهی کجا بود ؟
این همه شهرت و عشق و محبوبیت کجا بود ؟
من و عباسمنش و تموم آدمهای موفق دنیا که بیوگرافی هاشون رو ترجمه کردم ( بیش از ۹۴۰ بیوگرافی ) و خوندم اینطور نتیجه گرفتیم و میگیریم و خواهیم گرفت ٫
به الله یکتا قسم
همشون در کلامشون در قلبشون به هدایت و ایمان اشاره میکنن ( همون چیزای که در کتاب فراسوش شفای زندگی گفتم )
هیچ کس نبود کههدایت رو قبول نداشته باشه!!!!!!!!!!!!
یکی بهش میگه فرشته نجات ٫ یکی میگه عیسی ، یکی میگه الهام یکی میگی من درونی ، یکی میگه صدای فرشتگان
یکی میگه پاپ ، یکی میگه زمزمه پنهون و حس ششم
من هم بهش میگم خدا و در کتاب فراسو با مقالات علمی ثابت کردم این صدا خداست ٫
عامل موفقیت کسب و کار ها اون عامل هایی نیست که ما فکرشو میکنیم ؟
سرمایه اولیه نیست !
چند صد نفر رو مثال بزنم که ثروتمند خودساخته ان و از زیر صفر شروع کردن !
پارتی و همراه و داشتن همکاری خاص هم نیست ؟
چند صد نفرو مثال بزنم تا باور کنی آدمای موفق وقتی تنها شدن تازه نتایجشون بزرگ شد و بعد آدمای عالی و موفق اونا رو پیدا کردن ؟
داشتن مهات و دانش و استعداد خاصی هم نیست !
چندین هزار نفرو مثال بزنم تا باور کنی آدم های موفق و ثروتمند واقعا طبق نتایج علمی آدمای خاصی نبودن و اتفاق زیاد تر سرکوفت میخوردن و بیشتر به تضاد میخوردن در دوران جوانی !
چندین نفرو واست مثال بزنم تا باور کنی این آدما واقعا مهارت ها گام به گام بهشون گفته شد و آروم آروم به دانش و آگاهی و کشف استعداداشون هدایت شدن٫
داشتن انگیزه هم نیست !
چون من هزارن نفر آدم با انگیزه ی با نتایج پوچ رو میشناسم ٫ که ایده هاشون حالا تو قبرستونا خوابیده و نتونستن با این توان و انرژی و انگیزه و قدرتشون هدایت رو دریافت کنن ٫
داشتن شور و علاقه و عشق به کار هم نیست واقعاااااااااا ٫
من هزارن نفر رو میشناسم که با شوق هسته اتم ها رو شکافتن ولی نتونستن خدا در اون ببینند ٫ میشناسم کسایی که نوبل گرفتن و در گمراهی ان و به ثروت نرسیدن ٫ میشناسم آدمای به ظاهر موفقی که روابط داغون دارن و نمیتونن سر بخارونن٫ میشناسم کسایی که عاشق کارشونن ولی دیوانه خدمت رسانی نیستن ٫ میشناسم کسایی که تا آخرین لحظه مرگ خدا رو نمیتونن در زندگیشون ببیند و همیشه دنیال اثر انگشت خدا در آزمایشگاه میگردن و یه روز بی صدا با شور و استعداد و کلی انگیزه و امید میمیرن و فراموش میشن ٫
داشتن تحصیلات و مدرک و پایه هم نیست !!!!
چون اکثر ادمای موفق دنیا این امتیاز ها رو نداشتن ٫ جک ما و استیو و بیل گیتس و وارن بافت و مارک زاکر برگ و هیلیون و ایلان ماسک بعدا دکترای افتخاری از سمت چندین دانشگاه بهشون هدیه شد ٫ اونا همون بچه های بی استعداد و بی مدرک کلاسا و دنشگه ها بودن ٫ عباسمنش رو ببین ٫ کدوم درس و دانسگاه رشته اختصاصی ٫ یا خود من کارم چه ربطی به به مدرک دنشگاه تهرانم داره آخه !
به تبلیغات و بازاریابی و سرمایه گذاری و مانیتورینگ کردن نتایج و خروجی گرفتن از مشاوره ها و کوچینگ ها هم نیست !
من حاضرم از الان تا صبح واست مثال نقض بزنم که باور کنی که اینا عامل مهم اساسی نیستن ونتایج میاد اما پایدار نیست ٫ خود من چقدر هزینه کردم ؟ چقدر سمینارو مشاوره خصوصی داشتم ؟ چقدر بسته خریدم ؟ چقدر تجربه کردم ؟ کو پس کجا بود ؟
مگه عباسمنش قبلا سئو کار نمیکرد ؟
مگه مشاور و مدیر بازرابی نداشت چزا اینطور نتیجه نمیگرفت ؟
مگه نمیگفتن باید حتماا حتما برای اینقدر هزینه کنی بعد نتایج میاد ؟ پس چرا خلاف همشون ثابت شد ؟
یا در زندگی بزرگان = چرا وقتی استیو دونست راز چیه نتایجش خارق العده و جهانی شد ؟
چرا هیچ وقت تصمیم نهایی رو به به مدیر عاملاش نمیداد؟ چرا وارن بافت نمیذشات رای مشاوران و مدیرانش اون رو اغفاف کنه ؟
را همیشه بیل گیتس برای تصمیمات بزرگ اتاق فکر جداگونه داره ؟
چرا وقتی به مارک زاکر برگ پیشنهاد ادغام با شرکتای بزرک وردادن نپذیرفت ؟
چرا وقتی ایلان میتونست تسلیم بشه نشد ؟
چرا همه چی واسش اسنقدر اسون و سریع اتفاق می افتاد و می افته ؟
چرا همه مات این بشر شن ؟
چرا بهش میگن فرازمینی ؟
چرا اون رو یه آدم عادی نمیدونن ؟
چون اونا به اجازه ندادن چراغ هدایت و الهام درونیشون خاموش بشه ٫ حتی در تاریک ترین و پر فشار ترین و سخت ترین روزای زندگی٫
چون یه صدایی درون همه ما هست که هر لحظه بهترین روش های فروش رو میگه !
بهترین سهام برای خرید رو میگه !
بهرتین زمان برای معرفی محصول رو میگه!
بهترین روش تبلیغات رایگان و زود بازده رو میگه !
بهترین روش علمی برای جذب همکارای عای رو میگه !
بهترنی حمایت گره ، بهترین سرمایه گزاره ، بهترین امانت داره، بهترین روش زندگیه ٫
خدا دیگه یه اعتقاد نیست ٫ خدا یک سبک زندگی و یه لایف استایل موفقیته ٫
الان در سال و ۲۰۱۹ و ۲۰۱۸ دارم نتایج جددی رو میخونم ٫ لایف استایل توحید در تمااااااااااااام رگه های زندگی افراد موفق دیده میشه ٫
شاید خیلی ها ندونن این هدایت از کجاس ، چه زمانیه ٫ چطور کر میکنه ٫
اما هیچ کس نمیتونه نقضش کنه ٫
هیچ کس نیست قبولش نداشته باشه ٫
هیچ کس نیست بگه من از اون کمک نمیگیرم ٫
و جالب اینه همه میدونن هست و چون باور میکنن هست ، بی وقفه همه جا از اون کمک میگیرن٫
مگه کریستین رونالد نمیگفت اون صدا بهم میگه کی ضربه بز و کجا بزن!!!!!
مگه مسی نمیگفت من از درونم برای دریبل کردن آدما کمک میگرم ؟
مگه استیو جابز بار ها معرفی محصولاتش رو به تعویق نمینداخت چون اون صدا بهش میگفت الان زمان درستش نیست ؟
مگه بیل گیتس برای گوش ندادن به اون صدای درونی بار ها ضرر نکرد تا بعد فهمیدش ؟
مگه دونالد ترامپ بزرگ ترین سرمایه گذرای عمرش رو با همون هدایت درونی انجا نداد ؟ مگر دونالد ترامپ طبق نتایج و نظریه های کاملا علمی قرار نبود رئیس جمهور نشه ؟ مگر خط و نشون نکشیدن واس شکستش ؟ چی شد اون نتایج علمی ؟
مگه وارت بافت نمیگه یه مشاور درونی دارم و همیشه باهاش خلوت میکنم بر اساس حرفای اون تصمیمم میگیرم ؟
مگه ایلان ماسک نمیگه من میدونم کی و کجا و چطور محصولم رو معرفی کنم ٫ کی به حرفای مدیرام گوش بدم و کی ایده های خودم رو عملی کنم ٫ مگه ایلان طبق نتایج کارشناسان و خبرنگاران نباید ۱۰۰ در صد ورشکست میشد ؟
بابا من چطور بگم اخه ٫ چطور بگم هیچ موفقیتی رخ نمیده مگر باور توحیدی پستش باشه٫!!!!
مگر “””””” عزت نفس “”””””””””” پشتش باشه !!!!!
مگر “”””””””””” اعتمادبی قید و شرط “””””””””” به صدای هدایتگر درونی پشتش باشه !!!!!
مگر “””””””””” ایمان به غیب “”””””””””” پشتش باشه !!!!
و همه اینا خلا یه مفهومه و اون خداست ٫
اصا مهم نیست دین داشته باشی یا نه ؟
اصلا مهم نیست تو رو کارفر بخونن یا نه ؟
اصلا مهم نیست چقدر سرمایه داری؟
اصلا مهم نیست هیچ کسیو بری شروع ندای؟
اصلا مهم نیست هیچ روش درستی رو برای آغز کسب و کارت نداری ؟
اصلا مهم نیست نمیدونی چی درسته و چی غلط و باید از کدوم سمت آغاز کنی ؟
اصلا مهم نیست پدر و ماردت کین و تو کجا زندگی میکنی و چطور داری زندگیت رو میگذرونی ؟
اصلا مهم نیست همه رهات کردن و هیچ حمایتگری واست نمونده ؟
در پایان میخوام چند تا از نتایج خودم رو بگم که حاصل این نگاه توحیدی در زندگیم هست و بوده و خواهد بود ٫
چند تا نتیجه فوق العاده هم بگم بدونید قانون هدایت و الهام چطور کار میکنه :
من همون لحظات که این آگاهی ها رو دریافت کردم توسط الهام درونی هدایت شدم به نوشتن کتابم و این کتاب تا ماه قبل رکورد پر فروش ترین کتاب رو شکست و در صد قرار گرفت و رد روند ترجمه انگلیسی و اسپانیولیو فرانسوی قرار گرفته ٫
هدایت شدم به بهترین وماهر ترین طراحان سایت ، هدایت شدم به بهترین روش های معرفی مدل کسب و کار و هدایت شدم به روش فروش موثر و در فقط شش ما درآمد نقدینگی ما ۲۱ برابر و حتی بیشتر شده ٫
و چقدر خودم در زندگیم نتایج سلامتی و ثروت و روابط گرفتم. هر لحظه صدای واریز پول به حسابم روی گوشیم میاد ٫
من تو ۱۳ ماه این نتایجو گرفتم که یه گوشه از تموم اون نتایجی بوده که واقعا دارم ٫
اگر بخوام تک تک بگم باور کن چندین صفحه فقط میخونی و ذوق میکنی٫
اومدم کامنت بذارم بگم استاد عباسمنش راز رو دریافته و این عامله که نتایجش رو بزرگ میکنه ٫
من راز رو دریافت که تموم رکورد هامو در این چند ماه زدم
تمام افراد موفق راز رو دریافتن که اینطور نتایج شگفت آور و جهانی رو ثبت میکنن٫
امیدوارم تسلیم بشی و اجازه بدی خدا هداییت رو بدست بگیره ٫
بوممممممم بومممممم بوووووومممممممممم از این همه آگاهی که حرفی به جز سپاس گزاری واسم نذاشت. ممنونم از خدا که هم نوشتن این حرفاشو به دست تو سپرد، هم منو واسه خوندنش هدایت کرد. تازه الانم که دارم این تشکر رو می کنم باعث میشه هر موقع نیاز داشتم راحت از پروفایلم این کامنتتو پیدا کنم. مرسی که این همه تعریف از توحید عملی و اصل بودنش بیان کردی. مرسی که بدون نفی کردن بی قید و شرط فرعیات توضیح دادی که به موقش نعمتی میشن برای پیشرفت، به شرطی که از اون اسل فاصله نگیریم و به عامل شرک تبدیلشون نکنیم. امیدوارم هر روز رکورد خوشبختی روز قبلتو بزنی دوست عزیز.
آقای همتی عزیز سپاسگزارم برای پخش آگاهی که اشک رو از چشمانم ظاهر کرد .
بخدا همین چیز هابی که گفتیم حقیقت محضه وتسلیم شدن که خداوند بارها میگه مسلمان واقعی کسیه که تسلیم خداونده.حالا به چه اندازه تسلیم به اندازه ای که بتونم بلورهای قوی ایجاد کنم روی ذهنم کنترل داشته باشم واز هر حساب و کتاب ذهنی م دور بمونم وهدایت قلبم وبشنوم .
عالی بود براتون بهترین ها رو آرزو دارم که از این بیشتر بدرخشید .???????
فکر می کنم استاد عباسمنش هم کتاب بعد دیگر وجود سیلوا رو خوندن ، ۲ سال قبل در گرفتاری شدید مالی بودم ، چند شب داشتم مراقبه ابراهیم رو می خوندم که هرچه شد قلبی مطمعن و یقینی راسخ داشت ،
با خانم diana silva از طریق فیس بوک آشنا بودم به ایشون پیام دادم ، بهم گفت اتفاقان الان تو فرودگاه هستم و به علت بارش سنگین برف پروازم تاخیر داره ، دارم از یک سمینار برمی گردم ، هر چی دوست داری ازم بپرس ، شروع شد و ایشون جواب داد ، آخر به نتیجه تسلیم رسیدم همین چیزی که شما گفتید تسلیم ساعت ها مراقبه می کردم و فقط مو به مو هرچیزی رو که اون دستور می داد انجام می دادم ، اون موقع من تو شروع کار بودم ، نتیجه این شد که طی کمتر از دو هفته ۸۰ میلیون تومن پول نقد در اختیارم قرار گرفت اگه درست یادم بیاد یه ۵۶ میلیون تومن و یک ۲۶ میلیون تومن ، و شروع شد ، ولی من هرجا باز خواستم با فاصله حرکت کنم و از ذهن منطقی و ترس ها و هوس ها پیروی کردم باز نتایج منفی گرفتم
تا شروع کردم باز با شکرگزاری
نمی دونم دارم کار درست می کنمراجب این موضوع ولی چون از شکرگزاری انقدر معجزه زیاد دیدم نمی تونم رهاش کنم من طی ۶ ماه ۱۸ کیلیو کاهش وزن داشتم ، مربی بدنسازی قبلی من می گه پیش من نمیای کدوم باشگاه می ری انقدر استایلت خوب شده ، باورشون نمیشه که بگم نمی رم باشگاه بهشون می گم یه باشگاس محل ما خوبه یه مربی جدیدم دارم خوبه باحاله ، خیلی ها منو می بینن می گن چرا انقدر شادی و خوشحالی می گم نمی دونم ، ازم می پرسن واقعان یه چیز خاص می خوری یا یه چیزی می زنی ، نمی دونم واقعان نمی دونم
چند روز پیش اتفاقی با دختری که دوستش داشتم صحبت کردم جالبه این دختر بعد از ۲ سال انقدر تغییر کرده بود انگار ۱۸۰ درجه چرخیده بود که بشه اونجوری که من دوست داشتم .
اما پول پول پول ، ثروت ثروت ثروت ، نمی دونم حرف استاد باورم شده انقدر تو سال های گذشته یا به قول بوریس لیپتون تو ژنتیک من طی سال ها سیو شده ، دارم تغییرشون می دم ، شیرین ترین صدا شده واسم صدای خودم گوش دادن به صدای خودم
سلام امیر اقای گل خداراشکر خداراشکر چقدر نتیجه خداراشکر افرین برتو چقدر کامنتت باورامو تقویت کرد کاملا مشخص بود که از ته دلت این جملات اومده انشالا 1000برابر بیشتر از الانت موفق بشی
افرین افرین افرین چی بگم دنبال یه فایلی بودم که در مورد توحید که این دفعه یجور دیگه با خدای خودم عهد ببندم که هیچوقت باورهام شل نشه که هدایت شدم به نوشتههای پرمغزو محکم شما که انگار خدا خودش داشت صحبت میکرد باهام وقتی میخواستم شروع به خوندن این نوشتهت کنم گفتم خیلی زیاده وقتمو میگیره برم فایل توحیدی پیدا کنم ولی انگار نتونستم رد بشم بعداز خوندن احساس کردم اندازه فایل استاد بهم اگاهیو انرژی داد …دمت گرم.
و درود به الوهیت درونتون که با الوهیت درون من دوست و آشنا و یکی بود که من در این ساعت شب با وجود اینکه بنظرم مورد مشترکی نبود که بخوام این متنو بخونم ، اما همون ندای درونی هدایتم کرد به اینجا .
مدرسه که میرفتم خیلی نوشته های دیگران رو میخوندم تا گوشم با کلمات آشنا بشه و بتونم در أنشأها و نوشته های خودم از أونها استفاده کنم و حالا هم اومدن و بودن در این سایت و این خانواده بمن این امکان رو داده تا با خوندن دیدگاه عزیزانی چون شما که میان و تجاربشون رو عاشقانه و خالصانه با ما به اشتراک میذارن و سنگ سخت وجود رو که با باورهای غلط قبلی روش بتن ریزی انجام دادیم ، صیقل میدن و چه بسا در هم بشکنن .
خدا رو شکر برای این همه نعمت آگاهی و همدلی که در این جهان عباسمنشی ما باهاش روبرو میشیم و ما چقدر ثروتمندیم که اینهمه به خزائن بی بدیلی که خود إستاد و کپی هاشون هستن ، دسترسی داریم ، اینجا همه چی اصله ؛ اصلِ اصل و اونه که ماها رو بسمت هم و بی هیچ نسبت خونی و خانوادگی ، جذب میکنه به نحوی که واقعا به خانواده صمیمی عباسمنش ، مفهوم و معناخانواده می بخشیم .
فکر کنم وقتشه فیلم راز ٢ رو بسازن و اسم إستاد و همه دوستانی مثل شما که بهش دست پیدا کردن رو بهش أضافه کنن .
امید که هر روزتون سرشار از عطر و بوی ناب آگاهی و هدایت الهی باشه دوست عزیز که وقت گذاشتین و موشکافانه مطلب رو جا انداختین .
کامنتتون فوق العاده بود!!! با خواهرم دو بار خوندیم و انقدرررر لذت بردیم که قابل وصف نیست. پر از آگاهیه واقعا!! خواستم خیلی خیلی تشکر کنم ازین کامنت بسیار زیباتون که لطف کردید و وقت گذاشتید و انقدر با دلیل و مثال برامون نوشتین که بیشتر مُهر تائید رو حرف های ارزشمند استاد عباسمنش می زد و خیلی به باورهای من کمک کرد. دقیقا دو سه روزه بارها نشونه هایی از تسلیم شدن دریافت کردم که کامنت شما هم امشب یک نشونه محکم برام بود! سپاسگزارم.
براتون آرزوی موفقیت روزافزون دارم.
استاد جانم، خانوم شایسته نازنین ممنونم برای به اشتراک گذاری این کامنت زیبا!
خدارو هزاران مرتبه شکر که خوندن این نتایج عالی شما هم باعث شد در دلم بارها و بارها تحسینت کنم و هم ایمان و انگیزه و امید من و هزار برابر کرد
قبل از این کامند فایل دو قدم چهارم از دوازده قدم رو دیدم و اونجا استاد جان جانان از پیدا کردن الگوهای مناسب و قدرتمند شدن باورها و بالا رفتن ایمان صحبت کردن و خیلی جالب بود درست بعد از اون از خدا خواستم که این الگوهارو نشونم بده
و خود استاد که نمونه بارز این الگو هستند ولی به جرات میگم این کامنت زیبا و تاثیرگذار شما باور من و به خدا و به مسیری که دارم میرم صدها برابر کرد و واقعا تاثیرگذار بود
ممنون از این همه مثال قشنگ و این کلمات تاثیرگذار و باز یادآوری کردن این موضوع که همه چیز میشود داشت به یک شرط
بنده خدا بودن و از غیر رها شدن
ممنونم
با آرزوی موفقیت روزافزون شما و تمام دوستان این خانواده
روزی میرسه همه ما از این نتابج فوق العاده اینجا صحبت خواهیم کرد با ایمان قلبی
اون زمان من منظورم از آرشیو کردن این بود که یه جا این متن رو کپی کردم تا مرتب باورهاش رو مرور کنم.
اما الان به لطف خدا و تلاش دوستان سایت هر روز داره بهتر و بهتر میشه.
شما میتونی روی هر کامنت تو هر قسمت از سایت روی قسمت قلب کلیک کنی (مثل لایک کردن) و اون رو برای خودت تو قسمتی که پایین تر میگم بهتون برای خودت نگه داری.
این اولین کامنتی بود که بدون اینکه اول برم آخرش را و مقدارش را ببینم از همون اول با میل و ذوق خوندمش ، با اینکه ساده شروع شده بود ولی جنس توحیدی کلمات منو میخکوب کرد ….
چی میتونم بگم واقعا !!!!!
من نفر نود و ششم بودم که ستاره دادم ، مطمئنم اون نود و پنج نفر قبلی هم الان حال منو دارند … احساس درک و قدرت … احساس باور … انگار تمام وجودم را باور فرا گرفته …
دوست عزیزم خیلی ممنونم که اینها را نوشتی
حالا دیگه هیچی برام عجیب و دور از دسترس نیست ، حالا دیگه هیچ منطقی نمیتونه جلوی نگاه الهی من را بگیره ، واقعا احساس میکنم تسلیمم
چقدر این سایت داره گسترش پیدا میکنه ، واقعا حرف استاد که میگه « اون انرژی مدام در حال گسترش خودشه » را دارم توی کامنت ها و نتایج بچه ها و تغییرات زندگی خودم درک میکنم
با سلام و درود به اساتید گرامی و با تشکر از خداوند بزرگ و همچنین قدر دانی از زحمات آقای امیر همتی که اینقدر قشنگ توضیح دادند حظ وحال بسیار زیاد و انرژی خوبی داشت این متن زیبا دوستتون دارم الهی همیشه شاد و موفق باشید
سلام آقای همتی عزیز،صمیمانه تبریک میگم بابت این همه آگاهی و آشنایی عمیقتون با راز جهان آفرینش،خوشا به حال شما که اینقدر به خدای خود نزدیک و دوست شدین و از هدایت رب العالمین بهره مند شدین،تبریک میگم موفقیتهای افتخار آمیزتون ،و تبریک میگم به خاطر قلم شیوای شما،که حقا هرچه از دل بر آید بر دل نشیند،واقعن لذت بردم از متن زیبا و پراز آگاهی شما،هرچند زیاد زحمت کشیدین و متن طولانی نوشتین اما واقعن دوست نداشتم به پایان متن برسم انگار تشنه ی این صحبتها و شنیدن این نتایج بودم،امیدوارم روزی برسد که تک تک اعضای سایت (از جمله خود من)به جایی برسیم که تا این اندازه به عمق مطلب پی ببریم و به منبع هدایتگر وصل شویم و تک تک نتایج شکفت انگیز خود را با اشتراک بگذاریم،براتون بهترینها رو آرزو میکنم و به خود میبالم که عضو سایتی هستم که چنین افراد ی با این همه آگاهی عضو آن هستن،پیروز ،موفق و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید
وقتی ب اخر کامنتتون رسیدم دیگه اشک امون نداد و بند نمیومد.واقعا نمیدونم چی بگم. واقعا بهتون تبریک میگم برای هدایتتون ب مسیر راست و درست و اسان.راه کسانیکه ب انها نعمت داده شده نه کسانیکه ب انها غصب شده و نه گمراهان.از خدا میخوام من و هم ب این مسیر زیبا هدایت کنه و همیشه در اون ثابت قدمم کنه تا مثل بقیه از این مسیر زیبا لذت ببرم.اون قلب سبز رو هم ب پروفایل خودم هدیه دادم تا هر وقت هدایت خونم در حال تموم شدن بود بیام خودم و شارژ کنم.
خوشحالم ک کامنت شما رو خوندم و بهش هدایت شدم.کلی اروم شدم
چقدر خوب نوشتی دوست عزیز،باید این متن رو چندین بار بخونم تا همه ی این اگاهی های نابت رو درک کنم…ممنونم امیر عزیزبه خاطر اینکه این همه اگاهی رو اینجا به اشتراک گذاشتی تا به من وبقیه برای منطقی شدن باورهامون کمک کنی….
بسیار عالی توضیح دادین بحث هدایت رو ممنونم از کامنت بسیار زیبا و تاثیر گذارتون همین الان که وارد سایت شدم اومده بودم تا درباره کاری که چند روزه دل دل میکنم واسه انجامش نشونه ای ببینم که هدایت شدم به کامنت شما و جواب خودم رو گرفتم خدا از طریق کامنت شما پاسخم رو داد
از خدای خودم بسیار شکر گزارم که در این خونواده توحیدی حضور دارم
من زهرا فرجی هستم از اکانت کس دیگه ای اومدم ولی از این هدایت خیلی خوشحالم دوست خوبم بنده خدا ازت ممنون و سپاسگزارم امیدوارم که بتونم درک کنم و بفهمم که هدایت کجاس اینو درک کردم که هر لحظه با اون باشم ازش هدایت بخوام تا کمکم کنه آیا منم میتونم ؟قطعا میتونم تا بفهمم چی میگه کی هدایتم کرده البته بارها بارها این خدایتها رودر یافت کردم
با سلام ودرود بی پایان، از خداوند و بندگان خوب و آگاهی چون استاد عزیز و سرکار خانم شایسته و آقای امیر همتی عزیز متشکرم از متن شما بسیار لذت بردم و از خداوندبزرگ خییییلی سپاسگزارم که مرا به این سایت زیبا و پر انرژی هدایتم کرد دوستتون دارم
نمیدونم چه جوری ازخدا سپاسگزاری کنم ازشما برای انتشار این آگاهی سپاسگزاری کنم از خدا برای هدایتم به این کامنت سپاسگزاری کنم اصلا من اومده بودم یه کامنت دیگه رو بخونم از دیروز باورتون شاید نشه ولی از روی کامنت شما هیچ جا نرفتم اصلا انگار سایت قفل شده هرچی میزنم باز نمیشه و فقط موندم رو همین صفحه حتی میخاستم پروفایلتون رو باز کنم و بقیه کامنت هاتون رو بخونم نشد گفتم این خواست خداست که بارها کامنت شمارو بخونم این کامنت رو قبلا خوندم چون وقتی اومدم بش رای بدم پیام اومد که شما قبلا رای دادید
اما پس چرا تک تک کلمات شما برام تازگی داشت
چرا هرچی میخونم سیر نمیشم
چرا تازه دارم میفهمم هدایت یعنی چی
خدای من
از تک تک کلماتتون اگر نت برداری کنم کمه
خدا خواست
خدا هدایت کرد
من تسلیم شدم
و خدا این صفحه رو باز کرد
چند روزه عمیق از خدا درخواست کردم برای رشد و هدایت
این کامنت و این فایل که بارها قبلا گوش کردم شاید هزار بار بیشتر اززبان استاد کلمه هدایت رو شنیدم این فایل رو گوش دادم اما تکامل تکامل برای درک این آگاهی تکامل برای عمل به اون تکامل برای تسلیم شدن تکامل برای نرم شدن قلبم برای آروم شدن ذهنم خدای من این متن نوشته توکه با دست مهربان و سخاوتمند دوست خوبم برای هدایت من نوشته شده
دوست من ازت ممنونم که نتایجتون نوشتی ازت ممنونم که این کامنت رو نوشتی
سلام بر امیرخان قدرتمند شاگرد ممتازی که الگو شدی برای من
رفتم تو سایتت بینظیر بود حرفات اصلا کامنتت که نامبروان بود بماند یسری حرفا رو از ویست شنیدم که منو پرت کرد به چندین مدار بالاتر یک مشکل جلب توجه قرار گرفتن و یسری مشکل اینطوری از اطرافیان خیلی نزدیکم داشتم که چند روز بود داشت تو ذهنم دخلمو میاورد انرژیمو گرفت که با خیانت نوری در تاریکی ات تونستم اینو در خودم حلش کنم تحسینت میکنم که با سن کمت چطور تونستی شاگرد ممتاز کلاس در عشق استاد باعشق بشی اینجا سکوی پرواز انسانهای بزرگی است که دور هم جمع شدن تا برای همدیگر نور شوند برای عبور از تاریکی امیرخان عزیز تحسینت میکنم و تشکر میکنم ازاینکه برام نور شدی احساس بسیااااار زیبایی در من قرار دادی با کامنت و حرفای ناب الهی ات دوست دارم بیشتر از بخونم بیشتر ازت بشنوم البنه تو سایتت عضو شدم و از رشد وپیشرفتت خوندم و چقد خوشحال شدم و چقد انرژی گرفتم که وقتی امیر خان تونست پس منم صدرصددددد میتونم و ممنوم که این راه رو برام خیلی هموار کردی دمتگرررررررم من عاشق توحیدی شدنم شب روز از توحیدی شدن حرف بشنوم حرف بزنم سیر نمیشمممممم خداجونم امروز بوسیله بنده خوبت امیرخان بهم گفتی هر حس منفی که تجربه میکنم خیانت به خودمه اگه توش بمونم حس منفی باید باعث رشدم بشه اگه غیرازین بشه خیانت به خود هست ظلم به خود هست من درس عالی امروز برام یاداوری شد و ازین بابت شکرگزار خدای خویشم و ممنون دار استاد باعشق و شاگردان ممتازی مثل شما که چه درس عالی پس دادین دوستان باعشقم عاشقهمهتون هستمممم خدایا شکرررررررررررررررررررررت که اینجام
سلام سلام . واااای من امروز همش به کامنت های شما هدایت میشم . من الان یک سال ه این راه رو شروع کردم . امروز یه کوچولو بی انرژی شدم .( نجواهای شیطان) و کامنت های شما شد یه نور درقلب من . بخدا الان هم اون ندایی که درون هست میگه بنویسم . الله اکبر . 😢
حرفای شما، نوشته های شما، تماما نور هدایته و در این دنیا هیچ چیز اتفاقی نیست . این نوشته ها منو میبره پیش خدا . خدایا شکرت . 😍 سپاس گزارم سپاس گزارم .
خداروشکر میکنم که تو در جایگاه درست خودت هستی، آفرین که عشق و علاقه ات را پیدا کردی
آفرین به این همه توانایی بینظیرت، مهارت هایی که پیدا کردی و رشد دادی و وقت گذاشتی و زمان گذاشتی آفرین واقعا عزیز دل من، تحسین برانگیز این همه نتیجه های عالی خداروصدهزار مرتبه شکر
تحسینت میکنم، و واقعا بهت تبریک میگم. خیلی خیلــی خوشحالم به خاطرت به خاطر موفقیت هایی که گرفتی و انگار خود منم که این نتایج را گرفتم بسیار تحسین میکنم این درک دررستی که داشتی و داری، ثروتی که خلق کردی، ارزشی که ایجاد کردی با ارزشمندتر کردن خودت با شنیدن صدای درونت، با شنیدن صدای هدایت آفرین آفرین خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمندت، احساس لیاقتی که داری را تحسین میکنم.. خدایا شکرت
برات بهترین ها را آرزو میکنم همیشه در صلح و عشق خودش غرق باشی. آمین
سلام دوست عزیزم چه کامنت زیبا و دل نشین و توحیدی بود از خدا خواسته بودم هدایتم کنه در مورد ۱تصمیم بزرگم که آورد درست به اینجا نقطه عطف واقعا باید فقط رو خدا حساب باز کرد این کامنت باعث شدم مصمم تر حرکت کنم با ایمان تر هر کجا هستید شاد و موفق باشید
سلام دوست عزیز جوابتون عالی بود ساده اما نغز. تبریک میگم برای موفقیت هاتون .من الن هدایت شدم به جواب شما در نشانه امروزم و صدای درونم بهم گفت کاری که دوست داشتم قبل ها انجام بدم و فراموشش کرده بودم رو انجام بدم و اونم نوشتن ( حتی اسمش هم یهو اومد “خدا رو باور کن”!!!)یا ترجمه کردن کتابه . مرسی
سسسسسسلاااااااااام به امیر عزیززززززم دوست بسیار فوق العاده م .
امیر جان شما این پیام 5 اردیبهشت روی سایت قرار دادی، استاد 11 November که میشه 20 آبان روز دوشنبه، تو کانال قرار داد و امروز 18 آذر من پیامت خوندم.
دقیقااااااااااااااااااا دارم میبینم که اون زمان کار کردن روی خودم کنار گذاشته بودم ولی نه کامل اما کنار بود و ولی الان که چند وقتی هست شروع کردم حالا هدایت میشم به پیامت.
و جالب اینکه من تا امروز 70 پیام اخیر توی کانال نخونده بودم و چند روز بود بهم الهام شد که کانالی توی تلگرام برای خودم درست کنم به نام زیباییهای زندگیم و هرکی هم دوست داشت عضو بشه و هرچی آگاهی و درک و باور از استاد یاد میگیرم برای خودم اونجا بنویسم و تحلیلش کنم.
و وقتی به پیامت رسیدم اصلا فقط خداروشکررررر کردم شکرررررر که وقتی دارم ثروت 1 کار میکنم، وقتی استارت ساختن اپلیکیشن اندرویدم شروع کردم چجوری خدا داره از طریق بهترین دستاش کمکم میکنه که کامنت به شدت عمیق و زیبااااااای تو قلبمو پر از آرامش و احساس خیلی خوب بیشتری کرد و ایمان بیشتر.
واقعا ازت خیلی ممنونم که تجربیات و آگاهی های نابت نوشتی .
این کامنتت برای من واقعاااااا زیبااا و فوق العاده بود .
مرسیییییییییییییییی و ممنوووووووونم ازت.
فایلهای توحید عملی و مخصوصا من 5 و 6 خیلی دوست دارم در کنار صحبت های شما که دوره ثروت 3 کار کردید و نتیجه زندگی خودت نوشتی یعنی منو هرلحظه بیشتر به خودم نزدیک میکنه.
من خیلی داستان سیل عید پارسال تصور میکنم تو زندگیم که چطور خداوند توی دوهفته چنان رحمتی بارید، که تمام رودخونه ها و چاهها و سدهاو ……. که میگفتن 50 سال بوده اصلا آبی توش دیده نمیشده نه تنها پر شد بلکه لبریز هم شد ، بعدش میگم داستان ما هم داستان همین سیل است و خدای وهاب که وقتی فقط به خودش ایمان داشته باشه و فقط از خودش بخوای و بینهایت هم بخوای تو کوتاهترین زمان کارایی برات میکنه که اون سالهای قبلی زندگیت که تو کمبود یا مشکل یا هرچی بوده رو جبران میکنه، جوری جبران میکنه که اصلا یادت میره همچین گذشته ایی هم داشتی و لبریز از تمام نعمت هاش میکنه . فراوانی از نعمتی که نتونیم تصورش بکنیم.
استاد ازتون خیلی خیلییییی ممنونم که این کامنت توی کانال قرار دادین.
گفتید پکیج روانشاسی ثروت 3 رو با اکانت دوم تان خریداری کرده اید. میشه لطف کنید آدرس پروفایل عمومی اکانت دومتان را به من بدهید تا نظرات زیبایتان را در آن اکانت هم بخوانم؟
البته من 3 اکانت دیگر با نام مشابه شما در سایت پیدا کردم ولی هیچکدام از انها حاوی روانشاسی ثروت 3 نبود.
اصلا نمیدونم چی بگم تو شرایطی هستم که نجواها شروع شدن به وز وز کردن
یک ساعت پیش
سعی خودم کردم وبا تمام وجودم. از تمام حسم جمع کردم و گفتم خدایا من تسلیم تو هستم خدایا من در برابر تو کوچک ضعیفم خدایا کمکم کن ودرهایه رحمتتو به روم باز کن
اصلا نمیدونم چطور شد من این کامنتو باز کردم واقعا خودم متوجه نشدم و با تمام وجودم خدارا شکر میکنم که منو هدایت کرد و از این سخنان ناب انگیزه بخش درس خدا شناسی بگیرم واقعا تحسین دارین به این درک از خداوند رسیدید چقدر کلمات صادقانه وجدی بود چقدر هر کلمش درس وجایه فکردارد
افرین به این قلم
خدارا شکر میکنم بخاطر وجود شما دوستانه عزیز که خدا بر زبونتون جاری شد
ارزو میکنم که هر روز پیشرفت کنید و تمام قلهایه موفقیت فتح کنید
سلام امیر عزیز خیلی زیبا و عالی بود.واقعا اشک رو تو چشمام جمع کرد.متنت پر از باورهای قشنگ بود به شخصه با خوندن و نوشتن بیشتر باورهام ساخته میشه برای همین متنت رو کپی کردم که هر از گاهی بخونمش وکلی باورام شکل بگیره.
وای چقدر این کامنت نیاز داشتم واقعا همه ما به نیرو هدایتگری وصلیم که اگر با ایمان از در خواست کنیم ۱۰۰ درصد جواب میده..گاهی خوندن یک کامنت از هزار مشاور بهتره
چقدرررررررررر جالب امروز دوباره هدایت شدم به کامنتتون میخاستم امتیاز بدم و کامنت بذارم براتون دیدم هم امتیاز دادم هم کامنت گذاشتم براتون ولی مطمئنم چیزهایی که الان درک کردم از کامنتتون با اون موقع خیلی فرق داره خدایاشکرت از این همه نشونه
سپاسگزارخداوندی هستم که اززبان شماامیرهمتی عزیز،اززبان استادعزیزم وشایسته عزیزم وتمام اعضای این سایت وازهزاران راه دیگر منو قدم به قدم دار ه هدایت میکنه تبریک میگم دوست عزیزکه این اصل مهم رودرک کردی واومدی این دیدگاه توحیدیتو بامابه شتراکش گذاشتی وقشنگ برامون توضیحش دادی تا ما هم درک بهتری درموردشناخت خداوند داشته باشیم وتسلیمش باشیم وازخداوندمیخوام همه ی مارو به این راه هدایت کنه
البته تا همینجاشم به وسیله همون خدا هدایت شدیم که الان اینجاییم تواین سایت واگرماهمچنان متعهدباشیم این هدایتهاوپاداشها همچنان ادامه داره و ابدیه
خدایا بی نهایت سپاسگزارتم
امیرعزیز ازخداوندبهترینهارو براتون ارزومندم و درپناه الله یکتا همیشه شادوسالم وثروتمندباشید????
آقا دمت گرم..عجیب بهم چسبید کامنتت..کامنتت اساسی توحیدی بود..یعنی همون هدایتی که از خدا میخواستم بهم بگه و از طریق شما و کامنت شما بهم گفت..مسیر توحید سرراست ترین مسیره..همون مسیری که به قول استاد سوت میزنی لیز میخوری و به مقصد میرسی..
چه کامنتی بود منو دیووانه کرد بخدا. تک تک کلماتت بوی خدا داشت و انگار خدا داشت باهام حرف میزد . خداروهزاران بار شکر میکنم بابت هدایتم به این کامنت زیبا .نمیدونم چگونه ازتون تشکر کنم فقط این ارزو رو برات دارم که خدا همیشه مهمان تک تک لحظه های زندگیت باشه دوست عزیزم .
دوست عزیز به الله که میپرسم خداوند منو هدایت کرد به خوندن کامنت شما .امروز حالم از صبح بهم ریخته بود از به طرف آموزشهای استاد عباسمنش از طرفی دیجیتال مارکتینیگ و صحبتهلشون.اومدم نشستم و رفتم تو سایت به لایو شماره سه هدایت شدم .بعضی کلمنتها را خوندم بعد سه برابر کردن درآمد را گوش دادم .من ثروت ۱ را خریدم چند وقته چون دوازده قدم را گوش میکنم نتونستم گوش کنم امروز که استاد گفتند حتی اگر ۲۰۰۰ سال دیگه هم این آگاهی ها را بکار ببرید نتیجه میگیرید بخودم گفت اینم حجت .پاشو بشین رو ی روانشناسی ثروت کار کن .امشب یه لایو از یه استادی دیدم و باز تحریک شدم .ولی در دل از خدا نشونه میخواستم .تا اینکه کامنت شما را خوندم خداشاهده گریه ام گرفت .گفتم یگانه خدا چطوری باهات حرف بزنه به این واضحی به این صراحت .منم مهلت ندادم و شروع کردم کامنت گذاشتن .دوست عزیز شما دستی از دستان خداوند بودید .خدارا هزاران بار شکر 🙏🙏🙏🙏🎊🎊
سلام اقای همتی کامنتتون رو الان دیدم وخوندم وحس میکنم خداوند منوهدایت کرد که بخونمش من یکماهی میشه که دارم قانون افرینش رو میبینم و چندین بارگوش کردم ولی سه جهار روزیه که بصورت جدی دارم گوش میکنم و من خانه دارهستم وسالها حسرت کار نیمه وقت اداری با حقوق مزایا رو میخوردم .تا اینکه هی از استاد بارها وبارها شنیدم از همونجایی که هستی شروع کن و اومدم یه گروه زدم .زمانی که کانتکتها رو اضافه کردم ترسی به من مستولی شد که داری چکارمیکنی میتونی سی و اندی دارن میبینن گروهتو مطمئنی ؟و من گفتم با حس کردن خدا وکمک گرفتن از خودش بله حتما میتونم .روزهای اول منتظر سفارش بودم توی ذهنم خودمو موفق میدیدم کارم جهانی شده ….ولی باز یه سری هم میگفتن با این سنت الان وقت استراحتته .ومن اولا جواب میدادم قانعشون کنم ولی تازگیها میگم اصلا مهم نیست مهم خودمم که دارم باعشق کارمیکنم و درامدی برام درست شده .ومنتظر مشتری بودم والبته که بخدا هم ایمان دارم اما کامنت شما هدایتم کرد که من از خودش مشتری بخوام ازخورش سفارش بگیرم و با ذهن منطقی که سفارشات کم میشن ویا ……کاری نداشته باشم .ممنونم از هدایتتون به سمتو سوی فقط بخدا فکر کن وبروجلو ازهیچی نترس . سپاس
من خدارو شکر میکنم که هدایت شدم به این کامنت و چقدر زیبا توضیح دادین قوانین این جهان رو خیلی لذت بردم. من از فایل مهم ترین عامل موفقیت کسب و کار استاد عباس منش که تو دسته باور های ثروت ساز هست هدایت شدم به خوندن کامنت های این فایل. اونجا که استاد عباس منش گفتن هر کی داره این فایل میبینه و میخواد تو زندگی موفق بشه بره کامنت های این فایل رو بخونه هدایت شدم به این کامنت های بینظیر. الان 3 روزه دارم روزی چند ساعت کامنت های بچه ها رو میخونم، یکی از یکی بهتر به کامنت شما رسیدم خدارو صد مرتبه شکر کردم که دوستای خوبی مثل شمادارم. اونجا که گفتید مهم نیست چقدر دانش داری مهم نیست چقدر سرمایه داری مهم نیست هیچ روشی برای اغاز کسب و کارت نداری، مهم نیست نمیدونی چی درست چی غلطه و باید از کدوم سمت اغاز کنی، مهم اینه که چقدر میتونی روی هدایت خدا حساب باز کنی. انگار خدا داشت بهم میگفت فقط روی من حساب باز کن. من همه کار برات میکنم. ممنونم ازت دوست خوبم شما این کامنت سال 98 نوشتی من من امروز 1/2/1404 دارم مینویسم چقدر این سایت همه چیزش هدایتی که ادم میتونه کامنت 6 سال پیش بخونه. از شما استاد عباس منش عزیز و اون دوستی که سوال رو مطرح کرد سپاس گزارم. فقط من چطوری میتونم کامنتی رو سیو کنم. راهنماییم کنین ممنون میشم.
و سلام به همه ی عزیزان دلم که تو این سایت با هم همراهیم??
به عنوان کسی که حدودا یکسال کار تبلیغات ، بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ انجام دادم و این مباحث رو در عمل دیدم ولمس کردم و همزمان هم حدودا یک سال و نیمه که به صورت جدی دارم با برنامه های استاد عزیزم کار می کنم و به لطف خداوندم تو قدم اول و دوم هم حضور دارم و نتایج ارشمندی گرفتم به لطف خداوندم، می خوام این سوال رو بررسی کنم و پاسخ بدم
،
،
عامل اصلی چیه؟؟
این سوالی بود که زندگی من رو دگرگون کرد، سوالی بود که بعد از پرسیدنش و جستجو برای پاسخش کل روند زندگی من تغییر کرد
به راستی عامل اصلی موفقیت یک کسب و کار چیه؟؟
آیا یه استراتژی قوی بازاریابی میتونه باعث موفقیتش بشه؟؟؟
آیا فروشنده های حرفه ای و کاربلد میتونن عامل موفقیتش باشن؟؟
آیا موقعیت مکانی و طراحی داخلی عامل اصلی ان؟؟؟
به نظرتون حجم و نوع تبلیغات چقدر تاثیرگزاره؟؟؟؟؟
شاید هم مهم اینه که اون کسب و کار رقیباشو بشناسه و از اونا بهتر باشه؟؟
و یه چیز جدید ارائه بده؟؟
شاید دلیل موفقیت یک کسب و کار به زمانی که شروع کرده و نیاز های اون جامعه بستگی داره؟؟؟
همه ی اینا و هزاران عامل دیگه رو میتونیم،نام ببریم و بررسی کنیم،
ولی دوستان من به یه نتیجه ای رسیدم،
که مثلا اینکه اگه شرکت های بزرگ مثل اپل، فیسبوک و ،،، میان و از یه استراتژی استفاده می کنن و روش خودشونو دارن، این استراتژی و روش ها در نتیجه ی باور هلی درستیه که دارن،
چون خیلی از کسب و کار های مشابه دیگه میان و اون کارهارو تقلید می کنن و تکرار می کنن و کوچکترین نتیجه ای نمی گیرن،
به نظرتون دلیلش چیهه؟؟؟
سایت بامیلو رو میشناسییید؟؟؟؟
یه سایت فروش اینترنتیه که چند سالیه داره تو ایران کار میکنه و چندین میلیون دلار روش سرمایه گزاری شده تا الان،
من در جریان خیلی از شرایطش هستم،
و قوی ترین استراتژی های بازاریابی دیجیتال رو انجام میداد
حتی تو سایت های خارجی معروف مثل تایم اگر اشتباه،نکنم تبلیغ میرفت اوایل
یه تیم واقعا حرفه ای که خیلی از اعضاش ایرانی نبودن
ولی این کسب و کار یه شکست خیلی بزرگ خورد و ۹۰ درصد نیروهاشو تعدیل کرد چند ماه پیش
با اینکه تمام عوامل ظاهری موفقیت رو داشت
چند میلیون دلار سرمایه گذاری
یه تیم حرفه ای و با تجربه و خیلی به روز
بازار خیلی مناسب و بکر
تو این بازار ۸۰ میلیونی تنها یه رقیب جدی داشت که اونم دیجی کالا بود
یعنی عملا باید خیلی موفق میشد،
ولی نشد ،
به نظرتون چراااا؟؟؟
خودشون میگن چون دلار گرون شد ما به مشکل خوردیم
یه سوال؟؟؟
اگه بحث افزایشه قیمت دلاره
پس چرا دیجی کالا به مشکل نخورد ،اونم که تو ایران کار میکنه،،
و هر روز هم داره بزرگتر و بهتر میشه
هر روز نوآوری های بیشتر
جدیدا هم وارد حوزه ی کالاهای تند مصرف شده و خیلی خوب داره تکاملشو طی می کنه
این یه مثال عینی از کشور خودمون
???
بببینید دوستان اغلب تمام کارهاییی که بعضیا معتقدا که باید انجام بشه برای موفقیت از یه نمونه موفق الگو برداری شده
یعنی یه نفر بوده با باورهای درست ، برای شرایطی که داشته ایده ای بهش الهام شده و انجامش داده و موفق شده
حالا کارشناسان محترم ??? به این نتیجه رسیدن که اگه کسی میخواد به اون موفقیتا برسه باید اون کار هارو انجام بده،
باید اون جوری لباس بپوشه یا مثلا اونجوری سخنرانی کنه یا مثلا اونجوری تبلیغات کنه و هزاران توهم دیگه
در صورتی که عامل اصلی باور ها بوده و اصلا باورهای اون فرد موفق باعث شده اون کار ها بهش الهام بشن
ولی نکته اینه که اون کار ها برای اون فرده ،برای شرایط اونه ، شاید برای بقیه جواب نده
بقیه اگ میخوان موفق بشن باید باورهای درستی ایجاد کنن ، تکاملشون رو طی کنن و ایده های خوشونو عملی کنن،ایده هایی که بهشون الهام میشه و مال اوناست??
و هرکسی و هر کسب و کاری باید مسیر خودش رو طی کنه، باید آرام آرام رشد کنه و به الهاماتش عمل کنه و هر روز بهتر بشه
نه اینکه بیاد با کپی کردن اقدامات دیگران سعی کنه به موفقیت های اونا برسه،
????????
یه مثال دیگه براتون بزنم
اون زمانی که من کار تبلیغات میکردم و کلی هم سر و صدا میکردیم ???ما یه مشتری داشتیم که کلینیک زیبایی داشت
کاشت،مو ،لیزر و ،،،
این آقا هر ماه کلی خرج تبلیغات میکرد ، چند ده میلیون تومن و اعتقاد داشت که راهش همینه دیگه
الان دست زیاد شده ، رقیبا زیادن و باید کلی تبلیغ کرد
باورتون نشه شاید حدودا ماهی صد هزار تا تراکت تبلیغاتی چاپ میکرد
صدهزار تا ?????
خیلی زیاده برای یه کلینیک کوچیک ، ولی اعتقاد داشت که راهش همینه و این کارو میکرد
بعدش ما با ایشون قراردادمون تموم شد و چند وقت بعدش با یه کلینیک دیگه وارد مذاکره شدیم?
خیلی پرکار بودیم ????
یه کلینیک پوست و مو دقیقا با همون خدمات
خیلی عجیب بود اینا اعتقاد داشتن که اصلا تبلیغات زیاد لازم نیست
??????
هیچ،بروشور و تراکت تبلیغاتی چاپ نکرده بودن تا اپن روز
و تو فضای مجازی هم یه پیج ساده داشتن تو اینستاگرام
و خدماتشون هم خیلی گرون تر بود ،تقریبا یک و نیم برابر
با اینکه هیچ فرقی نداشت با بقیه همکاراش
?????
ولی در کمال تعجب دیدیم که تقریبا تا چند ماه آینده پذیرش ندارن و لیستشون پره
???
اون موقع من واقعا عجیب بودم برام که جریان چیه خدای من؟؟؟
اون یکی هرماه صد هزار تا تراکت چاپ می کنه و پخش می کنه
۱۰۰ هزار نفر خیلیه ها
فرض کنید یک درصد افرادی که اون تراکت رو میبینن مراجعه کنن به اون کلینیک ، میشه ۱۰۰۰ نفر
یعنی تقریبا باید تاا سه ماهش پر میشد
ولی اونا همیشه مشکل جذب مشتری داشتن
??????
ولی اون یکی کلینیک یه دونه هم چاپ نمی کنه و تبلیغات خاصی نداره ولی این همه شرایطش بهترهه؟؟
دلیلش چیه؟؟
اون موقع بود که فهمیدم تبلیغات صرفا یه ابزاره برای دیده شدن و بهتر دیده شدن
و هیچ ربطی به موفقیت نداره و عامل اصلی نیست،
در واقع تبلیغات درست و به جا در ادامه ی داشتن باورهای درست خودش اتفاق میفته
مثلا اون کلینیکی که تبلیغ نمیکرد ولی مراجعه کننده زیاد داشت دلیلش این بود که افرادی که میرفتن اونجا خودشون تبلیغ می کردن
و هر نفر باعث میشد افراد بیشتری برن اونجا
?????
در نهایت باید بگم که نظر من اینه که ما باید تفاوت قائل بشیم بین عامل اصلی و فرعیات
اگر ما روی باورهامون خوب کار کنیم و اون ها نهادینه بشن جهان خودش همه چیزو جور میکنه
بهترین استراتژی های تبلیغاتی و بازاریابی رو ناخودآگاه انجام میدیم با عمل به الهاماتمون?????
چقدر جوابت خوب بود. چـــــقدر مثالهای خوبی زدی. مثال کلینیک و بامیلو عالی بود
اصلا نمیدونستم بامیلو ورشکست شده و چقدر هم میگفتن رقیب دیجی کالاستو فلانو بیسار…
تو این روزا به لطف خدا با ایمان فقط به خدا دارم خیلی بهتر نتیجه میگیرم. فروشمون بهتر شده. اسم سالمونم گذاشته بودیم ثروت. اصلا از اول فروردین داره فروش خود به خود رخ میده بدون 1 ریال تبلیغ.
این جملت عالی بود :
بببینید دوستان اغلب تمام کارهاییی که بعضیا معتقدا که باید انجام بشه برای موفقیت از یه نمونه موفق الگو برداری شده
یعنی یه نفر بوده با باورهای درست ، برای شرایطی که داشته ایده ای بهش الهام شده و انجامش داده و موفق شده
حالا کارشناسان محترم ??? به این نتیجه رسیدن که اگه کسی میخواد به اون موفقیتا برسه باید اون کار هارو انجام بده،
ممنون که یاد آوری کردی بهم ٫ بد جوری بهش نیاز داشتم
فعلا ایمانه که داره تو وجودم بوم بوم بوم پشت سر هم بالا میره ٫ به لطف خدا٫ همیشه افزایش ایمان بزرگترین خواستم بوده ٫ حتی بیشتر از پول و سلامتی و روابطو همه چی
همیشه ایمان میخواستم از خدا
و داره ایمان میشه برام
اصلا منی که لای قرآنو تو زندگیم باز نکرده بودم الان تشنه قران خوندن و فهمیدنم
منی که در گذشته هیچ علاقه ای به خوندن کتاب نداشتم الان مشتاق مطالعه ام و اصلا فهمیدم علاقم نویسندگیه :))) و یکی از بزرگترین رویاهام نوشتن یه داستانه ٫ داری تضادو؟!! و جالب اینه که به شدت هم خوب مینویسم ٫ یعنی اولین فصلی که برای کتابم نوشتم انقدر خوب شده که خودم تاحالا بالای ۲۰ بار خوندمش
خلاصه که ممنونم که پیگیری و این حرفای خوبو بهم زدی
دوستان الان داشتم کامنت ها تون رو میخوندم و از خوندن کامنت هر دو تون لذت بردم٫
خداوند وهاب رو سپاسگزارم که به لطف اون و وجود استاد عباس منش عزیزم این فضا برای مطالعه این همه آگاهی فوق العاده برامون فراهم شده و از همه مهمتر آدمهایی مثل شما که با عمل به این آگاهی هایی که از استاد میشنویم و ثبتشون توی سایت ما رو که اول راهیم امیدوارتر میکنه!
آقای فلاح به قول دوستمون من هم پیگیر موفقیت هاتون هستم و از خوندن موفقیت های بیشترتون لذت میبرم، لطفا همیشه به اشتراک بگذارید٫
آقا بهنام از پاسخ شما هم کلی لذت بردم و منطقی تر شد آگاهی ها برام٫
خدایا شکرت
دوستان خیلی سپاسگزارم از این تعامل زیباتون که به من هم انرژی داد٫
من الان تعدادی باور های اشتباه پیدا کردم در خودم ولی راهکار تغییر باور رو هنوز متوجه نمیشم
کارهای که کردم
مثلا فایل صوتی باصدای خودم ضبط کردم و مدتها گوش کردم به همون صورت که استاد عزیزمون فرمودن و نوشتم باور ها درستو و مدتها خوندم ولی متاسفانه نمیدونم ایا درست عمل میکنم یا خیر,
حالا راهکار دیگه که شما عمل کردین و جواب داد رو میشه بفرمایید
بله دوست پر انرژیم سمانه عزیزم که کلا همه کامنتاشون عالیه ? خواهش می کنم دوست عزیز انشالله که کمک کرذه باشه به دوستان عزیزم انشالله مننونم برای انرژی مثبتتون ?
سلام بهنام جان عزیز مثالهات عالی بودن مخصوصا اون مثالت درباره دیجی کالا و بامیلو چون من خودم فقط از دیجی کالا خرید اینترنتی میکنم برای تایید باور فروانی هم عالیه دیجی کالا برید ببینید مردم چه چیزهایی میخرن با چه قیمتایی
من یه خانم ۴۶ ساله هستم٫حدودا یکسال و خورده ای هست وارد سایت شدم٫فایلهای رایگان کامنت دوستان و دوره کشف قوانین رو مطالعه کردم و مرتبا نکته برداری میکنم٫در حال حاضر نتایج کار روی باورها تقریبا و آروم آروم داره روی آرامشم و اینکه مطلقا واکنش نشون ندم و در هر چیز نکته ی مثبت رو ببینم خودشو نشون میده٫من در برابر تمام حرفهایی که استاد میگه خاضعانه تسلیم هستم و بقول خودشون مثل وحی منزل میپذیرم٫ و هیچ مقاومتی هم در برابر اون ندارم٫مثل اینکه استاد در جایی میگن این حرفها یه چیزایی رو بمن یادآوری کرد٫چیزایی که از قبل بود٫برای منم این حالت وجود داره٫تمام این صحبتها رو قبول دارم بارها و بارها دوره کشف قوانین رو با مطالبی که ازش نوشتم و تمریناتی که ازش تو دفترم هست دنبال کردم٫روی باور لیاقت و فراوانی بشدت کار کردم٫ولی متاسفانه هیچ نتیجه مالی برای من دربرنداشته٫من چند ماه پیش در مقطع کارشناسی ارشد فارغالتحصیل شدم٫و الان هم کارآموز وکالت هستم٫ولی باوجود ۴۶سال و اینکه باید تا الان سابقه ای برای خودم رقم میزدم این مسئله نگران که نه ولی هر بار نهیبم میزنه که یعنی کجای کار من مشکل داره٫و هر بار از خدا میخام( و یک تکیه کلام خاص هم از گابریل برن یاد گرفتم) و میگم خداوندآ با تمام وجود میخواهم که عشق تو هدایتگرم باشد ولی باز جمله استاد یادم میاد که میگن اگر نتایج مالی خوبی نداری یعنی باورت مشکل داره٫دوست دارم از دوستانی که سابقه بیشتری در سایت دارند و براوشون نتایج عالی رقم خورده به مسئله من جواب بدن٫تشکر٫من البته میدونم شاید هنوز تکامل رو طی نکرده باشم٫ولی مطمئن هستم و این باور رو برای خودم ساختم که وقتی زمانش برسه درهای رحمت الهی برای من به یکباره باز میشه و من انفجاری از آگاهی الهی ثروت و عشق را تجربه خواهم کرد٫من نگران نیستم٫
خیلی لذت بردم از کامنت متفاوت وپر از آگاهی وتجربه های که از دیدن الگوهای که دو نتیجه متفاوت بدست آوردند و با عشق خواندم وبا عشق آگاهی شما را دریافت کردم وبا عشق هم براتون نظر میذارم .
سپاسگزارم برای پخش آگاهی ??
امیدوارم هر چه بیشتر در این مسیر زیبا با ایمان وتوحید همگی کام برداریم وایند ه ای سر شار از ثروت وخوشبختی وسلامتی وارامش را برای خودمان رقم بزنیم .
دنیا جای متفاوتی میشه واسه آدمهایی که متفاوت میبینن وعمل میکنند اونها بهشت رو برای خودشون ودیگران میسازند پس آنها رستگارانند .???
من فرصت نکردم همه کامنتهارو بخونم. ی گذری ب تعدادی از کامنتها کردم ولی هیچکدوم منو اقناع نکرد چون منتظر پاسخهای این چنینی بودم که بطور کلی ندیدمش توی کامنتها. الان که کامنت شمارو دیدم خیلی خوشحال شدم.
از خوندن جوابتون بسیار بسیار لذت بردم. خیلی عالی توضیح دادین و قطعا پاسخهای این چنینی که هر 2سمت قضیه رو در نظر گرفته باشن ، بهترین پاسخ ممکنه.
خوندن اینجور کامنتها که با استدلال و منطق میتونه قانون رو اثبات کنه خیلی عالیه و جنس ایمان رو متفاوت میکنه.
ایشالا ک بچه های بیشتری بخوننش و باورهاشونو قویتر کنن.
بهتون خیلی تبرک میگم و با این پاسخ قطعا لایق برنده شدن بودین.
از خوندن پاسخ شما که پر از مثال های جالب و اگاهی های ناب و خالصانه بود واقعا لذت بردم خیلی خوشحالم که به کامنت فردی هدایت شدم که خودش تو این کار بوده و نتایج عینی رو دیده و درموردش تعریف کرده چون ذهن منطقیم با دیدن این نمونه های واقعی خیلی راحت قانع میشه. خدایا شکرت
براتون از خدای بزرگ روزهایی سرشار از عشق و ارامش و ثروت و موفقیت طلب میکنم ???
خداییش کامنتتون عالی و پر از مثال عالی ملموس و عینی بود که همه چیز را به راحتی مشخص میکردو قطعا هدایت شدی به پاسخ دادن به این سوال به این شکل درست و دقیق و قطعا در مدار درست و فرکانس عالی قرار دارید،ان شاء الله نتایج زندگیتون در تمامی جنبه ها عالی و درجه یک باشه و منتظر شنیدن نتایج فوق العلدتون هستیم
در پناه الله شاد و سلامت و عاقبت در دنیا و آخرت باشید
خیلی خوشحالم که کامنت های من برای دوستان هم قدمم چون شما خوب بوده و دعاتون خیلی زود برام درگیر شد، یک کامنت گذاشتم از تغییرات این چند وقتم توی آخرین فایل استاد در جواب به مسابقه و استاد کامنتم گذاشت تو تلگرام ، توی دلم گفتم چقدر دعای این برادرم زود برام درگیر میشه ?????
ان شاء الله که همیشه در مسیر هدایت خداوند و خوشبختی باشید
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
بی نهایت دیدگاه شما عالی بود و باز مرور این درس برای من که طبق گفته های ارزشمنداستادعزیزمون دراین جهان ازهرطرفی بریم میرسیم به بحث باورها وهمه چیز باوره٫ ٫واصل تمام باورها باور به یگانگی خداوند به عنوان تنها قدرت این جهان٫٫بسیارزیبا بود٫٫سپاس فراوان٫بهترینهابرای شما
تک تک جملاتتون رو تو سررسیدم نوشتم خدایا سپاس به خاطر این دستان نازنینت که اینقدر زیبا دارن با زبان تو مارو هدایت میکنن واحسنت به عباس منش برای تربیت چنین شاگردانی
خداروشکر تونستی اینقدر اگاهانه بدون تعصب به کارت ،تجزیه تحلیل کنی و این نشون میده چقدر داری خوب روی خودت کار می کنی که به چشمت حقایق منطبق بر قانون میاد.
سلام خدمت شما دوست عزیز وتبریک بخاطر این جواب عالیتون.ممنونم ازشما پاسختون عالی وپرازتجربه بود وبامثالهای واقعی که برام خیلی لذت بخش بود وپراز یاداوری های مهم واگاهی…..قطعاشما بهترین هستین دوست عزیز…درپناه حق شادوسلامت وثروتمندباشید?
سلام دوست عزیز بهنام جان خوشحااالم از اینکه برنده شدید و دسمریزاد ب جواب سوالی که با مثال زیباتر نشون دادی که درک زیبا و خوبی از قوانین داشتی برات آرزوی بهترینا رو دارم و اینکه سراسر زندگیت پر از موفقیت باشه
تبریک میگم دیدگاهتان خیلی عالیه بخصوص با مثال هایی که زد ید و واضح و روشن نقش تبلیغات رو توضیح دادید که بر اساس باور ها چه اتفاقاتی برایمان میوفته و چطور باور میتونه تاثیر پذیر باشه لذت بردم و سپاس برای این آگاهی ودانش
برایتان آرزوی موفقیت های فراوان میکنم در پناه یکتای بی همتا شاد سلامت و ثروتمند باشید ??
سلام و عرض ادب دوست عزیز عجب کامنت عالی نوشتین به چه نکات ریزی اشاره کردین خیلی مثالهای به جا و درستی زدین کلی آگاهی گرفتم از نوشته تون واقعا ما انسانها فقط تمرکزمون رو میزاریم رو فرعیات و عامل موفقیت رد تبلیغات یا جای خوب و زمان خوب سرمایه اولیه خوب و … میدونیم بدون اینکه ذره ای تامل کنیم و فکر کنیم و میخوایم بدون اینکه تکامل مون رو طی کنیم سریع به موفقیت برسیم و با این ذهن محدود مون واسه خودمون تجزیه و تحلیل میکنیم و دلیل موفقیت افراد رو فقط به عوامل بیرونی ربط میدیم که اگه اینجوری بود سایت بامیلو الان باید موفق ترین حداقل تو ایران بود ولی تو واقعیت میبینیم که این جور نیست
استاد عزیز این سوال هم مدتها توی ذهنم بود که چطور این خدای درون شما براتون کار میکنه و حالا چه بحث اینترنتی و چه بحث ثروت و روابط و در کل همه چی رو براتون فراهم میکنه که به همه چیز هایی که میخوای میرسی و حالا افراد دیگه ای هم دیده بودم که مثل استاد بودند و اگر چه روی قانون آگاهانه کار نمیکردند ولی همینطور اتفاقات خوب براشون میفتاد خب منم مدتهاست که با دیدگاه ها و باورهایی که آموزش دیده بودم داشتم زندگی میکردم و کلی احساس خوب و شرایط خوب هم برام اتفاق افتاده بود. اگر چه من هرچی کامنت میخوام از تجربه های زندگی با قوانینم رو بذارم روی سایت مصادف میشه با یه فایلی که دقیقا با بحث جوابی که از خداوند گرفته بوددم مرتبط باشه این دفعه شده یه مسابقه (خدایا شکر نشون میده که قانون همواره درست کار میکنه). خب خیلی برام سوال بود که چطور میشه خدایا یکی خودکار در طول روز جاهایی میره و کارهایی رو میکنه که همش پیشرفت میشه برای او اما خب من خودم بعضی موقع ها با اینکه روی قانون در این چند ساله کار میکردم مسیری رو اشتباه میرفتم که منجر میشد کلی زور بزنم بیام بالا ولی دیگه داشت این سوال برام تکرار میشد که چی میشه واقعا چی میشه ؟
که یک نفر بدون اینکه کار خاصی بکنه توی اون زمینه خوب کار میکنه و پیشرفت براش داره و من شاید بعضی وقتا راه رو اشتباه میرفتم و همش این سوال برام بود که من خودم حتما نمیدونم راه درست رو پیدا کنم واگر هم پیدا میکردم واقعا اصلا دلم قرص نمیشد که برم وانجامش بدم و خلاصه کلی از خداوند سوال پرسیدم که ای خدای من چی میشه که یک نفر هدایت میشه و مثل موشک حرکت میکنه و جلو میره و چی میشه که یکی لحظه آخر میفهمه راه درست رو و دیگه دیر شده براش و هی تاسف میخوره که مثلا دوستش زود تر مسیر رو پیدا کرده و یکی هم که اصلا براش طبیعی شده که تو زندگیش بد بیاره
خیلی دوست دارم این کامنت رو بعنوان یک رد پا از خودم بذارم و یه روزی بیام بخونم و بگم علی جان توهم روزی توی دسته افرادی بودی که دیر مسیرتو پیدا میکردی و یکم دلت میگرفت و میگفتی ای خدا کاش مسیرم رو زود تر میفهمیدم و جلو میرفتم و روزی اومدی برای دوستانت که مدتهای زیادی بود که در زمان و مکان مناسب به آنچه که میخواستی برخورد میکردی نوشتی از اون چیزی که خیلی ها باورش ندارن و خیلی های دیگه میگن فوت کوزه گری و یه عده ای هم مثل خودم بهش میگن هدایت الهی که مثل هوا همیشه کنارم هست و من سوار بر موجهاش میشم و به مسیر درست میرم
شاید داستان من رو تا الان متوجه شده باشید من لحظه آخر با اینکه خیلی هم روی خودم کار میکردم به مسیر درست هدایت میشدم. کلی هم آزمون و خطا میکردم تا اینکه میفهمیدم یه روزی که از فلان دیدگاهی که استاد بارها و بارها گفته بود نمیتونستم استفاده کنم واقعا انگاری اصلا این حرفو نشنیده بودم تا اینکه یه روز اومدم و گفتم خدای من تو خودت میدونی که استادم حتی گوسفنداشو به تو سپرده و همیشه سالم سالمن منم میام و این همه اطلاعاتی که به دست آوردم و در ذهن خودم دارم رو به تو میدم من که نمیتونم همشو یاد بیارم و سر موقع ازش استفاده کنم واقعیت تسلیم خدا شدم و گفتم همش مال خودت من تا بیام آنالیز کنم ببینم چکار کنم همه چی از دستم میره و دوستان و استاد عزیزم باورتون شاید نشه که سر زمان خودش از خدا میپرسم که چکار کنم با کی حرف بزنم چجوری حرف بزنم و چه خریدی بکنم و چه کاری رو اول و چه کاری رو آخر انجام بدم از چه قانونی توی روابطم استفاده کنم مثلا الان درخواست کنم یا اعراض کنم همه و همه وهمه شو از خودش میپرسم واقعیت بهش هم میگم که مغر من توانایی آنالیز کارهایی که تو انجام میدهی و راه های درستی که تو میدونی به نتیجه دلخواهم میرسه رو نداره. و در کل با احساس بسیار خوب و اعتقاد به اینکه خدای من همه جواب ها رو داره و به من هم میگه ازش درخواست راهنمایی میکنم و اصلا روی تجربه های گذشته ام حساب نمیکنم چون میدونم اساس جهان پیشرفت هست و با پیشرفت خیلی چیزها عوض میشه و خدای من از اونها خبر داره و به همین دلیل آماده چیز های جدید هم با تمام وجود هستم. که خدا بگه انجامش بدم.
و میگم خدای من امروز به هدایتت نیاز دارم به اینکه سر مکان و زمان مناسب متناسب با پیشرفتی که جهان داشته من رو قرار بده و بگی که چطور کارهام رو انجام بدم
خدارو صد هزار مرتبه شکر روزهایی رو تجربه میکنم که فکر میکنم به یک هارد 2 ترابایتی وصلم با رم 20 گیگ که داره قوانین رو برام تجزیه و تحلیل میکنه متناسب با اون لحظه و بهم میگه که چکار کنم جوری میشم بعضی وقتا که حتی فکرشو نمیکنم که چطور من به خدا میگم و به نجوا های شیطانی هم که کار میکنند هم میگم که من میرم کارو انجام میدهم خدای منم اونجاس تو نگران نباش اونم دهنشو میبنده با کمال ناباوری بعد میگم خدایا مثلا ساعت 8 شب میخوام برگردم به خونه ماشین میخوام ماشینی که آدم درستی باشه وحتی سرعت هم نره بعد میرم میبینم که طرف با یه سمند صفر وایساده میخاد بره عشقش کشده مسافر ببره بهم بر میخوره بعد میرم خوب رانندگی میکنه و حرف میزنه میبینم که اصلا مسافر کش نیست یه شرکت خیلی بزرگ داره و موبایلشو به من میده که شماره کارت برای کسی بفرستم(نماد فراوانی) که پول براش بریزه به حساب و توی مسیرم کلی باور خوب در مورد کار وکسب ثروت بهت بده و بگه بهت که یه حسی گفت که سوارت کنم (این اتفاق مال دیروز هست)
یا میخوام با استادم حرف بزنم اون روز نمیاد و اصلا جواب گوشی هم نمیده بعد شیطان میگه که دیگه راهی نیست باید تسلیم شرایط بشی بعد از خدای خودم میپرسم میگه که واتساپ پیام بده و باش حرف بزن صوتی (تمرین عزت نفس بهم میده) بعد شیطان میگه گوشی جواب نداده میخوای پیام صوتی 10 دقیقه ای تو رو گوش کنه و جوا بده و منم که به حرف خدا گوش دادم این کارو کردم و با احترام کامل همه فایل ها و اسناد منو نگاه کرده و با عشق با توضیحات زیاد جواب سوالم رو میدهد
یا مثلا میرم پیش زنی که تمام عالم و آدم از دست اخلاق گندش مینالن حتی با آدم هایی که قبل من رفته بودن دعوا کرده بود (البته بعدا فهمیدم) از خدا میپرسم و میگه چطور حرف بزن و منم انجام میدم و این زن با چه احترامی کارمو انجام میده و حتی به چند جای دیگه که باید خودم برم زنگ میزنه و همونجا کار 2 ساعته من رو میکنه 2 دقیقه
و کلی مثال دیگه که واقعا انتها نداره توی زندگی من ………. فقط اینها رو گفتم که نتیجه گیری کنم ازشون و ایمانمون بیشتر بشه
البته قبول دارم که به این سبک زندگی کردن نیازمند ایمان خیلی زیادی هست. اگه بخوام اندازشو بگم باید حضرت موسی رو مثال بزنم که اونقدر ایمان داشت که به مسیری حرکت کرد که بهش کفته شد ، که مدت محدودی توسط عوامل جوی خشک باشه و بعدش چندین متر آب همونجا باشه که سواره و اسب رو در خودش غرق میکنه یا ایمانی مثل حضرت ابراهیم که بچه کوچک و زنشو توی بیابان رها میکنه واقعا هرچه ایمان بیشتر باشه نتیجه بیشتری هست یا ایمانی مثل سید حسین عباسمنش میخاد که حتی زمانهای خیلی پیش ایمانش به خداوند طوری بوده که کارهایی میکرد کلی آدم تهدیدش میکردن نگران نبود میدانید چرا چون ایمان داشت این خدایی که توی قران گفته که با فرستاده های خودمان زندگی خوب بد خود را رقم میزنیم واین همون مباحث فرکانس هست با این ایمان نگران نبوده و امروز هم می بینید مخصوصا دوستانی که توی حوزه اینترنت کار میکنند که سایت استاد اولین هست با اختلاف همه نمیتونن باور کنند و این همون استفاده از قوانین ثابت خداوند هست که به این شکل کار میکند برای هرکه که خواهد
شاید بگید خب این روش رو چطور اجرایی کنیم روشش خیلی ساده هست به این شکل که به ندای درونتون یکمی بیشتر بها بدی البته باید عمل هم بکنی بدون مقاومت فقط در همون اول باید بدونید که صدای شیطان هم شنیده میشه که با معیار احساس خوب از صدای خداوند جداش بکنی و به ترتیب ایمانت نسبت به اعتماد به خدا بیشتر بشه و ادامه بدی و اگه بخوام این چند خط رو توضیح بدم باید صد صفحه ای رو از تجریباتم بنویسم فقط باید استفاده بشه که ببینید با چشمان خودتون چطور قانون کار میکنه (البته که قبل از این کار باید کلی از مباحث باور ها خوب رو کار کنید که به مرحله ای که گفتم بتونید اعتماد کنید)
اگه بخوام کلیت بحث استادمون رو بگم و یا هر فردی که از زمین و آسمان خیر و خوشی براش میرسه همین یک مورد هست که اجازه میدهند توسط خداوند راهنمایی بشن و باورهای مناسبی رو در حوزه مورد نظرشون دارند اکثرشون نا آگاهانه از این استفاده میکنند اما استاد آگاهانه استفاده میکنه از این قوانین. یه چیز خیلی جالب استاد سال 93 در دوره قانون آفرینش گفتن که رتبه سایتش 2000 هست واز تمام اونهایی که تو ایران هستن رتبش خیلی بالا تره و گفتن که این سایت به سایت اول توی حوزه موفقیت تبدیل میشه و الان میبینید که شده(بعد از تقریبا 4 سال). استاد عزیزم بهت تبریک میگم
واقعا چه اتفاقی افتاده که اینچنین چیزی به وجود میاد همش توی یک کلمه خلاصه میشه قانون و اعتماد به صاحب قانون همون مواردی هست که استاد توی دوره ای مثل راهنمای عملی توضیح میدهند. البته که استاد برای اینکه سایتش رتبش بره بالا کارهایی رو انجام داده اما واقعا وقتی میخواد بگه چکارکرده یادش نمیاد و میگه کار خاصی نکردم و دلیلش اینه که به یک تکنیک خاص که 2 سال پیش جواب داده برای همه نچسپیده بلکه خودشو به منبعی وصل کرده که تمام انسانهایی که لازمه رو به سمت سایتش میاره که آموزش جدید بهش بدن تمام تکنیک ها رو بهش الهام میکنه و راه های درست رو خدا بلده و نمیزاره که استاد اشتباه کنه و همیشه در مسیر درستی که سایت و یا هرجنبه ای دیگه از زندگیش رو بخواد هدایت میکنه (متناسب با باوری که ساخته)و اگه در مسیر درست باشی لاجرم به سرعت حرکت میکنی و پیشرفت پشت سر هم نتیجه مسیر درست هست
استاد در دوره راهنمای عملی خیلی کامل این موضوع رو توضیح دادن که خداوند تبدیل میشه به هرآنجه که ما بخوایم و باور کنیم. اون چیزی رو که باور کردیم میشه نه اون چیزی که درکلام میاریم استاد این باور رو ساخته که من میخوام سایتم به این سمت بره و از استفاده از قوانین خداوند اون رو ساخته در ذهنش و بعد اطمینان قلبی که ناشی از ایمان است به او نوید این را میدهد که خداوند برای تو تبدیل میشه با سایت اول در حوزه موفقیت و استاد میدونه که دستانی میان و اگر 100 باور و راهکار اشتباه هم بدن استاد ما میتونه خودش با خدای خودش راه درست رو بدون آزمون وخطا بره و برسه به اینجا. از آموزش هایی که برای مسائل سایت هست تا کاربر و همه چیز را این خداوند برای او فراهم میکند و به همین دلیل هست که این سایت با این سرعت داره بالا میره چیزی فراتر از تکنیک های روز پشت این قضیه هست و آن هم هدایت لحظه ای خداوند هست. میدونید چرا اینقدر مهمه این هدایت خداوند چونکه جهان هرلحظه در حال پیشرفت هست وهزاران ابزار دیگه مثل اینترنت و اینها هم بیاد از ایده و راهکار های جدید متناسب لحظه را نمیتواند به ما بدهد اما خداوند از لحظه به لحظه این پیشرفت باخبره و میتونه راهنمایی کنه به صورت واضح و شفاف به قول قرآن هرکسی را که بخواهد. و تبدیل میشه به اون مدیر فنی خوب که کارکنه با دل و جان به اون کارمند خوبه به اون کسی که بیاد و محصولاتشو بخره و یکی مثل من که عاشقانه کامنت بذاره. میبینید اینها همه کارخداست. این نهایت اختیاری است که خداوند میتونست به ما بدهد : خداوند بی اندازه بی انتهاست ولی شکل اون ظرفی میشه که ما با باور های خود به آن شکل میدهیم
اگه باور کنی فراوانی رو ثروت به دنبالت میاد
اگه باور کنی دیگه خواستگاری برات نمیاد دیگه نمیاد
اگه باور کنی که یه بیماری ارثی در وجودت هست و مال گذشته گان تو هست این بیماری به وجود میاد و بات میمونه
اگه باور کنی دست به هر کاری بزنی طلا میشه، طلا میشه واقعا
اگه باور کنی روابط خوب همیشه هست همیشه رابطه های عاشقانه رو میبینی و برات به صورت فیزیکی اتفاق میفته
اگه باور کنی عطسه یک نفر سرما خوردگی برات میاره مطمعنا زیر سرم میری
اگه باور کنی بدنت در برابر هر ویروسی قویه وکارشو خوب انجام میده و خودش بهتری دارو خانه جهان رو داره میشی مثل استاد میگی دفترچه بیمه کیلویی چند
اگه باور کنی واقعا نه اینکه حرف بزنی واقعا گفتن یک باور خوب خیلی راحته اما باور کردنش به آسانی گفتنش نیست کلی کار داره که استاد واقعا همشو گفته و حتی از زندگی خودشم کلی توضیح میده که باور کنیم قضیه باور رو
میدونید واقعا مبارزه اصلی قرآن بر سر چیه اینهمه آیه هست : همش سر اینه که از آیین و دین و روش گذشتگان خود استفاده نکنیم بلکه به دنبال حقیقت باشیم و آنرا پیدا کنیم و با یک اصل و آن هم توحید زندگی به روز را برای خودمان سرپا کنیم. به دنبال بماقدمت ها باشیم که چطور چیزی رو میفرستیم به دنبال گشترش جهان باشیم اگه جای خوبی نیستی زمین خداوند پهناوره به دنبال کارهای درستی باشیم که تک تکشو ساده توضیح دادا. حتی گفته به خود قرآن هم شک کنیم و اگه میتونیم یک آیه مثل اون بیاریم و این شک اول آغاز تمام خوشبختیهاست اگر بدنبال حق باشیم و راه درست رو پیدا کنیم. پیشنهاد دارم به تمام نتایج بدی که در زندگی دارید کمی شک کنید و ببینید آیا اجازه به خداوند داده اید که در نتیجه آن سهیم باشد یا مانع او شده اید با اختیار خود
خیلی دوست داشتم از نتایجم و اون چیزهایی که استفاده کردم بگم تا اینکه بخوام کلی گویی کنم
شاید داستان من رو تا الان متوجه شده باشید من لحظه آخر با اینکه خیلی هم روی خودم کار میکردم به مسیر درست هدایت میشدم. کلی هم آزمون و خطا میکردم تا اینکه میفهمیدم یه روزی که از فلان دیدگاهی که استاد بارها و بارها گفته بود نمیتونستم استفاده کنم واقعا انگاری اصلا این حرفو نشنیده بودم تا اینکه یه روز اومدم و گفتم خدای من تو خودت میدونی که استادم حتی گوسفنداشو به تو سپرده و همیشه سالم سالمن منم میام و این همه اطلاعاتی که به دست آوردم و در ذهن خودم دارم رو به تو میدم من که نمیتونم همشو یاد بیارم و سر موقع ازش استفاده کنم واقعیت تسلیم خدا شدم و گفتم همش مال خودت من تا بیام آنالیز کنم ببینم چکار کنم همه چی از دستم میره و دوستان و استاد عزیزم باورتون شاید نشه که سر زمان خودش از خدا میپرسم که چکار کنم با کی حرف بزنم چجوری حرف بزنم و چه خریدی بکنم و چه کاری رو اول و چه کاری رو آخر انجام بدم از چه قانونی توی روابطم استفاده کنم مثلا الان درخواست کنم یا اعراض کنم همه و همه وهمه شو از خودش میپرسم واقعیت بهش هم میگم که مغر من توانایی آنالیز کارهایی که تو انجام میدهی و راه های درستی که تو میدونی به نتیجه دلخواهم میرسه رو نداره. و در کل با احساس بسیار خوب و اعتقاد به اینکه خدای من همه جواب ها رو داره و به من هم میگه ازش درخواست راهنمایی میکنم و اصلا روی تجربه های گذشته ام حساب نمیکنم چون میدونم اساس جهان پیشرفت هست و با پیشرفت خیلی چیزها عوض میشه و خدای من از اونها خبر داره و به همین دلیل آماده چیز های جدید هم با تمام وجود هستم. که خدا بگه انجامش بدم.
سلام به همگی , من که واقعا دارم دیوانه میشم وقتی نظرات و در هر قسمتی میخونم, واقعا خدا رو شکر خداروشکر
بچه ها میدونید , تسلیم بودن, داستان ساختن تمام این باورهاست , تو فایل توحید عملی ۶ یا ۵ استاد میگه اینها همه به خاطر اون قرآنهایی که من خوندم , به خاطر اون آیه هایی که ربط دادم به هم, بچه ها من خودم اگر ۳ سال پیش, اصلا چرا راه دور برم, سال های پیش قران و میخوندم ولی درک الان کجا اون موقع کجا , اون موقع داشتم با دیدگاه پدرانم میخوندم, اما الان دارم با باورهای قدرتمندی که در زمینه عزیت نفس ثروت روابط ساختم و میسازم , میخونم, بچه هامیدونید , تمام این باورهایی که داریم میسازیم و سعی میکنیم عمل کنیم , یعنی توحید , توحید یعنی باورهای خودمون و عامل دونستن, و درک این داستان, که هدایت بر اساس باورهام و هیچ عاملی هیچ عاملی نیست, حتی خود خدا هم کاری نداه با هامون , میدونید قرار اومدیم , تجربه کنیم بودن با اون و , و در تجربه بودنش , همه چیز در همه زمینه ها به بهترین شکلش خلق میشه
با باورهای قشنگ قرآن و بخونید , بعد ببینید که ته دلتون چطوری قنج میره از آرامش و عشق , لذت در لحظه حال , این بزرگترین لطفی که در حق خودت میکنی , خودت برو بشین با باورهای زیبایی که ساختی قرآن و بخون, و این لذت گوارای شما باد
بچه ها این مرحله ای که میرسیم, بابا رابطه عاطفی و پول و … همش بازی , این بازیها رو کردیم که خود عشق و پیدا کنیم
آقای امجدیان گرامی نمی دونم چرا ولی دلم خواست که کامنتی را که دیروز در سایت گذاشتم براتون ارسال کنم تا شما هم دیدگاه من رو در این زمینه بخونید. چون احساس کردم دیدگاه ما در این زمینه بسیار بهم نزدیک و در کنار هم زیباست. ممنونم از شما
باسلام خدمت همه دوستان عزیزم
من بعد از سالها تحقیق در زمینه کسب موفقیت و ارتباط آن با قانون جذب به این نتیجه رسیدم که :
رودخانه ی بی حد و حصری از خیر و خوشبختی در جهان هستی جریان دارد٫ هنگامی که انسان احساس خوب را تجربه می کند، در جریان این رودخانه خوشبختی جاری است و به شکل های مختلف (کسب موفقیت و پول و ثروت، روابط بینظیر و عاشقانه و سلامتی) از آن بهره مند می شود.
هنگامی که فرد احساس خوبی دارد از همه نظر؛ عملکرد مغز و تصمیم گیری، زبان بدن، نحوه گفتگو و زمان و مکان در بهترین وضعیت ممکن می باشد. و به این ترتیب با احساس خوب ارتعاش مثبت درونی فرد رو به افزایش رفته و در نتیجه منجر به بالا رفتن مدارش می شود. در این زمان است که شما با تمام هستی و نعمت هایش هم راستا و همسو می باشید. بنابر این در زمان درست در مکان درست قرار خواهید گرفت. حالا برای رشد و پیشرفت و دسترسی به نعمت های هستی به طور طبیعی افراد و موقعیت های مطلوب را به سوی خود جذب می کنید.
پس برای رسیدن به هر آنچه می خواهید تنها یک راه وجود دارد و آن رسیدن به احساس خوب است.
تنها راه خوشبختی و موفقیت و رسیدن به حس خوب، ارتباط با منبع انرژی درونی یا خدای درون یا همان روح الهی ماست. روح الهی ما از ذات مقدس خداوند سرچشمه گرفته و منشا احساس خوب است.
استاد عباسمنش و همه افراد برجسته و موفق به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه به قدرت دورنی خویش همان خدای درون خود متصل شده و با رسیدن به احساس خوب و باور به قدرت درونی شان به مسیرهای درست هدایت شده و همه ی ابزار و امکان های لازم برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت را به صورت خود به خود جذب کرده اند.
در یک کلام تنها راه خوشبختی و سعادت و موفقیت رسیدن به “احساس خوب” است٫ که بهترین و کاملترین مسیر پیوستن به ذات حقیقی خود یا روح الهی مان است.
در آخر در همین رابطه بیتی از مولانا را بهتون یادآور میشم:
خوش باش که هر که راز داند
داند که خوشی خوشی کشاند
(آگاه باش که حس خوب موقعیت های مطلوب رو به سوی شما می کشاااااند.)
امیدوارم تونسته باشم آن چیزی رو که خودم درک کردم به شما عزیزانم هم منتقل کرده باشم و بتونید ازش استفاده کنید.
با آرزوی بهترین احساسات برای شما و خودم، که حس خوب بالاترین نعمت هاست، شاد و پیروز باشید.
جناب امجدیان من خودم همین امروز بعد از ظهر کامنتی در جواب این سوال برای سایت ارسال کردم که هنوز تایید نشده. من دقیقا همین حرفهای شما رو بهش رسیدم و در آن کامنت به شکلی دیگه بیانش کردم و با وجودی که در واقع محتوای کلام شما رو خودم می دونستم اماااااااااااا بینهاااااایت از خواندن کامنت شما لذت بردم. نمی دونید خوندن کامنت تون چه آرامشی به من داد. چون منم الان نزدیک 2 سال نیمه که به طور جدی با این تضادی که شما رو به رو شده بودین، منم داشتم و مونده بودم با این دنیای وسیعی از اطلاعات تو ذهنم چکار کنم و چطوری به درستی ازش استفاده کنم تا تو زندگیم رشد و پیشرفت داشته باشم. گیج و سردرگم بودم. تا بالاخره فهمیدم که تنها راه رسیدن به خوشبختی و نعمت ها اتصال به خدای درونه و نه صرفا جمع آوری اطلاعات. خلاصه به خاطر این کامنت خوبتون خیلی ازتون ممنونم.
آقای امجدیان دوست عزیز و مهربان دیدگاه شما هم بسیار تاثیر گذار و مفید وارزشمند بود لذت بردم . یقینا همراهی با دوستان آگاهی چون شما مایه افتخار است وخداروشکر میکنم و به خودم هم می بالم ومینازم که چنین خدای بی نهایت بخشنده ای دارم .
برایتان دریایی از سخاوت بی انتهای الهی را آرزو دارم .
سلام دوست عزیز دیدگاهتون خیلی عالی بود. مخصوصا اون قسمت که به استادتون ویس دادید. منم همین شرایط برام پیش اومده بود و استادم جواب تلفن هام رو نمیداد و خیلی عصبی و پیگیر بودم یهو به خودم اومدم و گفتم بیخیال میسپارم به خدا و خودش هدایتم میکنه و جالبه به یک ساعت نکشید یهو به ذهنم اومد که از اون یکی خطم یه پیام بدم و جمله بندیم رو عوض کنم (من از استادم امضا میخواستم)و بهش بگم با اینکه قبلش هم با این شماره تماس گرفته بودم باهاش و موفق نشده بودم وقتی پیام دادم بعد 5 دقیقه جواب داد و روز و ساعت گفتن تا برم پیششون… و انقدر خوشحال بودم که بعد از این همه مدت کارم حل شده که حد نداره:)))))
وقتی مطلبتون رو خوندم یاد خودم افتادم و حس خوب اون لحظه :)
بسپریم به خودش همه چیزو بسپریم به خودش، راه رو نشون میده…
چون خداوند همیشه و همه جا و در هر لحظه حضور داره و در هر لحظه منو به بهترین مسیرها هدایت میکنه از طریق هزاران و میلیاردها دستش
خداوند منو خلق کرده و در هر لحظه با تمام وجود و عشق منو به بهترین لذت بخش ترین و سریع ترین راه ها هدایت میکنه و من با عشق و با رضایت تمام خودمو به دستای پر مهر و جریان هدایت خداوند میسپرم و هرجا بگه اسامه جان برو باکله میرم
من کور بودم مثل مشرکین همه ش میخواستم جوری ک من میخوام هدایتم کنه و هدایت رو مجبور میکردم که به روش من عمل کنه در حالی که تازع دارم میفهمم که مشرکین همین کار هارو میکردن میگفتن چرا یکی بهتر از تو محمد نیومد
چرا یه فرشته نیومد؟
اصلا چرا خدا بیاد با تو حرف بزنه؟
چرا فلان نیست و و و
تازه هدایته داره میاد و بع من میفهمونه که بنده ی من اشکال نداره تا الان داشتی کج و معوج میرفتی حالا بیا درست بریم بیا
و چقدر زیباست زمانی که میفهمی کارکرد سیستم چیه دقیقا
هرچیزی وقتی داره درسته واقعا درسته
من امشب فهمیدم که هدایت هدایت خداست و خداوند بی نهایت راه برای هدایت داره بی نهایت دست بی نهایت مسیر و نباید دست خدارو تو هیچ موردی ببندی نگی خدایا من پول میخوام ولی میخوام تو قرعه کشیه برنده بشم.
تو فقط بگو خدایا من ۱۰۰ میلیون پول ازت میخوام خودت حلش کن قربونت و لذت ببری
همون لحظه که دعا کردی قبول میشه در لحظه اگرتو نمیرسی بخاطر اینه که
«فلیستجیبوا لی والیومنوا بی لعلهم یرشدون.»
اگرتو نمیرسی به این خاطره که تو خودتو رشد ندادی ایمان نیاوردی خدارو اجابت نکردی و ترمز هارو برنداشتی، تکاملتو طی نکردی وگرنه اون ۱۰۰ میلیون حاضر و اماده هست تو فقط باید دستتو دراز کنی و برش داری تمام
خیلی خیلی لذت بردم از کامنت زیباتون اونجایی که گفتین خدایا من ایتقد پول میخوام خودت برام حلش کن یعنی واقعا باید اینقد رو ایمانمون کار کنیم که به این باور برسیم برای انجام هر کاری از او راهنمایی و هدایت بخوایم مثل استاد باعشقمون که میگه اول روز با خدا تقسیم کار کردم گفتم تفریح و عشق وحال مال من انجام کارهای سخت مال تو
این یعنی کار کردن رو خویش و خویشتن داری که همه مون به کمک هم و بلطف خدا و یاری خدا میتونیم از اینجا که باند صعود ماست به سمت نور ایمان صعود کنیم بسیار مطمعنه سفر بسیار زیبایی را در کنارهم خواهیم داشت.
دوستتون دارم عباس منشی های عزیز
و شما دوست گرامی اسامه خان دمتگرم که برام نور شدی تا بتونم حرف های قشنگ بزنم.ممنونم از شما دوست بزرگوارم.
ممنونم اقای امجدیان عالی توضیح دادی٫این نکاتش برای من خوب بود:””این همه اطلاعاتی که به دست آوردم و در ذهن خودم دارم رو به تو میدم من که نمیتونم همشو یاد بیارم و سر موقع ازش استفاده کنم واقعیت تسلیم خدا شدم و گفتم همش مال خودت من تا بیام آنالیز کنم ببینم چکار کنم همه چی از دستم میره و دوستان و استاد عزیزم باورتون شاید نشه که سر زمان خودش از خدا میپرسم که چکار کنم با کی حرف بزنم چجوری حرف بزنم و چه خریدی بکنم و چه کاری رو اول و چه کاری رو آخر انجام بدم از چه قانونی توی روابطم استفاده کنم مثلا الان درخواست کنم یا اعراض کنم همه و همه وهمه شو از خودش میپرسم واقعیت بهش هم میگم که مغر من توانایی آنالیز کارهایی که تو انجام میدهی و راه های درستی که تو میدونی به نتیجه دلخواهم میرسه رو نداره٫ و در کل با احساس بسیار خوب و اعتقاد به اینکه خدای من همه جواب ها رو داره و به من هم میگه ازش درخواست راهنمایی میکنم و اصلا روی تجربه های گذشته ام حساب نمیکنم چون میدونم اساس جهان پیشرفت هست و با پیشرفت خیلی چیزها عوض میشه و خدای من از اونها خبر داره و به همین دلیل آماده چیز های جدید هم با تمام وجود هستم٫ که خدا بگه انجامش بدم٫””
چقدر عالی توضیح دادید….این جملتون چقدر باحال بود (خدارو صد هزار مرتبه شکر روزهایی رو تجربه میکنم که فکر میکنم به یک هارد ۲ ترابایتی وصلم با رم ۲۰ گیگ که داره قوانین رو برام تجزیه و تحلیل میکنه متناسب با اون لحظه و بهم میگه که چکار کنم) واقعاهمینه هر چقدر که به خدا ایمان بیاریم به همون اندازه نتیجه می بینم و بارها من هم به اندازه ایمانم از این نتایج دیدم ، که نمونه اخرش همین فایل استاد بود لایو شماره۲ که نتوانستم ببینم….. و بعد دیدم استاد پیام گذاشتن یاذشون رفته سیو کنه گفتم خدایا من نمی توانم برم اینستام نصب کنم ببینم من این فایل می خوام ازت می خوام با ارامش ببینمش و شب دختر داییم برام فرسنادش….. گفتن قربوتت برم خدا که انقدر سریع پاسخ میدی بعدم که استادم توی کانال گذاشتن……..
به به الهی شکر بخاطر توفیقم برای هم فرکانس بودن این لحظه ام با استاد عباس منش عزیز وبا شما وهمه دوستان چقدرعالی توضیح دادید یجاهایی حس کردم خود خدا داره مستقیم باهام حرف میزنه بازم ازاول میخونم و درسهای جدید میگیرم از کامنت شما واقعا دمتون گرم زنده و پاینده و همیشه موفق باشید خیلی خوشحال شدم از موفقیت شما لذت برم از هم کلامی شما با خداوند ازخداوندمیخواهم با منهم هم کلام بشه که بتونم براحتی صدایش را از نجوای شیطانی تشخیص بدم وهرلحظه سکان زندگیم را بدستان توانمندش میسپارم درحال خوندن پیام شما صدا و ندای قشنگش را شنیدم و میخواهم هرلحظه بیشتروبیشتر بشنوم و هدایتم کنه به آسونیها و زیباییها به آرامش به عشق واقعی به لذت و فراوانیهایش ممنونم که اینقدرحال منا خوب کردین من 1000 و چندروزه که عضو سایتم ولی از اول دیماه تمام تمرکزم را گزاشتم روی سایت و خدا میدونه سال دیگه این موقع چخبرهای خوبی میزارم روی سایت مطمئنم که نوبت منهم میشود ایمان دارم به هدایت پروردگار مهربان و قدرتمندو نزدیکم ازهمه دوستان هم متشکرم و ممنون خدا هستم که مارا به این سایت قدرتمند هدایت کرده
باسلام خدمت تمام دوستان و هم فرکانسی.خیلی عالی بود دوست عزیز.بهتون تبریک میگم به خاطر این همه آگاهی که باور کردین وبا بقیه به اشتراک گذاشتین من واقعاً لذت بردم و استفاده کردم،خدایا شکرت
خیلی روم تاثیر گذاشت متن زیباتون. هدایت خوبی بود برای من. از همه قسمتهاش استفاده کردم و لذت بردم و اینکه اون سپردن های آگاهی ها به رب العالمین رو دوست دارم من هم تجربش کنم چون من هم همین مشکل رو به نوعی دارم. وقتی که نشانه هایی ظاهر میشه برای تحقق خواسته های بزرگم توحیدم رو از دست میدهم و فراموش میکنم که این نشانه ها رو اون هدایت کرده که به سمت زندگیم بیاد و میچسبم به اتفاقات و میپردازم به نگرانی درست شدن و نشدن اون موضوع و فراموش میکنم این معجزات اتفاقی نیست و همه از سمت خدای منه. اینجاست که همه چیز توسط خودم خراب میشه. میخوام از این به بعد رها کنم و به الهاماتش گوش کنم و عمل.
اول به استاد عزیز تبریک میگم که همچین شاگردی داره بعد هم به شما آقای امجدیان عزیز که که باورهای توحیدی زیبایی رو از استاد آموختی و در زندگیت اجرا میکنی.من مطمعن هستم بچه های این سایت و این خانواده بزرگ همگی به این سطح فکری وباورهای زیبای توحیدی خواهند رسید ولی برای عده ای زود تر و عده ای دیرتر .چون هدف و برنامه و باور خود استاد همین است.ودلیل اصلی پیشرفت استاد هم باورهای افرادی مثل شماست دوست من.هر کدام از ما بتوانیم ذره ای روی باورهای توحیدیمون کار کنیم خیر و برکت اون به استاد هم خواهد رسید.
درود برشما دوست عزیز نمی دونید چقدر این دیگاهتون روی من تاثیر گذار بود من خودم همیشه سردر گم بودم در انبوه اطلاعاتی که وارد مغزم می کردم و شما چه زیبا راهنمایی کردید و اینکه چگونه تسلیم خدا شدن ..دیدگاه شما به قول استاد از هزاران کتاب موفقیت برای من گویا تر و راهنماتر بود و ممنونم .
سلام علی جون،من یکم بکارم تردید داشتم وهدایت شدم به این فایل و جواب های دوستان رو که میخوندم و کلی حال کردم جواب تو از همه بیشتر نظرم رو جلب کرد و وظیفه ام دونستم از استاد عباسمنش عزیز بابت سوال مسابقه و تو دوست عزیز تشکر ویژه کنم
چقدر عالی نوشتید چقدر خوب مفهوم توکل به رب رو واضح برام باز کردی
چقدر خوب درمورد باورهای که باید داشته باشیم نوشتید
چقدر عالی انتهای فایل نوشتید به گذشته تون نگاه کنید ببینید به خداوند اجازه دادید که هدایتتون کنه یا نه
علی میخوام اونجا که از خدا خواستید که تمام کارهاتو انجام بده رو منم انجام بدم و ازش درخواست کنم بگم منم میخوام مثل استادم همه چیزمو بسپارم بهت و ترس و نگرانی رو بریزم دور
سلام دوست خوبم ممنون که وقت گذاستین چقدر حال دلم خوب شد چقدر انرژی حرفاتونو گرفتم چقدر با جمله اخرتون گریه کردم اونجا که گفتین پیشنهاد میکنم به تمام نتایج بدی که در زندگیتون داشتید نگاه کنید وشک کنید و ببینید که اجازه دادید که خداوند در نتیجه ان سهیم باشد الله اکبر از این جمله چقدر منو به فکر فرو برد ممنونم ازشما
هر چقدر بیشتر روی ذهنمان کار کنیم و در این کار مهارت پیدا کنیم احتمال موفقیت ما بالاتر میرود. باورهای محدود کننده یا پیدا میشوند یا در این فرایند بدون اینکه متوجه بشیم خیلی کمرنگ میشوند.
بهتون تبریک میگم از اینکه اینقدر خوب قوانین را درک کردید و از همه مهمتر در عمل توانسته اید به درستی ازشون استفاده کنید و نتیجه بگیرید خیلی برام جالبه که من دیشب چند تا سوال از خداوند داشتم که همه آنها را برای اینکه فراموششون نکنم تو دفترام نوشتم و به خودم گفتم که من هر دفعه تمرکز می کنم روی یک سوالی تا خداوند جواب سوالم را بدهند بعد می روم سراغ سوال بعدی وخداوند من را خیلی اتفاقی هدایت کردند به سمت این صفحه و کامنت شما و من جواب چند تا از سوالاتم را تو کامنت شما گرفتم مخصوصا در مورد الهامات الهی بازم از بابت کامنت زیباتون سپاسگزارم
واقعا چه اتفاقی افتاده که اینچنین چیزی به وجود میاد همش توی یک کلمه خلاصه میشه قانون و اعتماد به صاحب قانون همون مواردی هست که استاد توی دوره ای مثل راهنمای عملی توضیح میدهند.
من به شخصه، از شنیدن نتایج دوستان خیلی تاثیر می گیرم. بی نهایت سپاسگزارم که بخشی ار نتایجتون رو با ما به اشتراک گذاشتید. ازتون می خوام در آینده هم ما رو ار تجربیاتتون مطلع کنید
الان چندین سال پس از گذشت زمان چقدر این کامنت خالص از قوانین بدون تبدیل خداوند که انگار برای من هستش و تا چندین هزار سال بعد هم تازه است چون اصل هستش
بی نهایت تحسینت میکنم و با اجازه اتت کامنتت رو برای مطالعه چندین بار سیو کردم واقعا متشکرم
و این حس و حال رو خودم تجربه کردم اما پس از رسیدن به نتایج خاص کم کم ازش دور شدم و اومدم خونه اول اما باز دوباره دارم روی باورهام کار میکنم تا برسم به صدای زیباش و هر لحظه ازش هدایت بخوام سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
واقعا بهتون تبریک میگم بابت قرار گرفتنتون در مدار هدایت در مدار ایمان و اینکه اینقدر خوب خودتون روابط کار و زندگیتون رو به هدایت الهی سپردین و مهم تر از همه اینکه هر چی بهتون گفت میشه رو اجرا میکنین
این واقعا یکی از بالاترین مدار های ایمان.
در پناه خداوند یکتا باشید با ارزوی موفقیت های روز افزون برای شما دوست عزیز و تمام این خانواده صمیمی
چقدر احساس آرامش کردم وقتی داشتم کامنتتون رو می خوندم و به چه نکته ی خوبی اشاره کردین که به آگاهی خودمون وابسته نباشیم و وصل به منبع بشویم و اجازه بدهیم خداوند به راحتی کار ما رو انجام بدهد و چقدر خوبه به این حد از ایمان برسیم که دستمون رو به دست خداوند توانا بدهیم و خودش ما رو هدایت کنه
سلام خانواده ی دوست داشتنیم ? ممنونم که کامنت منو وقت میذارین مطالعه میکنین
پاسخ به سوال:
فرق بین توجه به ابزار و روی خدا حساب باز کردن یعنی تفاوت بین ترس و ایمان
یعنی تفاوت بین شرک و توحید
یعنی نگاه نادرست ما نسبت به خدا و خودمون
خداوند انرژیه که این جهانو خلق کرده و سیستمیه که داره این جهانو هدایت میکنه و قدرت خلق خواسته هامونو به خودمون بخشیده
دوست من دقت کنقدرت خلق خواسته هامونو به خودمون بخشیده
یعنی اگر خواسته ی ما مشتری،ثروت،درامد،سلامتی یا بازخورد گرفتنه خداوند قدرتشو به سئو کردن، پرسنال مارکتینگ یا پرسنال برندیگ یا تکنیک های کوچینگ یا به تکنیک های بازاریابی،تبلیغات و تحلیل بازار یا تحلیل رقبا نداده
بلکه خداوند قدرت خلق کردنو فقط فقط به ما داده از چه طریقی؟
از طریق افکار غالب ما که باور های ما هستند
و باور های ما که فرکانسو تولید کرده و اون سیستمو به صورتی که میخوایم شکلش میدیم و وارد زندگیمون میکنیم
ما با فرکانسمون اون انرژیو به شکل مشتری،درامد،ثروت،سلامتی یا هر خواسته ای شکلش میدیم و وارد زندگیمون میکنیم
به هرچیزی توجه کنی سبب گسترش اون چیز در زندگیت میشی
داری به چی توجه میکنی؟ اینکه هنوز اون احساس لیاقتو نداری که به طور طبیعی مشتری داشته باشی حتما باید میلیون میلیون خرج تبلیغات کنی؟
این که هنوز باور نداری فراوانی هست که میری هزارتا تکنیک بازاریابی و برندینگ و جذب مشتری یاد میگیری؟
هنوز باور نداری تو خالق زندگیت هستی نه وضعیت رقیبت نه جامعه و جغرافیا و بازار؟؟؟
همین که خدا منو آفریده و به این دنیا آورده یعنی من لیاقت داشتن بهترینا رو دارم و خودم میتونم با باورام بهترینا رو فارغ از هر تکنیکو رقیبو هزارتا عامل خارجی خلق کنم.
ما به میزانی به ثروت و خوشبختی و مشتری و … میرسیم که اون انرژیو با فرکانسامون شکل داده باشیم اونم از طریق باور هایی که داریم از طریق احساسی که داریم
همه ی افراد پتانسیل رسیدن به هر خواسته ای رو فارغ از عوامل خارجیشون دارن زمانی که سیستماتیک بودن الله رو باور کنن
و اینو وحی منزل بدونن که تمام زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی باورها و فرکانس های خودمونه نه هیچ عاملی از بیرون
مشتریو باورات برات میسازه نه تبلیغات
بیش از نیاز همه ی انسانهای روی کره ی زمین ثروت و فراوانی وجود داره اصلا و ابدا نیازی به حساب کردن روی هیچ عامل خارجی جز خودمون ندارین
اینجاست که صدای استاد توی گوشم میپیچه:باید از حساب کردن روی هر عاملی بیرون از خودت دست برداری ،فقط روی خودت حساب کن
همه ی ما به میزان باور هامون احساس خوبمون فرکانسمون که داره شکل میده این سیستم رو و وارد زندگیمون میکنه داریم از این ثروت و نعمت و فراوانی و کوه الماس بهره مند میشیم
پس بجای استفاده از تبلیغات ،ترفندهای گوناگون با تغییر باورهامون خواسته هامونو خلق کنیم ما خالق خواسته هامون به هرشکلی که بخوایم در هر زمانی که بخوایم هستیم کافیه فقط فرکانسشو بفرستیم
روش بهبود فرکانس:کنترل ورودی های ذهن و به هر شرایط و موقعیتی جوری نگاه کن که بهت احساس خوب بده
و در نهایت احساس خوب = اتفاق خوب??
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند (با لحن استاد بخونید که تاکید میکنن?)در دنیا و آخرت باشید.
نگین جان دوست زیبارو و زیبااندیش و ثروتمند و شاد من، سلام
خواندن نظر ارزشمندت منو یاد، این جمله انداخت که
” خدا به شکل ظرفی ( با افکارت ) در میاد که تو بهش شکل دادی (انرژی دادی).
حالا میخوای خدا بهترین دوست به شکلی در بیاد واست؟ ثروت، سلامتی، معنویت، روابط و.. دست خودته دقیقا.
نمونه بارزش همون تحقیق محقق ژاپنی روی مولکول های آب بود.
اینجا که خدا به وسیله ی تو نوشته:
همین که خدا منو آفریده و به این دنیا آورده یعنی من “”لیاقت”” داشتن “”بهترینا”” رو دارم و خودم میتونم با باورام بهترینا رو فارغ از هر تکنیک، رقیب و هزار تا عامل خارجی دیگه خلق کنم.
اما نکته این نتایج و موفقیت های عالی به خاط خودمون هم هست! به خاطر خدای خودمون
خدای مناست که خاص و نه ما.
اونی که باعث میشه “”من”” شکل و رنگ واقعی زندگی را به خودم بگیرم، همان اصل، باور و ایمان و خواستن 100% از خدای منه.
اونه که دلیل و تفاوت این نتایج و نه خود من و نه حساب کردن “”روی خودم”” روی خودمم حساب باز نمیکنم چون من + بی خدا یعنی هیچ
با خوندن کامنت شما برای دیدگاهم بسیار حس خوبی بهم دست داد و لبخند به لبانم آورد
نکته ای که فرمودی بسیار صحیح بود اما من چون انسانم چه خودم چه اطرافیانم یا هرکسی دیگر را جسم تلقی نمیکنم و این جمله ی معروف همیشه بر زبانم جاریست: انسان جسم نیست،انسان روحه
و حساب کردن روی خود از نظر اینجانب یعنی حساب کردن روی روح خود
روحی که نشات گرفته از ربّه
من صداشو از طریق قلبم ظریف و زیبا میشنوم
این برای من ثابت شده اس که اگر خداوند قدرت خلق خواسته هامونو به ما بخشیده در واقع به روح خودش که در وجود ماست بخشیده ما از وجود ربّ در این جسممون خالق همه ی اتفاقات زندگیمون بدون استثنا هستیم
دوست نازنینم یقین دارم به فراتر از خواسته هایت میرسی ، ثروت سلامتی عشق ارامش به سوی تو روان ای مهربان
خدمت استاد گرانقدر، گروه عالی عباسمنش و دیگر اعضاء محترم سایت
با توجه به اینکه دیدگاه دوست عزیزم نگین خانم به نظر من خیلی نزدیک بود ولی قدری ایراد دارم که عرض میکنم.
درسته که توحید عملی و احساس خوب اصل و اساس توفیق و حصول بهترین نتیجه است اما نمی توان اصل هدایت به وسیله را نیز نادیده گرفت یا نفی کرد چرا که دستیابی به موفقیت در هر زمینه ای اعم از مالی و سلامتی تا ارتباطات مستلزم ابزار مخصوص به خود است که البته با ایمان و توکل شایسته و بایسته و نیز ورود به مدار درست به آن ابزار و یا طریقه دسترسی به آن هدایت میشویم و چه بسا همین تبلیغات و یا ترفندهای بازاریابی یا کلا هر آموزشی از همین ابزار مورد نیاز موفقیت ما باشد که به آن هدایت شده آیم.
پ ن :
فرکانس درست و ورود به مدار خواسته، خود می تواند باعث الهام انجام مواردی از قبیل تبلیغات یا ترفندها یا یادگیری فنون مختلف باشد و چه بسا کسب و کارهایی که اعم ابزار حصول نتیجه در آنها تبلیغات باشد یا به روز بودن مداوم دایره آگاهی فرد عامل، پس شاید بهتر باشد در یک گوشه ذهن خود توجه به ابزار را نیز یکی از موارد توحید عملی و یا بهتر بگویم دست آورد آن بدانیم.
پس به نظر من استاد تمام اصول توحید عملی را به خوبی اجرا کردند و نتیجه حاصله نیز صحه ایست کامل و کافی بر آن که به قطع و یقین این نقشه راه می تواند بهترین الگو برای همه ما باشد.
با تشکر از همه دوستان که با به اشتراک گذاشتن نظرهای عالی خود کمک میکنند زندگی پر بارتر و شادتری را تجربه کنیم.
سلام دوست من اگه اینطور بود یعنی تبلیغ جزو ابزارهای خداوند بود پس پیامبر حتما باید به همه کشورها سفر میکرد تبلیغ میکرد
یادمون باشه (باور)و درست بشناسیم باور حتی محاسبات ریاضی رو هم میتونه غلط ازاب دربیاره خیلی باید دقت کنیم محاسبات ریاضی رو غلط ازاب در میاره این ثابت شده٫
اتفاقاً در تاریخ هست که پیامبر به ممالک اطراف نامه فرستادن . یعنی اتفاقاً با شرایط اون موقع نیاز بوده که از ابزارهای معرفی استفاده بشه و ایشون هم به کشورهای اطراف پیک فرستادن. یا جلساتی که برای معارفه در خفا و یا آشکارا برگزار می کردن. اتفاقاً اصلاً اینطور نیست که دست رو دست گذاشتن و گفتن اون خدا همه کار رو راه میندازه. ایشون طبق الهاماتشون عمل می کردن . ممکنه الهام سکوت بوده باشه ، سکوت کردن . ترویج بوده به روش های مختلف ، ترویج کردن. یا واقعه غدیر ، در جایی و زمانی اتفاق افتاده که بالاترین حجم ممکن جمعیت شاهدش بودن .
من خودم یکی از مهمترین پاشنه ی آشیلم صفر و یک نگاه کردن به قانون بود. جمع بین حرفای استاد رو بلد نبودم. با عذرخواهی از محضر استاد عباس منش عزیز اعتراف کنم اینجا که حتی گاهی میگفتم چرا حرف استاد متناقضه ؟! اما وقتی به نتایج استاد نگاه می کردم میگفتم استاد در هر دو جا داره حقیقتی رو بیان میکنه اما ذهن من نمیتونه ارتباط برقرار کنه ، نمیتونه تعادل برقرار کنه. و فقط چون بارها از استاد شنیده بودم همیشه و هر جا دنبال پیدا کردن نقش خودتون باشین به خودم میگفتم این منم که معنا و ارتباط حرفای استاد رو متوجه نمیشم. و همون موقع میگفتم خیییلی کار داره تا برسم به درک حرفای استاد. و از ته قلبم از خداوند کمک خواستم تا به درکم اضافه کنه و وسعت ببخشه. و خداوند هم که ادعونی استجب لکم هست و خیلی کمکم کرده …. البته خیییییلی راه مونده هنوز و نتایجم نشان دهنده ی میزان درک من هست و نه حرفای زیبای من.
در مورد موضوع خاص تبلیغ ، درک من این بوده که استاد با تبلیغی که هزینه بر باشه موافق نیستن نه با خود تبلیغ. اتفاقاً یکی از درس های استاد در قدم اول همینه که بدون هزینه بری و خودت رو و توانایی ها و نکات مثبتت رو ارائه بدی . که این کار هم افزایش عزت نفس هست و هم من از همین کار الهام گرفتم و رایگان و بدون هزینه رفتم مدارس اطراف و خودم و طرحم رو معرفی کردم و در گسترش کارم موثر هم بود. اما این اقدام من ترکیبی بود از آموزش استاد و درس پس دادن خودم و گوش دادن به الهام خداوند . در اینکه هر چه داریم از خدا داریم تردیدی نیست .
شغل من لوازم خانگی هست خیلی از زمان ها من مشتری نداشتم و میگفتم بازار خرابه و از این حرفهای رایج بازار،حالا من توی این فضای فکری اگر میرفتم جنس جدید میوردم توی مغازه باز هم تغییری در نتیجه حاصل نمیشد ولی برعکس زمانهایی که فضای فکری بهتری پیدا میکردم ناخوداگاه هدایت شدم به سمت جنس جدید اوردن،پس به قول شما که کاملا هم درست هست یه وقتایی هدایت شدن به یک ترفند یک کانال جدید تهیه جنس خود همون هدایته،ولی یه وقتایی میبینی همه چی هست ولی در اون مقطع افکار غالب ما درست نیست توی این فضا من هر جنسی هم که بیارم همون نتیجه رو داره این یه نکته خیلی ریزی هست که تاقبل خوندن کامنت شمت بهش دقت نکرده بودم ممنونم از شما و سایت استاد عباسمنش❤️
باسلام وخسته نباشین به این دوست خوبمون من ازکامنت زیبا و تاثیرگذارتان لذت بردم وتازه باچندین بارگوش کردن وخواندن وفهمیدن باورالان دوهزاریم کمی افتاد باورچیه وچطوری کارمیکنه یعنی کامنت شماباور رو درمن زنده کرد مثال شمارو من اینطوری برای خودم تصورکردم که انرژی مثل خمیره و باورمون وردنه ورزدادنمون به خمیر=باوره به انرژی
من باتعبیرخودم این باور رو در خودم ایجادکردم که هرباوری که داشته باشی مثل وردنه به خمیرمون میتونیم همون شکل روبدیم وواردزندگیمون بکنیم وبه نوعی خلق کنیم هرچی روکه بخواییم. سپاسگزارم از کامنت زیبایتان وازخداوند برای تک تک دوستان و استاد عزیز وگروه تحقیقاتیشون آرزوی بهترینها رو دردنیا واخرت رو دارم.
تبلیغات کردن؛ آگاهی گذاشتن روی دیوار یا ریلز منتشر کردن یا استوری گذاشتن یا روی سایت محتوا و ویدیو بزاریم لزوما برابر با شرک نیست.
داستان اینه روی اینها حساب نکنی
برو ریلز رو بساز بزار، برو آگاهی دیوار بساز ، برو ویدیو برای سایت بگیر، دیگه کار نگیر بهش که بازخورد بهت داد ؟ چقدر ویو گرفتی ؟ اهمیت نده
کار لازم رو انجام بده و بقیه رو بسپار به خدا
اون چیزی که از دستت بر میاد، اون چیزی که توان اجرایی الان ش داری رو انجام میدی
و برای خودت رویا بافی نمی کنی که وای این ریلز چه ها که نمیشه و چقدر برام می فروشه. فقط انجام بده و بگو اصل بازی دست خداست اون برام مشتری میاره اون برام ثروت و درامد میاره.
به خدا میگم
خدایا اونچه به عقل و به ذهن من رسید انجام دادم، خودت بهترین مشتریان بهترین اتفاقات سر مسیر من بزار چون هیچ کس جز تو نمی تونه کاری کنه.
چجوری توجه کنیم؟ گفتید به هرچیزی توجه کنی سبب گسترش اون چیز در زندگیت میشی
من راهکار خودم اینه
هر تماس تلفنی هر دایرکتی که قیمت پرسیدن، شکرش به جا میارم میگم خدایا شکرت ببین یعنی مشتری هست حالا مهم اینه من باور هام بیشتر کار کنم که همه اینها تبدیل بشن به خریدار
من خودم ثیت سفارش ها رو انجام میدم
هر موقع واریزی انجام میشه اطلاعات رو می فرستم داخل یک گروه که آخر شب ثبت کنم.
هر اس مس واریزی که میاد قسمت یادداشت میگم خدایا دمت گرم باز یه مشتری دیگه برام فرستادی
خدایا سفارش شما دریافت شد با شور و اشتیاق برات آماده میکنم.
و یک گروه دیگه هم جدیدا زدم اونجا و فقط تعداد می نویسم مثلا 3 نفر یا 10 نفر یا 6 نفر
این اعداد یعنی کسایی که اون روز اومدن قیمت پرسیدن یا مشتری بودن ولی حالا به هر دلیلی خرید نکردن آخر شب تعداد کل اون روز می شمارم و می بینم مثلا 20 نفر یا 34 نفر در مجموع اون روز بودن و به خودم میگم ببین فاطمه
34 نفر همین امروز مشتری بوده پس یعنی ببین چه همه پول هست؟ چه همه مشتری هست؟ خدایا شکرت ، خدایا کمک کن بهم که باور های قدرتمند کننده ای بسازم که تعداد اینها روز به روز بیشتر بشه و بتونم به تعداد زیادی از اینها بفروشم.
چه زیبا گفتی :دوست من دقت کنقدرت خلق خواسته هامونو به خودمون بخشیده
یعنی اگر خواسته ی ما مشتری،ثروت،درامد،سلامتی یا بازخورد گرفتنه خداوند قدرتشو به سئو کردن، پرسنال مارکتینگ یا پرسنال برندیگ یا تکنیک های کوچینگ یا به تکنیک های بازاریابی،تبلیغات و تحلیل بازار یا تحلیل رقبا نداده
که دستی از طرف خداوند میشوند، خود استاد هم یک زمانی رفتن دوره دیجیتال مارکتینگ و دیدن و بارها و بارها گفتن
و هدایت خداوند بوده، و به مرور به این تکامل در سایت رسیدن، روی سایت خود استادهم انالیتیکس نصب هست ، آنالیتیکس ابزاری برای بررسی رفتار کاربر از کانال های مختلف،خود سایت استاد،الان بسیاز زیبا ،موارد content marketing, یعنی بازاریابی محتوایی و دارند رعایت وعمل میکنند.
بچه ها این و درک کنیم، ما قرار نیست ، روند بیزینس ها رو نقد کنیم ، ما قرار درک کنیم توحید و،ما قرار درک کنیم ، که باورهای من عامل تمام اتفاقات و شرایط زندگیم هستن،هدایت خداوند ،بر اساس فرکانس های من ،فرکانس من عامل.
حالا این فرکانس و استاد که داشتن اون زمان ها کار میکردن، خداوند هدایتشون کرده ،به سمت دیجیتال مارکتینگ و با اینکه هیچ سررشته ای نداشتن،ولی به خاطر باورهای قوی که در مورد عزت نفس و خداوند،ثروت و خداوند،روابط و خداوند ،به مرور ساخته بودند ،((((( درک کنیم که خداوند از ابن موصوعات جدا نیست،یعنی من و شما و استاد و خانم شایسته، وقتی داریم، روی باورهامون در هر زمینه ای کار میکنیم ،این یعنی توحید،یعنی قدرت و داریم میدیم به درون خودمون،و ایمان داریم که خداوند ما رو هدایت میکنه،و چون توکل داربم ،و چون میدونبم خداوند برامون کافی ، داریم فقط و فقط روی باورهامون کار میکنیم ))) و در عرص ۶ ماه به کفته خودشون ،یاد گرفتن، و به خاطر دیدگاه توحیدی که داشتن، باز روی باورهاشون کار کردن و ادامه دادن،چون به این درک رسیده بودن، که من عامل بدبختی و خوشبخبختی خودم هستم،و ادامه دادن ، و رسیدن به این مرحله، همونطور که هدایت شده،به یاد گرفتن،primer,به خاطر باورهای قوی که به مرور ساختن و به مرور و قدم به قدم عمل کردن و بزرگ و بزرگتر شدن .
مدیر فنی سایت استاد ،یک وسیله ، استاد میدونه که ایشون عامل نیستن، استاد میدونه که باورهای قدرتمند خودش ایشون و وارد مدار ایشون کرده، یا بهتر بگیم ،استاد وارد این موتر شده، برای همین استاد ته ترسی داره ، نه غمی ، این یعنی توحید .
Primer یک وسیله است ،یک نعمت ، که که استاد به حاطر باورهای قدرتمند در اعتماد بنفس ، در ثروت ، به این وسیله هدایت شدن، و در مدار این وسیله قرار گرفتن.اگر استاد توحید عملی که کار گردن روی باورهاش ، درک نکرده بود، اصلا روی باورهای عزت نفس و ثروت اینقدری کار نمیکرد که خودش اینکار و انجام بده، پول میداد به یک نفر دیگه اینکار و انجام میداد!
یک فرد توحیدی، ایمان داره باور داره ، که تمام اتفاقات و شرایط زندگیش ،به خاطر باورهای خودش،و درک میکنه که پایه جهان بر اساس فرکانس و انرژی، دیگه نه غمی داره نه ترسی ، دیگه نگران ابزار و آدم ها نیست، می گوید باش ،می شود .تمام
یک فایل رایگان نیاز
بچه ها من واقعا این متن و ننوشتم
خودم ۱۰۰ بار باید این متن و بخونم
عاشششق همتون هستم،این سایت ،گوشه ای از بهشت روی زمین
سلام نازنین جون واقعا اینکه گفتید یک فرد توحیدی باور داره که تمام شرایط زندگیش بخاطر فرکانس های خودش هست و با درک این موضوع دیگه نه غمی داره و نه ترسی نکته عالی بود ازت ممنونم که به من یاد آوری کردی که خودم خالق شرایط زندگی ام هستم نه هیچ عامل دیگر دوستتون دارم💖💖💖💖
با شما موافقم واقعا این سایت گوشه ای از بهشت خداوند در روی زمین هست🌹🌹🌹🌹
این روش بهبود فرکانس که کنترل ورودی های ذهن +هر شرایط هر موقعیت هر تضاد جوری نگاه کن که بهت احساس خوبی بده
چقدر اینو عالی گفتی دوست من
یاد مصاحبه استاد با مهندس شعبانعلی افتادم
که ی جا از صحبتاشون میگفتن شرایط اطراف ما تاثیری در روند رسیدن به خواسته های ما نداره بلکه فقط در سرعتش میتونه تاثیر داشته باشه یعنی میتونه روند رو تند و کند کنه
که باز به نظرم دست خود ماست این یعنی همون اعراض ناخواسته ها یعنی شاید نتونم توجه کنم به نکات مثبت اما میتونم توجه نکنم به ناخواسته ها
اما میتونم اگه احساس کنم رابطه ای که دارم با فردی زیاد مناسب من برای رسیدن به خواسته هام و داشتن احساس خوب هست رو قطع کنم یا مهاجرت کنم از شهری به شهری دیگه
چقدر قشنگ گفتی به جای تبلیغات خاص باور خاصی ایجاد کنیم تا با توانایی تغییر باور خواسته هامون خلق بشن چرا که ما توانایی خلق خواسته ها به هر شکلی که میخوایم هستیم
سلام به شما دوست مهربانم واقعا عالی گفتین دوست داشتم به جای امتیاز 5 به شما 5000 هزار امتیاز بدم
من ی دختر کوچولوی تپل و دوستاشتنی هشت ماهه باهوش و با استعداد دارم که خیلی فکر میکنم به رفتارش بعضی وقتا ی چیزی روی زمین از اسباب بازیهاش هست که میره سراغشون و چون فکر میکنه همه چیز خوردنیه میره امتحانش میکنه و من بعضی وقتا میگیرمش و واقعا میبینم که دست و پا میزنه تلاش میکنه گریه میکنه که بره برسه به اون وسیله
میگم خدای من من این بودم که وقتی تحت هیچ شرایطی و طبق غریضم فهمیدم که میتونم چیزی بخورم و با خوردن اون احساس ارامش بهم دست بده و بخوابم نهایت تلاشم رو کردم و اصلا برام مهم نبوده اون چیه ایا خوردنیه ایا خوردنی نیست فقط میخواستم به دستش بیارم پس باز میتونم همه چیز رو بدست بیارم چون اون غریضه در درون منه کافیه بهش توجه کنم و دیگه نه تبلیغاتی دارم برای بدست اوردنش نه مردم نه حتی قدرتی که از من خیلی قوی تره و منو گرفته
مرسی به نگاه زیبات در دنیا و اخرت سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشی
ولا من نمیدونم چطوری از این همه اگاهی این همه انرژی که ازاین نوشته ها میگیرم تشکرکنم..زبونم قاصر..هربار فایلای استاد گوش میدم وکامنت بچه هارو میخونم مثل کسیم که یه خبرخوش داره وتو پوست خودش نمیگنجه..خدایاشکرت..ققط میتونم همینو بگمممم..ممنونم از استادعزیزم ازهمه شماها..
نگین جان واقعا سپاسگزارم از نظر فوق العادتون. خداروشکر که اینقدر قانون رو خوب فهمیدید و با تمام قلبتون اون رو باور کردید و با ما در اشتراک میزارید و یادمون میدید. امیدوارم که همیشه در حال پیشرفت و بهتر زندگی کردن باشید. شاد شاد شاد باشی.
مسیر رو خوب توضیح دادیدن بالاخص اونجا که گفتین “مشتریو باورات برات میسازه نه تبلیغات”
این جمله ساده کوتاه و موثر بود!
به قول استاد روی خودت هم حساب نکن روی خدای خودت حساب کن!
من اینطور واسه خودم بیانش می کنم که:
من واسه پیشرفت دنبال راه می رم، ممکنه ایده تبلیغات بیاد… میبینم باید پول خرج کنم بهم فشار میاد… میگم اوستا کریم این کار واسه من سخته، میشه یه راه راحت تر بزاری جلوی پام؟
یه جورایی مطمئنم یا یه ایده راحت تر می رسه یا اینکه شایدم اینقدر آماده بشم با این احساس که خودش نتیجه رو بندازه توی دامن من!
دوست عزیز و مهربونم بسیار زیبا و شفاف و با دید باز نسبت به همه ی زوایا توضیح دادین ????و انقدر تاثیر گذار ،که وقتی متنتون تموم شد ،حس کردم دلم میخواد بارها و بارها از اول بخونمش ،ممنونم ??
سلام دیدگاه عالی بود خداروشکر. فکر میکنم خیلی به من کمک میکنه. مرسی از این بازخورد. اینم بگم که میدونم تو کسب و کارم کمکم میکنه. این دیدگاه رو تویی که فرستادی به عنوان تجربه ای از خدا گفتی و اینم لطف خداس هم به خودت و هم به ما. مرسی
سلام و درود .ممنون از شما بابت پیام بسیار خوب و آموزنده ای که گذاشتین منم تو کامنتی که خواهم گذاشت با مثال هایی از موفق ترین افرادی که میشناسم و خودم و تجربیاتم ب نکاتی که شما گفتید اشاره میکنم
از خوندن کامنتت بینهایت لذت بردم و بر آگاهیم اضافه شد
سپاسگزار خداوندم هستم بابت دوستان خوبم
این باورای ماست که زندگیمون و میسازه و ایمان داشتن به منبع که تمام ذخائر جهان دست یگانه فرمانروای جهان قرار داره و با این باور به تمام خواسته هامون میرسیم فقط باید ایمان داشته باشیم و در مسیر حرکت کنیم خیلی از کامنتتون لذت بردم و فقط خواستم اینجوری تشکر کنم موفق باشید
نگین جان عزیزم متشکرم متشکرم متشکرم به خاطر کامنت عالی که نوشتی
چقدر به من کمک کردی ، وقتی که اونجا نوشتید که ما با فرکانسمون اون انرژی رو به شکل مشتری ، درآمد ، ثروت ، سلامتی ، در میاریم و وارد زندگیمون می کنیم . الله اکبر
سلام دوست عزیزم من با خوندن دیذگاهتون اون انرژی از صحبت هاتون دریافت کردم اونجایی که گفتین دوست خوبم دقت کن خداوند قدرت خلق خواسته هامونو به خودمون بخشیده عالی بود گاهی وقتا ادم میشنوه و میخونه امادرک قلبی نداره من با خواندن این جمله یه حس ارامش گرفتم که انگار قدرت این جمله را تازه در درونم احساس کردم خدایا شکرت ازت ممنونم که مرا به این راه هدایتکردی ممنونم
مریم شایسته هستم و قصد دارم در این نوشته بخش کوچکی از تجربه شخصیام را در زندگی با استاد عباسمنش با شما به اشتراک بگذارم و از زاویه دید خودم به مواردی بپردازم که آنها را دلیل تفاوت نتایج استاد عباسمنش میدانم.
این نوشته، به دلیل طولانی شدن، شامل دو قسمت است.
قسمت اول:
من استاد عباسمنش را از روزهایی میشناسم که، هیچکدام از دستاوردهای کنونی، در زندگیشان نبود، منظورم همان زمانی است که، از ایشان شنیدهای در هوای گرم خیابانهای بندرعباس، هدفون به گوش قدم میزدند و آینده دلخواهشان را تجسم میکردند. تجسم همهی آنچه که ما الان به عنوان واقعیت کنونی زندگی ایشان میشناسیم.
اما آن روزها هر فردی که به ایشان نزدیک میشد، میتوانست به وضوح از میان کلام، رفتار، و فرکانسهایشان، همین جنس از ایمان، اعتماد و در صلح بودن با خود را دریافت کند که، امروز با وجود این دستاوردها میتوانیم ببینیم. بعضیها نیز، دلیل این جنس از ایمان و آرامش را، داشتن این موفقیتها میدانند، حال آنکه ماجرا دقیقاً برعکس است.
استاد عباس منش، هیچوقت حتی آن زمان که این دستاوردها را نداشت، هرگز فکر نمیکرد که، شاید نتواند موفق شود. شاید نمیدانست چگونه، اما اینکه این موفقیتها رخ خواهد داد، برایش امری حتمی بود و این نوع نگاه و فرکانس نیز، موجب هدایت او به درک بهتر قوانین شد. البته بعدها که بیشتر او را شناختم و دربارهی درباره کودکی و نوجوانیاش از او بیشتر شنیدم، فهمیدم، این جنس از اعتماد به تواناییهای خود، ویژگیی تازهای نیست و به خوبی میتوان آن را از خلال ماجراهای کودکیشان نیز بیرون کشید.
ایشان میگفت??
«وقتی از تلویزیون، تصویرموفقیتهای فرد خاصی پخش میشد که مثلاً فلان اختراع را انجام داده یا، در حرفهی ورزشی خاصی موفق شده یا، میتواند یک حرکت ورزشی سخت را انجام دهد و…، به نظرم کار خاصی نمیآمد و مطمئن بودم که من خیلی راحتتر میتوانم آن را انجام دهم.
پدرم همیشه از دیدن یا شنیدن خبر یک موفقیت خاص درباره یک فرد شوکه میشد? و سعی میکرد با کنایه یا گاهی با تحسین، آن را به رخ من بکشد. اما وقتی رو به پدرم میگفتم:
«این که چیز خاصی نیست. من هم میتوانم این کار را انجام دهم» ، پدرم به خاطر این نوع نگاه، به شدت شاکی میشد???? و من این حد از شاکی شدن را درک نمیکردم، چون نمیتوانستم درک کنم چرا انجام چنین کاری یا رسیدن به چنین موفقیتهایی برای آدمها، اینقدر خاص یا سخت یا غیر ممکن به نظر میرسد. در صورتیکه انجامشان برای من، امری خاص یا پیچیده نبود. بلکه واقعاً آسان بود و اگر میخواستم، میدانستم که حتی خیلی راحتتر از دیگران به آن خواهم رسید»
?????
قصدم از نقل این جملات، اشاره به جنسی از ایمان و یقینِ مطلق به توانایی خود برای ساختن شرایط دلخواه در زندگی است که، آبشخور چنین رفتارها و واکنشهایی در برابر مسائل مختلف است. به دلیل این نوع نگاه است که استاد عباسمنش وقتی برای تحقق امری مصمم و متمرکز میشود، تحققش نه تنها حتمی است، بلکه با اختلاف، همه رکوردهای ممکن را جابهجا میکند و من سعی دارم با نگاه و برداشتهای خودم، ریشه و منشأ این نوع نگاه را توضیح دهم.
چراکه فقط این نوع نگاه به خود که، «من توانایی تحقق هرآنچه بخواهم را دارم»، میتواند چنین رفتاری را توجیه کند. به عنوان مثال وقتی که هنوز نوجوانی بیش نیست، در جواب مادرش بگوید: من هرگز نیازی به ارثیه شما ندارم. چون خودم بسیار بیش از اینها بدست میآورم.
?????
استاد عباسمنش خیلی خوب خودش و خواستههایش را از میان تضادهای زندگیاش شناخته است. همان تضادهایی که معمولاً همه ما در زندگی با آنها مواجه بودهایم. اما اینکه چرا همه ی آدمها نتوانستهاند از دل آن تضادها، دستاورد بسازند یا دستاوردهایی مشابه با استاد عباس منش داشته باشند را در هیچ عاملی به جز این اصل نجویید:
«تمام اتفاقات زندگیما، بدون استثناء، بازتابی دقیق و بدون تغییر از باورهای خودمان دربارهی آن نوع اتفاقات است.»
یعنی در جهانی که، فقط با این اصل بدون تغییر مدیریت میشود، عاملی که نتایج را متفاوت میکند، نمیتواند چیزی متفاوت از این اصل باشد. فقط 2 مسئلهی اساسی در این جمله و این اصل معمولاً نادیده گرفته شده است:
اول: یقین مطلق به این امر که هیچکس جز من نمیتواند زندگیام را تغییر دهد. این موضوع در حکم نقطهی کور (Blind spot) ای است که به اندازهی کافی درک و دیده نشده است. افراد زیادی هنوز هم منتظرند تا دولت، والدین، همسر و… زندگیشان را تغییر دهد و غافلند از اینکه، بدون این یقین مطلق که تغییر شرایطشان فقط در دست خودشان است، قطعاً برگی در باد هستند- بدون احساس هیچ کنترلی بر وقایع زندگیشان.
و مسئله بسیار اساسی بعدی، تطبیق شخصیت و ویژگیهای ذاتیمان با این اصل و «بیشتر همراه بودن با این اصل» است.
موضوع، پیدا کردن سبک شخصی خودمان از درون این اصل و هماهنگ کردن خواستهها و حتی ویژگیهای شخصیتیمان با این اصل است تا بتوانیم شرایط دلخواهمان را، در زندگی تجربه کنیم.
به نظرم، استاد عباسمنش بهتر از هر فردی که لااقل من تا کنون شناختهام، توانسته، ویژگیهای ذاتی خودش را بر این اصل منطبق نماید. به همین دلیل، حتی از ویژگیهایی که جامعه- به دلیل همخوان نبودن با ارزشهای ساختگی خودش – آنها را نمیپسندد، عاملی برای رشد و شکوفایی خودش و رشد جهانمان ساخته است و به این ترتیب موجب رشد هزاران فرد دیگری نیز شده که، توانستهاند در این مدار و فرکانس قرار بگیرند.
منظورم از «تطابق»، نجنگیدن با خودت است. برعلیه خودت نبودن است. نجنگیدن با ویژگیهای شخصیتی ای است که، از تغییرش مستأصل شدهای. در عوض در صلح قرار گرفتن با خودت و یافتن راهی برای استفاده از آن ویژگیها در راستای این اصل و راستای خواستههایت است.
به عنوان مثال، اگر شخصیتی رقابت طلبانه داری، نیازی نیست انرژی ات را صرف تغییر این شخصیت و خاموش کردن این ویژگی در خود نمایی. چون احتمالاً انرژی ات بیهوده هدر میرود. در عوض، ببین چگونه میتوانی این ویژگی را در راستای قوانین کیهانی، به خدمت خواستههایت در بیاوری.
اگر شخصیتی داری که به نظر غرور خاصی دارد و به اندازه کافی برای کارکردن برای دیگران صبور نیست، از تلاش بیهوده برای تغییر این شخصیت دست بردار و ببین چگونه میتوانی از دل این شخصیت و اولویتهایش، خلاقیت بسازی برای داشتن کسب و کار خودت. ببین چگونه میتوانی با هماهنگ کردن این شخصیت با قوانین کیهانی، آن را در خدمت خلق خواستههایت قرار دهی.
زیرا ویژگیهای شخصیتی، به خودی خود نقشی در تجارب زندگیمان ندارند. باور و نگاه هر فرد به ویژگیهایش است که، خروجی آن ویژگیها را به عنوان نتایج زندگی آن فرد، تعیین میکند.
?????
بنابراین، مسئله «یک ویژگی» نیست، بلکه توانایی هدایت یک ویژگی، در مسیر صحیح است.
به نظر من، حتی ویژگیِ شخصیتیای مثل «احساس نیاز به مورد توجه واقع شدن»، که از کمبود عزت نفس نشأت گرفته است، نیز وقتی هدایت میشود، موجب ساخته شدن عزت نفس واقعی در فرد میگردد.
شاید در ابتدای راه، این ویژگی، مهمترین عامل انگیزانندهی فرد باشد تا بخواهد به خاطر مورد توجه واقع شدن، تحسین شدن و … تغییراتی در زندگیاش ایجاد کند یا دستاوردهایی داشته باشد، اما، هرچه بیشتر سعی شود تا قدرت این ویژگی با قوانین کیهانی همراستا بشود، کم کم آن نیروی ویرانگر تبدیل به یک نیروی سازنده میشود و در نهایت فرد را به سمت اهداف واقعیاش هدایت میکند و آرام آرام همچنان که او را از تجربهی این نیاز پر میکند، از او آدمی تواناتر، با عزت نفستر و بهتر میسازد که، با خلق خواستههایش توانسته، جهان را جای بهتری برای زندگی نماید.
این موضوع به آب بارانی میماند که از کوهها به سمت شهر جاری شده و خرابی به بار میآورد، به این دلیل که شهر درست در معرض شیب کوه قرار دارد. اما وقتی آدمها سدی میسازند و همین آب را به مسیر آن سد هدایت میکنند، با جمع شدن پشت آن سد، کشتزارهایشان را آبیاری میکند و برایشان نعمت و برکت به بار میآورد.
بنابراین، همانگونه که آدمها، انرژی باد، آب، طوفان، سیل یا هر انرژیی ظاهرا مخرب دیگری را در راستای سازندگی به کار میبرند، هر فردی نیز میتواند این الگو را در خودش به کار ببندد و سبک شخصی خودش را که، هماهنگ با اصل و اساس جهان است بیابد، تا هم لذت ببرد و هم پیشرفت کند.
?????
من در این متن سعی دارم تا آنجا که قلمم توانایی دارد، آنچه که در تجربهی زندگی شخصی با استاد عباسمنش درک کردهام و دیدهام را، به صورت بسیار مختصر، در قالب کلمات بیان کنم.
اما مختصر نوشتن درباره این مرد و تواناییهایش کار آسانی نیست. این کار حتی از عهدهی یک کتاب 1000 ای نیز بر نمیآید. هرچند انشاءالله در آیندهای نزدیک کتابی درباره زندگی استاد عباسمنش مینویسم و در این کتاب، به جای مسائل حاشیهای و غیر اصلی که در اکثر زندگینامهها نگاشته شده است، به اصل و اساسی خواهم پرداخت که در تک تک لحظات زندگیام با ایشان دیدهام و شناختهام. اصلی که جزئی جدایی ناپذیر از ساختار شخصیتی ایشان است و میتوانم با جرأت بگویم، هنوز در زندگیام با فردی مواجه نشدهام که تا این حد حرف، عمل، رفتار، اعتقاد و آموزشهایش یکی و هماهنگ باشد. هنوز در زندگیام با فردی چون ایشان مواجه نشدهام که تا این حد خودش باشد و مهمتر از همه، تا این حد نتواند خودش نباشد.
اما لازم است تأکید کنم که، اینها نگاه و استنباطهای شخصی من درباره ایشان است. چراکه همواره، بهترین و نزدیکترین شخص به فرکانسهایش، فقط و فقط خود فرد است و هیچکس جز خود فرد، نمیتواند درباره نگاه، باورها و دلایل موفقیتش تا این حد دقیق صحبت کند.
خصوصاً اگر آن فرد مثل استاد عباسمنش آگاه به قوانین زندگی باشد، دلیل اتفاقات را بداند و از نقش باورها و فرکانسها در اتفاقات زندگیاش آگاه باشد و مهمتر از همه، مثل ایشان، به این حد از خوشناسی رسیده باشد. به همین دلیل است که آموزشهای ایشان اینچنین موثر و کاراست. چون به قول شخص ایشان، اصل را از فرع تشخیص میدهد و قادر است فقط به اصلی بپردازد که اجرایش، قطعاً هر فردی را از هر شرایطی به موفقیت مورد نظرش میرساند.
?????
اگر بگویم مهمترین دلیل موفقیتهای ایشان، رسیدن به چنین حدّی از شناختن خویشتن است، اشتباه نکردهام. ایشان همواره سعی دارد خودش را خیلی خوب بشناسد:
نقاط قوت و نقاط ضعفش را،
خواستههایش را،
باورهایش را،
قوانین را و رابطه میان تمام اینها با هم،
میزان هماهنگی یا ناهماهنگیای که بین خواستههایشان و باورهایشان وجود دارد را خیلی خوب بررسی میکند.
میزان هماهنگی میان باورهایشان و قوانینی که همواره سعی در درک بهترشان دارد را خیلی خوب بررسی میکند.
یک بار استاد عباسمنش توصیف جالبی درباره «طوفان ایرما» به من داد که، ذکر آن در اینجا خالی از لطف نیست.
(منظورم همان طوفانی است که یک سال پیش در فلوریدای آمریکا رخ داد و استاد عباسمنش یک فایل با نام «پیام ایرما قسمت 7 سریال تمرکز بر نکات مثبت» در بخش محبوب ترین دانلودها در سایت قرار داد)
ایشان میگفت:
«از نظر محققان طوفان ایرما یک پدیدهی بسیار عجیب است.
آنها میگویند چنین طوفانی تنها زمانی میتواند رخ دهد که 10ها ویژگیی متفاوت، همزمان رخ دهد. مثلاً دمای هوا، فلان قدر، دما آب به فلان درجه برسد، سرعت وزش باد به فلان درچه برسد و فشار آب و جذر و مد آب در فلان موقعیت قرار بگیرد و… تا ایرما متولد شود و جمع شدن این عامل در کنار هم به صورت همزمان، آنقدر احتمال پایینی دارد که میتوان گفت: تقریباً غیر ممکن است.»
اینها همان ویژگیهای معمولی آب و هوایی هستند.یعنی اجزای سازنده یک طوفان بسیار قدرتمند و عجیب که دانشمندان را متحیّر کرده، چیزی فراتر از ویژگیهای معمولی آب و هوا در مقاطع مختلف سال نیست. اما قدرت و تفاوت وقتی رخ میدهد که، همین ویژگیهای ساده، با نسبت مناسب و همزمان در کنار هم قرار میگیرند.
?????
به نظرم، این توضیح درباره دلیل تفاوت نتایج استاد عباسمنش هم صادق است. دلیل نتایج متفاوت فردی مثل ایشان، فقط یک عامل خاص نیست. بلکه طبق آنچه در تمام این سالها از رفتار و واکنشهای استاد عباسمنش برداشت کردهام و آن را با نحوه نگاه و ویژگیهای خودم، ترسها و امیدهایم، اشتیاقها و ناامیدیهایم سنجیدهام و سپس آن را با ویژگیهای افراد موفقی که میشناسم، سنجیدهام، مجموعهای از نگرشها و الگوهای فکری را در استاد عباسمنش پیدا کردهام که در زمان مناسب در مکان مناسب، کنار هم جمع شدهاند و موضوع مهم ماجرا، توانایی جمع آوری همین ویژگیها یا دلایل به ظاهر ساده، به صورت همزمان و یکجاست.
هرچند میتوانم بگویم، ریشهی این مجموعه از الگوهای فکری و رفتاری، خیلی شبیه به هم بوده است. گویی یک اصل وجود دارد که هر بار خودش را در قالبی جدید نشان میدهد و به توانایی دیگری دگردیسی مییابد که، یک خواسته را محقق میکند. اما اگر بخواهم همین ریشه و همین موضوع را مفصلاً توضیح دهم،کتابی شامل 1000 صفحه خواهد شد.
?????
از نظر من به عنوان یک ناظر بیرونی، سردسته این عوامل «آزادی» است. البته باید اذعان کنم که سخت ترین کار دنیا این است که بگویی، فردی غیر از خودت چگونه فکر میکند. اما آنچه از تجربه زندگی با استاد عباسمنش درک کردهام، اینقدر که « آزادی» برای استاد عباسمنش در اولویت بالایی قرار دارد که، هیچ چیز دیگری قرار ندارد.
میتوان ارتباطی پررنگ بین عاملی به نام «آزادی» و سایر عواملی یافت که، در دلایل تفاوت نتایج استاد عباسمنش، دخیل میدانیم. اولویت بسیار بالای آزادی برای ایشان، حتی مهمترین دلیلی است که سایر عوامل را در وجود ایشان شکل داده است.
بارها دیدهام که به خاطر عاملی مثل عزت نفس، ایشان چه نتایج خارق العادهای را رقم زده است. بارها توانستهام، دلیل یک موفقیت خاص دربارهی او را به باوری مثل باور به فراونی یا طی کردن صحیح تکاملشان ارتباط بدهم.
بارها توانستهام دلیل موفقیت در یک موضوع را به عاملی مثل این که: هرچقدر ثروتمندتر شوی، نزد خداوند عزیز تر میشوی، ربط بدهم.
اما وقتی موضوعی پیش میآید که ایشان احساس میکند آزادیشان را تحت الشعاع قرار داده است، همه معادلات درباره این مرد تغییر میکند.
یعنی اگر درباره آن موضوع تا فقط یک لحظه پیش، اعتماد به نفس لازم را نداشته یا هیچ ایدهای برایش نداشته و… دقیقاً در یک لحظه، نمیتوانم، نمیشود، تکامل طی کردن، منتظر ماندن و هر بهانه یا مانع دیگری که تا آن لحظه موجب اقدام جدّی ایشان نشده بود، کنار میرود و نیرویی را در وجودشان فعال میکند که آن کار را نه به نحو متوسط، نه به نحوی خوب، بلکه به عالیترین شکلی انجام میدهد که میشد انجامش داد.
? اولویت آزادی باعث شده که، نتواند در ترس بماند و به آنها حمله کند. چون نمیتواند چیزی را تحمل کند که در دلش ترس انداخته است. زیرا ترس برای او به معنای صدمه دیدن بخشی از آزادیاش است و او آزادیاش را تمام و کمال میخواهد. بنابراین، سریعاً به دل آن ترس میرود تا به قول معروف، مرگ یک بار شیون یک بار بشود.
در یک کلام، باج دادن به موضوعی که آزادی ایشان را تحت الشعاع قرار میدهد، بزرگترین خط قرمز ایشان است.
به همین دلیل است که میگویم، اولویت آزادی، که میشود آن را به «مبحث توحید» نیز تعمیم داد، یک محرک بسیار قوی در استاد عباس منش است که از زیر سنگ هم شده، کارها را انجام میدهد، مسائل را حل میکند و نتیجه مورد نظر را خلق میکند.
کما اینکه بهترین چیزی که به استاد عباسمنش انگیزه میدهد، هرگز تعریف و تمجیدها یا حمایتهای دیگران از او نیست، بلکه بهترین انگیزانندهی او زمانی است که احساس کند، دیگران (منظورم آدمهایی است که در ارتباط با او هستند: کارمند، مشتری و…) تصور دارند، او از عهدهی انجام کاری بر نمیآید یا بدون حضور آنها، توانایی انجام کاری را نخواهد داشت. آنوقت است که تمام معادلات جابه جا میشوند. همهی آیتمها، همه پیشنیازها، همه آنچه که موجب شده بود تا آن لحظه آن کار به تعویق بیفتد، ، حذف میشود و این نیرو و این اولویت، خودش همه آنچه لازمه تحقق آن امر است را ایجاد و مدیریت میکند.
? اولویت بالای آزادی سبب شده که ایشان تا این حد صادق باشند و هیچ راز یا سرّی در زندگی ایشان وجود نداشته باشد. زیرا ایشان هرگز انرژی خود را صرف مخفی نگهداشتن یک موضوع نخواهند کرد. به همین دلیل است که تمام مردمی که اسم استاد عباسمنش را شنیده اند، تمام گذشته و حال او را میدانند. زندگی گذشته و زندگی کنونی ایشان، چیزی جز آنچه در فیلم ها و ویدئوهای ایشان میبینید، نیست. هیچ جزئیات مخفی یا سرّی وجود ندارد.
شما آن ویدئوهای ضبط شده را میبینید و من واقعیت زندگی ایشان را و هر دو یکسان هستند.
شما نگاه استاد عباس منش را از طریق آموزشهای ایشان در محصولاتشان میشناسید و من این نگاه را در نحوهی رفتار و واکنششان به مسائل مختلف میبینم و هر دو یکسان هستند.
استاد عباسمنش در آموزشهایش فقط درباره عوامل و اساسی صحبت میکند که قطعاً خودش انجام داده باشد و به نتیجه رسیده باشد.
یعنی در تمام زمانهای که از موفقیتهای شان صحبت میکند، اگر استثنائاً آن روز مثلاً در رابطهی شخصیاش با من، حتی یک کدورت بسیار بسیار ساده و سطحی بوجود آمده باشد و مشغول ضبط برنامه باشد، هرگز در آن لحظه این جمله را از او نخواهی شنید که بگوید:
«من رابطهی عاشقانهی بسیار زیبایی دارم». هرچند این رابطه، خیلی بیشتر از یک رابطهی عاشقانه است. قصدم از این مثال، این است که بگویم، ایشان در هر لحظه دقیقاً با فرکانس همان لحظهشان صحبت میکنند و صداقت در فرکانس، تا این حد برای ایشان مهم است چون این موضوع به آزادیشان مربوط است.
و اتفاقی که رخ میدهد، شما آن فرکانس را از میان کلام ایشان دریافت میکنید و به همین دلیل آن کلام تا آن حد نفوذ دارد و به دل و جان آدم نفوذ میکند و تأثیر میگذارد.
ایشان صادقترین و راستگوترین انسانی هستند که، من در زندگیام دیدهام. ایشان همواره و همیشه حتی اگر موضوعی به نفعش نباشد، حقیقت ماجرا را میگوید، نه به این دلیل که میخواهد انسان خوبی به نظر بیاید، بلکه به این دلیل که، عدم صداقت، برایش یعنی ترس و ترس برای او دقیقاً نقطه مقابل آزادی است. یعنی چیزی که احساس آزادیشان را پایمال میکند.
?????
آزادی برای ایشان یعنی:
آزادی از، محتاج نبودن به عوامل بیرونی، یعنی عواملی که نمیتوانی کنترلی بر آن داشته باشی. خواه یک دوست باشد، یک کارمند عالی، یک شرایط خاص و…
حتی آزادی از وقایعی که در گذشته رخ داده است: استاد عباسمنش به ندرت اتفاقات و خاطرات گذشته را در ذهنش نگه میدارد.
به محض اینکه ایشان احساس کند موضوعی در حال پایمال کردن آزادی ایشان است، خیلی سریع راه حلها را پیدا میکند.
حتی مهمترین دلیل ایشان برای تجربه ثروت نیز، اولویت داشتن آزادی بوده است. آزادی برای تجربهی هر خواستهای. آزادی برای زندگی در هر مکانی و آزادی برای سفر به هر جایی و…
حتی آزادی از آرزو کردن و آرزو داشتن. چون ایشان احساس میکند این احساس او را در آن لحظه متوقف و ساکن نگه میدارد. (این همان موضوع سرمایهگذاری روی خودت و پر کردن I WHISH هاست). به همین دلیل وقتی خواستهای در وجود ایشان محقق میشود، در حداقل زمان ممکن آن را محقق میکند تا، فضای فکریاش بیش از حد درگیر آن موضوع نشود و آزاد بماند.
یعنی درست زمانی که در مسیرشان احساس کردند نداشتن ثروت، انتخابهای ایشان را محدود کرده و به نوعی در حال پایمال کردن آزادیشان است، خیلی سریع راه حل را پیدا کردند و فقط در عرض چند سال به موفقیت مالی مورد نظرشان رسیدندهاند.
درباره موضوع الرزق رزقان نیز، دلیل تعهد ایشان برای انتخاب آن نوع از ثروت که: «ثروت به دنبال تو باشد، نه تو به دنبال ثروت»، میتوانم دلیل این حد از تعهد را، «اولویت بالای آزادی» بنامم.
دلیل خریدن آن جنگل بزرگ 60 هکتاری در آمریکا نیز، اولویت آزادی بود.
قوانین آمریکا بسیار متفاوت از ایران است. شما در بیابانهای ایران، آزادی تجربه ماجراجوییهای شخصی خودت را داری. مثلا میتوانی یک تفنگ بادی بخری و به بیابان بروی یک قوطی را به عنوان نشانه بگذاری و به سمت آن شلیک کنی.
اما در آمریکا، چنین چیزی وجود ندارد. هیچ زمین، کوه، بیابان و رودخانهای وجود ندارد که بدون صاحب باشد و تو بتوانی به عنوان یک مکان عمومی، ماجرا جوییهای شخصی خودت را در آن تجربه کنی. حتی پارکهای عمومی در این کشور نیز قوانین و محدودیتهای خاص خود را دارد. اما تو آزاد هستی تا یک بیابان ، یک دشت، یک جنگل، کوه و …برای خودت بخری.
استاد عباسمنش پس از خرید آن جنگل 60هکتاری، به جز چند ماجرا جویی انگشت شمار، استفاده خاصی از آن جنگل وسیع نکرده است و حتی به جای شکار، از مشاهدهی آهوهایی که گاهی در آن جنگل میدیدیم، واقعا لذت بردیم.
اما من به خوبی میفهمیدم که، درباره این مرد، حتی فکر کردن به اینکه، ماجرا جوییهای شخصیاش در دل طبیعیت، محدود شده است نیز، تا آن حدّ آزادیاش را پایمال میکند که، ترجیح داده آن ملک 60هکتاری را بخرد تا احساس نکند که درباره یکی از خواستههایش، محدودیتهایی وجود دارد که مجبور شده آنها را بپذیرد. زیرا کنار آمدن با محدودیتهای برای این فرد هرگز پذیرفتنی نیست.
یعنی میتوانم بگویم سایر عوامل دیگری که میتوانیم آنها را دلیل موفقیتها و دستاوردهای استاد عباسمنش بنامیم، همواره از اولویتی به نام آزادی، نشأت گرفتهاند.
?????
همه آدمها قدرت تحقق آنچه را دارند که، اولویتش برای آن ها بسیار بسیار بالاست. وقتی اولویت موضوعی برای موجود انسانی، به اندازه کافی بالا میرود، حتی اگر چگونگیاش را ندانند، حتی اگر محقق شدن آن امر با امکانات آن لحظهاش امکان پذیر نباشد، قطعاً راهی برایش پیدا میکنند.
در واقع اگر در زندگیات خواستهای داری که هنوز محقق نشده است، به این دلیل است که آن خواسته هنوز اولویت بالایی برایت ندارد.
استاد عباسمنش بارها درباره این موضوع، مثال معتادی را زده است که در زندان هم مواد پیدا میکند به این دلیل که مواد برای یک معتاد، از اولویت بسیار بسیار بالایی برخورد است و مجبور است حتی از زیر سنگ هم شده آن را پیدا کند.
مثل همان فردی که به خاطر اولویت زنده ماندن، تنها راهکار را برای دفع حمله کوسه در وسط دریا، بالا رفتن از درخت نخل بداند. زیرا مجبور است. میفهمی، مجبور است!
? شخصیت آزادی طلب استاد عباسمنش را میتوانی در رأس همه عواملی پیدا کنی که، موجب شکل گرفته یک خواسته و تلاشهای او برای تحقق آن، شده است. یعنی اگر شاخ و برگهای اضافیِ مسیر هر خواستهای که ایشان توانسته محقق کند را هرس کنی، قطعاً به «آزادی» میرسی. این عامل همواره ، به سایر ویژگیهای شخصیتی ایشان، دگردیسی یافته است.
همین شصخیت آزادی طلب بوده که او را به سمت توحید هدایت نموده و موجب شده تا ایشان بتواند به این حد عالی، توحید را درک و اجرا کند.
در دوره کشف قوانین زندگی در جلسه 9+1 ایشان دلیل تفاوت نتایج خودش با سایر اعضای خانوادهاش، را به یاد آوردن سریعتر این اصل میداند که:
ما با فرکانسها و باورهایمان زندگیمان را خلق میکنیم و نه هیچ عاملی بیرون از ما.
دلیل اینکه استاد عباسمنش، خیلی جدی تر از دیگران، مثل یک اصل بدون تغییر و وحی منزل باور کرد که:
تمام اتفاقات زندگیی ما، بازتاب فرکانسهای خودمان است، اولویت مهم آزادی برات بود. چون چی عاملی و چه نیرویی و چه پشتیبانی بیشتر از این میتواند به آدم احساس آزادی بدهد که این قانون میدهد.
چه چیزی برای یک آزاد مرد شیرین تر و گواراتر از این است که بگویند?
قانون این هست که، همه چیز درون خودت هست. همهی آنچه میخواهی را خودت بدون نیاز به هیچ عامل بیرونی، فقط با درون خودت و فقط با باورهای خودت میتوانی خلق کنی و خیالت را راحت کند که همه چیز درون خودت هست و بیرون از تو هیچ خبری نیست!
یعنی دلیل گرایش و نگاه جدی استاد عباسمنش به توحید به عنوان اصل و اساس، این بود که «توحید» همخوانی کاملی با روحیات و شخصیت آزادگی طلب ایشان دارد. یا بهتر است بگویم، ایشان تطابقی عالی میان شخصیتشان و اصل و اساسی به نام توحید، ساختهاند. همین ویژگیرا من به وضوح در توصیفهایی یافتهام که قرآن درباره شخصیت، خواستهها، رفتارها و راهحلهای ابراهیم دارد.
فردی میتواند تا این حد موحد بشود که، تا این حد آزادی از بند عوامل بیرونی برایش در اولویت باشد. آنوقت میتواند بتهایی را بشکند که- از زمانی که چشم گشوده- اطرافیانش به دیده منجی و واسطهی برکت و نعمت به آنها نگریستهاند و به جای استفاده از تواناییهایشان، چشم امید به کرم آنها دوختهاند.
همین حالا نیز میتوانی نمونه آن جامعه، رفتارها و نگرشهایش را به وضوح در اطرافت ببینی. افرادی که به جای تواناییهای خودشان، چشم امیدشان به کَرَم بتهایی چون: وضعیت اقتصادی کشورشان، تغییر تصمیمات رؤسای دیگر کشورها درباره آنها، لطف و کرم خانوادهشان، رئیس بانک، مدیر عامل، کارفرما، همسر، فرزند و هر عاملی در بیرون از خودشان است تا آنها را به خواستههایشان برساند.
اما شیوه آزادمردان، کاملاً مخالف این شیوه است. برای همین میتوانم بگویم، اولویت آزادگی است که فرد به موحد بودن گرایش میدهد. آزادگی، پدر توحید عملی است.
???????
توحید، پاسخی کامل برای آنچه بود که استاد عباسمنش سالها به عنوان تنها فاکتور(X-Factor) به دنبالش بودند.
خیلی از ما این ماجرا را بارها از استاد شنیدهایم که، آن زمان که در بندرعباس، فقط یک کارگر ساده بودند – درک این قانون که زندگی ما با فرکانسهای خودمان رقم میخورد- چنان تحولی در ایشان ایجاد کرده بود و چنان وجودشان را سرشار از عشق به خداوند به عنوان منبع تمام نعمتها ساخته بود، که روزها و ماهها، در هوای گرم خیابانهای بندرعباس، راه میرفتند و اشک شوق میریختند. زیرا راهکاری به نام «توحید»را یافته بودند که به روحیات ایشان به شدت همخوانی داشت.
? توحید به این معنا که تمام اتفاقات توسط باورهای من رقم میخورد و من بخشی جدانشدنی از نیرویی هستم که همواره در حال هدایت من است و خیر و شرم را به من الهام میکند.
? توحید به این معنا که: رسالت تو فقط اجرای توحید است. تو در مسیر اجرای این امر قدم بردار و من هرچقدر ثروت و نعمت بخواهی به تو میدهم.
? توحید به معنای اعتماد به ندای نیرویی از درون خودت که به تو الهام میکند، تو در این مسیر حرکت کن و من همه چیز به تو میدهم.
چه چیزی گرانبهاتر و ارزندهتر از این میتواند باشد که، به ما برای انجام کاری پاداش بدهند که بزرگترین پاداش در نظر ما، فقط انجام همان کار است.
استاد عباسمنش در این باره یک بار مثال خوبی زد که دوست دارم آن را اینجا نیز ذکر کنم??
ایشان میگفت:
بچه ای رو درنظر بگیر که عاشق کاریکاتور هست. و میخواد کسی کاری به کارش نداشته باشه و از صبح تا شب این کارو انجام بده. از طرفی باباش بی خبر از این خواستهی بچه، به شدت عاشق این هست که پسرش توی مسابقات کاریکاتور جهانی برنده بشه. سپس رو به بچه میگه:
من هرچی بخوای در اختیارت میزارم، کلاس آموزشی میفرستمت، وقتت رو نمیگیرم و کار دیگهای از تو نمیخوام برام انجام بدی که وقت و انرژیت گرفته بشه و همه جوره حمایتت میکنم که تا تو فقط بشینی و تمام تمرکزت رو بزار روی همین کار.
برای آن بچه، «پدر»، در حکم قدرتمندترین فرد زندگیاش است که حالا میخواهد درباره موضوعی حامی و مشوق آن بچه بشود و به او پاداش بدهد که اصولاً انجام آن کار برای آن بچه، بزرگترین پاداش و عشق است.
و فکر میکنی نتیجه چی میشود.
?????
این همزمانی برای استاد عباسمنش نیز به همین شکل رخ داده است. یعنی ایشان عاشق انجام همان کاری هستند که، جهان و قوانین، حامی هر فردی میشود که خودش را متعهد به انجام آن نماید. حالا چه برسد به اینکه آن فرد، اصولاً عاشق انجام این کار باشد و حتی حاضر باشد به خاطر انجام این کار، هزینه و زمان صرف کند.
برای استاد عباسمنش، توحید، داستان اجرای آنچه است که، قلبت از او اجرایش را میخواهد تا با پر شدن از آن تجارب، از I WISH ها بگذرد.
? برای او، توحید سرمایه گذاری روی خودش است و نه روی ابزای به اسم کسب و کار، کارمند، ملک هایی که خریده یا تمام دستاوردهایی که داشته است. زیرا استاد عباس منش به آن دستاوردها فقط به عنوان خروجی باورهایی نگاه میکند که، توانسته در خودش بپروراند و به این شکل روی خودش سرمایهگذاری نماید.
? برای او توحید یعنی توجهات را از روی دیگران برداشتن و گذاشتن روی چیزی که تجربهاش را دوست داری. این همان نگاه متفاوت ایشان و تعریف متفاوت ایشان از موفقیت است. یعنی بی نیاز بودن از نتیجهی پایانی. یعنی لذت بردن از مسیر ، به جای به تعویق انداختن لذتها و موکول کردن آنها به زمانی که به نتیجه برسی.
? یعنی همان چیزی که آن را سپاسگزاریی قبل از وقوع نتیجه مینامیم.
فکر میکنید اجرای این کار راحت است؟!
نه اصلا راحت نیست!
? راحت نیست که یک روز تمام از صبح تا غروب، در پارادایس* به آهویی(نام یکی از بزهای استاد عباس منش که احتمالا در چند ویدئو آنها را مشاهده کردهاید) زل بزنی که، در حال مراقبت از بچههایش است که همین چند لحظه پیش آنها را به دنیا آورده.
(* پارادایس، یکی از مزرعههای استاد عباسمنش است که حاوی دریاچه ای بزرگ با خانه ای از چوب روی آب. این فضا آنقدر رویایی است که هرگز نمی شود تصویر اردیبهشت ماه اش را با هیچ جمله ای توصیف کرد. ابرهای زیبا با ترکیبی از رنگهایی جادویی که حتی کلمه ای برای نام آن رنگ نمی شناسم.
دیدن طلوع و غروب آفتاب روی دریاچه، صبحگاه های مه آلود و شفگت انگیز همراه با شبنم، شب های آرام و تاریک که زیبایی ماه و ستارگان را صد چندان می کند. هرگز به یاد نمی آورم که در زندگی ام ماه را به همان زیبایی دیده باشم که در آنجا می بینم. برای همین، استاد عباسمنش آن را “پرادایس” نامیده است.)
? راحت نیست تماشای بچه بزهایی که در حال تقلا برای ایستادن روی پای خودشان، یافتن شیر مادرشان و مکیدن شیر هستند را، مؤثرتر و مهمتر از هر عامل دیگری برای رشد و پیشرفت کسب و کارت بدانی و این شیوه را بهترین شیوه برای «درک موضوع هدایت» و «نهادینکه کردن این موضوع در وجودت» بدانی. اما این شیوهی استاد عباس منش است.
سبک شخصیی زندگی ایشان است.
?حتی گفتن این جملات هم راحت نیست که بتوانی بگویی:
اگر این نیرو، آهویی را در این جنگل وحشی هدایت کرده تا جای مناسبی برای به دنیا آوردن بچههایش پیدا کند و بدون نیاز به هیچ کمکی، بچههایش را به دنیا بیاورد، اگر این بچههای تازه به دنیا آمده را به سمت حیات و رشد، هدایت و حمایت میکند، پس کسب و کار من نیز توسط همین نیرو هدایت میشود وقتی که، به جای تمرکز روی دیگران یا مسابقه با آنها، کسب و کارم را به این نیروی هدایتی وصل میکنم.
وقتی تمرکزم را از روی عوامل بیرونی بر میدارم و به جای آن فرصت تجربهی سبک شخصیام را به خودم میدهم فارغ از اینکه نگاه دیگران دربارهی این نحوه از زندگی چیست، آنوقت به نیروی هدایتی ای وصل میشوم که مشتریها را به سمت کسب و کار من هدایت میکند و این کسب و کار را رشد و گسترش دهد بدون اینکه بخواهد هزینههایش را افزایش دهد.
?????
اما میتوانم بگویم حتی برای من، این نوع نگاه به این آسانی نیست که استاد عباسمنش در اجرایش اینقدر مهارت دارد.
تنها فردی میتواند چنین زمانی را صرف تجربه ی چنین کاری کند که، اصل را تفکر درباره قوانین و یافتن نشانههای آن در طبیعت اطرافش میداند.
? فردی که ایمان دارد، ما با فرکانسهایمان زندگی خود را خلق میکنیم و نه با تلاشهای فیزیکیای که انجام میدهیم.
? فردی که ایمان دارد، اصلی ترین و پرثمرترین فعالیت جسمانیاش را زمانی انجام میدهد که، به جسمش اجازه ماندن در احساس خوب را میدهد. اجازهی لذت بردن از نعمتهایی که، همین حالا در اطرافش هست.
? فردی که ایمان دارد، اگر به جای مسابقه دادن با دیگران در موفقیت، از تحسین باغچه کوچک، گلها و درختانی لذت ببردکه با دست خودش کاشته، صبح ها با صدای مرغ و خروس ها بیدار شود و ساعت ها به تماشای این موجودات دوست داشتنی بنشیند، تخم شان را جمع آوری و با آن صبحانه ای طبیعی درست کند یا حتی گاهی از آنها جوجه بگیرد، فارغ از نگرانی در این باره که، وقتی او در حال تجربهی این بخش از خواستههای روحش است و از تماشای مرغ و خروس ها یا پاشیدن دانه برای آنها لذت می برد، یا زمان زیادی را برای دوشیدن شیر بزها، آبیاری باغچه یا حتی ساختن لانه ای به دست خودش برای آنها صرف می کند، دیگران چند تا کتاب بیشتر خوانده اند، چقدر ثروت بیشتر ساخته اند و ممکن است چقدر بیشتر از او پیشرفت کرده باشند!
? فقط فردی که اولویت آزادی برایش مهم است،
? فردی که ایمان دارد، این نوع فرکانسها، از هزاران تلاش فیزیکی ارزنده تر و سودمندتر است. به خاطر چنین ایمانی است که میتواند در لحظه زندگی کند ، زندگی به سبک شخصی خود را به هر نتیجهی بزرگ مالی یا شهرت و…، ترجیح میدهد و با این شیوه، هر لحظهاش را به سمتی هدایت کند که به او تجربهی لذت بیشتری بدهد و به خاطر این باور که فرکانسهایش زندگیاش را رقم میزند، به این شکل، روی فرکانسهایش سرمایهگذاری میکند. زیرا زندگی به سبک شخصی را، اساس همه پیشرفت ها میداند.
?????
زیرا تجربهی سبک شخصیاش که درونش از او میخواهد را، زیر بنایی میداند برای این که، رسالت خود را در جهان انجام دهد، علائق اش را کشف کند، خلاقیت های خودش را داشته باشد و ایده های خودش را اجرا کند.
یادم میآید مدتی بود که در آن جنگل 60 هکتاری، کار ما از صبح تا شب، تماشای طبیعت و بودن با طبیعت بود.
کارمان رانندگی با تراکتور و مانور دادن در آن جنگل 60 هکتاری بود. کارمان از صبح تا شب رفتن به animal auctiona ( آکشن حیوانات: جایی محلی در آمریکاست که در آن جا روستائیان یک ایالت، گوسفند، گاو، مرغ و خروس، طاووس، انواع پرندگان و حیوانات خود را به مزایده میگذارند. رویدادی بسیار جالب و سرگرم کننده است) خریدن بز و گوسفند و اسب و مرغ و جوجه و وقت گذرانی با آن موجودات به شدت دوستداشتنی بود و از آنجا که این اولین تجربه ما از بودن با حیوانات بود، تمام زمانمان صرف وقت گذرانی با آنها میشد و حتی چندین روز مداوم به سایت هم سر نمیزدیم. حتی در آن زمان استاد عباسمنش به مدت زیادی فرصت نکرد حتی یک فایل روی سایت قرار دهد.
پس از چند روز با حالت شکایت رو به استاد عباسمنش گفتم:
ما داریم کل وقتمان را صرف گوسفندبازی، تراکتور سواری و … میکنیم و اصلاً به سایت سر هم نزدهایم. به نظرم این خوب نیست.
?????
جواب استاد عباسمنش این بود که، من از بچگی آرزوی تجربه چنین طبیعی با بز، گوسفند، اسب، مرغ و … داشتم و حالا دارم با تجربهی این خواستهها، خودم را از آنها پر میکنم تا بتوانم از آنها بگذرم، تا ظرف وجودم را رشد دهم و آمادهی انجام کارهای بزرگتر نمایم.
زندگی به سبک شخصی، جهانمان را زیبا تر می کند. آرامشی که من الان در این سبک تجربه می کنم، آنقدر ذهن و روحم را در هماهنگی قرار داده و آنقدر در فضای ارسال عالی ترین فرکانس ها قرار گرفتهام که، نتایج اش را اصلاً نمی توان با نتیجهی هیچ تلاش فیزیکی سخت و طاقت فرسایی، مقایسه کرد.
زیرا برای من، زندگی به سبک شخصی بزرگترین برکت و بزرگترین نتیجه است که روحم را رشد می دهد و موجب میشود آنقدر زندگی را عمیق تجربه کنم که وقتی با فرشته مرگ مواجه شوم، حسرت انجام ندادن کارهایی را نداشته باشم که عاشق انجامشان بودم اما هر بار با عذر و بهانههای واهی، آنها را انجام ندادم.
?????
در واقع استاد عباسمنش یک چیز را خیلی خوب بلد است و آن: تفاوت قائل شدن، میان اصل و فرع است.
به دلیل چنین نگاهی هرگز ندیدهام که استاد عباسمنش به خودش سخت بگیرد. همواره به دنبال یافتن راهی برای تجربهی احساس بهتر است و هر لحظهای را که میتواند صرف ماندن در احساس خوب نماید، ، سودمندترین سرمایهگذاری روی خودش است، برای تجربه زندگی دلخواه.
اونقدر که استاد عباس منش از زندگی در طبیعت، وقت گذرانی با آهویی و طبیعت، قانون کسب و کار و قانون موفقیت را بیرون کشیده است و دربارهاش با هم زدهامی، که از کتابها بیرون نکشیده است.
این کارها از عهدهی همه بر نمیآید. در صورتیکه، این الگو را حتی در زمانی که ایشان در بندرعباس بودند نیز من بارها مشاهده کردم که تا چه حد از تمام لحظات زندگیشان لذت میبرند. یادم میآید یک بار در زمان دانشگاه، استاد عباسمنش قرار بود با تعدادی از سایر دوستان به هرمز برود و از من هم خواست تا با آنها به هرمز بروم. در آن زمان از سال هوا بسیار عالی بود و رفتن به هرمز واقعا تجربهی دلچسب و لذت بخشی بود. اما من آن سفر را نرفتم تا روی درسهایم تمرکز کنم.
هر وقت یاد آن روز و آن تصمیم میافتم، پشیمان میشوم.
من ماندم و درس خواندم، استاد عباس منش به هرمز رفت و اوقاتی عالی را تجربه کرد. چند روز بعد، سر جلسهی امتحان، قدم زنان به سمت صندلی من آمد، برگه امتحانی مرا از روی صندلیام برداشت و جوابها را نوشت.
نمرهی امتحانی او 20 شد و نمره ی من 19. تا مدتها نتوانستم بفهمم چرا او 20 شد و من 19. اما حالا خیلی خوب این را میدانم.
حالا هر وقت دوباره میخواهم به خاطر انجام یک کار که ذهنم آن را مهمتر و عامل اصلی میداند، خودم را از تجربهی یک لذت محروم کنم، یاد این خاطره میافتم و بدون تردید، تصمیم میگیرم به شیوه استاد عباس منش عمل کنم و هر بار که این شیوه را اجرا میکنم، نتیجه دقیقاً همان میشود که برای استاد عباسمنش رخ داد.
?????
اما باید اذعان کنم که این سبک از زندگی در لحظه و اولویت داشتن لذت بردن از لحظه، فقط از عهدهی فردی مثل استاد عباسمنش بر میآید که، توانسته باور به به فراوانی نعمتها را تا حد خوبی در وجودش بسازد و به خودش یادآورد شود. فردی که تلاش میکند به یاد بیاورد : ثروت که همیشه هست و من نیز که توانایی ساختن ثروت را دارم،، پس بیا این لحظه را دریابم و از فرصتی که برای تجربه لذت و شادی برایم پیش آمده، استفاده کنم.
و قعطعاً ثروت، فروانی و تجربه نعمتهای بیشتر، با کار فیزیکی کمتر و راحتی بیشتر، نتیجهی چنین قطعیتی از ایمان است. وقتی پای چنین ایمانی در میان بیاید، زندگی چنان پاداش دهنده میشود که تو را به معنای واقعی به غنا، بینیازی و رضایت میرساند.
وقتی اهمیت نتیجه پایانی به خاطر چنین جنسی از ایمان، در نظرت کم و حتی گم میشود، آنوقت است که نعمتها بدون توقف به سمتات جاری و سرازیر میشود.
?????
به قول استاد عباسمنش، جهان بزرگترین پاداشهایش را به فردی میدهد که، بیشترین گسترش را در جهان ایجاد کند و من فردی را نمیشناسم که تا این حد جهان را رشد داده باشد. قطعا شما هم وقتی نظرات و نتایج هزاران دوست را در این سایت میخوانید، با نظر من موافق هستید.
و تازه، این نتایج نوشته شده، درصد بسیار بسیار کمی از نتایجی است که دیده میشود. هزاران فرد موفق هستند که هنوز حتی یک نظر هم درباره موفقیتهایشان ننوشتهاند اما همه محصولات را خریدهاند. بارها در تیم فروش، با افراد بسیار موفق از مخترع، کارآفرین و … مواجه شدهام که به دلایل شخصی خود، نظری ننوشتهاند اما، به شدت متمرکز بر استفاده از آموزشهای استاد عباسمنش هستند و به موفقیتهای بسیاری دست یافتهاند.
?????
توحید و در راس آن اولویت مهم آزادی از وابستگی به عوامل بیرونی، حتی در ارتباط میان ایشان و موفقیتهایی که کسب کرده است نیز دیده میشود:
بارها من این جمله را از ایشان شنیدهام که میگوید:
من آنقدر روی داراییهایم و موفقیتهایی که کسب کردهام، حساب نمیکنم که، گاهی کلاً یادم میرود چه دارایی هایی دارم. آبش خور این جمله، این دو عامل است:
? عامل اول: توحید، به این معنا که: من دلیل آن نتایج نیستم، بلکه من فقط تلاش کردهام به نیرویی وصل شوم که راهکارهای مناسب را به من الهام میکند. من فقط اجرای کنندهی الهاتی هستم که وقتی وصل میشوم، دریافت میکنم. به همین دلیل اعتبار نتایجاش را به آن نیرو میدهد.
? عامل دوم: اولویت آزادی به معنای رها بودن از نتایج دلخواهی که آفریدهای، به منظور ایجاد فضایی برای حرکت به سمت تجربهی مسیر صحیحِ بعدی.
زیرا آنچه که بیش از آن دارایی برای استاد عباسمنش مهم بوده، تجربهی ساختن آن داریی است?.
«طوفان ایرما»، گواه خوبی برای این موضوع است. آن روزها که با ماجرای طوفان ایرمان به عنوان سهمگین ترین طوفان 10 سال اخیر آمریکا مواجه بودیم و طبق پیشبینیهای هواشناسی، طوفان دقیقات از محل زندگی ما در آمریکا عبور میکرد و به همین دلیل نیز تقریباً همه مردم آن شهر را ترک کردند یا به شهرهای دیگر و یا به اقامتگاههای امنی رفتند که دولت آماده کرده بود، ، من شاهد بودم که استاد عباسمنش حتی 1٪ هم نگران خانه نبود.
حتی به من اجازه نداد تا موجودی نقدی را که در خانه داشتیم، همراهمان برداریم. به من اجازه نداد هیچ چیزی از آن خانه بردارم. بلکه این موضوع را فرصتی دیده بود تا به خاطر تعطیل شدن مدارس، بتوانیم به شهرهای شمالی آمریکا را ببینیم.
میتوانم آن سفر را یکی از لذت بخشترین سفرهایمان بدانم. آنقدر که ما فراموش کرده بودیم دلیل این سفر چه بوده است.
?????
اساس زندگی آزادی است.، پس عجیب نیست فردی که هماهنگی با این اصل، تا این حد برایش در اولویت است، نتایجش نیز تا این حد متفاوت باشد. وگرنه همه ما از پتانسیل یکسانی برای خلق شرایط دلخواهمان برخورداریم و من فکر میکنم به میزانی که اولویت آزادی برایمان شدید میشود، از این پتانسیل برای خلق آنچه استفاده میکنیم که، کمبودش ما را محدود ساخته بود.
اما باید همزمان این را نیز لحاظ کنم که، این موضوع وقتی به این حد از نتیجه میرسد که، …
ادامه دارد…
قسمت دوم را نیز میتوانی در بخش نظرات همین پیدا نموده و مطالعه نمایی.
اساس زندگی آزادی است.، پس عجیب نیست فردی که هماهنگی با این اصل، تا این حد برایش در اولویت است، نتایجش نیز تا این حد متفاوت باشد. وگرنه همه ما از پتانسیل یکسانی برای خلق شرایط دلخواهمان برخورداریم و من فکر میکنم به میزانی که اولویت آزادی برایمان شدید میشود، از این پتانسیل برای خلق آنچه استفاده میکنیم که، کمبودش ما را محدود ساخته بود.
اما باید همزمان این را نیز لحاظ کنم که، این موضوع وقتی به این حد از نتیجه میرسد که، شروع به ساختن باورهایی مثل فراوانی ثروت و فرصت و نعمت و نیز احساس ارزشمندی و… میکنیم و در طی زمان، با قدمهای کوچک و بازخورد گرفتن های مداوم، این نوع باورها را مرتباً قدرتمندکنندهتر میسازیم.
?????
البته نمیخواهم بگویم که استاد عباسمنش، انسانی مطلقاً بدون خطا و کامل است. بلکه آنقدر این ویژگیها در او پر رنگتر از درصد بسیار زیادی از آدمهای دیگر است که و آنقدر او اصل را در خود پرورش میدهد و از فرع دور میماند که، به دنبال نقص گشتن در او، بی انصافی است. تا آنجا که میتوانی به راحتی هر نقص دیگری را دربارهی او، به راحتی نادیده بگیری. نه فقط من، بلکه حتی هر فردی که با نگاه منتقدانه و به قصد پیدا کردن نقاط ضعف، وارد این ماجرا شود، صادقانه به خودش خواهد گفت که: آنقدر نکات مثبت زیاد است که انصافاً میتوانم هر چیز دیگری را نادیده بگیرم.
? ویژگی دیگری که به شدت در موفقیتهای استاد عباسمنش دخیل بوده، تحمل بسیار کم ایشان در ماندن در فضای ناخواسته یا نپذیرفتن مسائل تکراری است.
شخصیت آزادی طلب استاد عباس منش را میتوانی به خوبی در کمصبر بودنشان برای ماندن در فضای ناخواسته، مسائل، تضادها و هر آنچه که آنها را مینامییم، ببینید.
به همین دلیل نیز، حل ریشهای مسائل برای ایشان تا این حد از اولویت بالایی برخورد است و مهمتر از همه، گیر افتادن در یک مسئلهی تکراری، جز خط قرمزهای ایشان است.
و مهمتر از همه، اولویت بالای آزادی موجب شده که «سادگی» اولویت بسیار بالایی برای ایشان داشته باشد:
? سبک راهکارها و راه حلهای ایشان، سادگی است.
? سبک زندگی ایشان سادگی است.
? سبک لباس پوشیدنشان سادگی است.
? سبک فکر کردنششان سادگی است.
? سبک آموزشهایشان سادگی است.
? سبکشان برای مدیریت یک کسب و کار، تولید، فروش و پشتیبانی کسب و کار، سادگی است.
و این سبک حاصل این نگاه است که:
? راه حلهای خوب، زودتر پیدا میشوند
? راه حلهای کاراتر، همیشه سادهتر هستند.
? راهحلهای کاراتر، همیشه در دسترستر و قابل اجراترند.
و تمام آنچه ایشان از سادگی، کارایی، در دسترس بودن، سریعبودن و قابل اجرا بودن با امکانات همان لحظه، به دنبالش بوده، با این قانون که اصل و اساس جهان است، همخوانی دارد:
«تمام اتفاقات زندگی ما، بدون استثناء، بازتاب باورها و فرکانسهای خودمان است»
یعنی تطبیق این شخصیت آزادی طلب، ماجرا جو، غیر وابسته، آسان گیر به خود، فوقالعاده کم تحمل درباره آنچه مدارا کردن با مسائل و کنار آمدن با مسائل مینامیم، یا بهتر است بگویم، «پذیرفتن یک ناخواسته و کنار آمدن با آن، به عنوان بهایی که باید برای داشتن یک خواستهی دیگر پرداخته شود» و دهها ویژگیای دیگر که میتوانیم چندین صحفه برایش بنویسم، با اصلی با نام «توحید» به این معنا که تمام اتفاقات زندگی ما، بازتاب باورهای خودمان است و عوامل بیرونی هیچ نقشی در تجربیات زندگی ما ندارد، این دستاوردها را رقم زده و هرچه هماهنگی این دو بیشتر میشود، موفقیتهای وسیعتری را در زمان کوتاهتری رقم میزند.
این مرد، به خاطر این شخصیت آزادی طلب، غیر وابسته و کنجکاو به تجربه، حتی تحمل ماندن در شرایط مطلوب اما یکسان را هم ندارد. حال هرچقدر آن شرایط از نگاه دیگران مطلوب باشد.
دوباره میتوانم یادآور کنم که، مهمترین موضوع درباره موفقیت، برای ایشان تجربه آن موضوع و سپس گذشتن از آن است. ایشان حتی به دستاوردهایش هم وابسته نمیشود و در آنها نمیماند.
زیرا بزرگترین دستاورد برای ایشان، باور قدرتمندکنندهی است که، به خاطر توانایی تحقق آن نتیجه، در وجودش شکل گرفته و ایمان و اعتماد به نفس بیشتری برای برداشتن قدم بعدی، به او بخشیده است. چیزی که ایشان سرمایهگذاری روی خودشان مینامند.
پس میتوانم عامل مهم بعدی را، تعریف متفاوت استاد عباسمنش از موفقیت یا نگاه متفاوت ایشان درباره رسیدن به خواستهها بدانم:
تعریف موفقیت برای استاد عباسمنش یعنی?
اجرای ایدههایی که به تو الهام شده است و تجربه ی خودت در حین اجرای آن ایدهها و بعد پیدا کردن قدم صحیح بعدی از آنجا.
برای استاد عباسمنش، بیشتر از داشتن نتیجه، اولویت با اجرای ایدههایی است که به او الهام شده است.
نقل این خاطره از استاد عباسمنش بسیار مرتبط با این ویژگی ایشان است:
یک بار با هم فیلمی را میدیدیم. موضوع فیلم داستان نویسندهای بود که با وجود تلاش بسیار، کتابش اصلاً مورد توجه قرار نگرفت. سپس در خلال این ماجرا، این فرد دستنوشتهی قدیمیای پیدا کرد. درست یادم نمیآید، اما انگار فهمید که نویسنده آن دستنوشته مرده و هیچ فردی از محتوای آن نوشته باخبر نیست. مرد داستان ما، آن دستونشته را با نام خودش به عنوان کتاب خودش منتشر کرد و آن کتاب بسیار پرفروش شد و او را به شهرت و ثروت رسانید.
وقتی فیلم تمام شد، استاد عباسمنش از من پرسید:
اگر تو جای آن مرد بودی، درباره آن دستنوشته، چه تصمیمی میگرفتی؟
آن فیلم ماجرای تلاشهای بسیار زیاد آن فرد را به نحوی نشان داده بود که گویا آن دستنوشته، یک هدیه از جانب کائنات به این فرد است.
من به استاد گفتم، احتمالاً من این هدیه را میپذیرفتم اما به شیوه خودم آن را بازنویسی و چاپ میکردم.
یعنی با توجه به مشکلاتی که مرد داستان در آنها غرق شده بود، شاید مثل او عمل میکردم. یعنی شک داشتم که بخواهم آن دستنوشته را نادیده بگیرم.
اما استاد عباسمنش گفت: من هرگز آن دستنوشته را چاپ نمیکردم حتی به آن فکر هم نمیکردم. بلکه کتاب دیگر یا کتابهای دیگری از خودم مینوشتم. زیرا برای استاد عباسمنش، موضوع خیلی فراتر از یک نتیجه است. موضوع تجربه خودش و اجرای ایدههای خودش است و این ماجرا را هم از اولویت بالای آزادی نشأت گرفته است.
? اولویت داشتن بالای آزادی، موجب شده که ایشان هرگز نخواهد از فردی تقلید یا کپی برداری کند. در عوض، تا این حد خلاقانه عمل کند. چون اولویت بالای آزادی، به او اجازه نمیدهد که خودش نباشد. برای او، اولویت، همیشه با ایدههای الهام شدهاش است.
منظورم از اولویت در اجرای ایدههای الهام شده یعنی: به محض اینکه خواستهای در وجودشان واضح میشود، نگاه ایشان اینگونه نیست که مثلاً: دیگران چه کار میکنن یا چه راه حلهای معمولی برای این کار وجود دارد.
بلکه نگاه ایشان این است که: نگاه قوانین زندگی درباره این مسئله به چه شکل است؟
و این خواسته به چه شکل میتواند با اصلی که من شناختهام، هماهنگ شود؟
از طرف دیگر، ایمان ایشان به اینکه: این نیرو هر لحظه راهکارها را به او الهام میکند، به جای شیوههای معمول جامعه، تمرکز او بر آنچه است که درونش و قلبش به او میگوید. زیرا او نسبت به این موضع ایمانی قطعی دارد که:
تنها راه هماهنگی با نیروی هدایتگری که منبع تمام قدرتها و نعمتهاست، اجرای بی چون و چرای ایدهای است که همین حالا الهام شده و پیروی از نشانهای است که به وضوح خودش را نشان داده است.
گویی یک جهان هست و او و یک ایده ی الهام شده که باید فقط اجرایی شود. فقط همین. فقط میخواهد اجرای آن ایده را تجربه کند و ایشان این ویژگی را آگاهانه ساخته است.
????
از شخص ایشان نقل است، آن زمان که تازه کار را در تهران شروع کرده بود، «مهمترین مسئلهی تیمی که ایشان با آنها کار میکرد، «خدای درون استاد عباس منش»بوده است.
آنها از خدای درون استاد عباسمنش همیشه شاکی بودهاند. زیرا راهکارهای خدای درون استاد عباسمنش با استدلالهای آنها درباره نحوه انجام کارها، کاملاً در تضاد بوده است. بنابراین بارها این جمله را تکرار میکردهاند که:
«خداکند خدای درون استاد عباسمنش چیزی در این باره نگوید، وگرنه بدبخت خواهیم شد. چون او قطعاً کاری را انجام خواهد داد که خدای درونش به او میگوید.»
????
و یک نکته مهم دیگر ?
در عین حال که ایشان تجربه را دوست دارد، در دام تجربیات تکراری حتی خوب، نمیافتد. یعنی تجربیات تکراری-هرچند از نظر دیگران با ارزش- برای ایشان حکم لذتی را دارد که دیگر تبدیل به رنج شده است.
مثل آدم تشنهای که در گرمای یک شهر کویری، ساعتها پیاده راه رفته، نوشیدن اولین و دومین و سومین لیوان آب سرد و گوارا برای این فرد، بالاترین لذت را دارد. ما اگر بیش از آن ادامه دهد، همان آب لذتبخش و گوراا، برایش زجر آورترین چیز میشود.
استاد عباسمنش خیلی زود حتی از تجارب عالی پر میشود و سراغ مرحلهی بعدی میرود. به نظرم باید عامل آزادی را در این مورد هم در نظر بگیرم. عاملی که همواره موجب میشود، میان اصل و فرع تفاوت قائل شود و اجازه ندهد، موضوعات به ظاهر جذاب، او را از تجربهی مرحلهی بعدی، باز دارد. چیزی که آدمهای موفق بسیار زیادی در تلهاش میافتند، همین است.
دلیل اینکه استاد عباسمنش تکاملش را سریعتر از دیگران طی کرده، این موضوع است. این نوع نگاه، از آدم یک پیشرو میسازد.
هر فردی جای استاد عباسمنش بود، قعطعاً هنوز هم در یزد و یا شهرستانها کلاسهای حضوری تندخوانی برگزار میکرد. چون درآمد بسایر خوبی داشت. استاد عباسمنش پس از برگزاری کلاسهای 1000 نفره، با گفتن این موضوع که:
دیگر کلاس حضوری برگزار نمیکنم، همه افرادی که با او کار میکردند را، شوک زده کرد. نظر آنها این بود که این آدم به سرش زده که چنین فرصتی را نمیپذیرد. ظاهرا غیر منطقی به نظر میرسد که، وقتی راهکاری را کشف کرده باشی که به خوبی در کسب و کارت جواب داده است را، دیگر تکرار نکنی و بخواهی دوباره سراغ شیوهی دیگری بروی.
اما وقتی از نگاه استاد عباسمنش مسئله را بررسی میکنی و «اولویت آزادی« یا محدودیتهایی مثل «اجبار برای متوقف ماندن در یک مکان و انجام یک کار تکراری-که هیچ تجربهی جدیدی به آگاهیهای فردی مثل استاد عباسمنش اضافه نمیکند» را در نظر میگیری، آنوقت تصمیم استاد عباسمنش برایت منطقی میشود.
و نتیجه این میشود که ایشان به جای تدریس، دوره غیر حضوری تندخوانی را تولید میکند و بدون نیاز به انجام یک کار تکراری و درگیر محدودیتهای بسیار شدن، نتایجی هزاران برابر بزرگتر از آن نتایج میسازد.
????
میخواهم بگویم که ایشان همزمان یکه مثل یک شیر، از قدرت و ابهت خوبی برخوردار است، مثل یک آهو نیز فرزی و چابکی خاصی دارد و به راحتی و به سرعت، تغییر مسیر میدهد و اجازه نمیدهد موضوعاتی که فقط قرار بود، یک تجربه باشند، تبدیل به جزئی جدایی ناپذیر و تغییر ناپذیر در زندگیشان شوند، به گونهای که همواره تصمیمات و خواستههای جدید ایشان را تحت الشعاع قرار دهند.
من هزاران مثال در این باره دارم و این رفتار تنها از فردی بر میآید که به اندازه کافی خلاق است و آزادی اولویت بسیار بالایی برایش دارد و همزمان باورهای قدرتمندکنندهای درباره خودش، تواناییاش در ساختن ثروت دارد به این دلیل که، قانون ثروت را خیلی خوب درک کرده است، موضوع اصلی برای چنین فردی، تجربه است و نه جمع کردن کلکسیونی از دارایی ها و هر آنچه که میتوانیم آن را نتیجه یا دستاورد بنامیم.
?????
برای ایشان مهمترین اولویت با، «تجربه خودش» در حین خلق آن خواستههاست تا، بتواند ظرف وجودش را رشد دهد. زیرا رسیدن به نتیجه، برایش مسلم است. پس چیزی که اینجا برایش جذاب میشود، اجرای آن ایده ا ست.
این کار را نه فقط در کسب و کارت یا سایر خواستههایش انجام میدهد، حتی در بازی پینگ پونگ هم من این الگو را بارها دیدهام.
وقتی با هم پینگ پونگ بازی میکنیم، اکثراً به این شکل عمل میکند. یعنی وقتی نتیجهی بازی برای ایشان مشخص میشود که، بازی را خواهی برد، آنوقت به جای ادامه دادن به شیوهی ضربههایی که جواب دادنشان برای او حتمی است، امتحان ضربههای جدید را آغاز میکند. چون دیگر از آن نوع ضربهها پر شده است.
به این ترتیب، وارد اجرای ضربههای جدیدی میشود، بدون اینکه بایش مهم باشد که یک ضربه خراب میشود یا خیر، اما خیلی دوست دارد ببیند اگر این ضربه را به شکل side spin forehand یا side spin backhand اجرا کند، چه نتیجهای در بر خواهد داشت؟
و به این شکل همزمان که موضوع جدیدی را تجربه میکند، مهارت خودش را هم ارتقاء میدهد و مرا مجبور میکند دوباره دنبال راهی برای دفاع ضربه جدید او بگردم و به این شکل او یک سطح جلو میافتد و به این شکل همه چیز برای ایشان، یک بازی جذاب غیر تکراری و آموزنده است که مرتباً ظرف وجودشان را وسیعتر میکند.
?????
اما آدمهای بسیاری به این شکل نگاه نمیکنند. آنها به دلیل ترسِ از دست دا دن آنچه به سختی به دست آوردهاند، از بهبودهای مداوم میترسند.
حتی برای بسیاری دیگر، موضوع از این هم سختتر است. یعنی وقتی یک تجربه به آنها خواستهشان را میشناساند، اگر رفتن به سمت آن خواسته به معنای تغییری جدی در روند قبلیشان باشد، از رفتن به سمت آن خواسته میترسند و با خود میگویند:
من سالها عمرم را برای این کار صرف کردهام
من برای پرورش این کسب و کار اینهمه زمان و انرژی گذاشتهام
من تمام عمرم را صرف زندگی در این کشور کردهام و دیگر همه چیز را دربارهاش میدانم
من برای به اینجا رساندن کسب و کارم، تمام زندگیام را گذاشتهام
من بهترین سالهای جوانیام را به زندگی با این فرد صرف کردهام،
حالا همه اینها را بگذارم و بروم؟!
یعنی با اینکه میفهمند تجربیات زیباتری انتظارشان را میکشد، اما ترس از از دست دادن، خیلی قوی تر از لذت به دست آوردن است. به همین دلیل تصمیم میگیرند به قول خودشان، زیاده خواهی های خود را کنترل کنند و به این شکل در تله میافتند.
یعنی چیزی را که قرار بوده فقط یک تجربه مقطعی در زندگیشان باشد، به عنوان کل داستان و کل مسیر زندگیشان قلمدارد میکنند…
اما سوالی که استاد عباس منش همواره از خودش میپرسد و ما هم باید بپرسیم این است که:
چه چیزی میتواند از این اصلتر باشد که:
ما به این جهان جسمانی آمدهایم تا تواناییهایی را تجربه کنیم که در وجودمان نهفته است .این یک اصل مسلم است که، همه ما توانایی انجام هر کاری را داریم. به همین دلیل به این جهان مادی آمدهایم تا به واسطه ارتباط با محیط اطرافمان و آدمهای دور و برمان، خواستههای مان را بشناسیم و با تجربهی خلق آنها و لذت بردن از مسیر این خلق، ظرف وجودمان را رشد دهیم و به این شکل نسخهی پیشرفتهتری از خودمان بسازیم. زیرا تنها چیزی که ظرف وجود ما را افزایش میدهد و ما را وارد مرحلهی بعدی و مدار بعدی میکند، تجربهی مرحلهی قبلی و تجربهی نعمتهای مدار قبلی است.
تجربهی خواستههای کوچکتر و گذشتن از آنها، سریعترین و لذتبخش ترین شیوه برای طی شدن تکامل است برای رفتن به مدار تجربهی خواستههای بزرگتر. همان چیزی که استاد عباسمنش آن را سرمایهگذاری روی خودمان و پر کردن I wish ها مینامد.
????
در یک کلام، ما فقط یک راه داریم:
یافتن علائقمان و ساختن باورهای قدرتمند کننده و ثروتآفرین درباره آن علائق.
علاقهات را پیدا کن و دربارهاش باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرینی مثل: باور فراوانی و باور احساس خودارزشی را بساز تا بتوانی همچنان که از انجام علاقهات لذت میبری، ثروت هم بسازی.
زیرا هدف زندگی، تجربه لذت است و تنها راه لذت بردن، انجام کار مورد علاقهمان است.
خلاقیتهای ما فقط زمانی بروز میکند که در حال کار مورد علاقهمان هستیم. شور و اشتیاق ما زمانی شعله ور میشود که مشغول انجام کار مورد علاقهمان هستیم. رشد و توسعهی ما تنها با تجربه ی کار مورد علاقهمان صورت میگیرد و مهم تر از همه، آزادانه ترین شیوهی زیستن، تجربهی آنچه است که به انجامش علاقه داری.
سلام خانم شایسته بخدا همین کامنتت در غالب کتابی رود برام که 10000000هم قیمت بذاری و تو سایت بفروشی ارزشش را دارد
کلی چیز یاد گرفتم درست دوروز طول کشید تا بخونمش و درکش کنم به هر پاراگراف که می رسیدم یه ربع زل میزدم به دیوار فکر می کردم مثال میآوردم براش تا مغزم بتونه حضمش کنه…
خدا یا شکرت که آدم ها همش تلاش می کنند کار من آسانتر شود
خدایا سپاسگزارم که به من توانایی شناخت شخصیت و عادتهای روزانه ام را دادی و سپاسگزارم که می توانم سدی بسازم در برابر این عادت ها تا با مدیریت آنها زمین های حاصلخیز حیاتم را آبیاری کنم و بهترین محصولات را خلق کنم
خدایا شکرت که امروز توانستم خودم را به یاد بیاورم
خدایا سپاسگزارم که آزادی زمانی و مکانی و پولی و سلامتی و شغلی و در کل آزادی از همه لحاظ را شامل حال من گردانیدی
خدایا شکرت که اول با خودم صادق ام دوم با جهان اطرافم همه با من صادق اند
خدایا سپاسگزارم که می توانم در لحظه حال زندگی کنم و حالم همیشه خوب است
خدایا بخاطر نعمت صداقت که همیشه آزادی را به همراه دارد سپاسگزارم
خدایا بخاطر قدرت فراموشکاری ام در مورد گذشته سپاسگزارم چون من در لحظه حال زندگی می کنم
خدایا شکرت می کنم که به این باورم که داشتن ثروت داشتن آزادی است عمل می کنم و ازآسان ترین راه ها برای کسب آن قدم برمی دارم
خدایا سپاسگزارم که با قدرت عزت نفسم بر آزادی ام دامن میزنم و همیشه آزادم
خدایا سپاسگزارم که اولویت من ثروت است ثروت است که سلامتی می آورد ثروت است که روابط را زیبا می کند ثروت است که خلاقیت را بالا می برد چون تو غنی هستی و غنی بودن یعنی در فرکانس تو بودن هماهنگ با تو بودن بهترین هرچیزی را داشتن
خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم که مرا تا حدی با تضاد بی پولی هدایت کرد تا ثروت را بزرگترین و اولی ترین هدفم برای حیات و نفس کشیدن قرار دهم همچون کسی که از دره ای در حال سقوط است و حتی شده با دندان هم صخره ها را چنگ می زند تا جانش را نجات دهد و به حیات زیبایش ادامه دهد.
خدایا سپاسگزارم که تمام اتفاقات زندگی ام حاصل باورهای خودم است و همین قدرت آزادی و انتخاب لحظات آینده زندگی ام را به من می بخشد
خدایا شکرت که تو منی و من تو و چیزی درهم و یگانه هستیم و هرچه هست از درون من است و در کنترل و مسخر من خدایا شکرت
خدایا شکرت که من جزئی جدا نشدنی از تو هستم و هر خیر و شر را بهم الهام می کنی
خدایا بابت تمام و نعمت ها و ثروت که در قبال عمل به الهامات ام دادی سپاسگزارم
خدایا بابت توانایی ام در عمل به الهامات که بزرگترین پاداش ام همان توانایی عملی کردن آنهاست سپاسگزارم
خدایا سپاسگزارم که می توانم پیشاپیش در فرکانس خواسته هایم قرار بگیرم و سپاسگزار باشم و مسیر رسیدن آن را با احساس خوب پر کنم
خدایا سپاسگزارم که روی قدرت درونی خودم که حاصل وجود تو است حساب می کنم و هرچیزی را با آن پایه گذاری می کنم
خدایا سپاسگزارم که همانگونه که زنبور را هدایت می کنی ، همانگونه که مورچه را هدایت میکنی، همانگونه که ماهی ها را در قعر اقیانوس ها هدایت می کنی همانگونه که پرنده ها را در آسمان ها هدایت می کنی همانگونه که روز و شب را با قانون و منظم درهم گره زدی و کل این جهان را با این همه موجودات و شلوغی هدایت می کنی کسب و کار من را نیز به بهترین نتایج هدایت می کنی زندگی من را به شیرین ترین لحظات هدایت می کنی
خدایا شکرت که با فرکانسهای مان زندگی مان را خلق می کنیم
خدایا شکرت که با ماندن در احساس خوب بزرگترین خدمت و پرثمرترین کار را به نفع بدنم انجام می دهم
خدایا شکرت که بزرگترین نعمت زندگیم یعنی لذت بردن از لحظه حالو موندن در احساس خوب را بهم بخشیدی
خدایا سپاسگزارم که با زندگی به سبک شخصی ام از موفق ترین آدمها می شوم
خدایا سپاسگزارم که فهمیدم با رسیدن به خواسته هام و لذت برن از آنها و پر شدن از آنها و گذشتن از آنها می توانم ظرفم را بزرگتر و نعمتهای بیشتری دریافت کنم
خدایا سپاسگزارم که تمام این طبیعت در حال یادآوری و آموختن قوانین جهان به من است تا همیشه در صراط مستقیم باشم
خدایا شکرت که عاشق طبیعت هستم و عاشقانه در طبیعت مینگرم و از سبزه ها گلها درختان و حیوانات نهایت لذت را میبرم
خدایا شکرت که می توانم آزادانه به علایقم بپردازم و هرجا خواستم مسیرم را تغییر دهم و دوباره پیش بروم
خدایا شکرت بخاطر نعمت و ثروت و فرصت و مشتری و تامین کننده های فراوانم
خدایا سپاسگزارم که راه حل های خوب و ساده خیلی زود بهم گفته می شود
خدایا سپاسگزارم که توانستم از مغازه ام که دستاورد باورهای قبلیم بود گذشتم از شهرم گذشتم چون دوست دارم هر روز و هرهفته و هرماه و هرسال شرایط بهتر انسانهای بیشتر و زیباتر و ثروتمند تر و آب و هوای بهتری را تجربه کنم
خدایا بی نهایت سپاسگزارم که هر الهام و ایده ای که برام میاد را در آن واحد انجام می دهم و از مسیرم لذت می برم تا قدم بعدی گفته بشود
خدایا سپاسگزارم که امروز معنای رسالت را معنای ماموریت را درک کردم درک کردم که فقط و فقط خودم باشم الهامات را عملی کنم و از نعمتهای دریافتی ام لذت ببرم و بگذرم
خدای من سپاسگزارم بابت اراده ای که می توانم در آن واحد الهامات ام را عمل کنم بی آنکه ذره ا ی حساب کتاب کنم.. ایمان ایمان همه چیزه
خدای من سپاسگزارم که همواره صدایت را از قلبم می شنوم و لذت میبرم
خدای من سپاسگزارم از اینکه امروز بهم آموختی با سریع عمل کردن به الهامات و پر کردن ظرفم از نتایج اونها و گذشتن از اونها طی کردن تکامل را سرعت ببخشم خدایاااااااا شکرت
خدایا شکرت که امروز بهم ثابت کردی کارهام همه درست و سرموقع بوده یو ههههههو
خدایا سپاسگزارم بخاطر وبسایت ام و همه عوامل که بصورت غیر مستقیم دارن به من کمک می کنند یوههههههو خدایا شکرت???
وای خدای من سپاسگزارم که امروز فهمیدم که لازم نیست به تجربیات هرلحظه ام وابسته شوم اونا فقط تجربه ان و باید هرلحظه یه چیز جدیدتر تجربه کنم و رها باشم این یعنی توحید ???
وای خدای من سپاسگزارم که امروز به این درک رسیدم که هر چیزی در زندگی دارم و به دست می آورم من به مثال نفسی که دم وبازدم می کنم فراوان است و باید تازه تر و نو تر اش را تجربه کنم این یعنی باور فراوانی
خدای من سپاسگزارم که امروز فهمیدم وقتی رسیدن به خواسته قطعی و مسلم است این اجرای ایده و مسیر آن است که لذتبخش است
خدایا شکرت که ما موجوداتی ابدی هستیم و فقط باید ترمز نذاریم جلو این خلقت چون در هرلحظه بدن ما و جهان در حال ترمیم و ارتقا خود است
خدایا شکرت که توانشو داریم به کارهایی که علاقه دارم من ی پردازیم و از زندگی مان لذت می بریم و هدفمون همین لذت بردنه
احسن به شما خانم شایسته جان نکات ریزی اشاره کردید شاید در فایلها ی استاد نمی شد در بیارم استاد تو فایلهاش بیان میکرد اما بعضی نکات رو نمی تونستم درک کنم الان شما شسته رفته بیان کردید و نوشته اید واقعا تشکر من ۵و ۶ماهه رفته م خونه جدید تصمیم مهاجرت دارم خیلی ها میگن پس چرا خونه گرفتی این دکراسیون کابینت خرج گذاشتی با خودم میگم وقتی به این خونه رسیدم برام قوت میده به اهداف بعدی هم میرسم این برام پله پرش میشه به اهداف بعدی این رو هم از استاد یاد گرفتم و شما هم دقیقا اشاره کردید و قوت گرفتم تشکر موفق باشید به امید دیدار
نگارشتون فوق العادست خانم شایسته عزیز…توصیفتون بسیار زیبا بود…و بعضی از جملاتتون چند بار خوندم تا درک کردم…اگه میشه این متنتونو تو کانالم بزارین…ممنونم ازتون
امیدوارم کنار عزیز دلتون در شرایط عالی زندگی کنید و همیشه خوشحال و سرزنده باشین??
شاید یکی از رسالت های شما این باشه که بعنوان نزدیکترین فرد به یکی از خالص ترین بندگان خدا الگوهای ذهنی و رفتارهایی که باعث میشه تا انسان ها به قدرت هایی از خودشون فکر کنند و پی ببرند ایجاد اثر کنید٫
من این کامنت که نه مقاله شمارو برای خودم پرینت گرفتم و دیدم که ۱۳ صفحه پاسخ نوشتید درمورد گوشه ای از شخصیت استاد٫ ما واقعا ازین شیوه کار شما لذت میبریم و خواستاریم این رویه رو ادامه بدید تا ما شخصیت های استاد رو بیشتر درک کنیم٫ با این کامنت من متوجه شدم اون توحیدی که ما شاگردان تصور میکنیم شاید کمتر از یک درصد هم درکش نکردیم و به شخصه با خودم فکر کردم باید خیلی بیشتر ازینا خودمو بشناسم و خدا رو باور کنم٫
ازتون میخوام به بهانه های مختلف ازین کارا بازم بکنید٫
سپاسگزارم که اینقدر ریزبینانه دیدگاه هاوباورهای استادومورد بررسی قراردادیدتاایمان من نسبت به این مرد بزرگ وگفته هاش بیشتر وپررنگ تربشه
خیلی خوب موضوع آزادی روبه موفقیت های استاد ربط دادیدوبه نظرمن آزادی یکی ازبرگترین خواسته های انسان هاست که همواره میکوشندتابه این خواسته دست یابندوهرگاه احساس میکنندآزادی شان به مخاطره افتاده است سریعابه فکرراه چاری ای می افتندتاآزادی خودرا دوباره بازستانند،حالااین آزادی میتونه آزادی مالی باشه،آزادی زمانی ومکانی باشه وغیره
برای من هم آزادی از اهمیت بسیاربالایی برخورداره ودرتمام سالهای زندگیم مجبوربودم به خاطردرآمدهای کم آزادی خودم رو زیرپابگذارم
ولی شکرخداازوقتی که بااستادعباسمنش عزیز آشناشدم این باوردرذهن من شکل گرفته که من هم میتونم ازنعمت آزادی درتمام جنبه های زندگیم برخوردارباشم
من هم میتونم درکنار خانواده ام باشم وبااین حال درآمدهای بسیاربالایی داشته باشم وازهرلحظه زندگیم لذت ببرم
من هم میتونم بهترین هرچیزی که به خودم وخانواده ام نیازبودرابدون درنظرگرفتن قیمتش خریداری بکنم
من هم میتونم هرزمان که دوست داشتم درهرمکانی حضورداشته باشم بدون اینکه محدودیت خاصی داشته باشم
من هم میتونم هرروزوهرلحظه دردل طبیعت باشم واززیبایی های جهان لذت ببرم، اینگونه نباشه که شش رو هفته روبشمارم تاجمعه ازراه برسه ومن تعطیل باشم ودرکنارخانوادم بتونم به یه جای خوب برم
ایمان دارم که بزودی من هم به این نعمت گرانقدر دسترسی پیدامیکنم چون خداوندمنوآزادخلق کرده ولی من با باورهاوافکارخودم ،خودم ومحدودکردم٫
دوباره ازشماتشکرمیکنم که درگوشم زمزمه کردیدکه من هم میتونم مثل استاد بهترین هارو برای خودم رقم بزنم٫
به امیدیگانه فرمانرواری جهان هستی میرویم که رویاهایمان راتحقق بخشیم٫
به شخصه خیلی استفاده کردم از این مطالب آموزنده و تجربی .
از مثال هایی که کاملا در جای درستش قراردادین و موضوع رو واضح تر نمود .
چنتا از سوالهایی رو که تو ذهنم داشتم ، جوابهاشون با این نوشته ها ، واسم خیلی واضح تر گردید .
هر چند که مطمئن هستم باید چندین بار مطالبی رو که برای خودم هایلات کردم رو بخونم و عمیقا دربارشون فکر کنم تا به درک عمیق تری برسم ان شا الله .
بسیار بسیار خداوند رو شاکر هستم که مرا در این سیاره توحیدی ، با انسانهایی توحیدی ، که در حال تکامل به سمت نزدیکی به خدا (قرب الی الله )هستند قرار داده است .
این مطالبی که شما وقت گذاشتین و برای ما گفتین در حد چکیده ای از یک کتاب عالی در زمینه موفقیت هست. البته این مطالب انصافا در هیچ کتابی پیدا نمیشه. وقتی برای بار دوم آنرا خواندم بازم به مطالبی برخورد کردم که انگار بار اول نخونده بودم.
سلام.خانم شایسته عزیز ممنون ازکامنت پربارتون که باید بارها وبارها خونده بشه.سلام ماراهم به استاد برسانید.ایمان دارم روزی همراه باهمسر وفرزندانم به ویلای شصت هکتاری استاد درآمریکا آمده وحضوری دیدارتان می کنیم وازگوشت کبابی که خواهید پخت استفاده وازرهنمودهای استادوجناب عالی فیض می بریم.. موفق وپیروز وشاد باشید.
سلام مریم جووونه شایسته.چه اسم زیبایی و چ فاامیل قشنگتری.الحق ک شایسته هستی.برگزیده هستی.هممون هستیم.اما شما یجور ویژه.چ عالیه ک انقد فرکانستون بالا و درکتون از قوانین بالا هس ک هم مسیر استاد عباسمنشین.
سراسر وجودم ذوق و حس خوب و یه مقداریم از حق نگذریم منگیه خاصیه.ظهری خوابتونو دیدم.تو ی کشتیه بزرگ بودیم ک البته مال استاد بود.چندتا بچه قد ونیم قدم بودن مال شما و استاد بودن.من و استاد خوابیدیم بیدار ک شدیم دیدم دستای استاد ناخناش میپره.خخخخخ بوسیدمون چون ب حالت تند تایپ کردن رو کیبورد کامپیوتر بود.بعد من برا هممون تخم مرغ پختم خوردیم.
خداروشکر میکنم برا لحظه لحظه بودنم توی این سایت این دنیایه پر از ثروتی ک خدا ب واسطه ی شما عزیزان برامون درست کرده و دریای بیکرانی شده و هر روووز ب وسعتش افزوده میشه و هرجقد بخواییم ک برداشت کنیم چیزی ازش کم نمیشه و حتی هر دفعه ک میاییم از یه مطلب تو دفعات متعدد دریافتا و نعمتای بیشتری نصیبمون میشه.الله اکبر.الله اکبر ازین همه رزق.
مریم جان چه کردی ایندفعه.میدونین خیلیییی خوشحالم ک اینجام.از خداااای عزیزم ممنووونم.اصن حس قدردانیم رو نمیتونم در قالب کلمات ادا کنم.آخه من چی بگم در جواااب این همه نعمت این همه حسه خوب.خدایا شکرت شکرت.
مریم جووونه مهربووون ای دست زیبای خدا ای واسطه برا رسوندن حرف خدا جونمون بهمون ازت ممنونم.وقتی میگین آزادی خیلی کیف میکنم.چون من برای این آزادی ک از درووونم همیشه میجووشیده برای این ندای توحید ک با روحم عجین شده بوده اما ب واسطه ی باورهای اشتباه سرکووب میشده برای این حس رهااایی خیلییی کارا با اطلاعات کمم کردم.اما وقتی نگاه میکنم میبینم ک شاااید علم و آگاهیه الانو نداشتم مثه یه آدمه کور بودم که با عصای سفیدم راهو پیدا میکردم اما موووضوع اینه ک خدایه وهاب و روشنگر من هییییچ وقت منو رها نکرده بوده.همیشه الهاماتش بودن.اونجااایی ک دل دادم ب الهاماتش تو اوووجه نابیناییم چقد مسیرم لذت بخشتر شده.اونجایی ک رفتم تو دل ترسام اونجایی ک بت رو شکستم با دستاااام چقد مسیر برام روشنتر شد.رووشنتر شد روووشنتر شد مدارم رف بالاااتر آگاهیم بیشتر شد دستای خدا برای آگاه تر شدنم از چ طرقیییی ک برام نیومدن جلووووووو …..
واااااای خدایاااا شکرت چی بگم
خیلییی فرق میکنه با ترس ب الهامات گوش کنی تا بدون ترس
خیلییی فرق میکنه از بچگی بخوای کاریو کنی بگن چراااا بگی دلم میخواااا اصن بگن چییییییی دلم میخوا یعنی شیطاااان میخوااااد
ترس تو وجووودت ریشه بزنه ک ای وااای چ آدم بدیم من ک شیطان ب من مسلط شده.سرکووب کنی حس آزادی خواهیتو بجنگی باهاش.
امااا یجا دگ خسته شی ازین تحکمااا ازین حرفایی ک باهاشون هدف خودشونو هموااار میکنن خسته شی از گوش نکردن ب ندای درونت
همون ندا بهت بگه باباااا دختر شک کن ب همه چی ب من شک کن اصن من نییییستم از چی میترسوووننت
همه بگن مجنووون شده بیخدااا شده لاااییک شده حکمش …..
بترسی از پدرت از نگاه جامعه ولی اووون حست بگه برو جلوووو شک کن تو برااای آزادیو پرواز اوومدی دختررر
همون حس بهت کتاب نشون بده راه نشون بده ک بخونیووو باور کنی ک اصن خدایی نیییس.همه چی دروغه.من هزاران بار از خدای خودم ممنووونم و شکرگذااار.هزارااان بار ب خوودم افتخار میکنم ک پا گذاشتم توی این ترس بزرگم و دل دادم ب ندای دروونم ک میگف من تورووو آزاااد آفریدم برووو پر بگیر حتییی ب نتیجه برس ک من نیییستم.آاااخ ک چقد دلپذیییر بود اووون روزااا.چوووون اون روزااا منو بجاایی رسوووند ک خدای واقعیوووو شناختم.آره اوون اتفاقا باعث شد ک من ب حد و فرکانسی برسم ک آمادگی دریافته این آگاهیارو داشته باشم.با استاد عبااسمنش عزیز آشنا شدم.دنیای ذهنیه من دگرگووون شد.رووووحم اوووج گرفت.دگ پرواااز میکردم.ب خدااایی رسیدم ک ی عمر از درووونم منو صدا میکرد اما من گوشامو گرفته بودم.خدایاااا شکرت.خدایاااا شکرت.خدایااا هزارااان مرتبه شکرت.استاد عباسمنش عزیز خانم شایسته ی عزیز وااااقعا خوشحالم ک خدا کلامشو هدایتشو از طریق شما بم میگه.خیلیییی دوستون دارم.خیلی خدایه عزیزمو دوست دارم.مثه استاد شدم دااائم با خدا حرف میزنم.اصن کلا بعضی وقتا باهم کل کل میکنیم 😅😅
پریشب یچی شده بود میگف سخت نگیر دختر جون من اکیش میکنم تو بخوا از من
گفتم خدایا من فقط الان ی خواااب عمیق میخوام ک این ذهن من منووو کشت بس فک میکنه اگه راااس میگی منووو خواااب کن فقط.خلاصه بعدشو یادم نی چشااامو باز کردم دیدم لنگه ظهره
وای من این خدارو عاااشقم.چقد عشقه ک شماهارو انقد عشق آفریده.چقد مهربونو دقیقه.خداروشااکرم هزاران بار ک آمادگی خوندن این مطالب رو داشتم.خیلییی حس ارتقاااا یافتن فرکانس دارم 😅 اینجووور لعبت فرکانس بالاییم من الان 😎
امیدوااارم ب ثبااات برسه سینوسی نشه فرکانسم.
ایشالا هم شما استاااد عزیزم هم شما مریم جوونه خوش قلم هم هرکی ک این مطلبو میخونه همییییشه دلتووون شاااد لبتون خندوون تنتون ساالم و جیبتون پر پوول و حاال دلتووون آسموونی باشه.مااااچ ب کفتااای همتون 😘😘😘😘😘😘😘
این دو کامنتی که گذاشتی درک بهتر بهم داد از محصولاتی که که استفاده کردم مثل لذت بردن از در شرایط بظاهر ناخواسته که برام منطقی شد و اماده شدم که به این قانون عمل کنم. توضیحات شما دریچه از بُعد منطقی من به من القا کرد .
کسی که همه وقت با یه فرد هست بهتر میتواند ان شخص را توضیح دهد که اخلاق دوگانه دارد یا واقیت گراست
مثل ازواج مطهرات پیامبر با وجودی که از اقوام مختلف بودند و بصورت واضح از خوبیهای پیامبر میگفتند پیامبر بخشی از روز را با مردم بود و بخشی را با ازواجش
،کسی که در خانه یه جوری دیگر با منش دیگر و با مردم با منش دیگر رفتار کند اولین کسانی که پرونده و کارنامه او را نمایان میکنند اهل ان خانه است
که خوشبختانه عباس منش ما اهل خانه اش اورا این گونه بیان کردصاحب ایمان مقتدر وعامل به دانستهایش
واقعا عالی مواردی که شاید نشه تو آموزشها بهشون پی برد رو بیان کردید بعبارتی مثل یک دوربین خارج از گود که دوره تکامل استادرو دیدن و از خیلی چیزا باخبرن مورد تحلیل قرار دادید. ممنون که مارو شریک کردید.
سلام به خانم شایسته عزیز و تشکر از نوشتن این متن کامل و با دقت درباره دیدگاه های استاد عباسمنش
یقینن شما فرکانسی بسیار نزدیک با استاد دارید که هر لحظه بلحاظ مادی و فیزیکی به ایشان نزدیک تر شده اید. دقیقن شما مثال ایجاد خواسته هاتون در قالب مادی به شکل هم زیستی با استاد هستید و بیان نکاتی به این ریزبینی از شخصیت استاد نشانگر لیاقت و شایستگی شما بانوی شایسته از اینهمه نزدیکی به استاد بعنوان یک انسان متعالی است. خدا را شکر میکنم که فرصت تجربه ی نزدیکی با شما و استاد را پیدا کردم که درک بسیار عالی تری از زندگی و خداوند داشته باشم. زیبایی ها را بهتر و بیشتر ببینم و از کوچکترین زیبایی ها لذت ببرم. خدا را شکر میکنم به سطحی از مدار و فرکانس رسیدم که دنیا را از دیدگاه هایی در سطح انسانهای متعالی مثل شماها عاشق ببینم. ممنون از شما که اینقدر خوب استاد را توصیف میکنید. امید در پناه خدای مهربان سلامت و آرام و شاد باشید. ارادتمند مریم عباس پور. بهار زیبای نود و نه
این مقاله شما دلچسب ترین مقاله ای بود که تو زندگیم خوندم
یه خواسته ای من شکل گرفته که با کمک شما و خود استاد عباسمنش عملی میشه!
اون هم زندگینامه استاد نه از زاویه بیوگرافی و تمام چیزهای سطحی که از زندگی ایشون میبینیم. بلکه موضوعات و تفکرات اصلی استاد که نتایج کنونی زندگیشون رو رقم زده!
خواسته من دقیقا این هست که کاش توسط خودشون و شما نوع تفکر و دید استاد به زندگی و تمام اصولی که از نظر شما و ایشون تک تک موفقیت های مالی و غیر مالی ایشون رو رقم زده، برامون تو قالب یک فایل یا نوشته بصورت کامل از صفر تا صد ، توسط شخص خودشون و شما که از دو دیدگاه خود فرد و کسی که تمام لحظاتشون رو با ایشون سپری می کنند بشنویم.
من حاضرم هر رقمی که روی این فایل میگذارید رو با جون و دل پرداخت کنم و آگاهی هایی که تو هیچ کتاب موفقیتی بهش اشاره نشده و هرگز اصول رو نگفته از زبان خود استاد و خانم شایسته نازنین بشنوم.
درود بی نهایت خداوند رو تقدیم شما میکنم و صمیمانه قدردان این قلم زیباتون هستم که ما رو در دانستن اصول زندگی استاد سهیم کردین.
چقدر لذت بردم از نوشته هاتون و خیلی قشنگ میشد یک کتاب می نوشتید از تجربیات و خاطرات با استاد بودن
چقدر عالی می نویسید که تمام معدلات تحصیلات و تخصص و همه چیز رو بهم ریختید
و این کامنت زیباتون معادل ساعت آموزش مفید بود
خیلی عالی تونستید معنای توحید روو انتقال بدین کلا قفل های ذهنم باز شد الان فهمیدم یعنی چی توحید
آزادی همه چیزه
هیچ چیز و هیچ کسی نباید بتونه آزادی تو رو بگیره و تو نبایددر چارچوب قرار بگیری
و استاد انقددددد ماهر شدن توی این بازی و توی همه جوانب زندگیتشون چالش ایجاد می کنند و کلا با تکراری شدن مخالف هستند و فرار می کنند
مثل آبی هست که در مسیری داره میره همه چیز رو تجربه میکنه پست بلندی و …. و همیشه در جریان و تازه هست و امید به زندگی دارد و این هست باعث رشد استاد شده است
ایشون اصل رو دریافت کردن با قران و درکی که از قوانین داشتن و انقد کار کردن روی این موضوع در وجودشون ریشه زده و انقد تکرارش کردن دیگه سبک زندگیشون شده
من هم با خانم میرزایی موافقم. در حین خوندن این دو متن و فکر کردن در مورد مطالبی که نوشتید به این موضوع فکر میکردم که ازتون بخوام در مورد تجربیاتی که از نحوه عمل استاد به قوانین خداوند کسب میکنید در ی صفحه جداگانه برای ما توضیحاتی رو بذارید.
مثل همین دو متنی که نوشتید و در مورد اولویت آزادی و بکار گرفتن این اصل در تجربه کردن موضوعات مختلف و مهم تر از اون گذشتن از اون تجربه برای طی کردن هر مدار و رسیدن به مدارهای بالاتر توضیح دادید.
انشاءالله در آیندهای نزدیک، کتابی درباره شیوهی زندگی استاد عباسمنش مینویسم و در آن کتاب تمام آنچه را توضیح خواهم داد که در زندگی با ایشان تجربه کردهام و درباره خلق وخو، نحوه تفکر و نگاه ایشان به جهان و قوانین خداوند و شیوهی او برای هماهنگی با آن قوانین، برداشت کردهام.
خیلی دوست دارم یک کتاب هم راجع به قوانین و درک خودتون از قوانین به قلم زیبای خودتون نوشته بشه. هر چند که بخش راهکارها خودش یک گنجینه ای از درک قوانین هستش. اما یک کتابی که متمرکز باشه میتونه برای خیلی ها الهام بخش باشه.
حتی پیشنهاد می کنم به زبان انگلیسی هم منتشرش کنید.
سلام و درود به شما خانم شایسته مهربان واقعا بهتون تبریک میگم به خاطر این قدرت نوشتن و بیان بسیار قدرتمندی که دارین شما فوق العاده هستین حرفهاتون کاملا قابل درکه و توضیحاتی که نوشتین خوندنش زندگی هر کسی رو متحول میکنه براتون آرزوی موفقیت دارم و منتظر درخشیدن شما هستم .
منتظر کتاب بی نظیر شما هستیم حتما از خودتون هم بنویسید که دیدگاه و نگرش و طرز فکر شما و باورهای شما چی بود و اهداف شما از زندگی چیه آیا الان که قانون رو درک کردین میتونید خودتون مستقل این قدرت رو داشته باشید که بدون ایشون هدفی رو محقق کنید و برای خودتون اون رو خلق کنید و بسازیدیش شما که همراه استاد عباس منش اومدین تهران و این همه سال کنارشون بودین تو زندگی غیر ازین به چی رسیدین؟
خیلی سخته که بتونم احساس واقعی مو بگم.من دیروز این مقاله شما رو دیدم.
درصورتیکه من تمام مقالات شمارو میخونم ولی اصلا نمیدونم چطور اینو ندیده بودم.
اگر بخوام منطقی جواب این حرف خودمو بگم اینه که من انتظار نداشتم شماتواین فضا پاسخ بدین و همیشه توی راهکار و پاسخ به مسائل زندگی و نوشته های هر جلسه دوره ها شمارو دنبال میکردم.واسه همین متوجه نشدم.
اما اگر بخوام طبق آموزه هام و قوانین جواب میدم دلیلش اینه که قطعا اون موقع توی این مدار نبودم وگرنه مثل الان پیداش میکردم.
خانم شایسته دست مریزاد.واقعا بی نظیر مینویسید.نوشتن و هرکسی ممکنه انجام بده ولی شما کاربردی و تاثیر گذار مینویسید و حتما نوشته های شما یک دستی از دستان خداست برای خواننده ها.
من دوبار دیروز این دو مقاله شما رو خوندم خیبی منو برد تو فکر .واقعا به قول خودتون جهادی اکبر راه انداخت توی ذهنم.هیچکس مثل شما نمیتونه زندگی استاد و تعریف کنه،نوشته های شما انگار مرهم روی زخم های کهنه و دقیقا دست میزارید روی نقطه هایی که شاید حتی خود استاد هم نتونه انقدر خوب توصیفش کنه چون داره باهاشون زندگی میکنه،ولی چون شما از کنار نظاره گر هستین و قطعا شبیه ما بودین و تکامل و طی کردین پس حرفهایی رو که میزنید خیلی عالی و تاثیر گذار و البته تکون دهنده ست.
یعنی نمیشه فقط خوند و آروم شد.اتفاقا نوشته های شما آرامش من و به هم میریزه.انگار از خواب غفلت بیدارت میکنه.من دیشب تا صبح خوابم نبرد.انقدر که به نکته هایی که شما نوشتین فکر کردم.
یک نکته این بود که نوشته بودین نخوایم ویژگی های شخصیتیمون و عوض کنیم بیایم اونها رو تو مسیر قانون هدایت کنیم.مثال آب بارون و سد و زدین.
کاش بتونید یک مثال از خصوصیات اخلاقی در این مورد بزنید.مثلا همون رقابت طلبی،چطور ازش استفاده درست تو مسیر قانون داشته باشیم.
نکته دوم اینکه آزادی،نمیتونم بگم چقدر عجیب بود این نوشته ها،شایدم اون چیزی بود که مدت ها دنبالش بودم.من همیشه دوست دارم آزاد باشم واسه همینم از پارسال نحوه کار کردنمو عوض کردم و کاملا مستقل شدم.چون از اینکه سر ساعت برم و بیام خوشم نمیومد و دوست داشتم دلخواه کار کنم.گرچه زمانی که کار ثابت داشتم خیلی منظم بودم و با اینکه اختیار کامل داشتم اصول و ضوابط و رعایت میکنم چون نظرم اینه وقتی وارد یک جا شدی باید به قوانینش احترام بزاری.
یک جا تصمیم گرفتم برای خودم باشم و به قول خودمون عشقی کار کنم.آره،عشقی
متاسفانه تعریف عشقی الان برای آدم ها معنی تنبلی رو میده و فرار از کار.
الان که مستقل شدم هم آزادی کامل دارم هم کار دارم هم حقوقم بهتره و هم حالم خوبه.
ولی بعد آشنایی با استاد متوجه شدم که مسیرم درسته.من عاشق کار هستم ولی هرچیزی که من و بخواد بزاره تو چارچوب آزارم میده و واردش نمیشم.هرجا هم برم میگم برای من ساعت مشخص نکنید و بزارید به اختیار خودم من کار و درست به شما تحویل میدم.مهم نتیجه کاره.خداروشکر فعلا بر وفق مرادم پیش میره.
وقتی پیش کسی میگم نه من دوست ندارم واسم بایدو شرط و شروط گذاشته بشه میگن تو اهل عمل نیستی و فقط حرف میزنی و پای کار میاد وسط پایه نیستی.ولی فقط خودم میدونم که من اگر تمرکز کنم توی کار و آزادی عمل داشته باشم بی نظیرم.قبلا ناراحت میشدم و میگفتم نکنه مسیر قبلیم درست بوده و این اشتباه،ولی بعد اشنایی با استاد متوجه شدم قرار نیست هرچی عامه میگن درست باشه.مهم اینه که من از شرایط الانم رضایت کامل دارم و حتما ذهن اونها هنوز نمیتونه قبول کنه که میشه با تعداد روزهای کاری کم کار خوب با شرایط ایده آل پیدا بشه.
خانم شایسته بیشتر بنویسید.من امروز رو حساب این مقاله رفتم و یک کاری انجام دادم که مطمئنم نتیجه ش تا دوماه دیگه معلوم میشه.یعنی این مقاله من و مصمم کرد برای انجام این کار.چون نوشته بودین هرچیزی که ترس ایجاد کنه استاد واردش میشه و اجازه نمیده ذهنش درگیر محدودیت ها بشه.
با خودم گفتم عجب چیزی،دیگه دوست ندارم هیچ ای کاشی تو ذهنم بمونه و حسرت انجام کاری و داشته باشم.پس من هم باید ترس ها رو از ذهنم پاک کنم و اقدام کنم.
امروز رفتم و خداروشکر نتیجه اولیه رضایت بخش بود.
ولی حرفی نمیزنم چون با خودم قرار گذاشتم از این به بعد فقط از نتیجه هام بگم نه از احوال و افکار خوبم.نتیجه ست که نشون میده هرکسی چند مَرده حلاجه.
سلام بر کسانی که در صلحن با خود ،در صلح قرار گرفتن با خود این بهشت هر انسانی است ?????و دقیقا چیزی است که من در جمع بزرگان انگیزشی ایران ندیدم من تمام سخنرانیهایشان را از دور و از نزدیک دیدم من کارمند یکی از این افراد بودم
من با دست خالی به مدت یک سال در تهران زندگی کردم برای یک دختری که مادرش بسیار وابسته به اوست و کلا تمام توان من رو میگرفتن و یک دنیا مخالفت میکردن زندگی در شهره دیگر مثل سفر به ماه بود پارسال دقیقا همین روزها وارد مجموعه ای شدم بسیار قدرتمند و بزرگ از نظر خودشون البته جایی که خییلی از بزرگان برندها و سخنرانها رو دیدم و از نزدیک سمینارهاشون رو دیدم چون ادیت فیلم میکنم شما میگین چه فرقی بین استاد عباسمنش و اساتید داخل ایران هست؟الان بهتون میگم
اینجا وقتی صبح وارد دفتر یک سخنران انگیزشی میشی کسی که خیییلی معرفه همه روی یک نظم نظمی که خیلی دلخراشه و پر از ریا است روبرو میشی همه در حال ژست گرفتن و استفاده از کلک و ترفندهای مختلف برای مثلا انگیزه دادن به همکارهای خودشون در جهت اهداف خودشون هستن عجیییب بی رحمن عجیییب خیلی روزهای سختی رو گذروندم کلی بی احترامی و دشمنی و جنگ کلا اونجا میدان جنگی بود که همه با عطر و ادکلون و دیسپلین و تهدیدهای مدرن کارشون منظورم همون تاکتیکهای هست که به بقیه میفروشن فشارها زیاد بود خییلی زیاد من کارم عکاس تبلیغات هست و اونجا به من حتی اجازه نمیدادن که بخوام در نمایشگاه تبلیغات شرکت کنم هرچند که من شرکت کردم و کارم یکی از بهترینها بود و هست خلاصه بگم در ایران معلمها و اساتید انگیزشی از درون داغون هستن و همگی نیاز به یک روانشناس مجرب دارن اونها اونقدر از خودشون دورن اونقدر درگیر این هستن که یک خانم باید سمت راست یا چپ قرار بگیرد یا گره کراوات چه شکلی باشد و چطور بایستند قوانین خشک و قوانینی که به هیچ عنوان درک نشدن قوانینی که به دست این افراد به گند کشیده شده که حد ندار من روز ۶ تیر ۱۳۹۶ در دفتر کار چنان از کلیه درد به خود میپیچیدم و تنها کاری که مدیریت کرد این بود که چرا اینجا به خاطر درد اشک تو مراجعین دیدن چرا اصلا درد داری و بعد تا مدتها به خاطر اینکه نتوانستم به علت درد شدید سنگ کلیه به قصد رفتن به بیمارستان با مدیریت خدا حافظی کنم مورد بی احترامی قرار گرفتم٫ دورن این افراد پر از آسیب بود که حد نداره اینقدر که با توهین و بی احترامی سعی بر قدرتنمایی دارن گاهی با تهدید باور نمیکنین اون روزها فقط از خودم پرسیدم تو چرا اینجایی چراااا؟؟همین قدر خودت رو لایق میدونی این آدم ها؟؟؟پس فک کردم اونقدر سخت بود و در آخر برخلاف میل آنها از شرکت آمدم بیرون اون روز غم و حیرت رو در نگاه همگیشون دیدم میگفتن چرا تو کار با آقای فلانی رو ندید میگیری و میری و من گفتم بله و تازه ازشون در یک جلسه حضوری تشکر کردم به خاطر تمام درسهایی که گرفتم و اضافه کردم که عاطفه دیگه توانست بفهمه هر چقدر فردی و افرادی اونو خورد و کوچک بشمرن و یا خییلی تمجیدش کنن براش فرقی نداره و راه خودش رو میره چون من میدانم چی میخوام و کی هستم و بعد از یک سال از تهران برگشتم شیراز من برای دورهای مختلف به تهران رفته بودم و بعد از بیرون آمدن از اون شرکت ذکر شده در نمایشگاه عکاسی تبلیغات شرکت کردم و در کنار استادم شادی کردم و عکاسان بنام دیگری را هم از نزدیک دیدم و کلی از تحسین اساتید و دوستان و توریستها و٫٫٫ خوشحال شدم میخوام اینو بگم اون اساتید انگیزشی در ایران مثل آدم ماشینیهایی هستن که یک سری قانون خشک رو از بر کردن و فقط میخوان به دیگران بدون اینکه خودشون درست متوجه شده باشن یاد بدن درواقع با ترفندهای خاص بفروشن همش کلک هست ٫ خلاصه از طریق یکی از دوستان یکی از آموزشهای استاد رو شنیدم این آدم فرق داره صداش از یک کاری که کرده پر بود حس قدرتی که بهم میداد خیییلی متفاوت بود خیییلی یاد دوران خاصی از زندگیم افتادم که خیییلی به خدا نزدیک بودم خیییلی به صورت معحزه آسایی قدم اول ۱۲ قدم رو خریدم و جالبه فرداش شوهر دوستم باهام تماس گرفت و گفت عاطفه هانم میخوام براتون سایت درست کنم دوست دارین اسم سایتتون چی باشه و من مات و مبهوت قدرت خدا بودم من گفتم حتما با کمال میل و سایت رو زدم و الان دارم مطالب سایتم رو دسته بندی و آماده میکنم من میدانم که میشه فقط کافیه با خدا و در سیستم اون قدم بر داریم در مورد اساتید انگیزشی دیگه و اینکه چرا ادنها دست به هر کاری جهت تبلیغ میزنن اینه که به خودشون راهشون و خدای خودشون باور ندارن اونها با خودشون قهرن و با خدای خودشون همون نکته ای که استاد همیشه میگن در مدار نیستن از سیستم و حقیقت وجود دورن پس نتایج بسیااار متفاوتی میگیرن و البته من در ابتدای راه هستم و میدانم که میتوانم چون تا الان توانستم و از این لحظه به بعد هم میتوانم
فقط اینو خلاصه بگم استاد در مدار بودن وصل بودن به خدا و یکی بودن با اون تمام درها رو باز میکنه خدا وقتی میبینه بندش حرکت درست رو انجام میده که همون اعتقاد و ایمان به خداست و واقعا برای شاد و آرام و پیشرفت انسانهای دیگر و روشن کردن راه اونها دارین قدم بر میدارین مسیر رو هموار میکنه چون شما میخواین انسانها تکامل پیدا کنن و به خود و خدای درونشون نزدیک بشن معلومه که کائنات ،خدا،سیستم و هرچه که اسمش رو بزاریم با همرا و همسو با شما قدم بر میدارن و راه رو روشن میکنن و این مبشه که شما بدون هیچ تبلیغی کسانی که در مدار درست هستن رو جذب میکنین و آنها هم جذب شما میشن٫ ولی اونها فقط انسانها و بقیه رو وسیله ای میدونن که ازشون کار بکشن و بدون دادن حقشون و با بیشترین سود پیروز باشن که هرگز نیستن ٫
همدل بودن با خدای درونتون ،همدل بودن با همه انسانهای هم فرکانس نتیجه ای بینظیر مانند الآن شما رو به وجود میاره هرچه این همدلی و نیت لذت بردن از خود و خدای خود بیشتر بشه نتایج عالی تری خواهیم دید
من پیشرفتهای عالی امسال داشتم که همشو مدیون به خود آمدن خودم و کمکهای و آموزشهای خوب شما استاد عزیز و مهربانم است
از شما سپاسگزارم برای این کامنت زیبا و اموزنده تان
و چقدر ما ادم ها رو توی ذهن مون بت کردیم و موفقیت هاشون رو که ظاهری هست گره زدیم به عوامل بیرونی مثلا قیافه ظاهر تیپ و چیزهایی که باعث میشه خودمون رو مقایسه کنیم وقتی شخصی در این مدار نییست باعث میشه احساس بی ارزشی کنه و مدام مقایسه کنه
شخصیتی که استاد دارند تمام این عوامل رو نقض می کنه و بهترین الگو برای ما هستندد
و اینکه فقط توحید هست که باعث موفقیت میشه نا ریاکاری و ..
سلام مریم عزیز سلام خواهر عزیزم . اینجا خرم آباد لرستان است وهمان طوفان ایرما که آنجا آمد اینجا هم آمد ومن پیوسته از خدای عزیزم سپاسگزاری میکردم ….
آن قسمت که در باره ی ویژگی انسانها وخصوصیات انسانها گفتی برایم بسیار لذت بخش بود وآن قسمت که مزرعه را توصیف کردی واقعا احساس کردم که خدا دارد حرف میزند خیلی زیبا بود
من واقعا ایمان دارم که خداوند شادی است خداوند همان احساس خوب خوب وماندن درآن است البته این احساس سید عزیز را خیلی خوب درک میکنم که چه لذتی وچه درسهایی دارد با حیوانات بودن . آنرا به مدت 20 سال تجربه کرده ام
خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی واین همه آگاهی
مریم عزیز خواهر خوبم . شما اصلا به تمام کامنتها توجه کن آیا کامنتی است که نام خدای عزیزم ، آن شکر زندگیم ، آن جان جانانم درآن پیدا نشود به نظر من اینجا هم یکسره توحید است وتوحید .
ودیگر اینکه ممنونم که شما بسیار زیباتر وساده تر بیان میکنید به نظر این حقیر شما به تمام معنا کامل کننده این سید عزیز این بنده ی خوب خدا هستید
وچقدر اشکانم جاری شد که آن لحظه که گفتی ؛ وقتی فرشته مرگ ( من میگم فرشته رحمت ومرگی در کار نیست این مرگ را شیطان به میان فرزندان آدم انداخته است ) برشما آمد خوشحال باشی که استاد هم توصیف کردند
نکته بگوم وتمام . من این چند سال که با استاد همراه شدم غیراز این خانواده هیچ پناهکاهی ندارم .چون دراین پناهکاه بود که خدای خودم را شناختم وهر لحظه وهر لحظه ، هدایتش را در زندگیم می بینم آنقدر پراز هدایت این خدا هستم که روزها وشب ها بی اختیار گریه میکنم آنقدر هدایتش همراهم است که در خواب به من هدایت میدهد ووقتی از خواب بلند میشوم انگار در یک جهان به تمام معنا زیبایی وخوشی وشادی هستم وزبانم میچرخد ومیگویم الهی الهی سپاس سپاسگزارم ای محبوب من . خدایا شکرت به خاطرمریم عزیز خدایا شکرت به خاطر این خانواده که در هرگوشه اش بو وعطر ویاد تو می اید
وممنون از کامنت فوق العاده تاثیر گذارت به امد قسمت دوم یا حق رحیم
این نوشته را کپی کردم چون واقعاااا پر از درک واگاهی بوده این نوشته ها ی شما .من تازه در این نوشته ها به ویژگی های خودم دارم به نوع دیگه ای نکاه کنم برای گسترش خودم وخلاقیتم تا همان ویژگی های بشه نقطه عطف وقوت من وبشه هدایت برای خلق خواسته هام .
بخدای خدا این نوشته ها فقط هدایت الله است چون نه فقط جهان رو که اینجا رو خودش داره میچرخونه از بوی کامنت ها وجنس متفاوت این نوشته ها وانسان های اینجا کاملا مشهوده ونیاز به هیچ توضیح اضافه ای ندارد .
خواستم واقعااا خالصانه سپاسگزاری خودم را از صمیم قلبم نثار وجود نازنین والهی شما کنم .
در پناه خدای عزیز وگرامی همواره شاد وثروتمند وخوشبخت وسعادتمند در دوجهان باشید .
?سلام و درود به خانم شایسته عزیز ? ? مثل همیشه نوشته هاتون پر انرژی ،جامع و تاثیر گذار بود ? خیلی عالی و تاثیر گذار شخصیت و عملکرد استاد رو بیان کردین من که خیلی استفاده کردم ? بیس قوانین ثابته ، اما هر بار که با درک متفاوت دیگران واست تکرار میشه ، این تکرار باعث تقویت فرکانس ما میشه ? که در نهایت باعث تغییر مدار و اتفاقات و شرایط ما در زندگی میشه ? ? به امید خدا الهامات جدیدی با مثالهای ساده درباره انرژی و فرکانس به من شده ، که در کامنت های بعدی حتما به اشتراک خواهم گذاشت ? ? شاد ?سلامت?موفق و ثروتمند باشید ?
الان ساعت 23:18 روز دهم اردیبهشت ماه بهم الهام شد که نعمت سالگرد تولد تو سایت عباس منش =16 اردیبهشت ماه=اول ماه رمضانه!!!
کنجکاو شدم و رفتم تقویم را بررسی کردم، بلللللله درسته این الهامم درسته
این یک نشانه بزرگه برای من!!!
وقتی که خصوصیات استاد عباس منش را که از جانب خانم شایسته مطالعه میکنم گویا که دارم وصف خودم را می خوانم و این اتفاقی و بیهوده نیست!
سال 98 سال بسیار زیبایی برای من است دیروز که روند مالی و سود و زیان کسب و کارم را بررسی کردم شاهد رشد 60 در صدی آن بودم و سیر صعودی در این دوماه داشته است و باور دارم که این روند صعودی هر روز بیشتر خواهد سرعت گرفت چون باورهای بی نظیری در مورد کسب و کارم و معنوی بودن آن و حتی معنوی بودن تنفسم ساخته ام
آزادی برای من هم دارای اولویت بسیار بالایی در زندگی ام است که هر وقت بخواهم می خوابم هروقت بخواهم بیدار می شوم….
روز معلم رو به استاد عزیزم و همچنین شما که بهترین معلم من در تمام زندگیم هستین تبریک میگم.
شما واقعا درک بالایی از قانون دارید که با استاد عزیز ما در یک مدار قرار گرفتید و همراه با هم چنین لحظات ارزشمند و زیبایی رو تجربه کردید و شدید عزیز دل استاد ما.
به شما تبریک میگم بخاطر این نکته سنجی و فرکانسهای قوی و قلم زیباتون.
به مطلبی اشاره کردین که هیچ کدوم از ما بهش دقت نکرده بودیم.
میل و اشتیاق درونی به آزادی نپذیرفتن محدودیت ها و که نمادی از توحیده.
باور به قدرت بینهایت خودمون و خدای درونمون.
ارزش قائل شدن برای ویژگی¬های شخصیتی، علایق و خواسته هامون.
باور به اینکه میتونیم با همین شخصیتی که داریم فقط با تغییر باورهامون نسبت به خودمون به هر خواسته ای برسیم.
نیازی نیست بخاطر تائید دیگران خودمونو تغییر بدیم و نقش بازی کنیم.
سبک زندگی شخصی خودمونو داشته باشیم و به قولی افسانه شخصی خودمونو دنبال کنیم.
نه تنها استاد عباس منش بلکه همه اسطوره¬های تاریخ همین ویژگی رو داشتن. اونا خودشون بودن بخاطر همین انقدر محبوب شدن.
البته این میل به آزادی در درون همه ما هم هست ولی متاسفانه خیلی وقتا سرکوبش میکنیم و محدودیتهامون رو میپذیریم. چون قانون اصلی خداوند رو باور نداریم که میگه: تمام اتفاقات زندگی ما رو فرکانسهای ما رقم میزنه.
تفاوت نتایج آدما فقط در همین یه جمله اس.
خدارو شکر میکنم که این آگاهی های ناب رو از طریق دستان مهربانش در اختیارم قرار میده نقشه گنج تو دستامه فقط کافیه باورش کنم.
سلام خانم شایسته عزیز و ممنون از متن فوق العاده اتون
اونجایی که نوشته بودید بهتره شخصیتمون رو عوص نکنیم و از همون وجه شخصیتی ( مثل نیاز به توجه و،،،،) استفاده کنیم برای رشد، اونو هروقت زمان داشتید برامون باز کنید لطفا
من همیشه فکر میکردم کسیکه نیاز به تایید داره باید روی عزت نفسش کار کنه و این وجه رو درست کنه ، همونطوری که تو بسته عزت نفس گفته شده ، اما این رویکرد شما بنطرم متفاوت اومد و جالب. البته هردو راه یه بکجا ختم میشن ولی شروعشون فرق داره (اینکه بیایم از همین وجه استفاده کنیم برای پیشرفت، یا بیایم اون وجه رو تغییرش بدیم از همون اول)
احتمالا من جایی رو درست متوجه نشدم و نیاز به توصیح بیشتره
واقعا بابت این دیدگاه شما هم باید هر روز خدارو شکر کنم که در قالب یک متن اینقدر عالی و با انرژی و عشق برای ما دیدگاه نوشتید.
واقعا اینکه شما نوشتید دیدگاه نیست کتابه یک کتاب موفقیت فوق العاده عالی من که الان ازش فایل پی دی اف میسازم و پرینت میگیرم و هرروز صبح میخوام بخونمش و باهاش روزمو بسازم.
اصلا هر روز یکی از این کاراهایی که شما توی دیدگاهتون گفتید استاد انجام میدادن و یا نگرش ها و باور هایی که نوشتید رو هر روز داشته باشیم البته که کار آسونی هم نیست.
?????
خانوم شایسته استاد توی فایلشون گفتن که شما بهترین شاگردی بودید که استاد داشتن و گهی حتی از خودشونم بهتر به قوانین عمل میکردید.
واقعا خیلی خیلی مشتاقم افراد ثروتمند و خوشبختی مثل شمارو از نزدیک ببینم و حتی یک ساعتم که شده باهاشون صحبت کنم و ببینم خدایا این بنده ت واقعا چه تفکری داشته ، چه باوری داشته ، چه کاری کرده که اینقدر خوب هرچی که میخواد رو داره.
واقعا اعتراف میکنم که شما جز اون افراد هستید.
????????????
من راستش تا به حال دیدگاه های شما توی فایل های دانلودی رو نخونده بودم ولی الان که خوندم واقعا از این متن فوق العاده تون مشخصه که چه درکی از قوانین دارید چجوری قوانین رفتن توی ضمیر ناخوداگاه شما و به قول من به ناخوداگاهای و ناشایستگی رسیدید.
منظورم از ناخوداگاهی و ناشایستگی اینه که دیگه خوداگاه لحظه به لحظه حواستون نیست که:( الان چه باوری دارم؟ الان چجوری دارم فکر میکنم و…)
بلکه این قوانین و عمل کردن به اونها و متعهد بودن براشون کاملا شده زندگی شما و توی تک تک لحظات زندگیتون و در هر موقعیتی
واقعا چه حس قشنگیه بهترین شاگرد بهترین استاد موفقیت بودن
چه حس قشنگیه عالی بودن در قوانین الهی
چه حس قشنگیه که خیالتون از زندگیتون راحت باشه
چه حس قشنگیه که کاملا مطمئن باشید که اختیار 100% زندگیتون به دستتونه
اصلا چقدر این زندگی با حس قشنگه
????????????
خیلی ممنونم که با این دیدگاهتون ماروهم بهره مند کردید.
از امروز دیگه بقیه دیدگاه هاتون رو هم شروع میکنم به خوندن اینقدر میخونم اینقدر میخونمشون تا برن به ضمیر ناخوداگاهم.
امیدوارم تونسته باشم بخشی از این حس قشنگم رو با شما به اشتراک بذارم.
????????????
از دیدگاهتون معلومه که چقدر با عشق و فرکانس مثبت نوشتید.
باور کردنی نیست اگه بگم خوندن این هجم از آگاهی باعث شده سرگیجه پیدا کنم،چشمام سیاهی بره و نتونم از جام بلند بشم٫این چند صفحه به اندازه صدها کتاب،ذهنم را بمباران کرد و فقط خدا میدونه چه هیجان و حس شکرگزاری دارم بابت این حس و حال خوب٫
خیلی از جاهای متن خودم را درون متن حس میکردم و تجربیات شخصی ام ناخودآگاه این مطالب را مانند مزه ای خوش آیند زیر زبونم،برام ملموس میکرد٫
دوست دارم این متن را هزاران بار بخونم و مثل همین لحظه اشک شوق بریزم و شکر کنم به خاطر اطمینانی که اکنون برای خوشبختی و سعادت دارم٫امروز و این لحظه بیشتر و هزاران برابر مطمئن هستم که خوشبخت و سعادتمند هستم،چون تمام نکاتی رو که ذکر کردید مانند ریشه ای قوی و یا بذری اصیل که آماده ی رشدی حیرت انگیز است،در درونم حس میکنم،به گونه ای که اکنون فشار هیجان انگیز و پر از شور،شوق،ایمان،ایمان،ایمان،ایمان٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫جوانه هایش را بر پوسته ی وجودم و دیواره های قلبم احساس میکنم٫
خدای من احساست میکنم بیشتر از هر لحظه
و لذت میبرم از عشق داشتنت بیشتر از هر لذتی
چکار کردید با من خانم شایسته با متنی که نوشتید!!!!!
باسپاس فراوان ازشمابابت متن زیبایی که نوشته بودید،وبنظرم تشریح قشنگ ودرک بسیاربالایی ازعملکرد استادعباس منش راارائه دادیدکه شاه کلیدهایی درونش هست که هرکسی باتوجه به مداری که درآن قرارداردوتوانایی فهم ودرکی که میتواندداشته باشدازآن هابهره مندخواهدشد٫
سلام خدمت خانم شایسته عزیز واقعا چه زیبا بیان کردن منتظر ادامه نوشته تون هستم قطعا هیچ کس بهتر از شما نزدیکتر به استاد نیست و میتونید خیلی واضح نگرش و باورهای استاد رو معرفی کنید امیدوارم در پناه خداوند همیشه شاد و موفق و سلامت در کنار هم باشید
سلام و درود به مریم شایسته عزیزم کامنت شما خودش یه کتاب نشانه بود برای واضح کردن مسیر …
هزاران مرتبه خداوند را سپاسگزارم که با شما و سایت استاد عباسمنش عزیز هدایت شدم
چقدر کامل و عالی خصوصیات مهم و بارز استاد رو برای من روشن کردین امیدوارم من هم بتونم این اگاهی هارو به باور تبدیل کنم
من هم بتونم در لحظه زندگی کردن رو تمرین کنم
من هم بتونم دلیل تمام چیزهایی که به دست اووردم اعتبارش رو به پاسخ و هدایت های خداوند یکتا بدم
من هم بتونم توی طبیعت دائما به دنبال قوانین و نشانه های الهی باشم
من هم بتونم الویت مهم زندگیم رو براساس ازادی بگذارم ازادی از هر عامل بیرونی و رهایی از مقایسه کردن خودم با دیگران که ببینم اونا دارن به چه چیزهایی میرسن و من عقب نمونم یه موقع
من همسرم در سایت شما عضو هست و ما داریم روی 12 قدم کار میکنیم،من خانمشون هستم و برای اولین بار در سایت کامنت گذاشتم هدایت شدم به نوشتن
نوشتن اگاهی هایی که به دست اووردم باعث شد که بهتر لمس و درکشون کنم
خدارو هزاران مرتبه شاکرم برای ثانیه به ثانیه نشانه ها و هدایت هایش
خیلی دوستون دارم امیدوارم هر جا هستید در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید
من واقعا زبونم قاصره چون خداوندجوابم رو دادمن تحت شرایط زندگیم مجبور بودم یه جایی که دوست ندارم کار کنم و دل به خدا سپردم تصمیم گرفتم استقلال زندگی خودم رو داشته باشم وبه محض اینکه اینو خواستم خدا راه رو نشونم داد و راهیم کرد به شغلی که انسانهای خوب و شرایط کاری دلخواهم از لحاظ ساعت، منبع درامد،رفتار مناسب،کارحرفه ای،خیلی خیلی خوشحالم چون آزادی رو دوست دارم و واقعا تا به امروز که متن خانم شایسته رو خوندم کلمه آزادی رو نشنیده بودم هدفم آزادی و استقلال هست و خدا هدایتم کرد و این متن خانم شایسته رو خوندم معجزه یعنی اینکه هم فرکانس شدم هم مدار شدم مرسی خدای عزیزم
من چند وقت پیش تو عقل کل سوال تنفر هم عنوان کردم و درخواست آزادی و استقلال باعث شد از اون رابطه نادلخواهم دور شم اصلا اون تضاد تو زندگیم به طرز عجیبی باعث شد بفهمم چی میخوام آخه قبل از سال جدید خیلی به خدا میگفتم هدایتم کن و شرایطم رو دوست نداشتم پشت سر هم ناخواسته های بد بدتری وارد زندگیم شد که بیشتر فهمیدم چی میخوام آزادی ،آزادی و رهایی خواستم حتی همسرم که مخالفت سر سخت بود رضایت داد
انقدر خوشحالم که فقط خدا میدونه
ممنونم خانم شایسته دوستتون دارم هم خودتونو هم روش زندگی توحیدی شما روسپاسگذارم
من بهترین سالهای جوانیام را به زندگی با این فرد صرف کردهام،
حالا همه اینها را بگذارم و بروم؟!
یعنی با اینکه میفهمند تجربیات زیباتری انتظارشان را میکشد، اما ترس از از دست دادن، خیلی قوی تر از لذت به دست آوردن است. به همین دلیل تصمیم میگیرند به قول خودشان، زیاده خواهی های خود را کنترل کنند و به این شکل در تله میافتند.
یعنی چیزی را که قرار بوده فقط یک تجربه مقطعی در زندگیشان باشد، به عنوان کل داستان و کل مسیر زندگیشان قلمدارد میکنند…
اما سوالی که استاد عباس منش همواره از خودش میپرسد و ما هم باید بپرسیم این است که:
چه چیزی میتواند از این اصلتر باشد که:
ما به این جهان جسمانی آمدهایم تا تواناییهایی را تجربه کنیم که در وجودمان نهفته است .این یک اصل مسلم است که، همه ما توانایی انجام هر کاری را داریم. به همین دلیل به این جهان مادی آمدهایم تا به واسطه ارتباط با محیط اطرافمان و آدمهای دور و برمان، خواستههای مان را بشناسیم و با تجربهی خلق آنها و لذت بردن از مسیر این خلق، ظرف وجودمان را رشد دهیم و به این شکل نسخهی پیشرفتهتری از خودمان بسازیم. زیرا تنها چیزی که ظرف وجود ما را افزایش میدهد و ما را وارد مرحلهی بعدی و مدار بعدی میکند، تجربهی مرحلهی قبلی و تجربهی نعمتهای مدار قبلی است.
تجربهی خواستههای کوچکتر و گذشتن از آنها، سریعترین و لذتبخش ترین شیوه برای طی شدن تکامل است برای رفتن به مدار تجربهی خواستههای بزرگتر. همان چیزی که استاد عباسمنش آن را سرمایهگذاری روی خودمان و پر کردن I wish ها مینامد.
عجیئییییییب من رو در فکر برد.. واقعاااا عالی بود.. چ باورهایی یا بهتر بگم ترمز هایی هست ک آدم حتی نمیدونه . ممنون ک برای من کشیدی بیرون.
هردو کامنتتون رو باید سیوکنم و دوباره و دوباره و دوباره ببینم تا ب اون درک واقعی برسم ک حق همچین کامنت هایی ک خودش حکم یک فایل ارزشی داره رو ادا کنه. ممنونم عزیزم
سلام خانم شایسته عزیز از نوشته شما درسهای خوبی گرفتم شما به نکاتی اشاره کردید که هرگز به انها توجه نکرده بودم و خوشحالم که با دستی از طرف خدا به وسیله شما ذهنم نسبت به این مسایل روشن شد منتظر قسمت دوم هستم برایتان آرزوی روزهای خوب و خوشی می کنم
سلام خدمت شما خانوم شایسته عزیز وخانواده دوس داشتنی عباس منش٫من به نوبه خودم از شما بابت به اشتراک گذاری این تجربه فوق العاده که در زندگی مشترک با استاد داشتید تشکر میکنم وبی نهایت سپاسگزارم ٫ اگه بخام کوتاه و مختصر و مفید نظرم رو درباره متن عالی تون بگم این جمله رو میگم :بهشت را به بها دهند نه بهانه٫ ومردن در آزادی رو به زندگی در بندترجیح میدم٫ امیدوارم لحظه لحظه زندگیتان پر از خیر و برکت وسلامتی باشد
سلام خانوم شایسته عزیز خیلی عالی جواب داده بودید واقعا احسن قانون رو مثل استاد خوب یاد گرفتید شب نوشته شمارو پرینت کردم خوندم واقعا خیلی نکات ریز اشاره کرده بودید بخصوص آزادی استاد که از توحیدی نشت می گرفت ریز بهش پرداخت کرده بودید استفاده کردم واقعا سپاس
مریم جان چقدررررر خوندن کامنتتون دید من رو ب قانون عوض کرد و چقدرررر حس کردم که من انگار تاحالا این قوانین رو نشنیده بودم؛چقدر عالی بود،چقدر تاثیرگذار،چقدر ب این پیامتون لازم داشتم…
چقدر دوست داشتنی هستین ،خیلی برام عزیزین.ان شالله یک روز شما و استاد عزیزم رو از نزدیک ببینم
متن شما بسیار عالی و پر از نکات کاربردی و فوق العاده است که باید بارها و بارها خوانده شود ٫چون پر از نکات کلیدی است که درک عمیق هر جمله آن میتواند مدار ما را چند پله بالاتر ببرد ٫
واقعاً از خواندن چند باره آن لذت بردم و امیدوارم همواره در کنار استاد خوشبخت و موفق باشید ٫
چقدر قلم زیبایی دارید، با اینکه متن طولانی بود اما آنقدر جذاب بود که تند و تند می خواندم و جلو میرفتم، خیلی واضح و شفاف در مورد نحوه تفکر و نگرش استاد به زندگی نوشتید، واقعا استفاده کردم.
باور کنید این متن خیلی منو امیدوار کرد و بهم انرژی داد که با جدیت و شدت بیشتری آموزه های استاد عباس منش را پیگیری بکنم و چه جالب فکر کنم شما همکلاس استاد تو رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد بندرعباس بودین که استاد جلوی چشم مراقب، برگه شما رو برداشت و از روش تقلبی کرد? و چه قدر جالب بود برای من،که بعدها از شاگردان و نزدیکان و همراه استاد عباس منش شدین. ممنونم از این همه پاسخگویی به سوالات و تسلطی که بر آموزه های استاد دارین.
خانوم شایسته عزیز چقدر قشنگ استاد رو توصیف کردید، من هنوز قیمت دوم کامنتتون رو نخوندم اما اومدم که نظرم درباره همین قسمت اول رو بگم.
یکی از ویژگی های خوبی که به نظر خودم دارم اینه که با نشد ها و نمیشه ها اصلا نمیتونم کنار بیام، وقتی چیزی خواسته ای میاد توی سرم بایییییییید انجام بشه. همین ویژگی باعث شده به خیلی چیزا دست پیدا کنم که خیلیا میگفتن نشده که در ادامه چندتاییش رو میگم براتون.
1. اولینش اینه که زمانی که زمینمون رو خریدیم من گفتم ایشالا این خیابونا آسفالت بشه اما اون مشاور املاکی که خریدیم گفت اینجا هیچوقت آسفالت نمیشه بخاطر زمین های شالی و حدود یک ماه بعد این خیابون آسفالت شد و تبدیل به یکی از زیباترین خیابون ها برای دور دور مردم محل و مسافر ها شد و از طرفی تبدیل به مهم ترین خیابون شهر شد، چون دوتا خیابون اصلی رو بهم وصل میکنه.
2. بابت همین زمین گفتن که آب و برق و گاز بهش تعلق نمیگیره چون خارج بافته، و الان که دارم باهاتون صحبت میکنم حدود دو ماه از وصل شدن کنتر گاز، یک هفته از وصل شدن کنتر آب میگذره و چند روزی هست که تیرهای برق داخل شهرک رو جایگذاری کردن و به زودی برق هم وصل میشه.
3. زمانی که برای زمینمون درخواست سند کردیم، رئیس اداره ثبت اسناد بهمون گفت که این زمین رو نمیتونید براش سند بگیرید به هزار و یک دلیل، اما همون موقع من توی ذهنم گفتم من میخوام بگیرم، در نتیجه مهم نیس که چه سمتی داری و چقدر میدونی، کارای منو خدا انجام میده و داده و اینم انجام میده. و مسئله خیلی جالب تر اینکه بدون کوچکترین هزینه ای کارای سند زمینمون انجام شد.
4.یکسال پیش زمانی که میخواستم زمین رو بسازم فقط و فقط با 50 میلیون پول نقد شروع کردم و خودم رو وارد یک چالش بسیار بزرگی کردم که همه میگفتن این کار درست نیست و ریسک بزرگیه اما من میدونستم که ریسک نیست بلکه عمل به الهاماته و انجامش دادم و بعد از یک سال و نیم خونه رویایی بهشتیم ساخته شد. واقعیتش ازم بپرسن پولش از کجا جور شد نمیدونم دقیقا فقط میدونم که هیچ موقع لنگ نشدم، حسابم به صفر رسید اما باز پر شد. الهی شکرت.
5. برای کسب و کارم میخواستم مجوز کانکس از شهرداری بگیرم که همه میگفتن اصلا نمیشه و ندارده و اصلا با شهردار این موضوع رو مطرح نکن، اما من گفتم نه میرم و دقیقا خواستم رو مطرح میکنم، من دارم ارزش خلق میکنم چرا کائنات باید مخالف میل من عمل کنه و در نتیجه این شد که رفتم داخل دفتر شهردار و کلا 20 جمله صحبت نکردیم که اجازه ش رو بهم داد.
6. شروع کسب و کارم که با سه تا گونی چای بود که حتی خودمم فکرش رو نمیکردم انقد خوب پیشرفت کنم اما فقط اینو میدونستم که قدم بردارم همه درها به سمتم باز میشه، و نگم براتون که چقدر موفق بودم و الان در حال انجام ایده جدید با الهامات قشنگم هستم.
الهی شکرت که توانایی شناخت الهامات رو دارم، الهی شکرت.
و…
اینا اتفاقاتیه که خیلی توی ذهنم بلد هستش و میدونم که فقط نتیجه عمل کردن به الهامات هستش. عمل کردن به الهام و خلق ارزش باعث میشه که مشتری، ثروت و فراوانی به سمتت سرازیر بشه. باعث رشد خودت میشه.
…
درباره آزادی گفتید، من آزادی رو از نظر مالی و زمانی یکم دارم درک میکنم، اما مکانی نه، که اینم با تکامل قطعا به دستش میارم.
همین امروز ایده ای اومد سمتم که حس میکنم خیلی قشنگ باشه و به آزادی زمانی هم برسم.
خانم شایسته عزیزم متن های که مینویسید خواندنش چنان آرامشی بمن میده و اینقدر لذت میبرم که بارها و بارها مطالعه میکنم
درین متن وقتی از جنگل وقتی از مرغ و خروس ها و بز و گوسفند ها گفتین وقتی از زیبایی های طلوع و غروب آفتاب پارادایس گفتین من انگار تمام این لحظات کنار شما بودم و این ها را با شما تجربه کردم
اون آرامشی که در قلب تان دارید فرکانسش خیلی راحت بمن انتقال پیدا میکند.
من امروز نرفتم سرکار چون برنامه ام اینه که تا جایی که بتونم تمرکز کنم روی این پروژه خانه تکانی ذهن و وقتی کامنت ها را میخوندم که چشمم ب این کامنت افتاد خیلی ذوق کردم و با لذت مطالعه کردم اکنون پنج سال از نوشتن این کامنت میگذره و من امروز در مدارش قرار گرفتم که بخونم
خدارا هزاران مرتبه شکر که دانشجوی استاد عباسمنش هستم دانشجویی شخصیتم هستم که آزاد و رها از هر قید و بندی زندگی میکند آدمی که ابراهیم خلیل الله زمان خودش است
استاد سبک شخصی خودشان را دارند و کاری که بهشون لذت بخش است انجام میدن کاری ندارن که دیگران چقدر بیشتر کتاب خواندن چقدر بیشتر پیشرفت کردن چقدر ثروت بیشتری کسب کردن بلکه استاد جان اون کاری را انجام میدن که به قلب شان الهام میشه.
یکی از خواسته های که دارم براش تلاش میکنم اینه که سبک شخصی خودم را داشته باشم و به سبک شخصی خودم زندگی کنم فارغ از دیدگاه دیگران که خدارا شکر با کار کردن روی آموزه های دوره عزت نفس به این خواسته ام میرسم.
سلام ودرود بر همراه و همدم شایسته ترین استاد عزیزمان
درود بر انسان پاکی که نوشته ها و قلم قدرتمتدش سخت ترین قلبها را نفوذ پذیر میسازد و همیشه قلب و ذهن ما را شخم میزند و بذر توحیدی را میکارد
ای بهترین انسان خدا تحسینت میکنم چه نوشتی و چه کردی و چقدددددد خوشحالم میبینم جز محدود نفراتی هستیم که در مدار این مقاله بی نظیر قرار گرفتم خداروشکرررر که دیروز بهم گفتی بزن رو ترتیب امتیاز تا امروز به این کامتت مریم جان عزیز و آگاهی نابی که محتاجش بودم برسم خداجونم شکرت میکنم که داری متو میسازی و چقد این کلمه که میشنوم گشنه ترم میکنه توحیدتوحید توحید که از صبح تا شب درباره اش حرف بشنوم و حرف بزنم به همون خداوندی خدا قسم سیر نمیشم که نمیشم که نمیشم
آزادی پدر توحید چقد زیبا گفتین دقیقا همینطوره هر فکری که باعث میشه تمام انرژی روزانه مونو بهش بدیم مارو از اصل دور کنه اونم میشه شرک بغیر خدا هر خواسته و فکری رو در درونمون بکاریم شرکه این حرفم برداشت بد نشه یعنی هرچی لازم داریم هر ابزاری برای راحت زندگی کردنی را که لازمه نیاز نیست اون خواسته رو به ذهنت بدی فقط کافی رو باورهای توحیدی ات کار کنی و از هر چی که شرکه هرچی که تورو از خدا دور میکنه دور بشی و فاصله بگیری و بخدا وصل بشی تمام انرزی تو صرف نگهداری او بکنی اون خودش میدونه چی برات خوبه چی ترو خوشحال میکنه چی و کی داشته باشی خوبه کجا بری چه وقت بری با کی بری خوبه همه چی و همه چی و اون خودش میدونه و ببینه تو همه قدرتو به اون داری میدی و برای اثباتش داری تلاش میکنی در درونت همه اینارو خودش برات فراهم میکنه چون خودش گفته ادعونی استجب لکم و تُمام تُمام.
آزادی پدر توحید است چه کلمه زیبایی
خدایااااااا شکرت
بانو شایسته عزیز متشکرررررم که نورانی کردی قلب مارا و حدس زده بودم امتیازتون کمتر از کامنتهای دیگه باید باشه چون واقعااااااا بهم ثابت شد تا در مدار آگاهی نباشی بهش نمیرسی خدایا یازم شکرت که منو در مدار این آگاهی ناب قرار دادی متشکررر ررم
واااقعا لذت بردم از خواندن این متن طوولانی و فوقالعاده. نکات زیادی بود توش و مهمترین ش برای من اون قسمتی بود ک شما ازادی استاد رو در آزادی فرکانسهاش ربط داده بودین
یعنی درک استاد از قوانین ک افکارتو ، زندگی تو میسازه؛ و حس ازاد طلبی ک از قدیم در استاد بوده و ب معنی واقعی کلمه در زندگی ش استفاده کرده.
خدا را شکر میکنم که کاملا هدایتی در مدار خواندن مطالب بسیار ارزشمند شما قرارگرفتم و بسیار آموختم از دیروز چندین بار این مطالب را خوانده ام و بخشهایی راهم یاداشت کرده ام
من هنوز موفق نشده ام تا از محصولات استاد خریداری کنم ولی از فایلهای رایگان ایشان استفاده میکنم ونت برداری میکنم و هر روز تکرار میکنم ونتایجی هم برایم داشته توکلم به خدا بیشتر شده وسعی میکنم شکرگزار تر باشم وچون شکرگزاری را مدام تکرار میکنم فرزندانم هم یاد گرفته آمد و سپاسگزار خداوند هستند
الان حدود یکماه میشود که کار بازسازی خانه ام تمام شده اما حدود یک ماه مشغول بازسازی بودیم و اکثر کارها راهم با هدایت خداوند خودمان انجام دادیم به غیر از کارهایی که واقعا بلد نبودیم که آنهاراهم بهترین دستان خداوند با کمترین قیمت برایمان بهترین شکل انجام دادند
من در یک سال گذشته بیشتر وسایل خانه را تهیه کردم واین هم از الطاف خداوند توکل به او بود که من برای تهیه همه اجناس به بهترین فروشنده با کمترین قیمت هدایت میشدم و کسانی بودند که بامن همزمان خرید میکردند با اختلاف قیمت بالا وبرندپایین تر پایتخت همه به لطف آموزه های استاد بود که من باور فراوانی را در ذهن تکرار میکردم وقبل از هر کار از خداوند هدایت میخواستم.
البته که باید بیشتر استمرار داشته باشم تا در مدار های بهتری قرار بگیرم
وقتی دیدم در انتهای لایو، استاد گفت “از همین الان میرم ک فایل رو آماده کنم، براتون بذارم روی سایت…”
منم کاغذ و خودکارمو برداشتم تا حالا ک ب موجب استاد و صحبتهای الهامیش، در بالاترین حد اتصال قرار گرفتم، سهم خودمو انجام بدم…
???
.
((چه درست گفتی استاد عباس منش، ک حرفی رو نزنید یا راهنمایی ای نکنید، مگه اینکه خودتون بهش عمل کرده باشید. منم فقط تجربه شخصی خودم رو ک عملیش کردم بازگو میکنم.))
.
وقتی ۱۵مهر۹۶ بهم الهام شد ک گیاهخوار بشم، تازه فهمیدم چرا این چند وقت، اینهمه مطلب درباره گیاهخواری میشنیدم و میدیدم…???
.
.
.
.
یه گوی بزرگ نوری رو در نظر بگیرید. بزرگترین گویی ک میتونید تصور کنید چقدره؟؟؟?
ب این گوی بزرگ پر از نور، هر اسمی میخواید بدید…
خدا
کائنات
هستی
جهان
قانون
انرژی
یا هر چی…
.
حالا ب خودتون نگاه کنید ک نقطه ای هستید در کنار این گوی بزرگ. جنستون با جنس این گوی یکیه… طوری ک با متصل شدن بهش، تبدیل میشید ب یک ذره نوری…
هر چه متصل تر، بهتر…
هر چه متصل تر، پر نورتر…
و
هر چه متصل تر، عزیزتر.
بله.
عزیزتر…
.
چه کسی عزیزتر میشود؟
کسی ک متصل تر است.
و
کسی ک عزیزتر میشود، چه میشود؟
بالا می آید.
.
.
.
.
من بعد از گیاهخواری:
? همچنان سالم بودم همانطور ک وقتی گوشتخوار بودم… اما بین گیاهخواران، بیمارانی بودند، ک بین گوشتخواران هم بودند…
? دیدم گیاهخواران، شیر و لبنیات را اسید ساز میدانند طوری ک کلسیم بدن را به غارت میبرد و زمینه را برای پوکی استخوان فراهم میآورد… و گوشتخواران، آنها را منبع مهمی برای جذب کلسیم و جلوگیری از پوکی استخوان میدانند…???
.
و این همان سوال مسابقه بود:
گیاهخواری آری یا نه؟…
شیر و لبنیات آری یا نه؟…
تبلیغ آری یا نه؟…
مارکتینگ آری یا نه؟…
.
و جواب این شد: هم آری، هم نه.
ب فراخور خودت و میزان اتصالت با منبع نوری…
ب فراخور خودم و میزان باورم از موضوع…
.
ک اگر گیاهخواری??? را باعث سلامتی ام بدانم، سالم میمانم و اگر گوشتخواری??? را باعث بیماری، بیمار میشوم…
ک اگر شیر را عامل استحکام استخوانهایم بدانم، پوکی نمیگیرم و اگر شیر را عامل پوکی بدانم، پوک میشوم!?
.
من ب عنوان ذره نوری، خودم را در همه چیز زندگی ام، با منبع انرژی ام، متصل و هماهنگ کردم و ب میزان اتصالم
(توحید عملی
حال خوب
سپاسگزاری)
در هر حوزه ای ک وارد شدم، دریافت کردم ک چه کنم؟…
.
یعنی:
? وقتی در اتصالی و ب الهامت ک تبلیغ کردن است گوش میدهی، میدرخشی…
? وقتی در اتصالی و ب الهامت ک تبلیغ نکردن است گوش میدهی، میدرخشی…
? وقتی قطعی و خاموش!!! ک فقط نجوا داری، چه با تبلیغ، چه بی تبلیغ، کاری از پیش نخواهی برد…
.
.
.
.
حالا بگو با کسی ک عزیز توست، چه میکنی؟ چطور کمکش میکنی؟ چگونه هدایتش میکنی؟ چطور کار و عمل او را، بالاتر میبری؟…
بینهایت برابرِ اینها را، گوی بزرگ نوری، برای عزیزش انجام میدهد…
پس تنها کاری ک تو باید انجام دهی این است ک متصل شوی… و عزیزتر شوی… آنوقت هر کاری را ک انجام بدهی، فقط و فقط ب نفع تو ختم خواهد کرد. در حالی ک ممکن است عین همان کار، برای دیگری مثمر ثمر نشود…
.
آری. عزیزتر شو، تا بدرخشی… هر روز بیشتر از دیروز. ????
.
.
زدکارتیست۹۸
با افتخار و عشق
.
.
پانوشته:
وقتی زیاد ب الهاماتت توجه کنی، کم کم میشناسیشون… بهشون آگاه تر میشی… برات واضح تر و پر رنگتر میشن… و جنسشون، متفاوت تر میشن برات از بقیه شنیده های ذهنت… موفق باشی.?
خیلی خوب اصله ماجرا را درک کردید و متن شما به درک بهتر من هم کمک کرد
اما نکته ای رو میخواستم متذکر بشم٫
جمله ” عزیزتر شو، تا بدرخشی ” در ظاهر جمله انگیزشی و بسیار زیبایی است اما باور مخربی رو انتقال میده
این باور رو که تو همین الان عزیز نیستی!! باید کاری کنی که خدا بیشتر دوست داشته باشه و بعد نتیجه میگیری!!
البته این برداشت من بود
شخصا با اون قسمت اتصال خیلی بیشتر موافق هستم ٫ متصل تر شیم تا بدرخشیم، چون همه کمبود ها از سمت ماست و کمبودی از سمت خداوند نیست که بخواهد مارا بیشتر دوست داشته باشد یا کمتر!!! چون اصلا عشق خدا به ما آن عشقی نیست که در ذهن ما تعریف شده٫ عشق خداوند همان تعریف زیبای شما از گوی درخشان و ذره است٫ آن عشق همان یکی بودن است
البته این متن رو ننوشتم که خدای نکرده بخوام به متن زیبای شما خرده یا ایراد بگیرم٫ فقط از این جهت بود که چیزی رو خودم درک کردم و احساس کردم قدرت بیشتری میده رو با شما و دوستان دیگه در میان بگذارم
من نمیدونم چجوری وصف کنم حال منقلبمو٫ خصوصا بعد از خوندن مطالب آقای داریوش، علی حیدری و خانم زدکارتیست عزیزم ک انقد عالی درک کرده این موضوع رو٫ و چقدر ناب بیانش کرده برامون٫ الان که دارم این کامنت رو میذارم ب پهنای صورتم اشک جاریه٫ من دوباره با ولتاژ بالاتر از هر بار قبل تری عاشق خداوند یگانه شدم، همینطور ک عاشقش شدم چشمکای خدا رو که داره بهم میگه حواسم ب تک تک خواسته هات هست، و برآورده میکنه چیزایی ک فقط از دلم گذشته بودو در عرض یکساعت از زمانی ک فقط از دلم گذشته بود٫٫٫٫٫٫ و شنیدم ک میگفت: تو فقط بیااا در بر من٫٫٫
فقط احساس کردم اینهمه عشقی ک الان در درونم داره با اشک برون گرایی میکنه حتما باید گوشیمو بردارم و از کسی ک منو یاد همچین خدایی انداخت و در واقع همچین خدایی رو ب یادم آورد، ازش تشکر کنم، ک دستی شد از دستای خالق عاشق ک منو ب این طرز عجیب، مجنون وار و با طرز شگفت آوری دوباره منو عاشق و دلباخته خودش کنه٫٫٫
آخه چیشد یهو!!! تو کی هستی استاد! چیجوری یهو پای تمام فایلات، دیدگاهت، سایتت، کانالای تلگرامت، تک ب تک فایلای رایگانت و دوره هایی ک خریدمشون، و جهان بینی توحیدیت تو زندگی من باز شد!! تمام فایلات تو گوشیم و کامپیوتر و تلویزیون خونمون داره خدااااااا رو فریااااد میزنه٫ درود ب شرفت و حقانیتت استاد!!!!! دروووود!! همه اینا جز اینه ک خدا میخاست منو ب آرزوی وصالی ک از بچگی نسبت ب خدا داشتم برسونه!!!!!!
سلام خانم کهنسال، چقدر بیاناتتون به این آیه قرآن نزدیکست
سوره النوربسیار عالی
آیه 35
خدا نور آسمانها و زمین است، داستان نورش به مشکاتی ماند که در آن روشن چراغی باشد و آن چراغ در میان شیشه ای که از تلألؤ آن گویی ستاره ای است درخشان، و روشن از درخت مبارک زیتون که شرقی و غربی نیست و بی آنکه آتشی زیت آن را برافروزد خود به خود روشنی بخشد، پرتو آن نور بر روی نور قرار گرفته است. و خدا هر که را خواهد به نور خود هدایت کند و مثلها را خدا برای مردم می زند و خدا به همه امور داناست!
من همیشه این گوی نورانی رو کوچک و درون خودم تصور میکنم که در تمام بدنم حرکت میکنه وخستگی وغم و درد و کینه و…رو در وجودم نابود میکنه و حالا ازاینکه میتونم اینقدر بزرگ هم تصورش کنم کللللی ذوق کردم?
همه چیز که باور نمیشه چون خود استادم میگفت من باور کرده بودم و همیشه میدیدم که یکی از بچه هایی که تویه همایشام شرکت میکنه نتیجه میگیره و میاد بهم یه هدیه خوب میده منظورشم 206البالویی بود ولی هرگز چنین چیزی نشد.چون اول باید قانون رو اجرا کنی یعنی احساس لیاقت و فروانی رو در خودت بوجود بیاری بعد باور کنی که من با همین کار و بدون تبلیغات هم میتونم نتیجه بگیرم.باورای انسانی با قوانین جهان فرق میکنه اگه باهم یکی بود که نتیجه میده وگرنه اگه باور انسانی با قوانین حاکم بر جهان یکی نبود نتیجه ای هم درکار نیست اینو خود استادم بارها گفته.
کامنتت خیلی دلمو گرم کرد و چقدددد زیبا با مثال گوی نورانی خدارو در ذهن ما معرفی کردی که در جواب کامنت شما این یهو به ذهنم اومدکه،
ما دوتا گوی خیلی خیلی بزرگ داریم در ذهنمون یا درونمون که یکی نورانی و بسیااااار زیباست که از پرتو نورش ما زنده ایم و دومی یک گوی سیاه ظلمانی که از توهمات ذهنی خودمان است ،
که در آن گوی نورانی که اسمش خداست،
ثروت هست آرامش هست برکت هست فراوانی هست عافیت هست،سلامتی هست،راحتی در زندگی کردن هست،روابط رویایی با روح تمام کاینات داشتن هست،شجاعت هست،عشق هست،شادی هست،زیبایی هست،افکارنیک گفتار نیک کردار نیک داشتن هست،ماشین آنچنانی ویلا آنچنانی خانه آنچنانی سفرهای سیاحتی لاکچری،امنیت هست،رویا هست،تجارت پرسود و پررونق و پربرکت هست،براحتی ثروتمند شدن هست،و هر امکانات رفاهی و اتفاقاتی که باعث آرامش،حال خوب،زیبایی در زندگی ایجاد میکنه هست در این گوی همیشه هر لحظه بهترینها ساخته و پرداخته و ارایه میشود بدون هیچ تقلا و زحمت فیزیکی،در این گوی نورانی بهشت پابرجاست و تمام،.
و در گوی دوم که سیاهی و ظلمانی هست اسمش شیطان هست که در این گوی فقرهست،بیچارگی هست،بدبختی هست،مصیبت هست،باتقلا و مصیبت روزی کسب کردن هست،ترس هست نگرانی عست،کمبود هست،خستگی هست،دردهست رنج هست زجرکشیدن و دست وپازدن در تاریکی هست،دعواهست نزا هست ،سرزنش کردن سرزنش شنیدن شماتت کردن شماتت شنیدن هست،دروغ هست،غیبت هست،حسرت هست،حسادت هست،کینه ورزی و نفرت هست،چشم و هم جشمی هست،بدی هست،جرم و جنایت هست،زندان عست،گرفتاری بی بندوباری هست،کلاهبرداری ،دزدی هست،بدحسابی هست بدقولی هست،در این گوی هرچی که باعث عصبی شدن و تنش میشه هست اینجا جهنم همیشه پابرجاست.
و حالا با وجود این دو گوی که ازش دور نیستیم یکی واقعی دیگری وهم و خیاله و با آگاهی داشتن از آنها، اختیار انتخاب دست ماست که من دوست دارم به کدام گوی وصل باشم در دل کدام گوی گم بشم گوی نورانی یا گوی ظلمانی و هیچکس هم نمیتونه در این انتخاب کمکم کنه جز الهامات یا نجوای درون خودم و این بازی تا زمانی که به اون دنیا که بهش معتقدیم سفر نکردیم ادامه دارد و هر روز و هر لحظه باید از خودمون بپرسیم که میخوای به کدوم گوی وصل باشی و حالمون احسامون بد بود بدونیم که داریم به گوی ظلمانی وصل میشیم و باید بدانیم وصل شدن به این گوی چه چیزایی رو بهمراه دارد و حق نداریم خورده بگیرم و اعتراض کنیم چون کسی جز خودمون باعثش نیست و با این تمرینم میتونیم هر لحظه مان را بسنجیم و به نور وصل بشیم، به لطف و کرم خداوند. بقول بزرگی که همیشه میگه با کریمان کارها دشوارنیست مطمعنن دشوار نیست
، خدایا میدونم که هستی میدونم که داری منو میبینی پس کمکم کن تا از توهمات ذهنی همیشه دور باشم تا از تو جدا و دور نگردم.
آمیییییین یا ربّ العالمین
دوست خوبم خواهر گلم ممنونم ازت که کمکم کردی تا یه تمرین ذهنی بهم الهام بشه و بتونم به کمکش هر روز از تاریکی به نور وصل بشم ممنونم از کامنت بسیااااااار زیبا و دلگرم کنندست باور باور باور باور در تمام کلماتت موج میزد که واقعا با نقایصی که در آموزه های انسانها عست که گیاهخوارها یچیزی میگن گوشتخوارا یچیز دیگه فهمیدم که هیچکدوم از این حرفا اصل نیست فقطططط باور که اصل و فرع و میسازه و چقدددددددد خوبه که این باورمونو به گوی نورانی بسط بدیم .من اینو از کامنت شما فهمیدم و یاد گرفتم ممنونم رفیق خوب و آگاهم
می دونم ک از درخشش بی نظیرت با اتصال به منبع درونی ات این جملات ناب رو نوشتی…
خدا رو شکر ک دوست فوق العاده ای مثل شما رو توی این جمع پر از مهر پیدا کردم…
راستی هنوز الهامی ک فقط برای من خاستی و نوشتی درونم رو می لرزونه و واقعا از صمیم قلب با تمام وجودم و با احساس پاک براتون بهترین ها و رشد بیشتر و آگاهی بیشتر و در یک کلمه توحید عملی بیش از این رو دعا کردم…
سلام دوست عزیزم زدکارتیست نکته ای که در دیدگاهتون گفتین عالی بود مثالی میزنم برای تایید درستی دیدگاهتون خانواده من باورش این هست که هروقت ما سرما میخوریم اگر لیمو شیرین بخوریم خیلی بهتر میشیم و زودتر خوب میشیم و دقیقا هم همین اتفاق میفته اما خانواده دامادمون دقیقا بر عکس این باور مارو دارن اونا میگن لیمو شیرین سرماخوردگیو بدتر میکنه و کهنه میکنه باورتون نمیشه اونا هروقت موقع سرما خوردگی لیمو شیرین میخورن دقیقا سرما خوردگیشون خیلی بیشتر طول میکشه در کل مرسی از دیدگاهت به نکته بسیار عالی اشاره کردی
باید اینقدر به الهامات مون عمل کنیم و بهشون باور داشته باشیم تا نتایج رو بببینیم همونطور که استاد باور داشتن بدون تبلیغ هم همه از خدماتشون استفاده میکنن و دقیقا همینطور هم شد
و هیچ پولی خرج تبلیغات نکردن.
برعکس اون هم اگر به تبلیغات باور داشته باشیم برامون کار میکنن
اما بهتره که این باور رو نداشته باشیم و پول الکی خرجش نکنیم.
همینطور همیشه هم جنس الهامات با بقیه آگاهی ها فرق داره(اون احساس فوق العاده)
??????
خانوم زدکارتیست دلیل اینکه گفتم من از این دیدگاهتون اینو فهمیدم این بود که اینقدر دیدگاه هاتون پر از باورهای ثروتمندانه و آگاهی است (با عمل به الهاماتتون) که من هر دیدگاهتون رو اینقدر میخونم که دیگه وقت کم میارم و جالبه که هر بار هم یک مطلب جدید ازشون یاد میگیرم.
واقعا بهت تبریک میگم از درک به این عمیقی از سوال مطرح شده… چقدر جواب قانع کننده ای دادی.خیلی لذت بردم ..منبع نور چه تشبیه زیبا و نزدیکیست به خداوند.من مطمعن هستم استاد هم در مورد این سوال همین جواب رو خواهند داد.برنده شدن در این مسابقه حق شماست. خیلی جوابتون آگاهی داشت و خیلی حالم رو خوب کرد..حتما کپی خواهم کرد و هر روز خواهم خواند….
چه زیبا گفتی هر که متصل است روشن تر است وعزیز تر ودرخشان تر .
واین همان حقیقت محض است و اینکه بنا به اتصالات دریافت میکنید هدایت های الهی را آری یانه با میزان اتصال توست .عالی بود تبریک میگم یه دیدگاه عالی از یه بنده شایسته متصل ??????
وقتی با ایمان، دست ب عمل میزنی، ب خدا و جهان هستی اش اعلام میکنی ک بهتون اعتماد دارم. میدونم هر لحظه با من هستید. میدونم هر چی پیش میاد ب نفع من، پیش میاد.
تو دست ب عمل میزنی و از خدا و جهان هستی اش، پاداش میگیری.????
چقدر زیبا و هوشمندانه فرمول رو بسادگی تشبیه کردید و مثال زدید و قشنگ فهمش رو عالی و ساده کردید
من کلمه ی دیگه ای رو به توصیف شما اضافه میکنم: هر چقدر این نقطه گوی (من، شما،…) به اون گوی نورانی و بی نهایت بزرگ که کنارمون هست، نزدیک تر و شبیه تر بشیم هر چقدر شبیه تر بشم، هر چقدر بیشتر لمسش کنم هر چقدر در اون غوطه ورتر بشم هر چقدر بیشتر داخلش غرق بشم و در نورش در وجودش غوطه ور بشم و به اصطلاح باهاش قاطی بشم و بُر بخورم یکی و یگانه بشم و اجازه بدم اونم در آغوشش لمسم کنه و توش گم و گور بشم بهتر و بهتر و باز هم بهتر می تونم شبیه اون کارها رو پیش ببرم یا بهتر بگم اون کارها رو پیش ببره
دوست عزیز از شما سپاسگزارم بابت این دیدگاه غنی و مفید شما.
واقعا همین طوره ما باید پیرو قوانین یک نیرو در لحظه باشیم.
وقتی که سیتماتیک بودن این نیرو رو درک کنیم که آقا این نیرو بی انتهاست و در هر لحظه نه تنها منو بلکه تمام کیهان رو هدایت میکنه. دیگه نگران اینکه حالا من باید تبلیغ کنم یا نه نیستیم چون میدونم که در هر لحظه گامی که باید در لحظه بعد رو برداریم بهمون گفته میشه در هر روز قدم روز بعد.
مگه شرکت هایی که خیلی دنبال تبلیغات هستن باور ندارن فقط با بلیغات میشه نتیجه گرفت
اتفاقآ چون این قضیه تبلیغات خیلی در رسانه ها به طرق مختلف تکرار شده باور خیلی قوی در افراد ساخته
پس چرا کسی که در تهران داره کار عباس منش رو انجام میده وخیلی هم تبلیغات میکنه وباورش هم اینه که با تبلیغات میشه رشد کرد ولی نصف نتیجه استاد رو نمیگیره؟
بسیار زیبا. فقط ی سوال اونجا که من اگه به پوکی استخوان فلان ماده باور داشته باشم به سرم میاد حال اگر مثلا به یک ماده سمی باور نداشته باشم و بخورمش مشکلی نداره؟
اگه باور ب معنی واقعی کلمه باشد، بله. هیچ مشکلی نداره… و البته دست یافتن ب این حد از باور، در واقع همان له کن فیکون است… ک کار هر کسی نیست!
مثل فردی ک در سردخونه خاموش محبوس میشه، اما چون باور میکنه ک سردخونه روشنه، یخ میزنه و میمیره…
مثل فردی ک در هنگام اعدام، رگ دستش رو ب واقع نمیزنن اما چون چشمانش بسته ست و فقط صدای چکه چکه میشنوه، باور میکنه خون دستشه و میمیره، در حالی ک صدا، صدای چکیدن قطرات آب بوده…
و یا مثل ابراهیم علیه السلام ک باورِ ب معنی واقعی کلمه اش، آتش را بر او سرد میکند…
سلام دوست عزیز.من توضیحات شمارو خواندم وخیلی استفاده کردم ویک سوال برای من پیش آمد اینکه استاد گفتن که یک سری چیزها قانون هستن و نمیشه که ما مثلا بگیم که برخلاف قانون جاذبه عمل کنیم ودرهوا معلق بمانیم حالا چجوری مثلا آتش که ذاتش سوختن هست برابراهیم سرد میشه و اینکه ما چجوری باید قوانین اصلی رو از فرع تشخیص بدیم و اینو برای اینکه ذهن خودم باز بشه گفتم ممنونم از توضیحاتتون
تو هر چیزی رو که باور داشته باشی تجربش میکنی. هر چیزی.
اما یادت باشه که باور یک دکمه نیست که اون رو بزنی و از اون لحظه به بعد باورت تغییر کنه. نه. برای این که باور کنی جاذبه بر تو اثر نمیذاره باید سال های سال زمان بذاری. چون تو از بچگی دیدی که جاذبه بر تو اثر گذاشته و این باور خیلی در تو ریشه داره.
آدما برای علاقشون خیلی که بخوان کاری کنن حداکثر روزی 10 یا 12 ساعته. این که دیگه جای خود داره.
سلام دوست عزیز مثل این میمونه که بگی من ب قانون جاذبه اعتقادی ندارم برم خودمو از پست بوم بندازم پایین . با دید استفاده از قوانین مطالب رو باید مطالعه کنیم و خلق کنیم آنچه را که میخواهیم و زندگی و احساس بهتری رو تجربه کنیم . حاشیه ها و فرعیات رو بیخیال بشیم . اصل رو بگیریم ..
این دیدگاه و نظر شخصی من است و میتواند ملاک انتخاب سایرین باشد یا نباشد… در نهایت هر کس، خود، مسئول تمام قد زندگی خود است:
.
دوست هم فرکانسی عزیز
آنچه ک ب اسم الهام قلبی از آن نام بردید، برایتان آرامش و اطمینان ب همراه میآورد. یک حس خوب…
اما اگر تشخیص این حس، برایتان سخت است
یا نفهمیدید ک الهام بود یا پیام ذهنی…
فقط عمل کنید…
و نگران نباشید…
از نظر من، حتی اگر ب پیامی عمل کنید ک بقول شما، الهام قلبی نیست، نه تنها چیزی از دست نمیدهید که ب دست هم میاورید…
شما با هر عمل، پا ب دنیای جدیدی میگذارید و بزرگتر میشوید…
هر کجا خواستید تغییر مسیر دهید و منعطف باشید…
اما همواره، پروردگار را لیدر زندگی خود قرار دهید…
من درباره این مفاهیم از جمله لیدر بودن خداوند، قبلا توضیح داده ام… میتوانید آنها را مطالعه کنید…
هر چه بیشتر ب پیامهایی ک دریافت میکنید با اعتماد و قدرت و ایمان، عمل کنید…
کم کم متوجه جنس پیامهای خود میشوید…
.
میدانم ک ب ذات، آدم خوبی هستید، عین خود من… پس هر وقت تشخیص ندادید ک پیام دریافتی اتان الهام است یا نه، عمل کنید بهش…
در پس و انتهای هر عملی، رشدی ست ک برایتان مفید خواهد بود…
هر چند ک بخاطر خوب بودنتان، مطمینم میتوانید احساس آرامش و اطمینان قلبی را بعد از دریافت پیام الهامی، حس کنید.
.
عزیزِ هدایت شده، هر چه بیشتر ب پروردگار و اصل خود، متصل شوید و از او هدایت بخواهید، و هر چه بیشتر عمل کنید هر روز و هر روز، امدادهای غیبی بیشتری دریافت میدارید تا جایی ک جز الهام، چیزی نخواهند بود…
.
کسی ک خوب است، ب خوبی ها عمل میکند و در مسیر هدایت، میماند… و کسی ک خوب عمل میکند در واقع ب الهامات قلبی اش عمل میکند…
اگر شما خوب هستید، پس عملگرا باشید تا با تکامل و بزرگ شدن ظرف وجودی اتان، الهاماتتان پر رنگ و پر رنگ تر گردند. موفق باشید.
و هدایت الله منو ب جایی رسوند ک گفتم چرا باید منم مثل این شخصیت مثل پیامبران مثل همه اونایی ک راه اصل رو از فرع تشخیص میدن و خداوند هدایتشون میکنه جهان هدایتشون میکنه نباشم؟
وقتی به این باور میرسی ک میخوایش و شدنیه در مدار دریافت قرار میگیری
خداوند هدایتم کرد
هر لحظه بیشتر
واضح تر
خدایا شکرتتت وافعا ا وقتی میشنوم صدای تو رو زندگیم دگرگون شده
اینکه بسپری ب خدا و رها کنی
قشنگ ترین حس دنیاست
در مورد تصمیم گیری ها هم مدتها منتظر بودم خدا بگه کدوم وری برم
بعد یکی از کامنتها رو خوندم ب طرزی هدایتی خداوند بهم گفت بنده ی من هر جا دلت شاده احساست خوبه برو نتیجه رو بسپر ب من
و این کارو کردم و از سردرگمی ک دو یا سه سال درش بودم منو نجات داد بهترین هدایت کننده
بعد ها باز از ذهن استدلال گرم استفاده کردم و اشتباه ها کردم
ولی بازم اومدم ب درگاه حق و ازش یاری خواستم همیشه همه چیو درست کرده خدایا صد هزار مرتبه شکرت ک بهترین ها رو برامون رقم میزنی
استاد چندجا درفایلهاشون گفتند که دوستانیکه نتیجه میگیرند کمتر به سایت سر میزنند. شاید این مورد برای من صادق نباشه من همیشه به سایت سر میزنم با دقت فراوان تمام فایلهای استاد رو گوش میدم نت برداری میکنم و کامنتها رو مطالعه میکنم و این اعتقاد رو دارم که هر کامنت برای من یک نکته مهم از طرف خداوند هست و هر حرفی که استاد میزنند حرفی از طرف پروردگارم هست و هزارن نکته در آن پنهان که باید چشم دل داشت تا این نکات رو درک کرد.
اما چرا افرادی مثل ما که موفقیتهای چشم گیری داشتن علاقهای ندارن در موردش صحبت کنند. دلیلش اینه که علاقهای نداریم کسی ما رو بشناسه برای همین کامنت نمیزاریم و یا از موفقیتهامون نمیگیم. تا جایی این مورد برام مهمه که محصولات رو هم خانومم از طرف من خرید میکنه. (به جز دوتا از کتابها که بعد از تغییر اسم سفارش دادم)
به هر روی وقتی دیدم نظراتم میتونه به خیلیها کمک کنه گفتم چرا نباید کامنت بزارم و دیدگاهم رو در مورد آموزشهای استاد به همه اطلاع بدم آموزشهای که وقتی حرف به حرف اون رو باور کنید غوغا میکنه. (این در مورد همه آموزشهاست رایگان یا پولی فرقی نمیکنه)
برای همین اطلاعات پروفایلم رو تغییر دادم تا هر وقت بهم از طرف خدا مثل الان الهام شد چیزی بنویسم، مینویسم.
من در چند سال اخیر معجزههای زیادی از طرف خدا برای خودم دیدم هر چند وقتی الان در مورد خیلی از اتفاقات طول زندگیم فکر میکنم همه شون یک معجزه بودن.
انقدر معجزهها زیادن که در بین تمام دوستانم به یک آدم خیلی خوششانس معروفم. از در و دیوار برای من شانس میباره. انقدر زیاده که نمیدونم در مورد کدومشون باید صحبت کنم.
*
به هر روی بزارید قبل از اینکه جواب سوال دوستمون رو بدم داستان زندگیم رو از کمی گذشتهتر شروع کنم توضیح دادن چون مطمئنم با توضیح گذشتهام هر چند مختصر پاسخی که در انتهای کامنت میزارم در باورمندکردن دوستی که سوال رو پرسیدن تاثیرگذارتر خواهد بود:
در طول زندگیم چندین کسب و کار راه اندازی کردم با اینکه محصولاتی که تولید میکردم عالی بودند اما همه اونها با شکست مواجعه میشدند.
چون فکر میکردم مشکل از بازاریابی و فروشم هست در هر دورهی آموزشی که در مورد بازاریابی و فروش و اینترنت بود شرکت میکردم. و مطابق آموزشهایی که میدیدم تبلیغات میکردم. و باز شکست می خوردم. تا جایی که ناامید شده بودم از کارآفرینی و گفتم برم کارمند بشم چون دیگه هیچ پولی نداشتم که زندگیم رو بچرخونم زندگی که چی بگم پول نون هم نداشتم بخرم رفع گرسنگی کنم چه برشه به مابقی موارد.
سرپناهم رو از دست داده بودم، و خانومم رفته بود خونه مادرش، من هم بعضی شبها خونه دوستام میرفتم یا اگر نمیتونستم میرفتم تو پارک شب رو روز میکردم.
همه این اتفاقها زمانی افتاد که به هیچ چیز اعتقاد نداشتم نه به خدا نه به قرآن نه به پیامبر و همه چیز رو دروغی بزرگ میدونستم که برای آدمهای بیچاره ساخته و پرداخته شده بود. و حتی با اینکه استاد رو میشناختم حرفهای ایشون رو هم باور نداشتم و میگفتم برای پول درست کردن حرف میزنه و همه اینها چرت هستش.
تا اینکه یه شب تو پارک نشسته بودم و منتظر بودم صبح بشه پیش خودم گفتم که تو همه چیز رو از دست دادی دیگه چیزی برای از دست دادن نداری چرا برای امتحانم شده بدبینی رو کنار نمیزاری تا از خداوند کمک بخوای تا کمکت کنه اگه خواستی و اون کمک نکرد بعد هر کاری میخوای بکن لااقل یکبار تو زندگی آزمایش کن.
برای همین اون شب تصمیم گرفتم بدون هیچ اما و اگری … برای یکبار هم که شده با تمام وجودم از خداوند یاری بطلبم و ازش کمک بخوام. و روی کاغذ نوشتم تا اگر درخواستم رو خدا جواب داد هیچ وقت فراموش نکنم.
وقتی این تصمیم رو نوشتم برای قدم اول احساس کردم صبح باید برم همشهری بگیرم و یه کاری پیدا کنم از وقتی این احساس در وجودم شکل گرفت لحظه شماری میکردم تا صبح بشه و این کار رو انجام بدم. با تمام وجود ایمان داشتم که خداوند یک کار خوب برای من مهیا میکنه با یک حقوق عالی.
صبح به محض باز شدن دکه روزنامه فروشی روزنامه گرفتم و تا ساعت ۸ بشه چند مورد رو مشخص کردم زنگ بزنم. ساعت ۸ به سه تا از آگهیها که مرتبط بود به کارم زنگ زدم و قرار مصاحبه گذاشتم و رفتم. حوالی غروب بود که پیش خودم داشتم فکر میکردم حداقل دو سه روزی طول میکشه تا زنگ بزنن خبر بدن در حال فکر کردن به این موضوع بودم که گوشیم زنگ خورد و یکی از اون شرکتها زنگ زد گفت فردا بیاید با مدیرعاملمون برای تعیین حقوق و مشخص شدن زمان شروع کار صحبت کنید. وقتی تماس قطع شد از خوشحالی نمیدونستم چیکار باید کنم.
طبق معمول جایی برای رفتن نداشتم گفتم به یکی از دوستام زنگ بزنم و شب برم پیشش به کسی زنگ زدم که هر وقت زنگ میزدی بهش جواب که نمیداد هیچ، بلکه وقتی گوشیش رو چک میکرد یکی دو روز بعد بهت زنگ میزد و میگفت چه خبر؟؟؟
اما اونشب به محض اینکه زنگ زدم با دوتا بوق خوردن جواب داد خیلی تعجب کردم!
بهش گفتم شب میتونم بیام پیشش گفت: آره اتفاقا تنها هستم حتما بیا. گفتم یکم دیر میرسم (چون پیاده باید تا خونهاشون میرفتم و پولی نداشتم که ماشین بگیرم.)
اون شب بلاخره خودم رو رسوندم خونهشون و بعد از سلام و احوال پرسی دیدم در حال جمع کردن وسایلشه گفتم: به سلامتی جایی میرید. گفت: آره، کارهای ویزام ردیف شده و برای سه ماهی میخوام برم خارج از ایران به بچههام سربزنم.
گفت: امروز همش تو فکر این بودم که خونه رو به کی بسپارم که خدا تو رو رسوند.
وای خدای من ۳ ماه دیگه ترس از تو پارک خوابیدن نداشتم. باورم نمیشد همه این اتفاقا باید یه روز بیفته اونم زمانی که بدون هیچ اما و اگری از خدا کمک خواستم.
شب خوابم نمیبرد از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم داشتم بال در میاوردم از اتفاقاتی که اون روز برام افتاده بود جور شدن کار، جور شدن خونه
اما این وسط یه دل شوره هم داشتم برای صبح که میخوام برم سرکار چطور برم چون هیچ پولی نداشتم برای حتی کرایه اتوبوس. پیش خودم گفتم: امروز رو که خدا همه چیز رو ردیف کرد فردا هم خودش ردیف میکنه و با خیالی راحت گرفتم خوابیدم. صبح بیدار شدم دیدم دوستم داره صبحونه حاضر میکنه
گفت: چه خبر؟ دیشب انقدر خسته بودی نشد صحبت کنیم زود رفتی خوابیدی منم درگیر جمع و جور کردن وسایل بودم، متوجه شب بخیرتم نشدم.
تا این سوال رو پرسید یه حسی بهم گفت که در مورد اتفاقات این مدت باهاش صحبت کنم و اتفاقات دیروز رو / و ازش بخوام مقداری پول بهم قرض بده.
قضیه رو براش تعریف کردم و گفتم می دونم الان دارید میرید مسافرت و این درخواست رو نباید بکنم اما اگه میشه یه مقدار میخوام ازتون پول قرض بگیرم تا وقتی برگشتید به شما پس بدم.
اونم گفت: این چه حرفیه، چقدر نیاز داری؟ منم گفتم هر چقدر که فکر میکنید میتونید.
گفت الان نقدی ۳۰۰ هزارتومان میتونم بهت بدم. بیشتر از این ندارم باید برم بانک. گفتم: تا سرماه حقوق بگیرم همینقدر کافیه.
بهم گفت هر چی میخوای داخل یخچال هست، بهم جای همه چیز رو نشون داد و گفت: اینها رو مصرف کن چون تا سه ماه دیگه خراب میشه. بعد کلید خونه رو بهم داد و گفت: من شب میرم پیش اقوام برای خداحافظی دیر میام احتمالا خوابیده باشی کلید رو داشته باش پشت در نمونی.
خداحافظی کردم و رفتم سرکار
اون روز و روزهای دیگه از فرط خوشحالی تو آسمونا پرواز میکردم.
یک ماه بعد یه شب نمیدونستم چیکار کنم گفتم یه سر بزنم به سایت استاد عباسمنش و کمی فایلهای رایگانش رو گوش بدم. اون شب وقتی رفتم به سایتشون اول گفتم برم سراغ ویدیوهایی که در مورد سه برابر کردن ثروت بود رو گوش بدم چون قبلا گوش داده بودم. و چون اعتقادی نداشتم کلا عمل نکرده بودم به اون آموزشها ولی اون شب با اتفاقاتی که در این یکماه افتاده بود تصمیم گرفتم: هر چی استاد میگه رو انجام بدم. و این کار رو کردم. بعد از این تصمیم هر دقیقه از صبح که بلند میشدم تا شب که میخوابدم در حال گوش دادن فایلهای رایگان استاد بودم. (الانم روزی ۴-۵ ساعت گوش میدم) سرکارم چون کارم طوری بود که کسی باهام کاری نداشت راحت میتونستم هندزفری بزارم و گوش بدم. بهم کاری رو سپرده بودن که سه ماه وقت نیاز داشت انجامش برای همین تا سه ماه دیگه که قرار بود کار رو تحویل بدم کسی سراغم نمیاومد.
هر روز داشتم با صحبتهای استاد ذهنم رو بمباران میکردم و تمام چیزهایی رو که میگفتن غروب میرسیدم خونه نوت برداری میکردم و جملات تاکیدی برای خودم درست میکردم تا ایمان و باورم رو به خدا بیشتر و بیشتر کنم.
با اون اتفاقاتی که افتاده بود اصلا دیگه شکی در من وجود نداشت اما شیطان همیشه سراغ آدم میاد برای اینکه راه نفوذ براش نزارم. با فایلهای استاد ذهنم رو درگیر میکردم. و تمریناتش رو انجام میدادم.
به هر روی این ماجرا گذشت و یک ماه قبل از عید یکی از دوستانی که چندسالی بود ازش خبری نداشتم زنگ زد و گفت: میخوام در مورد یه چیزی باهات صحبت کنم و یه وقت بزار همدیگه رو ببینیم. منم گفتم چه روزی بهتر از امروز همین امروز اگر موافقی من بعد از کارم میتونم و بعد از کارم رفتم به دیدنش.
برای اینکه متن کامنتم بیشتر از این طولانی نشه در همین حد بگم که اون دیدار باعث شکل گیری یه ایده شد برای کسبوکاری که همیشه دوست داشتم راه بندازم.
بعد از عید کسب و کارمون رو راه انداختیم (بدون هیچ سرمایه اولیهای)، با اینکه هنوز درامدی نداشتیم با توجه به گفته استاد کار کارمندی رو کنار گذاشتم و همه تمرکزم رو روی کسب و کار جدیدم قرار دادم و مطمئن بودم خدا مشتری رو میرسونه و با تمام وجودم به این حرفم باور داشتم.
زیاد وارد جزئیات نمیشم و در مورد کسبوکارم توضیح نمیدم چون در موردش صحبت کنم شاید خیلیها من رو بشناسن. برای همین میرم سراغ جواب این دوستمون
تقریبا دوسالی هست که کسب وکارم رو شروع کردم و همه چیزهایی رو که قبلا یاد گرفته بودم رو به قول استاد ریختم دور و فقط روی باورهام کار کردم و ایمان داشتم خدا خودش مشتری رو میرسونه.
در این دو سال حتی هزار تومان هم تبلیغ نکردم. اما هر ماه تعداد مشتریهام در حال بیشتر و بیشتر شدن هستند. از هیچ تکنیک بازاریابی و فروش و یا سئویی استفاده نکردم. و فقط روی باورهام کار کردم و ایمان کامل داشتم که مشتری رو خدا معرفی میکنه. کی بهتر از خدا میتونه بازاریابت باشه به همه آدمها دسترسی داره و به راحتی میتونه برای خرید به سمت تو هدایتت کنه.
روزی که کارم رو شروع کردم بدون هیچ سرمایهای بود (کاری که میگم هرکس دیگهای بخواد انجام بده بدون کمتر از ۵۰۰-۶۰۰ میلیون سرمایه نمیتونه به سرانجام برسونه) ما فقط اول توکل به خدا بعدش دانش اجرای کار بود. ماه اول با اینکه محصولمون کامل نبود سه تا مشتری گرفتیم و همینطور ادامه پیدا کرد تا امروز و همچنان ادامه داره
الان که این مطلب رو مینویسم. به سه چیز رسیدم: ۱. آزادی زمانی ۲. آزادی مکانی ۳. آزادی مالی
و کل کسبوکارمون با دو نفر داره پیش میره. کسبوکاری که شرکتهای مشابه کمترین تعداد کارمنداش ۵۰ نفر هست. اما ما دو نفری داریم جلو میبریم شریکم تهران هستش و من هم از وقتی که درآمدم خوب شده یه جای خوش ابوهوا خونه گرفتم اونجا کار رو جلو میبرم. هر وقت هم نیاز شد برم تهران که کم پیش میاد سوار هواپیما میشم میرم تهران کارم رو انجام میدم بر میگردم با تمام این حرفها کلی وقت آزاد داریم، به تمام کارهایی که دوست داریم میرسیم و هر روز با عشق روی کسبو کارمون هم کار میکنیم.
الانم داریم روی محصولمون به زبان انگلیسی کار میکنیم. تا خارج از ایران هم مشتری جذب کنیم.
وقتی این پیشنهاد رو به شریکم دادم گفت: ما که پرداخت دلاری نمیتونیم دریافت کنیم و خیلی چیزهای دیگه اما من گفتم: وقتی خدا رو دارم نگران هیچ کدوم از اینها نیستم خودش ردیف میکنه فقط لازمه الان من گام اول رو بردارم مابقی رو میسپرم به خودش. یا انجامش میده یا مسیر رو نشون میده. اونم چون میدونست حرفام از روز اول که کار رو شروع کردیم هیچوقت غلط از آب در نیومده بدون حرفی قبول کرد.
————————————-
و اما پاسخ دوست عزیز ما
————————————-
دوست عزیز، وقتی ایمان داشته باشی و باورت به خداوند بی انتها باشه مسیر بهت نشون داده میشه. مرحله به مرحله، گام به گام در کسب و کار خودم خداوند در طول مسیر همراهم بود و همیشه بهم میگفت چیکار کنم. هر روزم از دید دیگران پر از معجزه هست اما من میدونم که ایمان و باورم به خداوند هست که این اتفاقات رو رقم میزنه.
در طی دو سال تمام مشتریهای من بدون تبلیغات بود و تنها دستان خداوند اونها رو به سمت من هدایت میکرد. برای همین هیچ وقت ازشون نمیپرسم چطور با ما آشنا شدید: چون میدونم خداوند آشناشون کرده اونم به شیوه خودش. من چرا باید بدونم، چون دونستنش راه رو برای شیطان باز میکنه تا بیاد دوباره سراغت و نجوا کنه و گولت بزنه و ایمانت رو از بین ببره.
وقتی بدونی چطور؟ شیطان میاد سراغت میگه این مشتری به خاطر فلان کارت بود اون مشتری برای فلان چیز بود خدا کجا بود و هزارتا اما اگر دیگه برات میاره تا ایمانت رو سُست کنه. باورت رو خراب کنه.
دوست عزیز: تنها ایمان، ایمان و ایمان و ایمان به خداوند تنها راه حل موجود هست. دنبال حاشیهها نباشید.
به جز خداوند همه چیز حاشیه هستش. استاد دستی از دستان خداوند هستش تا ما رو هدایت کنه. همانطور که من هدایت شدم شما هم هدایت میشید.
چند روز پیش با خانموم صحبت میکردم برگشت گفت: نه به اون بی دین بودنت که خدا و پیامبر رو فُش میدادی نه به الانت که لحظه به لحظه یاد خدایی و همه چیز رو سپردی بهش.
خیلی لذت بردم ، من تصمیم گرفتم این بار تو مسابقه شرکت نکنم و فقط کامنت بخونم ، راستش من هم مدتیه از آموزش ها نتیجه مالی نمی گیرم در حالیکه قبلا نتایج خوبی برام شروع شده بود خیلی فکر میکردم به اینکه اشکال کارم کجاست تا اینکه استاد این سوال و این مسابقه را طرح کردند و من بدون هیچ کار خاصی و فقط با خوندن کامنت هایی که توسط خدا بهشون هدایت میشم دارم درک می کنم که اون موقع که نتایج سراغم می آمدند ، فقط روی خدا حساب می کردم اما تنها با برخورد به یک تضاد کوچک تمام تمرکز خودم را از دست دادم و شروع به حساب کردن روی عوامل دیگری کردم ولی با خوندن کامنت شما و چند نفر از دوستان دیگر ، قلبم هرلحظه به آرامش عمیق تری می رسه چون دوباره دارم فقط روی خدا حساب کردن را به یاد میارم …. از شما خیلی سپاسگزارم که با این نوشته زیبا ذهن من را متحول کردید … منتظر خوندن کامنت های بیشتری از شما هستم …. موفق باشید
چه خوب نوشتی٫٫٫تبریک سیاوش به خاطر تغییر بزرگی که تو زندگیت انجام دادی٫وچقد نکات ارزشمندی گفتی ووقت گذاشتی به کامنت ها جواب عالی دادی٫ممنون٫٫از نکات وکامنت های دوستان خیلی استفاده میکنم ٫عالی ان ٫دمتون گرم٫٫٫ ولی نمونه عملی خودت رو بهش اعتقاد دارم ودارم روش کار میکنم٫وحرفهایی که الان میزنم اول خودمو مخاطب قرار دادم و که باید رو خودم کار کنم٫ هر کس منحصر به فرده ٫هیج کس تو این دنیا اتر انگشت تو رو نداره یعنی خدا تو کل دنیا فقط از تو یه دونه خلق کرده یه دونه ٫٫بهترین کاری که هر شخص تو این دنیا میتونه انجام بده بهترین ورژن خودش باشه٫ یعنی تمام این حرفها میخواد کمکمت کنه تابه یادبیاری کی هستی واز کجا اومدی ویه قسمتی و از انرژی وچه شاهکار خالقی هستی٫وچقدرارزشمندی
پس قرارنیس همه حرفها وحرکاتت وکارها ت کپی مثلا یه فرد باشه تا موفق بشی٫ (به قول استاد دنبال ترین ها نباش مثلا بهترین فلان باشن٫میدان رقابت با دیگران نبین٫
) حس اینکه مثلا عقب موندی همه رفتن جلو واینا٫مهتراز همه چیز بهترین خودت بودنه
پس آرام باش به حرف دلت گوش کن٫از همه چیز وهمه کس یاد بگیر ٫لذت ببر٫ودرنهایت خودت قدم برمیداری هیچ کس به جای تو قدم برنمیداره٫همه چی تو وخدای خودته واگرباور کنی ودل بسپاری خودش میدونه چه جوری هدایتت کنه٫
٫
٫قرارنیس همه یه جور هدایت بشن یه جور فکر کنن و همه یه جور خدا رو باور کنن وحرف بزنن باهاش٫ورژن خودت رو پیدا کن٫خودت باشی وازاین خودت بودن نتیجه هاشو ببینی هیچ چیز به این اندازه قدرت وانگیزه نمیده حتی بزرگترین سخنران انگیزشی جهان٫چیزی محکم تر از این نیس که نجوای ذهن رو خاموش کنه٫هیچ چیز به اندازه باورتغییر یافته قدرتمند نیس٫هیچ چیز٫ممنون از همه عزیزان٫
من خیلی از شب ها قبل از خواب به این فکر می کنم چه می شود افرادی بدون تبلیغ مشتری به سمت شان هدایت می شود چند دوست هم فرکانسی عالی که محبت خدا به من هستند دارم که درباره این موضوع زیاد با هم صحبت می کنیم
و البته با تفکر و تقویت ایمانم تاثیرش را تا همین لحظه در کارم دیدم دیدم دارم برای کارم تبلیغ می کنم اما افراد از سمت تبلیغات با برنامه های من آشنا نمی شوند واضح و آشار است که کسانی آشنا شدند بخاطر هدایت و لطف خدا است
وقتی که آقای عباسمنش عزیز لطف کرد و این سوال را مطرح کردند برای من واضح بود که پاسخ های مهمی در کامنت های این سوال پیدا می کنم جواب سیاوش ثروتمند بسیار تاثیر عالی بر ذهن من داشت و حتی احساسی در من پیش آمد که نیاز می دانم چند روز پشت سر هم این کامنت را مطالعه کنم
اما خطاب به سیاوش ثروتمند که مانند من و همه ما مورد لطف الله قرار گرفته است
به به مو به تن من سیخ شد واقعا متشکرم که به حرف دلت گوش دادی و این پیام را به اشتراک گذاشتی کلی درس گرفتم
در طی دو سال تمام مشتریهای من بدون تبلیغات بود و تنها دستان خداوند اونها رو به سمت من هدایت میکرد. برای همین هیچ وقت ازشون نمیپرسم چطور با ما آشنا شدید: چون میدونم خداوند آشناشون کرده اونم به شیوه خودش. من چرا باید بدونم، چون دونستنش راه رو برای شیطان باز میکنه تا بیاد دوباره سراغت و نجوا کنه و گولت بزنه و ایمانت رو از بین ببره.
وقتی بدونی چطور؟ شیطان میاد سراغت میگه این مشتری به خاطر فلان کارت بود اون مشتری برای فلان چیز بود خدا کجا بود و هزارتا اما اگر دیگه برات میاره تا ایمانت رو سُست کنه. باورت رو خراب کنه. چقدر بهش احتاج داشتم
چقدر این پیامت عالی بود چقدر عالی بود چقدر به موقع برای من کیف کردم
سیاوش عزیز من هم در دوره های آموزش فروش بازاریابی اینترنتی و… شرکت کردم دقیقا همانگونه که می گفتند عمل می کردم اما برایم عجیب بود پس چرا نتیجه نمی گرفتم
الان دلیلش را می دانم و به وضوح درک می کنم چون آنها حاشیه بودند البته به دلیل باور های اشتباه جاری در جامعه که فکر می کنند این برنامه ها اصل هستند من هم فکر می کردم و باور کرده بودم که این دوره ها اصل هستند
البته خودم صد درصد مسئول هستم اما الان دقیقا درک کردم اصل توحید ایمان و باور است
من همش فکر می کردم برای این به مرحله برسم که دیگر نیاز به تبلیغ کردن نداشته باشم و خدا افراد را به سمت من هدایت کند لازم است تکاملی را طی کنم فکر می کنم با مطالعه این کامنت باوری قوی تر در من شکل گرفت
می دانم به ایمان توحید و باور من بستگی دارد و به همین دلیل با عشق و لذت در حال تقویت توحید ایمان و باور خودم هستم
از الله مهربانم عشقم که آنقدر به من لطف کرده و من را شایسته دانسته و نعمت فراوانی در زندگی ام داده است که حتی اگر ثانیه به ثانیه زندگی ام شکرش کنم نمی توانم بابت همه نعمت از او تکشر کنم به این دلیل های که بی نهایت نعمت و فراوانی را در زندگی ام قرار داده است ازش متشکرم
و می دانم همانطور که در همه قسمت های زندگی من را مورد فراوانی خود قرار داده است افراد بی نهایت را به سمت برنامه ها و محصولاتم هدایت می کند
سیاوش خان فقط در این حد عرض میکنم که کامنت شما من رو واداشت تا بعد از چندین سال پیگیری این خانواده واقعا صمیمی و بزرگ استاد عباس منش عزیز تصمیم بگیرم دیدگاهم رو درج کنم.
من بعد از این چند سال و بعد از چندین بار تصمیم به اغاز تغییر و تحول در تمام جوانب زندگیم بالاخره چند ماهی هست که با فایل های رایگان استاد شروع به تغییر باورها و در نهایت ارتقا مداوم مدارم کردم .
قبل از پاسخ به سوال استاد عزیز
از شما سپاسگزارم که تصمیم گرفتید و بالاخره دیدگاه و تجربیاتتون در اختیار ما قرار بدید??????
نکاتی که از نظرات شما کسب کردم??
دنبال اصل بودن و کنار گذاشتن حاشیه ها
ارائه خدمات خوب به مشتریهایی که محصول رو میگیرن .
چون هر مشتری دستی از دستان خداست
ارزون نبودن محصولات
سپردن کار با دل و جون به خدا
این به این معنی نیست که بشنید خونه بخورید و بخوابید، نه!
کار کردن هر روز با عشق برای بهبود کیفیت محصول ،لذت بخشه، مثل تفریح میمونه
صداقت داشتن
ارتقا بهبود محصولات: این از طرف خدا اعلام میشه(یکی از این راهها الهامات درونیه)
فرصت همین الانه
دل به کار دادن
تقویت ایمان ،فقط از خدا کمک گرفتن
روزی رسون فقط خداست، نه هیچکس دیگه ای
برداشتن اولین گام با توکل بخدا
(سرپناهم رو از دست داده بودم)
لااقل یکبار تو زندگی آزمایش کن.
روی کاغذ نوشتم
با تمام وجود ایمان داشتم که خداوند یک کار خوب برای من مهیا میکنه با یک حقوق عالی.)
بدون هیچ اما و اگری از خدا کمک خواستن
گذاشتن تمام تمرکز روی کسب کاری که عاشقشی و اطمینان از این که خدا مشتری و میرسون
و در نهایت
توکل بخدا?? ، عشق به کار و ایمان به این که خودش مشتری رو میرسونه و خودش هدایت می کنه.??
این نکاتی بود که واقعا لذت بردم و بابت به اشتراک گذاریشون صمیمانه سپاسگزارم ??????
و اما اگاهی هایی که تا به الان با فایل های رایگان استاد و نظرات دوستان کسب کردم ،??????
شناخت خدا ،لذت بردن واحساس خوشبختی در هر لحظه و ایمان اوردن به عظمت وجودش در گرو ثروتمند شدنمان است??
ثروتمند نمی شویم مگر اینکه به فراوانی نعمات و برکات ایمان بیاوریم
هیچ رقیبی وجود ندارد
این مسله زمانی شکل میگیره که باورهای مخرب و گذشته مان را فراموش و باور های سالم و مثبت رو جایگزین کنیم
برای کسب باور های مثبت باید مثبت اندیش بشیم به وسیله شکرگزاری هر روزه
با مثبت اندیش شدن و توجه به فراوانی ارتباط و احساس خوب با درون خودمان بیشتر و در نتیجه دریافت الهامات راحت تر میشه
وقتی باور های جدید ایجاد بشه شرایط خودکار اماده میشه اینو مطمئن باش
پول خودش میرسه،
ایده خودش میاد،افرادی که بهت کمک خواهند کرد ظاهر میشن و…ولی اینو یادت نره،کِی این اتفاق میوفته ؟؟؟
وقتی باور ها تغییر کنن
و پای در راه بگذاری و نترسی و شروع به حرکت کنی
فرکانس ما حاصل باورهای ماست و خداوند جهان را مأمور کرده تا اون فرکانسها را تبدیل به اتفاقاتی در زندگیمان بکنه ،اگر میخوایم نتیجه تغییر کنه باید فرکانس تغییر کنه و اگر میخوایم فرکانس تغییر کند، باید باور تغییر کند.
پس:
حذف باور منفی شکرگزاری
شکرگزاری مثبت اندیشی
تداوم مثبت اندیشیباور مثبت
باور درستاحساس خوب
احساس خوبحس خوشبختی
انشاالله در دنیا اخرت سعادتمند باشید?
سپاس از وجود و حضور گرم تک تک شما دوستان و استاد بی نظیر
شاید مثل بقیه نکته های توحید و توکل و ٫٫٫ رو گفتید اما به خاطر تجربه عجیب شما میگم جوابتون عجیبه٫
متن شما رو با گریه بی امانی میخوندم٫
خوش بحالتون که این طور میتونید راحت الهام ها رو بشناسید و عملی کنید٫ چطور میتونید؟
من یکسالی هست عضو سایتم و خودم با وجود ترمزهام میدونم خیلی نیاز به تکرار و کمک و کار کردن روی خودم دارم٫
از اینکه از زندگی و تجربه خودتون گفتید کیف کردم٫ و ممنونم٫
اینطوری منطق من ساکت تر میشه وقتی نمونه عملی بیشتر میبینه و میگه ببین بیا اینم یکی دیگه که تونسته تو بحث مالی و روابط و ٫٫٫ چه پیشرفتایی کنه تازه از زیر صفرم شروع کرده٫ خیلی لطف کردید و از تعداد پاسخ رو کامنت شما هم میشه فهمید که جوابتون چقدر تکان دهنده بوده٫ اما باز با خوندن پیام شما اگرچه یک سازه دیگه به بنای باورهای من اضافه شد اما سوال هم ایجاد شد!!
از شما چند سوال دارم جواب های شما میتونه به من کمک کنه ٫ ممنون میشم وقت بگذارید و جواب بدید٫
۱- برای من عجیب بود که چطور شمایی که خدا و دین و پیغمبر رو هم قبول نداشتید با یک شب موندن تو پارک اولا انقدر خوب به شما تو اون فرکانس اون مسیر سر راست و مستقیم الهام شد و ثانیا شما جنس اون شناختید و فوری انجام دادید؟؟؟؟ اولین سوالی که تو ذهن من با این جمله شما ایجاد شد این بود٫ پس چرا به من چیزی الهام نمیشه؟ تازه این اقای سیاوش که میگه من اهل دین و خدا و ٫٫٫ هم نبودم ٫
۲- یه جای دیگه داستانتون نوشتید من به دوستم رو زدم و ازش پول قرض کردم٫ کاری که من هم خیلی وقتا انجام میدم هم قرض دادن و هم قرض گرفتن٫ مسیله ای که برای من الان ایجاد شده بعد از ورودم به سایت و خوندن کامنت خیلی دوستان بوده٫ خیلیاشون نوشتن ما به فلان مشکل مالی برخوردیم و پول نداشتیم و ٫٫٫ مقروض بودیم و ٫٫٫ اما گفتم خدا خودش جور میکنه همونطور که فلان کار کرده٫ و خداهم پول رسوند٫٫٫ یا اون ادم طلبکار دیگه گیر نداد و غیره٫ و بعد توضیح میده این یعنی ایمان این یعنی توکل ! نمیدونم آیا این از کم بودن ایمان و توکل منه که حرف بعضی دوستان رو فضایی میدونم یا واقعا از کامنت های شعار گونه بعضی دوستان هست٫ با تمام احترامی که قایلم برای همه و به خصوص خود استاد که نظام فکری من بهم ریخت و مدیونشم٫ و البته شاکر خدا که ایشون سر راه همه ما گذاشت٫ اما چون شما نتیجه عینی خودتون گفتید فکر میکنم شاید استحقاق این داشته باشید که لطفا کنید به من و جسارتا به من جواب این سوال با مثال قرض ۳۰۰ هزار تومن خودتون بدید٫ چون ماها به قول استاد عباس منش اگر به ۱ درصد این کامنتا عمل میکردیم نتیجه ها کن فیکون بودند٫ به همین کامنت هایی که میگیم خدا باید بشه همه چیزمون و ٫٫٫٫
۳- فعلا شاغل نیستم و الان بیشترین چیزی که دنبالش هستم اینه که چه کاری شروع کنم؟ چیکار کنم که هم عشق کنم، هم خدمت که حالم خوش باشه و دنبال همه اینا هم پول بیاد و وضع مالی زندگیم عوض بشه ؟ برای همین میام تو این سایت ٫ فایل میبینم ٫ میخوام یه راهی پیدا کنم که مثل شما و هزاران نفری که از این راه نتیجه گرفتند بیفتم تو مسیر٫ باز شبیه سوال اولم چرا چیزی به ذهنم نمیرسه؟ چرا به دل من چیزی نمیفته؟ برات نمیشه؟
۴- یه چیزی که تو کامنت بعضی دوستان میخونم و این احساس بهم دست میده که کلا خدا همه کاری میکنه٫ مشتری میشه٫ تبلیغ میشه ٫ آموزش بازاریابی میشه و ٫٫ (این در ارتباط با سوال مسابقه هست که با خوندن کامنتا احساس کردم دیگه بعضیا منکر همه چیزن٫ این درسته؟ درسته اصل توحیده٫ درسته اصل توکله٫ ولی فرع چی؟ آیا اون باید رها بشه؟ اصل ماشین موتورشه٫ خب فرعیات ماشین فراموش کنیم؟ )خب اگر اینجوریه چرا خودم عذاب بدم٫ هی مراقبه میکنم و ارتباط میگیرم و الهام میگیرم و بهم گفته میشه فلان جا سرمایه بذار٫ فلان ادم ببین٫ فلان حرف بزن و ٫٫٫ و منم شروع میکنم٫ دوباره نفهمیدم چیکار کنم هی مراقبه و ارتباط و الهام٫ دوباره و٫٫٫ این چرخه تکرار میشه٫ اره؟ اگر اینطوره پس کجا با ندونم کاری و اشتباه کردن و به تضاد برخودرن و ٫٫٫ به خودم بیام و رشد بکنم؟ اینطوری که من همیشه تو مسیر صاف و هموار هستم تازه یکی هم جلو داره من بوکسل میکنه من هیچ زحمتی هم نمیکشم؟!!! این بنظر یکم افراطی نیست؟ یا اینکه حرف همه دوستان درسته و این منم که تو ایمان از همه ضعیف ترم و فرکانس پایینم و ارتباط با خدا ندارم که به نظرم همه چیز شعارگونه و فضایی و افسانه ای میاد؟؟؟؟؟؟؟ (با توجه به مثالی که استاد زدند که دو تا مسیر تو جنگل توضیح دادن که مسیر اسفالت و مسیر پر از حیوانات درنده و٫٫٫ اکی این قبول دارم ٫ منم میخوام تو اسفالت برم ولی برداشتم از بعضی کامنتا اینه که میان برت میدارن در ماشین باز میکنن، میبرنت سوار ماشینت میکنن رانندگی هم میکنن تو همون آسفالته و خودشونم پیادت میکنن و در هم پشت سرت میبندن ٫ ای بابا آیا نباید من خودم بگردم دو تا مسیر ببینم بعد برم تو مسیر آسفالت؟ منظورم اینه که تلاش برای رفع تضادها پس چی میشه؟ خوردن به موانع و تلاش برای رفع اون ها چی میشه؟ رشد چی میشه؟ بعد توجیه دوستان اینه که رسالت ما اینه از زندگی لذت ببریم )
خلاصه مطلب این بگم ———>>>>>> {من نمیخوام فقط تو این سایت جمله های قشنگ بخونم ٫ من میخوام علاوه بر استاد که داره قدم به قدم راه میگه یکی باشه ده قدم جلوتر از من تو همین مسیره و شاگرد استاد بوده برگرده پشت سرش نگاه کنه و بگه من اینجوری این راه اومدم٫ ببین٫ اونجا که استاد این حرف زد منظورش اون بود نه این٫ من عین تو تو فلان مسیله بودم و اینجوری رفع شد و٫٫٫٫ }
برای همین از شما و از همه کسایی که مثل شما راه پیدا کردن و این متن میخونن میخوام بیان و به من و امثال من کمک کنند٫
پیامم کمی طولانی شد ٫ عذر میخوام ولی سه روزه دارم کامنت میخونم و یادداشت میکنم و سوال برام ایجاد میشه٫ بهترین شخص به نظرم با یک نمونه عینی شما بودید٫ پیشاپیش از حوصله و محبت شما بابت پاسخ بینهایت سپاسگزارم٫
حتما پاسخهایی که به سپیده عزیز، پیمان پرنیان عزیز و نسرین سلطانی گرامی دادم مطالعه کنید.
قبل از هر چیز باید بگم تک تک سوالاتی که پرسیدید رو استاد یا در فایلهای رایگان یا در دورههاشون کامل توضیح دادن مثلا فایل رایگان “ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!!”/ دلیل اینکه پاسخش رو پیدا نکردید اینِ که یا اون دوره رو تهیه نکردید (باید در مدارش قرار بگیرید تا پولش جور بشه) و اگر تهیه کردید و جوابتون رو پیدا نکردید به این خاطر بوده که هنوز تو مدارش قرار نگرفتید.
خیلی وقتها برام سوالی پیش میاد که جوابش رو نمیدونم اما همیشه جوابش داخل یکی از فایلهای استاد بوده و هست. همون فایلی رو که دهها بار قبلا گوش داده بودم اما متوجه نشده بودم اصلا نشنیده بودم وقتی دوباره میشنوم پیش خودم میگم ای بابا این رو که من صدبار گوش دادم چرا اینجا رو تا حالا نشنیدم. آخه مگه میشه.
آره میشه، چون اون صدباری که فایل استاد رو گوش میدادم ذهنم درگیر سوالها و تضادهایی بود که همون موقع داشتم و برای اونها دنبال جواب بودم برای همین چیزهایی که ربطی به اون تضادها و سوالاتم نداشت رو متوجه نمیشدم یا ذهنم زود ازش عبور میکرد. یا تجربیاتی از قبل در مورد اون قسمت داشتم که موقع شنیدنش میفهمیدم فلان تجربهام بخاطر این بوده یا راه حلش اینه دفعه بعد ازش استفاده کنم. و اگه متوجه نمیشدم تجربهای براش نداشتم.
×××× نکته: منم با فایلهای رایگان شروع کردم و نتایجم با همون فایلهای رایگان شروع شد. شاید برای من خیلی اثر بخشتر بوده به این خاطر بوده که همه چیز رو سپردم به خدا و هیچ اما و اگری براش نیاوردم. ××××
در ادامه چون خواسته بودید از زبون خودم بشنوید در ادامه چیزهایی که در پاسخ به ذهنم میرسه (الهام میشه) رو براتون مینویسم.
برای اینکه پاسخ بهتری بدم سوالاتتون رو به بخشهای کوچکی تقسیم کردم تا جوابم شفافتر باشه. (این هم زمانی بهم الهام شد که یه بار نوشتم دیدم جالب نیست بعد به ذهنم رسید (الهام شد) که بخش بندی کنم؟)
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی ///// گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش (حافظ)
———————————-
وقتی منطقم نمونه عملی بیشتر میبینه و میگه ببین بیا اینم یکی دیگه که تونسته تو بحث مالی و روابط و ٫٫٫ چه پیشرفتایی کنه تازه از زیر صفرم شروع کرده٫
——————————–
یکی از نکاتی که در صدها کامنت دوستان عزیز در سایت استاد میبینم اینه که همهی دوستان دنبال نمونهی موفقی هستند که از طریق آموزشهای استاد به نتیجه رسیدن، تنها دلیلی که برای این موضوع میبینم اینه که هنوز ایمانشون به حرفهای استاد و خداوند ۱۰۰ درصدی نیست. این افراد هنوز در وجودشون شک و تردید وجود داره و نجواهای شیطان در وجودشون تاثیرگذارتر از ایمانشون به خداوند و حرفهای استاد هستش و اجازه نمیده صد در صد به خداوند و حرفهای استاد ایمان بیارن و شک دارن
به قول مولوی:
تا بنده زخود فانی مطلق نشود////// توحید به نزد او محقق نشود
توحید حلول نیست نابودن توست ///// ورنه به گزاف، باطلی حق نشود
من خودم هیچ وقت دنبال این نبودم که ببینم کی موفق شده از آموزش های استاد تا بیام از آموزشهاش استفاده کنم یا صد درصد قبولشون کنم. یا آدمهای موفق رو پیدا کنم تو سایت و برم ازشون الگو بگیرم، پیش خودم همیشه گفتم چرا اون فرد موفق برای الگو گرفتن خودم نباشم/ کی میتونه بهتر از خودم برای خودم الگو باشه/ چه معجزهای میتونه ملموستر از معجزه هایی باشه که تو زندگی خودم اتفاق میافته
برای همین من با این دید میام کامنتها رو میخونم که هر کامنت برای من نکتهای داره که از طرف خداوند قراره بهم گفته بشه (الهام بشه) فارق از اینکه کی اون رو نوشته / آدم موفقی هست یا نه!
[در مورد کسانی که از طریق آموزشهای استاد به نتیجه رسیدن:]
به یقین میتونم بگم تعداد این افراد خیلی زیاده، خود من الان بهش فکر میکنم حداقل اسم ۲۰ نفر رو که از نزدیک میشناسم، میتونم بیارم که از آموزشهای استاد استفاده میکنند و به نتایج عالی رسیدن/ چه در بحث مالی و چه روابط و … بعضی از این افراد رو شاید بشناسید.
ولی به یقین میتونم بگم هیچکدومشون تا حالا یه دونه کامنت هم نیومدن تو سایت بزارن، چون مثل من علاقهای ندارن کسی اونها رو بشناسه که از طریق آموزشهای استاد به اینجا رسیدن) برای اینکه مطمئن بشم اسم یکی از همین دوستانم رو که میدونم از آموزشهای استاد استفاده میکنند رو داخل سایت سرچ کردم اما چیزی ازش پیدا نکردم. نه پروفایلی، نه کامنتی و …
صد در صد اونها هم به طروق مختلف مثل یه نام ناشناس/ یا از طریق کارمندشون / یا همسرشون و … اقدام به خرید کردند.
خیلی از این افراد رو خود استاد بهتر از من و شما میشناسه و استاد بخاطر اینکه می دونه این افراد علاقهای ندارن شناخته بشن رو معرفی نمیکنند و اسمی ازشون نمیبرن و گرنه داخل سایتشون یه صفحهای ایجاد میکردند و اسم و عکس این افراد رو میزاشتن که با آموزشهای استاد به درآمدهای میلیاردی رسیدن/ مثل خیلی از دیگر اساتید که برای پر کردن صندلیهای کارگاههاشون عکس دهها نفر رو داخل صفحه محصولشون میزارن تا بیشتر بفروشن/
مقصر هم نیستند چون فکر میکنند این ابزارهاست که باعث فروش بیشتر میشه/ من خودم هیچ جا لیستی از مشتریهام نزاشتم تا بگم ببین اینها مشتری من هستند بیا ازم خرید کن.
حتی زنگ هم میزنن لیستی ازشون ارائه نمی دم. در صورتی که مشتریهایی دارم که اگر داخل سایتم ارائه بدم کسی باورش نمیشه که فلان شرکت یا فلان آدم هم از محصول ما داره استفاده میکنه. من اعتقادم اینه که مشتری رو خدا میفرسته و برام محصولم رو بازاریابی میکنه. به جرات می تونم بگم ۹۹ درصد مشتریهایی که از ما خرید کردن هیچ وقت حتی یه زنگ هم نزدن / چه قبل از خرید چه بعد از خرید فقط رفتن پرداخت زدن و محصولشون رو تحویل گرفتن/ اونهایی هم که زنگ زدن تازه بعد از خرید موردی داشتن که راه حلش رو می خواستن بدونن که داخل محصول ما چطور میتونن انجام بدن
(الان براتون حتما سوال پیش میاد اون لیست صفحه اصلی سایت استاد چیه؟ که جوابش رو میزارم به عهده خودتون)
در آخر پیشنهادم اینه که به جای پیدا کردن نمونه عملی برای ساکت کردن منطق خودتون، خود شما یک نمونه عملی بشید. چون یک اتفاق در زندگی شما از هزاران داستان زندگی دیگران اثرگذارتر هستش.
و اما پاسخ سوالاتی که شماره گذاری کردید:
——————————-
برای من عجیب بود که چطور شمایی که خدا و دین و پیغمبر رو هم قبول نداشتید با یک شب موندن تو پارک اولا انقدر خوب به شما تو اون فرکانس اون مسیر سر راست و مستقیم الهام شد و ثانیا شما جنس اون شناختید و فوری انجام دادید؟؟؟؟
—————————-
اولا یک شب نبود، چندین ماه بود که من بیسرپناه شده بودم. خونه مون رو از دست داده بودیم و وسایل خونه هم همسرم برد خونه یکی از اقوامش داخل انباریشون گذاشت و رفت خونه پدرش و من هم از اون روز به بعد بیسرپناه بودم. خونه پدر خانومم هم نمی تونستم برم چون رابطه مون با کارهایی که کرده بودم خیلی خراب بود. در طی اون چند ماه بعضی اوقات خونه دوستان میرفتم و خیلی وقتها شبها میرفتم پارک میخوابیدم.
وقتی جای آدم گرم و نرم باشه به خیلی چیزها فکر نمیکنه اما وقتی تو سختی میافته [به قول استاد مرحله تضاد] تازه دنبال اینه که کجای کارش مشکل داشته. برای همین شبهایی که مجبور بودم تو پارک بخوابم چون میترسیدم اتفاقی بیفته تا دم صبح بیدار میموندم و هوا کمی روشن میشد یه چرتی میزدم بعد می رفتم دنبال کارهای روزانهام.
تو همین شبها همیشه فکر میکردم که کجای کار من اشکال داره که چنین اتفاقی برام افتاده اما دلیلی براش پیدا نمیکردم که مشکل گشا باشه چون همه چیز رو میخواستم با منطق حل کنم.
به قول مولوی:
پای استدلالیان چوبین بود ///// پای چوبین سخت بیتمکین بود
تا یه شب که کارد به استخونم رسیده بود به خودم گفتم: یه بار تو زندگیت همه چیز رو واگذار کن به خدا.
چون چیزی دیگهای برای از دست دادن نداشتم.
این همون لحظهای هست که مولوی در موردش میگه:
تا بنده زخود فانی مطلق نشود////// توحید به نزد او محقق نشود
توحید حلول نیست نابودن توست ///// ورنه به گزاف، باطلی حق نشود
این همون لحظه است که در قصه پیر چنگی صحبتش شده و به اعتقاد مولوی در درگاه الهی القاب و عناوین دنیایی و متداول میان انسان ها بهایی ندارد. ای بسا کسی که در انظار، حقیر و خوارمایه آید، اما همو در درگاه الهی محبوب شمرده شود.
برای اینکه بتونی داستان رو مطالعه کنی لینکش رو در ادامه گذاشتم:
abasmanesh.com
و اما در مورد الهام شدن: خود استاد در این مورد در چندین فایلشون توضیح دادن.
ما فکر میکنیم الهام شدن یعنی اینکه یکی بیاد در گوشمون نجوا کنه فلانی، فلان کار رو انجام بده. یا یه جای ساکت بشینیم و مدیتیشن کنیم و صدایی بشنویم که به ما داره میگه چیکار کنیم. نه هیچ کدوم از اینها نیست. خود پیامبر هم جبرئیل مستقیم بهش نازل نمیشد.
(تحقیق در این مورد رو میزارم به عهده خودتون از منابع تعریف نشده بخونید.)
همین که داری قدم میزنی به یه مسئلهای فکر میکنی و یهو یه ایدهای به ذهنت میرسه اون خودش یه الهام هستش/
چندجایی در متن بالا این کلمه رو داخل پرانتز گذاشتم که متوجه بشید. من این ایده رو به شکل یه الهام میبینم تا سریع برم اجرایش کنم و نتیجه اش رو ببینم وگرنه تا بجنبی هزاران دلیل مغزت میاره (نجواهای شیطان) و از انجامش منصرفت میکنه.
اون شب وقتی اون تصمیم رو گرفتم اولین ایده (الهام) که به ذهنم رسید این بود که برم شروع کنم به کار برای یکی دیگه و بعد از ۱۰ تا ۱۵ سال کسب وکار برای خودم داشتن یه مدت بیخیال کارآفرینی و راه اندازی کسبو کار موفق برای خودم بشم (استاد ازش بعنوان رها کردن خواسته نام میبره / نباید دودستی به چسبی به یه چیزی تا به نتیجه برسونیش / این مورد رو در یکی از فایلهاشون با مثال بچه دار نشدن افراد توضیح میدن) بعدها فهمیدم که این یه قانون بوده و من ناخواسته انجامش دادم.
وقتی این ایده به ذهنم رسید اولین راه از طریق روزنامه همشهری بود. شاید برای شما از طریق سایتهای کاریابی باشه
و چون اعتقاد داشتم این یک الهام هست پیگیرش شدم و انجام دادم و به نتیجه رسید. مطمئنم خیلی از افراد هر روز این ایده به ذهنشون میرسه که برن از فردا دنبال یه کار اما فردا که میشه جدی نمیگیرن/
در مورد الهام شدن در پاسخ به یکی دیگه از سوالاتتون بیشتر توضیح میدم.
———————
یه جای دیگه داستانتون نوشتید من به دوستم رو زدم و ازش پول قرض کردم٫
——————–
من الان اصلا موافق قرض گرفتن نیستم، و هیچ وقت از کسی قرض نمیگیرم و به کسی قرض هم نمیدم. تا اون زمانی که زندگیم پُر مشکل بود یکی از مشکلات همین این کلاه و اون کلاه کردن بود. از این ور پول در میاوردم از اون ور باید قرضم رو صاف می کردم یا از یکی باید قرض میگرفتم به یکی دیگه میدادم. همین کارم باعث شد خونهای که با تلاش همسرم خریده بودیم رو از دست بدیم.
الان اعتقادم بر این هست که بجای اینکه چاله برای خودمون درست کنیم تا مجبور بشیم خودمون رو ازش بکشیم (قرض گرفتن) بیرون بهتره پله بسازیم (تولید ثروت بیشتر) و ازش بریم بالا.
اگه در کامنتم دقت کرده باشید اون شب به کسی زنگ زدم که اولا هیچ وقت تلفنش رو جواب نمیداد اگر هم زنگ میزد دو سه روز بعد زنگ میزد و میگفت زنگ زده بودی کاری داشتی. اما اونشب با دوتا بوق جواب تلفنش رو داد. این کار خدا نبوده پس کار کی بوده؟
در مورد صبح اون دوستم آدمی بود که زودتر از ۹ صبح هیچ وقت بیدار نمیشده اون روز صبح خیلی زود بیدار شده بود. منم زود بیدار شدم چون میخواستم پیاده برم و باید سر ساعت میرسیدم. بیدار شدنش کار کی بوده؟ مطمئنم کار خدا بوده / اما اگه بررسی کنی شاید دلایلی هم وجود داشته اما من اصلا به اون دلایل کاری ندارم من تصمیم گرفته بودم هر اتفاقی رو از طرف خدا ببینم.
وقتی ازم پرسید چیکار میکنی منم بهش توضیح دادم، خیلی دو دل بودم که بگم برای قرض گرفتن یا نه؟ اما یه چیزی ته دلم می گفت: بگو. گفتنم هم به راحتی نبود چندین بار اومدم بگم اما نگفتم تا اینکه دل رو زدم به دریا و حرف ندای درونم رو گوش دادم و گفتم.
من تو ذهنم این بود که در حد ۵۰ هزارتومان ازش قرض بگیرم کافیه. اما گفتم هر چقدر میتونید؟ اینم مطمئنم خدا تو دهن من گذاشت وگرنه می تونستم بگم اگه میشه به من ۵۰ هزارتومان قرض بدید؟
اونم گفت الان ۳۰۰ نقدی دارم. این مبلغ دقیقا برای رفت آمد کل ماهم بس بود.
این ۳۰۰ هزار تومان آخرین پولی بود که از کسی قرض گرفتم.
———————-
خیلیاشون نوشتن ما به فلان مشکل مالی برخوردیم و پول نداشتیم و ٫٫٫ مقروض بودیم و ٫٫٫ اما گفتم خدا خودش جور میکنه همونطور که فلان کار کرده٫ و خداهم پول رسوند
——————–
این جور کردنه به این صورت نیست که از آسمون خدا یهو برات پول بفرسته.
این میتونه یه ایدهای باشه که برات پولساز میشه و تو میری اجراش میکنی همونطور که برای استاد دوره تندخوانی بود. یا اینکه اگه سرکار میری یه پاداش خواهد بود. برای من زمانی که کارمند شده بودم یه روز یهو دیدم یه پولی به حسابم اومد (پیامک بانکیم فعاله :)) – (اون پول رو خیلی نیاز داشتم و باید برای یکی واریز میکردم) کنجکاو شدم رفتم چک کردم ببینم کی برام واریز کرده فقط فهمیدم از بانک … بوده. تا ظهر درگیرش بودم که آخه کی این پول رو برام واریز کرده؟ بعد از ظهر فهمیدم که رئیسمون به خاطر اینکه کارم رو خوب انجام دادم به غیر از حقوقی که هر ماه بهم میداد. یه پاداش برام در نظر گرفته که همون روز برام حسابداری واریز کرده/ یا وقتی کسبو کار داری یهو یه مشتری میاد یه مبلغ گُنده خرید میکنه و اون مشکل مالیت حل میشه و هزاران مثال دیگه که استاد در موردش توضیح داده.
پس دنبال چیزهای عجیب و غریب نباشید. خداوند هیچ وقت برای هیچ کس قوانینش رو زیرپا نمیزاره حتی پیامبرش باشه. همه چیز رو از طریق افرادی انجام میده که دستانی شدن از طرف خدا برای حل مسائلتون.
همه این اتفاقات به ظاهر ساده خودشون معجزه هستن و نشانهای از سمت خدا.
———————
فعلا شاغل نیستم و الان بیشترین چیزی که دنبالش هستم اینه که چه کاری شروع کنم؟ چیکار کنم که هم عشق کنم، هم خدمت که حالم خوش باشه و دنبال همه اینا هم پول بیاد و وضع مالی زندگیم عوض بشه ؟
——————–
دنبال این نباشید که چه کاری رو شروع کنم با تو خونه نشستن به نتیجه نمیرسید، قدم اول برای شروع کردن اینه که با توجه به مهارتی که دارید برید یه جایی برای یکی مشفول به کار بشید. در طول مسیر با برخورد به تضادها خداوند مشخص میکنه کدوم سمتی برید. وقتی تجربه آدم بیشتر میشه علایقشم تغییر میکنه. مثلا شاید شما در مورد یه موضوع هیچ وقت چیزی نشنیده باشید چون نشنیدید مطمئنن نمیتونید بفهمید علاقه دارید بهش یا نه؟ عاشقش هستید یا نه؟ اما وقتی که باهاش آشنا میشید به خودتون می گید آره این همون چیزیه که میخواستم و از انجامش خسته نمیشم.
در ضمن هر چیزی یه بهایی داره و برای به دست آوردنش باید بهاش رو بپردازید. اینکه کار مورد علاقه تون رو پیدا کنید بهاش اینه که برید یه جایی برای یکی دیگه کار کنید یا اینکه یه چیزی به خرید با سود به یه نفر دیگه بفروشید.
پس قدم اول رو بردارید و یه کاری برای خودتون جور کنید حتی اگه درآمدشم زیاد نباشه.
—————–
برای همین میام تو این سایت ٫ فایل میبینم ٫ میخوام یه راهی پیدا کنم که مثل شما و هزاران نفری که از این راه نتیجه گرفتند بیفتم تو مسیر٫ باز شبیه سوال اولم چرا چیزی به ذهنم نمیرسه؟ چرا به دل من چیزی نمیفته؟ برات نمیشه؟
—————–
با تو خونه نشستن و فایل دیدن نمیشه راهی پیدا کرد. تا آخر عمرتونم فایل ببینید هیچ تغییری تو زندگیتون اتفاق نمیافته. هر چیزی رو که میبینید باید تبدیل به یک اقدام عملی کنید. مثلا شما ساعتها فایلهای استاد رو در مورد روابط گوش بدید اگه کسی تو زندگیتون نباشه و نتونید اون آموزشها رو اجرا کنید فایدهای نداره، حالا تا آخر عمرتون هم بشیند گوش بدید.
برای اینکه بیفتید تو مسیر باید مسیر رو از یه جایی شروع کنید. به قول عطار:
گر مرد رهی میان خون باید رفت////////وز پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس////////خود راه بگویدت که چون باید رفت
وقتی شروع کردی و اقدامات عملی داشتی به ذهنت همه راهحلهای مناسب میرسه/ به دلت الهام میشه و …
استاد در یکی از دوره هاشون در مورد این سوالتون هم صحبت کردن و مثال زدن: خدا هیچ وقت نمیاد کل مسیر رو از اول تا آخرش بهتون بگه. گام اول رو میگه: این می تونه کار کردن برای یکی دیگه باشه/ شما گام اول رو انجام دادید بعد گام بعدی رو میگه و همینجوری ادامه داره. (توجه داشته باشید گفتنش به صورت مستقیم نیست با واسطه هستش) مثلا تو کار من نیازهای مشتریهام هست که به من میگن اگه محصولتون این قابلیت رو هم داشت خیلی عالی میشد./
یا موقع وب گردی یهو سر از یه سایتی در میارم که مدتها برای محصول خودم دنبال راه حلش بودم و اون سایت در موردش توضیح داده و ….
———————
یه چیزی که تو کامنت بعضی دوستان میخونم و این احساس بهم دست میده که کلا خدا همه کاری میکنه٫ مشتری میشه٫ تبلیغ میشه ٫ آموزش بازاریابی میشه و ٫٫ (این در ارتباط با سوال مسابقه هست که با خوندن کامنتا احساس کردم دیگه بعضیا منکر همه چیزن٫ این درسته؟ درسته اصل توحیده٫ درسته اصل توکله٫ ولی فرع چی؟ آیا اون باید رها بشه؟ اصل ماشین موتورشه٫ خب فرعیات ماشین فراموش کنیم؟ )
——————-
اره همه چیز میشه/ چون باور داری و ایمانت به خداوند زیاده تو کاری چیزی که هیچکی فکرشم نمیکنه پولساز باشه برات پولساز میشه/ تبلیغ در جایی که همه دور ریختن پول میدونند برای فقط شما جواب میده/
اما مسئله اینه که همه برای حل کردنش دنبال ابزارن/ اصل ول کردن/ به اصل بچسب/ وقتی نیاز بشه ابزارشم معرفی میشه/
آموزش بازاریابی میگه تبلیغ کن اگه با تبلیغ قرار بود که یه کسبوکار موفق بشه الان بامیلو باید موفقترین میبود. نه اینکه بعد از چندین سال کسبوکارش رو جمع کنه/
مشکل میدونی چیه؟ ما میخوام راه صد ساله رو ۱ روزه بریم./ صبر و حوصله مون کمه / وقتی شروع میکنی اون اوایل درامدت قطره قطره هستش اما به مرور زمان ماه بعد بیشتر از ماه قبل میشه و یه جایی به خودتون میاید که این قطرهها شدن دریایی برای خودشون همونطور که برای من شدن/ ماه اول سه تا مشتری بودن اما الان تعدادشون انقدر زیاده که دیگه سرماه نمیام بشمرمشون که خُب این ماه چندتا مشتری داشتیم؟ تمرکزم به جای جذب مشتری روی بهتر کردن محصولاتم هست. من نیاز مشتریهام رو به بهترین شکل که در توانم بود حل کردم و هر روز به فکر حل کردنش هستم.
اینکه الان از چه ابزاری استفاده کنم مهم نیست این ابزارها میان و میرن. منم مثل استاد از هیچ ابزاری استفاده نمیکنم.
فقط امیدم به خداست و معتقدم بهترین بازاریاب برای محصولاتم خداوند هست که به تمام بندگانش دسترسی داره.
برای نمونه: من با چه تبلیغی میتونستم از آمریکا مشتری جذب کنم. اصلا فکرشم نمی کردم تا چه برسه این که تبلیغش رو بکنم. این کار خدا نبوده پس کار کی بوده؟ هیچ وقت از مشتری نمیپرسم از کجا با ما آشنا شدین؟ چون باعث میشه ایمانم از بین بره و راه شیطان رو برای نجوا کردن باز کنم.
من نه تو کسبوکارم نه تو زندگی شخصیم از هیچ شبکه اجتماعی استفاده نمی کنم. خیلیها به من گفتن که اگه بیای فلان شبکه اجتماعی تبلیغ کنی فروشت صد برابر میشه. منم چیزی نمیگم. اما تو دلم میگم بهترین فروشنده دنیا رو من دارم و اونم خداست که داره برام میفروشه. که هیچکس هیچ جایی نداره/ به جز اون افرادی که معتقدن بهش.
از ایمیل مارکتینگ هم استفاده نمیکنم.
استاد در این مورد هم در فایلهاشون صحبت کردن.
——————–
خب اگر اینجوریه چرا خودم عذاب بدم٫ هی مراقبه میکنم و ارتباط میگیرم و الهام میگیرم و بهم گفته میشه فلان جا سرمایه بذار٫ فلان ادم ببین٫ فلان حرف بزن و ٫٫٫ و منم شروع میکنم٫ دوباره نفهمیدم چیکار کنم هی مراقبه و ارتباط و الهام٫ دوباره و٫٫٫ این چرخه تکرار میشه٫ اره؟
———————
با مراقبه و اینجور چیزها شما نمیتونید به جایی برسید.اگه اینجوری بود الان تمام مرتاضهای هندی باید میلیاردر میشدن. خداوند همیشه میگه قدم اول رو بردار مابقیش با من.
استاد در یکی از فایلهاشون میگه: که جاده صاف، صاف نیست. بلکه شما راحتتر از هر کس دیگهای که اون مسیر رو رفته میرید. ناهمواریها وجود دارن / اما برای شما محسوس نیست. چون باورتون به شکل دیگه است. چون ایمانتون به خداوند هست.
چون اون ناهمواری رو یه تضاد میبینید که خداوند سر راهتون گذاشته تا مسیر درست رو انتخاب کنید و برید.
امیدوارم پاسخم یارگر شما باشه
ایمانتون رو به خداوند محکم کنید و به جز از خودش از هیچ کس دیگه ای درخواست نکنید.
—————————–
نکته ای که در آخر می خوام بگم اینه: هر سوالی تو ذهنتون باشه استاد جواب دادن، با قاطعیت این رو میگم من هیچ سوالی نبوده که تو ذهنم باشه و داخل فایلهای استاد جوابش رو پیدا نکنم. به بهترین شکل ممکن جوابش رو دادن.
خیلی برام اتفاق میافته یه سوالی برام پیش میاد جوابش رو در یه فایلی پیدا میکنم که شاید صدبار گوش دادمش اما اصلا متوجهاش نشدم. میگم خدایا این کجا بود چرا تا حالا من این رو نشنیدم.
و اونجاست که میفهمم من چون در مدارش نبودم، متوجه نشدم و یاد این آیه از قران میفتم:
سلام .دوست عزیز .ابتدای کار تبلیغ مشکلی نداره استادهم میگه من باتبلیغ مشکلی ندارم اما استادچراتبلیغ نمیکنه چون تکاملش طی شده چون توحیدی شده چون روی خودش کارکرده . استادنیازبه تبلیغ نداره چون حداقل ازشروع کارشون تاحالا صدها سخنرانی حضوری درشهرهای مختلف برگزارکرده وهزاران نفر ایشون رامی شناسن. شماتبلیغت رابکن اما تبلیغ راعامل آوردن مشتری ندون بلکه خداوند راعاملش بدون چون خداهست که به دل مشتری می ندازه که تبلیغت راببینه ومحصولت رابخره .اگه تبلیغ راعامل فروش بدونی یعنی شرک و همون دامی هست که اکثریت ملت دچارش هستن وکسب وکارشون رونق نمیگیره. هزاران نفر ممکنه تبلیغ توراببینن اما اونهایی مشتری تومیشن که خدا بخواهد.خداوند کی می خواهد وقتی که تو خداوند راباور داشته باشی وبهش ایمان داشته باشی یعنی به اندازه باورت نسبت به خداوند واینکه اوست که برات مشتری میشه ومشتری ها رابرات میاره .حتی پیامبر (ص) هم اوایل کار تبلیغ کرده وننشسته توخونه که بیان دنبالش .بلکه اول به خدیجه بعد به علی (ع) رسالتش را گفته بعد به دیگران که اول تبلیغاتش مخفیانه بوده وبعد بدستورخداعلنی و گسترده بوده و بعد دیگه کم کم یاورانش براش بصورت کلامی تبلیغ کردن وخداوند اونهایی که تومسیر هدایت بودندرا بطرف پیامبر ومکتبش آورده . پس تبلیغ چیز بدی نیست خصوصا در ابتدای بیزینس امادرادامه فقط باید روی باورهات و کیفیت محصولت کارکنی بقیشو بسپاری بدست خداوند رزاق ووهاب .
بسیار عالی ٫ من فکر میکنم همگیمون که پیشرفت کردیم یک جورایی گذشته مون مثل همدگه است من چند روزی هست که به این نتیجه شما رسیدم که کلا همه چیز رو دست خداوند بسپارم وتمرکزم روی اهدافم باشه اونی که باید مشتری بفرسته کارشو خوب بلده ٫
واقعا واقعا کسی که باور داشته باشه که همه کاره خداوند است چه نیازی به ابزار داره ٫٫٫
تو این مدتی که از این مورد یعنی توکل کامل تا جایی که ممکن بوده داشتم واقعا دنیای مالی من جور دیگری شده ٫٫ ومطمعنم اگه ما توکل وایمان کافی روی خداوند داشته باشیم نیازی به تبلیغ و استفاده از ابزارهای فیزیکی نیست خداوند بلند مرتبه خودش برامون تبلیغ می کنه و ما رو به سمتی هدایت میکنه که ما اون رو میخواهیم به (قول استاد هدایت میشیم من که چیزی رو نمیدونم خداوندا تو مرا راهنمایی کن که چکار کنم )
پس من یاد گرفتم که باید همه چیز رو به او بسپرم وایمان داشته باشم که همواره در حال هدایت شدنم ( خودش میبرتت هر جا که برد بدون که دریا همون جاست ) این قسمتی از یک شعریست که یک روز استاد خوندش ٫٫٫
من چیزهای زیادی از استاد یاد گرفتم و زندگی و شادیهایم رو مدیون خداوندی هستم که استاد دستش شد و مرا راهنمایی کرد تا قوانیین رو بدونم و بهتر و با لذت بیشتری زندگی کنم
سلام دوست عزیز به نکته اصلی اشاره کردین این درست ترین و اساسی ترین قانونی که پاسخ تمام خواسته هاست ایمان ایمان ایمان ……وقتی به خدا میسپاری اون خودش خوب بلده چیکار کنه برامون برنامه ریزی میکنه مشتری میاره مشتری میبره تبلیغ میکنه کسانی رو میاره تو مسیرت دستانی از طرفش به سوی تو میان ولی تو در همه حال خدا رو میبینی و نه کسی دیگه ای رو این چیزی هست که تو رو موحد میکنه و خدا همینو میخاد توحید خالص ….
خیلی لذت بردم. بخصوص اون قسمتی که گفتی به خدا میگم اگه نداد دیگه هر کاری خواستی بکن. دقیقا منم یه کسب و کاری رو در 19 سالگی با یک میلیون بدهی (سرمایه) شروع کردم و تقریبا به این نتیجه رسیده بودم که اشتباه کردم و چون بخاطر شکستم سرزنش میشدم از طرف خانواده و دوستان شبش به خدا گفتم خدایا من حرکت کردم ولی تو برکتی ندادی….من زحمت کشیدم و این حقم نبود … و در واقع دلم شکسته بود . خلاصه فردا ورق برگشت اونم زمانی که داشتم یه عده از وسایلم میفروختم که 300 تومن کمتر ضرر کنم همون روز اون 300 رو کسب کردم که داستانش پیچیده است. و همونجا یه ایده به ذهنم اومد و به هدفم که ماهی میانگین 500 هزار تومن درامد بود رسیدم. (من دانشجو بودم و میگفتم ماهی 500 برام کافیه تا مستقل بشم و هیچ گونه پیش زمینه ای درباره آموزه های استاد نداشتم) راستی سر همون ماه 2 میلیون 500 درآوردم و بدهی 1 میلیونیم رو هم دادم. خلاصه اون شب رو یادم نمیره و توی زندگیم تبدیل به نقطه عطفی شده. بعد اون هم خدا رو شکر به راه های خوبی هدایت شدم و منم مثل شما دارم هر روز بهتر از دیروز میشوم ولی به قول خودم من بذرم رو سال 97 کاشتم و الان تازه از خاک اومده بیرون.
اسم امسالمم انتخاب کردم و ان شالله سال 98 هم نقطع عطف تحول مالی من خواهد بود. (هر چی پول داشتم و کار کردم رو واسه یه طرح گذاشتم که امسال باید نتیجه بده امیدوارم تا پایان سال وقتی این کامنت رو خودم میخونم به اهدافم رسیده باشم)
راستی کامنت من راجع به این سوال صفحه 28 هست که شاید براتون مفید باشه.
اتفاقا منم داشتم مایوس میشدم بخاطر یکسری مشکلات مشابه (که بخاطر ارتعاش منفی نمیگم) اما وقتی دیدم شما توی این کار و کلا اون موقعیت و سن این درامد رو داشتید پس قطعا منم میتونم
فقط باید باور کنم که خداوند همیشه هوامو داره و روی باورام کار کنم٫
اشک از چشمانم جاری شدن ایمانم بیشتر شد و انکار آن لحظات من هم بودم شاااهد این ایمان وباور به خدا .
بی شک ایمان وباور ما به خداست که راه را برایمان باز میکند و همیشه این جدال ایمان وترس ادامه دارد اما هر بار که کار میکنیم نقش ایمان وخداوند در زندگیمان پر رنگ تر میشود .
آره فقط خدا چون فقط خدا میتونه همه کار برامون انجام بده .
هنوز تو وجودم شرکه اما با وجود خدا توحیدی تر میشه .
براتون خیر و سعادت در دنیا واخرت را آرزو دارم چقدر استفاده کردم دوست عزیزم .
سلام ب فرمانروای کل هستی ..خدایا شکرت گفتم تا حجم نتم تموم نشده بیام چند صفحه از کامنتاروووو بخونممممم و ایمانمممم قویتر شه …شکرت باید دوست گرامیمون این کامنت پراز ایمان و بنویسن ومنم هدایت شمممم بخونمممم …دوستتتت عزیز شما وامثال شمممما ک نتیجه اینجوریییی از ایمان و باورتون میگیرید حتما باید بیان و جارررررر بزنید وووو بگیدددد نه یک بار نه دوووو بار صد بار هرروز باید بیاین وکامننتتتت بزاریدددد تا من تازه رسیده باورممم با خوندن شما قووووویتررر شه ومحکمترررر قدم بردارممممم ..نمیدونمممم شیطان چرا هرروز باید نجوا کنه بگه فقط استاد ع ک نتیجه گرفتتتتت یا هزارتا از این جور نجواعااا ک هممون بهتر میشناسیممممممم …باینکه دوستانممم کامنت اینحوری میزارن ولی تا چند روز میگذره وکسی از موفقیت قانون نمیگه باز شیطان پژمردت میکنه و شروععع ب ناامید کردنت میکنه …خیلی خوشالممممم ک اومدین واز قانون گفتین خیلی خوشالمممم از موفقیتتتون گفتین خیلی لطف کردین تجربه خدایی شدنتوونو گفتین خیلی سپاسگزارم ک امروزم رو پر انزژی کردین خیلی سپاسگزارمممم ک نجوای امروز شیطانم روووو برای وچندروز خاموششش کردین …مشکل همع ما اینه با اینکه قانونوووو میدونیم ب خدا ایمان نمیاریمممم وبیشترررر ب نجوای شیطان گوشششش میدیمممم اگه مث شمااااا فقط یه کوچولوووو خداروووو در زندگیموووون درک کنیمممممم خدا همه کاری برامونننن میکنه هر ماشینی دلت خواستتتت هر محلی ک خواستی هر رابطه ای ک احتیاج داری همه چیز همه چیززززر وو فقط باید تمرکز مووون روووو خدا وقانون باشه همینننن …خدایا بازممم شکرت هدایتم کردی ب این کامنت ….سپاسگزارم دوست با ایمان ….وخوشال بابت ازادی زمانی مالی ومکانی …گوارای وجودتتتان …موفقتر باشید
تبلیغات یا ابزاری مثل آن،نعمت هایی هستند که روزی بخاطر تضاد بوجود آمده برای شخص یا اشخاصی،به آنان داده شده و خلق شده،پس وجودشون لازم بوده ،اما یک نکته!!!!!!
کی،کجا،چه زمانی و چطور این ابزارها باید به کار بروند را باید سپرد به دست صاحب نعمت.
سختی و راحتی استفاده،هزینه بر بودن یا رایگان بودن ابزار،زیاد و کم و…….همه و همه مربوط به میزان ایمانی و توحیدی بودن باورها دارد.
دلم نیومد بهت نگم چقدر حالم رو خوب کردی ممنونم که امدی و کامنت قشنگت رو گذاشتی
از خداوند برات بهترینها رو ارزو میکنم مخلوق خوب خداوند که تو هم دستی بشی از دستان خداوند برای گسترش دنیا شادی و محبت
سیاوش جان حالم رو خوب کردی و حسم رو عالی خدا حالت رو همیشه خوب نگه داره و در هر جا قدم میزاری موفقیت و شادی رو برات به ارمغان بیاره
از دیدگاهت لذت بردم و با اجازت تو فایلهای خودم کپی کردم و به عنوان یه سند قشنگ از باورهائی که استاد در رابطه با قوانین الهی گفتن و شما جواب گرفتید برای خودم بایگانی کردم برای باور بیشتر و بیشتر
سپاسگذار خداوند هستم بخاطر داشتن همچین خانواده ای.
حالا من سوال میپرسم ازتون
افرادی که مثل من یک عمر روی بقیه حساب کردند هنوزم افکارشان مثل قبل هست و باید این باور ایجاد کنند باید چکار کنند؟؟؟؟ من که تا کم می آوردم تو ذهنم می گفتم خب حالا از فلانی کمک میگیرم حالا از اون یکی دوستم پول میگیرم حالا نوبت اون کمکم کنه در حالی که نمیخوام اینجوری باشه و بخوام این باور ایجاد کنم باید چکار کنم؟؟؟
سلام دوست بزرگوار من واقعا با خوندن کامنت شما گریم گرفت اونقدر با صداقت و با احساس بود که من واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم و الن میخام برم با خدای خودم خلوت کنم من مدت چند ماهه با استاد آشنا شدم و زندگیم هم دچار تغییرات خوبی شده تو این مدت اما هنوز اون رابطه ای که باید با خدا داشته باشم رو ندارم ولی این کامنت شما منو واقعا متحول کرد چقدر رابطتتون با خداوند زیباس میشه یکم راهنمایی کنید من چرا نمیتونم رابطه صمیمی با خداوند داشته باشم که همه چیزم بشه؟ البته تو این مدتی که با استاد هستم واقعا زندگیم تغییر کرده اما میخام جوری بشه که تسلیم خداوند بشم٫ میشه لطفا کمکم کنید؟
پاسخی برای سپیده عزیز و جناب پیمان پرنیان عزیز نوشتم که میتواند یاریگر شما باشد.
همینکه میگید: رابطهتون با خدا صمیمیتر بشه خودش یک باور منفیه/ رابطهی ما همیشه با خداوند صمیمی هست و خداوند هم با عشق و محبت با ما در رابطه هست. فقط باید این رو باور کنیم – خداوند به خاطر هیچگناهی صمیمیت رابطهاش رو با بنده کم نمیکنه، بلکه برعکس گوش به زنگتر میشینه تا صدایی از طرفت بشنوه، هر لحظه منتظره تا ما از غفلت در بیایم و نعمتهاش رو بر ما سرازیر کنه. در نظر داشته باش که اینها نجواهای شیطانه که ما رو میخواد با این حرفها ناامید کنه –
حتما پیشنهاد میکنم: قصه مطرب و پیغام رسانیدن عمر در مثنوی معنوی رو بخونید واقعا حال آدم رو دگرگون میکنه.
*
وابستگیهای دنیا باعث میشه نجواهای شیطان بر ما مستولی بشه. وقتی ذهن و مغزت رو خالی کنی از همه وابستگیها و بینیاز بدونی خودت رو از همه کس و همه چیز اونوقت خدا نعمتهاش رو به سمتت سرازیر میکنه از ثروت گرفته تا روابط و هر چیزی که فکرش رو بُکنی.
من زمانی که تصمیم گرفتم فقط ایمانم به خدا باشه دیگه هیچی نداشتم، همه چیزم رو از دست داده بودم. همسرم که رفته بود خونه پدرش (اما وقتی خودم رو سپردم به خدا معجزه کرد، رابطهمون رو عاشقانهتر کرد و هنوز هم ادامه داره / هر دومون تو مسیریم / هم فرکانسیم)، زندگیم، داراییهام، اعتبارم و … (ذهن و مغزم از همه وابستگیها تهی شده بود.) اگر اون شب ندای خداوند رو نمیشنیدم و خودم رو بهش نمیسپردم شاید چند روز بعدش اتفاق ناخوشایندی میافتاد.
*
هیچ وابستگی و ترسی برای از دست دادن نداشتم. تا اینکه از طریق اون شیطان بیاد در گوشم نجوا کنه.
هر وقت میومد میگفتم: برو پی کارت من دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم که بخوای دوباره گولم بزنی. وقتی نتایج رو از همون روز اول که خودم رو سپردم به خداوند، دیدم. دیگه یقینم آنچنان زیاد و زیادتر میشد که باز هر بار شیطان میومد سراغم یکی یکی دلایلم رو براش توضیح میدادم. می گفتم: ببین اینجا خدا چطور برام کار رو انجام داد، ببین فلان مسئله رو چطور حل کرد و …
وقتی نتایج تو زندگیمون کمه ایراد فقط روی ایمانمون و باورمون به خدا هست هنوز شرک باهاش قاطیه.
*
هر کلمه استاد رو باید با طلا نوشت، هر کلمهای که از زبان استاد بیان میشه حرفی از طرف خداوند هست به ما / واقعا درک نمیکنم چرا بعضیها دنبال یه چیز دیگه هستند. خودت رو بسپار به استاد و به حرفهاش عمل بکن.
من همیشه استاد رو به چشم جبرئیل میبینم که خداوند بر من نازل کرده تا حرفاش رو به من برسونه/ همانطور که از طریق جبرئیل خداوند حرفهاش رو به حضرت محمد میرسوند. به من از طریق استاد میرسونه /وقتی اینجوری فکر میکنی هیچ اما و اگری در صحبتهای استاد نمیاری با دل و جون قبولش میکنی هر کلمهاش رو باور میکنی و به عمل در میاری/ اگر اما و اگر بیاری مثل کافرانی خواهی بود که زمان حضرت محمد بودند و خداوند چشم و گوششون رو بر روی حقایق بسته بود.
نمیدونم واقعا چی بگم فقط ایمان، ایمان و ایمان به خدا
بقیه ابزاره، ابزارها رو خودش برات ردیف میکنه. خودش بهت میگه چطور ازشون استفاده کن/ دنبال اصل باش/ فرعیات رو بیخیال بشید.
ایمانتون رو قوی کنید. خودتون رو با خدا یکی کنید. بعد معجزهها رو یه دونه یه دونه میبینید. همین الانم هزاران معجزه در زندگیمون هست اما متوجهاش نیستیم. چشم و گوشمون بسته است.
هر روز زندگی من پر از معجزه است. یه روزی نیست که معجزهای تو زندگیم و کارم نبینم. انقدر زیاد اگر خواسته باشم بگم هزاران برگ کم میارم برای نوشتنش.
اقای سیاوش ممنونم از پاسخ هاتون . ممنونم از خدای من که وقتی صبح ازش خواستم کامنت خوبی بخونم امروز دستمو گرفت اورد تا کامنتهای شما رو بخونم .حتما داستانی که پیشنهاد کردید رو می خونم .اونقدر کلامی که از طرف خدا برام نوشتید تاثیر گذار بود که پرده ای از اشک جلوی چشمانم را پوشانده .
سلام دوست خوبم سیاوش جان ، خواستم تشکر کنم از کامنت کاملی که گذاشتی و بگم اون جائی که گفتی از مشتریهات نمیپرسی که چطور با تو و کارت آشنا شدن برای من خیلی خوب بود چون من گاهی وسوسه میشم که بپرسم و ممنونم که هوشیارم کر دی که به دام شیطان نیوفتم٫ خدایا شکرت برای همه این اتفاقات عالی٫ ولی به یک مورد دیگه هم باید اشاره کنم و اونم این هست که من مفهوم اینهمه پنهانکاری و سکرت بودن کارتون رو اصلا درک نکردم و سوالات زیادی برام پیش اومد! یکی از علامت سوالهام اینه که مگر آشنایی با استادو گروه تحقیقاتی عباطمنش چیز بدی هست که شما اینو پنهان میکنید و یا اینکه از این میترسید که اگر دیگران با این گروه آشنا بشن از سهم شما کم میشه؟! ما یکی از کلیدی ترین باورهامون در گروه این هست که این جهان سرشار از ثروت و فراوانیست و همواره حرکت جهان به سوی پیسرفت و پیشرفت هست و نمیدونم چرا ا شناخته شدن باید بترسیم؟! استاد خودشون همیشه میگن که شما به کسی نگید که چیکار دارید میکنید و کسی رو تشویق نکنید که به راه شما و به پیشنهاد شما وارد بشن ولی باز خود استاد میگن که اگر نتایج شما رو دیدن و با همه وجود خواستن که به راه شما در بیان در اون صورت باید راه رو نشون بدیم و این به نظرم خیلی منطقی تر هست و خود این موضوع کمک به پیشرفت جهان و کمک به خودمون هست که زیبا زندگی کنیم و کمک کنیم که این جهان جای بهتری برای زندگی باشه٫ بهترینها رو براتون آرزو میکنم، در پناه خدا باشید دور از وسوسه شیطان٫
خوندن کامنت شما خیلی برای من انگیزه بخش و باور ساز بود. این روزا دارم ثروت 1 رو بعد از مدت ها گوش می دم و استاد مدام می گن برید دنبال الگوهایی که شرایط شما رو داشتن و موفق شدن و من نمی دونستم از کجا این الگوها رو پیدا کنم. درسته در مورد کاراترین های بزرگ و مشهور تو اینترنت زیاد نوشته ولی یه جورایی احساس می کردم برای الان من خوندن یه متن از شرایط زندگی وسختی های شروع کار اونا چندان موثر نیست. با خوندن شرح حال شما از زبان خودتون خیلی احساس خوبی پیدا کردم و یقین دارم پیدا کردن الگوهایی مثل شما خیلی در ساخته شدن باورهای توحیدی من و بقیه دوستان میتونه موثر باشه. سپاسگزارم و امیدوارم بازهم از موفقیت هاتون بنویسید.
نمی دونم چطور ازتون تشکر کنم که داستان زندگیتون رو با ما به اشتراک گذاشتید. من اعتقاد شدید دارم هیچ چیز بیشتر از دیدن نتایج دیگران نمی تونه در ما باور ایجاد کنه. می خوام بگم اگر فقط قسمت دوم رو نوشته بودید، بدون داستان زندگیتون، نمی تونست انقدر تاثیرگذار باشه.
بازم ازتون بی نهایت ممنونم و خواهش می کنم اگر ممکنه از هدایت هایی که شدید، بیشتر برامون بنویسید.
هیچ دو نفری نیست که باهمدیگه صحبت کنن و من نفر سومشون نباشم و یا هیچ سه نفری نیست که با همدیگه صحبت کنن و من نفر چهارمشون نباشم … مگه میشه؟ مگه داریم؟ باران که شدی مپرس این خانه کیست …
هرچند که لذت بردم از کامنتتون و حتماً در این مسیر خیلی بمن کمک خواهد کرد .
اما فقط یه انتقاد دارم از شما ؛
لطف کنید از آموزشهایی که دیده اید از سمت استاد و در زندگیتون استفاده کرده اید و جواب گرفته اید بیشتر با ما به اشتراک بگزارید ، شما که به گفته خودتان از آزادی زمانی و مکانی و مالی هم برخوردار هستید ، هر چند که این کامنت گذاشتن ها در مرحله اول برای خود شما مفید است و یاد آوری میکند که از کجا به کجا رسیده اید.
پاسخی برای سپیده عزیز ارسال کردم که میتواند یاریگر شما باشد.
در مورد فایلها: همه فایلهای استاد حتی رایگانش تاثیرگذار هستند، دنبال قسمتی از اون نباشید. همه پُر از آگاهی است. کسی که ایمانش رو قوی کنه و اما و اگر نیاره و امروز و فردا نکنه فایلهای رایگان استاد هم نتیجه بخش است.(همانطور که برای من بود.) روز اول من پولی نداشتم تا فایلهای پولی استاد رو بگیرم. نتایج از همون فایلهای رایگان شروع شد طوری که باعث شد مشتریهام هر روز در کسبو کارم بیشتر بشه و توانایی مالی پیدا کنم تا از طریق خانومم فایلهای پولی استاد رو تهیه کنم. ایمانت رو قوی کن و اقدام کن و باور داشته باشی خداوند تنها روزی رسان هست.
نکته: استاد نمیشنه بگه این چون ویدیو رایگانه بزار داخلش نکتهای نگم یا کمتر بگم. همه ویدیوهای استاد به یک ارزش هستند. چون هر وقت بهش الهام میشه میاد صحبت میکنه (من وقتی فایلهای استاد رو دارم گوش میدم ایشون رو مثل جبرئیل میبینم که خدا برای وحی به من نازل کرده همانطور که جبرئیل برای حضرت محمد نازل میکرد.) در هر فایلی شما هزاران نکته پیدا میکنید. اگر تا حالا پیدا نکردید مطمئن باشید نجواهای شیطان در شما قویتر از ایمانتون به خداست. همانطور که آیههای قرآن رو هزاران بار، هزاران جا دیدیم و متوجه مفهومش نشدیم.
قرآن پُر از مثال از زندگی پیامبران و حضرت محمد هست. همانطور که استاد عباسمنش هزاران مثال از زندگی خودش و دیگران میگه.
استاد دستی از دستان خداست تا شما راحتتر بتونید به خداوند نزدیک بشید. هر گفته استاد رو وحی مُنزلی بدونید که از طرف خدا برای شما فرستاده شده، چون نمیتونسته مستقیم به شما بگه. خداوند همیشه با واسطه با ما صحبت میکنه فقط ما باید درکش کنیم. ارتباط ما با خداوند مستقیم هست اما پاسخهای خداوند با واسطه است. بعضی اوقات از طریق خوابه، بعضی اوقات از طریق افراد مختلفه، بعضی اوقات به صورت ندایی از درون قلبت و …
شاید نتونستم منظورم رو خوب برسونم ، من دوست دارم از حال و هوا و اتفاقات روزمره خوب دیگری که در زندگیتون رخ داده بیشتر برای ما بنویسید تا با شنیدنش ماهم پر از انرژی و امید شویم و با ایمان قویتری در این مسیر حرکت کنیم، ممنون میشم که این حال خوب رو به ماهم انتقال بدید.
(بیشتر اتفاقات زندگی این روزهام رنگ خدایی داره و دارم میبینم که خداوند چقدر زیبا داره زندگیمو پیش میبره)
دوست خوبم خیلی ممنونم ازت که وقت گذاشتی و برام از داستان زندگیت و موفقیت هات گفتی٫ همیشه کامنتهایی که بچه ها از خودشون و طی کردن مسیرشون میگن خیلی برام انگیزه بخشه٫
یه سوالی دارم٫ شما از ابزارهای خاصی مسلما تو کارتون استفاده می کنید که من نمیدونم چیه اما قطعا شما می دونید برای بررسی و آنالیز یا برای تست کردن و هزار چیز دیگه یسری ابزار دارید٫
تو استفاده از ابزارها با چه نگاهی از ابزار استفاده می کنید که بقول خودتون راه شیطان ببندید؟
همانطور که در کامنتم گفتم یه زمانی تمام دورههای آموزشی رو شرکت میکردم و هر کتابی بود در این زمینه رو مطالعه میکردم اما هیچ کدوم از این ابزارهایی که در کتاب و دورههای آموزشی معرفی میشدند به کارم نیومد و کسبوکارهام یکی بعد از دیگری شکست میخورد (البته این تضاد بود که من اونموقع نمیفهمیدم).
یه جایی فروش خوب بود با کارمند به مشکل میخوردم و کل سیستم از هم میپاشید یه جایی کارمند خوب بود فروش به مشکل میخورد و هزار اتفاق دیگه
اما از وقتی که ایمانم به خدا رو قوی کردم و همه چیز رو سپردم به خدا و باورم رو بر این گذاشتم که: «خداوند بیانتها مسیر رو خودش نشون میده و روزی رسون فقط خودشه و هیچکس دیگه» دیگه نه دوره آموزشی رفتم و نه کتابی در این زمینه خوندم. (البته مطالعه میکنم فقط کتابهایی که ایمانم رو به خدا بیشتر میکنه – مثل: مثنوی و معنوی و …) – الان بیشتر پیگیر سایت استاد هستم و مطالعه کامنتهای دوستان و دیدن هزاران باره فایلهای استاد- به طوری که هر روز ۴ تا ۵ ساعت من برای فایل های استاد وقت میزارم. موقع کارکردن همیشه در گوشم هست. تقریبا هر شب با صدای فایلهای استاد خوابم میبره و یهو شب بیدار میشم میبینم. استاد هنوز داره برام صحبت میکنه و تازه لپتاپم رو میبندم و دوباره میخوابم.
من نمیتونم بگم چه جوری اصلا نمیدونم چه جوری این کار رو میکنه وقتی انجام میده تازه چه جوری بودنش رو میفهمم. به قول استاد هیچ وقت دنبال چه جوریش نباشید.
فقط خود خدا میدونه چه وقت چطور راه حل رو به شما ارائه بده.
در مورد ابزار: من از هیچ ابزاری استفاده نمیکنم. هرجایی نیاز باشه میدونم که خداوند از طریق دستانش به من اطلاع میده. وقتی امیدت به خدا باشه و فقط از اون بخوای به هیچ ابزاری نیاز نداری. من نه از شبکههای اجتماعی برای کارم استفاده میکنم، نه تبلیغی میکنم، نه برای سایتم از گوگل آنالیز، کاری هم به رتبه الکسای سایتمم ندارم. فقط تنها کاری که انجام میدم خدمات خوب به مشتریهایی که محصولم رو میگیرن ارائه میدم.
چون هر مشتری رو دستی از دستان خدا میبینم که برای هدایتم به سوی موفقیت فرستاده
در ضمن محصولاتمم ارزون نیستند. خیلی وقتها مشتریها زنگ میزنن میگن ما عاشق محصولتون هستیم تازه شروع کردیم به ما تخفیف بدید. و جواب ما همیشه اینه تخفیفی نداریم. همون فرد ۳ ماه دیگه ۶ ماه دیگه بالاخره پولش رو جور میکنه تا از محصول ما استفاده کنه.
تا حالا به هیچ مشتری تخفیف ندادم.
نکته: این در حالی هست که شرکتهای دیگهای هم هستند که محصولی شبیه محصول ما تولید میکنند. حتی ارزونتر و در برخی موارد رایگان اما باز خیلی از مشتریها اصرار دارند از محصول ما استفاده کنند. تازه اون شرکتها تبلیغ هم دارند!! (نمیدونید وقتی کار رو با دل و جون میسپرید به خدا چه کارهایی که نمیکنه – این به این معنی نیست که بشنید خونه بخورید و بخوابید، نه! من هر روز با عشق ساعتها برای بهبود کیفیت محصولم کار میکنم. اما چون با عشق هستش برام مثل تفریح میمونه)
نکته دوم: صداقت هم مهمه، وقتی یک مشتری میبینم محصولم به دردش نمیخوره مستقیم بهش میگم نمیترسم از دست بره. یا اگه مشتری از محصولم استفاده نکرده باشه زنگ میزنم شماره کارت میگیرم و پولش رو عودت می دم.
یه خاطره کوچولو بگم: یکی از مشتریها محصول ما رو خرید کرده بود و چندین بار در مورد چیزهای مختلف تلفنی صحبت کرد. یه روز برگشتم گفتم: دوست عزیز با توجه به صحبتهای شما من فهمیدم محصول ما به درد شما نمی خوره من پیشنهادم اینه که برید از شرکت x خرید کنید. بعد ازش شماره کارت خواستم تا پولش رو عودت بدم. بعد چند روز مجددا زنگ زد گفت: من تصمیم گرفتم با اینکه یه سری چیزیهایی که نیاز دارم محصول شما نداره اما از محصول شما استفاده کنم. همین فرد دهها نفر دیگه رو برای خرید از ما معرفی کرد. (اینجاها جاهایه که شیطان میاد سراغت و شروع میکنه به نجوا کردن و اینکه خدا کجا بود؟ دیدی فلان کار رو انجام دادی، ده تا مشتری دیگه هم اومد. اینها کار خودته ول کن خدا رو / اما من جوابم به شیطان اینه: برو خدا روزیت رو جای دیگهای بده)
در مورد بهبود محصولاتم: اگر نیاز باشه قابلیت یا امکانات جدیدی به محصولم اضافه بشه. این از طرف خدا به من اعلام میشه. از چه طریق: یکی از این راهها الهامات درونی هستش، یکی دیگه (که خیلی اتفاق می افته) افرادی هستند که ایده، نیاز یا نظر خودشون رو درباره محصول برام ارسال میکنند. این افراد از نظر من افرادی هستند که خداوند هدایتشون میکنه به سمت کسبوکارم تا با اعلام نظرات، نیازها و ایدههاشون من رو در بهبود محصولم یاری کنند و من هم سریع دست به کار میشم اون رو اجرایی میکنم چون میدونم این از طرف خداست که بهم گفته شده.
از چی بگم از کجا بگم، انقدر معجزه تو کارم رخ میده که اصلا نمیدونم کدومشون رو بگم.
بعنوان مثال همین دیشب یه مشکلی پیش اومده بود یهو ساعت ۴ صبح از خواب بیدار شدم. اول گوشیم رو چک کردم دیدم، یکی که مشتری هم نیست بهم پیام داده فلان مشکل برای سایتتون پیش اومده رفعش کنید. تقریبا زمان ایجاد این مشکل و پیام دادن این دوستمون و بیدار شدن من ۱ دقیقه هم نشد. (این در حالی هست که گوشی موبایلم شبها همیشه روی سایلنت هستش)
یه نمونه دیگه: مثلا چطور شد به فکر فروش محصولم به خارج از ایران افتادم؟ از طریق دستانی که خداوند برای هدایتم میفرسته متوجه شدم. بار اول یه نفر از آمریکا زنگ زد گفت: از محصول شما میخوام استفاده کنم. / زیاد جدی نگرفتم وقتی دوباره تکرار شد به فکر فرو رفتم و گفتم این یه نشونه از طرف خداست و باید دست به کار بشم. از وقتی که این تصمیم رو گرفتم هر روز تعداد نشونهها بیشتر میشه این چند ماه چندین نفر از کشورهای مختلف از آلمان، از ترکیه، از عراق، از گرجستان، از کانادا یا پیام دادن یا تماس گرفتن که میخوان از محصول ما استفاده کنند.
پیشنهاد میکنم فقط محصولات یا فایلهای استاد رو گوش ندید تا بفهمید چی میگه یا بگید بزار سر فرصت. فرصت همین الانه/ دل به کار بدید. ایمانتون رو قوی کنید و فقط از خدا کمک بگیرید. راههاشم رو استاد تو محصولات رایگان و غیر رایگانش هزاران بار گفته. هر کلمهای که از دهن استاد بیرون میاد پر از آگاهی هست. بخصوص تجربههای شخصیشون تو زندگی.
ابزارها رو کنار بزارید. دنبال حاشیه نباشید، دنبال اصل باشید. توکلتون به خدا باشه و گام اول رو بردارید. ایمانتون رو قوی کنید. و مطمئن باشید روزی رسون فقط خداست، نه هیچکس دیگه ای.
پینوشت: برای اینکه باورهام نسبت به خداوند به مشکل نخوره نه تلوزیون نگاه میکنم، نه فیلم (هر وقت تصمیم میگیرم بعد از کلی تعریف دوستان یه فیلمی نگاه کنم: همون چند دقیقه اول انقدر باورهای مخرب میبینم که کلا بیخیال میشم) ، نه تلگرام دارم، نه اینستاگرام و … آدم موفق دنبال این چیزها نیست. چون معتقدم برای هر دقیقهای که خداوند بهم اعطا کرده من باید نهایت استفاده رو ببرم. چون در قبالش باید پاسخگو باشم. و در آخرت به خدا جواب پس بدم بابت تمام این دقایق/ وقتهایی رو که میخوام پیگیر شبکه های اجتماعی باشم و تلوزیون نگاه کنم یا فیلم ببینم. برای خانواده و یا برای خودم وقت میزارم. مثلا میرم قدم میزنم/ ورزش میکنم/ کلاس موسیقی میرم و …
اما خدای من به خوبی شما را می شناسد و هر چیز لازم را وارد زندگی شما می کند ثروت فروش پول حال خوب انرژی و..
و همانطور که به خودش افتخار می کند که بنده ای مانند من را خلق کرده است به خودش افتخار می کند بنده ای مانند شما دارد
من هر روز درحال تقویت ایمان خودم هستم در این مسیر تلاش می کنم البته تلاش با لذت و عشق
از این کامنت شما کلی تاثیر گرفتم
آنقدر که از خودم پرسیدم مگه نه اینکه در حال رشد ایمان خودت هستید گفتم بله
بعد پرسیدم پس چرا از پلاگین های Google Analytics for WordPress by MonsterInsights & WP Statistics بر روی سایتت استفاده می کنی؟
( برای عزیزانی که آشنای ندارند این 2 برنامه ای هستند که با فعال کردن آنها بر روی سایت می توانم بررسی کنم روزانه چند نفر از سایت بازدید می کنند و از کجا ها بازدید می کنند و… که اتفاقا شده بود عادت هرروز این برنامه ها را بررسی می کردم )
گفتم اگر به خدا ایمان داری پس کارت را به او بسپار و اقدام های که بهت می گوید را انجام بده بعد خودش همه کارها را درست می کند
به همین دلیل بعد از خواندن این کامنت شما این 2 برنامه را از سایتم حذف کردم و الان هم کلی خوشحالم و احساس عالی تر دارم
نمی دانم این پیام را می خوانید یا نه مهم نیست به این دلیل که به حرف دلم گوش کردم چون دوست دارم بدانید دلیل اقدام من و آگاهی که کسب کردم مطالعه کامنت شما بود تا هر زمان که دل تان گفت بیاید و کامنت بگذارید
در ضمن از روزی که کامنت گذاشتید تقریبا هرروز دارم کامنت شما را می خوانم
و حتی در کامنت قبلی که گذاشتم دوست داشتم این را اضافه کنم داستانی که در کامنت بالا گفتید من را یاد داستان حضرت یوسف در کتاب مقدس باحال و عالی قران می اندازد
به لطف الله یکتا فراوانی پول و ثروت را از هر جهت در زندگی خود کسب کنید
مرسی از کامنت خوبت. خوشحالم از اینکه تصمیم گرفتی ایمانت به خداوند رو قویتر کنی. به قول استاد: بسپار به خودش بخدا هیچ اتفاق بدی نمیافته، به خدا هیچی نمیشه، دیگه از مرگ بیشتر ما نداریم.
فکر میکنی بدترین حالتش چیه؟ اینه که همه زندگیمون رو از دست بدیم. (که مطمئن هستم اینطوری نمیشه) تا وقتی که زندهایم دوباره و دوباره میتونیم از نو شروع کنیم. اما اگه این باورمون به خدا قوی باشه و خودمون رو بسپریم بهش غوغا میکنه. اون اولا یواش یواش اتفاقات خوب وارد زندگیت میشه اما نکتهای که مهمه وقتی شروع میشه سرعتش هر روز بیشتر از دیروز خواهد بود. هیچ وقت توقع نداشته باش یه شبه به همه جا بررسی گاماس گاماس/ روند موفقیت من دو سال طول کشید.
اما در مورد ابزارها: ابزارهایی مثل گوگل آنالتیکز و … روزهای اول حال خوب رو از آدم میگیره هر روز میری چک میکنی میبینی ای بابا امروز هم سایتم بازدیدی نداشت.
بعد هم که بازدیدها سر به فلک میزاره درسته حال خوب به آدم میده ولی من حال خوبم رو از ابزارها نمیخوام. من حال خوبم رو از خدا میخوام از ایمانم بهش، از رابطهام.
همه این ابزارها حجابی بین ما و خداوند هستش.
بجای اینکه وقتم برای یه پُست گذاشتن تو اینستاگرام صرف بشه تا ببینم چندتا لایک میخوره. به جاش یه پُست برای خدا میزارم که میدونم لایکش بیانتهاست. اصلا قابل شمارش نیست.
نتیجهی اون پُستی که برای خدا گذاشتم وحشتناک عالیتر از هر پُستی تو اینستاگرام و … هستش.
همین دیروز با شریکم داشتم صحبت میکردم میگفت: من متعجبم که این همه مشتری از کجا میاد، ما که کار خاصی انجام نمیدیم. میگفت: هر چی فکر میکنم با عقلم جور در نمیاد. هر شب دارم راجع به این موضوع فکر میکنم اما به نتیجه نمیرسم.
اما من میدونم کی میفرسته، خدا میفرسته. چون وقتی چیزی رو میسپارم بهش اون کار رو به بهترین شکل ممکن که حتی فکرشم نمیکنم برام انجام میده.
ایمان به خدا غوغا میکنه. وقتی باورش کنی کن فیکون میکنه.
بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت ///// که در مقام رضا باش و از قضا مگریز
میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست //// تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز (حافظ)
خیلی ممنونم ازت سیاوش عزیز که وقت گذاشتی برام بیشتر توضیح دادی. وقتی این کامنت ها رو می بینم بیشتر باور میکنم که فقط تو یه شغل نیست. فقط برای یه آدم نیست و بقیه هم دارن استفاده میکنن.
وقتی میگی فقط به خدا توکل کن ته دلم میلرزه. میترسم. احساس میکنم هنوز یاد نگرفتم بهش توکل کنم. نمیدونم چکار کنم بیشتر باورش کنم.
فکر کنم منظورم بفهمی. میدونم باید توکل کنم اما وقتی بهش فکر میکنم انگار بلدش نیستم انجامش بدم. بعد همون نجواها میاد انگار که می ترسونتت.
دوست عزیز از تمام وجود ازت ممنونم که وقت گذاشتی و این کامنت رو برای ما نوشتی چون تاثیر فوقا العاده ای در ایمانمون گذاشتی بی نهایت سپاسگزارم و از خداوند براتون بهترین ها رو آرزو میکنم.
سلام اقای سیاوش و همه دوستانم و استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم
خداروشکر میکنم ک وجود من رو برای دریافت این اگاهیهای ناب برکت بخشیده
اقای سیاوش کامنت شمارو سیو کردم و هرزگاهی مرورش میکنم چون باورهای توحیدیم رو تقویت میکنه و برام ی دنیا امید و انگیزه داره. عالیه عالیه اینکه خدارو مبلغ محصولاتتون میدونید و اینکه از هیچ مشتری راه اشناییش رو. نمیپرسید تا راه شیطان رو بسته نکهدارید عالیه منم از این راه کارها ایده گرفتم و دارم سعی میکنم ک ب درستی عمل کنیم و ایمان دارم ک حتما جواب میده چون ب درستی مسیر و ب یگانه قدرت خیر حاکم بر جهان ایمان دارم. منم ب تازگی پا روی ترسهام گذاشتم و کارمندی رو کنار گذاشتم وبدون سرمایه کارم رو شروع کردم و ب لطف الله دستان خیر زیادی وارد زندگیم شده.
برای همه عزیزانم طلب خیر و برکت و اگاهی الهی از رب العالمین دارم. ??
سیاوش عزیز برادر بزرگوارم بهت افتخار میکنم به ایمانی که به خدا داری به قلب پاکت به روح لطیفت چقدر خوشحال شدم از خوندن این کامنتت شاید 5 سال گذاشتن این کامنتت میگذره و نمیدونم شما در چه حالی هستید ولی مطعمنم که الان هم حتما جایگاه عالی ای رو دارید زیرا هرکس خدا رو پیدا کنه دیگه نمیتونه رهاش کنه
کسی که بتونه با خدا دوستی کنه دیگه زندگی بدون خدا رو نمیتونه تحمل کنه
از خوندن کامنتت خیلیییییی خوشحال شدم خیلی خداروشکر میکنم بخاطر موفقیتهات و ازخدا میخوام بیشتر و بیشتر بهت ببخشه بیشتر و بیشتر هدایتت کنه بسمت نعمتهاش امیدوارم که هرکجا که هستی شاد و سالم و تندرست و ثروتمند باشی برادر عزیزم
آقا سیاوش اگه بهت بگم چقدر داستان شما قشنگ بود که نگو و بپرس!
لذت بردم مرسی دم شما گرم
اونجایی که ایمان داشتی بدون سرمایه و اینا بیزنست راه می افته و جواب میده و پیشرفت می کنی و در طول مسیر اجازه ندادی ذهنت بره دنبال چگونگی ورود نعمت ها و مشتری ها و… خیلی قشنگ بود
توی ذهنم حک شد!
اراده قوی داری که واسه من یه الگو شد
اینکه یادت موند و به همون اصل اول پایبند بودی خیلی قشنگه!
خدا هدایت می کنه به ایده ای که همین الان میتونه به قول استاد با یه تلاش کوچیک انجامش بدی…
خدا هدایت می کنه به چگونگی پیشرفت…
خوب همون خدا هم بقیه رو هدایت می کنه به سمتت… همون خدا!
خدا فقط خدای هدایت به ایده نیست
خدا خدای هدایت دیگر دست ها به سمت ایده ای که واسش قدم برداشتیم هم هست!!
وقتی به چگونگی به عنوان تنها راه پیشرفت فعلی توجه می کنیم یه جورایی مسیر سخت تر و طولانی تر میشه! ولی وقتی که روی اصل تمرکز می کنیم و به قول شما با خیال راحت به قول استاد خیال تخت میخوابیم و صبح بیدار میشیم میگیم و الباقی مسیر رو ادامه میدیم… پاداش هم میاد…
آقا خدا فقط خدای هدایت ما به ایده ها نیست
خدا خدای هدایت دیگر دستان خدا به سمت ایده اجرا شده ما هم هست!
همون خدا که ایده داد وقتی میبینه ما حرکت کردیم همون خدا مشتری رو میاره! چرااا؟؟؟؟ چون دیگر بنده های خدا هم از خدا درخواستی دارن که مشخصا نیازمند خدمات و محصولات ما هستن… خوب خدا به اونا لطف می کنه و ما رو میندازه تو دامنشون!
سلام دوست من خوشحالم که درسایتی عضوم که همانندِشما زیادهستند.مثال زندگی شما خیلی شبیه و نزدیکه به مثالهایی که تستاددرفایلهای رایگان و محصولاتش میزنن شما شاگردی استاد رابه نحواحسن دارید میکنیدو شکی نیست که به مدار استاد نزدیک و شایدخیلی نزدیکید.ازاینکه تجربه زندگیتون و مرفق شدنتون را به اشتراک گذاشتین متشکرم ازت میخام بازم بیایی و بنویسی برامون .
ثرومتمندو شاد و سلامت و خوشبخت در دنیا و اخرت باشید و همه دوستان گلم?
سلام دوست هم فرکانسی من.تشکر و قدردانی میکنم از اینکه وقت گذاشتی و متی رو نوشتی که واقعا جالب بود برام منی که حوصله ام نمیکشه،کامل خوندمش.تبریک میگم به موفقیت تون و بصیرت باطنی که پیدا کردید.موفق و پیروز تر باشید.در ضمن یه سوال ایا شما محصول ثروت ۳رو تهیه کردید یا نه؟و اگه بفرماید از کدام محصولات استفاده کردین ممنون میشم.?
خیلی خوشحالم که کامنتم برای شما مفید بوده، از خداوند هزاران مرتبه سپاسمندم که به من الهام کرد که دیدگاه خودم رو بنویسم تا برای خیلی از دوستان مفید واقع بشه.
عسل عزیز، به نظر من ما ۹۹ درصد روی باورمون به خدا مسئله داریم و باید روی این موضوع خیلی وقت بزاریم. طوری که همیشه و هر حال خداوند رو همراه خودمون ببینیم و با آرامش خاطر مسیر زندگی رو به جلو طی کنیم.
من پیشنهادم اینه که حتما دوره جهان بینی توحیدی ۱ رو تهیه کنید، عالیه
هزاران بار گوش بدیم باز کمه. استاد نکات خیلی ارزشمندی در اون گفتند. حتی پاسخ سوالی که مطرح شده رو در یک جلسه به طور کامل با مثالی از زندگی خودشون توضیح دادن.
امیدوارم هر چه زودتر این دورهی عالی رو تهیه کنید چون از طریق آگاهیهایی که از این دوره کسب میکنید، هزاران بار مسیر موفقیت برای شما سریعتر رخ میده.
خوشحال میشم حتما نظر خودتون رو درباره این دوره برام بنویسید.
امیدوارم پاسخی که برای کامنت دیگر دوستان عزیز گذاشتم مطالعه کرده باشید.
حتما کامنت جناب محسن اصغری عزیز رو هم مطالعه کنید. نکات ارزشمندی رو بیان کردند، که به نظرم خیلی مهمه.
در ادامه باید بگم:
به نظرم باور توحیدی انواع نداره. فقط یه چیز هست و اونم اینه که به خداوند ایمان داشته باشی با تمام وجودت/ وقتی میگم با تمام وجود یعنی با تمام وجودت بدون هیچ اما و اگری و توکلت فقط به خداوند باشه. و اعتقادت به این باشه هر اتفاقی در زندگی من به جز خیر و خوبی چیز دیگهای نداره، بعد گام اول رو برداری. من نمیدونم گام اول شما چیه!
هیچکس به جز خودتون با این گام آشنا نیست. (این رو به همه دوستان میگم مخاطبم فقط شما نیستید) این گام اول همون چیزیه که سالهاست دغدغه ذهنیتونه هر روز در موردش وقت صرف میکنید و راجع بهش فکر میکنید. موقع خواب، موقع قدم زدن، وقتی سوار ماشینید، وقتی بعد از کلی کار یه استراحت به خودتون میدید وقتی دارید تو اینترنت سرچ میکنید. همون قدمی که نجواهای شیطان به شکل ترس در وجودتون رخنه کرده و نمیزاره براش اقدامی بکنید. هر بار خواستید شروع کنید اومده در گوشتون هزارتا اما و اگر آورده.
این جمله رو با ایمان تمام میگم: وقتی گام اول رو با ایمان راسخ به خداوند بدون هیچ ترس و دغدغهای برداشتید، در طول مسیر هرجا زمانش فرا برسه خداوند یا از طریق نشانهها (و الهامات) و یا از طریق ایجاد تضاد مسیر رو به شما نشون میده.
نگران هیچی نباید بود.
وقتی در خواب حضرت ابراهیم بهش گفته شد که پسرش رو در راه خدا باید قربانی کنه، بدون هیچ اما و اگری این کار رو انجام داد. حتی یک لحظه هم شک نکرد. (کدوم یک از ما حاضریم فقط با یک خواب این کار رو انجام بدیم؟ تا حالا این سوال رو از خودمون پرسیدیم؟ اگه پرسیدیم جوابش چی بوده؟) مطمئنم هر کس دیگهای اگر جای حضرت ابراهیم بود هزارتا اما و اگر میآورد.
کار ما در مقابل کار حضرت ابراهیم هزاران هزار بار آسونتره. اما، اما و اگرهای ما هزاران هزار بار بیشتره. واقعا چرا؟
واقعا چی رو از دست میدیم؟ تو کار: آب باریکهمون رو از دست میدیم؟ تو روابط: کسی رو که عاشقش هستیم رو از دست میدیم؟ تو مال دنیا: میترسم که شکست بخوریم و کل پول و دارایی که به دست آوردیم رو از دست بدیم؟
به اون خدا چیزی بالاتر از مرگ نیست، به خدا اگر ایمانت به خداوند راسخ باشه. صد برابر چیزهایی رو که با هزارتا مشقت بدست آوردی رو به راحتی بدون اون سختیها خدا بهت میده.
مثل بچهای که پدرش میندازتش بالا رفتار کنید. آیا بچه میترسه؟ نه، چون میدونه پدرش هواسش بهش هست. تازه کلی ذوق میکنه و اگر سنش طوری باشه که بتونه حرف بزنه میگه: بازم میخوام، بازم میخوام. خودتون رو مثل اون بچه در دستان خدا رها کنید. مطمئن باشید خداوند هیچ وقت فرزندش رو زمین نمیزنه. به جای نگران بودن از اینکه وای الان من رو میگیره یا میوفتم زمین. از تو هوا پریدن لذت ببرید.
از تمام لحظههاتون لذت ببرید، خیالتون جمع باشه که خداوند هواسش بهتون هست و نمیزاره اتفاقی براتون بیفته.
و در آخر:
به نظرم حضرت ابراهیم بهترین نمونه است که ازش برای باورهای توحیدی میتونید الگو بگیرید. همانطور که استاد الگو گرفتن و خودتون مثل استاد یه الگو بشید. همانطور که من الگو گرفتم، انقدر دنبال الگو پیدا کردن نباشید.
تمام چیزهایی رو که نیازه از یک الگو یاد بگیرید استاد در تک تک دورهها و فایلهاش داره به ما میگه.
بیاید برای یه بار هم شده انقدر به اما و اگرهامون بها ندیم.
امیدوارم فرصتی فراهم بشه و در جایی بیشتر در مورد معجزههای که با ایمانم به خدا تو زندگیم رخ داده برای همه دوستان بنویسم. از نکاتی که خداوند توسط استاد عزیز و دوست داشتنی به من وحی کرد.
در ادامه داستانی براتون گذاشتم که خالی از لطف نیست بخونید:
کشیشی سوار هواپیما شد. کنفرانسش تازه به پایان رسیده بود و او میرفت تا در کنفرانس دیگری شرکت کند؛ هواپیما از زمین برخاست. اندکی بعد، کمربندها را مسافران گشودند تا کمی بیاسایند. پاسی گذشت. همه به گفتگو مشغول؛ کشیش در دریای اندیشه غوطهور که در جمع بعد چهها باید گفت و چگونه بر مردم تأثیر باید گذاشت. ناگاه، چراغ بالای سرش روشن شد: “کمربندها را ببندید!” همه با اکراه کمربندها را بستند؛ امّا زیاد موضوع را جدّی نگرفتند. اندکی بعد، صدای ظریفی از بلندگو به گوش رسید، “از نوشابه دادن فعلاً معذوریم؛ طوفان در پیش است.”
موجی از نگرانی به دلها راه یافت، امّا همانجا جا خوش کردند و در چهرهها اثری ظاهر نشد، گویی همه میکوشیدند خود را آرام نشان دهند. باز هم کمی گذشت و صدای ظریف دیگربار بلند شد، “با پوزش فعلاً غذا داده نمیشود؛ طوفان در راه است و شدّت دارد.” نگرانی، چون دریایی که بادی سهمگین به آن یورش برده باشد، از درون دلها به چهرهها راه یافت و آثارش اندک اندک نمایان شد.
طوفان شروع شد؛ صاعقه درخشید، نعرهء رعد برخاست و صدای موتورهای هواپیما را در غرّش خود محو و نابود ساخت؛ کشیش نیک نگریست؛ بعضی دستها به دعا برداشته شد؛ امّا سکوتی مرگبار بر تمام هواپیما سایه افکنده بود؛ طولی نکشید که هواپیما همانند چوبپنبه بر روی دریایی خروشان بالا رفت و دیگربار فرود افتاد، گویی هماکنون به زمین برخورد میکند و از هم متلاشی میگردد. کشیش نیز نگران شد؛ اضطراب به جانش چنگ انداخت؛ از آن همه که برای گفتن به مردم در ذهن اندوخته بود، هیچ باقی نماند؛ گویی حبابی بود که به نوک خارک ترکیده بود؛ پنداری خود کشیش هم به آنچه که میخواست بگوید ایمانی نداشت. سعی کرد اضطراب را از خود برهاند؛ امّا سودی نداشت. همه آشفته بودند و نگران رسیدن به مقصد و از خویش پرسان که آیا از این سفر جان به سلامت به در خواهند برد.
نگاهی به دیگران انداخت؛ نبود کسی که نگران نباشد و به گونهای دست به دامن خدا نشده باشد.
ناگاه نگاهش به دخترکی افتاد خردسال؛ آرام و بیصدا نشسته بود و کتابش را میخواند؛ یک پایش را جمع کرده، زیر خود قرار داده بود. ابداً اضطراب در دنیای او راه نداشت؛ آرام و آسودهخاطر نشسته بود. گاهی چشمانش را می بست، و سپس میگشود و دیگربار به خواندن ادامه میداد. پاهایش را دراز کرد، اندکی خود را کش و قوس داد، گویی میخواهد خستگی سفر را از تن براند؛ دیگربار به خواندن کتاب پرداخت؛ آرامشی زیبا چهرهاش را در خود فرو برده بود.
هواپیما زیر ضربات طوفان مبارزه میکرد، گویی طوفان مشتهای گره کردهی خود را به بدنهی هواپیما میکوفت، یا میخواست مسافران را که مشتاق زمین سفت و محکمی در زیر پای بودند، بترساند. هواپیما را چون توپی به بالا پرتاب میکرد و دیگربار فرود میآورد. امّا همه این اتفاقات در آن دخترک خردسال هیچ تأثیری نداشت، گویی در گهواره نشسته و آرام تکان میخورد و در آن آرامش بیمانند به خواندن کتابش ادامه میداد. کشیش ابداً نمیتوانست باور کند؛ در جایی که هیچیک از بزرگسالان از امواج ترس در امان نبود، او چگونه میتوانست چنین ساکن و خاموش بماند و آرامش خویش حفظ کند.
بالاخره هواپیما از چنگ طوفان رها شد، به مقصد رسید، فرود آمد. مسافران، گویی با فرار از هواپیما از طوفان میگریزند، شتابان هواپیما را ترک کردند، امّا کشیش همچنان بر جای خویش نشست. او میخواست راز این آرامش را بداند. همه رفتند؛ او ماند و دخترک. کشیش به او نزدیک شد و از طوفان سخن گفت و هواپیما که چون توپی روی امواج حرکت میکرد. سپس از آرامش او پرسید و سببش؛ سؤال کرد که چرا هراس را در دلش راهی نبود آنگاه که همه هراسان بودند.
دخترک به سادگی جواب داد، “چون پدرم خلبان این هواپیماست و داشت مرا به خانه میبرد؛ اطمینان داشتم که هیچ نخواهد شد من به پدرم ایمان دارم؛ او خلبان ماهری است.”
از آنروز به بعد کشیش توانست معنی واقعی ایمان را درک کند.
{بله، من هم به به پدرم ایمان دارم؛ او خلبان ماهری است.}
من هم تجربه های بسیار زیادی در زندگی از توکل به خدا دارم.
من فکر میکنم رسیدن به هر خواسته ، فرمول بسیار ساده ای داره که شما اونو انجام دادید. قرارکه ما تصمیم بگیریم ، باورهامونو درست کنیم، ترمزهای ذهنی که من بهشون میگم سیاه چاله ،بشناسیم ورفعشون کنیم و احساس خوب وفرکانس درست ومدار صحیح وخدای مهربونه که دستتو میگیره ومیبینی که عالم وآدم میشن درخدمتتو تا با آرزوهات برسی.
مطمینم خودت بهترین راهه رو پیدا میکنی همین طور که تا حالا پیدا کردی ولی یه حسی بهم گفت اینو بهت بگم شاید به دردت خورد.برای دریافت دلاری می تونی از paypal استفاده کنی
چقدر خوب که داستان زندگیتون رو نوشتین دوست عزیز.چقدررر عالی میشد اگه بیشتر کامنت بذارین تا با این نمونه های عینی،واسمون این راه زیبا و پر از نعمت ، منطقی بشه
با سلام به دوست عزیزم ممنون از پاسخ عالی خیلی خوشحالم کار خداوند برای هدایت همه مون متشکرم ممنون که با داستان برای من این پیام رو داشت که از خداوند خاستید که هدایت کنه شما رو این خواستن خیلی مهم هست
دوست عزیز ممنونم که سرنوشتت رو نوشتی و من را هم تحت تاثیر قرار دادی و خوشحالم چون من هم این راه شما را که فقط خدا هدایتگر ما است را در تمام مراحل زندگیم قرار داده ام و امید دارم که به همه رویاهایم خواهم رسید.
از خوندن مطلبت انرژی گرفتم. منم در حال شروع کسب و کار خودم هستم. الان روی دانش اجراییم تمرکز کردم. اونجایی که گفتی اول توکل به خدا بعد دانش اجرایی یه تلنگری خوردم. واقعا ممنونم
با سلام ، خدمت شما ھم فرکانسی عزیز ، مطالبتون بسیار عالی و پر محتوا بود وقتی داشتم می خوندم از ھیجان و شوق رسیدن بہ باورتان و حضور لحظہ بہ لحظہ خدا در زندگیتان احساس لذت می کردم برایتان آرزوی موفقیت و سربلندی دارم ممنون از نوشتہ ھای قشنگتون
اول اینکه از مشتری نپرسیم از کحا اومده نشان دهنده ایمانه. کاری که دقیقا بهش فکر کرده بودم و همین امروز دقیقا اینکار رو کردم.
(امروز اولین روز و اولین مشتری من بود از نتیجه یکماهی که قفلی زدم روی استاد و دارم کل روز رو فایل گوش میدم امروز ۲۶فروردین ۱۴۰۱ وسط ماه رمضون هست)(البته دومن مشتریه قبلی دو روز پیش بود ولی این مشتری اولین مشتری میلیاردی من تو زندکیم هست)
دوم اینکه لازمه اولین گام رو برداریم بقیش با خدا
سوم خدا مشتری رو میرسونه
(من برنامم اینبود توی تعطیلات عید شروع کنم تبلیعاتم رو و امسال رو با تبلیغ بترکونم و فروشم رو بالا ببرم از قضا ازاول سال با استاد شروع کردم و کل برنامه هام رو کنسل کردم وقتی توی اولین فایلی کع شندیم استاد گفتند تبلغ منجلابه)
خیلی عالی بود دوست عزیز مسیرتون و روزی هر روز عالی تر رو دارم.
من الان به جایی رسیدم از صبح تا شب دارم فایل گوش میدم و زندگیم خودش میره جلو
دلم نمیخوام یه دیقه خالی بگذره .شب ها خوابم نمیره تا بی هدش بشم روی فایل ها و صبح ذوق بلندشدن دارم برم دفترگوش کنم. چون تا قافل میشی ورودی منفی میاد توسر ادم. من به این سرعت جواب گرفتم یه مدت کوتاه ورودیم رو درست کردم نتیجه دیدم برای همین نمیخوام دیگ رکب اینستگرام و ادم های منفی دورو برم بخورم. با همه هم قطع ارتباط کردم و واقعا زندگیم عالی شده و واقعا یه انسان موفق میبینم خودم رو.
این نکته خیلی مهم بود ک از استاد یادگرفتم :که قرار نیست خیلی طول بکشه تا جواب بگیری ، من همیشه فکر میکردم خیلی قراره طول بکشه و خیلی دور میدیدم موفقیت رو .ولی الان خیلی هر روز شگفت زدم از اینکه هر روز دارم نشانه ها و هدایت و الهام رو پیگیرم.
واقعا اشک شوق ریختم دوست عزیز ما با همچین خدایی طرف هستیم خدایا سپاسگزارم که قوانینی و وضع کردی تا خودمون زندگیمون و اونجوری که دوست داریم بسازیم همینطور که این دوست عزیزمون زندگیش و تونست تغییر بده و الگویی برای ماها بشه جهان پاسخ میدهد تو فقط توکل کن و بسپار به خدا
با عرض سلام خدمت دوست عزیز بسیار عالی واقعا تبریک میگم بخاطر پیشرفت و ایمان پیدا کردن به خدا امیدوارم من هم مثل شما باورم ایمانم را قوی کنم خوشحال هستم از دوستان خوبی مثل شما در این سایت برایتان آرزوی بهترینها را دارم انشا الله هرروزتان عالی تر از روز قبل پایدار باشید ?????
خدا را شکر برای قدرت بی انتهایش ، برای سریع الاجابه بودنش ، داستان زندگی شما بسیار اموزنده و تاثیر گذار أست که هر چی بخواهی می شود فقط باید توکل کنی ، خدا هیچ وقت نه نمی گوید، داستان شما را ذخیره کردم که هر وقت بی انگیزه شدم و کم اوردم به ذهن نشان بدم بگم ببین می شود .
سوالی دارم ، نمی دانم الان در سایت فعال هستید یا نه ، با این همه موفقیت و مدارج بالا و درک بالا چرا می خواهید با اسم مستعار در سایت فعالیت کنید ؟ چرا نمی خواهید کسی بداند شما شاگرد استاد عباسمش هستید ؟ چه نکته منفی در ان أست ؟ همه می دانیم که استاد برترین در این مباحث أست و دومی ندارد، چرا افرادی چنین حسی دارند که نباید کسی بداند استاد سبب چنین تحولاتی شده ، به نظرم افرادی مثل شما که چنین موفقیت مالی کسب کردند می توانند الگوی بسیار بسیار خوبی باشند برای همه ما
ازتون ممنونم که به این زیبایی این کامنت رو اینجا نوشتید … خیلی برام زیبا و جذاب بود اونقدر که با هر کلمه انگار شاهد اون اتفاقات بودم … راه دوری رو که رفتین …هدایت ها …. اعتماد به خدا …
میدونید منو به یاد چی انداخت …
به یاد ملیکای 7 ساعت پیش که داشت به خدا میگفت خدایا دیگه حس خوبی ندارم که برم با مغازه ها مصاحبه کنم …یه راه درآمد دیگه بگو*این مصاحبه هم یک راه درآمدی بود که خداوند در دلم انداخت و من تقریبا یک ماه پیش از صفر به 500هزار تومن درآمد رسیدم …با محصولی که تولید کردم …و البته خدا تولید کرد خدا ایدشو داد مگر نه من اصلا حتی فکرش رو هم نمیکردم… با راه کار اون که من اون محصول رو چطور معرفی کنم …الان هم اعتماد به نفسم بیشتر شده هم باورام بهتر شده هم حس بهتری دارم ….اما از آخرین باری که اینکارو کردم با اینکه به محصولم ایمان داشتم حس خوبی ندارم دیگه… پولش خوبه من فقط با 3روز کار کردن اونم با روزی 2تا3 ساعت این 500 تومن رو درآوردم ولی انگار که ته دلم بهم میگه تو هنوز کامل از این محصول نتیجه نگرفتی پس دیگه به دیگران نده ….)
پشت اون یه ایده و تولید محصول جدید هم بود ولی تا بودن این درآمد و این محصول فقط تو فکر آماده کردن وسایل مورد نیاز برای تولید بودم و هی اینو بهونه میکردم….
تا اینکه توی اتوبوس وقتی اینو گفتم خدا گفت مگه من یه راه دیگه نگفتم…یادته برای محصول قبلی هم مقاومت داشتی ولی شد … من گفتم آخه خدا با حرفای مامان دیگه ترسم بیشتر شده …گفت بهم ایمان داری ؟ گفتم آره ولی …گفت پس انجامش بده … گفتم آخه خیلی غیر منطقیه …گفت انجام ندادنت بخاطر بی ایمانیه …. (حاضرم بمیرم ولی حتی توی فکرم همچین برچسبی رو نخورن انگار خدا قشنگ میدونه چی بگه تا راضیم کنه …. بی ایمانی …میدونم هنوز خیلی ایراد دارم هنوز ایمان قوی ندارم ولی اینکه توی دلم یک لحظه به خاطر اقدام نکردن به این کلمه متهم بشم منو از درون میسوزونه ….چون مطمئنم خدا از من انتظار زیادی نداره و در حد خودم ازم ایمان می خواد پس هر موقع اینو میگه یعنی دارم از حد خودم میگذرم )
خلاصه گفتم باشه انجامش میدم ولی چی بگم ؟
بگم ملت بیاین اینو بخرین ؟ گفت اینم گفتم بهت …که دقیقا چی بگی و همرو دونه به دونه توی ذهنم آورد…من که فقط با خودم یه خودکار. آوردم به خانم بغلیم گفتم برگه دارین و اون بهم یه تیکه کاغذ داد ..(وقتی می خواستم اینو بگم هی شیطان میپرید وسط با هر درنگ نجواها بیشتر میشد من کلا آدمی نیستم که درخواست نکنم ارتباطات خوبی دارم و در خواست میکنم ولی در لحظه که به ذهنم میاد میگم یا اون کارو انجام میدم بار ها و بار ها شده در اتوبوس یا جمع غریبه برای کار های کوچیک و مختلف درخواست میکنم مثل میشه یک لحظه اینو نگه دارید یا میشه دو تا بردارم یا ممکنه از خودکارتون استفاده کنم و.. یا وقتی ببینم کسی به من نیاز داره و الان باید درخواست کنه ولی انگری روش نمیشه خودم اونکارو میکنم یه به صورت درخوایت مطرح میکنم تا متوجه بشه هیچ اشکالی نداره که درخواست کنه .. ولی اینو با قصد بد انجام نمیدم و ازشون تشکر میکنم ولی بعضی وقتا که میگم نه نمی خواد حالا چه واجبه حالا میرسیم لازم نیست نجوا ها میاد که آره بابا این چه کاریه تو محتاج نیستی یوهو اینکارو نکنیا …ممکنه دربارت بد فکر کنه ….
تا اینا میاد یادم به حرف استاد میوفته و میگم نه درخواست میکنم و بی درنگ میگم …)
برگه ای که از خانم درخواست کردم رو گرفتم و تمام اون چیزایی که باید برای معرفی بگم رو روی کاغذ نوشتم و بعد به ایستگاه رسیدم و پیاده شدم ….
با خوندن کامنت شما ایمانم بهتر شد و حتی الان تصمیم گرفتم که بلند بشم و یکی از کارهای تهیه ی محصول رو انجام بدم و فردا محصول رو آماده کنم و الهام خدا رو اجرا کنم ….
همینقدر ازت تشکر کنم که وقتی داشتم کامنتتون رو میخوندم، بی اختیار اشک ریختم از رنگ خدا و وقتی خدا بخواد کاری جور کنه، با هماهنگی زیااااااااااد کار جلو می بره.
من تقزیبا با چند درجه بهتر شرایط شما رو دارم، ولی خیلی چیزها رو رها کردم و واقعا تصمیم دارم خیلی جدی روی خودم و باورهای خالصی که استاد گفته کار کنم.
خوشحالم که جایی رو پیدا کردم مه هر چقد بیشتر زمان بذارم بیشتر حالم بهتر میشه
آگاه تر میشم
دوست عزیز خدا قوت باشه ودمت گرم که با طوفان بیرون اجازه ندادی ایمانت خدشه دار سه
واقعیت من از یه زمانی به بعد، فقط و فقط بخاطر بهبود وضعیت مالی دوره ها شرکت کردم، کلاس رفتم،و….
البته در ابتدا اولویتم روابط بود
یادمه اوایل اردیبهشت 96 بود دوستی که یه مدت بود ازش بی اطلاع بودم تماس گرفت و حرف زدیم گف چند وقته ازدواج کردی؟
گفتم یه 7 الی 8 ماهی هست، بعد از صحبتمون دیدم تنها نهایتا 40 روزه!!!
انقد که بهم سخت گذشته بود آموزش و کار کردن رو خودم رو شروع کردم تا جاییکه به نتیجه رسیدم هر چی هست در خودمه که باعث شده این مسایل رو داشته باشم
الان بلطف خدا خیلی بهتر شدم، مسایل و چالش در زندگی مشترکم هست ولی خیلی کمتر و متفاوت تر از آن زمان اونم چون میدونم هر چیه در منه
ولی همیشه باگ مالی داشتم و تا الان بوده
هر کاری کردم چشم به این بوده بالاخره کیپول میاد
هیچ وقت بطور مستمر 3 ماه حقوق دریافت نکردم
میدونم تو زمینه ی مالی باورهایی دارم که مانع هستن
ولی نمیدونم چی.
باور و ایمانم بخدا و به فراوانی بسیارررر جای کار داره.
از شما و دوستانی که پیام من رو میخونم میخوام که چه از طریق معرفی فایل یا فایل های که مرتبط با مسیله من هست چه هر حرف و راه و مسیری که خودشون رفتن، بهم کمک کنند
اون شبی که تو پارک تو اوج تاریکی زندگیت حال و هوای آسمانی گرفتی چه حالی داشتی فردا صبح که بهت زتگ زدن شب رفتی خونه رفیقت که قبلا سخت در دسترس بود با یه بوق دسترس قرار گرفت و خونه شو و مقداری پول و خوراکی در اختیارت گذاشت اون شب تا صبح چی برتو گذشت خدایاااااااا اون حال سیاوش و من میخوام حالی که نه خواب نه خستگی نه گشنگی نه سرما نه گرما هیچچچچچ تاثیر منفی رو ما ندارا خدایااااااا اون حال سیاوش چندددددد قیمت اون حال چنده کی میتونه پرداختش کنه فقطططط با یک تشکر خشک و خالی بهاش پرداخت میشه و چقدددددد تو سخاوتمند و مهرباتی و ما انسانها چقددددددد بی معرفت و نامررررررردیم خدایا مارو ببخش به بزرگواریت مارو ببخش هرچند مستحق بخششم نیستیم ولی تو بسیااااااار غفور و وهابی و مارو با یه کلام توبه و سپاس میبخشی خدایا .سکوت میکنم
سیاوش جان ،همینکه زنده ای و ذوق مرگ نشدی خداروشکررررررر،چقد پراز نور و آگاهی عالی بود کامنتت و اینم بگم میدونی چرا استاد گفت اونایی که نتیجه های بزرگ گرفتن کمتر به سایت سر میزنن یا دیگه اینورا پیداشون نمیشه و چرا باید اینجوری بشه میدونین این کامتت شما که 4سال پیش نوشتی واسه آدمای تازه وارد چقددددددددد باعث امید و دلگرمی و ایمانه اگه بدونی که چقد با خوندن کامنتت ایمانم بیشتر و دلگرم شدم به لین راه دیگه نمیدین حاحی حاجی مکه دیگه سعی میکنین هر ازگاهی به اینجاها سر بزنین تا بتونین واسه ما تازه واردها نور بشین برای عبور از تاریکی من این کامنت باعث شد با خودم عهد ببندم که موفقیتم زیاد شد عالی و قدرتمند شدم هر از گاهی رندومی بیام تو فایلهای توحیدی استاد از داستان خودم بگم تا نور بشم واسه تازه واردها اونایی که کم آوردن تو راه اونایی که میخوان رشد کنن و لازمه ایمانی گرم چاشنی قلبشون بشه دمتگرر رم سیاوش جان نمیدونم چرا اونجا گفتی نمیخوام زیاد از خودم بگم شاید منو بشناسن با شناختن شما چه اتفاقی میوفته که اینجوری گفتبن البته این سوالم شاید بی ربط باشه ولی کنجکاو شدم بدونم….و اینکه داستان زندگی تو تمام نوووووووور بود و نورررررر خداروشکر که اینجوری مارو سوپرایز میکنه خدایا منتظر سوپرایز اینطوری در زندگیم هستم….اصل ایمان اصل پاکی قلب اصل توحید اصل یکتاپرستی بقیه هرچیزی غیر این همه فررررررررع و تمام
خدایاااااااا شکرت برای موفقیت دوستم سیاوش که موفقیتش باعث دلگرمی من شد الهی شکرررررررت
لطفا بچهایی که موفق شدین بیشتر به اینجا سر بزنین تا نور بشین واسه ما تازه واردها خواندن داستان زندگی شما و مسیر موفقیت شما برای ما خیلیییییی میتونه مفید و دلگرم کننده باشه
آقا سیاوش عزیز و نازنینم آخ که چقدر کیف کردم چقدر حال کردم چقدر لذت بردم از این کلمات زیبا و دلنشینی که از دلت برآمد لاجرم بر دل نشست
که نه فقط کلمه بلکه تجربیات عمیق زندگیت را به اشتراک گذاشتی
آقا خیلی تحسینتون میکنم
چقدر کار عالی کردید که در سایت فعال میشید و کمک می کنید اینطوری
دم تون گرم
حجت تمام کردید
ایمان به خداوند
در مورد فرستادن مشتری از سمت خدا و اینکه نمی پرسید چطوری آشنا شدید چقدر نکته عالی رو اشاره کردید چقدر همین نکات ریز و کوچک و ساده باعث میشن ادم گول بخوره و مسیر رو گم کنه
ادم از بدیهی ترین موضوعات گمراه میشه و آسیب میخوره
دقیقا همینه که وقتی کنجکاوری کنی که چطور با ما آشنا شدی (مثل خیلیا که میپرسن: معرف کی بوده؟ یا کی معرفی کرده؟) احتمال خیلی زیاد باعث میشه نجواهای شرک آلود بیاد تو ذهن و بگه پس برم سمت فلانی که باعث شد این مشتری بیاد سمتم و بعد از این از این ادم بخوام …
آقا سپاسگزارم از شما
دوست دارم بیشتر از تجربیات و نتایج ارزشمندتون باخبر بشم و بخونم
سلام دوست عزیز پنج تا ستاره واقعا کم بود . هزاران ستاره هم که به کامنت شما بدم باز هم کمه . خدا میدونه چند تا از دوستان با خوندن کامنت شما دوباره امیدوار شدن و زندگیشون تغییر کرده
خیر و برکت و فراوانی و عشق و خدا در لحظه لحظه زندگیتون جاری باشه
خوشحالم که جایی رو پیدا کردم که هر چقد بیشتر زمان بذارم بیشتر حالم بهتر میشه
آگاه تر میشم
دوست عزیز خدا قوت باشه و دمت گرم که به طوفان بیرون اجازه ندادی ایمانت خدشه دار شه
واقعیت من از یه زمانی به بعد، فقط و فقط بخاطر بهبود وضعیت مالی دوره ها شرکت کردم، کلاس رفتم،و….
البته در ابتدا اولویتم روابط بود
یادمه اوایل اردیبهشت 96 بود دوستی که یه مدت بود ازش بی اطلاع بودم تماس گرفت و حرف زدیم گف چند وقته ازدواج کردی؟
گفتم یه 7 الی 8 ماهی هست، بعد از صحبتمون دیدم نهایتا 40 روزه!!!
انقد که بهم سخت گذشته بود آموزش و کار کردن رو خودم رو شروع کردم تا جاییکه به نتیجه رسیدم هر چی هست در خودمه که باعث شده این مسایل رو داشته باشم
الان بلطف خدا خیلی بهتر شدم، مسایل و چالش در زندگی مشترکم هست ولی خیلی کمتر و متفاوت تر از آن زمانه، اونم چون میدونم هر چیه در منه
ولی همیشه باگ مالی داشتم و تا الان بوده
هر کاری کردم چشم به این بوده که بالاخره کی پول میاد،
هیچ وقت بطور مستمر 3 ماه حقوق دریافت نکردم
میدونم تو زمینه ی مالی باورهایی دارم که مانع هستن
ولی نمیدونم چی.
باور و ایمانم بخدا و به فراوانی بسیارررر جای کار داره.
از شما و دوستانی که پیام من رو میخونم میخوام که چه از طریق معرفی فایل یا فایل های که مرتبط با مسیله من هست چه هر حرف و راه و مسیری که خودشون رفتن، بهم کمک کنند
چقدرزیباباخودت حرف زدی اون زمانی که چیزی برای ازدست دادن نداشتی،چقدرزیبابانجواهای ذهنت کناراومدی ودهنشون روبستی
چقدرعاشقانه به خداتوکل کردی وسپری بهش واون هم باعشق انجامش دادبرات وهدایتت کردوازهمه مهمترتوعمل کردی به هدایتت
باترسهایی که داشتی بازقدم برداشتی وانجامش دادی
خط به خط کامنتت پرازایمان وباورباخالقه باوربه رب تنهارب هستی
خیلی خوشحالم که امروزهدایت شدم به کامت شماوازخوندنش لذت بردم
درواقع من همیشه ازخدامی خواستم که کارمندی روتجربه کنم ولی وسط کامنتهای شماچراغی توی ذهنم پرنورشدمثل یک ستاره که چراکارمندی رومی خوایی ؟مگه خودت عرضه پول درآوردن نداری که میخوایی بری وبرای بقیه کارکنی وآرزوهای اونهاروبه حقیقت تبدیل کنی،مگه خودت خالق نیستی،پس کسب وکارخودت روازخدابخپاه کاری که عاشقشی کاری که سه تاآزادی روبرات داشته باشه آزادی مالی مکانی وزمانی
پس به جهان ثابت کن که لیاقتش روداری که خودت خالق باشی ثابت کن که جنمش روداری
بخواه ازخودش یابرات انجامش میده یاراه رونشونت میده وهدایتت میکنه وازمسیراصلی آگاهت میکنه،پس بچسب به اصل به خالق به رب توتکه ای ازخالقی پس میتونی خلق کنی باورکن که میتونی خلق کنی پله پله تکاملت روطی کن
برای دیگران کارکردن ممنوع
ممنونم ازت آقاسیاوش عزیزبابت این کامنت هدایتی برای من
در طول خواندن داستان زندگیت خیلی گریه کردم و به یاد اتفاقات زندگی خودم افتادم واز کسانی که انتظار داشتم و ناامیدم کردند و منتظرخوار شدن من بودن اما فقط خدا کمکم کرد من همه آنها را به خاطر خدا بخشیدم تا آرام شوم و باز هم سپاسگزارم
سلام به سیاوش عزیزم.البته نمیدونم اسم واقعیت این هست یا نه :)
هرچقدر بگم از روزی که این کامنت رو گذاشتی چقدرررررر روی من تاثیر گذاشت کم گفتم و از همون موقع برمیگشتم بارها و بارها میخوندمش و ایمان میگرفتم از خدایی که دردسترس شما بود و دردسترس من و همه مردم عالم هست…. و جدیدا که روی صفحه معرفی پروفایلت متن جدید گذاشتی خیلی خوشحال شدم و مشتاقم دوباره از کلام نابت بشنوم و لذت ببرم …. مطمئنا اگر بدونی چقدر کامنتات امیدبخش و الهی هست هرروز ی کامنت میذاشتی :)
دوست عزیز من با خوندن کامنت شما و قرص و محکم بودن دلتون به خداوند واقعا از شدت لذت بغضم گرفت چقدر حس خوب و فوق العاده ای سپردن به خودش به هیچ مسیری برای دستیابی به خواستهات فکر نکردن
خدایا شکررررت
خدایاشکررررررت
خدایاشکرررررت
چقد احساس خوبی خوندن کامنتای سرشاز از ایمان و احساس خوب شمارو
از خواندن کامنتون خیلی تاثیر گرفتم و واقعا زیبا و بی غل و غش نوشتید و امیدوارم همینطور مراتب ترقی را طی کنید و به پیشرفت خودتان و جهان کمک کنید ایمانم قویتر شد ممنون از شما بابت این به اشتراک گذاشتم موفقیتان خدایا شکرت شکر
چیزی که نتایج رو متفاوت میکنه بحث باورهاست، در این بحثی نیست. اما میخوام با توجه به موضوعاتی که درک کردم کمی این مورد رو بازش کنم:
هر اتفاق و نتیجه ای وقتی رخ میده کاملا منطقیه. یعنی علوم غریبه و جادوجنبلی در کار نیست. همه ما ممکنه اهدافی داشته باشیم که به نظر خیلی بزرگ باشن ولی وقتی بهش میرسیم با خودمون میگیم خب طبیعی بود. من فلان بیزینس رو شروع کردن بعد فلانی رو دیدم فلان اتفاق افتاد و من اینجوری موفقیت کسب کردم!!!
اما موضوع اصلی اینه که اگر شخص خاصی رو دیدی، اگر پیشنهاد کاری خوبی بهت شد، اگر یه اتفاقی افتاد بخاطر این بود که در مدار اون خواسته بودی و باورهاشو داشتی
الان سایت استاد خیلی خوب و جمع و جور و عالیه، چرا رتبه الکساش بالاست؟ استاد اگر عکسی از آنالیز گوگل سایتش بزاره خواهید دید که میانگین حضور افراد در سایت چند دقیقست چون خیلی مهمه هر فرد چقدر تو یک سایت میمونه و چقدر یک سایت براش جذابه. شاید استاد اصلااااااا به این موضوع فکر هم نکرده که من چیکار کنم افراد بیشتر تو سایتم بمونن چون این موضوع به الکسا ربط داره، ولی هدایت شده
هدایت شده
هدایت شده
یعنی هدف خودشو دنبال میکرده که گسترش آگاهی هایی از توحید بوده، در این راه ایده اومده بیا فیلم بزار تو سایتت با پلیر، یا از کاربرات نظرسنجی کن، یا عقل کل درست کن کاره ملت راه بیوفته
به الهاماتش عمل کرده، به هدفش رسیده، کار ملتو راه انداخته، ولی از اونطرف جهان کل این اهداف رو جوری براش برنامه ریزی کرده که باعث بالا اومدن سایتش هم بشه
استاد میگه تبلیغ نکن، خدا افراد رو میاره تو کسب و کارت(بارها هم گفته: من نمیگم تبلیغ بده و…) حالا میخوام اینو بگم. اگر باور داری که حتما باید تبلیغ کنی تا درآمد داشته باشی و به حرف استاد گوش بدی شکست میخوری. چون یه عمره باورت اینه که باید تبلیغات گسترده داشته باشی، یهو یه چیزی میشنوی، میای تبلیغ رو قطع میکنی خب زور باورت به آگاهی هات میچربه
باور با آگاهی فررررق دارد
شما اگر باورت درست باشه و به خدا توکل کنی هداااایت میشی، کار عجیب غریبی نمیکنی، هدایت میشی
یه کاری رو میکنی که اصلا به فکر اون نتیجه خاص نیستی ولی ناخودآگاه اون کار هم برات انجام میشه، در این مثال تبلیغات
استاد تمرکزشو گذاشت رو دوره ها، رو آگاهی های خالصی که به کاربراش میده. نتیجه چی شد؟
خوده من مدتهاااااااا بالای اینستاگرامم نوشته بودم: شاگرد سید حسین عباسمنش هستم
این تبلیغه دیگه. 4 نفری که منو میشناسن و میدونن تو 2،3 سال گذشته چقدددددر تغییر کردم میرن سرچ میکنن و میپرسن این شخص کیه اصلا و کم کم آشنا میشن
یعنی شما وقتی توکل میکنی و میگی خدا برای من کارها رو انجام میده، کارها کاملا منطقی انجام میشه. نه اینکه جادویی رخ بده
ولی به چه شرط؟ به شرط اعتماد کامل به خدا، به شرط باور
نه اینکه فقط زبانا بگی من به خدا ایمان دارم
مدتها پیش یکی پرسید: استاد عباسمنش میگه من قرص نمیخورم،دارو نمیخورم و با آبلیمو عسل خودمو خوب میکنم و منم میخوام دیگه داروهامو نخورم نظرت چیه؟ گفتم داغون میشی میترکی حالتم بدتر میشه. پرسید: چرااااا؟ گفتم تو یه چیزی شنیدی، هنوز باورش نکردی، بدن تو هم بر اساس باورهات کار میکنه نه بر اساس شنیده هات. دارو نمیخوری، بدنتم که کاری با آگاهی و شنیده هات نداره و به اون دارو نیاز داره و بهش نمیرسه در نتیجه بدتر میشی
بشین کم کم باورهاتو درست کن و داروهاتم کم کم بزار کنار، باورهای تو 1 روزه شکل نگرفته که 1 روزه عوض بشه
الانم منی که یه عمر همش شنیدم و دیدم همه دارن تبلیغ میکنن یهو نمیتونم مثل استاد فکر کنم، باید ذره ذره خودمو عوض کنم، مثلا 100 تا مشتری میگیرن، 90 تاش از تبلیغه، 5 تاش از آشنایی 5 تاش به یه طریق عجیب و غریب باهام آشنا شدن، بیام اون 5 تا رو سپاسگزاری کنم و بگم بله میشود. اگر 5 تا اومده میتونه 20 تا دیگه هم از جاهایی که فکرشو نمیکنم بیاد
خدا در آیه 3 سوره طلاق میگه: از جایی که فکرشو نمیکنی بهت روزی میدم و کار خدا اینه
میگه اصلا کار خدا اینه که از جایی که به فکرت نمیرسه بهت برسونم، اما به کی میرسونه این روزی رو؟ نمیگم که برید سوره رو باز کنید و آخر آیه 2 رو بخونید چون همین آیه منو روانی کرد کلا
استاد ایمان داره، باور داره
خیلی از ما شاگردای استاد بعد از سالها و دوره ها هنوز باور نکردیم که 100 درصد اتفاقات رو باورها و افکارمون بوجود میارن و این مهمترین باور در این مسیره
استاد تبلیغ نمیکنه، درسته
ولی خدا براش تبلیغ میکنه، خدا دل ها رو نرم میکنه براش
بارها تو فایلاش گفته: اصلا برای من مهم نیست شما چی دربارم فکر میکنید من چیزی که فکر میکنم درسته رو میگم
ماها اینو میشنویم کلی کیف هم میکنیم باهاش ولی میخوام اینو بگم، اگر همین جمله رو یکی دیگه تو یه فایلی بگه ما فایل رو میبندیم 4 تا فحشم میدیم میگیم یارو از دماغ فیل افتاده، آخه مگه تو کی هستی؟ 4تا خونه و ماشین داری دیگه نباید اینجوری خودخواه و… باشی که
ولی وقتی استاد میگه همه میگن دمششششششش گرم، چقدر آدم باحالیه، چقدر عزت نفس داره، چقدر خدا رو قبول داره
استاد تبلیغ نکرده، خدا براش تبلیغ کرده، خدا دلها رو براش نرم کرده
وقتی هم که برمیگردی داستان رو نگاه میکنی میبینی همه چیز کاملا منطقی براش رخ داده، یعنی کاملا منطقی سایتش اومده بالا، کاملا منطقی پولدار شده
الان مثلا مگه فقط سایته؟ استاد کلی ملک داره که قول میدم اصلا بهشون فکر هم نمیکنه ولی روز به روز به ارزششون افزوده میشه
یا تو مثال تندخوانی یه الهامی شد بهش عمل کرد، از خوده استاد بپرسید آیا روز اول حتی 0.0005 درصد هم فکر میکردی از تندخوانی چندین میلیارد پول دربیاری؟
ما فقط باید به الهامات و به حرفای خدا گوش کنیم، ایمان واقعی داشته باشیم
بقیه کارها رو خودش انجام میده، چجوری انجام میده؟ برید چند آیه اول سوره طلاق رو بخونید. ما نمیدونیم چجوری انجام میده
برای کی انجام میده؟ برای کسی که ایمان دارد، ایمان دارد، ایمان دارد
نه کسی که فقط حرف میزند، فقط حرف میزند، فقط حرف میزند
یه موضوع دیگه ای هم که هست میگن: سخنی که از دل برآید بر دل نشیند
استاد از روز اولی که اومده تو این کار اصلا هدف اصلیش پول نبوده، چرا اینو میگم؟ چون وقتی اومد تهران کلی بدهکار شد سره دوره 21 جلسه ای و… ولی باز ادامه میداد چون عاااشق تاثیرگذاری بود، کاری رو میکرد که ازش لذت میبرد. بعد رو باورهای ثروتش کار کرد و ثروتم اومد براش
ولی اکثر آدما فقط برای پول کار میکنن، عشقشو ندارن
یذره ضرر میدن شغل عوض میکنن
شور و شوق خیلی مهمه، وقتی شور و شوق داری و حالت خوبه اتفاقات خوب هم برات میوفته
موضوعی که استاد مدتهاست داره فریاد میزنه
احساس خوب = اتفاقات خوب
میگن: چو 100 آید 90 هم پیش ماست
100 خداست و بقیه چیزا مثل تبلیغ و کسب و کار و رابطه خوب و پول و طلا و ماشین و خونه و…. زیر مجموعه خیلیییییییییییییی کوچکی از خدا
پس وقتی دنبال خدا میری بدون این که حتی بصورت آگاهانه بهش فکر کنی یسری چیزا رو بدست میاری
به شرطی که باورش کنی
با خودت میگی: خداوند مالک آسمانها و زمینه، کل ثروت ها برای خداست، خدا از راه هایی که فکرشو نمیکنم بهم روزی میده و…
بعد به کمبود فکر میکنی.
به نظرت خدا رو باور کردی؟ نه! اگر باور میکردی به کمبود فکر نمیکردی
استاد بارها گفته اگر باور فراوانی درست بشه خیییییییلی از باورها باهاش درست میشه و موفقیت سرازیر میشه.
حالا من میخوام بگم اگر بتونی خدا رو باور کنی خب فراوانی رو هم باور کردی، چون هرچی مربوط به فراوانیه در اراده خداست چون اون مالک همه چیزه، دیگه باور کمبودی میمونه واقعا؟
خدا همه چیزه
خدا همه چیز میشه همه کس را
تبلیغ چیه؟
پول چیه؟
کسب و کار چیه؟
کل ثروت روی کره زمین 0.00000000000000000000000000001 درصد ثروت خداوندم نیست
کل کیهان تحت نظرشه
دنبال چی میگردیم ما
و کاش خودم بشینم اینایی که نوشتم رو هزار بار بخونم و 1 درصد باورشون کنم
کسی که فقط 1 درصد اینارو قلبا باور کنه تو بحث مالی زندگیش منفجر میشه
جناب فلاح پاسختون رو به آقای حیدری خوندم. باور میکتی پاسخ شما بیشتر از کامنت آقای حیدری من رو تحت تاثیر قرار داد اشک من رو در آورد. گفتم نشانه از این قویتر که کسی بیاد بهت بگه که تو توی مداری و راه رو داری درست میری. جوری حرف زدید که انگار از چیزی خبر داشتی. انگار از عالم غیب اومده بودی حس خیلی خوبی بهم دادید. حق یارتون باشه
((…اما موضوع اصلی اینه که اگر شخص خاصی رو دیدی، اگر پیشنهاد کاری خوبی بهت شد، اگر یه اتفاقی افتاد بخاطر این بود که در مدار اون خواسته بودی و باورهاشو داشتی…))
((…استاد از روز اولی که اومده تو این کار اصلا هدف اصلیش پول نبوده، چرا اینو میگم؟ چون وقتی اومد تهران کلی بدهکار شد سره دوره ۲۱ جلسه ای و… ولی باز ادامه میداد چون عاااشق
تاثیرگذاری بود، کاری رو میکرد که ازش لذت میبرد. بعد رو باورهای ثروتش کار کرد و ثروتم اومد براش
ولی اکثر آدما فقط برای پول کار میکنن، عشقشو ندارن
یذره ضرر میدن شغل عوض میکنن
شور و شوق خیلی مهمه، وقتی شور و شوق داری و حالت خوبه اتفاقات خوب هم برات میوفته
موضوعی که استاد مدتهاست داره فریاد میزنه
احساس خوب = اتفاقات خوب
میگن: چو ۱۰۰ آید ۹۰ هم پیش ماست
۱۰۰ خداست و بقیه چیزا مثل تبلیغ و کسب و کار و رابطه خوب و پول و طلا و ماشین و خونه و…. زیر مجموعه خیلیییییییییییییی کوچکی از خدا
پس وقتی دنبال خدا میری بدون این که حتی بصورت آگاهانه بهش فکر کنی یسری چیزا رو بدست میاری…))
سلام داداش علی عزیزم
حالت خوبه؟
واقعا خدا رو شکر که همیشه حواسش بهمون هست و تا یه ذره که میخوام از مسیر هدفمون دور بشیم سریع هدایتمون میکنه به مسیر درست و نشونمون میده که چیکار کنیم و بهمون میگه
شاید یه ذره حرفام تو هم تو هم بشه و حسم هدایتم کرد به اینجا و الان هم گفت که اینا رو به علی بگو و نمیدونمم که واسه چی باید این کار رو بکنم اما حس خیلی عجیبی دارم نسبت به این کار
اول بگم که این دوتا جمله ای که گفتم قشنگ مثل یه هدشات بود که رفت تو مغزم و الان باید تثبیتش کنم و هدشاتم کرد این حرف مخصوصا جمله ی دوم
حالا چرا؟
من همش دنبال این بودم که چه باوری رو بسازم که درسته و منتاسب با هدف منه (برای من این یه نکته ی خیلی خیلی ریزی بود که با این دوتا جمله ای که خدا از طریق شما بهم گفت برام جا افتاد و آرووممم کرد)
در حالی که قانونش اینه که چه باوری رو بسازم که احساس بهتری بهم بده
اولیه از عقل و منطق کمک میگیره
دومی از قلب و احساس
مهم نیست باوری که میسازی چقدر منطقیه و چقدر از لحاظ عقلی با هدفت جوره و میخونه مهم اینه که باوری که میسازی چه احساسی بهت میده هر چقدر م که اون باور ساختنش منطقی و درست باشه
جنیفر لوپز توی مصاحبه ای که با لینکد این(Linked In) داشت که بعد از فیلم second act بود یه جمله گفت ، خیلی به دام نشست و اون هم این بود؛
خیلی وقت ها خدا به ما میگه این کاری که الان داری انجام میدی برای الان تو مناسب نیست. این تو موقعی اتفاق می افته که ما تو یک زجر و بدبختی افتادیم و یک نشونه ی خوبی هست( این الهام) تا ببینیم که این کاری که الان داریم انجامش میدیم از روی ترس هست یا از روی عشق…
الان می فهمم که جنیفر لوپز چی گفت.
چون من هم دقیقا توی همین لحظه هستم و دارم سختی میکشم و میفهمم که کارم درست نیست چون نباید این قدر از درون زجر بکشم و بهم فشار بیاد
برم سراغ جمله ی اولت
من از وقتی که شروع کردم به ساختن باورهایی که هماهنگ میکنه منو برای رسیدن به خواسته هایی که تو نقاشی دارم و ساختن باورهایی که سرعت و کیفیت پیشرفتم رو تو نقاشی بیشتر میکنه باورت نمیشه که خدا چجوری از در و دیوار نشونه و الگو برام می فرستاد که میشود که تو به اونجاهایی که میخواهی برسی و بهم گفته که تو فقط توی این مسیر باش هر چیزی که میخوای توی همین مسیر هست
(همون حرفی که به استاد زده شده و همون حرفی که به هر کسی که با تمام وجود میخواسته مسیر رسالت و عشقش رو بهش گفته شده، من قبل از اینکه عشق و علاقم رو پیدا کنم فکر میکردم که این مسیر استاد یه مسیر خیلی عجیبیه که خدا به استاد چنین حرفی زده اما الان که پیدا کردم و توش هستم به لطف خدا . به منم گفته شده از طرق مختلف با بی نهایت نشونه میفهمم که منظور استاد از اون مسیر، مسیر رسالتته که از عشقت میگذره نه صرف این مسیر آموزش قوانین و برگزاری این دورها)
علی یعنی اینقدر آدم و نشونه تو ذهنم هست که تو همین سن خودم(۲۳) و یه چند سال بالا و پائین تر از خودم و در کل زیر ۳۰ سال به چنان ثروت ها و شهرت ها و احترام ها و محبوبیت ها و قدرت ها و عزت نفس هایی رسیدند که هیچ کس باورشون نمیشه که توی این سنین بشه رسید به همه چیز و همشون بدون استثناء تو کار مورد علاثقشون بودند و خیلی راحت رسیدند به این جایی که هستند و همه چیز براشون جور شده همه چیز. تنها سختی شون از نظر بقیه این بوده که بطور روزانه بالای ۱۰ ساعت پای عشقشون می شینند که از دیدگاه قانون این لذته اصلا و زجری در کار نیست.
اولاش توی ذهنم یه ذره مقاومت داشتم و خیلی زود برام باور پذیر شده که منم میتونم برسم و چون باور داشتم که میشود به همچین آدمهایی هدایت شدم، اما این آخریه رو در نظرم نبود تا الان که به جمله ی شما برخوردم و داستان رو گرفتم و درکم از قانون بهتر شد
خلاصه شروع کردم به کار کردن اما از اونجایی که اون مشکلی که اول گفتم رو داشتم مدام یه چیزی تو گوشم میگفت که ببین احساس لیاقتت مشکل داره برو اونو درست کن همه چیز خودش درست میشه حالا دیشب هم اومدم توی سایت و این کامنت رو گذاشتم که آره من اشتباه فکر میکردم و الان دارم روی احساس لیاقتم کار میکنم اما من روی عزت نفسم کار کردم و تکامل هم داره نمیگم دیگه عالیم و احساس لیاقتم به حد عالی رسیده اما هیچ ربطی با گذشتم ندارم خدا روشکر و اینقدر تغییرات زیاد بوده که از رفتارهای گذشتم هیچ چیزی یادم نمیاد و جالبی اش هم اینه که دیگران هم چیزی از گذشتم تعریف نمی کنند که آره مثلا محمدرضا اون طوری بوده فلان بوده بیسار بوده ولی کار داره هنوز و همیشه کار داره هیچ وقت طوری نمیشه که بگم آقا من احساس لیاقتم عالیه عالیه ، دیگه نیازی نیست که درستش کنم اصلا این کار کردن روی کار مورد علاقم شاید یه پله ی دیگست برای اینکه پیشرفت قابل توجهی بکنم تو احساس لیاقتم و عزت نفسم ( احساس خوبی دارم نسبت به این جملم) چون توی همین روند معمولی زندگیم احساس لیاقتم و عزت نفسم خیلی خوبه و کار کردن روی کار تخصصی و ساختن باورهای مناسبش یه جنبه ی دیگه از عزت نفس و احساس لیاقتم رو بسازه و رشد کنم و هدفمند بشم اصلا وقتی که میرم سراغ باورهای کار تخصصیم هدفمند میشم اهداف میاد تو ذهنم هداف های خیلی محکم و واضح که میخوام اینوری بشه میخوام اونطوری بشه میخوام این اتفاقات رو بوجود بیارم میخوام به این جاها برسم و یه احساس قدرت و غروری میکنم خدا رو شکر
اما این حرف تو گوشم حس نگه داشتن بهم میداد و انگار که من رو گرفته بود و نمیذاشت حرکت کنم و توجه ام هم کامل از رو نقاشی برداشته شده بود و خیلی خیلی احساسم خراب شده بود این چند وقته چون من کاری تو زندگیم به غیر از نقاشی کشیدن ندارم و این خیلی اعصابم رو خورد کرده بود. ولی یه چیزی رو بگم اینا خیلی خوبه که حالمون اینقدر بد میشه من هر وقت که این حالت ها برام بوجود میاد و خیلی به تضاد های فکری شدیدی برخورد میکنم خیلی حالم خراب میشه و جالبی اش هم اینجاست که همیشه این حال های بد به یک آگاهی و درک عمیق فوق العاده میرسه که خیلی عمل رو برام راحت تر و ساده تر میکنه و خیره همه ی اینا
اما وقتی که این متن دوم رو خوندم دقیقا انگار این حال بد بخاطر جای خالی یه درک و یه راهکار بود که وقتی که جا افتاد اون حال بد هم رفت و الان دوباره حالم خوب شده و روشن شدم
منطقم همیشه میگه که بیا روی لیاقتت کار کن مشکلت از اونجاست و من یه احساس گیر کردن و عقب افتادن بهم دست میده و کلی هم دلایل منطقی میاره که باید این کار رو بکنی و من رو میترسونه که اگه این رو کار نکنی فلان میشه بیسار میشه ولی عشقم و احساس خوبم میگه که برو روی اون باورهای نقاشیت کار کن و نسبت به اونا عشق دارم و خیلی حالم خوب میشه و حرکت میکنم و احساس حرکت کردن بهم دست میده و اصلا انگار عشقم بلد میشه و انگار که خودش رو نشون میده و این خیلی خیلی عالیه.
این رو این جا میزارم اول برای خودم و بعد برای کسایی که قراره هدایت بشن به این کامنت، این الهام خودم بوده؛
فقط تو مسیر عشق و علاقت باش هر چیزی که میخوای تو مسیر عشقت هست. فقط، توی این مسیر متخصص شو و تمام وجودت رو بذار و ذهنت رو از هر چیز دیگه خالی کنه.
احترام، عزت نفس بالا، احساس لیاقت بالا، ثروت، نعمت، سلامتی ، رابطه ی عاشقانه عالی، شهرت، قدرت، معروفیت، محبوبیت و هر چیزی که میخوای تو همین مسیر به تو داده میشه.
چرا؟
چون
چو صد آید نود هم پیش ماست.
چون
بیس و پایه ی این خواسته هات باید احساس خوب دائمی باشه و این کار فقط تو مسیر مورد علاقت و عشقت امکان پذیره.
اینا حرف دلم هست؛
ما تو زندگی مون تا موقعی که زنده هستیم، جز انجام دادن کاری که عاشقش هستیم، کار دیگه ای نداریم واقعاً.
چرا دنبال حواشی هستیم و تمرکزمون پراکندست
نیازی نیست کار دیگه یا مهارت دیگه ای رو یاد بگیریم.
فقط باید کار مورد علاقت رو انجام بدی با تمرکز کامل، بدون اینکه نگران چیز دیگه ای باشی،
اونوقت با همین دوتا چشمت میبینی که چطور خدا کارهات رو پیش میبره و خواسته هات رو وارد زندگیت میکنه بدون اینکه تو یک قدم فیزیکی برداری همه چیز رو برات فراهم میکنه ا جاهایی که فکرش رو هم نمیکنی بخـــــــــدا فکرش رو هم نمی کنی ، من بارها تو این مسیر عشقم تجربش کردم.
الله به عنوان سیستمی که به احساس شما پاسخ میده، الیس الله بکافٍ عبده، ، فقط تو مسیر عشقت متجلی میشه.
این احساس لیاقت واقعیه این عزت نفس واقعیه این ایمان واقعیه. این همون سوار هلی کوپتر شدن هست که راحت میذارتت رو قله ی موفقیت.
این توکل واقعیه.
تمام افرادی که تو جهان کار بزرگی کردن ، فقط کاری رو کردن که عاشقش بودن همین.
جف بزوس میگه اون کاری که شما باهاش میتونید جهان رو متحول کنید همون عشق و علاقتونه.
واقعا باورهای عزت نفس و ثروت و روابط میخوایم بسازیم بدون انجام کار مورد علاقه؟؟ این امکان نداره…
عزت نفست توی این مسیر ساخته میشه و متجلی میشه ، احساس لیاقتت توی این مسیر متجلی میشه، ما نیازی نداریم که کار دیگه ای یاد بگیریم که بگیم که برای اون کارها عزت نفسم رو زیاد کنم همین مسیر عشق و علاقت کافیه.
مسیر عشقت به زندگیت سرو سامون میده،
حاشیه هات رو حذف میکنه،
مغزت رو متمرکز و مرتب میکنه،
قدرت تمرکزت بسیار زیاد میشه،
شخصیتت تغییر میکنه و یه شخصیتی تو وجودت ساخته میشه که خودت باهاش حال میکنی و راحتی باهاش،
برای کار خودت ارزش بالایی میذاری.
اینا عزت نفس نیست چیه؟ احساس لیاقت نیست چیه؟
سعادت دنیا و آخرتت تو همین مسیر عشق و علاقته.
وقتی تو مسیر عشقت قرار میگیری لاجرم به الهاماتت عمل میکنی و چون رابطت با الهاماتت خوب میشه تو هر زمینه ی دیگه ای که کاری رو بخوای انجام بدی فقط از حست سوال می پرسی و اون هم بهت میگه چیکار کن و نتیجه ی اون کار عالی میشه به این میگن عزت نفس و از پس هر کاری بر اومدن که مثالهاش رو هم تو سفر به دور آمریکا از استاد دیدیم، خود من هم بارها تجربش کردم که کاری رو بلد نبودم فقط سوال پرسیدم و حسم هم گفته چیکار کن و یه نتیجه ی عالی از آب در اومده حتی توی کارهایی که نیاز به متخصص داشته اما من فقط از حسم پرسیدم و انجامش دادم با دست خالی و با خلاقیت الهاماتم.
شاید باورتون نشه اما بیل گیتس خیلی ناشی هست تو آشپزی.
توی امر خرید و فروش پشت باجه ی کافه ها خیلی خیلی ناشی هستند وارن بافت هم همینطور کلیپش توی کانال یوتیوب بیل گیتس هست میتونید برید نگاه کنید.
آقای رامبد جوان بلد نیستند یک پریز رو باز کنند.
عشق مورد علاقت یه تمرین فوق العادست برای قوی تر شدن رابطه ی شما با قلبت و بیشتر شدن آرامشت.
ثروت نتیجه ی طبیعیه این مسیره،
رابطه ی عاشقانه ی آزاد و توحیدی که سبب میشه شما عشق سر ریز شدت رو بدون هیچ توقعی به اشتراک بذاری تو این مسیر شدنیه
برای اینکه خواسته های واقعیت ،اونایی که با شور می خواهیشون، از هوس هات جدا بشن باید توی این مسیر قرار بگیری اونوقت می فهمی که خواسته های واقعیت چیه،
برای اینکه انرژی ربوبیت رو به حرکت در بیاری باید تو این مسیر باشی،
همش باید توی همین کار مورد علاقه باشه و شدنیه.
من الان هر چی جلوتر میرم بیشتر می بینم که آقا من واقعا توی زندگیم کاری بجز نقاشی و طراحی ندارم، شهرت میخوام ، دختری رو میخوام که با همدیگه هم مسیر باشیم، ثروت رو میخوام، عشق رو میخوام معنویت هر چیزی که میخوام واقعا شدنیه و راهش همینه الکی بریم سراغ کارای دیگه که چی؟ برای چی الکی بیکار بشینم؟ الکی درو دیوار رو نگاه کنم!!
اون ثروتمند شدنی که معنوی ترین کار دنیاست ، تو همین کار مورد علاقت امکان پذیره، هیچ راه دیگه ای هم نیست.
بخدا من از موقعی که بلند میشم تا موقعی که دارم میخوابم همش در حال رقص هستم و افتاده تو بدنم
وقتی میشینم پای طراحیم اتفاقات هم شروع میشه، گمشده هام پیدا میشه، مامانم برام خوراکی میاره، خواسته هام اتفاق میوفته، یه اتفاقای خوب میوفته که کلی میخندم با خواهرم، بوی خوب استشمام میکنم همینطوری بوی ادکلن خوب میاد توی اتاقم یهویی ، کلی خواسته ها و تجسمات عالی تو زمینه های مختلف که قلب آدم رو میکنه میاد تو ذهنم و حین همون طراحی چشمام رو میبندم و تجسمشون میکنم و احساسشون میکنم و خدا رو از ته قلبم تشکر میکنم بخاطر آینده ی عالی ای که قراره تجربش کنم.
ماشین و خونه و هر چیزی دیگه ای که میخوای تو این مسیر از طرف خدا بهت داده میشه از راحت ترین و قشنگ ترین راه، بخــدا من اینقدر مثال دارم
اینقدر تفریحات فوق العاده تو این مسیر هست که باورت نمیشه، همش برات اتفاق میوفته
همچین آدما دورت میگردن
اگه بری دنبال شهرت و جلب توجه و محبوبیت و احترام و پول، همشون ازت فرار میکنن و دور میشن ، امکان نداره که بهشون برسی.
اون حس خداگونه ای که دنبالشی که کن فیکون بکنه فقط تو مسیر عشقت امکان پذیره…
اون آگاهی های بی نظیر در مورد خداوند و جهان و اون آگاهی هایی که آدم قلبش کنده میشه از سینش فقط تو مسیر عشقت امکان پذیره ، عشقت هر چیزی که میخواد باشه اصلاً مهم نیست،
نگو که استاد فقط این آگاهی ها رو دریافت میکنه چون عشقش و شغلش اینه ، نه، به کار فیزیکی ربطی نداره به احساست ربط داره تو هر کاری چنین احساس بی نظیر عشقی رو داشته باشی این اگاهی ها رو دریافت میکنی من تجربش کردم بخدا پشت همین تخته شاسیم چه اگاهی هایی بهم گفته شده که برای مفاهیم پیچیده ی کوانتوم بوده و چه مفهموم هایی از قرآن توی ذهنم جا افتاده بدون اینکه برم بخونمش بخدا وقتی که رفتم آیات رو دیدم، دیدم اون مفهوم دقیقاً همون چیزی بود که حسم گفت
نشونه ی این حرفم همون سخنان بزرگان هر رشته ای هست برید ببینید که چقدر حرفهای اون عزیزان به حرفای استاد نزدیک هست و چقدر حس حرفا یکیه از موسیقی بگیـــر از هنر بگیر از اقتصاد بگیر و همه ی کارها و موضوعات رو در نظر بگیر، همه دارند از یک چیز حرف میزنند که همه جا هست و بهشون کمک میکرده یا قوانین موفقیت رو چقدر قشنگ میگن به طرق مختلف.
این جمله رو یوهان سباستین باخ، موزیسین معروف آلمانی گفته، ببینید توحید چطور تو وجودش جاری بوده؛
من فقط نت ها رو آنطور که نوشته شده اند اجرا میکنم اما این خداوند هست که موسیقی را می سازد.
پیشنهاد میکنم که حتما حتما برید تو یوتیوب حرفای جیم کری رو گوش کنید، بهتون قول میدم ایمانتون به خدا و انرژی و قانون ۱۰۰ برابر میشه، کسی که در مورد انرژی بودن خداوند و جهان و خودش به شهودش رسیده و الان داره زندگی میکنه با این حقیقت و به گفته ی خودش سی سال هست که تو این مسیر هست
مارتین گریکس که چهار سال دی جی شماره ی یک جهانه و ۲۳ سال داره و ایشون هم میگه که ما قبل از تولد اگاهی بودیم و الان به این جسم هدایت شدیم و کنسرتی دارند به نام ANIMA که بر مبنای همین اگاهی و حقیقت انرژی جهان اون کنسرت رو برگذار کرد و بسیار بسیار کنسرت شاد و اگاهی دهنده ای هست و ایشون هم میگن که من به عنوان یه دی جی ، به عنوان یک تهیه کننده موسیقی و به عنوان یک انسان باید احساس خوب داشته باشم و برید ببینید عظمت قدرت احساس خوب رو که تو همین سن به هر چیزی که میخواسته رسیده و هر روز خواسته هاش داره بزرگتر میشه… مدیر برنامش میگفت که ما برای شش ماه برنامه ریزی می کنیم اما همه ی اون کارا تو سه هفته اتفاق می افته، اینا عمل کردن به قانونه
آقای رامبد جوان گفته اند که ما برای شاد بودن و لذت بردن به این دنیا اومدیم پس فقط شاد باشید و لذت ببرید.
این حرفاشون فرکانس داره ها همینطوری یه چیزی نگفتند که از تو کتابا خونده باشن تو زندگیشون معلومه حرف قشنگ به دل میشینه.
هیچ کدومشون هم بخاطر پول و شهرت و جلب توجه و احترام و محبوبیت نیومدن سراغ این کار (عشقشون).
رسالت همه ی ما اشاعه ی توحیده اما مسیر این کار برای هر کدوم از ما متفاوت هست چون عشق های ما متفاوته و این خیلی عالیه و از طرق مختلف این توحید رو اشاعه میدیم.
برای استاد آموزش دادن هست،
برای من نقاشی و طراحیه
برای هنری فورد ماشین و مکانیک بود.
برای بیل گیتس برنامه نویسی هست.
برای یانی موسیقی و پیانو هست.
برای جنیفر لوپز رقص و خوانندگی هست.
و برای هر کسی متفاوته…
خدا روشکر.
جیم کری رو حتما پیشنهاد میکنم برید نگاه کنید…
خیلی دوستت دارم داداش علی.
ایشالا هر کجا هستی در پناه خدا شاد و ثروتمند و موفق باشی عزیز دلم.
مطمئنم اگر در مسیر باشی در آینده میتونی یکی از نقاش های ثروتمند ایرانی باشی ، مثل استاد فرشچیان که برای پول نقاشی نمیکشه ولی تابلوهاشو میلیون دلاری میخرن
میشود
تو از زندگیت لذت ببری بقیه موارد مثل پازل کنار هم چیده میشه و تو به خواسته هایی که در اثر تضاد به اون ها پی بردی میرسی
از هزاران طریقی که حتی نمیتونی فکرش رو بکنی
خیلی خوشحالم که تو این سن این همه الگوی موفق داری، الگوهایی که تو کامنت ازشون اسم بردی، بی شک همه ما میتونیم به اون موفقیت هایی که مد نظرمونه برسیم
برای مثال من شهرت رو زیاد دوست ندارم اما موفقیت مالی رو عاشششششششششقشم
اگر در مسیر لذت از زندگی باشیم خداوند ما رو هدایت میکنه به سمتی که خواسته هامون اتفاق میوفتن
دوست بزرگوار و مهربونم امیدوارم خیلی زود از نتایجت مطلع شم
دروووووور بر وجود پاکت درود بر خدای زیبای درونت درود و صد درود
با احترام به علی آقای عزیز که در جواب کامنتش کامنتی گذاشتی که واقعااااااا هیچ کمی از نمره اولی نداره شما و کامنت شما لیاقتش اول شدنه در کنار کامنت علی جان واقعاااااا به به به این استاد با همچین شاگردایی که پرورش داد آزوین جان واقعا نمیدونم از کجا شروع کنم اصلاااا واقعاااااا هدشاد شدم از کامنتت چقد آگاهی چقد نور من عاشق هنرم خطاطی و نقاشی و سنتورنوازی یعنی اگه این سه تا کار و از صبح تا شب توش باشم نه خسته میشم نه دلزده اینو خودم میدونم و خدای خودم خط ریزم خوبه و استعداد داشتم از بچگی ولی نشد شکوفاش سازم تا امروز که کامنت شمارو خوندم الان چند وقته که فایل توحیدی و این فایلهارو گوش دادم گفتم خدایا من که الان لوازم ساختمانی فروشی دارم با شرکا که داداشمو خواهرزادم هستن و اگه بین چندین شغل های بظاهر عالی رو کنار هم بزارن بهم بگن یکیو انتخاب کن من با عشق هنر و انتخاب میکنم چون وجودم سرشار از ذوق و شوق هنر و هرجا هنرو میبینم مدهوش میشم و به وجد میام الان که کامنتو خوندم فهمیدم لازم نیست الان همه اینارو بلد باشم اصلاااا لازم نیست همینکه عشقشو دارم این مهمه که باید گسترشش بدم باید آب و دونش بدم تا خداوند منو به سمت اساتید هنر عالییییی و حرفه ای سوق بده تا از قبلش یواش یواش یاد بگیرم میدونم روزی میرسه که این کامنتو میخونم اون موقع تو گالری هنرکده ام نشستم سرتاسر دنیا واسه هنر من سردست میشکونن مردم بدنبال سفارش کار به من هستن میخوام هم فارسی هم انگلیسی خط بنویسم تمام نوشته هام میخوام درباره جملات توحیدی کلمات توحیدی شعرها و آیات توحیدی نقاشی هام همه رویایی معنوی و آسمانی اونروز با خوندن این کامنتم فقط گریه میکنم و برات حتماااااا مینویسم من همچین حسی از کامنتت گرفتم این آگاهی بمن رسید و میخوام کامنت شمارو سیو کنم و برای ساختن این باورم هر روز بخونمش دمتگررررررررم اینم نشونه خداوند درست زمانی که تو ذهنم اینکار پررنگ شد توسط فایل توحیدی و حرفای عاشقانه استاد بهم رسید فال نیک میگیرم ازش
آزوین جان و علی جان دوستتون دارم و خیلی دمتون گررررررررررم زنده و پاینده باشید همیشهههاهه
آزوین جان دوست دارم تا صبح همینجوری اینجا بنویسم از خواسته هام و از آگاهی که از کامنتت بهم رسید سیر نمیشم
من الان دومین باره پاسخ زیبای شما رو به کامنت علی جان حیدری میخونم و به این کامنت زیبا هم امتیاز پنج دادم هم پاسخ دادم و این بار دوم که میخوام بگم به به به این آگاهیی ناااااااب همه جاش زیبا بود و یچیز مهم این بود در دل بدترین تضاد آگاهی ناب در میاری که این به رشدمون کمک میکنه من اینو خوندم حال کردم و دقیقااااا همینطوره چون امشب خودم تو همین شرایطم و یک تصمیم درستی گرفتم و هر دفعه یک تضاد بد گیر میوفتم تصمیم بزرگی میگیرم و الان میفهمم که این تضادها میان بما چیزی یاد بدن هر دفعه اگه یاد نگیریم با قوای بیشتر میان تا بما پیامشونو برسونن اگه گرفتیم که خوش بحالمون میشه اگه نه سریع بعدی با قدرت بیشتری میان که درد شدید و سوز شدیدی میاره و چقد این تضاد نعمت اگه درکش کنیم اصلاااا این آگاهیی مخ آدم و صوت میاره این جهان داره با ما چیکار میکنه ولی دمتگررر ررم دوست خوبم و دوم اینکه گفتین اگه در مسیر کار کردن با عشق باشیم بدنبال عشق و حال در کار باشیم بقیه چیزا خودش میاد چون عشق صد پول.اعتبار.آرامش.برکت.فراوانی.خنده.شادی.ماشین آنچنانی.ویلا خونه ملک های لاکچری دوستا و رفقای عالی ووووووو همه چی در دل این صد هستن که با اومدن صد نود هم با ماست میشووووود والسلام
امیدوارم این عشق در ما بوجود بیاد که این روزها خیلییییی محتاجشم چون خسته شدم .خدایااااااااااا بدادم برس خدایااااااا شکرت که اینجا هستم و چقد کامنت علی جان و شما بهم حال داد عشق کردم دلم میخواد تا صبح همینجوری بنویسم خدایا خودت میدونی چقد درونم پر عشق شده ازخوندن این کامتتها الهی شکرررررت دوستم ممنوووووونم
دیروز که داشتم روی سوال فکر میکردم و پاسخ هایی که به ذهنم و قلبم میومد رو مینوشتم داشتم فکر میکردم که واقعا دیگه چه چیزایی جز این عوامل ممکنه باشه که الان بذهنم نمیاد ، الان این لحظه و پاسخ شما جوابمو داد و پاسخ دوست عزیزمون آقای فلاح به پاسخ شما که اشک از چشمام جاری کرد . بی شک دو سال دیگه هم شما هم هر شخصی که روی خودش با جدیت کار میکنه با دیدن این کامنت اقای فلاح اشک شوق از چشاش جاری میشه و تموم سعی من اینه که منم جزء همون دسته باشم ، دیگه از دو سال دیگه استاد نمیتونم حرف بزنم چرا که با این ایمانی که دارن سرعت اتفاقات براشون انقد بالاس که من توی مدار خودم هنوز نمیتونم بهش فکر کنم . عمل کردن به 1 صدم این کامنت زیبا قطعا زندگی هر شخصی رو زیر و رو میکنه . چیزی که این لحظه فکر منو مشغول خودش کرده و عمیقا از خدا خواستم جوابشو بهم بده اینه که چجوری به این کامنت عمیقا عمل کنم و باورش کنم .
سوره ی طلاق واقعا فوق العاده دل ادمو قرص میکنه .
برای من سوره ی حدید هم عجیب درونمو وسیع کرد و یک آن با خوندنش گفتم خدایا فکر کنم من تو یه جهان دیگه زندگی میکردم اینا کجا بود .
بازم تشکر از پاسخ فوق العادتون
امیدوارم با عمل کردن به کامنتاتون 100 ها برابر این جایزه وارد زندگی من ، شما و همه ی هم مداری های عزیز بشه
بخاطر تضادی که داشتم خوابم نبرده، سوره انعام رو که سید کاظم در کامنتشون به جواب این سوال بهش اشاره کرده بودن رو خوندم و بهش فکر کردم و واقعا دگرگونم کرد
و بعد شوره حدید که شما در کامنت نوشته بودید
حتما نشانه ای از خدا بود که برم و این سوره رو بخونم
واقعا نمیدونم چی بنویسم، هرچقدر قران رو مطالعه کنیم باز هم کمه
کاملا موافقم توحید انتهایی نداره و چیزی که اینروزا میبینم اینه که همه چیز توحیده و چیزی جز این نیست ٫ بنظرم بخاطر اینه که وقتی انسان دنبال چیزی میگرده اونو توی همه چیزو همه جا پیدا میکنه ٫ خیلی این جهان گستردست ، من توی گلهای حیاطمون حتی ، دنبال هر چی گشتم پیداش کردم ، آرامش ، زیبایی ، پول ، سلامتی و هر چیزی ٫
همه ی آگاهی های لازم رو داریم واقعا تنها کاری که باید کرد ، عمل کردنه ٫ حالا باید ببینیم هدایتش کجا میبره ، راه عمل کردنشم با خودش ٫
کامنت سید کاظم فلاح که حسابی منو زیر و رو کرد و بعنوان یک نشانه بزرگ میدونمش، از سمت خدایی که داره میگه علی راهت درسته، همین مسیر رو ادامه بده
توحید مبحثیه که انتهایی نداره، هرچقدر بخوای خدارو بشناسی، بعد که به خودت نگاه میکنی حس میکنی هیچی ازش نمیدونی و نشناختیش
امیدوارم همگی در مسیر هدایت باشیم و هر وقت خواستیم منحرف بشیم خدا کمکمون کنه سریع متوجه بشیم و امیدوارم واقعا در عمل و در مواجهه با زندگی بتونیم این آگاهی ها رو تبدیل به اعمالمون کنیم
ممنون از این آیه ای که نوشتید خیلی احساس خوبی به من داد من خودم دوست دارم قرآن مطالعه کنم اما تفسیر های آن خیلی جالب نیست به من این حس رو میده که انگار خدا همش انسان ها رو تهدید کرده !
سلام دوستم بخاطر این تیکه از نوشته هات 5 ستاره میدم چون لایقشی:
با خودت میگی: خداوند مالک آسمانها و زمینه، کل ثروت ها برای خداست، خدا از راه هایی که فکرشو نمیکنم بهم روزی میده و…
بعد به کمبود فکر میکنی.
به نظرت خدا رو باور کردی؟ نه! اگر باور میکردی به کمبود فکر نمیکردی
و اینکه دیشب
داشتم قرآن میخوندم البته به زبان فارسی و ریشه نور را جستجو زده بودم و اینکه اصلا به متن عربی توجه نکرده بودم چنان در متن فارسی غرق در لذت بودم که حیفم اومد از باورهای عالی که در این آیه نهفته بود بگذرم و نیم ساعتی رو این آیه فکر کردم باور ساختم و بعد که یهو چشم به متن عربیش افتاد متوجه شدم آیت الکرسیه و کلی تعجبو ذوق کردم که چرا تا الان اینجور لذت نمیبردم از خوندن آیت الکرسی با اینکه هزاران بار خونده بودم
اینم هم ?نوت برداری دیشب من بعنوان هدیه در عوض این کامنت تاثیر گذارتون:
خدا برای من کافی است….! سوره البقره آیه 255
خدای یکتاست که جز او خدایی نیست، زنده و پاینده است، هرگز او را کسالت خواب فرا نگیرد تا چه رسد که به خواب رود، اوست مالک آنچه در آسمانها و زمین است، که را این جرأت است که در پیشگاه او به شفاعت برخیزد مگر به فرمان او؟ علم او محیط است به آنچه پیش نظر خلق آمده و آنچه سپس خواهد آمد و خلق به هیچ مرتبه از علم او احاطه نتوانند کرد مگر به آنچه او خواهد، قلمرو علمش از آسمانها و زمین فراتر، و نگهبانی زمین و آسمان بر او آسان و بی زحمت است، و او والا مرتبه و با عظمت است.
تنها قدرت جهان و کیهان برای من کافیست…. چون که اون همیشه زنده بوده، هست و خواهد بود…
واقعا حیفم اومد علاوه بر اینکه کامنتتون رو لایک کنم ، شخصا ازتون تشکر نکنم
کامنت شما برای من پر از آگاهی و نکته است که بارها و بارها باید خوندش ٫
از اونجایی که این سوال ، سوال من هم بود داشتم راجع بهش فکر میکردم و مطالبی رو که تا الان یاد گرفته بودم رو مرور میکردم که اول برای خودم یه جواب قانع کننده پیدا کنم بعد توی سایت بنویسمش
ولی الان که نظر شما رو خوندم دیدم نظرتون خیلی کامل بود خیلی عالی و دقیق موضوع رو باز کردید ٫
امیدوارم همگی بتونیم از این آگاهی ها در زندگیمون هم استفاده کنیم
خوده من شخصا اگر بتونم ذره ای این آگاهی ها رو با تمام وجودم باور داشته باشم زندگی برام هر روز بهتر و بهتر میشه و تمام سعیم اینه که رو خودم کار کنم و توحید رو بیشتر باور کنم
خدارو شکر که همگی در مسیر هدایت هستیم و از خدا میخوام کمکمون کنه با قدرت همین مسیر رو ادامه بدیم
توحید چیزیه که هرچقدر عمل کنی بازم کمه و هرچقدر که میگذره حس میکنی اصلا خدا رو نشناختی
تمام سعیمو میکنم که عمل کنم و امیدوارم خدا کمکم کنه، هدایتم کنه
تنها چیزی که آرامش کامل رو بهم میده توحیده و عاشق فایل هایی از استادم که رنگ و بوی توحید در اونها خیلی خیلی زیاده مثل فایلهای توحید عملی، یا فایل فقط روی خدا حساب کن
ارزوی سلامتی دارم برای استاد عزیزم و شما دوست توحیدیم٫٫٫٫
من از وقتی که وارد سایت شدم ایمان قلبی پیدا کرده ام که خداوند مرا توسط شما دوستان داره هدایت میکنه٫٫٫٫
چرا که هر روز نه هر لحظه که سوالی در ذهنم ایجاد شده بشکل باور نکردنی بسمت جواب سوالم هدایت شدم ٫٫٫٫
خدارو شکر میکنم که توضیحات شفاف و روشن شما منو اگاه کرد ٫٫٫٫چقدر محکم و جدی توضیح دادین٫٫٫چقدر با فریاد توضیح دادین٫٫٫تا من مخاطب بشنوم ٫٫٫تا من مخاطب باور کنم ٫٫٫٫از توضیح بسیار بسیار توحیدیتون متشکرم ٫٫٫باشد که روزی همه ما به باور توحیدی برسیم ٫٫٫
خدایا شکرت بخاطر وجود این دوست توحیدیمون٫٫٫٫
خدایا شکرت که همه مارو در مسیر توحید قرار دادی٫٫٫٫٫٫٫
خدایا شکرت که توحید را در قلب همه ما قرار دادی٫٫٫٫
الان ساعت 12.08 دقیقه شب، استاد روبروی دفتر حفاظت منافع ایران بود، برای تمدید گذرنامه هاشون.
من هم تا آخر مارچ باید باید برم تمدید کنن اقامتم و برای سال جدید.
بچه ها داشتم با خوندن نظر علی به این فکر میکردم ، ماها با ادامه این مسیر به کجاها میرسیم ، حتی الان تو تصوراتمون هم نیست، من همین لحظم و یک میلیونیومشم ، تو تصوراتم نبوده، من خواسته های بزرگ دارم ، اما نمیدونم چی شد که نازی سر از این کشور در آورد
چی شد نازی رفت دنباله خواسته های خود
چی شد نازی دیگه از دربه در بودن جلب توجه یه پسر در اومد
چی شد نازی حتی جواب کنکور فوق و ندید
چی شد نازی قید طراحی لباس و زد با اون همه خرج و هزینه ای که کرده بود
چی شد نازی دیگه تمام ذهنش درگیر پسری که تیپ و قیافه داره نیست دیگه
چی شد نازی این شد؟!
اشکهام نمیزاره بنویسم .نازی خیلی رفت تو خودش ، رفت تو عمق
اولش گفت رابطه است که باهاش به ارامش میرسم
بعد گفت نه بابا پول
بعد گفت کار
بعد گفت و گفت و گفت
یه دفعه گفت منم ، گفت من تو هم ، تو منی .
خلاصه خیلی چرخید
الان دیگه ها نمیزنم از این دوره به اون دوره ، از این آگاهی به اون آگاهی ، همه چیز و دارم با گوشت و استخونم میفهمم ، درک میکنم و سعی میکنم عمل کنم
آره علی حیدری عمل
وقتی میفمهمی، همه کاره کیه ، وای میسی کنار ، پشت سرش ، قدم به قدم میری جلو .بعد عشق میکنی
امروز 6 ام march 2020
و من خوشبخت ترین انسان روی کره زمین هستم فقط با تو عشق.
سلام به شما دوست خوب وهمه دوستان گلم و استاد عباسمنش
دوست عزیز من در تائید فرمایشاتتون نکته ای که همین چند روز پیش برام پیش اومد رو مینویسم . اما پیش از آن بعن.ان مقدمه عرض میکنم که ، من چند سالی هست که در طول سال شاید دو بار سرما میخورم ولی هیچوقت کارم به دکتر و آمپول و این چیزا کشیده نشده ، اما این باور در من وجود داره که با مصرف قرص کوریزان دارو سازی دکتر عبیدی ظرف 48 ساعت خوب میشم ، وتقریباً همیشه هم خوب شدم . اما از حود هشت ماه پیش تصمیم گرفتم که روی این مورد هم کار کنم و در صورت سرما خوردن این قرص را هم مصرف نکنم . که اتفاقاً یک بار هم سرما خوردم و با آبلیمو وعسل و کمکی های دیگر طبیعی خوب شدم ولی هرکس را میدیدم که سرما خورده قرص مذکور را بهش توصیه میکردم . تا اینکه حدود ده روز پیش سرما خوردم و خواستم که با آبلیمو عسل مهارش کنم که دیدم هی داره شدیدتر میشه و نمیشه با آبلیمو وعسل مهارش کرد بنابر این رفتم سراغ قرص و ظرف دو روز ، تقریباً کاملاً خوب شدم . بعد کمی که فکر کردم متوجه شدم درست است که من مدتی از این قرص استفاده نکردم و اوضاع هم خوب پیش میرفت اما من دائماُ در حال توصیه این قرص به دیگران هستم و این نشان از آن دارد که من باورم به استفاده از این دارو درهنگام سرما خوردگی است اما میخواهم که با آبلیمو وعسل آنرا درمان کنم که نتیجه خوبی نمیگیرم و به خوردن قرص روی میاورم.
(ببخشید خوابم برده بود و نتونستم نظرم رو کامل بنویسم و این ادامه نظر قبل محسوب میشه ).
و این یعنی اینکه من قبل از اینکه باور لازم را در خودم ایجاد کرده باشم میخواستم سرماخوردگیم را بدون خوردن قرص و بر خلاف باورم درمان کنم که نتیجه درستی از آن نمیگرفتم و متوجه شدم تا باور لازم رو نساختم ، صرفاً با حرف و مثبت اندیشی نمیتونم کاری رو انجام بدم. لازمه انجام هر کاری نهادینه کردن باور انجام اون کار در روح و ذهن است. یاحق
مثالی عینی از اینکه باورهای ما روی بدنمون تاثیر میزاره نه اون دارو، مهم باوریه که ما به اون داروی خاص داریم
مثالی که استاد در دوره آفرینش میزن که برید قرص آهن بدید به کسی که چیزی از دارو نمیدونه و بگید خیلی گرون خریدید و با خوردنش فلان اتفاق در بدنتون میوفته، بدنتون داغ میشه و اگر چندتا از اینا بخورید خیلی زود خوب میشید
شخص هم این صحبت ها رو باور میکنه و فکر میکنه یک دارو بسیار گران قیمت عجیب غریب رو داره میخوره و نمیفهمه که قرص آهنه، و جالبه هرچی براش تعریف میکنید بعد از خوردن دارو براش اتفاق میوفته
سلام علی اقادوست گرانقدرم همیشه از کامنت های تاثیر گذارتون بهره می برم در ادامه باور زیبایی که نوشته بودید به دلم اومد اینها را هم اضافه کنم
خداوند مالک آسمانها و زمینه، کل ثروت ها برای خداست، خدا از راه هایی که فکرشو نمیکنم بهم روزی میده و…
اون خدا بی نهایت ثروتمند و بخشنده است او وهابه بخشندگی اش از حد گذشته و بی انتهاست او بی نهایت منو دوست داره و همیشه به فکر منه اون خدا به خودش واجب کرده عاشق من باشه اون خدا هرگز از من ناراحت نمی شه هرگز منو تنها نمی ذاره هرگز دیر نمی کنه او خدا به خوشبختی من بیش از خودم مشتاقه و٫٫٫٫
پس دیگر چرا نگران کمبود باشم چرا از فقر بترسم چرا از اینده ای که خدا خودش گفته اگه مسله ای هم باشه راه حل باهاشه بترسم
اگه به خدا توکل کرده ام و سکان زندگی ام و کسب و کارم را به دستان پر توان و قدرتمند او سپرده ام پس باید ارام باشم و امید وار
اندکی صبر سحر نزدیک است نصر و من الله و فتحا قریب
من همین موقع که این کامنت شما را می خوندم و براش فکر می کردم و می خواستم این مطالب را اضافه کنم یه مشتر ی که چند روز بود می خواست سفارش بده بهم زنگ زد و سفارشش را داد و این یه نشانه واضح و درست از اینه که شما و ما در مسیر درست هستیم و این مسیر ما را به خودش می رسونه
سلام دوست عزیز خیلی این مطالب شما به درک کردن بهتر خدا به من کمک می کنه بخدا الان تو بانک نشستم دارم مینویسم دوشب پیش یکی از طلب کارام که ازم بیست تومن ومیخاست زنگ زد و گفت پولمو میخام نمیدونم چطوری وچیکار کرد خدا برام منی که صفر بودم الان دارم بنده خدارو تصفیه میکنم .بقول شما حتی اگه یک درصد بخدا ایمان داشته باشیم همه چیز میشه برامون … خداروشکرمیکنم که منو اینجا تو جمع شما دوستان هدایت کرد….
چقد حال کردم این کامنتتو خوندم چون خودم دقیقا همچین مشکلی رو دارم و منتظر کمک خدا هستم و این نشانه بود برای من که نزدیک هست تابلوی راهنما بهم گفت نزدیک هست تحسینت میکنمم که تونستی با ایمانت از زیر بار قرض بیرون بیای انشالله نوبت منم میشه خوشحالم هرچند تاریخ کامنت شما مال 4سال پیش و همین نشانه است برای امروزم مرسی عباس جان متشکررررررم و موفق باشی
سلام به خانواده عزیزم. چیزایی که میخوام بنویسمو اول رو کاغذ نوشتم واسه خودم واسه درک بیشتر خودم یهو آخرش بهم الهام شد که برو کامنتش کن
چون صد آید نود هم پیش ماست
صده خداست. خودش تو کتابش گفته آقا جان حرف خودشه. گفته ما از راه هایی بهتون نعمت میدیم که شما نمیدونی. به کی میدیم؟ به کسانی که ایمان دارن بخدا.خودش میگه من بهت میدم ولی وقتی که ایمان داشته باشی بهم.بعد خودش میگه من مالک آسمانها و زمینم.
ببییییین چیزی که تو از خدا میخوایی قطره در برابر دریا که چی بگم، ذره ای در برابر کره زمین فک کنم.
تو میگی خونه خوب، ماشین خوب، رابطه خوب، سلامتی، سفر و … اینایی که تو میخوایی در برابر این صده، یک میلیونمه. میدونی چقدر ناچزه خواسته هات در برابر قدرت و ثروت خدا؟
مثلا فک کن ی آدمی بیاد ب تو بگه آرزو تو اگه هزار تومن ب من بدی من خوشبخت میشم و بی نیاز. من زندگیم میشه ایده آلم…فقط هزار تومن بهم بده
چقدر خواسته اون آدم اجابتش واسه تو راحته؟چقدر کوچیکه در برابر توانایی تو؟
دقیقا همین در مورد خواسته های تو از خدا صدق میکنه
چیزایی که تو از خدا میخوایی همین قدر برای خدا اجابتشون راحته
ولی خب خدا کی بهت میده؟ وقتی که ایمان داشته باشی بهش
وقتی میدونی ک اگ ازش بخوایی میده. وقتی میدونی که فقط اون میتونه بده.
اون مثاله آدمه بودا… تو چرا بهش هزار تومنو میدی؟ چون اومد پیشه تو و ازت خواست و میدونس که تو میتونی بهش بدی و تو داری
حالا تو اگه میخوایی به خواسته هات برسی باااید بری به سمت خدا. باید بری که بهت بده
اگه اون آدمه الان که تو تهران هستی میرفت اصفهان، چجوری باید تورو پیدا میکرد ک ازت درخواست کنه؟ چجوری نیازش بهت بگه وقتی تو تهرانی اون اصفهان؟ تو چجوری بفهمی اون چی میخواد؟ چجوری بهش بدی؟
خب اون باید اول بیاد پیشه تو. باید اول تورو پیدا کنه
حالا تو اگه از خدا چیزی میخوایی باید بری پیشش
چجوری؟ کجاس؟ راهش کجاس؟ همین سایتی که الان توشی. خودش راه بهت نشون داده. حالا اگه بری و ایمان داشته باشی ته این جاده خداست که دیگه حله
چون صد آید نود هم پیش ماست…
پس آرزو تو اول از همه باید بری پیش خدا. باید خداتو بشناسی
باید با گوشت و پوست و خونت یکتاپرست بشی
وقتی خداتو شناختی چشم باز میکنی میبینی همه چیز داری
دیگه حرص مال دنیارو نخوریا…دیگه حرص رابطه خوب رو نخوریا… حرص هیچی نخور. فقط بدو بدو کن که زود برسی به خدات
میدونی اون کیه؟ کسی که بهت چشم داد، دست داد، قلب داد، احساس داد…کسی که تورو آفرید…خلق کرد…
فک کن یکی از تو ی نقاشی بکشه که مو نزنه با واقعیتت… چقد مشتاقی ببینی اون کی بوده؟ حالا فک کن خدا تورو آفریده و از خودت بهتر تورو میشناسه، نیازهاتو میدونه، روحیاتت میدونه…
اون میدونی تو با چی حالت خوب میشه، با چی خوشبخت تری، اون تورو میفهمه
مثه وقتی میمونه که تو گل میکاری. تو میدونی اون گل چند روز در هفته آب میخواد چقدر نور میخواد چه دمایی میخواد و چون میدونی اون گل رو در شرایطی میزاری که بهترین رشد رو بکنه
خدا هم چون تورو آفریده به راهی هدایت میکنه ک بیشترین رشد رو بکنی. راهی که به روحیات تو میخوره راهی که مختصه توعه
محشره واقعااااا محشره دم استاد گرم که اول این فایل گفت هرکی میخواد م فقیت و لمس کنه تو زندگیش بره جواب این سوال کامنتهای دوستاتو بخونه و درک کنه هیچ جا نره استاد گل گفتی من تازه ص3هستم که دیروز ووامروز مدهوش شدم تا ص آخر قراره چه بر سر دلم بیاد در ذهنم قراره چه انقلابی رخ بده احسن برتو خواهر گلم عالی گفتی گل گفتی و چه مثال عالیییییی زدی یعنی دیگه از خدا هرچی بخوام این مثال و تو ذهنم میارم که ینفر بیاد از ما بگه 1000تومان اگه بهم بدی تمام زندگیم اینرو اونرو میشه آیا ما نمیدیم و چقد راحته از آب خوردن راحتر یعنی ازین بهترررررر مثالم هست مگه دقیقاااااا خواسته های ما هر خواسته ای هرچند زیااااااااد در برابر خدا مثل همون 1000تومانه واااای که چقد به این باورسازیا محتاج بودم خدایااااااا اینجا هر کامنتی داره غوغا به پا میکنه احسن الله من الخالقین آرزو جان بزرگوار دوست توحیدی من دم علی جون باعشق گرررررررم که کامنتش چه رودخانه رحمتی رو به جریان انداحت علی جان حیدری دمتگررررررررررم
خدایا خودت مواظب قلبهای مهربون دوستان من باش خودت مواظب منبع نورشان باش ترا بندگی نکنیم کیو بندگی کنیم خدااااااااااا
اینقدر عالی توضیح دادید که کیف کردم و نشون میده چقدر از ته دل و با قدرت و باور خوب مینویسید
واقعا تبریک میگم
فقط دو تا نکته دوست دارم بگم در تائید صحبت های شما که فکر میکنم خیلی کلیدیه و خود من بعنوان کسی که مدت زیادی با اینکه میشنیدم از استاد و رد هم نمیکردم ولی مثل الان در ته ذهنم نشسته بود انگار ناخودآگاه یکم از جلو چشمم فقط رد میشد و انگار ذهنم فیلتر میکرد ولی الان خیلی بهتر و بیشتر متوجه شدم فهمیدم پاشنه آشیلم بوده این دو نکته است:
1- اینکه استاد میگه فکر شما یا دیگران اصلا مهم نیست (اصل عزت نفس) شاید بار اول اغلب افراد فکر کنند بقول شما چه این فرد آدم مغرور و از خود راضی ای هست ناخودآگاه یه همچین حسی البته نه بطور شدید در من همون اوایل شکل گرفت ولی نه اینکه بخوام زیاد مقاومت کنم و بخوام ویدئو رو ببندم و کاملا حرف استاد رو قبول داشتم (ولی قبول داشتن تا باور کردن فاصله هست)
ولی الان میخوام بگم منظور ایشون زاویه دید ایشون بی احترامی به دیگران یا تکبر و غرور و خودپسندی نبوده، بلکه اصل ماجرا بوده و داشته قانون رو بدرستی توضیح می داده که آی ملت بدونید خودتون فقط با افکار و فرکانس های هر لحظه خودتون تمام زندگی تونو خلق می کنید و باور کنید این خدای هادی رو که منبع تمام ثروت ها و نیکویی هاست
و منظور اینه که هر کس نتیجه افکار (یا بهتر بگیم فرکانس ها و عواطف و توجهات) خودشو میگیره برای همینه که افکار و فرکانس شما در زندگی من مهم نیست یعنی تاثر گذار نیست و من خودم مسئول زندگی خودم در تمام ابعادش هستم. بحث بحثه مسئولیت پذیریه. که درک همین تکاملیه.
نکته شماره 2- اینم شما خوب اشاره کردید که اگه من بخوام بگم اولین نقطه اولین باور اولین تغییر و اولین چیزی که در این مسیر و سایت استاد عباسمنش لازمه تا بدونم و بدونیم و هر کسی لازمه شروع کنه به تغییرش (یعنی اولین و طلایی ترین باور برای تغییر چیه؟) من میگم: اول فقط و فقط باور کن و بپذیر با گوشت و پوست و خون و استخون و قلبت که تک تک اتفاقات و شرایط و ایده ها و روابط و امورات مالی و کاری و جسمی و ..زندگیت کوچیک و بزرگ بواسطه فرکانس ها و نگرش ها و باورهای خودت رقم میخورد
تمام اتفاقات زندگیم بواسطه فرکانس ها و کانون توجه من در هر لحظه رقم میخورد
این اولین باوری ست که باید شکل بگیرد اون هم بطور تکاملی. این باور پایه و اصلیه و رمز کاره. بعد این همه مدت من تازه فهمیدم بطور تکاملی. (در اصل یادم نبود که این اولین و اصلیترینه)
دقیقا یک روز قبل اینکه استاد لایو بزارن داشتم یکی از فایلهای استادو گوش میدادم که تو دلم به خودم گفتم: استاد چرا دیگه مسابقه نمیزارن؟ که فرداییش دیدم بعد این همه مدت استاد دوباره مسابقه گذاشتن و یاد شما افتادم که دو میلیون برنده شده بودید و به خواهرم گفتم ایندفه هم فکر کنم اقای حیدری یه کامنت فوق العاده بزارن و اومدم دیدم به به اقای حیدری ترکوندننن. عالی بود کامنتنون خیلی استفاده کردم به شخصه.
لذت بردم از خوندنش.
به نظر من برنده مسابقه باید کامنت شما باشه
هر روز ثروتمند تر، شاد تر، سالم تر و توحیدی تر باشید
واقعا سپاسگزارم، اعتبار این کامنت هم مثل کامنت های قبل برای خداست
شما خیلی لطف دارید. استاد در دوره جهانبینی بود که این موضوع اعتبار دادن به خدا رو آموزش دادن و حتی راجع به تبلیغ و کسب و کار هم صحبت کردن
این که خدا دلها رو نرم میکنه، همونطور که در زمانهای قدیم که نه اینترنتی بود، نه تلفنی و… دل ها رو برای پیامبر نرم کرد و مردم از کشورهای مختلف با پای پیاده به سمت پیامبر اومدن
دوست عزیز دیدگاه شما هم بسیار تاثیر گذار بود سپاسگزارم برای پخش آگاهی .
باور کنید یه مطلبی رو هزاران بار میشنویم اما سر هزار و یکمین بار تازه میفهمیم داستان چیه چرا استاد میگن باور خودش تکامل میخواد وتو حرفهاتون خیلی خوب بهش اشاره کردین .
یه عمر دیدم اطرافیانم با چه بدبختی پول در میارن تعجبی نداره بخوام وچند ماهه وسال اون نوع روند باورهای محدود مو تغییر بدم که واقعااا عین چسب یک دوسه چسبیده به ذهنم .
اما الگو شدن استاد خیلی بهم کمک میکنه که تو بحث مالیم خیلی پیشرفت کنم نه فقط استاد باید همیشه دنبال الگوهای خوب باشم تو تمام جنبه ها چون ذهن باعث میشه خودش دنبال مثال برام بگرده وقتی خوب بتونم تربیتش کنم .
آره یه بچه دارم که میخوام تربیتش کنم حالا باید خودم الگوی خوبی براش باشم .
این موضوع درک تدریجی یک موضوع کاملا طبیعیه، قرآن هم تدریجی به پیامبر نازل شد
ظرف وجودی ما باید رشد کنه و بزرگتر بشه تا بتونیم آگاهی بیشتری در اون جا بدیم
لازمه کار هم اینه که در مسیر باشیم و روی خودمون کار کنیم
شاید باورتون نشه، من مدتهاست روی دوره ها کار میکنم، دوره جهانبینی فکر میکنم جلسه 5 بود من با خودم گفتم کل آگاهی هام اندازه آگاهی های همین یه فایل بوده و اصلا الان آگاهی هام طوری شد که حس میکنم اندازه کل گذشته رشد کردم
بعد دوباره تو جلسه 9 همین شد
دوره کشف قوانین باز این اتفاق افتاد که میگفتم تو هفته گذشته من اندازه کل این مدت رشد کردم و درکم بالاتر رفته
و این طبیعیه و بینهایت سپاسگزار خداوندم که منو در این مسیر قرار داده
امیدوارم هممون بتونیم با عمل به الهامات در مسیر هدایت باشیم
بسیار زیبا و صریح نوشتی و واقعا یکی از یوالهای بزرگ من رو جواب دادی.
از خداوند سپاسگزارم که جوابرسوالهای من رو از زبان تو دوست نهربان به من داد.
باور با آگاهی فرق داره. وقتی تو حرفی رو از استاد می شنوی و احساس خوب بهت نی ده یک آگاهی هست و اگر قبل از اینکه این آگاهی تبدیل به لاور بشه به اون عمل کنی شکست می خوری . چون جهان بر اساس باورهای تو کار می کنه و نه شنیده ها و آنچه از زبان تو می آید. هر جند که اینها باید باشد تا آگاهی به باور تبدیل بشه. ولی وقتی تو آگاهانه دوی باورت کار می کنی و در همون مثال تبلیغ میای تبلیغ می کنی چون هنوز و عمری شنیدی باید تبلغ کرد. ولی ۹۵ درصد مشتریات با تبلیغ هست و فقط ۵ درصد از راههای دیگه و تو آگاهانه توجه می کنی به ۵ درصد و روی باورت کار می کنی همونطور که این ۵ درصد اومدن از همین راه می تونن ۱۰ درصد ۲۰ درصد و بیشتر بیان. و به این ترتیب هی تتیجه بهتر و بهتر و تو به مسیر بهتر هدایت می شی.
وای خدای من الان فهمیدم که باید چکار کنم.
قبل اینکه فایل رو کامل گوش کنم و کامنت تو دوست عزیز رو بخونم روی این موضوع که باید نقد بفروشم محصولم رو از خدا هدایت خواستم . یه مشتری اقشاط داشتم و با اینکه پول می خوام به خودم می گفتم چکار کنم بعش نه بگم و بگم من فقط نقد می زنم یا براش صادر کنم. و الان فهمیدم من از وقتی که فایلهای استاد رو گوش می کنم مشتریان نقدم خیلی بیشتر شده و خود به خود هدایت شدم به مشتریان نقد و دیکه دنبال شرایط اقساطی فروش نیستم ولی بعضی مشتریان اقساط هم به تورم می خوره که باید آگاهانه روی مشتریان نقدم زوم کنم تا اینها هم تبدیل به مشتری نقد بشن یا جاشون رو مشتریان نقد بگیره.
عالی بود به قسمت بسیار عالی نظر علی جان اشاره کردین که من الان بهتر درکش کردم عالیییییی بود دقیقااااا منم دلم میخواد تمام خرید وفروشام همه نقدی و جیرنگی انجام بشه و چون باورهای قدیمی محدودکننده هنوز در منه نمیشه یهویی همه چیو فقط با تکیه بر آگاهیی حلش کرد باید یواش یواش با تمرکز کردن بر مشتری نقدی خرینی که اومد هر چندتا که باشه حتی یک نفر در هفته یا در ماه هم خرید کرد و خودم تونستم نقدی بخرم بابتش خیلی شکرگزاری کنم و بگم دیدی شد وقتی یکبار شد پس میشه تکرار بشه چون واسه خدا یکبار و هزاربار معنی نداره و کاری هم نداره همه چی برمیگرده به اینکه من بتونم باورش کنم واین با توجه و شکرگزاری براحتی میشه رقمش زد هوراااااااااا بزرگترین مشکلم و راه حلشو امروز در کامنت علی جون به وسیله آجی جونم یاد گرفتم خدایااااااااا شکرت چقد خوبه کامنت و خوندن و جواب دوستان به یک کامتتم خوندن من همیشه اینکارو انجام میدم و کامنتایی که جوابش زیاده و رندومی میزنم روی یسری کامنتا خصوصا اون جوابایی که زیادنو بیشتر میخونم میدونم اونا تشکر و تحسین فقط نیست خلاصه اینکه اومدم رو کامتت شما تا این موضوع مهم و درک کنم و بتونم تو کارم پیادش کنم علی جون ممنوووووووونم فاطمه جان از توجه شما هم بسیاااااار ممنونم که کمکم کرد
بار دوم هست که کامنت شما رو میخونم و از هر خطش چقدر لذت بردم
استاد واقعا باور کرده که خداوندبراش همه کاری میکنه ، هر کدوم از ما هم که باور کنیم نتایجمون همین خواهد بود
ممنون از توصیت، رفتم آیه ۳ سوره طلاق رو خوندم:
(و از جایى که حسابش را نمى کند به او روزى مى رساند و هر کس بر خدا اعتماد کند او براى وى بس است خدا فرمانش را به انجامرساننده است به راستى خدا براى هر چیزى اندازه اى مقرر کرده است)
وقتی متنت رو میخوندم احساس میکردم که در اوج هماهنگی این کلمات رو تایپ کردی چون عجیب شیرین و دوست داشتنی و زیبا و اگاهی بخش و دلنشین بود. انقدر خالصانه و بی ریا و با صداقت و به دور از هرگونه ظاهرسازی و کلک و دو رویی نوشتی که کاملا میشه حس کرد این حرفا همش حرفای دلت بوده… خدا به دلت این متن رو انداخته که بنویسی. واقعا پاسخت سزاوار تک تک این ستاره هایی هست که بهش دادن
امیدوارم دعایی که اخر متنت نوشتی براورده بشه و همگی این حرفارو بتونیم باور کنیم
در پناه حق شاد و موفق و توحیدی و ثروتمند باشی دوست و برادر خوش فرکانس ???
بی شک همونطور که فرمودید اینها حرف های خدا بود و تنها کاری که من کردم این بود که دستهام رو روی کیبورد بازی دادم و اعتبارش برای منبعیه که این حرف ها از اونجا نشات میگیره
یه زمانی با هدف پول اومدم و فایل ها رو دیدم، نمیگم الان دنبال پول نیستم، چرا. الانم یکی از اهدافم پول و ثروته
ولی دعای آخر این کامنت هدف اصلیم شده. این که خدا رو بهتر بشناسم و درک کنم و این تغییر اهداف زندگیم بخاطر اینه که انگار تازه بعد از این همه مدت دارم باور میکنم که همه چیز از درون من رخ میده و اگر این موضوعات اصلی و اساسی رو باور کنم بقیه چیزها خودش حل میشه
یه جورایی انگار حرفات تمام چیزهایی بود که این چند وقته توی ذهن و وجود من می گذشت…
دقیقا خود من هم الان چند سالی هست که با آقای عباسمنش آشنا شدم ولی باید اقرار کنم هنوز آنچه از گذشتگانم به من رسیده اجازه نمیده بتونم صد در صد قبول کنم که زندگی م رو باورهای من میسازه…
و تازه این قدم اوله و باید هزاران هزار قدم دیگه برداشته بشه تا بتونیم شبیه مار پوست بندازیم و اون پوسته ای که از گذشتگانمون به ما رسیده و اغلب فاسد و خرابه رو رها کنیم و به سمت پوسته جدید و الهی تر پیش بریم…
ممنون بابت این کامنت زیبا، بدون شک سخنان خدا بوده که با دست تو نوشته شده و تا حد زیادی یقین من رو برای قدم برداشتن توی این راه بیشتر کرد.
به قول مولانا:
خوش باش که هر که راز داند، داند که خوشی، خوشی کشاند.
چقدر لذت بردم از درک عمیقی که داشتید و آگاهی های نابی که بیان کردید و به اصل اشاره کردید که آقا همه چیز باوره و اینکه ایمان داشته باشیم که اگه بقیه تونستن، من هم میتونم ، فقط همین و غیر از این نیست
و چیزیکه خیلی مهمه و منخودم بعد از مدتها بهش رسیدم و به نظرم شاید اینم خیلی نیاز به تکامل داره اینه که آگاهی داشتن با باور داشتن خیلی متفاوته
باور اونی هست که وقتی در موردش فکر میکنی یا عمل میکنی بی برو برگرد میدونی که100% شدنیه و مو لای درزش نمیره
یعنی وقتی باور داری و ایمانت به خداست که هر لحظه هواسش به ماست، دیگه ته اون قلبت نه ترسی هست و نه غمی و هدایت میشی از هزاران مسیر و دستی که ذهنت حتی تصورش رو هم نمیتونه بکنه
الهی شکرت بابت تمام این آگاهی ها که اگه درست عمل کنم و به باور تبدیلشون کنم، دنیام گلستانه و آخرتم هم بهشته لاجرم.
بازم سپاسگذارم و برای هممون بهشت دنیا و اخرت رو آرزو دارم
سپاس الله را که همیشه و در همه حال ما رو هدایت میکنه
جمله طلایی که باید بار ها با خودمون تکرارش کنیم تا بره تو ضمیر ناخودآگاهمون:
«باور اونی هست که وقتی در موردش فکر میکنی یا عمل میکنی بی برو برگرد میدونی که100% شدنیه و مو لای درزش نمیره
یعنی وقتی باور داری و ایمانت به خداست که هر لحظه حواسش به ماست، دیگه ته اون قلبت نه ترسی هست و نه غمی
هدایت میشی از هزاران مسیر و دستی که ذهنت حتی تصورش رو هم نمیتونه بکنه»
بعضی موقع ها که ناخواسته هایی پیش میاد و ما باید ازشون اعراض کنیم و یه سری نشونه هایی که میبینم جالبن
دیروزم مساله مشابه برام پیش اومد و بازم دقیقا تو کامنت دوستمون این جمله رو دیدم و دارم مطمئن تر میشم اینا همش امتحان هایی از طرف خدان که ظرفمون رو بزرگتر کنه!
جمله این بود:
«همانا ما شما را به چیزی از ترس،گرسنگی،نقص در اموال،جانها و ثمرات میآزماییم و بشارت بده به صابرین!»
و حس میکنم از تو همی تضاد و ها ناخواسته ها که سعی میکنیم سر بلند بیرون بیایم، ایمانمون که قوی تر میشه علاوه بر اونم درس یا نکته ای میتونیم از اون تضاد بگیریم که میشه گفت همون ترمزمون هست،
کمک میکنه به تقویت باورمون که در وجودمون نهادینه بشه.
و بعدش میشه حرف تو رو آورد که گفتی اون باور 100 درصد شدنیه و مو لای درزش نمیره چون بهت ثابت شده اصل چیه اصل کدوم مسیره
نمیدونم درست بیانش کردم یا نه ولی یه حسی بعد اول های کامنت یه چیزایی بهم میگفت و گفتم بنویسم
به هر حال که عالی بود درکت از قانون تکامل و تحسینت میکنم. جمله طلاییت رو هم تو دفترم نوشتم و سعی میکنم بار ها بخونمش
حتما حتما توصیه میکنم کامنت دوستمون رو بخون آگاهی های خیلی خوبه داده
اینم لینکش
abasmanesh.com
واقعا حرف استاد رو الان میفهمم که میگفت جواب هایی که دوستان میدن گنجی از آگاهی هس یعنی چی!!!
خدا رو شکر میکنم در جمعی از بنده های با ایمانش هسم که تلاش میکنن هر روز بهتر از روز قبل باشن
هر روز توحیدی تر
هر روز با تقوا تر
هر روز متمرکز تر روی زیباییها
هر روز آرامتر
و…
در پناه رب العالمین آروم خوشحال ثروتمند و هر روز در مسیر موفقیت باشین
بسبار ممنون و سپاسگذارم از اینکه روی کامنت من تاکید کردید و از درکی که پیدا کردید برام کامنت گذاستید و چه حس عالی و مثبتی رو به من منتقل کردید
و چه همزمانی بی نظیری سد هدایت شدن من از طرف شما به اون نظر دویتمون در مورد لیله القدر که برام لینک فرستادید
چه همزمانی فوق العاده ای بین این کامنت و دقیقا این ماه رمضان و شب های قدر وجود داره و من چقدر سپاسگذارم
باید بارها و بارها اون نظر دوستمون در عصل کل رو بخونم و خاضعانه تر و عاشقانه تر شکرگذار خدایی باشم که قوانین ثابتش در همه جای زندگیمون جاری و برقراره
من درک کردم که اگر من میخوام مفهوم لیله القدر رو در زندگبم بکار ببرم باید ایمان و باور داشته باشم به اینکه اولا خداوند بیشتر از من میخواد که من خوشبخت واقعی باشم
ثانیا وجود من بسیار ارزشمند هست و من لایق خوشبختی و سعادت در این دنیا و آخرت هستم
و ثالثا نعمت ها و ثروت ها بی انتها هستند و من باید و باید فراوانی همه نعمت ها رو باور کنم و اون موقع هست که من خوشبخت وافعی هستم
اون موفع هیت که به گفته استاد ارزشمندمون، پکیج خوشبختی برای من کامله
سپاس خدایی که هر لحظه من رو هدایت میکنه و در مسیر هدایتش حمابتم میکنه که هر روز بهتر از روز قبلم باشم، هر روز کمی مثبت تر و زیبااندیش تر از روز قبلم باشم
هر روز آرام تر، شادتر، سالم تر و ثروتمندتر باشم و اعتبار همه چیز رو به خودش بدم و بدونم که من اومدم تا تجربه های زیبایی رو بدست بیارم و هر وقت زمانش هست دوباره به آغوش ربم، مبدا هیتی برگردم
چه حس نابی دارم و از شما دست ارزسمند خداوند یپاسگذارم
ساد و یالم و ثروتمند واقعی در پناه رب بی انتها باشیم
مثل همیشه عالی بود دوست عزیز.من هرچی فکر میکنم بیشتر به این نتیجه میرسم که فقط حرف میزنم اما موقع عمل قشنگ میفهمم که ای داد بیداد باور خرابه هنوز سر جاشه.اما بازم خدا روشکر میکنم که میفهمم و درک میکنم که باورام ایراد داره وبیشتر روشون کار میکنم.خداروشکر تاحالا کم نیاوردم و جا بزنم.
احساس خوب با ساختن باورهای قدرتمد ایجاد میشه, باور , با تکرار تکرار تکرار تکرار ,فکر فکر فکر فکر (بچه ها من خودم و میگم, زمان برد تا این قسمت و اضافه کنم, تا فکر نکنیم به باورها به درک و عمل نمیرسیم, حالا از صبح تا شب هی تکرار, و فکر تمایز ما با بقیه موجودات, و فکر کردن, که آدم ها را از هم متمایز میکنه, به فکر کردن بیشتر فکر کنیم) عمل عمل عمل عمل , بعد حالللللللللللللللللللا اگر احساست عوض شد, بچه احساسمون باید عوض بشه, ااااااا عوض شد, آفرین پس باورت تو اون زمینه عوض شده.حالا نتیجه گرفتی , وایسا , اینجا اون نقطه عطف, دوباره از اول این مسیر و برو, باور درست و که پیدا کرده بودی , دوباره تکرار تکرار تکرار فکر فکر فکر عمل عمل عمل عمل احساس احساس احساس .نتیجه بزرگتر از نتیجه قبل …..و تا آخر عمر ادامه داره داستان
و مسیری لذت بخش که خودم خلق میکنم , واااااای خدای من چه قدرتی به من دادی , معبودم, واقعا آیا خداوند برای من خویش کافی نیست!!!!!!(فکر کنیم , یوهههههو)
سلام.علی آقای گل .پاسخت محشر بود …..من خیلی با این جمله به فکر فرو رفتم که ( فرق است بین باور و آگاهی)…برات آرزوی ثروت فراوان از خدایی می کنم که نمرش 100 هست.
این فرق بین باور و آگاهی خیلی مهمه، به نظرم به تله ست، ماها فکر میکنیم با شنیدن یسری نکات از استاد دیگه یاد گرفتیم ولی اینا آگاهیه و بین آگاهی و عمل چیزی هست به اسم ایمان
واقعا هنگم با این کامنت زیبات،به خدای بزرگم که فکر میکنم بغض میکنم،واقعا صد خدااست… پره نکته بود، یه جاهایی یه ترمزایی از باور کمبودمو کشف کردم،یه جاهایی که در مورد دارو خوردن مثال زدید فرق باور عمیق و آگاهی رو فهمیدم،عجیب دلم خواست برم سوره طلاق و بخونم
ممنونم ازت بسیار عالی بود از دلت اومده بود که به دلم نشست دوست خوبم.واقعا از ته دلم میخوام جایزه رو ببری تا نشونه هات قویتر بشه
خدا همه چیز میشود همه کس را خیلی این جمله به دلم نشست.
واقعا چقدر تحسین برانگیز این کامنت رو بجا گذاشتی. واقعا چقدر عالی بود. چقدر لذت بردم. چقدر لازم داشتم. چقدر هدایتی امروز از این صفحه به اون صفحه پریدم. چقدر هدایتی و دلی از پروفایل و داستان هدایت شما دستان خداوند پرواز کردم توی این همه آگاهی. اصلا شیرجه زدم در شعور کیهان. اصلا این من نیستم که مینویسه…
اینقدر این کامنت رو باید خوند کهه نمیدونم چه نکته ایی ازش رو اینجا بنویسمف شاید برای شروع همین جمله خوبه که نوشتین:
زور باورت به آگاهی هات میچربه
خدایا منو توانمند کن، زورمند و قوی کن تا باورهام اینقدر قوی بشه تا اگاهی هام با یک حرکت برن کنار. تا بشم سراسر پـــر از عشق تــو و توحید عملی رو زندگی کنم و عمل کنم و عمل کنم این ایمانی که گاهی صرفا حرف مفته….
این کامنت هم صرفا عمل به یک حرکت کوچیک بود.بازهم از شما دوست ارزشمندم علی جان سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
ایمان
ایمان
ایمان
براتون از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی اونم دائمی رو خواستارم.
سلام دوست عزیز امیدوارم سراسر زندگیت سرشار از عشق و نور الهی باشه و هر روز آگاهی الهی جدید دریافت کنی چقدددددر زیبا و ساده و روان صحبت کردین چقددددر لذت بردم از صحبت های شما واقعا تحسینون میکنم که انقدر خوب و عالی مطالب رو یادگرفتین و شاخ و برگ های اضافی رو در ذهنتون از بین بردین واقعا ممنونم که حاضر شدید وقت و انرژی بگذارید تا آگاهی و دیدگاه خودتون با بقیه به اشتراک بگذارید صمیمانه ازتون تشکر میکنم
سلام به شما دوست هم ارتعاشیم پاسخ شما مثل الماس میمونه ک ک خواننده رومجذوب میکنه دست مریزادبه استاد عزیزک شاگردی مثل شما دارن من تمام ذهنم ودرونم ازخوندن این پاسخ شما متحول شده ینی حالم خوب شده متوجه شدم ک کجای کارم ایراد داره خیلی خوب بود به دل نشست پاراگاراف به پاراگراف جای فکر کردن داره مخصوصن پاراگراف شیشم واقعن حتی استاد هم کم کم تو باورای توحیدی رشد کردن به این درجه رسیدن ینی همون تکامل واگه باورت درست کنی کم کم رشد میکنی ودیگ مثل من زور نمیزنی بگی خداهست کاردنیادرست همه میتونن استاد میتونه د.. ولی لیلا تونمیتونی توازپسش برنمیایی بارها وبارها بخاطر عجول بودنم وباور نداشتن به خودم خداروباورداشتما ولی چون میدیدم ک خدادارکارمیکنی وبارها وبارهاخدارو تولحظات زندگیم جایی ک الان باید زیر خاک بشم خدارو دیدم ک دستم روگرفت زمانی بود ک من بااین قانون آشنا نبودم حالا ک آشنا شدم بیشترباورش دارم دیدم ک چ لطفی درحقم کرده ولی مسعله اینجا بود ک خودم روباور نداشتم یاسریع میخواستم به اوچیزی ک میخوام برسم ک نمیشد دوست عزیرم آقا علی ازت ممنونم شما نمیدونیدبا این کامنتتون چقد حالمو خوب کردین واین کامنت شما رو باید هزاربار خوند
دست مریزاد به شما
سالی ک نکوست از بهارش پیداست حتمن آینده طلایی خواهید داشت موفق باشین
خدارو شکر برای حال خوبتون و بینهایت سپاسگزارم بابت کامنتتون. بی شک اعتبارش با خداست
خیلی دارم سعی میکنم اعتبار همه چیز رو به خدا بدم و این کار رو از ته دل انجام بدم چون واقعا در برخی مواقع احساس میکنم بنده ناتوان خدا هستم که وظیفم بندگیه و وظیفه خدا اینه که کارهامو مدیریت کنه
همه چیز از درون ماست،خدا فقط برای ما خیر و نیکی میخواد
اگر بتونیم فرکانس مناسبی به جهان ارسال کنیم بی شک اتفاقات خوب خودبخود میوفتن
جهان کارها رو برای ما انجام میده
تازه دارم سعی میکنم این موضوع رو با تمام گوشت و پوست و استخونم باور کنم
برای همین در مواجهه با تضادهایی که در زندگیم دارم فقط چشمم به خداست
واقعا مسئولیت سنگینی داریم اگر نتونیم نتیجه بگیریم، خدا با یکی از هزارن دستش به نام سید حسین عباسمنش این آگاهی های خالص رو در اختیارمون قرار داده و واقعا اگر نتونیم نتایج خوب بگیریم کم لطفی کردیم در حق خودمون و گسترش جهان
بیشتر بچه هایی که تو این سایتن یه روزی به ته خط رسیدن، البته نمیتونم بگم بیشترشون، اما خوده من که از این دسته ام
هنوز هم کلی ترمز دارم و نتیجه مالی شگفت انگیزی نگرفتم و کلی هم شرک دارم، این شرک رو تو حس و حالم حس میکنم، تو ترس از آینده و…
از خدا هدایت بیشتر میخوام
امیدوارم بتونیم با قدرت روی خودمون کار کنیم و توکلمون رو به خداوند بیشتر کنیم
فکر میکنم لازمه آدم یجاهایی از زندگیش قید همه چی رو بزنه و فقط چشمش به خدا باشه
چیزی که آدم ازش حرصش میگیره اینه که جواب سوالاتشو میدونه ولی نتیجه نیست چون باورشون نکرده
چقدرر زیبا و سنجیده گفتی و چه نکته های مهمی رو گفتی. یعنی من انرژی ازت میگرفتم که واقعا حرف نمیزدی بلکه اینا چیزایی که همیشه داری بهشون فکر میکنی و در مسیر عمل کردنشون هستی . واقعا لذت بردم علی جان.
بهت تبریک میگم برنده شدنت چون واقعا لایقش بودی و نتیجه طبیعی عمل کردن با باورهای درست و در این مسیر بودن همینه.
خدارو شکر از داشتن دوستایی اینقدر عالی و در مسیر توحیدی و عملگرا و ثروتمند …….
امیدوارم خداوند کمک کنه و بتونیم تمام آگاهی هایی که استاد بهمون میده رو تبدیل به باور کنیم. نه فقط آگاهی هایی که استاد میده بلکه هر آگاهی که باعث رشد ما میشه و خدا با بینهایت دستش به ما میده رو
مطالبی که بهشون اشاره کردی خیلی برام جالب بود،بخصوص این قسمتش که : (کاش خودم بشینم اینایی که نوشتم رو هزار بار بخونم و ۱ درصد باورشون کنم)واقعا باور داشتن به گفتها و عمل بهشونه که نتیجه میاره و یادآوری نکاتی که میدونیم.
آیه 2 و 3 سوره طلاق رو تو یه صبحی که خیلی حالم گرفته بود رو بابام بهم گفت که با خودت هر روز تکرار کن،منم اون روز و چن روز بعدش با تکرار و توجه بهش حالم خوب میشد ولی از اونجایی که ما انسانیم و فراموش کار،از یاد برده بودم که با خوندن کامنت شما دوباره یادآوری شد.
دقیقا وقتی من تمام تمرکزم رو گذاشته بودم روی کارهایی که از عهدم بر میاد، به مشکلات توجه نمی کردم و فقط به پیشرفت ذره ذره تکاملیم توجه می کردم همین طوری مشتری میومد…
الان اگه از من بپرسن که این مشتری ها رو از کجا دارم، اکثرشون رو نمی دونم… شاید بگم که آره اونهایی که توی شهر من بودن از آشنایان بودن یا از آشنایان و همشهریان پرسیدن اومدن مشتری شدن…
اما بیشتر مشتری های من از شهرهایی هستن که شاید حتی اسمشون رو هم نشنیده بودم! اگه ازم بپرسن چطوری بازاریابی می کنی؟
آره میگم که من از سوشال مدیا واسه برندینگ استفاده می کنم، نتیجه برندینگ صحیح هم لاجزم مشتری میشه… این درسته…
ولی واقعا تعمدا خودم دنبال اونا نبودم…
خدا خودش بهم میگه تو توی سوشال مدیا اینکارا رو بکن… تمرکزت رو بزار روی کیفیت کار خودت… حالا پاداش میشه مشتری، نعمت، ثروت، پول، برکت…
به والله مشتری ها به عنوان نتایج فعالیتم، دارن داد می زنن فریاد می زنن که عزیزم تو به چطوریش اهمیت نده من خودم واست پاداش رو میارم…
حالا به اندازی که این سیستم رو باور ندارم و برای پیشرفت به جای بهبود درون به فکر بهبود بیرون می افتم، دست و پا می زنم… پول زیادی خرج می کنم، شب و روزمو خرجش می کنم، از دیگر اولویت هام میزنم و سختی رو متحمل میشم…
چراااا؟؟؟؟
آیا این چیزی غیر از شرکه؟
استاد که خدای بازاریابی و اصل سیاست کاریه!! استاد حرف زدن، استاد جلب توجه کردن، کارشناس اینه که کی چی بگه می چی نگه! استاد فن بیان، استاد تمرکز… بابا مهارت از وجود استاد فریاد می زنه!
پس اشتباه نگیریم… استاد مهارت های فرعی رو کسب می کنه و بعد با مهارت بنیادین توحیدی تلفیق و اقدام و عمل… نتیجه بوم بوم بوم…
مثل وقتایی که منم همینطور هستم بوم بوم بوم!!!
به قول اکهارت تول درد نتیجه مقاومت ما در برابر چیزیه که در جریانه!
چی در جریانه؟ خدا! باهاش حال کنی اونم پاداش بهت میده…
نتیجه گیری:
1- پیوسته یادگیری مهارت های بنیادین (این سایت)
2- پیوسته یادگیری مهارت های فرعی کسب و کار خودمون برای مثال خیاط باید برای تبدیل شدن به بهترین خیاط زمان خودش تلاش کنه!
3- اطمینان، شجاعت، اقدام و عمل…
4- جذب اتفاق می افته خداوند پاداش ها را می دهد
فکر می کنم فرمولش این شکلیه، سیستم اینطوری کدهای ذهنی ما رو کامپایل و خروجی میده (اینجا رو برای آقا ابراهیم برنامه نویس سایت نوشتم حال کنه :)
بهرحال از همه ممنونم
از استاد و همکاران
از شما و دوستان
ایمان دارم بدون ذره ای شک، این نوشتن منم پازل ذهنمو میزون کرد حالا واسه پیشرفت یه کم بیشتر افتادم توی مسیر سر سبز پر از چیزای خوشگل، چرخای گاریم روغن کاری شد برو که رفتیم…
خدا رو میخای باور کنی تا فقط بتونی ازش نعمت بگیری؟ فقط همین؟ این که شد فراموشی اصل؛
خدا رو بخایم تا خودشو بیشتر درک کنیم بیشتر به سمتش بریم.
یعنی خدا رو میخواهیم برای چی؟ اون حرکت دوم یا هدف دوممون چیه؟ هدفمون از شناخت خداوند چی میتونه باشه؟
هدف باید درک خداوند باشه. شاید یکی از راهای درک خداوند شناخت قوانین و کسب روزی بیشتر از طریق درک قوانینش باشه وگر نه خیلیا هم هستن از راهای دزدی به ثروت رسیدن مگه واقعا نیستن؟ البته اینم میبینیم که اونا ثروتشون ثروت پوشالی بود و برا خودشون نموند حد اقل لذت واقعیشو نتونستن درک کنن ولی بهش رسیدن و چرت هم رسیدن ولی رسیدن.
پس هدف از درک خداوند درک خودشه اونوقت مقام تسلیم خودش ایجاد میشه و ما عاشقانه نه با زور تسلیم حق میشیم حتی به جاهای خیلی خیلی خیلی بالاتر از عباس منش میرسیم.
بله درسته خیلی خیلی خیلی بالاتر از استاد عباس منش.
مگه نستین آدمایی که از استادشون بالاتر و بهتر شدن.
اصلا اگر اینطور نباشه جهان پیشرفت نمیکنه.
مطمئن باشیم ما روزی از خود استاد عباس منش و مریم عزیزجانم بهتر و بهترتر خواهیم بود.
اگربه ایمانمون همچنان با قدرت ادامه بدیم.
ما جایی خیلی بهتر از استاد عباس من و مریم جان عزیزم باورها رو شروع کردیم.
من مطمئنم ما از استاد عباس منش بهتر و بهتر خواهیم شد.
منم موافقم استاد عباس منش از زیر زیر صفر بدون استاد شروع کرد ولی ما خیلی خیلی از بالای صفر با قدرتمتدترین استاد توحیدی جهان شروع کردیم مطمعنن میشه و میتوانیم قدرتمندتر شویم بهتر شویم قطعااااا میشه ولی به شرط پاکی و طهارت دل و ایمان توحیدی و خستگی ناپدیر و شکست ناپذیر اتفاقا استاد مثل خدا از ما خوشحال تر میشه ببینه شاگرداش خودشو جلو زدن این زیباست خدایا شکرت
خیلی رو باور هام کار کرده بودم اما نتایج مالی که میخواستم ظاهر نمیشدن از خدا خواستم هدایتم کنه که ترمزمو پیدا کنم قبلا هم این کامنتو خونده بودم اما این موضوع امروز تو گوشم یه زنگی زد گفتم بنویسم تا شاید راهگشای دیگران هم بشه
هدف اصلی استاد پول نبوده بلکه او دنبال عشقش که ترویج توحید بوده رفته
رایگان کار کرده
ضرر کرده
بدهکار شده
اما دست از عشقش نکشیده
هدفش خدمت به خلق خدا واشاعه ی توحید بوده نه پول نه کسب درآمد نه شهرت…..
اونوقت ب نقل ازدوستمون
چو صد آید نود هم پیش ماست
بقیه چیزا رو خدا براش جور کرده
هدف ..
هدف ..
هدف …بچه ها خدمت بخلق خدا باید باشه
هدف گسترش جهان باید باشه
راستی چرا خدا بیشتر از ما ماخواد که ما ثروتمند باشیم؟
سلام و درود به شما دوست عزیز چقدر خوب و زیبا باور رو باور کردین و توضیح دادین وچقدر زندگیها گلستان میشه با این باور ک خداوند منبع ثروت بیکرانه و ما فقط ب خدا ایمان داشته باشیم و خدا رو باور کنیم بقیه چیزها حل میشن
کامنتون بی نظیر بود و چقدر ریز ریز همه چی رو برای من باز کرده بودین
من اینروزا تو کار جدیدم همش درگیرم که تبلیغ بکنم یا نکنم ولی به قول شما همش این باوره که به آگاهی میچربه و چقدر این نکته که گفتین اگه ۵ تا مشتری از راهی به جز تبلیغ اومدن اونا رو ببینم و بخاطرشون سپاسگزار باشم میتونه کمک کنه تا باورهای ضعیفم رو با باور های توحیدی جایگزین کنم.
هزاران بار تحسینتون می کنم بخاطر این بیان شیوا و کاملتون
جناب حیدری زبان قاصره از این کامنت بینظیر وکاملتون من این فایل رو چندین بار گوش کرده بودم ولی کامنتهارو نخونده بودم یه کاسبی رو شروع کردم درواقع یه رستوران باهمسرم زدیم خیلی عالی شروع کردم وبا توکل فقط برخودش وشجاعت کامل جلو رفتم منتها یه مدت کوتاهیه یه رکود خفیفی تو کارمون ایجاد شده البته از همین مهرماه میدونم که باز اینم به باورم برمیگرده به خاطر همین هی باهمسرم بحث میکردم که خوب برو تراکت پخش کن بیشتر تبلیغ کن بزار فروشمون بهتر بشه ولی هی ته دلم شک داشتم که آیا این اعتقاد من شرکه یا اینکه اصلا کاری نکنم بزارم خودش درست بشه هرروز صبح خواسته های فروشمو مینویسم ولی تقریبا انجام نمیشه فهمیدم که یه جای کارم داره میلنگه واومدم عقل کل رو شروع کردم به مطالعه وپاسخ شمارو خوندم که به اون خانم آرایشگر داده بودید وراهنماییش کرده بودید اینجا نشستم دوباره از بالا به پایین دارم کامنتهارو میخونم واشکالات کارمو درمیارم به قول شما دانستن یه چیز تا عمل کردن وباور کردنش خیلی فرق داره وتکامل میخواد حالاباز یه شک ودودلی ایجاد شده که نکنه افکار دیگران درواقع انرژیشون مثلا همسرم آشپزم تو این مسیرم تاثیر دارن ویا صرف اینکه من خودم روی باورهام کار کنم وتکاملم رو طی کنم کافیه البته درحین تایپ کردن به ایرادات افکارم تا حدی پی بردم ولی دوست دارم باقلم زیبای شما هم پاسختون رو که دستی از دستان خداهستید برای هدایت ما بشنوم
بسیار سپاسگزارم، اعتبار این کامنت و حرف ها برای خداست
من خودم هنوز ترمز زیادی دارم، نمیدونم صلاحیت دارم به این سوال پاسخ بدم یا نه
ولی به نظرم شما دست های خدا رو بستید، از خدا انتظار دارید فقط از این راه بهتون روزی برسونه، یا از خدا انتظار دارید فقط با زیاد شدن تبلیغات تراکتی بهتون مشتری بیشتری بده
وقتی از این موضوع رها بشید خداوند از راه هایی که فکرش رو نمیکنید بهتون روزی میده، منظور این نیست که شغلتون عوض بشه، نه
مثلا یهو یه مشتری میاد برای یه اداره بزرگ ازتون منو میگیره و یک سال قرارداد میبنده که غذای اون اداره رو تامین کنید
یا اتفاقات این شکلی
و یا اصلا ایده هایی جدید به مغزتون میندازه که از کار و شغل جدیدی پول بسازید
پس دست خدا رو باز بزارید،تو ذهنتون تعریف نکنید که اگر خدا بخواد پول برسونه فقط باید فروش رستورانمون بره بالا
یا اگر قراره فروش رستوران بره بالا فقط باید از راه تراکت باشه
این میشه اعتبار دادن به غیرخدا، حالا یا تو این مثال تبلیغات، یا اصلا خوده ماهیت شغل
البته تبلیغات اصلا بد نیست، حتی استاد در دوره ثروت1 راجع به تبلیغات و… هم صحبت میکنن، و شما هم باید کسب و کارتون رو به بقیه معرفی کنید
ولی تو ذهنتون اعتبارشو بدید به خدا
در زندگی هم جهان رو برای خودتون ببینید، یعنی حس کنید شمایید و خدا، و خدا کل کائنات رو آفریده برای اینکه دنیای شما طبیعی و زیبا باشه، پس این جهان شامل خدا و شخص شماست، بقیه اصلا کلا به خاطر شما درست شدن
این طرز فکر رو خودم ابداع کردم، برای اینکه به خودم ثابت کنم همه چیز حول محور من و فرکانس هام میچرخه
و اگر من تغییر کنم همه چیز تغییر میکنه
پس نگران فرکانس همسرتون یا همکاران و خانواده و… نباشید، دنیا رو به این دید ببینید که شمایید و خدا
در ارتباط با ثروت هم به نظرم یک عدد ثابت تو ذهنتون تعیین کنید، و بگید مثلا آخر ماه این عدد رو میخوام، و خدایا من به ذهنم میرسه تو این رستورانمون کار کنم، یا من به ذهنم میرسه تراکت پخش کنم ولی روزی رو تو میده، ممکنه از هر راه و روشی بهم بدی،اما من این مبلغ پول رو میخوام
هر روز سپاسگزاری کنید بابت اون درآمد، تو ذهنتون بدستش بیارید، ببینید که اون عدد آخر ماه تو حسابتونه، تو ذهنتون خرجش کنید و بابتش سپاسگزار خدا باشید. وقتی ذهن باورش کنه تو واقعیت خودشو نشون میده
اهدافم کوچیک کوچیک باشه
اگر الان دخلتون مثلا 1 میلیونه، یهو 10 میلیون دخل رو تصور نکنید، مثلا 1 میلیون و 400 رو تصور کنید، وقتی بهش رسیدید 2 میلیون رو تصور کنید، بعد 3 میلیون، بعد 5 میلیون بعد 9 میلیون
ممنون وسپاس جناب حیدری عزیز تقریبا هرروز این کامنت رو میخونم تا قشنگ برام جابیفته وبره تو وجودم ویاداوری هم بشه که خواستمو رها کنم وسپاسگزارهم باشم بسیارعالی
سلام دوست عزیزم بهتون تبریک میگم… کامنت زیباتون رو خوندم ..چقدر درست گفتید:” آگاهی با باور فرق داره.”… اینکه بیایم باورهامونو ببینیم و با آوردن منطق، باورهای درست و عالی رو جایگزین کنیم کاریه که باید براش زمان بذاریم…
“کسی که ایمان دارد نه کسی که فقط حرف میزنه” ایمان بیاریم به خدایی که تا الان این همه برامون معجزه کرده وقتایی که تنها از خودش خواستیم و به او ایمان داشتیم..
چقدر زیبا گفتید که ایمان بیاریم به خدایی که اینقدر برامون معجزه کرده
واقعا باید بارها به خودم یادآوری کنم همین جمله رو
همه ما ترس داریم، شرک داریم ولی درصدش برای افراد مختلف فرق داره و باید سعی کنیم درصد توحید رو در مقابل شرک بالا ببریم و یکی از راه هاش یادآوری تمامی معجزاتیه که خدا وارد زندگیمون کرده
برای منی که ترس از آینده یکی از پاشنه های آشیلم شده این تمرین خوبیه
کامنتتون فوق العاده بود ونوووووووووش جونتون این برنده شدن و گوارای وجود،خیلی بهتون تبریک میگم ،اینا بدونید که در مدار و فرکانس بسیار قوی قرار داشتید که برنده شدید و ان شاء الله نتایج عملی تمام این کامنت در زندگی اتان جاری و ساری باشد
خیلی جالب بود من دیروز ویدئو رضایت مندی از دوره جهان بینی توحیدیتونو در تلگرام میدیدم و همون لحظه یاد کامنتتون اینجا افتادم و یک آن به ذهنم رسید برنده شما هستید
و امروز طبق عادت هرروزه ام وقتی به سایت سر زدم ونتایجو دیدم از دیدن اسمتان خوشحال شدم بهتون تبریک میگم
شاید باورتون نشه،بارها پیش میاد به دوستان همفرکانسی ویسی میفرستم یا پیامی میدم و یا داخل سایت کامنتی میزارم بعد که میخونم میگم خدایا اینارو من گفتم؟ بی شک تو گفتی و من فقط تایپ کردم
درود برشما دوست عزیز,امروز من نکته ای مهم رو در کامنت شما گرفتم,نکته ای طلایی:باور با آگاهی فرق داره(یعنی تو فقط یه چیزی رومیدونی ولی باور بهش نداری),ونکته ای طلایی تر اینه که :مهمترین باور باور به اینکه ۱۰۰ درصد اتفاقاتمون رو افکار وباورهامون به وجود میارن,این باور قدم اوله,از خداوند خواستم که من رو هدایت کنه ودر خواب به من الهام شد که تا قدم اول روبرنداری وباورش نکنی,نمیتونی قدم دوم رو برداری,قدم اول رو که باورش کنی خود به خود قدم دوم که,کار کردن روی باوراته رو برمیداری,نشونه امروز من این بود,چون قبلش داشتم به تمام الهاماتی که از طریق خوابهایم بهم گفته شده بود رو مرور میکردم:اولین چیزی که بهم در خواب گفته شد,باور به اینکه خودم با افکار وباور هایم زندگیم رو به وجود میارم,بعد تابلویی دیدم که روش نوشته بود:جهان بینی توحیدی,وبعد در مورد اخلاق,بود,تشکر میکنم از شما من امروز به خوندن کامنت شما هدایت شدم,چون من هم اهداف خیلی بزرگی دارم,موفق باشید.
چقدر دیدگاهتان عالی بود و تاثیر گزار و چه خوب گفتی وقتی که به خدا اعتماد میکنی دیگه باید خیالت راحت باشه و ازش پس نگیری وقتی باور فراوانی رو ایجاد می کنی دیگه کمبود معنا نداره باید خیلی بیشتر ازاین رو خودم کار کنم تا ایمان راسخ داشته باشم تا باورهایم رو بر اساس فراوانی باور کنم همانطور که گفتید همه چیز در ید قدرت خداست کل کیهان تحت نظرش دنبال چی هستیم خدایا شکرت برای این همه زیبایی و فراوانی دستمریزاد به شما که یه بار دیگه یادآوری کردید که باید خدای فراوانی را باور کنیم برایتان آرزوی موفقیتهای روز افزون میکنم ٫
در پناه یکتای بی همتا شاد سلامت و ثروتمند باشید٫ ??
من چند ماه پیش خیلی جدی نشستم روش کار کردم، نتایج حیرت انگیز شد، تو اون ماه دو برابر درآمد داشتم، یه سفر دبی با کمترین هزینه برام جور شد، به طوری که 1هفته رفتم دوبی و فقط پول ویزا دادم، اصلا معجزززززززززه، و یسری اتفاقات حیرت انگیزی که نمیشه اینجا بیانش کرد و هربار یادم میوفته میگم خدایا شکرت
ولی میخوام اینو بگم که همون 1 ماه بود، یعنی با 1 ماه کار کردن باورها نهادینه نشد برام چون من خییییییلی باور کمبود دارم
و بعد از اون 1 ماه باز درآمده اومد پایین و نتایج دیگه هم رفت!
سلام آقا علی ممنونم چ جواب کاملی دادی،جایزه مبارکتون باشه.استاد و همه میدونیم ک این مبلغ خیلی کم هست ولی شما جایزه ی اصلی رو هم بردی.
اقا علی من وقتی متن رو خوندم شوکه شدم واقعا احسنت چ خونه ی دلت رو اب و جارو کردی ها!!! از بودن خدا توی قلبت لذت بردم.خداقوت .حقت بود ک واسه ی این همه زحمتی ک کشیدی خدا خودش رو بهت جایزه بده
امروز در یک کانال که درباره شکرگزاریه پیامی برام اومد که الان افتاد به دلم اینجا بنویسمش:
این که خدا خودش را مهربان ترین مهربانان معرفی کرده یعنی چی؟… یعنی اگر تمام مهربانی مادران دنیا نسبت به فرزندانشان ، پدران به فرزندان، عاشقان به معشوق را بتوانی حساب کنی باز هم خدا از همه اینها مهربان تر است
شاید قبلا وقتی استاد تو فایل ها میگفت: بهم گفته میشه و من میگم و من چیزی از خودم نمیگم
کمی قلقلکم میومد که یعنی چی؟
ولی الان گاهی با غلظت بالا برای خودم اتفاق میوفته، چه داخل سایت چه خارج سایت، یه یکی ویس میدم یا متنی مینویسم بعد خودم گوش میدم میگم یا خدا من چی دارم میگم
چقدر خوب نوشتم فلان کامنت رو
و اینها همش الهاماتیه که خدا میگه و من تایپشون میکنم
احسنت خیلی خوب گفتین و خوب مطلب رو شکافتین . امیدوارم که همه بتونیم به باورهای خوب و حال خوب برسیم . امیدوارم که تا یه ذره به نتیجه میرسیم دست از تغییر باورهامون برنداریم و به راه ادامه بدیم تا به هدف برسیم
سلام آقای زاهدی . چقدر خوشحالم از جمله کلیدی شما که در مورد دست برنداشتن از عمل به قوانین در صورت نتیجه گرفتن ، بود . انگار این جمله میخ دیگری بر باور عمل به قوانین زد. همیشه و همیشه باید عمل کرد . اوایل که باور عمل به قوانین من ایراد داشت این توصیه منو غمگین میکرد اما الان مثل یک روتین زندگی بهش نگاه میکنم. یک زمانی وقتی که استاد عباس منش در بندرعباس بود و من جوانتر بودم ناخواسته به قانون تمرکز بر روی زیباییها عمل کردم و روزها و لحظه های خوشی برای خودم رقم زدم که به قول استاد واقعا بهشت رو تجربه میکردم در حالیکه در یک منزل کهنه و کلنگی با جیب خالی گذران میکردیم . اما من اصلا این سختی رو نمی فهمیدم از بس که باورهای توحیدیم قوی شده بود و فقط چیزهای خوب میدیدم و به ورودی ها حساس بودم . تلویزیون ما هم ناخواسته خراب شده بود . همین دو عامل سبب خروجی شده بود که مساوی شده بود با اتفاقات خوب و اون حسی که ناب بود و نظیر نداشت و قابل توصیف نبود . چند ماه به این روال بود تا اینکه با مراقبت نکردن وارد مرحله رکود شدم و تمام دستاوردهامو از دست دادم.
از اون روزها سالها گذشته اما شیرینی اون ایام منو به تقلایی انداخت که جستجو کنم و درخواست کنم و اینقدر اینکارو ادامه دادم تا خداوند منو در مدار هدایت قرار داد .تا راز این داستان زندگی م رو دانستم و فهمیدم با عمل به قوانین دوباره میتونم اون ایام شیرین رو تجربه کنم. امیدوارم روزی خودم و همه دوستان بشه به زودی
سلام علی جان.خیلی عالی بود.این کامنت نتیجه کار کردن رو خودت وباورهاته که زیباست.وضوح وشفافیت وحرف دلی تو حرفات هست.نکات خوبی اشاره کردی لذت برم.استفاده کردم دمت گرم.موفقیت روزافزون برات میخام…..چون 100 آید 90 هم پیش ماست.خدایا ازت ممنونم.شکرت
آقای علی حیدری چند روزی بود که یه فایلی از استاد شنیده بودم به نام (مهم ترین عمل) و در اون فایل گفتن که به صفحه لایو 3 برید و کامنت هارو بخونید که پر از باور های خوب و ارزشمنده بلاخره امشب موفق شدم که به این صفحه بیام و هم فایل رو گوش بدم هم توضیحات رو بخونم هم کامنت فوق العاده ای شمارو
چند روزی بود که نمیتونستم ذهنمو کنترل کنم این فایل رو هم به صورت هدایتی داخل سایت پیدا کردم با اینکه خیلی از فایل های استاد رو گوش دادم شاید همین فایل رو هم گوش دادم ولی هیچوقت انقد وقت نذاشته بودم برای مطالعه کامنت ها و … الان میفهمم که واقعا دوستانی اینجا هستن کن باور ها و آگاهی های نابی دارن و با خوندن این باور ها باور های خودمون قوی تر میشه و خودمون رو دوباره پیدا میکنیم و آگاه تر میشم
از سایت خوب و دوستان و استاد خوبم از خانوم شایسته عزیز و تمام عزیزانی که باعث این کار خیر شدن سپاسگزارم انشالله در پناه حق خدای ثروت و فروانی باشید
امروز بعد اینکه 11ص از این کامنتها رو خوندم زدم روی به ترتیب امتیاز گفتم اینجوری کامتتها رو بخونم ازاین به بعد دیدم اولین کامنت کامنت کسی که روز اول نفهمیدم و حسادت کردم که چه خبرررررره مگه حالا 1000نفر امتیاز و 100نفر کامنت گذاشتن
الان که با این مدارم خوندم خیلییییی خوشحالم که یکهفته نشده مدارم چقد تغییر کرده و چقدددددددد آگاهی و چقددددددد نور داره این کامنت چقد خالص و پر معنا خلاصه و مفید باور توحیدی استاد و چه چیزی اصله برای چی اصله رو توضیح دادین
دقیقا زدی رو خال بله درسته استاد اصلااااا به این فکر نبود که تبلیغ کنه یا اینکه بگه آقای فلانی رو آیدی اینستات لطفا بنویس شاگرد عباس منش هستم و یا بازدید سایتم باید اینقد بشه هیچکدوم ازاین کارهارو نکرده استاد بقول خود استاد در اکثر فایلها که من فقططططط دارم رو باور توحیدی ام کار میکنم و بقیه کارارو خود خدا بوسیله امدادغیبی اش داره انجام میده
استاد جان ثابت کرد با عمل که وعده خدا حقه که در سوره طلاق آیه 2و3 فرمود
هرکسی تقوای الهی پیشه کند هرکسی بتونه در تاریکی های زندگیش یعنی وقتایی که عرصه از هر لحاظ تنگ و تنگ تر میشه یا از لحاظ فشار مالی یا از لحاظ فشار افکارو گفتاروکردار هرز اطرافیان یا وقتایی توقعاتت انجام نمیشه تونستی کنترل ذهن کنی اگه تونستی ایمان داشته باشی که خدا رو حرفش که گفته ازجایی که فکرشو هم نمیکنن بهشون روزی میدم بی حساااااب اونوقت من برات همه کار میکنم اینو استاد جان با عمل به ما نشون داده و از شما بینهایت متشکررر م چقد قشنگ باور و توضیح دادی که یهویی فقط با دانسته هات نمیتونی سریع اونو پیاده کنی چون اونوقت با کله میخوری زمین و بجای ساخته شدن بدترم میشی گفتی یواش یواش باورتو بساز و عمل کن تا قدم های بزرگ برداری علی جوووووون الان فهمیدم چرا اول شدی چون کاملااااا حقت بود و لایقش بودی دمتگرررررررم و خیلی خوشحالم دارم سومین کامنت و اینجا میزارم با مدارهای مختلف در یکهفته خیلی حالم دگرگون شد با دوباره خوندن و نوشتن ای وو وول دمتگررررررررم رفیق زنده باشی
آقای علی حیدری ممنونم به خاطر این کامنت پر محتوا تون
آیه 2و 3 سوره ی طلاق فقط به همین 2 آیه باور و ایمان داشته باشیم و به جای نجوای شیطان گونه این دو آیه رو با خودمون آگاهانه و با احساس خوب تکرار کنیم ، در جایگاهی قرار خواهیم گرفت که استاد الان بهشون دست پیدا کردند و این دور از ما نیست فقط کافیه باورش کنیم و عمل کنیم مثل استاد .
واقعا چقدر تحسین برانگیز این کامنت رو بجا گذاشتی. واقعا چقدر عالی بود. چقدر لذت بردم. چقدر لازم داشتم. چقدر هدایتی امروز از این صفحه به اون صفحه پریدم. چقدر هدایتی و دلی از پروفایل و داستان هدایت شما دستان خداوند پرواز کردم توی این همه آگاهی. اصلا شیرجه زدم در شعور کیهان. اصلا این من نیستم که مینویسه…
اینقدر این کامنت رو باید خوند کهه نمیدونم چه نکته ایی ازش رو اینجا بنویسمف شاید برای شروع همین جمله خوبه که نوشتین:
زور باورت به آگاهی هات میچربه
خدایا منو توانمند کن، زورمند و قوی کن تا باورهام اینقدر قوی بشه تا اگاهی هام با یک حرکت برن کنار. تا بشم سراسر پـــر از عشق تــو و توحید عملی رو زندگی کنم و عمل کنم و عمل کنم این ایمانی که گاهی صرفا حرف مفته….
این کامنت هم صرفا عمل به یک حرکت کوچیک بود.بازهم از شما دوست ارزشمندم علی جان سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
براتون از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی اونم دائمی رو خواستارم.
آفرین و احسنت به شما، کامنتتون و آگاهی های نابی که در اختیارمون قرار دادید. این آگاهی ها، نوشتنشون هم زیباست چه برسه به عمل بهشون. خدا میدونه که چه موفقیت هایی رو در پی داره. ان شاالله هممون رهرو این مسیر الهی باشیم.
الان چند مدتی است که از مسابقه گدشته وشما برنده شدید اولا بهتون تبریک میگم در ثانی من همون بار اول بهتون ۵ امتیاز دادم وخیلی لذت بردم از کامنتتون خیلی .ولی وقتی دوباره ایمانم ضعیفتر میشه وکم میارم دوباره ودوبارم میام کامنتای بچه ها رو میخونم که الان واااقعا کامنتتون رو برای چندمین بار خوندن وانرژی گرفتم ممنون از شما
دیدگاهتون فوق العاده بود و واقعا دلنشین بود و واقعا مصداق اینکه آنچه از دل بر آید بود،و از خداوند براتون توفیق روز افزون و عمل به این باورهای ناب ،برای خودم چه برای شما چه بچه های هم فرکانس دارم.موفق باشید
در ابتدا بخاطر لحن کاملا ساده و گیرای منتون ازتون سپاسگذارم هرچند ک من بعد اتمام مسابقه و شاید دیرب کانتتون دسترسی پیدا کرذم ج میدم ولی من خودم چندتا سوال ک درمورد باور داشتم شما ج دادید چقد ساده و درعین حال موشکافانه بقضایا نگاه میکنیدنوع زاویه نگاهتون جای بسی تشکر داره. خیلی آموزنده بود دیدگاهتون و باعث شد منهم برم سورهای طلاق و حدید و انعام رو بخونم. من خودم درحال حاضر بشدت زندگی سختی با شرایط بسیار سختی دارم در حدی ک بارها دوستانم از اوضاع الانم گریه کردن ولی خداروشکر با نگاه توحیدی ک از فایلهای رایگات استاد یادگرفتم حال دلم نسبت ب شرایطم خوبه ودارم رو خودم کار میکنم ک بهتر از اینم بشه و تنها یاد خداس ک تو این شرایط بهم آرامش میده.برای من هم با زبانی ک گناه نکردم دعا کنید و شدیدا نیازمند دگرگون شدن وضعیتم هستم. شاید من هم دوسال بعد اشک تو چشام بخاطر این روزها جاری بشه.ممنون از همه دوستان با نگاهی از جنس نگاه استاد با پاسخ های زیباشون.در پناه یگانه هسی بخش موفق وموید باشید.
دعا میکنم شرایط زندگیتون خیلی زود روبراه بشه. باور کنید که تضاد تو زندگی همه هست. من هم به نسبت خودم تضادهای بزرگی دارم و حتی خوده استاد هم به تضاد برمیخورن ولی مهم عکس العمل ما نسبت به اون تضادها هستن
گاهی اتفاقات به ظاهر تلخی تو زندگیمون میوفته که روزها رو برامون سخت میکنه ولی وقتی مدتی میگذره میبینیم اون اتفاق نقطه عطف زندگیمون بوده
خوده من هم با تضادی دست و پنجه نرم میکنم که فقط از خدا میخوام هدایتم کنه، تضادی که شاید میخواد ایمانم رو بسنجه، ایمانی که ثابت کنه چقدر میتونم به آگاهی هام عمل کنم
و واقعا گاهی نمیدونم باید چیکار کنم و از خدای مهربانم هدایت میخوام
دعا میکنم خیلی زود با حال خیلی خیلی خوب تو سایت کامنت بزارید و از اتفاقات خوبتون برامون بگید
از اتفاقات بینظیری که براتون افتاده و این که چطوری از پس همه تضادهاتون براومدیم
علی جان خدای مهربونی که اینطوری باهاش رفیق شدی حتما کمکت کرده و حتما صحبت هایی که جمع بندی کردی و نوشتی جزء باورت بودن که اینطور زیبا برامون اوردیشون وگرنه اگر باورت نبودن اینقدر زیبا بیانشون نمیکردی و اینطور عالی به دلو روح ما نمینشست
دوست خوبم سلام.عالی گفتی .اشارت به ایه 3 سوره طلاق عالی بود.من همیشه اینو با خودم تکرار میکنم و میگم این زمانی که خداوند در این سوره وعده داده کی هست.خداوند از طریق شما پلسخم رو داد.هر زمان که من ایمان بیارم بهش اگه باور قلبی بهش داشته باشم اون وقت زمان سرازیر شدن نعمت به زندگیم رسیده.خدارو شکر
یک واقعیتی: هر بار که یکی میگه کامنتت(اعتبار این حرفها برای خداست) خوب بود تو دلم میگم خدایا یکاری کن همینایی که نوشتم باور کنم که اگر باور کنم دیگه نمیترسم، دیگه نگران نیستم. در حالی که الان گاهی میترسم و نگران میشم. از آینده از کسب و کار و هزار تا چیز دیگه
و اینکه اگر باور کنم این موارد رو نتایج باید برام رخ بده، حالا تو این مثال نتایج مادی
هربار که کامنتی میاد دعام اینه، که خدایا کمکم کن طوری باور کنم که همیشه ته دلم قرص باشه
و الان تنها چیزی که تسکینم میده حرف استاده که همه چیز از درونه، هر بار نجواها حمله میکنن تو ذهنم میگم همه چیز از درونه و خیلی حالم بهتر میشه چون فکر میکنم که به چی توجه کنم تا حالم کمی بهتر بشه
من خودم قرآن رو طبق سوالی که از خانم شایسته پرسیدم و پاسخی که بهم دادن بخش بندی نمیکنم که مثلا بگم از اولش بخونم یا برم ببینم کدوم آیه ها اول نازل شده از اونا شروع کنم
بلکه به دلم و نشانه ها توجه میکنم، وقتی میبینم کسی آیه ای از سوره ای میاره که خیلی میرم تو فکر، میرم و اون سوره رو کامل میخونم تا درکم بهتر بشه
یا گاهی بهم الهام میشه که قرآن بخونم، میرم صفحه فهرست رو تو سایت باز میکنم، میگم خدایا هدایتم کن کدوم سوره رو بخونم و بعد بصورت تصادفی یک سوره رو باز میکنم و شروع میکنم معنیشو خوندن
ااااخ که چه کیفی کردم از حرفات از کلمه به کلمش لذت بردم انشاالله که همه به خواسته های قلبیمون برسیم با توکل وایمان کامل به خداوند..ممنون بخاطر این جواب زیبات ..راستی با اجازت کامنتتو کپی کردم حیفم اومد نداشته باشمش ?
سلام علی جون عالی بود مرسی دقیقا درست میگی باور با اگاهی زمین تا اسمون فرق داره انشالا که با ادامه دادن این راه باورهای ما هم ساخته میشه و نتایج بزرگترو بزرگتر میشه مرسی از دیدگاه
حتی استاد تو جلسه تمرکز بر روی نکات مثبت قدم اول میگن که: این باورهایی که تو کامنتا نوشتید خیلی خالص و نابه، اگر کسی فقط 1 درصد اینارو باور کنه زندگی مالیش زیر و رو میشه
از خدا میخوام هدایتمون کنه تا روز به روز بهتر درکش کنیم
پوزش میخواهم من امتیاز دو ستاره دادم باید پنج ستاره میدادم ، شما پنج ستاره ببین، چون دیدگاهتون واقعا ارزشمنده. البته میدونم شما باورت به قدری قوی هست که مهم نیست براتون، و کلا اینها مهم نیست. اما من شما رو میشناسم و میدونم یکی از شاگردهای موفق و متعهد استاد هستید و دیدگاههای شما رو هم مطالعه و دنبال میکنم ، شما الگوی بنده هستید. تعهد و ایمان رو میشه در شما دید.
اعتبار همه حرف های این سایت و همه حرف هایی که باعث هدایت هممون میشه فقط برای خداست و بس
واقعا امتیاز گرفتن خیلی مهم نیست، مهم امتیازیه که ما تو دل هامون به خداوند میدیم و من خودم چقدر تو این موضوع ضعیفم و چقدر باید روی خودم بیشتر و بیشتر کار کنم
امروز عصر کمی حالم دگرگون و بد شد ولی به خودم یادآوری کردم احساسمه که داره همه چیز رو رهبری میکنه و در چند دقیقه همه چیز رو سپردم به خدا و احساسمو خوب کردم، شاید بهترین لحظه امروزم بود
خوشبختی همین لحظاتیه که میگذره اما ماها دنبال قاتل بروسلی میگردیم
امیدوارم بیشتر بتونیم به اصل بپردازیم و فرعیات رو از ذهنمون دور کنیم
دیشب از یسری اتفاقات گیج و گنگ بودم و با اون احساس کامتتو خوندم اومدم امتیازها و بازخورد کامنتتو دیدم مخم صوت کشید گفتم آخه واسه چی اینهمه امتیاز اینهمه پاسخ مگه چی گفته و میدونستم اینم گفتم امروز حالم یجوریه واسه همین نتونستم نور آگاهیی این کامنت و دریافت کنم تو این چندماهی که تمام وقت اینجام اینجوری گنگ نبودم گفتم نه مجید حتمااااا بسیار حرفاش مهم بود که اینهمه امتیاز و بازخورد داشت کامنتش ولی باز میگفتم درسته حالا نه اینقد امتیاز بگیره 1112تا و 98 تا پاسخ آخرای کامنتشو قبل خواب خوندم یخورده دلم گرم شد گفتم بزار فردا بهش امتیاز بدم که صبح نشد بخونم الان از سر شروع کردم دیدم وااای چقد عالییییی و خیلی خلاصه و مفید قانون باورها رو توضیح دادی از تبلیغات و باورهای محدود کننده و اینکه چیکارش کنیم و الان فهمیدم نوش جونت حقت بود لایکت کردم پنج تا امتیاز دادم جوابم دادم احساسمو بهت گفتم دمتگررررررم رفیق خوبم لذت بردم و اون قسمت که گفتی یدفعه نمیتونی از کاری که قبلا انجام میدادی ببری چون داغون میشی بخاطر اینکه باور بر آگاهی می چربه دقیقاااااا همینطوره احسن درود بر این آگاهی ناب و چقد ساده و روان هدایتمون کردی به سمت کار درست موفقیتت همیشه آرزومه و چقد وقتی قلبت آماده نیست چقد چیزارو آدم میخونه نمیتونه درک کنه دقیقا مثل شریک استاد که دلش مرده بود و چشماش باز بود کنار دست استاد رفیق فاب استاد شریک استاد بود نتونست موفقیت و بقاپه واقعاااااا خدایااااااا شکرت چقد ما آماده دریافتیم و خدارو شکر که میدونستم اشتباه از خودمه از کانال کثیف خودمه امروز با کانال تمیز خوندم نور و دریافت کردم دمتم گرررررررررمم علی جون.
علی جان چقدر کامنتی که گذاشتی به دلم نشست چقدر تکاملی که باید برای به وجود آوردن یک باور طی کنیم رو خوب برام جا انداختی .الان یه طور دیگه قبول کردم باید زمان بدم وقت بزارم تا بتونم باورامو تغییر بدم. توکل رو چقدر خوب معنی کردی ،هدایت با وجود توکل به خدا رو چقدر زیبا بیان کردی استاد عزیزمون رو به من شناسوندی.ممنون از تو دوست عزیز
میدونی همه ی مشکل من چیه؟ نمیتونم این باور ها رو تغییر بدم، همین
و چون به قول شما این آگاهی ها رو شنیدم و به گمان اینکه باورشون کردم چند تا تصمیم گرفتم و بعد داغون شدم.
خودم میدونما چه باوری و مشکل دارم ولی ذهنم به شدت مقاومت میکنه، هرچی مصداق میارم براش، هرچی مینویسم، فک میکنم تونستم تغییرش بدم ولی بعد که یه تصمیم لحظه ای میگیرم متوجه میشم که این تصمیم ناشی از اون باور مخربه هستش.
به نام خدای رزاق
سلام خدمت همه دوستان و استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
من چون خیلی فایل توحید عملی استاد رو کار کردم میتونم بگم تنها دلیل ایمان و باور به خداوند و ایمان به فراوانی عامل مهم موفقیت استاد عزیز هستش و هرکسی که عمل کنه به این دانسته خیلی جدی و با تعهد محاله موفق نشه
استاد تو یک فایل به نام به جای کوچک کردن خواسته هات باورهاتو بزرگ کن اشاره کردن به همین کلاسی که برای سایتشون میرفتن مارکتینگ یه چیز جالبی گفتن و عمیق که اگر من یک وبسایت وبلاگ ساده هم داشته باشم ک رایگانم هست هرکسی میتواند داشته باشه از سایت الانم بهتر و بیشتر نتیجه میگرفتم این یعنی توحید این یعنی ایمان به فراوانی خداوند و من خیلی رو این قضیه شب قبل خواب و صبح ها بعد خواب کار میکنم تکرار میکنم گوشش میدم
میدونین عامل اصلی توجه به رقیب و درگیر عوامل بیرونی بودنه این تبلیغات و فلان من میگم هرشغلی رو درش باور و ایمان به فراوانی خداوند باشه در همه ی زمینه ها مشتری ها هدایت میشن اخ که چقدر استاد در فایل توحید عملی زیبا توصیح دادن گفتن ما عاملیم عامل همچی زندگیمون خوشبختی بدبختی خودمون خود ما هستیم و این حاشیه ها تبلیغ و رقیب و ٫٫٫
وقتی توحیدت قوی شد گلوبولهات هدایت میشن مشتریها به سمتت هدایت میشن
من یاد گرفتم روی هیچکس و هیچ چیز حساب باز نکنم جز خدای خودم و ارامشی ک الان دارم با هیچی قابل مقایسه نیست و هروز داره زندگیم تو همه ابعاد بهتر میشه و میخوام دوره ۱۲ قدمم تهیه کنم و یه استارت عالی چون من باور کردم که اساس این عالم براساس فراوانی و خوشبختیه امیدوارم هممون ثابت قدم بمونیم تو این راه عاشقتونم٫
هو الرزاق٫
سلام. من این پاسخ رو دارم 2سال بعد از ارسال دیدگاه شما ارسال میکنم و اشاره کنم به اینکه این هم از زیباییها و جذابیتهای این سایت هست که حتی بعد از مدت زیاد باز هم میشه در مورد پاسخی تبادل نظر کرد چون تمام صحبتها اینجا برخاسته از حقیقت هست و حقیقت از ازل تا ابد تغییر نمیکنه و پابرجاست.
از متن شما متوجه شدم یک معیار تشخیص اصل، درونی بودن اون هست اینکه برخاسته از حقیقتی از روح و درون هرکسی هست همان باورهای قدرت بخش، باور فراوانی که محصول من هم طرفدارهای خودش رو داره و اصلا هم تعدادشون کم نیست، انسانهایی که به محصول من نیاز دارند به سمت من هدایت میشوند و در سربالاییها و سختیهای مسیر میتونم روی کمک خداوند به راحتی حساب کنم و بارم رو به خودش بسپارم.
ازتون ممنونم موفق باشید.
چقدر خوبه که گفتی روی هیچکس و هیچ چیز حساب باز نکنم جز خدا و الان ارامش داری
یاد این جمله ناب از استاد افتادم که نقل قول کرده بود از ملاصدرا :خدابرات برادر میشه خدا برات خواهر میشه خدابرات فرزند میشه اما به اندازه باورت به اندازه ای که شناخت پیدا میکنی ازش به اندازه قدرتی که در ذهنت بهش میدی
هیچ عاملی دیگه ای وجود نداره بجز توکل به رب فقط روی خدا حساب باز کردن
به راستی که نظرتون گنجینه ای ارزشمندِ که درش باور های قدرتمند و خالصی موج میزنه. سپاسگزارم از اشتراک گذاشتن و آموزش این ایمان و باور درونیتون محمد جان.
سلام🌹
خیلی عالی بود دیدگاهتون و یک جمله طلایی گفتین که مغزم را باز کرد اونم فجیح
گفتین ( اساس این عالم بر اساس فراوانیه ) این عاالیه هر کسی همین یک جمله کوتاه رو بنظرم درک کنه ، نصب بیشتر مشکلات جهان حله
خیلی ممنون از دیدگاهتون 🌹🌹
سلام دوست عزیز
خیلی کامنتتون عالی بود کلی انرژی خوب گرفتم🌹🌹🌹
ممنون و سپاسگزارم
از صمیم قلب بهترینها را برایتان آرزومندم.🌼🌼🌼
در پناه حق سالم و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.🌹🌹🌹
به نام خداوند بخشندهی مهربان
دیشب که داشتم میخوابیدم به این فکر میکردم که دیگه چرا استاد مسابقه نمیذارید کلا ۲۴ ساعتم نشد که فرکانسمو گرفتید ازتون ممنونم٫
وقتی این سوال رو تو لایو اینیستا مطرح کردید باعث شد یک بار دیگه به شرایط الان با دقت بیشتری نگاه کنم و همیشه دوست داشتم این شرایط رو توی سایت بگم و امروز این فرصت رو زمانی مناسب میدونم که بگم٫
زمانی که شهریور سال ۱۳۹۶ بود توی پارکی کنار دانشگاهمون نشستم و تعهد دادم توی دفتر که روی خودم کار کنم اون موقع چیز زیادی از قانون حالیم نبود البته الانشم اونقدری هنوز حالیم نیست و خیلی باید روی خودم کار کنم٫ اولین فایلی که دیدم درباره خداوند بود که توی فایلای رایگان بود٫ بعد از اون کتاب چگونه فکر خدارو بخوانیم خوندم و اون شد جرقهی اتفاقات زندگیم اون موقع دنبال کار بود٫ باور کنید همین که شروع کردم خداوند رو باور کنم که خداوند همه کار میتونه برام بکنه عین یه ملکه رفتم سر کار شاید داستانشو جاهای دیگه گفتم استاد من عین یه ملکه رفتم سرکار به خداوندی خدا هیچی بلد نبودم ساعت دو ظهر خواهرم اومد دنبالم رفتم سر کار هم بهم حقوق دادند و هم کار تولید محتوا بهم یاد دادند٫ گذشت پس از سه ماه داشتم یکم بهتر روی باورام کار میکردم یه الهامی اومد برو توی سایتای دیگه اگر کسی رو برای تولید محتوا میخوان کار کن و من این کارو کردم و درآمدم یکم بهتر شد٫ دوباره شروع کردم جدی تر روی باورام کار کنم هی مشتریام ازم نمونه کار میخواستن و اون الهام اون صدا و اون خداوند گفت برو یه کانال بزن و نمونه کاراتو بزارتوش و اگر کسی خواست بیاد توی کانالت اد بشه و نمونه کاراتو ببینه من چقدر درآمدم رفت بالا
چقدر ادم اومدن سراغ من چقدر اعتماد به نفسم رفت بالا چقدر با ادمای جدید آشنا شدم٫
توی شرکت که بودم تویه اتاق با ادمایی بودم که خیلی فرکانساشون منفی بود توی فایل رایگان از استاد دیدم که میگفت اگر چیزایی میبینید یا میشنوید شما توهمون مدارید باز هم از همون الهام از رب خواستم که منو به جایی ببره که افکارم بهتر کنم باور کنید به طور معجزه آسا من رفتم به یه واحد دیگه که الان با خواهرم یجاییم و اصلا خبری از اون حرفای منفی نیست ارامش مطلقه آرامش
همین چند وقت پیش حدودا سه ماه پیش داشتم استاد عباسمنش رو ارزیابی میکردم که این ادم نه جایی تبلیغ داره نه هیچی و از یه کاری که هیچ هزینهای نداره این قدر پول درمیاره و توی بقیه چیزهاهم حالش خیلی خوبه چرا؟ رسیدم به ایمان و باور ( اینم بگم من الان توی شرکتی کار میکنم که برای سئو داره بالای ۶۰ میلیون خرج می کنه و تقریبا همه چی رو راجب سئو میدونم و خرجایی که دارم) رسیدم به اینکه کاراتو باید بسپاری دست یکی دیگه یکی دیگه که همه کار داره میکنه
این ذهنم شیطان داشت توش خالی میبست میگفت بابا همه عباسمنش نمیشن حالا اون یه چیزی هست اما قلبم قبول نمی کرد الهام خداوند زورش از شیطان بیشتر بود گفتم خدایا من نشونه می خوام ابزار برام مهم نیست، دلار برام مهم نیست اصول مزخرف سئو برام مهم نیست٫ دوستم زنگ زد همکلاسی دانشگام به صورت خیلی طبیعی یه حسی بهم گفت که ازش بپرس کسی تو فامیلشون هست وضعش خوب باشه ؟ ازش پرسیدم الان دیگه با این الهامه بیشتر آشنا شده بودم٫ دوستم گفت اره ثریا پسر عموم هست وضعش خیلی خوبه گفتم چند سالشه؟ گفت ۲۸ سال
ذهنم گفت عه چه جوونه وضعشم خوبه
گفتم به دوستم این کارش چه جوریه سخته
دوستم گفت: نه بابا کارش صادرات و واردات نصفشم تو خونه انجام میده همش زندگیش عشق و حاله
ذهنم: اوه خورد تو پر شیطانه عجب چیزی این همونی بود که من میخواستم
قلبم: دیدی که من بهت گفتم قانون همه جا جواب میده
سوال بعدی از دوستم پرسیدم: خانواده اش وضعشون چطوره
دوستم گفت: عموم وضعش خوب نبوده پسرش الان خ بهشون کمک میکنه
قلبم گفت: من که گفتم قانون همه جا جواب میده نه به بقیه
این تلفن تموم شد و دوست من بارها بازهم راجب اون پسر عموش حرف زد و الگوی دومی که باورهای مخرب من رو شکوند٫
اون الهام بهم گفت همیشه همه چی راحته؟ بهش گفتم من بهت ایمان دارم خدایا کارو راحت کن، گفت شروع کن به آموزش دادن گفتم من
بابا من اصلا دوکلمه تو مدرسه هم درس ندادم
اون گفت من کمکت می کنم
گفتم من هیچی ندارم من ابزاررر ندارم ابزاررر؛ کلاس ندارم، ماژیک ندارم هیچی ندارم با چی اموزش بدم
گفت اون الهام مگه یه نفرو ندیدی همه چیش آنلاینه، تو تا الانم تو خونه بودی و تونستی پول دراری یادت رفته کاراتو٫
من شروع کردم توی تلگرام و کانالم آموزش محتوا رو شروع کردن یه کانال جدید زدم و ادامه دادم٫
۲۷ فروردین ماه ۱۳۹۸ من اولین شاگردمو از آموزش محتوا گرفتم و دارم باهاش کار میکنم کاملا آنلاین و بدون هیچ کلاس و ماژیکی و دفتری و جزو و آمادگی از قبل
الان میخوام به نتیجه برسم تمام این کارا رو کی کرد؟؟؟ خداوند٫
هیچ ابزاری استفاده نکردم درسته
هنوزم به نتیجه مالی دلخواهم نرسیدم اما من تازه قدم اول رو برداشتم الگومم توی آموزش آنلاین استاد شمایید٫ همه چی آنلاین بدون هیچ هزینهی اضافی ای٫
پاسخ این سوال رو میخوام بدم تفاوت در ایمانه٫ این رب بارها به ما کمک کرده چون ما اونقدر ایمان نداشتیم ندیدمش، بارها از کودکیمون شده که به ما کمک کرده و ما رو هدایت کرده ٫ من بچه خواهرم چهار ماهه به دنیا اومده و شده یه نمونه برای من شیر میخواد گریه میکنه؟ بازی میکنه میخنده و الانم داره یاد میگیره بچرخه کی این کارا رو داره می کنه؟ ابزاررر ؟ چه ابزاری
توی دنیای فرکانس فرکانس کار میکنه و تورو هدایت می کنه به ساده ترین و راحت ترین و پول ساز ترین ابزار
این یک نمونه از کارهای خداوند برای منه من دوست داشتم اینو جواب این سوال بدم و دوست دارم سید بخونیش و دوست دارم دوستانم بخونیدش و دوست داشتم که یه ردپا بزارم به عنوان کسی که تازه کارش رو شروع کرده٫
دوستون دارم انشالله یه روز ببینمتون در فلوریدای امریکا
ثریا مرادی ۴/۲/۹۸
ساعت ۱۰:۳۰ شب
تهران
سلام خانم مرادی
واقعا از خوندن ردپای شما به جرات میتونم بگم حال من از بد به خوب تغییر داده شد.
ایمان و شهامتی که داشتید تحسین برانگیزه.
حقیقتش از دیشب تا حالا که دیدگاهمو نوشتم همش داشتم میگفتم پس چرا کسی کامنت منو نمیبینه امتیاز نمیده، مگه اشتباه جواب دادم و این افکاری که داشتم انتخاب میکردم احساسم را بد میکرد، که میدونم به خاطر باورهای خودم هست و باید بیشتر کار کنم روی خودم که من میتونم خودم محصولات را بخرم نه با جایزه و تخفیف. به کامنتی که نوشتم خودم باید بهش عمل کنم. من هم باید بیشتر روی این کار کنم و باور کنم که خداوند کارهارو برام انجام میده، و هر جا نیاز باشه بهم میگه چیکار کنم.
بهتون تبریک بگم و چه عالی باور کردید که به شما هم الهام میشه. امیدوارم با ادامه این روند نتایجتون بزرگ و بزرگتر بشه.
به نام خالق زیبایی
ثریا مهربان وزیبا رو
دیدگاه وکامنت شما هم به من تلنگری زد که واقعااا از سر بی ایمانی خودم ایده های را عملی کنم همش دنبال پیچیدگی بودم واین سخت کردن همه چیز کار شیطان ذهن من است .
عمل به الهامات همه جا خوب پیش میرم برای پولسازی راحت دنبال پیچیدگی میره ذهنم .
واقعااا تو بحث مالی خیلی بایدکار کنم چون باورهای بسیار زیادی راجع به پول درآوردن وراحت بدست آوردنش ایجاد کنم .
سپاسگزارم برای پخش آگاهی.
در پناه خدای عزیز وعزتمند ???
سلام و درود بانو موفق٫
متشکرم بابت کامنت زیباتون٫
الان که دارم این کامنتو مینویسم جواب رو استاد دادن و فایلشو گوش دادم تاکید کردن که کامنتارو بخونیم٫
با یکی از دوستان فایلای استاد رو گوش میدیم و جلسه هفتگی داریم و در مورد کارا وتجربیاتمون باهم صحبت میکنیم٫
یکم فایلو استاد رو گوش دادم رفتم جلسه٫هر سه نفرمون دنبال کسب و کار از خودمون هستیم البته اونا مشغولن و میخوان گسترش بدن ولی من تازه میخوام شروع کنم٫این چند روز تحقیق میکردم چی سود خوبی داره و٫٫٫٫تامتوجه شدم باورم اشتباهه٫
دیشب بالاخره موفق شدم حدودا ۱۲الی۱شب فایلو بزارم گوش بدم ولی همش چرت میزدم و بیدار میشدم تا بالاخره۶صبح تموم شد٫دقایق اخر استاد گفتن تعهد بدید و متمرکز روی باورهاتون کار کنید به خودم تعهد دادم دیگه از حقوق بگیر بودن خسته شدم از کارمم استعفا دادم بخاطر جو سنگینی که داشت(میدونم اینم یه ترمز بودمن براحتی میتونم هرجایی کار کنم ولی باعث شد به خودم بیام و کسب و کار خودمو داشته باشم )بعد از استعفا همون نجواها شیطان میومد سراغم انگار یکم بهشون بها دادم و بعدش بازم به جای اینکه شروع به کار خودم کنم باز میرفتم فرم استخدام پر میکردم٫تا دیروز عصری یکیشون زنگ زد طیق همون شیفتی که دوست داشتم کار کنم حقوقشم میگفت (یک میلیون هفتصد)بهت میدم با بیمه قبول کردم امروز برم ولی بعد فایل استاد خیلی دلم قرص ومحکم شد که فقط متمرکز بشم رو خودم وباورام کار کنم از خدا هم میخوام الهاماتشو به موقع بهم برسونه و دیگه ریشه کار کردن واسه دیگران رو از همینجا بزنم و یه فروش اینترنتی شروع کنم٫نظر خودم لوازم ارایشه ولی هم یه حس خوب دارم نسبت به لوازم ارایش و هم یه حس بی حس بودن٫نمیدونم تونستم منظورموبرسونم یا نه؟الان نمیدونم به حرف کدوم حسم گوش کنم تصمیم گرفتم برم بازار یکم با عمده فروشا صحبت کنم شاید خدا بخواد از طریق دستانش بهم پیامی برسونه که مصمم بشم در انتخاب نوع محصول و اینم میدونم همه چی رو براحتی میتونم بفروشم و مشتری فقط با خداست و تو این مورد سخت گیری نکنم باید فقط عشق و حال کنم٫وقتی دیدم شما رو هم بهتون اموزش دادن و ارتباط خوبی با خدا دارید حسم میگفت این اتفاقات رو به شما بگم قطعا تجربه ایی که بیان کردین واسم درس بزرگیه٫
راسی من ترمز همیشه داشتم تو که هیچ حرفه ایی بلد نیستی چطور میخوای کسب و کار داشته باشی و ثروتمند بشی تا فروش اینترنتی رو انتخاب کردم الان که این کامنت رو مینویسم متوجه شدم چقدر راحت میتونم دو دستی تایپ کنم و این یکی از توانایی ها بود که تا الان نمیدونستم و الان متوجه شدم٫٫٫٫
خدارو شکر میکنم با شروع به تصمیم گیری ادمو تو مسیر هدایت قرار میده این همون خدایی که تو وجودم دارم و از الان به بعد باید بیشتر باهاش دوست بشم و صحبت کنم تا جایی که فقط ازش بپرسم عزیزم الان چکار کنم فقط هدایتم کنه و من از زندگی لذت ببرم٫
من چند سال بود استاد رو میشناختم ولی بتازگی زندگی دوباره از طریق فایلاشون شروع کردم واسه همین تو سایت زیاد فعال نبودم و تاالان این دومین کامنتمه هر عیب و ایرادی داره و یا خیلی با جزییاته از همگی عذرمیخوام امیدوارم حرفامم انگیزه ایی باشه واسه دوستانی امثال خودم که میخوان خیلی قوی و پرانرژی استارت بزنن٫
درپناه حق شاد باشید٫
سلام دوست عزیزم ممنونم که نظر من رو خوندین و تجربه تون رو با من به اشترا گذاشتید
من تجربهی خودم رو میگم من الان که به گذشته نگاه میکنم چرا نتونستم مثلا دو سال پیش این نتیجه رو بگیرم این بود که من آدمی بودم و الانم هستم دارم روش کار میکنم که منتظر بودم یه نفر بهم بگه کارت درسته و ادامه بدم میدونید من زمانی که میخواستم به الهامم عمل کنم بیام آنلاین هم کار کنم خواهرم خیلی میگفت پولتو نمی دن و فلان و …….. نمیشه ولش کن و من روزی صد بار به خودم گفتم عجب غلطی کردم بهش گفتم اون موقع اینقدر حالیم نبود که با ادما زیاد نباید راجب ایدهام حرف بزنم درسته حرف خواهرم صد درد صد غلط دراومد من تا به این جا اینقدر با ادمای خوب برخورد کردم که تمام حقمو بهم دادن
حتی بیشتر که لیاقتشو دارم و داشتم مثلا یه زمانی محتواها رو اشتباه می نوشتم و مشتریام می گفتن عب نداره ما تعرفه اینم بهت میدم اینقدر ادمای اطراف من عالی و با وجدان و مهربون و دست و دلبازن
بعد از اون موقع من کمتر راجب ایده هام حرف میزدم و به این نتیجه رسیدم که باورهامو بسازم و همزمان با اونا با الهاماتم با خداوند عمل کنم موفق تر میشم تا هی برم نظر بپرسم اونام یه چیزی بگن دلمو خالی کنند.
این رو دوست داشتم بگم و بابت جسارتتون و بابت شجاعتتون بهتون تبریک می گم انشالله که الله پشتوانه اتون باشه و هست و پیشنهاد میدم که حتما بخش عقل کل و راهکار مسائل شما رو بخونید و فایل چگونه درآمد خود را در عرض یک سال 3 برابر کنیم هم گوش بدید که زندگیمو متحول کرد
سلام دوست عزیز
خیلی زیبا و دلنشینی کامنتتون چقدر لذت بردم و از صحبتهای شما انرژی گرفتم، منم می خوام ی کسب کار راه بندازم با صحبتاتون مصمم تر شدم.🌹🌹🌹🌹
از صمیم قلب بهترینها را برایتان آرزومندم.🌼🌼🌼
در پناه حق سالم و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.🌼🌹🌼
خانم مرادی وقتی می خوندم که بالهاماتتون صحبت میکردید بدنم به لرزه افتاد اشک تو چشام جمع شد آخه چند دقیقه پیش که تو راه پله داشتم نوشته های خانم شایسته در مورد استاد را می خوندم یهو بهم الهام شد نعمت تولدت تو سایت استاد در مکتب یکتاپرستی نزدیکه!
گفتم آره 16 اردیبهشته و یادمه…
حقیقتش تولد سنی ام که به (دنیاومدم همیشه رد میشه و یادم نمیمونه)
و بعد میدونید خدا بهم چی گفت:????
گفت نعمت :میدونی اول ماه رمضان کی هست
گفتم نمیدونم چند روز دیگست؟
گفت برو تقویم رو نگاه کن:
نگاه کردم واووووو چی می دیدم
اولین روز ماه رمضان مصادف با سالروز تولد دوباره فرکانسی من مصادف با ماهی که قرآن نازل شده و این یک نشانه بزرگ بود مه هرچی الهامم میگه درسته!
سلام
ان شاءالله که به خواسته هاتون برسید و بزودی در فلوریدا امریکا
در یک جمع صمیمی ملاقاتتون کنم
سلام ثریای عزیزم
ممنونم که نتایجت به اشتراک گذاشتی و واقعا وقتی با خدا باشی پادشاهی می کنی و چه زیبا گفتی که خدا مثل یکملکه من برد سر کار ?. ومطمئنم همون خدا به زودی تو رو وارد مدارهای بالاتر ثروت می کنه و می توانی بدرخشی در کارت وچیزی غیر از این نمی شه انتظار داشت از کسی که با خدا حرکت می کنه ?????
منتظر شنیدن موفقیتاتتت هستم عزیزم
سلام ثریا خانم عزیز
لذت بردم از کامنتت
یک سوال
همیشه ذهن ما در حال حرف زدنه..ما از کجا بدونیم اون ندایی که داره بهمون گفته میشه از جانب خداست یا شیطان؟
مثلا من الان دنبال خرید خونه ام و ذهن منطقیم گفته وام بگیر و واقعا حسمم خوبه
در صورتی که استاد اساسا با وام مخالف چون از باور کمبود
من چه گیجی داشته باشم برای تشخیص هدایت خداوند؟
سلام به تو دوست خوبم
الهامات از جانب خداست که بهمون حس خوب میده و نجواهای شیطان به آدم حس بد میده.
این حس خوبی که داری به خاطر اینه ک این توی ذهنته که میتونی بااون هدفت رو تیک بزنی و چون با گرفتن وام هدفت رو تیک خورده میبینی حس خوب میشه. اما بعد از این که وام بگیری یواش یواش اون احساسات بد به خاطر پرداخت وام میاد سراغت.
یه چیزی که خیلی کمکت میکنه مسیرت رو پیدا کنی اینه که ببین کاری که میخوای انجام بدی از چه جایگاه احساسی هست.
از جایگاه کمبود یا فراوانی؟
از جایگاه ترس یا آرامش؟
از جایگاه این که راه دیگه ای نیست یا این که راه زیاده؟
از جایگاه توانایی خلق ثروت و یا از جایگاه ناتوانی در ساخت ثروت؟
و…..
موفق باشید
یه چیزی که خیلی کمکت میکنه مسیرت رو پیدا کنی اینه که ببین کاری که میخوای انجام بدی از چه جایگاه احساسی هست.
از جایگاه کمبود یا فراوانی؟
از جایگاه ترس یا آرامش؟
از جایگاه این که راه دیگه ای نیست یا این که راه زیاده؟
از جایگاه توانایی خلق ثروت و یا از جایگاه ناتوانی در ساخت ثروت؟
و…..
این نکته شاه چراغیه ها .ممنونم
سپاس از تو دوست خوبم.
تبریک میگم بهت بابت توجهت به این مورد.
دقیقا شاه چراغه. تمام اعمال ما از باورهامون نشأت میگیره و باور ها در ما احساس به وجود میارن (باورهای درست احساس خوب و باور های غلط احساس بد) و خیلی مهمه که بدونیم بر اساس چه باور و احساسی داریم اقدام میکنیم . اینجوری خیلی میتونیم به خودمون کمک کنیم و با هر بار بهتر کردن باورهامون مسیر موفقیت رو با سرعت و کیفیت بالاتری طی کنیم.
موفق باشید
سلام دوست عزیزم سپاسگزارم ک نظرمو خوندین
ندای ک از جانب شیطان معمولا جنسش از عجله و باور کمبوده
وام یعنی خرید چیزی ک تکاملش طی نکردی ک از عجله میاد٫
الهمام چیزی ک همیشه با ارامشه
سلام دوست عزیز
استاد نگفتن برای خرید خونه وام نگیرید ، در یک سمینار که از استاد گوش دادم اتفاقا گفتن با این تورم وام گرفتن برای خرید خونه خیلی خوبه
درود برشما مهربانو فریبا
استادفرمودند که نحوه تشخیص توسط احساس ماست اگر احساس خوبی داریم از طرف خداست و اگر احساس خوب نیست از سمت شیطانه
در مورد وام استاد در سمیناری گفتند که برای خرید ملک و کلا هرچی که ارزش افزوده داره بویژه ملک مشکلی نیست وام بگیرید
مانا باشید
سلام خانم مرادی، بسیار عالی و خالصانه نوشتید. لذت بردم. یه ترمز ذهنیم که کار در بیرون بود داره با ایده های شما برطرف میشه. هر چند می دونستم که کار آنلاین هم جواب میده ولی شما برام واضح ترش کردید. باید همه چیز رو به خدا بسپارم و باورهای ثروت آفرین رو برا خودم تقویت کنم. خدا هم از جایی که فکرش رو نمی کنم هدایتم می کنه و در مسیر قرار میده. ممنونم
سلام خانم مرادی
متن شمارو خوندم و لذت بردم
ممنونم بخاطر تجربه و اگاهی تون.
خاستم ی جمله تونو ک خیییلی چراغ ذهنمو روشن کرد رو بگم و اینجا تکراررکنم
در دنیای فرکانس، فرکانس کار میکنه.
افرین. احسنت
واقعا این جمله بینظیره
و بارها و بارهااا باید تکرار بشه
چون بقول استاد، ابن اگاهی ها خیلی فرارن و زود فراموش میشن.
ما ادما فکر میکنیم مادفیزیک هستیم. ما جسم هستیم. چون فقط اینو میبینیم
ادما چیزی رو ک میبینن،رباورمبکنن
ولی ما فیزیکرو ابن جسم مادی نیستیم.
ما موجوات فرکانسی هستیمروودر دنیای فرکانسی زندگی میکنیم و طبیعی هست ک در دنیایرفرکانسی، باید بافرکانس هم کارربکنه، ن چیز دیگه
ممنونم بخاطراین واگاهی و کامنت
سلام دوست عزیز
خیلی خوشحالم از موفقیتتون و به شما تبریک میگم 🌼🌼🌼
انشاالله همیشه بدرخشید.
چقدر از خواندن کامنتتون لذت بردم و خوشحال شدم و خیلی انرژی گرفتم.🌹🌹🌹
از صمیم قلب بهترینها را برایتان آرزومندم.❤🌼❤
در پناه حق سالم و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.🌹🌼🌹
عالیه👍👍👍👍
سلام به خوش قلب ترین انسان های زمینی
لطفا تا پایان متن رو با عشق بخونید و به حرفام فکر کنید ٫
یادمه روزای اولی که پکیج روانشناسی ثروت ۳ رو با اکانت دومم تهیه کرده بودم ، نمتونم بپذیرم که واقعا مگه میشه با تغییر باور ها همه چی اوکی شه ؟
آخه مگه میشه فقط روی خدا حساب باز کنی و بری تو دل مشکلات و قرض و بدهکاریات ؟
آخه مگه میشه طلبکار در خونت رو بکوبه و بتونی ذهنت رو کنترل کنی ؟
مگه میشه مثل ایلان ماسک وقتی همه سرش داد میزدن نمیشه ، بتونی با باورات دنیا رو متحول کنی ٫
مگه میشه مثل استیو جابز از شرکت خودت اخراج بشی و باز کمپاتی ۲ تریلیون دلاری بسازی بدون تخصص الکترونیکی خاصی ؟
مگه میشه مثل جک ما ۱۰ بار از آزمون هارواد رد شی و بد بیای شرکت علی بابا رو راه اندازی کنی و غول امازون و ebay رو فقط در ۹ ماه جا بذاری و سود خالص شرکتت بشه ۹۸٫۳ درصد کل سهام ؟
آخه مگه این آدما چیکار کردن ؟
مهارت که نداشتن !
اخراجی های دانشگاه و ردی های کلاسشون بودن !
همه مسخرون میکردن و به ایده هاشون میخندیدن !
نه مهارت عجب و غریبی داشتن و نه مقالات علمی و جهانی !
استعداد خاصی هم نداشتن حتی ! بخدا نداشتن من تموم مصاحبه هاشون رو دیدم ٫
استیو نمیدونست فرق بین الومینیوم و برد تیتانیومی چیه !
جک ما نمیدونست سهامی عام یعنی چی کلا !
ایلان ماسک راجع به سوخت پیشران موشک ها و بدسکتور های انفجاری موشک هاش هیچی نمیدونست ! چی شد که اسم اسوطره قرن ۲۱ رو بهش دادن ؟
چیه که نتایج رو اینقدر متفاوت میکنه ؟
واقعا چه خبره تو دنیا ؟
اون چیزی که قرآن بهم آموخت و من و استاد عباسمنش بهش میگیم “”””” هدایت “”””””
همین سوال رو از خودت بپرس :
چرا عباسمنش بدون تخصص و مهرات خاصی ، بدون آموزش های عالی خاصی ، بدون ادامه دادن روند سئوی خاصی ، بدون اجبار خاصی داره اینقدر عالی نتیجه میگیره ، چرا الکسای عالی اینقدر عالی رشد میکنه اونم بین سالهای ۹۱ تا ۹۸ ؟
چرا او اوایل زمانی که استاد سایتو رو داشت و آموز ها رو آموزش میداد ( اویل سال ۸۸ ) این نتایج نبود ؟
چرا این همه سایت موفقیت تو دنیا هست ولی نتایج کسانی که راز رو آموختن اینقدر متفاوته آخه ؟
چرا نمیتونست اونجور که باید حرفاش رو جهانی کنه ؟
چرا نتایجش کوچیک بود ؟
چا اون اوایل اینقدر ضرر کرد ؟
و حالا داری میده های این درختو میبینی !
مگه میشه ؟
مگه داریم !
آره هم میشه ٫ هم داریم ٫
جای دور نریم ٫ خود من ٫
من واقعا تونستم تغییرات عظیمی رو رقم بزنم ٫
داستان از اونجا شروع شد که روی باورام کار کردم و هدایت شدم به سمت ثروت ۳ ٫
من جز اولین نفراتی بودم که پکیج ثروت ۳ رو خریدم ٫ هم پولش جور شد هم وقتش ٫ هم عشقت هم آگاهیش٫
من فقط درخواست کردم و براش آماده بودم ٫
چرا ؟
چون میدونستم رمز اینه که بدونی جهان چطور کار میکنه ،
رمز اینه مثل آدمای موفق باور کنی و عمل کنی ٫
تشنه بودم و میخواستم بدونم کی باید خودت عمل کنی و کی از خدا درخواست کنی و کجا ها رها باشی که نتیجه میاد ٫
راز اشکار شد ٫ در همون جست ۱ و ۲ چیزای رو شنیدم که واقعا فراموششون نمیکنم ٫
منی که بیش از ۱۸ میلیون هزینه مارکتینک کار قبلیم میکردم ،بیش از ۹ میلیون هزینه تبلیغات گستدره کردم ، ۴ میلیون هزینه ساخت پلن کاااملا اصولی کارم کردم ، چرا نتایجم کوچیک بود ؟
منی که اینقدر به نتایج تحلیل گر ها میچسبیدم چرا نتایجم کوچیک بود ؟
منی که به همه توصیه های مشاور های سئو و بازاریابی و تبلیغات رسانه ای عمل میکردم چرا واقعا نتایجم کوچیک بود ؟
منی که فول تایم روی کار بودم و در روز ۱۵ ساعت فقط روی یه استارتاپ کار میکردم چرا همش به شکست و بن بست میخوردم ؟
منی که از بهترین نیرو ها کمک میگرفتم چرا به تضاد برمیخوردم و همه دونه دونه میرفتن ؟
منی که این همه مانیتورینگ میکردم و منطقی جلو رفتم چرا شکست خوردم آخه ؟
آره ٫ یه جای کار ایراد داشت ٫
اون جایی که من بهش میگم “””””””” شرک “””””””””٫
من روی نیروی که رب العامین رو در اختیار داشت حساب نمیکردم و فقط روی خودم حساب باز میکردم٫ قط روی نتایج علمی میبستم ٫ فقط روی حرفا و نتایج مشاوران و کارشناسان حساب باز میکردم تا با مغزززززززززز خوردم زمین٫
بابا به خدای واحد ٫٫٫٫٫٫٫٫
به پیر به پیغمبر رمز موفقیت اونی نیست که مشاورا میگن ٫
به خدای واحد قسم عامل موفقیت آدما رو باید از زبون خودشون بشنوی نه از زبون خبرنگارا و مصاحبه کننده ها !
به الله یکتا قسم باید بیای و ببینی چیه این آدما رو یوج و یونیک و خاص میکنه !
به رب العالمین قسم باید بیای و ببینی چه تفاوت چشمگیریه زندگی آدمایی که ۲۴ ساعت سگ دو میزنن ، آدمشو دارن ، مهارتشو داره ، اطلاعاتشو دارن ، پارتیشم دارن و به چیزی نمیرسن و زندگی آدمایی که فقط “””” ایمان “”” دارن و به خاطر اونه وقت آزاد روزانه دارن و بزرگ ترین شرکت های دنیان ٫
بابا تورو خدا به یکم فکر کنید !!!!!!!!!!!!!!!!!
یکم سرچ کنید ، یکم روی حرفای خدا حسا باز کنیدو قرآن رو بخونید !!!!!!!!!!!!!
یکم تحقیق کنیو اگر واستو این درک های سخته و ذهنتون خیلی منطقیه بیاید کتاب فراسویش شفای زندگی رو بخونید !!!!
رسانه رو رها کنید بیاید خودتون درکش کنید این تفاوتا رو ٫
من که ۱ سال تمام هر روز دارم مانتورینگ های خودم رو میخونم و فقط روی محصولات خودم کار میکنم ٫
ببین چی شد زندگیم که همه چیز من فقط در همین مدت تغییرکرد٫
من بالغ بر ۳۵۰ جلد کتاب موفقیت وروانشناسی خونده بودم ٫ من بیش از ۱۲۰۰۰ سمینار به زبان های مختلف رو ترجمه کردم و تلنبار توی هاردام داشتم ٫ منی که بیش از ۱۰۰۰ مقاله علمی خونده بودم نتونستم با اون روشا نتایجم رو بزرگ کنم ٫
تا اینکه تسلیم شدم٫
وقتی “””””””””” تسلیم “”””””””””””” شدم و جلوی خدا زانو زدم ، هدایت آغاز شد٫
دستای در بند کشیده ی خدا رو در زندگیم آزاد کردم و از ذهن منطقی و توصیه های مشاوران و بیزینس من ها و مارکتینگ ها رها شدم و چسبیدم به روش توحیدی و اجازه دادم تماممممم درخواست هام جاری بشن ٫
رمز اینه بود »
تا نشوی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
تا این درک رسیدم آب پشت سد ، سد ها رو شکست و جریان شگفتی جاری شد ٫
بووووووووووووم
بومممممممممممممممممممم
بومممممممممممممممممممممممم
نتایج جاری شد ٫
به خدا قسم مات بودم آخه چی شد یهویی ؟
چی شد اینا کجا بودن ؟
این همه روابط عالی کجا بود ؟
این همه رش درآمدی کجا بود ؟
این همه آگاهی کجا بود ؟
این همه شهرت و عشق و محبوبیت کجا بود ؟
من و عباسمنش و تموم آدمهای موفق دنیا که بیوگرافی هاشون رو ترجمه کردم ( بیش از ۹۴۰ بیوگرافی ) و خوندم اینطور نتیجه گرفتیم و میگیریم و خواهیم گرفت ٫
به الله یکتا قسم
همشون در کلامشون در قلبشون به هدایت و ایمان اشاره میکنن ( همون چیزای که در کتاب فراسوش شفای زندگی گفتم )
هیچ کس نبود کههدایت رو قبول نداشته باشه!!!!!!!!!!!!
یکی بهش میگه فرشته نجات ٫ یکی میگه عیسی ، یکی میگه الهام یکی میگی من درونی ، یکی میگه صدای فرشتگان
یکی میگه پاپ ، یکی میگه زمزمه پنهون و حس ششم
من هم بهش میگم خدا و در کتاب فراسو با مقالات علمی ثابت کردم این صدا خداست ٫
عامل موفقیت کسب و کار ها اون عامل هایی نیست که ما فکرشو میکنیم ؟
سرمایه اولیه نیست !
چند صد نفر رو مثال بزنم که ثروتمند خودساخته ان و از زیر صفر شروع کردن !
پارتی و همراه و داشتن همکاری خاص هم نیست ؟
چند صد نفرو مثال بزنم تا باور کنی آدمای موفق وقتی تنها شدن تازه نتایجشون بزرگ شد و بعد آدمای عالی و موفق اونا رو پیدا کردن ؟
داشتن مهات و دانش و استعداد خاصی هم نیست !
چندین هزار نفرو مثال بزنم تا باور کنی آدم های موفق و ثروتمند واقعا طبق نتایج علمی آدمای خاصی نبودن و اتفاق زیاد تر سرکوفت میخوردن و بیشتر به تضاد میخوردن در دوران جوانی !
چندین نفرو واست مثال بزنم تا باور کنی این آدما واقعا مهارت ها گام به گام بهشون گفته شد و آروم آروم به دانش و آگاهی و کشف استعداداشون هدایت شدن٫
داشتن انگیزه هم نیست !
چون من هزارن نفر آدم با انگیزه ی با نتایج پوچ رو میشناسم ٫ که ایده هاشون حالا تو قبرستونا خوابیده و نتونستن با این توان و انرژی و انگیزه و قدرتشون هدایت رو دریافت کنن ٫
داشتن شور و علاقه و عشق به کار هم نیست واقعاااااااااا ٫
من هزارن نفر رو میشناسم که با شوق هسته اتم ها رو شکافتن ولی نتونستن خدا در اون ببینند ٫ میشناسم کسایی که نوبل گرفتن و در گمراهی ان و به ثروت نرسیدن ٫ میشناسم آدمای به ظاهر موفقی که روابط داغون دارن و نمیتونن سر بخارونن٫ میشناسم کسایی که عاشق کارشونن ولی دیوانه خدمت رسانی نیستن ٫ میشناسم کسایی که تا آخرین لحظه مرگ خدا رو نمیتونن در زندگیشون ببیند و همیشه دنیال اثر انگشت خدا در آزمایشگاه میگردن و یه روز بی صدا با شور و استعداد و کلی انگیزه و امید میمیرن و فراموش میشن ٫
داشتن تحصیلات و مدرک و پایه هم نیست !!!!
چون اکثر ادمای موفق دنیا این امتیاز ها رو نداشتن ٫ جک ما و استیو و بیل گیتس و وارن بافت و مارک زاکر برگ و هیلیون و ایلان ماسک بعدا دکترای افتخاری از سمت چندین دانشگاه بهشون هدیه شد ٫ اونا همون بچه های بی استعداد و بی مدرک کلاسا و دنشگه ها بودن ٫ عباسمنش رو ببین ٫ کدوم درس و دانسگاه رشته اختصاصی ٫ یا خود من کارم چه ربطی به به مدرک دنشگاه تهرانم داره آخه !
به تبلیغات و بازاریابی و سرمایه گذاری و مانیتورینگ کردن نتایج و خروجی گرفتن از مشاوره ها و کوچینگ ها هم نیست !
من حاضرم از الان تا صبح واست مثال نقض بزنم که باور کنی که اینا عامل مهم اساسی نیستن ونتایج میاد اما پایدار نیست ٫ خود من چقدر هزینه کردم ؟ چقدر سمینارو مشاوره خصوصی داشتم ؟ چقدر بسته خریدم ؟ چقدر تجربه کردم ؟ کو پس کجا بود ؟
مگه عباسمنش قبلا سئو کار نمیکرد ؟
مگه مشاور و مدیر بازرابی نداشت چزا اینطور نتیجه نمیگرفت ؟
مگه نمیگفتن باید حتماا حتما برای اینقدر هزینه کنی بعد نتایج میاد ؟ پس چرا خلاف همشون ثابت شد ؟
یا در زندگی بزرگان = چرا وقتی استیو دونست راز چیه نتایجش خارق العده و جهانی شد ؟
چرا هیچ وقت تصمیم نهایی رو به به مدیر عاملاش نمیداد؟ چرا وارن بافت نمیذشات رای مشاوران و مدیرانش اون رو اغفاف کنه ؟
را همیشه بیل گیتس برای تصمیمات بزرگ اتاق فکر جداگونه داره ؟
چرا وقتی به مارک زاکر برگ پیشنهاد ادغام با شرکتای بزرک وردادن نپذیرفت ؟
چرا وقتی ایلان میتونست تسلیم بشه نشد ؟
چرا همه چی واسش اسنقدر اسون و سریع اتفاق می افتاد و می افته ؟
چرا همه مات این بشر شن ؟
چرا بهش میگن فرازمینی ؟
چرا اون رو یه آدم عادی نمیدونن ؟
چون اونا به اجازه ندادن چراغ هدایت و الهام درونیشون خاموش بشه ٫ حتی در تاریک ترین و پر فشار ترین و سخت ترین روزای زندگی٫
چون یه صدایی درون همه ما هست که هر لحظه بهترین روش های فروش رو میگه !
بهترین سهام برای خرید رو میگه !
بهرتین زمان برای معرفی محصول رو میگه!
بهترین روش تبلیغات رایگان و زود بازده رو میگه !
بهترین روش علمی برای جذب همکارای عای رو میگه !
بهترنی حمایت گره ، بهترین سرمایه گزاره ، بهترین امانت داره، بهترین روش زندگیه ٫
خدا دیگه یه اعتقاد نیست ٫ خدا یک سبک زندگی و یه لایف استایل موفقیته ٫
الان در سال و ۲۰۱۹ و ۲۰۱۸ دارم نتایج جددی رو میخونم ٫ لایف استایل توحید در تمااااااااااااام رگه های زندگی افراد موفق دیده میشه ٫
شاید خیلی ها ندونن این هدایت از کجاس ، چه زمانیه ٫ چطور کر میکنه ٫
اما هیچ کس نمیتونه نقضش کنه ٫
هیچ کس نیست قبولش نداشته باشه ٫
هیچ کس نیست بگه من از اون کمک نمیگیرم ٫
و جالب اینه همه میدونن هست و چون باور میکنن هست ، بی وقفه همه جا از اون کمک میگیرن٫
مگه کریستین رونالد نمیگفت اون صدا بهم میگه کی ضربه بز و کجا بزن!!!!!
مگه مسی نمیگفت من از درونم برای دریبل کردن آدما کمک میگرم ؟
مگه استیو جابز بار ها معرفی محصولاتش رو به تعویق نمینداخت چون اون صدا بهش میگفت الان زمان درستش نیست ؟
مگه بیل گیتس برای گوش ندادن به اون صدای درونی بار ها ضرر نکرد تا بعد فهمیدش ؟
مگه دونالد ترامپ بزرگ ترین سرمایه گذرای عمرش رو با همون هدایت درونی انجا نداد ؟ مگر دونالد ترامپ طبق نتایج و نظریه های کاملا علمی قرار نبود رئیس جمهور نشه ؟ مگر خط و نشون نکشیدن واس شکستش ؟ چی شد اون نتایج علمی ؟
مگه وارت بافت نمیگه یه مشاور درونی دارم و همیشه باهاش خلوت میکنم بر اساس حرفای اون تصمیمم میگیرم ؟
مگه ایلان ماسک نمیگه من میدونم کی و کجا و چطور محصولم رو معرفی کنم ٫ کی به حرفای مدیرام گوش بدم و کی ایده های خودم رو عملی کنم ٫ مگه ایلان طبق نتایج کارشناسان و خبرنگاران نباید ۱۰۰ در صد ورشکست میشد ؟
بابا من چطور بگم اخه ٫ چطور بگم هیچ موفقیتی رخ نمیده مگر باور توحیدی پستش باشه٫!!!!
مگر “””””” عزت نفس “”””””””””” پشتش باشه !!!!!
مگر “”””””””””” اعتمادبی قید و شرط “””””””””” به صدای هدایتگر درونی پشتش باشه !!!!!
مگر “””””””””” ایمان به غیب “”””””””””” پشتش باشه !!!!
و همه اینا خلا یه مفهومه و اون خداست ٫
اصا مهم نیست دین داشته باشی یا نه ؟
اصلا مهم نیست تو رو کارفر بخونن یا نه ؟
اصلا مهم نیست چقدر سرمایه داری؟
اصلا مهم نیست هیچ کسیو بری شروع ندای؟
اصلا مهم نیست هیچ روش درستی رو برای آغز کسب و کارت نداری ؟
اصلا مهم نیست نمیدونی چی درسته و چی غلط و باید از کدوم سمت آغاز کنی ؟
اصلا مهم نیست پدر و ماردت کین و تو کجا زندگی میکنی و چطور داری زندگیت رو میگذرونی ؟
اصلا مهم نیست همه رهات کردن و هیچ حمایتگری واست نمونده ؟
اصلا مهم نیست مشاور نداری ، دانش نداری ، تجربه نداری !!!
مهم اینه ” چقدر میتونی روی هدایت خدا حساب باز کنی ؟؟؟؟
چقدر میتونی اون صدای درونی رو باور کنی ؟؟؟؟
چقدر آرامش داری وقتی بهت راه درست و غلط رو الهام میکنه ؟؟؟؟؟؟
چقدر ایمان داری بهاون حرفایی که در قلبت باعث میشه موهای بدنت مور مور بشه ؟؟؟؟؟
واقعا چقدر ظرفت جا داره برای دریافت ثروت و عشق و هدایت بیشتر ؟؟؟؟
چقدر اغفال حرفای کارشناس ها و متخصص ها نمیشی ؟
چقدر به حرفای مردم گوش نمیکنی وقتی همه در گوشت داد میزنن نمیشه ؟؟؟
چقدر جسارت داری حرفایی که درونت داره فررررررریاااااااااااااااااااااااد میزنه رو بشنوی و نجوا ها رو خاموش کنی ؟
به من بگو چقدر میتونی تا بگم چقدر موفقی ٫
چون وقتی هدایت رو میپذیری : خدا واست همه چی میشه ٫ همه چیز میشود همه کس را ٫
دستایی رو واست یاره که کارت رو عالیو رایگان انجام بدن٫
هدایت و آگاهیی ها رو سمتت میاره که بهت میگه کی و کج و چطور محصولت رو معرفی کن ؟ چطور تولید کنو حتی چی بگو ؟
کجا سرمایه گذاری کن و چقدر توش بمون و کی خارج شو ؟
میشه مشتری واست ، میشه هدای متن ها و کلکات همین کامنت ، میشه پدر و مادر و دوستت
میشه همکارت ، میشه همه زندگین میشه خدات
به خودش قسم وقتی باورش میکنی یه صدایی داری هدایتت میکنه بهت میگه کی بخر و کی بفروش ؟
کجا پیج باز کن و چی بنویس و کجا بخونشون ٫
دست میشه واست اون صدا به شرط اینکه باورش کنی ٫
جادو اینه : اون صدایی که هدایتگرت هست ور باور کنی ٫
در پایان میخوام چند تا از نتایج خودم رو بگم که حاصل این نگاه توحیدی در زندگیم هست و بوده و خواهد بود ٫
چند تا نتیجه فوق العاده هم بگم بدونید قانون هدایت و الهام چطور کار میکنه :
من همون لحظات که این آگاهی ها رو دریافت کردم توسط الهام درونی هدایت شدم به نوشتن کتابم و این کتاب تا ماه قبل رکورد پر فروش ترین کتاب رو شکست و در صد قرار گرفت و رد روند ترجمه انگلیسی و اسپانیولیو فرانسوی قرار گرفته ٫
هدایت شدم به بهترین وماهر ترین طراحان سایت ، هدایت شدم به بهترین روش های معرفی مدل کسب و کار و هدایت شدم به روش فروش موثر و در فقط شش ما درآمد نقدینگی ما ۲۱ برابر و حتی بیشتر شده ٫
و چقدر خودم در زندگیم نتایج سلامتی و ثروت و روابط گرفتم. هر لحظه صدای واریز پول به حسابم روی گوشیم میاد ٫
من تو ۱۳ ماه این نتایجو گرفتم که یه گوشه از تموم اون نتایجی بوده که واقعا دارم ٫
اگر بخوام تک تک بگم باور کن چندین صفحه فقط میخونی و ذوق میکنی٫
اومدم کامنت بذارم بگم استاد عباسمنش راز رو دریافته و این عامله که نتایجش رو بزرگ میکنه ٫
من راز رو دریافت که تموم رکورد هامو در این چند ماه زدم
تمام افراد موفق راز رو دریافتن که اینطور نتایج شگفت آور و جهانی رو ثبت میکنن٫
امیدوارم تسلیم بشی و اجازه بدی خدا هداییت رو بدست بگیره ٫
امیدوارم مقاومت نکنی و اجازه بده اون واست مشتری جذب کنه ٫
امیدوارم ذهن منطقیت ، نتایج دیگران و روش های مدرن کسب و کار صدای خدای درونت رو خاموش نکنه !
امیدوارم که خدایی که عاشقته رو پیدا کنی و با هم موفق بشین ٫
بوممممممم بومممممم بوووووومممممممممم از این همه آگاهی که حرفی به جز سپاس گزاری واسم نذاشت. ممنونم از خدا که هم نوشتن این حرفاشو به دست تو سپرد، هم منو واسه خوندنش هدایت کرد. تازه الانم که دارم این تشکر رو می کنم باعث میشه هر موقع نیاز داشتم راحت از پروفایلم این کامنتتو پیدا کنم. مرسی که این همه تعریف از توحید عملی و اصل بودنش بیان کردی. مرسی که بدون نفی کردن بی قید و شرط فرعیات توضیح دادی که به موقش نعمتی میشن برای پیشرفت، به شرطی که از اون اسل فاصله نگیریم و به عامل شرک تبدیلشون نکنیم. امیدوارم هر روز رکورد خوشبختی روز قبلتو بزنی دوست عزیز.
ماهیسای خوش قلب و مهربون
ممنون از دیدگاه توحیدی و تایید هنرمندانه ات
از این تایید واقعا لذت بردم و میدونم در قلبت خدایی رو داری که هر اینه زیبا ترین مسیر رو بهت الهام میکنه .
سپسا گزرام که به قلب هدایتگرت اعتماد کردی و تا پایان این متن رویایی با من هم فکرکانس شدی .
خوش بدرخش مدوست هنرمندم
جـــانـان
بــرای عــاشــق تــو شدن
هیچ بــهــانـہای لازم نیست
هرچــہ باشد،
میان این هـمـہ الـفـبـا
تـنـهـا تــویــی ڪہ
حــرفــــ نداری
«سـپاس خــــدای را
ڪـہ اول است
و پیش از او اولی نبوده
و آخــر است
و پس از او اخری نباشد».
آدینای خوبم
ممنون از این طبع سحر انگیز آرایش کلمات خداوندی
درود بر تو که عشق میسرایی
درود بر آدینای بلند نظر و قدرتمند و جلال داده شده
خوش بدرخش در این بزم الهی
به نام خدای مهربان
دوست عزیز قدرتمند وثروتمند
آقای همتی عزیز سپاسگزارم برای پخش آگاهی که اشک رو از چشمانم ظاهر کرد .
بخدا همین چیز هابی که گفتیم حقیقت محضه وتسلیم شدن که خداوند بارها میگه مسلمان واقعی کسیه که تسلیم خداونده.حالا به چه اندازه تسلیم به اندازه ای که بتونم بلورهای قوی ایجاد کنم روی ذهنم کنترل داشته باشم واز هر حساب و کتاب ذهنی م دور بمونم وهدایت قلبم وبشنوم .
عالی بود براتون بهترین ها رو آرزو دارم که از این بیشتر بدرخشید .???????
در پناه خدای عزیز وگرامی
طیبه خوبی ها
عشق جان خداوند
درود بر قلب سراسر مهر افروزت
درود بر فرکاانسی که شمیم خداوند رو حس میکنه وبه سمتش هدایت میشه
درود بر تو که جریان آگاهی و عشق و ثروت به سمت زندگیت جاری شده و به سمت این کامنت سراسر شگفتی هدایت شدی
پیگیر این فرکانس بسیار قدرتمند باش و به درک کتاب فراسوی شفای زندگی دل بسپار
خوش بدرخش مثل همیشه طیبه قدرتمند
سلام دوست من ، تبریک
فکر می کنم استاد عباسمنش هم کتاب بعد دیگر وجود سیلوا رو خوندن ، ۲ سال قبل در گرفتاری شدید مالی بودم ، چند شب داشتم مراقبه ابراهیم رو می خوندم که هرچه شد قلبی مطمعن و یقینی راسخ داشت ،
با خانم diana silva از طریق فیس بوک آشنا بودم به ایشون پیام دادم ، بهم گفت اتفاقان الان تو فرودگاه هستم و به علت بارش سنگین برف پروازم تاخیر داره ، دارم از یک سمینار برمی گردم ، هر چی دوست داری ازم بپرس ، شروع شد و ایشون جواب داد ، آخر به نتیجه تسلیم رسیدم همین چیزی که شما گفتید تسلیم ساعت ها مراقبه می کردم و فقط مو به مو هرچیزی رو که اون دستور می داد انجام می دادم ، اون موقع من تو شروع کار بودم ، نتیجه این شد که طی کمتر از دو هفته ۸۰ میلیون تومن پول نقد در اختیارم قرار گرفت اگه درست یادم بیاد یه ۵۶ میلیون تومن و یک ۲۶ میلیون تومن ، و شروع شد ، ولی من هرجا باز خواستم با فاصله حرکت کنم و از ذهن منطقی و ترس ها و هوس ها پیروی کردم باز نتایج منفی گرفتم
تا شروع کردم باز با شکرگزاری
نمی دونم دارم کار درست می کنمراجب این موضوع ولی چون از شکرگزاری انقدر معجزه زیاد دیدم نمی تونم رهاش کنم من طی ۶ ماه ۱۸ کیلیو کاهش وزن داشتم ، مربی بدنسازی قبلی من می گه پیش من نمیای کدوم باشگاه می ری انقدر استایلت خوب شده ، باورشون نمیشه که بگم نمی رم باشگاه بهشون می گم یه باشگاس محل ما خوبه یه مربی جدیدم دارم خوبه باحاله ، خیلی ها منو می بینن می گن چرا انقدر شادی و خوشحالی می گم نمی دونم ، ازم می پرسن واقعان یه چیز خاص می خوری یا یه چیزی می زنی ، نمی دونم واقعان نمی دونم
چند روز پیش اتفاقی با دختری که دوستش داشتم صحبت کردم جالبه این دختر بعد از ۲ سال انقدر تغییر کرده بود انگار ۱۸۰ درجه چرخیده بود که بشه اونجوری که من دوست داشتم .
اما پول پول پول ، ثروت ثروت ثروت ، نمی دونم حرف استاد باورم شده انقدر تو سال های گذشته یا به قول بوریس لیپتون تو ژنتیک من طی سال ها سیو شده ، دارم تغییرشون می دم ، شیرین ترین صدا شده واسم صدای خودم گوش دادن به صدای خودم
دوست من هدایت همونه که سیلوا می گه ؟
بنام الله یکتا
سلام به برادر گلم آقای همتی عزیز
بسیار لذت بردم از این همه آگاهی و عشق خالص
هر لحظه که از جریان هدایت و تسلیم شدن در برابر الله میشنوم، مثل تشنه ای هستم که سیراب نمی شوم و روحم پرواز می کند تا خوده خدا
البقره
بَلَىٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
ﺁﺭﻱ ، ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺧﺪﺍ ﻛﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﻧﺪ ، ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺍﺳﺖ ، ﻧﻪ ﺑﻴﻤﻰ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ .(١١٢)
بی نظیر بود کامنتتون بنده عزیز خدا
سپاسگزارم بینهایت
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید
سلام امیر اقای گل خداراشکر خداراشکر چقدر نتیجه خداراشکر افرین برتو چقدر کامنتت باورامو تقویت کرد کاملا مشخص بود که از ته دلت این جملات اومده انشالا 1000برابر بیشتر از الانت موفق بشی
محمد خوبی ها دوست خدا دوست و خدا پرستم
بر استان قلب مهربونت درود میفرستم
سپاس از اینکه با قکلام آهنگیت و ستوده ات همراه متن بودی و به آنچه که از درونت جوشید قدرت بخشیدی و منتشر کردی
در عشق الهی خوش بدرخش دوست مهربانم
سلام مرد بزرگ
افرین افرین افرین چی بگم دنبال یه فایلی بودم که در مورد توحید که این دفعه یجور دیگه با خدای خودم عهد ببندم که هیچوقت باورهام شل نشه که هدایت شدم به نوشتههای پرمغزو محکم شما که انگار خدا خودش داشت صحبت میکرد باهام وقتی میخواستم شروع به خوندن این نوشتهت کنم گفتم خیلی زیاده وقتمو میگیره برم فایل توحیدی پیدا کنم ولی انگار نتونستم رد بشم بعداز خوندن احساس کردم اندازه فایل استاد بهم اگاهیو انرژی داد …دمت گرم.
سلام به دوست دنیای عباسمنش
سلام به همکلاسی الهیم
و درود به الوهیت درونتون که با الوهیت درون من دوست و آشنا و یکی بود که من در این ساعت شب با وجود اینکه بنظرم مورد مشترکی نبود که بخوام این متنو بخونم ، اما همون ندای درونی هدایتم کرد به اینجا .
مدرسه که میرفتم خیلی نوشته های دیگران رو میخوندم تا گوشم با کلمات آشنا بشه و بتونم در أنشأها و نوشته های خودم از أونها استفاده کنم و حالا هم اومدن و بودن در این سایت و این خانواده بمن این امکان رو داده تا با خوندن دیدگاه عزیزانی چون شما که میان و تجاربشون رو عاشقانه و خالصانه با ما به اشتراک میذارن و سنگ سخت وجود رو که با باورهای غلط قبلی روش بتن ریزی انجام دادیم ، صیقل میدن و چه بسا در هم بشکنن .
خدا رو شکر برای این همه نعمت آگاهی و همدلی که در این جهان عباسمنشی ما باهاش روبرو میشیم و ما چقدر ثروتمندیم که اینهمه به خزائن بی بدیلی که خود إستاد و کپی هاشون هستن ، دسترسی داریم ، اینجا همه چی اصله ؛ اصلِ اصل و اونه که ماها رو بسمت هم و بی هیچ نسبت خونی و خانوادگی ، جذب میکنه به نحوی که واقعا به خانواده صمیمی عباسمنش ، مفهوم و معناخانواده می بخشیم .
فکر کنم وقتشه فیلم راز ٢ رو بسازن و اسم إستاد و همه دوستانی مثل شما که بهش دست پیدا کردن رو بهش أضافه کنن .
امید که هر روزتون سرشار از عطر و بوی ناب آگاهی و هدایت الهی باشه دوست عزیز که وقت گذاشتین و موشکافانه مطلب رو جا انداختین .
در پناه الله یکتا باشید آمین
سلام جناب همتی عزیز
کامنتتون فوق العاده بود!!! با خواهرم دو بار خوندیم و انقدرررر لذت بردیم که قابل وصف نیست. پر از آگاهیه واقعا!! خواستم خیلی خیلی تشکر کنم ازین کامنت بسیار زیباتون که لطف کردید و وقت گذاشتید و انقدر با دلیل و مثال برامون نوشتین که بیشتر مُهر تائید رو حرف های ارزشمند استاد عباسمنش می زد و خیلی به باورهای من کمک کرد. دقیقا دو سه روزه بارها نشونه هایی از تسلیم شدن دریافت کردم که کامنت شما هم امشب یک نشونه محکم برام بود! سپاسگزارم.
براتون آرزوی موفقیت روزافزون دارم.
استاد جانم، خانوم شایسته نازنین ممنونم برای به اشتراک گذاری این کامنت زیبا!
در پناه خداوند یکتا باشید.
امیر همتی عزیز
دوست مهربان و خوبم
خدارو هزاران مرتبه شکر که خوندن این نتایج عالی شما هم باعث شد در دلم بارها و بارها تحسینت کنم و هم ایمان و انگیزه و امید من و هزار برابر کرد
قبل از این کامند فایل دو قدم چهارم از دوازده قدم رو دیدم و اونجا استاد جان جانان از پیدا کردن الگوهای مناسب و قدرتمند شدن باورها و بالا رفتن ایمان صحبت کردن و خیلی جالب بود درست بعد از اون از خدا خواستم که این الگوهارو نشونم بده
و خود استاد که نمونه بارز این الگو هستند ولی به جرات میگم این کامنت زیبا و تاثیرگذار شما باور من و به خدا و به مسیری که دارم میرم صدها برابر کرد و واقعا تاثیرگذار بود
ممنون از این همه مثال قشنگ و این کلمات تاثیرگذار و باز یادآوری کردن این موضوع که همه چیز میشود داشت به یک شرط
بنده خدا بودن و از غیر رها شدن
ممنونم
با آرزوی موفقیت روزافزون شما و تمام دوستان این خانواده
روزی میرسه همه ما از این نتابج فوق العاده اینجا صحبت خواهیم کرد با ایمان قلبی
به امید اون روز نزدیک
اقای امیر همتی??
فرق استاد عباسمنش با تمام کسایی که تو حوزه موقعیت کار میکنن اینه که کپی و پست نمیکنه هر حرفی میزنه از ته دل میاد حرفی که از ته دل میاد به دل میشنه
سلام به اقای همتی عزیز
و وقتی تسلیم شدم هدایت شروع شد……… خیلی عالی نوشتید مرسی برای نمونه هایی که گفتید ممنونم برای این که انقدر با حوصله نوشتید……
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشمدر کار کنم تدبیر
رنجاز پی رنج آید زنجیر از پی زنجیر…..
راضیه خوش نام و شیرین زبان
دوست حقیقت جوی فرهیخته ی من
از اینکه جان کلام رو دریافتی خییییییییلی خییییییییییلی خرسندم
“”””” تسلیم “””””””””” اوج احترام به قانونمندی خالق یکتاست
از کلام آهنگین وشعر زیبایت سپاس گزاری میکنم
برای درک عمیق تر این نوشتار میتونید به کتاب فراسو مراجعه کنید و از چیز های که میخونید و میشنوید شگفت زده شوید
خوش بدرخش دوست همیشه مثبت من
راضیه خانم چقدر این شعری ک نوشتید قشنگ و پرمفهوم بود.ممنونم از اشتراک گذاشتنش.تو چند بیت کلی از قانون رو توضیح داد
خواهش می کنم دوست عزیز من موفق و ثروتمند ، شاد باشین در پناه خدا
سلام به دوست عزیز و آگاهم جناب امیر همتی
این چه نظری بود گذاشتی؟
محو شدم
چقدر آگاهی درونش ارائه دادی
چقدر دلیل و مدرک آوردی
آفرین آفرین آفرین
برای قدردانی فقط همین رو بگم که آرشیو کردم که چندین و چند بار دیگه بخونم
سپاس خدایی رو که شما رو واسطه کرد تا این آگاهی بهم برسه
ممنون
پویا محمدی خوش قلب و فرزانه نگار
از ینکه احساس سراسر عشق و شورت رو به قلم تسخیر کشیدی خیلی سپاس گزارم
تمام محصولات من ، کتاب و تمام متن ها الهامی هستند از این رو وقتی برای بار چندم خودم مطالعه میکنم شگفت زده میشم از هجوم آگاهی های قدرتمند و بی نظیر
سپاس از عشقی که برای درک رسالت زندگیت داری
خوش بدرخش پوریای خوبی ها
سلام آرمان نظری عزیز
اون زمان من منظورم از آرشیو کردن این بود که یه جا این متن رو کپی کردم تا مرتب باورهاش رو مرور کنم.
اما الان به لطف خدا و تلاش دوستان سایت هر روز داره بهتر و بهتر میشه.
شما میتونی روی هر کامنت تو هر قسمت از سایت روی قسمت قلب کلیک کنی (مثل لایک کردن) و اون رو برای خودت تو قسمتی که پایین تر میگم بهتون برای خودت نگه داری.
مسیر دسترسی به این کامنت:
اتاق شخصی آرمان نظری
مورد علاقه من
دوست عزیز چجوری آرشیو کردی؟ از امکانات سایت هستش؟؟ منم دوس دارم یکاری کنم ک بتونم هی این کامنتو بخونم.چون واقعا ارزششو داره
پایین کامنت هز شخص یه قلب کوچیک هست ؛ بزن روش میره تو ارشیو ؛ بعد تو پروفایل خودت میتونی پیداش کنی
سلام دوست عزیز
روی این قلب ک پایین سمت راست کامنت هست بزنید تا توی پروفایلتون سیو بشه اون کامنت مورد نظر.رنگ قلب باید از سفید ب سبز تغییر رنگ بده.موفق باشید
سلام امیر جان عزیز
فوق العاده بود نوشتت و مثل یه کلاس تکرار و بازخوانی بود برای یادآوری یک اصل:
اصل توحید
وقتی به ظاهر روی دور موفقیت هستی و موافق جریان افکار دیگران شنا میکنی،
همه تاییدت میکنند،
تو هم ذوق میکنی
ولی وقتی میرسه که پیچ و خم های جاده خودشو نشون میده،اطرافیانت یکی یکی سر هر پیچ پایین میپرند
به خودت میای میبینی خودت تنهای تنها موندی،سر یه دوراهی
یه راه که برمیگرده و همون میسر برات تکرار میشه
و راه دوم راه ایمان و توکل هست
این دو راهی بزرگترین انتخاب انسانهاست
انتخاب بین افتادن در دور باطل یا پرواز به سوی اوج تکامل
این دو راهی همون تضاد بزرگی هست که سکوی پرتاب هست
در پناه حق
به نام خدای مهربانم
سلام به شما دوست عزیز و موفق
ممنونم از این که نتایج باورها و تحقیقاتتون رو باهامون به اشتراک گذاشتین
استفاده بردم،نتایج شما عالی بوده. شاد و سلامت و ثروتمند باشین در پناه خداوند عزیزمون🌹🌹
اصلا شما دیوانه کردی منو
من چی بگم دیگه بخدا
اصلا نمیدونم چی بگم
خداروشکر
سلام
این اولین کامنتی بود که بدون اینکه اول برم آخرش را و مقدارش را ببینم از همون اول با میل و ذوق خوندمش ، با اینکه ساده شروع شده بود ولی جنس توحیدی کلمات منو میخکوب کرد ….
چی میتونم بگم واقعا !!!!!
من نفر نود و ششم بودم که ستاره دادم ، مطمئنم اون نود و پنج نفر قبلی هم الان حال منو دارند … احساس درک و قدرت … احساس باور … انگار تمام وجودم را باور فرا گرفته …
دوست عزیزم خیلی ممنونم که اینها را نوشتی
حالا دیگه هیچی برام عجیب و دور از دسترس نیست ، حالا دیگه هیچ منطقی نمیتونه جلوی نگاه الهی من را بگیره ، واقعا احساس میکنم تسلیمم
چقدر این سایت داره گسترش پیدا میکنه ، واقعا حرف استاد که میگه « اون انرژی مدام در حال گسترش خودشه » را دارم توی کامنت ها و نتایج بچه ها و تغییرات زندگی خودم درک میکنم
سپاسگزارم دوست عزیزم
با سلام و درود به اساتید گرامی و با تشکر از خداوند بزرگ و همچنین قدر دانی از زحمات آقای امیر همتی که اینقدر قشنگ توضیح دادند حظ وحال بسیار زیاد و انرژی خوبی داشت این متن زیبا دوستتون دارم الهی همیشه شاد و موفق باشید
چقدر زیبا چقدر فوق العاده بود این متن
آفرین آفرین
سپاس گذارم بابت اینهماه آگاهی که منتشر کردین دوست عزیز و موفقم
دمت گرم
سلام آقای همتی عزیز،صمیمانه تبریک میگم بابت این همه آگاهی و آشنایی عمیقتون با راز جهان آفرینش،خوشا به حال شما که اینقدر به خدای خود نزدیک و دوست شدین و از هدایت رب العالمین بهره مند شدین،تبریک میگم موفقیتهای افتخار آمیزتون ،و تبریک میگم به خاطر قلم شیوای شما،که حقا هرچه از دل بر آید بر دل نشیند،واقعن لذت بردم از متن زیبا و پراز آگاهی شما،هرچند زیاد زحمت کشیدین و متن طولانی نوشتین اما واقعن دوست نداشتم به پایان متن برسم انگار تشنه ی این صحبتها و شنیدن این نتایج بودم،امیدوارم روزی برسد که تک تک اعضای سایت (از جمله خود من)به جایی برسیم که تا این اندازه به عمق مطلب پی ببریم و به منبع هدایتگر وصل شویم و تک تک نتایج شکفت انگیز خود را با اشتراک بگذاریم،براتون بهترینها رو آرزو میکنم و به خود میبالم که عضو سایتی هستم که چنین افراد ی با این همه آگاهی عضو آن هستن،پیروز ،موفق و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام اقای همتی عزیز
همتتون قابل ستایشه و موفقیتهاتون بیشتر .
وقتی ب اخر کامنتتون رسیدم دیگه اشک امون نداد و بند نمیومد.واقعا نمیدونم چی بگم. واقعا بهتون تبریک میگم برای هدایتتون ب مسیر راست و درست و اسان.راه کسانیکه ب انها نعمت داده شده نه کسانیکه ب انها غصب شده و نه گمراهان.از خدا میخوام من و هم ب این مسیر زیبا هدایت کنه و همیشه در اون ثابت قدمم کنه تا مثل بقیه از این مسیر زیبا لذت ببرم.اون قلب سبز رو هم ب پروفایل خودم هدیه دادم تا هر وقت هدایت خونم در حال تموم شدن بود بیام خودم و شارژ کنم.
خوشحالم ک کامنت شما رو خوندم و بهش هدایت شدم.کلی اروم شدم
سپاسگذارم امیر عزیز
سلام و درود خداوند برشما
من امروز یکبار دیگه روانشناسی ثروت یک رو دوره کردم با قلمسحرامیز و ساده و زیبای شما اقای امیر همتی
ممنونم
واقعا کجا این همه اطلاعات واقعی رو میشه بدست اورد
ممنونم از خدا که در زمان مناسب هدایتمون میکنه به سمت بهترین تجربه ها
ممنونم از استاد که دستی از دستان خدایی هست????
ممنونم ???
مرسی که هستید????
آرزوی بهشت رو در ونیا و آخرت برای شما دارم??????
وای چقدر این کامنت نیاز داشتم واقعا همه ما به نیرو هدایتگری وصلیم که اگر با ایمان از در خواست کنیم ۱۰۰ درصد جواب میده
عالی بود
هدایت الله چیزی بوده که یه شدت روش حساب میکنم و می فهمم وقتی میگین صدای درونتون از چی حرف میزنین، واضح با ادم صحبت میکنه
و صداش ادم رو پر از شور و شعف میکنه
داشتم کامنتتون میخونم، گفتم ووواااووو این کامنت رو باید هرروز خوند
ممنونم از شما که دستان پر قدرت خدا برای نوشتن این اگاهی ها بودید
سلام دوست عزیزوثروتمند?
خیلی خیلی خوشحال شدم ازکامنت فوق العاده تون.بسیارعالی بود.امیدوارم روزبه روزثروتمندتروشادترشوید.
سپاسگزارم بابت نوشته ی زیباوتاثیرگزارتان.
واقعاهمینه،وقتی ازخدانشونه بخوایدحتما،خیلی سریع بهت پاسخش را می دهد.من امروزنشونه ای ازخدا برای خریددوره ثروت ۳میخواستم که پاسخش رودرکامنت شماگرفتم.
ازتون سپاسگزارم که دستی ازدستان خداشدی که پاسخ سوالم را درکامنت شمادریافت کنم.وسپاسگزارخداوندمهربان وبخشنده ام.
فقط کافیه ایمان بیاریم به این قدرت درونیمان وپاسخ هایش رابراحتی دریافت کنیم.
چقدر خوب نوشتی دوست عزیز،باید این متن رو چندین بار بخونم تا همه ی این اگاهی های نابت رو درک کنم…ممنونم امیر عزیزبه خاطر اینکه این همه اگاهی رو اینجا به اشتراک گذاشتی تا به من وبقیه برای منطقی شدن باورهامون کمک کنی….
سلام دوست عزیز
بسیار عالی توضیح دادین بحث هدایت رو ممنونم از کامنت بسیار زیبا و تاثیر گذارتون همین الان که وارد سایت شدم اومده بودم تا درباره کاری که چند روزه دل دل میکنم واسه انجامش نشونه ای ببینم که هدایت شدم به کامنت شما و جواب خودم رو گرفتم خدا از طریق کامنت شما پاسخم رو داد
از خدای خودم بسیار شکر گزارم که در این خونواده توحیدی حضور دارم
آلیس جانم
دوست خوش نام و شیرین بیانم
هم مسیر و هم فرکانسی نازنین
از اینکه مهر تایید خداوند رو بر فرکانس قدرتمند قلبت میبینم خیلی خرسندم
خدای من شاهد هست که چنان قدرتی در کلامت میبینم که کهکشانها و کهکشانها یارای تحمل این قدرت رو ندارند
به این مسیر عشق ورزی ادامه بده مهربان جان
سلام سلام سلام
ممنون امیر اقای گل
ممنون از خدایی که هدایتم کرد به سمت کامنت تو عزیز
خیلی حال کردم
خیلی حالم خوب شد.
مرسی مرسی… واقعن مرسی?
عالی بود جناب همتی عزیز
لذت بردم بسیاااااار
ممنون از این بیان زیبا که منو به فکر واداشت
سپاس فراوان
از خداوند میخوام درکمون رو نسبت به خودش و قوانین بی تغییر جهانش هر روز بیشتر و بیشتر کنه
توفیق تون روز افزون
نوشین خوبم
دوست خوش چهره و شاد من
بر قلب مهربونت درود میفرستم . امیدوارم این متن زیبا رو به خواهر مهربون هم اطلاع رسانی کنی.
از اینکه با عش قو ذوق و الهام با من در هموخونی این الهامت همراه بود واقعا خوشحالم.
سپاس از اینکه به قلب الهام گیرت گوش دادی و به این مسیر زیبا هدایت شدی.
مثل همیشه خوش بدرخش نوشین قدرتمند و مثبت نگر
من زهرا فرجی هستم از اکانت کس دیگه ای اومدم ولی از این هدایت خیلی خوشحالم دوست خوبم بنده خدا ازت ممنون و سپاسگزارم امیدوارم که بتونم درک کنم و بفهمم که هدایت کجاس اینو درک کردم که هر لحظه با اون باشم ازش هدایت بخوام تا کمکم کنه آیا منم میتونم ؟قطعا میتونم تا بفهمم چی میگه کی هدایتم کرده البته بارها بارها این خدایتها رودر یافت کردم
با سلام ودرود بی پایان، از خداوند و بندگان خوب و آگاهی چون استاد عزیز و سرکار خانم شایسته و آقای امیر همتی عزیز متشکرم از متن شما بسیار لذت بردم و از خداوندبزرگ خییییلی سپاسگزارم که مرا به این سایت زیبا و پر انرژی هدایتم کرد دوستتون دارم
به نام خالق زیبایی
سلام دوست خوبم
نمیدونم چه جوری ازخدا سپاسگزاری کنم ازشما برای انتشار این آگاهی سپاسگزاری کنم از خدا برای هدایتم به این کامنت سپاسگزاری کنم اصلا من اومده بودم یه کامنت دیگه رو بخونم از دیروز باورتون شاید نشه ولی از روی کامنت شما هیچ جا نرفتم اصلا انگار سایت قفل شده هرچی میزنم باز نمیشه و فقط موندم رو همین صفحه حتی میخاستم پروفایلتون رو باز کنم و بقیه کامنت هاتون رو بخونم نشد گفتم این خواست خداست که بارها کامنت شمارو بخونم این کامنت رو قبلا خوندم چون وقتی اومدم بش رای بدم پیام اومد که شما قبلا رای دادید
اما پس چرا تک تک کلمات شما برام تازگی داشت
چرا هرچی میخونم سیر نمیشم
چرا تازه دارم میفهمم هدایت یعنی چی
خدای من
از تک تک کلماتتون اگر نت برداری کنم کمه
خدا خواست
خدا هدایت کرد
من تسلیم شدم
و خدا این صفحه رو باز کرد
چند روزه عمیق از خدا درخواست کردم برای رشد و هدایت
این کامنت و این فایل که بارها قبلا گوش کردم شاید هزار بار بیشتر اززبان استاد کلمه هدایت رو شنیدم این فایل رو گوش دادم اما تکامل تکامل برای درک این آگاهی تکامل برای عمل به اون تکامل برای تسلیم شدن تکامل برای نرم شدن قلبم برای آروم شدن ذهنم خدای من این متن نوشته توکه با دست مهربان و سخاوتمند دوست خوبم برای هدایت من نوشته شده
دوست من ازت ممنونم که نتایجتون نوشتی ازت ممنونم که این کامنت رو نوشتی
خدارو شکر که در کنار شما عزیزانم
سلام بر امیرخان قدرتمند شاگرد ممتازی که الگو شدی برای من
رفتم تو سایتت بینظیر بود حرفات اصلا کامنتت که نامبروان بود بماند یسری حرفا رو از ویست شنیدم که منو پرت کرد به چندین مدار بالاتر یک مشکل جلب توجه قرار گرفتن و یسری مشکل اینطوری از اطرافیان خیلی نزدیکم داشتم که چند روز بود داشت تو ذهنم دخلمو میاورد انرژیمو گرفت که با خیانت نوری در تاریکی ات تونستم اینو در خودم حلش کنم تحسینت میکنم که با سن کمت چطور تونستی شاگرد ممتاز کلاس در عشق استاد باعشق بشی اینجا سکوی پرواز انسانهای بزرگی است که دور هم جمع شدن تا برای همدیگر نور شوند برای عبور از تاریکی امیرخان عزیز تحسینت میکنم و تشکر میکنم ازاینکه برام نور شدی احساس بسیااااار زیبایی در من قرار دادی با کامنت و حرفای ناب الهی ات دوست دارم بیشتر از بخونم بیشتر ازت بشنوم البنه تو سایتت عضو شدم و از رشد وپیشرفتت خوندم و چقد خوشحال شدم و چقد انرژی گرفتم که وقتی امیر خان تونست پس منم صدرصددددد میتونم و ممنوم که این راه رو برام خیلی هموار کردی دمتگرررررررم من عاشق توحیدی شدنم شب روز از توحیدی شدن حرف بشنوم حرف بزنم سیر نمیشمممممم خداجونم امروز بوسیله بنده خوبت امیرخان بهم گفتی هر حس منفی که تجربه میکنم خیانت به خودمه اگه توش بمونم حس منفی باید باعث رشدم بشه اگه غیرازین بشه خیانت به خود هست ظلم به خود هست من درس عالی امروز برام یاداوری شد و ازین بابت شکرگزار خدای خویشم و ممنون دار استاد باعشق و شاگردان ممتازی مثل شما که چه درس عالی پس دادین دوستان باعشقم عاشقهمهتون هستمممم خدایا شکرررررررررررررررررررررت که اینجام
امیدوارم الان در شرایط خیلی عالیتری باشی نسبت به زمانی که این کامنت را نوشتی که صددرصد همین طوره
جزو بهترین کامنت هایی بود که با دلیل و منطق و مثال های فوق العاده باور های عالی را میسازه
دوری از شرک (رد کردن تمام عوامل بیرونی با دلیل و مثال)
باور به هدایت (مثال زدن افراد موفق مانند مسی و رونالدو ، ایلان ماسک ، ترامپ و…
تسلیم بودن (نقطه اوج ایمان )
“خدا دیگه اعتقاد نیست بلکه یه سبک زندگیه”
“هیچ موفقیتی رخ نمیده مگه این که
باور توحیدی پشتش باشه
عزت نفس پشتش باشه
ایمان بی قید و شرط پشتش باشه
ایمان به غیب پشتش باشه ”
” مهم اینه که چقدر میتونی روی هدایت خدا حساب باز کنی ”
” تسلیم شو و اجازه بده خدا هدایتت کنه و مقاوت نکن”
” اجازه نده ذهن منطقیت صدای درونت را خاموش کنه”
“امیدوارم خدایی که عاشقته را پیدا کنی و با هم موفق بشین”
منم امیدوارم تمام آرزو های خوب که برای دیگران کردی برای خودت برگرده
سلام سلام . واااای من امروز همش به کامنت های شما هدایت میشم . من الان یک سال ه این راه رو شروع کردم . امروز یه کوچولو بی انرژی شدم .( نجواهای شیطان) و کامنت های شما شد یه نور درقلب من . بخدا الان هم اون ندایی که درون هست میگه بنویسم . الله اکبر . 😢
حرفای شما، نوشته های شما، تماما نور هدایته و در این دنیا هیچ چیز اتفاقی نیست . این نوشته ها منو میبره پیش خدا . خدایا شکرت . 😍 سپاس گزارم سپاس گزارم .
و خواستم خدا هدایتم کنه و خدا سریعا اجابت کرد .
خدایا واقعا نمیدونم چی بگم . شکر شکر شکر 😍😍😍😍
به نام خداوند هدایتگر مطلق
ســـلام امیر جان
آفرین آفرین به این همه نتیجه، باریکلا
واقعا تحسینت میکنم آفرین، تو چقدر فوق العاده ای
خداروشکر میکنم که تو در جایگاه درست خودت هستی، آفرین که عشق و علاقه ات را پیدا کردی
آفرین به این همه توانایی بینظیرت، مهارت هایی که پیدا کردی و رشد دادی و وقت گذاشتی و زمان گذاشتی آفرین واقعا عزیز دل من، تحسین برانگیز این همه نتیجه های عالی خداروصدهزار مرتبه شکر
تحسینت میکنم، و واقعا بهت تبریک میگم. خیلی خیلــی خوشحالم به خاطرت به خاطر موفقیت هایی که گرفتی و انگار خود منم که این نتایج را گرفتم بسیار تحسین میکنم این درک دررستی که داشتی و داری، ثروتی که خلق کردی، ارزشی که ایجاد کردی با ارزشمندتر کردن خودت با شنیدن صدای درونت، با شنیدن صدای هدایت آفرین آفرین خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمندت، احساس لیاقتی که داری را تحسین میکنم.. خدایا شکرت
برات بهترین ها را آرزو میکنم همیشه در صلح و عشق خودش غرق باشی. آمین
دوست عزیزم
کامنت شما بسیار تاثیرگذار بود و برای من منبع الهامات زیادی بود. واستون آرزوی موفقیت روزافزون دارم.
امیدوارم من هم بتوانم به مرحله ی تسلیم در برابر خداوند برسم و هر روز ایمانم به هدایت خداوند بیشتر شود و الهامات درونیم را هر روز بیشتر باور کنم.
🙏🌹❤
سلام دوست عزیزم چه کامنت زیبا و دل نشین و توحیدی بود از خدا خواسته بودم هدایتم کنه در مورد ۱تصمیم بزرگم که آورد درست به اینجا نقطه عطف واقعا باید فقط رو خدا حساب باز کرد این کامنت باعث شدم مصمم تر حرکت کنم با ایمان تر هر کجا هستید شاد و موفق باشید
سلاممم امیرررر همتی عزیزمممم
باور کن پیامت اومد برام ولی اینقد چشم و گوشممم بسته بود که همون روز خوندمش یادم رفت
همین ۳ چهار ماه پیش خوندمش
اون موقع قسم میخورم درکی از حرفات نداشتم
اصلا کلمه هدایت مدتی بود که برام مفهومی نداشت
استاد صد بار میگفت تکرار تکرار
ولی از کم تجربگیم و نا بلدی بود که مسیری که با هدایت خود الله ، فروامانروای کل عالم شروع کرده بودم بیش از یکسالی فراموش کرده بودم
با اینکه فایل گوش میدادم میخوندم ولی مدام به تضادهایی تکراری میخوردم که امان ازم بریده بود
و در جرخه معیوبی بودم که حس میکردم فقط دارم دست پا میزنم
به سنگها خوردم هی کم کم راه پیدا کردم
هی کم کم الهامات دریافت کردم از چی باید شروع کنم کار کردن ؟
چی رو بسازم ؟
بعد هی بیاد می اوردم که چه چیزااااییی رو فراموش کردم
توحید شرک عزت نفس ایمان
خودم خودم خودم
واقعا خنده دار و دردناک بود اولش این که دیدم توحید فقط دارم اداش در میارم
خداروشکر الان دارم خودم بیشتر از قبل پیدا میکنم
هی دارم با پیشروی درک میکنم هدایت یعنی چی
خدایاشکرت
و خوندن پیام شما ، نور ایمانی در قلبم روشن کرد
حرفهات یادم اورد که وقتی شروع کردم وقتی گفتم من تصمییم اینه
نه پشتیبان داشتم نه پولی نه حمایتگری
بخدا هیچی نداشتم
یه دختر۱۸ ساله بودم که دو سه ماهی از ۱۸ سالگیش میگذشت
اینقد کارام عجیب بود که اصلا توی مخ بقیه نمیگنجید بخدا چرا من این کارا رو دارم با زندگیم میکنم
اما فقط خودم میفهمیدم
فقط خودم
خداروشکر ، خداروشکر که هرجا میریم باز خودش پیدا میکنیم
آرزو میکنم میلییاردها برابر ثروت عشق و اگاهی وارد زندگیت بشه
آرزو میکنم بهترینها رو تجربه کنی اون چیزی که دوست داری
عاشقتم چون تو خود خداییی که داری با پیامات توی قالب این دیدگاه منو هدایت میکنی.
سلام دوست عزیز جوابتون عالی بود ساده اما نغز. تبریک میگم برای موفقیت هاتون .من الن هدایت شدم به جواب شما در نشانه امروزم و صدای درونم بهم گفت کاری که دوست داشتم قبل ها انجام بدم و فراموشش کرده بودم رو انجام بدم و اونم نوشتن ( حتی اسمش هم یهو اومد “خدا رو باور کن”!!!)یا ترجمه کردن کتابه . مرسی
سسسسسسلاااااااااام به امیر عزیززززززم دوست بسیار فوق العاده م .
امیر جان شما این پیام 5 اردیبهشت روی سایت قرار دادی، استاد 11 November که میشه 20 آبان روز دوشنبه، تو کانال قرار داد و امروز 18 آذر من پیامت خوندم.
دقیقااااااااااااااااااا دارم میبینم که اون زمان کار کردن روی خودم کنار گذاشته بودم ولی نه کامل اما کنار بود و ولی الان که چند وقتی هست شروع کردم حالا هدایت میشم به پیامت.
و جالب اینکه من تا امروز 70 پیام اخیر توی کانال نخونده بودم و چند روز بود بهم الهام شد که کانالی توی تلگرام برای خودم درست کنم به نام زیباییهای زندگیم و هرکی هم دوست داشت عضو بشه و هرچی آگاهی و درک و باور از استاد یاد میگیرم برای خودم اونجا بنویسم و تحلیلش کنم.
و وقتی به پیامت رسیدم اصلا فقط خداروشکررررر کردم شکرررررر که وقتی دارم ثروت 1 کار میکنم، وقتی استارت ساختن اپلیکیشن اندرویدم شروع کردم چجوری خدا داره از طریق بهترین دستاش کمکم میکنه که کامنت به شدت عمیق و زیبااااااای تو قلبمو پر از آرامش و احساس خیلی خوب بیشتری کرد و ایمان بیشتر.
واقعا ازت خیلی ممنونم که تجربیات و آگاهی های نابت نوشتی .
این کامنتت برای من واقعاااااا زیبااا و فوق العاده بود .
مرسیییییییییییییییی و ممنوووووووونم ازت.
فایلهای توحید عملی و مخصوصا من 5 و 6 خیلی دوست دارم در کنار صحبت های شما که دوره ثروت 3 کار کردید و نتیجه زندگی خودت نوشتی یعنی منو هرلحظه بیشتر به خودم نزدیک میکنه.
من خیلی داستان سیل عید پارسال تصور میکنم تو زندگیم که چطور خداوند توی دوهفته چنان رحمتی بارید، که تمام رودخونه ها و چاهها و سدهاو ……. که میگفتن 50 سال بوده اصلا آبی توش دیده نمیشده نه تنها پر شد بلکه لبریز هم شد ، بعدش میگم داستان ما هم داستان همین سیل است و خدای وهاب که وقتی فقط به خودش ایمان داشته باشه و فقط از خودش بخوای و بینهایت هم بخوای تو کوتاهترین زمان کارایی برات میکنه که اون سالهای قبلی زندگیت که تو کمبود یا مشکل یا هرچی بوده رو جبران میکنه، جوری جبران میکنه که اصلا یادت میره همچین گذشته ایی هم داشتی و لبریز از تمام نعمت هاش میکنه . فراوانی از نعمتی که نتونیم تصورش بکنیم.
استاد ازتون خیلی خیلییییی ممنونم که این کامنت توی کانال قرار دادین.
خداجووووووووووون من که عاشششقتم.
موفق و ثروتمند و سلامت باشششششششششششششین
درود خدا بر شما امیر همتی خوش قلب و مهربان
امیر جان یه سوال داشتم خدمت شما
گفتید پکیج روانشاسی ثروت 3 رو با اکانت دوم تان خریداری کرده اید. میشه لطف کنید آدرس پروفایل عمومی اکانت دومتان را به من بدهید تا نظرات زیبایتان را در آن اکانت هم بخوانم؟
البته من 3 اکانت دیگر با نام مشابه شما در سایت پیدا کردم ولی هیچکدام از انها حاوی روانشاسی ثروت 3 نبود.
abasmanesh.com
abasmanesh.com
abasmanesh.com
امیر همتی عزیز امیر همتی عزیز
اشکم در اومد قلبم گشایش پیدا کرد واقعا روشنم کردی
سلام
چقدر زیبا و دلنشین بود کامنتتون
طوریکه با خوندنش فقط اشک ریختم
خدا رو شکر در مسیر درست قرار گرفتین و با کامنتتون انگیزه ایجاد کردید برای خیلیا مثل من ?
انگار گاهی یادم میره که باید به اون توکل کنم ، که همه چی فقط اونه
و افرادی مثل شما رو مامور این تلنگر میکنه که ببین این آدم نتیجه گرفته پس تو هم نتیجه میگیری، کافیه فقط توکل کنی
بهترینها رو براتون آرزو میکنم??
چند تا نتیجه فوق العاده هم بگم بدونید قانون هدایت و الهام چطور کار میکنه.
از همین جا به بعد کافی بود بنویسی دوست عزیز .
مثل صحبتهای اقای عباس منش خیلی طولانی نوشتی . گاهی ادم خسته میشه از حاشیهای اضافی .
سلام آقای همتی دوست خوبم
این انرژی و فرکانس خوب توی کامنتتون موج میزنه که کلمه به کلنه ش به جان آدم میشنینه
چند روزی بود که دقیقا درگیر این مسعله الهام برای قبول ویا رد پیشنهادی بودم در کارم …
وچقدر این کاننت شما و فایل جلسه 4 قدم 7 کمک کننده ست برام
هدایت …الهام …
خدایاا شکرررت که هدایت شدم به خوندن این کامنت پراز الهام
خدایا کمکم کن که جنس الهاماتت رو بیشتر درک کنم
کمکم کن که فقط روی خودت حساب کنم
بسیار ممنونم از این کامنت پر مفهموم و قابل تاملتون ??
سلام دوست عزیز اقایه همتی
هر کلمه این پیغامها از طرف خدا بود
اصلا نمیدونم چی بگم تو شرایطی هستم که نجواها شروع شدن به وز وز کردن
یک ساعت پیش
سعی خودم کردم وبا تمام وجودم. از تمام حسم جمع کردم و گفتم خدایا من تسلیم تو هستم خدایا من در برابر تو کوچک ضعیفم خدایا کمکم کن ودرهایه رحمتتو به روم باز کن
اصلا نمیدونم چطور شد من این کامنتو باز کردم واقعا خودم متوجه نشدم و با تمام وجودم خدارا شکر میکنم که منو هدایت کرد و از این سخنان ناب انگیزه بخش درس خدا شناسی بگیرم واقعا تحسین دارین به این درک از خداوند رسیدید چقدر کلمات صادقانه وجدی بود چقدر هر کلمش درس وجایه فکردارد
افرین به این قلم
خدارا شکر میکنم بخاطر وجود شما دوستانه عزیز که خدا بر زبونتون جاری شد
ارزو میکنم که هر روز پیشرفت کنید و تمام قلهایه موفقیت فتح کنید
سلام اقای همتی
ممنون و سپاس گذارم که از نتایجتون نوشتین،
و درود بر شما که با این همه موفقیعت اومدین توس سایت از استاد گفتین و راه درستشون و فراموش نکردین از کجا به کجا
لدت بردم ساعت ۵ صب کتلبتونو سرچ کرددم،و برای من هدایت شد و قوی تر شدن باورهام
سپاسگزارم
سلام دوست و هم مداری عزیز
واقعا فوق العاده بود ممنون که وقت گذاشتید و دستی از دستان خدا شدید برای پاسخ به سوالی که تو ذهنم داشتم و از این نوشته ها استخراج کردم
امیدوارم هر روز در زندگیتون حضور خداوند پر رنگ تر باشه
سلام امیر عزیز خیلی زیبا و عالی بود.واقعا اشک رو تو چشمام جمع کرد.متنت پر از باورهای قشنگ بود به شخصه با خوندن و نوشتن بیشتر باورهام ساخته میشه برای همین متنت رو کپی کردم که هر از گاهی بخونمش وکلی باورام شکل بگیره.
سلام دوست بسیار تابسیار لذت بردم خدایاشکرت تابحال همچین کامنتی ندیده بودم به جرات میگم واقعا مرحبا داری امیدوارم همیشه همینطور پراز عشق الله باشی
سلام واقعا زیبا بود .این کامنت شما را نشانه ای از خدا میدانم برای گسترش کسب وکارم
که همه کاره فقط خداست وفقط روی خودش حساب باز کنم
وای چقدر این کامنت نیاز داشتم واقعا همه ما به نیرو هدایتگری وصلیم که اگر با ایمان از در خواست کنیم ۱۰۰ درصد جواب میده..گاهی خوندن یک کامنت از هزار مشاور بهتره
چقدرررررررررر جالب امروز دوباره هدایت شدم به کامنتتون میخاستم امتیاز بدم و کامنت بذارم براتون دیدم هم امتیاز دادم هم کامنت گذاشتم براتون ولی مطمئنم چیزهایی که الان درک کردم از کامنتتون با اون موقع خیلی فرق داره خدایاشکرت از این همه نشونه
سپاسگزارخداوندی هستم که اززبان شماامیرهمتی عزیز،اززبان استادعزیزم وشایسته عزیزم وتمام اعضای این سایت وازهزاران راه دیگر منو قدم به قدم دار ه هدایت میکنه تبریک میگم دوست عزیزکه این اصل مهم رودرک کردی واومدی این دیدگاه توحیدیتو بامابه شتراکش گذاشتی وقشنگ برامون توضیحش دادی تا ما هم درک بهتری درموردشناخت خداوند داشته باشیم وتسلیمش باشیم وازخداوندمیخوام همه ی مارو به این راه هدایت کنه
البته تا همینجاشم به وسیله همون خدا هدایت شدیم که الان اینجاییم تواین سایت واگرماهمچنان متعهدباشیم این هدایتهاوپاداشها همچنان ادامه داره و ابدیه
خدایا بی نهایت سپاسگزارتم
امیرعزیز ازخداوندبهترینهارو براتون ارزومندم و درپناه الله یکتا همیشه شادوسالم وثروتمندباشید????
آقا دمت گرم..عجیب بهم چسبید کامنتت..کامنتت اساسی توحیدی بود..یعنی همون هدایتی که از خدا میخواستم بهم بگه و از طریق شما و کامنت شما بهم گفت..مسیر توحید سرراست ترین مسیره..همون مسیری که به قول استاد سوت میزنی لیز میخوری و به مقصد میرسی..
به نام خدایی که هدایتگر ماهاست
،درود خداوند برشما آقای امیر همتی عزیز،
این متن شما ،مثل متن امیر مومنان علی بود
این متن از درون یک روح پاک بیرون آمده ،
قدرت همت این متن فریاد یکتاپرستی،وتوحید بود
سخن وقتی از دل برآید بردل نشیند…
کلامی که درونش نام الله است براستخون های آگاه
می نشیند
استاد ازت ممنونم که منو به این متن زیبا هدایت کردی
ای دست خدا ،ای یار خدا
خدایا شکرت که به بهشت هدایتم کردی تا لذت ببرم
سلام اقای همتی عزیز
چه کامنتی بود منو دیووانه کرد بخدا. تک تک کلماتت بوی خدا داشت و انگار خدا داشت باهام حرف میزد . خداروهزاران بار شکر میکنم بابت هدایتم به این کامنت زیبا .نمیدونم چگونه ازتون تشکر کنم فقط این ارزو رو برات دارم که خدا همیشه مهمان تک تک لحظه های زندگیت باشه دوست عزیزم .
ارزوی بهترین ها رو برات دارم دوست الهی م
سلام دوست عزیزم
هزاران سپاس قلبی از این دیدگاه توحیدی و معنویتون..چقدرزیبا نوشتین..چقدر جامع و بی نظیر…بهترینهاروازخداوند براتون ارزو دارم
کامنتت فوقولعاده بود
واست آرزوی موفقیت دارم…
دوست عزیز به الله که میپرسم خداوند منو هدایت کرد به خوندن کامنت شما .امروز حالم از صبح بهم ریخته بود از به طرف آموزشهای استاد عباسمنش از طرفی دیجیتال مارکتینیگ و صحبتهلشون.اومدم نشستم و رفتم تو سایت به لایو شماره سه هدایت شدم .بعضی کلمنتها را خوندم بعد سه برابر کردن درآمد را گوش دادم .من ثروت ۱ را خریدم چند وقته چون دوازده قدم را گوش میکنم نتونستم گوش کنم امروز که استاد گفتند حتی اگر ۲۰۰۰ سال دیگه هم این آگاهی ها را بکار ببرید نتیجه میگیرید بخودم گفت اینم حجت .پاشو بشین رو ی روانشناسی ثروت کار کن .امشب یه لایو از یه استادی دیدم و باز تحریک شدم .ولی در دل از خدا نشونه میخواستم .تا اینکه کامنت شما را خوندم خداشاهده گریه ام گرفت .گفتم یگانه خدا چطوری باهات حرف بزنه به این واضحی به این صراحت .منم مهلت ندادم و شروع کردم کامنت گذاشتن .دوست عزیز شما دستی از دستان خداوند بودید .خدارا هزاران بار شکر 🙏🙏🙏🙏🎊🎊
سلام دوست عزیز ودست خداوند وهدایت خداوند برای من
واقعا زبون از تشکر وسپاسگذاری قاصره،ان شالله روزبه روز موفقیتهای بیشتری تو این مسیر کسب کنی وبیای بنویسی ما رو به وجد بیاری،
امیر همتی عزیز ٬چقدر از تک تک جملاتت لذت بردم و با خوندن هر جمله اون عشق و ایمان واقعی رو موقع نوشتن اونها تو وجودت حس کردم.
واقعاً با لذت متنتو خوندم و تحسینت کردم.امیدوارم روز به روز به موفقیت و ثروت و خوشبختی بیشتری برسی.
در پناه اللّه یکتا همیشه رو به پیشرفت باشی.
سلام اقای همتی کامنتتون رو الان دیدم وخوندم وحس میکنم خداوند منوهدایت کرد که بخونمش من یکماهی میشه که دارم قانون افرینش رو میبینم و چندین بارگوش کردم ولی سه جهار روزیه که بصورت جدی دارم گوش میکنم و من خانه دارهستم وسالها حسرت کار نیمه وقت اداری با حقوق مزایا رو میخوردم .تا اینکه هی از استاد بارها وبارها شنیدم از همونجایی که هستی شروع کن و اومدم یه گروه زدم .زمانی که کانتکتها رو اضافه کردم ترسی به من مستولی شد که داری چکارمیکنی میتونی سی و اندی دارن میبینن گروهتو مطمئنی ؟و من گفتم با حس کردن خدا وکمک گرفتن از خودش بله حتما میتونم .روزهای اول منتظر سفارش بودم توی ذهنم خودمو موفق میدیدم کارم جهانی شده ….ولی باز یه سری هم میگفتن با این سنت الان وقت استراحتته .ومن اولا جواب میدادم قانعشون کنم ولی تازگیها میگم اصلا مهم نیست مهم خودمم که دارم باعشق کارمیکنم و درامدی برام درست شده .ومنتظر مشتری بودم والبته که بخدا هم ایمان دارم اما کامنت شما هدایتم کرد که من از خودش مشتری بخوام ازخورش سفارش بگیرم و با ذهن منطقی که سفارشات کم میشن ویا ……کاری نداشته باشم .ممنونم از هدایتتون به سمتو سوی فقط بخدا فکر کن وبروجلو ازهیچی نترس . سپاس
سلام به دوست عزیزم اقا امیر
من خدارو شکر میکنم که هدایت شدم به این کامنت و چقدر زیبا توضیح دادین قوانین این جهان رو خیلی لذت بردم. من از فایل مهم ترین عامل موفقیت کسب و کار استاد عباس منش که تو دسته باور های ثروت ساز هست هدایت شدم به خوندن کامنت های این فایل. اونجا که استاد عباس منش گفتن هر کی داره این فایل میبینه و میخواد تو زندگی موفق بشه بره کامنت های این فایل رو بخونه هدایت شدم به این کامنت های بینظیر. الان 3 روزه دارم روزی چند ساعت کامنت های بچه ها رو میخونم، یکی از یکی بهتر به کامنت شما رسیدم خدارو صد مرتبه شکر کردم که دوستای خوبی مثل شمادارم. اونجا که گفتید مهم نیست چقدر دانش داری مهم نیست چقدر سرمایه داری مهم نیست هیچ روشی برای اغاز کسب و کارت نداری، مهم نیست نمیدونی چی درست چی غلطه و باید از کدوم سمت اغاز کنی، مهم اینه که چقدر میتونی روی هدایت خدا حساب باز کنی. انگار خدا داشت بهم میگفت فقط روی من حساب باز کن. من همه کار برات میکنم. ممنونم ازت دوست خوبم شما این کامنت سال 98 نوشتی من من امروز 1/2/1404 دارم مینویسم چقدر این سایت همه چیزش هدایتی که ادم میتونه کامنت 6 سال پیش بخونه. از شما استاد عباس منش عزیز و اون دوستی که سوال رو مطرح کرد سپاس گزارم. فقط من چطوری میتونم کامنتی رو سیو کنم. راهنماییم کنین ممنون میشم.
در پناه الله یکتا شاد باشید.
سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته ی گرامی????
و سلام به همه ی عزیزان دلم که تو این سایت با هم همراهیم??
به عنوان کسی که حدودا یکسال کار تبلیغات ، بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ انجام دادم و این مباحث رو در عمل دیدم ولمس کردم و همزمان هم حدودا یک سال و نیمه که به صورت جدی دارم با برنامه های استاد عزیزم کار می کنم و به لطف خداوندم تو قدم اول و دوم هم حضور دارم و نتایج ارشمندی گرفتم به لطف خداوندم، می خوام این سوال رو بررسی کنم و پاسخ بدم
،
،
عامل اصلی چیه؟؟
این سوالی بود که زندگی من رو دگرگون کرد، سوالی بود که بعد از پرسیدنش و جستجو برای پاسخش کل روند زندگی من تغییر کرد
به راستی عامل اصلی موفقیت یک کسب و کار چیه؟؟
آیا یه استراتژی قوی بازاریابی میتونه باعث موفقیتش بشه؟؟؟
آیا فروشنده های حرفه ای و کاربلد میتونن عامل موفقیتش باشن؟؟
آیا موقعیت مکانی و طراحی داخلی عامل اصلی ان؟؟؟
به نظرتون حجم و نوع تبلیغات چقدر تاثیرگزاره؟؟؟؟؟
شاید هم مهم اینه که اون کسب و کار رقیباشو بشناسه و از اونا بهتر باشه؟؟
و یه چیز جدید ارائه بده؟؟
شاید دلیل موفقیت یک کسب و کار به زمانی که شروع کرده و نیاز های اون جامعه بستگی داره؟؟؟
همه ی اینا و هزاران عامل دیگه رو میتونیم،نام ببریم و بررسی کنیم،
ولی دوستان من به یه نتیجه ای رسیدم،
که مثلا اینکه اگه شرکت های بزرگ مثل اپل، فیسبوک و ،،، میان و از یه استراتژی استفاده می کنن و روش خودشونو دارن، این استراتژی و روش ها در نتیجه ی باور هلی درستیه که دارن،
چون خیلی از کسب و کار های مشابه دیگه میان و اون کارهارو تقلید می کنن و تکرار می کنن و کوچکترین نتیجه ای نمی گیرن،
به نظرتون دلیلش چیهه؟؟؟
سایت بامیلو رو میشناسییید؟؟؟؟
یه سایت فروش اینترنتیه که چند سالیه داره تو ایران کار میکنه و چندین میلیون دلار روش سرمایه گزاری شده تا الان،
من در جریان خیلی از شرایطش هستم،
و قوی ترین استراتژی های بازاریابی دیجیتال رو انجام میداد
حتی تو سایت های خارجی معروف مثل تایم اگر اشتباه،نکنم تبلیغ میرفت اوایل
یه تیم واقعا حرفه ای که خیلی از اعضاش ایرانی نبودن
ولی این کسب و کار یه شکست خیلی بزرگ خورد و ۹۰ درصد نیروهاشو تعدیل کرد چند ماه پیش
با اینکه تمام عوامل ظاهری موفقیت رو داشت
چند میلیون دلار سرمایه گذاری
یه تیم حرفه ای و با تجربه و خیلی به روز
بازار خیلی مناسب و بکر
تو این بازار ۸۰ میلیونی تنها یه رقیب جدی داشت که اونم دیجی کالا بود
یعنی عملا باید خیلی موفق میشد،
ولی نشد ،
به نظرتون چراااا؟؟؟
خودشون میگن چون دلار گرون شد ما به مشکل خوردیم
یه سوال؟؟؟
اگه بحث افزایشه قیمت دلاره
پس چرا دیجی کالا به مشکل نخورد ،اونم که تو ایران کار میکنه،،
و هر روز هم داره بزرگتر و بهتر میشه
هر روز نوآوری های بیشتر
جدیدا هم وارد حوزه ی کالاهای تند مصرف شده و خیلی خوب داره تکاملشو طی می کنه
این یه مثال عینی از کشور خودمون
???
بببینید دوستان اغلب تمام کارهاییی که بعضیا معتقدا که باید انجام بشه برای موفقیت از یه نمونه موفق الگو برداری شده
یعنی یه نفر بوده با باورهای درست ، برای شرایطی که داشته ایده ای بهش الهام شده و انجامش داده و موفق شده
حالا کارشناسان محترم ??? به این نتیجه رسیدن که اگه کسی میخواد به اون موفقیتا برسه باید اون کار هارو انجام بده،
باید اون جوری لباس بپوشه یا مثلا اونجوری سخنرانی کنه یا مثلا اونجوری تبلیغات کنه و هزاران توهم دیگه
در صورتی که عامل اصلی باور ها بوده و اصلا باورهای اون فرد موفق باعث شده اون کار ها بهش الهام بشن
ولی نکته اینه که اون کار ها برای اون فرده ،برای شرایط اونه ، شاید برای بقیه جواب نده
بقیه اگ میخوان موفق بشن باید باورهای درستی ایجاد کنن ، تکاملشون رو طی کنن و ایده های خوشونو عملی کنن،ایده هایی که بهشون الهام میشه و مال اوناست??
و هرکسی و هر کسب و کاری باید مسیر خودش رو طی کنه، باید آرام آرام رشد کنه و به الهاماتش عمل کنه و هر روز بهتر بشه
نه اینکه بیاد با کپی کردن اقدامات دیگران سعی کنه به موفقیت های اونا برسه،
????????
یه مثال دیگه براتون بزنم
اون زمانی که من کار تبلیغات میکردم و کلی هم سر و صدا میکردیم ???ما یه مشتری داشتیم که کلینیک زیبایی داشت
کاشت،مو ،لیزر و ،،،
این آقا هر ماه کلی خرج تبلیغات میکرد ، چند ده میلیون تومن و اعتقاد داشت که راهش همینه دیگه
الان دست زیاد شده ، رقیبا زیادن و باید کلی تبلیغ کرد
باورتون نشه شاید حدودا ماهی صد هزار تا تراکت تبلیغاتی چاپ میکرد
صدهزار تا ?????
خیلی زیاده برای یه کلینیک کوچیک ، ولی اعتقاد داشت که راهش همینه و این کارو میکرد
بعدش ما با ایشون قراردادمون تموم شد و چند وقت بعدش با یه کلینیک دیگه وارد مذاکره شدیم?
خیلی پرکار بودیم ????
یه کلینیک پوست و مو دقیقا با همون خدمات
خیلی عجیب بود اینا اعتقاد داشتن که اصلا تبلیغات زیاد لازم نیست
??????
هیچ،بروشور و تراکت تبلیغاتی چاپ نکرده بودن تا اپن روز
و تو فضای مجازی هم یه پیج ساده داشتن تو اینستاگرام
و خدماتشون هم خیلی گرون تر بود ،تقریبا یک و نیم برابر
با اینکه هیچ فرقی نداشت با بقیه همکاراش
?????
ولی در کمال تعجب دیدیم که تقریبا تا چند ماه آینده پذیرش ندارن و لیستشون پره
???
اون موقع من واقعا عجیب بودم برام که جریان چیه خدای من؟؟؟
اون یکی هرماه صد هزار تا تراکت چاپ می کنه و پخش می کنه
۱۰۰ هزار نفر خیلیه ها
فرض کنید یک درصد افرادی که اون تراکت رو میبینن مراجعه کنن به اون کلینیک ، میشه ۱۰۰۰ نفر
یعنی تقریبا باید تاا سه ماهش پر میشد
ولی اونا همیشه مشکل جذب مشتری داشتن
??????
ولی اون یکی کلینیک یه دونه هم چاپ نمی کنه و تبلیغات خاصی نداره ولی این همه شرایطش بهترهه؟؟
دلیلش چیه؟؟
اون موقع بود که فهمیدم تبلیغات صرفا یه ابزاره برای دیده شدن و بهتر دیده شدن
و هیچ ربطی به موفقیت نداره و عامل اصلی نیست،
در واقع تبلیغات درست و به جا در ادامه ی داشتن باورهای درست خودش اتفاق میفته
مثلا اون کلینیکی که تبلیغ نمیکرد ولی مراجعه کننده زیاد داشت دلیلش این بود که افرادی که میرفتن اونجا خودشون تبلیغ می کردن
و هر نفر باعث میشد افراد بیشتری برن اونجا
?????
در نهایت باید بگم که نظر من اینه که ما باید تفاوت قائل بشیم بین عامل اصلی و فرعیات
اگر ما روی باورهامون خوب کار کنیم و اون ها نهادینه بشن جهان خودش همه چیزو جور میکنه
بهترین استراتژی های تبلیغاتی و بازاریابی رو ناخودآگاه انجام میدیم با عمل به الهاماتمون?????
عامل اصلی باورهاست
به خدا این منطقی ترین چیزیه که شنیدم
و ذهن بسیار منطقیم هیچ جوره نمی تونه انکارش کنه
حال خوش براتون آرزو می کنم??
همتونو دوست دارم عزیزای دلم??
بهنام جان سلام
چقدر جوابت خوب بود. چـــــقدر مثالهای خوبی زدی. مثال کلینیک و بامیلو عالی بود
اصلا نمیدونستم بامیلو ورشکست شده و چقدر هم میگفتن رقیب دیجی کالاستو فلانو بیسار…
تو این روزا به لطف خدا با ایمان فقط به خدا دارم خیلی بهتر نتیجه میگیرم. فروشمون بهتر شده. اسم سالمونم گذاشته بودیم ثروت. اصلا از اول فروردین داره فروش خود به خود رخ میده بدون 1 ریال تبلیغ.
این جملت عالی بود :
بببینید دوستان اغلب تمام کارهاییی که بعضیا معتقدا که باید انجام بشه برای موفقیت از یه نمونه موفق الگو برداری شده
یعنی یه نفر بوده با باورهای درست ، برای شرایطی که داشته ایده ای بهش الهام شده و انجامش داده و موفق شده
حالا کارشناسان محترم ??? به این نتیجه رسیدن که اگه کسی میخواد به اون موفقیتا برسه باید اون کار هارو انجام بده،
در کل جوات فوق العاده بود . 5 ستاره
در پناه الله
سلام سید کاظم عزیز??
حالت خوبه؟؟
آقا چند وقتیه فعالیتت تو سایت کم شده ها?? دلمون برات تنگ شده ?
ممنونم ازت و خوشحالم که کامنتم تونسته بهت کمک کنه
آخه یه زمانی کامنتای شما خیلی بهم کرده و ازت ممنونم بابت تمام فعالیت هایی که تا این لحظه تو سایت داشتی??
بله متاسفانه بامیلو به مشکل خورد
چون خیلی سریع میخواست تو همه ی زمینه ها اول بشه
تکاملشو طی نکرد
با اینکه واقعا از خیلی جهات خیلی خوب عمل کردن و یه تیم خیلی خیلی حرفه ای بودن
باورت نمیشه یه زمانی هر سایت معروف ایرانی رو میرفتی بامیلو تبلیغ داشت
حتی سایت های خیلی معروف جهانی مثل تایم رو هم با آیپی ایران میرفتی تبلیغات بامیلو رو نشون میداد
من چند تا از دوستام بامیلو کار می کردن ولی متاسفانه تعدیل شدن
که البته اغلبشون جذب شرکت های دیگه” گروه اینترنتی ایران” یعنی اسنپ، اسنپ فود،اسنپ تریپ و…. شدن
یعنی این اتفاق بد برای اونایی که تو یه مدار دیگه بودن اصلا بد نبود و اونا کارشون رو دارن ادامه میدن ،اغلب هم شرایطشون بهتر شده???
بامیلو خیلی میخواست تکامل رو طی نکنه و به مشکل خورد
در حالی که دیجی کالا خیلی با آرامش بیشتری رشد کرده و کسب و کار خیلی پایداری داره
در نهایت سید کاظم عزیز خیلی ممنونم بابت دیدگاه ارزشمندت??
و امیدوارم هر روز بیشتر و بیشتر خبر حال خوش و دستاوردهای ارزشمندتو بشنوم??
شاید ندونی ولی من پیگیر روند کارهات هستم ?
راستی یادم رفت اینو بگم
خداروشکر که هر روز فروش کسب و کارتون داره بیشتر و بیشتر میشههه????
تو یه فایلی استاد میاد میگه که وقتی خیلی روی خودت کار می کنی تو یه زمانی اتفاقات خیلی بزرگ پشت سر هم ، “بووووم” “بوووووم ” “بوووووم ” , رخ میده ،
اینو یادته؟??
احساس می کنم اون لحظه داره میرسه برای شما
???????
بهنام جان چقدر این جوابت منو شارژ کرد
چقدر حال داد
ممنون که یاد آوری کردی بهم ٫ بد جوری بهش نیاز داشتم
فعلا ایمانه که داره تو وجودم بوم بوم بوم پشت سر هم بالا میره ٫ به لطف خدا٫ همیشه افزایش ایمان بزرگترین خواستم بوده ٫ حتی بیشتر از پول و سلامتی و روابطو همه چی
همیشه ایمان میخواستم از خدا
و داره ایمان میشه برام
اصلا منی که لای قرآنو تو زندگیم باز نکرده بودم الان تشنه قران خوندن و فهمیدنم
منی که در گذشته هیچ علاقه ای به خوندن کتاب نداشتم الان مشتاق مطالعه ام و اصلا فهمیدم علاقم نویسندگیه :))) و یکی از بزرگترین رویاهام نوشتن یه داستانه ٫ داری تضادو؟!! و جالب اینه که به شدت هم خوب مینویسم ٫ یعنی اولین فصلی که برای کتابم نوشتم انقدر خوب شده که خودم تاحالا بالای ۲۰ بار خوندمش
خلاصه که ممنونم که پیگیری و این حرفای خوبو بهم زدی
دوستان الان داشتم کامنت ها تون رو میخوندم و از خوندن کامنت هر دو تون لذت بردم٫
خداوند وهاب رو سپاسگزارم که به لطف اون و وجود استاد عباس منش عزیزم این فضا برای مطالعه این همه آگاهی فوق العاده برامون فراهم شده و از همه مهمتر آدمهایی مثل شما که با عمل به این آگاهی هایی که از استاد میشنویم و ثبتشون توی سایت ما رو که اول راهیم امیدوارتر میکنه!
آقای فلاح به قول دوستمون من هم پیگیر موفقیت هاتون هستم و از خوندن موفقیت های بیشترتون لذت میبرم، لطفا همیشه به اشتراک بگذارید٫
آقا بهنام از پاسخ شما هم کلی لذت بردم و منطقی تر شد آگاهی ها برام٫
خدایا شکرت
دوستان خیلی سپاسگزارم از این تعامل زیباتون که به من هم انرژی داد٫
همیشه موفق و پایدار باشید
در پناه حق
سلام آقابهنام جان عزیز
کامنت تون عالی بود و پراز نکته های ناب با مثالهایی که هماهنگ با قوانین چه از لحاظ شکست و چه موفقیت عنوان کرده بودین خیلی برام جالب بود
تبریک میگم برنده شدن تون
وجایزه مبارک تون باشه
بهترینها رو از خدای مهربون برای شما آرزومندم
سلام الهام مسکرانیان عزیز
ممنون دوست خوبم، منم کامنت شمارو خوندم و کلی استفاده کردم????
خداروشکر که کامنتم تونسته مفید باشه
خدا گفت و من مینوشتم??
امیدوارم که زود زود خبر موفقیتهات و حال خوشت رو بشنوم??
با سلام و احترام
من یک سوال داشتم
من الان تعدادی باور های اشتباه پیدا کردم در خودم ولی راهکار تغییر باور رو هنوز متوجه نمیشم
کارهای که کردم
مثلا فایل صوتی باصدای خودم ضبط کردم و مدتها گوش کردم به همون صورت که استاد عزیزمون فرمودن و نوشتم باور ها درستو و مدتها خوندم ولی متاسفانه نمیدونم ایا درست عمل میکنم یا خیر,
حالا راهکار دیگه که شما عمل کردین و جواب داد رو میشه بفرمایید
پیشاپیش سپاسگذارم ممنون
به نام یکتا کیمیاگر هستی
سلام دوست الهی و مقدسم
سپاسگزار الله مهربانم هستم که منو به اینجا به کامنت شما هدایت کرد.
چقدر اصل رو از فرع تشخیص بدیم رو خوب توضیح دادین.
منم تجربه کار در زمینه تبلیغات رو داشتم، یادمه با یه کسی که 40سال سابقه کار مارکتینگ در فرانسه رو داشت کار میکردم.
اون موقع ها فکر میکردم خب تو فرانسه و بهترین کشورها داره این کار انجام میشه پس دیگه درسته.
توی همین ایران شرکت هایی رو باهاش رو به رو میشدیم که اصلا این مدیر به کار تبلیغات اهمیت نمیداد، بجاش میدیدم همیشه محصولاتش با کیفیت و متنوع تر میشه.
واقعا هنوزم حرفای اون مدیرا تو گوشمه، چهرشون که پراز آرامش بود، خیلی ریلکس بودن.
الان دارم بهتر و بهتر درکشون میکنم.
بله یه نیروی برتر داره زندگی مارو کسب و کار مارو هدایت میکنه.
اما به شرط باور به این نیرو
به شرط عمل به الهام هایی که این نیرو به ما میکنه
اون وقته که فوج فوج آدم به سمت ما میان، به کسب کار ما میان و میشن دستی از دستان خداوند.
سپاسگزارم دوست من.
چقدرررررر خدای درونتون و درونتو دوست دارم که به این زیبایی هنرنمایی کرد.
خداوند هدایتگرتون به سمت تمام زیبایی ها باشه.
سلام اقا بهنام عزیز چقدر مثال های خوبی زدین و چقدر خوبه که مثال اوردین و توضیح دادین ممنونم….. برای جواب عالیتون..
چقدر این جمله خوب بود کلی باهاش حال کردم….جهان خودش همه چیزو جور میکنه
بهترین استراتژی های تبلیغاتی و بازاریابی رو ناخودآگاه انجام میدیم با عمل به الهاماتمون?????
موفق باشین
سلام راضیه خانوم عزیز???
کامنتات تو دوره ۱۲ قدم خیلی تاثیرگذاره???
بازم برامون کامنت بزار ???????
ممنون از تشکرت????
حال خوش رو برات آرزو می کنم
سلام اقا بهنام….. چه جالب من اصلا توی دوره ۱۲ قدم نیستم…. ولی این به فال نیک میگرم ??که انشالله قرار به زودی بگیرمش خدا رو شکر ???
سلام راضیه خانوم?
عه راس میگید???
میدونی شما رو با کی اشتباه گرفتم؟؟
تو قدم اول یه خانومی هستن با نام کاربری “سمانه ام”
که کامنتای خیلی خوبی گزاشتن?
من فکر کردم شما ایشونید????
فک کنم دلیلش فعالیت شما تو عقل کل باشه
اسمتونو زیاد دیدم???
دوست من ازت ممنونم بابت تک تک لحظاتی که با عشق تو عقل کل و جاهای دیگه برامون دیدگاه گذاشتی????
پس این یه نشونست که به زودی قراره بیاید ۱۲ قدم??
اونجا میبینمتون?
بله دوست پر انرژیم سمانه عزیزم که کلا همه کامنتاشون عالیه ? خواهش می کنم دوست عزیز انشالله که کمک کرذه باشه به دوستان عزیزم انشالله مننونم برای انرژی مثبتتون ?
سلام بهنام جان عزیز مثالهات عالی بودن مخصوصا اون مثالت درباره دیجی کالا و بامیلو چون من خودم فقط از دیجی کالا خرید اینترنتی میکنم برای تایید باور فروانی هم عالیه دیجی کالا برید ببینید مردم چه چیزهایی میخرن با چه قیمتایی
سلام محمد عزیز??
چه اسم قشنگی داری???
ممنون بابت تشکرت و خوشحالم که دیدگاه من برات مفید بوده???
بله ،دیجی کالا خودش نماد فراوانیه???
امیدوارم حال دلت خوش باشه و از شدت سپاس گزاری اشک بریزی????
در پناه فرمانروای کل کیهان
من یه خانم ۴۶ ساله هستم٫حدودا یکسال و خورده ای هست وارد سایت شدم٫فایلهای رایگان کامنت دوستان و دوره کشف قوانین رو مطالعه کردم و مرتبا نکته برداری میکنم٫در حال حاضر نتایج کار روی باورها تقریبا و آروم آروم داره روی آرامشم و اینکه مطلقا واکنش نشون ندم و در هر چیز نکته ی مثبت رو ببینم خودشو نشون میده٫من در برابر تمام حرفهایی که استاد میگه خاضعانه تسلیم هستم و بقول خودشون مثل وحی منزل میپذیرم٫ و هیچ مقاومتی هم در برابر اون ندارم٫مثل اینکه استاد در جایی میگن این حرفها یه چیزایی رو بمن یادآوری کرد٫چیزایی که از قبل بود٫برای منم این حالت وجود داره٫تمام این صحبتها رو قبول دارم بارها و بارها دوره کشف قوانین رو با مطالبی که ازش نوشتم و تمریناتی که ازش تو دفترم هست دنبال کردم٫روی باور لیاقت و فراوانی بشدت کار کردم٫ولی متاسفانه هیچ نتیجه مالی برای من دربرنداشته٫من چند ماه پیش در مقطع کارشناسی ارشد فارغالتحصیل شدم٫و الان هم کارآموز وکالت هستم٫ولی باوجود ۴۶سال و اینکه باید تا الان سابقه ای برای خودم رقم میزدم این مسئله نگران که نه ولی هر بار نهیبم میزنه که یعنی کجای کار من مشکل داره٫و هر بار از خدا میخام( و یک تکیه کلام خاص هم از گابریل برن یاد گرفتم) و میگم خداوندآ با تمام وجود میخواهم که عشق تو هدایتگرم باشد ولی باز جمله استاد یادم میاد که میگن اگر نتایج مالی خوبی نداری یعنی باورت مشکل داره٫دوست دارم از دوستانی که سابقه بیشتری در سایت دارند و براوشون نتایج عالی رقم خورده به مسئله من جواب بدن٫تشکر٫من البته میدونم شاید هنوز تکامل رو طی نکرده باشم٫ولی مطمئن هستم و این باور رو برای خودم ساختم که وقتی زمانش برسه درهای رحمت الهی برای من به یکباره باز میشه و من انفجاری از آگاهی الهی ثروت و عشق را تجربه خواهم کرد٫من نگران نیستم٫
به نام خالق هدایتگر
دوست عزیز وخوش سخن من آقای بهنام جان ????
خیلی لذت بردم از کامنت متفاوت وپر از آگاهی وتجربه های که از دیدن الگوهای که دو نتیجه متفاوت بدست آوردند و با عشق خواندم وبا عشق آگاهی شما را دریافت کردم وبا عشق هم براتون نظر میذارم .
سپاسگزارم برای پخش آگاهی ??
امیدوارم هر چه بیشتر در این مسیر زیبا با ایمان وتوحید همگی کام برداریم وایند ه ای سر شار از ثروت وخوشبختی وسلامتی وارامش را برای خودمان رقم بزنیم .
دنیا جای متفاوتی میشه واسه آدمهایی که متفاوت میبینن وعمل میکنند اونها بهشت رو برای خودشون ودیگران میسازند پس آنها رستگارانند .???
در پناه پر مهر ایزد یکتا
خدای حکیم و علیم وتوانا
سلام طیبه عزیز??دوست هم فرکانسیه من?
ممنون از این همه عشقی که داری گسترش میدی
مطمئنم هزاران برابرش وارد زندگیت شده و میشه??
و خوشحالم که دیدگاه من برات مفید بوده
چون تا الان خیلی از کامنتات استفاده کردم ??? ولی متاسفانه تشکر نکرده بودم ت الان
که همین الان فرصت رو مغتنم میشمرم ?? و با تمام وجودم بابت تک تک کلمه هایی که تایپ کردی تو این سایت ازت تشکر میکنم??????
خیلی خوشحالم که دوستای ارزشمند و ثروتمندی مثل تو دارم ??
خدا حفظت کنه???
امیدوارم هر روز بیشتر و بیشتر خبر حال خوش و دستاورداتو بشنوم دوست من ?
در پناه فرمانروای کل کیهان
سلام دوست عزیز من کامنتتو خونده بودم ولی خداراشکر الان که برنده شدی دوباره اومدم خوندم اگه میتونستم دوباره بهت 5ستاره میدادم مرسی از دیدگاهت عالی عالی بود
سلام دوست خوبم اقای بهنام
من فرصت نکردم همه کامنتهارو بخونم. ی گذری ب تعدادی از کامنتها کردم ولی هیچکدوم منو اقناع نکرد چون منتظر پاسخهای این چنینی بودم که بطور کلی ندیدمش توی کامنتها. الان که کامنت شمارو دیدم خیلی خوشحال شدم.
از خوندن جوابتون بسیار بسیار لذت بردم. خیلی عالی توضیح دادین و قطعا پاسخهای این چنینی که هر 2سمت قضیه رو در نظر گرفته باشن ، بهترین پاسخ ممکنه.
خوندن اینجور کامنتها که با استدلال و منطق میتونه قانون رو اثبات کنه خیلی عالیه و جنس ایمان رو متفاوت میکنه.
ایشالا ک بچه های بیشتری بخوننش و باورهاشونو قویتر کنن.
بهتون خیلی تبرک میگم و با این پاسخ قطعا لایق برنده شدن بودین.
سلام آیدا خانوم?????
امیدوارم که حالت عالیی باشه
همینجا فرصت رو مغتنم ? میشمرم و ازت بابت تمامی فعالیت های ارزشمندی که تو سایت داشتی تشکر میکنم??
برای من که خیلی مفید بوده
خیلی ممنون دوست من???
خوشحالم که دیدگاهم مفید بوده و ممنون بابت تبریک???
آیدا خانوم ازت میخوام که حتی اگه به دلیل نتایج زیاد فعالیتت تو سایت کم شد و وقت نکردی ، حداقل از نتایج ارزشمندت برامون بنویسی?????
به امید شنیدن خبر حال خوش و دستاورد هات
سلام به بهنام عزیزم.
واقعا چه مثال واضح و روشنی .
و چه تاییدی بر قوانین ثابت و بدون تغییر خداوند.
واقعا لذت بردن بهنام عزیزم و الگوی عالی بود برای تایید بر باورهام.
مرسی بهنام جان
خدارو شکر از دوستانی اینقدر آگاه و در مسیر توحید و ثروتمند و اصیل
بینهایت بهترین ها رو برات میخوام
سلام مهرداد جان ????
اسمت برام آشناست?
از بس که زحمت کشیدی و برامون تو سایت کامنت گذاشتی??
ممنون دوست خوبم??
وخیلی خوشحالم که دیدگاهم تونسته مفید باشه???
خدایا شکرت
مهرداد عزیز منم خیلی خوشحالم دوستای ارزشمندی مثل تو دارم????????
سلام اقا بهنام عزیز
از خوندن پاسخ شما که پر از مثال های جالب و اگاهی های ناب و خالصانه بود واقعا لذت بردم خیلی خوشحالم که به کامنت فردی هدایت شدم که خودش تو این کار بوده و نتایج عینی رو دیده و درموردش تعریف کرده چون ذهن منطقیم با دیدن این نمونه های واقعی خیلی راحت قانع میشه. خدایا شکرت
براتون از خدای بزرگ روزهایی سرشار از عشق و ارامش و ثروت و موفقیت طلب میکنم ???
سلام سیده غزل خانوم????
منم همیشه از دیدن دیدگاه های ارزشمند شما لذت می برم???
با ۲ دقیقه اول فیلم نتایجتون هم کلی اشک ریختم ?? بارها دیدمش
ازتون ممنونم که وقت میزارید و اگاهی ها و زیبایی هارو نشر میدید
بله منم اینطوریم دیدن الگو های واقعی خیلی بهم کمک میکنه
ممنون بابت آرزوی قشنگتون?
منم امیدوارم که خبر حال خوش و دستاوردهاتونو تند و تند بشنوم???
بنام الله یکتا
سلام خدمت شما برادر خوبم
خیلی خیلی تبریک بهتون میگم بابت برنده شدن
خداییش کامنتتون عالی و پر از مثال عالی ملموس و عینی بود که همه چیز را به راحتی مشخص میکردو قطعا هدایت شدی به پاسخ دادن به این سوال به این شکل درست و دقیق و قطعا در مدار درست و فرکانس عالی قرار دارید،ان شاء الله نتایج زندگیتون در تمامی جنبه ها عالی و درجه یک باشه و منتظر شنیدن نتایج فوق العلدتون هستیم
در پناه الله شاد و سلامت و عاقبت در دنیا و آخرت باشید
سلام سمیه عزیز
دوست هم قدم من???
کامنتات تو ۱۲ قدم ترکونده هااا????
خیلی خوشحالم که دیدگاهم برات مفید بودهه
خدایا شکرت
ممنونم دوست من،منم امیدوارم که خبر موفقیت هاتو زود زود بشنوم????
بنام الله یکتا
سلام و درود بر شما آقا بهنام
خیلی سپاسگزارم از لطف شما
خیلی خوشحالم که کامنت های من برای دوستان هم قدمم چون شما خوب بوده و دعاتون خیلی زود برام درگیر شد، یک کامنت گذاشتم از تغییرات این چند وقتم توی آخرین فایل استاد در جواب به مسابقه و استاد کامنتم گذاشت تو تلگرام ، توی دلم گفتم چقدر دعای این برادرم زود برام درگیر میشه ?????
ان شاء الله که همیشه در مسیر هدایت خداوند و خوشبختی باشید
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
سلام پسرر گل
خدا قوت از بس که تراکت درست کردی، رفیق
بهت جانانه تبریک میگم، اتفاقا یک دوستم دارم فامبلیش همینه
برنده مسابقه شدی
خیلی با نوشتنت حال کردم، لذت بردم زیاددد
من یادمه شکرت تسلا هم همینجوری شد، بیش ترین پیش سفارش بدون تبلیغات
400000 چهارصد هزار ماشین
شگفت انگیزه
خلاصه
تبریک، تبریک، تبریک پسر جوون
بترکونی
و شادتر از همیشه باشی
دوست دارم کوکام
سلا محمد جان????
چطوری مارکوپولوی عزیزم.؟؟
اون دوستت فاملیش جانه؟؟???
چون من فامیلیم رحمان پوره??
ارهه برنده شدم?????
دیدی؟؟
شاید باورت نشه ولی زنگ زدن خانوم فرهادیو تجسم میکردم و میدونستم زنگ میزنه???
مرسی بابت تبریکت محمد جان
امیدوارم که سفرهات عالی پیش بره??
منم دوست دارم دادشم????
یادم باشه
تماس خانم فرهادی را توی مسابقه ی بعدی به امید خدا جاا بدم و روش کار کنم
اون موقع که زنگ میزنه
میگوید:
من خانم فرهادی هستم از ..
همینکه ” از ” را میگه، همون لحظه میگم
آره میدونستم بهم زنگ میزنید و صدای گرم شما را بشنوم
ممنونم
قبلا این صحنه با این شماره و حتی این زمان، تجسم کردم بارها و بارها
WoooOOooww
چه شود پسررر
ممنونم ذهن خلاقم
مسابقه بعدی را یادت باشه حالا داداش گلم ????
آها الان که دوباره این پیامم را دوباره خواندم متوجه شدم فقط جان یک قسمت از فامیلی اون دوستمه!!
و الان که بیشتر یادم میاد اون لحظه ذهنم رفت سمت این رفیقمم کلاا!
خلاصه
دوست دارممم
بازمم
بترکونییی
خیلی عالی بود ممنون
حالا کارشناسان محترم ??? به این نتیجه رسیدن که اگه کسی میخواد به اون موفقیتا برسه باید اون کار هارو انجام بده،
باید اون جوری لباس بپوشه یا مثلا اونجوری سخنرانی کنه یا مثلا اونجوری تبلیغات کنه و هزاران توهم دیگه
در صورتی که عامل اصلی باور ها بوده و اصلا باورهای اون فرد موفق باعث شده اون کار ها بهش الهام بشن
ولی نکته اینه که اون کار ها برای اون فرده ،برای شرایط اونه ، شاید برای بقیه جواب نده
بقیه اگ میخوان موفق بشن باید باورهای درستی ایجاد کنن ، تکاملشون رو طی کنن و ایده های خوشونو عملی کنن،ایده هایی که بهشون الهام میشه و مال اوناست??
سلام دوست عزیز
بی نهایت دیدگاه شما عالی بود و باز مرور این درس برای من که طبق گفته های ارزشمنداستادعزیزمون دراین جهان ازهرطرفی بریم میرسیم به بحث باورها وهمه چیز باوره٫ ٫واصل تمام باورها باور به یگانگی خداوند به عنوان تنها قدرت این جهان٫٫بسیارزیبا بود٫٫سپاس فراوان٫بهترینهابرای شما
سلام اذر عزیز???
خیلی خوشحالم که دیدگاه من براتون مفید بوده
خدایا شکرت
و ازت ممنونم که ابرازش کردی و دیدگاه منو تحسین کردی
تحسین کردن خوبی ها و زیبایی ها یه تمرین عالیه?????
سلام دوست عزیز م?
اولا خیلی خوشحالم ک دوستی هم زبان خودم رو درسایت استاد میبینم ??
دوما شما ب دور ازهرگونه پیچیدگی خیلی ساده و کلی بامثال های بی نظیر موضوع رو باز کردین .عالی بود
واقعا تبریک میگم و براتون بهترینارو آرزو میکنم
شاد باشید??
تک تک جملاتتون رو تو سررسیدم نوشتم خدایا سپاس به خاطر این دستان نازنینت که اینقدر زیبا دارن با زبان تو مارو هدایت میکنن واحسنت به عباس منش برای تربیت چنین شاگردانی
سلام
اومدم دوباره کامتتت رو خوندم چقدر عالی بود
خداروشکر تونستی اینقدر اگاهانه بدون تعصب به کارت ،تجزیه تحلیل کنی و این نشون میده چقدر داری خوب روی خودت کار می کنی که به چشمت حقایق منطبق بر قانون میاد.
خوشحالم که تو برنده شدی .
می دونی چرا؟
چون لایقش بودی و باورهای درستس در موردش داشتی.
امیدوارم همیشه برنده باشی
چقدر مثال های واضح و خوبی رو زدین . خیلی عالی و کامل بود . ممنون
سلام خدمت شما دوست عزیز وتبریک بخاطر این جواب عالیتون.ممنونم ازشما پاسختون عالی وپرازتجربه بود وبامثالهای واقعی که برام خیلی لذت بخش بود وپراز یاداوری های مهم واگاهی…..قطعاشما بهترین هستین دوست عزیز…درپناه حق شادوسلامت وثروتمندباشید?
سلام بهنام جان
این جمه شما را باید با طلا نوشت.
در واقع تبلیغات درست و به جا در ادامه ی داشتن باورهای درست خودش اتفاق میفته
مثلا اون کلینیکی که تبلیغ نمیکرد ولی مراجعه کننده زیاد داشت دلیلش این بود که افرادی که میرفتن اونجا خودشون تبلیغ می کردن
و هر نفر باعث میشد افراد بیشتری برن اونجا
انشالله به این آگاهی های ارزشمند عمل کنیم.
سلام بهنام جان به نظرم حرفای شما از خیلی عوامل دیگه که من روی خودم کار میکردم تاثیر گذار تر بود و باورام کمک بیشتری کرد . تشکر
بسیار زیبا توضیح دادین سپاس گزارم بابت کامنت خوبتون که سرشاربود از اگاهی و باری دیگر چشم وگوشم رو بازترکرد
جایزتون مبارکتون درپناه الله یکتا شادو سالم و ثروتمندوسعادتمند باشید
سلام دوست عزیز بهنام جان خوشحااالم از اینکه برنده شدید و دسمریزاد ب جواب سوالی که با مثال زیباتر نشون دادی که درک زیبا و خوبی از قوانین داشتی برات آرزوی بهترینا رو دارم و اینکه سراسر زندگیت پر از موفقیت باشه
میسپارمت ب آغوش گرم الاهی
هر چی آرزوی خوبه مال ماااااااااااا
سلام
پاسختون هم قبلا خوانده بودم عالی بود آفرین به شما
مرحبا و مبارک باشه برنده شدنتون
سلام دوست عزیز م?
اولا خیلی خوشحالم ک دوستی هم زبان رو درسایت استاد میبینم و خیلی خوشحال شدم ?
دوما شما ب دور ازهرگونه پیچیدگی خیلی ساده و کلی بامثال های بی نظیر موضوع رو باز کردین .عالی بود
واقعا تبریک میگم و براتون بهترینارو آرزو میکنم
شاد باشید??
سلام زهرای خوشبخت عزیز???
چه اسم قشنگی داری??
یاشا جانیم ??
منم خیلی خوشحالم دوستای ارزشمندی مثل تو دارم???
و خوشحالم که کامنتم مفید بوده????
ممنون از تبریکت?
سلام دوست عزیز آقا بهنام
تبریک میگم دیدگاهتان خیلی عالیه بخصوص با مثال هایی که زد ید و واضح و روشن نقش تبلیغات رو توضیح دادید که بر اساس باور ها چه اتفاقاتی برایمان میوفته و چطور باور میتونه تاثیر پذیر باشه لذت بردم و سپاس برای این آگاهی ودانش
برایتان آرزوی موفقیت های فراوان میکنم در پناه یکتای بی همتا شاد سلامت و ثروتمند باشید ??
به نام خدای مهربان
دوست جان جانان آقای بهنام جان عزیزم ???
تبریک وتبریک به شما دوست عزیز که با ایمان وعمل پاگانی ودرک بالایتان برنده مسابقه ی الهی دیگر شدید و به نشر عشق واگاهی کمک کردید .
سپاسگزاریم ?????
براتون از الله یکتا شاااد وسالم وخوشبخت وثروتمندباشید که هر روز بهتر از دیروزتان باشید در اوج هاشمارو ببینم ??
در پناه امن وامان الهی ???
سلام دوست با احساس من طیبه ی عزیز?????
ممنونم ازت بابت تبریک قشنگت???
خیلی خوشحالم که دوستای ارزشمندی مثل تو دارم
از فرمانروای کل کیهان میخوام که بهترین هارو نصیبت کنه???
سلام به شما هم خانواده عزیز
تبریک میگم بهتون هم به خاطر پاسخ جالب و پربارتون که از تجارب ارزشمند خودتون استفاده کردید و هم برای اینکه در مسابقه برنده شدید.
در پناه خدا موفق و خوشبخت باشید.
سلام آقا بهنام پاسختون عالی بود
زیرا با مثال بود و کلی درس داشت
براتون آروزی موفقیت روز افزون دارم.
با سلام و احترام
خیلی ممنون که خیلی واضح وخوب توضیح دادیدفرق بین تبلیغ کردن برای شغلی و باور درست نسبت به آن شغل را داشتن
سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم
سلام دوست عزیز من ?
امیدوارم که حالت خووب باشه
ممنون بابت تشکر ارزشمندت??
امیدوارم که احساس ناب سپاس گزاری نصیب هر لحظت باشه???
به نظر من پاسخ شما یکی از کاملترین پاسخ ها بود با مثالهای عینی و واقعی و کاملا قابل فهم آفرین خیلی لذت بردم دوست عزیز
سلام خانم بنی نجاریان عزیز??
خیلی خوشحالم که دیدگاه من به نظرتون عالیه??
من به شخصه خیلی از دیدگاه هاتون استفاده کردم تابحال??
امیدوارم که حال خوش نصیبتون باشه همیشه???
ممنون?
سلام دوست عزیز تبریک میگم انشاالله درتمام مراحل زندگیتون برنده باشیده کامنتتون پراز اگاهی بود بشخصه استفاده کردم وباید چندبارهم بخونم بازم ممنونم وتبریک میگم
سلام دوست عزیز
هزاران تبریک برای شما و دیدگاه زیبا وپرازاگاهیتون٫ سپاس فراوان
سلام و عرض ادب دوست عزیز عجب کامنت عالی نوشتین به چه نکات ریزی اشاره کردین خیلی مثالهای به جا و درستی زدین کلی آگاهی گرفتم از نوشته تون واقعا ما انسانها فقط تمرکزمون رو میزاریم رو فرعیات و عامل موفقیت رد تبلیغات یا جای خوب و زمان خوب سرمایه اولیه خوب و … میدونیم بدون اینکه ذره ای تامل کنیم و فکر کنیم و میخوایم بدون اینکه تکامل مون رو طی کنیم سریع به موفقیت برسیم و با این ذهن محدود مون واسه خودمون تجزیه و تحلیل میکنیم و دلیل موفقیت افراد رو فقط به عوامل بیرونی ربط میدیم که اگه اینجوری بود سایت بامیلو الان باید موفق ترین حداقل تو ایران بود ولی تو واقعیت میبینیم که این جور نیست
بینهایت سپاسگزارم برای این کامنت عالی نوشتید
با سلام به استاد عزیزم و تمام دوستان هم فرکانس
استاد عزیز این سوال هم مدتها توی ذهنم بود که چطور این خدای درون شما براتون کار میکنه و حالا چه بحث اینترنتی و چه بحث ثروت و روابط و در کل همه چی رو براتون فراهم میکنه که به همه چیز هایی که میخوای میرسی و حالا افراد دیگه ای هم دیده بودم که مثل استاد بودند و اگر چه روی قانون آگاهانه کار نمیکردند ولی همینطور اتفاقات خوب براشون میفتاد خب منم مدتهاست که با دیدگاه ها و باورهایی که آموزش دیده بودم داشتم زندگی میکردم و کلی احساس خوب و شرایط خوب هم برام اتفاق افتاده بود. اگر چه من هرچی کامنت میخوام از تجربه های زندگی با قوانینم رو بذارم روی سایت مصادف میشه با یه فایلی که دقیقا با بحث جوابی که از خداوند گرفته بوددم مرتبط باشه این دفعه شده یه مسابقه (خدایا شکر نشون میده که قانون همواره درست کار میکنه). خب خیلی برام سوال بود که چطور میشه خدایا یکی خودکار در طول روز جاهایی میره و کارهایی رو میکنه که همش پیشرفت میشه برای او اما خب من خودم بعضی موقع ها با اینکه روی قانون در این چند ساله کار میکردم مسیری رو اشتباه میرفتم که منجر میشد کلی زور بزنم بیام بالا ولی دیگه داشت این سوال برام تکرار میشد که چی میشه واقعا چی میشه ؟
که یک نفر بدون اینکه کار خاصی بکنه توی اون زمینه خوب کار میکنه و پیشرفت براش داره و من شاید بعضی وقتا راه رو اشتباه میرفتم و همش این سوال برام بود که من خودم حتما نمیدونم راه درست رو پیدا کنم واگر هم پیدا میکردم واقعا اصلا دلم قرص نمیشد که برم وانجامش بدم و خلاصه کلی از خداوند سوال پرسیدم که ای خدای من چی میشه که یک نفر هدایت میشه و مثل موشک حرکت میکنه و جلو میره و چی میشه که یکی لحظه آخر میفهمه راه درست رو و دیگه دیر شده براش و هی تاسف میخوره که مثلا دوستش زود تر مسیر رو پیدا کرده و یکی هم که اصلا براش طبیعی شده که تو زندگیش بد بیاره
خیلی دوست دارم این کامنت رو بعنوان یک رد پا از خودم بذارم و یه روزی بیام بخونم و بگم علی جان توهم روزی توی دسته افرادی بودی که دیر مسیرتو پیدا میکردی و یکم دلت میگرفت و میگفتی ای خدا کاش مسیرم رو زود تر میفهمیدم و جلو میرفتم و روزی اومدی برای دوستانت که مدتهای زیادی بود که در زمان و مکان مناسب به آنچه که میخواستی برخورد میکردی نوشتی از اون چیزی که خیلی ها باورش ندارن و خیلی های دیگه میگن فوت کوزه گری و یه عده ای هم مثل خودم بهش میگن هدایت الهی که مثل هوا همیشه کنارم هست و من سوار بر موجهاش میشم و به مسیر درست میرم
شاید داستان من رو تا الان متوجه شده باشید من لحظه آخر با اینکه خیلی هم روی خودم کار میکردم به مسیر درست هدایت میشدم. کلی هم آزمون و خطا میکردم تا اینکه میفهمیدم یه روزی که از فلان دیدگاهی که استاد بارها و بارها گفته بود نمیتونستم استفاده کنم واقعا انگاری اصلا این حرفو نشنیده بودم تا اینکه یه روز اومدم و گفتم خدای من تو خودت میدونی که استادم حتی گوسفنداشو به تو سپرده و همیشه سالم سالمن منم میام و این همه اطلاعاتی که به دست آوردم و در ذهن خودم دارم رو به تو میدم من که نمیتونم همشو یاد بیارم و سر موقع ازش استفاده کنم واقعیت تسلیم خدا شدم و گفتم همش مال خودت من تا بیام آنالیز کنم ببینم چکار کنم همه چی از دستم میره و دوستان و استاد عزیزم باورتون شاید نشه که سر زمان خودش از خدا میپرسم که چکار کنم با کی حرف بزنم چجوری حرف بزنم و چه خریدی بکنم و چه کاری رو اول و چه کاری رو آخر انجام بدم از چه قانونی توی روابطم استفاده کنم مثلا الان درخواست کنم یا اعراض کنم همه و همه وهمه شو از خودش میپرسم واقعیت بهش هم میگم که مغر من توانایی آنالیز کارهایی که تو انجام میدهی و راه های درستی که تو میدونی به نتیجه دلخواهم میرسه رو نداره. و در کل با احساس بسیار خوب و اعتقاد به اینکه خدای من همه جواب ها رو داره و به من هم میگه ازش درخواست راهنمایی میکنم و اصلا روی تجربه های گذشته ام حساب نمیکنم چون میدونم اساس جهان پیشرفت هست و با پیشرفت خیلی چیزها عوض میشه و خدای من از اونها خبر داره و به همین دلیل آماده چیز های جدید هم با تمام وجود هستم. که خدا بگه انجامش بدم.
و میگم خدای من امروز به هدایتت نیاز دارم به اینکه سر مکان و زمان مناسب متناسب با پیشرفتی که جهان داشته من رو قرار بده و بگی که چطور کارهام رو انجام بدم
خدارو صد هزار مرتبه شکر روزهایی رو تجربه میکنم که فکر میکنم به یک هارد 2 ترابایتی وصلم با رم 20 گیگ که داره قوانین رو برام تجزیه و تحلیل میکنه متناسب با اون لحظه و بهم میگه که چکار کنم جوری میشم بعضی وقتا که حتی فکرشو نمیکنم که چطور من به خدا میگم و به نجوا های شیطانی هم که کار میکنند هم میگم که من میرم کارو انجام میدهم خدای منم اونجاس تو نگران نباش اونم دهنشو میبنده با کمال ناباوری بعد میگم خدایا مثلا ساعت 8 شب میخوام برگردم به خونه ماشین میخوام ماشینی که آدم درستی باشه وحتی سرعت هم نره بعد میرم میبینم که طرف با یه سمند صفر وایساده میخاد بره عشقش کشده مسافر ببره بهم بر میخوره بعد میرم خوب رانندگی میکنه و حرف میزنه میبینم که اصلا مسافر کش نیست یه شرکت خیلی بزرگ داره و موبایلشو به من میده که شماره کارت برای کسی بفرستم(نماد فراوانی) که پول براش بریزه به حساب و توی مسیرم کلی باور خوب در مورد کار وکسب ثروت بهت بده و بگه بهت که یه حسی گفت که سوارت کنم (این اتفاق مال دیروز هست)
یا میخوام با استادم حرف بزنم اون روز نمیاد و اصلا جواب گوشی هم نمیده بعد شیطان میگه که دیگه راهی نیست باید تسلیم شرایط بشی بعد از خدای خودم میپرسم میگه که واتساپ پیام بده و باش حرف بزن صوتی (تمرین عزت نفس بهم میده) بعد شیطان میگه گوشی جواب نداده میخوای پیام صوتی 10 دقیقه ای تو رو گوش کنه و جوا بده و منم که به حرف خدا گوش دادم این کارو کردم و با احترام کامل همه فایل ها و اسناد منو نگاه کرده و با عشق با توضیحات زیاد جواب سوالم رو میدهد
یا مثلا میرم پیش زنی که تمام عالم و آدم از دست اخلاق گندش مینالن حتی با آدم هایی که قبل من رفته بودن دعوا کرده بود (البته بعدا فهمیدم) از خدا میپرسم و میگه چطور حرف بزن و منم انجام میدم و این زن با چه احترامی کارمو انجام میده و حتی به چند جای دیگه که باید خودم برم زنگ میزنه و همونجا کار 2 ساعته من رو میکنه 2 دقیقه
و کلی مثال دیگه که واقعا انتها نداره توی زندگی من ………. فقط اینها رو گفتم که نتیجه گیری کنم ازشون و ایمانمون بیشتر بشه
البته قبول دارم که به این سبک زندگی کردن نیازمند ایمان خیلی زیادی هست. اگه بخوام اندازشو بگم باید حضرت موسی رو مثال بزنم که اونقدر ایمان داشت که به مسیری حرکت کرد که بهش کفته شد ، که مدت محدودی توسط عوامل جوی خشک باشه و بعدش چندین متر آب همونجا باشه که سواره و اسب رو در خودش غرق میکنه یا ایمانی مثل حضرت ابراهیم که بچه کوچک و زنشو توی بیابان رها میکنه واقعا هرچه ایمان بیشتر باشه نتیجه بیشتری هست یا ایمانی مثل سید حسین عباسمنش میخاد که حتی زمانهای خیلی پیش ایمانش به خداوند طوری بوده که کارهایی میکرد کلی آدم تهدیدش میکردن نگران نبود میدانید چرا چون ایمان داشت این خدایی که توی قران گفته که با فرستاده های خودمان زندگی خوب بد خود را رقم میزنیم واین همون مباحث فرکانس هست با این ایمان نگران نبوده و امروز هم می بینید مخصوصا دوستانی که توی حوزه اینترنت کار میکنند که سایت استاد اولین هست با اختلاف همه نمیتونن باور کنند و این همون استفاده از قوانین ثابت خداوند هست که به این شکل کار میکند برای هرکه که خواهد
شاید بگید خب این روش رو چطور اجرایی کنیم روشش خیلی ساده هست به این شکل که به ندای درونتون یکمی بیشتر بها بدی البته باید عمل هم بکنی بدون مقاومت فقط در همون اول باید بدونید که صدای شیطان هم شنیده میشه که با معیار احساس خوب از صدای خداوند جداش بکنی و به ترتیب ایمانت نسبت به اعتماد به خدا بیشتر بشه و ادامه بدی و اگه بخوام این چند خط رو توضیح بدم باید صد صفحه ای رو از تجریباتم بنویسم فقط باید استفاده بشه که ببینید با چشمان خودتون چطور قانون کار میکنه (البته که قبل از این کار باید کلی از مباحث باور ها خوب رو کار کنید که به مرحله ای که گفتم بتونید اعتماد کنید)
اگه بخوام کلیت بحث استادمون رو بگم و یا هر فردی که از زمین و آسمان خیر و خوشی براش میرسه همین یک مورد هست که اجازه میدهند توسط خداوند راهنمایی بشن و باورهای مناسبی رو در حوزه مورد نظرشون دارند اکثرشون نا آگاهانه از این استفاده میکنند اما استاد آگاهانه استفاده میکنه از این قوانین. یه چیز خیلی جالب استاد سال 93 در دوره قانون آفرینش گفتن که رتبه سایتش 2000 هست واز تمام اونهایی که تو ایران هستن رتبش خیلی بالا تره و گفتن که این سایت به سایت اول توی حوزه موفقیت تبدیل میشه و الان میبینید که شده(بعد از تقریبا 4 سال). استاد عزیزم بهت تبریک میگم
واقعا چه اتفاقی افتاده که اینچنین چیزی به وجود میاد همش توی یک کلمه خلاصه میشه قانون و اعتماد به صاحب قانون همون مواردی هست که استاد توی دوره ای مثل راهنمای عملی توضیح میدهند. البته که استاد برای اینکه سایتش رتبش بره بالا کارهایی رو انجام داده اما واقعا وقتی میخواد بگه چکارکرده یادش نمیاد و میگه کار خاصی نکردم و دلیلش اینه که به یک تکنیک خاص که 2 سال پیش جواب داده برای همه نچسپیده بلکه خودشو به منبعی وصل کرده که تمام انسانهایی که لازمه رو به سمت سایتش میاره که آموزش جدید بهش بدن تمام تکنیک ها رو بهش الهام میکنه و راه های درست رو خدا بلده و نمیزاره که استاد اشتباه کنه و همیشه در مسیر درستی که سایت و یا هرجنبه ای دیگه از زندگیش رو بخواد هدایت میکنه (متناسب با باوری که ساخته)و اگه در مسیر درست باشی لاجرم به سرعت حرکت میکنی و پیشرفت پشت سر هم نتیجه مسیر درست هست
استاد در دوره راهنمای عملی خیلی کامل این موضوع رو توضیح دادن که خداوند تبدیل میشه به هرآنجه که ما بخوایم و باور کنیم. اون چیزی رو که باور کردیم میشه نه اون چیزی که درکلام میاریم استاد این باور رو ساخته که من میخوام سایتم به این سمت بره و از استفاده از قوانین خداوند اون رو ساخته در ذهنش و بعد اطمینان قلبی که ناشی از ایمان است به او نوید این را میدهد که خداوند برای تو تبدیل میشه با سایت اول در حوزه موفقیت و استاد میدونه که دستانی میان و اگر 100 باور و راهکار اشتباه هم بدن استاد ما میتونه خودش با خدای خودش راه درست رو بدون آزمون وخطا بره و برسه به اینجا. از آموزش هایی که برای مسائل سایت هست تا کاربر و همه چیز را این خداوند برای او فراهم میکند و به همین دلیل هست که این سایت با این سرعت داره بالا میره چیزی فراتر از تکنیک های روز پشت این قضیه هست و آن هم هدایت لحظه ای خداوند هست. میدونید چرا اینقدر مهمه این هدایت خداوند چونکه جهان هرلحظه در حال پیشرفت هست وهزاران ابزار دیگه مثل اینترنت و اینها هم بیاد از ایده و راهکار های جدید متناسب لحظه را نمیتواند به ما بدهد اما خداوند از لحظه به لحظه این پیشرفت باخبره و میتونه راهنمایی کنه به صورت واضح و شفاف به قول قرآن هرکسی را که بخواهد. و تبدیل میشه به اون مدیر فنی خوب که کارکنه با دل و جان به اون کارمند خوبه به اون کسی که بیاد و محصولاتشو بخره و یکی مثل من که عاشقانه کامنت بذاره. میبینید اینها همه کارخداست. این نهایت اختیاری است که خداوند میتونست به ما بدهد : خداوند بی اندازه بی انتهاست ولی شکل اون ظرفی میشه که ما با باور های خود به آن شکل میدهیم
اگه باور کنی فراوانی رو ثروت به دنبالت میاد
اگه باور کنی دیگه خواستگاری برات نمیاد دیگه نمیاد
اگه باور کنی که یه بیماری ارثی در وجودت هست و مال گذشته گان تو هست این بیماری به وجود میاد و بات میمونه
اگه باور کنی دست به هر کاری بزنی طلا میشه، طلا میشه واقعا
اگه باور کنی روابط خوب همیشه هست همیشه رابطه های عاشقانه رو میبینی و برات به صورت فیزیکی اتفاق میفته
اگه باور کنی عطسه یک نفر سرما خوردگی برات میاره مطمعنا زیر سرم میری
اگه باور کنی بدنت در برابر هر ویروسی قویه وکارشو خوب انجام میده و خودش بهتری دارو خانه جهان رو داره میشی مثل استاد میگی دفترچه بیمه کیلویی چند
اگه باور کنی واقعا نه اینکه حرف بزنی واقعا گفتن یک باور خوب خیلی راحته اما باور کردنش به آسانی گفتنش نیست کلی کار داره که استاد واقعا همشو گفته و حتی از زندگی خودشم کلی توضیح میده که باور کنیم قضیه باور رو
میدونید واقعا مبارزه اصلی قرآن بر سر چیه اینهمه آیه هست : همش سر اینه که از آیین و دین و روش گذشتگان خود استفاده نکنیم بلکه به دنبال حقیقت باشیم و آنرا پیدا کنیم و با یک اصل و آن هم توحید زندگی به روز را برای خودمان سرپا کنیم. به دنبال بماقدمت ها باشیم که چطور چیزی رو میفرستیم به دنبال گشترش جهان باشیم اگه جای خوبی نیستی زمین خداوند پهناوره به دنبال کارهای درستی باشیم که تک تکشو ساده توضیح دادا. حتی گفته به خود قرآن هم شک کنیم و اگه میتونیم یک آیه مثل اون بیاریم و این شک اول آغاز تمام خوشبختیهاست اگر بدنبال حق باشیم و راه درست رو پیدا کنیم. پیشنهاد دارم به تمام نتایج بدی که در زندگی دارید کمی شک کنید و ببینید آیا اجازه به خداوند داده اید که در نتیجه آن سهیم باشد یا مانع او شده اید با اختیار خود
خیلی دوست داشتم از نتایجم و اون چیزهایی که استفاده کردم بگم تا اینکه بخوام کلی گویی کنم
دوستون دارم در پناه حق
شاید داستان من رو تا الان متوجه شده باشید من لحظه آخر با اینکه خیلی هم روی خودم کار میکردم به مسیر درست هدایت میشدم. کلی هم آزمون و خطا میکردم تا اینکه میفهمیدم یه روزی که از فلان دیدگاهی که استاد بارها و بارها گفته بود نمیتونستم استفاده کنم واقعا انگاری اصلا این حرفو نشنیده بودم تا اینکه یه روز اومدم و گفتم خدای من تو خودت میدونی که استادم حتی گوسفنداشو به تو سپرده و همیشه سالم سالمن منم میام و این همه اطلاعاتی که به دست آوردم و در ذهن خودم دارم رو به تو میدم من که نمیتونم همشو یاد بیارم و سر موقع ازش استفاده کنم واقعیت تسلیم خدا شدم و گفتم همش مال خودت من تا بیام آنالیز کنم ببینم چکار کنم همه چی از دستم میره و دوستان و استاد عزیزم باورتون شاید نشه که سر زمان خودش از خدا میپرسم که چکار کنم با کی حرف بزنم چجوری حرف بزنم و چه خریدی بکنم و چه کاری رو اول و چه کاری رو آخر انجام بدم از چه قانونی توی روابطم استفاده کنم مثلا الان درخواست کنم یا اعراض کنم همه و همه وهمه شو از خودش میپرسم واقعیت بهش هم میگم که مغر من توانایی آنالیز کارهایی که تو انجام میدهی و راه های درستی که تو میدونی به نتیجه دلخواهم میرسه رو نداره. و در کل با احساس بسیار خوب و اعتقاد به اینکه خدای من همه جواب ها رو داره و به من هم میگه ازش درخواست راهنمایی میکنم و اصلا روی تجربه های گذشته ام حساب نمیکنم چون میدونم اساس جهان پیشرفت هست و با پیشرفت خیلی چیزها عوض میشه و خدای من از اونها خبر داره و به همین دلیل آماده چیز های جدید هم با تمام وجود هستم. که خدا بگه انجامش بدم.
سلام به همگی , من که واقعا دارم دیوانه میشم وقتی نظرات و در هر قسمتی میخونم, واقعا خدا رو شکر خداروشکر
بچه ها میدونید , تسلیم بودن, داستان ساختن تمام این باورهاست , تو فایل توحید عملی ۶ یا ۵ استاد میگه اینها همه به خاطر اون قرآنهایی که من خوندم , به خاطر اون آیه هایی که ربط دادم به هم, بچه ها من خودم اگر ۳ سال پیش, اصلا چرا راه دور برم, سال های پیش قران و میخوندم ولی درک الان کجا اون موقع کجا , اون موقع داشتم با دیدگاه پدرانم میخوندم, اما الان دارم با باورهای قدرتمندی که در زمینه عزیت نفس ثروت روابط ساختم و میسازم , میخونم, بچه هامیدونید , تمام این باورهایی که داریم میسازیم و سعی میکنیم عمل کنیم , یعنی توحید , توحید یعنی باورهای خودمون و عامل دونستن, و درک این داستان, که هدایت بر اساس باورهام و هیچ عاملی هیچ عاملی نیست, حتی خود خدا هم کاری نداه با هامون , میدونید قرار اومدیم , تجربه کنیم بودن با اون و , و در تجربه بودنش , همه چیز در همه زمینه ها به بهترین شکلش خلق میشه
با باورهای قشنگ قرآن و بخونید , بعد ببینید که ته دلتون چطوری قنج میره از آرامش و عشق , لذت در لحظه حال , این بزرگترین لطفی که در حق خودت میکنی , خودت برو بشین با باورهای زیبایی که ساختی قرآن و بخون, و این لذت گوارای شما باد
بچه ها این مرحله ای که میرسیم, بابا رابطه عاطفی و پول و … همش بازی , این بازیها رو کردیم که خود عشق و پیدا کنیم
عشقتون پاینده
سلام نازنین
چقد لذذذت بردم از اون قسمت ه کامنتت که بخدا میگی که نمیتونی کل اطلاعات رو نگه داری و بموقه استفاده کنی
دختر الهی که خدا خوشخبتت کنه
دقیقا یه گرهی در ذهنم داشتم که با کامنتت جوابمو گرفتم
الهی که خدا شاد و خوشبخت و ثروتمندت کنه
درود بر شما
آقای امجدیان گرامی نمی دونم چرا ولی دلم خواست که کامنتی را که دیروز در سایت گذاشتم براتون ارسال کنم تا شما هم دیدگاه من رو در این زمینه بخونید. چون احساس کردم دیدگاه ما در این زمینه بسیار بهم نزدیک و در کنار هم زیباست. ممنونم از شما
باسلام خدمت همه دوستان عزیزم
من بعد از سالها تحقیق در زمینه کسب موفقیت و ارتباط آن با قانون جذب به این نتیجه رسیدم که :
رودخانه ی بی حد و حصری از خیر و خوشبختی در جهان هستی جریان دارد٫ هنگامی که انسان احساس خوب را تجربه می کند، در جریان این رودخانه خوشبختی جاری است و به شکل های مختلف (کسب موفقیت و پول و ثروت، روابط بینظیر و عاشقانه و سلامتی) از آن بهره مند می شود.
هنگامی که فرد احساس خوبی دارد از همه نظر؛ عملکرد مغز و تصمیم گیری، زبان بدن، نحوه گفتگو و زمان و مکان در بهترین وضعیت ممکن می باشد. و به این ترتیب با احساس خوب ارتعاش مثبت درونی فرد رو به افزایش رفته و در نتیجه منجر به بالا رفتن مدارش می شود. در این زمان است که شما با تمام هستی و نعمت هایش هم راستا و همسو می باشید. بنابر این در زمان درست در مکان درست قرار خواهید گرفت. حالا برای رشد و پیشرفت و دسترسی به نعمت های هستی به طور طبیعی افراد و موقعیت های مطلوب را به سوی خود جذب می کنید.
پس برای رسیدن به هر آنچه می خواهید تنها یک راه وجود دارد و آن رسیدن به احساس خوب است.
تنها راه خوشبختی و موفقیت و رسیدن به حس خوب، ارتباط با منبع انرژی درونی یا خدای درون یا همان روح الهی ماست. روح الهی ما از ذات مقدس خداوند سرچشمه گرفته و منشا احساس خوب است.
استاد عباسمنش و همه افراد برجسته و موفق به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه به قدرت دورنی خویش همان خدای درون خود متصل شده و با رسیدن به احساس خوب و باور به قدرت درونی شان به مسیرهای درست هدایت شده و همه ی ابزار و امکان های لازم برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت را به صورت خود به خود جذب کرده اند.
در یک کلام تنها راه خوشبختی و سعادت و موفقیت رسیدن به “احساس خوب” است٫ که بهترین و کاملترین مسیر پیوستن به ذات حقیقی خود یا روح الهی مان است.
در آخر در همین رابطه بیتی از مولانا را بهتون یادآور میشم:
خوش باش که هر که راز داند
داند که خوشی خوشی کشاند
(آگاه باش که حس خوب موقعیت های مطلوب رو به سوی شما می کشاااااند.)
امیدوارم تونسته باشم آن چیزی رو که خودم درک کردم به شما عزیزانم هم منتقل کرده باشم و بتونید ازش استفاده کنید.
با آرزوی بهترین احساسات برای شما و خودم، که حس خوب بالاترین نعمت هاست، شاد و پیروز باشید.
درود بر شما دوست عزیز و گرامی
جناب امجدیان من خودم همین امروز بعد از ظهر کامنتی در جواب این سوال برای سایت ارسال کردم که هنوز تایید نشده. من دقیقا همین حرفهای شما رو بهش رسیدم و در آن کامنت به شکلی دیگه بیانش کردم و با وجودی که در واقع محتوای کلام شما رو خودم می دونستم اماااااااااااا بینهاااااایت از خواندن کامنت شما لذت بردم. نمی دونید خوندن کامنت تون چه آرامشی به من داد. چون منم الان نزدیک 2 سال نیمه که به طور جدی با این تضادی که شما رو به رو شده بودین، منم داشتم و مونده بودم با این دنیای وسیعی از اطلاعات تو ذهنم چکار کنم و چطوری به درستی ازش استفاده کنم تا تو زندگیم رشد و پیشرفت داشته باشم. گیج و سردرگم بودم. تا بالاخره فهمیدم که تنها راه رسیدن به خوشبختی و نعمت ها اتصال به خدای درونه و نه صرفا جمع آوری اطلاعات. خلاصه به خاطر این کامنت خوبتون خیلی ازتون ممنونم.
سلام و عرض ادب خدمت شما خانم تدین
سپاسگذارم از لطفت که حس خوبتو گفتی خوشهالم واقعا که در این مسیر کار میکنیم
هرچه بیشتر به خدا و اون منبع اصلیمون اعتماد کنیم بیشتر نعمت دریافت میکنیم و شاید بهتره بگم نعمت بودنش در این مدار طبیعیه
و کمتر به انسانها وابسته میشیم ولی در عوضش انسانها خودشونو برای ما به آب و آتیش میزنن و ابزار ها هم خودشون میان کار میکنند که به مقصد برسون ما رو
مرسی که حس خوبتو گفتی سپاس فراوان از خوبی شما
به نام هدایتگر جانها
آقای امجدیان دوست عزیز و مهربان دیدگاه شما هم بسیار تاثیر گذار و مفید وارزشمند بود لذت بردم . یقینا همراهی با دوستان آگاهی چون شما مایه افتخار است وخداروشکر میکنم و به خودم هم می بالم ومینازم که چنین خدای بی نهایت بخشنده ای دارم .
برایتان دریایی از سخاوت بی انتهای الهی را آرزو دارم .
سلام دوست عزیز دیدگاهتون خیلی عالی بود. مخصوصا اون قسمت که به استادتون ویس دادید. منم همین شرایط برام پیش اومده بود و استادم جواب تلفن هام رو نمیداد و خیلی عصبی و پیگیر بودم یهو به خودم اومدم و گفتم بیخیال میسپارم به خدا و خودش هدایتم میکنه و جالبه به یک ساعت نکشید یهو به ذهنم اومد که از اون یکی خطم یه پیام بدم و جمله بندیم رو عوض کنم (من از استادم امضا میخواستم)و بهش بگم با اینکه قبلش هم با این شماره تماس گرفته بودم باهاش و موفق نشده بودم وقتی پیام دادم بعد 5 دقیقه جواب داد و روز و ساعت گفتن تا برم پیششون… و انقدر خوشحال بودم که بعد از این همه مدت کارم حل شده که حد نداره:)))))
وقتی مطلبتون رو خوندم یاد خودم افتادم و حس خوب اون لحظه :)
بسپریم به خودش همه چیزو بسپریم به خودش، راه رو نشون میده…
موفق باشید:)
هدایت خداوند همیشه همراه منه و همیشه و همه جا هست
چون خداوند همیشه و همه جا و در هر لحظه حضور داره و در هر لحظه منو به بهترین مسیرها هدایت میکنه از طریق هزاران و میلیاردها دستش
خداوند منو خلق کرده و در هر لحظه با تمام وجود و عشق منو به بهترین لذت بخش ترین و سریع ترین راه ها هدایت میکنه و من با عشق و با رضایت تمام خودمو به دستای پر مهر و جریان هدایت خداوند میسپرم و هرجا بگه اسامه جان برو باکله میرم
من کور بودم مثل مشرکین همه ش میخواستم جوری ک من میخوام هدایتم کنه و هدایت رو مجبور میکردم که به روش من عمل کنه در حالی که تازع دارم میفهمم که مشرکین همین کار هارو میکردن میگفتن چرا یکی بهتر از تو محمد نیومد
چرا یه فرشته نیومد؟
اصلا چرا خدا بیاد با تو حرف بزنه؟
چرا فلان نیست و و و
تازه هدایته داره میاد و بع من میفهمونه که بنده ی من اشکال نداره تا الان داشتی کج و معوج میرفتی حالا بیا درست بریم بیا
و چقدر زیباست زمانی که میفهمی کارکرد سیستم چیه دقیقا
هرچیزی وقتی داره درسته واقعا درسته
من امشب فهمیدم که هدایت هدایت خداست و خداوند بی نهایت راه برای هدایت داره بی نهایت دست بی نهایت مسیر و نباید دست خدارو تو هیچ موردی ببندی نگی خدایا من پول میخوام ولی میخوام تو قرعه کشیه برنده بشم.
تو فقط بگو خدایا من ۱۰۰ میلیون پول ازت میخوام خودت حلش کن قربونت و لذت ببری
چرا لذت ببری؟ ساده است
یه سر به قرآن بزن ببین خداوند چی گفته.
و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوت الداع اذا دعان…
همون لحظه که دعا کردی قبول میشه در لحظه اگرتو نمیرسی بخاطر اینه که
«فلیستجیبوا لی والیومنوا بی لعلهم یرشدون.»
اگرتو نمیرسی به این خاطره که تو خودتو رشد ندادی ایمان نیاوردی خدارو اجابت نکردی و ترمز هارو برنداشتی، تکاملتو طی نکردی وگرنه اون ۱۰۰ میلیون حاضر و اماده هست تو فقط باید دستتو دراز کنی و برش داری تمام
سلام دوست خوبم
درود خدا بر شما باد
خیلی خیلی لذت بردم از کامنت زیباتون اونجایی که گفتین خدایا من ایتقد پول میخوام خودت برام حلش کن یعنی واقعا باید اینقد رو ایمانمون کار کنیم که به این باور برسیم برای انجام هر کاری از او راهنمایی و هدایت بخوایم مثل استاد باعشقمون که میگه اول روز با خدا تقسیم کار کردم گفتم تفریح و عشق وحال مال من انجام کارهای سخت مال تو
این یعنی کار کردن رو خویش و خویشتن داری که همه مون به کمک هم و بلطف خدا و یاری خدا میتونیم از اینجا که باند صعود ماست به سمت نور ایمان صعود کنیم بسیار مطمعنه سفر بسیار زیبایی را در کنارهم خواهیم داشت.
دوستتون دارم عباس منشی های عزیز
و شما دوست گرامی اسامه خان دمتگرم که برام نور شدی تا بتونم حرف های قشنگ بزنم.ممنونم از شما دوست بزرگوارم.
سلامم
چقد زیبا گفتی ن لذت بردم
و به طرزی هدایتی با مسئله ای ک ذهنمو درگیر کرده بود مواجه شدم تو پیامتون این هدایت پروردگاراست واقعا خداروشکر
هزاران مرتبه شکر
ممنون از اینکه ب ندای دلتون گوش دادین و نوشتین آنچه از دل برامد
دوست عزیزم بینهایت متن زیبایی بود و پر از اگاهی.
یه جمله ای گفتی هزاران بار تاحالا شنیده بودم ولی تاحالا اینطور درگیرش نشده بودم.احساس میکنم ساعتها باید بشینم و درمورد این جمله فکر کنم.
خداوند بی اندازه بی انتهاست ولی شکل اون ظرفی میشه که ما با باورهای خود به ان شکل میدهیم.
لذت بردم از کامنتتون
لحظه ای بیاد اوردم که بعضی جاها چقدر در برابر نیروی هدایتگر درونیم مقاومت میکنم و سرکشی
به خودم اومدم ممنونم
ممنونم اقای امجدیان عالی توضیح دادی٫این نکاتش برای من خوب بود:””این همه اطلاعاتی که به دست آوردم و در ذهن خودم دارم رو به تو میدم من که نمیتونم همشو یاد بیارم و سر موقع ازش استفاده کنم واقعیت تسلیم خدا شدم و گفتم همش مال خودت من تا بیام آنالیز کنم ببینم چکار کنم همه چی از دستم میره و دوستان و استاد عزیزم باورتون شاید نشه که سر زمان خودش از خدا میپرسم که چکار کنم با کی حرف بزنم چجوری حرف بزنم و چه خریدی بکنم و چه کاری رو اول و چه کاری رو آخر انجام بدم از چه قانونی توی روابطم استفاده کنم مثلا الان درخواست کنم یا اعراض کنم همه و همه وهمه شو از خودش میپرسم واقعیت بهش هم میگم که مغر من توانایی آنالیز کارهایی که تو انجام میدهی و راه های درستی که تو میدونی به نتیجه دلخواهم میرسه رو نداره٫ و در کل با احساس بسیار خوب و اعتقاد به اینکه خدای من همه جواب ها رو داره و به من هم میگه ازش درخواست راهنمایی میکنم و اصلا روی تجربه های گذشته ام حساب نمیکنم چون میدونم اساس جهان پیشرفت هست و با پیشرفت خیلی چیزها عوض میشه و خدای من از اونها خبر داره و به همین دلیل آماده چیز های جدید هم با تمام وجود هستم٫ که خدا بگه انجامش بدم٫””
سلام اقای امجدیان عزیز
چقدر عالی توضیح دادید….این جملتون چقدر باحال بود (خدارو صد هزار مرتبه شکر روزهایی رو تجربه میکنم که فکر میکنم به یک هارد ۲ ترابایتی وصلم با رم ۲۰ گیگ که داره قوانین رو برام تجزیه و تحلیل میکنه متناسب با اون لحظه و بهم میگه که چکار کنم) واقعاهمینه هر چقدر که به خدا ایمان بیاریم به همون اندازه نتیجه می بینم و بارها من هم به اندازه ایمانم از این نتایج دیدم ، که نمونه اخرش همین فایل استاد بود لایو شماره۲ که نتوانستم ببینم….. و بعد دیدم استاد پیام گذاشتن یاذشون رفته سیو کنه گفتم خدایا من نمی توانم برم اینستام نصب کنم ببینم من این فایل می خوام ازت می خوام با ارامش ببینمش و شب دختر داییم برام فرسنادش….. گفتن قربوتت برم خدا که انقدر سریع پاسخ میدی بعدم که استادم توی کانال گذاشتن……..
سلام اقاے امجدیان
چند بار کامنتتونو خوندم و ھر بار بیشتر درکم قویتر میشد
اونجا کہ گفتین ( در نتایج بد مگہ بہ خدا اجازہ ورود دادہ بودین ؟ ) خیلے برام مفید بود
مدتیہ دارم رو خودم کار میکنم
زندگیمو بررسے میکنم تا ببینم منشاء نتایج خوب و بدم از کجاست تا بتونم تمرین بیشتر و تمرکز قویترے داشتہ باشم براے ایجاد نتایج بہتر
خیلے استفادہ کردم ممنون
موفق باشید
عاشقتم
چقدر زیبا و جزئی توضیح دادید
بچه ها اصل توحید اینه، که پایه جهان بر اساس انرژی ، و انرژی بر اساس فرکانس شکل میکنه.
توحید یعنی تمام اتفاقات و شرایط زندگی من برا اساس باورهای من .
آقا این یک جمله رو زمان میبره درکش کنیم ، تکامل میخواهد ،به اندازه ای که باور میکنم باور میسازم و عمل میکنم، و روز به روز توحیدی تر میشم .
سلام به اقای امجدیان
به به الهی شکر بخاطر توفیقم برای هم فرکانس بودن این لحظه ام با استاد عباس منش عزیز وبا شما وهمه دوستان چقدرعالی توضیح دادید یجاهایی حس کردم خود خدا داره مستقیم باهام حرف میزنه بازم ازاول میخونم و درسهای جدید میگیرم از کامنت شما واقعا دمتون گرم زنده و پاینده و همیشه موفق باشید خیلی خوشحال شدم از موفقیت شما لذت برم از هم کلامی شما با خداوند ازخداوندمیخواهم با منهم هم کلام بشه که بتونم براحتی صدایش را از نجوای شیطانی تشخیص بدم وهرلحظه سکان زندگیم را بدستان توانمندش میسپارم درحال خوندن پیام شما صدا و ندای قشنگش را شنیدم و میخواهم هرلحظه بیشتروبیشتر بشنوم و هدایتم کنه به آسونیها و زیباییها به آرامش به عشق واقعی به لذت و فراوانیهایش ممنونم که اینقدرحال منا خوب کردین من 1000 و چندروزه که عضو سایتم ولی از اول دیماه تمام تمرکزم را گزاشتم روی سایت و خدا میدونه سال دیگه این موقع چخبرهای خوبی میزارم روی سایت مطمئنم که نوبت منهم میشود ایمان دارم به هدایت پروردگار مهربان و قدرتمندو نزدیکم ازهمه دوستان هم متشکرم و ممنون خدا هستم که مارا به این سایت قدرتمند هدایت کرده
باسلام خدمت تمام دوستان و هم فرکانسی.خیلی عالی بود دوست عزیز.بهتون تبریک میگم به خاطر این همه آگاهی که باور کردین وبا بقیه به اشتراک گذاشتین من واقعاً لذت بردم و استفاده کردم،خدایا شکرت
سلام دوست عزیز
خیلی روم تاثیر گذاشت متن زیباتون. هدایت خوبی بود برای من. از همه قسمتهاش استفاده کردم و لذت بردم و اینکه اون سپردن های آگاهی ها به رب العالمین رو دوست دارم من هم تجربش کنم چون من هم همین مشکل رو به نوعی دارم. وقتی که نشانه هایی ظاهر میشه برای تحقق خواسته های بزرگم توحیدم رو از دست میدهم و فراموش میکنم که این نشانه ها رو اون هدایت کرده که به سمت زندگیم بیاد و میچسبم به اتفاقات و میپردازم به نگرانی درست شدن و نشدن اون موضوع و فراموش میکنم این معجزات اتفاقی نیست و همه از سمت خدای منه. اینجاست که همه چیز توسط خودم خراب میشه. میخوام از این به بعد رها کنم و به الهاماتش گوش کنم و عمل.
خدایا ای پروردگارم هدایتم کن تا باورت کنم
تو را فقط بندگی میکنم و فقط روی تو حساب میکنم
موفق و عالی باشید
سلام دوست عزیز.
اول به استاد عزیز تبریک میگم که همچین شاگردی داره بعد هم به شما آقای امجدیان عزیز که که باورهای توحیدی زیبایی رو از استاد آموختی و در زندگیت اجرا میکنی.من مطمعن هستم بچه های این سایت و این خانواده بزرگ همگی به این سطح فکری وباورهای زیبای توحیدی خواهند رسید ولی برای عده ای زود تر و عده ای دیرتر .چون هدف و برنامه و باور خود استاد همین است.ودلیل اصلی پیشرفت استاد هم باورهای افرادی مثل شماست دوست من.هر کدام از ما بتوانیم ذره ای روی باورهای توحیدیمون کار کنیم خیر و برکت اون به استاد هم خواهد رسید.
ممنون از کامنت قشنگت …حس خوبی گرفتم….خدایا شکرت
در پناه حق….
دوست گرامی چقد شما عمیق و عالی نگاه میکنید ،تجزیه و تحلیل میکنید و نتیجه میگیرید
امیدوارم منم در آینده نزدیک بتونم در زندگیم و عملی اینهمه یکتاپزست بشم و در تمام لحظات و در تمام مراحل زندگیم از خداوند کمک بخوام و هرگز یادم نره .
ازتون ممنونم و بیشتر و بیشتر موزد باشید.
درود برشما دوست عزیز نمی دونید چقدر این دیگاهتون روی من تاثیر گذار بود من خودم همیشه سردر گم بودم در انبوه اطلاعاتی که وارد مغزم می کردم و شما چه زیبا راهنمایی کردید و اینکه چگونه تسلیم خدا شدن ..دیدگاه شما به قول استاد از هزاران کتاب موفقیت برای من گویا تر و راهنماتر بود و ممنونم .
سلام علی جون،من یکم بکارم تردید داشتم وهدایت شدم به این فایل و جواب های دوستان رو که میخوندم و کلی حال کردم جواب تو از همه بیشتر نظرم رو جلب کرد و وظیفه ام دونستم از استاد عباسمنش عزیز بابت سوال مسابقه و تو دوست عزیز تشکر ویژه کنم
در پناه رب سالم ثروتمند در دنیا وآخرت
سلام علی جان
چقدر عالی نوشتید چقدر خوب مفهوم توکل به رب رو واضح برام باز کردی
چقدر خوب درمورد باورهای که باید داشته باشیم نوشتید
چقدر عالی انتهای فایل نوشتید به گذشته تون نگاه کنید ببینید به خداوند اجازه دادید که هدایتتون کنه یا نه
علی میخوام اونجا که از خدا خواستید که تمام کارهاتو انجام بده رو منم انجام بدم و ازش درخواست کنم بگم منم میخوام مثل استادم همه چیزمو بسپارم بهت و ترس و نگرانی رو بریزم دور
علی جان ازت سپاسگزارم بابت کامنت فوق العاده علیا
بهترین هارو برات آرزو میکنم
سلام دوست خوبم ممنون که وقت گذاستین چقدر حال دلم خوب شد چقدر انرژی حرفاتونو گرفتم چقدر با جمله اخرتون گریه کردم اونجا که گفتین پیشنهاد میکنم به تمام نتایج بدی که در زندگیتون داشتید نگاه کنید وشک کنید و ببینید که اجازه دادید که خداوند در نتیجه ان سهیم باشد الله اکبر از این جمله چقدر منو به فکر فرو برد ممنونم ازشما
خدایا سپاسگذارم
یعنی من عاشق اینهمه اگاهیتون شدم واقعا عالی درس پس دادین
احسنت ب شما
من بااینکه چهارساله دارم کارمیکنم بامطالب استاد وخیلی ازنظر ارامش ولذت بردن از زندگی جلو شدم ولی ازنظر مالی ونوع نگاه کردن ب بیزینس واقعا درگیرم دلیلشم باورهای محدودکنندم هست میدونم
سعی میکنم ورودیهاموکنترل کنم
روابطمو بشدت محدودکردم
مرتب بااستاد هستم از صبح تاشب
ولی باز یه جای ذهنم یه باوری داره اون زیر کارخودشومیکنه ک واقعا نمیدونستم چیکارش کنم
ولی باحرفهای شما متوجه شدم ک پیدا کردن همون باور رو هم باید بسپارم ب خود خدا تااو من وهدایت کنه برای پیداکردن اون باور
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
درود بر شما
هر چقدر بیشتر روی ذهنمان کار کنیم و در این کار مهارت پیدا کنیم احتمال موفقیت ما بالاتر میرود. باورهای محدود کننده یا پیدا میشوند یا در این فرایند بدون اینکه متوجه بشیم خیلی کمرنگ میشوند.
موفق و موید باشید خانم زینلی پور
سلام آقای امجدیان
بهتون تبریک میگم از اینکه اینقدر خوب قوانین را درک کردید و از همه مهمتر در عمل توانسته اید به درستی ازشون استفاده کنید و نتیجه بگیرید خیلی برام جالبه که من دیشب چند تا سوال از خداوند داشتم که همه آنها را برای اینکه فراموششون نکنم تو دفترام نوشتم و به خودم گفتم که من هر دفعه تمرکز می کنم روی یک سوالی تا خداوند جواب سوالم را بدهند بعد می روم سراغ سوال بعدی وخداوند من را خیلی اتفاقی هدایت کردند به سمت این صفحه و کامنت شما و من جواب چند تا از سوالاتم را تو کامنت شما گرفتم مخصوصا در مورد الهامات الهی بازم از بابت کامنت زیباتون سپاسگزارم
سلام
سلام به همه دوستان و عزیزان این خانواده عباسمنشی
متن خیلی عالی و خوبی بود
تحسین برشما..
خدایا شکرت که تو جمعی هستم
که باور های توحیدی شفاف وعالی دارند وبه همدیگر آموزش میدهند
خدایاشکرت
این جملتون چقدر راه گشا است
واقعا چه اتفاقی افتاده که اینچنین چیزی به وجود میاد همش توی یک کلمه خلاصه میشه قانون و اعتماد به صاحب قانون همون مواردی هست که استاد توی دوره ای مثل راهنمای عملی توضیح میدهند.
باتشکر
سلام دوست خوبم،
از پاسخ شفافتون سپاسگزارم.
من به شخصه، از شنیدن نتایج دوستان خیلی تاثیر می گیرم. بی نهایت سپاسگزارم که بخشی ار نتایجتون رو با ما به اشتراک گذاشتید. ازتون می خوام در آینده هم ما رو ار تجربیاتتون مطلع کنید
به نام هدایتگرهستی
سلام به جناب امجدیان / دوست عزیز و عمیق شناسم
الان چندین سال پس از گذشت زمان چقدر این کامنت خالص از قوانین بدون تبدیل خداوند که انگار برای من هستش و تا چندین هزار سال بعد هم تازه است چون اصل هستش
بی نهایت تحسینت میکنم و با اجازه اتت کامنتت رو برای مطالعه چندین بار سیو کردم واقعا متشکرم
و این حس و حال رو خودم تجربه کردم اما پس از رسیدن به نتایج خاص کم کم ازش دور شدم و اومدم خونه اول اما باز دوباره دارم روی باورهام کار میکنم تا برسم به صدای زیباش و هر لحظه ازش هدایت بخوام سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام علی آقا
چه خوب نوشتید از ایمان
از اینکه بنشینیم بگیم خدایا من هیچی نمیدونم تو بگو
خدایا من یادم نمیاد تو به موقع یادم بیار
خدایا من فقط به تو میگم
و همین کار که استاد کرد در هر لحظه گفت
همین کار که پیامبران کردند
و چه خوب گفتی قرآن میگه به ترین گذشتگان نباشیم و توحید داشته باشیم و بما قدمت ایدیهم
همه چیز باور است که خداوند میتونه و هوای منو داره
خدایا شکرت بابت این آگاهی ها
و مطالب ارزشمند
مرا در درک درست و اجرای آن در عمل یاری کن
و آسان گردان برایم آسانی در تمام کارها و برنامه ها
شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال
سلااممم
به نام خداوند یکتا
چقدر زیبا بیان کردین
و چقدر زیباست وقتی تسلیم خداوند میشی
به موقع بیدارت میکنه با هزاران دست بخشنده اش
روزیتو میده
خوشحالی میده بهت
عزیزاتو خوشحال میکنه
در بهترین زمان در بهترین مکان قرارت
میده
هدایت میکنه سمت راه درست
و رفتن ب راه غلط رو سخت میکنه بهت میگه نکن بنده ی من
بیا این راه درست این احساس عالی
و هزاران رزق و نعمت پر عشق دیگه
مظهر تمام خوبی ها و زیبایی هاست خداوند
بینهایت شکرت خدایا ک بهترین هدایتگر و آگاهی بخشی ای مهربان ترین مهربانان
ممنون از نظرات قشنگتون که یادآور میشه خوبی ها و هدایت های الله مهربان رو
سلام به شما دوست عزیز
چقدر کامنتون پر از سودو سود بود…
خیلی لذت بردم..اتفاقا این فایل امروز برام نشانه بود….
من هر روز بیشتر برام بولد میشه..قانون به روش صحیح و دقیقا در زمان و مکان درست..انجام میشه…
من هنوز جا داره تمام این فایلها رو تماما بخونم و درک کنم…
چون قانون هر روز هر ثانیه و دقیقه داره بر حسب فرکانس خودمون کار میکنه…
خدایا هزاران بار شکرت😍😍😍
سلام دوست عزیزم اقای امجدیان از خوندن کامنت شما خیلی خوشحال شدم
واقعا بهتون تبریک میگم بابت قرار گرفتنتون در مدار هدایت در مدار ایمان و اینکه اینقدر خوب خودتون روابط کار و زندگیتون رو به هدایت الهی سپردین و مهم تر از همه اینکه هر چی بهتون گفت میشه رو اجرا میکنین
این واقعا یکی از بالاترین مدار های ایمان.
در پناه خداوند یکتا باشید با ارزوی موفقیت های روز افزون برای شما دوست عزیز و تمام این خانواده صمیمی
سلام به شما دوست عزیز
ممنونم برای این کامنت دلنشینتون
چقدر احساس آرامش کردم وقتی داشتم کامنتتون رو می خوندم و به چه نکته ی خوبی اشاره کردین که به آگاهی خودمون وابسته نباشیم و وصل به منبع بشویم و اجازه بدهیم خداوند به راحتی کار ما رو انجام بدهد و چقدر خوبه به این حد از ایمان برسیم که دستمون رو به دست خداوند توانا بدهیم و خودش ما رو هدایت کنه
سپاسگزارم .سلامت باشید
تبریک میگم دوست خوبم پاسخ جامع و کاملی بود خوندم و لذت بردم و یادداشت میکنم باورهای خوبی که نوشته بودین.
سپاسگذارم
به نام یگانه ربّ جهان
سلام خانواده ی دوست داشتنیم ? ممنونم که کامنت منو وقت میذارین مطالعه میکنین
پاسخ به سوال:
فرق بین توجه به ابزار و روی خدا حساب باز کردن یعنی تفاوت بین ترس و ایمان
یعنی تفاوت بین شرک و توحید
یعنی نگاه نادرست ما نسبت به خدا و خودمون
خداوند انرژیه که این جهانو خلق کرده و سیستمیه که داره این جهانو هدایت میکنه و قدرت خلق خواسته هامونو به خودمون بخشیده
دوست من دقت کنقدرت خلق خواسته هامونو به خودمون بخشیده
یعنی اگر خواسته ی ما مشتری،ثروت،درامد،سلامتی یا بازخورد گرفتنه خداوند قدرتشو به سئو کردن، پرسنال مارکتینگ یا پرسنال برندیگ یا تکنیک های کوچینگ یا به تکنیک های بازاریابی،تبلیغات و تحلیل بازار یا تحلیل رقبا نداده
بلکه خداوند قدرت خلق کردنو فقط فقط به ما داده از چه طریقی؟
از طریق افکار غالب ما که باور های ما هستند
و باور های ما که فرکانسو تولید کرده و اون سیستمو به صورتی که میخوایم شکلش میدیم و وارد زندگیمون میکنیم
ما با فرکانسمون اون انرژیو به شکل مشتری،درامد،ثروت،سلامتی یا هر خواسته ای شکلش میدیم و وارد زندگیمون میکنیم
به هرچیزی توجه کنی سبب گسترش اون چیز در زندگیت میشی
داری به چی توجه میکنی؟ اینکه هنوز اون احساس لیاقتو نداری که به طور طبیعی مشتری داشته باشی حتما باید میلیون میلیون خرج تبلیغات کنی؟
این که هنوز باور نداری فراوانی هست که میری هزارتا تکنیک بازاریابی و برندینگ و جذب مشتری یاد میگیری؟
هنوز باور نداری تو خالق زندگیت هستی نه وضعیت رقیبت نه جامعه و جغرافیا و بازار؟؟؟
همین که خدا منو آفریده و به این دنیا آورده یعنی من لیاقت داشتن بهترینا رو دارم و خودم میتونم با باورام بهترینا رو فارغ از هر تکنیکو رقیبو هزارتا عامل خارجی خلق کنم.
ما به میزانی به ثروت و خوشبختی و مشتری و … میرسیم که اون انرژیو با فرکانسامون شکل داده باشیم اونم از طریق باور هایی که داریم از طریق احساسی که داریم
همه ی افراد پتانسیل رسیدن به هر خواسته ای رو فارغ از عوامل خارجیشون دارن زمانی که سیستماتیک بودن الله رو باور کنن
و اینو وحی منزل بدونن که تمام زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی باورها و فرکانس های خودمونه نه هیچ عاملی از بیرون
مشتریو باورات برات میسازه نه تبلیغات
بیش از نیاز همه ی انسانهای روی کره ی زمین ثروت و فراوانی وجود داره اصلا و ابدا نیازی به حساب کردن روی هیچ عامل خارجی جز خودمون ندارین
اینجاست که صدای استاد توی گوشم میپیچه:باید از حساب کردن روی هر عاملی بیرون از خودت دست برداری ،فقط روی خودت حساب کن
همه ی ما به میزان باور هامون احساس خوبمون فرکانسمون که داره شکل میده این سیستم رو و وارد زندگیمون میکنه داریم از این ثروت و نعمت و فراوانی و کوه الماس بهره مند میشیم
پس بجای استفاده از تبلیغات ،ترفندهای گوناگون با تغییر باورهامون خواسته هامونو خلق کنیم ما خالق خواسته هامون به هرشکلی که بخوایم در هر زمانی که بخوایم هستیم کافیه فقط فرکانسشو بفرستیم
روش بهبود فرکانس:کنترل ورودی های ذهن و به هر شرایط و موقعیتی جوری نگاه کن که بهت احساس خوب بده
و در نهایت احساس خوب = اتفاق خوب??
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند (با لحن استاد بخونید که تاکید میکنن?)در دنیا و آخرت باشید.
نگین جان دوست زیبارو و زیبااندیش و ثروتمند و شاد من، سلام
خواندن نظر ارزشمندت منو یاد، این جمله انداخت که
” خدا به شکل ظرفی ( با افکارت ) در میاد که تو بهش شکل دادی (انرژی دادی).
حالا میخوای خدا بهترین دوست به شکلی در بیاد واست؟ ثروت، سلامتی، معنویت، روابط و.. دست خودته دقیقا.
نمونه بارزش همون تحقیق محقق ژاپنی روی مولکول های آب بود.
اینجا که خدا به وسیله ی تو نوشته:
همین که خدا منو آفریده و به این دنیا آورده یعنی من “”لیاقت”” داشتن “”بهترینا”” رو دارم و خودم میتونم با باورام بهترینا رو فارغ از هر تکنیک، رقیب و هزار تا عامل خارجی دیگه خلق کنم.
اما نکته این نتایج و موفقیت های عالی به خاط خودمون هم هست! به خاطر خدای خودمون
خدای مناست که خاص و نه ما.
اونی که باعث میشه “”من”” شکل و رنگ واقعی زندگی را به خودم بگیرم، همان اصل، باور و ایمان و خواستن 100% از خدای منه.
اونه که دلیل و تفاوت این نتایج و نه خود من و نه حساب کردن “”روی خودم”” روی خودمم حساب باز نمیکنم چون من + بی خدا یعنی هیچ
ولی من + خدا = همه چیز
پس روی خدای خودم حساب باز میکنم.
واستتتتتت آرزوی خوب خوب میکنم دوست مهربانم
در پناه الله شاد باشی.
دوست دارم
سلام مارکوپولوی عزیزم
با خوندن کامنت شما برای دیدگاهم بسیار حس خوبی بهم دست داد و لبخند به لبانم آورد
نکته ای که فرمودی بسیار صحیح بود اما من چون انسانم چه خودم چه اطرافیانم یا هرکسی دیگر را جسم تلقی نمیکنم و این جمله ی معروف همیشه بر زبانم جاریست: انسان جسم نیست،انسان روحه
و حساب کردن روی خود از نظر اینجانب یعنی حساب کردن روی روح خود
روحی که نشات گرفته از ربّه
من صداشو از طریق قلبم ظریف و زیبا میشنوم
این برای من ثابت شده اس که اگر خداوند قدرت خلق خواسته هامونو به ما بخشیده در واقع به روح خودش که در وجود ماست بخشیده ما از وجود ربّ در این جسممون خالق همه ی اتفاقات زندگیمون بدون استثنا هستیم
دوست نازنینم یقین دارم به فراتر از خواسته هایت میرسی ، ثروت سلامتی عشق ارامش به سوی تو روان ای مهربان
سلام
خدمت استاد گرانقدر، گروه عالی عباسمنش و دیگر اعضاء محترم سایت
با توجه به اینکه دیدگاه دوست عزیزم نگین خانم به نظر من خیلی نزدیک بود ولی قدری ایراد دارم که عرض میکنم.
درسته که توحید عملی و احساس خوب اصل و اساس توفیق و حصول بهترین نتیجه است اما نمی توان اصل هدایت به وسیله را نیز نادیده گرفت یا نفی کرد چرا که دستیابی به موفقیت در هر زمینه ای اعم از مالی و سلامتی تا ارتباطات مستلزم ابزار مخصوص به خود است که البته با ایمان و توکل شایسته و بایسته و نیز ورود به مدار درست به آن ابزار و یا طریقه دسترسی به آن هدایت میشویم و چه بسا همین تبلیغات و یا ترفندهای بازاریابی یا کلا هر آموزشی از همین ابزار مورد نیاز موفقیت ما باشد که به آن هدایت شده آیم.
پ ن :
فرکانس درست و ورود به مدار خواسته، خود می تواند باعث الهام انجام مواردی از قبیل تبلیغات یا ترفندها یا یادگیری فنون مختلف باشد و چه بسا کسب و کارهایی که اعم ابزار حصول نتیجه در آنها تبلیغات باشد یا به روز بودن مداوم دایره آگاهی فرد عامل، پس شاید بهتر باشد در یک گوشه ذهن خود توجه به ابزار را نیز یکی از موارد توحید عملی و یا بهتر بگویم دست آورد آن بدانیم.
پس به نظر من استاد تمام اصول توحید عملی را به خوبی اجرا کردند و نتیجه حاصله نیز صحه ایست کامل و کافی بر آن که به قطع و یقین این نقشه راه می تواند بهترین الگو برای همه ما باشد.
با تشکر از همه دوستان که با به اشتراک گذاشتن نظرهای عالی خود کمک میکنند زندگی پر بارتر و شادتری را تجربه کنیم.
میرحسین یاوری.
سلام دوست عزیزم
فرمایش شما کاملا درست بود ???
اینجانب هم این مطلب را گوشه ی ذهن داشتم اگر الهام به سمت ترفند هم باشه باید به الهام نیروی هدایتگر درونی عمل کرد
اما نکته ی واضح دیگری هم هست که هرچقدر روی باور ها کار میشه الهامات نیروی هدایتگر درونی مارو از ابزار ها بی نیاز تر میکنه
با تشکر از شما که وقت گذاشتید و کامنتم را مطالعه کردید و دیدگاه گذاشتید?
سلام دوست من اگه اینطور بود یعنی تبلیغ جزو ابزارهای خداوند بود پس پیامبر حتما باید به همه کشورها سفر میکرد تبلیغ میکرد
یادمون باشه (باور)و درست بشناسیم باور حتی محاسبات ریاضی رو هم میتونه غلط ازاب دربیاره خیلی باید دقت کنیم محاسبات ریاضی رو غلط ازاب در میاره این ثابت شده٫
این جمله درست و عینا در یکی از فایلای استاد اومده
قدرت باورها هر پیش بینی و حساب و کتاب ریاضی رو غلط از آب در میاره?
سلام وقت شما بخیر
اتفاقاً در تاریخ هست که پیامبر به ممالک اطراف نامه فرستادن . یعنی اتفاقاً با شرایط اون موقع نیاز بوده که از ابزارهای معرفی استفاده بشه و ایشون هم به کشورهای اطراف پیک فرستادن. یا جلساتی که برای معارفه در خفا و یا آشکارا برگزار می کردن. اتفاقاً اصلاً اینطور نیست که دست رو دست گذاشتن و گفتن اون خدا همه کار رو راه میندازه. ایشون طبق الهاماتشون عمل می کردن . ممکنه الهام سکوت بوده باشه ، سکوت کردن . ترویج بوده به روش های مختلف ، ترویج کردن. یا واقعه غدیر ، در جایی و زمانی اتفاق افتاده که بالاترین حجم ممکن جمعیت شاهدش بودن .
من خودم یکی از مهمترین پاشنه ی آشیلم صفر و یک نگاه کردن به قانون بود. جمع بین حرفای استاد رو بلد نبودم. با عذرخواهی از محضر استاد عباس منش عزیز اعتراف کنم اینجا که حتی گاهی میگفتم چرا حرف استاد متناقضه ؟! اما وقتی به نتایج استاد نگاه می کردم میگفتم استاد در هر دو جا داره حقیقتی رو بیان میکنه اما ذهن من نمیتونه ارتباط برقرار کنه ، نمیتونه تعادل برقرار کنه. و فقط چون بارها از استاد شنیده بودم همیشه و هر جا دنبال پیدا کردن نقش خودتون باشین به خودم میگفتم این منم که معنا و ارتباط حرفای استاد رو متوجه نمیشم. و همون موقع میگفتم خیییلی کار داره تا برسم به درک حرفای استاد. و از ته قلبم از خداوند کمک خواستم تا به درکم اضافه کنه و وسعت ببخشه. و خداوند هم که ادعونی استجب لکم هست و خیلی کمکم کرده …. البته خیییییلی راه مونده هنوز و نتایجم نشان دهنده ی میزان درک من هست و نه حرفای زیبای من.
در مورد موضوع خاص تبلیغ ، درک من این بوده که استاد با تبلیغی که هزینه بر باشه موافق نیستن نه با خود تبلیغ. اتفاقاً یکی از درس های استاد در قدم اول همینه که بدون هزینه بری و خودت رو و توانایی ها و نکات مثبتت رو ارائه بدی . که این کار هم افزایش عزت نفس هست و هم من از همین کار الهام گرفتم و رایگان و بدون هزینه رفتم مدارس اطراف و خودم و طرحم رو معرفی کردم و در گسترش کارم موثر هم بود. اما این اقدام من ترکیبی بود از آموزش استاد و درس پس دادن خودم و گوش دادن به الهام خداوند . در اینکه هر چه داریم از خدا داریم تردیدی نیست .
اللّهم ثبّت اقدامنا …
تو زمان حال زندگی کنید
دوست عزیزم مرسی بابت دیدگاه درستت
کامنت شما رو من با یک مثال زنده از خودم توضیح بدم
شغل من لوازم خانگی هست خیلی از زمان ها من مشتری نداشتم و میگفتم بازار خرابه و از این حرفهای رایج بازار،حالا من توی این فضای فکری اگر میرفتم جنس جدید میوردم توی مغازه باز هم تغییری در نتیجه حاصل نمیشد ولی برعکس زمانهایی که فضای فکری بهتری پیدا میکردم ناخوداگاه هدایت شدم به سمت جنس جدید اوردن،پس به قول شما که کاملا هم درست هست یه وقتایی هدایت شدن به یک ترفند یک کانال جدید تهیه جنس خود همون هدایته،ولی یه وقتایی میبینی همه چی هست ولی در اون مقطع افکار غالب ما درست نیست توی این فضا من هر جنسی هم که بیارم همون نتیجه رو داره این یه نکته خیلی ریزی هست که تاقبل خوندن کامنت شمت بهش دقت نکرده بودم ممنونم از شما و سایت استاد عباسمنش❤️
سلام دوست عزیز
واقعا تشبیه هایی که برای فرق بین توجه به “ابزار” و “روی خدا حساب باز کردن” کردی با ” ترس و ایمان”
یا “شرک و توحید” برای من راه گشا و مفید هست. واقعا ممنونم از این تشبیه با توضیحات آن.
شاد و آرام باشی
سلام ساناز عزیزم
خوشحالم که نوشته ی بنده برای شما مفید واقع شده
انشالله در این مسیر زیبا طعم بینهایت خوشبختی سلامتی ثروت رو بچشید??
باسلام وخسته نباشین به این دوست خوبمون من ازکامنت زیبا و تاثیرگذارتان لذت بردم وتازه باچندین بارگوش کردن وخواندن وفهمیدن باورالان دوهزاریم کمی افتاد باورچیه وچطوری کارمیکنه یعنی کامنت شماباور رو درمن زنده کرد مثال شمارو من اینطوری برای خودم تصورکردم که انرژی مثل خمیره و باورمون وردنه ورزدادنمون به خمیر=باوره به انرژی
من باتعبیرخودم این باور رو در خودم ایجادکردم که هرباوری که داشته باشی مثل وردنه به خمیرمون میتونیم همون شکل روبدیم وواردزندگیمون بکنیم وبه نوعی خلق کنیم هرچی روکه بخواییم. سپاسگزارم از کامنت زیبایتان وازخداوند برای تک تک دوستان و استاد عزیز وگروه تحقیقاتیشون آرزوی بهترینها رو دردنیا واخرت رو دارم.
ربّ یکتا را سپاسگزارم برای تاثیرگذاری متنم
فراسوی خواسته هایتان را برای شما و همه ی دوستانم خواستارم?
هم فرکانسی عزیزم دوستت دارم?
سلام نگین عزیز
من اینطور برداشت میکنم و فکر میکنم
تبلیغات کردن؛ آگاهی گذاشتن روی دیوار یا ریلز منتشر کردن یا استوری گذاشتن یا روی سایت محتوا و ویدیو بزاریم لزوما برابر با شرک نیست.
داستان اینه روی اینها حساب نکنی
برو ریلز رو بساز بزار، برو آگاهی دیوار بساز ، برو ویدیو برای سایت بگیر، دیگه کار نگیر بهش که بازخورد بهت داد ؟ چقدر ویو گرفتی ؟ اهمیت نده
کار لازم رو انجام بده و بقیه رو بسپار به خدا
اون چیزی که از دستت بر میاد، اون چیزی که توان اجرایی الان ش داری رو انجام میدی
و برای خودت رویا بافی نمی کنی که وای این ریلز چه ها که نمیشه و چقدر برام می فروشه. فقط انجام بده و بگو اصل بازی دست خداست اون برام مشتری میاره اون برام ثروت و درامد میاره.
به خدا میگم
خدایا اونچه به عقل و به ذهن من رسید انجام دادم، خودت بهترین مشتریان بهترین اتفاقات سر مسیر من بزار چون هیچ کس جز تو نمی تونه کاری کنه.
چجوری توجه کنیم؟ گفتید به هرچیزی توجه کنی سبب گسترش اون چیز در زندگیت میشی
من راهکار خودم اینه
هر تماس تلفنی هر دایرکتی که قیمت پرسیدن، شکرش به جا میارم میگم خدایا شکرت ببین یعنی مشتری هست حالا مهم اینه من باور هام بیشتر کار کنم که همه اینها تبدیل بشن به خریدار
من خودم ثیت سفارش ها رو انجام میدم
هر موقع واریزی انجام میشه اطلاعات رو می فرستم داخل یک گروه که آخر شب ثبت کنم.
هر اس مس واریزی که میاد قسمت یادداشت میگم خدایا دمت گرم باز یه مشتری دیگه برام فرستادی
خدایا سفارش شما دریافت شد با شور و اشتیاق برات آماده میکنم.
و یک گروه دیگه هم جدیدا زدم اونجا و فقط تعداد می نویسم مثلا 3 نفر یا 10 نفر یا 6 نفر
این اعداد یعنی کسایی که اون روز اومدن قیمت پرسیدن یا مشتری بودن ولی حالا به هر دلیلی خرید نکردن آخر شب تعداد کل اون روز می شمارم و می بینم مثلا 20 نفر یا 34 نفر در مجموع اون روز بودن و به خودم میگم ببین فاطمه
34 نفر همین امروز مشتری بوده پس یعنی ببین چه همه پول هست؟ چه همه مشتری هست؟ خدایا شکرت ، خدایا کمک کن بهم که باور های قدرتمند کننده ای بسازم که تعداد اینها روز به روز بیشتر بشه و بتونم به تعداد زیادی از اینها بفروشم.
سلام نگین عزیزم
چه زیبا گفتی :دوست من دقت کنقدرت خلق خواسته هامونو به خودمون بخشیده
یعنی اگر خواسته ی ما مشتری،ثروت،درامد،سلامتی یا بازخورد گرفتنه خداوند قدرتشو به سئو کردن، پرسنال مارکتینگ یا پرسنال برندیگ یا تکنیک های کوچینگ یا به تکنیک های بازاریابی،تبلیغات و تحلیل بازار یا تحلیل رقبا نداده
قدرت دست ماست ????
این موارد وسیله هستن،ابزار هستن
که دستی از طرف خداوند میشوند، خود استاد هم یک زمانی رفتن دوره دیجیتال مارکتینگ و دیدن و بارها و بارها گفتن
و هدایت خداوند بوده، و به مرور به این تکامل در سایت رسیدن، روی سایت خود استادهم انالیتیکس نصب هست ، آنالیتیکس ابزاری برای بررسی رفتار کاربر از کانال های مختلف،خود سایت استاد،الان بسیاز زیبا ،موارد content marketing, یعنی بازاریابی محتوایی و دارند رعایت وعمل میکنند.
بچه ها این و درک کنیم، ما قرار نیست ، روند بیزینس ها رو نقد کنیم ، ما قرار درک کنیم توحید و،ما قرار درک کنیم ، که باورهای من عامل تمام اتفاقات و شرایط زندگیم هستن،هدایت خداوند ،بر اساس فرکانس های من ،فرکانس من عامل.
حالا این فرکانس و استاد که داشتن اون زمان ها کار میکردن، خداوند هدایتشون کرده ،به سمت دیجیتال مارکتینگ و با اینکه هیچ سررشته ای نداشتن،ولی به خاطر باورهای قوی که در مورد عزت نفس و خداوند،ثروت و خداوند،روابط و خداوند ،به مرور ساخته بودند ،((((( درک کنیم که خداوند از ابن موصوعات جدا نیست،یعنی من و شما و استاد و خانم شایسته، وقتی داریم، روی باورهامون در هر زمینه ای کار میکنیم ،این یعنی توحید،یعنی قدرت و داریم میدیم به درون خودمون،و ایمان داریم که خداوند ما رو هدایت میکنه،و چون توکل داربم ،و چون میدونبم خداوند برامون کافی ، داریم فقط و فقط روی باورهامون کار میکنیم ))) و در عرص ۶ ماه به کفته خودشون ،یاد گرفتن، و به خاطر دیدگاه توحیدی که داشتن، باز روی باورهاشون کار کردن و ادامه دادن،چون به این درک رسیده بودن، که من عامل بدبختی و خوشبخبختی خودم هستم،و ادامه دادن ، و رسیدن به این مرحله، همونطور که هدایت شده،به یاد گرفتن،primer,به خاطر باورهای قوی که به مرور ساختن و به مرور و قدم به قدم عمل کردن و بزرگ و بزرگتر شدن .
مدیر فنی سایت استاد ،یک وسیله ، استاد میدونه که ایشون عامل نیستن، استاد میدونه که باورهای قدرتمند خودش ایشون و وارد مدار ایشون کرده، یا بهتر بگیم ،استاد وارد این موتر شده، برای همین استاد ته ترسی داره ، نه غمی ، این یعنی توحید .
Primer یک وسیله است ،یک نعمت ، که که استاد به حاطر باورهای قدرتمند در اعتماد بنفس ، در ثروت ، به این وسیله هدایت شدن، و در مدار این وسیله قرار گرفتن.اگر استاد توحید عملی که کار گردن روی باورهاش ، درک نکرده بود، اصلا روی باورهای عزت نفس و ثروت اینقدری کار نمیکرد که خودش اینکار و انجام بده، پول میداد به یک نفر دیگه اینکار و انجام میداد!
یک فرد توحیدی، ایمان داره باور داره ، که تمام اتفاقات و شرایط زندگیش ،به خاطر باورهای خودش،و درک میکنه که پایه جهان بر اساس فرکانس و انرژی، دیگه نه غمی داره نه ترسی ، دیگه نگران ابزار و آدم ها نیست، می گوید باش ،می شود .تمام
یک فایل رایگان نیاز
بچه ها من واقعا این متن و ننوشتم
خودم ۱۰۰ بار باید این متن و بخونم
عاشششق همتون هستم،این سایت ،گوشه ای از بهشت روی زمین
سلام نازنین جون واقعا اینکه گفتید یک فرد توحیدی باور داره که تمام شرایط زندگیش بخاطر فرکانس های خودش هست و با درک این موضوع دیگه نه غمی داره و نه ترسی نکته عالی بود ازت ممنونم که به من یاد آوری کردی که خودم خالق شرایط زندگی ام هستم نه هیچ عامل دیگر دوستتون دارم💖💖💖💖
با شما موافقم واقعا این سایت گوشه ای از بهشت خداوند در روی زمین هست🌹🌹🌹🌹
سلام راضیه ی نازنینم
با قدرت ناتمام درونت روان شدن عشق آرامش ثروت سلامتی ثروت را به سویت آرزومندم??
سلام
این روش بهبود فرکانس که کنترل ورودی های ذهن +هر شرایط هر موقعیت هر تضاد جوری نگاه کن که بهت احساس خوبی بده
چقدر اینو عالی گفتی دوست من
یاد مصاحبه استاد با مهندس شعبانعلی افتادم
که ی جا از صحبتاشون میگفتن شرایط اطراف ما تاثیری در روند رسیدن به خواسته های ما نداره بلکه فقط در سرعتش میتونه تاثیر داشته باشه یعنی میتونه روند رو تند و کند کنه
که باز به نظرم دست خود ماست این یعنی همون اعراض ناخواسته ها یعنی شاید نتونم توجه کنم به نکات مثبت اما میتونم توجه نکنم به ناخواسته ها
اما میتونم اگه احساس کنم رابطه ای که دارم با فردی زیاد مناسب من برای رسیدن به خواسته هام و داشتن احساس خوب هست رو قطع کنم یا مهاجرت کنم از شهری به شهری دیگه
چقدر قشنگ گفتی به جای تبلیغات خاص باور خاصی ایجاد کنیم تا با توانایی تغییر باور خواسته هامون خلق بشن چرا که ما توانایی خلق خواسته ها به هر شکلی که میخوایم هستیم
مرسی به دیدگاه زیبای شما
سلام به شما دوست مهربانم واقعا عالی گفتین دوست داشتم به جای امتیاز 5 به شما 5000 هزار امتیاز بدم
من ی دختر کوچولوی تپل و دوستاشتنی هشت ماهه باهوش و با استعداد دارم که خیلی فکر میکنم به رفتارش بعضی وقتا ی چیزی روی زمین از اسباب بازیهاش هست که میره سراغشون و چون فکر میکنه همه چیز خوردنیه میره امتحانش میکنه و من بعضی وقتا میگیرمش و واقعا میبینم که دست و پا میزنه تلاش میکنه گریه میکنه که بره برسه به اون وسیله
میگم خدای من من این بودم که وقتی تحت هیچ شرایطی و طبق غریضم فهمیدم که میتونم چیزی بخورم و با خوردن اون احساس ارامش بهم دست بده و بخوابم نهایت تلاشم رو کردم و اصلا برام مهم نبوده اون چیه ایا خوردنیه ایا خوردنی نیست فقط میخواستم به دستش بیارم پس باز میتونم همه چیز رو بدست بیارم چون اون غریضه در درون منه کافیه بهش توجه کنم و دیگه نه تبلیغاتی دارم برای بدست اوردنش نه مردم نه حتی قدرتی که از من خیلی قوی تره و منو گرفته
مرسی به نگاه زیبات در دنیا و اخرت سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشی
سلام به همه دوستان
من یک نقد به این دیدگاه دارم اینکه که میگین تبلیغات و این چیزا کاری نمیکنه سوال من اینه که تبلیغات رو کی خلق کرده؟
اون رو هم خدا خلق کرده و ابزاری رو قرار داده تا با اون راحت تر به خواسته هامون برسیم
هرچیزی که در راستای هدف هامون خداوند بوجود آورده اینه که ما بدونیم همه چیز به سادگی رخ میده و رسیدن به هدف ها کار سختی نیست.
سلام
ولا من نمیدونم چطوری از این همه اگاهی این همه انرژی که ازاین نوشته ها میگیرم تشکرکنم..زبونم قاصر..هربار فایلای استاد گوش میدم وکامنت بچه هارو میخونم مثل کسیم که یه خبرخوش داره وتو پوست خودش نمیگنجه..خدایاشکرت..ققط میتونم همینو بگمممم..ممنونم از استادعزیزم ازهمه شماها..
نگین جان واقعا سپاسگزارم از نظر فوق العادتون. خداروشکر که اینقدر قانون رو خوب فهمیدید و با تمام قلبتون اون رو باور کردید و با ما در اشتراک میزارید و یادمون میدید. امیدوارم که همیشه در حال پیشرفت و بهتر زندگی کردن باشید. شاد شاد شاد باشی.
سلام بهنام عزیز ؛ هم فرکانسی خوبم
برای امیدواریت برای پیشرفتم وبهتر زندگی کردنم سپاسگزارم
من نیز برای شما زندگی توام با عشق و ارامش و سلامتی و ثروت خواستارم????
دوست عزیز خیلی مطالبی که نوشتی قشنگ و ساده بود برات آرزوی موفقیت میکنم مسیر درستی در پیش گرفتی خدا به همراهت
مرسی به خاطر پاسختون خیلی خوب و روان بود
مسیر رو خوب توضیح دادیدن بالاخص اونجا که گفتین “مشتریو باورات برات میسازه نه تبلیغات”
این جمله ساده کوتاه و موثر بود!
به قول استاد روی خودت هم حساب نکن روی خدای خودت حساب کن!
من اینطور واسه خودم بیانش می کنم که:
من واسه پیشرفت دنبال راه می رم، ممکنه ایده تبلیغات بیاد… میبینم باید پول خرج کنم بهم فشار میاد… میگم اوستا کریم این کار واسه من سخته، میشه یه راه راحت تر بزاری جلوی پام؟
یه جورایی مطمئنم یا یه ایده راحت تر می رسه یا اینکه شایدم اینقدر آماده بشم با این احساس که خودش نتیجه رو بندازه توی دامن من!
چقدر موافقین؟
دوست عزیز و مهربونم بسیار زیبا و شفاف و با دید باز نسبت به همه ی زوایا توضیح دادین ????و انقدر تاثیر گذار ،که وقتی متنتون تموم شد ،حس کردم دلم میخواد بارها و بارها از اول بخونمش ،ممنونم ??
ربّ العالمین را سپاسگزارم برای تاثیر متنم برای شما
همفرکانسی خوبم دوستت دارم
در پناه الله یگانه ثروتمند و خوشبخت باشید
به نام خدا
خدایا شکرت
سلام
.
این که گفتید همه چیز به فرکانس های ما بستگی دارد
و جهان هم از جنس همون افکار و باورها و فرکانس های ما به ما
پاسخ می دهد….
خیلی وقت ها هست که ما به توانایی های خودمون ایمان نداریم
و اون کار اون حرفه را فقط در
خرید و فروش و در مغازه زدن و در تبلیغات در تبلیغ کردن ووووو….
اینها می بینیم
در صورتیکه اگر ما به توانایی هایی که داریم ایمان داشته باشیم
می تونیم ازش ثروت خلق کنیم.
من بعضی از افراد را که می بینم
اونقدر قدرت سخنوری و سخنرانی
و کلا بیان و قدرت کلام خوب
و بالایی دارند
ولی به خودشون و به توانایی که دارند ایمان ندارند
و من از گفته ی خودشون میگم
که می گویند: چه فایده …. این همه
حرف زدم یکی هزار تومن هم بهم
نداد …..
خب این چی رو می رسونه ؟؟؟
این همون باور را می رسونه که من
قدرت کلام و آگاهی های زیادی را دارم
ولی بی فایده است و نمی تونم ازش پول بسازم
ممنون
سلام خدمت نگین خانم انشالله هرجا که هستی شاد باشی
چقدر زیباه توضیح دادین
کلی انرژی گرفتیم مرسی از توضیحاتتون
و چند بار خوندم کامنتتونو مرسی که ب لطف خدا عالی هستین
اصلا میدنی روزای اول که همه میگن زتدگی ما در تمامی جوانب فوق العادس همه فک میکنن شعاره ولی وقتی خدا تو این شرایط برارم داده فقط دارم اشک شوق میریزم
الهی شکرت 😍👏👏👏👏👏
مرسی که هستین
سلام دیدگاه عالی بود خداروشکر. فکر میکنم خیلی به من کمک میکنه. مرسی از این بازخورد. اینم بگم که میدونم تو کسب و کارم کمکم میکنه. این دیدگاه رو تویی که فرستادی به عنوان تجربه ای از خدا گفتی و اینم لطف خداس هم به خودت و هم به ما. مرسی
سلام و درود .ممنون از شما بابت پیام بسیار خوب و آموزنده ای که گذاشتین منم تو کامنتی که خواهم گذاشت با مثال هایی از موفق ترین افرادی که میشناسم و خودم و تجربیاتم ب نکاتی که شما گفتید اشاره میکنم
سلام دوست خوبم ، از کامنت خوبت بسیار ممنونم
چندتا نکته عالی از حرفات کشیدم بیرون
که اینجا بهشون اشاره میکنم و به من خیلی کمک کرد
بحث باور لیاقت
و باور فراوانی بود
موفق و پیروز باشی ????
ایمانى که عمل نیاره حرف مفت هستش.
عمل به الهامات نشانه ی ایمان است
سپاسگزارم بابت یاداوری این جمله ی مهم???
ممنونم از دیدگاه خوبتون
سلام دوست عزیز
از خوندن کامنتت بینهایت لذت بردم و بر آگاهیم اضافه شد
سپاسگزار خداوندم هستم بابت دوستان خوبم
این باورای ماست که زندگیمون و میسازه و ایمان داشتن به منبع که تمام ذخائر جهان دست یگانه فرمانروای جهان قرار داره و با این باور به تمام خواسته هامون میرسیم فقط باید ایمان داشته باشیم و در مسیر حرکت کنیم خیلی از کامنتتون لذت بردم و فقط خواستم اینجوری تشکر کنم موفق باشید
نگین جان عزیزم متشکرم متشکرم متشکرم به خاطر کامنت عالی که نوشتی
چقدر به من کمک کردی ، وقتی که اونجا نوشتید که ما با فرکانسمون اون انرژی رو به شکل مشتری ، درآمد ، ثروت ، سلامتی ، در میاریم و وارد زندگیمون می کنیم . الله اکبر
همون آیه ی
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
باز هم سپاسگزارم از شما
موفق و پیروز در پناه خدا باشید
سلام دوست عزیزم من با خوندن دیذگاهتون اون انرژی از صحبت هاتون دریافت کردم اونجایی که گفتین دوست خوبم دقت کن خداوند قدرت خلق خواسته هامونو به خودمون بخشیده عالی بود گاهی وقتا ادم میشنوه و میخونه امادرک قلبی نداره من با خواندن این جمله یه حس ارامش گرفتم که انگار قدرت این جمله را تازه در درونم احساس کردم خدایا شکرت ازت ممنونم که مرا به این راه هدایتکردی ممنونم
سلام نگین عزیز چقدر زیبا و قابل درک و مشخصا از ته دل گفتی، ازت سپاسگذارم بخاطر این باورهای درست و به من منتقل کردی🌹
سلام به همه دوستان عزیزم
مریم شایسته هستم و قصد دارم در این نوشته بخش کوچکی از تجربه شخصیام را در زندگی با استاد عباسمنش با شما به اشتراک بگذارم و از زاویه دید خودم به مواردی بپردازم که آنها را دلیل تفاوت نتایج استاد عباسمنش میدانم.
این نوشته، به دلیل طولانی شدن، شامل دو قسمت است.
قسمت اول:
من استاد عباسمنش را از روزهایی میشناسم که، هیچکدام از دستاوردهای کنونی، در زندگیشان نبود، منظورم همان زمانی است که، از ایشان شنیدهای در هوای گرم خیابانهای بندرعباس، هدفون به گوش قدم میزدند و آینده دلخواهشان را تجسم میکردند. تجسم همهی آنچه که ما الان به عنوان واقعیت کنونی زندگی ایشان میشناسیم.
اما آن روزها هر فردی که به ایشان نزدیک میشد، میتوانست به وضوح از میان کلام، رفتار، و فرکانسهایشان، همین جنس از ایمان، اعتماد و در صلح بودن با خود را دریافت کند که، امروز با وجود این دستاوردها میتوانیم ببینیم. بعضیها نیز، دلیل این جنس از ایمان و آرامش را، داشتن این موفقیتها میدانند، حال آنکه ماجرا دقیقاً برعکس است.
استاد عباس منش، هیچوقت حتی آن زمان که این دستاوردها را نداشت، هرگز فکر نمیکرد که، شاید نتواند موفق شود. شاید نمیدانست چگونه، اما اینکه این موفقیتها رخ خواهد داد، برایش امری حتمی بود و این نوع نگاه و فرکانس نیز، موجب هدایت او به درک بهتر قوانین شد. البته بعدها که بیشتر او را شناختم و دربارهی درباره کودکی و نوجوانیاش از او بیشتر شنیدم، فهمیدم، این جنس از اعتماد به تواناییهای خود، ویژگیی تازهای نیست و به خوبی میتوان آن را از خلال ماجراهای کودکیشان نیز بیرون کشید.
ایشان میگفت??
«وقتی از تلویزیون، تصویرموفقیتهای فرد خاصی پخش میشد که مثلاً فلان اختراع را انجام داده یا، در حرفهی ورزشی خاصی موفق شده یا، میتواند یک حرکت ورزشی سخت را انجام دهد و…، به نظرم کار خاصی نمیآمد و مطمئن بودم که من خیلی راحتتر میتوانم آن را انجام دهم.
پدرم همیشه از دیدن یا شنیدن خبر یک موفقیت خاص درباره یک فرد شوکه میشد? و سعی میکرد با کنایه یا گاهی با تحسین، آن را به رخ من بکشد. اما وقتی رو به پدرم میگفتم:
«این که چیز خاصی نیست. من هم میتوانم این کار را انجام دهم» ، پدرم به خاطر این نوع نگاه، به شدت شاکی میشد???? و من این حد از شاکی شدن را درک نمیکردم، چون نمیتوانستم درک کنم چرا انجام چنین کاری یا رسیدن به چنین موفقیتهایی برای آدمها، اینقدر خاص یا سخت یا غیر ممکن به نظر میرسد. در صورتیکه انجامشان برای من، امری خاص یا پیچیده نبود. بلکه واقعاً آسان بود و اگر میخواستم، میدانستم که حتی خیلی راحتتر از دیگران به آن خواهم رسید»
?????
قصدم از نقل این جملات، اشاره به جنسی از ایمان و یقینِ مطلق به توانایی خود برای ساختن شرایط دلخواه در زندگی است که، آبشخور چنین رفتارها و واکنشهایی در برابر مسائل مختلف است. به دلیل این نوع نگاه است که استاد عباسمنش وقتی برای تحقق امری مصمم و متمرکز میشود، تحققش نه تنها حتمی است، بلکه با اختلاف، همه رکوردهای ممکن را جابهجا میکند و من سعی دارم با نگاه و برداشتهای خودم، ریشه و منشأ این نوع نگاه را توضیح دهم.
چراکه فقط این نوع نگاه به خود که، «من توانایی تحقق هرآنچه بخواهم را دارم»، میتواند چنین رفتاری را توجیه کند. به عنوان مثال وقتی که هنوز نوجوانی بیش نیست، در جواب مادرش بگوید: من هرگز نیازی به ارثیه شما ندارم. چون خودم بسیار بیش از اینها بدست میآورم.
?????
استاد عباسمنش خیلی خوب خودش و خواستههایش را از میان تضادهای زندگیاش شناخته است. همان تضادهایی که معمولاً همه ما در زندگی با آنها مواجه بودهایم. اما اینکه چرا همه ی آدمها نتوانستهاند از دل آن تضادها، دستاورد بسازند یا دستاوردهایی مشابه با استاد عباس منش داشته باشند را در هیچ عاملی به جز این اصل نجویید:
«تمام اتفاقات زندگیما، بدون استثناء، بازتابی دقیق و بدون تغییر از باورهای خودمان دربارهی آن نوع اتفاقات است.»
یعنی در جهانی که، فقط با این اصل بدون تغییر مدیریت میشود، عاملی که نتایج را متفاوت میکند، نمیتواند چیزی متفاوت از این اصل باشد. فقط 2 مسئلهی اساسی در این جمله و این اصل معمولاً نادیده گرفته شده است:
اول: یقین مطلق به این امر که هیچکس جز من نمیتواند زندگیام را تغییر دهد. این موضوع در حکم نقطهی کور (Blind spot) ای است که به اندازهی کافی درک و دیده نشده است. افراد زیادی هنوز هم منتظرند تا دولت، والدین، همسر و… زندگیشان را تغییر دهد و غافلند از اینکه، بدون این یقین مطلق که تغییر شرایطشان فقط در دست خودشان است، قطعاً برگی در باد هستند- بدون احساس هیچ کنترلی بر وقایع زندگیشان.
و مسئله بسیار اساسی بعدی، تطبیق شخصیت و ویژگیهای ذاتیمان با این اصل و «بیشتر همراه بودن با این اصل» است.
موضوع، پیدا کردن سبک شخصی خودمان از درون این اصل و هماهنگ کردن خواستهها و حتی ویژگیهای شخصیتیمان با این اصل است تا بتوانیم شرایط دلخواهمان را، در زندگی تجربه کنیم.
به نظرم، استاد عباسمنش بهتر از هر فردی که لااقل من تا کنون شناختهام، توانسته، ویژگیهای ذاتی خودش را بر این اصل منطبق نماید. به همین دلیل، حتی از ویژگیهایی که جامعه- به دلیل همخوان نبودن با ارزشهای ساختگی خودش – آنها را نمیپسندد، عاملی برای رشد و شکوفایی خودش و رشد جهانمان ساخته است و به این ترتیب موجب رشد هزاران فرد دیگری نیز شده که، توانستهاند در این مدار و فرکانس قرار بگیرند.
منظورم از «تطابق»، نجنگیدن با خودت است. برعلیه خودت نبودن است. نجنگیدن با ویژگیهای شخصیتی ای است که، از تغییرش مستأصل شدهای. در عوض در صلح قرار گرفتن با خودت و یافتن راهی برای استفاده از آن ویژگیها در راستای این اصل و راستای خواستههایت است.
به عنوان مثال، اگر شخصیتی رقابت طلبانه داری، نیازی نیست انرژی ات را صرف تغییر این شخصیت و خاموش کردن این ویژگی در خود نمایی. چون احتمالاً انرژی ات بیهوده هدر میرود. در عوض، ببین چگونه میتوانی این ویژگی را در راستای قوانین کیهانی، به خدمت خواستههایت در بیاوری.
اگر شخصیتی داری که به نظر غرور خاصی دارد و به اندازه کافی برای کارکردن برای دیگران صبور نیست، از تلاش بیهوده برای تغییر این شخصیت دست بردار و ببین چگونه میتوانی از دل این شخصیت و اولویتهایش، خلاقیت بسازی برای داشتن کسب و کار خودت. ببین چگونه میتوانی با هماهنگ کردن این شخصیت با قوانین کیهانی، آن را در خدمت خلق خواستههایت قرار دهی.
زیرا ویژگیهای شخصیتی، به خودی خود نقشی در تجارب زندگیمان ندارند. باور و نگاه هر فرد به ویژگیهایش است که، خروجی آن ویژگیها را به عنوان نتایج زندگی آن فرد، تعیین میکند.
?????
بنابراین، مسئله «یک ویژگی» نیست، بلکه توانایی هدایت یک ویژگی، در مسیر صحیح است.
به نظر من، حتی ویژگیِ شخصیتیای مثل «احساس نیاز به مورد توجه واقع شدن»، که از کمبود عزت نفس نشأت گرفته است، نیز وقتی هدایت میشود، موجب ساخته شدن عزت نفس واقعی در فرد میگردد.
شاید در ابتدای راه، این ویژگی، مهمترین عامل انگیزانندهی فرد باشد تا بخواهد به خاطر مورد توجه واقع شدن، تحسین شدن و … تغییراتی در زندگیاش ایجاد کند یا دستاوردهایی داشته باشد، اما، هرچه بیشتر سعی شود تا قدرت این ویژگی با قوانین کیهانی همراستا بشود، کم کم آن نیروی ویرانگر تبدیل به یک نیروی سازنده میشود و در نهایت فرد را به سمت اهداف واقعیاش هدایت میکند و آرام آرام همچنان که او را از تجربهی این نیاز پر میکند، از او آدمی تواناتر، با عزت نفستر و بهتر میسازد که، با خلق خواستههایش توانسته، جهان را جای بهتری برای زندگی نماید.
این موضوع به آب بارانی میماند که از کوهها به سمت شهر جاری شده و خرابی به بار میآورد، به این دلیل که شهر درست در معرض شیب کوه قرار دارد. اما وقتی آدمها سدی میسازند و همین آب را به مسیر آن سد هدایت میکنند، با جمع شدن پشت آن سد، کشتزارهایشان را آبیاری میکند و برایشان نعمت و برکت به بار میآورد.
بنابراین، همانگونه که آدمها، انرژی باد، آب، طوفان، سیل یا هر انرژیی ظاهرا مخرب دیگری را در راستای سازندگی به کار میبرند، هر فردی نیز میتواند این الگو را در خودش به کار ببندد و سبک شخصی خودش را که، هماهنگ با اصل و اساس جهان است بیابد، تا هم لذت ببرد و هم پیشرفت کند.
?????
من در این متن سعی دارم تا آنجا که قلمم توانایی دارد، آنچه که در تجربهی زندگی شخصی با استاد عباسمنش درک کردهام و دیدهام را، به صورت بسیار مختصر، در قالب کلمات بیان کنم.
اما مختصر نوشتن درباره این مرد و تواناییهایش کار آسانی نیست. این کار حتی از عهدهی یک کتاب 1000 ای نیز بر نمیآید. هرچند انشاءالله در آیندهای نزدیک کتابی درباره زندگی استاد عباسمنش مینویسم و در این کتاب، به جای مسائل حاشیهای و غیر اصلی که در اکثر زندگینامهها نگاشته شده است، به اصل و اساسی خواهم پرداخت که در تک تک لحظات زندگیام با ایشان دیدهام و شناختهام. اصلی که جزئی جدایی ناپذیر از ساختار شخصیتی ایشان است و میتوانم با جرأت بگویم، هنوز در زندگیام با فردی مواجه نشدهام که تا این حد حرف، عمل، رفتار، اعتقاد و آموزشهایش یکی و هماهنگ باشد. هنوز در زندگیام با فردی چون ایشان مواجه نشدهام که تا این حد خودش باشد و مهمتر از همه، تا این حد نتواند خودش نباشد.
اما لازم است تأکید کنم که، اینها نگاه و استنباطهای شخصی من درباره ایشان است. چراکه همواره، بهترین و نزدیکترین شخص به فرکانسهایش، فقط و فقط خود فرد است و هیچکس جز خود فرد، نمیتواند درباره نگاه، باورها و دلایل موفقیتش تا این حد دقیق صحبت کند.
خصوصاً اگر آن فرد مثل استاد عباسمنش آگاه به قوانین زندگی باشد، دلیل اتفاقات را بداند و از نقش باورها و فرکانسها در اتفاقات زندگیاش آگاه باشد و مهمتر از همه، مثل ایشان، به این حد از خوشناسی رسیده باشد. به همین دلیل است که آموزشهای ایشان اینچنین موثر و کاراست. چون به قول شخص ایشان، اصل را از فرع تشخیص میدهد و قادر است فقط به اصلی بپردازد که اجرایش، قطعاً هر فردی را از هر شرایطی به موفقیت مورد نظرش میرساند.
?????
اگر بگویم مهمترین دلیل موفقیتهای ایشان، رسیدن به چنین حدّی از شناختن خویشتن است، اشتباه نکردهام. ایشان همواره سعی دارد خودش را خیلی خوب بشناسد:
نقاط قوت و نقاط ضعفش را،
خواستههایش را،
باورهایش را،
قوانین را و رابطه میان تمام اینها با هم،
میزان هماهنگی یا ناهماهنگیای که بین خواستههایشان و باورهایشان وجود دارد را خیلی خوب بررسی میکند.
میزان هماهنگی میان باورهایشان و قوانینی که همواره سعی در درک بهترشان دارد را خیلی خوب بررسی میکند.
یک بار استاد عباسمنش توصیف جالبی درباره «طوفان ایرما» به من داد که، ذکر آن در اینجا خالی از لطف نیست.
(منظورم همان طوفانی است که یک سال پیش در فلوریدای آمریکا رخ داد و استاد عباسمنش یک فایل با نام «پیام ایرما قسمت 7 سریال تمرکز بر نکات مثبت» در بخش محبوب ترین دانلودها در سایت قرار داد)
ایشان میگفت:
«از نظر محققان طوفان ایرما یک پدیدهی بسیار عجیب است.
آنها میگویند چنین طوفانی تنها زمانی میتواند رخ دهد که 10ها ویژگیی متفاوت، همزمان رخ دهد. مثلاً دمای هوا، فلان قدر، دما آب به فلان درجه برسد، سرعت وزش باد به فلان درچه برسد و فشار آب و جذر و مد آب در فلان موقعیت قرار بگیرد و… تا ایرما متولد شود و جمع شدن این عامل در کنار هم به صورت همزمان، آنقدر احتمال پایینی دارد که میتوان گفت: تقریباً غیر ممکن است.»
اینها همان ویژگیهای معمولی آب و هوایی هستند.یعنی اجزای سازنده یک طوفان بسیار قدرتمند و عجیب که دانشمندان را متحیّر کرده، چیزی فراتر از ویژگیهای معمولی آب و هوا در مقاطع مختلف سال نیست. اما قدرت و تفاوت وقتی رخ میدهد که، همین ویژگیهای ساده، با نسبت مناسب و همزمان در کنار هم قرار میگیرند.
?????
به نظرم، این توضیح درباره دلیل تفاوت نتایج استاد عباسمنش هم صادق است. دلیل نتایج متفاوت فردی مثل ایشان، فقط یک عامل خاص نیست. بلکه طبق آنچه در تمام این سالها از رفتار و واکنشهای استاد عباسمنش برداشت کردهام و آن را با نحوه نگاه و ویژگیهای خودم، ترسها و امیدهایم، اشتیاقها و ناامیدیهایم سنجیدهام و سپس آن را با ویژگیهای افراد موفقی که میشناسم، سنجیدهام، مجموعهای از نگرشها و الگوهای فکری را در استاد عباسمنش پیدا کردهام که در زمان مناسب در مکان مناسب، کنار هم جمع شدهاند و موضوع مهم ماجرا، توانایی جمع آوری همین ویژگیها یا دلایل به ظاهر ساده، به صورت همزمان و یکجاست.
هرچند میتوانم بگویم، ریشهی این مجموعه از الگوهای فکری و رفتاری، خیلی شبیه به هم بوده است. گویی یک اصل وجود دارد که هر بار خودش را در قالبی جدید نشان میدهد و به توانایی دیگری دگردیسی مییابد که، یک خواسته را محقق میکند. اما اگر بخواهم همین ریشه و همین موضوع را مفصلاً توضیح دهم،کتابی شامل 1000 صفحه خواهد شد.
?????
از نظر من به عنوان یک ناظر بیرونی، سردسته این عوامل «آزادی» است. البته باید اذعان کنم که سخت ترین کار دنیا این است که بگویی، فردی غیر از خودت چگونه فکر میکند. اما آنچه از تجربه زندگی با استاد عباسمنش درک کردهام، اینقدر که « آزادی» برای استاد عباسمنش در اولویت بالایی قرار دارد که، هیچ چیز دیگری قرار ندارد.
میتوان ارتباطی پررنگ بین عاملی به نام «آزادی» و سایر عواملی یافت که، در دلایل تفاوت نتایج استاد عباسمنش، دخیل میدانیم. اولویت بسیار بالای آزادی برای ایشان، حتی مهمترین دلیلی است که سایر عوامل را در وجود ایشان شکل داده است.
بارها دیدهام که به خاطر عاملی مثل عزت نفس، ایشان چه نتایج خارق العادهای را رقم زده است. بارها توانستهام، دلیل یک موفقیت خاص دربارهی او را به باوری مثل باور به فراونی یا طی کردن صحیح تکاملشان ارتباط بدهم.
بارها توانستهام دلیل موفقیت در یک موضوع را به عاملی مثل این که: هرچقدر ثروتمندتر شوی، نزد خداوند عزیز تر میشوی، ربط بدهم.
اما وقتی موضوعی پیش میآید که ایشان احساس میکند آزادیشان را تحت الشعاع قرار داده است، همه معادلات درباره این مرد تغییر میکند.
یعنی اگر درباره آن موضوع تا فقط یک لحظه پیش، اعتماد به نفس لازم را نداشته یا هیچ ایدهای برایش نداشته و… دقیقاً در یک لحظه، نمیتوانم، نمیشود، تکامل طی کردن، منتظر ماندن و هر بهانه یا مانع دیگری که تا آن لحظه موجب اقدام جدّی ایشان نشده بود، کنار میرود و نیرویی را در وجودشان فعال میکند که آن کار را نه به نحو متوسط، نه به نحوی خوب، بلکه به عالیترین شکلی انجام میدهد که میشد انجامش داد.
? اولویت آزادی باعث شده که، نتواند در ترس بماند و به آنها حمله کند. چون نمیتواند چیزی را تحمل کند که در دلش ترس انداخته است. زیرا ترس برای او به معنای صدمه دیدن بخشی از آزادیاش است و او آزادیاش را تمام و کمال میخواهد. بنابراین، سریعاً به دل آن ترس میرود تا به قول معروف، مرگ یک بار شیون یک بار بشود.
در یک کلام، باج دادن به موضوعی که آزادی ایشان را تحت الشعاع قرار میدهد، بزرگترین خط قرمز ایشان است.
به همین دلیل است که میگویم، اولویت آزادی، که میشود آن را به «مبحث توحید» نیز تعمیم داد، یک محرک بسیار قوی در استاد عباس منش است که از زیر سنگ هم شده، کارها را انجام میدهد، مسائل را حل میکند و نتیجه مورد نظر را خلق میکند.
کما اینکه بهترین چیزی که به استاد عباسمنش انگیزه میدهد، هرگز تعریف و تمجیدها یا حمایتهای دیگران از او نیست، بلکه بهترین انگیزانندهی او زمانی است که احساس کند، دیگران (منظورم آدمهایی است که در ارتباط با او هستند: کارمند، مشتری و…) تصور دارند، او از عهدهی انجام کاری بر نمیآید یا بدون حضور آنها، توانایی انجام کاری را نخواهد داشت. آنوقت است که تمام معادلات جابه جا میشوند. همهی آیتمها، همه پیشنیازها، همه آنچه که موجب شده بود تا آن لحظه آن کار به تعویق بیفتد، ، حذف میشود و این نیرو و این اولویت، خودش همه آنچه لازمه تحقق آن امر است را ایجاد و مدیریت میکند.
? اولویت بالای آزادی سبب شده که ایشان تا این حد صادق باشند و هیچ راز یا سرّی در زندگی ایشان وجود نداشته باشد. زیرا ایشان هرگز انرژی خود را صرف مخفی نگهداشتن یک موضوع نخواهند کرد. به همین دلیل است که تمام مردمی که اسم استاد عباسمنش را شنیده اند، تمام گذشته و حال او را میدانند. زندگی گذشته و زندگی کنونی ایشان، چیزی جز آنچه در فیلم ها و ویدئوهای ایشان میبینید، نیست. هیچ جزئیات مخفی یا سرّی وجود ندارد.
شما آن ویدئوهای ضبط شده را میبینید و من واقعیت زندگی ایشان را و هر دو یکسان هستند.
شما نگاه استاد عباس منش را از طریق آموزشهای ایشان در محصولاتشان میشناسید و من این نگاه را در نحوهی رفتار و واکنششان به مسائل مختلف میبینم و هر دو یکسان هستند.
استاد عباسمنش در آموزشهایش فقط درباره عوامل و اساسی صحبت میکند که قطعاً خودش انجام داده باشد و به نتیجه رسیده باشد.
یعنی در تمام زمانهای که از موفقیتهای شان صحبت میکند، اگر استثنائاً آن روز مثلاً در رابطهی شخصیاش با من، حتی یک کدورت بسیار بسیار ساده و سطحی بوجود آمده باشد و مشغول ضبط برنامه باشد، هرگز در آن لحظه این جمله را از او نخواهی شنید که بگوید:
«من رابطهی عاشقانهی بسیار زیبایی دارم». هرچند این رابطه، خیلی بیشتر از یک رابطهی عاشقانه است. قصدم از این مثال، این است که بگویم، ایشان در هر لحظه دقیقاً با فرکانس همان لحظهشان صحبت میکنند و صداقت در فرکانس، تا این حد برای ایشان مهم است چون این موضوع به آزادیشان مربوط است.
و اتفاقی که رخ میدهد، شما آن فرکانس را از میان کلام ایشان دریافت میکنید و به همین دلیل آن کلام تا آن حد نفوذ دارد و به دل و جان آدم نفوذ میکند و تأثیر میگذارد.
ایشان صادقترین و راستگوترین انسانی هستند که، من در زندگیام دیدهام. ایشان همواره و همیشه حتی اگر موضوعی به نفعش نباشد، حقیقت ماجرا را میگوید، نه به این دلیل که میخواهد انسان خوبی به نظر بیاید، بلکه به این دلیل که، عدم صداقت، برایش یعنی ترس و ترس برای او دقیقاً نقطه مقابل آزادی است. یعنی چیزی که احساس آزادیشان را پایمال میکند.
?????
آزادی برای ایشان یعنی:
آزادی از، محتاج نبودن به عوامل بیرونی، یعنی عواملی که نمیتوانی کنترلی بر آن داشته باشی. خواه یک دوست باشد، یک کارمند عالی، یک شرایط خاص و…
حتی آزادی از وقایعی که در گذشته رخ داده است: استاد عباسمنش به ندرت اتفاقات و خاطرات گذشته را در ذهنش نگه میدارد.
به محض اینکه ایشان احساس کند موضوعی در حال پایمال کردن آزادی ایشان است، خیلی سریع راه حلها را پیدا میکند.
حتی مهمترین دلیل ایشان برای تجربه ثروت نیز، اولویت داشتن آزادی بوده است. آزادی برای تجربهی هر خواستهای. آزادی برای زندگی در هر مکانی و آزادی برای سفر به هر جایی و…
حتی آزادی از آرزو کردن و آرزو داشتن. چون ایشان احساس میکند این احساس او را در آن لحظه متوقف و ساکن نگه میدارد. (این همان موضوع سرمایهگذاری روی خودت و پر کردن I WHISH هاست). به همین دلیل وقتی خواستهای در وجود ایشان محقق میشود، در حداقل زمان ممکن آن را محقق میکند تا، فضای فکریاش بیش از حد درگیر آن موضوع نشود و آزاد بماند.
یعنی درست زمانی که در مسیرشان احساس کردند نداشتن ثروت، انتخابهای ایشان را محدود کرده و به نوعی در حال پایمال کردن آزادیشان است، خیلی سریع راه حل را پیدا کردند و فقط در عرض چند سال به موفقیت مالی مورد نظرشان رسیدندهاند.
درباره موضوع الرزق رزقان نیز، دلیل تعهد ایشان برای انتخاب آن نوع از ثروت که: «ثروت به دنبال تو باشد، نه تو به دنبال ثروت»، میتوانم دلیل این حد از تعهد را، «اولویت بالای آزادی» بنامم.
دلیل خریدن آن جنگل بزرگ 60 هکتاری در آمریکا نیز، اولویت آزادی بود.
قوانین آمریکا بسیار متفاوت از ایران است. شما در بیابانهای ایران، آزادی تجربه ماجراجوییهای شخصی خودت را داری. مثلا میتوانی یک تفنگ بادی بخری و به بیابان بروی یک قوطی را به عنوان نشانه بگذاری و به سمت آن شلیک کنی.
اما در آمریکا، چنین چیزی وجود ندارد. هیچ زمین، کوه، بیابان و رودخانهای وجود ندارد که بدون صاحب باشد و تو بتوانی به عنوان یک مکان عمومی، ماجرا جوییهای شخصی خودت را در آن تجربه کنی. حتی پارکهای عمومی در این کشور نیز قوانین و محدودیتهای خاص خود را دارد. اما تو آزاد هستی تا یک بیابان ، یک دشت، یک جنگل، کوه و …برای خودت بخری.
استاد عباسمنش پس از خرید آن جنگل 60هکتاری، به جز چند ماجرا جویی انگشت شمار، استفاده خاصی از آن جنگل وسیع نکرده است و حتی به جای شکار، از مشاهدهی آهوهایی که گاهی در آن جنگل میدیدیم، واقعا لذت بردیم.
اما من به خوبی میفهمیدم که، درباره این مرد، حتی فکر کردن به اینکه، ماجرا جوییهای شخصیاش در دل طبیعیت، محدود شده است نیز، تا آن حدّ آزادیاش را پایمال میکند که، ترجیح داده آن ملک 60هکتاری را بخرد تا احساس نکند که درباره یکی از خواستههایش، محدودیتهایی وجود دارد که مجبور شده آنها را بپذیرد. زیرا کنار آمدن با محدودیتهای برای این فرد هرگز پذیرفتنی نیست.
یعنی میتوانم بگویم سایر عوامل دیگری که میتوانیم آنها را دلیل موفقیتها و دستاوردهای استاد عباسمنش بنامیم، همواره از اولویتی به نام آزادی، نشأت گرفتهاند.
?????
همه آدمها قدرت تحقق آنچه را دارند که، اولویتش برای آن ها بسیار بسیار بالاست. وقتی اولویت موضوعی برای موجود انسانی، به اندازه کافی بالا میرود، حتی اگر چگونگیاش را ندانند، حتی اگر محقق شدن آن امر با امکانات آن لحظهاش امکان پذیر نباشد، قطعاً راهی برایش پیدا میکنند.
در واقع اگر در زندگیات خواستهای داری که هنوز محقق نشده است، به این دلیل است که آن خواسته هنوز اولویت بالایی برایت ندارد.
استاد عباسمنش بارها درباره این موضوع، مثال معتادی را زده است که در زندان هم مواد پیدا میکند به این دلیل که مواد برای یک معتاد، از اولویت بسیار بسیار بالایی برخورد است و مجبور است حتی از زیر سنگ هم شده آن را پیدا کند.
مثل همان فردی که به خاطر اولویت زنده ماندن، تنها راهکار را برای دفع حمله کوسه در وسط دریا، بالا رفتن از درخت نخل بداند. زیرا مجبور است. میفهمی، مجبور است!
? شخصیت آزادی طلب استاد عباسمنش را میتوانی در رأس همه عواملی پیدا کنی که، موجب شکل گرفته یک خواسته و تلاشهای او برای تحقق آن، شده است. یعنی اگر شاخ و برگهای اضافیِ مسیر هر خواستهای که ایشان توانسته محقق کند را هرس کنی، قطعاً به «آزادی» میرسی. این عامل همواره ، به سایر ویژگیهای شخصیتی ایشان، دگردیسی یافته است.
همین شصخیت آزادی طلب بوده که او را به سمت توحید هدایت نموده و موجب شده تا ایشان بتواند به این حد عالی، توحید را درک و اجرا کند.
در دوره کشف قوانین زندگی در جلسه 9+1 ایشان دلیل تفاوت نتایج خودش با سایر اعضای خانوادهاش، را به یاد آوردن سریعتر این اصل میداند که:
ما با فرکانسها و باورهایمان زندگیمان را خلق میکنیم و نه هیچ عاملی بیرون از ما.
دلیل اینکه استاد عباسمنش، خیلی جدی تر از دیگران، مثل یک اصل بدون تغییر و وحی منزل باور کرد که:
تمام اتفاقات زندگیی ما، بازتاب فرکانسهای خودمان است، اولویت مهم آزادی برات بود. چون چی عاملی و چه نیرویی و چه پشتیبانی بیشتر از این میتواند به آدم احساس آزادی بدهد که این قانون میدهد.
چه چیزی برای یک آزاد مرد شیرین تر و گواراتر از این است که بگویند?
قانون این هست که، همه چیز درون خودت هست. همهی آنچه میخواهی را خودت بدون نیاز به هیچ عامل بیرونی، فقط با درون خودت و فقط با باورهای خودت میتوانی خلق کنی و خیالت را راحت کند که همه چیز درون خودت هست و بیرون از تو هیچ خبری نیست!
یعنی دلیل گرایش و نگاه جدی استاد عباسمنش به توحید به عنوان اصل و اساس، این بود که «توحید» همخوانی کاملی با روحیات و شخصیت آزادگی طلب ایشان دارد. یا بهتر است بگویم، ایشان تطابقی عالی میان شخصیتشان و اصل و اساسی به نام توحید، ساختهاند. همین ویژگیرا من به وضوح در توصیفهایی یافتهام که قرآن درباره شخصیت، خواستهها، رفتارها و راهحلهای ابراهیم دارد.
فردی میتواند تا این حد موحد بشود که، تا این حد آزادی از بند عوامل بیرونی برایش در اولویت باشد. آنوقت میتواند بتهایی را بشکند که- از زمانی که چشم گشوده- اطرافیانش به دیده منجی و واسطهی برکت و نعمت به آنها نگریستهاند و به جای استفاده از تواناییهایشان، چشم امید به کرم آنها دوختهاند.
همین حالا نیز میتوانی نمونه آن جامعه، رفتارها و نگرشهایش را به وضوح در اطرافت ببینی. افرادی که به جای تواناییهای خودشان، چشم امیدشان به کَرَم بتهایی چون: وضعیت اقتصادی کشورشان، تغییر تصمیمات رؤسای دیگر کشورها درباره آنها، لطف و کرم خانوادهشان، رئیس بانک، مدیر عامل، کارفرما، همسر، فرزند و هر عاملی در بیرون از خودشان است تا آنها را به خواستههایشان برساند.
اما شیوه آزادمردان، کاملاً مخالف این شیوه است. برای همین میتوانم بگویم، اولویت آزادگی است که فرد به موحد بودن گرایش میدهد. آزادگی، پدر توحید عملی است.
???????
توحید، پاسخی کامل برای آنچه بود که استاد عباسمنش سالها به عنوان تنها فاکتور(X-Factor) به دنبالش بودند.
خیلی از ما این ماجرا را بارها از استاد شنیدهایم که، آن زمان که در بندرعباس، فقط یک کارگر ساده بودند – درک این قانون که زندگی ما با فرکانسهای خودمان رقم میخورد- چنان تحولی در ایشان ایجاد کرده بود و چنان وجودشان را سرشار از عشق به خداوند به عنوان منبع تمام نعمتها ساخته بود، که روزها و ماهها، در هوای گرم خیابانهای بندرعباس، راه میرفتند و اشک شوق میریختند. زیرا راهکاری به نام «توحید»را یافته بودند که به روحیات ایشان به شدت همخوانی داشت.
? توحید به این معنا که تمام اتفاقات توسط باورهای من رقم میخورد و من بخشی جدانشدنی از نیرویی هستم که همواره در حال هدایت من است و خیر و شرم را به من الهام میکند.
? توحید به این معنا که: رسالت تو فقط اجرای توحید است. تو در مسیر اجرای این امر قدم بردار و من هرچقدر ثروت و نعمت بخواهی به تو میدهم.
? توحید به معنای اعتماد به ندای نیرویی از درون خودت که به تو الهام میکند، تو در این مسیر حرکت کن و من همه چیز به تو میدهم.
چه چیزی گرانبهاتر و ارزندهتر از این میتواند باشد که، به ما برای انجام کاری پاداش بدهند که بزرگترین پاداش در نظر ما، فقط انجام همان کار است.
استاد عباسمنش در این باره یک بار مثال خوبی زد که دوست دارم آن را اینجا نیز ذکر کنم??
ایشان میگفت:
بچه ای رو درنظر بگیر که عاشق کاریکاتور هست. و میخواد کسی کاری به کارش نداشته باشه و از صبح تا شب این کارو انجام بده. از طرفی باباش بی خبر از این خواستهی بچه، به شدت عاشق این هست که پسرش توی مسابقات کاریکاتور جهانی برنده بشه. سپس رو به بچه میگه:
من هرچی بخوای در اختیارت میزارم، کلاس آموزشی میفرستمت، وقتت رو نمیگیرم و کار دیگهای از تو نمیخوام برام انجام بدی که وقت و انرژیت گرفته بشه و همه جوره حمایتت میکنم که تا تو فقط بشینی و تمام تمرکزت رو بزار روی همین کار.
برای آن بچه، «پدر»، در حکم قدرتمندترین فرد زندگیاش است که حالا میخواهد درباره موضوعی حامی و مشوق آن بچه بشود و به او پاداش بدهد که اصولاً انجام آن کار برای آن بچه، بزرگترین پاداش و عشق است.
و فکر میکنی نتیجه چی میشود.
?????
این همزمانی برای استاد عباسمنش نیز به همین شکل رخ داده است. یعنی ایشان عاشق انجام همان کاری هستند که، جهان و قوانین، حامی هر فردی میشود که خودش را متعهد به انجام آن نماید. حالا چه برسد به اینکه آن فرد، اصولاً عاشق انجام این کار باشد و حتی حاضر باشد به خاطر انجام این کار، هزینه و زمان صرف کند.
برای استاد عباسمنش، توحید، داستان اجرای آنچه است که، قلبت از او اجرایش را میخواهد تا با پر شدن از آن تجارب، از I WISH ها بگذرد.
? برای او، توحید سرمایه گذاری روی خودش است و نه روی ابزای به اسم کسب و کار، کارمند، ملک هایی که خریده یا تمام دستاوردهایی که داشته است. زیرا استاد عباس منش به آن دستاوردها فقط به عنوان خروجی باورهایی نگاه میکند که، توانسته در خودش بپروراند و به این شکل روی خودش سرمایهگذاری نماید.
? برای او توحید یعنی توجهات را از روی دیگران برداشتن و گذاشتن روی چیزی که تجربهاش را دوست داری. این همان نگاه متفاوت ایشان و تعریف متفاوت ایشان از موفقیت است. یعنی بی نیاز بودن از نتیجهی پایانی. یعنی لذت بردن از مسیر ، به جای به تعویق انداختن لذتها و موکول کردن آنها به زمانی که به نتیجه برسی.
? یعنی همان چیزی که آن را سپاسگزاریی قبل از وقوع نتیجه مینامیم.
فکر میکنید اجرای این کار راحت است؟!
نه اصلا راحت نیست!
? راحت نیست که یک روز تمام از صبح تا غروب، در پارادایس* به آهویی(نام یکی از بزهای استاد عباس منش که احتمالا در چند ویدئو آنها را مشاهده کردهاید) زل بزنی که، در حال مراقبت از بچههایش است که همین چند لحظه پیش آنها را به دنیا آورده.
(* پارادایس، یکی از مزرعههای استاد عباسمنش است که حاوی دریاچه ای بزرگ با خانه ای از چوب روی آب. این فضا آنقدر رویایی است که هرگز نمی شود تصویر اردیبهشت ماه اش را با هیچ جمله ای توصیف کرد. ابرهای زیبا با ترکیبی از رنگهایی جادویی که حتی کلمه ای برای نام آن رنگ نمی شناسم.
دیدن طلوع و غروب آفتاب روی دریاچه، صبحگاه های مه آلود و شفگت انگیز همراه با شبنم، شب های آرام و تاریک که زیبایی ماه و ستارگان را صد چندان می کند. هرگز به یاد نمی آورم که در زندگی ام ماه را به همان زیبایی دیده باشم که در آنجا می بینم. برای همین، استاد عباسمنش آن را “پرادایس” نامیده است.)
? راحت نیست تماشای بچه بزهایی که در حال تقلا برای ایستادن روی پای خودشان، یافتن شیر مادرشان و مکیدن شیر هستند را، مؤثرتر و مهمتر از هر عامل دیگری برای رشد و پیشرفت کسب و کارت بدانی و این شیوه را بهترین شیوه برای «درک موضوع هدایت» و «نهادینکه کردن این موضوع در وجودت» بدانی. اما این شیوهی استاد عباس منش است.
سبک شخصیی زندگی ایشان است.
?حتی گفتن این جملات هم راحت نیست که بتوانی بگویی:
اگر این نیرو، آهویی را در این جنگل وحشی هدایت کرده تا جای مناسبی برای به دنیا آوردن بچههایش پیدا کند و بدون نیاز به هیچ کمکی، بچههایش را به دنیا بیاورد، اگر این بچههای تازه به دنیا آمده را به سمت حیات و رشد، هدایت و حمایت میکند، پس کسب و کار من نیز توسط همین نیرو هدایت میشود وقتی که، به جای تمرکز روی دیگران یا مسابقه با آنها، کسب و کارم را به این نیروی هدایتی وصل میکنم.
وقتی تمرکزم را از روی عوامل بیرونی بر میدارم و به جای آن فرصت تجربهی سبک شخصیام را به خودم میدهم فارغ از اینکه نگاه دیگران دربارهی این نحوه از زندگی چیست، آنوقت به نیروی هدایتی ای وصل میشوم که مشتریها را به سمت کسب و کار من هدایت میکند و این کسب و کار را رشد و گسترش دهد بدون اینکه بخواهد هزینههایش را افزایش دهد.
?????
اما میتوانم بگویم حتی برای من، این نوع نگاه به این آسانی نیست که استاد عباسمنش در اجرایش اینقدر مهارت دارد.
تنها فردی میتواند چنین زمانی را صرف تجربه ی چنین کاری کند که، اصل را تفکر درباره قوانین و یافتن نشانههای آن در طبیعت اطرافش میداند.
? فردی که ایمان دارد، ما با فرکانسهایمان زندگی خود را خلق میکنیم و نه با تلاشهای فیزیکیای که انجام میدهیم.
? فردی که ایمان دارد، اصلی ترین و پرثمرترین فعالیت جسمانیاش را زمانی انجام میدهد که، به جسمش اجازه ماندن در احساس خوب را میدهد. اجازهی لذت بردن از نعمتهایی که، همین حالا در اطرافش هست.
? فردی که ایمان دارد، اگر به جای مسابقه دادن با دیگران در موفقیت، از تحسین باغچه کوچک، گلها و درختانی لذت ببردکه با دست خودش کاشته، صبح ها با صدای مرغ و خروس ها بیدار شود و ساعت ها به تماشای این موجودات دوست داشتنی بنشیند، تخم شان را جمع آوری و با آن صبحانه ای طبیعی درست کند یا حتی گاهی از آنها جوجه بگیرد، فارغ از نگرانی در این باره که، وقتی او در حال تجربهی این بخش از خواستههای روحش است و از تماشای مرغ و خروس ها یا پاشیدن دانه برای آنها لذت می برد، یا زمان زیادی را برای دوشیدن شیر بزها، آبیاری باغچه یا حتی ساختن لانه ای به دست خودش برای آنها صرف می کند، دیگران چند تا کتاب بیشتر خوانده اند، چقدر ثروت بیشتر ساخته اند و ممکن است چقدر بیشتر از او پیشرفت کرده باشند!
? فقط فردی که اولویت آزادی برایش مهم است،
? فردی که ایمان دارد، این نوع فرکانسها، از هزاران تلاش فیزیکی ارزنده تر و سودمندتر است. به خاطر چنین ایمانی است که میتواند در لحظه زندگی کند ، زندگی به سبک شخصی خود را به هر نتیجهی بزرگ مالی یا شهرت و…، ترجیح میدهد و با این شیوه، هر لحظهاش را به سمتی هدایت کند که به او تجربهی لذت بیشتری بدهد و به خاطر این باور که فرکانسهایش زندگیاش را رقم میزند، به این شکل، روی فرکانسهایش سرمایهگذاری میکند. زیرا زندگی به سبک شخصی را، اساس همه پیشرفت ها میداند.
?????
زیرا تجربهی سبک شخصیاش که درونش از او میخواهد را، زیر بنایی میداند برای این که، رسالت خود را در جهان انجام دهد، علائق اش را کشف کند، خلاقیت های خودش را داشته باشد و ایده های خودش را اجرا کند.
یادم میآید مدتی بود که در آن جنگل 60 هکتاری، کار ما از صبح تا شب، تماشای طبیعت و بودن با طبیعت بود.
کارمان رانندگی با تراکتور و مانور دادن در آن جنگل 60 هکتاری بود. کارمان از صبح تا شب رفتن به animal auctiona ( آکشن حیوانات: جایی محلی در آمریکاست که در آن جا روستائیان یک ایالت، گوسفند، گاو، مرغ و خروس، طاووس، انواع پرندگان و حیوانات خود را به مزایده میگذارند. رویدادی بسیار جالب و سرگرم کننده است) خریدن بز و گوسفند و اسب و مرغ و جوجه و وقت گذرانی با آن موجودات به شدت دوستداشتنی بود و از آنجا که این اولین تجربه ما از بودن با حیوانات بود، تمام زمانمان صرف وقت گذرانی با آنها میشد و حتی چندین روز مداوم به سایت هم سر نمیزدیم. حتی در آن زمان استاد عباسمنش به مدت زیادی فرصت نکرد حتی یک فایل روی سایت قرار دهد.
پس از چند روز با حالت شکایت رو به استاد عباسمنش گفتم:
ما داریم کل وقتمان را صرف گوسفندبازی، تراکتور سواری و … میکنیم و اصلاً به سایت سر هم نزدهایم. به نظرم این خوب نیست.
?????
جواب استاد عباسمنش این بود که، من از بچگی آرزوی تجربه چنین طبیعی با بز، گوسفند، اسب، مرغ و … داشتم و حالا دارم با تجربهی این خواستهها، خودم را از آنها پر میکنم تا بتوانم از آنها بگذرم، تا ظرف وجودم را رشد دهم و آمادهی انجام کارهای بزرگتر نمایم.
زندگی به سبک شخصی، جهانمان را زیبا تر می کند. آرامشی که من الان در این سبک تجربه می کنم، آنقدر ذهن و روحم را در هماهنگی قرار داده و آنقدر در فضای ارسال عالی ترین فرکانس ها قرار گرفتهام که، نتایج اش را اصلاً نمی توان با نتیجهی هیچ تلاش فیزیکی سخت و طاقت فرسایی، مقایسه کرد.
زیرا برای من، زندگی به سبک شخصی بزرگترین برکت و بزرگترین نتیجه است که روحم را رشد می دهد و موجب میشود آنقدر زندگی را عمیق تجربه کنم که وقتی با فرشته مرگ مواجه شوم، حسرت انجام ندادن کارهایی را نداشته باشم که عاشق انجامشان بودم اما هر بار با عذر و بهانههای واهی، آنها را انجام ندادم.
?????
در واقع استاد عباسمنش یک چیز را خیلی خوب بلد است و آن: تفاوت قائل شدن، میان اصل و فرع است.
به دلیل چنین نگاهی هرگز ندیدهام که استاد عباسمنش به خودش سخت بگیرد. همواره به دنبال یافتن راهی برای تجربهی احساس بهتر است و هر لحظهای را که میتواند صرف ماندن در احساس خوب نماید، ، سودمندترین سرمایهگذاری روی خودش است، برای تجربه زندگی دلخواه.
اونقدر که استاد عباس منش از زندگی در طبیعت، وقت گذرانی با آهویی و طبیعت، قانون کسب و کار و قانون موفقیت را بیرون کشیده است و دربارهاش با هم زدهامی، که از کتابها بیرون نکشیده است.
این کارها از عهدهی همه بر نمیآید. در صورتیکه، این الگو را حتی در زمانی که ایشان در بندرعباس بودند نیز من بارها مشاهده کردم که تا چه حد از تمام لحظات زندگیشان لذت میبرند. یادم میآید یک بار در زمان دانشگاه، استاد عباسمنش قرار بود با تعدادی از سایر دوستان به هرمز برود و از من هم خواست تا با آنها به هرمز بروم. در آن زمان از سال هوا بسیار عالی بود و رفتن به هرمز واقعا تجربهی دلچسب و لذت بخشی بود. اما من آن سفر را نرفتم تا روی درسهایم تمرکز کنم.
هر وقت یاد آن روز و آن تصمیم میافتم، پشیمان میشوم.
من ماندم و درس خواندم، استاد عباس منش به هرمز رفت و اوقاتی عالی را تجربه کرد. چند روز بعد، سر جلسهی امتحان، قدم زنان به سمت صندلی من آمد، برگه امتحانی مرا از روی صندلیام برداشت و جوابها را نوشت.
نمرهی امتحانی او 20 شد و نمره ی من 19. تا مدتها نتوانستم بفهمم چرا او 20 شد و من 19. اما حالا خیلی خوب این را میدانم.
حالا هر وقت دوباره میخواهم به خاطر انجام یک کار که ذهنم آن را مهمتر و عامل اصلی میداند، خودم را از تجربهی یک لذت محروم کنم، یاد این خاطره میافتم و بدون تردید، تصمیم میگیرم به شیوه استاد عباس منش عمل کنم و هر بار که این شیوه را اجرا میکنم، نتیجه دقیقاً همان میشود که برای استاد عباسمنش رخ داد.
?????
اما باید اذعان کنم که این سبک از زندگی در لحظه و اولویت داشتن لذت بردن از لحظه، فقط از عهدهی فردی مثل استاد عباسمنش بر میآید که، توانسته باور به به فراوانی نعمتها را تا حد خوبی در وجودش بسازد و به خودش یادآورد شود. فردی که تلاش میکند به یاد بیاورد : ثروت که همیشه هست و من نیز که توانایی ساختن ثروت را دارم،، پس بیا این لحظه را دریابم و از فرصتی که برای تجربه لذت و شادی برایم پیش آمده، استفاده کنم.
و قعطعاً ثروت، فروانی و تجربه نعمتهای بیشتر، با کار فیزیکی کمتر و راحتی بیشتر، نتیجهی چنین قطعیتی از ایمان است. وقتی پای چنین ایمانی در میان بیاید، زندگی چنان پاداش دهنده میشود که تو را به معنای واقعی به غنا، بینیازی و رضایت میرساند.
وقتی اهمیت نتیجه پایانی به خاطر چنین جنسی از ایمان، در نظرت کم و حتی گم میشود، آنوقت است که نعمتها بدون توقف به سمتات جاری و سرازیر میشود.
?????
به قول استاد عباسمنش، جهان بزرگترین پاداشهایش را به فردی میدهد که، بیشترین گسترش را در جهان ایجاد کند و من فردی را نمیشناسم که تا این حد جهان را رشد داده باشد. قطعا شما هم وقتی نظرات و نتایج هزاران دوست را در این سایت میخوانید، با نظر من موافق هستید.
و تازه، این نتایج نوشته شده، درصد بسیار بسیار کمی از نتایجی است که دیده میشود. هزاران فرد موفق هستند که هنوز حتی یک نظر هم درباره موفقیتهایشان ننوشتهاند اما همه محصولات را خریدهاند. بارها در تیم فروش، با افراد بسیار موفق از مخترع، کارآفرین و … مواجه شدهام که به دلایل شخصی خود، نظری ننوشتهاند اما، به شدت متمرکز بر استفاده از آموزشهای استاد عباسمنش هستند و به موفقیتهای بسیاری دست یافتهاند.
?????
توحید و در راس آن اولویت مهم آزادی از وابستگی به عوامل بیرونی، حتی در ارتباط میان ایشان و موفقیتهایی که کسب کرده است نیز دیده میشود:
بارها من این جمله را از ایشان شنیدهام که میگوید:
من آنقدر روی داراییهایم و موفقیتهایی که کسب کردهام، حساب نمیکنم که، گاهی کلاً یادم میرود چه دارایی هایی دارم. آبش خور این جمله، این دو عامل است:
? عامل اول: توحید، به این معنا که: من دلیل آن نتایج نیستم، بلکه من فقط تلاش کردهام به نیرویی وصل شوم که راهکارهای مناسب را به من الهام میکند. من فقط اجرای کنندهی الهاتی هستم که وقتی وصل میشوم، دریافت میکنم. به همین دلیل اعتبار نتایجاش را به آن نیرو میدهد.
? عامل دوم: اولویت آزادی به معنای رها بودن از نتایج دلخواهی که آفریدهای، به منظور ایجاد فضایی برای حرکت به سمت تجربهی مسیر صحیحِ بعدی.
زیرا آنچه که بیش از آن دارایی برای استاد عباسمنش مهم بوده، تجربهی ساختن آن داریی است?.
«طوفان ایرما»، گواه خوبی برای این موضوع است. آن روزها که با ماجرای طوفان ایرمان به عنوان سهمگین ترین طوفان 10 سال اخیر آمریکا مواجه بودیم و طبق پیشبینیهای هواشناسی، طوفان دقیقات از محل زندگی ما در آمریکا عبور میکرد و به همین دلیل نیز تقریباً همه مردم آن شهر را ترک کردند یا به شهرهای دیگر و یا به اقامتگاههای امنی رفتند که دولت آماده کرده بود، ، من شاهد بودم که استاد عباسمنش حتی 1٪ هم نگران خانه نبود.
حتی به من اجازه نداد تا موجودی نقدی را که در خانه داشتیم، همراهمان برداریم. به من اجازه نداد هیچ چیزی از آن خانه بردارم. بلکه این موضوع را فرصتی دیده بود تا به خاطر تعطیل شدن مدارس، بتوانیم به شهرهای شمالی آمریکا را ببینیم.
میتوانم آن سفر را یکی از لذت بخشترین سفرهایمان بدانم. آنقدر که ما فراموش کرده بودیم دلیل این سفر چه بوده است.
?????
اساس زندگی آزادی است.، پس عجیب نیست فردی که هماهنگی با این اصل، تا این حد برایش در اولویت است، نتایجش نیز تا این حد متفاوت باشد. وگرنه همه ما از پتانسیل یکسانی برای خلق شرایط دلخواهمان برخورداریم و من فکر میکنم به میزانی که اولویت آزادی برایمان شدید میشود، از این پتانسیل برای خلق آنچه استفاده میکنیم که، کمبودش ما را محدود ساخته بود.
اما باید همزمان این را نیز لحاظ کنم که، این موضوع وقتی به این حد از نتیجه میرسد که، …
ادامه دارد…
قسمت دوم را نیز میتوانی در بخش نظرات همین پیدا نموده و مطالعه نمایی.
تقدیم با عشق- مریم شایسته late April, 2019
قسمت دوم:
?????
اساس زندگی آزادی است.، پس عجیب نیست فردی که هماهنگی با این اصل، تا این حد برایش در اولویت است، نتایجش نیز تا این حد متفاوت باشد. وگرنه همه ما از پتانسیل یکسانی برای خلق شرایط دلخواهمان برخورداریم و من فکر میکنم به میزانی که اولویت آزادی برایمان شدید میشود، از این پتانسیل برای خلق آنچه استفاده میکنیم که، کمبودش ما را محدود ساخته بود.
اما باید همزمان این را نیز لحاظ کنم که، این موضوع وقتی به این حد از نتیجه میرسد که، شروع به ساختن باورهایی مثل فراوانی ثروت و فرصت و نعمت و نیز احساس ارزشمندی و… میکنیم و در طی زمان، با قدمهای کوچک و بازخورد گرفتن های مداوم، این نوع باورها را مرتباً قدرتمندکنندهتر میسازیم.
?????
البته نمیخواهم بگویم که استاد عباسمنش، انسانی مطلقاً بدون خطا و کامل است. بلکه آنقدر این ویژگیها در او پر رنگتر از درصد بسیار زیادی از آدمهای دیگر است که و آنقدر او اصل را در خود پرورش میدهد و از فرع دور میماند که، به دنبال نقص گشتن در او، بی انصافی است. تا آنجا که میتوانی به راحتی هر نقص دیگری را دربارهی او، به راحتی نادیده بگیری. نه فقط من، بلکه حتی هر فردی که با نگاه منتقدانه و به قصد پیدا کردن نقاط ضعف، وارد این ماجرا شود، صادقانه به خودش خواهد گفت که: آنقدر نکات مثبت زیاد است که انصافاً میتوانم هر چیز دیگری را نادیده بگیرم.
? ویژگی دیگری که به شدت در موفقیتهای استاد عباسمنش دخیل بوده، تحمل بسیار کم ایشان در ماندن در فضای ناخواسته یا نپذیرفتن مسائل تکراری است.
شخصیت آزادی طلب استاد عباس منش را میتوانی به خوبی در کمصبر بودنشان برای ماندن در فضای ناخواسته، مسائل، تضادها و هر آنچه که آنها را مینامییم، ببینید.
به همین دلیل نیز، حل ریشهای مسائل برای ایشان تا این حد از اولویت بالایی برخورد است و مهمتر از همه، گیر افتادن در یک مسئلهی تکراری، جز خط قرمزهای ایشان است.
و مهمتر از همه، اولویت بالای آزادی موجب شده که «سادگی» اولویت بسیار بالایی برای ایشان داشته باشد:
? سبک راهکارها و راه حلهای ایشان، سادگی است.
? سبک زندگی ایشان سادگی است.
? سبک لباس پوشیدنشان سادگی است.
? سبک فکر کردنششان سادگی است.
? سبک آموزشهایشان سادگی است.
? سبکشان برای مدیریت یک کسب و کار، تولید، فروش و پشتیبانی کسب و کار، سادگی است.
و این سبک حاصل این نگاه است که:
? راه حلهای خوب، زودتر پیدا میشوند
? راه حلهای کاراتر، همیشه سادهتر هستند.
? راهحلهای کاراتر، همیشه در دسترستر و قابل اجراترند.
و تمام آنچه ایشان از سادگی، کارایی، در دسترس بودن، سریعبودن و قابل اجرا بودن با امکانات همان لحظه، به دنبالش بوده، با این قانون که اصل و اساس جهان است، همخوانی دارد:
«تمام اتفاقات زندگی ما، بدون استثناء، بازتاب باورها و فرکانسهای خودمان است»
یعنی تطبیق این شخصیت آزادی طلب، ماجرا جو، غیر وابسته، آسان گیر به خود، فوقالعاده کم تحمل درباره آنچه مدارا کردن با مسائل و کنار آمدن با مسائل مینامیم، یا بهتر است بگویم، «پذیرفتن یک ناخواسته و کنار آمدن با آن، به عنوان بهایی که باید برای داشتن یک خواستهی دیگر پرداخته شود» و دهها ویژگیای دیگر که میتوانیم چندین صحفه برایش بنویسم، با اصلی با نام «توحید» به این معنا که تمام اتفاقات زندگی ما، بازتاب باورهای خودمان است و عوامل بیرونی هیچ نقشی در تجربیات زندگی ما ندارد، این دستاوردها را رقم زده و هرچه هماهنگی این دو بیشتر میشود، موفقیتهای وسیعتری را در زمان کوتاهتری رقم میزند.
این مرد، به خاطر این شخصیت آزادی طلب، غیر وابسته و کنجکاو به تجربه، حتی تحمل ماندن در شرایط مطلوب اما یکسان را هم ندارد. حال هرچقدر آن شرایط از نگاه دیگران مطلوب باشد.
دوباره میتوانم یادآور کنم که، مهمترین موضوع درباره موفقیت، برای ایشان تجربه آن موضوع و سپس گذشتن از آن است. ایشان حتی به دستاوردهایش هم وابسته نمیشود و در آنها نمیماند.
زیرا بزرگترین دستاورد برای ایشان، باور قدرتمندکنندهی است که، به خاطر توانایی تحقق آن نتیجه، در وجودش شکل گرفته و ایمان و اعتماد به نفس بیشتری برای برداشتن قدم بعدی، به او بخشیده است. چیزی که ایشان سرمایهگذاری روی خودشان مینامند.
پس میتوانم عامل مهم بعدی را، تعریف متفاوت استاد عباسمنش از موفقیت یا نگاه متفاوت ایشان درباره رسیدن به خواستهها بدانم:
تعریف موفقیت برای استاد عباسمنش یعنی?
اجرای ایدههایی که به تو الهام شده است و تجربه ی خودت در حین اجرای آن ایدهها و بعد پیدا کردن قدم صحیح بعدی از آنجا.
برای استاد عباسمنش، بیشتر از داشتن نتیجه، اولویت با اجرای ایدههایی است که به او الهام شده است.
نقل این خاطره از استاد عباسمنش بسیار مرتبط با این ویژگی ایشان است:
یک بار با هم فیلمی را میدیدیم. موضوع فیلم داستان نویسندهای بود که با وجود تلاش بسیار، کتابش اصلاً مورد توجه قرار نگرفت. سپس در خلال این ماجرا، این فرد دستنوشتهی قدیمیای پیدا کرد. درست یادم نمیآید، اما انگار فهمید که نویسنده آن دستنوشته مرده و هیچ فردی از محتوای آن نوشته باخبر نیست. مرد داستان ما، آن دستونشته را با نام خودش به عنوان کتاب خودش منتشر کرد و آن کتاب بسیار پرفروش شد و او را به شهرت و ثروت رسانید.
وقتی فیلم تمام شد، استاد عباسمنش از من پرسید:
اگر تو جای آن مرد بودی، درباره آن دستنوشته، چه تصمیمی میگرفتی؟
آن فیلم ماجرای تلاشهای بسیار زیاد آن فرد را به نحوی نشان داده بود که گویا آن دستنوشته، یک هدیه از جانب کائنات به این فرد است.
من به استاد گفتم، احتمالاً من این هدیه را میپذیرفتم اما به شیوه خودم آن را بازنویسی و چاپ میکردم.
یعنی با توجه به مشکلاتی که مرد داستان در آنها غرق شده بود، شاید مثل او عمل میکردم. یعنی شک داشتم که بخواهم آن دستنوشته را نادیده بگیرم.
اما استاد عباسمنش گفت: من هرگز آن دستنوشته را چاپ نمیکردم حتی به آن فکر هم نمیکردم. بلکه کتاب دیگر یا کتابهای دیگری از خودم مینوشتم. زیرا برای استاد عباسمنش، موضوع خیلی فراتر از یک نتیجه است. موضوع تجربه خودش و اجرای ایدههای خودش است و این ماجرا را هم از اولویت بالای آزادی نشأت گرفته است.
? اولویت داشتن بالای آزادی، موجب شده که ایشان هرگز نخواهد از فردی تقلید یا کپی برداری کند. در عوض، تا این حد خلاقانه عمل کند. چون اولویت بالای آزادی، به او اجازه نمیدهد که خودش نباشد. برای او، اولویت، همیشه با ایدههای الهام شدهاش است.
منظورم از اولویت در اجرای ایدههای الهام شده یعنی: به محض اینکه خواستهای در وجودشان واضح میشود، نگاه ایشان اینگونه نیست که مثلاً: دیگران چه کار میکنن یا چه راه حلهای معمولی برای این کار وجود دارد.
بلکه نگاه ایشان این است که: نگاه قوانین زندگی درباره این مسئله به چه شکل است؟
و این خواسته به چه شکل میتواند با اصلی که من شناختهام، هماهنگ شود؟
از طرف دیگر، ایمان ایشان به اینکه: این نیرو هر لحظه راهکارها را به او الهام میکند، به جای شیوههای معمول جامعه، تمرکز او بر آنچه است که درونش و قلبش به او میگوید. زیرا او نسبت به این موضع ایمانی قطعی دارد که:
تنها راه هماهنگی با نیروی هدایتگری که منبع تمام قدرتها و نعمتهاست، اجرای بی چون و چرای ایدهای است که همین حالا الهام شده و پیروی از نشانهای است که به وضوح خودش را نشان داده است.
گویی یک جهان هست و او و یک ایده ی الهام شده که باید فقط اجرایی شود. فقط همین. فقط میخواهد اجرای آن ایده را تجربه کند و ایشان این ویژگی را آگاهانه ساخته است.
????
از شخص ایشان نقل است، آن زمان که تازه کار را در تهران شروع کرده بود، «مهمترین مسئلهی تیمی که ایشان با آنها کار میکرد، «خدای درون استاد عباس منش»بوده است.
آنها از خدای درون استاد عباسمنش همیشه شاکی بودهاند. زیرا راهکارهای خدای درون استاد عباسمنش با استدلالهای آنها درباره نحوه انجام کارها، کاملاً در تضاد بوده است. بنابراین بارها این جمله را تکرار میکردهاند که:
«خداکند خدای درون استاد عباسمنش چیزی در این باره نگوید، وگرنه بدبخت خواهیم شد. چون او قطعاً کاری را انجام خواهد داد که خدای درونش به او میگوید.»
????
و یک نکته مهم دیگر ?
در عین حال که ایشان تجربه را دوست دارد، در دام تجربیات تکراری حتی خوب، نمیافتد. یعنی تجربیات تکراری-هرچند از نظر دیگران با ارزش- برای ایشان حکم لذتی را دارد که دیگر تبدیل به رنج شده است.
مثل آدم تشنهای که در گرمای یک شهر کویری، ساعتها پیاده راه رفته، نوشیدن اولین و دومین و سومین لیوان آب سرد و گوارا برای این فرد، بالاترین لذت را دارد. ما اگر بیش از آن ادامه دهد، همان آب لذتبخش و گوراا، برایش زجر آورترین چیز میشود.
استاد عباسمنش خیلی زود حتی از تجارب عالی پر میشود و سراغ مرحلهی بعدی میرود. به نظرم باید عامل آزادی را در این مورد هم در نظر بگیرم. عاملی که همواره موجب میشود، میان اصل و فرع تفاوت قائل شود و اجازه ندهد، موضوعات به ظاهر جذاب، او را از تجربهی مرحلهی بعدی، باز دارد. چیزی که آدمهای موفق بسیار زیادی در تلهاش میافتند، همین است.
دلیل اینکه استاد عباسمنش تکاملش را سریعتر از دیگران طی کرده، این موضوع است. این نوع نگاه، از آدم یک پیشرو میسازد.
هر فردی جای استاد عباسمنش بود، قعطعاً هنوز هم در یزد و یا شهرستانها کلاسهای حضوری تندخوانی برگزار میکرد. چون درآمد بسایر خوبی داشت. استاد عباسمنش پس از برگزاری کلاسهای 1000 نفره، با گفتن این موضوع که:
دیگر کلاس حضوری برگزار نمیکنم، همه افرادی که با او کار میکردند را، شوک زده کرد. نظر آنها این بود که این آدم به سرش زده که چنین فرصتی را نمیپذیرد. ظاهرا غیر منطقی به نظر میرسد که، وقتی راهکاری را کشف کرده باشی که به خوبی در کسب و کارت جواب داده است را، دیگر تکرار نکنی و بخواهی دوباره سراغ شیوهی دیگری بروی.
اما وقتی از نگاه استاد عباسمنش مسئله را بررسی میکنی و «اولویت آزادی« یا محدودیتهایی مثل «اجبار برای متوقف ماندن در یک مکان و انجام یک کار تکراری-که هیچ تجربهی جدیدی به آگاهیهای فردی مثل استاد عباسمنش اضافه نمیکند» را در نظر میگیری، آنوقت تصمیم استاد عباسمنش برایت منطقی میشود.
و نتیجه این میشود که ایشان به جای تدریس، دوره غیر حضوری تندخوانی را تولید میکند و بدون نیاز به انجام یک کار تکراری و درگیر محدودیتهای بسیار شدن، نتایجی هزاران برابر بزرگتر از آن نتایج میسازد.
????
میخواهم بگویم که ایشان همزمان یکه مثل یک شیر، از قدرت و ابهت خوبی برخوردار است، مثل یک آهو نیز فرزی و چابکی خاصی دارد و به راحتی و به سرعت، تغییر مسیر میدهد و اجازه نمیدهد موضوعاتی که فقط قرار بود، یک تجربه باشند، تبدیل به جزئی جدایی ناپذیر و تغییر ناپذیر در زندگیشان شوند، به گونهای که همواره تصمیمات و خواستههای جدید ایشان را تحت الشعاع قرار دهند.
من هزاران مثال در این باره دارم و این رفتار تنها از فردی بر میآید که به اندازه کافی خلاق است و آزادی اولویت بسیار بالایی برایش دارد و همزمان باورهای قدرتمندکنندهای درباره خودش، تواناییاش در ساختن ثروت دارد به این دلیل که، قانون ثروت را خیلی خوب درک کرده است، موضوع اصلی برای چنین فردی، تجربه است و نه جمع کردن کلکسیونی از دارایی ها و هر آنچه که میتوانیم آن را نتیجه یا دستاورد بنامیم.
?????
برای ایشان مهمترین اولویت با، «تجربه خودش» در حین خلق آن خواستههاست تا، بتواند ظرف وجودش را رشد دهد. زیرا رسیدن به نتیجه، برایش مسلم است. پس چیزی که اینجا برایش جذاب میشود، اجرای آن ایده ا ست.
این کار را نه فقط در کسب و کارت یا سایر خواستههایش انجام میدهد، حتی در بازی پینگ پونگ هم من این الگو را بارها دیدهام.
وقتی با هم پینگ پونگ بازی میکنیم، اکثراً به این شکل عمل میکند. یعنی وقتی نتیجهی بازی برای ایشان مشخص میشود که، بازی را خواهی برد، آنوقت به جای ادامه دادن به شیوهی ضربههایی که جواب دادنشان برای او حتمی است، امتحان ضربههای جدید را آغاز میکند. چون دیگر از آن نوع ضربهها پر شده است.
به این ترتیب، وارد اجرای ضربههای جدیدی میشود، بدون اینکه بایش مهم باشد که یک ضربه خراب میشود یا خیر، اما خیلی دوست دارد ببیند اگر این ضربه را به شکل side spin forehand یا side spin backhand اجرا کند، چه نتیجهای در بر خواهد داشت؟
و به این شکل همزمان که موضوع جدیدی را تجربه میکند، مهارت خودش را هم ارتقاء میدهد و مرا مجبور میکند دوباره دنبال راهی برای دفاع ضربه جدید او بگردم و به این شکل او یک سطح جلو میافتد و به این شکل همه چیز برای ایشان، یک بازی جذاب غیر تکراری و آموزنده است که مرتباً ظرف وجودشان را وسیعتر میکند.
?????
اما آدمهای بسیاری به این شکل نگاه نمیکنند. آنها به دلیل ترسِ از دست دا دن آنچه به سختی به دست آوردهاند، از بهبودهای مداوم میترسند.
حتی برای بسیاری دیگر، موضوع از این هم سختتر است. یعنی وقتی یک تجربه به آنها خواستهشان را میشناساند، اگر رفتن به سمت آن خواسته به معنای تغییری جدی در روند قبلیشان باشد، از رفتن به سمت آن خواسته میترسند و با خود میگویند:
من سالها عمرم را برای این کار صرف کردهام
من برای پرورش این کسب و کار اینهمه زمان و انرژی گذاشتهام
من تمام عمرم را صرف زندگی در این کشور کردهام و دیگر همه چیز را دربارهاش میدانم
من برای به اینجا رساندن کسب و کارم، تمام زندگیام را گذاشتهام
من بهترین سالهای جوانیام را به زندگی با این فرد صرف کردهام،
حالا همه اینها را بگذارم و بروم؟!
یعنی با اینکه میفهمند تجربیات زیباتری انتظارشان را میکشد، اما ترس از از دست دادن، خیلی قوی تر از لذت به دست آوردن است. به همین دلیل تصمیم میگیرند به قول خودشان، زیاده خواهی های خود را کنترل کنند و به این شکل در تله میافتند.
یعنی چیزی را که قرار بوده فقط یک تجربه مقطعی در زندگیشان باشد، به عنوان کل داستان و کل مسیر زندگیشان قلمدارد میکنند…
اما سوالی که استاد عباس منش همواره از خودش میپرسد و ما هم باید بپرسیم این است که:
چه چیزی میتواند از این اصلتر باشد که:
ما به این جهان جسمانی آمدهایم تا تواناییهایی را تجربه کنیم که در وجودمان نهفته است .این یک اصل مسلم است که، همه ما توانایی انجام هر کاری را داریم. به همین دلیل به این جهان مادی آمدهایم تا به واسطه ارتباط با محیط اطرافمان و آدمهای دور و برمان، خواستههای مان را بشناسیم و با تجربهی خلق آنها و لذت بردن از مسیر این خلق، ظرف وجودمان را رشد دهیم و به این شکل نسخهی پیشرفتهتری از خودمان بسازیم. زیرا تنها چیزی که ظرف وجود ما را افزایش میدهد و ما را وارد مرحلهی بعدی و مدار بعدی میکند، تجربهی مرحلهی قبلی و تجربهی نعمتهای مدار قبلی است.
تجربهی خواستههای کوچکتر و گذشتن از آنها، سریعترین و لذتبخش ترین شیوه برای طی شدن تکامل است برای رفتن به مدار تجربهی خواستههای بزرگتر. همان چیزی که استاد عباسمنش آن را سرمایهگذاری روی خودمان و پر کردن I wish ها مینامد.
????
در یک کلام، ما فقط یک راه داریم:
یافتن علائقمان و ساختن باورهای قدرتمند کننده و ثروتآفرین درباره آن علائق.
علاقهات را پیدا کن و دربارهاش باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرینی مثل: باور فراوانی و باور احساس خودارزشی را بساز تا بتوانی همچنان که از انجام علاقهات لذت میبری، ثروت هم بسازی.
زیرا هدف زندگی، تجربه لذت است و تنها راه لذت بردن، انجام کار مورد علاقهمان است.
خلاقیتهای ما فقط زمانی بروز میکند که در حال کار مورد علاقهمان هستیم. شور و اشتیاق ما زمانی شعله ور میشود که مشغول انجام کار مورد علاقهمان هستیم. رشد و توسعهی ما تنها با تجربه ی کار مورد علاقهمان صورت میگیرد و مهم تر از همه، آزادانه ترین شیوهی زیستن، تجربهی آنچه است که به انجامش علاقه داری.
پایان.
مریم شایسته – late April, 2019
سلام خانم شایسته بخدا همین کامنتت در غالب کتابی رود برام که 10000000هم قیمت بذاری و تو سایت بفروشی ارزشش را دارد
کلی چیز یاد گرفتم درست دوروز طول کشید تا بخونمش و درکش کنم به هر پاراگراف که می رسیدم یه ربع زل میزدم به دیوار فکر می کردم مثال میآوردم براش تا مغزم بتونه حضمش کنه…
خدا یا شکرت که آدم ها همش تلاش می کنند کار من آسانتر شود
خدایا سپاسگزارم که به من توانایی شناخت شخصیت و عادتهای روزانه ام را دادی و سپاسگزارم که می توانم سدی بسازم در برابر این عادت ها تا با مدیریت آنها زمین های حاصلخیز حیاتم را آبیاری کنم و بهترین محصولات را خلق کنم
خدایا شکرت که امروز توانستم خودم را به یاد بیاورم
خدایا سپاسگزارم که آزادی زمانی و مکانی و پولی و سلامتی و شغلی و در کل آزادی از همه لحاظ را شامل حال من گردانیدی
خدایا شکرت که اول با خودم صادق ام دوم با جهان اطرافم همه با من صادق اند
خدایا سپاسگزارم که می توانم در لحظه حال زندگی کنم و حالم همیشه خوب است
خدایا بخاطر نعمت صداقت که همیشه آزادی را به همراه دارد سپاسگزارم
خدایا بخاطر قدرت فراموشکاری ام در مورد گذشته سپاسگزارم چون من در لحظه حال زندگی می کنم
خدایا شکرت می کنم که به این باورم که داشتن ثروت داشتن آزادی است عمل می کنم و ازآسان ترین راه ها برای کسب آن قدم برمی دارم
خدایا سپاسگزارم که با قدرت عزت نفسم بر آزادی ام دامن میزنم و همیشه آزادم
خدایا سپاسگزارم که اولویت من ثروت است ثروت است که سلامتی می آورد ثروت است که روابط را زیبا می کند ثروت است که خلاقیت را بالا می برد چون تو غنی هستی و غنی بودن یعنی در فرکانس تو بودن هماهنگ با تو بودن بهترین هرچیزی را داشتن
خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم که مرا تا حدی با تضاد بی پولی هدایت کرد تا ثروت را بزرگترین و اولی ترین هدفم برای حیات و نفس کشیدن قرار دهم همچون کسی که از دره ای در حال سقوط است و حتی شده با دندان هم صخره ها را چنگ می زند تا جانش را نجات دهد و به حیات زیبایش ادامه دهد.
خدایا سپاسگزارم که تمام اتفاقات زندگی ام حاصل باورهای خودم است و همین قدرت آزادی و انتخاب لحظات آینده زندگی ام را به من می بخشد
خدایا شکرت که تو منی و من تو و چیزی درهم و یگانه هستیم و هرچه هست از درون من است و در کنترل و مسخر من خدایا شکرت
خدایا شکرت که من جزئی جدا نشدنی از تو هستم و هر خیر و شر را بهم الهام می کنی
خدایا بابت تمام و نعمت ها و ثروت که در قبال عمل به الهامات ام دادی سپاسگزارم
خدایا بابت توانایی ام در عمل به الهامات که بزرگترین پاداش ام همان توانایی عملی کردن آنهاست سپاسگزارم
خدایا سپاسگزارم که می توانم پیشاپیش در فرکانس خواسته هایم قرار بگیرم و سپاسگزار باشم و مسیر رسیدن آن را با احساس خوب پر کنم
خدایا سپاسگزارم که روی قدرت درونی خودم که حاصل وجود تو است حساب می کنم و هرچیزی را با آن پایه گذاری می کنم
خدایا سپاسگزارم که همانگونه که زنبور را هدایت می کنی ، همانگونه که مورچه را هدایت میکنی، همانگونه که ماهی ها را در قعر اقیانوس ها هدایت می کنی همانگونه که پرنده ها را در آسمان ها هدایت می کنی همانگونه که روز و شب را با قانون و منظم درهم گره زدی و کل این جهان را با این همه موجودات و شلوغی هدایت می کنی کسب و کار من را نیز به بهترین نتایج هدایت می کنی زندگی من را به شیرین ترین لحظات هدایت می کنی
خدایا شکرت که با فرکانسهای مان زندگی مان را خلق می کنیم
خدایا شکرت که با ماندن در احساس خوب بزرگترین خدمت و پرثمرترین کار را به نفع بدنم انجام می دهم
خدایا شکرت که بزرگترین نعمت زندگیم یعنی لذت بردن از لحظه حالو موندن در احساس خوب را بهم بخشیدی
خدایا سپاسگزارم که با زندگی به سبک شخصی ام از موفق ترین آدمها می شوم
خدایا سپاسگزارم که فهمیدم با رسیدن به خواسته هام و لذت برن از آنها و پر شدن از آنها و گذشتن از آنها می توانم ظرفم را بزرگتر و نعمتهای بیشتری دریافت کنم
خدایا سپاسگزارم که تمام این طبیعت در حال یادآوری و آموختن قوانین جهان به من است تا همیشه در صراط مستقیم باشم
خدایا شکرت که عاشق طبیعت هستم و عاشقانه در طبیعت مینگرم و از سبزه ها گلها درختان و حیوانات نهایت لذت را میبرم
خدایا شکرت که می توانم آزادانه به علایقم بپردازم و هرجا خواستم مسیرم را تغییر دهم و دوباره پیش بروم
خدایا شکرت بخاطر نعمت و ثروت و فرصت و مشتری و تامین کننده های فراوانم
خدایا سپاسگزارم که راه حل های خوب و ساده خیلی زود بهم گفته می شود
خدایا سپاسگزارم که توانستم از مغازه ام که دستاورد باورهای قبلیم بود گذشتم از شهرم گذشتم چون دوست دارم هر روز و هرهفته و هرماه و هرسال شرایط بهتر انسانهای بیشتر و زیباتر و ثروتمند تر و آب و هوای بهتری را تجربه کنم
خدایا بی نهایت سپاسگزارم که هر الهام و ایده ای که برام میاد را در آن واحد انجام می دهم و از مسیرم لذت می برم تا قدم بعدی گفته بشود
خدایا سپاسگزارم که امروز معنای رسالت را معنای ماموریت را درک کردم درک کردم که فقط و فقط خودم باشم الهامات را عملی کنم و از نعمتهای دریافتی ام لذت ببرم و بگذرم
خدای من سپاسگزارم بابت اراده ای که می توانم در آن واحد الهامات ام را عمل کنم بی آنکه ذره ا ی حساب کتاب کنم.. ایمان ایمان همه چیزه
خدای من سپاسگزارم که همواره صدایت را از قلبم می شنوم و لذت میبرم
خدای من سپاسگزارم از اینکه امروز بهم آموختی با سریع عمل کردن به الهامات و پر کردن ظرفم از نتایج اونها و گذشتن از اونها طی کردن تکامل را سرعت ببخشم خدایاااااااا شکرت
خدایا شکرت که امروز بهم ثابت کردی کارهام همه درست و سرموقع بوده یو ههههههو
خدایا سپاسگزارم بخاطر وبسایت ام و همه عوامل که بصورت غیر مستقیم دارن به من کمک می کنند یوههههههو خدایا شکرت???
وای خدای من سپاسگزارم که امروز فهمیدم که لازم نیست به تجربیات هرلحظه ام وابسته شوم اونا فقط تجربه ان و باید هرلحظه یه چیز جدیدتر تجربه کنم و رها باشم این یعنی توحید ???
وای خدای من سپاسگزارم که امروز به این درک رسیدم که هر چیزی در زندگی دارم و به دست می آورم من به مثال نفسی که دم وبازدم می کنم فراوان است و باید تازه تر و نو تر اش را تجربه کنم این یعنی باور فراوانی
خدای من سپاسگزارم که امروز فهمیدم وقتی رسیدن به خواسته قطعی و مسلم است این اجرای ایده و مسیر آن است که لذتبخش است
خدایا شکرت که ما موجوداتی ابدی هستیم و فقط باید ترمز نذاریم جلو این خلقت چون در هرلحظه بدن ما و جهان در حال ترمیم و ارتقا خود است
خدایا شکرت که توانشو داریم به کارهایی که علاقه دارم من ی پردازیم و از زندگی مان لذت می بریم و هدفمون همین لذت بردنه
خانم شایسته عزیز٫
نمیدونید چقدر نگاهمو قدرتمند کردید ٫
چقدر آگاه تر شدم٫
چقدر لذت بردم٫
چقدر باورام قوی تر شد٫
امروز میخوام تک تک جملات هر دو بخش رو با صدای خودم ظبط کنم و هزاران بار گوش بدم تا یاد بگیرم استادم چه جوری فکر میکنه و چه طوری زندگی میکنه٫
میشه ازتون خواهش کنیم یه بخش هم تو سایت به این مسئله اختصاص بدید٫
شما که دارید با استاد زندگی میکنید نگاهشون به زندگی و قانون رو تو قالبهای متفاوت برامون بیشتر توضیح بدید٫
شما قلم بسیار توانمندی دارید٫
ممنون٫???
احسن به شما خانم شایسته جان نکات ریزی اشاره کردید شاید در فایلها ی استاد نمی شد در بیارم استاد تو فایلهاش بیان میکرد اما بعضی نکات رو نمی تونستم درک کنم الان شما شسته رفته بیان کردید و نوشته اید واقعا تشکر من ۵و ۶ماهه رفته م خونه جدید تصمیم مهاجرت دارم خیلی ها میگن پس چرا خونه گرفتی این دکراسیون کابینت خرج گذاشتی با خودم میگم وقتی به این خونه رسیدم برام قوت میده به اهداف بعدی هم میرسم این برام پله پرش میشه به اهداف بعدی این رو هم از استاد یاد گرفتم و شما هم دقیقا اشاره کردید و قوت گرفتم تشکر موفق باشید به امید دیدار
نگارشتون فوق العادست خانم شایسته عزیز…توصیفتون بسیار زیبا بود…و بعضی از جملاتتون چند بار خوندم تا درک کردم…اگه میشه این متنتونو تو کانالم بزارین…ممنونم ازتون
امیدوارم کنار عزیز دلتون در شرایط عالی زندگی کنید و همیشه خوشحال و سرزنده باشین??
سلام خانم شایسته
شاید یکی از رسالت های شما این باشه که بعنوان نزدیکترین فرد به یکی از خالص ترین بندگان خدا الگوهای ذهنی و رفتارهایی که باعث میشه تا انسان ها به قدرت هایی از خودشون فکر کنند و پی ببرند ایجاد اثر کنید٫
من این کامنت که نه مقاله شمارو برای خودم پرینت گرفتم و دیدم که ۱۳ صفحه پاسخ نوشتید درمورد گوشه ای از شخصیت استاد٫ ما واقعا ازین شیوه کار شما لذت میبریم و خواستاریم این رویه رو ادامه بدید تا ما شخصیت های استاد رو بیشتر درک کنیم٫ با این کامنت من متوجه شدم اون توحیدی که ما شاگردان تصور میکنیم شاید کمتر از یک درصد هم درکش نکردیم و به شخصه با خودم فکر کردم باید خیلی بیشتر ازینا خودمو بشناسم و خدا رو باور کنم٫
ازتون میخوام به بهانه های مختلف ازین کارا بازم بکنید٫
ممنون و متشکرم در پناه الله یکتا
خانم شایسته خدا شما رو به استاد و به ما هدیه داده.
لغتی ندارم که باهاش تاثیر این دو دیدگاهتون رو بیان کنم.
انشاله مانند همیشه در پناه الله یکتا باشید و عاقبت بخیر بشید 🌸🌸🌸
سلام خانم شایسته
سپاسگزارم که اینقدر ریزبینانه دیدگاه هاوباورهای استادومورد بررسی قراردادیدتاایمان من نسبت به این مرد بزرگ وگفته هاش بیشتر وپررنگ تربشه
خیلی خوب موضوع آزادی روبه موفقیت های استاد ربط دادیدوبه نظرمن آزادی یکی ازبرگترین خواسته های انسان هاست که همواره میکوشندتابه این خواسته دست یابندوهرگاه احساس میکنندآزادی شان به مخاطره افتاده است سریعابه فکرراه چاری ای می افتندتاآزادی خودرا دوباره بازستانند،حالااین آزادی میتونه آزادی مالی باشه،آزادی زمانی ومکانی باشه وغیره
برای من هم آزادی از اهمیت بسیاربالایی برخورداره ودرتمام سالهای زندگیم مجبوربودم به خاطردرآمدهای کم آزادی خودم رو زیرپابگذارم
ولی شکرخداازوقتی که بااستادعباسمنش عزیز آشناشدم این باوردرذهن من شکل گرفته که من هم میتونم ازنعمت آزادی درتمام جنبه های زندگیم برخوردارباشم
من هم میتونم درکنار خانواده ام باشم وبااین حال درآمدهای بسیاربالایی داشته باشم وازهرلحظه زندگیم لذت ببرم
من هم میتونم بهترین هرچیزی که به خودم وخانواده ام نیازبودرابدون درنظرگرفتن قیمتش خریداری بکنم
من هم میتونم هرزمان که دوست داشتم درهرمکانی حضورداشته باشم بدون اینکه محدودیت خاصی داشته باشم
من هم میتونم هرروزوهرلحظه دردل طبیعت باشم واززیبایی های جهان لذت ببرم، اینگونه نباشه که شش رو هفته روبشمارم تاجمعه ازراه برسه ومن تعطیل باشم ودرکنارخانوادم بتونم به یه جای خوب برم
ایمان دارم که بزودی من هم به این نعمت گرانقدر دسترسی پیدامیکنم چون خداوندمنوآزادخلق کرده ولی من با باورهاوافکارخودم ،خودم ومحدودکردم٫
دوباره ازشماتشکرمیکنم که درگوشم زمزمه کردیدکه من هم میتونم مثل استاد بهترین هارو برای خودم رقم بزنم٫
به امیدیگانه فرمانرواری جهان هستی میرویم که رویاهایمان راتحقق بخشیم٫
سلام ، خانم شایسته عزیز
به شخصه خیلی استفاده کردم از این مطالب آموزنده و تجربی .
از مثال هایی که کاملا در جای درستش قراردادین و موضوع رو واضح تر نمود .
چنتا از سوالهایی رو که تو ذهنم داشتم ، جوابهاشون با این نوشته ها ، واسم خیلی واضح تر گردید .
هر چند که مطمئن هستم باید چندین بار مطالبی رو که برای خودم هایلات کردم رو بخونم و عمیقا دربارشون فکر کنم تا به درک عمیق تری برسم ان شا الله .
بسیار بسیار خداوند رو شاکر هستم که مرا در این سیاره توحیدی ، با انسانهایی توحیدی ، که در حال تکامل به سمت نزدیکی به خدا (قرب الی الله )هستند قرار داده است .
???
ممنونم خانم شایسته عزیز
این مطالبی که شما وقت گذاشتین و برای ما گفتین در حد چکیده ای از یک کتاب عالی در زمینه موفقیت هست. البته این مطالب انصافا در هیچ کتابی پیدا نمیشه. وقتی برای بار دوم آنرا خواندم بازم به مطالبی برخورد کردم که انگار بار اول نخونده بودم.
بی نهایت سپاس
دوست خوبم خانم شایسته گرامی سلام
چقدر خوب و ناب و الهی بود این نوشته شما
چه کمک بزرگی بود برای من
با عشق منتظر خوندن کتاب شما مهربانو هستم
سپاس
سلام مریم خانم سپاسگذارم از متن خوبی که نوشتید
من خودم شوخ طبع بودم و چند سالیه که میخوام این شخصیت رو قایم کنم
من یادم میاد که وقتی این شخصیت رورقایم نمیکردم چه روابط خوبی داشتم
ولی الان میخواستم جلو شوخ طبعیم رو گیرم و مغرور باشم
و الان میفهمم که نباید جلوشو بگیرم چون شخصیت اصلی من شوخ طبعیه و من ازش لذت میبرم
چقدر خوب توضیح دادید سبک شخصی رو
امشب شب قدره و مادرم اس ام اس داده که بیا مسجد حیفه
و اونایی که مسجدن دارن غم و قصه میخورن که شرکه شرکه شرکه
به غیر از خدا خواستن شرکه شرکه شرکه
من امشب خونه موندم و این متن عالی رو خوندم
۱۳۹۸/۳/۷
خدایا شکرت
سلام خانم شایسته عزیز
اوایل که میخواستم قسمت مقالات که توسط شما نگارش شده بخونم بعلت وقت کم و کم حوصلگی نمیتونستم
ولی الان که این نوشته ی شما رو خوندم واقعا لذت بردم از همه اونچه که در این متن به نمایش در اومده بود
از جمله سبک شخصی نگارش شما
خیلی دوست دارم بتونم روز بروز از نوشته ها و آگاهی ها بیشتر استفاده کنم . انگار خیلی عطش دارم براشون؛
همه چیز اینجا واقعا زیباست
شاد باشید
بسیار عالی و تاثیرگذار نوشتین خانم شایسته عزیز. انگار پاسخ بسیاری از سوالاتمو دادین.
سلام.خانم شایسته عزیز ممنون ازکامنت پربارتون که باید بارها وبارها خونده بشه.سلام ماراهم به استاد برسانید.ایمان دارم روزی همراه باهمسر وفرزندانم به ویلای شصت هکتاری استاد درآمریکا آمده وحضوری دیدارتان می کنیم وازگوشت کبابی که خواهید پخت استفاده وازرهنمودهای استادوجناب عالی فیض می بریم.. موفق وپیروز وشاد باشید.
سلام مریم جان شایسته واقعا این مقاله تحسین برانگیز و بسیار بسیار تأثیرگذار و آموزنده و بسیار توحیدی و لذتبخش بود
واقعا ازت ممنونم عزیزم
سلاااااممم به خانوم شایسته عزیز
جا داره این متن رو هزاران بار بخونم
و قطعا این متن رو با صدای خودم ضبط میکنم و گوش میدم
خیلی عالی بود و چند تا مطلب جدید یاد گرفتم که برام خیلی مفید بودن
بازم ازتون بی نهایت سپاسگزارم
سلام مریم جووونه شایسته.چه اسم زیبایی و چ فاامیل قشنگتری.الحق ک شایسته هستی.برگزیده هستی.هممون هستیم.اما شما یجور ویژه.چ عالیه ک انقد فرکانستون بالا و درکتون از قوانین بالا هس ک هم مسیر استاد عباسمنشین.
سراسر وجودم ذوق و حس خوب و یه مقداریم از حق نگذریم منگیه خاصیه.ظهری خوابتونو دیدم.تو ی کشتیه بزرگ بودیم ک البته مال استاد بود.چندتا بچه قد ونیم قدم بودن مال شما و استاد بودن.من و استاد خوابیدیم بیدار ک شدیم دیدم دستای استاد ناخناش میپره.خخخخخ بوسیدمون چون ب حالت تند تایپ کردن رو کیبورد کامپیوتر بود.بعد من برا هممون تخم مرغ پختم خوردیم.
خداروشکر میکنم برا لحظه لحظه بودنم توی این سایت این دنیایه پر از ثروتی ک خدا ب واسطه ی شما عزیزان برامون درست کرده و دریای بیکرانی شده و هر روووز ب وسعتش افزوده میشه و هرجقد بخواییم ک برداشت کنیم چیزی ازش کم نمیشه و حتی هر دفعه ک میاییم از یه مطلب تو دفعات متعدد دریافتا و نعمتای بیشتری نصیبمون میشه.الله اکبر.الله اکبر ازین همه رزق.
مریم جان چه کردی ایندفعه.میدونین خیلیییی خوشحالم ک اینجام.از خداااای عزیزم ممنووونم.اصن حس قدردانیم رو نمیتونم در قالب کلمات ادا کنم.آخه من چی بگم در جواااب این همه نعمت این همه حسه خوب.خدایا شکرت شکرت.
مریم جووونه مهربووون ای دست زیبای خدا ای واسطه برا رسوندن حرف خدا جونمون بهمون ازت ممنونم.وقتی میگین آزادی خیلی کیف میکنم.چون من برای این آزادی ک از درووونم همیشه میجووشیده برای این ندای توحید ک با روحم عجین شده بوده اما ب واسطه ی باورهای اشتباه سرکووب میشده برای این حس رهااایی خیلییی کارا با اطلاعات کمم کردم.اما وقتی نگاه میکنم میبینم ک شاااید علم و آگاهیه الانو نداشتم مثه یه آدمه کور بودم که با عصای سفیدم راهو پیدا میکردم اما موووضوع اینه ک خدایه وهاب و روشنگر من هییییچ وقت منو رها نکرده بوده.همیشه الهاماتش بودن.اونجااایی ک دل دادم ب الهاماتش تو اوووجه نابیناییم چقد مسیرم لذت بخشتر شده.اونجایی ک رفتم تو دل ترسام اونجایی ک بت رو شکستم با دستاااام چقد مسیر برام روشنتر شد.رووشنتر شد روووشنتر شد مدارم رف بالاااتر آگاهیم بیشتر شد دستای خدا برای آگاه تر شدنم از چ طرقیییی ک برام نیومدن جلووووووو …..
واااااای خدایاااا شکرت چی بگم
خیلییی فرق میکنه با ترس ب الهامات گوش کنی تا بدون ترس
خیلییی فرق میکنه از بچگی بخوای کاریو کنی بگن چراااا بگی دلم میخواااا اصن بگن چییییییی دلم میخوا یعنی شیطاااان میخوااااد
ترس تو وجووودت ریشه بزنه ک ای وااای چ آدم بدیم من ک شیطان ب من مسلط شده.سرکووب کنی حس آزادی خواهیتو بجنگی باهاش.
امااا یجا دگ خسته شی ازین تحکمااا ازین حرفایی ک باهاشون هدف خودشونو هموااار میکنن خسته شی از گوش نکردن ب ندای درونت
همون ندا بهت بگه باباااا دختر شک کن ب همه چی ب من شک کن اصن من نییییستم از چی میترسوووننت
همه بگن مجنووون شده بیخدااا شده لاااییک شده حکمش …..
بترسی از پدرت از نگاه جامعه ولی اووون حست بگه برو جلوووو شک کن تو برااای آزادیو پرواز اوومدی دختررر
همون حس بهت کتاب نشون بده راه نشون بده ک بخونیووو باور کنی ک اصن خدایی نیییس.همه چی دروغه.من هزاران بار از خدای خودم ممنووونم و شکرگذااار.هزارااان بار ب خوودم افتخار میکنم ک پا گذاشتم توی این ترس بزرگم و دل دادم ب ندای دروونم ک میگف من تورووو آزاااد آفریدم برووو پر بگیر حتییی ب نتیجه برس ک من نیییستم.آاااخ ک چقد دلپذیییر بود اووون روزااا.چوووون اون روزااا منو بجاایی رسوووند ک خدای واقعیوووو شناختم.آره اوون اتفاقا باعث شد ک من ب حد و فرکانسی برسم ک آمادگی دریافته این آگاهیارو داشته باشم.با استاد عبااسمنش عزیز آشنا شدم.دنیای ذهنیه من دگرگووون شد.رووووحم اوووج گرفت.دگ پرواااز میکردم.ب خدااایی رسیدم ک ی عمر از درووونم منو صدا میکرد اما من گوشامو گرفته بودم.خدایاااا شکرت.خدایاااا شکرت.خدایااا هزارااان مرتبه شکرت.استاد عباسمنش عزیز خانم شایسته ی عزیز وااااقعا خوشحالم ک خدا کلامشو هدایتشو از طریق شما بم میگه.خیلیییی دوستون دارم.خیلی خدایه عزیزمو دوست دارم.مثه استاد شدم دااائم با خدا حرف میزنم.اصن کلا بعضی وقتا باهم کل کل میکنیم 😅😅
پریشب یچی شده بود میگف سخت نگیر دختر جون من اکیش میکنم تو بخوا از من
گفتم خدایا من فقط الان ی خواااب عمیق میخوام ک این ذهن من منووو کشت بس فک میکنه اگه راااس میگی منووو خواااب کن فقط.خلاصه بعدشو یادم نی چشااامو باز کردم دیدم لنگه ظهره
نگا کردم بالا گفتم دمت گرم قربوونت برم فرستادیم اغما ک 😂😂😂😂😂
وای من این خدارو عاااشقم.چقد عشقه ک شماهارو انقد عشق آفریده.چقد مهربونو دقیقه.خداروشااکرم هزاران بار ک آمادگی خوندن این مطالب رو داشتم.خیلییی حس ارتقاااا یافتن فرکانس دارم 😅 اینجووور لعبت فرکانس بالاییم من الان 😎
امیدوااارم ب ثبااات برسه سینوسی نشه فرکانسم.
ایشالا هم شما استاااد عزیزم هم شما مریم جوونه خوش قلم هم هرکی ک این مطلبو میخونه همییییشه دلتووون شاااد لبتون خندوون تنتون ساالم و جیبتون پر پوول و حاال دلتووون آسموونی باشه.مااااچ ب کفتااای همتون 😘😘😘😘😘😘😘
سلام خواهر گرامی من: مریم شایسته
این دو کامنتی که گذاشتی درک بهتر بهم داد از محصولاتی که که استفاده کردم مثل لذت بردن از در شرایط بظاهر ناخواسته که برام منطقی شد و اماده شدم که به این قانون عمل کنم. توضیحات شما دریچه از بُعد منطقی من به من القا کرد .
کسی که همه وقت با یه فرد هست بهتر میتواند ان شخص را توضیح دهد که اخلاق دوگانه دارد یا واقیت گراست
مثل ازواج مطهرات پیامبر با وجودی که از اقوام مختلف بودند و بصورت واضح از خوبیهای پیامبر میگفتند پیامبر بخشی از روز را با مردم بود و بخشی را با ازواجش
،کسی که در خانه یه جوری دیگر با منش دیگر و با مردم با منش دیگر رفتار کند اولین کسانی که پرونده و کارنامه او را نمایان میکنند اهل ان خانه است
که خوشبختانه عباس منش ما اهل خانه اش اورا این گونه بیان کردصاحب ایمان مقتدر وعامل به دانستهایش
عرض سلام و تشکر از شما عزیز دل استاد
واقعا عالی مواردی که شاید نشه تو آموزشها بهشون پی برد رو بیان کردید بعبارتی مثل یک دوربین خارج از گود که دوره تکامل استادرو دیدن و از خیلی چیزا باخبرن مورد تحلیل قرار دادید. ممنون که مارو شریک کردید.
سلام به خانم شایسته عزیز و تشکر از نوشتن این متن کامل و با دقت درباره دیدگاه های استاد عباسمنش
یقینن شما فرکانسی بسیار نزدیک با استاد دارید که هر لحظه بلحاظ مادی و فیزیکی به ایشان نزدیک تر شده اید. دقیقن شما مثال ایجاد خواسته هاتون در قالب مادی به شکل هم زیستی با استاد هستید و بیان نکاتی به این ریزبینی از شخصیت استاد نشانگر لیاقت و شایستگی شما بانوی شایسته از اینهمه نزدیکی به استاد بعنوان یک انسان متعالی است. خدا را شکر میکنم که فرصت تجربه ی نزدیکی با شما و استاد را پیدا کردم که درک بسیار عالی تری از زندگی و خداوند داشته باشم. زیبایی ها را بهتر و بیشتر ببینم و از کوچکترین زیبایی ها لذت ببرم. خدا را شکر میکنم به سطحی از مدار و فرکانس رسیدم که دنیا را از دیدگاه هایی در سطح انسانهای متعالی مثل شماها عاشق ببینم. ممنون از شما که اینقدر خوب استاد را توصیف میکنید. امید در پناه خدای مهربان سلامت و آرام و شاد باشید. ارادتمند مریم عباس پور. بهار زیبای نود و نه
بییییییییییییییییییی نظیییییییر
سلام خانم شایشته عزیزم
این مقاله شما دلچسب ترین مقاله ای بود که تو زندگیم خوندم
یه خواسته ای من شکل گرفته که با کمک شما و خود استاد عباسمنش عملی میشه!
اون هم زندگینامه استاد نه از زاویه بیوگرافی و تمام چیزهای سطحی که از زندگی ایشون میبینیم. بلکه موضوعات و تفکرات اصلی استاد که نتایج کنونی زندگیشون رو رقم زده!
خواسته من دقیقا این هست که کاش توسط خودشون و شما نوع تفکر و دید استاد به زندگی و تمام اصولی که از نظر شما و ایشون تک تک موفقیت های مالی و غیر مالی ایشون رو رقم زده، برامون تو قالب یک فایل یا نوشته بصورت کامل از صفر تا صد ، توسط شخص خودشون و شما که از دو دیدگاه خود فرد و کسی که تمام لحظاتشون رو با ایشون سپری می کنند بشنویم.
من حاضرم هر رقمی که روی این فایل میگذارید رو با جون و دل پرداخت کنم و آگاهی هایی که تو هیچ کتاب موفقیتی بهش اشاره نشده و هرگز اصول رو نگفته از زبان خود استاد و خانم شایسته نازنین بشنوم.
درود بی نهایت خداوند رو تقدیم شما میکنم و صمیمانه قدردان این قلم زیباتون هستم که ما رو در دانستن اصول زندگی استاد سهیم کردین.
سلام و درووووود مریم عزیز
چقدر لذت بردم از نوشته هاتون و خیلی قشنگ میشد یک کتاب می نوشتید از تجربیات و خاطرات با استاد بودن
چقدر عالی می نویسید که تمام معدلات تحصیلات و تخصص و همه چیز رو بهم ریختید
و این کامنت زیباتون معادل ساعت آموزش مفید بود
خیلی عالی تونستید معنای توحید روو انتقال بدین کلا قفل های ذهنم باز شد الان فهمیدم یعنی چی توحید
آزادی همه چیزه
هیچ چیز و هیچ کسی نباید بتونه آزادی تو رو بگیره و تو نبایددر چارچوب قرار بگیری
و استاد انقددددد ماهر شدن توی این بازی و توی همه جوانب زندگیتشون چالش ایجاد می کنند و کلا با تکراری شدن مخالف هستند و فرار می کنند
مثل آبی هست که در مسیری داره میره همه چیز رو تجربه میکنه پست بلندی و …. و همیشه در جریان و تازه هست و امید به زندگی دارد و این هست باعث رشد استاد شده است
ایشون اصل رو دریافت کردن با قران و درکی که از قوانین داشتن و انقد کار کردن روی این موضوع در وجودشون ریشه زده و انقد تکرارش کردن دیگه سبک زندگیشون شده
با سلام
خانم شایسته ممنون از توضیحات عالیتون
من هم با خانم میرزایی موافقم. در حین خوندن این دو متن و فکر کردن در مورد مطالبی که نوشتید به این موضوع فکر میکردم که ازتون بخوام در مورد تجربیاتی که از نحوه عمل استاد به قوانین خداوند کسب میکنید در ی صفحه جداگانه برای ما توضیحاتی رو بذارید.
مثل همین دو متنی که نوشتید و در مورد اولویت آزادی و بکار گرفتن این اصل در تجربه کردن موضوعات مختلف و مهم تر از اون گذشتن از اون تجربه برای طی کردن هر مدار و رسیدن به مدارهای بالاتر توضیح دادید.
ممنون و شاد باشید (:
سلام دوست گرامی
از خداوند به خاطر دوستانی مانند شما سپاسگزارم.
انشاءالله در آیندهای نزدیک، کتابی درباره شیوهی زندگی استاد عباسمنش مینویسم و در آن کتاب تمام آنچه را توضیح خواهم داد که در زندگی با ایشان تجربه کردهام و درباره خلق وخو، نحوه تفکر و نگاه ایشان به جهان و قوانین خداوند و شیوهی او برای هماهنگی با آن قوانین، برداشت کردهام.
سلام خانم شایسته عزیز و دوست داشتنی
خیلی دوست دارم یک کتاب هم راجع به قوانین و درک خودتون از قوانین به قلم زیبای خودتون نوشته بشه. هر چند که بخش راهکارها خودش یک گنجینه ای از درک قوانین هستش. اما یک کتابی که متمرکز باشه میتونه برای خیلی ها الهام بخش باشه.
حتی پیشنهاد می کنم به زبان انگلیسی هم منتشرش کنید.
منتظریم
سلام و درود به شما خانم شایسته مهربان واقعا بهتون تبریک میگم به خاطر این قدرت نوشتن و بیان بسیار قدرتمندی که دارین شما فوق العاده هستین حرفهاتون کاملا قابل درکه و توضیحاتی که نوشتین خوندنش زندگی هر کسی رو متحول میکنه براتون آرزوی موفقیت دارم و منتظر درخشیدن شما هستم .
منتظر کتاب بی نظیر شما هستیم حتما از خودتون هم بنویسید که دیدگاه و نگرش و طرز فکر شما و باورهای شما چی بود و اهداف شما از زندگی چیه آیا الان که قانون رو درک کردین میتونید خودتون مستقل این قدرت رو داشته باشید که بدون ایشون هدفی رو محقق کنید و برای خودتون اون رو خلق کنید و بسازیدیش شما که همراه استاد عباس منش اومدین تهران و این همه سال کنارشون بودین تو زندگی غیر ازین به چی رسیدین؟
با سلام
بی صبرانه منتظر خوندن این کتاب هستم
از خداوند هم میخواهم زودتر الهامش رو در مورد شروع نوشتن این کتاب به شما وحی کنه
شاد باشید (:
سلام
خیلی سخته که بتونم احساس واقعی مو بگم.من دیروز این مقاله شما رو دیدم.
درصورتیکه من تمام مقالات شمارو میخونم ولی اصلا نمیدونم چطور اینو ندیده بودم.
اگر بخوام منطقی جواب این حرف خودمو بگم اینه که من انتظار نداشتم شماتواین فضا پاسخ بدین و همیشه توی راهکار و پاسخ به مسائل زندگی و نوشته های هر جلسه دوره ها شمارو دنبال میکردم.واسه همین متوجه نشدم.
اما اگر بخوام طبق آموزه هام و قوانین جواب میدم دلیلش اینه که قطعا اون موقع توی این مدار نبودم وگرنه مثل الان پیداش میکردم.
خانم شایسته دست مریزاد.واقعا بی نظیر مینویسید.نوشتن و هرکسی ممکنه انجام بده ولی شما کاربردی و تاثیر گذار مینویسید و حتما نوشته های شما یک دستی از دستان خداست برای خواننده ها.
من دوبار دیروز این دو مقاله شما رو خوندم خیبی منو برد تو فکر .واقعا به قول خودتون جهادی اکبر راه انداخت توی ذهنم.هیچکس مثل شما نمیتونه زندگی استاد و تعریف کنه،نوشته های شما انگار مرهم روی زخم های کهنه و دقیقا دست میزارید روی نقطه هایی که شاید حتی خود استاد هم نتونه انقدر خوب توصیفش کنه چون داره باهاشون زندگی میکنه،ولی چون شما از کنار نظاره گر هستین و قطعا شبیه ما بودین و تکامل و طی کردین پس حرفهایی رو که میزنید خیلی عالی و تاثیر گذار و البته تکون دهنده ست.
یعنی نمیشه فقط خوند و آروم شد.اتفاقا نوشته های شما آرامش من و به هم میریزه.انگار از خواب غفلت بیدارت میکنه.من دیشب تا صبح خوابم نبرد.انقدر که به نکته هایی که شما نوشتین فکر کردم.
یک نکته این بود که نوشته بودین نخوایم ویژگی های شخصیتیمون و عوض کنیم بیایم اونها رو تو مسیر قانون هدایت کنیم.مثال آب بارون و سد و زدین.
کاش بتونید یک مثال از خصوصیات اخلاقی در این مورد بزنید.مثلا همون رقابت طلبی،چطور ازش استفاده درست تو مسیر قانون داشته باشیم.
نکته دوم اینکه آزادی،نمیتونم بگم چقدر عجیب بود این نوشته ها،شایدم اون چیزی بود که مدت ها دنبالش بودم.من همیشه دوست دارم آزاد باشم واسه همینم از پارسال نحوه کار کردنمو عوض کردم و کاملا مستقل شدم.چون از اینکه سر ساعت برم و بیام خوشم نمیومد و دوست داشتم دلخواه کار کنم.گرچه زمانی که کار ثابت داشتم خیلی منظم بودم و با اینکه اختیار کامل داشتم اصول و ضوابط و رعایت میکنم چون نظرم اینه وقتی وارد یک جا شدی باید به قوانینش احترام بزاری.
یک جا تصمیم گرفتم برای خودم باشم و به قول خودمون عشقی کار کنم.آره،عشقی
متاسفانه تعریف عشقی الان برای آدم ها معنی تنبلی رو میده و فرار از کار.
الان که مستقل شدم هم آزادی کامل دارم هم کار دارم هم حقوقم بهتره و هم حالم خوبه.
ولی بعد آشنایی با استاد متوجه شدم که مسیرم درسته.من عاشق کار هستم ولی هرچیزی که من و بخواد بزاره تو چارچوب آزارم میده و واردش نمیشم.هرجا هم برم میگم برای من ساعت مشخص نکنید و بزارید به اختیار خودم من کار و درست به شما تحویل میدم.مهم نتیجه کاره.خداروشکر فعلا بر وفق مرادم پیش میره.
وقتی پیش کسی میگم نه من دوست ندارم واسم بایدو شرط و شروط گذاشته بشه میگن تو اهل عمل نیستی و فقط حرف میزنی و پای کار میاد وسط پایه نیستی.ولی فقط خودم میدونم که من اگر تمرکز کنم توی کار و آزادی عمل داشته باشم بی نظیرم.قبلا ناراحت میشدم و میگفتم نکنه مسیر قبلیم درست بوده و این اشتباه،ولی بعد اشنایی با استاد متوجه شدم قرار نیست هرچی عامه میگن درست باشه.مهم اینه که من از شرایط الانم رضایت کامل دارم و حتما ذهن اونها هنوز نمیتونه قبول کنه که میشه با تعداد روزهای کاری کم کار خوب با شرایط ایده آل پیدا بشه.
خانم شایسته بیشتر بنویسید.من امروز رو حساب این مقاله رفتم و یک کاری انجام دادم که مطمئنم نتیجه ش تا دوماه دیگه معلوم میشه.یعنی این مقاله من و مصمم کرد برای انجام این کار.چون نوشته بودین هرچیزی که ترس ایجاد کنه استاد واردش میشه و اجازه نمیده ذهنش درگیر محدودیت ها بشه.
با خودم گفتم عجب چیزی،دیگه دوست ندارم هیچ ای کاشی تو ذهنم بمونه و حسرت انجام کاری و داشته باشم.پس من هم باید ترس ها رو از ذهنم پاک کنم و اقدام کنم.
امروز رفتم و خداروشکر نتیجه اولیه رضایت بخش بود.
ولی حرفی نمیزنم چون با خودم قرار گذاشتم از این به بعد فقط از نتیجه هام بگم نه از احوال و افکار خوبم.نتیجه ست که نشون میده هرکسی چند مَرده حلاجه.
سلام بر کسانی که در صلحن با خود ،در صلح قرار گرفتن با خود این بهشت هر انسانی است ?????و دقیقا چیزی است که من در جمع بزرگان انگیزشی ایران ندیدم من تمام سخنرانیهایشان را از دور و از نزدیک دیدم من کارمند یکی از این افراد بودم
من با دست خالی به مدت یک سال در تهران زندگی کردم برای یک دختری که مادرش بسیار وابسته به اوست و کلا تمام توان من رو میگرفتن و یک دنیا مخالفت میکردن زندگی در شهره دیگر مثل سفر به ماه بود پارسال دقیقا همین روزها وارد مجموعه ای شدم بسیار قدرتمند و بزرگ از نظر خودشون البته جایی که خییلی از بزرگان برندها و سخنرانها رو دیدم و از نزدیک سمینارهاشون رو دیدم چون ادیت فیلم میکنم شما میگین چه فرقی بین استاد عباسمنش و اساتید داخل ایران هست؟الان بهتون میگم
اینجا وقتی صبح وارد دفتر یک سخنران انگیزشی میشی کسی که خیییلی معرفه همه روی یک نظم نظمی که خیلی دلخراشه و پر از ریا است روبرو میشی همه در حال ژست گرفتن و استفاده از کلک و ترفندهای مختلف برای مثلا انگیزه دادن به همکارهای خودشون در جهت اهداف خودشون هستن عجیییب بی رحمن عجیییب خیلی روزهای سختی رو گذروندم کلی بی احترامی و دشمنی و جنگ کلا اونجا میدان جنگی بود که همه با عطر و ادکلون و دیسپلین و تهدیدهای مدرن کارشون منظورم همون تاکتیکهای هست که به بقیه میفروشن فشارها زیاد بود خییلی زیاد من کارم عکاس تبلیغات هست و اونجا به من حتی اجازه نمیدادن که بخوام در نمایشگاه تبلیغات شرکت کنم هرچند که من شرکت کردم و کارم یکی از بهترینها بود و هست خلاصه بگم در ایران معلمها و اساتید انگیزشی از درون داغون هستن و همگی نیاز به یک روانشناس مجرب دارن اونها اونقدر از خودشون دورن اونقدر درگیر این هستن که یک خانم باید سمت راست یا چپ قرار بگیرد یا گره کراوات چه شکلی باشد و چطور بایستند قوانین خشک و قوانینی که به هیچ عنوان درک نشدن قوانینی که به دست این افراد به گند کشیده شده که حد ندار من روز ۶ تیر ۱۳۹۶ در دفتر کار چنان از کلیه درد به خود میپیچیدم و تنها کاری که مدیریت کرد این بود که چرا اینجا به خاطر درد اشک تو مراجعین دیدن چرا اصلا درد داری و بعد تا مدتها به خاطر اینکه نتوانستم به علت درد شدید سنگ کلیه به قصد رفتن به بیمارستان با مدیریت خدا حافظی کنم مورد بی احترامی قرار گرفتم٫ دورن این افراد پر از آسیب بود که حد نداره اینقدر که با توهین و بی احترامی سعی بر قدرتنمایی دارن گاهی با تهدید باور نمیکنین اون روزها فقط از خودم پرسیدم تو چرا اینجایی چراااا؟؟همین قدر خودت رو لایق میدونی این آدم ها؟؟؟پس فک کردم اونقدر سخت بود و در آخر برخلاف میل آنها از شرکت آمدم بیرون اون روز غم و حیرت رو در نگاه همگیشون دیدم میگفتن چرا تو کار با آقای فلانی رو ندید میگیری و میری و من گفتم بله و تازه ازشون در یک جلسه حضوری تشکر کردم به خاطر تمام درسهایی که گرفتم و اضافه کردم که عاطفه دیگه توانست بفهمه هر چقدر فردی و افرادی اونو خورد و کوچک بشمرن و یا خییلی تمجیدش کنن براش فرقی نداره و راه خودش رو میره چون من میدانم چی میخوام و کی هستم و بعد از یک سال از تهران برگشتم شیراز من برای دورهای مختلف به تهران رفته بودم و بعد از بیرون آمدن از اون شرکت ذکر شده در نمایشگاه عکاسی تبلیغات شرکت کردم و در کنار استادم شادی کردم و عکاسان بنام دیگری را هم از نزدیک دیدم و کلی از تحسین اساتید و دوستان و توریستها و٫٫٫ خوشحال شدم میخوام اینو بگم اون اساتید انگیزشی در ایران مثل آدم ماشینیهایی هستن که یک سری قانون خشک رو از بر کردن و فقط میخوان به دیگران بدون اینکه خودشون درست متوجه شده باشن یاد بدن درواقع با ترفندهای خاص بفروشن همش کلک هست ٫ خلاصه از طریق یکی از دوستان یکی از آموزشهای استاد رو شنیدم این آدم فرق داره صداش از یک کاری که کرده پر بود حس قدرتی که بهم میداد خیییلی متفاوت بود خیییلی یاد دوران خاصی از زندگیم افتادم که خیییلی به خدا نزدیک بودم خیییلی به صورت معحزه آسایی قدم اول ۱۲ قدم رو خریدم و جالبه فرداش شوهر دوستم باهام تماس گرفت و گفت عاطفه هانم میخوام براتون سایت درست کنم دوست دارین اسم سایتتون چی باشه و من مات و مبهوت قدرت خدا بودم من گفتم حتما با کمال میل و سایت رو زدم و الان دارم مطالب سایتم رو دسته بندی و آماده میکنم من میدانم که میشه فقط کافیه با خدا و در سیستم اون قدم بر داریم در مورد اساتید انگیزشی دیگه و اینکه چرا ادنها دست به هر کاری جهت تبلیغ میزنن اینه که به خودشون راهشون و خدای خودشون باور ندارن اونها با خودشون قهرن و با خدای خودشون همون نکته ای که استاد همیشه میگن در مدار نیستن از سیستم و حقیقت وجود دورن پس نتایج بسیااار متفاوتی میگیرن و البته من در ابتدای راه هستم و میدانم که میتوانم چون تا الان توانستم و از این لحظه به بعد هم میتوانم
فقط اینو خلاصه بگم استاد در مدار بودن وصل بودن به خدا و یکی بودن با اون تمام درها رو باز میکنه خدا وقتی میبینه بندش حرکت درست رو انجام میده که همون اعتقاد و ایمان به خداست و واقعا برای شاد و آرام و پیشرفت انسانهای دیگر و روشن کردن راه اونها دارین قدم بر میدارین مسیر رو هموار میکنه چون شما میخواین انسانها تکامل پیدا کنن و به خود و خدای درونشون نزدیک بشن معلومه که کائنات ،خدا،سیستم و هرچه که اسمش رو بزاریم با همرا و همسو با شما قدم بر میدارن و راه رو روشن میکنن و این مبشه که شما بدون هیچ تبلیغی کسانی که در مدار درست هستن رو جذب میکنین و آنها هم جذب شما میشن٫ ولی اونها فقط انسانها و بقیه رو وسیله ای میدونن که ازشون کار بکشن و بدون دادن حقشون و با بیشترین سود پیروز باشن که هرگز نیستن ٫
همدل بودن با خدای درونتون ،همدل بودن با همه انسانهای هم فرکانس نتیجه ای بینظیر مانند الآن شما رو به وجود میاره هرچه این همدلی و نیت لذت بردن از خود و خدای خود بیشتر بشه نتایج عالی تری خواهیم دید
من پیشرفتهای عالی امسال داشتم که همشو مدیون به خود آمدن خودم و کمکهای و آموزشهای خوب شما استاد عزیز و مهربانم است
شاد و سربلند در پناه خداوند یکتا باشین
یا حق٫
سلام عاطفه خانم
از شما سپاسگزارم برای این کامنت زیبا و اموزنده تان
و چقدر ما ادم ها رو توی ذهن مون بت کردیم و موفقیت هاشون رو که ظاهری هست گره زدیم به عوامل بیرونی مثلا قیافه ظاهر تیپ و چیزهایی که باعث میشه خودمون رو مقایسه کنیم وقتی شخصی در این مدار نییست باعث میشه احساس بی ارزشی کنه و مدام مقایسه کنه
شخصیتی که استاد دارند تمام این عوامل رو نقض می کنه و بهترین الگو برای ما هستندد
و اینکه فقط توحید هست که باعث موفقیت میشه نا ریاکاری و ..
سلام خانم شایسته
این دومین دیدگاهیه که من روی این دیدگاه شما میگذارم
خیلی خوبه
واقعا نمیشه روش ارزش گذاشت
ازون دیدگاه های زندگی متحول کنه
سلام مریم عزیز سلام خواهر عزیزم . اینجا خرم آباد لرستان است وهمان طوفان ایرما که آنجا آمد اینجا هم آمد ومن پیوسته از خدای عزیزم سپاسگزاری میکردم ….
آن قسمت که در باره ی ویژگی انسانها وخصوصیات انسانها گفتی برایم بسیار لذت بخش بود وآن قسمت که مزرعه را توصیف کردی واقعا احساس کردم که خدا دارد حرف میزند خیلی زیبا بود
من واقعا ایمان دارم که خداوند شادی است خداوند همان احساس خوب خوب وماندن درآن است البته این احساس سید عزیز را خیلی خوب درک میکنم که چه لذتی وچه درسهایی دارد با حیوانات بودن . آنرا به مدت 20 سال تجربه کرده ام
خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی واین همه آگاهی
مریم عزیز خواهر خوبم . شما اصلا به تمام کامنتها توجه کن آیا کامنتی است که نام خدای عزیزم ، آن شکر زندگیم ، آن جان جانانم درآن پیدا نشود به نظر من اینجا هم یکسره توحید است وتوحید .
ودیگر اینکه ممنونم که شما بسیار زیباتر وساده تر بیان میکنید به نظر این حقیر شما به تمام معنا کامل کننده این سید عزیز این بنده ی خوب خدا هستید
وچقدر اشکانم جاری شد که آن لحظه که گفتی ؛ وقتی فرشته مرگ ( من میگم فرشته رحمت ومرگی در کار نیست این مرگ را شیطان به میان فرزندان آدم انداخته است ) برشما آمد خوشحال باشی که استاد هم توصیف کردند
نکته بگوم وتمام . من این چند سال که با استاد همراه شدم غیراز این خانواده هیچ پناهکاهی ندارم .چون دراین پناهکاه بود که خدای خودم را شناختم وهر لحظه وهر لحظه ، هدایتش را در زندگیم می بینم آنقدر پراز هدایت این خدا هستم که روزها وشب ها بی اختیار گریه میکنم آنقدر هدایتش همراهم است که در خواب به من هدایت میدهد ووقتی از خواب بلند میشوم انگار در یک جهان به تمام معنا زیبایی وخوشی وشادی هستم وزبانم میچرخد ومیگویم الهی الهی سپاس سپاسگزارم ای محبوب من . خدایا شکرت به خاطرمریم عزیز خدایا شکرت به خاطر این خانواده که در هرگوشه اش بو وعطر ویاد تو می اید
وممنون از کامنت فوق العاده تاثیر گذارت به امد قسمت دوم یا حق رحیم
به نام خدای مهربان
اووو خدای من باز خدای درون خانم شایسته عزیز دست به قلم شد ونوشته هابی عالی وپر از آگاهی برایمان به یادگار گذاشته
سپاسگزارم خدای عزیزم وسپاسگزارم بانو شایسته عزیزم ??????
این نوشته را کپی کردم چون واقعاااا پر از درک واگاهی بوده این نوشته ها ی شما .من تازه در این نوشته ها به ویژگی های خودم دارم به نوع دیگه ای نکاه کنم برای گسترش خودم وخلاقیتم تا همان ویژگی های بشه نقطه عطف وقوت من وبشه هدایت برای خلق خواسته هام .
بخدای خدا این نوشته ها فقط هدایت الله است چون نه فقط جهان رو که اینجا رو خودش داره میچرخونه از بوی کامنت ها وجنس متفاوت این نوشته ها وانسان های اینجا کاملا مشهوده ونیاز به هیچ توضیح اضافه ای ندارد .
خواستم واقعااا خالصانه سپاسگزاری خودم را از صمیم قلبم نثار وجود نازنین والهی شما کنم .
در پناه خدای عزیز وگرامی همواره شاد وثروتمند وخوشبخت وسعادتمند در دوجهان باشید .
عاشقتم خانوم طلای استاد ????
وای خدای من
چه نگاه درست و جالبی ارائه دادید خانم شایسته عزیز از استاد.
من هم عاشق آزادیم. تموم خواسته هام تو زندگیم و شخصیتم به خاطر این خواسته است .
ولی تا حالا این جوری درکش نکرده بودم .
اگه استاد تونسته من هم میتونم.
همینو باور میکنم.
خدای من چه نگاه و باور جذابی !!!!!!!!
این اولین باره که اینقدر قشنگ یه چیزی رو باور کردم که میشود
انگار ضربه آخر بود .
میرم که بهش عمل کنم.
سپاسگذارم ، سپاسگذارم ، سپاسگذارم .
سلام بر استاد و خانم شایسته عزیز
سوال مسابقه راکه خواندم , تنها عامل بنظرم باور توحیدی بود.
وقتی کامنت دوستان را خواندم , مطمئن شدم که تنها عامل باور توحیدی است.
اما همیشه احساس کردم یک حلقه گمشده بین باور توحیدی و خودم , وجود داره . که باعث میشه درک خوبی از توحید , نداشته باشم.
این باور که “”توحید به من آزادی میدهد”” باعث میشه احساس بهتر و درک کامل تری از توحید داشته باشم.
کامنت شما خانم شایسته دقیق و عالی بود . ?
خداوند را سپاسگزارم بینهایت از این آگاهی
?سلام و درود به خانم شایسته عزیز ? ? مثل همیشه نوشته هاتون پر انرژی ،جامع و تاثیر گذار بود ? خیلی عالی و تاثیر گذار شخصیت و عملکرد استاد رو بیان کردین من که خیلی استفاده کردم ? بیس قوانین ثابته ، اما هر بار که با درک متفاوت دیگران واست تکرار میشه ، این تکرار باعث تقویت فرکانس ما میشه ? که در نهایت باعث تغییر مدار و اتفاقات و شرایط ما در زندگی میشه ? ? به امید خدا الهامات جدیدی با مثالهای ساده درباره انرژی و فرکانس به من شده ، که در کامنت های بعدی حتما به اشتراک خواهم گذاشت ? ? شاد ?سلامت?موفق و ثروتمند باشید ?
الان ساعت 23:18 روز دهم اردیبهشت ماه بهم الهام شد که نعمت سالگرد تولد تو سایت عباس منش =16 اردیبهشت ماه=اول ماه رمضانه!!!
کنجکاو شدم و رفتم تقویم را بررسی کردم، بلللللله درسته این الهامم درسته
این یک نشانه بزرگه برای من!!!
وقتی که خصوصیات استاد عباس منش را که از جانب خانم شایسته مطالعه میکنم گویا که دارم وصف خودم را می خوانم و این اتفاقی و بیهوده نیست!
سال 98 سال بسیار زیبایی برای من است دیروز که روند مالی و سود و زیان کسب و کارم را بررسی کردم شاهد رشد 60 در صدی آن بودم و سیر صعودی در این دوماه داشته است و باور دارم که این روند صعودی هر روز بیشتر خواهد سرعت گرفت چون باورهای بی نظیری در مورد کسب و کارم و معنوی بودن آن و حتی معنوی بودن تنفسم ساخته ام
آزادی برای من هم دارای اولویت بسیار بالایی در زندگی ام است که هر وقت بخواهم می خوابم هروقت بخواهم بیدار می شوم….
سلام و درود به دوست گلم خانم مریم شایسته
روز معلم رو به استاد عزیزم و همچنین شما که بهترین معلم من در تمام زندگیم هستین تبریک میگم.
شما واقعا درک بالایی از قانون دارید که با استاد عزیز ما در یک مدار قرار گرفتید و همراه با هم چنین لحظات ارزشمند و زیبایی رو تجربه کردید و شدید عزیز دل استاد ما.
به شما تبریک میگم بخاطر این نکته سنجی و فرکانسهای قوی و قلم زیباتون.
به مطلبی اشاره کردین که هیچ کدوم از ما بهش دقت نکرده بودیم.
میل و اشتیاق درونی به آزادی نپذیرفتن محدودیت ها و که نمادی از توحیده.
باور به قدرت بینهایت خودمون و خدای درونمون.
ارزش قائل شدن برای ویژگی¬های شخصیتی، علایق و خواسته هامون.
باور به اینکه میتونیم با همین شخصیتی که داریم فقط با تغییر باورهامون نسبت به خودمون به هر خواسته ای برسیم.
نیازی نیست بخاطر تائید دیگران خودمونو تغییر بدیم و نقش بازی کنیم.
سبک زندگی شخصی خودمونو داشته باشیم و به قولی افسانه شخصی خودمونو دنبال کنیم.
نه تنها استاد عباس منش بلکه همه اسطوره¬های تاریخ همین ویژگی رو داشتن. اونا خودشون بودن بخاطر همین انقدر محبوب شدن.
البته این میل به آزادی در درون همه ما هم هست ولی متاسفانه خیلی وقتا سرکوبش میکنیم و محدودیتهامون رو میپذیریم. چون قانون اصلی خداوند رو باور نداریم که میگه: تمام اتفاقات زندگی ما رو فرکانسهای ما رقم میزنه.
تفاوت نتایج آدما فقط در همین یه جمله اس.
خدارو شکر میکنم که این آگاهی های ناب رو از طریق دستان مهربانش در اختیارم قرار میده نقشه گنج تو دستامه فقط کافیه باورش کنم.
خدایا کمکم کن قدرت بینهایت خودم و تو رو باور کنم.
باز هم سپاسگزارم
سلام خانم شایسته عزیز و ممنون از متن فوق العاده اتون
اونجایی که نوشته بودید بهتره شخصیتمون رو عوص نکنیم و از همون وجه شخصیتی ( مثل نیاز به توجه و،،،،) استفاده کنیم برای رشد، اونو هروقت زمان داشتید برامون باز کنید لطفا
من همیشه فکر میکردم کسیکه نیاز به تایید داره باید روی عزت نفسش کار کنه و این وجه رو درست کنه ، همونطوری که تو بسته عزت نفس گفته شده ، اما این رویکرد شما بنطرم متفاوت اومد و جالب. البته هردو راه یه بکجا ختم میشن ولی شروعشون فرق داره (اینکه بیایم از همین وجه استفاده کنیم برای پیشرفت، یا بیایم اون وجه رو تغییرش بدیم از همون اول)
احتمالا من جایی رو درست متوجه نشدم و نیاز به توصیح بیشتره
اصلا اون پاراگراف خودش پتانسیل یه کتاب رو داره
سلام خانوم شایسته
واقعا بابت این دیدگاه شما هم باید هر روز خدارو شکر کنم که در قالب یک متن اینقدر عالی و با انرژی و عشق برای ما دیدگاه نوشتید.
واقعا اینکه شما نوشتید دیدگاه نیست کتابه یک کتاب موفقیت فوق العاده عالی من که الان ازش فایل پی دی اف میسازم و پرینت میگیرم و هرروز صبح میخوام بخونمش و باهاش روزمو بسازم.
اصلا هر روز یکی از این کاراهایی که شما توی دیدگاهتون گفتید استاد انجام میدادن و یا نگرش ها و باور هایی که نوشتید رو هر روز داشته باشیم البته که کار آسونی هم نیست.
?????
خانوم شایسته استاد توی فایلشون گفتن که شما بهترین شاگردی بودید که استاد داشتن و گهی حتی از خودشونم بهتر به قوانین عمل میکردید.
واقعا خیلی خیلی مشتاقم افراد ثروتمند و خوشبختی مثل شمارو از نزدیک ببینم و حتی یک ساعتم که شده باهاشون صحبت کنم و ببینم خدایا این بنده ت واقعا چه تفکری داشته ، چه باوری داشته ، چه کاری کرده که اینقدر خوب هرچی که میخواد رو داره.
واقعا اعتراف میکنم که شما جز اون افراد هستید.
????????????
من راستش تا به حال دیدگاه های شما توی فایل های دانلودی رو نخونده بودم ولی الان که خوندم واقعا از این متن فوق العاده تون مشخصه که چه درکی از قوانین دارید چجوری قوانین رفتن توی ضمیر ناخوداگاه شما و به قول من به ناخوداگاهای و ناشایستگی رسیدید.
منظورم از ناخوداگاهی و ناشایستگی اینه که دیگه خوداگاه لحظه به لحظه حواستون نیست که:( الان چه باوری دارم؟ الان چجوری دارم فکر میکنم و…)
بلکه این قوانین و عمل کردن به اونها و متعهد بودن براشون کاملا شده زندگی شما و توی تک تک لحظات زندگیتون و در هر موقعیتی
واقعا چه حس قشنگیه بهترین شاگرد بهترین استاد موفقیت بودن
چه حس قشنگیه عالی بودن در قوانین الهی
چه حس قشنگیه که خیالتون از زندگیتون راحت باشه
چه حس قشنگیه که کاملا مطمئن باشید که اختیار 100% زندگیتون به دستتونه
اصلا چقدر این زندگی با حس قشنگه
????????????
خیلی ممنونم که با این دیدگاهتون ماروهم بهره مند کردید.
از امروز دیگه بقیه دیدگاه هاتون رو هم شروع میکنم به خوندن اینقدر میخونم اینقدر میخونمشون تا برن به ضمیر ناخوداگاهم.
امیدوارم تونسته باشم بخشی از این حس قشنگم رو با شما به اشتراک بذارم.
????????????
از دیدگاهتون معلومه که چقدر با عشق و فرکانس مثبت نوشتید.
بسیار زیبا بود
شاید زیباترین متنی که تا به امروز خوندم
شفاف ، خالص ، واضح ،
بعد چندین سال تازه کمی فهمیدن اصل مطلب چیه ،
کاش فایل هم ضبط میکرید تا بیشتر قوانین رو درک کنیم
،
خیلی خوب مطلب رو منتقل میکنید
تاثیر عمیقی در درونم گذاشت
درود به شما
بنام الله یکتا
سلام خانم شایسته
باور کردنی نیست اگه بگم خوندن این هجم از آگاهی باعث شده سرگیجه پیدا کنم،چشمام سیاهی بره و نتونم از جام بلند بشم٫این چند صفحه به اندازه صدها کتاب،ذهنم را بمباران کرد و فقط خدا میدونه چه هیجان و حس شکرگزاری دارم بابت این حس و حال خوب٫
خیلی از جاهای متن خودم را درون متن حس میکردم و تجربیات شخصی ام ناخودآگاه این مطالب را مانند مزه ای خوش آیند زیر زبونم،برام ملموس میکرد٫
دوست دارم این متن را هزاران بار بخونم و مثل همین لحظه اشک شوق بریزم و شکر کنم به خاطر اطمینانی که اکنون برای خوشبختی و سعادت دارم٫امروز و این لحظه بیشتر و هزاران برابر مطمئن هستم که خوشبخت و سعادتمند هستم،چون تمام نکاتی رو که ذکر کردید مانند ریشه ای قوی و یا بذری اصیل که آماده ی رشدی حیرت انگیز است،در درونم حس میکنم،به گونه ای که اکنون فشار هیجان انگیز و پر از شور،شوق،ایمان،ایمان،ایمان،ایمان٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫جوانه هایش را بر پوسته ی وجودم و دیواره های قلبم احساس میکنم٫
خدای من احساست میکنم بیشتر از هر لحظه
و لذت میبرم از عشق داشتنت بیشتر از هر لذتی
چکار کردید با من خانم شایسته با متنی که نوشتید!!!!!
متشکرم
سلام خیلی با جزئیات و دقیق زندگی استاد را توضیح دادین و این نشانه آن است که شما واقعاً قانون را خوب فهمیدن مرسی از دیدگاه زیبای شما
excellent!
Yaade ketabe Kimiyagar az Paulo Koeilo oftadam…
Aazadi va Afsaneye shakhsi ra tajrobe va zendegi kardan…
سلام بانو شایسته عزیز
مدتی پیش با دیدن فایلی از استاد ، توی کامنت گفتم : چیکار می کنی مرد ! که اینجور بذر امید و ایمان رو تو وجودمون می کاری؟
الان با نگاه و قلم ریزبین شما ، پاسخ را گرفتم . قول می دم با تمام وجودم وقت بگذارم و بهش عمل کنم.
سپاس که دلم رو روشن کردی.
باسپاس فراوان ازشمابابت متن زیبایی که نوشته بودید،وبنظرم تشریح قشنگ ودرک بسیاربالایی ازعملکرد استادعباس منش راارائه دادیدکه شاه کلیدهایی درونش هست که هرکسی باتوجه به مداری که درآن قرارداردوتوانایی فهم ودرکی که میتواندداشته باشدازآن هابهره مندخواهدشد٫
من بینهایت سپاسگزارم٫
سلام خدمت خانم شایسته عزیز واقعا چه زیبا بیان کردن منتظر ادامه نوشته تون هستم قطعا هیچ کس بهتر از شما نزدیکتر به استاد نیست و میتونید خیلی واضح نگرش و باورهای استاد رو معرفی کنید امیدوارم در پناه خداوند همیشه شاد و موفق و سلامت در کنار هم باشید
سلام و درود به مریم شایسته عزیزم کامنت شما خودش یه کتاب نشانه بود برای واضح کردن مسیر …
هزاران مرتبه خداوند را سپاسگزارم که با شما و سایت استاد عباسمنش عزیز هدایت شدم
چقدر کامل و عالی خصوصیات مهم و بارز استاد رو برای من روشن کردین امیدوارم من هم بتونم این اگاهی هارو به باور تبدیل کنم
من هم بتونم در لحظه زندگی کردن رو تمرین کنم
من هم بتونم دلیل تمام چیزهایی که به دست اووردم اعتبارش رو به پاسخ و هدایت های خداوند یکتا بدم
من هم بتونم توی طبیعت دائما به دنبال قوانین و نشانه های الهی باشم
من هم بتونم الویت مهم زندگیم رو براساس ازادی بگذارم ازادی از هر عامل بیرونی و رهایی از مقایسه کردن خودم با دیگران که ببینم اونا دارن به چه چیزهایی میرسن و من عقب نمونم یه موقع
من همسرم در سایت شما عضو هست و ما داریم روی 12 قدم کار میکنیم،من خانمشون هستم و برای اولین بار در سایت کامنت گذاشتم هدایت شدم به نوشتن
نوشتن اگاهی هایی که به دست اووردم باعث شد که بهتر لمس و درکشون کنم
خدارو هزاران مرتبه شاکرم برای ثانیه به ثانیه نشانه ها و هدایت هایش
خیلی دوستون دارم امیدوارم هر جا هستید در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید
سلام خانم شایسته عزیزم
لذت بردم از این متن زیبا والهی
من واقعا زبونم قاصره چون خداوندجوابم رو دادمن تحت شرایط زندگیم مجبور بودم یه جایی که دوست ندارم کار کنم و دل به خدا سپردم تصمیم گرفتم استقلال زندگی خودم رو داشته باشم وبه محض اینکه اینو خواستم خدا راه رو نشونم داد و راهیم کرد به شغلی که انسانهای خوب و شرایط کاری دلخواهم از لحاظ ساعت، منبع درامد،رفتار مناسب،کارحرفه ای،خیلی خیلی خوشحالم چون آزادی رو دوست دارم و واقعا تا به امروز که متن خانم شایسته رو خوندم کلمه آزادی رو نشنیده بودم هدفم آزادی و استقلال هست و خدا هدایتم کرد و این متن خانم شایسته رو خوندم معجزه یعنی اینکه هم فرکانس شدم هم مدار شدم مرسی خدای عزیزم
من چند وقت پیش تو عقل کل سوال تنفر هم عنوان کردم و درخواست آزادی و استقلال باعث شد از اون رابطه نادلخواهم دور شم اصلا اون تضاد تو زندگیم به طرز عجیبی باعث شد بفهمم چی میخوام آخه قبل از سال جدید خیلی به خدا میگفتم هدایتم کن و شرایطم رو دوست نداشتم پشت سر هم ناخواسته های بد بدتری وارد زندگیم شد که بیشتر فهمیدم چی میخوام آزادی ،آزادی و رهایی خواستم حتی همسرم که مخالفت سر سخت بود رضایت داد
انقدر خوشحالم که فقط خدا میدونه
ممنونم خانم شایسته دوستتون دارم هم خودتونو هم روش زندگی توحیدی شما روسپاسگذارم
ممنونم مریم جان عزیز
این قسمت؛؛
من بهترین سالهای جوانیام را به زندگی با این فرد صرف کردهام،
حالا همه اینها را بگذارم و بروم؟!
یعنی با اینکه میفهمند تجربیات زیباتری انتظارشان را میکشد، اما ترس از از دست دادن، خیلی قوی تر از لذت به دست آوردن است. به همین دلیل تصمیم میگیرند به قول خودشان، زیاده خواهی های خود را کنترل کنند و به این شکل در تله میافتند.
یعنی چیزی را که قرار بوده فقط یک تجربه مقطعی در زندگیشان باشد، به عنوان کل داستان و کل مسیر زندگیشان قلمدارد میکنند…
اما سوالی که استاد عباس منش همواره از خودش میپرسد و ما هم باید بپرسیم این است که:
چه چیزی میتواند از این اصلتر باشد که:
ما به این جهان جسمانی آمدهایم تا تواناییهایی را تجربه کنیم که در وجودمان نهفته است .این یک اصل مسلم است که، همه ما توانایی انجام هر کاری را داریم. به همین دلیل به این جهان مادی آمدهایم تا به واسطه ارتباط با محیط اطرافمان و آدمهای دور و برمان، خواستههای مان را بشناسیم و با تجربهی خلق آنها و لذت بردن از مسیر این خلق، ظرف وجودمان را رشد دهیم و به این شکل نسخهی پیشرفتهتری از خودمان بسازیم. زیرا تنها چیزی که ظرف وجود ما را افزایش میدهد و ما را وارد مرحلهی بعدی و مدار بعدی میکند، تجربهی مرحلهی قبلی و تجربهی نعمتهای مدار قبلی است.
تجربهی خواستههای کوچکتر و گذشتن از آنها، سریعترین و لذتبخش ترین شیوه برای طی شدن تکامل است برای رفتن به مدار تجربهی خواستههای بزرگتر. همان چیزی که استاد عباسمنش آن را سرمایهگذاری روی خودمان و پر کردن I wish ها مینامد.
عجیئییییییب من رو در فکر برد.. واقعاااا عالی بود.. چ باورهایی یا بهتر بگم ترمز هایی هست ک آدم حتی نمیدونه . ممنون ک برای من کشیدی بیرون.
هردو کامنتتون رو باید سیوکنم و دوباره و دوباره و دوباره ببینم تا ب اون درک واقعی برسم ک حق همچین کامنت هایی ک خودش حکم یک فایل ارزشی داره رو ادا کنه. ممنونم عزیزم
سلام خانم شایسته عزیز از نوشته شما درسهای خوبی گرفتم شما به نکاتی اشاره کردید که هرگز به انها توجه نکرده بودم و خوشحالم که با دستی از طرف خدا به وسیله شما ذهنم نسبت به این مسایل روشن شد منتظر قسمت دوم هستم برایتان آرزوی روزهای خوب و خوشی می کنم
سلام خدمت شما خانوم شایسته عزیز وخانواده دوس داشتنی عباس منش٫من به نوبه خودم از شما بابت به اشتراک گذاری این تجربه فوق العاده که در زندگی مشترک با استاد داشتید تشکر میکنم وبی نهایت سپاسگزارم ٫ اگه بخام کوتاه و مختصر و مفید نظرم رو درباره متن عالی تون بگم این جمله رو میگم :بهشت را به بها دهند نه بهانه٫ ومردن در آزادی رو به زندگی در بندترجیح میدم٫ امیدوارم لحظه لحظه زندگیتان پر از خیر و برکت وسلامتی باشد
سلام به خانم شایسته مهربان
خدا رو هزاران بار در این لحظه سپاسگزارم برای این همه آگاهی خالص و نابی که از خواندن متن زیبای شما درک کردم
فقط خدا میدونه چه باورهای جدیدی با مطالعه مکرر و متمرکز بودن روی این متن پر محتوا و تاثیر گذار، در ذهنم ریشه خواهد دواند
برای نعمت وجود استادعزیزم و شما،خانم شایسته دوست داشتنی در زندگی ام هر روزخداروسپاسگزارم
سلام استاد عزیز خانم شایسته مهربان ،خیلی خیلی عالی بود من تمایل دارم ادامه نوشته شما را بخوانم اما نمی دانم چطوری؟ لطفا راهنمایی بفرمائید
سلام خانوم شایسته عزیز خیلی عالی جواب داده بودید واقعا احسن قانون رو مثل استاد خوب یاد گرفتید شب نوشته شمارو پرینت کردم خوندم واقعا خیلی نکات ریز اشاره کرده بودید بخصوص آزادی استاد که از توحیدی نشت می گرفت ریز بهش پرداخت کرده بودید استفاده کردم واقعا سپاس
مریم جان چقدررررر خوندن کامنتتون دید من رو ب قانون عوض کرد و چقدرررر حس کردم که من انگار تاحالا این قوانین رو نشنیده بودم؛چقدر عالی بود،چقدر تاثیرگذار،چقدر ب این پیامتون لازم داشتم…
چقدر دوست داشتنی هستین ،خیلی برام عزیزین.ان شالله یک روز شما و استاد عزیزم رو از نزدیک ببینم
خانم شایسته عزیز
متن شما بسیار عالی و پر از نکات کاربردی و فوق العاده است که باید بارها و بارها خوانده شود ٫چون پر از نکات کلیدی است که درک عمیق هر جمله آن میتواند مدار ما را چند پله بالاتر ببرد ٫
واقعاً از خواندن چند باره آن لذت بردم و امیدوارم همواره در کنار استاد خوشبخت و موفق باشید ٫
دلتان شاد و لبتان خندان
با سلام خدمت شما خانم شایسته و تمامی دوستان
چقدر قلم زیبایی دارید، با اینکه متن طولانی بود اما آنقدر جذاب بود که تند و تند می خواندم و جلو میرفتم، خیلی واضح و شفاف در مورد نحوه تفکر و نگرش استاد به زندگی نوشتید، واقعا استفاده کردم.
این خودش یک کتاب بود خانم شایسته.-ممنون
اگر کتاب بنویسی چی میشه پس
بسیار عالی و پر از آگاهی های ناب بعد از خوندن این کامنت چند عبارات تاکیدی نوشتم
سلام به خانم شایسته عزیز:
باور کنید این متن خیلی منو امیدوار کرد و بهم انرژی داد که با جدیت و شدت بیشتری آموزه های استاد عباس منش را پیگیری بکنم و چه جالب فکر کنم شما همکلاس استاد تو رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد بندرعباس بودین که استاد جلوی چشم مراقب، برگه شما رو برداشت و از روش تقلبی کرد? و چه قدر جالب بود برای من،که بعدها از شاگردان و نزدیکان و همراه استاد عباس منش شدین. ممنونم از این همه پاسخگویی به سوالات و تسلطی که بر آموزه های استاد دارین.
در پناه خداوند موفق باشید.
به توکل نام اعظمت بسم الله الرحمن الرحیم
گام سیزدهم خانه تکانی ذهن
…
خانوم شایسته عزیز چقدر قشنگ استاد رو توصیف کردید، من هنوز قیمت دوم کامنتتون رو نخوندم اما اومدم که نظرم درباره همین قسمت اول رو بگم.
یکی از ویژگی های خوبی که به نظر خودم دارم اینه که با نشد ها و نمیشه ها اصلا نمیتونم کنار بیام، وقتی چیزی خواسته ای میاد توی سرم بایییییییید انجام بشه. همین ویژگی باعث شده به خیلی چیزا دست پیدا کنم که خیلیا میگفتن نشده که در ادامه چندتاییش رو میگم براتون.
1. اولینش اینه که زمانی که زمینمون رو خریدیم من گفتم ایشالا این خیابونا آسفالت بشه اما اون مشاور املاکی که خریدیم گفت اینجا هیچوقت آسفالت نمیشه بخاطر زمین های شالی و حدود یک ماه بعد این خیابون آسفالت شد و تبدیل به یکی از زیباترین خیابون ها برای دور دور مردم محل و مسافر ها شد و از طرفی تبدیل به مهم ترین خیابون شهر شد، چون دوتا خیابون اصلی رو بهم وصل میکنه.
2. بابت همین زمین گفتن که آب و برق و گاز بهش تعلق نمیگیره چون خارج بافته، و الان که دارم باهاتون صحبت میکنم حدود دو ماه از وصل شدن کنتر گاز، یک هفته از وصل شدن کنتر آب میگذره و چند روزی هست که تیرهای برق داخل شهرک رو جایگذاری کردن و به زودی برق هم وصل میشه.
3. زمانی که برای زمینمون درخواست سند کردیم، رئیس اداره ثبت اسناد بهمون گفت که این زمین رو نمیتونید براش سند بگیرید به هزار و یک دلیل، اما همون موقع من توی ذهنم گفتم من میخوام بگیرم، در نتیجه مهم نیس که چه سمتی داری و چقدر میدونی، کارای منو خدا انجام میده و داده و اینم انجام میده. و مسئله خیلی جالب تر اینکه بدون کوچکترین هزینه ای کارای سند زمینمون انجام شد.
4.یکسال پیش زمانی که میخواستم زمین رو بسازم فقط و فقط با 50 میلیون پول نقد شروع کردم و خودم رو وارد یک چالش بسیار بزرگی کردم که همه میگفتن این کار درست نیست و ریسک بزرگیه اما من میدونستم که ریسک نیست بلکه عمل به الهاماته و انجامش دادم و بعد از یک سال و نیم خونه رویایی بهشتیم ساخته شد. واقعیتش ازم بپرسن پولش از کجا جور شد نمیدونم دقیقا فقط میدونم که هیچ موقع لنگ نشدم، حسابم به صفر رسید اما باز پر شد. الهی شکرت.
5. برای کسب و کارم میخواستم مجوز کانکس از شهرداری بگیرم که همه میگفتن اصلا نمیشه و ندارده و اصلا با شهردار این موضوع رو مطرح نکن، اما من گفتم نه میرم و دقیقا خواستم رو مطرح میکنم، من دارم ارزش خلق میکنم چرا کائنات باید مخالف میل من عمل کنه و در نتیجه این شد که رفتم داخل دفتر شهردار و کلا 20 جمله صحبت نکردیم که اجازه ش رو بهم داد.
6. شروع کسب و کارم که با سه تا گونی چای بود که حتی خودمم فکرش رو نمیکردم انقد خوب پیشرفت کنم اما فقط اینو میدونستم که قدم بردارم همه درها به سمتم باز میشه، و نگم براتون که چقدر موفق بودم و الان در حال انجام ایده جدید با الهامات قشنگم هستم.
الهی شکرت که توانایی شناخت الهامات رو دارم، الهی شکرت.
و…
اینا اتفاقاتیه که خیلی توی ذهنم بلد هستش و میدونم که فقط نتیجه عمل کردن به الهامات هستش. عمل کردن به الهام و خلق ارزش باعث میشه که مشتری، ثروت و فراوانی به سمتت سرازیر بشه. باعث رشد خودت میشه.
…
درباره آزادی گفتید، من آزادی رو از نظر مالی و زمانی یکم دارم درک میکنم، اما مکانی نه، که اینم با تکامل قطعا به دستش میارم.
همین امروز ایده ای اومد سمتم که حس میکنم خیلی قشنگ باشه و به آزادی زمانی هم برسم.
الهی شکرت.
…
در پناه الله یکتا
بنام خدای بزرگ
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم
خانم شایسته عزیزم متن های که مینویسید خواندنش چنان آرامشی بمن میده و اینقدر لذت میبرم که بارها و بارها مطالعه میکنم
درین متن وقتی از جنگل وقتی از مرغ و خروس ها و بز و گوسفند ها گفتین وقتی از زیبایی های طلوع و غروب آفتاب پارادایس گفتین من انگار تمام این لحظات کنار شما بودم و این ها را با شما تجربه کردم
اون آرامشی که در قلب تان دارید فرکانسش خیلی راحت بمن انتقال پیدا میکند.
من امروز نرفتم سرکار چون برنامه ام اینه که تا جایی که بتونم تمرکز کنم روی این پروژه خانه تکانی ذهن و وقتی کامنت ها را میخوندم که چشمم ب این کامنت افتاد خیلی ذوق کردم و با لذت مطالعه کردم اکنون پنج سال از نوشتن این کامنت میگذره و من امروز در مدارش قرار گرفتم که بخونم
خدارا هزاران مرتبه شکر که دانشجوی استاد عباسمنش هستم دانشجویی شخصیتم هستم که آزاد و رها از هر قید و بندی زندگی میکند آدمی که ابراهیم خلیل الله زمان خودش است
استاد سبک شخصی خودشان را دارند و کاری که بهشون لذت بخش است انجام میدن کاری ندارن که دیگران چقدر بیشتر کتاب خواندن چقدر بیشتر پیشرفت کردن چقدر ثروت بیشتری کسب کردن بلکه استاد جان اون کاری را انجام میدن که به قلب شان الهام میشه.
یکی از خواسته های که دارم براش تلاش میکنم اینه که سبک شخصی خودم را داشته باشم و به سبک شخصی خودم زندگی کنم فارغ از دیدگاه دیگران که خدارا شکر با کار کردن روی آموزه های دوره عزت نفس به این خواسته ام میرسم.
خدارا شکر میکنم بابت این آرامشی که تجربه میکنم.
سلام بر مریم بانوی شایسته و دوست داشتنی و عزیز
سلام ودرود بر همراه و همدم شایسته ترین استاد عزیزمان
درود بر انسان پاکی که نوشته ها و قلم قدرتمتدش سخت ترین قلبها را نفوذ پذیر میسازد و همیشه قلب و ذهن ما را شخم میزند و بذر توحیدی را میکارد
ای بهترین انسان خدا تحسینت میکنم چه نوشتی و چه کردی و چقدددددد خوشحالم میبینم جز محدود نفراتی هستیم که در مدار این مقاله بی نظیر قرار گرفتم خداروشکرررر که دیروز بهم گفتی بزن رو ترتیب امتیاز تا امروز به این کامتت مریم جان عزیز و آگاهی نابی که محتاجش بودم برسم خداجونم شکرت میکنم که داری متو میسازی و چقد این کلمه که میشنوم گشنه ترم میکنه توحیدتوحید توحید که از صبح تا شب درباره اش حرف بشنوم و حرف بزنم به همون خداوندی خدا قسم سیر نمیشم که نمیشم که نمیشم
آزادی پدر توحید چقد زیبا گفتین دقیقا همینطوره هر فکری که باعث میشه تمام انرژی روزانه مونو بهش بدیم مارو از اصل دور کنه اونم میشه شرک بغیر خدا هر خواسته و فکری رو در درونمون بکاریم شرکه این حرفم برداشت بد نشه یعنی هرچی لازم داریم هر ابزاری برای راحت زندگی کردنی را که لازمه نیاز نیست اون خواسته رو به ذهنت بدی فقط کافی رو باورهای توحیدی ات کار کنی و از هر چی که شرکه هرچی که تورو از خدا دور میکنه دور بشی و فاصله بگیری و بخدا وصل بشی تمام انرزی تو صرف نگهداری او بکنی اون خودش میدونه چی برات خوبه چی ترو خوشحال میکنه چی و کی داشته باشی خوبه کجا بری چه وقت بری با کی بری خوبه همه چی و همه چی و اون خودش میدونه و ببینه تو همه قدرتو به اون داری میدی و برای اثباتش داری تلاش میکنی در درونت همه اینارو خودش برات فراهم میکنه چون خودش گفته ادعونی استجب لکم و تُمام تُمام.
آزادی پدر توحید است چه کلمه زیبایی
خدایااااااا شکرت
بانو شایسته عزیز متشکرررررم که نورانی کردی قلب مارا و حدس زده بودم امتیازتون کمتر از کامنتهای دیگه باید باشه چون واقعااااااا بهم ثابت شد تا در مدار آگاهی نباشی بهش نمیرسی خدایا یازم شکرت که منو در مدار این آگاهی ناب قرار دادی متشکررر ررم
سلام و درود ب خانم شایسته عزیز
واااقعا لذت بردم از خواندن این متن طوولانی و فوقالعاده. نکات زیادی بود توش و مهمترین ش برای من اون قسمتی بود ک شما ازادی استاد رو در آزادی فرکانسهاش ربط داده بودین
یعنی درک استاد از قوانین ک افکارتو ، زندگی تو میسازه؛ و حس ازاد طلبی ک از قدیم در استاد بوده و ب معنی واقعی کلمه در زندگی ش استفاده کرده.
ازادی رو معنی کردن تو زندگی شون
فراوانی رو معنی کردن تو زندگی شون
اونم تا این حدددد ازادی مالی از هررر نظر
واقعا قابل تحسین هستن استاد
از هر ابعادی
و اینو ب بیننده القا میکنه ک:
ثروتمند شدن باشکوه است
ثروتنمد شدن مقدس است
ثروتمند شدن لذتبخش است
موفق تر از قبل باشید
عالی بود
واقعا لذت بردم وچقدر شیرین بیان کردین
سلام مریم جان خیلی زیبا و با جزئیات مطلب رو بیان کردید. ممنون بابت مثالهایی که زدین چون در فهم موضوع خیلی تاثیر گذار بود???
با سلام
واقعا از یادداشتهایی که نوشته بودید و نکات قابل تامل که اشاره کردید سپاسگزارم
به نام خدای هدایتگر
سلام خدمت خانم شایسته عزیز
خدا را شکر میکنم که کاملا هدایتی در مدار خواندن مطالب بسیار ارزشمند شما قرارگرفتم و بسیار آموختم از دیروز چندین بار این مطالب را خوانده ام و بخشهایی راهم یاداشت کرده ام
من هنوز موفق نشده ام تا از محصولات استاد خریداری کنم ولی از فایلهای رایگان ایشان استفاده میکنم ونت برداری میکنم و هر روز تکرار میکنم ونتایجی هم برایم داشته توکلم به خدا بیشتر شده وسعی میکنم شکرگزار تر باشم وچون شکرگزاری را مدام تکرار میکنم فرزندانم هم یاد گرفته آمد و سپاسگزار خداوند هستند
الان حدود یکماه میشود که کار بازسازی خانه ام تمام شده اما حدود یک ماه مشغول بازسازی بودیم و اکثر کارها راهم با هدایت خداوند خودمان انجام دادیم به غیر از کارهایی که واقعا بلد نبودیم که آنهاراهم بهترین دستان خداوند با کمترین قیمت برایمان بهترین شکل انجام دادند
من در یک سال گذشته بیشتر وسایل خانه را تهیه کردم واین هم از الطاف خداوند توکل به او بود که من برای تهیه همه اجناس به بهترین فروشنده با کمترین قیمت هدایت میشدم و کسانی بودند که بامن همزمان خرید میکردند با اختلاف قیمت بالا وبرندپایین تر پایتخت همه به لطف آموزه های استاد بود که من باور فراوانی را در ذهن تکرار میکردم وقبل از هر کار از خداوند هدایت میخواستم.
البته که باید بیشتر استمرار داشته باشم تا در مدار های بهتری قرار بگیرم
به امید اینکه موفقیت های بهتر و بیشتری کسب کنم
برای شما آرزوی بهترین ها را دارم
ممنون از زحمات و تلاشهای شما
سلام به تمام عزیزانم درین مسیرزیبا….
خدایا هزاران بار سپاسگذارم که هدایتم کردی به این کامنت فوقالعاده مریم عزیزم.
چقدر زیبا نویشیتد ،چقدر با احساس نویشتید، چقدر جملات تون فوقالعاده بودن.
تک، تک جملات رو با عشق خواندم و چقدر لذت بردم.
چقدر درس گرفتم خیلی کمکم کرد تا قدم های استوارتر در مسیر خواسته هایم بردارم.
اینو مینویسم تا یه رد پا بمونه که بعد هاوقتی کلی نتایج دستم بود بیام توی سایت و به این رد پا سر بزنم و سپاسگذار باشم.
هر چند که همین الانم خیلی نتیجه گرفتم خدارا شکررر.
من میخواهم به لطف خدای مهربان با آموزش های استاد عزیزم و تلاش و عملکرد های خودم چنان نتایجی بگیرم در تمام جنبه های زندگی
که خود خداوند برام افتخار کند که بنده اش هستم.
و الگویی باشم برایم خیلی هااااا.
یه روزی با نتایج دست داشته ام بیام به دیدار استاد عزیزم و مریم جان عزیزم و با کلی ذوق و شوق از نتایج صحبت کنم طوری که با عث افتخار استاد عزیزم باشم.
میرسد اون روز….
19 اکتبر 2024
خدایا هزاران بار سپاسگذارم.
درپناه خداباشید عزیزانم…!
به نام رب
.
.
وقتی دیدم در انتهای لایو، استاد گفت “از همین الان میرم ک فایل رو آماده کنم، براتون بذارم روی سایت…”
منم کاغذ و خودکارمو برداشتم تا حالا ک ب موجب استاد و صحبتهای الهامیش، در بالاترین حد اتصال قرار گرفتم، سهم خودمو انجام بدم…
???
.
((چه درست گفتی استاد عباس منش، ک حرفی رو نزنید یا راهنمایی ای نکنید، مگه اینکه خودتون بهش عمل کرده باشید. منم فقط تجربه شخصی خودم رو ک عملیش کردم بازگو میکنم.))
.
وقتی ۱۵مهر۹۶ بهم الهام شد ک گیاهخوار بشم، تازه فهمیدم چرا این چند وقت، اینهمه مطلب درباره گیاهخواری میشنیدم و میدیدم…???
.
.
.
.
یه گوی بزرگ نوری رو در نظر بگیرید. بزرگترین گویی ک میتونید تصور کنید چقدره؟؟؟?
ب این گوی بزرگ پر از نور، هر اسمی میخواید بدید…
خدا
کائنات
هستی
جهان
قانون
انرژی
یا هر چی…
.
حالا ب خودتون نگاه کنید ک نقطه ای هستید در کنار این گوی بزرگ. جنستون با جنس این گوی یکیه… طوری ک با متصل شدن بهش، تبدیل میشید ب یک ذره نوری…
هر چه متصل تر، بهتر…
هر چه متصل تر، پر نورتر…
و
هر چه متصل تر، عزیزتر.
بله.
عزیزتر…
.
چه کسی عزیزتر میشود؟
کسی ک متصل تر است.
و
کسی ک عزیزتر میشود، چه میشود؟
بالا می آید.
.
.
.
.
من بعد از گیاهخواری:
? همچنان سالم بودم همانطور ک وقتی گوشتخوار بودم… اما بین گیاهخواران، بیمارانی بودند، ک بین گوشتخواران هم بودند…
? دیدم گیاهخواران، شیر و لبنیات را اسید ساز میدانند طوری ک کلسیم بدن را به غارت میبرد و زمینه را برای پوکی استخوان فراهم میآورد… و گوشتخواران، آنها را منبع مهمی برای جذب کلسیم و جلوگیری از پوکی استخوان میدانند…???
.
و این همان سوال مسابقه بود:
گیاهخواری آری یا نه؟…
شیر و لبنیات آری یا نه؟…
تبلیغ آری یا نه؟…
مارکتینگ آری یا نه؟…
.
و جواب این شد: هم آری، هم نه.
ب فراخور خودت و میزان اتصالت با منبع نوری…
ب فراخور خودم و میزان باورم از موضوع…
.
ک اگر گیاهخواری??? را باعث سلامتی ام بدانم، سالم میمانم و اگر گوشتخواری??? را باعث بیماری، بیمار میشوم…
ک اگر شیر را عامل استحکام استخوانهایم بدانم، پوکی نمیگیرم و اگر شیر را عامل پوکی بدانم، پوک میشوم!?
.
من ب عنوان ذره نوری، خودم را در همه چیز زندگی ام، با منبع انرژی ام، متصل و هماهنگ کردم و ب میزان اتصالم
(توحید عملی
حال خوب
سپاسگزاری)
در هر حوزه ای ک وارد شدم، دریافت کردم ک چه کنم؟…
.
یعنی:
? وقتی در اتصالی و ب الهامت ک تبلیغ کردن است گوش میدهی، میدرخشی…
? وقتی در اتصالی و ب الهامت ک تبلیغ نکردن است گوش میدهی، میدرخشی…
? وقتی قطعی و خاموش!!! ک فقط نجوا داری، چه با تبلیغ، چه بی تبلیغ، کاری از پیش نخواهی برد…
.
.
.
.
حالا بگو با کسی ک عزیز توست، چه میکنی؟ چطور کمکش میکنی؟ چگونه هدایتش میکنی؟ چطور کار و عمل او را، بالاتر میبری؟…
بینهایت برابرِ اینها را، گوی بزرگ نوری، برای عزیزش انجام میدهد…
پس تنها کاری ک تو باید انجام دهی این است ک متصل شوی… و عزیزتر شوی… آنوقت هر کاری را ک انجام بدهی، فقط و فقط ب نفع تو ختم خواهد کرد. در حالی ک ممکن است عین همان کار، برای دیگری مثمر ثمر نشود…
.
آری. عزیزتر شو، تا بدرخشی… هر روز بیشتر از دیروز. ????
.
.
زدکارتیست۹۸
با افتخار و عشق
.
.
پانوشته:
وقتی زیاد ب الهاماتت توجه کنی، کم کم میشناسیشون… بهشون آگاه تر میشی… برات واضح تر و پر رنگتر میشن… و جنسشون، متفاوت تر میشن برات از بقیه شنیده های ذهنت… موفق باشی.?
.
سرکار خانم زدکارتیست سلام
متن شما رو خوندم و بسیار بسیار لذت بردم
خیلی خوب اصله ماجرا را درک کردید و متن شما به درک بهتر من هم کمک کرد
اما نکته ای رو میخواستم متذکر بشم٫
جمله ” عزیزتر شو، تا بدرخشی ” در ظاهر جمله انگیزشی و بسیار زیبایی است اما باور مخربی رو انتقال میده
این باور رو که تو همین الان عزیز نیستی!! باید کاری کنی که خدا بیشتر دوست داشته باشه و بعد نتیجه میگیری!!
البته این برداشت من بود
شخصا با اون قسمت اتصال خیلی بیشتر موافق هستم ٫ متصل تر شیم تا بدرخشیم، چون همه کمبود ها از سمت ماست و کمبودی از سمت خداوند نیست که بخواهد مارا بیشتر دوست داشته باشد یا کمتر!!! چون اصلا عشق خدا به ما آن عشقی نیست که در ذهن ما تعریف شده٫ عشق خداوند همان تعریف زیبای شما از گوی درخشان و ذره است٫ آن عشق همان یکی بودن است
البته این متن رو ننوشتم که خدای نکرده بخوام به متن زیبای شما خرده یا ایراد بگیرم٫ فقط از این جهت بود که چیزی رو خودم درک کردم و احساس کردم قدرت بیشتری میده رو با شما و دوستان دیگه در میان بگذارم
موفق و پایدار باشید
جناب فلاح
سلام دوست هم فرکانسی عزیز
من همیشه دیدگاه های شمارو پسندیدم…
سپاس.
برای واضح تر شدن مطلب و درک بهتر پیام من، لطفا توجه کنید:
من نوشتم عزیزتر شو…
در عزیز بودن تمامی انسانها، نزد پروردگار شکی نیست. این همان رحمت عام است ک شامل همه ک عزیزند میشود…
و عزیزتر شدن یعنی مشمول رحمت خاص شدن…
و من منظورم عزیزتر شدن، ورای عزیز بودن هست.
و چون میدونم جناب فلاح، درکتون از قضایا بالاست و متوجه منظور من شدید، سخن رو در همینجا کوتاه میکنم.??
ازینکه دوستانه با من مطرح کردید نظرتون رو، متشکرم.
ممنون از توضیحات خوبتون
بله شما منظورتون دقیقا ” ای کسانی که ایمان آورده اید ، ایمان بیاورید ” هست :)
براتون آرزوی بهترین ها رو در سال پیش رو دارم
سلام دوست عزیزم! و استاد بزرگوار و همراهان عاشق٫
من نمیدونم چجوری وصف کنم حال منقلبمو٫ خصوصا بعد از خوندن مطالب آقای داریوش، علی حیدری و خانم زدکارتیست عزیزم ک انقد عالی درک کرده این موضوع رو٫ و چقدر ناب بیانش کرده برامون٫ الان که دارم این کامنت رو میذارم ب پهنای صورتم اشک جاریه٫ من دوباره با ولتاژ بالاتر از هر بار قبل تری عاشق خداوند یگانه شدم، همینطور ک عاشقش شدم چشمکای خدا رو که داره بهم میگه حواسم ب تک تک خواسته هات هست، و برآورده میکنه چیزایی ک فقط از دلم گذشته بودو در عرض یکساعت از زمانی ک فقط از دلم گذشته بود٫٫٫٫٫٫ و شنیدم ک میگفت: تو فقط بیااا در بر من٫٫٫
فقط احساس کردم اینهمه عشقی ک الان در درونم داره با اشک برون گرایی میکنه حتما باید گوشیمو بردارم و از کسی ک منو یاد همچین خدایی انداخت و در واقع همچین خدایی رو ب یادم آورد، ازش تشکر کنم، ک دستی شد از دستای خالق عاشق ک منو ب این طرز عجیب، مجنون وار و با طرز شگفت آوری دوباره منو عاشق و دلباخته خودش کنه٫٫٫
آخه چیشد یهو!!! تو کی هستی استاد! چیجوری یهو پای تمام فایلات، دیدگاهت، سایتت، کانالای تلگرامت، تک ب تک فایلای رایگانت و دوره هایی ک خریدمشون، و جهان بینی توحیدیت تو زندگی من باز شد!! تمام فایلات تو گوشیم و کامپیوتر و تلویزیون خونمون داره خدااااااا رو فریااااد میزنه٫ درود ب شرفت و حقانیتت استاد!!!!! دروووود!! همه اینا جز اینه ک خدا میخاست منو ب آرزوی وصالی ک از بچگی نسبت ب خدا داشتم برسونه!!!!!!
خدااااایاااااا شکررررر٫شکررررر٫ شکرررررر٫٫٫٫٫
٫
٫
٫
از دست و زبان که بر آید
کز عهده شکرش ب در آید
هر زمان تحولی در دل و زندگیت روی داد مبارک است؛
راز نو شدن را باید دانست…
.
سپاس دوست هم فرکانسی عزیز ??
سلام بر دوست گرامی
زدکارتیست عزیز
چقدر لذت بردم از خوندن پیام شما
علاوه بر این که پر از آگاهی بودم برام حس عجیب و خاصی بهم دست داد
تشکر ک وقت میذارید و آگاهی هاتون رو با ما در میون میذارید
سلام دوست عزیزم
خیلی خیلی لذت بردم
مخصوصا از مثال گیاهخواری و پوکی استخوان
و جمله ای یادم اومد: اگر فکر میکنی میتونی، قطعا حق با توا. اگر فکر میکنی نمیتونی، باز هم قطعا حق با توا
و واقعا باورهای ماست که داره همه چیز رو رقم میزنه، همه چیز از درونه
به شرطی که باور کنیم همه چیز از درون ما شکل میگیره
خیلی عالی بود و خیلی لذت بردم
پیروز و سربلند باشید
چقدر خوندن بعضی پیامها، لذتبخشه
و
حس خوب رو منتقل میکنه??
منم از شما متشکرم دوست هم فرکانسی عزیز
.
دنیا
جهان هستی
کائنات
سرنوشت
تقدیر
شانس
زندگی
خدا…
.
صد در صد،
ب تصویر ذهنی آدمها از خودشون،
همون رو برمیگردونه!
.
نوش جونت جایزه ای که میگیری
اصل مطلب رو گفتی
باور
باور
باور
باور
ببین باور خودت چیه
انقدر به چپ و راست نگاه نکن
نکن دیگه
نگاه نکن
الان ک یکبار دیگه، پیامهای دریافتیم رو، مطالعه کردم ب دلم افتاد این پیام رو بنویسم: ?
.
دوست هم فرکانسی خوبم??
ب هیچ وجه ب قصد جایزه گرفتن، دیدگاه نمینویسم…
برای من همیشه، آرامش درونی داشتن در اولویته…
حتی هنوز نگاه نکردم ببینم چقدر امتیاز گرفتم یا پیامم در چه جایگاهیه…
من
از اینکه در لحظه، ب الهاماتم عمل میکنم و اونچه ک از درونم میاد رو یادداشت میکنم، خداوند رو شاکرم.
پاسخ ب سوال این مسابقه هم، در لحظه، از من خواسته شد و من مثل همیشه، گوش کردم و الان،
واقعا راضی ام.???
همین ک بازخوردهای متفاوتی دریافت میکنم برای من انگیزش بخشه.
بازم سپاس??
.
با خودَت هماهنگی…??
با درونَت، با خدایَت، با قلبت، با منبع، با انرژی، با اصل، با کائنات، و با خوبی، هماهنگی.
.
برای همینه ک چیزهایی برای تو جواب میدهد، ک برای سایرین، خیر.?
برای همینه ک از دید بقیه، سختی یا زحمتی نمیکشی اما همیشه، همه چیز برایت ب بهترین شکل پیش میرود…
چون تو چیزی را باور کرده ای، ک بقیه حتی تصورش هم نمیتوانند بکنند…
.
تبریک ک متصلی. ??
.
سپاس دوست هم فرکانسی عزیز??
سلام خانم کهنسال، چقدر بیاناتتون به این آیه قرآن نزدیکست
سوره النوربسیار عالی
آیه 35
خدا نور آسمانها و زمین است، داستان نورش به مشکاتی ماند که در آن روشن چراغی باشد و آن چراغ در میان شیشه ای که از تلألؤ آن گویی ستاره ای است درخشان، و روشن از درخت مبارک زیتون که شرقی و غربی نیست و بی آنکه آتشی زیت آن را برافروزد خود به خود روشنی بخشد، پرتو آن نور بر روی نور قرار گرفته است. و خدا هر که را خواهد به نور خود هدایت کند و مثلها را خدا برای مردم می زند و خدا به همه امور داناست!
جناب صادقی سلام
سپاس از پیام تان ک کامل کننده پیام من هست…??
شما را ب جد، در مسیر میبینم… کسی ک بدون تعصب و پیش داوری، و با انعطاف بالا، در حال رشد و تعالی خود است…
شما بدون قضاوت خود و سایرین، در حال یادگیری و سرمایه گذاری روی خود هستید و نعمتی ست بزرگ، آگاهی…
خداوند را شاکرم برای این آگاهی هایی ک تنها مشمول یک درصد از مردم زمین شده است…
و شما یکی از این یک درصدی ها هستید…
موفق باشید و شاد و راضی و پر روزی.
سلام خانم زد کارتیست عزیز چقدر زیبا ودلنشین توصیف کردین
من همیشه این گوی نورانی رو کوچک و درون خودم تصور میکنم که در تمام بدنم حرکت میکنه وخستگی وغم و درد و کینه و…رو در وجودم نابود میکنه و حالا ازاینکه میتونم اینقدر بزرگ هم تصورش کنم کللللی ذوق کردم?
ممنون بخاطر این همه اگاهی وحس خوبی که دادین???
سلام دوست هم فرکانسی خوبم
چه عالی
منم گاهی حرکت و جابجایی نور در وجودم رو، تصور میکنم?
ممنون از پیام پر مهری ک فرستادید برای من.??
.
دستهایی ک امروز ب سمتت دراز شدند، دستهای الهی خداوندی ست ک بینهایت دست دارد…
و خدا برای بنده اش کافیست…
.
با سلام و تشکر
من جمله “اگر شیر را عامل استحکام استخوانهایم بدانم، پوکی نمیگیرم و اگر شیر را عامل پوکی بدانم، پوک میشوم” رو متوجه نمیشم.
اگر “باور” همه چیز است پس قانونی وجود نداره و بدون قانون، جهانی وجود نداره
“باور” تا جایی نتیجه میده که “قانون” رو نقض نکنه.
مرسی
دوست هم فرکانسی عزیز
از نظر من
قانون، یعنی اصلی ک تغییرناپذیر است و ثابت…
اگر آلودگی هوا، مصرف انواع مواد غذایی، سرطانها، و غیره
از فردی ب فرد دیگر متفاوت است، ب منزله باور هر فرد نسبت ب فرد دیگر است… و با قانون متفاوت است…
لطفا پیامی ک بالاتر برای دوست عزیزمان، مجید نوشتم هم مطالعه بفرمایید.
در نهایت
سپاسگزارم از اینکه دیدگاهتون رو مطرح کردید.??
سلام و ارادت
قانون رو چه چیزی تعریف میکنیم ؟
وقتی شما باور داری باعث استحکام میشه پس همینطوره
وقتی باورش نداشته باشی ذره ای به تو کمک نمیکنه توی استحکام
اینکه چطوری این اتفاق میفته رو اگر آدم ها بلد بودن که همه موفق بودند الان .
چگونگی و چطور انجام شدن از درک آدم جماعت خارجه .
به نظرم میرسه سعی کنیم از اصول استفاده کنیم وگرنه در هر چیزی میشه مثال نقض پیدا کرد
و ذهن دنبال منطق میگرده
چرا از قوانین جهان هستی استفاده نکنیم برای خلق هر انچه که میخاییم؟
از نظر علمی وقتی ب یه نوری نگاه میکنه یک نفر از حالت ذره ای به موجی تغییر حالت پیدا میکنه
علم اینو ثابت کرده
( بحث ناظر )
حالا اینکه یه چیزی بخوریم بنظرت باور ما نمیتونه اونو شکل بده ؟
انرژی باورهای ما میتونه شکل بده اتفاقاتو .
فرعیاتو بیخیال اصلو بچسب استفاده کن ?
منم با شما موافقم اقای مختار عزیز.
همه چیز که باور نمیشه چون خود استادم میگفت من باور کرده بودم و همیشه میدیدم که یکی از بچه هایی که تویه همایشام شرکت میکنه نتیجه میگیره و میاد بهم یه هدیه خوب میده منظورشم 206البالویی بود ولی هرگز چنین چیزی نشد.چون اول باید قانون رو اجرا کنی یعنی احساس لیاقت و فروانی رو در خودت بوجود بیاری بعد باور کنی که من با همین کار و بدون تبلیغات هم میتونم نتیجه بگیرم.باورای انسانی با قوانین جهان فرق میکنه اگه باهم یکی بود که نتیجه میده وگرنه اگه باور انسانی با قوانین حاکم بر جهان یکی نبود نتیجه ای هم درکار نیست اینو خود استادم بارها گفته.
عجب پاسخ خوبی
آفرین خانوم زدکارتیست
چقدر عالی توضیح دادید اتصال رو.
قشنگ تونستم توی ذهنم تجسمش کنم
امیدوارم در زندگیتون ب هر چی میخواین برسین.
سلام خانم زدکارتیست عزیز دوست خوب توحیدیم
کامنتت خیلی دلمو گرم کرد و چقدددد زیبا با مثال گوی نورانی خدارو در ذهن ما معرفی کردی که در جواب کامنت شما این یهو به ذهنم اومدکه،
ما دوتا گوی خیلی خیلی بزرگ داریم در ذهنمون یا درونمون که یکی نورانی و بسیااااار زیباست که از پرتو نورش ما زنده ایم و دومی یک گوی سیاه ظلمانی که از توهمات ذهنی خودمان است ،
که در آن گوی نورانی که اسمش خداست،
ثروت هست آرامش هست برکت هست فراوانی هست عافیت هست،سلامتی هست،راحتی در زندگی کردن هست،روابط رویایی با روح تمام کاینات داشتن هست،شجاعت هست،عشق هست،شادی هست،زیبایی هست،افکارنیک گفتار نیک کردار نیک داشتن هست،ماشین آنچنانی ویلا آنچنانی خانه آنچنانی سفرهای سیاحتی لاکچری،امنیت هست،رویا هست،تجارت پرسود و پررونق و پربرکت هست،براحتی ثروتمند شدن هست،و هر امکانات رفاهی و اتفاقاتی که باعث آرامش،حال خوب،زیبایی در زندگی ایجاد میکنه هست در این گوی همیشه هر لحظه بهترینها ساخته و پرداخته و ارایه میشود بدون هیچ تقلا و زحمت فیزیکی،در این گوی نورانی بهشت پابرجاست و تمام،.
و در گوی دوم که سیاهی و ظلمانی هست اسمش شیطان هست که در این گوی فقرهست،بیچارگی هست،بدبختی هست،مصیبت هست،باتقلا و مصیبت روزی کسب کردن هست،ترس هست نگرانی عست،کمبود هست،خستگی هست،دردهست رنج هست زجرکشیدن و دست وپازدن در تاریکی هست،دعواهست نزا هست ،سرزنش کردن سرزنش شنیدن شماتت کردن شماتت شنیدن هست،دروغ هست،غیبت هست،حسرت هست،حسادت هست،کینه ورزی و نفرت هست،چشم و هم جشمی هست،بدی هست،جرم و جنایت هست،زندان عست،گرفتاری بی بندوباری هست،کلاهبرداری ،دزدی هست،بدحسابی هست بدقولی هست،در این گوی هرچی که باعث عصبی شدن و تنش میشه هست اینجا جهنم همیشه پابرجاست.
و حالا با وجود این دو گوی که ازش دور نیستیم یکی واقعی دیگری وهم و خیاله و با آگاهی داشتن از آنها، اختیار انتخاب دست ماست که من دوست دارم به کدام گوی وصل باشم در دل کدام گوی گم بشم گوی نورانی یا گوی ظلمانی و هیچکس هم نمیتونه در این انتخاب کمکم کنه جز الهامات یا نجوای درون خودم و این بازی تا زمانی که به اون دنیا که بهش معتقدیم سفر نکردیم ادامه دارد و هر روز و هر لحظه باید از خودمون بپرسیم که میخوای به کدوم گوی وصل باشی و حالمون احسامون بد بود بدونیم که داریم به گوی ظلمانی وصل میشیم و باید بدانیم وصل شدن به این گوی چه چیزایی رو بهمراه دارد و حق نداریم خورده بگیرم و اعتراض کنیم چون کسی جز خودمون باعثش نیست و با این تمرینم میتونیم هر لحظه مان را بسنجیم و به نور وصل بشیم، به لطف و کرم خداوند. بقول بزرگی که همیشه میگه با کریمان کارها دشوارنیست مطمعنن دشوار نیست
، خدایا میدونم که هستی میدونم که داری منو میبینی پس کمکم کن تا از توهمات ذهنی همیشه دور باشم تا از تو جدا و دور نگردم.
آمیییییین یا ربّ العالمین
دوست خوبم خواهر گلم ممنونم ازت که کمکم کردی تا یه تمرین ذهنی بهم الهام بشه و بتونم به کمکش هر روز از تاریکی به نور وصل بشم ممنونم از کامنت بسیااااااار زیبا و دلگرم کنندست باور باور باور باور در تمام کلماتت موج میزد که واقعا با نقایصی که در آموزه های انسانها عست که گیاهخوارها یچیزی میگن گوشتخوارا یچیز دیگه فهمیدم که هیچکدوم از این حرفا اصل نیست فقطططط باور که اصل و فرع و میسازه و چقدددددددد خوبه که این باورمونو به گوی نورانی بسط بدیم .من اینو از کامنت شما فهمیدم و یاد گرفتم ممنونم رفیق خوب و آگاهم
سلام زدکارتیست عزیزم…
می دونم ک از درخشش بی نظیرت با اتصال به منبع درونی ات این جملات ناب رو نوشتی…
خدا رو شکر ک دوست فوق العاده ای مثل شما رو توی این جمع پر از مهر پیدا کردم…
راستی هنوز الهامی ک فقط برای من خاستی و نوشتی درونم رو می لرزونه و واقعا از صمیم قلب با تمام وجودم و با احساس پاک براتون بهترین ها و رشد بیشتر و آگاهی بیشتر و در یک کلمه توحید عملی بیش از این رو دعا کردم…
دوستت دارم شاگرد نمونه ی مکتب عباس منش
???
شکر خدایی را ک بهترین دستهایش را با بنده اش، همراه میکند…??
سپاس زیاد… دوست هم فرکانسی عزیزم
.
.
zkartist:
عزت نفس و اعتماد ب نفس داری اگر:
در مسیری،
در حرکتی،
در حال ادامه دادنی،
در حال لذت بردن و بزرگ شدنی،
در حال رشدی…
اعتماد ب نفس تو،
منوط ب نتایجت نباشد.
عزت نفست،
به موفقیت هایت گره نخورده باشد.
چه بشود، چه نشود
چه نتیجه بدهد، چه ندهد
چه درست شود، چه نادرست…
چون در حرکتی و متوقف نمیشوی،
پس تو با اعتماد ب نفسی و عزت نفس داری.
.
وای عزیز دلمی چقدر درست و زیبا و پر مفهوم ….واقعا بی نهایت از خداوند سپاس گزارم ک دوستی به خوبی شما رو دارم…
عزیز دلمی ????
سلام دوست عزیزم زدکارتیست نکته ای که در دیدگاهتون گفتین عالی بود مثالی میزنم برای تایید درستی دیدگاهتون خانواده من باورش این هست که هروقت ما سرما میخوریم اگر لیمو شیرین بخوریم خیلی بهتر میشیم و زودتر خوب میشیم و دقیقا هم همین اتفاق میفته اما خانواده دامادمون دقیقا بر عکس این باور مارو دارن اونا میگن لیمو شیرین سرماخوردگیو بدتر میکنه و کهنه میکنه باورتون نمیشه اونا هروقت موقع سرما خوردگی لیمو شیرین میخورن دقیقا سرما خوردگیشون خیلی بیشتر طول میکشه در کل مرسی از دیدگاهت به نکته بسیار عالی اشاره کردی
از مثالی ک زدید سپاسگزارم جناب مردانی.
ب درک بهتر موضوع کمک کرد…
شاد باشیم و راضی و پر روزی???
.
.
کسی برای تو از خدا قویتر نیست.
قدرت برای تو، تنها در دست خداست.
.
.
سلام زکارتیست عزیزم
چقدر این تشبیهت به دلم نشست و حسش کردم
حالا ب خودتون نگاه کنید ک نقطه ای هستید در کنار این گوی بزرگ. جنستون با جنس این گوی یکیه… طوری ک با متصل شدن بهش، تبدیل میشید ب یک ذره نوری…
هر چه متصل تر، بهتر…
هر چه متصل تر، پر نورتر…
و
هر چه متصل تر، عزیزتر
انشالله همیشه متصل باشی
zkartist:
آنهایی ک همیشه در رنج و عذابند،
آنهایی اند ک عادت کرده اند رنج ببرند!!
برای آنها، رنج ب جای لذت نشسته است.
.
چرا سعی میکنم برای تغییر زاویه دیدم؟
چرا سعی میکنم برای تغییر زاویه احساسم؟
برای اینکه
همه چیز را راحت بگیرم.
از همه چیز لذت ببرم.
آرامشم را در هر شرایطی حفظ کنم و
بدانم ک
همه زندگی یک بازی ست و من زمانی از آن لذت میبرم
ک ب قدر یک کودک، در کودکی ام غرق شوم و فقط بازی کنم.
?????????????????
.
با سپاس و قدردانی…
سلام خانوم زدکارتیست
چیزی که من از دیگاهتون دریافت کردم این بود:
باید اینقدر به الهامات مون عمل کنیم و بهشون باور داشته باشیم تا نتایج رو بببینیم همونطور که استاد باور داشتن بدون تبلیغ هم همه از خدماتشون استفاده میکنن و دقیقا همینطور هم شد
و هیچ پولی خرج تبلیغات نکردن.
برعکس اون هم اگر به تبلیغات باور داشته باشیم برامون کار میکنن
اما بهتره که این باور رو نداشته باشیم و پول الکی خرجش نکنیم.
همینطور همیشه هم جنس الهامات با بقیه آگاهی ها فرق داره(اون احساس فوق العاده)
??????
خانوم زدکارتیست دلیل اینکه گفتم من از این دیدگاهتون اینو فهمیدم این بود که اینقدر دیدگاه هاتون پر از باورهای ثروتمندانه و آگاهی است (با عمل به الهاماتتون) که من هر دیدگاهتون رو اینقدر میخونم که دیگه وقت کم میارم و جالبه که هر بار هم یک مطلب جدید ازشون یاد میگیرم.
چقدر این حرف در مصداق دیدگاهتونه:
سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند?????
دوست هم فرکانسی پر مهر
پارساجان
اسم شما ک با برادرزاده ی ۱۳ ساله من یکیست، همیشه در ذهن من خواهد ماند…
ب امید روزی ک طبق آرزوهایتان بدرخشید و من از نزدیک شما را دیدار نمایم…
سپاس برای همه چیز و خدا را شکر?
سلام.دوست عزیز. ممنون از دیگاهتون.چه ساده و روان وعالی به موضوع اشاره کردید. سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند?
zkartist:
شیطان چیست؟؟؟ ?
قسمتی از ذهن هر انسانی، ک وظیفه اش،
ترساندن،
ناامید کردن،
ناشکری،
ناراحت کردن یا خشمگین کردن آدمی ست.
انسانی ک ب شیطان ذهنش، قدرت بخشیده، با رخ دادن هر واقعه ناگواری، با سیلی از نجواهای شیطانی اش روبرو میشود
تا حال خوبش ب حال بد تغییر یابد.????
?ب این شیطان فحش ندهیم. او در حال انجام وظیفه اش،
ب بهترین شکل ممکن است.
?ب خودت نگاه کن ک افسارت را ب دست چه کسی داده ای!
? شیطان را با امید و شکرگزاری، ضعیف و کمرنگ و دور کن.
.
این دیدگاه تقدیمتان ب پاس قدردانی از مهری ک ب من داشتید دوست هم فرکانسی عزیز???
سلام دوست عزیز
واقعا بهت تبریک میگم از درک به این عمیقی از سوال مطرح شده… چقدر جواب قانع کننده ای دادی.خیلی لذت بردم ..منبع نور چه تشبیه زیبا و نزدیکیست به خداوند.من مطمعن هستم استاد هم در مورد این سوال همین جواب رو خواهند داد.برنده شدن در این مسابقه حق شماست. خیلی جوابتون آگاهی داشت و خیلی حالم رو خوب کرد..حتما کپی خواهم کرد و هر روز خواهم خواند….
در پناه خداوند…
.
برای همین شاکر و سپاسگزار بودنت هم،
خدا را شکر کن. ??
سپاسگزاریِ همیشه و گفتن متشکرم… متشکرم… توفیقی ست ک اگر برایت عادت شود،
هم ظرف وجودی ات را بزرگ میکند،
هم ظرف دریافت نعمت هایت را.
.
شاکر بودن و سپاسگزاری توفیقی ست ک خداوند از فضلش، نصیبم کرده.
پس متشکرم، متشکرم، متشکرم. ?
.
زدکارتیست۹۸
.
.
و شما هم در پناه پروردگار باشید دوست هم فرکانسی عزیز.
سلام دوست عزیزم
نوشته هایتان زیبا و دلنشین است و چه احساس خوبی در من ایجاد میکند و چقدر به من در ابتدای مسیری که هستم کمک میکند ٫سپاسگزارم که هستید
مرسی دوست خوبم ک احساس خوبت رو ب منم منتقل کردی.
این متن رو با مهر، تقدیمت میکنم
.
اگه هدفی داریم و پیگیرش هستیم …
اگه کار میکنیم تا درآمد کسب کنیم …
اگه تلاش میکنیم تا ب خواسته هامون برسیم …
همگی برای رسیدن ما ب حس خوبه. “حس خوب”?
اما یادمون باشه:
تا حس خوب نداشته باشیم، ب خواسته هامون نمیرسیم.
?????
عزیزم?
اگه هدف از هر خواسته ای، رسیدن ب حس خوبه،
چرا از همین الان و همین لحظه، حست رو خوب نمیکنی؟
.
سپاسگزارم دوست با محبتم
ایمان دارم چیزی که احساس میکنم برایم رخ خواهد داد ،نه چیزی که به آن فکر میکنم
وبراین واقفم که ایمان بی عمل هیچ نمی ارزد
به نام خدای عزیز
دوست گرامی وزیبای من
چه زیبا گفتی هر که متصل است روشن تر است وعزیز تر ودرخشان تر .
واین همان حقیقت محض است و اینکه بنا به اتصالات دریافت میکنید هدایت های الهی را آری یانه با میزان اتصال توست .عالی بود تبریک میگم یه دیدگاه عالی از یه بنده شایسته متصل ??????
متصلست او معتدلست او پیش کشیدش .مولانا
مرسی دوست هم فرکانسی عزیز??
این متن رو تقدیم شما میکنم و هر کسی ک اون رو میخونه:
.
zkartist:
? همیشه هر جمعی را ک شمارش میکنی،
عدد نهایی را بعلاوه یک کن.
? خانواده کوچک من،
سه نفری نیست! چهار نفری ست.
من میخواهم دنیا را فتح کنم. اما میدانم ب تنهایی نمیشود. من و او با هم، دنیا را فتح خواهیم کرد.
.
این سوم شخص ب ظاهر غایب، اما همیشه حاضر خداست.
.
سلام همفرکانسی خوبم به تازگی هدایت شدم که اگاهی هایی از جنس زدکارتیست رو بخونم و اگاه تر بشم
بله کاملا با شما موافقم خداوند همیشه حاضر است
و این حضور خداوند چه زیبایی چه شوری چه ارامشی در وجود خودش نهفته داره
هم رنگ خدا شدن هایمان بر ما مبارک باد
چه خوب و عالی دوست هم فرکانسی عزیز??
بله… واقعا مبارک باد.
.
.
وقتی با ایمان، دست ب عمل میزنی، ب خدا و جهان هستی اش اعلام میکنی ک بهتون اعتماد دارم. میدونم هر لحظه با من هستید. میدونم هر چی پیش میاد ب نفع من، پیش میاد.
تو دست ب عمل میزنی و از خدا و جهان هستی اش، پاداش میگیری.????
.
درود صد سلام خانم زدکارتیست عزیز
چقدر زیبا و هوشمندانه فرمول رو بسادگی تشبیه کردید و مثال زدید و قشنگ فهمش رو عالی و ساده کردید
من کلمه ی دیگه ای رو به توصیف شما اضافه میکنم: هر چقدر این نقطه گوی (من، شما،…) به اون گوی نورانی و بی نهایت بزرگ که کنارمون هست، نزدیک تر و شبیه تر بشیم هر چقدر شبیه تر بشم، هر چقدر بیشتر لمسش کنم هر چقدر در اون غوطه ورتر بشم هر چقدر بیشتر داخلش غرق بشم و در نورش در وجودش غوطه ور بشم و به اصطلاح باهاش قاطی بشم و بُر بخورم یکی و یگانه بشم و اجازه بدم اونم در آغوشش لمسم کنه و توش گم و گور بشم بهتر و بهتر و باز هم بهتر می تونم شبیه اون کارها رو پیش ببرم یا بهتر بگم اون کارها رو پیش ببره
واقعا از این کامنت بی نظیرتون سپاسگزارم دمتون گرم
با آروزی شادی و ثروت بی نهایت براتون
دوست عزیز از شما سپاسگزارم بابت این دیدگاه غنی و مفید شما.
واقعا همین طوره ما باید پیرو قوانین یک نیرو در لحظه باشیم.
وقتی که سیتماتیک بودن این نیرو رو درک کنیم که آقا این نیرو بی انتهاست و در هر لحظه نه تنها منو بلکه تمام کیهان رو هدایت میکنه. دیگه نگران اینکه حالا من باید تبلیغ کنم یا نه نیستیم چون میدونم که در هر لحظه گامی که باید در لحظه بعد رو برداریم بهمون گفته میشه در هر روز قدم روز بعد.
دوست عزیزم برات ارزوی موفقیت های روز افزون میکنم
احسنت بهتون
کامنت های شما بی نظیره
احسنت به این همه اتصال قوی و آگاهی
چه فرکانس خوبی داشتم که تونستم کامنتتون رو بخونم
شما بی نظیرید
مثال تون در مورد گوی بزرگ نوری بی نظیر بود بی نظیییییررررررر
خییییلییییی قشنگ تونستم درکش کنم خیلیییی عاللللی تونستم بفهمم
سپاسگزارم ازت
سپاسگزارم بخاطر وجود با ارزشت🌱عاشقتم❣
سلام دوست عزیزم
خیلی خوب خداوند رو توصیف کردی .
وبرامون ملموسش کردی به خصوص همون گوی سفید نورانی .ممنونم ازت امیدوارم همیشه سلامت وثروتمند وسعادتمند باشی
ممنون دوست عزیز هم فرکانسی
.
میگوید
تو به رقص به خدا رسیدهای…
گفت
تو نیز رقصی بکن، به خدا برسی…
.
از مقالات شمس
عاشقتم,بوس
نازنین بهرامی عزیز
دوست همفرکانسی خوبم
عاشق پیام کوتاهتون شدم… پیامی که حاوی دو کلمه است اما برای من یک دنیا معنی دارد… متشکرم و خداوند را برای وجود دوستانی چون شما شاکر…
از اینکه در این مسیر هستید هر روز پروردگارتان را شکر کنید…
لذت ببرید و آرام باشید.
سلام دوست عزیزم
من یه سوال خدمدتون دارم
مگه شرکت هایی که خیلی دنبال تبلیغات هستن باور ندارن فقط با بلیغات میشه نتیجه گرفت
اتفاقآ چون این قضیه تبلیغات خیلی در رسانه ها به طرق مختلف تکرار شده باور خیلی قوی در افراد ساخته
پس چرا کسی که در تهران داره کار عباس منش رو انجام میده وخیلی هم تبلیغات میکنه وباورش هم اینه که با تبلیغات میشه رشد کرد ولی نصف نتیجه استاد رو نمیگیره؟
سلام دوست هم فرکانسی عزیز
.
دقیقا ب همین دلیل، من از واژه ی اتصال استفاده کردم…
.
آیا کسی ک در تهران داره کار آقای عباس منش رو انجام میده و خیلی هم تبلیغات میکنه… و اما نصف استاد نتیجه میگیره،
ب قدر استاد متصل هست؟؟؟
و اینکه
آیا باورش از بقیه ی موارد موازی با مقوله نتیجه گرفتن هم، قوی هست؟؟؟
.
لطفا دیدگاه منو از نو و دوباره بخوانید.
اگر متصل بودن، کار هر کسی بود، ک همه عباس منش میشدند دوست گرامی.??
.
.
سلام دوست عزیز. کاملن با نظر و دیدگاه شما موافقم. دقیقن به همین شکلی هست که نوشتهاید. خیلی هم خوب بیان کردید. ممنونم.
بسیار زیبا. فقط ی سوال اونجا که من اگه به پوکی استخوان فلان ماده باور داشته باشم به سرم میاد حال اگر مثلا به یک ماده سمی باور نداشته باشم و بخورمش مشکلی نداره؟
سپاس دوست هم فرکانسی عزیز
امیدوارم توضیح کوتاهی ک مینویسم مفید واقع بشه…
اگه باور ب معنی واقعی کلمه باشد، بله. هیچ مشکلی نداره… و البته دست یافتن ب این حد از باور، در واقع همان له کن فیکون است… ک کار هر کسی نیست!
مثل فردی ک در سردخونه خاموش محبوس میشه، اما چون باور میکنه ک سردخونه روشنه، یخ میزنه و میمیره…
مثل فردی ک در هنگام اعدام، رگ دستش رو ب واقع نمیزنن اما چون چشمانش بسته ست و فقط صدای چکه چکه میشنوه، باور میکنه خون دستشه و میمیره، در حالی ک صدا، صدای چکیدن قطرات آب بوده…
و یا مثل ابراهیم علیه السلام ک باورِ ب معنی واقعی کلمه اش، آتش را بر او سرد میکند…
سلام دوست عزیز.من توضیحات شمارو خواندم وخیلی استفاده کردم ویک سوال برای من پیش آمد اینکه استاد گفتن که یک سری چیزها قانون هستن و نمیشه که ما مثلا بگیم که برخلاف قانون جاذبه عمل کنیم ودرهوا معلق بمانیم حالا چجوری مثلا آتش که ذاتش سوختن هست برابراهیم سرد میشه و اینکه ما چجوری باید قوانین اصلی رو از فرع تشخیص بدیم و اینو برای اینکه ذهن خودم باز بشه گفتم ممنونم از توضیحاتتون
تشکر. یعنی اگه من به قانون جاذبه باور نداشته باشم از بلندی نمیافتم؟ فکر نکنم شامل قوانین ثابت بشه
سلام دوست من.
تو هر چیزی رو که باور داشته باشی تجربش میکنی. هر چیزی.
اما یادت باشه که باور یک دکمه نیست که اون رو بزنی و از اون لحظه به بعد باورت تغییر کنه. نه. برای این که باور کنی جاذبه بر تو اثر نمیذاره باید سال های سال زمان بذاری. چون تو از بچگی دیدی که جاذبه بر تو اثر گذاشته و این باور خیلی در تو ریشه داره.
آدما برای علاقشون خیلی که بخوان کاری کنن حداکثر روزی 10 یا 12 ساعته. این که دیگه جای خود داره.
موفق باشید
سلام دوست عزیز مثل این میمونه که بگی من ب قانون جاذبه اعتقادی ندارم برم خودمو از پست بوم بندازم پایین . با دید استفاده از قوانین مطالب رو باید مطالعه کنیم و خلق کنیم آنچه را که میخواهیم و زندگی و احساس بهتری رو تجربه کنیم . حاشیه ها و فرعیات رو بیخیال بشیم . اصل رو بگیریم ..
سلام دوست عزیز خیلی کامنتتون عالی و دلنشین سوهلی برام مطرح
من واقعا نمیتونمم تشخیص بدم چیزی که به ذهنم میرسه یه الهام قلبی یا فقط یه پیام ذهنی واسه همین نمیدونم بایستی بهش اعتماد کنم یا نکنم
میشه راجبش بیشتر توضیح بدید
این دیدگاه و نظر شخصی من است و میتواند ملاک انتخاب سایرین باشد یا نباشد… در نهایت هر کس، خود، مسئول تمام قد زندگی خود است:
.
دوست هم فرکانسی عزیز
آنچه ک ب اسم الهام قلبی از آن نام بردید، برایتان آرامش و اطمینان ب همراه میآورد. یک حس خوب…
اما اگر تشخیص این حس، برایتان سخت است
یا نفهمیدید ک الهام بود یا پیام ذهنی…
فقط عمل کنید…
و نگران نباشید…
از نظر من، حتی اگر ب پیامی عمل کنید ک بقول شما، الهام قلبی نیست، نه تنها چیزی از دست نمیدهید که ب دست هم میاورید…
شما با هر عمل، پا ب دنیای جدیدی میگذارید و بزرگتر میشوید…
هر کجا خواستید تغییر مسیر دهید و منعطف باشید…
اما همواره، پروردگار را لیدر زندگی خود قرار دهید…
من درباره این مفاهیم از جمله لیدر بودن خداوند، قبلا توضیح داده ام… میتوانید آنها را مطالعه کنید…
هر چه بیشتر ب پیامهایی ک دریافت میکنید با اعتماد و قدرت و ایمان، عمل کنید…
کم کم متوجه جنس پیامهای خود میشوید…
.
میدانم ک ب ذات، آدم خوبی هستید، عین خود من… پس هر وقت تشخیص ندادید ک پیام دریافتی اتان الهام است یا نه، عمل کنید بهش…
در پس و انتهای هر عملی، رشدی ست ک برایتان مفید خواهد بود…
هر چند ک بخاطر خوب بودنتان، مطمینم میتوانید احساس آرامش و اطمینان قلبی را بعد از دریافت پیام الهامی، حس کنید.
.
عزیزِ هدایت شده، هر چه بیشتر ب پروردگار و اصل خود، متصل شوید و از او هدایت بخواهید، و هر چه بیشتر عمل کنید هر روز و هر روز، امدادهای غیبی بیشتری دریافت میدارید تا جایی ک جز الهام، چیزی نخواهند بود…
.
کسی ک خوب است، ب خوبی ها عمل میکند و در مسیر هدایت، میماند… و کسی ک خوب عمل میکند در واقع ب الهامات قلبی اش عمل میکند…
اگر شما خوب هستید، پس عملگرا باشید تا با تکامل و بزرگ شدن ظرف وجودی اتان، الهاماتتان پر رنگ و پر رنگ تر گردند. موفق باشید.
.
زدکارتیست
بنده خوب خدا
سلام خدمت شما دوست عزیز
چندروزی بود که سوال بزرگی توذهنم بود و الان که پاسخ شمارو خوندم مثل اینکه این پاسخ برای سوال من باشه یک لحظه جا خوردم
واقعا زیبا نوشتید ، واینکه از این به بعد به الهاماتم بیشتر توجه میکنم ممنون از شما ?
خدا رو شکر. خوشحالم.
و
این چند کلمه ک از درونم جوشید، تقدیمتان
دوست هم فرکانسی عزیز ??
.
.
قهرمان هیچکس نباش! جز خودَت.
بقیه مهم نیستند.
بقیه هیچ جای زندگی تو نیستند.
.
آبرو، کلمه ایست ساخته شده توسط افرادی ک خودشان نیستند و فقط برای بقیه زندگی میکنند!
خودت باش و ب سبک خودت، زندگی کن.
????
.
تو میتوانی…
درود بر شما
یاد دورانی افتادم ک کتاب کیمیاگر رو میخوندم
و هدایت الله منو ب جایی رسوند ک گفتم چرا باید منم مثل این شخصیت مثل پیامبران مثل همه اونایی ک راه اصل رو از فرع تشخیص میدن و خداوند هدایتشون میکنه جهان هدایتشون میکنه نباشم؟
وقتی به این باور میرسی ک میخوایش و شدنیه در مدار دریافت قرار میگیری
خداوند هدایتم کرد
هر لحظه بیشتر
واضح تر
خدایا شکرتتت وافعا ا وقتی میشنوم صدای تو رو زندگیم دگرگون شده
اینکه بسپری ب خدا و رها کنی
قشنگ ترین حس دنیاست
در مورد تصمیم گیری ها هم مدتها منتظر بودم خدا بگه کدوم وری برم
بعد یکی از کامنتها رو خوندم ب طرزی هدایتی خداوند بهم گفت بنده ی من هر جا دلت شاده احساست خوبه برو نتیجه رو بسپر ب من
و این کارو کردم و از سردرگمی ک دو یا سه سال درش بودم منو نجات داد بهترین هدایت کننده
بعد ها باز از ذهن استدلال گرم استفاده کردم و اشتباه ها کردم
ولی بازم اومدم ب درگاه حق و ازش یاری خواستم همیشه همه چیو درست کرده خدایا صد هزار مرتبه شکرت ک بهترین ها رو برامون رقم میزنی
سلام دوست عزیزم
هر روز هر ساعت دوست دارم از خدا بشنوم بخونم و کامنت شما
انگار وصلم کرد به قول استاد قلبم باز میشه
به خدااا
همیشه سعی دارم وصل باشم
با توجه به نعمتها و سپاسگزاری انگار مثل گوشی شارژ میشم و نباید بزارم این شارژ خالی بشه با چییی؟
با آموزه های استاد با توجه به نعمتها سپاسگزاری ها
رو خدا حساب کردنها
باور به فراوانی ها
اعراض کردن ها
نجنگیدن ها
رها بودن ها
نترسیدن ها
حرکت کردن ها
توکل کردن ها
و استاد همه این مراحل و بیشتر هم
عملی کردند و نتایج عالی دارن
خداوند کمک کنه ما هم به لعلک ترضی برسیم با تغییر باور و موارد بالا خدایا شکرت
سلام خدمت دوستان هم فرکانسی عزیز،
و سلام ویژه به دوستی که این سوال رو مطرح کردند.
*
استاد چندجا درفایلهاشون گفتند که دوستانیکه نتیجه میگیرند کمتر به سایت سر میزنند. شاید این مورد برای من صادق نباشه من همیشه به سایت سر میزنم با دقت فراوان تمام فایلهای استاد رو گوش میدم نت برداری میکنم و کامنتها رو مطالعه میکنم و این اعتقاد رو دارم که هر کامنت برای من یک نکته مهم از طرف خداوند هست و هر حرفی که استاد میزنند حرفی از طرف پروردگارم هست و هزارن نکته در آن پنهان که باید چشم دل داشت تا این نکات رو درک کرد.
اما چرا افرادی مثل ما که موفقیتهای چشم گیری داشتن علاقهای ندارن در موردش صحبت کنند. دلیلش اینه که علاقهای نداریم کسی ما رو بشناسه برای همین کامنت نمیزاریم و یا از موفقیتهامون نمیگیم. تا جایی این مورد برام مهمه که محصولات رو هم خانومم از طرف من خرید میکنه. (به جز دوتا از کتابها که بعد از تغییر اسم سفارش دادم)
به هر روی وقتی دیدم نظراتم میتونه به خیلیها کمک کنه گفتم چرا نباید کامنت بزارم و دیدگاهم رو در مورد آموزشهای استاد به همه اطلاع بدم آموزشهای که وقتی حرف به حرف اون رو باور کنید غوغا میکنه. (این در مورد همه آموزشهاست رایگان یا پولی فرقی نمیکنه)
برای همین اطلاعات پروفایلم رو تغییر دادم تا هر وقت بهم از طرف خدا مثل الان الهام شد چیزی بنویسم، مینویسم.
من در چند سال اخیر معجزههای زیادی از طرف خدا برای خودم دیدم هر چند وقتی الان در مورد خیلی از اتفاقات طول زندگیم فکر میکنم همه شون یک معجزه بودن.
انقدر معجزهها زیادن که در بین تمام دوستانم به یک آدم خیلی خوششانس معروفم. از در و دیوار برای من شانس میباره. انقدر زیاده که نمیدونم در مورد کدومشون باید صحبت کنم.
*
به هر روی بزارید قبل از اینکه جواب سوال دوستمون رو بدم داستان زندگیم رو از کمی گذشتهتر شروع کنم توضیح دادن چون مطمئنم با توضیح گذشتهام هر چند مختصر پاسخی که در انتهای کامنت میزارم در باورمندکردن دوستی که سوال رو پرسیدن تاثیرگذارتر خواهد بود:
در طول زندگیم چندین کسب و کار راه اندازی کردم با اینکه محصولاتی که تولید میکردم عالی بودند اما همه اونها با شکست مواجعه میشدند.
چون فکر میکردم مشکل از بازاریابی و فروشم هست در هر دورهی آموزشی که در مورد بازاریابی و فروش و اینترنت بود شرکت میکردم. و مطابق آموزشهایی که میدیدم تبلیغات میکردم. و باز شکست می خوردم. تا جایی که ناامید شده بودم از کارآفرینی و گفتم برم کارمند بشم چون دیگه هیچ پولی نداشتم که زندگیم رو بچرخونم زندگی که چی بگم پول نون هم نداشتم بخرم رفع گرسنگی کنم چه برشه به مابقی موارد.
سرپناهم رو از دست داده بودم، و خانومم رفته بود خونه مادرش، من هم بعضی شبها خونه دوستام میرفتم یا اگر نمیتونستم میرفتم تو پارک شب رو روز میکردم.
همه این اتفاقها زمانی افتاد که به هیچ چیز اعتقاد نداشتم نه به خدا نه به قرآن نه به پیامبر و همه چیز رو دروغی بزرگ میدونستم که برای آدمهای بیچاره ساخته و پرداخته شده بود. و حتی با اینکه استاد رو میشناختم حرفهای ایشون رو هم باور نداشتم و میگفتم برای پول درست کردن حرف میزنه و همه اینها چرت هستش.
تا اینکه یه شب تو پارک نشسته بودم و منتظر بودم صبح بشه پیش خودم گفتم که تو همه چیز رو از دست دادی دیگه چیزی برای از دست دادن نداری چرا برای امتحانم شده بدبینی رو کنار نمیزاری تا از خداوند کمک بخوای تا کمکت کنه اگه خواستی و اون کمک نکرد بعد هر کاری میخوای بکن لااقل یکبار تو زندگی آزمایش کن.
برای همین اون شب تصمیم گرفتم بدون هیچ اما و اگری … برای یکبار هم که شده با تمام وجودم از خداوند یاری بطلبم و ازش کمک بخوام. و روی کاغذ نوشتم تا اگر درخواستم رو خدا جواب داد هیچ وقت فراموش نکنم.
وقتی این تصمیم رو نوشتم برای قدم اول احساس کردم صبح باید برم همشهری بگیرم و یه کاری پیدا کنم از وقتی این احساس در وجودم شکل گرفت لحظه شماری میکردم تا صبح بشه و این کار رو انجام بدم. با تمام وجود ایمان داشتم که خداوند یک کار خوب برای من مهیا میکنه با یک حقوق عالی.
صبح به محض باز شدن دکه روزنامه فروشی روزنامه گرفتم و تا ساعت ۸ بشه چند مورد رو مشخص کردم زنگ بزنم. ساعت ۸ به سه تا از آگهیها که مرتبط بود به کارم زنگ زدم و قرار مصاحبه گذاشتم و رفتم. حوالی غروب بود که پیش خودم داشتم فکر میکردم حداقل دو سه روزی طول میکشه تا زنگ بزنن خبر بدن در حال فکر کردن به این موضوع بودم که گوشیم زنگ خورد و یکی از اون شرکتها زنگ زد گفت فردا بیاید با مدیرعاملمون برای تعیین حقوق و مشخص شدن زمان شروع کار صحبت کنید. وقتی تماس قطع شد از خوشحالی نمیدونستم چیکار باید کنم.
طبق معمول جایی برای رفتن نداشتم گفتم به یکی از دوستام زنگ بزنم و شب برم پیشش به کسی زنگ زدم که هر وقت زنگ میزدی بهش جواب که نمیداد هیچ، بلکه وقتی گوشیش رو چک میکرد یکی دو روز بعد بهت زنگ میزد و میگفت چه خبر؟؟؟
اما اونشب به محض اینکه زنگ زدم با دوتا بوق خوردن جواب داد خیلی تعجب کردم!
بهش گفتم شب میتونم بیام پیشش گفت: آره اتفاقا تنها هستم حتما بیا. گفتم یکم دیر میرسم (چون پیاده باید تا خونهاشون میرفتم و پولی نداشتم که ماشین بگیرم.)
اون شب بلاخره خودم رو رسوندم خونهشون و بعد از سلام و احوال پرسی دیدم در حال جمع کردن وسایلشه گفتم: به سلامتی جایی میرید. گفت: آره، کارهای ویزام ردیف شده و برای سه ماهی میخوام برم خارج از ایران به بچههام سربزنم.
گفت: امروز همش تو فکر این بودم که خونه رو به کی بسپارم که خدا تو رو رسوند.
وای خدای من ۳ ماه دیگه ترس از تو پارک خوابیدن نداشتم. باورم نمیشد همه این اتفاقا باید یه روز بیفته اونم زمانی که بدون هیچ اما و اگری از خدا کمک خواستم.
شب خوابم نمیبرد از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم داشتم بال در میاوردم از اتفاقاتی که اون روز برام افتاده بود جور شدن کار، جور شدن خونه
اما این وسط یه دل شوره هم داشتم برای صبح که میخوام برم سرکار چطور برم چون هیچ پولی نداشتم برای حتی کرایه اتوبوس. پیش خودم گفتم: امروز رو که خدا همه چیز رو ردیف کرد فردا هم خودش ردیف میکنه و با خیالی راحت گرفتم خوابیدم. صبح بیدار شدم دیدم دوستم داره صبحونه حاضر میکنه
گفت: چه خبر؟ دیشب انقدر خسته بودی نشد صحبت کنیم زود رفتی خوابیدی منم درگیر جمع و جور کردن وسایل بودم، متوجه شب بخیرتم نشدم.
تا این سوال رو پرسید یه حسی بهم گفت که در مورد اتفاقات این مدت باهاش صحبت کنم و اتفاقات دیروز رو / و ازش بخوام مقداری پول بهم قرض بده.
قضیه رو براش تعریف کردم و گفتم می دونم الان دارید میرید مسافرت و این درخواست رو نباید بکنم اما اگه میشه یه مقدار میخوام ازتون پول قرض بگیرم تا وقتی برگشتید به شما پس بدم.
اونم گفت: این چه حرفیه، چقدر نیاز داری؟ منم گفتم هر چقدر که فکر میکنید میتونید.
گفت الان نقدی ۳۰۰ هزارتومان میتونم بهت بدم. بیشتر از این ندارم باید برم بانک. گفتم: تا سرماه حقوق بگیرم همینقدر کافیه.
بهم گفت هر چی میخوای داخل یخچال هست، بهم جای همه چیز رو نشون داد و گفت: اینها رو مصرف کن چون تا سه ماه دیگه خراب میشه. بعد کلید خونه رو بهم داد و گفت: من شب میرم پیش اقوام برای خداحافظی دیر میام احتمالا خوابیده باشی کلید رو داشته باش پشت در نمونی.
خداحافظی کردم و رفتم سرکار
اون روز و روزهای دیگه از فرط خوشحالی تو آسمونا پرواز میکردم.
یک ماه بعد یه شب نمیدونستم چیکار کنم گفتم یه سر بزنم به سایت استاد عباسمنش و کمی فایلهای رایگانش رو گوش بدم. اون شب وقتی رفتم به سایتشون اول گفتم برم سراغ ویدیوهایی که در مورد سه برابر کردن ثروت بود رو گوش بدم چون قبلا گوش داده بودم. و چون اعتقادی نداشتم کلا عمل نکرده بودم به اون آموزشها ولی اون شب با اتفاقاتی که در این یکماه افتاده بود تصمیم گرفتم: هر چی استاد میگه رو انجام بدم. و این کار رو کردم. بعد از این تصمیم هر دقیقه از صبح که بلند میشدم تا شب که میخوابدم در حال گوش دادن فایلهای رایگان استاد بودم. (الانم روزی ۴-۵ ساعت گوش میدم) سرکارم چون کارم طوری بود که کسی باهام کاری نداشت راحت میتونستم هندزفری بزارم و گوش بدم. بهم کاری رو سپرده بودن که سه ماه وقت نیاز داشت انجامش برای همین تا سه ماه دیگه که قرار بود کار رو تحویل بدم کسی سراغم نمیاومد.
هر روز داشتم با صحبتهای استاد ذهنم رو بمباران میکردم و تمام چیزهایی رو که میگفتن غروب میرسیدم خونه نوت برداری میکردم و جملات تاکیدی برای خودم درست میکردم تا ایمان و باورم رو به خدا بیشتر و بیشتر کنم.
با اون اتفاقاتی که افتاده بود اصلا دیگه شکی در من وجود نداشت اما شیطان همیشه سراغ آدم میاد برای اینکه راه نفوذ براش نزارم. با فایلهای استاد ذهنم رو درگیر میکردم. و تمریناتش رو انجام میدادم.
به هر روی این ماجرا گذشت و یک ماه قبل از عید یکی از دوستانی که چندسالی بود ازش خبری نداشتم زنگ زد و گفت: میخوام در مورد یه چیزی باهات صحبت کنم و یه وقت بزار همدیگه رو ببینیم. منم گفتم چه روزی بهتر از امروز همین امروز اگر موافقی من بعد از کارم میتونم و بعد از کارم رفتم به دیدنش.
برای اینکه متن کامنتم بیشتر از این طولانی نشه در همین حد بگم که اون دیدار باعث شکل گیری یه ایده شد برای کسبوکاری که همیشه دوست داشتم راه بندازم.
بعد از عید کسب و کارمون رو راه انداختیم (بدون هیچ سرمایه اولیهای)، با اینکه هنوز درامدی نداشتیم با توجه به گفته استاد کار کارمندی رو کنار گذاشتم و همه تمرکزم رو روی کسب و کار جدیدم قرار دادم و مطمئن بودم خدا مشتری رو میرسونه و با تمام وجودم به این حرفم باور داشتم.
زیاد وارد جزئیات نمیشم و در مورد کسبوکارم توضیح نمیدم چون در موردش صحبت کنم شاید خیلیها من رو بشناسن. برای همین میرم سراغ جواب این دوستمون
تقریبا دوسالی هست که کسب وکارم رو شروع کردم و همه چیزهایی رو که قبلا یاد گرفته بودم رو به قول استاد ریختم دور و فقط روی باورهام کار کردم و ایمان داشتم خدا خودش مشتری رو میرسونه.
در این دو سال حتی هزار تومان هم تبلیغ نکردم. اما هر ماه تعداد مشتریهام در حال بیشتر و بیشتر شدن هستند. از هیچ تکنیک بازاریابی و فروش و یا سئویی استفاده نکردم. و فقط روی باورهام کار کردم و ایمان کامل داشتم که مشتری رو خدا معرفی میکنه. کی بهتر از خدا میتونه بازاریابت باشه به همه آدمها دسترسی داره و به راحتی میتونه برای خرید به سمت تو هدایتت کنه.
روزی که کارم رو شروع کردم بدون هیچ سرمایهای بود (کاری که میگم هرکس دیگهای بخواد انجام بده بدون کمتر از ۵۰۰-۶۰۰ میلیون سرمایه نمیتونه به سرانجام برسونه) ما فقط اول توکل به خدا بعدش دانش اجرای کار بود. ماه اول با اینکه محصولمون کامل نبود سه تا مشتری گرفتیم و همینطور ادامه پیدا کرد تا امروز و همچنان ادامه داره
الان که این مطلب رو مینویسم. به سه چیز رسیدم: ۱. آزادی زمانی ۲. آزادی مکانی ۳. آزادی مالی
و کل کسبوکارمون با دو نفر داره پیش میره. کسبوکاری که شرکتهای مشابه کمترین تعداد کارمنداش ۵۰ نفر هست. اما ما دو نفری داریم جلو میبریم شریکم تهران هستش و من هم از وقتی که درآمدم خوب شده یه جای خوش ابوهوا خونه گرفتم اونجا کار رو جلو میبرم. هر وقت هم نیاز شد برم تهران که کم پیش میاد سوار هواپیما میشم میرم تهران کارم رو انجام میدم بر میگردم با تمام این حرفها کلی وقت آزاد داریم، به تمام کارهایی که دوست داریم میرسیم و هر روز با عشق روی کسبو کارمون هم کار میکنیم.
الانم داریم روی محصولمون به زبان انگلیسی کار میکنیم. تا خارج از ایران هم مشتری جذب کنیم.
وقتی این پیشنهاد رو به شریکم دادم گفت: ما که پرداخت دلاری نمیتونیم دریافت کنیم و خیلی چیزهای دیگه اما من گفتم: وقتی خدا رو دارم نگران هیچ کدوم از اینها نیستم خودش ردیف میکنه فقط لازمه الان من گام اول رو بردارم مابقی رو میسپرم به خودش. یا انجامش میده یا مسیر رو نشون میده. اونم چون میدونست حرفام از روز اول که کار رو شروع کردیم هیچوقت غلط از آب در نیومده بدون حرفی قبول کرد.
————————————-
و اما پاسخ دوست عزیز ما
————————————-
دوست عزیز، وقتی ایمان داشته باشی و باورت به خداوند بی انتها باشه مسیر بهت نشون داده میشه. مرحله به مرحله، گام به گام در کسب و کار خودم خداوند در طول مسیر همراهم بود و همیشه بهم میگفت چیکار کنم. هر روزم از دید دیگران پر از معجزه هست اما من میدونم که ایمان و باورم به خداوند هست که این اتفاقات رو رقم میزنه.
در طی دو سال تمام مشتریهای من بدون تبلیغات بود و تنها دستان خداوند اونها رو به سمت من هدایت میکرد. برای همین هیچ وقت ازشون نمیپرسم چطور با ما آشنا شدید: چون میدونم خداوند آشناشون کرده اونم به شیوه خودش. من چرا باید بدونم، چون دونستنش راه رو برای شیطان باز میکنه تا بیاد دوباره سراغت و نجوا کنه و گولت بزنه و ایمانت رو از بین ببره.
وقتی بدونی چطور؟ شیطان میاد سراغت میگه این مشتری به خاطر فلان کارت بود اون مشتری برای فلان چیز بود خدا کجا بود و هزارتا اما اگر دیگه برات میاره تا ایمانت رو سُست کنه. باورت رو خراب کنه.
دوست عزیز: تنها ایمان، ایمان و ایمان و ایمان به خداوند تنها راه حل موجود هست. دنبال حاشیهها نباشید.
به جز خداوند همه چیز حاشیه هستش. استاد دستی از دستان خداوند هستش تا ما رو هدایت کنه. همانطور که من هدایت شدم شما هم هدایت میشید.
چند روز پیش با خانموم صحبت میکردم برگشت گفت: نه به اون بی دین بودنت که خدا و پیامبر رو فُش میدادی نه به الانت که لحظه به لحظه یاد خدایی و همه چیز رو سپردی بهش.
ایمان، ایمان، ایمان، …
سلام دوست موفق
خیلی لذت بردم ، من تصمیم گرفتم این بار تو مسابقه شرکت نکنم و فقط کامنت بخونم ، راستش من هم مدتیه از آموزش ها نتیجه مالی نمی گیرم در حالیکه قبلا نتایج خوبی برام شروع شده بود خیلی فکر میکردم به اینکه اشکال کارم کجاست تا اینکه استاد این سوال و این مسابقه را طرح کردند و من بدون هیچ کار خاصی و فقط با خوندن کامنت هایی که توسط خدا بهشون هدایت میشم دارم درک می کنم که اون موقع که نتایج سراغم می آمدند ، فقط روی خدا حساب می کردم اما تنها با برخورد به یک تضاد کوچک تمام تمرکز خودم را از دست دادم و شروع به حساب کردن روی عوامل دیگری کردم ولی با خوندن کامنت شما و چند نفر از دوستان دیگر ، قلبم هرلحظه به آرامش عمیق تری می رسه چون دوباره دارم فقط روی خدا حساب کردن را به یاد میارم …. از شما خیلی سپاسگزارم که با این نوشته زیبا ذهن من را متحول کردید … منتظر خوندن کامنت های بیشتری از شما هستم …. موفق باشید
ایمان ایمان ایمان
خداوند در قرآن میفرماید :
خداوند از دلهایی که قابل هدایت شدن باشند آگاه است
مهم نیست چقدر فحش دادیم به خدا یا چقدر شرک ورزیدیم
چون همه ماهایی که اینجاییم و دلمون الان پیش خداست ، قابل هدایت شدن بودیم و چه افتخاری بالاتر از این؟
چه احساسی قشنگ تر از این
به قول قرآن : آن کس را که خداوند هدایت کند ، هدایت یافته واقعی اوست.
دوست خوبم کامنتت خیلی انرژی داد بهم . موفق باشب
چه خوب نوشتی٫٫٫تبریک سیاوش به خاطر تغییر بزرگی که تو زندگیت انجام دادی٫وچقد نکات ارزشمندی گفتی ووقت گذاشتی به کامنت ها جواب عالی دادی٫ممنون٫٫از نکات وکامنت های دوستان خیلی استفاده میکنم ٫عالی ان ٫دمتون گرم٫٫٫ ولی نمونه عملی خودت رو بهش اعتقاد دارم ودارم روش کار میکنم٫وحرفهایی که الان میزنم اول خودمو مخاطب قرار دادم و که باید رو خودم کار کنم٫ هر کس منحصر به فرده ٫هیج کس تو این دنیا اتر انگشت تو رو نداره یعنی خدا تو کل دنیا فقط از تو یه دونه خلق کرده یه دونه ٫٫بهترین کاری که هر شخص تو این دنیا میتونه انجام بده بهترین ورژن خودش باشه٫ یعنی تمام این حرفها میخواد کمکمت کنه تابه یادبیاری کی هستی واز کجا اومدی ویه قسمتی و از انرژی وچه شاهکار خالقی هستی٫وچقدرارزشمندی
پس قرارنیس همه حرفها وحرکاتت وکارها ت کپی مثلا یه فرد باشه تا موفق بشی٫ (به قول استاد دنبال ترین ها نباش مثلا بهترین فلان باشن٫میدان رقابت با دیگران نبین٫
) حس اینکه مثلا عقب موندی همه رفتن جلو واینا٫مهتراز همه چیز بهترین خودت بودنه
پس آرام باش به حرف دلت گوش کن٫از همه چیز وهمه کس یاد بگیر ٫لذت ببر٫ودرنهایت خودت قدم برمیداری هیچ کس به جای تو قدم برنمیداره٫همه چی تو وخدای خودته واگرباور کنی ودل بسپاری خودش میدونه چه جوری هدایتت کنه٫
٫
٫قرارنیس همه یه جور هدایت بشن یه جور فکر کنن و همه یه جور خدا رو باور کنن وحرف بزنن باهاش٫ورژن خودت رو پیدا کن٫خودت باشی وازاین خودت بودن نتیجه هاشو ببینی هیچ چیز به این اندازه قدرت وانگیزه نمیده حتی بزرگترین سخنران انگیزشی جهان٫چیزی محکم تر از این نیس که نجوای ذهن رو خاموش کنه٫هیچ چیز به اندازه باورتغییر یافته قدرتمند نیس٫هیچ چیز٫ممنون از همه عزیزان٫
من خیلی از شب ها قبل از خواب به این فکر می کنم چه می شود افرادی بدون تبلیغ مشتری به سمت شان هدایت می شود چند دوست هم فرکانسی عالی که محبت خدا به من هستند دارم که درباره این موضوع زیاد با هم صحبت می کنیم
و البته با تفکر و تقویت ایمانم تاثیرش را تا همین لحظه در کارم دیدم دیدم دارم برای کارم تبلیغ می کنم اما افراد از سمت تبلیغات با برنامه های من آشنا نمی شوند واضح و آشار است که کسانی آشنا شدند بخاطر هدایت و لطف خدا است
وقتی که آقای عباسمنش عزیز لطف کرد و این سوال را مطرح کردند برای من واضح بود که پاسخ های مهمی در کامنت های این سوال پیدا می کنم جواب سیاوش ثروتمند بسیار تاثیر عالی بر ذهن من داشت و حتی احساسی در من پیش آمد که نیاز می دانم چند روز پشت سر هم این کامنت را مطالعه کنم
اما خطاب به سیاوش ثروتمند که مانند من و همه ما مورد لطف الله قرار گرفته است
به به مو به تن من سیخ شد واقعا متشکرم که به حرف دلت گوش دادی و این پیام را به اشتراک گذاشتی کلی درس گرفتم
در طی دو سال تمام مشتریهای من بدون تبلیغات بود و تنها دستان خداوند اونها رو به سمت من هدایت میکرد. برای همین هیچ وقت ازشون نمیپرسم چطور با ما آشنا شدید: چون میدونم خداوند آشناشون کرده اونم به شیوه خودش. من چرا باید بدونم، چون دونستنش راه رو برای شیطان باز میکنه تا بیاد دوباره سراغت و نجوا کنه و گولت بزنه و ایمانت رو از بین ببره.
وقتی بدونی چطور؟ شیطان میاد سراغت میگه این مشتری به خاطر فلان کارت بود اون مشتری برای فلان چیز بود خدا کجا بود و هزارتا اما اگر دیگه برات میاره تا ایمانت رو سُست کنه. باورت رو خراب کنه. چقدر بهش احتاج داشتم
چقدر این پیامت عالی بود چقدر عالی بود چقدر به موقع برای من کیف کردم
سیاوش عزیز من هم در دوره های آموزش فروش بازاریابی اینترنتی و… شرکت کردم دقیقا همانگونه که می گفتند عمل می کردم اما برایم عجیب بود پس چرا نتیجه نمی گرفتم
الان دلیلش را می دانم و به وضوح درک می کنم چون آنها حاشیه بودند البته به دلیل باور های اشتباه جاری در جامعه که فکر می کنند این برنامه ها اصل هستند من هم فکر می کردم و باور کرده بودم که این دوره ها اصل هستند
البته خودم صد درصد مسئول هستم اما الان دقیقا درک کردم اصل توحید ایمان و باور است
من همش فکر می کردم برای این به مرحله برسم که دیگر نیاز به تبلیغ کردن نداشته باشم و خدا افراد را به سمت من هدایت کند لازم است تکاملی را طی کنم فکر می کنم با مطالعه این کامنت باوری قوی تر در من شکل گرفت
می دانم به ایمان توحید و باور من بستگی دارد و به همین دلیل با عشق و لذت در حال تقویت توحید ایمان و باور خودم هستم
از الله مهربانم عشقم که آنقدر به من لطف کرده و من را شایسته دانسته و نعمت فراوانی در زندگی ام داده است که حتی اگر ثانیه به ثانیه زندگی ام شکرش کنم نمی توانم بابت همه نعمت از او تکشر کنم به این دلیل های که بی نهایت نعمت و فراوانی را در زندگی ام قرار داده است ازش متشکرم
و می دانم همانطور که در همه قسمت های زندگی من را مورد فراوانی خود قرار داده است افراد بی نهایت را به سمت برنامه ها و محصولاتم هدایت می کند
خدایاشرت
به نام خدای زنده
سلام به همه دوستان هم فرکانسی و سیاوش عزیز،
سیاوش خان فقط در این حد عرض میکنم که کامنت شما من رو واداشت تا بعد از چندین سال پیگیری این خانواده واقعا صمیمی و بزرگ استاد عباس منش عزیز تصمیم بگیرم دیدگاهم رو درج کنم.
من بعد از این چند سال و بعد از چندین بار تصمیم به اغاز تغییر و تحول در تمام جوانب زندگیم بالاخره چند ماهی هست که با فایل های رایگان استاد شروع به تغییر باورها و در نهایت ارتقا مداوم مدارم کردم .
قبل از پاسخ به سوال استاد عزیز
از شما سپاسگزارم که تصمیم گرفتید و بالاخره دیدگاه و تجربیاتتون در اختیار ما قرار بدید??????
نکاتی که از نظرات شما کسب کردم??
دنبال اصل بودن و کنار گذاشتن حاشیه ها
ارائه خدمات خوب به مشتریهایی که محصول رو میگیرن .
چون هر مشتری دستی از دستان خداست
ارزون نبودن محصولات
سپردن کار با دل و جون به خدا
این به این معنی نیست که بشنید خونه بخورید و بخوابید، نه!
کار کردن هر روز با عشق برای بهبود کیفیت محصول ،لذت بخشه، مثل تفریح میمونه
صداقت داشتن
ارتقا بهبود محصولات: این از طرف خدا اعلام میشه(یکی از این راهها الهامات درونیه)
فرصت همین الانه
دل به کار دادن
تقویت ایمان ،فقط از خدا کمک گرفتن
روزی رسون فقط خداست، نه هیچکس دیگه ای
برداشتن اولین گام با توکل بخدا
(سرپناهم رو از دست داده بودم)
لااقل یکبار تو زندگی آزمایش کن.
روی کاغذ نوشتم
با تمام وجود ایمان داشتم که خداوند یک کار خوب برای من مهیا میکنه با یک حقوق عالی.)
بدون هیچ اما و اگری از خدا کمک خواستن
گذاشتن تمام تمرکز روی کسب کاری که عاشقشی و اطمینان از این که خدا مشتری و میرسون
و در نهایت
توکل بخدا?? ، عشق به کار و ایمان به این که خودش مشتری رو میرسونه و خودش هدایت می کنه.??
این نکاتی بود که واقعا لذت بردم و بابت به اشتراک گذاریشون صمیمانه سپاسگزارم ??????
و اما اگاهی هایی که تا به الان با فایل های رایگان استاد و نظرات دوستان کسب کردم ،??????
شناخت خدا ،لذت بردن واحساس خوشبختی در هر لحظه و ایمان اوردن به عظمت وجودش در گرو ثروتمند شدنمان است??
ثروتمند نمی شویم مگر اینکه به فراوانی نعمات و برکات ایمان بیاوریم
هیچ رقیبی وجود ندارد
این مسله زمانی شکل میگیره که باورهای مخرب و گذشته مان را فراموش و باور های سالم و مثبت رو جایگزین کنیم
برای کسب باور های مثبت باید مثبت اندیش بشیم به وسیله شکرگزاری هر روزه
با مثبت اندیش شدن و توجه به فراوانی ارتباط و احساس خوب با درون خودمان بیشتر و در نتیجه دریافت الهامات راحت تر میشه
وقتی باور های جدید ایجاد بشه شرایط خودکار اماده میشه اینو مطمئن باش
پول خودش میرسه،
ایده خودش میاد،افرادی که بهت کمک خواهند کرد ظاهر میشن و…ولی اینو یادت نره،کِی این اتفاق میوفته ؟؟؟
وقتی باور ها تغییر کنن
و پای در راه بگذاری و نترسی و شروع به حرکت کنی
فرکانس ما حاصل باورهای ماست و خداوند جهان را مأمور کرده تا اون فرکانسها را تبدیل به اتفاقاتی در زندگیمان بکنه ،اگر میخوایم نتیجه تغییر کنه باید فرکانس تغییر کنه و اگر میخوایم فرکانس تغییر کند، باید باور تغییر کند.
پس:
حذف باور منفی شکرگزاری
شکرگزاری مثبت اندیشی
تداوم مثبت اندیشیباور مثبت
باور درستاحساس خوب
احساس خوبحس خوشبختی
انشاالله در دنیا اخرت سعادتمند باشید?
سپاس از وجود و حضور گرم تک تک شما دوستان و استاد بی نظیر
سلام احسنت
چندین باز کامنتتون رو خوندم و آگاهی ها رو نوشتم تا هرروز مرور کنم
خیلی عالی خلاصه کردید و گفتید
کامنتای بچه ها عالی
کامنتای دوستان محشر
ولی این کامنت این کامنت یه چیز دیگه بود
خط به خط میخوندم و هق هق میزدم
اشک شوقی ریختم بیا و ببین
چه کردید با من ؟؟؟؟
خوب معلومه این کلمات از یه جای دیگه داره میاد
تابلو نیست ؟؟؟
خوب من دلم میخواد این کامنت برنده شه
خط به خط خوندم برای هر خطش مکث کردم اشک ریختم فکر کردم فکر کردم فکر کردم
بمباران شد ذهنم ، زلزله هشت ریشتری منیت ذهنیم رو حس کردم .
خدا بهتون عزت و ثروت بیشتری بده
ازتون ممنونم بخاطر تلاشتون
ازتون ممنونم بخاطر ایمان راسختون
ازتون ممنونم که این الهامات رو ما به اشتراک گذاشتید برای فرد کم تجربه ایی مثل من درس بزرگی بود .
سلام
شما عجیب ترین جواب را دادید٫
شاید مثل بقیه نکته های توحید و توکل و ٫٫٫ رو گفتید اما به خاطر تجربه عجیب شما میگم جوابتون عجیبه٫
متن شما رو با گریه بی امانی میخوندم٫
خوش بحالتون که این طور میتونید راحت الهام ها رو بشناسید و عملی کنید٫ چطور میتونید؟
من یکسالی هست عضو سایتم و خودم با وجود ترمزهام میدونم خیلی نیاز به تکرار و کمک و کار کردن روی خودم دارم٫
از اینکه از زندگی و تجربه خودتون گفتید کیف کردم٫ و ممنونم٫
اینطوری منطق من ساکت تر میشه وقتی نمونه عملی بیشتر میبینه و میگه ببین بیا اینم یکی دیگه که تونسته تو بحث مالی و روابط و ٫٫٫ چه پیشرفتایی کنه تازه از زیر صفرم شروع کرده٫ خیلی لطف کردید و از تعداد پاسخ رو کامنت شما هم میشه فهمید که جوابتون چقدر تکان دهنده بوده٫ اما باز با خوندن پیام شما اگرچه یک سازه دیگه به بنای باورهای من اضافه شد اما سوال هم ایجاد شد!!
از شما چند سوال دارم جواب های شما میتونه به من کمک کنه ٫ ممنون میشم وقت بگذارید و جواب بدید٫
۱- برای من عجیب بود که چطور شمایی که خدا و دین و پیغمبر رو هم قبول نداشتید با یک شب موندن تو پارک اولا انقدر خوب به شما تو اون فرکانس اون مسیر سر راست و مستقیم الهام شد و ثانیا شما جنس اون شناختید و فوری انجام دادید؟؟؟؟ اولین سوالی که تو ذهن من با این جمله شما ایجاد شد این بود٫ پس چرا به من چیزی الهام نمیشه؟ تازه این اقای سیاوش که میگه من اهل دین و خدا و ٫٫٫ هم نبودم ٫
۲- یه جای دیگه داستانتون نوشتید من به دوستم رو زدم و ازش پول قرض کردم٫ کاری که من هم خیلی وقتا انجام میدم هم قرض دادن و هم قرض گرفتن٫ مسیله ای که برای من الان ایجاد شده بعد از ورودم به سایت و خوندن کامنت خیلی دوستان بوده٫ خیلیاشون نوشتن ما به فلان مشکل مالی برخوردیم و پول نداشتیم و ٫٫٫ مقروض بودیم و ٫٫٫ اما گفتم خدا خودش جور میکنه همونطور که فلان کار کرده٫ و خداهم پول رسوند٫٫٫ یا اون ادم طلبکار دیگه گیر نداد و غیره٫ و بعد توضیح میده این یعنی ایمان این یعنی توکل ! نمیدونم آیا این از کم بودن ایمان و توکل منه که حرف بعضی دوستان رو فضایی میدونم یا واقعا از کامنت های شعار گونه بعضی دوستان هست٫ با تمام احترامی که قایلم برای همه و به خصوص خود استاد که نظام فکری من بهم ریخت و مدیونشم٫ و البته شاکر خدا که ایشون سر راه همه ما گذاشت٫ اما چون شما نتیجه عینی خودتون گفتید فکر میکنم شاید استحقاق این داشته باشید که لطفا کنید به من و جسارتا به من جواب این سوال با مثال قرض ۳۰۰ هزار تومن خودتون بدید٫ چون ماها به قول استاد عباس منش اگر به ۱ درصد این کامنتا عمل میکردیم نتیجه ها کن فیکون بودند٫ به همین کامنت هایی که میگیم خدا باید بشه همه چیزمون و ٫٫٫٫
۳- فعلا شاغل نیستم و الان بیشترین چیزی که دنبالش هستم اینه که چه کاری شروع کنم؟ چیکار کنم که هم عشق کنم، هم خدمت که حالم خوش باشه و دنبال همه اینا هم پول بیاد و وضع مالی زندگیم عوض بشه ؟ برای همین میام تو این سایت ٫ فایل میبینم ٫ میخوام یه راهی پیدا کنم که مثل شما و هزاران نفری که از این راه نتیجه گرفتند بیفتم تو مسیر٫ باز شبیه سوال اولم چرا چیزی به ذهنم نمیرسه؟ چرا به دل من چیزی نمیفته؟ برات نمیشه؟
۴- یه چیزی که تو کامنت بعضی دوستان میخونم و این احساس بهم دست میده که کلا خدا همه کاری میکنه٫ مشتری میشه٫ تبلیغ میشه ٫ آموزش بازاریابی میشه و ٫٫ (این در ارتباط با سوال مسابقه هست که با خوندن کامنتا احساس کردم دیگه بعضیا منکر همه چیزن٫ این درسته؟ درسته اصل توحیده٫ درسته اصل توکله٫ ولی فرع چی؟ آیا اون باید رها بشه؟ اصل ماشین موتورشه٫ خب فرعیات ماشین فراموش کنیم؟ )خب اگر اینجوریه چرا خودم عذاب بدم٫ هی مراقبه میکنم و ارتباط میگیرم و الهام میگیرم و بهم گفته میشه فلان جا سرمایه بذار٫ فلان ادم ببین٫ فلان حرف بزن و ٫٫٫ و منم شروع میکنم٫ دوباره نفهمیدم چیکار کنم هی مراقبه و ارتباط و الهام٫ دوباره و٫٫٫ این چرخه تکرار میشه٫ اره؟ اگر اینطوره پس کجا با ندونم کاری و اشتباه کردن و به تضاد برخودرن و ٫٫٫ به خودم بیام و رشد بکنم؟ اینطوری که من همیشه تو مسیر صاف و هموار هستم تازه یکی هم جلو داره من بوکسل میکنه من هیچ زحمتی هم نمیکشم؟!!! این بنظر یکم افراطی نیست؟ یا اینکه حرف همه دوستان درسته و این منم که تو ایمان از همه ضعیف ترم و فرکانس پایینم و ارتباط با خدا ندارم که به نظرم همه چیز شعارگونه و فضایی و افسانه ای میاد؟؟؟؟؟؟؟ (با توجه به مثالی که استاد زدند که دو تا مسیر تو جنگل توضیح دادن که مسیر اسفالت و مسیر پر از حیوانات درنده و٫٫٫ اکی این قبول دارم ٫ منم میخوام تو اسفالت برم ولی برداشتم از بعضی کامنتا اینه که میان برت میدارن در ماشین باز میکنن، میبرنت سوار ماشینت میکنن رانندگی هم میکنن تو همون آسفالته و خودشونم پیادت میکنن و در هم پشت سرت میبندن ٫ ای بابا آیا نباید من خودم بگردم دو تا مسیر ببینم بعد برم تو مسیر آسفالت؟ منظورم اینه که تلاش برای رفع تضادها پس چی میشه؟ خوردن به موانع و تلاش برای رفع اون ها چی میشه؟ رشد چی میشه؟ بعد توجیه دوستان اینه که رسالت ما اینه از زندگی لذت ببریم )
خلاصه مطلب این بگم ———>>>>>> {من نمیخوام فقط تو این سایت جمله های قشنگ بخونم ٫ من میخوام علاوه بر استاد که داره قدم به قدم راه میگه یکی باشه ده قدم جلوتر از من تو همین مسیره و شاگرد استاد بوده برگرده پشت سرش نگاه کنه و بگه من اینجوری این راه اومدم٫ ببین٫ اونجا که استاد این حرف زد منظورش اون بود نه این٫ من عین تو تو فلان مسیله بودم و اینجوری رفع شد و٫٫٫٫ }
برای همین از شما و از همه کسایی که مثل شما راه پیدا کردن و این متن میخونن میخوام بیان و به من و امثال من کمک کنند٫
پیامم کمی طولانی شد ٫ عذر میخوام ولی سه روزه دارم کامنت میخونم و یادداشت میکنم و سوال برام ایجاد میشه٫ بهترین شخص به نظرم با یک نمونه عینی شما بودید٫ پیشاپیش از حوصله و محبت شما بابت پاسخ بینهایت سپاسگزارم٫
دوستدار شما، راحله
۹۸/۰۲/۰۸
راحله عزیز سلام
حتما پاسخهایی که به سپیده عزیز، پیمان پرنیان عزیز و نسرین سلطانی گرامی دادم مطالعه کنید.
قبل از هر چیز باید بگم تک تک سوالاتی که پرسیدید رو استاد یا در فایلهای رایگان یا در دورههاشون کامل توضیح دادن مثلا فایل رایگان “ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!!”/ دلیل اینکه پاسخش رو پیدا نکردید اینِ که یا اون دوره رو تهیه نکردید (باید در مدارش قرار بگیرید تا پولش جور بشه) و اگر تهیه کردید و جوابتون رو پیدا نکردید به این خاطر بوده که هنوز تو مدارش قرار نگرفتید.
خیلی وقتها برام سوالی پیش میاد که جوابش رو نمیدونم اما همیشه جوابش داخل یکی از فایلهای استاد بوده و هست. همون فایلی رو که دهها بار قبلا گوش داده بودم اما متوجه نشده بودم اصلا نشنیده بودم وقتی دوباره میشنوم پیش خودم میگم ای بابا این رو که من صدبار گوش دادم چرا اینجا رو تا حالا نشنیدم. آخه مگه میشه.
آره میشه، چون اون صدباری که فایل استاد رو گوش میدادم ذهنم درگیر سوالها و تضادهایی بود که همون موقع داشتم و برای اونها دنبال جواب بودم برای همین چیزهایی که ربطی به اون تضادها و سوالاتم نداشت رو متوجه نمیشدم یا ذهنم زود ازش عبور میکرد. یا تجربیاتی از قبل در مورد اون قسمت داشتم که موقع شنیدنش میفهمیدم فلان تجربهام بخاطر این بوده یا راه حلش اینه دفعه بعد ازش استفاده کنم. و اگه متوجه نمیشدم تجربهای براش نداشتم.
×××× نکته: منم با فایلهای رایگان شروع کردم و نتایجم با همون فایلهای رایگان شروع شد. شاید برای من خیلی اثر بخشتر بوده به این خاطر بوده که همه چیز رو سپردم به خدا و هیچ اما و اگری براش نیاوردم. ××××
در ادامه چون خواسته بودید از زبون خودم بشنوید در ادامه چیزهایی که در پاسخ به ذهنم میرسه (الهام میشه) رو براتون مینویسم.
برای اینکه پاسخ بهتری بدم سوالاتتون رو به بخشهای کوچکی تقسیم کردم تا جوابم شفافتر باشه. (این هم زمانی بهم الهام شد که یه بار نوشتم دیدم جالب نیست بعد به ذهنم رسید (الهام شد) که بخش بندی کنم؟)
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی ///// گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش (حافظ)
———————————-
وقتی منطقم نمونه عملی بیشتر میبینه و میگه ببین بیا اینم یکی دیگه که تونسته تو بحث مالی و روابط و ٫٫٫ چه پیشرفتایی کنه تازه از زیر صفرم شروع کرده٫
——————————–
یکی از نکاتی که در صدها کامنت دوستان عزیز در سایت استاد میبینم اینه که همهی دوستان دنبال نمونهی موفقی هستند که از طریق آموزشهای استاد به نتیجه رسیدن، تنها دلیلی که برای این موضوع میبینم اینه که هنوز ایمانشون به حرفهای استاد و خداوند ۱۰۰ درصدی نیست. این افراد هنوز در وجودشون شک و تردید وجود داره و نجواهای شیطان در وجودشون تاثیرگذارتر از ایمانشون به خداوند و حرفهای استاد هستش و اجازه نمیده صد در صد به خداوند و حرفهای استاد ایمان بیارن و شک دارن
به قول مولوی:
تا بنده زخود فانی مطلق نشود////// توحید به نزد او محقق نشود
توحید حلول نیست نابودن توست ///// ورنه به گزاف، باطلی حق نشود
من خودم هیچ وقت دنبال این نبودم که ببینم کی موفق شده از آموزش های استاد تا بیام از آموزشهاش استفاده کنم یا صد درصد قبولشون کنم. یا آدمهای موفق رو پیدا کنم تو سایت و برم ازشون الگو بگیرم، پیش خودم همیشه گفتم چرا اون فرد موفق برای الگو گرفتن خودم نباشم/ کی میتونه بهتر از خودم برای خودم الگو باشه/ چه معجزهای میتونه ملموستر از معجزه هایی باشه که تو زندگی خودم اتفاق میافته
برای همین من با این دید میام کامنتها رو میخونم که هر کامنت برای من نکتهای داره که از طرف خداوند قراره بهم گفته بشه (الهام بشه) فارق از اینکه کی اون رو نوشته / آدم موفقی هست یا نه!
[در مورد کسانی که از طریق آموزشهای استاد به نتیجه رسیدن:]
به یقین میتونم بگم تعداد این افراد خیلی زیاده، خود من الان بهش فکر میکنم حداقل اسم ۲۰ نفر رو که از نزدیک میشناسم، میتونم بیارم که از آموزشهای استاد استفاده میکنند و به نتایج عالی رسیدن/ چه در بحث مالی و چه روابط و … بعضی از این افراد رو شاید بشناسید.
ولی به یقین میتونم بگم هیچکدومشون تا حالا یه دونه کامنت هم نیومدن تو سایت بزارن، چون مثل من علاقهای ندارن کسی اونها رو بشناسه که از طریق آموزشهای استاد به اینجا رسیدن) برای اینکه مطمئن بشم اسم یکی از همین دوستانم رو که میدونم از آموزشهای استاد استفاده میکنند رو داخل سایت سرچ کردم اما چیزی ازش پیدا نکردم. نه پروفایلی، نه کامنتی و …
صد در صد اونها هم به طروق مختلف مثل یه نام ناشناس/ یا از طریق کارمندشون / یا همسرشون و … اقدام به خرید کردند.
خیلی از این افراد رو خود استاد بهتر از من و شما میشناسه و استاد بخاطر اینکه می دونه این افراد علاقهای ندارن شناخته بشن رو معرفی نمیکنند و اسمی ازشون نمیبرن و گرنه داخل سایتشون یه صفحهای ایجاد میکردند و اسم و عکس این افراد رو میزاشتن که با آموزشهای استاد به درآمدهای میلیاردی رسیدن/ مثل خیلی از دیگر اساتید که برای پر کردن صندلیهای کارگاههاشون عکس دهها نفر رو داخل صفحه محصولشون میزارن تا بیشتر بفروشن/
مقصر هم نیستند چون فکر میکنند این ابزارهاست که باعث فروش بیشتر میشه/ من خودم هیچ جا لیستی از مشتریهام نزاشتم تا بگم ببین اینها مشتری من هستند بیا ازم خرید کن.
حتی زنگ هم میزنن لیستی ازشون ارائه نمی دم. در صورتی که مشتریهایی دارم که اگر داخل سایتم ارائه بدم کسی باورش نمیشه که فلان شرکت یا فلان آدم هم از محصول ما داره استفاده میکنه. من اعتقادم اینه که مشتری رو خدا میفرسته و برام محصولم رو بازاریابی میکنه. به جرات می تونم بگم ۹۹ درصد مشتریهایی که از ما خرید کردن هیچ وقت حتی یه زنگ هم نزدن / چه قبل از خرید چه بعد از خرید فقط رفتن پرداخت زدن و محصولشون رو تحویل گرفتن/ اونهایی هم که زنگ زدن تازه بعد از خرید موردی داشتن که راه حلش رو می خواستن بدونن که داخل محصول ما چطور میتونن انجام بدن
(الان براتون حتما سوال پیش میاد اون لیست صفحه اصلی سایت استاد چیه؟ که جوابش رو میزارم به عهده خودتون)
در آخر پیشنهادم اینه که به جای پیدا کردن نمونه عملی برای ساکت کردن منطق خودتون، خود شما یک نمونه عملی بشید. چون یک اتفاق در زندگی شما از هزاران داستان زندگی دیگران اثرگذارتر هستش.
و اما پاسخ سوالاتی که شماره گذاری کردید:
——————————-
برای من عجیب بود که چطور شمایی که خدا و دین و پیغمبر رو هم قبول نداشتید با یک شب موندن تو پارک اولا انقدر خوب به شما تو اون فرکانس اون مسیر سر راست و مستقیم الهام شد و ثانیا شما جنس اون شناختید و فوری انجام دادید؟؟؟؟
—————————-
اولا یک شب نبود، چندین ماه بود که من بیسرپناه شده بودم. خونه مون رو از دست داده بودیم و وسایل خونه هم همسرم برد خونه یکی از اقوامش داخل انباریشون گذاشت و رفت خونه پدرش و من هم از اون روز به بعد بیسرپناه بودم. خونه پدر خانومم هم نمی تونستم برم چون رابطه مون با کارهایی که کرده بودم خیلی خراب بود. در طی اون چند ماه بعضی اوقات خونه دوستان میرفتم و خیلی وقتها شبها میرفتم پارک میخوابیدم.
وقتی جای آدم گرم و نرم باشه به خیلی چیزها فکر نمیکنه اما وقتی تو سختی میافته [به قول استاد مرحله تضاد] تازه دنبال اینه که کجای کارش مشکل داشته. برای همین شبهایی که مجبور بودم تو پارک بخوابم چون میترسیدم اتفاقی بیفته تا دم صبح بیدار میموندم و هوا کمی روشن میشد یه چرتی میزدم بعد می رفتم دنبال کارهای روزانهام.
تو همین شبها همیشه فکر میکردم که کجای کار من اشکال داره که چنین اتفاقی برام افتاده اما دلیلی براش پیدا نمیکردم که مشکل گشا باشه چون همه چیز رو میخواستم با منطق حل کنم.
به قول مولوی:
پای استدلالیان چوبین بود ///// پای چوبین سخت بیتمکین بود
تا یه شب که کارد به استخونم رسیده بود به خودم گفتم: یه بار تو زندگیت همه چیز رو واگذار کن به خدا.
چون چیزی دیگهای برای از دست دادن نداشتم.
این همون لحظهای هست که مولوی در موردش میگه:
تا بنده زخود فانی مطلق نشود////// توحید به نزد او محقق نشود
توحید حلول نیست نابودن توست ///// ورنه به گزاف، باطلی حق نشود
این همون لحظه است که در قصه پیر چنگی صحبتش شده و به اعتقاد مولوی در درگاه الهی القاب و عناوین دنیایی و متداول میان انسان ها بهایی ندارد. ای بسا کسی که در انظار، حقیر و خوارمایه آید، اما همو در درگاه الهی محبوب شمرده شود.
برای اینکه بتونی داستان رو مطالعه کنی لینکش رو در ادامه گذاشتم:
abasmanesh.com
و اما در مورد الهام شدن: خود استاد در این مورد در چندین فایلشون توضیح دادن.
ما فکر میکنیم الهام شدن یعنی اینکه یکی بیاد در گوشمون نجوا کنه فلانی، فلان کار رو انجام بده. یا یه جای ساکت بشینیم و مدیتیشن کنیم و صدایی بشنویم که به ما داره میگه چیکار کنیم. نه هیچ کدوم از اینها نیست. خود پیامبر هم جبرئیل مستقیم بهش نازل نمیشد.
(تحقیق در این مورد رو میزارم به عهده خودتون از منابع تعریف نشده بخونید.)
همین که داری قدم میزنی به یه مسئلهای فکر میکنی و یهو یه ایدهای به ذهنت میرسه اون خودش یه الهام هستش/
چندجایی در متن بالا این کلمه رو داخل پرانتز گذاشتم که متوجه بشید. من این ایده رو به شکل یه الهام میبینم تا سریع برم اجرایش کنم و نتیجه اش رو ببینم وگرنه تا بجنبی هزاران دلیل مغزت میاره (نجواهای شیطان) و از انجامش منصرفت میکنه.
اون شب وقتی اون تصمیم رو گرفتم اولین ایده (الهام) که به ذهنم رسید این بود که برم شروع کنم به کار برای یکی دیگه و بعد از ۱۰ تا ۱۵ سال کسب وکار برای خودم داشتن یه مدت بیخیال کارآفرینی و راه اندازی کسبو کار موفق برای خودم بشم (استاد ازش بعنوان رها کردن خواسته نام میبره / نباید دودستی به چسبی به یه چیزی تا به نتیجه برسونیش / این مورد رو در یکی از فایلهاشون با مثال بچه دار نشدن افراد توضیح میدن) بعدها فهمیدم که این یه قانون بوده و من ناخواسته انجامش دادم.
وقتی این ایده به ذهنم رسید اولین راه از طریق روزنامه همشهری بود. شاید برای شما از طریق سایتهای کاریابی باشه
و چون اعتقاد داشتم این یک الهام هست پیگیرش شدم و انجام دادم و به نتیجه رسید. مطمئنم خیلی از افراد هر روز این ایده به ذهنشون میرسه که برن از فردا دنبال یه کار اما فردا که میشه جدی نمیگیرن/
در مورد الهام شدن در پاسخ به یکی دیگه از سوالاتتون بیشتر توضیح میدم.
———————
یه جای دیگه داستانتون نوشتید من به دوستم رو زدم و ازش پول قرض کردم٫
——————–
من الان اصلا موافق قرض گرفتن نیستم، و هیچ وقت از کسی قرض نمیگیرم و به کسی قرض هم نمیدم. تا اون زمانی که زندگیم پُر مشکل بود یکی از مشکلات همین این کلاه و اون کلاه کردن بود. از این ور پول در میاوردم از اون ور باید قرضم رو صاف می کردم یا از یکی باید قرض میگرفتم به یکی دیگه میدادم. همین کارم باعث شد خونهای که با تلاش همسرم خریده بودیم رو از دست بدیم.
الان اعتقادم بر این هست که بجای اینکه چاله برای خودمون درست کنیم تا مجبور بشیم خودمون رو ازش بکشیم (قرض گرفتن) بیرون بهتره پله بسازیم (تولید ثروت بیشتر) و ازش بریم بالا.
اگه در کامنتم دقت کرده باشید اون شب به کسی زنگ زدم که اولا هیچ وقت تلفنش رو جواب نمیداد اگر هم زنگ میزد دو سه روز بعد زنگ میزد و میگفت زنگ زده بودی کاری داشتی. اما اونشب با دوتا بوق جواب تلفنش رو داد. این کار خدا نبوده پس کار کی بوده؟
در مورد صبح اون دوستم آدمی بود که زودتر از ۹ صبح هیچ وقت بیدار نمیشده اون روز صبح خیلی زود بیدار شده بود. منم زود بیدار شدم چون میخواستم پیاده برم و باید سر ساعت میرسیدم. بیدار شدنش کار کی بوده؟ مطمئنم کار خدا بوده / اما اگه بررسی کنی شاید دلایلی هم وجود داشته اما من اصلا به اون دلایل کاری ندارم من تصمیم گرفته بودم هر اتفاقی رو از طرف خدا ببینم.
وقتی ازم پرسید چیکار میکنی منم بهش توضیح دادم، خیلی دو دل بودم که بگم برای قرض گرفتن یا نه؟ اما یه چیزی ته دلم می گفت: بگو. گفتنم هم به راحتی نبود چندین بار اومدم بگم اما نگفتم تا اینکه دل رو زدم به دریا و حرف ندای درونم رو گوش دادم و گفتم.
من تو ذهنم این بود که در حد ۵۰ هزارتومان ازش قرض بگیرم کافیه. اما گفتم هر چقدر میتونید؟ اینم مطمئنم خدا تو دهن من گذاشت وگرنه می تونستم بگم اگه میشه به من ۵۰ هزارتومان قرض بدید؟
اونم گفت الان ۳۰۰ نقدی دارم. این مبلغ دقیقا برای رفت آمد کل ماهم بس بود.
این ۳۰۰ هزار تومان آخرین پولی بود که از کسی قرض گرفتم.
———————-
خیلیاشون نوشتن ما به فلان مشکل مالی برخوردیم و پول نداشتیم و ٫٫٫ مقروض بودیم و ٫٫٫ اما گفتم خدا خودش جور میکنه همونطور که فلان کار کرده٫ و خداهم پول رسوند
——————–
این جور کردنه به این صورت نیست که از آسمون خدا یهو برات پول بفرسته.
این میتونه یه ایدهای باشه که برات پولساز میشه و تو میری اجراش میکنی همونطور که برای استاد دوره تندخوانی بود. یا اینکه اگه سرکار میری یه پاداش خواهد بود. برای من زمانی که کارمند شده بودم یه روز یهو دیدم یه پولی به حسابم اومد (پیامک بانکیم فعاله :)) – (اون پول رو خیلی نیاز داشتم و باید برای یکی واریز میکردم) کنجکاو شدم رفتم چک کردم ببینم کی برام واریز کرده فقط فهمیدم از بانک … بوده. تا ظهر درگیرش بودم که آخه کی این پول رو برام واریز کرده؟ بعد از ظهر فهمیدم که رئیسمون به خاطر اینکه کارم رو خوب انجام دادم به غیر از حقوقی که هر ماه بهم میداد. یه پاداش برام در نظر گرفته که همون روز برام حسابداری واریز کرده/ یا وقتی کسبو کار داری یهو یه مشتری میاد یه مبلغ گُنده خرید میکنه و اون مشکل مالیت حل میشه و هزاران مثال دیگه که استاد در موردش توضیح داده.
پس دنبال چیزهای عجیب و غریب نباشید. خداوند هیچ وقت برای هیچ کس قوانینش رو زیرپا نمیزاره حتی پیامبرش باشه. همه چیز رو از طریق افرادی انجام میده که دستانی شدن از طرف خدا برای حل مسائلتون.
همه این اتفاقات به ظاهر ساده خودشون معجزه هستن و نشانهای از سمت خدا.
———————
فعلا شاغل نیستم و الان بیشترین چیزی که دنبالش هستم اینه که چه کاری شروع کنم؟ چیکار کنم که هم عشق کنم، هم خدمت که حالم خوش باشه و دنبال همه اینا هم پول بیاد و وضع مالی زندگیم عوض بشه ؟
——————–
دنبال این نباشید که چه کاری رو شروع کنم با تو خونه نشستن به نتیجه نمیرسید، قدم اول برای شروع کردن اینه که با توجه به مهارتی که دارید برید یه جایی برای یکی مشفول به کار بشید. در طول مسیر با برخورد به تضادها خداوند مشخص میکنه کدوم سمتی برید. وقتی تجربه آدم بیشتر میشه علایقشم تغییر میکنه. مثلا شاید شما در مورد یه موضوع هیچ وقت چیزی نشنیده باشید چون نشنیدید مطمئنن نمیتونید بفهمید علاقه دارید بهش یا نه؟ عاشقش هستید یا نه؟ اما وقتی که باهاش آشنا میشید به خودتون می گید آره این همون چیزیه که میخواستم و از انجامش خسته نمیشم.
در ضمن هر چیزی یه بهایی داره و برای به دست آوردنش باید بهاش رو بپردازید. اینکه کار مورد علاقه تون رو پیدا کنید بهاش اینه که برید یه جایی برای یکی دیگه کار کنید یا اینکه یه چیزی به خرید با سود به یه نفر دیگه بفروشید.
پس قدم اول رو بردارید و یه کاری برای خودتون جور کنید حتی اگه درآمدشم زیاد نباشه.
—————–
برای همین میام تو این سایت ٫ فایل میبینم ٫ میخوام یه راهی پیدا کنم که مثل شما و هزاران نفری که از این راه نتیجه گرفتند بیفتم تو مسیر٫ باز شبیه سوال اولم چرا چیزی به ذهنم نمیرسه؟ چرا به دل من چیزی نمیفته؟ برات نمیشه؟
—————–
با تو خونه نشستن و فایل دیدن نمیشه راهی پیدا کرد. تا آخر عمرتونم فایل ببینید هیچ تغییری تو زندگیتون اتفاق نمیافته. هر چیزی رو که میبینید باید تبدیل به یک اقدام عملی کنید. مثلا شما ساعتها فایلهای استاد رو در مورد روابط گوش بدید اگه کسی تو زندگیتون نباشه و نتونید اون آموزشها رو اجرا کنید فایدهای نداره، حالا تا آخر عمرتون هم بشیند گوش بدید.
برای اینکه بیفتید تو مسیر باید مسیر رو از یه جایی شروع کنید. به قول عطار:
گر مرد رهی میان خون باید رفت////////وز پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس////////خود راه بگویدت که چون باید رفت
وقتی شروع کردی و اقدامات عملی داشتی به ذهنت همه راهحلهای مناسب میرسه/ به دلت الهام میشه و …
استاد در یکی از دوره هاشون در مورد این سوالتون هم صحبت کردن و مثال زدن: خدا هیچ وقت نمیاد کل مسیر رو از اول تا آخرش بهتون بگه. گام اول رو میگه: این می تونه کار کردن برای یکی دیگه باشه/ شما گام اول رو انجام دادید بعد گام بعدی رو میگه و همینجوری ادامه داره. (توجه داشته باشید گفتنش به صورت مستقیم نیست با واسطه هستش) مثلا تو کار من نیازهای مشتریهام هست که به من میگن اگه محصولتون این قابلیت رو هم داشت خیلی عالی میشد./
یا موقع وب گردی یهو سر از یه سایتی در میارم که مدتها برای محصول خودم دنبال راه حلش بودم و اون سایت در موردش توضیح داده و ….
———————
یه چیزی که تو کامنت بعضی دوستان میخونم و این احساس بهم دست میده که کلا خدا همه کاری میکنه٫ مشتری میشه٫ تبلیغ میشه ٫ آموزش بازاریابی میشه و ٫٫ (این در ارتباط با سوال مسابقه هست که با خوندن کامنتا احساس کردم دیگه بعضیا منکر همه چیزن٫ این درسته؟ درسته اصل توحیده٫ درسته اصل توکله٫ ولی فرع چی؟ آیا اون باید رها بشه؟ اصل ماشین موتورشه٫ خب فرعیات ماشین فراموش کنیم؟ )
——————-
اره همه چیز میشه/ چون باور داری و ایمانت به خداوند زیاده تو کاری چیزی که هیچکی فکرشم نمیکنه پولساز باشه برات پولساز میشه/ تبلیغ در جایی که همه دور ریختن پول میدونند برای فقط شما جواب میده/
اما مسئله اینه که همه برای حل کردنش دنبال ابزارن/ اصل ول کردن/ به اصل بچسب/ وقتی نیاز بشه ابزارشم معرفی میشه/
آموزش بازاریابی میگه تبلیغ کن اگه با تبلیغ قرار بود که یه کسبوکار موفق بشه الان بامیلو باید موفقترین میبود. نه اینکه بعد از چندین سال کسبوکارش رو جمع کنه/
مشکل میدونی چیه؟ ما میخوام راه صد ساله رو ۱ روزه بریم./ صبر و حوصله مون کمه / وقتی شروع میکنی اون اوایل درامدت قطره قطره هستش اما به مرور زمان ماه بعد بیشتر از ماه قبل میشه و یه جایی به خودتون میاید که این قطرهها شدن دریایی برای خودشون همونطور که برای من شدن/ ماه اول سه تا مشتری بودن اما الان تعدادشون انقدر زیاده که دیگه سرماه نمیام بشمرمشون که خُب این ماه چندتا مشتری داشتیم؟ تمرکزم به جای جذب مشتری روی بهتر کردن محصولاتم هست. من نیاز مشتریهام رو به بهترین شکل که در توانم بود حل کردم و هر روز به فکر حل کردنش هستم.
اینکه الان از چه ابزاری استفاده کنم مهم نیست این ابزارها میان و میرن. منم مثل استاد از هیچ ابزاری استفاده نمیکنم.
فقط امیدم به خداست و معتقدم بهترین بازاریاب برای محصولاتم خداوند هست که به تمام بندگانش دسترسی داره.
برای نمونه: من با چه تبلیغی میتونستم از آمریکا مشتری جذب کنم. اصلا فکرشم نمی کردم تا چه برسه این که تبلیغش رو بکنم. این کار خدا نبوده پس کار کی بوده؟ هیچ وقت از مشتری نمیپرسم از کجا با ما آشنا شدین؟ چون باعث میشه ایمانم از بین بره و راه شیطان رو برای نجوا کردن باز کنم.
من نه تو کسبوکارم نه تو زندگی شخصیم از هیچ شبکه اجتماعی استفاده نمی کنم. خیلیها به من گفتن که اگه بیای فلان شبکه اجتماعی تبلیغ کنی فروشت صد برابر میشه. منم چیزی نمیگم. اما تو دلم میگم بهترین فروشنده دنیا رو من دارم و اونم خداست که داره برام میفروشه. که هیچکس هیچ جایی نداره/ به جز اون افرادی که معتقدن بهش.
از ایمیل مارکتینگ هم استفاده نمیکنم.
استاد در این مورد هم در فایلهاشون صحبت کردن.
——————–
خب اگر اینجوریه چرا خودم عذاب بدم٫ هی مراقبه میکنم و ارتباط میگیرم و الهام میگیرم و بهم گفته میشه فلان جا سرمایه بذار٫ فلان ادم ببین٫ فلان حرف بزن و ٫٫٫ و منم شروع میکنم٫ دوباره نفهمیدم چیکار کنم هی مراقبه و ارتباط و الهام٫ دوباره و٫٫٫ این چرخه تکرار میشه٫ اره؟
———————
با مراقبه و اینجور چیزها شما نمیتونید به جایی برسید.اگه اینجوری بود الان تمام مرتاضهای هندی باید میلیاردر میشدن. خداوند همیشه میگه قدم اول رو بردار مابقیش با من.
استاد در یکی از فایلهاشون میگه: که جاده صاف، صاف نیست. بلکه شما راحتتر از هر کس دیگهای که اون مسیر رو رفته میرید. ناهمواریها وجود دارن / اما برای شما محسوس نیست. چون باورتون به شکل دیگه است. چون ایمانتون به خداوند هست.
چون اون ناهمواری رو یه تضاد میبینید که خداوند سر راهتون گذاشته تا مسیر درست رو انتخاب کنید و برید.
امیدوارم پاسخم یارگر شما باشه
ایمانتون رو به خداوند محکم کنید و به جز از خودش از هیچ کس دیگه ای درخواست نکنید.
—————————–
نکته ای که در آخر می خوام بگم اینه: هر سوالی تو ذهنتون باشه استاد جواب دادن، با قاطعیت این رو میگم من هیچ سوالی نبوده که تو ذهنم باشه و داخل فایلهای استاد جوابش رو پیدا نکنم. به بهترین شکل ممکن جوابش رو دادن.
خیلی برام اتفاق میافته یه سوالی برام پیش میاد جوابش رو در یه فایلی پیدا میکنم که شاید صدبار گوش دادمش اما اصلا متوجهاش نشدم. میگم خدایا این کجا بود چرا تا حالا من این رو نشنیدم.
و اونجاست که میفهمم من چون در مدارش نبودم، متوجه نشدم و یاد این آیه از قران میفتم:
خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَهٌ (بقره ۷)
خداوند بر دلها و بر گوش آنان مهر زده است و در برابر چشمانشان پردهاى است.
خیلی عااالی بود من با دقت و حوصله خوندم و کلی نکته برداری کردم.
فقط یه سوال: الان من تولید کننده هستم وجایی هم تبلیغ نکردم اما در اینستگرام پیج دارم و محصولاتم رو اونجا به نمایش می زارم
به گفته شما اگر تو هیچ شبکه ی اجتماعی محصولمون رو نزاریم اصلا مردم از کجا با ما آشنا بشن؟؟؟
مثلا خود استاد هم محصول تولید می کنند در شبکه های اجتماعی (تلگرام،اینستا،سایت)کاراشون رو می زارن دیگه
سلام .دوست عزیز .ابتدای کار تبلیغ مشکلی نداره استادهم میگه من باتبلیغ مشکلی ندارم اما استادچراتبلیغ نمیکنه چون تکاملش طی شده چون توحیدی شده چون روی خودش کارکرده . استادنیازبه تبلیغ نداره چون حداقل ازشروع کارشون تاحالا صدها سخنرانی حضوری درشهرهای مختلف برگزارکرده وهزاران نفر ایشون رامی شناسن. شماتبلیغت رابکن اما تبلیغ راعامل آوردن مشتری ندون بلکه خداوند راعاملش بدون چون خداهست که به دل مشتری می ندازه که تبلیغت راببینه ومحصولت رابخره .اگه تبلیغ راعامل فروش بدونی یعنی شرک و همون دامی هست که اکثریت ملت دچارش هستن وکسب وکارشون رونق نمیگیره. هزاران نفر ممکنه تبلیغ توراببینن اما اونهایی مشتری تومیشن که خدا بخواهد.خداوند کی می خواهد وقتی که تو خداوند راباور داشته باشی وبهش ایمان داشته باشی یعنی به اندازه باورت نسبت به خداوند واینکه اوست که برات مشتری میشه ومشتری ها رابرات میاره .حتی پیامبر (ص) هم اوایل کار تبلیغ کرده وننشسته توخونه که بیان دنبالش .بلکه اول به خدیجه بعد به علی (ع) رسالتش را گفته بعد به دیگران که اول تبلیغاتش مخفیانه بوده وبعد بدستورخداعلنی و گسترده بوده و بعد دیگه کم کم یاورانش براش بصورت کلامی تبلیغ کردن وخداوند اونهایی که تومسیر هدایت بودندرا بطرف پیامبر ومکتبش آورده . پس تبلیغ چیز بدی نیست خصوصا در ابتدای بیزینس امادرادامه فقط باید روی باورهات و کیفیت محصولت کارکنی بقیشو بسپاری بدست خداوند رزاق ووهاب .
سلام ٫ برهمگی مخصوصا استاد عزیزم
بسیار عالی ٫ من فکر میکنم همگیمون که پیشرفت کردیم یک جورایی گذشته مون مثل همدگه است من چند روزی هست که به این نتیجه شما رسیدم که کلا همه چیز رو دست خداوند بسپارم وتمرکزم روی اهدافم باشه اونی که باید مشتری بفرسته کارشو خوب بلده ٫
واقعا واقعا کسی که باور داشته باشه که همه کاره خداوند است چه نیازی به ابزار داره ٫٫٫
تو این مدتی که از این مورد یعنی توکل کامل تا جایی که ممکن بوده داشتم واقعا دنیای مالی من جور دیگری شده ٫٫ ومطمعنم اگه ما توکل وایمان کافی روی خداوند داشته باشیم نیازی به تبلیغ و استفاده از ابزارهای فیزیکی نیست خداوند بلند مرتبه خودش برامون تبلیغ می کنه و ما رو به سمتی هدایت میکنه که ما اون رو میخواهیم به (قول استاد هدایت میشیم من که چیزی رو نمیدونم خداوندا تو مرا راهنمایی کن که چکار کنم )
پس من یاد گرفتم که باید همه چیز رو به او بسپرم وایمان داشته باشم که همواره در حال هدایت شدنم ( خودش میبرتت هر جا که برد بدون که دریا همون جاست ) این قسمتی از یک شعریست که یک روز استاد خوندش ٫٫٫
من چیزهای زیادی از استاد یاد گرفتم و زندگی و شادیهایم رو مدیون خداوندی هستم که استاد دستش شد و مرا راهنمایی کرد تا قوانیین رو بدونم و بهتر و با لذت بیشتری زندگی کنم
سپاسگزارم واقعا متنی که نوشتید تاثیر برانگیزه ٫٫٫
موفق وشاد باشید
سلام دوست عزیز به نکته اصلی اشاره کردین این درست ترین و اساسی ترین قانونی که پاسخ تمام خواسته هاست ایمان ایمان ایمان ……وقتی به خدا میسپاری اون خودش خوب بلده چیکار کنه برامون برنامه ریزی میکنه مشتری میاره مشتری میبره تبلیغ میکنه کسانی رو میاره تو مسیرت دستانی از طرفش به سوی تو میان ولی تو در همه حال خدا رو میبینی و نه کسی دیگه ای رو این چیزی هست که تو رو موحد میکنه و خدا همینو میخاد توحید خالص ….
موفق باشید
سلام
خیلی لذت بردم. بخصوص اون قسمتی که گفتی به خدا میگم اگه نداد دیگه هر کاری خواستی بکن. دقیقا منم یه کسب و کاری رو در 19 سالگی با یک میلیون بدهی (سرمایه) شروع کردم و تقریبا به این نتیجه رسیده بودم که اشتباه کردم و چون بخاطر شکستم سرزنش میشدم از طرف خانواده و دوستان شبش به خدا گفتم خدایا من حرکت کردم ولی تو برکتی ندادی….من زحمت کشیدم و این حقم نبود … و در واقع دلم شکسته بود . خلاصه فردا ورق برگشت اونم زمانی که داشتم یه عده از وسایلم میفروختم که 300 تومن کمتر ضرر کنم همون روز اون 300 رو کسب کردم که داستانش پیچیده است. و همونجا یه ایده به ذهنم اومد و به هدفم که ماهی میانگین 500 هزار تومن درامد بود رسیدم. (من دانشجو بودم و میگفتم ماهی 500 برام کافیه تا مستقل بشم و هیچ گونه پیش زمینه ای درباره آموزه های استاد نداشتم) راستی سر همون ماه 2 میلیون 500 درآوردم و بدهی 1 میلیونیم رو هم دادم. خلاصه اون شب رو یادم نمیره و توی زندگیم تبدیل به نقطه عطفی شده. بعد اون هم خدا رو شکر به راه های خوبی هدایت شدم و منم مثل شما دارم هر روز بهتر از دیروز میشوم ولی به قول خودم من بذرم رو سال 97 کاشتم و الان تازه از خاک اومده بیرون.
اسم امسالمم انتخاب کردم و ان شالله سال 98 هم نقطع عطف تحول مالی من خواهد بود. (هر چی پول داشتم و کار کردم رو واسه یه طرح گذاشتم که امسال باید نتیجه بده امیدوارم تا پایان سال وقتی این کامنت رو خودم میخونم به اهدافم رسیده باشم)
راستی کامنت من راجع به این سوال صفحه 28 هست که شاید براتون مفید باشه.
سلام دوست عزیز
اتفاقا منم داشتم مایوس میشدم بخاطر یکسری مشکلات مشابه (که بخاطر ارتعاش منفی نمیگم) اما وقتی دیدم شما توی این کار و کلا اون موقعیت و سن این درامد رو داشتید پس قطعا منم میتونم
فقط باید باور کنم که خداوند همیشه هوامو داره و روی باورام کار کنم٫
به نام خدای مهربان
دوست عزیز الهی آقای سیاوش
از خوندن کامنت شما وتجربیات ارزشمندتان لذت بردم .
اشک از چشمانم جاری شدن ایمانم بیشتر شد و انکار آن لحظات من هم بودم شاااهد این ایمان وباور به خدا .
بی شک ایمان وباور ما به خداست که راه را برایمان باز میکند و همیشه این جدال ایمان وترس ادامه دارد اما هر بار که کار میکنیم نقش ایمان وخداوند در زندگیمان پر رنگ تر میشود .
آره فقط خدا چون فقط خدا میتونه همه کار برامون انجام بده .
هنوز تو وجودم شرکه اما با وجود خدا توحیدی تر میشه .
براتون خیر و سعادت در دنیا واخرت را آرزو دارم چقدر استفاده کردم دوست عزیزم .
در پناه خدای عشق وزیبایی وثروت
سلام ب فرمانروای کل هستی ..خدایا شکرت گفتم تا حجم نتم تموم نشده بیام چند صفحه از کامنتاروووو بخونممممم و ایمانمممم قویتر شه …شکرت باید دوست گرامیمون این کامنت پراز ایمان و بنویسن ومنم هدایت شمممم بخونمممم …دوستتتت عزیز شما وامثال شمممما ک نتیجه اینجوریییی از ایمان و باورتون میگیرید حتما باید بیان و جارررررر بزنید وووو بگیدددد نه یک بار نه دوووو بار صد بار هرروز باید بیاین وکامننتتتت بزاریدددد تا من تازه رسیده باورممم با خوندن شما قووووویتررر شه ومحکمترررر قدم بردارممممم ..نمیدونمممم شیطان چرا هرروز باید نجوا کنه بگه فقط استاد ع ک نتیجه گرفتتتتت یا هزارتا از این جور نجواعااا ک هممون بهتر میشناسیممممممم …باینکه دوستانممم کامنت اینحوری میزارن ولی تا چند روز میگذره وکسی از موفقیت قانون نمیگه باز شیطان پژمردت میکنه و شروععع ب ناامید کردنت میکنه …خیلی خوشالممممم ک اومدین واز قانون گفتین خیلی خوشالمممم از موفقیتتتون گفتین خیلی لطف کردین تجربه خدایی شدنتوونو گفتین خیلی سپاسگزارم ک امروزم رو پر انزژی کردین خیلی سپاسگزارمممم ک نجوای امروز شیطانم روووو برای وچندروز خاموششش کردین …مشکل همع ما اینه با اینکه قانونوووو میدونیم ب خدا ایمان نمیاریمممم وبیشترررر ب نجوای شیطان گوشششش میدیمممم اگه مث شمااااا فقط یه کوچولوووو خداروووو در زندگیموووون درک کنیمممممم خدا همه کاری برامونننن میکنه هر ماشینی دلت خواستتتت هر محلی ک خواستی هر رابطه ای ک احتیاج داری همه چیز همه چیززززر وو فقط باید تمرکز مووون روووو خدا وقانون باشه همینننن …خدایا بازممم شکرت هدایتم کردی ب این کامنت ….سپاسگزارم دوست با ایمان ….وخوشال بابت ازادی زمانی مالی ومکانی …گوارای وجودتتتان …موفقتر باشید
سلام دوست عزیز
تبلیغات یا ابزاری مثل آن،نعمت هایی هستند که روزی بخاطر تضاد بوجود آمده برای شخص یا اشخاصی،به آنان داده شده و خلق شده،پس وجودشون لازم بوده ،اما یک نکته!!!!!!
کی،کجا،چه زمانی و چطور این ابزارها باید به کار بروند را باید سپرد به دست صاحب نعمت.
سختی و راحتی استفاده،هزینه بر بودن یا رایگان بودن ابزار،زیاد و کم و…….همه و همه مربوط به میزان ایمانی و توحیدی بودن باورها دارد.
در پناه رب العالمین
سلام دوست خوبم
دلم نیومد بهت نگم چقدر حالم رو خوب کردی ممنونم که امدی و کامنت قشنگت رو گذاشتی
از خداوند برات بهترینها رو ارزو میکنم مخلوق خوب خداوند که تو هم دستی بشی از دستان خداوند برای گسترش دنیا شادی و محبت
سیاوش جان حالم رو خوب کردی و حسم رو عالی خدا حالت رو همیشه خوب نگه داره و در هر جا قدم میزاری موفقیت و شادی رو برات به ارمغان بیاره
از دیدگاهت لذت بردم و با اجازت تو فایلهای خودم کپی کردم و به عنوان یه سند قشنگ از باورهائی که استاد در رابطه با قوانین الهی گفتن و شما جواب گرفتید برای خودم بایگانی کردم برای باور بیشتر و بیشتر
بازم بایت این کامنت قشنگت ازت ممنونم
شائ باشی و موفق ( استاد عزیز دوستتون دارم )
سلام دوست عزیز
سپاسگذار خداوند هستم بخاطر داشتن همچین خانواده ای.
حالا من سوال میپرسم ازتون
افرادی که مثل من یک عمر روی بقیه حساب کردند هنوزم افکارشان مثل قبل هست و باید این باور ایجاد کنند باید چکار کنند؟؟؟؟ من که تا کم می آوردم تو ذهنم می گفتم خب حالا از فلانی کمک میگیرم حالا از اون یکی دوستم پول میگیرم حالا نوبت اون کمکم کنه در حالی که نمیخوام اینجوری باشه و بخوام این باور ایجاد کنم باید چکار کنم؟؟؟
خوشحال میشم جوابم بدید
و براتون در همه زمینه ها آرزوی موفقیت میکنم
دوست عزیز ،تمرین کردن هم یکی از بهترین راهای ایجاد باور هستش٫
اگر نمیخواهین اونطور که میگین باشین خپ در مواقع اینچنین سعی کنین جلوی خودتون را نگهدارین٫ در واقع سعی کنین سلف کنترل باشین٫
دوست عزیز٫٫
نوشته های شما پر از امید و ایمان بود٫
با خوندن داستان زندگیتون و اینکه چطور با ایمان به خدای مهربون راه تکامل رو طی کردید و به موفقیت رسیدید، قلبم سرشار از خوشحالی و شعف شد٫
شاید باورتون نشه ! اما با خوندن نوشته های شما باور توحیدی در من بیشتر شد٫
البته من از خوندن تمام موفقیتای دوستان خوشحال میشم و حتی گاهی از خوشحالی اشکی هم از گوشه چشمم پایین میاد٫
اما در گفته های شما باور توحیدی که با صداقت نوشتید موج میزنه و من در مقابل باور توحیدی شما و ایمانتون به خدای مهربون سر تعظیم فرو میارم ?٫
انشالله که در تمام مراحل زندگی ایمانتون پشتیبانتون باشه٫
امین یا رب العالمین
دوستم عزیزم سلام ، بی شک ایمان تنها راه حل موجود برای ماست
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّهِ الْمَتِینُ : همانا روزی بخشنده خلق تنها خداست که صاحب قوّت و قدرت ابدی است.
متشکرم از شما ، پیروز و سربلند باشید
سلام دوست بزرگوار من واقعا با خوندن کامنت شما گریم گرفت اونقدر با صداقت و با احساس بود که من واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم و الن میخام برم با خدای خودم خلوت کنم من مدت چند ماهه با استاد آشنا شدم و زندگیم هم دچار تغییرات خوبی شده تو این مدت اما هنوز اون رابطه ای که باید با خدا داشته باشم رو ندارم ولی این کامنت شما منو واقعا متحول کرد چقدر رابطتتون با خداوند زیباس میشه یکم راهنمایی کنید من چرا نمیتونم رابطه صمیمی با خداوند داشته باشم که همه چیزم بشه؟ البته تو این مدتی که با استاد هستم واقعا زندگیم تغییر کرده اما میخام جوری بشه که تسلیم خداوند بشم٫ میشه لطفا کمکم کنید؟
نسرین عزیز سلام،
پاسخی برای سپیده عزیز و جناب پیمان پرنیان عزیز نوشتم که میتواند یاریگر شما باشد.
همینکه میگید: رابطهتون با خدا صمیمیتر بشه خودش یک باور منفیه/ رابطهی ما همیشه با خداوند صمیمی هست و خداوند هم با عشق و محبت با ما در رابطه هست. فقط باید این رو باور کنیم – خداوند به خاطر هیچگناهی صمیمیت رابطهاش رو با بنده کم نمیکنه، بلکه برعکس گوش به زنگتر میشینه تا صدایی از طرفت بشنوه، هر لحظه منتظره تا ما از غفلت در بیایم و نعمتهاش رو بر ما سرازیر کنه. در نظر داشته باش که اینها نجواهای شیطانه که ما رو میخواد با این حرفها ناامید کنه –
حتما پیشنهاد میکنم: قصه مطرب و پیغام رسانیدن عمر در مثنوی معنوی رو بخونید واقعا حال آدم رو دگرگون میکنه.
*
وابستگیهای دنیا باعث میشه نجواهای شیطان بر ما مستولی بشه. وقتی ذهن و مغزت رو خالی کنی از همه وابستگیها و بینیاز بدونی خودت رو از همه کس و همه چیز اونوقت خدا نعمتهاش رو به سمتت سرازیر میکنه از ثروت گرفته تا روابط و هر چیزی که فکرش رو بُکنی.
من زمانی که تصمیم گرفتم فقط ایمانم به خدا باشه دیگه هیچی نداشتم، همه چیزم رو از دست داده بودم. همسرم که رفته بود خونه پدرش (اما وقتی خودم رو سپردم به خدا معجزه کرد، رابطهمون رو عاشقانهتر کرد و هنوز هم ادامه داره / هر دومون تو مسیریم / هم فرکانسیم)، زندگیم، داراییهام، اعتبارم و … (ذهن و مغزم از همه وابستگیها تهی شده بود.) اگر اون شب ندای خداوند رو نمیشنیدم و خودم رو بهش نمیسپردم شاید چند روز بعدش اتفاق ناخوشایندی میافتاد.
*
هیچ وابستگی و ترسی برای از دست دادن نداشتم. تا اینکه از طریق اون شیطان بیاد در گوشم نجوا کنه.
هر وقت میومد میگفتم: برو پی کارت من دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم که بخوای دوباره گولم بزنی. وقتی نتایج رو از همون روز اول که خودم رو سپردم به خداوند، دیدم. دیگه یقینم آنچنان زیاد و زیادتر میشد که باز هر بار شیطان میومد سراغم یکی یکی دلایلم رو براش توضیح میدادم. می گفتم: ببین اینجا خدا چطور برام کار رو انجام داد، ببین فلان مسئله رو چطور حل کرد و …
وقتی نتایج تو زندگیمون کمه ایراد فقط روی ایمانمون و باورمون به خدا هست هنوز شرک باهاش قاطیه.
*
هر کلمه استاد رو باید با طلا نوشت، هر کلمهای که از زبان استاد بیان میشه حرفی از طرف خداوند هست به ما / واقعا درک نمیکنم چرا بعضیها دنبال یه چیز دیگه هستند. خودت رو بسپار به استاد و به حرفهاش عمل بکن.
من همیشه استاد رو به چشم جبرئیل میبینم که خداوند بر من نازل کرده تا حرفاش رو به من برسونه/ همانطور که از طریق جبرئیل خداوند حرفهاش رو به حضرت محمد میرسوند. به من از طریق استاد میرسونه /وقتی اینجوری فکر میکنی هیچ اما و اگری در صحبتهای استاد نمیاری با دل و جون قبولش میکنی هر کلمهاش رو باور میکنی و به عمل در میاری/ اگر اما و اگر بیاری مثل کافرانی خواهی بود که زمان حضرت محمد بودند و خداوند چشم و گوششون رو بر روی حقایق بسته بود.
نمیدونم واقعا چی بگم فقط ایمان، ایمان و ایمان به خدا
بقیه ابزاره، ابزارها رو خودش برات ردیف میکنه. خودش بهت میگه چطور ازشون استفاده کن/ دنبال اصل باش/ فرعیات رو بیخیال بشید.
ایمانتون رو قوی کنید. خودتون رو با خدا یکی کنید. بعد معجزهها رو یه دونه یه دونه میبینید. همین الانم هزاران معجزه در زندگیمون هست اما متوجهاش نیستیم. چشم و گوشمون بسته است.
هر روز زندگی من پر از معجزه است. یه روزی نیست که معجزهای تو زندگیم و کارم نبینم. انقدر زیاد اگر خواسته باشم بگم هزاران برگ کم میارم برای نوشتنش.
بازم میگم ایمان، فقط ایمان به خدا
اقای سیاوش ممنونم از پاسخ هاتون . ممنونم از خدای من که وقتی صبح ازش خواستم کامنت خوبی بخونم امروز دستمو گرفت اورد تا کامنتهای شما رو بخونم .حتما داستانی که پیشنهاد کردید رو می خونم .اونقدر کلامی که از طرف خدا برام نوشتید تاثیر گذار بود که پرده ای از اشک جلوی چشمانم را پوشانده .
الله اکبر
نکته مهمی که برامون داشت اینه که خدای ماانقدرمهربونه که بنده ای که به اون وپیامبراش مدام فحش میداده وقبولشون نداشته راهم میبخشه.
اینقدرخدای بزرگی داریم
سلام سیاوش.
حرفات خیلی عالی و تاثیر گذار بود.ولی داستان زندگیت جالب نبود.بنظرم بیشتر تخیلی میومد.اصلا باهاش ارتباط احساسی نتونستم برقرار کنم.
موفق باشی
سلام دوست عزیز
اومدم تو سایت که کامنت ها رو بخونم اما وقتم کم بود
گفتم خدایا خودت یه کامنت مناسب سر راهم قرار بده که ازش انرژی بگیرم و برم به کارام برسم
و بعد از یکی دو کامنت کوتاه به کامنت شما رسیدم و بسیار تاثیر گذار بود. خدایا شکرت
از شما و همه دوستان تقاضا میکنم از نتایجتون بنویسین تا به روند باور سازی هم کمک کنیم و باور های توحیدی قشنگ بسازیم و از این نعمت زندگی لذت ببریم.
پنج ستاره برات کمه هر بار این متنو میخونم لذت میبرم عالی بودی ?چندین بار متنتو خوندم
سلام دوست خوبم سیاوش جان ، خواستم تشکر کنم از کامنت کاملی که گذاشتی و بگم اون جائی که گفتی از مشتریهات نمیپرسی که چطور با تو و کارت آشنا شدن برای من خیلی خوب بود چون من گاهی وسوسه میشم که بپرسم و ممنونم که هوشیارم کر دی که به دام شیطان نیوفتم٫ خدایا شکرت برای همه این اتفاقات عالی٫ ولی به یک مورد دیگه هم باید اشاره کنم و اونم این هست که من مفهوم اینهمه پنهانکاری و سکرت بودن کارتون رو اصلا درک نکردم و سوالات زیادی برام پیش اومد! یکی از علامت سوالهام اینه که مگر آشنایی با استادو گروه تحقیقاتی عباطمنش چیز بدی هست که شما اینو پنهان میکنید و یا اینکه از این میترسید که اگر دیگران با این گروه آشنا بشن از سهم شما کم میشه؟! ما یکی از کلیدی ترین باورهامون در گروه این هست که این جهان سرشار از ثروت و فراوانیست و همواره حرکت جهان به سوی پیسرفت و پیشرفت هست و نمیدونم چرا ا شناخته شدن باید بترسیم؟! استاد خودشون همیشه میگن که شما به کسی نگید که چیکار دارید میکنید و کسی رو تشویق نکنید که به راه شما و به پیشنهاد شما وارد بشن ولی باز خود استاد میگن که اگر نتایج شما رو دیدن و با همه وجود خواستن که به راه شما در بیان در اون صورت باید راه رو نشون بدیم و این به نظرم خیلی منطقی تر هست و خود این موضوع کمک به پیشرفت جهان و کمک به خودمون هست که زیبا زندگی کنیم و کمک کنیم که این جهان جای بهتری برای زندگی باشه٫ بهترینها رو براتون آرزو میکنم، در پناه خدا باشید دور از وسوسه شیطان٫
دوست عزیز صدها بار ممنون بابت این جمله:
تنها ایمان، ایمان و ایمان و ایمان به خداوند تنها راه حل موجود هست. دنبال حاشیهها نباشید.
سلام بسیار جالب است که در لحظه ای که فکر میکنی آخر خط است وصل میشوی بالا میروی و بجایی میرسی که دیگران میگویند چه شانسی آوردی.
حتی به ذهنشان هم خطور نمیکند که خداست که تو را میبرد به اوج خوشبختی.
سلام دوست گرامی
خوندن کامنت شما خیلی برای من انگیزه بخش و باور ساز بود. این روزا دارم ثروت 1 رو بعد از مدت ها گوش می دم و استاد مدام می گن برید دنبال الگوهایی که شرایط شما رو داشتن و موفق شدن و من نمی دونستم از کجا این الگوها رو پیدا کنم. درسته در مورد کاراترین های بزرگ و مشهور تو اینترنت زیاد نوشته ولی یه جورایی احساس می کردم برای الان من خوندن یه متن از شرایط زندگی وسختی های شروع کار اونا چندان موثر نیست. با خوندن شرح حال شما از زبان خودتون خیلی احساس خوبی پیدا کردم و یقین دارم پیدا کردن الگوهایی مثل شما خیلی در ساخته شدن باورهای توحیدی من و بقیه دوستان میتونه موثر باشه. سپاسگزارم و امیدوارم بازهم از موفقیت هاتون بنویسید.
فقط می تونم بگم مرحبااااااا
نمی دونم چطور ازتون تشکر کنم که داستان زندگیتون رو با ما به اشتراک گذاشتید. من اعتقاد شدید دارم هیچ چیز بیشتر از دیدن نتایج دیگران نمی تونه در ما باور ایجاد کنه. می خوام بگم اگر فقط قسمت دوم رو نوشته بودید، بدون داستان زندگیتون، نمی تونست انقدر تاثیرگذار باشه.
بازم ازتون بی نهایت ممنونم و خواهش می کنم اگر ممکنه از هدایت هایی که شدید، بیشتر برامون بنویسید.
هیچ دو نفری نیست که باهمدیگه صحبت کنن و من نفر سومشون نباشم و یا هیچ سه نفری نیست که با همدیگه صحبت کنن و من نفر چهارمشون نباشم … مگه میشه؟ مگه داریم؟ باران که شدی مپرس این خانه کیست …
ایمان، ایمان همه چیزِ (حرف استاد که با بغض میگن)
عالی بود کامنتتون دوست دوست داشتنی
با سلام به شما دوست فرکانس خوب خدا
هرچند که لذت بردم از کامنتتون و حتماً در این مسیر خیلی بمن کمک خواهد کرد .
اما فقط یه انتقاد دارم از شما ؛
لطف کنید از آموزشهایی که دیده اید از سمت استاد و در زندگیتون استفاده کرده اید و جواب گرفته اید بیشتر با ما به اشتراک بگزارید ، شما که به گفته خودتان از آزادی زمانی و مکانی و مالی هم برخوردار هستید ، هر چند که این کامنت گذاشتن ها در مرحله اول برای خود شما مفید است و یاد آوری میکند که از کجا به کجا رسیده اید.
با تشکر و آرزوی خوشبختی برای شما.
سلام پیمان عزیز
پاسخی برای سپیده عزیز ارسال کردم که میتواند یاریگر شما باشد.
در مورد فایلها: همه فایلهای استاد حتی رایگانش تاثیرگذار هستند، دنبال قسمتی از اون نباشید. همه پُر از آگاهی است. کسی که ایمانش رو قوی کنه و اما و اگر نیاره و امروز و فردا نکنه فایلهای رایگان استاد هم نتیجه بخش است.(همانطور که برای من بود.) روز اول من پولی نداشتم تا فایلهای پولی استاد رو بگیرم. نتایج از همون فایلهای رایگان شروع شد طوری که باعث شد مشتریهام هر روز در کسبو کارم بیشتر بشه و توانایی مالی پیدا کنم تا از طریق خانومم فایلهای پولی استاد رو تهیه کنم. ایمانت رو قوی کن و اقدام کن و باور داشته باشی خداوند تنها روزی رسان هست.
نکته: استاد نمیشنه بگه این چون ویدیو رایگانه بزار داخلش نکتهای نگم یا کمتر بگم. همه ویدیوهای استاد به یک ارزش هستند. چون هر وقت بهش الهام میشه میاد صحبت میکنه (من وقتی فایلهای استاد رو دارم گوش میدم ایشون رو مثل جبرئیل میبینم که خدا برای وحی به من نازل کرده همانطور که جبرئیل برای حضرت محمد نازل میکرد.) در هر فایلی شما هزاران نکته پیدا میکنید. اگر تا حالا پیدا نکردید مطمئن باشید نجواهای شیطان در شما قویتر از ایمانتون به خداست. همانطور که آیههای قرآن رو هزاران بار، هزاران جا دیدیم و متوجه مفهومش نشدیم.
قرآن پُر از مثال از زندگی پیامبران و حضرت محمد هست. همانطور که استاد عباسمنش هزاران مثال از زندگی خودش و دیگران میگه.
استاد دستی از دستان خداست تا شما راحتتر بتونید به خداوند نزدیک بشید. هر گفته استاد رو وحی مُنزلی بدونید که از طرف خدا برای شما فرستاده شده، چون نمیتونسته مستقیم به شما بگه. خداوند همیشه با واسطه با ما صحبت میکنه فقط ما باید درکش کنیم. ارتباط ما با خداوند مستقیم هست اما پاسخهای خداوند با واسطه است. بعضی اوقات از طریق خوابه، بعضی اوقات از طریق افراد مختلفه، بعضی اوقات به صورت ندایی از درون قلبت و …
سلام سیاوش عزیز
شاید نتونستم منظورم رو خوب برسونم ، من دوست دارم از حال و هوا و اتفاقات روزمره خوب دیگری که در زندگیتون رخ داده بیشتر برای ما بنویسید تا با شنیدنش ماهم پر از انرژی و امید شویم و با ایمان قویتری در این مسیر حرکت کنیم، ممنون میشم که این حال خوب رو به ماهم انتقال بدید.
(بیشتر اتفاقات زندگی این روزهام رنگ خدایی داره و دارم میبینم که خداوند چقدر زیبا داره زندگیمو پیش میبره)
باتشکر
از اون صحبتهایی بود که با شنیدنش فقط گریه کردم خیلی ممنون از این حال خوبی که به من دادین سپاسگذارم
سلام سیاوش
دوست خوبم خیلی ممنونم ازت که وقت گذاشتی و برام از داستان زندگیت و موفقیت هات گفتی٫ همیشه کامنتهایی که بچه ها از خودشون و طی کردن مسیرشون میگن خیلی برام انگیزه بخشه٫
یه سوالی دارم٫ شما از ابزارهای خاصی مسلما تو کارتون استفاده می کنید که من نمیدونم چیه اما قطعا شما می دونید برای بررسی و آنالیز یا برای تست کردن و هزار چیز دیگه یسری ابزار دارید٫
تو استفاده از ابزارها با چه نگاهی از ابزار استفاده می کنید که بقول خودتون راه شیطان ببندید؟
سپیده عزیز مرسی از حٌسن توجه شما،
همانطور که در کامنتم گفتم یه زمانی تمام دورههای آموزشی رو شرکت میکردم و هر کتابی بود در این زمینه رو مطالعه میکردم اما هیچ کدوم از این ابزارهایی که در کتاب و دورههای آموزشی معرفی میشدند به کارم نیومد و کسبوکارهام یکی بعد از دیگری شکست میخورد (البته این تضاد بود که من اونموقع نمیفهمیدم).
یه جایی فروش خوب بود با کارمند به مشکل میخوردم و کل سیستم از هم میپاشید یه جایی کارمند خوب بود فروش به مشکل میخورد و هزار اتفاق دیگه
اما از وقتی که ایمانم به خدا رو قوی کردم و همه چیز رو سپردم به خدا و باورم رو بر این گذاشتم که: «خداوند بیانتها مسیر رو خودش نشون میده و روزی رسون فقط خودشه و هیچکس دیگه» دیگه نه دوره آموزشی رفتم و نه کتابی در این زمینه خوندم. (البته مطالعه میکنم فقط کتابهایی که ایمانم رو به خدا بیشتر میکنه – مثل: مثنوی و معنوی و …) – الان بیشتر پیگیر سایت استاد هستم و مطالعه کامنتهای دوستان و دیدن هزاران باره فایلهای استاد- به طوری که هر روز ۴ تا ۵ ساعت من برای فایل های استاد وقت میزارم. موقع کارکردن همیشه در گوشم هست. تقریبا هر شب با صدای فایلهای استاد خوابم میبره و یهو شب بیدار میشم میبینم. استاد هنوز داره برام صحبت میکنه و تازه لپتاپم رو میبندم و دوباره میخوابم.
من نمیتونم بگم چه جوری اصلا نمیدونم چه جوری این کار رو میکنه وقتی انجام میده تازه چه جوری بودنش رو میفهمم. به قول استاد هیچ وقت دنبال چه جوریش نباشید.
فقط خود خدا میدونه چه وقت چطور راه حل رو به شما ارائه بده.
در مورد ابزار: من از هیچ ابزاری استفاده نمیکنم. هرجایی نیاز باشه میدونم که خداوند از طریق دستانش به من اطلاع میده. وقتی امیدت به خدا باشه و فقط از اون بخوای به هیچ ابزاری نیاز نداری. من نه از شبکههای اجتماعی برای کارم استفاده میکنم، نه تبلیغی میکنم، نه برای سایتم از گوگل آنالیز، کاری هم به رتبه الکسای سایتمم ندارم. فقط تنها کاری که انجام میدم خدمات خوب به مشتریهایی که محصولم رو میگیرن ارائه میدم.
چون هر مشتری رو دستی از دستان خدا میبینم که برای هدایتم به سوی موفقیت فرستاده
در ضمن محصولاتمم ارزون نیستند. خیلی وقتها مشتریها زنگ میزنن میگن ما عاشق محصولتون هستیم تازه شروع کردیم به ما تخفیف بدید. و جواب ما همیشه اینه تخفیفی نداریم. همون فرد ۳ ماه دیگه ۶ ماه دیگه بالاخره پولش رو جور میکنه تا از محصول ما استفاده کنه.
تا حالا به هیچ مشتری تخفیف ندادم.
نکته: این در حالی هست که شرکتهای دیگهای هم هستند که محصولی شبیه محصول ما تولید میکنند. حتی ارزونتر و در برخی موارد رایگان اما باز خیلی از مشتریها اصرار دارند از محصول ما استفاده کنند. تازه اون شرکتها تبلیغ هم دارند!! (نمیدونید وقتی کار رو با دل و جون میسپرید به خدا چه کارهایی که نمیکنه – این به این معنی نیست که بشنید خونه بخورید و بخوابید، نه! من هر روز با عشق ساعتها برای بهبود کیفیت محصولم کار میکنم. اما چون با عشق هستش برام مثل تفریح میمونه)
نکته دوم: صداقت هم مهمه، وقتی یک مشتری میبینم محصولم به دردش نمیخوره مستقیم بهش میگم نمیترسم از دست بره. یا اگه مشتری از محصولم استفاده نکرده باشه زنگ میزنم شماره کارت میگیرم و پولش رو عودت می دم.
یه خاطره کوچولو بگم: یکی از مشتریها محصول ما رو خرید کرده بود و چندین بار در مورد چیزهای مختلف تلفنی صحبت کرد. یه روز برگشتم گفتم: دوست عزیز با توجه به صحبتهای شما من فهمیدم محصول ما به درد شما نمی خوره من پیشنهادم اینه که برید از شرکت x خرید کنید. بعد ازش شماره کارت خواستم تا پولش رو عودت بدم. بعد چند روز مجددا زنگ زد گفت: من تصمیم گرفتم با اینکه یه سری چیزیهایی که نیاز دارم محصول شما نداره اما از محصول شما استفاده کنم. همین فرد دهها نفر دیگه رو برای خرید از ما معرفی کرد. (اینجاها جاهایه که شیطان میاد سراغت و شروع میکنه به نجوا کردن و اینکه خدا کجا بود؟ دیدی فلان کار رو انجام دادی، ده تا مشتری دیگه هم اومد. اینها کار خودته ول کن خدا رو / اما من جوابم به شیطان اینه: برو خدا روزیت رو جای دیگهای بده)
در مورد بهبود محصولاتم: اگر نیاز باشه قابلیت یا امکانات جدیدی به محصولم اضافه بشه. این از طرف خدا به من اعلام میشه. از چه طریق: یکی از این راهها الهامات درونی هستش، یکی دیگه (که خیلی اتفاق می افته) افرادی هستند که ایده، نیاز یا نظر خودشون رو درباره محصول برام ارسال میکنند. این افراد از نظر من افرادی هستند که خداوند هدایتشون میکنه به سمت کسبوکارم تا با اعلام نظرات، نیازها و ایدههاشون من رو در بهبود محصولم یاری کنند و من هم سریع دست به کار میشم اون رو اجرایی میکنم چون میدونم این از طرف خداست که بهم گفته شده.
از چی بگم از کجا بگم، انقدر معجزه تو کارم رخ میده که اصلا نمیدونم کدومشون رو بگم.
بعنوان مثال همین دیشب یه مشکلی پیش اومده بود یهو ساعت ۴ صبح از خواب بیدار شدم. اول گوشیم رو چک کردم دیدم، یکی که مشتری هم نیست بهم پیام داده فلان مشکل برای سایتتون پیش اومده رفعش کنید. تقریبا زمان ایجاد این مشکل و پیام دادن این دوستمون و بیدار شدن من ۱ دقیقه هم نشد. (این در حالی هست که گوشی موبایلم شبها همیشه روی سایلنت هستش)
یه نمونه دیگه: مثلا چطور شد به فکر فروش محصولم به خارج از ایران افتادم؟ از طریق دستانی که خداوند برای هدایتم میفرسته متوجه شدم. بار اول یه نفر از آمریکا زنگ زد گفت: از محصول شما میخوام استفاده کنم. / زیاد جدی نگرفتم وقتی دوباره تکرار شد به فکر فرو رفتم و گفتم این یه نشونه از طرف خداست و باید دست به کار بشم. از وقتی که این تصمیم رو گرفتم هر روز تعداد نشونهها بیشتر میشه این چند ماه چندین نفر از کشورهای مختلف از آلمان، از ترکیه، از عراق، از گرجستان، از کانادا یا پیام دادن یا تماس گرفتن که میخوان از محصول ما استفاده کنند.
پیشنهاد میکنم فقط محصولات یا فایلهای استاد رو گوش ندید تا بفهمید چی میگه یا بگید بزار سر فرصت. فرصت همین الانه/ دل به کار بدید. ایمانتون رو قوی کنید و فقط از خدا کمک بگیرید. راههاشم رو استاد تو محصولات رایگان و غیر رایگانش هزاران بار گفته. هر کلمهای که از دهن استاد بیرون میاد پر از آگاهی هست. بخصوص تجربههای شخصیشون تو زندگی.
ابزارها رو کنار بزارید. دنبال حاشیه نباشید، دنبال اصل باشید. توکلتون به خدا باشه و گام اول رو بردارید. ایمانتون رو قوی کنید. و مطمئن باشید روزی رسون فقط خداست، نه هیچکس دیگه ای.
پینوشت: برای اینکه باورهام نسبت به خداوند به مشکل نخوره نه تلوزیون نگاه میکنم، نه فیلم (هر وقت تصمیم میگیرم بعد از کلی تعریف دوستان یه فیلمی نگاه کنم: همون چند دقیقه اول انقدر باورهای مخرب میبینم که کلا بیخیال میشم) ، نه تلگرام دارم، نه اینستاگرام و … آدم موفق دنبال این چیزها نیست. چون معتقدم برای هر دقیقهای که خداوند بهم اعطا کرده من باید نهایت استفاده رو ببرم. چون در قبالش باید پاسخگو باشم. و در آخرت به خدا جواب پس بدم بابت تمام این دقایق/ وقتهایی رو که میخوام پیگیر شبکه های اجتماعی باشم و تلوزیون نگاه کنم یا فیلم ببینم. برای خانواده و یا برای خودم وقت میزارم. مثلا میرم قدم میزنم/ ورزش میکنم/ کلاس موسیقی میرم و …
امیدوارم توضیحاتم کامل باشه و کمک گر.
قهرمان سلام درست است من شما را نمی شناسم
اما خدای من به خوبی شما را می شناسد و هر چیز لازم را وارد زندگی شما می کند ثروت فروش پول حال خوب انرژی و..
و همانطور که به خودش افتخار می کند که بنده ای مانند من را خلق کرده است به خودش افتخار می کند بنده ای مانند شما دارد
من هر روز درحال تقویت ایمان خودم هستم در این مسیر تلاش می کنم البته تلاش با لذت و عشق
از این کامنت شما کلی تاثیر گرفتم
آنقدر که از خودم پرسیدم مگه نه اینکه در حال رشد ایمان خودت هستید گفتم بله
بعد پرسیدم پس چرا از پلاگین های Google Analytics for WordPress by MonsterInsights & WP Statistics بر روی سایتت استفاده می کنی؟
( برای عزیزانی که آشنای ندارند این 2 برنامه ای هستند که با فعال کردن آنها بر روی سایت می توانم بررسی کنم روزانه چند نفر از سایت بازدید می کنند و از کجا ها بازدید می کنند و… که اتفاقا شده بود عادت هرروز این برنامه ها را بررسی می کردم )
گفتم اگر به خدا ایمان داری پس کارت را به او بسپار و اقدام های که بهت می گوید را انجام بده بعد خودش همه کارها را درست می کند
به همین دلیل بعد از خواندن این کامنت شما این 2 برنامه را از سایتم حذف کردم و الان هم کلی خوشحالم و احساس عالی تر دارم
نمی دانم این پیام را می خوانید یا نه مهم نیست به این دلیل که به حرف دلم گوش کردم چون دوست دارم بدانید دلیل اقدام من و آگاهی که کسب کردم مطالعه کامنت شما بود تا هر زمان که دل تان گفت بیاید و کامنت بگذارید
در ضمن از روزی که کامنت گذاشتید تقریبا هرروز دارم کامنت شما را می خوانم
و حتی در کامنت قبلی که گذاشتم دوست داشتم این را اضافه کنم داستانی که در کامنت بالا گفتید من را یاد داستان حضرت یوسف در کتاب مقدس باحال و عالی قران می اندازد
به لطف الله یکتا فراوانی پول و ثروت را از هر جهت در زندگی خود کسب کنید
بهداد عزیز سلام
مرسی از کامنت خوبت. خوشحالم از اینکه تصمیم گرفتی ایمانت به خداوند رو قویتر کنی. به قول استاد: بسپار به خودش بخدا هیچ اتفاق بدی نمیافته، به خدا هیچی نمیشه، دیگه از مرگ بیشتر ما نداریم.
فکر میکنی بدترین حالتش چیه؟ اینه که همه زندگیمون رو از دست بدیم. (که مطمئن هستم اینطوری نمیشه) تا وقتی که زندهایم دوباره و دوباره میتونیم از نو شروع کنیم. اما اگه این باورمون به خدا قوی باشه و خودمون رو بسپریم بهش غوغا میکنه. اون اولا یواش یواش اتفاقات خوب وارد زندگیت میشه اما نکتهای که مهمه وقتی شروع میشه سرعتش هر روز بیشتر از دیروز خواهد بود. هیچ وقت توقع نداشته باش یه شبه به همه جا بررسی گاماس گاماس/ روند موفقیت من دو سال طول کشید.
اما در مورد ابزارها: ابزارهایی مثل گوگل آنالتیکز و … روزهای اول حال خوب رو از آدم میگیره هر روز میری چک میکنی میبینی ای بابا امروز هم سایتم بازدیدی نداشت.
بعد هم که بازدیدها سر به فلک میزاره درسته حال خوب به آدم میده ولی من حال خوبم رو از ابزارها نمیخوام. من حال خوبم رو از خدا میخوام از ایمانم بهش، از رابطهام.
همه این ابزارها حجابی بین ما و خداوند هستش.
بجای اینکه وقتم برای یه پُست گذاشتن تو اینستاگرام صرف بشه تا ببینم چندتا لایک میخوره. به جاش یه پُست برای خدا میزارم که میدونم لایکش بیانتهاست. اصلا قابل شمارش نیست.
نتیجهی اون پُستی که برای خدا گذاشتم وحشتناک عالیتر از هر پُستی تو اینستاگرام و … هستش.
همین دیروز با شریکم داشتم صحبت میکردم میگفت: من متعجبم که این همه مشتری از کجا میاد، ما که کار خاصی انجام نمیدیم. میگفت: هر چی فکر میکنم با عقلم جور در نمیاد. هر شب دارم راجع به این موضوع فکر میکنم اما به نتیجه نمیرسم.
اما من میدونم کی میفرسته، خدا میفرسته. چون وقتی چیزی رو میسپارم بهش اون کار رو به بهترین شکل ممکن که حتی فکرشم نمیکنم برام انجام میده.
ایمان به خدا غوغا میکنه. وقتی باورش کنی کن فیکون میکنه.
بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت ///// که در مقام رضا باش و از قضا مگریز
میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست //// تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز (حافظ)
خیلی ممنونم ازت سیاوش عزیز که وقت گذاشتی برام بیشتر توضیح دادی. وقتی این کامنت ها رو می بینم بیشتر باور میکنم که فقط تو یه شغل نیست. فقط برای یه آدم نیست و بقیه هم دارن استفاده میکنن.
وقتی میگی فقط به خدا توکل کن ته دلم میلرزه. میترسم. احساس میکنم هنوز یاد نگرفتم بهش توکل کنم. نمیدونم چکار کنم بیشتر باورش کنم.
فکر کنم منظورم بفهمی. میدونم باید توکل کنم اما وقتی بهش فکر میکنم انگار بلدش نیستم انجامش بدم. بعد همون نجواها میاد انگار که می ترسونتت.
دوست عزیز…
واقعا لذت بردم از جوابهایی که میدید.
جوابهایی که تکراری نیست و از صمیم قلبتون و با صداقت گفته میشه.
از خدای مهربون ..
عشق آرامش و شادی رو برای شما خواستارم
خیلی لذت بردم از کامنتتون . از تک تک جملاتش. مخصوصا
اونجا که گفتین
کی بهتر از خدا میتونه بازاریابت باشه به همه آدمها دسترسی داره و به راحتی میتونه برای خرید به سمت تو هدایتت کنه.
یا اینکه گفتین
‘من وقتی خدا رو دارم نگران هیچ کدوم از اینها نیستم خودش ردیف میکنه فقط لازمه الان من گام اول رو بردارم مابقی رو میسپرم به خودش’
باز هم تشکر میکنم از شما. امیدوارم به موفقیتها و آرامش بیشتر دست پیدا کنید .
سلام نمیدونم این کامنت کی نوشته شده ولی من دوست نداشتم به پایان برسه ازخداهمچین ایمان واعتقادی رومیخوام
سلام دوست عزیز و موفق
خیلی ممنون که از زندگی خودتون گفتید و خیلی خوشحالم که اینقدر موفقیت بدست اوردید امید وارم که هر روز موفقیت بیشتر کسب کنید به لطف خدای مهربان.
دوست عزیز از تمام وجود ازت ممنونم که وقت گذاشتی و این کامنت رو برای ما نوشتی چون تاثیر فوقا العاده ای در ایمانمون گذاشتی بی نهایت سپاسگزارم و از خداوند براتون بهترین ها رو آرزو میکنم.
سلام اقای سیاوش و همه دوستانم و استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم
خداروشکر میکنم ک وجود من رو برای دریافت این اگاهیهای ناب برکت بخشیده
اقای سیاوش کامنت شمارو سیو کردم و هرزگاهی مرورش میکنم چون باورهای توحیدیم رو تقویت میکنه و برام ی دنیا امید و انگیزه داره. عالیه عالیه اینکه خدارو مبلغ محصولاتتون میدونید و اینکه از هیچ مشتری راه اشناییش رو. نمیپرسید تا راه شیطان رو بسته نکهدارید عالیه منم از این راه کارها ایده گرفتم و دارم سعی میکنم ک ب درستی عمل کنیم و ایمان دارم ک حتما جواب میده چون ب درستی مسیر و ب یگانه قدرت خیر حاکم بر جهان ایمان دارم. منم ب تازگی پا روی ترسهام گذاشتم و کارمندی رو کنار گذاشتم وبدون سرمایه کارم رو شروع کردم و ب لطف الله دستان خیر زیادی وارد زندگیم شده.
برای همه عزیزانم طلب خیر و برکت و اگاهی الهی از رب العالمین دارم. ??
بنام خدای وهاب
سیاوش عزیز برادر بزرگوارم بهت افتخار میکنم به ایمانی که به خدا داری به قلب پاکت به روح لطیفت چقدر خوشحال شدم از خوندن این کامنتت شاید 5 سال گذاشتن این کامنتت میگذره و نمیدونم شما در چه حالی هستید ولی مطعمنم که الان هم حتما جایگاه عالی ای رو دارید زیرا هرکس خدا رو پیدا کنه دیگه نمیتونه رهاش کنه
کسی که بتونه با خدا دوستی کنه دیگه زندگی بدون خدا رو نمیتونه تحمل کنه
از خوندن کامنتت خیلیییییی خوشحال شدم خیلی خداروشکر میکنم بخاطر موفقیتهات و ازخدا میخوام بیشتر و بیشتر بهت ببخشه بیشتر و بیشتر هدایتت کنه بسمت نعمتهاش امیدوارم که هرکجا که هستی شاد و سالم و تندرست و ثروتمند باشی برادر عزیزم
لذت بردم از کامنتت
خداروشکر خداروشکر خداروشکررررر
آقا سیاوش اگه بهت بگم چقدر داستان شما قشنگ بود که نگو و بپرس!
لذت بردم مرسی دم شما گرم
اونجایی که ایمان داشتی بدون سرمایه و اینا بیزنست راه می افته و جواب میده و پیشرفت می کنی و در طول مسیر اجازه ندادی ذهنت بره دنبال چگونگی ورود نعمت ها و مشتری ها و… خیلی قشنگ بود
توی ذهنم حک شد!
اراده قوی داری که واسه من یه الگو شد
اینکه یادت موند و به همون اصل اول پایبند بودی خیلی قشنگه!
خدا هدایت می کنه به ایده ای که همین الان میتونه به قول استاد با یه تلاش کوچیک انجامش بدی…
خدا هدایت می کنه به چگونگی پیشرفت…
خوب همون خدا هم بقیه رو هدایت می کنه به سمتت… همون خدا!
خدا فقط خدای هدایت به ایده نیست
خدا خدای هدایت دیگر دست ها به سمت ایده ای که واسش قدم برداشتیم هم هست!!
وقتی به چگونگی به عنوان تنها راه پیشرفت فعلی توجه می کنیم یه جورایی مسیر سخت تر و طولانی تر میشه! ولی وقتی که روی اصل تمرکز می کنیم و به قول شما با خیال راحت به قول استاد خیال تخت میخوابیم و صبح بیدار میشیم میگیم و الباقی مسیر رو ادامه میدیم… پاداش هم میاد…
آقا خدا فقط خدای هدایت ما به ایده ها نیست
خدا خدای هدایت دیگر دستان خدا به سمت ایده اجرا شده ما هم هست!
همون خدا که ایده داد وقتی میبینه ما حرکت کردیم همون خدا مشتری رو میاره! چرااا؟؟؟؟ چون دیگر بنده های خدا هم از خدا درخواستی دارن که مشخصا نیازمند خدمات و محصولات ما هستن… خوب خدا به اونا لطف می کنه و ما رو میندازه تو دامنشون!
همین دیگه خدا تیر و تخته رو جور می کنه
آخخخ چقدر قشنگ بود
سلام سیاوش جان
چقدر کامنتت توحیدی بود
چقدر همش از خدا بود
واقعا خدا را شکر
رفیقی داریم ک همیشه با ماست
به قول ملاصدرا
اب میشود برای تشنگان
نون میشه برای گرسنگان
پدر میشه برای بی پدران
مادر میشه برای بی مادران
خواهر میشه برای بی خواهران
برادر میشه برای بی برادران
خدا همه چی میشه
فقط کافیه خودت بخوای
همین
سلام دوست من خوشحالم که درسایتی عضوم که همانندِشما زیادهستند.مثال زندگی شما خیلی شبیه و نزدیکه به مثالهایی که تستاددرفایلهای رایگان و محصولاتش میزنن شما شاگردی استاد رابه نحواحسن دارید میکنیدو شکی نیست که به مدار استاد نزدیک و شایدخیلی نزدیکید.ازاینکه تجربه زندگیتون و مرفق شدنتون را به اشتراک گذاشتین متشکرم ازت میخام بازم بیایی و بنویسی برامون .
ثرومتمندو شاد و سلامت و خوشبخت در دنیا و اخرت باشید و همه دوستان گلم?
سلام دوست هم فرکانسی من.تشکر و قدردانی میکنم از اینکه وقت گذاشتی و متی رو نوشتی که واقعا جالب بود برام منی که حوصله ام نمیکشه،کامل خوندمش.تبریک میگم به موفقیت تون و بصیرت باطنی که پیدا کردید.موفق و پیروز تر باشید.در ضمن یه سوال ایا شما محصول ثروت ۳رو تهیه کردید یا نه؟و اگه بفرماید از کدام محصولات استفاده کردین ممنون میشم.?
عسل عزیز سلام
خیلی خوشحالم که کامنتم برای شما مفید بوده، از خداوند هزاران مرتبه سپاسمندم که به من الهام کرد که دیدگاه خودم رو بنویسم تا برای خیلی از دوستان مفید واقع بشه.
عسل عزیز، به نظر من ما ۹۹ درصد روی باورمون به خدا مسئله داریم و باید روی این موضوع خیلی وقت بزاریم. طوری که همیشه و هر حال خداوند رو همراه خودمون ببینیم و با آرامش خاطر مسیر زندگی رو به جلو طی کنیم.
من پیشنهادم اینه که حتما دوره جهان بینی توحیدی ۱ رو تهیه کنید، عالیه
هزاران بار گوش بدیم باز کمه. استاد نکات خیلی ارزشمندی در اون گفتند. حتی پاسخ سوالی که مطرح شده رو در یک جلسه به طور کامل با مثالی از زندگی خودشون توضیح دادن.
امیدوارم هر چه زودتر این دورهی عالی رو تهیه کنید چون از طریق آگاهیهایی که از این دوره کسب میکنید، هزاران بار مسیر موفقیت برای شما سریعتر رخ میده.
خوشحال میشم حتما نظر خودتون رو درباره این دوره برام بنویسید.
براتون آرزوی موفقیت میکنم
سلام وقت بخیر ممنون از پاسختون و سپاسگزارم از پشنهاد تهیه فایل جهان بینی توحیدی۱.برای شما وخانواده محترم تون ارزوی بهترین ها رو دارم موفق باشین.
سلام دوست هم فرکانسیم
خوشحالم که نتیجه گرفتید
امید وارم شما هم مثل استاد مسیرروبه رشتتان ادامه دار باشه
وما رو هم در جریان موفقیتهاتون بزارید تا انگیزه بشه
وباور انکه میشود
من در ابتدای کارم ومی خوام با تغیر باور توحیدی شروع کنم
اگه میشه یک باور توحیدی برام بنویسی چون الگو زیادی بجز استاد ندارم
متشکرم موفق باشید
عزتالله عزیز سلام
امیدوارم پاسخی که برای کامنت دیگر دوستان عزیز گذاشتم مطالعه کرده باشید.
حتما کامنت جناب محسن اصغری عزیز رو هم مطالعه کنید. نکات ارزشمندی رو بیان کردند، که به نظرم خیلی مهمه.
در ادامه باید بگم:
به نظرم باور توحیدی انواع نداره. فقط یه چیز هست و اونم اینه که به خداوند ایمان داشته باشی با تمام وجودت/ وقتی میگم با تمام وجود یعنی با تمام وجودت بدون هیچ اما و اگری و توکلت فقط به خداوند باشه. و اعتقادت به این باشه هر اتفاقی در زندگی من به جز خیر و خوبی چیز دیگهای نداره، بعد گام اول رو برداری. من نمیدونم گام اول شما چیه!
هیچکس به جز خودتون با این گام آشنا نیست. (این رو به همه دوستان میگم مخاطبم فقط شما نیستید) این گام اول همون چیزیه که سالهاست دغدغه ذهنیتونه هر روز در موردش وقت صرف میکنید و راجع بهش فکر میکنید. موقع خواب، موقع قدم زدن، وقتی سوار ماشینید، وقتی بعد از کلی کار یه استراحت به خودتون میدید وقتی دارید تو اینترنت سرچ میکنید. همون قدمی که نجواهای شیطان به شکل ترس در وجودتون رخنه کرده و نمیزاره براش اقدامی بکنید. هر بار خواستید شروع کنید اومده در گوشتون هزارتا اما و اگر آورده.
این جمله رو با ایمان تمام میگم: وقتی گام اول رو با ایمان راسخ به خداوند بدون هیچ ترس و دغدغهای برداشتید، در طول مسیر هرجا زمانش فرا برسه خداوند یا از طریق نشانهها (و الهامات) و یا از طریق ایجاد تضاد مسیر رو به شما نشون میده.
نگران هیچی نباید بود.
وقتی در خواب حضرت ابراهیم بهش گفته شد که پسرش رو در راه خدا باید قربانی کنه، بدون هیچ اما و اگری این کار رو انجام داد. حتی یک لحظه هم شک نکرد. (کدوم یک از ما حاضریم فقط با یک خواب این کار رو انجام بدیم؟ تا حالا این سوال رو از خودمون پرسیدیم؟ اگه پرسیدیم جوابش چی بوده؟) مطمئنم هر کس دیگهای اگر جای حضرت ابراهیم بود هزارتا اما و اگر میآورد.
کار ما در مقابل کار حضرت ابراهیم هزاران هزار بار آسونتره. اما، اما و اگرهای ما هزاران هزار بار بیشتره. واقعا چرا؟
واقعا چی رو از دست میدیم؟ تو کار: آب باریکهمون رو از دست میدیم؟ تو روابط: کسی رو که عاشقش هستیم رو از دست میدیم؟ تو مال دنیا: میترسم که شکست بخوریم و کل پول و دارایی که به دست آوردیم رو از دست بدیم؟
به اون خدا چیزی بالاتر از مرگ نیست، به خدا اگر ایمانت به خداوند راسخ باشه. صد برابر چیزهایی رو که با هزارتا مشقت بدست آوردی رو به راحتی بدون اون سختیها خدا بهت میده.
مثل بچهای که پدرش میندازتش بالا رفتار کنید. آیا بچه میترسه؟ نه، چون میدونه پدرش هواسش بهش هست. تازه کلی ذوق میکنه و اگر سنش طوری باشه که بتونه حرف بزنه میگه: بازم میخوام، بازم میخوام. خودتون رو مثل اون بچه در دستان خدا رها کنید. مطمئن باشید خداوند هیچ وقت فرزندش رو زمین نمیزنه. به جای نگران بودن از اینکه وای الان من رو میگیره یا میوفتم زمین. از تو هوا پریدن لذت ببرید.
از تمام لحظههاتون لذت ببرید، خیالتون جمع باشه که خداوند هواسش بهتون هست و نمیزاره اتفاقی براتون بیفته.
و در آخر:
به نظرم حضرت ابراهیم بهترین نمونه است که ازش برای باورهای توحیدی میتونید الگو بگیرید. همانطور که استاد الگو گرفتن و خودتون مثل استاد یه الگو بشید. همانطور که من الگو گرفتم، انقدر دنبال الگو پیدا کردن نباشید.
تمام چیزهایی رو که نیازه از یک الگو یاد بگیرید استاد در تک تک دورهها و فایلهاش داره به ما میگه.
بیاید برای یه بار هم شده انقدر به اما و اگرهامون بها ندیم.
امیدوارم فرصتی فراهم بشه و در جایی بیشتر در مورد معجزههای که با ایمانم به خدا تو زندگیم رخ داده برای همه دوستان بنویسم. از نکاتی که خداوند توسط استاد عزیز و دوست داشتنی به من وحی کرد.
در ادامه داستانی براتون گذاشتم که خالی از لطف نیست بخونید:
کشیشی سوار هواپیما شد. کنفرانسش تازه به پایان رسیده بود و او میرفت تا در کنفرانس دیگری شرکت کند؛ هواپیما از زمین برخاست. اندکی بعد، کمربندها را مسافران گشودند تا کمی بیاسایند. پاسی گذشت. همه به گفتگو مشغول؛ کشیش در دریای اندیشه غوطهور که در جمع بعد چهها باید گفت و چگونه بر مردم تأثیر باید گذاشت. ناگاه، چراغ بالای سرش روشن شد: “کمربندها را ببندید!” همه با اکراه کمربندها را بستند؛ امّا زیاد موضوع را جدّی نگرفتند. اندکی بعد، صدای ظریفی از بلندگو به گوش رسید، “از نوشابه دادن فعلاً معذوریم؛ طوفان در پیش است.”
موجی از نگرانی به دلها راه یافت، امّا همانجا جا خوش کردند و در چهرهها اثری ظاهر نشد، گویی همه میکوشیدند خود را آرام نشان دهند. باز هم کمی گذشت و صدای ظریف دیگربار بلند شد، “با پوزش فعلاً غذا داده نمیشود؛ طوفان در راه است و شدّت دارد.” نگرانی، چون دریایی که بادی سهمگین به آن یورش برده باشد، از درون دلها به چهرهها راه یافت و آثارش اندک اندک نمایان شد.
طوفان شروع شد؛ صاعقه درخشید، نعرهء رعد برخاست و صدای موتورهای هواپیما را در غرّش خود محو و نابود ساخت؛ کشیش نیک نگریست؛ بعضی دستها به دعا برداشته شد؛ امّا سکوتی مرگبار بر تمام هواپیما سایه افکنده بود؛ طولی نکشید که هواپیما همانند چوبپنبه بر روی دریایی خروشان بالا رفت و دیگربار فرود افتاد، گویی هماکنون به زمین برخورد میکند و از هم متلاشی میگردد. کشیش نیز نگران شد؛ اضطراب به جانش چنگ انداخت؛ از آن همه که برای گفتن به مردم در ذهن اندوخته بود، هیچ باقی نماند؛ گویی حبابی بود که به نوک خارک ترکیده بود؛ پنداری خود کشیش هم به آنچه که میخواست بگوید ایمانی نداشت. سعی کرد اضطراب را از خود برهاند؛ امّا سودی نداشت. همه آشفته بودند و نگران رسیدن به مقصد و از خویش پرسان که آیا از این سفر جان به سلامت به در خواهند برد.
نگاهی به دیگران انداخت؛ نبود کسی که نگران نباشد و به گونهای دست به دامن خدا نشده باشد.
ناگاه نگاهش به دخترکی افتاد خردسال؛ آرام و بیصدا نشسته بود و کتابش را میخواند؛ یک پایش را جمع کرده، زیر خود قرار داده بود. ابداً اضطراب در دنیای او راه نداشت؛ آرام و آسودهخاطر نشسته بود. گاهی چشمانش را می بست، و سپس میگشود و دیگربار به خواندن ادامه میداد. پاهایش را دراز کرد، اندکی خود را کش و قوس داد، گویی میخواهد خستگی سفر را از تن براند؛ دیگربار به خواندن کتاب پرداخت؛ آرامشی زیبا چهرهاش را در خود فرو برده بود.
هواپیما زیر ضربات طوفان مبارزه میکرد، گویی طوفان مشتهای گره کردهی خود را به بدنهی هواپیما میکوفت، یا میخواست مسافران را که مشتاق زمین سفت و محکمی در زیر پای بودند، بترساند. هواپیما را چون توپی به بالا پرتاب میکرد و دیگربار فرود میآورد. امّا همه این اتفاقات در آن دخترک خردسال هیچ تأثیری نداشت، گویی در گهواره نشسته و آرام تکان میخورد و در آن آرامش بیمانند به خواندن کتابش ادامه میداد. کشیش ابداً نمیتوانست باور کند؛ در جایی که هیچیک از بزرگسالان از امواج ترس در امان نبود، او چگونه میتوانست چنین ساکن و خاموش بماند و آرامش خویش حفظ کند.
بالاخره هواپیما از چنگ طوفان رها شد، به مقصد رسید، فرود آمد. مسافران، گویی با فرار از هواپیما از طوفان میگریزند، شتابان هواپیما را ترک کردند، امّا کشیش همچنان بر جای خویش نشست. او میخواست راز این آرامش را بداند. همه رفتند؛ او ماند و دخترک. کشیش به او نزدیک شد و از طوفان سخن گفت و هواپیما که چون توپی روی امواج حرکت میکرد. سپس از آرامش او پرسید و سببش؛ سؤال کرد که چرا هراس را در دلش راهی نبود آنگاه که همه هراسان بودند.
دخترک به سادگی جواب داد، “چون پدرم خلبان این هواپیماست و داشت مرا به خانه میبرد؛ اطمینان داشتم که هیچ نخواهد شد من به پدرم ایمان دارم؛ او خلبان ماهری است.”
از آنروز به بعد کشیش توانست معنی واقعی ایمان را درک کند.
{بله، من هم به به پدرم ایمان دارم؛ او خلبان ماهری است.}
سلام اقای سیاوش عزیز
سلام دست خدا
سپاسگذارم بابت جواب کاملتون خیلی
چیز ها برام واضحتر شد کامنتتون رو چند بار خوندم و باز هم خواهم خواند ممنونم که به الهمتون گوش دادید و برایمان نوشتید مطمعنم
هر جا به تضاد بر خورد کنید خداوند راه را برایت روشن میکند امید وارم باز هم در مسیر پیش بری و همچنان پایدار باشید
سلام اقا سیاوش
خیلی ممنونم از دیدگاه های مفید و ارزشمندی که برامون گذاشتی
متاسفانه کامنتاتون رو نگاه کردم و از پنج سال قبل کامنت جدیدی از شما ندیدم
خیلی مشتاقم که بیاید و از نتایج تون از اون زمان تا حالا بنویسید که چه پیشرفت هایی کردید و نتایج ایمانتون چطور پیش رفت
سلام دوست گرامی
پاسختون خیلی عالی وباور پذیر است.
من هم تجربه های بسیار زیادی در زندگی از توکل به خدا دارم.
من فکر میکنم رسیدن به هر خواسته ، فرمول بسیار ساده ای داره که شما اونو انجام دادید. قرارکه ما تصمیم بگیریم ، باورهامونو درست کنیم، ترمزهای ذهنی که من بهشون میگم سیاه چاله ،بشناسیم ورفعشون کنیم و احساس خوب وفرکانس درست ومدار صحیح وخدای مهربونه که دستتو میگیره ومیبینی که عالم وآدم میشن درخدمتتو تا با آرزوهات برسی.
موفق وسلامت باشید.?
سلام وقت عالی بخیر؛ داستان شما دوست عزیز بسیار آموزنده بود و من لذت بردم. ممنونم از شما.
امیدوارم بنده نیز مانند شما ایمانم کامل بشه و به هر انچه که میخوام برسم
دوست عزیزم سلام
متنی که گذاشتی بسیار عالی بدون پرداختن به حاشیه و مشخص بود که با تمام وجود و احساست داری بازگو شون میکنی.
به من که حال بسیار خوبی رو منتقل کرد.سپاس ازت????????
دوست عزیز ممنون از به اشتراک گذاشتن تجربت
مطمینم خودت بهترین راهه رو پیدا میکنی همین طور که تا حالا پیدا کردی ولی یه حسی بهم گفت اینو بهت بگم شاید به دردت خورد.برای دریافت دلاری می تونی از paypal استفاده کنی
سلام سیاوش خان
چقدر خوب که داستان زندگیتون رو نوشتین دوست عزیز.چقدررر عالی میشد اگه بیشتر کامنت بذارین تا با این نمونه های عینی،واسمون این راه زیبا و پر از نعمت ، منطقی بشه
??
با سلام به دوست عزیزم ممنون از پاسخ عالی خیلی خوشحالم کار خداوند برای هدایت همه مون متشکرم ممنون که با داستان برای من این پیام رو داشت که از خداوند خاستید که هدایت کنه شما رو این خواستن خیلی مهم هست
دوست عزیز ممنونم که سرنوشتت رو نوشتی و من را هم تحت تاثیر قرار دادی و خوشحالم چون من هم این راه شما را که فقط خدا هدایتگر ما است را در تمام مراحل زندگیم قرار داده ام و امید دارم که به همه رویاهایم خواهم رسید.
دوست عزیز سلام
از خوندن مطلبت انرژی گرفتم. منم در حال شروع کسب و کار خودم هستم. الان روی دانش اجراییم تمرکز کردم. اونجایی که گفتی اول توکل به خدا بعد دانش اجرایی یه تلنگری خوردم. واقعا ممنونم
البته به ایشان ۵ستاره میدم ببخشید اشتباهی زدم ۳را
با سلام ، خدمت شما ھم فرکانسی عزیز ، مطالبتون بسیار عالی و پر محتوا بود وقتی داشتم می خوندم از ھیجان و شوق رسیدن بہ باورتان و حضور لحظہ بہ لحظہ خدا در زندگیتان احساس لذت می کردم برایتان آرزوی موفقیت و سربلندی دارم ممنون از نوشتہ ھای قشنگتون
خیلی عالی بود.
چندجایی که برای من کلید بود
اول اینکه از مشتری نپرسیم از کحا اومده نشان دهنده ایمانه. کاری که دقیقا بهش فکر کرده بودم و همین امروز دقیقا اینکار رو کردم.
(امروز اولین روز و اولین مشتری من بود از نتیجه یکماهی که قفلی زدم روی استاد و دارم کل روز رو فایل گوش میدم امروز ۲۶فروردین ۱۴۰۱ وسط ماه رمضون هست)(البته دومن مشتریه قبلی دو روز پیش بود ولی این مشتری اولین مشتری میلیاردی من تو زندکیم هست)
دوم اینکه لازمه اولین گام رو برداریم بقیش با خدا
سوم خدا مشتری رو میرسونه
(من برنامم اینبود توی تعطیلات عید شروع کنم تبلیعاتم رو و امسال رو با تبلیغ بترکونم و فروشم رو بالا ببرم از قضا ازاول سال با استاد شروع کردم و کل برنامه هام رو کنسل کردم وقتی توی اولین فایلی کع شندیم استاد گفتند تبلغ منجلابه)
خیلی عالی بود دوست عزیز مسیرتون و روزی هر روز عالی تر رو دارم.
من الان به جایی رسیدم از صبح تا شب دارم فایل گوش میدم و زندگیم خودش میره جلو
دلم نمیخوام یه دیقه خالی بگذره .شب ها خوابم نمیره تا بی هدش بشم روی فایل ها و صبح ذوق بلندشدن دارم برم دفترگوش کنم. چون تا قافل میشی ورودی منفی میاد توسر ادم. من به این سرعت جواب گرفتم یه مدت کوتاه ورودیم رو درست کردم نتیجه دیدم برای همین نمیخوام دیگ رکب اینستگرام و ادم های منفی دورو برم بخورم. با همه هم قطع ارتباط کردم و واقعا زندگیم عالی شده و واقعا یه انسان موفق میبینم خودم رو.
این نکته خیلی مهم بود ک از استاد یادگرفتم :که قرار نیست خیلی طول بکشه تا جواب بگیری ، من همیشه فکر میکردم خیلی قراره طول بکشه و خیلی دور میدیدم موفقیت رو .ولی الان خیلی هر روز شگفت زدم از اینکه هر روز دارم نشانه ها و هدایت و الهام رو پیگیرم.
پیروز باشید در پناه الله یکتا
واقعا اشک شوق ریختم دوست عزیز ما با همچین خدایی طرف هستیم خدایا سپاسگزارم که قوانینی و وضع کردی تا خودمون زندگیمون و اونجوری که دوست داریم بسازیم همینطور که این دوست عزیزمون زندگیش و تونست تغییر بده و الگویی برای ماها بشه جهان پاسخ میدهد تو فقط توکل کن و بسپار به خدا
با عرض سلام خدمت دوست عزیز بسیار عالی واقعا تبریک میگم بخاطر پیشرفت و ایمان پیدا کردن به خدا امیدوارم من هم مثل شما باورم ایمانم را قوی کنم خوشحال هستم از دوستان خوبی مثل شما در این سایت برایتان آرزوی بهترینها را دارم انشا الله هرروزتان عالی تر از روز قبل پایدار باشید ?????
سلام دوست عزیز
سپاسگزار خداوندم که شما رو هدایت کرد تا جوابی رو بدید که برای من باور ساخت .
خیلی حالم خوب شد احساس ارامش کردم
امیدوارم همیشه ودر همه حال حالت خوب باشه
سپاسگزارم
سلام سیاوش عزیز.
خدا را شکر برای قدرت بی انتهایش ، برای سریع الاجابه بودنش ، داستان زندگی شما بسیار اموزنده و تاثیر گذار أست که هر چی بخواهی می شود فقط باید توکل کنی ، خدا هیچ وقت نه نمی گوید، داستان شما را ذخیره کردم که هر وقت بی انگیزه شدم و کم اوردم به ذهن نشان بدم بگم ببین می شود .
سوالی دارم ، نمی دانم الان در سایت فعال هستید یا نه ، با این همه موفقیت و مدارج بالا و درک بالا چرا می خواهید با اسم مستعار در سایت فعالیت کنید ؟ چرا نمی خواهید کسی بداند شما شاگرد استاد عباسمش هستید ؟ چه نکته منفی در ان أست ؟ همه می دانیم که استاد برترین در این مباحث أست و دومی ندارد، چرا افرادی چنین حسی دارند که نباید کسی بداند استاد سبب چنین تحولاتی شده ، به نظرم افرادی مثل شما که چنین موفقیت مالی کسب کردند می توانند الگوی بسیار بسیار خوبی باشند برای همه ما
انشالله هر روز شادتر و ثروتمند تر باشید
سیاوش عزیز سلام
دوباره و چند باره کامنتت رو خوندم،اشک از چشمام جاری شد و به ایمانم افزوده شد،از خدا میخام ایمانت رو چند برابر کنه و خدا خودش خیرت بده.
درسته، اگر برگردیم به گذشته و با انصاف باشیم در همه جاهایی که رشد کردیم رد پای خدا رو میبینیم.
خدا بهم همه چی داده حتی موقعی که هیچ از خودم نداشتم
تو شکم مادر بهم رزق داد،بهترینها رو بهم ارزانی داشت و من ناسپاس بودم
روزگاری که پول از هر طرف فراوان میومد و من صاحب اصلی رو نمیدیدم
خدایا چقدر تو صبر داری!!!
من ناسپاس و تو شکرگزار
خدایا من هیچ ندارم که بگویم و میدانم که پس از به صفر رسیدن مالی در این چند سال و حتی ورود من به این سایت تو بودی
خدایا خودت دوباره برایم مشتری فرستادی،چه مشتری با اخلاق و خوش حسابی
خدایا خودت از جایی به من رزق دادی که اصلا فکرم نرسیده بود
خدایا خودت ذهنم رو روی فراوانی باز کردی
خدایا از خودت همه چی رو دارم
خدایا شکرگزارم قرار بده
سیاوش عزیز به مقداری که ایمانم تقویت شد به میزانی که شکرگزار شدم،به میزانی که تمرکز کردم،به میزانی که دست و پا نزدم ،درآمدم اضافه شده
و درست میفرمایید
همه چیز دنیا رو رب العالمین میده و ایمان من به اوست که همه چیز رو تعیین میکنه
پس باز هم روی باورهام کار میکنم تا بهتر ایمانم افزوده بشه و کنترل ذهن بیشتری داشته باشم.
از شما سپاسگزارم که نوشته ای از قلبتون مکتوب کردید
خدایا شکررررت
سلام
ازتون ممنونم که به این زیبایی این کامنت رو اینجا نوشتید … خیلی برام زیبا و جذاب بود اونقدر که با هر کلمه انگار شاهد اون اتفاقات بودم … راه دوری رو که رفتین …هدایت ها …. اعتماد به خدا …
میدونید منو به یاد چی انداخت …
به یاد ملیکای 7 ساعت پیش که داشت به خدا میگفت خدایا دیگه حس خوبی ندارم که برم با مغازه ها مصاحبه کنم …یه راه درآمد دیگه بگو*این مصاحبه هم یک راه درآمدی بود که خداوند در دلم انداخت و من تقریبا یک ماه پیش از صفر به 500هزار تومن درآمد رسیدم …با محصولی که تولید کردم …و البته خدا تولید کرد خدا ایدشو داد مگر نه من اصلا حتی فکرش رو هم نمیکردم… با راه کار اون که من اون محصول رو چطور معرفی کنم …الان هم اعتماد به نفسم بیشتر شده هم باورام بهتر شده هم حس بهتری دارم ….اما از آخرین باری که اینکارو کردم با اینکه به محصولم ایمان داشتم حس خوبی ندارم دیگه… پولش خوبه من فقط با 3روز کار کردن اونم با روزی 2تا3 ساعت این 500 تومن رو درآوردم ولی انگار که ته دلم بهم میگه تو هنوز کامل از این محصول نتیجه نگرفتی پس دیگه به دیگران نده ….)
پشت اون یه ایده و تولید محصول جدید هم بود ولی تا بودن این درآمد و این محصول فقط تو فکر آماده کردن وسایل مورد نیاز برای تولید بودم و هی اینو بهونه میکردم….
تا اینکه توی اتوبوس وقتی اینو گفتم خدا گفت مگه من یه راه دیگه نگفتم…یادته برای محصول قبلی هم مقاومت داشتی ولی شد … من گفتم آخه خدا با حرفای مامان دیگه ترسم بیشتر شده …گفت بهم ایمان داری ؟ گفتم آره ولی …گفت پس انجامش بده … گفتم آخه خیلی غیر منطقیه …گفت انجام ندادنت بخاطر بی ایمانیه …. (حاضرم بمیرم ولی حتی توی فکرم همچین برچسبی رو نخورن انگار خدا قشنگ میدونه چی بگه تا راضیم کنه …. بی ایمانی …میدونم هنوز خیلی ایراد دارم هنوز ایمان قوی ندارم ولی اینکه توی دلم یک لحظه به خاطر اقدام نکردن به این کلمه متهم بشم منو از درون میسوزونه ….چون مطمئنم خدا از من انتظار زیادی نداره و در حد خودم ازم ایمان می خواد پس هر موقع اینو میگه یعنی دارم از حد خودم میگذرم )
خلاصه گفتم باشه انجامش میدم ولی چی بگم ؟
بگم ملت بیاین اینو بخرین ؟ گفت اینم گفتم بهت …که دقیقا چی بگی و همرو دونه به دونه توی ذهنم آورد…من که فقط با خودم یه خودکار. آوردم به خانم بغلیم گفتم برگه دارین و اون بهم یه تیکه کاغذ داد ..(وقتی می خواستم اینو بگم هی شیطان میپرید وسط با هر درنگ نجواها بیشتر میشد من کلا آدمی نیستم که درخواست نکنم ارتباطات خوبی دارم و در خواست میکنم ولی در لحظه که به ذهنم میاد میگم یا اون کارو انجام میدم بار ها و بار ها شده در اتوبوس یا جمع غریبه برای کار های کوچیک و مختلف درخواست میکنم مثل میشه یک لحظه اینو نگه دارید یا میشه دو تا بردارم یا ممکنه از خودکارتون استفاده کنم و.. یا وقتی ببینم کسی به من نیاز داره و الان باید درخواست کنه ولی انگری روش نمیشه خودم اونکارو میکنم یه به صورت درخوایت مطرح میکنم تا متوجه بشه هیچ اشکالی نداره که درخواست کنه .. ولی اینو با قصد بد انجام نمیدم و ازشون تشکر میکنم ولی بعضی وقتا که میگم نه نمی خواد حالا چه واجبه حالا میرسیم لازم نیست نجوا ها میاد که آره بابا این چه کاریه تو محتاج نیستی یوهو اینکارو نکنیا …ممکنه دربارت بد فکر کنه ….
تا اینا میاد یادم به حرف استاد میوفته و میگم نه درخواست میکنم و بی درنگ میگم …)
برگه ای که از خانم درخواست کردم رو گرفتم و تمام اون چیزایی که باید برای معرفی بگم رو روی کاغذ نوشتم و بعد به ایستگاه رسیدم و پیاده شدم ….
با خوندن کامنت شما ایمانم بهتر شد و حتی الان تصمیم گرفتم که بلند بشم و یکی از کارهای تهیه ی محصول رو انجام بدم و فردا محصول رو آماده کنم و الهام خدا رو اجرا کنم ….
ممنونم برای این کامنت زیباتون …
سلام آقا سیاوش
همینقدر ازت تشکر کنم که وقتی داشتم کامنتتون رو میخوندم، بی اختیار اشک ریختم از رنگ خدا و وقتی خدا بخواد کاری جور کنه، با هماهنگی زیااااااااااد کار جلو می بره.
من تقزیبا با چند درجه بهتر شرایط شما رو دارم، ولی خیلی چیزها رو رها کردم و واقعا تصمیم دارم خیلی جدی روی خودم و باورهای خالصی که استاد گفته کار کنم.
خدایا شکرت برای همه چیز
سلام دوست عزیز
خدا قوت
خوشحالم که جایی رو پیدا کردم مه هر چقد بیشتر زمان بذارم بیشتر حالم بهتر میشه
آگاه تر میشم
دوست عزیز خدا قوت باشه ودمت گرم که با طوفان بیرون اجازه ندادی ایمانت خدشه دار سه
واقعیت من از یه زمانی به بعد، فقط و فقط بخاطر بهبود وضعیت مالی دوره ها شرکت کردم، کلاس رفتم،و….
البته در ابتدا اولویتم روابط بود
یادمه اوایل اردیبهشت 96 بود دوستی که یه مدت بود ازش بی اطلاع بودم تماس گرفت و حرف زدیم گف چند وقته ازدواج کردی؟
گفتم یه 7 الی 8 ماهی هست، بعد از صحبتمون دیدم تنها نهایتا 40 روزه!!!
انقد که بهم سخت گذشته بود آموزش و کار کردن رو خودم رو شروع کردم تا جاییکه به نتیجه رسیدم هر چی هست در خودمه که باعث شده این مسایل رو داشته باشم
الان بلطف خدا خیلی بهتر شدم، مسایل و چالش در زندگی مشترکم هست ولی خیلی کمتر و متفاوت تر از آن زمان اونم چون میدونم هر چیه در منه
ولی همیشه باگ مالی داشتم و تا الان بوده
هر کاری کردم چشم به این بوده بالاخره کیپول میاد
هیچ وقت بطور مستمر 3 ماه حقوق دریافت نکردم
میدونم تو زمینه ی مالی باورهایی دارم که مانع هستن
ولی نمیدونم چی.
باور و ایمانم بخدا و به فراوانی بسیارررر جای کار داره.
از شما و دوستانی که پیام من رو میخونم میخوام که چه از طریق معرفی فایل یا فایل های که مرتبط با مسیله من هست چه هر حرف و راه و مسیری که خودشون رفتن، بهم کمک کنند
سپاسگزارم
سلام سیاوش جان عزیز
اون شبی که تو پارک تو اوج تاریکی زندگیت حال و هوای آسمانی گرفتی چه حالی داشتی فردا صبح که بهت زتگ زدن شب رفتی خونه رفیقت که قبلا سخت در دسترس بود با یه بوق دسترس قرار گرفت و خونه شو و مقداری پول و خوراکی در اختیارت گذاشت اون شب تا صبح چی برتو گذشت خدایاااااااا اون حال سیاوش و من میخوام حالی که نه خواب نه خستگی نه گشنگی نه سرما نه گرما هیچچچچچ تاثیر منفی رو ما ندارا خدایااااااا اون حال سیاوش چندددددد قیمت اون حال چنده کی میتونه پرداختش کنه فقطططط با یک تشکر خشک و خالی بهاش پرداخت میشه و چقدددددد تو سخاوتمند و مهرباتی و ما انسانها چقددددددد بی معرفت و نامررررررردیم خدایا مارو ببخش به بزرگواریت مارو ببخش هرچند مستحق بخششم نیستیم ولی تو بسیااااااار غفور و وهابی و مارو با یه کلام توبه و سپاس میبخشی خدایا .سکوت میکنم
سیاوش جان ،همینکه زنده ای و ذوق مرگ نشدی خداروشکررررررر،چقد پراز نور و آگاهی عالی بود کامنتت و اینم بگم میدونی چرا استاد گفت اونایی که نتیجه های بزرگ گرفتن کمتر به سایت سر میزنن یا دیگه اینورا پیداشون نمیشه و چرا باید اینجوری بشه میدونین این کامتت شما که 4سال پیش نوشتی واسه آدمای تازه وارد چقددددددددد باعث امید و دلگرمی و ایمانه اگه بدونی که چقد با خوندن کامنتت ایمانم بیشتر و دلگرم شدم به لین راه دیگه نمیدین حاحی حاجی مکه دیگه سعی میکنین هر ازگاهی به اینجاها سر بزنین تا بتونین واسه ما تازه واردها نور بشین برای عبور از تاریکی من این کامنت باعث شد با خودم عهد ببندم که موفقیتم زیاد شد عالی و قدرتمند شدم هر از گاهی رندومی بیام تو فایلهای توحیدی استاد از داستان خودم بگم تا نور بشم واسه تازه واردها اونایی که کم آوردن تو راه اونایی که میخوان رشد کنن و لازمه ایمانی گرم چاشنی قلبشون بشه دمتگرر رم سیاوش جان نمیدونم چرا اونجا گفتی نمیخوام زیاد از خودم بگم شاید منو بشناسن با شناختن شما چه اتفاقی میوفته که اینجوری گفتبن البته این سوالم شاید بی ربط باشه ولی کنجکاو شدم بدونم….و اینکه داستان زندگی تو تمام نوووووووور بود و نورررررر خداروشکر که اینجوری مارو سوپرایز میکنه خدایا منتظر سوپرایز اینطوری در زندگیم هستم….اصل ایمان اصل پاکی قلب اصل توحید اصل یکتاپرستی بقیه هرچیزی غیر این همه فررررررررع و تمام
خدایاااااااا شکرت برای موفقیت دوستم سیاوش که موفقیتش باعث دلگرمی من شد الهی شکرررررررت
لطفا بچهایی که موفق شدین بیشتر به اینجا سر بزنین تا نور بشین واسه ما تازه واردها خواندن داستان زندگی شما و مسیر موفقیت شما برای ما خیلیییییی میتونه مفید و دلگرم کننده باشه
آقا سیاوش عزیز و نازنینم آخ که چقدر کیف کردم چقدر حال کردم چقدر لذت بردم از این کلمات زیبا و دلنشینی که از دلت برآمد لاجرم بر دل نشست
که نه فقط کلمه بلکه تجربیات عمیق زندگیت را به اشتراک گذاشتی
آقا خیلی تحسینتون میکنم
چقدر کار عالی کردید که در سایت فعال میشید و کمک می کنید اینطوری
دم تون گرم
حجت تمام کردید
ایمان به خداوند
در مورد فرستادن مشتری از سمت خدا و اینکه نمی پرسید چطوری آشنا شدید چقدر نکته عالی رو اشاره کردید چقدر همین نکات ریز و کوچک و ساده باعث میشن ادم گول بخوره و مسیر رو گم کنه
ادم از بدیهی ترین موضوعات گمراه میشه و آسیب میخوره
دقیقا همینه که وقتی کنجکاوری کنی که چطور با ما آشنا شدی (مثل خیلیا که میپرسن: معرف کی بوده؟ یا کی معرفی کرده؟) احتمال خیلی زیاد باعث میشه نجواهای شرک آلود بیاد تو ذهن و بگه پس برم سمت فلانی که باعث شد این مشتری بیاد سمتم و بعد از این از این ادم بخوام …
آقا سپاسگزارم از شما
دوست دارم بیشتر از تجربیات و نتایج ارزشمندتون باخبر بشم و بخونم
همواره پیروز و ثروتمند و سلامت باشید
سلام دوست عزیز پنج تا ستاره واقعا کم بود . هزاران ستاره هم که به کامنت شما بدم باز هم کمه . خدا میدونه چند تا از دوستان با خوندن کامنت شما دوباره امیدوار شدن و زندگیشون تغییر کرده
خیر و برکت و فراوانی و عشق و خدا در لحظه لحظه زندگیتون جاری باشه
ممنونم ازت دوست عزیز امیدوارم همیشه موفق باشید کامنتت خیلی به من انگیزه داد
سلام دوست خوبم. چقدر زیبا نوشتی
همیشه در بهترین حال باشین
سلام سیاوش جان
کامنت شما فوق العاده بود سپاسگزارم اشک منو دراورد خدایا شکرت
واقعا زیبا نوشتید و مطمین باشید روی ایمان بچه ها خیلی تاثیر گذاشتید
بهتون افتخار میکنم که انقدر عالی به الهامات عمل کردید
سپاسگزارم از این که حس خوبی به من دادید و باعث شدید ایمانم قوی تر بشه
خدایا شکرت
دوست عزیز واقعا سپاسگزارم از شما بخاطر این کامنت تان.
درحین خواندنش مخصوصا به محض شروع خواستن از خدا خدا یک الهام کرد و شما احساس خوشحالی ایجاد شد در اینجا واقعا اشکم ریخت. خدایا شکرت.
سلام دوست عزیز
خدا قوت
خوشحالم که جایی رو پیدا کردم که هر چقد بیشتر زمان بذارم بیشتر حالم بهتر میشه
آگاه تر میشم
دوست عزیز خدا قوت باشه و دمت گرم که به طوفان بیرون اجازه ندادی ایمانت خدشه دار شه
واقعیت من از یه زمانی به بعد، فقط و فقط بخاطر بهبود وضعیت مالی دوره ها شرکت کردم، کلاس رفتم،و….
البته در ابتدا اولویتم روابط بود
یادمه اوایل اردیبهشت 96 بود دوستی که یه مدت بود ازش بی اطلاع بودم تماس گرفت و حرف زدیم گف چند وقته ازدواج کردی؟
گفتم یه 7 الی 8 ماهی هست، بعد از صحبتمون دیدم نهایتا 40 روزه!!!
انقد که بهم سخت گذشته بود آموزش و کار کردن رو خودم رو شروع کردم تا جاییکه به نتیجه رسیدم هر چی هست در خودمه که باعث شده این مسایل رو داشته باشم
الان بلطف خدا خیلی بهتر شدم، مسایل و چالش در زندگی مشترکم هست ولی خیلی کمتر و متفاوت تر از آن زمانه، اونم چون میدونم هر چیه در منه
ولی همیشه باگ مالی داشتم و تا الان بوده
هر کاری کردم چشم به این بوده که بالاخره کی پول میاد،
هیچ وقت بطور مستمر 3 ماه حقوق دریافت نکردم
میدونم تو زمینه ی مالی باورهایی دارم که مانع هستن
ولی نمیدونم چی.
باور و ایمانم بخدا و به فراوانی بسیارررر جای کار داره.
از شما و دوستانی که پیام من رو میخونم میخوام که چه از طریق معرفی فایل یا فایل های که مرتبط با مسیله من هست چه هر حرف و راه و مسیری که خودشون رفتن، بهم کمک کنند
سپاسگزارم
سلام آقاسیاوش عزیز
کامنتت روخوندم بی نظیربود،
چقدرزیباباخودت حرف زدی اون زمانی که چیزی برای ازدست دادن نداشتی،چقدرزیبابانجواهای ذهنت کناراومدی ودهنشون روبستی
چقدرعاشقانه به خداتوکل کردی وسپری بهش واون هم باعشق انجامش دادبرات وهدایتت کردوازهمه مهمترتوعمل کردی به هدایتت
باترسهایی که داشتی بازقدم برداشتی وانجامش دادی
خط به خط کامنتت پرازایمان وباورباخالقه باوربه رب تنهارب هستی
خیلی خوشحالم که امروزهدایت شدم به کامت شماوازخوندنش لذت بردم
درواقع من همیشه ازخدامی خواستم که کارمندی روتجربه کنم ولی وسط کامنتهای شماچراغی توی ذهنم پرنورشدمثل یک ستاره که چراکارمندی رومی خوایی ؟مگه خودت عرضه پول درآوردن نداری که میخوایی بری وبرای بقیه کارکنی وآرزوهای اونهاروبه حقیقت تبدیل کنی،مگه خودت خالق نیستی،پس کسب وکارخودت روازخدابخپاه کاری که عاشقشی کاری که سه تاآزادی روبرات داشته باشه آزادی مالی مکانی وزمانی
پس به جهان ثابت کن که لیاقتش روداری که خودت خالق باشی ثابت کن که جنمش روداری
بخواه ازخودش یابرات انجامش میده یاراه رونشونت میده وهدایتت میکنه وازمسیراصلی آگاهت میکنه،پس بچسب به اصل به خالق به رب توتکه ای ازخالقی پس میتونی خلق کنی باورکن که میتونی خلق کنی پله پله تکاملت روطی کن
برای دیگران کارکردن ممنوع
ممنونم ازت آقاسیاوش عزیزبابت این کامنت هدایتی برای من
درآغوش خالق یکتاشادباشی وپرازعشق به الله
سلام دوس⅖ت عزیزم متشکرم که این مطالب را نوشتی
در طول خواندن داستان زندگیت خیلی گریه کردم و به یاد اتفاقات زندگی خودم افتادم واز کسانی که انتظار داشتم و ناامیدم کردند و منتظرخوار شدن من بودن اما فقط خدا کمکم کرد من همه آنها را به خاطر خدا بخشیدم تا آرام شوم و باز هم سپاسگزارم
سلام به سیاوش عزیزم.البته نمیدونم اسم واقعیت این هست یا نه :)
هرچقدر بگم از روزی که این کامنت رو گذاشتی چقدرررررر روی من تاثیر گذاشت کم گفتم و از همون موقع برمیگشتم بارها و بارها میخوندمش و ایمان میگرفتم از خدایی که دردسترس شما بود و دردسترس من و همه مردم عالم هست…. و جدیدا که روی صفحه معرفی پروفایلت متن جدید گذاشتی خیلی خوشحال شدم و مشتاقم دوباره از کلام نابت بشنوم و لذت ببرم …. مطمئنا اگر بدونی چقدر کامنتات امیدبخش و الهی هست هرروز ی کامنت میذاشتی :)
در پناه خدا باشی منتظرت هستم!
دوست عزیز من با خوندن کامنت شما و قرص و محکم بودن دلتون به خداوند واقعا از شدت لذت بغضم گرفت چقدر حس خوب و فوق العاده ای سپردن به خودش به هیچ مسیری برای دستیابی به خواستهات فکر نکردن
خدایا شکررررت
خدایاشکررررررت
خدایاشکرررررت
چقد احساس خوبی خوندن کامنتای سرشاز از ایمان و احساس خوب شمارو
واقعا لذت میبرم
واقعا خداراشکر.
روبه رشد و موفق باشید دوست عزیز.
واقعا من خیلی ازین کامنت درسهای خوبی گرفتم
یکیش توکل و ایمانتون بود .
احسنت به شما
احسنت به باورهای فوق العادتون
سلام به شما دوست عزیز و همر فرکانسی سیاوش عزیز
از خواندن کامنتون خیلی تاثیر گرفتم و واقعا زیبا و بی غل و غش نوشتید و امیدوارم همینطور مراتب ترقی را طی کنید و به پیشرفت خودتان و جهان کمک کنید ایمانم قویتر شد ممنون از شما بابت این به اشتراک گذاشتم موفقیتان خدایا شکرت شکر
به نام آفریننده آسمان ها و زمین
چیزی که نتایج رو متفاوت میکنه بحث باورهاست، در این بحثی نیست. اما میخوام با توجه به موضوعاتی که درک کردم کمی این مورد رو بازش کنم:
هر اتفاق و نتیجه ای وقتی رخ میده کاملا منطقیه. یعنی علوم غریبه و جادوجنبلی در کار نیست. همه ما ممکنه اهدافی داشته باشیم که به نظر خیلی بزرگ باشن ولی وقتی بهش میرسیم با خودمون میگیم خب طبیعی بود. من فلان بیزینس رو شروع کردن بعد فلانی رو دیدم فلان اتفاق افتاد و من اینجوری موفقیت کسب کردم!!!
اما موضوع اصلی اینه که اگر شخص خاصی رو دیدی، اگر پیشنهاد کاری خوبی بهت شد، اگر یه اتفاقی افتاد بخاطر این بود که در مدار اون خواسته بودی و باورهاشو داشتی
الان سایت استاد خیلی خوب و جمع و جور و عالیه، چرا رتبه الکساش بالاست؟ استاد اگر عکسی از آنالیز گوگل سایتش بزاره خواهید دید که میانگین حضور افراد در سایت چند دقیقست چون خیلی مهمه هر فرد چقدر تو یک سایت میمونه و چقدر یک سایت براش جذابه. شاید استاد اصلااااااا به این موضوع فکر هم نکرده که من چیکار کنم افراد بیشتر تو سایتم بمونن چون این موضوع به الکسا ربط داره، ولی هدایت شده
هدایت شده
هدایت شده
یعنی هدف خودشو دنبال میکرده که گسترش آگاهی هایی از توحید بوده، در این راه ایده اومده بیا فیلم بزار تو سایتت با پلیر، یا از کاربرات نظرسنجی کن، یا عقل کل درست کن کاره ملت راه بیوفته
به الهاماتش عمل کرده، به هدفش رسیده، کار ملتو راه انداخته، ولی از اونطرف جهان کل این اهداف رو جوری براش برنامه ریزی کرده که باعث بالا اومدن سایتش هم بشه
استاد میگه تبلیغ نکن، خدا افراد رو میاره تو کسب و کارت(بارها هم گفته: من نمیگم تبلیغ بده و…) حالا میخوام اینو بگم. اگر باور داری که حتما باید تبلیغ کنی تا درآمد داشته باشی و به حرف استاد گوش بدی شکست میخوری. چون یه عمره باورت اینه که باید تبلیغات گسترده داشته باشی، یهو یه چیزی میشنوی، میای تبلیغ رو قطع میکنی خب زور باورت به آگاهی هات میچربه
باور با آگاهی فررررق دارد
شما اگر باورت درست باشه و به خدا توکل کنی هداااایت میشی، کار عجیب غریبی نمیکنی، هدایت میشی
یه کاری رو میکنی که اصلا به فکر اون نتیجه خاص نیستی ولی ناخودآگاه اون کار هم برات انجام میشه، در این مثال تبلیغات
استاد تمرکزشو گذاشت رو دوره ها، رو آگاهی های خالصی که به کاربراش میده. نتیجه چی شد؟
خوده من مدتهاااااااا بالای اینستاگرامم نوشته بودم: شاگرد سید حسین عباسمنش هستم
این تبلیغه دیگه. 4 نفری که منو میشناسن و میدونن تو 2،3 سال گذشته چقدددددر تغییر کردم میرن سرچ میکنن و میپرسن این شخص کیه اصلا و کم کم آشنا میشن
یعنی شما وقتی توکل میکنی و میگی خدا برای من کارها رو انجام میده، کارها کاملا منطقی انجام میشه. نه اینکه جادویی رخ بده
ولی به چه شرط؟ به شرط اعتماد کامل به خدا، به شرط باور
نه اینکه فقط زبانا بگی من به خدا ایمان دارم
مدتها پیش یکی پرسید: استاد عباسمنش میگه من قرص نمیخورم،دارو نمیخورم و با آبلیمو عسل خودمو خوب میکنم و منم میخوام دیگه داروهامو نخورم نظرت چیه؟ گفتم داغون میشی میترکی حالتم بدتر میشه. پرسید: چرااااا؟ گفتم تو یه چیزی شنیدی، هنوز باورش نکردی، بدن تو هم بر اساس باورهات کار میکنه نه بر اساس شنیده هات. دارو نمیخوری، بدنتم که کاری با آگاهی و شنیده هات نداره و به اون دارو نیاز داره و بهش نمیرسه در نتیجه بدتر میشی
بشین کم کم باورهاتو درست کن و داروهاتم کم کم بزار کنار، باورهای تو 1 روزه شکل نگرفته که 1 روزه عوض بشه
الانم منی که یه عمر همش شنیدم و دیدم همه دارن تبلیغ میکنن یهو نمیتونم مثل استاد فکر کنم، باید ذره ذره خودمو عوض کنم، مثلا 100 تا مشتری میگیرن، 90 تاش از تبلیغه، 5 تاش از آشنایی 5 تاش به یه طریق عجیب و غریب باهام آشنا شدن، بیام اون 5 تا رو سپاسگزاری کنم و بگم بله میشود. اگر 5 تا اومده میتونه 20 تا دیگه هم از جاهایی که فکرشو نمیکنم بیاد
خدا در آیه 3 سوره طلاق میگه: از جایی که فکرشو نمیکنی بهت روزی میدم و کار خدا اینه
میگه اصلا کار خدا اینه که از جایی که به فکرت نمیرسه بهت برسونم، اما به کی میرسونه این روزی رو؟ نمیگم که برید سوره رو باز کنید و آخر آیه 2 رو بخونید چون همین آیه منو روانی کرد کلا
استاد ایمان داره، باور داره
خیلی از ما شاگردای استاد بعد از سالها و دوره ها هنوز باور نکردیم که 100 درصد اتفاقات رو باورها و افکارمون بوجود میارن و این مهمترین باور در این مسیره
استاد تبلیغ نمیکنه، درسته
ولی خدا براش تبلیغ میکنه، خدا دل ها رو نرم میکنه براش
بارها تو فایلاش گفته: اصلا برای من مهم نیست شما چی دربارم فکر میکنید من چیزی که فکر میکنم درسته رو میگم
ماها اینو میشنویم کلی کیف هم میکنیم باهاش ولی میخوام اینو بگم، اگر همین جمله رو یکی دیگه تو یه فایلی بگه ما فایل رو میبندیم 4 تا فحشم میدیم میگیم یارو از دماغ فیل افتاده، آخه مگه تو کی هستی؟ 4تا خونه و ماشین داری دیگه نباید اینجوری خودخواه و… باشی که
ولی وقتی استاد میگه همه میگن دمششششششش گرم، چقدر آدم باحالیه، چقدر عزت نفس داره، چقدر خدا رو قبول داره
استاد تبلیغ نکرده، خدا براش تبلیغ کرده، خدا دلها رو براش نرم کرده
وقتی هم که برمیگردی داستان رو نگاه میکنی میبینی همه چیز کاملا منطقی براش رخ داده، یعنی کاملا منطقی سایتش اومده بالا، کاملا منطقی پولدار شده
الان مثلا مگه فقط سایته؟ استاد کلی ملک داره که قول میدم اصلا بهشون فکر هم نمیکنه ولی روز به روز به ارزششون افزوده میشه
یا تو مثال تندخوانی یه الهامی شد بهش عمل کرد، از خوده استاد بپرسید آیا روز اول حتی 0.0005 درصد هم فکر میکردی از تندخوانی چندین میلیارد پول دربیاری؟
ما فقط باید به الهامات و به حرفای خدا گوش کنیم، ایمان واقعی داشته باشیم
بقیه کارها رو خودش انجام میده، چجوری انجام میده؟ برید چند آیه اول سوره طلاق رو بخونید. ما نمیدونیم چجوری انجام میده
برای کی انجام میده؟ برای کسی که ایمان دارد، ایمان دارد، ایمان دارد
نه کسی که فقط حرف میزند، فقط حرف میزند، فقط حرف میزند
یه موضوع دیگه ای هم که هست میگن: سخنی که از دل برآید بر دل نشیند
استاد از روز اولی که اومده تو این کار اصلا هدف اصلیش پول نبوده، چرا اینو میگم؟ چون وقتی اومد تهران کلی بدهکار شد سره دوره 21 جلسه ای و… ولی باز ادامه میداد چون عاااشق تاثیرگذاری بود، کاری رو میکرد که ازش لذت میبرد. بعد رو باورهای ثروتش کار کرد و ثروتم اومد براش
ولی اکثر آدما فقط برای پول کار میکنن، عشقشو ندارن
یذره ضرر میدن شغل عوض میکنن
شور و شوق خیلی مهمه، وقتی شور و شوق داری و حالت خوبه اتفاقات خوب هم برات میوفته
موضوعی که استاد مدتهاست داره فریاد میزنه
احساس خوب = اتفاقات خوب
میگن: چو 100 آید 90 هم پیش ماست
100 خداست و بقیه چیزا مثل تبلیغ و کسب و کار و رابطه خوب و پول و طلا و ماشین و خونه و…. زیر مجموعه خیلیییییییییییییی کوچکی از خدا
پس وقتی دنبال خدا میری بدون این که حتی بصورت آگاهانه بهش فکر کنی یسری چیزا رو بدست میاری
به شرطی که باورش کنی
با خودت میگی: خداوند مالک آسمانها و زمینه، کل ثروت ها برای خداست، خدا از راه هایی که فکرشو نمیکنم بهم روزی میده و…
بعد به کمبود فکر میکنی.
به نظرت خدا رو باور کردی؟ نه! اگر باور میکردی به کمبود فکر نمیکردی
استاد بارها گفته اگر باور فراوانی درست بشه خیییییییلی از باورها باهاش درست میشه و موفقیت سرازیر میشه.
حالا من میخوام بگم اگر بتونی خدا رو باور کنی خب فراوانی رو هم باور کردی، چون هرچی مربوط به فراوانیه در اراده خداست چون اون مالک همه چیزه، دیگه باور کمبودی میمونه واقعا؟
خدا همه چیزه
خدا همه چیز میشه همه کس را
تبلیغ چیه؟
پول چیه؟
کسب و کار چیه؟
کل ثروت روی کره زمین 0.00000000000000000000000000001 درصد ثروت خداوندم نیست
کل کیهان تحت نظرشه
دنبال چی میگردیم ما
و کاش خودم بشینم اینایی که نوشتم رو هزار بار بخونم و 1 درصد باورشون کنم
کسی که فقط 1 درصد اینارو قلبا باور کنه تو بحث مالی زندگیش منفجر میشه
انفجاری از نعمات های بیشمار خدا
خدایا کمک کن باور کنیم
یا حق
علی حیدری ۵ ستاره دادم بهت عجـــب جوابی
زدی تو خال٫ منو یاد جوونیهای خودم انداختی :))
خــــیلی جوابت خوب بود٫ یه جاهاییش تند بود٫ اما برای من شیرین بود٫ در کل عااااالی بود
خیلی خوب اصلو گرفتی رفیق٫ میترکونی٫ به قول امیر شهریار که تو تاریخ ۳ اردیبهشت ۹۶ زیر کامنتم نوشته بود :
آقای فلاح قطعا آینده با شکوهی در انتظار شماست —– و من ۳ اردیبهشت ۹۸ دوباره اون کامنتشو خوندم و اصلا منفجر شدم!!!!! مگه داریم نشونه از این خفن تر ٫٫٫
منم الان تو این تاریخ ۵ اردیبهشت ۹۸ برات مینویسم علی حیدری قطعا آینده باشکوهی در انتظارته
۲ سال دیگه تو همین تاریخ چشت بیافته به این پیام بترکی از گریه٫
خیلی از پیامت لذت بردم باور ساختم
ممنون علی جان
عاشقتم سید کاظم
بخدا الان تو این لحظه هیچ چیزی مثل این کامنت نمیتونست حال منو خوب کنه
خدا رو شکر واقعا
این کامنتت یادم میمونه، مثل کامنتی که برات گذاشتن و یادت مونده
برات بهترینارو آرزو میکنم سید کاظم عزیز و دوستداشتنی
جناب فلاح پاسختون رو به آقای حیدری خوندم. باور میکتی پاسخ شما بیشتر از کامنت آقای حیدری من رو تحت تاثیر قرار داد اشک من رو در آورد. گفتم نشانه از این قویتر که کسی بیاد بهت بگه که تو توی مداری و راه رو داری درست میری. جوری حرف زدید که انگار از چیزی خبر داشتی. انگار از عالم غیب اومده بودی حس خیلی خوبی بهم دادید. حق یارتون باشه
دوست من چقد درکت زیباس از قانون
و چقد زیبا نوشتی بیخود نیست تو امتیاز های سایت نفر اولی
واقعن زیبا نوشتن
ب نظرم ماها همه باور کردیم
این قوانین
ولی کیفیت باوراموان فرق داره
چون از روز اول هفته اول نتایج میاد
پس یعنی باور کردیم و فقط باید روی باورها کار کنیم تا نتایج درخشان تر شود
تا کیفیت باور فول اچ دی بشه
چون واقعن یک هفته کار نکردن ادم یادش میره خیلی چیزا
چقد استاد زیبا توصیف کردی
من ب نظرم استاد ما اول باید بیشتر باور کنیم
تا کارهایی که کردن در زندگی بتونیم انجام بدیم
کارهایی که استاد برای کنترل ذهنشون کردن
فکر نکنیم کسی در جهان این کارو کرده باشه
این نتایجی که استاد دارن حاصل باورهای درستی که ساختن
باورهایی که واقعن ساختنش سخته
و ایمانی که ب خدا دارن واقعن چقد ایمان قدرتمندیه
و سه تا دفتر کلی کارمند شرکت جمع کنی
فقط بری روی سایت
از مهاجرت با دست خالی
از مرگ فرزند و باز هم در مسیر بودن
از روابط عاطفی.
دور بودن از همه عزیزاش
و با کلی ثروت باز هم عاشقانه فایل درست کردن
و روی سایت گزاشت
هدایت هاش در زندگی
بدون دیدن الگویی در زندگی
وشناخت قانون و کار کردن روی خودشون و باور خدا
واقعن فک کردن برای کارهایی که استاد کرد
واقعن فکر ادم نمیتونه فکر کنم
هر کسی بود بارها تبلیغ میکرد
اگرفقط و فقط این دوره سلامتی استاد تبلیغ میکردم
میلیارد دلار پول بدست می اوردن
و خدایی دارن که میلیاردها دلار می ارزه فقط باید مثل استاد باورش کرد
خدایی که همه کار میکنه
واقعن در مورد کارهای استاد ساعت ها میشه نشست حرف زد و الگو گرفت
اتفاغاتی توی سفر نامه ها می افته که اصلن بی نظیر مگه میشه اینقد اتفاغای خوب عالی
(اره میشه چرا نشه با تغییر باور میشه)
واقعن انسان بی نظیری هستن
که در تاریخ میمانند و چقد در موردش حرف خواهند زد
یادمه روزی خانوم شایسته میگفت
من زمانی تصمیم گرفتم
مستند درست کنم که دیدم همش اتفاغای مثبت عجیب در زندگی این ادم رخ میده و گفتم مستندش کنم
این حرف واقعن خیلی نکته داره که چقد این انسان بی نظیر که نزدیک ترین کس هم از اتفاغاتی که برای استاد می افته در حیرته
الله اکبر خدایا چقد ب بندت عزت عشق کرامت قدرت دادی
واقعن با خدا باشو پادشاهی کن
فقط در وصف استاد میگنجه این جمله
حالا دوستان خبر خوب اینه خدا دقیقن مارو اورده و در سفره استاد نشونده چقد زیبا چقد زیبا
عاشقتم خدا برای این هدایتی که داری♥️
عاشقتم خدا برای این ذهن خلاقی که ب من دادی ♥️
عاشقتم خدا برای این بنده ای که خلق کردی♥️
خدارو هر روز شاکرم که بهترین انسان روی کره زمین وصل شدم
عاشقتونم کامنتت عالی بود
آرزوی
سلامتی شادی ثروت و حال خوب دارم براتون
استاد جاد عاشقققققققتم♥️
((…اما موضوع اصلی اینه که اگر شخص خاصی رو دیدی، اگر پیشنهاد کاری خوبی بهت شد، اگر یه اتفاقی افتاد بخاطر این بود که در مدار اون خواسته بودی و باورهاشو داشتی…))
((…استاد از روز اولی که اومده تو این کار اصلا هدف اصلیش پول نبوده، چرا اینو میگم؟ چون وقتی اومد تهران کلی بدهکار شد سره دوره ۲۱ جلسه ای و… ولی باز ادامه میداد چون عاااشق
تاثیرگذاری بود، کاری رو میکرد که ازش لذت میبرد. بعد رو باورهای ثروتش کار کرد و ثروتم اومد براش
ولی اکثر آدما فقط برای پول کار میکنن، عشقشو ندارن
یذره ضرر میدن شغل عوض میکنن
شور و شوق خیلی مهمه، وقتی شور و شوق داری و حالت خوبه اتفاقات خوب هم برات میوفته
موضوعی که استاد مدتهاست داره فریاد میزنه
احساس خوب = اتفاقات خوب
میگن: چو ۱۰۰ آید ۹۰ هم پیش ماست
۱۰۰ خداست و بقیه چیزا مثل تبلیغ و کسب و کار و رابطه خوب و پول و طلا و ماشین و خونه و…. زیر مجموعه خیلیییییییییییییی کوچکی از خدا
پس وقتی دنبال خدا میری بدون این که حتی بصورت آگاهانه بهش فکر کنی یسری چیزا رو بدست میاری…))
سلام داداش علی عزیزم
حالت خوبه؟
واقعا خدا رو شکر که همیشه حواسش بهمون هست و تا یه ذره که میخوام از مسیر هدفمون دور بشیم سریع هدایتمون میکنه به مسیر درست و نشونمون میده که چیکار کنیم و بهمون میگه
شاید یه ذره حرفام تو هم تو هم بشه و حسم هدایتم کرد به اینجا و الان هم گفت که اینا رو به علی بگو و نمیدونمم که واسه چی باید این کار رو بکنم اما حس خیلی عجیبی دارم نسبت به این کار
اول بگم که این دوتا جمله ای که گفتم قشنگ مثل یه هدشات بود که رفت تو مغزم و الان باید تثبیتش کنم و هدشاتم کرد این حرف مخصوصا جمله ی دوم
حالا چرا؟
من همش دنبال این بودم که چه باوری رو بسازم که درسته و منتاسب با هدف منه (برای من این یه نکته ی خیلی خیلی ریزی بود که با این دوتا جمله ای که خدا از طریق شما بهم گفت برام جا افتاد و آرووممم کرد)
در حالی که قانونش اینه که چه باوری رو بسازم که احساس بهتری بهم بده
اولیه از عقل و منطق کمک میگیره
دومی از قلب و احساس
مهم نیست باوری که میسازی چقدر منطقیه و چقدر از لحاظ عقلی با هدفت جوره و میخونه مهم اینه که باوری که میسازی چه احساسی بهت میده هر چقدر م که اون باور ساختنش منطقی و درست باشه
جنیفر لوپز توی مصاحبه ای که با لینکد این(Linked In) داشت که بعد از فیلم second act بود یه جمله گفت ، خیلی به دام نشست و اون هم این بود؛
خیلی وقت ها خدا به ما میگه این کاری که الان داری انجام میدی برای الان تو مناسب نیست. این تو موقعی اتفاق می افته که ما تو یک زجر و بدبختی افتادیم و یک نشونه ی خوبی هست( این الهام) تا ببینیم که این کاری که الان داریم انجامش میدیم از روی ترس هست یا از روی عشق…
الان می فهمم که جنیفر لوپز چی گفت.
چون من هم دقیقا توی همین لحظه هستم و دارم سختی میکشم و میفهمم که کارم درست نیست چون نباید این قدر از درون زجر بکشم و بهم فشار بیاد
برم سراغ جمله ی اولت
من از وقتی که شروع کردم به ساختن باورهایی که هماهنگ میکنه منو برای رسیدن به خواسته هایی که تو نقاشی دارم و ساختن باورهایی که سرعت و کیفیت پیشرفتم رو تو نقاشی بیشتر میکنه باورت نمیشه که خدا چجوری از در و دیوار نشونه و الگو برام می فرستاد که میشود که تو به اونجاهایی که میخواهی برسی و بهم گفته که تو فقط توی این مسیر باش هر چیزی که میخوای توی همین مسیر هست
(همون حرفی که به استاد زده شده و همون حرفی که به هر کسی که با تمام وجود میخواسته مسیر رسالت و عشقش رو بهش گفته شده، من قبل از اینکه عشق و علاقم رو پیدا کنم فکر میکردم که این مسیر استاد یه مسیر خیلی عجیبیه که خدا به استاد چنین حرفی زده اما الان که پیدا کردم و توش هستم به لطف خدا . به منم گفته شده از طرق مختلف با بی نهایت نشونه میفهمم که منظور استاد از اون مسیر، مسیر رسالتته که از عشقت میگذره نه صرف این مسیر آموزش قوانین و برگزاری این دورها)
علی یعنی اینقدر آدم و نشونه تو ذهنم هست که تو همین سن خودم(۲۳) و یه چند سال بالا و پائین تر از خودم و در کل زیر ۳۰ سال به چنان ثروت ها و شهرت ها و احترام ها و محبوبیت ها و قدرت ها و عزت نفس هایی رسیدند که هیچ کس باورشون نمیشه که توی این سنین بشه رسید به همه چیز و همشون بدون استثناء تو کار مورد علاثقشون بودند و خیلی راحت رسیدند به این جایی که هستند و همه چیز براشون جور شده همه چیز. تنها سختی شون از نظر بقیه این بوده که بطور روزانه بالای ۱۰ ساعت پای عشقشون می شینند که از دیدگاه قانون این لذته اصلا و زجری در کار نیست.
اولاش توی ذهنم یه ذره مقاومت داشتم و خیلی زود برام باور پذیر شده که منم میتونم برسم و چون باور داشتم که میشود به همچین آدمهایی هدایت شدم، اما این آخریه رو در نظرم نبود تا الان که به جمله ی شما برخوردم و داستان رو گرفتم و درکم از قانون بهتر شد
خلاصه شروع کردم به کار کردن اما از اونجایی که اون مشکلی که اول گفتم رو داشتم مدام یه چیزی تو گوشم میگفت که ببین احساس لیاقتت مشکل داره برو اونو درست کن همه چیز خودش درست میشه حالا دیشب هم اومدم توی سایت و این کامنت رو گذاشتم که آره من اشتباه فکر میکردم و الان دارم روی احساس لیاقتم کار میکنم اما من روی عزت نفسم کار کردم و تکامل هم داره نمیگم دیگه عالیم و احساس لیاقتم به حد عالی رسیده اما هیچ ربطی با گذشتم ندارم خدا روشکر و اینقدر تغییرات زیاد بوده که از رفتارهای گذشتم هیچ چیزی یادم نمیاد و جالبی اش هم اینه که دیگران هم چیزی از گذشتم تعریف نمی کنند که آره مثلا محمدرضا اون طوری بوده فلان بوده بیسار بوده ولی کار داره هنوز و همیشه کار داره هیچ وقت طوری نمیشه که بگم آقا من احساس لیاقتم عالیه عالیه ، دیگه نیازی نیست که درستش کنم اصلا این کار کردن روی کار مورد علاقم شاید یه پله ی دیگست برای اینکه پیشرفت قابل توجهی بکنم تو احساس لیاقتم و عزت نفسم ( احساس خوبی دارم نسبت به این جملم) چون توی همین روند معمولی زندگیم احساس لیاقتم و عزت نفسم خیلی خوبه و کار کردن روی کار تخصصی و ساختن باورهای مناسبش یه جنبه ی دیگه از عزت نفس و احساس لیاقتم رو بسازه و رشد کنم و هدفمند بشم اصلا وقتی که میرم سراغ باورهای کار تخصصیم هدفمند میشم اهداف میاد تو ذهنم هداف های خیلی محکم و واضح که میخوام اینوری بشه میخوام اونطوری بشه میخوام این اتفاقات رو بوجود بیارم میخوام به این جاها برسم و یه احساس قدرت و غروری میکنم خدا رو شکر
اما این حرف تو گوشم حس نگه داشتن بهم میداد و انگار که من رو گرفته بود و نمیذاشت حرکت کنم و توجه ام هم کامل از رو نقاشی برداشته شده بود و خیلی خیلی احساسم خراب شده بود این چند وقته چون من کاری تو زندگیم به غیر از نقاشی کشیدن ندارم و این خیلی اعصابم رو خورد کرده بود. ولی یه چیزی رو بگم اینا خیلی خوبه که حالمون اینقدر بد میشه من هر وقت که این حالت ها برام بوجود میاد و خیلی به تضاد های فکری شدیدی برخورد میکنم خیلی حالم خراب میشه و جالبی اش هم اینجاست که همیشه این حال های بد به یک آگاهی و درک عمیق فوق العاده میرسه که خیلی عمل رو برام راحت تر و ساده تر میکنه و خیره همه ی اینا
اما وقتی که این متن دوم رو خوندم دقیقا انگار این حال بد بخاطر جای خالی یه درک و یه راهکار بود که وقتی که جا افتاد اون حال بد هم رفت و الان دوباره حالم خوب شده و روشن شدم
منطقم همیشه میگه که بیا روی لیاقتت کار کن مشکلت از اونجاست و من یه احساس گیر کردن و عقب افتادن بهم دست میده و کلی هم دلایل منطقی میاره که باید این کار رو بکنی و من رو میترسونه که اگه این رو کار نکنی فلان میشه بیسار میشه ولی عشقم و احساس خوبم میگه که برو روی اون باورهای نقاشیت کار کن و نسبت به اونا عشق دارم و خیلی حالم خوب میشه و حرکت میکنم و احساس حرکت کردن بهم دست میده و اصلا انگار عشقم بلد میشه و انگار که خودش رو نشون میده و این خیلی خیلی عالیه.
این رو این جا میزارم اول برای خودم و بعد برای کسایی که قراره هدایت بشن به این کامنت، این الهام خودم بوده؛
فقط تو مسیر عشق و علاقت باش هر چیزی که میخوای تو مسیر عشقت هست. فقط، توی این مسیر متخصص شو و تمام وجودت رو بذار و ذهنت رو از هر چیز دیگه خالی کنه.
احترام، عزت نفس بالا، احساس لیاقت بالا، ثروت، نعمت، سلامتی ، رابطه ی عاشقانه عالی، شهرت، قدرت، معروفیت، محبوبیت و هر چیزی که میخوای تو همین مسیر به تو داده میشه.
چرا؟
چون
چو صد آید نود هم پیش ماست.
چون
بیس و پایه ی این خواسته هات باید احساس خوب دائمی باشه و این کار فقط تو مسیر مورد علاقت و عشقت امکان پذیره.
اینا حرف دلم هست؛
ما تو زندگی مون تا موقعی که زنده هستیم، جز انجام دادن کاری که عاشقش هستیم، کار دیگه ای نداریم واقعاً.
چرا دنبال حواشی هستیم و تمرکزمون پراکندست
نیازی نیست کار دیگه یا مهارت دیگه ای رو یاد بگیریم.
فقط باید کار مورد علاقت رو انجام بدی با تمرکز کامل، بدون اینکه نگران چیز دیگه ای باشی،
اونوقت با همین دوتا چشمت میبینی که چطور خدا کارهات رو پیش میبره و خواسته هات رو وارد زندگیت میکنه بدون اینکه تو یک قدم فیزیکی برداری همه چیز رو برات فراهم میکنه ا جاهایی که فکرش رو هم نمیکنی بخـــــــــدا فکرش رو هم نمی کنی ، من بارها تو این مسیر عشقم تجربش کردم.
الله به عنوان سیستمی که به احساس شما پاسخ میده، الیس الله بکافٍ عبده، ، فقط تو مسیر عشقت متجلی میشه.
این احساس لیاقت واقعیه این عزت نفس واقعیه این ایمان واقعیه. این همون سوار هلی کوپتر شدن هست که راحت میذارتت رو قله ی موفقیت.
این توکل واقعیه.
تمام افرادی که تو جهان کار بزرگی کردن ، فقط کاری رو کردن که عاشقش بودن همین.
جف بزوس میگه اون کاری که شما باهاش میتونید جهان رو متحول کنید همون عشق و علاقتونه.
واقعا باورهای عزت نفس و ثروت و روابط میخوایم بسازیم بدون انجام کار مورد علاقه؟؟ این امکان نداره…
عزت نفست توی این مسیر ساخته میشه و متجلی میشه ، احساس لیاقتت توی این مسیر متجلی میشه، ما نیازی نداریم که کار دیگه ای یاد بگیریم که بگیم که برای اون کارها عزت نفسم رو زیاد کنم همین مسیر عشق و علاقت کافیه.
مسیر عشقت به زندگیت سرو سامون میده،
حاشیه هات رو حذف میکنه،
مغزت رو متمرکز و مرتب میکنه،
قدرت تمرکزت بسیار زیاد میشه،
شخصیتت تغییر میکنه و یه شخصیتی تو وجودت ساخته میشه که خودت باهاش حال میکنی و راحتی باهاش،
برای کار خودت ارزش بالایی میذاری.
اینا عزت نفس نیست چیه؟ احساس لیاقت نیست چیه؟
سعادت دنیا و آخرتت تو همین مسیر عشق و علاقته.
وقتی تو مسیر عشقت قرار میگیری لاجرم به الهاماتت عمل میکنی و چون رابطت با الهاماتت خوب میشه تو هر زمینه ی دیگه ای که کاری رو بخوای انجام بدی فقط از حست سوال می پرسی و اون هم بهت میگه چیکار کن و نتیجه ی اون کار عالی میشه به این میگن عزت نفس و از پس هر کاری بر اومدن که مثالهاش رو هم تو سفر به دور آمریکا از استاد دیدیم، خود من هم بارها تجربش کردم که کاری رو بلد نبودم فقط سوال پرسیدم و حسم هم گفته چیکار کن و یه نتیجه ی عالی از آب در اومده حتی توی کارهایی که نیاز به متخصص داشته اما من فقط از حسم پرسیدم و انجامش دادم با دست خالی و با خلاقیت الهاماتم.
شاید باورتون نشه اما بیل گیتس خیلی ناشی هست تو آشپزی.
توی امر خرید و فروش پشت باجه ی کافه ها خیلی خیلی ناشی هستند وارن بافت هم همینطور کلیپش توی کانال یوتیوب بیل گیتس هست میتونید برید نگاه کنید.
آقای رامبد جوان بلد نیستند یک پریز رو باز کنند.
عشق مورد علاقت یه تمرین فوق العادست برای قوی تر شدن رابطه ی شما با قلبت و بیشتر شدن آرامشت.
ثروت نتیجه ی طبیعیه این مسیره،
رابطه ی عاشقانه ی آزاد و توحیدی که سبب میشه شما عشق سر ریز شدت رو بدون هیچ توقعی به اشتراک بذاری تو این مسیر شدنیه
برای اینکه خواسته های واقعیت ،اونایی که با شور می خواهیشون، از هوس هات جدا بشن باید توی این مسیر قرار بگیری اونوقت می فهمی که خواسته های واقعیت چیه،
برای اینکه انرژی ربوبیت رو به حرکت در بیاری باید تو این مسیر باشی،
همش باید توی همین کار مورد علاقه باشه و شدنیه.
من الان هر چی جلوتر میرم بیشتر می بینم که آقا من واقعا توی زندگیم کاری بجز نقاشی و طراحی ندارم، شهرت میخوام ، دختری رو میخوام که با همدیگه هم مسیر باشیم، ثروت رو میخوام، عشق رو میخوام معنویت هر چیزی که میخوام واقعا شدنیه و راهش همینه الکی بریم سراغ کارای دیگه که چی؟ برای چی الکی بیکار بشینم؟ الکی درو دیوار رو نگاه کنم!!
اون ثروتمند شدنی که معنوی ترین کار دنیاست ، تو همین کار مورد علاقت امکان پذیره، هیچ راه دیگه ای هم نیست.
بخدا من از موقعی که بلند میشم تا موقعی که دارم میخوابم همش در حال رقص هستم و افتاده تو بدنم
وقتی میشینم پای طراحیم اتفاقات هم شروع میشه، گمشده هام پیدا میشه، مامانم برام خوراکی میاره، خواسته هام اتفاق میوفته، یه اتفاقای خوب میوفته که کلی میخندم با خواهرم، بوی خوب استشمام میکنم همینطوری بوی ادکلن خوب میاد توی اتاقم یهویی ، کلی خواسته ها و تجسمات عالی تو زمینه های مختلف که قلب آدم رو میکنه میاد تو ذهنم و حین همون طراحی چشمام رو میبندم و تجسمشون میکنم و احساسشون میکنم و خدا رو از ته قلبم تشکر میکنم بخاطر آینده ی عالی ای که قراره تجربش کنم.
ماشین و خونه و هر چیزی دیگه ای که میخوای تو این مسیر از طرف خدا بهت داده میشه از راحت ترین و قشنگ ترین راه، بخــدا من اینقدر مثال دارم
اینقدر تفریحات فوق العاده تو این مسیر هست که باورت نمیشه، همش برات اتفاق میوفته
همچین آدما دورت میگردن
اگه بری دنبال شهرت و جلب توجه و محبوبیت و احترام و پول، همشون ازت فرار میکنن و دور میشن ، امکان نداره که بهشون برسی.
اون حس خداگونه ای که دنبالشی که کن فیکون بکنه فقط تو مسیر عشقت امکان پذیره…
اون آگاهی های بی نظیر در مورد خداوند و جهان و اون آگاهی هایی که آدم قلبش کنده میشه از سینش فقط تو مسیر عشقت امکان پذیره ، عشقت هر چیزی که میخواد باشه اصلاً مهم نیست،
نگو که استاد فقط این آگاهی ها رو دریافت میکنه چون عشقش و شغلش اینه ، نه، به کار فیزیکی ربطی نداره به احساست ربط داره تو هر کاری چنین احساس بی نظیر عشقی رو داشته باشی این اگاهی ها رو دریافت میکنی من تجربش کردم بخدا پشت همین تخته شاسیم چه اگاهی هایی بهم گفته شده که برای مفاهیم پیچیده ی کوانتوم بوده و چه مفهموم هایی از قرآن توی ذهنم جا افتاده بدون اینکه برم بخونمش بخدا وقتی که رفتم آیات رو دیدم، دیدم اون مفهوم دقیقاً همون چیزی بود که حسم گفت
نشونه ی این حرفم همون سخنان بزرگان هر رشته ای هست برید ببینید که چقدر حرفهای اون عزیزان به حرفای استاد نزدیک هست و چقدر حس حرفا یکیه از موسیقی بگیـــر از هنر بگیر از اقتصاد بگیر و همه ی کارها و موضوعات رو در نظر بگیر، همه دارند از یک چیز حرف میزنند که همه جا هست و بهشون کمک میکرده یا قوانین موفقیت رو چقدر قشنگ میگن به طرق مختلف.
این جمله رو یوهان سباستین باخ، موزیسین معروف آلمانی گفته، ببینید توحید چطور تو وجودش جاری بوده؛
من فقط نت ها رو آنطور که نوشته شده اند اجرا میکنم اما این خداوند هست که موسیقی را می سازد.
پیشنهاد میکنم که حتما حتما برید تو یوتیوب حرفای جیم کری رو گوش کنید، بهتون قول میدم ایمانتون به خدا و انرژی و قانون ۱۰۰ برابر میشه، کسی که در مورد انرژی بودن خداوند و جهان و خودش به شهودش رسیده و الان داره زندگی میکنه با این حقیقت و به گفته ی خودش سی سال هست که تو این مسیر هست
مارتین گریکس که چهار سال دی جی شماره ی یک جهانه و ۲۳ سال داره و ایشون هم میگه که ما قبل از تولد اگاهی بودیم و الان به این جسم هدایت شدیم و کنسرتی دارند به نام ANIMA که بر مبنای همین اگاهی و حقیقت انرژی جهان اون کنسرت رو برگذار کرد و بسیار بسیار کنسرت شاد و اگاهی دهنده ای هست و ایشون هم میگن که من به عنوان یه دی جی ، به عنوان یک تهیه کننده موسیقی و به عنوان یک انسان باید احساس خوب داشته باشم و برید ببینید عظمت قدرت احساس خوب رو که تو همین سن به هر چیزی که میخواسته رسیده و هر روز خواسته هاش داره بزرگتر میشه… مدیر برنامش میگفت که ما برای شش ماه برنامه ریزی می کنیم اما همه ی اون کارا تو سه هفته اتفاق می افته، اینا عمل کردن به قانونه
آقای رامبد جوان گفته اند که ما برای شاد بودن و لذت بردن به این دنیا اومدیم پس فقط شاد باشید و لذت ببرید.
این حرفاشون فرکانس داره ها همینطوری یه چیزی نگفتند که از تو کتابا خونده باشن تو زندگیشون معلومه حرف قشنگ به دل میشینه.
هیچ کدومشون هم بخاطر پول و شهرت و جلب توجه و احترام و محبوبیت نیومدن سراغ این کار (عشقشون).
رسالت همه ی ما اشاعه ی توحیده اما مسیر این کار برای هر کدوم از ما متفاوت هست چون عشق های ما متفاوته و این خیلی عالیه و از طرق مختلف این توحید رو اشاعه میدیم.
برای استاد آموزش دادن هست،
برای من نقاشی و طراحیه
برای هنری فورد ماشین و مکانیک بود.
برای بیل گیتس برنامه نویسی هست.
برای یانی موسیقی و پیانو هست.
برای جنیفر لوپز رقص و خوانندگی هست.
و برای هر کسی متفاوته…
خدا روشکر.
جیم کری رو حتما پیشنهاد میکنم برید نگاه کنید…
خیلی دوستت دارم داداش علی.
ایشالا هر کجا هستی در پناه خدا شاد و ثروتمند و موفق باشی عزیز دلم.
۱۳۹۸/۰۷/۰۳
سلام محمدرضای عزیز
امیدوارم خوبه خوبه خوب باشی
پسر دمت گرم، چقدر زیبا نوشته بودی، واقعا لذت بردم
مطمئنم اگر در مسیر باشی در آینده میتونی یکی از نقاش های ثروتمند ایرانی باشی ، مثل استاد فرشچیان که برای پول نقاشی نمیکشه ولی تابلوهاشو میلیون دلاری میخرن
میشود
تو از زندگیت لذت ببری بقیه موارد مثل پازل کنار هم چیده میشه و تو به خواسته هایی که در اثر تضاد به اون ها پی بردی میرسی
از هزاران طریقی که حتی نمیتونی فکرش رو بکنی
خیلی خوشحالم که تو این سن این همه الگوی موفق داری، الگوهایی که تو کامنت ازشون اسم بردی، بی شک همه ما میتونیم به اون موفقیت هایی که مد نظرمونه برسیم
برای مثال من شهرت رو زیاد دوست ندارم اما موفقیت مالی رو عاشششششششششقشم
اگر در مسیر لذت از زندگی باشیم خداوند ما رو هدایت میکنه به سمتی که خواسته هامون اتفاق میوفتن
دوست بزرگوار و مهربونم امیدوارم خیلی زود از نتایجت مطلع شم
برات بهترین ها رو از خدای مهربانم میخوام
سلام آزوین جان عزیز و دوست داشتنی
دروووووور بر وجود پاکت درود بر خدای زیبای درونت درود و صد درود
با احترام به علی آقای عزیز که در جواب کامنتش کامنتی گذاشتی که واقعااااااا هیچ کمی از نمره اولی نداره شما و کامنت شما لیاقتش اول شدنه در کنار کامنت علی جان واقعاااااا به به به این استاد با همچین شاگردایی که پرورش داد آزوین جان واقعا نمیدونم از کجا شروع کنم اصلاااا واقعاااااا هدشاد شدم از کامنتت چقد آگاهی چقد نور من عاشق هنرم خطاطی و نقاشی و سنتورنوازی یعنی اگه این سه تا کار و از صبح تا شب توش باشم نه خسته میشم نه دلزده اینو خودم میدونم و خدای خودم خط ریزم خوبه و استعداد داشتم از بچگی ولی نشد شکوفاش سازم تا امروز که کامنت شمارو خوندم الان چند وقته که فایل توحیدی و این فایلهارو گوش دادم گفتم خدایا من که الان لوازم ساختمانی فروشی دارم با شرکا که داداشمو خواهرزادم هستن و اگه بین چندین شغل های بظاهر عالی رو کنار هم بزارن بهم بگن یکیو انتخاب کن من با عشق هنر و انتخاب میکنم چون وجودم سرشار از ذوق و شوق هنر و هرجا هنرو میبینم مدهوش میشم و به وجد میام الان که کامنتو خوندم فهمیدم لازم نیست الان همه اینارو بلد باشم اصلاااا لازم نیست همینکه عشقشو دارم این مهمه که باید گسترشش بدم باید آب و دونش بدم تا خداوند منو به سمت اساتید هنر عالییییی و حرفه ای سوق بده تا از قبلش یواش یواش یاد بگیرم میدونم روزی میرسه که این کامنتو میخونم اون موقع تو گالری هنرکده ام نشستم سرتاسر دنیا واسه هنر من سردست میشکونن مردم بدنبال سفارش کار به من هستن میخوام هم فارسی هم انگلیسی خط بنویسم تمام نوشته هام میخوام درباره جملات توحیدی کلمات توحیدی شعرها و آیات توحیدی نقاشی هام همه رویایی معنوی و آسمانی اونروز با خوندن این کامنتم فقط گریه میکنم و برات حتماااااا مینویسم من همچین حسی از کامنتت گرفتم این آگاهی بمن رسید و میخوام کامنت شمارو سیو کنم و برای ساختن این باورم هر روز بخونمش دمتگررررررررم اینم نشونه خداوند درست زمانی که تو ذهنم اینکار پررنگ شد توسط فایل توحیدی و حرفای عاشقانه استاد بهم رسید فال نیک میگیرم ازش
آزوین جان و علی جان دوستتون دارم و خیلی دمتون گررررررررررم زنده و پاینده باشید همیشهههاهه
آزوین جان دوست دارم تا صبح همینجوری اینجا بنویسم از خواسته هام و از آگاهی که از کامنتت بهم رسید سیر نمیشم
سلام به دوست خوب توحیدی ام
من الان دومین باره پاسخ زیبای شما رو به کامنت علی جان حیدری میخونم و به این کامنت زیبا هم امتیاز پنج دادم هم پاسخ دادم و این بار دوم که میخوام بگم به به به این آگاهیی ناااااااب همه جاش زیبا بود و یچیز مهم این بود در دل بدترین تضاد آگاهی ناب در میاری که این به رشدمون کمک میکنه من اینو خوندم حال کردم و دقیقااااا همینطوره چون امشب خودم تو همین شرایطم و یک تصمیم درستی گرفتم و هر دفعه یک تضاد بد گیر میوفتم تصمیم بزرگی میگیرم و الان میفهمم که این تضادها میان بما چیزی یاد بدن هر دفعه اگه یاد نگیریم با قوای بیشتر میان تا بما پیامشونو برسونن اگه گرفتیم که خوش بحالمون میشه اگه نه سریع بعدی با قدرت بیشتری میان که درد شدید و سوز شدیدی میاره و چقد این تضاد نعمت اگه درکش کنیم اصلاااا این آگاهیی مخ آدم و صوت میاره این جهان داره با ما چیکار میکنه ولی دمتگررر ررم دوست خوبم و دوم اینکه گفتین اگه در مسیر کار کردن با عشق باشیم بدنبال عشق و حال در کار باشیم بقیه چیزا خودش میاد چون عشق صد پول.اعتبار.آرامش.برکت.فراوانی.خنده.شادی.ماشین آنچنانی.ویلا خونه ملک های لاکچری دوستا و رفقای عالی ووووووو همه چی در دل این صد هستن که با اومدن صد نود هم با ماست میشووووود والسلام
امیدوارم این عشق در ما بوجود بیاد که این روزها خیلییییی محتاجشم چون خسته شدم .خدایااااااااااا بدادم برس خدایااااااا شکرت که اینجا هستم و چقد کامنت علی جان و شما بهم حال داد عشق کردم دلم میخواد تا صبح همینجوری بنویسم خدایا خودت میدونی چقد درونم پر عشق شده ازخوندن این کامتتها الهی شکرررررت دوستم ممنوووووونم
دوستم عزیزم سلام
دیروز که داشتم روی سوال فکر میکردم و پاسخ هایی که به ذهنم و قلبم میومد رو مینوشتم داشتم فکر میکردم که واقعا دیگه چه چیزایی جز این عوامل ممکنه باشه که الان بذهنم نمیاد ، الان این لحظه و پاسخ شما جوابمو داد و پاسخ دوست عزیزمون آقای فلاح به پاسخ شما که اشک از چشمام جاری کرد . بی شک دو سال دیگه هم شما هم هر شخصی که روی خودش با جدیت کار میکنه با دیدن این کامنت اقای فلاح اشک شوق از چشاش جاری میشه و تموم سعی من اینه که منم جزء همون دسته باشم ، دیگه از دو سال دیگه استاد نمیتونم حرف بزنم چرا که با این ایمانی که دارن سرعت اتفاقات براشون انقد بالاس که من توی مدار خودم هنوز نمیتونم بهش فکر کنم . عمل کردن به 1 صدم این کامنت زیبا قطعا زندگی هر شخصی رو زیر و رو میکنه . چیزی که این لحظه فکر منو مشغول خودش کرده و عمیقا از خدا خواستم جوابشو بهم بده اینه که چجوری به این کامنت عمیقا عمل کنم و باورش کنم .
سوره ی طلاق واقعا فوق العاده دل ادمو قرص میکنه .
برای من سوره ی حدید هم عجیب درونمو وسیع کرد و یک آن با خوندنش گفتم خدایا فکر کنم من تو یه جهان دیگه زندگی میکردم اینا کجا بود .
بازم تشکر از پاسخ فوق العادتون
امیدوارم با عمل کردن به کامنتاتون 100 ها برابر این جایزه وارد زندگی من ، شما و همه ی هم مداری های عزیز بشه
موفق باشید و سالم
ساعت حدودا 2:20 دقیقه بامداده
بخاطر تضادی که داشتم خوابم نبرده، سوره انعام رو که سید کاظم در کامنتشون به جواب این سوال بهش اشاره کرده بودن رو خوندم و بهش فکر کردم و واقعا دگرگونم کرد
و بعد شوره حدید که شما در کامنت نوشته بودید
حتما نشانه ای از خدا بود که برم و این سوره رو بخونم
واقعا نمیدونم چی بنویسم، هرچقدر قران رو مطالعه کنیم باز هم کمه
ممنون بابت اشارتون به این سوره
اقای حیدری عزیز وقتتون بخیر و حال دلتون عالی
به قول خودتون اعتبارش با خداست
کاملا موافقم توحید انتهایی نداره و چیزی که اینروزا میبینم اینه که همه چیز توحیده و چیزی جز این نیست ٫ بنظرم بخاطر اینه که وقتی انسان دنبال چیزی میگرده اونو توی همه چیزو همه جا پیدا میکنه ٫ خیلی این جهان گستردست ، من توی گلهای حیاطمون حتی ، دنبال هر چی گشتم پیداش کردم ، آرامش ، زیبایی ، پول ، سلامتی و هر چیزی ٫
همه ی آگاهی های لازم رو داریم واقعا تنها کاری که باید کرد ، عمل کردنه ٫ حالا باید ببینیم هدایتش کجا میبره ، راه عمل کردنشم با خودش ٫
سپاس گزار از شما و توجهتون ٫
در پناه حق
سلام خانم محمدی بزرگوار
بسیار سپاسگزارم، اعتبارش با خداست
کامنت سید کاظم فلاح که حسابی منو زیر و رو کرد و بعنوان یک نشانه بزرگ میدونمش، از سمت خدایی که داره میگه علی راهت درسته، همین مسیر رو ادامه بده
توحید مبحثیه که انتهایی نداره، هرچقدر بخوای خدارو بشناسی، بعد که به خودت نگاه میکنی حس میکنی هیچی ازش نمیدونی و نشناختیش
امیدوارم همگی در مسیر هدایت باشیم و هر وقت خواستیم منحرف بشیم خدا کمکمون کنه سریع متوجه بشیم و امیدوارم واقعا در عمل و در مواجهه با زندگی بتونیم این آگاهی ها رو تبدیل به اعمالمون کنیم
خداوند هدایت میکنه
بازم ممنون
در پناه خدا باشید
سلام علی عزیز
امروز به یک آیه رسیدم و چقد آرامش در آن بود٫ یک آن دوست داشتم با شما هم به اشتراک بذارم٫
سوره طه آیه ۱۳۲
لانسئلک رزقا نحن نرزقک
ببین چه زیبا میگه که ما از تو رزقی نمی طلبیم ( آرام باش و به دنبال رزق ندو ) ، ما به تو روزی می دهیم ( رزق به دنبالت میاد )٫
سلام حامد عزیز
بسیار سپاسگزارم
این برام یه نشونست، چون دقیقا دیروز با نرم افزار جامع التفاسیر نور داشتم ریشه کلمه «رزق» رو دنبال میکردم و فکر میکنم این آیه رو هم خوندم
این یک قوت قلبیه از سمت خدا برای من و واقعا سپاسگزارم که با من به اشتراک گذاشتیش
حتما امروز دوباره این آیه و آیه های قبل و بعدش رو میخونم
ممنونم
ممنون از این آیه ای که نوشتید خیلی احساس خوبی به من داد من خودم دوست دارم قرآن مطالعه کنم اما تفسیر های آن خیلی جالب نیست به من این حس رو میده که انگار خدا همش انسان ها رو تهدید کرده !
سلام دوستم بخاطر این تیکه از نوشته هات 5 ستاره میدم چون لایقشی:
با خودت میگی: خداوند مالک آسمانها و زمینه، کل ثروت ها برای خداست، خدا از راه هایی که فکرشو نمیکنم بهم روزی میده و…
بعد به کمبود فکر میکنی.
به نظرت خدا رو باور کردی؟ نه! اگر باور میکردی به کمبود فکر نمیکردی
و اینکه دیشب
داشتم قرآن میخوندم البته به زبان فارسی و ریشه نور را جستجو زده بودم و اینکه اصلا به متن عربی توجه نکرده بودم چنان در متن فارسی غرق در لذت بودم که حیفم اومد از باورهای عالی که در این آیه نهفته بود بگذرم و نیم ساعتی رو این آیه فکر کردم باور ساختم و بعد که یهو چشم به متن عربیش افتاد متوجه شدم آیت الکرسیه و کلی تعجبو ذوق کردم که چرا تا الان اینجور لذت نمیبردم از خوندن آیت الکرسی با اینکه هزاران بار خونده بودم
اینم هم ?نوت برداری دیشب من بعنوان هدیه در عوض این کامنت تاثیر گذارتون:
خدا برای من کافی است….! سوره البقره آیه 255
خدای یکتاست که جز او خدایی نیست، زنده و پاینده است، هرگز او را کسالت خواب فرا نگیرد تا چه رسد که به خواب رود، اوست مالک آنچه در آسمانها و زمین است، که را این جرأت است که در پیشگاه او به شفاعت برخیزد مگر به فرمان او؟ علم او محیط است به آنچه پیش نظر خلق آمده و آنچه سپس خواهد آمد و خلق به هیچ مرتبه از علم او احاطه نتوانند کرد مگر به آنچه او خواهد، قلمرو علمش از آسمانها و زمین فراتر، و نگهبانی زمین و آسمان بر او آسان و بی زحمت است، و او والا مرتبه و با عظمت است.
تنها قدرت جهان و کیهان برای من کافیست…. چون که اون همیشه زنده بوده، هست و خواهد بود…
همیشه حالش خوبه، شاده، پر انرژیه، سرحاله، خیره ، بهترینه، برترینه…
همیشه بیداره و پرانرژی و خندان…
چند نفر تا الان به فضا رفتن؟
چند نفر کل آسمون را دور زدن؟
چند نفر کل زمین را دیدن؟
چندنفر چقدر زمین خریدن؟
چند نفر…؟ چقدر…؟ همه و همه چیز و همه زمان و همه مکان به فرمان او هستند…. چون که او خالقه جهان و عالمه…. چون که او مالک جهان و عالمه…
چون که او آگاهه هم به گذشته، هم به الان، هم به آینده…
وخداوند برای من کافیست….
سلام دوست عزیز
بسیار سپاسگزارم
واقعا زیبا و تاثیرگذار بود
و واقعا خوده من شخصا باید این سوال رو هر روز از خودم بپرسم: آیا خدا برای من کافی نیست؟
سپاس بابت کامنت
علی جان تبریک میگم رشد فرکانسی که داشتی
سلام دوست عزیز
چقدر عااااااالی نوشتی
چقدر عااااااالی فهمیدی موضوع رو
چقدر از خوندن کامنت شما من حس خوبی گرفتم
واقعا حیفم اومد علاوه بر اینکه کامنتتون رو لایک کنم ، شخصا ازتون تشکر نکنم
کامنت شما برای من پر از آگاهی و نکته است که بارها و بارها باید خوندش ٫
از اونجایی که این سوال ، سوال من هم بود داشتم راجع بهش فکر میکردم و مطالبی رو که تا الان یاد گرفته بودم رو مرور میکردم که اول برای خودم یه جواب قانع کننده پیدا کنم بعد توی سایت بنویسمش
ولی الان که نظر شما رو خوندم دیدم نظرتون خیلی کامل بود خیلی عالی و دقیق موضوع رو باز کردید ٫
ممنون از شما بخاطر نظر زیباتون ٫
من که جوابم رو گرفتم ٫
موفق باشید٫
سلام دوست خوبم
خیلی ممنونم، سپاسگزارم
اعتبار همین نوشته ها هم واقعا با خوده خداست
امیدوارم همگی بتونیم از این آگاهی ها در زندگیمون هم استفاده کنیم
خوده من شخصا اگر بتونم ذره ای این آگاهی ها رو با تمام وجودم باور داشته باشم زندگی برام هر روز بهتر و بهتر میشه و تمام سعیم اینه که رو خودم کار کنم و توحید رو بیشتر باور کنم
خدارو شکر که همگی در مسیر هدایت هستیم و از خدا میخوام کمکمون کنه با قدرت همین مسیر رو ادامه بدیم
پیروز و سربلند باشید
سلام جناب حیدری
خیلی عالی بود. من یقین دارم که شما داری عمل میکنی. چرا که واقعا حرفات به دلم نشست. این یعنی از دلت اومده بود?
سلام دوست عزیزم
بسیار سپاسگزارم
توحید چیزیه که هرچقدر عمل کنی بازم کمه و هرچقدر که میگذره حس میکنی اصلا خدا رو نشناختی
تمام سعیمو میکنم که عمل کنم و امیدوارم خدا کمکم کنه، هدایتم کنه
تنها چیزی که آرامش کامل رو بهم میده توحیده و عاشق فایل هایی از استادم که رنگ و بوی توحید در اونها خیلی خیلی زیاده مثل فایلهای توحید عملی، یا فایل فقط روی خدا حساب کن
ممنونم از شما دوست خوبم
ارزوی سلامتی دارم برای استاد عزیزم و شما دوست توحیدیم٫٫٫٫
من از وقتی که وارد سایت شدم ایمان قلبی پیدا کرده ام که خداوند مرا توسط شما دوستان داره هدایت میکنه٫٫٫٫
چرا که هر روز نه هر لحظه که سوالی در ذهنم ایجاد شده بشکل باور نکردنی بسمت جواب سوالم هدایت شدم ٫٫٫٫
خدارو شکر میکنم که توضیحات شفاف و روشن شما منو اگاه کرد ٫٫٫٫چقدر محکم و جدی توضیح دادین٫٫٫چقدر با فریاد توضیح دادین٫٫٫تا من مخاطب بشنوم ٫٫٫تا من مخاطب باور کنم ٫٫٫٫از توضیح بسیار بسیار توحیدیتون متشکرم ٫٫٫باشد که روزی همه ما به باور توحیدی برسیم ٫٫٫
خدایا شکرت بخاطر وجود این دوست توحیدیمون٫٫٫٫
خدایا شکرت که همه مارو در مسیر توحید قرار دادی٫٫٫٫٫٫٫
خدایا شکرت که توحید را در قلب همه ما قرار دادی٫٫٫٫
علی حیدری عاشقتم
الان ساعت 12.08 دقیقه شب، استاد روبروی دفتر حفاظت منافع ایران بود، برای تمدید گذرنامه هاشون.
من هم تا آخر مارچ باید باید برم تمدید کنن اقامتم و برای سال جدید.
بچه ها داشتم با خوندن نظر علی به این فکر میکردم ، ماها با ادامه این مسیر به کجاها میرسیم ، حتی الان تو تصوراتمون هم نیست، من همین لحظم و یک میلیونیومشم ، تو تصوراتم نبوده، من خواسته های بزرگ دارم ، اما نمیدونم چی شد که نازی سر از این کشور در آورد
چی شد نازی رفت دنباله خواسته های خود
چی شد نازی دیگه از دربه در بودن جلب توجه یه پسر در اومد
چی شد نازی حتی جواب کنکور فوق و ندید
چی شد نازی قید طراحی لباس و زد با اون همه خرج و هزینه ای که کرده بود
چی شد نازی دیگه تمام ذهنش درگیر پسری که تیپ و قیافه داره نیست دیگه
چی شد نازی این شد؟!
اشکهام نمیزاره بنویسم .نازی خیلی رفت تو خودش ، رفت تو عمق
اولش گفت رابطه است که باهاش به ارامش میرسم
بعد گفت نه بابا پول
بعد گفت کار
بعد گفت و گفت و گفت
یه دفعه گفت منم ، گفت من تو هم ، تو منی .
خلاصه خیلی چرخید
الان دیگه ها نمیزنم از این دوره به اون دوره ، از این آگاهی به اون آگاهی ، همه چیز و دارم با گوشت و استخونم میفهمم ، درک میکنم و سعی میکنم عمل کنم
آره علی حیدری عمل
وقتی میفمهمی، همه کاره کیه ، وای میسی کنار ، پشت سرش ، قدم به قدم میری جلو .بعد عشق میکنی
امروز 6 ام march 2020
و من خوشبخت ترین انسان روی کره زمین هستم فقط با تو عشق.
بی نهایت عاشق همتونم
سلام نازنین جان
چقدر نیاز داشتم به این کامنت
چقدر خوشحالم که نتیجه گرفتی
شاید خود من یکی از عالم های بی عملم،نمیدونم
واقعا از خدا میخوام که هدایتم کنه به مسیری که این آگاهی های ناب و عالی رو عمل کنم
بدون شک تو خیلی خیلی خوشبختی، نه بخاطر این که تو آمریکایی، نه بخاطر رهاسازی بندهای رابطه ی غلط از پات، نه بخاطر داشتن پول که تونستی مهاجرت کنی و…
بخاطر اینکه خودت تصمیم گرفتی خوشبخت باشی و احساس خوشبختی کنی
واقعا ممنونم بابت کامنتت
برات بهترین ها رو آرزو میکنم دوست خوبم
چه قشنگ
واقعا مرسی
اره هما کاره یکی دیگست
و من خوشبخترینم😍😍😍😍
سلام به شما دوست خوب وهمه دوستان گلم و استاد عباسمنش
دوست عزیز من در تائید فرمایشاتتون نکته ای که همین چند روز پیش برام پیش اومد رو مینویسم . اما پیش از آن بعن.ان مقدمه عرض میکنم که ، من چند سالی هست که در طول سال شاید دو بار سرما میخورم ولی هیچوقت کارم به دکتر و آمپول و این چیزا کشیده نشده ، اما این باور در من وجود داره که با مصرف قرص کوریزان دارو سازی دکتر عبیدی ظرف 48 ساعت خوب میشم ، وتقریباً همیشه هم خوب شدم . اما از حود هشت ماه پیش تصمیم گرفتم که روی این مورد هم کار کنم و در صورت سرما خوردن این قرص را هم مصرف نکنم . که اتفاقاً یک بار هم سرما خوردم و با آبلیمو وعسل و کمکی های دیگر طبیعی خوب شدم ولی هرکس را میدیدم که سرما خورده قرص مذکور را بهش توصیه میکردم . تا اینکه حدود ده روز پیش سرما خوردم و خواستم که با آبلیمو عسل مهارش کنم که دیدم هی داره شدیدتر میشه و نمیشه با آبلیمو وعسل مهارش کرد بنابر این رفتم سراغ قرص و ظرف دو روز ، تقریباً کاملاً خوب شدم . بعد کمی که فکر کردم متوجه شدم درست است که من مدتی از این قرص استفاده نکردم و اوضاع هم خوب پیش میرفت اما من دائماُ در حال توصیه این قرص به دیگران هستم و این نشان از آن دارد که من باورم به استفاده از این دارو درهنگام سرما خوردگی است اما میخواهم که با آبلیمو وعسل آنرا درمان کنم که نتیجه خوبی نمیگیرم و به خوردن قرص روی میاورم.
دوست دار شما : NAMO
(ببخشید خوابم برده بود و نتونستم نظرم رو کامل بنویسم و این ادامه نظر قبل محسوب میشه ).
و این یعنی اینکه من قبل از اینکه باور لازم را در خودم ایجاد کرده باشم میخواستم سرماخوردگیم را بدون خوردن قرص و بر خلاف باورم درمان کنم که نتیجه درستی از آن نمیگرفتم و متوجه شدم تا باور لازم رو نساختم ، صرفاً با حرف و مثبت اندیشی نمیتونم کاری رو انجام بدم. لازمه انجام هر کاری نهادینه کردن باور انجام اون کار در روح و ذهن است. یاحق
سلام دوست عزیزم
چقدددر این مثال عالی بود واقعا سپاسگزارم
مثالی عینی از اینکه باورهای ما روی بدنمون تاثیر میزاره نه اون دارو، مهم باوریه که ما به اون داروی خاص داریم
مثالی که استاد در دوره آفرینش میزن که برید قرص آهن بدید به کسی که چیزی از دارو نمیدونه و بگید خیلی گرون خریدید و با خوردنش فلان اتفاق در بدنتون میوفته، بدنتون داغ میشه و اگر چندتا از اینا بخورید خیلی زود خوب میشید
شخص هم این صحبت ها رو باور میکنه و فکر میکنه یک دارو بسیار گران قیمت عجیب غریب رو داره میخوره و نمیفهمه که قرص آهنه، و جالبه هرچی براش تعریف میکنید بعد از خوردن دارو براش اتفاق میوفته
این است قدرت باور
خدایا شکر که در این مسیر هدایت الهی هستیم
سلام علی اقادوست گرانقدرم همیشه از کامنت های تاثیر گذارتون بهره می برم در ادامه باور زیبایی که نوشته بودید به دلم اومد اینها را هم اضافه کنم
خداوند مالک آسمانها و زمینه، کل ثروت ها برای خداست، خدا از راه هایی که فکرشو نمیکنم بهم روزی میده و…
اون خدا بی نهایت ثروتمند و بخشنده است او وهابه بخشندگی اش از حد گذشته و بی انتهاست او بی نهایت منو دوست داره و همیشه به فکر منه اون خدا به خودش واجب کرده عاشق من باشه اون خدا هرگز از من ناراحت نمی شه هرگز منو تنها نمی ذاره هرگز دیر نمی کنه او خدا به خوشبختی من بیش از خودم مشتاقه و٫٫٫٫
پس دیگر چرا نگران کمبود باشم چرا از فقر بترسم چرا از اینده ای که خدا خودش گفته اگه مسله ای هم باشه راه حل باهاشه بترسم
اگه به خدا توکل کرده ام و سکان زندگی ام و کسب و کارم را به دستان پر توان و قدرتمند او سپرده ام پس باید ارام باشم و امید وار
اندکی صبر سحر نزدیک است نصر و من الله و فتحا قریب
من همین موقع که این کامنت شما را می خوندم و براش فکر می کردم و می خواستم این مطالب را اضافه کنم یه مشتر ی که چند روز بود می خواست سفارش بده بهم زنگ زد و سفارشش را داد و این یه نشانه واضح و درست از اینه که شما و ما در مسیر درست هستیم و این مسیر ما را به خودش می رسونه
فی امان الله
سلام دوست خوب و بزرگوارم
چقدددددر لذت بردم از این کامنت
چقدر حرفای خوبی زده شده تو این چند خط
واقعا سپاسگزارم بابت این کامنت، اگر کسی همین چند خط رو باور کنه دیگه زندگی خوده خوده بهشته
خیلی لذت بردم از خوندنش
در پناه الله یکتا باشید
سلام دوست عزیز خیلی این مطالب شما به درک کردن بهتر خدا به من کمک می کنه بخدا الان تو بانک نشستم دارم مینویسم دوشب پیش یکی از طلب کارام که ازم بیست تومن ومیخاست زنگ زد و گفت پولمو میخام نمیدونم چطوری وچیکار کرد خدا برام منی که صفر بودم الان دارم بنده خدارو تصفیه میکنم .بقول شما حتی اگه یک درصد بخدا ایمان داشته باشیم همه چیز میشه برامون … خداروشکرمیکنم که منو اینجا تو جمع شما دوستان هدایت کرد….
سلام دوست عزیز و بزرگوارم
الان به چیزی که نیاز داشتم همین کامنت و همین مثال بود
خودمم به تضادهایی برخوردم که نیاز دارم این حرف ها رو هی به خودم یادآوری کنم
ممنون که کامنت گذاشتی، کلی انگیزه گرفتم
انگار دلم یه رفرش شد
خدارو شکر، خوشحالم برای همه چیز
بازم سپاس بابت به اشتراک گذاری این اتفاق فوق العاده
سلام عباس جان دوست خوبم
چقد حال کردم این کامنتتو خوندم چون خودم دقیقا همچین مشکلی رو دارم و منتظر کمک خدا هستم و این نشانه بود برای من که نزدیک هست تابلوی راهنما بهم گفت نزدیک هست تحسینت میکنمم که تونستی با ایمانت از زیر بار قرض بیرون بیای انشالله نوبت منم میشه خوشحالم هرچند تاریخ کامنت شما مال 4سال پیش و همین نشانه است برای امروزم مرسی عباس جان متشکررررررم و موفق باشی
به نام تنها قدرت مطلق جهان
سلام به خانواده عزیزم. چیزایی که میخوام بنویسمو اول رو کاغذ نوشتم واسه خودم واسه درک بیشتر خودم یهو آخرش بهم الهام شد که برو کامنتش کن
چون صد آید نود هم پیش ماست
صده خداست. خودش تو کتابش گفته آقا جان حرف خودشه. گفته ما از راه هایی بهتون نعمت میدیم که شما نمیدونی. به کی میدیم؟ به کسانی که ایمان دارن بخدا.خودش میگه من بهت میدم ولی وقتی که ایمان داشته باشی بهم.بعد خودش میگه من مالک آسمانها و زمینم.
ببییییین چیزی که تو از خدا میخوایی قطره در برابر دریا که چی بگم، ذره ای در برابر کره زمین فک کنم.
تو میگی خونه خوب، ماشین خوب، رابطه خوب، سلامتی، سفر و … اینایی که تو میخوایی در برابر این صده، یک میلیونمه. میدونی چقدر ناچزه خواسته هات در برابر قدرت و ثروت خدا؟
مثلا فک کن ی آدمی بیاد ب تو بگه آرزو تو اگه هزار تومن ب من بدی من خوشبخت میشم و بی نیاز. من زندگیم میشه ایده آلم…فقط هزار تومن بهم بده
چقدر خواسته اون آدم اجابتش واسه تو راحته؟چقدر کوچیکه در برابر توانایی تو؟
دقیقا همین در مورد خواسته های تو از خدا صدق میکنه
چیزایی که تو از خدا میخوایی همین قدر برای خدا اجابتشون راحته
ولی خب خدا کی بهت میده؟ وقتی که ایمان داشته باشی بهش
وقتی میدونی ک اگ ازش بخوایی میده. وقتی میدونی که فقط اون میتونه بده.
اون مثاله آدمه بودا… تو چرا بهش هزار تومنو میدی؟ چون اومد پیشه تو و ازت خواست و میدونس که تو میتونی بهش بدی و تو داری
حالا تو اگه میخوایی به خواسته هات برسی باااید بری به سمت خدا. باید بری که بهت بده
اگه اون آدمه الان که تو تهران هستی میرفت اصفهان، چجوری باید تورو پیدا میکرد ک ازت درخواست کنه؟ چجوری نیازش بهت بگه وقتی تو تهرانی اون اصفهان؟ تو چجوری بفهمی اون چی میخواد؟ چجوری بهش بدی؟
خب اون باید اول بیاد پیشه تو. باید اول تورو پیدا کنه
حالا تو اگه از خدا چیزی میخوایی باید بری پیشش
چجوری؟ کجاس؟ راهش کجاس؟ همین سایتی که الان توشی. خودش راه بهت نشون داده. حالا اگه بری و ایمان داشته باشی ته این جاده خداست که دیگه حله
چون صد آید نود هم پیش ماست…
پس آرزو تو اول از همه باید بری پیش خدا. باید خداتو بشناسی
باید با گوشت و پوست و خونت یکتاپرست بشی
وقتی خداتو شناختی چشم باز میکنی میبینی همه چیز داری
دیگه حرص مال دنیارو نخوریا…دیگه حرص رابطه خوب رو نخوریا… حرص هیچی نخور. فقط بدو بدو کن که زود برسی به خدات
میدونی اون کیه؟ کسی که بهت چشم داد، دست داد، قلب داد، احساس داد…کسی که تورو آفرید…خلق کرد…
فک کن یکی از تو ی نقاشی بکشه که مو نزنه با واقعیتت… چقد مشتاقی ببینی اون کی بوده؟ حالا فک کن خدا تورو آفریده و از خودت بهتر تورو میشناسه، نیازهاتو میدونه، روحیاتت میدونه…
اون میدونی تو با چی حالت خوب میشه، با چی خوشبخت تری، اون تورو میفهمه
مثه وقتی میمونه که تو گل میکاری. تو میدونی اون گل چند روز در هفته آب میخواد چقدر نور میخواد چه دمایی میخواد و چون میدونی اون گل رو در شرایطی میزاری که بهترین رشد رو بکنه
خدا هم چون تورو آفریده به راهی هدایت میکنه ک بیشترین رشد رو بکنی. راهی که به روحیات تو میخوره راهی که مختصه توعه
خدا همه چیز میشود همه کس را…
سلام بر خواهر گلم آرزو ایروانی
چه اسم و فامیلیت قشنگی داری
محشره واقعااااا محشره دم استاد گرم که اول این فایل گفت هرکی میخواد م فقیت و لمس کنه تو زندگیش بره جواب این سوال کامنتهای دوستاتو بخونه و درک کنه هیچ جا نره استاد گل گفتی من تازه ص3هستم که دیروز ووامروز مدهوش شدم تا ص آخر قراره چه بر سر دلم بیاد در ذهنم قراره چه انقلابی رخ بده احسن برتو خواهر گلم عالی گفتی گل گفتی و چه مثال عالیییییی زدی یعنی دیگه از خدا هرچی بخوام این مثال و تو ذهنم میارم که ینفر بیاد از ما بگه 1000تومان اگه بهم بدی تمام زندگیم اینرو اونرو میشه آیا ما نمیدیم و چقد راحته از آب خوردن راحتر یعنی ازین بهترررررر مثالم هست مگه دقیقاااااا خواسته های ما هر خواسته ای هرچند زیااااااااد در برابر خدا مثل همون 1000تومانه واااای که چقد به این باورسازیا محتاج بودم خدایااااااا اینجا هر کامنتی داره غوغا به پا میکنه احسن الله من الخالقین آرزو جان بزرگوار دوست توحیدی من دم علی جون باعشق گرررررررم که کامنتش چه رودخانه رحمتی رو به جریان انداحت علی جان حیدری دمتگررررررررررم
خدایا خودت مواظب قلبهای مهربون دوستان من باش خودت مواظب منبع نورشان باش ترا بندگی نکنیم کیو بندگی کنیم خدااااااااااا
درود آقای حیدری عزیز
اینقدر عالی توضیح دادید که کیف کردم و نشون میده چقدر از ته دل و با قدرت و باور خوب مینویسید
واقعا تبریک میگم
فقط دو تا نکته دوست دارم بگم در تائید صحبت های شما که فکر میکنم خیلی کلیدیه و خود من بعنوان کسی که مدت زیادی با اینکه میشنیدم از استاد و رد هم نمیکردم ولی مثل الان در ته ذهنم نشسته بود انگار ناخودآگاه یکم از جلو چشمم فقط رد میشد و انگار ذهنم فیلتر میکرد ولی الان خیلی بهتر و بیشتر متوجه شدم فهمیدم پاشنه آشیلم بوده این دو نکته است:
1- اینکه استاد میگه فکر شما یا دیگران اصلا مهم نیست (اصل عزت نفس) شاید بار اول اغلب افراد فکر کنند بقول شما چه این فرد آدم مغرور و از خود راضی ای هست ناخودآگاه یه همچین حسی البته نه بطور شدید در من همون اوایل شکل گرفت ولی نه اینکه بخوام زیاد مقاومت کنم و بخوام ویدئو رو ببندم و کاملا حرف استاد رو قبول داشتم (ولی قبول داشتن تا باور کردن فاصله هست)
ولی الان میخوام بگم منظور ایشون زاویه دید ایشون بی احترامی به دیگران یا تکبر و غرور و خودپسندی نبوده، بلکه اصل ماجرا بوده و داشته قانون رو بدرستی توضیح می داده که آی ملت بدونید خودتون فقط با افکار و فرکانس های هر لحظه خودتون تمام زندگی تونو خلق می کنید و باور کنید این خدای هادی رو که منبع تمام ثروت ها و نیکویی هاست
و منظور اینه که هر کس نتیجه افکار (یا بهتر بگیم فرکانس ها و عواطف و توجهات) خودشو میگیره برای همینه که افکار و فرکانس شما در زندگی من مهم نیست یعنی تاثر گذار نیست و من خودم مسئول زندگی خودم در تمام ابعادش هستم. بحث بحثه مسئولیت پذیریه. که درک همین تکاملیه.
نکته شماره 2- اینم شما خوب اشاره کردید که اگه من بخوام بگم اولین نقطه اولین باور اولین تغییر و اولین چیزی که در این مسیر و سایت استاد عباسمنش لازمه تا بدونم و بدونیم و هر کسی لازمه شروع کنه به تغییرش (یعنی اولین و طلایی ترین باور برای تغییر چیه؟) من میگم: اول فقط و فقط باور کن و بپذیر با گوشت و پوست و خون و استخون و قلبت که تک تک اتفاقات و شرایط و ایده ها و روابط و امورات مالی و کاری و جسمی و ..زندگیت کوچیک و بزرگ بواسطه فرکانس ها و نگرش ها و باورهای خودت رقم میخورد
تمام اتفاقات زندگیم بواسطه فرکانس ها و کانون توجه من در هر لحظه رقم میخورد
این اولین باوری ست که باید شکل بگیرد اون هم بطور تکاملی. این باور پایه و اصلیه و رمز کاره. بعد این همه مدت من تازه فهمیدم بطور تکاملی. (در اصل یادم نبود که این اولین و اصلیترینه)
والسلام نامه شد تمام
سلام اقای حیدری.دوست عزیزم
دقیقا یک روز قبل اینکه استاد لایو بزارن داشتم یکی از فایلهای استادو گوش میدادم که تو دلم به خودم گفتم: استاد چرا دیگه مسابقه نمیزارن؟ که فرداییش دیدم بعد این همه مدت استاد دوباره مسابقه گذاشتن و یاد شما افتادم که دو میلیون برنده شده بودید و به خواهرم گفتم ایندفه هم فکر کنم اقای حیدری یه کامنت فوق العاده بزارن و اومدم دیدم به به اقای حیدری ترکوندننن. عالی بود کامنتنون خیلی استفاده کردم به شخصه.
لذت بردم از خوندنش.
به نظر من برنده مسابقه باید کامنت شما باشه
هر روز ثروتمند تر، شاد تر، سالم تر و توحیدی تر باشید
سلام دوست عزیزم
واقعا سپاسگزارم، اعتبار این کامنت هم مثل کامنت های قبل برای خداست
شما خیلی لطف دارید. استاد در دوره جهانبینی بود که این موضوع اعتبار دادن به خدا رو آموزش دادن و حتی راجع به تبلیغ و کسب و کار هم صحبت کردن
این که خدا دلها رو نرم میکنه، همونطور که در زمانهای قدیم که نه اینترنتی بود، نه تلفنی و… دل ها رو برای پیامبر نرم کرد و مردم از کشورهای مختلف با پای پیاده به سمت پیامبر اومدن
واقعا اعتبارش برای خداست و بس
ممنون بابت کامنت دوست عزیزم
به نام خالق هدایتگر وهاب
دوست عزیز دیدگاه شما هم بسیار تاثیر گذار بود سپاسگزارم برای پخش آگاهی .
باور کنید یه مطلبی رو هزاران بار میشنویم اما سر هزار و یکمین بار تازه میفهمیم داستان چیه چرا استاد میگن باور خودش تکامل میخواد وتو حرفهاتون خیلی خوب بهش اشاره کردین .
یه عمر دیدم اطرافیانم با چه بدبختی پول در میارن تعجبی نداره بخوام وچند ماهه وسال اون نوع روند باورهای محدود مو تغییر بدم که واقعااا عین چسب یک دوسه چسبیده به ذهنم .
اما الگو شدن استاد خیلی بهم کمک میکنه که تو بحث مالیم خیلی پیشرفت کنم نه فقط استاد باید همیشه دنبال الگوهای خوب باشم تو تمام جنبه ها چون ذهن باعث میشه خودش دنبال مثال برام بگرده وقتی خوب بتونم تربیتش کنم .
آره یه بچه دارم که میخوام تربیتش کنم حالا باید خودم الگوی خوبی براش باشم .
سپاسگزارم از خدای شما وشما دوست زیبا ی الهی من .
سلام دوست بزرگوارم
بسیار سپاسگزارم، اعتبارش با خداست
این موضوع درک تدریجی یک موضوع کاملا طبیعیه، قرآن هم تدریجی به پیامبر نازل شد
ظرف وجودی ما باید رشد کنه و بزرگتر بشه تا بتونیم آگاهی بیشتری در اون جا بدیم
لازمه کار هم اینه که در مسیر باشیم و روی خودمون کار کنیم
شاید باورتون نشه، من مدتهاست روی دوره ها کار میکنم، دوره جهانبینی فکر میکنم جلسه 5 بود من با خودم گفتم کل آگاهی هام اندازه آگاهی های همین یه فایل بوده و اصلا الان آگاهی هام طوری شد که حس میکنم اندازه کل گذشته رشد کردم
بعد دوباره تو جلسه 9 همین شد
دوره کشف قوانین باز این اتفاق افتاد که میگفتم تو هفته گذشته من اندازه کل این مدت رشد کردم و درکم بالاتر رفته
و این طبیعیه و بینهایت سپاسگزار خداوندم که منو در این مسیر قرار داده
امیدوارم هممون بتونیم با عمل به الهامات در مسیر هدایت باشیم
یا حق
سلام دوست عزیز
بسیار زیبا و صریح نوشتی و واقعا یکی از یوالهای بزرگ من رو جواب دادی.
از خداوند سپاسگزارم که جوابرسوالهای من رو از زبان تو دوست نهربان به من داد.
باور با آگاهی فرق داره. وقتی تو حرفی رو از استاد می شنوی و احساس خوب بهت نی ده یک آگاهی هست و اگر قبل از اینکه این آگاهی تبدیل به لاور بشه به اون عمل کنی شکست می خوری . چون جهان بر اساس باورهای تو کار می کنه و نه شنیده ها و آنچه از زبان تو می آید. هر جند که اینها باید باشد تا آگاهی به باور تبدیل بشه. ولی وقتی تو آگاهانه دوی باورت کار می کنی و در همون مثال تبلیغ میای تبلیغ می کنی چون هنوز و عمری شنیدی باید تبلغ کرد. ولی ۹۵ درصد مشتریات با تبلیغ هست و فقط ۵ درصد از راههای دیگه و تو آگاهانه توجه می کنی به ۵ درصد و روی باورت کار می کنی همونطور که این ۵ درصد اومدن از همین راه می تونن ۱۰ درصد ۲۰ درصد و بیشتر بیان. و به این ترتیب هی تتیجه بهتر و بهتر و تو به مسیر بهتر هدایت می شی.
وای خدای من الان فهمیدم که باید چکار کنم.
قبل اینکه فایل رو کامل گوش کنم و کامنت تو دوست عزیز رو بخونم روی این موضوع که باید نقد بفروشم محصولم رو از خدا هدایت خواستم . یه مشتری اقشاط داشتم و با اینکه پول می خوام به خودم می گفتم چکار کنم بعش نه بگم و بگم من فقط نقد می زنم یا براش صادر کنم. و الان فهمیدم من از وقتی که فایلهای استاد رو گوش می کنم مشتریان نقدم خیلی بیشتر شده و خود به خود هدایت شدم به مشتریان نقد و دیکه دنبال شرایط اقساطی فروش نیستم ولی بعضی مشتریان اقساط هم به تورم می خوره که باید آگاهانه روی مشتریان نقدم زوم کنم تا اینها هم تبدیل به مشتری نقد بشن یا جاشون رو مشتریان نقد بگیره.
خدایا شکر که جوابم رو دادی
ممنونم دوست عزیزم با نوشته عالی و واضحت
سلام دوست خوبم آبجی فاطمه گل
عالی بود به قسمت بسیار عالی نظر علی جان اشاره کردین که من الان بهتر درکش کردم عالیییییی بود دقیقااااا منم دلم میخواد تمام خرید وفروشام همه نقدی و جیرنگی انجام بشه و چون باورهای قدیمی محدودکننده هنوز در منه نمیشه یهویی همه چیو فقط با تکیه بر آگاهیی حلش کرد باید یواش یواش با تمرکز کردن بر مشتری نقدی خرینی که اومد هر چندتا که باشه حتی یک نفر در هفته یا در ماه هم خرید کرد و خودم تونستم نقدی بخرم بابتش خیلی شکرگزاری کنم و بگم دیدی شد وقتی یکبار شد پس میشه تکرار بشه چون واسه خدا یکبار و هزاربار معنی نداره و کاری هم نداره همه چی برمیگرده به اینکه من بتونم باورش کنم واین با توجه و شکرگزاری براحتی میشه رقمش زد هوراااااااااا بزرگترین مشکلم و راه حلشو امروز در کامنت علی جون به وسیله آجی جونم یاد گرفتم خدایااااااااا شکرت چقد خوبه کامنت و خوندن و جواب دوستان به یک کامتتم خوندن من همیشه اینکارو انجام میدم و کامنتایی که جوابش زیاده و رندومی میزنم روی یسری کامنتا خصوصا اون جوابایی که زیادنو بیشتر میخونم میدونم اونا تشکر و تحسین فقط نیست خلاصه اینکه اومدم رو کامتت شما تا این موضوع مهم و درک کنم و بتونم تو کارم پیادش کنم علی جون ممنوووووووونم فاطمه جان از توجه شما هم بسیاااااار ممنونم که کمکم کرد
خدایاااااا شکرت برای وجود دوستان توحیدی و آگاهم
سلام دوست خوب و هم فرکانسی من
بی نهایت کامنت عالی و تاثیر گذاری بود، به واقع پر از نکته و باور اساسی بود ممنونم ازشما ، افرین به این درک عمیق.
خداوند کمکمون کنه که باورش کنیم که اگر فقط خدا رو باور کنیم تمام جهان مسخر ماست
من بسیار سپاسگذارم از شما و از خداوند بخاطر هدایت به این مسیر درست ?
جناب حیدری روزگارتون مملو از برکات پی در پی الهی باشه?
سلام دوست بزرگوارم
سپاسگزارم
چقدر این جمله شما عالی بود و منو به فکر برد: اگر فقط خدا رو باور کنیم تمام جهان مسخر ماست
واقعا چقدر باید روی باورهامون کار کنیم
هنوز خیلی کار داریم رو بحث توحید
خیلی خیلی کار داریم
این مسیر انتهایی نداره واقعا
ممنون از کامنتتون دوست خوبم
سلام علی جان
خیلی لذت بردم خیلی خیلی
این اولین نظریه ک توی سایت گذاشتم
نمیدونم چطوری شکرگزاری کنم این نعمت بزرگی ک خدا بهم داده و در جمع شما هستم
استاد عباسمنش عشق من
زندگی منو متحول کردی استاد
به زودی میام تغییرات زندگیمو براتون میگم
امروز یه بار دیگه تصمیم گرفتم برای تغییر باورهام جهاداکبری ک استاد میگه رو انجام بدم.
در پناه الله یکتا ،شاد و ثروتمند باشین.
سلام دوست بزرگوارم
بسیار سپاسگزارم ازت
بیصبرانه دوست دارم این تحولاتی که در زندگیت رخ داده رو بشنوم
شنیدن نتایج بقیه امیدوارترم میکنه
گاهی هم نجوا میاد که پس تو چرا تو فلان زمینه نتایجت اینقدر بزرگ نیست ولی در کل امیدم به همه چیز بیشتر میشه با خوندن نتایج دوستانم
در پناه خدا باشی
علی جان ممنون بابت نکات ریز توی کامنتت
همه چیز روند تکاملی داره و اگر این روند رو طی نکنه، قطعن با شکست مواجه میشه، مثل همون مثال قرص که ب دوستت گفتی
ما همیشه باطن زندگیمون رو با ظاهر زندگی بقیه مقایسه می کنیم، واسه همین همیشه دنبال معجزه می گردیم وگرنه ب قول استاد جهان دارای قوانین کاملن منطقی هستش
سلام دوست خوبم
دقیقا همینطوره
این موضوع رو به عینه دیدم که زندگی خیلی از افراد از دید ما خوب بوده و حسرتشو خوردیم و وقتی نزدیک شدیم دیدیم که اشتباه فکر میکردیم
و کلا باید هر روز خودمون به نسبت دیروز باورهای قوی و خوبی داشته باشیم و کاری به بقیه نداشته باشیم
یعنی به نسبت دیروز بتونیم باور سلامتی رو در وجودمون نهادینه کنیم، باورهای توحیدی و… رو
و بعد کم کم تو این مثال خوده این داروها کنار گذاشته میشن
ممنون از کامنتت
به نام یکتا کیمیاگر هستی
سلام دوست الهی و پاک من
دیشب قسمت 9 جهان بینی توحیدی گوش میدادم
و امروز به این کامنت پراز عشق شما هدایت شدم.
یادمه تو دانشگاه برا درسای تخصصی(TA) داشتیم که در ارتباط با اون درس بهمون مسئله و تمرین بیشتری میداد.
با گوش دادن به قسمت 9 جهان بینی خدا شده استاد حل مسئله برای من و منو هدایت میکنه به کامنت ها و به شرایطی که درسامو بهتر و بهتر یاد بگیرم.
واقعا چه لذتی داره با خدا یکی شدن.
تمام کلمات شما، حرف حرف نوشته هاتون بوی خدا میداد و همچنان میده.
اصلا مشخصه خدا میگفت و شما با دستان توانمدتون مینوشتید.
خدارو که باور کنیم برامون همه چیز میشه.
هدایتمون میکنه به تمام زیبایی ها.
برامون مشتری های فراوون میاره.
سلامتی میاره
رابطه عاشقانه میاره
..
آیه 2 و 3 سوره طلاق رو فرمودید، واااای که این آیه ها آدمو دیوانه میکنن
تقریبا این آیه رو هرروز با خودم تکرار میکنم.
معجزززززززس به خدا.
ایمان به خدا ایمان ایمان
باور باور باور
بیایم هرروز و هرروز برای همیشه باورهای خوبمون رو تکرار کنیم و باورهامونو قوی تر کنیم
همیشه ادامه بدیم و ادامه بدیم.
هدایت های خدارو جدی بگیریم و بهشون عمل کنیم
و اوووووون وقته پاداش هامونو چندیییین برابر دریافت میکنیم.
دوست من نعمات های بیشمار خدا به زندگیتون سرازیر بشه
و
خداوند هدایتگرتون به سمت عشق و سلامتی و ثروت بینهایت باشه.
سلام دوست عزیز و بزرگوارم
بسیار سپاسگزارم بابت کامنتتون
واقعا هم باید این موضوعات هر روز و هر روز برامون تکرار بشن و الحق که انسان عجول و فراموشکاره
امیدوارم بتونیم این آگاهی ها رو بصورت عملی در زندگی بکار بگیریم
براتون بهترین ها رو از خداوند یکتا میخوام
یا حق
هم فرکانسی عزیزم علی حیدری سلام
بار دوم هست که کامنت شما رو میخونم و از هر خطش چقدر لذت بردم
استاد واقعا باور کرده که خداوندبراش همه کاری میکنه ، هر کدوم از ما هم که باور کنیم نتایجمون همین خواهد بود
ممنون از توصیت، رفتم آیه ۳ سوره طلاق رو خوندم:
(و از جایى که حسابش را نمى کند به او روزى مى رساند و هر کس بر خدا اعتماد کند او براى وى بس است خدا فرمانش را به انجامرساننده است به راستى خدا براى هر چیزى اندازه اى مقرر کرده است)
هر کس به خدا اعتماد کند او برای وی بس است
هر کس به خدا اعتماد کند او برای وی بس است
هر کس به خدا اعتماد کند او برای وی بس است
٫٫٫٫٫٫٫٫٫
ثرروتمند و سعادتمند باشی علی حیدری عزیز
سلام دوست خوبم راضیه صالحی
بسیار ممنونم، اعتبارش با خداست و بس
هر کس به خدا اعتماد کند او برای وی بس است، امیدوارم واقعا بتونیم اعتماد کنیم بهش
ممنونم بابت کامنتت
سلام اقای حیدری عزیز
وقتی متنت رو میخوندم احساس میکردم که در اوج هماهنگی این کلمات رو تایپ کردی چون عجیب شیرین و دوست داشتنی و زیبا و اگاهی بخش و دلنشین بود. انقدر خالصانه و بی ریا و با صداقت و به دور از هرگونه ظاهرسازی و کلک و دو رویی نوشتی که کاملا میشه حس کرد این حرفا همش حرفای دلت بوده… خدا به دلت این متن رو انداخته که بنویسی. واقعا پاسخت سزاوار تک تک این ستاره هایی هست که بهش دادن
امیدوارم دعایی که اخر متنت نوشتی براورده بشه و همگی این حرفارو بتونیم باور کنیم
در پناه حق شاد و موفق و توحیدی و ثروتمند باشی دوست و برادر خوش فرکانس ???
سلام خانم بهره دار عزیز
بسیار سپاسگزارم از شما
بی شک همونطور که فرمودید اینها حرف های خدا بود و تنها کاری که من کردم این بود که دستهام رو روی کیبورد بازی دادم و اعتبارش برای منبعیه که این حرف ها از اونجا نشات میگیره
یه زمانی با هدف پول اومدم و فایل ها رو دیدم، نمیگم الان دنبال پول نیستم، چرا. الانم یکی از اهدافم پول و ثروته
ولی دعای آخر این کامنت هدف اصلیم شده. این که خدا رو بهتر بشناسم و درک کنم و این تغییر اهداف زندگیم بخاطر اینه که انگار تازه بعد از این همه مدت دارم باور میکنم که همه چیز از درون من رخ میده و اگر این موضوعات اصلی و اساسی رو باور کنم بقیه چیزها خودش حل میشه
بابت کامنت خوبتون بسیار سپاسگزارم
در پناه الله یکتا باشید
سلام علی عزیز؛
یه جورایی انگار حرفات تمام چیزهایی بود که این چند وقته توی ذهن و وجود من می گذشت…
دقیقا خود من هم الان چند سالی هست که با آقای عباسمنش آشنا شدم ولی باید اقرار کنم هنوز آنچه از گذشتگانم به من رسیده اجازه نمیده بتونم صد در صد قبول کنم که زندگی م رو باورهای من میسازه…
و تازه این قدم اوله و باید هزاران هزار قدم دیگه برداشته بشه تا بتونیم شبیه مار پوست بندازیم و اون پوسته ای که از گذشتگانمون به ما رسیده و اغلب فاسد و خرابه رو رها کنیم و به سمت پوسته جدید و الهی تر پیش بریم…
ممنون بابت این کامنت زیبا، بدون شک سخنان خدا بوده که با دست تو نوشته شده و تا حد زیادی یقین من رو برای قدم برداشتن توی این راه بیشتر کرد.
به قول مولانا:
خوش باش که هر که راز داند، داند که خوشی، خوشی کشاند.
به نام خداوند یکتا و سلام به شما دوست عزیز
چقدر عالی نوشتید
چقدر لذت بردم از درک عمیقی که داشتید و آگاهی های نابی که بیان کردید و به اصل اشاره کردید که آقا همه چیز باوره و اینکه ایمان داشته باشیم که اگه بقیه تونستن، من هم میتونم ، فقط همین و غیر از این نیست
و چیزیکه خیلی مهمه و منخودم بعد از مدتها بهش رسیدم و به نظرم شاید اینم خیلی نیاز به تکامل داره اینه که آگاهی داشتن با باور داشتن خیلی متفاوته
باور اونی هست که وقتی در موردش فکر میکنی یا عمل میکنی بی برو برگرد میدونی که100% شدنیه و مو لای درزش نمیره
یعنی وقتی باور داری و ایمانت به خداست که هر لحظه هواسش به ماست، دیگه ته اون قلبت نه ترسی هست و نه غمی و هدایت میشی از هزاران مسیر و دستی که ذهنت حتی تصورش رو هم نمیتونه بکنه
الهی شکرت بابت تمام این آگاهی ها که اگه درست عمل کنم و به باور تبدیلشون کنم، دنیام گلستانه و آخرتم هم بهشته لاجرم.
بازم سپاسگذارم و برای هممون بهشت دنیا و اخرت رو آرزو دارم
سپاس الله را که همیشه و در همه حال ما رو هدایت میکنه
جمله طلایی که باید بار ها با خودمون تکرارش کنیم تا بره تو ضمیر ناخودآگاهمون:
«باور اونی هست که وقتی در موردش فکر میکنی یا عمل میکنی بی برو برگرد میدونی که100% شدنیه و مو لای درزش نمیره
یعنی وقتی باور داری و ایمانت به خداست که هر لحظه حواسش به ماست، دیگه ته اون قلبت نه ترسی هست و نه غمی
هدایت میشی از هزاران مسیر و دستی که ذهنت حتی تصورش رو هم نمیتونه بکنه»
بعضی موقع ها که ناخواسته هایی پیش میاد و ما باید ازشون اعراض کنیم و یه سری نشونه هایی که میبینم جالبن
دیروزم مساله مشابه برام پیش اومد و بازم دقیقا تو کامنت دوستمون این جمله رو دیدم و دارم مطمئن تر میشم اینا همش امتحان هایی از طرف خدان که ظرفمون رو بزرگتر کنه!
جمله این بود:
«همانا ما شما را به چیزی از ترس،گرسنگی،نقص در اموال،جانها و ثمرات میآزماییم و بشارت بده به صابرین!»
و حس میکنم از تو همی تضاد و ها ناخواسته ها که سعی میکنیم سر بلند بیرون بیایم، ایمانمون که قوی تر میشه علاوه بر اونم درس یا نکته ای میتونیم از اون تضاد بگیریم که میشه گفت همون ترمزمون هست،
کمک میکنه به تقویت باورمون که در وجودمون نهادینه بشه.
و بعدش میشه حرف تو رو آورد که گفتی اون باور 100 درصد شدنیه و مو لای درزش نمیره چون بهت ثابت شده اصل چیه اصل کدوم مسیره
نمیدونم درست بیانش کردم یا نه ولی یه حسی بعد اول های کامنت یه چیزایی بهم میگفت و گفتم بنویسم
به هر حال که عالی بود درکت از قانون تکامل و تحسینت میکنم. جمله طلاییت رو هم تو دفترم نوشتم و سعی میکنم بار ها بخونمش
حتما حتما توصیه میکنم کامنت دوستمون رو بخون آگاهی های خیلی خوبه داده
اینم لینکش
abasmanesh.com
واقعا حرف استاد رو الان میفهمم که میگفت جواب هایی که دوستان میدن گنجی از آگاهی هس یعنی چی!!!
خدا رو شکر میکنم در جمعی از بنده های با ایمانش هسم که تلاش میکنن هر روز بهتر از روز قبل باشن
هر روز توحیدی تر
هر روز با تقوا تر
هر روز متمرکز تر روی زیباییها
هر روز آرامتر
و…
در پناه رب العالمین آروم خوشحال ثروتمند و هر روز در مسیر موفقیت باشین
به نام الله هدایتگرم و سلام به محمد عزیز
بسبار ممنون و سپاسگذارم از اینکه روی کامنت من تاکید کردید و از درکی که پیدا کردید برام کامنت گذاستید و چه حس عالی و مثبتی رو به من منتقل کردید
و چه همزمانی بی نظیری سد هدایت شدن من از طرف شما به اون نظر دویتمون در مورد لیله القدر که برام لینک فرستادید
چه همزمانی فوق العاده ای بین این کامنت و دقیقا این ماه رمضان و شب های قدر وجود داره و من چقدر سپاسگذارم
باید بارها و بارها اون نظر دوستمون در عصل کل رو بخونم و خاضعانه تر و عاشقانه تر شکرگذار خدایی باشم که قوانین ثابتش در همه جای زندگیمون جاری و برقراره
من درک کردم که اگر من میخوام مفهوم لیله القدر رو در زندگبم بکار ببرم باید ایمان و باور داشته باشم به اینکه اولا خداوند بیشتر از من میخواد که من خوشبخت واقعی باشم
ثانیا وجود من بسیار ارزشمند هست و من لایق خوشبختی و سعادت در این دنیا و آخرت هستم
و ثالثا نعمت ها و ثروت ها بی انتها هستند و من باید و باید فراوانی همه نعمت ها رو باور کنم و اون موقع هست که من خوشبخت وافعی هستم
اون موفع هیت که به گفته استاد ارزشمندمون، پکیج خوشبختی برای من کامله
سپاس خدایی که هر لحظه من رو هدایت میکنه و در مسیر هدایتش حمابتم میکنه که هر روز بهتر از روز قبلم باشم، هر روز کمی مثبت تر و زیبااندیش تر از روز قبلم باشم
هر روز آرام تر، شادتر، سالم تر و ثروتمندتر باشم و اعتبار همه چیز رو به خودش بدم و بدونم که من اومدم تا تجربه های زیبایی رو بدست بیارم و هر وقت زمانش هست دوباره به آغوش ربم، مبدا هیتی برگردم
چه حس نابی دارم و از شما دست ارزسمند خداوند یپاسگذارم
ساد و یالم و ثروتمند واقعی در پناه رب بی انتها باشیم
سلام به خدای زیبایی ها
زهرا جان ممنونم از پاسخ زیبا و پر انرژی ای که بهم دادی
این زمان بندی ها و برنامه ریزی ها همش کار خدان فقط باید ما بهش اعتماد کنیم و “الخیر فی ما وقع”رو به صورت عملی در زندگیمون اجرا کنیم!!
اون 3 تا باور زیبایی رو هم که گفته بودی تو دفترم نوشتم و سعی میکنم هر روز تکرارشون کنم
و از خدای مهربون میخوام هر روز از اینم پر انرژی تر باشی
و خیلی زود زود به پکیج خوشبختیه دلخواهت برسی
کار کردن رو خودمون هیچوقت تموم نمیشه، خدایا خودت کمکون کن!!!
“never finish”
سلام آقای حیدری کامنتتون که میخوندم صدای خودتون تو مغزم بود واقعا فوق العاده بود دوست من و نظرت ارزش زیادی داشت واسم
مخصوصا جاهایی که آیات قران بیان کردین
سلام دوست عزیز و بزرگوارم
بسیار ممنونم
کل کامنت های این سایت فوق العاده هستن، مثل گنجینه ای از آگاهی های ناب که سعادت دنیا و آخرت رو هدیه میدن
من تعداد زیادی از کامنت ها رو نخوندم، ولی همونقدری که وقت گذاشتم واقعا چیزهای بسیار زیادی یاد گرفتم
ممنون بابت کامنتتون
سلام آقای حیدری عزیز
تبریک میگم به شما برای درک عمیقی که نسبت به قوانین پیدا کردین
چندین بار متن شما رو خوندم وخدا رو سپاسگزارم که با مطالعه کامنت شما چندین نکته ای که برام مبهم و سوال بود واضح شد و در درک بهتر قوانین به من کمک کرد
بهترینها رو از خدای مهربون برای شما آرزومندم
سلام دوست بزرگوارم
بسیار سپاسگزارم
بی شک من فقط نویسنده بودم
امیدوارم این درک هم سیر تکاملیش رو طی کنه و همیشه بیشتر و بیشتر بشه و این خانواده صمیمی هر روز و هر روز بزرگتر بشه
هم از نظر تعداد اعضا و هم ظرف وجودی هممون
شاد و ثروتمند باشید
سلام
سالگرد حضورتون درخانواده صمیمی عباسمنش مبارک.
سلام..آقا ایول داری..تفاوت فرکانسی خودم و خودت رو عجیب حس کردم..از توو داغ شدم..یعنی حرفای استاد درباره مدار همش درسته..
خیلی با خودم و باورهام کار دارم..عجیب فقیرم و نیازمند بهب هدایت خداوند..
سلام دوست عزیزم
بسیار سپاسگزارم
یکی از دعاهای من، دعاییه که حضرت موسی کرد و گفت خدایا من به هر خیری که از تو بهم برسه سخت فقیرم
مدارهای فرکانسی و تجربیات متفاوت در مدارها واقعا حیرت انگیزه و بهترین مثالی که میشد برای بیانش زد همین بحث مدارها بوده که استاد گفتن
از خدا میخوام کمکمون کنه بتونیم این حرف ها رو واقعا از ته دل قبول کنیم و جزو باورهامون بشه
سپاس بابت کامنت
مثل همیشه عالی بود دوست عزیز.من هرچی فکر میکنم بیشتر به این نتیجه میرسم که فقط حرف میزنم اما موقع عمل قشنگ میفهمم که ای داد بیداد باور خرابه هنوز سر جاشه.اما بازم خدا روشکر میکنم که میفهمم و درک میکنم که باورام ایراد داره وبیشتر روشون کار میکنم.خداروشکر تاحالا کم نیاوردم و جا بزنم.
سلام دوست بزرگوارم
یک چیزی که خیلی مهمه و در همه دوره ها توسط استاد تکرار میشه بحث تکامل هست
به طوری که حتی در دوره جهانبینی توحیدی، 2 جلسه فقط برای باز کردن این موضوع بود
مهمترین قانون اینه که احساستون خوب باشه، پس از زندگی لذت ببرید و اجازه بدید جهان گام به گام هدایتتون کنه
مهمترین قانون اینه که احساستون خوب باشه
احساس خوب با ساختن باورهای قدرتمد ایجاد میشه, باور , با تکرار تکرار تکرار تکرار ,فکر فکر فکر فکر (بچه ها من خودم و میگم, زمان برد تا این قسمت و اضافه کنم, تا فکر نکنیم به باورها به درک و عمل نمیرسیم, حالا از صبح تا شب هی تکرار, و فکر تمایز ما با بقیه موجودات, و فکر کردن, که آدم ها را از هم متمایز میکنه, به فکر کردن بیشتر فکر کنیم) عمل عمل عمل عمل , بعد حالللللللللللللللللللا اگر احساست عوض شد, بچه احساسمون باید عوض بشه, ااااااا عوض شد, آفرین پس باورت تو اون زمینه عوض شده.حالا نتیجه گرفتی , وایسا , اینجا اون نقطه عطف, دوباره از اول این مسیر و برو, باور درست و که پیدا کرده بودی , دوباره تکرار تکرار تکرار فکر فکر فکر عمل عمل عمل عمل احساس احساس احساس .نتیجه بزرگتر از نتیجه قبل …..و تا آخر عمر ادامه داره داستان
و مسیری لذت بخش که خودم خلق میکنم , واااااای خدای من چه قدرتی به من دادی , معبودم, واقعا آیا خداوند برای من خویش کافی نیست!!!!!!(فکر کنیم , یوهههههو)
احسنت کامل ترین پاسخی بود که خوندم.
دربحث فراوانی همه دیدیم که خدادریکماه بارانی به کشورفرستاد که همه کمبودها راجبران کرد.بعداز11سال خشکسالی .
وخداپس ازباران گفت:همه چیزرا شستم دوباره شروع کن….
این فکرمحدود ماست که نعمات را کم میبینیم
سلام دوست عزیزم
چقدر زیبا نوشتید
واقعا این همه سال همه از کمبود آب میگفتن و خدا در چند روز ثابت کرد که همه چیز میتونه تغییر کنه
ممنونم
سلام دوست خوبم
کامنتی که گذاشتین ،بسیار عالی بود
«میگن: چو ۱۰۰ آید ۹۰ هم پیش ماست» رو خیلی خوب گفتی
و
«اگر بتونی خدا رو باور کنی خب فراوانی رو هم باور کردی» خیلی عالی بود .
موفق باشی و لحظاتت سرشار باشه از یاد و عشق خدا ?
سلام دوست عزیزم
بسیار سپاسگزارم
استاد همیشه راجع به توحید صحبت میکنن ولی واقعا انگار گوش های من بعضی چیزها رو نمیشنوه
و هرچقدر که میگذره درک من از خداوند بیشتر میشه و هرچقدر که درکم بیشتر میشه میفهمم که اصلا هنوز نتونستم خدا رو بشناسم
و آرامش بخش ترین کلمات و جملات برای من اونهایی هستن که به توحید ربط دارن
امیدوارم بتونم همین حرفای داخل کامنت رو باور کنم
ممنون بابت کامنتتون
سلام.علی آقای گل .پاسخت محشر بود …..من خیلی با این جمله به فکر فرو رفتم که ( فرق است بین باور و آگاهی)…برات آرزوی ثروت فراوان از خدایی می کنم که نمرش 100 هست.
سلام دوست بزرگوارم
خیلی ممنونم، اعتبارش برای خدای مهربانه
این فرق بین باور و آگاهی خیلی مهمه، به نظرم به تله ست، ماها فکر میکنیم با شنیدن یسری نکات از استاد دیگه یاد گرفتیم ولی اینا آگاهیه و بین آگاهی و عمل چیزی هست به اسم ایمان
ممنون بابت کامنتت دوست خوبم
دوست عزیزم علی آقا سلام
واقعا هنگم با این کامنت زیبات،به خدای بزرگم که فکر میکنم بغض میکنم،واقعا صد خدااست… پره نکته بود، یه جاهایی یه ترمزایی از باور کمبودمو کشف کردم،یه جاهایی که در مورد دارو خوردن مثال زدید فرق باور عمیق و آگاهی رو فهمیدم،عجیب دلم خواست برم سوره طلاق و بخونم
ممنونم ازت بسیار عالی بود از دلت اومده بود که به دلم نشست دوست خوبم.واقعا از ته دلم میخوام جایزه رو ببری تا نشونه هات قویتر بشه
خدا همه چیز میشود همه کس را خیلی این جمله به دلم نشست.
خدایا صدای الهاماتتو تو قلبمون زیاد کن
سلام دوست عزیزم
بسیار سپاسگزارم، اعتبارش با خداست
جایزه رو بردم، جایزه من کامنتایی بود که دیروز خوندم، کلی رفتم تو فکر، هدایت شدم به سوره انعام و حدید
و انقلابی در افکارم ایجاد شد
امیدوارم خدا کمکمون کنه که فقط شنونده و تایید کننده نباشیم و بتونیم در عمل و در مواجهه با تضادهای زندگی هم از این آگاهی ها بصورت عملی استفاده کنیم
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
ممنونم از کامنت زیباتون
سلام آقای حیدری عزیز
نمیدونید چقدر قشنگ هدایت شدم به کامنتتون
اصلا خودم به مراحل هدایت فکر میکنم حیرت زده میشم
خدایا این چه جمله ای بود امروز شنیدم
باور با آگاهی فرق داره
کلی باور محدود کننده دارم یهو از استاد یه چی شنیدم
مثلا من باور داشتم با وام و قسطی میتونم تو زندگیم یه پیشرفتی کنم
اگه جایی جور میشد وام بگیرم یه پیشرفت خیلی کوچولویی میکردم
یهو شنیدم از استاد که آقا وام و قسطی چیزی نگیرید
یهو تصمیم گرفتم که وام نگیرم
ولی من باورم رو تغییر ندادم که
بعد هی میگم من که قصد کردم وام نگیرم ولی چرا پیشرفتی حاصل نمیشه
مدام نجواها میگه آخه چطوری میشه تو اینجا زندگی کرد و قسطی چیزی نخرید
ولی من باید سراپا گوش باشم د دنبال نشانه هارای تایید این باور
آنقدر باید کار کنم رو این باور تا از آگاهی تبدیل بشه به باور
همین رو اگه بهش عمل کنم میدونم باعث کلی تغییر میشه
سلام به شما دوست ارزشمندم
سلام به شما علی حیدری عزیز
واقعا چقدر تحسین برانگیز این کامنت رو بجا گذاشتی. واقعا چقدر عالی بود. چقدر لذت بردم. چقدر لازم داشتم. چقدر هدایتی امروز از این صفحه به اون صفحه پریدم. چقدر هدایتی و دلی از پروفایل و داستان هدایت شما دستان خداوند پرواز کردم توی این همه آگاهی. اصلا شیرجه زدم در شعور کیهان. اصلا این من نیستم که مینویسه…
اینقدر این کامنت رو باید خوند کهه نمیدونم چه نکته ایی ازش رو اینجا بنویسمف شاید برای شروع همین جمله خوبه که نوشتین:
زور باورت به آگاهی هات میچربه
خدایا منو توانمند کن، زورمند و قوی کن تا باورهام اینقدر قوی بشه تا اگاهی هام با یک حرکت برن کنار. تا بشم سراسر پـــر از عشق تــو و توحید عملی رو زندگی کنم و عمل کنم و عمل کنم این ایمانی که گاهی صرفا حرف مفته….
این کامنت هم صرفا عمل به یک حرکت کوچیک بود.بازهم از شما دوست ارزشمندم علی جان سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
ایمان
ایمان
ایمان
براتون از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی اونم دائمی رو خواستارم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام دوست عزیز امیدوارم سراسر زندگیت سرشار از عشق و نور الهی باشه و هر روز آگاهی الهی جدید دریافت کنی چقدددددر زیبا و ساده و روان صحبت کردین چقددددر لذت بردم از صحبت های شما واقعا تحسینون میکنم که انقدر خوب و عالی مطالب رو یادگرفتین و شاخ و برگ های اضافی رو در ذهنتون از بین بردین واقعا ممنونم که حاضر شدید وقت و انرژی بگذارید تا آگاهی و دیدگاه خودتون با بقیه به اشتراک بگذارید صمیمانه ازتون تشکر میکنم
به نام خدا
سلام برآقای حیدری
خیلی عالی و خوب بود
ممنون و تشکر از کامنت پر محتوا و زیبای شما
همین که تکرار کرده بودید چقدر من لذت بردم
چون باید برای ذهن هر چیز تازه ای رو تکرار کرد
تا دوباره برگرده
چه آیه هایی آورده بودید از سوره های قرآن از تک تک آیه ها من لذت بردم
شما زبان دل خوبی دارید
آرزوی سلامتی
آرزوی روزهای خوش و خرمی برای شما و همه دارم
باسلام خدمت اقای حیدری عزیز
خدارو صد هزار مرتبه شکر که همچین کامنتی رو خوندم خیلی عالی بود و سرشار از انرژی و درستی
و خیلی ممنون بابت وقت و انرژی که گذاشتین
سلام به شما دوست هم ارتعاشیم پاسخ شما مثل الماس میمونه ک ک خواننده رومجذوب میکنه دست مریزادبه استاد عزیزک شاگردی مثل شما دارن من تمام ذهنم ودرونم ازخوندن این پاسخ شما متحول شده ینی حالم خوب شده متوجه شدم ک کجای کارم ایراد داره خیلی خوب بود به دل نشست پاراگاراف به پاراگراف جای فکر کردن داره مخصوصن پاراگراف شیشم واقعن حتی استاد هم کم کم تو باورای توحیدی رشد کردن به این درجه رسیدن ینی همون تکامل واگه باورت درست کنی کم کم رشد میکنی ودیگ مثل من زور نمیزنی بگی خداهست کاردنیادرست همه میتونن استاد میتونه د.. ولی لیلا تونمیتونی توازپسش برنمیایی بارها وبارها بخاطر عجول بودنم وباور نداشتن به خودم خداروباورداشتما ولی چون میدیدم ک خدادارکارمیکنی وبارها وبارهاخدارو تولحظات زندگیم جایی ک الان باید زیر خاک بشم خدارو دیدم ک دستم روگرفت زمانی بود ک من بااین قانون آشنا نبودم حالا ک آشنا شدم بیشترباورش دارم دیدم ک چ لطفی درحقم کرده ولی مسعله اینجا بود ک خودم روباور نداشتم یاسریع میخواستم به اوچیزی ک میخوام برسم ک نمیشد دوست عزیرم آقا علی ازت ممنونم شما نمیدونیدبا این کامنتتون چقد حالمو خوب کردین واین کامنت شما رو باید هزاربار خوند
دست مریزاد به شما
سالی ک نکوست از بهارش پیداست حتمن آینده طلایی خواهید داشت موفق باشین
سلام دوست عزیزم
خدارو شکر برای حال خوبتون و بینهایت سپاسگزارم بابت کامنتتون. بی شک اعتبارش با خداست
خیلی دارم سعی میکنم اعتبار همه چیز رو به خدا بدم و این کار رو از ته دل انجام بدم چون واقعا در برخی مواقع احساس میکنم بنده ناتوان خدا هستم که وظیفم بندگیه و وظیفه خدا اینه که کارهامو مدیریت کنه
همه چیز از درون ماست،خدا فقط برای ما خیر و نیکی میخواد
اگر بتونیم فرکانس مناسبی به جهان ارسال کنیم بی شک اتفاقات خوب خودبخود میوفتن
جهان کارها رو برای ما انجام میده
تازه دارم سعی میکنم این موضوع رو با تمام گوشت و پوست و استخونم باور کنم
برای همین در مواجهه با تضادهایی که در زندگیم دارم فقط چشمم به خداست
ممنونم بابت کامنتتون
خدارو شکر که در این جمع صمیمی هستم
سلام آقای حیدری
دمت گرم
چی بگم ! کامنتت واقعاً فوق العاده بود .
جواب خیلی از سوالاتم رو گرفتم . و همچنین با تضادی که دیروز باهاش برخوردم ،کار خداوند بود که بیام و امروز این کامنت رو بخونم . سپاسگزارم
تصمیم دارم با اجازت این مطالبت رو با صدای خودم ضبط کنم و هر روز گوش کنم . تا بتونم یکمی از این سیمان بتونی باورهای مخربم رو
اصلاح کنم .
من در باتلاق زندگی داشتم کم کم فرو میرفتم که به ریسمان الهی (سید حسین عباسمنش)چنگ زدم و خداوند مرا از طریق استاد نجات داد .
ما خانواده عباسمنش مسئولیتی سنگین تر از بقیه انسان ها داریم .
چون اگه نتونیم از این آگاهی ها در زندگی استفاده کنیم .
خداوند در اون دنیا یقه ما رو میگیره و میگه : مگه عباسمنش رو برات نفرستاده بودم ، چرا نتونستی خوشبخت و ثروتمند باشی .
هر روز از خدا بخواهیم که ما رو به حال خودمون رها نکنه و ما رو در مسیر درست ثابت قدم نگه داره
الهی امین
سلام دوست خوبم
بسیار سپاسگزارم
واقعا مسئولیت سنگینی داریم اگر نتونیم نتیجه بگیریم، خدا با یکی از هزارن دستش به نام سید حسین عباسمنش این آگاهی های خالص رو در اختیارمون قرار داده و واقعا اگر نتونیم نتایج خوب بگیریم کم لطفی کردیم در حق خودمون و گسترش جهان
بیشتر بچه هایی که تو این سایتن یه روزی به ته خط رسیدن، البته نمیتونم بگم بیشترشون، اما خوده من که از این دسته ام
هنوز هم کلی ترمز دارم و نتیجه مالی شگفت انگیزی نگرفتم و کلی هم شرک دارم، این شرک رو تو حس و حالم حس میکنم، تو ترس از آینده و…
از خدا هدایت بیشتر میخوام
امیدوارم بتونیم با قدرت روی خودمون کار کنیم و توکلمون رو به خداوند بیشتر کنیم
فکر میکنم لازمه آدم یجاهایی از زندگیش قید همه چی رو بزنه و فقط چشمش به خدا باشه
چیزی که آدم ازش حرصش میگیره اینه که جواب سوالاتشو میدونه ولی نتیجه نیست چون باورشون نکرده
هرچقدر روی خودمون کار کنیم بازم کمه
ممنون بابت کامنتت دوست خوبم
سلام علی جووووون.
چقدرر زیبا و سنجیده گفتی و چه نکته های مهمی رو گفتی. یعنی من انرژی ازت میگرفتم که واقعا حرف نمیزدی بلکه اینا چیزایی که همیشه داری بهشون فکر میکنی و در مسیر عمل کردنشون هستی . واقعا لذت بردم علی جان.
بهت تبریک میگم برنده شدنت چون واقعا لایقش بودی و نتیجه طبیعی عمل کردن با باورهای درست و در این مسیر بودن همینه.
خدارو شکر از داشتن دوستایی اینقدر عالی و در مسیر توحیدی و عملگرا و ثروتمند …….
بینهایت از بهترین ها رو برات میخوام.
سلام دوست عزیز و بزرگوارم
بسیار سپاسگزارم
امیدوارم خداوند کمک کنه و بتونیم تمام آگاهی هایی که استاد بهمون میده رو تبدیل به باور کنیم. نه فقط آگاهی هایی که استاد میده بلکه هر آگاهی که باعث رشد ما میشه و خدا با بینهایت دستش به ما میده رو
ممنونم بابت کامنت
پیروز و سربلند باشید
دوست عزیزم سلام
مطالبی که بهشون اشاره کردی خیلی برام جالب بود،بخصوص این قسمتش که : (کاش خودم بشینم اینایی که نوشتم رو هزار بار بخونم و ۱ درصد باورشون کنم)واقعا باور داشتن به گفتها و عمل بهشونه که نتیجه میاره و یادآوری نکاتی که میدونیم.
آیه 2 و 3 سوره طلاق رو تو یه صبحی که خیلی حالم گرفته بود رو بابام بهم گفت که با خودت هر روز تکرار کن،منم اون روز و چن روز بعدش با تکرار و توجه بهش حالم خوب میشد ولی از اونجایی که ما انسانیم و فراموش کار،از یاد برده بودم که با خوندن کامنت شما دوباره یادآوری شد.
سپاس??????
سلام دوست خوبم
بسیار سپاسگزارم
واقعا آگاهی با باور خیلی تفاوت داره و امیدوارم این آگاهی های ناب رفته رفته بیشتر و بیشتر تبدیل به باور بشه و نتایج رو با خودش به ارمغان بیاره
ممنونم بابت کامنتت
خیلی کامل، ساده و کاربردی گفتین دم شما گرم
دقیقا وقتی من تمام تمرکزم رو گذاشته بودم روی کارهایی که از عهدم بر میاد، به مشکلات توجه نمی کردم و فقط به پیشرفت ذره ذره تکاملیم توجه می کردم همین طوری مشتری میومد…
الان اگه از من بپرسن که این مشتری ها رو از کجا دارم، اکثرشون رو نمی دونم… شاید بگم که آره اونهایی که توی شهر من بودن از آشنایان بودن یا از آشنایان و همشهریان پرسیدن اومدن مشتری شدن…
اما بیشتر مشتری های من از شهرهایی هستن که شاید حتی اسمشون رو هم نشنیده بودم! اگه ازم بپرسن چطوری بازاریابی می کنی؟
آره میگم که من از سوشال مدیا واسه برندینگ استفاده می کنم، نتیجه برندینگ صحیح هم لاجزم مشتری میشه… این درسته…
ولی واقعا تعمدا خودم دنبال اونا نبودم…
خدا خودش بهم میگه تو توی سوشال مدیا اینکارا رو بکن… تمرکزت رو بزار روی کیفیت کار خودت… حالا پاداش میشه مشتری، نعمت، ثروت، پول، برکت…
به والله مشتری ها به عنوان نتایج فعالیتم، دارن داد می زنن فریاد می زنن که عزیزم تو به چطوریش اهمیت نده من خودم واست پاداش رو میارم…
حالا به اندازی که این سیستم رو باور ندارم و برای پیشرفت به جای بهبود درون به فکر بهبود بیرون می افتم، دست و پا می زنم… پول زیادی خرج می کنم، شب و روزمو خرجش می کنم، از دیگر اولویت هام میزنم و سختی رو متحمل میشم…
چراااا؟؟؟؟
آیا این چیزی غیر از شرکه؟
استاد که خدای بازاریابی و اصل سیاست کاریه!! استاد حرف زدن، استاد جلب توجه کردن، کارشناس اینه که کی چی بگه می چی نگه! استاد فن بیان، استاد تمرکز… بابا مهارت از وجود استاد فریاد می زنه!
پس اشتباه نگیریم… استاد مهارت های فرعی رو کسب می کنه و بعد با مهارت بنیادین توحیدی تلفیق و اقدام و عمل… نتیجه بوم بوم بوم…
مثل وقتایی که منم همینطور هستم بوم بوم بوم!!!
به قول اکهارت تول درد نتیجه مقاومت ما در برابر چیزیه که در جریانه!
چی در جریانه؟ خدا! باهاش حال کنی اونم پاداش بهت میده…
نتیجه گیری:
1- پیوسته یادگیری مهارت های بنیادین (این سایت)
2- پیوسته یادگیری مهارت های فرعی کسب و کار خودمون برای مثال خیاط باید برای تبدیل شدن به بهترین خیاط زمان خودش تلاش کنه!
3- اطمینان، شجاعت، اقدام و عمل…
4- جذب اتفاق می افته خداوند پاداش ها را می دهد
فکر می کنم فرمولش این شکلیه، سیستم اینطوری کدهای ذهنی ما رو کامپایل و خروجی میده (اینجا رو برای آقا ابراهیم برنامه نویس سایت نوشتم حال کنه :)
بهرحال از همه ممنونم
از استاد و همکاران
از شما و دوستان
ایمان دارم بدون ذره ای شک، این نوشتن منم پازل ذهنمو میزون کرد حالا واسه پیشرفت یه کم بیشتر افتادم توی مسیر سر سبز پر از چیزای خوشگل، چرخای گاریم روغن کاری شد برو که رفتیم…
خیلی مهمه که خداوند رو بدای چی میخای باور کنی؟
خدا رو میخای باور کنی تا فقط بتونی ازش نعمت بگیری؟ فقط همین؟ این که شد فراموشی اصل؛
خدا رو بخایم تا خودشو بیشتر درک کنیم بیشتر به سمتش بریم.
یعنی خدا رو میخواهیم برای چی؟ اون حرکت دوم یا هدف دوممون چیه؟ هدفمون از شناخت خداوند چی میتونه باشه؟
هدف باید درک خداوند باشه. شاید یکی از راهای درک خداوند شناخت قوانین و کسب روزی بیشتر از طریق درک قوانینش باشه وگر نه خیلیا هم هستن از راهای دزدی به ثروت رسیدن مگه واقعا نیستن؟ البته اینم میبینیم که اونا ثروتشون ثروت پوشالی بود و برا خودشون نموند حد اقل لذت واقعیشو نتونستن درک کنن ولی بهش رسیدن و چرت هم رسیدن ولی رسیدن.
پس هدف از درک خداوند درک خودشه اونوقت مقام تسلیم خودش ایجاد میشه و ما عاشقانه نه با زور تسلیم حق میشیم حتی به جاهای خیلی خیلی خیلی بالاتر از عباس منش میرسیم.
بله درسته خیلی خیلی خیلی بالاتر از استاد عباس منش.
مگه نستین آدمایی که از استادشون بالاتر و بهتر شدن.
اصلا اگر اینطور نباشه جهان پیشرفت نمیکنه.
مطمئن باشیم ما روزی از خود استاد عباس منش و مریم عزیزجانم بهتر و بهترتر خواهیم بود.
اگربه ایمانمون همچنان با قدرت ادامه بدیم.
ما جایی خیلی بهتر از استاد عباس من و مریم جان عزیزم باورها رو شروع کردیم.
من مطمئنم ما از استاد عباس منش بهتر و بهتر خواهیم شد.
انشاالله.
سلام حمیدجان عزیز
منم موافقم استاد عباس منش از زیر زیر صفر بدون استاد شروع کرد ولی ما خیلی خیلی از بالای صفر با قدرتمتدترین استاد توحیدی جهان شروع کردیم مطمعنن میشه و میتوانیم قدرتمندتر شویم بهتر شویم قطعااااا میشه ولی به شرط پاکی و طهارت دل و ایمان توحیدی و خستگی ناپدیر و شکست ناپذیر اتفاقا استاد مثل خدا از ما خوشحال تر میشه ببینه شاگرداش خودشو جلو زدن این زیباست خدایا شکرت
سلام و عرض ادب خدمت شما دوست عزیززززززززز
اینقدر مبهوت نوشته شما شدم که الان یکی از مهم ترین سوالات زندگی ام را شما پاسخ دادید
اینقدر عاشق باور های عالی و کامل و منطق شما شدم که اصلا خوابم نمیاد هر آنچه خستگی داشتم از وجودم بیرون اومد
از الله میخواهم که هم دنیا و هم آخرت را برای شما پر از خوشبختی بگرداند❤️ آمیننننننننننننننننننننننن🤍🤍🤍🤍
خیلی رو باور هام کار کرده بودم اما نتایج مالی که میخواستم ظاهر نمیشدن از خدا خواستم هدایتم کنه که ترمزمو پیدا کنم قبلا هم این کامنتو خونده بودم اما این موضوع امروز تو گوشم یه زنگی زد گفتم بنویسم تا شاید راهگشای دیگران هم بشه
هدف اصلی استاد پول نبوده بلکه او دنبال عشقش که ترویج توحید بوده رفته
رایگان کار کرده
ضرر کرده
بدهکار شده
اما دست از عشقش نکشیده
هدفش خدمت به خلق خدا واشاعه ی توحید بوده نه پول نه کسب درآمد نه شهرت…..
اونوقت ب نقل ازدوستمون
چو صد آید نود هم پیش ماست
بقیه چیزا رو خدا براش جور کرده
هدف ..
هدف ..
هدف …بچه ها خدمت بخلق خدا باید باشه
هدف گسترش جهان باید باشه
راستی چرا خدا بیشتر از ما ماخواد که ما ثروتمند باشیم؟
چون با ثروتمند شدنمون باعث رشد وگسترش جهان می شیم
چه جوری؟
به خودمون
و خانواده مون
واطرافیانمون
وهمشهریامون
و هموطنامون ودر نهایت به کل جهان کمک میکنیم
آره هدفو بزاریم الله درست میشه
سلام و درود به شما دوست عزیز چقدر خوب و زیبا باور رو باور کردین و توضیح دادین وچقدر زندگیها گلستان میشه با این باور ک خداوند منبع ثروت بیکرانه و ما فقط ب خدا ایمان داشته باشیم و خدا رو باور کنیم بقیه چیزها حل میشن
باور بخدا آرامش بخش ترین و زیباترین باورهه
خیلی از خدای بینهایث ثروتمندم سپاسگزارم
آقای حیدری واقعا که دستمریزاد👏👏
کامنتون بی نظیر بود و چقدر ریز ریز همه چی رو برای من باز کرده بودین
من اینروزا تو کار جدیدم همش درگیرم که تبلیغ بکنم یا نکنم ولی به قول شما همش این باوره که به آگاهی میچربه و چقدر این نکته که گفتین اگه ۵ تا مشتری از راهی به جز تبلیغ اومدن اونا رو ببینم و بخاطرشون سپاسگزار باشم میتونه کمک کنه تا باورهای ضعیفم رو با باور های توحیدی جایگزین کنم.
هزاران بار تحسینتون می کنم بخاطر این بیان شیوا و کاملتون
👍👍
جناب حیدری زبان قاصره از این کامنت بینظیر وکاملتون من این فایل رو چندین بار گوش کرده بودم ولی کامنتهارو نخونده بودم یه کاسبی رو شروع کردم درواقع یه رستوران باهمسرم زدیم خیلی عالی شروع کردم وبا توکل فقط برخودش وشجاعت کامل جلو رفتم منتها یه مدت کوتاهیه یه رکود خفیفی تو کارمون ایجاد شده البته از همین مهرماه میدونم که باز اینم به باورم برمیگرده به خاطر همین هی باهمسرم بحث میکردم که خوب برو تراکت پخش کن بیشتر تبلیغ کن بزار فروشمون بهتر بشه ولی هی ته دلم شک داشتم که آیا این اعتقاد من شرکه یا اینکه اصلا کاری نکنم بزارم خودش درست بشه هرروز صبح خواسته های فروشمو مینویسم ولی تقریبا انجام نمیشه فهمیدم که یه جای کارم داره میلنگه واومدم عقل کل رو شروع کردم به مطالعه وپاسخ شمارو خوندم که به اون خانم آرایشگر داده بودید وراهنماییش کرده بودید اینجا نشستم دوباره از بالا به پایین دارم کامنتهارو میخونم واشکالات کارمو درمیارم به قول شما دانستن یه چیز تا عمل کردن وباور کردنش خیلی فرق داره وتکامل میخواد حالاباز یه شک ودودلی ایجاد شده که نکنه افکار دیگران درواقع انرژیشون مثلا همسرم آشپزم تو این مسیرم تاثیر دارن ویا صرف اینکه من خودم روی باورهام کار کنم وتکاملم رو طی کنم کافیه البته درحین تایپ کردن به ایرادات افکارم تا حدی پی بردم ولی دوست دارم باقلم زیبای شما هم پاسختون رو که دستی از دستان خداهستید برای هدایت ما بشنوم
سلام دوست عزیز و بزرگوارم
بسیار سپاسگزارم، اعتبار این کامنت و حرف ها برای خداست
من خودم هنوز ترمز زیادی دارم، نمیدونم صلاحیت دارم به این سوال پاسخ بدم یا نه
ولی به نظرم شما دست های خدا رو بستید، از خدا انتظار دارید فقط از این راه بهتون روزی برسونه، یا از خدا انتظار دارید فقط با زیاد شدن تبلیغات تراکتی بهتون مشتری بیشتری بده
وقتی از این موضوع رها بشید خداوند از راه هایی که فکرش رو نمیکنید بهتون روزی میده، منظور این نیست که شغلتون عوض بشه، نه
مثلا یهو یه مشتری میاد برای یه اداره بزرگ ازتون منو میگیره و یک سال قرارداد میبنده که غذای اون اداره رو تامین کنید
یا اتفاقات این شکلی
و یا اصلا ایده هایی جدید به مغزتون میندازه که از کار و شغل جدیدی پول بسازید
پس دست خدا رو باز بزارید،تو ذهنتون تعریف نکنید که اگر خدا بخواد پول برسونه فقط باید فروش رستورانمون بره بالا
یا اگر قراره فروش رستوران بره بالا فقط باید از راه تراکت باشه
این میشه اعتبار دادن به غیرخدا، حالا یا تو این مثال تبلیغات، یا اصلا خوده ماهیت شغل
البته تبلیغات اصلا بد نیست، حتی استاد در دوره ثروت1 راجع به تبلیغات و… هم صحبت میکنن، و شما هم باید کسب و کارتون رو به بقیه معرفی کنید
ولی تو ذهنتون اعتبارشو بدید به خدا
در زندگی هم جهان رو برای خودتون ببینید، یعنی حس کنید شمایید و خدا، و خدا کل کائنات رو آفریده برای اینکه دنیای شما طبیعی و زیبا باشه، پس این جهان شامل خدا و شخص شماست، بقیه اصلا کلا به خاطر شما درست شدن
این طرز فکر رو خودم ابداع کردم، برای اینکه به خودم ثابت کنم همه چیز حول محور من و فرکانس هام میچرخه
و اگر من تغییر کنم همه چیز تغییر میکنه
پس نگران فرکانس همسرتون یا همکاران و خانواده و… نباشید، دنیا رو به این دید ببینید که شمایید و خدا
در ارتباط با ثروت هم به نظرم یک عدد ثابت تو ذهنتون تعیین کنید، و بگید مثلا آخر ماه این عدد رو میخوام، و خدایا من به ذهنم میرسه تو این رستورانمون کار کنم، یا من به ذهنم میرسه تراکت پخش کنم ولی روزی رو تو میده، ممکنه از هر راه و روشی بهم بدی،اما من این مبلغ پول رو میخوام
هر روز سپاسگزاری کنید بابت اون درآمد، تو ذهنتون بدستش بیارید، ببینید که اون عدد آخر ماه تو حسابتونه، تو ذهنتون خرجش کنید و بابتش سپاسگزار خدا باشید. وقتی ذهن باورش کنه تو واقعیت خودشو نشون میده
اهدافم کوچیک کوچیک باشه
اگر الان دخلتون مثلا 1 میلیونه، یهو 10 میلیون دخل رو تصور نکنید، مثلا 1 میلیون و 400 رو تصور کنید، وقتی بهش رسیدید 2 میلیون رو تصور کنید، بعد 3 میلیون، بعد 5 میلیون بعد 9 میلیون
همینجوری تکاملی که برای ذهن باور پذیر باشه
امیدوارم مفید بوده باشه
یا حق
ممنون وسپاس جناب حیدری عزیز تقریبا هرروز این کامنت رو میخونم تا قشنگ برام جابیفته وبره تو وجودم ویاداوری هم بشه که خواستمو رها کنم وسپاسگزارهم باشم بسیارعالی
سلام دوست عزیزم بهتون تبریک میگم… کامنت زیباتون رو خوندم ..چقدر درست گفتید:” آگاهی با باور فرق داره.”… اینکه بیایم باورهامونو ببینیم و با آوردن منطق، باورهای درست و عالی رو جایگزین کنیم کاریه که باید براش زمان بذاریم…
“کسی که ایمان دارد نه کسی که فقط حرف میزنه” ایمان بیاریم به خدایی که تا الان این همه برامون معجزه کرده وقتایی که تنها از خودش خواستیم و به او ایمان داشتیم..
“چو 100 آید 90 هم پیش ماست و 100 خداست.”
در پناه خدا شاد و آرام باشید.
سلام دوست خوبم
چقدر زیبا گفتید که ایمان بیاریم به خدایی که اینقدر برامون معجزه کرده
واقعا باید بارها به خودم یادآوری کنم همین جمله رو
همه ما ترس داریم، شرک داریم ولی درصدش برای افراد مختلف فرق داره و باید سعی کنیم درصد توحید رو در مقابل شرک بالا ببریم و یکی از راه هاش یادآوری تمامی معجزاتیه که خدا وارد زندگیمون کرده
برای منی که ترس از آینده یکی از پاشنه های آشیلم شده این تمرین خوبیه
ممنونم بابت کامنتتون دوست عزیزم
سلام آقای حیدری عزیز تبریک میگم و ی تبریک بابت جواب عالیتون خیلی شفاف بود اما باید چندین بار بخونم تا خوب بفهممش ودرکش کنم خداروشکر میکنم ک دربین کسانی هستم ک انقدر آگاهی دارن
تبریک میگم بابت جایزتون براتون آرزوی بهترینهارو دارم
سلام دوست بزرگوارم
بسیار سپاسگزارم
خیلی سعی میکنم که ذره ای از این آگاهی ها رو نهادینه کنم و در عمل ازشون استفاده کنم
واقعا خدا همه چیز میشه به شرط باور
و باید روی خودمون کار کنیم تا نتایج تغییر کنه
همه چیز از درون ماست
ممنون بابت کامنتتون
سلام علی جان واقعا لذت بردم از جوابت وازت ممنونم .جایزتم مبارکت باشه .موفق باشی
سلام دوست عزیز و بزرگوارم
بی شک اعتبارش با خداست
بسیار ممنونم از لطفت
انشاالله که همیشه در مسیر هدایت الهی باشیم و بتونیم این آگاهی ها رو در زندگیمون عملی کنیم
بنام الله یکتا
سلام به براردر خوبم آقای حیدری
کامنتتون فوق العاده بود ونوووووووووش جونتون این برنده شدن و گوارای وجود،خیلی بهتون تبریک میگم ،اینا بدونید که در مدار و فرکانس بسیار قوی قرار داشتید که برنده شدید و ان شاء الله نتایج عملی تمام این کامنت در زندگی اتان جاری و ساری باشد
شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید
سلام دوست خوبم
بسیار سپاسگزارم
بهترین دعا برای من همین بود: ان شاء الله نتایج عملی تمام این کامنت در زندگی اتان جاری و ساری باشد
واقعا ممنونم
انشاالله خدا کمک کنه همیشه در مسیر باقی بمونیم و بتونیم درصد قابل قبولی از این آگاهی ها رو تبدیل به باور کنیم
ممنونم بابت کامنتتون دوست عزیزم
پیروز و ثروتمند باشید
سلام عالی بود بهتون تبریک میگم نه بخاطر بردن جایزه بلکه به خاطر درک مفاهیم جهان هر زمان موفق باشید
سلام دوست عزیزم
ممنونم، اعتبار کامنت و اعتبار همه چیز برای خداست
امیدوارم بتونیم هر روز بیشتر و بیشتر درکش کنیم
و یک زندگی بدون ترس و غم رو تجربه کنیم
ممنون بابت کامنت
سلام اقای حیدری
ممنونم امیدوارم خدا همه ما را به راه کسانی هدایت کنه راه
کسانی که نعمت داده نه راه گمراهان
سعادتمند باشید
دوست عزیزم ممنون از نظر ارزشمند شما …خیلی قشنگ خدای بی انتها را توصیف کردین …
سلام دوست بزرگوارم
سپاسگزارم
تمام فکرم اینه که بیشتر درکش کنم و البته بیشتر باور کنم
چون هرچقدر میگذره بیشتر میفهمم که من هیچکسی رو ندارم جز خدا
ممنونم بابت کامنت
با سلام و تبریک شما جناب حیدری بخاطر برنده شدن ارزوی موفقیت و کامیابی برای شما دارم
سلام دوست عزیز و بزرگوارم
بسیار سپاسگزارم
من هم بهترین ها رو برای شما آرزو میکنم
انشاالله که هممون همیشه در مسیر هدایت الهی باشیم و روز به روز پیشرفت کنیم
چون این راه انتهایی نداره، هرچند من گاهی با خودم فکر میکنم هنوز تو جاده خاکی ام و تو آسفالت هم نیوفتادم چه برسه بخوام به انتهای راه فکر کنم
ممنونم از لطفتون دوست عزیزم
پیروز و سربلند باشید
من روزی که کامنتو گذاشتین دو سه باری مطالعه کردم
و امروز چندین مرتبه مطالعه کردم و فکر کردم٫٫٫
خیلی جالب بود من دیروز ویدئو رضایت مندی از دوره جهان بینی توحیدیتونو در تلگرام میدیدم و همون لحظه یاد کامنتتون اینجا افتادم و یک آن به ذهنم رسید برنده شما هستید
و امروز طبق عادت هرروزه ام وقتی به سایت سر زدم ونتایجو دیدم از دیدن اسمتان خوشحال شدم بهتون تبریک میگم
در پناه ربّ به فراسوی اهدافتون برسید
سلام دوست عزیزم
خیلی خیلی ممنونم از لطفتون
شاید باورتون نشه،بارها پیش میاد به دوستان همفرکانسی ویسی میفرستم یا پیامی میدم و یا داخل سایت کامنتی میزارم بعد که میخونم میگم خدایا اینارو من گفتم؟ بی شک تو گفتی و من فقط تایپ کردم
و خودم بارها میخونم کامنتمو
ممنونم از لطفتون دوست همفرکانسی
در پناه الله یکتا باشید
باید پارو نزد وا داد
باید دل را به دریا اد
خودش میبردت هر جا دلش خواست
به هر جا برد بدون ساحل همونجاست
سلامم علییی جوون
دوست زیبارو، زیبااندیش، شاد و ثروتمندم
بهت تبریک میگم
برنده هم که شدی، عالی تر شده
به نظرم تو خیلی وقته تنها پاروی قایقت را شکستی ..
دوست دارم
موفق تر باشی
شادتر باشی دیگه
باشه
ایول
سلام دوست بزرگوارم
خیلی ممنونم
تمام سعیم اینه پارو نزنم، به قول تو شاید پارو رو هم شکستم ولی مهم باورهامه
گاهی بی اراده دستمو میکنم تو آب و بعنوان پارو ازش استفاده میکنم
از خدا میخوام هدایتم کنه که واقعا پارو زدن رو متوقف کنم
ممنونم بابت کامنت دوست عزیزم
شاد و ثروتمند باشی
درود٫ شادباش میگم علی جان برنده شدنت رو در مسابقه٫ بسیار عالی بود
سلام
ممنون از کامنتتون خیلی خوب بود یه سوالی توی ذهنم ایجاد شده بود که با خوندن کامنت شما تونستم جواب سوالمو پیدا کنم خیلی خوب بود
سپاسگزارم
سلام دوست بزرگوارم
اعتبار همه آگاهی هایی که از هرجایی بدست میاریم فقط و فقط برای خداست
وقتی برام سوالی پیش میاد پاسخش رو از خدا میخوام. خدا هم با هزاران دستش از هزاران طریق پاسخش رو میرسونه
کل این سایت و این همه محتوا پاسخ به خیلی از سوالات ماست از طرف خدا
از خدا میخوام کمکمون کنه همیشه در مسیر باشیم و هدایت هاشو دریافت کنیم
ممنون بابت کامنت
درود برشما دوست عزیز,امروز من نکته ای مهم رو در کامنت شما گرفتم,نکته ای طلایی:باور با آگاهی فرق داره(یعنی تو فقط یه چیزی رومیدونی ولی باور بهش نداری),ونکته ای طلایی تر اینه که :مهمترین باور باور به اینکه ۱۰۰ درصد اتفاقاتمون رو افکار وباورهامون به وجود میارن,این باور قدم اوله,از خداوند خواستم که من رو هدایت کنه ودر خواب به من الهام شد که تا قدم اول روبرنداری وباورش نکنی,نمیتونی قدم دوم رو برداری,قدم اول رو که باورش کنی خود به خود قدم دوم که,کار کردن روی باوراته رو برمیداری,نشونه امروز من این بود,چون قبلش داشتم به تمام الهاماتی که از طریق خوابهایم بهم گفته شده بود رو مرور میکردم:اولین چیزی که بهم در خواب گفته شد,باور به اینکه خودم با افکار وباور هایم زندگیم رو به وجود میارم,بعد تابلویی دیدم که روش نوشته بود:جهان بینی توحیدی,وبعد در مورد اخلاق,بود,تشکر میکنم از شما من امروز به خوندن کامنت شما هدایت شدم,چون من هم اهداف خیلی بزرگی دارم,موفق باشید.
سلام دوست بزرگوارم
بی شک اعتبار این کامنت برای خداست
خدا از هزاران طریق ما رو هدایت میکنه و بهمون آگاهی میده
امیدوارم همیشه در مسیر دریافت این آگاهی ها باشیم
سلام دوست عزیز آقای حیدری
تبریک میگم
چقدر دیدگاهتان عالی بود و تاثیر گزار و چه خوب گفتی وقتی که به خدا اعتماد میکنی دیگه باید خیالت راحت باشه و ازش پس نگیری وقتی باور فراوانی رو ایجاد می کنی دیگه کمبود معنا نداره باید خیلی بیشتر ازاین رو خودم کار کنم تا ایمان راسخ داشته باشم تا باورهایم رو بر اساس فراوانی باور کنم همانطور که گفتید همه چیز در ید قدرت خداست کل کیهان تحت نظرش دنبال چی هستیم خدایا شکرت برای این همه زیبایی و فراوانی دستمریزاد به شما که یه بار دیگه یادآوری کردید که باید خدای فراوانی را باور کنیم برایتان آرزوی موفقیتهای روز افزون میکنم ٫
در پناه یکتای بی همتا شاد سلامت و ثروتمند باشید٫ ??
سلام دوست بزرگوارم
بسیار سپاسگزارم
این فراوانی پاشنه آشیل خیلی قویه اکثر مردمه
من چند ماه پیش خیلی جدی نشستم روش کار کردم، نتایج حیرت انگیز شد، تو اون ماه دو برابر درآمد داشتم، یه سفر دبی با کمترین هزینه برام جور شد، به طوری که 1هفته رفتم دوبی و فقط پول ویزا دادم، اصلا معجزززززززززه، و یسری اتفاقات حیرت انگیزی که نمیشه اینجا بیانش کرد و هربار یادم میوفته میگم خدایا شکرت
ولی میخوام اینو بگم که همون 1 ماه بود، یعنی با 1 ماه کار کردن باورها نهادینه نشد برام چون من خییییییلی باور کمبود دارم
و بعد از اون 1 ماه باز درآمده اومد پایین و نتایج دیگه هم رفت!
واقعا که ما باید خدای فراوانی رو باور کنیم
ممنون بابت کامنتتون
سلام آقا علی ممنونم چ جواب کاملی دادی،جایزه مبارکتون باشه.استاد و همه میدونیم ک این مبلغ خیلی کم هست ولی شما جایزه ی اصلی رو هم بردی.
اقا علی من وقتی متن رو خوندم شوکه شدم واقعا احسنت چ خونه ی دلت رو اب و جارو کردی ها!!! از بودن خدا توی قلبت لذت بردم.خداقوت .حقت بود ک واسه ی این همه زحمتی ک کشیدی خدا خودش رو بهت جایزه بده
سلام دوست عزیزم
خیلی ممنونم
یکی از اهداف جدیدم اینه که آگاهی هام رو تبدیل به باور کنم
وقتی فقط 1 درصد این آگاهی هایی که تو همه کامنتای بچه ها و حرفای استاده تبدیل به باور بشه، نتایج پشت سر هم بوجود میاد
ممنونم بابت کامنت دوست عزیزم
در پناه خدا باشی
آقای حیدری خیلی واضح نوشتی… کامنتتون ذخیره کردم برای زمانی که گیج و سردرگمم باز بیام سراغش و بفهمم باید چیکارکنم… درود بر شما دوستِ عزیز
سلام دوست خوبم
اعتبارش برای خداست
خداوند هموراه در حال هدایت ماست
امروز در یک کانال که درباره شکرگزاریه پیامی برام اومد که الان افتاد به دلم اینجا بنویسمش:
این که خدا خودش را مهربان ترین مهربانان معرفی کرده یعنی چی؟… یعنی اگر تمام مهربانی مادران دنیا نسبت به فرزندانشان ، پدران به فرزندان، عاشقان به معشوق را بتوانی حساب کنی باز هم خدا از همه اینها مهربان تر است
ممنون از کامنتتون
سلام علی اقا جان
واقعا عالی بود بسیار عالی و تاثیر گزار خلی ممنون که وقت گذاشتین که به ما اگاهی بدید.هر کجا که هستید موفق و سربلند باشید.
سلام دوست خوبم
سپاسگزارم
شاید قبلا وقتی استاد تو فایل ها میگفت: بهم گفته میشه و من میگم و من چیزی از خودم نمیگم
کمی قلقلکم میومد که یعنی چی؟
ولی الان گاهی با غلظت بالا برای خودم اتفاق میوفته، چه داخل سایت چه خارج سایت، یه یکی ویس میدم یا متنی مینویسم بعد خودم گوش میدم میگم یا خدا من چی دارم میگم
چقدر خوب نوشتم فلان کامنت رو
و اینها همش الهاماتیه که خدا میگه و من تایپشون میکنم
ممنونم بخاطر کامنتت دوست خوبم
احسنت خیلی خوب گفتین و خوب مطلب رو شکافتین . امیدوارم که همه بتونیم به باورهای خوب و حال خوب برسیم . امیدوارم که تا یه ذره به نتیجه میرسیم دست از تغییر باورهامون برنداریم و به راه ادامه بدیم تا به هدف برسیم
سلام دوست عزیزم
خیلی ممنونم بابت کامنت زیباتون
واقعا کاش وقتی به یسری نتایج میرسیم دست از تغییر باورهامون بر نداریم
شاید این مشکل خیلی از ماها باشه که به محض ظاهر شدن چند نتیجه کوچیک فکر میکنیم دیگه همه چیز رو برای همیشه یاد گرفتیم…
بازم ممنون بابت کامنت زیباتون
پیروز و سربلند باشید
سلام آقای زاهدی . چقدر خوشحالم از جمله کلیدی شما که در مورد دست برنداشتن از عمل به قوانین در صورت نتیجه گرفتن ، بود . انگار این جمله میخ دیگری بر باور عمل به قوانین زد. همیشه و همیشه باید عمل کرد . اوایل که باور عمل به قوانین من ایراد داشت این توصیه منو غمگین میکرد اما الان مثل یک روتین زندگی بهش نگاه میکنم. یک زمانی وقتی که استاد عباس منش در بندرعباس بود و من جوانتر بودم ناخواسته به قانون تمرکز بر روی زیباییها عمل کردم و روزها و لحظه های خوشی برای خودم رقم زدم که به قول استاد واقعا بهشت رو تجربه میکردم در حالیکه در یک منزل کهنه و کلنگی با جیب خالی گذران میکردیم . اما من اصلا این سختی رو نمی فهمیدم از بس که باورهای توحیدیم قوی شده بود و فقط چیزهای خوب میدیدم و به ورودی ها حساس بودم . تلویزیون ما هم ناخواسته خراب شده بود . همین دو عامل سبب خروجی شده بود که مساوی شده بود با اتفاقات خوب و اون حسی که ناب بود و نظیر نداشت و قابل توصیف نبود . چند ماه به این روال بود تا اینکه با مراقبت نکردن وارد مرحله رکود شدم و تمام دستاوردهامو از دست دادم.
از اون روزها سالها گذشته اما شیرینی اون ایام منو به تقلایی انداخت که جستجو کنم و درخواست کنم و اینقدر اینکارو ادامه دادم تا خداوند منو در مدار هدایت قرار داد .تا راز این داستان زندگی م رو دانستم و فهمیدم با عمل به قوانین دوباره میتونم اون ایام شیرین رو تجربه کنم. امیدوارم روزی خودم و همه دوستان بشه به زودی
آمییین
💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹
به نام خالق زیبایی
آقای حیدری عزیز
بابت برنده شدنتان در مسابقه از صمیم قلب خوشحالم و بهتون تبریک میگم و آرزوی سلامتی شاادی وثروت بیشتر رو از خدای جهانیان دارم .
خواستم خالصانه بگم نوش جانتان آگاهی های الهی .
?????
در پناه خدای عزیز وعزتمند وثروتمند باشید ?
سلام خانم مرادی عزیز
بسیار سپاسگزارم
یکی از شکرگزاری های من، بودن در جمع این خانواده صمیمیه
پیروز و سربلند باشید
سلام علی جان.خیلی عالی بود.این کامنت نتیجه کار کردن رو خودت وباورهاته که زیباست.وضوح وشفافیت وحرف دلی تو حرفات هست.نکات خوبی اشاره کردی لذت برم.استفاده کردم دمت گرم.موفقیت روزافزون برات میخام…..چون 100 آید 90 هم پیش ماست.خدایا ازت ممنونم.شکرت
سلام دوست بزرگوارم
سپاسگزارم، حرف هایی از جانب خدا بود که گفته شد و من فقط تایپ کردم
واقعا از خدا میخوام که بتونم همین حرف ها رو با تمام وجود باور کنم
ممنون بابت کامنت زیبات دوست خوبم
سلام خدمت دوست هم فرکانسی عزیزم
آقای علی حیدری چند روزی بود که یه فایلی از استاد شنیده بودم به نام (مهم ترین عمل) و در اون فایل گفتن که به صفحه لایو 3 برید و کامنت هارو بخونید که پر از باور های خوب و ارزشمنده بلاخره امشب موفق شدم که به این صفحه بیام و هم فایل رو گوش بدم هم توضیحات رو بخونم هم کامنت فوق العاده ای شمارو
چند روزی بود که نمیتونستم ذهنمو کنترل کنم این فایل رو هم به صورت هدایتی داخل سایت پیدا کردم با اینکه خیلی از فایل های استاد رو گوش دادم شاید همین فایل رو هم گوش دادم ولی هیچوقت انقد وقت نذاشته بودم برای مطالعه کامنت ها و … الان میفهمم که واقعا دوستانی اینجا هستن کن باور ها و آگاهی های نابی دارن و با خوندن این باور ها باور های خودمون قوی تر میشه و خودمون رو دوباره پیدا میکنیم و آگاه تر میشم
از سایت خوب و دوستان و استاد خوبم از خانوم شایسته عزیز و تمام عزیزانی که باعث این کار خیر شدن سپاسگزارم انشالله در پناه حق خدای ثروت و فروانی باشید
سلام و درود بر علی جان عزیز
سومین باره کامنتتو خوندم دفعه اول هیچی نفهمیدم کم کم فهمیدم گفتم چیه اینهمه نمره بهش دادن اول شد، حسادت.
سری دوم خوندم گفتم نهههه عجب چیزی گفت گفتم حقشه دمشگرم.
امروز بعد اینکه 11ص از این کامنتها رو خوندم زدم روی به ترتیب امتیاز گفتم اینجوری کامتتها رو بخونم ازاین به بعد دیدم اولین کامنت کامنت کسی که روز اول نفهمیدم و حسادت کردم که چه خبرررررره مگه حالا 1000نفر امتیاز و 100نفر کامنت گذاشتن
الان که با این مدارم خوندم خیلییییی خوشحالم که یکهفته نشده مدارم چقد تغییر کرده و چقدددددددد آگاهی و چقددددددد نور داره این کامنت چقد خالص و پر معنا خلاصه و مفید باور توحیدی استاد و چه چیزی اصله برای چی اصله رو توضیح دادین
دقیقا زدی رو خال بله درسته استاد اصلااااا به این فکر نبود که تبلیغ کنه یا اینکه بگه آقای فلانی رو آیدی اینستات لطفا بنویس شاگرد عباس منش هستم و یا بازدید سایتم باید اینقد بشه هیچکدوم ازاین کارهارو نکرده استاد بقول خود استاد در اکثر فایلها که من فقططططط دارم رو باور توحیدی ام کار میکنم و بقیه کارارو خود خدا بوسیله امدادغیبی اش داره انجام میده
استاد جان ثابت کرد با عمل که وعده خدا حقه که در سوره طلاق آیه 2و3 فرمود
هرکسی تقوای الهی پیشه کند هرکسی بتونه در تاریکی های زندگیش یعنی وقتایی که عرصه از هر لحاظ تنگ و تنگ تر میشه یا از لحاظ فشار مالی یا از لحاظ فشار افکارو گفتاروکردار هرز اطرافیان یا وقتایی توقعاتت انجام نمیشه تونستی کنترل ذهن کنی اگه تونستی ایمان داشته باشی که خدا رو حرفش که گفته ازجایی که فکرشو هم نمیکنن بهشون روزی میدم بی حساااااب اونوقت من برات همه کار میکنم اینو استاد جان با عمل به ما نشون داده و از شما بینهایت متشکررر م چقد قشنگ باور و توضیح دادی که یهویی فقط با دانسته هات نمیتونی سریع اونو پیاده کنی چون اونوقت با کله میخوری زمین و بجای ساخته شدن بدترم میشی گفتی یواش یواش باورتو بساز و عمل کن تا قدم های بزرگ برداری علی جوووووون الان فهمیدم چرا اول شدی چون کاملااااا حقت بود و لایقش بودی دمتگرررررررم و خیلی خوشحالم دارم سومین کامنت و اینجا میزارم با مدارهای مختلف در یکهفته خیلی حالم دگرگون شد با دوباره خوندن و نوشتن ای وو وول دمتگررررررررم رفیق زنده باشی
آقای علی حیدری ممنونم به خاطر این کامنت پر محتوا تون
آیه 2و 3 سوره ی طلاق فقط به همین 2 آیه باور و ایمان داشته باشیم و به جای نجوای شیطان گونه این دو آیه رو با خودمون آگاهانه و با احساس خوب تکرار کنیم ، در جایگاهی قرار خواهیم گرفت که استاد الان بهشون دست پیدا کردند و این دور از ما نیست فقط کافیه باورش کنیم و عمل کنیم مثل استاد .
خدایا شکرت شکرت شکرت
سلام به شما دوست ارزشمندم
سلام به شما علی حیدری عزیز
واقعا چقدر تحسین برانگیز این کامنت رو بجا گذاشتی. واقعا چقدر عالی بود. چقدر لذت بردم. چقدر لازم داشتم. چقدر هدایتی امروز از این صفحه به اون صفحه پریدم. چقدر هدایتی و دلی از پروفایل و داستان هدایت شما دستان خداوند پرواز کردم توی این همه آگاهی. اصلا شیرجه زدم در شعور کیهان. اصلا این من نیستم که مینویسه…
اینقدر این کامنت رو باید خوند کهه نمیدونم چه نکته ایی ازش رو اینجا بنویسمف شاید برای شروع همین جمله خوبه که نوشتین:
زور باورت به آگاهی هات میچربه
خدایا منو توانمند کن، زورمند و قوی کن تا باورهام اینقدر قوی بشه تا اگاهی هام با یک حرکت برن کنار. تا بشم سراسر پـــر از عشق تــو و توحید عملی رو زندگی کنم و عمل کنم و عمل کنم این ایمانی که گاهی صرفا حرف مفته….
این کامنت هم صرفا عمل به یک حرکت کوچیک بود.بازهم از شما دوست ارزشمندم علی جان سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
براتون از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی اونم دائمی رو خواستارم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام علی جان
چقدر زیبا نوشتی
واقعا حرفت خیلی خیلی ارزش داشت
خیلی اگاهی داشت
میخواستم ازیت تشکر کنم ب خاطر این کامنتت و تحسین کنم ک پسر دمت گرم عزیزم
این خروجی باور ها و اگاهی های توست
این کامنتت مال یک سال ۳ ماه پیشه
میدونم از حالا تا روزی ک این کامنت را نوشتی چقدر
پیشرفت کردی
دمت گرم
اگ ت تونستنی منم میتونم
ب امید پیروزی های بیشتر از الان
در پناه الله یکتا💛🙏
سلام
آفرین و احسنت به شما، کامنتتون و آگاهی های نابی که در اختیارمون قرار دادید. این آگاهی ها، نوشتنشون هم زیباست چه برسه به عمل بهشون. خدا میدونه که چه موفقیت هایی رو در پی داره. ان شاالله هممون رهرو این مسیر الهی باشیم.
یا حق، خداوند هدایتگرتون باشه
سپاسگزارم دوست خوبم
امیدوارم بتونم بهشون عمل کنم و مرحله تبدیل آگاهی به عمل رو بخوبی انجام بدم
پیروز و سربلند باشید
سلام دوست عزیز
اقای علی حیدری
واقعا لذت بردم از مطالعه متن شما و اگاهی های خوب شما
ممنونم و امیدوارم به قول استاد
شاد و سلامت و ثروتمند باشی و سعادتمند در دنیا و اخرت
سلام دوست عزیز و بزرگوارم
بی شک اعتبار این متن با خداست و من فقط تایپ کردم
امیدوارم همگی در مسیر هدایت الهی باشیم و بتونیم با قدرت این مسیر رو ادامه بدیم
ممنونم برای دعای بسیار بسیار بسیار زیباتون
در پناه الله یکتا باشید
سلام به آقای حیدری عزیز
واقعا لذت بردم از این دیدگاه
از این رشد تکاملی شما من یکی واقعا لذت میبرم من شما رو در دوره جهانبینی توحیدی شناختم و کامنتای شما رو دنبال کردم و کلی چیزای خوب یاد گرفتم
مرسی از این که هستین
امیدوارم هرجا هستی شاد و سربلند و ثروتمند باشی
سلام دوست بزرگوارم
بسیار سپاسگزارم
خیلی خوشحالم که کامنتم مفید بوده. تمام سعیمو این هست که با رعایت تکامل آرام آرام فرکانس هامو بهتر کنم
شاید عجله برای تغییر به معنای پارو زدن در خلاف جهت رودخانه باشه
از خدا میخوام هدایتم کنه برای رهایی بیشتر
براتون بهترین ها رو آرزو میکنم دوست عزیزم
سلام علی جان عزیز دلم
خیلی خوب نوشتی امیدوارم همه بتونیم به بهترین شکل به موارد گفته شده باور داشته باشیم
سلام دوست بزرگوارم
بسیار بسیار سپاسگزارم
واقعا آرزوی خودم هم اینه که بتونم به این موارد باور داشته باشم و همیشه در جهت این رودخانه پارو نزنم و اجازه بدم خدا هدایتم کنه
ممنونم از دیدگاهت
در پناه خدا باشی
سلام آقای حیدری خسته نباشید
الان چند مدتی است که از مسابقه گدشته وشما برنده شدید اولا بهتون تبریک میگم در ثانی من همون بار اول بهتون ۵ امتیاز دادم وخیلی لذت بردم از کامنتتون خیلی .ولی وقتی دوباره ایمانم ضعیفتر میشه وکم میارم دوباره ودوبارم میام کامنتای بچه ها رو میخونم که الان واااقعا کامنتتون رو برای چندمین بار خوندن وانرژی گرفتم ممنون از شما
سلام دوست بزرگوارم
بسیار سپاسگزارم، اعتبارش با خداست
این طبیعت همه ماست که خیلی زود فراموش میکنیم و استاد هم بارها میگن که تکرار این موارد مثل نفس کشیدن و غذا خوردنه
چیزی نیست که 1 بار یاد بگیریم و همیشه استفاده کنیم، اگر به دنبال آرامش همیشگی هستیم باید همواره در حال تکرار این آگاهی ها باشیم
واقعا کامنت های بچه ها مثل گنجینست
ممنونم بابت کامنتتون دوست بزرگوارم
دوست عزیز،علی حیدری
بسیار انرژی گرفتم از کامنت شما
روزهای سختی رو سپری میکنم اما امروز با خوندن این جملات زیبا دوباره ایمان در وجودم ریشه زد
کامنت شما رو کپی کردم تا بارها و بارها بخونمش و حس امروز برام تکرار بشه
خدا رو بخاطر وجود شما هزاران بار شکر میکنم
خداوند کمک کنه منم به درک درستی برسم و هدایت بشم.آمین
سلام دوست بزرگوارم
همه ما در زندگی تضادهایی داریم اما همه چیز بستگی به واکنشی داره که ما نسبت به اون تضاد انجام میدیم
امیدوارم به خوبی این روزها رو سپری کنید و بتونید تمرکزتون رو روی نکات مثبت هر چیزی متمرکز کنید
پیروز و سربلند باشید
درود علی آقای حیدری
واقعأ عالی قانونا درک کردی و خیلی عالی توضیحش دادی،مخصوصأ قانون تکاملا عالی توضیح دادی لذتشا بردم و باورشا ساختم.
در مسیر رشد و پیشرفت پایدار باشی دمت گرم
سلام دوست عزیزم
خیلی خیلی سپاسگزارم، اعتبارش با خدای مهربونمه
امیدوارم همگی جمع این خانواده صمیمی کنار هم روز به روز پیشرفت کنیم و این دنیای قشنگ رو جای بهتری برای زندگی کردن کنیم
خدایا شکرت که در بین این جمع صمیمی هستم
ممنون بابت کامنتت دوست بزرگوار و عزیزه من
در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشی
با سلام جناب حیدری
دیدگاهتون فوق العاده بود و واقعا دلنشین بود و واقعا مصداق اینکه آنچه از دل بر آید بود،و از خداوند براتون توفیق روز افزون و عمل به این باورهای ناب ،برای خودم چه برای شما چه بچه های هم فرکانس دارم.موفق باشید
سلام دوست بزرگوارم
بسیار سپاسگزارم
امیدوارم جمع این خانواده صمیمی روز به روز به درک بالاترین از قوانین برسیم و بتونیم بصورت عملی این آگاهی ها رو در زندگیمون پیاده کنیم
بی شک خداوند داره هدایتمون میکنه
در پناه الله یکتا باشید
عالی بود دوست عزیزم چه حرفایه زیبایی چه احساس قشنگی
ممنونم که وقت گذاشتین وتبریک میگم به شما? قطعا بهترین هستین
درپناه حق باشید
سلام دوست عزیزم
بسیار سپاسگزارم ازتون و خدارو شکر میکنم برای همه چیز
خودم هم باید بارها و بارها کامنتای این فایل رو بخونم
واقعا دارم از ته دلم به این جمله میرسم که: فقط با یاد خدا دلها آرام میگیرد
ممنونم بابت کامنتتون
دوست عزیز سلام
در ابتدا بخاطر لحن کاملا ساده و گیرای منتون ازتون سپاسگذارم هرچند ک من بعد اتمام مسابقه و شاید دیرب کانتتون دسترسی پیدا کرذم ج میدم ولی من خودم چندتا سوال ک درمورد باور داشتم شما ج دادید چقد ساده و درعین حال موشکافانه بقضایا نگاه میکنیدنوع زاویه نگاهتون جای بسی تشکر داره. خیلی آموزنده بود دیدگاهتون و باعث شد منهم برم سورهای طلاق و حدید و انعام رو بخونم. من خودم درحال حاضر بشدت زندگی سختی با شرایط بسیار سختی دارم در حدی ک بارها دوستانم از اوضاع الانم گریه کردن ولی خداروشکر با نگاه توحیدی ک از فایلهای رایگات استاد یادگرفتم حال دلم نسبت ب شرایطم خوبه ودارم رو خودم کار میکنم ک بهتر از اینم بشه و تنها یاد خداس ک تو این شرایط بهم آرامش میده.برای من هم با زبانی ک گناه نکردم دعا کنید و شدیدا نیازمند دگرگون شدن وضعیتم هستم. شاید من هم دوسال بعد اشک تو چشام بخاطر این روزها جاری بشه.ممنون از همه دوستان با نگاهی از جنس نگاه استاد با پاسخ های زیباشون.در پناه یگانه هسی بخش موفق وموید باشید.
سلام خانم زنجانی عزیز
بسیار سپاسگزارم
دعا میکنم شرایط زندگیتون خیلی زود روبراه بشه. باور کنید که تضاد تو زندگی همه هست. من هم به نسبت خودم تضادهای بزرگی دارم و حتی خوده استاد هم به تضاد برمیخورن ولی مهم عکس العمل ما نسبت به اون تضادها هستن
گاهی اتفاقات به ظاهر تلخی تو زندگیمون میوفته که روزها رو برامون سخت میکنه ولی وقتی مدتی میگذره میبینیم اون اتفاق نقطه عطف زندگیمون بوده
خوده من هم با تضادی دست و پنجه نرم میکنم که فقط از خدا میخوام هدایتم کنه، تضادی که شاید میخواد ایمانم رو بسنجه، ایمانی که ثابت کنه چقدر میتونم به آگاهی هام عمل کنم
و واقعا گاهی نمیدونم باید چیکار کنم و از خدای مهربانم هدایت میخوام
دعا میکنم خیلی زود با حال خیلی خیلی خوب تو سایت کامنت بزارید و از اتفاقات خوبتون برامون بگید
از اتفاقات بینظیری که براتون افتاده و این که چطوری از پس همه تضادهاتون براومدیم
در پناه خداوند مهربان و قدرتمند و ثروتمند باشید
هر چی این متن و میخونم سیر نمیشم عالیه
سلام دوست خوبم
بی شک حرفای خدا بوده که من تایپ کردم و خودم همیشه دوست داشتم حرف های اینچنینی رو بارها بخونم و کل کامنت های این فایل فوق العاده هستن
همشون باورهای ناب و خالصی رو بیان میکنن مخصوصا باورهای توحیدی که انسان رو به بالاها میبره
بعضی روزها میشه که دوست دارم هیچ کاری نکنم و فقط و فقط فایل های استاد رو دوره کنم
من هم دوس دارم این متن و بارها بخونم واقعا ممنون انقدر خوب توضیح دادین
سلام
سپاسگزارم دوست عزیزم
یک ایده دارم بهم الهام شد براتون بنویسم
معنی دعای جوشن کبیر رو بخونید، اما نه روزنامه وار، با تفکر به هر قسمت
من رو که دیوانه میکنه و در زمینه تقویت باورهای توحیدی خیلی موثره
الان که ماه رمضانه خیلی حس خوندن و فکر کردن روش رو دوست دارم
علی جان خدای مهربونی که اینطوری باهاش رفیق شدی حتما کمکت کرده و حتما صحبت هایی که جمع بندی کردی و نوشتی جزء باورت بودن که اینطور زیبا برامون اوردیشون وگرنه اگر باورت نبودن اینقدر زیبا بیانشون نمیکردی و اینطور عالی به دلو روح ما نمینشست
سلام دوست عزیزم
بسیار سپاسگزارم
خودم فکر میکنم قسمت اعظمی از این حرف ها جزو آگاهی هام بوده و باید روشون کار کنم تا تبدیل به باور بشن
جنس باور فرق داره
البته 2 ساله که خیلی دارم روشون کار میکنم و نتایجی هم در یکسری زمینه ها گرفتم
ولی فکر میکنم خیلی خیلی خیلی بیشتر باید کار کنم
خیلی بیشتر
نه کار زمانی، نه فایل گوش دادن زیاد
نمیدونم چجوری بیانش کنم، شاید بشه با کلمه ایمان بیانش کرد
باید بیشتر و خالص تر ایمان بیارم
چشمم فقط به خدا باشه
نه به خودم، نه به کارم، نه به دوستام، نه با خانوادم، نه به آگاهی هام
امیدوارم خدا هممون رو به راه راست هدایت کنه، به راه کسانی که به آنها نعمت داده نه راه کسانی که به آنها غضب کرده و نه گمراهان
ممنون بابت کامنتتون
دوست خوبم سلام.عالی گفتی .اشارت به ایه 3 سوره طلاق عالی بود.من همیشه اینو با خودم تکرار میکنم و میگم این زمانی که خداوند در این سوره وعده داده کی هست.خداوند از طریق شما پلسخم رو داد.هر زمان که من ایمان بیارم بهش اگه باور قلبی بهش داشته باشم اون وقت زمان سرازیر شدن نعمت به زندگیم رسیده.خدارو شکر
سلام دوست خوبم
آیه 3 سوره طلاق خیلی دل رو آروم میکنه
اما موضوع ایمان خیلی مهمه. ایمان ایمان ایمان
یه کلمست اما میشه ازش هزارتا کتاب نوشت، اصلا به این راحتی ها نمیشه معنیش کرد
ایمان…
خدایا ایمان واقعی بهمون عطا کن
آمین
سلام دوست عزیز
هزاران تبریک به شما واین جواب پرازاگاهی وایمان٫ سپاس فراوان
سلام دوست بزرگوارم
خیلی ممنونم
آگاهی به تنهایی کارساز نیست و باید ایمان پشتش باشه، ایمانی که عمل بیاره و ما به این آگاهی ها عمل کنیم تا نتیجه بگیریم
بی شک من و همه دوستانم در کامنت آگاهی های خودمون رو نوشتیم
و خوده من یک جهاد اکبر لازم دارم که این آگاهی ها رو تبدیل به باور کنم
ممنونم بابت کامنتتون
سلام
قبلا بهتون نمره مثبت داده بودم خدا وکیلی عالی نوشتید جایزه نوش جونتون
واقعا نوشته با ارزشی است آفرین و مرحبا به شما
شما لایق بهترینها هستید
سلام خانم راداکبری عزیز
بسیار سپاسگزارم از لطفتون
اعتبارش برای خداست
ممنون بابت تبریکتون
در پناه خدای مهربان باشید
سلام به شما دوست عزیز
خیلی قشنگ،کامل و مفصل توضیح دادین و احساس زیبایی با خوندن نوشته شما بهم دست داد.
واقعا شایسته برنده شدن در مسابقه بودید.تبریک میگم بهتون.
ایشالا در تمام مراحل زندگیتون موفق باشید.
سلام دوست عزیزم
سپاسگزارم، بی شک اعتبارش برای خداست
شاید همین مسابقه و کامنتاش تلنگری بود برام که بیشتر رو این موضوع فکر کنم چون هنوز باورهای مخرب و ترمزهای بسیاری دارم
ممنون بابت کامنت
در پناه خدا باشید
بی شک اعتبارش برای خداست
جمله بسیار زیبا و عزیزی را گفتین ازتون ممنونم منم یاد گرفتم از تون.
اعتبارش برای خداست. اصلا ما خودمونم برای خدائیم.مگه نه؟
شاد و موفق در پناه الله یکتا باشید.
سلام دوست عزیزم
این موضوعی هست که استاد در جلسه 9 جهانبینی باز میکنن، این که اعتبار کارها رو بدیم به خدا چون خداست که داره همه کارها رو انجام میده
به قول استاد روزی که فکر کنی خودت داری کارها رو انجام میدی دیگه کارت تمومه
در پناه الله یکتا باشید
علی عزیز واقعاااا عالی دمت گرم من ک خیلی حال کردم با کامنتت یعنی چند بار موهای بدن من سیخ شد اشک تویه چشمام حلقه زد فوق العاده بود
آفرررررررررررررررررین علی ب این درکت از قانون برات بهترینا رو آرزو میکنم
مرسی ک وقت گذاشتی و این آگاهی هارو منتقل کردی
سلام دوست عزیزم
بسیار سپاسگزارم
یک واقعیتی: هر بار که یکی میگه کامنتت(اعتبار این حرفها برای خداست) خوب بود تو دلم میگم خدایا یکاری کن همینایی که نوشتم باور کنم که اگر باور کنم دیگه نمیترسم، دیگه نگران نیستم. در حالی که الان گاهی میترسم و نگران میشم. از آینده از کسب و کار و هزار تا چیز دیگه
و اینکه اگر باور کنم این موارد رو نتایج باید برام رخ بده، حالا تو این مثال نتایج مادی
هربار که کامنتی میاد دعام اینه، که خدایا کمکم کن طوری باور کنم که همیشه ته دلم قرص باشه
و الان تنها چیزی که تسکینم میده حرف استاده که همه چیز از درونه، هر بار نجواها حمله میکنن تو ذهنم میگم همه چیز از درونه و خیلی حالم بهتر میشه چون فکر میکنم که به چی توجه کنم تا حالم کمی بهتر بشه
ممنون بابت کامنتت دوست بزرگوارم
علی جان عاااااالی بود
اشکو در اوردی پسر
همیشه موفق باشی داداش گلم
سلام دوست خوبم
بسیار سپاسگزارم
همیشه حال خوب و هدایت در مسیر الهی رو برات آرزو میکنم
در پناه الله یکتا باشی
دوست عزیز از پاسخ شما لذت بردم خیلی خوب جایگاه الله رو توضیح دادین خیلی خوب یاداور شدین باور ب خداوند ..
سپاسگذارم?
سلام دوست عزیزم
سپاسگزارم، اعتبارش برای خداست
جایگاه خداوند بسیار فراتر از چیزی هست که ما درک میکنیم و امیدوارم هر روز ظرف وجودی ما برای درک خداوند بزرگتر بشه
ممنون بابت کامنتتون
عاااالی بود. راستش حسودیم شد گفتم خدا چقدر باااور بچه ها قوی تر از منه من خیلییییی کار دارم تا به الان شما برسم.
ولی آخر کامنتت رو خوندم امیدوار شدم انشالله همه ما به سمت خدا حرکت کنیک و بندپیشو بکنیم
سلام دوست بزرگوارم
بسیار سپاسگزارم
این نوشته ها آگاهی هستن و همه ما سعی میکنیم تبدیلشون کنیم به باور و به اندازه ای که داریم باور میکنیم نتایج برامون رخ میده
امیدوارم همیشه در مسیر هدایت باشیم
ممنون بابت کامنت
ممنونم اقای حیدری
همیشه کامنتات برای من الهام بخش بوده امید. وارم
همیشه به الهاماتت گوش کنی و ما رو هم بهره مند کنی وقتی مسابقه ای میشه من دنبال کامنت شما هستم ….موفق باشی
سلام دوست عزیز و بزرگوارم
اعتبار تمام حرف ها و کامنت ها برای خداست
خوشحالم که این کامنت برات مفید بود، واقعا خیلی لطف دارید
آرزو میکنم همه ما هر روز به درک بیشتری از خداوند و قوانین کیهان برسیم و بتونیم بصورت عملی این آگاهی ها رو در زندگیمون پیاده کنیم و نتایجش رو ببینیم
با آرزوی بهترین ها
سلام دوست عزیزم خداروشکر بخاطر داشتن دوستانی عالی که حال خوبشون حال آدمو بهتر میکنه.کامنتت پر بود از نگاه خدا…
همیشه شاد وارزشمند باشی..
سلام دوست بزرگوارم
بسیار سپاسگزارم
نگاه خدا همیشه به سمت ماست و کافیه ما هم نگاهش کنیم
واقعا از خدا میخوام همین حرفایی که در کامنت هست رو بتونم کامل باور کنم
یاده حرف استاد تو جلسه 5 جهانبینی افتادم که میگفت: خواسته های ما همین الان هستن و پشت درن، کافیه ما کمی در رو بیشتر باز کنیم تا بتونن وارد بشن
خدا هم همیشه هست و عاشقانه داره نگاهمون میکنه، فقط کافیه ما باورش کنیم،همین
ممنون بابت کامنت دوست بزرگوارم
بسیار عالی دوست عزیز
دیدگاهتون ارزش این رو داره که چندین بار بخونیمش
ارزش دیدگاهتون از پنج ستاره هم بیشتره??
سلام دوست عزیزم
بسیار سپاسگزارم
اعتبارش با خداست، شاید باورتون نشه ولی انگار خدا میگه و من تایپ میکنم
و همیشه وقتی کامنتی میزارم خودم برمیگردم و میخونمش
مثل استاد که بارها و بارها فایل های خودشون رو نگاه میکنن
سپاس از کامنتتون دوست خوبم
سلام علی جون خیلی خوب توضیح دادی
واقعا اگر بتونیم اینجوری ایمان بیاریم زندگی برامون بهشته .
حتما ایه هایی که گفتی رو میخونم .چون هنوز به اونجای قران نرسیدم امیدوارم موفق باشید .سپاسگزارم
سلام دوست عزیزم
بسیار سپاسگزارم
من خودم قرآن رو طبق سوالی که از خانم شایسته پرسیدم و پاسخی که بهم دادن بخش بندی نمیکنم که مثلا بگم از اولش بخونم یا برم ببینم کدوم آیه ها اول نازل شده از اونا شروع کنم
بلکه به دلم و نشانه ها توجه میکنم، وقتی میبینم کسی آیه ای از سوره ای میاره که خیلی میرم تو فکر، میرم و اون سوره رو کامل میخونم تا درکم بهتر بشه
یا گاهی بهم الهام میشه که قرآن بخونم، میرم صفحه فهرست رو تو سایت باز میکنم، میگم خدایا هدایتم کن کدوم سوره رو بخونم و بعد بصورت تصادفی یک سوره رو باز میکنم و شروع میکنم معنیشو خوندن
سلام دوست عزیزم علی اقای گل
ااااخ که چه کیفی کردم از حرفات از کلمه به کلمش لذت بردم انشاالله که همه به خواسته های قلبیمون برسیم با توکل وایمان کامل به خداوند..ممنون بخاطر این جواب زیبات ..راستی با اجازت کامنتتو کپی کردم حیفم اومد نداشته باشمش ?
سلام دوست بزرگوارم
اعتبار تمام حرفا برای خداست
خدا با هزاران دستش در حال هدایت ماست، تک تک این کامنت ها و حتی صحبت های استاد از سمت خداییه که هر بار به یه طریق میخواد به ما انتقالشون بده
ممنون بابت کامنت
سلام علی جون عالی بود مرسی دقیقا درست میگی باور با اگاهی زمین تا اسمون فرق داره انشالا که با ادامه دادن این راه باورهای ما هم ساخته میشه و نتایج بزرگترو بزرگتر میشه مرسی از دیدگاه
سلام، سپاسگزارم دوست عزیزم
اعتبارش با خداست
واقعا آگاهی و باور خیلی فرق دارن
حتی استاد تو جلسه تمرکز بر روی نکات مثبت قدم اول میگن که: این باورهایی که تو کامنتا نوشتید خیلی خالص و نابه، اگر کسی فقط 1 درصد اینارو باور کنه زندگی مالیش زیر و رو میشه
از خدا میخوام هدایتمون کنه تا روز به روز بهتر درکش کنیم
ممنون
سلام آقا علی عزیز
پوزش میخواهم من امتیاز دو ستاره دادم باید پنج ستاره میدادم ، شما پنج ستاره ببین، چون دیدگاهتون واقعا ارزشمنده. البته میدونم شما باورت به قدری قوی هست که مهم نیست براتون، و کلا اینها مهم نیست. اما من شما رو میشناسم و میدونم یکی از شاگردهای موفق و متعهد استاد هستید و دیدگاههای شما رو هم مطالعه و دنبال میکنم ، شما الگوی بنده هستید. تعهد و ایمان رو میشه در شما دید.
امیدوارم به نتایج عالی تر برسید
سلام حامد جان
اعتبار همه حرف های این سایت و همه حرف هایی که باعث هدایت هممون میشه فقط برای خداست و بس
واقعا امتیاز گرفتن خیلی مهم نیست، مهم امتیازیه که ما تو دل هامون به خداوند میدیم و من خودم چقدر تو این موضوع ضعیفم و چقدر باید روی خودم بیشتر و بیشتر کار کنم
امروز عصر کمی حالم دگرگون و بد شد ولی به خودم یادآوری کردم احساسمه که داره همه چیز رو رهبری میکنه و در چند دقیقه همه چیز رو سپردم به خدا و احساسمو خوب کردم، شاید بهترین لحظه امروزم بود
خوشبختی همین لحظاتیه که میگذره اما ماها دنبال قاتل بروسلی میگردیم
امیدوارم بیشتر بتونیم به اصل بپردازیم و فرعیات رو از ذهنمون دور کنیم
ممنونم بخاطر کامنتت رفیق
سلام
من از کامنت شما خیلی لذت بردم.خیلی خوب نوشتین.
چون 100 اید نود هم پیش ماست
به به خیلی خوب بود.من خیلی استفاده کردم.
سلام دوست من
بسیار سپاسگزارم
این جمله ایه که بارها در فایل ها از استاد عباسمنش عزیز شنیدم و واقعا جمله ایه که باید روش فکر کرد
چون 100 آید 90 هم پیش ماست
در پناه خدا باشید
سلام بر علی جان عزیز
دوست توحیدی من
دیشب از یسری اتفاقات گیج و گنگ بودم و با اون احساس کامتتو خوندم اومدم امتیازها و بازخورد کامنتتو دیدم مخم صوت کشید گفتم آخه واسه چی اینهمه امتیاز اینهمه پاسخ مگه چی گفته و میدونستم اینم گفتم امروز حالم یجوریه واسه همین نتونستم نور آگاهیی این کامنت و دریافت کنم تو این چندماهی که تمام وقت اینجام اینجوری گنگ نبودم گفتم نه مجید حتمااااا بسیار حرفاش مهم بود که اینهمه امتیاز و بازخورد داشت کامنتش ولی باز میگفتم درسته حالا نه اینقد امتیاز بگیره 1112تا و 98 تا پاسخ آخرای کامنتشو قبل خواب خوندم یخورده دلم گرم شد گفتم بزار فردا بهش امتیاز بدم که صبح نشد بخونم الان از سر شروع کردم دیدم وااای چقد عالییییی و خیلی خلاصه و مفید قانون باورها رو توضیح دادی از تبلیغات و باورهای محدود کننده و اینکه چیکارش کنیم و الان فهمیدم نوش جونت حقت بود لایکت کردم پنج تا امتیاز دادم جوابم دادم احساسمو بهت گفتم دمتگررررررم رفیق خوبم لذت بردم و اون قسمت که گفتی یدفعه نمیتونی از کاری که قبلا انجام میدادی ببری چون داغون میشی بخاطر اینکه باور بر آگاهی می چربه دقیقاااااا همینطوره احسن درود بر این آگاهی ناب و چقد ساده و روان هدایتمون کردی به سمت کار درست موفقیتت همیشه آرزومه و چقد وقتی قلبت آماده نیست چقد چیزارو آدم میخونه نمیتونه درک کنه دقیقا مثل شریک استاد که دلش مرده بود و چشماش باز بود کنار دست استاد رفیق فاب استاد شریک استاد بود نتونست موفقیت و بقاپه واقعاااااا خدایااااااا شکرت چقد ما آماده دریافتیم و خدارو شکر که میدونستم اشتباه از خودمه از کانال کثیف خودمه امروز با کانال تمیز خوندم نور و دریافت کردم دمتم گرررررررررمم علی جون.
سلام به علی اقای عزیز با این کامنت جذاب
بعداز 5سال من کامنته شماروخوندم و میخوام که تحسینتون کنم
واقعا جمله هاتون عالی بودن
اون قسمت که گفتید میگیم ثروتها از ان خداست ولی به کمبود فکرمیکنیم پس هنوزخداروباورنکردیم برام درس بزرگی داشت
واقعا که اگر بتونیم ذره ایی ازاین قدر ت وعظمت که جهان هستی رو مدیریت میکنه درک کنیم زندگیمون بهشت میشه
الهی که خودش هدایتمون کنه به سمته تغییرات اساسی وبنیادین
خدایا بارالاها پروردگار قدرتمند وثروتمند من ما خواهان تغییر هستیم
ما میخوایم تمام نعمتها وثروتهاتو تواین جهان مادی تجربه کنیم ما میخوایم هرلحظه به خودت وصل باشیم
خدایا اگرتو کمکمون نکنی ازتغییر عاجزیم
خدایا اگه توهدایتمون نکنی فقط درجامیزنیمو فکرمیکنیم که تغییر کردیم
خدایا به هرخیری که ازجانب توبرسد محتاج و فقیریم
ازنورهدایتت برمابتاب وقلبمون رو برای دریافتش باز کن.الهی امین
خیلی زیبا نوشتید ممنونم ازتون
بنام خدای مهربان
آخ که چقدر قشنگ نوشتی برادر گلم
چقدر حرفایی که زدی به دلم نشست
چقدر واقعیت بود
چقدر حالمو خوب کرد
خداروشکر میکنم اول بخاطر گفته هایی که بهتون گفت و شما هم مکتوبش کردید
و بعد بخاطر اینکه من رو در مدار خواندن این اگاهی های ناب قرار داد
خدارو هزاران بار شکرت
برادر عزیزم امیدوارم که همیشه در مدار درک و فهم و عمل قانون های ثابت جهان قرار بگیری و از درو دیوار برات ثروت و نعمت و فراوانی بباره
بازم بنویس
خیلی بنویس
قشنگ مینویسی
علی جان چقدر کامنتی که گذاشتی به دلم نشست چقدر تکاملی که باید برای به وجود آوردن یک باور طی کنیم رو خوب برام جا انداختی .الان یه طور دیگه قبول کردم باید زمان بدم وقت بزارم تا بتونم باورامو تغییر بدم. توکل رو چقدر خوب معنی کردی ،هدایت با وجود توکل به خدا رو چقدر زیبا بیان کردی استاد عزیزمون رو به من شناسوندی.ممنون از تو دوست عزیز
دوست عزیزم سلام..
کامنت زیبایت را خواندم چقدر
با احساس نویشتی چقدر دلی بود بر قلبم نشست حرفات علی جان.
چقدر شفاف کردی موضوع تفاوت میام باور داشتن تا شنیدن.
دقیقا موضوع اصلی همینه که عده ی سریعتر نتیجه میگرند وعده ی زمان بیشتری در بر میگیره چون تفاوت در ساختن باورهاست.
خیل کامنتت دلی بود خیلی نکاتی عالی رو بیان کردی
خیلی لذت بردم از خواندن کامنتت.
خدارا شکر میکنم که عزیزانی همچون شماها را دارم درین سایت الهی
که هر جمله شون میتونه نقطه ی عطفی باشه برای خیلی ها که دنبال تغیر شرایط زندگی شون هستن.
درپناه خدا باشید…!
سلام چقدر این کامنت دلی بود چقدر بوی خدا میداد واینکه اونجا گفتید باور فراوانی همون خداست واقعاااا عالی گفتید خداهمه چیزه و چقدر زیبا گفتید انگار شما امروز حرف خدا بودید برایم که از خداسئوال کردم چطوری میشه اینستا و سایتم رو بالا ببرم خداروهزاران مرتبه شکرت تشکربسیار
سلام دوست عزیز
میدونی همه ی مشکل من چیه؟ نمیتونم این باور ها رو تغییر بدم، همین
و چون به قول شما این آگاهی ها رو شنیدم و به گمان اینکه باورشون کردم چند تا تصمیم گرفتم و بعد داغون شدم.
خودم میدونما چه باوری و مشکل دارم ولی ذهنم به شدت مقاومت میکنه، هرچی مصداق میارم براش، هرچی مینویسم، فک میکنم تونستم تغییرش بدم ولی بعد که یه تصمیم لحظه ای میگیرم متوجه میشم که این تصمیم ناشی از اون باور مخربه هستش.